پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/09/01
سیدسعید موسوی
کشاورزی / مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی
رساله های دکتری
-
ارزیابی صفات مورفوفیزیولوژیک و پاسخ های بیوشیمیایی در ژنوتیپ های مختلف گندم تحت شرایط نرمال و تنش شوری
فرهاد حسن طهرانی 1402چکیده: گندم، به عنوان یک گیاه راهبردی، مهم ترین محصول زراعی در سراسر جهان است. حدود 85 درصد از کشت گندم در شرایط دیم است که یکی از تنش های رایج در این شرایط محیطی، تنش شوری است. تنش شوری یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده عملکرد محصولات کشاورزی و تهدید کننده امنیت غذایی در جهان است. مهم ترین راه کار پایدار و اقتصادی جهت مقابله با این تنش، راه کار به نژاد گیاهی است که در این راستا، دسترسی به ریخته ژنتیکی خویشاوندان وحشی گندم، به عنوان مخازن مهم ژنی، لازمه هر برنامه های به نژادی می باشد. بر این اساس در طی سال های اخیر، استفاده از گندم وحشی آژیلوپس تائوشی (Aegilops tauschii)، به عنوان منبع ژنتیکی بخشنده ژنوم D گندم نان، همواره مورد توجه به نژادگران گیاهی بوده است و لذا می توان از این پتانسیل در برنامه های آتی به نژادی جهت بهبود تحمل به تنش شوری استفاده کرد و عملکرد گندم را در شرایط تنش شوری بهبود یا حفظ کرد. این مطالعه به منظور ارزیابی پاسخ 36 صفت مختلف مورفوفیزیولوژیک و بیوشیمیایی در دو گروه ژنوتیپی شامل دو رقم متحمل (پیشگام) و حساس (شهریار) به شوری گندم نان و ده اکوتیپ آژیلوپس تائوشی (A11, A12,…, A19, A20) جهت شناسایی مطلوب ترین ژنوتیپ ها و صفات پاسخ دهنده به تنش شوری تحت دو شرایط نرمال (آبیاری با آب معمولی) و تنش شوری (آبیاری با آب حاوی 250 میلی مولار کلرید سدیم) انجام شد. این پژوهش در طی سال های 1401-1400 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دو شرایط نرمال و تنش شوری اجرا شد. پس از اعمال تنش شوری (در مرحله 15 برگی)، تعداد 36 صفت مختلف به کمک روش های آماری مختلف یک بار برای ژنوتیپ های زراعی و یک بار برای ژنوتیپ های وحشی ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در بین ارقام زراعی مورد مطالعه ، از نظر اغلب صفات ارزیابی شده تفاوت معنی دار آماری (05/0 p≤) تحت هر دو شرایط نرمال و تنش شوری وجود داشت. طبق نتایج مقایسه میانگین ها ارقام زراعی، رقم پیشگام، به عنوان رقم مطلوب و متحمل، و رقم شهریار، به عنوان رقم نامطلوب و حساس به تنش شوری شناخته شدند. نتایج تجزیه همبستگی صفات ارقام زراعی تحت شرایط نرمال شوری نشان داد که به ترتیب صفات شاخص برداشت، انباشتگی پتاسیم، کاتالاز، تعداد دانه در سنبله اصلی، عملکرد بیولوژیک، بیش
خلاصه پایان نامه
-
شناسایی و ارزیابی ساپونین های مرتبط با مقاومت به نماتد ساقه یونجه (Ditylenchus dipsaci) با روش های کروماتوگرافی و زیست سنجی
فرزاد مرادی 1400چکیده: نماتدهای انگل گیاهی، بعنوان عوامل بیماری زای گیاهی، هرساله حدود حدود 3/12 درصد از محصولات مهم کشاورزی جهان به ارزش 157 بیلیون دلار را از بین می برند. نماتد ساقه یونجه (Ditylenchus dipsaci)، عامل بیماری زای مهم در تعدادی از گیاهان زینتی و زراعی از جمله یونجه محسوب میشود. استفاده از ژنوتیپ های مقاوم، تناوب زراعی، کنترل شیمیایی و زیستی از مهم ترین روش های کنترل این نماتد می باشد. در تحقیق حاضر، در مرحله اول واکنش هفت اکوتیپ مختلف یونجه زراعی و اثر ساپونین های استخراج شده از آن ها بر کنترل نماتد ساقه یونجه در دو آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم، در شرایط گلخانه ای و آزمایشگاهی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. جهت شناسایی نماتد، با توجه به علائم ناشی از خسارت آن روی یونجه در مزرعه، مشخصات ریختسنجی و ریختشناختی نماتد در مشاهدات میکروسکپی و استفاده از آغازگرهای طراحی شده بر مبنای توالی نوکلئوتیدی ژن Hsp90، گونه نماتد D. dipsaci تشخیص داده شد. نتایج آزمایش اول در گلخانه نشان داد که اکوتیپ های یونجهی مایهزنی شده با این نماتد از نظر تمام صفات رشدی بهجز طول ریشه، در مقایسه با تیمار شاهد دارای تفاوت معنی داری (P<0.05) بودند. بیش ترین تغییرات کاهشی در صفات رشدی تحت تاثیر تیمار این نماتد نسبت به تیمارهای شاهد به ترتیب مربوط به صفت طول میانگره، 31 تا 41 درصد، تعداد شاخه فرعی بر روی ساقه اصلی، 27 تا 37 درصد و ارتفاع گیاه از 21 تا 34 درصد بود. همچنین نتایج حاصل از بررسی شمارش تعداد نماتد در مجموع اندام های ساقه، برگ، جوانه ها و ریزوسفر نشان داد که نماتد در همه اکوتیپ های مورد بررسی قابل تکثیر است، امّا نرخ تکثیر متفاوت بود. بیش ترین میزان تکثیر نماتد در اکوتیپ نیشابوری با نرخ تولیدمثل 14/7 و کم-ترین آن به ترتیب در اکوتیپهای فیض و همدانی با نرخ تولیدمثل 24/1 و 85/1 مشاهده گردید. همچنین، از نظر مجموع تعداد تخم نماتد در اندام-های مورد بررسی، اکوتیپ های فیض و همدانی حاوی کم ترین و اکوتیپ نیشابوری حاوی بیش ترین تعداد تخم نماتد بودند. به عبارت دیگر، اکوتیپ نیشابوری، شرایط مناسبی برای تخم گذاری و افزایش جمعیت نماتد ساقه دارد و از این نظر، میزبانی حساس است. در مرحله دوم با هدف ارزیابی اثر ساپونینهای استخراج شده بر میزان فعالیت نماتد ساقه یونجه و نیز تاثیر بر تعداد ت
-
ارزیابی پروتئوم خویشاوند وحشی (Triticum boeticum) و ارقام تتراپلوئید(Triticum turgidum) گندم در پاسخ به تنش رطوبتی با روش پروتئومیکس
فاطمه عبدی 1397گندم مهم ترین گیاه زراعی در جهان و ایران می باشد که عملکرد آن همواره تحت تاثیر اثرات نامطلوب تنش رطوبتی بوده است. تنش خشکی مهم ترین تنش غیر زیستی در جهان است که متاسفانه با توجه به تغییرات اقلیمی در سال های اخیر، همواره اثرات نامطلوب آن در حال افزایش می باشد. مهم ترین روش جهت کنترل اثرات نامطلوب این تنش روش به نژادی گیاهی می باشد که لازمه موفقیت در این روش استفاده از منابع ژنتیکی ، منجمله خویشاوندان وحشی گونه های زراعی می باشد. یکی از منابع نتیکی جهت به نژادی گندم زراعی، استفاده از گونه های وحشی دیپلوﺋﯿﺪ است. در بین گونه های وحشی دیپلوﺋﯿﺪ، گونه تریتیکوم بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ نسبت به سایر گونه ها به تنش خشکی متحمل تر می باشد. یکی از مهم ترین روش های بیولوژیکی جهت مطالعه تغییرات ژن های دخیل در تحمل به تنش رطوبتی روش پروتئومیکس است این روش یک ابزار قویی و روبه رشد جهت مطالعه پاسخ دفاعی گیاهان مختلف به تنش های محیطی می باشد. براین اساس تحقیق حاضر به منطور شناسایی متحمل ترین و حساس ترین ژنوتیپ ها از بین 10 جمعیت مختلف گونه تریتیکوم بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ و تایید تحمل و حساسیت در رقم تتراپلوﺋﯿﺪ ساجی ( حساس) و یاواروس (متحمل) و جهت ارزیابی تغییرات پروفایل پروتئینی در ژنوتیپ های حساس و متحمل انتخاب شده، انجام شد. این پژوهش جهت شناسایی حساس ترین و متحمل ترین ژنوتیپ ها از بین 10 جمعیت تریتیکوم بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ و دو رقم تتراپلوﺋﯿﺪ در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو شرایط عدم تنش رطوبتی (95% ظرفیت گلدانی) و تنش رطوبتی (45% ظرفیت گلدانی) در طی دو سال (1395-1394) در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا شروع شد . سپس با اندازه گیری 32 صفت مختلف فنولوژیکی، مورفولوژیکی و ریشه ای و تجزیه آن ها با روش های مختلف آماری، ژنوتیپ های حساس و متحمل به تنش رطوبتی شناسایی شدند در مرحله بعد با نمونه برداری از برگ پرچم در مرحله شروع سنبله دهی فاز دوم پژوهش یعنی ارزیابی تغییرات پروتئوم پاسخ دهنده به تنش رطوبتی شروع شد. از بین جمعیت های مختلف بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ، به ترتیب دو جمعیت Tb5، Tb6 به عنوان متحمل ترین و حساس ترین ژنتوتیپ شناسایی شدند. از طرفی دیگر در ارقام تتراپلوﺋﯿﺪ، متحمل ترین(Tb5 و یاواروس) و حساس ترین (Tb6 و ساجی) ژنوتیپ ها وارد مرحله دوم پژوهش، یعنی آزمایش های پروتئومیکس شدند.
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی هتروزیس و توانایی ترکیب پذیری لاین های امید بخش پنبه
لادن سلطانی 1402چکیده: پنبه (Gossypium herbaceum) یک گیاه صنعتی مهم است که در زراعت به صورت یک ساله کشت می شود. یکی از اهداف مهم به نژادی پنبه تولید هیبریدهایی با پتانسیل عملکرد بالا و ثبات عملکرد است. راه های مختلفی برای دستیابی به این اهداف وجود دارد که یکی از آنها هیبریداسیون بین گونه های مختلف پنبه است. تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در توسعه هیبریدها یک راهکار قدرتمند در بهبود عملکرد و ارتقاء کیفیت الیاف پنبه همیشه مورد توجه به نژادگران پنبه بوده است. به منظور برآورد هتروزیس، ترکیب پذیری عمومی وخصوصی و عملکرد پنبه، پژوهشی با 5 ژنوتیپ مادری و دو ژنوتیپ پدری پنبه از گروه هـای مختلف هتروتیکی در سـال زراعی1400 در یـک طـرح کارولینای شمالی( 2) در ایستگاه تحقیقات پنبه کارکنده (موسسه تحقیقـات پنبه کشور) با یکدیگر تلاقی داده شدند. دورگها(هیبریدهای) F1 حاصل به همراه والدین، جهت ارزیابی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 1401 در چهار تکرارکشت شدند. براساس نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها بین والدین و هیبریدهای F1 از نظرصفات مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت. اکثر تلاقی ها از نظر وزن غوزه در بوته، وزن الیاف، عملکرد و صفات کیفیت الیاف از والدین خود برتری نشان دادند. میزان ترکیب پذیری عمومی در صفات مورد بررسی، از ترکیب پذیری خصوصی آنها بیشتر بود که نشان دهنده سهم بیشتر اثرات افزایشی نسبت به اثر غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات است.در بین هیبریدها، تلاقی های ماکسا×SKSH249 اثرات مثبت ترکیب پذیری خصوصی(SCA) و عملکرد بالا در صفات کیفیت الیاف را نشان داد. در بین هیبریدهای این تحقیق، بالاترین عملکرد وش بترتیب مربوط به تلاقی ماکسا × SKSH249با میانگین عملکرد 4610 کیلوگرم، هیبرید ساجدی× 96A3 با میانگین بیشترین عملکرد وش3875 کیلوگرم در هکتار و همچنین هیبریدSKSH249× شایان 4150کیلوگرم در هکتار را به خود اختصاص دادند. هیبرید های SKSH249× شایان و SKSH249× ماکسا، بهترین میزان ظرافت الیاف را به خود اختصاص دادند. دورگ های SKSH249× ماکسا و شایان به عنوان برترین دورگ های تولید شده و امیدبخش از نظر عملکرد الیاف انتخاب شدند. از آنجایی که در کنترل عملکرد، اثرات افزایشی و غیر افزایشی موثر هستند و به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که صفات مورد بررسی تحت تاثیر اثرات افزایشی و غیرافزایشی بودند.
-
ارزیابی لاین های جهش یافته گندم (Triticum aestivum L) در شرایط تنش آبی
1402چکیده: پیش بینی رشد جمعیت به بیش از 9 میلیارد نفر تا سال 2050 و گسترش رو به رشد تنش های محیطی، دو چالش اساسی جهت تامین غذا در آینده می باشند. حدود 85 درصد کشت گندم در شرایط دیم با محدودیت آب انجام می شود. بر این اساس، از بین تنش های محیطی، تنش خشکی مهم ترین تنش غیرزیستی است که هر سال منجر به افت عملکرد گندم در سراسر جهان می شود. مهم ترین و اقتصادی ترین روش جهت مقابله با تنش خشکی، شناسایی و تولید ارقام متحمل به خشکی از طریق به نژادی گیاهی است. لازمه موفقیت در برنامه های به نژادی برای بهبود تحمل به تنش خشکی، وجود تنوع ژنتیکی کافی و سپس گزینش مطلوب می باشد. در این راستا، استفاده از فنآوری پرتوتابی، یکی از روش های سریع و کوتاه مدت جهت ایجاد تنوع ژنتیکی مواد گیاهی در برنامه های به نژادی است. در واقع، تولید و استفاده از لاین ها و ارقام جهش یافته ممکن است منجر به بهبود تحمل به تنش خشکی در ژرم پلاسم های جهش یافته گردد. بر این اساس، تحقیق حاضر به منظور ارزیابی میزان تحمل به تنش خشکی آخر فصل در 11 ژنوتیپ گندم نان، شامل سه رقم تجاری، به عنوان شاهد، و هشت لاین جهش یافته انجام شد. این پژوهش در قالب طـرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در محل پژوهشکده کشاورزی هسته ای، واقع در شهرستان کرج، در طی سال زراعی 1401 -1400 تحت شرایط تنش خشکی آخر فصل اجـرا گردید. در این تحقیق تعداد 14 صفت مختلف از جمله عملکرد دانه، اجزای مهم عملکرد دانه، محتوای نسبی آب برگ و نشت الکترولیت ها ارزیابی شدند. طبق نتایج تجزیه واریانس، بین ژنوتیپ های مختلف تفاوت معنی دار (p≤0.05) آماری برای کلیه صفات اندازه گیری شده وجود داشت که این بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین ژنوتیپ های مورد نظر بود. طبق نتایج مقایسه میانگین بترتیب دو ژنوتیپ کلاک و Ka-20-1، به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ ها، بیش ترین عملکرد دانه را داشتند در حالی که دو ژنوتیپ Ka-43-6-1 و پارس مغان، به عنوان حساس ترین ژنوتیپ ها، کم ترین عملکرد دانه را نشان دادند. نتایج بیانگر این بود که ژنوتیپ های مطلوب و متحمل به خشکی فوق ضمن این که دارای مقادیر بیش تری از صفات مطلوب شاخص برداشت، زیست توده، وزن هزار دانه، وزن دانه در سنبله و تراکم سنبلچه در سنبله بودند، مقادیر کم تری از صفات محتوای آب نسبی برگ و نشت الکترولیت را داشتند. این در حالی بود که مقادیر صفات فوق
خلاصه پایان نامه
-
ارزیابی اثر آب مغناطیسی بر صفات رشدی و القاء تحمل به تنش شوری در کینوا (Chenopodium quinoa Willd)
فرزانه نجفی 1402چکیده: تنش شوری، یکی از رایج ترین تنش های محیطی است که منجر به افت قابل توجه عملکرد در گیاه می شود. یکی از راه های اقتصادی و پایدار برای مقابله با این تنش، استفاده گونه های گیاهی سازگار با شرایط شور است. گیاه کینوا با داشتن سیستم ریشه ای قوی و گسترده، یک گیاه شوری دوست است. یکی از راه کار های مدیریتی جهت کاهش تاثیر نامطلوب تنش شوری، استفاده از آب مغناطیسی است. استفاده از آب مغناطیسی منجر به افزایش نفوذ آب در خاک، افزایش کارایی مصرف آب در گیاه، بهبود فتوسنتز و افزایش متابولیسم سلولی و افزایش عملکرد می شود. بر این اساس، تحقیق حاضر به منظور ارزیابی اثر چهار سطح عامل نوع آب آبیاری (آب معمولی، آب عبور داده شده از دستگاه مغناطیسی، آب 2 ساعت مغناطیسی شده و آب 4 ساعت مغناطیسی شده) تحت سه غلظت شوری (آب معمولی، آب حاوی 100 و آب حاوی 250 میلی مولار نمک کلرید سدیم) بر القاء تحمل به تنش شوری در رقم متحمل به شوری تیتیکاکا انجام شد. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر برهمکنش نوع آب و سطوح مختلف شوری برای بیش تر صفات مهم از قبیل ارتفاع بوته، وزن خشک ریشه، سطح برگ، عملکرد دانه در بوته، عملکرد بیولوژیک در بوته، شاخص برداشت در بوته، عملکرد دانه در گلدان، عملکرد بیولوژیک در گلدان، شاخص برداشت در گلدان، وزن صد دانه، روز تا تغییر رنگ پانیکول، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، طول دوره پر شدن دانه، کارایی مصرف لحظه ای آب، محتوای آب نسبی برگ، هدایت روزنه ای، سرعت تعرق، غلظت دی اکسید کربن زیر روزنه ای، سرعت فتوسنتز، دمای سطح برگ، هدایت مزوفیلی، یون پتاسیم، یون سدیم، یون کلر و نسبت تجمع یون پتاسیم به سدیم در سطح آماری یک درصد معنی دار، و برای سه صفت وزن خشک ریشه، روز تا گلدهی و توانایی حفظ آب در برگ قطع شده در سطح آماری پنج درصد معنی دار شد. این نتایج بیانگر این است که واکنش گیاه کینوا با تغییر نوع آب در سطوح مختلف شوری برای صفات فوق متفاوت بوده است. نتایج مقایسه میانگین ها هم بیانگر این بود که به طور کلی تیمار آب چهار ساعت مغناطیسی شده بهترین تیمار برای بیش ترصفات از جمله عملکرد دانه در گلدان بود. عملکرد دانه در گلدان همبستگی مثبت و معنی داری را در سطح یک درصد
خلاصه پایان نامه
-
بهینه سازی ریزازدیادی و تولید بذر مصنوعی در شاهدانه (Cannabis sativa L.)
