پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
مریم محمدی
هنر و معماری / باستان شناسی
رساله های دکتری
-
نقش قلعه دختر و قلعه اردشیر در حیات تاریخی شهر کرمان
1402قلعه دختر و قلعه اردشیر در شرق شهر کرمان ،مجموعه ای ارزشمند از ساختارهای معماری و مواد فرهنگی ادوار تاریخی تا متاخر اسالمی را تشکیل میدهند .این مجموعه به دلیل همجواری با شهر کرمان ،کانون برخی از رخدادهای سیاسی و اجتماعی بوده و اشارات منابع مکتوب تاریخی ،گواه نقش این دو قلعه به ویژه در سده های میانی اسالمی است . درباره چیستی ،گاهنگاری و کارکردهای قلعه دختر و قلعه اردشیر و همچنین نام آنها تاکنون نظرات مختلفی مطرح شده است .در پژوهش حاضر تالش شده با مطالعۀ متون تاریخی ،بررسی ساختارهای معماری و دادههای فرهنگی در این دو قلعه ، درک روشنی از ماهیت ،تاریخ ساخت ،مراحل بازسازیها و کارکردهای آن ها برپایۀ تحوالت اجتماعی و سیاسی منطقه حاصل شود . پژوهش از نظر ماهیت و محتوا ،تاریخی ـ تحلیلی است و گردآوری اطالعات به شیوه های میدانی و اسنادی صورت گرفته است .بر این اساس ،با تلفیق داده های حاصل از بررسیهای میدانی و تحلیل محتوای منابع تاریخی تالش شده نقش این دو قلعه در حیات تاریخی شهر کرمان تبیین شود. بر پایه نتایج ،می توان گفت که قلعه دختر و قلعه اردشیر در شرق شهر کرمان از قالع مهمی بودند که در پی ضرورت مقابله با تهدید اقوام مهاجم در مسیر شاهراه جنوب و جنوب شرقی کشور ،در دوره تاریخی پایه گذاری شدند و در دورههای مختلف تخت گاه حاکمان کرمان گردیدند .به نظر می رسد شکل گیری ،گسترش و متروک شدن آن ها با توسعه و امنیت شهر و منطقه کرمان پیوند داشته است . همچنین نتایج نشان میدهد قلعه دختر از دوران تاریخی )ساسانی( تا قرون متاخر و قلعه اردشیر ا ز دوران تاریخی )اشکانی( تا قرن هشتم هـ.ق تقریبا ًبه طور پیوسته مورد استفاده بوده اند و به نظر میرسد قلعه دختر و قلعه اردشیر در کنار نقش نظامی ، کارکردهای دیگری همچون جایگاهی برای حکام ،مامنی برای شورشیان ،مکانی برای نگهداری خزانه و محلی برای زندانیان سیاسی داشته اند.
-
بررسی باستانشناختی دشت همدان ـ بهار در دوره سلجوقیان و ایلخانیان
1401دشت همدان یکی از دشتهای حاصلخیزِ بخش غربی فالت ایران به شمار میآید که در نتیجه آبرفت کوهستان الوند شکل گرفته است. این منطقه در محدوده جغرافیایی حوزه رودخانه قره چای و بخش شرقی زاگرس مرکزی قرار دارد. وجود تعداد زیادی از روان آبها و شاخههای متعدد رودخانهها در داخل دشت همدان، شیب مطلوب دشت و همچنین به جهت آبرفتی بودن آن، دارای زمینهای حاصلخیز جهت کشت آبی و دیمی است. توجه به همدان از سوی حکام در دوره سالجقه نیز، نشان از اهمیت آن بهواسطه جایگاه خاص آن در ایالت جبال داشته است؛ در دوره سلجوقی از این حوزه جغرافیایی با آب و هوای معتدل در فصل تابستان بهعنوان ییالق استفاده میشد. ساخت کوشکهای فراوان در سطح منطقه برای هریک از حاکمان و بزرگان از جمله این موارد است. در این دوران دشت همدان مدتی بهعنوان مرکز سیاسی انتخاب شده و شواهد از جایگاه مهم منطقه در آستانه غلبه مغوالن حکایت دارد. عبور شاهراههای شاخص از سطح منطقه و پیوند آن با شرق و غرب فالت ایران بر اهمیت این منطقه بیش از پیش افزود. بنا بر اهمیت تاریخی و باستانشناختی )حجم گسترده آثار منقول و غیرمنقول برجای مانده( دشت همدان، مهمترین ضرورت جهت انجام این رساله است. در این پژوهش تالش شده با بررسی اسناد تاریخی و مطالعات میدانی )روش تاریخی ـ میدانی( و با ماهیت توصیفی ـ تحلیلی، در ارتباط با وضعیت دشت همدان در ادوار سلجوقی و ایلخانی، اطالعات علمی فراهم شود. بنابراین با طرح پرسشهایی همچون 1ـ نقش عوامل زیستمحیطی در الگوی استقراری محوطههای سلجوقی و ایلخانی دشت همدان؟ 2ـ ویژگیهای شاخص هنری سفال نقش کنده در گالبه )اسگرافیاتو( منطقه مورد مطالعه؟ 3ـ نقش مسیرهای ارتباطی منطقه در حیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن؟ و 4ـ مکانیابی جای نام شهرک همدان در دشت همدان؟ این پژوهش شکل گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده مراکز فرهنگی این حوزه از دو عامل فرهنگی )قرار گرفتن بر سر راههای اصلی( و زیستمحیطی )دسترسی به آب و خاک حاصلخیز( تاثیر پذیرفتهاند. در بررسی سفال نقش کنده در گالبه، فنهای گالبه تراشی، نقش کنده همراه با لعاب پاشیده، نقش کنده ساده با لعاب بیرنگ و نقش کنده خطی با لعاب رنگارنگ به دست آمده است؛ با این حال میتوان به سنتهای بومی هنر سفالگری این منطقه نیز اشاره نمود که دارای ویژگیهای خاص و متفاوت از سایر نقاط هستند. همچنین عامل راه مهمترین عنصر در حیات م
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی و تحلیل سبک معماری دوره قاجار و پهلوی اول در بافت تاریخی شهر خرم آبادا
