پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان

Associate Professor

Update: 2024-05-16

Seyedmahdi Hosseinian

Faculty of Engineering / Department of Civil Engineering

Ph.D. Dissertations

بررسي عملكرد و عمر بتن تحت اثر بار و سيكل هاي يخ زدن-آب شدن
عليرضا آذريون 2018
محققين تكنولوژي بتن تلاش هاي مستمري را در جهت تخمين عمر بهره برداري سازه هاي بتني زير بنائي مانند سد ها، عرشه پل ها و روسازي هاي بتني در مناطق سرد و يخبندان صورت داده اند. در تحقيقات انجام گرفته عموما آزمونه ها فقط در مقابل سيكل هاي يخ زدن و آب شدن مورد ارزيابي قرار گرفته اند و در نتيجه تفاوت آشكاري بين نتايج آزمايش ها و عملكرد واقعي سازه هاي بتني مشاهده گرديده است. اين تفاوت ها عمدتا از اين واقعيت ناشي مي گردند كه شرايط بارگذاري و تنش هاي ايجاد شده نقشي در ملاحظات روش آزمايش ها ندارند و در نتيجه نتايج قابل اطميناني از آزمايش ها به دست نمي آيند. در پژوهش حاضر يك مدل جهت پيش بيني خرابي در اثر سيكل هاي يخ زدن و آب شدن ارائه گرديده است. همچنين مدل ديگري جهت آزمونه هاي منشوري همراه بار خارجي مورد بررسي قرار گرفت. مدل بدون بار بر مبناي اندازه گيري مدول الاستيسيته ديناميكي بتن استوار است. نتايج مدل خرابي پيشنهادي با مقادير پيش بيني شده توسط يك مدل آماري-تصادفي در 10 طرح مخلوط بدست آمده از آزمايش هاي محققين مورد مقايسه قرار گرفت. مقايسه خطاي جذر ميانگين مربعات نشان دهنده خطاي متوسط 8/2 درصد و خطاي حداكثر 6 درصد مدل پيشنهادي مي باشد.علاوه بر اين، نتايج مدل خرابي پيشنهادي با مقادير اندازه گيري شده در تحقيق حاضر مورد مقايسه قرار گرفت. مقايسه خطاي جذر ميانگين مربعات نشان دهنده خطاي متوسط 6/3 درصد و خطاي حداكثر 3/6 درصد مدل پيشنهادي بوده است. در مدل دوم، شبيه سازي عددي براي پيش بيني كرنش هاي طولي و خيز وسط دهانه مورد استفاده قرار گرفته است. با انتخاب تركيب بار خمشي چهار نقطه اي و سيكل هاي يخ زدن و آب شدن و بررسي پارامترهاي مكانيكي و دوامي، تاثير بار خارجي در سطح تنش 36/0 در دو حالت طرح بتن هوادار و بدون هوا بر آزمونه هاي 75×100×600 ميلي متر مورد ارزيابي قرار گرفت و آثار اعمال بار بر روي كرنش هاي طولي(در آزمونه هاي بدون بار) و خيز (در آزمونه هاي تحت بار) بررسي گرديد. سپس به كمك يك نرم افزار اجزاي محدود به شبيه سازي تاثير بار و سيكل هاي يخ زدن و آب شدن اقدام گرديد. در طرح بدون هوا، در آزمونه هاي تحت اثرات همزمان بار و سيكل هاي يخ زدن و آب شدن، شكست آزمونه ها بسيار سريع و بطور ميانگين در سيكل ششم مشاهده گرديد، درصورتي كه آزمونه هاي بدون بار در سيكل بيستم به 60 درصد مدول الاستيسيته
Thesis summary
توسعه پايدار انرژي الكتريكي بر اساس مدل چند عاملي با رويكرد تركيبي از نگاه سياستگذاري و فنّي
صالح رازيني 2017
امروزه برنامه ريزي توسعه پايدار توليد انرژي الكتريكي با توجه به محدوديت منابع متداول انرژي و رشد فزاينده مصرف انرژي، به شدت مورد توجه محققين قرار گرفته است. در همين راستا در اين رساله يك روش تركيبي سياستگذاري-فنّي پيشنهاد، مدلسازي و استفاده شده كه در آن از تركيب رويكرد هاي بالا به پايين و پايين به بالا در مدلسازي به منظور درنظر گرفتن تأثيرات متقابل سيستم انرژي بر ساير بخش هاي اقتصادي، استفاده مي شود. در مدل پيشنهادي در رويكرد بالا به پايين جهت مدلسازي سياستگذاري ها در برنامه ريزي توسعه توليد برق، از روش پس بيني و در رويكرد پايين به بالا براي مدلسازي مسائل فنّي از روش مبتني بر عامل استفاده شده است. روش پس بيني اهداف كلان را به صورت شاخص هاي كمّي مطلوب براي سيستم چندعاملي تعريف كرده و عامل ها با تكرار اقدامات تعاملي خود ياد مي گيرند چگونه وضعيت سيستم را به وضعيت هدف برسانند. در مدل پيشنهادي هريك از فنّاوري هاي توليد برق به عنوان يك عامل هوشمند تعريف مي شود كه براي برآوردن اهداف مدلسازي، در يك محيط مشترك با ساير عامل ها در تعامل بوده و در هر وضعيت مناسب ترين اقدام را براي رسيدن به اهداف سيستم انجام مي دهد. اين مدل در محيط برنامه MATLAB مدلسازي شده و براي تعيين سهم هر يك از فنّاوري هاي توليد برق در كشور در افق 30 ساله در قالب سه سناريو اجرا شده است. سناربو مبنا مبتني بر فرضيات پايه و ادامه روندهاي موجود بوده، در سناريو دوم فرض مي شود گسترش فنّاوري هاي نوين شامل توليدات پراكنده، ذخيره سازي انرژي، مديريت سمت تقاضا و پاسخگويي بار موجب كاهش حداكثر تقاضا و بهبود ضريب بار سيستم شود، و سناريو سوم اختصاص به رويكرد حفاظت از محيط زيست و كاهش هزينه هاي زيست محيطي دارد. نتايج مدل با نتايج پروژه «تدوين استراتژي توسعه انرژي الكتريكي كشور در افق 30 ساله با در نظر گرفتن كليه حامل هاي انرژي» كه در پژوهشگاه نيرو انجام پذيرفته، مقايسه و تحليل شده است. نتايج گوياي عملكرد مطلوب مدل براي برآوردن اهداف برنامه ريزي است. در سناريو مبنا مدل پيشنهادي توانست در دوره برنامه ريزي شاخص هاي هدف شامل شاخص هاي سياستي، اقتصادي، زيست محيطي و فنّي را به صورت مطلوبي برآورده و در مقايسه با مدل مرجع نيز نتايج مناسبي توليد نمايد. نتايج دو سناريو ديگر نيز كارآيي مدل را در دو حالت كاملاً متفاوت تأييد مي كند. در
Thesis summary
مديريت تراكم در شبكه مبتني بر بازار برق با استفاده از پاسخگويي بار
عليرضا رئيسي دزكي 2017
تقويت هماهنگي و همكاري بين خرده فروشان و اپراتور مستقل سيستم در اجراي پاسخ گويي بار كه منجر به مشاركت مؤثر خرده فروشان در رفع تراكم شود، فرست مناسبي در اختيار اپراتور مستقل سيستم جهت انجام مأموريتش قرار مي دهد. براي به عنوان تنها تلاش در اين زمينه مي توان به مديريت تراكم در شبكه توزيع بر اساس هماهنگي بين اپراتور سيستم توزيع و تجميع كنندگان يا خرده فروشان جهت اجرا پاسخ گويي بار اشاره كرد، اما در راستاي مديريت تراكم در شبكه سراسري هيچ راه حلي كه منجر به مشاركت خرده فروشان در مديريت تراكم شود ارائه نشده است. در اين رساله روش جديدي جهت مديريت تراكم در شبكه سراسري بر اساس مكانيسم بازار ارائه شده است كه در آن پاسخ گويي بار بر اساس هماهنگي و همكاري اپراتور مستقل سيستم و خرده فروشان انجام مي شود. اپراتور مستقل سيستم از طريق سيگنال هاي اقتصادي، خرده فروشان را جهت كاهش تقاضا در باس هاي مشخص تشويق و راهنمايي مي كند. يكي از سيگنال هاي اقتصادي، ماتريس الاستيسيته تراكم مي با شد كه مقدار كاهش تراكم شبكه به ازاي پاسخ گويي بار در باس هاي مختلف را مشخص مي كند. خرده فروشان با استفاده از اين ماتريس مي توانند منفعتشان از كاهش تقاضا در هر باس را محاسبه كنند. با توجه به اين سيگنال هاي اقتصادي، خرده فروشان از