Mohsen Babaei

Assistant Professor

Update: 2024-10-31

Mohsen Babaei

Faculty of Engineering / Department of Civil Engineering

Master Theses

  1. ارائه مدل بهينه سازي رياضي براي توسعه شبكه راه هاي برون شهري با درنظرگرفتن محدوديت بودجه و ملاحظات زيست محيطي
    مجتبي به سبز 2023
    توسعه حمل ونقل، يكي از مصاديق و اهرم هاي توسعه يافتگي كشورها محسوب مي گردد. لزوم ساخت و توسعه راه هاي برون شهري كشور، مبتني بر عملكرد حمل ونقلي شبكه و توجّه به مباحثي چون محدوديت بودجه را مي توان نقطه اشتراك برنامه ريزي حمل ونقل و مديريت ساخت دانست. در اين راستا، تاكنون رويكردهاي مختلفي مورد استفاده قرار گرفته است. يكي از مهم ترين رويكردهاي توسعه راه هاي برون شهري، رويكرد مبتني بر مسئله طراحي شبكه است. مسئله طراحي شبكه راه، با درنظرگرفتن رفتار كاربران در انتخاب مسير، به بررسي پروژه هاي پيشنهادي (احداث راه هاي جديد يا افزايش ظرفيت معابر موجود) مي پردازد. تركيب بهينه پروژه ها (سناريوي بهينه) معمولاً به نحوي انتخاب مي شود كه زمان سفر كل در شبكه به حداقل ممكن برسد. در پژوهش فعلي نيز رويكرد مسئله طراحي شبكه به صورت چندمعياره مورد استفاده قرار گرفته است. هزينه ساخت (در قالب محدوديت بودجه)، زمان سفر كل (مسافري و باري)، مصرف سوخت (بنزين و گازوئيل) و هم چنين عرصه هاي زيست محيطي (مناطق چهارگانه زيست-محيطي) جهت مقابله با تغييرات اقليم ازجمله شاخص هاي مورد استفاده در اين پژوهش بوده اند. مسائل طراحي شبكه، در رده مسائل با پيچيدگي حلّ بسيار بالا قرار مي گيرند. چون افزايش تعداد پروژه ها موجب رشد نمايي تعداد تركيب-هاي پروژه ها مي شود. اين امر، از مهم ترين چالش هايي است كه بر طراحي شبكه سايه افكنده است. بنابراين، الگوريتم حل مهم ترين موردي است كه در مسائل طراحي شبكه هاي حمل ونقلي مستلزم بررسي است. اين موضوع در مورد شبكه هاي بزرگ با تعداد پروژه هاي نسبتاً زيادي كه دارند، اهميتي دوچندان پيدا مي كند. در واقع الگوريتم پيشنهادي بايد توانايي آن را داشته باشد كه در زمان معقول، به جواب بهينه دست پيدا كند. در اين راستا، در پژوهش فعلي يك الگوريتم ابتكاري احتمالاتي مبتني بر تأثير انفرادي پروژه ها پيشنهاد شده است. از نرم افزار متلب جهت برنامه نويسي الگوريتم حل و از نرم افزار پي تي وي- ويزوم جهت پياده سازي شبكه و بررسي كارآيي تركيب هاي توليدشده استفاده شده است. نتايج بررسي عملكرد الگوريتم با 10 پروژه در شبكه سوفالز و شبكه راه هاي برون شهري كشور نشان مي-دهند در هر سطح بودجه، با 20 تخصيص ترافيك مي توان به درصد بسيار بالايي از تركيب هاي بهينه دست يافت. هم-چنين، نتايج طراحي شبكه راه هاي برون شهري كشو
    Thesis summary

