Abbas Farahavar

Assistant Professor

Update: 2024-12-21

Abbas Farahavar

Faculty of Agriculture / Department of Animal Sciences

P.H.D dissertations

  1. اثر بلوس آهسته رهش روی و سلنیوم بر عملکرد و فراسنجه های خونی میش های آبستن و بره های آنها
    2021
    این پژوهش به منظور بررسی اثر بلوس آهسته رهش روی و سلنیوم و مقایسه آن با تغذیه روزانه این عناصر در اواخر دوره ابستنی و اوایل شیردهی، بر عملکرد و برخی از فراسنجه های خونی میش ها و بره های آنها انجام شد
  2. اثر مکمل های کروم آلی و ال کارنیتین بر فراسنجه های متابولیکی و تولید مثلی در میش های آبستن و عملکرد بره های پرواری
    2018
    سابقه و هدف: کروم نقش مهمی در متابولیسم نشخوارکنندگان ایفا می کند. در شرایطی مانند افزایش سرعت رشد، تنش و زیست فراهمی پائین کروم در منابع خوراکی، کروم بدن تخلیه شده و منجر به اختلالات متابولیکی، تولید مثلی و کاهش عملکرد رشد می شود. ال کارنیتین به عنوان یک ماده شبه ویتامینی، در بسیاری از فرآیندهای متابولیکی دخالت داشته و با تأثیر بر متابولیـسم لیپیدها در افزایش رانـدمان و تولید انرژی موثر است. هنگام استفاده توام کروم و ال کارنیتین، اثر متقابل مثبتی بر متابولیسم کربوهیدات ها و لیپیدها مشاهده شده است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر مکمل های کروم آلی و ال-کارنیتین بر فراسنجه های متابولیکی و تولید مثلی در میش های آبستن و عملکرد بره های پرواری مهربان بود. مواد و روش ها: این پژوهش شامل دو آزمایش بود: در آزمایش اول 45 روز قبل از زایمان، 60 راس میش آبستن نژاد مهربان 4-3 ساله انتخاب و به طور تصادفی به 4 گروه (15n=) تقسیم و با جیره پایه مشابه تغذیه شدند. تیمارها شامل: 1- تیمار شاهد (فقط جیره پایه) 2- تیمار کروم (جیره پایه بعلاوه500 میکروگرم کروم به شکل کروم-متیونین به ازای هر راس میش در روز) 3- تیمار ال کارنیتین (جیره پایه بعلاوه 500 میلی گرم ال کارنیتین به ازای هر راس میش در روز) 4- تیمار کروم- کارنیتین (جیره پایه بعلاوه 500 میکروگرم کروم و 500 میلی گرم ال کارنیتین به ازای هر راس میش در روز) بود. مکمل ها روزانه به صورت سرک به جیره پایه اضافه شد. وزن تولد و وزن 7 و 45 روزگی بره ها ثبت شد. نمونه خون میش ها در روز های 7- و 7 زایش و بره ها در 7 روزگی، از طریق سیاهرگ وداج جمع آوری و فراسنجه های خونی اندازه گیری شد. به منظور بررسی متابولیسم گلوکز در میش ها، یک هفته قبل از زایمان از هر تیمار 4 راس میش به طور تصادفی انتخاب و یک آزمون تحمل گلوکز به روش تزریق درون رگی گلوکز (تزریق500 میلی گرم گلوکز به شکل دکستروز 50% به ازای هر کیلوگرم وزن زنده به داخل ورید وداج) انجام و سپس سرعت زدوگی پلاسما از گلوکز، زمان رسیدن به نصف و سطح زیر منحنی محاسبه شد. در آزمایش دوم تعداد 24 راس بره نر 3-4 ماهه نژاد مهربان (با میانگین وزنی 95/1± 96/30 کیلوگرم) انتخاب و برای مدت 2 ماه با جیره پایه مشابه تغذیه شدند. این آزمایش بصورت فاکتوریل 2×2 و در قالب طـرح کاملاً تـصادفی با 4 تیمار و 6 تکرار بود. تیم

Master Theses

  1. اثر اولتراسونیک و اولتراسانتریفیوژ نمودن زرده تخم مرغ اضافه شده به رقیق کننده، بر کیفیت و قابلیت باروری منی گوسفند پس از ذخیره سازی در دمای 4 درجه سلسیوس
    2024
    عمل آوری اولتراسونیک و اولتراسانتریفیوژ زرده تخم مرغ قبل از اضافه نمودن آن به رقیق کننده ممکن است با تغییر در خصوصیات فیزیکی و کارکردی آن، تاثیر مثبتی بر کیفیت و باروری اسپرم پس از ذخیره سازی در دماهای پایین داشته باشد. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اولتراسونیک و یا اولتراسانتریفیوژ نمودن زرده تخم مرغ قبل از اضافه نمودن آن به رقیق کننده بر کیفیت و قابلیت باروری منی گوسفند پس از ذخیره‌سازی در دمای 4 درجه سلسیوس بود. آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تیمار و 6 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار 1- زرده کامل (شاهد، WE)، تیمار2- زرده اولتراسانتریفیوژ شده با 16000 دور در دقیقه به مدت 40 دقیقه (CE) و تیمار3-زرده اولتراسونیک شده (SE) با قدرت 50 درصد (500 وات) به مدت 10 دقیقه بود. در فصل تولیدمثلی از سه رأس قوچ نژاد مهربان 4-3 ساله به کمک واژن مصنوعی هفته‌ای یک بار اسپرم گیری شد و پس از رقیق‌سازی با رقیق کننده‌های مربوط به هر تیمار، فراسنجه‌های کیفی هر 24 ساعت یکبار ارزیابی شد. زنده‌مانی اسپرم ها با رنگ آمیزی ائوزین-نیگروزین، یکپارچگی غشاء اسپرم با استفاده از تست تورم هیپواسمتیک (HOST) و فراسنجه‌های حرکتی اسپرم توسط دستگاه کاسا تعیین شد. نگهداری منی با رقیق کننده‌های حاوی زرده تخم مرغ اولتراسونیک و اولتراسانتریفیوژ شده سلامت غشاء اسپرم-ها را به طور معنی‌داری نسبت به زرده معمولی افزایش داد (05/0> P). جنبایی کل در تیمار CE (0807/0= P) و جنبایی پیشرونده در تیمار SE (0897/0= P)گرایش به افزایش داشت. درصد جنبایی پیشرونده و میزان حرکات تند و زیکزاکی اسپرم حول مسیر میانگین (WOB، درصد)، پس از 24 ساعت، در تیمار SE به‌طور معنی‌داری بالاتر از شاهد بود. دامنه حرکات جانبی سریع سر اسپرم در اطراف مسیر میانگین (ALH، برحسب میکرومتر) و درصد خطی بودن حرکت اسپرم‌ها (LIN، درصد) نیز پس از 24 ساعت گرایش به افزایش داشت. بیشترین میزان سلامت غشاء اسپرم (درصد)، پس از 48 ساعت و بیشترین میزان زنده‌مانی و جنبایی کل پس از 72 ساعت، مربوط به تیمار SE بود. جنبایی پیشرونده و سرعت اسپرم روی خط فرضی مستقیم واصل بین نقطه شروع و پایان (VSL، برحسب میکرومتر بر ثانیه) نیز پس از 72 ساعت در تیمار CE میل به افزایش داشت. سایر فراسنجه‌ها و همچنین میزان باروری پس از تلقیح مصنوعی تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. به طور کلی، عمل‌آوری اولتراسونیک و اولتراسانتریفیوژ زرده تخم مرغ با تغییر در خصوصیات کارکردی آن و تأثیر مثبت بر سلامت غشا و برخی از خصوصیات حرکتی اسپرم می‌تواند به عنوان راهکاری مناسب جهت بهبود نگهداری اسپرم برای تلقیح مصنوعی گوسفند مورد استفاده قرار گیرد.