مرضیه ترابی 1402شاهدانه گیاهی با ارزش از خانواده شاهدانه گان (Cannabaceae) است که ضمن داشتن خواص داروئی، منبعی غنی از فیبرها، انواع روغن و عناصر مختلف است و محصولی چند منظوره محسوب می شود (Pertwee, 2014). این گیاه از زمان های بسیار قدیم دارای مصارف دارویی و نساجی بوده است ( Lozano, 2001). شاهدانه، به عنوان گیاهی در حال احیای مجدد، دارای ویژگی های زراعی باارزشی جهت کشاورزی پایدار، از جمله مقاومت بالا در برابر تنش های محیطی و سیستم ریشه ای پیشرفته جهت ممانعت از فرسایش خاک است (Kumar et al., 2021). این گیاه حاوی دو ماده مهم به نام اسید 9-تتراهیدروکانابینولیک و اسید کانابیدولیک است، که با توجه به اهمیت این دو ماده، محققین در حال طراحی و دستکاری میکروارگانیسم هایی برای تولید این دو اسید مهم هستند .(Martinenghi et al., 2020) شاهدانه به طور معمول گیاهی دوپایه است که عمده گرده افشانی آن از طریق باد انجام می شود. بر این اساس، به دلیل ماهیت دگرگشنی در این گیاه، حفظ ویژگی های خاص و کارایی آن از طریق تکثیر جنسی دشوار است. بنابراین غربالگری مبتنی بر مشخصات شیمیایی، انتخاب کلون های الیت پرمحصول و تکثیر آنها با استفاده از ابزارهای فنآوری زیستی مناسب ترین راه برای حفظ خطوط ژنتیکی آنها است. بر این اساس، بهینه سازی ریزازدیادی و تولید بذر مصنوعی این گیاه روشی مناسب جهت تکثیر خارج از فصل و عاری از آفات و بیماری های لاین هی پیشرفته و لاین های الیت است. شیوه نامه های مربوط به ریزازدیادی و تولید بذرهای مصنوعی در این گیاه نیز مانند سایر گیاهان می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله نوع آب (مغناطیسی شده و آب معمولی)، نوع و غلظت تنظیم کننده های رشد و سایر عوامل قرار گیرند.
-
ارزیابی پتانسیل عملکرد دورگ های مختلف ذرت علوفه ای در کاشت مستقیم بذری و نشائی
زهرا محمدی 1401چکیده: ذرت (Zea mays L.) ازنظر تولید عملکرد کل (عملکرد دانه و علوفه)، بعد از گندم و برنج، در جهان مقام سوم را به خود اختصاص داده است. ذرت علوفه ای گیاهی باارزش علوفه ای بالا است که نقش قابل توجهی در تامین علوفه موردنیاز کشور جهت تولید گوشت قرمز و سفید دارد. علی رغم این که این گیاه یکی از گیاهان علوفه ای باارزش ازنظر کیفیت و کمیت تولید علوفه در ایران است ولی متاسفانه به دلیل محدودیت های آبی و کاهش منابع آبی، سطح زیر کشت آن در سال های اخیر کاهش یافته است که با توجه به نیاز شدید کشور به علوفه برای دام ها، لازم است از روش های مکمل به نژادی-به زراعی جهت شناسایی ارقام مطلوب و مدیریت شرایط کاشت و مصرف بهینه آب در آن ها استفاده کرد تا بتوان ارقام سازگار با شرایط جدید زراعی را شناسایی و بکار برد. کاهش روزافزون منابع آبی در ایران و از طرفی دیگر نیاز جدی کشور به تولید علوفه سبب شده است تا توجه خاصی به ارقام متحمل تر به کم آبی و استفاده بهینه و پایدار از منابع آبی موردتوجه قرار گیرد. در این راستا استفاده از ارقام سازگار، سامانه های نوین آبیاری و نشاکاری می توانند از راهکارهای صرفه جویی در آب و افزایش راندمان مصرف آب در این شرایط بحرانی آب و هوایی باشد. با این هدف، این تحقیق در مزرعه دستجرد به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل دو سطح روش کشت (کاشت مستقیم بذری و کاشت نشایی) و عامل فرعی شامل چهار دورگ مختلف ذرت [(American genetics (AGN 720))، (AS66 (FAO 650))، (Single cross 703 (KSC703)) و (Simon)] بود. پس از انجام آزمون فرضیات مربوط به تجزیه واریانس، تجزیه های مربوطه به کمک نرم افزار SAS و Minitab انجام شد. طبق نتایج اثر متقابل بین نوع کشت و نوع دورگ برای کلیه صفات اندازه گیری شده، به جزء صفت ارتفاع تشکیل بلال. تفاوت معنی دار آماری نشان داد. نتایج این پژوهش بیانگر وجود تنوع ژنتیکی قابل توجه در بین دورگ ها و وجود پاسخ متفاوت آن ها به تغییر شرایط کشت از حالت کشت مستقیم بذری به کشت نشایی بود. طبق نتایج، بالاترین ارتفاع بوته مربوط به دورگ 1 و 2 درکشت نشایی بود درحالی که دورگ 3 در هر دو نوع کشت بذری و نشایی کمترین ارتفاع بوته را نشان داد. بر این اساس، استنباط می شود که شاید یکی از عوامل موثر در بهبود عملکرد بیولوژیک در دورگ های
-
ارزیابی عملکرد نشاکار برنج در کاشت نشاء با بستر ضایعات گیاهی استان گیلان
عادل شکری 1401چکیده: یکی از مهم ترین مواردی که رشد نشاء برنج (Oriza sativa) را در طول دوره رشد تحت تاثیر قرار می دهد، بستر کشت مناسب است و مشکل اصلی تولید کنندگان نشاء برنج به روش مکانیزه، نداشتن بستر کشت مناسب می باشد. بستر کشت مناسب، علاوه بر داشتن ویژگی های مطلوب فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی، باید قابل دسترس و به اندازه کافی سبک باشد تا کار با آن آسان تر و هزینه حمل ونقل آن از نظر اقتصادی سودآور و به صرفه باشد و نیز امکان تبادلات گازی بین ریشه ها و اتمسفر بالای محیط ریشه را فراهم کند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی عملکرد نشاکار برنج در کاشت نشاء با بستر ضایعات گیاهی استان گیلان از قبیل: پودر پوسته برنج و پودر پوسته بادام زمینی است و نیز تاثیر بسترهای کشت متفاوت همراه با روش های ضدعفونی کننده مختلف بر میزان بازدهی محصول نهایی برنج از طریق سنجش صفات رشدی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. این پژوهش در دو فاز مزرعه و آزمایشگاه انجام شد. آزمایش فاز مزرعه به صورت یک آزمایش فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گردید. عامل اول شامل شش نوع بستر کشت، a1=%50 خاک + 25% ماسه بادی + 25% کود پوسیده گاوی، a2= %40 خاک + 40% پوسته برنج + %40 کود پوسیده گاوی، a3 = %40 خاک + 40% پودر پوسته بادام زمینی + 20% کود پوسیده گاوی، a4= %40 خاک + %30پودر پوسته برنج +30% پودر پوسته بادام زمینی، a5= %50 پودر پوسته برنج + 50% پودر پوسته بادم زمینی و a6 = %20 کود پوسیده گاوی + 40% پودر پوسته برنج + 40% پودر پوسته بادام زمینی بود. عامل دوم شامل سه نوع روش ضدعفونی: b1 = روش شیمیایی، b2= استریل، b3= خاکستر ( 50% خاکستر پوسته برنج + 50% خاکستر پوسته بادام زمینی) بود. در این مرحله، صفات مورفولوژیکی از قبیل تعداد برگ، رنگ برگ، طول اندام هوایی، طول ریشه اصلی، حجم ریشه، قطر ساقه و وزن کل اندام هوایی اندازه گیری شدند. نتایج این مرحله از آزمایش نشان داد که بستر نوع دوم که شامل 40% خاک + 40% پودر پوسته برنج + 20% کود پوسیده گاوی بود سبب افزایش معنی داری در صفات تعداد برگ، رنگ برگ، قطر ساقه و طول ریشه اصلی شد و کمترین تاثیرگذاری را هم بستر 40% خاک + 30% پودر پوسته برنج + 30% پودر پوسته بادام زمینی داشت. افزودن 50% خاکستر پوسته برنج و 50% خاکستر پوسته بادام زمینی به عنوان روش خاکستر به بستر کشت باع
خلاصه پایان نامه
-
شناسایی نشانگرهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی برای غربالگری اکوتیپ های موسیر ایرانی متحمل به تنش شوری در مراحل اولیه رشد
مهدی غیاثوند 1401چکیده: موسیر ایرانی (Allium hirtifolium)یک گیاه دارویی مهم چندساله، علفی و معطر از خانواده سوسنیان (Liliaceae) است که به صورت خودرو در رویشگاه های طبیعی مرتفع رشد می کند. اکوتیپ های بومی ایران، به دلیل سازگاری بالا به شرایط نامساعد محیطی، به عنوان یک مخزن ژنی (Gene pool) مهم برای ژن های پاسخ دهند به تنش های غیرزیستی محسوب می شوند. گسترش تنش های محیطی و بهره برداری های بی رویه، موسیر را جزء گونه های در حال انقراض ایران قرار داده است. تنش شوری، یکی از مهم ترین عامل محدودکننده تولید گیاهان زراعی در جهان و ایران به شمار می آید که بهترین راه حل پایدار و اقتصادی جهت مقابله با آن، استفاده از روش های به نژادی است. جهت نیل به این هدف، معرفی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی جهت گزینش اکوتیپ های متحمل به شوری در مراحل اولیه رشد، کمک شایانی به برنامه های به نژادی آتی در این گیاه باارزش خواهد کرد. بر این اساس، این پژوهش به منظور ارزیابی تنوع و شناسایی شاخص های مرفوفیزیولوژیک، تبادل یونی و بیوشیمیایی مرتبط با تحمل به شوری در هفت اکوتیپ موسیر ایرانی انجام شد. در این مطالعه، اکوتیپ های مختلف موسیر در قالب دو آزمایش مزرعه ای (در سال اول) و گلخانه ای(در سال دوم) ارزیابی شدند. در آزمایش مزرعه ای، تعداد هفت اکوتیپ مختلف موسیر جمع آوری شده از مناطق مختلف غرب کشور، در یک مزرعه به نسبت شور (با هدایت الکتریکی بیش از 5 دسی زیمنس بر متر) به منظور ارزیابی سازگاری اولیه و تعیین پتانسیل عملکرد خشک سوخ آنها در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار ارزیابی شدند. از بین آن ها، دو اکوتیپ همدان و کردستان به-ترتیب با بیش ترین و کم ترین عملکرد خشک سوخ در کرت انتخاب شدند. سپس دو اکوتیپ انتخابی، از آزمایش مزرعه ای، جهت ارزیابی میزان تحمل به تنش شوری و معرفی نشانگرهای مرفوفیزیولوژیکی، تبادل یونی و بیوشیمیایی وارد آزمایش گلخانه ای شدند. پژوهش گلخانه ای، به صورت آزمایش فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بو علی سینا اجرا شد. عامل اول شامل دو اکوتیپ موسیر انتخابی از آزمایش سال اول (اکوتیپ همدان و کردستان) و عامل دوم هم شامل سه سطح تیمار شوری (0، 75 و 150 میلی مولار کلرید سدیم) بود. پس از اعمال تنش شوری، جهت معرفی شاخص های انتخابی مختلف، صفات ا
-
بررسی تنوع صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و آندروژنیک در ژنوتیپ های مختلف خیار (Cucumis sativus L.)
