پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Associate Professor
Update: 2024-12-21
Rozita Amani
Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Psychology
Master Theses
-
پیش بینی اجتناب تجربی براساس حساسیت اضطرابی و تصور منفی از خود در نوجوانان دارای رفتار پرخطر شهر همدان
2023هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی اجتناب تجربی بر اساس حساسیت اضطرابی و تصور منفی از خود در نوجوانان دارای رفتار پرخطر شهر همدان است.این پژوهش از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی، و از لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی با هدف پیش بینی است.در این پژوهش، حساسیت اضطرابی و تصور منفی از خود به عنوان به عنوان متغیرهای پیش بین و اجتناب تجربی به عنوان متغییر ملاک در نظر گرفته شده است.جامعه آماری پژوهش مذکور متشکل از تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر همدان که در سال تحصیلی 1401-1402 در حال تحصیل هستند، بود که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 375 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار های پژوهش عبارت از پرسشنامه اجتناب تجربی گامز و همکاران (2011)، مقیاس تصویر خودمنفی موسکویچ و هایدر (2011)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و مک نالی(1985) و مقیاس خطرپذیری نواجوانان ایرانی(محقق ساخت، 1402) است.داده ها با نرم افزار SPSS26 و از طریق رگرسیون همزمان و همبستگی مورد آزمون قرار گرفت.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد حساسیت اضطرابی با ضریب رگرسیونی استاندارد شده 24/0 و سطح معناداری 01/0 نقش مثبت و معناداری در پیش بینی اجتناب تجربی دارد و همچنین تصور منفی از خود با ضریب رگرسیونی استاندارد شده 29/0 و سطح معناداری 01/0 نقش مثبت و معناداری در پیش بینی اجتناب تجربی دارد.
-
تدوین مدل ساختاری ھمدلی بر اساس سبک دلبستگی ایمن با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و خلاقیت ھیجانی
2023: ھمدلی از متغیرھای تاثیرگذار در مراقبت ھای بھداشتی و سلامت روان، در ابعاد درون فردی، بین فردی و اجتماعی است کھ برای متخصصان و دانشجویان روان شناسی از اھمیت ویژه ای برخوردار است، از این رو تبیین فرایندھای شکل گیری ھمدلی نیز حائذ اھمیت است .ھمدلی کارآمد زمانی شکل می گیرد کھ آگاھانھ و با درک درستی از اجزا و فرآیندھای شکل گیری آن باشد. ھدف پژوھش حاضر ارائھ و تعیین برازش مدل ھمدلی بر اساس دلبستگی ایمن با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده و خلاقیت ھیجانی بود. بھ این منظور 412 نفر از دانشجویان روان شناسی با دلبستگی ایمن با روش نمونھ گیری خوشھ ای چند مرحلھ ای از بین کلیھ دانشجویان روان شناسی دانشگاه ھای رشت(1873 نفر) در بازه سنی 18 تا 38 سال انتخاب شدند. برای گردآوری داده ھا از مقیاس ھمدلی پرث(PES (برت و ھمکاران (2022)، مقیاس سبک ھای دلبستگی ھازان و شیور(1987)، مقیاس چندی بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و ھمکاران(1988) و پرسشنامھ خلاقیت ھیجانی آوریل (1999) استفاده شد. اطلاعات بھ دست آمده با روش تحلیل مسیر مورد تجزیھ و تحلیل قرار گرفت. نتایج بھ دست آمده نشان داد کھ مدل تدوین شده از برازش مطلوب و شاخص ھای برازندگی نیز از آماره ھای مناسبی برخوردار است. با توجھ بھ نتایج بھ دست آمده می توان بیان کرد کھ ھمدلی از طریق حمایت اجتماعی ادراک شده و خلاقیت ھیجانی با دلبستگی در پژوھش ھای آینده برنامھ ھای ارتقای ھمدلی مبتنی بر حمایت اجتماعی ادراک شده و خلاقیت ھیجانی طراحی کنیم.
