حسن محسنی

دانشیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/06

حسن محسنی

علوم پایه / زمین شناسی

رساله های دکتری

  1. محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند ایلام در بخش باختری حوضه زاگرس (باختر ایران)
    1402
    سازند ایلام با سن کرتاسه پسین (سانتونین پیشین-کامپانین آغازین) در مناطق ایلام (کمربند چین خورده زاگرس) در برش-های مهدی آباد،کوه ورزرین و تنگ باولک و کرمانشاه (زاگرس مرتفع) در برش سفید کوه به منظور شناسایی رخساره های سنگی و زیستی، ریزرخساره ها، ایکنورخساره ها، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی بررسی شده است. سازند ایلام در برش های مورد مطالعه از تناوب سنگ آهک و سنگ آهک آرژیلیک تشکیل شده است. این سازند شامل چهار ریز رخساره (1- پکستون/وکستون حاوی فرامینیفر پلانکتونیک، 2- رودستون/پکستون/وکستون حاوی دوکفه ای بنتیک و فرامینیفر پلانکتونیک، 3- رودستون/پکستون/وکستون حاوی فرامینیفر های پلانکتونیک-بنتیک در هر دو منطقه و 4- وکستون حاوی کلسی اسفر و فرامینیفر پلانکتونیک (فقط در زاگرس مرتفع) است که در سه زون (کمربند) رخساره ای شیب، پاشنه شیب و حوضه و محیط های پلت فرم میانی-خارجی، و حوضه (تنها در زاگرس مرتفع) رسوب نموده اند. زون رخساره ای پاشنه شیب با توجه به بافت نهشته های تشکیل-دهنده و محتوی آرژیلیک آشکار به سه بخش فوقانی، میانی و ژرف طبقه بندی شده است. شواهد پرشماری مانند فراوانی رخساره-های آب ژرف، جابجایی و آمیختگی اجزای زیستی پلانکتونیک (ژرف) و بنتیک (کم ژرفا)، چین های ریزشی و ساختار های تغییر شکل یافته بزرگ مقیاس همگی نشان دهنده عملکرد جریان های گرانشی بر انتقال و رسوبگذاری بخشی از توالی های مطالعه شده (بخش های بالایی و میانی پاشنه شیب؛ بخش میانی پلت فرم) است. به علت کیفیت ضعیف رخنمون های مطالعه شده و نبود ساختارهای رسوبی خوب حفظ شده، امکان تعیین و تفکیک دقیق نوع نهشته های گرانشی (گراویت ها) در این پژوهش فراهم نگردید. مخلوط شدگی فرامینیفر های پلانکتونیک و دوکفه ای های بنتیک شکسته-ساییده شده و سالم و قرارگرفتن دوکفه ای های بنتیک تقریبا" به موازات یکدیگر، همگی نشان دهنده تاثیر جریان های دریایی در حاشیه پلت فرم است. بر اساس مقادیر کربن آلی کل و فلزات وابسته به شرایط اکسیداسیون-احیاء (Ni, V, U, Mo, Cu, Zn)، نهشته های مورد مطالعه در دو شرایط اکسیدان (غلظت کم فلزات و کربن آلی کل کم تر از 5/0 درصد وزنی) و فقیر از اکسیژن (غلظت زیاد فلزات و کربن آلی کل بیش تر از 5/0 درصد وزنی) قرار دارند. ایکنوتاکساهای گوناگون مانند پالئوفیکوس، کندریتس، پلانولیتس، زئوفیکوس، لاملا سیلندریکا، تالاسینویدس،
  2. بررسی محیط رسوبی، چینه نگاری سکانسی، دیاژنز و ویژگی های پتروفیزیکی سازند سروک در بخش باختری زاگرس
    1402
    سازند سروک یکی از واحدهای کربناته ی سنگ چینه ای مهم گروه بنگستان در طی کرتاسه ی میانی (آلبین پسین-تورونین آغازین) در حوضه ی زاگرس (جنوب باختری ایران) نهشته شده است و از مخازن مهم هیدروکربنی به شمار می رود. به منظور تفسیر رخساره ها، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند سروک در بخش باختری حوضه ی زاگرس، پنج برش سطحی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس تغییرات بافتی و خصوصیات سنگ شناختی 30 ریزرخساره متفاوت تشخیص داده شد که در شش گروه رخساره ای پهنه کشندی، لاگون، پشته ی زیرآبی، ریف رودیستی، جلوی ریف/ دریای باز کم ژرف و حوضه نهشته شده اند. رخساره های بخش زیرین سازند سروک (آلبین- اوایل سنومانین) شامل سکانس های I و II در یک رمپ کربناته نهشته شدند که در سنومانین تا اوایل تورونین (بخش بالایی سازند سروک) به یک شلف حاشیه دار تبدیل گردید. این تکامل پلتفرم کربناته ناشی از تغییر رژیم تکتونیکی صفحه ی عربی از حاشیه ی غیر فعال به حاشیه ی فعال و احتمالا فعالیت گسل های پی سنگی و فرارانش پوسته اقیانوس نیوتتیس در حاشیه ی شمال خاوری صفحه ی عربی در کرتاسه ی پسین بوده است که موجب ایجاد بالاآمدگی و گسترش پشته های زیرآبی و ریف رودیستی حاشیه پلتفرم و نیز حوضه های میان شلفی و پلتفرم های جدا افتاده به وِیژه در زون لرستان گردیده است. فعالیت گسل های پی سنگی باعث خروج پلتفرم از آب و ایجاد ناپیوستگی های فرسایشی (مرز سکانسی نوع اول) بویژه در مرز سنومانین/ تورونین و حذف رسوبات یا عدم رسوبگذاری گردیده است سازند سروک دارای پنج سکانس رده سوم است که الگوی انباشت آن ها بیانگر تاثیرپذیری از تغییرات ایوستازی در اواخر آلبین تا اواسط سنومانین است، اما اثر تکتونیک منطقه ای در اواسط سنومانین و اوایل تورونین به ایوستازی اضافه گردیده است. سیمانی شدن، دولومیتی شدن، انحلال، نوریختی، آشفتگی زیستی، میکریتی شدن و تراکم فیزیکی-شیمیایی از فرایندهای دیاژنزی مشاهده شده در سازند سروک می باشند. رسوبات کربناته سازند سروک در منطقهی مورد مطالعه دارای تخلخل پایین (میانگین تخلخل 72/2 درصد) هستند. اگرچه مقادیر تخلخل از 13/0 تا 11 درصد متغیر است. سرعت موج P اندازه گیری شده از 5208 تا 6531 متر بر ثانیه در این سازند متغیر است. تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که این تغییرات در ویژگی های صوتی وابسته به ترکیب کانی شناسی، مقد
  3. ارزیابی خصوصیات زمین شناسی مهندسی برخی سنگ های کربناته در استان کرمانشاه و پیش بینی رفتار انحلالی آنها با تاکید بر ویژگی های ذاتی سنگ
    1400
    چکیده: در این پژوهش تلاش شده است تا رفتار انحلالی برخی از سازندهای کربناته در استان کرمانشاه نسبت به تغییرات شرایط فیزیکو-شیمیایی سیال مورد ارزیابی قرار بگیرد. به این منظور از سازندهای ایلام-سروک، تله زنگ و شهبازان در مجاورت سدهای شیان، پاتاق و هواسان در بخش های غربی و جنوب غربی استان کرمانشاه در مجموع تعداد 165 نمونه برای انجام آزمایش های مختلف از جمله مطالعات سنگ شناسی، تعیین ترکیب شیمیایی، آزمایش های مقاومتی و انحلال پذیری تهیه شد. تاثیر محیط رسوبی بر رفتار انحلالی دو رخساره (عمیق و کم عمق) سازند تله زنگ نیز مورد بررسی قرار گرفته است. برای ارزیابی رفتار انحلالی نمونه های تهیه شده، از دستگاه آزمایش انحلال پذیری طراحی شده برای همین منظور استفاده گردید. نتایج بررسی سنگ شناسی نشان داد که سنگ های سازند شهبازان از نوع دولومادستون و سایر سازندها از وکستون تا پکستون/گرینستون متغیر هستند. غالب ترین اکسید موجود در نمونه ها CaO بوده که میزان این اکسید در نمونه های سازند شهبازان کمتر از سایر سازندها بوده است. میانگین مقاومت تراکمی تک محوره ی نمونه های آزمایش شده از 50/98 تا 18/80 مگاپاسکال متغیر بوده است. آزمایش های انحلال پذیری در این مطالعه در سه سطح pH (5/5، 0/6 و 5/7)، سه سطح فشار هیدرودینامیک (5/0، 7/0 و 2/1 اتمسفر) و دو سطح دمایی (8 و 15 درجه سانتیگراد) انجام شده است. نتایج این آزمایش ها نشان داد که بافت سنگ شناسی، ریزساختارها و ترکیب شیمیایی سنگ بیشترین تاثیر را بر رفتار انحلالی سنگ های مورد مطالعه دارند. نمونه های متعلق به سازندهای ایلام-سروک، رخساره عمیق سازند تله زنگ و رخساره کم عمق سازند تله زنگ بیشترین حساسیت انحلالی را نسبت به تغییرات pH سیال (از pH=7.5 تا pH=6.0) از خود نشان داده اند. ترکیب شیمیایی نمونه های سازند شهبازان سبب شده است تا رفتار انحلالی نمونه های این سازند تفاوت کاملاً مشخصی با نمونه های سایر سازندها داشته باشد.
