Abbas Samadi

این پایان نامه به دنبال تسهیل ورود بازارگاه های الکترونیکی ایران همچون دیجی کالا به کشورهای حوزه ی مقاومت، بخصوص سوریه، است.

وب‌سایت گوگل‌ترندز، گرایش و علایق افراد را جهت نظارت بر عادت‌های اینترنتی افراد فراهم نموده است و کلان‌داده‌های مربوط به جستجو را در از طریق این ابزار در اختیار محققین قرار می‌دهد. در این پژوهش با فرض اینکه بین میزان جست‌وجوی نماد هر شرکت در گوگل توسط سرمایه‌گذاران و رفتار معاملاتی آنها مربوط به سهام همان شرکت در بازار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد و می‌توان به کمک داده‌های گوگل‌ترندز به پیش‌بینی بازار سرمایه پرداخت، ارتباط این دو را مورد بررسی قرارداده شده و تأثیر میزان جستجوها را روی برخی متغیرها از قبیل حجم معامله‌ها، قیمت پایانی، ورود پول حقیقی ، قدرت خریدار به فروشنده، متوسط سرانه فروشنده حقیقی و متوسط سرانه خریدار حقیقی، بررسی شده است. بازه‌ی زمانی داده‌های از سال 2013 تا 2022 میلادی است در این تحقیق ابتدا به‌منظور بررسی ارتباط بین حجم جستجوی نمادهای بورسی در گوگل و متغیرهای مربوط به بازار سرمایه از روش همبستگی پیرسون استفاده شده است که نتایج حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بین 5 مورد از مولفه ها با حجم جستجوی گوگل است ؛ اما ارتباطی بین ورود پول حقیقی و حجم جستجوهای گوگل مشاهده نشده و مقدار p-value در این مورد برای تمامی نمادهای نمونه بزرگ‌تر از 0.05 به دست آمده است که چنین نتیجه‌ای میتواند نشان دهنده این امر باشد که جستجو و تحقیق سرمایه گذاران در موتور جستجوی گوگل مربوط به هر نماد لزوما به ورود پول حقیقی به بازار سرمایه منجر نمیشود. در ادامه با یافتن کلمه‌های کلیدی جستجو شده مرتبط با بازار سهام پرداخته شده است و در پی این بررسی چنین به دست آمد که برخی عبارات مانند "سهام‌یاب" و "رهاورد" ارتباط بسیار نزدیکی با قیمت و حجم معاملات در بازار سرمایه داشتند به صورتی که میتوان با در نظر گرفتن میزان جستجوی این دو عبارت به عنوان متغیر مستقل ، حجم معاملات و شاخص بورس به عنوان متغیر وابسته با معادله رگرسیون پیش بینی کرد که نمونه‌ای از این مدلسازی نیز در انتهای پژوهش آورده شده است

آمایش صنعتی یکی از مهمترین دغدغه های مدیریتی استان لرستان در سالیان اخیر بوده است. تنوعاسناد توسعه ای و امایشی دراین استان تصمیم گیری برای مدیران را دشوار نموده است. در این پژوهش بداهتاً با مطالعه اسناد بالا دستی و پژوهش های پیشین انجام شده در بعد کشوری و همچنین اسناد آمایش لرستان صنایع دارای پتانسیل بالقوه احصا شدند.سپس برای هر کدام از صنایع بدست آمده شاخصی تحت عنوان ضریب پیچیدگی استخراج و اولویت ها بر اساس ضرایب پیچیدگی رتبه بندی شده و صنایع دارای ضریب پیچیدگی نسبی بالاتر وارد فاز مطالعاتی شدند. در این مرحله ابعاد صنایع از منظر تکنولوژی,بازار و مطلوبیت مورد بررسی قرار گرفته و برای هر صنعت شناسنامه تدوین شد. در مرحله بعد با تکیه بر شناسنامه های تدوین شده مصاحبه کیفی با خبرگان مربوطه انجام شد.سپس داده های شناسنامه ها و مصاحبه ها تحلیل و بر اساس شاخص های زنجیره تامین, امکان پذیری از نظر فناوری, و بازار مورد سنجش قرار گرفت. در انتها از ماحصل سنجش ها صنایع اولویت دار احصا گردید که میتواند به تصمیم گیری های اقتصادی مدیران استان لرستان کمک کند

امروزه در جهانی که به طور شگرفی در حال تغییر است و رویدادهای آینده با عدم قطعیت توأم است، دستیابی مدیران به راهبردهایی که بتوانند با برقراری توازن لازم بین تعهد و تغییر، سازمان را به مزیت رقابتی برسانند، دشوارتر می شود. یکی از مسیرهای تحقق چنین توازنی، برنامه ریزی انعطاف پذیر است .در این بین مدیریت سازمان ها در نحوه ی ارتباط اجزای درونی با جهان بیرونی و در کل عملکرد کلی سازمان متبوعش فوق العاده تاثیرگذار است. این نکته علی الخصوص در مورد بنگاه های کوچک و متوسط که وزن عامل مدیریت بر عملکرد کلی بنگاه به مراتب بیشتر است، بیش از پیش نمود می یابد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه عدم قطعیت با انواع برنامه ریزی استراتژیک با نقش میانجی گرایش استراتژیک مدیران انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق مدیران عالی شرکت های مستقر در پارک فناوری دانشگاه تهران می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی ـ پیمایشی می باشد. روایی پرسشنامه از طریق مبانی نظری و نظر خبرگان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور بررسی روابط و تجزیه و تحلیل داده، از روش معادلات ساختاری و همبستگی و با استفاده از نرم افزار SPSS و SMART PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین عدم قطعیت با گرایش استراتژیک مدیران رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و بین میزان عدم قطعیت با برنامه ریزی استراتژیک رابطه معنادار و منفی وجود دارد و همچنین بین گرایش استراتژیک کارآفرینانه مدیران با انتخاب برنامه ریزی استراتژیک رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و در نهایت نقش گرایش استراتژیک مدیران به عنوان میانجی تایید شد.

یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار بر شیوه ی تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار بورس احساسات افراد در زمان معامله می باشد .این احساسات بر نحوه رفتار و نوع واکنش سرمایه گذار تاثیر بسزایی داشته و باعث می شود وی علیرغم تصمیم منطقی از روی احساس اقدام به معامله نماید.افراد این اطلاعات را از شبکه های مجازی دریافت نموده و آن ها در معاملات خود مدنظر قرار می دهند. به رغم اهمیت زیاد تاثیر شبکه های مجازی در شکل دهی احساسات سهامداران تاثیر آن بر تصمیم گیری هایشان، پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است. از این رو پژوهش حاضر به سنجش تاثیر اخبار شبکه های مجازی براحساسات سهامدارن و در نتیجه تصمیم گیری سرمایه گذاران پرداخته شده است. پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع مطالعات توصیفی )همبستگی با مدل معادلات ساختاری( می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل سرمایه گذاران فعال در بازار بورس اوراق بهادار تهران بوده که بدین منظور از مطالعه ی موردی و روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. پرسش ها به صورت تصادفی و طبق طیف لیکرت به صورت پنج گزینه ای بین 384 نفر از سرمایه گذاران توزیع گردید. در برای تجزیه وتحلیل فرضیات پژوهش، از تکنیک های آمار استنباطی ازجمله؛ آزمون t دوجمله ای متناسب با ماهیت پژوهش استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که اخبار منتشر شده در فضای مجازی ( تلگرام) تاثیر بسزایی در احساسات سرمایه گذاران ( خوشحالی ،ترس ،استرس،طمع و غم ) داشته و افراد با توجه به نوع خبر اقدام به تصمیم گیری در خصوص خرید ، فروش یا نگهداری سهام می کنند.

زمینه : جهت گیری استراتژیک یک شرکت ، جهت های استراتژیکی را منعکس می کند که توسط شرکت به منظور ایجاد رفتارهای مناسب اجرا می شود تا عملکرد برتر مداوم کسب و کار را فراهم آورد. جهت گیری استراتژیک بنگاه در اصل چگونگی سازمان دهی شرکت و استقرار منابع برای شناسایی فرصت ها و پیاده سازی استراتژی ها برای رقابت موثر به منظور افزایش ارزش شرکت است . شناسایی فرصت فرآیندی است که طی آن اشخاص به این نتیجه می رسند که توان بالقوه برای خلق چیز جدیدی را دارند که ظرفیت ایجاد ارزش اقتصادی را نیز دارد. کارآفرینی شناخت و بهره برداری از فرصت هایی است که تاکنون از آن ها بهره برداری نشده است . کارآفرینی استراتژیک که نقشی مهم در محیط های بسیار آشفته دارد، فعالیت های کارآفرینی (فرصت جویی ) را با فعالیت های استراتژیک (مزیت جویی ) ادغام می کند. هدف از کارآفرینی استراتژیک ایجاد مزایای رقابتی مستمری است که منجر به حداکثر خلق ارزش می شود. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جهت گیری استراتژیک بر کارآفرینی استراتژیک با توجه به نقش میانجی شناسایی فرصت ها در واحدهای فناور پارک علم و فناوری دانشگاه تهران می باشد. روش شناسی : پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی و از انواع تحقیقات کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران ارشد 152 واحد فناور پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تشکیل می دهند. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 3 و نرم افزار SPSS .یافته ها و نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و تأثیر مثبت و معنادار جهت گیری استراتژیک بر کارآفرینی استراتژیک واحدهای فناور مورد مطالعه ، می توان بیان کرد که جهت گیری استراتژیک موجب بهبود در کارآفرینی استراتژیک می شود و مزیت رقابتی این شرکت ها را در پاسخ به تغییرات محیطی فراهم می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان دهنده این است که جهت گیری استراتژیک بر شناسایی فرصت ها و شناسایی فرصت ها بر کارآفرینی استراتژیک تأثیر معناداری دارند و نقش شناسایی فرصت ها به عنوان میانجی گر در تأثیر جهت گیری استراتژیک بر کارآفرینی استراتژیک تأیید و معنادار شد. در نتایج آزمون فرضیات فرعی ، تأثیر ابعاد متغیر جهت گیری استراتژیک یعنی جهت گیری بازار، جهت گیری یادگیری و جهت گیری نوآوری بر ک

