پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان

پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان

P.H.D dissertations

بررسي محيط رسوبي، چينه نگاري سكانسي، دياژنز و ويژگي هاي پتروفيزيكي سازند سروك در بخش باختري زاگرس
موسي اسفندياري
سازند سروك يكي از واحدهاي كربناته ي سنگ چينه اي مهم گروه بنگستان در طي كرتاسه ي مياني (آلبين پسين-تورونين آغازين) در حوضه ي زاگرس (جنوب باختري ايران) نهشته شده است و از مخازن مهم هيدروكربني به شمار مي رود. به منظور تفسير رخساره ها، محيط رسوبي و چينه نگاري سكانسي سازند سروك در بخش باختري حوضه ي زاگرس، پنج برش سطحي مورد بررسي قرار گرفته است. بر اساس تغييرات بافتي و خصوصيات سنگ شناختي 30 ريزرخساره متفاوت تشخيص داده شد كه در شش گروه رخساره اي پهنه كشندي، لاگون، پشته ي زيرآبي، ريف روديستي، جلوي ريف/ درياي باز كم ژرف و حوضه نهشته شده اند. رخساره هاي بخش زيرين سازند سروك (آلبين- اوايل سنومانين) شامل سكانس هاي I و II در يك رمپ كربناته نهشته شدند كه در سنومانين تا اوايل تورونين (بخش بالايي سازند سروك) به يك شلف حاشيه دار تبديل گرديد. اين تكامل پلتفرم كربناته ناشي از تغيير رژيم تكتونيكي صفحه ي عربي از حاشيه ي غير فعال به حاشيه ي فعال و احتمالا فعاليت گسل هاي پي سنگي و فرارانش پوسته اقيانوس نيوتتيس در حاشيه ي شمال خاوري صفحه ي عربي در كرتاسه ي پسين بوده است كه موجب ايجاد بالاآمدگي و گسترش پشته هاي زيرآبي و ريف روديستي حاشيه پلتفرم و نيز حوضه هاي ميان شلفي و پلتفرم هاي جدا افتاده به وِيژه در زون لرستان گرديده است. فعاليت گسل هاي پي سنگي باعث خروج پلتفرم از آب و ايجاد ناپيوستگي هاي فرسايشي (مرز سكانسي نوع اول) بويژه در مرز سنومانين/ تورونين و حذف رسوبات يا عدم رسوبگذاري گرديده است سازند سروك داراي پنج سكانس رده سوم است كه الگوي انباشت آن ها بيانگر تاثيرپذيري از تغييرات ايوستازي در اواخر آلبين تا اواسط سنومانين است، اما اثر تكتونيك منطقه اي در اواسط سنومانين و اوايل تورونين به ايوستازي اضافه گرديده است. سيماني شدن، دولوميتي شدن، انحلال، نوريختي، آشفتگي زيستي، ميكريتي شدن و تراكم فيزيكي-شيميايي از فرايندهاي دياژنزي مشاهده شده در سازند سروك مي باشند. رسوبات كربناته سازند سروك در منطقهي مورد مطالعه داراي تخلخل پايين (ميانگين تخلخل 72/2 درصد) هستند. اگرچه مقادير تخلخل از 13/0 تا 11 درصد متغير است. سرعت موج P اندازه گيري شده از 5208 تا 6531 متر بر ثانيه در اين سازند متغير است. تجزيه و تحليل رگرسيون چند متغيره نشان مي دهد كه اين تغييرات در ويژگي هاي صوتي وابسته به تركيب كاني شناسي، مقد
Thesis summary
طراحي آماري اقتصادي نمودارهاي كنترلي x و T2 تحت مدل شوك وايبول و با حضور علل اسنادپذير چندگانه

كنترل آماري فرايند يك روش موثر براي پايش و بهبود كيفيت و توليد خدمات يك سازمان است و نمودار كنترلي ابزار عمده اي از اين روش است.