1402ٙ سبک معماری دوره قاجار در ابتدا پیرو سبک معماری دوره های پیشین بوده و در ادامه به صورت تلفیقی از سبک معماری سنتی و مدرن ادامه یافته است. سبک معماری دوره پهلوی اول نیز به صورت نئوکلاسیک (تلفیقی) ادامه یافت. شناخت و بررسی معماری دوره قاجار و در ادامه آن دوره پهلوی اول در بستر شهرهای مختلف این دوران قابل توجه و تامل است. از ویژگی های مهم و بارز شهرهای مهم و بزرگ ایران یا شهر های سنتی وجود دو بخش قدیم و جدید است که بخش قدیم با عنوان «بافت تاریخی» شناخته می شود. تاریخ شکل گیری شهر امروزی خرم آباد به مرکز استان لرستان اواسط دوران اسلامی قرون ۵ تا ۷ ه.ق باز می گردد پیش از آن شهری به نام شاپور خواست که از شهرهای مهم دوران ساسانی و اوایل اسلامی بود، قرار داشته است. در قرون ۷ یا هشتم ه.ق شهر شاپورخواست از رونق افتاده و شهر خرم آباد در جای آن شکل گرفت و مرکزیت خود را آغاز نمود. شهر خرم آباد، انبوهی از بناها و آثار معماری به سبک دوره قاجار و پهلوی اول را در محدوده یک بافت کهن و تاریخی ارزشمند به نام «بافت تاریخی» جای داده است. اهداف این پژوهش تاکید بر اهمیت بافت تاریخی شهرها، با رهیافتی از بافت تاریخی شهر خرم آباد، شناخت و بررسی موقعیت جغرافیایی شهر خرم آباد از دوران صفوی تا دوران پهلوی اول و بررسی دلایل شکل گیری و استقرار شهری در این منطقه و شناخت، بررسی و معرفی همه جانبه آثار معماری و تزیینات وابسته به آن در دوران قاجار و پهلوی اول در بافت تاریخی شهر خرمخرم آباد است. در این پایان نامه به سوالاتی نظیر اینکه آیا بناهای دوره قاجار خرم آباد دارای سبک و شیوه خاصی است؟ ویژگی ها و تاثیرات دوره پهلوی اول در معماری شهر خرم آباد کدام اند؟ پاسخ داده خواهد شد. در اینجا از دو شیوه رایج در مطالعات میدانی باستانشناسی، یعنی مطالعات کتابخانهای برای توصیف جغرافیای طبیعی و تاریخی (با بهرهگیری از منابع معتبر دست اول) منطقه مورد مطالعه، و بررسیهای میدانی، بهصورت بازدید انجام پذیرفته است. در بررسی وضعیت معماری منطقه نیز سعی بر آن است تا با مطالعات تطبیقی مهمترین ویژگی های ساختاری و هنری معماری منطقه، مورد تحلیل و گاهنگاری قرار گیرد. در این پایاننامه دادهها به روشهای اسنادی و میدانی گردآوری شده و رویکرد انجام پژوهش «توصیفی ـ تحلیلی» است. در بررسی وضعیت معماری منطقه نیز سعی بر آن است تا با مطالعات تطبیقی مهمترین ویژگی های ساختاری و هنری معماری منطقه، مورد تحلیل و گاهنگاری قرار گیرد.
-
بررسی و تحلیل هنر فرش بافی غرب ایران در دوره قاجاریه با تاکید بر فرش همدان
1402فرش از ارزشمندترین هنرهای شناخته شده در ایران است. از دیدگاه انسان شناسی، هیچ فرهنگی را نمیتوان بدون هنر متصور شد. هنر براساس مهارتهای ویژه، زیبایی معنادار و خلاقانه، که به جنبههای ارتباطی وعقاید عموم تاثیر گذار است، تعریف میشود. علت پژوهش احساس نیاز به اطلاعات از ویژگیها و اصالت فرش در این ناحیه از کشور است دوم ؛شناساندن طرح ونقش ومفاهیم به کار رفته در دوره قاجاریه سوم، عرضه فرش دیگر مناطق ایران و کشورهای مجاور به عنوان فرش دست بافت در کشورهای اروپایی و دیگر مناطق جهان به عنوان فرش منطقه غرب ایران، موجب جذب محقق به موضوع مورد بحث گردیده است. روش جمع آوری اطلاعات توصیفی ـ تحلیلی انجام تحقیقات کتابخانهای ومیدانی و مصاحبه است. بر این اساس، در پژوهش حاضر این پرسشها مطرح است که مهمترین سبکهای فرش بافی غرب کشور در دوره قاجار کدامند؟ مهمترین نمادها و مفاهیم به کاررفته درهنر فرش بافی منطقه مورد مطالعه چه بوده است؟ شاخصترین ویژگیهای هنرفرش بافی منطقه غرب ایران دردوره ی قاجار تحت عنوان سبک همدانی کدامند؟ بنابراین دراین پژوهش به بررسی ویژگیهای فرش غرب کشور و به خصوص همدان در دوره ی قاجار و تحلیل نمادها و مفاهیم به کار رفته درهنر فرش بافی منطقه مورد مطالعه میپردازیم. هنر فرش بافی همچون دیگر مصنوعات جوامع سنتی، فارغ ازعملکرد خود حامل اطلاعاتی پیرامون جهان بینی تمدنها هستند . آنها در اندرون تاروپود خود مفاهیم فرهنگی و اعتقادی عمیقی را در برگرفتهاند و مجموعهای متشکل از یک زیبایی شناسی فرهنگی و نقوش متعدد زاده شده در بستر تاریخ هستند . بسیاری از این نقوش علاوه بر تزئینی بودن حاوی مفاهیمی نمادین هستند که در قالب نقوش زیبایی ارائه میشوند . دراین بررسیها، جنبههای نمادین نقوش فرش مشخص میگردد.
-
راههای قدیمی منطقه میبد ، کاروانسراها و تا سیسات وابسته به آن
1400از دلایل اصلی شکلگیری و توسعه شهر میبد در ادوار مختلف اسلامی قرار گرفتن آن بر سر راههای مواصلاتی است که ناشی از موقعیت ویژه جغرافیای میبد و واقعشدن در مرکز فلات ایران ودرمیان چهارراه شما - جنوب و شرق -غرب میباشد. شاهراه ری- کرمان و راه کربلا نقش بسزایی در توسعه میبد داشتهاند و موجب ایجاد مراکز خدماتی - مبادلاتی و تاسیسات وابسته به راه در مسیر این شاهراه شدهاند. در دوران اسلامی رونق راهها تاثیر مستقیمی بر رونق تجارت و اقتصاد و امنیت و به تبع آن، تاسیسات وابسته به راه از جمله کاروانسراها داشته است. کاروانسراها بهعنوان اصلیترین بنای مجموعههای کاروانی، برخلاف دیگر ابنیه تاریخی، بهطور مجرد قابل فهم نیستند چرا که بهعنوان بنایی تنها ساخته نشدهاند. هر کاروانسرا یک قطعه پازلی است از مسیر ارتباطی و بناهای عامالمنفعه دیگر تکمیلکننده کارکرد آن بودهاند. در این پژوهش با رویکرد توصیفی – تحلیلی وبا روش کتابخانه- ای و میدانی به معرفی راه و تاسیسات وابسته به راه از جمله معرفی اجزای کاروانسراها در منطقه میبد پرداخته شده است. سامانههای کاروانی و تاسیسات وابسته به راه میبد، مجموعههای معماری کهن هستند که کارکرد اصلی آنها تامین رفاه کاروانیان، خدمات سفر و گردشگری، راهداری و نیز انجام مبادلات پستی و ارتباطی قدیم بوده است. این مجموعهها در مسیر شاهراه باستانی ری – کرمان و از دورههای دور تاریخی تا دوره معاصر، کارکرد پررونقی داشته است. همچنین امنیت و ایمنی مکان مجموعههای کاروانی نسبت به بلایا و حوادث طبیعی و همچنین نسبت به هجوم دشمنان نقش موثری در مکانگزینی آنها داشته است. در ایستگاههای کاروانی، طی سدهها وسالیان گذشته، برپایه واقعیتها و نیازها، عناصر متعددی با کارکردهای ویژه پدید آمده که هر یک بهنوعی در پایداری این سامانه موثر بودهاند و شامل همه یا برخی از اجزا مانند کاروانسرا، چاپارخانه، آبانبار، یخچا ل خشتی، برج و بارو وگورستان سپردهای میباشند.