مطالعات بسیاری کایزن را معرفی و مراحل عمده ی آن را ذکر نموده اند ؛ اما حقیقت این است که اگر ژاپنی ها توانسته اند از این سیستم مدیریتی به عنوان کلید موفقیت استفاده کنند؛ به دلیل توانایی آنها در ترجمه ی اصول مدیریت دانشمندان آمریکایی، در فرهنگ ژاپنی ها و بومی سازی آن مطابق با سازمان های ژاپنی بوده است. در این پژوهش تلاش شده است با هدف تطابق اصول مدیریتی با فرهنگ ایرانی و بومی سازی سیستم های جاری سازی کایزن با استفاده از روش موردکاوی، در یک سازمان ایرانی موفق در این زمینه (شرکت کنترل گازاکباتان) فرایند اجرای کایزن به عنوان یک تحول استراتژیک شناسایی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اظهارنظر خبرگان دانشگاه و صنعت در روش ISM مدل این فرایند را استرخاج نمود. این پژوهش با مشارکت 14 نفر از خبرگان حوزه صنعت و اساتید دانشگاه و بهره گیری از تجربه زیسته کارکنان شرکت کنترل گاز اکباتان انجام شده است و به کار گیری روش ISM به صورت میانگین گیری از نظر خبرگان موفق به طبقه بندی مراحل اجرای کایزن به عنوان یک تحول استراتژیک و ندوین یک مدل پرداخته است.

یکی از حوزه های مطالعاتی که در زمینه سرمایه گذاری در بورس مورد توجه پژوهشگران مالی قرار گرفته است و نظریه هایی بر مبنای روانشناسی ارائه می کند و به بررسی چگونگی اشتباهات احساسی و ذهنی میپردازد، رفتاری مالی است. بر این اساس عوامل متعددی هستند که موجب جهت گیری تصمیم گیری سرمایه گذاران میشوند مانند: جنسیت،سن،وضعیت تأهل،سطح سواد افراد،درآمد، ثروت، شخصیت، انواع تورشهای رفتاری و... . پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش هیجانی بر تصمیم گیری سرمایه گذاران فعال در بورس انجام شده و در این رابطه میانجی گری سرمایه گذاران کشور نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی استاندارد و دارای روایی و پایایی مطلوب استفاده شده است و داده های جمع آوری شده از نمونه ها ی تصادفی پژوهش به کمک روش های رگرسیون خطی در نرم افزار spss و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار pls مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج به دست آمده این را نشان می دهد که هوش هیجانی با تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران کشور رابطه معنادار مثبت دارد و خلق و خو نیز نقش میانجی را ایفا می کند و با تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران کشور رابطه معنادار دارد.

یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار بر شیوه ی تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار بورس نوع شخصیت آن ها می باشد. به رغم اهمیت زیاد تشخیص شخصیت افراد و تاثیر آن بر تصمیم گیری هایشان، پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است. از این رو پژوهش حاضر به سنجش تاثیر شخصیت بر تصمیم گیری سرمایه گذاران و اثر میانجی تورش های رفتاری بر این رابطه پرداخته شده است. پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع مطالعات توصیفی (همبستگی با مدل معادلات ساختاری) می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل سرمایه گذاران شهر همدان بوده که بدین منظور از مطالعه ی موردی و روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. پرسش ها به صورت تصادفی و طبق طیف لیکرت به صورت پنج گزینه ای بین 170 نفر از سرمایه گذاران توزیع گردید. در نهایت داده های پژوهش با تکنیک معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ی 16 و Smart PLS نسخه ی 3 تجزیه و تحلیل گردیدند. ابعاد شخصیت 31 درصد از تغییرات تصمیم گیری را تبیین کردند. اما از بین چهار بعد شخصیت، دو بعد حسی- شهودی و قضاوتی- ادراکی با تصمیم گیری رابطه ی معنادار داشتند. همچنین نتایج نشان داد که نقش میانجی جزئی تورش های رفتاری در رابطه ی دو بعد حسی- شهودی و قضاوتی- ادراکی و تصمیم گیری در سطح اطمینان 95 درصد با ضرایب معناداری 573/2 و 655/2 تایید شد.

هدف پژوهش حاضر بررسی مفاهیم استراتژی بازاریابی محتوایی و تاثیر آن بر نگرش و جذب مشتری در شرکت های بازی سازی ایرانی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شده است .پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی است که در آن از طریق منابع ثانویه (کتابخانه ای) و اولیه (پرسشنامه و مصاحبه) اطلاعات گردآوری شد و روش پژوهش نیز از نوع توصیف -- تحلیلی است. در بخش کیفی جامعه آماری مدیران عامل و بازاریابی شرکت های بازی سازی فعال در ایران می باشد که از بین آن ها با 6 شرکت که بطور هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه از نوع نیمه ساختار یافته صورت گرفت. مصاحبه ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد بررسی قرار گرفت و 5 مقوله اصلی؛ محتوا، بازاریابی محتوایی، کانال توزیع محتوا، سنجش اثربخشی بازاریابی محتوایی و مشتری و زیرمقوله های مرتبط استخراج گردید. سپس با استفاده از نتایج مصاحبه ها پرسشنامه ای با 23 سنجه جهت بررسی تاثیر بازاریابی محتوایی بر نگرش و جذب مشتری توسط محقق آماده گردید. در بخش کمی جامعه آماری شامل مشتریان و علاقه مندان به بازی می باشد که نمونه آماری به صورت تصادفی و بر اساس روش های اندازه گیری نمونه در نرم افزار PLS-Smart، 80 نفر محاسبه گردید که در این راستا 90 پرسشنامه جمع آوری شد. داده های به دست آمده براساس روش معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با استفاده از نرم افزارPLS-Smart تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سوالات از پایایی و روایی قابل قبولی و مدل از قدرت پیش بینی قوی برخوردار است. فرضیه اول با ضریب مسیر 0.667 و ضریب معناداری 9.025 پذیرش شد و نشان داد که استراتژی بازاریابی محتوایی بر نگرش مشتری تاثیر مستقیم و معناداری دارد. فرضیه دوم با ضریب مسیر 0.774 و ضریب معناداری 16.186 پذیرش گردید و نشان داد استراتژی بازاریابی محتوایی بر جذب مشتری تاثیر مستقیم و معناداری دارد.

