Hossein Bayat

Associate Professor

Update: 2024-10-31

Hossein Bayat

Faculty of Agriculture / Department of Soil Science

P.H.D dissertations

  1. مقايسه جامع روش هاي ايجاد توابع انتقالي و توسعه الگوريتم هاي جديد براي تخمين منحني نگهداشت آب خاك و منحني هدايت هيدروليكي خاك.
    مصطفي راستگو 2020
    منحني نگهداشت آب خاك (SWRC ) و منحني هدايت هيدروليكي خاك (SHCC) به عنوان ويژگي هاي هيدروليكي خاك تأثير و نقش عمده اي در زمينه هاي هيدرولوژي، حفاظت محيط زيست، اكولوژي، پدولوژي و بسياري از زمينه هاي مرتبط با خاك دارند. با استفاده از اين ويژگي ها مي توان مدل هاي جريان آب و املاح، نفوذ، زهكشي و برنامه ريزي آبياري را تبيين و پيش بيني نمود. با اين وجود، اندازه گيري مستقيم ويژگي هاي هيدروليكي خاك در مزرعه و شرايط آزمايشگاه گران، وقت گير و خسته كننده است و گاهي اوقات اندازه گيري آن ها براي مقياس هاي بزرگ امكان پذير نيست. بنابراين، توابع انتقالي (PTFs) به عنوان روشي غيرمستقيم براي پيش بيني ويژگي هاي هيدروليكي خاك توسعه يافت. توابع انتقالي يكي از روش هاي غير مستقيم براي برآورد ويژگي هاي هيدروليكي خاك هستند كه با استفاده از روش هاي متعدد بين پارامترهاي دير يافت خاك مانند منحني نگهداري آب خاك و هدايت هيدروليكي و پارامترهاي زود يافت خاك مانند بافت، چگالي ظاهري و مقدار ماده آلي كه اندازه گيري آن ها آسان، سريع و كم هزينه است و در پژوهش هاي علوم خاك متداول اند، ارتباط برقرار مي كنند. اگرچه ايجاد PTFها در مقايسه با اندازه گيري مستقيم بسيار ساده مي باشد، اما انتخاب بهترين روش براي ايجاد PTF، مسئله اي است كه در اين زمينه وجود دارد. با توجه به بررسي كامل منابع مشاهده شد كه تا به حال مقايسه جامع الگوريتم هاي مختلف براي تخمين SWRC و SHCC انجام نشده است. به طوري كه در بسياري از موارد الگوريتم هاي مشابه در مقاله ها مورد بررسي قرار گرفته است و در مقابل الگوريتم هاي بسياري نيز وجود دارند كه مورد بررسي و مقايسه قرار نگرفته اند. همچنين هيچ تركيبي از الگوريتم هاي مختلف براي افزايش بهبود دقت تخمين صورت نپذيرفته است. در مطالعه حاضر، 28 روش شامل رگرسيون خطي چندگانه (MLR)، رگرسيون غيرخطي (NLR)، رگرسيون فرآيند گوسي (GPR) با تابع كواريانس نمايي (GPR_E)، رگرسيون فرآيند گوسي با تابع كواريانس ماترن (GPR_M)، مدل خطي تعميم يافته (GLM)، رگرسيون غيرخطي بر پايه چند جمله اي درجه سوم، شبكه عصبي پرسپترون چند لايه (MLP)، شبكه عصبي بيزين، شبكه عصبي پايه شعاعي (RBF)، شبكه عصبي مبتني بر ماشين يادگيري افراطي (ELM)، ماشين بردار پشتيبان (SVM) با تابع هاي هسته شعاعي (SVM_G)، چند جمله اي (SVM_P) و خطي (SVM_L)، روش مديري

Master Theses

  1. پيش بيني كينتيك توليد گاز در خوراك هاي مختلف دام با استفاده از شبكه عصبي مصنوعي
    سيده فرزانه مير معيني 2023
    امروزه استفاده از شبكه عصبي مصنوعي (ANN) به عنوان يك تكنيك داده كاوي در پيش بيني نتايج علوم مختلف به طور فزاينده اي رو به توسعه مي باشد. به نظر مي رسد كه شبكه عصبي مصنوعي قابليت و توانايي پيش بيني كينتيك تخمير شكمبه اي مواد خوراكي را داشته باشد. از آنجائيكه بين تركيبات شيميايي مواد خوراكي و كينتيك توليد گاز در شكمبه ارتباط وجود دارد لذا شبكه عصبي مصنوعيبايد بتواند با استفاده از تركيبات شيميايي، كينتيك توليد گاز را پيش بيني كند.لذا پژوهش حاضر با بهره گيري از شبكه عصبي مصنوعي به منظور پيش بيني گاز توليد شده در شكمبه بر اساس تركيبات شيميايي برخي مواد خوراكي و مقايسه دقت بهترين مدل شبكه عصبي مصنوعي با برخي مدل هاي غيرخطي انجام شد. براي انجام اين آزمايش از نتايج آزمون توليد گاز كه قبلا با استفاده از 25 نوع مواد خوراكي مختلف شامل خوراك هاي علوفه اي (علوفه يونجه، سيلاژ ذرت، كاه گندم، اسپرس و كاه جو)، مواد كنسانتره اي (دانه جو، دانه ذرت، سبوس گندم، كنجالهسويا و گلوتن ذرت)، محصولات جانبي كشاورزي(كنجاله كنجد، كنجالهكلزا، ضايعات نان، تفاله چغندرقند، تفاله انگور، تفاله ليموترش، گل زعفران و تفاله گوجه فرنگي) و 5 جيره غذايي با سطوح مختلف علوفه به كنسانتره (70-30، 40-60، 60-50، 60-40، 30-70) انجام شده بود، استفاده شد.به منظور تعيين ساختار مطلوب شبكه عصبي مصنوعي از نرم افزارSTATISTICA 12.5 استفاده شد.بهترين ساختار بدست آمده از مدل هاي ANNاز نوع پرسپترون چندلايه (MLP) با الگوريتم آموزشي برويدن-فلچر-گلدفارب- شانو (BFGS) با در نظر گرفتن تابع انتقال مناسب مدل از بين توابع انتقال هماني، لجستيك، تانژانت، تابع نمايي و تابع سينوسي در لايه هاي پنهان و خروجي بود. از آماره هاي ضريب تعيين (R2)، ريشه دوم ميانگين مربعات خطا (RMSE) و ميانگين خطا (ME) به دست آمده در هر مدل، به عنوان شاخصي از دقت شبكه عصبي مصنوعي در پيش بيني حجم توليد گاز در شكمبه استفاده شد.همچنين به منظور مقايسه دقت برازش مدل هاي بدست آمده از شبكه عصبي مصنوعي و مقايسه بهترين مدل شبكه عصبي مصنوعي با دو مدل غيرخطي اكسپونانشيال (EXP) و فرانس (FRC) در مواد خوراكي مختلف از آماره هاي ميانگين مربعات خطا (MSE)، ضريب تعيين (R2)، انحراف مطلق ميانگين باقي مانده (RMAD) و ميانگين درصد خطا (MPE) و آزمون هاي اطلاعات آكائيك (AIC)، نسبت تاييد (ER
    Thesis summary

  2. اثر محلول پاشي سولفات پتاسيم بر تحمل به خشكي هلو رقم آلبرتا
    منيژه كياني 2022
