پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
استادیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
مرتضی حیدری مظفر
مهندسی / مهندسی عمران
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
تخمین نرخ فرونشست زمین با استفاده از تداخل سنجی راداری(منطقه مورد مطالعه: دشت کبودرآهنگ)
1401فرونشست زمین یک خطر متداول زمین شناسی است. این پدیده باعث ایجاد تغییر در وضعیت توپوگرافی منطقه می شود. از دیگر خسارت های فرونشست می توان تخریب سیستم آبیاری، از بین رفتن زمین های مستعد کشاورزی، ایجاد درز و شکاف در سطح زمین، فروچاله ها، ترک در سازه های مختلف، کج شدن تاسیسات مرتفع، جابه جایی پی ها، شکست و بیرون زدگی لوله جدار چاه ها اشاره کرد. مهم ترین عامل ایجاد فرونشست برداشت بی رویه آب های زیرزمینی برای فعالیت های کشاورزی، صنعتی و شرب می باشد. یکی از روش های پایش فرونشست تداخل سنجی راداری است. اساس کار این روش استفاده از داده های فاز راداری بازگشتی از سطح زمین است. تغییرات ایجاد شده در سطح زمین سبب ایجاد اختلاف فاز در دو تصویر راداری در دو زمان مختلف در یک منطقه می شود. به کمک مقایسه این اختلاف فاز و مدل سازی آن، می توان تغییرات سطح زمین را با نرخ میلی متر بر سال اندازه گیری کرد. در این مطالعه، از روش طول خط مبنای کوتاه (SBAS) برای محاسبه نرخ فرونشست در دشت کبودرآهنگ استفاده شد. 110 تصویر سنجنده Sentinel-1A مدار بالاگذر، در بازه زمانی مارس 2017 تا دسامبر 2020 مورد پردازش قرار گرفت. در نتیجه این پردازش ها 588 تداخل نما ایجاد شد. با توجه به نقشه فرونشست تولید شده، بیشترین میزان فرونشست در دو محدوده مختلف در شمال شرقی و جنوب شرقی این دشت رخ داده است. علت وقوع فرونشست زیاد در قسمت جنوب شرقی دشت مربوط به وجود نیروگاه برق شهید مفتح است که برای خنک کردن توربین های خود به آب نیاز دارد به همین دلیل حدود 25 چاه با عمق 180 تا 200 متر در قسمت جنوبی این نیروگاه حفر شده است. میانگین نرخ فرونشست در کل دشت 16 میلی متر بر سال محاسبه شد. در محدوده نیروگاه شهید مفتح و اطراف آن سرعت فرونشست افزایش پیدا کرده و میانگین نرخ فرونشست به 20 میلی متر بر سال رسیده است. برای اعتبارسنجی و تفسیر نتایج از اطلاعات چاه ها و اندازه گیری های صورت گرفته توسط GPS در بازه زمانی 2015_2016 استفاده شد.
-
تلفیق تصاویر اپتیکی و راداری به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی شهری
1401آگاهی از انواع کاربری سطح زمین و فعالیت های انسانی به عنوان اطلاعات پایه برای برنامه ریزی های مختلف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نقشه هایی که نمایانگر چنین فعالیت هایی باشند، نقشه کاربری اراضی نامیده می شود. به عبارت دیگر، این نقشه ها شرایط فعلی و توزیع جغرافیایی نحوه استفاده از زمین در فعالیت هایی مانند کشاورزی، مدیریت شهری و جنگلداری را نشان می دهند. همچنین بیانگر پوششی هستند که سطح زمین را فراگرفته اند. یکی از مهم ترین اطلاعات مورد نیاز مدیریت شهری، استفاده از نقشه های کاربری اراضی شهری و منطقه ای است. نقشه های کاربری اراضی هم از لحاظ تعداد کلاس های عوارض و هم از لحاظ جزئیات متفاوت هستند. تهیه چنین نقشه هایی با استفاده از روش های سنتی و تفسیر عکس های هوایی، مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی خواهد بود. با تصاویر ماهواره ای سنجش ازدور می توان به صورت کلی برخی از کلاس های نقشه کاربری اراضی را تهیه کرد. این کلاس ها می توانند پوشش گیاهی، خاک و عوارض ساختمانی باشند. داده های سنجش ازدور امکان دید