-
گونه شناسی نقوش ختایی در بناهای مذهبی دوران تیموری(خراسان)
1400نقوش گیاهی در تمام ادوار تاریخ از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند و همواره مورد استفاده انسانها قرار گرفته اند، و به نحوی همیشه با باور ها و اعتقادات مردم گره خورده بودند . ضرورت به انجام رساندن این پژوهش بررسی انواع نقوش گیاهی قبل از اسلام و بیان تشابهات آن با ختایی های دوران اسلامی و همچنین تاکید بر استفاده از این نقوش از دوران پیش از اسلام به خصوص ساسانیان تا دوران اسلامی به ویژ دوره تیموریان است. در پژوهش حاضر تلاش شده که به سوالاتی از جمله بررسی منشا ختایی و اجزای تشکیل دهنده آن در بناهای مذهبی تیموری در خراسان پرداخته شود اطلاعات از دو طریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی جمع آوری شده است. نتیجه پژوهش به این صورت است که با توجه به مدارک و بررسی نقوش گیاهی پیش از اسلام، منشا ختایی قطعا به دوران پیش از اسلام ایران و به خصوص ساسانیان باز میگردد و اینکه آن را ناشی از سهو وخطا و حتی برگرفته از شهر ختا بدانیم درست به نظر نمی رسد . دیگر اینکه بیشترین اشکال به کار رفته در دوران تیموریان اشکال هندسی هستند ولی نقوش گیاهی و به خصوص ختایی هم جایگاه خود را دارند ، از نظر تنوع نقوش باید ذکر شود که بشترین نقوش ختایی به کار رفته نقش گل های چندپر و غنجه های ساده است و بعد از آن انواع شاه عباسی ها قرار می گیرند .
-
بررسی تطبیقی نقوش پوشاک زنان جنوب شرقی و سفال کلپورگان سیستان و بلوچستان
1399هنر رودوزی و نقش اندازی بر روی پوشاک از هنرهای سنتی ایران است که بی شک از سابقه ای طولانی برخوردار است. با توجه به اینکه زنان جنوب شرق ایران و میناب لباس محلی مخصوص خود را دارند و شکل پوشاک و تنوع آنها تابع وضعیت اقلیم منطقه است و بیشتر این زنان هم خانه دار هستند؛ برای درآمدزایی و اوقات فراغت به رودوزی هایی چون گلابتون دوزی، خوس دوزی، شَک بافی، تَلی بافی، بُشکی بافی و وَدو بافی می پردازند. این رودوزی ها که با رنگ های گرم و شاد بر روی وسیله کَم سوزن دوزی و بر روی وسیله کَدیجَه بافته می شوند، برای زینت بخشی به بخش های مختلف سرپوش، تن پوش و پاپوش پوشاک زنان جنوب شرق و میناب استفاده می شود. لباس محلی زنان میناب که اندکی از پوشاک زنان هندوستان و اراضی حاشیه خلیج فارس متاثر شده از سبک خاص تولید، نقش اندازی و سنت های بومی خویش پیروی می کند که آن را از پوشش این دو ناحیه متمایز می سازد. همجواری سیاسی دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان در شرق ایران و خاص بودن پوشاک زنان میناب و سفال کلپورگان، موجب کنکاش در میان این دو عنصر فرهنگی و هنری شده است. سفال کلپورگان یکی از اصیل ترین هنرهای بومی منطقه سیستان و بلوچستان به قدمت 4 تا 6 هزار سال است که با روح، جسم و زندگی روزمره مردم این سامان پیوندی تنگاتنگ دارد. روستای کلپورگان از توابع شهرستان سراوان به دلیل فن خاص سفال توسط زنان، که بصورت سینه به سینه به نسل های بعد انتقال داده شده به شهرت جهانی رسیده است. زنان سفالگر کلپورگان تمام مراحل تولید سفال را از فشاردهی توسط انگشتان دست گرفته تا فرم دهی گِل و نقش اندازی بر روی سفال را خود بدون استفاده از چرخ سفالگری انجام می دهند و تنها حمل خاک رُس از منبع، آماده کردن گِل و پختن سفال به عهده مردان روستاست. کارکرد، ساختار، رنگ و تزئین پوشاک سنتی زنان شهرستان میناب و سفال کلپورگان سیستان و بلوچستان، بیانگر باورها و اعتقادات، ادراک نمادین، طبیعت گرایی و جستارهایِ ذهنیِ زنان هنرمند سازنده آنان است. این حوزه های معنایی مشترک سبب ارتباط نزدیک میان نقوش پوشاک زنان میناب با نقوش سفالینه های کلپورگان گشته و از منظر مرزهای فرهنگی و هنری قرابتی را ایجاد کرده است. این رساله، با هدف بررسی میزان تاثیر پذیری پوشاک سنتی زنان شهرستان میناب و سفال کلپورگان بلوچستان از یکدیگر انجام و وجوه تشابه و تفارق میان
-
سبک شناسی و طبقه بندی سنگ قبرهای اسلامی موزه سنگ تپه هگمتانه )نمونه موردی: سلجوقی ، صفوی، قاجار(
1399به دلیل ارتباطی که با مذهب و شرایط اجتماعی و فرهنگی یک جامعه دارد، می تواند انبوهی از » سنگ قبر «باورها، ارزش ها و ویژگی های را در برگرفته و از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. دین و هنر هر دو عاملتاثیرگذار در شکلگیری نقوش سنگ قبرها به شمار می آیند ؛ نقوش بیشتر از آنکه جنبه تزیینی داشته باشند، از معنایی نمادین برخوردار بوده. سنگ قبرهای موزه هگمتانه نیز از این قاعده مستثنی نبوده وحاوی نقوشی هستند که به نظرچنین می رسد روزگاری دارای کارکرد نمادین بوده است. در این تحقیق، مطالعه ای از جنبه باستان شناختی بر روی سنگ قبرهای سه دوره اس می: سلجوقی، صفو ی و قاجار صورت گرفته است و به سوالاتی که در این خ وص مطرح شد پاسخ داده شده است. سوالات شامل 1- چه گونه ای از سنگ قبر از لحاظ شکل و جنس در این سه دوره متداول بوده است؟ 2- چه آرایه های تزیینی به کار رفته است؟ 3- نوع خطوط به کار رفته چگونه بوده است؟طی تحقیق صورت گرفته مشاهده شد؛ شکل سنگ قبرها و تزیینات که در آن ها به کاررفته در دوره سلجوقی کام برگرفته از آرامگاه ها بوده است و رفته رفته در دوره های صفوی و قاجار، با متدوال شدن دفن مردگان از همه طبقات اجتماعی در قبرستان ها و زیاد شدن تعداد آن ها برای سهولت کار شکل های ساده تری و نقوش گیاهیو نمادین مرسوم شده است. خطوط به کار رفته، متناسب با خطوط کاربردی در هر دوره ، از خطوط سخت و پرقانونکوفی در دوره سلجوقی به خطوط ساده تر و کم قانون تر و کاربردی تر مثل نستعلیق در دوره های بعد تغییرات داشته است.روش به کار رفته در این تحقیق، روش پژوهش توصیفی-تاریخی- تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب روشکتابخانه ای و استفاده از آرشیو ت اویر و اسناد و عکسبرداری مستقیم از قبور موجود در موزه هگمتانه است.