    در پژوهش حاضر تأثير كاربرد محلول پاشي پتاسيم در شرايط تنش خشكي روي برخي ويژگي هاي كمي و كيفي هلو رقم آلبرتا در قالب آزمايش فاكتوريل با طرح پايه كاملاً تصادفي موردبررسي قرار گرفت. فاكتورهاي آزمايشي شامل: 1- آبياري در سه سطح، تأمين رطوبت خاك 100، 85، 70 درصد آب قابل دسترس خاك و فاكتور دوم: 2- تغذيه برگي سولفات پتاسيم با غلظت هاي، صفر ، 10 در هزار و 20 در هزار بود. اين طرح شامل 9 تيمار و سه تكرار بود و هر واحد آزمايشي شامل 2 درخت هلو بود كه درمجموع 54 درخت هلو موردبررسي قرار گرفت. تيمار خشكي از اواخر ارديبهشت ماه آغاز شد و به مدت سه ماه اعمال شد. محلول پاشي تيمارهاي مختلف سولفات پتاسيم از اواخر خردادماه شروع شده و بافاصله هرماه يك بار و مجموعاً سه بار محلول پاشي صورت گرفت. كاربرد تنش خشكي و محلول پاشي پتاسيم اثر معني داري بر ويژگي هاي كيفي ميوه و برخي ويژگي هاي بيوشيميايي ميوه داشت و 3 باعث افزايش قند و كاهش اسيديته قابل تيتراسيون در تيمارهاي تنش رطوبتي 30 درصد و 15 درصد با كاربرد پتاسيم 1 درصد و 2 درصد بود. محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد و تنش خشكي در سطح 30 درصد باعث افزايش معني دار شاخص طعم نسبت به شاهد شد. محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد بدون اختلاف معني داري با پتاسيم با غلظت 1 درصد ميزان اسيديته هلو را كاهش داد همچنين تنش خشكي در دو سطح 15 درصد و 30 درصد باعث كاهش معني داري اسيديته هلو نسبت به شرايط عدم تنش شد. هر دو غلظت پتاسيم در تنش خشكي 30 درصد باعث افزايش فنل كل ميوه شدند. محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد ميزان فلاونوئيد ميوه را نسبت به شاهد افزايش داد اما محلول پاشي پتاسيم تحت تنش خشكي بر صفاتي نظير طول، قطر، نسبت طول به قطر، وزن تر ميوه، وزن گوشت ميوه، ظرفيت آنتي اكسيداني و سفتي بافت ميوه تأثيري نداشت. محلول پاشي پتاسيم در هر دو غلظت تحت خشكي 15 درصد و 30 درصد ميزان كربوهيدرات ، كاروتنوئيد و پرولين را در برگ نسبت تيمار شاهد افزايش دادند. بيشترين ميزان پروتئين هاي محلول در تنش خشكي 30 درصد و محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد مشاهده شد درمجموع تنش خشكي و پتاسيم تا حدودي ميزان پروتئين هاي محلول در برگ را افزايش داد و توانست با بهبود سيستم آنتي اكسيداني و افزايش برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني نظير كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز خسارات وارده به گياه را كاهش دهد ب
    Thesis summary

  3. تاثير سوپرجاذب جاذب و بيوچار روي برخي از خصوصيات شيميايي و فيزيكي خاك
    زهره خدابنده لو 2020
    خش كشاورزي بزرگ ترين مصرف كننده آب محسوب مي شود كه توجه جدي به مديريت بهينه مصرف آب در اين بخش از اهميت بالايي برخوردار مي باشد. پليمر سوپر جاذب و بيوچار از موادي هستند كه مي توان از آن ها جهت افزايش ظرفيت نگهداري آب خاك و افزايش بهره وري مصرف آب استفاده كرد. هدف پژوهش حاضر، بررسي تاثير سطوح مختلف سوپر جاذب آكوازورب و بيوچار پوست گردو بر برخي از خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك بود. اين آزمايش به صورت دو آزمايش مستقل، در قالب طرح كاملا تصادفي با 3 تكرار در دو نوع بافت خاك لوم شني و لوم رسي اجرا شد. تيمار هاي مورد بررسي شامل سه سطح سوپر جاذب (0، 5 و 10 گرم بر كيلو گرم خاك) و سه سطح بيوچار (0، 10 و 20 گرم بر كيلو گرم خاك) بود. خصوصيات فيزيكي و شيميايي دو نوع بافت خاك طي دو مرحله ي بعد از يكبار آبياري و بعد از 6 بار آبياري اندازه گيري شد. نتايج داده هاي هر مرحله از آبياري توسط نرم افزار SAS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج داده هاي بعد از يكبار آبياري نشان داد كه در خاك لوم شني، تيمار هاي 5 و 10 گرم سوپر جاذب بر خصوصيات فيزيكي از جمله چگالي ظاهري در سطح احتمال 1 درصد اثر معني دار و به ترتيب به مقدار 84/18 و 57/40 درصد و در خاك لوم رسي به ميزان 46/28 و 84/32 درصد نسبت به شاهد كم گرديد. تيمار هاي 10 و 20 گرم بيوچار بر هيچ يك از خصوصيات فيزيكي خاك لوم شني و لوم رسي در مرحله بعد از يكبار آبياري تاثير معني دار نداشتند. به علاوه در خاك لوم شني، تاثير تيمار هاي 5 و 10 گرم سوپر جاذب بر خصوصيات شيميايي خاك از جمله پتاسيم در مرحله بعد از يكبار آبياري باعث افزايش معني دار به ترتيب به ميزان 6/286 و 68/726 درصد و در خاك لوم رسي به ترتيب به مقدار 77/130 و 12/219 درصد نسبت به شاهد شد. تاثير تيمار 10 گرم بيوچار در خاك لوم شني، باعث كاهش معني دار سديم به ميزان 07/63 درصد شد، اما در خاك لوم رسي تيمار هاي آزمايشي 10 و 20 گرم بيوچار، موجب كاهش معني دار سديم نسبت به شاهد به ترتيب به مقدار 58/40 و 57/38 درصد شدند. هم-چنين نتايج داده هاي بعد از 6 بار آبياري نشان داد كه در خاك لوم شني، تاثير تيمار هاي 5 و 10 گرم سوپر جاذب بر خصوصيات فيزيكي از جمله چگالي ظاهري باعث كاهش معني دار به ترتيب 15/10 و 65/22 درصد و در خاك لوم رسي به ميزان 04/18 و 54/22 درصد نسبت به شاهد شد. به علاوه در خاك لوم شني، تي
    Thesis summary

  4. تأثير نانوذرات اكسيدروي (ZnO) برانتقال املاح و برخي خصوصيات فيزيكي خاك هايي با بافت متفاوت
    سحر رضايي 2020