وسیع با صرف هزینه و زمان کم را فراهم می کنند. استفاده از طیف های مختلف امواج الکترومغناطیسی، پتانسیل زیادی برای تهیه نقشه های به روز کاربری اراضی شهری را دارند. سنجش ازدور می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند با بکارگیری داده ها از منابع مختلف و تلفیق آن ها با یکدیگر برای طبقه بندی انواع کاربری اراضی مورد استفاده قرار گیرد. دراین پژوهش، از تلفیق تصاویر ماهواره ای Sentinel-1 و Sentinel-2 برای تهیه نقشه کاربری اراضی شهری استفاده گردید. هدف از این پژوهش دست یابی به دقت مناسب در طبقه بندی نقشه کاربری اراضی با تلفیق تصاویر نوری و راداری بود. برای این منظور، طبقه بندی تصویر راداری به تنهایی، تصویر نوری به تنهایی، تصویر تلفیقی نوری و راداری حاصل از دو روشGram - Schmidt (G-S) و روش Discrete Wavelet Transform (DWT)، انجام شد. در این پایان نامه، از الگوریتم های مختلف طبقه بندیSupport Vector Machine (SVM)، Neural Network (NN) و Minimum Distance (MD) استفاده شد. نتایج حاصل نشان می دهد که دقت طبقه بندی تصویر راداری به تنهایی در مقایسه با دیگر حالت ها، دارای کمترین دقت است. همچنین دقت طبقه بندی تصویر نوری به تنهایی نسبت به طبقه بندی تصویر راداری به تنهایی بهتر بود. دقت کلی و ضریب کاپا آن به روش ط
-
استخراج اطلاعات هندسی ساختمان های شهری با ترکیب تصویربرداری هوایی و لیزراسکنر همراه
1401نیاز به اطلاعات هندسی ساختمان ها برای مهندسان، طراحان و مدیران شهری اهمیت بسیار زیادی دارد. با توجه به رشد و توسعه ی بالای مناطق شهری و پیچیدگی عارضه های ساختمانی، مرحله ی استخراج اطلاعات هندسی و مدل سازی ساختمان با دقت کافی انجام نشده است. در این میان نیاز به یک روش خودکار جهت بهنگام سازی اطلاعات برای مدل عارضه های شهری در مورد ساختمان ها را می طلبد. هدف این تحقیق، ارائه روشی نیمه خودکار در فضای سه بعدی جهت استخراج اطلاعات هندسی ساختمان ها با استفاده از تکنولوژی های نوین علوم ژئوماتیک همچون، فتوگرامتری پهپادی و لیزراسکنرهای همراه است. روش پیشنهادی باتوجه به اهمیت موضوع مدیریت و نظارت بر ساختمان های نوساز، سه داده مختلف ابرنقطه لیزراسکنر همراه، ابرنقطه فتوگرامتری پهپادی و ابرنقطه ترکیبی را روی ساختمان نوساز دانشکده مهندسی دانشگاه بوعلی سینا اجرایی کرده است. برای این منظور در این تحقیق پس از آماده سازی داده ها ابتدا با فرض اینکه عمده اطلاعات نمای ساختمان ها مسطح هستند، از دو الگوریتم MSAC و G-DBSCAN که به ترتیب اجرا می شوند برای استخراج محتمل ترین سطوح مسطح (صفحه ها) درفضای مطالعه بهره گرفته شده است. سپس با استفاده از روش مثلث بندی دلونی نقاط لبه عارضه ها هر صفحه تشخیص داده شده، استخراج می شوند. نقاط لبه استخراج شده از یک فرایند طبقه بندی عبورکرده و برچسب گذاری می شوند. سرانجام با استفاده از روش کمترین مربعات به نقاط هر کلاس خط برازش داده می شود تا اندازه ابعاد آن ها با استفاده از روش فاصله اقلیدوسی محاسبه شوند. با مقایسه نتایج بدست آمده از هر داده با روش کلاسیک (برداشت با توتال استیشن و ترسیم دستی)، داده لیزراسکنر کمترین اختلاف را برای قسمت های پایین نمای ساختمان دارد (کمتر از cm 5) و با افزایش ارتفاع این مقدار حداکثر تا cm 10 افزایش می یابد. داده فتوگرامتری پهپادی نیز اختلاف های اندازه گیری شده برای کل نمای ساختمان تقریبا ثابت بوده و تغییرات چندانی ندارد (حداقل cm5 و حداکثر cm 8). این در حالی است، داده ترکیبی در کل سایت حداکثر اختلاف cm 5 را دارد. با مقایسه نتایج بدست آمده و واقعیت موجود، داده ترکیبی از میان داده ها بیشترین تناسب را با واقعیت دارد(کامل بودن: 100% و صحیح بودن: 100%). همچنین، با مقایسه نتایج کیفی بدست آمده از داده ترکیبی و نقشه نما ساختمان که توسط شر
