علی اکبر صفری سنجانی

استاد

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/06

علی اکبر صفری سنجانی

کشاورزی / خاکشناسی

رساله های دکتری

  1. پیامد کاربرد پادزیست های مترونیدازول، سفیکسیم و آموکسی سیلین در خاک های آلوده و ناآلوده به فلزهای سنگین بر ریزجانداران خاک و برهمکنش های زیستی گیاه لوبیا سبز (Phaseolus Vulgaris L.)
    1402
    هر سال اندازه فراوانی از مواد دارویی برای پیشگیری و درمان بیماری های آدمیان و جانوران به کار می رود. در سال 2021 کاربرد پادزیست ها به بیش از 100000 تن در سراسر جهان رسید. نزدیک 80 درسد از پادزیست های به کار رفته در درمان، بدون دگرگونی یا به ریخت دگرگون شده در زیستگاه ها رها می شوند. پادزیست ها از راه کودهای جانوری یا آب آبیاری با پساب های شهری، به خاک های کشاورزی می رسند. بنابراین، پادزیست ها و فراورده فروزینگی آنها می توانند بر زندگی میکروفلور خاک و گیاهان پیامد داشته باشند. آموکسی سیلین، سفیکسیم و مترونیدازول از پرکاربردترین پادزیست ها در ایران و جهان هستند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) از سال 2014 پایداری پادزیستی را یکی از تهدیدهای جهانی شناخته است. از سوی دیگر گزارش ها نشان می دهند که بیش از 50 درسد زمین ها در سراسر جهان به ویژه در کشورهای روبه پیشرفت، به فلزهای سنگین آلوده هستند. آنها زهری و پایدار بوده و از راه زنجیره خوراکی در جانداران انباشته می شوند که می توانند برای بومسازه خاک و بهداشت مردم زیانبار باشند. افزون بر آن، افزایش ریزجانداران دارنده ژن های پایداری پادزیستی وابسته به فلزهای سنگین در این گونه خاک ها یک چالش زیستی بزرگ است. پژوهش ها نشان داده اند که فلزهای سنگین می توانند به گونه چشم گیری جابجایی ژن های پایداری پادزیستی را در سویه های بومی افزایش دهند. هدف این پژوهش در گام یکم، شناخت و ارزیابی پاسخ گروه های گوناگون ریزجانداران بومی سه خاک با آلودگی فلزی ناهمانند به رهاشدن پادزیست های پرکاربرد در خاک بود که برای آن در یک بازه 90-روزه شناسه های زیستی همچون تنفس و بهرمتابولیکی، درسد باکتری های پایدار و همچنین شناسه پایداری پادزیستی بررسی گردید. در آغاز از لایه رویین (30-0 سانتی متری) خاک معدن آهنگران در جاده اراک-ملایر با آلودگی فلزی بالا، چراگاه پیرامون آن با آلودگی فلزی میانه و یک خاک کشاورزی در دانشگاه بوعلی سینا که بدون آلودگی فلزی بود، نمونه برداری شد. پس از شناسایی ویژگی های پایه خاک و اندازه گیری آلودگی فلزی آنها، سوسپانسیون های آبی از سه پادزیست پرکاربرد آموکسی سیلین، سفیکسیم و مترونیدازول آماده شد و به هر یک از خاک ها در دو تیمار 100 و 200 میلی گرم پادزیست در کیلوگرم معادل خاک خشک افزوده شد. این گام یک تیمار گواه (بدون پادزیست) نیز داشت که همگ
  2. جداسازی و شناسایی باکتری های گشاینده پتاسیم از خاک پیرامون ریشه های سیب زمینی و بررسی پیامد کاربرد آن بر گیاه سیب زمینی در استان همدان، ایران
    1400
    بررسی ها نشان داده است که ساخت اسیدهای آلی و رهاسازی پروتون و همچنین ساخت پلی ساکاریدهای برون یاخته ای در گشایش پتاسیم از کانی ها کارایی دارند. به کارگیری سویه کارآ در گشایش پتاسیم نیاز به بررسی رفتار آن با کانی های گوناگون پتاسیم دار و بررسی پیامد ویژگی های پیرامونی مانند دما، pH و شوری و مانند آن ها، و انجام آزمایش های گلخانه ای و میدانی با گیاهان گوناگون و ارزیابی کارایی آن می باشد. با نگاهی به بررسی های پژوهشگران و نیاز به بهره گیری از توان زیستی خاک و جایگزین نمودن راهکار زیستی به جای راهکار شیمیایی برای برآورده ساختن عناصر خوراکی گیاهان، انجام چنین پژوهش هایی سودمند می تواند باشد. این پژوهش در چهار گام انجام شد. گام یکم: نمونه برداری از خاک پیرامون ریشه های سیب زمینی و جداسازی باکتری های گشاینده ی پتاسیم، فسفر و آهن از آن، با روش های کیفی (40 باکتری) و کمی (40 باکتری) و گزینش ده سویه باکتری برتر از میان این 40 جدایه باکتری. گام دوم: آزمون رهاسازی پتاسیم 3 سویه از باکتری های جدا شده در چهار زمان 7، 14، 30 و 45 روزه زمان و بررسی دگرش کانی شناسی در کشتگاه جامد. گام سوم: آزمون رهاسازی پتاسیم 3 سویه برتر از باکتری های جدا شده در کشتگاه آبکی در چهار زمان 10، 20، 40 و 60 روزه و بررسی دگرش پ-هاش و رسانندگی الکتریکی و اندازه گیری پتاسیم تبادلی درته نشست های خشک شده و همچنین بررسی دگرش کانی شناسی در کشتگاه آبکی و در پایان در گام چهارم: کاربرد 10 سویه برتر از باکتری های جدا شده و شناسایی شده در کشت گلدانی سیب زمینی و اندازه گیری پارامترهای رشد سیب-زمینی. گام یکم این پژوهش که با جداسازی، غربالگری و بررسی ویژگی های 40 جدایه از پیرامون ریشه های سیب زمینی انجام شد، نشان داد که برخی از جدایه ها می توانند به گونه چشم گیری در گشایش و رهاسازی پتاسیم، فسفر و آهن کارا باشند. از میان 40 جدایه ی بررسی شده، 10 جدایه توان بیشتری در گشایش پتاسیم، فسفر و آهن داشته و با نگر به دیگر ویژگی های مانند توان تراوش اکسین، سایدروفور، نشان بازدارنده بر دو قارچ بیماری زای سیب زمینی، 10 جدایه ی برتر گزینش و با فرنام باکتری گشاینده پتاسیم (KSB) شناسایی شدند. گام دوم پژوهش در باره آزمون رهاسازی پتاسیم 3 سویه از باکتری های جدا شده در چهار زمان 7، 14، 30 و 45 روزه نشان داد که رهاسازی پتاسیم برای هر سه
  3. پیامد کاربرد بیوچار و نانوبیوچار هسته خرما بر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیوشیمیایی برخی خاکهای شور- سدیمی و اسیدی
    1400
    با توجه به مشکل جذب عناصر غذایی در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک و همچنین مشکل فسفر در خاک اسیدی و مشکل آلودگی و نشر گازهای گلخانه ای توسط کودهای دامی در این مطالعه از بیوسالید و بیوچار و نانوبیوچار و نانوذره حاصل از آن که روشی نوین است برای رفع این مشکلات استفاده شد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر استفاده از بیوچار و نانوبیوچارهای تهیه شده از پودر هسته خرما در دمای متفاوت در چند خاک دارای مشکل شوری و سدیمی و یک خاک اسیدی بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، بیوشیمیایی و بیولوژیکی خاک در دو قسمت آزمایشگاهی و گلخانه ای انجام گردید. چهار نوع خاک اسیدی، آهکی، شور سدیمی و شور سدیمی شدید با ویژگی های متفاوت انتخاب گردیدند. پودر هسته خرما به عنوان ماده آلی غنی، انتخاب شده و در دو دمای ºC400 و ºC800 پیرولیز شده و به بیوچار تبدیل شدند. بخشی از بیوچارها با استفاده از روش گوی غلتان به اندازه نانو تبدیل شدند. پودر هسته خرما با روش هیدروترمال به نانوذره تبدیل شد. مواد مذکور به نسبت 5/2 درصد با خاک مخلوط شدند. در ابتدا نمونه های خاک تیمار شده به مدت 180 روز در دمای آزمایشگاه و رطوبت 70 درصد ظرفیت مزرعه نگهداری شدند و در زمانهای 1، 30، 60، 90 و 180 روز نمونه برداری شدند. در مرحله گلخانه ای نیز گیاه گل گاوزبان اروپایی در گلدان کشت شد و بعد از 60 روز برداشت و خاک های ریزوسفری و غیرریزوسفری جدا شدند. در نمونه های خاک نگهداری شده در آزمایشگاه ویزگی های قابلیت هدایت الکتریکی ، واکنش خاک،کربن آلی،کلسیم،منیزیم،سدیم،پتاسیم، اجزای مختلف فسفر و آنزیم های فسفومونواستراز اسیدی و قلیایی و پروتئاز و بتاگلوکوزیداز، شاخص پایداری خاکدانه،میانگین وزنی قطر خاکدانه،کربن آلی خاکدانه ای و کربوهیدرات خاکدانه ای به سه روش عصاره گیری با آب داغ،آب سرد و اسیدسولفوریک رقیق و در نمونه های کشت گلدانی ویژگی های شوری، واکنش خاک،کربن آلی،کلسیم،منیزیم،سدیم،پتاسیم، اجزای مختلف فسفر و آنزیم های فسفومونواستراز اسیدی و قلیایی و پروتئاز و بتاگلوکوزیداز اندازه گیری شد. در بخش انکوباسیون طرح آماری فاکتوریل تصادفی که فاکتورها 7 تیمار و 4 نوع خاک و در بخش گلدانی طرح آماری فاکتوریل کاملا تصادفی که فاکتورها 7 تیمار ماده آلی و 4 خاک و 2 بخش ریزوسفر و غیر ریزوسفر بود. مقدار رسانایی الکتریکی خاک ها با اضافه کردن تیمارهای بیوچار و نانوبیو
  4. پیامد کاربرد پادزیست ها و بهسازهای بیوچار و نانوزئولیت بر کارکرد ریزجانداران خاک و برهمکنش های زیستی گیاه نخود (Cicer arietinum L.)
    1399
    امروزه کاربرد گسترده پادزیست ها در پزشکی برای درمان بیماری های مردم و در کشاورزی و دامپزشکی، مایه آلودگی آب و خاک گردیده و پیامد بد بر ریزجانداران خاک و تندی فرآیندهای زیستی داشته است. در پی افزایش کاربرد پادزیست ها در کشور، هدف این پژوهش در گام نخست، شناخت و ارزیابی پیامد رها شدن پادزیست های پرکاربرد در خاک (با و بدون بهسازهای آلی و کانی)، بر فراوانی گروه های گوناگون میکروبی خاک، شناسه های گوناگونی زیستی، تنفس خاک، کارایی آنزیم های برون یاخته ای و درون یاخته ای فسفاتاز قلیایی، اوره آز، دهیدروژناز و هیدرولیز فلورسین دی استات (FDA) و شناسه های پایداری و بازگشت پذیری آنها و همچنین شناسه چگونگی زیستی خاک در یک بازه زمانی 90-روزه بوده است. در این گام، سه بهساز کود گاوی پوسیده، بیوچار و نانوزئولیت به اندازه دو درسد وزنی از هر کدام با نمونه های خاک آمیخته شد و یک تیمار گواه (بدون بهساز) نیز آماده شد. محلول های آبی پادزیست های جنتامایسین، اکسی تتراسایکلین و پنی سیلین با آب مقطر آماده شد و به 400 گرم خاک خشک افزوده گردید و به خوبی به هم زده شده و همزمان آب به نمونه های خاک افزوده شد تا به نمناکی 60 درسد گنجایش نگهداری آب (0.6WHC) برسد. برای هر تیمار از پادزیست ها، سه اندازه 50، 100 و 200 میلی گرم پادزیست بر کیلوگرم خاک خشک، به همراه یک تیمار گواه (بدون پادزیست)، در سه تکرار آزمایش شد. کارایی آنزیم فسفاتاز قلیایی با سوبسترای پارا نیتروفنیل فسفات و اوره آز با سوبسترای اوره سنجیده شد و کارایی آنزیم دهیدروژناز با تری فنیل فورمازان ارزیابی شد و کارایی آنزیم های هیدرولیز کننده فلورسین دی استات (FDA) نیز به گونه میلی گرم فلورسین بر گرم وزن خشک خاک گزارش گردید. شناسه های کارایی آنزیمی خاک، پایداری و بازگشت پذیری کارایی آنزیم نیز در سه بازه زمانی 7-1، 30-7 و 90-30 روز در یک دوره گرماگذاری 90 روزه برآورد شد. بر پایه برآوردهای آزمایش در گام آزمایشگاهی، افزودن پادزیست ها و در میان آنها جنتامایسن مایه کاهش فراوانی ریزجانداران شد. از سوی دیگر خاک های دارای بهساز کود گاوی بیشترین لگاریتم فراوانی قارچی را در بازه زمانی 7-1 داشت که از دیدگاه آماری ناهمانندی چشمگیری با خاک های دارای بیوچار نداشت. در بازه 30-7 روز، فراوانی همه باکتری ها در تیمارهای کاربرد پادزیست به گونه چشمگیری افزایش پیدا ک
  5. بررسی همزیستی قارچ های نابیماری زا در ریشه گیاهان خانواده کنوپودیاسه بومی سرزمین های تر و خشک ایران و پیامد کاربرد این قارچ ها و نانوکامپوزیت تیمار شده با روی در کاهش زیان تنش خشکی
    1397
    واژه درون زی به سده نوزدهم بر می گردد و قارچ های درون زی گیاه میزبان خود را بدون هیچ گونه نشانه بیماری، آلوده می کنند. پراکندگی، فراوانی و غنای گونه ای قارچ های درون زی به ویژگی های اقلیم، ناهمگونی ویژگی زیستگاه و هستیِ جایگاه شایسته و دیگر جانداران رودرو در بافت گیاه بستگی دارد. ایران با داشتن سرزمین های خشک و شور بسیار، زیستگاه شایسته ای برای گیاهان خانواده کنوپودیاسه است. قارچ های درون زی می توانند با سازوکارهای گوناگون به زنده مانی گیاهان در زیستگاه های تنش زا کمک کنند. ساخت آنزیم های برون یاخته ای برای گوارش مواد آلی و رساندن آن به گیاهان از این سازوکارها است. از آن جایی که آنزیم های برون یاخته ای در جایگاه سخت واکنشی در صنعت ناپایدار می شوند، آنزیم های گرفته شده از ریزجاندارانی که در زیستگاه های تنشی بوده اند، کمک بزرگی است. همچنانکه قارچ های درون زی پارامتر های رشدی گیاهان را در زیستگاه های تنش زا بهبود می بخشند، نانولوله های کربنی و کیتوزان نیز همانند بهساز های زیستی هستند که در کشاورزی و بهبود پارامترهای رشدی شناخته شده هستند. هدف از انجام این پژوهش 1- ارزیابی پراکنش قارچ-های نابیماری زا در زیستگاه های کویری و خشک و زیستگاه های پرباران شمال ایران و بررسی توانایی قارچ ها در ساخت آنزیم های برون یاخته ای2- مایه زنی قارچ های درون زی جداسازی شده به گیاه و ارزیابی توان آنها در برابر قارچ مایکوریزی و پیریفرماسپورا ایندیکا در افزایش رشد گیاهان کشاورزی گندم و اسپناج 3- ساخت و کاربرد نانو کامپوزیت کیتوزان- نانولوله-های کربنی تیمار شده با روی و ارزیابی کارایی آن در کاهش پیامد زیانبار تنش خشکی در گیاهان گندم و اسپناج در کنار مایه زنی قارچ ها. این پژوهش در سه گام انجام شد. برای گام نخست 52 گونه گیاهی از جنوب و شمال ایران برداشت شد که پس از رنگ آمیزی ریشه، درسد پرگنه سازی قارچی پیدا شد. ریشه های گند زدایی شده روی کشتگاه سیب زمینی-آگار کشت شدند تا قارچ های درون زی از درون آن به بیرون رشد کند. روهمرفته 192 جدایه قارچی از سه بومسازه به دست آمد. در بومسازه نخست (دشت جور)، فراوانی پرگنه سازی با درون زی های قارچی در 85% از گیاهان بالای 50% بود که آسمانی سیخک دار بیشترین فراوانی پرگنه سازی را نشان داد. بیشترین فراوانی هیف های دیواره تاریک در گیاهان آسمانی سیخک دار، شور سودی و س
  6. بهره گیری از متاژنومیکس برای شناخت دگرگونی ریزجانداران در خاک های آلوده به فلزهای سنگین
    1397
    این رساله در سه پژوهش جداگانه انجام شده است. در پژوهش نخست که در خاک های کانسار باما (سومین کانسار بزرگ سرب و روی در کشور) انجام شد از سه جایگاه که دارای آلودگی هایی از کم تا اندکی بالا به فلزهای سنگین بودند، نمونه-برداری شد و از دو روش متاژنومیکس و روش انگشت نگاری PCR-DGGE برای شناخت ریزجانداران آن ها بهره گیری شد. همچنین تنفس پایه، تنفس برانگیخته و بهره متابولیک ریزجانداران برای به دست آوردن زیتوده و کارکرد ریزجانداران در این خاک ها اندازه گیری شد. یافته ها نشان دادند که آلودگی خاک زیتوده باکتری ها را کاهش می دهد، زیرا تنفس برانگیخته ی خاک کاهش یافت. در این پژوهش تنفس برانگیخته و بهره متابولیک به آلودگی خاک پاسخ نمایان تری از تنفس پایه داشتند و برای سنجش چگونگی پاسخ خاک به آلودگی فلزی شناسه های بهتری هستند. یافته ها ی روش متاژنومیکس نشان دادند که 10 باکتری فراوان در این خاک ها به ترتیب سولیروبروباکتر از اکتینوباکتریا، ژئوباکتر از پروتئوباکتریا، ادافوباکتر از اسیدوباکتریا، سودوموناس از پروتئوباکتریا، جماتیموموناس از جماتیمونادت ها، نیتروزوموناس، زانتوباکتر و اسفینگوموناس از پروتئوباکتریا، پدوباکتر از باکتریوایدت ها و کتندوباکتر از کلروفلکسی هستند. آرکی ها نیز در نمونه ها فراوان بودند و در میان آن ها رده ی نیتروزوسفرال ها که در چرخه ی نیتروژن کارکرد چشمگیری دارند، فراوانی بالایی داشتند. گوناگونی آلفا و گوناگونی بتای ژن های باکتریایی پیامدهای بد افزایش آلودگی به فلزهای سنگین را نشان دادند. البته گوناگونی باکتری ها درآلوده ترین خاک (سرب کل: 254 و روی کل 207 میلی گرم بر کیلوگرم) نیز اندکی بالا بود ولی کمتر از خاک های دیگر آلوده بود. یافته های روش PCR-DGGE نیز نشان از کاهش گوناگونی باکتریایی با افزایش آلودگی داشتند. البته، گوناگونی باکتریایی در خاک های آلوده نیز همچنان اندکی بالا بود. باکتری های پایدار در خاک هایی که بیشترین آلودگی را داشتند، پدید آمده و فراوان شده اند. توانایی سازگاری باکتری ها، شناسایی آن ها، پایدار شدن آن ها و کارکردهای چشمگیر بوم شناختی که در تنش فلزهای سنگین دارند، بسیار ارزشمند بوده و انجام پژوهش های بیشتر بر روی آن ها را پیشنهاد می کند که این کار در پژوهش دوم انجام شد. در پژوهش دوم از متاژنومیکس شات گان برای شناخت ریزجانداران، ساختار، گوناگونی و
  7. جذب رویه ای و بی جنبش شدن دو آفت کش ارگانوفسفره (دیازینون و کلروپیروفوس) در خاک و جداسازی باکتری های کارا برای زیست بهسازی خاک های آلوده به این آفت کش ها
    1397