  2. استفاده از مدل سازي ناهمفزون براي تخمين ميزان ضايعات ساختماني حاصل از فعاليت هاي تخريب و نوسازي
    محمد پردل 2023
    مديريت ضايعات ساختماني اهميت زيادي در راستاي حفاظت از محيط زيست و اقتصاد جامعه دارد. از طرفي، با توجه به افزايش شهرنشيني و نياز به ساخت ساختمان هاي جديد و نوسازي ساختمان هاي فرسوده، حجم ضايعات ساختماني به طور چشمگيري افزايش يافته است. هدف اصلي در پژوهش حاضر، ارائه راهكار جديد براي تخمين حجم ضايعات ساختماني بر مبناي مدل سازي رفتار مالكان است. اين پژوهش در گام اول با شناسايي جامعه هدف و با استفاده از پرسش نامه و بهره گيري از مدل هاي انتخاب گسسته و لجستيك (لوجيت دوگانه) به صورت توأمان، در راستاي شناسايي متغير هاي تأثيرگذار بر ترجيحات و نگرش مالكان اقدام كرده است. سپس در گام دوم، متغيرهاي شناسايي شده با استفاده از روش هاي صحت سنجي موجود ارزيابي شده اند. طبق نتايج به دست آمده از اين پژوهش، مدل قادر است در 8/84 درصد موارد، املاك مستعد تخريب را به درستي پيش بيني كند. با توجه به اين كه مطالعات اندكي در خصوص شناسايي ترجيحات مالكان مبني بر عوامل مؤثر در تخريب صورت گرفته است، امكان مقايسه نتايج با ساير پژوهش ها وجود ندارد؛ ازاين رو، براي اعتبارسنجي نتايج به دست آمده و كاربردي بودن پژوهش حاضر، با استفاده از بازديد ميداني و اطلاعات اخذ شده از بخش شهرسازي شهرداري كلان شهر تبريز، املاك با كاربري مسكوني در حوزه استحفاظي شهرداري منطقه ي 2 تبريز به عنوان نمونه انتخاب شد و مورد بررسي قرار گرفت. در اين راستا، 7518 ملك بررسي شد و تعداد 490 ملك مستعد تخريب شناسايي شد كه با تعداد مجوز هاي تخريب و نوسازي صادر شده در سال 1401 كه برابر 436 بود 11 درصد اختلاف داشت. سپس املاك داراي ويژگي يكسان در 85 تيپ مختلف شناسايي و دسته بندي شدند. در ادامه با استفاده از ضرايب ثابت مدل و متغيرها، ضريب لوجيت متناظر با ويژگي منحصر به فرد املاك محاسبه و در نهايت به تعداد املاك مشابه ضرب شد تا تعداد املاك مستعد تخريب به دست آيد. همچنين، حجم ضايعات ساختماني در صورت تخريب تمامي املاك شناسايي شده به عنوان املاك مستعد تخريب (در بدبينانه ترين حالت) برابر 192 هزار تن برآورد شد. نتايج پژوهش حاضر نشان مي دهد كه متغيرهايي شناسايي شده همچون موقعيت ملك، ارزش منطقه ملك، متراژ ملك، قدمت بنا، عرض معبر، نسبت ملك هاي نوسازي شده به ملك هاي فرسوده، و در نهايت تعداد طبقات موجود ملك جز متغيرهاي معنادار بوده و در ترجيحات مالكان مبن
    Thesis summary

