حسن رحیمی

دانشیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

حسن رحیمی

علوم اقتصادی و اجتماعی / علوم سیاسی

رساله های دکتری

  1. تطبیق پذیری رویکرد سیاست خارجی دولت های پس از جنگ، با اصول و ارزش های جمهوری اسلامی(1368-1392).
    1396
    چکیده: این پژوهش به تطبیق پذیری رویکرد سیاست خارجی دولت های پس از جنگ، با اصول و ارزش های جمهوری اسلامی در دوره میانی(1368-1392) پرداخته است. فرض اصلی پژوهش این است که بین رویکرد سیاست خارجی دولت های پس از جنگ، همگرایی کامل با اصول سیاست خارجی وجود نداشته است. برای انجام این پژوهش و آزمون فرضیه ها، از روش تحقیق آمیخته استفاده شد. بدین ترتیب که پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی مدارک، شاخصه های مختلف از دل ادبیات تحقیق و نیز مصاحبه با خبرگان حوزه سیاست خارجی اعم از کسانی که دارای تجربیات اجرایی در دولت های مختلف داشته اند از جمله منوچهر متکی، دکترعلی اکبر ولایتی، دکتر علی اکبر صالحی و دکتر کمال خرازی، اساتید دانشگاه و متخصصان حوزه مذکور، و نیز مشورت با مرکز تحقیقات استراتژیک مصلحت نظام، استخراج شده و پس از طی مراحل مختلف (حذف و اصلاح) مولفه هایی همچون استکبارستیزی، همگرایی اسلامی، تعامل سازنده ، منطقه گرایی ، منزلت افزایی و نفوذ و حمایت از حقوق اتباع ایرانی به عنوان شاخصه هایی که هم متناسب با چارچوب نظری تحقیق یعنی سازه انگاری بودند و هم مورد نظر خبرگان و ادبیات تحقیق انتخاب شدند تا رویکرد دولت های مختلف یعنی دولت پنجم و ششم، هفتم و هشتم و نهم و دهم در خصوص آنها و ارزش ها و اصول مصرح در دیدگاه های رهبری، حضرت امام خمینی و اصول انقلاب اسلامی مصرح در قانون اساسی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. پس از این مرحله، پرسشنامه 29 سئوالی براساس شاخصه های مذکور و همچنین یک سئوال بازپاسخ برمبنای فرضیه اصلی در اختیار نمونه اماری تحقیق قرار گرفت و سپس نتایج استخراج شده از طریق آزمون کلموگروف اسمیرنوف ، آزمون های آماری پارامتریک ، آزمون موخلی و تحلیل واریانس ...مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحقیق حاصل از سئوال بازپاسخ و نیز آزمون فرضیه ها نشان داد که علارغم تعهد همه دولت های پس از جنگ به اصول و ارزش های انقلابی و دیدگاه های امام و رهبری، سیاست خارجی دولت های پس از جنگ در شاخص های مختلف طیفی از انطباق کامل تا عدم انطباق کامل را نشان می دهد. بدین ترتیب که سیاست خارجی دولت های پنجم و ششم در شاخص های استکبارستیزی، منطقه گرایی و همگرایی اسلامی با اصول و ارزش های جمهوری اسلامی انطباق کامل داشته است در حالیکه مولفه های تعامل سازنده، منزلت افزایی و نفوذ و حمایت از حقوق اتباع ایرا

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تاثیرویژگی های شخصیتی روسای جمهورآمریکا بر سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقایسه موردی دونالدترامپ وجو بایدن)
    1402
    چکیده: سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، معمولا با تغییر روسای جمهور دچار تغییراتی می شود. این تغییرات گاهی اندک و گاهی بسیار چشمگیر هستند. اگر چه سیاست های آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران دارای اصول و استراتژی ثابت و مشخصی است، اما این سیاست ها هم از این تغییر مستثنا نیستند. در همین راستا پژوهش حاضر در صدد پاسخگوئی بدین پرسش است که شخصیت روسای جمهور آمریکا، بطور مشخص دونالد ترامپ و جوبایدن، چه تاثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران داشته اند. به همین منظور، با بررسی نظریات مختلف حوزه روانشناسی سیاسی و انتخاب بیوگرافی روانشناختی، شخصیت دونالد ترامپ و جوبایدن تحلیل گردیده و تاثیر آن بر فرآیند تصمیم گیری سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران تشریح شده است. بر مبنای تیپ شناسی مذکور، پژوهش حاضر بدین نتیجه رسیده است که دونالد ترامپ بدلیل میزان شخصیتی که میزان پیچیدگی شناختی پائین و تجربه پیشینی اندک در سیاست خارجی، تسلطی بر فرآیند تصمیم گیری در قبال جمهوری اسلامی ایران نداشت وبسیاری از تصمیمات بر اساس انتخاب های تک بعدی و بدون درنظر گرفتن پروتکل های بین المللی صورت گرفته شد. اما بر خلاف دونالد ترامپ، جوبایدن بدلیل میزان نیاز بالا به قدرت و میزان بالای پیچیدگی شناختی و تجربه پیشینی کافی در سیاست خارجی، بر فرآیند تصمیم گیری در قبال جمهوری اسلامی ایران اشراف کامل داشت. روش و یافته های پژوهش حاضر می تواند بطور کلی بعنوان مدلی در پیش بینی نوع فرآیند تصمیم گیری در حوزه سیاست خارجی یک کشور و تاثیر شخصیت رهبران بر آن و همچنین پیش بینی تصمیم های احتمالی برآمده از آن فرآیند کارآمد باشد
  2. الزامات سیاسی_اجتماعی تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر حضرت آیت الله خامنه ای
    1402
    چکیده: با وقوع انقلاب اسلامی زمینه خوبی جهت احیای تفکر اسلام سیاسی، برپایی حکومت اسلامی بر مبنای اندیشه سیاسی اسلام و نهایتاً بازگشت به دوران شکوفایی تمدن اسلامی فراهم شد. تمدن نوین اسلامی موضوعی است که رهبر معظم انقلاب بعد از برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره ضمن دیدارها و بیانات خود آن را مطرح و بر لزوم کوشش در راستای تحقق آن تاکید نموده اند. منظور حضرت آیت الله خامنه ای از تمدن نوین اسلامی، همان احیای تمدن صدر اسلام است و تفاوت ماهوی و اساسی در تعریف «تمدن اسلامی» و «تمدن نوین اسلامی» وجود ندارد. اهمیت این موضوع از آنجا ناشی می شود که تحقق تمدن نوین اسلامی مهم ترین هدف انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی می باشد. ضرورت پژوهش حاضر این است که نظام اسلامی و جهان اسلام با وجود بهره مندی از ظرفیت های مشترک و عظیم سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی و ...، باید قادر به تجمیع و فعال سازی این ظرفیت ها و برپایی تمدن نوین اسلامی باشد. هدف تحقیق این بود که الزامات سیاسی-اجتماعی تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب را بررسی و تشریح نماید تا یک افق دید و راهنمای مسیر جهت استفاده شهروندان و کارگزاران جمهوری اسلامی ایران در مسیر حرکت نظام اسلامی به سمت تمدن درخشان و نوین اسلامی ایجاد گردد و همچنین مسلمانان کشورهای اسلامی به عنوان الگویی از آن برای حرکت در این طریق بهره گیرند. برای دستیابی به این مهم، بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در باب الزامات سیاسی-اجتماعی تمدن نوین اسلامی به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت؛ تحلیل محتوا، فرآیند تبدیل کیفیت ها به کمیت ها و سپس تبدیل همین کمیت به کیفیت است. با استفاده از روش تحلیل محتوا، مدارک و اسناد، متن ها و هرگونه مدارک ثبت شده و مطالب ضبط شده در حال یا گذشته، مورد بررسی و ارزیابی و تحلیل منظم، دقیق و با سطح بالایی از پایایی قرار می گیرند. نتیجه مطالعه نشان می دهد که الزامات سیاسی تحقق تمدن نوین اسلامی سه سطح «فردی»، «حاکمیتی» و «دنیای اسلام» دارد. سطح فردی شامل ابعاد فکری و عقیدتی، رفتاری، و اصلاحی و تطبیقی مسئولان می شود؛ سطح حاکمیتی به بخش های نرم افزاری و سخت افزاری تقسیم می گردد؛ و سطح دنیای اسلام نیز ابعاد عمومی، و ارتباطی و اشتراکی دارد. همچنین نتیجه پژوهش نشان دهنده این است که الزامات اجتماعی تحقق تمدن نوی
