پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Professor
Update: 2024-12-21
Mohammad Reza Abdollahi
Faculty of Agriculture / Department of Agriculture and Plant Breeding
P.H.D dissertations
-
اثر ترکیبات تغییردهنده ساختار کروماتینروی صفات مورفو-فیزیولوژیک، القایآندروژنز از طریق کشت بساک و بیان ژنهای مسئول بازآرایی کروماتین در ذرت(Zea mays L.)
2022بهینهسازیروشهایدرون شیشهایبرایتولیدگیاهاندابلهاپلوئیدذرت نقش مهمیدر برنامههایبهنژادیاینگیاهدارد. در اینمطالعه اثرترکیبات1-آزاسیتیدین،بیکس05530و تریکواستاتینAبر رویصفات زراعی، فیزیولوژیکی وکاراییالقای آندروژنزبررسی گردید.همچنیناثر ماده1-آزاسیتیدین بر روی بیان ژنDNAمتیلترانسفرازواثرتریکواستاتینAبر روی بیان ژنهای هیستون استیل ترانسفراز و ژن هیستون داستیلاز دردو مرحله رشدیذرت شامل مرحله7تا8برگیو مرحله گلدهیمورد بررسیقرار گرفت.کلیهآزمایشهایاین پژوهشبهصورتآزمایشفاکتوریلدر قالب طرح بلوکهایکامل تصادفی وفاکتوریلدر قالب طرحکاملا تصادفیباسه تکرار انجامشد.در این آزمایشهادو ژنوتیپذرت(7×DH5DHو82-ETMH) به عنوان عاملاولوتیماربذور ذرت با1-آزاسیتیدین(0،1،50و500میکرومولار)، بیکس05530(0،05/0،5/0،5و5میکرومولار) وتریکواستاتینA(0،01/0،5/0،5و5میکرومولار) به عنوان فاکتور دومدر نظر گرفته شد،همچنیندر آزمایشهای آندروژنزنوع محیط کشت و ترکیب هورمونی به عنوان فاکتور سومدر نظر گرفته شد.در آزمایشکشتبساک،بساکهایحاویمیکروسپورهایی در مراحل تکهستهایمیانیتا تکهستهایانتهاییانتخاب و در محیطکشتپایهYPmحاوی5میلیگرمدر لیتر-4, D2و5 میلیگرمدر لیترBAPکشت گردیدند.در آزمایش اولاثرات متقابل ژنوتیپ×سطوح1-آزاسیتیدینبرایهمه صفات مورد مطالعه بهجز تعداد دانه در ردیفبلال، عمق دانه، قطر بوته، تعداد برگ در بوته و تعدادبلالاختلافمعنیداریرا نشان دادند. بیشترینمیزانوزن هزار دانه در تیمارهای50و500میکرومولاروهمچنینبیشترینعملکرد دانه وزیست تودهدر تیمار500 میکرومولار1-آزاسیتیدینبرایهر دو ژنوتیپمشاهده شد.در آزمایش دوماثرات متقابل ژنوتیپ×سطوحبیکسبرایهمه صفات مورد مطالعه بهجزوزن هزار دانه،عملکرد دانه،شاخص برداشت بوته،قطر بوته،تعداد پنجهو تعدادبلالاختلافمعنیداریرا نشان دادند. بیشترین میزانزیست تودهدر تیمارهای05/0و5/0میکرومولاربیکسبرایهر دو ژنوتیپمشاهده شد.در آزمایش سوماثرات متقابل ژنوتیپ×سطوحتریکواستاتینAبرایهمه صفات مورد مطالعه بهجزوزن هزار دانه،زیست توده،عملکرد دانه، شاخص برداشتبوته، قطر بوته، تعداد برگ، تعداد پنجهو تعدادبلالاختلافمعنیداریرا نشان دادند.در آزمایش چهارم در صفات فیزیولوژیکی دو ژنوتیپ ذرت،اثر متقابل ژنوتیپدر تریکواستاتینAبرایصفت هدایتروزنهایدر سطح احتمالیکدرصد معنیداربود.بیشترین میزانهدایتروزنهایمربوط به تیمار5میکرومول
-
ارزیابی پروتئوم خویشاوند وحشی (Triticum boeticum) و ارقام تتراپلوئید(Triticum turgidum) گندم در پاسخ به تنش رطوبتی با روش پروتئومیکس
2019گندم مهم ترین گیاه زراعی در جهان و ایران می باشد که عملکرد آن همواره تحت تأثیر اثرات نامطلوب تنش رطوبتی بوده است. تنش خشکی مهم ترین تنش غیر زیستی در جهان است که متأسفانه با توجه به تغییرات اقلیمی در سال های اخیر، همواره اثرات نامطلوب آن در حال افزایش می باشد. مهم ترین روش جهت کنترل اثرات نامطلوب این تنش روش به نژادی گیاهی می باشد که لازمه موفقیت در این روش استفاده از منابع ژنتیکی ، منجمله خویشاوندان وحشی گونه های زراعی می باشد. یکی از منابع نتیکی جهت به نژادی گندم زراعی، استفاده از گونه های وحشی دیپلوﺋﯿﺪ است. در بین گونه های وحشی دیپلوﺋﯿﺪ، گونه تریتیکوم بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ نسبت به سایر گونه ها به تنش خشکی متحمل تر می باشد. یکی از مهم ترین روش های بیولوژیکی جهت مطالعه تغییرات ژن های دخیل در تحمل به تنش رطوبتی روش پروتئومیکس است این روش یک ابزار قویی و روبه رشد جهت مطالعه پاسخ دفاعی گیاهان مختلف به تنش های محیطی می باشد. براین اساس تحقیق حاضر به منطور شناسایی متحمل ترین و حساس ترین ژنوتیپ ها از بین 10 جمعیت مختلف گونه تریتیکوم بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ و تأیید تحمل و حساسیت در رقم تتراپلوﺋﯿﺪ ساجی ( حساس) و یاواروس (متحمل) و جهت ارزیابی تغییرات پروفایل پروتئینی در ژنوتیپ های حساس و متحمل انتخاب شده، انجام شد. این پژوهش جهت شناسایی حساس ترین و متحمل ترین ژنوتیپ ها از بین 10 جمعیت تریتیکوم بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ و دو رقم تتراپلوﺋﯿﺪ در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو شرایط عدم تنش رطوبتی (95% ظرفیت گلدانی) و تنش رطوبتی (45% ظرفیت گلدانی) در طی دو سال (1395-1394) در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا شروع شد . سپس با اندازه گیری 32 صفت مختلف فنولوژیکی، مورفولوژیکی و ریشه ای و تجزیه آن ها با روش های مختلف آماری، ژنوتیپ های حساس و متحمل به تنش رطوبتی شناسایی شدند در مرحله بعد با نمونه برداری از برگ پرچم در مرحله شروع سنبله دهی فاز دوم پژوهش یعنی ارزیابی تغییرات پروتئوم پاسخ دهنده به تنش رطوبتی شروع شد. از بین جمعیت های مختلف بوﺋﯿﺘﯿﮑﻢ، به ترتیب دو جمعیت Tb5، Tb6 به عنوان متحمل ترین و حساس ترین ژنتوتیپ شناسایی شدند. از طرفی دیگر در ارقام تتراپلوﺋﯿﺪ، متحمل ترین(Tb5 و یاواروس) و حساس ترین (Tb6 و ساجی) ژنوتیپ ها وارد مرحله دوم پژوهش، یعنی آزمایش های پروتئومیکس شدند.
-
شناسایی و مطالعه بیان ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتزی رزمارینیک اسید تحت تاثیر نانو لولههای کربنی و متیل جاسمونات در کشت قطعات گرهای گیاه مرزه خوزستانی
2019گیاه مرزه خوزستانی از جمله گیاهان دارویی بومی ایران است که به عنوان منبع غنی از رزمارینیک اسید (RA) به کار میرود. این ماده دارای خواص آنتی اکسیدانی، ضد آلرژی و ضد سرطان است که در گیاهان خانواده نعناعیان به وفور یافت میشود و در مصارف صنعتی و پزشکی اهمیت ویژهای دارد. تکثیر با بذر و قلمه و خواب و رکود بذر از موانع عمده تولید این گیاه است. به همین دلیل استفاده از فنون کشت بافت حائز اهمیت میباشد. هدف از به نژادی گیاهان دارویی، افزایش میزان مواد موثره است که تولید آنها در طبیعت آهسته بوده و یا در معرض خطر انقراض قرار دارند. محرکهای غیر زیستی میتوانند میزان تولید متابولیتهای ثانویه را افزایش دهند. در این مطالعه، دو آزمایش مجزا صورت گرفت. در آزمایش اول به منظور افزایش میزان تولیدRA ، ژنهای کلیدی در مسیر بیوسنتز این ماده شامل رزمارینیک اسید سنتاز ( RAS)، فنیل آلانین آمونیالیاز (PAL)، تیروزین آمینوترانسفراز ( TAT) و هیدروکسی فنیل پیرووات ردوکتاز (HPPR)، در شرایط کشت قطعات گره شناسایی شده و برای اولین بار در این تحقیق جداسازی شدند. بیان ژنهای مذکور تحت تأثیر تیمارهای نانولولههای کربنی چند جداره (MWCNTs) و متیل جاسمونات (MeJA) هرکدام در چهار سطح با غلظت های 0، 50 ، 100 و 250 میلیگرم در لیتر بطور جداگانه بررسی گردید. در آزمایش دوم، اثر بالقوه MWCNTs با غلظت 100 میلیگرم در لیتر و سالیسیلیک اسید ( SA ) با غلظت 200 میلیگرم در لیتر هر کدام در زمانهای مختلف 0 ، 24 ، 48 و 72 ساعت در شرایط گلخانه بطور جداگانه بر میزان تولید RA بررسی شدند. محتوای RA ، فعالیت آنزیمهای کاتالاز ( CAT )، گایاکول پروکسیداز ( POD ) و آسکوربات پروکسیداز ( APX ) در هر دو شرایط گلخانه و آزمایشگاه و همچنین تست بتاکاروتن و DPPH در گیاهان کشت شده در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. تمامی آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. مقادیر RA در عصارههای حاصل از گیاهان رشد یافته در گلخانه و آزمایشگاه در هر دو آزمایش بسیار متغیر بود. بیشترین مقدار RA در شرایط کشت قطعات گره مشاهده شد. نتایج آزمایش اول نشان داد میزان بیان ژن های PAL ، TAT و HPPR تحت تیمار MWCNTs با غلظت 100 میلیگرم در لیتر افزایش و در غلظت 250 میلیگرم در لیتر کاهش یافت. ژن RAS در تمام غلظتهای به کار برده از تیمار MWCNTs افزایش بیان نشان دا
-
کنترل مولکولی گلدهی در گیاه چغندر ( Beta vulgaris L.)
2018از جمله تحولات مهم در چرخه زندگی بسیاری از گیاهان، انتقال از مرحله رشد رویشی به مرحله زایشی یا گلدهی میباشد. چغندرقند گیاهی دوساله است که در سال اول تولید ریشه و در سال دوم پس از طی دوره سرما به گل رفته و تولید بذر میکند. عمدهترین محدودیت در زمینه توسعه کشت پاییزه چغندرقند در کشور ایران به گل رفتن گیاه چغندرقند در سال اول رشد در اثر سرما میباشد که بولتینگ نامیده میشود. فرآیندهای گلدهی و بولتینگ در گیاهان عالی تحت تأثیر بسیاری از عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی میباشند. تاکنون چندین مسیر تنظیمی مهم و ژنهای مؤثر در آنها در گیاهان مدل از جمله آرابیدوپسیس شناسایی شده است. یک مسیر مؤثر در انتقال به مرحله زایشی مسیر وابسته به سن است که تحت تأثیر دو ژن miR172 و miR156 می باشد. در این مطالعه شناسایی توالی این دو ژن در ژنوم چغندرقند، با روش محاسباتی و با استفاده از توالی آنها در سایر گیاهان انجام گرفت. پس از جداسازی ژن miR156 از ژنوم چغندرقند با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز و تأیید توالی آن توسط توالییابی، به منظور افزایش بیان، این ژن تحت پیش برنده CaMV 35S در ناقل pGSA1285 همسانهسازی شد و از طریق اگروباکتریوم تومهفشینس به ریزنمونههای برگی چغندر منتقل شد. پس از باززایی و تشکیل گیاهچهها بر روی محیط گزینشگر، به منظور تأیید تراریختی گیاهان از واکنش زنجیرهای پلیمراز و توالییابی استفاده شد. پس از استخراج RNA و ساخت cDNA، میزان بیان ژن miR156 در گیاهان تراریخت نسبت به گیاهان شاهد از طریق واکنش Real-Time RCR بررسی شد. ژنهای هدف miR156، شامل SPL4 و SPL9 در چغندرقند شناسایی و تغییرات بیان آنها، تحت تأثیر افزایش بیان miR156 در گیاهان تراریخت نسبت به گیاهان شاهد مطالعه شد. همچنین، گیاهان تراریخت از لحاظ ویژگی فنوتیپی گلدهی بررسی شدند. تراریختی برخی گیاهان باززا شده، علاوه بر واکنش زنجیرهای پلیمراز توسط توالییابی نیز تأیید گشت. میزان افزایش بیان miR156 در گیاهان تراریخت با حداقل 47/12 و حداکثر 45/38 برابر نسبت به گیاهان غیرتراریخت به دست آمد. هم زمان با افزایش بیان ژن miR156 در گیاهان تراریخت، میزان بیان ژنهای SPL4 و SPL9 در آنها کاهش یافت. مطالعات آماری وجود همبستگی بین بیان این سه ژن در مسیر وابسته به سن گیاه چغندر را تأیید نمود. در این بررسی با گذشت حدود یازده ماه از باززایی ریزنمونهها، هیچ
Master Theses
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی در ارقام هیبرید سبز و رنگی فلفل دلمه ای (Capsicum annuum) با کپسوله کردن قطعات گره ای
2024فلفل دلمه ای (Capsicum annuum) گیاهی یک ساله مربوط به تیره solanaceae است. ازدیاد فلفل در ایران معمولا از طریق کاشت بذرهای هیبرید وارداتی صورت می گیرد که این بذرها قیمت بالایی دارند. تولید بذور هیبرید در گیاهان دگرگرده افشان بسیار زمان بر و هزینه-بر است. تولید بذور مصنوعی یکی از مهمترین روش های ریزازدیادی است که با استفاده از آن می توان خصوصیات تجاری ارقام را حفظ کرد. این مطالعه شامل پنج آزمایش مجزا اما مرتبط با هم بود که روی قطعات گره ای حاوی جوانه جانبی بدست آمده از گیاهچه های حاصل از کشت بافت بذور هیبرید ارقام رنگی فلفل دلمه ای شامل رقم سبز (Plato)، قرمز (Lorca)، نارنجی (Paramo) و زرد (7862) انجام شد. آزمایش اول شامل بررسی اثر سطوح مختلف آلژینات سدیم (2، 3 و 4 درصد) و کلرید کلسیم (50، 75 و 100 میلی مولار) در تولید بذور مصنوعی فلفل بود که به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×3 درقالب طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار بر روی رقم سبز انجام شد. در آزمایش دوم هدف تعیین بهترین رقم فلفل دلمه ای جهت تولید و باززایی بذور مصنوعی بود که درقالب طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. هدف از آزمایش سوم مطالعه اثر سطوح مختلف هورمون های BAP (0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر) در ترکیب با سطوح مختلف هورمون های اکسین (شاهد، NAA 25/0، NAA 5/0، IBA 25/0 و IBA 5/0 میلی گرم بر لیتر) بود که در قالب یک آزمایش فاکتوریل 5×3 در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با 3 تکرار روی بهترین رقم فلفل حاصل از آزمایش دوم انجام شد. در آزمایش چهارم اثر مدت زمان های مختلف نگه داری بذور مصنوعی (0، 2، 4، 6، 8 و 12 هفته) در دمای 4 درجه سانتی گراد بر روی درصد و سرعت جوانه زنی بذور مصنوعی و میانگین تعداد برگ به ازای هر گیاه در رقم سبز بررسی شد. در آزمایش پنجم هدف ارزیابی اثر پنج نوع بسترکشت (ماسه، کوکوپیت، پرلیت، پرلیت+کوکوپیت و پیت موس) بر صفات درصد جوانه زنی، میانگین تعداد برگ به ازای هر گیاه و ارتفاع گیاهچه ها بود. این ارزیابی به صورت یک آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد استفاده از آلژینات سدیم2 درصد به همراه 75 میلی مولار کلرید کلسیم و هم چنین استفاده از آلژینات سدیم 3 درصد در ترکیب با 100 میلی مولار کلرید کلسیم بیشترین درصد جوانه زنی (66/86 درصد) و سرعت جوانه زنی (61/5 بذر در روز) ر
-
ارزیابی لاین های جهش یافته گندم (Triticum aestivum L) در شرایط تنش آبی
2024چکیده: پیش بینی رشد جمعیت به بیش از 9 میلیارد نفر تا سال 2050 و گسترش رو به رشد تنش های محیطی، دو چالش اساسی جهت تامین غذا در آینده می باشند. حدود 85 درصد کشت گندم در شرایط دیم با محدودیت آب انجام می شود. بر این اساس، از بین تنش های محیطی، تنش خشکی مهم ترین تنش غیرزیستی است که هر سال منجر به افت عملکرد گندم در سراسر جهان می شود. مهم ترین و اقتصادی ترین روش جهت مقابله با تنش خشکی، شناسایی و تولید ارقام متحمل به خشکی از طریق به نژادی گیاهی است. لازمه موفقیت در برنامه های به نژادی برای بهبود تحمل به تنش خشکی، وجود تنوع ژنتیکی کافی و سپس گزینش مطلوب می باشد. در این راستا، استفاده از فنآوری پرتوتابی، یکی از روش های سریع و کوتاه مدت جهت ایجاد تنوع ژنتیکی مواد گیاهی در برنامه های به نژادی است. در واقع، تولید و استفاده از لاین ها و ارقام جهش یافته ممکن است منجر به بهبود تحمل به تنش خشکی در ژرم پلاسم های جهش یافته گردد. بر این اساس، تحقیق حاضر به منظور ارزیابی میزان تحمل به تنش خشکی آخر فصل در 11 ژنوتیپ گندم نان، شامل سه رقم تجاری، به عنوان شاهد، و هشت لاین جهش یافته انجام شد. این پژوهش در قالب طـرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در محل پژوهشکده کشاورزی هسته ای، واقع در شهرستان کرج، در طی سال زراعی 1401 -1400 تحت شرایط تنش خشکی آخر فصل اجـرا گردید. در این تحقیق تعداد 14 صفت مختلف از جمله عملکرد دانه، اجزای مهم عملکرد دانه، محتوای نسبی آب برگ و نشت الکترولیت ها ارزیابی شدند. طبق نتایج تجزیه واریانس، بین ژنوتیپ های مختلف تفاوت معنی دار (p≤0.05) آماری برای کلیه صفات اندازه گیری شده وجود داشت که این بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین ژنوتیپ های مورد نظر بود. طبق نتایج مقایسه میانگین بترتیب دو ژنوتیپ کلاک و Ka-20-1، به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ ها، بیش ترین عملکرد دانه را داشتند در حالی که دو ژنوتیپ Ka-43-6-1 و پارس مغان، به عنوان حساس ترین ژنوتیپ ها، کم ترین عملکرد دانه را نشان دادند. نتایج بیانگر این بود که ژنوتیپ های مطلوب و متحمل به خشکی فوق ضمن این که دارای مقادیر بیش تری از صفات مطلوب شاخص برداشت، زیست توده، وزن هزار دانه، وزن دانه در سنبله و تراکم سنبلچه در سنبله بودند، مقادیر کم تری از صفات محتوای آب نسبی برگ و نشت الکترولیت را داشتند. این در حالی بود که مقادیر صفات فوق
