پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/09/01
محمدعلی سمواتی شریف
تربیت بدنی و علوم ورزشی / علوم ورزشی
رساله های دکتری
-
تاثیر تمرینات هوازی زیر یشینه ومکمل 25 هیدروکسی ویتامین D برسطح GLP1 وDPP4 سرم و مقاومت انسولین در مردان میانسال مبتلا به دیابت نوع II
ناصر رحیمی اندانی 1396مقدمه و هدف : دﯾﺎﺑﺖ ﯾﮑﯽ از ﻣﻌﻀﻼت ﺳﻼﻣﺘﯽ در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽشود. مداخلات ورزﺷﯽ و مکمل از ﺟﻤﻠﻪ روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﺑﻬﺒﻮد وﺿﻌﯿﺖ اﻓﺮاد دﯾﺎﺑﺘﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮔﺮدد. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات 8 هفته تمرین هوازی و مکمل 25هیدروکسی ویتامین Dبر سطح GLP1، DPP4 و شاخص مقاومت انسولین بود .مواد و روش ها: در این تحقیق نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون، از بین مردان 40 تا60 سال مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان، تعداد 48نفر به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب و در 4 گروه تمرینات هوازی،گروه تمرینات هوازی و مصرف مکمل 25هیدروکسی ویتامین D ، گروه مصرف مکمل 25 هیدروکسی ویتامین D و گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینات هوازی به مدت 8 هفته (3جلسه در هفته، هر جلسه 60 تا 75 دقیقه با 80-60 درصد حداکثر ضربان قلب) اعمال شد. گروه های دریافت کننده مکمل نیز مکمل 25هیدروکسی ویتامینD را به مدت 8 هفته با دوز 50000 واحد خوراکی هفتکی مصرف کردند. سطح GLP1 ، DPP4 ومقاومت انسولین قبل و بعد از مداخله در چهار گروه اندازه گیری شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس(ANCOVA) و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج : نتایج تحقیق بیانگر افزایش معنی داری میانگین سطح GLP1و کاهش معنادار DPP4 و شاخص مقاومت انسولین گروه تمرینات هوازی، گروه تمرینات هوازی و مصرف مکمل نسبت به گروه کنترل بود. همچنین شاخص مقاومت انسولین در گروه مصرف مکمل نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری مشاهده شد(05/0 > P). نتیجه گیری : تمرین هوازی با و بدون مصرف مکمل منجر به افزایش سطح GLP1، کاهش میزان DPP4 و بهبود مقاومت انسولین گردید. لیکن مصرف مکمل ویتامین D به تنهایی در سطح GLP1وDPP4 تغییری ایجاد نکرد.
خلاصه پایان نامه
-
اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I
رضا دلاور 1394هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I بود. مواد و روشها: تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدودۀ وزنی 20±300 گرم و با سن حدود 8 هفته، در چهار گروه، سالم ورزش، سالم کنترل، دیابتی ورزش و دیابتی کنترل، تقسیم شدند. دیابت نوع I، بوسیلۀ تزریق زیر پوستی داروی استرپتوزوتوسین (STZ)، به گروه های دیابتی القاء شد(50میلی گرم در کیلوگرم وزن). سه روز پس از تزریق دارو، میزان قند خون آزمودنیها اندازه گیری شد و سطح قند خون بالای 300 میلی گرم در دسی لیتر، شاخص دیابتی بودن، در نظر گرفته شد.پس از آن گروه های ورزش، در یک دورۀ ده هفته ایی دوی هوازی(50 درصد شدت بیشینه) بر روی تردمیل و پس از اتمام دورۀ ورزش، در یک دورۀ چهار هفته ایی بی تمرینی شرکت داده شدند. گروه های کنترل در تمام این مدت، به صورت کاملاً بی تحرک در قفس های خود استراحت می کردند.نمونه گیری خون آزمودنی ها، قبل از شروع ورزش، پس از اتمام هفتۀ پنجم، پس از اتمام هفتۀ دهم و پس از اتمام دورۀ بی تمرینی، انجام شد. نمونه های خونی در لوله های آزمایش حاوی EDTA، جمع آوری و پس از انجام مرحلۀ سانتریفیوژ، پلاسمای آن جدا و تا زمان انجام آزمایش، در دمای C °26- نگهداری و سپس میزان اپلین پلاسما، به روش الایزا، اندازه گیری شد.