    باتوجه به بحران انرژي در جهان و همچنين افزايش آلودگي هاي زيست محيطي، نياز به استفاده از انرژي هاي تميز و تجديد پذير و همچنين كاهش آلودگي هاي زيست محيطي بيش ازپيش احساس مي شود. نانوتكنولوژي روشي مناسب براي كاهش محدوديت هاي خاك مي باشد. ذرات نانو به دليل دارا بودن ويژگي هايي از قبيل سطح ويژه بسيار زياد، ذرات فعال و واكنش پذير، قابليت تغيير در برخي از خصوصيات فيزيكي، مكانيكي و شيميايي خاك را دارند. با اين وجود تأثير بسياري از اين ذرات بر ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي خاك ازجمله ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، تراكم محصور، توزيع فراواني خاكدانه ها و همچنين تأثير آن ها بر خاك هايي با بافت متفاوت تاكنون در هيچ تحقيقي موردمطالعه و بررسي قرار نگرفته است. بنابراين هدف از اين مطالعه بررسي تأثير نانو ذرات اكسيد روي (ZnO) بر برخي خواص فيزيكي، مكانيكي و شيميايي ازجمله مقاومت و پايداري خاكدانه ها، قابليت تراكم، جرم مخصوص ظاهري، تخلخل كل، منحني مشخصه رطوبت خاك،گنجايش تبادل كاتيوني، اسيديته، هدايت الكتريكي، ميزان كربنات كلسيم، ماده آلي، هدايت هيدروليكي اشباع و آبشويي و انتقال املاح بود. نمونه برداري از 3 منطقه عباس آباد، ملاير و نهاوند واقع در استان همدان و از عمق 15-0 سانتي متري خاك با 3 بافت متفاوت انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار در آزمايشگاه با ظروف پلاستيكي به ابعاد 18 × 5/5 × 8 سانتي متر و ستون هايي از جنس لوله پوليكا به ارتفاع 30 سانتي متر و قطر 2 سانتي متر انجام شد. براي اين منظور فاكتورها شامل فاكتور بافت خاك در سه سطح شامل لوم شني ، لومي و رسي و فاكتور سطح استفاده از نانو ذرات اكسيد روي (ZnO) در چهار سطح شامل سطح صفر، 5/0، 1 و 3 درصد وزني بود. پس از اعمال تيمارها و اتمام دوره 120 روزه انكوباسيون، نمونه هاي دست نخورده و دست خورده از ظروف پلاستيكي از هر تيمار تهيه شد و آزمايش هاي شيميايي و فيزيكي موردنظر انجام شد. نتايج نشان داد كه نانو اكسيدروي منجر به افزايش مقدار گنجايش تبادل كاتيوني با دامنه 77/1 تا 93/3 واحد در بافت هاي مختلف گرديد. هدايت الكتريكي (P < 0.05) در دامنه 3 درصد براي خاك لومي و 3 درصد براي خاك هاي لوم شني و رسي به ترتيب افزايش و كاهش يافت. در مقابل، كاربرد نانو ذرات اكسيدروي منجر به كاهش پ- اچ و محتواي ماده آلي (P < 0.05) به
  5. تاثير كمپوست بستر قارچ بر انتقال املاح و برخي از ويژگي هاي فيزيكي خاك با بافت هاي متفاوت
    چيمن مهدي زاده 2020
    يكي از راهكارهاي عملي براي رسيدن به كشاورزي پايدار استفاده از كمپوست بستر قارچ (MSC) خوراكي است.كمپوست بستر قارچ خوراكي مخلوطي از موادآلي پايدار مي باشد و از اجزاي مختلفي مانند كاه و كلش گندم ،كود مرغي و سنگ گچ تشكيل شده است. اين بستر غني از مواد مغذي، مانند نيتروژن، نيترات آمونيوم، سوپر فسفات، نمك هاي پتاسيم و غيره است. اين كمپوست داراي جرم مخصوص ظاهري كمي است كه مي تواند ساختار خاك را اصلاح كند، داراي مقادير بالايي مواد مغذي نسبت به كود حيواني است كه در كشاورزي ارگانيك براي بهبود ويژگي هاي فيزيكي مانند نفوذ آب به خاك، ظرفيت نگه داشت آب، نفوذپذيري و تهويه استفاده مي شود. كمپوست بستر قارچ به دليل دارا بودن ويژگي هايي از قبيل سطح ويژه بالا، ظرفيت نگه داشت بالاي آب، جرم مخصوص ظاهري كم، مي تواند بر برخي از ويژگي-هاي فيزيكي، مكانيكي و شيميايي خاك تاثير گذار باشد. اما تأثير آن بر بسياري از ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي خاك ازجمله ميانگين وزني قطر خاكدانه ها (MWD) ، توزيع فراواني خاكدانه ها، مقاومت كششي خاكدا نه ها، مقاومت فروروي، تراكم محصور و آبشويي و انتقال املاح در 3 خاك با بافت متفاوت تاكنون در هيچ تحقيقي گزارش نشده است. بنابراين هدف از انجام اين پژوهش، بررسي تاثيركمپوست بستر قارچ بر برخي ويژگي هاي فيزيكي، شيميايي و مكانيكي خاك مانند ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، تراكم محصور، تخلخل، جرم مخصوص ظاهري و حقيقي، منحني مشخصه رطويتي خاك، هدايت هيدروليكي اشباع و آبشويي، انتقال املاح در خاك هايي با بافت متفاوت بود. نمونه برداري از عمق 20-0 سانتي-متري از سه منطقه مركز تحقيقات، مزرعه عباس آباد و نهاوند واقع در استان همدان با 3 بافت متفاوت انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار انجام شد. فاكتور ها شامل بافت خاك در سه سطح (لومي شني، لوم و رسي) و فاكتور دوم درصد هاي وزني كمپوست بستر قارچ در سه سطح (صفر، 3 و 6 درصد) بود. پس از اعمال تيمار ها و پايان دوره انكوباسيون نمونه هاي به صورت دست خورده و دست نخورده از ظروف پلاستيكي به ابعاد 5/12×13×21 سانتي متر از هر تيمار تهيه شد و آزمايش هاي شيميايي و فيزيكي مورد نظر بر روي آن ها انجام شد. تجزيه و تحليل داده هاي آزمايش ها با نرم افزار SAS.9.4 و مقايسه ميانگين داده ها با آزمون دانكن انجام شد. تمامي شكل ها با نرم
  6. تأثير نوع پوشش گياهي و جهت شيب بر انتقال كلرايد و برخي خصوصيات فيزيكي و مكانيكي خاك
    سحر ظهيرنژاد 2019
    جهت شيب، نوع پوشش گياهي و عمق نمونه برداري از پارامتر هاي مؤثر بر خصوصيات فيزيكي و مكانيكي خاك مي باشند. اين عوامل با كاهش يا افزايش مواد آلي، مقاومت خاك، تراكم پذيري و همچنين منافذ خاك را تحت تأثير قرار مي دهند. علي رغم تأثير زياد جهت شيب و نوع پوشش گياهي بر ويژگي هاي شيميايي، فيزيكي، مكانيكي و انتقال املاح در خاك، تأثير هم زمان جهت شيب و نوع بوته گياهي و برهمكنش آن ها بر انتقال املاح و برخي ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي خاك كمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراين هدف از اين مطالعه بررسي تأثير جهت شيب، نوع بوته گياهي و عمق نمونه برداري بر پارامترهاي منحني فشردگي خاك، منحني نگه داشت آب خاك، هدايت هيدروليكي، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، توزيع اندازه ذرات، چگالي، تخلخل و همچنين قابليت انتقال عنصر يون كلرايد بود. براي اين منظور تأثير فاكتور جهت شيب در دو سطح جهت شيب شمالي (N) و جنوبي (S)، فاكتور نوع بوته گياهي در سه سطح بوته علف پشمكي (B)، بوته گون زرد (A) و موقعيت بين بوته (E) و همچنين عمق نمونه برداري در دو سطح عمق اول: (10-0) سانتي متري (D1) و عمق دوم: (20-10) سانتي متري خاك (D2) بر اساس آزمايش فاكتوريل در چارچوب طرح كاملاً تصادفي با سه شش تكرار بر ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي در ايستگاه