Khosro Rashid

Assistant Professor

Update: 2023-11-02

Khosro Rashid

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Psychology

Ph.D. Dissertations

  1. ساخت بسته ي آموزشي زيبا شناسي مبتني بر نظريه تجربه هاي يادگيري زيبايي شناسي و بررسي تاثير آن بر نگرش و انگيزش دانش آموزان به تحصيل
    ليلا علي بلندي 2023
    با توجه به نقشي كه زيبايي شناسي در بهبود و رشد تعليم و تربيت دارد همچنين با توجه به ضعف هاي موجود در نظام آموزش وپرورش در حوزه آموزش هنر و زيباشناسي و پيوندهايي كه ميان زيباشناسي، انگيزش و نگرش دانش آموزان به تحصيل وجود دارد و نيز به دليل نبودن بسته ي آموزشي درزمينه ي آموزش زيبايي شناسي مبتني بر نظريه تجربه هاي يادگيري زيبايي-شناسي، بر نياز به انجام اين پژوهش احساس مي شود. آموزش زيبايي شناسي طبق نظريۀ تجارب يادگيري، نگرش و انگيزش را تحت تأثير قرار مي دهد و در فرايند يادگيري مي تواند نقش مؤثري داشته باشد. ازاين رو، هدف پژوهش حاضر تدوين و اعتبار يابي بسته آموزش زيباشناسي و اثربخشي آن بر نگرش و انگيزش تحصيلي دانش آموزان دختر دوره ي متوسطه ي اول است. روش پژوهش تركيبي متوالي (كيفي- كمي) بود. پژوهش در دو مرحله انجام شد. در بخش كيفي به ساخت بسته آموزشي پرداخته شد و در بخش كمي روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح گروه كنترل نامعادل بود. نمونة پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه ي اول داراي نمرات نگرش و انگيزش تحصيلي پايين بودند كه با روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند. چهار گروه 20 نفره، شامل دو گروه آزمايشي (يك گروه آزمايش با ضعف در نگرش تحصيلي و گروه دوم آزمايش با ضعف در انگيزش تحصيلي) و دو گروه گواه (يك گروه گواه با ضعف در نگرش تحصيلي و گروه دوم گواه با ضعف در انگيزش تحصيلي) انتخاب شد. ابزار پژوهش، مقياس نگرش تحصيلي سكر (2011)و مقياس انگيزش تحصيلي نجيرو (2003) بود. داده هاي جمع آوري شده از پرسشنامه ها جمع آوري شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. براي گروه آزمايش، آموزش زيبايي شناسي در 10 جلسه 45 دقيقه اي اجرا شد و گروه كنترل مداخله اي دريافت نكرد. براي تجزيه تحليل داده ها از تحليل كوواريانس تك متغيري استفاده شد. نتايج مربوط به اعتبار سنجي ابزار نشان داد بسته آموزش زيبايي شناسي بر اساس نظر متخصصان از روايي مناسبي برخوردار است. همچنين بر اساس نتايج تحليل كوواريانس اثربخشي آموزش زيباشناسي بر تقويت نگرش و انگيزش تحصيلي دانش آموزان معنادار بود (01/0P<). بر اساس نتايج مي توان گفت كه آموزش زيبايي شناسي باعث شده دانش آموزان نگرش تحصيلي و انگيزش تحصيلي بهتري در يادگيري از خود نشان دهند. بر اين اساس پيشنهاد مي شود كه اين بسته آموزشي درزمينهٔ تق
    Thesis summary

  2. عنوان: طراحي مدل پيش بيني رفتار اخلاقي برپايه نگرش و هويت اخلاقي: نقش ميانجي سود و زيان
    آرزو دلفان بيرانوند 2022
    مشاهده ي اين كه افراد با استدلال قوي در زمينه اخلاق مي توانند كارهاي بد يا نادرست انجام دهند بيانگر اين است كه براي پي بردن به رفتار اخلاقي لازم است به فراتر از علل شخصيتي، آموزشي و اجتماعي صرف پرداخته شود. در اين راستا، اين پژوهش با هدف طراحي مدل پيش بيني رفتار اخلاقي برپايه ي نگرش و هويت اخلاقي با توجه به نقش ميانجي سود و زيان انجام شده است. روش پژوهش تركيبي متوالي (كيفي- كمي) از نوع طرح اكتشافي بود. پژوهش در دو مرحله انجام شد. در بخش كيفي، براي ساخت مقياس سود و زيان با 222 نفر (121 دانش آموز دبيرستاني دوره ي متوسطه دوم 16 تا 19 ساله و 101 نفر بزرگسال 20 تا 52 ساله) با نمونه گيري دردسترس مصاحبه انجام شد. سپس داده ها با روش تحليل محتواي آشكار بررسي شدند. نتايج تحليل محتوا دو نوع سود روان شناختي و سود موقعيتي و دو نوع زيان روان شناختي و زيان موقعيتي را به عنوان عوامل تسهيل كننده و بازدارنده ي رفتار اخلاقي در موقعيت هاي گوناگون زندگي را نشان داد. در ادامه براساس كدگذاري و تدوين مضامين اطلاعات حاصل از بررسي مصاحبه ها، دو مقياس سود (33 گويه اي) و زيان (26 گويه اي) براي اندازه گيري عامل هاي سود روانشناختي، سود موقعيتي، زيان روانشناختي، و زيان موقعتي ساخته شد. همچنين براي اندازه گيري نگرش اخلاقي و رفتارهاي اخلاقي از مقياس پژوهشگر ساخته استفاده گرديد. براي اين منظور، با توجه به مباني نظري، مقياس رفتار اخلاقي (35 گويه اي) براي اندازه گيري 2 عامل شناسايي شده-ي رفتارهاي سلبي و ايجابي و مقياس نگرش اخلاقي (36 گويه اي) براي اندازه گيري 3 عامل شناسايي شده ي شناختي، عاطفي و رفتاري ساخته شدند. در ادامه، در بخش كمي، از روش پژوهشِ همبستگي استفاده شد. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر دبيرستاني دوره ي متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصيلي 1401-1400 بودند. اندازه نمونه شامل تعداد 1093 نفر بودند (515 دختر و 578 پسر) كه به شيوه نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده شامل مقياس هويت اخلاقي آكينو و ريد (2002)، مقياس رفتار اخلاقي پژوهشگر ساخته، مقياس نگرش اخلاقي پژوهشگر ساخته، و مقياس سود و زيان پژوهشگر ساخته بودند. داده ها با روش مدل يابي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي با داده هاي تجربي برازش مطلوبي دارد. اثرات مستقيم
    Thesis summary

  3. بررسي مراحل تحول زيباشناسي در دانش آموزان با توجه به نقش حساسيت زيباشناسي و هوش زيباشناسي
    احمد بيات 2022
    مقدمه: بررسي تحول زيباشناسي به خاطر پرداختن به يكي از جنبه هاي اساسي ذهن انسان اهميت ويژه اي دارد؛ به كمك زيباشناسي است كه انسان مي تواند جهان را برپايه ي نحوه ي انديشه و احساس خود و به گونه اي متفاوت ببيند. از اين رو هدف اين پژوهش بررسي مراحل تحول زيباشناسي با توجه به نقش حساسيت زيباشناسي و هوش زيباشناسي در ميان دانش آموزان شهر تويسركان در سال تحصيلي 1400- 1399 بود. مواد و روش ها: با توجه به اين كه نمونه ي مورد بررسي دانش آموزان دوره هاي سنّي گوناگون بود، روش اين پژوهش آميخته و از نوع كمّي- كيفي بود. در بخش كيفي روش پژوهش تحولي و طرح آن مقطعي، و در بخش كمّي روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. تعداد 300 دانش آموز (150 پسر و 150 دختر) دانش آموز ابتدايي، متوسطه ي نخست، و متوسطه ي دوم شهر تويسركان از ميان پنج گروه سنّي 7 تا 9، 9 تا 11، 11 تا 13، 13 تا 15، و 15 تا 17 سال انتخاب شدند. روش نمونه گيري طبقه اي و هر گروه سنّي شامل 60 دانش آموز بود. شركت كنندگان به پرسش نامه هاي حساسيت زيباشناسي و هوش زيباشناسي پاسخ دادند. در كنار اين، مصاحبه ي مربوط به محرك هاي ديداري و شنيداري در قالب ارائه ي 9 محرك ديداري و 8 فايل صوتي و دريافت پاسخ ها و برداشت هاي شركت كنندگان از هر محرك به صورت حضوري يا مجازي انجام شد. داده هاي كمي با روش هاي توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و استنباطي (رگرسيون لوجستيك اسمي، آنوا، همبستگي اسپيرمن و پيرسون، و آزمون تي مستقل)، و داده هاي كيفي با روش تحليل محتوا و به كمك روش آماري خي دو با نرم افزار SPSS-25 تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: تجزيه و تحليل داده هاي كيفي نشان داد كه شركت كنندگان در تحول زيباشناسي ديداري 5 گام عيني گرايي (7 تا 9 سال)، حسي (9 تا 11 سال)، عاطفي (11 تا 13 سال)، تفسيري (13 تا 15 سال)، و پاسخ دهي/ عملي (15 تا 17 سال)، و در تحول زيباشناسي شنيداري نيز 5 گام عيني گرايي (7 تا 9 سال)، تحليلي (9 تا 11 سال)، حسي/ هيجاني (11 تا 13 سال)، عملي (13 تا 15 سال)، و نمادين (15 تا 17 سال) را پشت سر مي گذارند. ميان حساسيت زيباشناسي با تحول زيباشناسي (141/0 = r؛ 05/0 > P) و نيز ميان هوش زيباشناسي با تحول زيباشناسي (188/0 = r؛ 05/0 > P) افراد رابطه ي معنادار به دست آمد. همچنين ميان تحول زيباشناسي دختران و پسران تفاوت معناداري ديده نشد (05/0 < P). بحث
    Thesis summary

  4. بررسي ميزان فعاليت ساختار هاي مغزي مرتبط با مهارت هاي هر يك از هوش هاي چندگانه
    زهره يارمحمدي 2022
    كمتر مفهوم مهمي در آموزش نسبت به مفهوم هوش وجود دارد و اينكه همه مغز ها به روش مشابهي نمي انديشند، مي تواند انقلابي براي آموزش باشد زيرا نياز به رويكرد عصب شناسي دارد تا اهميت تفاوت هاي فردي را شناسايي كند، لذا هدف اين پژوهش بررسي ميزان فعاليت ساختار هاي مغزي مرتبط با مهارت هاي اصلي هر يك از هوش هاي چندگانه بود. روش پژوهش حاضر در زمره تحقيقات موردي و از نظر هدف بنيادي است. جامعه آماري پژوهش شامل، مراجعه كنندگان به آزمايشگاه ملي نقشه برداري مغز تهران در سال1399 بود كه از اين تعداد 16 آزمودني به روش هدفمند و با استفاده از مقياس ارزيابي رشدي هوش هاي چندگانه برگزيده شده و در هشت گروه 2نفري (2آزمودني در هر هوش با هوش خيلي بالا و خيلي پايين) گماشته شدند . ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش، تكاليف عملكردي] براي هوش كلامي(تكاليف خواندن، نوشتن و صحبت كردن (شاه و همكاران، 2013))، هوش منطقي-رياضي (تكاليف محاسبات (انصاري و همكاران، 2011)، بازي شطرنج (پاول و همكاران، 2017) و استدلال منطقي (پرادو و نوويك، 2007))، هوش موسيقيايي(تكاليف درك موسيقيايي (آهنيشي و همكاران، 2001)، آواز خواندن (گانجي و همكاران، 2007) و آهنگسازي (لو و همكاران، 2015))، هوش جنبشي- حركتي (تكاليف حركات دست،انگشت (موهلا و همكاران،2005) و تعادل (موسون و همكاران، 2018))، هوش ديداري-فضايي ( تكاليف چرخش ذهني (ليپ و همكاران، 2012)، پازل و نقاشي كشيدن (محقق ساخته))، هوش ميان فردي ( تكاليف كار ميان فردي (شيباتا و همكاران، 2011) و نظريه ذهن و همدلي (پاول و همكاران، 2017))، هوش درون فردي ( تكاليف خودتنظيمي هيجاني (لوسك و همكاران، 2004)، خودآگاهي (محقق ساخته) و عملكرد اجرايي (سيلوستر و همكاران، 2003)) و هوش طبيعتگرايانه ( تكاليف علاقه مندي به حيوانات و گياهان (محقق ساخته))[، پرسشنامه MIDAS (شيرر،1994) و دستگاه تصويربرداري تشديد مغناطيس عملكردي بود. آزمودني ها با توجه به انتخاب در هر هوش، دو يا سه تكليف عملكردي را در اسكنر به پايان رساندند. داده ها با استفاده از نرم افزارSPM نسخه 12يك TOOL BOXمبتني بر نرم افزار MATLAB به منظور پيش پردازش و آناليز آماري داده ها، تحليل و با استفاده از روش توصيفي، بررسي جداول، نمودار ها و شكل ها تجزيه و تحليل شدند. يافته هاي پژوهش نشان داد در هوش كلامي، موسيقيايي، جنبشي-حركتي، ميان فردي، در
    Thesis summary

  5. بررسي تحول تفكر آرزومندانه كودكان و نوجوانان 15-4 ساله
    عين اله خجير 2021
    تفكر آرزومندانه- كه سوگيري تمايل نيز ناميده مي شود- نوعي سوگيري شناختي است كه در پژوهش حاضر، روند تحول آن در كودكان و نوجوانان 4 تا 15 ساله، مورد بررسي قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات تحولي با روش مقطعي بود. جامعه آماري، كليه كودكان و نوجوانان سنين 4 تا 15 سال مدارس عادي دولتي شهر آمل در سال تحصيلي 99-98 بود. حجم نمونه شامل 360 نفر در 6 گروه سني (هر گروه شامل 30 دختر و 30 پسر) كه با روش نمونه گيري در دسترس، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، آزمون كارت علامت دار بود كه به صورت نرم افزار تحت وب، طراحي شده بود. داده ها با روش تحليل واريانس با اندازه گيري مكرر، تحليل شدند. نتايج اين پژوهش نشان دادند كه كودكان و نوجوانان ايراني، در پيش بيني رويدادها، بيش از آنكه به احتمال وقوع رويدادها توجه داشته باشند تحت تأثير تمايلات و ترجيحات خود قرار مي گيرند. علاوه بر آن، ميزان پيش بيني رويدادهاي مورد تمايل (مثبت) از دوره كودكي تا نوجواني، تغيير نمي كند و روند نسبتاً يكساني دارد اما روند پيش بيني رويدادهايي كه مورد تمايل نيستند (منفي) از سنين 8-9 سالگي، كاهش يافته و اين كاهش تا سنين 10-11 سالگي ادامه مي يابد. بنابراين، تفكر آرزومندانه، با افزايش سن، كاهش نمي يابد؛ زيرا علاوه بر اينكه خوش بيني بيش از حد نسبت به رويدادهاي مورد تمايل، نسبتاً ثابت مي ماند، خوش بيني نسبت به عدم وقوع رويدادهايي كه مورد تمايل نيستند نيز افزايش يافته و كودكان و نوجوانان سنين 8-9 سال و بالاتر، احتمال وقوع رويدادهاي منفي را كمتر از حد، برآورد مي كنند. اين نوع از سوگيري خوش بينانه نسبت به عدم وقوع رويدادهاي منفي مي تواند اساس تصميم گيري هاي پرخطر را فراهم آورد كه مي تواند باعث گرايش به رفتارهاي پرخطر شود كه نيازمند پژوهش هاي بيشتر جهت كسب دانش بيشتر براي اقدامات پيشگيرانه است. نهايتاً اينكه جنسيت، متغير تأثيرگذاري بر تفكر آرزومندانه نيست.
    Thesis summary