پژوهش حاضربا هدف بررسی اثیر جهت گیری هی خریدمصرف کنندگان بر استفاده از بازاریابی و خریدهای اینترنتی صورت گرفته که در این رابطه میانجیگری رفتار اکتشافی نیز مورد توجه قرار گرفته است.برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده، و روایی و پایایی آن مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها حاکی از آن است که برخی جهت گیریهای خرید مصرف کنندگان همچون کیفیت گرایی و مد گرایی بر رفتار اکتشافیآن ها و برخی جهت گیریها ی دیگر همچون راحت طلبی و نیز بر استفاده از بازاریابی اینترنتی ،تاثیر مثبت و معنی داری دارد.همچنین جهت گیری تجربی تاثیر منفی و معنی داری بر استفاده از بازاریابی اینترتی می گذارد.و در تاثیر گذاری جهت گیری مد گرایانه بر استفاده از بازاریابی اینتر نتی نیز میانجی گری رفتار اکتشافی مورد تایید قرار گرفت

یکی از عوامل درونی که می تواند موفقیت تعاونی را تحت تأثیر قرار دهد، اشتیاق کارآفرینانه است. به رغم اهمیت اشتیاق در شروع و رشد کسب وکار و رفتار کارآفرینانه افراد، پژوهش های اندکی به بررسی اشتیاق کارآفرینانه کارآفرینان پرداخته اند. تحلیل علل و عوامل برتری تعاونی ها می تواند زمینه را برای رشد و توسعه اقتصادی بخش تعاون فراهم سازد. از این رو، پژوهش حاضر، به سنجش تأثیر اشتیاق کارآفرینانه بر موفقیت تعاونی کشاورزی استان همدان پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع مطالعات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران عامل تعاونی-های کشاورزی استان همدان بوده که تعداد 200 تعاونی در استان وجود دارند و با توجه فرمول کوکران 131 تعاونی به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. بدین منظور، از مطالعه موردی و روش تحقیق توصیفی و همبستگی استفاده شد و پرسشنامه 5 گزینه ای طیف لیکرت بین 97 مدیرعامل مورد مطالعه که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. داده ها با تکنیک معادلات ساختار یافته و با استفاده از نرم افزار spss نسخه 23 PLS نسخه 2 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مؤلفه «اشتیاق تأسیسی» بیشترین میزان تأثیر را بر موفقیت تعاونی کشاورزی را داشته و در مجموع 63 درصد از تغییرات موفقیت تعاونی توسط اشتیاق تأسیسی تبیین و همچنین نتایج نشان داد که منظر مالی نسبت به دیگر مؤلفه-های موفقیت بر مبنای کارت امتیازی متوازن با ضریب معناداری 318/9 و سطح اطمینان 95/0 بیشترین تأثیر را بر موفقیت تعاونی دارد. بر این اساس پیشنهاد می شود توجه ویژه به زمینه سازی برای اشتیاق کارآفرینانه خصوصاً اشتیاق تأسیسی در تعاونی کشاورزی مبذول گردد.

در دنیای پر رقابت امروزی برای دستیابی به استعدادها، سازمان ها باید دیدگاهی فراتر از جایگزینی به صورت معمول و ساده نیروی کار داشته باشند. لذا با پیچیده تر شدن عوامل تأثیرگذار محیطی و پاسخگو بودن به این تغییرات محیطی و مواجهه با آن، به نظر می رسد که برنامه ریزی جانشین پروری نیز ضرورت بیشتری یافته و پیچیده تر می شود. از طرفی با گسترش پدیده ی جهانی سازی، اهمیت اعتماد در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی نیز بطور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است، بطوری که اکثر صاحب نظران در علوم مختلف به اهمیت نقش اعتماد در سازمان ها اشاره کرده اند. به ویژه تأثیرات مدیریت استعداد و نحوه استعدادیابی و تأثیر آن بر اعتماد سازمانی و روابط آن ها با یکدیگر از مواردی است که باید به آن ها توجه نمود. در این پژوهش مدیریت استعداد به عنوان متغیر پیش بین و جانشین پروری و اعتماد سازمانی به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه مورد بررسی 158 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان همدان و روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی و روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و ابزار گردآوری آن پرسشنامه بوده است. روایی پرسشنامه توسط تعدادی از اساتید تأیید و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. سپس 118 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه به روش در دسترس بین آن ها توزیع گردید و پس از جمع آوری داده ها ابتدا از آماره های کجی و کشیدگی توزیع برای تعیین نرمال بودن داده ها استفاده شد و پس از تأیید نرمال بودن داده ها از آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین میزان ارتباط بین متغیر ها استفاده گردید، که پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد بین مدیریت استعداد و مؤلفه های آن در ادارات ورزش و جوانان استان همدان با جانشینی و اعتماد سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین برای پیش بینی از رگرسیون گام به گام استفاده شد و مشخص گردید مدیریت استعداد و مؤلفه های آن می توانند جانشین پروری و اعتماد سازمانی را در ادارات ورزش و جوانان استان همدان پیش بینی نمایند.