Thesis summary
طراحي اقتصادي و آماري اقتصادي نمودارهاي كنترلي X و T2 تحت مدل شوك بر 12 و علل اسنادپذير چندگانه مستقل

نمودارهاي كنترلي مي تواننديك يا چند مشخصه كيفيت را هم زمان مورد بررسي قرار دهند، لذا در طراحي نمودارهاي كنترلي هدف اصلي، تعيين بهينه پارامترهاي تنظيمي طرح يعني اندازه نمونه، فاصله نمونه گيري و ضريب حدود كنترلي براي فرايند مورد مطالعه است. تعيين پارامترهاي تنظيمي طرح نمودارهاي كنترلي مي تواند با چهار رويكرد متفاوت تعيين شود. در اين رساله ابتدا طراحي اقتصادي و آماري اقتصادي نمودار كنترلي Xبار و T2 با در نظر گرفتن توزيع بر 12 به عنوان مكانيزم شكست، تحت تاثير علل اسنادپذير چندگانه براي فرايندهاي گسسته مورد بررسي قرار مي گيرد. مدل هزينه در طراحي هاي فوق براي اولين بار با در نظر گرفتن مفاهيم آماري AATS و ANF بر اساس فواصل نمونه گيري نايكنواخت ارائه شده و سپس اين مدل هزينه با مدل هزينه تحت نمونه گيري يكنواخت مقايسه مي شود. همچنين در اين رساله براي اولين بار به بررسي فرايندهاي پويا با سازوكار شكستي كه داراي تابع خطر غير ثابت است، در دو حالت علل اسنادپذير چندگانه و يك علت اسنادپذير پرداخته مي شود. در طراحي اقتصادي براي فرايندهاي پويا، براي نخستين بار، طراحي نمودار كنترلي Xبار با رويكرد جديد و بازه هاي نمونه گيري نايكنواخت تحت مكانيزم شكست بر 12 انجام شده است. در نهايت در هر دوحالت يك متغيره و چند متغيره مقادير بهينه پارامترهاي طراحي شامل اندازه نمونه فواصل نمونه گيري و ضريب حدود كنترلي بر اساس بهينه سازي متويط هزينه بر واحد زمان و بادر نظر گرفتن تركيب هاي مختلف پارامترهاي توزيع بر 12 محاسبه و مدل هزينه تحت تاثير علل اسناد پذير چندگانه با در نظر گرفتن پارامترهاي هزينه و زمان يكسان مقايسه مي شود. همچنين با استفاده از روش هاي تحليل حساسيت تاثير تغيير پارامترهاي مختلف مدل هزينه بر روي مقادير بهينه پارامترهاي طراحي مورد بررسي قرار مي گيرد.
Thesis summary

Master Theses

: پيش بيني ارتباط بين توزيع اندازه ذرات و نفوذپذيري در رسوبات ماسه اي
الهه عزيزي
اين پژوهش با هدف پيش بيني توزيع اندازه ذرات و تأثير آن بر نفوذپذيري در رسوبات ماسه اي انجام شده است. در مراحل مختلف انجام اين پژوهش، تهيه نمونه، آزمونهاي آزمايشگاهي، توزيع اندزاه ذرات، شناسايي جنس ذرات، تعيين وزن مخصوص ماسه و تركيب ماسه هاي دانه بندي شده با هم در نسبتهاي متفاوت براي تعيين نفوذپذيري صورت گرفته است. آزمونهاي انجام شده مرتبط با مراحل تعيين نفوذپذيري بوده و، با استانداردهاي آزمايشگاهي معادل سازي و انجام شده است. در مراحل ابتدايي جنس نمونه ماسه مورد آزمايش قرار گرفت كه شامل 45 % خرده سنگهاي ماسه سنگي، 35 % سيليس، 15 % خرده سنگ آهكي و 10 درصد چرت، خرده سنگ آندزيتي و توف بوده است. به