-
بررسی اثر 5-آزاسیتیدین و عوامل فیزیکی سانتریفیوژ و شوک الکتریکی بر القای اندروژنز در کشت بساک گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum
2023گوجهفرنگی یکی از مهمترین سبزیجاتی است که علاوه بر مصارف خوراکی به عنوان یک گیاه مدل برای سیتولوژیکی و سیتوژنتیکی استفاده میشود. ایجاد لاینهای خالص به کمک القای آندروژنز یک راه حل سریع و کار آمد برای برنامههای اصلاحی میباشد. در این تحقیق اثر چندین عامل فیزیکی و شیمیایی بر القای کالوسزایی و زمان زنده ماندن کالوس در 5 ژنوتیپ گوجهفرنگی (گیلاسی1207، سمیرا، 4129، 3725 و 4129 ) از طریق کشت بساک مورد بررسی قرار گرفته است. در آزمایش اول، اثر اندازه غنچه گل در 5 ژنوتیپ گوجه فرنگی بررسی شد که بیشترین درصد القای کالوس در غنچههای با اندازه 3 -4 و 4 – 5 میلیمتر بود، در آزمایش دوم بررسی اثر 5 ژنوتیپ سمیرا، گیلاسی 1207، 4224، 4129 و 3725 بر کالوس زایی بررسی شد که ژنوتیپهای گیلاسی 1207، 4224 و سمیرا بیشترین پاسخ به کالوسزایی را داشتند و ژنوتیپهای سمیرا، گیلاسی 1207 و 3725 بیشترین زمان زنده ماندن کالوسها را نشان دادند. در آزمایش سوم اثر سطوح مختلف سانتریفیوژ (صفر، 150، 300 و 600 دور در دقیقه ( بر ژنوتیپ گوجهفرنگی مورد بررسی قرار گرفت که بیشترین درصد کالوسزایی در تیمار بدون سانتریفیوژ رقم گیلاسی 1207 (67/38 درصد) بود و بیشترین مدت زنده ماندن کالوسها در 4 رقم سمیرا، گیلاسی 1207، 3725 و 4224 مشاهده شد. در آزمایش چهارم اثر سطوح مختلف مقدار آزاسیتیدین (صفر، 10، 50،و100 میکرو مولار ) بر ژنوتیپ گوجهفرنگی بررسی شد که بیشترین کالوسزایی در پیشتیمار 100 میکرومولار آزاسیتیدین در رقم گیلاسی 1207، سمیرا و 4224 مشاهده شد و مدت زمانده زنده ماندن کالوسها در ارقام سمیرا، گیلاسی 1207 و 4124 در 100میکرومولار آزاسیتیدین بییشتر از سایر تیمارها بود. در آزمایش پنجم اثر غلظتهای مختلف توفوردی ( صفر، 50، 100 و 200 میکرومولار) در غلظت 100 میکرومولار آزاسیتیدین بر ژنوتیپ گوجهفرنگی بررسی شد که توفوردی 100 میکرومولار در رقمهای گیلاسی 1207،4224، 4129 و 3725 باعث افزایش درصدکالوسزایی شد و از نظر مدت زمان زنده ماندن کالوسها رقم گیلاسی 1207 و سمیرا بیشترین مدت زنده مانی را نشان دادند. در آزمایش ششم اثر سطوح مختلف شوک الکتریکی (صفر، 25، ،50، 100 و 200 ولت) بر ژنوتیپ گوجهفرنگی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد شوک الکتریکی موجب کاهش درصد کالوسزایی و زنده مانی کلوسها می گردد. بیشترین میزان کالوسزایی در تیمار بدون شوک الکتریکی در رقم گیلاسی 1207 و سمیرا بود و از نظر مدت زمان زنده ماندن کالوسها بیشترین زمان در ژنوتیپ گیلاسی 1207 بود ، در آزمایش هفتم اثر نوع کربوهیدرات (ساکارز و مانیتول) و غلظت (صفر، 30، 60 و 90 گرم در لیتر) در رقم 4129 بررسی شد که بیشترین درصد کالوس زایی در 30 گرم مانیتول در لیتر در مدت 30 روز بود، در آزمایش هشتم، اثر زمان پیش تیمار آزاسیتیدین (صفر، 1 روز، 2 روز و 3 روز) بر ژنوتیپ گوجه فرنگی بررسی شد که رقم گیلاسی 1207 و سمیرا در مدت 1 روز آزاسیتیدین بیشترین درصد کالوسزایی بود و از نظر مدت زنده ماندن کالوسها بیشترین زمان در 4 ژنوتیپ گیلاسی 1207، سمیرا، 4129 و 4224 بود. در آزمایش نهم اثر غلظتهای مختلف هورمون IAA و 2ip در رقم 4129 گوجهفرنگی بررسی شد که بیشترین درصد کالوسزایی در 2 میلی گرم بر لیتر IAA و 1 میلیگرم در لیتر 2ip و 2 میلیگرم بر لیتر IAA و یک میلیگرم برلیتر 2ip به همراه 1 میلیگرم بر لیتر NAA بود. در طی آزمایش فلوسایتومتری از سه گیاهچه ایجاد شده، یک گیاهچه رقم سمیرا هاپلوئید شناسایی شد. در این تحقیق مشخص شد که ممکن است در کشت بساک ، استفاده از سانتریفوژ و آزاسیتیدین به باززایی نوساقه از گیاه گوجه فرنگی کمک کند.
-
تجزیه و تحلیل بیان برخی از ژنهای جنینزایی سوماتیک در کالوسهای حاصل از کشت بساک ژنوتیپهای مختلف خیار (Cucumis sativus L.)
2023خیار با نام علمی Cucumis sativus L. یکی از مهمترین محصولات باغبانی است که استفاده از بذور هیبرید در کاشت آن موجب افزایش بهرهوری این محصول میشود. تولید بذور هیبرید یکی از اهداف اصلاحی مهم در گیاه خیار است. جهت تولید بذور هیبرید نیاز به لاینهای خالص به عنوان والد است. با استفاده از روشهای آندروژنز مانند کشت بساک میتوان در کوتاهترین زمان به گیاهان هاپلوئید و به دنبال آن به گیاهان دابل هاپلوئید دست یافت و به این ترتیب در زمان کوتاهی به لاینهای خالص رسید و بذور هیبرید تولید کرد. استفاده از روش آندروژنز تا حد زیادی به دلیل درک ضعیف مکانیسمهایی که سلولهای میکروسپور را وارد مسیر جنینزایی میکنند، مختل شده است. تجزیه و تحلیل تغییرات بیوشیمیایی و مولکولی در طول القای آندروژنز، جهت درک مکانیسمهای دخیل در برنامهریزی مجدد میکروسپورها به سمت جنینزایی، یکی از اهداف اصلی مطالعات در این زمینه است. در این مطالعه بیان برخی از ژنهای مسئول جنینزایی سوماتیکی در طی فرآیند القای آندروژنز در کشت بساک ژنوتیپهای مختلف خیار مورد بررسی قرار گرفت. ژنهای مورد بررسی شامل SERK ، AGL15 و WUS و ژنوتیپهای مورد بررسی شامل ( 704 ) DONSKOJ175 (روسیه)، ( 238 ) Spangbjerg (دانمارک)، ( 656 ) NIMBUS (هلند)، ( 697 ) MSU61116 (آمریکا)، ( 619 ) CUS619 (ترکیه)، ( 503 ) pepino (کوبا) و ( 462 ) Tetri kitri (گرجستان) بود. اندازهگیری میزان بیان نسبی ژنها با استفاده از روش Real Time PCR انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان بیان ژن SERK در ژنوتیپ (NLD) 656 ( 66 / 4 ) و پس از آن در ژنوتیپ (CUB) 503 ( 98 / 0 ) بود. در سایر ژنوتیپها، بدون اختلاف معنیدار، بیان ژن SERK کمترین میزان را داشت. بالاترین مقدار بیان ژن AGL15 بدون اختلاف معنیدار در ژنوتیپهای (NLD) 656 ( 0105 / 0 ) و (CUB) 503 ( 0102 / 0 ) بود و ژنوتیپ (TUR) 619 کمترین مقدار بیان این ژن ( 0 ) را داشته است. بالاترین مقدار بیان ژن WUS در ژنوتیپ (NLD) 656 ( 33 / 0 ) بود و بعد از آن ژنوتیپ (SUN) 704 بیشترین مقدار بیان این ژن ( 05 / 0 ) را داشت. کمترین میزان بیان ژن WUS بدون اختلاف معنیدار در ژنوتیپهای (USA) 697 ، (TUR) 619 و (DNK) 238 (به ترتیب 0005 / 0 ، 0004 / 0 و 0003 / 0 ) مشاهده شد. همچنین بررسی اثر ژنوتیپ بر میانگین تعداد جنین به ازای هر بساک نشان داد که بالاترین میزان این صفت در ژنوتیپ (NLD) 656 (با میانگین 38 / 1 جنین به ازای هر بساک) و پس از آن در ژنوتیپ (CUB) 503 (با میانگین 2 / 1 جنین به ازای هر بساک) و بعد از آن در ژنوتیپ (SUN) 704 (با میانگین 03 / 1 جنین به ازای هر بساک) بود. سایر ژنوتیپهای مورد بررسی، بدون اختلاف معنیدار، کمترین مقدار این صفت را نشان دادند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده همبستگی مثبت و معنیدار در سطح 01 / 0 درصد بین میزان بیان ژنهای SERK ، AGL15 و WUS با میانگین تعداد جنین به ازای هر بساک بود. به طور کلی میتوان گفت ژنوتیپهای (NLD) 656 ، (CUB) 503 و (SUN) 704 ژنوتیپهای مناسب جهت تکثیر گیاهان خیار از طریق کشت بساک است که از آنها میتوان در تولید بذور هیبرید و سایر مطالعات اصلاحی استفاده کرد.
-
بهینهسازی رویانزایی گامتی و باززایی گیاه از کالوسهای حاصل از کشت بساک خیار (Cucumis sativus L.) با اعمال تیمارهای محیط کشت مایع، مانیتول و 2,4-D
2023خیار (Cucumis sativus L.) گیاهی از خانواده Cucurbitaceae، یکی از مهمترین محصولات گلخانهای است که توسعه روشهای پرورش آن میتواند نقش مهمی در بالا بردن بهرهوری این محصول داشته باشد. یکی از مهمترین اهداف اصلاحی خیار، تولید بذور هیبرید است. استفاده از روشهای آندروژنز مانند کشت بساک، یکی از روشهای سریع تولید گیاهان هاپلویید است. با تولید گیاهان هاپلوئید و به دنبال آن تولید گیاهان دابل هاپلوئید میتوان در کمترین زمان به لاینهای خالص دست یافت و تولید بذور هیبرید را تسریع کرد. از جمله عوامل تاثیرگذار بر پاسخ گیاه به آندروژنز، نوع محیط کشت، پیش تیمارهای شیمیایی و غلظت تنظیم کنندههای رشد در محیط کشت است. در پژوهش حاضر اثر برخی عوامل موثر بر پاسخ بساکهای خیار به آندروژنز در شرایط درون شیشهای مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول اثر مدت زمانهای مختلف قرارگیری کالوسها در محیط مایع (شاهد (عدم قرارگیری کالوسها در محیط مایع)، 2، 3، 4 و 5 هفته) در القای جنینزایی گیاه خیار مورد بررسی قرار گرفت. هدف از آزمایش دوم بررسی اثر پیش تیمار مانیتول بر القای کالوسزایی، جنینزایی و باززایی گیاه خیار بود. به این منظور از غلظتهای صفر (شاهد)، 2/0، 4/0، 6/0 و 8/0 مولار مانیتول جهت پیش تیمار غنچهها به مدت 2 روز استفاده شد. در آزمایش سوم اثر غلظتهای مختلف هورمون 2,4-D در محیط کشت (شاهد (غلظت صفر)، 2، 4، 6 و 8 میلیگرم در لیتر) بر القای جنینزایی گیاه خیار مورد بررسی قرار گرفت. هر کدام از آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که قرارگیری کالوسهای حاصل از کشت بساک خیار در مدت زمانهای مختلف در محیط کشت مایع بر صفت میانگین تعداد ساختارهای جنینی به ازای هر بساک اثر معنیداری دارد به طوری که بالاترین مقدار این صفت، از قرارگیری کالوسها در محیط مایع به مدت دو و سه هفته بدون اختلاف معنیدار (به ترتیب با میانگین 1/5 و 3/5 ساختار شبهجنین به ازای هر بساک) بدست آمد. نتایج آزمایش دوم نشان داد بیشترین درصد کالوسزایی از پیش تیمار غنچهها با غلظت 2/0 مولار مانیتول (90 درصد) بدون اختلاف آماری معنیدار با تیمار شاهد (82 درصد) حاصل شد. بیشترین درصد کالوسهای بزرگتر از 5 میلیمتر نیز از غلظت 2/0 مولار مانیتول بدست آمد. بیشترین سرعت تشکیل کالوس در این آزمایش از تیمار شاهد (52/4) و تیمار غلظت 2/0 مولار مانیتول (4/4) بدون اختلاف معنیدار از نظر آماری مشاهده شد و بیشترین مقدار میانگین تعداد ساختارهای شبهجنینی به ازای هر بساک نیز از تیمار 2/0 و 4/0 مولار مانیتول (64/2 و 34/2 عدد) بدون اختلاف معنیدار آماری بدست آمد. نتایج این آزمایش نشان داد پیش تیمار با غلظتهای بالای مانیتول اثر منفی بر مقدار این صفات دارد. نتایج آزمایش سوم نیز بیانگر تاثیر مقادیر مختلف هورمون 2,4-D در محیط کشت مایع بر میانگین تعداد ساختارهای شبهجنینی به ازای هر بساک بود به طوری که بالاترین مقدار این صفت از غلظت 4 میلیگرم بر لیتر این هورمون (3/5 عدد) بدست آمد و کمترین میانگین تعداد ساختارهای شبهجنینی به ازای هر بساک نیز مربوط به تیمار شاهد (17/1 عدد) بود. به منظور تعیین سطوح پلوئیدی گیاهان باززایی شده با روش کشت بساک و گیاهان مادری، مطالعات سیتولوژیکی روی نوک ریشه گیاهان مادری و ساختارهای شبهجنینی تولید شده انجام شد. نتایج نشان داد که گیاهان مادری دیپلوئید بودند (2n=2x=14) و گیاهان باززایی شده ماهیت هاپلوئید (n=x=7) داشتند.
-
بهینه سازی ریزازدیادی و تولید بذر مصنوعی در شاهدانه (Cannabis sativa L.)
2023شاهدانه گیاهی با ارزش از خانواده شاهدانه گان (Cannabaceae) است که ضمن داشتن خواص داروئی، منبعی غنی از فیبرها، انواع روغن و عناصر مختلف است و محصولی چند منظوره محسوب می شود (Pertwee, 2014). این گیاه از زمان های بسیار قدیم دارای مصارف دارویی و نساجی بوده است ( Lozano, 2001). شاهدانه، به عنوان گیاهی در حال احیای مجدد، دارای ویژگی های زراعی باارزشی جهت کشاورزی پایدار، از جمله مقاومت بالا در برابر تنش های محیطی و سیستم ریشه ای پیشرفته جهت ممانعت از فرسایش خاک است (Kumar et al., 2021). این گیاه حاوی دو ماده مهم به نام اسید 9-تتراهیدروکانابینولیک و اسید کانابیدولیک است، که با توجه به اهمیت این دو ماده، محققین در حال طراحی و دستکاری میکروارگانیسم هایی برای تولید این دو اسید مهم هستند .(Martinenghi et al., 2020) شاهدانه به طور معمول گیاهی دوپایه است که عمده گرده افشانی آن از طریق باد انجام می شود. بر این اساس، به دلیل ماهیت دگرگشنی در این گیاه، حفظ ویژگی های خاص و کارایی آن از طریق تکثیر جنسی دشوار است. بنابراین غربالگری مبتنی بر مشخصات شیمیایی، انتخاب کلون های الیت پرمحصول و تکثیر آنها با استفاده از ابزارهای فنآوری زیستی مناسب ترین راه برای حفظ خطوط ژنتیکی آنها است. بر این اساس، بهینه سازی ریزازدیادی و تولید بذر مصنوعی این گیاه روشی مناسب جهت تکثیر خارج از فصل و عاری از آفات و بیماری های لاین هی پیشرفته و لاین های الیت است. شیوه نامه های مربوط به ریزازدیادی و تولید بذرهای مصنوعی در این گیاه نیز مانند سایر گیاهان می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله نوع آب (مغناطیسی شده و آب معمولی)، نوع و غلظت تنظیم کننده های رشد و سایر عوامل قرار گیرند.
-
شناسایی نشانگرهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی برای غربالگری اکوتیپ های موسیر ایرانی متحمل به تنش شوری در مراحل اولیه رشد
2023چکیده: موسیر ایرانی (Allium hirtifolium)یک گیاه دارویی مهم چندساله، علفی و معطر از خانواده سوسنیان (Liliaceae) است که به صورت خودرو در رویشگاه های طبیعی مرتفع رشد می کند. اکوتیپ های بومی ایران، به دلیل سازگاری بالا به شرایط نامساعد محیطی، به عنوان یک مخزن ژنی (Gene pool) مهم برای ژن های پاسخ دهند به تنش های غیرزیستی محسوب می شوند. گسترش تنش های محیطی و بهره برداری های بی رویه، موسیر را جزء گونه های در حال انقراض ایران قرار داده است. تنش شوری، یکی از مهم ترین عامل محدودکننده تولید گیاهان زراعی در جهان و ایران به شمار می آید که بهترین راه حل پایدار و اقتصادی جهت مقابله با آن، استفاده از روش های به نژادی است. جهت نیل به این هدف، معرفی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی جهت گزینش اکوتیپ های متحمل به شوری در مراحل اولیه رشد، کمک شایانی به برنامه های به نژادی آتی در این گیاه باارزش خواهد کرد. بر این اساس، این پژوهش به منظور ارزیابی تنوع و شناسایی شاخص های مرفوفیزیولوژیک، تبادل یونی و بیوشیمیایی مرتبط با تحمل به شوری در هفت اکوتیپ موسیر ایرانی انجام شد. در این مطالعه، اکوتیپ های مختلف موسیر در قالب دو آزمایش مزرعه ای (در سال اول) و گلخانه ای(در سال دوم) ارزیابی شدند. در آزمایش مزرعه ای، تعداد هفت اکوتیپ مختلف موسیر جمع آوری شده از مناطق مختلف غرب کشور، در یک مزرعه به نسبت شور (با هدایت الکتریکی بیش از 5 دسی زیمنس بر متر) به منظور ارزیابی سازگاری اولیه و تعیین پتانسیل عملکرد خشک سوخ آنها در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار ارزیابی شدند. از بین آن ها، دو اکوتیپ همدان و کردستان به-ترتیب با بیش ترین و کم ترین عملکرد خشک سوخ در کرت انتخاب شدند. سپس دو اکوتیپ انتخابی، از آزمایش مزرعه ای، جهت ارزیابی میزان تحمل به تنش شوری و معرفی نشانگرهای مرفوفیزیولوژیکی، تبادل یونی و بیوشیمیایی وارد آزمایش گلخانه ای شدند. پژوهش گلخانه ای، به صورت آزمایش فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بو علی سینا اجرا شد. عامل اول شامل دو اکوتیپ موسیر انتخابی از آزمایش سال اول (اکوتیپ همدان و کردستان) و عامل دوم هم شامل سه سطح تیمار شوری (0، 75 و 150 میلی مولار کلرید سدیم) بود. پس از اعمال تنش شوری، جهت معرفی شاخص های انتخابی مختلف، صفات ا
-
بررسی تنوع صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و آندروژنیک در ژنوتیپ های مختلف خیار (Cucumis sativus L.)
