پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Assistant Professor
Update: 2024-12-21
Mohammad Mahdi Hajilouei Moheb
Faculty of Humanities / Department of Islamic teachings
Master Theses
-
بازتاب سیره سیاسی امام علی (ع) در سیره سیاسی امام خمینی ره
2024سیاست مصدر، به معنای رعیتداری، مردمداری و اداره نمودن کارهای کشوری است و در روایات سیاست به مفهوم حکومتی یعنی همان اداره امور کشور و مردم به کار رفته است، در این مقاله تحت عنوان بازتاب سیرهی سیاسی امام علی(ع) در سیرهی سیاسی امام خمینی(ره) ابتدا به بررسی سیرهی سیاسی امام علی(ع) و بعد بازتاب سیرهی سیاسی امام علی(ع) در سیرهی سیاسی امام خمینی(ره)در دو حوزهی اصول ایجابی(واجب و لازم کردن) و اصول سلبی(نفیکردن و از میان بردن) می پردازیم. در بحث اصول ایجابی به قانونمداری، عدالتخواهی، میانهروی، مشورت و مواردی از این قبیل و در بحث اصول سلبی به نکاتی همچون قدرتطلبی، دروغگویی، انحصارطلبی و مواردی دیگر پرداخته شده است.
-
نقد و بررسی نظریه دوستی ازنظر ارسطو با استفاده از آموزه های امام علی (ع) در نهج البلاغه
2024دوستی به عنوان مهم ترین رکن ارتباط انسانی است و رابطه ای بر پایه محبت و صمیمیت است در طول تاریخ کسی بدون دوستی و تعامل با دیگران وجود ندارد و ارتباط و کنش خاص دوستی در رابطه با دیگران ممکن و شدنی است و ارسطو یک فیلسوف و متفکر دیدگاهش درباره دوستی این است که شخص به کمال رسیده نیز به دوستی برای رسیدن به کمال نیاز دارد از نظر امام علی(ع) نیز دوستی و محبت انسان بسیار حائز اهمیت است و درباره آن شرایط و حدود و آداب آن بحث و بررسی کرده است در این پژوهش به دنبال یافتن این سؤالات هستیم که دوستی را از نظر ارسطو بسنجیم و بعد به تبیین و بررسی آن در کلام امام عی(ع) در نهج البلاغه بپردازیم همچنین این که بدانیم که 1- شرایط و آداب دوستی از منظر امام علی (ع) چگونه است؟ 2-کدام یک از آداب و شرایط دوستی ازنظر ارسطو مورد تأیید امام علی (ع) است؟ 3- وجه امتیازنظر امام علی (ع) نسبت به دیدگاه ارسطو چیست؟ 4- نهی شده های دوستی از منظر امام علی (ع) و ارسطو کدم اند؟ در نظرات طرفین همخوانی و ناهمخوانی هایی درباره دوستی وجود دارد که نتایج حاکی از آن است که ازجمله اشتراکات نظر ارسطو و امام علی (ع) درباره دوستی این است که هر دو در این که منشأ دوستی نیکی است و سنخیت مثل هم بودن ازلحاظ ظاهری و اخلاقی اشتراک نظر دارند و ازجمله افتراقات و امتیازات نظر امام علی (ع) درباره نظریه دوستی ارسطو این است که خدامحوری امیرمؤمنان (ع) موجب شده است که شرط دوستی ازنظر ایشان تقرّب به خدای متعال باشد و هر امری که مانع از این هدف باشد ازنظر او ناپسند است. دیدگاه ارسطو درباره دوستی تا حدود زیادی تأییدات امیرمؤمنان (ع) را به دنبال دارد، ولی در مواردی ارسطو دوستی های افراطی را تأیید و قوام بخش جامعه و بی نیاز کننده آن از عدالت معرفی می کند، اما امام (ع) رعایت اعتدال در دوستی را اولی می داند. ازنظر ایشان جامعه، به عدالت پیش و بیش از دوستی نیاز دارد؛ زیرا مدنیت طبعی انسان که ارسطو بر آن تأکید، با دیدگاه امام (ع) مبنی بر مدنیت عقلی و تأله فطری متفاوت است. ارسطو دوستی را منحصر به دوستی بین انسان ها می داند، اما امام علی (ع) دوستی انسانی را مقدمه ای برای دوستی حضرت باری تعالی معرفی می کند.