-
بررسی نقش های سفالینه های زرین فام در دوره ایلخانی
1399بعد از ورود اسلام به سرزمین ایران، و تبیین مقررات و موازین حکومت اسلامی که منجر به استفاده گستردهتر از ظررو سفالین به جای ظرو زرین و سیمین شد؛ هنرمندان را برآنداشت که بیشتر به نقرو و تکنیر هرای تولیرد سرفا بپردازند. نقو بکار رفته در آثار هنری بعد از اسلام، همانند نقو قبل از اسلام در درون خود مفاهیم و معنای دیگرری داشتند و شاید بتوان گفت از قرون گذشته نیزتاثیر گرفتند و با تلفیق هنر اسلامی رنگ و بوی دیگرری یافتنرد .در ایرن پژوهش بر آنیم که با مطالعه نقو بتوانیم اوضاع زندگی مردمان دوران ایلخانی را بازسازی کنریم و بررای ایرن من رور سوالاتی در این حیطه مورد بررسی قرار گرفته است 0- ویژگی تزیین و نقش مایه های سفالینه های زرین فام در دوره ایل- خانی کدام است؟ 2 -نقش مایه های سفا های زرین فام در دوره ایلخانی تحت تاثیر و نفرو هنر ر کردا م کشرو ر برود ه است؟ 3- شاخصه های نوآورانه نقو سفالینه های زرین فام در دوره ایلخران ی کردا م انرد ؟ دلایرل ایرن تاثیرگرذاری و تاثیرپذیری نقو زرین فام از حکومتهای همجوار چه بوده که مستلزم بررسی است؛ باید خاطر نشان کرد هد نگارنده در این بررسی معرفی،شناخت وریشهیابی نقو زرینفام بوده است. رو اتخا شده برای نیل به هد ؛ رو کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی است. روند پژوهش پیشرو طبقه بندی نقو سفالینه های ایلخانی و ریشه یرابی مفراهیم آ ن هرا برا استناد به متون تاریخی است. هم چنین برای درک منشا نقو به مطالعه تطبیقی نقو سفالینه های زرین فام ایلخانی با حکومتهای همجوار پرداخته شده است. برآیند پژوهش این است که نقو سفالینه های زرین فام ایلخانی دارای تنروع بسیاری از جمله نقو گیاهی، هندسی، جانوری و... است که مفاهیم آن ملهم از عقاید خرافری نجروم و سرب زنردگی درباری و آداب رسوم جامعه ایلخانی و منشا نقو بیشتر اندیشه های پیش از اسلامی ایران است که برر نقرو سرفالی سرزمین های همجوار از جمله اواخر ایوبیان در سوریه تاثیر گذاشته است.
-
تحلیل و بررسی باستان شناختی قلاع اربابی و استحکامات دفاعی منطقه جرقویه سفلی اصفهان
1399سرزمین ایران با موقعیت خاص جغرافیایی خود، پیوسته دستخوش تهاجمات، جنگها و لشکرکشی ها بوده است، چنانچه مطالعه ی قلعه ها و استحکامات دفاعی ایران در هر دوره و مکانی، اطلاعات ارزشمندی در مورد سیستم تدافعی آن به دست می دهد. طی بررسی که در منطقه جرقویه سفلی انجام گرفت 12 قلعه شناسایی شد، که تا کنون هیچ گونه مطالعه ای در خصوص آن ها صورت نگرفته است. با توجه به تنوع و تعداد این ساختارها بحث و بررسی پیرامون آن ها ضروری به نظر می رسد. لذا نگارنده با توجه به اهمیت و ضرورت مستند نگاری این دست از آثار معماری، در این پژوهش به مطالعه کارکرد وگونه شناسی قلاع ، تزیینات وابسته به معاری و علل ساخت این دسته از بناها در دورا ن متاخر اسلامی پرداخته است. از این رو برای کسب نتیجه مطلوب ابتدا با مطالعه کتابخانه ای به بررسی کلیات پژوهش پرداخته و سپس تنوع تزیینات و نوع مصالح به کار رفته در معماری و گونه شناسی و کارکرد قلاع مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه این بررسی نشان می دهد که، کارکرد قلاع منطقه اقامتی، دفاعی و اربابی بوده است و معماری آن از نظر پلان تابع معماری بومی منطقه و از نظر تزیینات دارای تنوع شایان توجهی است، و تاثیر پذیری آن از هنر دوره های قبل به وضوح نمایان است. علل اصلی ساخت این گونه بناها هرج و مرج هایی بود که در سرتاسر ایران در دوره قاجار وجود داشته است. سوالات پژوهش به این شرح است: 1-کارکرد و گونه شناسی قلاع مورد مطالعه در منطقه جرقویه اصفهان با توجه به شواهد موجود چیست؟2- تاثیرپذیری تزیینات وابسته به معماری قلاع مورد مطالعه، از هنر پیش از دوره قاجار تا چه میزان بوده است؟ 3- مهمترین علل ساخت این دسته از بناها در قرون متاخر اسلامی به خصوص در دوره قاجاریه در بخش های مختلف کشور با پراکنش نسبتاً زیاد چه بوده است؟ 4-نقش قلاع و استحکامات دفاعی جرقویه سفلی در تامین امنیت منطقه چه بوده است؟ روش تحقیق در این پایان نامه به صورت میدانی، توصیفی و تحلیلی است. در نهایت مطالعه بسترهای محیط اکولوژیکی، مبانی نظری پژوهش، معرفی قلاع اربابی و مطالعه معماری ازلحاظ تزیینات و نتیجه گیری ساختار این پژوهش را شامل می شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ،بررسی و تحلیل استحکامات و قلاع اربابی منطقه مورد نظر و شناخت معماری آن است.