  2. اثر پوست سیر و پیاز بر عملکرد، فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی
    2023
    چکیده: این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پوست سیر و پیاز بر عملکرد، خصوصیات دستگاه گوارش، فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی انجام شد. مجموعا 250 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار، 5 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار از سن 1 تا 42 روزگی اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (ذرت و کنجاله سویا)، 2- شاهد +2 درصد پوست سیر، 3- شاهد + 4 درصد پوست سیر، 4- شاهد + 2 درصد پوست پیاز و 5- شاهد + 4 درصد پوست پیاز بود. ابتدا یک جیره پایه بر اساس ذرت - کنجاله سویا فرموله شد، سپس جیره های آزمایشی با استفاده از سطوح 2 و 4 درصد پوست سیر یا پیاز رقیق شدند. خوراک مصرفی و وزن بدن بصورت هفتگی و دوره ای رکوردبرداری شدند و ضریب تبدیل خوراک بر اساس داده های فوق محاسبه شد. خصوصیات دستگاه گوارش و لاشه در سنین 28 و 42 روزگی و فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت در سن 42 روزگی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که صفات عملکرد رشد در دوره آغازین پرورش تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند (05/0P)، ولی ضریب تبدیل خوراک تحت تاثیر تیمار قرار نگرفت (05/0P). پی اچ بخش های مختلف دستگاه گوارش تحت تاثیر تیمار قرار نگرفت بجز پی اچ چینه دان که در تیمار 5 (شاهد + 4 درصد پوست پیاز) کاهش معنی دار یافت (05/>P). سطح کلسترول و تری گلیسرید خون در تیمارهای حاوی سطوح مختلف پوست سیر و پیاز نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی دار یافتند (001/0>P). داده های کیفیت گوشت نشان داد که در زمان صفر پس از کشتار، شاخص قرمزی گوشت ران (a*) در تیمارهای حاوی 2 و 4 درصد پوست سیر نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت (05/0>P)، هر چند که این صفت در زمان 24 ساعت پس از کشتار معنی دار نبود (05/0P). با این وجود، ماده خشک، ظرفیت نگهداری آب و افت حاصل از پخت گوشت تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند (05/0
  3. مقایسه برنامه کوتاه مدت و بلند مدت همزمانی فحلی بر عملکرد تولیدمثلی بز در فصل غیر تولیدمثلی
    2023
    این آزمایش با تعداد 50 راس بز نژاد لری در فصل غیر تولیدمثلی در شهرستان خرم آباد (با عرض جغرافیایی 29 دقیقه و 33 درجه)، انجام گرفت. ابتدا بز هایی که حداقل 60 روز از زایمان آنها گذشته بود، با توجه به سن، وزن و سابقه دوقلوزایی به صورت کاملا تصادفی در دو گروه قرار داده شدند. در گروه اول (گروه شاهد)، بز ها با استفاده از اسفنج گذاری به مدت 16 روز و تزریق 400 واحد بین المللی هورمون PMSG در زمان برداشت اسفنج ها، همزمان سازی فحلی شدند. گروه دوم (گروه تیمار)، بز ها در روز اول اسفنج گذاری، مقدار 50 میکروگرم هورمون گنادرولین دریافت کردند و در روز پنجم (یک روز قبل از برداشت اسفنج ها)، مقدار400 واحد بین المللی هورمون PMSG و 30 میکروگرم پروستاگلاندین به صورت عضلانی دریافت کردند. سپس در روز ششم، اسفنجها برداشته شدند. پس از برداشت اسفنج ها، تعداد سه راس نر بز تیزر مجهز به پیش بند تا زمان تلقیح وارد گله شد. 36 ساعت پس از برداشت اسفنج ها، تلقیح مصنوعی به روش داخل سرویکس با استفاده از نمونه اسپرم منجمد از نزاد مورسیا -کشور اسپانیا برای تمامی بزها انجام شد. برای تعیین میزان پروژسترون خون، در روزهای 0، 6 ، 16 دوره آزمایش و 21 روزگی پس از تلقیح، از بز های دو گروه، خون گیری به عمل آمد. سرم نمونه های خون توسط دستگاه سانتریفیوژ با نیروی 1500  به مدت 10 دقیقه جدا و در دمای 20- درجه سانتی گراد تا زمان آنالیز نگه داری شد. غلظت پروژسترون سرم نمونه ها با استفاده از روش الایزا با یکی از کیتهای تجاری تعیین شد. برای مطالعات سیتولوژی نیز با استفاده از سوآب پنبه ای مرطوب با چرخش ملایم روی دیواره واژن تمونه جمع آوری شد. از مخاط واژن بز ها در 3 زمان مختلف (1-روز شروع برنامه و قبل از اسفنج گذاری (روز صفر) 2- روز تلقیح مصنوعی 3-21 روز بعد از تلقیح مصنوعی نمونه گرفته شد و پس از خشک شدن و تثبیت نمونه با متانول بر روی هر لام اطلاعات مربوط هر بز درج شد و برای بررسی تغییرات تعداد سلول های( اینترمدیت، سوپرفشیال، بازال و نوتروفیل) به آزمایشگاه هماتولوژی منتقل گردید. در روز 45 پس از تلقیح، از طریق دستگاه اولتراسونوگرافی، آبستنی در بز ها تشخیص داده شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. در پایان اطلاعات مربوط به فراسنجه های تولیدمثلی شامل نرخ بروز فحلی، نرخ آبستنی (تعداد بز تلقیح شده / تعداد بز آبستن)،
  4. بررسی اثر استفاده از مهارکننده آروماتاز 450-P بر پاسخ به سوپراوولاسیون، غلظت هورمون های استروئیدی و برخی فراسنجه های خونی در میش های نژاد مهربان
    2023
    هورمون استرادیول از طریق اثرات فیدبک منفی بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد، ترشح گنادوتروپین ها را سرکوب می کند. از نظر تئوری، هنگامی که فیدبک منفی استرادیول با استفاده از مهارکننده های آروماتاز برداشته می شود، امکان افزایش ترشح FSH فراهم می شود، که می تواند به نوبه خود باعث ایجاد موج جدیدی از رشد فولیکولی و یا رشد تعداد بیشتری فولیکول شود و باعث ایجاد سوپراوولاسیون گردد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر استفاده از یک نوع مهارکننده آروماتاز (لتروزول) بر پاسخ به سوپراوولاسیون، غلظت هورمون های استروئیدی و برخی از فراسنجه های خونی در میش های نژاد مهربان بود. بدین منظور در فصل تولیدمثلی، 14راس میش ماده غیر آبستن نژاد مهربان با وزن بدنی تقریبا یکسان و نمره وضعیت بدنی 5/3-3 انتخاب شد. همه میش ها ابتدا برای مدت 14روز توسط سیدر تحت درمان پروژسترون قرار گرفتند. چهل و هشت ساعت قبل از خارج سازی سیدرها، به منظور القاء سوپراوولاسیون، میش ها به ازای هر کیلوگرم وزن زنده 25 واحد بین المللی هورمون eCG دریافت کردند و سپس به دو تیمار تقسیم شدند. تیمار های آزمایشی عبارت بودند از:1- در پروتکل سوپراوولاسیون این گروه فقط از eCG استفاده شد (گروه شاهد)؛ 2- در پروتکل سوپراوولاسیون این گروه علاوه بر eCG، از لتروزول نیز استفاده شد (گروه لتروزول)، بطوریکه هر راس میش برای سه روز متوالی (همزمان با تزریق eCG، 24 و 48 ساعت بعد از آن) روزانه پنج میلی گرم قرص لتروزول دریافت کرد. 24ساعت بعد از خارج سازی سیدر میزان بروز فحلی ثبت؛ و کیفیت فحلی، تعداد و نوع فولیکول های تخمدانی به روش لاپاراسکوپی ارزیابی شد. هم چنین یک هفته بعد از خارج سازی سیدر، تخمدان ها به روش لاپاراسکوپی معاینه و تعداد اجسام زرد و یا فولیکول های تخمک ریزیتخمکریزی نکرده و کیستیک شمارش گردید. میش هایی که دارای بیش ازسه جسم زرد یا سه فولیکول بزرگ بودند به عنوان میش های دارای پاسخ به سوپراوولاسیون طبقه بندی شدند. غلظت استرادیول پلاسما 24ساعت بعد از خارج سازی سیدر و پروژسترون نیز هشت روز بعد از خارج سازی سیدر در خون میش ها اندازه گیری شد. علاوه بر آن برخی فراسنجه های خونی مانند گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، پروتئین کل، آلبومین و آنزیم هایALP، AST و ALT نیز اندازه گیری شد. نرخ بروز فحلی و تعداد فولیکول های بزرگ، متوسط و کوچک بین تیمارها
  5. اثر تزریق مولتی ویتامین+ اسید آمینه به همراه یک آرامبخش هنگام تلقیح مصنوعی میش به روش لاپاراسکوپی بر بازده تولید مثلی و برخی فراسنجه های خونی
    2023
    در گوسفند، تلقیح مصنوعی به روش لاپاراسکوپی باعث القاء تنش به حیوان می شود. در تنش های حاد، ممکن است استفاده از آرامبخش ها، الکترولیت ها و یا مکمل های حاوی اسیدهای آمینه و ویتامین اثرات نامطلوب ناشی از تنش را در شرایط مزرعه ای کاهش دهد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر آسپرومازین بعلاوه یک مکمل حاوی اسیدهای آمینه و مولتی ویتامین در زمان لاپاراسکوپی بر پاسخ محور تنش، وضعیت آنتی اکسیدانی، برخی فراسنجه های خونی و بازده تولید مثلی بود. چرخه فحلی پنجاه راس میش ماده غیر آبستن نژاد افشار (با وزن زنده و نمره بدنی تقریبا یکسان) توسط اسفنج آغشته به 60 میلی گرم فلوجستون استات (به مدت 14 روز) و 500 واحد بین المللی هورمون eCG در زمان خارج سازی اسفنج، همزمان شد. میش ها پس از تزریق eCG به دو گروه 25 راسی تقسیم شدند. در تیمار1 (شاهد) فقط سرم فیزیولوژی به میش ها تزریق شد. در تیمار2 هر حیوان هنگام خارج سازی اسفنج و لاپاراسکوپی، 10میلی لیتر مکمل مولتی آمینوجکت دریافت کرد. همچنین در این گروه هر حیوان، 20 دقیقه قبل از لاپاراسکوپی، 0834/0 میلی گرم آسپرومازین به ازای هر کیلوگرم وزن زنده بصورت داخل-رگی دریافت نمود. همه میش ها 54 ساعت پس از تزریق eCG به روش لاپاراسکوپی تلقیح مصنوعی شدند. برای ارزیابی پاسخ محور تنش پس از لاپاراسکوپی، از هر تیمار 5 راس میش به طور تصادفی انتخاب و کینتیک کورتیزول پلاسما از طریق خونگیری های سریالی اندازه گیری و تغییر فراسنجه های متابولیکی و هماتولوژیکی ارزیابی شد. همچنین غلظت استروژن و پروژسترون و وضعیت آنتی اکسیدانی پلاسما در زمان خارج سازی اسفنج، در زمان لاپاراسکوپی و 3 روز پس از آن اندازه گیری شد. چهل و پنج روز پس از تلقیح مصنوعی، میزان آبستنی میش ها به روش سونوگرافی تعیین شد. غلظت کورتیزول پلاسما 20 دقیقه پس از لاپاراسکوپی بطور معنی داری نسبت به غلظت پایه بیشتر بود. همچنین40 دقیقه پس از لاپاراسکوپی کورتیزول در تیمار2 نسبت به شاهد تمایل به افزایش داشت. تعداد گلبول های سفید خون و غلظت گلوکز 40 دقیقه بعد از لاپاراسکوپی افزایش و درصد هماتوکریت و غلظت هموگلوبین کاهش یافت. از زمان خارج سازی اسفنج تا 3 روز پس از لاپاراسکوپی اثر متقابل تیمار×زمان برای هیچکدام از فراسنجه ها معنی دار نبود. تیمار2 غلظت گلوکز، پروتئین کل و آلبومین پلاسما را نسبت به شاهد افزایش و توان