  4. بررسی خصوصیات زمین شناسی مهندسی سنگ های کربناته به منظور ارزیابی توسعه کارست در منطقه درفک (استان گیلان)
    1400
    چکیده: کارست حوضه ای با عوارض ژئومورفولوژیکی منحصر به فرد است که در اثر فراهم بودن شرایط لیتولوژیکی، آب و هوایی، ساختاری شکل می گیرد. تحقیق پیش رو تلاشی برای بررسی منطقه کارستی درفک به لحاظ زمین شناسی مهندسی است. بررسی های ساختاری نشان می دهد که قله درفک یک ساختار بالاجهیده است که در اثر عملکرد دو گسل راندگی دیلمان با شیب به سمت شمال و راندگی درفک با شیب به سمت جنوب ایجاد شده است. در اثر عملکرد این گسل ها، قله درفک تاقدیسی با مشخصات SW75/148 شکل داده است. برداشت درزه در منطقه مورد مطالعه نشان داد که دسته درزه کششی غالب منطقه عمود بر جهت کوتاه شدگی اصلی چین خوردگی با محور(SW75/148) در منطقه شکل گرفته اند. البته دسته درزه کششی دیگری موازی با 1σ نیز تایید کننده ساختار چین خوردگی است که این دسته درزه موازی با جهت کوتاه شدگی و عمود بر محور چین خوردگی ایجاد شده اند. بررسی جهت غالب درزه ها در محدوده مورد بررسی نشان می دهد که درزه ها دارای امتداد شمال غربی- جنوب شرقی و در قله درفک دارای امتداد شمال شرقی- جنوب غربی هستند. همچنین در این تحقیق بررسی ژئومورفولوژیکی به منظور شناسایی عوارض کارستی و یخچالی به عنوان اولین گام در بررسی مناطق کارستی، گلاسیو کارستی و ارتباط بین عوارض کارستی (کارن ها و چاه کارستی) و درزه های منطقه انجام شده است. بررسی های ژئومورفولوژیکی منطقه اثبات می کند که به دلیل رخنمون واحد های آهکی گسترده و وجود عوارض کارستی متنوع همچون اوولا، فروچاله، چشمه های کارستی، کارن، غار کارستی، چاه کارستی، پولیه و ایلسنبرگ کارستی، پونور، دره کارستی، پل کارستی و همچنین عوارض با تاثیر توام فرآیندهای کارستی و یخچالی (سیرک یخچالی)؛ کارست منطقه در طبقه هولوکارست و گلاسیو کارست قرار می گیرد. عوارض گلاسیوکارستی منطقه مورد مطالعه در سه دسته post glacial (عوارضی همچون فروچاله های انحلالی، سنگ فرش آهکی و فروچاله های مکنده)، Adapted glacial ( عوارضی همچون شیارهای یخچالی و سیرک ها) و Subglacial (عوارضی همچون جاما یا چاه کارستی) قرار می گیرند. بررسی کارن های منطقه نشان می دهد انواع متنوعی از کارن ها همچون کامینیکاس، رینن کارن، مآندری کارن، کارن دیواری، گریک و کلینت، هوموکی کارن، تریت کارن، رین پیت، ریلن کارن، رند کارن و کارن حفره ای در منطقه خلق شده اند. نقشه پتانسیل گسترش کارست در من
  5. محیط رسوبی و مکانیسم تشکیل ریتمیت های سازند پابده در دامنه جنوب غربی کبیرکوه
    1397
    سازند پابده (پالئوسن پسین- الیگومیوسن) در حوضه پیش بوم زاگرس قرار دارد و از نظر سنگ منشا و مخزن دارای اهمیت می باشد و از این دید مورد توجه بسیاری از زمین شناسان بوده است. این سازند از مارن و سنگ آهک تشکیل شده است. به منظور بررسی محیط رسوبی، سازند پابده در جنوب خاوری استان ایلام مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی ریزرخساره ها و محیط رسوبگذاری سازند پابده براساس 520 نمونه جمع آوری شده از چهار برش سطحی ملک شاهی، گنداب، پیرمحمد و کاور در پیرامون شهرستان ملک-شاهی انجام شد. براساس مطالعات پتروگرافی، فراوانی و توزیع روزنبران و دیگر اجزای موجود، بررسی خصوصیات بافتی و ریزرخساره ای، هشت گروه رخساره ای مربوط به محیط رمپ شامل رمپ درونی، رمپ میانی و رمپ بیرونی تشخیص داده شد. رسوبگذاری در منطقه مورد مطالعه، تحت تاثیر ورود رسوبات آواری (جریان های توربیدیتی رقیق؟ و یا ته نشست دوباره رخساره های سنگ آهک) بوده است. همچنین بررسی بیش از 30 نمونه اثرفسیل گروه زئوفیکوس در توالی پیمایش شده از سازند پابده نشان داد که این گروه از پایین به سمت بالای توالی، تکامل ساختاری را به نمایش می گذارد. این تغییرات ساختاری می تواند با تغییر انرژی محیط رسوبگذاری در ارتباط باشد. تناوب های ریتمی عمدتاً سنگ آهک- مارن بخش هایی از سازند پابده را در بر می گیرند. به منظور پی بردن به منشا/ مکانیسم تشکیل این تناوب های ریتمی، سه اینتروال از بخش های مختلف برش گنداب برگزیده شد و در مجموع تعداد 57 نمونه از لایه و بین لایه این سه اینتروال برای بررسی های مختلف برداشت شد. برای تعیین سنگ شناسی و محتوای کربنات کلسیم زوج های بین لایه، کربنات سنجی به روش تیتراسیون روی نمونه ها انجام شد. به منظور یافتن پارامترهای رسوبی متفاوت بین زوج لایه ها، تعداد پنج نمونه با میکروسکوپ روبش الکترونی و نیز از بیش تر نمونه های لایه و بین لایه، برش نازک تهیه و با میکروسکوپ نوری بررسی شد. کانی شناسی زوج لایه ها با انجام آنالیز پراش پرتو ایکس روی هشت نمونه سنگ کل تعیین شد. برای پی بردن به منشا تناوب های ریتمی (اولیه در برابر دیاژنزی) و نیز ارزیابی اثرات دیاژنزی، آنالیز ترکیب عنصری (XRF) و نیز آنالیز ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن (13C و 18O) روی نمونه های برداشت شده از زوج های بین لایه انجام شد. نتایج حاصل از این بررسی، نوسان مقدار کربنات کلسیم را د
  6. محیط رسوبی و دیاژنز سازند شهبازان در شرق پهنه لرستان
    1396