    آفت کش های ارگانوفسفره مانند کلروپیروفوس و دیازینون به گونه گسترده ای در خانه ها، کشاورزی و دامپزشکی بهره گیری می شوند که می توانند بر زندگی جانداران و بهداشت مردم پیامدهای بدی داشته باشند. از سوی دیگر نرخ فروزینگی آنها در زیستگاه های گوناگون پایین است و بنابراین می توانند برای زمان درازی در خاک بمانند. برای بررسی سرنوشت آنها در خاک و کاهش پیامدهای بد این دو زهر، این پژوهش در دو گام انجام شد. در گام نخست برهمکنش های فیزیکو-شیمیایی آفت کش های ارگانوفسفره دیازینون و کلروپیرفوس با هر کدام از بخش های آلی و کانی خاک بررسی گردید. برای شناخت پیامد کربنات کلسیم بر رفتار زهرهای ارگانوفسفره دیازینون و کلروپیروفوس در خاک ، از آزمون همسنگ سازی دسته ای (Batch equilibrium test) جذب آن دو، در یک خاک کشاورزی که با سه سطح کربنات کلسیم (0، 5 و 15%) تیمار شده بود، بهره گیری شد. بررسی داده های جذب نشان داد که معادله فروندلیخ و تمکین بهترین مدل برای همدماهای جذب و رهاسازی هستند. جذب ارگانوفسفره ها در تیمار 15 درصد کربنات کلسیم به اندازه چشم گیری کاهش یافت. خاک های تیمار نشده و خاک های دارای 5 درصد کربنات کلسیم بیشترین زهر ارگانوفسفره را جذب کردند. بی جنبش شدن زهرهای ارگانوفسفره، به ویژه دیازینون در نمونه های خاک دارای بالاترین اندازه کربنات کلسیم (15%) کمتر از دیگر تیمار ها بود. در بخش دوم این پژوهش جذب و رهاسازی این دو زهر در خاکی با درصدهای گوناگون از ماده آلی (0، 8 و 100) که در زمان های 0، 60 و 120 روز گرماگزاری برداشت شده بودند، بررسی شد. برآورد ها نشان داد که افزایش مانده های ذرت به خاک مایه کاهش جنبش و دسترسی دیازینون و کلروپیروفوس در خاک شد. همچنین اندازه های به دست آمده از جذب رویه ای، رها سازی و بی جنبش شدن در این تیمارها نشان داد که با افزایش فروزینگی مانده آلی نیز اندازه جذب زهرهای ارگانوفسفره در خاک افزایش یافت. بنابراین نه تنها اندازه مانده آلی بلکه درجه فروزینگی آن کارایی ویژه ای در جذب زهر های ارگانوفسفره در خاک دارد. در گام دوم این پژوهش پیامد این دو آفت کش بر ریزجانداران خاک با بهره گیری از روش کشت و شمارش ریزجانداران گوناگون و روش ژنتیکی RAPD بررسی شد. برای این کار در یک پژوهش آزمایشگاهی پیامد کاربرد زهرهای دیازینون و کلروپیروفوس در غلظت های 0، 4، 12، 50 mg/kg در خاک ب
  8. بررسی دگرگونی های بیوژئوشیمیایی فلزهای سنگین و مواد آلی در آب و ته نشست های دریاچه میقان اراک
    1396
    همراه با رشد روز افزون فراوانی مردم کره زمین در آینده دشواری آلودگی خاک، آب و هوا افزایش بیشتری دارد. تالاب کویری میقان از تالابهای ایران است که در استان مرکزی و در 15 کیلومتری شمال شرقی اراک پدید آمده است. خاستگاه آب تالاب بارشهای جوی، آب رودخانه های فراهان، شهراب و همچنین پساب پالایشگاه فاضلاب شهری اراک است، افزون بر آن پساب کارخانه سولفات سدیم اراک در این تالاب رها می شود که هر یک پیامدهای ویژه ای بر چندوچون آب، خاک و ته نشست های تالاب دارند. اهداف این پژوهش عبارتند از: 1) بررسی و آماده کردن نقشه آلودگی ته نشست ها به آلاینده های فلزی و کربن آلی با بهره گیری از آنالیزهای زمین آماری و به کمک نرم افرارهایArcGIS وGS+ . 2) بررسی پیامد ورود رودخانه های فصلی، رها سازی پساب شهری و پساب کارخانه سولفات سدیم اراک بر برخی از ویژگی های زیستی و شیمیایی آب و ته نشست های تالاب، 3) بررسی ریخت های گوناگون آلاینده های فلزی و کربن های آلی و دگرگونی زمانی آنها در آب و ته نشست های تالاب بود. این پژوهش در دو گام انجام شد: گام نخست پژوهش آماده کردن نقشه آلودگی بود که برای آن 250 نمونه خاک و ته نشست (0-30 سانتی متری) به گونه بختانه و از جاهایی که می شد، در مرداد ماه نمونه برداری شدند. pH، شوری، همه کربن آلی و اندازه فلزهای سنگین آهن، منگنز، سرب و کادمیم به روش های استاندارد اندازه گیری شدند. سپس به کمک نرم افزار های زمین آماری GIS و GS+ نقشه های یاد شده آماده شدند. نقشه های آلودگی نشان دادند اندازه آلودگی آهن و منگنز در این خاک ها کم و آلودگی سرب و کادمیم به گونه چشمگیری بالا بود که خاستگاه آلودگی سرب بیشتر خودروها، ولی خاستگاه کادمیم افزون بر خودروها، کارهای کشاورزی پیرامون دریاچه بود. سرب با جنبش کم، بیشتر در خاک های نزدیک خاستگاه آلودگی خود غنی شده است و کادمیم با جنبش بالا در این خاک های تر و شور از پیرامون شسته شده و در میان دریاچه میقان انباشته شده است. گام دوم پژوهش، بررسی پیامد آب های درونریز تالاب بر آب و ته نشست های آن بود که در آن کیفیت شیمیایی و زیستی آب های درونریز تالاب که دو رودخانه فراهان و شهراب، پساب پالایشگاه فاضلاب اراک و پساب کارخانه سولفات سدیم اراک بودند، ارزیابی شد. در دو فصل بهار و پاییز از آب (ژرفای نیم متری) و همچنین از خاک یا ته نشست ها در دو لایه رویین (0 تا
  9. جداسازی و بررسی گوناگونی ژنتیکی ازتوباکترهای افزاینده رشد گیاه
    1396
    بررسی های انگشت شماری پیرامون گوناگونی ژنتیکی ازتوباکترهای بومی ایران انجام شده است. فراوانی و گوناگونی ازتوباکترها در خاک به کاربری زمین ، شیوه بهره مندی از خاک، ویژگی های آب و هوایی و ویژگی های فیزیکو-شیمیایی خاک وابسته است. بر این پایه، در این پژوهش 50 نمونه خاک به گونه مرکب و کاملاً تصادفی از زمین های با کاربری های گوناگون (کشاورزی با کشت غلات و لگوم، چراگاه، جنگل و شوره زار) از سه استان آذربایجان شرقی، اردبیل و گیلان نمونه برداری شد، سپس شمارش، جداسازی و ناب سازی ازتوباکتر در کشتگاه های گوناگون انجام شد. همچنین گوناگونی ژنتیکی آنها بررسی شد. در این پژوهش برخی از ویژگی های فیزیکوشیمیایی و زیستی خاک ها اندازه گیری شد و روابط همبستگی پیرسون بین فراوانی ازتوباکتر با این ویژگی ها آزمون شد. بررسی ضریب همبستگی نشان داد که فراوانی ازتوباکتر با شن، کربن آلی، تنفس برانگیخته و فراوانی باکتری های خاک ها همبستگی مثبت و چشمگیر دارد ولی با رس و سیلت همبستگی وارونه و چشمگیر دارد. شمار ازتوباکتر در کشتگاه وینوگرادسکی و LG به ترتیب با فراوانی اکتینومیست همبستگی مثبت ولی با فراوانی قارچ ها همبستگی وارونه ای داشت. برای جداسازی ازتوباکتر از روش های کشتگاه های بدون نیتروژن (وینوگرادسکی و LG) و روش خمیره خاک بهره گیری شد. از کشتگاه های بدون نیتروژن 232 جدایه و از خمیره خاک 78 جدایه به دست آمد. پس از ناب سازی و بررسی ویژگی های فنوتیپی جدایه ها، تقریباً 60 جدایه برای بررسی ویژگی های افزایندگی رشد گیاه (توانایی تثبیت نیتروژن، توانایی انحلال فسفات معدنی، توان آزادسازی پتاسیم، توانایی ساخت ایندول استیک اسید و ساخت سیدروفور) در درون شیشه آزمون شد. برپایه یافته های به دست آمده بیشترین اندازه حل و گشایش فسفات کانی 196 میلی گرم بر لیتر در کشت جدایه 23A-6 بود. گرچه گشودگی فسفر از تری کلسیم فسفات بیشتر از سنگ فسفات بود ولی برخی از جدایه ها مانند 34A-3، 2SP4-1 و 34SPIII در حل و گشایش فسفر از هر دو کانی کارا بودند. بیشترین اندازه آزادسازی پتاسیم 18 میلی گرم بر لیتر در کشت جدایه های 36A-2 و44A-4 بود که از کانی بیوتیت به دست آمد. در آزادسازی پتاسیم از میکای سپید و سیاه، 14SPIII، 36A-2 و 44A-4 از دسته جدایه های برتر بودند. از دیدگاه ساخت اکسین، جدایه 23A-6 در بودن و نبودن تریپتوفان در کشتگاه به ترتی
  10. ارزیابی بردباری باکتری های خاک و آب های آلوده به فلزهای سنگین استان همدان ایران در برابر آنتی بیوتیک ها و فلزهای سنگین
    1395
    پایداری به پادزیست ها از بزرگترین چالش های قرن 21 هستند. در دهه های گذشته پیدایش ریزجانداران پایدار به پادزیست شتاب گرفته است. گذشته از پادزیست ها فلزهای سنگین نیز از راه فرایندهایی مانند همگزینی و پایداری همزمان سبب برانگیختگی ژن های پایداری پادزیستی می گردند. کارهای مردمی به سبب اینکه مایه انباشت فلزهای سنگین در خاک می شوند، خطر افزایش باکتری های پایداری به پادزیست و نیز ژنهای پایداری پادزیستی و رسیدن این آلاینده ها از راه هایی مانند آب های سطحی و زیرزمینی، کودهای دامی و فراورده های کشاورزی به چرخه غذایی و باکتری های بیماریزا را نیز افزایش می دهند. پژوهش کنونی با هدف بررسی پیامد فلزهای سنگین بر فراوانی باکتری های پایدار به پادزیست و فلز در آبها و خاک های آلوده دارای فلز سنگین با کاربری گوناگون و نیز بودن ژن های پایدار به پادزیست ها در این خاک ها و آب ها و از سوی دیگر بررسی پیامد کاربرد پادزیست در مرغداری ها بر فراوانی باکتری های پایدار به پادزیست ها در کودها انجام شد. در گام نخست پژوهش از خاک های کشاورزی، چراگاه پیرامون سه معدن سرب و روی آهنگران، آهن باباعلی و آهن گلالی و نیز زباله های این سه معدن نمونه خاک برداشته شد. از آب های روزمینی و چشمه های پیرامون این معادن نیز نمونه برداری انجام شد. غلظت فلزهای سنگین در نمونه های آب برداشته شده کمتر از مرز استاندارد پیشنهاد شده بوسیله سازمان WHO و FAO بود بنابراین از ادامه پژوهش روی این نمونه ها چشم پوشی شد. برای بررسی فراوانی باکتری های پایدار به پادزیست و فلز خاک ها کشت نمونه های خاک به روش پخش در پلیت به ترتیب روی کشتگاه مولر هینتون آگار دارای µg/ml 8 آموکسی سیلین، آمپی سیلین و تتراسایکلین؛ µg/ml 4 ونکومایسین، جنتامایسین و داکسی سایکلین و µg/ml 16 استرپتومایسین و نوترینت آگار دارای µg/ml 100 سرب، کادمیم، کبالت، نیکل و روی؛ µg/ml 5/12 جیوه و µg/ml 200 مس کشت داده شدند. نتایج شمارش باکتری های پایدار نشان داد که بیشترین پایداری باکتریها در کاربری کشاورزی و چراگاه به پادزیست ونکومایسین و در کاربری معدن به آموکسی سیلین بود و کمترین پایداری در هر سه کاربری به جنتامایسین بود. فراوانی نسبی باکتری های پایدار به همه پادزیست ها گذشته از ونکومایسین و استرپتومایسین در کاربری معدن بیشترین و در کاربری کشاورزی کمترین بود. پایداری نسبی
  11. واکنش رشد، عملکرد کمی و کیفی گیاه آفتابگردان و برخی ویژگی های فیزیکوشیمیایی و زیستی خاک به رژیم های کودی گوناگون در شرایط تنش رطوبتی
    1395
    به منظور بررسی اثر سیستم های گوناگون تغذیه ای بر عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه روغنی آفتابگردان در شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال های 1393 و 1394 اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح آبیاری بهینه و تنش کم آبیاری (به ترتیب آبیاری پس از 60 و 120 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) به عنوان کرت های اصلی و تیمارهای گوناگون تغذیه گیاهی شامل: 1- عدم کاربرد هر گونه کود شیمیایی و زیستی (شاهد)، 2- کاربرد 100 درصد کود شیمیایی پیشنهاد شده، 3- 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر پیشنهاد شده، 4- کود آلی ورمی کمپوست، 5- کود زیستی فسفونیتروکارا، 6- کود زیستی بیوسولفور، 7- فسفونیتروکارا+50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر پیشنهاد شده، 8- فسفو نیتروکارا+ ورمی کمپوست، 9- فسفونیتروکارا+ ورمی کمپوست+ 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر پیشنهاد شده، 10- بیوسولفور+ 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر پیشنهاد شده، 11- بیوسولفور+ ورمی کمپوست، 12- بیوسولفور+ ورمی کمپوست+ 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر پیشنهاد شده و 13- ورمی کمپوست+ 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن و فسفر پیشنهاد شده به عنوان کرت های فرعی بود. بررسی فراوانی باکتری های حل کننده فسفات و ازتوباکتر در ریزوسفر آفتابگردان طی دو مرحله گلدهی و رسیدگی فیزیولوژیک نشان داد که کودهای زیستی و آلی به ویژه در تلفیق با یکدیگر و به همراه سطح کاهش یافته کودهای شیمیایی منجر به افزایش معنی دار فراوانی این باکتری ها شدند. در مقابل کاربرد کودهای شیمیایی به خصوص کاربرد کامل آن، افزایش معنی دار این صفت را در پی نداشت. تنش کم آبیاری باعث افزایش معنی دار غلظت عناصر نیتروژن و فسفر خاک پس از برداشت آفتابگردان گردید. بیشترین غلظت فسفر و نیتروژن خاک در شرایط آبیاری بهینه و کم آبیاری به ترتیب در تیمار فسفونیتروکارا+ ورمی-کمپوست و نیمی از کودهای شیمیایی و فسفونیتروکارا+ ورمی کمپوست به دست آمد.تنش کم آبی با تاثیر منفی بر شاخص های رشدی از جمله دوام شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول باعث کاهش فتوسنتز و در نهایت عملکرد دانه گردید. در مقابل بسیاری از ترکیبات کودی به کار رفته به ویژه در شرایط تنش کم آبیاری باعث افزایش معنی دار شاخص های رشدی شدند. همچنین
  12. پیامد کاربرد گلومرال های جداسازی شده از خاک معدن سرب آهنگران، بر برداشت سرب و بردباری برخی گیاهان روغنی در یک خاک آلوده به سرب
    1393
    امروزه آلودگی فلزهای سنگینی که در زیستگاه ها رها می شوند، یکی از مهمترین نگرانی های زیستی است. برای زیستگاه های آلوده به عناصر کمیاب، برداشت عناصر از خاک در گیاهان بیش اندوز را گیاه بهسازی می گویند. همچنین تیمار گیاه با قارچ های میکوریزی راسته گلومرال مایه افزایش رشد گیاه و توانایی آن در برابر آلودگی ها و تنش های خاک می شود و بر برداشت فلز به گیاه نیز تاثیرگذار است. این پژوهش با هدف بررسی پیامد کاربرد قارچ های میکوریزی در افزایش پایداری گیاهان روغنی و بهبود گیاه بهسازی در یک خاک آلوده به سرب در سه گام پایه ریزی شده است. در گام نخست قارچ های میکوریزی Glomus constrictum (G.c.)، Glomus mosseae (G.m.) و Glomus etunicatum (G.e.) که به ترتیب از خاک کانسار سرب و روی آهنگران، کانسار سرب و روی زنجان و دشت شور تبریز جدا شده بودند، در بستر شن استریل با کمک گیاه ذرت تکثیر شدند و زادمایه به اندازه 70 گرم برای هر گلدان چهارکیلوگرمی آماده شد. در گام دوم یک خاک کشاورزی با نمک نیترات سرب با اندازه های صفر (کنترل)، 600، 1200 و 1800 mg kg-1 به سرب آلوده شد و در زمان های گوناگون تا 90 روز پس از آلودگی خاک، ریخت های گوناگون سرب و فراسنجه های بیولوژیکی خاک اندازه گیری شد. در این گام دیده شد که افزایش آلودگی سرب مایه کاهش فراوانی ریزجانداران خاک، تنفس خاک، فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی و کربن زیتوده میکروبی شد. با گذشت زمان ریخت های تبادلی (قابل عصاره گیری با KNO3) و فراهم (DTPA) سرب کاهش یافته و ریخت های کربناته (EDTA) و باقیمانده (HNO3) افزایش یافته و همزمان فراسنجه های بیولوژیکی نیز افزایش یافتند. در گام سوم گلدان های دو بخشی با خاک آلوده به سرب سترون شده پر شدند و با توری گالوانیزه با سوراخ های 25 میکرون دو بخش گلدان جدا شد و در بخش بالایی گلدان مایه زنی با قارچ های تکثیر شده و کشت گیاهان شاهدانه، آفتابگردان و گل گاوزبان انجام شد. برای تیمار نامیکوریزی نیز 70 گرم زادمایه سترون شد و به کار برده شد. در یک گلدان خاک بخش های چسبیده به ریشه (خاک بخش بالای گلدان)، ریزوسفری (1 سانتی متر خاک زیر توری) و ناریزوسفری (خاک پایین گلدان) بررسی شد. پس از رشد و برداشت گیاهان، ریشه و بخش هوایی جدا شده و وزن خشک هر بخش و غلظت سرب، روی و کادمیم در آنها و نیز کلروفیل برگ و درصد کلنیزاسیون ریشه گیاه
  13. تاثیر آتش بر برخی ویژگی های زیستی خاک در جنگل های بلوط ایرانی (Quercuse persica)،کرمانشاه
    1393
    با توجه به نقش مهم آتش در بوم سازگان های جنگلی، این پژوهش برای اولین بار در ایران، در جنگلهای زاگرس انجام شد و اثر آتش بر برخی ویژگیهای زیستی خاک بررسی شد. برای انجام این پژوهش دو منطقه آتش سوزی شده و نشده با مساحت 25 هکتار در یک دامنه جغرافیایی، با شیب، دامنه ارتفاعی و پوشش گیاهی مشابه انتخاب شد. در گام نخست شدت های مختلف آتش سوزی در سه گروه شدت سوختگی کم، میانه و زیاد شناسایی شد. نمونه برداری از خاک با استفاده از ترانسکت هایی که در راستای شیب دامنه پیاده شده بود انجام شد. نمونه برداری در دو زمان 13 و 20 ماه پس از آتش سوزی انجام شد. ماکروفون خاک به روش دستی در جنگل جدا شد. برای بررسی جمعیت میکروارگانیسم های خاک از روش کشت و برای بررسی فعالیت میکروبی خاک، تنفس میکروبی و فعالیت آنزیمی بررسی شد. نتایج نشان داد که سوختگی با شدت کم تغییر معنی داری در ویژگیهای فیزیکی و شیمایی خاک نداشت. همچنین ویژگی های زیستی خاک نیز در سوختگی با شدت کم تغییری نشان نداد. سوختگی با شدت میانه، مقادیر برخی از ویژگیهای شیمیایی خاک (کربن آلی، نیتروژن کل، کربن محلول) را تغییر داد. همچنین با توجه به زمان پس از آتش سوزی، برخی از ویژگیهای زیستی خاک (جمعیت قارچها، تنفس پایه، تنفس برانگیخته، اسید فسفاتاز و آلکالاین فسفاتاز) تغییر یافت. همچنین جمعیت برخی از ماکروفون های خاک (کرمهای خاکی و ماهی نقره ای) نیز کاهش یافت. سوختگی با شدت زیاد بیشتر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک (pH، کربن آلی، نیتروژن کل، فسفر فراهم، کربن محلول، بافت خاک) را تغییر داد. همچنین بیشتر ویژگیهای زیستی خاک (جمعیت باکتریها و قارچها، کربن زیتوده میکروبی، آنزیم اسید و آلکالاین فسفاتاز، آنزیم اوره آز) در اثر آتش تغییر معنی داری نشان داد. نتایج آنالیز تشخیصی نشان داد که داده های مربوط به ویژگیهای میکروبی می تواند به خوبی شدت های مختلف سوختگی خاک را جدا سازی کند و در میان ویژگیهای میکروبی آنزیم های اسید و آلکالاین فسفاتاز و تنفس برانگیخته دارای مهمترین ویژگی ها برای جداسازی شدت های مختلف آتش سوزی بودند.
