Mehdi Bayat

Associate Professor

Update: 2024-05-16

Mehdi Bayat

Faculty of Chemistry / Department of Mineral chemistry

Ph.D. Dissertations

  1. مطالعات تئوري بر روي ماهيت پيوند فلز-ليگاند در تعدادي از كمپلكس هاي دارويي مشتقات N-هتروسيكليك كاربن ها و مقايسه با تعدادي از كمپلكس هاي فسفين ها
    بهاره نادري زاده 2021
    اين پايان نامه شامل مطالعات تئوري در سه بخش جداگانه در مورد برخي از كمپلكس هاي دارويي مشتقات NHC و مقايسه آن ها با ليگاندهايي مانند فسفين ها است. در تمام بخش ها با استفاده از آناليزهاي اوربيتال پيوند طبيعي (NBO) ، اتم ها در مولكولها (AIM) ، تجزيه انرژي (EDA) و(ETS-NOCV) پيوندهاي مختلف در كمپلكس هاي بررسي شده اند. علاوه بر اين، اثر تغيير گروه هاي مختلف نيز در كمپلكس ها بررسي شده است. كمپلكس هاي مطالعه شده به شرح زير مي باشند: بخش 1:كمپلكس هاي [Tgt→ML] كه M=Cu(I),Ag(I),Au(I)، Tgt=2,3,4,6-tetra-O-acetyl-1-thio-β-D-glucopyranoside ، R= F, Cl, Br, H, CH3, C2H5, SiH3, 2,6-diisopropylphenyl و Rʹ= H, Ph است، در سطح نظريه PBE-D3 /def2-TZVP مورد بررسي قرار گرفتند. ماهيت پيوندهاي M ← S و M ← C (M ← P) در كمپلكس ها بررسي شد. نتايج نشان داد كه در كمپلكس هاي [Tgt-MPR3] دهندگي σ از اتم هاي S به M بهتر وπ پذيرندگي ضعيف تر از كمپلكس هاي [Tgt-MNHC(R) (Rˊ)] است. بخش 2: ماهيت پيوندهاي C(alkenyl)→ M و C(carbene)→ M دركمپلكس هاي [RʹC≡C → MNHCR] و پيوندهاي P→ M و C(alkenyl)→ M در كمپلكس هاي [RʹC≡C → MPR3] و همچنين پيوند C≡C در هر دو مجموعه از كمپلكس ها در سطح نظريه PBE-D3/ def2-TZVP بررسي شد. نتايج نشان داد كه سيگما دهندگي از C(alkenyl) به اتم M در كمپلكس هاي [RʹC≡C → MPR3] بهتر از كمپلكس هاي [RʹC≡C → MNHCR] است. همچنين، پيوندهاي C(alkenyl) → M در كمپلكس هاي مربوطه تا حد زيادي الكترواستاتيك هستند. نتايج وجود پيوند سه گانه[C≡C] را تاييد كرد و مشخص شد كه ماهيت اين پيوند عمدتا كووالانسي است. بخش 3: در اين بخش دو گروه از كمپلكس ها با فرمول [(NHC ')M'− L'] و [(NHC(R))2 → M] + مورد بررسي قرار گرفتند. در كمپلكس هاي [(NHC ')M'− L'] ، Ag (I), Au (I) ، M = Cu (I) ؛. NHC 'يك N- هتروسيكليك كاربن يك دندانه و L' ليگاند آنيوني يك دندانه است كه از طريق گوگرد به فلز متصل شده است. تمام محاسبات در سطح نظريه PBE-D3/def2TZVP توسط نرم افزار GAUSSIAN 09 انجام شد. همچنين، اين گروه تحقيقاتي براي اولين بار با كمك تجزيه و تحليل پيوند، موفق به يافتن ارتباط خوبي بين داده هاي تئوري و مقدار IC50 (داده تجربي) شد كه شايد بتوان از آن در طراحي داروي جديد استفاده كرد. در كمپلكس هاي [(NHC(R))2 → M] + كهM=Cu(I), Ag(I), Au(I)
    Thesis summary

  2. فعال سازي پيش كاتاليزور و مطالعات مكانيسمي برخي واكنش هاي جفت شدن متقابل كربن-كربن كاتاليز با كمپلكس هاي N-هتروسيكليك كاربن
    زينب احمدوند 2021
  3. سنتز پيريدين ها و بيس نفتول ها با استفاده از مايع يوني بر پايه 8-هيدروكسي كينولينو يك مطالعه تئوري
    محمد رحمتي 2021
  4. سنتز و شناسايي كمپلكس هاي بزرگ حلقوي و بزرگ غيرحلقوي مشتق شده از تراكم پلي آمين هاي حاوي همو پي پيرازين و حلقه هاي آرروماتيكي با آلدهيدها و كتون هاي داراي گروه پيريدين در حضور برخي از يون هاي فلزات واسطه
    مريم ايدي 2019
    در اين پايان نامه، دو پلي آمين جديد A1(حاوي يك واحد هموپي پيرازين) و A2 (پلي آمين سه پايه اي N3O) سنتز شد. در ابتدا، از تراكم پلي-آمين A1 با 2-هيدروكسي-3-متوكسي بنزالدهيد، ليگاند بازشيف (H2L1) با سيستم دهندگي N4O2 سنتز شد. سپس كمپلكس هاي [ML1] با Co(II)،Cu(II)، Ni(II) و Mn(II) سنتز شدند. ساختار بلوري كمپلكس[CoL1](ClO4) با روش اشعه X تعيين شد. كمپلكس ساختار هشت وجهي دارد. در همين گروه، سه كمپلكس جديد مونو بازشيف بزرگ غيرحلقوي [ML2] از واكنش تمپليت پلي آمين A2 با 2،6-دي استيل پيريدين در حضور يون هاي فلزي Mn(II)، Zn(II) و Cd(II) با سيستم دهندگي N4O2 سنتز گرديد. ساختار بلوري كمپلكس [MnL5](ClO4)2MeCNبا روش اشعه X تعيين شد. كمپلكس ساختار منشور مثلثي انحراف يافته دارد كه در ميان فلزات واسطه رديف اول بسيار كمياب مي باشد.از واكنش تراكمي مستقيم تتراامين A1 و 2-فرميل پيريدين، ابتدا ليگاند بازشيف (L3) با سيستم دهندگي N6 سنتز و در حضور يون هاي فلزي Co(II)،Cu(II)، Ni(II) و Mn(II)، چهار كمپلكس بازشيف بزرگ غيرحلقوي جديد [ML3] تهيه گرديد. ساختار بلوري كمپلكس[CuL2(ClO4)2].2H2O با تكنيك اشعه X شناسايي شد. نكته جالب توجه در مورد كمپلكس[CuL2(ClO4)2].2H2O در اين گروه اين است كه تنها يكي از دو گروه پيريديني در كئورديناسيون با فلز مركزي شركت كرده است و كمپلكس داراي سيستم دهندگي N5 مي باشد. ديگر كمپلكس هاي اين گروه داراي ساختار هشت وجهي هستند. از واكنش تراكمي تمپليت پلي آمين A2 و 2-هيدروكسي-3-متوكسي بنزالدهيد در حضور يون هاي فلزي Co(II) و Cu(II)، كمپلكس هاي بازشيف بزرگ غيرحلقوي [ML4] با دهندگي بالقوه شش كئوردينه N3O3 سنتز شدند. ديگر واكنش تراكمي تمپليت پلي آمين A2در تركيب با 2-فرميل پيريدين در حضور فلزات واسطه Co(II) و Cu(II) مي باشد كه منجر به تشكيل كمپلكس هاي بازشيف بزرگ غيرحلقوي [ML5] با دهندگي بالقوه شش كئوردينه N5O گرديد. متاسفانه از اين دو دسته، بلورهاي مناسب جهت آناليز اشعه X به دست نيامد، ولي با توجه به طيف ها و آناليزهاي متعدد انجام شده اطلاعاتي در مورد ساختار كمپلكس ها بدست آمد. در ادامه، شش كمپلكس بازشيف بزرگ حلقوي [ML6-7] با يون هاي فلزي Mn(II)، Zn(II) و Cd(II) با سيستم N5 در واكنش تمپليت تتراآمين A1 و 2،6-دي فرميل پيريدين يا 2،6-دي استيل پيريدين سنتز شدند. ساختار بلوري دو كمپلك
    Thesis summary