-
تأثیر آموزش مهارت تنظیم هیجان بر آزار عاطفی و رضایت زناشویی در زوجین نابارور
2023ناباروری پیامدهای منفی متعددی بر روابط زناشویی زوجین به همراه دارد. هدف از مطالعه جاری بررسی تأثیر آموزش مهارت تنظیم هیجان بر کاهش آزار عاطفی و بهبود سطح رضایت زناشویی در زوجین نابارور در شهر مشهد بود. جهت نیل به هدف پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش جاری شامل کلیه زوجین نابارور مراجعه کننده به کلینیک های ارمغان و میلاد، واقع در شهر مشهد و گروه نمونه شامل 30 زوج بود که با در نظر گرفتن معیارهای ورود و صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گواه (15 زوج) جای گرفتند. شرکت کنندگان پرسشنامه های آزار عاطفی ابراهیمی (2008) و رضایت زناشویی انریچ (1985) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. مداخله شامل پروتکل 8 جلسه ای آموزش مهارت تنظیم هیجان گراس بود که تنها برای گروه آزمایش پیاده سازی شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره حاکی از اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش آزار عاطفی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین نابارور بود ( p<0/05). لذا می توان نتیجه گرفت که بکارگیری آموزش مهارت تنظیم هیجان گراس می تواند برای بهبود زندگی زناشویی زوجین دارای مشکل ناباروری مفید بوده و می توان بکارگیری این مداخله را در کلینیک های مشاوره و روانشناسی توصیه نمود
-
مقایسه ی تأثیر آموزش بازی های حرکتی موزون و بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک بر خودتنظیمی هیجانی و اضطراب جدایی دانش آموزان پایه ی اول
2023چکیده: اختلال اضطراب جدایی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی در دوران کودکی و یک اولویت بهداشت عمومی در سراسر جهان است. کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی در تنظیم هیجانات به ویژه هیجانات منفی خود مشکل دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تأثیر آموزش بازی های حرکتی موزون و بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک بر خودتنظیمی هیجانی و علائم اضطراب جدایی کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون چندگروهی بود. تعداد 60 نفر از دانش آموزان دارای اختلال اضطراب جدایی به روش نمونه گیری هدفمند و معرفی مسئولین مدرسه با استفاده از پرسشنامه ی غربالگری اضطراب جدایی و مصاحبه بالینی ساختاریافته انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آموزش بازی های حرکتی موزون، گروه بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک و گروه کنترل گمارده شدند. با توضیح دستورالعملها و اطمینان از رازداری و محرمانه بودن اطلاعات، داده های پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه ی خودتنظیمی هیجانی(شیلد و کیکتی، 1997) و اضطراب جدایی (هان و همکاران، 2003) از هر سه گروه جمعآوری شد. دو نوع مداخله ی بازی درمانی اجرا و در نهایت داده های پس آزمون یک هفته بعد از انجام مداخلات جمع آوری شد. برای بهره گیری گروه کنترل از خدمات درمان نیز، پس از جمع آوری داده های پس آزمون، مداخله ی درمانی برای آنها نیز ارائه شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو شکل مداخله ی بازی درمانی برکاهش علائم اضطراب جدایی و افزایش خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان اثر معناداری دارند (05/0p<). با این وجود در رابطه با کاهش علائم اضطراب جدایی، تأثیر بازی درمانی مبتنی بر رابطه ی والد-کودک بیشتر از آموزش بازی های حرکتی موزون بود، اما در رابطه با خودتنظیمی هیجانی تفاوت معناداری بین هر دو مداخله در نمرات پس آزمون مشاهده نشد(05/0p>). بنابراین می توان گفت که در مواجهه با کودکان دارای اضطراب جدایی، روش های بازی درمانی به ویژه تعامل با والدین و درگیرکردن آنها در فرایند درمان برای بهبود مشکلات روان شناختی کودکان بسیار مفید است.
-
تبیین گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانان براساس صفات سه گانه تاریک شخصیت مادران با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه ی نوجوانان
2023وقوع و گسترش جرم در بزرگسالی، از دوره های نوجوانی و جوانی از ارتکاب به رفتارهای پرخطر آغاز می شود؛ عوامل متعددی نظیر ساختارهای شناختی فرد و ویژگی های شخصیتی اعضاء خانواده در شکل گیری رفتارهای پرخطر وجود دارد. پژوهش حاضر به منظور تبیین رفتارهای پرخطر نوجوانان براساس صفات سه گانه تاریک شخصیت مادران با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه ی نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی بود، جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ملایر در سال تحصیلی 1401- 1402 به همراه مادرنشان بود. در این پژوهش از 367 دانش آموز که نمره ی بالاتر از 114 در پرسشنامه رفتارهای پرخطر کسب کردند، به همراه مادرنشان به عنوان نمونه استفاده شد. جهت انتخاب نمونه از نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. در این پژوهش از سه پرسشنامه پرسشنامه