پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Professor
Update: 2024-11-21
Pouya Zamani
Faculty of Agriculture / Department of Animal Sciences
P.H.D dissertations
-
اثرات تغذيه گياه مرزه (خوزستاني) به همراه روغن ماهي و روغن سويا بر تخمير شكمبه، برخي فراسنجه هاي خوني، تركيب اسيدهاي چرب شير و عملكردگاوهاي شيري هلشتاين
مصطفي مهدي پورگل بته 2022چكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثرات روغن اسانسي و عصاره گياه مرزه خوزستاني(Satureja khuzistanica) بر شاخص هاي هضم و تخمير شكمبه در شرايط آزمايشگاهي (in vitro) در مرحله اول، و همينطور جهت مطالعه اثرات گياه كامل مرزه بر هضم خوراك، توليد شير، متابوليت هاي خوني و پروفايل اسيدهاي چرب شير در دو جيره حاوي روغن ماهي (FOD) و جيره حاوي روغن سويا (SOD) در گاوهاي شيري هلشتاين در مرحله دوم انجام گرفت. در آزمايشات مرحله اول، اثرات روغن اسانسي (SKEO) و عصاره هيدروالكلي (SKEX) گياه مرزه بر شاخص هاي تخمير شكمبه، سنتز پروتئين ميكروبي، جمعيت پروتوزآي شكمبه و توليد متان در دوزهاي صفر، 150(دوز پايين)، 300 و 450 (دوز متوسط) و 600 (دوز بالا) ميلي گرم بر ليتر مايع شكمبه در يك جيره پايه فاقد چربي و جيره هاي FOD و SOD مورد بررسي قرار گرفت. تركيب شيميايي روغن اسانسي و تركيبات اصلي عصاره هيدروالكلي به ترتيب با استفاده از GC-MS و HPLC تعيين شدند. در مرحله دوم تحقيق كه در شرايط مزرعه انجام شد، با استفاده از 10 رأس گاوشيري دو شكم زا (33/4±8/100 روز شيردهي) اثرات استفاده از گياه كامل مرزه (بر مبناي نتايج آزمايشات in vitro) بر شاخصهاي هضم خوراك، توليد و تركيب شير، و متابوليت هاي خوني در قالب يك آزمايش مربع لاتين1+ 4×4 مورد بررسي قرار گرفت. جيره هاي آزمايشي شامل 1) جيره پايه حاوي دو درصد روغن ماهي بدون مرزه (FOD)؛ 2) جيره پايه حاوي دو درصد روغن سويا بدون مرزه (SOD)؛ 3) جيره پايه حاوي دو درصد روغن ماهي (براساس ماده خشك) + 370 گرم گياه مرزه (FODs)؛ 4) جيره پايه حاوي دو درصد روغن سويا + 370 گرم گياه مرزه (SODs) ؛ 5) جيره پايه حاوي يك درصد روغن سويا+ يك درصد روغن ماهي + 370 گرم گياه مرزه (FSODs) بود. بر اساس آناليز شيميايي، كارواكرول ماده مؤثره اصلي روغن اسانسي و رزمارينيك اسيد تركيب فنلي اصلي در عصاره هيدروالكلي بود. در انكوباسيون هاي 144 ساعته، حداكثر گاز توليدي (A) بموازات افزايش دوز SKEO و SKEX به صورت خطي در تمامي جيره ها كاهش يافت (05/0> P). در انكوباسيون هاي 24 ساعته با جيره فاقد چربي، حجم گاز متان، درصد متان به كل گاز توليدي و همچنين متان توليدي به گرم ماده خشك هضم شده به ميزان قابل توجهي توسط هر دو افزودني SKEO (كاهش حجم گاز بميزان 14-69% بسته به دوز) و SKEX (به ميزان 7-58%) كاهش يافتند (05/0>
Thesis summary
-
مطالعه پويش سراسري ژنومي برخي پروتئين هاي ايمني سرم خون در گوسفندان لري بختياري
حسين محمدي 2021سطوح پروتئين هاي سرم خون با وضعيت فيزيولوژيكي و سلامت دام در ارتباط هستند و مي توانند تحت تأثير آثار ژنتيكي و محيطي قرارگيرند. هدف از پژوهش حاضر بررسي تنوع ژنتيكي و شناسايي QTL ها و ژن هاي كانديداي مرتبط با الگوي پروتئين هاي سرم خون در گوسفند بود. نمونه هاي خون به طور تصادفي از 96 ميش لري – بختياري سالم، در ايستگاه اصلاح نژاد شولي، واقع در استان چهار محال و بختياري جمع آوري شدند. حيوانات نمونه گيري شده به طور تصادفي به گروه هاي متفاوتي از سن، نوع تولد، فصل تولد و وزن بدن تعلق داشتند. نمونه هاي خون از سياهرگ وداج گرفته شدند و در دو نوع تيوب بدون EDTA و داراي EDTA جمع آوري شدند. نمونه هاي خون جمع آوري شده در لوله هاي بدون EDTA براي اندازه گيري بخش هاي مختلف پروتئين هاي سرم مورد استفاده قرار گرفتند. بخش هاي پروتئيني اندازه گيري شده در سرم خون شامل پروتيئن تام (TP)، آلبومين (A)، گلوبولين (G)، نسبت آلبومين به گلوبولين (A/G)، آلفا1 گلوبولين (α1)، آلفا2 گلوبولين (α2)، بتاگلوبولين(β)، گاما گلوبولين(γ) و ايمنوگلوبولين جي(IgG) بودند. پروتئين تام سرم به روش استاندارد بيوره با يك دستگاه اتوآنالايزر بيوشيميايي اندازه گيري شد. پروتئين هاي سرم خون به روش الكتروفورز روي ژل استات سلولز جداسازي و اندازه گيري شدند. براي تعيين سطوح IgG از يك دستگاه الايزا ريدر استفاده شد. DNA ژنومي از نمونه هاي خون كامل جمع آوري شده در لوله هاي داراي EDTA، با استفاده از كيت سيناژن استخراج شد. نمونه ها با استفاده از آرايه هاي 50 هزار نشانگري شركت ايلومينا تعيين ژنوتيپ شدند. كنترل كيفيت داده هاي تعيين ژنوتيپ با استفاده از نرم افزارهاي R و Plink ويرايش 90/1 بتا انجام شد. پويش ژنومي با استفاده از نرم افزار Plink ويرايش 90/1 بتا انجام شد و نمودارهاي منهتن و Q-Q با استفاده از نرم افزار R تشكيل داده شدند. در تجزيه پويش ژنومي، صفات تصحيح شده براي سن، نوع تولد و فصل تولد و ارزش اصلاحي برآورد شده براي وزن بدن به عنوان شبه فنوتيپ در نظر گرفته شدند. در مدل پويش ژنومي، براي تصحيح اريب ناشي از لايه بندي احتمالي جمعيت، پنج مؤلفه اصلي به عنوان متغيرهاي همبسته در نظر گرفته شدند. نرم افزار GCTA براي برآورد واريانس ژنتيكي صفات مورد بررسي به كار برده شد. ژن گاه هاي صفات كمي (QTL) و ژن هاي كانديد مرتبط با صفات مورد مطالعه،
Thesis summary
-
پويش ژنومي براي شناسايي ژن گاه هاي صفات كمي مؤثر بر صفات رشد در گوسفند لري بختياري
محمد الماسي 2020 -
مطالعه پيوستگي در سطح ژنوم براي شناسايي مناطق ژنومي مؤثر بر چندقلوزايي در گوسفند لري-بختياري
2018 -
اثر ژنتيك غالبيت بر برآورد اجزاي واريانس و پيش بيني ارزش هاي اصلاحي در شرايط مختلف
مهدي جسوري شالي 2017اين پژوهش به منظور ارزيابي اثرات ژنتيك افزايشي، غالبيت و اثرات مادري و محيطي بر ارزيابي ژنتيكي صفات مهم اقتصادي در گونه هاي مختلف شامل مرغان دو منظوره و گاوهاي هلشتاين ايران انجام گرديد. داده هاِي مورد آناليز براي مرغان بومي مازندران شامل ركوردهاي صفات وزن بدن و تخم مرغ در 49749 مرغ مازندراني طي 19 نسل بود. بر اساس تركيب هاي متفاوتي از اثرات تصادفي شامل اثر ژنتيك افزايشي دام، اثر ژنتيك غالبيت و اثر ژنتيك مستقيم و محيط مادري، هشت مدل تشكيل و مولفه هاي واريانس با استفاده از دو روش بيشترين درست نمايي محدود شده و بيزين مبتني بر تكنيك نمونه گيري گيبس برآورد و با هم مقايسه شدند كه نتايج اين دو روش تفاوت قابل اغماض با هم داشتند. وارد نمودن اثر ژنتيكي مادري در مدل ها به طور قابل توجهي شايستگي برازش را براي تمامي صفات بهبود بخشيد، اثر ژنتيك مستقيم غاليبت تاثير قابل توجهي بر روي شايستگي برازش نداشت ولي وارد نمودن همزمان اثرات ژنتيك افزايشي و غالبيت معيار برازش را بهبود و دقت برآورد پارامترهاي ژنتيكي را براي صفت وزن بدن موقع هچ و صفات توليد تخم مرغ را بهبود بخشيد. برآورد وراثت پذيري براي اوزان بدن در موقع هچ، 8 هفتگي و 12 هفتگي، سن در موقع بلوغ جنسي،ميانگين وزن تخم مرغ در 28 تا 32 هفتگي، تعداد تخم مرغ و شدت تخممرغ گذاري به ترتيب 08/0، 21/0، 22/0، 22/0، 0/21، 09/0 و 10/0 بود. نسبت واريانس ژنتيك غالبيت به واريانس كل براي صفات اوزان بدن در موقع هچ، 8 هفتگي و 12 هفتگي، سن در موقع بلوغ جنسي، ميانگين وزن تخم مرغ در 28 تا 32 هفتگي، تعداد تخم مرغ و شدت تخم مرغ گذاري به ترتيب 06/0، 08/0، 01/0، 06/0، 06/0، 08/0 و 05/0 بود و نسبت وراثت ژنتيكي مادري نيز به ترتيب 05/0، 03/0، 03/0، 13/0، 21/0، 07/0 و 03/0 بدست آمد. ضرايب اثر مادري محيطي بسيار جزئي و در دامنه 01/0 تا 08/0 براي تمامي صفات برآورد شد به جز براي وزن بدن در موقع هچ كه 30/0 برآورد گرديد.ارزشهاي اصلاحي براي صفات وزن بدن براي سنين پايين به طور قابل توجهي از اجزاي مدل تاثير مي پذيرفتند، اما برآوردهاي تقريبا مشابهي براي صفات وزن بدن در سنين بالا و صفات توليد تخم مرغ بدست آمد. به طور كلي مي توان نتيجه گرفت كه وارد نمودن اثرات مادري (هردو اثر ژنتيكي و مادري) و به ميزان كمتر اثر ژنتيكي غالبيت مي تواند دقت ارزيابي ژنتيكي را براي صفات وزن