  6. بررسی اثرات سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگی عمل اوری شده بر برخی از متابولیت های خونی و پاسخ ایمنی در نیمچه های تخمگذار رنگی
    2023
    تفاله گوجه فرنگی منبعی غنی از برخی عوامل تعدیل کننده سیستم ایمنی و فراسنجه های متابولیکی مانند لیکوپن، فولات، ویتامین C، ویتامین A، فنولیک ها و فلاونوئیدها است. با فرآوری کردن تفاله گوجه فرنگی ترکیبات یاد شده بهتر در دسترس حیوان قرار می گیرند و علاوه بر آن، این ماده غذایی می تواند برای مدت زمان طولانی تری نگهداری شود و می توان از آن به عنوان جایگزین خوراک طیور استفاده کرد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثرات سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده بر فراسنجه های خونی و پاسخ ایمنی نیمچه های تخمگذار رنگی بود. در این پژوهش 128 قطعه نیمچه تخمگذار رنگی نژاد گلپایگانی بطور تصادفی به 4 گروه تقسیم و در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 8 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. تفاله گوجه فرنگی مورد آزمایش با استفاده از گونه باکتریایی باسیلوس سابتیلس و قارچ تریکودرماریسئی در مخزن مخصوص در مدت زمان 28 روز در دمای 30 درجه سانتی گراد فرآوری شد. تیمارها شامل؛ 1- تیمار شاهد (فقط جیره پایه بدون تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده)2- جیره حاوی 5 درصد تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده 3- جیره حاوی 10 درصد تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده 4- جیره حاوی 15 درصد تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده بود که به مدت 6 هفته به طول انجامید. به منظور چالش سیستم ایمنی، در هفته های چهارم و پنجم به پرنده های انتخابی در هر تیمار 1 میلی لیتر سوسپانسیون 3 درصد گلبول قرمز گوسفندی (SRBC) تزریق شد. سپس یک هفته و دو هفته پس از تزریق SRBC خون گیری انجام و غلظت آنتی بادی های کل و حساس به 2-مرکاپتواتانول به روش هماگلوتیناسیون تعیین شد. همچنین در پایان آزمایش به منظور تعیین فراسنجه های متابولیکی از هر پرنده نمونه خون اخذ و میزان گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین کل، آلبومین، آنزیم های لاکتات دهیدروژناز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین امینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم های تهیه شده با استفاده از دستگاه اتوانالایزر تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که افزودن تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده تاثیر معنی داری بر فراسنجه های گلوکز، کلسترول و تری گلیسیرید خون نیمچه ها نداشت (05/0P). تغذیه نیمچه های تخمگذار با تفاله گوجه فرنگی
  7. بررسی اثر تزریق GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقیح بر عملکرد تولیدمثلی در گوسفند.
    2022
    هدف از این مطالعه بررسی اثر درمان هورمون GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقیح بر بهبودی تولیدمثلی گوسفندهای نژاد افشاری بود بدین منظور 83 رأس میش با سن 3-4 سال و میانگین وزن 55± 2/5 کیلوگرم با شرایط تغذیه یکسان به طور تصادفی برای این مطالعه انتخاب و به مدت 14 روز سیدر دریافت کردند بعد از خروج سیدر 500 واحد IU هورمون PMSG به صورت عضلانی تزریق شد همه میش ها 56 ساعت پس از حذف سیدر به روش لاپاراسکوپی تلقیح شدند .سپس میش ها به سه گروه تقسیم شدند . گروه اول هیچ هورمونی دریافت نکردند, سرم فیزیولوژی به میزان 5 سی سی (گروه شاهد).گروه دوم GnRH آهسته رهش به میزان 5 سی سی ،گروه سوم GnRH به میزان 50 میکروگرم،دریافت کردند.تشخیص آبستنی سونوگرافی در روز 30 و 45 روزگی انجام شده .به منظور ارزیابی غلظت پروژسترون و استروژن سرم خون میش ها در روزهای 12،17،22،30 بعد از تلقیح گرفته شد نتایج نشان داد که میزان درصد گیرایی در 30 و45 روزگی در تیمار GnRH حل شده در ژل نانو هیدروکسید آلومینیم به طور معنی داری با میانگین (%11/94) بالاتر از GnRH (50%/62)و گروه کنترل(94/52) بودو (p<0/05). درصد بره زایی در تیمار GnRH حل شده در نانو هیدروکسید آلومینیم نسبت به GnRH بدون حامل ازنظر میانگین عددی بالاتر بود اما اختلاف معنی داری نداشت .درصد از بین رفتن آبستنی در زیر 45 و بالای 45 روزگی ،درصد مرگ ومیر رویانی ،درصد مرگ میر جنینی تفاوت معنی داری بین تیمارها وجود نداشت (P>0/05). اما درصد فکاندیتی در تیمار GnRH حل شده در نانو هیدروکسید آلومینیم بالاتر(%100) از GnRH بدون حامل(%25/81) بود P>0/05))، و در گروه بعدی درصد فکاندیتی GnRH بدون حامل (%75/93)و گروه کنترل (23/88%)بالاتر از GnRH حل شده در نانو هیدروکسید آلومینیم (47/76%) بود P>0/05))،درصد تزاید گله تفاوت معنی داری نداشت P>0/05))، تفاوت معنی داری در نسبت جنسیت بره های نر به ماده در بین تیمارها مشاهده شد (p<0/05) غلظت پروژسترون سرم خون در زمان های مختلف اختلاف معنی داری نداشت (P>0/05).اما در هر تیمار در زمان های مختلف معنی دار نبود(P>0/05) . بیشترین میزان پروژسترون در گروه حاوی گنادورولین بدون حامل با میانگین 37/31 و حل شده در ژل نانو هیدروکسید آلومینیم با میانگین 65/4 مشاهده شد و در تیمار گروه بعدی بیشترین میزان پروژسترون با میانگین 74/30 در تیمار GnRH حل شد
  8. بررسی اثر تزریق GnRH حل شده در ژل نانو هیدرو کسید آلومینیوم بر همزمان سازی فحلی،القاء تخمک ریزی و بازده تولیدمثلی پس از تلقیح مصنوعی در گوسفند
    2022
    تزریق تک دوز GnRH در پروتوکل های همزمان سازی فحلی مبتنی بر αPGF2 و GnRH نمی تواند باعث بروز پالس های LH لازم برای بلوغ فولیکول و بروز علائم فحلی شود لذا ممکن است کاهش سرعت رهاسازی و افزایش ماندگاری GnRHپس از تزریق، بلوغ فولیکول و بروز علائم فحلی را بهبود بخشد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر تزریق GnRH حل شده در ژل نانوهیدروکسید آلومینیوم (نانوآلوم) و پروپیلن گلیکول بر همزمان سازی چرخه فحلی، القاء تخمکریزی و بازده تولیدمثلی پس از تلقیح مصنوعی درگوسفند نژاد مهربان بود. در فصل تولیدمثلی تعداد 67 رأس میش بالغ غیرآبستن (با میانگین وزنی33/5±72/57 کیلوگرم، سن2-4 سال و نمره بدنی 5/3-3) انتخاب و فحلی با تزریق50 میکروگرمGnRH هنگام کاشت اسفنج پروژسترونی و 5 میلی گرم دینوپروست ترومتامول هنگام برداشت اسفنج (7 روز بعد) همزمان شد. میش ها هنگام برداشت اسفنج بطور تصادفی به چهار تیمار تقسیم شدند. در تیمار 1 در زمان برداشت اسفنج هر راس میش 400 واحد بین المللیeCG دریافت کرد، در تیمار2 و 3 هر راس میش 36 ساعت پس از برداشت اسفنج به ترتیب 50 میکروگرم GnRH حل شده در ژل نانوهیدروکسیدآلومینیوم و یا پروپیلن گلیکول بصورت زیرجلدی دریافت کرد، در تیمار 4 هر راس میش 56 ساعت پس از خارج-سازی اسفنج 50 میکروگرم GnRH حل شده در آب مقطر بصورت عضلانی دریافت کرد. همه میش ها 56 ساعت پس از برداشت اسفنج به روش لاپاراسکوپی تلقیح شدند. غلظت استرادیول (E2) پلاسما 36 و 56 ساعت پس از برداشت اسفنج و میزان تخمکریزی و غلظت پروژسترون (P4) 11 روز پس از تلقیح اندازه گیری شد. در زمان تلقیح، تعداد میش های فحل تعیین و وضعیت فحلی بر اساس تونوسیته رحم درجه بندی گردید. میزان گیرایی، فکاندیتی و تزاید گله پس از زایمان محاسبه شد. درصد بروز فحلی، کیفیت فحلی، درصد وقوع تخمکریزی، تعداد تخمک های آزاد شده به ازای هر میش و غلظت P4 پلاسما بین تیمارها مشابه بود. در تیمار 1 غلظت E2 36ساعت بعد از برداشت اسفنج بیشتر بود (05/0>P) اما، 56 ساعت بعد از برداشت اسفنج بین تیمارها تفاوتی نداشت. در تیمار4 درصد گیرایی نسبت به میش های تخمکریزی کرده بطور معنی داری بیشتر از تیمار3 بود (05/0>P) اما، نسبت به میش های تلقیح شده بین تیمارها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. درصد بره زایی، مرگ و میر جنینی بالای 45 روز، فکاندیتی و تزایدگله بین تیمارها مشابه بود
  9. تولید مکمل آرژنین-سیلیکات-اینوزیتول و بررسی اثر آن بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی در مرغ های تخمگذار
    2021
