فاطمه مساعد

Lecturer

Update: 2024-10-31

فاطمه مساعد

Faculty of Chemistry / Department of Chemistry and pure chemistry

Master Theses

  1. بررسي امكان مقاومت شب پره مينوز گوجه فرنگي Tuta absoluta (Lep.: Gelechidea)به حشره كش دلتامترين در جمعيت هاي گلخانه اي استان همدان
    بهزاد صادقي سرخه ديزجي 2016
    گسترش مقاومت به حشره كش ها به عنوان يك پديده تكاملي ژنتيكي از نقطه نظر حفظ كارايي اين عوامل شيميايي از اهميت ويژه اي برخوردار است. پايش جمعيت هايي كه تحت فشار تركيبات حشره كش قرار دارند، نقش مهمي در معرفي راهكارهاي كنترل آفات و نيز مديريت مقاومت به حشره كش ها بر عهده دارد. مينوز برگ گوجه فرنگي Tuta absoluta (Meyrick) (Lepidoptera: Gelechiidae) يك تهديد جدي براي توليد گوجه فرنگي در شرايط مزرعه و گلخانه محسوب مي شود. در مناطق آلوده و در نبود هيچ روش كنترلي، خسارت اين آفت مي تواند 100- 80 درصد محصول را شامل شود. تحقيق حاضر با هدف بررسي حساسيت سه جمعيت گلخانه اي مينوز برگ گوجه فرنگي به حشره كش دلتامترين و تعيين سازوكار مقاومت با استفاده از سينرژيست ها انجام شده است. مراحل مختلف T. absoluta از گلخانه هاي تحت كشت گوجه فرنگي در استان همدان جمع آوري شده و تحت شرايط دمايي C °1± 25، رطوبت نسبي 70 - 60 درصد و دوره روشنايي- تاريكي 8 : 16 ساعت پرورش يافتند. پس از غربالگري هاي اوليه در نهايت سه جمعيت با حداقل تلفات در تيمار با دلتامترين، جهت بررسي هاي بعدي انتخاب شدند. زيست سنجي به روش غوطه وري برگ در محلول سمي و روي لاروهاي سن دوم 48-24 ساعته انجام شد. هر تيمار شامل 5 غلظت و يك تيمار شاهد با حداقل 5 تكرار و تعداد 25 – 20 عدد لارو در هر تكرار بود. تلفات لاروي پس از گذشت 24 ساعت ثبت شد. لاروهايي كه در صورت تحريك با سوزن قادر به حركت پاها نبودند، مرده محسوب مي شدند. براي آناليز داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد و در صورت تلفات كمتر از 10 درصد در تيمار شاهد، ميزان تلفات با استفاده از فرمول ابوت اصلاح شد. در صورت عدم همپوشاني فواصل اطمينان 95% غلظت كشنده 50%، تفاوت بين مقادير LC50 معني دار در نظر گرفته شد. نرخ مقاومت محاسبه شده بين 6 تا 20 برابر در مقايسه با سويه حساس متغير بود. در آزمون هاي سينرژيسمي، از PBO، DEF و DEM جهت بررسي احتمال دخالت سيستم هاي آنزيمي در ايجاد مقاومت استفاده شد. به منظور تعيين حداكثر غلظتي كه لاروها قادر به تحمل آن بودند، در هر آزمون تعداد 30 عدد لارو با غلظت هاي مشخصي از هر سينرژيسم (تهيه سري غلظت ها از غلظت پايه mM 200) به مدت 24ساعت تيمار شدند. بالاترين غلظت از هر سينرژيست كه در چمعيت حساس هيچ گونه تلفاتي را همراه نداشت، براي سينرژيست هاي PBO، DEF و DEM
  2. بررسي اثر تيمار سرب بر مراحل تكوين دانه گرده و تخمك در گياه اطلسي
    سمانه فرزان 2015
    سرب به عنوان يك فلز سنگين و آلاينده شيميايي پايدار از طريق منابع مختلف مصنوعي و طبيعي سلامت محيط زيست و موجودات زنده را تهديد مي كند. گياه اطلسي گونه اي زينتي در پارك ها و فضاي سبز است و در معرض آلاينده ها از جمله سرب قرار دارد. تكوين اجزاي گل از جمله بساك پرچم ها، ميكروسپورزايي و تشكيل دانه هاي گرده، تكوين مادگي و تخمك ها از پديده-هاي زيستي گياهان هستند كه تحت تاثير آلاينده هاي جوي قرار مي گيرند. در اين پژوهش تكوين دانه گرده رسيده در گياه Petunia hybrid بررسي شد. گل ها و غنچه ها پس از تيمار با غلظت هاي مختلف استات سرب (400، 800 و1200 ميكرومول در ليتر) در مراحل مختلف نمو برداشت شد. در فيكساتور FAA تثبيت و در الكل %70 نگهداري شد. نمونه ها پس از قالب گيري در پارافين با ميكروتوم برش گيري گرديد. پس از رنگ آميزي لام هاي تهيه شده با ميكروسكوپ نوري بررسي گرديد. بر اساس نتايج اين آزمايش، سرب سبب ايجاد چروكيدگي در دانه گرده و پراكندگي بيشتر آن در بساك شد. در واقع سرب بر توليدمثل گياه اثر معني داري نشان داد. مقادير فراوان از فلزات سنگين از جمله سرب در محيط، مشكلات جدي بر محيط زيست و سلامت بشر پديد آورده است.
    Thesis summary