  5. مطالعات تئوري بر روي اثر يك پيوند بر روي قدرت يا ماهيت پيوند ديگر در يك سيستم كمپلكس يا چند جزئي
    فرحناز ملكي 2018
    مطالعات تئوري در اين پايان نامه را به چهار قسمت مي توان تقسيم نمود. در قسمت نخست، به جهت فهم بهتر اثر يك برهم-كنش غيركووالانسي بر روي برهم كنش ديگر، سيستم چندمولكولي غيرحلقوي و حلقوي ABC انتخاب شده است. براي نخستين بار، معادله جديدي براي انرژي پايداري كل (SE) در سيستم هاي گفته شده در بالا اثبات شده است. نشان داده شده است كه پايداري يك سيستم ABC غيرحلقوي، مستقيما به پايداري سيستم هاي دو جزيي اوليه AB و BC و هم چنين پيوندهاي جديد A−BC و AB−C بستگي دارد. هم چنين شكل جديد و آموزنده اي از يكي از معادلات معروف محاسبه انرژي كوپريتيويتي در سيستم سه جزيي ABC از معادله گفته شده در بالا اثبات شده است. در قسمت دوم، معادله هاي جديدي براي محاسبه انرژي برهم كنش كل (IE) در يك سيستم سه جزيي ABC حلقوي و غيرحلقوي اثبات شده است. براي نخستين بار، در معادله بالا جمله سه جزيي كه به هيچ نوع برهم كنش مشخصي متناظر نيست، ظاهر نشده است. در يك سيستم غيرحلقوي، معادلات جديدي هم چنين براي محاسبه تغييرات در مقدار برهم كنش هاي AB و BC در اثر تشكيل سيستم سه جزيي از سيستم هاي دو جزيي مربوطه پيشنهاد شده است. در قسمت سوم، روش شناخته شده كانترپويز اتم به اتم (CPaa) به صورت رياضي توسعه داده شده و براي نخستين بار نشان داده شده است كه مقدار BSSE براي SE در مقابل IE در يك سيستم مشخص مي تواند واقعا متفاوت باشد و هم چنين تصحيح BSSE بر روي انرژي تغيير شكل در سيستم هاي چندمولكولي محاسبه شده است. محاسبات نشان داد هنگامي كه گونه ها در ساختار مولكول چندجزيي در مقدار بالايي از انرژي تغيير شكل هستند، برهم كنش هاي درون مولكولي و مقدار BSSE مربوطه براي گونه ها در ساختار سيستم چند جزيي برابر با مقدار آن ها در حالت مجزا نيستند. هم چنين، معادله هاي جديد پيشنهاد شده براي انرژي هاي پايداري و برهم كنش كل نشان مي دهد كه روش CPaa مزايايي نسبت به روش CPn دارد. در قسمت چهارم، برهم كنش ميان كلاسترهاي Cu4 و سطح هاي سيليكا با درنظر گرفتن سطح هاي α-كوارتز بدون هيدروكسيل و كاملا هيدروكسيل دار شده و دوپه شده با Ti و Nb مورد بررسي واقع شده است. در ادامه، فعاليت كاتاليستي كلاستر Cu4 پشتيباني شده با سيليكا براي سه تايي شدن استيلن بررسي شده است.
    Thesis summary

  6. بررسي خواص فيزيكي شيميايي، آنتالپي، انرژي انحلال پذيري مايعات يوني فنيل متيل تري ازوليوم
    سيده فرشته روحاني 2017
    ررسي خواص فيزيكي شيميايي، آنتالپي، انرژي انحلال پذيري مايعات يوني فنيل متيل تري ازوليوم
  7. مطالعه تئوري بر روي برهمكنش هاي بين مولكولي غير كوالانسي كلكوژن ها
    مهشيد صابري نسب 2016
  8. مطالعات تئوري بر روي برهمكنش برخي يون هاي يك- و چند اتمي و مولكول هاي نانو اندازه به عنوان ميهمان با تعدادي از پلي آزا سيكلو آلكان ها، آزا كريپتندها و كاليكس آرن ها به عنوان ميزبان
    قلي ئي ياسين 2015
    در شيمي ابَر مولكولي سنتي، همواره تطابق اندازه حفره اصلي ترين معيار براي توجيه انتخاب پذيري بوده است. با اين وجود، امروزه انتخاب پذيري بالا در كمپلكس هاي ميزبان- ميهمان، بازتعريف شده است و نه تنها به تطابق اندازه حفره، بلكه به انرژي تغيير شكل، اثرات الكتروني و اثر حلال نيز بستگي دارد. اين پايان نامه، يك مطالعه تئوري روي شيمي ميزبان- ميهمان برخي از كمپلكس هاي ابَر مولكولي را در فاز گاز و محلول ارائه مي دهد. منشا انتخاب پذيري زياد و/يا كم گونه هاي ميزبان براي مولكول ها يا يون هاي ميهمان مطالعه شد. براي اين منظور، اثرات فضايي، ويژگي هاي الكتروني، پيش سازماندهي ميزبان ها وتطابق اندازه حفره به همراه انرژي هاي برهمكنش و حلال پوشي كمپلكس ها مورد بررسي قرار گرفتند. سه نوع سيستم هاي ميزبان- ميهمان انتخاب شده عبارتند از: (1) آزاكريپتندهاي پروتونه شده با آنيون هاي هاليد (2) كاليكس[5]آرن ها و كاليكس[4]تيوب ها به ترتيب با فولرن 60C و كاتيون هاي فلزات قليايي (3) فرم پروتونه شده 7،4،1-تري آزا سيكلو نونان با آنيون هاي هاليد. در همه موارد، محاسبات ما نشان داد كه مولكول هاي حلال نقش مهمي را نه تنها در تشكيل اين كمپلكس ها بلكه در انتخاب پذيري ميزبان ها براي ميهمانها ايفا مي كنند. به وضوح نشان داده شد كه در غياب يك مطالعه محاسباتي جامع، در برخي سيستم هاي ميزبان- ميهمان، توجيهات غلط و اشتباه براي مشاهدات صحيح تجربي گزارش شده است. در مورد كمپلكس هاي كاليكس[5]آرن ها و فولرن 60C، چهارده روش DFT مورد آزمايش قرار گرفتند و نتايج نشان داد كه روش هاي M06 و M06-2X بهترين توصيف را از برهمكنش هاي π-πدر اين سيستم هاي ابرمولكولي دارند. در نهايت، در مورد كمپلكس هاي ميزبان- ميهمان فرم پروتونه شده 7،4،1-تري آزا سيكلو نونان با آنيون هاي هاليد، نتايج نشان داد كه كمپلكس هاي شامل ميهمان هاي برمايد و يدايد به دليل مقادير مثبت تغيير در انرژي هاي آزاد گيبس در محلول، نمي توانند تشكيل شوند.
    Thesis summary

  9. مطالعه تئوري برهمكنش تعدادي از اتم هاي فلزي، يون هاي فلزي و يون هاي هيدراته فلزي با مولكول هاي فولرن و برخي سيستم هاي ديگر
    فرشته يعقوبي 2014
  10. مطالعه تئوري و تجربي اكسايش الكتروشيميايي هماتوكسيلين و 5،2- دي اتوكسي 4-مورفولينوآنيلين در حضور نكلئوفيل هاي مختلف
    هادي بيگي نژاد 2013