    سازند شهبازان به سن ائوسن میانی تا پسین گسترش قابل توجهی در شمال شرقی پهنه لرستان دارد. این سازند در زیر سازند آسماری با ناپیوستگی هم شیب و بر روی سازند کشکان به صورت تدریجی قرار گرفته است، اما به سمت جنوب و جنوب غرب لرستان سازند کشکان با سازند پابده جایگزین می شود. برای مطالعه سازند شهبازان از پنج برش سطحی و چهار برش زیرسطحی در شرق پهنه لرستان که دو روند عمود و موازی با روند زاگرس را پوشش می دهند نمونه برداری صورت گرفت. از نمونه ها برش نازک و برش نازک صیقلی تهیه شد شدند. مطالعات پتروگرافی شامل مطالعه با میکروسکوپ نوری بر روی برش های نازک رنگ آمیزی شده با آلیزارین قرمز و فروسیانید پتاسیم، کاتدولومینسانس بر روی برش های نازک صیقلی و میکروسکوپ الکترونی و مطالعات ژئوشیمیایی شامل آنالیز میکروپروب، آنالیز ICP-OES، آنالیز ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن و آنالیز ایزوتوپ 87Sr/86Sr برای شناخت محیط رسوبی و تاریخچه دیاژنزی (بویژه دولومیتی شدن) صورت گرفته است. برای مطالعه تخلخل از آنالیز اشباع آب بر روی نمونه های سطحی و نگاره های گاما، چگالی، نوترون و صوتی چاه استفاده شده است. مطالعه پتروگرافی منجر به شناسایی 17 ریزرخساره در کمربندهای پهنه کشندی (سه ریزرخساره)، لاگون (چهار ریزرخساره)، شول (چهار ریزرخساره)، ریف (یک ریزرخساره) و دریای باز (پنج ریزرخساره) شده است. نبود یک سد کربناته قابل توجه و شواهد توربیدیتی نشان از نهشت سازند شهبازان در بخش رمپ پلاتفرم ائوسن حوضه رسوبی زاگرس دارد. فرایندهای دیاژنزی سازند شهبازان شامل دولومیتی شدن، سیمانی شدن (سیمان های کربناته و تبخیری)، نوشکلی، سیلیسی شدن، فشردگی (فیزیکی و شیمیایی)، انحلال، آهن دار شدن و دولومیت زدایی است. گسترده ترین فرایند دیاژنزی سازند شهبازان دولومیتی شدن است و حدود 60 درصد از مجموع ضخامت مطالعه شده (1339متر) دولومیتی شدن گسترده را پشت سر گذاشته است. دولومیت ها شامل دولومیت های جانشینی (98 درصد) و سیمان (دو درصد) هستند. دولومیت های جانشینی بر اساس فابریک به دو دسته تقسیم شده اند. فابریک یک (84 درصد) موزاییک های در هم قفل شده ای از بلورهای غیراستوکیومتری (حدود 42 درصد وزنی MgO) Planar-s تا non-Planar در اندازه <5 تا 100 میکرون هستند که CL بنفش تیره تا قرمز تیره داشته و زوننیگ ندارند. فابریک دو 14 درصد از دولومیت ها را شامل
  7. مقایسه ی رفتار مقاومتی سنگ های بکر سازند قم با استفاده از آزمون های شاخص (مطالعه موردی: جنوب قم)
    1396
    یکی از پارامترهای مهمی که در مهندسی سنگ مورد استفاده قرار می گیرد، مقاومت فشاری تک محوری سنگ (UCS) است که از انجام آزمایش مستقیم بر روی نمونه مغزه های سنگ بکر در آزمایشگاه بدست می آید. انجام این آزمایش برخلاف سادگی فهم و درک منطق آن، نسبتاً گران قیمت و مستلزم صرف وقت زیاد می باشد. یکی از مهمترین محدودیت هایی که انجام این آزمایش با آن روبروست موانع و سختی های تهیه نمونه استاندارد است. بسیاری مواقع امکان تهیه مغزه های سنگی به سبب سستی، خردشدگی و فولیاسیون وجود ندارد. به منظور غلبه بر این مشکلات و تعیین سریع شاخصی برای برآورد مقاومت سنگ، آزمایش های ساده ای همچون آزمایش بارنقطه ای، آزمایش چکش اشمیت، آزمایش پانچ، آزمایش نفوذ سوزن،آزمایش برزیلی و آزمایش سرعت صوت پیشنهاد شده است. انجام این آزمایش ها به همراه قضاوت صحیح کارشناسی می تواند برآورد مقاومت فشاری تک محوری ارائه دهد. در پژوهش حاضر کارایی آزمایش های یاد شده در تخمین مقاومت فشاری تک محوری شش نوع سنگ رسوبی از سازند قم، اعم از گرینستون، وکستون- مادستون، باندستون، کالک لیت آرنایت، سنگ گچ و مارن، در جنوب شهر قم، مورد بررسی قرار گرفته و محدوده های مقاومتی مناسب برای هر کدام از آزمایش های شاخص معرفی گردیده است. سپس برای استفاده از نتایج آزمایش های شاخص جهت برآورد UCS، روابط و مدل هایی با روش های رگرسیونی (خطی و غیرخطی، ساده و چندگانه) و محاسبات نرم همچون سیستم فازی، شبکه عصبی و سیستم فازی- عصبی ساخته شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که سنگ های رسوبی مورد مطالعه سازند قم، از نظر مقاومتی از سنگ های ضعیف تا سنگ های خیلی مقاوم را شامل می شوند و محدوده مقاومتی آن ها از 21/6 تا 32/160 مگاپاسکال متغیرمی باشد. آزمایش نفوذ سوزن، آزمایشی سریع، ارزان و غیرمخرب است که به سادگی در آزمایشگاه و صحرا و بر روی مغزه، بلوک و رخنمون سنگی قابل استفاده می باشد. برای تعیین محدوده مطلوب مقاومت فشاری تک محوری برای کاربرد نتایج آزمون نفوذ سوزن (با سعی و خطا) محدوده های مقاومتی مختلف برای تحلیل نتایج بدست آمده مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه بررسی ها نشان داد که بهترین محدوده برای آزمایش نفوذ سوزن (NPI)، محدوه مقاومت فشاری تک محوری کمتر از 30 مگاپاسکال است. نتایج حاکی از آن است که بهترین همبستگی بین UCS و NPI در سنگ مارن برقرار است. در کالک لیت آرن
  8. ارزیابی زوال سنگ های کربناته تشکیل دهند ی آثار تاریخی به منظور ارائه یک مدل تخمین زننده ی نرخ تخریب (موارد منتخبی از استان های فارس، خوزستان و کرمانشاه)
    1395
    مصالح سنگی به عنوان سنگ بنا اهمیتی تاریخی در احداث ساختمان ها و بناهای تاریخی داشته اند. سنگ بنای آثار تاریخی همواره در معرض اثرات مخرب فرایندهای هوازدگی بوده اند.