-
ارزیابی اثرگذاری شیوه تصویر برداری پهپادی در دقت نقشه های کریدوری
1401تولید نقشه توپوگرافی به روش فتوگرامتری پهپادی، جایگزینی برای نقشه برداری سنتی در بسیاری از پروژه های عمرانی شده است. فتوگرامتری پهپادی به دلیل توسعه سریع سخت افزار و نرم افزار قابل استفاده در بسیاری از کاربردهای ژئوماتیک از جمله کشاورزی، جنگلداری، باستان شناسی و معماری، مدیریت اضطراری و نظارت بر ترافیک می باشد. امروزه، در نقشه برداری محدوده های پروژه هایی خطی مانند: راه ها، کانال های انتقال آب، خطوط انتقال نیرو (برق و گاز)، خطوط ریلی و مشابه آن ها، شیوه فتوگرامتری پهپادی استفاده می شود. فتوگرامتری پهپادی باتوجه به هزینه کمتر، قدرت تفکیک مکانی و زمانی بیشتر و انعطاف پذیری در اخذ تصاویر در مقایسه با دیگر روش های هوایی و فضایی مرسوم، به عنوان جایگزینی مناسب ظاهر شده است. ارزیابی و تضمین دقت برای نقشه های توپوگرافی اهمیت بسیار زیادی دارد. آگاهی از تعداد و نحوه توزیع نقاط کنترل در سراسر محدوده پروژه و شیوه تصویربرداری بهینه در تولید این نقشه ها اثرگذار است. دراین پایان نامه، برای دست یابی به بهینه ترین حالت تصویربرداری و بیشترین دقت در تولید نقشه های توپوگرافی این نوع پروژه ها، اثرات پارامترهای طراحی پرواز، تعداد و نحوه توزیع نقاط کنترل موردمطالعه قرار گرفت. همچنین تاثیر استفاده از تجهیزات تعیین موقعیت دقیق مراکز تصویر بر کاهش تعداد نقاط کنترل موردنیاز نیز موردبررسی قرارگرفته است. پردازش تصاویر بدون اطلاعات دقیق مراکز تصویر با نقاط کنترل، پردازش تصاویر با اطلاعات دقیق مراکز تصویر و بدون استفاده از نقاط کنترل و پردازش تصاویر با اطلاعات دقیق مراکز تصویر و نقاط کنترل، در دو حالت پرواز با ارتفاع ثابت و مقیاس ثابت مدنظر قرار گرفت. از 25 نقطه ای که مختصات دقیق آنها توسط سیستم تعیین موقعیت جهانی به صورت دیفرانسیلی اندازه گیری شده بود، 18 نقطه کنترل زمینی و 7 نقطه به عنوان نقطه چک در نظر گرفته شد. کنترل مختصات ارتفاعی نقاط با استفاده از روش ترازیابی مستقیم هندسی انجام شد. برای ارزیابی دقت نتایج، میزان خطا و صحت کار انجام شده عملیات ترازیابی به صورت رفت و برگشتی میان تمامی نقاط کنترل و چک انجام شد. ارزیابی میزان دقت و صحت شیوه فتوگرامتری پهپادی در تولید نقشه های توپوگرافی مربوط به پروژه های خطی، بر اساس معیار جزر میانگین مربعات خطاها برای نقاط کنترل و چک انجام شده است. علاوه بر م
-
مدل سازی تغییر اقلیم و خشکسالی مبتنی بر داده های سنجش از دور
1400پدیده تغییر اقلیم به عنوان چالشی جهانی بر زمینه های اجتماعی، اقتصادی و کشاورزی اثرات قابل توجهی دارد. از جمله شواهد عمده تغییر اقلیم، تغییر چرخه های دمایی و الگوهای توزیع زمانی و مکانی بارش می باشند که ریشه در عوامل طبیعی و یا در نتیجه فعالیت های بشر شکل گرفته اند. آگاهی از روند و پیامدهای تغییرات اقلیمی می تواند در راستای برنامه ریزی و مدیریت صحیح منابع استفاده شود. در این پژوهش روند تغییرات عناصر اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و بارش متوسط ماهانه در محدوده مکانی استان همدان، با توجه به داده های سنجش از دور در دسترس و به کمک روش شبکه عصبی مصنوعی (ANN) مورد تحلیل قرار گرفت. روندیابی عناصر اقلیمی دمای هوای بیشینه و کمینه نسبت به بارش ماهانه با دقت بالاتری همراه بود. در گام بعدی سری های زمانی