تحقيقاتي حوضه آبخيز دوگانه گنبد بررسي شد. نمونه برداري در مرداد ماه، از 18 نقطه شيب شمالي و 18 نقطه شيب جنوبي ، از هر نقطه دو نمونه دست نخورده با سيلندرهاي دست نخورده از جنس استيل با ارتفاع 5/4 سانتي متر و قطر 3/5 سانتي متر از دو عمق اول و دوم و دو نمونه دست خورده نيم كيلويي از دو عمق مذكور، انجام شد. نمونه برداري سيلندر هاي نمونه هاي دست نخورده جهت انجام آزمايشات آزمايش هاي مربوط به آبشويي يون كلرايد بدين صورت بود كه خاك دست نخورده از عمق 0- تا 20 سانتي متر با استفاده از 36 سيلندر فلزي از جنس آهن گالوانيزه به ضخامت 3 ميلي متر، قطر دروني 16 و ارتفاع 32 سانتي متر دقيقا از محل هايي كه نمونه هاي قبلي برداشت شده بود، انجام گرفت. پس از اندازه گيري ويژگي هاي مذكور در فوق، تجزيه و تحليل آماري متغيرهاي مورد بررسي با نرم افزار SAS نسخه 9.4 و مقايسه ميانگين ها نيز با آزمون دانكن در سطح 5 درصد آماري انجام گرفت. داده هاي مشاهده اي منحني رخنه كلرايد با استفاده از مدل دوناحيه اي روان-راكد (MIM) با است
  7. تأثيردامنه رطوبتي بر دقت برازش مدل هاي منحني نگه داري آب خاك در كلاس هاي گروه هاي بافتي متفاوت
    فائزه طاهري فر 2019
    منحني نگه داري آب خاك (SWRC) رابطه بين ميزان رطوبت خاك و مكش ماتريك خاك را نشان مي دهد. اين مشخصه به عنوان عاملي مهم در مطالعه پديده هاي مختلف محيطي از قبيل جذب آب و مواد غذايي توسط ريشه گياهان، تنش آبي در گياه، خطر آلودگي آب هاي زيرزميني، فرسايش خاك و شرايط آبياري و زهكشي اراضي نقش بسزايي ايفا مي كند. با وجود اهميت زياد SWRC در خاك ها، به مدل سازي و قابليت برازش مدل هاي آن براي پيش بيني كل SWRC در خاك توجه كمتري صورت گرفته است. هدف از اين پژوهش، تاثير دامنه رطوبتي بر دقت برازش مدل هاي منحني نگه داري آب خاك در كلاس هاي بافتي متفاوت و همچنين تاثير تعداد نقاط مشاهده اي بر دقت برازش مدل هاي منحني نگه داري آب خاك و بررسي اثر حذف سيستماتيك بر دقت برازش مدل هاي SWRC مي باشد. در اين پژوهش 55 مدل مختلف SWRC بر داده هاي منحني نگه داري آب خاك (486 نمونه خاك) برازش داده شدند. در اين پژوهش دقت برازش مدل ها به داده ها توسط ضريب تعيين (R2)، ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE) و معيار اطلاعات آكايك اصلاح شده (AICc) مورد ارزيابي قرار گرفتند. در بحث مدل هاي SWRC، نتايج نشان داد كه مدل هاي بروتسائرت، فردلاند و زينگ، گرنوالت و گرنت (3،2،1 و4)، ون گنوختن، ون گنوختن-معلم، دورنر، دكستر، درسين، ليباردي، سيمونس، ون گنوختن-بوردين، بولتزمن و كازوگي(K2) در همه ي نمونه هاي خاك (تك نمايي و دونمايي)، ناحيه هاي رطوبتي، گروه هاي بافتي و حذف سيستماتيك (تعداد نقاط مشاهده اي) داراي دقت بالايي بودند. به همين علت مي توان از اين مدل ها با دقت قابل براي پيش بيني منحني نگه داري آب خاك كه از مشخصه هاي مهم فيزيكي و هيدروليكي خاك است، استفاده نمود. همچنين مدل هاي كوانگ و جيائو، روسي و نيمو (RN1, 2)، روسي و نيمو(RN1)، بيرد (1 و 2)، ژئو و دانگ، فركتال مركب، ريو و اسپوزيتو و ژانگ و ون گنوختن دقت برازش ضعيفي داشتند. با كاهش تعداد نقاط مشاهده اي، در كل دقت مدل ها كاهش مي يابد. حداقل تعداد نقاط لازم در شرايط حذف و بدون حذف داده ها 19 داده مي باشد. البته تعميم پذيري اين نتايج مستلزم بررسي تعداد نمونه هاي بيشتر است كه نياز به تحقيقات وسيع تري در آينده دارد .
  8. تاثير گلايسين بتائين و ملاتونين بر مقاومت به خشكي توت فرنگي رقم پاروس
    زينب حيدريان 2018
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر محلول پاشي گلايسين بتائين و ملاتونين بر برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي و همچنين فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني در بوته توت فرنگي رقم پاروس تحت تنش خشكي صورت گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل با دو فاكتور در قالب طرح كاملا تصادفي انجام شد. فاكتور تيمار مواد شيميايي در سه سطح شامل شاهد (آب مقطر)، گلايسين بتائين با غلظت 2 ميلي مولار و ملاتونين با غلظت 20 ميكرومولار و فاكتور خشكي در چهار سطح شامل 80 درصد آب قابل دسترس، 60 درصد آب قابل دسترس، 40 درصد آب قابل دسترس و 20 درصد آب قابل دسترس بود. نتايج نشان داد كه تنش خشكي سبب كاهش در ويژگي هاي رشدي، محتواي نسبي آب و كربوهيدرات هاي محلول و سبب افزايش نشت يوني، ميزان كلروفيل كل، a،b ، كارتنوئيد، پروتئين ، پرولين، عناصر پتاسيم و فسفر و فعاليت هاي آنزيم هاي آنتي اكسيداني شد. محلول پاشي گلايسين بتائين و ملاتونين سبب افزايش غلظت كلروفيل هاي a، b، كلروفيل كل، كارتنوئيد و كربوهيدرات محلول و كاهش پروتئين كل و پرولين و عنصر پتاسيم شدند اما تاثير معني داري بر محتواي نسبي آب و نشت يوني در شرايط تنش خشكي نداشتند. بيشترين غلظت كربوهيدرات كل، كلروفيل كل و كلروفيل a در تيمار 20 درصد آب قابل دسترس همراه با كاربرد ملاتونين به ترتيب با ميانگين81/25، 83/1 و 45/1 ميلي گرم بر گرم وزن تر بدست آمد. كاربرد ملاتونين سبب افزايش بيشتر غلظت كلروفيل، كارتنوئيد و كربوهيدرات محلول در مقايسه با گلايسين بتائين شد. همچنين اثر معني داري برافزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني توسط محلولپاشي اين دو ماده مشاهده شد به طوريكه با محلول پاشي گلايسين بتائين يا ملاتونين ميزان فعاليت آنزيم كاتالاز دو برابر افزايش يافت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه محلولپاشي برگي گلايسين بتائين و ملاتونين ضمن افزايش ميزان تنظيم كننده هاي اسمزي و افزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني سبب افزايش تحمل گياه توت فرنگي در برابر خسارت هاي ناشي از تنش خشكي شد.