آستانه درد آزمودنی ها، درست همزمان با مراحل خون گیری، با استفاده از دستگاه تیل فلیک انجام شد. برای تجزیه تحلیل داده ها، از آزمون های کلوموگروف-اسمیرنوف، t استیودنت گروه های مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(ANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون، استفاده شد. یافته ها: سطح اپلین پلاسما، قبل از شروع تمرین ورزشی، در آزمودنی های دیابتی، بالاتر از آزمودنی های سالم بود. انجام ده هفته تمرین ورزش هوازی، هم در گروه سالم و هم در گروه دیابتی، سطح اپلین پلاسما را کاهش داد. چهار هفته بی تمرینی، باعث برگشتن سطح اپلین پلاسما به سطح قبل از تمرین شد. آستانه درد، قبل از شروع تمرین ورزش، در آزمودنی های سالم، بالاتر از آمودنی های دیابتی بود. پس از اتمام دورۀ ورزش، آستانه درد در گروه های ورزش اعم از سالم و دیابتی، افزایش و پس از دورۀ بی تمرینی، کاهش یافت(P<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر، می توان بیان کرد، اپلین در تنظیم میزان آستانه درد
خلاصه پایان نامه
-
اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I
رضا دلاور 1394هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I بود. مواد و روشها: تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدودۀ وزنی 20±300 گرم و با سن حدود 8 هفته، در چهار گروه، سالم ورزش، سالم کنترل، دیابتی ورزش و دیابتی کنترل، تقسیم شدند. دیابت نوع I، بوسیلۀ تزریق زیر پوستی داروی استرپتوزوتوسین (STZ)، به گروه های دیابتی القاء شد(50میلی گرم در کیلوگرم وزن). سه روز پس از تزریق دارو، میزان قند خون آزمودنیها اندازه گیری شد و سطح قند خون بالای 300 میلی گرم در دسی لیتر، شاخص دیابتی بودن، در نظر گرفته شد.پس از آن گروه های ورزش، در یک دورۀ ده هفته ایی دوی هوازی(50 درصد شدت بیشینه) بر روی تردمیل و پس از اتمام دورۀ ورزش، در یک دورۀ چهار هفته ایی بی تمرینی شرکت داده شدند. گروه های کنترل در تمام این مدت، به صورت کاملاً بی تحرک در قفس های خود استراحت می کردند.نمونه گیری خون آزمودنی ها، قبل از شروع ورزش، پس از اتمام هفتۀ پنجم، پس از اتمام هفتۀ دهم و پس از اتمام دورۀ بی تمرینی، انجام شد. نمونه های خونی در لوله های آزمایش حاوی EDTA، جمع آوری و پس از انجام مرحلۀ سانتریفیوژ، پلاسمای آن جدا و تا زمان انجام آزمایش، در دمای C °26- نگهداری و سپس میزان اپلین پلاسما، به روش الایزا، اندازه گیری شد.آستانه درد آزمودنی ها، درست همزمان با مراحل خون گیری، با استفاده از دستگاه تیل فلیک انجام شد. برای تجزیه تحلیل داده ها، از آزمون های کلوموگروف-اسمیرنوف، t استیودنت گروه های مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(ANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون، استفاده شد. یافته ها: سطح اپلین پلاسما، قبل از شروع تمرین ورزشی، در آزمودنی های دیابتی، بالاتر از آزمودنی های سالم بود. انجام ده هفته تمرین ورزش هوازی، هم در گروه سالم و هم در گروه دیابتی، سطح اپلین پلاسما را کاهش داد. چهار هفته بی تمرینی، باعث برگشتن سطح اپلین پلاسما به سطح قبل از تمرین شد. آستانه درد، قبل از شروع تمرین ورزش، در آزمودنی های سالم، بالاتر از آمودنی های دیابتی بود. پس از اتمام دورۀ ورزش، آستانه درد در گروه های ورزش اعم از سالم و دیابتی، افزایش و پس از دورۀ بی تمرینی، کاهش یافت(P<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر، می توان بیان کرد، اپلین در تنظیم میزان آستانه درد
خلاصه پایان نامه