  6. طبقه بندي ناتواني يادگيري خواندن: شناسايي زيرگروه ها بر پايه متغيرهاي شناختي حوزه خاص و حوزه عام با استفاده از خوشه بندي مدل مبنا
    كامبيز كريمي 2021
    مقدمه و هدف: باتوجه به مشكلات طبقه بندي ناتواني يادگيري خواندن به دليل ناهمگني شديد در افراد با ناتواني يادگيري خواندن و نيز همبودي با ساير اختلال ها به ويژه ناتواني يادگيري رياضي، پژوهش حاضر با هدف شناسايي زيرگروه هاي شناختي ناتواني يادگيري خواندن بر پايه متغيرهاي شناختي حوزه خاص و حوزه عام در نمونه باليني انجام شد. روش: شركت كنندگان در اين پژوهش، 56 دانش آموز با ناتواني يادگيري خواندن مشغول به تحصيل در پايه هاي دوم، سوم، چهارم و پنجم بودند كه در مراكز درمان ناتواني يادگيري آموزش وپرورش به عنوان ناتوان در يادگيري خواندن، در سال تحصيلي 99- 1398 آموزش ويژه دريافت مي كردند. شركت كنندگان در دو جلسه به صورت انفرادي با استفاده از مجموعه اي از آزمون ها و تكاليف شناختي مداد - كاغذي و رايانه اي حوزه خاص و حوزه عام شناختي ارزيابي شدند. داده ها با استفاده از روش خوشه بندي مدل مبنا به عنوان روش جديدتر خوشه بندي كه مزيت اصلي آن تعيين تعداد بهينه خوشه ها بر پايه داده ها است به همراه آزمون هاي تحليل واريانس، تحليل رگرسيون و مربع كاي تحليل شدند. يافته ها: خوشه بندي داده ها به روش مدل - مبنا حاكي از وجود سه خوشه مجزا از دانش آموزان با ناتواني يادگيري خواندن بود كه شامل خوشه هاي: 1. نقص آگاهي واج شناختي (خواندن كلمات و نا كلمات، زنجيره كلمات، ناميدن تصاوير)، نقص حافظه كاري و جابه جايي توجه؛ 2. نقص آگاهي واج شناختي (درك متن) و كنترل توجه؛ و 3. نقص آگاهي واج شناختي (قافيه، درك كلمه، حذف آوا، نشانه حرف و مقوله)، سرعت پردازش و كاركردهاي اجرايي بود. همچنين شاخص هاي آماري BIC و ICL مدل EVI با سه خوشه را تاييد كردند. بحث و نتيجه گيري: اين پژوهش گامي براي كاهش مشكلات در طبقه بندي ناتواني يادگيري خواندن برداشت. يافته ها نشانگر وجود خوشه هاي گوناگون ناتواني يادگيري خواندن بوده و نيز دلالت هايي براي در نظر داشتن همبودي، ناهمگني و گستره متغيرهاي شناختي حوزه خاص و عام در طبقه بندي اين ناتواني داشته و زمينه اي براي تشخيص تبييني و طراحي برنامه هاي ترميمي اختصاصي افراد با ناتواني يادگيري خواندن فراهم ساخت
    Thesis summary

  7. تاثير شن بازي بر نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني دانش آموزان پسر نارساخوان پايه هاي دوم و سوم ابتدايي
    بيان نسايي مقدم 2021
    مقدمه: مجموعه اي از نارسايي هاي شناختي و هيجاني در دانش آموزان نارساخوان وجود دارد كه در صورت عدم مداخله مناسب و به هنگام تا بزرگسالي ادامه خواهند يافت. از آن جا كه شن بازي مي تواند بسياري از جنبه هاي رشدي فرد به ويژه رشد شناختي و هيجاني را به گونه اي مثبت تحت تاثير قرار دهد، لذا احتمالا در دانش آموزان نارساخوان كه نارسايي هاي شناختي و ناگويي هيجاني دارند نيز موثر خواهد بود. بنابراين، هدف پژوهش حاضر تاثير شن بازي بر نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني دانش آموزان پسر نارساخوان پايه هاي دوم و سوم ابتدايي بوده است. مواد و روش ها: طرح اين پژوهش آزمايشي از نوع پيش آزمون–پس آزمون در دو گروه نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني بود. جامعه آماري شامل دانش آموزان پسر نارساخوان پايه هاي دوم و سوم ابتدايي شهر قروه بود، كه از ميان آنها با روش نمونه گيري هدفمند دو گروه نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني با حجم كل 40 نفر انتخاب شدند. گروه نارسايي شناختي با 20 نفر(10 نفر گروه آزمايش و 10 نفر گروه كنترل) و گروه ناگويي هيجاني با 20 نفر(10 نفر گروه آزمايش و 10 نفر گروه كنترل) مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون وكسلر4 كودكان(WISC-IV) (2003)، آزمون نما كرمي نوري و مرادي (1387)، مقياس محقق ساخته ناگويي هيجاني كودكان، آزمون نارسايي شناختي(خرده آزمون حافظه فعال وكسلر چهار كودكان ، خرده آزمون حافظه اسامي نپسي، آزمون حواسپرتي تولوز-پيرون و آزمون محقق ساخته اشتباهات سهوي) بود. سپس دانش آموزان نارساخوان داراي نارسايي شناختي گروه آزمايش طي 13 جلسه 45 دقيقه اي و دانش آموزان نارساخوان داراي ناگويي هيجاني گروه آزمايش طي 14 جلسه 45 دقيقه اي شن بازي را در يكي از مراكز اختلالات يادگيري دريافت كردند. يافته ها: يافته ها نشان داد كه آموزش شن بازي بر كاهش حواسپرتي، مشكلات حافظه فعال، اشتباهات سهوي، مشكلات يادآوري اسامي، دشواري در بيان احساسات، دشواري در خيالپردازي، دشواري در تشخيص احساسات از تغييرات فيزيولوژيكي، تفكر عيني تاثير مثبت معنادار دارد، اما تاثير آموزش شن بازي بر كاهش دشواري در شناسايي احساسات معنادار نبود. بحث و نتيجه گيري: از يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه روش شن بازي قادر است نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني دانش آموزان نارساخوان را كاهش دهد، بنابراين استفاده از اين روش به عنوان روشي در بهبود ب
    Thesis summary

  8. مقايسه اثربخشي آموزش رياضي و علوم با و بدون نرم افزارهاي آموزشي بر سطوح يادگيري دانش، فهميدن و كاربستن در دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر خرم آباد
    فتانه فتحي 2020
    هدف پژوهش حاضر مقايسه اثربخشي آموزش رياضي و علوم با و بدون نرم افزارهاي آموزشي بر سطوح يادگيري دانش، فهميدن و كاربستن در دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر خرم آباد بوده است. طرح اين پژوهش نيمه آزمايشي ازنوع پيش آزمون – پس آزمون در دو گروه با و بدون نرم افزار آموزشي بود. جامعه آماري شامل دانش آموزان دختر مقطع ششم دبستان شهر خرم آباد بود، كه از ميان آنها با روش نمونه گيري خوشه اي دو كلاس با حجم كل 51 نفر انتخاب شدند. كه يكي از آنها با (25 نفر دانش آموز به صورت تصادفي گروه با نرم افزار آموزشي و 26 نفر به عنوان گروه بدون نرم افزار آموزشي انتخاب و مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون پيشرفت تحصيلي سنجش دانش، فهميدن و كاربستن دروس رياضي و علوم سال ششم بود كه بر پايه جدول مشخصات ساخته شد. براي تحليل داده ها از روش تجزيه وتحليل كوواريانس چندمتغيري (مانكووا) تحليلT استفاده شد. نتايج آزمون چند متغيره نشان داد، كه بين نمره گروه با نرم افزار آموزشي و گروه بدون نرم افزار در سطوح يادگيري دانش، فهميدن و كاربرد با كنترل پيش آزمون تفاوت معناداري وجود دارد. نتايج آزمون آماري تحليل كوواريانس تك متغيره(آنكوا) نيز نشان داد آموزش با نرم افزارهاي آموزشي بر سطح كاربرد درس رياضي ، سطح دانش درس علوم، سطح فهميدن درس علوم و سطح كاربرد درس علوم تاثير مثبت معنادار دارد، اما تاثير آموزش با نرم افزارهاي آموزشي بر سطح دانش درس رياضي و سطح فهميدن درس رياضي معنادار نبود.
    Thesis summary

  9. مقايسه تأثير آموزش فنون مبتني بر شفقت و آموزش مبتني بر طرحواره در كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني در دختران نوجوان فراري از خانه
    ازاده مهدوي 2020
    پديده فرار دختران از منزل يكي از معضلات خانوادگي و اجتماعي به حساب مي آيد و با توجه به روند روبه افزايش آن، لزوم بررسي اثرگذاري روش هاي آموزشي به اين گروه آسيب ديده بيشتر مي شود. پژوهش حاضر با هدف مقايسه تأثير آموزش فنون مبتني بر شفقت وآموزش مبتني بر طرحواره در كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني دختران نوجوان فراري انجام شده است. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي است و در آن از طرح آزمايشي تك موردي يا تك آزمودني استفاده شده است و روش مورد استفاده طرح A-B با پيگيري مي باشد. جامعه آماري پژوهش شامل همه ي دختران نوجوان فراري (دامنه سني 12 تا 19 سال-مقاطع تحصيلي متوسطه اول و دوم) شهر همدان در سال 1398 است كه به مركز اورژانس اجتماعي شهر همدان مراجعه كرده يا ارجاع داده شده اند. روش نمونه گيري، نمونه گيري هدفمند ميباشد. از بين جامعه 4 نفر به عنوان نمونه و براساس ملاك هاي ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه دو نفره آموزش فنون مبتني برشفقت و آموزش مبتني بر طرحواره قرار گرفتند و پيش از مداخله آموزشي، پرسشنامه هاي احساس تنهايي (UCLA) و دشواري تنظيم هيجاني (DERS) را پر كردند. سپس به مدت 8 جلسه آموزش ها را دريافت كردند. بعد از مداخله آموزشي نيز مجدد پرسشنامه ها در اختيار دختران قرار گرفت و پس از آن داده ها با استفاده از نمودارهاي تصويري و ديداري مورد تحليل قرار گرفت. پرسشنامه احساس تنهايي توسط راسل، پيلوا و كورتونا تهيه شده است كه دامنه نمره بين 20 (حداقل)و 80 (حداكثر) را دارا است. پرسشنامه دشواري تنظيم هيجاني نيز توسط گرتز و رومر تهيه شده كه دامنه نمره آن ببين 36 (حداقل) و 180 (حداكثر) است. داده هاي اين پژوهش نشان داد كه آموزش فنون مبتني بر شفقت اثرگذاري بيشتري نسبت به آموزش مبتني بر طرحواره در كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني دختران فراري داشته است. همچنين اثرگذاري هر دو روش آموزشي بر كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني دختران فراري مورد تأييد قرار گرفت. از داده هاي پژوهش مي توان به اين نتيجه دست پيدا كرد كه روش هاي آموزشي مي توانند در كنار ساير روش ها به عنوان راهكاري مؤثر در كاهش و تعديل آسيب هاي اين گروه از دختران مورد استفاده قرار گيرند.
    Thesis summary

  10. ساخت و اعتباريابي آزمون خرد بر اساس مولفه هاي ايراني
    فريبا منظمي تبار 2019
    اين پژوهش با هدف ساخت و اعتباريابي آزمون خرد بر اساس مؤلفه هاي ايراني انجام گرفت. به اين منظور از روش تركيبي(كيفي-كمي) از نوع طرح اكتشافي استفاده شد. در مرحله اول(كيفي)، با 20 نفر از اساتيد علوم انساني دانشگاههاي شهر همدان مصاحبه نيمه ساختار يافته انجام شد. روش نمونه گيري هدفمند و بر اساس اشباع نظري بود. سپس اطلاعات پس از كد گذاري و تدوين مضامين حاصل از مصاحبه-ها ، پرسشنامه اي 40 سوالي تدوين شد. سپس براساس روش نمونه گيري خوشه اي تعداد 400 نفر (281 نفر زن و 119 نفر مرد) در پژوهش شركت كردند. در اين مرحله براي تجزيه و تحليل داده ها از روش تحليل عاملي تاييدي استفاده شد (آزمون بارتلت و KMO و نمودار سنگريزه). همچنين به منظور بررسي روايي سازه آزمون خرد از ضريب همبستگي اين پرسشنامه با پرسشنامه 3DWS (آردلت، 2003) و براي پايايي آزمون از روش باز آزمايي و آلفاي كرونباخ استفاده شد. نتايج حاصل از تحليل محتوا در مرحله اول(كيفي) نشان داد كه خرد داراي چهار مولفه است :1 - مؤلفه « شناختي» ،2 - مؤلفه ي «عاطفي» ،3- مؤلفه «انعطاف پذيري و گشودگي به تجربه » ،4- مؤلفه «از خود فراروي / هدفمندي و جستجوي معنا». همچنين نتايج حاصل از تحليل عاملي(مرحله دوم) چهار عامل را نشان داد؛ عامل اول(شامل سوالات 2-3-4-5-6-8-10-14-15-20-21-32-40) با عنوان «بعد عاطفي»، عامل دوم (شامل سوالات 1-7-9-12-13-16-17-19-22-23-24-25-29-30) با عنوان « بعد شناختي»، عامل سوم(شامل سوالات 26-27-28-35-36-38) با عنوان «بعد انعطاف پذيري» و عامل چهارم(شامل سوالات 11-18-31-33-34-37-39) با عنوان «بعد از خود فرا روي». نتايج پژوهش بيانگر آن است كه پرسشنامه خرد ساخته شده بر اساس مولفه هاي ايراني از روايي و پايايي لازم برخوردار است. براساس نتايج حاصل از پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي مي توان گفت كه خرد داراي 4 مولفه شناختي ، عاطفي ، گشودگي به تجربه و از خود فراروي است كه با پرسشنامه تدوين شده قابل سنجش است.
    Thesis summary