    هدف از این مطالعه تولید مکمل آرژنین-سیلیکات-اینوزیتول (ASI) و ارزیابی اثر آن بر عملکرد تولیدی، صفات کمی و کیفی تخم مرغ، سیستم ایمنی و برخی فراسنجه های خونی در مرغ های تخمگذار بود. کمپلکس ASIبر اساس یک دستورالعمل ساخت استاندارد، تهیه و از طیف بینی رزونانس مغناطیسی هسته ای (NMR) برای شناسایی ترکیب استفاده شد. به منظور بررسی اثر ASI تولید شده بر عملکرد تولیدی، صفات کمی و کیفی تخم مرغ، سامانه ایمنی و برخی فراسنجه های خونی، تعداد 96 قطعه مرغ تخمگذار سویه نیک چیک در سن 50 هفتگی انتخاب و به 4 تیمار و 6 تکرار (4 پرنده در هر تکرار) تقسیم شدند. تیمارها شامل: تیمار 1 جیره شاهد (بر پایه دانه ذرت و کنجاله سویا) و تیمارهای 2، 3 و 4 به ترتیب حاوی 500، 1000 و 1500 میلی گرم ASI در کیلوگرم خوراک بود که با جیره پایه مخلوط و روزانه در اختیار مرغ ها قرار داده شد. آزمایش 9 هفته (تا سن 59 هفتگی) به طول انجامید. صفات کمی و کیفی تخم مرغ هر دو هفته یکبار اندازه گیری شدند. برای ارزیابی سامانه ایمنی همورال پرنده، در سن 57 هفتگی 2 قطعه مرغ از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب و با استفاده از گلبول قرمز گوسفندی (SRBC) چالش داده شد. همچنین برای ارزیابی ایمنی سلولی از تزریق فیتوهماگلوتنین-A به داخل پرده پا و اندازه گیری ضخامت آن استفاده شد. برای ارزیابی فراسنجه های خونی، در پایان آزمایش از هر پرنده از طریق سیاهرگ بال نمونه خون جمع آوری و پس از جداسازی پلاسمای آن، فراسنجه های متابولیکی، غلظت کلسیم، فسفر و فعالیت آنزیم های بافتی اندازه گیری شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. داده های مربوط به صفات عملکردی و شاخص های کمی و کیفی تخم مرغ به روش آنالیز واریانس با اندازه گیری های تکرار شده توسط نرم افزار SAS ورژن 4/9 و رویه GLM آنالیز شد. همچنین داده های مربوط به فراسنجه های خونی، فراسنجه های ایمنی همورال و سلولی و استحکام پوسته تخم مرغ به روش آنالیز واریانس ساده و رویه GLM آنالیز شد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، در آزمایش NMR، پیک های ASI سنتز شده مشابه با پیک ASI تولید شده توسط شرکت Nutrition 21 بود. مصرف خوراک در تیمارهای دریافت کننده سطوح مختلف ASI تفاوت معنی داری با شاهد نداشت (05/0P > ). در تیمار 500ASI و 1500ASI درصد تولید تخم مرغ بطور معنی داری بیشتر و درصد تخم مرغ های شکسته کمتر از 100
  10. مقایسه اثر سطوح مختلف فلفل قرمز با رنگدانه سنتتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و ایمنی در مرغ های تخم گذار
    2020
    این آزمایش جهت مقایسه اثر سطوح مختلف فلفل قرمز با رنگدانه سنتتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و ایمنی در مرغ های تخم گذار از سن 38 تا 50 هفتگی انجام شد. در این آزمایش از 125 قطعه مرغ تخم گذار سویه نیک چیک شامل 5 تیمار با 5 تکرار و 5 قطعه مرغ در هر تکرار استفاده شد. تیمار1: تیمار شاهد (جیره پایه بر اساس ذرت، گندم، کنجاله سویا) بدون افزودن رنگدانه طبیعی یا مصنوعی، تیمار2: جیره شاهد به علاوه 1 درصد پودر فلفل قرمز تند، تیمار3: جیره شاهد به علاوه 2 درصد پودر فلفل قرمز تند، تیمار4:جیره شاهد به علاوه 3 درصد پودر فلفل قرمز تند و تیمار 5: جیره شاهد به علاوه رنگدانه سنتتیک (لوهمن) 25 گرم در تن بر اساس توصیه شرکت سازنده مورد تغذیه قرار گرفتند و آزمایش به مدت 8 هفته انجام شد. برای محاسبه درصد تولید و وزن تخم مرغ هر تکرار، هر روز در ساعت 5 بعد از ظهر تعداد و وزن تخم مرغ ها رکوردگیری و درصد تولید و نیز وزن تخم مرغ بر حسب روز مرغ محاسبه شد. صفات عملکردی مورد بررسی شامل میزان تخم گذاری، میانگین وزن تخم مرغ، میانگین روزانه تولید توده تخم مرغ، میانگین خوراک مصرفی روزانه و ضریب تبدیل بود. هر دوهفته یکبار، دو عدد تخم مرغ به صورت تصادفی از هر تکرار جمع آوری و صفات کیفی تخم مرغ شامل وزن تخم مرغ، شاخص شکل تخم مرغ، شاخص زرده، رنگ زرده، واحد هاو، درصد پوسته و ضخامت پوسته تخم مرغ مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی عملکرد سیستم ایمنی مرغ های تخم گذار و مشخص کردن اثر فلفل و رنگدانه سنتتیک، از هر تکرار دو قطعه مرغ انتخاب و برای اندازه گیری میزان پاسخ سیستم ایمنی سلولی از روش حساسیت پوستی فیتوهماگلوتنین و ایمنی هومورال از تیتر آنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفند استفاده شد. در انتهای دوره آزمایش از هر تکرار دو قطعه مرغ به صورت تصادفی انتخاب و از رگ زیر بال آنها برای اندازه گیری پارامترهای خونی شامل گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین کل، آلبومین و برخی آنزیم های شاخص آسیب بافتی مانند آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینوترنسفراز، خون گیری به عمل آمد.
  11. اثر منبع چربی و سطوح مختلف لسیتین بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ های تخم گذار
    2020
    چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر استفاده از منابع چربی به همراه سطوح مختلف لسیتین سویا در جیره بر عملکرد تولید، صفات کیفی تخم مرغ، قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه های خونی و آنزیم های کبدی مرغ های تخمگذار بود. این پژوهش با 144 قطعه مرغ تخم گذار سویه نیک چیک در سن 37 هفتگی به مدت 7 هفته به صورت آزمایش فاکتوریل 3×2 در چارچوب طرح کاملا تصادفی در 6 تیمار، 6 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت است از: تیمار 1- جیره حاوی 3 درصد روغن سویا به عنوان منبع چربی غیراشباع، 2- جیره حاوی 3 درصد روغن سویا + 1/0 درصد لسیتین، 3- جیره حاوی 3 درصد پیه به عنوان منبع چربی اشباع، 4- جیره حاوی 3 درصد پیه + 1/0 درصد لسیتین، 5- جیره فرموله شده با مخلوط روغن سویا و پیه به مقدار مساوی، 6- جیره فرموله شده با مخلوط روغن سویا و پیه به مقدار مساوی + 1/0 درصد لسیتین بود. خوراک مصرفی به صورت هفتگی، تعداد و وزن تخم مرغ به صورت روزانه اندازه گیری و توده تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. در پایان هر دو هفته، دو تخم مرغ از هر تکرار جمع آوری و به صفات کمی و کیفی تخم مرغ ها پرداخته شد. در هفته آخر آزمایش نیز قابلیت هضم مواد مغذی و فراسنجه های بیوشیمیایی خون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از ترکیب روغن سویا و پیه موجب افزایش معنی دار درصد تولید، خوراک مصرفی و توده تخم مرغ در کل دوره آزمایش شد (05/0>P). همچنین افزودن 1/0 درصد لسیتین، خوراک مصرفی را به طور معنی داری افزایش داد (05/0>P). استفاده از ترکیب روغن سویا و پیه موجب بهبود شاخص رنگ زرده و کاهش شاخص شکل تخم مرغ و ضخامت پوسته شد. افزودن سطح 1/0 درصد لسیتین نیز سبب افزایش رنگ زرده و کاهش واحد هاو گردید (05/0>P). نتایج مربوط به قابلیت هضم مواد مغذی نشان داد که قابلیت هضم ماده آلی در جیره حاوی ترکیب روغن سویا و پیه کاهش یافت (05/0>P) و افزودن 1/0 درصد لسیتین به جیره، تاثیری بر قابلیت هضم مواد مغذی نداشت. افزودن مکمل لسیتین به جیره سبب کاهش معنی داری در غلظت آنزیم های آسپارتات آمینوتراسفراز (AST) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) شد (05/0>P). مقدار کلسترول خون در جیره حاوی روغن سویا و پیه بیشترین و در جیره حاوی روغن سویا کمترین میزان را داشت. همچنین با افزودن لسیتین در جیره، غلظت تری گلیسرید، کلسترول و LDL به
  12. اثر سطوح مختلف جایگزینی منبع سولفات روی با روی متیونین بر عملکرد بره های نر مهربان
    2020
    بره مهربان، روی، عملکرد، نیتروژن، اسید چرب فرار، جمعیت پروتوزایی شکمبه
  13. بررسی کارایی فنی واحدهای پرورش مرغ گوشتی در استان همدان
    2020
    اندازه گیری کارایی فنی از اهداف کلی این تحقیق محسوب می گردد. برای این منظور با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم 222 واحد پرورش مرغ گوشتی با کمک فرمول کوکران در سطح استان همدان انتخاب گردید. از طریق تکمیل پرسشنامه،آمار و اطلاعات لازم برای یک دوره پرورش فصول پاییز یا زمستان جمع آوری شد وجهت نیل به اهداف تحقیق با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها به کمک نرم افزار DEA کارایی فنی واحدهای پرورش مرغ گوشتی برآورد شد. سپس با استفاده از نرم افزار spss نسخه 17 ارتباط کارایی فنی واحدهای پرورش مرغ گوشتی و پارامترهای ویژگی فردی مدیر (سن و تجربه ، جنسیت ، میزان تحصیلات ، رشته تحصیلی ، گذراندن دوره آموزشی، نام دوره آموزشی)، وضعیت مالکیت مرغداری، وضعیت و نوع فعالیت مدیر، نوع سیستم پرورش، ظرفیت واقعی، مساحت سالن ها و تراکم جوجه ریزی ، نوع سیستم گرمایشی، کیفیت جوجه یک روزه خریداری شده، محل تامین جوجه یک روزه، سویه جوجه یک روزه خریداری شده، چگونگی تهیه خوراک، محل تامین اقلام خوراک، نحوه تهیه فرمول خوراک، میانگین ضریب تبدیل، درصد تلفات، میانگین طول دوره پرورش و وزن زنده هنگام فروش بررسی شده است. نتایج نشان دادند که میانگین کارایی فنی واحد های پرورش مرغ گوشتی برابر 2/54 درصد بود. به طور متوسط واحدهای پرورش مرغ گوشتی با 8/45 درصد عدم کارایی فنی مواجه هستند. نتایج نشان داده شد واحدهایی که خوراک مورد نیاز خود را در داخل مرغداری تهیه کردند، دارای سیستم بسته بودند، سیستم گرمایشی فن جت استفاده کردند، به صورت شرکت رسمی اداره شدند، طول دوره پرورش زیر 51 روز داشتند ، ضریب تبدیل زیر 9/1 به 1 داشتند، دارای درصد تلفات زیر 4 درصد بودند، جوجه ریزی با تراکم 9 تا 12 قطعه در مترمربع استفاده کردند، جوجه یک روزه خود را از دفاتر تهیه جوجه یک روزه خریداری و همینطور از سویه کاب جهت پرورش استفاده کردند نسبت به واحدهای دیگر از کارایی فنی بالاتری برخوردار بودند. همچنین تفاوت معنی داری ازنظر میزان کارایی فنی در مدیران مرغداری از سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و دوره های آموزشی آنها مشاهده نگردید. نتایج نشان داد که 91 درصد (202 واحد) واحدهای پرورش مرغ گوشتی دارای بازده فزاینده نسبت به مقیاس هستند.