  3. اقدامات کارگزاران حکومتی و تحول حکومت داری در عصر قاجار
    1400
    این پژوهش برآن است که نقش اقدامات کارگزاران حکومتی(عباس میرزا، میرزا عیسی قائم مقام، میرزا ابوالقاسم قائم مقام، میرزا تقی خان امیرکبیر) را در تحول حکومت داری عصر قاجار مورد بررسی قرار بدهد. اهمیت این موضوع ناشی از این مسئله است که به رغم وجود بحث های مختلف در باب این دوران هنوز تحولات درون منطق حکمرانی مورد بررسی شایسته قرار نگرفته و تاثیر اندیشۀ این کارگزاران در ایجاد تحول و ترقی در حکومت داری در ایران کمتر مورد پژوهش واقع شده است. پرسش محوری این پژوهش این است که اقدامات کارگزاران حکومتی عصر قاجار چگونه به تحول نظم سیاسی و حکومت داری انجامید؟ فرضیه ای که در پاسخ مطرح شده این است که اقدامات اصلاح گرانۀ کارگزاران عصر قاجار، در عرصه های سیاسی و با محوریت تفکیک سلطنت از وزارت در اندیشه سیاسی جدید و با تقویت نهاد وزارت به عنوان نهادی مستقل از سلطنت منجر به تحول در حکومت داری و باعث شکل گیری نظم جدید سیاسی در ایران گشت.
  4. تاثیر ژئوکالچر شیعه بر نظم منطقه ای: مطالعه موردی راه پیمایی اربعین
    1400
    ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت، فرهنگ و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگ ها همچون سایر پدیده های نظام اجتماعی همواره در حال شکل گیری، تکامل، آمیزش، و جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرافیایی کره زمین هستند. به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایندهای مکانی- فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه های مختلف اجتماعی و در عرصه محیط یکپارچه اکولوژی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بشر به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی با یکدیگر بسر می برند و بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه ای در جهان خلق می شود. از این رو ساختار ژئوکالچر جهانی بیانگر موزائیکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل های مکانی- فضایی قدرت (های) فرهنگی هستند که در طول و به موازات یکدیگر حرکت می-کنند (حیدری، 1384: 95-94). در ادبیات جغرافیای سیاسی، ژئوکالچر آن جایی شروع می شود که ژئوکالچر آن را منطقه غیرقابل بررسی قلمداد می کند. در سیاست بین الملل نیز، بررسی نقش و تاثیر عنصر فرهنگ کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت دادن به فرهنگ، زبان، جنسیت، قومیت و مذهب کمتر به اندازه عنصر «قدرت» و «جغرافیا» مورد توجه قرار گرفته است. ورود فرهنگ به ادبیات روابط بین الملل با آثار پیتر جی. کتزنشتاین و اثر معروف فرهنگ امنیت ملی برجستگی یافته است. علاوه بر این جفری تی. چکل، ریچارد ند لیبو، (تا حدودی و البته با نگاه سیستمی) الکساندر ونت، از جمله مهمترین متفکران روابط بین الملل بوده اند که بر نقش عناصر ذهنی، انگاره ای، هنجاری و رفتاری در شکل گیری مناسبات و قواعد بین المللی توجه داشته اند. برای نمونه والرشتیان بر آن است که کشمکش های بین المللی دیگر صرفاً ابعاد نظامی ندارند بلکه، واجد ابعاد فرهنگی و معنوی نیز هستند. والرشتاین «ژئوکالچر را زیر بنای ژئوپلیتیک» قلمداد می کند و در کتاب خود از «هویت های ملی و جهانی»، «فرهنگ، رزمگاه ایدئولوژیک نظام نوین جهانی»، و ... صحبت می کند (Wallerstein, 1992) در این ادبیات ﻫﻤﺎن طﻮر ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ در ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎی ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ و ﻣﻔﻬﻮم ﻗﺪرت را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﻨﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ را ﻧﻴﺰ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﭘﺪﻳﺪه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ و از آن ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ (حیدری، 1384: 94). امروزه با اهمیت دادن به م
  5. تاثیر جامعه مدنی در ملی شدن در ایران
    1400
    چکیده: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر جامعه مدنی در ملی شدن صنعت نفت می باشد. در این پژوهش با انجام روش توصیفی، تحلیلی و تاریخی به واکاوی نقش جامعه مدنی (روحانیون، بازاریان، پیشه وران، احزاب، تشکلات سیاسی و مطبوعات) در ملی شدن نفت پرداخته ایم که در سال های 1332 تا 1320 مورد بررسی قرار گرفت در دوران مزبور (1332تا 1320) پیرو نظریه ی دولت ضعیف و جامعه ی مدنی قوی میگدال، محمد رضا شاه سعی کرد با در پیش گرفتن استراتژی بقا، سیاست بقا و کنترل اجتماعی در جهت تضعیف جامعه مدنی گام بردارد. جامعه مدنی در نتیجه ی اقداماتی از جمله ترورهای سیاسی فداییان، سوقصد به شاه، برگزاری تظاهرات و... قوی بود. مصدق در مقابل زیاده خواهی قدرت های غربی «سیاست موازنه منفی» را تصویب کرد و به عنوان رهبر ملی جنبش شعار «استقلال» و «آزادی» را وجهه ی همت خود قرار داد و در کنار دیگر اعضای جامعه مدنی نقش مهمی در سیر جریانات منتهی به ملی شدن نفت داشت. روحانیون به رهبری آیت الله کاشانی موتور محرک جنبش مزبور بودند. چرا که مردم را از جمود فکری و بی خبری سیاسی بیرون آوردند. گروه دیگر بازاریان بودند که علاوه بر حمایت مالی از جنبش در راستای پیروی از بیانیه های روحانیون در موقعیت های گوناگون به بستن مغازه های خود پرداختند. دیگر نیروی موثر در جنبش مزبور احزاب بودند که در اعتراضات سراسری حضور پر رنگی داشتند. احزاب هریک دارای یک یا چند روزنامه بودند. مطبوعات از دیگر عناصر مهم در سیر جنبش مزبور بودند. بطوریکه در اعتصاباتی که برعلیه تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم برگزار شد بخش بزرگی از اعتصاب کنندگان روزنامه نگاران بودند. لذا جنبش ملی کردن صنعت نفت جنبشی مردمی بوده است که همه گروه ها از ناسیونالیست، لیبرال، اسلام گرا و کمونیست در آن حضور داشتند.