  3. بررسي اثر تيمار نانو ذرات اكسيد آلومينيوم بر مراحل تكوين دانه گرده و تخمك در گياه لوبيا
    سمانه معتبرنيا 2015
    در حال حاضر استفاده صنعتي از نانو ذرات به سرعت در حال افزايش است كه باعث نگراني هايي در مورد اثرات بيولوژيكي بالقوه نانو ذرات آزاد شده به محيط زيست شده است. تا به امروز شناخت نسبتا كمي در مورد جذب، انباشتگي و پاسخ هاي گياهان به اين ذرات آزاد شده به دست آمده است. در اين پژوهش اثرات نانو ذرات اكسيد آلومينيوم بر روي جوانه زني، رشد ريشه، مقدار رنگيزه هاي فتوسنتزي، محتواي پروتئين كل، تغييرات فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني، محتواي كربوهيدرات ها، تكوين بساك، دانه هاي گرده و تخمك درگياه لوبيا (Phaseolus vulgaris L.)بررسي شد. به منظور مطالعه مراحل تكوين بساك و دانه هاي گرده پس از كشت گياه لوبيا تحت شرايط كنترل شده گلخانه اي و تيمار روزانه آن ها با سه غلظت مختلف نانوذره اكسيد آلومينيوم، قبل و طي دوره گلدهي، گل-ها با اندازه هاي مختلف از گياهان كشت شده برداشت شدند و پس از تثبيت با فيكساتورFAA ، آب گيري و قالب گيري در پارافين با روش هاي متداول ياخته–بافت شناسي آماده سازي و با ميكروتوم برش گيري شدند. رنگ آميزي برش ها با هماتوكسيلين- ائوزين انجام شد. مراحل تكوين بساك و تخمك گياهان تحت تيمار نانوذره اكسيد آلومينيوم و گياهان شاهد با ميكروسكوپ نوري مطالعه شد. پروتئين هاي بذرها با روش الكتروفورز در بستر ژل SDS-PAGE تفكيك و الگوي باند هاي پروتئيني در گروه هاي مختلف مورد مقايسه قرار گرفت. برطبق نتايج به دست آمده نانو اكسيد آلومينيوم اثر مثبتي بر روي درصد جوانه زني، طول ريشه، محتواي كلروفيل b و كل، محتواي قندهاي محلول و نامحلول داشت. كاهش در محتواي كلروفيل a، محتواي پروتئين كل و فعاليت آنزيم كاتالاز در نمونه هاي تحت تيمارها در مقايسه با شاهد مشاهده شد. اثر نانو اكسيد آلومينيوم بر سرعت جوانه زني بذر و فعاليت آنزيم پراكسيداز معني دار نبود. تيمار انجام شده در مراحل تكوين تخمك موثر واقع نشد، اما قدرت زيست پذيري دانه هاي گرده كاهش و ضخامت لايه اينتين افزايش يافت. تيمارهاي نانوذره اكسيد آلومينيوم با غلظت-هاي مختلف، سبب ايجاد هيچ گونه باند پروتئيني جديدي نشد و فقط در غلظت 1 گرم برليتر افزايش مقدار پروتئين ها را داشتيم. براساس نتايج حاصل از اين پژوهش نانو ذره اكسيد آلومينيوم قادر است تا اثرات مثبتي از خود بر گياهان بر جاي گذارد.
    Thesis summary