-
طبقه بندی و گونه شناسی ،شکل،لعاب و نقوش کاشی های قرن پنجم تا نهم هجری قمری در ایران
1398از گذشته دور کاشی به عنوان عنصری تزیینی در بناها ی مختلف کاربرد داشته است .استفاده از کاشی در معماری اسلامی ایرات از دوره سلجوقی آغاز شد و در دوره های ایلخانی ، تیموری و صفوی و حتی قاجار شاهد کاربرد وسیع این نوع تزیین در قسمت های مختلف بناهای تاریخی هستیم هدف از این پژوهش طبقه بندی و گونه شناسی شکل ،لعاب،نقوش و مفاهیم به کار رفتهدر کاشی ها،مطالعه ی ارتباط باورها ی مذهبی با نقوش کاشی های موردپژوهش است .در این پژوهش سوالت زیر پاسخ داده میشود 1_به لحاظ طبقه بندی و گونه شناسی نقوش به کار رفته در کاشی های قرن 5_9هجری کدامند ؟2_نقوش اساطیری القا کننده چه مفاهیمی هستند ؟3- در نقوش بکار رفته در کاشی های مورد مطالعه تاثیر په فرهنگ ها و ادیانی دیده میشود ؟4_انواع مختلف لعاب و شکل کاشی ها دوره مورد بحث کدامند .در این پایان نامه روش گرد آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و روش توصیفی _تحلیلی صورت گرفته است .
-
گونه مطالعه الگوی معماری سنتی بوشهر و عوامل موثر بر شکل گیری آن
1398چکیده: معماری و شهرسازی بوشهر به عنوان نمونه ای مناسب از هماهنگی و تلفیق بنا با طبیعت می باشد که بیشترین تاثیر را از اقلیم و طبیعت پیرامون خود گرفته است. بوشهر و خانه های آن در گذشته به نحوی شکل گرفت که معمار برخواسته از بوم، آشنا به فرهنگ و نیاز های زندگی در آنجا، رفته رفته پاسخ هایی برای طراحی و ساخت فضا پیدا کرد. معماری بومی همان طور که از نامش پیداست با توجه به باورهای فرهنگی، آداب ورسوم، هویت و اقلیم می باشد و در بعدی دیگر به معنای معماری همساز با طبیعت و محیط که دربرگیرنده معماری و طبیعت در کنار هم با حفظ آسایش ساکنین است. در خصوص بافت معماری قدیم این منطقه که غالبا به دوره زند و قاجار باز می گردد مطالعات سودمندی انجام گرفته است؛ با این حال پژوهش جامعی در خصوص عوامل موثر بر شکل این معماری و راه کارهای اتخاذ شده در برابر گرما، صورت نگرفته است، که این پژوهش در این راستا سعی دارد به چند سوال پاسخ دهد: آیا معماری سنتی بوشهر دارای یک الگوی محلی است؟ و ویژگی های عناصر و اجزای خاص این معماری کدام اند؟ و در صورت داشتن الگوی خاص معماری، عوامل موثر در شکل گیری این الگو چیست؟ در دو دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﻣﻄﺮح ﺷﺪن ﻣﻌﻤﺎری ﭘﺎﯾﺪار، ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﻣﻌﻤﺎری ﺑﻮﻣﯽ، به عنوان ﻣﻮﺟﻮدﯾﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ دارای اﻟﮕﻮ و ﻫﻢ ﻣﺪل ﺑﺮای ﻣﻌﻤﺎری ﻣﻌﺎﺻﺮ ﺑﺎﺷﺪ، اهمیت این موضوع را دوچندان کرده اﺳﺖ؛ که این پژوهش سعی بر آن دارد تا به این موضوع بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است، که معماری این منطقه همچون سایر مناطق ایران تابع شرایط آب و هوایی محیط خود می باشد و از سوی سایر عوامل چون روابط اقتصادی گسترده، فرهنگ، توپوگرافی و امنیت در شگل گیری این بافت تاثیر داشته است. از سوی دیگر تجارت از راه دریا که موجب رونق کسب وکار و درنتیجه جذب مهاجر شده تاثیر شگرفی در نفوذ سلایق مختلف معماری به این محل داشته است. این پژوهش سعی دارد تا با استفاده از اسناد نوشتاری و بررسی های میدانی عوامل موثر بر شکل گیری این بافت را شناسایی کند.
-
باغ های ایرانی سده چهارم تا اواسط سده هفتم هجری قمری بر اساس داده های تاریخی و باستان شناسی
1398چکیده: باغ ایرانی به باغ هایی گفته می شود که بر پایه معماری و عناصر تشکیل دهنده آن از جمله ساختار هندسی، آب و درختان و کوشک میانی و غیره عمدتاً در فلات ایران رواج داشته است. باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب قرار دارد. دوم: محصور است با دیوارهای بلند سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغ های ایرانی را متمایز می کند. در دهه های اخیر، پژوهش های گسترده ای پیرامون باغ های ایرانی دوره اسلامی صورت گرفته است. با این حال، در پژوهش های مذکور، توزیع پراکندگی یکنواخت و منظمی در دوره های تاریخی مورد مطالعه به چشم نمی خورد. از همین رو ضرورت دارد پژوهش های جدیدی که در این حوزه انجام می گیرد، معطوف به دوره هایی باشد که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بر همین اساس، هدف اصلی این پژوهش، بازشناسی و مطالعه پیرامون باغ های ایرانی سده چهارم تا هفتم هجری قمری بوده که از نظر تاریخی دربرگیرنده پنج سلسله تاریخی آل بویه، غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و اوایل ایلخانیان می باشد. برخی از سوالاتی که این پایان نامه در صدد پاسخگویی به آن ها برخواهد آمد عبارتند از: - مهمترین عناصر و ویژگی های باغ های ایرانی از سده 4 تا 7 ه.ق. چه بوده است؟ - وجه تمایز باغ های ایرانی از سده 4 تا 7 ه.ق. با ادوار قبل و بعد از آن چه بوده است؟ - تمرکز جغرافیایی باغ های ایرانی در ادوار مورد پژوهش به چه صورت بوده است؟ برمبنای این سوالات و از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، فرضیه های پژوهش تدوین گردید و نتایج ذیل بدست آمد: - باغ های این دوره دارای طراحی های چهارگوش و از پیش طراحی شده با بناهایی در میانه باغ با جوی هایی با طرح هندسی بوده است. - باغ های دوره های قبل از سده های چهارم بیش از آن که متاثر از فرهنگ اسلامی باشد، متاثر از فرهنگ ایران قبل از اسلام بوده باشد. همچنین، مهم ترین تفاوت در باغ های مربوط به دوره های پس از سده هفتم، وجود نظام کاشت منظم تر و برنامه ریزی شده ای بود که بیشترین حجم باغ را شامل می شد. - تمرکز جغرافیایی باغ های سده چهارم تا هفتم هجری قمری عمدتاً شهرهای غزنین، بلخ، هرات و نیشابور بوده است.