  9. تأثير موقعيت شيب و چراي دام بر انتقال املاح و خصوصيات فيزيكي خاك
    منيژه نصرتي رامش 2017
    اين پژوهش با هدف بررسي اثر فاكتورهاي متفاوت چراي دام، موقعيت شيب و عمق نمونه برداري بر برخي از خصوصيات فيزيكي- مكانيكي خاك و حركت كلريد به عنوان ردياب غيرفعال حركت نمك ها و آلاينده ها در خاك انجام شد. بدين منظور از دو طرح در قالب طرح سه فاكتوره (چرا، موقعيت شيب و عمق نمونه برداري) و دو فاكتوره (چرا و عمق نمونه برداري) استفاده شد. در طرح سه فاكتوره؛تأثير فاكتورهاي چرا در دو سطح چراي آزاد و چراي كنترل شده، فاكتور موقعيت شيب در سه سطح شانه شيب، پشت شيب و پاي شيب و فاكتور عمق نمونه برداري در دو سطح عمق صفر تا 5/12 سانتي متر و 5/12 تا 25 سانتي متر و در طرح دو فاكتوره؛ تأثير فاكتورهاي چرا در سه سطح چراي آزاد، چراي كنترل شده و قرق و فاكتور عمق نمونه برداري در دو سطح عمق صفر تا 5/12 سانتي متر و 5/12 تا 25 سانتي متر بر ويژگي هاي فيزيكي، مكانيكي و شيميايي خاك و انتقال املاح، به صورت آزمون فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با چهار تكرار بررسي گرديد. در طرح دو فاكتوره در هر سه نوع تيمار چرا، نمونه برداري در موقعيت پشت شيب انجام شد. نمونه برداري در فروردين ماه 1394 به صورت نمونه هاي دست خورده (56 نمونه) و دست نخورده (56 نمونه با سيلندرهاي با ارتفاع 5/4 سانتي متر و قطر 5/5 سانتي متر) از دو عمق صفر تا 5/12 سانتي متر و 5/12 تا 25 سانتي-متر جهت اندازه گيري خصوصيات فيزيكي و شيميايي صورت گرفت. همچنين براي بررسي انتقال املاح، نمونه هاي دست نخورده (28 نمونه) با سيلندرهايي با قطر 15 سانتي متر و ارتفاع 25 سانتي متر برداشت شد. توزيع اندازه ذرات، رطوبت در مكش هاي مختلف، مقاومت فروروي، تغييرات نسبت پوكي در اثر تنش خارجي، پايداري خاك دانه ها و همچنين خصوصيات شيميايي خاك اندازه گيري شدند. مدل ون گنوختن (1980) بر داده هاي منحني نگه داري آب خاك و مدل بست بر داده هاي توزيع اندازه ذرات برازش شد. غلظت ثابتي از كلريد پتاسيم (M 01/0) بر سطح ستون هاي بزرگ در شرايط اشباع و غيراشباع ماندگار وارد شد. براي شرايط اشباع شدت جرياني برابر با بيش ترين هدايت هيدروليكي اشباع خاك ها (مربوط به هر تيمار) و براي شرايط غيراشباع شدت جرياني برابر 5/0، كم ترين ضريب آبگذري (مربوط به هر تيمار) روي ستون ها وارد گرديد. آبشويي ستون ها تا حدود چهار برابر حجم آب منفذي ادامه يافت. غلظت كلريد خروجي با فواصل 1/0 حجم آب منفذي تعي
  10. رابطه بين هدايت هيدروليكي غير اشباع با مقاومت خاك در مكش هاي مختلف و نسبت پوكي در تنش هاي متفاوت
    سيران مجيدي گنجي 2017
    هدايت هيدروليكي خاك از مهم ترين ويژگي هاي فيزيكي خاك است كه اهميتي ويژه در شناخت، بررسي و مدلسازي انتقال آب، املاح و آلاينده ها در محيط هاي متخلخل دارد. با وجود پژوهش هاي پرشمار كه پيرامون اندازه گيري مستقيم هدايت هيدروليكي صورت گرفته است، اين روش ها هم چنان پرهزينه، زمان بر و تخصصي هستند. از اين رو، برآورد هدايت هيدروليكي با بهره گيري از روش هاي سريع، كم هزينه و با دقت قابل قبول از جمله توابع انتقالي خاك ضروري است. تا كنون متغيرهاي بسياري براي تخمين هدايت هيدروليكي استفاده شده اند، ولي يافتن تخمين گر هاي جديد كه موجب بهبود تخمين آن شوند، همچنان يك گام مهم در ايجاد توابع انتقالي محسوب مي شود. هدف از اين پژوهش برآورد هدايت هيدروليكي با بهره گيري از پارامتر هاي مدل هاي مقاومت خاك و نسبت پوكي در تنش هاي متفاوت به همرا خصوصيات زود يافت خاك شامل خصوصيات فيزيكي، شيميايي، مكانيكي و ژئوتكنيكي (حدود آتربرگ) با بهره گيريبا استفاده از روش رگرسيوني خطي و غير خطي و شبكه هاي عصبي مصنوعي است. در اين پژوهش 230 نمونه از 7 استان، مازندران، آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي، فارس، همدان، كرمانشاه و كردستان جمع آوري شد. بر اساس اندازه گيري هاي انجام شده يك مجموعه 148 تايي نيز از اين نمونه ها تفكيك شد. رطوبت در مكش هاي مختلف اندازه گيري شد. در مكش هاي متفاوت،منحني مقاومت در برابر فروروي و كششي، و تغييرات نسبت پوكي در اثر تنش خارجي و مقاومت كششي خاكدانه ها اندازه گيري شد. مدل ون گنوختن (1980) بر داده هاي منحني نگه داري آب خاك، مدل استوك و داونز (2008) بر داده هاي مقاومت فروروي، مدل بست بر داده هاي پايداري خاكدانه ها و توزيع اندازه ذرات خاك، و مدل تعديل شده ون گنوختن (ابراهيم زاده، 1392) بر داده هاي مقاومت كششي برازش شدند. دوسوم داده ها براي مرحله آموزش و يك سوم داده ها براي مرحله آزمون در نظر گرفته شد. توابع انتقالي اين پژوهش در دوقسمت جدا از هم كه در 14 تابع انتقاليمرحله با خصوصيات پايه در با استفاده از سري 148 نمونه و در 11 تابع انتقاليمرحله با خصوصيات پايه دراستفاده از سري 230 نمونه ايجاد شد. خروجي اين پژوهش تمام توابع، ضرايب α و n مدل ون گنوختن بودند كه با استفاده از آن ها در هرمرحله و منحني هدايت هيدروليكي بودند ، با بهره گيري از توابع انتقالي غير اشباع برآورد شده، محاسبه شدند. متغير ه
  11. بررسي رابطه بين مقاومت خاك با خصوصيات سهل الوصول خاك
    افشين رضايي مرندي 2017
    مطالعه فرآيند هاي مقاومت خاك و ارزيابي عوامل كنترل آن از نياز هاي مديريت صحيح منابع آب و خاك است. اندازه گيري مستقيم ويژگي هاي مقاومتي خاك وقت گير، هزينه بر و دشوار بوده و داراي تغييرات مكاني و زماني زيادي مي باشد. لذا از روش هاي غيرمستقيم و مدل هاي فيزيكي براي تخمين مقاومت خاك استفاده مي شود. اين پژوهش به منظور بررسي رابطه بين مقاومت خاك با خصوصيات سهل الوصول خاك انجام گرفت. به اين منظور، براي آزمايش مقاومت فروروي و تراكم محصور تعداد 148 نمونه دست-نخورده و دست خورده از استان هاي آذربايجان غربي، فارس، كردستان و همدان برداشت شد. گنجايش تبادل كاتيوني، هدايت الكتريكي، ماده آلي،كربنات كلسيم معادل، pH، جرم مخصوص ظاهري، منحني مقاومت فروروي، منحني تراكم محصور، منحني نگه داشت آب خاك، هدايت هيدروليكي اشباع، ميانگين وزني قطر ذرات و توزيع اندازه ذرات اندازه گيري شد. مدل هاي مقاومت فروروي و تراكم محصور بر داده هاي مربوطه برازش شده و پارامتر هاي اين مدل ها محاسبه شدند. منحني هاي مقاومت فروروي و تراكم محصور و مقاومت فروروي در مكش هاي 30 و 1500 كيلو پاسكال و نسبت پوكي در دو تنش 20 و 300 كيلو پاسكال با استفاده از ساير خصوصيات با روش هاي رگرسيون چندمتغيره و شبكه هاي عصبي مصنوعي در 7 مرحله تخمين زده شدند. در بخش آزمون روش شبكه هاي عصبي مصنوعي، تمام مدل هاي ايجاد شده سبب بهبود تخمين منحني مقاومت فروروي شدند. از ميان توابع ايجاد شده بهترين تابع انتقالي براي تخمين منحني مقاومت فروروي مدل 7 با متغير هاي ورودي S، Si، Cl، Si/S، OM،EC ،pH ،CEC،CaCO3 ،Ks ، MWD و PWP انتخاب شد. در تخمين منحني تراكم محصور روش رگرسيون خطي چندمتغيره بهترين عملكرد و در بين توابع ايجاد شده، تنها مدل سوم كه از متغير هاي ورودي EC و pH علاوه بر متغير هاي مرحله اول (S، Si، Cl و Si/S) استفاده شده بود، سبب بهبود تخمين شد. در تخمين ضرايب منحني تراكم و نسبت پوكي در دو تنش 20 و 300 كيلو پاسكال روش شبكه هاي عصبي مصنوعي با دقت بيشتري نسبت به روش رگرسيون خطي چندمتغيره موجب كاهش در مقدار آماره آكايك و دقت تخمين شدند. در تخمين مقاومت فروروي در مكش هاي 30 و 1500 كيلو پاسكال هر دو روش تقريباً سهم مشابهي داشتند. مقايسه دقت برازش براي مدل هاي منحني مقاومت فروروي و منحني تراكم محصور نشان داد كه توابع ايجاد شده در تخمين اين پارامتر ه
