Sahar Hamoon Navard

Assistant Professor

Update: 2025-11-27

Sahar Hamoon Navard

Faculty of Veterinary Medicine / Department of Pathobiology

P.H.D dissertations

  1. :بررسی امکان استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی و سوپ کشت سلول های سرطانی در درمان زخم های ناشی از لیشمانیوز جلدی
    2020
    چکیده لیشمانیا ماژور عامل بیماری لیشمانیوز جلدی بوده که منجر به بروز ضایعات پوستی در فرد بیمار می شود. در حال حاضر خط اول درمان، استفاده از داروهای شیمیایی است که علاوه بر دردناک بودن، دارای عوارض متعددی می باشد. از طرفی وجود اسکار ناشی از زخم جلدی و طولانی بودن دوره درمانی، مطالعات اخیر در این زمینه را متمرکز بر درمان های جایگزین و با عوارض کمتر نموده است. اخیراًً استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs) بدلیل دارا بودن ظرفیت چندگانه تمایزی، تولید فاکتورهای فعال بیولوژیکی و مهاجرت به موضع آسیب با اهداف متفاوت درمانی از جمله ترمیم زخم و با مکانیسم تنظیمی پاسخ ایمنی مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه حاضر از مایع رویی کشت سلول های CT26 نیز به منظور بررسی اثرات عوامل مترشحه سلولی و موثر بر روند ترمیم زخم استفاده شد. موش های BALB/c با سویه استاندارد لیشمانیا ماژور آلوده و پس از بروز زخم با سلول های بنیادی مزانشیمی بصورت داخل زخمی تیمار شده و پس از گذشت 30 روز از تیمار، نمونه خون و بافتهای زخم،کبد و طحال جهت بررسی های ملکولی، پاتولوژی، فاگوسیتوز و تکثیر سلولی اخذ شد. در تیمار دیگر از مایع رویی سلول های CT26 به موش های دارای زخم لیشمانیا به دو فرم وریدی و داخل زخمی تزریق شده و پس از گذشت30 روز از تیمار، نمونه بافتی طحال و سلولی ماکروفاژ جهت بررسی تکثیر سلولی و فاگوسیتوز برداشته شد. در طول مدت تیمار اندازه زخم نیز ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که استفاده از MSCs توانایی فاگوسیتوز و تکثیر لنفوسیتی را در موش های دریافت کننده سلول مزانشیم افزایش داده است و از طرفی اندازه زخم در پایان دوره درمانی کاهش یافته است. نتایج ملکولی نیز نشان داد که بیان سایتوکاین های IFN-γ,TNF- و IL-10 در کبد و طحال گروه های درمانی با MSCs افزایش یافته و بیان ژن IL-4 در کبد و طحال منفی بود. در گروه های درمانی با مایع کشت سلول های CT26 بصورت وریدی و داخل زخم تفاوت معناداری با گروه کنترل مشاهده نشد ولی میزان تکثیر لنفوسیتی، فاگوسیتوز و متعاقباً التهاب ناحیه زخم بیشتر بود. بطور کلی استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی می تواند در روند ترمیم زخم لیشمانیا موثر باشد و از سلول های CT26 می توان در جهت بررسی روند اثر گذاری عوامل مترشحه و سلولی به منظور تعیین مکانیسم پاسخ ایمنی و به عنوان یک وکتور استفاده

