پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان

پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان

P.H.D dissertations

تهيه الكترودهاي فوتوكاتاليستي براي تخريب آلاينده هاي آلي و بررسي كارايي آن ها در پيل هاي سوختي
طيبه پرويزي 2022
چكيده: هدف كار پژوهشي حاضر تهيه ي الكترود هاي فوتوكاتاليستي و بررسي كاربرد آن ها در پيل هاي سوختي فوتوكاتاليستي به منظور تخريب آلاينده هاي آلي و همزمان توليد جريان الكتريسيته مي باشد. در اين راستا طي سه كار پژوهشي، نانوكامپوزيت هاي مختلف نانولوله هاي تيتانيوم دي اكسيد به منظور افزايش جذب نور و بهبود عملكرد فوتوكاتاليستي فوتوآند، به عنوان فوتوكاتاليست در پيل سوختي فوتوكاتاليستي مورد استفاده قرار گرفتند. همچنين، نانوكامپوزيت هاي مختلف پليمري به منظور افزايش سايت هاي فعال جاذب اكسيژن، افزايش سطح و افزايش توليد هيدروژن پركسيد بر سطح الكترود كاتد، به عنوان مواد كاتدي به كار برده شدند. در كار پژوهشي اول، نانولوله-هاي تيتانيوم دي اكسيد به روش اكسيداسيون آندي بر روي بستر تيتانيومي تهيه گرديدند. همچنين، الكترود گرافيت با نانوكامپوزيت پلي پيرول/نانولوله هاي كربني چندديواره به روش ترسيب الكتروشيميايي اصلاح گرديد. به منظور بهبود خواص فوتوكاتاليست، نانو ذرات گرافن اكسايد كاهش يافته به ساختار فوتوكاتاليست اضافه شد. در نهايت، الكترود هاي اصلاح شده )نانولوله هاي تيتانيوم دي اكسيد/گرافن اكسايد كاهش يافته/تيتانيوم به عنوان فوتوآند و پلي پيرول/نانولوله هاي كربني/گرافيت به عنوان الكترود كاتد) در سيستم تركيبي پيل سوختي فوتوكاتاليستي/پريدات براي تخريب اسيد قرمز 14 و همزمان توليد جريان الكتريسيته مورد استفاده قرار گرفتند. بر اساس نتايج بدست آمده، كارايي تخريب آلاينده و حداكثر توان الكتريكي خروجي بعد از افزودن پريدات به ترتيب به 4/95% و mW cm-2 95/0 رسيد كه به ترتيب به ميزان 54% و 87% نسبت به پيل سوختي فوتوكاتاليستي تنها (بدون حضور پريدات)، افزايش نشان داد. تاثير متغير هاي عملياتي (pH اوليه، غلظت اوليه آلاينده و غلظت اوليه پريدات) بر روي كارايي سيستم تركيبي پيل سوختي فوتوكاتاليستي/پريدات با استفاده از روش پاسخ سطح بررسي گرديد. بالاترين ميزان تخريب (4/99%) و ماكزيمم توان الكتريكي خروجي (mW cm-2 5/1) در حضور اسيد سيتريك به عنوان تركيب آلاينده در شرايط بهينه حاصل گرديد. شرايط بهينه بدست آمده از روش پاسخ سطح، pH اوليه 82/3، غلظت آلاينده 73/62 ميلي گرم بر ليتر و غلظت پريدات 72/2 ميلي مولار بودند. در كار پژوهشي دوم، فوتوكاتاليست تيتانيوم دي اكسيد دوپ شده با نانوذرات نيكل اكسيد و الكتروكاتاليست پ
Thesis summary
تهيه الكتروكاتاليست هاي آندي بر پايه نانوذرات پالاديم بر روي بسترهاي مختلف و بررسي عملكرد آن ها در اكسايش الكل به عنوان سوخت در پيل سوختي الكلي قليايي مستقيم
وحيده مظفري قلعه جوق 2021
چكيده: بسترهاي كاتاليستي، به عنوان يكي از اجزاي كليدي مهم، نقش مهمي در عملكرد، پايداري و تجاري سازي پيل هاي سوختي ايفا مي كنند. در واقع، فعاليت الكتروشيميايي و پايداري كاتاليست به اندازه ذرات كاتاليست و پراكندگي آن ها در بستر بستگي دارد. هدف كار پژوهشي حاضر تهيه بسترهاي كامپوزيتي جديد مبتني بر پليمر رسانا و اكسيد فلزات براي كاتاليست پالاديم و بررسي كاربرد آن ها در اكسايش اتانول به عنوان سوخت در پيل سوختي الكلي قليايي مستقيم مي باشد. در اين راستا طي دو كار پژوهشي، بسترهاي كامپوزيتي مختلف به روش ترسيب الكتروشيميايي با اعمال پتانسيل يا جريان ثابت بر روي الكترود توري تيتانيومي تهيه شدند. در كار پژوهشي اول از پلي آنيلين، با توجه به ويژگي هاي منحصر به فرد آن، نظير رسانايي خوب، ارزان قيمت بودن و چسبندگي مناسب به عنوان بستر كاتاليست پالاديم استفاده شد. به منظور بهبود خواص بستر كاتاليست، نانولوله هاي كربني چند ديواره و نانوذرات اكسيد قلع به ساختار بستر پليمري اضافه شدند. بر اساس نتايج حاصل از بررسي هاي الكتروشيميايي، كاتاليست با بستر نانوكامپوزيت سه-تايي پلي آنيلين/ نانولوله هاي كربني چند ديواره/ نانوذرات اكسيدقلع بالاترين مساحت سطح فعال الكتروشيميايي (m2.g-1 27/26)، بالاترين فعاليت كاتاليستي در اكسايش اتانول (با چگالي جريان mA.cm-2 1/64 و پتانسيل آستانه 725/0- ولت) و بيشترين مقاومت در برابر مسموميت توسط حدواسط مونوكسيدكربن را دارا مي باشد. در كار پژوهشي دوم، بسترهاي اكسيد نيكل و اكسيد نيكل دوپ شده با كبالت و مس به عنوان بستر كاتاليست پالاديم تهيه شدند و عملكرد آن ها به منظور اكسايش الكتروشيميايي اتانول با كاتاليست پالاديم قرار گرفته بر روي توري تيتانيومي مقايسه شد. بر اساس نتايج به دست آمده، كاتاليست با بستر اكسيد نيكل دوپ شده با مس داراي بيشترين مساحت سطح فعال الكتروشيميايي ( m2.g-1 02/16)، بالاترين فعاليت كاتاليستي در اكسايش اتانول ( با چگالي جريان mA.cm-2 54/62، پتانسيل پيك 2/0- ولت و پتانسيل آستانه 54/0- ولت) و بهترين فعاليت در اكسايش حد واسط مونوكسيدكربن جذب شده بر سطح پالاديم (با چگالي جريان mA.cm-2 49/4 و پتانسيل پيك 25/0- ولت) مي باشد. بستر اكسيد نيكل دوپ شده باكبالت و مس برهمكنش قوي-تري با نانوذرات پالاديم برقرار كرده و موجب افزايش پايداري الكتروشيميايي اين كاتاليس