  12. تأثير انواع خاك ورزي، گياه پوششي و كشت مخلوط بر برخي خواص فيزيكي خاك و انتقال املاح
    زينب زنگنه بيغش 2016
    اين پژوهش با هدف بررسي اثر تيمارهاي متفاوت خاك ورزي، گياه پوششي و كشت مخلوط بر برخي از خصوصيات فيزيكي- مكانيكي خاك و حركت كلريد به عنوان ردياب غيرفعال حركت نمك ها و آلاينده ها در خاك انجام شد. بدين منظور تاثير خاك ورزي در دو سطح (خاك ورزي مرسوم و حداقل) به همراه گياه پوششي در دو سطح (خلر و بدون گياه پوششي) در كرت هاي اصلي و الگوي كشت در سه سطح (كشت خالص كدو، كشت خالص لوبيا سبز و كشت مخلوط افزايشي 50 درصد لوبيا سبز با كدو) در كرت هاي فرعي به صورت آزمون فاكتوريل اسپليت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار (در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا- همدان، (دستجرد))، بر خصوصيات فيزيكي- مكانيكي خاك و حركت كلريد بررسي شد. در پايان فصل زراعي نمونه برداري خاك دست نخورده از عمق 0- 25 سانتي متر با استفاده از 36 سيلندر فلزي از جنس آهن گالوانيزه به قطر دروني 16 و ارتفاع 32 سانتي متر انجام گرفت. همچنين از عمق 5 -10 سانتي متر نمونه خاك دست نخورده با استفاده از 36 سيلندر استيل با قطر 2/5 و ارتفاع 5/4 سانتي متر و 72 نمونه خاك دست خورده از دو عمق 10-5 و 20-15 سانتي متر برداشت شد. رطوبت در مكش هاي مختلف، مقاومت فروروي، تغييرات نسبت پوكي در اثر تنش خارجي،پايداري خاكدانه ها و همچنين خصوصيات شيميايي خاك اندازه گيري شد. غلظت ثابتي از كلريد پتاسيم (M 01/0) بر سطح ستون هاي بزرگ در شرايط اشباع و غيراشباع ماندگار وارد شد. براي شرايط اشباع شدت جرياني برابر با بيش ترين هدايت هيدروليكي اشباع خاك ها (مربوط به هر تيمار) و براي شرايط غيراشباع شدت جرياني برابر 75/0 يك سوم كم ترين ضريب آبگذري (مربوط به هر تيمار) روي ستون ها وارد گرديد. آبشويي ستون-ها تا حدود چهار برابر حجم آب منفذي ادامه يافت. غلظت كلريد خروجي با فواصل 2/0 حجم آب منفذي تعيين شد. منحني هاي رخنه بر اساس تغييرات غلظت نسبي (c/c0) در برابر حجم آب منفذي براي كلريد رسم شد. از مدل آب انتقال املاح روان-ساكن با استفاده از نرم افزار STANMOD براي برآورد پارامترهاي انتقال نمك ها استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها با نرم افزار SAS9.1 و مقايسه ميانگين ها با آزمون دانكن در سطح 5 درصد انجام گرفت. تيمار خاك ورزي مرسوم-بدون گياه پوششي موجب كاهش گنجايش تبادل كاتيوني خاك نسبت به ساير تيمارها شد. تيمار خلر-كدو موجب افزايش قابليت هدايت الكتريكي خا
  13. تاثير باكتري همزيست نخود و قارچ مايكوريزا (گونه Glomus mossea) بر روي برخي از خواص فيزيكي و مكانيكي خاك
    لادن حيدري 2016
    كودهاي بيولوژيك شامل ميكرو ارگانيسم هايي مانند سيانوباكتر ها، باكتري ها و قارچ ها هستند. قارچ هاي مايكوريزا آربوسكولار و باكتري هاي ريزوبيوم علاوه بر افزايش رشد گياه از طريق جذب عناصر غذايي و افزايش عملكرد ريشه، با ترشح ماده گليكوپروتئيني بنام گلومالين و پلي ساكاريد خارج از سلولي نقش بسزايي در بهبود ساختمان خاك و مقاومت خاكدانه ها دارند. همچنين مرور منابع نشان داد كه تاكنون تاثير اين كودها بر بسياري از ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي خاك از جمله ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، توزيع اندازه خاكدانه ها، مقاومت فروروي، نگهداري رطوبت و فشردگي محصور تاكنون مورد بررسي قرار نگرفته است يا به بررسي اندك بسنده شده است؛ بنابراين هدف از اين پژوهش بررسي تاثير كاربرد كودهاي بيولوژيك بر برخي خواص فيزيكي، مكانيكي و شيميايي خاك بود. آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در دو مرحله گلخانه اي و مزرعه اي اجرا شد. در شرايط مزرعه 12 واحد آزمايشي در نظر گرفته شد. براي انجام آزمايش گلخانه اي يك نمونه خاك لومي از مزرعه تحقيقاتي عباس آباد از عمق 0 تا 30 سانتي متري تهيه گرديد و در 18 گلدان به ارتفاع 5/23 و قطر 5/19 سانتي متر آزمايش صورت گرفت. در شرايط مزرعه تيمارهاي آزمايشي شامل قارچ مايكوريزا گونه گلوموس موسه آ، باكتري ريزوبيوم، تركيب تيمار اول و دوم (مايكوريزا× باكتري ريزوبيوم) و شاهد (بدون تلقيح) و در شرايط گلخانه علاوه بر چهار تيمار فوق تيمار ماده زمينه سترون شده قارچ مايكوريزا و تيمار بدون گياه (بدون تلقيح) تيمار هاي آزمايشي بودند. گياه كشت شده در هر دو شرايط مزرعه و گلخانه، نخود بود. پس از برداشت محصول در شرايط مزرعه از هر واحد آزمايشي از هر كدام از عمق هاي 5 تا 10 و 10 تا 15 سانتي متر 6 نمونه دست نخورده و يك نمونه دست خورده (در مجموع 144 نمونه دست نخورده و 24 نمونه خاك دست خورده) جمع آورري شد. در شرايط گلخانه نيز از هر گلدان 3 نمونه دست نخورده از عمق هاي 0 تا 5، 5 تا 10 و 10 تا 15 سانتي متر (در مجموع 54 نمونه) و يك نمونه دست خورده از عمق 5 تا 10 سانتي متر (در مجموع 18 نمونه) جمع آوري و مورد آزمايش قرار گرفت. در شرايط گلخانه اي و مزرعه اي رطوبت در مكش هاي مختلف اندازه گيري شد. مقاومت فروروي در مكش هاي متفاوت، و نسبت پوكي در تنش هاي مختلف اندازه گيري شد. پايداري خاكدانه ها با استف
  14. تاثير تعداد نقاط اندازه گيري شده بر قابليت برازش مدل‏هاي منحني مشخصه رطوبتي خاك و منحني دانه بندي
    زهرا فيضي 2016
    توزيع اندازه ذرات خاك يكي از مهم ترين ويژگي فيزيكي خاك هاي معدني است و نشان دهنده درصد تجمعي ذرات بزرگتر يا كوچكتر از هر قطر معين را نشان مي دهد. منحني مشخصه رطوبتي خاك ، رابطه مكش و ميزان رطوبت خاك را نشان مي-دهد. كارهاي بسياري براي مقايسه مدل‏ها صورت گرفته ولي توجه كمتري توسط محققين در انتخاب مدل براي منحني PSD و SWRC در كلاس‏هاي بافتي و تحت شرايط قرائت هاي متفاوت صورت گرفته است. هدف از اين پژوهش، تأثير تعداد نقاط مشاهده اي بر قابليت برازش مدل‏هاي منحني دانه بندي و منحني مشخصه ي رطوبتي خاك در كل داده ها و دركلاس‏هاي بافتي مي باشد. در اين پژوهش 35 مدل مختلف PSD و همچنين 51 مدل مختلف SWRC به ترتيب به داده هاي توزيع اندازه ي ذرات خاك (704 نمونه خاك) و داده هاي منحني مشخصه ي رطوبتي خاك (645 نمونه خاك) برازش داده شدند. در اين پژوهش دقت برازش مدل‏ها به داده ها توسط معيار ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE) مورد ارزيابي قرار گرفت. در بحث مدل‏هاي PSD، مدل‏هاي ويبول سه پارامتري، فردلاند يك و دو نمايي، بست، تانژانت‎هايپربوليك، مدل لوگ‎نرمال ORL در غالب قرائت هاي كلاس‏هاي بافتي بهترين برازش را داشتند، به همين علت مي توان از اين مدل‏ها با دقت قابل قبول براي پيش بيني منحني توزيع اندازه ذرات خاك استفاده نمود. مدل‏هاي گمپرتز، بنت و مدل‏هاي فركتالي دقت برازش ضعيفي در غالب قرائت هاي كلاس‏هاي بافتي داشتند. در بحث مدل هاي SWRC نتايج نشان داد كه مدل‏هاي بروتسائرت، فردلاند و زينگ، دكستر، معلم و گرنت و گرانوالت (4) در غالب كلاس هاي بافتي داراي دقت برازش بالايي بودند. به همين علت مي توان از اين مدل‏ها با دقت قابل قبول براي پيش بيني منحني مشخصه ي رطوبتي استفاده نمود. همچنين در غالب قرائت هاي كلاس هاي بافتي مدل‏هاي دورنر، ژانگ و ون‏گنوختن، كازوگي (1999)، ‎بامب (1)، مكي و ‎بامب، فرمي و خلوصي دقت برازش ضعيفي داشتند.