  4. تاثير پاكلوبوترازول روي تحمل به سرما در برخي از ارقام زيتون ( OleaeuropaeaL.)
    شيرين جعفري 2015
    تحقيق حاضر در دو بخش مجزا به مرحله اجرا درآمد. در بخش اول ميزان تحمل به سرما در 3 رقم زيتون فرانتوئيو، كراتينا و آربكين با دو شكل نمونه برداري (برگ جدا شده و ساقه بريده) و برگ متصل به نهال كامل كه هر دو به طور مصنوعي در معرض سرماهاي مشابه قرار داده شدند مورد ارزيابي واقع گرديد. مطالعه به صورت يك آزمايش فاكتوريل داراي 2 فاكتور شامل رقم زيتون در سه سطح (آربكين، فرانتوئيو و كراتينا) و دما در 6 سطح (15 "دماي شاهد"، 4، صفر، 4-، 8- و 12- درجه سانتي گراد) در قالب طرح كاملاً تصادفي در سه تكرار و در هر تكرار 10 نهال 17ماهه ي حاصل از ريشه دار شدن قلمه به مرحله اجرا درآمد.سپس آزمون نشت الكتروليت ها، محاسبه LT50 و ارزيابي ميزان كربوهيدرات و پرولين روي نمونه ها به عمل آمد و نهايتاً صدمات ظاهري برگ ها و جوانه هاي جانبي و انتهايي ناشي از سرما مورد بررسي قرار گرفت. نتايج در اين بخش نشان دادند كه ارقام فرانتوئيو، كراتينا و آربكين براساس ميزان نشت يوني، LT50، كربوهيدرات و پرولين نمونه-هايشان به ترتيب حساس، نيمه متحمل و متحمل به سرما بودند. كمترين درصد زردشدن، قهوه اي شدن و ريزش برگ و همچنين مرگ و مير جوانه ها مربوط به رقم آربكين و بيشترين آن ها متعلق به فرانتوئيو بود. دماهاي 15، 4 و صفر درجه سانتي گراد تأثيري روي ويژگي هاي ظاهري برگ ها و جوانه ها نداشتند.كمترين صدمه ناشي از سرما به برگ ها و جوانه ها در دماي 4- درجه سانتي گراد و بيشترين آن در 12- درجه سانتي گراد مشاهده شد. يافته هاي حاصل از ارزيابي نمونه هاي برگ جدا شده و ساقه بريده با نمونه هاي برگ متصل به نهال كامل به خوبي مطابقت نشان داد، به گونه اي كه نتايج مربوط به برگ هاي جدا شده و ساقه هاي بريده به گياه كامل به راحتي قابل تعميم بود. بخش دوم مطالعه نيز به صورت يك آزمايش فاكتوريل داراي 3 فاكتور شامل رقم زيتون در دو سطح (فرانتوئيو و آربكين)، دما در 6 سطح (15 "دماي شاهد"، 4، صفر، 4-، 8- و 12- درجه سانتي گراد) و غلظت پاكلوبوترازول در 5 سطح (شاهد 1"آب مقطر "، شاهد2 " آب مقطر+ حلال پاكلوبوترازول"، 150 و 300 ميلي گرم در ليتر به صورت محلول پاشي روي نهال ها و 200 ميلي گرم در ليتر به صورت اضافه كردن به خاك) در قالب طرح كاملاً تصادفي در سه تكرار و هر تكرار شامل 10 نهال 17ماهه زيتون پياده شد. سرمادهي نمونه ها و ارزيابي هاي مختلف از آن ها عي
    Thesis summary