M.Sc. Theses

  1. مطالعات تئوري بر روي پيوند مشتقي از آمينو اسيد سيستئين با فلز در كمپلكس هاي n-هتروسيسكليك كاربن
    سميه خليلي 2022
  2. مطالعه ي مكانيسم تشكيل بي فنيل هاي دي يددار و متا-ترفنيل هاي يددار از طريق واكنش هاي جفت شدن سوزوكي-ميورا فضاگزين در حضور تتراكيس(تري فنيل فسفين)پالاديوم(0) به عنوان كاتاليست
    شقايق احمدي 2022
    در اين پروژه مكانيسم تشكيل بي آريل هاي يددار و متاترفنيل هاي يددار از طريق واكنش جهت گزين سوزوكي-ميورا در حضور كاتاليزور تتراكيس(تري فنيل فسفين)پالاديوم(0) مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مطالعات تئوري، سه استخلاف مختلف در موقعيت 5 واكنشگر 3،2،1-تري يدو بنزن در نظر گرفته شده است كه شامل Br، CH3، H مي باشند. بهينه سازي ساختار واكنش دهنده ها، حدواسط ها و فراورده ها در مسير تشكيل 2-يدو-3،1-ديفنيل بنزن، 5-برمو-2-يدو-3،1-دي فنيل بنزن و 2-يدو-5-متيل-3،1-دي فنيل بنزن در سطح تئوري M05-D3/def2-SVP انجام و حالت هاي گذار مربوطه تائيد شدند. سپس نمودارهاي انرژي برحسب G∆ جهت بررسي مكانيسم واكنش ها رسم شدند. نمودارهاي انرژي رسم شده و منفي بودن انرژي آزاد گيبس نشان داد تشكيل بي فنيل ها و ترفنيل هاي مورد نظر با شاخه هاي R1=Br, CH3, H امكان پذير مي باشند و تشكيل 5-برمو2-يدو-3،1-دي فنيل بنزن(ترفنيل با شاخه هاي R1=Br) از نظر سينتسكي نسبت به تشكيل 2-يدو-3،1-دي فنيل بنزن نسبت به دو ترفنيل ديگر، وجود شاخه ي الكترون كشنده ي Br در موقعيت 5 واكنشگر 3،2،1-تري يدو بنزن مي باشد كه اثرات القايي خود به ضعيف تر شدن پيوند C-I كمك مي كند و انرژي فعا ل سازي مربوز به تشكيل 'Ts1 و 'Ts4(حالت گذارهاي مربوط به مرخله ي تعيين كننده ي سرعت) از واكنش دهنده هاي اوليه را كاهش مي دهد. بنابراين با كاهش انرژي فعالسازي، واكنش از نظر سينتيكي مطلوب تر مي شود و با سرعت بهتري پيش مي زود. در مقابل وجود شاخه ي CH3 الكترون دهنده در موقعيت 5 واكنشگر 3،2،1-تري يدو بنزن، با اثرات رزونانسي خود به قوي تر شدن پيوند C-I كمك مي كند و با افزايش انرژي فعالسازي مربوط به تشكيل حالت گذارهاي "Ts1 و "TS4 از واكنش دهنده هاي اوليه، واكنش را از نظر سينتيكي نامساعد مي كند. بنابراين وجود شاخه ي الكترون كشنده بر روي آريل هاليد، واكنش سوزوكي را از نظر سينتيكي مطلوب تر مي كند و اگر شاخه الكترون كشنده قوي يا متوسط باشد مانند CN، بازده واكنش نسبت به شاخه ي H افزايش مي ياسد. اما اگر شاخه الكترون كشنده ي ضعيف باشد مانند هالوژن ها(با توجه به نامطلوب بودن از نظر ترموديناميكي)، بازده ممكن است مقداري كاهش پيدا كند. هم چنين وجود شاخه ي الكترون دهنده بر روي آريل هاليد، واكنش سوزوكي را از نظر سينتيكي و ترموديناميكي نسبت به شاخه ي H نامساعد مي كند و بازد
    Thesis summary

  3. مطالعه ي نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) تريدين و تريامترن
    ولي امام الفت 2021
    در اين پايان نامه مطالعات نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) مولكول هاي تريدين و تريامترن، در سطح M06-D3، با مجموعه پايه يdef2-TZVPP و با استفاده از برنامه گوسين09 گزارش شده است. اين مطالعه كه با هدف بررسي و مقايسه امكان پروتونه شدن و اتصال به يون فلزي اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي تريدين و تريامترن در هر دو فاز گاز و محلول آبي انجام شده است به سه بخش تقسيم مي شود. در بخش اول از اين پروژه با بهينه كردن ساختار مولكول هاي تريدين و تريامترن و شكل هاي مختلف تك پروتونه شده آنها در فاز گازي، ميكرو پروتون خواهي تمام اتم هاي نيتروژن اين مولكول ها و سپس اولين ماكروپروتون خواهي هر دو مولكول محاسبه شد. در بخش دوم پروژه براي اولين بار تمامي ميكروثابت هاي پروتونه شدن ميكرو براي مولكول هاي فوق در محلول آبي، با استفاده از روش هاي محاسباتيM06-D3/def2-TZVPP تعيين گرديد. چهار و هفت ميكروثابت پروتونه شدن به ترتيب براي مولكول هاي تريدين و تريامترن از طريق محاسبه مقادير تغيير انرژي آزاد گيبس ميكروي مربوطه micro- و معادله به خوبي شناخته شده محاسبه شدند. لازم به ذكر است كه مقادير micro- در محلول از طريق تشكيل يك چرخه ترموديناميكي براي هر فرايند پروتونه شدن محاسبه شدند. در ادامه براي محاسبه ميكروثابت هاي پروتونه شدن كه تا حد ممكن به مقادير واقعي آنها نزديكتر مي باشند، ابتدا نمودار هاي همبستگي بين مقادير تئوري و تجربي براي يك سري از بازهاي مناسب همچون پيرول، اندول، 3-نيتروبنزن آمين، كينازولين، كينولين،2-ميتل پيريدين، 3-ميتل پيريدين، بنزن-4،1- آمين، پيريدين و سيكلوهگزان آمين ايجاد شد. سپس با توجه به معادلات مستخرج از اين نمودارها و مقادير micro- محاسبه شده براي مولكول هاي تريدين و تريامترن، ميكروثابت هاي پروتونه شدن مربوطه محاسبه شدند. در بخش سوم پروژه، كاتيون فلزخواهي مولكول هاي تريدين و تريامترن براي اولين بار بررسي شد. به همين جهت كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي فوق در هر دو فاز گاز و محلول آبي بررسي و مقايسه شد.
    Thesis summary

  4. مطالعه ي نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) سه مشتق پورين: مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين
    نصرت الله محبوب 2021
    در اين پايان نامه مطالعات نظري بر روي پروتون خواهي و كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين، در سطح M06-D3، با مجموعه پايه يdef2-TZVPP و با استفاده از برنامه گوسين09 گزارش شده است. امكان پروتونه شدن و اتصال به يون فلزي اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي فوق در هر دو فاز گاز و محلول آبي مطالعه شده است. اين پايان نامه به سه بخش تقسيم مي شود. در بخش اول، با بهينه كردن ساختار مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين و شكل هاي مختلف تك پروتونه شده آنها در فاز گازي، ميكرو پروتون خواهي تمام اتم هاي نيتروژن اين مولكول ها و سپس اولين ماكروپروتون خواهي هر سه مولكول محاسبه شد. در بخش دوم، براي اولين بار تمامي چهار ميكروثابت هاي پروتونه شدن براي مولكول هاي فوق در محلول آبي، با استفاده از روش هاي محاسباتي تعيين گرديد. لازم به ذكر است كه مقادير تغيير انرژي آزاد گيبس مربوطه (micro- ) در محلول با تشكيل يك چرخه ترموديناميكي براي هر فرايند پروتونه شدن به دست آمده و سپس ميكروثابت هاي پروتون شدن با استفاده از معادله محاسبه شدند. در مرحله بعد نمودار هاي همبستگي بين مقادير تئوري و تجربي براي يك سري از بازهاي مناسب همچون پيرول، اندول، 3-نيتروبنزن آمين، 2-متيل پيريدين و بنزن-3،1-دي آمين ايجاد شد. سپس با توجه به معادلات مستخرج از اين نمودارها و مقادير micro- محاسبه شده براي مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين ميكروثابت هاي پروتونه شدن مربوطه دوباره محاسبه شدند. در بخش سوم پروژه، كاتيون فلزخواهي مولكول هاي مركاپتوپورين، تئوفيلين و زانتين براي اولين بار بررسي شد. بنابراين كاتيون فلزخواهي (Na+، K+، Mg2+، Ca2+، Fe2+ و Zn2+) اتم هاي مختلف نيتروژن مولكول هاي فوق در هر دو فاز گاز و محلول آبي بررسي و مقايسه شد. در برخي از موارد اتصال از اكسيژن به يون فلز مناسب بود كه آن نيز بررسي شد.
    Thesis summary