  14. اثر افزودن ال-کارنیتین به محیط بلوغ برون تنی تخمک گوسفند و همکشتی با سلول های اپیتلیال اویداکت گوسفندی، بر میزان تکوین رویانی و برخی فراسنجه-های کمی و کیفی رویان
    2020
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات افزودن ال-کارنیتین در محیط بلوغ برون تنی تخمک های گوسفند و همکشتی زایگوت های حاصل با سلول های اپیتلیال آمپولا-اویداکت گوسفند، بر میزان بلوغ، میزان تکوین رویانی و برخی فراسنجه های کمی و کیفی رویان انجام گرفت. به همین منظور نمونه های تخمدان یک بار در هفته، در ماه های اسفند سال 1397 و فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر ماه سال 1398 از کشتارگاه مروارید زنجان جمع آوری گردید و به آزمایشگاه کشت رویان واقع در پژوهشکده فناوری های نوین زیستی دانشگاه زنجان منتقل گردید و پس از شست و شوی مجدد تخمدان ها، فولیکول های سایز 2 تا 8 میلی متر آسپیره شدند. کیفیت تخمک ها توسط میکروسکوپ استریو ارزیابی شد و تنها تخمک های درجه یک که دارای حداقل سه لایه کومولوس بودند تفکیک شدند. اثرات ال-کارنیتین در محیط بلوغ آزمایشگاهی در دو تیمار به صورت زیر ارزیابی گردید: 1) تیمار شاهد شامل محیط بلوغ پایه (TCM + FBS + FSH + LH + Pen strep). 2) تیمار حاوی ال-کارنیتین شامل محیط بلوغ پایه به اضافه 10 میلی مولار ال-کارنیتین. تخمک ها پس از 24 تا 26 ساعت کشت در محیط بلوغ توسط میکروسکوپ استریو ارزیابی گردید. لقاح آزمایشگاهی با استفاده از نمونه های اسپرم تازه جمع آوری شده از واحد گوسفند داری دانشگاه زنجان انجام شد.نمونه های اسپرم با روش Swim-up ظرفیت دار شده و تخمک های بالغ در مجاورت اسپرم ظرفیت دار شده قرار داده شدند. بیست ساعت پس از باروری احتمالی تخمک ها، زایگوت های فرضی به محیط کشت حاوی سلول های اپیتلیال آمپولا-اویداکت گوسفندی انتقال داده شده و تا روز هشتم پس از لقاح کشت داده شدند. محیط کشت هر 48 ساعت تعویض گردید. روز 3، 6، 7و 8 پس از لقاح، ارزیابی مرحله تقسیم سلولی، شمارش تعداد رویان های اولیه و تعداد رویان های گسترش یافته انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SAS و به کمک رویه chi-square از طریق Proc Freq آنالیز گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که افزودن 10 میلی مولار ال-کارنیتین به محیط بلوغ برون تنی تخمک گوسفند موجب افزایش معنی دار (0001/0 > P) در درصد بلوغ تخمک شده است. به صورتی که در گروه شاهد از تعداد 290 تخمک، 124 عدد (75/42 درصد) و در حضور ال-کارنیتین از مجموع 574 تخمک، 492 عدد (71/85 درصد) بالغ شدند.تشکیل رویان اولیه در حضور ال-کارنیتین نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری (0
  15. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و سازبر مکمل سلنیوم مخمری در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغان تخمگذار
    2019
    کمبود غذا به ویژه کمبود پروتئین حیوانی، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات غذایی در جهان امروز می باشد (راتکلیف ، 2006). طیور نه تنها به عنوان یکی از منابع اصلی گوشت جهان و یک منبع کلیدی پروتئین حیوانی برای تغذیه جمعیت انسانی در حال رشد می باشند بلکه یک مدل ارزشمند برای مطالعه عوامل ایمونولوژی نیز به شمار می روند.
  16. اثرمکمل سلنیوم و کروم بر قابلیت نگهداری منی (دو حالت سرد و منجمد) و باروری در قوچ های مهربان
    2019
    این آزمایش به منظور بررسی اثر مکمل سلنیوم و کروم بر قابلیت نگهداری بصورت سرد و منجمد منی در قوچ های نژاد مهربان و بارور کردن میش ها توسط قوچ های تحت تیمار کروم انجام شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل 2×2 و در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرارصورت گرفت. تعداد 20 رأس قوچ بالغ حدوداً 2- 4 ساله با میانگین وزنی 70 کیلوگرم که از سلامت عمومی کامل برخوردار بودند به طور تصادفی در 4 گروه آزمایشی تقسیم شدند و به مدت 60 روز از تیمارهای آزمایشی تغذیه کردند. تیمار ها شامل: 1- تیمار شاهد (فقط جیره پایه) 2- تیمار سلنیوم (جیره پایه بعلاوه 6/0 میلی گرم سلنیوم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 3- تیمار کروم (جیره پایه بعلاوه 1 میلی گرم کروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 4- تیمار کروم به همراه سلنیوم (جیره پایه بعلاوه 6/0 میلی گرم سلنیوم و 1 میلی گرم کروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) بود. خوراک دهی هر روز در دو وعده صبح و بعد از ظهر انجام می شد. جهت تعیین خصوصیات کیفی و کمی منی قوچ ها، عملیات اسپرم گیری در هفته های 1، 2، 3، 4، 5 و 6 آزمایش انجام شد. سپس پس از اسپرم گیری مقداری از منی بعد از رقیق سازی و اضافه کردن مواد افزودنی در دمای ازت مایع قرار داده شدند(پس از یک ماه یخگشایی شدند و کیفیت، زنده مانی و یکپارچگی غشای اسپرم ها اندازه گیری شد.) و مقداری از آن نیز به مدت 72 ساعت در دمای سرد یخچال نگهداری شدند و کیفیت، زنده مانی و یکپارچگی غشای اسپرم ها در زمان های 0، 24، 48 و 72 اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده از نگهداری در دمای سرد یخچال نشان می دهد مکمل سازی جیره قوچ ها با کروم باعث افزایش معنی دار زنده مانی اسپرم ها در کل دوره آزمایش گردید(05/0P<). همانطور که نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد زنده مانی اسپرم در تیمار سلنیوم نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود. همچنین مقایسه ترکیب تیماری در زمان 48 ساعت پس از نگهداری سرد اسپرم معنی دار بود (05/0>P) و زنده مانی اسپرم در تیمار سلنیوم و سلنیوم به همراه کروم نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود. همچنین نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد مکمل سازی جیره با کروم و سلنیوم تاثیری بر تحرک کل اسپرم، حرکت پیشرونده، میزان جنبایی نوع A و همچنین فراسنجه های LIN، VSL، VCL، ALH، VAP، WOB، STR و BCF نداشت(05/0
  17. اثر مکمل سلنیوم و کروم بر خصوصیات منی، متابولیسم گلوکز و برخی فراسنجه های خونی در قوچ های نژاد مهربان
    2019
    هدف از این آزمایش بررسی اثر مکمل سلنیوم و کروم بر خصوصیات منی، متابولیسم گلوکز و برخی فراسنجه های خونی در قوچ های نژاد مهربان بود. تعداد 20 رأس قوچ بالغ 2- 4 ساله با میانگین وزنی44/10±75/69 کیلوگرم که از سلامت عمومی کامل برخوردار بودند به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم و به مدت 60 روز با تیمارهای آزمایشی تغذیه شدند. آزمایش بصورت طرح فاکتوریل 2×2 و در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار بود.تیمار ها شامل: 1- تیمار شاهد (فقط جیره پایه) 2- تیمار سلنیوم (جیره پایه بعلاوه 6/0 میلی گرم سلنیوم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 3-تیمار کروم ( جیره پایه بعلاوه 1 میلی گرم کروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 4- تیمار کروم به همراه سلنیوم (جیره پایه بعلاوه 6/0 میلی گرم سلنیوم و 1 میلی گرم کروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) بود. خوراک دهی هر روز در دو وعده صبح و بعد از ظهر انجام می شد. خصوصیات کیفی (حجم انزال و غلظت اسپرم) و کمی (تعداد اسپرم، مورفولوژی اسپرم، سلامت غشاء اسپرم و زنده مانی اسپرم) منی قوچ ها در 6 هفته پایانی آزمایش ارزیابی شد. در روز های 30 و 60 آزمایش قبل از نوبت خوراکدهی صبح از طریق سیاهرگ وداج خونگیری صورت گرفت. برخی فراسنجه های خونی مانند غلظت عناصر معدنی (کلسیم، فسفر، آهن، روی و مس)، برخی فراسنجه های متابولیکی و هماتولوژی ، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و غلظت مالون دی آلدهید پلاسمای خون اندازه گیری شد. در پایان آزمایش، از هر تیمار 4 رأس قوچ برای آزمون تحمل گلوکز انتخاب و به ازاء هر کیلوگرم وزن زنده 5/0 میلی لیتر دکستروز 50% به داخل ورید وداج تزریق و در زمان های 5، 10، 15، 20، 25، 30، 45، 60، 90، 150، 180 دقیقه بعد خونگیری شد. سپس نرخ زدودگی گلوکز از پلاسما، زمان رسیدن به نصف و سطح زیر منحنی محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد مکمل کروم و سلنیوم بر خصوصیات بیضه ها، غلظت اسپرم، تعداد اسپرم و خصوصیات حرکتی اسپرم در کل دوره آزمایش تاثیری نداشت. حجم انزال، زنده مانی اسپرم، سلامت غشاء اسپرم و میل جنسی قوچ ها در تیمار دریافت کننده کروم به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت (05/0>P). همچنین میزان ناهنجاری کل در تیمار کروم نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>P). مکمل سلنیوم باعث افزایش سلامت غشاء اسپرم و کاهش ناهنجاری کل اسپرم ها نسبت به تیمار شاهد شد (05/0>P). غلظ