  6. تاثیر سرکوب اجتماعی بر تغییر الگوی ارزشی گروه های اسلامی (مطالعه موردی انگلستان)
    1400
    چکیده: با توجه به اینکه یکی از جنبه های مهم زندگی هر فرد، برخورداری وی از حقوق شهروندی می باشد و برای اینکه فرد بتواند در جامعه زندگی کند و دوام بیاورد نیاز دارد که از حقوق شهروندی برخوردار باشد و برای اینکه فرد بتواند رشد کند و به مدارج بالا برسد نیاز دارد که از حقوق شهروندی مساوی با دیگران برخوردار باشد، مساله این جا است که با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی مسلمان اروپایی در کشور اصلی اتحادیه اروپا یعنی انگلستان زندگی می کنند، کنترل و نظارت اجتماعی بر روی مسلمانان در انگلستان چه تاثیری بر روی ادغام و پیوند اجتماعی آن ها در جامعه انگلیس داشته است؟ الگوهای کنترل و نظارت اجتماعی بر روی مسلمانان در انگلستان چه بوده است؟ چه عواملی سبب دوری نظام سیاسی و اجتماعی از الگوی چندفرهنگ گرایی در انگلستان شده است؟ علل رادیکالیزه شدن جامعه مسلمانان و عدم ترکیب آنان در جامعه انگلیس در دو دهه اخیر چه بوده است؟ فرضیه های تحقیق بر اینست که کنترل و نظارت اجتماعی در نظام سیاسی و اجتماعی انگلستان سبب ایجاد الگوی ادغام اجباری اجتماعی و تغییر الگوی ارزشی انگلیسی به الگوی ارزشی رادیکال اسلامی توسط گروه های اسلامی شده است. انگلستان برای جذب اقلیت های مسلمان در جامعه انگلیس از الگوی تشدید نظارت و کنترل اجتماعی استفاده کرده است. حساسیت ویژه دولت انگلیس نسبت به فرهنگ و باورهای اقلیت مسلمان سبب شده است که بیشتر در پی ادغام مهاجرین در فرهنگ کشور میزبان باشد تا پذیرش یک الگوی "یک جامعه چند فرهنگ. عدم مدارا و تساهل دولت انگلستان با اقلیت مسلمان واکنش واگرایانه آنان را به دنبال داشته است. نتایج بررسی ها حاکی از این است که مسلمانانی که اسلام را با هویتشان گره زده اند ساختارهای سیاسی و اجتماعی اروپا باعث کاهش برخورداری آن ها از حقوق شهروندی شده است ولی در مورد مسلمانان سکولار و غیر هویتی تبعیضی علیه آنان روا نمی گردد. نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس آن تبعیضات علیه مسلمانانی روا می شود که اسلام را با هویتشان گره زده اند و پیش از اینکه ملیتشان برایشان اهمیت داشته باشد مذهبشان هویت بخش آن ها است در حالی که مسلمانانی که نشان دهنده نوعی اسلام اروپایی هستند همانند سایر شهروندان اروپایی به زندگی خود ادامه می دهند
  7. تاثیر محرومیت های اقتصادی بر سیاسی شدن تسنن در بلوچستان (مطالعه موردی جندالله)
    1399
    طی دو دهه اخیر مسائل امنیتی بلوچستان و خشونت ها در این منطقه، صبغه قومی -دینی به خود گرفته است. در این تحقیق بر اساس چارچوب تحلیلی تد رابرت گر، محقق سرشناس مسائل قومی و خشونت، تلاش شده است تا نشان داده شود که بحران بلوچستان، چگونه از معضلی اقتصادی- اجتماعی به سمت بحرانی دینی -قومی حرکت کرده و موجب پدیداری گروه های ریز و درشت مسلح در این منطقه شده است. بر این اساس و بر مبنای مقیاسهای تد رابرت گر که با رویکردی روانشناسانه به موضوع پرداخته، سطوح قابل ملاحظه ای از محرومیت اقتصادی و اجتماعی در منطقه مشاهده می شود. لذا و بنا به دیدگاه رابرت گر، احساس تبعیض و محرومیت موجب نارضایتی و شکایت شده و به دلیل عدم دریافت پاسخ مناسب به بسیج و در نتیجه اعتراض، شورش علی الخصوص بنا به دلایلی بیشتر به خشونت طلبی اهل سنت تبدیل شده است. در عین حال، فرصت های منطقه ای و بین المللی، نظیر همسایگی با بلوچستان پاکستان و افغانستان و رقابت های منطقه ای عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران نیز، به تقویت زمینه های شورش و خشونت کمک کرده است؛ امری که در مطالعه موردی گروه جندالله و رهبر آن عبدالمالک ریگی و بیوگرافی او به خوبی نمایان است.