Thesis summary
Master Theses
-
برآورد پارامترهاي ژنتيكي اتوزومي و وابسته به جنس صفات پيله در كرم ابريشم (Bombyx mori)
2023خيراً ارتباط ژن هاي وابسته به جنس (قرارگرفته روي كروموزوم هاي جنسي) با تنوع صفات اقتصادي دام هاي اهلي مانند گوسفند، بز و پرندگان مورد بررسي قرار گرفته است. با اين حال، هيچ اطلاعاتي در رابطه با تنوع ژنتيكي وابسته به جنس صفات مهم اقتصادي در كرم ابريشم در دسترس نيست. هدف از پژوهش حاضر برآورد اجزاي واريانس ناشي از اثرات ژنتيكي اتوزومي و وابسته به جنس بر صفات مهم اقتصادي در كرم ابريشم Bombyx mori بود. داده هاي مورد استفاده شامل ركوردهاي وزن پيله، وزن قشر پيله و نسبت قشر پيله مربوط به 21480 كرم ابريشم از دو سويه 107 (ژاپني) و 110 (چيني) در سه نسل پي در پي بودند كه در مركز تحقيقات كرم ابريشم ايران جمع آوري شده بودند. شجره شامل تعداد 21768 فرد، 432 پدر و 431 مادر بود. اجزاي واريانس و پارامترهاي ژنتيكي صفات مورد بررسي با 16 مدل مختلط دامي داراي تركيبات مختلفي از آثار ژنتيكي مستقيم اتوزومي و وابسته به جنس، ژنتيكي و محيطي مادري و گروه همدوره بودند، با استفاده از الگوريتم ميانگين اطلاعات بيشترين درست نمايي محدود شده (AI-REML) برآورد شدند. مدل هاي برازش شده براساس معيار اطلاعات آكائيكه (AIC) مقايسه شدند. انواع همبستگي بين صفات مورد بررسي نيز با استفاده از يك مدل سه متغيره برآورد شدند. وارد كردن اثر ژنتيكي وابسته به جنس در مدل ها منجر به بهبود خصوصيات كلي مدل ها و كاهش مقادير برآورد شده واريانس ژنتيكي و وراثت پذيري اتوزومي شد. براساس بهترين مدل هاي برازش شده، براي وزن پيله، وزن قشر پيله و نسبت قشر پيله، وراثت پذيري هاي اتوزومي (h_a^2)، به ترتيب 03/0، 02/0 و 03/0 و وراثت پذيري هاي وابسته جنس (h_z^2) به ترتيب 10/0، 05/0 و 18/0 برآورد شدند. به عبارت ديگر به ترتيب 10%، 5% و 18% از تنوع فنوتيپي مشاهده شده در صفات وزن پيله، وزن قشر پيله و نسبت قشر پيله ناشي از ژن هاي قرار گرفته روي كروموزوم Z بود. صفات مورد مطالعه تحت تاثير اثر محيطي مادري قرار داشتند، به گونه اي كه ضرايب محيطي مادري (C2) براي صفات وزن پيله، وزن قشر پيله و نسبت قشر پيله، به ترتيب 03/0، 05/0 و 17/0 برآورد شدند. همبستگي ژنتيكي اتوزومي بين صفات مورد بررسي در دامنه 58/0- (وزن پيله و نسبت قشر پيله) تا 44/0 (وزن پيله و وزن قشر پيله) قرار داشت. همبستگي ژنتيكي وابسته به جنس بين صفات مورد بررسي در دامنه 00/0 (وزن پيله و وزن قشر
Thesis summary
-
عملكرد رشد بره هاي مهربان و آميخته هاي مهربان – تكسل در رابطه با ژنوتيپ جهش ماهيچه مضاعف در ژن GDF8
ستاره احمدي 2023ژن ميوستاتين كه فاكتور 8 رشد و تمايز (GDF8) نيز ناميده مي شود، روي توسعه و بلوغ ماهيچههاي اسكلتي اثر مهاركنندگي دارد و اگر در آن جهشي رخ دهد، سبب تغيير در اندازه و افزايش توده ماهيچه مي شود. شناسايي نشانگرهاي ژنتيكي، مانند جهش هاي ايجاد كننده ماهيچه مضاعف در ژن ميوستاتين و بررسي اثر آنها در افراد حامل براي طرح ريزي برنامه هاي اصلاح مورد نياز براي بهبود توليد وكيفيت لاشه نژادهاي بومي گوسفند ضروري است. اين پژوهش براي ارزيابي اثر جهش ماهيچه مضاعف ژن ميوستاتين بر افراد حامل آن در آميخته هاي مهربان – تكسل انجام شد. براي اين منظور 40 راس گوسفند نژاد مهربان در مزرعه آموزشي – پژوهشي دانشگاه بوعلي سينا با اسپرم نژاد تكسل تلقيح شدند كه درنتيجه ي آن تعداد 24 راس بره آميخته متولد شدند. صفات وزن بدن بره هاي توليد شده از تولد تا سن يك سالگي اندازه گيري شد و ابعاد بدن آنها در سنين 6 و 9 ماهگي ثبت شد. به منظور بررسي وجود جهش ماهيچه مضاعف در بره ها از وريد گردني خون گيري انجام شد و DNA ژنومي آنها با روش نمكي بهبود يافته استخراج شد. براي بررسي كميت و كيفيت DNA استخراج شده از دستگاه نانودراپ و الكتروفورز در ژل آگارز يك درصد استفاده شد. براي بررسي جهش ماهيچه مضاعف تكسل در افراد آميخته، يك جفت آغازگر طراحي شدند و با استفاده آنها، در فرايند PCR، يك قطعه به طول 151 جفت باز در بخش 3’UTR ژن مايوستاتين تكثير شد. تكثير قطعه مورد نظر با الكتروفورز محصولات PCR در ژل آگارز 2 درصد مورد بررسي قرار گرفت. وجود جهش مورد نظر با روش چند شكلي قطعات محدود شده (RFLP) با استفاده از آنزيم Psp1406I و الكتروفورز محصولات حاصل از هضم در ژل آگارز 2 درصد مورد بررسي قرار گرفت. براي بررسي ارتباط گروه ژنتيكي با صفات مورد بررسي از يك مدل خطي عمومي استفاده شد كه در آن آثار ثابت گروه ژنتيكي، جنس و نوع تولد به عنوان متغيرهاي مستقل در نظر گرفته شدند. در اين تجزيه وزن هاي 3، 6، 9 و 12 ماهگي گوسفندان آميخته به طور معني داري بالاتر از گوسفندان خالص مهربان بود. همچنين ابعاد بدن افراد آميخته، شامل عرض سينه، دور گردن، دور شكم و عرض شانه در افراد آميخته، در 6 و 9 ماهگي به طور معني داري بالاتر از افراد بومي بود. ارزيابي كيفي لاشه نيز نشان دهنده كيفيت بهتر و حجم بالاتر ماهيچه در لاشه افراد آميخته در مقايسه با افراد بومي بود. نتا
Thesis summary
-
تخمين انرژي قابل سوخت و ساز ارقام رايج گندم كشت شده در استان همدان با استفاده از مرغ هاي تخم گذار و معادلات رگرسيون چند متغيره
افاق رمضاني 2022اين تحقيق به منظور تعيين معادلات رگرسيوني پيش بيني انرژي قابل سوخت وساز ظاهري تصحيح شده براي ازت (AMEn) در 7 رقم گندم رايج (حيدري، زارع، هما، صدرا، سرداري، هشترود، ميهن) كشت شده در استان همدان اجرا شد. انرژي قابل سوخت وساز با اكسيد تيتانيوم به عنوان نشانگر اندازه گيري شد. هريك از جيره هاي آزمايشي نيز حاوي 40 درصد گندم به عنوان جايگزين ذرت و سويا در جيره پايه بودند. همه داده هاي حاصل از آناليز شيميايي و اندازه گيري اكسيد تيتانيوم در نمونه هاي خوراك و فضولات، با نرم-افزار SAS با استفاده از رويه REG گام به گام با حذف روبه عقب تحليل و بررسي شدند. نتايج رگرسيون چندگانه بيانگر اين بود كه مؤلفه هاي نشاسته (STARCH) و فيبر خام (CF) و فيبر شوينده اسيدي (NDF) براي معادله تخمين انرژي قابل سوخت وساز مناسب هستند. ميانگين تفاوت انرژي قابل سوخت وساز اندازه گيري شده به روش بيولوژيك و تخمين با استفاده از معادله پيش بيني، Kcal/Kg 13/0 بود. اين آناليز نشان داد كه معادله رگرسيوني پيش بيني انرژي قابل سوخت وساز ظاهري تصحيح شده براي ازت ضريب با تبيين (R2 = %534/0) (0040/0 = P ) به صورت زير است: AMEn wheat = 2549.783-1.804 NDF + 0.372 Starch - 3.012CF
Thesis summary
-
بررسي اثر تزريق GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقيح بر عملكرد توليدمثلي در گوسفند.