خطرپذیری جوانان ایرانی علی زاده محمدی و احمدآبادی ، پرسشنامه صفات سه گانه تاریک شخصیت جوناسون و وبستر و فرم کوتاه طرحواره یانگ استفاده شد. داده ها با استفاده از دو نرم افزار SPSS-24 و Lisrel 8.8 با روش تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که همبستگی معناداری بین تمام متغیرهای مورد مطالعه، به استثناء رابطه ی همبستگی بین صفت تاریک جامعه ستیزی که با طرحواره ی نقص/شرم معنادار نبود، در سطح(05/0> p) وجود دارد. الگوی مدل یابی تحلیل مسیر نشان دهنده آن بود که صفت خودشیفتگی مادر با میانجی گری سه طرحواره ی نقص/شرم، وابستگی/بی کفایتی و آسیب پذیری نسبت به بیماری/ضرر نوجوان، به ترتیب با مقدار β، 04/0، 08/0 و 03/0 در سطح (05/0> p) تاثیر معناداری بر رفتارهای پرخطر نوجوان دارد. همچنین صفت جامعه ستیزی مادر با میانجی گری دو طرحواره ی وابستگی/بی کفایتی و آسیب پذیری نسبت به بیماری/ضرر نوجوان، به ترتیب با مقدار β، 07/0 و 06/0 در سطح (05/0> p) تاثیر معناداری بر رفتارهای پرخطر نوجوان دارد. همچنین صفت ماکیاولیسم مادر با میانجی گری دو طرحواره ی وابستگی/بی کفایتی و آسیب پذیری نسبت به بیماری/ضرر نوجوان، به ترتیب با مقدار β، 05/0 و 12/0 در سطح (05/0> p) تاثیر معناداری بر رفتارهای پرخطر نوجوان دارد. اما دو صفت تاریک جامعه ستیزی و ماکیاولیسم مادر، به ترتیب با مقدار β، 004/0 و 015/0 در سطح (05/0> p) با میانجی گری طرحواره ی نقص/شرم نوجوان تاثیر معناداری بر رفت
-
تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس استرس شغلی با میانجی سرمایه روانشناختی و راهبردهای مقابله ای در پرستاران
2022پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری فرسودگی شغلی بر اساس استرس شغلی با میانجی سرمایه روانشناختی و راهبردهای مقابله ای در پرستاران به اجرا درآمد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران استان کرمانشاه بود که در سال 1400-1401 مشغول به فعالیت در بیمارستان های دولتی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 380 نفر در نظر گرفته شد، که از این تعداد تعداد 359 نفر، وارد تحلیل گردید. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های فرسودگی شغلی ماسلاچ، استرس پرستاری(NSS)، سرمایه روانشناختی لوتانز(2007) و سبک های مقابله ای(CISS-SF) مورد استفاده قرار گرفتند. داده های گردآوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS-23 وAMOS-23 و با استفاده از همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون بوت استراپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش: نتایج پژوهش نشان داد بین فرسودگی شغلی و استرس شغلی با میانجی سرمایه روانشناختی و راهبردهای مقابله ای رابطه معنادار وجود دارد. لذا، مدل تدوین شده از برازش مناسبی برخوردار بود ؛ گرچه مولفه های مسئله مدار و اجتنابی در سبک های مقابله ای و مولفه ی خودکارآمدی در سرمایه روانشناختی نقش میانجی را ایفا نکردند، ولی این متغیرها با تمام متغیرهای پژوهش همبستگی معناداری داشته و به خصوص تاثیرات آن ها بر فرسودگی شغلی حائز اهمیت می باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از حلقه های متصل فرسودگی شغلی با استرس شغلی در پرستاران است. ازطرفی سرمایه روانشناختی و راهبردهای مقابله ای، به عنوان متغیرهایی بازدارنده، که قابل ارتقا می باشند، می توانند استرس شغلی را تعدیل نموده و در بهبود عملکرد پرستاران نقش موثری داشته باشند.
-
نقش واسطه ای گسلش عاطفی بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و هم جوشی شناختی در زنان متاهل
2021دلزدگی زناشویی یکی از متغیرهای مهم در روابط زناشویی است که زندگی زناشویی را با چالش جدی مواجه کرده و در صورت تداوم می تواند منجر به طلاق شود. دلزدگی زناشویی می تواند تحت تاثیر روابط عاطفی و انتظارات زناشویی زوجین باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای گسلش عاطفی بین دلزدگی زناشویی با انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی در زنان متاهل بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1400-1399 بودند که نمونه ای به حجم 295 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از میان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران (1388)، مقیاس خودمتمایزسازی اسکورون (2000) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز (2014) بود. نتایج نشان داد مدل تدوین شده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی بر دلزدگی زناشویی، اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، گسلش عاطفی نیز بر دلزدگی زناشویی اثر مستقیم و معناداری داشت. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی اثر معناداری دارند. بر اساس نتایج همجوشی شناختی و انتظارات زناشویی با میانجی گری گسلش عاطفی بر دلزدگی زناشویی موثر هستند. از این رو، با تدوین برنامه هایی جهت کاهش انتظارات زناشویی و همجوشی شناختی در افراد، می توان انتظار کاهش دلزدگی زناشویی را در آنان داشت.