  11. شناسايي مولفه هاي تربيت كودك بر اساس ديدگاه والدين ايراني و ساخت بسته آموزشي اين مولفه ها
    مريم حسيني اصل نظرلو 2018
  12. تدوين الگوي رشد اخلاقي بر اساس مؤلفه هاي فراشناختي با ميانجي گري شناخت اجتماعي در نوجوانان
    مريم عبدالهي مقدم 2017
    پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوي رشد اخلاقي بر اساس مؤلفه هاي فراشناختي با ميانجي گري شناخت اجتماعي در نوجوانان انجام شده است. جامعه ي آماري اين پژوهش شامل تمامي دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان خرم آباد (پايه نهم) به تعداد 4567 نفر بود كه از ميان آنها 311 نفر (146 پسر و 165 دختر) بر اساس روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. روش پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي و در قالب الگوي تحليل مسير بود و شركت كننده ها پرسش نامه هاي استدلال اخلاقي رست و همكاران، فراشناخت اخلاقي سوانسون و هيل، رفتار اخلاقي سوانسون و هيل و شناخت اجتماعي بارون - كوهن را تكميل كردند. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحليل رگرسيون در چارچوب تحليل مسير مورد تحليل قرار گرفتند. يافته ها نشان داد كه استدلال اخلاقي به واسطه ي مؤلفه هاي فراشناخت و شناخت اجتماعي با رفتار اخلاقي رابطه دارد و دو جزء فراشناخت يعني راهبرد و تكليف با استدلال اخلاقي رابطه ندارد اما اين دو با رفتار اخلاقي ارتباط دارند. بنابراين لازم است در بررسي رشد اخلاقي در نوجوانان در جستجوي عوامل ديگر بود و در آموزش اخلاق به نوجوانان و كمك به تحول اخلاقي مثبت در آنها به نقش فراشناخت اخلاقي و شناخت اجتماعي هم توجه نمود.
    Thesis summary

  13. تاثير آموزش هدف گذاري بر اهداف پيشرفت، انگيزه ي پيشرفت و كمال گرايي
    فائزه جهان 2016
  14. تدوين مدلي علَي براي تبيين خرد بر مبناي داراييهاي تحولي با وساطت بالندگي در دانشجويان دانشگاههاي كرمانشاه
    2016
    هدف پژوهش حاضر تدوين مدلي علّي براي تبيين خرد بر مبناي داراييهاي تحولي و به وساطت بالندگي بود. به اين منظور نمونهاي متشكل از 668 دانشجوي دختر و پسر به روش نمونهگيري ،(3D-WS) خوشهاي مرحلهاي از دانشگاههاي كرمانشاه انتخاب و مقياسهاي سه بعدي خرد آردلت و بالندگي روي آنان اجرا شد. دادهها با استفاده از الگوي معادلهي (DAP) پروفايل داراييهاي تحولي تحليل گرديد. براي هر يك از متغيرهاي مكنون مدلهاي AMOS و با نرمافزار (SEM) ساختاري اندازهگيري مورد برآورد و آزمون قرار گرفتند و همهي مدلها مورد حمايت قرار گرفتند. مدل نهايي 0 از / يك الگوي خاص از روابط متغيرهاي پژوهش با يكديگر را ارائه نمود و در مجموع توانست 23 واريانس خرد را تبيين نمايد. شاخصهاي برازش مدل نشان از برازندگي مناسب مدل با دادهها داشتند اثر .(NFI=1/00 ،CFI=1/00 ،AGFI=0/98 ،GFI=1/00 ،RMSEA=0/05 ،χ2/df=2/57) مستقيم داراييهاي دروني بر خرد و ابعاد آن تأييد و اثر غيرمستقيم آن نيز به وساطت بالندگي بر خرد و ابعاد شناختي و عاطفي معنيدار اما بر بعد تأملي غيرمعنيدار بود. اثر مستقيم داراييهاي بيروني نيز بر خرد و بعد تأملي تأييد اما بر ابعاد شناختي و عاطفي تأييد نشد و اثر غيرمستقيم آن بر خرد و ابعاد شناختي و عاطفي معنيدار و بر بعد تأملي غيرمعنيدار بود. هويت مثبت، ارزشهاي مثبت، استفادهي سازنده از زمان و تعهد به يادگيري، تأثيرگذارترين داراييهاي تحولي بر خرد بودند. داراييهاي دروني بيش از داراييهاي بيروني تبيينكنندهي خرد در دانشجويان بودند كه مؤيد اين است كه درك ذهني محيط مهمتر از خود تأثيرات عيني محيط است. با توجه به نقش داراييهاي تحولي در پيشبيني خرد، اهميت توجه به تأمين آنها از جانب نهادهاي اجتماعي مرتبط با جوانان و نوجوانان از جمله خانواده، نظام آموزشي و ساير خردهنظامهاي اجتماعي براي تسهيل رشد خرد آشكار است.
    Thesis summary

  15. ارائه ي مدل علي روابط بين عوامل خانوادگي، محيطي و فردي با تعلل ورزي تحصيلي در دانشجويان دانشگاههاي دولتي استان مركزي
    بهروز قلايي 2015
    پژوهش حاضر به منظور بررسي و ارائه مدل علي روابط بين عوامل خانوادگي، محيطي و فردي با تعلل ورزي تحصيلي در دانشجويان دانشگاه هاي دولتي استان مركزي و با روش تحليل مسير انجام شد. براي اين منظور 412 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي دولتي استان مركزي به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي مقياس تعلل ورزي عمومي، پرسشنامۀ تعلل ورزي تحصيلي، پرسشنامۀ راهبردهاي انگيزشي، پرسشنامه خودتنظيم گري تحصيلي، پرسشنامة كمال گرايي چند بعدي فراست، پرسشنامۀ خودكارآمدي تحصيلي، پرسشنامه سنجش صفات پنج گانه شخصيتي(NEO)، پرسشنامة شيوه هاي فرزندپروري ديانا بامريند، پرسشنامه ارزش تكليف درسي و پرسشنامه در كلاس من پاسخ دادند. داده هاي بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و LISREL8.5 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد كه مجموع عوامل خانوادگي، عوامل محيطي و عوامل فردي پيش بيني كننده هاي مناسبي براي تعلل ورزي تحصيلي به حساب مي آيند. عوامل خانوادگي هم بطور مستقيم با تعلل ورزي تحصيلي ارتباط دارند و هم بطور غير مستقيم. در روابط مستقيم از بين عوامل خانوادگي نيز سبك فرزندپروري دموكراتيك بالاترين ضريب تاثير را روي تعلل ورزي تحصيلي بطور مستقيم دارد. همچنين پس از آن سبك فرزندپروري ديكتاتوري و سبك فرزندپروري سهل گيرانه و در نهايت تعلل ورزي مادر و تعلل ورزي پدر در رده هاي بعدي قرار دارند. از بين عوامل محيطي نيز ارزش تكليف درسي رابطه بالاتري با تعلل ورزي تحصيلي دارد و پس از آن جو كلاس در رده بعدي قرار مي گيرد. همچنين در بين عوامل فردي بترتيب متغيرهاي خودتنظيم گري تحصيلي، انگيزش تحصيلي، كمال گرايي، تعلل ورزي كلي، خودكارآمدي تحصيلي، وظيفه شناسي و نوروزگرايي بيشترين رابطه را با تعلل ورزي تحصيلي نشان دادند. از بين مسيرهاي مدل پيشنهادي نيز در تحليل نهايي مسيرهاي بين متغيرهاي تعلل مادر و تعلل پدر با تعلل-ورزي تحصيلي به اندازه اي كه معنادار محسوب شود نبوده است و از مدل حذف شدند. همچنين رابطه بين سبك فرزندپروري سهل گيرانه با همه متغيرهاي فردي بجز وظيفه شناسي كمتر از 0.3 بود و اين مسيرها از مدل حذف شدند. بقيه مسيرها تاييد گرديدند.
    Thesis summary

M.Sc. Theses

  1. ارائه مدلي مبتني بر شبكه هاي عصبيِ يادگيريِ عميق براي پيش بيني ابراز خشونت فيزيكي در ميان دانش آموزان ودانشجويان
    طاهره توفيقي مشهود 2022
    پژوهش حاضر بررسي يك مدل نوين پردازش موازي اطلاعات (مدل شبكه هاي عصبي مصنوعي) در حوزه پيش بيني پديده ها در روانشناسي مي باشد. شبكه هاي عصبي، سيستم ها و روش هاي محاسباتيِ نويني هستند كه براي يادگيري ماشيني، نمايش دانش، و در انتها اِعمال دانش به دست آمده در جهت پيش بيني پاسخ هاي خروجي از سامانه هاي پيچيده مورد استفاده قرار مي گيرند. با توجه به افزايش خشونت فيزيكي در بين دانش آموزان و دانشجويان و لزوم شناخت مولفه ها و عوامل پيش بيني كننده ي ابراز خشونت فيزيكي، پژوهش حاضر با هدف پيش بيني ابراز خشونت فيزيكي در بين دانش آموزان و دانشجويان انجام شد. داده هاي اوليه متغير هاي پژوهش از پايگاه داده مربوط به پروژه طرح ملي رشيد(1398) با عنوان "بررسي ميزان شيوع رفتارهاي پرخطر در نوجوانان ايران و شناسايي عوامل فردي و محيطي موثر بر آن" استخراج شده است. در پايگاه داده ي استفاده شده در اين پژوهش، جامعه ي آماري افراد 15 تا 25 ساله هاي شهرهاي تهران، همدان، اصفهان، بابل، مشهد و اهواز هستند كه با حجم نمونه 1761تن اجرا شده است. در اين پژوهش با توجه به انبوه عوامل اثرگذار در ابراز خشونت فيزيكي و پيچيدگي هاي روابط موجود بين متغيرها از تكنيك داده كاوي و شبكه هاي عصبي يادگيري عميق، براي پيش بيني استفاده شد و توانمندي آن نسبت به مدل رگرسيون مورد مقايسه قرار گرفت. يافته ها نشان داد شبكه هاي عصبي به كار رفته در اين پژوهش ابراز خشونت فيزيكي را با دقت 91 درصد و با مقدار خطاي پاييني پيش بيني مي كنند. نتايج شبيه سازي شبكه ي عصبي نشان داد كه شبكه ي عصبيِ يادگيريِ عميق، در مقايسه با روش هاي خطي توانايي بالايي در پيش بيني ابراز خشونت فيزيكي در ميان دانش آموزان و دانشجويان دارد.
    Thesis summary

  2. نقش سبك هاي فرزندپروري و سبك هاي دلبستگي در پيش بيني ميزان اختلال گيردادن
    راضيه ملايي 2021
    پژوهش حاضر با هدف نقش سبك هاي فرزندپروري و سبك هاي دلبستگي در پيش بيني ميزان اختلال گيردادن انجام شد. روش تحقيق از نوع همبستگي بود. جامعه آماري شامل كليه همه زنان و مردان متأهل دانشگاه بوعلي به تعداد 3000 نفر بود، از جامعه آماري مذكور بر اساس فرمول مورگان و كرجسي 300 نفر انتخاب شد، ابزار اندازه گيري پژوهش پرسشنامه اختلال گيردادن رشيد و دلفان، (2017)، پرسشنامه سبك هاي فرزند پروري دايانا بامريند (1973) و پرسشنامه سبك هاي دلبستگي بزرگسالان AAI هازن و شاور (1987) بود. تجزيه و تحليل داده هاي پژوهشي با استفاده از روش هاي آمار توصيفي و استنباطي (پارامتريك و ناپارامتريك) و طي مراحلي با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت و آزمون فرضيه ها به كمك آزمون همبستگي پيرسون و روش تحليل رگرسيون خطي و رگرسيون خطي چندگانه از روش گام به گام انجام شد. نتايج يافته شده از تحقيق حاضر نشان داد كه سبك هاي دلبستگي، اولويت بالاتري نسبت به سبك هاي فرزندپروري در پيش بيني اختلال گيردادن دارند. از بين سبك هاي فرزندپروري، سبك فرزندپروري مستبدانه و سهل گيرانه به صورت مثبت توانايي پيش بيني اختلال گيردادن را دارد و با افزايش نمره ي سبك فرزند پروري مستبدانه و سهل گيرانه، نمره ي اختلال گيردادن نيز در افراد بالاتر مي رود. سبك فرزند پروري مقتدارنه، برخلاف دو سبك فرزندپروري ديگر، به صورت منفي توانايي پيش بيني اختلال گيردادن را دارد. از ميان سبك هاي دلبستگي، سبك دلبستگي ايمن، به صورت منفي توانايي پيش بيني اختلال گير دادن را دارد و با افزايش نمره ي سبك دلبستگي ايمن در افراد، نمره ي اختلال گيردادن در آن ها كاهش مي يابد. سبك دلبستگي ناايمن اضطرابي دوسوگرا و همچنين ناايمن اجتنابي به صورت مثبت توانايي پيش بيني اختلال گير دادن را دارد. سطح معناداري در اين پژوهش در سطح (01/0 ≥ p)بود. تمامي فرضيه هاي پژوهش حاضر تأييد شدند. نتيجه گيري: با توجه به اين كه سبك دلبستگي ايمن و شيوه فرزندپروري مقتدرانه ، علت و عامل اصلي كاهش اختلال گير داده هستند، مي توان از طريق رسانه هاي گروهي اين دو نوع روش را در بين والدين ، رايج داد و تبعات مثبت آن را برا ي والدين گوشزد نمود و ا زمزايا و فوايد آن استفاده بهينه برد، زيرا گير دان به فرزندان تبعات بسيار منفي به دنبال دارد.
    Thesis summary