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. مطالعات زمین شناسی مهندسی کارست در محل سد کارون 4، استان چهارمحال وبختیاری
    1401
    سد ﻣﺨﺰﻧﯽ ﮐﺎرون 4 ﺑﺮ روی رودﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎرون، در 5 کیلومتری پایین دست محل تلاقی رودخانه های ارمند و بازفت و در فاصله 35 کیلومتری شهرستان لردگان (مرز استان های چهارمحال وبختیاری و خوزستان) واقع شده است. به منظور مطالعه زمین شناسی مهندسی کارست در محل ساختگاه سد، مطالعات صحرایی مانند برداشت ناپیوستگی های محل و شناسایی پدیده های ژئومورفولوژی کارست صورت گرفته است. در این پژوهش از هر دو تکیه گاه سد دسته درزه های غالب برداشت گردید. آثار انحلال در سطح سنگ های آهکی به خوبی نمایان است و نشان از پتانسیل کارستی شدن آنهاست. مهم ترین شواهد کارستی موجود در ساختگاه سد عبارت اند از انواع کارن، غار، غارچه های انحلالی و شیارهای انحلالی. به نظر می رسد موضوع فرار آب باتوجه به بالابودن مقدار لوژن (که بیانگر نفوذپذیری بالای این مناطق است) مربوط به بستر کارستی ایجاد شده توسط سیستم های شکستگی، به ویژه گسل های شناسایی شده در تکیه گاه ها می باشد. پایش مقدار فرار آب از چشمه تکیه گاه چپ در ترازهای مختلف بین سال های 1397 تا 1400 نشان می دهد فرار آب در ترازهای مشابه در این چند سال ثابت بوده و بیشترین مقدار دبی فرار آب 66/3 مترمکعب بر ثانیه بوده است. به منظور شناخت بهتر سنگ های ساختگاه سد، از 19 بلوک سد، نمونه های سنگی یک بلوک در تکیه گاه چپ و دو بلوک در تکیه گاه راست استفاده شده است. مطالعات آزمایشگاهی مانند تعیین خصوصیات سنگ شناسی، فیزیکی، مکانیکی، شاخص دوام - وارفتگی، تعیین ثابت سرعت انحلال و تغییرات آبگذری برای نمونه های سنگی ساختگاه سد انجام شده است. طبق مطالعات سنگ شناسی در نمونه های تکیه گاه چپ روند دولومیتی شدن شدید بوده است. بر اساس طبقه بندی توصیفی ارائه شده، نمونه سنگ های موردمطالعه در رده سنگ های با تخلخل پایین و وزن واحد حجم خشک بالا قرار می گیرند. بررسی خصوصیات مکانیکی نمونه ها بیانگر مقاوم بودن این نمونه ها می باشد. تغییرات آبگذری در برخی نمونه های تکیه گاه چپ مشخص نمود که با گذشت زمان، درزه های 2 و 3 میلی متری افزایش آبگذری و در درزه های 6/0 و 1 میلی متری کاهش آبگذری را نشان داده اند. ثابت سرعت انحلال نیز به روش حجمی برای نمونه های سنگی دو تکیه گاه، بلوک B9 (تکیه گاه چپ) و بلوک F6 (تکیه گاه راست) اندازه گیری شده است که برای بلوک B9 این ثابت به ترتیب: 10-5×83/8 در 6 -5/5= pH، 5-10×93/1 در
  2. مطالعه محیط رسوبی و ژئوشیمی آلی سازند پابده در میدان نفتی رگ سفید
    1400
    سازند پابده (پالئوسن پسین- الیگومیوسن) در حوضه پیش بوم زاگرس رسوبگذاری شده و یکی از سنگ های منشا قابل ملاحظه به شمار می رود. در این پژوهش ریزرخساره ها، محیط رسوبی و نیز پتانسیل سنگ منشا این سازند در میدان نفتی رگ سفید در فروافتادگی دزفول مورد بررسی قرار گردید. با مطالعه 840 برش نازک از سازند پابده در میدان مورد مطالعه یازده ریز رخساره کربناته شناسایی و با مقایسه آن ها با ریزرخساره های باکستون و پدلی (1989) و فلوگل (2010) مشخص شد که این ریزرخساره ها(فراوان ترین ریز رخساره ها،ریز رخساره های گروه A) در این میدان نفتی بر روی یک رمپ کربناته رسوبگذاری شده اند. تجزیه و تحلیل ژئوشیمی راک- ایول یازده نمونه نشان داد که کروژن نمونه های سازند پابده از نوع I و II می باشد که نشان دهنده مواد آلی محیط دریایی است و عمده نمونه ها در مرحله بالغ و مقداری نیز در مرحله نابالغ قرار دارند. نمودار متقاطع HI در برابر Tmax نشان داد که کمتر از نیمی از نمونه ها میتوانند به عنوان سنگ منشا احتمالی با رسیدن به مرحله کاتاژنز Tmax( بالاتر از C° 435) توانسته اند مسیر بلوغ حرارتی را طی نمایند. میزان ضریب انعکاس ویترینایت آن ها با استفاده از نرم افزار PBM و از روی نمودار HI در برابر Tmax بیش از 6/0 % برآورد شده است بنابراین می توان گفت که بیش تر نمونه های مورد مطالعه وارد پنجره نفتی نشده اند. بنابراین سازند پابده در میدان رگ سفید یک سنگ منشا بالقوه است و همچنین با توجه به مقدار بالای TOC(میانگین 31/2 درصد) و میزان غنی شدگی بیشتر نمونه های آنالیز شده مناسب، خوب و بسیار خوب است و در ارزیابی پتانسیل هیدروکربن زایی سازند پابده در محدوده خوب تا خیلی خوب قرار دارد. نمودار متقاطع HI، OI و TOC نشان دهنده رخساره های آلی مختلف شامل (,B, AB BC و C) است. این مجموعه رخساره آلی نشان دهنده وجود ماده آلی دریایی با مقدار اندکی قاره ای و اکسیداسیون اندک می باشد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سازند پابده بیش تر در محدوده آب های بستر بی اکسیژن تا کم اکسیژن و در سیستم تراکت پیشرونده و پسرونده ته نشین شده اند. بلوغ حرارتی بر اساس Tmax در چاه 99-RS نشان می دهد که سازند پابده در این چاه وارد مرحله تولید نفت نشده است در حالیکه در چاه 128 در پنجره تولید نفت قرار دارد. با این حال Tmax آن برای وارد شدن به پنجره تولید نفت کافی نیست
  3. بررسی اثرات پتروگرافی بر تغییرات ضریب تبدیل (k) برخی از سنگ های منتخب استان های همدان، قزوین و مرکزی
    1400
    آزمون شاخص مقاومتی بار نقطه ای جایگزین ساده و مرسومی است که برای برآورد سریع و غیر مستقیم مقاومت فشاری سنگ ها استفاده می شود. بکارگیری ضریب تبدیل 24 برای تبدیل شاخص بار نقطه ای به مقاومت فشاری تک محوری هنوز در در اکثر پروژه های اجرایی و مطالعات آکادمیک دانشگاهی امری مرسوم است. همبستگی بین نتایج آزمون بار نقطه ای و آزمون مقاومت فشاری تک محوری برای طیفی از سنگ های آذرین ( 52 نوع )، دگرگونی( 103 نوع) و رسوبی (144 نوع) از استان های همدان، مرکزی و قزوین مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور شناخت ویژگی های فیزیکی و مکانیکی سنگ ها، آزمایش های متعددی شامل وزن واحد حجم خشک و مرطوب، درصد تخلخل، آزمایش های بارنقطه ای و مقاومت فشاری تک محوری انجام شده است. برای سنگ های آذرین درونی و بیرونی، سنگ های رسوبی تخریبی و شیمیایی، سنگ های دگرگونی جهت یافته و غیر جهت یافته، همچنین بر مبنای درصد تخلخل متفاوت و تغییرات مقاومت سنگ ها، روابط و معادلاتی با دامنه کاربرد مشخص و محدود، استخراج و پیشنهاد شده است. در این تحقیق با تحلیل رگرسیون خطی و بدست آوردن ضرایب آماری R2، RMSEو VAF ضرایب تبدیل K از 83/9 تا 33/24متغیر است. با توجه به اینکه بیش از 75 درصد سنگ ها هوازده بوده و مقاومت متوسط وکم داشتند، ضرایب تبدیل بدست آمده برای سنگ های با مقاومت متوسط و کمتر کاربرد دارند. از دلایل پایین بودن ضریب تبدیل می توان به تنوع نمونه ها در رده های مختلف و ژنزهای متفاوت، منشا نمونه ها، موقعیت جغرافیایی و ... اشاره کرد همچنین کم بودن تعداد نمونه های با مقاومت بالا در ضریب تبدیل موثر است. مقاومت هر رده سنگی با توجه به منشا، ترکیب شیمیایی و همچنین ترکیب کانی شناسی یا لیتولوژی سنگ ها و نقش این فاکتور ها در رفتار مکانیکی یا فیزیکی سنگ ها متفاوت بوده و در نتیجه ضریب تبدیل به دست آمده برای هر رده با توجه به این عوامل متفاوت می باشد.