-
تبیین کیفیت زندگی زناشویی براساس سبک دلبستگی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان، خوش بینی و خودکارآمدی
2021کیده: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری کیفیت زندگی زناشویی بر اساس سبک دلبستگی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان، خوشبینی و خودکارآمدی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان متاهل دبیرستان های نواحی شهر اهواز بودند که در مقطع دبیرستان در رشته علوم انسانی مشغول به تدریس بودند. با توجه به جمع کل تعداد معلمانی که در مقطع دبیرستان در رشته علوم انسانی(239 معلم) مشغول تدریس بوده اند، از این تعداد، 120 معلم با توجه به مولفه های در نظر گرفته شده برای این کار پژوهشی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان حجم نمونه برگزیده شدند و به پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی برادبوری، فینچام و بیچ (2000 ،(پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (1987 ،(پرسشنامه خود کارآمدی شرر و مادوکس (1982 (و پرسشنامه خوشبینی سلیگمن و همکاران (1982 (و پرسشنامه تنظیم هیجان توسط گراس و جان (2003 (پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (9/0>=GFI .(همچنین نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و کیفیت زندگی زناشویی از طریق ارزیابی مجدد شناختی (01/0< p ، 06/3= Z ،(سبک دلبستگی اجتنابی و کیفیت زندگی زناشویی از طریق ،(Z= 4/16 ، p< 0/01) خوشبینی میانجیگری با زوجین دلبستگی سبک با زناشویی زندگی کیفیت)، Z= -2/27 ، p< 0/05) فرونشانی سبک دلبستگی و کیفیت زندگی زناشویی از طریق خودکارآمدی (01/0< p ، 19/6= Z ،(رابطه معنی دار وجود دارد. اما راهبردهای تنظیم هیجان شناختی در رابطه بین سبک اضطرابی و کیفیت زندگی زناشویی نقش معناداری نداشتند. بنابراین نتایج، میتوان به منظور بالا بردن کیفیت زندگی زناشویی، عوامل دلبستگی، تنظیم هیجان، خوشبینی و خودکارآمدی افراد را تقویت کرد.
-
تبیین بهزیستی ذهنی بر اساس خودکارامدی،مسئولیت پذیری وسبک انگیزش
2021در سالیان اخیر دیدگاه های نوینی در علوم وابسته به سلامت به شکل عام و در علم روانشناسی به شکل خاص در حال شکلگیری و گسترش می باشد. هدف این علوم نوین تمر کز بر سلامتی و بهزیستی همچنین تبیین ماهیت آن در این علم می باشد. برای تبیین این سازه مفهومی؛ گلداسمیت و همکاران 1 ( 1997 (، بهزیستی ذهنی را، دریافت های فرد از میزان هماهنگی بین اهداف تعیین شده با پیامدهای عملکردی خویش تعریف کرده اند که در فرآیندهای ارزیابی مستمر حاصل می شود و در نهایت منجر به رضایت یا عدم رضایت درونی در توالی زندگی فردی خویش می گردد)گلداسمیت و همکاران، 1997 (. بهزیستی ذهنی 2 جزء روانشناسی کیفیت زندگی است و در حیطه رفتارهای هیجانی، عملکردهای روانی و ابعاد سلامت روانی طبقه بندی می شود که داری دوبخش اصلی است.
-
بررسی تاثیر خودافشایی معلم بر انگیزه برقراری ارتباط و انگیزه یادگیری زبان آموزان در کلاس-های آموزش زبان انگلیسی
2021این مطالعه با هدف بررسی تأثیر خود افشایی معلم بر انگیزه زبان آموزان برای برقراری ارتباط و یادگیری به در کلاس های زبان انگلیسی طراحی شده بود. جامعه مورد پژوهش کلیه زبان آموزان مقطع سنی 18 تا 30 سال آموزشگاه های سفیر و پردیس شهرستان همدان بودند. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی (طرح گروه کنترل نابرابر) بود که برای هر زیر گروه 15 نفر پیشنهاد شده بود روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس بود. بدین ترتیب که از بین آموزشگاه های زبان شهرستان همدان دو آموزشگاه سفیر و پردیس انتخاب شدند که دو کلاس به طور تصادفی بعنوان گروه آزمایش و دو کلاس دیگر بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. نمونه ها 14 زبان آموز پسر و 16 دختر سطح بالاتر از مقدماتی بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. . برای گروه های آزمایش معلم در طول 14 جلسه در زمینه محتوای درسی به خودافشایی پرداخت ولی گروه کنترل هیچ خودافشایی دریافت نکرد. برای بررسی تأثیر خودافشایی معلم بر انگیزه دانش آموزان به برقراری ارتباط، پرسشنامه انگیزه های تعامل دانش آموزان با آموزگارانشان و برای سنجش انگیزه یادگیری از پرسشنامه نگرش و انگیزش به یادگیری زبان خارجی (فرم کوتاه) در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون در شروع و پس آزمون در پایان ترم استفاده شد. نتایج به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس (01/0 p<، 57/12 =F) نشان داد که اثر خودافشایی معلمان بر انگیزه برقراری ارتباط زبان آموزان معنادار است و نتایج فرضیه دوم (01/0 p<، 12/19 =F) نشان داد که اثر خودافشایی معلمان بر انگیزه یادگیری زبان آموزان معنادار است. نتایج در این پژوهش هر دو فرضیه را تأیید کرد. با توجه به نتایج پژوهش می توان از خودافشایی در جهت افزایش انگیزه های برقراری ارتباط و یادگیری زبان آموزان در آموزشگاه های زبان استفاده کرد.