  3. ساخت فيلم هاي كوتاه آموزش مسووليت پذيري و بررسي تاثير آن بر احساس كفايت و دانش مادران
    فاِزه مصداقي بهاري 2021
    يكي از اموري كه بايستي در پرورش كودكان مورد توجه قرار گيرد، مسووليت پذيري است. مسووليت پذيري يك ويژگي شخصيتي است كه معمولا به صورت يك نگرش در ساختار رواني و رفتاري فرد شكل مي گيرد و يك متغير عمده و اساسي در رفتارهاي اجتماعي محسوب مي شود. پزوهش حاضر با هدف تهيه ي فيلم هاي آموزش مسووليت پذيري ويژه ي مادران انجام شد. در اين پژوهش نيمه آزمايشي كه از نوع پيش آزمون – پس آزمون با گروه كنترل بود، روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي و بعد داوطلبانه بود و به علت كافي نبودن مادران حاضر به همكاري از مدارس، از تعدادي افراد در دسترس هم استفاده شد. تعداد شركت كنندگان در پژوهش، 60 مادر بود كه داراي فرزندان 5 تا 6 ساله بودند و سپس به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. فيلم هاي آموزشي در دوازده قسمت 2 تا 3 دقيقه اي ساخته شد. اين فيلم هاي آموزشي براي آزمودني هاي گروه آزمايش ارسال شدند و گروه گواه آموزشي دريافت نكردند. ابزارهاي پژوهش دو پرسشنامه ي پژوهشگرساخته ي دانش مسووليت پذيري مادران و احساس كفايت مادران در حوزه ي مسووليت پذيري فرزندان بود. به منظور تجزيه و تحليل داده ها، از شاخصه هاي توصيفي نظير فراواني، ميانگين و انحراف معيار و جهت آزمون پرسش هاي پژوهش از تحليل كوواريانس تك متغيره استفاده شد. بررسي نتايج نشان داد كه تفاوت بين ميانگين هاي گروه آزمايش و گواه در دانش مسووليت پذيري معنادار است، كه اين نتيجه حاكي از تاثير فيلم هاي آموزشي بر دانش مسووليت پذيري مادران است.
    Thesis summary

  4. ساخت بسته آموزشي بهبود اختلال گيردادن و بررسي تأثير آن بر كاهش ميزان خشونت خانگي
    آذر اعظمي 2021
    هدف پژوهش حاضر، ساخت بسته آموزشي بهبود اختلال گيردادن و بررسي تأثير آن بر كاهش ميزان خشونت خانگي بود. روش پژوهش از نوع تحقيق نيمه آزمايشي بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه مادران متاهل دانش آموزان مقطع ابتدايي پايه سوم مدارس پسرانه شهرستان كرج تشكليل دادند. روش نمونه گيري به صورت هدفمند بود و 25% از افرادي را كه مشكلات بيشتري در زمينه مشكلات گير دادن و خشونت خانگي داشتند انتخاب و سپس به صورت تصادفي در گروه هاي آزمايش و كنترل جايگزين شدند. و بسته بهبود اختلال گير دادن روي گروه آزمايش آموزش داده شد. پرسش نامه هاي استفاده شده در اين پژوهش، مقياس خشونت خانگي تبريزي (1391) و مقياس گيردادن رشيد و دلفان (2017) بود. پس از تكميل پرسش نامه ها توسط افراد نمونه در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون، داده هاي بدست آمده با استقاده از آزمون آماري تحليل كواريانستحليل شدند. نتايج حاصل نشان داد، آموزش بسته آموزشي بهبود اختلال گيردادن تاثير معناداري بر خشونت خانگي (p< 0/05) و مولفه هاي اختلال گيردادن (p< 0/05) داشته است. نتايج پژوهش مي تواند براي مشاوران و روان شناسان حوزه خانواده و زوجيني كه با مشكل خشونت خانگي و نشانگان اختلال گيردادن روبه رو هستند، سودمند باشد.
    Thesis summary

  5. تبيين كيفيت زندگي زناشويي براساس سبك دلبستگي با ميانجي گري تنظيم شناختي هيجان، خوش بيني و خودكارآمدي
    ميثم اقاخاني زيلابي 2021
    كيده: هدف از پژوهش حاضر تدوين مدل ساختاري كيفيت زندگي زناشويي بر اساس سبك دلبستگي با ميانجيگري تنظيم شناختي هيجان، خوشبيني و خودكارآمدي بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان متاهل دبيرستان هاي نواحي شهر اهواز بودند كه در مقطع دبيرستان در رشته علوم انساني مشغول به تدريس بودند. با توجه به جمع كل تعداد معلماني كه در مقطع دبيرستان در رشته علوم انساني(239 معلم) مشغول تدريس بوده اند، از اين تعداد، 120 معلم با توجه به مولفه هاي در نظر گرفته شده براي اين كار پژوهشي با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي نسبي به عنوان حجم نمونه برگزيده شدند و به پرسشنامه كيفيت زندگي زناشويي برادبوري، فينچام و بيچ (2000 ،(پرسشنامه سبكهاي دلبستگي بزرگسالان هزن و شيور (1987 ،(پرسشنامه خود كارآمدي شرر و مادوكس (1982 (و پرسشنامه خوشبيني سليگمن و همكاران (1982 (و پرسشنامه تنظيم هيجان توسط گراس و جان (2003 (پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدليابي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي برخوردار بود (9/0>=GFI .(همچنين نتايج نشان داد كه بين سبك دلبستگي ايمن و كيفيت زندگي زناشويي از طريق ارزيابي مجدد شناختي (01/0< p ، 06/3= Z ،(سبك دلبستگي اجتنابي و كيفيت زندگي زناشويي از طريق ،(Z= 4/16 ، p< 0/01) خوشبيني ميانجيگري با زوجين دلبستگي سبك با زناشويي زندگي كيفيت)، Z= -2/27 ، p< 0/05) فرونشاني سبك دلبستگي و كيفيت زندگي زناشويي از طريق خودكارآمدي (01/0< p ، 19/6= Z ،(رابطه معني دار وجود دارد. اما راهبردهاي تنظيم هيجان شناختي در رابطه بين سبك اضطرابي و كيفيت زندگي زناشويي نقش معناداري نداشتند. بنابراين نتايج، ميتوان به منظور بالا بردن كيفيت زندگي زناشويي، عوامل دلبستگي، تنظيم هيجان، خوشبيني و خودكارآمدي افراد را تقويت كرد.
    Thesis summary

  6. بررسي تاثير خودافشايي معلم بر انگيزه برقراري ارتباط و انگيزه يادگيري زبان آموزان در كلاس-هاي آموزش زبان انگليسي
    محسن محمد كريمي 2021
    اين مطالعه با هدف بررسي تأثير خود افشايي معلم بر انگيزه زبان آموزان براي برقراري ارتباط و يادگيري به در كلاس هاي زبان انگليسي طراحي شده بود. جامعه مورد پژوهش كليه زبان آموزان مقطع سني 18 تا 30 سال آموزشگاه هاي سفير و پرديس شهرستان همدان بودند. اين پژوهش از نوع پژوهش هاي نيمه آزمايشي (طرح گروه كنترل نابرابر) بود كه براي هر زير گروه 15 نفر پيشنهاد شده بود روش نمونه گيري در اين پژوهش نمونه گيري دردسترس بود. بدين ترتيب كه از بين آموزشگاه هاي زبان شهرستان همدان دو آموزشگاه سفير و پرديس انتخاب شدند كه دو كلاس به طور تصادفي بعنوان گروه آزمايش و دو كلاس ديگر بعنوان گروه كنترل در نظر گرفته شدند. نمونه ها 14 زبان آموز پسر و 16 دختر سطح بالاتر از مقدماتي بودند كه به طور تصادفي در دو گروه آزمايشي (15 نفر) و كنترل (15 نفر) قرار گرفتند. . براي گروه هاي آزمايش معلم در طول 14 جلسه در زمينه محتواي درسي به خودافشايي پرداخت ولي گروه كنترل هيچ خودافشايي دريافت نكرد. براي بررسي تأثير خودافشايي معلم بر انگيزه دانش آموزان به برقراري ارتباط، پرسشنامه انگيزه هاي تعامل دانش آموزان با آموزگارانشان و براي سنجش انگيزه يادگيري از پرسشنامه نگرش و انگيزش به يادگيري زبان خارجي (فرم كوتاه) در هر دو گروه به عنوان پيش آزمون در شروع و پس آزمون در پايان ترم استفاده شد. نتايج به دست آمده توسط تحليل كوواريانس (01/0 p<، 57/12 =F) نشان داد كه اثر خودافشايي معلمان بر انگيزه برقراري ارتباط زبان آموزان معنادار است و نتايج فرضيه دوم (01/0 p<، 12/19 =F) نشان داد كه اثر خودافشايي معلمان بر انگيزه يادگيري زبان آموزان معنادار است. نتايج در اين پژوهش هر دو فرضيه را تأييد كرد. با توجه به نتايج پژوهش مي توان از خودافشايي در جهت افزايش انگيزه هاي برقراري ارتباط و يادگيري زبان آموزان در آموزشگاه هاي زبان استفاده كرد.
    Thesis summary

  7. مقايسه اثربخشي هشت هفته تمرينات حسي حركتي با نوروفيدبك بر درد، حس عمقي، تعادل و شاخص والگوس دايناميك زانو در مردان مبتلا به سندروم درد كشككي راني
    محمدرضا احمدي 2020
    مقدمه و اهداف: در بيماران با سـندروم درد كشـككي راني اختلال در كنترل پاسـچر گزارش شـده اسـت كه دلايل آن درد، اختلال در حس عمقي و كاهش قدرت عضــلاني ميباشــد. هدف مطالعه حاضــر اثربخشــي دوازده هفته تمرينات حسـي-حركتي بر درد، بهبود حس عمقي، قدرت عضـلاني و كنترل پاسـچر در مردان مبتلا به سـندروم درد كشـككي راني است. مواد و روشها: مطالعه نيمهتجربي حاضـر شـامل 32 نفر بيمار مبتلا به سـندروم درد كشـككي راني اسـت كه بهصـورت تصـادفي به دو گروه تجربي )16 نفر( و كنترل )16 نفر( تقسـيم شـدند. متغيرهاي مورد نظر شـامل درد، حس عمقي زاويه 20 و 60 درجه و كنترل پاسـچر ايسـتا بود كه قبل از مداخله و بعد از مداخله ارزيابي شـد. براي ارزيابي كنترل پاسـچر از دسـتگاه تعادلسـنج بايودكس، درد با مقياس VAS، حس عمقي با گونيامتر اسـتفاده شـد. گروه تجربي طي يك دوره دوازده-هفتهاي، 3 جلسـه در هفته و هر جلسـه 1 سـاعت تمرينات حسي-حركتي را انجام دادند و گروه كنترل طي اين وهله زماني تحت هيچگونه مداخله درماني قرار نگرفتند. براي تجزيهوتحليل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 21 و روش آماري كوواريانس استفاده شد. يافتهها: نتايج تجزيهو تحليل دادهها نشـان ميدهد كه گروه تجربي نسـبت به گروه كنترل پس از دوازده هفته تمرينات حســي-حركتي بهبودي معناداري در كنترل پاســچر شــاخص قدامي-خلفي )0/002=P(، شــاخص داخلي–خارجي )0/001=P(، ثبـات كلي )0/001=P(، كـاهش درد )0/001=P(، بهبود حس عمقي 20 درجـه )0/001=P(، حس عمقي 60 درجه )0/001=P( كسب كرده است. نتيجهگيري: تمرينات حسـي-حركتي بهصـورت معناداري به كاهش درد، بهبود حس عمقي، و كنترل پاسـچر افراد مبتلا به سـندروم درد كشـككي راني منجر شـد؛ در نتيجه به نظر ميرسد كه ميتوان از اين تمرينات بهعنوان يك پروتكل درماني جامع در بهبود اختلالات متعددي در بيماران با سندروم درد كشككي راني بهره جست.
    Thesis summary

  8. مقايسه تأثير تكنيك هاي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و درمان مبتني بر پذيرش و تعهد بر نشانگان شكست عشقي در دانشجويان دختر
    نگين دهقاني سانيج 2020
    چكيده هدف از پژوهش حاضر مقايسه تأثير تكنيك هاي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و درمان مبتني بر پذيرش و تعهد بر نشانگان شكست عشقي در دانشجويان دختر بود. روش پژوهش نيمه آزمايشي از نوع پيش آزمون و پس آزمون بود. جامعه مورد نظر شامل دانشجويان دختر داراي تجربه شكست عشقي مقيم خوابگاه هاي بعثت، فرزانگان و كوثر دانشگاه بوعلي سينا بود. كه از بين 2000 نفر دانشجوي مقيم خوابگاه ها از طريق مصاحبه 160 نفر كه داراي تجربه شكست عشقي بودند مشخص شدند و پس از اجراي پيش آزمون (آزمون نشانگان شكست عشقي) 30 نفر از دانشجوياني كه نمره 120 در پرسشنامه دريافت كرده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. 30 نفر به صورت تصادفي در دو گروه 15 نفره جايگزين شدند. يك گروه 15 نفره به مدت 8 جلسه 45 دقيقه اي تحت درمان تكنيك هاي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و گروه 15 نفره ي ديگر به مدت 8 جلسه 45 دقيقه اي تحت درمان پذيرش و تعهد قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات هم آزمون نشانگان شكست عشقي اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقياس نشانگان شكست عشقي دهقاني و همكاران (1388) بود. داده ها با استفاده از آزمون t همبسته و مستقل بررسي شدند. نتايج نشان داد كه تكنيك هاي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر نشانگان شكست عشقي تأثير معناداري دارد (80/3t= ، 01/0>p) و همچنين درمان پذيرش و تعهد بر نشانگان شكست عشقي تأثير معناداري دارد (83/3t= ، 01/0>p) اما نتايج نشان مي‎دهد در بعد شناختي (52/0t= ، 05/0 Thesis summary

  9. تاثير آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي دختران شهر همدان
    مريم درويشي 2020
    رياضيات يكي از مهارت هاي فردي بسيار اساسي در تداوم زندگي روزمره در جوامع مدرن است .بااين حال در تدريس و يادگيري رياضي در مدارس موانعي وجود دارد كه شناخت و مرتفع ساختن آنها همواره از دغدغه هاي اصلي و اساسي معلمان و آموزگاران رياضي بوده و است. هدف اين تحقيق بررسي تاثير آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي دانش آموزان دختر دوره ششم ابتدايي در همدان بود. اين پژوهش نيمه آزمايشي و از نوع طرح هاي تك آزموني ABA است كه شامل خط پايه، دوره مداخله و يك دوره پيگيري است. به همين منظور، از بين جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان پايه ششم ابتدايي مدرسه قهرمان روستاي سولان شهر همدان (ناحيه يك) كه در سال تحصيلي 98-99 مشغول به تحصيل بودند، 16 دانش آموز با روش نمونه گيري دردسترس انتخاب شدند. نمونه هاي اين پژوهش آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي را در طول 10 جلسه هفتگي دريافت كردند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه خودكارآمدي رياضي جانسون و پرسشنامه اضطراب رياضي مارس بود كه طي سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و آزمون پيگيري بر گروه آزمايش اجرا گرديد. نتايج تحليل واريانس مكرر حاكي از آن بود كه قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي دانش آموزان موثر بوده است. نتايج اين پژوهش نشان دادند كه تاثير آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي مي تواند روش موثري براي افزايش خودكارآمدي رياضي و كاهش اضطراب رياضي دانش آموزان باشد.
    Thesis summary