  4. بررسی تغییرات رخساره و اثر دیاژنز بر کیفیت مخزنی سازند فهلیان در میدان نفتی اروند در جنوب باختری ایران
    1398
    سازند فهلیان به عنوان بخشی از گروه خامی، توالی رسوبی کربناته با سن کرتاسه پیشین (بریازین-بارمین) است که در حوضه رسوبی زاگرس نهشته شده است. سازند فهلیان در برش زیر زمینی در ناحیه مورد مطالعه (میدان اروند در جنوب باختر ایران) به صورت همساز سازند گرو را پوشانیده و خود به صورت همساز توسط سازند گدون پوشیده شده است. ضخامت آن در میدان مورد نظر5/392 می باشد. این سازند در حوضه زاگرس سنگ مخزن می باشد. در این پژوهش به منظور شناسایی ریز رخساره، محیط رسوبی و دیاژنز ، در میدان نفتی اروند مورد مطالعه سنگ شناسی قرار گرفت. مطالعات سنگ شناسی به شناسایی 11 ریز رخساره در قالب چهار کمربند رخساره ای شامل دریای باز، گروه سد، لاگون و پهنه کشندی انجامید. که در یک رمپ کربناته ته نشین شده اند. از میان پدیده ها و محصولات فرایندهای دیاژنزی سیمان های متفاوتی در این میدان مشاهده شده که شامل سیمان سین تکسیالهم محور، سیمان کلسیتی است، دولومیتی شدن و به مقداری کمی سیلیسی شدن در رخساره های دانه پشتیبان این سازند متداول است و تخلخل را بطور چشمگیری کاهش داده است. دولومیت ها دارای تخلخلی جزیی می باشند بیشتر دارای شکستگی های بسیار ریز هستند. تخلخل بین ذره ای، درون ذره ای، بین بلوری، قالبی، حفره ای، رشدی و شکستگی از جمله تخلخل های اصلی مشاهده شده در سازند فهلیان در میدان نفتی اروند هستند. اما ته-نشینی سیمان های کلسیتی فضای خلل را بسته است که باعث پایین آمدن کیفیت مخزن می شود و توانایی مخزنی را پایین می آورد.
  5. تحلیل ریز رخساره ها محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی مخزن بنگستان در میدان نفتی لالی فرو افتادگی دزفول
    1398
    در توسعه میدان های نفتی، شناخت بخش ها و زون های دارای توانایی مخزنی بالا اهمیت بسیاری دارد. میدان نفتی لالی از میدان های تولیدی نفت در ایران به شمار می رود که در حوضه زاگرس در فروافتادگی دزفول قرارگرفته است، لذا مطالعه این میدان از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. میدان لالی یک تاقدیس نامتقارن است که در فاصله 140 کیلومتری شمال شرقی اهواز قرار دارد. موضوع این پژوهش مخزن بنگستان در میدان یاد شده است که سازندهای ایلام و سروک را در بر دارد و عمدتا از آهک، کمی دولومیت و شیل تشکیل گردیده است. پژوهش حاضر بر مبنای مطالعه 550 برش نازک تهیه شده از مغزه و خرده های حفاری 5 چاه و تفسیر لاگ های پتروفیزیکی انجام شده است. بر اساس مطالعات انجام شده 12 ریزرخساره کربناته و یک رخساره سنگی در چهار گروه رخساره ای شامل (دریای باز، سد، لاگون و پهنه جذر و مدی) متعلق به شلف لبه دار کربناته شناسایی گردید. افزون بر این، چهار سکانس مرتبه سوم نیز در مخزن بنگستان در این میدان شناسایی گردید که متعلق به سنومانین پیشین تا سانتونین هستند. مرز سکانس دوم و سوم از نوع یک بوده که منطبق بر ناپیوستگی بین سازندهای ایلام و سروک است. همچنین 7 زون مخزنی در این مخزن شناسایی شد. زون های متعلق به کمربند رخساره ای سد و جذر و مدی از کیفیت مخزنی بهتری برخوردارند
  6. تحلیل ساختاری پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس در جنوب سروآباد (مریوان)، باختر ایران
    1398
    منطقه سروآباد (جنوب مریوان) در باختر ایران و در کمربند زاگرس مرتفع قرار گرفته است. با توجه به اهمیت لرزه خیزی گسل جوان اصلی در باختر ایران، مطالعات ساختاری و ریخت زمین ساختی متعددی در ارتباط با این گسل در امتداد قطعات درود تا صحنه و مریوان تا پیرانشهر انجام گرفته است. با این وجود مطالعه خاصی در مورد شواهد ساختاری و ریخت-زمین ساختی این گسل در منطقه سروآباد انجام نشده است. گسل جوان اصلی زاگرس به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت، ساختار و میزان فعالیت نسبی تکتونیکی منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی، پارامترهای لرزه خیزی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش با مطالعه نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و داده های رقومی ارتفاعی منطقه و نرم افزار Arc GIS، پهنه‎ بندی زمین ساختی با استفاده از شاخص گرادیان طولی رودخانه و یا (Stream length gradient index) Sl، شاخص انتگرال هیپسومتری یاHi (Hypsometry integral index) ، شاخص فاکتور عدم تقارن حوضه زهکشی و یاAf (Drainage basin asymmetry index)، شاخص شکل حوضه یا Bs(Basin shape)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره و یا Vf (Ratio of valley floor to valley height) و شاخص تقارن توپوگرافی عرضی و یا T (Transverse topographic symmetry factor) انجام گرفته است. سپس نتایج بدست آمده از شاخص های ریخت زمین ساختی، بر اساس تحلیل های سلسله مراتبی وزن دهی شده و وزن هر شاخص در نقشه مربوطه اعمال شده است. برای یکسان سازی فاکتورها با استفاده از منطق فازی هر نقشه به بازه بین صفر تا یک تبدیل شده و با همپوشانی همه نقشه های فازی، نقشه نهایی فعالیت نسبی تکتونیکی تهیه شده است. با توجه به نقشه نهایی بخش های جنوبی و جنوب خاوری منطقه مورد مطالعه با راستای شمال باختری-جنوب خاوری و منطبق با MRF فعالیت نسبی بالایی نشان می دهند. در این پژوهش قطعه جدیدی ازMRF به نام قطعه سروآباد معرفی شده است که در حوضه رزاو به دو شاخه تقسیم شدهاست؛ شاخه خاوری تا قطعه مریوان ادامه دارد و شاخه باختری وارد کشور عراق می شود. هم چنین قطعه سروآباد دارای دو مولفه کششی و فشارشی است که ساختارهای ایجاد شده در منطقه نیز تایید کننده این موضوع می باشند. برای بررسی پارامترهای لرزه خیزی منطقه مورد مطالعه دایره ای به شعاع 100 کیلومتر و به مرک
  7. پتروگرافی و ژئوشیمی دولومیت های بخش بالایی سازند میلا در منطقه کیسه جین (آبگرم، استان قزوین)
    1397
    در این پژوهش دولومیت های بخش بالایی سازند میلا در منطقه کیسه جین شهرستان آبگرم استان قزوین از نظر پتروگرافی و ژئوشیمی مورد بررسی قرار گرفته است. پتروگرافی روی برش های نازک تهیه شده از 63 نمونه گرداوری شده، دو دسته دولومیت اولیه (همزمان با رسوب گذاری) و دولومیت ثانویه (پس از رسوب گذاری) تشخیص داده شد. بیشترین تعداد، مربوط به دولومیت های اولیه (دولومیکرایت) است و تعداد اندکی از دولومیت های پر کننده حفرات (دولومیت زونه و دولومیت سدل) یافت شد. میان 63 نمونه جمع آوری شده سنگ آهک نیز به چشم می خورد. مطالعات ژئوشیمی (XRF) بر روی عناصر اصلی (Ca و Mg) و عناصر فرعی (Fe, Mn, Sr, Na) صورت گرفت. نسبت Ca/Mg در دولومیکرایت، 7/1، در دولومیت زونه، 22/1، و در دولومیت سدل، 17/1 می باشند. برای دولومیت سدل، میزان آهن 6500 و منگنز 1000 پی پی ام، دولومیت زونه، آهن 5100 و منگنز 900 پی پی ام، دولومیکرایت، آهن 4600 و منگنز 800 پی پی ام می باشد. میزان Sr برای دولومیت زونه 112 پی پی ام، دولومیت سدل، 94 پی پی ام، و دولومیکرایت، 187 پی پی ام می باشد. میزان سدیم برای دولومیت های نوع سدل 350 پی پی ام، دولومیت زونه، 300 پی پی ام، و دولومیکرایت شده، 500 پی پی ام می باشد. میزان بالای سدیم و شواهد پتروگرافی مانند اندازه بسیار ریزبلور، همراهی با قالب های تبخیری و لامینه های استروماتولیتی نشان می دهد که دولومیکرایت های بخش بالایی سازند میلا در منطقه کیسه جین، در پهنه های جزر و مدی و دولومیت زونه و دولومیت سدل در شرایط دیاژنز دفنی در اعماق زیاد تشکیل شدند.