محمود محمدی 1401خیار با نام علمیCucumis sativus L. یکی از ارزشمندترین اعضای خانواده Cucurbitaceae است. تولید بذور هیبرید در خیار یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی این گیاه است. تکنولوژی دابل هاپلوئیدی می تواند اصلاح واریته های جدید و تولید بذور هیبرید در گونه های دگرگشن را تسریع کند. یکی از روش های تولید سریع گیاهان هاپلویید استفاده از روش های آندروژنز (کشت بساک و کشت میکروسپور) است. روش کشت بساک روشی ساده و کارآمد است. از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر پاسخ گیاه به آندروژنز، گونه گیاه و ژنوتیپ است. در این پژوهش اثر ژنوتیپ بر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و صفات مربوط به آندروژنز در هشت ژنوتیپ خیار شامل (474) citriola (ایتالیا)، (503) pepino (کوبا)، (697) MSU61-116 (آمریکا)، (704) DONSKOJ175 (روسیه)، (238) Spangbjerg (دانمارک)، (656) NIMBUS (هلند)، (619) CUS619 (ترکیه) و (462) tetri kitri (گرجستان) بررسی شد. صفات مورفولوژیکی مورد مطالعه شامل: ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول و عرض برگ، قطر و طول میوه، طول دمبرگ، تعداد برگ در بوته، زمان ظهور گل نر، تعداد گل ماده در هر گره، عملکرد بوته و تعداد میوه بود. برای اندازه گیری این صفات، کلیه بوته های مربوط به هر رقم به صورت تک بوته و در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان داد که رقم pepino رشد رویشی بیشتری نسبت به بقیه ارقام داشت به طوری که از لحاظ صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول برگ و تعداد برگ نسبت به سایر ارقام مقادیر بیشتری داشت اما از نظر رشد زایشی، رقم NIMBUS نسبت به بقیه ارقام بهتر بود و تعداد و عملکرد میوه بالاتری داشت ضمن آنکه میوه های بدست آمده از این رقم دارای بیشترین طول و قطر نسبت به میوه سایر ارقام بودند. در آزمایش دوم برخی از مهم ترین صفات فیزیولوژیک شامل مقدار فتوسنتز، تبادل بخار آب زیر روزنه، میزان تبخیر و میزان CO2 زیر روزنه در هشت رقم خیار بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار فتوسنتز در رقم pepino بود و بعد از این رقم، به ترتیب ارقام DONSKOJ175، CUS619 و NIMBUS بیشترین مقدار فتوسنتز را داشتند. در رقم pepino و بعد از آن در رقم MSU61-116 کمترین مقدار CO2 زیر روزنه وجود داشت. همچنین در رقم MSU61-116 و بعد از آن در رقم pepino کمترین تبادل بخار آب زیر روزنه و میزان تبخیر وجود داشت. در آزمایش سوم اثر ارقام مختلف بر ال
خلاصه پایان نامه
-
ارزیابی گوناگونی ژنتیکی دربرخی توده های خرفه(Portulaca oleracea) از ایران با استفاده از نشانگرهای مولکولی ISSR و IRAP و برخی ویژگی های فیتوشیمیایی
عظیمه یزدانی 1401چکیده: خرفه با نام علمی Portulaca oleracea گیاهی متعلق به خانواده Portulaceae است که د راکثر مناطق ایران رویش دارد. در این مطالعه گیاهان از ده توده از استان های مختلف ایران در شرایط آب و هوایی همدان در مزرعه کشت شدند. در این پژوهش تفاوت-های میان 10 جمعیت بومی کشت شونده خرفه با استفاده از صفات فیتوشیمیایی و نشانگرهای مولکولی ISSR و IRAP موردمطالعه قرار گرفت. صفات فیتوشیمیایی اندازه گیری شده شامل فنل کل، فلاونوئیدکل، تانن کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که جمعیت های خرفه موردمطالعه از نظر صفات موردبررسی دارای اختلاف معنی داری در سطح آماری یک درصد بودند که نشان دهنده ی وجود تنوع در بین جمعیت هابود. نتایج نشان داد که جمعیت های تهران و همدان 1 به ترتیب دارای بیش ترین و کمترین فنل کل بودند. جمعیت های اهواز و شیراز دارای بیشترین میزان فلاونوئیدکل بودند و کمترین میزان فلاونوئیدکل متعلق به جمعیت همدان1 بود. هم چنین بالاترین و پایین ترین میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی درجمعیت های تهران و همدان 3 مشاهده شد. بیش ترین میزان تانن مربوط به جمعیت آستارا و مشهد و کمترین مربوط به جمعیت همدان 2 بود. هم چنین در این پژوهش از نشانگرهای مولکولی ISSR و IRAP جهت بررسی تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت خرفه استفاده شد.برای آنالیز نشانگرهای مولکولی از گیاه برای استخراج DNA انجام شد (مجموعا 100 نمونه)در این مطالعه از 13 آغازگر به کار برده شده، 135 باند با وضوح بالا به دست آمد که از این تعداد 100 باند چندشکلی نشان دادند. تجزیه خوشه ای بر پایه ی تشابه ژنتیکی جاکارد و با روش UPGMA ، نمونه های خرفه را به دو گروه اصلی تقسیم نمود.گروه اول شامل جمعیت های ...........بودند و گروه دوم جمعیت های .......را در برگرفت. نتایج تجزیه به مختصات اصلی(PCOA) تا حد زیادی نتایج تجزیه خوشه ای را تایید نمود. تنوع درون جمعیت ها با استفاده از میانگین شاخص تنوع ژنی نی(h) و شاخص اطلاعاتی شانون( I) با نرم افزار POPGENE مورد بررسی قرار گرفت. بیش ترین و کم ترین تنوع ژنتیکی به ترتیب در جمعیت های اصفهان (h=0/190 ، I=./41 ) و کرمانشاه (h=0/02 ، I= 0/01 ) مشاهده شد میانگین آلل های موثر ) Ne ) به آلل های مشاهده شده (Na) در میان کل جمعیت ها برابر با 85/0 بود. بررسی ها برای این میانگین در هر جمعیت نشان داد که ج
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی در رقم خیار بتا آلفا
محمد کریم ابادی 1401خیار با نام علمیCucumis sativus L. گیاهی از خانواده Cucurbitaceae است و مصرف آن به صورت تازه خوری و فرآوری شده موجب شده تا در ایران سطح کشت بالایی را به خود اختصاص دهد. یکی از چالش های مهم در تکثیر این گیاه، دستیابی به بذور یکنواخت هیبرید با عمکرد بالا می باشد که حدود 30 درصد هزینه تولید این محصول را در بر می گیرد. یکی از مهمترین روش های ریز ازدیادی، تولید بذر مصنوعی است. این پژوهش شامل چهار آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که روی قطعات گره ای حاوی جوانه جانبی از گیاهچه های بدست آمده از کشت بافت رقم Beta Alpha انجام شد. آزمایش اول شامل: مطالعه اثر غلظت های مختلف آلژینات سدیم (2، 3 و 4 درصد) و کلرید کلسیم (50، 75 و 100 میلی مولار) در تولید بذور مصنوعی بود که به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×3 درقالب طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. هدف از آزمایش دوم تعیین بهترین نوع محیط کشت (MS و MS1/2) و سطح هورمون BAP (5/0، 1، 5/2 و5 میلی گرم بر لیتر) درتولید بذر مصنوعی خیار بود که آزمایش به صورت فاکتوریل 4×2 درقالب طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در آزمایش سوم هدف تعیین بهترین مقدار هورمون NAA (1/0، 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر) بود که در یک آزمایش به صورت کاملا تصادفی با 3 تکرارانجام گرفت. در آزمایشات ذکر شده صفات مورد بررسی شامل سرعت جوانه زنی بذور مصنوعی، درصد جوانه زنی بذور مصنوعی و میانگین تعداد برگ به ازای هر بذر بود. هدف از آزمایش چهارم ارزیابی اثر چهار نوع بسترکشت (پرلیت، کوکوپیت، پیت موس و پرلیت+کوکوپیت) بر صفات درصد جوانه زنی، میانگین تعداد برگ به ازای هر بذر و طول ساقه گیاهچه ها بود. این ارزیابی به صورت آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد استفاده از 2 درصد آلژینات سدیم به همراه 50 و 75 میلی مولار کلرید کلسیم بیشترین درصد جوانه زنی (100 درصد) و استفاده از 3 درصد آلژینات سدیم به همراه 100 میلی مولار کلرید کلسیم بیشترین سرعت جوانه زنی (27/3 بذر در روز) و بیشترین تعداد برگ (133/2) را موجب شد. در آزمایش دوم، استفاده از غلظت 1 و 5 میلی گرم بر لیتر هورمون BAP بدون اختلاف معنی دار (14/2 بذر در روز) و محیط کشت MS1/2 (99/1 بذر در روز) موجب بیشترین سرعت جوانه زنی شد. استفاده از غلظت 5 میلی گرم بر لیتر هورمون BAP در محیط کشت
خلاصه پایان نامه
-
ارزیابی تنوع کمی و کیفی آلکالوئیدهای تروپان در برخی جمعیت های تاتوره (Datura stramonium L.) در ایران
زهرا کیانی 1400تاتوره (Datura stramonium L.) یکی از گیاهان دارویی مهم ار خانواده تاجریزی (Solanaseae) می باشد که در مناطق مختلف رویش داشته و به عنوان علف هرز شناخته شده است. این گیاه حاوی آلکالوئیدهای مهم تروپان می باشد که در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار می-گیرد. پژوهش حاضر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به منظور بررسی تنوع بین یازده جمعیت تاتوره از مناطق مختلف ایران با استفاده از 21 صفت اگروموفولوژیک و 16 صفت فیتوشیمیایی در بذر، برگ و ریشه انجام شد. همه یازده جمعیت ابتدا در شرایط یکسان در منطقه همدان کشت شدند نتایج ارزیابی صفات اگروموفولوژیک و فیتوشیمیایی نشان داد که بین جمعیت ها از نظر تمامی صفات مورد مطالعه بجز وزن تک میوه، وزن دویست دانه، وزن دانه های تک میوه و میانگین تعداد کل دانه در میوه تفاوت معنی داری وجود داشت که نشان دهنده تنوع بالا در بین جمعیت ها بود. بر اساس نتایج بین اندام های مختلف گیاهی و جمعیت های مختلف، از لحاظ فنل کل بذر جمعیت کردستان- مریوان (mg/100 DW 935/526) دارای بیشترین مقدار بود و جمعیت های البرز- طالقان (mg/100 DW 567/50) و مرکزی- شازند (mg/100 DW 347/50) باالاترین مقادیر فلاونوئید کل برگ را داشتند. از نظر فعالیت آنتی اکسیدانی بیشترین درصد بازدارندگی رادیکال آزاد متعلق به عصاره بذر جمعیت اردبیل- اردبیل با mg/100 DW 267/85 و کمترین متعلق به بذر جمعیت گلستان- گرگان با mg/100 DW 787/65 بود. تانن کل در محدوده 8 تا 42 میلی گرم در 100 گرم وزن خشک متغیر بود که بیشترین مقدار آن در بذر جمعیت آذربایجان شرقی، کلیبر- ارسباران (mg/100 DW 643/42) مشاهده شد. نتایج آنالیز با HPLC نشان داد که میزان آلکالوئید آتروپین چندین برابر اسکوپولامین بود که برگ جمعیت مرکزی- اراک با mg/DW 498/28، بیشترین و برگ جمعیت مرکزی- شازند با mg/DW 539/11، کمترین میزان آتروپین را داشت. بیشترین و کمترین میزان اسکوپولامین نیز به ترتیب در برگ جمعیت همدان- همدان (mg/DW 727/6) و بذر جمعیت آذربایجان شرقی، کلیبر- ارسباران (mg/DW 476/1) به دست آمد. همبستگی بین صفات اگروموفولوژیک نشان داد که صفات ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیک و وزن خشک میوه بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را با وزن دانه داشتند. در بین صفات فیتوشیمیایی بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار بین اسکوپولامین و آتروپین مشاهده شد.
-
بهینه سازی آندروژنز در خیار از طریق کشت بساک با اعمال تیمارهای فیزیکی وشیمیایی روی بساک ها و کالوس های حاصل
زهرا شفائی 1399تولید لاین های خالص یکی از مهم ترین ابزارها جهت تولید بذر پر عملکرد است. با توجه به پیشرفت های اخیر روش های آزمایشگاهی می توان لاین های خالص را در زمان کوتاهی تولید کرد و چندین سال در زمان صرفه جویی نمود. در پژوهش حاضر پاسخ بساک های گیاه خیار (Cucumis sativus L.)به آندروژنز در شرایط درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت و اثر نوع ژنوتیپ ( بتاآلفا، سوپرسهیل، ارشیا، ماجد)، اثر تیمارحرارتی و نوع کشت ( 30، 35، 38 درجه سانتی گراد و بدون اعمال حرارت(شاهد) در محیط کشت مایع و بدون اعمال حرارت(شاهد) در محیط کشت جامد)، اثر شوک الکتریکی بر بساک ها و کالوس های خیار با ولتاژهای (50، 100، 150 و 200 ولت) ، تیمار فیزیکی سانتریفیوژبا میزان دورهای(g100، g150، g300 وg600) ، تیمار مغناطیسی شامل (میدان مغناطیسی با شدت بالا و آب مغناطیسی به مدت 24 ساعت، آب مغناطیسی به مدت یک ساعت و عبور از آب مغناطیسی) و پیش تیمار TSA با غلظت های (1/0، 5/0، 1 و 2 میکرومولار) بر کالوس زایی، رویان زایی و باززایی گیاه، در کشت بساک خیار بررسی گردید. نتایج نشان داد که بیشترین درصد القا آندروژنز و رویان زایی مربوط به ژنوتیپ بتاآلفا می باشد. اثر تیمار حرارتی و نوع کشت بر رویان زایی و باززایی گیاه معنی دار گردید به طوری که تیمار شاهد در محیط کشت مایع با میانگین 36/4 گیاه به ازای هر بساک و پس از آن تیمار 30درجه سانتی گراد در محیط کشت مایع با میانگین4/1 گیاه به ازای هر بساک مطلوب ترین تیمارها بودند. در این آزمایش مشخص شد محیط مایع نیز برای رویان زایی بسیار موثر بوده است و در نتیجه تعداد زیادی گیاه از این طریق باززا شد. اثر شوک الکتریکی بیشترین درصد کالوس زایی را با میزان 90 درصد و بالاترین میانگین رویان به ازای هر بساک را با میزان 16/0 رویان در تیمار 100 ولت نشان داد. همچنین شوک الکتریکی روی کالوس ها اعمال شد اما هیچ رویان زایی در آن ها رخ نداد. تیمار فیزیکی سانتریفیوژ بر بساک ها اعمال شد و نتایج نشان داد که تیمار g150 بیشترین درصد کالوس زایی (33/73درصد) و بالاترین میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک (2/0) را داشت. تیمار عبور از آب مغناطیسی با میانگین 2/0 رویان زایی در هر بساک نسبت به سایر تیمارهای مغناطیسی مناسب تر بود. پیش تیمار TSA بر القا اندروژنز نیز موثر بود و غلظت 5/0 میکرومولار بیشترین درصد کالوس زایی (33/73
-
بهینه سازی ریز ازدیادی و تولید بذر مصنوعی در گیاه انگور (Vitis vinifera)
زهرا قنبری 1399انگور بانام علمی Vitis vinifera، متعلق به خانواده انگورسانان (Vitaceae)، از مهم ترین گیاهان باغی جهان است که به دلیل تولید فرآورده-های متنوع، یکی از محصولات برجسته در دنیا است. تکثیر انگور به روش های سنتی، دارای مشکلاتی نظیر دوره زمانی طولانی جهت حصول گیاه، محدودیت فصلی، انتقال آلودگی های قارچی-باکتریایی و بیماری های ویروسی می باشد. استفاده از روش های نوین، از جمله استفاده از کشت بافت، روشی مطلوب جهت تولید گیاهان انگور عاری از بیماری، در مدت زمانی کوتاه و خارج از فصل می باشد. یکی دیگر از روش های نوین جهت تکثیر گیاهان، فنآوری بذر مصنوعی است که این فنآوری روشی کاربردی و مناسب به منظور حفظ خصوصیات ارقام تجاری و تولید انبوه آن ها می باشد. با توجه به مزایای اثبات شده کاربرد آب مغناطیسی بر رشد و نمو گیاهان، در این تحقیق برای اولین بار اثر آب مغناطیسی بر ریزازدیادی و تولید بذر مصنوعی در انگور بررسی شد. این پایان نامه شامل هفت آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که کلیه آن ها به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار به شرح ذیل انجام شدند. هدف آزمایش اول بررسی اثر هم زمان دو سطح از هورمون BAP(0 و 5/0 میلی گرم در لیتر) و شش سطح از نوع آب (معمولی، مغناطیسی 0 ساعته، مغناطیسی 3 ساعته، مغناطیسی 6 ساعته، مغناطیسی 24 ساعته و مغناطیسی 48 ساعته) برای اولین بار، بر خصوصیات گیاه چه های حاصل از ریز ازدیادی قطعات گره ای انگور رقم افلیا بود. این تحقیق به صورت یک آزمایش فاکتوریل 2×6 انجام شد. هدف آزمایش دوم ارزیابی اثر هم زمان سه نوع بستر کشت ( ]پیت ماس+ کوکوپیت+ پرلیت (هرکدام با نسبت 33/0)]، [پیت ماس+ کوکوپیت +ورمی کمپوست]، [خاک برگ + ماسه بادی + خاک زراعی] ) و دو نوع آب آبیاری (معمولی و مغناطیسی 48 ساعته) بود که بر میزان سازگاری اولیه گیاه چه های حاصل از ریززادیادی بود. آزمایش سوم به منظور ارزیابی اثر هم زمان سه نوع بستر کشت ( ]پیت ماس+ کوکوپیت+ پرلیت (هرکدام با نسبت 33/0)]، [پیت ماس+ کوکوپیت +ورمی کمپوست]، [خاک برگ + ماسه بادی + خاک زراعی] ) و دو نوع آب آبیاری (معمولی و مغناطیسی 48 ساعته) بر میزان سازگاری ثانویه گیاه چه های حاصل از سازگاری اولیه انجام شد. هدف آزمایش چهارم بررسی اثر هم زمان دو نوع آب (معمولی و مغناطیسی 48 ساعته)، سه غلظت آلژینات سدیم (2، 3 و 4 درصد) و