  8. بررسی مقایسه ای فلسفه جنگ در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و توماس هابز
    1399
    1چکیده جنگ پدیده ای انسانی و مفهوم و حقیقتی است که زاده و برخاسته از قدرت و اراده بشری است اما آن نه ویژگی ژنتیکی بشر و نه نتیجه ویژه و مستقیم پرخاشگری، بلکه اجباری است که پراکندگی سیاسی افراد آن را تحمیل کرده است لذا جنگ را از یک منظر تراژدی تاریخ دانسته اند، چراکه برخی از اندیشمندان و فیلسوفان آن را ناشی و معلول طبع و طینت بشر می دانند و در مقابل عده ای دیگر آن را حقیقتی اجتناب ناپذیر در تاریخ تحول جوامع می دانند، تا آنجائی که از جنگ به عنوان ضرورت حرکت در مسیر تغییرات بنیادین اجتماعی قلمداد کرده اند. در پژوهش بررسی مقایسه ای فلسفه جنگ در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و توماس هابز که در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد ارائه می شود، تلاش کرده ایم از هر دو منظر مقوله ی چیستی جنگ و عوامل دخیل در آغاز و توسعه آن را مورد مطالعه قرار دهیم؛ بنابراین آرای توماس هابز، فیلسوف واقع گرای انگلیسی، و امام خمینی (ره) اندیشمند بزرگ جهان اسلام و رهبر انقلاب اسلامی ایران، در این حوزه قابل توجه است و مورد عنایت قرارگرفته است تا به درک مبسوطی از ماهیت جنگ با استفاده از روش مقایسه ای به هدف پژوهشی خود نائل شویم. این مفهوم (جنگ) در بررسی ما با بررسی پیشینه آن در حوزه های تمدنی شرق و غرب، ادیان ابراهیمی، حوزه انسان شناسی و سرشت بشر و فلسفه آغاز و به وجوه اشتراک و افتراق در نظرات توماس هابز و امام خمینی (ره) ختم می شود تا در پایان پاسخ سوالات تحقیق و نتیجه گیری مبتنی بر آن تبیین شود.
  9. بازگشت افراط گرایان و امنیتی سازی اسلام در اروپا: مطالعه موردی حوزه نوردیک
    1399
    مهاجرت در ادوار مختلف باعث ایجاد مسئولیت هایی برای کشورهای مختلف شده است که در برخی مواقع این مسئولیت ها خسارات جبران ناپذیری را برای دول مختلف پدید آورده اند. امروزه روند فعالیت گروه های تروریستی و کشتارهایی که آشکارا باعث نقض حقوق بشر و انسانیت شده، دلیلی برای مهاجرت به مناطقی شده که امکانات قابل توجهی را برای شهروندان خود تامین کرده اند. نمونه این کشورها دول اروپایی و کشورهای حوزه نوردیک در این زمینه هستند. به عبارتی کشورهای حوزه نوردیک با توجه به توسعه اقتصادی که در ادوار مختلف کسب نموده اند به موفق ترین کشورهای جهان و اتحادیه اروپا تبدیل شده و این مهم باعث جذب مهاجران به این منطقه شده است. از آن جایی که بیشتر مهاجران از کشورهای اسلامی به خاطر فعالیت گروه های تروریستی هستند، باعث مشکلاتی از قبیل چند فرهنگی و ایجاد اهرمی به منظور نفوذ گروه های تروریستی در پوشش مهاجر به این کشورها شده است و همچنین باعث ظهور گروه های راست افراطی و امنیتی شدن حضور مسلمانان مهاجر و ساکن در این کشورها گردیده است و مسلمانان به ابژه ای امنیتی در کشورهای مرجع به شمار آمدند و نخبگان سیاسی و قانونگداران حکومتی به وضع قوانینی جدید جهت حل این مشکل برآمدند.
  10. نسبت سیاست و بردگی در اسلام؛ مقایسۀ عصر نبوی با عصر خلافت (تا سقوط بغداد)
    1399
    بردگی، مسئله ی مهم ناشی از زندگی اجتماعی و مدنی انسان ها از بدو تمدن بشری بوده است. سیاست و حکومت با تحت الشعاع قرار دادن دیگر عناصر تمدن، بیشترین سهم را در گسترش پدیده ی برده داری داشته است. با توجه به رویارویی اسلام از بدو ظهور با این پدیده، رویکردهای حاکمیت اسلامی از عصر نبوی و همچنین دستگاه های خلافت اموی و عباسی، در مسئلۀ بردگی موثر واقع شده است. این پژوهش با روش توصیفی مبتنی بر اسناد کتابخانه ای و با مبنای تحلیل، نخست موضع منابع(نصوص) قرآنی را به عنوان پای بست احکام اسلامی، و سپس نسبت سیاست های زمامداری اسلامی، طی عصر نبوی و دوره های سه گانۀ خلافت راشدین، اموی و عباسی را با مسئلۀ بردگی و استرقاق، بویژه استرقاق سیاسی بررسی می کند. موضع قرآن بر خشکاندن مصادر بردگی، از جمله مصدر سیاسی آن استوار است و راجع به بردگان موجود، برنامۀ "تحریر" یا رها سازی را در نظر گرفته است. به دلیل عدم امکان اجرای آنی برنامۀ تحریر، یک روند تدریجی و زمان بر در نظر گرفته شده که در دستور قرآنی "مکاتبه" جلوه گر می-شود و تا زمان آزادی بردگان، مسلمانان به رعایت حقوق آنها و رفق و مدارا با آنها ملزم شده اند. در عصر نبوی با وجود موانع، این روند عملاً آغاز گشت. تداوم آن در دورۀ سه گانه ی خلافت، به ویژه دوره ی اموی و عباسی، در پی شرایط جدید سیاسی و فتوحات فرا عربی، محقق نشد و مصالح سیاسی ، مشخصاً در بعد استرقاق سیاسی بر رهنمودهای نصوص شریعت رجحان داده شد که تصعید معضل بردگی را سبب گردید
  11. اندیشه ترقی درآراء سیدجمال الدین اسدآبادی
    1398
    هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل مفهوم ترقی و جامعه مترقی در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی هست این پژوهش به صورت روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است و در آن به واکاوی دیدگاه ها و نقطه نظرات سید جمال الدین اسدآبادی در باب یک جامعه مترقی و پیشرفته پرداخته ایم در ابتدای کار وضعیت و اوضاع زبان سید جمالدین را از خود سیاسی اجتماعی و اقتصادی و نظامی در ایران توضیح داده ایم آن را در مقابل جهان غرب مقایسه کرده ایم سید جمال معتقد بود آنچه که غرب به آن دست یافته است و باعث نجات ملت های اروپایی از جلب و توجه شده است ترقی است ایشان برای نجات از وضعیت بحرانی جوامع شرقی و بالاخص کشورهای مسلمان راه نجات را در ترقی و ترقی خواهی ذکر می کند اما آن چه که مهمتر از هر امر دیگری در نزد سید اهمیت داشته بروز زمینه های ترقی خواهی در جامعه و مقابله با عوامل تضعیف کننده با آن بود. سید جمال درمان دردهای آن روز را در بیداری ملت ها و خواست آنان رهایی از اعقب ماندگی و نابسامانی آن برهه از تاریخ نام می برد. در ادامه آماده سازی جامعه و اذهان مردم برای پذیرش و رسیدن به جامعه ترقی یافته از اهداف سید است. به همین علت تمامی تحرکات سید در مسافرت هایشان از قبیل و انتشار روزنامه تشکیل اجتماعات اسلامی همگی در راستای رسیدن به این مهم بود مسائلی که امروز بیش از یک قرن از شهادت سید جمال می گذرد همچنان شاهد آن موارد هستیم.