در عصر حاضر سازمان ها به بخش مهمی از زندگی بسیاری از افراد جامعه تبدیل شده اند. به طوری که افراد با استخدام و عضویت در سازمان ها ساعات زیادی از عمر خود را در این محیط های کاری سپری می کنند. چگونگی و کیفیت گذران این ساعات نسبتا طولانی هم برای افراد و هم برای سازمان ها بسیار با اهمیت است.(یلماز ،2010) کارکردن با کارکنان بدقلق به نظر می رسد از تجربه های مشترک همه کسانی باشد که در طول مسیر پیشرفت شغلی خود، افراد و سازمان های زیادی را پشت سر می گذارند. گاهی این تجربه تا آنجایی آزاردهنده است که منجر به ترک شغل و ترک سازمان می شود. راه کار برون رفت از چنین تجربه های آزادهنده ای، نه حذف چنین افرادی از سازمان، بلکه شناسایی مصادیق رفتاری این دسته از کارکنان و به کارگیری استراتژی های تعاملی و ارتباطی مناسب با آن هاست. این امر از اینجا ناشی می شود که انسان های سازمانی از ویژگی های محیطی و ساختاری تاثیر می پذیرند و نمی توانند هنگام ورود به سازمان به مانند یک انسان خالی از احساسات و ویژگی های فردی-شخصیتی و بدون تاثیر از شرایط محیطی و ساختاری به کار مشغول باشند. این پژوهش به شناسایی ویژگی های کارکنان بدقلق در سازمان ها می پردازد. در این پژوهش ویژگی های کارکنان بدقلق یا رفتارهای بدقلقی مانند پرخاشگری،زیرآب زنی و... از طریق مصاحبه با مشارکت کنندگانی که تجربه زیسته از کار کردن با چنین افرادی برخوردارند(مشتمل بر هفت نفر از متخصصان امر که برخی دارای تحصیلات آکادمیک در زمینه های مدیریت بودند و مصاحبه-شونده ها تجربه ی کار کردن با این گونه افراد را نیز دارا بودند) بررسی می شود شیوه تحلیل داده های مصاحبه در این پژوهش، تحلیل مضمون است؛ بدین طریق داده های هر مصاحبه شونده به صورت تحلیل مضمون کد گذاری شده و در نهایت شبکه ی تحلیل مضامین استخراج شد. یافته های حاکی از آن است که رفتارهای بدقلقی در سه دسته شناختی، نگرشی و رفتاری قابل دسته بندی هستند و عوامل محیطی و ساختاریِ ویژه ای می توانند به تقویت این رفتارها در سازمان دامن بزنند.

دانش و نوآوری حاصل از آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری مطرح است. موفقیت شرکت های کارآفرین و نوآوری اهمیت زیادی برای اقتصاد کشورها دارد. در این مسیر تأمین مالی این فعالیت ها، به گونه ای که در زمان مناسب و به اندازه کافی و به شیوه درست در اختیار بنگاه ها قرار داده شود از اهمیت زیادی برخوردار است. تنظیم سازوکار درست در نظام مالی برای تأمین مالی نوآوری نیازمند چارچوب مناسب برای سیاست گذاری در این حوزه است؛ بنابراین علاوه بر حل مسائل نظام مالی کشور نیازمند طراحی نظام مالی خاص فعالیت های نوآورانه در کشور هستیم. (ابوجعفری و همکاران،1393) با توجه به اهمیت تأمین مالی شرکت های نوپا و تأثیری که تأمین مالی مؤثر بر موفقیت این شرکت هاداردو همچنین با توجه به کاستی های تحقیقات قبلی در این زمینه، پژوهش حاضر در پارک علم و فناوری استان البرز در سال 1396، به روش توصیفی پیمایشی باهدف بررسی اثر روش های تأمین مالی بر موفقیت شرکت های نوپا و معرفی روش ها به ترتیب میزان تأثیر بر موفقیت انجام شده است. با توجه به اینکه جامعه ما 96 شرکت نوپای مستقر در پارک علم و فناوری البرز است، حجم نمونه به صورت تصادفی 77 شرکت در نظر گرفته شد که پرسش نامه جهت آگاهی از روش های تأمین مالی که این شرکت ها استفاده می کنند و آگاهی از میزان موفقیت این شرکت ها از طریق معیارهایی که برای موفقیت در این پایان نامه در نظر گرفته شده است، توزیع شد. سؤالات پرسش نامه طبق استانداردها توسط این جانب طراحی شد که پس از چند مرحله مشورت با استاد محترم مشاور و ایجاد برخی تغییرات در سؤالات به تشخیص ایشان و همچنین مشورت با تعدادی از مدیران حوزه مالی، تأیید شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرون باخ 82/0 محاسبه شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که رابطه معنادار بین موفقیت و روش قرض های کوچک، مراکز رشد و سرمایه گذاری جمعی و... وجود دارد و همچنین استفاده از روش های سرمایه خود راه انداز، منابع مالی شخصی و سرمایه گذار مالک-پیشتاز تأثیری بر موفقیت ندارند.