ريحانه طيري 2022هدف از اين مطالعه بررسي اثر درمان هورمون GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقيح بر بهبودي توليدمثلي گوسفندهاي نژاد افشاري بود بدين منظور 83 رأس ميش با سن 3-4 سال و ميانگين وزن 55± 2/5 كيلوگرم با شرايط تغذيه يكسان به طور تصادفي براي اين مطالعه انتخاب و به مدت 14 روز سيدر دريافت كردند بعد از خروج سيدر 500 واحد IU هورمون PMSG به صورت عضلاني تزريق شد همه ميش ها 56 ساعت پس از حذف سيدر به روش لاپاراسكوپي تلقيح شدند .سپس ميش ها به سه گروه تقسيم شدند . گروه اول هيچ هورموني دريافت نكردند, سرم فيزيولوژي به ميزان 5 سي سي (گروه شاهد).گروه دوم GnRH آهسته رهش به ميزان 5 سي سي ،گروه سوم GnRH به ميزان 50 ميكروگرم،دريافت كردند.تشخيص آبستني سونوگرافي در روز 30 و 45 روزگي انجام شده .به منظور ارزيابي غلظت پروژسترون و استروژن سرم خون ميش ها در روزهاي 12،17،22،30 بعد از تلقيح گرفته شد نتايج نشان داد كه ميزان درصد گيرايي در 30 و45 روزگي در تيمار GnRH حل شده در ژل نانو هيدروكسيد آلومينيم به طور معني داري با ميانگين (%11/94) بالاتر از GnRH (50%/62)و گروه كنترل(94/52) بودو (p<0/05). درصد بره زايي در تيمار GnRH حل شده در نانو هيدروكسيد آلومينيم نسبت به GnRH بدون حامل ازنظر ميانگين عددي بالاتر بود اما اختلاف معني داري نداشت .درصد از بين رفتن آبستني در زير 45 و بالاي 45 روزگي ،درصد مرگ ومير روياني ،درصد مرگ مير جنيني تفاوت معني داري بين تيمارها وجود نداشت (P>0/05). اما درصد فكانديتي در تيمار GnRH حل شده در نانو هيدروكسيد آلومينيم بالاتر(%100) از GnRH بدون حامل(%25/81) بود P>0/05))، و در گروه بعدي درصد فكانديتي GnRH بدون حامل (%75/93)و گروه كنترل (23/88%)بالاتر از GnRH حل شده در نانو هيدروكسيد آلومينيم (47/76%) بود P>0/05))،درصد تزايد گله تفاوت معني داري نداشت P>0/05))، تفاوت معني داري در نسبت جنسيت بره هاي نر به ماده در بين تيمارها مشاهده شد (p<0/05) غلظت پروژسترون سرم خون در زمان هاي مختلف اختلاف معني داري نداشت (P>0/05).اما در هر تيمار در زمان هاي مختلف معني دار نبود(P>0/05) . بيشترين ميزان پروژسترون در گروه حاوي گنادورولين بدون حامل با ميانگين 37/31 و حل شده در ژل نانو هيدروكسيد آلومينيم با ميانگين 65/4 مشاهده شد و در تيمار گروه بعدي بيشترين ميزان پروژسترون با ميانگين 74/30 در تيمار GnRH حل شد
Thesis summary
-
مطالعه ميزان تاثير اثرات ژنتيكي غالبيت بر صحت انتخاب ژنومي دام ها
مسلم كريمي 2022هدف از اين تحقيق بررسي تاثير اثرات ژنتيكي غالبيت بر صحت ارزيابي ژنومي بود. بدين منظور ژنومي حاوي 5000 نشانگر تك نوكلئوتيدي دو آللي (SNP) روي 5 كروموزوم هر كدام به طول 1 مورگان در سطح وراثت پذيري 5/0 شبيه سازي شد. همه QTLها داراي اثرات افزايشي بودند. توزيع هاي متفاوت اثرات QTL (يكنواخت، نرمال و گاما) و نيز سه سناريو از تعدادQTL به صورت 5، 10 و 20% از تعداد كل SNPها (250، 500 و 1000 QTL) به صورت فرضيه هاي شبيه سازي در نظر گرفته شد. در سناريوهاي مختلف به 00/0، 10، 25، 50 و 100% از QTLها اثرات غالبيت داده شد. ارزش هاي اصلاحي ژنومي با استفاده از روش بهترين پيش بيني نااريب خطي ژنومي (GBLUP) برارود شده و شاخص هاي صحت پيش بيني (r)، ميانگين مربعات خطاي پيش بيني (MSEp)، اريبي (Bias) و قابليت اعتماد ارزش هاي اصلاحي (Reliability) براي تجزيه و تحليل ارزش هاي اصلاحي حاصل از GBLUP مورد استفاده قرار گرفتند. نتايج نشان داد در صورتيكه اثرات غالبيت در تنوع فنوتيپي صفت مشاركت داشته باشند اما در مدل ارزيابي ژنومي لحاظ نشده و به صورت تفكيك نشده از اثرات ژنتيكي افزايشي باقي بماند، منجر به كاهش صحت ارزش هاي اصلاحي ژنومي تا حدود 25% خواهد شد. همچنين ميزان MSEp ارزش هاي اصلاحي نيز با افزايش درصد QTLهاي داراي اثر غالبيت از 00/0 به 100%، تا 60% افزايش يافت. ميزان اريبي ارزش هاي اصلاحي ژنومي نيز تحت تاثير اثرات غالبيت قرار گرفت و با افزايش درصد QTLهاي داراي اثر غالبيت از 00/0 به 100%، تا 36% افزايش يافت. قابليت اعتماد ارزش هاي اصلاحي ژنومي نيز به طور چشمگيري با افزايش درصد QTLهاي داراي اثر غالبيت از 00/0 به 100%، تا حدود 40% كاهش يافت. به طوركلي نتايج اين تحقيق نشان داد كه عدم تفكيك اثرات ژنتيكي غالبيت از اثرات ژنتيكي افزايشي منجر به برآوردهاي با صحت پايين، اريب، و غير قابل اعتماد از ارزش هاي اصلاحي ژنومي مي شود كه در نهايت بازدهي انتخاب ژنومي را كاهش خواهد داد. بنابراين پيشنهاد داده شد كه به منظور افزايش كارايي طرح هاي انتخاب ژنومي، اثرات غالبيت در مدل ارزيابي ژنومي منظور شود.