  3. بهينه سازي زمانبندي پروژه در شرايط عدم قطعيت با استفاده از توابع مولد عمومي احتمال
    محمدحسين روشني نشاط 2023
    در پروژه هاي ساخت، عوامل بسياري مي توانند باعث ايجاد عدم قطعيت شوند، كه از جمله اين عوامل عبارتند از: شرايط آب و هوايي خاص يا تغييرات فصلي، حوادث غيرمترقبه طبيعي، كاستي هاي موجود در طراحي، عدم تحويل به موقع مصالح، تداخل مديريتي در زيربخش هاي پروژه، پيچيدگي هاي جديد پروژه، اطلاعات ناقص و شرايط پيش بيني نشده براي كارگاه بشوند. بنابراين، يك پروژه ساخت مجموعه اي از فعاليت ها است كه عدم قطعيت هايي در زمان يا هزينه انجام آنها وجود دارد. اين عدم قطعيت ها مي توانند باعث تغييرات زيادي در زمان اتمام يا هزينه كل پروژه شوند. يكي از اهداف مهم در پروژه هاي واقعي حداقل كردن زمان اتمام پروژه است. البته بايد توجه داشت كه براي برآوردن اين هدف مي بايست محدوديت منابع (اعم از مصالح و نيروي انساني) در قالب هزينه هاي پروژه در نظر گرفته شود. از سوي ديگر، مي توان محدوديت منابع را به صورت محدوديت بودجه در نظر گرفت و مساله زمان بندي را با هدف كاهش هزينه با محدوديت زماني براي اتمام پروژه مدل سازي كرد. بر همين اساس، برهمكنش زمان و هزينه توسط محققين زيادي مد نظر قرار گرفته است. در شرايط عدم قطعيت، شاخص هاي زمان و هزينه جاي خود را به شاخص هاي قابليت اطمينان زمان پايان پروژه و ريسك هزينه اتمام پروژه مي دهند و بنابراين بايد تصميم گيري ها بر مبناي اين دو شاخص صورت پذيرد. اين پژوهش، به دنبال روشي براي تعيين فعاليت هاي موثر بر قابليت زمان اتمام پروژه و اولويت بندي آنها است، به گونه اي كه با در نظر گرفتن محدوديت منابع قابليت اطمينان زمان پايان پروژه را به حداكثر مقدار ممكن افزايش داد. براي اين منظور، از توابع مصالحه بين زمان و هزينه در هر فعاليت استفاده شده و از اين طريق هزينه بهينه در هر فعاليت نيز تعيين مي شود. بعلاوه، در اين پژوهش براي تعيين قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه از روش توابع مولد عمومي احتمال استفاده مي شود. اين روش روشي سريع تر نسبت به روش هاي شبيه سازي است، در حالي كه امكان به كارگيري براي انواع توابع احتمالي را دارد. روش پيشنهادي توانايي بهينه سازي همزمان هزينه و زمان انجام پروژه در شرايط عدم قطعيت را دارد. همچنين روش پيشنهادي دقت بالايي در انجام محاسبات دارد و براي هر نوع توزيعي قابليت استفاده را دارد، زيرا جهت تعيين تابع برازش از روش NRB توسعه يافته بهره مي گيرد كه دقت و سرعت آن در ح
    Thesis summary

  4. مدلي براي زمان بندي پروژه هاي خطي به وسيله نيروهاي چند مهارته با زمان فعاليت هاي غيرقطعي
    علي نوروزي 2023
    در دو دهه گذشته، مسئله برنامه ريزي انجام پروژه ها با استفاده بهينه از نيروهاي چندمهارته گسترش قابل توجهي داشته است. نتايج پژوهش ها حاكي از افزايش مطالعات پيرامون استفاده از نيرو هاي چندمهارته در پروژه ها و تأثير قابل توجه آن بر كاهش هزينه ها است. چندمهارته بودن در واقع، آمادگي نيروهاي سازمان، جهت انجام فعاليت هاي خارج از وظيفه اصلي آن ها است. در اين مسئله، براي اجراي هر فعاليت به تعدادي نيروي انساني با مهارت هاي مختلف احتياج است كه بايد توسط زيرمجموعه اي از نيروهاي پروژه كه تخصص لازم براي انجام فعاليت را دارند، برآورده شود. بسياري از پروژه هاي خطي (مانند عمليات راهسازي) با چالش هاي هزينه اي و زمان بندي فراواني روبه رو هستند و وجود عدم قطعيت هاي متعدد در فرآيند ساخت، زمان بندي و اختصاص نيروي انساني، سبب افزايش مدت زمان يا هزينه اتمام اين پروژه ها شده است. از اين رو، ايجاد برنامه زمان بندي و تخصيص مهارت ها به صورت بهينه تحت شرايط عدم قطعيت مي تواند نقش بزرگي در پيشبرد اهداف پروژه ايفا كند. در اين پژوهش، ابتدا يك مدل زمان بندي خطي چندهدفه عدد صحيح مختلط براي پروژه هاي خطي داراي نيروهاي انساني چندمهارته معرفي گرديده و سپس با استفاده از روش قيود نرماليزه شده (NNC) و روش TH جهت حل مدل چندهدفه، نتايج اوليه مدل با استفاده از نرم افزار GAMS و داده هاي يك پروژه راهسازي واقعي، ارائه شده است. در ادامه، با درنظر گرفتن زمان به عنوان پارامتر فازي، به بررسي نحوه قطعي سازي و حل مدل پرداخته شده و نتايج هر دو روش حل، در سه حالت خوشبينانه، محتمل و بدبينانه، با زمان فعاليت غيرقطعي ارائه شده است. از ويژگي هاي مدل ارائه شده، قابليت آن در تغيير حالت درنظرگرفتن داده هاي فازي مسئله (خوشبينانه، محتمل و بدبينانه) و تعيين بهترين هزينه و زمان نهايي پروژه بر مبناي آن مي باشد. در نهايت با توجه به نوع داده و حالت اتخاذ شده، يك زمان بندي بهينه شامل زمان شروع و پايان فعاليت ها در هر قطعه، تعداد نيروهاي انساني بكاررفته و مهارت هاي استفاده شده در هر قطعه ارائه شده است. براي درك اثر تقسيم طول پروژه بر روي هزينه و زمان نهايي پروژه، مدل مسئله با در نظر گرفتن دو قطعه و نيروهاي تك مهارته و چندمهارته حل شد، اما در هر دو حالت پاسخي براي مسئله به دست نيآمد. همچنين، براي بررسي اثر حضور نيروهاي چندمهارته، مدل مس
    Thesis summary