2023خیار با نام علمیCucumis sativus L. یکی از ارزشمندترین اعضای خانواده Cucurbitaceae است. تولید بذور هیبرید در خیار یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی این گیاه است. تکنولوژی دابل هاپلوئیدی می تواند اصلاح واریته های جدید و تولید بذور هیبرید در گونه های دگرگشن را تسریع کند. یکی از روش های تولید سریع گیاهان هاپلویید استفاده از روش های آندروژنز (کشت بساک و کشت میکروسپور) است. روش کشت بساک روشی ساده و کارآمد است. از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر پاسخ گیاه به آندروژنز، گونه گیاه و ژنوتیپ است. در این پژوهش اثر ژنوتیپ بر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و صفات مربوط به آندروژنز در هشت ژنوتیپ خیار شامل (474) citriola (ایتالیا)، (503) pepino (کوبا)، (697) MSU61-116 (آمریکا)، (704) DONSKOJ175 (روسیه)، (238) Spangbjerg (دانمارک)، (656) NIMBUS (هلند)، (619) CUS619 (ترکیه) و (462) tetri kitri (گرجستان) بررسی شد. صفات مورفولوژیکی مورد مطالعه شامل: ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول و عرض برگ، قطر و طول میوه، طول دمبرگ، تعداد برگ در بوته، زمان ظهور گل نر، تعداد گل ماده در هر گره، عملکرد بوته و تعداد میوه بود. برای اندازه گیری این صفات، کلیه بوته های مربوط به هر رقم به صورت تک بوته و در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان داد که رقم pepino رشد رویشی بیشتری نسبت به بقیه ارقام داشت به طوری که از لحاظ صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، طول برگ و تعداد برگ نسبت به سایر ارقام مقادیر بیشتری داشت اما از نظر رشد زایشی، رقم NIMBUS نسبت به بقیه ارقام بهتر بود و تعداد و عملکرد میوه بالاتری داشت ضمن آنکه میوه های بدست آمده از این رقم دارای بیشترین طول و قطر نسبت به میوه سایر ارقام بودند. در آزمایش دوم برخی از مهم ترین صفات فیزیولوژیک شامل مقدار فتوسنتز، تبادل بخار آب زیر روزنه، میزان تبخیر و میزان CO2 زیر روزنه در هشت رقم خیار بررسی شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار فتوسنتز در رقم pepino بود و بعد از این رقم، به ترتیب ارقام DONSKOJ175، CUS619 و NIMBUS بیشترین مقدار فتوسنتز را داشتند. در رقم pepino و بعد از آن در رقم MSU61-116 کمترین مقدار CO2 زیر روزنه وجود داشت. همچنین در رقم MSU61-116 و بعد از آن در رقم pepino کمترین تبادل بخار آب زیر روزنه و میزان تبخیر وجود داشت. در آزمایش سوم اثر ارقام مختلف بر ال
-
بررسی اثر5-آزاسیتیدین و ترکیبات اسمزی برآندروژنز گیاه سیکلامن
2023سیکلامن یا نگونسار با نام علمی ( Cyclamen persicum) ازخانواده Primulaceae گیاهی علفی و متعلق به تیره پامچال سانان است. سیکلامن بومی جزایر مدیرانه ای و ایران بوده و یک گیاه ملی و ارزشمند ایرانی است که معمولا همراه با پسوند پرسیکوم "Persicum" یعنی ایرانی می آید. یکی از جنبه های مهم به نژادی تولید گیاهان هاپلویید از طریق کشت بساک است گیاهان هاپلوئیدگیاهانی هستندکه نصف کروموزوم ها را دارا هستند. با توجه به این که کاشت سیکلامن زمانبر هست، می توان با تولید هاپلوئید به روش کشت بساک این دوره را کوتاه کرد. در این تحقیق از سیکلامن رقم هالیوس استفاده شده و تأثیرعوامل فیزیکی و شیمیایی، از جمله سطوح مختلف کربوهیدرات های ساکارزو مانیتول واستفاده از تیمار 5-آزاسیتیدین وتیمارگرسنگی برکشت بساک گیاه سیکلامن درمحیط جامد B5 ارزیابی گردید. بررسی سطوح مختلف کربوهیدرات ها (ساکارزومانیتول ) نشان دادکه تأثیرکربوهیدرات ها درکالوس زایی و رویان زایی معنی داراست و بهترین غلظت مورد استفاده برای کشت بساک سیکلامن مربوط به غلظت ساکارز60گرم برلیتر بدون مانیتول بود با 33/43 درصدکالوس زایی و میانگین تعداد رویان زایی به ازای هر بساک برابر با 7/0 درصد بود وکمترین غلظت مربوط به تیمارساکارز 0گرم همراه با مانیتول 60گرم بر لیتر بودکه اصلا رویا ن زایی نداشت و این امرنشان دهنده این است که غلظت بالای مانیتول اثرمنفی بررویان زایی داشت. آزمایش سطوح مختلف گرسنگی تفاوت معنی داری در10 روز نشان داد که با توجه به نتایج تیمار درصد کالوس زایی و رویان زایی تاثیر مثبت داشت. از زمان های به کاررفته درآزمایش بیشترین میزان تولیدگیاه هاپلویید مربوط به تیمارزمان 10روزگرسنگی با درصدکالوس زایی 33/53 درصد و میانگین رویان زایی به ازای هر بساک 5/0 درصد بوده ومیانگین تولید رویان به ازای هرکالوس مربوط به تیمارزمان 7 روزگرسنگی با 4/0 درصد بود. بررسی اثر سطوح مختلف پیش تیمار 5-آزاسیتیدین اثر معنی داری درکالوس زایی و رویان زایی داشت. در این آزمایش تیمار 100 میکرومولار با 66/66 درصد کالوس زایی و 66/0 رویان به ازای هر بساک بهترین تیمار بود.
-
تعیین سطح پلوئیدی گیاهچه های حاصل از کشت بساک گیاه سیکلامن(Cyclamen persicum)
2023گیاه سیکلامن (Cyclamen persicum ) چند ساله و زمستانه، به عنوان یک گیاه زینتی پر اهمیت در صنعت گلکاری است. در این پژوهش سطح پلوئیدی گیاهچه های حاصل از آندروژنز سیکلامن با روش شمارش کلروپلاست های سلول های نگهبان روزنه، فلوسایتومتری و نشانگرهای مولکولی تعیین گردید. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 14 گیاهچه حاصل از کشت بساک سیکلامن با استفاده از 5 نشانگر ISSR ارزیابی شدند. الگوی باندی بر اساس وجود و عدم وجود باندها به ترتیب با یک و صفر نشان داده شدند. آغازگرهای ISSR قطعاتی با اندازه طولی از 200 تا 1200 جفت باز تکثیر نمودند و در مجموع 478 باند بدست آمد.. از بین80 مکان باندی تولید شده توسط آغازگرهایISSR، تعداد 76 مکان از آنها چند شکلی نشان دادند. میانگین درصد چندشکی 5 آغازگر ISSR به میزان 25/94 بود. محتوای اطلاعات چندشکلی(PIC)، شاخص نشانگری(MI) و قدرت تفکیک نشانگرها(Rp) تعیین و درصد چند شکلی هر آغازگر محاسبه شد. بیشترین میزان PIC مربوط به آغازگر (TG)8A به میزان 34 درصد بود و توانست بهتر از بقیه آغازگر ها تنوع ژنتیکی بین نمونه های مورد بررسی در این پژوهش را مشخص کند. در این مطالعه آغازگر(GA)8C با کمترین مقدار PIC قدرت بالایی برای جداسازی نمونه ها نداشت. میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی 30 درصد بود که میزان چندشکلی ایجاد شده را به خوبی توجیه می کند. آغازگرهای (GA)8C بیشترین مقدار شاخص نشانگری (MI) را داشت . بیشترین میزان شاخص قدرت تفکیک Rp مربوط به آغازگر (GA)8C با مقدار 13/12 بود. این آغازگر قدرت تفکیک بالاتری نسبت به سایر آغازگرها داشت. نتایج حاصل از آغازگرهای مولکولیISSR با استفاده از الگوریتم تجزیه خوشه ای Neighour-Joining و ضریب فاصله p-distance تحلیل و دندروگرام حاصل توسط نرم افزار MEGA6.0 رسم شد. پس از تحلیل داده های مولکولی مشخص شد که هیچدام از نمونه های حاصل از کشت بساک سیکلامن کاملا از لحاظ ژنوتیپی مشابه والدی نبوده و حداقل در یک مکان ژنی بین آنها با نمونه مادری تفاوت وجود دارد در نتیجه میتوان نتیجه گرفت که هیچکدام از گیاهچه های حاصل از کشت بساک حاصل از دیواره بساک نبوده و همگی از دانه گرده منشاء گرفته اند. تعیین سطح پلوئیدی گیاهچه های حاصل از کشت بساک سیکلامن با استفاده از روش شمارش کلروپلاست و تراکم و اندازه طول و عرض سلول های محافظ روزنه سطح زیرین برگ انجام گرفت. نتایج
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی در رقم خیار بتا آلفا
2022خیار با نام علمیCucumis sativus L. گیاهی از خانواده Cucurbitaceae است و مصرف آن به صورت تازه خوری و فرآوری شده موجب شده تا در ایران سطح کشت بالایی را به خود اختصاص دهد. یکی از چالش های مهم در تکثیر این گیاه، دستیابی به بذور یکنواخت هیبرید با عمکرد بالا می باشد که حدود 30 درصد هزینه تولید این محصول را در بر می گیرد. یکی از مهمترین روش های ریز ازدیادی، تولید بذر مصنوعی است. این پژوهش شامل چهار آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که روی قطعات گره ای حاوی جوانه جانبی از گیاهچه های بدست آمده از کشت بافت رقم Beta Alpha انجام شد. آزمایش اول شامل: مطالعه اثر غلظت های مختلف آلژینات سدیم (2، 3 و 4 درصد) و کلرید کلسیم (50، 75 و 100 میلی مولار) در تولید بذور مصنوعی بود که به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×3 درقالب طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. هدف از آزمایش دوم تعیین بهترین نوع محیط کشت (MS و MS1/2) و سطح هورمون BAP (5/0، 1، 5/2 و5 میلی گرم بر لیتر) درتولید بذر مصنوعی خیار بود که آزمایش به صورت فاکتوریل 4×2 درقالب طرح پایه کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در آزمایش سوم هدف تعیین بهترین مقدار هورمون NAA (1/0، 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر) بود که در یک آزمایش به صورت کاملا تصادفی با 3 تکرارانجام گرفت. در آزمایشات ذکر شده صفات مورد بررسی شامل سرعت جوانه زنی بذور مصنوعی، درصد جوانه زنی بذور مصنوعی و میانگین تعداد برگ به ازای هر بذر بود. هدف از آزمایش چهارم ارزیابی اثر چهار نوع بسترکشت (پرلیت، کوکوپیت، پیت موس و پرلیت+کوکوپیت) بر صفات درصد جوانه زنی، میانگین تعداد برگ به ازای هر بذر و طول ساقه گیاهچه ها بود. این ارزیابی به صورت آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد استفاده از 2 درصد آلژینات سدیم به همراه 50 و 75 میلی مولار کلرید کلسیم بیشترین درصد جوانه زنی (100 درصد) و استفاده از 3 درصد آلژینات سدیم به همراه 100 میلی مولار کلرید کلسیم بیشترین سرعت جوانه زنی (27/3 بذر در روز) و بیشترین تعداد برگ (133/2) را موجب شد. در آزمایش دوم، استفاده از غلظت 1 و 5 میلی گرم بر لیتر هورمون BAP بدون اختلاف معنی دار (14/2 بذر در روز) و محیط کشت MS1/2 (99/1 بذر در روز) موجب بیشترین سرعت جوانه زنی شد. استفاده از غلظت 5 میلی گرم بر لیتر هورمون BAP در محیط کشت
-
بهینه سازی آندروژنز در خیار از طریق کشت بساک با اعمال تیمارهای فیزیکی وشیمیایی روی بساک ها و کالوس های حاصل
2021تولید لاین های خالص یکی از مهم ترین ابزارها جهت تولید بذر پر عملکرد است. با توجه به پیشرفت های اخیر روش های آزمایشگاهی می توان لاین های خالص را در زمان کوتاهی تولید کرد و چندین سال در زمان صرفه جویی نمود. در پژوهش حاضر پاسخ بساک های گیاه خیار (Cucumis sativus L.)به آندروژنز در شرایط درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت و اثر نوع ژنوتیپ ( بتاآلفا، سوپرسهیل، ارشیا، ماجد)، اثر تیمارحرارتی و نوع کشت ( 30، 35، 38 درجه سانتی گراد و بدون اعمال حرارت(شاهد) در محیط کشت مایع و بدون اعمال حرارت(شاهد) در محیط کشت جامد)، اثر شوک الکتریکی بر بساک ها و کالوس های خیار با ولتاژهای (50، 100، 150 و 200 ولت) ، تیمار فیزیکی سانتریفیوژبا میزان دورهای(g100، g150، g300 وg600) ، تیمار مغناطیسی شامل (میدان مغناطیسی با شدت بالا و آب مغناطیسی به مدت 24 ساعت، آب مغناطیسی به مدت یک ساعت و عبور از آب مغناطیسی) و پیش تیمار TSA با غلظت های (1/0، 5/0، 1 و 2 میکرومولار) بر کالوس زایی، رویان زایی و باززایی گیاه، در کشت بساک خیار بررسی گردید. نتایج نشان داد که بیشترین درصد القا آندروژنز و رویان زایی مربوط به ژنوتیپ بتاآلفا می باشد. اثر تیمار حرارتی و نوع کشت بر رویان زایی و باززایی گیاه معنی دار گردید به طوری که تیمار شاهد در محیط کشت مایع با میانگین 36/4 گیاه به ازای هر بساک و پس از آن تیمار 30درجه سانتی گراد در محیط کشت مایع با میانگین4/1 گیاه به ازای هر بساک مطلوب ترین تیمارها بودند. در این آزمایش مشخص شد محیط مایع نیز برای رویان زایی بسیار موثر بوده است و در نتیجه تعداد زیادی گیاه از این طریق باززا شد. اثر شوک الکتریکی بیشترین درصد کالوس زایی را با میزان 90 درصد و بالاترین میانگین رویان به ازای هر بساک را با میزان 16/0 رویان در تیمار 100 ولت نشان داد. همچنین شوک الکتریکی روی کالوس ها اعمال شد اما هیچ رویان زایی در آن ها رخ نداد. تیمار فیزیکی سانتریفیوژ بر بساک ها اعمال شد و نتایج نشان داد که تیمار g150 بیشترین درصد کالوس زایی (33/73درصد) و بالاترین میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک (2/0) را داشت. تیمار عبور از آب مغناطیسی با میانگین 2/0 رویان زایی در هر بساک نسبت به سایر تیمارهای مغناطیسی مناسب تر بود. پیش تیمار TSA بر القا اندروژنز نیز موثر بود و غلظت 5/0 میکرومولار بیشترین درصد کالوس زایی (33/73
-
بهینه سازی ریز ازدیادی و تولید بذر مصنوعی در گیاه انگور (Vitis vinifera)