  14. زنده مانی، چسبندگی و جا به جایی باکتری اشریشیا کولی و سودوموناس فلورسنس در یک خاک آهکی: پیامد های کاربرد کربنات کلسیم و ماده آلی
    1392
    Spreading of manure and sewage sludge on agricultural lands has been gaining attention in past decade as it improves soil nutrient status and enhances microbial activity. On the other hand, pathogens including bacteria, viruses, and protozoa have been found in these organic fertilizers. In many arid regions in developing countries the main source of drinking water is groundwater abstracted from drilled wells. Moreover, wastewater collection and treatment systems are uncommon in these countries and therefore there is a real risk for the abstracted water being contaminated with pathogens and pose a health risk through the food chain. Percolation through the vadose zone has been found to be a significant mechanism for removing microbial contaminants. Bacteria retention occurred mostly in the top layer of a soil (a few 10 cm). The main retention mechanisms are physical straining or filtration within the pores of the solid matrix. Depending on its physiological state a bacterial cell may attach to surfaces where it may grow or can be dislodged into the aqueous solution and transported to new regions. Soils as filtration media for percolating wastes carrying bacterial contaminants may allow their survival and 641 growth and thus serve as a temporary sink and a source for delayed leaching of bacteria into the subsurface. Several factors have been reported to affect the survival of fecal coliforms (FC) in soils. The two most significant abiotic parameters influencing the survival of bacteria in soil are temperature and water availability. Survival of bacteria decreases with increasing temperature. Survival of E. coli and P. fluorescens CHA0 under non-optimal temperature and nutrient deprivation has been studied. Survival of E. coli had an inverse relationship with temperature, whereas for P. fluorescens a direct relationship between temperature and T90 values was established in the range 5–15ºC, with an inverse relationship at higher temperatures. Animal and human waste-bor
  15. زنده مانی، چسبندگی و جابجایی باکتری اشریشیاکولی و سودوموناس فلورسنس در یک خاک آهکی: پیامدهای کاربرد کربنات کلسیم و ماده آلی
    1392

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. نشان کاربرد نانودانه های اکسید آهن و روی بر رشد گیاه لوبیا سبز و همزیستی آن با قارچ های میکوریزی
    1402
    ز میان فناوری های نوین، فناوری نانو نخش مهمی در کشاورزی و فرآوری خوراکی ها دارد. فناوری نانو جایگاه ویژه ای را در دانش کشاورزی، همانند یک فناوری میان رشته ای و پیشگام در گشایش دشواری ها و کمبودها پیدا کرده است. فناوری نانو در همه گام های کشاورزی از کشت و پرورش گیاه تا فرآوری، پردازش، اندوخته سازی، بسته بندی و جابجایی فرآورده های کشاورزی کاربردهای بسیاری یافته است. در این راستا برای بررسی پیامد کاربرد نانودانه های اکسید روی و اکسید آهن بر رشد گیاه لوبیاسبز و همزیستی آن با قارچ های میکوریزی، آزمایشی گلدانی در سال 1400 در گلخانه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. این پژوهش به گونه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و پنج تیمار، که تیمارها شامل: گواه آزمایش، اکسید روی در غلظت های 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم و اکسید آهن در غلظت های 300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم انجام شد. یافته ها نشان داد نانودانه های به کار رفته در این پژوهش مایه ی کاهش پی اچ خاک در برابر تیمار گواه آزمایش شد، از سوی دیگر افزایش گنجایش داد و ستد کاتیونی خاک های تیمار شده در برابر گواه آزمایش چشم گیر بود. بررسی زیست فراهمی عناصر فسفر و پتاسیم خاک نشان داد که نانواکسیدهای روی و آهن هیچ گونه پیامد چشم گیری بر فراهمی فسفر خاک نداشته، ولی مایه ی افزایش فراهمی پتاسیم خاک در برابر گواه آزمایش شد که اندازه آن در تیمار گواه از 7/210 میلی-گرم بر کیلوگرم به 1/310 میلی گرم بر کیلوگرم در تیمار اکسید آهن600 میلی گرم بر کیلوگرم رسید. نشان تیمارهای نانو اکسید روی و آهن بر رشد و فراوانی ریزجانداران خاکزی ناهمگون بود، به این گونه که کاربرد نانو اکسیدها بویژه اکسید روی مایه کاهش فراوانی باکتری های خاک شد ولی تیمارهای یاد شده هیچ گونه پیامد چشم گیری بر فراوانی قارچ ها و اکتینومیست-های خاکزی نداشت. نشان نانودانه ها بر تنفس برانگیخته با شگفتی چشم گیر نشد. به هر گونهکم ترین اندازه در تنفس برانگیخته در تیمار اکسید روی600( mg CO2g-1Sday-1 484/0) و بیشترین اندازه آن در تیمار اکسید آهن600 (mg CO2g-1S day-1 616/0) دیده شد. این یافته بر پایه پژوهش های پیشین دور از چشم نبود و پیش بینی می شد که نانودانه اکسید روی با نشان زهری که بر ریزجانداران دارد، مایه کاهش تنفس برانگیخته بیش از نانواکسید آهن در خاک شود. نشان کاربرد نانواکسید
  2. بررسی سینتیک و هم دماهای جذب آهن، پتاسیم و فسفر در توده زنده و مرده شماری از باکتری ها و قارچ ها
    1400
    افزایش اندازه پساب ها و رها کردن بدون پالایش آنها در زیستگاه های آبی و خاکی مایه آلودگی و به هم زدن همسنگی در بوم سازه ها می شود. آلاینده های دشوارساز می تواند فلزهای سنگین و هتا عناصر غذایی باشند. زیست بهسازی با فرنام یک فناوری پاک پیشنهاد شده است؛ که در آن از جانداران مانند قارچ ها و باکتری ها برای زدایش آلودگی ها بهره گیری می کنند. در این پژوهش پیامد گونه ریزجاندار قارچ یا باکتری و زنده بودن آن بر جذب زیستی عنصر سنگین آهن و عناصر غذایی پتاسیم و فسفر بررسی شد. توده های زیستی از دو گونه قارچ و دو گونه باکتری آماده و ناب سازی شد. پس از انبوه سازی، توده مرده آن ها به کمک سترون سازی آماده شد. آزمون همدمای جذب و سینتیک جذب آهن، پتاسیم و فسفر بررسی گردید. آزمون همدمای جذب در پی اچ های ثابت 5/2، 7 و 5/6 به ترتیب برای آهن، پتاسیم و فسفر انجام شد. پیامد فاکتور زنده بودن توده زیستی بر جذب هر سه عنصر آهن، پتاسیم و فسفر در بررسی زیست توده قارچی چشمگیر بوده است؛ اما بر جذب این عناصر در زیست توده باکتریایی پیامد چشمگیری نداشت. در جذب آهن با اینکه توده زنده و مرده قارچ کروولاریا اسپسیفرا جذب کننده های شایسته ای در غلظت های اندک بودند؛ ولی توده زنده قارچ آسپرژیلوس ترئوس جذب کننده شایسته تری برای یون آهن با افزودن غلظت در آبگونه بود. در جذب پتاسیم در غلظت بالای بکار رفته، توده های زنده در برابر توده مرده در هر دو قارچ پتاسیم بیشتری جذب کردند و این نشان از کارکرد هر دو سازوکار جذب سوخت وسازی (کارا) و ناسوخت وسازی در جذب پتاسیم بوده است. بررسی همدمای جذب فسفر نیز نشان داد در غلظت های اندک توده زنده و مرده قارچ کروولاریا بیشترین کشش جذب فسفر را دارند. هر چند قارچ کروولاریا گنجایش بیشتری برای جذب فسفر داشت ولی شدت جذب و کشش جذب در غلظت های پایین در قارچ آسپرژیلوس و توده های زنده قارچ ها بیشتر بود. از سوی دیگر فسفر جذب شده در قارچ آسپرژیلوس پایداری بیشتری داشته و کمتر رها شد، که شاید فسفر جذب شده به گونه پیوسته به یاخته در آن انباشته می شود. آزمون سینتیک جذب هر یک از عناصر آهن، پتاسیم و فسفر به ترتیب در غلظت های ثابت 100، 20 و 97/30 میلی گرم در لیتر انجام شد. بهترین معادله های سینتیکی برای شناخت فرایند جذب در قارچ ها برای عناصر آهن، پتاسیم و فسفر به ترتیب معادله های پخشیدگی پارابولیک،
  3. پیامد کاربرد بیوچار و زئولیت بر ویژگی های زیستی گیاه لوبیاسبز در تنش خشکی
    1399
    برای بررسی پیامد کاربرد بیوچار و زئولیت بر ویژگی های زیستی گیاه لوبیا سبز (black-valentine-bean) در تنش خشکی، آزمایشی گلدانی در سال 1398 در استان مرکزی انجام شد. این پژوهش به گونه دو آزمایش جداگانه با طرح اسپلیت_پلات در 3 تکرار انجام شد. در این طرح تنش خشکی کرت اصلی (بدون تنش یا گنجایش کشاورزی، با تنش یا 50 درسد گنجایش کشاورزی) و کاربرد بهساز های زئولیت، کودگاوی، بیوچار کودگاوی، زئولیت_کودگاوی، زئولیت_بیوچار کودگاوی و گواه (بدون بهساز) کرت فرعی بودند. یافته ها نشان داد تنش خشکی مایه افزایش رسانندگی الکتریکی و کاهش پ-اچ، و از سوی دیگر کربن آلی خاک را کاهش داد. در برابر آن کاربرد بهساز ها مایه افزایش همه این ویژگی های شیمیایی خاک شد. میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، با افزایش بهسازها بالاتر رفت و خاکدانه سازی بهتر صورت گرفت. ماده آلی بخش سبک با کاربرد تنش کاهش پیدا کرد که با کاربرد بهسازها این ویژگی بهبود پیدا کرد، اما کربن آلی بخش سنگین با کاربرد تنش افزایش پیدا کرد. تنش خشکی مایه کاهشی اندک در فراوانی همه باکتری های خاک و سودوموناس ها شد ولی فراوانی قارچ ها، اکتینومیست ها و ازتوباکترها افزایش پیدا کرد. کاربرد بهساز ها جلوی نشانه و پیامدهای زیانبار تنش را گرفت و فراوانی باکتری ها و قارچ ها و سودوموناس، اکتینومیست های خاک را به اندازه چشم گیری افزایش داد. یافته ها در باره تنفس خاک اینگونه بود که تنفس برانگیخته و پایه در تنش خشکی افزایش پیدا کردند و کاربرد بهساز ها باعث افزایش 450 درسدی تنفس برانگیخته و 6/266 درسدی تنفس پایه شد. تنش خشکی بر بیشتر فراسنجه های اندازه گیری شده رشد گیاه لوبیا پیامد زیانبار داشت ولی کاربرد بهسازها در برابر گواه آزمایش مایه بهبود شناسه های رشد گیاه شدند. روی هم رفته بالاترین اندازه فراسنجه های رشد گیاه لوبیا در هر دو تنش بکاررفته در کاربرد بهساز های زئولیت، کودگاوی، بیوچار کودگاوی، زئولیت_ کودگاوی، زئولیت_بیوچار کودگاوی بدست آمد و شناسه های رشد گیاه در برابر گواه آزمایش افزایش چشم گیری نشان دادند. کاربرد بهساز زئولیت در تنش خشکی مایه افزایش به ترتیب 04/19، 63/26 درسدی در اندازه وزن تر اندام هوایی و اندوخته آب نسبی گیاه لوبیا شد. این اندازه افزایش در بهساز های دیگر کمتر بود. همچنین کاربرد بهساز زئولیت در هنگام تنش خشکی مایه کاهش 08/4 درسدی نشت ال
  4. بکارگیری جاذب کربنی آلی با منشا طبیعی و سازگار با کشاورزی پایدار برای حذف آلودگی های زیست محیطی
    1398
    چکیده: جاذب کربن کوانتوم داتی از یاخته های سیانوباکتری کروکوکوس و به کمک روش گرماروغن ساخته شد. بهره-گیری از پیش ماده سیانوباکتریایی و روش گرماروغن سبب شد که ذرات کربن کوانتوم دات و ذرات حامل هم گام با هم ساخته شده و همزمان عمل تثبیت ذرات کربن کوانتوم دات بر روی ذرات حامل انجام شود. جاذب کربن کوانتوم داتیِ پدید آمده، به کمک میکروسکوپ نوری، میکروسکوپ فلئورسنت، میکروسکوپ الکترونی و طیف سنج فروسرخ مشخصه نمایی شد. ذرات جاذب دارای شکلی تقریبا کروی با سطحی ناهموار بودند و نشر فلئورسنتی سبز-آبی از خود منتشر کردند. ذرات کربن کوانتوم دات به ریخت انباشت هایی مخمل مانند سراسر سطح یاخته پیرولیز شده را پوشانده بودند. برای ارزیابی کارایی جاذب در جذب فلزات سنگین، از یک سری آزمون هایی بر پایه فلز کادمیوم بهره گیری شد و زمان تماس در تمام آزمون ها برابر با 2 دقیقه در نظر گرفته شد. کارایی جذب وابسته به پی اچ در محدوده پی اچی 10-4 برابر با 100 درصد بود. برای ارزیابی سینتیک جذب کادمیوم بر روی جاذب، روند سینتیک جذب با مدل های مرتبه دوم و الوویچ برازش داده شد. هم دمای جذب کادمیوم بر روی جاذب، هم در محلول کادمیوم و هم در گلِ اشباع مورد بررسی قرار گرفت. هم دمای جذب در محلول کادمیوم، با مدل لانگمویر و هم دمای جذب در گل اشباع، با مدل های لانگمویر و فرونلیخ برازش داده شد. در آزمون های شستشو از اسید نیتریک به عنوان شوینده بهره گیری شد و کارایی شستشو، هم بر پایه غلظت و هم برپایه حجم شوینده مورد آزمون قرار گرفت. کارایی شستشو در غلظت 5/0 مولار و حجم 160 میکرولیتر اسید نیتریک بیشترین و برابر با 7/90 درصد بود. ظرفیت تبادل کاتیونی جاذب به کمک روش استات سدیم اندازه گیری شد که برابر با 39/211 سانتی مول شارژ بر کیلوگرم بدست آمد. برای اندازه گیری غلظت های پی پی ام (ppm) کادمیوم از دستگاه جذب اتمی و برای اندازه گیری غلظت های پی پی بی(ppb) کادمیوم از دستگاه آی سی پی مَس(ICP-Mass) بهره گیری شد.