Thesis summary
-
مقايسه تاثير روش هاي تولك بري اجباري با استفاده از جيره هاي حاوي يولاف، چاودار، پوسته آفتابگردان و اكسيد روي بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار پس از دوره تولك بري
فهيمه اقايي نوجوبي 2022اين مطالعه به منظور مقايسه تاثير روش هاي تولك بري اجباري با استفاده از جيره هاي حاوي يولاف، چاودار، پوسته آفتابگردان و اكسيد روي بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار پس از دوره تولك بري انجام شد. تعداد 96 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سويه نيك چيك در سن 135 هفتگي در قالب طرح كاملا تصادفي با 6 تيمار، 4 تكرار و 4 قطعه در هر تكرار استفاده شدند. تيمارهاي آزمايشي شامل 1- گروه شاهد (50 گرم جيره تخمگذاري در روز)، 2- جيره شاهد + دانه يولاف به نسبت 1 به 1، 3- جيره شاهد + دانه چاودار به نسبت 1 به 1، 4- جيره شاهد + پوسته آفتابگردان به نسبت 1 به 1، 5- جيره حاوي 10000 ميلي گرم در كيلوگرم روي بصورت اكسيد روي و 6- جيره حاوي 20000 ميلي گرم در كيلوگرم روي بصورت اكسيد روي بودند. جيره هاي آزمايشي به مدت 10 روز در اختيار پرندگان قرار گرفتند. نتايج اين آزمايش نشان دادند كه تولك بري با استفاده از پوسته آفتابگردان و روي (20000 ميلي گرم در كيلوگرم جيره)، وزن بدن مرغ ها را در مقايسه با محدوديت خوراك به طور معني داري كاهش داد (05/0>p) اما تيمارهاي آزمايشي بر تغييرات وزن بدن در كل دوره استراحت، اثر معني داري نداشتند (05/0p) اما در دوره استراحت جيره هاي مختلف اثر معني داري بر مصرف خوراك نداشتند (05/0
p). جيره هاي مختلف در كل دوره توليد پس از تولك بري اثر معني داري بر مصرف خوراك نداشتند (05/0
p). جيره هاي مختلف بر وزن تخم مرغ در كل دوره اثر معني داري نداشتند (05/0
p). در دوره توليد، جيره حاوي يولاف بيشترين ضريب تبديل را نشان داد (05/0>p). در كل دوره توليد، جيره حاوي چاودار كمترين درصد زرده را داشت و شاخص محتواي تخم با مصرف جيره حاوي يولاف به طور معني داري كاهش يافت (05/0>p). شاخص نسبت پوسته توسط جيره داراي چاودار
Thesis summary
-
مقايسه تاثير روش هاي مختلف تولك بري اجباري با استفاده از جيره هاي حاوي ضايعات بوجاري گندم، سبوس گندم و استات روي بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار پس از دوره تولك بري
محمدهادي اميني راد 2022اين مطالعه به منظور مقايسه تاثير روش هاي مختلف تولك بري اجباري با استفاده از جيره هاي حاوي ضايعات بوجاري گندم، سبوس گندم و استات روي بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار پس از دوره تولك بري انجام شد. براي اين منظور، از تعداد 64 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سويه نيك چيك-استفاده گرديد. مرغ ها در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار، 4 تكرار و 4 قطعه مرغ در هر تكرار از سن 135 تا 146 هفتگي به مدت 11 هفته مورد استفاده قرار گرفتند. دوره تولك بري شامل 10 روز و دوره استراحت شامل 21 روز بود. جيره هاي آزمايشي با استفاده از نرم افزار UFFDA بر طبق راهنماي پرورش مرغ تخمگذار لگهورن سويه نيك چيك تنظيم شدند. تيمارهاي آزمايشي شامل: 1- گروه شاهد (50 گرم جيره مرغ تخم گذار در روز)، 2- گروه تغذيه شده با جيره شاهد و ضايعات بوجاري گندم به نسبت 1 به 1، 3- گروه تغذيه شده با جيره شاهد و سبوس گندم به نسبت 1 به 1 و 4- گروه تغذيه شده با جيره شاهد حاوي 10 گرم در كيلوگرم روي به صورت استات روي بودند. صفات مورد مطالعه در اين آزمايش شامل عملكرد توليدي مرغان تخم گذار، شاخص هاي كيفي تخم مرغ پس از دوره تولك بري (شاخص شكل تخم مرغ، كيفيت سفيده، شاخص زرده، شاخص رنگ زرده، ضخامت پوسته، درصد وزن سفيده، زرده و پوسته) و شاخص هاي بيوشيميايي خون (غلظت كلسترول، تري گليسيريد، پروتئين كل، فسفر و كلسيم) بودند. به منظور بررسي صفات كيفي تخم مرغ، هر دو هفته يكبار، دو عدد تخم مرغ از هر تكرار به صورت تصادفي انتخاب، شماره گذاري و به آزمايشگاه شدند. نتايج نشان دادند كه پرندگان تغذيه شده با جيره شاهد به همراه استات روي (337/0 %)، كاهش وزن بيشتري به دنبال كاهش شديد خوراك مصرفي داشتند و همچنين اين پرندگان در مدت زمان كمتري نسبت به بقيه تيمارها، تخم گذاري را متوقف كردند (05/0>P). از طرف ديگر، تيمارهاي حاوي بوجاري گندم و سبوس گندم در مدت زمان كمتري نسبت به بقيه تيمارها شروع به توليد كردند (05/0>P). نتايج تحقيق حاضر عدم اثر تيمارهاي آزمايشي را بر عملكرد توليدي مرغ هاي تخم گذار در دوره پس از تولك بري نشان داد (05/0P). اثر تجيره هاي آزمايشي تنها بر ميزان تري گليسريد خون مرغ هاي تخم گذار در دوره تولك بري معني دار بود (05/0>P)، بدين
Thesis summary
-
مقايسه تاثير روش هاي مختلف تولك بري اجباري با استفاده از جيره هاي حاوي پودر يونجه، جو، يديدپتاسيم و بوراكس بر عملكرد وخصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار پس از دوره تولك بري
سيداحمد مظلوم يار 2021مطالعه حاضر به منظور مقايسه تاثير روش هاي مختلف تولك بري اجباري با استفاده از جيره هاي حاوي پودر يونجه، جو، يديدپتاسيم و بوراكس بر عملكرد وخصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار پس از دوره تولك بري طراحي و انجام شد. مجموما 180 قطعه مرغ تخمگذار سويه ي نيك چيك درسن 135 هفتگي، با 5 تيمار ، 4 تكرار و 4 مرغ در هر تكرار در قالب طرح كاملا تصادفي استفاده شد. تيمارهاي آزمايشي شامل: 1- تيمار محدوديت خوراك (50گرم جيره در روز) 2- جيره شاهد+ 50 درصديونجه 3- جيره شاهد+ 50 درصد جو 4- جيره شاهد + 0/66 درصد يديد پتاسيم 5- جيره شاهد+ 1/07 درصد بوراكس. ذرت و كنجاله سويا بدون افزودني به عنوان جيره شاهد استفاده شد. جيره هاي آزمايشي براي هريك از تيمار ها به مدت 10 روز اعمال شد و بعد از آن تا روز 31 از جيره پايه (ذرت، كنجاله سويا داراي سطح پايين كلسيم) به عنوان جيره استراحت استفاده شد. در كل دوره تولك بري مصرف خوراك با يونجه كاهش و با جو افزايش معني داري داشت( 05/0 p<). تيمار يونجه بيشترين كاهش وزن را در كل دوره تولك بري نشان داد( 05/0 p<). توليد در تيمار يديدپتاسيم زودتر از ساير تيمارها متوقف شد و تيمار بوراكس زودتر از ساير تيمار ها به توليد باز گشت( 05/0 p<). عملكرد توليدي، خصوصيات داخلي و خارجي تخم مرغ در دوره پس از تولك بري تفاوت معني داري نشان نداند (05/0 p>). روش هاي مختلف تولك بري در كل دوره ركورد گيري بر خصوصيات داخلي و خارجي تخم مرغ اثر معني داري نداشت (05/0 p>). درصد تلفات در دوره تولك بري و كل دوره ركوردگيري تفاوت معني داري نداشت (05/0 p>). استفاده از تيمارهاي آزمايشي باعث كاهش معني دار تخم مرغ هاي شكسته شد( 05/0 p<). روشهاي مختلف تولك بري بر فراسنجه هاي خوني اثر معني داري نداشتند(05/0 p>). نتايج كلي اين آزمايش نشان داد كه در شش هفته چرخه دوم توليد بيشترين مصرف خوراك را تيمار محدوديت خوراك داشت وبيشترين درصد توليد را به ترتيب تيمار بوراكس وتيمار محدوديت خوراك داشتند ولي مناسب ترين ضريب تبديل را تيمار يونجه داشت. تيمارهاي مختلف در طول دوره ركورد گيري عملكردهاي مختلف را نشان دادند. اما از نظر صفات كيفي مثل رنگ زرده وشاخص زرده بهترين عملكرد را تيمار يونجه داشت كه احتمالا مي توان از يونجه به عنوان روش جايگزين تولك بري استفاده كرد، همچنين مي تواند به دليل سادگي در اجرا، ، قيمت ارزان، در
Thesis summary
-
بررسي اثرات مادري بر برآورد پارامترهاي ژنتيكي صفات وزن بدن و بازدهي رشد در گوسفند بلوچي
بهنام معصومخاني 2021اين مطالعه به منظور برآورد مولفه هاي واريانس ناشي از اثرات مستقيم و مادري براي صفات وزن تولد(BW)، وزن شيرگيري(WW)، وزن شش ماهگي(W6)، متوسط افزايش وزن روزانه قبل و بعد از شيرگيري(ADGa وADGb) و ضريب كليبر براي دو دوره قبل و بعد از شيرگيري (KRa وKRb) در گوسفند بلوچي انجام شد. براي برآورد اجزاي واريانس و پارامترهاي ژنتيكي، هر صفت به وسيله 12 مدل دام كه تركيبات مختلفي از اثرات مستقيم و مادري را در بر داشتند با استفاده از روش REML تجزيه و تحليل شدند. انواع همبستگي بين صفات نيز بوسيله مدل هاي دو متغيره برآورد گرديد. وراثت پذيري مستقيم (h_a^2) صفات BW، WW، W6، ADGa، ADGb، KRaو KRb به ترتيب به مقادير 03/0، 05/0، 02/0، 06/0، 02/0، 06/0 و 03/0 برآورد شد. براي تمامي صفات مطالعه شده، وارد كردن اثرات مادري منجر به بهبود معني دار در خصوصات كلي مدل شد. وراثت پذيري مادري (h_m^2) براي صفات BW، WW، W6، ADGa و KRa به ترتيب 08/0، 01/0، 01/0، 00/0 و 00/0 برآورد شد. برآوردهاي نسبت واريانس محيطي دائمي مادري به واريانس فنوتيپي (h_c^2) براي صفات BW، WW، W6، ADGa و KRa به ترتيب 09/0، 06/0، 07/0، 06/0 و 06/0 بود. نسبت واريانس محيطي مشترك مادري به واريانس فنوتيپي (h_l^2) براي صفات BW، WW، W6، ADGa، ADGb، KRaو KRb به ترتيب 37/0، 25/0، 16/0، 21/0، 08/0، 11/0 و 13/0 برآورد شد كه تقريباً براي تمامي صفات از مجموع سه پارامتر ديگر (h_a^2، h_m^2 و h_c^2) بيشتر بود و از اين نظر مهمترين عامل در پراكنش فنوتيپي صفات مطالعه شده بود. همبستگي ژنتيكي افزايشي مستقيم بين صفات در دامنه 61/0- (BW-ADGb) تا 99/0 (ADGb-KRb) برآورد شد و همبستگي هاي فنوتيپي نيز در دامنه 45/0- (ADGa-ADGb) تا 99/0 (W6-ADGb) قرار داشتند. همبستگي ژنتيكي افزايشي مادري در دامنه 07/0 (W6-KRa) تا 00/1 (BW-WW) برآورد گرديد. همبستگي محيطي دائمي مادري نيز در دامنه 53/0- (BW-W6) تا 67/0 (WW-W6) برآورد شد. براي همبستگي محيط مشترك مادري نيز برآوردها در دامنه 85/0- (BW-WW) تا 00/1 (WW-W6) قرار داشتند. با توجه به معني-دار بودن اثرات مادري خصوصاً اثر محيط مشترك مادري، پيشنهاد شد كه به منظور افزايش صحت ارزيابي ژنتيكي، اثرات مادري در مدل آماري منظور شوند.