-
گونه شناسی نقوش اسلیمی در دوران اسلامی در ایران (مورد مطالعاتی از صدر اسلام تا صفویه)
1397گونه شناسی نقوش اسلیمی در دوران اسلامی در ایران (مورد مطالعاتی از صدر اسلام تا صفویه) نقوش اسلیمی، تزئین گیاهی، منشاء نقوش اسلیمی، سیر تطور نقوش، گونه شناسی، صدر اسلام تا صفوی
-
بازخوانی باستان شناسانه نقوش و نگاره های دوره ایلخانی و تیموری
1397نگارگری یکی از هنرهای دیرین ایرانی است که بیشترین پیوند را میان جهان معقول و عالم محسوس برقرار می -سازد. نسخ خطی ایران، مجموعه ای از زیباترین نمونه های هنر نگارگری را به نمایش می گذارد و همواره بعضی از تصاویر نمایانگر واقعیت های دوران خود هستند و از آن ها می توان به عنوان اسناد باستانشناسانه برای بازخوانی نقوش، استفاده کرد. دوره ایلخانان و تیموریان از برجسته ترین دوره های هنر و نقاشی به شمار می روند. آغاز هر دو دوره با جنگ و خون ریزی های فراوانی همراه بود؛ اما در انتهای حکومت هر دوره، هنر رونق چشمگیری نسبت به ابتدای آن داشت و این رونق چشمگیر، در سایه ی حمایت های حاکمان هنر دوست وهنرپرور بود. آثار باقی مانده از این دوران به خوبی شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر دوره را بیان می کنند. در این پژوهش به بررسی نقوش و نگاره های باقی مانده از دو دوره مذکور با نگاه باستان شناسانه پرداخته شده است. هدف از این جستار بررسی و بازترسیم اشیاء و داده هایی است که نمونه های عینی و واقعی آن ها تاکنون بدست نیامده است. پژوهش حاضر با طرح پرسش هایی همچون: بررسی سبک های نگارگری دوره ایلخانی و تیموری و مهم ترین ویژگی های باستان شناختی در دوره های فرهنگی موجود در نقاشی های ادوار مورد مطالعه، انجام شده است. نتایج حاصله بر مبنای مطالعات کتابخانه-ای و روش تحلیلی-توصیفی بدست آمده و شامل خصوصیات و عناصر تاثیرگذار بر نگارگری سبک های دوره های مذکور و همچنین بازخوانی نقوش و داده هایی نظیر تزئینات کاشی کاری و آجرکاری، فرم ظروف سفالی، انواع ادوات موسیقی، ابزار بنایی و آهنگری، انواع قندیل و شمعدان ها و... می شود.
-
مطالعه نقوش انسانی ، جانوری، اساطیری وگیاهی آثار سفالی وفلزی ایران در سده های نخستین اسلامی(قرن اول تا پایان قرن چهارم هـ . ق)
1397از گذشته های دور استفاده از نقوش مختلف برای تزیین آثار سفالی و فلزی مورد توجه سفالگران و فلزکاران بوده است. در سده های نخستین اسلامی ، به دلیل منع استفاده از ظروف سیمین، هنر سفالگری غنا و ارزشی بیش از پیش یافت و هنرمندان ذوق و هنر خود را صرف ساخت اشیای سفالی و تزیین آن کردند و از نقشمایه های ظروف فلزی دوره ساسانی با حفظ ارزشها، بر روی سفالینه های خود به کار بردند. با گذشت زمان و تضعیف قدرت خلفای عباسی در ایران ،پادشاهان محلی که علاقه مند به احیای سنت های ساسانی بودند هنرمندان سفالگر و فلزکار را مورد حمایت خود قرار دادند و هنر سفالگری و فلزکاری از سده های سوم هجری به بعد دوباره رونقی دوباره یافت .در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است ، با مطالعه ی نقوش انسانی، جانوری، اساطیری و گیاهی بر روی سفالینه ها واشیا فلزی صدر اسلام در ایران و مقایسه آن ها با نمونه هایی از آثار دوران ساسانی، مشخص شد نقوشی که بر روی آثار سفالی و فلزی نقش بسته، معرف و بیانگر میراثی مادی و معنوی هستند که این هنرها در آن فضا و زیست بوم رشد یافته اند و سفالگران و فلزکاران صدر اسلام در زمینه تزیینات آثار سفالی و فلزی خود از نقوش انسانی، جانوری،اساطیری و گیاهی استفاده نموده اند و با الهام گرفتن از هنر دوره ساسانی ، شاهد حضور نقشمایه های ساسانی در هنر دوران صدر اسلام هستیم. از میان آثارهنری مورد مطالعه نقوش جانوری بیشترین سهم را در تزیین آثار سفالی و فلزی داشته اند و این نقوش تزیینی حاوی مفاهیم و مضامین مختلفی بوده اند
-
پوشاک و نقوش آن در دوره ایلخانی بر اساس آثار نگارگری و نقوش روی سفال
1396سیر تحول و تطور هنر ادوار گوناگون بشر از جوانب مختلف قابل بررسی است. یکی از این جوانب، وضعیت پوشاک می باشد که می توان آن را بر اساس نقاشی هایی که برجای مانده، مورد بررسی قرار داد. آثار نگارگری و سفالی از نمونه آثاری است که می توان تصویر افراد را در آن ها مشاهده کرد. از دوران ایلخانی آثار نگارگری و سفال بسیاری به دست آمده است که با مطالعۀ نقوش آن ها می توان اوضاع پوشاک را در این دوره بررسی کرد. هدف اصلی این پژوهش این بوده است که وضعیت پوشاک در دورۀ ایلخانی را بر اساس آثار نگارگری و نقوش سفال ها مشخص سازد تا از خلال آن بتوان بهتر به اوضاع اجتماعی و فرهنگی آن دوره پی برد. پژوهش حاضر، با طرح پرسش هایی همچون: تفاوت های میان طرح و نقوش پوشاک طبقات مختلف مردم؛ نقشمایه های به کار رفته بر روی پوشاک و تاثیرات هنر اقوام مختلف بر هنر دوره ایلخانی، انجام شده است. نتایج حاصله که بر مبنای متون و مطالعات اسنادی و روش توصیفی و تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد که میان پوشاک طبقات مختلف اجتماعی هم از لحاظ طرح و هم تزئینات تفاوت وجود دارد. بیش ترین نقشمایه هایی که در این دوره بر روی پوشاک به کار رفته، شامل نقوش گیاهی، هندسی و اسلیمی و ارائۀ نقوش به شکل نقطه می باشد. در این دوره نقوش اساطیری به کار رفته بر روی پوشاک، به خاطر ارتباط با چین بوده و نیز رنگ بندی پوشاک به دلیل تاثیر پذیری از چین بوده است. تاثیرات دیگر شامل تاثیر بیزانس در چین لباس ها، تاثیر مغول در چهره های افراد و پوشاک به خصوص کلاه های مغولی و تاثیرات سلجوقی در کاربرد بازوبند، تاثیر اعراب در کاربرد عمامه و نوعی لباس بلند و آسیای مرکزی در پارچه های شطرنجی و نمونه هایی از کلاه ها می باشد.