-
بررسی هتروزیس و ترکیب پذیری لا ین های مختلف اطلسی (Petunia hybrida Hort) برای صفات مختلف زینتی
مریم امیدی نژاد 1399گل اطلسی (Petunia hybrida ) یکی از گیاهان مهم زینتی است که به دلیل داشتن گل های متنوع باقابلیت دوره گلدهی طولانی، به طور گسترده جهت کاشت در فضاهای سبز استفاده می شود. بذرهای دورگ اصلاح شده نسبت به بذرهای معمولی، دارای عملکرد، تنوع، کیفیت و زیبایی بالاتری هستند. در دنیا از دیدگاه اقتصادی، تولید بذر دورگ، از اهمیت به سزایی برخوردار است. بااین وجود، متاسفانه در کشور ما صنعت تولید بذر دورگ اطلسی، پیشرفتی نداشته است. به طور تقریب تمامی بذر های دورگ باکیفیت، از خارج کشور وارد می شوند. لذا در راستای اهمیت فوق، این تحقیق، به منظور بررسی میزان هتروزیس و ترکیب پذیری عمومی و خصوصی، تلاقی هایی بین 10 لاین اینبرد اطلسی برای صفات زینتی انجام شد. بذور دورگ 70 تلاقی به همراه والدین، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار کشت شدند. با شروع گلدهی، صفات ارتفاع بوته تا اولین گل، تعداد گل روی بوته، تعداد روز تا گلدهی، قطر گل، قطر لوله گل، طول لوله گل، تعداد شاخه، گستردگی بوته و ماندگاری گل روی بوته اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ ها برای کلیه صفات ازنظر آماری (01/0 >p ) معنی دار بود. مقایسه میانگین ها برای همه صفات بیانگر تنوع ژنتیکی بالا بین ژنوتیپ ها بود. تفاوت 32 روزه در آغاز گلدهی بین نمونه هامشاهده شد. نمونه ها با متوسط تعداد 75/12 تا 75/168 گل باز در هر بوته و میانگین قطر گل 95/54 تا 100 میلیمتر متغیر بودند. همبستگی بین صفت تعداد گل باز در یک روز و تعداد کل گل با ضریب 91/0 در سطح 001/0 معنی دار گردید، همچنین صفت قطر گل و قطر لوله گل همبستگی مثبت و معنی داری (793/0) داشتند. با تجزیه خوشه ای دورگ های مختلف به سه خوشه متمایز گروه بندی شدند که خوشه شماره 2 مطلوب ترین خوشه ازنظر صفات مورد بررسی بود. بیشترین قدرت ترکیب پذیری عمومی برای صفت تعداد گل باز را اینبرد لاین (23/9) P160 و برای صفت قطر گل را اینبرد لاین (81/12) P168 داشت. مقادیر متفاوت مثبت و منفی در قدرت ترکیب پذیری خصوصی در صفات مورد مطالعه نقش توام اثر افزایشی و غیرافزایشی در کنترل صفات را نشان داد. میزان هتروزیس مثبت و منفی قابل توجهی نسبت به میانگین والدین و نسبت به والد برتر مشاهده گردید برخی دورگ ها نظیر P299 در تعداد گل وبیشتر صفات مهم زینتی و برخی نظیر P371 در صفت قطر گل که درشتی
-
اثر ترکیب 5- آز اسیتیدین روی القا آندروژنز در ارقام مختلف لوبیا
(Phaseolus vulgaris L.) از طریق کشت بساک
آرزو مختاری بهراز 1399مطالعه روی القای هاپلوئیدی در دانه گرده، باز زایی گیاه و تولید گیاهان هاپلوئید در خانواده Fabaceae در گونه های کمی انجام شده است، ایجاد کشت درون شیشه ای و القاء مورفوژنز در لگوم ها در مقایسه با بیشتر گونه های براسیکاسه و سولاناسه دشوارتر است. لوبیا یکی از مهم ترین گیاهان زراعی خانوداه بقولات است که در دنیای جدید یکی از منابع مهم پروتئینی و کالری در تغذیه انسان محسوب می شود. در این پژوهش تاثیر پیش تیمار غنچه ها با غلظت های مختلف آزاسیتیدین، استفاده از غلظت های مختلف آزاسیتیدین در ترکیب محیط کشت، استفاده از تنظیم کننده رشد توفوردی در ترکیب با آزاسیتیدین در محیط کشت و پیش تیمار بذر لوبیا با غلظت های مختلف آزاسیتیدین بر کالوس زایی از کشت بساک لوبیا (Phaseolus vulgaris L.) در محیط کشت جامد MS روی ژنوتیپ های ژنوتیپ های مختلف لوبیا (ناز، اختر، درخشان،21682 ، محلی خمین،COS16 ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین ژنوتیپ های مختلف لوبیا از نظر درصد کالوس زایی، اختلاف معنی دار آماری در سطح 05/0 وجود داشت. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به ارقام 21682 و محلی خمین بود. ازنظر سرعت کالوس زایی ، اختلاف معنی دار آماری در سطح 01/0 وجود داشت. بیشترین سرعت کالوس زایی مربوطه به ارقام 21682 و محلی خمین بود. پیش تیمار غنچه ها با آزاسیتیدین برای صفات مورد مطالعه در سطح 001/0آماری اختلاف معنی دارای را نشان داد. همچنین اثرمتقابل غلظت های مختلف آزاسیتیدین با ژنوتیپ و اثر متقابل غلظت آزاسیتیدین با مدت زمان القای پیش تیمار به ترتیب اختلاف معنی دار آماری درسطح 01/0 و 001/0 نشان دادند. بیشترین درصد کالوس زایی با استفاده از 5/2 میکرومولار آزاسیتیدین به مدت 1 ساعت برای هر دو ژنوتیپ محلی خمین و 21682 مشاهده شد. بیشترین سرعت کالوس زایی با استفاده از 5/2 میکرومولار آزاسیتیدین در مدت 1 ساعت برای ژنوتیپ محلی خمین وبرای ژنوتیپ 21682 با استفاده از 100 میکرو مولار آزاسیتیدین به مدت سه ساعت مشاهده شد. میان غلظت های مختلف آزاسیتیدین در محیط کشت از نظر کالوس زایی اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد. غلظت های مختلف توفوردی برای صفت های مورد مطالعه درسطح آماری 01/0 و 001/0 اختلاف معنی داری را نشان دادند ، همچنین اثر متقابل توفوردی با آزاسیتیدین و اثر متقابل توفوردی با ژنوتیپ برای صفت های مورد مطالعه در س
-
ارزیابی سازگاری و تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های مختلف کینوا (.Chenopodium quinoa Willd) در دو منطقه ی کرج و کرمانشاه
رضا مرادی ریزوندی 1399دانه های کینوا به عنوان منبعی بسیار مهم از فلاونوئیدها و دارای دو پروتئین باارزش به نام گلوبولین و آلبومین هستند همچنین حاوی هر نه اسیدآمینه ی ضروری برای انسان به ویژه، لیزین و هیستیدین می باشند. این دانه ها غنی از ویتامین C، تیامین و اسیدفولیک هستند. علاوه بر این ویژگی های خاص، کینوا گیاهی کم انتظار با قابلیت سازگاری بالا نسبت به شرایط نامساعد محیطی می باشد که در سال های اخیر به عنوان یک گیاه نوظهور در جهان و به ویژه ایران موردتوجه قرارگرفته است. در این راستا، به منظور ارزیابی تنوع و سازگاری اولیه و برای شناسایی مهم ترین صفات موثر بر عملکرد دانه در 16 ژنوتیپ کینوا، این پژوهش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه کرج و کرمانشاه انجام شد. ژنوتیپ ها برای اکثر صفات دارای تفاوت معنی دار آماری (P≤0.01) بودند که بیان گر تنوع ژنتیکی بالا در بین آن ها بود. بیش ترین عملکرد دانه در واحد سطح در کرج متعلق به ژنوتیپ های 14 و 15 و کم ترین عملکرد دانه در واحد سطح مربوط به ژنوتیپ های 12 و 13 و بیشترین عملکرد دانه در واحد سطح در کرمانشاه مربوط به ژنوتیپ های 16 و 3 و کم ترین عملکرد دانه در واحد سطح مربوط به ژنوتیپ های 5 و 11 بود. طبق نتایج، ژنوتیپ های با عملکرد دانه بالا، دارای مقدار بالای صفت مهم شاخص برداشت دانه در واحد سطح بودند. نتایج نشان داد که صفات شاخص برداشت دانه در واحد سطح، قطر پانیکول اصلی، روز تا تغییر رنگ پانیکول، وزن هزار دانه، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، محتوای آب اولیه ی برگ، طول دوره ی پر شدن دانه، روز تا گلدهی و میزان ساپونین دانه با عملکرد دانه همبستگی مثبت و معنی داری (P≤0.01) داشتند. این در حالی بود که صفت روز تا ده برگی، دارای همبستگی منفی و معنی دار (P≤0.01) با عملکرد دانه بود. شاخص برداشت دانه در واحد سطح، قطر پانیکول اصلی، روز تا گلدهی، روز تا ده برگی (با ضریب رگرسیونی منفی)، محتوای آب اولیه ی برگ و روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی به ترتیب، به عنوان مهم ترین صفات موثر بر تغییرات عملکرد دانه، وارد مدل رگرسیونی شدند. نتایج تجزیه ی علیت نیز نشان داد درحالی که صفات شاخص برداشت دانه در واحد سطح، قطر پانیکول اصلی و محتوای آب اولیه ی برگ به ترتیب بیش ترین اثرات مثبت مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. صفت روز تا ده برگی نیز بیش ترین اثر مستقیم منفی را نشان
-
تولید بذر مصنوعی و ارزیابی پایداری ژنتیکی گیاه چه های نعناع (Mentha spp. L.) با استفاده از مطالعه سیتولوژیکی و نشانگر مولکولی
حسنیه فروتن 1398نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) و نعناع معمولی ( Mentha sativa L.) دو گونه بسیار مهم دارویی از جنس نعناع (Mentha) و متعلق به خانواده نعناعیان (Labiatae = Lamiaceae) هستند. این دو گونه دارای متابولیت های ثانویه با ارزشی، منجمله منتول، می باشند. وقوع دورگ گیری های بین گونه ای فراوان در بین گونه های مختلف این جنس، منجر به عقیمی، ناباروری و کاهش خلوص ژنتیکی در این گونه-ها شده است. استفاده از تکنیک بذر مصنوعی، روشی مناسب به منظور تولید انبوه و حفظ خلوص ژنتیکی این گیاه مهم دارویی است. در این راستا، این پژوهش شامل هفت آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که بشرح ذیل انجام شد. آزمایش اول شامل؛ عوامل روش کاشت (یا استقرار) بذور در پتری دیش (کاشت در پتری حاوی محیط کشت و کاشت در پتری فاقد محیط کشت)، نوع ریزنمونه ( جوانه انتهایی و قطعات گره ای)، نوع آب ( معمولی، مغناطیسی 5 ساعته و مغناطیسی 10 ساعته)، غلظت های آلژینات سدیم ( 2، 3 و 4 درصد) و غلظت های کلرید کلسیم (75 ، 125 و 175 میلی مولار) بود. اثر تیمارهای فوق به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×3×3×2×2 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار، یکبار بر روی ریزنمونه های نعناع فلفلی و یکبار بر روی ریزنمونه های نعناع معمولی ارزیابی شدند. هدف آزمایش دوم ارزیابی اثر نوع گونه نعناع (فلفلی و معمولی)، نوع بستر(پیش کشت و آندوسپرم)، سه غلظت از هورمون BAP (0، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر) و سه غلظت از هورمون KN(0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) بر روی درصد و سرعت جوانه زنی بذور و طول ساقه گیاه چه های حاصله بود که به صورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2×2 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. درآزمایش سوم اثر همزمان دو نوع گونه نعناع (فلفلی و معمولی)، دو نوع بستر (پیش کشت و آندوسپرم)، سه غلظت از هورمون NAA(0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) و سه غلظت از هورمون IBA (0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) بررسی شد که به صورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2×2 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. هدف آزمایش چهارم، تعیین اثر نوع گونه نعناع (فلفلی و معمولی)، شرایط نگهداری بذور ( درون پتری بدون محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد، درون پتری حاوی محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد و درون پتری حاوی پارافین مایع در دمای 4 درجه سانتی گراد) و مدت زمان نگهداری (20 ، 40 و 60 روز)
-
مقایسه عملکرد و خصوصیات زراعی 15 رقم سیب زمینی در شرایط رزن
علی اصغر فزونی 1398سیب زمینی با نام علمی (Solanum tuberosum) یکی از گیاهان مهم زراعی در جهان است. این گیاه از نظر میزان مصرف در سطح جهان بعد از برنج و گندم در جایگاه سوم قرار دارد؛ به همین دلیل این گیاه جزو گیاهان حافظ امنیت غذایی محسوب می شود. این مطالعه به منظور مقایسه 13 رقم جدید و دو رقم قدیمی تر سیب زمینی با یکدیگر و شناسایی ارقام مناسب از نظر برخی شاخصهای فیزیولوژیکی رشد، صفات زراعی و کیفیت در شرایط آب و هوایی رزن انجام شد. طرح آماری بهکار رفته درتحقیق حاضر بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. نتایج نشان داد که اکثر ارقام به ترتیب در 45 و 75 روز پس از کاشت به حداکثرهای سرعت رشد و شاخص سطح برگ رسیدند در صورتی که رقم مانیتو به ترتیب در 60 و 90 روز پس از کاشت به حداکثر شاخص های مذکور رسید. رقم ناتاشا بالاترین شاخص سطح برگ و ماده خشک بخش هوایی را به ترتیب به میزان 65/3 و 5/636 گرم بر متربع تولید نمود. ارقام بانبا و رانومی به ترتیب با بیشترین و کمترین سرعت رشد (38/15 و 2/8 گرم بر متر مربع در روز) اختلاف قابل توجهی با سایر ارقام نشان دادند. سرعت فتوسنتز خالص در ارقام پر برگ کاروسو، ناتاشا و ریبرا کمتر بود. بالاترین و پایین ترین عملکرد غده (71399 و 31921 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب در ارقام مانیتو و آگریا واقع شد. در این پژوهش ارقام از لحاظ کارایی مصرف آب و درصد پروتئین غده تفاوتی تا سطح آماری پنج درصد نداشتند در حالی که تفاوت معنیداری از نظر درصد نشاسته غده نشان دادند و بالاترین مقدار (09/18 درصد) را رقم مانیتو دارا بود. بطور کلی طبق نتایج بدست آمده، ارقام مانیتو و فالوکا برای کاشت در رزن پیشنهاد می شوند
خلاصه پایان نامه
-
تولیدبذر مصنوعی در ارقام هیبرید گیاه گل جعفری (Tagetes erecta L.) و بررسی پایداری ژنتیکی گیاهان باززایی شده با استفاده از نشانگر مولکولی
1398گل جعفری با نام علمی Tagetes erecta L. گیاهی یک ساله یا چندساله است که دارای 56 گونه و از خانواده گل ستاره ای ها می باشد. برخی از گونه های این گیاه بیشتر جنبه های زینتی داشته و از رنگ دانه کاروتنوئید در صنایع غذایی به عنوان رنگ خوراکی و در غذای طیور برای ایجاد رنگ بهتر زرده استفاده می شود. انواع هیبرید آن به دلیل خصوصیات ظاهری و شکل گل، ارزش اقتصادی بالایی را دارا می باشند ولی با توجه به طولانی بودن فرایند تولید بذور هیبرید از طریق روشهای سنتی، ساخت بذر مصنوعی می تواند در تکثیر ارقام هیبرید این گیاه بسیار کارساز باشد. تکنیک بذر مصنوعی جهت ازدیاد وسیع و ذخیره کوتاه مدت برخی از گیاهان در سراسر جهان انجام شده است. این بذر ها برای تکثیر گیاهان ترانس ژنیک، گیاهان بدون دانه، پلی پلوئید هایی با صفات خاص و گیاهان دارای مشکل در انتشار دانه به کار می روند. کپسوله کردن در هیدروژل بهترین روش برای تولید بذر مصنوعی است و این روش تولید بذر مصنوعی نسبت به سایر روش ها، بیشتر مورد مطالعه وتوجه قرار گرفته است. دراین پژوهش امکان تولید بذر مصنوعی در دو رقم هیبرید گیاه گل جعفری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور اثر عوامل مختلفی مانند نوع رقم, نوع ریز نمونه(راسی وجانبی )، نوع تنظیم کننده رشد، نوع بستر کشت و همچنین مدت زمان ذخیره این بذور در شرایط سرمایی بررسی گردید. همچنین پایداری ژنتیکی گیاهچه های حاصل از جوانه زنی این بذور با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR ارزیابی گردید. دو رقم آزمایش شده در این تحقیق اختلاف معنی داری از نظر درصد جوانه زنی با هم نداشتند ولی ریز نمونه جانبی از نظر درصد و سرعت جوانه زنی برتری معنی داری نسبت به ریز نمونه راس ساقه نشان داد. استفاده از 5 میکرومولار هورمون BAP در بذر مصنوعی منجربه بیشترین درصد جوانه زنی (66 /91 درصد) بذور مصنوعی گردید. استفاده از 1 میلی گرم بر لیتر هورمون TDZ منجربه بهبود درصد جوانه زنی بذور مصنوعی گردید. همچنین استفاده از 1/0میکرومولار هورمون NAA در کپسول بذر مصنوعی منجربه بیشترین درصد ریشه زایی و طول ریشه( 5 /91 درصد- 75/4 سانتی متر ) گردید. استفاده از 1/0میلی گرم بر لیتر هورمون IBA منجربه بهبود درصد ریشه زایی و طول ریشه بذور مصنوعی گردید. قرار دادن بذور جوانه زده بر روی بسترکشت کوکوپیت و پرلیت (انتقال غیر مستقیم) بهترین تیماربه منظورجوانه ز
-
مطالعه آندروژنز از طریق کشت بساک در گیاه کاملینا(Camelina SativaL.)