  12. نقش مردم در حکومت مطلوب رشیدرضا و نسبت آن با لیبرال دموکراسی
    1398
    چکیده: هدف تحقیق بررسی نقش مردم در حکومت مطلوب رشید رضا و نسبت آن با لیبرال دموکراسی می باشد.این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد و در آن مقایسه ای بین حکومت مطلوب رشیدرضا و نقش مردم در آن با حکومت لیبرال دموکراسی انجام شد تا تفاوت ها و شباهت های آن دو مشخص شود.اگرچه دیدگاه رشیدرضا با لیبرال دموکراسی در اموری همچون: انتخابات، آزادی سیاسی و عدالت اجتماعی و قانون گرایی مشترک است؛ اما تفاوت های اساسی نیز با هم دارند.رکن اساسی اندیشه رشیدرضا شوراگرایی و کلید واژه آن اهل حل و عقد است.وی بر آن بود که خلافت از اصل خود فاصله گرفته و دیگر شباهتی با خلافت خلفای راشدین ندارد و خلافت های بالفعل را ناشی از ضرورت و صرفاً برای دفع هرج و مرج می داند.او کانون نظام اسلامی را از خلافت به قانون شریعت منتقل نموده و شریعت را منبع تمامی قوانین می داند.به باور رشیدرضا در راس حکومت باید یک مجتهد قرار داشته باشد که از اهل حل و عقد برای کارهای حکومتی کمک بگیرد.کار قانونگذاری را نیز باید شورا بر اساس اجتهاد انجام دهد.رشیدرضا اهل شورا را تنها منبع مشروعیت خلیفه و دیگر تصمیمات سیاسی می داند و مصداق شورا را همان اهل حل و عقد در اندیشه سنتی تعریف می کند.به نظر رشیدرضا قدرت از اهل شورا به حاکمان و مردم جریان پیدا می کند.وی اصطلاح اهل حل و عقد را تقریباً در مفهوم جامعه مدنی امروزی به کار می برد که کارکرد دوگانه دارد: تعیین حاکمان و نظارت بر دولت، توجیه و تشویق مردم به اطاعت از دولت.رشیدرضا نظریه حکومت اسلامی را مطرح می کند که در آن حاکمیت مردم و وضع قوانین از سوی مردم مورد تاکید قرار گرفته، و اگر اصل شورا و حق طغیان به رسمیت شناخته شود، حاکمیت، مردمی و دموکراسی است.از نظر او شریعت باید مبنای قانونگذاری شود و اصول کلی توسط قانون اساسی ملهم از قرآن و سنت و تجربه خلفای راشدین تنظیم شوند.مشروعیت سلطه سیاسی نیز منوط به رضایت مردم است، زیرا اهل حل و عقد منتخب مردم هستند و منتخب ملت هم حاکم را تعیین می کند.در حالی که در نظام لیبرال دموکراسی انسان محور همه چیز است و مشروعیت حکومت از نظر لیبرال دموکراسی از جانب مردم است.قانون در دیدگاه رشیدرضا از طرف خدا تشریع شده؛ اما در لیبرال دموکراسی قانون یعنی صرفاً خواست مردم.در دیدگاه رشیدرضا، ارزش ها به حق حاکم است، در لیبرال دموکراسی نسبی گرایی مطلق.با مقایسه ای
  13. بررسی ادبیات باستان گرایی در ایران پس از جنگ
    1397
    این تحقیق نشان می دهد چگونه برخی از مضامین و ادبیات بر روند باستان گرایی تاثیر گذاشته اند. گرایش به باستان-گرایی با توجه به چاپ و نشر کتب فراوان در این زمینه که این کتاب ها یادآور گذشته پرشکوه و عظمت ایران است از همه اقشار جامعه طرفدارانی پیدا کرده که به همین دلیل در این تحقیق به بررسی همین منابع پرداخته ایم تا بتوانیم روند باستان-گرایی را بررسی کنیم و این که این مولف ها با چه ادبیاتی و با چه شدت معنایی به بیان روایت ها و ارائه نقل قول هایی که از گذشته وجود دارد پرداخته اند. با بررسی این منابع ادبیاتی را که دارای بار معنایی بیشتری بودند و فرکانس مثبتی از کلمه بیان می کردند را کشف کردیم که عباتند از: صلح، آزادی، عدالت، شادی، احترام، مردم داری، یکتاپرستی، جوانمردی، جنگاوری، رهبری، حقوق بشر و شجاعت. مولف های این منابع با انتشار این آثار برای رسیدن به این ادعا مبنی بر اینکه باستان گرایی به نوعی محصول سرخوردگی از وضع موجود است و به دنبال کم و کاستی هایی است که در زندگی روزمره پدیدار می شود. البته لازم به ذکر است علاوه بر سرخوردگی، عواطف ناسیونالیستی و احساس یک غم شیرین نسبت به گذشته ای که شکوه ویژگی اصلی آن بوده است ( نوستالژی) برای گرایش به این پدیده دلیل کافی است و نتیجه این قرائت نوستالژیک از تاریخ ایران باستان راه را بر خوانش انتقادی تاریخ بست به طوری که امروزه جامعه بر نوعی هیجان جمعی سوار شده است و این هیجان راه را برای رسانه ها مسدود کرده است تا بتواند در مورد حواشی و اصالت تاریخ و مدعیات مربوط به کوروش کبیر اظهارنظر کند. از سویی دیگر این نگاه نوستالژیک به عصر کوروش و داریوش متضمن این ایده درونی است که ایران یک گذشته دل انگیز و افتخارآمیز داشته است که امروزه از دست رفته است و باید افسوس آن را خورد به تعبیر دیگر در این نوع نگاه به تاریخ نوعی سوگواری، افسوس و حسرت وجود دارد و مدعی این است که ما باید افسوس گذشته را بخوریم و به آن دوران باز گردیم.
  14. بررسی تحول معنایی مفهوم مصلحت در اندیشه سیاسی معاصر شیعه.