Thesis summary
اصلاح غشاي پليمري با استفاده از نانوكامپوزيت هاي دما-پاسخ و به كارگيري آن در تصفيه آب
زينب يعقوبي بايعكلايي 2020
از زمان ظهور تكنولوژي غشا براي تصفيه آب، گرفتگي غشا يك مشكل اجتناب ناپذير در طيف گسترده اي از كاربردهاي غشايي بوده است. گرفتگي غشا به طور مداوم، با كاهش شار آب، كاهش كيفيت آب توليد شده و افزايش مصرف انرژي، كارايي فرايندهاي غشايي را محدود كرده است. به طور كلي، پليمرهاي مورد استفاده براي توليد غشاهاي متخلخل به طور ذاتي آب گريز هستند، در نتيجه آلاينده هاي آب با ايجاد برهمكنش آب گريزي مستعد تشكيل لايه گرفتگي بر روي سطح غشا هستند. غشاهاي محرك-پاسخ با خواص سطحي قابل تنظيم فرصتي را براي كاهش گرفتگي غشا در عين حفظ نفوذپذيري ايجاد مي كنند. در اين راستا، دو نانوكامپوزيت دما پاسخ مختلف سنتز شد و به پليمر غشا اضافه شد. در كار پژوهشي اول، سطح نانوذره بنتونيت توسط پليمر دما-پاسخ پلي ايزوپروپيل اكريل آميد اصلاح شد. نانوكامپوزيت تهيه شده توسط روش هاي مختلف مانند FTIR، SEM، DLS و TGA مورد بررسي قرار گرفت. سپس غشاي اولترافيلتراسيون BNT-PNIPAAmدر غلظت هاي 1/0، 5/0 و 1 درصد وزني ساخته و با روش هاي مرسوم مانند SEM، WCA و آزمون اندازه گيري تخلخل تعيين مشخصات شد. در ادامه، آزمون شار و گرفتگي براي غشاها طي فرايند جداسازي محلول شير خشك انجام گرفت و تكنيك تميزسازي دما-پاسخي براي ارزيابي درصد بازيابي شار غشا اعمال شد. نتايج حاكي از آن بود كه آبدوستي تمامي غشاها در اثر افزودن نانوكامپوزيت BNT-PNIPAAm افزايش يافت. غشاي BNT-PNIPAAm-0.5 بهترين شار آب و درصد بازيابي شار آب را در مقايسه با ديگر غشاها نشان داد. در كار پژوهشي دوم از نانولوله هاي كربني چند ديواره براي تهيه نانوكامپوزيت دما-پاسخ استفاده شد. مونومر N-ايزوپروپيل آكريل آميد از طريق پليمريزاسيون راديكال آزاد در سطح نانولوله هاي كربني چند ديواره پليمريزه شد. در ادامه غشاهايي با مقادير مختلف از نانوكامپوزيت MWCNT-PNIPAAm تهيه شد و براي تصفيه پساب كارخانه لبني پگاه مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتايج، غشاهاي نانوكامپوزيتي MWCNT-PNIPAAm ساخته شده داراي زاويه تماس كمتر، آبدوستي، تخلخل، متوسط اندازه ي حفرات و شار آب بيشتري در مقايسه با غشاي PES بودند. همچنين غشاي داراي 075/0 و 05/0 درصد وزني از نانوكامپوزيت MWCNT-PNIPAAm به ترتيب بيشترين شار آب خالص و درصد بازيابي شار آب نشان داده است.
Thesis summary
تهيه الكترودها بر پايه نانوذرات پلاتين بر روي بسترهاي مختلف و بررسي عملكرد آنها در اكسايش متانول به عنوان سوخت اصلي پيل هاي سوختي الكلي مستقيم
زهره مرآتي فشي 2019
بسترهاي كاتاليستي نقش بسزايي در عملكرد و پايداري كاتاليست ها ايفا مي كنند. هدف كار پژوهشي حاضر تهيه بسترهاي كامپوزيتي جديد مبتني بر فلزات، اكسيد فلزات و پليمر رسانا براي كاتاليست پلاتين و بررسي كاربرد آن ها در اكسايش متانول به عنوان سوخت اصلي در پيل هاي سوختي الكلي مستقيم مي باشد. در اين راستا طي سه كار تحقيقي، بسترهاي كامپوزيتي مختلف به روش ترسيب الكتروشيميايي با پتانسيل يا جريان ثابت بر روي الكترود توري تيتانيومي تهيه شدند. در كار تحقيقي اول، بسترهاي اكسيدقلع و اكسيدقلع دوپ شده با آنتيموان و نيوبيوم به عنوان بستر كاتاليست پلاتين تهيه شدند و عملكرد آن ها در اكسايش متانول با كاتاليست پلاتين قرار گرفته بر روي توري تيتانيومي مقايسه شد. كاتاليست با بستر اكسيدقلع دوپ شده با نيوبيوم داراي بالاترين ناحيه ي سطح فعال الكتروشيميايي (ECSA) بوده و از اينرو بالاترين فعاليت كاتاليتيكي را در اكسايش متانول و نيز اكسايش گونه ي حد-واسط مونوكسيدكربن جذب شده بر سطح كاتاليست از خود نشان داد. بستر اكسيدقلع دوپ شده با آنتيموان و نيوبيوم برهمكنش قوي تري با نانوذرات پلاتين برقرار كرده و موجب افزايش پايداري الكتروشيميايي اين كاتاليست ها مي-گردد. در كار تحقيقي دوم از پلي پيرول، با توجه به ويژگي هاي خاص آن، نظير رسانايي خوب و تخلخل بالا، به عنوان بستر كاتاليست پلاتين استفاده شد. به منظور بهبود خواص بستر كاتاليست، نانولوله هاي كربني چند ديواره و نانوذرات اكسيدآلومينيوم به ساختار بستر پليمري اضافه شدند. بر اساس نتايج حاصل از بررسي هاي الكتروشيميايي، كاتاليست با بستر نانوكامپوزيت سه تايي پلي پيرول/ نانولوله هاي كربني چند ديواره/ نانوذرات اكسيدآلومينيوم بالاترين سطح فعال الكتروشيميايي (m2.g-1 12/135)، بالاترين فعاليت كاتاليستي در اكسايش متانول (با چگالي جريان mA.cm-2 03/345 و پتانسيل پيك 74/0 ولت) و بيشترين مقاومت در برابر مسموميت حدواسط مونوكسيدكربن را دارا مي باشد. در كار تحقيقي سوم به منظور بهبود خواص بستر كاتاليست حاوي قلع، درصدهاي مختلفي از گرافن اكسيد كاهش-يافته (2، 5، 10 و 20 درصد وزني) به روش احياي الكتروشيميايي با اعمال پتانسيل ثابت دو مرحله اي به ساختار بستر فلزي اضافه شد. با استفاده از تست هاي الكتروشيميايي مختلف عملكرد كاتاليست هاي تهيه شده در اكسايش متانول با يكديگر مقايسه شدند. بر ا
Thesis summary
تهيه نانوكامپوزيت پليمرهاي رسانا (پلي پيرول و پلي آنيلين): بررسي خواص و كاربردها
رسول بابايي ساطي 2017
