Moemeni Sajad

ورزشکاران معمولا پس از مدتی از ورزش حرفه ای، کناره گیری کرده و بازنشسته می شوند. این کناره گیری و بازنشستگی به دلایلی همچون افزایش سن، عدم انتخاب، مصدومیت و یا ... اتفاق می افتد. برخی ورزشکاران علاقه مند هستند که بعد از کناره گیری و بازنشستگی از حرفه ورزشی به حرفه مربیگری روی بیاورند. مربیگری در ورزش، یک حرفه بسیار پرچالش است و ورزشکاران برای گذار از حرفه ورزشی به حرفه مربیگری بایستی فرآیندی را طی نمایند که تسهیل این فرآیند معمولا برعهده فدراسیون های ورزشی است. تسهیل و کیفیت فرآیند گذار از حرفه ورزشی به حرفه مربیگری، موضوع بسیار مهمی است؛ بنابراین تحقیق حاضر با هدف شناسایی مضامین تسهیل فرآیند گذار از حرفه ورزشی به حرفه مربیگری براساس آموزه‌هایی از مربیان و اعضای فدراسیون‌‌های ورزشی رشته تنیس در کشورهای منتخب قاره آسیا شکل گرفت. نوع تحقیق کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها با رویکرد تحقیقات کیفی بود که به روش تحلیل مضمون انجام گرفت. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 19 نفر (13 مرد و 6 زن) از مربیان حرفه ای و اعضای فدارسیون های تنیس در کشورهای منتخب قاره آسیا بودند که در 15 سال گذشته به عنوان بازیکن فعال در رشته ورزشی تنیس شرکت داشته اند و هم اکنون از حرفه ورزشی بازنشسته شده اند. با توجه به رویکرد کیفی تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی به منظور انتخاب شرکت کنندگان در تحقیق استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود و به منظور بررسی قابلیت اعتماد و اعتبار نتایج از روش های سنجش روایی و اعتماد در پژوهش های کیفی (مقبولیت، انتقال پذیری و تاییدپذیری) و جدول بررسی توافقات برای کدها به منظور سنجش پایایی و اعتبار استفاده شد. مصاحبه ها به صورت مجازی و از طریق شبکه های اجتماعی اینترنتی (تلگرام/واتس آپ) ضبط شدند. بازه زمانی مصاحبه ها 2 ماه (تیر تا مرداد 1402) بود و زمان هر فایل صوتی (مصاحبه) بین 30 تا 60 دقیقه بود که به زبان فارسی یا انگلیسی بود. درنهایت، به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه‌ها نیز از مدل شش مرحله‌ای براون و کلارک (2020) استفاده شد. نتایج تحقیق، مضامین تسهیل فرآیند گذار از حرفه ورزشی به حرفه مربیگری را شامل 54 مضمون فرعی شناسایی نمود که در قالب 5 مضمون اصلی فردی، روانشناختی، زمینه ای، حمایتی و راهبردهای مقابله ای قرار گرفتند. به سازمان ها، نهادها، خانواده ها و ورزشکاران رشته تنیس پیشنهاد می شود با استفاده از این مضامین، به ویژه راهبردهای مقابله ای شناسایی شده در این تحقیق، فرآیند گذار از حرفه ورزشی به حرفه مربیگری را تسهیل نمایند. راهبردهای مقابله ای شامل گذار تدریجی، کمک و الگوبرداری از مربیان با سابقه تر، افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی، تسهیل دوره های مربیگری و ... بود.