  10. نقش هوش ديجيتالي در يادگيري درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه بوعلي ‏سينا
    عاصفه محققي 2020
    اين پژوهش با هدف بررسي نقش هوش ديجيتالي در يادگيري درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه بوعلي‏سينا انجام شد. روش اين پژوهش از نوع تركيبي است. جامعه ي پژوهش در مرحله ي اول شامل كليه ي متخصصين كامپيوتر دانشگاه بوعلي سينا و در مرحله ي دوم دانشجويان درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت كه اين درس را در ترم اول سال تحصيلي 98-99 اخذ نموده بودند، بود. نمونه گير ي پژوهش در بخش طراحي ابزار در مرحله ي اول به صورت گلوله برفي از بين متخصصان كامپيوتر انجام شد كه شامل 13 استاد و دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد بود. در مرحله ي دوم از بخش طراحي ابزار نمونه گيري به صورت هدفمند انجام شد كه شامل 9 نفر از اساتيد رشته ي كامپيوتر، روان شناسي و تكنولوژي آموزشي بودند. نمونه ي بخش كمي نيز به صورت تمام شماري شامل 30 نفر از دانشجويان درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت بود. ابزار گردآوري داده ها شامل دو بخش مصاحبه هاي نيمه ساختارمند با متخصصان و پرسشنامه ي محقق ساخته ي هوش ديجيتال بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده گرديد. در بخش آمار توصيفي از ميانگين و انحراف استاندارد استفاده شد و در بخش آمار استنباطي از محاسبه ي CVR، آزمون پيرسون و رگرسيون خطي و هم چنين ضريب آلفاي كرونباخ در SPSS استفاده شد. نتايج حاصل از اين پژوهش پس از تجزيه و تحليل داده ها در مرحله ي اول منجر به تعيين 6 مولفه براي هوش ديجيتالي شد كه شامل: خلاقيت، توانايي تحليل گري، انديشه منطقي و تفكر انتزاعي، توانايي حل مسئله، تمركز و دقت و هوش رياضي است. هم چنين در مرحله دوم، اين پژوه منجر به توليد پرسشنامه ي هوش ديجيتالي شد كه شامل 36 سنجه مي باشد. در مرحله ي بعدي همبستگي بين نمره ي هوش ديجيتالي و نمره درسي دانشجويان با آزمون پيرسون محاسبه شد و با نتيجه ي 534/0 مشخص گرديد كه اين دو همبستگي مثبت دارند. درنهايت نيز ميزان پيش بيني يادگيري دانشجويان و نمره ي هوش ديجيتالي با محاسبه ي رگرسيون تعيين گرديد و از آن جا كه معناداري 02/0 محاسبه شد مي توان نتيجه گرفت كه هوش ديجيتالي مي تواند يادگيري دانشجويان را در درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت پيش بيني كند. يكي ديگر از نتايج مهم اين پژوهش دست يابي به ابزاري جهت اندازه گيري هوش ديجيتالي بود كه اين امر ميسر شد. پرسشنامه ي هوش د
    Thesis summary

  11. تاثير آموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خود پنداره تحصيلي دانش آموزان مبتلا به ناتواني يادگيري با احساس تعلق بالا و پايين به مدرسه
    سحر كوليوند 2020
    پژوهش حاضر با هدف تاثيرآموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي دانش آموزان مبتلا به ناتواني يادگيري با احساس تعلق بالا و پايين به مدرسه، انجام شد. روش پژوهش به صورت آزمايشي با پيش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانش آموزان مراجعه كننده به مركز مشكلات ويژه يادگيري مهر شهرستان تويسركان، در سال تحصيلي99-1398بود؛ به طوري كه 32 تن از دانش آموزان به عنوان نمونه مورد نظر به روش نمونه گيري در دسترس، از بين دانش آموزاني كه داراي مشكلات ويژه يادگيري بوده انتخاب و بر اساس پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه، به دو گروه 16 نفره با احساس تعلق به مدرسه بالا و پايين تقسيم شدند، سپس 8 جلسه تحت آموزش مهارت هاي جرات ورزي قرار گرفتند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد. نتيجه به دست آمده نشان داد كه آموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي در هر دو گروه با احساس تعلق بالا و پايين به مدرسه تاثير مثبت داشته است. همچنين نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان داد كه آموزش جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي دانش آموزان گروه احساس تعلق به مدرسه بالا تاثير بيشتري داشته است. مهارت هاي اجتماعي يكي از مهم ترين و كاربردي ترين مهارت هاي مورد نياز براي هر فرد در روابط فردي، اجتماعي، خانوادگي و تحصيلي و بسياري از زمينه هاي زندگي اجتماعي مي باشد. نتايج پژوهش ها نشان از تاثير مثبت آموزش مهارت هاي اجتماعي در بهبود خودپنداره داشته است؛ پژوهش حاضر نيز نشان داد آموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي دانش آموزان مبتلا به ناتواني يادگيري كه از نظر مهارت هاي اجتماعي از جمله جرات ورزي وضعيت مطلوبي ندارند، تاثير مثبت داشته و موجب بهبود تصورات آن ها نسبت به خودشان شده است. اثربخشي در گروه با احساس تعلق به مدرسه بالا بيشتر بوده است؛ چرا كه دانش آموزاني كه احساس تعلق به مدرسه بيشتري دارند، ارتباط با اجتماع و مشاركت بالاتري در مدرسه دارند و اين مولفه ها در بهبود خودپنداره تحصيلي آن ها، موثر واقع شده است.
    Thesis summary

  12. پيش بيني استعداد اعتياد نوجوانان بر اساس آزارگري عاطفي و لحن هيجاني والدين
    آرزو ذبيحي 2020
    كودكان و نوجوانان، در طول تاريخ آسيب پذيرنرين قشر جامعه بوده اند، هر فرد در دوران نوجواني انتخاب هاي مهمي انجام مي دهد كه بر زندگي او تاثير بالايي خواهد داشت، رفتارهاي پرخطر همچون اعتياد در نوجواني، يكي از مشكلات عمومي است كه خطر بالاي صدمات و مرگ ناشي از آن را به دنبال دارد، هدف پژوهش حاضر پيش بيني استعداد اعتياد نوجوانان بر اساس آزارگري عاطفي و لحن هيجاني والدين بود. پژوهش از لحاظ هدف يك پژوهش بنيادي و از لحاظ طرح يك پژوهش توصيفي همبستگي بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر سال تحصيلي 98-99، دوره متوسطه دوم (دهم، يازدهم، دوازدهم) شهر همدان، سن بين 15 تا 18 سال بود. تعداد افراد نمونه طبق جدول مورگان شامل 300 نفر از دانش آموزان و روش نمونه گيري به صورت خوشه اي چندمرحله اي بود. ابزار جمع آوري اطلاعات شامل پرسشنامه استعداد اعتياد ASQ نسخه نوجوانان (زينالي و همكاران، 1387)، مقياس آزار عاطفي (يارمحمدي، 1398) و مقياس لحن هيجاني (يارمحمدي و رحيمي، 1398) بود. پس از اجراي پرسش نامه ها، نتايج حاصل از تحليل رگرسيون نشان داد آزارگري عاطفي و لحن هيجاني والدين به طور معنادار استعداد اعتياد نوجوانان را پيش بيني مي كنند (01/0 > p و به ترتيب 39/0= r و 38/0= r ). آموزش و آگاهي والدين از اثرات آزارگري عاطفي والدين و لحن هيجاني والدين بر استعداد اعتياد نوجوانان، مي تواند به كاهش استعداد اعتياد در نوجوانان كمك كند.
    Thesis summary

  13. شناسايي مهم ترين ويژگي هاي شخصيتي مطلوب آموزگاران و بررسي رابطه آن ها با كارآيي آموزشي آنان
    پري ماه محمديان 2020
    هدف اين پژوهش شناسايي كليدي ترين شايستگي هاي شخصيتي آموزگاران و بررسي پيوند اين ويژگي ها با كارآيي آموزشي آنان بود، كه در اين راه، پس از شناسايي ويژگيهاي شخصيتي كليدي آموزگاران از راه مصاحبه، اين ويژگي ها در گروهي از آموزگاران سنجيده شد، و همزمان كارايي اين آموزگاران به كمك ارزيابي مديران و عملكرد تحصيلي دانش آموزان شان سنجيده شد، تا بتوان رابطه ويژگي هاي شناسايي شده با كارايي آموزگاران در عمل مورد بررسي قرار گيرد. روش پژوهش توصيفي-همبستگي بود، جامعه ي آماري اين پژوهش براي شناسايي كليدي ترين شايستگي هاي شخصيتي آموزگاران، متخصصان روان شناسي تربيتي، مديران و آموزگاران مدارس متوسطه همدان بودند، كه از ميان آنان 40 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند، و حجم نمونه بخش دوم پژوهش كه براي بررسي پيوند ويژگي هاي شناسايي شده با كارايي آموزگاران انجام شد، 60 آموزگار مورد بررسي قرار گرفتند. در بخش نخست پژوهش، به منظور شناسايي شايستگي هاي شخصيتي آموزگاران، از مصاحبه سود برده شد. تحليل محتواي مصاحبه ها منجر به شناسايي 9 ويژگي شخصيتي پرانرژي بودن، بردباري، مهارت هاي ارتباطي، همدلي، مديريت، ويژگي هاي اخلاقي-رفتاري مثبت، اشتياق براي تجارب تازه، سازگاري، و مسووليت پذيري شد، كه براي بررسي اين ويژگي ها در بخش دوم پژوهش، 6 ويژگي نخست به كمك پرسشنامه پژوهشگرساخته و 3 ويژگي پاياني با پرسشنامه نِئو اندازه گيري شدند. اين پرسشنامه ها از سوي 60 آموزگار تكميل شدند و كارايي آنان با كمك پرسشنامه پژوهشگرساخته ارزيابي آموزگاران و معدل دانش آموزان شان بررسي و همبستگي آنان مورد بررسي قرار گرفت. يافته هاي بخش دوم پژوهش نشان داد كه بين شايستگي هاي شخصيتي شناسايي شده آموزگاران وكارآيي آموزشي آنان رابطه مثبت معني داري وجود دارد (01/0 > p و 54/0= r) و ويژگي مهارت هاي ارتباطي (01/0 > p و 643/0= r) ، از ديگر شايستگي هاي شخصيتي ارتباط بيشتري با كارآيي آموزشي آموزگاران داشت. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه ويژگي هاي شخصيتي شناسايي شده در اين پژوهش از پيش نيازهاي شغلي آموزگاران بوده و به دليل همبستگي بالايي كه با كارايي آنان دارند، بايد در استخدام نيروهاي تازه در شغل آموزگاري مورد توجه قرار گيرند.
    Thesis summary

  14. رابطه هوش زيباشناسي و بهزيستي رواني با ميانجيگري حساسيت زيبايي شناسي
    فاطمه طاهري 2020
    بهزيستي يكي از سازه هايي است كه در روانشناسي مثبت نگر به طور جدي مورد توجه قرار گرفته است و احتمال مي رود كه حساسيت نسبت به زيبايي هاي پيرامون و درك آنها مي تواند بر سلامت و بهزيستي افراد تاثير بگذارد. از اين رو، هدف اين پژوهش بررسي رابطه هوش زيباشناسي و بهزيستي رواني با ميانجيگري حساسيت زيباشناسي در دانشجويان بود. روش پژوهش همبستگي با كمك مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش همه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 99-1398 بودند كه نمونه اي به حجم 384 تن با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي از ميان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در اين پژوهش شامل مقياس بهزيستي ريف (2002)، مقياس هوش زيباشناسي رشيد و همكاران (1396)، و مقياس حساسيت زيباشناسي عبدالملكي (1392) بود. نتايج معادلات ساختاري نشان داد كه هوش زيباشناسي (p <0.01) و حساسيت زيباشناسي ((p <0.01 بر بهزيستي روانشناختي اثر مستقيم و معناداري دارند. همچنين، هوش زيباشناسي نيز بر حساسيت زيباشناسي اثر مستقيم و معناداري دارد(p<0.01). نتايج روابط غيرمستقيم نشان داد كه هوش زيباشناسي با ميانجي گري حساسيت زيباشناسي بر بهزيستي روانشناختي اثر معناداري دارد (p <0.01). بر اساس نتايج مي توان گفت كه درك زيبايي ها و حساسيت نسبت به زيبايي-هاي پيرامون بر بهزيستي روانشناختي افراد تاثير مثبتي دارد. از اين رو، با تدوين برنامه هايي جهت آموزش و تقويت زيبا شناسي افراد، مي توان انتظار بهبود بهزيستي رواني آنان را داشت.
    Thesis summary

  15. تاثير مشكل گيردادن بر خشونت خانگي و صميميت زناشويي زنان و مردان شهرستان رزن
    مينا نجف لو 2019
    هدف پژوهش حاضر، بررسي تاثير مشكل گيردادن بر خشونت خانگي و صميميت زناشويي بود. روش پژوهش از نوع تحقيق علي- مقايسه اي (پس رويدادي) بود. جامعه آماري مورد پژوهش، تمام زنان و مردان متاهل شهر رزن در سال 1398 بودند. از بين افراد جامعه، با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس، از ميان ادارات و سازمان هاي گوناگون و مراكز تفريحي-اجتماعي، نمونه آماري شامل 200 نفر (100 زن متاهل و 100 مرد متاهل) اتنخاب شدند. پرسش نامه هاي استفاده شده در اين پژوهش، مقياس خشونت خانگي تبريزي (1391)، مقياس نياز صميميت زناشويي باگاروزي (2001) و مقياس مشكل گيردادن رشيد و دلفان (2018) بود. پس از تكميل پرسش نامه ها توسط افراد نمونه، داده هاي بدست آمده با استقاده از آزمون هاي آماري ضريب همبستگي، رگرسيون و آزمون t مستقل تحليل شدند. نتايج حاصل نشان داد كه گيردادن نقش معناداري در تبيين خشونت خانگي ( 28/0=β) و صميميت زناشويي (41/0- =β) دارد. همچنين نتايج نشان داد بين گيردادن، خشونت خانگي و صميميت زناشويي در زنان و مردان مورد بررسي تفاوت معناداري وجود دارد (05/0 p<). با توجه به نتايج پژوهش مي توان گفت كه مشكل گيردادن مي تواند پيش بيني كننده ي افزايش خشونت خانگي و كاهش صميميت زناشويي باشد.
    Thesis summary