پليمرهاي رسانا با توجه به خواص الكتريكي ويژه اي كه دارا مي باشند در موارد زيادي به كار گرفته مي شوند. هدف كار پژوهشي حاضر تهيه نانوكامپوزيت پليمرهاي رسانا (نظير پلي پيرول و پلي آنيلين) و بررسي كاربرد آن ها در تصفيه پساب و پوشش هاي ضدخوردگي مي باشد. در فرآيند الكترو- فنتون، به عنوان يكي از روش هاي پيشرفته تصفيه پساب، توليد الكتروشيميايي H2O2 يكي از مهمترين چالش ها مي باشد. از آنجاييكه در فرآيند الكترو- فنتون توليد H2O2در سطح كاتد صورت مي گيرد، انتخاب الكترود مناسب و اصلاح آن به منظور افزايش توليد H2O2ضروري به نظر مي رسد. در اين راستا طي دو كار تحقيقي متفاوت، اصلاح الكترود-هاي گرافيت و فولاد ضد زنگ با استفاده از نانوكامپوزيت پلي پيرول و پلي آنيلين با نانولوله هاي كربني چند ديواره صورت گرفت. ترسيب نانوكامپوزيت بر روي الكترود به روش الكتروشيميايي و با اعمال پتانسيل ثابت انجام شد. در كار تحقيقي اول الكترود گرافيت با استفاده از نانوكامپوزيت پلي پيرول/ نانولوله هاي كربني چند ديواره اصلاح گرديد. پارامترهاي موثر در توليد الكتروشيميايي H2O2، از قبيل مقدار نانولوله كربني،pH اوليه محيط و مقدار پتانسيل اعمالي مورد بررسي قرار گرفتند. نانولوله كربني با غلظت اوليه 5/2% وزني، pH با مقدار 3 و پتانسيل 55/0- ولت به عنوان مقادير بهينه به دست آمد. در نهايت كاربرد الكترود اصلاح شده، در فرآيند الكترو-فنتون به منظور حذف رنگ BB-41 مورد بررسي قرار گرفت. در كار تحقيقي دوم از فولاد ضدزنگ، با توجه به ويژگي هاي خاص آن، به عنوان الكترود پايه براي توليد H2O2استفاده شد. اصلاح فولاد ضدزنگ با استفاده از نانوكامپوزيت پلي آنيلين/ نانولوله هاي كربني چند ديواره صورت گرفت. با استفاده از روش رويه پاسخ (RSM) توليد H2O2 مدلسازي و پارامترهاي موثر در آن بهينه سازي شد. مقدار نانولوله كربني با غلظت اوليه 2% وزني، 2=pH و پتانسيل اعمالي 6/0- به عنوان مقادير بهينه به دست آمد. الكترود اصلاح شده، به عنوان كاتد در فرآيند الكترو-فنتون براي تخريب رنگ RhB مورد استفاده قرار گرفت. غلظت Fe2+ نيز به عنوان يكي ديگر از پارامترهاي موثر در فرآيند الكترو-فنتون بهينه گرديد. در كار تحقيقي سوم كاربرد پلي پيرول و نانوكامپوزيت آن با نانوذرات Al2O3، ZnO، TiO2، CeO2 و SnO2 به عنوان پوشش ضدخوردگي مورد بررسي قرار گرفت. رفتار خوردگي فولاد ن
Thesis summary
سنتز و كاربرد پليمرهاي رسانا براي تصفيه آلاينده هاي يوني در محيط آبي برمبناي تبادل يون به روش سوئيچينگ الكتروشيميايي(ESIX)
ميلاد حجت انصاري 2017
يكي از كارآمدترين روش هاي تصفيه و حذف آلاينده هاي يوني، استفاده از روش تعويض تبادل يوني الكتروشيميايي مي باشد. در اين پژوهش از روشي استفاده گرديد كه بدون توليد محصول جانبي مضر، در تصفيه آب مثمرثمر گردد. اين پژوهش در سه بخش گردآوري شد، كه در بخش اول به مقايسه عملكرد دوپنتهاي كلر، پركلرات و سولفات بر پليمر رساناي پلي آنيلين(PANI) در حذف نيترات در راكتور دوقلو پرداخته شد. پليمرها به طريقه الكتروشيميايي بر روي الكترود پلاتين در سه محيط اسيدي مختلف سنتز شدند و روش معاوضه يوني بوسيله روش كولومتري در پتانسيل كنترل شده انجام گرديد. متغيرهاي مستقل درروش پاسخ سطح متكي بر طراحي مركب مركزي، pH و غلظت اوليه محلول نيترات (mg/L) بودند. بيشترين بازده در حذف نيترات براي پلي آنيلين دوپ شده با سولفات (PANI-SO4) حاصل گرديد، كه 87% يونهاي نيترات را در شرايط بهينه غلظت mg/L 88، پتانسيل 5/1 ولت و 6:pH حذف نمود. سينتيك حذف نيترات بوسيله روش تعويض تبادل يوني الكتروشيميايي توسط پلي آنيلين دوپ شده با سولفات(PANI-SO4) بررسي گرديد كه نتايج نشان داد سينتيك اين روش از مدل نفوذ درون ذره اي تبعيت مي كند. همچنين مشخص گرديد كه پس ازسه سيكل متوالي احيا-استفاده مجدد، توانايي حذف نيترات بالاي 60% است. در بخش بعدي، توانايي پلي آنيلين، پلي ارتوكلروآنيلين، پلي ارتو فنتيدين (POP) و پلي آنيسيدين بر حذف يونهاي نيترات در راكتور تك خانه ارزيابي گرديد. با توجه به بخش اول، از سولفات به عنوان دوپنت در سنتز پليمرها استفاده گرديد. پليمرها بر روي الكترود طلا به روش الكتروشيميايي سنتز گرديدند. هدف بررسي توانايي استخلافات در موقعيت يكسان فضايي بود. متغير ها در روش طراحي مركب مركزي شامل pH، غلظت و پتانسيل اعمال شده بودند. ارتوفنتيدين بيشترين مقدار حذف نيترات را انجام داد به طوري كه در شرايط بهينه 82/5:pH، غلظت mg/L78/93 و پتانسيل V34/1 مقدار 11/85% يونهاي نيترات را حذف نمود. با آناليز COD، مشخص گرديد كه هيچ گونه اثري از پليمر و تركيبات آلي در آب تصفيه شده مشاهده نمي گردد كه ايمني روش به كار گرفته شده را تاييد نمود. POP در آب طبيعي بازده حذف نيترات 40% داشت. در بخش سوم توانايي نانوكامپوزيت هاي شامل POP كوپل شده با ارتوانيسيدين(OA)، ارتو تولوئيدين (OT) همراه با نانوذرات اكسيد مغناطيسي آهن و اكسيد تيتانيوم POPOA/Fe3O4 ،POP
Thesis summary
اثر مايعات يوني بر پايه ايميدازوليوم بر كشش بين سطحي سيستم تولوئن- آب در دما و پي اچ هاي مختلف و درحضور الكتروليت هاي تك ظرفيتي
سيمين اسدآبادي 2014