  5. سميت نانوكپسولي اسانس پونه روي بيد برگ گوجه فرنگي
    معين جعفري پوردراگاهي 2015
    چكيده: به منظور بررسي سميت نانوكپسول اسانس پونه روي مراحل تخم و لارو سن 2 بيد برگ گوجه فرنگي تحت شرايط آزمايشگاهي(شرايط دمايي 1±25 درجه سلسيوس، رطوبت نسبي 5±60 درصد و دوره ي نوري 16:8)، اسانس گيري به روش تقطير با استفاده از دستگاه شيشه اي كلونجر، انجام گرفت. نانوكپسول اسانس پونه به روش سل-ژل ساخته شد. موفقيت روش فوق در نانوكپسوله كردن اسانس پونه با استفاده از ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM)، پراش اشعه ايكس (XRD)، طيف سنجي زير قرمز فوريه (FT- IR) و آناليز وزن سنجي حرارتي (TGA) تاييد گرديد. سميت تنفسي اسانس آزاد و اسانس نانوكپسوله پونه روي تخم و لارو سن دوم تعيين گرديد. ميزان تلفات پس از گذشت 24 ساعت ثبت شدودر صورت وجودتلفات در تيمار شاهد به ميزان كمتر از 20 درصد، ميزان تلفات به كمك فرمول ابوت اصلاح گرديد. تجزيه پروبيت دادها ثبت شده در آزمايش زيست سنجي با استفاده از نرم افزار SPSS 16.0 انجام شد. مقادير غلظت كشنده 50 درصد (LC50) اسانس آزاد و اسانس نانوكپسوله شده روي مراحل تخم و لارو سن 2 به ترتيب 673/4، 516/0 و 904/3، 652/0 ميكروليتر بر ليتر هوا برآورد گرديد. هم پوشاني فواصل اطمينان مقادير LC50 محاسبه شده نشان دهنده عدم وجود تفاوت معني دار بين مقادير غلظت كشنده 50 درصد بود.
    Thesis summary

  6. مطالعه اثرات آلوده سازي گياه با عوامل بيمارگر و تيمار ساليسيليك در تجمع پرولين آزاد و فعاليت آنزيم كيتيناز در برگ هاي سيب زميني
    محمد سياه وشي 2015
    سيب زميني به عنوان چهارمين محصول كشاورزي جهان پس از گندم، برنج و ذرت نقش مهمي در تغذيه انسان دارد. از جمله مهمترين بيماريهاي سيب زميني لكه برگي ناشي از Alternaria alternata، شانكر رايزوكتونيايي ناشي از Rhizoctonia solani و پوسيدگي نرم غده سيب زميني ناشي از Pectobacterium carotovorum مي باشد. در اين تحقيق اثرات كاربرد غلظتهاي مختلف ساليسيليك اسيد در القاي مقاومت ميزباني گياه در مقابل پاتوژنهاي مذكور در شرايط گلخانه مورد ببرسي قرار گرفت. در شرايط آزمايشگاهي اثر مستقيم غلظت هاي 100، 200 و 400 ميكرومولار ساليسيليك اسيد روي رشد قارچ A. alternata، درون تشتك پتري آزمايش شد. نتايج نشان داد كه هيچ يك از غلظت هاي مورد آزمايش اثر بازدارندگي مستقيم روي رشد پرگنه قارچ نداشته است. در آزمايش هاي گلخانه اي غلظت هاي 200، 100 و 400 ميكرومولار از ساليسيليك اسيد به صورت اسپري برگي اتفاده شدند. در اين آزمايشات شدت بيماريهاي مذكور و پارامترهاي رشدي مانند وزن تر و خشك اندام هاي هوايي، وزن تر و خشك ريشه و ارتفاع ساقه هوايي مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج اين بررسي ها نشان داد كه كاربرد ساليسيليك اسيد بر روي بوته هاي سيب زميني سبب كاهش شدت بيماري و افزايش برخي فاكتورهاي رشدي گياه سيب زميني در مقايسه با گياهان شاهد آلوده شدند. افزايش غلظت ساليسيليك اسيد اسپري شده سبب كاهش شدت بيماري، افزايش پارامترهاي رشدي و افزايش بيشتر ميزان پرولين و كيتيناز گرديد. هدف اصلي اين تحقيق، بررسي تاثير ساليسيليك اسيد روي تجمع اسيد آمينه پرولين و فعاليت آنزيم كيتيناز در گياهان تيمار شده در شرايط گلخانه بوده است. نتايج نشان داد كه در گياهان تيمار شده با ساليسيليك اسيد به همراه پاتوژن هاي مورد آزمايش در مقايسه با گياهان تحت تيمار فقط ساليسيليك اسيد يا فقط پاتوژن ميزان پرولين القا شده و فعاليت آنزيم كيتيناز بيشتر بوده است. در مقايسه بين سه پاتوژن بيشترين اثر در افزايش ميزان پرولين و كيتيناز به ترتيب در آلترناريا، رايزوكتونيا و پكتوباكتريوم مشاهده شد. به طوري كه ميزان پرولين( در زمان 120 ساعت پس از تلقيح پاتوژن) تحت تيمار 400 ميكرو مولار ساليسيليك اسيد به همراه هريك از پاتوژن ها، در حضور آلترناريا، رايزوكتونيا و پكتوباكتريوم به ترتيب 6.48، 4.35 و 3.08 ( ميكرومول پرولين بر گرم وزن تر) بود همچنين ميزان كيتيناز در زمان 12
    Thesis summary