Thesis summary
-
تنوع ژنتيكي ژن BMP15 و ارتباط آن با باروري در انسان و گوسفند
الهه هادي ئي 2021ژن BMP15 در هر دو گونه انسان و گوسفند داراي دو اگزون است و روي كروموزوم X قرار دارد. ژن BMP15 به عنوان يك ژن داراي اثر عمده بر نرخ تخمك گذاري و چندقلوزايي شناخته شده است. در مطالعه حاضر چند شكلي اگزون 1 ژن BMP15 و ارتباط آن با صفات توليدي مثلي در دو گونه گوسفند و انسان مورد بررسي قرار گرفت. تعداد 80 نمونه گوسفند نژاد مهربان از ميش هاي تك قلوزا و چندقلوزاي موجود در 15 گله متفاوت و 70 نمونه انساني از زنان نابارور، تك قلوزا و چندقلوزاي طبيعي در استان همدان به طور تصادفي انتخاب شدند. دو جفت آغازگر براي تكثير يك قطعه 380 جفت بازي اگزون 1 ژن BMP15 در نمونه هاي گوسفندي و قطعه ي همولوگ آن به طول 383 جفت باز در نمونه هاي انساني با كمك نرم افزار Primer 3 طراحي شدند. واكنش زنجيره اي پلي مراز با كمك دستگاه ترموسايكلر مدل SimpliAmp از برندApplied Biosystems انجام شد. چند شكلي بخش هاي تكثير شده با روش هاي چند شكلي فضايي تك رشته اي ((SSCP و توالي يابي DNA مورد ارزيابي قرار گرفتند. از آن جا كه تنها يك الگوي SSCP در هر يك از جمعيت هاي گوسفند و انسان مشاهده شد، تعداد 12 نمونه دامي و 10 نمونه انساني، به طور تصادفي براي توالي يابي DNA به شركت Bioneer فرستاده شدند. توالي هاي مشاهده شده با روش Clustral W و با استفاده از بخش MegAlign موجود در نرم افزار DNASTAR با هم و همچنين توالي هاي مرجع در پايگاه NCBI مقايسه شدند. در هر دو گونه گوسفندي و انساني، همه ي نمونه ها تك شكل بودند و هيچ جهشي در مقايسه با توالي هاي مرجع پايگاه NCBI مشاهده نشد. با اين وجود، تفاوت هايي بين توالي هاي مشاهده شده در دو گونه گوسفند و انسان مشاهده شد. در بخش مورد بررسي، سه باز شامل بازهاي 88 تا 90 انسان در گوسفند حذف شده بودند. در 66 نقطه ديگر نيز توالي هاي انساني و گوسفندي در مقايسه با هم چند شكل بودند. با توجه به نتايج به دست آمده از اين پژوهش، به نظر مي رسد كه در جمعيت هاي مورد بررسي، اگزون يك ژن BMP15 نقشي در تنوع ژنتيكي باروري يا چندقلوزايي ندارد و بايد بخش هاي ديگري از ژنوم گونه هاي مورد بررسي مورد بارزيابي قرار گيرند.
Thesis summary
-
تنوع ژنتيكي اگزون 8 ژن BMPR1B در گوسفند و ناحيه همولوگ آن در انسان و ارتباط آنها با باروري و چندقلوزايي
فاطمه ربيعي 2021ژن BMPR1B به دليل آثار مهمي كه روي صفت تعداد بره در هر زايش و مكانيسم كنترلي نرخ تخمك گذاري در گوسفند دارد به خوبي شناخته شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه چندشكلي اگزون 8 اين ژن و بخش همولوگ آن در انسان با صفات باروري و چندقلوزايي انجام شد. نمونه هاي خون از تعداد 83 ميش تك قلوزا و چندقلوزاي نژاد مهربان و 81 زن نابارور، تك قلوزا و دوقلوزا جمع آوري شدند. در واكنش زنجيره ي پليمراز يك قطعه 190 جفت بازي از اگزون 8 ژن BMPR1B تكثير شد. چندشكلي موجود در بخش تكثير شده با روش هاي چند شكلي فضايي تك رشته اي (SSCP) و توالي يابي DNA مورد بررسي بررسي قرار گرفت. چندشكلي هاي مشاهده شده با بخش MegAlign نرم افزار DNASTAR و با توالي هاي مرجع در پايگاه NCBI مقايسه شدند. در ميش هاي مهربان، يك چندشكلي تك نوكلئوتيدي G)→A) با سه ژنوتيپ AA، AG و GG در سه الگوي متفاوت SSCP بخش تكثير شده شناسايي شد. اين جهش در جايگاه 159 از بخش مورد بررسي در ژن BMPR1B جهش برولا است و سبب تبديل اسيدآمينه آرژنين به گلوتامين (R→Q) در جايگاه 78 از توالي پلي پپتيدي با شماره دسترسي AF312016 در پايگاه NCBI مي شود. روش هاي SSCP و توالي يابي DNA هيچ چند شكلي در نمونه هاي انساني نشان نداد. بررسي ارتباط ژنوتيپ هاي مشاهده شده در نمونه هاي گوسفند با تعداد بره در هر زايش، با استفاده از آزمون كاي اسكور، نشان داد كه دو ژنوتيپ AG و GG در اگزون 8 ژن BMPR1B آثار مثبتي روي صفت چندقلوزايي در گوسفند داشتند (05/0>P). با توجه به نتايج به دست آمده، جهش FecB در اگزون 8 ژن BMPR1B مي-تواند براي انتخاب به كمك نشانگرها در گوسفند مورد ملاحظه قرار گيرد. اما با توجه به عدم مشاهده اين جهش در انسان، به نظر مي رسد كه اين ژن نقشهاي متفاوتي در دو گونه انسان و گوسفند ايفا مي كند.
Thesis summary
-
اثر مكمل كيلات مس متيونين و پودر يونجه بر عملكرد، كلسترول زرده وكيفيت پوسته تخم مرغ،در مرغ هاي تخم گذار سويه نيك چيك
عبدالسميع نوري 2021اين پژوهش به منظور بررسي اثر سطوح مختلف مكمل مس- متيونين و پودر يونجه درجيره مرغ هاي تخم گذار برعملكرد، كلسترول زرده تخم مرغ و خصوصيات كيفي تخم مرغ طراحي گرديد. دراين آزمايش از تعداد 100 قطعه مرغ تخم گذار سويه نيك چيك در سن 109 تا 117 هفتگي باوزن بدن و ميزان تخمگذاري مشابه دريك آزمايش با طرح كاملاً تصادفي درقالب فاكتوريل 2×2+1 مشتمل بر 5 تيمار در 5 تكرار، و4 قطعه مرغ در هرتكرار به مدت 8 هفته استفاده شد. تيمار هاي آزمايشي شامل: تيمار 1 شاهد حاوي( ذرت وكنجاله سويا)، تيمارهاي 2 ،3 و 4، 5 به ترتيب حاوي 3 و6 درصد پودريونجه و هركدام همراه 50 و 100 ميلي گرم كيلات مس –متيونين دركيلوگرم خوراك تنظيم گرديد. نتايج به دست آمده دراين آزمايش نشان داد كه دركل دوره آزمايش، سطوح مختلف پودريونجه وكيلات مس- متيونين در جيره بجز ضريب تبديل خوراك و تخم مرغ هاي لمبه، برسايرصفات عملكردي تأثير معني داري نداشتند (05/0P>) . در اين آزمايش، ضريب تبديل خوراك و تخم مرغ هاي لمبه افزايش معني دار بود و تحت تأثيرسطح 3 درصد پودر يونجه قرارگرفت(05/0P<). همچنين، سطوح مختلف پودريونجه برويژگي هاي داخلي و خارجي تخم مرغ به استثناي شاخص رنگ زرده و شاخص سفيده دركل دوره آزمايش، تأثيرمعني داري نداشتند (05/0 P>). به گونه اي كه با افزايش سطح پودريونجه درجيره مرغ هاي تخم گذار، شاخص رنگ زرده تخم مرغ بطور معني دار افزايش يافت (001/0P<). بالاترين شاخص رنگ زرده درتيمار5 (حاوي6 درصد پودر يونجه+ 100 ميلي گرم دركيلوگرم جيره كيلات-مس متيونين) مشاهده شد. علاوه بر اين، سطح 100 ميلي گرم مكمل مس به شكل كيلات مس-متيونين دركيلوگرم جيره برشاخص وزن زرده، وزن پوسته و سطح تخم مرغ درهفته هاي اول، دوم، چهارم، و هفتم آزمايش تأثيرافزايش معني داري داشتند(05/0 P<). ازطرفي ديگر، تيماري كه حاوي (6 درصد پودر يونجه+ 100 ميلي گرم دركيلوگرم جيره كيلات-مس متيونين) دريافت كرده بودند غلظت كلسترول زرده تخم مرغ نسبت به تيمار شاهد به طور معني داري كاهش يافت (001/0 P<) ولي سطوح پودريونجه بركاهش تري گليسيريد زرده تخم مرغ تأثيرنداشت. بنابراين، افزودن پودر يونجه وكيلات مس-متيونين درجيره مرغ هاي تخم گذاركلسترول زرده تخم مرغ را كاهش و رنگ زرده را افزايش داد.
