Sadegh Salehzadeh

Professor

Update: 2024-11-07

Sadegh Salehzadeh

Faculty of Chemistry / Department of Mineral chemistry

P.H.D dissertations

  1. مطالعات تئوري بر روي ماهيت پيوند فلز-ليگاند در تعدادي از كمپلكس هاي دارويي مشتقات N-هتروسيكليك كاربن ها و مقايسه با تعدادي از كمپلكس هاي فسفين ها
    بهاره نادري زاده 2021
    اين پايان نامه شامل مطالعات تئوري در سه بخش جداگانه در مورد برخي از كمپلكس هاي دارويي مشتقات NHC و مقايسه آن ها با ليگاندهايي مانند فسفين ها است. در تمام بخش ها با استفاده از آناليزهاي اوربيتال پيوند طبيعي (NBO) ، اتم ها در مولكولها (AIM) ، تجزيه انرژي (EDA) و(ETS-NOCV) پيوندهاي مختلف در كمپلكس هاي بررسي شده اند. علاوه بر اين، اثر تغيير گروه هاي مختلف نيز در كمپلكس ها بررسي شده است. كمپلكس هاي مطالعه شده به شرح زير مي باشند: بخش 1:كمپلكس هاي [Tgt→ML] كه M=Cu(I),Ag(I),Au(I)، Tgt=2,3,4,6-tetra-O-acetyl-1-thio-β-D-glucopyranoside ، R= F, Cl, Br, H, CH3, C2H5, SiH3, 2,6-diisopropylphenyl و Rʹ= H, Ph است، در سطح نظريه PBE-D3 /def2-TZVP مورد بررسي قرار گرفتند. ماهيت پيوندهاي M ← S و M ← C (M ← P) در كمپلكس ها بررسي شد. نتايج نشان داد كه در كمپلكس هاي [Tgt-MPR3] دهندگي σ از اتم هاي S به M بهتر وπ پذيرندگي ضعيف تر از كمپلكس هاي [Tgt-MNHC(R) (Rˊ)] است. بخش 2: ماهيت پيوندهاي C(alkenyl)→ M و C(carbene)→ M دركمپلكس هاي [RʹC≡C → MNHCR] و پيوندهاي P→ M و C(alkenyl)→ M در كمپلكس هاي [RʹC≡C → MPR3] و همچنين پيوند C≡C در هر دو مجموعه از كمپلكس ها در سطح نظريه PBE-D3/ def2-TZVP بررسي شد. نتايج نشان داد كه سيگما دهندگي از C(alkenyl) به اتم M در كمپلكس هاي [RʹC≡C → MPR3] بهتر از كمپلكس هاي [RʹC≡C → MNHCR] است. همچنين، پيوندهاي C(alkenyl) → M در كمپلكس هاي مربوطه تا حد زيادي الكترواستاتيك هستند. نتايج وجود پيوند سه گانه[C≡C] را تاييد كرد و مشخص شد كه ماهيت اين پيوند عمدتا كووالانسي است. بخش 3: در اين بخش دو گروه از كمپلكس ها با فرمول [(NHC ')M'− L'] و [(NHC(R))2 → M] + مورد بررسي قرار گرفتند. در كمپلكس هاي [(NHC ')M'− L'] ، Ag (I), Au (I) ، M = Cu (I) ؛. NHC 'يك N- هتروسيكليك كاربن يك دندانه و L' ليگاند آنيوني يك دندانه است كه از طريق گوگرد به فلز متصل شده است. تمام محاسبات در سطح نظريه PBE-D3/def2TZVP توسط نرم افزار GAUSSIAN 09 انجام شد. همچنين، اين گروه تحقيقاتي براي اولين بار با كمك تجزيه و تحليل پيوند، موفق به يافتن ارتباط خوبي بين داده هاي تئوري و مقدار IC50 (داده تجربي) شد كه شايد بتوان از آن در طراحي داروي جديد استفاده كرد. در كمپلكس هاي [(NHC(R))2 → M] + كهM=Cu(I), Ag(I), Au(I)
    Thesis summary

  2. يك مطالعه جامع تئوري بر روي ساختار، ماهيت پيوند و خواص طيف سنجي برخي كمپلكس هاي فلزي حاوي ليگاند پنتا(ارگانو)[60]فولرن
    سمانه حكمي 2021
    كمپلكس هاي فلزي فولرن همراه با ليگاندهاي ديگر از جمله سيكلوپنتادي انيل با توجه به ساختارهاي منحصر به فرد و فعاليت هاي كاربردي، نقش مهمي در شيمي، بازي كرده اند. يكي از ليگاندهاي خاص و منحصر به فرد در نانوشيمي، فولرن ها هستند. فولرن يكي از واحدهاي پذيرنده الكتروني است كه به طور گسترده در چنين كمپلكس هايي به عنوان ليگاند مورد استفاده قرار مي گيرد. فولرن ها به صورت هاي متنوعي مي توانند نقش ليگاند را ايفا كنند كه در اينجا در اين نوع تركيبات، با مختل كردن ساختار الكتروني بسته فولرن با ساخت يك حصار اطراف يك پنج ضلعي توسط پنج گروه آلي مانند متيل، به صورت η5 عمل مي كنند. در اين پروژه با استفاده از روش هاي محاسباتي، ساختار، انرژي هاي برهم كنش و پايداري، ماهيت پيوند و خواص طيف سنجي تعدادي از كمپلكس هاي فلزي حاوي ليگاند پنتا(ارگانو)[60] مورد مطالعه قرار گرفته است. در ابتدا ماهيت و انواع انرژي هاي برهم كنش موجود در كمپلكس هاي هيبريدي متالوسن-فولرن [M(η5-Cp)(η5-C60Me5)] (فلز= Fe2+، Ru2+ و Os2+) و همچنين انرژي پايداري و تغيير شكل اين كمپلكس ها، مورد بررسي قرار گرفت. به منظور درك بهتر مطالعه اين نوع كمپلكس ها، آن ها را از نظر ساختاري، انتقال الكترونيكي، خواص طيف سنجي، ماهيت پيوند و انرژي برهم كنش با متالوسن ها مقايسه نموده ايم. در ادامه براي بررسي هاي بيشتر و متنوع تر، كمپلكس هاي دوهسته اي دابل داكر متالوسن [M2(η5-C60Me10)(η5-Cp)2] را با فلزات گروه هشتم انتخاب نموديم و با تركيبات پيشين از نظر تئوري مورد مقايسه قرار داديم. همچنين، ساختار و پايداري برخي ديگر از كمپلكس هاي فلزي فولرن كه حاوي دو و سه گروه كربونيلي مي باشند مورد بررسي قرار گرفت ([M(η5‒C60Me5)(CO)3]؛ (فلز= Mn+، Tc+ و Re+) و [M(η5‒C60Me5)(CO)2]؛ (فلز= Co+، Rh+ و Ir+)) و مقايسه اي بين اين نوع كمپلكس ها با تركيبات آنالوگشان، يعني [M(η5‒Cp)(CO)3] و [M(η5‒Cp)(CO)2]، از نظر ساختاري، مقدار انرژي برهم كنش، ماهيت برهمكنش و ... انجام شد. علاوه بر بررسي هاي ساختاري و مقايسه ي انرژي هاي برهم كنش بين اين دو نوع تركيب، فركانس كششي ليگاند CO را نيز بدست آورديم و با فركانس تجربي آن مقايسه نموديم.
    Thesis summary

  3. فعال سازي پيش كاتاليزور و مطالعات مكانيسمي برخي واكنش هاي جفت شدن متقابل كربن-كربن كاتاليز با كمپلكس هاي N-هتروسيكليك كاربن
    زينب احمدوند 2021
  4. سنتز و شناسايي ليگاندهاي بزرگ غير حلقه اي مشتق شده از آلدهيدهاي ‏مختلف با پلي آمين هاي حاوي پي پيرازين يا همو پي پيرازين و نيز كمپلكس-‏هاي مربوطه آن ها با تعدادي از يون هاي فلزات واسطه
    فروزنده هفشجاني فاطمه 2019
    ‏ در اين رساله سه پلي آمين شامل ‏A1‎‏ (حاوي دو واحد پي پيرازين)، ‏A2‎‏ (حاوي يك واحد پي پيرازين) و ‏A3‎‏ (حاوي يك ‏واحد هموپي پيرازين) تهيه شدند. دو ليگاند جديد بزرگ غير حلقه اي باز شيف متقارن (‏H2L1-2‎‏) بالقوه ‏N6O2‎‏ از واكنش ‏تراكمي پلي آمين جديد ‏A1‎‏ و بترتيب با 2-هيدروكسي بنزآلدهيد يا 2-هيدروكسي-3-متوكسي بنزآلدهيد تهيه شدند. شش ‏كمپلكس بزرگ غير حلقوي باز شيف از واكنش مستقيم ليگاند ‏H2L1‎‏ يا ‏H2L2‎‏ با يون هاي فلزي منگنز (‏II‏)، روي (‏II‏) يا ‏كادميوم (‏II‏) با نسبت اكي مولار تهيه شدند. محصولات با چندين روش اندازه گيري شيمي فيزيكي شناسايي شدند. همچنين ‏ساختار كريستالي ليگاند ‏H2L1‎‏ با استفاده از آناليز اشعه ‏X‏ تأييد شد. آزمايش هاي ‏‎7Li NMR‏ رقابتي براي پروب كمپلكس ‏شدن يون هاي منگنز (‏II‏)، روي (‏II‏) يا كادميوم (‏II‏) با ليگاند ‏H2L1‎‏ يا ‏H2L2‎‏ در حلال هاي استونيتريل يا متانول به كار برده ‏شدند. خواص ضد سرطان و آنتي باكتريال اين تركيبات نيز بررسي شدند. بمنظور گسترش بررسي هاي ما بر روي رفتار ‏كوئورديناسيون اين نوع ليگاند، دو كمپلكس باز شيف دو هسته اي جديد از واكنش تراكمي ليگاند ‏H2L1‎‏ با يون هاي فلزي ‏مس (‏II‏) يا نيكل (‏II‏) سنتز شدند. اين كمپلكس هاي فلزي نسبت مولي فلز به ليگاند 2 به 1 دارند. اين كمپلكس ها ساختمان ‏دو هسته اي دارند. آناليز ساختاري اشعه ‏X‏ كمپلكس نيكل نشان داد كه هر اتم نيكل در يك محيط كوئورديناسيون هشت ‏وجهي كمربندي ‏N3O3‎‏ قرار دارد. دو ليگاند جديد بالقوه شش دندانه ‏N4O2‎‏ بزرگ غيرحلقوي باز شيف ‏H2L3-4‎‏ از واكنش ‏تراكمي بين پلي آمين ‏A2‎‏ بترتيب با 2-هيدروكسي بنزآلدهيد يا 2-هيدروكسي-3-متوكسي بنزآلدهيد تهيه شدند. چهار ‏كمپلكس باز شيف با واكنش مستقيم ليگاند ‏H2L3-4‎‏ با يون هاي مس (‏II‏) يا كبالت (‏II‏) با نسبت اكي مولار تهيه شدند. ‏دركمپلكس هاي حاصل فلز با ليگاندهاي مناسب كمپلكس شش كوئوردينه ‏‎[ML]‎‏ با مجموعه دهنده ‏N4O2‎‏ را تشكيل مي-‏دهد. محصولات با چندين روش اندازه گيري شيمي فيزيكي شناسايي شدند. ساختاركمپلكس ‏CoL4‎‏ با استفاده از آناليز اشعه ‏X‏ تأييد شد. همچنين خواص فلوئورسانس ليگاند ‏H2L4‎‏ با يون هاي فلزي بررسي شد. يك ليگاند باز شيف جديد بالقوه شش ‏دندانه ‏N4O2‎‏ بزرگ غيرحلقوي متقارن ‏H2L5‎‏ از واكنش تراكمي بين پلي آمين ‏A3‎‏
    Thesis summary