  5. مكان يابي پاركينگ هاي غير حاشيه اي با در نظر گرفتن هزينه هاي ساخت
    حميدرضا درويشي 2022
    با توجه به رشد جمعيت و رشد ناموزون شهرها و افزايش استفاده از خودروها و به دنبال آن ايجاد ازدحام ترافيك، احداث پاركينگ هاي غيرحاشيه اي مي تواند به عنوان يكي از راهكارهاي مؤثر براي كاهش ازدحام ترافيكي در مناطق مركزي شهرها مدنظر قرار گيرد. احداث اين تسهيلات درصورتي كه با مديريت ترافيك منجر به كاهش حجم پارك حاشيه اي همراه شود، سبب افزايش عرض مفيد خيابان ها و روان تر شدن ترافيك خواهد شد. ازآنجايي كه ايجاد پاركينگ هاي عمومي مستلزم صرف هزينه هاي زياد است، لذا تعيين مكان بهينه آن ها به شيوه اي كه همه شهروندان به نحو مؤثر از آن بهره مند شوند ضروري است. در اين پژوهش، يك مدل رياضي با اهداف بيشينه كردن تقاضاي پوشش يافته، كمينه كردن فاصله پياده روي و هزينه ها شامل هزينه ساخت و هزينه تملك، براي مكان يابي پاركينگ هاي غيرحاشيه اي عمومي ارائه شده است. براي حل اين مسئله، چارچوبي دوسطحي بر مبناي الگوريتم هاي فراابتكاري SA، PSO، GA و الگوريتم تركيبي GA-PSO ارائه شده است، به گونه اي كه در سطح بالاي آن بهترين گزينه از ميان نقاط مستعد ساخت پاركينگ بر مبناي كمترين هزينه احداث و تملك تعيين مي شود، و در سطح پايين تقاضاي پاركينگ به پاركينگ هاي انتخاب شده تخصيص مي يابد. به عبارت ديگر، مسأله سطح بالا هدف اصلي پژوهش، يعني تعيين مكان و تعداد طبقات پاركينگ را تشكيل مي دهد. مدل استفاده شده در اين پژوهش در شهر سنندج به عنوان مطالعه موردي به كار گرفته شده است و نواحي مناسب جهت ساخت پاركينك طبقاتي را در بين نواحي ترافيكي شهر مشخص مي كند. نتايج نشان مي دهد كه الگوريتم تركيبي PSO-GA نسبت به ديگر الگوريتم هاي استفاده شده در بحث كاهش هزينه ساخت داراي عملكرد بسيار بهتري است. زمان حل اين الگوريتم نسبت به الگوريتم GA بسيار بالاتر است و با الگوريتم SA تقريباً برابر و از الگوريتم PSO به طور قابل توجهي كمتر است. مي توان گفت كه در اين پژوهش GA عامل سرعت و PSO عامل جستجوي بهتر در الگوريتم تركيبي PSO-GA بوده اند.
    Thesis summary