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
مقایسه دو شیوه شنای استقامت بر بیان ژن αLXR کبدی وپروفایل های لیپیدی سرم در موش های نر ویستار
سیما میرزایی 1395مقدمه: گیرنده های کبدی (LXRs) Xمتعلق به فاکتورهای رونویسی فعال کننده لیگاند از خانواده بزرگ گیرنده های هسته ای هورمونی است که بیان ژن های درگیر در هموستاز کلسترول، مانند حس گرهای استرول (کلسترول) عمل می کند که از مازاد کلسترول سلولی جلوگیری می کند. مواد و روش: در این مطالعه 18 سر موش صحرایی نر ویستار با دامنه وزنی 250 تا 300 گرم و با میانگین سنی 6 تا 8 هفته ای به طور تصادفی در گروه های 1: کنترل (Con)، (6n=).2: تمرین شنای زیر بیشینه (S)، (6n=). 3: تمرین شنای بیشینه (M)، (6n=). تقسیم شدند. تمرینات شامل 10 هفته شنا با دو مدت متوسط و طولانی (5 روز در هفته) بود. تمرینات شنای زیر بیشینه به مدت 1 ساعت و تمرینات شنای بیشینه به مدت 3 ساعت در هر جلسه انجام شد. برای اندازه گیری سطوح سرمی کلسترول و تری گلیسیرید یک روز پس از اتمام پروتکل تمرینی، 5 سی سی خون از ورید اجوف تحتانی گرفته شد. بافت کبد سریعاً جدا و جهت تخلیص RNA به دمای 80- درجه رسانده شد. سطح نسبی بیان ژن LXRα در کبد با روش Real time PCR اندازه گیری شد. استخراج RNA کل از بافت کبدی به صورت دستی با استفاده YTzol شرکت (یکتا تجهیز آزما ایران) صورت گرفت. بیان ژن LXRα نسبت به بیان ژن GapDH نمایان گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار 18SPSS و آزمون ANOVA یک طرفه و پس ازآن آزمون تعقیبی توکی با سطح معناداری 05/0 >P استفاده شد. از همبستگی پیرسون جهت تعیین همبستگی سطح بیان ژنLXRα با کلسترول و تری گلیسیرید استفاده گردید. یافته ها: آنالیز آماری داده ها نشان داد که میزان کلسترول در گروه Con+M و میزان تری گلیسیرید در گروه S+M و M+Con به طور معناداری کاهش یافته اند و میزان بیان ژن LXRα در گروه S+M و M+Con افزایش معنی دار را نشان می دهد و همبستگی قوی و معکوس بین بیان ژن LXRα و کلسترول، LXRα و تری گلیسیرید در گروه شنای زیر بیشینه وجود دارد. در گروه شنای بیشینه همبستگی بین بیان ژن LXRα و کلسترول معکوس و معنی دار است؛ اما در گروه شنای بیشینه همبستگی بین بیان ژن LXRα و تری گلیسیرید معنی دار نیست. نتیجه گیری: در طی 10 هفته تمرینات شنای بیشینه میزان بیان ژن LXRα کبدی افزایش یافته و میزان تری گلیسیرید و کلسترول سرمی کاهش یافته است. بدین ترتیب به نظر می رسد که یک مکانیسم مثبت تمرینات استقامتی منظم در بهبود اندیکس های لیپیدی سرم و پیش گیری ا
خلاصه پایان نامه
-
تاثیر 8 هفته تمرین موازی (تداومی و تناوبی زیر بیشینه) و HIT شنا بر تغییرات سطوح سرمی اُمنتین -1، چمرین وvo2max مردان جوان دارای اضافه وزن
قاسم کاویانی دلشاد 1395مقدمه و هدف: اُمنتین-1 آدیپوکاین تازه شناخته شده ای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح می شود. سطوح در گردش اُمنتین-1 به طور معکوس با چاقی ارتباط دارد. چمرین آدیپوکاینی است که در تنظیم عملکرد آدیپوسیت ها و سوخت و ساز گلوکز در کبد و عضلات اسکلتی نقش ایفا می کند. همچنین به احتمال زیاد چمرین در اختلالات مرتبط با اضافه وزن و چاقی دخیل است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر 8 هفته تمرین موازی (تداومی و تناوبی زیر بیشینه) و تمرینات HIT شنا، بر تغییرات سطوح سرمی اُمنتین -1، چمرین و vo2max مردان جوان دارای اضافه وزن بود. روش شناسی: از بین جامعه آماری (110 نفر دانشجو)، تعداد 24 نفر از این دانشجویان بصورت هدفمند با دامنه سنی 18 تا 24 سال که دارای BMI بیشتر از 25 بودند و در معرض اضافه وزن و چاقی قرار