-
بصیرت در آموزه های امیرمومنان (ع) و بازتاب آن در اندیشه آیت الله خامنه ای
2024در پژوهش حاضر با عنوان: « بصیرت در آموزههای امیرمؤمنان(علیه السلام) و بازتاب آن در اندیشه آیت الله خامنهای(مد ظله العالی)» جایگاه بصیرت از دیدگاه امیرمؤمنان(علیه السلام)، عوامل دستیابی به بصیرت، نتایج و موانع در دستیابی به بصیرت به صورت دقیق مورد بررسی قرارگرفته است. بنا به فرمایشات آن حضرت، کسی که دنیا را وسیله رسیدن به کمال قرار دهد به بصیرت میرسد وحقایق را درک میکند. اما اگرکسی دنیا را هدف قرار دهد از بینایی و درک حقایق محروم شده و ظاهربینی و کوردلی را باعث خواهد شد. جایگاه بصیرت در سخنان امیرمؤمنان (علیه السلام)، درنگاه به دنیا، وابستگی انسان به بصیرت، نجات دهنده از گمراهیها، شرط رهبری و شرط شکوفایی و حکمت کاملا مشهود است. از دیدگاه حضرت، یادخدا (ذکر)، تقوا، تفکرو اندیشیدن، زهد و عبرت، از عوامل دستیابی به بصیرت می باشند؛ و از نتایج داشتن بصیرت، تمیز حق از باطل، افزایش ایمان، اطاعت بیشتر ازخدا، عبرت آموزی، درخواست رجعت، شجاعت، انذارپذیری، آگاهی برعیوب و آگاهی بر فتنهها میتوان اشاره کرد. دنیا طلبی، خواهشهای نفسانی، آمال و آرزوها، غفلت، عمل نکردن به علم هم مواردی هستند که مانع دستیابی به بصیرت میشوند. با بررسی بصیرت درفرمایشات و اعمال امیرمؤمنان(علیه السلام) آشکار است که امیرمؤمنان(علیه السلام) با بصیرت بینظیر خود و یاران با اخلاصشان، اسلام را از نابودی حفظ کردند و در عصر حاضر نیز به ثمر نشستن انقلاب و غلبه بر فتنه های مختلف دشمنان علیه انقلاب نتیجه بازتاب فرمایشات امیرمؤمنان (علیه السلام) در اندیشه آیت الله خامنهای(مد ظله) در رهبری نظام، استنباط می شود.
-
بصیرت در آموزه های امیرمؤمنان(علیه السلام) و بازتاب آن در اندیشه آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)
2024نیاز به بصیرت، یک ضرورت همیشگی برای جوامع اسلامی به خصوص حیات جمهوری اسلامی، در مقابله با فتنه ها و تشخیص حق از باطل می باشد. با توجه به اینکه نظام جمهوری اسلامی به مدد بصیرت، در طول چهار دهه عمر با برکت خود پس از انقلاب اسلامی توانسته فتنه های مختلفی را با عزت و اقتدار پشت سر بگذارد. اکنون حفظ و تداوم انقلاب اسلامی در برابر فتنههای گوناگون باتوجه به پیچیده تر شدن فتنه های دشمنان درمقایسه با گذشته، به دلیل بصیرت رهبر انقلاب و مردم انقلابی بوده است. در دهه های اخیر هرگاه فتنهای از جانب دشمنان برای تضعیف یا براندازی این انقلاب شکل گرفته، رهبر معظم انقلاب، با بصیرتی کم نظیر، مسئولین و مردم را نسبت به اهداف دشمنان آگاه کرده است. بصیرت و رهنمود معظم له بر مبنای معارف اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص آموزه های علوی بوده است. پژوهش حاضر با عنوان« بصیرت در آموزه های امیرمؤمنان(علیه السلام) و بازتاب آن در اندیشه آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)» در تلاش است ضمن اثبات ریشه داری اندیشه های آیت الله خامنه ای(مدظله) در ساحت بصیرت، در آموزه های علوی و تصویری کامل از بازتاب آموزه های علوی در اندیشه های ایشان ارائه دهد . البته در کنار این هدف، علاوه برمفهوم بصیرت، واژه های همسو و مخالف با آن نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش تلاش شده به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع دینی و همچنین بیانات آیت الله خامنه ای(مدظله)، بازتاب آموزه های امیرمومنان(علیه السلام) در اندیشه