منظور بررسي ارتباط بين توزيع اندازه ذرات و نفوذپذيري، نمونه ماسه اي در 5 رده متفاوت از بسيار ريز تا بسيار درشت دسته بندي شدند. در اين مرحله براي جداسازي ماسه اوليه به پنج رده ماسه با اندازه هاي 0 ميليمتر( /063 – 0/125 – 0/25 – 0/5 - مشخص از الك در اندازههاي تعيين شده )اندازه الكها از درشت دانه به ريزدانه 1 1/ استفاده شدهاند. همچنين پس از دانه بندي وزن مخصوص ذرات پنج رده ماسه تفكيك شده تعيين گرديد، كه مقاديري بين 34 1 گرم بر مترمكعب به دست آمد. آزمايشات انجام شده براي تعيين نفوذپذيري كه از پنج رده ماسه به صورت جدا، تركيب / تا 41 دوتايي، سه تايي، چهار تايي و تركيب هر پنج رده ماسهاي به پنج مرحله تفكيك گرديد، تركيب ماسه ها در 105 اختلاط با نسبتهاي متفاوت مورد آزمايش قرار گرفتند. ميانگين وزني اندازه ذرات ماسه اي در نمونه هاي متشكل از رده هاي مختلف ماسه اي مشخص گرديد. نتايج اين آزمايشات در نمونه ماسه ها در اختلاط هاي مشخص شده تعيين گرديد. جورشدگي در پنج مرحله از آزمايش براي تعيين نفوذپذيري همراه با نمونه برداري صورت گرفت. بررسيهاي انجام شده حاكي از آن است، كه جورشدگي ها در اكثر تركيب ماسه ها از پنج رده ماسه به صورت مجزا تا تركيب هر پنج رده ماسه در نسبتهاي مشخص، جورشدگي متوسط تا بد را دارا بوده اند. نمودارهاي توزيع فراواني تجمعي براي نمونه هاي حاصل از اختلاط سه تا پنج رده مختلف رسم گرديد. به منظور ايجاد ارتباط بين توزيع اندازه ذرات و نفوذپذيري محاسبه شده از آزمايش، از رگرسيون توان دوم استفاده شده است. نتايج به دست آمده از آزمايشات مقايسه و خطاي رابطه تعيين گرديد. به نظر ميرسد رابطه ر
Thesis summary
پيش بيني شاخص خشكسالي هواشناسي كشاورزي SPEI با رگرسيون لوجستيك رتبه اي در اقليم هاي متفاوت ايران
زهره سورميري نژاد
خشكسالي به عنوان يكي از پيچيده ترين پديده هاي طبيعي است كه پيش بيني به موقع آن نقش موثري در مديريت و كنترل خشكسالي وكاهش اثرات آن بر كشاورزي و مديريت منابع آب دارد. شاخص استاندارد شده بارش و تبخير- تعرق SPEI از شاخص هاي هواشناسي كشاورزي است كه تاثير چشمه و چاهه رطوبت در سطح زمين را در برآورد خشكسالي همزمان در نظر مي گيرد. اين پژوهش به پيش بيني شاخص خشكسالي SPEI با روش رگرسيون لجستيك رتبه اي، از روش هاي يادگيري ماشين، در اقليم هاي متفاوت كشور ايران در 13 ايستگاه سينوپتيك مي پردازد. رگرسيون لجستيك رتبه اي براي پيش بيني يك متغير وابسته ترتيبي و يك يا چند متغير مستقل به كار مي رود و هم چنين متغيرهاي مستقل موثر معني دار از لحاظ آماري را بر متغير وابسته تعيين مي كند. برآورد شاخص SPEI بر اساس محاسبات داده هاي ديدباني در دوره آماري 2018-1995 و داده هاي بارش و تبخير- تعرق مرجع پنمن- مانتيث فائو56 شبكه بندي جهاني CRU بعد از اصلاح خطاي اريبي در دوره آماري 