    1397
    یکی از دغدغه های اساسی فلاسفه و اندیشه مندان و اندیشه ورزان حوزه های مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی، مسئله تفسیرپذیری مفاهیم بوده است. بخشی از این تفسیرپذیری، ریشه در ذات مفاهیم در علوم اجتماعی و انسانی دارد. مساله تفسیرپذیر بودن این مفاهیم و مناقشه برانگیز بودن آن از این حیث اهمیت دارد که غالب شدن هر نوع تفسیری از این مفاهیم، مسیر حرکت کلی جامعه را به سمت و سوی خاص خود جهت داده، هدایت می کند. به دیگر سخن، تعاریف متفاوت از هرکدام از این مفاهیم می تواند جامعه را به اشکال متفاوتی سامان دهی نماید و مسیر و حرکت جدی یک نظام سیاسی را تحت تاثیر خود قرار دهد. بر این اساس و از آنجایی که مفاهیمِ انتزاعی، مصداق و ما به ازای بیرونی مشخصی ندارند، همواره محلی برای مناقشه و در معرض جدال فکری هستند. در چنین شرایطی، نوع تفسیر از برخی از مفاهیم تعیین کننده و کلیدی فقه سیاسی راه را برای صورت-بندی برخی تحولات و دگردیسی ها در این مفاهیم تاثیرگذار هموار و مهیا می سازد. در این میان، مفاهیمی از قبیل «مصلحت»، که در چارچوب گفتمان فقه سیاسی شیعه معمولا بیش از سایر مفاهیم موضوع مناقشه و منازعه بوده اند و عمدتا در منطقه فراغ(مالانص فیه) می گنجند، پیش و بیش از مفاهیم مشابه خود در اندیشه سیاسی شیعه در معرض تفسیر و البته تحول در معنایایی و مصداق سازی قرار می گیرند. مناقشه جدی و بغرنج بر سر مفاهیمی اینچنینی زمانی می نماید که در چارچوب الگوها و گفتمان های سیاسی و فکری گوناگون، مابه ازاهای متفاوت و گاه متضادی پیدا می کند و البته در این اثناء، مکانیسم و کارکرد اجتهاد پویا و فعال بر امکان مندی تحول و دگردیسی در مفهوم و قاعده مصلحت می افزاید. در این راستا عمده ترین تحول در معناسازی و کارکرد مصلحت این است که این قاعده به مثابه شیوه ای مهم و تعیین کننده در تعیین تکلیف استخراج احکام(خصوصا احکام حکومتی- سیاسی) در مواقع تزاحم احکام و ... در نظر گرفته شده است. بدین سان به نظر می رسد «مصلحت» در تحول و دگردیسی معنایی خود به سمتی رفته است که به عنوان یکی از منابع اصلی تعیین کننده فقه حکومتی خصوصا در اندیشۀ سیاسی امام خمینی(ره) و خصوصا رخ نموده است. در واقع به نظر می رسد مهم ترین و تاثیرگذارین تحول و تطوری که اندیشه سیاسی شیعی در مفهوم و قاعده مصلحت ایجاد کرد این موضوع بوده است که پیوندی وثیق میان مصلحت و عقلان
  15. بررسی بینامتنی مفاهیم سیاسی در اندیشه حکیم هیدجی
    1397
    چکیده: حکیم هیدجی از دانشمندان دوره قاجار، متولد شهر هیدج استان زنجان است. او در رشته های فقه، اصول، ریاضی، فلسفه، حدیث، کلام و ... تحصیل کرد. در طول زندگی شاهد وقایع سیاسی- اجتماعیِ تحریم تنباکو، قتل ناصرالدین شاه، مشروطه، حمله روسیه به ایران، قحطی و ... بود. بیشتر به تدریس اشتغال داشته، ولی تحصیل علوم دینی، مشاهده وضعیت مردم روزگار، منش سیاسی حکومت وقت و وقایع مذکور، تاثیر گذاشته و او را مجبور به اظهارنظر در خصوص مسائل و موضوعات متعدد سیاسی نمود. در این پژوهش در پی پاسخ به این سوالات بودیم که هیدجی به چه مفهوم های سیاسی در آثار خود پرداخته و چه منابع و متونی در ارائه نظرات و مفاهیم او اثر داشته اند؟ که با روش بینامتنیت مشخص شد وقایع دوران زندگی زمینه هایی را ایجاد کرد تا وی بر اساس اندوخته های علمی- تجربی به اظهارنظر در مورد آن ها بپردازد. او در آثارش ضمن استفاده از روش کلامی و عقلی، تحت تاثیر میراث علمی قبل از خود بوده و بن مایه اندیشه او را آموزه ها و نصوص اسلامی اعم از قرآن و روایات تشکیل می دهد. باوجوداینکه او اثر و اندیشه سیاسی منسجمی ارائه نداده، اما با جمع و بررسی نظرات او پیرامون موضوعات و مفاهیم مختلف سیاسی، منظومه ای از نظریات وی احصا گردید. او قدرت را ابتدا از آن خدا دانسته که به پیامبر واگذارشده است. پیامبر وظیفه هدایت، ارشاد و خدمت به مردم را داشته و همین وظیفه با انتصاب امام بعد از آخرین پیامبر، متوجه امامان بوده است. بعد از امام نیز، نائبان و اولیا، دارای وظیفه اداره امور جامعه بوده و در نبود عالم جامع الشرایط «نفس کم آزار» باید عدل را اجرا و از ظلم جلوگیری کند و الا قدرت به دست پادشاهان فاسد می افتد.
  16. مقایسه مواجهه علامه نایینی و شیخ فضل الله نوری با اندیشه مشروطیت
    1396
    چکیده: هدف از این پژوهش تحلیل تفاوت دیدگاه میان علامه نائینی و شیخ فضل الله نوری در قبال مشروطیت است. لذا تلاش بر این است به این پرسش ها که با توجه به اینکه نائینی و شیخ فضل الله دوعالم طراز اول شیعه بوده اند چرا در مواجهه با اندیشه مشروطیت نگرش های متفاوتی ارائه داده اند ، دلایل طرفداری نائینی از مشروطه چه بود؟و چرا شیخ فضل الله مشروطه را منافی با اسلام می دانست و با آن مخالفت می نمود؟ پاسخ داده شود. بر اساس فرضیه های تحقیق تفاوت در فهم از کامل بودن اسلام، جواز اقتباس و تاثیر شرایط فکری در فهم از دین باعث مواجهه متفاوت این دوعالم بزرگ شیعه با اندیشه مشروطیت گردید.پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و اسنادی انجام یافته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر این است که میرزای نائینی و شیخ فضل الله نوری هر دو فقیه اصولی بودند که از مکتب شیخ انصاری پیروی می کردند و از حیث اندیشه سیاسی و فقه سیاسی هیچ اختلافی نداشتند و بر اساس مبانی فقهی مشترک اما از دو منظر متفاوت و با لحاظ کردن بخشی از شرایط و ضروریات جامعه عصر خود به مشروطیت نگریسته و درنتیجه قضاوت های متفاوتی در باب نظام مشروطه ارائه کردند. رویکرد سیاسی هر دو فقیه مقابله با رژیم استبدادی و رهایی از سلطه بیگانه بود اما در مفاهیم آزادی، برابری و مساوات، قانون گذاری و دموکراسی در دو مسیر متفاوت حرکت می کردند. نائینی، به دلیل حضور و ساکن بودنش در عراق تحت سیطره خلافت عثمانی، با تحولات و شرایط جامعه جهانی بیشتر در ارتباط بوده و بر تغییر شرایط اجتماعی شکل گرفته در جوامع دیگر آگاهی داشت بنابراین، از ذهنیت مناسب و مساعدتری برای هضم مشروطه خواهی ایران برخوردار بوده است و شیخ فضل الله نوری نیز شاهد بحران حاکم بوده و آن را به خوبی تشخیص داد، اما به دلیل فقدان بینش و تجربه فرا ایرانی نتوانست به تحلیل مناسب برسد و درنتیجه راه حل پراکنده و نامنسجمی ارائه نمود که ناخواسته به بیشتر شدن بحران کمک کرد.ایشان با توجه به علم و تجربه بهترین راه حل ممکن را ازنظر خود ارائه کرد به طوری که تصور می کرد اگر در مقابل مشروطه خواهان قرار نگیرد اسلام و مملکت اسلامی به آفت زیان باری دچار می شد. شیخ به خاطر هراس از به خطر افتادن اسلام، از پادشاه عادل حمایت کرده و نیتی خیرخواهانه داشته است.