-
شکل گیری و روند توسعه بافت شهر رفسنجان از آغاز تا پایان دوره قاجار
1396بافت تاریخی هویت یک شهر است که مسایل اجتماعی وسیاسی و فرهنگی را در بر میگیرد این بافت که شامل عناصر معماری یا کارکردهای کتفاوت میباشد .بافت یک شهر به دلیل سنت به جای مانده از گذشتگان از اهمیت بالایی برخوردار است . از نکات مهم از تاریخ هر شهر دوران رشد و افول یا حذف وجودی آن از عرصه جغرافیایی سرزمین هاست . شهر رفسنجان از رشد و توسعه چند روستا در کنار هم شکل گرفته است .تاریخ آن به قبل از اسلام برمیگردد از جمله وامل توسعه آن میتوان به وجود معادن مس و کاشت پسته و قرار گیری در راه های ارتباطی کرمان یزدو مسیر کاروان رو اشاره کرد که در رشد و توسعه این شهر تاثیر به سزایی داشته است . بافت تاریخی شهر رفسنجان با داشتن معماری ایرانی ،مجموعهای از عناصر عمومیو خصوصی را شامل میشود که به صورت یکپارچه با کارکرد های متفاوت در کنار هم قرار دارند علاوه بر آن به دلیل قرار گیری رد بین مسیر های کرمان -یزد و نشانه اقلیمی این شهر از معماری یزد الگو برداری شده است .
-
طبقه بندی و گونه شناسی سفال های محوطه مسجد جامع بروجرد (بر اساس کاوش های مسجد جامع و لایه های فرهنگی بافت قدیم شهر)
1395مسجد جامع عتیق کهن ترین بنای تاریخی شهر بروجرد است که طبق کاوشهای باستان شناسی وتحلیل های معماری صورت گرفته آثار و شواهدی از قرون نخستین اسلامی تا عصرحاضر در آن قابل بررسی است.طی چند فصل کاوش باستان شناسی که بیشتر با اهداف مرمتی و معماری انجام شده نمونه های فراوانی از قطعات سفالی مربوطه به دوره های مختلف به ویژه قرون 4 تا 7 هجری قمری در آن مورد شناسایی قرار گرفته است.درسالهای اخیر و بدنبال برخی پروژه های عمرانی و ساختمانی در لایه های بافت قدیم شهر بروجرد شواهد و مدارک قابل تاملی از لایه های فرهنگی و تاریخی نمایان شده که نمونه های شاخصی برای مطالعه سفالهای دوره اسلامی دارد.مطالعه،گونه شناسی و گاهنگاری این سفالینه ها که تاکنون پژوهش جامعی بر روی آنها انجام نگرفته است هدف اصلی این پژوهش بوده است.معرفی و تحلیل انواع سفالینه های یافت شده علاوه بر روشن نمودن وضعیت باستان شناسی بروجرد در دوره زمانی یاده شده به شناخت مناسبی از سفالگری دوره اسلامی در این منطقه از کشور کمک خواهد. سفالینه های ساده و منقوش بدون لعاب وانواع لعاب دار شامل سفالینه های تک رنگ با لعاب هایی به رنگ سبز،فیروزه ای،لاجوردی وسفید وانواع منقوش لعاب دار با تکنیک نقاشی زیر لعاب و روی لعاب، سفالینه های چند رنگ گلابه ای و انواع متتوع نقش کنده زیر لعاب(اسکرافیاتو) مهمترین گونه های سفالی بررسی شده بود. با مطالعه و تحلیل جنبه های مختلف فرم،رنگ، شیوه های لعاب کاری و نقش اندازی و مقایسه با یافته های همسان در دیگر مناطق کشور نمونه های سفالی مورد مطالعه به سده های 4 تا 7هجری قمری منسوب شده اند.تنوع گونه های مختلف سفالی شاخص و قابل تشخیص از نظر سبک ساخت و تزیین،به دست آوردن مدارکی از جمله سرباره های کوره های سفالگری،سه پایه های مخصوص پخت سفال از محوطه های باستانی و کشف موارد مشابه همراه سفالینه های مسجد جامع نیز نشان داد دلایل قابل قبولی برای ساخت و تزیین بیشتر نمونه های سفالی معرفی شده در منطقه وجود داشته است
-
مطالعه تاریخی و باستان شناسی محوطه اسلامی اَنداجین شهرستان بهار (استان همدان)
1395چَمنِ اَنداجین یکی از محوطه های شاخص و وسیع دوران اسلامی استان همدان است که در 8 کیلومتری شمال شهر همدان قرار گرفته است. در این پژوهش محوطه اَنداجین با هدف شناسایی و معرفی جغرافیای تاریخی، پیشینه فرهنگی و داده های فرهنگی برجای مانده از محوطه به صورت مطالعات میدانی (بازدید و بررسی از محوطه توسط نگارنده) و مطالعات کتابخانه ای انجام پذیرفت. وضعیت تاریخی و داده های فرهنگی برجای مانده از محوطه مهمترین مسئله ایست که در جریان این پژوهش باید به آن جواب داده شود. پیشنه ی فرهنگی و استقرار اصلی در این محوطه بر اساس داده های فرهنگی (بقایای معماری، گورستان و سفال های سطحی) بر جای مانده از آن، به قرون میانه اسلامی بر می گردد و تداوم فرهنگی آن تا دوره صفوی و قاجار نیز ادامه داشته است. به طور کلی سفالینه های اسلامی این جای نام از تنوع زیادی برخوردار بوده است و به دو گروه عمده سفال های بدون لعاب و لعاب دار تقسیم می شوند. سفال های ساده و بدون لعاب این محوطه نیز خود به سه گروه سفال با نقش کنده، نقش افزوده و نقش قالب زده طبقه بندی می شوند. ظروف لعاب تکرنگ فیروزه ای و لاجوردی و نقاشی زیر لعاب از عمده ترین و شاخص ترین ظروف سفالی لعابدار محوطه به شمار می آیند. در این بین در میان ظروف سفالی زیرلعابی، سفالینه های مشهور به سلطان آباد با نقوش لاجوردی و سیاه در زمینه شفاف سفید نیز دیده می شود. بر اساس پراکندگی گسترده ی آثار معماری، سفالینه های لعابدار و بدون لعاب ادوار سلجوقی و ایلخانی در سطح وسیعی از محوطه می توان به وسعت زیاد منطقه پی برد. بر اساس اشارات مورخان اسلامی (با اسامی و اشارات متعدد از قبیل مرج قراتکین، دای مَرج، ایسن قتلغ، قُرُق و...)، داده های برجای مانده از محوطه و نیز به سبب نزدیکی آن با شهر همدان و بهار، در دوران ایلخانی، یکی از مراکز بزرگ جمعیتی و احتمالاً اردوگاه نظامی به شمار می آمده است. با این حال استقرار اصلی محوطه اسلامی اَنداجین بر اساس داده های فرهنگی بر جای مانده به دوره ایلخانی باز می گردد.