شاخص شانزده روزه پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده (NDVI) و شاخص ماهانه شدت خشکسالی پالمر (PDSI) در یک دوره زمانی 20 ساله (2001 تا 2021) دریافت و در ارتباط با سری های زمانی داده های اقلیمی به منظور بررسی پیامدهای تغییر اقلیم احتمالی بر وضعیت پوشش گیاهی و خشکسالی مدل سازی شدند. مدل سازی خشکسالی به کمک دو روش جنگل تصادفی (RF)و ANN با معرفی سری های زمانی داده های اقلیمی به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده و سری های زمانی PDSI به عنوان متغیر پاسخ پیاده شد. در حالی که مدل سازی تاثیرات تغییر اقلیم بر پوشش گیاهی بر اساس سنجه های فنولوژی پوشش گیاهی استخراج شده از سری های زمانی NDVI اجرا شد. طول دوره رشد (LS)، مقدار شاخص پوشش گیاهی در اوج رشد و سطح زیر نمودار در دوره رشد پوشش گیاهی (SI) از جمله سنجه های فنولوژی استخراج شده بودند که به وسیله سری های زمانی کمینه و بیشینه دمای هوا و بارش مدل سازی و پیش بینی شدند. اعتبارسنجی نتایج نشان داد که شیوه RF در مقایسه با ANN عملکرد بالاتری در مدل سازی تغییرات فنولوژی پوشش گیاهی و خشکسالی داشت؛ R2 میان مقادیر پیش بینی شده و مقادیر مرجع برای متغیرهای SI، مقدار شاخص پوشش گیاهی در اوج رشد و PDSI حاصل از روش RF به ترتیب 0.57، 0.59 و 0.71 برآورد شد. این مطالعه نشان داد که روند تاثیر طولانی مدت عناصر اقلیمی بر تغییرات خشکسالی در قیاس با پوشش گیاهی، محسوس تر می باشد که می تواند به دلیل تاثیرپذیری بیشتر پوشش های گیاهی از عوامل انسانی و پیچیدگی بالاتر پوشش های گیاهی مر
-
پایش تغییرات کاربری و توسعه مناطق شهری با استفاده از تلفیق تصاویر اپتیکی و راداری
1400کشف و شناسایی تغییر عوارض سطح زمین و همچنین آگاهی از آن برای برنامه ریزی صحیح و توسعه پایدار، امری ضروری است. بررسی روند رشد شهرها برای حل مسائل محیط زیستی و همچنین ایجاد امکان ارائه خدمات بهینه به شهروندان لازم است. پایش رشد شهرها با سری زمانی از تصاویر ماهواره ای و تکنولوژی سنجش ازدور امکان پذیر است. داده های سنجنده های ماهواره ای، منابع با ارزشی در شناسایی محیط شهری هستند که می توانند به صورت محلی و جهانی مورد استفاده قرار گیرند. پیش تر تنها داده های سنجنده های اپتیکی برای تحلیل رشد شهرها مورد بررسی قرار می گرفتند. اما امروزه سنجنده های زیادی از جمله سنجنده های راداری نیز برای بررسی این موضوع، مورد استفاده قرار می گیرند. استفاده از داده های سنجنده های SAR در کنار سنجنده های اپتیکی می تواند دقت پایش رشد شهرها را افزایش داده و آن را کاربردی تر کند. به عبارتی، این سنجنده ها امکان پردازش دقیق تر سطح زمین و ایجاد نقشه رشد شهرها را فراهم می کنند. روش های تلفیق در سه سطح پیکسل، ویژگی و تصمیم گیری توسعه یافته است. کاربردهای مختلف و به منظور دریافت اطلاعات خاص، از روش های تلفیق در سطح ویژگی و تصمیم گیری استفاده می شود. در مدل های پیشنهادی این پایان نامه، پایش تغییرات شهر کرمانشاه، با استفاده از داده های سری زمانی اپتیکی Landsat-8 و Sentinel-2و داده های راداری Sentinel-1 به صورت مجزا و تلفیقی با ارائه روش پیکسل مبنا و با تکیه بر الگوریتم های SVM و RF به صورت نظارت شده و نظارت نشده با کمک حد آستانه به صورت بصری، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. با مقایسه روش های انجام شده، روش های تلفیق تصاویر اپتیکی و راداری با استفاده از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM) در حالت نظارت شده بیشترین دقت را در میان روش های دیگر به خود اختصاص داده اند.