  5. تاثیر ملاتونین بر رشد، عملکرد و برخی ویژگی های کیفی پیاز در خاک آلوده به سرب
    1398
    تاثیر ملاتونین بر رشد، عملکرد و برخی ویژگی های کیفی پیاز در خاک آلوده به سرب
  6. پیامد کاربرد زغال گرمایی و زغال گرمابی خاک اره و مانده های گیاهی سیب زمینی بر فراوانی و کارکرد ریز جانداران خاک و رشد گیاه لوبیا در تنش خشکی
    1397
    برای بررسی پیامد کاربرد زغال گرمایی و زغال گرمابی خاک اره و مانده های گیاهی سیب زمینی بر فراوانی و کارکرد ریزجانداران خاک و رشد گیاه لوبیا در تنش خشکی، آزمایشی گلدانی در سال 1396 در گلخانه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. این پژوهش به گونه دو آزمایش جداگانه با طرح اسپلیت پلات در 3 تکرار انجام شد. در این طرح تنش خشکی کرت اصلی (بدون تنش یا گنجایش کشاورزی، با تنش یا 40 درسد گنجایش کشاورزی) بود که در آزمایش یکم کاربرد بهساز های سیب زمینی به گونه زغال گرمایی (بیوچار)، زغال گرمآبی (هیدروچار)، خام (تازه) و گواه (بدون آن) کرت فرعی بود و در آزمایش دوم کاربرد بهساز های خاک اره که همان بیوچار، هیدروچار، خام و یک گواه آزمایش کرت های فرعی بودند. یافته ها نشان داد تنش خشکی مایه افزایش رسانندگی الکتریکی، و پ-اچ، و از سوی دیگر مایه کاهش کربن آلی خاک شد. در برابر آن کاربرد بهساز ها به ویژه بیوچار سیب زمینی مایه افزایش همه این ویژگی های شیمیایی خاک شد. بررسی ریخت های گوناگون کربن آلی نشان داد که کربن آلی خاکدانه های بزرگتر از 1 و 5/0 میلی متر، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، با افزایش بهسازها بالاتر رفته و خاکدانه سازی بهتر صورت گرفته و درصد خاکدانه های پایدار در آب نیز بالاتر رفت. بررسی کربن محلول در آب سرد (CWEC) و کربن محلول در آب گرم (HWEC) نشان داد که پاسخ دهی HWEC به تنش خشکی نمایان تر است و کاهش چشمگیری داشت. هر دو بخش یاد شده با افزودن بهسازها در خاک در هر دو تنش در برابر گواه آزمایش افزایش چشمگیر داشتند که این افزایش در تیمار زغال زیستی مانده ها بویژه بیوچار سیب زمینی بیشترین بود، یافته های این پژوهش نشان داد که تنش خشکی مایه کاهش فسفر و افزایش کربن واکنش دهنده شد. در برابر آن کاربرد بهساز ها به ویژه بیوچار سیب زمینی اندازه فسفر (01/53 درسد) و کربن واکنش دهنده را (86/18 درسد) افزایش داد. تنش خشکی مایه کاهشی اندک در فراوانی همه باکتری های خاک، سودوموناس ها و قارچ ها شد ولی فراوانی اکتینومیست ها افزایش پیدا کرد. کاربرد بهساز ها جلوی نشانه و پیامدهای زیانبار تنش را گرفته و فراوانی باکتری ها و قارچ ها و سودوموناس، اکتینومیست های خاک را به اندازه چشم گیری افزایش داد. یافته ها در باره تنفس خاک اینگونه بود که تنفس برانگیخته و پایه در تنش خشکی کاهش پیدا کردند و کاربرد بهساز ها
  7. تاثیر پوترسین خارجی روی رشد و برخی ویزگی های فیزیولوژیکی پیاز در خاک آلوده به کادمیوم
    1397
    تاثیر پوترسین خارجی روی رشد و برخی ویزگی های فیزیولوژیکی پیاز در خاک آلوده به کادمیوم
  8. پاسخدهی باکتری های سودموناس فلورسنس و ایشرشیا کولی به شوری و سدیمی بودن خاک
    1396
    شـورشـدن خـاک ها یکـی از دشواری هـای ویران کننده خـاک در جهـان بـوده که به گونه جدی در سرزمین های خشک و نیمه خشک این دشواری روبه فزونی است. بهره گیری از کود دامی و لجن فاضلاب در کشاورزی یکی از سرچشمه های آلودگی آب های روزمینی و زیر زمینی است.کلیفرم های روده ای مانند اشرشیا کولی در کودها فراوان اند که می توانند مایه بیماری شوند. افزون بر این کاربرد باکتری های سودمندی مانند سودوموناس ها برای افزایش توان باردهی خاک و زدودن آلاینده های آلی، نیاز به شناخت زنده مانی باکتری ها در خاک های گوناگون را نمایان می سازد. هدف از این پژوهش بررسی کاربرد کود گاوی بر زنده مانی دو باکتری سودوموناس فلورسنسو اشرشیا کولی در خاک های شور و سدیمی بود. این پژوهش در دو بخش انجام شد؛ در بخش نخست پژوهش زنده مانی باکتری سودوموناس فلورسنس چایو (پایدار در برابر ریفامپیسین) در 4 خاک ناشور، شور، شوروسدیمی و سدیمی به دو گونه سترون و ناسترون و دارای کود گاوی در نود روزبررسی شد. در خاک های ناسترون افزون بر فراوانی سودموناس فلورسنس افزوده شده، فراوانی ریزجاندارانی مانند باکتریها، سودوموناس ها، اکتینومیست ها و قارچ ها برای نود روز شمارش شد. تنفس پایه، تنفس برانگیخته و بهره متابولیک نیز اندازه گیری شد. در بخش دوم پژوهش زنده مانی باکتری اشرشیا کولی در 4 خاک یاد شده در چهار آزمایش سترون باکود، سترون بدون کود، ناسترون با کود، ناسترون بدون کود گاوی انجام شد. مانند بالا در خاک های ناسترونویژگی های زیستی یاد شده اندازه گیری شد. در هر دو بخش پژوهش کاربرد کود گاویبهبود همه ویژگی های زیستی خاک را به دنبال داشت. در همه خاک ها فراوانی باکتری ها، قارچ ها و اکتینومیست ها و نیز تنفس پایه و برانگیخته در خاک های تیمار شده با کود گاوی بالاتر از خاک گواه بدون کود بود. فراوانی قارچ ها، باکتری ها و اکتینومیست در خاک های سدیمی بالا بود و اکتینومیست ها دربرابر قارچ ها در خاک سدیمی فراوانی بیش تری داشتند که نشان از سازگاری و پایداری آن ها برای زندگی در زیستگاه سخت است. روهمرفته فراوانی و کارکرد ریزجانداران در خاک های سدیمی بهتر از خاک های شور بود. فراوانی باکتری سودوموناس فلورسنس افزوده شده در همه خاک ها با گذشت زمان کاهش پیدا کرد و توان زنده مانی باکتری در خاک سدیمی بیشتر از خاک های دیگر بود. از سوی دیگر زنده مانی آن در خاک ستر
  9. پیامد آتش سوزی بر بخش های گوناگون کربن آلی خاک چراگاه های دامنه الوند
    1396
    این پژوهش با هدف شناخت دگرگونی بخش های گوناگون کربن آلی در خاک چراگاه های سوخته و نسوخته و بررسی پیامد آتش سوزی بر ویژگی های زیستی خاک انجام شد. جایگاه نمونه برداری یک توپوسکوئنس در چراگاهی در دامنه الوند و در نزدیکی روستای حیدره همدان بود که در مهر سال 94 دچار آتش سوزی شده بود. به گونه ای که از بالا تا پایین شیب آتش سوزی رخ داده بود و نصف تپه سوخته و نیمه دیگر نسوخته بود. نمونه های خاک از دو بخش سوخته و نسوخته، در دو فصل پاییز (آذر 1394؛ دو ماه پس از آتش سوزی) و بهار (خرداد 1395؛ نه ماه پس از آتش سوزی) از 3 جایگاه: بالا، پایین و میان تپه، 2 جای زیر سایه انداز بوته و میان بوته-ها و از دو لایه 0 تا 5 و 5 تا cm 10 در 3 تکرار گردآوری شد. از هر جایگاه سوخته و نسوخته نمونه های لاشبرگ رویه نیز در پلاتی با ابعاد 30*30 cm2 در 3 تکرار گردآوری شد. هر نمونه خاک به 3 بخش جدا شد: بخش یکم برای انجام آزمایش های شیمیایی هواخشک شده و از الک 2 میلیمتر گذرانده شد، بخش دوم برای بررسی بخش خاک دانه ها و کربن آلی درون خاکدانه ای هواخشک شدند و بخش سوم تنها از الک 2 میلیمتر گذرانده شده و آزمایش های زیستی بی درنگ روی آن ها انجام شد. در بخش یکم فراسنجه-هایی مانند بافت، pH، EC، غلظت سدیم، پتاسیم و فسفر، همه کربن، کربن آلی بخش سبک، کربن آلی محلول در آب سرد و گرم، کربن آلی هم اندازه شن و هم اندازه سیلت و رس اندازه گیری شد. در بخش دوم MWD و کربن آلی درون خاکدانه ای خاکدانه های بزرگتر از 2، 1، 5/0، 25/0 و mm 053/0 اندازه گیری شدند. در بخش سوم نیز شمار باکتری ها، قارچ ها، اکتینومیست ها، اسپورهای گلومرال، تنفس پایه و برانگیخته و کربن آلی زیست توده اندازه گیری شد. همچنین اندازه خاکستر و مواد آلی در لاشبرگ گردآوری شده نیز اندازه گیری شد. داده های بدست آمده برای هر ویژگی در لایه رویین و زیرین در هر زمان نمونه برداری (بهار و پاییز) به گونه چهار آزمایش جداگانه در چارچوب کرت های دوبار خرد شده آنالیز آماری شد. برای هر آزمایش جایگاه نمونه برداری در طول شیب (بالا، میان و پایین تپه) کرت اصلی، سوختن (سوخته و نسوخته) کرت فرعی و جدایش از گیاه (سایه انداز و دور از گیاه) کرت فرعی-فرعی بود. پیامد تیمارها و برهم کنش آنها بر کربن آلی بخش سبک، زیست توده، هم اندازه شن، هم اندازه سیلت و رس، کربن آلی خاکدانه های بزرگ تر
  10. جداسازی و شناسایی باکتری های اندوفیت برخی از گیاهان بومی خاک های آلوده به فلزهای سنگین
    1396
    فلزهای سنگین سرب، روی، کادمیوم از عناصر زهری هستند که از راه های گوناگونی به زیستگاه ها می رسند و برای جانداران، به ویژه مردم، جانوران و گیاهان زیان آور می باشند. بنابراین نیاز است که آن ها را از زیستگاه ها را بهسازی نمود. یکی از بهترین راهکارها برای زدودن این فلزهای زهری، بهره گیری از باکتری های پایدار به این فلزهای می باشد؛ بنابراین شناسایی باکتری های پایدار به فلزهای زهری، یکمین گام فرآیند زیست بهسازی است. هدف از این پژوهش جداسازی و شمارش باکتری های اندوفیت برگ گیاهان دو جایگاه آلوده و نا آلوده در دو کشتگاه NA، EMB و ارزیابی کمترین غلظت بازدارنده ( Minimum Inhibitory Concentration) آنها بود که با گزینش جدایه های برتر و بررسی توان جذب فلز سرب و روی آنها بتوان به گونه های شایسته برای زیست بهسازی زیستگاه-های آلوده بهره برد. در آغاز از خاک های معدن سرب و زمین های کشاورزی پیرامون آن و همچنین از اندام های هوایی 8 گیاه رشد یافته در خاک های یادشده نمونه برداری شد. گیاهان نمونه برداری شده convolvulus arvensis، Euphorbia seguieriana Neck، Papaver rhoeas، Mentha pulegium ، Taraxacum officirale، Echinops echinatus ، Lepidium draba LوSenecio vulgaris بود. غلظت سرب، روی و کادمیوم در خاک و برگ گیاهان گرد آوری شده اندازه گیری و شمار باکتری های کشت پذیر انجام شد. شمارش باکتری ها نشان داد که فراوانی باکتری ها در خاک ها و گیاهان رشد یافته در خاک های آلوده به فلزهای سنگین در برابر آنها در خاک ها و گیاهان رشد یافته در خاک های ناآلوده به اندازه چشم گیری کمتر است.از میان باکتری های جداسازی شده 25 جدایه به غلظت 2500 میلی گرم سرب بر لیتر در دو کشتگاه NA و EMB در جایگاه آلوده و ناآلوده پایداری نشان دادند که از میان آنها 10 جدایه پایداری بالاتری در برابر سرب داشتتند. به گونه ای که جدایه CSE 29 دارای بالاترین پایداری (20میلی مولار) در برابر سرب در کشتگاه NA و جدایه های CSE28، N.CSE29A و N.CEE48 دارای بالاترین پایداری (5/14 میلی مولار) در برابر سرب در کشتگاه EMB بودند. بر پایه شناخت هم ردیفی S rRNA16، ده جدایه پایدار از جنس های Rahnella،, Enterobacter Bacillus، Serratia و Pantoea بودند که جدایه های CMN7، CSE 29، N.CSE 30، CTN10 و CTN 95، CSE28،N.CEE48، N.CSE29A، CSN 44 و CLN 156به ترتیب بیشت
  11. پیامد مایه زنی باکتر ی سودوموناس فلورسنس، زئولیت و نانوزئولیت بر پایداری گیاه نخود(Cicer aritinum) در برابر تنش خشکی
    1395
    بر ای بررسی پیامد مایه زنی باکتری Pseudomonase fluorescens CHAO، بهساز زئولیت و نانو زئولیت بر پایداری گیاه نخود(Cicer aritinum) درتنش خشکی، این پژوهش در سال 1394 در گلخانه پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شد. این پژوهش به گونه آزمایشی سه فاکتوره با طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. فاکتور یکم مایهزنی باکتری در دو سطح (مایهزنی شده با باکتری سودوموناس فلورسنس چائو، بدون مایهزنی با باکتری)، فاکتور دوم کاربرد ماده بهساز در سه سطح (بدون ماده بهساز، زئولیت به اندازه 10 درصد وزنی و نانو زئولیت به اندازه 5 درصد وزنی) و فاکتور سوم تنش خشکی در دو سطح (بدون تنش یا گنجایش کشاورزی، با تنش یا 50 درصد گنجایش کشاورزی) بود. یافته ها نشان داد که تنش خشکی پیامد بدی بر همه ی فراسنجه های اندازه گیری شده در این پژوهش دارد. روی هم رفته بالاترین اندازه فراسنجههای رشدگیاه نخود در نبود تنش خشکی و همچنین در تنش خشکی در تیمار مایهزنی باکتری با کاربرد بهساز زئولیت بدست آمد و در تیمار نانو زئولیت اندازه فراسنجههای رشد گیاه کمتر از شاهد و بهساز زئولیت شده است. در تنش خشکی مایه زنی باکتری با کاربرد بهساز زئولیت مایه افزایش به ترتیب 74/63 و 75/63 درصدی در اندازه کلروفیل برگ و اندوخته آب نسبی گیاه نخود شد. این ویژگی ها در تیمار نانو زئولیت کمتر بود. تنش خشکی مایه افزایش پرولین برگ و نشت الکترولیت ها شد که در تنش خشکی مایهزنی باکتری با کاربرد بهساز زئولیت مایه کاهش 39/63 درصدی اندازه پرولین برگ شد. همچنین کاربرد ماده بهساز زئولیت در هنگام تنش خشکی مایه کاهش 19/73 درصدی نشت الکترولیت ها شد. کاربرد بهساز زئولیت در برابر شاهد و نانو زئولیت بیشترین پیامد سودمند را بر فراوانی ریزجانداران و ویژگیهای زیستی خاک داشته است. در این پژوهش باکتری مایهزنی شده در بافت درونی اندام هوایی گیاه نخود در هیچ یک از تیمار ها دیده نشد ولی این باکتری در بافت درونی ریشه و همچنین بر روی ریشه و در ریزوسفر گیاه نخود به فراوانی یافت شد. فراوانی باکتری یاد شده در بافت درونی ریشه < روی ریشه < خاک ریزوسفری بود. تنش خشکی پیامد چشم گیری بر فراوانی باکتری سودوموناس فلورسنس چائو در بخش های بررسی شده نداشت. در برابر آن کاربرد بهساز زئولیت مایه افزایش فراوانی این باکتری در برابر شاهد و بهساز نانوزئولیت در تنش خشکی و بدون آن شد.