  5. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺌﻮري اﺛﺮ ﻫﻤﯿﺎري ﺑﯿﻦ ﺑﺮ ﻫﻤﮑﻨﺶ ﻫﺎي Te...πو π...ﮐﺎﺗﯿﻮن در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎي {M...C6H6...R2Te})(M=Li+-Cs+, Be2+-Ba2+, Cu+, Ag+, Au+, Zn2+ ;R=H, CH3, F
    نسرين كريمي ارام 2021
    در اﯾﻦ ﭘﺮوژه ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺗﺌﻮري ﺑﺮ روي ﻗﺪرت، ﻣﺎﻫﯿﺖ و اﺛﺮ ﮐﻮﭘﺮﯾﺘﯿﻮﯾﺘﯽ )ﻫﻤﯿﺎري( ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶﻫﺎي ﻏﯿﺮﮐﻮاﻻﻧﺴﯽ Te...π و π...ﮐﺎﺗﯿﻮن در ﺗﻌﺪادي از ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي ﺳﻪﺟﺰﺋﯽ ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي ﺳﻪﺟﺰﺋﯽ ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪه ﻋﺒﺎرتاﻧﺪ ازR2Te…C6H6…M (M=Li+−Cs+, Be2+−Ba2+, Cu+, Ag+, Au+, Zn2+, R= H, CH3, F) اﺑﺘﺪا اﻧﺮژيﻫﺎي ﭘﺎﯾﺪاري و اﻧﺮژي ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ در ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي دوﺟﺰﺋﯽ R2Te…C6H6 و C6H6…M و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﻪ ﺟﺰﺋﯽ R2Te…C6H6…M ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ و ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﻣﻘﺪار اﻧﺮژي ﮐﻮﭘﺮﯾﺘﯿﻮﯾﺘﯽ در ﻫﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﻪ ﺟﺰﺋﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻧﺮژيﻫﺎي ﭘﺎﯾﺪاري و ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ ﻓﻮق ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ وﺟﻮد ﮔﺮوهﻫﺎي اﻟﮑﺘﺮونﮐﺸﻨﺪه ﺑﺮ روي اﺗﻢ ﺗﻠﻮرﯾﻢ در ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي دو ﺟﺰﺋﯽ ﻗﺪرت ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶ Te…π را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺪﻫﺪ، در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ در ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎي ﺳﻪ ﺟﺰﺋﯽ ﻗﺪرت اﯾﻦ ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶ را ﮐﺎﻫﺶ داده و در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﻘﺪار اﻧﺮژيﻫﺎي ﺑﺮ ﻫﻤﮑﻨﺶ و ﭘﺎﯾﺪري ﮐﻞ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. در واﻗﻊ دادهﻫﺎ ﺑﻪﻃﻮر واﺿﺢ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ در ﺣﻀﻮرﮔﺮوهﻫﺎي اﻟﮑﺘﺮون دﻫﻨﺪه ﺑﺮ روي اﺗﻢ ﺗﻠﻮرﯾﻢ اﺛﺮ ﮐﻮﭘﺮﯾﺘﻮﯾﺘﯽ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶﻫﺎي Te...π و π...ﮐﺎﺗﯿﻮن ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺟﻬﺖ اﻧﺘﻘﺎل داﻧﺴﯿﺘﻪ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﻮﻟﮑﻮل R2Te، ﺳﯿﺴﺘﻢ π و ﮐﺎﺗﯿﻮن ﻓﻠﺰ ﺗﻮﺳﻂ آﻧﺎﻟﯿﺰ NBO و ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺑﺎرﻫﺎﯾﯽ اﺗﻤﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ در ﺣﻀﻮر اﺳﺘﺨﻼﻓﻬﺎي اﻟﮑﺘﺮون ﮐﺸﻨﺪه ﺑﺮ روي اﺗﻢ ﺗﻠﻮرﯾﻢ و در ﻋﺪم ﺣﻀﻮر ﮐﺎﺗﯿﻮن ﻓﻠﺰ، ﺳﯿﺴﺘﻢِ π ﺑﻪ ﻣﻮﻟﮑﻮل R2Te داﻧﺴﯿﺘﻪ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯽ ﻣﯽدﻫﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶﻫﺎي Te…π و ﮐﺎﺗﯿﻮن...π ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت EDA ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﮐﻪ، ﺑﺮﺧﻼف ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ π...ﮐﺎﺗﯿﻮن، در ﺑﺮﻫﻤﮑﻨﺶ Te…π ﺳﻬﻢ اﻧﺮژي دﯾﺴﭙﺮﺷﻦ در اﻧﺮژي ﺑﺮﻫﻢﮐﻨﺶ ﮐﻞ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰرگ اﺳﺖ.
    Thesis summary

  6. ايا همبستگي خطي بين داده هاي تجربي (IC50) با انرژي برهمكنش در تعدادي از كمپلكس هاي دارويي N-هتروسيكليك كاربن هاي Pd(II) و Pt(Ii) وجود دارد؟
    محمدرضا رنجبران 2020
  7. مطالعات تئوري بر روي تعدادي از كمپلكس هاي فلزي خنثي و آنيوني بيس -دي تيولن [M(S2C2R2)2]n (n=0, -1, -2; M = Ni(ӀӀ), Pd(ӀӀ), Pt(ӀӀ); R=CN, H, CH3, CF3, Ph)
    راحله رادمهر 2019
    در طي 40 سال گذشته كمپلكس هاي فلزي دي تيولن، با توجه به ساختار، پيوند، واكنش پذيري و كاربردهاي جالب و مهم شان، از يك زيرشاخه جذاب و مهم در شيمي كئورديناسيون به يك شاخه تاثيرگذار و بزرگ تبديل شده اند. در اين پروژه، يك مطالعه تئوري در سطوح BP86/def2-TZVP و M06/def2-TZVP بر روي كمپلكس هاي فلزي بيس(دي تيولن) با هندسه مربع مسطح و فرمول[ML2]n (M=Ni, Pd, Pt; L=edt, mnt, tfd, dmedt, dpedt; n=0, −1, −2) انجام شده است. انواع انرژي هاي برهم-كنش متفاوت بين قطعه ها در همه كمپلكس ها محاسبه شدند. بارطبيعي روي اتم ها، مرتبه هاي پيوند، انرژي بالاترين اوربيتال مولكولي اشغال شده (HOMO) و انرژي پايين ترين اوربيتال مولكولي اشغال نشده (LUMO) همچنين شكاف انرژي بين اين دو اوربيتال (Egap) با استفاده از آناليز NBO محاسبه شد. نتايج نشان داد (Egap) محاسبه شده براي همه كمپلكس ها مقدار بزرگي ندارد و در توافق با خواص نوري آن هاست. در ادامه الكترون خواهي همه كمپلكس ها محاسبه شد و نتايج نشان داد كه بين الكترون خواهي هاي محاسبه شده و مقادير پتانسيل اكسايش-كاهش اندازه گيري شده تجربي توافق بسيار خوبي وجود دارد. در نهايت آناليز EDA روي اين تركيبات، در سطح تئوري BP86-D3/TZ2P، نشان داد كه ماهيت الكترواستاتيك برهمكنش بين فلز و ليگاند در اغلب كمپلكس ها بيشتر از ماهيت اوربيتالي آن هاست. در مجموع، نتايج نشان مي دهند كه بار كل كمپلكس و ماهيت گروه هاي(استخلاف هاي) متصل به ليگاند هاي دي تيولن، تاثير قابل توجهي بر روي خواص الكتروني، قدرت و ماهيت پيوند بين فلز و ليگاند در اين كمپلكس ها دارند.
    Thesis summary