-
تحلیل مکانی حوادث شبکه توزیع آب شهری با خوشه بندی فازی در سیستم اطلاعات مکانی
1400شبکه های توزیع آب ازجمله تاسیسات زیربنایی شهری هستند که ساخت و نگهداری آن ها بسیار پرهزینه و زمان بر است. نبود اطلاعات دقیق، صحیح و کافی برای شبکه هـای توزیـع آب شـهری، از مهم ترین مشکلات شرکت های آب و فاضلاب در مدیریت بهینه شبکه می باشد. همچنین با توجه به این که شبکه های توزیع آب درون خاک اجرا می شوند؛ نمی توان با انجام بازرسی های دوره ای سطحی، مشکلات آن ها را شناسایی و برای رفع آن ها اقدام نمود. بنابراین معمولاً زمانی مشکلات نمایان می شود که تبدیل به شکست یا نشت آب شده باشند؛ لذا شناخت علمی علل ایجاد حوادث در شبکه های توزیع آب در راستای افزایش عمر این سازه ها امری ضروری است. راه اندازی سیستمی که بتواند اطلاعات شبکه را حفظ نماید و قابلیت تحلیل به منظور بهره برداری و استفاده درست از این شبکه ها را داشته باشد، می تواند برای طراحی و اجرای آن ها مفید باشد. ازآنجاکه شبکه های توزیع آب در بسیاری از شهرهای ایران قدمت زیادی دارند، بازسازی و نوسازی آن ها نیز از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. با توجه به ماهیت مکانی و عدم قطعیت پارامترهای شبکه توزیع آب امکان تجزیه وتحلیل حوادث آن با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و منطق فازی میسر است. با تحلیل مکانی حوادث و اتفاقات شبکه و خوشه بندی فازی آن ها، می توان وضعیت شبکه را بررسی کرد و برای بازسازی و نوسازی قسمت های مختلف شبکه از آن بهره گرفت. تاکنون روش های زیادی برای وزن دهی به پارامترهای موثر بر شکست لوله ها شکل گرفته و موفقیت هایی درزمینه پیشبینی خطر شکست نیز به دست آمده است. در این پژوهش برای تحلیل شکست لوله از دادههای مربوط به دو شبکه توزیع آب استفاده شده است. در مرحله اول با پیاده سازی منطق فازی در محیط نرم افزار ArcGIS، نقشه میزان خطر شکست در لوله ها حاصل گردیده است. مقایسه نقشه حاصل با اطلاعات موجود از سوابق شکست نشان می دهد روش انجام شده تطابق خوبی با واقعیت دارد. در ادامه، با اعمال منطق فازی در محیط نرم افزار متلب منجر به ایجاد سیستمی برای پیش بینی شکست در شبکه شده است. نتایج پیاده سازی روش روی داده های نمونه خطای جذر میانگین مربعات 38/0 را نشان داد. سیستم حاصل می تواند برای مدیریت شبکه های توزیع آب، به سایر شبکه ها تعمیم داده شود.