  12. پیامد شوری و سدیمی شدن خاک بر ویژگی های زیستی و پویایی بخش های کربن آلی در خاک
    1395
    شـورشـدن خـاک ها یکـی از فاکتورهـای ویران کننده خـاک در جهـان بـوده که به گونه جدی در سرزمین های خشک و نیمه خشک روبه فزونی است. زمین های بسیاری در استان همدان دارای دشواری های شـوری و قلیایی است کـه این پیامدی از به کارگیری سفره های آب زیرزمینی شور و کاربرد آب با کیفیت پایین در کشاورزی است. اهداف این پژوهش شناخت پیامد درجه های گوناگون شوری و سدیمی شدن خاک بر ویژگی های زیستی ، پویایی و دگرگونی هر یک از بخش های مواد آلی خاک بود. نمونه برداری از لایه رویین (30 سانتی-متری) یک خاک آیش کشاورزی در نزدیکی همدان و به روش مرکب انجام شد و پس از گذراندن از الک 2 میلی متری اندازه های گوناگونی از نمک های کلسیم کلرید و کربنات سدیم به خاک افزوده شد. نمونه ها نزدیک به 3 ماه در ظروف پلاستیکی و در تاریکی برای رسیدن به پایداری و سازگاری ریزجانداران نگهداری شدند. پس از این زمان، به هر یک از ظرف ها 5 درصد مانده آلی کاه گندم افزوده شد. نمونه ها به نمناکی 70 درصد ظرفیت کشاورزی رسانده و در تاریکی نگهداری شدند. در هر یک از روزهای 0، 1، 3، 5، 10، 15، 20، 30، 45، 60، 90 و120 روز از خاک ها نمونه برداری شد. برای آزمون آماری از آزمایش فاکتوریل با طرح کامل تصادفی بهره گیری شد. کاربرد مانده آلی بهبود همه ویژگی های زیستی خاک را به دنبال داشت. در همه خاک ها فراوانی باکتری ها، قارچ ها و اکتینومیست ها و نیز تنفس پایه و برانگیخته در خاک های تیمار شده با مانده آلی بالاتر از خاک گواه بدون مانده آلی بود. اندازه های شوری و سدیمی گوناگون به کار گرفته شده در این آزمایش، پیامد چشم گیری بر فراوانی باکتری ها نداشت و نشان دهنده ویژگی بهبود بخش ماده آلی بر فراوانی باکتری ها در این خاک ها بود. فراوانی قارچ ها در برابر باکتری ها، کم تر بود و با افزایش سدیمی شدن خاک فراوانی آنها کم تر شد. در برابر آن اکتینومیست ها در خاک سدیمی فراوانی بیش تری داشتند که نشان از سازگاری و پایداری آن ها برای زندگی در زیستگاه سخت است. روهمرفته فراوانی و کارکرد ریزجانداران در خاک های شور بهتر از خاک های سدیمی بود. شوری و سدیمی پیامدی بر تنفس پایه خاک در زمانی که مانده آلی افزوده شد، نگذاشت اما در تنفس برانگیخته ناهمانندی های گوناگونی دیده شد و در خاک سدیمی، تنفس برانگیخته بیش تر از دیگر تیمارها بود. افزودن مانده آلی مایه افزایش کربن آلی ب
  13. بهبود کارایی حوضچه ی هوازنی سیستم تصفیه پساب پالایشگاه اراک
    1395
    در سال های گذشته با برداشت نادرست آب در کشاورزی و رشد و بزرگ شدن شهرها و همچنین کاهش ریزش های آسمانی، کشور با کمبود آب روبه رو شده است. پالایشگاه ها نیاز فراوانی به آب برای خنک کردن دستگاه های خود دارند. همان گونه که پالایشگاه ها از آب فراوانی در فرایند پالایش نفت بهره گیری می کنند، به همان اندازه نیز پساب می سازند که برای بهره گیری دوباره نیاز به پالایش دارند. در این پژوهش در آغاز ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی پساب استخر هوادهی فاز یک پالایش که کارایی خوبی دارد و با آنها در پساب استخر هوادهی فاز دو پالایش که کارایی خوبی ندارد، بررسی و آزمون شد. دیده شد که از میان ویژگی های بررسی شده میزان آمونیاک و فنل در پساب فاز دو اندازه فراوان و زیان آوری دارد که می توانند در فرایند بهسازی زیستی آن دشواری هایی پدید آورد. بنابراین از پنج بهساز آلی و کانی ارزان (کربنات کلسیم، زغال کارا، نانوزئولیت، خاک اره و کاه گندم) برای بهبود فرایند پالایش پساب فاز دو پالایشگاه نفت اراک در اندازه های (20 و 500 میلی گرم در لیتر) و زمان های 2 و 24 ساعت بهره گیری شد. بیشترین افزایش یون آمونیوم پساب در بهساز زغال کارا در اندازه 500 ppm و مدت زمان 24 ساعت بدست آمد و کمترین اندازه آن در بهسازهای نانوزئولیت، خاک اره و کاه گندم در اندازه 500 ppm و مدت زمان 24 ساعت شد. بنابراین زغال کارا برای آن ناشایست ولی بهساز های نانوزئولیت، خاک اره و کاه گندم بهترین کارایی و شایستگی را دارند. اگر چه برای کاهش فنل پساب بهسازهای کربنات کلسیم و نانوزئولیت در همه اندازه ها و زمان ها کارایی بالایی داشتند ولی توان زغال کارا در کاهش فنل پساب بسیار بیشتر از بهسازهای دیگر است. از آنجایی که افزودن نانوزئولیت در برابر کربنات کلیسم پیامد بدی بر فراوانی ریزجانداران در پساب نداشته است و از سوی دیگر مایه بهسازی بیشتر ویژگی های پساب بویژه اندازه یون آمونیوم و فنل آن در زمان 2 و 24 ساعت شده است شاید پیش تیمار پساب با این ماده بهساز برای 2 ساعت بتواند کارایی پالایش پساب در استخر هوازنی فاز دو را بهبود ببخشد.
  14. پیامد کاتدی و آندی کردن گیاه آفتابگردان برگیاه بهسازی یک خاک آهکی آلوده به فلزهای سنگین
    1395
    از گیاهان می توان برای پاکسازی خاک های آلوده بهره گیری کرد، ولی گاهی این کار سال ها و یا چندین دهه زمان می خواهد. بنابراین از کلات کننده ها و میدان الکتریکی برای اقزایش کارایی گیاه بهسازی بهره گیری شده است. فلزهای کلاته شده در خاک و محلول های غذایی دارای زیست فراهمی و جنبش بیشتری بوده و افزودن کلات کننده ها می تواند مایه افزایش آبشویی و بیرون کردن فلز های زهری و آلودگی زیستگاه های خاکی و آبی در جاهای دیگر شود. هدف از این پژوهش بررسی پیامد کاربرد میدان الکتریکی و مواد بهساز بر برداشت سرب و روی و کادمیوم با گیاه آفتابگردان و نیز پیامد آن بر ویژگی های زیستی خاک در گلدان هایی که گیاهان آن کاتدی و آندی شدند، است. با کاتدی و آندی کردن گیاه دو آزمایش فاکتوریل جداگانه با طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. گیاهان در گلخانه رشد کردند و رطوبت خاک نزدیک گنجایش کشاورزی نگه داشته شد. در این آزمایش 30 روز پس از جوانه زنی گلدانها با EDTA به اندازه 2 گرم بر کیلوگرم تیمار شدند. پس از 45 روز بار الکتریکی با فروکردن سوزن در جایگاه طوقه به گیاه داده شد. میدان الکتریکی (0، 10 و 30 ولت) در دو هفته پایانی آزمایش، هر روز به اندازه 1 ساعت بکار رفت. دو ماه پس از جوانه زنی و در گام گلدهی، ریشه و اندام هوایی گیاهان برای انجام آزمایش ها برداشت شدند. بخش های واکنش دهنده سرب، روی و کادمیوم در خاک های آندی و کاتدی عصاره گیری شدند و با دستگاه جذب اتمی مدل واریان 220 اندازه گیری شدند. برخی ویژگی های زیستی خاک مانند فراوانی باکتری ها، قارچ ها، اکتینومایست ها، تنفس پایه و تنفس برانگیخته نیز اندازه گیری شد. در این آزمایش کاربرد میدان الکتریکی پیامد چشم گیری بر وزن خشک ریشه و اندام هوایی نداشت ولی کاربرد ماده بهساز EDTA بر گیاهان کاتدی و آندی شده پیامد بد داشت و مایه کاهش رشد آنها شد. کاربرد همزمان میدان الکتریکی و ماده بهساز برداشت عناصر روی، سرب و کادمیوم را از خاک گیاهان کاتدی و آندی شده افزایش داد و مایه افزایش کارایی گیاه در بهسازی خاک شد. کاربرد EDTA ، فراوانی قارچ ها و باکتری ها را به اندازه چشم گیری کاهش داد ولی میدان الکتریکی پیامد ناشایستی بر آن ها نداشت. تنفس پایه، برانگیخته و بهره متابولیک ریزجانداران خاک در آزمایش کاتدی کردن و آندی کردن گیاه با افرایش ولتاژ میدان الکتریکی افزایش چشم گیر
  15. جذب زیستی فلزات سنگین از خاک با استفاده از قارچ های جدا شده از خاک مناطق دارای فلزات سنگین
    1395
    فعالیت های صنعتی و کشاورزی مانند استفاده از آفت کش ها و آبیاری با آب فاضلاب منجر به ورود مقدار فراوانی از ترکیب های شیمیایی سمی و آلاینده های آلی و کانی به محیط زیست می شوند. این پژوهش به منظور ارزیابی توان قارچ های جدا شده از خاک مناطق آلوده به فلزهای سنگین در کاهش آلودگی این فلزها از خاک انجام شد. در این پژوهش توان 91 جدایه قارچی به دست آمده از خاک های آلوده به فلزهای سنگین و خاک های آبیاری شده با آب فاضلاب در بهسازی خاک های آلوده به فلزهای سنگین آزمون شد. در آغاز برای بررسی توان تحمل قارچ های یادشده در برابر فلزهای سنگین از نمک-هایCoNO3، PbNO3، ZnSO4 و NiSO4در کشتگاه جامد قارچ ها بهره گیری شد. غلظت ppm100 از این فلزها به کشتگاه سیب زمینی دکستروز آگار (PDA) افزوده و قارچ ها روی آن کشت گردید. قطر پرگنه قارچ ها اندازه گیری و بر پایه آن شاخص تحمل در برابر فلز برآورد شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و با سه تکرار انجام پذیرفت. پردازش داده ها نشان داد که در میان قارچ ها Fusarium solani, Fusarium proliferatum, Penicillium sp., و Trichoderma harzianum بیشترین تحمل را در برابرNi، Pb، Zn و Co دارند. سپس با کشت متحمل ترین قارچ ها در غلظت های ppm1000-100 فلزهای سنگین کمترین غلظت بازدارنده و اندازه جذب فلزهای سنگین در این غلظت بررسی شد. از آنجایی که قارچ های یاد شده بیماری زا هستند برای مایه زنی در کشت گلدانی از متحمل ترین جدایه های قارچ تریکودرما جداشده برای کاهش آلودگی خاک به فلزهای سنگین بهره گیری شد. توانایی هر یک از این جدایه ها در آلودگی زدایی فلزهای سنگین خاک بررسی شد.
  16. پیامد کاربرد میدان های الکتریکی پیرامون ریشه بر برداشت فلزهای سنگین توسط گیاه آفتابگردان از یک خاک آهکی آلوده به فلزهای سنگین
    1395
    گیاه بهسازی یکی از فناوری ها نو در بهسازی خاک های الوده است که اگر چه دارای تندی پایین و کارآیی اندک است ولی بسیار ارزان می باشد و می تواند در پهنه گسترده ای از سرزمین های آلوده بکار رود. برای بهسازی خاک آلوده به فلزهای سنگین با گیاهان کاربرد مواد بهساز و الکتروکینتیک می تواند سودمند باشد. هدف از این پژوهش بررسی پیامد کاربرد میدان الکتریکی و مواد بهساز بر برداشت سرب و روی و کادمیوم با گیاه آفتابگردان و نیز پیامد آن بر ویژگی های بیولوژیک خاک در دو آزمایش کاتدی کردن و آندی کردن خاک پیرامون ریشه است. هر یک از آزمایش های انجام شده یک آزمایش فاکتوریل است که در چارچوب طرح کاملا تصادفی و با سه تکرار انجام شد. فاکتور نخست کاربرد ماده بهساز در دو سطح (0 و 2 گرم EDTA بر کیلوگرم خاک) و فاکتور دوم ولتاژ دستگاه در سطح (0، 10 و 30 ولت) بود که بر گیاه افتاب گردان در کشت گلدانی بکاررفت. خاک گلدان ها با توری از جنس آهن گالوانیزه به دو بخش پیرامون ریشه و دور از ریشه جدا شد. درآزمایش نخست برای کشیدن آلاینده های فلزی در نزدیکی ریشه ها، کاتد با بار منفی در بخش دارای گیاه جاگذاری شد. درآزمایش دوم برای کاهش پی-اچ از راه الکترولیز آب در نزدیکی ریشه ها، اند با بار مثبت در بخش دارای گیاه جاگذاری شد. 30 روز پس از جوانه زنی تیمار ماده بهساز EDTA و دو هفته پس از آن برای 14 روز و هر روز برای 1ساعت تیمار میدان الکتریکی بکاررفت. دو ماه پس از جوانه زنی و در گام گلدهی، گیاهان برای انجام آزمایش های ریشه و اندام هوایی برداشت شدند. بخش های واکنش دهنده سرب، روی و کادمیوم در خاک ها عصاره گیری شدند و با دستگاه جذب اتمی مدل واریان 220 اندازه گیری شدند. برخی ویژگی های زیستی خاک مانند فراوانی باکتری ها، قارچ ها، اکتینومایست ها، تنفس پایه، تنفس برانگیخته نیز اندازه گیری شدند. در هر دو آزمایش، کاربرد ماده بهساز EDTA غلظت فلزها را در گیاه به اندازه چشم گیری افزایش داد ولی مایه کاهش رشد، کلروفیل، غلظت فسفر، شناسه برداشت فلزها در گیاه شد. در آزمایش کاتدی کردن خاک پیرامون ریشه کاربرد الکتریسیته مایه کاهش وزن خشک ریشه شد اما پیامد آن بر وزن خشک اندام هوایی از روند ویژه ای پیروی نمی کرد. در این آزمایش کاربرد میدان الکتریکی و کاشت الکترودهای کاتدی در پیرامون ریشه گیاه هم پیامد بدی بر شناسه برداشت فلزها داشت و آن را ک
  17. پیامد مایه زنی سودوموناس فلوروسنس بر رشد آفتاب گردان و شاهدانه و انباشت فلزهای سنگین یک خاک معدن در این گیاهان
    1395
    آلودگی خاک به فلزهای سنگین یکی از مهم ترین نگرانی های زیستگاه ها در سرتاسر جهان بشمار می رود. خاک های آلوده به فلزهای سنگین را می توان به کمک روش های فیزیکی، شیمیایی وزیستی پالایش کرد. یکی از روش های ارزان و دوست دار زیستگاه ها، گیاه بهسازی است. ولی گیاهان بیش اندوز گیاهان کند رشد بوده و زیتوده کمی می سازند. برای کاهش این دشواری بهره گیری از باکتری های افزاینده رشد گیاه می تواند سودمند باشد.این پژوهش برای بررسی پیامد باکتری سودوموناس فلوروسنس و متابولیت های آن بر ویژگی هایی که در گیاه بهسازی سرب، روی و کادمیم مهم هستندواکولوژی باکتری یاد شده انجام شد.در آغاز نمونه های خاک از زباله های معدن با یک خاک کشاورزی به نسبت 1به 4 آمیخته شد تا آلودگی آن به اندازه ای کم شود که گیاهان بتوانند در آن رشد کنند. دوآزمایش جداگانه به گونه فاکتوریل در قالب طرح کاملاَ تصادفی با سه تکراربر دوگیاه آفتاب گردان و شاهدانه انجام شد که در آنها فاکتور نخست خاک در دو سطح (سترون و ناسترون) و فاکتور دوم ، باکتری سودوموناس فلوروسنس سویه CHAO- Rif که ازموسسه بیمارهای گیاهی و بیولوژی سوئیس خریداری شده در سه سطح (بدون باکتری، مایه زنی باکتری، افزودن متا بولیت های آن که همان عصاره کشتگاه آن است) بود. بذر گیاهان آفتاب گردان و شاهدانه سترون شد و سپس یکبار با باکتری و یکبار با ابگونه کشتگاه،مایه زنی شد. پس از رسیدن به گام گلدهی نخستین گیاه در کشت گلدانی آنها، کار برداشت اندام هوایی و ریشه بگونه جداگانه آغاز ووزن خشک، غلظت فلزهای سنگین در بخش های گوناگون گیاه به روش هضم تراندازه گیری شد. مایه زنی باکتری و متابولیتهای آن مایه افزایش وسترون کردن مایه کاهش وزن خشک اندام هوایی وریشه گیاهان شد.مایه زنی باکتری و متابولیتهای آن غلظت سرب،روی و کادمیم اندام هوایی وریشه را در برابر شاهد افزایش و فاکتور ترابری را کاهش داد.سترون کردن خاک نیز مایه افزایش غلظت سرب وروی اندام هوایی وریشه در هر دو گیاه شد.سترون کردن مایه افزایش فاکتور ترابری سرب در شاهدانه وفاکتورترابری روی و کادمیم در هر دو گیاه شد،وروی فاکتور ترابری سرب آفتاب گردان پیامدی نداشت.مایه زنی باکتری و متابولیت های آن مایه افزایش شاخص جذب و فاکتور غنی شدگی هر سه فلزدر هر دو گیاه شد. مایه زنی باکتری و متابولیت های آن مایه افزایش سرب،روی وکادمیم تبادلی و آلی و
  18. تاثیر باکتری همزیست نخود و قارچ مایکوریزا (گونه Glomus mossea) بر روی برخی از خواص فیزیکی و مکانیکی خاک
    1394
    کودهای بیولوژیک شامل میکرو ارگانیسم هایی مانند سیانوباکتر ها، باکتری ها و قارچ ها هستند. قارچ های مایکوریزا آربوسکولار و باکتری های ریزوبیوم علاوه بر افزایش رشد گیاه از طریق جذب عناصر غذایی و افزایش عملکرد ریشه، با ترشح ماده گلیکوپروتئینی بنام گلومالین و پلی ساکارید خارج از سلولی نقش بسزایی در بهبود ساختمان خاک و مقاومت خاکدانه ها دارند. همچنین مرور منابع نشان داد که تاکنون تاثیر این کودها بر بسیاری از ویژگی های فیزیکی و مکانیکی خاک از جمله میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، توزیع اندازه خاکدانه ها، مقاومت فروروی، نگهداری رطوبت و فشردگی محصور تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است یا به بررسی اندک بسنده شده است؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تاثیر کاربرد کودهای بیولوژیک بر برخی خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی خاک بود. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو مرحله گلخانه ای و مزرعه ای اجرا شد. در شرایط مزرعه 12 واحد آزمایشی در نظر گرفته شد. برای انجام آزمایش گلخانه ای یک نمونه خاک لومی از مزرعه تحقیقاتی عباس آباد از عمق 0 تا 30 سانتی متری تهیه گردید و در 18 گلدان به ارتفاع 5/23 و قطر 5/19 سانتی متر آزمایش صورت گرفت. در شرایط مزرعه تیمارهای آزمایشی شامل قارچ مایکوریزا گونه گلوموس موسه آ، باکتری ریزوبیوم، ترکیب تیمار اول و دوم (مایکوریزا× باکتری ریزوبیوم) و شاهد (بدون تلقیح) و در شرایط گلخانه علاوه بر چهار تیمار فوق تیمار ماده زمینه سترون شده قارچ مایکوریزا و تیمار بدون گیاه (بدون تلقیح) تیمار های آزمایشی بودند. گیاه کشت شده در هر دو شرایط مزرعه و گلخانه، نخود بود. پس از برداشت محصول در شرایط مزرعه از هر واحد آزمایشی از هر کدام از عمق های 5 تا 10 و 10 تا 15 سانتی متر 6 نمونه دست نخورده و یک نمونه دست خورده (در مجموع 144 نمونه دست نخورده و 24 نمونه خاک دست خورده) جمع آورری شد. در شرایط گلخانه نیز از هر گلدان 3 نمونه دست نخورده از عمق های 0 تا 5، 5 تا 10 و 10 تا 15 سانتی متر (در مجموع 54 نمونه) و یک نمونه دست خورده از عمق 5 تا 10 سانتی متر (در مجموع 18 نمونه) جمع آوری و مورد آزمایش قرار گرفت. در شرایط گلخانه ای و مزرعه ای رطوبت در مکش های مختلف اندازه گیری شد. مقاومت فروروی در مکش های متفاوت، و نسبت پوکی در تنش های مختلف اندازه گیری شد. پایداری خاکدانه ها با استف
  19. پیامد کاربرد خاکستر زغال سنگ در خاک بر همزیستی دو گونه از گلومرال ها با گیاه نخود
    1394
    نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که کاربرد خاکستر زغال سنگ از گونه بیتومین منجر به افزایش فراسنجه های رشد گیاه نخود از جمله وزن تر ساقه و ریشه، وزن خشک ساقه و ریشه، اندازه کلروفیل برگ و شمار و و زن گره های ریزوبیومی شده است. به گونه ای که در خاک های بهسازی شده با 5/2 درصد خاکستر زغال سنگ فراسنجه های رشد در برابر تیمار شاهد افزایش یافته اند و این فراسنجه ها در تیمارهای 5 و 10 درصد خاکستر کاهش پیدا کرده اند. تنها اندازه کلروفیل برگ در خاک هایی که با 5 درصد خاکستر زغال سنگ ترکیب شده بودند بیشتر بود و میان تیمار شاهد و خاک های بهسازی شده با 5/2 درصد خاکستر ناهمانندی چشمگیری یافت نشد و تیمار 10 درصد کاربرد زغال سنگ کمترین اندازه کلروفیل برگ را داشت. روهمرفته کاربرد بیش از اندازه خاکستر زغال سنگ به گونه ای که گیاه نخود تحمل رشد در آن اندازه را نداشته باشد مایه رشد کمتر این گیاه در برابر تیمار شاهد می شود. مایه زنی کودهای زیستی میکوریزا و ریزوبیوم پیامد مثبتی بر افزایش فراسنجه های رشد گیاه نخود داشته اند (اندازه اثر گذاری سویه گلوموس موسه آ در همه فراسنجه ها بیشتر از سویه گلوموس اینترارادیسز بود) به گونه ای گه در سطح های به کار برده خاکستر زغال سنگ این دو کود فراسنجه های رشد را در برابر تیمارهای بدون کاربرد کود زیستی افزایش داده اند ولی در سطح 10 درصد بسته به تغییر دادن ویژگی های شیمیایی خاک مانند شوری بالا، ناهمانندی چندانی میان کاربرد کود زیستی و به کار نبردن آن دیده نشد.