  6. تعيين مسير قائم راه با هدف كمينه كردن هزينه عمليات خاكي، مصرف سوخت و آلودگي زيست محيطي
    بهنام شهبازيان 2022
    طراحي مسير قائم راه يكي از مسائل مهم و پيچيده مهندسي است كه مي تواند در كاهش هزينه هاي يك پروژه راهسازي بسيار مؤثر باشد. با توجه به افزايش قيمت سوخت، محدوديت منابع انرژي و همچنين مسائل زيست محيطي ناشي از مصرف زياد آن، هدف اصلي اين پژوهش، يافتن مسير بهينه بين دو نقطه است كه ضمن در نظر گرفتن محدوديت هاي طراحي و كاهش هزينه هاي احداث راه (هزينه عمليات خاكي)، مصرف سوخت وسايل نقليه و آلودگي زيست محيطي را نيز به حداقل برساند. اگرچه ممكن است از ديدگاه تصميم گيران احداث راه، اين هزينه ها خيلي اهميت نداشته باشند، اما ميزان مصرف سوخت از ديدگاه كاربران راه و آلودگي زيست محيطي از ديدگاه كل جامعه متأثر از آن، از جمله مواردي است كه بايد در احداث يك راه مورد توجه قرار گيرند. با توجه به پيچيدگي مسئله و از آنجايي كه تعداد مسيرهاي بالقوه بين دو نقطه در فضاي مطالعه بسيار زياد است، در اين پژوهش يك مدل چند هدفه بر پايه الگوريتم هاي فراابتكاري، به منظور حل مسئله بهينه سازي ارائه شده است. در مدل ارائه شده، توابع هدف بر اساس مشخصات هندسي مسير تعريف شده اند و با استفاده از نرم افزار MATLAB و بكارگيري الگوريتم هاي ژنتيك با مرتب سازي نامغلوب (NSGA-II) و ازدحام ذرات چند هدفه (MOPSO)، مسير قائم بهينه راه تعيين شده است. الگوريتم هاي فراابتكاري مورد استفاده در اين پژوهش از پركاربردترين و قدرتمندترين الگوريتم هاي موجود براي حل مسائل بهينه سازي چند هدفه هستند و كارايي آن ها در حل مسائل مختلف به اثبات رسيده است. براي رسيدن به جواب هاي بهتر با استفاده از روش طراحي آزمايش تاگوچي متغيرهاي هر دو الگوريتم در سطح بهينه خود انتخاب شدند و الگوريتم ها در محيط نرم افزار 30 بار اجرا شدند و با استفاده از شاخص هاي ارزيابي الگوريتم هاي چند هدفه، نتايج حاصل از دو الگوريتم با هم مقايسه شدند. نتايج نشان دهنده كارايي بيشتر الگوريتم MOPSOاست.
    Thesis summary