  15. پيامد كاربرد زئوليت در خاك و همزيستي گلومرالي بر پايداري نخود ايراني) (Cicer arietinum L.در برابر تنش هاي خشكي
    شهرزاد شاكري 2015
    آب يكي از ويژگي هاي پيامددار بر رشد گياهان است، به ويژه در سرزمين هاي خشك و نيمه خشك كه گياهان بيشتر در برابر دوره هاي تنش خشكي هستند. بنابر گزارش ها خشكي نخستين تنش كاهنده رشد گياه در دنيا است كه به گونه ميانگين مايه كاهش 50 درصدي فرآورده هاي كشاورزي مي شود. امروزه، كاربرد مواد كاني طبيعي همچون زئوليت براي بهبود توان باروري خاك از بهسازي ويژگي-هاي فيزيكي، شيميايي و زيستي خاك نگاه ها را به سوي خود است. از ديگر روش هايي كه به تازگي و در سال هاي گذشته، براي مبارزه با كم آبي و تنش خشكي در بسياري از گياهان به كار رفته، كاربرد كودهاي زيستي است. قارچ هاي ميكوريز از ريزجانداراني هستند كه با ريشه گياهان گوناگون همزيستي دارند و با افزايش فراهمي عناصرغذايي و جذب آب مايه بهبود رشد و نمو گياهان مي گردند. هدف از اين پژوهش بررسي، پيامد قارچ ميكوريزي و زئوليت همانند بهساز خاك در تنش خشكي بر پايداري گياه نخود است. نمونه برداري خاك ها از لايه 30 سانتي متري رويي زمين كشاورزي در ازندريان همدان انجام شد. در گلدان هاي با قطر 20 سانتي متر خاك آميخته با زئوليت ريخته شد و كشت گياه نخود انجام گرفت. اين پژوهش به گونه آزمايشي فاكتوريل با فاكتور هاي زئوليت در سه اندازه (0 -10- 20 درصد)،ميكوريزا در دو تيمار (بدون ميكوريزا و با ميكوريزايGlomus intraradices) و تنش خشكي در سه اندازه (پتانسيل30-،80- و 150- كيلوپاسكال) در طرح كاملا تصادفي با سه تكرار و در 54 گلدان انجام شد. هر گلدان نيز داراي سه بوته نخود ايراني بود. گياهان در شرايط گلخانه رشد كردند و گياهان پيش از رسيدن به گام گل دهي برداشت شده و از خاك گلدان ها نيز نمونه برداري شد . اين پژوهش نشان داد فراواني قارچ ها واكتينوميست ها با كاربرد ميكوريز افزايش يافت اما اين افزايش در فراواني اكتينوميست ها چشمگير نبود. در برابر آنها مايه زني ميكوريزي فراواني باكتري ها را كاهش داد. كاربرد ميكوريز در تيمارها اندازه تنفس پايه خاك و شمار اسپور گلومرال ها را افزايش داد ولي مايه كاهش چشمگير تنفس برانگيخته و اندازه ماده آلي در خاك ها شد. بنابر داده هاي به دست آمده پتاسيم، فسفر و كلروفيل برگ هاي گياهان و نيز درصد كلنيزاسيون ريشه ها، با به كارگيري قارچ ميكوريز، افزايش يافت. كاربرد ميكوريزا، تنها مايه افزايش وزن خشك و تر اندام هوايي شد ولي ناهمانندي همه ويژگي هاي
    Thesis summary

  16. تأثير جهت شيب،چراوموقعيت نمونه برداري بر منحني تراكم محصور و مقاومت فروروي خاك
    محسن مراد حاصلي 2015
    جهت شيب، چرا و گياهان پوششي از پارامتر هاي موثر بر وضعيت فيزيكي و مكانيكي خاك هستند. اين عوامل با كاهش و افزايش مواد آلي، مقاومت خاك، تراكم پذيري و همچنين منافذ خاك را تحت تاثير قرار مي دهند. با اين وجود تاثير انها بر منحني هاي مقاومت خاك و توزيع اندازه خاكدانه ها مورد بررسي قرار نگرفته است. بنابراين هدف از اين مطالعه، بررسي تاثير جهت شيب، چرا و موقعيت نمونه برداري بر ضرايب مدل هاي مقاومت مكانيكي خاك، منحني نگه داري آب خاك، هدايت هيدرولكي، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها و توزيع اندازه ذرات و همچنين ديناميك تغييرات اين ويژگي ها در مكش هاي متفاوت بود. براي اين منظور تاثير فاكتور جهت شيب در دو سطح جهت شيب شمالي (A1) و جنوبي (A2)، فاكتور چرا در سه سطح چراي آزاد (G1)، چراي كنترل شده (G2) و قرق (G3) و همچنين موقعيت نمونه برداري در دو سطح موقعيت پاي بوته (P1) و بين بوته (P2) در قالب طرح كاملا تصادفي به صورت آزمون فاكتوريل با سه تكرار بر ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي در حوضه دوگانه آبخيز گنبد ملاير بررسي شد. در فصل پاييز (اواخر دوره چرا) از هر واحد آزمايشي 7 نمونه دست نخورده (عمق 0تا 10 سانتي متري) كلا 252 نمونه و يك نمونه دست خورده از نقطه مورد نظر برداشت شد. رطوبت در مكش هاي مختلف اندازه گيري شد. در مكش هاي متفاوت، مقاومت در برابر فروروي، تغييرات نسبت پوكي در اثر تنش خارجي و مقاومت كششي خاكدانه ها اندازه گيري شد. منحني توزيع اندازه ذرات، منحني هدايت هيدروليكي غير اشباع و پايداري خاكدانه ها اندازه گيري شد. مدل گاردنر(1958) بر داده هاي هدايت هيدروليكي، مدل ون گنوختن (1980) بر داده هاي منحني نگه داري آب خاك، مدل استوك و داونز (2008) بر داده هاي مقاومت فروروي، مدل بست بر داده هاي پايداري خاكدانه ها و توزيع اندازه ذرات، مدل تعديل شده ون گنوختن (ابراهيم زاده، 1392) بر داده هاي مقاومت كششي و مدل گمپرتز (1825) بر داده هاي تراكم محصور برازش شد. تجزيه و تحليل ضرايب مدل هاي مذكور با نرم افزار SAS9.1 و مقايسه ميانگين ها نيز با آزمون دانكن در سطح 5 درصد آماري انجام گرفت. نتايج نشان داد مقدار جرم مخصوص ظاهري در انواع چرا در شيب جنوبي بيشتر از شيب شمالي بود. اين در حالي است كه مقدار تخلخل، pH، ماده آلي و CEC در شيب هاي شمالي بيشتر از شيب جنوبي بود. جهت شيب جنوبي، چراي كنترل شده و تيمار پاي بو
  17. بررسي تاثير كربنات كلسيم و سولفات كلسيم بر تخمين ظرفيت تبادل كاتيوني در رده ها و كلاس هاي بافتي مختلف