امروزه شرکت های عضو پارک های علم و فناوری نقش مهمی در روند رشد و توسعه افتصادی دانش محور ایفا می کنند. این شرکت ها برای ادامه ی حیات و موفقیت به برنامه ریزی دقیق و انتخاب استراتژی های بازاریابی مناسب نیازمندند. از این رو، به دلیل اهمیتی که استراتژی های بازاریابی بر موفقیت صنایع دانش بنیان دارند، این پژوهش با هدف بررسی و اولویت بندی استراتژی های بازاریابی در مراحل مختلف چرخه ی عمر برای شرکت های عضو پارک علم و فناوری تدوین شده است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شرکت های عضو پارک علم وفناوری کرمانشاه هستند که تعدادشان 167 شرکت است. حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 116 شرکت در نظر گرفته شد و پرسشنامه به صورت تصادفی توزیع گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرسنجی اساتید و خبرگان و تعدادی از مدیران حوزه استراتژی بازاریابی به تایید رسید. همچنین پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 814/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک های آمار استنباطی از جمله: اسپیرمن و آزمون H با نرم افزار spss، استفاده شد و به منظور رتبه بندی استراتژی های بازاریابی از رویکرد چند معیاره با نرم افزار Expert choice، استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده، رابطه مثبت و معنادار بین موفقیت و میزان و نوع استفاده از استراتژی های بازاریابی در چرخه های مختلف عمر وجود دارد و وزن و اهمیت استراتژی های بازاریابی در مراحل مختلف چرخه عمر با یکدیگر متفاوت هستند.

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مسئولیت اجتماعی بر ارزش ویژه ی برند سبز در فروشگاه های محصولات ارگانیک شهر همدان انجام شده است.این پژوهش از نوع توصیفی بوده و از نظر روش از نوع علی می باشد.جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مصرف کنندگان غرفه ی محصولات ارگانیک فروشگاه های شهرهمدان است، که تعداد آن ها در طول یک هفته به 360 نفر می رسد.حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 108 نفر برآورد شده است و روش مورد استفاده برای نمونه گیری، روش تصادفی می باشد.ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است.که این پرسش نامه شامل 16 سوال در زمینه ی مسئولیت اجتماعی با پایایی826/. وهمچنین شامل 24 سوال در زمینه ی ارزش ویژه ی برند با پایایی924/. می باشد.پس از گردآوری داده ها، داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار اس پی اس اس و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج به دست آمده حاکی از وجود وجود رابطه مثبت و معنادار بین مسئولیت اجتماعی و ارزش ویژه ی برند می باشد.همچنین بین ابعاد ارزش ویژه ی برند شامل وفاداری، کیفیت ادراک شده، تداعی، آگاهی برند و مسئولیت اجتماعی رابطه ی مثبت و معنی دار به دست آمد.

پزوهش حاضر با هدف بررسیتاثیر بکارگیری عناصر آمیخته بازاریابی بر موفقیت مالی صنایع دانش بنیان انجام شده است.این پزوهش از نوع توصیفیاست .جامعه آماری این پزوهش شرکتهای مستقر درتهران به تعداد 126 شرکت استحجم نمونه مطابق فرمول کوکران 95 شرکت براوردگردید.پرسشنامه عناصر آمیخته بازاریابی براساس مدل مک کارتی(1987)و پرسشنامه موفقیت مالی بر اساس (KPI (1990 استفاده شد.جهت تعیین روایی از روایی سازه وتحلیل عاملی استفاده شد.نتایج بدست امده حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین عناصر آمیخته بازاریابی و موفقیت مالی می باشد

فرایند برنامه ریزی در بلندمدت، نیازمند بکارگیری رویکردهای نوینی مانند آینده پژوهی است، تا توانایی مقابله با عدم قطعیت های آینده را داشته باشد. شناسایی سیاست هایی که به یک سیستم حمل ونقل پایدار منجر شود یک چالش عمده برای سیاست گذاران است، چرا که این بخش، آکنده از عدم قطعیت ها است. پژوهش حاضر با اهداف "شناسایی آینده های حمل ونقل درون شهری همدان (مسافر) در افق بیست ساله" با استفاده از رویکرد سناریونگاری عدم قطعیت های بحرانی و "شناسایی راهبردهای پابرجا در حوزهی حمل ونقل درون شهری همدان" با استفاده از برنامه ریزی پابرجا و منطق فازی انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش را 30 نفر ازخبرگان متخصص در حوزه ی امور شهری تشکیل دادند که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب گردیدند. روایی محتوایی با قضاوت خبرگان و اساتید به تایید رسید. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ برای اهمیت و عدم قطعیت محاسبه گردید و به ترتیب مقادیر 0/956 و0/946 به دست آمد. برای جمع آوری داده ها از مطالعه مستندات، مرور ادبیات، پانل و پرسشنامه استفاده شد. دو نیروی پیشران "میزان حمایت دولت از بخش خصوصی" و "ارزش های جامعه"، به عنوان مهمترین نیروهای پیشران شکل دهنده به آینده ی حمل ونقل درون شهری همدان، شناسایی گردید و چهار سناریوی "حمل ونقل سبز"، "وابستگی به خودروی شخصی"، "هرج و مرج" و "کنترل های سخت گیرانه" بر اساس آن دو عامل توسعه داده شد. دو راهبرد " ارتقای فرهنگ و رفتار ترافیکی و هم چنین افزایش جلب مشارکت شهروندان در حوزه ی حمل ونقل" و "مدیریت پارکینگ و ساماندهی فضای پارک خودروها"، به عنوان راهبردهای پابرجا در حوزه ی حمل ونقل درون شهری همدان شناسایی شدند که می توانند بدون حساسیت به آن چه در آینده رخ خواهد داد، عملکرد قابل قبولی داشته باشند.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین به کارگیری استراتژی های نوآوری و عملکرد نوآورانه سازمان ها با نقش میانجی ظرفیت جذب در شرکت های مستقر در پارک فناوری پردیس انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران ارشد شرکت های مستقر در پارک فناوری پردیس هستند که تعدادشان 65 شرکت می باشد، حجم نمونه با استفاده از روش سرشماری برابر با کل جامعه در نظر گرفته شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی، همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. تمامی این پرسشنامه ها به شیوه تصادفی توزیع شد. روایی محتوا و روایی سازه و همچنین پایایی این ابزارها تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای spss و SmartPLS مورد استفاده قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها نتایج آزمون های آمار استنباطی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری ارائه شده است. نتایج به دست آمده حاکی ازآن است که ظرفیت جذب اثر مثبت و معنی داری بر عملکرد نوآورانه دارد و به کارگیری استراتژی پیشرو و همچنین تدافعی بر عملکرد نوآورانه اثر معناداری دارد و به کارگیری استراتژی پیشرو، تدافعی و مقلدانه بر ظرفیت جذب اثر معناداری دارد و ظرفیت جذب در رابطه بین به کارگیری استراتژی تدافعی و همچنین استراتژی پیشرو و عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد. همچنین، بررسی شاخص های برازش مدل، بیانگر این است که مدل مورد استفاده در پژوهش از برازندگی قابل قبولی برخوردار می باشد