  17. بررسی رابطه حکومت اسلامی و تمدن اسلامی در اندیشه سیاسی امام خمینی ( ره)
    1395
    موضوع شکل گیری تمدن ها و اوج و افول آنها از مباحث مهم حوزه اندیشه های سیاسی و فرهنگی است. این که تمدن ها چگونه شکل می گیرند و استمرار می یابند سوالی است که بسیاری از جمله ابن خلدون سعی کرده اند به آن پاسخ دهند.
  18. بررسی موضع شیعه در مقابل جریانات تکفیری
    1394
    چکیده: جهان اسلام متاسفانه امروزه بیش از هر زمان دیگر دست خوش بحران هایی است. از مهمترین مسائلی که دنیای امروز را در گیر خود ساخته است و خطرات و مشکلات بسیاری، نه تنها برای اسلام و کشور های اسلامی بلکه برای تمامی کشورهای جهان به بار آورده است، خطر وجود گروههای تکفیری است . از ویژگیهای پدیده ی تکفیر دست زدن به کشتار بی رحمانه چه در بین شیعه و چه در بین سنی، وارونه نشان دادن چهره ی اسلام، ایجاد تفرقه و پراکندگی میان مسلمانان، شیعه کشی، کشتار بی رحمانه زنان و کودکان از دیگر خصوصیات این گروهها می باشد. یکی از مهمترین شاخصه های این جریانات دشمنی سرسختانه با شیعیان و تکفیر آنان است. اما دراین میان ما می بینیم شیعیان با وجود اینکه اندیشه ی شهادت طلبانه یکی از ارزشها و اصول و مبانی آنان است، اما در مقابل توهین ها وکشتار های وحشیانه این گروه ها تساهل و مدارا را در پیش گرفته اند و با توجه به مبانی فقهی و کلامی شیعه با این گروه مدارا کرده و مقابله به مثل نمی کنند. در واقع سوال اصلی پژوهش این است که علت تساهل شیعه در برابر جریانات تکفیری چه می باشد؟ ما در این پژوهش دلایل تساهل شیعیان را د رمقابل جریانات تکفیری بررسی می کنیم و به توضیح مبانی فقهی و کلامی شیعه در باب تساهل و مدارا می پردازیم تا بتوانیم به راهکار شیعه در تقابل با این گروههای تکفیری برسیم.
  19. نسبت تبادل فرهنگی با معرفت شناسی فارابی
    1394
    اهتمام فارابی در نظام معرفتی خویش، انسجامی یکپارچه، بین مسائل بوده است. در این نظام، موجودات در سیر نزولی شان دارای تسلسل هرمی استوار و رابطه علی قاطعی هستند. بر این اساس،ویژگی های اصلی نظام معرفتی وی، قانون مندی، غایت گرایی،کل گرایی، سلسله مراتبی و کثرت گرایی می باشد. در این نظام، زبان عنصری برجسته، که زمینه ساز تحول و رشد جوامع و عاملی مهم در تبادل فرهنگی است، مطرح می شود. به واقع، توجه وی به عنصر تبادل فرهنگی، نتیجه یک سری مشکلات فکری و زبانی آن دوران بوده است. لازم به ذکر است وی از دو واژه «فرهنگ و جامعه » استفاده نکرده و معادل این کلمات بر اساس شواهد قرآنی و زبان عربی و آثار فلسفی بر جا مانده از وی، « ملت و امت » می باشد. از نظر وی، امت یا جامعه عبارت است از هر جامعه بشری که بر طبق فطرت و قرایح ذاتی خویش برای نظام زندگی و همزیستی خود، رسوم و آداب و قوانین و آیین های ویژه، متناسب خلقت و سرشت و رشد اندیشه خویش ساخته و پرداخته باشد. در نگاه معلم ثانی، ملت یا فرهنگ نیز عبارت است از مجموعه قوانین و قواعد نظری و عملی با زیربناهای فلسفی برای تعلیم و تادیب عمومی و سوق دادن آنان به سوییک زندگی سعادت بخش در پرتو تعلیم آنها به عموم افراد یک ملت(فارابی،87:2006). با توجه به مطالب مطرح شده، سوال اصلی این پژوهش آن است که، چه نسبتی میان تبادل فرهنگی با معرفت شناسی فارابی وجود دارد؟ دیدگاه وی، نخست به مقوله تبادل فرهنگی به صورت سلسله مراتبی است یعنی ابتدا وی درباره شکل گیری جوامع و سپس به مقوله زبان ( فکر و الفاظ ) به عنوان علل رشد و تحول آنها، سپس به شکل گیری فرهنگ و در نهایت به تبادلات فرهنگی میان آنها پرداخته است. دوم وی ( معلم ثانی ) برای این امر فقط از یک روش شناختی استفاده نکرده است. سوم اینکه، دیدگاه معرفتی فارابی غایت گراست و هدف و غایت تبادلات فرهنگی، در شکل درست آن رسیدن به سعادت است. چهارم در باب مقوله تبادل فرهنگی، دیدگاه معلم ثانی کل گرا بوده و کمتر وارد جزئیات و تفاوت فرهنگیشده است و در این زمینه وی بیشتر به دنبال اشتراکات و نقاط مثبت فرهنگ ها در تبادلات میان آنها بوده است. پنجم در نظام معرفتی فارابی، حقیقت را واحد می داند در نتیجه، جوامع با هر زبان و گونه ای که باشند و راه های شناخت آنها هر چقدر هم متفاوت باشد ولی از آنجایی که حقیقت یکی است در نتیجه امکان تبادل ف
  20. بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در اندیشه سیاسی ابن سینا و امام خمینی (ره)
    1394
    چکیده: هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی مفهوم عدالت دراندیشه سیاسی ابن سینا وامام خمینی(ره) است.لذا سعی درپاسخ دادن به سوالاتی چون وجوه اشتراک یاافتراق مفهوم عدالت در اندیشه سیاسی ابن سینا وامام خمینی (ره)چیست؟دلایل اختلاف واشتراک مفهوم عدالت دراندیشه سیاسی ابن سیناوامام خمینی(ره) چیست؟می باشد. براساس فرضیه های تحقیق،ابن سینا وامام خمینی درموردمفهوم عدالت علی رغم افتراقات اندک دارای اصول ومبانی مشترکی در مفاهیم می باشند.پژوهش حاضربه روش کتابخانه ای واسنادی انجام یافته است.نتایج حاصله از این پژوهش بیانگر این است که ابن سینا وامام خمینی به دلیل اینکه نظریات هردواندیشمند برگرفته از اسلام وقرآن می باشد وداشتنن نظام فکری مشترک ومتعلق بودن هردو اندیشمند به جهان اسلام علی رغم افتراق اندک درمورد مفهوم عدالت،اشتراکات زیادی دارند.زیرا هردومتفکربه پیروی از ارسطو عدالت فردی را حدوسط فضایل عفت، حکمت، شجاعت می دانند.وعدالت اجتماعی رابه معنی برابری تمام انسانهادربرابر قانون ورعایت حقوق همه افراد وتوجه به شایستگی های افراد ونفی ظلم وتبعیض های ناروا درجامعه می دانند.وهردومتفکردرمورد نصب حکومت اختلاف نظردارند، زیرا ابن سینا درموردنصب حکومت به انتخاب توسط مردم اعتقاد ندارد زیرا از آنجایی که منشا عدالت الهی و وحیانی است پس نصب حکومت توسط مردم نمی تواند قابل قبول باشد اما دیدگاه امام خمینی این است که نصب حکومت الهی است اما مقبولیت آن توسط مردم است .