    2015
    ظرفيت تبادل كاتيوني از جمله خصوصيات خاك مي باشد كه در تعيين حاصلخيزي خاك نقش بسزايي دارد. مقدار كاتيون هاي قابل تبادل مورد نياز براي خنثي كردن بار هاي منفي كاني هاي رسي در يك pH معين را ظرفيت تبادل كاتيوني مي نامند. اندازه گيري اين خصوصيت خاك دشوار و هزينه بر است. بنابراين محققين بسياري سعي در برآورد اين خصوصيت به روش هاي غير مستقيم از جمله توابع انتقالي نموده اند. اين تحقيق در دو بخش انجام شد. براي بخش اول از حدود 45948 نمونه خاك مربوط به پايگاه اطلاعاتي يكنواخت شده خاك هاي جهان استفاده گرديد. در بخش دوم داده هاي حدود 603 نمونه از منبع نامبرد در فوق و داده هاي100 نمونه خاك از استان هاي مازندران، همدان، آذربايجان غربي و آذربايجان شرقي مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا نمونه خاك هاي پايگاه اطلاعاتي يكنواخت شده خاك هاي جهان بر پايه 9 ويژگي (گروه بافت، كلاس بافت، رده، افق، كربنات كلسيم، سولفات كلسيم، رژيم رطوبتي، ظرفيت آب قابل استفاده و برخي از ويژگي ها كه براي تعريف واحد خاك و كشاورزي مناسب هستند) و خاك هاي 4 استان نامبرده در فوق بر پايه 2 ويژگي (كربنات كلسيم و سولفات كلسيم) گروه بندي شدند. سپس براي كل داده و كلاس هاي مختلف هر گروه با استفاده از9 متغير تخمينگر (اجزاي بافت خاك، كربن آلي، كربنات كلسيم، سولفات كلسيم، جرم مخصوص ظاهري، درصد اشباع بازي، مجموع كاتيون هاي بازي قابل تبادل و pH) و با دو روش شبكه هاي عصبي مصنوعي و رگرسيون خطي ظرفيت تبادل كاتيوني براي بخش اول و دوم به ترتيب در 11 و 8 مدل تخمين و مورد ارزيابي قرار گرفتند. به طور كلي مدل هاي بسط يافته به وسيله روش شبكه هاي عصبي نسبت به رگرسيون خطي عملكرد بهتري در تخمين ظرفيت تبادل كاتيوني داشتند. در بيش تر موارد در بين 11 مدل، مدل 10 كه داراي تخمينگر هاي كربن آلي، pH ، درصد اشباع بازي و مجموع كاتيون هاي بازي قابل تبادل به همراه متغير هاي ورودي مدل 1 بود،ه است نسبت به ساير مدل ها داراي نتايج تخمين بهتري در تخمين ظرفيت تبادل كاتيوني بود. در غالب موارد بر اثر گروه بندي داده ها بر ميزان قابليت تخمين مدل ها افزوده شد. ارزيابي نتايج بدست آمده از آزمون مقايسه ميانگين جفتي بين آماره مجذور ميانگين مربعات خطا و معيار هاي ضريب تبيين و معيار اطلاعات آكايك نشان داد كه كارائي توابع اشتقاق يافته از پايگاه داده اي HWSD براي داده هاي خ
  18. تاثير نانو ذرات(اكسيدهاي آهن و منيزيم) بر برخي خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك
    سعيد ولايي پشوتن 2015
    -
  19. تاثير انواع خاك ورزي و گياه پوششي بر منحني هاي مقاومت فروروي خاك و منحني تراكم محصور
    فرهاد بايزيدي 2014
  20. تعيين روشي مناسب به منظور تخمين ضرايب توابع انتقالي و ارزيابي عملكرد آنها جهت برآورد منحني نگهداشت رطوبتي در خاك با مدل SWRC
    بهرام رمضاني 2014
  21. ارزيابي مقاومت به خشكي چهار رقم تجاري انار
    حميد خسروي نظراباد 2013
  22. ارزيابي مقاومت به خشكي چهار رقم تجاري انار
    حميد خسروي نظراباد 2013
  23. بررسي جامع قابليت برازش مدل هاي مختلف منحني توزيع اندازه ذرات خاك و منحني مشخصه آب خاك بر داده هاي تجربي در كلاس هاي بافتي متفاوت
    مصطفي راستگو 2013
  24. پيامد كاربرد برخي از بهسازي هاي آلي در خاك بر بخش هاي كربن الي آن
    سيما نورمحمدي شفق 2013
  25. تاثير شاخص انبساط آزاد بر بهبود تخمين نقطه اي و پارامتريك منحني مشخصه رطوبتي خاك در خاك هايي با بافت و ساختمان متفاوت
    شبنم جوانشير 2013
  26. تخمين منحني مشخصه رطوبتي خاك از روي منحني فشردگي محصور با استفاده از شبكه هاي عصبي مصنوعي
    عيسي ابراهيمي 2013
  27. تخمين خصوصيات هيدروليكي با استفاده از پارامترهاي مدل هاي منحني مقاومت فروروي خاك
    گلناز ابراهيم زاده 2013
  28. بررسي رابطه هدايت هيدروليكي اشباع و غيراشباع با برخي از ويژگي هاي خاك با استفاده از شبكه عصبي مصنوعي
    ازاده صداقت 2013
  29. اثر قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار و باكتري هاي تثبيت كننده ازت بر جذب عناصر غذايي و رشد انار (Punica granatum L.) رقم ملس ساوه در شرايط تنش خشكي
    اقدس افشاري 2013
  30. اثر قارچهاي ميكوريز آربوسكولار و باكتري هاي تثبيت كننده ازت بر جذب عناصر غذايي و رشد انار (Punica granatum L.) رقم ملس ساوه در شرايط تنش خشكي
    اقدس افشاري 2013
  31. تأثير قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار بر عملكرد و برخي شاخص هاي رشد و فيزيولوژيك تره ايراني (Allium ampeloprasum tareh group) تحت تنش خشكي
    مهرانگيز جيرانيان 2013
  32. تاثير قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار بر عملكرد و برخي شاخص هاي رشدي و فيزيولوژيك تره ايراني (Allium ampeloprasum Tateh group) تحت تنش خشكي
    مهرانگيز جيرانيان 2013
  33. اثر همزيستي با قارچ ميكوريز بر برخي ويژگي هاي رشدي و فيزيولوژيك پياز در شرايط تنش خشكي
    طاهره خادمي منفرد 2013
  34. اثر همزيستي با قارچ ميكوريز بر برخي ويژگي هاي رشدي و فيزيولوژيك پياز در شرايط تنش خشكي
    طاهره خادمي منفرد 2013