  18. بررسی چندشکلی ژن HSP70A1A در گوسفندان مهربان و رومانف و بزهای نژاد مرخز و بومی
    2018
    تنش حرارتی از جمله تنش های محیطی تاثیرگذار بر عملکرد تولیدی دام و طیور می باشد. تاثیر مقاومت سلولی به استرس به وسیله خانواده ای از پروتئین ها که به اصطلاح پروتئین های شوک گرمایی (HSP) نامیده می شود، ایجاد می شود. ژن های پروتئین شوک گرمایی، مقاومت دام را به شرایط محیطی تحت تاثیر قرار می دهد. در این مطالعه جهت بررسی احتمال وجود تنوع ژن HSP70A1A، خونگیری از 100 راس گوسفند نژاد مهربان، 41 راس گوسفند نژاد رومانف، 146 راس بز نژاد مرخز و 20 راس بز نژاد بومی همدان از سیاهرگ وداجی با ونوجکت های حاوی EDTA گرفته شد. برای استخراج DNA از کیت DNPTM Kit(شرکت سیناژن) استفاده شد. واکنش های زنجیره ای پلیمراز (PCR)جهت تکثیر قطعه 247 جفت بازی قسمتی از جایگاه ابتدایی اگزون ژن HSP70A1A و قطعه 298 جفت بازی در قسمت میانی اگزون ژن HSP70A1A انجام گرفت. جهت تعیین تنوع در ژن مذکور گوسفندان و بزها، در قطعات DNA تکثیر شده نمونه ها از روش PCR-SSCP استفاده شد. پس از بررسی نتایج حاصل در گوسفندان رومانف و مهربان، دو الگوی باندی متفاوت در قطعه ابتدایی ژن HSP70A1A و سه الگوی متفاوت در قطعه میانی ژن HSP70A1A مشاهده شد که فراوانی این الگوها در نژادهای مهربان و رومانف متفاوت بود، همچنین بررسی نتایج حاصل از SSCP در بزهای نژاد مرخز و بومی همدان، نشان دهنده وجود سه الگوی مختلف در قطعه ابتدایی ژن مذکور در نمونه ها بود. برای حصول اطمینان از الگو-های مختلف مشخص شده توسط PCR-SSCP و تعیین دقیق وجود چند شکلی مشاهده شده 3 نمونه از هر الگو بصورت تصادفی جهت توالی یابی ارسال شد. در قطعه 247 جفت بازی دو جهش هاپلوژنوتیپ و در قطعه 298 جفت بازی سه جهش هاپلوژنوتیپ مشاهده گردید. همچنین ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ های یافت شده در هر دو قطعه تکثیر شده اگزون ژن HSP70A1A با صفات تولید مثلی گوسفندان وجود نداشت. در بررسی نتایج نمونه های توالی یابی شده در بزها تفاوت میان الگوهای حاصل تایید نشد. بر اساس نتایج مشاهده شده در این تحقیق در رابطه با تنوع ژن HSP70A1A در حیوانات ، به نظر می رسد لازم است تحقیقات بیشتری در رابطه با ژن مذکور و ارتباط آن با صفات مختلف گوسفندان و بزها انجام شود.
  19. اثر کیفیت جیره بر پاسخ بره های در حال رشد به مصرف کبالت
    2018
    به منظور بررسی اثر کبالت و کیفیت جیره بر عملکرد، فراسنجه های خون و شکمبه و گوارش پذیری مواد مغذی در بره های نر در حال رشد مهربان، دو آزمایش به صورت فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی و اجرا شد. در آزمایش اول تعداد 26 بره نر 9-8 ماهه با میانگین وزن 3 /2±8 /30 به طور تصادفی به چهار تیمار تقسیم شد که شامل: تیمار1) جیره با کیفیت بالا بدون مکمل کبالت؛ تیمار2) جیره با کیفیت پایین بدون مکمل کبالت؛ تیمار3) جیره با کیفیت بالا+40 /0 میلی گرم کبالت در هر کیلوگرم ماده خشک جیره و تیمار4) جیره با کیفیت پایین+40 /0 میلی گرم کبالت در هر کیلوگرم ماده خشک جیره بود. جیره های باکیفیت بالا و پایین به ترتیب دارای نسبت علوفه به کنسانتره 70 : 30 و 50 : 50 و هر دو جیره حاوی 06 /0 میلی گرم کبالت در هر کیلوگرم ماده خشک بود. این آزمایش 75 روز به طول انجامید. خوراک مصرفی به صورت روزانه اندازه گیری شد. بره ها قبل از نوبت غذایی صبح در روزهای0، 35 و 75 آزمایش توزین و جهت اندازه گیری ویتامین B12 و گلوکز خون، از طریق ورید وداج خون گیری شدند. سپس روز بعد، 3 ساعت پس از عده غذایی صبح مایع شکمبه جهت اندازه گیری pH شکمبه گرفته شد. در آزمایش دوم جهت بررسی اثر کبالت و کیفیت جیره بر گوارش پذیری ماده خشک، ترکیب شیمیایی جیره و همچنین جذب و ابقاء مواد معدنی 4 رأس بره از هر تیمار به طور تصادفی انتخاب و به مدت 12 روز (6 روز دوره عادت پذیری و 6 روز دوره جمع آوری) در قفس های متابولیکی قرار داده شد. در دوره نمونه گیری هرروز خوراک داده شده، باقی مانده خوراک روز قبل، مدفوع و ادرار جمع آوری و مقدار آن ها ثبت و نمونه برداری شد. ترکیبات شیمیایی خوراک، مدفوع و ادرار به وسیله روش های آزمایشگاهی استاندارد تعیین شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SAS و رویه GLM تجزیه وتحلیل شد. مقایسه میانگین ها نیز با استفاده از آزمون دانکن با سطح احتمال خطای آلفا برابر 05 /0 درصد انجام شد. افزایش وزن روزانه، متوسط خوراک مصرفی و راندمان تولید با افزودن 4 /0 میلی گرم کبالت به ازاء هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی به هر دو نوع جیره افزایش یافت (05 /0 P <). افزودن کبالت به جیره ها سبب افزایش معنی دار غلظت ویتامین B12 و گلوکز سرم شد (05 /0 P <). کیفیت جیره بر غلظت ویتامین B12 سرم اثر معنی داری نداشت (05 /0 P >) اما باعث افزای
  20. اثر افزودن کروم و سلنیوم آلی به جیره بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در مرغ های تخم-گذار سویه هایلاین
    2018
    این آزمایش به منظور بررسی اثر سلنیوم و کروم آلی بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و فراسنجه های خونی درمرغ های تخم گذار انجام شد. مجموعا 96 قطعه مرغ تخم گذار سویه36W در سن89 هفتگی انتخاب و به 4 تیمار، 4 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار تقسیم شد. تیماهای آزمایشی شامل: 1-شاهد: فقط جیره پایه (بر پایه ذرت و سویا)، 2-سلنیوم: جیره پایه بعلاوه 3/0پی پی ام سلنیوم به شکل مخمر سلنیوم، 3-کروم: جیره پایه بعلاوه 200 پی پی بی کروم به شکل کروم-متیونین، 4-سلنیوم-کروم: جیره پایه بعلاوه مقادیر ذکر شده در تیمار 2 و 3 بود. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و بصورت آزمایش فاکتوریل 2×2 بود. صفات عملکردی (درصد تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی، مصرف خوراک و ضریب تبدیل)، صفات کیفی تخم مرغ ( واحدهاو، شاخص تخم مرغ، شاخص زرده تخم مرغ، شاخص رنگ زرده تخم مرغ و ضخامت پوسته تخم مرغ) و فراسنجه های خونی (گلوکز، تری گلیسرید، کلسترول، آلبومین، پروتئین کل، کلسیم، فسفر، تعداد گلبولهای قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین، حجم متوسط گلبول قرمز، مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول قرمز، غلظت هموگلوبین در گلبول قرمز، شمارش افتراقی انواع گلبول های سفید، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل) اندازه گیری شد. همچنین تست تحمل گلوکز در هفته پایانی آزمایش از طریق خوراندن گلوکز صورت گرفت سپس کینتیک گلوکز محاسبه شد. تیمار سلنیوم تاثیری بر صفات عملکردی نداشت (05/0P>)، اما ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را بهبود بخشید و غلظت مالون دی آلدئید پلاسما را کاهش داد (05/0P<). تیمار کروم موجب بهبود توده تخم مرغ، درصد تولید و ضریب تبدیل غذایی گردید (05/0P<). همچنین این تیمار ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را بهبود بخشید و مقدار مالون دی آلدئید را کاهش داد (05/0P<). غلظت پلاسمایی گلوکز 120 دقیقه پی از خوراندن گلوکز در تیمار کروم نسبت به سایر تیمارها کمتر بود (05/0P<). صفات کیفی تخم مرغ و فراسنجه های خونی تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند (05/0P>). بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد افزودن 200 پی پی بی کروم به شکل کروم-متیونین به جیره مرغ های تخمگذار سویه هایلاین باعث بهبود توده تخم مرغ، درصد تولید، ضریب تبدیل غذایی و متابولیسم گلوکز می گردد. همچنین افزودن کروم و سلنیوم یا ترکیب هردو باعث بهبود توان آنتی اکسیدانی کل و کاهش پراکسیداسیون لیپیدهای پلاسم