  7. بهينه سازي مسير و زمان بندي حركت وسايل حمل بتن آماده در شبكه هاي احتمالاتي
    مهرزاد عبدالوند 2022
    با توجه به افرايش چشم گير مصرف بتن در كشور در صنعت ساختمان، سد و ديگر اجزاي بتني و همچنين گسترده شدن شهرها و ارتباطات و رشد جمعيت و به تبع آن افزايش ترافيك، ارسال به موقع بتن در پروژه هاي ساخت (نقاط تقاضا) اهميت بسياري پيدا كرده است. وجود محدوديت در منابع طبيعي و جلوگيري از فاسد شدن بتن با ارسال به موقع از يك طرف و افزايش تقاضا براي بتن و ترافيك شديد شهري و سعي در انتخاب بهترين و سريع ترين مسير كه موجب افزايش بازده كارخانه شود از طرف ديگر، مهم ترين ضرورت هاي انجام اين پژوهش است. از سوي ديگر، نتايج اين پژوهش مي تواند بر افزايش رضايت مندي خريداران بتن آماده از كارخانه تأثير بگذارد. بدين ترتيب كه وقفه ارسال بتن به حد استاندارد آن تقليل يابد تا موجب تشكيل درز سرد در بتن نشود. موارد ذكرشده محدوديت هايي هستند كه در دهه هاي گذشته به دليل تقاضاي كم، كوتاهي مسير و نبود ترافيك شهري به آن ها توجه نشده است، در صورتي كه تاثير بسزايي در اقتصاد يك كشور، رضايت مندي متقاضايان و محيط زيست مي گذارد. اين پژوهش به دنبال ارائه روشي مناسب براي بهينه سازي مسير و زمان ارسال بتن است، به گونه اي كه در شرايط زمان سفر احتمالاتي بتوان قابليت اطميان رسيدن بتن در موقع مناسب به نقاط تقاضا تأمين كرد. در اين پژوهش، مدل برنامه ريزي رياضي جديدي ارائه شده است كه تعداد ماشين آلات مورد نياز، زمان اعزام ماشين آلات و نحوه تخصيص سفرها به ماشين آلات را ارائه مي دهد. مدل ارائه شده مدلي خطي است و در نتيجه اين قابليت را دارد كه توسط نرم افزارهاي بهينه سازي به صورت دقيق حل شود. مدل ارائه شده براي شرايط احتمالاتي نيز بازنويسي و حل شده است. براي حل مدل در شرايط احتمالاتي از دو روش استفاده شده است. در روش اول، مدل بصورت قطعي و با روش توليد سناريو حل مي شود. در اين روش، با استفاده از تكنيك هاي استخراج اعداد تصادفي، سناريو هاي مختلفي با زمان سفر هاي مختلف ايجاد مي شود و آن سناريويي كه داراي بالاترين ضريب قابليت اطمينان است به عنوان برنامه زمان بندي بهينه ارائه مي گردد. منظور از قابليت اطمينان، ارسال به موقع بتن به ايستگاه هاي ساخت بدون تأخير و تشكيل درز سرد در تمامي سناريو هايي است كه در يك روز كاري ممكن است پيش آيد. در روش دوم، پارامتري كه داراي عدم قطعيت است، يعني زمان سفر، بصورت فازي ذوزنقه اي با تابع عضويت مشخص در
    Thesis summary