2021انگور بانام علمی Vitis vinifera، متعلق به خانواده انگورسانان (Vitaceae)، از مهم ترین گیاهان باغی جهان است که به دلیل تولید فرآورده-های متنوع، یکی از محصولات برجسته در دنیا است. تکثیر انگور به روش های سنتی، دارای مشکلاتی نظیر دوره زمانی طولانی جهت حصول گیاه، محدودیت فصلی، انتقال آلودگی های قارچی-باکتریایی و بیماری های ویروسی می باشد. استفاده از روش های نوین، از جمله استفاده از کشت بافت، روشی مطلوب جهت تولید گیاهان انگور عاری از بیماری، در مدت زمانی کوتاه و خارج از فصل می باشد. یکی دیگر از روش های نوین جهت تکثیر گیاهان، فنآوری بذر مصنوعی است که این فنآوری روشی کاربردی و مناسب به منظور حفظ خصوصیات ارقام تجاری و تولید انبوه آن ها می باشد. با توجه به مزایای اثبات شده کاربرد آب مغناطیسی بر رشد و نمو گیاهان، در این تحقیق برای اولین بار اثر آب مغناطیسی بر ریزازدیادی و تولید بذر مصنوعی در انگور بررسی شد. این پایان نامه شامل هفت آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که کلیه آن ها به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار به شرح ذیل انجام شدند. هدف آزمایش اول بررسی اثر هم زمان دو سطح از هورمون BAP(0 و 5/0 میلی گرم در لیتر) و شش سطح از نوع آب (معمولی، مغناطیسی 0 ساعته، مغناطیسی 3 ساعته، مغناطیسی 6 ساعته، مغناطیسی 24 ساعته و مغناطیسی 48 ساعته) برای اولین بار، بر خصوصیات گیاه چه های حاصل از ریز ازدیادی قطعات گره ای انگور رقم افلیا بود. این تحقیق به صورت یک آزمایش فاکتوریل 2×6 انجام شد. هدف آزمایش دوم ارزیابی اثر هم زمان سه نوع بستر کشت ( ]پیت ماس+ کوکوپیت+ پرلیت (هرکدام با نسبت 33/0)]، [پیت ماس+ کوکوپیت +ورمی کمپوست]، [خاک برگ + ماسه بادی + خاک زراعی] ) و دو نوع آب آبیاری (معمولی و مغناطیسی 48 ساعته) بود که بر میزان سازگاری اولیه گیاه چه های حاصل از ریززادیادی بود. آزمایش سوم به منظور ارزیابی اثر هم زمان سه نوع بستر کشت ( ]پیت ماس+ کوکوپیت+ پرلیت (هرکدام با نسبت 33/0)]، [پیت ماس+ کوکوپیت +ورمی کمپوست]، [خاک برگ + ماسه بادی + خاک زراعی] ) و دو نوع آب آبیاری (معمولی و مغناطیسی 48 ساعته) بر میزان سازگاری ثانویه گیاه چه های حاصل از سازگاری اولیه انجام شد. هدف آزمایش چهارم بررسی اثر هم زمان دو نوع آب (معمولی و مغناطیسی 48 ساعته)، سه غلظت آلژینات سدیم (2، 3 و 4 درصد) و
-
بررسی هتروزیس و ترکیب پذیری لا ین های مختلف اطلسی (Petunia hybrida Hort) برای صفات مختلف زینتی
2021گل اطلسی (Petunia hybrida ) یکی از گیاهان مهم زینتی است که به دلیل داشتن گل های متنوع باقابلیت دوره گلدهی طولانی، به طور گسترده جهت کاشت در فضاهای سبز استفاده می شود. بذرهای دورگ اصلاح شده نسبت به بذرهای معمولی، دارای عملکرد، تنوع، کیفیت و زیبایی بالاتری هستند. در دنیا از دیدگاه اقتصادی، تولید بذر دورگ، از اهمیت به سزایی برخوردار است. بااین وجود، متأسفانه در کشور ما صنعت تولید بذر دورگ اطلسی، پیشرفتی نداشته است. به طور تقریب تمامی بذر های دورگ باکیفیت، از خارج کشور وارد می شوند. لذا در راستای اهمیت فوق، این تحقیق، به منظور بررسی میزان هتروزیس و ترکیب پذیری عمومی و خصوصی، تلاقی هایی بین 10 لاین اینبرد اطلسی برای صفات زینتی انجام شد. بذور دورگ 70 تلاقی به همراه والدین، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو تکرار کشت شدند. با شروع گلدهی، صفات ارتفاع بوته تا اولین گل، تعداد گل روی بوته، تعداد روز تا گلدهی، قطر گل، قطر لوله گل، طول لوله گل، تعداد شاخه، گستردگی بوته و ماندگاری گل روی بوته اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ ها برای کلیه صفات ازنظر آماری (01/0 >p ) معنی دار بود. مقایسه میانگین ها برای همه صفات بیانگر تنوع ژنتیکی بالا بین ژنوتیپ ها بود. تفاوت 32 روزه در آغاز گلدهی بین نمونه هامشاهده شد. نمونه ها با متوسط تعداد 75/12 تا 75/168 گل باز در هر بوته و میانگین قطر گل 95/54 تا 100 میلیمتر متغیر بودند. همبستگی بین صفت تعداد گل باز در یک روز و تعداد کل گل با ضریب 91/0 در سطح 001/0 معنی دار گردید، همچنین صفت قطر گل و قطر لوله گل همبستگی مثبت و معنی داری (793/0) داشتند. با تجزیه خوشه ای دورگ های مختلف به سه خوشه متمایز گروه بندی شدند که خوشه شماره 2 مطلوب ترین خوشه ازنظر صفات مورد بررسی بود. بیشترین قدرت ترکیب پذیری عمومی برای صفت تعداد گل باز را اینبرد لاین (23/9) P160 و برای صفت قطر گل را اینبرد لاین (81/12) P168 داشت. مقادیر متفاوت مثبت و منفی در قدرت ترکیب پذیری خصوصی در صفات مورد مطالعه نقش توام اثر افزایشی و غیرافزایشی در کنترل صفات را نشان داد. میزان هتروزیس مثبت و منفی قابل توجهی نسبت به میانگین والدین و نسبت به والد برتر مشاهده گردید برخی دورگ ها نظیر P299 در تعداد گل وبیشتر صفات مهم زینتی و برخی نظیر P371 در صفت قطر گل که درشتی
-
اثر ترکیب 5- آز اسیتیدین روی القا آندروژنز در ارقام مختلف لوبیا (Phaseolus vulgaris L.) از طریق کشت بساک
2021مطالعه روی القای هاپلوئیدی در دانه گرده، باز زایی گیاه و تولید گیاهان هاپلوئید در خانواده Fabaceae در گونه های کمی انجام شده است، ایجاد کشت درون شیشه ای و القاء مورفوژنز در لگوم ها در مقایسه با بیشتر گونه های براسیکاسه و سولاناسه دشوارتر است. لوبیا یکی از مهم ترین گیاهان زراعی خانوداه بقولات است که در دنیای جدید یکی از منابع مهم پروتئینی و کالری در تغذیه انسان محسوب می شود. در این پژوهش تاثیر پیش تیمار غنچه ها با غلظت های مختلف آزاسیتیدین، استفاده از غلظت های مختلف آزاسیتیدین در ترکیب محیط کشت، استفاده از تنظیم کننده رشد توفوردی در ترکیب با آزاسیتیدین در محیط کشت و پیش تیمار بذر لوبیا با غلظت های مختلف آزاسیتیدین بر کالوس زایی از کشت بساک لوبیا (Phaseolus vulgaris L.) در محیط کشت جامد MS روی ژنوتیپ های ژنوتیپ های مختلف لوبیا (ناز، اختر، درخشان،21682 ، محلی خمین،COS16 ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که که بین ژنوتیپ های مختلف لوبیا از نظر درصد کالوس زایی، اختلاف معنی دار آماری در سطح 05/0 وجود داشت. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به ارقام 21682 و محلی خمین بود. ازنظر سرعت کالوس زایی ، اختلاف معنی دار آماری در سطح 01/0 وجود داشت. بیشترین سرعت کالوس زایی مربوطه به ارقام 21682 و محلی خمین بود. پیش تیمار غنچه ها با آزاسیتیدین برای صفات مورد مطالعه در سطح 001/0آماری اختلاف معنی دارای را نشان داد. همچنین اثرمتقابل غلظت های مختلف آزاسیتیدین با ژنوتیپ و اثر متقابل غلظت آزاسیتیدین با مدت زمان القای پیش تیمار به ترتیب اختلاف معنی دار آماری درسطح 01/0 و 001/0 نشان دادند. بیشترین درصد کالوس زایی با استفاده از 5/2 میکرومولار آزاسیتیدین به مدت 1 ساعت برای هر دو ژنوتیپ محلی خمین و 21682 مشاهده شد. بیشترین سرعت کالوس زایی با استفاده از 5/2 میکرومولار آزاسیتیدین در مدت 1 ساعت برای ژنوتیپ محلی خمین وبرای ژنوتیپ 21682 با استفاده از 100 میکرو مولار آزاسیتیدین به مدت سه ساعت مشاهده شد. میان غلظت های مختلف آزاسیتیدین در محیط کشت از نظر کالوس زایی اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد. غلظت های مختلف توفوردی برای صفت های مورد مطالعه درسطح آماری 01/0 و 001/0 اختلاف معنی داری را نشان دادند ، همچنین اثر متقابل توفوردی با آزاسیتیدین و اثر متقابل توفوردی با ژنوتیپ برای صفت های مورد مطالعه در س
-
شناسایی جهش های برخی ژن های کاندید با صفت پُرپَری در گیاه اطلسی (Petunia hybrida)
2020گل اطلسی (Petunia hybrid) به خانواده سولاناسه و راسته سولاناس تعلق دارد که بومی آمریکا جنوبی می باشد و یکی از مهم ترین گیاهان باغچه ای در جهان محسوب می شود که معمولا از طریق بذر تکثیر می شود. تولید ارقام پُرپَر گیاه اطلسی یکی از اهداف مهم به نژادی این گیاه است. شناخت مکانیسم مولکولی کنترل پُرپَری در اطلسی، می تواند هزینه و زمان تولید ارقام پُرپَر را کاهش دهد. شناسایی جهش ها در ژنوتیپ های کم پَر و پُرپَر در ژن های کاندید پُرپَری امکان دستیابی به نشانگرهای ژنتیکی پیوسته با صفت پُرپَری را فراهم می سازد و می تواند در به نژادی گیاه اطلسی کارامد باشد. در این پژوهش، توالی ژن های MADS-box ، FBP6 و AP2 مربوط به گیاه اطلسی در پنج ژنوتیپ پُرپَر و پنج ژنوتیپ کم پَر مورد مقایسه قرار گرفت. طراحی آغازگرهای مورد نظر برای هر ژن با استفاده از توالی های DNA موجود در پایگاه داده NCBI صورت گرفت. ازگیاهان کشت شده در گلدان نمونه های برگی تهیه و DNA استخراج شد و به عنوان الگو در واکنش PCR استفاده گردید. طبق نتایج در مورد ژن FBP6 در ژنوتیپ کم پَر جهش حذف/ اضافه به طول 64 جفت باز و همچنین در ژن MADS-box و AP2 نیز جهش نقطه ای مشاهد شد. مقایسه جهش ها در بین ژنوتیپ ها نشان داد که ممکن این جهش ها تفاوتی بین ژنوتیپ های پُرپَر وکم پَر مشخص کند، احتمالا این ناحیه ها از سه ژن MADS-box ، FBP6 و AP2 با صفت پُرپَری مرتبط هستند. مشخص شد که تعداد این نوکلئوتیدها در ژنوتیپ های کم پَر بیشتر بوده بنابراین احتمالا میزان متیلاسیون در ژنوتیپ های کم پَر بیشتر می باشد. دلیل این پدیده ممکن است هتروزیگوت بودن ژنوتیپ های مورد بررسی باشد.
-
ارزیابی سازگاری و تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های مختلف کینوا (.Chenopodium quinoa Willd) در دو منطقه ی کرج و کرمانشاه
2020دانه های کینوا به عنوان منبعی بسیار مهم از فلاونوئیدها و دارای دو پروتئین باارزش به نام گلوبولین و آلبومین هستند همچنین حاوی هر نه اسیدآمینه ی ضروری برای انسان به ویژه، لیزین و هیستیدین می باشند. این دانه ها غنی از ویتامین C، تیامین و اسیدفولیک هستند. علاوه بر این ویژگی های خاص، کینوا گیاهی کم انتظار با قابلیت سازگاری بالا نسبت به شرایط نامساعد محیطی می باشد که در سال های اخیر به عنوان یک گیاه نوظهور در جهان و به ویژه ایران موردتوجه قرارگرفته است. در این راستا، به منظور ارزیابی تنوع و سازگاری اولیه و برای شناسایی مهم ترین صفات مؤثر بر عملکرد دانه در 16 ژنوتیپ کینوا، این پژوهش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه کرج و کرمانشاه انجام شد. ژنوتیپ ها برای اکثر صفات دارای تفاوت معنی دار آماری (P≤0.01) بودند که بیان گر تنوع ژنتیکی بالا در بین آن ها بود. بیش ترین عملکرد دانه در واحد سطح در کرج متعلق به ژنوتیپ های 14 و 15 و کم ترین عملکرد دانه در واحد سطح مربوط به ژنوتیپ های 12 و 13 و بیشترین عملکرد دانه در واحد سطح در کرمانشاه مربوط به ژنوتیپ های 16 و 3 و کم ترین عملکرد دانه در واحد سطح مربوط به ژنوتیپ های 5 و 11 بود. طبق نتایج، ژنوتیپ های با عملکرد دانه بالا، دارای مقدار بالای صفت مهم شاخص برداشت دانه در واحد سطح بودند. نتایج نشان داد که صفات شاخص برداشت دانه در واحد سطح، قطر پانیکول اصلی، روز تا تغییر رنگ پانیکول، وزن هزار دانه، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، محتوای آب اولیه ی برگ، طول دوره ی پر شدن دانه، روز تا گلدهی و میزان ساپونین دانه با عملکرد دانه همبستگی مثبت و معنی داری (P≤0.01) داشتند. این در حالی بود که صفت روز تا ده برگی، دارای همبستگی منفی و معنی دار (P≤0.01) با عملکرد دانه بود. شاخص برداشت دانه در واحد سطح، قطر پانیکول اصلی، روز تا گلدهی، روز تا ده برگی (با ضریب رگرسیونی منفی)، محتوای آب اولیه ی برگ و روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی به ترتیب، به عنوان مهم ترین صفات مؤثر بر تغییرات عملکرد دانه، وارد مدل رگرسیونی شدند. نتایج تجزیه ی علیت نیز نشان داد درحالی که صفات شاخص برداشت دانه در واحد سطح، قطر پانیکول اصلی و محتوای آب اولیه ی برگ به ترتیب بیش ترین اثرات مثبت مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. صفت روز تا ده برگی نیز بیش ترین اثر مستقیم منفی را نشان
-
ررسی برخی عوامل فیزیکی و شیمیایی بر آندروژنز گیاه سیکلامن (Cyclamen persicum
2020گیاه سیکلامن (Cyclamen persicum) یک گونه گیاه گلدانی مهم و یک گیاه گل زمستانه است که از گل های محبوب به شمار می رود. گیاهان هاپلوئید گیاهانی هستند که تعداد کروموزوم های آنها در دوران اسپروفیتی برابر با کروموزوم های یک گامت (n) است. باتوجه به این که از زمان کاشت تا گلدهی سیکلامن حدود 6 تا 12 ماه زمان لازم است می توان با تولید گیاهان هاپلوئید از طریق آندروژنز، به عنوان یک روش کارآمد و سریع ،جهت تهیه لاین های مادری برای تولید بذرهای دورگ F1 بهره برد. در این پژوهش تأثیر عوامل فیزیکی و شیمیایی، از جمله سطوح مختلف کربوهیدرات های ساکارز، گلوکز و مانیتول و همچنین استفاده از سطوح مختلف کلشی سین، پیش تیمار n- بوتانول، شوک الکتریکی و سانتریفیوژ، بر کشت بساک گیاه سیکلامن در محیط جامد B5 ارزیابی شده. بررسی اثر سطوح مختلف پیش تیمار n بوتانول به مدت 5 ساعت اثر معنی داری(0.05)در کالوس زایی و رویان زایی نشان داد که بهترین تیمار در این آزمایش تیمار 0.1 درصد n- بوتانول با66.6% کالوس زایی و0.7 رویان به ازای هر بساک بود. آزمایش سطوح مختلف پیش تیمارهای شوک الکتریکی و سانتریفیوژ تفاوت معنی داری در سطح 0.05 نشان داد.که باتوجه به نتایج تیمار شوک الکتریکی بر درصد کالوس زایی اثر منفی داشت و درصد کالوس زایی در نمونه شاهد بیشتر بود، همچنین در تیمار سانتریفیوژ تیمار شاهد دارای درصد کالوس زایی بیشتری از بقیه تیمارها بود. اثر متقابل دو عامل شوک الکتریکی و سانتریفیوژ بر هیچ یک از صفات موردمطالعه معنی دار نبود. بررسی سطوح مختلف قندهای ساکارز، گلوکز و مانیتول نشان داد که تأثیر کربوهیدرات ها در کالوس زایی و رویان زایی معنی دار است و بهترین تیمار استفاده از مانیتول به مدت 20 روز و انتقال به محیط 30 گرم بر لیتر ساکارز با 60% کالوس زایی و 3.36 رویان به ازای هر بساک بود. در این تحقیق مشخص شد که ایجاد تنش اسمزی کم در کشت بساک سیکلامن می تواند منجر به بهبود رویان زایی در کالوس های هاپلویید گردد. استفاده از n- بوتانول نیز تاثیر مثبت بر کالوس زایی و رویان زایی در کشت بساک سیکلامن دارد.