طريق تجميع كنندگان پاسخ گويي بار اقدام به كاهش تقاضايشان مي كنند. سپس اپراتور مستقل سيستم تراكم شبكه را مجدداً براي تقاضا هاي جديد خرده فروشان، بررسي مي كند، اين فرآيند چندين بار تكرار مي شود تا نقطه تعادل نش كه نشان دهنده مقدار بهينه كاهش تراكم و منفعت خرده فروشان مي باشد، به دست آيد. در ساختار پيشنهادي از نظريه بازي استكلبرگ جهت مدل سازي اثرات متقابل تصميمات خرده فروشان و تجميع كنندگان پاسخ گويي بار در اجراي پاسخ گويي بار، استفاده شده است. در اين بازي استراتژي خرده فروشان، به عنوان بازيكن هاي پيشرو، تعيين كم ترين مقدار كاهش بار و قيمت خريد پاسخ گويي بار مي باشد. اين قيمت بر اساس تابع سود خرده فروشان كه با كاهش تراكم متناسب است و همچنين اطلاع آن ها از رفتار تجميع كنندگان پاسخ گويي بار ، تعيين مي شود. استراتژي تجميع كنندگان پاسخ گويي بار ، به عنوان بازيكن هاي پيرو، تعيين مقدار كاهش بار شان مي باشد كه بر اساس تابع سودشان كه متناسب باقيمت پيشنهادي خرده فروشان است مشخص مي گردد. الگوريتم
Thesis summary
طراحي عملكرد و مديريت انرژي ريزشبكه در حالت جزيره اي
محمد عابديني 2016
منابع توليد پراكنده، شكل هاي مختلفي از منابع انرژي هاي تجديد پذير در شبكه هاي توزيع را پوشش مي دهند و داراي انواع مختلفي همچون واحدهاي قابل كنترل، ژنراتورهاي ديزلي، پيل سوختي و ميكرو توربين ها و واحدهاي غيرقابل كنترل، توربين هاي بادي و سيستم هاي فتوولتائيك مي باشند. اين واحدهاي توليد پراكنده به همراه ذخيره سازها، بارها و سيستم هاي كنترلي و ارتباطي در شبكه توزيع تشكيل يك ريز شبكه را مي دهند كه بخش غيرقابل انكار از توسعه در شبكه توزيع هستند. ريز شبكه ها در دو مد متصل به شبكه و مستقل از شبكه ( جزيره اي) به كار گرفته مي شوند. در مد متصل، ريز شبكه ها در يك نقطه به نام نقطه اشتراك به شبكه متصل مي شوند. در اين حالت، ولتاژ و فركانس ريز شبكه به وسيله شبكه اصلي به آن ديكته مي شوند اما در حالت جزيره اي، واحدهاي توليد پراكنده وظيفه پاسخ گويي براي تنظيم ولتاژ و فركانس ريز شبكه و تأمين بار آن را بر عهده دارند. در اين رساله، تمام فاكتورها، شاخص ها و توابع هدف به صورت يك تابع چند هدفه ارائه شده اند. الگوريتم چند هدفه تفاضلي براي بهينه سازي عملكرد واحدها در ريز شبكه ها معرفي شده است. توابع بهينه سازي شامل مينيمم كردن تلفات، بهبود پروفايل ولتاژ و قابليت اطمينان شبكه مي باشند. در بخشي از رساله توابع هدف به منظور ماكزيمم كردن سود مالكان واحدهاي توليد پراكنده و مينيمم سازي هزينه هاي شركت توزيع ارائه شده است كه قيمت هاي قراردادي با استفاده از تئوري بازي محاسبه مي گردند. به علاوه در اين رساله يك روش بهينه سازي تركيبي براي پيدا كردن عملكرد و مكان واحدها در يك ريز شبكه براي تبديل كردن آن به چند ريز شبكه مستقل ارائه مي شود. اين عملكرد از طريق پيدا كردن پارامترهاي افتي از واحدهاي توليد پراكنده بهينه شده است. مسئله بهينه سازي از طريق مينيمم كردن هزينه سوخت واحدهاي توليد پراكنده و بهبود پايداري ولتاژ شبكه فرمول بندي شده است. براي حل مسئله نيز از يك روش جديد براي محاسبه پارامترهاي افتي و نقاط تنظيمي بر پايه يك الگوريتم پخش بار در حالت جزيره اي بهره گرفته شده است. به علاوه الگوريتمي براي بهينه سازي مكان ايستگاه هاي شارژ و منابع انرژي هاي تجديدپذير پيشنهاد شده است. تابع بهينه سازي شامل هزينه هاي مالكان خودرو، تلفات و پروفايل ولتاژ شبكه خواهد بود.
Thesis summary

M.Sc. Theses

تقسيم بهينه دستاورد مطلوب -نامطلوب در قراردادهاي همكاري ساخت
ميترا مختاري 2024
چكيده: استفاده از قراردادهاي همكاري در صنعت ساخت به طور گسترده اي براي پروژه هاي زيربنايي، استفاده مي شود و از شيوه هاي بهبود دستاورد پروژه مي باشد؛ اين پروژه ها به دليل ماهيت غير تكراري و شرايط ويژه اي كه دارند مستلزم همكاري عوامل پروژه مي باشند. پژوهش حاضر بر قرارداد هاي همكاري متمركز است، كه در آن پيمانكار و طراح در تلاشي مشترك با كارفرما همكاري مي كنند و درجهت اهداف وي اقدام مي كنند. از مباحث مورد توجه در اين قراردادها، موضوع اشتراك دستاورد در ميان گروه سه گانه ذينفعان كليدي يعني كارفرما، پيمانكار و طراح مي باشد. سطوح مختلف ريسك گريزي آنان، از ريسك خنثي تا ريسك گريز متغير مي باشد. در اين پژوهش مدل رياضي بهينه در دو روش تحويل سنتي و مديريت پيمانكار بر اساس تئوري كارفرما-عامل و تئوري مطلوبيت ارائه مي شود. جهت تأييد مدل رياضي و فرضيه هاي ارائه شده، مصاحبه اي هدفمند با متخصصان در اين زمينه انجام مي شود. نتايج نشان مي دهند كه در قرارداد هاي همكاري در روش هاي مختلف تحويل، نسبت اشتراك بهينه دستاورد پروژه بين پيمانكار و طراح تحت تاثير سطوح ريسك گريزي هر يك از طرفين قرارداد است. تخصيص دستاورد به طراح صرف نظر از روش تحويل، ثابت مي باشد، با اين حال، تخصيص دستاورد به پيمانكار بسته به نوع روش تحويل، متغير است. اين مطالعه توصيه هايي را ارائه مي دهد براي كساني كه در نوشتن قراردادهاي همكاري در ارتباط با ترتيبات اشتراك دستاورد پروژه مشاركت دارند. به طور كلي، اين تحقيق بينش هاي جديدي را در ارتباط با قراردادهاي همكاري در صنعت ساخت ارائه مي دهد.
Thesis summary
ردپاهاي آب در احداث ساختمان هاي سنتي در ايران
علي صبوري قوچان عتيق 2023
ثابت شده است كه ساختمان هاي سنتي با شرايط آب وهوايي سازگار هستند. بااين حال، مزاياي ردپاي آب آنها در ادبيات موردبحث قرار نگرفته است. اين ساختمان ها شامل مصالح و روش هاي مختلف ساخت سنتي هستند. ساخت آن ها از زنجيره اي از استخراج، توليد مصالح، حمل ونقل و فعاليت هاي ساخت پيروي مي كند كه هركدام داراي آلودگي آب و مصرف آب خاص خود هستند. اين پايان نامه، تجزيه وتحليل جامعي از ردپاهاي آب آبي و خاكستري احداث ساختمان هاي سنتي ايران، بر اساس الگوهاي صرفه جويي در مصرف آب و مفاهيم كاربردي آب وهوا ارائه مي دهد. نمونه اي از 11 كارخانه مصالح ساختماني و 34 ساختمان سنتي شامل خشتي، آجري، سنگي و چوبي مورد تجزيه وتحليل قرار مي گيرند. نتايج با ساختمان هاي مدرن (فولادي و بتني) مقايسه مي شوند. ردپاهاي آب خاكستري و آبي در طول زنجيره توليد، با استفاده از شبكه ردپاي آب و ارزيابي چرخه حيات محاسبه مي شوند. ردپاي آب خاكستري ساختمان هاي سنتي 327 برابر كوچك تر از ردپاي آب خاكستري ساختمان هاي مدرن است. براي ساختمان هاي مدرن، ردپاي آب خاكستري مربوط به ردپاي آب خاكستري توليد فولاد و سيمان است. ردپاهاي آب آبي ساختمان هاي سنتي بيشتر مربوط به كاركنان ساختماني است. نتايج اين پايان نامه، براي كساني كه به ساخت سنتي و خانه هاي روستايي علاقه مند هستند، مرتبط است.