  8. ارائه يك الگوريتم متاهيورستيك مركب براي بهينه سازي مسير قائم راه
    اميرحسين چهارمحالي 2022
    افزايش قيمت سوخت، محدوديت منابع انرژي و همچنين مسائل زيست محيطي متعاقب مصرف زياد آن، روش هايي براي ارزيابي گزينه هاي خط پروژه طولي راه را مي طلبد كه ضمن تأمين ايمني و راحتي رانندگان و كاهش هزينه هاي احداث راه، كاهش مصرف سوخت وسايل نقليه و كاهش آلودگي محيط زيست را به همراه داشته باشند. هرچند اين هزينه ها مي تواند از ديدگاه متوليان ساخت راه مهم نباشد، ولي هزينه هاي پرداخت شده توسط كاربران نيز جزء هزينه هايي هستند كه از منابع كشور مصرف مي شود و لذا مي بايست در ساخت راه به آن توجه شود. در اين پژوهش، يك مدل بهينه سازي تركيبي براي تعيين مسير قائم راه ارائه مي شود، كه در آن سطوح بهينه در نقاط تغيير شيب طولي به گونه اي تعيين مي شوند كه مجموع هزينه احداث و هزينه مصرف سوخت كمينه شود. براي اين كه بتوان هزينه سوخت را در كنار هزينه احداث راه (هزينه ي عمليات خاكي و هزينه هاي وابسته به طول) در نظر گرفت، مسئله پيچيده تر از آن خواهد شد كه بتوان از روش هاي سنتي براي تعيين مسير قائم استفاده كرد. لذا، در اين پژوهش سعي شده است ميزان هزينه موارد ذكر شده برآورد و اهميت آن در مقايسه با هزينه عمليات خاكي سنجيده شود. همچنين، هزينه عمليات خاكي به جاي روش مرسوم بروكنر كه محدوديت هايي دارد، از روش مدل سازي برنامه ريزي خطي -كه كارآيي بيشتري در محاسبه هزينه هاي واقعي جابجايي خاك دارد- استفاده شده است. براي حل اين مسئله، چارچوبي دو سطحي بر مبناي الگوريتم هاي فراابتكاري SA، PSO، GA، GOA، ACO و الگوريتم هاي تركيبي GA-SA، PSO-SA و GOA-SA ارائه شده است، به گونه اي كه در سطح بالاي آن سطوح بهينه در نقاط تغيير شيب طولي بر مبناي كمترين مجموع هزينه احداث و هزينه مصرف سوخت تعيين مي شوند، و كمينه سازي هزينه احداث از طريق يك مدل برنامه ريزي رياضي خطي در سطح پايين آن انجام مي شود. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه: الف) در طول يك دوره بهره برداري مرسوم، هزينه مصرف سوخت مقاديري نزديك به هزينه احداث دارد و نبايد آن را ناديده گرفت، ب) سرعت و دقت اجراي الگوريتم هاي ارائه شده در مقايسه با روش جست وجوي كامل بسيار مناسب است و مي توان از آن در اجراي پروژه هاي واقعي بهره برد و ج) با توجه به نتايج بدست آمده، به طور ميانگين الگوريتم SA بعد از 400 تكرار، الگوريتم PSO بعد از 140 تكرار، الگوريتم GA بعد از 40 تكرار، الگوريتم GOA بع
    Thesis summary

  9. ارائه مدل برنامه ريزي رياضي زمان بندي چندمهارته در پروژه هاي راهسازي
    آرش ياراحمدي 2021
    احداث يك راه همراه با صرف هزينه هاي زيادي است كه مي توان با يك برنامه زمان بندي دقيق، هزينه انجام پروژه و يا زمان انجام آن ها را كاهش داد. برخي از نيروها كه يك عمليات خاص را انجام مي دهند، مي توانند در فعاليت ديگري نيز شركت كنند. در اين مسئله، پروژه راهسازي به قطعه هاي متعددي تقسيم مي شود كه در هر كدام از اين قطعه ها، عمليات هايي به صورت تكراري اجرا مي شوند كه به تعدادي نيروي انساني با مهارت هاي مختلف احتياج دارند كه بايد توسط زيرمجموعه اي از اعضاي پروژه كه از تخصص لازم براي انجام مهارت هاي مربوط به عمليات مورد نظر برخوردارند، برآورده شود. علاوه بر اين، افراد نمي توانند در زمان واحد روي دو عمليات يا حتي دو مهارت اشتغال داشته باشند و در صورت اختصاص به يك مهارت تا اتمام كامل عمليات در اختيار آن خواهند بود. در اين پايان نامه، يك مدل رياضي چندهدفه خطي عدد صحيح مختلط ارائه شده است، كه در آن زمان اجراي هر عمليات غير قابل شكست است. با توجه به چندهدفه بودن مدل رياضي از روش قيود نرماليزه شده در نرم افزار گمس استفاده شده است. براي نمايش كاربردي بودن مدل ارائه شده، يك پروژه راهسازي فرضي در حالت هاي مختلف طراحي شده و مدل چندهدفه نهايي به دست آمده، جهت دستيابي به جواب بهينه در نرم افزار گمس حل شده است. بر اساس اين نتايج با افزايش تعداد قطعه هاي پروژه سطح درگيري نيروهاي انساني چندمهارته در پروژه افزايش يافته است كه همين عامل باعث كاهش مقادير تابع هدف اول و دوم و همچنين مدت زمان كل پروژه نسبت به حالاتي كه تعداد قطعه هاي پروژه كمتر است، مي شود. همچنين، با توجه به نياز حل مسائل بزرگتر، دو الگوريتم ژنتيك چندهدفه و الگوريتم بهينه سازي چندهدفه ازدحام ذرات به منظور ارزيابي و مقايسه با نتايج حاصل از روش قيود نرماليزه شده ارائه گرديده است. نتايج حاصل از بكارگيري مدل ارائه شده نشان مي دهد كه بكارگيري نيروهاي انساني چندمهارته در حالت چندهدفه مي تواند تعداد و هزينه نيروي انساني را به مقدار قابل توجهي كاهش دهد. همچنين، نتايج نشان مي دهد كه بكارگيري نيروهاي انساني چندمهارته در مقايسه با روش مرسوم زمان بندي خط تعادل مي تواند مدت زمان انجام كل پروژه را به ميزان 25 درصد كاهش دهد.
    Thesis summary