1398ایجاد گیاهان هاپلویید و دابل هاپلویید از طریق آندروژنز یکتکنیک بسیار مفیداست که در اصلاح محصولات زراعیو پژوهشهایبنیادیاستفاده میشود. در بین محصولات زراعیدانههایروغنیاز اهمیت خاصیبرخوردارند و دارایذخایر غنیاز اسیدهایچرب هستند. گیاه روغنی-داروییکاملینا از خانواده براسیکاسه است و در سالهایاخیر توجه زیادیرا به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت و خواص دانهیروغنیکاملینا در تغذیه انسان میتوان از تولید گیاهان هاپلویید به عنوان روشیکارآمد و سریع در اصلاح این گیاه بهره برد. در این پژوهش تاثیر تنظیم کنندههایرشد2,4-D ،BAPو NAA، پیش-تیمار n-بوتانول و کلشیسین بر رویبساکها و اعمال پیشتیمارهای2,4-Dو 5-آزاسیتیدین و همچنین شرایط رشد گیاهان مادری(مزرعه و اتاق رشد گیاهی) و اعمال پیشتیمارهای سرمایی و گرمایی بر روی بساک گیاهان رشد یافته در این شرایط بر کالوسزاییو رویانزاییدر کشت بساک گیاه کاملینا (Camelina Sativa L. )در محیط کشت جامد مورد بررسیقرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از ترکیب هورمونی2میلیگرم در لیتر2,4-Dو 5/0میلیگرم در لیتر BAPدر محیط کشت B5با ویتامینهایNLNبیشترین درصد کالوسزایی، سرعت کالوسزاییو میانگین تعداد رویانبه ازایهر بساک را ایجاد میکند و مناسبترین ترکیب هورمونیبکار رفته در کشت بساک کاملینا بود. پیشتیمار بساکها توسط n-بوتانول 1% به مدت 5ساعت، بیشترین میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک و سرعت کالوسزایی را نشان داد. استفاده از 200میلیگرم در لیتر کلشیسین بالاترین سرعت کالوسزایی را ایجاد کرد و از کاربرد 50و 200میلیگرم در لیتر کلشیسین به مدت 22ساعت بیشترین درصد کالوسهای با اندازه4-3میلیمتری و رویانزایی گامتی، بدست آمد. نتایج حاصل از مطالعه اثر پیشتیمار 2,4-Dو5-آزاسیتیدین بر روی بساکهای کاملینا مورد ارزیابی قرار گرفت که استفاده از 200میکرومول 2,4-Dو 50میکرومول 5-آزاسیتیدین بالاترین سرعت کالوسزایی را ایجاد کرد و بیشترین درصد کالوسهایی با اندازه 4-3میلیمتری مربوط به کاربرد 100میکرومول 2,4-Dبود و همچنین کاربرد 200میکرومول 2,4-Dو 100میکرومول 5-آزاسیتیدین بیشترین میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را تولید کرد. اثر شرایط رشد گیاهان مادریو پیشتیمارهایسرماییبر کشت بساک کاملینانشان داد که گیاهان رشد یافته در اتاق رشد گیاهیبا پیشتیمار سرماییC ̊4برای4روز بیشترین مقدار صفات ذکر شده
-
بررسی اثر فاکتورهای مختلف بر القا آندروژنز در کشت بساک گل جعفری آفریقایی (Tagetes erecta ) و گل جعفری فرانسوی ( Tagetes patula )
1398تولید گیاهان هاپلویید، یک موضوع با اهمیت در برنامه های به نژادی جهت دستیابی سریع به بذر هیبرید می باشد. در پژوهش حاضر، پاسخ بساک های دو گونه گل جعفری(Tgetes .spp) بر القاء آندروژنز در 7 آزمایش جدا از هم بررسی شد. این آزمایش ها شامل: 1- مطالعه اثر ژنوتیپ (T1،T2،T3،T4،T5) و اندازه غنچه (5-3، 10-5 و 15-10 میلی متر) ، 2- مطالعه اثر پیش تیمار غنچه ها با محیط کشت حاوی غلظت های مختلف ان-بوتانول (1/0 ، 2/0، 3/0، 4/0 درصد)، 3- مطالعه اثر روش اعمال تیمار مانیتول (اضافه کردن غلظت های مختلف مانیتول به محیط کشت اصلی و پیش تیمار بساک ها با محیط کشت مایع حاوی غلظت های مختلف مانیتول بمدت 24 ساعت) و غلظت های مختلف مانیتول (1/0، 2/0، 3/0، 4/0، 5/0 مولار به همراه تیمار شاهد)، 4- بررسی اثر 7 تیمار دمایی مختلف شامل تیمار سرمایی 4 درجه سانتی گراد بمدت 4، 7 و 10 روز و تیمارهای گرمایی 30 درجه سانتی گراد به مدت 10 روز، 32 درجه سانتی گراد به مدت 2 روز، 34 درجه سانتی گراد به مدت 8 ساعت به همراه شاهد، 5-اثر پیشتیمار بساک ها با دورهای مختلف سانتریفیوژ ( g100، g200 و g400)هر کدام به مدت های 3 و 6 دقیقه، 6- بررسی اثر پیش تیمار بساک ها با ولتاژهای مختلف شوک الکتریکی (50، 100، 150، 200 ولت)،7- بررسی اثر هورمون های NAA (0، 25/0 و 5/0 میلی گرم بر لیتر) و TDZ (تیدیازرون) (0، 1/0، 5/0 میلی گرم بر لیتر) در ترکیب با هم می باشند. نتایج نشان داد که مرحله میکروسپوری مناسب جهت کشت بساک های گیاه گل جعفری مرحله تک هسته ای میانی تا دوهسته ای ابتدایی می باشد و مراحل میکروسپوری مذکور در غنچه های با اندازه 10-5 میلی متر مشاهده شد. همچنین ژنوتیپ های T3 وT4 بیشترین پاسخ به آندروژنز را نشان دادند. در آزمایش دوم غلظت 1/0 درصد ان – بوتانول باعث افزایش هر چهار صفت درصد کالوس زایی، میانگین تعداد نوساقه به ازای هر بساک، میانگین تعداد نوساقه به ازای هر کالوس و درصد باززایی گیاه کامل در مقایسه با شاهد شد. در آزمایش سوم بیشترین درصد کالوس زایی از تیمار محیط کشت جامد حاوی 2/0 مولار مانیتول با 55/95 درصد کالوس زایی بدست آمد. پیش تیمار 5/0 مولار در روش دوم از نظر صفت تعداد نوساقه به ازای هر بساک و تعداد نوساقه به ازای هر کالوس برتری نشان داد. پیش تیمار 2/0 مولار مانیتول در روش پیش تیمار با محیط مایع حاوی غلظت های مختلف مانیتول
-
بهینه سازی تولید بذر مصنوعی و ارزیابی پایداری ژنتیکی گیاه چه های تاتوره با استفاده از مطالعه سیتولوژیکی و نشانگرهای مولکولی
ادریس واثقی شجاع 1397تاتوره گیاه دارویی و و دارای آلکالوئید های مختلف و ارزشمندی می باشد. وجود خواب بذر در گیاه تاتوره و داشتن 20-25 درصد دگرگشنی در بذور حاصله باعث شده است که امکان داشتن گیاه با خلوص ژنتیکی در هر زمان ممکن نباشد. استفاده از بذر مصنوعی، یک روش مناسب به منظور تکثیر سریع، انبوه و حفظ ژرم پلاسم این گیاه دارویی ارزشمند می باشد. این پژوهش شامل هفت آزمایش مختلف بود. آزمایش اول شامل عوامل نوع آب( معمولی و ویژه)، غلظت های آلژینات سدیم( 2، 3 و 4 درصد)، غلظت های کلرید کلسیم(75 میلی مولار، 125 میلی مولار و 175 میلی مولار) و نوع ریزنمونه( قطعات گره ای و راس ساقه) بودکه به صورت یک آزمایش فاکتوریل 2×3×3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش دوم شامل دو نوع محیط کشت(MS و MS 2/1)، سه غلظت BAP( 0، 75/0 و 5/1 میکرومولار) و سه غلظت KI(0، 75/0 و 5/1 میکرومولار) بود که بصورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش سوم شامل سه غلظت NAA( 0، 25/0 و 5/0 میکرومولار) و سه غلظت IBA(0، 25/0 و 5/0 میکرومولار) که بصورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد.آزمایش چهارم: : این آزمایش به منظور تعیین نحوه نگهداری در دو سطح (در داخل محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد و بدون محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد) و مدت نگهداری شامل پنج زمان (2 روز، 2 هفته، 4 هفته، 8 هفته، 12 هفته) به صورت آزمایش فاکتوریل 5×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. آزمایش پنجم: این آزمایش به منظور تعیین بهترین بستر کشت (پیت موس، کوکوپیت، پرلیت، پیت موس+پرلیت+کوکوپیت، خاک زراعی، ماسه بادی و ترکیب خاک زراعی و ماسه بادی) و مناسب ترین زمان( استفاده مستقیم بذور مصنوعی و استفاده از بذور جوانه زده بر روی محیط کشت MS ) بر قابلیت سازگاری گیاه چه های به دست آمده از آزمایش های قبلی ارزیابی و بصورت آزمایش فاکتوریل7×2 در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. آزمایش ششم: این آزمایش جهت ارزیابی عدم تغییر تعداد کروموزوم ها در سلول های بدنی و گامتی گیاه چه های حاصل از بذر مصنوعی به منظور ارزیابی عدم چند شکلی در گیا ه چه های حاصله در مقایسه با گیاه مادری بود. آزمایش هفتم: این آزمایش کامل کننده آزمایش ششم بود که هدف آن نیز، بررسی عدم وجود چندشکلی گیاه
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی و تحمل به تنش رطوبتی در خویشاوندان وحشی (Aegilops tauschii) وارقام هگزاپلویید (Triticum aestivum) گندم
فاطمه حسینی 1397گندم قدیمی ترین و مهم ترین گیاه زراعی دنیا می باشد. بخش عمده ای از سطح زیر کشت این گیاه استراتژیک به صورت دیم و در شرایط تنش رطوبتی می باشد .تنش رطوبتی به عنوان یکی از مهم ترین تنش های محیطی، عامل اصلی کاهش عملکرد گندم در جهان و بویژه در ایران است. جهت مقابله با این تنش و به منظور افزایش عملکرد گندم زراعی در شرایط دیم، استفاده از خویشاوندان وحشی گندم منجمله گونه ی آژیلوپس تائوچی، به دلیل داشتن تعداد زیاد ژن های مطلوب، لازم و ضروری می باشد. وجود تنوع ژنتیکی پایه و اساس هر برنامه به نژادی می باشد و لازمه پاسخ به گزینش است. بر این اساس، تحقیق حاضر جهت ارزیابی تنوع ژنتیکی و تحمل به تنش رطوبتی در ده جمعیت گندم آژیلوپس تائوچی و دو رقم گندم نان متحمل (پیشگام) و حساس (شهریار) به تنش رطوبتی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو شرایط عدم تنش (95% ظرفیت گلدانی) و تنش رطوبتی (45% ظرفیت گلدانی) در طی دو سال (1395 و 1396) انجام شد. تنوع ژرم پلاسم حاضر از طریق 33 صفت فنولوژیکی و مورفوفیزیولوژیکی و 16 نشانگر ISSR و 10 نشانگر RAPD مورد مطالعه قرار گرفت. براساس نتایج تجزیه واریانس مرکب، بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر بیش تر صفات، تفاوت معنی دار آماری (05/0p<) وجود داشت، که نشان دهنده ی وجود تنوع ژنتیکی بالا در ژرم پلاسم مورد مطالعه برای استفاده در برنامه های به-نژادی آینده است. براساس نتایج مقایسه میانگین در شرایط مختلف رطوبتی، جمعیت های آژیلوپس تائوچی A19 و A16 به-ترتیب، بیش ترین و کم ترین میزان تحمل به تنش رطوبتی را نشان دادند. درجمعیت های آژیلوپس تائوچی در شرایط نرمال رطوبتی، به ترتیب صفات ارتفاع گیاه، شاخص برداشت بوته، وزن دانه در سنبله ی اصلی، وزن سنبله ی اصلی، وزن پدانکل، تعداد سنبلچه در سنبله، طول پدانکل، وزن هزار دانه، مدت زمان پرشدن دانه، وزن ساقه اصلی و تعداد دانه در هر بوته بیش-ترین همبستگی مثبت و معنی دار(01/0p<) با عملکرد دانه داشتند، درحالی که در هر دو شرایط، صفات فنولوژیکی دارای همبستگی منفی و معنی دار(01/0p<) با عملکرد دانه داشتند. دردو رقم زراعی در شرایط نرمال رطوبتی، به ترتیب صفات تعداد دانه در سنبله اصلی، روز تا سنبله دهی، تعداد دانه در هر بوته، وزن دانه در سنبله اصلی، روز تا گرده افشانی، محتوای کلروفیل برگ، طول پدانکل، وزن سنبله اصلی، تعداد پنجه و
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی بین جمعیت های مختلف تاتوره (Datura stramonium L.) با استفاده از صفات اگرومورفولوژیکی و نشانگرهای مولکولی
پیمان نصرتی 1397تاتوره (Datura stramonium) یک گیاه دارویی مهم است. این گیاه به عنوان یک گیاه مدل، از نظر تولید تروپان آلکالوئیدها، به طور کامل شناخته شده است. به نظر می رسد که تا به امروز، بجز یک مورد، تنوع ژنتیکی این گیاه با استفاده از نشانگرهای مولکولی مطالعه نشده است. بنابراین، این تحقیق جهت بررسی تنوع ژنتیکی بین 12 جمعیت تاتوره مناطق مختلف ایران، با استفاده از 25 صفت زراعی-ریخت شناختی و 17 نشانگر مولکولی ISSR و 10 نشانگر مولکولی RAPD انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین جمعیت ها از نظر تمامی صفات مورد مطالعه تفاوت معنی داری (p<0.05) وجود داشت به طوری که این نتیجه نشان دهنده تنوع ژنتیکی بالا در بین جمعیت های تحت مطالعه است. براساس نتایج مقایسه میانگین ها جمعیت (9)ورداورد دارای بیش ترین و جمعیت (7) ساری دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. نتایج نشان داد که صفات عملکردبیولوژیک، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد میوه، وزن خشک پوسته کپسول و تعداد دانه در بوته دارای همبستگی معنی دار ِمثبت با عملکرد دانه بودند. بر اساس نتایج همبستگی ، صفت عملکرد میوه بیش ترین نقش را در افزایش عملکرد دانه داشت. بر اساس تجزیه خوشه ای جمعیت ها در 3 خوشه قرار گرفتند. بر اساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی صفات تلاش تولیدمثلی، شاخص برداشت دانه، شاخص برداشت میوه، میانگین وزن میوه، میانگین تعداد دانه در میوه و میانگین وزن دانه های یک میوه به همراه جمعیت ورداورد در ناحیه سوم بای پلات قرار گرفتند. بر این اساس جمعیت ورداورد می تواند جهت آغاز گزینش به منظور تولیدیک واریته دانه ای و همچنین جمعیت ورداورد جهت آغاز گزینش برای ایجادیک واریته برگی و دوکاربرده (دانه و برگ) استفاده شود. نتایج 17 آغازگر ISSR نشان داد که در مجموع 158 باند با چندشکلی حدود 75 درصد به دست آمد. نتایج 10 آغازگر ISSR نشان داد که در مجموع 158 باند با چندشکلی 75 درصد به دست آمد. در این میان آغازگرهای 1IS، 8IS و 11IS با مقدار 100 درصد بهترین آغازگرها بودند. همچنین نتایج 10 آغازگرRAPD نشان داد که در مجموع 115 با چند شکلی 63 درصد به دست آمد. آغازگر3RAPD با مقدار 7/81 درصد بیشترین میزان چند شکلی را نشان داد. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش UPGMA جمعیت ها را در 7 گروه قرار داد. در حالت کلی نشانگرهای ISSR چندشکلی بیشتری در مقایسه با نشانگرهای RAPD