در اين كار پژوهشي، شش نوع مايع يوني بر پايه ي ايميدازوليوم، [Cnmim][X]، سنتز شده و اثر آن ها بر كشش بين سطحي سيستم شيميايي تولوئن - آب در دما، pH و در حضور الكتروليت هاي تك ظرفيتي مورد بررسي قرار گرفته است. كشش بين سطحي و غلظت بحراني مايسل تابع خصلت آبگريزي مايع يوني و قطبش پذيري آنيون آن مي باشند. روند بيشترين كاهش اين دو كميّت به ترتيب زير مي باشد: [C16mim][Br] > [C16mim][Cl] > [C12mim][Cl] > [C8mim][Cl] > [C7mim][Cl] > [C6mim][Cl]. همچنين، با افزايش دما، نيروهاي بين مولكولي در سطح مشترك تضعيف شده و كشش بين سطحي كاهش مي يابد. افزايش دما اثر پيچيده اي بر غلظت بحراني مايسل داشته، به گونه اي كه غلظت بحراني مايسل مايعات يوني با زنجيره ي آلكيلي كوتاه (8 ≥ n) ابتدا كاهش يافته و سپس افزايش مي يابد. در حالي كه، براي ساير مايعات يوني (12 ≤ n)، با افزايش دما، مايسل در غلظت هاي كمتري تشكيل مي گردد. بررسي ها نشان مي دهد كه حضور الكتروليت-هاي تك ظرفيتي در آب، سبب پديده ي خارج زايي گشته كه خود منجر به افزايش جذب سطحي و كاهش غلظت بحراني مايسل مايعات يوني مي شود. همچنين، با افزايش pH، به دليل تمايل به جذب سطحي شدن آنيون هيدروكسيد از يك طرف و اثر خارج زايي كاتيون سديم از طرف ديگر، كشش بين سطحي كاهش يافته و مايسل در غلظت هاي كمتر مايع يوني تشكيل مي گردد. جهت برازش و تحليل ترموديناميكي داده هاي تجربي، ايزوترم جذب سطحي فرومكين براي غلظت هاي كمتر از غلظت بحراني مايسل مورد استفاده قرار گرفته است. نتايج نشان مي دهد كه ثابت تعادلي جذب فرومكين، بيشترين فزوني سطح و پارامتر برهم كنش بين مولكولي با عوامل دما، غلظت الكتروليت و pH، تغيير مي نمايند. با افزايش دما، ثابت تعادلي جذب فرومكين براي هر شش مايع يوني افزايش مي يابد. بيشترين فزوني سطح براي مايعات يوني با زنجيره ي آلكيلي كوتاه با تغيير دما ابتدا افزايش و سپس كاهش مي يابد. اين روند ناشي از تغييرات در ميزان آب پوشي قسمت هاي آب دوست و آبگريز مي باشد. اين در حالي است كه بيشترين فزوني سطح براي مايعات يوني با زنجيره ي آلكيلي بلند، با افزايش دما، روندي افزايشي دارد. همچنين، با افزايش بيشترين فزوني سطح، پارامتر برهم كنش منفي تر شده كه بيانگر افزايش دافعه ي الكتروستاتيكي بين قسمت هاي كاتيوني جذب سطحي شده مي باشد. حضور الكتروليت سبب پديده ي خارج زا
Thesis summary
كاربرد الكترودهاي با پوشش نانو براي تخريب آلاينده هاي آلي به كمك فرآيندهاي ازون-الكتروليز و ازون-انعقاد الكتريكي
فريده نبي زاده چيانه 2014
فرآيندهاي اكسيدآسيون پيشرفته الكتروشيميايي به عنوان يكي از كارآترين تكنولوژيها براي تصفيه آلايندههاي آلي از محلولهاي آبي توجه زيادي را به خود جلب كرده اند. از جمله عوامل تاثير گذار بر بازده اين فرآيندها ...
Thesis summary
بررسي كاربرد حفره زايي هيدروديناميكي و جريان هاي برخورد كننده در فرآيندهاي اكسايش پيشرفته جهت تجزيه ي آلاينده هاي آلي
سيدعليرضا ابراهيم زاده زنوزيان 2013

Master Theses

سنتز غشاء ماتريس مختلط پلي اترسولفون حاوي چارچوب هاي فلز/كووالانسي ـآلي براي تصفيه آب آلوده به تركيبات آلي
حسين رزمجوئي 2023
چكيده: هدف اين كار پژوهشي سنتز غشاء ماتريس مختلط بر پايه پلي اترسولفون (PES) حاوي چارچوب هاي فلز/كووالانسي-آلي براي حذف مواد آلي بوده است. براي رسيدن به بهترين نتيجه، در ابتدا، از روش طراحي مركب مركزي بهره گرفته و تعداد 20 غشاء با درصد هاي جرمي مختلف از حفره ساز پلي وينيل پيروليدون (PVP) و چارچوب فلز-آلي (MOF) مبتني بر آهن (از خانواده MIL به اختصار NH2-MIL-88B(Fe)) و زمان هاي متفاوت هم زدن مخلوط، تهيه و عملكرد هر غشاء در ميزان پس زني (Re%) رنگ متيل ويولت B2 با غلظت اوليه mg·L-1 0/4 و دماي °C 0/25 بررسي گرديد. سپس، بررسي هاي آماري بر روي داده ها صورت گرفت و درصد پس زني برابر با 94/74% در w/w %16 PES، 2 % PVP و 3/0% MOF در بازه زماني h 3 به عنوان شرايط بهينه انتخاب شد. در ادامه، سه غشاء با نام هاي PES (حاوي w/w%16 از PES)، M1 (حاوي %16 از PES و 2% از PVP) و M2 (حاوي %16 از PES، %2 از PVP و 3/0% از MOF) سنتز شد و در انتها يك لايه نازك از چارچوب كووالانسي-آلي (COF) تشكيل شده از منومرهاي 5،3،1-تري فرميل فلوروگلوسينول‏ و 5،2- دي آمينوبنزن سولفونيك اسيد بر روي سطح غشاء M2 نشانده شده و M3 ناميده شد. براي شناسايي و مشخصه يابي غشاءها از تكنيك هاي FT-IR، XRD، FESEM و AFM استفاده شد. سپس، آزمايش هاي تعيين تخلخل (ε)، اندازه ميانگين شعاع حفرات (rm)، زاويه تماس (CA)، شار آب خالص (PWF)، ميزان پس زني رنگ هاي كاتيوني، آنيوني و سوسپانسوين شير خشك، خاصيت ضدگرفتگي و پايداري فيزيكي و شيميايي انجام شد. زبري، ميزان تخلخل، اندازه ميانگين شعاع حفرات، PWF و Re% براي غشاءهاي M3 و M2 در مقايسه با PES و M1 افزايش داشت. دو غشاء آخر در حضور سوسپانسيون شير خشك و آلبومين گرفتگي صد در صد داشتند و نسبت بازيابي شار براي آن ها برابر با صفر شد. نتايج نشان داد كه نسبت بازيابي شار در غشاء M3 در حضور شير خشك تقريباً 7/1 برابر اين نسبت براي غشاء M2 بود. گرفتگي كل براي هر دو غشاء PES و M1 برابر با 100% بود. از طرف ديگر، گرفتگي كل در غشاء M2 برابر با 32/85 و 63/78% و براي M3 برابر با 30/72 و 81/81% به ترتيب در حضور سوسپانسيون شير خشك و آلبومين بود. در انتها، تست پايداري نشان داد كه غشاء M3 در محيط خنثي و اسيدي پايدارتر از غشاءهاي ديگر بود.