داشته و توانایی اجرای پروتکل تمرینی را داشتند (بدون سابقه قهرمانی)، انتخاب شدند. ساعت 8 صبح روز قبل از شروع تمرین و 24 ساعت بعد از اتمام تمرینات و در حالت ناشتا 5 سی سی خون از ورید بازویی چپ گرفته شد. پروتکل تمرینی شامل 8 هفته تمرین موازی (تداومی و تناوبی زیربیشینه) شنا برای گروه الف و 8 هفته تمرین HIT شنا برای گروه ب در نظر گرفته شد. هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 45 تا 60 دقیقه پروتکل تمرینی اجرا می شد. آزمودنی های گروه (الف) با شدت 60 تا 67 درصد ضربان قلب ذخیره (HRR) به تمرین پرداختند و گروه (ب) نیز تمرینات با شدت بالای خود را که شامل وهله های شدید شنا کرال سینه بود، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 20 تا 35 دقیقه با شدت 80 تا 90 درصد حداکثر ضربان قلب، انجام دادند. برای تعیین و مقایسه ی تغییرات میانگین بین متغیرها ( هورمونها و vo2max ) در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون Tهمبسته یا جفتی؛ و آزمون T مستقل برای مقایسه ی اختلاف میانگین ها در پس آزمون دو گروه تمرینی (الف و ب) استفاده شد. در این پژوهش از سطح معنی داری 05/0 P< استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که 8 هفته تمرین موازی (تداومی و تناوبی زیر بیشینه) باعث افزایش سطوح اُمنتین-1 (00/0P<) و کاهش سطوح چمرین(005/0 P<) و تمرینات HIT شنا نیز باعث افزایش سطوح اُمنتین-1 (02/0P<) و کاهش سطوح چمرین (02/0P<) می شود، که این نتایج با کاهش وزن، BMI، WHR و درصد چربی همراه بود. همچنین در هر دو گروه تمرینی vo2max (001/0P<) مردان جوان دارای اضافه وزن ا
خلاصه پایان نامه
-
اعتبارسنجی و روایی آزمون6 دقیقه پیاده روی در دختران سالم 14 تا 17 ساله
ارزو رامین 1395مقدمه و هدف: آگاهی از وضعیت قلبی، تنفسی افراد مختلف جامعه از دغدغه های مهم پژوهش گران و دانشمندان حیطه ی تندرسی و سلامت می باشد. اکثرآزمون های پیش بینی کننده ی حداکثر اکسیژن مصرفی سطح بالایی از فعالیت و توان افراد را به کار می گیرند. وجود آزمونی که بتواند عملکرد قلبی، تنفسی را با سهولت و فشار بدنی کمتر در افراد کم تحرک جامعه مانند دختران و زنان بسنجد احساس می شود. هدف از مطالعه حاضر اعتبارسنجی و روایی آزمون6 دقیقه پیاده روی در دختران سالم 14 تا 17 ساله می باشد. مواد و روش ها: تعداد 50 نفر دختران 14 تا 17 سال مشغول به تحصیل در دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای پژوهش، از 20آزمودنی جهت پایایی سنجی آزمون ها، آزمون 6 دقیقه پیاده روی و آزمون شاتل ران در دو تکرار گرفته شد و پایایی r=0.99 و sig=0.001 گزارش گردید. و سپس همه 50 نفر آزمودنی جهت بررسی همبستگی متغییر های دو آزمون(حداکثر اکسیژن مصرفی، مسافت طی شده در هر آزمون به متر و ضربان قلب پایانی)دو بارآزمون6 دقیقه پیاده روی و یک بار آزمون شاتل ران را انجام دادند. یافته ها: بین حداکثر اکسیژن بدست آمده از آزمون 6 دقیقه پیاده روی و آزمون شاتل ران همبستگی نسبتاً بالایی وجود داشت(r=0.68, sig=0.001). بین مسافت طی شده در آزمون های 6 دقیقه پیاده روی و شاتل ران همبستگی بالایی وجود داشت(r=0.88, sig=0.001). میزان همبستگی بین ضربان قلب پایانی در آزمون 6 دقیقه راه رفتن و ضربان قلب پایانی آزمون بیشینه شاتل ران بالا گزارش شد(r=0.82, sig=0.001). بین مسافت طی شده در آزمون 6 دقیقه پیاده روی در تکرار اول ودوم همبستگی بالایی وجود داشت(r=0.95, sig=0.001). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آزمون 6 دقیقه پیاده روی می تواند آزمونی قابل اعتماد و مناسب جهت پیش بینی حداکثر اکسیژن مصرفی در دختران14تا 17 ساله باشد.