  21. اثر تزریق ویتامین E و سلنیوم قبل از جفت گیری بر بازده تولید مثلی، فعالیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در میش های همزمان شده مهربان
    2018
    هدف تعیین اثر تزریق ویتامین E و سلنیوم قبل از جفت گیری بر بازده تولید مثلی، فعالیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در میش های همزمان شده مهربان بود. جهت انجام این آزمایش چهل رأس میش مهربان (2-3 ساله) به دو گروه (20n=) تقسیم و از پسچر مزارع غلات بعنوان جیره پایه تغذیه نمودند. چرخه تولیدمثلی با استفاده از سیدر پروژسترون و هورمون eCG همزمان و 48 ساعت پس از برداشت سیدر، میش ها در معرض قوچ های بارور قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار 1: فقط پسچر مزارع غلات استفاده نمود، تیمار 2: پسچر مزارع غلات بعلاوه دریافت سه بار تزریق سلنیوم و ویتامین E هر یک به فاصله 2 هفته (بار اول 2 هفته قبل از سیدرگذاری، بار دوم هنگام سیدرگذاری، بار سوم هنگام خارج سازی سیدر) بود. در هر بار 5 میلی لیتر مکمل سلنیوم و ویتامینE به صورت داخل عضلانی تزریق شد که هر میلی لیتر حاوی 5/0 میلی گرم سلنیوم به صورت نمک سلنیت سدیم و50 واحد بین المللی ویتامین E به صورت دی ال آلفاتوکوفریل بود. نمونه خون میش ها در زمان های روز صفر، سیدرگذاری، خارج سازی سیدر، 5، 10 و 15روز پس از قوچ اندازی از طریق ورید وداج جمع آوری و پس از جداسازی سرم و پلاسما، در دمای 0C 70- نگهداری شد. فراسنجه های متابولیکی خون (غلظت سرمی گلوکز، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، تری گلیسیرید، کلسترول، آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز) اندازه گیری شد. غلظت سرمی پروژسترون به روش الایزا، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل به روش FARPو مالون دی آلدهید به روش واکنش تیوباربیتوریک اسید اندازه گیری شد. شاخص های باروری، دوقلوزایی، تزاید گله، وزن تولد بره ها و درصد زنده مانی بره ها ثبت و محاسبه گردید. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی بود. داده های گلوکز، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، تری گلیسیرید، کلسترول، آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، پروژسترون، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و مالون دی آلدهید به روش آنالیز واریانس و با استفاده از نرم افزار آمار SAS و رویه MIXED و داده های مربوط به درصد باروری، دوقلوزایی، زنده مانی و تزاید گله از طریق آزمون کای مربع و رویه GENMOD آنالیز و مقایسه میانگین ها در سطح معنی داری 5% انجام شد. غلظت های گلوکز، آلبومین، آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینوترانسفراز، فسفر در همه ی زما
  22. تأثیر ترکیب روغن های اسانسی، پروبیوتیک و آنتی بیوتیک بر عملکرد رشد، خصوصیات دستگاه گوارش، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، ایمنی در جوجه های گوشتی بود.
    2018
    هدف از انجام این آزمایش مقایسه تأثیر ترکیب روغن های اسانسی، پروبیوتیک و آنتی بیوتیک بر عملکرد رشد، خصوصیات دستگاه گوارش، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، ایمنی همورال و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی بود. مجموعاً 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 4 تیمار، 4 تکرار و 18 قطعه جوجه در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد (جیره پایه حاوی ذرت و کنجاله سویا)، 2) جیره شاهد + 150 میلی گرم در کیلوگرم ترکیب روغن های اسانسی، 3) جیره شاهد + 200 میلی گرم در کیلوگرم پروبیوتیک گالیپرو® 4) جیره شاهد + 150 میلی گرم در کیلوگرم آنتی بیوتیک فلاوومایسین بود. جیره های آزمایشی در دوره آغازین (1 تا 10 روزگی)، رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) استفاده شدند. خوراک مصرفی، وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی و همچنین در دوره های آغازین، رشد و پایانی اندازه گیری شد. در سن 42 روزگی، خصوصیات دستگاه گوارش، لاشه، وزن اندام های ایمنی، فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت اندازه گیری شد. خوراک مصرفی در دوره آغازین در بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت (05/0P>). اما در دوره رشد و کل دوره خوراک مصرفی تیمار آنتی بیوتیک بالاتر از سایر تیمارها بود (01/0>P). در دوره پایانی، تیمارهای حاوی ترکیب روغن های اسانسی و آنتی بیوتیک به طور معنی داری خوراک مصرفی بیشتری نسبت به شاهد داشتند (01/0>P). در دوره آغازین افزایش وزن تیمار حاوی ترکیب روغن های اسانسی و پروبیوتیک مشابه و نسبت به تیمار شاهد بطور معنی داری بالاتر بود. در دوره رشد، تیمار آنتی بیوتیک به طور معنی داری موجب بهبود افزایش وزن بدن نسبت به تیمار شاهد شد (01/0>P). در دوره پایانی، تیمار شاهد به طور معنی داری افزایش وزن بدن کمتری نسبت به سایر تیمار داشت (01/0>P). شاخص تولید در تیمار حاوی آنتی بیوتیک به طور معنی داری نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (01/0>P). ضریب تبدیل خوراک در دوره آغازین در تیمار حاوی ترکیب روغن های اسانسی نسبت به تیمار حاوی پروبیوتیک میل به کاهش داشت (06/0=P). ضریب تبدیل خوراک در دوره رشد و پایانی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0P>). همچنین در کل دوره، ضریب تبدیل غذایی در تیمار شاهد به صورت معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). تیمارهای حاوی پروبیوتیک و آنتی بیوتی
  23. اثر تزریق درون تخم مرغی لتروزل، عصاره های ریشه گزنه و سیر بر تمایز جنسیت و عملکرد رشد جوجه های گوشتی
    2018
    اثر تزریق درون تخم مرغی لتروزل، عصاره های ریشه گزنه و سیر بر تمایز جنسیت و عملکرد رشد جوجه های گوشتی
  24. اثر منابع مختلف روی بر عملکرد، خصوصیات منی و برخی فراسنجه های متابولیکی در بزهای نر بومی
    2017
    این آزمایش به منظور بررسی اثر منابع مختلف مکمل روی (سولفات روی و روی – متیونین) بر عملکرد، خصوصیات منی و برخی از فراسنجه های متابولیکی در بزهای نر بومی در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تعداد 20 رأس بز نر بومی بالغ حدوداً یکساله با میانگین وزن زنده 86/0±40 کیلوگرم به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی تقسیم شدند و به مدت50 روز از تیمارهای آزمایشی تغذیه کردند. تیمار های آزمایشی شامل 1) شاهد (جیره پایه بدون افزودن مکمل روی)، 2) جیره پایه + 35 قسمت در میلیون روی به صورت سولفات روی، 3) جیره پایه + 35 قسمت در میلیون روی به صورت روی – متیونین بودند. ترکیب جیره پایه شامل یونجه خشک (%41/60)، کاه جو (%76/3)، دانه جو (%79/28)، کنجاله سویا (%05/7) و غلظت عنصر روی در جیره پایه 14/22 قسمت در میلیون بود. خوراک دهی هر روز در دو وعده صبح (ساعت 09:00) و بعدازظهر (ساعت 16:00) و وزن کشی دام ها هر دو هفته یکبار انجام می شد. در روزهای 30 و 50 آزمایش از بزها قبل از نوبت خوراکدهی صبح خونگیری از سیاهرگ وداج بعمل آمد تا برخی فراسنجه های خون شامل غلظت عناصر معدنی (روی، مس، آهن، کلسیم و فسفر)، برخی فراسنجه های متابولیکی سرم خون (فعالیت آنزیم های ALP، AST و ALT، غلظت هورمون تستوسترون، گلوکز، آلبومین، پروتئین کل، اوره کلسترول، تری گلیسرید، HDL و LDL) اندازه گیری شود. برخی از خصوصیات تولید مثلی شامل خصوصیات بیضه ها و رفتار جنسی بزها به طور هفتگی و به مدت 7 هفته ارزیابی شد. همچنین جهت تعیین برخی خصوصیات متابولیکی (آنزیم های ALP، AST و ALT، گلوکز، آلبومین، پروتئین کل و برخی متابولیت های چربی)، خصوصیات کیفی (حجم انزال و غلظت اسپرم) و کمی (زنده مانی، سلامت غشاء، مورفولوژی و خصوصیات حرکتی) منی بزها، عملیات اسپرم گیری در روز 56 آزمایش انجام شد. نتایج نشان داد مصرف مکمل روی تأثیر معنی داری بر عملکرد بزها نداشت. غلظت عناصر روی، مس، کلسیم، آلبومین، پروتئین کل، تری گلیسرید،کلسترول، HDL ، LDL و هورمون تستوسترون و همچنین فعالیت آنزیم های ALP، AST وALT در خون نیز تحت تأثیر مصرف مکمل روی قرار نگرفتند. غلظت گلوکز خون در روز 30 آزمایش به طور معنی داری در تیمار های دریافت کننده مکمل روی افزایش یافت (05/0>P). فسسفر خون نیز در تیمار دریافت کننده سولفات روی در روز 50 آزمایش به طوری معنی داری نسبت به سایر تیمار ها کاهش