  5. سنتز و شناسايي برخي از نانو ذرات فلزي پوشيده شده با چيتوسان و آلبومين سرم انسان (HSA) براي بارگيري بعضي از داروهاي شناخته شده و مطالعه مقايسه اي كاربردهاي بيولوژيكي و/يا برهمكنش آنها و داروهاي خالص مربوطه با يك DNA مشخص با استفاده از روشهاي اسپكتروسكوپي و شبيه سازي مولكولي
    ندا حسين پور مقدم 2018
    اين پايان نامه شامل سه بخش است. بخش اول درباره سنتز يك كمپلكس پلاتين (II) حاوي داروي متفورمين مي-باشد. بخش دوم درباره بارگيري دارو بر روي نانوذرات اكسيد آهن مغناطيسي و سپس مطالعه نحوه آزاد سازي دارو از روي اين نانوذرات و برهمكنش آنها با DNA و همچنين ارزيابي cytotoxicity يا سميت نانوذرات بر روي سلول هاي سرطاني با استفاده از آزمايش MTT مي باشد و بخش سوم درباره نحوه برهمكنش بين داروهاي نويراپين، اسلتاميوير، تريامترن و متوپرولول با DNA و HSA با استفاده از روش هاي دستگاهي مختلف مي باشد. در بخش اول، يك كمپلكس از متفورمين؛ [Pt(Met)Cl(DMSO)] (PtCl3(DMSO)) كه در آن Met = متفورمين مي باشد، سنتز شدو ساختار كريستالي آن توسط پراش اشعهX مشخص شد. در بخش دوم، دو نانوذره اكسيد آهن مغناطيسي، CT‒SiL‒MIONPs وFe3O4@SiO2@HSA از طريق واكنش همرسوبي شيميايي و پوشش سيليكا روي سطح Fe3O4 MNPs بوسيله فرايند سل-ژل سنتز شدند. سطح نانوذره CT‒SiL‒MIONPs بوسيله داروي نويراپين و سطح نانوذره Fe3O4@SiO2@HSA توسط داروهاي نويراپين و اسلتاميوير اصلاح شد. ويژگي هاي ساختاري نمونه ها با XRD، FT-IR، SEM، EDX و VSM شناسايي شدند. نتايج بيان كردند كه اندازه متوسط نانوذرات تقريبا برابر 10-15 نانومتر است. ارزيابي cytotoxicity يا سميت روي سلول ها براي نانوذرات در مقابل سلول-هاي سرطاني با استفاده از آزمايش MTT انجام گرفت. نتايج ارزيابي cytotoxicity نشان داد كه نانوذرات در مقايسه با داروهاي آزاد اثر سميت بيشتري داشتند و بيشتر باعث مرگ سلول هاي سرطاني شدند. به علاوه، مطالعات درباره مد پيوند نانوذرات با DNA با روش هاي مختلف اسپكتروسكوپي انجام گرفت. همه آزمايشات نشان دادند كه هر دو نوع نانوذره بر روي مكانيسم اثر داروهاي بارگيري شده در مقايسه با داروهاي آزاد تاثير نمي گذارند و نحوه برهمكنش آنها با DNA مشابه داروهاي آزاد مي باشد. در بخش سوم، نحوه برهمكنش بين داروهاي نويراپين، اسلتاميوير، تريامترن و متوپرولول با DNA و HSA با استفاده از روش هاي دستگاهي مختلف مورد بررسي قرار گرفت. ثابت هاي اتصال (Kb) محاسبه شده از مطالعات طيف سنجي UV-Vis براي نويراپين، اسلتاميوير، تريامترن و متوپرولول در دماي 298 كلوين به ترتيب M-1 104×07/5، M-1104×81/1، M-1104×00/5 و M-1105×8/1 مي باشد. فلورسانس محلول هوخست-DNA در اثر افزايش مقادير مشخص از
    Thesis summary

  6. مطالعات تئوري بر روي اثر يك پيوند بر روي قدرت يا ماهيت پيوند ديگر در يك سيستم كمپلكس يا چند جزئي
    فرحناز ملكي 2018
    مطالعات تئوري در اين پايان نامه را به چهار قسمت مي توان تقسيم نمود. در قسمت نخست، به جهت فهم بهتر اثر يك برهم-كنش غيركووالانسي بر روي برهم كنش ديگر، سيستم چندمولكولي غيرحلقوي و حلقوي ABC انتخاب شده است. براي نخستين بار، معادله جديدي براي انرژي پايداري كل (SE) در سيستم هاي گفته شده در بالا اثبات شده است. نشان داده شده است كه پايداري يك سيستم ABC غيرحلقوي، مستقيما به پايداري سيستم هاي دو جزيي اوليه AB و BC و هم چنين پيوندهاي جديد A−BC و AB−C بستگي دارد. هم چنين شكل جديد و آموزنده اي از يكي از معادلات معروف محاسبه انرژي كوپريتيويتي در سيستم سه جزيي ABC از معادله گفته شده در بالا اثبات شده است. در قسمت دوم، معادله هاي جديدي براي محاسبه انرژي برهم كنش كل (IE) در يك سيستم سه جزيي ABC حلقوي و غيرحلقوي اثبات شده است. براي نخستين بار، در معادله بالا جمله سه جزيي كه به هيچ نوع برهم كنش مشخصي متناظر نيست، ظاهر نشده است. در يك سيستم غيرحلقوي، معادلات جديدي هم چنين براي محاسبه تغييرات در مقدار برهم كنش هاي AB و BC در اثر تشكيل سيستم سه جزيي از سيستم هاي دو جزيي مربوطه پيشنهاد شده است. در قسمت سوم، روش شناخته شده كانترپويز اتم به اتم (CPaa) به صورت رياضي توسعه داده شده و براي نخستين بار نشان داده شده است كه مقدار BSSE براي SE در مقابل IE در يك سيستم مشخص مي تواند واقعا متفاوت باشد و هم چنين تصحيح BSSE بر روي انرژي تغيير شكل در سيستم هاي چندمولكولي محاسبه شده است. محاسبات نشان داد هنگامي كه گونه ها در ساختار مولكول چندجزيي در مقدار بالايي از انرژي تغيير شكل هستند، برهم كنش هاي درون مولكولي و مقدار BSSE مربوطه براي گونه ها در ساختار سيستم چند جزيي برابر با مقدار آن ها در حالت مجزا نيستند. هم چنين، معادله هاي جديد پيشنهاد شده براي انرژي هاي پايداري و برهم كنش كل نشان مي دهد كه روش CPaa مزايايي نسبت به روش CPn دارد. در قسمت چهارم، برهم كنش ميان كلاسترهاي Cu4 و سطح هاي سيليكا با درنظر گرفتن سطح هاي α-كوارتز بدون هيدروكسيل و كاملا هيدروكسيل دار شده و دوپه شده با Ti و Nb مورد بررسي واقع شده است. در ادامه، فعاليت كاتاليستي كلاستر Cu4 پشتيباني شده با سيليكا براي سه تايي شدن استيلن بررسي شده است.
    Thesis summary

  7. عنوان: سنتز و شناسايي كمپلكس هاي كبالت(II)، منگنز(III)، نيكل(II) و موليبدن(VI) با بازهاي شيف دو، چهار و پنج دندانه غير متحرك بر روي نانولوله هاي كربني و نانوذرات فلزي و همچنين كاربرد كاتاليستي آنها در واكنش هاي آلي
    جمشيد رختشه 2017
    در اين رساله، چندين كمپلكس باز شيف تثبيت شده بر نانولوله هاي كربني چند ديواره و نانو ذرات فلزي با نام هاي nickel complex@MWCNTs، manganese complex@MWCNTs، cobalt complex@MWCNTs، Fe3O4@MoO2 و Fe3O4@Si@MoO2(acac)2 طراحي و سنتز شدند. تركيبات سنتز شده با استفاده از پراش پرتو ايكس (XRD) و ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) شناسايي شدند. اطلاعات حاصله حاكي از سايز نانويي اين تركيبات است. اين تركيبات در محيط بدون حلال به عنوان كاتاليست هاي سبز و محيط دوست چند منظوره براي واكنش هاي چندجزئي مورد بررسي قرار گرفتند. اين كاتاليست ها همچنين مي توانند بازيافت شده و چندين مرتبه در يك واكنش مدل با كاهش ناچيز در بازده واكنش در مقياس آزمايشگاهي استفاده شوند. علاوه بر اين ساختار شيميايي همه ي تركيبات با استفاده از طيف سنجي مادون قرمز (FT-IR)، پلاسماي جفت شده ي القايي (ICP) و مغناطيس سنج با نمونه نوساني (VSM) مطالعه شد. همچنين با استفاده از آناليز تجزيه حرارتي (TGA) بيشينه ي دمايي قابل استفاده براي كاتاليست هاي بالا در واكنش هاي آزمايشگاهي اندازه گيري شدند. از سنتز و بررسي ساختار اين نانو كاتاليست ها با روش هاي ذكر شده، از آنها براي انجام واكنش هاي شيميايي چند جزيي از جمله سنتز مشتقات پلي هيدرو كينولين، تترا بنزوپيران، آميدو آلكيل نفتول، پيرازول و آلفا-آمينو نيتريل استفاده شد. تركيبات هتروسيكل مورد نظر با بازده بالا و در زماني كوتاه سنتز شدند. كليه تركيبات سنتز شده با استفاده از طيف گيري مادون قرمز (FT-IR)، رزونانس مغناطيس هسته (1H NMR و 13C NMR) و طيف سنجي جرمي شناسايي گرديدند. ضمنا تركيباتي كه قبلا گزارش شده بودند با مقايسه خواص فيزيكي آنها با داده هاي گزارش شده در نشريات علمي تاييد گرديدند.
    Thesis summary

  8. سنتز و شناسايي ايليدهاي جديد گوگرددار و فسفردار و كمپلكس هاي مربوطه با برخي فلزات واسطه وفولرن C60و مطالعه خواص كاتاليستي آنها
    علي هاشمي 2016
    در اين پروژه، ابتدا تعدادي از ايليدهاي جديد گوگرددار و فسفردار جديد و كمپلكس هاي آن ها با پالاديوم(II)، پلاتين (II)، جيوه(II)،نقره (I) و مس (I)تهيهو توسط تكنيك هاي اسپكتروسكوپي13C NMR،1H ، 31P،IR و آناليز عنصريشناسايي گرديدند. ساختار كريستالي فسفرايليد متقارن و سه كمپلكس پالاديوم (II)، دو كمپلكس پلاتين (II) و يك كمپلكس نقره (I) از اين ايليدهاي گوگرددار و فسفردار نيز گزارش شده است. در ادامه تعدادي از كمپلكس هاي پالاديوم (0) وβ,α-كتوفسفر ايليدهاي فولرن دار نيز سنتز و توسط تكنيك هاي اسپكتروسكوپي13C NMR،1H ، 31P،IR، ,UV-Vis، ESI-MS و تصويربرداري الكتروني روبشي (SEM) شناسايي گرديدند. همچنين مقايسه پايداري بين ايزومرهاي ممكن بر روي تعدادي از كمپلكس هايپالاديوم(II) وβ,α-كتوفسفر ايليدهاي فولرن داربا استفاده از برنامه گوسين 2009انجام شد. در پايان نيز خاصيت كاتاليزوري برخي از كمپلكس هاي پالاديوم و مس در واكنش هاي جفت شدن سوزوكي و هك بررسي و گزارش شد. ليگاندها و كمپلكس هاي تهيه شده عبارتند از: Me2SCHC(O)C6H4-m-Br(1 (2 Ph2P(CH2)nPPh2CHC(O)C6H4-m-Br (n = 1, 2) (3 Br-m-C6H4C(O)CHPPh2(CH2)2PPh2CHC(O)C6H4-m-Br (4 [(Me2SCHC(O)C6H4-m-Br)MCl2] (M = Pd, Pt) (5[(Me2SCHC(O)C6H4-m-Br)MCl2]2 (M = Hg, Cu) (6 [(Me2SCHC(O)C6H4-m-Br)Ag]Cl (7[(Ph2P(CH2)nPPh2CHC(O)C6H4-m-Br)MCl2] (n = 1, 2; M = Pd, Pt, Hg) (8 [(Ph2P(CH2)nPPh2CHC(O)C6H4-m-Br)MCl]2(n = 1, 2; M = Ag, Cu) (9{C60.(MeO2C(C)2CO2Me).(Ph2P(CH2)2PPh2CHC(O)C6H4R)} (R = 3-Br, 4-NO2) (10[η2-C60Pd(Ph2P(CH2)2PPh2CHC(O)C6H4R)2] (R = 3-Br, 4-NO2) (11 [η2-C60Pd(Ph2PCH2PPh2CHC(O)C6H4R] (R = 3-Br, 4-NO2)
    Thesis summary