  20. بررسی فراوانی گروه هایی از ریزجانداران ریزوسفری،پلانوسفری،فیلوسفری و هیستوسفری برخی از گیاهان دارویی در باغ بوعلی سینا، همدان
    1394
    گیاهان دارویی از زمان های گذشته در زندگی مردم شناسایی شده و بکاررفته اند. گیاهان توانایی ساخت دامنه گسترده ایی از ترکیب های شیمیایی را دارند که برای انجام کارکردهای زیستی بکار می روند. این پژوهش با هدف شناخت گوناگونی و فراوانی باکتری های ریزوسفری، پلانوسفری، هیستوسفری، درون برگ و فیلوسفری شماری از گیاهان دارویی انجام شد. نمونه برداری از 4 گیاه دارویی از گلخانه دانشگاه بوعلی سینا در فصل پائیز (آلوئه ورا، گاوزبان ایرانی، شمعدانی عطری و اسطوخودوس) و 7 گیاه دارویی از باغ گیاهان دارویی بوعلی سینا در همدان در فصل پائیز (نعناع، مریم گلی، رزماری، آویشن، بارهنگ، ختمی طبی و سنبل الطیب) و 20 گیاه دارویی از باغ گیاهان دارویی در فصل بهار (باباآدم، کاسنی، گاوزبان ایرانی، گاوزبان اروپایی، برنجاسف، آرتیشو، چای کوهی، نعناع، مریم گلی، ملیس، مریم گلی پنبه ایی، رزماری، اسطوخودوس، مرزه، بارهنگ، انگشتانه، اسپرزه، گل ختمی طبی و سنبل الطیب) انجام شد. شمارش ریزجانداران ریزوسفری، پلانوسفری، هیستوسفری، درون برگ و فیلوسفری با ساخت سوسپانسیون آنها و روش پرگنه شماری انجام شد. شمارش همه باکتری ها در دو کشتگاه نوترینت آگار (NA) و تی اس آی (TSI)، باکتری های روده ای در کشتگاه ائوزین متیلن بلو آگار (EMB)، تثبیت کننده های ازت آزادزی هتروتروف در کشتگاه ال جی (LG)، سودوموناس ها در کشتگاه پی اس آی (PSI)، باکتری های سلولولیتیک در کشتگاه سلولولیتیک (CM)، اکتینومیست ها در کشتگاه رزبنگال نشاسته کازئین نیترات آگار (RBSCNA )و شمارش قارچ ها نیز در کشتگاه پی دی ای (PDA) به روش پرگنه شماری انجام شد و لگاریتم فراوانی یگان های سازنده پرگنه در واحد وزن هر نمونه (logCFU gr-1) برآورد و گزارش شد. پژوهش ها نشان داد که در میان گیاهان گلخانه دانشگاه بوعلی سینا گیاه شمعدانی عطری کمترین باکتری ها را درون برگ خود داشت ولی گیاه آلوئه ورا در بخش های گوناگون بویژه درهیستوسفر خود بالاترین فراوانی باکتری ها (1/8<(logCFU gr-1) راداشت. در میان بخش های گوناگون گیاه روی همرفته فراوانی باکتری ها دردرون برگ گیاهان کمترین و درهیستوسفر گیاهان بیشترین بود و جای شگفتی بود که در فیلوسفر این گیاهان هیچ یک از ریزجانداران بررسی شده در اندازه شمارش شدنی نبود. در بررسی گیاهان باغ گیاهان دارویی در فصل پاییز دیده شده که گیاه آویشن کمترین باکتری ها
  21. پیامد بافت و ساختمان خاک و کشت گیاه بر گیاه بهسازی خاک های آبیاری شده با آب آلوده به فلزهای سنگین
    1394
    کاربرد کودهای شیمیایی و جانوری، لجن فاضلاب ها، آفت کش ها و آبیاری با پساب می تواند مایه آلودگی خاک ها به علت انباشتگی فلزهای سنگین شود. با وجود پیامدهای سودمند پساب به عنوان یک ماده غذایی و منبع کربن آلی، کاربرد پیوسته آن در آبیاری می تواند به آلودگی خاک و مواد غذایی بیانجامد. هدف از این پژوهش شناخت پیامد آب آلوده شده با کادمیوم، نیکل و سرب بر میزان کادمیوم، نیکل و سرب در خاک، آب زهکشی شده و گیاه، تحت تاثیر هم زمان بافت، ساختمان خاک و کشت گیاه بود. دو خاک لوم رسی (CL) و لوم شنی (SL)، به دو گونه دست خورده (بدون ساختمان) و دست نخورده (دارای ساختمان) بوسیله ستون های فلزی به قطر 16 و ارتفاع 30 سانتی متر، واقع در استان همدان نمونه برداری شد. در نیمی از ستون های خاک (دست خورده و دست نخورده) تربچه (Raphanus sativus L.) یا گندم (Triticum aestivum L.) کشت شد و همه ی ستون های خاک (کشت شده یا کشت نشده) با آب آلوده به کادمیوم، نیکل و سرب آبیاری شدند. این پژوهش بر پایه آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. در هر دوره آبیاری، زه آب خارج شده از ستون های خاک نمونه برداری شد. پس از برداشت بخش هوایی و ریشه تربچه و گندم، از سه لایه 0-10، 10-20 و 20-30 سانتی متری خاک نمونه برداری انجام شد. سپس غلظت کادمیوم، نیکل و سرب در آب زهکشی شده، لایه های گوناگون خاک و گیاه (ریشه و بخش هوایی) به کمک دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که، بدون در نظر گرفتن بافت و ساختمان خاک، غلظت عناصر با افزایش ژرفای خاک کاهش یافت. غلظت عناصر کادمیوم، نیکل و سرب (میانگین ساختمان خاک و کشت گیاه) در ستون های دست نخورده، به ترتیب نزدیک 7، 20 و 9 درصد در خاک های لوم شنی بیشتر از خاک های لوم رسی بود؛ که نشان دهنده اثر غالب پیوستگی منافذ نسبت به جایگاه های جذبی در خاک های دارای ساختمان با بافت لوم رسی بود؛ و همچنین نشانی از پیوستگی پایدار منافذ در خاک های دارای ساختمان با بافت لوم رسی بود که مایه افزایش جابه جایی عناصر می شود، بر خلاف خاک های لوم شنی که داری ثبات ساختمانی کمتری هستند. غلظت کادمیوم، نیکل و سرب (میانگین بافت خاک و کشت گیاه) در خاک های دست خورده به ترتیب 32، 59 و 36 درصد بیشتر از خاک های دست نخورده بود که می تواند به دلیل برهمکنش بیشتر کادمیوم، نیکل و سرب با دانه های خ
  22. تاثیر مدیریت های مختلف کاشت نیشکر بر برخی از شاخص های کیفیت خاک در زمین های هفت تپه ، خوزستان
    1394
    گیاه نیشکر(Saccharum officinarum L.)در استان خوزستان در سطح نسبتاً وسیعی کشت می شود. کشت فشرده و طولانی مدت دراین اراضی خصوصیات خاک را تحت تاثیر قرار داده و منجر به دگرگونی هایی در کیفیت خاک شده است. به علاوه، فقر مواد آلی در مزارع نیشکر خوزستان، استفاده از کودهای آلی را اجتناب ناپذیر کرده است. در این رابطه استفاده از فیلترکیک، که از تولیدات جانبی کارخانجات نیشکر بوده و سرشار از عناصر غذایی و مواد آلی است، به عنوان یک اصلاح کننده ی بالقوه مورد توجه قرار گرفته است. . از این رو، مطالعه ای با دو هدف: 1- ارزیابی و مقایسه اثر طول مدت بهره برداری (50 ساله و 20 ساله)، دو روش کشت (یک ردیفه و دو ردیفه)و سن گیاه نیشکر (تازه کاشت و بازرویی)، و2- بررسی اثر فیلتر کیک بر شاخص های فیزیکی، شیمایی و بیولوژیک کیفیت خاک در مزارع کشت وصنعت هفت تپه در جنوب شرقی شهر شوش انجام گرفت. ویژگی های کربن آلی کل، ذخیره کربن آلی، شناسه مدیریت کربن، کربن فعال، ازت کل، فسفر زیست فراهم، پتاسیم زیست فراهم، تنفس پایه، تنفس برانگیخته، آنزیم فسفاتاز قلیایی، وزن مخصوص ظاهری، تخلخل، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، میانگین هندسی قطر خاکدانه ها، درصد خاکدانه های پایدار و کربن خاکدانه ای به منظور ارزیابی کیفیت خاک در مدیریت های مختلف اندازه گیری گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش سابقه بهره برداری میزان کل کربن آلی،ذخیره کربن آلی، شاخص مدیریت کربن و پتاسیم کاهش یافته است؛ در مقابل، تنفس پایه ، تنفس برانگیخته، فسفر، ازت و شاخص های فیزیکی افزایش پیدا کرده است. بیشترین مقدار شناسه مدیریت کربن و ذخیره کربن آلی در تیمار دوردیفه ی اولین بازرویی، دوردیفه ی تازه کشت و یک ردیفه ی تازه کشت و همچنین بیشترین مقدار کربن فعال و تخلخل در تیمار دوردیفه ی اولین بازرویی و یک ردیفه ی سومین بازرویی درمزارع با سابقه کشت طولانی مدت(50 ساله) مشاهده شد. بیشترین مقدار ذخیره کربن آلی و شناسه مدیریت کربن در اراضی با سابقه کشت میان مدت (20 ساله) در تیمار یک ردیفه ی چهارمین بازرویی، یک ردیفه ی تازه کشت و دوردیفه ی دومین بازرویی مشاهده شد. مقدار پتاسیم در زمین های شاهد (کشت نشده)، در مقایسه با مزارع تحت کشت نیشکر (20 و50 ساله)بیشتر بود. کاربرد فیلترکیک در دو سال متوالی به صورت معنی داری سبب بهبود تمامی شاخص های فیزیکی، شیمیایی و بی
  23. پیامد روش های مختلف خاکورزی حفاظتی و گیاه پوششی کلزا بر برخی شاخص های کیفیت خاک در زراعت آفتابگردان در منطقه دستجرد همدان
    1394
    چکیده: تاثیر نوع مدیریت اراضی بر نحوه عملکرد خاک در اکوسیستم، از طریق مطالعه و ارزیابی تغییرات شاخص های کیفیت خاک امکان پذیر می باشد. این گونه مطالعات که با هدف حفظ و بهبود کیفیت منابع اراضی انجام می گیرد، امکان شناسایی مدیریت های پایدار و به دنبال آن پیش گیری از تخریب فزاینده خاک را فراهم می سازد. هدف از این پژوهش بررسی اثر روش های مختلف خاک ورزی (بدون خاک ورزی، خاک ورزی حداقل و خاک ورزی مرسوم) و حضور و عدم حضور گیاه پوششی، پس از 4 سال اعمال این تیمارها، بر برخی شاخص های کیفیت خاک و عملکرد زراعی آفتابگردان می باشد. این پژوهش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با اعمال تیمار های مختلف خاک ورزی و گیاه پوششی (کلزا) در زراعت آفتابگردان به عنوان گیاه اصلی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا واقع در روستای دستجرد انجام شد. شاخص های کیفیت خاک ( شامل کربن آلی، کربن فعال، کربن خاکدانه ای، شاخص مدیریت کربن، ازت، فسفر فراهم، پتاسیم فراهم؛ میانگین وزنی قطر خاکدانه ها و وزن مخصوص ظاهری؛ تنفس پایه و فعالیت آنزیم های پروتئاز و فسفاتاز) در سه زمان، شامل قبل از کشت گیاه پوششی، قبل از کشت گیاه اصلی و بعد از برداشت گیاه اصلی، تعیین شد. بعلاوه، اجزاء عملکرد آفتابگردان (شامل وزن صد دانه، ارتفاع بوته، قطر طبق، درصد پوکی دانه و عملکرد زیستی گیاه) در پایان فصل زراعی اندازه گیری شد. طبق نتایج بدست آمده میزان تنفس پایه، کربن آلی، کربن فعال، کربن خاکدانه ای، عناصرغذایی پرمصرف (NPK) و آنزیم های فسفاتاز و پروتئاز در تیمار خاک ورزی حداقل و حضور گیاه پوششی بیشترین مقدار را داشت. بعد از تیمار خاک ورزی حداقل، در تیمار بدون خاک ورزی و حضور گیاه پوششی بیشترین مقدار شاخص های کیفیت خاک اندازه گیری شد. تیمار خاک ورزی مرسوم و بدون گیاه پوششی در میان تیمارها کمترین مقادیر شاخص های اندازه گیری شده را داشت. ماده آلی تحت تاثیر تیمارهای خاک ورزی حفاظتی (خاک ورزی حداقل و بدون خاک ورزی) و حضور گیاه پوششی افزایش چشم گیری داشت (کربن آلی و کربن فعال به ترتیب در تیمار بدون خاک رزی با گیاه پوششی از 66/0 درصد به 84/0 درصد و 1368 میلی گرم بر کیلوگرم به 1376 میلی گرم بر کیلوگرم، و در تیمار خاک ورزی حداقل با گیاه پوششی از 73/0 درصد به 1 درصد و 1370 میلی گرم بر کیلوگرم به 1377 میلی گرم بر کیلوگرم رسید)
  24. پیامد مایه زنی قارچ میکوریز آربوسکولار بر برخی ویژگی های رشدی و فیتوشیمیایی سه گیاه دارویی ختمی، گاوزبان و مریم گلی
    1394
    امروزه کشاورزی به سوی تولید محصولات ارگانیک پیش می رود و در تولید محصولات ارگانیک، قارچ های میکوریز نقش مهمی را ایفا می کنند. در این پژوهش پیامدهای مایه زنی قارچ میکوریز بر ویژگی های رشدی و فیتوشیمیایی سه گیاه دارویی ختمی، گاوزبان و مریم گلی مزرعه روی مورد مطالعه قرارگرفت. در این پژوهش، سه آزمایش گلدانی مجزا در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار شامل کاربرد قارچ های میکوریز (گلوموس موسه آ، گلوموس اینترارادیسز و آمیخته دو گونه قارچی گلوموس موسه آ و گلوموس اینترارادیسز و عدم مایه زنی قارچ میکوریز به عنوان شاهد) در چهار تکرار روی سه گیاه دارویی مذکور انجام گرفت. ویژگی های رشدی گیاهان شامل ارتفاع بوته، تعداد گل، تعداد برگ، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه اندازه گیری شد. برای بررسی اثر کاربرد قارچ های میکوریز بر ویژگی های فیتوشیمیایی نیز، مقدار غلظت فنول کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی در عصاره گیاهان اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مایه زنی بذور سه گیاه دارویی گاوزبان، ختمی و مریم گلی مزرعه روی با دو گونه قارچی گلوموس موسه آ و گلوموس اینترارادیسز به صورت مجزا و آمیخته بر ویژگی های رشدی اندازه گیری شده موثر بوده و موجب افزایش در مقدار شاخص های مذکور در مقایسه با عدم کاربرد قارچ میکوریز شد. ارزیابی ویژگی های فیتوشیمیایی در عصاره هر سه گیاه، اثر کاربرد قارچ های میکوریز را معنی دار نشان داد و به موجب استفاده از این قارچ ها در بستر کشت گیاهان دارویی مذکور، در میزان تمامی شاخص های پاداکسایشی اندازه گیری شده در مقایسه با عدم کاربرد آن ها، افزایش دیده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، پیامد مایه زنی قارچ میکوریز آربوسکولار ختمی، گاوزبان و مریم گلی مزرعه روی را افزایش در ویژگی های رشدی و فیتوشیمایی نشان داد اما کمیت و کیفیت این اثرات بسته به گونه ی قارچی و جنس و گونه گیاهان مورد استفاده متفاوت بود. به طوری که نتایج پژوهش حاضر نشان داد، در میان گیاهان مورد مطالعه گیاه گاوزبان بیشتر تحت تاثیر هم زیستی با قارچ قرار گرفت و کاربرد آمیخته دو گونه قارچ گلوموس موسه آ و گلوموس اینترارادیسز بیشتر توانست باعث بهبود شاخص های کمی و کیفی گیاهان دارویی گردد.