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی 17 ژنوتیپ سیب زمینی با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و مورفولوژی
حامد عباسی 1397سیب زمینی گیاهی یک ساله با نام علمی Solanum tuberosum یکـی از مهم ترین گیاهان زراعی خانواده سولاناسه است. سیب زمینی یکی از مقوی ترین منابع غذایی است که سرشار از ویتامین های محلول در آب و چربی، مانند ویتامین های گروه B. می باشد. مقدار پروتئین غده ها در حدود 2 الی 2/2 درصد است. و از این لحاظ جز با ارزش ترین محصولات غذایی محسوب می شود. در این تحقیق بررسی های تنوع ژنتیکی و محاسبه چند شکلی ایجاد شده بر روی 17 رقم مختلف از گیاه سیب زمینی مربوط به کشور هلند انجام گرفت. این طرح در قالب بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد، چون اثر بلوک بر روی هیچ کدام از صفات مورد بررسی معنی دار نشد، داده ها در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی تجزیه تحلیل شدند. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که ارقام مختلف سیب زمینی از نظر بیشتر صفات مورد بررسی از نظر آماری اختلاف معنی-داری در سطح آماری یک درصد داشتندکه نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی مطلوب در بین ارقام است. همبستگی بین صفات مختلف مورد بررسی قرار گرفت بطوریکه با توجه به اهمیت غده در سیب زمینی، که بخش عملکرد اقتصادی گیاه را تشکیل می دهد، همبستگی تعداد بیشتری از صفات با این صفت مشخص و به اثبات رسید. همچنین نتایج تجزیه به مولفه های اصلی برای صفات مورد مطالعه نشان داد که بیش از 63درصد از واریانس کل داده ها به واسطه سه مولفه اول توجیه می شود. تجزیه خوشه ای، ارقام مورد آزمایش را در چهار گروه دسته بندی کرد که خوشه ی اول دارای بیشترین جمعیت از دو خوشه دیگر با 12 رقم و دارای خصوصیت متوسط و خوشه دوم با قرار گیری رقم شماره7 بورن به عنوان یکی از ارقام با عملکرد بالا و خوشه سوم با قرار گیری رقم شماره6 آنستا به عنوان یکی دیگر از ارقام با عملکرد بالا و درخوشه چهارم ارقام شماره2،15،16 به عنوان ارقام با عملکرد پایین انتخاب شدند. با توجه به فاصله ی مرکز خوشه ها، تلاقی نمونه های موجود در خوشه های اول و چهارم برای ایجاد تنوع ژنتیکی در نسل های بعدی مفید به نظر می رسد. بررسی های آزمایشگاهی صورت گرفته با چهار دسته از نشانگرها شامل 10 جفت آغازگر ریز ماهواره ویژه سیب زمینی و خانواده سولاناسه،14 آغازگر ISSR ویژه خانواده لگومینوز اختصاصی لوبیا، 9 آغازگر ISSR ویژه خانواده فاباسه اختصاصی (یونجه)، و 8 آغازگر RAPD صورت پذیرفت. بررسی نتایج همه آغازگرها تائید کننده وجود تنوع ژن
-
ارزﯾﺎﺑﯽ ﺳﺎزﮔﺎری و ﺗﻨﻮع اﮐﻮﺗﯿﭗﻫﺎی ﮐﯿﻨﻮا ( Chenopodium quinoa Willd) با اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎی ﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ و رﯾﺰﻣﺎﻫﻮاره (SSR) درﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ رﻃﻮﺑﺘﯽ
شادی کریمی مقدم 1397وجود تنوع ژنتیکی مهم ترین عامل تکامل گیاهان است و لازمه هر برنامه اصلاحی، به ویژه در گیاه در حال ظهور کینوا می باشد. کینوا، به عنوان خاویار گیاهی، یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی آمریکا است. کینوا بومی منطقه آند می باشد که دارای ارزش غذایی بالایی است. با توجه به ویژگی های ارزشمند این گیاه، این پژوهش به منظور ارزیابی سازگاری اولیه و تنوع ژنتیکی 6 اکوتیپ وارداتی تحت شرایط آب و هوایی همدان انجام شد. ارزیابی 20 نشانگر ریزماهواره در آزمایشگاه اصلاح نباتات و بررسی تنوع 20 صفت ریخت شناسی اکوتیپ ها در طی دو سال زراعی (1395-1396) در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. نتایج موید سازگاری اولیه اکوتیپ های وارداتی با شرایط معتدل -سرد در همدان بود. به طوری که نتایج دوساله این تحقیق نشان دهنده امکان کشت و توسعه این گیاه در شرایط آب و هوایی همدان بود. نتایج تجزیه واریانس بیان گر تنوع ژنتیکی بالا در بین اکوتیپ ها برای کلیه صفات مورد مطالعه بود. اگر چه اکوتیپ 6 و 3 به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین عملکرد تحت شرایط عدم تنش رطوبتی بودند ولی در شرایط تنش رطوبتی، اکوتیپ های 6 و 4 به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین عملکرد دانه بودند. صفات شاخص برداشت و قطر پانیکول به ترتیب در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی، بیش ترین همبستگی مثبت را با عملکرد دانه داشتند. طبق نتایج تجزیه به مولفه های اصلی، اکوتیپ شماره 6 در هر دو شرایط رطوبتی به عنوان اکوتیپ مطلوب با عملکرد بالا شناسایی شد. در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی، اکوتیپ ها در سه خوشه مجزا قرار گرفتند بطوری که در این دو شرایط رطوبتی، به ترتیب خوشه 2 (با اکوتیپ 2 و 6) و خوشه 3 (با اکوتیپ 2، 5 و 6) به عنوان بهترین خوشه ها شناسایی شدند. نتایج تجزیه رگرسیون نشان داد که در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی به ترتیب صفات شاخص برداشت و قطر پانیکول، به عنوان مهم ترین صفات موثر بر افزایش عملکرد دانه، وارد مدل رگرسیونی شدند. تحت شرایط عدم تنش، شاخص برداشت و تحت شرایط تنش رطوبتی، محتوی آب برگ و قطر پانیکول بیش ترین اثر مثبت مستقیم را روی افزایش عملکرد دانه داشتند. عملکرد دانه به ترتیب با شاخص هایSTI ،GMP و SNPI در شرایط عدم تنش رطوبتی، وبا شاخص های GMP ، STI ،SNPI و RDI در شرایط تنش رطوبتی دارای بیش-ترین همبستگی مثبت و معنی دار بود. شاخص های GMP، ST
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی درگیاه مرزه خوزستانی وبررسی پایداری ژنتیکی گیاهان حاصل از باززایی با استفاده از نشانگر ملکولی ISSR
رویا اسدی 1397مرزه خوزستانی گیاه دارویی معطر و ارزشمندی می باشد. جمعیت های مرزه خوزستانی به دلیل افزایش تقاضا برای دارو، بهره برداری بیش از حد توسط انسان، درصد جوانه زنی پایین بذور و دانش ضعیف در مورد سیستم پرورش آنها در سطح هشداردهنده ای رو به کاهش است. استفاده از روش تولید بذر مصنوعی، یک روش مناسب به منظور تکثیر سریع، انبوه و یکنواخت این گیاه دارویی ارزشمند می باشد. در این تحقیق کپسوله نمودن قطعات گره ای گیاه مرزه خوزستانی با استفاده از آلژینات سدیم انجام گرفت. عوامل مختلفی از قبیل غلظت های مختلف آلژینات سدیم و کلرید کلسیم، نوع ریزنمونه، نوع محیط کشت، اثر هورمون های BAP ، NAA، IBA،TDZ و شرایط و مدت زمان های نگه داری بذور مصنوعی در شرایط سرمایی و انواع بسترهای کشت به منظور باززایی بذور و همچنین پایداری ژنتیکی گیاهچه های حاصل از بذر مصنوعی با نشانگر ملکولی ISSR بررسی گردید. مناسب ترین ترکیب کپسول سازی، با استفاده از آلژینات سدیم 3 درصد به همراه کلرید کلسیم 100 میلی مولار بدست آمد. استفاده از قطعات گره ای همراه با محیط کشت MS ½ و 5/2 میکرومولار هورمون BAP منجر به افزایش در میزان درصد و سرعت جوانه زنی بذور گردید. استفاده از پیش کشت ریزنمونه ها در محیط کشت MS ½ حاوی 5 میکرومولار IBA و2/0 درصد زغال فعال به مدت 10 روز و استفاده از 5/2 میکرومولار هورمون IBA منجر به تولید بیشترین درصد ریشه زایی بذور مصنوعی گردید. استفاده از 45/0 میلی گرم در لیتر هورمون TDZ در محیط کشت مایع بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی بذور مصنوعی را ایجاد کرد. قراردادن بذور جوانه زده در بستر کشت کوکوپیت منجر به بیشترین میزان باززایی بذور مصنوعی گردید. همچنین ، قطعات گره کپسوله شده برای مدت زمان های (2 روز ، 2، 4 ،8 ،12 هفته) در دمای 4 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. استفاده از شرایط نگه داری بذور مصنوعی در داخل محیط کشت MS ، درصد و سرعت و جوانه زنی بهتری را نسبت به نگه داری بذور بدون محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد ایجاد نمود. آزمایش پایداری ژنتیکی با استفاده از نشانگرISSR نشان داد که گیاهچه های حاصل از بذر مصنوعی از لحاظ ژنتیکی شبیه به گیاه مادری بودند.
-
کاربرد بیوراکتور TIS و بهینه سازی برخی از فاکتور های درون شیشه ای در ریز ازدیادی استویا
شکوفه رحیمی وقار 1396استویا (Stevia Reboudiana Bertoni) یک گیاه مهم دارویی و شیرین غیر کالری زا است که حاوی نوعی از دیترپنوبید استویول گلیکوزید است که هیچ تاثیری بر میزان قند خون ندارد. بنابراین برای درمان دیابت به علت داشتن شیرین کننده های طبیعی و کم کالری مفید است. از آنجائی که تکثیر رویشی، تعداد دانه های تولیدی و جوانه زنی بذر های استویا، کم و ضعیف است؛ بنابراین، تکثیر آن از طریق کشت بافت یک روش متداول برای به دست آوردن مقادیر کافی از گیاهان یکنواخت و سالم می باشد. پروتکل های موجود برای ریزازدیادی استویا، تعداد کمی از گیاه چه تولید می کنند و در نتیجه، هزینه های تولید آنها بالا هستند. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور 1- بهینه سازی یک پروتکل مناسب برای ریزازدیادی استویا در محیط کشت جامد، محیط کشت مایع و در سیستم مایع غوطه وری موقت مایع (TIS)، و 2- جهت مقایسه اثربخشی این سه روش در ریزازدیادی گیاه استویا اجرا گردید. در مطالعه حاضر، اثر وضعیت فیزیکی محیط (جامد و مایع)، نوع سیتوکینین (BAP و Kn)، اکسین (NAA و IBA) و نوع روش ریز ازدیادی بر صفات تعداد برگ، تعداد گره، طول ساقه، تعداد ساقه، درصد کالوس زایی، درصد ریشه زایی، تعداد ریشه و طول ریشه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محیط MS بدون هورمون مناسب ترین محیط برای ریزنمونه های تک گره است و این تیمار صفات فوق را افزایش داد. تیمار 15دقیقه غوطه وری در هر ساعت بهترین عملکرد سیستم TIS را نشان داد. در این تحقیق، هر چند که روش TIS به عنوان روشی مطلوب جهت ریزازدیادی استویا بهینه شد، با این وجود، ریزازدیادی توسط محیط MS مایع با سیتسم شیکر و بدون هورمون، به عنوان بهترین روش برای ریزازدیادی این گیاه توصیه می گردد.
-
شناسایی نشانگرهای پیوسته با ژنهای بازگرداننده باروری در گیاه چغندرقند
سپیده اسدی 1396چغندرقند دومین منبع تامین کنده قند در جهان است. ریشه ی چغدرقند محل ذخیره غذایی گیاه بشمار می آید. در چغندرقند چندین نوع نرعقیمی سیتوپلاسمی معرفی و تا کنون از نرعقیمی سیتوپلاسمی آون در تولید ارقام دورگه تجاری استفاده شده است. کشف این نرعقیمی در یک رقم زراعی چغندرقند توسط آون در توسعه ارقام دورگه نقش به سزایی داشته و روند اصلاح این گیاه صنعتی را تغییر داده است. ارقام هیبرید تولید شده با نرعقیمی سیتوپلاسمی آون، نیمه بارور هستند. هدف از این تحقیق بررسی نشانگرهای پیوسته با ژن های بازگرداننده باروری در اصلاح ارقام تجاری چغندرقند می باشد که بدین منظور از نشانگرهای مولکولی STS Sequence Tagged Site) (استفاده شد.ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر شناسایی ژن های بازگرداننده باروری از 19 ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﻮﻟﻜﻮﻟﻲ STS استفاده شد. ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﻮﻟﻜﻮﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ژن های بازگرداننده باروری در چغندرقند ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻲ در 10 رقم ﺗﺠﺎرﺗﻲ ﭼﻐﻨﺪرﻗﻨﺪ اﻧﺠﺎم گرفت. ﺑﺮای اﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮر بذور ژنوتیپ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط در ﮔﻠﺨﺎﻧﻪ ﻛﺸﺖ ﺷﺪﻧﺪ و از ﮔﻴﺎﻫﭽﻪ ﻫﺎی ﻳﻚ ﻣﺎﻫﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮداری ﺑﺮگ برای انجام اﺳﺘﺨﺮاج DNA ﺻﻮرت گرفت. ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺮور ﻣﻨﺎﺑﻊ، آزﻣﻮن ﻣﻮﻟﻜﻮﻟﻲ ﺑﺮ روی ژﻧﻮﺗﻴﭗ ﻫﺎی ﻣﻮردنظر انجام ﺷد. آﻏﺎزﮔﺮﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎ ﺑﺮ روی DNA تک بوته ها ﺑﺎ ﺗﻜﻨﻴﻚ PCR اﺧﺘﺼﺎﺻﻲ ( ﻣﻮرد آزﻣﻮن ﻣﻮﻟﻜﻮﻟﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﭘﺲ از اﻟﻜﺘﺮوﻓﻮرز ﻣﺤﺼﻮﻻت واﻛﻨﺶ در ژل آﮔﺎرز و رﻧﮓ آﻣﻴﺰی ژل ﺑﺎ اﺗﻴﺪﻳﻮم ﺑﺮوﻣﺎﻳﺪ و ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﻮارﻫﺎی ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺑﺎ دﺳﺘﮕﺎه ﻣﺴﺘﻨﺪﺳﺎزی ژل (ژل داک)، ﺣﻀﻮر و ﻋﺪم ﺣﻀﻮر ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎ در ﺗﻚ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎ ﻣﺸﺨﺺ ﮔﺮدﻳﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪ صورت ﺣﻀﻮر و ﻋﺪم ﺣﻀﻮر باندهای پلی مورف بررسی شد. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﻧﺮﻋﻘﻴﻢ ها ی ﺗﻮﻟید شدهbp دارای دو ﻧﻮار در ﺣﺪود bp ﺑﻮدﻧﺪ و در ﻻﻳﻦ ﻫﺎی ﻧﮕﻬﺪارﻧﺪه باروری ﺗﻨﻬﺎ نواری با طول bp داشتند.