  8. برهمكنش +[Cp(CO)2M≡E)] با N-هتروسيكليك كاربن در كمپلكس هاي [Cp(CO)2M≡E←NHC(R)]+ (E=Si, Ge, Sn, Pb; M=Cr, Mo, W; R=H, F, Cl, Br, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3)
    فرزانه خدادادي 2019
  9. برهم كنش [Cp(CO)2M≡E]+ با N-هتروسيكليك كاربن در كمپلكس هاي [Cp(CO)2M≡E←NHC(R)]+ .E= Si, Ge, Sn, Pb; M=Cr, Mo, W; R= H, .F, Cl, Br, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3يك مطالعه تئوري
    فرزانه خدادادي 2019
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و هم چنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيار خوبي بپردازد. مطالعات تئوري شامل بررسي هاي ساختاري، انرژي برهم كنش و آناليزهاي NBO بر روي برخي از كمپلكس هاي N-هتروسيكليك كاربن با فرمول عمومي [Cp(CO)2M≡E←NHC(R)]+ E= Si, Ge, Sn, Pb; M=Cr, Mo, W; R=H, F, Cl, Br, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3 در سطح تئوري M06-2X و مجموعه پايهdef2-TZVP گزارش شده است. با بررسي اطلاعات ساختاري، نتايج نشان داد با تغيير اتم E از Si به سمت Pb طول پيوند C→Eو M≡Eدر حال افزايش مي باشد. همچنين نتايج نشان داد حضور استخلاف هاي الكترون دهنده R=H, CH3, Ph, dipp, Si(CH3)3 موجب افزايش انرژي برهم كنشC→E و استخلاف هاي الكترون كشنده R=F, Cl, Br موجب كاهش انژي برهم كنش مي گردد. مقادير انرژي برهم كنش بين قطعات NHC(R)و [Cp(CO)2M≡E]+در كمپلكس هاي مورد بررسي از Si به سمت Pb در حال كاهش است. در ادامه با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند و انتقال بار از قطعه NHC(R) به قطعه [Cp(CO)2M≡E]+ مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد ميزان انتقال بار از Si به سمت Sn كاهش و از Sn به Pb تقريباً ثابت باقي مي ماند. همچنين نتايج نشان داد كه ميزان انتقال بار در حضور شاخه هايي الكترون دهنده بيشتر از شاخه هاي الكترون كشنده است. محاسبات EDA به منظور آناليز ماهيت پيوندC→E و M≡Eدر كمپلكس هاي اخير توسط نرم افزار ADF مورد استفاده قرار گرفت .نتايج نشان داد كه ماهيت پيوند C→E داراي سهم انرژي اوربيتالي و الكتروستاتيك مشابهي مي باشد در حالي كه ماهيت پيوند در M≡E عمدتاً از نوع اوربيتالي مي باشد.
    Thesis summary

  10. مطالعه تئوري ساختار، پايداري، و ماهيت پيوند در نانو كلاسترهاي [M@E12]2- (M=Sc, Ti, V, Cr, Mn, Fe, Co, Ni, Cu, Zn, Pd, Pt ; E=Si, Ge, Sn, Pb).
    فهيمه شجاعي مهر 2019
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و همچنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيار خوبي بپردازد. در اين پژوهش به مطالعه ساختار، پايداري و ماهيت پيوند در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) (M=Sc, Ti, V, Cr, Mn, Fe, Co, Ni, Cu, Zn, Pd, Pt ; E=Si, Ge, Sn, Pb) مي پردازيم. با مقايسه داده هاي تئوري و تجربي و محاسبه مقادير RMS، M05-2x به عنوان بهترين روش براي محاسبات بعدي انتخاب شد. كلاسترها با روش M05-2Xو مجموعه پايه ي Def2-TZVP و در نظر گرفتن چندگانگي هاي پايدار بهينه شدند. مطالعات ساختاري تركيبات مورد بررسي نشان داد همان طور كه انتظار مي رود، طول پيوندهاي ميانگين M-E در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) از Si به Pb افزايش مي يابد. همچنين انرژي برهم كنش بين قطعات M و E122-در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) از Si به Pb روند كاهشي داشت. سپس با استفاده از اناليز NBO، مقدار بار طبيعي قطعات M و E122- ، و هم چنين مرتبه پيوند M-E در اين كلاسترها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد انتقال بار از سمت قطعه E122- به سمت فلز مركزي M صورت مي پذيرد. ماهيت پيوند M-E با استفاده از آناليز تخريبي پيوند انجام شد نتايج نشان داد كه ماهيت الكترواستاتيك پيوندهاي M-E در نانوكلاسترهاي [M@E_12 ]^(2-) از Si به سمت Pb افزايش مي يابد.
    Thesis summary

  11. مطالعات مقايسه اي برهم كنش DNA با داروهاي آميفام پيريدين و پروپرانولول و كمپلكس هاي مربوطه با استفاده از روش هاي دستگاهي، اسپكتروسكوپي و شبيه سازي مولكولي
    سميرا شريفي نيا 2018
    هدف از اين پروژه سنتز يك كمپلكس جديد از فلز مس(II)حاوي داروي قلبي عروقي پروپرانولول و شناسايي آن به روش هاي آناليز عنصري، طيف سنجي مادون قرمز، هدايت سنجي و طيف سنجي جذبي ماوراء بنفش– مرئي مي باشد، هم چنين مكانيسم نوع اتصال پروپرانولول، كمپلكس مسآن [CuPPN]Cl2و داروي آميفامپريدين با ct-DNA با استفاده از روش هاي دستگاهي مختلف بررسي شد. طيف جذبي الكتروني پروپرانولول و آميفامپريدين در حضور DNA اثر هيپوكروميك (كاهش شدت جذب) و كمپلكس [CuPPN]Cl2اثر هايپر كروميك (افزايش شدت جذب) را نشان مي دهد. ثابت اتصال (Kb) بدست آمده از نتايج طيف سنجي جذبي براي پروپرانولول، كمپلكس [CuPPN]Cl2و آميفامپريدين به ترتيب M-1103×25/6،M-1104×66/2وM-1103×166 مي باشد. نتايج طيف سنجي دورنگ نمايي دوراني، تغيير در ساختار DNA را در اثر برهم كنش با كمپلكس [CuPPN]Cl2نشان مي دهد. نشر فلورسانس محلول خوست-DNA در اثر افزايش مقادير مشخص از پروپرانولول، كاهش يافت كه نشان مي دهد پروپرانولول مي تواند جانشين خوست شود و نوع اتصال در شيار را براي اين دارو تاييد مي كند. ويسكوزيته محلول DNA در اثر افزودن مقادير مشخص ازآميفامپيريدين و كمپلكس [CuPPN]Cl2 روند افزايشي نشان مي دهد كه با اتصال از نوع قرار گرفتن در ميان جفت بازهاي DNA(اينتركليت) مطابقت دارد. در روش ولتامتري پالسي تفاضلي كاهش پيك جريان براي كمپلكس [CuPPN]Cl2 اشاره به اين دارد كه اين كمپلكس مي تواند باDNAبرهم كنش داشته باشد. در نهايت تمامي نتايج نشان داد كه برهم كنش پروپرانولول با DNA از نوع اتصال در شيار، اما برهم كنش آميفامپريدين و كمپلكس [CuPPN]Cl2با DNA از نوع اينتركليت مي باشد. علاوه بر اين نتايج نشان مي دهد كمپلكس مس نسبت به پروپرانولول تمايل بيشتري براي اتصال به DNA دارد. همينطور نتايج تئوري شبيه سازي مولكولي داده هاي آزمايشگاهي را نيز تاييد كرده است.
    Thesis summary