1994-1901 انجام شد. سپس شاخص SPEIبا رگرسيون لجستيك رتبه اي در سه كلاس شامل: نرمال، خشكسالي متوسط و خشكسالي شديد و خيلي شديد بر اساس متغيرهاي مستقل بارش و تبخير- تعرق مرجع برآورد شد. بررسي شاخص SPEI نشان از افزايش شدت و طول دوره خشكسالي در تمام پنجره هاي زماني متفاوت در اقليم هاي خشك و نيمه خشك در دو دهه اخير دارد. بارش و تبخير-تعرق مرجع، به ويژه بارش، متغيرهاي موثر در شاخص SPEI در نواحي خشك و نيمه خشك مي باشند، در حالي كه در اقليم هاي مرطوب و خيلي مرطوب، بارش تنها متغير موثر بر شاخص SPEI است. رگرسيون لجستيك رتبه اي در برآورد شاخص SPEI در كلاس هاي نرمال و خشكسالي شديد و خيلي شديد، به دليل بالا بودن ضرايب دقت و حساسيت مدل، عملكرد قابل قبولي دارد، در حالي كه در برآورد شاخص SPEI در كلاس خشكسالي متوسط ناموفق است. هم چنين در اين پژوهش روابط احتمال وقوع شاخص SPEI جهت پيش بيني كلاس هاي مختلف در اقليم هاي مختلف ارائه شده است.
Thesis summary
تاثير كينزيوتيپ بر كنترل پاسچر، كينماتيك و حس عمقي مفصل زانو در زنان فعال داراي والگوس دايناميك زانو
حسنيه رومياني
مقدمه و هدف: والگوس دايناميك زانو به عنوان يك ريسك فاكتور رايج براي آسيب هاي حاد و آسيب هاي ناشي از استفاده بيش از حد اندام تحتاني از جمله سندروم درد پلاتلوفمورال(PFP)، آسيب ACL، استئوآرتريت زانو، اسپرين MCL، آسيب غضروف و منيسك زانو مطرح شده است. والگوس دايناميك زانو حين كاهش شتاب و فرود در فعاليتهاي ورزشي عامل بسياري از آسيب هاي حاد و مزمن زانو مي باشد، لذا هدف از تحقيق حاضر تاثير كينزيوتيپ بر كنترل پاسچر، كينماتيك و حس عمقي مفصل زانو در زنان فعال داراي والگوس دايناميك زانو مي باشد. روش تحقيق: در اين كارآزمايي تصادفي كنترل شده 26 زن داراي والگوس دايناميك زانو به صورت تصادفي در دو گروه تجربي و پلاسبوكنترل قرار گرفتند. زواياي فلكشن و والگوس زانو حين فرود تك پا با استفاده از روش ارزيابي دوبعدي محاسبه شد، تعادل ايستاي افراد با استفاده از تست Bess ، تعادل پويا با استفاده از تستY و حس عمقي با استفاده از گونيامتر اندازه گيري شد. كينزيوتيپ به مدت 48 ساعت براي گروه تجربي اعمال شد در صورتي كه گروه پلاسبوكنترل، چسب كاغذي را به عنوان پلاسبو دريافت كردند. براي تحليل داده ها از روش آماري تحليل كواريانس استفاده شد. (P≤0/05) يافته ها: پس از اجراي مداخله كينزيوتيپ، زاويه والگوس زانو در مقايسه با پيش آزمون و گروه پلاسبوكنترل كاهش معناداري يافت، در صورتي كه گروه پلاسبوكنترل پيشرفتي نداشتند. حس عمقي مفصل زانو و تعادل پويا در مقايسه با گروه پلاسبوكنترل بهبود معناداري داشتند. در زاويه فلكشن زانو و تعادل ايستا در مقايسه با گروه پلاسبوكنترل قبل و بعد از اعمال كينزيوتيپ تغيير معناداري مشاهده نشد. نتيجه گيري: كينزيوتيپ منجر كاهش زاويه والگوس زانو، بهبود تعادل پويا و كاهش خطاي حس عمقي در زنان فعال داراي والگوس دايناميك زانو شد، لذا پيشنهاد مي شود از اين مداخله براي پيشگيري از آسيب هاي ACL و PFPS استفاده شود