خلاصه پایان نامه
-
مقایسه اثر دو شیوه تمرین پلایومتریک و وترکیبی (مقاومتی و پلایومتریکی) بر برخی از شاخص های آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی ژیمناستیک کاران پسر 13 – 15 سال
رقیه نوری 1395مقدمه و هدف: برای هر ورزشکاری که در بهترین شرایط تواناییش عمل می کند، باید همه ی متغیر های تمرینی در حد بهینه ای قرار داشته باشند.یکی از عوامل مورد توجه محققان مسئله ی تاثیر اعمال برنامه های تمرینی بر بهبود فاکتورهای آمادگی جسمانی و فیزیولوژی بوده است.هدف از این مطالعه مقایسه دو شیوه تمرینی پلایومتریک وترکیبی( مقاومتی و پلایومتریکی) برفاکتورهای فیزیولوژیکی(ضربان قلب استراحت و بیشینه، فشار خون استراحت و بیشینه، میزان سطح اسیدلاکتیک)و شاخص های آمادگی جسمانی (توان هوازی وتوان بی هوازی توان انفجاری پاها، چابکی، سرعت)است. مواد و روش ها: تعداد 20 نفر از پسران ژیمناستیک کار شهرستان بهار که به صورت تصادفی به دو گروه تمرینات پلایومتریک با ویژگی های فردی( سن 78/0±20/14، قد 32/3±2/155، وزن 95/3±10/45، شاخص توده بدن 89/0±68/18)و تمرینات ترکیبی (پلایومتریک- مقاومتی)با ویژگی های فردی ( سن 91/0±80/13، قد 08/4±40/152، وزن 33/3±60/42، شاخص توده بدن 72/0±31/18)تقسیم شدند. در ابتدای پژوهش، تست های پیش آزمون جهت سنجش فاکتور های آمادگی جسمانی شامل(تست 20 متر شاتل-ران، تست Rest ، تست سارجنت، تست 4×9 و تست 30 متر سرعت) جهت سنجش , VO2maxتوان بی هوازی، توان انفجاری،چابکی و سرعت گرفته شد و نیز شاخص های فیزیولوژیکی که شامل ضربان قلب استراحت و بیشینه، فشارخون استراحت و بیشینه و سطح اسید لاکتیک از طریق ضربان سنج پلار، فشارسنج بییوررو دستگاه لاکتومتر اندازه گیری شد. آزمودنی هاپروتکل تمرینی را به مدت 6 هفته فعالیت های پلایومتریکی و ترکیبی(پلایومتریک - مقاومتی) را انجام دادند. آزمودنی ها در گروه پلایومتریک هر هفته سه جلسه و هر جلسه بعد از انجام حرکات کششی و گرم کردن، 25 دقیقه تمرینات پلایومتریکی که به صورت فزاینده شدت تمرین ( افزایش ارتفاع و تعداد تماس پا بازمین) در هفته انجام دادند و در گروه ترکیبی آزمودنی ها هر هفته یک جلسه تمرینات پلایومتریکی و یک جلسه تمرینات قدرتی انجام دادند. پس از اتمام پروتکل تمرینی، تست های پس آزمون از آزمودنی ها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون شاپیروویلک برای تعیین نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون آماری تحلیل واریانس با تی تست همبسته برای مقایسه تفاوت میانگین های درون گروهی و از تی تست مستقل برای مقایسه تفاوت آزمون تحلیل بین گروهی استفاده شد. یافته ها: پس
خلاصه پایان نامه
-
مقایسه تاثیر دو شیوه گرم کردن اسکات و بکسل سورتمه بر تغییرات پلاکت ها و عملکرد توان بی هوازی در ورزشکاران نخبه
سیده زهره هادئی 1394هدف از این مطالعه تاثیر دو شیوه گرم کردن نیم اسکات و بکسل سورتمه در تغییرات پلاکت ها و عملکرد توان بی هوازی در ورزشکاران نخبه بود. آزمودنیها 14 مرد ورزشکار (دو دونده (ده گانه)، سه بسکتبالیست ، نه هندبالیست) تمرین کرده با ویژگیهای (سن:1/3±42/20 سال، قد: 21/9±36/183 سانتی متر ، جرم بدن: 15/15±72/77 کیلوگرم ) بودند، که داوطلبانه در این طرح شرکت کردند. ورزشکاران در 3 روز متفاوت، هر سه پروتکل: 1- گرم کردن معمولی (دوچرخه با70 دور در دقیقه با ضربان 140 ضربه در دقیقه و انجام حرکات کششی ظرف سه دقیقه دیگر)،2- گرم کردن به همراه اجرای یک نوبت سه تکراری نیم اسکات 90%1RM ؛ 3- گرم کردن به همراه اجرای حمل سورتمه با 90% سرعت بیشینه با 60/12 جرم بدن به مسافت 15 متر را اجرا کردند. آزمون رست (630m) در 5 دقیقه ریکاوری بعد هر پروتکل انجام گرفت و بلافاصله بعد از تست، نمونه خونی جهت تعیین لاکتات و پلاکت ها از ورید بازویی در حالت نشسته به مقدار cc5 گرفته شد. برای تحلیل آماری داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که زمان عملکرد بعد از اجرای هر دو پروتکل 2 و3 نسبت به روش گرم کردن معمولی به طور معناداری افزایش یافته است(P< 0/05). اختلاف معناداری در توان بی هوازی در هر دو پروتکل گرم کردن نسبت به گرم کردن معمولی مشاهده شد (P< 0/05). نتایج لاکتات نشان دهنده اختلاف معناداری در هر پروتکل اجرایی گرم کردن نسبت به پیش آزمون دارند و فقط در اجرای سطح 3 (بکسل سورتمه) نسبت به گرم کردن معمولی افزایش معناداری مشاهده شد (P=0/007). پلاکت ها در هر 3 سطح اجرا نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری نشان دادند (P<0/05). روش گرم کردن ویژه بااستفاده از هر دو پروتکل PAP (SL- SQ) می تواند عملکرد تست رست را را در ورزشکاران بهبود دهد که احتمالا به تغییرات عصبی عضلانی وابسته است.