  12. سنتز و شناسايي كمپلكس هاي باز شيف مس (II) و موليبدن (VI) تثبيت شده بر روي سطح نانوذرات مغناطيسي آهن و كاربرد آنها به عنوان نانوكاتاليزگرهاي ناهمگن به ترتيب در واكنش هاي تراكم چند جزئي براي سنتز مشتقات پيرول و پيرانوپيرازول
    سيده عقيق همراهيان 2018
    در اين پايان نامه، دو كمپلكس باز شيف تثبيت شده بر روي نانو ذرات مغناطيسي Fe3O4@SiO2@SBCu(acac)2 و Fe3O4@SiO2@SBMoO2، سنتز وبا استفاده از پراش پرتو ايكس (XRD) و ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) شناسايي شدند. داده هاي بدست آمده نشان مي دهد كه ساختارهاي فوق در محدوده اندازه نانو مي باشد. تركيبات فوق در محيط بدون حلال به عنوان كاتاليزگرهاي سبز و سازگار با محيط زيست براي واكنش هاي چندجزئي مورد بررسي قرار گرفتند. اين كاتاليزگرها همچنين مي توانند بازيافت شده و چند مرتبه در يك واكنش مدل با كاهش ناچيز در بازده واكنش در مقياس آزمايشگاهي استفاده شوند. علاوه بر اين، ساختار شيميايي كاتاليزگرها با استفاده از طيف سنجي مادون قرمز (FT-IR) و مغناطيس سنج با نمونه نوساني (VSM) مطالعه شد. همچنين با استفاده از آناليز تجزيه حرارتي (TGA) حداكثر دماي قابل استفاده از اين كاتاليزگرها در واكنش هاي آزمايشگاهي اندازه گيري شد. پس از سنتز و بررسي ساختار اين نانو كاتاليزگرها با روش هاي ذكر شده، از آنها براي انجام واكنش هاي چند جزيي از قبيل سنتز مشتقات پيرول و پيرانوپيرازول استفاده شد. تركيبات هتروسيكل مورد نظر با بازده بالا و در زماني كوتاه سنتز شدند. كليه مشتقات سنتز شده جديد با استفاده از طيف گيري مادون قرمز (FT-IR)، رزونانس مغناطيس هسته (1H NMR و 13C NMR) و طيف سنجي جرمي مورد شناسايي قرار گرفتند. علاوه بر اين تركيباتي كه قبلا گزارش شده بودند با مقايسه خواص فيزيكي آنها با داده هاي گزارش شده در نشريات علمي تاييد گرديدند.
    Thesis summary

  13. مطالعات تئوري برروي برهمكنش پيوندي بين تعدادي از ليگاندهاي تك دندانه با دهندگي نيتروژن با كمپلكس هاي پالاديوم (II) و پلاتين (II) ومقايسه آن با ليگاندهاي N)NHC -هتروسيكليك كاربن)
    عطيه كاويانپور 2017
  14. -Nهتروسيكليك كاربن پايداركننده كمپلكس M(di−μ−R)Y(R)n در تركيبات [NHC(R)(M(di−μ−R)Y(R)n)] (M=Li, Na, K; Y= Zn, Cd, Ga, In; R=H,CH3, t-Butyl, Si(CH3)3, C6H5; R= H, CH3, Di-isopropylphenyl, n=1, 2); مطالعه تئوري
    ميترا خدابنده لو 2017
  15. سنتز چند جزيي زانت ديون ها با استفاده از كاتاليزور نقره كلريد و آمونيوم هپتا موليبدات 4 آبه و مطالعات تئوري آنها
    طيبه خانعلي پور 2016
  16. سنتز چند جزيي زانت ديون ها با استفاده از كاتاليزور ليتيم تريفلات و مطالعات تئوري آنها
    مرسده جماليان 2016
  17. سنتز چند جزيي زانت ديون ها با استفاده از كاتاليزور زيركونيوم تتراكلريد و آمونيوم متا وانادات و مطالعات تئوري آنها
    مهتاب معيني مهر 2016
  18. سنتز چند جزيي زانت ديون ها با استفاده از كاتاليزور لانتانوم تريفلات و مطالعات تئوري آنها
    مرضيه حجتي فهيم 2016
  19. مطالعات تئوري بر روي پايداري، تشكيل كمپلكس و ديمر شدن آنالوگ هاي سنگين متيلن، GeX_2,SnX_2,PbX_2، (X=CH_3,H,F,Cl,Br) در ميان فضاي كئورديناسيون يك فلز انتقالي
    الهام سلطاني 2016
    مطالعات تئوري شامل بررسي هاي ساختاري، انرژي برهمكنش و آناليزهاي NBO و AIM، بر روي برخي از كمپلكس هاي N-هتروسيكليك هاي كاربن با فرمول عمومي [NHC→ER2]; (E=Ge, Sn, Pb; R=CH3, H, F, Cl, Br)در سطح تئوري هاي M05-2XوM06-2xوهمچنين مجموعه پايهdef2-TZVPPگزارش شده است.نتايج نشان داد تركيباتي كه داراي استخلاف الكترون دهنده (R=CH3) بر روي قطعه ER2 داراي انرژي برهمكنش كمتري نسبت به استخلاف هاي الكترون كشنده (F,Cl,Br) هستند. در ادامه با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، انتقال بار از ليگاند NHC به قطعه ER2، نوع اوربيتالهاي هيبريدي، مرتبه پيوند و اوربيتالهاي مولكولي مورد محاسبه قرار گرفت. همچنين آناليز AIM و EDA به منظور تشخيص حضور نقاط بحراني پيوند (BCPs) به منظور تعيين ماهيت پيوندC→Eدركمپلكسهاي اخيرتوسط نرم افزارهاي AIM 2000 و ADF مورد استفاده قرار گرفت. نتايج نشان داد در اين كمپلكسهاي مورد مطالعه سهم بر همكنش هاي الكتروستاتيكي در پيوند C→E بيشتراز بر همكنش هاي كوالانسي بوده وسهم آن بيش از 60% مي باشد. همچنين در ادامه مطالعات تئوري بر روي ساختار و ماهيت پيوندهاي، C→EوE→M در برخي از كمپلكس هاي N-هتروسيكليك هاي كاربن با فرمول [NHC→ER2→M(CO)5]; (E=Ge, Sn, Pb; R=CH3, H, F, Cl, Br) و همچنين بررسي ساختار و ماهيت پيوندهاي C→E، E→MوE→E در كمپلكس هاي [NHC→E2H4→M(CO)5]; (E=Ge, Sn, Pb) در سطح تئوريM06/def2-SVP گزارش شده اند. انرژي برهمكنش براي كمپلكس هاي اخير محاسبه شد و نتايج نشان داد كه انرژي برهمكنش در حضور اتم M و شاخه جانبي يكسان از Ge به سمت Pb كاهش مي يابد. همچنين با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، انتقال بار، ازنوع اوربيتالهاي هيبريدي، مرتبه پيوند ويبرگ بررسي شد. آناليز تفكيك انرژي (EDA) به منظور تعيين ماهيت پيوند هاي مورد بررسي در كمپلكس هاي اخير توسط نرم افزار ADF انجام شد. نتايج نشان داد سهم بر همكنش هاي الكتروستاتيكي در پيوند هاي ذكر شده در كمپلكسهاي مورد مطالعه بيشتر از بر همكنش هاي كوالانسي است.
    Thesis summary

  20. مطالعات تئوري بر روي كمپلكس هاي [(X4R4)Fe(CO)3]; (X=Si, Ge, Sn, Pb; R=H, CH3, F, Cl, Br, Si(CH3)3, SiH3, SiMe(t-Bu)2, SiF3, SiCl3, SiBr3)
    ازاده موميوند 2016
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و همچنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيارخوبي بپردازد. اين پروژه به مطالعه ساختار، پايداري و ماهيت پيونددر كمپلكس هاي(X4R4)Fe(CO)3] ] كه ( X=Si, Ge, Sn, PbوR=H, CH3, F, Cl, Br, Si(CH3)3, SiH3, SiMe(t-Bu)2, SiF3, SiCl3, SiBr3 ) و همچنين اثر گروههاي R ، روي پايداري و مسطح ماندن حلقه X4R4 ميپردازد. مطالعات آماري (RMS) براي انتخاب روش مناسب انجام شد و در نهايت روش M06 به عنوان روش مناسب جهت انجام محاسبات انتخاب شد. در تمام موارد ساختار هاي اوليه با روش M06 و مجموعه پايه Def2-SVP بهينه شدند، در ادامه انرژي برهمكنش بين قطعات Fe(CO)3 و X4R4 در كمپلكس (X4R4)Fe(CO)3]] محاسبه شد. سپس با استفاده از آناليز NBO، مقدار بار اتم ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند، برهمكنشهاي دهندگي – پذيرندگي براي پيوند Fe⎼X وهمچنين ميزان انتقال باراز قطعه X4R4 به قطعه Fe(CO)3 دراين كمپلكس ها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بالا نشان داد، در اين كمپلكس ها تمايل به مسطح ماندن حلقه X4R4 از X=Si به X=Pb كاهش مي يابد و همچنين در صورت كم حجم بودن گروه R انحراف از حالت مسطح حلقه X4R4 بيشتر ميشود. همچنين آناليز AIM به منظور تعيين نقاط بحراني پيوند (BCPs) در پيوندهاي X⎼Fe مورد نظر دركمپلكس هاي اخير توسط نرم افزار AIM 2000 به كار برده شد. و در نهايت بررسي ماهيت پيوند Fe⎼X با استفاده از آناليز EDA انجام شد كه نشان دهنده افزايش خصلت الكتروستاتيك پيوند Fe⎼X در اين كمپلكس ها از X=Si به X=Pb است.
    Thesis summary