Thesis summary
-
تاثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و مكمل مس- متيونين در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار
عنايت الله جنتي 2021اين مطالعه به منظور بررسي تأثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و مكمل مس- متيونين در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار انجام شد. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سويه نيك چيك در قالب آزمايش فاكتوريل 3×3 با طرح پايه كاملأ تصادفي شامل 9 تيمار، 4 تكرار و 4 قطعه مرغ در هر تكرار مورد استفاده قرار گرفتند. عوامل مورد بررسي عبارت از سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز (2750، 2800 و 2850 كيلوكالري در كيلوگرم جيره) و سطوح مختلف مكمل مس- متيونين (صفر، 05/0 و 10/0 درصد) بودند. ميزان مصرف خوراك بصورت هفتگي و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ هاي شكسته و لمبه و تلفات احتمالي بصورت روزانه ثبت شدند. در پايان هر هفته، از هر تكرار دو عدد تخم مرغ بطور تصادفي انتخاب و خصوصيات خارجي تخم مرغ شامل شاخص شكل، سطح تخم مرغ، نسبت واحد وزن به سطح پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ و نيز صفات داخلي تخم مرغ شامل شاخص سفيده، واحد هاو، نسبت سفيده، شاخص زرده، نسبت زرده و شاخص رنگ زرده، اندازه گيري شدند. نتايج نشان دادند كه در كل دوره آزمايش، اثر سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز جيره بر ميانگين خوراك مصرفي روزانه، متمايل به معني دار (10/0P<) و بر ساير صفات عملكرد، غيرمعني دار (05/0P>) بود. سطوح مختلف مكمل مس- متيونين بر هيچ يك از صفات عملكرد، تاثير معني داري نداشتند (05/0P>). اثر تيمارهاي آزمايشي بر توده تخم مرغ و ضريب تبديل غذايي، متمايل به معني دار (10/0P<) و بر ساير صفات عملكرد، غيرمعني دار (05/0P>) بود. تاثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز جيره بر سطح تخم مرغ و نسبت واحد وزن به سطح پوسته، متمايل به معني دار (10/0P<) و بر ساير صفات خارجي تخم مرغ، غيرمعني دار (05/0P>) بود. اثر سطوح مختلف مكمل مس- متيونين بر ضخامت پوسته تخم مرغ، متمايل به معني دار (10/0P<) و بر ساير صفات خارجي تخم مرغ، غيرمعني دار (05/0P>) بود. تيمارهاي آزمايشي بر هيچ يك از صفات خارجي تخم مرغ، تاثير معني داري نداشتند (05/0P>). تاثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز جيره بر شاخص زرده و شاخص رنگ زرده، معني دار (05/0P<)، بر شاخص سفيده و واحد هاو، متمايل به معني دار (10/0P<) و بر ساير صفات داخلي تخم مرغ، غيرمعني دار (05/0P>) بود. سطوح مختلف مكمل مس- متيونين بر هيچ يك از ويژگي هاي داخلي تخم مرغ
Thesis summary
-
تأثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و مكمل سلنومتيونين در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار
اميرحسين حامدي نژاد 2021اين مطالعه به منظور بررسي تاثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و مكمل سلنومتيونين در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخم گذار انجام شد. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار سويه نيك چيك در سن 32 هفتگي در قالب آزمايش فاكتوريل 3×3 با طرح پايه كاملا تصادفي به 9 تيمار، 4 تكرار و 4 قطعه مرغ در هر تكرار اختصاص داده شدند. آزمايش از سن 34 تا 42 هفتگي به مدت 8 هفته به طول انجاميد. تنظيم جيره هاي غذايي بر اساس راهنماي مديريت پرورش مرغ تخمگذار سويه تجاري نيك چيك (2016) انجام شد. فاكتورهاي مورد بررسي شامل سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز (2800، 2900 و 3000 كيلوكالري در كيلوگرم جيره) و سطوح مختلف مكمل سلنومتيونين (صفر، 01/0 و 02/0 درصد جيره) بودند. ميزان مصرف خوراك به صورت هفتگي و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ هاي شكسته، لمبه و كثيف و تلفات احتمالي به صورت روزانه ثبت شدند. صفات كيفي تخم مرغ در دو روز پاياني هر هفته اندازه گيري شدند. نتايج نشان دادند كه در كل دوره آزمايش، سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز جيره بر هيچ يك از صفات عملكرد تاثير معني داري نداشتند (05/0P>). اثر سطوح مختلف مكمل سلنومتيونين در جيره بر ميانگين خوراك مصرفي روزانه، ضريب تبديل غذايي، درصد توليد و وزن تخم مرغ، غيرمعني دار (05/0P>) و بر توده تخم مرغ، متمايل به معني دار (10/0P<) بود. تاثير تيمارهاي آزمايشي بر ميانگين خوراك مصرفي روزانه، ضريب تبديل غذايي و درصد توليد، غيرمعني دار (05/0P>) و بر وزن و توده تخم مرغ، متمايل به معني دار (10/0P<) بود. تاثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز جيره بر شاخص شكل، شاخص سطح تخم مرغ، وزن پوسته، نسبت وزن به سطح پوسته و ضخامت پوسته، غيرمعني دار (05/0P>) و بر درصد پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ، معني دار بود بطوري كه با افزايش سطح انرژي قابل سوخت و ساز جيره، درصد پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ، كاهش يافت (05/0P<). اثر سطوح مختلف مكمل سلنومتيونين در جيره و تيمارهاي آزمايشي بر هيچ يك از صفات كيفي خارجي تخم مرغ، معني دار نبود (05/0P>). تاثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز جيره بر محتواي تخم مرغ، درصد سفيده، شاخص سفيده، واحد هاو، درصد زرده و شاخص زرده، غيرمعني دار (05/0P>) و بر شاخص رنگ زرده، متمايل به معني دار (10/0P<) بود. اثر سطوح مختلف مكمل سلنومتيونين در جيره بر هيچ يك از
Thesis summary
-
چند شكلي اگزون هاي دو و پنج ژن پرولاكتين و ارتباط آن ها با صفات توليدي در گاوهاي هلشتاين
مهرداد صادقي يكتا 2021صفات توليد شير، از صفات اقتصادي مهم در گاوهاي شيري هستند كه به عنوان صفات كمي، تحت تأثير محيط و تعداد زيادي ژن قرار مي گيرند. با استفاده از نشان گرهاي مولكولي و انتخاب به كمك نشانگرها مي توان بازده انتخاب براي بهبود ژنتيكي صفات توليد شير را افزايش داد. ژن پرولاكتين يكي از ژن هاي عمده مؤثر بر توليد شير است و جستجو براي يافتن چندشكلي هاي مرتبط با صفات توليد شير در آن، براي طرح ريزي انتخاب به كمك نشانگرها براي بهبود ژنتيكي بازده اقتصادي گاوهاي شيري ضروري است. اين مطالعه با هدف بررسي چند شكلي ژنتيكي ژن پرولاكتين و ارتباط آن با صفات توليد شير در جمعيتي از گاوهاي هلشتاين ايران انجام شد. نمونه هاي خون به طور تصادفي از154 رأس گاو شيري هلشتاين متعلق به دو گله، شامل 99 نمونه از گله تليسه نمونه در استان تهران و 55 نمونه از گله درجزين دشت گل در استان همدان جمع آوري شدند. DNA ژنومي به روش فنول _ كلروفرم استخراج شد. كميت و كيفيت DNA استخراج شده با دستگاه نانودراپ و الكتروفورز روي ژل آگارز يك درصد مورد بررسي قرار گرفتند. واكنش زنجيره اي پليمراز براي تكثير يك قطعه 291 جفت بازي در اگزون پنج و يك قطعه 181 جفت بازي از اگزون دو ژن پرولاكتين انجام شد. چند شكلي هاي قطعات تكثير شده با روش چند شكلي فضايي رشته هاي منفرد (SSCP) مورد بررسي قرار گرفتند. از هر الگوي SSCP دو نمونه توالي يابي شدند. تغييرات توالي قطعات تكثير شده با نرم افزار DNASTAR مورد بررسي قرار گرفت. ارتباط ژنوتيپ هاي مشاهده شده و صفات توليدي، شامل توليد شير، توليد چربي، توليد پروتئين، درصد چربي و درصد پروتئين، توسط تجزيه مدل هاي خطي عمومي، با نرم افزار SAS بررسي شد، كه در آن دوره شيردهي، گله و ژنوتيپ به عنوان عوامل ثابت در نظر گرفته شدند. بر اساس نتايج به دست آمده، در جمعيت مورد بررسي، اگزون شماره 2 ژن پرولاكتين تك شكل بود اما در جايگاه 213 جفت بازي اگزون شماره 5 اين ژن، يك جهش A به T مشاهده شد. فراواني هاي ژنوتيپ هاي AA، AT وTT در اين جايگاه، به ترتيب 461/0، 526/0 و 013/0 بود. جهش مشاهده شده در اگزون 5 يك جهش خاموش بود و تأثيري در تغيير توالي اسيدهاي آمينه كد شده نداشت. صفات مورد بررسي، ارتباط معني داري با ژنوتيپ هاي مشاهده شده نداشتند. با توجه به نتايج به دست آمده از اين پژوهش، به نظر نمي رسد كه چندشكلي مشاهده شده در اگزون
Thesis summary
-
اثر سينرژيك آنزيم فيتاز و پروبيوتيك بر راندمان انرژي و پروتئين ،قابليت هضم كلسيم،فسفر و صفات كيفي تخم مرغ در مرغ هاي تخم گذار
فاطمه سادات حسيني كلايه 2020اثر سينرژيك آنزيم فيتاز و پروبيوتيك بر راندمان انرژي و پروتئين ،قابليت هضم كلسيم،فسفر و صفات كيفي تخم مرغ در مرغ هاي تخم گذار
-
مقايسه كارايي روش rrBLUPMethod6 بابرخي روش هاي رايج در انتخاب ژنومي دامها