  21. بررسی امکان موانع وراهکارهای تحقق علم سیاست اسلامی
    1393
    چکیده: یکی از مباحثی که در چند سال اخیر در فضاهای علمی مطرح بوده و می باشد، بحث اسلامی کردن علوم و تحول در آن ها است. بر این اساس علوم حاضر می بایست مورد بازنگری قرار گرفته و علم اسلامی جایگزین آن شود. در این میان جایگاه رشته علوم سیاسی جایگاه ویژه ای است که باید مد نظر قرار بگیرد؛ اما ضرورت تولید علم سیاست اسلامی یا بومی این سوالات را نیز به همراه می آورد که آیا امکان تحقق چنین علمی وجود دارد؟ و آیا مبانی و منابع لازم برای تحقق آن وجود دارد؟ یا موانع و راهکارهای تحقق این امر کدام اند؟ بنابر یافته های ما در این پژوهش در جمع بندی نهایی مشخص شد که علم سیاست در ابتدای پیدایش سکولار نیست و اسلامی می باشد، اما چون تقلید شده از سنت دانشگاهی غرب است و بر پایه هایی از انسان شناسی استوار گردیده است که با عنوان اومانیسم شناخته می شود و با تحولات به وجود آمده در غربِ بعد از رنسانس سازگار و با ساختارهای جامعه دینی ما ناسازگار است، لذا در ادامه مسیر تکامل خود، چون پیش فرض ها و اصول موضوعه فلسفه آن الحادی است، رنگ الحادی به خود می گیرد؛ بنابراین اگر ما در مبانی انسان شناسی و مبانی فلسفی آن بازنگری کنیم و با عدول از مبانی غربی و جایگزینی مبانی اسلامی، می توان علم سیاست اسلامی را امکان پذیر دانست. هم چنین با مقایسه چهار مورد از مبانی و مفاهیم اساسی در علم سیاست، یعنی مبانی انسان شناسی، فلسفه سیاست، مبنای مشروعیت و رویکرد به مفهوم قدرت، در اندیشه غربی و اسلامی، نشان دادیم که مبانی اسلامی لازم برای جایگزینی با مبانی غربی جهت تحقق علم سیاست اسلامی وجود دارد. در نهایت فرضیه اصلی تقویت شد و ثابت شد که اگر علم سیاست از منابع معرفتی مورد قبول اسلام تغذیه کند، می توان با برداشتن موانع آن، علم سیاست اسلامی را تحقق بخشید. البته موانع مختلفی بر سر راه تحقق این امر وجود دارند که می بایست با راهکارهای گفته شده برداشته شوند.
  22. رهیافت اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی مدرن با تاکید بر اندیشه ها و آراء سیاسی رضا داوری اردکانی و السدیر مک اینتایر
    1393
    مطالعه رابطه اخلاق وسیاست وایجاد یک نوع تعامل میان امر سیاسی و مبانی اخلاقی یکی از مسایل مهم علمی در حوزه فلسفه سیاسی و همین طور اندیشه سیاسی است. رضا داوری اردکانی و السدیر مک اینتایر از جمله فیلسوفان سیاسی و اخلاقی در دوره معاصر هستند که در دو سنت فکری اسلام و غرب در مطالعات فلسفی خود به ارزیابی و تحلیل رابطه اخلاق و سیاست پرداخته اند. این پژوهش ضمن تحلیل کلیات اندیشه هردو متفکر و مقایسه دیدگاههای اخلاقی و سیاسی انها در صدد است نشان دهد که رابطه اخلاق و سیاست در اندیشه آن دو ،که با زمینه ها، اهداف و ساختار متفاوتی ازهم شکل گرفته چگونه ارزیابی می شود. با توجه به یافته های تحقیق، در تحلیل نهایی هردو متفکر به یگانگی پیوند اخلاق و سیاست نظر دارند.
  23. رهیافت اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی معاصر:با تاکید بر آراء واندیشه های رضاداوری اردکانی والسیدر مک اینتایر
    1393
    مطالعه رابطه اخلاق وسیاست وایجاد یک نوع تعامل میان امر سیاسی و مبانی اخلاقی یکی از مسایل مهم علمی در حوزه فلسفه سیاسی و همین طور اندیشه سیاسی است.رضا داوری اردکانی و السیدر مک اینتایر از جمله فیلسوفان سیاسی و اخلاقی در دوره معاصر هستند که در دو سنت فکری اسلام وغرب در مطالعات فلسفی خود به جرح و تعدیل رابطه اخلاق وسیاست پرداخته اند.این پژوهش ضمن تحلیل کلیات اندیشه هردو متفکر و مقایسه نظرات اخلاقی و سیاسی انها در صدد است نشان دهد که رابطه اخلاق و سیاست در اندیشه آن دو ،که با اهداف و ساختار متفاوتی ازهم شکل گرفته چگونه ارزیابی میشود با توجه به یافته های تحقیق، در تحلیل نهایی هرد و متفکر به یگانگی پیوند اخلاق و سیالست نظر دارند.