  8. بررسی فرآیندهای دیاژنزی و دولومیتی شدن سازند تله زنگ در تاقدیس امیران و سرکان (لرستان)
    1397
    توالی کربناته سازند تله زنگ در پهنه لرستان عمدتاً متشکل از سنگ آهک های متوسط تا ضخیم لایه و توده ای است که به صورت هم شیب و ناپیوسته در زیر سازند کشکان و به صورت هم شیب بر روی سازند امیران قرار گرفته اند. برای مطالعه سازند تله زنگ 82 نمونه از سه برش سطحی برداشت و مطالعات پتروگرافی منجر به شناسایی 11 رخساره کربناته و 2 لیتوفاسیس غیر کربناته وابسته به 4 کمربند رخساره ای پهنه کشندی، لاگون، سد و دریای باز شده است. این سازند به سن پالئوسن تا ائوسن میانی، بیشتر از روزنداران کف زی (میلیولید، نومولیت و آسیلینا) و موجودات ریف ساز به همراه ذرات اسکلتی و غیر اسکلتی دیگر تشکیل شده است. به دلیل نبود رخساره های دارای حضور هم زمان فرامینیفر های هیالین و پورسلانوز و وجود فراوان و پیوسته نهشته های سد ریفی محیط تشکیل نهشته های کربناته سازند تله زنگ در برش های مورد مطالعه یک شلف کربناته لبه دار پیشنهاد می شود. حضور گسترده روزنداران بنتیک بزرگ و کوچک، ریف-های مرجانی و جلبک های قرمز نشانگر ته نشینی در آب های گرمسیری است. از فرآیند های مهم دیاژنزی که سازند تله زنگ را تحت تاثیر قرار داده است می توان انحلال، سیمانی شدن، تراکم (فیزیکی و شیمیایی)، نوریختی و دولومیتی شدن را نام برد. دولومیتی شدن در این سازند از فرآیند های دیاژنزی مهم بوده و با مطالعات پتروگرافی در مجموع 4 نوع دولومیت (دولومیکرایت، دولومیکرواسپارایت، دولواسپارایتو دولومیت های حفره پر کن) شناسایی شدند که تنها از نمونه دولومیکرایت آنالیز عنصری به عمل آمد. میانگین میزان کلسیم و منیزیم این نوع دولومیت به ترتیب 53/20 و 29/10 است. میزان سدیم و استرانسیم این نمونه ها نیز 66/236 پی پی ام و 69 پی پی ام است. ترکیب عنصری یاد شده می تواند بیانگر منشا اولیه این نسل از دولومیت ها باشد. هرچند احتمالاً نسل های دیگر حاصل تجدید تبلور دولومیکرایت ها در مراحل بعدی هستند. نمودار Sr/ca در برابر Mn بیانگر محیط دیاژنزی بسته متمایل به سوی باز در هنگام تغییرات دیاژنزی سازند تله زنگ در منطقه مورد مطالعه است. با توجه به شرایط بافتی مانند بافت میکروکریستالین بلورهای دولومیت موجود و حضور آن ها در رخساره سبخایی مدل دولومیتی شدن سبخا برای آن پیشنهاد شده است.
  9. استفاده ار آزمایش پانچ در پیش بینی مقاومت فشاری و کششی سنگ های سست سازند قم در شرق و شمال شرق همدان
    1397
    یکی از پارامترهای مهمی که در مهندسی سنگ مورد استفاده قرار می گیرد، مقاومت فشاری تک محوری سنگ(UCS) است که از انجام آزمایش مستقیم بر روی نمونه های سنگ بکر در آزمایشگاه به دست می آید. انجام این آزمایش علیرغم سادگی فهم و درک منطق آن، نسبتاً گران قیمت و مستلزم صرف وقت زیاد می باشد. یکی از مهم ترین محدودیت های انجام این آزمایش، موانع و سختی های تهیه نمونه استاندارد به ویژه برای سنگ های سست است. لذا تلاش می شود که از روش های غیرمستقیم برای تخمین خواص مقاومتی سنگ ها استفاده شود. آزمایش پانچ به دلیل سادگی در تهیه نمونه و کوچک بودن نمونه مورد نیاز (امکان تهیه آن از مغزه های ناقص یا کوتاه نیز وجود دارد) و همچنین به دلیل دقت نسبتاً خوبی که در تخمین مقاومت فشاری تک محوری و سایر خصوصیات سنگ دارد، در تحقیقات انجام شده بر روی سنگ ها جایگاه مناسبی پیدا کرده است. آزمایش شاخص پانچ بلوکی یک روش غیرمستقیم در مکانیک سنگ است که هنوز به شکل استاندارد تعریف نشده است. در پژوهش حاضرآزمایش پانچ بلوکی بر روی سنگ آهک مارنی و سنگ های سست مارن سازند قم در شرق همدان (آبشینه) و سنگ های پکستون، وکستون و مادستون شمال شرق همدان(جاده ساوه) انجام گرفته و صحت نتایج با مقادیر شاخص بار نقطه ای، چکش اشمیت، سرعت سیر موج، آزمون برزیلی، مقاومت فشاری تک محوری به دست آمده به طریقه مستقیم ارزیابی گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی میزان کارایی آزمایش پانچ در تخمین مقاومت فشاری تک محوری می باشد. نتایج مطالعات نشان می دهد که سنگ های رسوبی مورد مطالعه سازند قم، از نظر مقاومتی از سنگ های ضعیف تا سنگ های خیلی مقاوم را شامل می شوند و محدوده مقاومتی آنها از 5/47 تا 32/126 مگاپاسکال متغیرمی باشد. در این مطالعه روابط رگرسیونی ساده مناسبی بین پانچ بلوکی و مقاومت فشاری تک محوری برای سنگ های مادستون، مارن و سندی پکستون به دست آمده است. اما برای کل سنگ ها این روابط امکان استفاده ندارد. آزمایش پانچ بلوکی در محدوده مقاومتی بیش از 50 مگا پاسکال نتایج بهتری به دستمی دهد. نتایج ارتباط بین خصوصیات فیزیکی و مکانیکی نیز نشان می دهد که مقاومت فشاری تک محوری بیشترین همبستگی را با خصوصیات فیزیکی (تخلخل، جذب آب و وزن واحد حجم خشک) دارد.
  10. کانی شناسی و ژئوشیمی تراورتنهای منطقه بی آب (آوج، استان قزوین)
    1397
    در این پژوهش سنگهای تراورتنی با سن کواترنری در 3 برش (دو برش در اطراف معدن بی آب و برش اروان) در جنوب باختری استان قزوین، شهرستان آوج بررسی شد.