-
تولید بذر مصنوعی و ارزیابی پایداری ژنتیکی گیاه چه های نعناع (Mentha spp. L.) با استفاده از مطالعه سیتولوژیکی و نشانگر مولکولی
2020نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) و نعناع معمولی ( Mentha sativa L.) دو گونه بسیار مهم دارویی از جنس نعناع (Mentha) و متعلق به خانواده نعناعیان (Labiatae = Lamiaceae) هستند. این دو گونه دارای متابولیت های ثانویه با ارزشی، منجمله منتول، می باشند. وقوع دورگ گیری های بین گونه ای فراوان در بین گونه های مختلف این جنس، منجر به عقیمی، ناباروری و کاهش خلوص ژنتیکی در این گونه-ها شده است. استفاده از تکنیک بذر مصنوعی، روشی مناسب به منظور تولید انبوه و حفظ خلوص ژنتیکی این گیاه مهم دارویی است. در این راستا، این پژوهش شامل هفت آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که بشرح ذیل انجام شد. آزمایش اول شامل؛ عوامل روش کاشت (یا استقرار) بذور در پتری دیش (کاشت در پتری حاوی محیط کشت و کاشت در پتری فاقد محیط کشت)، نوع ریزنمونه ( جوانه انتهایی و قطعات گره ای)، نوع آب ( معمولی، مغناطیسی 5 ساعته و مغناطیسی 10 ساعته)، غلظت های آلژینات سدیم ( 2، 3 و 4 درصد) و غلظت های کلرید کلسیم (75 ، 125 و 175 میلی مولار) بود. اثر تیمارهای فوق به صورت یک آزمایش فاکتوریل 3×3×3×2×2 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار، یکبار بر روی ریزنمونه های نعناع فلفلی و یکبار بر روی ریزنمونه های نعناع معمولی ارزیابی شدند. هدف آزمایش دوم ارزیابی اثر نوع گونه نعناع (فلفلی و معمولی)، نوع بستر(پیش کشت و آندوسپرم)، سه غلظت از هورمون BAP (0، 5/1 و 2 میلی گرم در لیتر) و سه غلظت از هورمون KN(0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) بر روی درصد و سرعت جوانه زنی بذور و طول ساقه گیاه چه های حاصله بود که به صورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2×2 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. درآزمایش سوم اثر همزمان دو نوع گونه نعناع (فلفلی و معمولی)، دو نوع بستر (پیش کشت و آندوسپرم)، سه غلظت از هورمون NAA(0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) و سه غلظت از هورمون IBA (0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) بررسی شد که به صورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2×2 در قالب طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. هدف آزمایش چهارم، تعیین اثر نوع گونه نعناع (فلفلی و معمولی)، شرایط نگهداری بذور ( درون پتری بدون محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد، درون پتری حاوی محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد و درون پتری حاوی پارافین مایع در دمای 4 درجه سانتی گراد) و مدت زمان نگهداری (20 ، 40 و 60 روز)
-
تولیدبذر مصنوعی در ارقام هیبرید گیاه گل جعفری (Tagetes erecta L.) و بررسی پایداری ژنتیکی گیاهان باززایی شده با استفاده از نشانگر مولکولی
2019گل جعفری با نام علمی Tagetes erecta L. گیاهی یک ساله یا چندساله است که دارای 56 گونه و از خانواده گل ستاره ای ها می باشد. برخی از گونه های این گیاه بیشتر جنبه های زینتی داشته و از رنگ دانه کاروتنوئید در صنایع غذایی به عنوان رنگ خوراکی و در غذای طیور برای ایجاد رنگ بهتر زرده استفاده می شود. انواع هیبرید آن به دلیل خصوصیات ظاهری و شکل گل، ارزش اقتصادی بالایی را دارا می باشند ولی با توجه به طولانی بودن فرایند تولید بذور هیبرید از طریق روشهای سنتی، ساخت بذر مصنوعی می تواند در تکثیر ارقام هیبرید این گیاه بسیار کارساز باشد. تکنیک بذر مصنوعی جهت ازدیاد وسیع و ذخیره کوتاه مدت برخی از گیاهان در سراسر جهان انجام شده است. این بذر ها برای تکثیر گیاهان ترانس ژنیک، گیاهان بدون دانه، پلی پلوئید هایی با صفات خاص و گیاهان دارای مشکل در انتشار دانه به کار می روند. کپسوله کردن در هیدروژل بهترین روش برای تولید بذر مصنوعی است و این روش تولید بذر مصنوعی نسبت به سایر روش ها، بیشتر مورد مطالعه وتوجه قرار گرفته است. دراین پژوهش امکان تولید بذر مصنوعی در دو رقم هیبرید گیاه گل جعفری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور اثر عوامل مختلفی مانند نوع رقم, نوع ریز نمونه(رأسی وجانبی )، نوع تنظیم کننده رشد، نوع بستر کشت و همچنین مدت زمان ذخیره این بذور در شرایط سرمایی بررسی گردید. همچنین پایداری ژنتیکی گیاهچه های حاصل از جوانه زنی این بذور با استفاده از نشانگر مولکولی ISSR ارزیابی گردید. دو رقم آزمایش شده در این تحقیق اختلاف معنی داری از نظر درصد جوانه زنی با هم نداشتند ولی ریز نمونه جانبی از نظر درصد و سرعت جوانه زنی برتری معنی داری نسبت به ریز نمونه راس ساقه نشان داد. استفاده از 5 میکرومولار هورمون BAP در بذر مصنوعی منجربه بیشترین درصد جوانه زنی (66 /91 درصد) بذور مصنوعی گردید. استفاده از 1 میلی گرم بر لیتر هورمون TDZ منجربه بهبود درصد جوانه زنی بذور مصنوعی گردید. همچنین استفاده از 1/0میکرومولار هورمون NAA در کپسول بذر مصنوعی منجربه بیشترین درصد ریشه زایی و طول ریشه( 5 /91 درصد- 75/4 سانتی متر ) گردید. استفاده از 1/0میلی گرم بر لیتر هورمون IBA منجربه بهبود درصد ریشه زایی و طول ریشه بذور مصنوعی گردید. قرار دادن بذور جوانه زده بر روی بسترکشت کوکوپیت و پرلیت (انتقال غیر مستقیم) بهترین تیماربه منظورجوانه ز
-
بهینه سازی جنین زایی و باززایی از کشت هاپلوئیدی بساک گیاه آهار (Zinnia elegans)
2019گیاه آهار (Zinnia elegans) یکی از گیاهان باغچه ای یکساله پرکاربرد در فضای سبز، از خانواده آستراسه می باشد که بومی مکزیک بوده و معمولا از طریق بذر کشت می شود. کشت بساک یکی از تکنیک های کشت بافت می باشد که برای تولید گیاهان هاپلویید از این روش استفاده می شود. در این پژوهش مراحل رشد و نموی میکروسپور ها مشاهده و بررسی شد. اثر ژنوتیپ های مختلف، ترکیبات متفاوت از هورمون های 2,4-D ، NAA، IAA و BAP بر کالوس زایی، رویان زایی گامتی و باززایی در کشت بساک گیاه آهار در محیط کشت های MS و B5 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که گلچه هایی با طول 5/1 -5/2 میلی متر، دارای میکروسپور هایی در مرحله تک هسته ای مناسب ترین مرحله برای القاء آندروژنز می باشند. بیشترین درصد کالوس زایی در اثر متقابل محیط کشت B5 با ترکیب هورمونی یک میلی گرم بر لیترNAA و 5/0 میلی گرم بر لیتر BAP با 67/94 درصد کالوس زایی و کمترین درصد القاء کالوس در اثر متقابل محیط کشت MS با ترکیب هورمونی 1/0 میلی گرم بر لیترIAA و 5/0 میلی گرم بر لیتر BAP با 67/60 درصد کالوس زایی، مشاهده گردید. همچنین بیشترین درصد کالوس زایی در ژنوتیپ RD2 و ID به ترتیب با 89 و 86 درصد کالوس زایی و کمترین درصد القاء کالوس مربوط به ژنوتیپ PD و RD1 به ترتیب با 75 و 78 درصد کالوس زایی بود. بیشترین رشد کالوس در اثر متقابل محیط کشت B5 با ترکیب هورمونی1 /0 میلی گرم بر لیترNAA و 5/0 میلی گرم بر لیتر BAP در ژنوتیپ های ID ، RD2 و YD با قطر کالوس 98/0 سانتی متر، و کمترین رشد کالوس در اثر متقابل محیط کشت MS با ترکیب هورمونی 1/0 میلی گرم بر لیترIAA و 5/0 میلی گرم بر لیتر BAP و ژنوتیپ های PD، RD1 و YD مشاهده شد. در اثر متقابل محیط کشت MS با ترکیب هورمونی 1/0 میلی گرم NAA و یک میلی گرم بر لیتر BAP بیشترین تعداد رویان به ازای هر بساک 4/0 و کمترین تعداد در اثر متقابل محیط کشت B5 با ترکیب هورمونی 1/0 میلی گرم بر لیترIAA و 5/0 میلی گرم بر لیتر BAP با 006/0 رویان به ازای هر بساک، دیده شد. در اثر متقابل محیط کشت MS با ژنوتیپ های ID، YD، RD2 و PD بیشترین تعداد رویان به ازای هر بساک و کمترین تعداد در اثر متقابل محیط کشت B5 با ژنوتیپ RD1، YD، PD، RD2 و ID مشاهده شد. بیشترین تعداد گیاه به ازای هر بساک با 3/0 گیاه به ازای هر بساک در ژنوتیپ ID کشت شده در محیط MS حاوی
-
مطالعه آندروژنز در گیاه سیکلامن با هدف تولید گیاهان هاپلویید
2019گیاه سیکلامن( Cyclamen persicum) یکی از گونه های مهم زینتی گلدانی محسوب می شود که هم از طریق جنسی (بذر) و هم غیرجنسی (غده) تکثیر می شود. گیاهان هاپلوئید گیاهانی هستند که نیمی ازکروموزوم های گیاه مادری را دارند. با القاء گیاهان هاپلوئید امکان رسیدن سریع به هموزیگوتی وجود دارد و درنتیجه تحقیقات ژنتیکی و برنامه های به نژادی را آسان می کند. دراین پژوهش تاثیردورقم هیبرید از گیاه سیکلامن، اثر غلظت های مختلف هورمون های توفوردی، بنزیل آمینوپورین و نفتالین استیک اسید، پیش تیمارسرمایی، شرایط نور و تاریکی برکالوس زایی و رویان زایی گامتی درکشت بساک گیاه سیکلامن درمحیط جامد B5 بررسی شد. نتایج نشان داد که بهترین ترکیب هورمونی مربوط به ترکیب هورمونی توفوردی (1 میلی گرم برلیتر و بنزیل آمینوپورین (1 میلی گرم برلیتر) با میزان 66/76درصد و ترکیب هورمونی توفوردی (1 میلی گرم بر لیتر) و بنزیل آمینوپورین (5/0 میلی گرم بر لیتر) بامیزان 70 درصد کالوس زایی بود. در پیش تیمار سرمایی بالاترین میزان کالوس زایی مربوط به دمای 4 درجه ی سانتی گراد به مدت 3 روز بود که داری اختلاف معنی داری در سطح 05/0 بود. بهترین ژنوتیپ مربوط به ژنوتیپ Halios از لحاظ میزان کالوس زایی و جنین زایی بود. بین دو ژنوتیپ برای صفت کالوس زایی و جنین زایی از لحاظ آماری اختلاف معنی داری درسطح 05/0 وجود داشت. در تیمارتاریکی رویان زایی، کالوس زایی و باز زایی مشاهده شد. میزان رویان زایی دراین پژوهش7/5 درصد بود که از این میزان رویان زایی یک مورد باز زایی مشاهده شد.
-
مطالعه تولید کالوس و رویان هاپلوئید از طریق کشت تخمک و بساک در ارقام گیاه چغندر قند ( Beta vulgarius L )
2019هاپلوئیدی و دابل هاپلوئیدی از طریق ژینوژنز، یک ابزار ارزشمند و کاربردی در برنامه های اصلاحی چغندرقند به شمار می آید. در این پژوهش پاسخ تخمک های چغندرقند به ژینوژنز، در شرایط درون شیشه ای مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا چندین عامل شامل اثرات 1) نوع ژنوتیپ 2) اثر متقابل هورمون بنزیل آمینو پورین با غلظت های (0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) در ترکیب با هورمون تیدیازورون با غلظت های (0، 1/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر) 3) اثر متقابل پیش تیمار مانیتول با غلظت (0، 5/0 و 1 مولار) در ترکیب با پیش تیمار سرمایی در دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت (4 و 7 روز) 4) اثر متقابل پیش تیمار 5-آزاسیتیدین با غلظت های (0، 50 و 100 میکرو مولار) در ترکیب با پیش تیمار توفوردی با غلظت های (0، 100 و 200 میکرو مولار) 5) اثر غلظت های مختلف ساکارز (30، 60 و 90 گرم درلیتر) 6) نوع محیط کشت (MSB و PGo) بر روی صفات درصد القاء ژینوژنز، رویان زایی گامتی، کالوس زایی و باززایی گیاه از طریق کشت تخمک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بالاترین درصد القاء ژینوژنز و رویان زایی مربوط به ژنوتیپ ویکو می باشد. هم چنین پاسخ ده ترین ژنوتیپ ها به کالوس زایی و باززایی گیاه، رقم های 7233 و پسودا بودند. اثر متقابل بنزیل آمینو پورین و تیدیازورون نشان داد که استفاده از 1/0 میلی گرم در لیتر تیدیازورون در مقایسه با تیمار های دیگر بالاترین درصد القاء ژینوژنز و میانگین تعداد رویان به ازای هر تخمک را به خود اختصاص داد و نسبت به تیمار های دیگر برتر بود. مشخص شد که مانیتول 5/0 مولار در ترکیب با 4 روز پیش تیمار سرمایی در دمای 4 درجه سانتی گراد بیشترین درصد القاء ژینوژنز و رویان زایی را ایجاد کرد، در صورتی که مانیتول 1 مولار در ترکیب با 4 روز پیش تیمار سرمایی در دمای 4 درجه سانتی گراد بیشترین درصد کالوس زایی و باززایی گیاه را به همراه داشت. استفاده از پیش تیمار 50 میکرو مولار 5-آزاسیتیدین در مقایسه با تیمار های دیگر بیشترین درصد القاء ژینوژنز، رویان زایی گامتی، کالوس زایی و باززایی گیاه را ایجاد کرد و به طور معنی داری از تیمارهای دیگر برتری داشت. نتایج غلظت های مختلف ساکارز نشان داد که 60 گرم در لیتر ساکارز در مقایسه با 30 و 90 گرم در لیتر، بیشترین درصد القاء ژینوژنز و رویان زایی گامتی و کالوس زایی و باززایی گیاه را ایجاد کرد. ه
-
مطالعه آندروژنز از طریق کشت بساک در گیاه کاملینا(Camelina SativaL.)
2019ایجاد گیاهان هاپلویید و دابل هاپلویید از طریق آندروژنز یکتکنیک بسیار مفیداست که در اصلاح محصولات زراعیو پژوهشهایبنیادیاستفاده میشود. در بین محصولات زراعیدانههایروغنیاز اهمیت خاصیبرخوردارند و دارایذخایر غنیاز اسیدهایچرب هستند. گیاه روغنی-داروییکاملینا از خانواده براسیکاسه است و در سالهایاخیر توجه زیادیرا به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت و خواص دانهیروغنیکاملینا در تغذیه انسان میتوان از تولید گیاهان هاپلویید به عنوان روشیکارآمد و سریع در اصلاح این گیاه بهره برد. در این پژوهش تاثیر تنظیم کنندههایرشد2,4-D ،BAPو NAA، پیش-تیمار n-بوتانول و کلشیسین بر رویبساکها و اعمال پیشتیمارهای2,4-Dو 5-آزاسیتیدین و همچنین شرایط رشد گیاهان مادری(مزرعه و اتاق رشد گیاهی) و اعمال پیشتیمارهای سرمایی و گرمایی بر روی بساک گیاهان رشد یافته در این شرایط بر کالوسزاییو رویانزاییدر کشت بساک گیاه کاملینا (Camelina Sativa L. )در محیط کشت جامد مورد بررسیقرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از ترکیب هورمونی2میلیگرم در لیتر2,4-Dو 5/0میلیگرم در لیتر BAPدر محیط کشت B5با ویتامینهایNLNبیشترین درصد کالوسزایی، سرعت کالوسزاییو میانگین تعداد رویانبه ازایهر بساک را ایجاد میکند و مناسبترین ترکیب هورمونیبکار رفته در کشت بساک کاملینا بود. پیشتیمار بساکها توسط n-بوتانول 1% به مدت 5ساعت، بیشترین میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک و سرعت کالوسزایی را نشان داد. استفاده از 200میلیگرم در لیتر کلشیسین بالاترین سرعت کالوسزایی را ایجاد کرد و از کاربرد 50و 200میلیگرم در لیتر کلشیسین به مدت 22ساعت بیشترین درصد کالوسهای با اندازه4-3میلیمتری و رویانزایی گامتی، بدست آمد. نتایج حاصل از مطالعه اثر پیشتیمار 2,4-Dو5-آزاسیتیدین بر روی بساکهای کاملینا مورد ارزیابی قرار گرفت که استفاده از 200میکرومول 2,4-Dو 50میکرومول 5-آزاسیتیدین بالاترین سرعت کالوسزایی را ایجاد کرد و بیشترین درصد کالوسهایی با اندازه 4-3میلیمتری مربوط به کاربرد 100میکرومول 2,4-Dبود و همچنین کاربرد 200میکرومول 2,4-Dو 100میکرومول 5-آزاسیتیدین بیشترین میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را تولید کرد. اثر شرایط رشد گیاهان مادریو پیشتیمارهایسرماییبر کشت بساک کاملینانشان داد که گیاهان رشد یافته در اتاق رشد گیاهیبا پیشتیمار سرماییC ̊4برای4روز بیشترین مقدار صفات ذکر شده
-
بررسی اثر فاکتورهای مختلف بر القا آندروژنز در کشت بساک گل جعفری آفریقایی (Tagetes erecta ) و گل جعفری فرانسوی ( Tagetes patula )
2019تولید گیاهان هاپلویید، یک موضوع با اهمیت در برنامه های به نژادی جهت دستیابی سریع به بذر هیبرید می باشد. در پژوهش حاضر، پاسخ بساک های دو گونه گل جعفری(Tgetes .spp) بر القاء آندروژنز در 7 آزمایش جدا از هم بررسی شد. این آزمایش ها شامل: 1- مطالعه اثر ژنوتیپ (T1،T2،T3،T4،T5) و اندازه غنچه (5-3، 10-5 و 15-10 میلی متر) ، 2- مطالعه اثر پیش تیمار غنچه ها با محیط کشت حاوی غلظت های مختلف ان-بوتانول (1/0 ، 2/0، 3/0، 4/0 درصد)، 3- مطالعه اثر روش اعمال تیمار مانیتول (اضافه کردن غلظت های مختلف مانیتول به محیط کشت اصلی و پیش تیمار بساک ها با محیط کشت مایع حاوی غلظت های مختلف مانیتول بمدت 24 ساعت) و غلظت های مختلف مانیتول (1/0، 2/0، 3/0، 4/0، 5/0 مولار به همراه تیمار شاهد)، 4- بررسی اثر 7 تیمار دمایی مختلف شامل تیمار سرمایی 4 درجه سانتی گراد بمدت 4، 7 و 10 روز و تیمارهای گرمایی 30 درجه سانتی گراد به مدت 10 روز، 32 درجه سانتی گراد به مدت 2 روز، 34 درجه سانتی گراد به مدت 8 ساعت به همراه شاهد، 5-اثر پیشتیمار بساک ها با دورهای مختلف سانتریفیوژ ( g100، g200 و g400)هر کدام به مدت های 3 و 6 دقیقه، 6- بررسی اثر پیش تیمار بساک ها با ولتاژهای مختلف شوک الکتریکی (50، 100، 150، 200 ولت)،7- بررسی اثر هورمون های NAA (0، 25/0 و 5/0 میلی گرم بر لیتر) و TDZ (تیدیازرون) (0، 1/0، 5/0 میلی گرم بر لیتر) در ترکیب با هم می باشند. نتایج نشان داد که مرحله میکروسپوری مناسب جهت کشت بساک های گیاه گل جعفری مرحله تک هسته ای میانی تا دوهسته ای ابتدایی می باشد و مراحل میکروسپوری مذکور در غنچه های با اندازه 10-5 میلی متر مشاهده شد. همچنین ژنوتیپ های T3 وT4 بیشترین پاسخ به آندروژنز را نشان دادند. در آزمایش دوم غلظت 1/0 درصد ان – بوتانول باعث افزایش هر چهار صفت درصد کالوس زایی، میانگین تعداد نوساقه به ازای هر بساک، میانگین تعداد نوساقه به ازای هر کالوس و درصد باززایی گیاه کامل در مقایسه با شاهد شد. در آزمایش سوم بیشترین درصد کالوس زایی از تیمار محیط کشت جامد حاوی 2/0 مولار مانیتول با 55/95 درصد کالوس زایی بدست آمد. پیش تیمار 5/0 مولار در روش دوم از نظر صفت تعداد نوساقه به ازای هر بساک و تعداد نوساقه به ازای هر کالوس برتری نشان داد. پیش تیمار 2/0 مولار مانیتول در روش پیش تیمار با محیط مایع حاوی غلظت های مختلف مانیتول