Thesis summary
قابليت اطمينان براي اتمام پروژه هاي ساخت با در نظر گرفتن همبستگي بين فعاليت ها با استفاده از روش كران هاي محدود قابليت اطمينان.
اميرمسعود فخرائي 2023
چكيده: قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه به طور قابل توجهي بر تفكر مديران پروژه و نحوه اجرا، تأثير مي گذارد. تاكنون پژوهش هاي زيادي درباره ارزيابي قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه انجام شده است. اما اين پژوهش ها با فرض ناديده گرفتن اثر همبستگي بين فعاليت ها انجام شده اند. تاكنون پژوهشي مبني بر اين كه آيا اين ناديده گرفتن، داراي دقت كافي است يا خير انجام نشده است. بنابراين، اين تحقيق به بررسي اثر همبستگي بين فعاليت ها بر دقت ارزيابي احتمالاتي زمان انجام پروژه مي پردازد. اين پژوهش به منظور بررسي اثر همبستگي بين فعاليت ها، مدلي تحليلي را توسعه مي دهد و يك پروژه واقعي و سه پروژه فرضي با اندازه هاي مختلف را ارزيابي مي كند. علت انتخاب سه پروژه با اندازه مختلف، بررسي اثر اندازه شبكه زمان بندي بر ارزيابي قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه با در نظر گرفتن اثر همبستگي بين فعاليت ها است. راه حل پيشنهادي در سه رويكرد اصلي: (الف) تركيب اثر همبستگي بين مسيرهاي شبكه بر قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه، (ب) ارائه يك راه-حل به منظور برآورد دقيق قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه و (ج) درنظرگرفتن اثر همبستگي بين فعاليت ها بر قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه، توسعه مي يابد. در اين پژوهش به منظور استخراج عوامل ريسك موثر در پروژه هاي ساخت از روش نظرسنجي دلفي استفاده مي شود. يافته هاي بدست آمده نشان مي دهند كه هر چه تعداد فعاليت و تعداد مسيرهاي شبكه زمان بندي بيشتر شود (پروژه بزرگتر شود)، اثر همبستگي بين فعاليت ها بر قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه كم مي شود. به عبارتي، نمي توان اثر همبستگي بين فعاليت ها را در همه پروژه ها ناديده گرفت. روش پيشنهادي براي ارزيابي قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه، قابل استفاده است. نتايج بدست آمده از روش ارائه شده با نتايج روش مونت كارلو، براي ارزيابي دقت و سرعت، مقايسه مي شوند. نتايج، نشان مي دهند كه روش پيشنهادي با دقتي زياد و نزديك به روش مونت كارلو، با كاهش تعداد مسيرهاي شبكه، زمان محاسبات را كاهش مي دهد. مديران پروژه مي توانند با استفاده از اين روش، قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه را با اطمينان زيادتري تعيين كنند و از آن در بخش هاي برنامه ريزي، برنامه ريزي مجدد و كنترل پروژه به عنوان ابزاري سريع و دقيق بهره بگيرند.
Thesis summary
بررسي اثر خطر نسبي زلزله و نوع خاك بستر بر ردپاي كربن در ساختمان هاي بلند
محمدجواد جهاني 2023
حوزه ساختمان حدود33 درصد كل گاز هاي گلخانه اي جهان است. مقدار قابل توجهي از گازهاي گلخانه اي مربوط به كربن انتشاريافته است؛ بنابراين، مديريت چگونگي اين ميزان كربن ايجاد شده به واسطه صنعت ساختمان يك موضوع مهم در نظر گرفته مي شود. ردپاي كربن، ابزار مناسبي براي مديريت توليد كربن در ساختمان سازي است، زيرا اين مفهوم، شدت كربن مستقيم و غيرمستقيم توليدي را براي هرگونه كالا يا خدمات نشان مي دهد. يكي از منابع قابل توجه انتشار كربن، توليد مصالح و احداث ساختمان هاي بلند است. اين پژوهش در نظر دارد اهميت ردپاي كربن را در انتخاب مشخصات سازه اي ساختمان هاي بلند نشان دهد و اثرات نوع سازه، ارتفاع، محل احداث ساختمان از جمله لرزه خيزي و نوع خاك بستر بر شدت ردپاي كربن را با استفاده از الگوريتم (CFAA) پيشنهادي و مفهوم چرخه حيات را ارزيابي كند. مجموعه اي از شش ساختمان با سازه هاي فولادي و بتني كه در مناطقي با لرزه خيزي و خاك بستر متفاوت احداث شده اند براي بررسي و ردپاي كربن مصالح، حمل ونقل و كارگاه ساخت انتخاب شده اند. نتايج به دست آمده در اين پژوهش نشان داد، ساختمان هاي بلند فولادي بيش از 10 درصد (63 كيلوگرم بر مترمربع) نسبت به ساختمان هاي بلند بتني داراي شدت ردپاي كربن بيشتري هستند. بعلاوه، با افزايش ارتفاع در ساختمان هاي بلند نيز مقدار افزايش شدت ردپاي كربن بيش از 21 درصد (109 كيلوگرم بر مترمربع) گزارش شد. همچنين، با احداث ساختمان ها در مناطقي با لرزه خيزي خيلي زياد، شدت ردپاي كربن نسبت به مناطقي با لرزه خيزي زياد بيش از 6 درصد (37 كيلوگرم بر مترمربع) بيشتر مي شود كه اين مقدار افزايش نسبت به مناطقي با لرزه خيزي متوسط بيش از 17 درصد (92 كيلوگرم بر مترمربع) است. همچنين، با احداث ساختمان هاي بلند در مناطقي با خاك بستر نوع II مي توان شدت ردپاي كربن را بيش از 10 درصد (58 كيلوگرم بر مترمربع) نسبت به ساختمان هاي احداث شده در خاك نوع III كاهش داد. علاوه بر اين، نتايج نشان داد كه مصالح مصرفي در ساختمان هاي بلند بيشترين (87 درصد) و كارگاه ساخت (40/6 درصد) كمترين مشاركت را در شدت ردپاي كربن ساختمان هاي بلند دارند. سهم حمل و نقل نيز 50/6 درصد است. بدين ترتيب، انتخاب نوع سازه بيشترين (58/7 درصد، 80/37 كيلوگرم بر مترمربع) و لرزه خيزي (50/2 درصد، 80/11 كيلوگرم بر مترمربع) كمترين تأثير را بر افزايش ش
Thesis summary
تقسيم بهينه دستاورد با پيمانكاران جزء در قراردادهاي ساخت
اميرهمايون جابري 2023
چكيده: معمولاً حق الزحمه پيمانكاران جزء در رابطه با پيمانكار كل تعريف مي شود. حال آنكه ميزان حق الزحمه ممكن است تحت تأثير شيوه هاي پرداخت به پيمانكار كل و همچنين شيوه هاي پرداخت بالادستي از سوي مالك به پيمانكار كل قرار گيرد. اين رويه براي حق الزحمه ميان پيمانكاران جزء لايه اول، لايه دوم، و لايه هاي پايين تر نيز وجود دارد. به منظور هم راستا كردن اهداف كارفرما و پيمانكاران در لايه هاي مختلف قراردادي، مي توان از قرارداد هاي تشويقي استفاده كرد. در اين قراردادها عملكرد واقعي عوامل با اهداف از پيش تعيين شده مقايسه مي شود. تاكنون تحقيقات متعددي در ارتباط با قراردادهاي تشويقي در حالت هاي مختلف مانند تك عاملي-تك دستاوردي، چندعاملي-تك دستاوردي، تك عاملي-چنددستاوردي و چند عاملي- چند دستاوردي صورت گرفته است. حال آنكه بنظر مي رسد كه پژوهشي در حوزه تقسيم دستاورد بهينه ميان پيمانكاران جزء در لايه هاي مختلف قراردادي صورت نگرفته است. هدف اين پايان نامه ايجاد يك مدل تقسيم دستاورد بهينه در قراردادهايي با لايه هاي قراردادي متعدد (پيمانكار كل، پيمانكار لايه اول، پيمانكار لايه دوم و غيره) است. پيمانكاران در لايه هاي مختلف ممكن است ريسك خنثي يا ريسك گريز باشند. توسعه نظري پايان نامه مبتني بر مدل هاي كاربردي موجود و نظريه كارفرما-عامل براي تقسيم دستاورد با يك لايه (يك پيمانكار) است. قطعيت معادل كارفرما به شرط منطق فردي و سازگاري تشويقي پيمانكاران به حداكثر مي رسد. تلاش هاي طرف هاي قرارداد پايين دستي به عنوان متغير بهينه سازي در نظر گرفته مي شود كه نسبت هاي تقسيم دستاورد بهينه براي آن ارزيابي مي شوند. سهم هر لايه از دستاورد پروژه به عنوان يك متغير تصادفي متأثر از تلاش و رويدادهاي خارج از كنترل آن فرموله مي شود. مدل پيشنهادي و فرضيه هاي پايان نامه توسط مدل عددي و تحقيقات ميداني مورد ارزيابي قرار مي گيرند. مدل ارائه شده در اين پژوهش مي تواند توسط كساني كه قراردادهاي تشويقي را طراحي مي كنند مورد استفاده قرار گيرد.