  7. تأثير اصلاح كننده هاي مختلف بر خصوصيات خاك، عملكرد و محتواي عنصري ذرت كشت شده در خاك آبياري شده با پساب صنعتي
    سميه لاغري 2015
    ايران در منطقه خشك و نيمه خشك جهان واقع شده است به همين دليل محدوديت منابع آب يكي از مهم ترين معضلات موجود در بخش كشاورزي است. استفاده از پساب فاضلاب تصفيه شده شهري و صنعتي با در نظر گرفتن مسائل جانبي و كاهش بار آلودگي آن از طريق افزودن اصلاح كننده ها به خاك، شايد بتواند نياز آبي و غذايي گياه را تأمين نمايد. بنابراين هدف مطالعه حاضر بررسي تأثير اصلاح كننده هاي مختلف بر خصوصيات خاك، عملكرد و محتواي عنصري ذرت كشت شده در خاك آبياري شده با پساب صنعتي مي باشد. آزمايش گلخانه اي به منظور بررسي تأثير اصلاح كننده-هايي نظير: گچ، سيتريك اسيد، كود دامي و كمپوست و تركيبي از آن ها بر برخي خصوصيات شيمايي خاك لومي آبياري شده با پساب شهرك صنعتي بوعلي و همچنين اثرات آن ها بر عملكرد و محتواي عنصري گياه ذرت در قالب طرح كاملاً تصادفي و با 4 تكرار انجام شد. نتايج نشان داد كه كاربرد اصلاح-كننده هاي مختلف در خاك تحت آبياري با پساب، سبب تغييرات معني دار پ هاش، قابليت هدايت الكتريكي، ظرفيت تبادل كاتيوني، ماده آلي، كربنات كلسيم معادل، كاتيون هاي محلول، فسفر كل و فسفر فراهم خاك شد. همچنين نتايج تجزيه خاك نشان داد كه غلظت كل و فراهم عناصر سنگين در خاك هاي تيمار شده با اصلاح كننده ها در اكثر موارد بيشتر از غلظت اين عناصر در خاك شاهد بود، ولي مقادير آن ها از حدود زمينه اي عناصر سنگين در خاك كمتر بود و از اين لحاظ هيچ گونه تأثير سويي بر خاك نداشتند. نتايج به دست آمده از اين آزمايش مشخص كرد كه عملكرد ذرت (وزن تر و خشك) به طور معني داري تحت تأثير اصلاح كننده ها قرار گرفتند، به طوري كه حداكثر عملكرد در تيمار كود دامي و حداقل عملكرد در تيمار شاهد مشاهد شد. كاربرد اصلاح كننده ها در خاك تحت آبياري با پساب روي غلظت برخي از عناصر سنگين گياه ذرت (ريشه و اندام هوايي) مؤثر بودند. با مقايسه ميانگين غلظت فلزات سنگين اندام هوايي ذرت با حدود معمول و بحراني عناصر سنگين در گياه مشخص شد كه غلظت كليه فلزات سنگين در ماده خشك اندام هوايي ذرت در حد مجاز بوده است. اما در ريشه ذرت غلظت همه فلزات بجز روي و كادميوم بيشتر از حد مجاز اين عناصر در گياهان بود. به طور كلي بيشترين غلظت مشاهده شده در گياه ذرت (اندام هوايي + ريشه) مربوط به آهن و كمترين غلظت مشاهده شده مربوط به كادميوم بود.
    Thesis summary