زهرا احمدي 2020هدف از انجام تحقيق حاضر، مقايسه عملكرد روش rrBLUP-method6با برخي روش هاي آماري رايج (rrBLUP، GBLUP و BayesA) در پيش بيني ارزش هاي اصلاحي ژنومي دام ها در سناريوهاي مختلف از سطوح مختلف وراثت پذيري، توزيع اثرات QTL و نيز تعداد متفاوت جايگاه هاي صفات كمي (QTL) با استفاده از شبيه سازي كامپيوتري بود. بدين منظور ژنومي حاوي 5000 نشانگر تك نوكلئوتيدي دو آللي (SNP) روي 5 كروموزوم هر كدام به طول 1 مورگان شبيه سازي، و سطوح مختلف وراثت پذيري (1/0، 3/0 و 5/0)، توزيع هاي متفاوت اثرات QTL (يكنواخت، نرمال و گاما) و نيز دو سناريو از تعدادQTL (50 و 500 QTL) به صورت فرضيه هاي شبيه سازي در نظر گرفته شد. با تغيير در تعداد QTL ها از 50 به 500 تغيير معني داري در صحت پيش بيني مشاهده نشد. در بعضي موارد با افزايش تعدادQTL، صحت پيش بيني تا حدودي كاهش يافت و در موارد ديگر اندكي افزايش مشاهده شد. در مقابل در همه روش ها با افزايش سطح وراثت پذيري، صحت ارزش هاي اصلاحي ژنومي به طور معني داري افزايش پيدا كرد. نحوه مدل سازي اثرات QTL نيز تاثير معني داري بر صحت پيش بيني ارزش هاي اصلاحي نداشت. روش rrBLUPm6 در سناريو 50 QTL تفاوت معني داري با ساير روش ها نداشت اما در سناريو 500 QTL از صحت بالاتري برخوردار بود و تفاوت آن خصوصا در سطح وراثت پذيري 1/0 و 3/0 نسبت به rrBLUP معني دار بود (p<0.05). در سناريو 50 QTL روش BayesA عملكرد بهتري نسبت به ساير روش ها داشت اگر چه تفاوت ها معني دار نبود (p>0.05). در ميان روش هاي مورد مطالعه روش rrBLUPm6 از نظر تخصيص حافظه با 38 كيلوبايت كارآمدترين روش بود. از اين نظر، روش GBLUP با 25/38 كيلوبايت، روش BayesA با 584 كيلوبايت و روش rrBLUP با 1800 كيلوبايت در رتبه هاي بعدي قرار گرفتند. از نظر مورد زمان انجام محاسبات نيز روش rrBLUPm6 با مدت زمان 33 ثانيه در رتبه اول قرار گرفت و روش هاي GBLUP با 38 ثانيه، rrBLUP با 170 ثانيه و BayesA با 246 ثانيه به ترتيب در رتبه هاي بعد قرار گرفتند. نتايج اين تحقيق نشان داد از آن جا كه روش rrBLUPm6 ارزش هاي اصلاحي ژنومي را با صحت بالايي پيش بيني مي-كند و در ضمن از نظر مدت زمان انجام محاسبات و ميزان حافظه مورد نياز نيز بسيار كارآمد است مي توان آن را براي انتخاب ژنومي مورد استفاده قرار داد.
Thesis summary
-
چندشكلي ژن FSHB و ارتباط آن با صفت چندقلوزايي در گوسفند مهربان
زهرا مختاري 2020ژن هورمون محرك فوليكولي بتا (FSHB) نقش مهمي در تحريك رشد آندومتريوم، توسعه فوليكولي و بلوغ، توليد استراديول و تخمك گذاري دارد. در مطالعه حاضر، چندشكلي هاي اگزون دو و سه ژنFSHB و ارتباط آن ها با چندقلوزايي (تعداد بره در هر زايش) با استفاده از روش چندشكلي آرايش فضايي تك رشته اي (SSCP) و توالي يابي DNA در 118 رأس ميش نژاد مهربان مورد ارزيابي قرار گرفت. در واكنش زنجيره اي پلي مراز (PCR) يك قطعه 300 جفت بازي از اگزون دو و يك قطعه 431 جفت بازي از اگزون سه ژن FSHB تكثير شدند. چهار هاپلوژنوتيپ و پنج جهش تك نوكلئوتيدي شامل g.109 C>G،g.169 C>T ، g.200 C>T، g.236 C>T و g.299 C>A (منجر به تغيير اسيدآمينه آرژنين به تريپتوفان (p.60W>R) و يك جهش 64 نوكلئوتيدي اضافه (Insertion) و يك جهش 8 نوكلئوتيدي حذف(Deletion) در اگزون دو ژن مورد مطالعه شناسايي شدند. همچنين دو SNPs (g.80 C>T و g.259 C>T) با سه ژنوتيپ در اگزون سه ژن FSHB در اين نژاد شناسايي شدند. كه نتايج حاصل از ترجمه توالي جهش جايگاه 259 نشان دهنده يك تغيير اسيد آمينه اي سرين به سيستئين در كدون شماره 27 (p.27C>S) بود. بررسي ارتباط بين ژنوتيپ ها و صفت چندقلوزايي (تعداد بره در هر زايش) در اگزون دو هيچ تفاوت معني داري نشان نداد، اما ارتباطات معني داري براي ژنوتيپ هاي اگزون سه مشاهده شدند.
-
تأثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و مكمل مس- متيونين در جيره بر عملكرد، خصوصيات لاشه و وضعيت سيستم ايمني جوجه هاي گوشتي
ميلاد حاتمي 2020اين مطالعه به منظور بررسي تأثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و مكمل سلنومتيونين در جيره بر عملكرد، خصوصيات لاشه و وضعيت سيستم ايمني جوجه هاي گوشتي انجام شد. تعداد 576 قطعه جوجه خروس گوشتي يك روزه سويه تجاري راس 308 در قالب آزمايش فاكتوريل 4×3 با طرح پايه كاملاً تصادفي به 12 تيمار، چهار تكرار و 12 قطعه پرنده در هر تكرار اختصاص داده شدند. عوامل مورد بررسي شامل سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز (در حد توصيه راهنماي پرورش سويه راس، 100 كيلوكالري كمتر از توصيه راهنماي پرورش سويه راس و 100 كيلوكالري بيشتر از توصيه راهنماي پرورش سويه راس) و سطوح مختلف مكمل مس - متيونين در جيره غذايي (صفر، 50، 100 و 150 ميلي گرم در كيلوگرم) بودند. تيمارهاي آزمايشي شامل 1- جيره شاهد (جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز در حد توصيه راهنماي پرورش سويه راس بدون مكمل مس - متيونين 2- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز در حد توصيه راهنماي پرورش سويه راس و 50 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 3- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز در حد توصيه راهنماي پرورش سويه راس و 100 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 4- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز در حد توصيه راهنماي پرورش سويه راس و 150 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 5- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري كمتر از راهنماي پرورش سويه راس بدون مكمل مس - متيونين 6- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري كمتر از راهنماي پرورش سويه راس و 50 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 7- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري كمتر از راهنماي پرورش سويه راس و 100 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 8- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري كمتر از راهنماي پرورش سويه راس و 150 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 9- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري بيشتر از راهنماي پرورش سويه راس بدون مكمل مس - متيونين 10- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري بيشتر از راهنماي پرورش سويه راس و 50 قسمت در ميليون مكمل مس - متيونين 11- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري بيشتر از راهنماي پرورش سويه راس و 100 قسمت در ميليون مكمل مس – متيونين و 12- جيره حاوي انرژي قابل سوخت و ساز 100 كيلوكالري بيشتر از راهنماي پرورش سويه راس و 150 قسمت در ميليون مكمل
-
آثار عوامل ثابت در مدل هاي مختلط حيواني بر برآورد اجزاي واريانس و ارزش هاي اصلاحي صفات وزن بدن در گوسفندان مغاني
بهزاد گلي 2020 -
اثر سطوح مختلف كيلات سلنومتيونين بر عملكرد، رشد و نمو، تراكم و معدني شدن استخوان در پولت هاي تخمگذار سويه نيك چيك
جواد كوثري مقامي 2020اين آزمايش به منظور بررسي اثر سطوح مختلف كيلات سلنيومتيونين بر عملكرد، رشد و نمو، تراكم و معدني شدن استخوان در پولت هاي تخم گذار انجام شد. مجموعاً تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار 15 هفته سويه نيك چيك شامل 4 تيمار، 5 تكرار و 8 قطعه مرغ در هر تكرار در قالب طرح كاملا تصادفي به مدت 10 هفته انجام گرديد. تيمار هاي آزمايشي شامل: 1- تيمارشاهد (ذرت و كنجاله سويا) و تيمار هاي 2، 3 و 4 به ترتيب حاوي 20، 40 و 60 ميلي گرم در كيلوگرم از كيلات سلنومتيونين به صورت سرك به جيره پايه اضافه شدند. خوراك مصرفي به صورت هفتگي و تغييرات وزن بدن به صورت دو هفته يك بار اندازه-گيري و با استفاده از اين داده ها ضريب تبديل غذايي و درصد توليد محاسبه شد. نتايج نشان مي دهد كه اثر استفاده ازسطح 20 ميلي گرم در كيلوگرم كيلات سلنومتيونين در جيره بر مصرف خوراك (دوره پولتي و تخم گذار)، ضريب تبديل غذايي مرغ هاي تخم گذار، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تيبيا، درصد كلسيم فمور و درصد دستگاه تناسلي كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد داشته است. به كارگيري سطح 40 ميلي گرم در كيلوگرم كيلات سلنومتيونين در جيره بر مصرف خوراك (دوره پولتي و تخم گذار)، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تيبيا، درصد كلسيم فمور و درصد لاشه كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد نشان داد. همچنين استفاده ازسطح 60 ميلي گرم در كيلوگرم كيلات سلنومتيونين در جيره بر مقاومت كرنشي (تيبيا و فمور) و طول ايلئوم افزايش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد داشته است. استفاده ازسطح 60 ميلي گرم در كيلوگرم كيلات سلنومتيونين در جيره بر مصرف خوراك (دوره پولتي و تخم گذار)، ضريب تبديل غذايي مرغ هاي تخم گذار، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تيبيا، درصد لاشه و درصد دستگاه تناسلي كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد نشان داد. . به طور كلي نتايج اين پژوهش نشان داد افزودن شصت ميلي گرم در كيلوگرم از كيلات سلنومتيونين بر خصوصيات مقاومت كرنشي فمور و تيبيا و طول ايلئوم حاوي اثرات افزايش معني داري نسبت به تيمار شاهد است. سايرصفات مانند خوراك مصرفي در دوره پولتي و تخم گذار، ضريب تبديل غذايي، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، درصد لاشه، قطراستخوان تيبيا، درصد كلسيم فمور و درصد دستگاه تناسلي اثرات كاهش معني داري نسبت به تيمار شاهد از خود نشان دادند.