در دنیایی امروز لازمه پیشرو بودن از رقبا و سامانه های کسب وکارجدید، داشتن عملکرد نوآورانه است که کمک می کند تا هیئت ها متفاوت باشند ازاین رو توسعه سازمانی می پندارد که یک سازمان همانند یک چرخه طبیعی رشد می کند و دچار زوال و پوسیدگی می شود برای جلوگیری از این اتفاق باید سازمان برای توسعه سازمانی و اینکه عملکرد نوآورانه ای داشته باشد باید از هوش استراتژیک و همسویی استراتژیک استفاده کنند. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی عملکرد نوآورانه، توسعه سازمانی بر اساس هوش استراتژیک و همسویی استراتژیک در هیئت های ورزشی استان لرستان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی ، همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی هیئت های ورزشی استان لرستان به تعداد 52 هیئت و تعداد 280 پرسنل بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان در جامعه آماری کارکنان هیئت های ورزشی استان لرستان 162 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های توسعه سازمانی پیتر لوک، جان کرافورد (2000)، عملکرد نوآورانه هوانگ ولی (2018)، هوش استراتژیک گوایچارد (2011)، همسویی استراتژیک سار دانا (2016) پاسخ دادند.برای روایی پرسشنامه ها از نظرات 12 نفر از اساتید متخصص در زمینه مدیریت ورزشی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. که ضریب آلفای کرونباخ همه متغیر ها بالاتر از 7/0 بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی( فراوانی، درصد میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی مانند آزمون کلموگرف-اسمیرنف، یومان ویتنی با استفاد از نرم افزارهایspssو smart-pls صورت گرفت. نتایج نشان داد که، همسویی استراتژیک پیش بینی کننده توسعه سازمانی می باشد. هوش استراتژیک پیش بینی کننده توسعه سازمانی می باشد. همسویی استراتژیک پیش بینی کننده عملکرد نوآورانه می باشد. هوش استراتژیک پیش بینی کننده عملکرد نوآورانه می باشد. مدل ساختاری عملکرد نوآورانه بر اساس همسویی استراتژیک و هوش استراتژیک به واسطه توسعه سازمانی از برازش قویی برخوردار است. براساس نتایج پژوهش حاضر هیئت های ورزشی به منظور توسعه سازمانی باید از سامانه هایی استفاده نمایند که مبتنی بر وب و خودکار هستند که کمک می کند تا بهره وری و نوآوری را در بین کارکنان افزایش داده و به توسعه سازمانی منجر شوند.از این رو هیئت ها باید تلاش کنند تا چالش ها و فرصت را از طریق ف

هدف از این پژوهش کمی، بررسی و مقایسه تجربیات دوران بازنشستگی ورزشکاران بازنشسته فدراسیون های منتخب ورزشی ایران و عراق بود. به روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 188 ورزشکار حرفه ای بازنشسته (103 نفر از ایران و 85 از عراق) از رشته های ورزشی گروهی (فوتبال، فوتسال، والیبال و بسکتبال) و انفرادی (جودو، دومیدانی، کشتی و وزنه برداری) انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه (کناره گیری از حرفه ورزشی/ مهارت ها و شایستگی های شغلی ورزشکاران) گردآوری شدند. پس از بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از روش های آماری پارامتریک و ناپامتریک تحلیل داده ها انجام گرفت. نتایج نشان داد بین طول دوره ورزشی ورزشکاران دو کشور تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بین دلایل کناره گیری از ورزش در ورزشکاران دو کشور تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بین مشکلات دوران بازنشستگی ورزشکاران دو کشور تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بین میزان حمایت دریافت شده ورزشکاران دو کشور در دوره بازنشستگی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بین شایستگی های شغلی ورزشکاران دو کشور تفاوت معنی داری وجود دارد؛ بین مشکلات مرتبط با شغل ورزشکاران در دوره بازنشستگی با شایستگی ها و مهارت های شغلی آنان رابطه معنی داری وجود دارد؛ بین میزان تحصیلات ورزشکاران بازنشسته و مشکلاتی که در دوران بازنشستگی تجربه می کنند رابطه معنی داری وجود دارد؛ و بین میزان رضایتمندی ورزشکاران دو کشور از دوره بازنشستگی تفاوت معنی داری وجود دارد. به مسئولین ورزشی کشور ایران و عراق توصیه می شود توجه بیشتری به ورزشکاران بازنشسته داشته باشند و در جهت رفع مسائل و مشکلات دوران بازنشستگی آنها کوشا باشند و در جهت توسعه مهارت ها و شایستگی های شغلی ورزشکاران بازنشسته برنامه هایی را ارائه دهند. به مسئولین ورزش عراق نیز توصیه می شود از ورزشکاران بازنشسته در ورزش کشور استفاده بیشتری نمایند، برنامه های مؤثری برای پیشگیری و درمان آسیب های ورزشی ورزشکاران اجرا نمایند. به پژوهشگران آتی پیشنهاد می شود از روش های پژوهشی طولی و کیفی برای درک بهتر و غنی تر بازنشستگی ورزشی استفاده کنند.