-
مطالعه برروی موضع ی شدن کرنش در نمونه سه محوری با استفاده از پردازش تصویر
1400آزمایش سهمحوری یکی از مهمترین آزمایشهای علم مکانیک خاک و سنگ است. دادههای بهدست آمده از آزمایش سهمحوری، برای تعیین خواص مکانیکی از قبیل پارامترهای مقاومت برشی، چسبندگی ظاهری، زاویه اتساع و تغییر حجم مواد مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. اندازهگیری تغییر حجم و کرنش موضعی نمونه خاک در طی آزمایش سهمحوری زمانی که تحلیل رفتار مکانیکی خاک مدنظر باشد ضروری است. در آزمایش سهمحوری اشباع، تغییر حجم نمونه خاک مستقیما با اندازهگیری ورود و خروج آب حفرهای، توسط لوله مدرج شیشهای پنل دستگاه و یا دستگاه کنترل حجم سنجیده میشود. این روش در خاکهای غیراشباع کاربرد نداشته زیرا عالوهبر آب میان حفرهای، فشار هوا نیز در داخل نمونه وجود دارد که ممکن است تغییر کند. در این پژوهش یک روش جدید برای اندازهگیری کرنش حجمی و کرنش موضعی بر مبنای پردازش تصویر و فتوگرامتری معرفی شده است. این روش شامل تصویربرداری از نمونه در حین آزمایش، سهبعدیسازی نمونه و تحلیل آن برای بهدست آوردن پروفیل نمونه خاک استفاده میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی توزیع غیریکنواخت کرنش درون نمونه سهمحوری و همچنین محاسبه کرنش حجمی نمونه طی مراحل مختلف بارگذاری، از طریق پایش و تشخیص مختصات نقاط در نمونه است. در این پژوهش از ترکیب خاک ماسه 161 فیروزکوه با 40 درصد الی استفاده شده است. نمونه خاک با درصد تراکمهای نسبی 90 و 30 درصد درون قالب دستگاه سهمحوری ساخته شده و تحت تنشهای همهجانبه 100 ،200 و 300 کیلوپاسکال قرار میگیرد. سپس با استفاده از یک دوربین کالیبره شده در حین بارگذاری از نمونه خاک تصویربرداری انجام میشود. جهت بهدست آوردن کرنش موضعی، بر روی نمونه خاک نقاط کدگذاری شده قرار داده شد و جابجایی آنها طی مراحل مختلف بارگذاری مورد مطالعه قرار گرفت. پس از مدل کردن نمونه خاک با استفاده از نرمافزارهای فتوگرامتری نظیر Photomodeler و Metashape Agisoft و بهدست آوردن مختصات نقاط، کرنش موضعی هر یک از نقاط بر روی سطح نمونه بهدست آمد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان میدهد که روش ارائه شده میتواند کرنش حجمی و موضعی نمونه را با دقت بسیار زیاد، در سه بعد، اندازهگیری کند. دراین روش، با بهرهگیری از اصول فتوگرامتری و پردازش تصاویر، مختصات نقاط با دقت زیاد بهدست آمد که میتوان از آن جهت بهدست آوردن کرنش موضعی نمونه در جهات مختلف استفاده کرد. استفاد
-
تحلیل مکانی-زمانی اثر مراکز مهم جمعیتی بر دمای سطح از نقطه نظر مورفولوژی و کاربری اراضی با داده های سنجش از دور
1399دمای سطح زمین یکی از مهمترین پارامترهای مورد نیاز تحقیقات علوم زمینی به حساب می آید. گرم شدن جهانی و افزایش دمای سطح زمین به عنوان یکی از نگرانی های مهم زیست محیطی محسوب می گردد. بنابراین لازم است دمای سطح زمین به صورت دقیق و در قالب سطح برآورد گردد. در سال های اخیر با توجه به رشد روز افزون شهرها و جمعیت ناشی از آن، بررسی و تحلیل پارامترهای افزایش دمای سطح زمین به عنوان یکی از مهترین موضوعات روز جهان می باشد. افزایش دما در شهرها موجب پدیده مخرب زیست محیطی به نام جزایر حرارتی شهری می شود. دمای برخی از شهرها یا مناطق شهری در مقایسه با محدوده اطرافشان یا حومه شهر به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد، که این پدیده را جزیره حرارتی شهری می نامند. با وجود آنکه رشد و افزایش شهرنشینی به عنوان تاثیرگذارترین عامل افزایش دمای سطح و تشکیل جزایر حرارتی شهری مطرح است، اما تجزیه و تحلیل الگوهای مکانی-زمانی و تحولات وابسته به آن رشد چندانی نداشته است و با توجه به اینکه با چه الگویی در سطح شهر در حال تغییر می باشد، نکته ای قابل تامل می