معظم له در رابطه با بصیرت را مورد تحلیل قرار گیرد. در یک نگاه، بررسی ها نشان داده که آموزه های علوی بازتاب گسترده و عمیقی بر اندیشه آیت الله خامنه ای(مدظله) در زمینه بصیرت دارد، در واقع ریشه و رفتار معظم له در این زمینه را می توان در آموزه های علوی یافت. بررسی هم زمان و تطبیقی بصیرت در آموزه های امیرمومنان(علیه السلام) و اندیشه آیت الله خامنه ای(مدظله) از نوآوری پژوهش حاضر تلقی می گردد. این بررسی ها نشان داده که بازتاب فرمایشات امام علی(علیه السلام) در سخنان مقام معظم رهبری کاملا مشهود است و دارای زمینه های مشترکی در عوامل دست یابی بصیرت مانند: یادخدا (ذکر)، تقوا، تفکر و اندیشیدن، زهد، علم، عبرت و موانع دردست یابی بصیرت مانند: دنیا طلبی خواهش های نفسانی، آرزوهای طولانی،غفلت، عمل نکردن به علم و نتایج برخورد
-
روش های پیشگیری و اصلاح انحرافات اخلاقی و اجتماعی در آموزه های امیرمومنان (علیه السلام)
2023ادیان و دستورات الهی، راهی برای هدایت جامعه به سوی خوبی ها و عمق بخشی به فضایل اخلاقی است. اگر جامعه بر پایه این آموزه ها تربیت شود، مسیری روشن به سوی کمال و سعادت فردی و اجتماعی گشوده خواهد شد. همین فرآیند برای رفتارهای فردی قابل پی جویی است. با این نگاه، می توان ترسیمی از فرد، خانواده و جامعه ی متعالی ارائه داد. پیداست که حرکت در مسیر رشد و سعادت، همواره با موفقیّت کامل همراه نبوده است، زیرا انحرافات و رذایل اخلاقی، پیمایش مسیر حق و دست یابی به کمال را تهدید می کنند. چنان که سقوط اخلاقی و اضمحلال فردی و اجتماعی را به دنبال داشته اند. رشد، بالندگی و پیمودن مسیر سعادت، در گرو پیشگیری و زدودن موانع و انحرافات در ساحت های گوناگون است. پیشگیری و مهار رذائل اخلاقی و قرار دادن جامعه در مسیر صحیح، وظیفه ذاتی ادیان و رهبران الهی و مصلحان اجتماعی است. این مهم، زمانی به نتیجه مطلوب خواهد رسید که خردمندانه و عالمانه صورت گرفته، تا به نتایجی ملموس و روشن منتهی شود. ضرورت، روش و الزامات مبارزه با انحرافات اخلاقی و اجتماعی در متون و آموزه های اسلامی به چشم می خورد. در همین راستا، اندیشه، گفتار و رفتار امام علی امیرمؤمنان (علیه السلام)، به دلیل قرار گرفتن ایشان در رأس مدیریت جامعه و تنش های خاص اجتماعی آن دوران، از اهمیّت به سزایی برخوردار است. بررسی وضعیت جامعه اسلامی در عصر امیرمؤمنان(علیه السلام)، نشان از وجود کج روی ها و انحرافات اخلافی و اجتماعی گوناگون دارد. مطالعه این برهه از تاریخ و بررسی گفتار و رفتار امام(علیه السلام) در مواجهه با این مسائل، افق های جدیدی را پیرامون موضوع گشوده و نظام واره ای از روش های پیشگیری، مهار و اصلاح انحرافات اجتماعی، به جامعه بشری عرضه خواهد کرد. پژوهش حاضر، ضمن بهره گیری از شیوه تحلیلی–توصیفی و با استناد به منابع و متون کتابخانه ای، با هدف «استخراج و تدوین روش های پیشگیری و اصلاح انحرافات اخلاقی و اجتماعی در آموزه های امیرمومنان (علیه السلام)» سامان یافته است. پی جویی ها نشان داد که امام (علیه السلام)، «دنیاطلبی و تجمل-گرایی ؛ پیروی نکردن از رهبری جامعه ؛ ولایت ناپذیری از رهبر عادل ؛ ریاست طلبی ؛ قدرت-طلبی ؛ تملّق و چاپلوسی و...» را به عنوان مصادیقی از انحرافات اخلاقی و اجتماعی بیان می-دارد. این مصادیق، پیامدهایی مانند «کم اهمیّت شدن حق و ارزش
-
بازتاب آموزه های امیرمومنان علیه السلام در اندیشه امام خمینی رحمت الله علیه (عدالت اقتصادی)