خلاصه پایان نامه
-
مقایسه تاثیر ورزش صبحگاهی وعصرگاهی، بر غلظت ایمونوگلوبینA، کورتیزول وپروتئین های تام بزاقی در مردان میانسال
جلال قاسمی روح پرور 1394ورزش و فعالیت بدنی حرکات هماهنگ عضلانی است که، موجب سلامت وتقویت اعضای بدن می گردد، البته در این امر، زمان فعالیت(چرخه شبانه روزی)،شدت،مدت،....را باید مد نظر قرار داد،به خصوص افراد میانسال، که به دلیل بالا بودن سن، سیستم ایمنی این افراد بیشتر در معرض خطر عفونت قرار می گیرد. هدف : هدف پژوهش حاضر،مقایسه تاثیر ورزش صبحگاهی وعصرگاهی بر غلظت ایمونوگلوبینA،کورتیزول وپروتئین های تام بزاقی در مردان میانسال می باشد. بدین منظور36مرد میانسال، به صورت هدفمند انتخاب ،و در سه گروه 12 نفری ،گروه ورزش ,صبحگاهی، با میانگین سنی(42/9±08/ 57 سال)، گروه ورزش عصرگاهی، با میانگین سنی(29/8±33/58 شال)، گروه کنترل، با میانگین سنی(20/7±30/55 سال) قرار گرفتند. نمونه های بزاق دهانی آزمودنی ها در دونوبت (قبل و بعد از فعالیت ورزشی) گرفته شد. نمونه بزاق دهانی گروه کنترل یک بار گرفته شد. برای تعیین غلظت ایمونوگلوبینA، از روش نفلومتریک ودستگاه مینی نف، کورتیزول از روش الایزا، پروتئین تام از روش آنزیمی با استفاده از روش بیوشیمی (DCA ) و دستگاه می ندری استفاده شد. داده های حاصل از تحلیل آزمایشگاهی نمونه های بزاقی، با استفاده از آزمون واریانس مختلط(Mixed Anova)، ودر صورت معنی دار بودن نتایج از آزمون پس تعقیبی توکی برای مقایسه زوج ها استفاده شد. همچنین از(t) همبسته برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته ها در سطح معناداری (05/0≥P) مورد پژوهش قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد، سطوح فاکتور بیوشیمیایی IgA بزاق دهانی آزمودنی ها بین تمرینات صبحگاهی وعصرگاهی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما سطوح فاکتور بیوشیمیایی کورتیزول بزاق دهانی آزمودنی ها بین تمرینات صبحگاهی و عصرگاهی تفاوت معناداری وجود دارد(001/0=P).،.همچنین بین تمرینات صبحگاهی وعصرگاهی وسطوح فاکتور بیوشیمیایی پروتئین تام بزاق دهانی تفاوت معناداری نشد نتیجه گیری: باتوجه به کاهش کورتیزول در گروه صبحگاهی، نسبت به سایر گروه ها، تمرینات صبحگاهی در میان سالان سودمندتر بوده است.