-
بهینه سازی تولید بذر مصنوعی و ارزیابی پایداری ژنتیکی گیاه چه های تاتوره با استفاده از مطالعه سیتولوژیکی و نشانگرهای مولکولی
2019تاتوره گیاه دارویی و و دارای آلکالوئید های مختلف و ارزشمندی می باشد. وجود خواب بذر در گیاه تاتوره و داشتن 20-25 درصد دگرگشنی در بذور حاصله باعث شده است که امکان داشتن گیاه با خلوص ژنتیکی در هر زمان ممکن نباشد. استفاده از بذر مصنوعی، یک روش مناسب به منظور تکثیر سریع، انبوه و حفظ ژرم پلاسم این گیاه دارویی ارزشمند می باشد. این پژوهش شامل هفت آزمایش مختلف بود. آزمایش اول شامل عوامل نوع آب( معمولی و ویژه)، غلظت های آلژینات سدیم( 2، 3 و 4 درصد)، غلظت های کلرید کلسیم(75 میلی مولار، 125 میلی مولار و 175 میلی مولار) و نوع ریزنمونه( قطعات گره ای و راس ساقه) بودکه به صورت یک آزمایش فاکتوریل 2×3×3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش دوم شامل دو نوع محیط کشت(MS و MS 2/1)، سه غلظت BAP( 0، 75/0 و 5/1 میکرومولار) و سه غلظت KI(0، 75/0 و 5/1 میکرومولار) بود که بصورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش سوم شامل سه غلظت NAA( 0، 25/0 و 5/0 میکرومولار) و سه غلظت IBA(0، 25/0 و 5/0 میکرومولار) که بصورت آزمایش فاکتوریل 3×3×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد.آزمایش چهارم: : این آزمایش به منظور تعیین نحوه نگهداری در دو سطح (در داخل محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد و بدون محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد) و مدت نگهداری شامل پنج زمان (2 روز، 2 هفته، 4 هفته، 8 هفته، 12 هفته) به صورت آزمایش فاکتوریل 5×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. آزمایش پنجم: این آزمایش به منظور تعیین بهترین بستر کشت (پیت موس، کوکوپیت، پرلیت، پیت موس+پرلیت+کوکوپیت، خاک زراعی، ماسه بادی و ترکیب خاک زراعی و ماسه بادی) و مناسب ترین زمان( استفاده مستقیم بذور مصنوعی و استفاده از بذور جوانه زده بر روی محیط کشت MS ) بر قابلیت سازگاری گیاه چه های به دست آمده از آزمایش های قبلی ارزیابی و بصورت آزمایش فاکتوریل7×2 در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار انجام شد. آزمایش ششم: این آزمایش جهت ارزیابی عدم تغییر تعداد کروموزوم ها در سلول های بدنی و گامتی گیاه چه های حاصل از بذر مصنوعی به منظور ارزیابی عدم چند شکلی در گیا ه چه های حاصله در مقایسه با گیاه مادری بود. آزمایش هفتم: این آزمایش کامل کننده آزمایش ششم بود که هدف آن نیز، بررسی عدم وجود چندشکلی گیاه
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی و تحمل به تنش رطوبتی در خویشاوندان وحشی (Aegilops tauschii) وارقام هگزاپلویید (Triticum aestivum) گندم
2019گندم قدیمی ترین و مهم ترین گیاه زراعی دنیا می باشد. بخش عمده ای از سطح زیر کشت این گیاه استراتژیک به صورت دیم و در شرایط تنش رطوبتی می باشد .تنش رطوبتی به عنوان یکی از مهم ترین تنش های محیطی، عامل اصلی کاهش عملکرد گندم در جهان و بویژه در ایران است. جهت مقابله با این تنش و به منظور افزایش عملکرد گندم زراعی در شرایط دیم، استفاده از خویشاوندان وحشی گندم منجمله گونه ی آژیلوپس تائوچی، به دلیل داشتن تعداد زیاد ژن های مطلوب، لازم و ضروری می باشد. وجود تنوع ژنتیکی پایه و اساس هر برنامه به نژادی می باشد و لازمه پاسخ به گزینش است. بر این اساس، تحقیق حاضر جهت ارزیابی تنوع ژنتیکی و تحمل به تنش رطوبتی در ده جمعیت گندم آژیلوپس تائوچی و دو رقم گندم نان متحمل (پیشگام) و حساس (شهریار) به تنش رطوبتی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در دو شرایط عدم تنش (95% ظرفیت گلدانی) و تنش رطوبتی (45% ظرفیت گلدانی) در طی دو سال (1395 و 1396) انجام شد. تنوع ژرم پلاسم حاضر از طریق 33 صفت فنولوژیکی و مورفوفیزیولوژیکی و 16 نشانگر ISSR و 10 نشانگر RAPD مورد مطالعه قرار گرفت. براساس نتایج تجزیه واریانس مرکب، بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر بیش تر صفات، تفاوت معنی دار آماری (05/0p<) وجود داشت، که نشان دهنده ی وجود تنوع ژنتیکی بالا در ژرم پلاسم مورد مطالعه برای استفاده در برنامه های به-نژادی آینده است. براساس نتایج مقایسه میانگین در شرایط مختلف رطوبتی، جمعیت های آژیلوپس تائوچی A19 و A16 به-ترتیب، بیش ترین و کم ترین میزان تحمل به تنش رطوبتی را نشان دادند. درجمعیت های آژیلوپس تائوچی در شرایط نرمال رطوبتی، به ترتیب صفات ارتفاع گیاه، شاخص برداشت بوته، وزن دانه در سنبله ی اصلی، وزن سنبله ی اصلی، وزن پدانکل، تعداد سنبلچه در سنبله، طول پدانکل، وزن هزار دانه، مدت زمان پرشدن دانه، وزن ساقه اصلی و تعداد دانه در هر بوته بیش-ترین همبستگی مثبت و معنی دار(01/0p<) با عملکرد دانه داشتند، درحالی که در هر دو شرایط، صفات فنولوژیکی دارای همبستگی منفی و معنی دار(01/0p<) با عملکرد دانه داشتند. دردو رقم زراعی در شرایط نرمال رطوبتی، به ترتیب صفات تعداد دانه در سنبله اصلی، روز تا سنبله دهی، تعداد دانه در هر بوته، وزن دانه در سنبله اصلی، روز تا گرده افشانی، محتوای کلروفیل برگ، طول پدانکل، وزن سنبله اصلی، تعداد پنجه و
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی بین جمعیت های مختلف تاتوره (Datura stramonium L.) با استفاده از صفات اگرومورفولوژیکی و نشانگرهای مولکولی
2018تاتوره (Datura stramonium) یک گیاه دارویی مهم است. این گیاه به عنوان یک گیاه مدل، از نظر تولید تروپان آلکالوئیدها، به طور کامل شناخته شده است. به نظر می رسد که تا به امروز، بجز یک مورد، تنوع ژنتیکی این گیاه با استفاده از نشانگرهای مولکولی مطالعه نشده است. بنابراین، این تحقیق جهت بررسی تنوع ژنتیکی بین 12 جمعیت تاتوره مناطق مختلف ایران، با استفاده از 25 صفت زراعی-ریخت شناختی و 17 نشانگر مولکولی ISSR و 10 نشانگر مولکولی RAPD انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین جمعیت ها از نظر تمامی صفات مورد مطالعه تفاوت معنی داری (p<0.05) وجود داشت به طوری که این نتیجه نشان دهنده تنوع ژنتیکی بالا در بین جمعیت های تحت مطالعه است. براساس نتایج مقایسه میانگین ها جمعیت (9)ورداورد دارای بیش ترین و جمعیت (7) ساری دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. نتایج نشان داد که صفات عملکردبیولوژیک، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد میوه، وزن خشک پوسته کپسول و تعداد دانه در بوته دارای همبستگی معنی دار ِمثبت با عملکرد دانه بودند. بر اساس نتایج همبستگی ، صفت عملکرد میوه بیش ترین نقش را در افزایش عملکرد دانه داشت. بر اساس تجزیه خوشه ای جمعیت ها در 3 خوشه قرار گرفتند. بر اساس نتایج تجزیه به مؤلفه های اصلی صفات تلاش تولیدمثلی، شاخص برداشت دانه، شاخص برداشت میوه، میانگین وزن میوه، میانگین تعداد دانه در میوه و میانگین وزن دانه های یک میوه به همراه جمعیت ورداورد در ناحیه سوم بای پلات قرار گرفتند. بر این اساس جمعیت ورداورد می تواند جهت آغاز گزینش به منظور تولیدیک واریته دانه ای و همچنین جمعیت ورداورد جهت آغاز گزینش برای ایجادیک واریته برگی و دوکاربرده (دانه و برگ) استفاده شود. نتایج 17 آغازگر ISSR نشان داد که در مجموع 158 باند با چندشکلی حدود 75 درصد به دست آمد. نتایج 10 آغازگر ISSR نشان داد که در مجموع 158 باند با چندشکلی 75 درصد به دست آمد. در این میان آغازگرهای 1IS، 8IS و 11IS با مقدار 100 درصد بهترین آغازگرها بودند. همچنین نتایج 10 آغازگرRAPD نشان داد که در مجموع 115 با چند شکلی 63 درصد به دست آمد. آغازگر3RAPD با مقدار 7/81 درصد بیشترین میزان چند شکلی را نشان داد. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش UPGMA جمعیت ها را در 7 گروه قرار داد. در حالت کلی نشانگرهای ISSR چندشکلی بیشتری در مقایسه با نشانگرهای RAPD
-
ارزﯾﺎﺑﯽ ﺳﺎزﮔﺎری و ﺗﻨﻮع اﮐﻮﺗﯿﭗﻫﺎی ﮐﯿﻨﻮا ( Chenopodium quinoa Willd) با اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎی ﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ و رﯾﺰﻣﺎﻫﻮاره (SSR) درﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ رﻃﻮﺑﺘﯽ
2018وجود تنوع ژنتیکی مهم ترین عامل تکامل گیاهان است و لازمه هر برنامه اصلاحی، به ویژه در گیاه در حال ظهور کینوا می باشد. کینوا، به عنوان خاویار گیاهی، یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی آمریکا است. کینوا بومی منطقه آند می باشد که دارای ارزش غذایی بالایی است. با توجه به ویژگی های ارزشمند این گیاه، این پژوهش به منظور ارزیابی سازگاری اولیه و تنوع ژنتیکی 6 اکوتیپ وارداتی تحت شرایط آب و هوایی همدان انجام شد. ارزیابی 20 نشانگر ریزماهواره در آزمایشگاه اصلاح نباتات و بررسی تنوع 20 صفت ریخت شناسی اکوتیپ ها در طی دو سال زراعی (1395-1396) در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. نتایج موید سازگاری اولیه اکوتیپ های وارداتی با شرایط معتدل -سرد در همدان بود. به طوری که نتایج دوساله این تحقیق نشان دهنده امکان کشت و توسعه این گیاه در شرایط آب و هوایی همدان بود. نتایج تجزیه واریانس بیان گر تنوع ژنتیکی بالا در بین اکوتیپ ها برای کلیه صفات مورد مطالعه بود. اگر چه اکوتیپ 6 و 3 به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین عملکرد تحت شرایط عدم تنش رطوبتی بودند ولی در شرایط تنش رطوبتی، اکوتیپ های 6 و 4 به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین عملکرد دانه بودند. صفات شاخص برداشت و قطر پانیکول به ترتیب در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی، بیش ترین همبستگی مثبت را با عملکرد دانه داشتند. طبق نتایج تجزیه به مولفه های اصلی، اکوتیپ شماره 6 در هر دو شرایط رطوبتی به عنوان اکوتیپ مطلوب با عملکرد بالا شناسایی شد. در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی، اکوتیپ ها در سه خوشه مجزا قرار گرفتند بطوری که در این دو شرایط رطوبتی، به ترتیب خوشه 2 (با اکوتیپ 2 و 6) و خوشه 3 (با اکوتیپ 2، 5 و 6) به عنوان بهترین خوشه ها شناسایی شدند. نتایج تجزیه رگرسیون نشان داد که در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی به ترتیب صفات شاخص برداشت و قطر پانیکول، به عنوان مهم ترین صفات موثر بر افزایش عملکرد دانه، وارد مدل رگرسیونی شدند. تحت شرایط عدم تنش، شاخص برداشت و تحت شرایط تنش رطوبتی، محتوی آب برگ و قطر پانیکول بیش ترین اثر مثبت مستقیم را روی افزایش عملکرد دانه داشتند. عملکرد دانه به ترتیب با شاخص هایSTI ،GMP و SNPI در شرایط عدم تنش رطوبتی، وبا شاخص های GMP ، STI ،SNPI و RDI در شرایط تنش رطوبتی دارای بیش-ترین همبستگی مثبت و معنی دار بود. شاخص های GMP، ST
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی درگیاه مرزه خوزستانی وبررسی پایداری ژنتیکی گیاهان حاصل از باززایی با استفاده از نشانگر ملکولی ISSR
2018مرزه خوزستانی گیاه دارویی معطر و ارزشمندی می باشد. جمعیت های مرزه خوزستانی به دلیل افزایش تقاضا برای دارو، بهره برداری بیش از حد توسط انسان، درصد جوانه زنی پایین بذور و دانش ضعیف در مورد سیستم پرورش آنها در سطح هشداردهنده ای رو به کاهش است. استفاده از روش تولید بذر مصنوعی، یک روش مناسب به منظور تکثیر سریع، انبوه و یکنواخت این گیاه دارویی ارزشمند می باشد. در این تحقیق کپسوله نمودن قطعات گره ای گیاه مرزه خوزستانی با استفاده از آلژینات سدیم انجام گرفت. عوامل مختلفی از قبیل غلظت های مختلف آلژینات سدیم و کلرید کلسیم، نوع ریزنمونه، نوع محیط کشت، اثر هورمون های BAP ، NAA، IBA،TDZ و شرایط و مدت زمان های نگه داری بذور مصنوعی در شرایط سرمایی و انواع بسترهای کشت به منظور باززایی بذور و همچنین پایداری ژنتیکی گیاهچه های حاصل از بذر مصنوعی با نشانگر ملکولی ISSR بررسی گردید. مناسب ترین ترکیب کپسول سازی، با استفاده از آلژینات سدیم 3 درصد به همراه کلرید کلسیم 100 میلی مولار بدست آمد. استفاده از قطعات گره ای همراه با محیط کشت MS ½ و 5/2 میکرومولار هورمون BAP منجر به افزایش در میزان درصد و سرعت جوانه زنی بذور گردید. استفاده از پیش کشت ریزنمونه ها در محیط کشت MS ½ حاوی 5 میکرومولار IBA و2/0 درصد زغال فعال به مدت 10 روز و استفاده از 5/2 میکرومولار هورمون IBA منجر به تولید بیشترین درصد ریشه زایی بذور مصنوعی گردید. استفاده از 45/0 میلی گرم در لیتر هورمون TDZ در محیط کشت مایع بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی بذور مصنوعی را ایجاد کرد. قراردادن بذور جوانه زده در بستر کشت کوکوپیت منجر به بیشترین میزان باززایی بذور مصنوعی گردید. همچنین ، قطعات گره کپسوله شده برای مدت زمان های (2 روز ، 2، 4 ،8 ،12 هفته) در دمای 4 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. استفاده از شرایط نگه داری بذور مصنوعی در داخل محیط کشت MS ، درصد و سرعت و جوانه زنی بهتری را نسبت به نگه داری بذور بدون محیط کشت در دمای 4 درجه سانتی گراد ایجاد نمود. آزمایش پایداری ژنتیکی با استفاده از نشانگرISSR نشان داد که گیاهچه های حاصل از بذر مصنوعی از لحاظ ژنتیکی شبیه به گیاه مادری بودند.
-
کاربرد بیوراکتور TIS و بهینه سازی برخی از فاکتور های درون شیشه ای در ریز ازدیادی استویا
2018استویا (Stevia Reboudiana Bertoni) یک گیاه مهم دارویی و شیرین غیر کالری زا است که حاوی نوعی از دیترپنوبید استویول گلیکوزید است که هیچ تاثیری بر میزان قند خون ندارد. بنابراین برای درمان دیابت به علت داشتن شیرین کننده های طبیعی و کم کالری مفید است. از آنجائی که تکثیر رویشی، تعداد دانه های تولیدی و جوانه زنی بذر های استویا، کم و ضعیف است؛ بنابراین، تکثیر آن از طریق کشت بافت یک روش متداول برای به دست آوردن مقادیر کافی از گیاهان یکنواخت و سالم می باشد. پروتکل های موجود برای ریزازدیادی استویا، تعداد کمی از گیاه چه تولید می کنند و در نتیجه، هزینه های تولید آنها بالا هستند. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور 1- بهینه سازی یک پروتکل مناسب برای ریزازدیادی استویا در محیط کشت جامد، محیط کشت مایع و در سیستم مایع غوطه وری موقت مایع (TIS)، و 2- جهت مقایسه اثربخشی این سه روش در ریزازدیادی گیاه استویا اجرا گردید. در مطالعه حاضر، اثر وضعیت فیزیکی محیط (جامد و مایع)، نوع سیتوکینین (BAP و Kn)، اکسین (NAA و IBA) و نوع روش ریز ازدیادی بر صفات تعداد برگ، تعداد گره، طول ساقه، تعداد ساقه، درصد کالوس زایی، درصد ریشه زایی، تعداد ریشه و طول ریشه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که محیط MS بدون هورمون مناسب ترین محیط برای ریزنمونه های تک گره است و این تیمار صفات فوق را افزایش داد. تیمار 15دقیقه غوطه وری در هر ساعت بهترین عملکرد سیستم TIS را نشان داد. در این تحقیق، هر چند که روش TIS به عنوان روشی مطلوب جهت ریزازدیادی استویا بهینه شد، با این وجود، ریزازدیادی توسط محیط MS مایع با سیتسم شیکر و بدون هورمون، به عنوان بهترین روش برای ریزازدیادی این گیاه توصیه می گردد.