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی لوبیا زراعی (Phaseoulus vulgaris) با استفاده از نشانگرهای مورفولوژی و ISSR تحت شرایط مختلف رطوبتی
سپیده حیدری 1396آگاهی از میزان تنوع موجود در بین ارقام و ژنوتیپ های مختلف، امری لازم و ضروری جهت مدیریت برنامه های به نژادی می باشد. درواقع ژرم پلاسم همگن به راحتی در معرض تنش های محیطی قرارمی گیرد و پاسخ به گزینش چشمگیری ندارد. بنابراین، ارزیابی تنوع ژنتیکی، جهت بهره برداری از آن در پروژه های به نژادی، امری ضروری می باشد. برای این منظور، پژوهش حاضر باهدف ارزیابی تنوع ژنتیکی و از نظر تحمل به تنش رطوبتی، در 9 رقم لوبیا انجام شد. ارقام مورد بررسی تحت سه شرایط مختلف عدم تنش، تنش ملایم و تنش شدید رطوبتی و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و طی دو سال ارزیابی شدند. تنوع ژرم پلاسم موجود به کمک صفات مختلف اگرومورفولوژی و نشانگرهایISSR و RAPD ارزیابی گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات عملکرد و اجزای عملکرد با تغییر شرایط رطوبتی، در سطوح مختلف آماری تفاوت معنی داری (p<0.05) نشان دادند. اثر سال زراعی برای بیش تر صفات دارای تفاوت معنی دار (p<0.05) بود که نشان دهنده تفاوت شرایط محیطی و آب و هوایی دو سال زراعی موردنظر و پاسخ متفاوت ارقام به تغییرات محیطی بود. با افزایش تنش رطوبتی، کاهش معنی داری در میانگین بیش تر صفات موردمطالعه مشاهده شد. بر اساس نتایج مقایسه میانگین طی دو سال و سه شرایط مختلف رطوبتی، رقم دانشکده دارای بیش ترین عملکرد دانه و ارقام صیاد و گلی دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. به طورکلی صفات تعداد شاخه حاوی غلاف، وزن غلاف، تعداد غلاف، زیست توده و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنی داری (p<0.05) را با عملکرد دانه نشان دادند. همچنین نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام برای داده های مرکب دو سال و سه شرایط رطوبتی، داده های دو سال تحت شرایط عدم تنش رطوبتی و داده های دو سال در شرایط تنش رطوبتی ملایم، صفت زیست توده به عنوان مهم ترین صفت موثر بر عملکرد دانه وارد مدل رگرسیونی شد. با افزایش تنش رطوبتی،یعنی برای داده های دو سال تحت شرایط تنش رطوبتی شدید، صفت شاخص برداشت مهم ترین صفت موثر بر عملکرد دانه بود. تجزیه علیت نشان داد که براساس دادهای دو سال و سه شرایط رطوبتی، در شرایط عدم تنش رطوبتی در دو سال و در شرایط تنش ملایم در دو سال، زیست توده، شاخص برداشت و تعداد غلاف در بوته، به عنوان معیارهای مطلوب جهت انتخاب برای افزایش عملکرد بودند، درحالی که در شرایط تنش رطوبتی شدید،
-
مطالعه آندروژنزدرارقام مختلف نخود(Cicer arientinum)ازطریق کشت بساک
شیرین رشیدی 1395گیاهان خانواده لگوم در کشت بساک و تولید گیاهان هاپلوییداز طریق روش های آندروژنز سرسخت می باشند، هیچ پروتوکل کارآمد برای تولید گیاه هاپلویید برای حبوبات منتشر نشده و تنها اطلاعات اندکی در مورد این موضوع در دسترس می باشد. باتوجهبهاهمیتنخوددرتغذیهانسان هامی توانازتولیدگیاهانهاپلوییدبهعنوانروشیکارآمدوسریعدراصلاحاینگیاهبهره برد. در این پژوهش تاثیر ارقام مختلف نخود ( بیونیج، آرمان، آزاد، هاشم و ILC-482)، اثر تنظیم کننده رشد توفوردی و نیترات نقره، پیش تیمارهای سرمایی و گرمایی و تیمارهای فیزیکی سانتریفیوژ و شوک الکتریکی بر کالوس زایی، رویان زایی گامتی و باززایی گیاهچه هاپلوئید در کشت بساک گیاه نخود(Cicer arientinum. L) درمحیط کشت جامد EDMمورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ های مختلف نخود از نظر درصد کالوس زایی، اختلاف آماری معنی دار در سطح 05/0 وجود دارد. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به ارقام آرمان و ILC-482بود. از نظر رویان زایی، اختلاف معنی دار آماری بین ژنوتیپ های مورد مطالعه مشاهده نشد و فقط ارقام بیونیج و آرمان تعداد کمی رویان در بساک های کشت شده تولید کردند.غلظت های مختلف هورمون توفوردی و نیترات نقره برایتمام صفات مورد مطالعه در سطح آماری 001/0 اختلاف معنی-داری را نشان دادند. همچنین اثرات متقابل توفوردی و نیترات نقره اختلاف معنی داری را در سطح 05/0 برای صفت درصد کالوس زایی و در سطح 001/0 برای صفات میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک و میانگین تعداد رویان به ازای هر کالوس نشان دادند. بیشترین درصد کالوس زاییبا استفاده از 10 میلی گرم در لیتر توفوردیدر ترکیب با 5 و 10 میلی گرم در لیتر نیترات نقره درمحیط کشت مشاهده شد. بیشترین فراوانیتشکیل رویان در تیمار 10 میلی گرم در لیتر توفوردیدر ترکیب با 15 میلی-گرم در لیتر نیترات نقره مشاهده شد.در آزمایش تیمار دمایی، استفاده ترکیبی از پیش تیمارهای سرمایی و گرماییموثرترین تیماردر بهبود میزان القاء کالوس، القاء رویان و باززایی گیاهچه هاپلوئید از کشت بساک نخود بود. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به ترکیب تیمار سرماییC °4 به مدت 4 روز با تیمار گرماییC °32به مدت 2 روز بود و بیشترین میانگین تعداد رویان در هر بساک در پیش تیمار گرمایی 32 درجه ی سانتیگراد به مدت 2 روز مشاهده شد.همچنین بیشترین درصد باززایی گیاه از ترکیب پیشتیما
-
مطالعه اثربرخی فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی بر روی کارایی آندروژنز گاوزبان اروپایی از طریق کشت بساک
زهرا سنایی هویدا 1395استفاده از کشت بساک به منظور تولید گیاهان هاپلویید یک روش اصلاحی مفید برای گیاهان دارویی به شمار می رود. در این پژوهش پاسخ بساک های گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) به آندروژنز در شرایط درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت و اثر نوع محیط کشت، شرایط رشد گیاه مادری (گلخانه و مزرعه)، غلظت های مختلف کلشی سین در محیط کشت، پیش تیمار بساک ها توسط غلظت های مختلف n-بوتانول، تیمار سانتریفیوژ و شوک الکتریکی بساک ها و حالت فیزیکی محیط کشت (جامد و مایع) بر کالوس زایی، رویان زایی گامتی، مدت زمان زنده مانی کالوس ها و باززایی گیاه، از طریق کشت بساک گاوزبان اروپایی، بررسی گردید. نتایج نشان داد که مناسب ترین محیط کشت، جهت کشت بساک گاوزبان اروپایی به منظور تولید کالوس و رویان، محیط AT3 و محیط نمک های معدنی B5 و ویتامین های NLN می باشد. در این تحقیق گیاهان مادری رشد یافته در شرایط مزرعه و گلخانه هیچ تفاوت معنی داری برای پاسخ بساک های کشت شده به آندروژنز نداشتند. استفاده از 200 میلی گرم در لیتر کلشی سین در محیط کشت به مدت 2 روز، بیشترین درصد کالوس زایی و به مدت 4 روز، بیشترین رویان زایی گامتی، مدت زمان زنده مانی کالوس و درصد باززایی گیاه را ایجاد کرد. همچنین پیش تیمار بساک ها توسط n-بوتانول 2/0 درصد به مدت 5 ساعت، بیشترین مقدار صفات ذکر شده را به همراه داشت. در آزمایش چهارم اثر متقابل سانتریفیوژ و شوک الکتریکی تاثیر معنی داری بر صفات آندروژنیک کشت بساک گاوزبان اروپایی داشت. به طوری که استفاده از شوک الکتریکی 100 ولت بدون تیمار سانتریفیوژ و سانتریفیوژ کردن بساک ها با دور g 300 بدون کاربرد شوک الکتریکی بالاترین فراوانی کالوس زایی، رویان زایی گامتی، زنده مانی کالوس و باززایی گیاه را در مقایسه با تیمار شاهد و دیگر تیمارها داشت. کشت بساک گاوزبان اروپایی در محیط کشت جامد در مقایسه با استفاده از محیط کشت مایع، پاسخ بهتری را به صفات آندروژنیک نشان داد.
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های یونجه های حساس و مقاوم به سرخرطومی برگ (Hypera postica ) با استفاده از صفات زراعی و نشانگر مولکولی ISSR
محمدمهدی سلطانی 1395یونجه (Medicago Sativa L. 2n = 4x = 32) گیاهی علفی، از خانواده بقولات (Fabaceae) و از مهم ترین گیاهان علوفه ای ایران و جهان به شمار می رود. این گیاه پس از غلات، مهم ترین محصول اقتصادی در دنیا محسوب می شود که به علت دارا بودن مواد غذایی فراوان از جمله پروتئین، مواد معدنی، انواع ویتامین ها و برخی متابولیت های ثانویه نظیر ساپونین و همچنین، خوش خوراک بودن، برتری خاصی نسبت به سایر گیاهان علوفه ای دارد. هدف این مطالعه دو ساله، بررسی تنوع ژنتیکی بین 40 ژنوتیپ یونجه متعلق به مناطق مختلف جهان، با استفاده از صفات زراعی برای مقاومت به سرخرطومی در مزرعه و 14 ژنوتیپ با استفاده ازنشانگرهای ISSR در مطالعات آزمایشگاهی بود. به این منظور، از 18 صفت کمی برای بررسی تنوع زراعی و همچنین از 15 نشانگر ISSR برای بررسی تنوع در سطح DNA استفاده گردید. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین ژنوتیپ های مورد بررسی، از نظر تمامی صفات ، تفاوت معنی داری وجود دارد. این امر حاکی از وجود تنوع بسیار بالا در بین ژنوتیپ های تحت مطالعه است. براساس نتایج مقایسه میانگین ها، ژنوتیپ های سفید بوران قزوین و تک بوته 23 به ترتیب دارای کم ترین و ژنوتیپ های شماره پلی کراس شیراز و محلی نیشابوری به ترتیب دارای بیش ترین میزان خسارت توسط سرخرطومی بودند. نتایج همبستگی صفات زراعی صفت میزان خسارت با سایر صفات نشان داد که تنها صفت تعداد لارو دارای همبستگی معنی دار و ِمثبت با میزان خسارت است. بر اساس نتایج تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ ها در 3 خوشه قرار گرفتند. خوشه اول نشان دهنده ژنوتیپ های حساس، خوشه دوم نشان دهنده ژنوتیپ های مقاوم و خوشه سوم نشان دهنده ژنوتیپ های نیمه حساس بود. بر اساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی، صفات میزان خسارت و تعداد لارو که نشان دهنده ژنوتیپ های حساس هستند در ناحیه چهارم بای پلات قرار گرفتند. بر این اساس ژنوتیپ های موجود در ناحیه دوم مانند ژنوتیپ سفیدبوران قزوین می توانند به عنوان ژنوتیپ های مقاوم استفاده شوند. بعد از استفاده از 15 آغازگر ISSR به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی، در مجموع 223 باند با چندشکلی 3/96 درصد به دست آمد. به طور کلی، چندشکلی حاصل از نشانگرهای استفاده شده در این پژوهش، در حد بالایی بود. بر اساس ضریب تشابه جاکارد، تشابه ژنتیکی میانگین 727/0، در بررسی ژنوتیپ ها حاصل شد. تجزیه خوشه ای با استف
-
مطالعه عوامل موثر در تولید و نگهداری بذر مصنوعی در گیاه استویا
بهاره شعفی 1395با توجه به مشکلات مربوط به تولید بذر، کم بودن قدرت زنده ماندنی بذر، محدودیت جوانه زنی بذور و همچنین عدم یکنواختی ژنتیکی گیاهان تکثیر یافته از بذور (به دلیل حدود 15 درصد دگرگشنی در استویا)، استفاده از فنآوری تولید بذر مصنوعی، یک روش مناسب به منظور تکثیر سریع، انبوه و یکنواخت این گیاه دارویی می باشد. در این تحقیق کپسوله کردن جوانه های جانبی گیاه استویا با استفاده از آلژینات سدیم انجام شد. عوامل مختلفی از قبیل غلظت های مختلف آلژینات سدیم و کلرید کلسیم، نوع و اندازه جوانه ها، نوع محیط کشت، اثر ترکیب هورمون های BAP، Kn و NAA و سطوح مختلف غلظت های آن ها به همراه بررسی روش استفاده از هورمون در دو محیط پیش کشت و آندوسپرم، روش استفاده از بذور مصنوعی، انواع بستر های کشت به منظور انتقال و سازگاری گیاه چه های حاصل از بذور جوانه زده و بررسی زمان و نحوه نگهداری درشرایط سرمایی به منظور تولید بذور مصنوعی بررسی گردید. استفاده از آلژینات سدیم 5/2 در صد به همراه کلسیم کلرید 1 در صد بهترین ترکیب جهت تشکیل بذور مصنوعی بودند. همچنین استفاده از جوانه های جانبی با اندازه 3-2 میلی متر به همراه محیط کشت MS منجر به افزایش در صد و سرعت جوانه زنی در مقایسه با محیط B5 گردید. استفاده از تنظیم کننده های رشد سبب افزایش میزان صفات جوانه زنی بذور مصنوعی گردید به طوری که استفاده از 1 میلی گرم در لیتر BAP به همراه 5/1 میلی گرم در لیتر Kn در محیط کشت آندوسپرم در مقایسه با شاهد و دیگر ترکیبات هورمونی، بالاترین میزان صفات جوانه زنی را نشان دادند. استفاده از بذور جوانه زده بر روی محیط کشت MS در بستر کشت کوکوپیت منجر به بیشترین میزان رشد گیاه چه های حاصل از بذور مصنوعی گردید. همچنین بذور مصنوعی برای مدت زمان های 0، 30، 60 و 90 روز در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. در صد جوانه زنی بذور مصنوعی نگهداری شده در محیط کشت MS و پارافین مایع بعد از 60 روز نگهداری حفظ گردید و کاهش معنی داری نشان نداد. این در حالی بود که درصد جوانه زنی بذور نگهداری شده بدون استفاده از محیط کشتMS، صفات جوانه زنی کاهش یافت. در صد و سرعت جوانه زنی جوانه های کپسول شده بعد از 90 روز نگهداری به طوری معنی داری کاهش یافت.
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی بین جمعیت های مختلف تاتوره (Datura stramonium L.) با استفاده از صفات اگرومورفولوژیکی و نشانگرهای ISSR.
نریمان زینلی 1395تاتوره (Datura stramonium) از جمله گیاهان دارویی است که از نظر تولید تروپان آلکالویدها دارای اهمیت است و به عنوان یک گیاه مدل از این جنبه شناخته می شود. مطالعات بسیار محدودی از نظر مطالعه تنوع ژنتیکی این گیاه در دسترس است و به نظر می رسد تا به حال این گیاه با استفاده از نشانگرهای ISSR مورد تحلیل تنوع ژنتیکی قرار نگرفته است. هدف این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی بین 12 جمعیت تاتوره متعلق به مناطق مختلف کشور با استفاده از صفات زراعی-ریخت شناختی و نشانگرهای ISSR بود. به این منظور از 24 صفت کمی برای بررسی تنوع فنوتیپی و همچنین از 16 نشانگر ISSR برای بررسی تنوع در سطح DNA استفاده گردید. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین جمعیت های مورد بررسی، از نظر تمامی صفات مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود دارد که این امر حاکی از وجود تنوع در بین جمعیت های تحت مطالعه است. براساس نتایج مقایسه میانگین ها جمعیت های خمین، طالقان و شازند به ترتیب دارای بیش ترین و جمعیت های مریوان، همدان و آذربایجان به ترتیب دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. نتایج همبستگی فنوتیپی صفت عملکرد دانه با سایر صفات نشان داد که صفات تعداد میوه در بوته، عملکرد بیولوژیک، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد میوه، وزن خشک پوسته کپسول و تعداد دانه در بوته دارای همبستگی معنی دار ِمثبت با عملکرد دانه بودند. بر اساس نتایج همبستگی ها به نظر می رسد که صفت تعداد دانه در بوته بیش ترین نقش را در بیشینه کردن عملکرد دانه داشته باشد. بر اساس تجزیه خوشه ای جمعیت ها در 3 خوشه قرار گرفتند که جمعیت خمین به تنهایی در یک خوشه که خوشه عملکرد دانه بالا نام دارد قرار گرفت. بر اساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی صفات تلاش تولید مثلی، شاخص برداشت دانه، شاخص برداشت میوه، میانگین وزن میوه، میانگین تعداد دانه در میوه و میانگین وزن دانه های یک میوه به همراه جمعیت خمین در ناحیه سوم بای پلات قرار گرفتند. بر این اساس جمعیت خمین می تواند جهت آغاز گزینش به منظور تولید یک واریته دانه ای و همچنین جمعیت طالقان جهت آغاز گزینش برای ایجاد یک واریته برگی و دو کاربرده استفاده شود. در نتیجه استفاده از 16 آغازگر ISSR در مجموع 266 باند با چندشکلی 93/39 درصد به دست آمد. به طور کلی چندشکلی حاصل از نشانگرهای استفاده شده در این پژوهش کم بود. بر اساس ضریب تشابه جاکارد، می
-
رویان زایی سوماتیکی و بلوغ رویان ها در دو رقم سیب زمینی با استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی، پلی اتیلن گلیکول و اسید آبسزیک
حسین حیدریان 1395در مطالعه حاضر رویان زایی سوماتیکی و بلوغ رویانها در دو رقم سیب زمینی با استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی، پلی اتیلن گلیکول و آبسزیک اسید در محیط کشت MS انجام گردید. فاکتورهای مختلفی از قبیل غلظت های مختلف هورمون 2,4-D (0، 2 و 5 میلی گرم در لیتر) و BAP (0،(0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر)، نوع ریزنمونه ( برگی و دمبرگی)، غلظت های مختلف هورمون 24-اپیبراسینولید (0، 6-10، 7-10، 8-10 مولار)، بر کالوس زایی و رویان زایی سوماتیکی و غلظت های مختلف PEG6000 (0، 5/7 و 15 گرم در لیتر ) و ABA (0، 20، 40، 60 و 80 میکرو مولار) بر روی بلوغ رویان های سوماتیکی سیب زمینی در دو واریته سانته و بورن بررسی گردیدند. در آزمایش اول استفاده از 5 میلی گرم در لیتر 2,4-D در ترکیب با 1 میلی گرم در لیتر BAP بیشترین درصد کالوس زایی (58/33%) و میانگین تعداد رویان به ازای هر ریزنمونه (0.62) را در ریزنمونه های دمبرگی رقم سانته ایجاد نمود. در آزمایش دوم تاثیر غلظت های مختلف هورمون براسینواستروئید بر کالوس زایی و رویانزایی سوماتیکی با استفاده از بهترین ریزنمونه (دمبرگ) و بهترین ترکیب هورمونی در آزمایش اول و در محیط کشت MS انجام گرفت. در این آزمایش استفاده از 6-10 مولار هورمون 24-اپی براسینولید منجر به ایجاد بالاترین درصد کالوس زایی (85%) و میانگین تعداد رویان به ازای هر نمونه (3/73) در رقم سانته گردید. در آزمایش سوم، تاثیر غلظت های مختلف هورمون ABA و PEG6000 بر بلوغ رویانهای القاء شده از ریزنمونه های دمبرگی در محیط کشت MS حاوی 2,4-D (5 mgl-1( و BAP (1 mgl-1) و هورمون براسینواستروئید (6-10 مولار) بررسی شد. در این آزمایش بیشترین درصد تشکیل رویان های بالغ (79/86%) و درصد تبدیل رویان به گیاهچه (75%) در ترکیب هورمونی 40 میکرومول آبسزیک اسید و 15 گرم در لیتر پلی اتیلن گلیکول حاصل شد.