  16. مدل ساختاري تبيين كيفيت زناشويي بر اساس سبك دلبستگي ايمن با ميانجي گري خودشفقتي، تاب آوري و ديدگاه فهمي
    ارژنگ صابري خسروشاهي 2019
    كيفيت زناشويي سازه اي چند بعدي و متاثر از عوامل متعددي است كه اثرات مستقيم و غير مستقيم فراواني بر زندگي زوجين دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسي ارتباط كيفيت زناشويي و سبك دلبستگي ايمن با نقش ميانجي گرانه ي خودشفقتي، تاب آوري و ديدگاه فهمي بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح هاي همبستگي معادلات ساختاري است. جامعه پژوهش شامل تمامي زوجين مراجعه كننده به فرهنگسراهاي مناطق 22 گانه تهران در بازه زماني ارديبهشت تا تيرماه 1398 بود. روش نمونه گيري: خوشه اي بوده و به منظور بررسي اين موضوع از پرسشنامه هاي سبك هاي دلبستگي كولينز و ريد، خودشفقتي ريس و همكاران، ديدگاه فهمي لانگ، تاب آوري كونور و ديويدسون و كيفيت زناشويي باسبي و همكاران استفاده شده است. يافته هاي پژوهش: سبك دلبستگي ايمن و ديدگاه فهمي، تاب آوري و خودشفقتي به طور مثبت و مستقيم كيفيت زناشويي را پيش بيني مي كنند، همچنين دلبستگي ايمن بر كيفيت زناشويي از طريق ديدگاه فهمي، تاب آوري و خودشفقتي اثر غير مستقيم و مثبت دارد. نتيجه گيري: مدل ارائه شده در اين پژوهش داراي برازش مناسبي بوده و خودشفقتي، تاب آوري و ديدگاه فهمي مي توانند به عنوان ميانجي بين كيفيت زناشويي و سبك دلبستگي ايمن نقش معناداري داشته باشند.
    Thesis summary

  17. تاثير تحريك مستقيم مغز با tDCS بر كاهش علائم مثبت و منفي در اختلال اسكيزوفرني مزمن
    احد احدي 2019
  18. تدوين مدل ساختاري براي تبيين بهزيستي روانشناختي بر اساس نيرومندي ايگو و نگرش به زمان
    مائده عطايي 2019
    هدف پژوهش حاضر تدوين مدل ساختاري براي تبيين بهزيستي روانشناختي بر مبناي نيرومندي ايگو و نگرش به زمان بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه ي آماري پژوهش شامل كليه ي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا كه در سايت مركزي در سال تحصيلي 98-1397 مشغول به تحصيل بودند بود. با روش نمونه گيري در دسترس، 367 تن ار آن ها به عنوان نمونه برگزيده شدند و به پرسشنامه هاي بهزيستي روانشناختي ريف (1989)، نگرش به زمان ملو و وورل (2010) و نيرومندي ايگو ماركستروم، سابينو، ترنر و برمن (1997) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي برخوردار بود، به اين معني كه نيرومندي ايگو مي تواند بر بهزيستي روانشناختي با وساطت نگرش به زمان اثرگذار باشد، با اين تفاوت كه در ابعاد گذشته نگر منفي(P=0/041, b=-0/76)، حال نگر منفي(P=0/001, b=-0/07) و آينده نگر منفي(P=0/001, b=-1/28) اثر منفي مي گذارد، و در ابعاد گذشته نگر مثبت(08/0b=،P=0/036, b=0/08) حال نگر مثبت(P=0/015, b=1/30) و آينده نگر مثبت(P=0/001, b=1/74) اثر مثبت مي گذارد. بنابراين افرادي كه من نيرومندي دارند نگرش هاي زماني مثبتي را در خود پرورش مي دهند كه بهزيستي روانشناختي آن ها را بالا مي برد. اما افرادي كه من ضعيفي دارند نگرش هاي زماني منفي داشته در نتيجه بهزيستي روانشناختي آن ها پايين مي آيد. براساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه مي توان با قدرتمند كردن من افراد نگرش هاي زماني مثبتي در آن ها به وجود آورد در نتيجه بهزيستي روانشناختي را در آنها بالا برد.
    Thesis summary

  19. بررسي و مقايسه سوگيري خوش بيني و آسيب ناپذيري در افراد داراي رفتارهاي پرخطر و بدون آن در اواخر نوجواني
    ليلا ستاري 2019
    نوجواني دورۀ مهمي از زندگي افراد به شمار ميرود.عواقب اين دوره از زندگي افراد مي تواند برتمامي زندگي فرد تاثير گذارد. پژوهش با هدف بررسي احساس "آسيب ناپذيري" و "سوگيري خوش بيني" در نوجوانان با رفتارهاي پرخطر و بدون رفتارهاي پر خطر در سنين اواخر نوجواني انجام شد. اين پژوهش علي-مقايسه اي با جامعه اي شامل تمامي دانشجويان 18 تا 22ساله دختر و پسر مشغول به تحصيل دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 98-1397 انجام شد.جمع آوري اطلاعات توسط پرسشنامه هاي رفتار پر خطر(رشيد،1394)، آسيب ناپذيري (رشيد وخجير،1396) و سوگيري خوش بيني (رشيد و خجير،1396)، از تعداد383 دانشجو صورت گرفت. تحليل داده ها با نرم افزار spss با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي انجام شد.نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان دادند كه ميزان سوگيري خوش بيني در افراد با رفتارهاي پرخطر بيشتر از افراد بدون رفتارهاي پرخطر است. همچنين ميزان آسيب ناپذيري در افراد با رفتارهاي پرخطر بيشتر از افراد بدون رفتارهاي پرخطر است. در اين پژوهش ميان سوگيري خوش بيني و احساس آسيب ناپذيري رابطه معني داري يافت نشد.نتيجه:از نتايج حاصله پيداست كه افرادي كه داراي سوگيري خوش بيني و آسيب ناپذيري بالايي هستند در معرض بروز رفتارهاي پر خطر مي باشند.بنابراين برنامه هاي آگاهي رساني و پيشگيري در مورد اين افراد، گام موثري در كاهش رفتارهاي پرخطر و آسيب هاي فردي و اجتماعي ناشي از آن خواهد بود.
    Thesis summary

  20. شناسايي عوامل محافظتي روان شناختي در مواجهه با شوك زندان
    زهرا اقايي سميرمي 2019
    هدف پژوهش حاضر شناسايي عوامل محافظتي روان شناختي در مواجهه با شوك زندان بود. روش پژوهش از نوع پس رويدادي بود. جامعه ي آماري اين پژوهش كليه ي زندانيان تازه وارد(5روز اول ورود) به زندان مركزي همدان بودند. از بين زندانيان تازه وارد، 61نفر(30 نفر زنداني مرد، 31 نفر زنداني زن) از كساني كه سابقه ي قبلي زنداني شدن نداشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه هاي استفاده شده در اين پژوهش پرسش نامه هاي DASS21، ارزيابي شناختي مثبت، NEO، معناي زندگي و سخت رويي بود.پرسش نامه هاي پژوهش توسط افراد گروه نمونه تكميل گرديد و با استفاده از آزمون تحليل رگرسيون و آزمونt، تحليل شد. نتايج حاصل نشان داد از بين افراد نمونه، 3/62درصد از زندانيان تازه وارد دچار شوك بالا و 7/37درصد از زندانيان تازه‎وارد دچار شوك پايين شده اند. همچنين نتايج حاصل از تحليل رگرسيون نشان داد ارزيابي شناختي مثبت، توانايي پيش بيني منفي شوك زندان را به شكل معناداري دارد (009/0> p، 112/0= R2)، پيش بيني پذيري توانايي پيش بيني منفي شوك زندان را به شكل معناداري دارد (014/0> p، 098/0= R2) و سخت رويي توانايي پيش بيني منفي شوك زندان را به شكل معناداري دارد (0001/0> p، 201/0= R2). نتيجه گيري: نتايج حاكي از اين است كه مي توان با افزايش ارزيابي شناختي مثبت و سخت رويي در فرد، كاهش شوك زندان را پيش بيني كرد،
    Thesis summary

  21. پيش بيني نگرش به زمان، انگيزه و عملكرد تحصيلي براساس معناي تحصيلي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    حميرا نظري فر 2018
    هدف از پژوهش حاضر، پيش بيني نگرش به زمان، انگيزه و عملكرد تحصيلي براساس معناي تحصيلي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان بود كه با روش توصيفي از نوع همبستگي انجام گرفت. جامعه ي آماري اين پژوهش شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 1397-1396 بود كه بر اساس جدول كرجسي و مورگان 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه نگرش به زمان ميللو و وورل (2010)، پرسشنامه انگيزش تحصيلي رشيد (1383)، پرسشنامه معناي تحصيلي هندرسون- كينگ (2006)، استفاده شد. يافته هاي حاصل از ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين معناي تحصيلي با نگرش به زمان مثبت و منفي، انگيزه تحصيلي و عملكرد تحصيلي رابطه معني دار وجود دارد) 01/0 (P<. همچنين نتايج حاصل از تحليل رگرسيون همزمان نشان داد كه معناي تحصيلي با ضريب بتاي31/0- در پيش بيني نگرش به زمان منفي، با ضريب بتاي34/0 در پيش بيني نگرش به زمان مثبت، با ضريب بتاي 30/0 در پيش بيني انگيزه تحصيلي و با ضريب بتاي 35/0 در پيش بيني عملكرد تحصيلي نقش دارد)01/0 >( P. نتايج پژوهش حاضر نقش معناي تحصيلي در پيش بيني نگرش به زمان، انگيزه و عملكرد تحصيلي را نشان داده و اهميت اين سازه ها را در حوزه تحصيلي مورد تأييد قرار مي دهد.
    Thesis summary

  22. تأثير روشن سازي دفاع هاي تاكتيكي در روان درمانگري پويشي فشرده كوتاه مدت بر سبك هاي دفاعي، اضطراب و ترس از صميميت
    امير نبي زاده 2018
    پژوهش حاضر با هدف تعيين تأثير روشن سازي دفاع هاي تاكتيكي در روان درمانگري پويشي فشرده و كوتاه مدت بر سبك هاي دفاعي، اضطراب و ترس از صميميت انجام شد. پژوهش حاضر كاربردي و از نوع شبه آزمايشي مي باشد كه در آناز پيش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانشجويان سال تحصيلي 97-1396 متقاضي روان درماني (خوابگاه ها، سايت مركزي دانشگاه بوعلي سينا) بودند كه 26 نفر از آنها به صورت نمونه گيري داوطلبانه در دسترس در دو گروه آزمايش و گواه قرار گرفتند (انتخاب غير تصادفي، جايگزيني تصادفي). داده ها به وسيله پرسشنامه هاي سبك هاي دفاعي(DSQ)، اضطراب حالت-صفت(STAI) و ترس از صميميت(FSI) جمع آوري شد. گروه آزمايش مداخلات روشن سازي دفاع هاي تاكتيكي براساس روان درمانگري پويشي فشرده كوتاه مدت را در 10 جلسه ي 45 دقيقه اي دريافت كردند. گروه گواه مداخله اي دريافت نكرد. پس از پايان مداخله پيش آزمون روي دو گروه اجرا شد و داده ها با نرم افزار SPSS و روش MANCOVA تحليل شد. يافته ها نشان داد روشن سازي دفاع هاي تاكتيكي براساس روان درمانگري پويشي فشرده كوتاه مدت باعث كاهش استفاده از سبك هاي دفاعي رشد نايافته (P<0/01)، سبك روان رنجور(P<0/01)، اضطراب حالت(P<0/01)، اضطراب صفت (P<0/01) شده است. همچنين يافته ها اثر معني داري براي افزايش سبك دفاعي رشد يافته و صميميت نشان نداد(P>0/05). در نتيجه روشن سازي دفاع هاي تاكتيكي منجر به كاهش استفاده از سبك هاي ناكارآمد شده است ولي سبك هاي كارآمد را افزايش نداده است. همچنين روشن سازي دفاع هاي تاكتيكي اضطراب حالت و صفت را كاهش داده است ولي صميميت را افزايش نداده است.
    Thesis summary

  23. پيش بيني ميزان موفقيت ازدواج با استفاده از منطق فازي
    زهره پري پور 2018
  24. تاثير خودتنظيمي گام به گام بر تعلل ورزي در انجام تكاليف تحصيلي دانش آموزان دبستاني
    راحله مشاوري ايزدي 2018
    پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي اجراي روش خودتنظيمي گام به گام دركاهش تعلل ورزي تحصيلي دانش آموزان ابتدايي شهر اراك انجام گرفت. به همين منظور تعداد 80 نفر (40 پسر و 40 دختر) از دانش آموزان داراي تعلل ورزي تحصيلي بالا كه از طريق مطالعه مقدماتي و سرند كردن به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده بودند در يك طرح آزمايشي به 4 گروه شامل، دو گروه آزمايش(20 دختر و 20 پسر) ودو گروه كنترل (20 دختر و 20 پسر) گمارده شدند. براي گروه هاي آزمايش روش خودتنظيمي گام به گام و براي گروه هاي كنترل آموزش عادي روزانه اعمال شد. براي گردآوري داده ها، مقياس تعلل ورزي تحصيلي سواري (1390) در قالب پيش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتايج تحليل كواريانس تك متغيره نشان داد كه بين ميانگين تعلل ورزي تحصيلي (26/0 =ɳ ، 001/0= p، 48/27= F) در دو گروه آزمايش و كنترل تفاوت معناداري وجود دارد. نتايج تحليل كوواريانس چند متغيره نيز نشان داد بين ميانگين هاي تعلل ورزي تحصيلي عمدي (14/0 =ɳ ، 002/0= p، 51/11= F)، تعلل ورزي تحصيلي ناشي از خستگي جسمي- رواني(17/0 =ɳ ، 000/0= p، 24/15= F) و تعلل ورزي ناشي از بي برنامگي (31/0 =ɳ ، 000/0= p، 88/34= F)، در دو گروه آزمايش و كنترل تفاوت معنادار وجود دارد. نتايج آزمون t نشان داد كه اجراي روش خودتنظيمي گام به گام بر تعلل ورزي تحصيلي دختران و پسران اثربخشي متفاوت و معني داري ندارد. نتايج پژوهش حاضر نشان از اثربخشي خودتنظيمي گام به گام بر كاهش تعلل ورزي دارد و مي تواند راهنماي مشاوران و روان شناسان مدرسه در راستاي كاهش تعلل ورزي تحصيلي دانش آموزان باشد.
    Thesis summary