-
پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس انواع طرحواره های عشق و جهت گیری اهداف زناشویی
2019مقدمه و هدف: با توجه به پیامدهای زیان بار دلزدگی زناشویی بر بهزیستی زوجین و تداوم روابط زناشویی پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و انواع طرحواره های عشق و جهت گیری اهداف زناشویی در بین زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره استان همدان انجام شد. روش کار: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنیادی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها از نوع توصیفی بود که در چهارچوب یک طرح همبستگی پیش بین انجام گردید. جامعه شامل کلیه افرادی که به دلیل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره همدان در سال 1398 مراجعه کرده اند. نمونه این پژوهش شامل 210 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره (روزبه، سپیدار، مهر، مهرآور، حال خوب، فرزانه) است که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه طرحواره عشق محقق ساخته و پرسشنامه جهت گیری اهداف زناشویی کانزاس (1985) است که روایی و پایایی این پرسشنامه ها بررسی و مشخص شده است. تحلیل نتایج با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: بین دلزدگی زناشویی و جهت گیری اهداف زناشویی و بین دلزدگی زناشویی و طرحواره عشق ایمن رابطه منفی معناداری وجود دارد . بین دلزدگی زناشویی با طرحواره عشق کناره گیر، بی ثبات و غیرجدی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین طرحواره های عشق کناره گیر، بی ثبات و غیرجدی با جهت گیری اهداف زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین جهت گیری اهداف زناشویی و طرحواره عشق ایمن نیز رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین طرحواره عشق چسبنده و دلزدگی زناشویی و جهت گیری اهداف زناشویی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش از این باور حمایت می کند که طرحواره های عشق و جهت گیری اهداف زناشویی می تواند بر زندگی زناشویی زوجین تاثیر بگذارند و براساس یافته های این پژوهش می توان تلویحات مفیدی در جهت تعیین مداخلات زوج درمانی در زمینه دلزدگی زناشویی داشته باشیم.
-
تدوین مدل ساختاری طلاق عاطفی بر اساس روان رنجوری با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان
2019هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طلاق عاطفی بر اساس روان رنجوری با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن متأهل مدارس شهر همدان در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان بودند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، 300 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزیده شدند و به پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(EDS)، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر(CISS) و خرده مقیاس روان رنجوری پرسشنامه شخصیتی نئو(NEO-FFI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود، به این معنی که روان رنجوری می تواند با میانجی گری راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجان، طلاق عاطفی را پیش بینی کند با این تفاوت که روان رنجوری از طریق ارزیابی مجدد(07/0- b=، 024/0p=) و راهبرد مسأله مدار(11/0-b=، 001/0p=) به گونه منفی و معنادار، و از طریق سرکوبی هیجان(22/0 b=، 002/0p=)، راهبرد هیجان مدار(17/0 b=، 001/0p=) و راهبرد اجتنابی(14/0 b=، 001/0p=) به گونه مثبت و معنادار طلاق عاطفی را پیش بینی می کند. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که افراد روان رنجور راهبردهای مقابله ای ناکارآمد یعنی راهبرد هیجان مدار و اجتنابی بیش-تر و نیز راهبرد کارآمد مقابله ای یعنی راهبرد مسأله مدار کمتر به کار می گیرند، و همچنین این افراد راهبرد غیرانطباقی تنظیم هیجان یعنی سرکوبی بیش تر و راهبرد انطباقی تنظیم هیجان یعنی ارزیابی مجدد کمتر به کار می گیرند، و نیز طلاق عاطفی در آن ها بیش تر است.
-
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری پیشرفته بر کمال گرایی منفی، خودانتقادی و شفقت به خود
2019هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری پیشرفته بر کمال گرایی منفی، خودانتقادی و شفقت به خود بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر سال تحصیلی1398-1397 مقطع کارشناسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه بوعلی سینا بودند که دارای کمالگرایی و خودانتقادی بالا و شفقت به خود پایین بودند. نمونه گیری دردسترس بود. بدین منظور با همکاری مرکز پرسشنامه های کمال گرایی هیل،خودانتقادی کلارک،همپل، مایلز و آیرونز و شفقت به خود نف داده شد. پس از اجرای پرسشنامه ها و بررسی معیارهای ورود به مطالعه؛30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره جایگزین شدند. درگروه آزمایشی 8 جلسه گروه درمانی شناختی- رفتاری پیشرفته به مدت 120 دقیقه یک جلسه هفتگی اجرا شد و درگروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه با نرم افزارspss نسخه 21 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین دو گروه در مرحله پس آزمون به نفع گروه آزمایش است. نتایج این پژوهش نشان داد که گروه درمانی شناختی-رفتاری پیشرفته بر کاهش کمال گرایی منفی و خودانتقادی، افزایش شفقت به خود اثربخش بوده است.