Thesis summary
استفاده از روش ازون سونو فنتون براي تصفيه آلاينده رنگي اسيد نارنجي 7 در محيط آبي
محيا علمدار 2022
در اين مطالعه، عملكرد فرآيند اكسيداسيون پيشرفته تركيبي جديد ازون سونو فنتون در حذف رنگ اسيد نارنجي7 كه از رنگ هاي آزو مي باشد، با استفاده از روش پاسخ سطح بر مبناي طراحي مركب مركزي مدلسازي و بهينه سازي شد. با استفاده از يك واكنشگاه مجهز به دستگاه توليدكننده گاز ازون و توليدكننده امواج فراصوت و در حضور واكنشگرهاي فنتون، روش اكسيداسيون پيشرفته تركيبي ازون سونو فنتون مورد بررسي قرار گرفت. با توجه به نتايج تجربي، روند تغييرات بازده حذف آلاينده وابسته به pH، زمان انجام واكنش و نسبت مولي Fe2+/H2O2 توسط مدل رياضي درجه دو كاهش يافته مدلسازي شد. همچنين، مناسب بودن اين مدل با ضريب برازش نزديك به يك اثبات شد (R^2="9976/0" ، R_adj^2="9955/0" ). علاوه بر اين، مطالعه مقايسه اي راندمان حذف رنگ و COD براي هر يك از روش هاي تكي ازون، سونوليز و فنتون و همچنين فرآيندهاي تركيبي آن ها نشان داد كه روش پيشنهادي جديد ازون سونو فنتون مي تواند رنگ اسيد نارنجي7 با غلظت اوليه mg.L-1 300 را به ميزان 5/99%، تنها در مدت زمان 12 دقيقه به سرعت حذف كند. در شرايط بهينه، 6=pH، زمان انجام آزمايش برابر با 12 دقيقه و نسبت مولي004/0= Fe2+/H2O2 بدست آمد. بررسي سينتيك حذف اسيد نارنجي7 در طول فرآيند، واكنش مرتبه اول را نشان مي دهد. با توجه به عملكرد مطلوب، اثر هم افزايي و هزينه اقتصادي مناسب اين فرآيند تركيبي، روش اميدواركننده ازون سونو فنتون مي تواند به طور موثري طيف گسترده اي از آلاينده هاي آلي را حذف كند.
Thesis summary
به كارگيري روش سونوفنتون به منظور تصفيه پساب صنعتي
علي رودباري 2021
چكيده: در اين پژوهش، تصفيه پساب صنعتي حاصل از شستشوي تانك رقيق سازي كارخانه توليد رنگ اهوازرنگ به روش تركيبي سونوفنتون بررسي شده است. پارامتر اندازه گيري ميزان آلايندگي COD انتخاب شده است. پارامترهاي موثر بر اين فرآيند نسبت غلظتي سولفات آهن به هيدروژن پراكسيد، pH اوليه محيط واكنش و مدت زمان تابش امواج فراصوت در نظر گرفته شده است. پس از تعيين بازه هاي موثر اين عوامل طراحي آزمايش بر مبناي سطح پاسخ و به صورت طراحي مركب مركزي انجام شد. مدلسازي اين سيستم بر مبناي مدل درجه دوم انتخاب شد و ضريب تعيين 9891/0 بدست آمد. سپس اثر متقابل پارامترهاي موثر بر يكديگر با ثابت نگاه داشتن پارامتر سوم بررسي شد. در شرايط بهينه سازي شده، pH=2.81، و نسبت غلظتي سولفات آهن به هيدروژن پراكسيد 84/0 و مدت زمان تابش امواج 17 دقيقه است كه بازده حذف آلاينده برابر با 48 درصد است
Thesis summary
به كارگيري روش سونوفنتون براي تصفيه آلاينده رنگ نارنجي بازفعال 13 در محيط آبي
هديه بابادي 2021
در اين پژوهش، تصفيه آلاينده رنگي نارنجي بازفعال 16 در محيط آبي توسط روش تركيبي سونوفنتون بررسي شده است. در اين روش از راديكال هاي هيدروكسيل پديدآمده از هيدروژن پراكسيد كه توليد آنها توسط يون هاي آهن تسهيل و تسريع شده است و همچنين از قرارگرفتن هيدروژن پراكسيد تحت تأثير امواج مافوق صوت كه باعث توليد راديكال هيدروكسيل مي شود بهره برداري شد. ابتدا پارامترهاي مؤثر بر فرآيند pH، نسبت غلظتي سولفات آهن به هيدروژن پراكسيد و مدت زمان تابش امواج فراصوت شناسايي شدند. سپس بازه هاي مؤثر اين پارامترها بر بازده فرآيند به دست آمده است. از طراحي آزمايش با به كارگيري روش سطح پاسخ به طراحي مركب مركزي براي مدل سازي و بهينه سازي فرآيند استفاده شد. ضريب برازش مدل توصيفي برابر با 9978/0 است. شرايط بهينه براي حداكثرسازي بازده فرآيند pH=3.42، نسبت غلظتي 07/0 و مدت زمان تابش امواج فراصوت 24 دقيقه انتخاب شده است تا حذف آلاينده 81 درصد باشد.
Thesis summary
بكارگيري روش فتوالكتروفنتون براي تصفيه رنگ اسيد قرمز 14 به عنوان يك آلاينده در محيط آبي
سجاد محمدي 2019
دركار پژوهشي حاضر از روش فتوالكتروفنتون كه يكي از روش هاي اكسيداسيون پيشرفته الكتروشيميايي است؛ به منظور حذف ماده رنگزاي قرمز اسيدي 14 استفاده شد.از دو الكترود گرافيت ميله اي شكل به عنوان كاتد و آند براي تجزيه الكتروشيميايي و از يك لامپ UV با توان 8 وات براي منبع نور استفاده شد. در اين راستا به منظور بهينه سازي و مدل سازي فرايند حذف رنگ و عوامل موثر بر آن از روش طراحي مركب مركزي(CCD) استفاده شد. بالا بودن ضريب همبستگي موفقيت اين مدل را تاييد مي كند. پارامتر‏هاي مؤثر بر راندمان حذف رنگ نظيرpH، غلظت سولفات آهن ودانسيته جريان و مدت زمان تابش نور UV مورد بررسي قرار گرفت . براي آلاينده اي با غلظت mg.L-1 300 و مدت زمان 45 دقيقه آزمايش،در فرايند الكتروفنتون شرايط بهينه دانسيته جريان الكتريكي A.cm-2 08/2، غلظت سولفات آهن mM 95/0، pH معادل با 42/3 و ودرصد راندمان حذف٪ 82 به دست آمد. و براي فرايند فتوالكتروفنتون مقادير بهينه دانسيته جريان الكتريكي A.cm-2 02/2، غلظت سولفات آهن mM 64/0،و مدت زمان تابش نور UV 24 دقيقه ودرصد راندمان حذف٪ 98 به دست آمد.