  21. سنتز و شناسايي سولفونيوم ايليد جديد و تعدادي از كمپلكس هاي فلزات واسطه آن و بررسي خواص ضدباكتري و كاتاليزوري آنها در واكنش جفت شدن سوزوكي- مايورا
    عابد يوسفي 2016
  22. مطالعه تئوري بر روي حلقه هاي پنج عضوي اتم هاي سنگين تر عناصر گروه 14
    شيوا خداويسي 2016
    در اين پروژه ابتدا يك مطالعه تئوري روي ساختار كلاسترهاي پنج اتمي E_5^n; (E=Si,Ge,Sn,Pb; n=0,-2,-4)در سطح تئوري BP86/def2-TZVPP انجام شد.نتايج نشان داد كه براي كلاسترهاي خنثي E_5 ساختار دوهرمي مثلثي پهن شده، كمترين انرژي الكتروني و در نتيجه پايدارترين ساختار را دارد. در كلاستر هاي E_5^(2-) ساختار دوهرمي مثلثي پايدارترين ساختار را دارد كه در توافق با مشاهدات تجربي مي باشد. در كلاستر هاي E_5^(4-)، به جز كلاستر 〖Ge〗_5^(4-) كه در ساختار پنج ضلعي انحراف يافته پايدارتر است، ساختار هرم با قاعده مربع ساختار پايدارتر مي باشد.همچنينهيچ يك از كلاستر هاي بررسي شده در اين پروژه در ساختار پنج ضعلي مسطح منتظم بهينه نشده و در بيشتر موارد به ساختارهاي ديگر تبديل شدند كه نشان مي دهد اين كلاستر ها به صورت آزاد در اين ساختار نمي توانند وجود داشته باشند. سپس كمپلكس هاي آنيوني با فرمول [E5{M(CO)3}2]4-; (E=Si, Ge,Sn,Pb; M=Cr, Mo, W)در دو سطح تئوري BP86/def2-TZVPP و M06-2X/def2-TZVPPمورد مطالعه قرار گرفتند. براي تمام كمپلكس هاي مورد مطالعه در اينجا انواع انرژيهاي برهمكنش بين قطعات محاسبه شد و همچنين آناليزهاي NBO و EDA نيز بر روي آنها انجام شد. نتايج محاسبات نشان داد كه انرژي برهمكنش در هر سري از كمپلكس ها با تغيير اتم Eاز سيليسيم به سمت سرب روبه كاهش است و كمپلكسهاي كروم داراي كمترين انرژيهاي برهمكنش محاسبه شده مي باشد. تغييرات فركانس ارتعاش كششي كربونيل نشان داد كه كمترين مقدار فركانس مربوط به كمپلكسهاي آنيوني حاوي حلقه 〖Pb〗_5^(4-) مي باشد. در حقيقت در هر سري از كمپلكس هاي آنيوني با تغيير حلقه از به 〖Si〗_5^(4-) 〖Pb〗_5^(4-)، فلز كمترين الكترون را از حلقه گرفته و بيشترين الكترون را بهCO داده و باعث تقويت پيوند فلز- كربونيلمي شود. در نهايت،نتايج آناليز EDAنشان داد كه در اين كمپلكس ها ماهيت الكترواستاتيك و كووالانسي برهمكنش بين حلقه E_5^(4-)و دو قطعه M(CO)3تقريبا برابراست.
    Thesis summary