  9. مطالعه تئوري بر روي برهمكنش هاي بين مولكولي غير كوالانسي كلكوژن ها
    مهشيد صابري نسب 2016
  10. مطالعات تئوري بر روي برهمكنش برخي يون هاي يك- و چند اتمي و مولكول هاي نانو اندازه به عنوان ميهمان با تعدادي از پلي آزا سيكلو آلكان ها، آزا كريپتندها و كاليكس آرن ها به عنوان ميزبان
    قلي ئي ياسين 2015
    در شيمي ابَر مولكولي سنتي، همواره تطابق اندازه حفره اصلي ترين معيار براي توجيه انتخاب پذيري بوده است. با اين وجود، امروزه انتخاب پذيري بالا در كمپلكس هاي ميزبان- ميهمان، بازتعريف شده است و نه تنها به تطابق اندازه حفره، بلكه به انرژي تغيير شكل، اثرات الكتروني و اثر حلال نيز بستگي دارد. اين پايان نامه، يك مطالعه تئوري روي شيمي ميزبان- ميهمان برخي از كمپلكس هاي ابَر مولكولي را در فاز گاز و محلول ارائه مي دهد. منشا انتخاب پذيري زياد و/يا كم گونه هاي ميزبان براي مولكول ها يا يون هاي ميهمان مطالعه شد. براي اين منظور، اثرات فضايي، ويژگي هاي الكتروني، پيش سازماندهي ميزبان ها وتطابق اندازه حفره به همراه انرژي هاي برهمكنش و حلال پوشي كمپلكس ها مورد بررسي قرار گرفتند. سه نوع سيستم هاي ميزبان- ميهمان انتخاب شده عبارتند از: (1) آزاكريپتندهاي پروتونه شده با آنيون هاي هاليد (2) كاليكس[5]آرن ها و كاليكس[4]تيوب ها به ترتيب با فولرن 60C و كاتيون هاي فلزات قليايي (3) فرم پروتونه شده 7،4،1-تري آزا سيكلو نونان با آنيون هاي هاليد. در همه موارد، محاسبات ما نشان داد كه مولكول هاي حلال نقش مهمي را نه تنها در تشكيل اين كمپلكس ها بلكه در انتخاب پذيري ميزبان ها براي ميهمانها ايفا مي كنند. به وضوح نشان داده شد كه در غياب يك مطالعه محاسباتي جامع، در برخي سيستم هاي ميزبان- ميهمان، توجيهات غلط و اشتباه براي مشاهدات صحيح تجربي گزارش شده است. در مورد كمپلكس هاي كاليكس[5]آرن ها و فولرن 60C، چهارده روش DFT مورد آزمايش قرار گرفتند و نتايج نشان داد كه روش هاي M06 و M06-2X بهترين توصيف را از برهمكنش هاي π-πدر اين سيستم هاي ابرمولكولي دارند. در نهايت، در مورد كمپلكس هاي ميزبان- ميهمان فرم پروتونه شده 7،4،1-تري آزا سيكلو نونان با آنيون هاي هاليد، نتايج نشان داد كه كمپلكس هاي شامل ميهمان هاي برمايد و يدايد به دليل مقادير مثبت تغيير در انرژي هاي آزاد گيبس در محلول، نمي توانند تشكيل شوند.
    Thesis summary

  11. سنتز و شناسايي تعداي از ايليدهاي دوعاملي فسفردار و كاربرد كمپلكس هاي فلزي آن ها در واكنش هاي كوپل شدن كربن-كربن
    محسن احمدي 2015
    در اين پايان نامه يك روش موثر جهت سنتزز يك سريي كمپلكس هاي كيليتي پالاديوم 2 حاوي ايليدهاي فسفري ارائه شده است. ...
  12. سنتز و شناسايي تعدادي از كمپلكس هاي فلزي بزرگ حلقوي و بزرگ غير حلقوي بيس ايمين مشتق شده از پلي آمين هاي حاوي حلقه هاي بنزني و پي پيرازيني و مشتقات مربوطه
    امير شوشتري 2014
    در بخش اول اين تحقيق، يك مجموعه از ليگاندهاي آروماتيك (H2L1، H2L2و L3) از واكنش تراكمي ساليسيل آلدهيد ، ارتو وانيلين و 2-پيريدين كربالدهيد باپلي آمين آروماتيك 2-(2-((2-آمينو فنوكسي) متيل) بنزيل اكسي) بنزن آمين سنتز و با استفاده از تكنيك هاي IRو 1H, 13C NMRشناسايي شدند، در مرحله بعدي تعدادي از كمپلكس هاي فلزات واسطه با استفاده از اين ليگاندها تهيه و با تكنيك هاي IR،1H, 13C NMR، ميكروآناليز، Uv-Vis و هدايت مولي شناسايي شدند. ساختار كريستالي پنج كمپلكس فوق با استفاده از پراش اشعه X تعيين شد. نتايج حاصل از تراكم پلي آمين و ساليسيل آلدهيد يا ارتووانيلين نشان داد كه دو اتم نيتروژن ايميني، دو اتم اكسيژن اتري و دو اتم اكسيژن فنولي و در مورد تراكم با 2-پيريدين-كربالدهيد دو اتم نيتروژن ايميني و دو اتم نيتروژن پيريديني، در يك هندسه هشت وجهي انحراف يافته به فلز مركزي كوئوردينه شده اند. هم چنين فعاليت آنتي باكتريال كمپلكس هاي فوق در مقابل سه باكتري گرم مثبت و سه باكتري گرم منفي بررسي شد، نتايج نشان داد كه اغلب كمپلكس ها در مقابل هر دو نوع باكتري از خود فعاليت نشان مي دهند. افزون بر اين شكستن DNA به وسيله كمپلكس هاي مشتق شده از پلي آمين و سالسيل آلدهيد يا ارتووانيلين با به كارگيري آزمايشات ژل الكتروفورز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه ساختمان فرم I و فرم II DNA در تمام غلظت هاي آزمايش شده به طور كامل به وسيله هر دو كمپلكس CU(II) (به جزء در غلظت µM78 كمپلكس [CUL1]) كاملاً شكسته شدند. در بخش دوم، از واكنش تراكم حلقه زايي پلي آمين 1و4- بيس (3-آمينوپروپيل)- 1و4- دي-آزاسيكلوهپتان و 2،6- دي استيل پيريدين كمپلكس هاي بزرگ حلقه باز شيف [MnL4Cl]ClO4 و [CdL4Cl]ClO4 و با به كارگيري 2،6- دي فرميل پيريدين به جاي 2،6- دي استيل پيريدين در واكنش قبلي كمپلكس هاي بزرگ حلقه باز شيف [MnL6Cl]ClO4 و [CdL6Cl]ClO4 در حضور يون هاي فلزي (II)Mn و (II)Cd تهيه شدند. همه كمپلكس ها به وسيله IR، آناليز عنصري، طيف سنجي جرمي و هدايت مولي شناسايي شدند، هم چنين در مورد كمپلكس هاي (II)Cd تكنيك هاي 1H, 13C NMR به كار گرفته شد. ساختار كريستالي كمپلكس هاي [MnL4Cl]ClO4، [CdL4Cl]ClO4 و [MnL6Cl]ClO4 به وسيله پراش اشعه X تعيين شد. دو كمپلكس اولي ساختمان هرم با قاعده پنج ضلعي انحراف يافته دارند درحالي كه كمپلكس [MnL6
    Thesis summary

  13. مطالعه تئوري برهمكنش تعدادي از اتم هاي فلزي، يون هاي فلزي و يون هاي هيدراته فلزي با مولكول هاي فولرن و برخي سيستم هاي ديگر
    فرشته يعقوبي 2014
  14. سنتز و شناسايي كمپلكس هاي فلزي تعدادي از بازهاي شيف ليگاندهاي تتراآمين و مشتقات آنيلين
    مهدي خلج 2013
  15. سنتز و شناسايي تعدادي از كمپلكس هاي فلزي ايليدهاي سولفور به روش هاي اسپكتروسكوپي و كريستالوگرافي اشعه- X و مطالعه خواص ضد باكتريال آنها
    فاطمه اخلاقي باقرجري 2013
  16. سنتز و شناسايي طيف بيني و تعيين ساختار بلور تعدادي از ايليدهاي فسفردار متقارن و نامتقارن جديد و كمپلكس هاي Hg(II) و Pd(II) آنها
    محمد پناهي مهر 2013

Master Theses

  1. مطالعه تئوري پروتونه شدن كامل و همچنين كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) آدنين در فازهاي گاز و محلول
    2023
    اين پروژه، شامل يك مطالعه ي نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي مولكول آدنين با استفاده از برنامه GAUSSIAN 09 مي باشد. آدنين يك نوكلئوباز پورين است. پورين يك تركيب آلي آروماتيك هتروسيكليك است كه از دو حلقه هتروسيليك (پيريميدين و ايميدازول) تشكيل شده است كه به يكديگر متصل شده اند. در اينجا انرژي پروتونه شدن اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول آدنين در فاز گاز و محلول آبي در دو سطح تئوري M06-D3 و MP2 و با استفاده از مجموعه پايه def2-TZVPP محاسبه و مقايسه شد. ثابت ميكروپروتون خواهي براي تمام اتم هاي نيتروژن آدنين در محلول نيز محاسبه شد. پروتونه شدن كامل اين مولكول نيز مورد بررسي قرار گرفت و پايدارترين ايزومرها براي adenine ، adenine ، adenine و adenine در فازهاي گاز و محلول تعيين شدند. همچنين ثابت بازي تئوري براي پروتونه شدن آدنين محاسبه و با مقدارتجربي موجود مقايسه شد. pKb محاسبه شده در محلول با مدل هاي CPCM،PCM ،DPCM و SMD نزديكي خوبي با pKb تجربي بدست آمده از پژوهش هاي گذشته دارد. مقادير pKb بدست آمده با مدل هاي CPCM و PCM به ترتيب برابر 84/9 و 67/9 بوده و به مقدار تجربي، 70/9=pKb، بسيار نزديك است. سپس كاتيون فلزخواهي مولكول آدنين براي يون هاي Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+ كه فراوان ترين يون هاي فلزي موجود در بدن انسان هستند در فاز گاز و در سطح تئوري M06-D3/def2-TZVP بررسي شد. بنابراين توانايي اتم هاي نيتروژن مختلف آدنين براي اتصال به يون هاي فلزي فوق مقايسه شد. نتايج نشان مي دهد كه اگرچه اتم نيتروژن شماره 2 داراي بيشترين پروتون خواهي است اما تنها در مورد يون K+ بيشترين كاتيون فلز خواهي را دارد. همچنين در مورد يون هاي Na+، Mg2+، Ca2+و Zn2+، اتم نيتروژن شماره 3 داراي بيشترين كاتيون فلز خواهي است. در پايان، نحوه اتصال آدنين دپروتونه شده ( آنيون آدنين) به حامل داروي [Zn(tren)]2+ نيز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بدست آمده از اين پروژه، با نتايج تجربي مربوطه مطابقت دارند.
    Thesis summary