Thesis summary
بررسي رابطه فشار خون ، سن و مصرف مواد مخدر توسط مادران در ميزان ابتلاي زردي فيزيولوژيك نوزادان شهر همدان
فاطمه زارعي
چكيده: شايع ترين علت پذيرش مجدد در بيمارستان در دوران نوزادي، زردي نوزادي مي باشد. زردي هنگامي رخ مي دهد كه كبد قادر به پاكسازي مقدار كافي بيلي روبين از پلاسما نباشد. هنگامي كه مشكل، توليد بيش از حد بيلي روبين يا برداشت وكنژوگاسيون محدود بيلي روبين باشد، بيلي روبين غير كنژوگه در خون ظاهر خواهد شد. اگر چه اكثر نوزادان مبتلا به زردي از ساير جهات سالم اند، به علت سمي بودن بالقوه بيلي روبين براي سيستم عصبي مركزي (CNS) از اهميت خاصي برخوردار مي باشند. در اين تحقيق اثر ريسك فاكتورهاي فشارخون مادر، سن مادر، اعتياد مادر به مواد مخدر و ساير عوامل موثر در بروز زردي (سن بارداري، سابقه زردي در فرزندان ديگر، وزن نوزادان و نوع زايمان) در ابتلاي نوزادان به زردي فيزيولوژيك مورد بررسي قرار گرفت. در اين مطالعه، با مراجعه به 300 مادركه به علت زايمان در بيمارستان بستري بودند، اطلاعات فردي مادر ونوزاد جمع آوري شد. نتايج به دست آمده پس از تجزيه و تحليل داده ها نشان داد، ميزان زردي فيزيولوژيك با سن مادر، اعتياد، فشارخون مادر، سابقه زردي، نوع زايمان و وزن نوزادان ارتباط دارد. با اين حال در سطح خطاي 5 درصد، ارتباط معنادار آماري، فقط براي سن بارداري و ميزان زردي فيزيولوژيك بيان شد. شايان ذكر است بنابرنتايج تحليل رگرسيون لجستيك ساده، شانس ابتلا نوزاد به زردي در مادران 21 تا 30 سال نسبت به مادران زير 20 سال، 42/2 برابر است.
Thesis summary
ارتباط بين متغيرهاي نهادي و بخش غير رسمي اقتصاد
علي زارعي
در پژوهش حاضر ابتدا به تشريح مفهوم اقتصاد غير رسمي و و جايگاه آن در ادبيات اقتصادي پرداخته و سپس علل ايجاد بخش غير رسمي بررسي شده است . پس از آن به تشريح مفهوم نهادها به عنوان عامل موثر در اندازه بخش غير رسمي پرداخته شده است و در ادامه اثر متغيرهاي نهادي بر اقتصاد غير رسمي برآورد شده است . براي اين منظئر از داده هاي موجود در بانك جهاني براي اندازه بخش غير رسمي از نتايج مطالعات مدينا و اشنايدر براي 158 كشور جهان استفاده شده است . روش اقتصاد سنجي مورد استفاده روش گشتاور تعميم يافته است .نتايج حاصل از اين پژوهش معني داري اثر متغيرهاي نهادي بر اندازه بخش غير رسمي در اقتصاد را نشان ميدهد . همچنين نتايج نشان ميدهد افزايش نرخ ماليات فنرخ تورم و بيكاري موجب افزايش بخش غير رسمي در اقتصاد ميشود و توليد ناخالص داخلي سرانه تاثير منفي و معني داري بر اندازه بخش غير رسمي اقتصاد دارد.