باشد. با استفاده از تحلیل تصاویرماهواره ای در زمان های مختلف، امکان بررسی این پدیده وجود دارد و می تواند به مدیران شهری برای تصمیم گیری آگاهانه تر در جهت بهبود محیط شهری کمک کند. برای به دست آوردن دمای سطح زمین، شاخص های طیفی، کاربری اراضی و پوشش زمین در شهر تهران، از سری تصاویر ماهواره لندست در بازه 2000 الی 2019 استفاده شد و عوامل مکانی را که بر دمای سطح زمین تاثیر می گذارند بررسی شد. بازیابی دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم تک کانال انجام شد و برای ارزیابی نتایج آن از ایستگاه های سینوپتیک شهر تهران استفاده شد. برای ارزیابی دقت روش پیشنهادی در تعیین اختلاف بین دمای حاصل از تصاویر ماهواره ای و ایستگاه های سینوپتیک از ضریب همبستگی پیرسون و ریشه میانگین مربع خطا به عنوان معیار نسبی و کمی ارزیابی استفاده گردید. در نهایت نتایج نشان داد که روش پیشنهادی دارای دقت نسبی 98/0 و مقدار ریشه میانگین مربع خطای 78/2 می باشد. فاکتورهای مکانی شامل(NDVI) Normalized Difference Vegetation Index، Normalized Difference Built-up Index ( NDBI)،Normalized Difference water Index ( NDWI) ، Digital Elevation Model (DEM)، Building Density (BD) و Road Density (RD) می باشد. چه
-
مدل سازی هیدرولوژی با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی ( (GIS با مدل SWAT در محدوده حوضه کوهستانی الوند
1399در ایران اکثر حوضه های آبریز به ویژه حوضه های آبریز کوهستانی و صعب العبور فاقد ایستگاه های اندازه گیری هیدرولوژیکی به تعداد کافی می باشند. همچنین، بعضی از ایستگاه ها برای مدت طولانی فاقد آمار هستند. در مدل سازی حوضه ها که فرآیندهای مختلف هیدرولوژیکی را ترکیب می کند، وجود داده های هیدرولوژیک کافی، نقش مهمی دارد. کاربرد مدل های مفهومی و ریاضی هیدرولوژیکی، به عنوان ابزار ارزیابی پاسخ حوضه، در برابر بارگذاری هیدرولوژیک، مستلزم واسنجی مدل و یا به عبارتی برآورد پارامترهای مدل با هدف بیشترین تطابق نتایج مدل با مقادیر مشاهداتی است. با افزایش تعداد پارامترها در روش های واسنجی و اعتبارسنجی خودکار، جست وجوی سیستماتیک در فضای چندبعدی پارامترها اهمیت می یابد. در این پایان نامه، واسنجی خودکار مدل هیدرولوژیکی SWAT در حوضه کوهستانی الوند با استفاده از الگوریتم SUFI2 مدنظر بوده و نتایج برآورد رواناب روزانه با ماهانه تحلیل و با یکدیگر مقایسه شدند. در این مطالعه از نسخه 2012 مدل SWAT برای پیش بینی رواناب استفاده گردید و برای واسنجی و اعتبارسنجی، از بسته نرم افزاری SWAT-CUP ورژن 2019 استفاده گردید. در محدوده موردمطالعه، از داده های دو ایستگاه سینوپتیک و سه ایستگاه هیدرومتری استفاده گردید . در ایستگاه همدان از داده های تابش، بارش، رطوبت، باد، دما و ایستگاه تویسرکان هم از داده های بارش، رطوبت، باد، دما (که دستگاه های اندازه گیری تابش فقط در ایستگاه سینوپتیک همدان موجود بود ) به صورت روزانه از سال 2003 تا سال 2017 استفاده گردید . در مدل SWAT، داده ها بایستی به صورت منظم به مدل معرفی گردد . چهار ایستگاه هیدرومتری مورد شبیه سازی رواناب قرار گرفت. اولین دلیلی که ضریب دقت مدل را بالا برد گرم کردن مدل بود . دوره گرم کردن اهمیت زیادی در شبیه سازی های هیدرولوژیکی دارد. با دوره گرم کردن 6 سال میزان ضریب همبستگی و ضریب نش ساتکلیف در ایستگاه صالح آباد 2/0 و در ایستگاه های دیگر را به اندازه 15/0 تغییر را نشان داد و در شبیه سازی و کالیبره کردن، نتایج رضایت بخشی بدست آمد. در حالت دوم، با توجه به این که در مدل سازی اولیه، میزان دبی پیک خیلی کمتر از مقادیر واقعی پیش بینی شده محاسبه می شد، بنابراین تغییرات مقادیر بارندگی و دما نسبت به ارتفاع در مدل اعمال شد . این تغییر توسط محدوده های ارتفاعی در مدل صورت