  2. پعنوان: مقايسه ساختار، ماهيت پيوند، شدت فلورسانس و خواص بيولوژيكي كمپلكس هاي Cu(I) وAg(I) يك ليگاند شناخته شده بازشيف چهاردندانه مشتق از تريس(2-آمينواتيل)آمين و شكل احياء شده ي آن
    غزل زاهدي 2023
    در اين پروژه كمپلكس هاي نقره(I) و مس(I) از يك ليگاند بازشيف چهار دندانه شناخته شده مشتق از تريس(2-آمينواتيل)آمين ((L1sb و شكل احياء شده ي آن ((L1r سنتز و توسط آناليز عنصري CHN، طيف سنجي UV-Vis، IR، 1H NMR و13C NMR شناسايي شدند. همچنين ساختار، ماهيت پيوند، شدت فلورسانس و فعاليت بيولوژيكي آنها مورد بررسي و مقايسه قرار گرفت. مطالعات فلورسانس نشان داد كه شدت نشر فلورسانس L1sb و [AgL1sb]NO3 بيشتر از L1r و [AgL1r]NO3 است. مطالعات برهم كنش با DNA از طريق روش UV-Vis تأييد كرد كه L1r و [AgL1r]NO3 برهم كنش مؤثري با DNA دارند و ثابت اتصال محاسبه شده (Kb) از داده هاي UV-Vis براي L1r و [Ag L1r]NO3 نشان داد كه L1r ميل تركيبي بالاتري نسبت به [Ag L1r]NO3 دارد. همچنين، مطالعات فلورسانس رقابتي با استفاده از متيلن بلو (MB) به عنوان يك پروب ميان جاگير، در توافق با اندازه گيري هاي ويسكوزيته، نشان داد كه L1r و [AgL1r]NO3 هر دو از طريق يك حالت ميان جاگير به DNA متصل مي شوند. مطالعات تئوري بر روي كمپلكس هاي Cu(I) و Ag(I) فوق و چندين كمپلكس مشابه نشان داد كه انرژي برهم كنش پيوندي فلز-ليگاند در كمپلكس هاي مس بيشتر مي باشد. مطالعات تئوري تابع چگالي روي كمپلكس هاي (I)Cu و Ag(I) و چندين كمپلكس مشابه نشان داد كه انرژي هاي تفكيك پيوند فلز-ليگاند (BDEs) در كمپلكس هاي مس بزرگ تر از كمپلكس هاي Ag(I) است. مقادير BDE براي كمپلكس هاي Cu(I) ليگاندهاي L1sb، برخلاف كمپلكس هاي Ag(I) مربوطه، هميشه بالاتر از ليگاندهاي غير بازشيف L1r مربوطه هستند. همچنين داده ها نشان مي دهند كه ماهيت هر دو پيوند L1sb-فلز و L1r-فلز بيشتر الكترواستاتيك است.
    Thesis summary

  3. مطالعه ي نحوه و قدرت برهم كنش DNA با تيامين و تعدادي از كمپلكس هاي فلزي آن
    پرناز نعمتي فرد 2023
    در اين پروژه سه كمپلكس از تيامين كلرايد ((ThmCl با فرمول پيشنهادي [M(Thm)Cl3] ((II)Co ,(II)Cd ,(II)M= Zn) و همچنين نمك جديدي از تيامين كلرايد هيدروكلرايد با فرمول شيميايي [ThmClH][CuCl2] سنتز و همگي با تجزيه عنصري (CHNS)، طيف سنجي FT-IRو UV-Visو همچنين به غير از كمپلكس كبالت(II) با1H NMR شناسايي شدند. علاوه بر اين، ساختار نمك تيامين كلرايد هيدروكلرايد جديد سنتز شده با بلورنگاري اشعه-X شناسايي شد. نوع برهم كنش بين تيامين كلرايد هيدروكلرايد و كمپلكس هاي آن با ct-DNA (تيموس گوساله= (ct با استفاده از روش هاي مختلف دستگاهي مورد بررسي قرار گرفت. مقايسه ي ثابت هاي اتصال به دست آمده (Kb) از مطالعات جذب UV-Vis نشان داد كه قدرت اتصال تركيبات فوق به ct-DNAبه شكل >[Zn(Thm)Cl3] >[Cd(Thm)Cl3] >[Co(Thm)Cl3] ThmCl·HCl] است. نتايج اندازه گيري هاي ويسكوزيته نشان داد كه تيامين كلرايد هيدروكلرايد و كمپلكس هاي آن از طريق نوع اتصال ميان جاگير( (Intercalationبه ct-DNA متصل مي شوند. مطالعات فلورسانس رقابتي با استفاده از آكريدين اورنج (AO) به عنوان يك پروب ميان جاگير، در توافق با داده هاي اندازه گيري ويسكوزيته، نشان داد كه تيامين كلرايد هيدروكلرايد و كمپلكس هاي آن مي توانندAO را از مارپيچ DNA آزاد كنند. اثر قدرت نمك نشان داد كه نوع اتصال تيامين كلرايد هيدروكلرايد و كمپلكس هاي آن به ct-DNA از نوع اتصال غيرالكترواستاتيكي مي باشند. علاوه بر اين، شبيه سازي اتصال مولكولي، در توافق با اندازه گيري هاي ويسكوزيته و مطالعات فلورسانس رقابتي، نشان داد كه تيامين كلرايد هيدروكلرايد و كمپلكس هاي آن از طريق يك حالت اتصال ميان جاگير به DNA متصل مي شوند.
    Thesis summary

  4. مطالعات تئوري بر روي پيوند مشتقي از آمينو اسيد سيستئين با فلز در كمپلكس هاي n-هتروسيسكليك كاربن
    سميه خليلي 2022
  5. مطالعه ي مكانيسم تشكيل بي فنيل هاي دي يددار و متا-ترفنيل هاي يددار از طريق واكنش هاي جفت شدن سوزوكي-ميورا فضاگزين در حضور تتراكيس(تري فنيل فسفين)پالاديوم(0) به عنوان كاتاليست
    شقايق احمدي 2022
    در اين پروژه مكانيسم تشكيل بي آريل هاي يددار و متاترفنيل هاي يددار از طريق واكنش جهت گزين سوزوكي-ميورا در حضور كاتاليزور تتراكيس(تري فنيل فسفين)پالاديوم(0) مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مطالعات تئوري، سه استخلاف مختلف در موقعيت 5 واكنشگر 3،2،1-تري يدو بنزن در نظر گرفته شده است كه شامل Br، CH3، H مي باشند. بهينه سازي ساختار واكنش دهنده ها، حدواسط ها و فراورده ها در مسير تشكيل 2-يدو-3،1-ديفنيل بنزن، 5-برمو-2-يدو-3،1-دي فنيل بنزن و 2-يدو-5-متيل-3،1-دي فنيل بنزن در سطح تئوري M05-D3/def2-SVP انجام و حالت هاي گذار مربوطه تائيد شدند. سپس نمودارهاي انرژي برحسب G∆ جهت بررسي مكانيسم واكنش ها رسم شدند. نمودارهاي انرژي رسم شده و منفي بودن انرژي آزاد گيبس نشان داد تشكيل بي فنيل ها و ترفنيل هاي مورد نظر با شاخه هاي R1=Br, CH3, H امكان پذير مي باشند و تشكيل 5-برمو2-يدو-3،1-دي فنيل بنزن(ترفنيل با شاخه هاي R1=Br) از نظر سينتسكي نسبت به تشكيل 2-يدو-3،1-دي فنيل بنزن نسبت به دو ترفنيل ديگر، وجود شاخه ي الكترون كشنده ي Br در موقعيت 5 واكنشگر 3،2،1-تري يدو بنزن مي باشد كه اثرات القايي خود به ضعيف تر شدن پيوند C-I كمك مي كند و انرژي فعا ل سازي مربوز به تشكيل 'Ts1 و 'Ts4(حالت گذارهاي مربوط به مرخله ي تعيين كننده ي سرعت) از واكنش دهنده هاي اوليه را كاهش مي دهد. بنابراين با كاهش انرژي فعالسازي، واكنش از نظر سينتيكي مطلوب تر مي شود و با سرعت بهتري پيش مي زود. در مقابل وجود شاخه ي CH3 الكترون دهنده در موقعيت 5 واكنشگر 3،2،1-تري يدو بنزن، با اثرات رزونانسي خود به قوي تر شدن پيوند C-I كمك مي كند و با افزايش انرژي فعالسازي مربوط به تشكيل حالت گذارهاي "Ts1 و "TS4 از واكنش دهنده هاي اوليه، واكنش را از نظر سينتيكي نامساعد مي كند. بنابراين وجود شاخه ي الكترون كشنده بر روي آريل هاليد، واكنش سوزوكي را از نظر سينتيكي مطلوب تر مي كند و اگر شاخه الكترون كشنده قوي يا متوسط باشد مانند CN، بازده واكنش نسبت به شاخه ي H افزايش مي ياسد. اما اگر شاخه الكترون كشنده ي ضعيف باشد مانند هالوژن ها(با توجه به نامطلوب بودن از نظر ترموديناميكي)، بازده ممكن است مقداري كاهش پيدا كند. هم چنين وجود شاخه ي الكترون دهنده بر روي آريل هاليد، واكنش سوزوكي را از نظر سينتيكي و ترموديناميكي نسبت به شاخه ي H نامساعد مي كند و بازد
    Thesis summary

  6. مطالعه تئوري همياري/ضدهمياري پيوند فلز-كربونيل و فلز-دي هيدروژن در برخي از كمپلكس هاي گروه 6 فلزات انتقالي
    حسين قنبري 2022
    هدف از اين پروژه مطالعه ساختار، انرژي برهم كنش، انرژي پايداري، انرژي همياري/ضدهمياري و ماهيت پيوند فلز–ليگاند در برخي از كمپلكس هاي فلزات انتقالي گروه 6 داراي ليگاند دي هيدروژن مي باشد. براي اين پروژه، برخي كمپلكس ها با فرمول كلي [M(η2-H2)(CO)4L] انتخاب شدند. در اين كمپلكس ها، M يكي از اتم هاي فلزات Cr، Mo يا W بوده و L يكي از ليگاندهاي NO+, PH3, SiO CO, CS, NC-, N2,و CN- مي باشد كه در موقعيت ترانس نسبت به ليگاند دي هيدروژن قرار دارد. براي انجام اين پروژه ابتدا ساختارهاي اوليه كمپلكس هاي فوق با استفاده از نرم فزار محاسباتي Gaussian09 و با استفاده از روش هاي BP86 و B3LYP و مجموعه پايه def2-TZVPP بهينه شدند. سپس هركمپلكس به صورت يك سيستم ABC (A = H2, B = M(CO)4, C = L) در نظر گرفته شد و انرژي هاي برهم كنش A–B، B–C، A–BC و AB–C محاسبه شدند. در ادامه مقدار انرژ ي هاي برهم كنش و پايداري كل، انرژي همياري (در اين كمپلكس ها ضدهمياري) و طول پيوندهايM–(η2-H2) وM–L در كمپلكس هاي بهينه شده، محاسبه و مقايسه شد. سپس با استفاده از محاسبات NBO، در هركمپلكس مقدار بار اتم ها، اوربيتال هاي هيبريدي و مرتبه پيوند بررسي شد. ارتباط خوبي بين مقادير انرژي هاي ضدهمياري پيوندها با طول و مرتبه پيوندM–(η2-H2) در اين كمپلكس ها مشاهده شد. كمترين مرتبه پيوند و بلندترين طول پيوندM–(η2-H2) براي كمپلكس هايي مشاهده شد كه داراي بيشترين مقادير انرژي ضدهمياري بين پيوندهاي (η2-H2)–M(CO)4 و M(CO)4–Lهستند. همچنين در تمام كمپلكس ها، ماهيت پيوندهاي A–B، B–C، A–BC و AB–C كه به ترتيب مطابق با پيوندهاي (η2-H2)–M(CO)4، M(CO)4–L، (η2-H2)–M(CO)4L و (η2-H2)M(CO)4–L مي باشند با روش آناليز تفكيك انرژي پيوند (EDA) مورد بررسي قرار گرفت
    Thesis summary