هدف از پژوهش حاضرتدوین مدل تولید علم بر اساس مدیریت تنوع به واسطه ظرفیت جذب دانش در اعضای هیات علمی دانشگاه بوعلی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و جامعه آماری تحقیق، کلیه اعضاء هیات علمی (بالای پنج سال سابقه) دانشگاه بوعلی سینا می باشند . جامعه آماری پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه 374 نفر(بالای پنج سال سابقه) که به عنوان عضو هیات علمی به صورت پیمانی، رسمی آزمایشی و رسمی قطعی در دانشکده های دانشگاه بوعلی مشغول به کار هستند. برای تعیین تعداد نمونه از میان 374 نفربر اساس فرمول کوکران برابر 190 نفر که طبق فرمول تعدیل شده کوکران برابر 126 نفر محاسبه شده است. با توجه به هدف تحقیق، برای سنجش متغیرهای تحقیق، در این تحقیق از پرسشنامه مدیریت تنوع (ویلیامیل استرید، 2007)، پرسشنامه ظرفیت جذب دانش (کامیسون و فورس،2010) و تولید علم (گنجی، 1389) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط چند تن از اساتید دانشگاه بوعلی و افراد صاحب نظر مورد تائید قرار گرفت همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به این ترتیب که تمامی اعداد به دست آمده بالاتر از 7/0 بود. از امار توصیفی و استنباطی مانند ازمون کلموگرف-اسمیرنف، همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده گردید. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS صورت گرفت. نتایج معادلات ساختاری نشان داد مدل اندازه گیری مدیریت تنوع و ظرفیت جذب دانش با توجه به شاخص SRMR و NFI از برازش خوبی برخوردار هستند. و همچنین متغیرمدیریت تنوع بر تولیدعلم، ظرفیت جذب دانش بر تولید علم و مدیریت تنوع بر ظرفیت جذب دانش تاثیری ندارد (p>0/05).

هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل رهبری اخلاقی بر اساس شایستگی های مربیان حرفه ای زن و مرد هندبال بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مربیان حرفه ای هندبال کشور به تعداد 480 نفر است که حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 214 نفر محاسبه گردید. با توجه به هدف تحقیق، برای سنجش متغیرهای تحقیق، پرسشنامه های استاندارد رهبری اخلاقی کارلشون و همکاران (2011) و شایستگی مربیان ورزشی منتظری و همکاران (1396) در میان مربیان هندبال توزیع و جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ها توسط چند تن از اساتید متخصص مدیریت ورزشی و افراد صاحب نظر مورد تائید قرار گرفت همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت.از آمار توصیفی و استنباطی مانند آزمون کلموگرف-اسمیرنف،آزمون tمستقل و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده گردید.تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS صورت گرفت. نتایج معادلات ساختاری نشان داد تمامی مؤلفه های انصاف، رهنمودهای اخلاقی، جهت گیری فردی، اشتراک قدرت و شفافیت نقش اثر معناداری بر رهبری اخلاقی دارند و مشخص شد مدل اندازه گیری رهبری اخلاقی از برازش مناسب برخوردار است. همچنین کلیه مؤلفه های رهبری و انگیزش، تجربه رقابتی، برقراری ارتباط، ارائه بازخورد، بازاریابی و بودجه، حمایت و پشتیبانی و برنامه ریزی اثر معناداری بر شایستگی مربیان دارند و مشخص شد که مدل اندازه گیری شایستگی مربیان از برازش مناسب برخوردار است. نتایج مدل ساختاری نشان داد شایستگی مربیان بر رهبری اخلاقی تأثیر معنادار داشته و از برازش مناسب برخوردار است. نتایج آزمون tنشان داد بین رهبری اخلاقی و شایستگی مربیان مرد و زن تفاوت معناداری وجود ندارد.

چکیده: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل سبک زندگی تحصیلی سلامت محور بر اساس انگیزش ورزشی با نقش تعدیل کنندگی شبکه های اجتماعی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی همدان بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل دوره کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال 1399- 1400 بود که حجم نمونه بر اساس جدول مورگان - نفر محاسبه گردید. با توجه به هدف تحقیق، برای سنجش متغیرهای تحقیق، پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور صالحی و همکاران (1396)، پرسشنامه انگیزش شرکت در فعالیت های ورزشی دیوید مارکلند و پرسشنامه استفاده از شبکه های اجتماعی خدایاری، دانشور حسینی و سعیدی (1393) در میان دانشجویان توزیع و جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه ها توسط چند تن از اساتید متخصص مدیریت ورزشی و افراد صاحب نظر مورد تائید قرار گرفت همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت. به این ترتیب که تمامی اعداد به دست آمده بالاتر از 7/0 بود .از امار توصیفی و استنباطی مانند ازمون کلموگرف-اسمیرنف، همبستگی اسپیرمن ،یومان ویتنی و مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده گردید.تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS صورت گرفت.نتایج معادلات ساختاری نشان داد که انگیزش مشارکت در فعالیت های ورزشی(01/0>P , 226/5=t , 311/0=β) بر سبک زندگی تحصیلی سلامت محور تأثیر مثبت و معنادار داشته است. شبکه های اجتماعی (01/0

0/05). نتایج ازمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین انگیزش ورزشی و شبکه های اجتماعی و بین زمان اختصاص داده شده به شبکه های اجتماعی و سبک زندگی تحصیلی سلامت محور رابطه معناداری وجود دارد.