Thesis summary
بازيابي زغال فعال پودري اشباع شده با رنگ قرمز اسيدي 14به روش سونوفنتون و فتوفنتون در محيط آبي
پريسا وكيلي 2019
چكيده: در اين كار، بازيابي زغال فعال پودري اشباع شده با قرمز اسيدي 14 (AR14) با استفاده از روش هاي سونوفنتون و فتوفنتون مورد مطالعه قرار گرفت. هدف اصلي اين مطالعه تعيين ، اندازه گيري، بررسي عوامل موثر ، مدل‏سازي و بهينه‏سازي فرآيند به روش پاسخ سطح (RSM) مبتني بر طراحي مركب مركزي (CCD) است. پارامترهاي مؤثر بر راندمان بازيابي سونوفنتون و فتوفنتون زغال فعال شامل pH، غلظت هيدروژن پر اكسيد، زمان اعمال فراصوت و زمان اعمال UV مي‏باشد. مقادير بهينه در فرايند بازيابي سونوفنتون 82/3pH وغلظت هيدروژن پراكسيد 55/10 وزمان التراسونيك min84/15و براي فرايند بازيابي فتوفنتون 82/3pH وغلظت هيدروژن پراكسيد 81/11 وزمان فراصوت min94/60 به‏دست آمد. همچنين تحت شرايط بهينه، بيشترين ميزان كارايي بازيابي سونوفنتون و فتوفنتون زغال فعال به ترتيب 62% و 72% حاصل شد. و بعد از چهار مرتبه انجام چرخه بازيابي و جذب، تنها 15% كاهش در ميزان كارايي بازيابي سونو فنتون زغال فعال و 21% در ميزان كارايي بازيابي فتو-فنتون مشاهده شد كه اين نتايج استفاده مجدد از زغال فعال پودري بازيابي شده را تأييد كرد. تطبيق مدل توسط ضريب برازش مشخص شد براي سونوفنتون و فتوفنتون به ترتيب (9965/0R2=) و (9975/0R2=) كه نشان دهنده تطابق بين مدل درجه دوم و داده هاي تجربي بود.
Thesis summary
بهينه سازي روش سونو فنتون براي تصفيه آلاينده رنگ قرمز اسيدي 18 در محيط آبي
ندا نوري 2018
در اين پژوهش، كارايي روش فنتون در حضور امواج فراصوت (سونو فنتون) به منظور تخريب رنگ قرمز اسيدي 18 در واكنشگاه ناپيوسته مورد بررسي قرار گرفت. اين فرآيند با استفاده از روش پاسخ سطح بر مبناي طراحي مركب مركزي، بهينهسازي و و مدت زمان اعمال امواج فراصوت با استفاده Fe2+/H2O نسبت مولي 2 ، pH مدلسازي شد. عوامل موثر بر كارايي تخريب شامل سنجيده ( R2= از مدل درجه دوم مدلسازي شد. توانايي مدل در توصيف و پيشبيني فرآيند سونو فنتون با ضريب برازش ( 0.9911 و مدت زمان اعمال امواج فراصوت Fe2+/H2O2 =0/ نسبت مولي 54 ، pH=3/ شد. در شرايط بهينه، مقادير عوامل تاثيرگذار 63 98 % به دست آمد. در بازه مورد بررسي، / 15 دقيقه تعيين شد و بالاترين ميزان كارايي تخريب در اين شرايط برابر 19 / برابر با 11 سينتيك تخريب اين آلاينده از مرتبه اول تبعيت ميكند. آلاينده قرمز اسيدي 18 از طريق توليد راديكالهاي فعال هيدروكسيل و امواج پرانرژي فراصوت تخريب ميشود. كارايي تخريب با استفاده از اين روش تركيبي افزايش يافتهاست
Thesis summary
بازيابي زغال فعال گرانوله صنعتي اشباع شده با رنگ قرمز اسيدي 18 در محيط آبي به روش الكتروشيميايي در راكتور ناپيوسته
غزل ميثمي 2018
در اين كار، بازيابي الكتروشيميايي زغال فعال اشباع شده (GAC) با قرمز اسيدي 18 (AR18) توسط الكترود آند غير فعال جديد اصلاح شده با منگنز دي اكسيد در راكتور ناپيوسته مورد مطالعه قرار گرفت. هدف اصلي اين مطالعه، مدل‏سازي و بهينه‏سازي فرآيند به روش پاسخ سطح (RSM) مبتني بر طراحي مركب مركزي (CCD) است. پارامترهاي مؤثر بر راندمان بازيابي زغال فعال شامل دانسيته جريان، غلظت الكتروليت و pH مي‏باشد. مقدار بهينه دانسيته جريان A.cm-2 18/0، غلظت الكتروليت mol.L-1 22/0 و pH معادل با 35/2 به‏دست آمد. همچنين تحت شرايط بهينه، بيشترين ميزان كارايي زغال فعال 88% حاصل شد. و بعد از سه مرتبه انجام چرخه بازيابي و جذب، تنها 23% كاهش در ميزان كارايي زغال فعال مشاهده شد كه اين نتايج استفاده مجدد از زغال فعال گرانوله بازيابي شده را تأييد كرد. تطبيق مدل توسط ضريب برازش مشخص شد (9914/0R2=) كه نشان دهنده تطابق بين مدل درجه دوم و داده هاي تجربي بود. همچنين ميزان مصرف انرژي بازيابي الكتروشيميايي زغال فعال در شرايط بهينه برابر (kW.h.kg-1) 5/1 محاسبه شد.
Thesis summary
بازيابي زغال فعال اشباع شده با ري اكتيو يلو 15 به روش الكتروشيميايي در راكتور جريان برگشتي
مرضيه احمدوند 2017
در اين پژوهش عملكرد روش الكتروشيميايي بر روي بازيابي زغال فعال گرانوله ي اشباع شده با رنگ ري اكتيو يلو 15 در يك راكتور جريان برگشتي با الكترود هاي صفحه اي كه تيتانيوم به عنوان آند و استيل به عنوان كاتد بود مورد مطالعه قرار گرفت. از آنجايي كه براي توليد زغال فعال هزينه ي بالايي نياز است، همچنين دفع زغال اشباع در محيط زيست بسيار مضر است، بازيابي زغال فعال اهميت پيدا مي كند. پارامترهاي اصلي در نظر گرفته شده در اين پژوهش عبارتند از: دانسيته جريان در محدوده ي 7- 1 ميلي آمپر بر سانتي متر مربع، شدت جريان الكتروليت در محدوده ي 500- 200 ميلي ليتر بر دقيقه، و زمان الكتروليز در محدوده 120- 30 دقيقه مي باشد. اثر پارامترهاي فوق توسط روش پاسخ سطح با تكيه بر طراحي مركب مركزي بررسي شده و در شرايط بهينه ميزان بازيابي 13/48% پيش بيني گرديد كه مقدار بازيابي به دست آمده از طريق تجربي 18/47% به دست آمد.