  7. مطالعه ي نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) تريدين و تريامترن
    ولي امام الفت 2021
    در اين پايان نامه مطالعات نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) مولكول هاي تريدين و تريامترن، در سطح M06-D3، با مجموعه پايه يdef2-TZVPP و با استفاده از برنامه گوسين09 گزارش شده است. اين مطالعه كه با هدف بررسي و مقايسه امكان پروتونه شدن و اتصال به يون فلزي اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي تريدين و تريامترن در هر دو فاز گاز و محلول آبي انجام شده است به سه بخش تقسيم مي شود. در بخش اول از اين پروژه با بهينه كردن ساختار مولكول هاي تريدين و تريامترن و شكل هاي مختلف تك پروتونه شده آنها در فاز گازي، ميكرو پروتون خواهي تمام اتم هاي نيتروژن اين مولكول ها و سپس اولين ماكروپروتون خواهي هر دو مولكول محاسبه شد. در بخش دوم پروژه براي اولين بار تمامي ميكروثابت هاي پروتونه شدن ميكرو براي مولكول هاي فوق در محلول آبي، با استفاده از روش هاي محاسباتيM06-D3/def2-TZVPP تعيين گرديد. چهار و هفت ميكروثابت پروتونه شدن به ترتيب براي مولكول هاي تريدين و تريامترن از طريق محاسبه مقادير تغيير انرژي آزاد گيبس ميكروي مربوطه micro- و معادله به خوبي شناخته شده محاسبه شدند. لازم به ذكر است كه مقادير micro- در محلول از طريق تشكيل يك چرخه ترموديناميكي براي هر فرايند پروتونه شدن محاسبه شدند. در ادامه براي محاسبه ميكروثابت هاي پروتونه شدن كه تا حد ممكن به مقادير واقعي آنها نزديكتر مي باشند، ابتدا نمودار هاي همبستگي بين مقادير تئوري و تجربي براي يك سري از بازهاي مناسب همچون پيرول، اندول، 3-نيتروبنزن آمين، كينازولين، كينولين،2-ميتل پيريدين، 3-ميتل پيريدين، بنزن-4،1- آمين، پيريدين و سيكلوهگزان آمين ايجاد شد. سپس با توجه به معادلات مستخرج از اين نمودارها و مقادير micro- محاسبه شده براي مولكول هاي تريدين و تريامترن، ميكروثابت هاي پروتونه شدن مربوطه محاسبه شدند. در بخش سوم پروژه، كاتيون فلزخواهي مولكول هاي تريدين و تريامترن براي اولين بار بررسي شد. به همين جهت كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي فوق در هر دو فاز گاز و محلول آبي بررسي و مقايسه شد.
    Thesis summary

  8. مطالعه ي نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) سه مشتق پورين: مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين
    نصرت الله محبوب 2021
    در اين پايان نامه مطالعات نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين، در سطح M06-D3، با مجموعه پايه يdef2-TZVPP و با استفاده از برنامه گوسين09 گزارش شده است. امكان پروتونه شدن و اتصال به يون فلزي اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي فوق در هر دو فاز گاز و محلول آبي مطالعه شده است. اين پايان نامه به سه بخش تقسيم مي شود. در بخش اول، با بهينه كردن ساختار مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين و شكل هاي مختلف تك پروتونه شده آنها در فاز گازي، ميكرو پروتون خواهي تمام اتم هاي نيتروژن اين مولكول ها و سپس اولين ماكروپروتون خواهي هر سه مولكول محاسبه شد. در بخش دوم، براي اولين بار تمامي چهار ميكروثابت هاي پروتونه شدن براي مولكول هاي فوق در محلول آبي، با استفاده از روش هاي محاسباتي تعيين گرديد. لازم به ذكر است كه مقادير تغيير انرژي آزاد گيبس مربوطه (micro- ) در محلول با تشكيل يك چرخه ترموديناميكي براي هر فرايند پروتونه شدن به دست آمده و سپس ميكروثابت هاي پروتون شدن با استفاده از معادله محاسبه شدند. در مرحله بعد نمودار هاي همبستگي بين مقادير تئوري و تجربي براي يك سري از بازهاي مناسب همچون پيرول، اندول، 3-نيتروبنزن آمين، 2-متيل پيريدين و بنزن-3،1-دي آمين ايجاد شد. سپس با توجه به معادلات مستخرج از اين نمودارها و مقادير micro- محاسبه شده براي مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين ميكروثابت هاي پروتونه شدن مربوطه دوباره محاسبه شدند. در بخش سوم پروژه، كاتيون فلزخواهي مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين براي اولين بار بررسي شد. بنابراين كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي فوق در هر دو فاز گاز و محلول آبي بررسي و مقايسه شد. در برخي از موارد اتصال از اكسيژن به يون فلز مناسب بود كه آن نيز بررسي شد.
    Thesis summary

  9. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺌﻮري اﺛﺮ ﻫﻤﯿﺎري ﺑﯿﻦ ﺑﺮ ﻫﻤﮑﻨﺶ ﻫﺎي Te...πو π...ﮐﺎﺗﯿﻮن در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎي {M...C6H6...R2Te})(M=Li+-Cs+, Be2+-Ba2+, Cu+, Ag+, Au+, Zn2+ ;R=H, CH3, F
    نسرين كريمي ارام 2021
    در اﯾﻦ ﭘﺮوژه ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺌﻮري ﺑﺮ روي ﻗﺪرت، ﻣﺎﻫﯿﺖ و اﺛﺮ ﮐﻮﭘﺮﯾﺘﯿﻮﯾﺘﯽ )ﻫﻤﯿﺎري( ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶﻫﺎي ﻏﯿﺮﮐﻮاﻻﻧﺴﯽ Te...π و π...ﮐﺎﺗﯿﻮن در ﺗﻌﺪادي از ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي ﺳﻪﺟﺰﺋﯽ ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي ﺳﻪﺟﺰﺋﯽ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ ازR2Te…C6H6…M (M=Li+−Cs+, Be2+−Ba2+, Cu+, Ag+, Au+, Zn2+, R= H, CH3, F) اﺑﺘﺪا اﻧﺮژيﻫﺎي ﭘﺎﯾﺪاري و اﻧﺮژي ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ در ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي دوﺟﺰﺋﯽ R2Te…C6H6 و C6H6…M و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﻪ ﺟﺰﺋﯽ R2Te…C6H6…M ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﻣﻘﺪار اﻧﺮژي ﮐﻮﭘﺮﯾﺘﯿﻮﯾﺘﯽ در ﻫﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﻪ ﺟﺰﺋﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻧﺮژيﻫﺎي ﭘﺎﯾﺪاري و ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ ﻓﻮق ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ وﺟﻮد ﮔﺮوهﻫﺎي اﻟﮑﺘﺮونﮐﺸﻨﺪه ﺑﺮ روي اﺗﻢ ﺗﻠﻮرﯾﻢ در ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي دو ﺟﺰﺋﯽ ﻗﺪرت ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶ Te…π را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺪﻫﺪ، در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ در ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي ﺳﻪ ﺟﺰﺋﯽ ﻗﺪرت اﯾﻦ ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶ را ﮐﺎﻫﺶ داده و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻘﺪار اﻧﺮژيﻫﺎي ﺑﺮ ﻫﻤﮑﻨﺶ و ﭘﺎﯾﺪري ﮐﻞ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. در واﻗﻊ دادهﻫﺎ ﺑﻪﻃﻮر واﺿﺢ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﺣﻀﻮرﮔﺮوهﻫﺎي اﻟﮑﺘﺮون دﻫﻨﺪه ﺑﺮ روي اﺗﻢ ﺗﻠﻮرﯾﻢ اﺛﺮ ﮐﻮﭘﺮﯾﺘﻮﯾﺘﯽ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶﻫﺎي Te...π و π...ﮐﺎﺗﯿﻮن ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺟﻬﺖ اﻧﺘﻘﺎل داﻧﺴﯿﺘﻪ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﻮﻟﮑﻮل R2Te، ﺳﯿﺴﺘﻢ π و ﮐﺎﺗﯿﻮن ﻓﻠﺰ ﺗﻮﺳﻂ آﻧﺎﻟﯿﺰ NBO و ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺑﺎرﻫﺎﯾﯽ اﺗﻤﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ در ﺣﻀﻮر اﺳﺘﺨﻼﻓﻬﺎي اﻟﮑﺘﺮون ﮐﺸﻨﺪه ﺑﺮ روي اﺗﻢ ﺗﻠﻮرﯾﻢ و در ﻋﺪم ﺣﻀﻮر ﮐﺎﺗﯿﻮن ﻓﻠﺰ، ﺳﯿﺴﺘﻢِ π ﺑﻪ ﻣﻮﻟﮑﻮل R2Te داﻧﺴﯿﺘﻪ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯽ ﻣﯽدﻫﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶﻫﺎي Te…π و ﮐﺎﺗﯿﻮن...π ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت EDA ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﮐﻪ، ﺑﺮﺧﻼف ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ π...ﮐﺎﺗﯿﻮن، در ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶ Te…π ﺳﻬﻢ اﻧﺮژي دﯾﺴﭙﺮﺷﻦ در اﻧﺮژي ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ ﮐﻞ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰرگ اﺳﺖ.
    Thesis summary

  10. ايا همبستگي خطي بين داده هاي تجربي (IC50) با انرژي برهمكنش در تعدادي از كمپلكس هاي دارويي N-هتروسيكليك كاربن هاي Pd(II) و Pt(Ii) وجود دارد؟
    محمدرضا رنجبران 2020
  11. مطالعه ي كوپريتيويتي پيوندها در چندين سيستم سه جزئي ABC و ABB داراي كاتيون فلزي و پيوند هيدروژني
    مائده قارلقي 2020
    مطالعات تئوري اين پروژه را مي توان به دو قسمت تقسيم نمود. در قسمت اول، به منظور فهم بهتر اثر دو پيوند بر روي يكديگر، سيستم هاي سه جزئي غيرحلقوي ABB كه داراي پيوند هيدروژني ميان دو مولكول آب هستند؛ بررسي شدند. به اين منظور ابتدا دو سيستم سه جزئي الف) H2O∙∙∙H2O-M در هر دو فاز محلول و گاز و ب) H2O∙∙∙H2O−M(H2O)5 كه در آن ها M يك كاتيون از گروه هاي فلزات قليايي، قليايي خاكي، گروه سوم اصلي، فلزات واسطه و سري لانتانيدها است؛ در فاز محلول بررسي شدند. سپس سيستم هاي سه جزئي(M = Li+, Na+) H2O∙∙∙H2O−[M(12C4)]+; و H2O∙∙∙H2O−[M(18C6)]+; (M = Li+, Na+, K+,Rb+, Cs+) در فاز گاز مطالعه شدند. در هريك از سيستم هاي بالا پس از اضافه شدن گونه A به سيستم دو جزئي H2O∙∙∙H2O؛ ابتدا انرژي هاي پايداري و برهم كنش محاسبه شدند. سپس مقدار انرژي كوپريتيويتي از روي انرژي پايداري و انرژي هاي برهم كنش محاسبه شد. براي محاسبه انرژي كوپريتيويتي سيستم هايH2O∙∙∙H2O−M; (M = Li+, Na+, K+, Rb+, Cs+) در فاز محلول روش جديدي پيشنهاد شد. در هر قسمت نشان داده شد كه پايداري سيستم هاي سه جزئي بررسي شده مستقيماً به پايداري سيستم هاي دوجزئي مربوطه AB و BB و همچنين پيوندهاي جديد A∙∙∙BB و AB∙∙∙B بستگي دارد. در قسمت دوم، اثر يك پيوندH2O−M بر روي پيوند هاي هيدروژني NH3∙∙∙H2O و HF∙∙∙H2Oبه ترتيب در سيستم هاي سه جزئي(ABC) غيرحلقوي NH3∙∙∙H2O−Mو HF∙∙∙H2O−Mبررسي گرديد. Mدر سيستم سه جزئي NH3∙∙∙H2O−M كاتيون فلزات قليايي و در سيستم HF∙∙∙H2O−M كاتيون هايي از فلزات قليايي، قليايي خاكي، فلزات واسطه و سري لانتانيدها مي باشد. مقدار كوپريتيويتي در تمام سيستم هاي داراي كاتيون فلزي فلزات قليايي مطالعه شده در بخش نخست براي فاز گازي منفي است درحالي كه در همان سيستم ها مقدار آن در فاز محلول مثبت است (ضدكوپريتيويتي وجود دارد). اما كوپريتيويتي ذاتي براي همه سيستم ها منفي شده است. در تمام سيستم هاي بررسي شده در بخش دوم اين پروژه نيز شاهد مقدار منفي براي كوپريتيويتي هستيم؛ براي سيستم NH3∙∙∙H2O-M يك روند كاهشي براي مقدار كوپريتيويتي در گروه فلزات قليايي از بالا ديده شد. از سوي ديگر براي سيستم HF∙∙∙H2O-M در گروه دوازدهم از جدول تناوبي مقدار كوپريتيويتي در جيوه از كادميم بيش تر شده است.
    Thesis summary