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوشمندی فناوری و نوآوری استراتژیک در شرکت های مستقر در پارک فناوری پردیس انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و از نظر روش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های واجد شرایط جهت انجام پژوهش که مستقر در پارک فناوری پردیس هستند، می باشد و این تعداد، حدود 65 شرکت است. حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 56 شرکت برآورد گردید و پرسشنامه ها به شیوه تصادفی توزیع شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوشمندی فناوری مطابق با ابعاد ساویز و پرسشنامه نوآوری استراتژیک مطابق با ابعاد سرعتی آشتیانی استفاده شد. روایی محتوای هر دو ابزار با استفاده از نظرسنجی از اساتید و خبرگان حوزه فناوری و نوآوری به تأیید رسید و جهت تعیین روایی سازه، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. همچنین پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 960/0 و 941/0 محاسبه گردید و مقدار پایایی ترکیبی نیز به ترتیب 939/0 و 929/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای Spss و SmartPLS مورد استفاده قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها نتایج شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی و همچنین مدل یابی معادلات ساختاری ارائه شده است. نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین هوشمندی فناوری و نوآوری استراتژیک می باشد. همچنین، بررسی شاخص های برازش مدل، بیانگر این است که مدل مورد استفاده در پژوهش از برازندگی قابل قبولی برخوردار می باشد.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و سرمایه فکری در سازمان امور مالیاتی شهر همدان انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و از نظر روش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان امور مالیاتی شهر همدان است، که تعداد آن ها 65 نفر می باشد. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 56 نفر برآورد شده است و روش مورد استفاده برای نمونه گیری، روش تصادفی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. که این پرسشنامه شامل 20 سوال در زمینه سرمایه فکری با پایایی 0.892 و همچنین شامل 24 سوال در زمینه مدیریت استعداد با پایایی 0.95 می باشد. پس از گردآوری داده ها، داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین مدیریت استعداد و سرمایه فکری می باشد. همچنین بین ابعاد مدیریت استعداد شامل جذب، انتخاب، به کارگیری، توسعه و نگهداری استعداد با سرمایه فکری رابطه مثبت و معناداری به دست آمد.

در گذشته وقتی شرکتی نیاز به مهارت هایی ورای توانایی های خویش داشت، می توانست با تملیک شرکت دیگری که دارای آن مهارتها، ویژگی ها و دانش فنی لازم بود، نیاز خود را مرتفع سازد. اما امروزه در محیط پرشتاب کسب و کار، شرایط تغییر کرده است و شکل گیری ائتلاف ها به صورت فزاینده به مثابه یک راهکار استراتژیک در مقابل ادغام به ویژه در سطح کسب و کار معمول شده است. ائتلاف استراتژیک را می توان هر نوع رابطه ای تعریف کرد که یک واحد کسب و کار بزرگ با شریک دیگر جهت تحقق نیازهای حیاتی برقرار می سازد. شرکتهایی که در یک ائتلاف استراتژیک مشارکت دارند برای دستیابی به یک هدف مشترک در مخاطرات و منابع سهیم می باشند. سازمانها با ایجاد ائتلاف استراتژیک به دنبال راهی برای توسعه نوآوری جدید محصولات و خدمات، تمدید پیشرفت و قوی سازی مزیت رقابتی خود هستند همانطور که محیط تغییر می کند و تقاضای بازار افزایش می یابد، سازمانها در یک ائتلاف استراتژیک به دنبال راهی برای تطابق با تغییرات محیطی می باشند. لذا در این تحقیق عواملی را که موجب انتخاب شریک تجاری در یک ائتلاف استراتژیک در صنعت خودروسازی می شود را مورد بررسی قرار می دهیم و یک مدل از این عوامل ارائه نموده و اثرات آن را در شکل گیری ائتلاف می سنجیم و سپس به هر یک از این عوامل رتبه می دهیم و اولویت آنها را مشخص می کنیم. بنابر این هدف تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر انتخاب شریک در یک ائتلاف استراتژیک در صنعت خودروسازی برای کسب مزیت رقابتی به منظور رقابت اثربخش با سایر شرکتها است. تمامی صنایع در سرتاسر جهان برای کسب منافع بیشتر و دستیابی به تکنولوژی بهتر و بالاتر به سمت ائتلاف استراتژیک پیش می روند که در صنایع داخلی و بویژه صنعت خودروسازی این امر غیرقابل اجتناب می باشد. در این پژوهش داده ها از طریق انتشار پرسشنامه بین خبرگان و کارشناسان ایران خودرو تهیهشده است.روش انجام کار جزو روش های کمی می باشد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان صنعت خودروسازی می باشد. روش تجزیه و تحلیل با استفاده از فنون تحلیل آماری و نرم افزار SPSS برای شناسایی و اثرگذاری آنها بر انتخاب شریک تجاری و نیز از روش تاپسیس فازی برای رتبه بندی عوامل و میزان اهمیت آنها از بررسی مستندات و ادبیات تحقیق و مصاحبه با خبرگان و نظرسنجی ا