Thesis summary
بازيابي زغال فعال گرانوله صنعتي اشباع شده با رنگ رودامين ب در محيط آبي به روش الكتروشيميايي در راكتور جريان برگشتي
فرناز جعفري 2016
بازيابي الكتروشيميايي زغال فعال گرانوله صنعتي اشباع شده از رنگ رودامين ب در واكنشگاه جريان برگشتي، به وسيله روش پاسخ سطح مبتني بر طراحي مركب مركزي مدل سازي و بهينه سازي شد. متغيرهاي موثر بر درصد كارايي بازيابي شامل دانسيته جريان الكتريكي، زمان بازيابي و شدت جريان الكتروليت در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه اكسيداسيون الكتروشيميايي نقش مهمي در فرآيند بازيابي دارد اما بهبود انتقال جرم با به كارگيري واكنشگاه در حالت بستر سيال، درصد كارايي بازيابي و نفع اقتصادي را به طور قابل توجهي افزايش داد. مقادير بهينه دانسيته جريان الكتريكي، زمان بازيابي و شدت جريان الكتروليت به ترتيب برابر با 79/3 ( ميلي آمپر /بر سانتي متر مربع) ، 97/99 (دقيقه) و 5/274 (ميلي ليتر بر دقيقه) بودند. در شرايط بهينه، بالاترين درصد كارايي بازيابي % 08/84 به دست آمد. پس از چهار بار تكرار چرخه جذب – بازيابي ، كاهش غيرقابل توجهي در مقدار درصد كارايي بازيابي مشاهده شد. مقادير بالاي ضريب برازش (9956/0 R2=) نشان مي دهد كه تطابق خوبي بين مدل درجه دوم و داده هاي تجربي وجود دارد.
Thesis summary
اصلاح عملكرد زغال فعال صنعتي با روش اسيدي براي تصفيه فلزات سنگين در محيط آبي
فاطمه به رنج 2016
در اين پژوهش از روش اسيدي براي اصلاح عملكرد زغال فعال صنعتي براي جذب Ni2+ در يك واكنشگاه ناپيوسته استفاده شده است. اسيدهاي مورد استفاده فرميك، استيك، سيتريك، اگزاليك، سوكسينيك، فسفريك و نيتريك مي باشند. پارامترهايي نظير مدت زمان اصلاح زغال فعال (3 ساعت)، مقدار جاذب ( g5/1-1)، مقدار جاذب در فرايند جذب سطحي ( g1/0)، غلظت محلول حاوي سولفات نيكل ( mg/L100) و حجم محلول حاوي سولفات نيكل (mL 200) ثابت نگه داشته شد. ولي اثر پارامترهايي نظير دماي رفلاكس فرايند اصلاح زغال فعال، غلظت اسيدهاي مصرف شده در فرايند اصلاح، pH و زمان انجام واكنش جذب سطحي، بر روي بازده ي فرايند بررسي شد. در شرايط بهينه؛ 5/5pH= كه pH طبيعي محلول بوده و دمـاي رفلاكس °C 100 بدست آمد. بهترين غلظت براي اصلاح هر اسيد متفاوت بوده، بيشترين بازده مربوط به اسيد سيتريك (w/w% 15) و اسيد استيك (w/w%50) مي باشد كه پس از گذشت 30 دقيقه، درصد بازده حذف را سه برابر نسبت به زغال فعال اصلاح نشده افزايش داده اند. در نهايت به منظور بررسي اثر زغال فعال اصلاح شده به روش اسيدي بر جذب سطحي تركيبات آلي، از يك رنگ كاتيوني به نام Basic blue41(BB41) استفاده شد. نتايج بدست آمده نشان دهنده كاهش درصد بازده مي باشد. جهت تعيين نوع گونه هاي موجود بر روي جاذب از آناليز FTIR و براي تعيين مساحت سطح زغال فعال از تكنيك BET بهره گرفته شده است.
Thesis summary
بازيابي زغال فعال پودري صنعتي اشباع شده با رودامين ب توسط روش الكتروشيميايي در محيط آبي
حسن نجفي 2015
در اين پژوهش عملكرد روش الكتروشيميايي براي بازيابي زغال فعال پودري اشباع شده با رودامين ب در يك راكتور نا پيوسته با الكترودهاي گرافيت ميله اي به عنوان كاتد و آند مطالعه شده است. اهميت اين تحقيق به هزينه بالاي توليد زغال فعال و همچنين جهت كاهش مصرف زغال فعال و دفع آن در محيط زيست بر مي گردد. پارامترهاي اصلي در نظر گرفته شده در اين پژوهش عبارتند از pH در بازه 9-3، شدت جريان الكتريكي در بازه mA300-100 ، زمان الكتروليز در بازه 120-30 دقيقه، و دما در محدوده 50-10 درجه سلسيوس. درشرايط بهينه كه عبارت بود از 7/4 pH= شدت جريان الكتريكي mA250 I= و زمان الكتروليز min101t= و ماكزيمم بازده بازيابي 7/65% به دست آمد و با نرم افزار Design Expert اثر پارامتر هاي فوق بررسي شده و در شرايط بهينه بازده بازيابي 5/66% پيش بيني گرديد. نتايج تجربي نشان مي دهد كه دما هيچ تاثيري روي بازده بازيابي ندارد. به منظور تأييد داده هاي حاصل از طيف سنجي UV-vis، تست COD از محلول حاصل از عمليات اشباع با زغال فعال تازه و بازيابي شده و آزمون BET نيز براي تعيين مشخصات سطحي، از نمونه هاي زغال فعال تازه، اشباع شده و بازيابي شده گرفته شد كه نتايج حاكي از بازگشت 5/61 درصدي خواص سطحي جاذب بود.