  8. اثر بارش هاي اسيدي و قليايي بر ويژگي هاي خاك و توليد رسوب خاكهاي مختلف توسط شبيه ساز باران
    سميرا كوشا 2014
    يكي از آثار و نتايج آلودگي هوا، پديده باران اسيدي مي باشد. باران هاي اسيدي بدترين نوع آلودگي خاك محسوب مي شوند، چرا كه در وهله ي اول باعث از بين رفتن پوشش جنگلي و در وهله ي دوم باعث آلودگي منابع آب در حد وسيع مي گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر بارش هاي اسيدي و قليايي بر ويژگي هاي خاك و توليد رسوب خاك هاي مختلف توسط شبيه-ساز باران در محوطه فضاي باز گلخانه دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال 1393 انجام پذيرفت. به منظور انجام اين پژوهش، از دستگاه شبيه ساز باراني به ارتفاعm 2 ساخته شده در گلخانه دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا استفاده گرديد. آزمايش شبيه سازي باران با دو شدت (mm/hr 42 و mm/hr 56) و چهار pH (5/4 و 5/5) و (8/7 و 3/8) به ترتيب مربوط به بارش هاي اسيدي و قليايي در كرت هايي با دو بافت خاك متفاوت (سبك و سنگين) انجام شد. ابعاد هر كرت نيز 2×5/1 متر مربع در نظر گرفته شد. پس از هر شبيه سازي باران، رواناب و زه آب خروجي از زه كش ها جمع آوري گرديد و از خاك هر كرت در عمق 20-0 سانتيمتر نمونه برداري شد. پس از انتقال نمونه ها به آزمايشگاه مقادير فلزات سنگين (روي، مس، آهن، منگنز، نيكل، سرب و كادميم) اندازه گيري شد. همچنين در هر آزمايش از رواناب حاوي رسوب كرت ها نمونه برداري گرديد و حجم رواناب توليدي بر حسب ليتر و غلظت رسوبات بر حسب گرم بر ليتر محاسبه شد. اين پژوهش به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام گرفت (16 تيمار×3 تكرار). تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار 2/9 SAS انجام شد و تمامي نمودارها در محيط نرم افزار Excel رسم گرديد. نتايج نشان داد اثر بافت خاك بر كليه فلزات موجود در خاك معني دار، ولي بر عناصر سنگين موجود در رواناب و زه آب غيرمعني دار بود. با افزايش شدت بارش غلظت كليه عناصر موجود در زه آب به جز مس به طور معني داري افزايش يافت. همچنين با افزايش اسيديته تغييرات روي و مس خاك به صورت كاهشي ولي در خصوص سرب به صورت افزايشي بود. اثر سه فاكتور بافت خاك، pH و شدت بارش بر مقادير حجم رواناب و غلظت رسوب معني دار شد. ضمناً در كليه تيمارها با افزايش pH ميزان حجم رواناب و غلظت رسوب كاهش يافت ولي افزايش شدت بارندگي باعث افزايش مقادير مذكور گرديد.
    Thesis summary