  12. مطالعه برهم كنش داروي كاروديلول و كمپلكس هاي Cu(II)، Co(II) و Zn(II) آن با DNA تيموس گوساله به روش هاي مختلف اسپكتروسكوپي و الكتروشيميايي.
    اناهيتا يونسي 2019
    در اين پروژه كمپلكس هاي Cu(II)، Co(II)، Zn(II)داروي كاروديلول (CAR) سنتز و توسط آناليز عنصري (CHN)، اندازه-گيري هاي هدايت، ولتامتري چرخه ايي، طيف سنجي مادون قرمز و ماوراء بنفش-مرئي مورد شناسايي قرار گرفتند. برهم كنش كاروديلول و كمپلكس هاي آن با DNA تيموس گوساله توسط تيتراسيون طيف سنجي ماوراء بنفش-مرئي، خاموشي فلورسانس، فلورسانس رقابتي، ولتامتري پالسي تفاضلي، ويسكوزي متري واثرقدرت يوني نمك بررسي شده است. ثابت اتصال تخمين زده شده براي كاروديلول وكمپلكس هاي Cu(II)، Co(II) و Zn(II) آن به صورت CAR‏Co(II) > Cu(II) > Zn(II) ≥ اندازه گيري شد كه نشان مي دهد كمپلكس [Co(CAR)Cl2] بيشترين ثابت اتصال به ct-DNAرا دارد. هم چنين مطالعات فلورسانس رقابتي همه نمونه ها با خوست 33258 و متيلن بلو كه به ترتيب پروب هاي اتصال شياري و ميان جاگير هستند نشان داد كه كاروديلول و كمپلكس هاي آن قادرند فقط متيلن بلو را از رشته هاي DNA رها سازند كه تاييد مي كند كاروديلول و كمپلكس هاي آن از طريق نوع اتصال ميان جاگير به ct-DNA متصل مي شوند. علاوه بر اين، اندازه گيري هاي ويسكوزيته نتايج بدست آمده از مطالعات فلورسانس رقابتي را تاييد مي كنند.
    Thesis summary

  13. مطالعات تئوري بر روي تعدادي از كمپلكس هاي فلزي خنثي و آنيوني بيس -دي تيولن [M(S2C2R2)2]n (n=0, -1, -2; M = Ni(ӀӀ), Pd(ӀӀ), Pt(ӀӀ); R=CN, H, CH3, CF3, Ph)
    راحله رادمهر 2019
    در طي 40 سال گذشته كمپلكس هاي فلزي دي تيولن، با توجه به ساختار، پيوند، واكنش پذيري و كاربردهاي جالب و مهم شان، از يك زيرشاخه جذاب و مهم در شيمي كئورديناسيون به يك شاخه تاثيرگذار و بزرگ تبديل شده اند. در اين پروژه، يك مطالعه تئوري در سطوح BP86/def2-TZVP و M06/def2-TZVP بر روي كمپلكس هاي فلزي بيس(دي تيولن) با هندسه مربع مسطح و فرمول[ML2]n (M=Ni, Pd, Pt; L=edt, mnt, tfd, dmedt, dpedt; n=0, −1, −2) انجام شده است. انواع انرژي هاي برهم-كنش متفاوت بين قطعه ها در همه كمپلكس ها محاسبه شدند. بارطبيعي روي اتم ها، مرتبه هاي پيوند، انرژي بالاترين اوربيتال مولكولي اشغال شده (HOMO) و انرژي پايين ترين اوربيتال مولكولي اشغال نشده (LUMO) همچنين شكاف انرژي بين اين دو اوربيتال (Egap) با استفاده از آناليز NBO محاسبه شد. نتايج نشان داد (Egap) محاسبه شده براي همه كمپلكس ها مقدار بزرگي ندارد و در توافق با خواص نوري آن هاست. در ادامه الكترون خواهي همه كمپلكس ها محاسبه شد و نتايج نشان داد كه بين الكترون خواهي هاي محاسبه شده و مقادير پتانسيل اكسايش-كاهش اندازه گيري شده تجربي توافق بسيار خوبي وجود دارد. در نهايت آناليز EDA روي اين تركيبات، در سطح تئوري BP86-D3/TZ2P، نشان داد كه ماهيت الكترواستاتيك برهمكنش بين فلز و ليگاند در اغلب كمپلكس ها بيشتر از ماهيت اوربيتالي آن هاست. در مجموع، نتايج نشان مي دهند كه بار كل كمپلكس و ماهيت گروه هاي(استخلاف هاي) متصل به ليگاند هاي دي تيولن، تاثير قابل توجهي بر روي خواص الكتروني، قدرت و ماهيت پيوند بين فلز و ليگاند در اين كمپلكس ها دارند.
    Thesis summary

  14. برهمكنش +[Cp(CO)2M≡E)] با N-هتروسيكليك كاربن در كمپلكس هاي [Cp(CO)2M≡E←NHC(R)]+ (E=Si, Ge, Sn, Pb; M=Cr, Mo, W; R=H, F, Cl, Br, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3)
    فرزانه خدادادي 2019
  15. برهم كنش [Cp(CO)2M≡E]+ با N-هتروسيكليك كاربن در كمپلكس هاي [Cp(CO)2M≡E←NHC(R)]+ .E= Si, Ge, Sn, Pb; M=Cr, Mo, W; R= H, .F, Cl, Br, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3يك مطالعه تئوري
    فرزانه خدادادي 2019
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و هم چنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيار خوبي بپردازد. مطالعات تئوري شامل بررسي هاي ساختاري، انرژي برهم كنش و آناليزهاي NBO بر روي برخي از كمپلكس هاي N-هتروسيكليك كاربن با فرمول عمومي [Cp(CO)2M≡E←NHC(R)]+ E= Si, Ge, Sn, Pb; M=Cr, Mo, W; R=H, F, Cl, Br, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3 در سطح تئوري M06-2X و مجموعه پايهdef2-TZVP گزارش شده است. با بررسي اطلاعات ساختاري، نتايج نشان داد با تغيير اتم E از Si به سمت Pb طول پيوند C→Eو M≡Eدر حال افزايش مي باشد. همچنين نتايج نشان داد حضور استخلاف هاي الكترون دهنده R=H, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3 موجب افزايش انرژي برهم كنشC→E و استخلاف هاي الكترون كشنده R=F, Cl, Br موجب كاهش انژي برهم كنش مي گردد. مقادير انرژي برهم كنش بين قطعات NHC(R)و [Cp(CO)2M≡E]+در كمپلكس هاي مورد بررسي از Si به سمت Pb در حال كاهش است. در ادامه با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند و انتقال بار از قطعه NHC(R) به قطعه [Cp(CO)2M≡E]+ مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد ميزان انتقال بار از Si به سمت Sn كاهش و از Sn به Pb تقريباً ثابت باقي مي ماند. همچنين نتايج نشان داد كه ميزان انتقال بار در حضور شاخه هايي الكترون دهنده بيشتر از شاخه هاي الكترون كشنده است. محاسبات EDA به منظور آناليز ماهيت پيوندC→E و M≡Eدر كمپلكس هاي اخير توسط نرم افزار ADF مورد استفاده قرار گرفت .نتايج نشان داد كه ماهيت پيوند C→E داراي سهم انرژي اوربيتالي و الكتروستاتيك مشابهي مي باشد در حالي كه ماهيت پيوند در M≡E عمدتاً از نوع اوربيتالي مي باشد.
    Thesis summary

  16. مطالعه تئوري ساختار، پايداري، و ماهيت پيوند در نانو كلاسترهاي [M@E12]2- (M=Sc, Ti, V, Cr, Mn, Fe, Co, Ni, Cu, Zn, Pd, Pt ; E=Si, Ge, Sn, Pb).
    فهيمه شجاعي مهر 2019
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و همچنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيار خوبي بپردازد. در اين پژوهش به مطالعه ساختار، پايداري و ماهيت پيوند در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) (M=Sc, Ti, V, Cr, Mn, Fe, Co, Ni, Cu, Zn, Pd, Pt ; E=Si, Ge, Sn, Pb) مي پردازيم. با مقايسه داده هاي تئوري و تجربي و محاسبه مقادير RMS، M05-2x به عنوان بهترين روش براي محاسبات بعدي انتخاب شد. كلاسترها با روش M05-2Xو مجموعه پايه ي Def2-TZVP و در نظر گرفتن چندگانگي هاي پايدار بهينه شدند. مطالعات ساختاري تركيبات مورد بررسي نشان داد همان طور كه انتظار مي رود، طول پيوندهاي ميانگين M-E در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) از Si به Pb افزايش مي يابد. همچنين انرژي برهم كنش بين قطعات M و E122-در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) از Si به Pb روند كاهشي داشت. سپس با استفاده از اناليز NBO، مقدار بار طبيعي قطعات M و E122- ، و هم چنين مرتبه پيوند M-E در اين كلاسترها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد انتقال بار از سمت قطعه E122- به سمت فلز مركزي M صورت مي پذيرد. ماهيت پيوند M-E با استفاده از آناليز تخريبي پيوند انجام شد نتايج نشان داد كه ماهيت الكترواستاتيك پيوندهاي M-E در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) از Si به سمت Pb افزايش مي يابد.
    Thesis summary

  17. مطالعات مقايسه اي برهم كنش DNA با داروهاي آميفام پيريدين و پروپرانولول و كمپلكس هاي مربوطه با استفاده از روش هاي دستگاهي، اسپكتروسكوپي و شبيه سازي مولكولي
    سميرا شريفي نيا 2018
    هدف از اين پروژه سنتز يك كمپلكس جديد از فلز مس(II)حاوي داروي قلبي عروقي پروپرانولول و شناسايي آن به روش هاي آناليز عنصري، طيف سنجي مادون قرمز، هدايت سنجي و طيف سنجي جذبي ماوراء بنفش– مرئي مي باشد، هم چنين مكانيسم نوع اتصال پروپرانولول، كمپلكس مسآن [CuPPN]Cl2و داروي آميفامپريدين با ct-DNA با استفاده از روش هاي دستگاهي مختلف بررسي شد. طيف جذبي الكتروني پروپرانولول و آميفامپريدين در حضور DNA اثر هيپوكروميك (كاهش شدت جذب) و كمپلكس [CuPPN]Cl2اثر هايپر كروميك (افزايش شدت جذب) را نشان مي دهد. ثابت اتصال (Kb) بدست آمده از نتايج طيف سنجي جذبي براي پروپرانولول، كمپلكس [CuPPN]Cl2و آميفامپريدين به ترتيب M-1103×25/6،M-1104×66/2وM-1103×166 مي باشد. نتايج طيف سنجي دورنگ نمايي دوراني، تغيير در ساختار DNA را در اثر برهم كنش با كمپلكس [CuPPN]Cl2نشان مي دهد. نشر فلورسانس محلول خوست-DNA در اثر افزايش مقادير مشخص از پروپرانولول، كاهش يافت كه نشان مي دهد پروپرانولول مي تواند جانشين خوست شود و نوع اتصال در شيار را براي اين دارو تاييد مي كند. ويسكوزيته محلول DNA در اثر افزودن مقادير مشخص ازآميفامپيريدين و كمپلكس [CuPPN]Cl2 روند افزايشي نشان مي دهد كه با اتصال از نوع قرار گرفتن در ميان جفت بازهاي DNA(اينتركليت) مطابقت دارد. در روش ولتامتري پالسي تفاضلي كاهش پيك جريان براي كمپلكس [CuPPN]Cl2 اشاره به اين دارد كه اين كمپلكس مي تواند باDNAبرهم كنش داشته باشد. در نهايت تمامي نتايج نشان داد كه برهم كنش پروپرانولول با DNA از نوع اتصال در شيار، اما برهم كنش آميفامپريدين و كمپلكس [CuPPN]Cl2با DNA از نوع اينتركليت مي باشد. علاوه بر اين نتايج نشان مي دهد كمپلكس مس نسبت به پروپرانولول تمايل بيشتري براي اتصال به DNA دارد. همينطور نتايج تئوري شبيه سازي مولكولي داده هاي آزمايشگاهي را نيز تاييد كرده است.
    Thesis summary