  25. اثر سطوح مختلف سلنیوم بر عملکرد و برخی فراسنجه های شکمبه و پلاسما در بزهای نر در حال رشد
    2017
    به منظور بررسی اثر سطوح مختلف مکمل سلنیوم بر عملکرد، فراسنجه های متابولیکی و هماتولوژی، قابلیت هضم مواد مغذی و برخی مواد معدنی در بزهای نر دو آزمایش طراحی گردید. آزمایش اول شامل راس18 بز 5-4 ماهه بود که بطور تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند. تیمارها شامل: 1) گروه شاهد (جیره پایه بدون افزودن مکمل سلنیومی، که حاوی 06/0 پی پی ام سلنیوم بود)، 2) جیره شاهد + 15/0 پی پی ام سلنیوم بصورت سلنیت سدیم و 3) جیره شاهد + 3/0 پی پی ام سلنیوم بصورت سلنیت سدیم) بودند. این آزمایش 60 روز به طول انجامید. بزها در روزهای صفر، 15، 30، 45 و 60 وزن کشی شدند و خوراک مصرفی برای هر حیوان به صورت روزانه اندازه گیری شد. در روز های صفر، 30 و 60 آزمایش قبل از نوبت غذایی صبح از طریق سیاهرگ وداج خونگیری صورت گرفت و فراسنجه های متابولیکی شامل: غلظت گلوکز، تری گلیسیرید (TG)، کلسترول (CHOL)، لیپوپروتئین های با چگالی کم (LDL)، لیپوپروتئین های با چگالی بسیارکم (VLDL)، لیپوپروتئین های با چگالی زیاد (HDL)، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینو ترانسفراز (ALT)کراتین فسفوکیناز (CPK)، غلظت هورمون های تری یدوتیرونین (T3) و تترایدوتیرونین (T4) سرم، فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) خون و همچنین فراسنجه های هماتولوژی (تعداد گلبول های سفید، تعداد گلبول های قرمز، درصد هماتوکریت و غلظت هموگلوبین)و غلظت عناصر ، کلسیم (Ca)، فسفر (P)، روی (Zn)، مس (Cu) و آهن (Fe) پلاسما اندازه گیری شد. همچنین در انتهای آزمایش قبل از نوبت غذایی صبح، به منظور تعیین غلظت آمونیاک، مایع شکمبه اخذ شد. در آزمایش دوم 5 راس بز از تیمارهای آزمایش اول، بطور تصادفی انتخاب و به قفس های قابلیت هضمی انتقال یافت و قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی و Ca،P ، Zn، Cu و Fe اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SAS ، در قالب طرح کاملاً تصادفی با اندازه گیری های تکرار شده درواحد زمان صورت گرفت و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش میانگین خوراک مصرفی روزانه و میانگین وزن بدن بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت (05/0P>) اما، میانگین افزایش وزن روزانه در تیمار 3/0 پی پی ام بطور معنی داری نسبت به شاهد افزایش یافت. تفاو
  26. اثرات مکمل های روی و مس بر برخی فراسنجه های خون و عملکرد میش های آبستن و بره های آن ها
    2017
    به منظور بررسی اثرات مکمل های روی و مس بر برخی فراسنجه های خون و عملکرد میش های آبستن و بره های آن ها این آزمایش طراحی گردید. بدین منظور 17 راس میش آبستن نژاد مهربان 60 روز قبل از زایش به سه گروه تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) گروه شاهد (جیره بدون افزودن مکمل های روی و مس، که حاوی04/19 پی پی ام روی و63/9 پی پی ام مس) ، 2) جیره شاهد + 30 میلی گرم در کیلوگرم روی بصورت سولفات روی و 3) جیره شاهد + 30 میلی گرم در کیلوگرم روی بصورت سولفات روی + 8 میلی گرم در کیلوگرم مس به صورت سولفات مس بود. در روزهای 45، 30، 15 و 7 قبل از زایش و روزهای صفر،7، 15و 30 پس از زایش از میش ها قبل از نوبت خوراک دهی صبح و از بره ها در سنین 10 و 20 روزگی بعمل آمد. غلظت کلسیم (Ca)، فسفر (P)، تری گلیسیرید (TG)، کلسترول (CHOL)، گلوکز، کراتینین، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، کراتین فسفوکیناز (CPK)، لاکتات دهیدوژناز(LDH)، غلظت هورمون های تری یدوتیرونین (T3) و تترایدوتیرونین (T4) سرم، فعالیت سوپراکسید دسموتاز (SOD) گلبول قرمز، فراسنجه های هماتولوژی (شمارش گلبول های سفید، شمارش گلبول های قرمز، لنفوسیت ها، هماتوکریت، غلظت هموگلوبین، حجم سلولی فشرده، میانگین حجم هموگلوبین در هر گلبول قرمز و میانگین هموگلوبین در هر سلول)، روی (Zn)، مس (Cu) و آهن (Fe) پلاسما اندازه گیری شد. تغییرات وزن (رشد) بره ها، علاوه بر وزن تولد در 10، 20 و 30 روزگی ثبت و غلظت عناصر معدنی در شیر هر دو کارتیه نیز در روزهای صفر، 15 و 30 بعد از زایش اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SAS و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون توکی انجام شد. افزودن روی و مس به جیره میش ها تأثیر معنی داری بر میانگین افزایش وزن روزانه و میانگین وزن بدن بره های آنها در 30 روزگی داشت اما وزن تولد تحت تاثیر قرار نگرفت. غلظت آهن پلاسما، غلظت گلوکز، Ca ، P، TG، CHOL، CPK، پروتئین تام، آلبومین و گلوبولین سرم در میش ها و بره ها بین تیمارها اختلاف نداشت (05/0P). تعداد لنفوسیت-ها، تعداد گلبول های قرمز، غلظت
  27. مطالعه اثرات سطوح مختلف سیر بر صفات عملکردی و برخی فراسنجه های خون بره های پرواری
    2016
    هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سطوح مختلف سیر خام و سیر خشک بر عملکرد، فراسنجه های تخمیر، جمعیت پروتوزوآها، قابلیت هضم و فراسنجه های خون در بره های پرواری بود. برای این منظور، 30 راس بره نر نژاد مهربان با متوسط وزن بدن 9/3± 8/25 کیلوگرم و 8-9 ماه سن در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 سطح مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی تحت تغذیه یک جیره پرواری که با سطوح مختلف سیر (گرم در کیلوگرم بر اساس ماده خشک) که شامل: شاهد (بدون سیر)، 31، 62 گرم سیر خشک و 75 و 150 گرم سیر خام بود. به جهت اندازه گیری پارامترهای خونی و بدست آوردن سرم و پلاسما در روزهای 30 و 60 خون گیری از همه بره ها صورت پذیرفت. جهت بررسی فراسنجه های تخمیری و جمعیت پروتوزوآها در روز آخر آزمایش از 15 راس از بره ها مایع شکمبه استحصال شد. قابلیت هضم با دو روش کلاسیک(15 بره) و استفاده از مارکر (30 بره) انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از سیر خام و سیر خشک در جیره باعث بهبود عملکرد بره های پرواری شد. افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک دام های تیمار 150 و 75 گرم سیر خام در کیلوگرم و 31 و 62 گرم سیر خشک در کیلوگرم و همینطور افزایش وزن این دام ها در بین روزهای 30 تا 60 با تفاوت معنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود (P<0/05). ولی خوراک مصرفی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (P>0/05). نتایج اندازه گیری فراسنجه های خونی نشان داد که سطوح گلوکز، آلبومین، پروتئین تام، HDL-کلسترول و آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز تحت تاثیر سیر خام و سیر خشک با تفاوت آماری بالاتر از تیمار شاهد بودند(P<0/05) و سطوح کلسترول، LDL-کلسترول، اوره و آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار شاهد با تفاوت آماری بالاتر از سایر تیمارها بود (P<0/05). در مورد میزان تری گلیسیرید تنها تیمار 150 گرم در کیلوگرم سیر خام بالاتر از تیمار شاهد بود و باقی تیمارها با اختلاف آماری پایین تر از تیمار شاهد بودند. براساس نتایج اندازه گیری فراسنجه های تخمیری، کل اسیدهای چرب فرار تولیدی،میزان پروپیونات و نسبت پروپیونات به استات افزایش ولی میزان استات تولیدی کاهشی را در تیمارهای دریافت کننده سیر با تفاوت آماری نسبت به تیمار شاهد نشان دادند. اما بوتیرات، والریک و ایزو-والریک تفاوتی نداشت آمونیاک نیز با وجود تفاوت عددی اختلاف معنی داری نداشت. تفاوت بین نتایج حاصل از شمارش پروتوزو