  9. اثر استفاده از سوپرجاذب كلوفوني در ويژگي هاي كشت سيب زميني، فلفل سبز و ريحان در محيط كشت و آب زهكشي
    مرضيه ميرزايي 2014
    يكي از روش هاي صرفه جويي در مصرف آب در بخش كشاورزي، استفاده از نانو جاذب ها مي باشد كه به سوپرجاذب يا هيدروژل معروف هستند. سوپرجاذب ها پليمرهاي آبدوستي هستند كه هم آب جذب نموده و هم مقادير زيادي املاح را نگه مي دارند. در اين پژوهش اثر يك سوپرجاذب با هسته ي جذب كننده ي رطوبت پتاسيمي كه به نام تجاري كلوفوني معروف است را در كشت سه گياه ريحان، فلفل سبز (قلمي) و سيب زميني (رقم مارفونا) مورد بررسي قرار داده و در اين رابطه علاوه بر گياه، خاك و زه آب خروجي از محيط كشت نيز بررسي شد. تحقيق حاضر بصورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجراشد. تيمارهاي آزمايش شامل سه نوع گياه(سيب زميني، ريحان و فلفل سبز) و پنج سطح سوپرجاذب (0، 2، 4، 6 و 8 گرم در گلدان) بود. كشت در گلدان و در شرايط گلخانه اي و به مدت هشت ماه (در سال هاي 1392 و 1393) انجام گرفت. تحليل آماري داده ها، بر اساس آزمون دانكن و در سطح معني داري 5 درصد انجام شد. گلدان هاي از نوع پلاستيكي و با قطر دهانه ي 30 سانتيمتر و ارتفاع 30 سانتيمتر بودند كه در درون آنها سوپرجاذب و خاك بطور توأم بر روي يك لايه فيلتر سنگي ريخته شده بودند. پس از كشت غده ي سيب زميني و نشاهاي چهار برگي ريحان و فلفل سبز قلمي آبياري گلدان ها با آب معمولي انجام گرفت و زه آب خروجي از آن ها در سه مرحله ي ابتدا، اواسط و انتهاي دوره ي رشد گياهان جمع آوري گرديد. علاوه بر عناصر سنگين، سديم و پتاسيم نمونه هاي گياهي، خاك تحت كشت و زه آب هاي خروجي اندازه گيري شد. همچنين مقادير ECو pH خاك و زه آب بررسي شد. نتايج نشان داد كه افزايش ميزان سوپرجاذب باعث افزايش غيرمعني دار عملكرد سيب زميني و نيز كاهش غيرمعني دار آن در ريحان و فلفل مي شود. آناليز آماري داده-هاي فلزات سنگين و عناصر سديم و پتاسيم بيانگر آن است كه با افزايش ميزان سوپرجاذب در خاك، مقادير منگنز و نيكل در غده ي سيب زميني (فاقد پوست) و ميوه ي فلفل سبز به ترتيب كاهش و افزايش داشته اند (در سطح 5 درصد). افزايش سوپرجاذب، باعث افزايش پتاسيم خاك شده است كه در خاك ريحان معني دار بوده است (در سطح 1 درصد). همچنين افزايش سوپرجاذب باعث كاهش معني دار سديم در خاك تحت كشت گياه ريحان مي شود (در سطح 5 درصد). استفاده از سوپرجاذب باعث كاهش ميزان مس (در سطح 1 درصد) و افزايش مقدار آهن (در سطح 5 درصد)
    Thesis summary

  10. اثر توام كمپوست، سوپرجاذب و سرما بر ميزان انتقال عناصر سنگين در محيط كشت (خاك و زه آب)
    عاطفه نور علييي 2014
    تحقيق حاضر در مزرعه ي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان انجام خواهدگرفت. ماهيت كار بر اساس آزمايش در قالب طرح بلوك كاملا تصادفي مبتني بر اجراي 18 تيمار و دو تكرار خواهد بود. فاكتورهاي مورد بررسي شامل سه سطح كود كمپوست: تيمار شاهد، 40 تن در هكتار و 80 تن در هكتار، سه سطح سوپرجاذب:1، 2 و 4 تن در هكتار و دو زمان استفاده از كود كمپوست: قبل از شروع فصل سرما و ديگري پس از خاتمه ي فصل سرما خواهد بود قبل از انجام آزمايش ابتدا بافت و برخي از خصوصيات فيزيكي وشيميايي خاك تعيين گرديد. كرت هاي مورد آزمايش 2 مترمربع بوده و در عمق20/1 متري مزرعه سيستم زهكشي در نظر گرفته شد. تيمارهاي سوپرجاذب در يك مرحله و قبل از شروع فصل سرما به ترتييب 2/0، 4/0 و 8/0 كيلوگرم به كرت ها اضافه و سپس تيمارهاي كودهاي كمپوست به ترتيب 4 و 8 كيلوگرم در دو مرحله به كرت ها اعمال شدند. اولين مرحله كوددهي همزمان با كاربرد سوپرجاذب ها و مرحله دوم پس از سپري شدن دوره ي سرما. ميزان عناصر سنگين (آهن، روي، مس، سرب، منگنز و نيكل)، سديم زه آب و خاك طي سه نوبت در ابتداي فصل پاييز ( قبل از شروع فصل سرما) و سه نوبت در بهار (پس از خاتمه فصل سرما) اندازه گيري شدند. شاخص هاي شيميايي نظير ، pH، TDS و Ec در خاك و زه آب در پايان هر مرحله از آزمايش ها اندازه گيري شدند.
    Thesis summary

  11. اثر دور آبياري كودهاي زيستي بر راندمان مصرف آب، ويژگي هاي زراعي و كيفي سويا در همدان
    محبوبه خليلي 2014
  12. ارزيابي مقاومت برخي ارقام گوجه فرنگي به پروانه مينوز Tuta absohuta (Lepidoptera; Gelechiidae)
    ليلا ايران نژادپاريزي 2014