  10. به كارگيري روش تابع مولد عمومي براي تعيين قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه در شبكه ي زمان-بندي غيرقطعي بزرگ
    امين رشيدي باغي 2019
    يكي از شاخص هاي مهم در مديريت پروژه تعيين زمان اتمام پروژه مي باشد. اين پايان نامه يك روش دقيق و سريع براي ارزيابي قابليت اطمينان زمان انجام پروژه هاي ساختماني با استفاده از تكنيك تابع مولد عمومي (UGF) پيشنهاد مي-كند. روش پيشنهادي براي غلبه بر محدوديت هاي روش هاي تحليلي از جمله عدم دقت روش PERT به دليل ارائه نتايج خوش بينانه، پيچيدگي و زمان طولاني محاسبات روش NBR و ناديده گرفتن برخي از مسيرها در روش FARB و محدوديت هاي روش هاي عددي از جمله زمان طولاني محاسبات روش مونت كارلو براي پروژه هاي بزرگ و نيز عدم در نظر گرفتن برخي از فعاليت ها در روش مونت كارلو اصلاح شده ارائه شده است. در كنار محدوديت هاي ذكر شده تمام روش هاي تحليلي و عددي از فرض توزيع نرمال براي زمان انجام فعاليت ها استفاده مي كنند اين در حالي است كه تحقيقات نشان داده كه هيچ دليلي براي اين موضوع وجود ندارد. روش تابع مولد عمومي اين ضعف ساير روش هاي تعيين قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه ندارد چرا كه در قيد نوع توزيع احتمال زمان انجام پروژه نبوده و مي توان از آن براي هر نوع توزيعي استفاده كرده و قابليت اطميناان زمان اتمام پروژه را بدست آورد. اين روش شامل 4 قسمت اصلي مي باشد: 1) مدلسازي شبكه زمان بندي احتمالي با يك سيستم چند-حالتي با زيرسيستم هايي موازي (هر مسير در شبكه زمان بندي يك زيرسيستم در سيستم مدل سازي شده مي باشد). 2) تعيين تابع-U المان هاي سيستم و سپس بدست آوردن تابع-U هر زير سيستم با تركيب تابع-U المان هاي آن زيرسيستم جهت تعيين احتمال شكست هر مسير در زمان معين .T 4) تعيين احتمال شكست همزمان دو مسير با كمك روش تركيب تابع مولد عمومي و مفهوم احتمال شرطي و در نتيجه تعيين قابليت اطمينان زمان اتمام پروژه. 5) در آخر ميزان موثر بودن روش پيشنهادي با استفاده از يك پروژه مورد بررسي قرار مي گيرد. نتايج حاصل شده از روش پيشنهادي با نتايج روش مونت كارلو مقايسه شده و نشان داده شده است كه دقتي بيش از 99 درصد روش مونت كارلو دارد اما زمان انجام محاسبات اين پروژه در روش مونت كارلو بسيار زياد بوده كه روش پيشنهادي آن را به كسري از ثانيه كاهش داده است. نتايج حاكي از آن است كه براي پروژه هاي بزرگ روش پيشنهادي بسيار كارآمدتر از روش شبيه سازي مونت كارلو مي باشد. مديران و برنامه ريزان پروژه مي توانند در فازهاي برنامه زيري، برنامه
    Thesis summary