-
مدل ساختاری تبیین کیفیت زناشویی بر اساس سبک دلبستگی ایمن با میانجی گری خودشفقتی، تاب آوری و دیدگاه فهمی
2019کیفیت زناشویی سازه ای چند بعدی و متاثر از عوامل متعددی است که اثرات مستقیم و غیر مستقیم فراوانی بر زندگی زوجین دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط کیفیت زناشویی و سبک دلبستگی ایمن با نقش میانجی گرانه ی خودشفقتی، تاب آوری و دیدگاه فهمی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به فرهنگسراهای مناطق 22 گانه تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1398 بود. روش نمونه گیری: خوشه ای بوده و به منظور بررسی این موضوع از پرسشنامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، خودشفقتی ریس و همکاران، دیدگاه فهمی لانگ، تاب آوری کونور و دیویدسون و کیفیت زناشویی باسبی و همکاران استفاده شده است. یافته های پژوهش: سبک دلبستگی ایمن و دیدگاه فهمی، تاب آوری و خودشفقتی به طور مثبت و مستقیم کیفیت زناشویی را پیش بینی می کنند، همچنین دلبستگی ایمن بر کیفیت زناشویی از طریق دیدگاه فهمی، تاب آوری و خودشفقتی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. نتیجه گیری: مدل ارائه شده در این پژوهش دارای برازش مناسبی بوده و خودشفقتی، تاب آوری و دیدگاه فهمی می توانند به عنوان میانجی بین کیفیت زناشویی و سبک دلبستگی ایمن نقش معناداری داشته باشند.
-
تاثیر تحریک مستقیم مغز با tDCS بر کاهش علائم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنی مزمن
2019هدف پژوهش حاضر سنجش تاثیر تحریک مستقیم مغز با (tDCS) بر کاهش علائم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنی مزمن بود. روش انجام این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح ABA بود. جامعه ی آماری کلیه ی افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی مزمن بستری در مرکز درمان بیماران روانی گشت فومن بود. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود که از بین آنها 4 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد اعمال TDCS آندی بر قشر خلفی جانبی پیش-پیشانی چپ (DLPFC) بر کاهش علائم مثبت، منفی، ازهم گسیختگی، اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تاثیر دارد. بنابراین توصیه می شود که برای کاهش علائم منفی و مثبت بخصوص در اسکیزوفرنی کاتاتونیک از این پروتکل در درمان این اختلال بخش اعصاب و روان استفاده شود
-
تأثیر بازگشایی ناهشیار در روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر نیمرخ شخصیتی متقاضیان روان درمانی
2019پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بازگشایی ناهشیار در روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت بر نیمرخ شخصیتی متقاضیان روان درمانی انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک شخصی در شهر همدان در سال 13967-1396 بودند که از بین مراجعه کنندگان 40 نفر با رعایت ملاک های ورود و خروج و همتاسازی گروها و از طریق نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند.داده ها به وسیله پرسشنامهMMPI فرم 71 سؤالی جمع آوری شد. روش اجرا، قبل از شروع جلسات پیش آزمون در هر دو گروه، با استفاده از پرسشنامه MMPI اجرا شد. سپس در گروه آزمایش مداخله براساس پروتکل روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت توسط متخصص روانشناسی آموزش دیده در ISTDP در بازه زمانی سه تا ده جلسه یک ساعته، اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون در دو گروه اجرا و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بازگشایی ناهشیار در ISTDP باعث تفاوت معناداری در خرده مقیاس های افسردگی (p<0/010, t=2/75)،هیستری(p<0/015, t=2/57)،انحراف اجتماعی(p<0/001, t=3/62)،پارانویا(p<0/001, t=3/54) و ضعف روانی (p<0/007, t=2/89) شده است. اما در خرده مقیاس های خودبیمارانگاری(p<0/760, t=0/308)،اسکیزوفرنی(p<0/56, t=0/57) و هیپومانیا (p<0/52, t=0/64)تفاوت معنادار وجود نداشت. تبیین و نتیجه گیری: رویکرد ISTDP در مسیربازگشایی ناهشیار و تجربه احساسات اصیل، با تمرکز برروی دفاع های اصلی فعال شده علیه این احساسات در افراد و باشناسایی و حذف آن دفاع ها باعث اثربخشی و کاهش علایم در این خرده مقیاس ها شده است.