  23. مطالعات تئوري بر روي برهم كنش هاي 1+1 و 2+1 در برخي از N-هتروسيكليك كاربن ها و متالوسن هاي عناصر سنگين گروه 2Ca) (Ba, Sr,
    شيرين كمالي 2016
  24. سنتز و شناسايي تعدادي از كمپلكس هاي ايليدي پايدار با يون هاي فلزي جيوه و كادميم و بررسيخاصيت ضد باكتري آن
    سميه نظرياني فرد 2015
    در اين پروژه ليگاند جديد تك دندانه 3-برومو استوفنون تري فنيل فسفوران از واكنش استون با ليگاند خالص تري فنيل فسفين سنتز شده و توسط اناليز عنصري اسپكترومتري جرمي و روش هاي طيف سنجي Ir, HNMR, CNMR و PNMR شناسايي شد كه عبارتند از : (2) C26H20BrOP (7) [Ag(C26H20BrOP)2] +NO3 - (3) [C26H20BrOP. HgCl2]2 (8) [Ag(C26H20BrOP)2] +OTF- (4) [C26H20BrOP.HgBr2]2 (9) [C26H20POBr.Cd(NO3)2]n (5) [C26H20BrOP. HgI2]2
  25. سنتز و شناسايي تعدادي از كمپلكس هاي فلزات واسطه با فسفر ايليدهاي پايدار و بررسي خاصيت ضد باكتري آنها
    معصومه زمانيان 2015
    در اين پروژه، هفت تركيب جديد از واكنش فلزات جيوه(II(، كادميوم)II( و نقره)I( با 3(-1-متوكسي فنيل(-2- 1 )تريپاراتوليل فسفانيليدين( اتانول سنتز شد و توسط اسپكتروسكوپي ، H NMR 31 ، P NMR 13 قرمز مادون ، C NMR و آناليز عنصري شناسايي گرديدند. عالوه بر اين خواص آنتي باكتري اين تركيبات نيز مورد بحث قرار گرفته است. مطالعات آنتيباكتري بر روي ليگاند و كمپلكسهاي فلزي مربوط به جيوه(II(، كادميوم)II( و نقره)I( انجام شده و در نهايت فعاليت ليگاند و كمپلكسهاي مربوطه با يكديگر مقايسه شد. ليگاند تهيه شده و كمپلكسهاي مربوطه عبارتند از: 1) [P(p-tolyl)3CHC(O)C6H4R] (R = m-OCH3) 2) [C30H29O2P.HgI2]2 3) [C30H29O2P.HgBr2]2 4) [C30H29O2P.HgCl2]2 5) [C30H29O2P.Hg(NO3)2]n 6) [C30H29O2P.Cd(NO3)2]n 7) [Ag(C30H29O2P)2]NO3 8) [Ag(C30H29O2P)2]OTf
  26. مطالعات تئوري بر روي برهمكنش هاي تعدادي از يونهاي هيدراته لانتانيد با برخي حلقه هاي آروماتيكي
    ليلا ابراهيم خاني 2014
    در اين پروژه ماهيت و نوع برهم كنش بين سيستم هايπ بنزن و مشتقات آن با كاتيون هاي[M(H2O)9]3+ (M=La3+, Lu3+) و پايداري اين كمپلكس ها، مورد بررسي قرار گرفت . در ادامه، به منظور درك بهتر برهم كنش كاتيون هاي فوق با اتم هاي كربن حلقه بنزني امكان برهم كنش سطح فولرن با كاتيون [La(H2O)9]3+ نيز گزارش شد. قدرت و ماهيت برهم كنش دراين نوع كمپلكس نيز تعيين شد. مطالعات تئوري شامل انرژي برهم كنش بين حلقه هاي آروماتيك و گروه لانتانيدها،انرژي پايداري وآناليزهاي NBOوAIM بر روي تركيبات [La(H2O)9]3+ و[Lu(H2O)9]3+ با روش هاي تئوري M06 و B971 با استفاده از مجموعه پايه هاي def2-TZVP صورت گرفت. براي اين منظور، دو ايزومري مختلف ( وقتي سه اتم هيدروژن از سه مولكول آب درست در بالاي كربن بدون استخلاف قرار دارند و ديگري وقتي كه اتم هاي هيدروژن در بالاي كربن متصل به استخلاف هاي الكترون كشنده و الكترون دهنده قرار دارند.) براي كليه تركيبات بررسي شد و مطالعات تئوري نشان داد كه در هر دو ايزومري اتم هاي هيدروژن به سمت اتم هاي كربن بدون استخلاف جهت گيري مي كنند. در بين همه تركيبات، آن هايي كه داري استخلاف هاي الكترون دهنده H , Me بوده ( گروه هاي الكترون دهنده چگالي الكتروني حلقه را افزايش مي-دهند) داراي بيشترين انرژي برهم كنش و تركيباتي كه داراي استخلاف هاي الكترون كشنده شامل F , Br , Cl بوده كمترين انرژي برهمكنش را داشته. پارامتر هاي توپولوژي بدست آمده از محاسبات AIM و مقادير بار انتقال يافته و همچنين مرتبه پيوندي ويبرگ محاسبه شده با آناليز NBO، وجود قويترين و ضعيف ترين برهم كنش هاي پيوندي را به ترتيب در سيستم هاي متصل به گروه الكترون دهنده و سيستم-هاي متصل به گروه الكترون كشنده تأئيد مي كنند.
  27. مطالعات تئوري بر روي ساختار، پايداري و خصلت پيوند C-E(E=Si, Ge, Sn,Pb) در برخي كمپلكس هاي بيس (N هتروسيكليك كاربن ها)
    نگين احمديان 2014
    مطالعات تئوري شامل بررسي هاي ساختاري، انرژي برهمكنش و آناليزهاي NBO و AIM، بر روي برخي كمپلكس هاي كاربن [Bis-NHC(R)→EBr2H2] (E=Si(IV), Ge(IV), Sn(IV), (Pb(IV)) (R=H,F,Cl,Br,CH3,CF3) با روش هاي BP86 وB3LYP و با استفاده از مجموعه پايه def2-TZVPP گزارش شده اند. در ابتدا اين كمپلكس هاي فوق به دو صورت شامل كمپلكس هاي با حلقه ي كي ليت 5 و6 عضوي و با در نظر گرفتن استخلاف هاي Rكه دور و نزديك مركز واكنش تقسيم بندي شده و مورد بررسي قرار گرفتند. در ادامه انرژي برهمكنش كمپلكس هاي اخير محاسبه گرديد. در بين اين تركيبات، آنهايي كه داراي استخلاف هاي الكترون دهنده (CH3) بودند داراي انرژي برهمكنش بيشتري نسبت به استخلاف هاي الكترون كشنده (F,Cl,Br,CF3) هستند. همچنين كمپلكس هاي N-هتروسيكليك كاربن ها با حلقه ي كي ليت 6 عضوي داراي انرژي برهمكنش بيشتري نسبت به كمپلكس هاي با حلقه ي كي ليت 5 عضوي مي باشند. در ادامه با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار عناصر موجود در كمپلكس ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند و اوربيتال هاي مولكولي HOMO بررسي شد. همچنين آناليز AIM به منظور تشخيص حضور نقاط بحراني پيوند (BCPs) و آناليز تفكيك انرژي (EDA) به منظور تعيين خصلت پيوند C-E دركمپلكس هاي اخير توسط نرم افزارهاي AIM 2000 و ADF [2009.1] به كار برده شد. نتايج نشان داد در اين كمپلكس هاي مورد مطالعه سهم بر همكنش هاي الكتروستاتيكي در پيوندC-E بيشتر از بر همكنش هاي كوالانسي بوده وسهم آن بيش از 50% مي باشد.
  28. مطالعات تئوري بر روي ساختار، پايداري، ماهيت پيوند و تشكيل كمپلكس هاي دي سيليلا، دي ژرما، دي استانا و دي پلمبا سيكلو بوتن
    فاطمه امرايي 2014
    امروزه تكنيك هاي شيمي محاسباتي مي تواند به توصيف ساختار تركيبات شيميايي و همچنين خصلت پيوندهاي شيميايي با صحت بسيارخوبي بپردازد. در اين پروژه ما به مطالعه ساختار، پايداري، ماهيت پيوند و تشكيل كلاسترهاي گروه 14 شامل كلاسترهاي دي سيليلا، دي ژرما، دي استانا و دي پلمبا سيكلوبوتن با گروه هاي جانبي t-Bu , H , F, Cl, Brمي پردازيم. ابتدا در مواردي كه داده هاي كريستالي اشعه- X وجود داشت از اين داده ها براي ساخت ساختار هاي اوليه استفاده كرده ودر مواردي كه چنين داده هايي موجود نباشد ساختارهاي احتمالي كلاسترهاي موجود در پروژه را توسط نرم افزارهاي مناسب به-دست آورديم. ساختار هاي اوليه توسط برنامه Gaussian 09 و با روش ها B3LYP, BP86, M06، PBEومجموعه پايه def2-TZVPPبهينه شدند، در ادامه انرژي تشكيل كلاستر هاي مورد نظرمورد محاسبه قرارگرفت. سپس با استفاده از محاسبات NBO، مقدار بار اتم ها، نوع اوربيتال هاي هيبريدي، مرتبه پيوند و نوع اربيتال هاي HOMO را براي پيوند E–Eدراين كلاستر-ها بررسي نموديم. نتايج بالا نشان داد در اين كلاستر ها سهم بر همكنش هاي كووالانسي بيشتر از بر همكنش هاي الكتروستاتيك است. همچنين آناليز AIM به منظور تعيين نقاط بحراني پيوند (BCPs) در پيوندهاي E-E مورد نظر دركلاسترهاي اخير توسط نرم افزار AIM 2013 به كار برده شد.
  29. سنتز و شناسايي ليگاندهاي بزرگ حلقه بازشيف حاوي متاپارازايلن و بررسي امكان تشكيل كمپلكس هاي آنها با بعضي از يونهاي فلزات واسطه
    سيمين بابلي 2014
    در اين پايان نامه ابتدا دو دي آلدهيد 1و3- بيس (2- فرميل فنوكسي متيل) بنزن و 1و4- بيس (2- فرميل فنوكسي متيل) بنزن از واكنش ساليسيل آلدهيد و α,α’ متا دي برمو زايلن يا α,α’ پارا دي برمو زايلن در حضور سديم هيدروكسيد و در حلال اتانول و آب تهيه گرديدند. در مرحله بعدي از واكنش بين آلدهيدهاي مربوطه و 1و3- دي آمينو پروپان يا 1و4- دي آمينو پروپان، به ترتيب چهار ليگاند بزرگ حلقه (L1, L2, L3, L4) تهيه گرديد. اين ليگاندها با روش هاي آناليز عنصري، 13C NMR, 1H NMR, IR و همچنين طيف سنجي جرمي شناسايي شدند. از ليگاندهاي تهيه شده در حضور يون هاي فلزي Ni(II), Zn(II), Cu(II) جهت ساخت كمپلكس هاي مختلف استفاده شد ولي در تمام موارد ليگاندهاي باز شيف بزرگ حلقه شكسته شده و به كمپلكس هاي بزرگ غيرحلقوي تبديل گرديدند. در مرحله بعد ليگاندهاي احيا شده (L1, L2, L3, L4) با استفاده از احياي مستقيم ليگاندهاي باز شيف بزرگ حلقه (L1-L4) سنتز شدند و با روش هاي آناليز عنصري، IR و طيف سنجي جرمي شناسايي شدند. در هر مورد در حضور فلز حلقه هاي شش و هفت ضلعي د رپيكره بزرگ حلقه تشكيل شده و به صورت نمك ليگاند از فلز جدا گرديدند. همچنين ساختار تركيب شماره پنج توسط داده هاي پراش X تعيين گرديد.
  30. مطالعات تئوري بر روي برهمكنش 18- كرون-6 ويكي از مشتقات آن با چند آمين پروتونه شده و كاتيون فلزي در هر دو فاز گاز و مايع
    يزدان مقصود 2014
  31. مطالعات تئوري بر روي كمپلكس هاي Fe(III), Ge(III), In(III), Ti(III) و La(III) تعدادي از ليگاندهاي باز شيفت بالقوه هفت دندانه (N4O3)
    سمانه حكمي 2014