  11. عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر ناپایداری شیب های سنگی در امتداد جاده کرمانشاه - ایلام
    1397
    منطقه مورد مطالعه بخشی از جاده کرمانشاه - ایلام به طول 168 کیلومتر است. با توجه به حجم بالای ترانزیت و سفر، این مسیر از جمله راه های مهم کشور محسوب می شود. متاسفانه در امتداد این جاده حجم زیادی از لغزش ها رخ می-دهند، که بررسی علل وقوع و پایدارسازی آن ها در این مسیر ضرورت پیدا کرده است. برای این منظور مطالعات صحرایی و آزمایشگاهی بر روی 8 شیب سنگی صورت گرفته و پس از تحلیل پایداری شیب ها، روش‎هایی برای پایدارسازی آن ها ارائه شده است. برای این منظور مطالعات صحرایی از قبیل درزه برداری، تعیین شیب و ارتفاع شیب ها و سختی واجهشی چکش اشمیت انجام شد. سپس مطالعات آزمایشگاهی شامل مطالعات سنگ شناسی (بررسی مقاطع نازک، آزمایش های کلسیمتری و XRD)، تعیین ویژگی های فیزیکی (تخلخل، دانسیته، درصد جذب آب و دوام پذیری) و مکانیکی (مقاومت فشاری تک محوری، شاخص بار نقطه ای، آزمون برزیلی و ...) بر اساس استانداردهای ISRM & ASTM انجام گرفت. در این پژوهش، پایداری شیب ها به روش های مختلف از جمله تحلیل سینماتیکی و تحلیل های تجربی و تعادل حدی بررسی شدند و شبیه سازی ریزش ها با نرم افزارRocFall انجام شد. تحلیل های سینماتیکی با نرم افزار Dips، نمایانگر آن است که در این مسیر امکان وقوع انواع گسیختگی شیب با کنترل ساختاری، شامل گسیختگی های گوه ای، صفحه ای و واژگونی وجود دارد. برای تحلیل پایداری شیب ها به روش تجربی از روش های مختلفی از جمله امتیاز توده شیروانی (SMR)، امتیاز پایداری شیروانی (SSR) و فاکتورهای ارزیابی خطر زمین لغزش (LHEF) استفاده شده است. همچنین برای تحلیل پایداری شیب ها به روش تعادل حدی از نرم افزارهایی شامل RocPlane برای گسیختگی صفحه ای، Swedge برای گسیختگی گوه ای و Slide برای گسیختگی دایره ای استفاده شده است. بر این مبنا شیب های این مسیر از نظر میزان پایداری در سه دسته یعنی: (1) شیب های پایدار، (2) شیب هایی که در حالت استاتیک پایدار و در حالت دینامیک ناپایدارند، (3) شیب های ناپایدار، قرار دارند. عوامل موثر بر ناپایداری شیب های سنگی منطقه به ترتیب اولویت شامل تکتونیک و وضعیت ناپیوستگی ها، لیتولوژی، چینه شناسی، شیب توپوگرافی، آب های سطحی و زیرزمینی و فعالیت های انسانی می باشد. علاوه بر آن نیروهای دینامیکی ناشی از رخداد زمین لرزه در ناپایداری ها نقشی محرک دارند. در پایان راهکارهایی برای پای
  12. بررسی میکروفاسیس، محیط رسوبی و دیاژنز رسوبات الیگو-میوسن در جنوب شهر صحنه
    1396
    در این پژوهش دو برش سطحی از ریف های الیگو-میوسن جنوب شهر صحنه مورد بررسی قرار گرفته است. در هر دو برش (درویشان و جاده کمربندی) نمونه برداری به طور منظم و بر اساس لایه بندی و تغییرات سنگ شناسی انجام گرفت. پس از بررسی های میکروسکوپی برش نازک، از برش اول تعداد 5 میکروفاسیس و از برش دوم تعداد 9 میکروفاسیس شناسایی شد که در 4 کمربند رخساره ای قرار دارند و به ترتیب از دریا به طرف ساحل عبارت از Restricted platform (D), shelf lagoon, platform margin (C), foreslope (B) and deep shelf margin (A) می باشند. با بررسی رخساره ها و با توجه به تبدیل رخساره ها به یکدیگر و هم چنین وجود سد ریفی و ریف های آهکی، مدل رسوبی این نهشته ها پلاتفرم کربناته از نوع سکوی حاشیه دار (سدی) تعیین گردیده است. از نظر رسوبی این رسوبات در یک محیط رسوبی گرم و کم عمق ته نشین شده اند. با توجه به قرار گرفتن رخساره D در راس هر دو برش، یک محیط رسوبی کم عمق شونده به طرف بالا برای این رسوبات تشخیص داده شد. بنا برا این محتمل است که سطح آب دریا بعد از نوساناتی که داشته در میوسن پسروی کرده است. عمده ترین فرایندهای دیاژنزی که این رسوبات را تحت تاثیر قرار داده است عبارتند از: سیمانی شدن، نوریختی، قفشردگی، آشفتگی زیستی، انحلال ئو تخلخل. مهم ترین نوع سیمان ها نیز شامل سیمان کلسیت دروزی و سیمان گرانولار بوده و از انواع مهم تخلخل در این رسوبات،تخلخل شبکه ای، شکستگی، درون دانه ای و زیست آشفتگی می باشد.
  13. بررسی ریزرخساره ها، چینه شناسی سکانسی و محیط رسوبی سازند داریان در میدان گازی تابناک در منطقه فارس ساحلی
    1395
    تاقدیس تابناک در ناحیه فارس (فارس ساحلی) قرار دارد که یکی از زیرتقسیمات حوضه زاگرس به شمار می رود. در این پژوهش برش نازک تهیه شده از خرده های حفاری دو چاه شماره 1 و 2 از سازند داریان به سن آپتین از میدان تابناک به همراه نمودار پرتو گاما مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 150 برش نازک میکروسکپی مورد بررسی پتروگرافی قرار گرفتند. اجزاء اسکلتی سازند داریان که از سنگ های کربناته است شامل روزن بران، لیتوکودیوم، جلبک های آهکی، خارپوستان، دوکفه ای، بازوپایان، شکم پایان، استراکودآ، مرجان شش تیغه ای، بریوزوآ، کرم های حلقوی و اجزا غیر اسکلتی شامل پلوئید، اینتراکلاست، فسفات می باشد. براساس مطالعات صورت گرفته، سازند داریان از 8 ریزرخساره تشکیل شده است که در چهار مجموعه رخساره ای (پهنه جزر و مدی، لاگون ، رمپ درونی و میانی) رسوب کردند. به نظر می رسد که با توجه به نبود رخساره های دوباره نهشته شده و ریف های سدی حاشیه شلف، سازند داریان در پلاتفرم کربناته نوع رمپ نهشته شده است. تغییرات عمودی رخساره های سازند داریان و بررسی نمودار پرتو گاما نشان می دهد که این سازند در برگیرنده یک و نیم سکانس رسوبی است که از دسته رخساره ای TST ,HST تشکیل شده است. نیم سکانس زیرین از بخش بالایی سازند گدون آغاز شده و بخش HST آن درون سازند داریان قرار دارد. سپس سکانس اصلی در بر دارنده ی سازند داریان با مرز نوع دو بر روی آن قرار گرفته است. رسوبات این سکانس تا مرز بالایی سازند داریان با سازند کژدمی ادامه داشته و با یک مرز سکانسی نوع یک (فرسایشی) در زیر سازند کژدمی پایان می باید. سطح حداکثر بالاآمدگی نسبی سطح آب دریا در چاه یک در 967 متری و در چاه دو در 938 متری و با ریزرخساره های (Floatstone & F: Orbitolina wackestone to packstone G: ) نیز بیشترین اوج نمودار پرتو گاما (حدود 45 API) شناسایی گردید. با توجه به سن سازند داریان (آپتین) و هم ارزی با چنین سطحی در کشورهای مجاور در خلیج فارس، می توان گفت که این سطح MFS با K80 معرفی شده برای صفحه عربی مطابق دارد. رسوبات این سکانس تا مرز بالایی سازند داریان ادامه داشته و به نظر می رسد رسوبات بازه عمق910 تا عمق945 متری کیفیت مخزنی بهتری داشته باشند
  14. ریزرخساره‎ها و محیط رسوبی سازند سروک در برش تنگ باولک و شاهنخجیر، شهرستان ملکشاهی (ایلام)
    1395