-
بررسی و مقایسه سوگیری خوش بینی و آسیب ناپذیری در افراد دارای رفتارهای پرخطر و بدون آن در اواخر نوجوانی
2019نوجوانی دورۀ مهمی از زندگی افراد به شمار میرود.عواقب این دوره از زندگی افراد می تواند برتمامی زندگی فرد تاثیر گذارد. پژوهش با هدف بررسی احساس "آسیب ناپذیری" و "سوگیری خوش بینی" در نوجوانان با رفتارهای پرخطر و بدون رفتارهای پر خطر در سنین اواخر نوجوانی انجام شد. این پژوهش علی-مقایسه ای با جامعه ای شامل تمامی دانشجویان 18 تا 22ساله دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 98-1397 انجام شد.جمع آوری اطلاعات توسط پرسشنامه های رفتار پر خطر(رشید،1394)، آسیب ناپذیری (رشید وخجیر،1396) و سوگیری خوش بینی (رشید و خجیر،1396)، از تعداد383 دانشجو صورت گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار spss با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که میزان سوگیری خوش بینی در افراد با رفتارهای پرخطر بیشتر از افراد بدون رفتارهای پرخطر است. همچنین میزان آسیب ناپذیری در افراد با رفتارهای پرخطر بیشتر از افراد بدون رفتارهای پرخطر است. در این پژوهش میان سوگیری خوش بینی و احساس آسیب ناپذیری رابطه معنی داری یافت نشد.نتیجه:از نتایج حاصله پیداست که افرادی که دارای سوگیری خوش بینی و آسیب ناپذیری بالایی هستند در معرض بروز رفتارهای پر خطر می باشند.بنابراین برنامه های آگاهی رسانی و پیشگیری در مورد این افراد، گام موثری در کاهش رفتارهای پرخطر و آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از آن خواهد بود.
-
تبیین خودپنداره تحصیلی براساس ثبات قدم با میانجیگری ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دوره متوسطه دوم
2018هدف از پژوهش حاضر، تبیین خودپنداره تحصیلی بر اساس ثبات قدم با میانجیگری ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر سنندج بود. که با روش توصیفی از نوع همبستگی و رگرسیون انجام گرفت، جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر سنندج در سال تحصیلی 97-1396 منظور شده که بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش کل 4000 نفر می باشند.از این تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با استفاده از جدول برآورد نمونه کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه خودپنداره تحصیلی لئو ونگ(2005)، پرسشنامه ثبات قدم داکوورث(2007)، پرسشنامه شخصیتی گلدبرگ(1996) می باشد، داده ها از طریق آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد و واریانس) و آماراستنباطی (مدل معادلات ساختاری) تحلیل شد.و نتایج نشان داد که خودپنداره و ثبات قدم با ویژگی های شخصیتی گشودگی،وظیفه شناسی، برون گرایی و مقبولیت ارتباط مثبت و با روان رنجوری ارتباط منفی و معنادار دارند.
-
تبیین فرسودگی تحصیلی بر اساس راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و ناگویی هیجان دانشجویان
2017زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین فرسودگی تحصیلی بر اساس راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و ناگویی هیجان دانشجویان صورت گرفت. مواد و روش: در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین دانشجویان دانشکده های مختلف سال تحصیلی 96-1395 تعداد 360 نفر (194 دختر و 166 پسر) انتخاب شدند و پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی (MBI)، ناگویی هیجانی تورنتو (TAS) و نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل نمودند. یافته ها: همبستگی مثبت و معناداری بین راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و فرسودگی تحصیلی (0/309) وجود دارد و تنها در مورد مولفه نشخوارگری رابطه معنادار نبود. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین مقیاس ناگویی هیجانی با فرسودگی تحصیلی به دست آمد (0/384). نتایج نشان داد که هر دو متغیر راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و ناگویی هیجانی در معادله رگرسیون قادر به پیش بینی فرسودگی تحصیلی بودند. نتیجه گیری: راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و ناگویی هیجان اهمیت ویژه ای در تبیین فرسودگی تحصیلی دارند. این یافته ها می تواند واجد تلویحات بنیادی و کاربردی در حوزه تحصیلی و سایر زمینه های آموزشی باشد.
-
تهیه بسته آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادران
2017طلاق یکی از استرس زاترین رویدادهای زندگی برای والدین و کودکان است.طلاق والدین مشتمل بر مجموعه وسیعی از تغییرات و سازماندهی های مجدد خانواده است که در طول زمان بر سازگاری کودک تأثیر می-گذارد.پژوهش حاضر با هدف تهیه بسته ی آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه ی مادران انجام شد. در این پژوهش آزمایشی که از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود، روش نمونه گیری از جامعه در دسترس انتخاب شدند و پس از انتساب تصادفی آزمودنی ها به دو گروه کنترل و آزمایش ،تعداد مادران طلاق 40 نفر (20نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) که دارای کودک 6-12 سال بودندند را شامل میشد.برای گروه آزمایش 12 جلسه برنامه ی مداخله ای ویژه ی کودکان طلاق طی 4 هفته متوالی و سه روز در هفته برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند.ابزار پژوهش پرسش نامه ی محقق ساخته ای بود که بارزترین مشکلات این کودکان شامل خشم،اضطراب، احساس گناه، سازگاری و نیازعاطفی را پوشش داده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصه های توصیفی نظیر فراوانی،میانگین و انحراف معیار و جهت آزمون سؤالات پژوهش از تحلیل کوواریانس استفاده شد.بررسی نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگین های گروه آزمایش و کنترل در سطح 001/0>p معنادار است، که این نتایج حاکی از تأثیرآموزش این بسته به مادران در کاهش مشکلات کودکان طلاق در زمینه ی خشم،اضطراب، احساس گناه و افزایش سازگاری و نیاز عاطفی در آن ها می باشد.