  25. تبيين رفتار خرافي بر مبناي سبكهاي دلبستگي و اضطراب
    ربابه آذرمي 2017
    شواهدي مبني بر اينكه افراد مضطرب رفتار خرافي انجام مي دهند وجود دارد و در اين ميان تفاوت اضطراب حالت و اضطراب صفت بيشتر مورد بررسي قرار گرفته است. همچنين در مورد اينكه عامل شخصيتي بخصوص سبك دلبستگي نقشي در ايجاد اين رفتار دارد يا خير پژوهشي انجام نشده است. به همين دليل در پژوهش حاضر اين عامل نيز مورد بررسي قرار گرفت. از اين رو، هدف از انجام اين پژوهش تبيين رفتار خرافي بر اساس سبك هاي دلبستگي و اضطراب بود. طرح پژوهش از نوع همبستگي بود و جامعه آماري شامل دانشجويان دانشگاه بوعلي در سال تحصيلي 96-95 كه 12874 نفر بودند. از اين تعداد 370 نفر به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه هاي رفتار خرافي (محقق ساخته)، سبك هاي دلبستگي هازان و شيور و اضطراب حالت- صفت اسپيلبرگر استفاده و تحليل داده ها با روش رگرسيون چندگانه صورت گرفت. نتايج نشان داد آمارهF و R2 براي تبيين رفتار خرافي بر اساس اضطراب 885/9 و 0/047 به دست آمدكه از لحاظ آماري معنادار است و اضطراب مي تواند رفتار خرافي را در دانشجويان تبيين كند. همچنين آمارهF و R2 براي تبيين رفتار خرافي بر اساس سبك دلبستگي 14/869 و 0/120 و معنادار به دست آمد كه نتيجه نشان مي دهد سبك هاي دلبستگي قادر به تبيين اين رفتار هستند. اضطراب حالت نمي تواند رفتار خرافي را پيش بيني نمايد، اما اضطراب صفت قادر به پيش بيني اين رفتار است. همچنين سبك دلبستگي اجتنابي مي تواند رفتار خرافي را پيش بيني كند. سبك دلبستگي دوسوگرا بيشتر از سبك اجتنابي رفتار خرافي را پيش بيني مي كند، اما دلبستگي ايمن نمي تواند اين رفتار را پيش بيني كند. در مورد يافته ها مي توان گفت اضطراب به ويژه اضطراب صفت در ايجاد رفتار خرافي موثر است. افراد با اضطراب صفت، آمادگي بالايي براي انجام اين رفتار دارند. از سوي ديگر سبك هاي دلبستگي ناايمن به خصوص دلبستگي دوسوگرا، كه بنا به تحقيقات با اضطراب رابطه بالايي دارد در ايجاد اين رفتار نقش دارند.
    Thesis summary

  26. تاثير گنجاندن يك ساعت مطالعه درسي آزاد بر عادات مطالعه، نگرش به مطالعه، و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پسر مقطع متوسطه
    امير سلطاني 2017
    هدف از انجام اين پژوهش بررسي تأثير گنجاندن يك ساعت مطالعه درسي آزاد بر عادات مطالعه، نگرش به مطالعه و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بوده است. پژوهش حاضر با روش آزمايشي و طرح پيش آزمون، پس آزمون با گروه كنترل انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش شامل همه ي دانش آموزان پسر مشغول به تحصيل آموزشگاه شهداي سولان ناحيه يك شهر همدان در سال تحصيلي 95-1396 مي باشد. كه تعداد كل آن ها 98 نفر بود. با توجه به جامعه آماري، حجم نمونه آماري اين تحقيق با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس از ميان تمامي پايه ها، پايه ي هفتم (پايه اول متوسطه اول) كه تعداد دانش-آموزان اين پايه، 40 نفر مي باشد (هر كلاس 20 نفر) به عنوان نمونه ي پژوهشي انتخاب گرديد.كه در نهايت به طور تصادفي 20 نفر به عنوان گروه آزمايش و 20 نفر به عنوان گروه كنترل انتخاب شد. پس از اجراي پيش آزمون بر روي هر دو گروه، مهارت هاي يك ساعت مطالعه ي آزاد در هفته به مدت 8 جلسه (60 دقيقه اي) در هشت هفته متوالي، به گروه آزمايش آموزش داده شد و گروه كنترل هيچ گونه آموزشي دريافت نكرد، پس از اتمام دوره ي آموزشي بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تحليل داده ها با روش تحليل كوواريانس (ANCOVA) انجام گرفت. نتايج گروه كنترل در پيش آزمون و پس آزمون با يكديگر تفاوت معناداري نداشت. نتايج گروه آزمايش در پيش آزمون و پس آزمون با يكديگر تفاوت معناداري داشت. يافته هاي به دست آمده نشان داد كه عادات مطالعه، نگرش به مطالعه و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در گروه كنترل به طور معناداري تغيير نكرده است اما عادات مطالعه، نگرش به مطالعه و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در گروه آزمايشي به طور معناداري افزايش يافته است. اين تفاوت ناشي از تأثير گنجاندن يك ساعت مطالعه درسي آزاد بر افزايش عادات مطالعه، تغيير نگرش به مطالعه و افزايش پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بوده است.
    Thesis summary

  27. تاثير آموزش مهارتهاي ارتباطي بر دانش آموزان كمرو و پذيرش اجتماعي آنها
    حميدرضا زمانيان 2017
    هدف از انجام اين پژوهش بررسي تأثير آموزش مهارت هاي ارتباطي بر دانش آموزان كمرو وپذيرش اجتماعي آنها بوده است. پژوهش حاضر با روش نيمه آزمايشي و طرح پيش آزمون، پس آزمون با گروه كنترل انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش را دانش آموزان كمرو مدرسه ي متوسطه ي اول شاهد شهيد تيموري همدان تشكيل مي دادند. پرسشنامه كمرويي استنفورد بر روي همه ي دانش آموزان مدرسه(260نفر) اجرا گرديد، سپس افرادي كه نمره آنها جزو 20% بالا از اجراي پرسشنامه كمرويي استنفورد(نمرات از 40تا160)بود، به عنوان جامعه در نظر گرفته شد(52نفر) سپس از اين تعداد به روش نمونه گيري تصادفي ساده 40نفر انتخاب و پرسشنامه ي پذيرش اجتماعي كراون مارلو بر روي نمونه ها به عمل آمد و به طور تصادفي دو گروه آزمايش و كنترل تقسيم شدند.پس از اجراي اين پرسشنامه ها(پيش آزمون)بر روي هر دو گروه، مهارت هاي ارتباطي به مدت 10 جلسه (45 دقيقه اي) در هشت هفته متوالي، به گروه آزمايش آموزش داده شد و گروه كنترل هيچ گونه آموزشي دريافت نكرد، پس از اتمام دوره ي آموزشي بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تحليل داده ها با روش تحليل كوواريانس (ANCOVA) انجام گرفت. يافته هاي پژوهش نشان داد كه پس از برگزاري آموزش، ميزان كمرويي گروه آزمايش بطور معناداري كمتر از گروه گواه، و نيز ميزان پذيرش اجتماعي شان بطور معناداري بيش از گروه گواه بود. بر اساس اين يافته ها مي توان نتيجهپگرفت كه آموزش مهارتهاي ارتباطي مي تواند به كاهش كمرويي و افزايش ميزان پذيرش اجتماعي ادراك شده افراد كمرو كمك مي كند.
    Thesis summary

  28. تاثير آموزش اميد به روش گروهي بر خوش بيني و نگرش به زمان دانش آموزان دختر
    ريزان نيك زبان 2017
    هدف از پژوهش حاضر، بررسي تأثير آموزش اميد به روش گروهي بر خوش بيني دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه دوم شهر دهگلان بود. روش تحقيق اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي و طرح پژوهش از نوع پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه ي آماري اين پژوهش شامل كليه دختران سال سوم مقطع متوسطه دوم شهر دهگلان در سال تحصيلي 1396-1395 بود كه با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس دو كلاس از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمايش و كنترل قرار گرفتند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه جهت گيري زندگي شي ير و كارور استفاده شد. بسته آموزشي اميد اسنايدر براي گروه آزمايش طي 12 جلسه اجرا شد. براي تحليل داده ها از تحليل كوواريانس استفاده شد و نتايج نشان داد كه آموزش اميد بر خوش بيني دانش آموزان اثر معناداري داشته است. براساس اين يافته ها مي توان گفت كه آموزش اميد در افزايش خوش بيني دانش آموزان اثرگذار است و با آموزش اميد مي توان بهبود وضعيت خوش بيني را در دانش آموزان انتظار داشت .
    Thesis summary

  29. مطالعه يادگيري داده هاي شنيداري در خواب
    كژال مرادي 2017
  30. تهيه بسته آموزشي رفتار با كودكان طلاق ويژه مادران
    2017
    طلاق يكي از استرس زاترين رويدادهاي زندگي براي والدين و كودكان است.طلاق والدين مشتمل بر مجموعه وسيعي از تغييرات و سازماندهي هاي مجدد خانواده است كه در طول زمان بر سازگاري كودك تأثير مي-گذارد.پژوهش حاضر با هدف تهيه بسته ي آموزشي رفتار با كودكان طلاق ويژه ي مادران انجام شد. در اين پژوهش آزمايشي كه از نوع پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل بود، روش نمونه گيري از جامعه در دسترس انتخاب شدند و پس از انتساب تصادفي آزمودني ها به دو گروه كنترل و آزمايش ،تعداد مادران طلاق 40 نفر (20نفر گروه آزمايش، 20 نفر گروه كنترل) كه داراي كودك 6-12 سال بودندند را شامل ميشد.براي گروه آزمايش 12 جلسه برنامه ي مداخله اي ويژه ي كودكان طلاق طي 4 هفته متوالي و سه روز در هفته برگزار شد و گروه كنترل مداخله اي دريافت نكردند.ابزار پژوهش پرسش نامه ي محقق ساخته اي بود كه بارزترين مشكلات اين كودكان شامل خشم،اضطراب، احساس گناه، سازگاري و نيازعاطفي را پوشش داده است. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از شاخصه هاي توصيفي نظير فراواني،ميانگين و انحراف معيار و جهت آزمون سؤالات پژوهش از تحليل كوواريانس استفاده شد.بررسي نتايج نشان داد كه تفاوت بين ميانگين هاي گروه آزمايش و كنترل در سطح 001/0>p معنادار است، كه اين نتايج حاكي از تأثيرآموزش اين بسته به مادران در كاهش مشكلات كودكان طلاق در زمينه ي خشم،اضطراب، احساس گناه و افزايش سازگاري و نياز عاطفي در آن ها مي باشد.
    Thesis summary

  31. مطالعه نقش ميانجي طرحواره هاي ناكارآمد اوليه بين پيوند والديني و استعداد اعتياد
    مجيد كريمي ارقيني 2016
    پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه اي طرحواره هاي ناكارآمد اوليه در رابطه بين پيوند والديني و استعداد اعتياد در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا شهر همدان مي باشد. روش انجام پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. از نظر هدف اين پژوهش در زمره تحقيقات كاربردي و از نظر شيوه جمع آوري داده ها در زمره تحقيقات همبستگي است. كه به بررسي روابط مستقيم و غير مستقيم بين متغيرها مي پردازد. جامعه آماري در اين پژوهش 1989 نفر مي باشد كه322 نفر از دانشجويان به عنوان نمونه و به شيوه نمونه گيري طبقه اي و با رعايت نسبت دانشكده، رشته و جنسيت انتخاب شدند. در اين پژوهش از سه پرسشنامه، پرسشنامه پيوند والديني (PBI)، فرم كوتاه پرسشنامه طرحواره ناكارآمد اوليه( SQ-SF) و پرسشنامه استعداد اعتياد نسخه دانشجويان استفاده شده است. همچنين از نرم افزارهاي SPSS و LISREL در جهت تحليل اطلاعات گردآوري شده استفاده شده است.يافته هاي پژوهش نشان دادكه پيوند والديني (مراقبت پايين والديني و محافظت بيش از حد) چه به صورت مستقيم و نيز چه به صورت غيرمستقيم به واسطه طرحواره هاي ناكارآمد اوليه بر روي استعداد اعتياد تاثير گذار مي باشند.درنهايت اينكه دراين پژوهش نقش واسطه اي طرحواره هاي ناكارآمد اوليه در رابطه بين پيوند والديني و استعداد اعتياد در قالب يك مدل ارائه شد، كه با توجه به مقادير شاخص هاي بدست آمده براي اين مدل، ملاحظه گرديدكه مدل از برازش خوبي برخوردار مي باشد.
    Thesis summary

  32. نقش سرمايه هاي روان شناختي و ثبات قدم در پيش بيني پيشرفت تحصيلي دانشجويان
    محيا حسيني 2016
    اين پژوهش با هدف بررسي نقش سرمايه هاي روان شناختي و ثبات قدم در پيش بيني پيشرفت تحصيلي دانشجويان با تعديل هوش انجام شد. روش تحقيق از نوع توصيفي - همبستگي بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه دانشجويان مقطع كارشناسي سال دوم به بعد دانشگاه بوعلي سينا همدان (سايت مركزي) تشكيل دادند كه تعداد كل آنان 5200 نفر بود. نمونه آماري در اين پژوهش با استفاده از جدول كرجسي و مورگان به روش نمونه گيري خوشه اي تعداد 379دنفر انتخاب شد. در اين پژوهش براي سنجش سرمايه هاي روان شناختي از پرسشنامه 24سوالي لوتانز(2007)، ثبات قدم از پرسشنامه 17 سوالي داكورث(2007) و بهره هوشي از هوش نابسته به فرهنگ كتل(1940) استفاده شد. پيشرفت تحصيلي دانشجويا نيز بر اساس معدل كل آنان سنجش شد. ميزان پايايي پرسشنامه هاي سرمايه روان شناختي و ثبات قدم با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب 0.91 و 0.83 به دست آمد. يافته ها نشان داد كه سرمايه هاي روان شناختي و ثبات قدم هردو با هم 27%درصد و هر كدام به ترتيب 25% و 31% توان پيش بيني پيشرفت تحصيلي را دارد. سرمايه هاي روان شناختي در سطح 0/01 به ميزان48% با پيشرفت تحصيلي رابطه مثبت دارد. ميزان همبستگي پيشرفت تحصيلي با اميد0.441 با خودكارآمدي 0.402 با تاب آوري 0.360 و با خوش بيني 0.409 است.
    Thesis summary