Thesis summary
ارتباط بين متغيرهاي نهادي و بخش غير رسمي اقتصاد
علي زارعي
در پژوهش حاضر ابتدا به تشريح مفهوم اقتصاد غير رسمي و و جايگاه آن در ادبيات اقتصادي پرداخته و سپس علل ايجاد بخش غير رسمي بررسي شده است . پس از آن به تشريح مفهوم نهادها به عنوان عامل موثر در اندازه بخش غير رسمي پرداخته شده است و در ادامه اثر متغيرهاي نهادي بر اقتصاد غير رسمي برآورد شده است . براي اين منظئر از داده هاي موجود در بانك جهاني براي اندازه بخش غير رسمي از نتايج مطالعات مدينا و اشنايدر براي 158 كشور جهان استفاده شده است . روش اقتصاد سنجي مورد استفاده روش گشتاور تعميم يافته است .نتايج حاصل از اين پژوهش معني داري اثر متغيرهاي نهادي بر اندازه بخش غير رسمي در اقتصاد را نشان ميدهد . همچنين نتايج نشان ميدهد افزايش نرخ ماليات فنرخ تورم و بيكاري موجب افزايش بخش غير رسمي در اقتصاد ميشود و توليد ناخالص داخلي سرانه تاثير منفي و معني داري بر اندازه بخش غير رسمي اقتصاد دارد
Thesis summary
بررسي تأثيرحاكميت شركتي برانحراف از سطح بهينه سرمايه گذاري درشركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
پروين لطفي
حاكميت شركتي راه حلي براي ارتقاي انصاف، شفافيت و پاسخگويي در بنگاه اقتصادي است. اين مفاهيم از مهم ترين معيارهاي فعاليت هاي كسب و كار در هر نظام اقتصادي مي باشد .از سوي ديگر از جمله ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﻬﻢ ﺩﺭﺟﻬﺖ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎ، ﺑﺴﻂ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻛﺎﻓﻲ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ، ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﺴـﺄﻟﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﻱ، سرمايه-گذاري در سطح بهينه ﻧﻴﺰ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺎ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺍﺳﺖ.هدف اين پژوهش بررسي تأثيرحاكميت شركتي برانحراف از سطح بهينه سرمايه گذاري درشركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. به منظور آزمون فرضيه هاي پژوهش، از اطلاعات مربوط به 93 شركت بين سال هاي 1388 تا 1393 استفاده شده است. داده هاي مورد نياز براي آزمون فرضيه ها، از بانك اطلاعاتي ره آورد نوين و هم چنين صورت هاي مالي شركت ها استخراج شده و پس از آماده سازي داده ها در نرم افزار Excel ، تجزيه و تحليل و آزمون فرضيه ها توسط نرم افزار آماري Eviews8 انجام گرديده است. يافته ها نشان مي دهد كه بين اندازه هيأت مديره و انحراف از سطح بهينه سرمايه-گذاري، در سطح 5 درصدرابطه معنادار وجود ندارد.امارابطه استقلال هيأت مديره و نسبت سهام در دست سهامداران نهادي با انحراف از سطح بهينه سرمايه گذاري، در سطح 5 درصد معنادار مي باشد
Thesis summary
بررسي تأثير تخصص صنعت شريك مؤسسه حسابرسي و تخصص صنعت مؤسسه حسابرسي بر حق الزحمه حسابرسي
محسن شرف بياني
يكي از ابعاد مهم بازار خدمات حسابرسي، عملكرد بازار يا پيامدهاي حسابرسي مرتبط با مشتري است. دو مورد مهم از اين پيامدها عبارتند از حق الزحمه حسابرسي و كيفيت گزارشگري مالي. از جمله عوامل اصلي مؤثر بر كيفيت گزارشگري مالي، متخصص بودن حسابرس در صنعتي است كه شركت صاحبكار در آن فعاليت دارد. بنابراين مؤلفه هاي تخصص صنعت و حق الزحمه حسابرسي مورد توجه استفاده-كنندگان گزارش هاي حسابرسي و مؤسسات حسابرسي مي باشد. لذا هدف اين پژوهش بررسي تأثير تخصص صنعت حسابرسي بر حق الزحمه حسابرسي در دو سطح شريك و مؤسسه حسابرسي مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش، شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پس از اعمال محدوديت هاي مربوطه بر جامعه مي باشد. به منظور آزمون فرضيه هاي پژوهش، از اطلاعات مربوط به 63 شركت بين سال هاي 1383 تا 1392 استفاده شده است. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از روش هاي آماري رگرسيون چندگانه، تحليل واريانس دوطرفه و روش برش دهي متقابل انجام گرديده است. يافته ها نشان مي دهد كه بين تخصص صنعت مؤسسه حسابرسي و حق الزحمه حسابرسي رابطه معناداري وجود دارد. همچنين از مقايسه ميزان تأثير تخصص صنعت شريك و مؤسسه حسابرسي بر حق الزحمه حسابرسي، مؤثرتر بودن تخصص صنعت مؤسسه حسابرسي نتيجه شد. در اين پژوهش رابطه معناداري بين تخصص صنعت شريك مؤسسه حسابرسي با حق الزحمه حسابرسي يافت نشد.