  25. پاسخ برخی شاخص های کیفیت خاک به گیاهان پوششی و روش های خاک ورزی در منطقه دستجرد همدان
    1394
    چکیده: کشاورزی پایدار و کیفیت خاک دو امر جداناپذیر بوده و برای نیل به تولید پایدار کشاورزی ضروری است که کیفیت خاک حفظ و ارتقاء یابد. یکی از مهم ترین راه کارهای رسیدن به کشاورزی پایدار و حفظ کیفیت خاک، کاهش عملیات خاک ورزی و به کاربردن گیاهان پوششی است. برای این منظور از سال 1390، تیمارهایی با سه سطح خاک-ورزی (خاک ورزی مرسوم با گاوآهن برگردان دار، خاک ورزی حداقل با چیزل و بدون خاک ورزی) و سه سطح گیاه پوششی (گیاه پوششی خلر، گیاه پوششی ماشک و بدون گیاه پوششی) در مزرعه دستجرد همدان اعمال شده است و تغییرات کیفیت خاک و عملکرد محصول مورد بررسی قرار گرفته اند. در این مطالعه که در سال سوم اعمال تیمارها (1392) انجام گرفت، نمونه برداری از خاک سطحی (عمق 15-0 س) در سه زمان شامل قبل از کشت گیاهان پوششی (اواخر زمستان)، قبل از برگرداندن گیاهان پوششی (اواخر بهار) و بعد از برداشت محصول ذرت در سه تکرار انجام گرفت و نمونه های گیاهی نیز در هنگام برداشت محصول و در سه تکرار از هر تیمار گرفته شدند. بررسی تغییرات کیفیت خاک با استفاده از شاخص های شیمیایی ازت ، پتاسیم و فسفر و شاخص های بیولوژیکی تنفس برانگیخته و فعالیت آنزیم فسفاتاز در خاک و نیز میزان عملکرد و اجزای عملکرد گیاه ذرت صورت گرفت. ازت با تیمارهای اعمال-شده دارای رابطه معنی دار بود و میزان ازت در تیمارهای دارای خاک ورزی حفاظتی (خاک ورزی حداقل و بدون خاک-ورزی) به طور معنی داری بیشتراز تیمارهای دارای خاک ورزی مرسوم بود. فسفر به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت و تنها در زمان دوم نمونه برداری، با گیاه پوششی رابطه معنی داری داشت که بیشترین فسفر فراهم در گیاه پوششی خلر دیده شد. پتاسیم، تحت تاثیر تیمارها قرار گرفته و با آن ها رابطه معنی دار نشان داد. تنفس برانگیخته همواره دارای رابطه معنی دار با تیمارها بود و بهترین عملکرد آن در تیمارهای بدون خاک ورزی و سپس خاک ورزی حداقل بود. فعالیت آنزیم فسفاتاز نیز تحت تاثیر معنی دار تیمارها قرار گرفته و بیشترین میزان آن به تیمارهای بدون خاک ورزی همراه با خلر و ماشک اختصاص یافت. در مورد عملکرد و اجزای عملکرد ذرت نیز همواره بدون خاک ورزی و خاک ورزی حداقل بهترین عملکرد را داشته اند. بیشترین عملکرد بیولوژیک ذرت به تیمار خاک ورزی حداقل + خلر و کم ترین عملکرد بیولوژیک ذرت به تیمار خاک ورزی مرسوم
  26. اثر سیستم های مختلف خاک ورزی، گیاه پوششی و کشت مخلوط بر برخی شاخص های کیفیت خاک در منطقه دستجرد همدان
    1394
    افزایش جمعیت تقاضا برای تولید بیشتر از منابع محدود زمین در بسیاری از نقاط جهان و این اغلب به تخریب قابل توجهی از این منابع منجر می شود. یکی از مسائل مورد توجه در مدیریت پایدار خاک ها به منظور تولید بهینه کشاورزی و حفظ منابع طبیعی، ارزیابی کیفیت خاک است. استفاده از شاخص های کیفیت خاک ابزار مفیدی برای تعیین و مقایسه کیفیت خاک ها است. کیفیت خاک مفهومی است که توانایی دائم خاک را به عنوان یک سامانه حیاتی زنده در داخل اکوسیستم و تحت بهره برداری های مختلف به ترتیبی که بتواند علاوه بر حفظ توان تولید بیولوژیک، کیفیت آب، هوا و سلامت انسان را بهبود بخشد، نشان می دهد. ارزیابی کیفیت خاک باید بتواند اطلاعاتی راجع به مدیریت و تصمیم گیری ارائه نماید. در این راستا شاخص های کیفیت خاک به عنوان معیارهای ارزیابی معرفی شده اند. لذا، به منظور بررسی اثر گیاه پوششی و سیستم های خاکورزی (برای چهار سال متوالی1389-1393) و کشت مخلوط ( تنها در سال زراعی 1393) بر شاخص های شیمایی، فیزیکی و بیولوژیکی کیفیت خاک و همچنین عملکرد زراعی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا همدان اجرا گردید. تیمار ها شامل سه سطح خاک ورزی، که T1: بدون خاک ورزی (کاشت مستقیم بذر در زمین زراعی) ، T2 : روش حداقل خاک ورزی (شخم با چیزل + دیسک) و T3: روش مرسوم (شخم با گاواهن برگردان دار + دیسک) و دو سطح گیاه پوششی شامل C1:گیاه پوششی لگوم (خلر) و C2: بدون گیاه پوششی و سه سطح سیستم های کشت شامل i1: کشت مخلوط افزایشی 50% لوبیا سبز + کدو، i2: خالص لوبیا سبز و i3: خالص کدو بودند. نمونه برداری در سه مرحله زمانی و از عمق 0-20 با سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر شاخص های شیمایی، فیزیکی و بیولوژیکی کیفیت خاک و همچنین عملکرد زراعی به طور معنی داری تحت تاثیر گیاه پوششی و خاک ورزی قرار گرفتند، به طوری که بیشترین مقدار این ویژگی ها در تیمار بی خاکورزی با گیاه پوششی(T1C1) و کمترین مقدار در تیمار خاک ورزی مرسوم بدون گیاه پوششی(T3C2) مشاهده شد، اما تنها کربن بخش ماکرو خاکدانه ها و میکرو خاکدانه ها، فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی و MWD به صورت معنی دار تحت تاثیر سیستم های کشت قرار گرفتند. به طور کلی مناسب ترین رویکرد مدیریتی در جهت افزایش عملکرد زراعی و کیفیت خاک، استفاده از خاکورزی های حفاظتی ( بی خاکورزی و خاکورزی حداقل) ب
  27. پیامد کاربرد زئولیت در خاک و همزیستی گلومرالی بر پایداری نخود ایرانی) (Cicer arietinum L.در برابر تنش های خشکی
    1394
    آب یکی از ویژگی های پیامددار بر رشد گیاهان است، به ویژه در سرزمین های خشک و نیمه خشک که گیاهان بیشتر در برابر دوره های تنش خشکی هستند. بنابر گزارش ها خشکی نخستین تنش کاهنده رشد گیاه در دنیا است که به گونه میانگین مایه کاهش 50 درصدی فرآورده های کشاورزی می شود. امروزه، کاربرد مواد کانی طبیعی همچون زئولیت برای بهبود توان باروری خاک از بهسازی ویژگی-های فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک نگاه ها را به سوی خود است. از دیگر روش هایی که به تازگی و در سال های گذشته، برای مبارزه با کم آبی و تنش خشکی در بسیاری از گیاهان به کار رفته، کاربرد کودهای زیستی است. قارچ های میکوریز از ریزجاندارانی هستند که با ریشه گیاهان گوناگون همزیستی دارند و با افزایش فراهمی عناصرغذایی و جذب آب مایه بهبود رشد و نمو گیاهان می گردند. هدف از این پژوهش بررسی، پیامد قارچ میکوریزی و زئولیت همانند بهساز خاک در تنش خشکی بر پایداری گیاه نخود است. نمونه برداری خاک ها از لایه 30 سانتی متری رویی زمین کشاورزی در ازندریان همدان انجام شد. در گلدان های با قطر 20 سانتی متر خاک آمیخته با زئولیت ریخته شد و کشت گیاه نخود انجام گرفت. این پژوهش به گونه آزمایشی فاکتوریل با فاکتور های زئولیت در سه اندازه (0 -10- 20 درصد)،میکوریزا در دو تیمار (بدون میکوریزا و با میکوریزایGlomus intraradices) و تنش خشکی در سه اندازه (پتانسیل30-،80- و 150- کیلوپاسکال) در طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و در 54 گلدان انجام شد. هر گلدان نیز دارای سه بوته نخود ایرانی بود. گیاهان در شرایط گلخانه رشد کردند و گیاهان پیش از رسیدن به گام گل دهی برداشت شده و از خاک گلدان ها نیز نمونه برداری شد . این پژوهش نشان داد فراوانی قارچ ها واکتینومیست ها با کاربرد میکوریز افزایش یافت اما این افزایش در فراوانی اکتینومیست ها چشمگیر نبود. در برابر آنها مایه زنی میکوریزی فراوانی باکتری ها را کاهش داد. کاربرد میکوریز در تیمارها اندازه تنفس پایه خاک و شمار اسپور گلومرال ها را افزایش داد ولی مایه کاهش چشمگیر تنفس برانگیخته و اندازه ماده آلی در خاک ها شد. بنابر داده های به دست آمده پتاسیم، فسفر و کلروفیل برگ های گیاهان و نیز درصد کلنیزاسیون ریشه ها، با به کارگیری قارچ میکوریز، افزایش یافت. کاربرد میکوریزا، تنها مایه افزایش وزن خشک و تر اندام هوایی شد ولی ناهمانندی همه ویژگی های
  28. پیامد کاربرد زئولیت و نانوزئولیت بر زنده مانی، جذب و پالایش اشریشیاکولی در خاک
    1394
    کودهای دامی از گذشته های دور، برای فراهم کردن عناصرغذایی گیاهان و هم چنین مواد آلی خاک برای بهبود ویژگی های گوناگون آن بکار رفته اند. اما چالش بزرگ در بهره گیری از این بهسازها، شمار فراوان ریزجانداران بیماری زا در آن ها می باشد که با رسیدن به آب های روزمینی و زیرزمینی، بهداشت مردم و دیگر جانداران را با آسیب روبه رو می سازد. امروزه با کاربرد گسترده و ناشایست پادزیست ها در دامداری ها چالش بزرگ تری پیش روی است و آن پایداری به پادزیست در ریزجانداران روده ای است که مایه آن می شود که بیماری های برآمده از این ریزجانداران به آسانی به کمک پادزیست های فرآوری شده درمان پذیر نباشد. کاهش کارایی پادزیست ها از یک سوی و هزینه های بالای شناسایی و ساخت پادزیست های نوین از سوی دیگر، نیاز به شناخت روش های کاهش فراوانی بیماری زاهای پدید آمده از کودهای دامی را افزایش می دهد تا با کاهش گسترش آن ها در زیستگاه ها از رسیدن آن ها به مردمان جلوگیری شود. در این پژوهش پیامد کاربرد زئولیت و نانوزئولیت، که از گروه بهسازهای پرکاربرد در کشاوررزی می باشند، بر زنده مانی و جابه جایی باکتری اشریشیاکولی، که از باکتری های شناخته شده روده ای است، در خاک بررسی شد. این پژوهش در دو بخش انجام شد. در بخش نخست پیامد افزودن اندازه های گوناگونی از زئولیت و نانوزئولیت (صفر، 5 و 15 درصد) و کود گاوی (صفر و 5 درصد) بر زنده مانی باکتری اشریشیاکولی پایدار به نالیدیکسیک اسید (E.coli NAR) در دو خاک سترون و ناسترون بررسی شد. آزمایش با مایه زنی 106 باکتری به هر گرم از خاک تیمار شده انجام شد. در خاک ناسترون افزودن %5 زئولیت پیامد چشم گیری بر زنده مانی باکتری نداشته و %15 نانوزئولیت مایه کاهش تند در شمار ریزجانداران شده به گونه ای که پس از روز 8 نمونه برداری، دیگر باکتری از این تیمارها بازیابی نشده است. در برابر آن زنده مانی باکتری در تیمار دارای %15 زئولیت و %5 نانوزئولیت تا هفته دوم آزمایش پیش رفته است و از روز 12 نمونه برداری دیگر باکتری از این تیمارها نیز بازیابی نشده است. در خاک سترون، زمان زنده مانی باکتری به گونه چشم گیری افزایش یافت و بیشتر از خاک ناسترون در همه تیمارها بود. افزودن زئولیت در خاک سترون مایه افزایش زنده مانی باکتری و کاهش تندی مرگ ومیر آن در خاک شده و همانند خاک ناسترون با افزایش اندازه زئولیت به کار بر
  29. پیامد روش های کشت حفاظتی بر کربن آلی و برخی شاخص های زیستی کیفیت خاک در منطقه دستجرد همدان
    1394
    استفاده پایدار از منابع طبیعی و ایجاد تعادل بین میزان تولید و حفظ و بهبود کیفیت منابع طبیعی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان خاک، جزء بسیار مهمی در پایداری اکوسیستم ها می باشد. به منظور مقایسه پایداری نسبی مدیریت های کشت مختلف جهت کاهش تخریب خاک، آزمایشی در سال زراعی 1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام گرفت. به دلیل تاثیر تاریخچه مدیریت های گذشته بر ارزیابی کیفیت خاک، مزارع انتخاب شده در سه سال قبل از اجرای این پژوهش دارای مدیریت یکسانی به لحاظ خاک ورزی و گیاه پوشش بودند. آزمایش به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. اثر فاکتور گیاه پوششی (شامل سه سطح: ماشک گل خوشه ای، خلر و بدون گیاه پوششی)، فاکتور خاک ورزی (شامل سه سطح، خاک ورزی مرسوم، خاک ورزی حداقل و بدون خاک ورزی) و فاکتور زمان (شامل سه سطح: زمستان، بهار و تابستان) بر برخی شاخص های کیفیت خاک (شامل کربن آلی کل، ذخیره کربن آلی، کربن فعال، تنفس پایه، معدنی شدن کربن، کربن خاکدانه ای، وزن مخصوص ظاهری، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها و درصد خاکدانه های پایدار) و نیز اجزاء عملکرد ذرت (شامل تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف بلال، وزن چوب بلال، وزن صد دانه، عملکرد زیستی و عملکرد دانه ذرت) مورد مطالعه قرار گرفت. اثر تیمارهای گیاه پوششی و خاک ورزی در تمامی شاخص ها معنی دار (سطح 05/0) شد، اما اثر متقابل گیاه پوششی در خاک ورزی تنها در تعداد ردیف دانه در بلال معنی دار شد و بر هم کنش گیاه پوششی در خاک ورزی در فصل برای هیچ یک از شاخص ها معنی دار نشد. طبق نتایج به دست آمده میزان تنفس پایه، کربن آلی کل، کربن فعال و کربن معدنی شده در تیمارهای خاک ورزی حداقل بیشترین بود، شاخص های تنفس پایه و کربن معدنی شده در تیمار بدون خاک ورزی بیشتر از خاک ورزی مرسوم بودند اما خاک ورزی مرسوم نتیجه بهتری نسبت به بدون خاک ورزی بر کربن آلی و کربن فعال داشت. بیشترین وزن مخصوص ظاهری خاک در تیمار خاک ورزی مرسوم و کمترین آن در خاک ورزی حداقل مشاهده شد؛ بیشترین مقدار میانگین وزنی قطر خاکدانه ها نیز در تیمار خاک ورزی حداقل مشاهده شد. مقدار دی اکسید کربن رها شده در واحد کربن آلی به ترتیب در تیمارهای خاک ورزی حداقل، مرسوم و بدون خاک ورزی بیشترین مقدار را
  30. تاثیر اصلاح کننده های مختلف بر خصوصیات خاک، عملکرد و محتوای عنصری ذرت کشت شده در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی
    1393
    ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جهان واقع شده است به همین دلیل محدودیت منابع آب یکی از مهم ترین معضلات موجود در بخش کشاورزی است. استفاده از پساب فاضلاب تصفیه شده شهری و صنعتی با در نظر گرفتن مسائل جانبی و کاهش بار آلودگی آن از طریق افزودن اصلاح کننده ها به خاک، شاید بتواند نیاز آبی و غذایی گیاه را تامین نماید. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح کننده های مختلف بر خصوصیات خاک، عملکرد و محتوای عنصری ذرت کشت شده در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی می باشد. آزمایش گلخانه ای به منظور بررسی تاثیر اصلاح کننده-هایی نظیر: گچ، سیتریک اسید، کود دامی و کمپوست و ترکیبی از آن ها بر برخی خصوصیات شیمایی خاک لومی آبیاری شده با پساب شهرک صنعتی بوعلی و همچنین اثرات آن ها بر عملکرد و محتوای عنصری گیاه ذرت در قالب طرح کاملاً تصادفی و با 4 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد اصلاح-کننده های مختلف در خاک تحت آبیاری با پساب، سبب تغییرات معنی دار پ هاش، قابلیت هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل، کاتیون های محلول، فسفر کل و فسفر فراهم خاک شد. همچنین نتایج تجزیه خاک نشان داد که غلظت کل و فراهم عناصر سنگین در خاک های تیمار شده با اصلاح کننده ها در اکثر موارد بیشتر از غلظت این عناصر در خاک شاهد بود، ولی مقادیر آن ها از حدود زمینه ای عناصر سنگین در خاک کمتر بود و از این لحاظ هیچ گونه تاثیر سویی بر خاک نداشتند. نتایج به دست آمده از این آزمایش مشخص کرد که عملکرد ذرت (وزن تر و خشک) به طور معنی داری تحت تاثیر اصلاح کننده ها قرار گرفتند، به طوری که حداکثر عملکرد در تیمار کود دامی و حداقل عملکرد در تیمار شاهد مشاهد شد. کاربرد اصلاح کننده ها در خاک تحت آبیاری با پساب روی غلظت برخی از عناصر سنگین گیاه ذرت (ریشه و اندام هوایی) موثر بودند. با مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین اندام هوایی ذرت با حدود معمول و بحرانی عناصر سنگین در گیاه مشخص شد که غلظت کلیه فلزات سنگین در ماده خشک اندام هوایی ذرت در حد مجاز بوده است. اما در ریشه ذرت غلظت همه فلزات بجز روی و کادمیوم بیشتر از حد مجاز این عناصر در گیاهان بود. به طور کلی بیشترین غلظت مشاهده شده در گیاه ذرت (اندام هوایی + ریشه) مربوط به آهن و کمترین غلظت مشاهده شده مربوط به کادمیوم بود.