Thesis summary
بررسي ساختار حاكميتي پروژه هاي ساخت بر اساس اقتصاد هزينه مبادله
مهران توكلي 2021
چكيده: موضوعات زيادي در صنعت ساخت مطرح است كه بر نحوۀ ارائۀ پروژه ها تأثيرگذار هستند. از بين آن ها هزينۀ مبادله عامل مهمي در تعيين ساختار حاكميتي پروژه هاي ساخت است. به منظور كاهش هزينه هاي مبادله نظريۀ اقتصاد هزينه مبادله راهكارهاي مهمي براي انتخاب ساختار حاكميتي دارد. اما با اين وجود، به نظر مي رسد تاكنون پژوهشي نحوۀ انتخاب روش ارائۀ پروژه را بر مبناي اقتصاد هزينه مبادله بررسي نكرده است. اقتصاد هزينه مبادله بر اساس سه ويژگي خاص بودن، عدم قطعيت و فراواني مبادلات به بررسي ساختار حاكميتي نهادها مي پردازد. اين پژوهش با بهره گيري از رويكرد اقتصاد هزينه مبادله براي تعيين ساختار حاكميتي، نحوۀ انتخاب روش ارائۀ پروژه و سازوكار قرارداد را به عنوان دو عنصر مهم در حاكميت پروژه هاي ساخت بررسي مي كند. اين پژوهش متغيرهاي اقتصاد هزينه مبادله را در يك نظرسنجي دلفي ارزيابي مي كند. نظرسنجي دلفي با استفاده از نظر جمعي متخصصان به موضوعي خاص مي پردازد كه پيش از اين مبهم مانده است. در اين پژوهش در فرآيند دلفي از نظرات 15 نفر از متخصصان استفاده مي شود. معيارهاي مهم در سنجش متغيرهاي اقتصاد هزينه مبادله از ديدگاه متخصصان صنعت ساخت، در سه دور انتخاب و نمره دهي مي شوند. براي انتخاب ساختار حاكميتي مناسب پروژه بر مبناي معيارهاي اقتصاد هزينه مبادله، نظرات 84 نفر از فعالان صنعت ساخت جمع آوري مي شود. از رگرسيون لجستيك براي به دست آوردن معادلات مربوط به انتخاب ساختار حاكميتي مناسب استفاده مي شود. در نظرسنجي دلفي مشخص شد كه معيارهاي محدوديت زماني پروژه، فناوري ساخت، مهارت هاي نيروي انساني، محل اجرا و ميزان سرمايه گذاري براي بررسي خاص بودن داراي اهميت هستند. معيارهاي عدم قطعيت حجمي، فني، رفتاري و اقتصادي عدم قطعيت در پروژه را نشان مي دهند. فراواني فعاليت هاي مشابه در پروژه نيز مربوط به فراواني در پروژه است. نتايج حاصل از رگرسيون لجستيك نشان دادند كه هرچه پروژه نسبت به پروژه هاي معمول شرايط خاصي داشته باشد براي كاهش هزينه هاي مبادله ساختار سلسله مراتبي روش طرح و ساخت، نسبت به ساختار رقابتي موجود در روش سنتي ترجيح بيشتري دارد. از طرفي سازوكارهاي رابطه اي نيز با افزايش خاص بودن پروژه به سازوكارهاي غير رابطه اي ترجيح دارند. بنابراين به نظر مي رسد كه مدل ارائه شده در نظريۀ اقتصاد هزينه مبادله براي انتخاب
Thesis summary
پيش بيني احتمالاتي زمان اتمام پروژه هاي ساختماني با استفاده از نظريه قابليت اطمينان وابسته به زمان
امير ارجمند 2021
چكيده: قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه به طور قابل توجهي بر تفكر مديران پروژه و نحوه اجرا، تأثير مي گذارد. تاكنون تحقيقات متعددي در ارتباط با قابليت اطمينان صورت گرفته است. امروزه در اكثر پروژه هاي ساخت، قابليت اطمينان به عنوان يك متغير مستقل از زمان در نظر گرفته مي شود؛ در حالي كه، قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه در طول دوره ساخت متغير است. تححقيقات كمي در مورد تأثير زمان بر قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه انجام گرفته است. اين پژوهش با ارائه يك روش تحليلي وابسته به زمان براي ارزيابي قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه در طول ساخت، نگاهي جديد به زمان بندي احتمالي پروژه دارد. از تئوري قابليت اطمينان وابسته به زمان و مدل سازي سيستم سري، ايده گرفته مي شود. اين پژوهش نشان مي-دهد كه تحليل قابليت اطمينان وابسته به زمان براي زمان بندي احتمالي پروژه مناسب تر است و ناديده گرفتن اثر زمان، منجر به برآوردهاي غير واقعي براي برنامه ريزي احتمالي پروژه مي شود. راه حل پيشنهادي در دو رويكرد اصلي: (الف) تركيب اثر همبستگي بين مسيرهاي شبكه بر قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه و (ب) ارائه يك راه حل نوآورانه به منظور برآورد دقيق قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه در طول ساخت؛ توسعه پيدا مي كند. براي نشان دادن كاربرد روش توسعه يافته يك نمونه پروژه ساختماني، تجزيه و تحليل مي شود. يافته هاي بدست آمده نشان مي دهند كه روش پيشنهادي براي ارزيابي قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه در طول ساخت، قابل استفاده است. نتايج بدست آمده از روش ارائه شده با نتايج روش مونت كارلو، براي ارزيابي دقت و سرعت، مقايسه مي شوند. نتايج، نشان مي دهند كه روش پيشنهادي با دقتي زياد و نزديك به روش مونت-كارلو، با كاهش تعداد مسيرهاي شبكه، زمان محاسبات را كاهش مي دهد. روش پيشنهادي مي تواند اطلاعات و دانش جديدي براي بهبود رويكردهاي فعلي براي برنامه ريزي و كنترل پروژه ها به ارمغان بياورد. مديران پروژه با استفاده از اين روش، قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه را با اطمينان زيادتري تعيين مي كنند و از آن در بخش هاي برنامه ريزي، برنامه ريزي مجدد و كنترل پروژه به عنوان ابزاري سريع و دقيق بهره مي گيرند.
Thesis summary
ارزيابي عملكرد ارتباط الكترونيكي در كارگاه هاي ساخت
احسان افشار 2021
چكيده: ارتباطات وظيفه انتقال اطلاعات را برعهده دارد. اجراي پروژه هاي ساخت وابسته به اطلاعات است. براي رسيدن به اهداف پروژه، ارتباط الكترونيك خودكار در كمك كردن به مديران پروژه هاي ساخت، نقش مهمي را دارد. اين پژوهش، نتايج اصيل و جديدي را از وضعيت ارتباطات در صنعت ساخت ارائه مي كند و در يك مطالعه موردي، كارايي ابزارهاي الكترونيك خودكار را مي سنجد. براي بررسي وضعيت ارتباطات در صنعت ساخت، نمونه اي از شاغلين در 106 پروژه ساختماني مصاحبه مي شود. نتايج مصاحبه وجود ارتباطات ناكافي و غير مؤثر در كارگاه هاي ساخت استان همدان را نشان مي دهند. براي رفع مشكلات ارتباطات كارگاه هاي ساخت از ابزار هاي ارتباط الكترونيك استفاده مي شود و پنج ابزار جهت بررسي كارايي ارتباط الكترونيك مورد استفاده قرار مي گيرند نظير برچسب QR Code، موقعيت ياب گوشي هوشمند، دكه الكترونيكي، دوربين گوشي هوشمند واقعيت مجازي مدل اطلاعات ساختمان، هستند. نتايج پژوهش تاثير ارتباط الكترونيك خودكار بر آموزش، ايمني، زمان و هزينه را نشان مي دهند. پژوهش حاضر، مورد علاقه و استفاده كساني خواهد بود كه در زمينه اجراي خودكار پروژه هاي ساختماني كار مي كنند. اين پژوهش نشان مي دهد كه عمده ارتباطات ساخت به صورت سنتي (بيشتر كاغذي) هستند. ارتباط ناكافي بين عوامل ساخت، درك نا درست از خواسته ها و دستوركار، و ارتباطات كند و كم تاثير مهم ترين مشكلات ارتباطات كارگاه هاي ساخت هستند. عدم وجود ابزارها و زيرساخت ارتباطي و عدم استفاده صحيح از ابزارهاي موجود مهم ترين دلايل وجود مشكلات در ارتباطات در كارگاه هاي ساخت هستند. ارتباط الكترونيكي به صرفه جويي در هزينه و زمان، بهبود سرعت انتقال اطلاعات، آموزش عوامل، افزايش ايمني و كاهش ضايعات ساخت كمك مي كند.
Thesis summary
بررسي تأثير مشخصات سازه اي و نوع خاك بستر بر شدت ردپاي كربن در احداث سازه ساختمان هاي مسكوني
محمدرضا فغاني 2021
چكيده: در سال هاي اخير افزايش غلظت گازهاي گلخانه اي در جو، باعث افزايش گرماي زمين و تغييرات آب و هوايي شده است. اخيراً، به دليل افزايش آگاهي از انتشار گازهاي گلخانه اي در جامعه، مردم خواستار پاسخگويي بيشتر محيط زيستي و اجتماعي صنعت ساخت شده اند. معمولا در مرحله طراحي ساختمان ها و انتخاب مشخصات سازه اي، كمتر به مسائل محيط زيستي، مانند ردپاي كربن توجه مي شود. ردپاي كربن ابزار مناسبي براي نشان دادن حجمي از دي اكسيد كربن كه به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم براي توليد يا ساخت يك كالا و يا ارائه هرگونه خدمات منتشر مي شود، مورد استفاده قرار مي گيرد. از موارد قابل توجه در صنعت ساخت، شدت ردپاي كربن مربوط به توليد مصالح و احداث ساختمان ها است. اين پايان نامه اثر مشخصات سازه اي ( نوع سازه ، مساحت زيربنا، تعداد طبقات، نوع سقف و سيستم مقاوم در برابر بار جانبي) به همراه جنس خاك بستر را بر شدت ردپاي كربن ساختمان هاي مسكوني، بر اساس روش ارزيابي چرخه حيات بررسي مي كند. ردپاي كربن در مراحل توليد، انتقال مصالح و احداث ساختمان بررسي مي شود و مجموعه اي از 45 ساختمان مسكوني و شش كارخانه توليد مصالح سازه اي مورد تحليل قرار مي گيرند. نتايج نشان مي دهند كه شدت ردپاهاي كربن توليد سيمان، سنگدانه، بتن، فولاد، بلوك بتني و بلوك يونوليتي به ترتيب برابر با 811/0 تن بر تن، 0049/0 تن بر تن، 339/0 تن بر مترمكعب، 04/2 تن بر تن، 125/0 تن بر تن و 627/3 تن بر تن مي باشند. همچنين، نتايج نشان مي دهند كه شدت ردپاي كربن در سازه هاي فولادي بين 28/392-76/227 (ميانگين 28/311)كيلوگرم بر مترمربع و در سازه هاي بتني بين 40/358-15/158 (ميانگين 63/227) كيلوگرم بر مترمربع مي باشند. تفاوت هاي معني داري در شدت ردپاي كربن با توجه به مشخصات سازه اي ديده مي شوند. تغييرات شدت ردپاي كربن ناشي از تغيير مشخصات سازه اي در سازه هاي فولادي نسبت به سازه هاي بتني بيشتر است. نتايج اين پايان نامه مي تواند در احداث ساختمان هاي پايدار مفيد واقع شود.
Thesis summary
بررسي ردپاي آب ضايعات ساخت ناشي از دوباره كاري ها: مطالعه موردي ساختمان هاي مسكوني شهر سنندج
مهران كريمي پور 2020
چكيده: روند رشد صنعت ساخت در چند دهه ي اخير، افزايش قابل توجه ضايعات ساختماني و مشكلات زيست محيطي را در پي داشته است. بخش قابل توجهي از ضايعات ساخت ، مربوط به دوباره كاري هاي ساخت بوده كه با وجود اهميت مسائل زيست محيطي، كمتر مورد توجه قرار گرفته است. ردپاي آب ابزار مناسبي براي مشخص كردن حجمي از آب كه به صورت مستقيم و يا مجازي براي ساخت يك كالا مصرف مي شود، مورد استفاده قرار مي گيرد. يكي از موارد مهم در صنعت ساخت، شدت ردپاي آب دوباره كاري هاي ساختمان ها است. در اين پايان نامه، ردپاي آب آبي و خاكستري ناشي از دوباره كاري هاي ساخت، بر اساس ارزيابي چرخه ي حيات و شبكه ي ردپاي آب، مورد ارزيابي قرار مي گيرند. همچنين، عواملي از جمله روش هاي تحويل پروژه، هزينه ها و ميزان ضايعات در دوباره هاي كاري ها ساخت، بررسي مي شوند. ردپاي آب در مرحله توليد مصالح، حمل مصالح و دوباره كاري هاي ساختمان ها تحليل مي شوند. جامعه ي آماري، شامل پنج كارخانه مصالح ساختماني و مجموعه اي از 80 ساختمان مسكوني در حال ساخت است. نتايج نشان مي دهند كه شدت ردپاي آب آبي و خاكستري دوباره كاري هاي ساختمان هاي بتني، به ترتيب، 18/2 برابر و 1/4 برابر بزرگتر از شدت ردپاي آب آبي و خاكستري دوباره كاري هاي ساختمان هاي فولادي است. همچنين ردپاي آب مصالح ساختماني، وعده غذايي كاركنان و آب مستقيم در ساختمان هاي بتني، به ترتيب، 22/2، 09/2 و 47/2 برابر بيشتر از ساختمان هاي فولادي است. علاوه بر اين، نتايج ديگري در اين پايان نامه نشان مي دهد، استفاده از تحويل پروژه به روش پيمانكار مدير به جاي تحويل پروژه به روش سنتي، مي تواند ردپاي آب را حدود 50 درصد كاهش دهد. اين پايان نامه مي تواند به استفاده ي بهينه ي مصرف آب در فرايند ساخت ساختمان ها كمك كند.
Thesis summary
بهينهسازي قراردادهاي تشويقي در حالت چندعاملي- چنددستاوردي
الهام فرهپور 2020
صنعت ساخت پيچيده و همراه با محدوديتهاي زمان و هزينه ميباشد؛ بنابراين همواره در اين صنعت تحقق دستاوردهايي مانند كاهش زمان و هزينه پروژه از نگرانيهاي مهم كارفرما ميباشد. اين دستاوردها هنگامي محقق ميشوند كه كارفرما و عوامل پروژه )پيمانكاران و مشاوران( با يكديگر همكاري داشتهباشند. اما به دليل مشكلات كارفرما-عامل كه ممكن است در پروژه رخ دهند، ممكن است با به خطر انداختن موفقيتهاي پروژه دستاوردهاي پروژه نامطلوب شوند. عدم قطعيت دستاوردها و عدم تقارن اطلاعات منجر به مشكلات كارفرما-عامل ميشوند به اين صورت كه عوامل فرصتطلب به جاي خواستههاي كارفرما اهداف خود را دنبال ميكنند. يكي از روشهاي حل اين مشكلات همراستا كردن اهداف كارفرما و عوامل از طريق ايجاد انگيزه در عوامل پروژه با استفاده از قراردادهاي تشويقي ميباشد. در اين قراردادها عملكرد واقعي عوامل با اهداف از پيش تعيينشده مقايسه ميشود. تاكنون تحقيقات متعددي در ارتباط با قراردادهاي تشويقي در حالتهاي مختلف مانند تكعاملي-تكدستاوردي، چندعاملي-تكدستاوردي، تكعاملي-چنددستاوردي صورت گرفتهاست. اما تاكنون به نظر هيچگونه پژوهشي در ارتباط با بهينه سازي قراردادهاي تشويقي در حالت چندعاملي- چنددستاوردي انجام نشدهاست. در پژوهش حاضر اين كمبود در علم با ارائه مدلي بهينه براي قراردادهاي تشويقي در حالت چندعاملي- چنددستاوردي به كمك روش بهينهسازي پاسخ داده ميشود. از روش مطلوبيت مورد انتظار، تئوري كارفرما-عامل و مدلسازي رياضي به منظور فرمولبندي و حل مسئله استفاده ميشود. همچنين در اين پژوهش سطح ريسكپذيري كارفرما و عوامل به ترتيب ريسك خنثي و ريسكگريز فرض ميگردد. نتايج اين تحقيق نشان ميدهند كه هزينه تلاش عوامل، اثرگذاري عوامل بر دستاوردها، سطح ريسكگريزي عوامل، عدم قطعيت و همبستگي دستاوردها بر طراحي بهينه قراردادهاي تشويقي در حالت چندگانه تاثيرگذار ميباشند. اين پژوهش بينش جديدي در زمينه طراحي قراردادهاي ساخت در حالت چندگانه ارائه ميدهد. نتايج اين تحقيق براي افرادي كه در طراحي قراردادها فعاليت دارند، مناسب ميباشد.
Thesis summary
بهبود بهر هوري كاميون در شرايط ترافيك مسير حركت در پروژ ههاي ساخت بر مبناي يادگيري تقويتي و مد لسازي عام لمحو ر
ساناز يونسي 2020
بهرهوري يكي از مهمترين عوامل اثرگذار روي عملكرد پروژ ههاي ساخت است كه تأثير زيادي بر زمان و هزينهي اين پروژهها دارد. بهكارگيري اقدامات لازم در راستاي بهبود فاكتورهاي مؤثر بر بهر هوري عامل از نگران يهاي يك مدير پروژه است. برآوردن اين اقدامات ، منجر به صرفهجوي يهاي زيادي از حيث منابع استفاده شده در پروژه و بهبود عملكرد پروژه از لحاظ اهداف مختلف زماني، هزين هاي وكيفي م يشود. معمولاً در عمل روشهاي برنامهريزي و كنترل سنتي براي بهبود بهرهوري مورد استفاد ه قرار ميگيرد. با اين حا ل، در سا لهاي اخير بهدليل پيچيدگي پروژ ههاي بزرگ و ناكارآمدي برنام هريزي سنتي، تمايل به استفاده ا ز راهكارهاي هوش مصنوع ي براي رف ع مشكلا ت بهر هوري، نظر محققا ن را ب ه خود جلب كرد ه است. در ميان مسائل مختلف بهرهور ي در پروژ ههاي ساخت، بهرهوري ماشينآلات )براي مثال كاميونها( از اهميت بالايي برخوردار هستند. رفت وآمد كاميونها،تداخل عبور و ترافيك حاصل از آن در كارگاه ساخت، بر بهرهوري آ نها اثر منفي م يگذارد؛ بنابراين كشف رو شهايي كه بتواند منجر به بهبود بهر هوري كاميو نها بهخصوص در مواجهه با شرايط عدمقطعيت در ترافيك مسير حركت شود، ضرورت م ييابد. مطالعات محدودي در مورد مشكل ترافيك در مسير حركت و تأثير آن بر بهرهوري كاميون در كارگاه ساخت صورت گرفته است. اين تحقيق قسمتي از اين كمبود را در علم بيان م يكند. يك مدل مبتني بر عامل جهت بهبود بهر هوري كاميون )عامل( در شرايط ترافيك مسير حركت در كارگاه ساخت ارائه ميشود. براي اين منظور از يادگيري تقويتي و شبي هسازي مونت كارلو استفاده و مدل پيشنهادي در MATLAB كد نو يسي م يشود. اگرچه تئوري يادگيري تقويتي در رشت ههاي كامپيوتر و برق ب هخوبي شناخته شده است، اما در ادبيات پروژه ساخت جديد است. اين تئوري در آموزش عام لها براي يافتن بهترين راهحل هوشمندانه مؤثر است. اقدامات اصلي در استفاده از مد لسازي مبتني بر عامل، تعيين عامل، طراحي وضعي تها و انتخاب تابع پاداش/جريمه مناسب است. در مدل پيشنهادي كاميون بهعنوان يك عامل هوشمند شناخته م يشود، وضعيتها، مكا نهاي كاميون هستند و تابع پاداش/جريمه بر اساس كمترين زمان سفر در محيط )پروژه ساخت( طراحي م يشود. آموزش مطابق با تابع پاداش/جريمه و جهت تشويق عامل براي دستيابي به بهرهوري بهينه )يافتن مسي رهاي بهينه براي انتقال مصالح ساخت( ارائه
Thesis summary
بررسي كاهش رد پاي آب در ساختمان هاي اسكلت بتني با استفاده از پوزولان ها
سعيد پاپي الواري 2019
چكيده: با توجه به كمبود منابع آب در كشور، صرفه جويي آب در تمام مصارف به عنوان يك موضوع بسيار مهم موردتوجه قرارگرفته است. يكي از مصارف قابل توجه آب در توليد مصالح ساختماني و مراحل احداث ساختمان ها است. ردپاي آب ابزار مناسبي براي بهينه سازي مصرف آب در ساختمان سازي است؛ زيرا اين مفهوم براي نشان دادن حجمي از آب كه به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم براي توليد يا ساخت يك كالا و يا ارائه هرگونه خدمات به مصرف مي رسد، استفاده مي شود. براي بررسي ردپاي آب توليد هر يك از مصالح، يك كارخانه توليدكننده آن محصول موردمطالعه قرار مي گيرد و با تجزيه وتحليل اطلاعات آن، ردپاي آب سالانه كارخانه موردنظر محاسبه شده و شدت مصرف آب براي واحد محصولات خروجي آن برآورد مي شود. در اين پژوهش سعي شده است با استفاده از مفهوم ردپاي آب و در نظر گرفتن عوامل مختلف تأثيرگذار بر مصرف آب در مراحل توليد و انتقال مصالح، آماده سازي و ساخت ساختمان ها و همچنين بررسي رد پاي آب توليد پوزولان هاي مختلف، تأثير آن ها بر كاهش رد-پاي آب در ساختمان هاي اسكلت بتني بررسي شود. با توجه به اينكه پوزولان هاي استفاده شده در اين تحقيق پوزولان هاي مصنوعي بوده و محصول جانبي كارخانه ها هستند، ميزان رد پاي آب و شدت مصرف آب براي توليد آن-ها صفر در نظر گرفته مي شود. بنابر اين استفاده از پوزولان ها به عنوان جايگزين سيمان مي تواند علاوه بر بهبود خواص بتن، باعث كاهش ميزان رد پاي آب در ساخت شود. ابتدا تأثير هر يك از اين پوزولان ها بر مقاومت فشاري و مدول الاستيسيته استاتيكي بتن در آزمايشگاه مورد بررسي قرار گرفته است. سپس براي محاسبه ردپاي آب احداث ساختمان، اطلاعات يك ساختمان بتني در حال احداث مورد تجزيه و تحليل قرارگرفته و ساختمان مورد نظر براي بتن معمولي و بتن هاي پوزولاني مد نظر طراحي شده است و ردپاي آب كلي ساخت تا پايان مرحله ساخت اسكلت و سقف و شدت مصرف آب براي ساخت هر مترمربع از اين ساختمان در حالت هاي مختلف محاسبه شده است. تصور عمومي در مورد مصرف آب در صنايع متوجه برداشت و مصرف مستقيم از منابع آبي است درحالي كه ردپاي آب مجازي نكته كليدي و بخش گمشده مصرف و صرفه جويي در مصرف آب است. بخش عمده اي از مصرف آب صنايع مختلف و بيش از 90 درصد آب مصرف شده براي احداث ساختمان ها از نوع مجازي است كه اين موضوع به خوبي اهميت تحقيق حاضر را نشان مي دهد. پژ
Thesis summary
بررسي ردپاي كربن در احداث اسكلت ساختمان هاي فولادي و بتني
محمد رئيسي گهرويي 2019
با توجه به افزايش انتشار گاز هاي گلخانه اي بخصوص دي اكسيد كربن و پيامدهاي ناشي از اين افزايش در جو، كاهش انتشار دي اكسيد كربن به عنوان يك موضوع مهم موردتوجه قرارگرفته است. ردپاي كربن معيار سنجشي مناسب براي شناسايي گازهاي گلخانه اي است؛ زيرا اين مفهوم براي نشان دادن وزني از دي اكسيد كربن (تن يا كيلوگرم) كه به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم در توليد يا ساخت يك كالا و يا ارائه هرگونه خدمات انتشار مي يابد، استفاده مي شود. يكي از مسائل مهم در ساخت پايدار انتشار دي اكسيد كربن در توليد مصالح ساختماني و مراحل احداث ساختمان ها است. در اين پژوهش سعي شده است با استفاده از مفهوم ردپاي كربن و در نظر گرفتن عوامل مختلف تأثيرگذار بر انتشار دي اكسيد كربن در مراحل توليد و انتقال مصالح و ساخت ساختمان، يك مدل جامع براي محاسبه انتشار مستقيم و غيرمستقيم دي اكسيد كربن در احداث ساختمان هاارائه گردد؛ همچنين با در نظر گرفتن و ارائه راه كارهاي عملي به بررسي سناريوهاي مختلف جهت كاهش انتشار دي اكسيد كربن در ساخت ساختمان ها پرداخته مي شود. يك آناليز حساسيت براي نمايش تأثير تغييرات مختلف روي پارامترهاي تأثيرگذار در انتشار دي اكسيد كربن صورت مي گيرد. استفاده از مدل ارائه شده در اين پژوهش براي كارخانه هاي مختلف توليدكننده يك نوع مصالح، امكان به وجود آوردن يك سيستم مقايسه اي بر اساس معيار ردپاي كربن فراهم مي آورد. براي بررسي ردپاي كربن هر يك از مصالح، يك كارخانه توليدكننده آن محصول موردمطالعه قرار مي گيرد و با تجزيه وتحليل اطلاعات آن، ردپاي كربن سالانه كارخانه موردنظر محاسبه شده و شدت انتشار كربن واحد مصالح (ردپاي كربن / وزن مصالح) برآورد مي شود. براي محاسبه ردپاي كربن در احداث ساختمان ها، اطلاعات 6 ساختمان بتني و 4 ساختمان فولادي مورد تجزيه وتحليل قرار مي گيرد و ردپاي كربن آن ها تا پايان مرحله ساخت اسكلت ساختمان و شدت انتشار در هر مترمربع از اين ساختمان ها محاسبه مي شود. تأثيرگذاري سناريوهاي مختلف روي ردپاي كربن كارخانه ها و ساختمان ها بررسي شده و شدت انتشار و درصد كاهش دي اكسيد كربن در هر سناريو مشخص مي شود. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد بخش عمده اي از انتشار دي اكسيد كربن مربوط به انتشار غيرمستقيم در عمليات ساخت ساختمان و در توليد مصالح است. به طور متوسط مقدار انتشار دي اكسيد كربن ناشي از ساخت اسكلت ف
Thesis summary
بررسي تجربي تخريب داخلي بتن هوادار تحت دوره هاي يخ زدن و آب شدن
احمد سلماني 2018
چكيده: مشكلات مربوط به دوام كه در بتن هاي در معرض دوره هاي يخ زدن و آب شدن قرار دارند، در مناطق داراي آب و هواي سرد بسيار مهم مي باشد. اين مشكلات منجر به كاهش عمر مفيد سازه هاي بتني شده و عملكرد آن را زير سوال مي برند. پيش از اين آئيننامه هاي مختلف در بحث طراحي سازه هاي بتني بيشتر به بحث مقاومت مي پرداختند. با اين حال مشاهدات در مناطق بحراني داراي آب و هواي سرد نشان ميدهد كه ميزان آسيبهاي ناشي از دورههاي يخ زدن و آب شدن قابل توجه است؛ لذا بايد طراحي بر اساس مقاومت و دوام بصورت موازي انجام گردد. فرآيند تخريب داخلي بتن در اثر دورههاي يخ زدن و آب شدن مي تواند به دو مرحله تقسيم شود: مراحل اوليه و در حال توسعه خرابي. مرز ميان اين دو مرحله بعنوان يك نقطه بحراني ناميده مي شود. در مرحله اول، آسيب بتن ممكن است موضعي و قابل مشاهده نباشد؛ پس بنابراين مسير اصلي محل آسيبديده نمي تواند يافت شود. هنگامي كه تعداد دوره هاي يخ زدن و آب شدن از نقطه بحراني عبور مي كند، مسير اصلي آسيب از تجمع آسيب هاي موضعي ايجاد شده بوجود مي آيد. پس از آن آسيب شروع خواهد شد و اولين ترك در آنجا ظاهر شده و تكامل مي يابد و سپس مرحله دوم آسيب آغاز مي شود. تعيين زمان شروع مرحله دوم و مدل آن مي تواند به پيشبيني عمر بتن و احتمال تخريب آن كمك شاياني بكند. نيلي و همكاران (2017) در مقاله خود مدلي را ارائه مي دهند كه به سادگي مي تواند مرز بين اين دو مرحله را پيش بيني كند. در اين پژوهش سعي شده است با بررسي نمونه هاي آزمايشگاهي (تجربي)، شامل 3 نوع بتن از جمله: بتن هوادار (5 درصد هواي عمدي ايجاد شده)، بتن معمولي و بتن پوزولاني (داراي 10 درصد ميكروسيليس جايگزين سيمان) با نسبت هاي مختلف آب به سيمان 40/0، 45/0، 50/0، 55/0 و 60/0 اعتبار مدل تئوري تخريب ارائه شده را بررسي كرد. آزمايش يخ زدن و آب شدن طبق استاندارد ASTM C666-A انجام شد. مقدار دوره هاي يخبندان تا 200 دوره ادامه داشت و نتايج مدول الاستيسيته ديناميكي، تغيير طول و تغيير جرم آزمونه ها ثبت شد. از مهم ترين پارامترهاي مربوط به مدل تئوري تخريب، پارامتر k بود كه از آزمايش كشش مستقيم بتن بدست مي آيد. در تحقيقات ديگر محققين با توجه به سختي انجام آزمايش كشش مستقيم بتن اين پارامتر براي همه بتن ها ثابت و مقدار 25/1 در نظر گرفته شد. در اين پژوهش آزمايش كشش مستقيم بتن انجا
Thesis summary
قابليت اطمينان سازه هاي بتني تحت اثر دوره هاي يخ زدن و آب شدن
فواد بهمني 2018
يكي از مشكلات مهم براي سازه هاي بتني در مناطق سردسير، چرخه هاي يخ زدن و آب شدن آب در سنگ دانه و خمير اين مصالح هست. اين چرخه ها به دليل ايجاد انبساط در آب موجود در مصالح، يكي از عوامل زوال اين مصالح هستند. در بسياري از تحقيقات گذشته در مورد دوام بتن در برابر يخبندان، افت در مشخصات مكانيكي بتن و قابليت اطمينان بتن به صورت قطعي در نظر گرفته شده است درصورتي كه به دليل متغيرهاي زيادي كه بر مشخصات مكانيكي بتن و قابليت اطمينان آن تأثير مي گذارند، بحث دوام بتن يك بحث قطعي نبوده و داراي ماهيت احتمالاتي مي باشد. مدل هاي تصادفي تابه حال براي پيش بيني عمر و دوام سازه هاي بتني تحت خوردگي به خوبي پيشرفت كرده اند درحالي كه نمونه مدل هاي كمي براي بررسي دوام بتن در برابر چرخه هاي يخبندان وجود دارند. . در عمده تحقيقات يخبندان بتن، افت مدول الاستيسيته به عنوان شاخص اندازه گيري دوام استفاده مي شود. شايد دليل آن اندازه گيري مدول الاستيسيته از طريق روش تست غير مخرب است؛ اما در عمل مدول الاستيسيته ديناميكي كاربردي تحليل سازه اي نداشته و با آن نمي توان ميزان قابليت اطمينان بتن را در