-
بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش نشانه های طلاق عاطفی در زنان مبتلا به آن
2016خانواده به لحاظ قدمت، ابتدایی ترین و از لحاظ گستردگی جهان شمول ترین نهاد اجتماعی است (اعزازی، 1387). سیتر(1388) خانواده را هسته ی اصلی همه ی نهادهای جامعه دانسته و ضمن آن که خانواده را کارخانه آدم سازی می نامد، اظهار می دارد خانوادههای موجود را پهلوی هم قرار دهید جامعه پدید می آید. بنابراین خانواده عامل همبستگی و شرط تعادل اجتماعی و هسته ی اصلی جامعه می باشد. هیچ جامعه ای بدون داشتن خانواده های سالم نمی تواند ادعای سلامت کند و هیچ یک از آسیب های اجتماعی بی تأثیر از خانواده پدید نیامده اند (ساروخانی، 1375). یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی طلاق است. طلاق به عنوان آفت ازدواج تلقی می شود. طلاق به طور قانونی تصویب شده تا به ازدواجی که قانونی صورت گرفته ولی دارای صلاحیت نیست پایان دهد (بامرین، 20012).
-
تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش میزان رفتارهای پرخطر در دانشجویان
2016پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش رفتار های پرخطر در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشجویانی پسر ساکن مجموعه خوابگاه غدیر که در سال تحصیلی94-93 مشغول به تحصیل بودند را، تشکیل می دهد. در این پژوهش نمونه گیری در دو مرحله انجام شد. ابتدا برای مشخص کردن افراد با رفتار پرخطر پرسشنامه رفتارهای پرخطر اجرا و کسانی که نمره بالا را از این آزمون کسب کرده بودند و حاضر به همکاری بودند 30 نفر(15 نفر کنترل، 15 نفر آزمایش) را انتخاب و مورد بررسی و آزمایش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مهارتهای زندگی و آزمون رفتارهای پرخطر بود. به منظور تجریه و تحلیل یافته ها علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی باعث کاهش رفتار های پرخطر مصرف مواد، خشونت، سیگار کشیدن، مصرف الکل و ... می شود. اما تأثیری معنی داری بر کاهش رفتار جنسی ناایمن نداشت. در کل آموزش مهارتهای زندگی بر روی بعضی از رفتار های پرخطر تأثیر مناسبی دارد.
-
بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و خود کارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر هرسین
2015پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبکهای دلبستگی و خود کارآمدی در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر هرسین می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. از نظر هدف این پژوهش در زمره تحقیقات بنیادی و از نظر شیوه جمع آوری دادها در زمره تحقیقات همبستگی است. که به بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرها می پردازد. جامعه اماری این در این پژوهش1620نفر می باشد که313 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند.در این پژوهش از سه پرسشنامه، سبک های دلبستگی هازن وشیور، فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره ناسازگاراولیه( SQ-SF) و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده شداست. همچنین از نرم افزارهای SPSS و LISREL در جهت تحلیل اطلاعات گردآوری شده استفاده شد است.یافته های پژوهش نشان داد که سبک های دلبستگی(ایمن،اجتنابی ودوسوگرا)چه به صورت مستقیم ونیزچه به صورت غیرمستقیم به واسطه طرحواره های ناسازگار اولیه برروی خودکارآمدی تاثیرگذار می باشندو میزان اثر کل آنها برروی خودکارآمدی به ترتیب برابربا اجتنابی 54/.- ، ایمن 39/. و دوسوگرا 08/.- درصد می باشد.درنهایت اینکه دراین پژوهش نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و خود کارآمدی دانشجویان در قالب یک مدل ارائه شد،که با توجه به مقادیر شاخص های بدست امده برای این مدل، ملاحظه گردیدکه مدل از برازش خوبی برخوردار می باشد.
-
مقایسه سبک سازگاری و تعارضات زناشویی در ساختار سه گانه توزیع قدرت در خانواده در زنان متأهل شهرهای بروجرد و همدان
2013 -
رابطه بین هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی با تعهد سازمان در پرستاران شهر اصفهان
2013 -
بررسی رابطه تاب آوری و سبک های مقابله با تنیدگی با سازگاری زناشویی در بین همسران شهرستان ملایر در سال 1392
2013