  33. بررسي تأثير آموزش مهارت هاي ارتباطي بر كاهش نشانه هاي طلاق عاطفي در زنان مبتلا به آن
    زهرا عزيزي 2016
  34. ساخت بسته ي آموزش زيبايي شناسي موسيقي
    رضا رحيمي خوراسگاني 2016
    هدف از انجام اين پژوهش ساخت بسته آموزش زيباييشناسي موسيقي و اعتباريابي آزمون پژوهشگرساخته زيباييشناسي موسيقي بود. طرح  پژوهش مورد استفاده از نوع آزمايشي بود. جامعه مورد نظر كليه هنرجويان آموزشگاههاي موسيقي شهر اصفهان بود. روش نمونهگيري به اين نفر از آنها در دو گروه گواه و 14 صورت بود كه از بين آموزشگاههاي مايل به همكاري هنرجويان تازهكار انتخاب شدند و به صورت تصادفي جلسه به هنرجويان گروه آزمايش آموزش داده شد. به منظور تجزيه و تحليل دادهها از 8 آزمايش قرار گرفتند سپس زيباييشناسي موسيقي در استفادهشد. نتايج نشان داد پرسشنامه ساختهشده داراي پايايي و روايي است و همچنين بسته طراحيشده روي زيباييشناسي موسيقي تاثير SPSS نرمافزار معناداري دارد. بنابراين بر اساس نتايج ميتوان گفت كه آموزش زيباييشناسي موسيقي ميتواند موجب افزايش زيباييشناسي موسيقي در هنرجويان شود
  35. عوامل تعيين كننده شادي در دانش آموزان و رابطه آن با انگيزش و پيشرفت تحصيلي
    آمنه جهانتيغ 2015
    هدف از انجام اين پژوهش عوامل تعيين كننده شادي دانش آموزان و رابطه آن با انگيزش و پيشرفت تحصيل. طرح پژوهشي مورد استفاد از نوع پيمايشي و همبستگي بود. جامعه مورد نظر متشكل كليه دانش آموزان دوره راهنمايي، كه 15000 نفر است كه در سال تحصيلي 1393-1394 مشغول به تحصيل بودند كه از اين تعداد 364 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. به منظور تجزيه و تحليل داده‏ها، فرضيه ها براي بررسي ازآزمون تي مستقل و همبستگي پيرسون با استفاده از نرم افزار spss19 شد. نتايج نشان داد كه آزمون ساخته شده از روايي و پايايي لازم برخوردارست. افزون بر اين، مشخص گرديد كه رابطه معناداري ميان شادي، انگيزش تحصيلي و پيشرفت تحصيلي وجود دارد. همچنين، عوامل فردي- روانشناختي شامل (شوخ طبعي،تغذيه و اميد)،عوامل خانوادگي شامل(مذهب،روابط خانوادگي و تفريح) و عوامل اجتماعي شامل(روابط اجتماعي و جو مدرسه) توان پيش بيني شادي را دارند. و ميزان شادي بين دختران و پسران تفاوتي وجود ندارد .
    Thesis summary

  36. مقايسه سرعت يادگيري ماز در موش هاي با و بدون تجربه ي يادگيري ماز
    آرزو دلفان بيرانوند 2015
    هدف از انجام اين پژوهش، مقايسه سرعت يادگيري ماز در موش هاي با و بدون تجربه يادگيري ماز بود. طرح پژوهشي مورد استفاده از نوع آزمايشي (طرح پس آزمون با گروه كنترل) بود. جامعه مورد نظر شامل كليه موش هاي صحرايي ماده آزمايشگاهي با حجم نمونه 14 بودند كه در دوگروه 7 تايي آزمايش وگواه مورد بررسي قرارگرفتند. روش نمونه گيري در اين پژوهش به اين صورت بود كه ابتدا 14 موش به صورت تصادفي از آزمايشگاه پرورش و توليد مثل موش دانشكده علوم پايه دانشگاه بوعلي سينا انتخاب و به همان صورت تصادفي در قالب دو گروه آزمايش و گواه قرار داده شدند. در اين پژوهش، آزمايش در دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول، موش هاي گروه آزمايش در 8 ماز گوناگون ( ماز هاي شماره يك تا 8) به يادگيري مازها پرداختند، درحالي كه گروه گواه اين 8 ماز را تجربه نكردند. منظور از يادگيري ماز اين بود كه هر موش بتواند در هر ماز ايجاد شده سه بار پشت سرهم بدون خطا يعني بدون ورود به بن بست ها مسير تعيين شده در ماز را از مبدأ تا مقصد( دريافت تقويت) برود. در مرحله دوم، هر دو گروه آزمايش و گواه به يادگيري 4 ماز آخر ( مازهاي شماره 9 تا 12) پرداختند. سپس سرعت يادگيري (زمان صرف شده براي رسيدن از آغاز ماز تا هدف ) و تعداد كوشش هاي يادگيري هر دو گروه آزمايش و گواه در مازهاي شماره 9 تا 12 مقايسه شدند. به منظور تجزيه و تحليل داده‏ها از آزمون تي مستقل و تحليل واريانس سود برده شد. نتايج نشان داد كه در يادگيري مازهاي شماره 9 تا 12 ميانگين زمان صرف شده و تعداد كوشش ها در موش هاي گروه آزمايش كم تر از گروه گواه است. به بيان ديگر، موش هايي كه تجربه ي يادگيري مازهاي گوناگوني را دارند، سريعتر از موش هاي بي تجربه مازهاي جديد را ياد مي گيرند. همچنين نتايج نشان داد موش هايي كه تجربه هاي يادگيري دارند، نسبت به موش هاي بي تجربه با تعداد كوشش هاي يادگيري كمتري يك ماز جديد را ياد مي گيرند و سرعت يادگيري ماز هاي جديد با افزايش تعداد تجربه هاي يادگيري ماز بالا مي رود. به طور كلي نتايج بيانگر آن است كه تجربه هاي پيشين يادگيري، عملكرد و انتقال يادگيري را در موقعيت هاي جديد تحت تأثير قرار مي دهد.
    Thesis summary

  37. بررسي مراحل تحول زيباشناسي نقاشي در دانش آموزان شهر همدان
    اباذر افروزي منصور 2015
    يافته هاي پژوهش حاضر به طور كلي نشان مي دهند كه كودكان و نوجوانان شهر همدان در دوران مدرسه، كه به طور معمول از 7 سالگي تا 17 سالگي مي باشد، در زمينه چگونگي دريافت شان از زيبايي، مراحل تحولي را سپري مي كنند. چگونگي دريافت و درك زيبايي دانش آموزان نشان مي دهد كه آنان با نوعي وابستگي به محتواي شكل و طرحي كه مي بينند، آغاز مي كنند. در اين مرحله كه در دانش آموزان 7 تا 11 ساله مشاهده مي شود، دريافت، چندان نشانه اي از ذهن گرايي و رهايي از آنچه مي بينند، ندارد. نگاه و برداشت آنها به محتواي تصويرها و نقاشي ها، بستگي دارد و در بيشتر موارد از محتوا بيرون نيست. آنها در تفسير نقاشي ها بيشتر به موضوع توجه مي كنند و درباره چيزهايي توضيح مي دهند كه در هر تصوير نقش بسته است؛ مانند آدم ها، حيوانات، گل ها، وسايل. دانش آموزان در سن 11 سالگي، از بند عيني گرايي رها مي شوند و با وارد كردن ذهنيت هاي خود و افزودن بر محتواي تصوير، ماجراهاي گوناگوني را از تصوير بيرون مي كشند. از اين رو مي توان گفت دانش آموزان 11 تا 15 ساله در تفسير طرح ها و شكل هايي كه با آنها روبرو مي شوند، ماجراها و رويدادهايي را شكل بندي مي كنند كه زائيده انديشه آنان است. تحول ديگري كه با افزايش سن از 15 تا 17 سالگي در ديدگاه هاي دانش آموزان رخ مي دهد، داشتن ديدي نمادگرايانه است. يك طرح يا يك تصوير در نگاه آنها مي تواند نماد نهايت انديشه يا ديدگاهي كلي درباره زندگي باشد. در اين رويكرد، روابط موجود ميان بخش هاي گوناگون يك اثر، نشانه رويكرد و فلسفه اي همه جانبه و فراگير است كه در قالب نقاشي بيان شده است.
    Thesis summary

  38. بررسي عوامل اقتصادي مؤثر بر سلامت رواني
    ثمينه قاسمي فر 2014
    سلامت رواني از جمله شاخص هايي هستند كه متأثر از عوامل گوناگوني از جمله متغيرهاي كلان اقتصادي هستند. تاكنون شاخص هاي مختلفي جهت سنجش ميزان سلامت رواني از سوي محقيق ارائه شده است كه بسته به اهداف و ابزار تحقيق از تنوع فراواني برخوردارند. در اين پژوهش ضمن مروري بر مباحث نظري، رابطۀ ميان متغيرهاي كلان اقتصادي و شاخص سلامت روان به روش اقتصادسنجي و براساس مدل مقطعي براي سال 1387 و روش پانل ديتا (1391-1378) برآورد شد. با استفاده از نظر خبرگان روانشناسي سراسر كشور تأثير هريك از عوامل مؤثر (طلاق، ازدواج، تحصيلات عاليه، خودكشي، سرقت) در وضعيت سلامت رواني افراد ارزيابي شد و با داده هاي خام اين 5 عامل مؤثر بر سلامت روان و به كمك سيستم استنتاج فازي شاخص سلامت روان برآورد شد. در نهايت تأثير متغيرهاي كلان اقتصادي و اجتماعي بر آن مورد بررسي قرار گرفت. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه متغير بيكاري، ضريب جيني، نرخ شهرنشيني و تورم رابطه ي معكوس و معناداري با سلامت رواني دارند و متغير رشد اقتصادي و سرمايه اجتماعي رابطۀ مثبت و معناداري با شاخص سلامت روان دارد. به بيان ديگر شاخص سلامت روان مستقل از متغيرهاي كلان اقتصادي نيست و هر كدام از اين متغيرها در 30 استان كشور تأثير معناداري بر شاخص سلامت روان داشته اند. اين امرضرورت دقت و توجه سياست گذاران به ويژه در بخش هاي اقتصادي و بهداشت را گوشزد مي كند.
    Thesis summary

  39. ساخت بسته ي آموزش زيبايي شناسي و تأثير آن بر سلامت رواني دانش آموزان
    فائزه عطايي 2014
  40. بررسي اثربخشي آموزش تاب آوري بر كيفيت زندگي و كاهش رفتارهاي پرخطر دانش آموزان
    فريده پيري 2014
    پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي«آموزش تاب آوري» بر كيفيت زندگي و كاهش رفتارهاي پرخطر در دانش آموزان مقطع راهنمايي صورت گرفته است. روش پژوهش، از نوع نيمه آزمايشي و طرح آن به صورت پيش آزمون- پس آزمون با گروه آزمايش و كنترل مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان دختر مدرسه راهنمايي شهر همدان بود كه در سال تحصيلي 93-92 مشغول به تحصيل بودند. نمونه شركت كننده در اين پژوهش 30 نفر بودند، كه به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. اين نمونه 30 نفري به صورت گمارش تصادفي به گروه هاي آزمايش و كنترل تقسيم شدند، به اين ترتيب 15 نفر در گروه آزمايش و 15 نفر در گروه كنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوري داده ها، پرسشنامه تاب آوري كانر و ديويدسون، آزمون كيفيت زندگي(SF-36)، آزمون رفتارهاي پرخطر مي باشند. به منظور تجزيه و تحليل نتايج نيز علاوه بر استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي، از آزمون تحليل كوواريانس استفاده شد. يافته ها نشان داد كه آموزش تاب آوري بر افزايش كيفيت زندگي (سلامت جسماني، سلامت روان، كاهش مشكلات جسماني، كاهش درد جسماني، افزايش سلامت عمومي) و كاهش رفتارهاي پرخطر( خشونت، مصرف مواد) مؤثر بود، اما بر برخي از مؤلفه هاي كيفيت زندگي مانند عملكرد جسماني، سرزندگي، مشكلات هيجاني، و يكي از مولفه هاي رفتارهاي پرخطر مانند، رابطه جنسي ناايمن تأثير معني داري نداشت.
    Thesis summary

  41. ساخت و اعتباريابي آزمون زيبايي شناسي و بررسي رابطه آن با هوش طبيعت گرايانه و موسيقيايي گاردنر
    فضل الله حسنوند 2014
    هدف از انجام اين پژوهش ساخت و اعتباريابي آزمون هوش زيبايي شناسي و بررسي رابطه آن با هوش موسيقيايي و طبيعت گرايانه گاردنر بود. طرح پژوهشي مورد استفاده از نوع همبستگي بود. جامعه مورد نظر متشكل از دانشجويان دانشگاه بوعلي به تعداد 10000 نفر بود كه در سال تحصيلي 1393-1392 مشغول به تحصيل بودند؛ كه از اين تعداد 370 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گيري طبقه اي نسبي انتخاب شدند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آزمون تي مستقل و تحليل واريانس با استفاده از نرم افزار SPSS19 و مدل معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار ليزرل بهره گرفته شد. نتايج نشان داد كه آزمون ساخته شده از روايي و پايايي لازم برخوردار است. افزون بر اين مشخص گرديد كه رابطه معناداري ميان هوش زيبايي شناسي با هوش موسيقيايي و هوش طبيعت گرايانه گاردنر وجود دارد. همچنين، هوش طبيعت گرايي توانايي بالايي در پيش بيني هوش موسيقيايي دارد. بنابراين بر اساس نتايج مي توان گفت كه هوش زيبايي شناسي با دارا بودن توانايي بالا در پيش بيني هوش موسيقيايي و طبيعت گرايانه مي تواند جايگزين مناسب براي اين دو گونه از هوش مورد نظر گاردنر باشد. همچنين، دو هوش موسيقيايي و طبيعت گرايانه را نمي توان به عنوان دو مقوله جدا از هم تصور كرد.
    Thesis summary

  42. هنجاريابي آزمون نگرش به زمان و رابطه ي آن با پيشرفت تحصيلي و بهزيستي دانش آموزان
    فرشته فتحي 2014
  43. ساخت و هنجاريابي آزمون حساسيت زيبايي شناسي و رابطه آن با سلامت رواني دانش آموزان
    توران عبدالملكي 2014