    در این پژوهش دو برش از رخنمون های سازند سروک با سن آلبین پسین ـ تورونین پسین به نام‎های تنگ باولک (کبیرکوه) و تنگ وژدرون (شاهنخجیر) به دوری 24 کیلومتر از هم در شهرستان ملکشاهی بررسی گردید. روی‎هم‎رفته 430 نمونه به دوری میانگین 3 متر برداشت و برش‎های نازک هرکدام مطالعه شدند. از این پژوهش ها 17 ریزرخساره شناسایی گردید که در 5 کمربند رخساره ای پهنه جزر و مدی، لاگون، سد، حوضه اینتراشلف، شیب‎قاره و حوضه ژرف نهشته شده‎اند. شواهدی مانند توربیدایت و تغییرات ناگهانی رخساره‎ها، شرایط پلتفرمی (نوع شلف لبه‎دار) را بازگو می‎کند و شواهدی دیگر نشان می دهد که بخش بالایی سازند سروک در یک حوضه فورلند نهشته شده است که یک رویه فرسایشی ـ کارستی این دو را از هم جدا می کند. مرز زیرین سازند سروک با سازند گرو در برش نخست فرسایشی، کارستی و گلوکونیتی است ولی در شاهنخجیر، این مرز رخنمون ندارد. مرز بالایی با سازند سورگاه در هر دو برش هماهنگ است. ستبرای سازند سروک در کبیرکوه و شاهنخجیر به ترتیب 845 و 412 متر برآورد شد. با بررسی روند تغییر رخساره‎ها در برش نخست 5 و در برش دوم، 2 سکانس رده سوم شناسایی گردید. به جز ناپیوستگی بین سکانس چهار و پنج، همه مرزهای سکانسی از نوع دو هستند. سکانس نخست 68 متر ستبرا دارد و دارای رخساره های اینتراشلف و رودستون دارای چینه‎بندی متقاطع بزرگ مقیاس کرانه شلف است. سکانس دوم 136 متر ستبرا دارد. مرز زیرین و بالایی نوع دو بوده و شامل رخساره های نزازاتا وکستون ـ پکستون دولومیتی و چرتی است که در محیط لاگون و پهنه جزر و مدی نهشته شده اند. سکانس سوم 317 در کبیرکوه و 85 متر در شاهنخجیر ستبرا دارد و شامل رخساره های نزازاتا وکستون، الیگواستژینید وکستون همراه با شیل و مارن است که در محیط لاگون و حوضه اینتراشلف نهشته شده اند که در بالا با رسوبات گرینستون سدی پوشیده می شود. سکانس چهارم در کبیرکوه 218 و در شاهنخجیر 229 متر ستبرا دارد. این توالی از وکستون الیگواستژینید حوضه اینتراشلف همراه با رسوبات پکستون ـ گرینستون بایوکلستی پلوییدی کرانه اینتراشلف تشکیل شده است. مرز زیرین سکانس پنجم ناپیوستگی است. با بالا آمدن دوباره تراز نسبی آب دریا در زمان تورونین میانی وکستون ـ مادستون رسی نازک تا ستبر لایه پایانی سازند سروک (106 متر در کبیرکوه و 98 متر در شاهنخجیر) در چارچوب سکانس پنجم در آ
  15. محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند سروک در تاقدیس کبیرکوه (برش تنگ باولک) و تاقدیس شاهنخیر (وژدرون)
    1395
    در این پژوهش دو برش از رخنمون های سازند سروک با سن آلبین پسین-تورونین پسین به نام های (برش تنگ باولک) و تاقدیس شاهنخیر (وژدرون) در کبیر کوه مورد بررسی قرار گرفت.
  16. مطالعه عوامل زمین شناسی موثر بر روی ناپایداری شیب های خاکی در ماکو، آذربایجان غربی
    1394
    هدف از این پژوهش شناخت ویژگی های ژئوتکنیکی خاک های باقیمانده محله خیابان ساحلی شهر ماکو بوده است. این خاک ها در اثر هوازدگی و فرسایش سنگ های ولکانیلی و آهک قم ایجاد شده و با ضخامت متغییر در شهر ماکو گسترش دارند. لذا جهت شناخت خصوصیات خاک های برجا در این منطقه نمونه هایی از سنگ مادر و خاک حاصل از آن برداشت شده است. خصوصیات سنگ شناسی و خصوصیات ژئوتکنیکی خاک مانند درصدرطوبت، چگالی، دانه بندی، حدود آتربرگ، هم ارز ماسه، دانسیته درمحل، تراکم، برش مستقیم و ضرایب تحکیم تعیین گردیده است. بر اساس نتایج حاصله خاک برجا براساس رده بندی یونیفاید در رده SC و SW قرار می گیرد. عوامل مقاومت برشی ˚1/42kpa, = 28/c= خاک می باشد. با توجه به دانه بندی مناسب و پایین بودن تورم پذیری میتوان از این خاک به عنوان مصالح اساس و زیر اساس در راهسازی و نیز در مصالح بتنی آسفالتی استفاده کرد.
  17. مطالعه عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر روی ناپایداری شیب ها در آبیدر،سنندج
    1394
    منطقه مورد مطالعه در غرب سنندج و در دامنه کوه آبیدر واقع شده است. از آنجایی که این مننطقه تفرجگاه اصلی شهر می باشدو همچنین بدلیل وجود شهرکها و مجتمع های مسکونی در این منطقه به بررسی عوامی زمین شناسی مهندسی موثر بر روی شیب های منطقه پرداخته شده است.
  18. بررسی محیط رسوبی، ژئوشیمی آلی و دیاژنز سازند پابده در شهرستان گیلان غرب
    1394
    در این پژوهش سازند پابده با سن پالئوسن پسین-الیگومیوسن پیشین در برش کوه زرد بررسی شده است. این برش در سمت خاوری روستای سرحال شیرزادی و به فاصله 10 کیلومتری جنوب باختری شهر گیلان غرب رخنمون دارد. هدف از این پژوهش بررسی رخساره ها و ممحیط رسوبی و ژئوشیمی آلی سازند پابده در منطقه مذکور میباشد. تعداد 155 برش نازک تهیه شده از نمونه های دستی مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. افزون بر آن 12 نمونه شیلی از لایه های شیلی برای آزمایش پیرولیز راک ایول 3 در آزمایشگاه ژئو.شیمی پژوهشگاه صنعت نفت آنالیز گردید. این پژوهش بر اساس مطالعات صحرایی، مطالعات پتروگرافی و ممطالعات ژئوشیمی آلی انجام شده است. برا اساس مطالعات انجام شده سازند پابده در این منطقه شامل 3 رخساره سنگی و 7 زیر رخساره می باشد.
  19. بررسی منشا ریزگرد در کویر بزگ ایران (مطالعه موردی استان سمنان و شمال شرق استان اصفهان (منطقه خور و بیابانک))
    1393
    گرد و غبار توده ای از ذرات جامد ریز است ک هدر جو پخش شده و دید افقی را محدود می کند....
  20. مطالعه پتروگرافی و دیاژنز سازند شهبازان بین معولان و پل دختر در استان لرستان
    1393
    در این پژوهش سازند شهبازان به سن ائوسن در دو برش معمولان و مورانی در استان لرستان مورد بررسی قرار گرفت....
  21. عوامل زمین شناسی موثر بر ناپایداری شیب های سنگی در امتداد آزادره خرم آّباد- پل زال
    1393
    آزاد راه خرم آباد-پل زال در جنوب شهرستان خرم آباد و در فاصل ..
  22. ارزیابی پتانسیل هیدروکربوری، میکروفاسیس و محیط رسوبی سازند امیران در جنوب غرب لرستان
    1393
    سازند امیران به سن ماسترشتین-پالئوسن در حوضه رسوبی زاگرس نهشته شده است...
  23. بررسی میکروفاسیس ها، محیط رسوبی و اختصاصات مخزنی گروه در میدان نفتی اهواز
    1392
  24. بررسی میکرو فاسیس ها، محیط رسوبی و اختصاصات مخزنی گروه خامی در میدان نفتی اهواز
    1392
  25. رسوب شناسی و ژئوشیمی مرز پرموتریاس در منطقه آبگرم استان قزوین
    1392
  26. رسوب شناسی و ژئوشیمی مرز پرموتریاس در ناحیه آبگرم استان قزوین
    1392
  27. بررسی محیط رسوبی، چینه نگاری سکانسی و دیاژنز سازند فهلیان در میدان نفتی یادآوران
    1392
  28. بررسی محیط رسوبی، چینه نگاری سکانسی و دیاژنز سازند فهلیان در میدان نفتی یادآوران
    1392
  29. ارزیابی زوال پذیری سنگ آهک های بیستون با تاکید بر سنگ نبشته داریوش
    1392