-
مطالعه تاثیر فلزکاری دوره ساسانی بر فلزکاری سده های نخستین اسلامی ایران
1394هنر فلزکاری در ادوار مختلف گویای حالات و روحیات ملی بوده است. فلزکاری ایران نیز در سده های نخستین اسلامی میراث دار پیشینه ی باشکوه و غنای فرهنگی در دوران ساسانی، می باشد که از یک سو شامل برجسته ترین نمونه های موجود از اشیای درباری شده و از سوی دیگر مشتمل بر پیش پا افتاده ترین اشیا و ظروف خانگی تولید شده در کارگاه های روستایی است. نظر به ماندگاری محدودی از این مواد فرهنگی و نقشی که در روشنگری واقعیت های موجود در جوامع آن دوران دارد به عنوان اصلی مهم برای بررسی تحولات فرهنگی و هنری دوران انتقال از ساسانیان به سده های اولیه ی اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است؛ با مقایسه فلزکاری غنی دوران ساسانی و سده های نخستین اسلامی مشخص شد که در آثار فلزی اوایل اسلام ایران، شاهد حضور نقش مایه ها و ویژگی های پیش از اسلام با مضامین ساسانی در پیوند با ویژگی های شکل یافته مخصوص دوره اسلامی می باشیم. در حقیقت اگر چه هنر این دوران به سمت سادگی سوق پیدا کرد اما به طور کامل زوال نیافت و تنها اندک زمانی از اوج خود نسبت به دوره های قبل فاصله گرفت.که در بدبینانه ترین حالت متاثر از سخت گیری حکام شرع و در خوش بینانه ترین حالت حاکی از ارادت ایرانیان تازه اسلام پذیرفته به احکام دین بوده است.
-
بررسی و تحلیل محوطه های استقراری بخش مرکزی شهرستان همدان از آغاز دوره اسلامی تا پایان دوره صفوی بر اساس مدارک باستانشناختی
1394کرانه های شمالی کوه الوند در استان همدان با داشتن شرایط مناسب زیستی از جمله خاک بسیار حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی، روان آب ها، چشمه ها و قنات ها، یکی از مهمترین کانون های جوامع انسانی در دوره های مختلف تاریخی در غرب ایران بوده است. شناسایی و معرفی تعداد زیادی محوطه پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی در این دشت این موضوع را تایید می کند. محوطه نویافته زینوآباد با وسعتی بیش از 5 هکتار، یکی از مهمترین کانون های زیستی این دشت محسوب می گردد. چراکه وجود سفالینه های گوناگون و متنوع دوران مختلف تاریخی، نشان از استقرار جوامع انسانی در این محوطه دارد. اما یکی از غنی ترین دوره های استقراری محوطه زینوآباد در دوران اسلامی شکل گرفته است. وجود انوع سفالینه های شاخص بدون لعاب و لعابدار دوره های مختلف اسلامی، باعث شده است این محوطه به عنوان یکی از مهمترین محوطه های اسلامی دشت همدان- بهار در نظر گرفته شود.
-
بررسی میزان تاثیر نقوش تزیینی دوره ساسانی بر تزیینات معماری قرون اولیه اسلامی
1394عصر ساسانیان یکی از دوران طلایی فرهنگ و هنر ایران است. با سقوط ساسانیان و شکل گیری حکومت های اولیه اسلامی ساخت کاخ ها و بناهای عمومی گسترش یافت یکی از ویژگی های قابل توجه در این بناها خصوصا دوره اموی و عباسی تزیینات آن است. با بررسی مفاهیم و موضوعات به کار رفته در تزیینات بناهای اوایل اسلام در می یابیم که تا چه اندازه در این آثار از موضوعات ساسانی استقبال شده و تا جایی که امکان دارد، هنرمندان مسلمان در ایجاد نقشمایه ها از طرح های ساسانی الهام گرفته اند. این تاثیر پذیری تا حدی است که در برخی از بناها تشخیص ساسانی یا اسلامی بودن نقشمایه های به کار رفته در تزیینات بناها دشوار است. اگرچه در بسیاری از کتب هنر و معماری اسلامی در کنار معرفی معماری به تزیینات آنها نیز اشاراتی شده است. اما در هیچ یک از آنها به طور اختصاصی به تاثیر نقشمایه های ساسانی در همه زمینه های هنری در شکل گیری نقشمایه های تزیینی در معماری اوایل اسلام پرداخته نشده است. با توجه به آنچه گذشت در این پژوهش ابتدا به معرفی نقشمایه های ساسانی در همه زمینه های هنری پرداخته و سپس در دو بخش مجزا بناهای مربوط به اوایل اسلام در ایران و خارج از ایران که دارای تاثیراتی از هنر ساسانی هستند مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته و تاثیر هنر ساسانی در شکل گیری آن نقشمایه ها مشخص می شود.
-
مطالعه بافت و بناهای شهر بابک در دوره قاجار
1393بافت تاریخی قسمتی از هویت یک شهر است که مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را در بر می گیرد و خود را با شرایط زمانی و مکانی وفق داده است . این بافت های تاریخی معمولا در مرکز هر شهر شکل گرفته اند .و از عناصر طبیعی (رودخانه، پوشش گیاهی و )...و عناصر مصنوع (راههای ارتباطی، ابنیه و )..ساخته شده است .در مورد بافت تاریخی هر شهر باید این موضوع را در نظر داشت که هر بافت مجموعه ای از عناصر تاریخی، اجتماعی، علمی و زیبا شناختی است . و اما موضوع مورد پژوهش در اینجا بافت و بناهای تاریخی شهربابک در دوره قاجار است .شهربابک در این دوره در دوران خان سالاری قرار داشته است .که بانی بسیاری از بناهای 1365 بسیاری از آثار معماری دوره بوده اند .و قطعاً ذوق و سلیقه آنان در ساخت و تزئین و نوع بنای ایجاد شده بسیار موثر بوده است .در سال خشتی این شهرستان در اثر سیل از بین رفت، و داده های بسیاری را که امروز می توانست در گسترش دید ما از دوره قاجار سهیم باشد را بهنابودی کشاند .علاوه بر سیل انسان نیز در این میان در این تخریب خود راسهیم کرده است، گویا بازار سرپوشیده ای در این شهر وجود داشته است که در طی روند ساخت و ساز بناهای جدید وگسترش شهر تخریب شده است، بازاری که به احتمال قوی بناهای وابسته ای نیز داشته است .و می توانست پاسخگوی بسیاری از سوالات ما در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشد