Aliverdi Akbar

Associate Professor

Update: 2024-10-31

Aliverdi Akbar

Faculty of Agriculture / Department of Agriculture and Plant Breeding

P.H.D dissertations

  1. بررسي تغييرات تنوع، غالبيت و غناي گونه اي علف هاي هرز مزارع گندم آبي شهرستان اراك، طي يك دوره هفت ساله (1392 تا 1398)
    جواد غلامي 2021
    براي بهبود روش هاي كنترل علف هاي هرز، شناسايي گونه هاي موجود علف هرز و بررسي تغييرات تنوع، غالبيت و غناي گونه اي آن ها در طول زمان ضروري است. به منظور بررسي تغييرات تنوع، غالبيت و غناي گونه اي جوامع علف هاي هرز مزارع گندم آبي شهرستان اراك، تعداد 150 مزرعه در سه حوزه ايبك آباد، مركزي و مشك آباد در دامنه مساحت كمتر از 1 هكتار، 1 تا 2، 2 تا 4، 4 تا 8 و بيشتر از 8 هكتار، اين شهرستان از مرحله ساقه دهي تا سنبله دهي گندم در يك مطالعه ميداني طيدر سال هاي 1392 و 1398 موردبررسي قرار گرفت. در سال 1398، فراواني، تراكم، تنوع گونه اي و شاخص غالبت گونه ها، محاسبه شد و سپس با شاخص هاي سال 1392 مورد مقايسه قرار گرفت. نمونه برداري به طور تصادفي با روش سامانمند (سامانمند) و مطابق الگوي w با استفاده از كادر 1 در 1 مترمربعي انجام شد. نتايج در سال 1392، 78 گونه علف هرز از 25 خانواده گياهي شامل 63 گونه پهن برگ و 15 گونه باريك برگ درحالي كه در سال 1398 نشان داد، در مزارع گندم آبي شهرستان اراك، 84 گونه علف هرز از 25 خانواده گياهي وجود دارد كه از اين ميان شامل70 گونه پهن برگ و 14 گونه باريك برگ شناسايي شدمي باشند. درحالي كه در سال 1392، 78 گونه علف هرز از 25 خانواده گياهي شناسايي شد كه 63 گونه پهن برگ و 15 گونه باريك برگ بودند. براي بهبود روش هاي كنترل علف هاي هرز، شناسايي گونه هاي موجود علف هرز و بررسي تغييرات تنوع، غالبيت و غناي گونه اي آن ها در طي بازه زماني همواره ضروري است. زيرا ازنظر رده بندي، علف هاي هرز متنوع هستند و اين امر اهميت مشكل آفريني آن ها براي گياهان زراعي را نشان مي دهد. در سال هاي 1392 و 1398، خانواده هاي شب بو و گندميان به ترتيب با 12 و 15 و گونه و در سال 1398 12،به ترتيب با 19 و 10 گونه بيشترين غناي گونه اي پهن برگ و باريك برگ را داشتند. همچنين در سال 1398 علف هاي هرز يك ساله با 67 گونه (76/79 درصد) و دوساله با يك گونه پهن برگ (19/1 درصد) به ترتيب بيشترين و كمترين تعدادگونه را داشتند، اين مقدار براي سال 1392 به ترتيب 63 گونه (77/80 درصد) و يك گونه پهن برگ (28/1 درصد) بود. بيشترين تعداد گونه علف هرز در سال هاي 1392 و 1398 به ترتيب در حوزه مشك آباد (74 گونه) و حوزه ايبك آباد (80 گونه) مشاهده شد، كمترين تعداد گونه علف هرز دراين بازه زماني به حوزه مركزي به ترتيب با 60 و 74

Master Theses

  1. تأثير نوع و غلظت مويان بر ويژگي فيزيكي قطره و محلول پاشش هالوكسي فوپ-آر-متيل و كارايي آن عليه علف هرز جودره (Hordeum spontaneum)
    2024
    چكيده: به منظور بررسي تاثير نوع و غلظت سه نوع مويان بر ويژگي فيزيكي قطره و محلول پاشش هالوكسي فوپ-آر-متيل و كارايي آن عليه علف هرز جودره آزمايش هايي در گلخانه و آزمايشگاه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا اجرا شد. در آزمايش گلخانه اي كه به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي اجرا شد، مقادير صفر، 375/3، 57/6، 5/13، 27، 54 و 108 گرم ماده مؤثره از هالوكسي فوپ-آر-متيل به همراه مقادير صفر، 025/0، 05/0، 1/0، 2/0، 4/0 و 8/0 درصد حجمي از سه نوع مويان پي سي گيت (غيريوني)، دي اكتيل (آنيوني) و فريگيت (كاتيوني)در مرحله 4 برگي بر روي علف هرز جودره و كاغذهاي حساس به رطوبت پاشيده شدند تا ضمن بررسي كارايي علف كش، تعداد قطرات پاشش و پوشش آن ها اندازه گيري گردد. در بخش آزمايشگاه، يك قطره 5 ميكروليتري حاوي مقدار نهايي علف كش (108 گرم ماده مؤثره در هكتار) به همراه مقادير ذكر شده از مويان هاي بالا بر روي سطح پشتي و رويي برگ جودره قرار داده شد تا زاويه تماس قطره، مساحت خيس شده برگ با قطره و زمان تبخير قطره اندازه گيري گردد. هر سه مويان استفاده شده در آزمايش باعث كاهش مقدار علف كش لازم براي كنترل 50 درصدي ((ED50 جودره شدند كه نشان دهنده افزايش كارايي هالوكسي فوپ-آر-متيل است. بيشترين كاهش در ED50 بر اساس داده هاي وزن هاي خشك و تر با كاربرد مقدار 2/0 درصد حجمي از دي اكتيل (ED50 برابر 18/4 گرم ماده مؤثره در هكتار) اتفاق افتاد. تأثير فريگيت كمتر از دي اكتيل و بيشتر از پي سي گيت بود، به طوري كه بيشترين كاهش در ED50 با كاربرد مقادير2/0 و 4/0 فريگيت به ترتيب برابر 89/7 و 09/7 گرم ماده مؤثره در هكتار اتفاق افتاد. در مويان پي سي گيت، بيشترين كاهش در ED50 با كاربرد مقادير 2/0 و 8/0 درصد حجمي به ترتيب برابر 47/11 و 36/12 گرم ماده مؤثره در هكتار اتفاق افتاد. در بخش آزمايشگاهي، ضمن اين كه تفاوتي بين سطح پشتي و رويي برگ مشاهده نشد، هر سه مويان باعث كاهش زاويه تماس قطره با سطح برگ (مويان دي اكتيل تا 53 درصد، مويان پي سي گيت تا 45 درصد و مويان فريگيت تا 20 درصد)، افزايش سطح پخش قطره روي برگ (مويان دي اكتيل تا 118 درصد، مويان پي سي گيت تا 102 درصد و مويان فريگيت تا 52 درصد) و كاهش مدت زمان تبخير قطره از روي برگ (مويان دي اكتيل تا 45 درصد، مويان پي سي گيت تا 36 درصد و مويان فريگيت تا 13 درصد) شدند. در هر سه
    Thesis summary

  2. تاثير پي اچ بر كارايي محلول پاشش نگهداري شدهِ علف كش هاي ستوكسيديم، هالوكسيفوپ-آر-متيل و فلوآزيفوپ-پي- بوتيل
    شهرام طاهري 2023
    گاهي اوقات لازم است محلول پاشش آماده شده خواسته يا ناخواسته براي مدت زماني، حتي چندين روز، در مخزن نگهداري شود. نگهداري محلول پاشش علف كش هاي بازدارنده آنزيم استيل كوآنزيم آ كربوكسيلاز نه تنها باعث كاهش كارايي آنها به دليل آب كافت مي شود، بلكه تركيبات حاصل از آب كافت آنها سميت بسيار بيشتري در مقايسه با خود علف كش ها بر موجودات غيرهدف در محيط زيست دارند. آزمايش حاضر با دو هدف 1) بررسي تاثير مدت زمان نگهداري محلول پاشش هالوكسيفوپ-آر-متيل، فلوآزيفوپ-پي-بوتيل و ستوكسيديم بر كارايي آنها در كنترل علف هرز جودره و 2) بررسي تاثير دو عامل pH محلول پاشش و نور بر رابطه فوق اجرا گرديد. سه آزمايش مستقل انجام گرفت كه در هر كدام يكي از علف كش هاي مذكور بررسي شد. طرح آزمايشي براي هر آزمايش (هر علف كش) به صورت فاكتوريل (6 × 2 × 9) در قالب طرح كاملاً تصادفي در 4 تكرار بود. اولين فاكتور شامل 6 سطح از مقدار علف-كش (صفر، 20، 40، 60، 80 و 100 درصد مقدار توصيه شده روي برچسب)، دومين فاكتور شامل 2 سطح از مقدار pH آب سمپاشي (5 و 8) و سومين فاكتور شامل 9 سطح از مدت زمان و شرايط نگهداري (صفر، 24، 48، 96 و 192 ساعت نگهداري تحت شرايط تاريكي/روشنايي( 12/12، 24/24، 48/48 و 96/96 ساعت نگهداري تحت شرايط تاريكي و روشنايي طبيعي) بودند. نتايج نشان داد مقادير ED50 (مقدار علف كش لازم براي كنترل 50 درصدي) براي هالوكسيفوپ-آر-متيل و فلوآزيفوپ-پي-بوتيل تحت تاثير pH آب سمپاشي قرار نگرفت. در حالي كه با كاهش pH آب سمپاشي از 8 به 5، مقدار پارامتر ED50براي ستوكسيديم به طور معني داري از 64/136 به 35/113 گرم ماده موثره در هكتار كاهش يافت كه نشان دهنده آن است كه كاهش pH آب مي تواند باعث بهبود كارايي ستوكسيديم در كنترل جودره شود. در تيمار شاهد (تهيه محلول پاشش در همان روز سمپاشي با آبي داراي pH 8)، مقدار هالوكسيفوپ-آر-متيل، فلوآزيفوپ-پي-بوتيل و ستوكسيديم لازم براي كاهش 50 درصدي وزن خشك جودره به ترتيب برابر 60/34، 64/80 و 64/136 گرم ماده موثره در هكتار بدست آمد. در هر وضعيتي (از نظر pH و نور)، با افزايش مدت زمان نگهداري محلول پاشش علف كش ها، مقادير پتانسيل نسبي آنها به طور پيوسته كاهش يافت كه حاكي از كاهش كارايي علف كشي آنهاست. ستوكسيديم حساسيت بسيار شديدي به نگهداري محلول پاشش نشان داشت؛ به طوري كه امكان نگهداري محلول
    Thesis summary

  3. واكنش رشد و عملكرد سه رقم نخود (Cicer arietinum L.) به نوع كود استارتر نيتروژن تحت تاثير همزيستي مايكوريزا
    شهاب رحمت ابادي 2022
    براي بررسي واكنش رشد و عملكرد سه رقم نخود (Cicer arietinum L.) به نوع كود استارتر نيتروژن تحت تاثيرهمزيستي مايكوريزا ، آزمايشي به صورت فاكتورل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار در كنگاور طي سال 1399 انجام شد. عامل هاي آزمايشي شامل كود نيتروژن در سه سطح (عدم مصرف نيتروژن،اوره و سولفات آمونيوم). مايكوريزدر دو سطح (كاربرد و عدم كاربرد) و سه رقم نخود (بيونيج، عادل ومنصور) بودند. نتايج نشان داد كاربرد سولفات آمونيوم در مقايسه با اوره منجر به افزايش بيشينه شاخص سطح برگ، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف به ترتيب به ميزان 7/7، 9/5 و 75/7 % گرديد. همچنين بالاترين بيشينه سرعت رشد محصول با كاربرد مايكوريزا مشاهده شد (54/26 گرم بر متر مربع در روز) كه نسبت به عدم كاربرد مايكوريزا 4/13 % بيشتر بود. در اين پژوهش بالاترين كارايي مصرف آب مربوط به رقم منصور با كاربرد مايكوريزا بدست آمد(68/0 كيلوگرم دانه بر مترمكعب آب). همچنين كاربرد مايكوريزا در هر سه رقم كارايي مصرف نيتروژن را افزايش داد اما بيشترين افزايش با مصرف اوره در رقم بيونيج بدست آمد (8/32 %). در رقم بيونيج، استفاده از سولفات آمونيوم در مقايسه با اوره وزن صد دانه را حدود 33 % افزايش داد. ميزان پروتئين در رقم عادل در شرايط مصرف هر دو كود نيتروژني حدود 5/5 % افزايش نشان داد درصورتي كه در رقم منصور كاربرد اوره منجر به كاهش 6/4 % پروتئين گرديد. كاربرد سولفات آمونيوم به ترتيب در ارقام منصور،عادل و بيونيج در مقايسه با حالت عدم كاربرد كود استارتر ، منجر به كاهش 80 ، 5/67 و 5/52% تعدادغلافهاي پوك در بوته شد؛ يعني استفاده از كود استارتر سولفات آمونيوم سهم بسيار بزرگ تري در مقايسه با كوداوره در جهت كاهش تعداد غلاف هاي پوك در بوته دارد. كاربرد مايكوريزا در رقم بيونيج با ثبت عملكرد36/2189كيلوگرم در هكتار نسبت به حالت عدم كاربرد مايكوريزا، منجر به افزايش101 درصدي عملكرد شد.بنابراين در ميان سه رقم نخود مورد تحقيق رقم محلي بيونيج بيشترين واكنش را به كاربرد مايكوريز نشان داده است. بطور كلي براي رسيدن به عملكرد بالاي نخود در منطقه كنگاور، استفاده از سولفات آمونيوم استارتر و تلقيح مايكوريزا در كنار كاشت رقم منصور قابل توصيه است هر چند كه رقم محلي بيونيج نيز پتانسيل خوبي در پاسخ به تيمارهاي مذكور نشان مي دهد.
    Thesis summary

  4. اثر پرايم بذر علف هرز جودره (Hordeum spontaneum) با آب دود كاه جو (Hordeum vulgare) بر خصوصيات جوانه زني و رشد گياهچه
    محمد عظيمي فرد 2022
    به منظور بررسي اثر پرايم بذر علف هرز جودره (Hordeum spontaneum) با آب دود كاه جو (Hordeum vulgare) بر خصوصيات جوانه زني و رشد گياهچه دو آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح پايه كاملاً تصادفي با سه تكرار در گلخانه دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت . فاكتورهاي آزمايش شامل غلظت آب دود كاه جو در شش سطح 0، 3، 6، 9، 12 و 15 درصد و مدت زمان پرايم بذر در سه سطح 30،15و45 دقيقه و يك تيمار شاهد بدون پرايم بود. نتايج آزمايش سبز شدن گياهچه نشان داد ، اثرات ساده غلظت آب دود و مدت زمان پرايم و اثر متقابل غلظت × زمان پرايم بر در صد سبز شدن نهايي، ميانگين روزانه سبز شدن، جمع طول ريشه، جمع طول اندام هوايي، سطح برگ در گلدان، وزن خشك ساقه، وزن خشك ريشه، شاخص ويگور گياهچه، علف هرز جودره معني دار بود. بيش ترين در صد سبز شدن نهايي، ميانگين روزانه سبز شدن، جمع طول اندام هوايي، شاخص ويگور گياهچه و سطح برگ در گلدان به ترتيب به ميزان 100 درصد، 5/12 درصد در روز، 67/343سانتي متر، 51033 و 457 سانتيمتر مربع در غلظت صفر درصد آب دود كاه جو (آب مقطر) به مدت 45 دقيقه پرايم به دست آمد و كمترين مقدار صفات مذكور به ترتيب به مقدار صفر، به تيمار غلظت پانزده درصد آب دود كاه جو به مدت 45 دقيقه پرايم تعلق داشت. بيش ترين جمع طول ريشه به ميزان167 سانتي متر در غلظت صفر درصد به مدت 15 دقيقه پرايم ، بيش ترين وزن خشك اندام هوايي جودره در غلظت3 درصد به مدت 30 دقيقه پرايم به ميزان92/1گرم و بيش ترين وزن خشك ريشه جودره در غلظت3 درصد آب دود كاه جو به مدت30 دقيقه پرايم به ترتيب به ميزان 92/0 گرم تعلق داشت . نتايج آزمايش جوانه زني بذر نشان داد اثرات ساده غلظت آب دود و مدت زمان پرايم و اثر متقابل غلظت × زمان پرايم بر در صد جوانه زني نهايي، ميانگين روزانه جوانه زني، جمع طول ريشه، جمع طول اندام هوايي،وزن خشك ساقه، وزن خشك ريشه، شاخص ويگور گياهچه، علف هرز جودره معني دار بود. بيش ترين در صد جوانه زني نهايي و ميانگين روزانه جوانه زني در غلظت3 درصد به مدت 15 دقيقه پرايم به ترتيب به ميزان45درصد و15 در صد در روز، بيش ترين جمع طول ريشه، جمع طول اندام هوايي در غلظت3 درصد به مدت 45 دقيقه پرايم به ترتيب به ميزان33/99 و154 سانتي متر، و كمترين مقدار صفات مذكور به ترتيب به مقدار صفر، به تيمار غلظت پانزده درصد آب دود كاه جو ب
    Thesis summary

  5. اثر پرايم بذر علف هرز جودره با آب دودكاه جو برخصوصيات جوانه زني و رشد گياهچه
    محمد عظيمي فرد 2021
    به منظور بررسي اثر پرايم بذر علف هرز جودره (Hordeum spontaneum) با آب دودكاه جو (Hordeum vulgare) برخصوصيات رشد گياهچه آزمايشي بصورت فاكتوريل در قالب طرح پايه كاملا تصادفي با سه تكرار در گلخانه دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت . فاكتورهاي آزمايش شامل غلظت آب دود كاه جو در شش سطح 0، 3، 6، 9، 12 و 15 درصد و مدت زمان پرايم بذر در سه سطح 30،15، 45 دقيقه و يك تيمار شاهد بدون پرايم بود. نتايج آزمايش نشان داد به جز اثر زمان كه بر جمع طول ساقه و شاخص ويگورگياهچه معني دار نبود، اثرات ساده غلظت آب دود و مدت زمان پرايم و اثر متقابل غلظت × زمان پرايم بر در صد سبز شدن نهايي، ميانگين روزانه سبز شدن، جمع طول ريشه، جمع طول اندام هوايي، سطح برگ در گلدان، تعداد برگ در گلدان، وزن خشك برگ ،وزن خشك ساقه، وزن خشك ريشه، شاخص ويگور گياهچه، ضريب آلومتري علف هرز جودره معني دار بود. بيش ترين در صد سبز شدن نهايي، ميانگين روزانه سبز شدن، جمع طول اندام هوايي، شاخص ويگور گياهچه و سطح برگ در گلدان به ترتيب به ميزان 100 درصد، 11، 56.2 سانتي متر، 189 و 457 سانتيمتر مربع در غلظت صفر درصد آب دود كاه جو (آب مقطر) به مدت 45 دقيقه پرايم بدست آمد و كمترين مقدار صفات مذكور به ترتيب به مقدار صفر، به تيمار غلظت پانزده درصد آب دود كاه جو به مدت 45 دقيقه پرايم تعلق داشت. مجموع مشاهدات و نتايج مقايسه ميانگين نشان داد كه افزايش غلظت آب دود كاه جو صرف نظر از مدت زمان پرايم به صورت يك ماده شيميايي باز دارنده عمل ميكند.
  6. تأثير نوع نازل و حجم حامل پاشش بر كارايي هالوكسي فوپ-آر-متيل استر عليه جودره (Hordeum spontaneum)
    سيدمسعود برقعي 2021
    به منظور مقايسه كارآمدي نازل هاي يك بادبزنه و دو بادبزنه متقارن و نامتقارن در حجم هاي پاشش متفاوت، آزمايشي به صورت دُز-پاسخ در گلخانه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا اجرا شد. در اين آزمايش، هفت مقدار از هالوكسي فوپ-آر-متيل (0، 8/10، 6/21، 2/43، 8/64، 4/84 و 108 گرم ماده موثره در هكتار) با استفاده از سه نوع نازل (يك بادبزنه، دو بادبزنه 2020 و دو بادبزنه 3070) در شش شماره از آنها (110015، 11002، 110025، 11003، 11004 و 11005 كه به ترتيب حجم پاشش هاي 150، 200، 250، 300، 400 و 500 ليتر آب در هكتار را فراهم كردند) بر روي جودره در مرحله سه برگي پاشيده شدند. همزمان با پاشش مقدار 108 گرم ماده موثره در هكتار، در آزمايشي ديگر به صورت فاكتوريل در قالب طرح پايه كاملاً تصادفي اجرا شد. در اين آزمايش، ميزان نشست پاشش حاصل از سه نوع نازل در شش شماره مذكور بر روي كاغذهاي حساس به رطوبت در سه وضعيت ارزيابي شد. كاغذ شماره 1 به طور افقي بر روي سطح زمين و كاغذهاي شماره 2 و 3 به طور عمودي به ترتيب روبرو و پشت به مسير حركت نازل نصب شدند. در كاغذ شماره 1، در تمام انواع نازل ها، با افزايش شماره نازل (حجم پاشش) سطح بيشتري از كاغذ خيس شد. در تمامي انواع نازل ها با شماره نازل 11003 و به بعد، بالاترين ميزان خيس شدگي فراهم شد (100 درصد). كمترين ميزان خيس شدگي با نازل بادبزني دو بادبزنه 3070 در شماره 110015 بدست آمد (3/7 درصد). در كاغذ شماره 2، در تمام انواع نازل ها، با افزايش شماره نازل (حجم پاشش) سطح بيشتري از كاغذ خيس شد. در نازل هاي تك بادبزنه و دو بادبزنه 2020 با شماره نازل 11003 و به بعد، بالاترين ميزان خيس شدگي مشاهده شد (100 درصد). كمترين ميزان خيس شدگي با نازل بادبزني تك بادبزنه در شماره هاي 110015 و 11002 مشاهده شد (19-24 درصد). در كاغذ شماره 3، در دو نوع نازل دو بابزنه، با افزايش شماره نازل (حجم پاشش) سطح بيشتري از كاغذ خيس شد. نازل تك بادبزنه اصلاً نتوانست اين كاغذ را خيس كند. به طور كلي، عملكرد نازل هاي مورد استفاده در اين آزمايش به صورت نازل دو بادبزنه متقارن 2020 > نازل تك بادبزنه = نازل دو بادبزنه نامتقارن 3070 است. در تمامي انواع نازل ها، با افزايش شماره نازل (حجم پاشش)، مقدار هالوكسي فوپ-آر-متيل لازم براي كاهش 50 و 90 درصدي وزن خشك جودره (ED50 و ED90) به طور معني داري افزايش يافت كه ن
    Thesis summary

  7. تاثير ترتيب زماني افزودن ماده افزودني و سولفوسولفورون به آب سخت در كنترل يولاف وحشي زمستانه
    سميه بدرخاني 2020
    سختي آب، يكي از عوامل كاهنده اثربخشي علف كش ها به حساب مي آيد. لذا، افزودن مواد بهبوددهنده آب به محلول سمپاشي، باعث رفع اثر نامطلوب سختي آب بر اثربخشي علف كش ها مي شود. در اين ارتباط، تأثير توالي و فاصله زماني افزودن مواد افزودني (سولفات آمونيوم و اسيد سيتريك) و سولفوسولفورون به آب سخت، بر ميزان مهار يولاف وحشي زمستانه در گلخانه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا مورد ارزيابي قرار گرفت. آزمايش در قالب طرح كاملاً تصادفي به صورت فاكتوريل (7× 5 × 4) در چهار تكرار اجرا شد. فاكتور اول شامل مقدار سولفوسولفورون در پنج سطح 25/1، 50/2، 5، 10 و 20 گرم سولفوسولفورون در هكتار بود. تيمار عدم سمپاشي به عنوان شاهد نيز در نظر گرفته شد. فاكتور دوم شامل نوع كاتيون در آب در چهار سطح آب مقطر، آب مقطر حاوي كلريد سديم، آب مقطر حاوي كلريد كلسيم و آب مقطر حاوي كلريد آهن (III) (هر يك به ميزان 600 ميلي گرم در ليتر) بود. فاكتور سوم شامل ترتيب افزودن ماده افزودني به حامل پاشش در هفت سطح بدون ماده افزودني، افزودن اسيدسيتريك نيم ساعت قبل، همزمان و نيم ساعت بعد از افزودن سولفوسولفورون به حامل پاشش و افزودن سولفات آمونيوم نيم ساعت قبل، همزمان و نيم ساعت بعد از افزودن سولفوسولفورون به حامل پاشش بود. تيمارها در مرحله چهار برگي يولاف وحشي زمستانه توسط سمپاش دستي و در بيرون از محيط گلخانه و در هواي آزاد اعمال شد. واكنش وزن خشك تك بوته يولاف وحشي زمستانه به تيمارها با روش تجزيه و تحليل رگرسيون غيرخطي و با بهره گيري از مدل چهار پارامتري لجستيك مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه برعكس سولفات آمونيوم كه بر اثربخشي سولفوسولفورون بي تأثير بود، افزودن اسيد سيتريك به آب مقطر با هر توالي و فاصله زماني نسبت به سولفوسولفورون باعث بهبود اثربخشي سولفوسولفورون شد. بدين صورت كه براساس مقادير ED90، افزودن اسيد سيتريك نيم ساعت قبل، همزمان و نيم ساعت بعد از افزودن سولفوسولفورون به حامل پاشش آب مقطر به ترتيب سبب بهبود 4/2، 3/2 و 2/3 برابري اثربخشي سولفوسولفورون شد. حضور كاتيون هاي Na+، Ca2+ و Fe3+ در حامل پاشش، مقدار سولفوسولفورون لازم براي كاهش 90 درصدي وزن خشك يولاف وحشي زمستانه را به ترتيب از 80/9 به 60/27، 48/47 و 32/50 گرم سولفوسولفورون در هكتار افزايش داد كه به ترتيب بيانگر كاهش اثربخشي سولفوسولفورون به ميزان تقري
    Thesis summary

  8. كاهش اثرات نامطلوب گرد وخاك بر كارايي برخي از علف كش هاي تماسي از طريق افزودن مپيكوات كلرايد و افزايش حجم پاشش
    سميرا كرمي 2020
    چكيده: به منظور مطالعه كاهش اثرات نامطلوب گرد و خاك بر كارايي علف كش هاي تماسي از طريق افزودن مپيكوات كلرايد و افزايش حجم پاشش به صورت چهار آزمايش جداگانه در قالب طرح كاملا تصادفي به صورت فاكتوريل با سه عامل در چهار تكرار در سال 1397 در گلخانه دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا اجرا گرديد. عامل اول شامل شش مقدار از علف كش اُكسي فلورفن (صفر، 8/28، 60، 120، 240 و 480 گرم ماده مؤثره در هكتار)، پاراكوات (صفر، 36، 75، 150، 300 و 600 گرم ماده مؤثره در هكتار)، پيريديت (صفر، 72، 150، 300، 600 و1200 گرم ماده مؤثره در هكتار) و گلوفوسينات (صفر، 60، 125، 250، 500 و 1000 گرم ماده مؤثره در هكتار) بكار رفته با حجم هاي پاشش 240، 480 يا 240 ليتر در هكتار به همراه 50 گرم در هكتار مپيكوات كلرايد تحت شرايط صفر و 20 كيلوگرم گرد و خاك در هكتار بررسي گرديد. نشست گرد و خاك بر روي اندام هاي هوايي علف هاي هرز مي تواند اثر نامطلوبي بر كارايي علف كش ها داشته باشد كه بايد به طريقي اين اثر برطرف شود. در شرايط عدم حضور گرد و خاك، افزودن مپيكوات كلرايد به محلول پاشش 240 ليتر آب در هكتار اكسي فلورفن و پاراكوات و پيريديت تاثيري معني داري بر كارايي آن ها نداشت ولي افزودن مپيكوات كلرايد به محلول پاشش گلوفوسينات آمونيوم تاثير منفي معني داري بر كارايي آن گذاشت به عبارتي ديگر 41/79 درصد كاهش كارايي علف كش رخ داد. در شرايط حضور گرد و خاك، افزودن مپيكوات كلرايد به محلول پاشش 240 ليتر آب در هكتار اُكسي فلورفن تاثير معني داري بر كارايي آن نداشت ولي افزودن آن به محلول پاشش گلوفوسينات آمونيوم تاثير منفي شش برابري بر كارايي آن داشت. در حالي كه افزودن مپيكوات به محلول پاشش 240 ليتر آب در هكتار پاراكوات تاثير مثبت بر كارايي آن داشت و سبب افزايش 46/52 درصدي در كارايي آن شد. افزودن مپيكوات به محلول پاشش 240 ليتر آب در هكتار در پيريديت باعث كاهش اثرات نامطلوب گرد و خاك و افزايش كارايي علف كش به ميزان 38/27 درصد شد. در علف كش هاي اُكسي فلورفن، پيريديت و گلوفوسينات آمونيوم نتايج نشان داد صرف نظر از وجود يا عدم وجود گرد و خاك، افزايش حجم پاشش از 240 به 480 ليتر آب در هكتار سبب بهبود كارايي همه علف كش ها در خشكاندن اندام هاي هوايي يولاف وحشي زمستانه شد. اما در علف كش پاراكوات در شرايط بدون گرد و خاك حجم پاشش 480 ليتر آب
    Thesis summary

  9. اثر غلظتهاي مختلف آب دود سه گياه دارويي در سه مرحله رشدي بر خصوصيات جوانه زني بذر علف هرز جودره (Hordeum spontaneum)
    عرفان خردمند 2019
    گياهان مختلف معمولا به تركيبات موجود در دود گياهي، واكنشهاي متفاوتي نشان مي دهند. با توجه به اين كه در اكثر پژوهش هاي گذشته كمتر اثر دود حاصل از مراحل مختلف رشد گياهان، بر خصوصيات جوانه زني بذر، مورد بررسي قرار گرفته است. اين پژوهش به منظور بررسي واكنش جوانه زني بذر دو علف هرز يولاف وحشي و جودره به آب- دود حاصل از سوختن سه گياه بومادران،گاو زبان بدل و تلخه بيان در سه مرحله رشد رويشي،گل دهي و رسيدگي، در سال 1397، در دانشكده كشاورزي دانشگاه بو علي سينا، انجام شد. در مجموع شش آزمايش مستقل به صورت فاكتوريل (مراحل رشدي در غلظت آب دود) بر پايه طرح كاملا تصادفي و در چهار تكرار انجام شد. در هر آزمايش، تيمارها شامل غلظت هاي 2، 4، 6، 8، 17، 25، 33 و 50 درصد آب دود سه گياه مذكور در سه مرحله رشدي براي بذر يولاف وحشي و غلظت هاي 8، 17، 25، 33، 50 و 75 درصد آب دود گياهان ياد شده در سه مرحله رشدي براي بذر جودره و شاهد بدون آب دود (آب مقطر) بود.
  10. بررسي قابليت رقابت چند ژنوتيپ نخود با علف هاي هرز در كشت انتظاري
    2019
    به منظور ارزيابي قابليت رقابت چند ژنوتيپ نخود پائيزه با علف هاي هرز در كشت انتظاري، آزمايشي با 36 ژنوتيپ نخود به صورت اسپليت بلوك (كرتهاي خردشده نواري) در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در سال زراعي 97-1396 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه لرستان اجرا گرديد. شرايط تداخل و عدم تداخل علف هاي هرز به عنوان فاكتور افقي و ژنوتيپ ها به عنوان فاكتور عمودي در نظر گرفته شدند. در مزرعه آزمايشي در مجموع 21 گونه علف هرز مشاهده و شناسايي شد. علف هاي هرز سوزن چوپان، يولاف وحشي، خردل، ناخنك، خروسك، ماشك برگ پهن، ماشك برگ باريك، گاليوم، آجيل مزرعه و گلرنگ وحشي بيشترين فراواني را در بين علف هاي هرز داشتند. همبستگي عملكرد دانه و اجزاي آن با شاخص هاي تحمل و روش ترسيمي باي پلات، سه شاخص ميانگين حسابي (MP)، ميانگين هندسي (GMP)، ميانگين هارمونيك (HARM) و شاخص تحمل (STI) را به عنوان شاخص هاي مناسب جهت تعيين ژنوتيپ هاي متحمل نخود، تعيين كرد. شاخص هاي TOL و SSI (شاخص حساسيت به تنش) همبستگي مثبت و معني داري با عملكرد دانه در شرايط عدم تداخل و همبستگي منفي با عملكرد دانه در شرايط تداخل با علف هاي هرز نشان دادند. مؤلفه اول و دوم به ترتيب 5/60 و 32 درصد و درمجموع 5/92 درصد تغييرات بين داده ها را شامل شدند. در اين بررسي، ژنوتيپ هاي FLIP97-503C X94TH8، FLIP07-11C و FLIP03-1C داراي عملكرد دانه بالاتري بودند و ژنوتيپ هاي FLIP07-33C، FLIP08-14C، FLIP06-59C و FLIP93-93C X89TH258 ازنظر مؤلفه اول مقادير پائين را به خود اختصاص دادند و به عنوان حساس ترين ژنوتيپ هاي مورد مطالعه شناخته شدند. ژنوتيپ FLIP97-503C X94TH8 از لحاظ شاخص تحمل ارقام (AWC) و شاخص رقابت (CI) و ژنوتيپ هاي FLIP84-79C X80TH176 و FLIP09-297C X04TH149 ازلحاظ STI (شاخص تحمل به تنش) و MP (ميانگين بهره وري) بهتر از بقيه ژنوتيپ ها بودند. تجزيه باي پلات بر اساس شاخص هاي تحمل، تعداد پنج ژنوتيپ FLIP06-17C، FLIP03-26C، FLIP09-297C X04TH149، ARMAN و FLIP86-6C X81TH203 را به عنوان ژنوتيپ هاي متحمل تعيين نمود كه اين ژنوتيپ ها به لحاظ پايداري عملكرد در شرايط تداخل و عدم تداخل علف هاي هرز، عملكرد دانه مطلوبي داشتند. تجزيه خوشه اي بر اساس شاخص هاي تحمل و عملكرد در شرايط بدون تداخل و تداخل با علف هاي هرز، ژنوتيپ هاي مورد بررسي را
  11. تاثير نوع نازل و حجم حامل پاشش بر كارايي علف كش كلودينافوپ پروپارژيل در كنترل علف هرز يولاف وحشي زمستانه
    2019
    بهينه سازي كاربرد علف كش مي تواند باعث دستيابي به كنترل مناسب علف هاي هرز شود. كاهش اندازه قطره هاي پاشش به هر روش ممكن، منجر به بهبود قابل توجهي در كارآيي علف كش در كنترل علف هاي هرز با خيس پذيري دشوار از جمله يولاف وحشي زمستانه مي شود. همچنين كاربرد حجم هاي پايين تر پاشش به منظور صرفه جويي در مصرف آب يكي ديگر از مسائل مورد توجه مي باشد. اين آزمايش در دو بخش ارزيابي ميزان نشست پاشش و كارآيي علف كش انجام شد. آزمايش نشست پاشش به صورت فاكتوريل در قالب طرح پايه بلوك هاي كاملاً تصادفي با پنج بلوك (تكرار) اجرا شد؛ فاكتور نوع نازل در شش سطح كه عبارتند از 1- نازل بادبزني استاندارد، 2- نازل بادبزني ضدبادبردگي، 3- نازل بادبزني القاء كننده هوا متراكم، 4- نازل بادبزني استاندارد دوقلو، 5- نازل بادبزني ضدبادبردگي دوقلو و 6- نازل بادبزني القاء كننده هوا دوقلو، فاكتور شماره نازل در دو سطح (حجم پاشش 110 و 220 ليتر در هكتار كه به ترتيب با استفاده از رنگ نازل هاي زرد (02) و قرمز (04) تنظيم شد) و غلظت هاي مختلف علف كش كلودينافوپ پروپارژيل شامل شش غلظت صفر، 8، 16، 32، 48 و 64 گرم ماده موثره در هكتار به عنوان بلوك در نظر گرفته شد. بخش بررسي كارآيي علف كش به صورت واكنش به مقدار علف كش در قالب طرح كاملاً تصادفي به صورت فاكتوريل (6×6×2: نوع نازل× مقدار كلودينافوپ پروپارژيل× اندازه نازل، به ترتيب) در چهار تكرار بر روي يولاف وحشي زمستانه اجرا گرديد. با توجه به نتايج آزمايش بخش اول بيشترين درصد پوشش كاغذهاي حساس به رطوبت توسط نازل بادبزني استاندارد دوقلو 04 حاصل شد كه قطراتي ريز ايجاد مي كند. با افزايش حجم پاشش درصد پوشش كاغذهاي حساس افزايش يافت. با توجه به نتايج آزمايش دومبهترينوبدترينكاراييعلف كشكلودينافوپ پروپارژيلدركنترلعلف هرزيولافوحشيزمستانهوقتيمشاهدهشدكه به ترتيب از نازل بادبزني استاندارد دوقلو 04 و نازل بادبزني استاندارد 02 با كيفيت قطرك سازي ريز (با قطر قطرات بين 106 تا 235 ميكرون) براي پاشش علف كش استفاده شد كه مقدار كلودينافوپ پروپارژيل مورد نياز براي كاهش 50 درصد وزن خشك يولاف وحشي زمستانه توسط آنها به ترتيب 05/7 و 80/25 گرم ماده موثره در هكتار بود. نتايج آزمايش كارآيي علف كش نشان داد كه با افزايش اندازه قطرات ايجاد شده به وسيله نازل ها (كيفيت قطرك سازي)، مقدار مور
  12. تاثير زمان كاربرد علف كشهاي پاراكوات، اكسي فلورفن و گلوفوسينت آمونيوم در كنترل علف هاي هرز
    بهزاد امامي ناميوندي 2019
    به منظور بررسي تاثير زمان مصرف سه علف كش پاراكوات، اكسي فلورفن و گلوفوسينت آمونيوم در كنترل علف هاي هرز، در دو منطقه همدان و كرمانشاه، به طور جداگانه آزمايشي به صورت فاكتوريل سه عاملي ( 3 × 2 × 2 ) بر پايه طرح بلوك كامل تصادفي با 12 تيمار و 3 تكرار انجام گرفت. عامل اول شامل نوع علف كش (پاراكوات، گلوفوسينات آمونيوم و اكسي فلورفن)، عامل دوم شامل زمان كاربرد (صبح و غروب) و عامل سوم شامل مقدار علف كش (50 و 100 درصد مقدار توصيه شده از هر يك از علف كش ها) صورت گرفت. در هر بلوك، دو كرت به عنوان شاهد بدون سمپاشي در نظر گرفته شد كه داده هاي مربوط به آن در تجزيه وتحليل داده ها وارد نشد. علف كش پاراكوات با نام تجاري گراماكسون با فرمولاسيون 20% مايع قابل حل در آب با مقدار مصرف 5/1 و3 ليتر ماده موثره در هكتار، علف كش گلوفوسينات آمونيوم با نام تجاري بستا با فرمولاسيون 20% مايع قابل حل در آب با مقدار مصرف 5/2 و 5 ليتر ماده موثره در هكتار و علف كش اكسي فلورفن با نام تجاري گل با فرمولاسيون 24% مايع امولسيون شونده به ميزان مصرف 1 و 2 ليتر ماده موثره در هكتار به كار برده شد.
  13. اثر غلظت هاي مختلف عصاره آبي دود گياهان تاج خروس Amaranthus retroflexus ، سلمه ترهChenopodium album و تلخه بيان Sophora pachycarpa بر القا خواب بذر تاج خروس Amaranthus retroflexus و قدومه Alyssum hirsutum
    محسن كرعبدالي 2019
    به منظور بررسي اثر غلظت هاي مختلف آب دود گياهان تاج خروس (Amaranthus retroflexus)، سلمه تره (Chenopodium album) و تلخه بيان (Sophora pachycarpa) بر خصوصيات جوانه زني بذر علف هاي هرز تاج خروس و قدومه (Alyssum hirsutum) شش آزمايش جداگانه در قالب طرح كاملا تصادفي با چهار تكرار در آزمايشگاه بيولوژي علف هاي هرز دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا، انجام شد. در هر آزمايش، تيمارها شامل غلظت هاي 0، 8، 16، 25، 50 و 75 درصد آب دود سلمه تره، تاج خروس و تلخه بيان براي بذر تاج خروس و غلظت هاي 0، 5/12، 25، 5/37، 50، 5/62، 75 و 100 درصد آب دود سلمه تره، تاج خروس و تلخه بيان براي بذر قدومه بود. نتايج آزمايش نشان داد كه اثر آب دود تاج خروس، سلمه تره و تلخه بيان بر خصوصيات جوانه زني بذر هر دو علف هرز تاج خروس و قدومه، معني دار بود. واكنش خصوصيات جوانه زني بذر تاج خروس به آب دود گياهان مورد بررسي، تقريبا مشابه بود، به اين صورت كه با افزايش غلظت آب دود گياهان، شاخص هايي مانند درصد نهايي جوانه زني، شاخص جوانه زني، شاخص تيمسون و شاخص بنيه طولي و وزني گياهچه، كاهش يافتند. آب دود گياهان تا غلظت 16 درصد بر ميانگين روزانه درصد جوانه زني، بي اثر بود و بعد از آن، شاخص مزبور را كاهش داد. شاخص هايي مانند ميانگين زمان جوانه زني، ضريب سرعت جوانه زني و ضريب آلومتري در غلظت-هاي پايين، روند افزايشي و در غلظت هاي بالا، روند كاهشي نشان دادند. واكنش خصوصيات جوانه زني بذر قدومه نيز به آب دود گياهان مورد بررسي تقريبا مشابه بود، به اين صورت كه با افزايش غلظت آب دود گياهان، ميانگين زمان جوانه زني، افزايش يافت ولي شاخص هايي مانند شاخص جوانه-زني، ضريب سرعت جوانه زني، شاخص تيمسون و شاخص بنيه طولي گياهچه، كاهش يافتند. آب دود گياهان در غلظت هاي پايين، بر درصد نهايي جوانه زني و شاخص بنيه وزني گياهچه، بي تاثير بود و ميانگين روزانه درصد جوانه زني و ضريب آلومتري را افزايش داد و در غلظت هاي بالا باعث كاهش شاخص هاي مذكور شد.
  14. بهينه سازي كارايي علف كش ايمازتاپير در كنترل علف هاي هرز مزرعه يونجه با استفاده از مويان ها
    ميترا چراغي اورياد 2019
    به منظور بهينه سازي علف كش ايماز تاپير در كنترل علف هاي هرز يونجه آزمايشي به صورت فاكتوريل در قالب بلوك كامل تصادفي با سه تكرار در مزرعه آموزشي پژوهشي دانشكده كشاورزي واقع در دستجرد و در سه چين يك مزرعه يونجه چهار ساله اجرا شد. فاكتورهاي آزمايش شامل علف كش ايمازتاپير در دو سطح 50% و 100%مقدار توصيه شده و مويان در پنج سطح بابدون مويان، پي سي گيت، دي اكتيل، رست و ايمازين بود. بر اساس نتايج آزمايش وقتي كه اين مواد افزودني به علف كش اضافه شد، بهبود معني داري در كارايي آن مشاهده شد. در بين مواد افزودني مورد بررسي، تيماري كه باعث كاهش وزن خشك علف هاي هرز كل در مرزعه شد مويان ايمازين 50% كه معادل 07/21 گرم در متر مربع كاهش وزن نسبت به شاهد كه معادل 40/192 گرم در متر مربع داشت و همچنين عملكرد نهايي در سه چين نيز با مويان ايمازين100% باعث افزايش عملكرد كل نسبت به شاهد معادل 20/115 درصد بود. لازم به ذكر است استفاده از مويان هاي ديگر به ترتيب دي اكتيل، پي سي گيت ورست نيز باعث كاهش وزن خشك علف هاي هرز شدند اما ايمازين كاهش وزن خشك بيشتري را نشان داد و توانست علف هاي هرز را بهتر كنترل كند و وزن خشك نسبي يونجه نيز افزايش يابد.
  15. كاربرد علف كش ايمازاتاپير با كود آهن و روي در كنترل علف هاي هرز و توليد علوفه و بذر يونجه(Medicago sativa L.) رقم همداني.
    سياوش باران ريز 2018
    به منظور بررسي تأثير علف كش ايمازتاپير به همراه محلول پاشي كودهاي آهن و روي بر عملكرد دانه، علوفه و كنترل علف هاي هرز يونجه، آزمايشي بر روي يونجه سه ساله، رقم همداني، در سال زراعي 1395 در همدان انجام شد. آزمايش به صورت كرت هاي خرد شده بر پايه طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام گرديد. كرت هاي اصلي شامل شاهد (بدون كاربرد علف كش و كود)، كود ريز مغذي آهن، كود ريز مغذي روي، علف كش ايمازتاپير، علف كش ايمازتاپير + كود آهن و علف-كش ايمازتاپير + كود روي بودند. كرت هاي فرعي شامل سه چين (برداشت علوفه) بود. عملكرد بذري روي نيمي از كرت ها كه بعد از چين اول برداشت نشدند، ارزيابي شد. نتايج نشان داد كه علف كش ايمازتاپير 15 و 30 روز پس از سمپاشي توانست تراكم علف هرز را به ترتيب 59 و 90 درصد كاهش دهد. مصرف انفرادي كودهاي آهن يا روي بدون علف كش، نسبت به شاهد تغييري در تراكم و وزن خشك علف هاي هرز ايجاد نكردند. نتايج نشان داد كه شاخص سطح برگ، وزن برگ، وزن ساقه و وزن خشك كل به طور معني داري تحت تأثير برهمكنش تيمارها و زمان برداشت (چين) قرار گرفت. بيشترين وزن خشك كل يونجه از مصرف توأم ايمازتاپير + آهن در چين دوم بدست آمد كه نسبت به تيمار شاهد 56/32 درصد افزايش داشت. نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه مصرف توأم كودهاي ريزمغذي و علف كش ايمازتاپير، اثر هم افزايي بر عملكرد علوفه يونجه داشته است و مصرف توأم علف كش و كودها، نسبت به كاربرد انفرادي آن ها، وزن خشك بيشتري توليد نمود. وزن هزار دانه، عملكرد اقتصادي (دانه) و عملكرد بيولوژيكي (كل) و شاخص برداشت يونجه نيز به طور معني داري تحت تأثير محلول پاشي ايمازتاپير و كودهاي آهن و روي قرار گرفتند. كاربرد ايمازتاپير، آهن و روي هر يك به تنهايي وزن هزار دانه يونجه را نسبت به تيمار شاهد به ترتيب 34/11، 56/7 و 11/9 درصد افزايش دادند. بيشترين عملكرد دانه از مصرف توأم ايمازتاپير با روي و ايمازتاپير با آهن توليد شد كه نسبت به تيمار شاهد به ترتيب 29 و 5/27 درصد افزايش داشتند. مصرف توأم ايمازتاپير با آهن يا روي نسبت به تيمار شاهد عملكرد بيولوژيك يونجه را نيز 14/16 و 25/16 درصد به ترتيب افزايش دادند. مصرف انفرادي آهن يا روي نيز زيست توده يونجه را نسبت به تيمار شاهد افزايش دادند، اما نسبت به كاربرد ايمازتاپير تأثير كمتري در افزايش عملكرد بيولوژيك داشتند. شاخص
  16. گزينش علف كش مناسب براي استفاده در مزارع توليد بذر گشنيز
    وحيده لطفي 2018
    به منظور بررسي امكان كاربرد چند نوع علف كش در دو مرحله رشدي 4 و 10 برگي گشنيز، دو آزمايش در سال 1395 بصورت گلداني در فضاي آزاد در دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا در قالب طرح كاملاً تصادفي و در 6 تكرار اجرا گرديد. تيمار آزمايشي شامل: علف كش هاي ستوكسيديم، كلودينافوپ پروپارژيل، هالوكسي فوپ آر متيل استر، فن مديفام+دس-مديفام+اتوفوميست، اكسي فلوروفن، ايمازتاپير، نيكوسولفورون، تري بنورون متيل، بنتازون، پيريديت و يك تيمار شاهد بدون علف كش بود. بعد از سم پاشي تا زمان مناسب، جهت تاثير علف كش هاي سيستميك (بعد از گذشت 3 هفته)، صفت وزن تر بوته براي علف كش هاي تماسي (اكسي فلوروفن، بنتازون و پيريديت)، صفت وزن خشك در بوته براي علف كش هاي سيستميك (ستوكسيديم، كلودينافوپ پروپارژيل، هالوكسي فوپ آر متيل استر، فن مديفام+دس مديفام+اتوفوميست، ايمازتاپير، نيكوسولفورون و تري بنورون متيل)، صفت سطح برگ در بوته براي تيمار هايي كه از پاشش علف كش زنده مانده بودند (ستوكسيديم، كلودينافوپ پروپارژيل، هالوكسي فوپ آر متيل استر، فن مديفام+دس مديفام+اتوفوميست و نيكوسولفورون) و صفت ارتفاع بوته براي همه ي تيمارها و شاهد اندازگيري شد. نتايج نشان داد كه تاثير نوع علف كش در هر دو مرحله مصرف بر صفات مورد مطالعه (وزن تر، وزن خشك، سطح برگ و ارتفاع) گشنيز بسيار معني دار شد. گشنيز توانست در هر دو مرحله نسبت به علف كش هاي ستوكسيديم، كلودينافوپ پروپارژيل و فن مديفام+دس مديفام+اتوفوميست مقاومت كند. بنابراين صفات مورد بررسي پس از مصرف علف كش هاي مذكور با شاهد تفاوت معني دار نشان ندادند. اما ساير علف كش ها صفات مورد مطالعه را در هر دو مرحله نسبت به شاهد به طور معني دار كاهش دادند. طي اين پژوهش مشخص شد كه علف كش هاي قابل توصيه براي مزارع گشنيز به شرط تجزيه علف كش در گياه، شامل علف كش هاي ستوكسيديم، كلودينافوپ پروپارژيل و فن مديفام+دس-مديفام+اتوفوميست هستند كه در هر دو مرحله 4 و 10 برگي قابل استفاده مي باشند.
  17. افزايش كارايي علفكش هاي گلايفوسيت و تري بنورون متيل در كنترل علف هرز تاتوره (Datura stramonium L.) به وسيله ي صمغ گياه كندر (Boswellia sacra Flueck) و مقايسه ي آن با ماده افزودني هيدرومكس
    ماجده جلالي 2018
    به منظور مطالعه تاثير مواد افزودني بر كارايي علف كش هاي گليفوسيت و تري بنورون متيل در كنترل علف هرز تاتوره (Datura stramonium L.) دو آزمايش در در قالب طرح كاملاً تصادفي و به صورت فاكتوريل در چهار تكرار انجام شد. در آزمايش اول فاكتور اول مقدار علف كش گلايفوسيت شامل مقادير صفر، 1 (مقدار توصيه شده)، 5/0، 25/0 ، 125/0 و 0625/0 ليتر در هكتار و فاكتور دوم ماده افزودني شامل غلظت هاي صفر (عدم كاربرد ماده افزودني)، 5/0 و 1 درصد حجمي از صمغ كندر (Boswellia sacra.) و 0.25 و 0.5 درصد حجمي از مويان هيدرومكس بود. در آزمايش دوم فاكتور مقدار علف كش تري بنورون متيل شامل مقادير صفر، 15 (مقدار توصيه شده)، 5/7، 75/3، 87/1 و 93/0 گرم در هكتار و فاكتور ماده افزودني شامل غلظت هاي صفر (عدم كاربرد ماده افزودني)، 5/0 و 1 درصد حجمي از صمغ كندر و 0.25 و 0.5 درصد حجمي از مويان هيدرومكس در نظر گرفته شدند. بر اساس نتايج آزمايش، وقتي كه اين مواد افزودني به علف كش ها اضافه شد، بهبود معني داري در كارايي آن ها مشاهده شد. در بين مواد افزودني مورد بررسي، بهترين نتيجه با كاربرد صمغ كندر (1 درصد) به همراه گليفوسيت براي كاهش وزن خشك و تر تاتوره حاصل گرديد. از سوي ديگر استفاده از صمغ كندر و هيدرومكس به ترتيب در غلظت هاي 1 و 5/0 درصد به همراه علف كش تري بنورون متيل وزن خشك علف هرز تاتوره را كاهش داد. لازم به ذكر است استفاده از مويان هاي كندر (1 درصد) و هيدرومكس (بخصوص در سطوح 25/0 و 5/0 درصد) ED50، ED90 و ED10 را افزايش و شاخص پتانسيل نسبي علف كش هاي گليفوسيت و تري بنورون متيل را افزايش داد. به طور كلي اين تحقيق ثابت كرد كه مواد طبيعي از جمله صمغ كندور داراي استعداد قابل توجهي در بهبود كارايي علف كش هاي گليفوسيت و تري بنورون متيل بوده داشته و مي توان از آن به عنوان ماده افزودني استفاده نمود.
  18. واكنش علف هاي هرز، عملكرد و اجزاء عملكرد ذرت به كاربرد تركيبي علف كش نيكوسولفورون با كودهاي سولفات آهن، روي، مس و منگنز
    ساسان اردلاني 2017
    به منظور بررسي اثر همزمان (توÍم) كودهاي ريز مغذي با علف كش نيكوسولفورون بر كنترل علف هاي هرز و عملكرد ذرت، پژوهشي به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار در سال 1394 در دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان، اجرا شد. عامل هاي آزمايش عبارت بودند از عامل كود در پنج سطح (سولفات آهن، روي، مس، منگنز و عدم مصرف كود به عنوان شاهد) و عامل كنترل علف هاي هرز در سه سطح (كنترل شيميايي، كنترل كامل دستي و عدم كنترل علف هاي هرز). نتايج نشان دادند كه عملكرد دانه ذرت در تيمارهاي اختلاط كود آهن و روي با علف كش نسبت به شاهد علف كش بدون كود، به شكل معني داري در سطح يك درصد و به ترتيب به ميزان 4/28 و 5/22 درصد افزايش يافت. بيشترين تجمع ماده خشك كل، بيشترين شاخص سطح برگ و بيشترين سرعت رشد ذرت در تيمار تركيبي علف كش با سولفات آهن و روي حاصل شد. تراكم و وزن خشك كل علف هاي هرز در تيمارهاي كنترل شيميايي و دستي نسبت به شاهد (عدم كنترل علف هاي هرز)، بيش از 80 درصد كاهش يافت. در تيمار كاربرد تركيبي علف كش با كودها در مقايسه با تيمار علف كش بدون كود، وزن خشك كل علف هاي هرز به طور متوسط، 19 درصد افزايش نشان داد. بيشترين مقدار افزايش در وزن خشك كل علف هاي هرز با 9/22 درصد مربوط به اختلاط علف كش با كود سولفات مس بود. در مجموع كاربرد توÍم علف كش نيكوسولفورون با كودهاي مورد بررسي، علي رقم تاثير مثبت روي علف هاي هرز، هيچ گونه اختلالي در اثر مثبت كودها به ويژه سولفات آهن و روي بر توليد ذرت نداشت و مصرف توÍم كودها با علف كش در ذرت، قابل توصيه است.