Thesis summary
بررسي رابطه ي بين ويژگي هاي موسسه ي حسابرسي، شركاء حسابرسي و كار حسابرسي با كيفيت حسابرسي
حسن داوود آبادي فراهاني
حسابرسي با كيفيت بالا، اعتبار اطلاعات حسابداري تهيه شده توسط شركت ها را بهبود مي بخشد و به استفاده-كنندگان به خصوص سرمايه گذاران فرصت مي دهد با اعتماد بيشتري وضعيت مالي و نتايج عملكرد شركت را مورد تجزيه و تحليل قرار دهند. بنابراين كيفيت حسابرسي مورد توجه استفاده كنندگان گزارش هاي حسابرسي و مؤسسات حسابرسي مي-باشد. به همين دليل كيفيت حسابرسي از اهميت زيادي برخوردار است. لذا هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين ويژگي هاي مؤسسه حسابرسي، شركاء حسابرسي و كار حسابرسي با كيفيت حسابرسي است. جامعه آماري اين پژوهش شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. براي آزمون فرضيات از اطلاعات مربوط به 141 شركت بين سال هاي 1386 تا 1392 استفاده شده است. تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از روش آماري رگرسيون چندگانه انجام شده است. يافته ها نشان مي دهد كه بين تخصص مؤسسه حسابرسي، تجربه شركاء و اندازه شركت صاحبكار با كيفيت حسابرسي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، همچنين بين اندازه و دوره تصدي مؤسسه حسابرسي با كيفيت حسابرسي رابطه منفي و معنادار وجود دارد. در اين پژوهش رابطه معناداري بين سابقه مؤسسه حسابرسي و پيچيدگي شركت صاحبكار با كيفيت حسابرسي يافت نشد.
Thesis summary
بررسي عوامل موثر بر هموارسازي سود سهام در بازار اوراق بهادار تهران
نسيم چراغعلي
هموارسازي سود سهام يك واقيت تجربي است كه در كشورهاي توسعه يافته به خوبي تثبيت شده است. اين پژوهش چگونگي هموارسازي سود سهام را در بازار بورس ايران مورد بررسي قرار مي هد. هدف اصلي اين پژوهش بررسي درجه هموارسازي سود سهام و عوامل تاثير گذار بر هموارسازي سود سهام تقسيمي در 66 شركت پذيرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران براي يك دوره دوازده ساله از سال 1381 تا سال1392 است. براي بررسي اين موضوع از تحليل رگرسيون سري زماني، تحليل رگرسيون چندگانه و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است. شواهد تجربي نشان مي دهد كه در بين متغيرهاي مورد بررسي يعني اندازه، سال هاي حضور در بورس، مالكيت سهامداران نهادي، ضعف مالي، ريسك، رشد و بهره، تنها بين دو متغير ضعف مالي و ريسك با درجه هموارسازي سود سهام رابطه مستقيم و معناداري وجود دارد.
Thesis summary