سازه ها محاسبه كرد. در اين راستا ميزان افت مقاومت فشاري بتن مي تواند پارامتر بهتري از ديدگاه تحليل و طراحي سازه باشد. در اين پژوهش با شبيه سازي پارامتر هاي مختلف و شبيه سازي مقاومت فشاري بتن هاي با مقاومت بالا و معمولي، وجود توزيع در مقاومت هاي مختلف بررسي شده و روند افت مقاومت و قابليت اطمينان وابسته و غير وابسته به زمان سازه بتني (المان تير بتني مسلح)، تحت چرخه هاي يخ زدن و آب شدن مدل سازي شده است. مدل سازي هاي اين پژوهش براي شهر همدان تنظيم شده است و به منظور بررسي قابليت اطمينان در شرايط آب و هوايي ديگر، نياز به اطلاعات آب و هوايي آن منطقه وجود دارد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه مقادير شبيه سازي شده طبق رابطه درنظر گرفته شده براي مقاومت فشاري بتن با مقاومت بالا موجود، داراي توزيع آماري مشخصي نبوده اما معكوس اين مقادير داراي توزيع آماري نرمال مي باشد و همچنين با بررسي نتايج شبيه سازي طبق رابطه درنظر گرفته شده براي مقاومت فشاري بتن معمولي مشخص گرديد كه نمونه هاي شبيه سازي شده از توزيع آماري مشخصي پيروي نمي كنند. بررسي قابليت اطمينان غيروابسته به زمان بتن با مقاومت بالا از روش حل بسته امكان پذير نبود و با استف
Thesis summary
بررسي ردپاي آب در احداث ساختمان هاي مسكوني با توجه به نوع اسكلت و مصالح به كار رفته در ساخت
رضا نظام الاسلامي 2017
چكيده: با توجه به كمبود منابع آب در كشور، صرفه جوئي آب در تمام مصارف به عنوان يك موضوع بسيار مهم مورد توجه قرار گرفته است. يكي از مصارف قابل توجه آب در توليد مصالح ساختماني و مراحل احداث ساختمان ها است. ردپاي آب ابزار مناسبي براي بهينه سازي مصرف آب در ساختمان سازي است؛ زيرا اين مفهوم براي نشان دادن حجمي از آب كه به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم براي توليد يا ساخت يك كالا و يا ارائه هرگونه خدمات به مصرف مي رسد، استفاده مي شود. در اين پژوهش سعي شده است با استفاده از مفهوم ردپاي آب و در نظر گرفتن عوامل مختلف تأثيرگذار بر مصرف آب در مراحل توليد و انتقال مصالح و آماده سازي و ساخت ساختمان ها، يك مدل جامع براي محاسبه مصرف مستقيم و غيرمستقيم آب در احداث ساختمان ها و صنايع مرتبط ارائه گردد. براي نمايش تاثير تغييرات مختلف بر روي پارامترهاي ردپاي آب، يك آناليز حساسيت به روش پارامتري انجام مي گيرد. استفاده از مدل ارائه شده در اين پژوهش براي كارخانه هاي مختلف توليدكننده يك نوع مصالح، امكان به وجود آوردن يك سيستم مقايسه اي را بر اساس معيار ردپاي آب فراهم مي آورد. بنابراين دست اندركاران صنعت با استفاده از معيار مقايسه اي پيشنهادشده، ابزار مناسبي براي تشويق صنايع با ردپاي آب كمتر و يا حتي جريمه كردن و اخذ عوارض از صنايع با ردپاي آب زياد در اختيار خواهند داشت. براي بررسي ردپاي آب توليد هر يك از مصالح، يك كارخانه توليد كننده آن محصول مورد مطالعه قرار مي گيرد و با تجزيه وتحليل اطلاعات آن ردپاي آب سالانه كارخانه مورد نظر محاسبه شده و شدت مصرف آب براي واحد محصولات خروجي آن برآورد مي شود. همچنين براي محاسبه ردپاي آب در احداث ساختمان ها، اطلاعات دو ساختمان در حال احداث كه از نوع فولادي و بتني هستند مورد تجزيه تحليل قرار مي گيرد و ردپاي آب كلي ساخت تا پايان مرحله ساخت اسكلت و سقف و شدت مصرف آب براي ساخت هر متر مربع از اين ساختمان ها محاسبه مي شود. تصور عمومي در مورد مصرف آب در صنايع متوجه برداشت و مصرف مستقيم از منابع آبي است درحالي كه ردپاي آب مجازي نكته كليدي و بخش گمشده مصرف و صرفه جويي در مصرف آب است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد بخش عمده اي از مصرف آب صنايع مختلف و بيش از 99 درصد آب مصرف شده براي احداث ساختمان ها از نوع مجازي است كه اين موضوع به خوبي اهميت تحقيق حاضر را نشان مي دهد. اين پ
Thesis summary
پيشامكان سنجي بكار گيري روسازي بتن غلطكي در راه هاي بين شهري در مناطق سردسيرنويس پايان نامه ثبت شده در 1396/06/11 9:05:9 ق.ظ
شهريار عبداله زاده مويجيني 2016
امكان سنجي بكار گيري روسازي بتن غلطكي در راه هاي بين شهري در مناطق سردسير
Thesis summary
امكان سنجي به كارگيري روسازي بتن غلتكي در راه هاي بين شهري در مناطق سردسير
شهريار عبداله زاده مويجيني 2016
بتن غلتكي روسازي بتني خشك است كه با ميزان آب كمتر نسبت به بتن هاي معمولي ساخته مي شود. براي تراكم اين بتن از غلتك هاي مورد استفاده در راه سازي استفاده مي شود. اين بتن براي اجرا در حالت تازه نيازي به قالب نداشته و در حالت سخت شده رفتاري مانند بتن هاي معمولي دارد و همچنين از نظر اقتصادي نيز بسيار مقرون به صرفه است. استفاده از بتن هاي غلتكي در سه دهه ي اخير در پروژه هاي اجرايي، بسيار مورد استقبال بوده است. البته در كشور ما، به دليل مرسوم بودن اجراي روسازي آسفالتي و فراواني قير اجراي روسازي هاي بتن غلتكي كمتر مورد توجه بوده است. اما با توجه به عمر سرويس دهي پايين در مواجهه با شرايط اقليمي مناطق سردسير و هزينه هاي اجرا، تعمير و نگه داري روسازي هاي آسفالتي، اجراي بتن غلتكي روسازي مي تواند علاوه بر افزايش دوام روسازي، كاهش هزينه ها را در پي داشته باشد. هدف از انجام اين تحقيق، بررسي روي خواص مقاومتي و دوام بتن غلتكي با طرح مخلوط هاي مختلف و همچنين استفاده از روسازي مركب شامل بتن غلتكي و يك لايه روكش و بررسي عملكرد آن در مواجهه با اعمال شرايط ذوب و انجمادهاي متوالي در حضور نمك هاي يخ زدا بوده است. به همين منظور در فاز اول اين پژوهش ابتدا 8 طرح مخلوط با عيار مواد سيماني 325 كيلوگرم در مترمكعب، نسبت آب به مواد سيماني 41/0 و استفاده از دوده سيليسي، خاكستر بادي و سرباره ساخته شده است. كارايي طرح (با استفاده از اندازه گيري زمان وي بي)، مقاومت فشاري، مقاومت كشش غيرمستقيم و مقاومت هر طرح در برابر پوسته شدگي سطح آزمونه ها طي اعمال سيكل هاي ذوب و انجماد در حضور نمك هاي يخ زدا طبق ASTMC672 مورد بررسي قرار گرفته است. از بين طرح هاي ساخته شده استفاده از 10 درصد دوده سيليسي گرچه در سنين اوليه مقاومت هاي فشاري و كششي كمتري را موجب شده اما روند كسب مقاومت اين طرح باعث شده تا در سنين 28 و 91 روزه، بيشترين مقاومت فشاري و كششي را داشته باشد. استفاده از خاكستر بادي و سرباره به تنهايي در طرح هاي مخلوط نتايج مقاومتي و دوامي مطلوبي را نداشته است. بنابراين طرح حاوي 10 درصد دوده سيليسي به عنوان طرح مخلوط بهينه از نظر مقاومت هاي فشاري و كششي و دوام در برابر پوسته شدگي، انتخاب شده و در فاز دوم تحقيق به عنوان لايه ي زيرين روسازي مركب استفاده شده است. در فاز دوم پس از ساخت لايه بتن غلتكي با طرح بهينه،
Thesis summary
ارزيابي رفتار خزشي بتن سبك توانمند
آرمان منتظران 2016
ارزيابي رفتار خزشي بتن سبك توانمند
Thesis summary