2022نقلاب اسلامی ایران بی شک پدیده های نوظهور در قرن حاضر می باشد، که موجب تحوّلی شگرف در جوامع اسلامی شده است. این تحولات، عرصه های گوناگونی را در بر می گیرد. مدیریت و رهبری این انقلاب توسط امام خمینی رحمه الله علیه و بر مبنای تفکرات ایشان تنظیم شده است. امام رحمه الله علیه فقیهی عالم، دین شناس و سیاستمدار است، که مبنای رفتاری و سیره حکومتی خود را از معارف اهل بیت علیهم السلام بدست آورده و کلیه ارکان نظری و راهبردی برای این انقلاب را از این معارف استفاده کرده است.گستره ی ارتباط اندیشه های امام رحمه الله علیه و آموزه های اهل بیت علیهم السلام، همه اندیشه های ایشان را در برمی گیرد از جمله: ساده زیستی رهبر جامعه اسلامی، ساده زیستی مسئولان، انتصاب کارگزاران صالح. پژوهش حاضر با عنوان " بازتاب آموزه های نهج البلاغه در اندیشه سیاسی امام خمینی رحمه الله علیه، عدالت اقتصادی " با این هدف سازمان یافته است که ضمن اثبات ریشه داری اندیشه های عدالت مدارانه امام رحمه الله علیه در ساحت اقتصاد، در نهج البلاغه و تصویری کامل از بازتاب نهج البلاغه در اندیشه های امام رحمه الله علیه در ساحت عدالت اقتصادی ارائه دهد. البته در کنار این هدف اهداف دیگری هم مورد بررسی قرار گرفته است. بدین روی مفهوم عدالت به همراه واژه های همسو و مخالف مورد بررسی قرار گرفته است. پیگیری این موضوع در نهج البلاغه نشان داد که دستیابی به عدالت اقتصادی دارای زمینه های مشترکی است،مانند: رعایت حقوق مستضعفان، مبارزه با فساد، توزیع صحیح بیت المال، کنترل و نظارت بازار. تبیین موضوع نشان داد که: رفع فقر و نابرابری، رفع ظلم، عمران و آبادانی و ایجاد رفاه از آثار عدالت اقتصادی بوده است. باوجود اهمیت و ضرورت برقراری عدالت اقتصادی، موانعی تحقق آن را با مشکل روبرو می سازد از جمله: اسراف، احتکار، حرص غرب گرایی، تجمل گرایی، اشرافی گری، بی تدبیری و وابستگی اقتصادی. در یک نگاه، بررسی ها نشان داد که آموزه های نهج البلاغه بازتاب گسترده و عمیقی بر اندیشه های امام رحمه الله علیه در زمینه عدالت اقتصادی دارد، در واقع ریشه و رفتار امام رحمه الله علیه در این زمینه را می توان در نهج البلاغه یافت. بررسی همزمان و تطبیقی عدالت اقتصادی در نهج البلاغه و اندیشه امام خمینی رحمه الله علیه از نوآوری پژوهش حاضر تلقی می گردد.
-
بازتاب آموزههای نهج البلاغه در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) (عدالت اجتماعی سیاسی)
2021پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحوّلی شگرفت در عصر حاضر پدید آورد. این تحوّلات، عرصه های گوناگونی را در برمی گیرد. فهم خاستگاه این تغییرات و روشن شدن فرآیند شکل گیری این موضوع، در گرو تحلیل اندیشه های راهبردی امام خمینی(ره) است. ایشان پیش از آن که سیاست مدار و مبارزی عدالت خواه باشند، فقیه، عالم و دین شناسی بلند پایه هستند که اجزای معرفتی و رفتاری خود را از سرچشمه های زلال معارف اهل بیت(ع) به دست آورده اند و با بصیرت و عمق تحلیل، راهبردهایی را برای کاربرد این معارف در عصر حاضر ارائه داده اند. گستره ارتباط اندیشه های امام خمینی(ره) و آموزه های معصومین(ع)، همه اندیشه های ایشان را در بر می گیرد، از جمله: بنیان ها و تنظیم روابط اجتماعی، جایگاه مردم، ساختار قدرت، وظایف مردم و کارگزارن و حقوق اجتماعی و سیاسی. پژوهش حاضر با عنوان «بازتاب آموزه های نهج البلاغه در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، عدالت اجتماعی و سیاسی»، با این هدف سامان یافته است که ضمن اثبات