Master Theses

  1. جستجوی ژنومی نئوسپورا کانینوم و توکسوپلاسما گوندی در خون گوسفندان با سابقه‌ سقط در استان همدان
    2024
    سقط جنین به دلایل متعددی رخ میدهد که عوامل ایجاد کننده‌ی آن مختلف هستند. با وجود امکانات پیشرفته تشخیصی، هر ساله تعداد زیادی از موارد سقط جنین ناشناخته باقی مانده و خسارات زیادی را به صنعت دامداری کشور وارد می‌کند. نئوسپورا کانینوم و توکسوپلاسما گوندی از جمله عوامل عفونی و مهم سقط جنین گوسفند در سراسر جهان می‌باشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی فراوانی نئوسپورا کانینوم و توکسوپلاسما گوندی در گوسفندان با سابقه‌ی سقط اخیر بود. بدین منظور 279 نمونه خون از گوسفندان با سابقه‌ی سقط جنین از نواحی مختلف استان همدان (روستاهای اسدآباد، فامنین، بهار و لالجین، کبودرآهنگ و قهاوند) به صورت نمونه گیری هدفمند اخذ شد. نمونه‌ها به آزمایشگاه منتقل و میزان آلودگی به هر یک از عوامل با استفاده از روش PCR و Nested-PCR، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر بیانگر آن بود که میانگین شیوع نئوسپورا کانینوم در گوسفندان مورد بررسی در استان همدان، 3/9 % و شیوع توکسوپلاسماگوندی نیز 7/0 % بود. بنابراین با توجه به شیوع نئوسپورا کانینوم و توکسوپلاسما گوندی در گوسفندان استان همدان، بایستی به سیاست‌های کنترلی برای اجتناب از خطر گسترش آلودگی توجه نموده و همچنین مطالعات گسترده جهت ارزیابی میزان شیوع در سایر مناطق نیز توصیه می‌گردد.
  2. بررسی فراوانی ژنومی بابزیا اوویس و بابزیا موتاسی در گوسفندان با سابقه سقط در استان همدان
    2024
    چکیده: بابزیوزیس یکی از بیماری‌های ناشی از یک تک‌یاخته خونی از جنس بابزیا می‌باشد که از طریق گزش کنه‌ها منتقل می شود. یکی از مهم‌ترین ییماری‌های انگل خونی در دام‌های کوچک می باشد. این بیماری در ایران شایع می باشد. در بیشتر نقاط ایران گزارش شده است، در نشخوارکنندگان کوچک ایران، در اغلب نواحی کشور شایع است. گونه‌هایی که می‌توانند باعث بیماری در دام های کوچک ایران از جمله گوسفندان و بزها هستند عبارتند از بابزیا اویس، بابزیا موتاسی و بابزیا کراسا. استان همدان یکی از استان‌های واقع در غرب کشور می‌باشد که گوسفندداری در آن رونق دارد. باتوجه به اینکه این استان سهم مهمی در تولیدات دامی دارد از این رو کنترل و پیشگیری از بیماری‌هایی که باعث خسارات اقتصادی به دام ها می شود بسیار مهم است. هدف ما از این مطالعه بررسی ژنومی بابزیا اوویس و بابزیا موتاسی به روش مولکولی در گوسفندان می باشد. این بررسی در استان همدان با بررسی 3672 گوسفند مادینه مولد گله در 5 شهرستان استان که در 4 ماه گذشته دچار سقط بودند انجام شد. مجموعاً 279 نمونه خون از گوسفندان سقطی این گله ها جمع آوری شد. سپس به منظور شناسایی ژنومی بابزیا اوویس و بابزیا موتاسی بر روی نمونه ها آزمایش مولکولی به روش PCRو Semi nested PCR و انجام شد. نتایج حاصل شده نشان داد که در5/50 درصد از گوسفندان سقطی آلودگی به بابزیا اوویس وجود دارد، همچنین آلودگی به بابزیا موتاسی صفر درصد گزارش شد. از نظر پراکندگی آلودگی در مناطق مورد مطالعه به ترتیب شهرستان های فامنین با 7/66 درصد، همدان 5/61 درصد، بهار 8/56 درصد، اسد آباد 7/36 درصد و کبودرآهنگ 3 درصد بیشترین و کمترین آلودگی به بابزیا اوویس را به نام خود ثبت کرده اند. علاوه بر نتایج مولکولی، نتایج حاصل از متاآنالیز بابزیا اوویس در بین جمعیت های عمومی گله ایران بین سال های 1999 تا مرداد 2024 نشان داد که به طور کلی 17 درصد الودگی به بابزیا اوویس وجود دارد و باتوجه به نتیجه بدست آمده در مطالعه هدفمند ما در همدان 33 درصد اختلاف وجود دارد که این تقاوت آماری را می توان به صورت ضریب قابل اطمینان در نظر گرفت و بیان داشت که امکان ازتباط مستقیمی بین بابزیوزیس و سقط جنین وجود دارد.
  3. مقایسه حضور خونی ژنوم نئوسپورا کانینوم در گاوان مبتلا به عفونت ویروس نقص ایمنی گاوان و سالم
    2023
    نئوسپورا کانینوم انگلی تک یاخته با انتشار جهانی است که عمدتا باعث سقط و مشکلات تولید مثلی های در گاوها می شود. همزمانی این انگل با عوامل مضعف سیستم ایمنی احتمالا می تواند بر بیماریزایی آن موثر باشد. هدف از این مطالعه مورد- شاهد بررسی تاثیر مواجهه با ویروس نقص ایمنی گاوان بر میزان حضور ژنومی نئوسپورا در خون گاوها می باشد. بر اساس همسان سازی گروهی سنی، ژنوم انگل در خون 21 از 45 راس گاو BIV+ (گروه مورد، 7/46 %) و 27 از 45 راس گاو BIV- (گروه شاهد، 60 %) به اثبات رسید (نسبت شانس= 583/0، ارزش احتمال= 205/0). اگرچه ارتباط معنی داری بین عفونت ویروسی و نئوسپوروزیس مشاهده نشد ولی با توجه به کاهش ماندگاری گاوهای آلوده در گله، احتمالا این ویروس شانس بروز بیماریهای حذف کننده گاو را افزایش می دهد.