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی در دو رقم سیب زمینی از طریق کپسوله کردن جوانه های جانبی
سعید قنبری 1394کپسوله کردن جوانه های جانبی حاصل از مینی تیوبرهای سیب زمینی با استفاده از آلژینات سدیم در مطالعه حاضر انجام گردید. فاکتورهای مختلفی از قبیل غلظت های آلژینات سدیم (ماتریکس ژل کننده) و کلرید کلسیم (عامل سفت کننده)، اندازه ریزنمونه، محیط های کشت آندوسپرم، غلظت و روش استفاده از 24- اپی براسینولید، بسترهای کشت و زمان نگهداری در شرایط سرمایی برای تولید بذور مصنوعی در دو واریته سانته و آگریا بررسی گردیدند. استفاده از 3 درصد آلژینات سدیم با 1 و1/5 درصد کلرید کلسیم بهترین ترکیب جهت تولید بذور ایدئال بود. استفاده از محیط کشت MS با قدرت نصف نمک ها گردید. بالاترین میزان صفات جوانه زنی بذور کپسوله شده با استفاده از جوانه های جانبی 3-2 میلی متری در هر دو واریته به دست آمد. در هر دو واریته به دست آمد. در هر دو واریته 2 روز پیش کشت جوانه های جانبی روی محیط کشت غنی شده با 6-10 مولار 24- براسینولید و استفاده از 6-10 مولار 24-براسینولید در محیط کشت آندوسپرم به طور معنی داری ویژگی های جوانه زنی بذور مصنوعی را در مقایسه با شاهد و دیگر تیمارهای 24-براسینولید گردید. جوانه های جانبی کپسوله شده بالاترین میزان صفات جوانه زنی را روی محیط کشت MS در مقایسه با سایر بسترهای کشت در هر دو واریته نشان دادند. در حالی که استفاده از کوکوپیت بعنوان بستر تبدیل بذر جوانه زده به گیاهچه کامل منجر به بالاترین صفات رشدی از قبیل طول ساقه چه و ریچه چه، تعداد برگ و قطر ساقه بعد از 4 هفته از کشت گردید.همچنین جوانه های جانبی کپسوله شده برای مدت زمان های مختلف (0، 60، 90 و 120 روز) در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. درصد جوانه زنی جوانه های جانبی کپسوله شده بعد از 120 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتیگراد در واریته سانته حفظ گردید. در حالی که این صفت بعد از 90 روز در واریته آگریا کاهش یافت. سرعت جوانه زنی جوانه های جانبی کپسوله شده به طور معنی داری بعد از 120 و 90 روز در هر دو واریته سانته و آگریا کاهش یافت.
خلاصه پایان نامه
-
برآورد پارامترهای ژنتیکی در ذرت با استفاده از تجزیه میانگین نسل ها تحت شرایط نرمال و تنش رطوبتی
فریبرز قنبری 1394انتخاب نوع روش به نژادی برای اصلاح یک صفت، بستگی به میزان اطلاعات به نژادگر از ﭘارامترهای ژنتیکی آن صفت دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف ذرت تحت شرایط نرمال و تنش رطوبتی، در سال های زراعی 93-1392 و 94-1393 انجام شد. برآورد ﭘارامتر های ژنتیکی با استفاده از روش تجزیه میانگین شش نسل (P1، P2، F1، F2، BC1 و BC2) حاصل از تلاقی دو اینبرد لاینS0200237-7 (P1) و S0200237-5 (P2)، انجام شد. نتایج تجزیه واریانس در هر دو شرایط رطوبتی نشان داد که نسل ها برای تمامی صفات، به جز صفت درصد رطوبت دانه در شرایط نرمال، دارای تفاوت معنی دار آماری بودند. نتایج نشان داد که هتروزیس مثبت و معنی داری برای صفات عملکرد دانه، ارتفاع گیاه، زیست توده بلال و تعداد دانه در ردیف بلال مشاهده گردید. بر اساس نتایج آزمون مقیاس مشترک، عدم کفایت مدل ساده افزایشی -غالبیت در اغلب صفات تایید شد که حاکی از اهمیت اثرات اپیستازی در توجیه تغییرات ژنتیکی این صفات بود. در بیش تر صفات تحت هر دو شرایط نرمال و تنش رطوبتی، تفاوت بین دو جزء غالبیت (H) و افزایشی (D) بسیار زیاد و متوسط درجه غالبیت ژنی (√(2&H/D) )، بزرگ تر از یک بود که مبین سهم بیش تر اثرات غیر افزایشی و فوق غالبیت در کنترل ژنتیکی صفات بود. به طور کلی، در مورد صفاتی که سهم اثر غیر افزایشی ژن ها در کنترل آن ها بیش تر است (DH) نیز در تبیین اغلب این صفات دخالت دارند، ابتدا استفاده از گزینش دوره ای، که به نحو مطلوب از واریانس افزایشی استفاده می کند، به عنوان بهترین روش اصلاحی برای تجمیع این ژن ها و گزینش لاین هایی با خواص مطلوب، سودمند خواهد بود. توراثت پذیری عمومی و خصوصی در شرایط نرمال رطوبتی، به ترتیب در دامنه (30/88 تا 64/48) و (91/46 تا 11/0) و در شرایط تنش رطوبتی، در دامنه (67/87 تا 33/43) و (41/47 تا 28/12) برای صفات متغیر بود. هم چنین حداقل تعداد ژن کنترل کننده در دو شرایط نرمال و تنش رطوبتی به ترتیب در دامنه (90/27 تا 01/0) خلاصه پایان نامه
-
تجزیه مرکب پتانسیل تولید علوفه40 ژنوتیپ یونجه موجود در ژرم پلاسم مزرعه ای در همدان
حمید بشیری امانی 1393به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی و پایداری عملکرد 40 ژنوتیپ یونجه، آزمایشی به صورت طرح کرتهای خرد شده در زمان در قالب طرح کاملا تصادفی با دو تکرار طی سه سال متوالی از 1391 تا 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام گرفت. برداشت علوفه در سه چین انجام شد. صفات مورد مطالعه برای متوسط سه چین مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند. این صفات شامل تعداد ساقه (پنجه)، ارتفاع بوته ها در در زمان 10 درصد گلدهی، عملکرد علوفه تر وخشک در هر چین و وزن تر و خشک برگ وساقه بودند. نتایج نشان داد که عملکرد کل علوفه تر و نسبت وزن خشک بوته به وزن تر بوته در سطح 1% معنی دار بودند و وزن خشک کل و وزن خشک تک بوته در سطح 5% تفاوت معنی دار داشتند. مقایسه میانگین های صفات نشان داد که ژنوتیپ افغانی دارای بالاترین عملکرد و کیفیت علوفه بود در حالی که، ژنوتیپ پلی کراس یزد دارای کمترین عملکرد و کیفیت علوفه بودند. بر اساس تجزیه همبستگی صفات، وزن خشک کل رابطه مستقیم و بسیار معنی داری با صفت وزن خشک برگ و وزن خشک تک بوته داشت. نسبت وزن خشک برگ به وزن خشک ساقه نشان دهنده کیفیت علوفه بود که با نسبت وزن خشک برگ به وزن خشک بوته دارای بیشترین ضریب همبستگی مثبت بود. در تجزیه به مولفه های اصلی ژنوتیپ کرج 2122 داری بیشترین عملکرد علوفه بود.
-
اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی و پیش تیمارهای دمایی برکالوس زایی و رویان زایی گامتی گیاهگاوزبان اروپایی از طریق کشت بساک
زهرا چهاردولی اشاقی 1393مطالعات هاپلوئیدی بسیار کمی بر روی گیاهان دارویی در مقایسه با سایر گیاهان زراعی انجام گرفته است. روش های هاپلوئیدی می توانند به عنوان یک ابزار مهم جهت پیشبرد برنامه های اصلاحی گیاهان دارویی بکار گرفته شوند. در این پژوهش، واکنش بساک های گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) به کشت درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت و اثر تنظیم کننده های رشد، پیش تیمارهای دمایی، نوع و غلظت کربوهیدرات و اثر عصاره آبی دود بر کالوس زایی و رویان زایی گامتی بساک های کشت شده بررسی گردید. نتایج نشان داد که مرحله میکروسپوری مناسب جهت کشت بساک های گاوزبان اروپایی مرحله تک هسته ای میانی تا تک هسته ای انتهایی می باشد و مراحل میکروسکوپی مذکور در غنچه هایی با اندازه 7-5 میلی متری مشاهده گردید.القای کالوس و رویان های گامتی در محیط کشت محتوی نمک های معدنی B5 و ویتامین های NLN که با هورمونتوفوردییا هورمون بنزیل آمینوپورین و یا ترکیبی از این دو غنی شده بود، حاصل شد. استفاده از 2 میلی گرم در لیتر توفوردی و 1 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین در محیط القای کالوس و رویان، مناسب ترین ترکیب هورمونی بکار رفته در کشت بساک گاوزبان اروپایی بود. نتایج حاصل از مطالعه اثر پیش تیمارهای دمایی بر کشت بساک گاوزبان نشان داد که پیش تیمار سرمایی بساک های کشت شده در°C 4 به مدت 4 روز بیشترین درصد کالوس زایی، کالوس های رویان زا و میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را ایجاد می نماید. همچنین، نتایج بدست آمده از آزمایش اثر پیش تیمار گرمایی بر میزان کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک گاوزبان اروپایی حاکی از اثر مثبت پیش تیمارهای گرمایی در بهبود القای کالوس و رویان در کشت بساک گیاه مورد بررسی بود، به طوری که بالاترین درصد کالوس زایی در پیش تیمار گرمایی بساک های کشت شده در°C 30 به مدت 14 روز حاصل شد. از سوی دیگر، نگهداری بساک ها در°C 32 به مدت 3 روز بیشترین درصد کالوس های رویان زا و میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را ایجاد کرد. کشت بساک گاوزبان اروپایی در محیط کشت حاوی مالتوز، به طور معنی داری صفات درصد کالوس زایی، کالوس های رویان زا و میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را نسبت به محیط های دارای ساکارز (در غلظت مساوی) افزایش داد. به عبارت دیگر مالتوز در آندروژنز بساک های کشت شده گاوزبان، بسیار سودمندتر از س
-
بازده ژنتیکی عملکرد، اجزای عملکرد و برخی از صفات مهم زراعی در ارقام گندم مناطق سردسیر ایران
مهسا رشادی 1393هدف این تحقیق، ارزیابی بهبود ژنتیکی برای صفات مهم اگرومورفولوژیک و همچنین مطالعه تنوع صفات ریشه ای در 18 رقم گندم (که از سال 1321 تا 1390 برای مناطق سردسیری ایران اصلاح شده بودند) بود. این پژوهش شامل دو آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که آزمایش اول در شرایط مزرعه (در طی دو سال) و آزمایش دوم در شرایط گلخانه ( در طی یک سال) انجام شد. هر دو آزمایش اول و دوم، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردیدند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر سال برای بیش تر صفات از نظر آماری معنی دار بود. همچنین ارقام مورد مطالعه از نظر اغلب صفات، بویژه صفات مهم درصد پروتئین، عملکرد دانه و شاخص برداشت، دارای اختلاف معنی دار آماری بودند که این ناشی از اثر عامل به نژادی در ایجاد تنوع ارقام بود. تجزیه همبستگی ژنوتیپی نشان داد که به ترتیب صفات شاخص برداشت، زیست توده و وزن هزار دانه بیشترین همبستگی مثبت و صفات روز تا 50 درصد گرده افشانی، ارتفاع بوته، حفظ آب در برگ قطع شده و درصد پروتئین، بیشترین همبستگی منفی و معنی دار را با عملکرد دانه داشتند. طبق نتایج، مهمترین صفات تاثیر گذار بر میانگین دو ساله عملکرد دانه به ترتیب شامل صفات شاخص برداشت، زیست توده، روز تا 50 درصد گرده افشانی، وزن هزار دانه و ارتفاع بوته بود. بر اساس نتایج تجزیه علیت به ترتیب دو صفت زیست توده و وزن هزار دانه دارای بیش ترین اثر مستقیم مثبت بر عملکرد دانه بودند. در حالی که بیشترین اثر غیر مستقیم مثبت مربوط به صفت شاخص برداشت (از طریق افزایش زیست توده و افزایش وزن هزاردانه) و بیشترین اثر غیرمستقیم منفی نیز متعلق به صفات روز تا 50 درصد گرده افشانی و ارتفاع بوته (هر دو از طریق کاهش وزن هزار دانه) بود. میانگین پیشرفت ژنتیکی برای صفت ارتفاع بوته، درصد پروتئین و دوره فنولوژیک ارقام منفی و برای صفات مهم عملکرد دانه، شاخص برداشت و تعداد دانه در متر مربع مثبت ارزیابی شد. مولفه اول و دوم به ترتیب " مولفه ارتفاع و رشد رویشی گیاه" و "مولفه طول دوره فنولوژیک"، همچنین عامل اول و دوم هم به ترتیب " عامل ارتفاع و رشد رویشی گیاه " و "عامل طول دوره فنولوژیک" نامیده شدند که هر دو مولفه ( و هر دو عامل) رابطه منفی با عملکرد دانه داشتند و مقدار کمتر آنها مورد نظر بود. نتایج حاصله بیانگر این بود که بطور کلی در طی فرآیند به-نژادی جهت
-
بررسی تنوع گونه ای علف های هرز مزارع گندم آبی شهرستان اراک و رابطه آن با اندازه مزارع و شیوه مدیریت علف های هرز
1393به منظور بررسی تنوع گونه ای،کارکردی و ساختا ر جوامع علف های هرز مزارع گندم آبی شهرستان اراک در مطالعه ای در سال زراعی 92- 1391 تعداد 150 مزرعه در سه حوزه ایبک آباد، مرکزی و مشک آباد این شهرستان از مرحله ساقه دهی تا سنبله دهی گندم مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری بطور تصادفی با روش سامانمند (سیستماتیک) و مطابق الگوی w با استفاده از کادر 5/0 در 1 متر مربعی انجام و تراکم، درصد فراوانی و یکنواختی علف های هرز به تفکیک جنس و گونه تعیین شد. برای بهبود روش های کنترل علف های هرز، شناسایی گونه های موجود علف هرز همواره ضروری است. زیرا از نظر رده بندی، علف های هرز متنوع هستند و این امر اهمیت مشکل آفرینی آن ها برای گیاهان زراعی را نشان می دهد. در این بررسی 78 گونه علف هرز از 25 خانواده گیاهی شناسایی شد. خانواده های شب بو و گندمیان به ترتیب با 15 و 12 گونه بیشترین غنای گونه ای دو لپه و تک لپه ای را داشتند . همچنین علف های هرز یک ساله با 63 گونه (77/80 درصد) و دوساله با یک گونه دو لپه (28/1 درصد) به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد را داشتند . بیشترین تعداد گونه علف هرز در حوزه مشک آباد (74 گونه) و کمترین آن در حوزه مرکزی (60 گونه) مشاهده شد. در بین حوزه های مورد مطالعه ایبک آباد و مشک آباد با 72 % بیشترین درجه تشابه و حوزه های مرکزی و مشک آباد با 55% کمترین درجه تشابه را داشتند. بیشترین شاخص های تنوع شانون- وینر و سیمپسون در حوزه ایبک آباد به ترتیب معادل 853/1 و808/0 و کمترین این شاخص ها در حوزه مرکزی به ترتیب معادل 817/0 و 479/0 مشاهده شد. همبستگی معنی داری بین شاخص های تنوع شانون- وینر، تنوع سیمپسون، یکنواختی پایلو و شاخص غالبیت سیمپسون با مساحت مزارع وجود داشت، به طوری که با افزایش سطح مزارع میزان تنوع شانون- وینر، تنوع سیمپسون و یکنواختی پایلو کاهش و میزان شاخص غالبیت سیمپسون افزایش یافت. مصرف علفکش ها به عنوان عامل اصلی ایجاد تغییرات در ترکیب گونه ای شناخته شد. در مزارع گندم با سابقه مصرف علفکش و استفاده زیاد از کودهای نیتروژن موجب غالبیت علف های باریک برگ مانند چچم و دم روباهی گردید. از نظر تراکم ، درصد فراوانی و درصد یکنواختی علف های هرز در سطح تشابه 70 % گونه های مختلف در دو خوشه مجزا قرار گرفتند.
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی، برخی از ژنوتیپهای نخود زراعی تحت شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی در سنندج
داوود احمدی دهرشیدی 1392 -
مطالعه ساپونین (های) عامل مقاومت در برابر تغذیه لاروهای سرخرطومی برگ یونجه (Hypera postica Gyll) با ارزیابی فعالیت آنزیم های گوارشی از طریق کروماتوگرافی لایه نازک
صلح الدین جمشیدی گولان 1392 -
اثر تنظیم کننده های رشد و پیش تیمار دمایی بر رویان زایی گامتی در کشت بساک شوید و هندوانه
مهسا دربندی 1392 -
اثر رشد توام بساک با تخمدان، غلظت عناصر ماکرو و سفتی محیط کست روی کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک خیار (Cucumis savtivus L.)
سامره نجفی 1392 -
اثر کشت توام بساک با تخمدان، غلظت عناصر ماکرو و سفتی محیط کشت روی کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک خیار (Cucumis sativus L.)
سامره نجفی 1392 -
مطالعه تحمل به تنش خشکی در برخی ژنوتیپ های کلزا زمستانه تحت شرایط مزرعه ای و آزمایشگاهی
بهزاد آهنگر 1392 -
بررسی تحمل و پاسخ ارقام لوبیا (Phaseoulus vulgaris L.) به سطوح مختلف تنش رطوبتی در همدان
معصومه جعفری 1392 -
ارزیابی تحمل و عملکرد برخی از اکوتیپ های یونجه (Medicago sativa) تحت شرایط تنش رطوبتی در همدان
لیلا احمدی 1392 -
کاربرد روشهای آماری در گروه بندی و مقایسه عملکرد لاین های امید بخش گندم نان تحت تنش رطوبتی آخر فصل
فرزاد کیان ارثی 1392