خلاصه پایان نامه
-
بررسی اثر دو شیوه ی تمرینی شنای استقامتی و دریافت مکمل ویتامین c بر شاخص های آنمی در موش های نر ویستار
فاطمه لشکری 1394مقدمه: نشان داده شده است که تمرینات طولانی مدت شنا موجب آنمی می شود. بنابراین هدف از این مطالعه، ارزیابی تاثیر مصرف مکمل ویتامین C بر شاخص های آنمی پس از تمرینات شنای زیربیشینه و بیشینه در موش های صحرایی نر ویستار بدون کمبود آهن بود. روش بررسی: در این مطالعه 30 سر موش صحرایی نر ویستار با دامنه وزنی 250 تا 300 گرم و با میانگین سنی 6 تا 8 هفته ای به طور تصادفی در گروه های 1: کنترل (6Con, n=) 2: کنترل+ ویتامینC (6Con+C, n=) 3: تمرین استقامتی زیربیشینه (6S, n=) 4: تمرین استقامتی زیربیشینه + ویتامین C (6S+C, n=) 5: تمرین استقامتی بیشینه (6M, n=) و 6: تمرین استقامتی بیشینه + ویتامین C (6M+C, n=) تقسیم شدند. تمرینات شامل 10 هفته شنا با دو مدت متوسط و طولانی (5 روز در هفته) بود. تمرینات استقامتی زیر بیشینه به مدت 1 ساعت و تمرینات استقامتی وامانده ساز به مدت 3 ساعت در هر جلسه انجام شد. گروه هایی که ویتامینC مصرف می کردند، 100 میلی گرم ویتامین C در 100 میلی لیتر آب آزمودنی ها حل شد. مکمل ویتامین C ( mg/kg 100 )، یک هفته پیش از شروع پروتکل تمرینی آغاز و تا پایان هفتۀ دهم ادامه داشت. برای اندازه گیری سطوح سرمی شاخص های آنمی (MCV، MCH، MCHC،RBC، TIBC،Hct، Hb، رتیکولوسیت، آهن و فریتین) یک روز پس از اتمام پروتکل تمرینی، 5 سی سی خون از ورید اجوف تحتانی گرفته شد. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA یک طرفه و پس از آن تست تعقیبی توکی با سطح معناداری 05/0 >P استفاده شد. یافته ها: آنالیز آماری داده ها نشان داد که میزان آهن سرم، فریتین، TIBC و MCV در بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری نداشت. میزان رتیکولوسیت ها در گروه Con+C و گروه S+C نسبت به سایر گروه های دیگر به طور معناداری کاهش یافت. در همین راستا میزان RBC و هماتوکریت نیز در گروه S و S+C نسبت به سایر گروه های دیگر کاهش یافت، اما میزان هموگلوبین در گروه S افزایش پیدا کرد. همچنین میزان MCH و MCHC در گروه های S و S+C نسبت به سایر گروه های مورد مطالعه به طور معناداری افزایش پیدا کرد. نتیجه گیری: ده هفته تمرینات شنای زیربیشنه موجب افزایش هموگلوبین، MCH و MCHC می شود، اما تاثیری بر میزان آهن، فریتین و TIBC ندارد. از طرفی تمرینات شنای وامانده ساز تاثیری بر شاخص های آنمی نداشت. همچنین مصرف محلول 1/0 ویتامین C نیز همراه
خلاصه پایان نامه
-
اثر تعامل شنای استقامتی و وامانده ساز همراه با مکمل ویتامین C بر شاخص های استرس اکسیداتیو رت های نر ویستار
لیلا وصالی اکبرپور 1394مقدمه و هدف : مطالعات نشان دادند که فعالیت های ورزشی، اثر متفاوتی در تولید رادیکال های آزاد و آسیب های ناشی از استرس اکسیداتیو به جا می گذار د. همچنین اکثر پژوهش ها، کاهش استرس اکسیداتیو و صدمات ناشی از آن را در پی استفاده از مکمل های ویتامینی آنتی اکسیدانی گزارش کرده اند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تعامل دو شیوۀ تمرینی شنای استقامت و مکمل ویتامین ث (VC) بر شاخص های استرس اکسیداتیو (اسید اوریک، کاتالاز و مالون دی آلدهید) در رت های نر ویستار می باشد. مواد و روش ها: تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار در محدودۀ 250 تا 300 گرم بطور تصادفی به شش گروه شش تایی: 1_ گروه استقامتی. 2_ گروه استقامتی + VC، 3_ گروه وامانده ساز، 4_ گروه وامانده ساز + VC، 5_گروه کنترل و 6- گروه کنترل+ VC، تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت ده هفته ، 5 روز در هفته و هر جلسه یک ساعت شنا کردند. گروه وامانده ساز، بطور فزاینده در هر هفته 30 دقیقه بیشتر شنا کردند تا اینکه شش هفتۀ پایانی را سه ساعت در هر جلسه شنا کردند. مکمل ویتامین C ( mg/kg 100 )، یک هفته پیش از شروع پروتکل تمرینی آغاز و تا پایان هفتۀ دهم ادامه داشت. یک روز پس از اتمام پروتکل تمرینی ،جهت برآورد شاخص ها (اسیداوریک، کاتالاز و MDA)، از سیاهرگ زیرین رت ها نمونه گیری خونی انجام شد. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA یک طرفه و پس از آن تست تعقیبی توکی با سطح معناداری 05/0 >P استفاده شد. نتایج :کاهش معناداری در میزان MDA سرمی گروه استقامتی + VC در مقایسه با گروه وامانده ساز (P=0.011 )، در مقایسه با گروه وامانده ساز + VC (P=0.000) و در مقایسه با گروه کنترل (P=0.008) وجود داشت و نیز کاهش معناداری در میزان MDA گروه استقامتی نسبت به گروه وامانده ساز + VC (P=0.002)مشاهده شد. افزایش معناداری در سطح کاتالاز سرمی گروه وامانده ساز در مقایسه با دیگر گروه ها وجود داشت (P=0.001)، اما تفاوت معناداری در محتوای سرمی اسید اوریک گروه ها مشاهده نشد. نتیجه گیری : در مجموع نتایج حاکی از آن است که تمرینات استقامتی همراه مصرف ویتامین C می تواند منجر به کاهش پراکسیداسیون لیپید در آزمودنی ها شود، و سطح کاتالاز را نیز افزایش دهد، در حالی که برغلظت سرمی آنتی اکسیدان غیر آنزیمی اسید اوریک بی تاثیر است.