  18. سنتز و شناسايي كمپلكس هاي باز شيف مس (II) و موليبدن (VI) تثبيت شده بر روي سطح نانوذرات مغناطيسي آهن و كاربرد آنها به عنوان نانوكاتاليزگرهاي ناهمگن به ترتيب در واكنش هاي تراكم چند جزئي براي سنتز مشتقات پيرول و پيرانوپيرازول
    سيده عقيق همراهيان 2018
    در اين پايان نامه، دو كمپلكس باز شيف تثبيت شده بر روي نانو ذرات مغناطيسي Fe3O4@SiO2@SBCu(acac)2 و Fe3O4@SiO2@SBMoO2، سنتز وبا استفاده از پراش پرتو ايكس (XRD) و ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) شناسايي شدند. داده هاي بدست آمده نشان مي دهد كه ساختارهاي فوق در محدوده اندازه نانو مي باشد. تركيبات فوق در محيط بدون حلال به عنوان كاتاليزگرهاي سبز و سازگار با محيط زيست براي واكنش هاي چندجزئي مورد بررسي قرار گرفتند. اين كاتاليزگرها همچنين مي توانند بازيافت شده و چند مرتبه در يك واكنش مدل با كاهش ناچيز در بازده واكنش در مقياس آزمايشگاهي استفاده شوند. علاوه بر اين، ساختار شيميايي كاتاليزگرها با استفاده از طيف سنجي مادون قرمز (FT-IR) و مغناطيس سنج با نمونه نوساني (VSM) مطالعه شد. همچنين با استفاده از آناليز تجزيه حرارتي (TGA) حداكثر دماي قابل استفاده از اين كاتاليزگرها در واكنش هاي آزمايشگاهي اندازه گيري شد. پس از سنتز و بررسي ساختار اين نانو كاتاليزگرها با روش هاي ذكر شده، از آنها براي انجام واكنش هاي چند جزيي از قبيل سنتز مشتقات پيرول و پيرانوپيرازول استفاده شد. تركيبات هتروسيكل مورد نظر با بازده بالا و در زماني كوتاه سنتز شدند. كليه مشتقات سنتز شده جديد با استفاده از طيف گيري مادون قرمز (FT-IR)، رزونانس مغناطيس هسته (1H NMR و 13C NMR) و طيف سنجي جرمي مورد شناسايي قرار گرفتند. علاوه بر اين تركيباتي كه قبلا گزارش شده بودند با مقايسه خواص فيزيكي آنها با داده هاي گزارش شده در نشريات علمي تاييد گرديدند.
    Thesis summary

  19. سنتز و شناسايي تعدادي از ليگاند هاي بالقوه چهار دندانه حاوي گروه آزو و مطالعه تجربي و تئوري واكنش آن ها با برخي از يون هاي فلزي
    مينا زهروندي 2017
    اين پروژه از دو بخش مطالعات تجربي و تئوري تشكيل شده است. در بخش اول، ابتدا تعدادي از آلدهيد هاي حاوي گروه آزو از واكنش سالسيل آلدهيد با پارا نيترو آنيلين، پارا كلرو آنيليلن و آنيلين سنتز و با تكنيك هايIR و1H-NMR شناسايي شدند. از واكنش بين آلدهيد هاي مربوطه با اتيلن دي آمين شش ليگاند باز شيف (H2L6 تا H2L1) سنتز و سپس كمپلكس هاي Cu(II) و Mn(III) آنها نيز تهيه شد. تمام ليگاندها و كمپلكس هاي سنتز شده با استفاده ازتكنيك هاي IR ، UV-Vis و همچنين آناليز عنصري شناسايي شدند. در بخش دوم، مطالعات تئوري بر روي ليگاند ها و كمپلكسهاي سنتز شده در سطوح تئوري BP86/def2-TZVP و M06/def2-TZVP انجام شد. بعد از بهينه سازي ساختار ليگاندها و كمپلكس ها، انرژي هاي برهمكنش بين يون هاي فلزي و ليگاند ها در كمپلكس ها نيز در هر دو سطح تئوري محاسبه شدند. همچنين آناليز هاي NBO وEDA براي مطالعه و بررسي ماهيت پيوندها و برهمكنش هاي موجود در كمپلكس ها انجام شد و نتايج نشان داد كه خصلت الكترواستاتيك برهمكنش بين فلز و ليگاند در اين كمپلكس ها كمي بيشتر از خصلت كوالانسي آنها مي باشد.در پايان با استفاده از محاسبات TD-DFT انرژي و شدت انتقالات الكتروني در ليگاند ها و كمپلكس ها محاسبه و طيف هاي UV-Vis آنها نيز شبيه سازي شد. داده هايTD-DFT در توافق خوبي با داده هاي تجربي مشاهده شده مي باشد.
    Thesis summary

  20. -Nهتروسيكليك كاربن پايداركننده كمپلكس M(di−μ−R)Y(R)n در تركيبات [NHC(R)(M(di−μ−R)Y(R)n)] (M=Li, Na, K; Y= Zn, Cd, Ga, In; R=H,CH3, t-Butyl, Si(CH3)3, C6H5; R= H, CH3, Di-isopropylphenyl, n=1, 2); مطالعه تئوري
    ميترا خدابنده لو 2017
  21. مطالعات تئوري برروي برهمكنش پيوندي بين تعدادي از ليگاندهاي تك دندانه با دهندگي نيتروژن با كمپلكس هاي پالاديوم (II) و پلاتين (II) ومقايسه آن با ليگاندهاي N)NHC -هتروسيكليك كاربن)
    عطيه كاويانپور 2017
  22. مطالعات تئوري بر روي پايداري، تشكيل كمپلكس و ديمر شدن آنالوگ هاي سنگين متيلن، GeX_2,SnX_2,PbX_2، (X=CH_3,H,F,Cl,Br) در ميان فضاي كئورديناسيون يك فلز انتقالي
    الهام سلطاني 2016
    مطالعات تئوري شامل بررسي هاي ساختاري، انرژي برهمكنش و آناليزهاي NBO و AIM، بر روي برخي از كمپلكس هاي N-هتروسيكليك هاي كاربن با فرمول عمومي [NHC→ER2]; (E=Ge, Sn, Pb; R=CH3, H, F, Cl, Br)در سطح تئوري هاي M05-2XوM06-2xوهمچنين مجموعه پايهdef2-TZVPPگزارش شده است.نتايج نشان داد تركيباتي كه داراي استخلاف الكترون دهنده (R=CH3) بر روي قطعه ER2 داراي انرژي برهمكنش كمتري نسبت به استخلاف هاي الكترون كشنده (F,Cl,Br) هستند. در ادامه با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، انتقال بار از ليگاند NHC به قطعه ER2، نوع اوربيتالهاي هيبريدي، مرتبه پيوند و اوربيتالهاي مولكولي مورد محاسبه قرار گرفت. همچنين آناليز AIM و EDA به منظور تشخيص حضور نقاط بحراني پيوند (BCPs) به منظور تعيين ماهيت پيوندC→Eدركمپلكسهاي اخيرتوسط نرم افزارهاي AIM 2000 و ADF مورد استفاده قرار گرفت. نتايج نشان داد در اين كمپلكسهاي مورد مطالعه سهم بر همكنش هاي الكتروستاتيكي در پيوند C→E بيشتراز بر همكنش هاي كوالانسي بوده وسهم آن بيش از 60% مي باشد. همچنين در ادامه مطالعات تئوري بر روي ساختار و ماهيت پيوندهاي، C→EوE→M در برخي از كمپلكس هاي N-هتروسيكليك هاي كاربن با فرمول [NHC→ER2→M(CO)5]; (E=Ge, Sn, Pb; R=CH3, H, F, Cl, Br) و همچنين بررسي ساختار و ماهيت پيوندهاي C→E، E→MوE→E در كمپلكس هاي [NHC→E2H4→M(CO)5]; (E=Ge, Sn, Pb) در سطح تئوريM06/def2-SVP گزارش شده اند. انرژي برهمكنش براي كمپلكس هاي اخير محاسبه شد و نتايج نشان داد كه انرژي برهمكنش در حضور اتم M و شاخه جانبي يكسان از Ge به سمت Pb كاهش مي يابد. همچنين با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، انتقال بار، ازنوع اوربيتالهاي هيبريدي، مرتبه پيوند ويبرگ بررسي شد. آناليز تفكيك انرژي (EDA) به منظور تعيين ماهيت پيوند هاي مورد بررسي در كمپلكس هاي اخير توسط نرم افزار ADF انجام شد. نتايج نشان داد سهم بر همكنش هاي الكتروستاتيكي در پيوند هاي ذكر شده در كمپلكسهاي مورد مطالعه بيشتر از بر همكنش هاي كوالانسي است.
    Thesis summary

  23. مطالعه تئوري بر روي حلقه هاي پنج عضوي اتم هاي سنگين تر عناصر گروه 14
    شيوا خداويسي 2016
    در اين پروژه ابتدا يك مطالعه تئوري روي ساختار كلاسترهاي پنج اتمي E_5^n; (E=Si,Ge,Sn,Pb; n=0,-2,-4)در سطح تئوري BP86/def2-TZVPP انجام شد.نتايج نشان داد كه براي كلاسترهاي خنثي E_5 ساختار دوهرمي مثلثي پهن شده، كمترين انرژي الكتروني و در نتيجه پايدارترين ساختار را دارد. در كلاستر هاي E_5^(2-) ساختار دوهرمي مثلثي پايدارترين ساختار را دارد كه در توافق با مشاهدات تجربي مي باشد. در كلاستر هاي E_5^(4-)، به جز كلاستر 〖Ge〗_5^(4-) كه در ساختار پنج ضلعي انحراف يافته پايدارتر است، ساختار هرم با قاعده مربع ساختار پايدارتر مي باشد.همچنينهيچ يك از كلاستر هاي بررسي شده در اين پروژه در ساختار پنج ضعلي مسطح منتظم بهينه نشده و در بيشتر موارد به ساختارهاي ديگر تبديل شدند كه نشان مي دهد اين كلاستر ها به صورت آزاد در اين ساختار نمي توانند وجود داشته باشند. سپس كمپلكس هاي آنيوني با فرمول [E5{M(CO)3}2]4-; (E=Si, Ge,Sn,Pb; M=Cr, Mo, W)در دو سطح تئوري BP86/def2-TZVPP و M06-2X/def2-TZVPPمورد مطالعه قرار گرفتند. براي تمام كمپلكس هاي مورد مطالعه در اينجا انواع انرژيهاي برهمكنش بين قطعات محاسبه شد و همچنين آناليزهاي NBO و EDA نيز بر روي آنها انجام شد. نتايج محاسبات نشان داد كه انرژي برهمكنش در هر سري از كمپلكس ها با تغيير اتم Eاز سيليسيم به سمت سرب روبه كاهش است و كمپلكسهاي كروم داراي كمترين انرژيهاي برهمكنش محاسبه شده مي باشد. تغييرات فركانس ارتعاش كششي كربونيل نشان داد كه كمترين مقدار فركانس مربوط به كمپلكسهاي آنيوني حاوي حلقه 〖Pb〗_5^(4-) مي باشد. در حقيقت در هر سري از كمپلكس هاي آنيوني با تغيير حلقه از به 〖Si〗_5^(4-) 〖Pb〗_5^(4-)، فلز كمترين الكترون را از حلقه گرفته و بيشترين الكترون را بهCO داده و باعث تقويت پيوند فلز- كربونيلمي شود. در نهايت،نتايج آناليز EDAنشان داد كه در اين كمپلكس ها ماهيت الكترواستاتيك و كووالانسي برهمكنش بين حلقه E_5^(4-)و دو قطعه M(CO)3تقريبا برابراست.
    Thesis summary