ریشه داری اندیشه های عدالت مدارانه امام خمینی(ره) در ساحت اجتماع و سیاست، در نهج-البلاغه و تصویری کامل، از بازتاب نهج البلاغه در اندیشه های امام خمینی(ره)، در ساحت عدالت اجتماعی و سیاسی ارائه دهد. چنان که در کنار این هدف، اهداف فرعی دیگری مورد نظر است بوده و بررسی خواهد شد. بدین روی، مفهوم عدالت، به همراه واژه های هم سو و مخالف مورد بررسی قرار گرفت و ساحت های گوناگون عدالت به تصویر کشیده شد. پیگیری این موضوع در نهج البلاغه نشان داد که دست یابی به عدالت اجتماعی و سیاسی دارای زمینه های مشترکی، مانند: رعایت حقوق دوسویه حاکم و مردم و نیز احساس تکلیف در برابر ظلم و بی عدالتی است. ضمن این که هر یک از کارگزاران و مردم، دارای زمینه های اختصاصی هستند، با این تفاوت که وظیفه مسئولین در این زمینه، گسترده تر و سنگین تر است. تبیین موضوع نشان داد که عمران، آبادانی، پایداری اجتماع، از آثار عدالت اجتماعی بوده؛ چنان که شایسته-سالاری و امیدواری مردم از آثار عدالت سیاسی است. با وجود اهمیّت و ضرورت برقراری عدالت سیاسی و اجتماعی، موانعی تحقق آنان را با مشکل روبرو می سازد. در واقع، انتقاد ناپذیری، امتیازخواهی، انحصار طلبی وتبعیض، موانعی از سوی کارگزاران بوده و گریز از حق و عدالت، سودجویی، اسراف و تبذیر، موانعی از سوی مردم است که تحقق عدالت اجتماعی و
-
رابطه اشرافی گری مسئولان و تمایل به غرب از دیدگاه امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب اسلامی
2021اشرافی گری برای مدلی از زندگی به کار برده می شود که درآن شخصی سعی می کند به روش اشراف زندگی کند و مناسبات اجتماعی خود را بر اساس روش اشرافی برقرار کند. لکن از منظر دیدگاه های اسلامی، پدیده ای مذموم است که بسترهای انحطاط فرهنگی و تمدنی را در جوامع بشری فراهم می آورد. دراین پژوهش با استفاده از روش اسنادی تحلیلی متنی به بررسی رابطه اشرافی گری مسئولان و تمایل به غرب از دیدگاه امام خمینی (ره) مقام معظم رهبری در محور مفهوم شناسی موضع آموزه های دینی، مخالفت با اشرافی گری، شاخصه ها، دلایل پیامدها و آسیب ها و روش برخورد با اشرافی گری پرداخته می شود. این پژوهش نشان می دهد اشرافی گری نوعی بیماری است. مشی اشرافی گرایانه و تمایل به غرب برای مسئولان کشور، ضعف به شمار می آید. اگر دیگران اشرافی گری را لازمه ی رسیدن به مقامات عالیه کشور میدانند در نظام اسلامی، این ها تنها لازمه ی آن نیست بلکه ضعف هم محسوب میشود. جامعه ای که به این آسیب دچارشود حتماً به انحطاط کشیده خواهد شد.
-
نسبت رفاه و گفتمان انقلاب اسلامی
2019امروزه مساله رفاه از سویی کارآمدی دولتها را نشان می دهد و از سوی دیگر اگر به سمت تجمل گرایی و رفاه طلبی حرکت کند قطعا زمینه فروپاشی و ایجاد تضاد و تغییر ارزشها در جوامع را فراهم خواهد کرد . به جرات می توان گفت انقلاب اسلامی ایران که در سال 57 با هدف تعالی انسانها و بهره مندی از حاکمیت الله به پیروزی رسید ، در عصر حاضر از سوی اندیشمندان بعنوان روشی جدید برای حکومت شناخته می شود و قطعا نحوه تعامل این گفتمان با مسائل مهمی چون رفاه بسیار حائز اهمیت می باشد . در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از اندیشه های دانشمندان و اندیشمندان در خصوص نسبت رفاه و گفتمان انقلاب اسلامی تحلیل و بررسی انجام شود . فرضیه اصلی این پژوهش این است که انقلاب اسلامی خود را موظف به تامین رفاه برای مردم می داند و از طرفی بین گفتمان انقلاب اسلامی و رفاه طلبی تعارض وجود دارد.