  31. بررسی ریخت های گوناگون کربن آلی خاک در زمین های کشاورزی و چراگاهی در دشت قروه، کردستان، ایران
    1393
    در میان اجزای گوناگون کره زمین و چرخه های بیوژئوشیمیایی خاک، چرخه کربن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کاربری های گوناگون، کار های کشاورزی و مانند آن بر ویژگی های خاک ها و پویایی کربن در خاک پیامد دارد. هدف این پژوهش بررسی پیامد کاربری زمین و شیوه بهره مندی از خاک بر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی، زیستی و اندوخته های کربن آلی خاک در دشت قروه کردستان است. برای این کار نمونه برداری از لایه 20 سانتی متری رویین خاک در دو فصل پاییز و بهار از کاربری های زمین کشاورزی آبی و دیم، چراگاه قرق و چراگاه آزاد در سه تکرار انجام شد. در این بررسی میدانی از یک طرح کاملا تصادفی در چارچوب فاکتوریل با فاکتورهای زمان نمونه برداری (در دوسطح) و جایگاه نمونه برداری (در چهار سطح) در سه تکرار بهره گیری شد. بررسی ویژگی های زیستی خاک نشان داد که بیشترین اندازه تنفس پایه، تنفس برانگیخته، شمار اسپورهای گلومرال ها و همچنین شمار و گوناگونی بندپایان درشت و کرم های خاکی در کاربری چراگاه قرق در فصل بهار و کمترین آن در کشت دیم در فصل پاییز به دست آمد . در بررسی ویژگی های فیزیکی بیشترین جرم ویژه ظاهری در کاربری کشت آبی در فصل بهار و کمترین اندازه آن در کاربری چرای آزاد فصل بهار به دست آمد. بالاترین اندازه میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در چراگاه قرق در فصل بهار بدست آمد که ناهمانندی چشم گیری با فصل پاییز همین کاربری و فصل بهار چرای آزاد نداشت. کمترین اندازه آن در کاربری دیم در فصل بهار بدست آمد. دگرگونی کاربری زمین از چراگاه به زمین کشاورزی مایه کاهش پایداری خاکدانه ها و همچنین کربن درون خاکدانه ای در همه اندازه ها شد. بیشترین اندازه کربن درون خاکدانه ای در خاکدانه های بزرگتر از 2، 1-25/0 و25/0-053/0 میلی متر درکاربری قرق در فصل بهار و کمترین آن در خاکدانه های 2-1، 1-25/0 و25/0-053/0 میلی متر در کاربری دیم در فصل بهار بدست آمد. در بررسی ویژگی های شیمیایی خاک بالاترین اندازه پتاسیم فراهم در کاربری قرق در فصل پاییز وکمترین اندازه پتاسیم تبادلی در کاربری کشت دیم در فصل بهار به دست آمد. بیشترین اندازه فسفر فراهم نیز در کاربری کشت آبی در فصل بهار و کمترین اندازه آن در کاربری دیم در فصل پاییز بود. در بررسی اندوخته کربن آلی خاک بیشترین اندازه کربن آلی بخش سنگین در کاربری قرق در فصل پاییز و کمترین اندازه آن در کاربری د
  32. پیامد کاربرد کاه گندم بر زیست فراهمی کادمیوم در خاک پس از آلودگی به نمک نیتراتی آن
    1393
    رسیدن فلزهایی مانند کادمیم به زنجیره ی غذایی یک خطر جدی بشمار می آید . فلز های سنگین پس از افزوده شدن به خاک، بیشترین زیست فراهمی را دارند که با گذشت زمان به ریخت های با حلالیت پایین تر دگرگون می شوند . در این پژوهش توان برخی از ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک ها بر کاهش زیست فراهمی کادمیم پس از آلودگی خاک به این فلز و همچنین پیامد کاربرد کادمیم بر کارکرد بیولوژیک و فروزینگی مواد آلی خاک پس از آلودگی خاک به این فلز بررسی شد. در این پژوهش مواد آلی در دو سطح (بدون آن و 5%کاه گندم)، آلودگی کادمیوم در دو سطح (بدون آن و با 10 میلی گرم بر کیلوگرم خاک )، و سترون کردن در دو سطح (سترون شده و نشده) و همه آن ها در سه تکرار برای دو خاک از همدان و شمال کشور با ویژگی های ناهمگون انجام گرفت. بخش های گوناگون کادمیوم به روش عصاره گیری پی در پی در آغاز و پایان آزمایش اندازه گیری شدند. کادمیوم فراهم خاک ها در عصاره DTPA پس از تیمار خاک در زمان های 1، 10 و 30 دقیقه، 1، 2، 5، 24، 48، 120، 240، 720، 2160 و 3600 ساعت، در خاک های سترون و ناسترون و به کمک دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. پارامترهای بیولوژیک خاک پس از 24، 720 و 2160 ساعت اندازه گیری شدند. ریخت های گوناگون مواد آلی خاک، به روش های فیزیکی ( بخشبندی اندازه ای و بخشبندی دانسیته ای ) پس از 1 روز، 1 ماه، 3 ماه و 5 جدا شده و کربن آلی آن ها به روش اکسیداسیون تر اندازه گیری شد. پس از آلودگی خاک شمال، بیشتر کادمیوم در بخش محلول و تبادلی جای گرفته و پس از 5 ماه کاهش اندکی در اندازه آن رخ داد. پس از آلودگی خاک همدان به کادمیوم، این فلز به تندی به بخش های پیوسته به کربنات ها و بخش باقیمانده رفت و اندازه کمی از آن در بخش محلول و تبادلی ماند. همواره نمونه های دارای کاه کادمیوم بیشتری در بخش پیوسته به ماده آلی داشتند. پیامد کاربرد کاه و گذشت زمان بر کادمیوم بخش محلول و تبادلی در هردو خاک در پایه آماری 1% چشم گیر بود. کادمیوم افزوده شده به خاک همدان در همه نمونه ها با گذشت زمان در بخش پیوسته به کربنات ها انباشته شد. گذشت زمان و به کارگیری کاه گندم به عنوان ماده آلی تازه، هر دو بر فراهمی کادمیوم پیامد چشم گیری در پایه آماری 1% داشتند. داده های جذب کادمیوم و کاهش زیست فراهمی آن در خاک لاهیجان و نمونه های ناسترون خاک همدان با معادله های
  33. اثر شوری و سدیمی بودن خاک بر پویایی و معدنی شدن کربن آلی خاک
    1393
    مناطق زیادی در استان همدان به دلیل مشکل های شوری و قلیاییت که برآمده از بالا آمدن سفره های آب زیرزمینی شور و استفاده از آب آبیاری با کیفیت پایین می باشد، کاربری کشاورزی خود را از دست داده اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر خاک های شور و سدیمی بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بویژه بخش های کربن آلی و تنفس و معدنی شدن کربن در استان همدان است. نمونهبرداری در قالب طرح کاملاً تصادفی نامتعادل انجام گرفت. برای انجام این پژوهش 42 نمونه خاک از لایه 30-0 سانتی متری از مناطق مختلف استان همدان شامل ویان، قهاوند، اسدآباد، نوشیجان و جوکار برداشت گردید. نمونهها هوا خشک گردیده و از الک 2 میلیمتری گذرانده شدند. هدایت الکتریکی و pH نمونه ها از تعلیق خاک با نسبت 5/21 خاک به آب با استفاده از دستگاه هدایت سنج و پی اچ متر اندازه گیری شد. خاک ها با توجه به پی اچ، هدایت الکتریکی و نسبت جذب سدیم در 6 گروه قرار گرفتند که شامل 1) خاک های غیر شور-سدیمی 2) خاک های شور 3) خاک های سدیمی ضعیف 4) خاک های سدیمی قوی 5) خاک های شور-سدیمی ضعیف و 6) خاک های شور-سدیمی قوی هستند. کربن کل نمونه-ها به روش وایکلی بلک (1996) و تنفس پایه ی نمونه ها به روش آیزرمایر (1952) اندازه گیری شد. بخش بندی اندازه ای کربن آلی انجام شد و کربن هم اندازه شن و هم اندازه رس و لای (سیلت) به روش وایکلی بلک اندازه گیری شد. پایداری خاکدانه ها و میانگین قطر وزنی خاکدانه ها به روش الک تر انجام گرفت و کربن هر بخش از خاکدانه ها به روش وایکلی بلک (1996) اندازه-گیری شد. سینتیک معدنی شدن کربن خاکدانه ها نیز در آزمایش انکوباسیون آزمایشگاهی 45 روزه اندازه گیری شد. خاک های شور و خاک های سدیمی چه ضعیف و چه قوی دارای کمترین میانگین وزنی قطر خاکدانه و نیز پایداری خاکدانه بودند. بخش ذره ای مواد آلی در خاک های شور و سدیمی در مقایسه با خاک های غیر شور-سدیمی کمتر بود. بطور کلی با بررسی فراسنجه-های گوناگون بر روی خاک های شور و سدیمی، این خاک ها دارای مقادیر اندکی از ماده آلی کل، خاکدانه های بزرگ کم و فعالیت میکروبی پایین هستند. در بین خاک های مشکل دار، بیشترین مقدار کربن آلی بخش لای+ رس و بخش شن از آن خاک شور و کمترین مقدار این بخش ها برای خاک شور-سدیمی قوی بود. در خاک های غیر شور- سدیمی بخش کلاس 1 (2میلی-متر) و نیز بخش کلاس 2 (25/0 میلی متر) و
  34. اثر نوع پوشش گیاهی بر برخی شاخصهای فیزیکی-شیمیایی و بیوشیمیایی کیفیت خاک در حوضه آبخیز گنبد، همدان
    1393
    چکیده: در این پژوهش، پاسخ برخی از شاخصهای کیفیت خاک نسبت به تیپهای مختلف پوشش گیاهی، که خود تحت کنترل عوامل محیطی و مدیریتی هستند، مورد مطالعه قرار گرفت. کل حوضه آبخیز گنبد، واقع در نزدیکی شهر همدان، به واحدهای کاری همگونی از نظر ریخت پوشش گیاهی تفکیک شد و در هر ریخت، 3 الی 4 قاب (1*1 متر مربع) مطالعه شد. در کل، از 66 قاب مورد مطالعه نمونه خاک و گیاه در فصل پاییز برداشت شد. از 5 تیپ گیاهی مرتعی (گندمیان، گون-بروموس، گون-جارو، گون-درمنه و گون-فرفیون) و 1 مرتع تخریب و تبدیل شده به کشت دیم (گندم دیم)، که همگی از نظر نوع مواد مادری و جهت شیب مشابه بودند برای مقایسه شاخص های کیفیت خاک در دو فصل پاییز و بهار استفاده شد. در هر تیپ گیاهی، درصد کل تاج پوشش گیاهی، درصد تاج پوشش به تفکیک شکل رویشی، و تولید سالانه کل گیاهی اندازهگیری شد. بعلاوه، درصد لاشبرگ، سنگریزه و خاک لخت، به همراه ویژگی-های محیطی، شامل ارتفاع، درصد شیب، جهت شیب و موقعیت محل نمونه برداری در زمیننما برای هر تیپ گیاهی تعیین شد. تنفس میکروبی برانگیخته و فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی در دو فصل بهار و پاییز، و مقدار پتاسیم فراهم، فسفر فراهم و رُس پخششونده در آب در نمونه های فصل پاییز، و جرم حجمی ظاهری و تخلخل خاک درنمونههای فصل بهار در خاک سطحی (15-0 سانتی-متر) اندازهگیری شد. میزان تنفس برانگیخته در خاک پوشش های مختلف گیاهی، ناهمانندی چشم گیری نشان داد؛ به هر روی، اندازه تنفس میکروبی خاک در بهار درخاک گون-بروموس، گون-جارو و گون-درمنه بیشتر از پاییز بود. در فصل پاییز، بیشترین فعالیت آنزیم فسفاتاز در خاک دو تیپ گون-درمنه و گون-بروموس مشاهده شد. این شاخص در فصل بهار، در تیپ های گون-بروموس، گون-درمنه و گون-جارو بیشتر از سایر تیپ ها تعیین شد. بیشترین غلظت پتاسیم زیست فراهم در تیپ گون-فرفیون، که نسبت به خاک سایر تیپ ها مقدار رُس بیشتری داشت مشاهده شد. کمترین مقدار این شاخص در تیپ گندمیان و تیپ زراعی گندم دیم اندازه گیری شد. غلظت فسفر زیست فراهم در بین تیپ های مختلف گیاهی تفاوت معنی داری نشان نداد؛ با این حال، مقدار آن در تیپ گون-جارو بیشترین و در تیپ گندم دیم کمترین است. در بین تیپ های گیاهی مختلف، جرم حجمی ظاهری خاک تفاوت معنی داری نشان نداد؛ با این حال، کمترین میزان این شاخص در خاک تیپ گون-بروموس مشاهده گردید. مقدار ت
  35. پاسخ کربن آلی و برخی شاخص های فیزیکی کیفیت خاک به نوع پوشش های گیاهی مستقر در حوضه گنبد، همدان
    1393
    چکیده: نوع مدیریت و نیز شرایط محیطی و خاکی حاکم بر اکوسیستم های مرتعی باعث استقرار تیپ های مختلف گیاهی می شود که خود اثرات متفاوتی بر کیفیت خاک اعمال می کند. در این پژوهش تاثیرپوشش های گیاهی مختلف بر بخش های کربن آلی خاک در حوضه مطالعاتی زوجی گنبد در شهر همدان مورد مطالعه قرار گرفت. کل حوضه به واحدهای کاری همگونی از نظر ریخت پوشش گیاهی و ویژگی های محیطی تفکیک شد و در هر ریخت، 3 الی 4 قاب (1*1 متر مربع) مطالعه شد. در کل از 66 قاب مورد مطالعه، نمونه خاک (15-0 سانتی متر) و گیاه در فصل پاییز برداشت شد. مقایسه شاخص های کیفیت خاک در 5 تیپ گیاهی مرتعی و 1 مرتع تخریب و تبدیل شده به کشت دیم، که همگی از نظر نوع ماده مادری و جهت شیب مشابه بودند، و در دو فصل پاییز و بهار بررسی شد. با استفاده از نرم افزار PC-ORD تجزیه و تحلیل پوشش گیاهی و عوامل محیطی انجام شد. با استفاده از روش تجزیه و تحلیل دو طرفه گونه های معرف (TWINSPAN)، پوشش گیاهی تا 6 سطح طبقه بندی شد که برای سطح اول گونهsp. Silenو برای سطح دوم گونه های Centaura virgate، Astragalus verus و Cousinia bijarensis به عنوان گونه معرف مشخص شدند. با توجه به نتایج حاصل از DCA کل حوضه به 6 گروه اکولوژیک تفکیک شد. تاج پوشش کل و تولید کل سالانه با تاج پوشش و تولید گیاهان بوته ای، گندمیان چندساله، پهن برگان چندساله، لاشبرگ و کربن آلی خاک دارای همبستگی مثبت بود. بیشترین مقدار کربن آلی، ذخیره کربن، ذخیره کربن اصلاح شده، کربن فعال، کربوهیدرات، تنفس پایه و تنفس پایه اصلاح شده در تیپ های گون-بروموس و گون-درمنه مشاهده شد. کمترین مقدار کربن آلی، ذخیره کربن، ذخیره کربن اصلاح شده، کربن فعال، کربوهیدرات، تنفس پایه در تیپ گندم دیم مشاهده شد. تیپ های گون-بروموس و گون-درمنه در منطقه قرق قرار داشته و پوشش گیاهی، تولید سالانه، تنوع گونه ای و لاشبرگ بیشتری نسبت به دیگر تیپ ها دارند. در تیپ گندم دیم به علت عملیات زراعی، ورود مواد آلی به خاک کم و از طرف دیگربه علت شکستن خاک دانه ها، هدررفت ماده آلی بالا است. کمترین مقدار کربوهیدرات اصلاح شده و تنفس پایه اصلاح شده در تیپ گون-فرفیون مشاهده شد. کربن فعال اصلاح شده در تیپ های گون-جارو، گون-بروموس و گندمی به طور معنی داری بیشتر از دیگر تیپ ها بود. این تیپ ها بیشتر دارای گونه های گیاهی علفی هستند که بقایای حا
  36. بررسی فراوانی باکتریهای روده ای و پایداری پادزیستی آنها در کودهای گاوهای شیری گاوداری های صنعتی و سنتی همدان
    1392
  37. تاثیر کوتاه مدت آتش سوزی بر فرانسجه های کیفیت خاک مراتع نیمه استپی نهاوند
    1392
  38. بررسی همزیستی قارچ های آربواسکولار در برخی از گیاهان دارویی و سبزی های همدان
    1392
  39. بررسی همزیستی قارچ های میکوریزی آربوسکولار در برخی از گیاهان دارویی و سبزی های همدان
    1392
  40. پیامد کاربرد کمپوست زباله های شهری بر ویژگی های شیمیایی خاک و پاسخ گیاه ذرت
    1392
  41. پیامد کاربرد برخی از بهسازی های آلی در خاک بر بخش های کربن الی آن
    1392
  42. بررسی رابطه هدایت هیدرولیکی اشباع و غیراشباع با برخی از ویژگی های خاک با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
    1392
  43. تخمین خصوصیات هیدرولیکی با استفاده از پارامترهای مدل های منحنی مقاومت فروروی خاک
    1392
  44. اثر کاشت گیاه ذرت در خاک های با بافت گوناگون بر کاهش آلودگی پساب صنعتی دارای کادمیم
    1392
  45. تاثیر قارچ های میکوریز آربوسکولار بر عملکرد و برخی شاخص های رشدی و فیزیولوژیک تره ایرانی (Allium ampeloprasum Tateh group) تحت تنش خشکی
    1391
  46. تاثیر قارچ های میکوریز آربوسکولار بر عملکرد و برخی شاخص های رشد و فیزیولوژیک تره ایرانی (Allium ampeloprasum tareh group) تحت تنش خشکی
    1391
  47. اثر همزیستی با قارچ میکوریز بر برخی ویژگی های رشدی و فیزیولوژیک پیاز در شرایط تنش خشکی
    1391
  48. اثر همزیستی با قارچ میکوریز بر برخی ویژگی های رشدی و فیزیولوژیک پیاز در شرایط تنش خشکی
    1391