  24. سنتز و شناسايي برخي كمپلكس هاي ليگاندهاي حاوي گروه آزو و اتم هاي دهنده O،N و S
    مهرداد مرادي خانلر 2016
    در اين پايان نامه شش ليگاند باز شيف شش دندانه حاوي گروه آزو و اتم هاي دهنده O،N وS تهيه شدند. آلدهيدهاي مربوطه از واكنش ساليسيل آلدئيد و آنيلين، پارانيترو آنيلين و پارا كلرو آنيلين درحضور سديم هيدروكسيد و سديم كربنات در حلال آب و اسيد HCl سنتز شدند. دو آمين 3،1-بيس(2-آمينوفنيل تيو)پروپان و 4،1-بيس(2-آمينوفنيل تيو)بوتان نيز به ترتيب از واكنش بين 2-آمينو تيوفنول با 3،1-دي برمو پروپان و 4،1-دي برمو بوتان در حضور سديم هيدروكسيد و حلال آب سنتز گرديدند. آلدهيد ها و آمين ها با روش هاي اسپكتروسكوپيIR و 1H NMR شناسايي شدند. سپس از واكنش بين آلدهيد هاي مربوطه و 3،1-بيس(2-آمينوفنيل تيو)پروپان و 4،1-بيس(2-آمينوفنيل تيو)بوتان در حلال اتانول، شش ليگاند باز شيف حاوي گروه آزو و اتم هاي دهنده O،N وS ، (H2L1) تا (H2L6) تهيه گرديدند. اين ليگاندها با روش هاي آناليز عنصري، IR، 1H-NMR و طيف سنجي UV-vis شناسايي شدند. از ليگاندهاي باز شيف بدست آمده جهت ساخت كمپلكس هاي مختلف استفاده شد. كمپلكس هاي نقره(I)، مس(II)، نيكل(II)، كادميوم(II) و منگنز(II) ليگاندهاي H2L1 و H2L3، كمپلكس هاي نقره(I)، مس(II) ليگاند H2L2 و كمپلكس هاي نقره(I)، مس(II)، نيكل(II) و كادميوم(II) ليگاندهاي H2L4، H2L5و H2L6 تهيه گرديد.كمپلكس هاي به دست آمده با استفاده از روش هاي اسپكتروسكوپي IR و آناليز عنصري مورد شناسايي قرار گرفتند.
  25. مطالعات تئوري بر رو ي حلقه ها ي چهارعضوي E2M2 (E=B, Al, Ga, In, Tl;M=N, P, As, Sb, Bi) با درنظر گرفتن استخلاف هاي مختلف برروي اتم هاي MوE
    مهدي يگانه فرد 2016
    در اين پروژه يك مطالعه تئوري بر روي ساختار حلقه هاي چهار عضوي شامل عناصر گروه هاي 13 و 15 با فرمول كلي E2M2R8 (E = B, Al, Ga, In, Tl; M = N, P, As, Sb, Bi) صورت گرفته است. ابتدا پايداري دو ايزومر ساختاري [H2EMH2]2 و H4E2M2H4 اين تركيبات در سطح تئوري M06/def2-TZVP مطالعه شد. نتايج نشان مي دهد كه ايزومر [H2EMH2]2 از ايزومر H4E2M2H4 پايدارتر مي باشد. همچنين در ساختار بيشتر تركيبات [H2EMH2]2 حلقه چهار عضوي مسطح مي باشد، در حالي كه در ايزومر H4E2M2H4 حلقه چهار عضوي پيچش شديدي دارد. با افزايش عدد اتمي عناصر گروه هاي 13 و 15 اختلاف پايداري ميان دو ايزومر كاهش مي يابد به طوري كه در تركيب Tl2Bi2H8 ايزومر H4E2M2H4 پايدارتر مي باشد. كليه تركيبات [H2EMH2]2 با استفاده از روش هاي M06, M06-2X, B3LYP و MP2 با سري پايه def2-TZVP بهينه سازي شد. همچنين فركانس و آناليزهاي NBO و اوربيتال مولكولي آن ها در سطوح تئوري ذكر شده در بالا محاسبه گرديد. در ادامه اثر استخلاف هاي فلوئور و متيل بر روي ساختار تركيبات [H2EMH2]2 مطالعه شد. همچنين با استفاده از مطالعات تئوري در سطح تئوري B3LYP/def2-TZVP و يك روش توسعه يافته جديد آنتالپي استاندارد تشكيل (ΔHf˚) براي كليه تركيبات [H2EMH2]2 محاسبه گرديد.
    Thesis summary

  26. مطالعات تئوري بر روي برهم كنش هاي 1+1 و 2+1 در برخي از N-هتروسيكليك كاربن ها و متالوسن هاي عناصر سنگين گروه 2Ca) (Ba, Sr,
    شيرين كمالي 2016
  27. پيشنويس پايان نامه ثبت شده در 1394/03/26 11:01:6 ق.ظ
    فاطمه ايماني 2015
    در اين تحقيق ابتدا يك مجموعه از الددهيدهاي حاوي گروه ازو از واكنش بين مشتقات انيلين با ساليسيل الدهيد سنتز و با طيفف سنجي IR و NMR موشناس قرار گرفتند. ...
  28. سنتز و شناسايي تعدادي از ليگاندهاي بالقوه پنج دندانه و شش دندانه حاوي گروه آزو و بررسي واكنش آن ها با برخي از يون هاي فلزي
    فاطمه ايماني 2015
    در اين تحقيق ابتدا يك مجموعه از الددهيدهاي حاوي گروه ازو از واكنش بين مشتقات انيلين با ساليسيل الدهيد سنتز و با طيفف سنجي IR و NMR موشناس قرار گرفتند. ...
  29. سنتز و شناسايي تعدادي از كمپلكس هاي 18-كرون-6 با برخي از آمين هاي پروتونه شده
    مسعود همايون زاده 2015
    در اين پروژه دو گروه از كمپلكس هاي ميزبان-ميهمان سنتز و مطالعه شده اند. گروه اول شامل سوپرا مولكول هاي تشكيل شده بين 18-كرون-6 و چند آمين پروتونه شده مختلف مي باشد.
  30. مطالعات تئوري بر روي برهمكنش هاي تعدادي از يونهاي هيدراته لانتانيد با برخي حلقه هاي آروماتيكي
    ليلا ابراهيم خاني 2014
    در اين پروژه ماهيت و نوع برهم كنش بين سيستم هايπ بنزن و مشتقات آن با كاتيون هاي[M(H2O)9]3+ (M=La3+, Lu3+) و پايداري اين كمپلكس ها، مورد بررسي قرار گرفت . در ادامه، به منظور درك بهتر برهم كنش كاتيون هاي فوق با اتم هاي كربن حلقه بنزني امكان برهم كنش سطح فولرن با كاتيون [La(H2O)9]3+ نيز گزارش شد. قدرت و ماهيت برهم كنش دراين نوع كمپلكس نيز تعيين شد. مطالعات تئوري شامل انرژي برهم كنش بين حلقه هاي آروماتيك و گروه لانتانيدها،انرژي پايداري وآناليزهاي NBOوAIM بر روي تركيبات [La(H2O)9]3+ و[Lu(H2O)9]3+ با روش هاي تئوري M06 و B971 با استفاده از مجموعه پايه هاي def2-TZVP صورت گرفت. براي اين منظور، دو ايزومري مختلف ( وقتي سه اتم هيدروژن از سه مولكول آب درست در بالاي كربن بدون استخلاف قرار دارند و ديگري وقتي كه اتم هاي هيدروژن در بالاي كربن متصل به استخلاف هاي الكترون كشنده و الكترون دهنده قرار دارند.) براي كليه تركيبات بررسي شد و مطالعات تئوري نشان داد كه در هر دو ايزومري اتم هاي هيدروژن به سمت اتم هاي كربن بدون استخلاف جهت گيري مي كنند. در بين همه تركيبات، آن هايي كه داري استخلاف هاي الكترون دهنده H , Me بوده ( گروه هاي الكترون دهنده چگالي الكتروني حلقه را افزايش مي-دهند) داراي بيشترين انرژي برهم كنش و تركيباتي كه داراي استخلاف هاي الكترون كشنده شامل F , Br , Cl بوده كمترين انرژي برهمكنش را داشته. پارامتر هاي توپولوژي بدست آمده از محاسبات AIM و مقادير بار انتقال يافته و همچنين مرتبه پيوندي ويبرگ محاسبه شده با آناليز NBO، وجود قويترين و ضعيف ترين برهم كنش هاي پيوندي را به ترتيب در سيستم هاي متصل به گروه الكترون دهنده و سيستم-هاي متصل به گروه الكترون كشنده تأئيد مي كنند.
  31. مطالعات تئوري بر روي ساختار، پايداري، ماهيت پيوند و تشكيل كمپلكس هاي دي سيليلا، دي ژرما، دي استانا و دي پلمبا سيكلو بوتن
    فاطمه امرايي 2014
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و همچنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيارخوبي بپردازد. در اين پروژه ما به مطالعه ساختار، پايداري، ماهيت پيوند و تشكيل كلاسترهاي گروه 14 شامل كلاسترهاي دي سيليلا، دي ژرما، دي استانا و دي پلمبا سيكلوبوتن با گروه هاي جانبي t-Bu , H , F, Cl, Brمي پردازيم. ابتدا در مواردي كه داده هاي كريستالي اشعه- X وجود داشت از اين داده ها براي ساخت ساختار هاي اوليه استفاده كرده ودر مواردي كه چنين داده هايي موجود نباشد ساختارهاي احتمالي كلاسترهاي موجود در پروژه را توسط نرم افزارهاي مناسب به-دست آورديم. ساختار هاي اوليه توسط برنامه Gaussian 09 و با روش ها B3LYP, BP86, M06، PBEومجموعه پايه def2-TZVPPبهينه شدند، در ادامه انرژي تشكيل كلاستر هاي مورد نظرمورد محاسبه قرارگرفت. سپس با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار اتم ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند و نوع اربيتال هاي HOMO را براي پيوند E–Eدراين كلاستر-ها بررسي نموديم. نتايج بالا نشان داد در اين كلاستر ها سهم بر همكنش هاي كووالانسي بيشتر از بر همكنش هاي الكتروستاتيك است. همچنين آناليز AIM به منظور تعيين نقاط بحراني پيوند (BCPs) در پيوندهاي E-E مورد نظر دركلاسترهاي اخير توسط نرم افزار AIM 2013 به كار برده شد.
  32. مطالعات تئوري بر روي ساختار، پايداري و خصلت پيوند C-E(E=Si, Ge, Sn,Pb) در برخي كمپلكس هاي بيس (N هتروسيكليك كاربن ها)
    نگين احمديان 2014
    مطالعات تئوري شامل بررسي هاي ساختاري، انرژي برهمكنش و آناليزهاي NBO و AIM، بر روي برخي كمپلكس هاي كاربن [Bis-NHC(R)→EBr2H2] (E=Si(IV), Ge(IV), Sn(IV), (Pb(IV)) (R=H,F,Cl,Br,CH3,CF3) با روش هاي BP86 وB3LYP و با استفاده از مجموعه پايه def2-TZVPP گزارش شده اند. در ابتدا اين كمپلكس هاي فوق به دو صورت شامل كمپلكس هاي با حلقه ي كي ليت 5 و6 عضوي و با در نظر گرفتن استخلاف هاي Rكه دور و نزديك مركز واكنش تقسيم بندي شده و مورد بررسي قرار گرفتند. در ادامه انرژي برهمكنش كمپلكس هاي اخير محاسبه گرديد. در بين اين تركيبات، آنهايي كه داراي استخلاف هاي الكترون دهنده (CH3) بودند داراي انرژي برهمكنش بيشتري نسبت به استخلاف هاي الكترون كشنده (F,Cl,Br,CF3) هستند. همچنين كمپلكس هاي N-هتروسيكليك كاربن ها با حلقه ي كي ليت 6 عضوي داراي انرژي برهمكنش بيشتري نسبت به كمپلكس هاي با حلقه ي كي ليت 5 عضوي مي باشند. در ادامه با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند و اوربيتال هاي مولكولي HOMO بررسي شد. همچنين آناليز AIM به منظور تشخيص حضور نقاط بحراني پيوند (BCPs) و آناليز تفكيك انرژي (EDA) به منظور تعيين خصلت پيوند C-E دركمپلكس هاي اخير توسط نرم افزارهاي AIM 2000 و ADF [2009.1] به كار برده شد. نتايج نشان داد در اين كمپلكس هاي مورد مطالعه سهم بر همكنش هاي الكتروستاتيكي در پيوندC-E بيشتر از بر همكنش هاي كوالانسي بوده وسهم آن بيش از 50% مي باشد.
  33. مطالعات تئوري بر روي برهمكنش 18- كرون-6 ويكي از مشتقات آن با چند آمين پروتونه شده و كاتيون فلزي در هر دو فاز گاز و مايع
    يزدان مقصود 2014
  34. مطالعات تئوري بر روي كمپلكس هاي Fe(III), Ge(III), In(III), Ti(III) و La(III) تعدادي از ليگاندهاي باز شيفت بالقوه هفت دندانه (N4O3)
    سمانه حكمي 2014