خلاصه پایان نامه
-
بررسی تاثیر تمرینات زیر بیشینه هوازی بر روی نشانگرهای بیوشیمیایی رشد استخوان دانش آموزان دختر 12-11سال
اکرم رجبی 1393امروزه پوکی استخوان (استئوپروز)از جمله عوامل مخاطره آمیزسلامت عمومی است. مطالعات انجام شده در مورد کاربرد فعالیت های ورزشی دراستحکام استخوان نشان می دهند، فعالیت بدنی بر توسعه، حفظ و نگهداری تودۀ استخوان تاثیر عمده ای دارد. اما هنوز در مورد نوع و شدت ورزش که حداکثر تحریک آنابولیک را برای استخوان ایجاد می کند اطمینان حاصل نشده است. این مطالعه به منظور بررسی اثر شش هفته تمرین هوازی برمارکرهای رشد استخوانی (سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز،کلسیم و فسفر) در دختران 11-12 سال انجام شد. در این بررسی، 20 دختر (11-12 سال) به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) با میانگین سنی 48/0 ± 3/11 سال، وزن 7 ± 80/41 کیلو گرم و قد 06/0 ± 144 سانتی متر و کنترل (10 نفر) با میانگین سنی 51/0 ±4/11 سال، وزن 7/4±70/43 کیلو گرم و قد 05/0 ± 147 سانتی مترقرار گرفتند. گروه تجربی به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 45-60 دقیقه با شدت 50-65 درصد ضربان قلب ذخیره) در یک برنامه تمرین هوازی شرکت نمودند. اما گروه کنترل هیج گونه فعالیت ورزشی نداشتند. قبل و بعد از اجرای پروتکل تمرینی(بعد از 12ساعت ناشتا) جهت بر آورد میزان مارکرهای استخوانی، از ورید بازویی شرکت کنندگان به مقدار5 سی سی خون گیری به عمل آمد.یافته ها توسط آمار توصیفی و استنباطی (t همبسته برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه و t مستقل برای بررسی تفاوت ها بین دو گروه) با سطح معنی داری p<0/05 و با استفاده از نرم افزار spss 19، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، شش هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی داری(00/0p=) در غلظت سرمی آلکالین فسفاتاز در گروه تجربی شد. اما سطح سرمی کلسیم و فسفردر این گروه تغییر معنی داری نداشت.در گروه کنترل سطح سرمی آلکالین فسفات افزایش داشت، اما این افزایش معنی دار نبود( p>0/05). در نتیجه می توان احتمال داد، فعالیت های هوازی در سنین رشد، عامل موثری در افزایش تراکم استخونی در نزد نوجوانان دختر می باشد.
خلاصه پایان نامه
-
مقایسه اثر دو روش تمرین مقاومتی روی شاخص های فیزیولوژیک و عملکرد ورزشکاران مبتدی پرورش اندام
سلمان نظامی 1392 -
مقایسه تاثیر تمرینات سرعتی و قدرتی در حفظ شاخص های ظرفیت هوازی ورزشکاران نوجوان همدان
امیر افشاری 1392 -
مقایسه نیمرخ آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی زنان هندبالیست منتخب همدان با زنان هندبالیست تیم ملی ایران
سمیه باقری 1392 -
مقایسه اثر سه روش تمرینی منتخب بر عوامل آمادگی جسمانی و شاخص های فیزیولوژیکی در فوتبالیست های نوجوان
اسداله چزانی شراهی 1392 -
اثر سه شیوه تمرینی بر غلظت CRP پلاسما در بیماران دیابتی نوع دو
مریم کشوری 1392 -
تاثیر ورزش و ویتامین E بر استانه درد موش های دیابتی
محمد باسره 1390