-
مطالعه آندوژنز در گیاه کبر(Capparis spinose L.) از طریق کشت بساک
2018تولید گیاهان هاپلوئید از طریق کشت بساک در برنامه های به نژادی و پژوهش های ژنتیکی از اهمیت بالایی برخوردار است . در این پژوهش پاسخ بساک های گیاه کبر (Capparis spinosa L.) به آندروژنز در شرایط درون شیشه ای درطی 7 آزمایش مجزا مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایشها شامل: 1- اثر اندازه غنچه و پیشتیمار سرمایی(5/0-0، 1-5/0 ،5/1-1 و 2- 5/1 سانتی متر)، 2-اثر سطوح مختلف تنظیم کنندههای رشد(در 24 سطح هورمونی شامل 2,4-D، NAA، BAP)در ترکیب با پیش تیمار دمایی و آزاسیتیدین، 3-اثر نوع و غلظت کربن (مالتوز و ساکارز در غلظت 30 و 60 گرم در لیتر)در ترکیب با پیش تیمار دمایی و آزاسیتیدین، 4-اثر پیش تیمارهای مختلف سرمایی (بدون پیش تیمار سرمایی، پیش تیمار سرمایی °C4 به مدت 4،2و7 روز، پیش تیمار سرمایی °C7 به مدت 4،2و7 روز)، 5- اثر پیش تیمارهای مختلف گرمای (بدون پیش تیمار گرمایی،C° 30 به مدت 14 روز، °C32 به مدت 2و 4 روز و C°35 به مدت 8 ساعت )، 6-اثر سطوح مختلف کلشی سین(600،400،200،100،0 میلی گرم در لیتر) در محیط کشت، 7-اثر سطوح مختلف نیترات نقره( 25،10،5،0و50 میلی گرم در لیتر) در ترکیب با پیشتیمارهای دمایی و آزاسیتیدین بر القا آندروژنز در کشت بساک کبر بودند. همچنین در یک آزمایش مجزا اثر سطوح مختلف نیترات نقره (0، 5، 10، 25 و 50 میلیگرم در لیتر) در محیط کشت بساک، محیط کشت کالوس و محیط کشت سوسپانسیون سلولی روی محتوای فلانوئیدها درکالوس ها و سوسپانسیونهای سلولی حاصل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مرحله میکروسپوری مناسب جهت کشت بساک های کبر، مرحله تک هسته ای میانی تا تک هسته ای انتهایی می باشد و مراحل میکروسپوری مذکور در غنچههایی با اندازه 5/0-0 میلی متری مشاهده گردید. القا کالوس و رویان های گامتی در محیط کشت حاوی نمک های معدنی B5 و ویتامین های NLN صورت گرفت. در آزمایش دوم استفاده از 2میلیگرم در لیتر توفوردی و 5/0 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینو پورین و 5/0 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید به همراه پیش تیمار گرمایی 30 درجه سانتیگراد به مدت 7 روز بیشترین درصد کالوس زایی را ایجاد کرد. همچنین تیمار2 میلیگرم در لیتر توفوردی، 5/0 میلیگرم در لیتر نفتالین استیک اسید و 5/0 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین به همراه تیمار2 میلیگرم در لیتر توفوردی و 5/0 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین در ترک
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی لوبیا زراعی (Phaseoulus vulgaris) با استفاده از نشانگرهای مورفولوژی و ISSR تحت شرایط مختلف رطوبتی
2018آگاهی از میزان تنوع موجود در بین ارقام و ژنوتیپ های مختلف، امری لازم و ضروری جهت مدیریت برنامه های به نژادی می باشد. درواقع ژرم پلاسم همگن به راحتی در معرض تنش های محیطی قرارمی گیرد و پاسخ به گزینش چشمگیری ندارد. بنابراین، ارزیابی تنوع ژنتیکی، جهت بهره برداری از آن در پروژه های به نژادی، امری ضروری می باشد. برای این منظور، پژوهش حاضر باهدف ارزیابی تنوع ژنتیکی و از نظر تحمل به تنش رطوبتی، در 9 رقم لوبیا انجام شد. ارقام مورد بررسی تحت سه شرایط مختلف عدم تنش، تنش ملایم و تنش شدید رطوبتی و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و طی دو سال ارزیابی شدند. تنوع ژرم پلاسم موجود به کمک صفات مختلف اگرومورفولوژی و نشانگرهایISSR و RAPD ارزیابی گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که صفات عملکرد و اجزای عملکرد با تغییر شرایط رطوبتی، در سطوح مختلف آماری تفاوت معنی داری (p<0.05) نشان دادند. اثر سال زراعی برای بیش تر صفات دارای تفاوت معنی دار (p<0.05) بود که نشان دهنده تفاوت شرایط محیطی و آب و هوایی دو سال زراعی موردنظر و پاسخ متفاوت ارقام به تغییرات محیطی بود. با افزایش تنش رطوبتی، کاهش معنی داری در میانگین بیش تر صفات موردمطالعه مشاهده شد. بر اساس نتایج مقایسه میانگین طی دو سال و سه شرایط مختلف رطوبتی، رقم دانشکده دارای بیش ترین عملکرد دانه و ارقام صیاد و گلی دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. به طورکلی صفات تعداد شاخه حاوی غلاف، وزن غلاف، تعداد غلاف، زیست توده و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنی داری (p<0.05) را با عملکرد دانه نشان دادند. همچنین نتایج تجزیه رگرسیون گام به گام برای داده های مرکب دو سال و سه شرایط رطوبتی، داده های دو سال تحت شرایط عدم تنش رطوبتی و داده های دو سال در شرایط تنش رطوبتی ملایم، صفت زیست توده به عنوان مهم ترین صفت مؤثر بر عملکرد دانه وارد مدل رگرسیونی شد. با افزایش تنش رطوبتی،یعنی برای داده های دو سال تحت شرایط تنش رطوبتی شدید، صفت شاخص برداشت مهم ترین صفت مؤثر بر عملکرد دانه بود. تجزیه علیت نشان داد که براساس دادهای دو سال و سه شرایط رطوبتی، در شرایط عدم تنش رطوبتی در دو سال و در شرایط تنش ملایم در دو سال، زیست توده، شاخص برداشت و تعداد غلاف در بوته، به عنوان معیارهای مطلوب جهت انتخاب برای افزایش عملکرد بودند، درحالی که در شرایط تنش رطوبتی شدید،
-
بررسی آندروژنز در گیاه اطلسی به منظور تولید گیاهان هاپلوئید
2018گل اطلسی از مهم ترین گیاهان باغچه ای در جهان محسوب می شود که معمولاً از طریق بذر تکثیر می شود. کشت بافت تکنیکی است که امکان تولید سریع بسیاری از گیاهانی که از لحاظ ژنتیکی مشابه هستند را با فضاهای محدود و زمان کوتاه فراهم می آورد. در این پژوهش تأثیر ژنوتیپ های مختلف اطلسی، اثر غلظت های مختلف هورمون 2,4-D و بنزیل آمینوپورین، پیش تیمارهای مختلف سرمایی و گرمایی بر کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک گیاه اطلسی (Petunia sp.) در محیط جامد B5 بررسی شد. نتایج نشان داد که در پیش تیمار سرمایی بین ژنوتیپ های مختلف اطلسی از نظر درصد کالوس زایی و میانگین رویان به بساک، اختلاف آماری معنی داری در سطح 0.01 وجود داشت. در پیش تیمار سرمایی بالاترین درصد کالوس زایی مربوط به ژنوتیپ Tango rose star و بالاترین میانگین رویان به بساک در ژنوتیپ double cascade burgundy مشاهده شد. در پیش تیمار گرمایی نیز بین ژنوتیپ های مختلف اطلسی از نظر درصد کالوس زایی اختلاف معنی داری در سطح 0.01 وجود داشت. در این پیش تیمار، از نظر رویان زایی، اختلاف آماری معنی داری بین ژنوتیپ های مورد مطالعه مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بهترین ترکیب هورمونی 2,4-D (2 میلی گرم در لیتر) و بنزیل آمینوپورین (1 میلی گرم در لیتر) ، بالاترین درصد کالوسزایی را داشت. در پیش تیمار سرمایی بالاترین درصد کالوس زایی مربوط به پیش تیمار بساک، در دمای 10 درجه سانتی گراد به مدت 3 روز بود. از نظر میانگین رویان به بساک در پیش تیمارهای مختلف سرمایی اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. در پیش تیمار گرمایی بالاترین درصد کالوس زایی و بالاترین میانگین رویان به بساک در پیش تیمار 32 درجه سانتی گراد به مدت 3 روز، مشاهده شد. پیش تیمار شوک الکتریکی بر خلاف نوع محیط القای شوک، اثر معنی داری در کالوس زایی بساک ها نداشت. استفاده از محیط القای شوک آب + ساکارز 130 گرم در لیتر کالوس زایی بالاتری نسبت به استفاده از محیط القای شوک B5 به همراه ویتامین های محیط NLN و ساکارز 130 گرم در لیتر داشت.
-
بررسی جهش در ژن های کنترل کننده گلدهی و ارتباط آن با مقاومت به بولتینگ در چغندرقند
2017کشت پاییزه چغندر قند به عنوان محصولی مناسب در کشاورزی پایدار به شمار می رود. ساقه روی (بولتینگ) پدیده نامطلوبی است که موجب کاهش رشد ریشه و میزان قند در تولید چغندرقند می شود و مهمترین عامل محدود کننده در کشت پاییزه است. شناسایی و مقایسه توالی ژن های گلدهی در ژنوتیپ های مختلف می تواند به درک کنترل ملکولی بولتینگ کمک کند. در پژوهش های پیشین مشخص شده است که میزان بیان ژنهای FT1 و VIN3 در چغندرقند با صفت مقاومت به بولتینگ در ارتباط است. در این تحقیق توالی پیشبر ژن FT1 و سه نسخه از ژن VIN3 مربوط به گیاه چغندر قند در سه ژنوتیپ مقاوم به بولتینگ و سه ژنوتیپ حساس به بولتینگ مورد مقایسه قرار گرفت. طراحی آغازگر های مورد نظر برای هر ژن با استفاده از توالی های DNA موجود در پایگاه NCBI صورت گرفت. از گیاهان کشت شده در گلدان نمونه های برگی تهیه و DNA استخراج شد و به عنوان الگو در واکنش PCR استفاده گردید. قطعات تکثیر شده برای هر ژن در ژنوتیپ های حساس و مقاوم به بولتینگ از نظر طول توالی پیشبر مشابه بودند و برای بررسی دقیق تر توالی یابی شدند. در پیشبر ژن FT1 جهشی شناسایی نشد اما در پیشبر سه نسخه ژن VIN3 تعداد 624 جهش از نوع جایگزینی و حذف و اضافه مشاهده شد. درپیشبر ژن VIN3-like1 ناحیه حذف و اضافه ای به طول 228 جفت باز شناسایی شد این ناحیه عناصر پیشبر داشته و به نظر می رسد عملکرد کنترلی دارد. مقایسه جهش های شناسایی شده بین ژنوتیپ های حساس و مقاوم الگوی متمایزی برای بولتینگ نشان نداد،در این تحقیق تعداد نوکلئوتید های سیتوزین و گوانین برای هر ژن در ژنوتیپهای حساس و مقاوم نیز مورد بررسی قرار گرفت. تعداد این دو نوکلئوتید در ژنوتیپ های حساس بیشتر بود. به نظر می رسد میزان متیلاسیون در پیشبر ژنوتیپ های حساس برای ژن VIN3 بیشتر از ژنوتیپهای مقاوم باشد.
-
مطالعه آندروژنزدرارقام مختلف نخود(Cicer arientinum)ازطریق کشت بساک
2017گیاهان خانواده لگوم در کشت بساک و تولید گیاهان هاپلوییداز طریق روش های آندروژنز سرسخت می باشند، هیچ پروتوکل کارآمد برای تولید گیاه هاپلویید برای حبوبات منتشر نشده و تنها اطلاعات اندکی در مورد این موضوع در دسترس می باشد. باتوجهبهاهمیتنخوددرتغذیهانسان هامی توانازتولیدگیاهانهاپلوییدبهعنوانروشیکارآمدوسریعدراصلاحاینگیاهبهره برد. در این پژوهش تاثیر ارقام مختلف نخود ( بیونیج، آرمان، آزاد، هاشم و ILC-482)، اثر تنظیم کننده رشد توفوردی و نیترات نقره، پیش تیمارهای سرمایی و گرمایی و تیمارهای فیزیکی سانتریفیوژ و شوک الکتریکی بر کالوس زایی، رویان زایی گامتی و باززایی گیاهچه هاپلوئید در کشت بساک گیاه نخود(Cicer arientinum. L) درمحیط کشت جامد EDMمورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپ های مختلف نخود از نظر درصد کالوس زایی، اختلاف آماری معنی دار در سطح 05/0 وجود دارد. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به ارقام آرمان و ILC-482بود. از نظر رویان زایی، اختلاف معنی دار آماری بین ژنوتیپ های مورد مطالعه مشاهده نشد و فقط ارقام بیونیج و آرمان تعداد کمی رویان در بساک های کشت شده تولید کردند.غلظت های مختلف هورمون توفوردی و نیترات نقره برایتمام صفات مورد مطالعه در سطح آماری 001/0 اختلاف معنی-داری را نشان دادند. همچنین اثرات متقابل توفوردی و نیترات نقره اختلاف معنی داری را در سطح 05/0 برای صفت درصد کالوس زایی و در سطح 001/0 برای صفات میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک و میانگین تعداد رویان به ازای هر کالوس نشان دادند. بیشترین درصد کالوس زاییبا استفاده از 10 میلی گرم در لیتر توفوردیدر ترکیب با 5 و 10 میلی گرم در لیتر نیترات نقره درمحیط کشت مشاهده شد. بیشترین فراوانیتشکیل رویان در تیمار 10 میلی گرم در لیتر توفوردیدر ترکیب با 15 میلی-گرم در لیتر نیترات نقره مشاهده شد.در آزمایش تیمار دمایی، استفاده ترکیبی از پیش تیمارهای سرمایی و گرماییموثرترین تیماردر بهبود میزان القاء کالوس، القاء رویان و باززایی گیاهچه هاپلوئید از کشت بساک نخود بود. بیشترین درصد کالوس زایی مربوط به ترکیب تیمار سرماییC °4 به مدت 4 روز با تیمار گرماییC °32به مدت 2 روز بود و بیشترین میانگین تعداد رویان در هر بساک در پیش تیمار گرمایی 32 درجه ی سانتیگراد به مدت 2 روز مشاهده شد.همچنین بیشترین درصد باززایی گیاه از ترکیب پیشتیما
-
مطالعه اثربرخی فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی بر روی کارایی آندروژنز گاوزبان اروپایی از طریق کشت بساک
2017استفاده از کشت بساک به منظور تولید گیاهان هاپلویید یک روش اصلاحی مفید برای گیاهان دارویی به شمار می رود. در این پژوهش پاسخ بساک های گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) به آندروژنز در شرایط درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت و اثر نوع محیط کشت، شرایط رشد گیاه مادری (گلخانه و مزرعه)، غلظت های مختلف کلشی سین در محیط کشت، پیش تیمار بساک ها توسط غلظت های مختلف n-بوتانول، تیمار سانتریفیوژ و شوک الکتریکی بساک ها و حالت فیزیکی محیط کشت (جامد و مایع) بر کالوس زایی، رویان زایی گامتی، مدت زمان زنده مانی کالوس ها و باززایی گیاه، از طریق کشت بساک گاوزبان اروپایی، بررسی گردید. نتایج نشان داد که مناسب ترین محیط کشت، جهت کشت بساک گاوزبان اروپایی به منظور تولید کالوس و رویان، محیط AT3 و محیط نمک های معدنی B5 و ویتامین های NLN می باشد. در این تحقیق گیاهان مادری رشد یافته در شرایط مزرعه و گلخانه هیچ تفاوت معنی داری برای پاسخ بساک های کشت شده به آندروژنز نداشتند. استفاده از 200 میلی گرم در لیتر کلشی سین در محیط کشت به مدت 2 روز، بیشترین درصد کالوس زایی و به مدت 4 روز، بیشترین رویان زایی گامتی، مدت زمان زنده مانی کالوس و درصد باززایی گیاه را ایجاد کرد. همچنین پیش تیمار بساک ها توسط n-بوتانول 2/0 درصد به مدت 5 ساعت، بیشترین مقدار صفات ذکر شده را به همراه داشت. در آزمایش چهارم اثر متقابل سانتریفیوژ و شوک الکتریکی تأثیر معنی داری بر صفات آندروژنیک کشت بساک گاوزبان اروپایی داشت. به طوری که استفاده از شوک الکتریکی 100 ولت بدون تیمار سانتریفیوژ و سانتریفیوژ کردن بساک ها با دور g 300 بدون کاربرد شوک الکتریکی بالاترین فراوانی کالوس زایی، رویان زایی گامتی، زنده مانی کالوس و باززایی گیاه را در مقایسه با تیمار شاهد و دیگر تیمارها داشت. کشت بساک گاوزبان اروپایی در محیط کشت جامد در مقایسه با استفاده از محیط کشت مایع، پاسخ بهتری را به صفات آندروژنیک نشان داد.
-
مطالعه عوامل موثر در تولید و نگهداری بذر مصنوعی در گیاه استویا
2017با توجه به مشکلات مربوط به تولید بذر، کم بودن قدرت زنده ماندنی بذر، محدودیت جوانه زنی بذور و همچنین عدم یکنواختی ژنتیکی گیاهان تکثیر یافته از بذور (به دلیل حدود 15 درصد دگرگشنی در استویا)، استفاده از فنآوری تولید بذر مصنوعی، یک روش مناسب به منظور تکثیر سریع، انبوه و یکنواخت این گیاه دارویی می باشد. در این تحقیق کپسوله کردن جوانه های جانبی گیاه استویا با استفاده از آلژینات سدیم انجام شد. عوامل مختلفی از قبیل غلظت های مختلف آلژینات سدیم و کلرید کلسیم، نوع و اندازه جوانه ها، نوع محیط کشت، اثر ترکیب هورمون های BAP، Kn و NAA و سطوح مختلف غلظت های آن ها به همراه بررسی روش استفاده از هورمون در دو محیط پیش کشت و آندوسپرم، روش استفاده از بذور مصنوعی، انواع بستر های کشت به منظور انتقال و سازگاری گیاه چه های حاصل از بذور جوانه زده و بررسی زمان و نحوه نگهداری درشرایط سرمایی به منظور تولید بذور مصنوعی بررسی گردید. استفاده از آلژینات سدیم 5/2 در صد به همراه کلسیم کلرید 1 در صد بهترین ترکیب جهت تشکیل بذور مصنوعی بودند. همچنین استفاده از جوانه های جانبی با اندازه 3-2 میلی متر به همراه محیط کشت MS منجر به افزایش در صد و سرعت جوانه زنی در مقایسه با محیط B5 گردید. استفاده از تنظیم کننده های رشد سبب افزایش میزان صفات جوانه زنی بذور مصنوعی گردید به طوری که استفاده از 1 میلی گرم در لیتر BAP به همراه 5/1 میلی گرم در لیتر Kn در محیط کشت آندوسپرم در مقایسه با شاهد و دیگر ترکیبات هورمونی، بالاترین میزان صفات جوانه زنی را نشان دادند. استفاده از بذور جوانه زده بر روی محیط کشت MS در بستر کشت کوکوپیت منجر به بیشترین میزان رشد گیاه چه های حاصل از بذور مصنوعی گردید. همچنین بذور مصنوعی برای مدت زمان های 0، 30، 60 و 90 روز در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. در صد جوانه زنی بذور مصنوعی نگهداری شده در محیط کشت MS و پارافین مایع بعد از 60 روز نگهداری حفظ گردید و کاهش معنی داری نشان نداد. این در حالی بود که درصد جوانه زنی بذور نگهداری شده بدون استفاده از محیط کشتMS، صفات جوانه زنی کاهش یافت. در صد و سرعت جوانه زنی جوانه های کپسول شده بعد از 90 روز نگهداری به طوری معنی داری کاهش یافت.
-
ارزیابی تنوع ژنتیکی بین جمعیت های مختلف تاتوره (Datura stramonium L.) با استفاده از صفات اگرومورفولوژیکی و نشانگرهای ISSR.