امروزه رویکرد ناب که به طور گسترده ای حوزه بهداشت و درمان را متحول ساخته است، به عنوان یکی از رویکردهای نوین مدیریتی محسوب می شود که با نیاز به صرف زمان، تلاش ، نیروی انسانی، هزینه، فضا، اتلافات و اشتباهات کمتر، منجر به بهبود عملکرد سازمان می شود. باوجود همه مزایایی که برای به کارگیری رویکرد ناب برشمرده اند، بسیاری از سازمان ها در به کارگیری آن ناموفق بوده اند. یکی از راه های جلوگیری از شکست، توجه به آمادگی سازمان برای اجرای رویکردهای بهبود کیفیت ازجمله رویکرد ناب است. ازاین رو، به دلیل اهمیتی که درک عوامل زمینه ای در پیاده سازی سیستم ناب و به دنبال آن تأثیری که بر موفقیت و اثربخشی آن دارد، پژوهش حاضر باهدف سنجش آمادگی بیمارستان های دولتی شهر همدان برای استقرار سیستم ناب، صورت گرفته است. بدین منظور، پس از تبیین ادبیات موضوع، بامطالعه مقالات و پژوهشهای مربوطه، مدلی که بالوشی و همکاران بر اساس مطالعه مروری و به طور ویژه در حوزه بهداشت و درمان ارائه کرده اند ، انتخاب شد. سپس، فرضیات پژوهش با لحاظ نمودن متغیرهای مدل مذکور، تدوین شد. لذا، پژوهش از نوع پیمایشی و توصیفی و ازنظر هدف، کاربردی است . جمع آوری اطلاعات برای پاسخگویی به فرضیات پژوهش، طی دو مرحله، با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته ، انجام گرفت. جهت گردآوری داده های اولیه، در میان جامعه آماری متشکل از مدیران، روسا و سرپرستاران هر یک از بخش های بیمارستان ها، با روش نمونه گیری تصادفی ساده ، تعداد 122 پرسشنامه، توزیع شود . در مرحله دو ، تعداد 11 پرسشنامه بین خبرگان، توزیع شد. درنهایت، داده های جم آوری شده در مرحله اول، با استفاده از نر افزار اس پی اس اس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل فرضیات پژوهش، از فن های آمار استنباطی ازجمله؛ t تک نمونه ای و آزمون دوجمله ای متناسب با ماهیت پژوهش استفاده شد. در مرحله دو ، به منظور رتبه بندی عوامل مؤثر بر آمادگی که در مرحله اول موردسنجش قرارگرفته بودند، از رویکرد چند معیاره با نر افزار اکسپرت چوویس، استفاده شد .بر اساس نتایج به دست آمده، بیمارستان های شهر همدان از بعد حمایت و تعهد رهبری، شناسایی برنامه های استراتژی ، شناسایی و حذف اتلافات و سیستم پاداش و ارزیابی عملکرد در سطح مطلوبی قرار دارند و در میان عوامل آمادگی، شناسایی و حذف اتلافات، از اهمیت بیشتری برخو

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تبلیغات تجاری بر سلیقه مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه در سطح مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه در سطح شهرستان کرمانشاه انجام شده است.برای گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق از مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه استفاده شده ، جامعه آماری تحقیق، کلیه مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه در سطح شهرستان کرمانشاه است.که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه-ای از میان 5 پاساژ عرضه کننده گوشی تلفن همراه در سطح شهرستان کرمانشاه، از میان هر پاساژ یک فروشگاه به تصادف انتخاب شده و به مشتریان آنها در لحظه خرید گوشی تلفن همراه پرسشنامه تحویل داده شد . جامعه آماری تحقیق نامحدود و اندازه نمونه 374 نفر است. از سه پرسشنامه محقق ساخته تبلیغات تجاری، نگرش مصرف کننده و سلیقه مصرف کننده که روایی آن توسط اساتید و خبرگان دانشگاه مورد تایید قرار گرفت و داده ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار اس پی اس اس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که بین تبلیغات تجاری و ابعاد نگرش مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین ابعاد نگرش مصرف کننده با سلیقه مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و بین تبلیغات تجاری با سلیقه مصرف کنندگان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.