پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Assistant Professor
Update: 2024-12-21
Khotanlou Mohsen
Faculty of Economics and Social Sciences / Department of accounting
Master Theses
-
بررسی ارتباط بین مولفه های شهرت شرکت و تصمیات تامین مالی شرکتی
2024هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین مولفههای شهرت شرکت و تصمیمات تامین مالی شرکتی است. در راستای اهداف پژوهش از بین شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران تعداد 174 شرکت که از سال 1390 الی 1401 عضو بورس اوراق بهادار تهران بودهاند، گزینش شده و با استفاده از دادههای ترکیبی فرضیههای پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند. مولفههای شهرت شرکت شامل نسبت قیمت به سود هر سهم، کیو توبین، نسبت سرمایهگذاری بلندمدت، و عمر شرکت هستند و از رتبهبندی 100 شرکت برتر سازمان مدیریت صنعتی نیز جهت سنجش مستقیم شهرت شرکتها استفاده شد. جهت برازش مدلها و آزمون فرضیهها از رگرسیون چندگانه با روش برآورد حداقل مربعات تعمیم یافته و آزمونهای مربوطه استفاده شد. یافتههای آزمون فرضیهها نشان داد بین مولفه-های شهرت شرکت شامل کیو توبین، نسبت سرمایهگذاری بلندمدت و عمر شرکت با اهرم مالی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین یافتههای آزمون فرضیههای پنجم تا هشتم نشان میدهد ارتباط معناداری بین مولفههای شهرت شامل نسبت قیمت به سود هر سهم، نسبت سرمایهگذاری بلندمدت و عمر شرکت با اعتبار تجاری وجود دارد. افزون بر این یافتهها نشان داد رتبهبندی شهرت تاثیر مستقیم و معنیداری بر اهرم مالی دارد در حالی که تاثیر آن بر اعتبار تجاری معکوس و معنادار است.
-
بررسی تاثیر احساسات سرمایه گذاران بر کارایی سرمایهگذاری با در نظر گرفتن نقش ساختار مالکیت
2024سرمایهگذاری منابع شرکت در پروژهها زمانی نتیجهبخش خواهد بود که مدیران بتوانند مبلغی متناسب در پروژه سرمایهگذاری نمایند. عوامل مختلفی میتوانند کارایی سرمایهگذاری شرکتها را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیلگری ساختار مالکیت در تاثیر احساسات سرمایهگذار بر کارایی سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. در این راستا، مشاهداتی از 107 شرکت که به صورت روش حذف سامانمند انتخاب شده بودند، طی دوره زمانی 1393 تا 1400 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، نوع دادهها ترکیبی و رویکرد آن گذشتهنگر بوده است. یافتههای پژوهش بیانگر این بوده است که بین احساسات سرمایهگذار و کارایی سرمایهگذاری شرکتها ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نقش تعدیلگری ساختار مالکیت در تاثیر احساسات سرمایهگذار بر کارایی سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را تایید ننموده است.
-
تأثیر بحران کووید 19 بر وضعیت نسبتهای مالی شرکتها
2024هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بحران کووید 19 بر وضعیت نسبتهای مالی شرکتها در بازار بورس اوراق بهادار تهران است. برای نیل به هدف پژوهش، داده های 159 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1397 تا سال 1400 جمعآوری و برای آزمون فرضیهها از روش رگرسیون چندگانه و دادههای ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که همه گیری کووید 19 منجر به کاهش نسبت نقدینگی شرکتها شده است. همچنین، یافتهها بیانگر افزایش نسبتهای فعالیت و نسبتهای اهرمی شرکتها در زمان همه گیری کووید 19 است. علاوه بر این، یافتهها نشان داد که در دوره کووید 19 نسبت بازده داراییها، نسبت سود تقسیمی به سود خالص هر سهم و نسبت سود خالص هر سهم به قیمت بازار هر سهم نیز افزایش داشته، اما سودآوری خالص شرکتها کاهشی شده است.
-
تاثیر سنگربندی مدیریت بر سررسید بدهی با تاکید بر نقش محدودیت مالی
2023اهرم و سررسید بدهی به خصوص بدهی کوتاه مدت روشی کارا برای کاهش مسأله نمایندگی هستند. مطابق با نظریه سنگربندی، قدرت مدیر عامل در تصمیمگیریها و برخی ویژگیهای هیئت مدیره با مشکلات نمایندگی مرتبط است. از اینرو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سنگربندی مدیریت بر سررسید بدهی با تاکید بر نقش محدودیت مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. به منظور آزمون فرضیههای پژوهش، نمونهای متشکل از 129 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 7 ساله از سال 1394 تا 1400 به روش حذفی هدفمند (سیستماتیک) انتخاب گردید. دادههای پژوهش با رویکرد دادههای ترکیبی جمعآوری شده و به کمک نرم افزار 12 Eviews مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از یک مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که سنگربندی مدیریتی تاثیر مثبت و معنی-داری بر سررسید بدهی دارد. همچنین نتایج نشان میدهد متغیر محدودیت مالی رابطه مثبت بین سنگربندی مدیریت و سررسید بدهی را تقویت میکند. بنابراین هر دو فرضیه پژوهش در سطح اطمینان 95% تأیید میشوند. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که سطوح فعلی سنگربندی مدیریتی در شرکتهای ایرانی مشوق تصمیمات پرخطر تامین مالی است و میتواند منافع مدیران را بیشتر کند و احتمالاً تعارضات بین مالکان و مدیران را تشدید میکند.