2017تاتوره (Datura stramonium) از جمله گیاهان دارویی است که از نظر تولید تروپان آلکالویدها دارای اهمیت است و به عنوان یک گیاه مدل از این جنبه شناخته می شود. مطالعات بسیار محدودی از نظر مطالعه تنوع ژنتیکی این گیاه در دسترس است و به نظر می رسد تا به حال این گیاه با استفاده از نشانگرهای ISSR مورد تحلیل تنوع ژنتیکی قرار نگرفته است. هدف این مطالعه بررسی تنوع ژنتیکی بین 12 جمعیت تاتوره متعلق به مناطق مختلف کشور با استفاده از صفات زراعی-ریخت شناختی و نشانگرهای ISSR بود. به این منظور از 24 صفت کمی برای بررسی تنوع فنوتیپی و همچنین از 16 نشانگر ISSR برای بررسی تنوع در سطح DNA استفاده گردید. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین جمعیت های مورد بررسی، از نظر تمامی صفات مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود دارد که این امر حاکی از وجود تنوع در بین جمعیت های تحت مطالعه است. براساس نتایج مقایسه میانگین ها جمعیت های خمین، طالقان و شازند به ترتیب دارای بیش ترین و جمعیت های مریوان، همدان و آذربایجان به ترتیب دارای کم ترین مقدار عملکرد دانه بودند. نتایج همبستگی فنوتیپی صفت عملکرد دانه با سایر صفات نشان داد که صفات تعداد میوه در بوته، عملکرد بیولوژیک، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد میوه، وزن خشک پوسته کپسول و تعداد دانه در بوته دارای همبستگی معنی دار ِمثبت با عملکرد دانه بودند. بر اساس نتایج همبستگی ها به نظر می رسد که صفت تعداد دانه در بوته بیش ترین نقش را در بیشینه کردن عملکرد دانه داشته باشد. بر اساس تجزیه خوشه ای جمعیت ها در 3 خوشه قرار گرفتند که جمعیت خمین به تنهایی در یک خوشه که خوشه عملکرد دانه بالا نام دارد قرار گرفت. بر اساس نتایج تجزیه به مؤلفه های اصلی صفات تلاش تولید مثلی، شاخص برداشت دانه، شاخص برداشت میوه، میانگین وزن میوه، میانگین تعداد دانه در میوه و میانگین وزن دانه های یک میوه به همراه جمعیت خمین در ناحیه سوم بای پلات قرار گرفتند. بر این اساس جمعیت خمین می تواند جهت آغاز گزینش به منظور تولید یک واریته دانه ای و همچنین جمعیت طالقان جهت آغاز گزینش برای ایجاد یک واریته برگی و دو کاربرده استفاده شود. در نتیجه استفاده از 16 آغازگر ISSR در مجموع 266 باند با چندشکلی 93/39 درصد به دست آمد. به طور کلی چندشکلی حاصل از نشانگرهای استفاده شده در این پژوهش کم بود. بر اساس ضریب تشابه جاکارد، می
-
رویان زایی سوماتیکی و بلوغ رویان ها در دو رقم سیب زمینی با استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی، پلی اتیلن گلیکول و اسید آبسزیک
2016در مطالعه حاضر رویان زایی سوماتیکی و بلوغ رویانها در دو رقم سیب زمینی با استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی، پلی اتیلن گلیکول و آبسزیک اسید در محیط کشت MS انجام گردید. فاکتورهای مختلفی از قبیل غلظت های مختلف هورمون 2,4-D (0، 2 و 5 میلی گرم در لیتر) و BAP (0،(0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر)، نوع ریزنمونه ( برگی و دمبرگی)، غلظت های مختلف هورمون 24-اپیبراسینولید (0، 6-10، 7-10، 8-10 مولار)، بر کالوس زایی و رویان زایی سوماتیکی و غلظت های مختلف PEG6000 (0، 5/7 و 15 گرم در لیتر ) و ABA (0، 20، 40، 60 و 80 میکرو مولار) بر روی بلوغ رویان های سوماتیکی سیب زمینی در دو واریته سانته و بورن بررسی گردیدند. در آزمایش اول استفاده از 5 میلی گرم در لیتر 2,4-D در ترکیب با 1 میلی گرم در لیتر BAP بیشترین درصد کالوس زایی (58/33%) و میانگین تعداد رویان به ازای هر ریزنمونه (0.62) را در ریزنمونه های دمبرگی رقم سانته ایجاد نمود. در آزمایش دوم تأثیر غلظت های مختلف هورمون براسینواستروئید بر کالوس زایی و رویانزایی سوماتیکی با استفاده از بهترین ریزنمونه (دمبرگ) و بهترین ترکیب هورمونی در آزمایش اول و در محیط کشت MS انجام گرفت. در این آزمایش استفاده از 6-10 مولار هورمون 24-اپی براسینولید منجر به ایجاد بالاترین درصد کالوس زایی (85%) و میانگین تعداد رویان به ازای هر نمونه (3/73) در رقم سانته گردید. در آزمایش سوم، تأثیر غلظت های مختلف هورمون ABA و PEG6000 بر بلوغ رویانهای القاء شده از ریزنمونه های دمبرگی در محیط کشت MS حاوی 2,4-D (5 mgl-1( و BAP (1 mgl-1) و هورمون براسینواستروئید (6-10 مولار) بررسی شد. در این آزمایش بیشترین درصد تشکیل رویان های بالغ (79/86%) و درصد تبدیل رویان به گیاهچه (75%) در ترکیب هورمونی 40 میکرومول آبسزیک اسید و 15 گرم در لیتر پلی اتیلن گلیکول حاصل شد.
-
مطالعه تولید بذر مصنوعی در دو رقم سیب زمینی از طریق کپسوله کردن جوانه های جانبی
2016کپسوله کردن جوانه های جانبی حاصل از مینی تیوبرهای سیب زمینی با استفاده از آلژینات سدیم در مطالعه حاضر انجام گردید. فاکتورهای مختلفی از قبیل غلظت های آلژینات سدیم (ماتریکس ژل کننده) و کلرید کلسیم (عامل سفت کننده)، اندازه ریزنمونه، محیط های کشت آندوسپرم، غلظت و روش استفاده از 24- اپی براسینولید، بسترهای کشت و زمان نگهداری در شرایط سرمایی برای تولید بذور مصنوعی در دو واریته سانته و آگریا بررسی گردیدند. استفاده از 3 درصد آلژینات سدیم با 1 و1/5 درصد کلرید کلسیم بهترین ترکیب جهت تولید بذور ایدئال بود. استفاده از محیط کشت MS با قدرت نصف نمک ها گردید. بالاترین میزان صفات جوانه زنی بذور کپسوله شده با استفاده از جوانه های جانبی 3-2 میلی متری در هر دو واریته به دست آمد. در هر دو واریته به دست آمد. در هر دو واریته 2 روز پیش کشت جوانه های جانبی روی محیط کشت غنی شده با 6-10 مولار 24- براسینولید و استفاده از 6-10 مولار 24-براسینولید در محیط کشت آندوسپرم به طور معنی داری ویژگی های جوانه زنی بذور مصنوعی را در مقایسه با شاهد و دیگر تیمارهای 24-براسینولید گردید. جوانه های جانبی کپسوله شده بالاترین میزان صفات جوانه زنی را روی محیط کشت MS در مقایسه با سایر بسترهای کشت در هر دو واریته نشان دادند. در حالی که استفاده از کوکوپیت بعنوان بستر تبدیل بذر جوانه زده به گیاهچه کامل منجر به بالاترین صفات رشدی از قبیل طول ساقه چه و ریچه چه، تعداد برگ و قطر ساقه بعد از 4 هفته از کشت گردید.همچنین جوانه های جانبی کپسوله شده برای مدت زمان های مختلف (0، 60، 90 و 120 روز) در دمای 4 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. درصد جوانه زنی جوانه های جانبی کپسوله شده بعد از 120 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتیگراد در واریته سانته حفظ گردید. در حالی که این صفت بعد از 90 روز در واریته آگریا کاهش یافت. سرعت جوانه زنی جوانه های جانبی کپسوله شده به طور معنی داری بعد از 120 و 90 روز در هر دو واریته سانته و آگریا کاهش یافت.
-
برآورد پارامترهای ژنتیکی در ذرت با استفاده از تجزیه میانگین نسل ها تحت شرایط نرمال و تنش رطوبتی
2016انتخاب نوع روش به نژادی برای اصلاح یک صفت، بستگی به میزان اطلاعات به نژادگر از ﭘارامترهای ژنتیکی آن صفت دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مختلف ذرت تحت شرایط نرمال و تنش رطوبتی، در سال های زراعی 93-1392 و 94-1393 انجام شد. برآورد ﭘارامتر های ژنتیکی با استفاده از روش تجزیه میانگین شش نسل (P1، P2، F1، F2، BC1 و BC2) حاصل از تلاقی دو اینبرد لاینS0200237-7 (P1) و S0200237-5 (P2)، انجام شد. نتایج تجزیه واریانس در هر دو شرایط رطوبتی نشان داد که نسل ها برای تمامی صفات، به جز صفت درصد رطوبت دانه در شرایط نرمال، دارای تفاوت معنی دار آماری بودند. نتایج نشان داد که هتروزیس مثبت و معنی داری برای صفات عملکرد دانه، ارتفاع گیاه، زیست توده بلال و تعداد دانه در ردیف بلال مشاهده گردید. بر اساس نتایج آزمون مقیاس مشترک، عدم کفایت مدل ساده افزایشی -غالبیت در اغلب صفات تأیید شد که حاکی از اهمیت اثرات اپیستازی در توجیه تغییرات ژنتیکی این صفات بود. در بیش تر صفات تحت هر دو شرایط نرمال و تنش رطوبتی، تفاوت بین دو جزء غالبیت (H) و افزایشی (D) بسیار زیاد و متوسط درجه غالبیت ژنی (√(2&H/D) )، بزرگ تر از یک بود که مبین سهم بیش تر اثرات غیر افزایشی و فوق غالبیت در کنترل ژنتیکی صفات بود. به طور کلی، در مورد صفاتی که سهم اثر غیر افزایشی ژن ها در کنترل آن ها بیش تر است (DH) نیز در تبیین اغلب این صفات دخالت دارند، ابتدا استفاده از گزینش دوره ای، که به نحو مطلوب از واریانس افزایشی استفاده می کند، به عنوان بهترین روش اصلاحی برای تجمیع این ژن ها و گزینش لاین هایی با خواص مطلوب، سودمند خواهد بود. توراثت پذیری عمومی و خصوصی در شرایط نرمال رطوبتی، به ترتیب در دامنه (30/88 تا 64/48) و (91/46 تا 11/0) و در شرایط تنش رطوبتی، در دامنه (67/87 تا 33/43) و (41/47 تا 28/12) برای صفات متغیر بود. هم چنین حداقل تعداد ژن کنترل کننده در دو شرایط نرمال و تنش رطوبتی به ترتیب در دامنه (90/27 تا 01/0)
-
اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی و پیش تیمارهای دمایی برکالوس زایی و رویان زایی گامتی گیاهگاوزبان اروپایی از طریق کشت بساک
2015مطالعات هاپلوئیدی بسیار کمی بر روی گیاهان دارویی در مقایسه با سایر گیاهان زراعی انجام گرفته است. روش های هاپلوئیدی می توانند به عنوان یک ابزار مهم جهت پیشبرد برنامه های اصلاحی گیاهان دارویی بکار گرفته شوند. در این پژوهش، واکنش بساک های گیاه گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) به کشت درون شیشه ای مورد مطالعه قرار گرفت و اثر تنظیم کننده های رشد، پیش تیمارهای دمایی، نوع و غلظت کربوهیدرات و اثر عصاره آبی دود بر کالوس زایی و رویان زایی گامتی بساک های کشت شده بررسی گردید. نتایج نشان داد که مرحله میکروسپوری مناسب جهت کشت بساک های گاوزبان اروپایی مرحله تک هسته ای میانی تا تک هسته ای انتهایی می باشد و مراحل میکروسکوپی مذکور در غنچه هایی با اندازه 7-5 میلی متری مشاهده گردید.القای کالوس و رویان های گامتی در محیط کشت محتوی نمک های معدنی B5 و ویتامین های NLN که با هورمونتوفوردییا هورمون بنزیل آمینوپورین و یا ترکیبی از این دو غنی شده بود، حاصل شد. استفاده از 2 میلی گرم در لیتر توفوردی و 1 میلی گرم در لیتر بنزیل آمینوپورین در محیط القای کالوس و رویان، مناسب ترین ترکیب هورمونی بکار رفته در کشت بساک گاوزبان اروپایی بود. نتایج حاصل از مطالعه اثر پیش تیمارهای دمایی بر کشت بساک گاوزبان نشان داد که پیش تیمار سرمایی بساک های کشت شده در°C 4 به مدت 4 روز بیشترین درصد کالوس زایی، کالوس های رویان زا و میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را ایجاد می نماید. همچنین، نتایج بدست آمده از آزمایش اثر پیش تیمار گرمایی بر میزان کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک گاوزبان اروپایی حاکی از اثر مثبت پیش تیمارهای گرمایی در بهبود القای کالوس و رویان در کشت بساک گیاه مورد بررسی بود، به طوری که بالاترین درصد کالوس زایی در پیش تیمار گرمایی بساک های کشت شده در°C 30 به مدت 14 روز حاصل شد. از سوی دیگر، نگهداری بساک ها در°C 32 به مدت 3 روز بیشترین درصد کالوس های رویان زا و میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را ایجاد کرد. کشت بساک گاوزبان اروپایی در محیط کشت حاوی مالتوز، به طور معنی داری صفات درصد کالوس زایی، کالوس های رویان زا و میانگین تعداد رویان به ازای هر بساک را نسبت به محیط های دارای ساکارز (در غلظت مساوی) افزایش داد. به عبارت دیگر مالتوز در آندروژنز بساک های کشت شده گاوزبان، بسیار سودمندتر از س
-
بازده ژنتیکی عملکرد، اجزای عملکرد و برخی از صفات مهم زراعی در ارقام گندم مناطق سردسیر ایران
2015هدف این تحقیق، ارزیابی بهبود ژنتیکی برای صفات مهم اگرومورفولوژیک و همچنین مطالعه تنوع صفات ریشه ای در 18 رقم گندم (که از سال 1321 تا 1390 برای مناطق سردسیری ایران اصلاح شده بودند) بود. این پژوهش شامل دو آزمایش مجزا ولی مرتبط با هم بود که آزمایش اول در شرایط مزرعه (در طی دو سال) و آزمایش دوم در شرایط گلخانه ( در طی یک سال) انجام شد. هر دو آزمایش اول و دوم، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردیدند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر سال برای بیش تر صفات از نظر آماری معنی دار بود. همچنین ارقام مورد مطالعه از نظر اغلب صفات، بویژه صفات مهم درصد پروتئین، عملکرد دانه و شاخص برداشت، دارای اختلاف معنی دار آماری بودند که این ناشی از اثر عامل به نژادی در ایجاد تنوع ارقام بود. تجزیه همبستگی ژنوتیپی نشان داد که به ترتیب صفات شاخص برداشت، زیست توده و وزن هزار دانه بیشترین همبستگی مثبت و صفات روز تا 50 درصد گرده افشانی، ارتفاع بوته، حفظ آب در برگ قطع شده و درصد پروتئین، بیشترین همبستگی منفی و معنی دار را با عملکرد دانه داشتند. طبق نتایج، مهمترین صفات تاثیر گذار بر میانگین دو ساله عملکرد دانه به ترتیب شامل صفات شاخص برداشت، زیست توده، روز تا 50 درصد گرده افشانی، وزن هزار دانه و ارتفاع بوته بود. بر اساس نتایج تجزیه علیت به ترتیب دو صفت زیست توده و وزن هزار دانه دارای بیش ترین اثر مستقیم مثبت بر عملکرد دانه بودند. در حالی که بیشترین اثر غیر مستقیم مثبت مربوط به صفت شاخص برداشت (از طریق افزایش زیست توده و افزایش وزن هزاردانه) و بیشترین اثر غیرمستقیم منفی نیز متعلق به صفات روز تا 50 درصد گرده افشانی و ارتفاع بوته (هر دو از طریق کاهش وزن هزار دانه) بود. میانگین پیشرفت ژنتیکی برای صفت ارتفاع بوته، درصد پروتئین و دوره فنولوژیک ارقام منفی و برای صفات مهم عملکرد دانه، شاخص برداشت و تعداد دانه در متر مربع مثبت ارزیابی شد. مولفه اول و دوم به ترتیب " مولفه ارتفاع و رشد رویشی گیاه" و "مولفه طول دوره فنولوژیک"، همچنین عامل اول و دوم هم به ترتیب " عامل ارتفاع و رشد رویشی گیاه " و "عامل طول دوره فنولوژیک" نامیده شدند که هر دو مولفه ( و هر دو عامل) رابطه منفی با عملکرد دانه داشتند و مقدار کمتر آنها مورد نظر بود. نتایج حاصله بیانگر این بود که بطور کلی در طی فرآیند به-نژادی جهت
-
مقایسه توالی mRNA برخی از ژن های کلیدی گلدهی در لاین های حساس و مقاوم به بولتینگ در چغندرقند
2015یکی از ویژگی های مهم در ارقام چغندرقند برای تولید شکر در اقلیم های معتدل، اصلاح در برابر ساقه دهی زودهنگام یا بولتینگ است که عملکرد ریشه را به طور موثری کاهش می دهد. شناخت کنترل ژنتیکی گلدهی در چغندرقند، می تواند در تولید ارقام مقاوم به بولتینگ راه گشا باشد. در این تحقیق توالی رونوشت (mRNA) ژنهایFrigida، دو نسخه از ژن VIN3، VRN1، EMF2، FT1 و BTC1 مربوط به گیاه چغندرقند در دو رقم مقاوم به بولتینگ و دو لاین حساس به بولتینگ مورد مقایسه قرار گرفت. براساس شباهت توالی های EST، TSA چغندرقند با ژن های مرتبط با گلدهی در آرابیدوپسیس و همچنین اطلاعات برخی از ژن های گلدهی گزارش شده چغندرقند در پایگاه NCBI آغازگرهایی برای ژن های مورد نظر طراحی شد. از گیاهان کشت شده در مزرعه در دو مرحله قبل از سرما و در معرض سرما نمونه های برگی تهیه شد. از نمونه های برگیRNA استخراج شد و رشته ی اول cDNA با استفاده از آغازگر الیگو دی تی ساخته شد. از cDNA ساخته شده به عنوان الگو در واکنش PCR استفاده گردید. قطعات تکثیر شده برای هر ژن در دو رقم مقاوم به بولتینگ و دو لاین حساس به بولتینگ از نظر طول توالی مشابه بودند و برای بررسی دقیق تر جهت توالی یابی ارسال شدند. مقایسه نتیجه توالی یابی این ژن ها 17 جهش نقطه ای را در توالی رونوشت ژن ها نشان داد. یک جهش نقطه ای در frigida تعداد 13 جهش در دو نسخه از VIN3 و دو جهش در FT1 شناسایی شدند. یک جهش از نوع حذف/اضافه در ژن BTC1 شناسایی شد که سبب تغییر در چارچوپ ترجمه پروتئینی شده و 6 اسیدآمینه انتهایی پروتئین تغییر می یابد. نتایج نشان داد که علیرغم کلیدی بودن ژن FT1 در گلدهی چغندرقند، توالی پروتئینی این ژن ارتباطی با صفت مقاومت به بولتینگ ندارد. در این تحقیق توالی دو ژن frigida و vernalizationinsensitive3 مربوط به گیاه چغندرقند برای اولین بار شناسایی و در پایگاه NCBI ثبت گردید.
-
بررسی القا پلی پلوئیدی و اثرات آن بر خصوصیات مورفولوژیکی گیاه دارویی شنبلیله
2014 -
ارزیابی تنوع ژنتیکی، برخی از ژنوتیپهای نخود زراعی تحت شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی در سنندج
2014 -
اثر همزیستی قارچ میکوریزا و زمان قطع آبیاری بر برخی شاخص های آگرومرفولوژیک و عملکرد اسانس گیاه دارویی آنیسون در سطوح مختلف کود شیمیایی فسفره
2014 -
مطالعه کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک گیاه کدوی تخم پوست کاغذی
2014 -
اثر رشد توام بساک با تخمدان، غلظت عناصر ماکرو و سفتی محیط کست روی کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک خیار (Cucumis savtivus L.)
2014 -
اثر کشت توام بساک با تخمدان، غلظت عناصر ماکرو و سفتی محیط کشت روی کالوس زایی و رویان زایی گامتی در کشت بساک خیار (Cucumis sativus L.)
2014 -
اثر تنظیم کننده های رشد و پیش تیمار دمایی بر رویان زایی گامتی در کشت بساک شوید و هندوانه
2014 -
ارزیابی تحمل و عملکرد برخی از اکوتیپ های یونجه (Medicago sativa) تحت شرایط تنش رطوبتی در همدان
2014 -
اثرات پرایم بذر در مزرعه و شیوه کاربرد کود سولفات روی بر ویژگی های زراعی و عملکرد دو رقم ذرت (Zea mays) در همدان
2014 -
کاربرد روشهای آماری در گروه بندی و مقایسه عملکرد لاین های امید بخش گندم نان تحت تنش رطوبتی آخر فصل
2013