Thesis summary
بازيابي زغال فعال صنعتي اشباع شده با پردنيزولون به روش الكتروشيميايي در محيط آبي
علي ابراهيم نژادپيربالا 2015
در اين پژوهش، عملكرد روش الكتروشيميايي براي بازيابي كربن فعال پودري اشباع شده با ماده دارويي پردنيزولون در يك راكتور ناپيوسته كه متشكل از الكترود هاي گرافيتي به عنوان آند و كاتد است، مورد مطالعه قرار گرفت. اهميت انجام اين پژوهش، كاهش هزينه مصرف كربن فعال، جلوگيري از آلودگي محيط زيست و توليد ضايعات كمتر مي باشد. پارامترهاي تأثيرگذار pH، زمان الكتروليز، شدت جريان الكتريكي و دما مورد ارزيابي قرار گرفت. با استفاده از نرم افزار Design Expert با در نظر گرفتن سه پارامتر pH، زمان الكتروليز و شدت جريان الكتريكي، طراحي آزمايش انجام و در شرايط بهينه 7pH=، شدت جريان الكتريكي 06/0 آمپر و زمان الكتروليز 120 دقيقه راندمان بازيابي برابر 50% پيش بيني شد، در حاليكه در همين شرايط مقدار تجربي بدست آمده برابر 2/51% بود كه نزديكي اين دو مقدار حاكي از تطابق مناسب نرم افزار با مقادير واقعي است. همچنين اثر دما به طور تجربي مورد بررسي قرار گرفت كه نشان داد كه تغييرات دما بر روي راندمان بازيابي تأثير چنداني ندارد. از طرف ديگر بازيابي مجدد كربن فعال نيز مورد بررسي قرار گرفت كه در شرايط بهينه راندمان دومين بازيابي زغال فعال برابر 36% بدست آمد. به منظور تأييد داده هاي حاصل از طيف سنجي UV-Vis، تست COD از محلول حاصل از عمليات اشباع با زغال فعال تازه و بازيابي شده و آزمون BET نيز براي تعيين مشخصات سطحي، از نمونه هاي زغال فعال تازه، اشباع شده و بازيابي شده گرفته شد كه نتايج حاكي از بازگشت 56 درصدي مشخصات سطحي جاذب بود.
Thesis summary
بازيابي زغال فعال صنعتي اشباع شده با كينولين به روش الكتروشيميايي در محيط آبي
ايمان تقي پورنوري 2015
در اين تحقيق بازيابي الكتروشيميايي زغال فعال صنعتي پودري اشباع شده با كينولين در محيط آبي مورد بررسي قرار گرفته و پارامترهاي تأثيرگذار pH، زمان الكتروليز، شدت جريان الكتريكي و دما مورد ارزيابي قرار گرفت. با استفاده از نرم افزار Design Expert با در نظر گرفتن سه پارامتر pH، زمان الكتروليز و شدت جريان الكتريكي، طراحي آزمايش انجام گرفت كه طبق آن و در شرايط بهينه 39/6pH=، شدت جريان الكتريكي (آمپر) 19/0I= و زمان الكتروليز (دقيقه) 119t= راندمان بازيابي برابر 82% پيش بيني شد، در حاليكه در همين شرايط مقدار تجربي بدست آمده برابر 84% بود كه نزديكي اين دو مقدار حاكي از صحت آزمايشات و تطابق مناسب نرم افزار با مقادير واقعي است. همچنين اثر دما به طور تجربي مورد بررسي قرار گرفت كه نشان داد كه تغييرات دما بر روي راندمان بازيابي تأثير چنداني ندارد. از طرف ديگر بازيابي مجدد زغال فعال نيز مورد بررسي قرار گرفت كه در شرايط بهينه راندمان دومين بازيابي زغال فعال برابر 72% بدست آمد. به منظور تأييد داده هاي حاصل از طيف سنجي UV-Vis، تست COD از محلول حاصل از عمليات اشباع با زغال فعال تازه و بازيابي شده و آزمون BET نيز براي تعيين مشخصات سطحي، از نمونه هاي زغال فعال تازه، اشباع شده و بازيابي شده گرفته شد كه نتايج حاكي از بازگشت 78 درصدي مشخصات سطحي جاذب بود.
Thesis summary
مطالعه اثر دما و شدت جريان مايع براي تصفيه اسيد قهوه اي 14 در محيط آبي با روش انعقاد الكتريكي جاري
ميلاد چايي چي 2015
هدف در اين پروژه، مطالعه اثر دما و شدت جريان نمونه در رنگبري و حذف رنگزاي اسيد قهوه اي 14 در محيط آبي با روش انعقاد الكتريكي و با استفاده از آند آلومينيوم در واكنشگاه جاري برگشتي است. جهتطراحيآزمايشاتوبهينه سازيعواملمؤثر، روشپاسخسطح (RSM) مورداستفادهقرارگرفت. براي تصفيه اسيد قهوه اي 14 از راكتور جاري در حالت برگشتي استفاده شد. در فرآيند تصفيه اسيد قهوه اي 14 با استفاده از سيستم برگشتي پارامتـرهايي از قبيل دانسيتـه جريان، شدت جـريان حجمي، دمـا و زمـان بهينه شدند. در ابتدا با استفاده از نرم افزار، پارامترهاي دانسيتـه جريان، شدت جـريان حجمي، دمـا در زمان 15 دقيقه بهينه شدند سپس تحت اين پارامترهاي بهينه ميزان زمان نيز بهينه سازي شد. در شـرايط بهينه: دانسيته جريان mA.cm-2 96/0، شدت جريان حجمي ml.min-1 50/48، دما oC 29 و زمان 24 دقيقه، راندمان تصفيه رنگ 02/93% و حذف COD 38/92% به دست آمد. اين آزمايشات در pH طبيعي رنگ 4/6 و فشارآزمايشگاه انجام شد.
Thesis summary
كاربرد فرآيند جاري درروش انعقاد الكتروشيميايي براي تصفيه آلاينده هاي سيپروفلوكسازين و مترونيدازول و مقايسه حذف آن ها در محيط آبي
طاهر مهدي پناه 2014
در اين پژوهش تصفيه دو آلاينده سيپروفلوكسازين(CIP) و مترونيدازول(MET) توسط فرآيند انعقاد الكتريكي و با استفاده از آند آلومينيوم در راكتور جاري در حالت برگشتي بررسي شد. به منظور طراحي آزمايش ها و بهينه سازي عوامل مؤثر در فرآيندها روش پاسخ سطح (RSM) مورداستفاده قرار گرفت. در فرآيند تصفيه سيپروفلوكسازين، شرايط بهينه برابر است با: ml/min 5/62 V=،mA/cm2 6/5 min, I=100°C, t= 5/25, T=6/6pH=. راندمان تصفيه آلاينده 7/88% به دست آمد و نهايتاً حذف COD ميزان 0/77% و حذف TOC ميزان 0/48% را نشان داد. در فرآيند تصفيه مترونيدازول شرايط بهينه عبارت اند از: 0/7= pH °C , 9/29 T=، min 0/116t=،mA/cm2 0/8I= و ml/min 0/145V=. تحت اين شرايط، درصد بازده تصفيه مترونيدازول 4/37% و حذف COD،30% به دست آمد. در حالت تصفيه همزمان آلاينده هاي سيپروفلوكسازين و مترونيدازول شرايط بهينه عبارتند از: 1/8pH=، °C 9/27T=،min 9/114t=، mA/cm2 1/8I= وml/min 3/93V= كه تحت اين شرايط ميزان حذف سيپروفلوكسازين 2/70% و ميزان حذف مترونيدازول 0/59% بدست آمد و ميزان حذف COD برابر با 2/52% مي باشد.
Thesis summary
كاربرد روش ازون- الكتروليز براي تصفيه راكتيو اورنج- 7 در محيط آبي
زهره مرآتي فشي 2012