-
اثر كيلات منگنز – گلايسين و ليزين بر عملكرد، خصوصيات فيزيولوژي و تراكم استخوان پولتهاي تخمگذار
پروانه احمدبيگي 2020مطالعه حاضر به منظور بررسي اثر كيلات منگنز – اسيد آمينه گلايسين و اسيد آمينه ليزين بر عملكرد، خصوصيات فيزيولوژي و تراكم استخوان پولت هاي تخم گذار انجام شد. مجموعاً تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار 15 هفته سويه نيك چيك در قالب طرح فاكتوريل 2 × 2 شامل 4 تيمار، 5 تكرار و 8 قطعه مرغ در هر تكرار به مدت 10 هفته پرورش داده شد. تيمار هاي آزمايشي شامل: 1- تيمارشاهد (ذرت - كنجاله سويا بدون افزودني به عنوان جيره پايه) 2- جيره پايه + 150 ميلي گرم در كيلو گرم كيلات منگنز - گلايسين 3- جيره پايه + 84/0 درصد ليزين 4- جيره پايه در تركيب با ليزين و كيلات منگنز -گلايسين به شرح فوق (150 ميلي گرم در هر كيلو گرم خوراك كيلات منگنز – گلايسين و84/0 درصد ليزين) كه به صورت سرك به جيره پايه اضافه شدند. خوراك مصرفي به صورت هفتگي و تغييرات وزن بدن به صورت دو هفته يك بار اندازه گيري و با استفاده از اين داده ها ضريب تبديل غذايي و درصد توليد محاسبه شد. خوراك مصرفي در مرغ هاي دريافت كننده كيلات منگنز - گلايسين و اسيدآمينه ليزين كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد نشان داد (05/0>P). ضريب تبديل غذايي در تيمار دريافت كننده 84/0 درصد اسيد آمينه ليزين در مقايسه با شاهد كاهش معني داري داشت (05/0>P). وزن تخم مرغ در مرغ هاي دريافت كننده كيلات منگنز - گلايسين و اسيدآمينه ليزين كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد نشان داد (05/0>P). واحد هاو در مرغ هاي دريافت كننده كيلات منگنز - گلايسين كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد نشان داد (05/0>P). رنگ زرده در تيمار 3 (84/0 درصد ليزين) در مقايسه با تيمار شاهد كاهش معني داري داشت (05/0>P). درصد زرده در تيمارهاي 2 (150 ميلي گرم در كيلو گرم كيلات منگنز – گلايسين)، 3 (84/0 درصد ليزين) و 4 (150 ميلي گرم در كيلو گرم كيلات منگنز – گلايسين + 84/0 درصد اسيد آمينه ليزين) در مقايسه با تيمار شاهد افزايش معني داري داشت (05/0>P). شاخص زرده در تيمار حاوي 150 ميلي گرم در كيلو گرم كيلات منگنز – گلايسين كاهش معني داري را در مقايسه با تيمار شاهد نشان داد (05/0>P). اثر تيمارهاي مختلف بر ضخامت پوسته، سطح تخم مرغ، نسبت پوسته، وزن مخصوص و نسبت وزن به سطح پوسته معني دار نبود (05/0 -
ارزيابي ژنومي صفات آستانه اي در حالت هاي مختلف از تعداد آستانه با استفاده از روشهاي آماري پارامتري و ناپارامتري
محمد قاسمي 2020هدف اين تحقيق مقايسه عملكرد سه روش SVM، GBLUP و BayesB و معرفي روشي با بيشترين صحت پيش بيني در ارزيابي ژنومي صفات آستانه اي و هم چنين مطالعه تاثير تعداد آستانه، وراثت پذيري و تعداد جايگاه هاي صفات كمي (QTL) بر صحت ارزيابي ژنومي صفات آستانه اي بود. به اين منظور ژنومي متشكل از 3 كروموزوم هريك به طول 1 مورگان براي 1000 فرد شبيه سازي شد كه روي آن 1000 نشانگر تك نوكلئوتيدي دو آللي (SNP) به طور يكنواخت پخش شدند. از سه روش SVM، GBLUP و BayesB براي برآورد اثر SNPها و ارزش هاي اصلاحي ژنومي در سناريوهاي مختلف از تعداد آستانه (1 الي 6 آستانه) با 2، 3، 4، 5، 6 و 7 كلاس فنوتيپي، تعداد QTL (30 و 300 QTL) و وراثت پذيري صفت (1/0، 3/0، 5/0) استفاده شد. با افزايش تعداد آستانه از 1 آستانه به 6 آستانه صحت ارزيابي ژنومي در هر سه روش افزايش پيدا كرد. البته افزايش در صحت ارزيابي ژنومي در زماني كه تعداد آستانه از 1 به 2 آستانه افزايش پيدا كرد بسيار قابل توجه تر بود نسبت به زماني كه تعداد آستانه از 2 به 3 و بالاتر تغيير كرد. در تعداد آستانه برابر 1 و وراثت پذيري پايين روش SVM عملكرد بسيار ضعيفي از خود نشان داد به طوري كه صحت پيش بيني آن به به طور معني داري پايين تر از دو روش ديگر بود (05/0>p). به طور كلي تقريبا در تمامي سناريوهاي بررسي شده روش هاي BayesB و GBLUP از صحت پيش بيني بالاتري نسبت به روش SVM برخوردار بودند هر چند در برخي موارد تفاوت مشاهده شده معني دار نبود. با افزايش وراثت پذيري صحت ارزيابي ژنومي افزايش پيدا كرد به طوري كه حداكثر صحت پيش بيني در وراثت پذيري 5/0 مشاهده شد. تغيير در تعداد QTL از 30 QTL به 300 QTL تغيير محسوسي در صحت پيش بيني ارزشهاي اصلاحي ژنومي (صحت ارزيابي ژنومي) ايجاد نكرد. با توجه به نتايج پيشنهاد شد كه براي ارزيابي ژنومي صفات با يك آستانه از روش SVM استفاده نشود و به جاي آن از روشهاي توانمندتري مانند GBLUP و BayesB استفاده شود.
Thesis summary
-
اثر منابع مختلف فيبر نامحلول بر عملكرد و خصوصيات دستگاه گوارش مرغ مادر گوشتي
شهرام محمديان 2019هدف از اين آزمايش بررسي اثر منابع مختلف فيبر نامحلول بر عملكرد، صفات كيفي تخم مرغ، خصوصيات دستگاه گوارش و جوجه درآوري در مرغ هاي مادر گوشتي بود. مجموعا 240 قطعه مرغ مادر گوشتي و 20 قطعه خروس، سويه راس 308 در قالب طرح كاملا تصادفي به 4 تيمار و 5 تكرار اختصاص يافتند. هرتكرار شامل 12 قطعه مرغ مادر و يك قطعه خروس از سن 55 تا 64 هفتگي بود. تيمارهاي آزمايشي شامل 1-گروه شاهد (جيره پايه بر اساس ذرت و كنجاله سويا)، تيمار 2- جيره پايه بعلاوه 8 درصد سبوس گندم، تيمار3 - جيره پايه بعلاوه 1 درصد آربوسل و تيمار 4- جيره پايه بعلاوه 5 درصد كاه گندم فرآوري شده بود. صفات عملكردي شامل مصرف خوراك، وزن تخم مرغ، توليد تخم مرغ و ضريب تبديل خوراك بود. صفات تخم مرغ (شامل كيفيت پوسته، درصد تخم مرغ دو زرده و وزن زرده تخم مرغ) و نيز درصد تخم مرغ قابل جوجه كشي توليدي بود. همچنين در پايان هر هفته صفت وزن بدن همه تيمارها طبق كاتالوگ آوياژن با گروه شاهد و استانداردهاي سويه مقايسه شد. در انتهاي آزمايش، وزن اندام هاي داخلي دستگاه گوارش ، pH محتويات روده و خصوصيات توليدمثلي بررسي شدند، تخم مرغ هاي توليدي قابل جوجه كشي جهت جوجه درآوري، تعيين درجه بندي جوجه هاي توليدي يكروزه و علت يابي تخم مرغ هاي تفريخ نشده به كارخانه جوجه كشي ارسال شد. نتايج اين آزمايش نشان داد درصد توليد تخم مرغ در تيمار سبوس بالاترين و در تيمار آربوسل كاهش معني داري نشان داد(0460/0-P). وزن تخم مرغ هم تحت تاثير تيمار هاي آزمايشي قرار گرفته كه بالاترين وزن نسبت به تيمار شاهد مربوط به تيمار كاه فراوري شده و كمترين وزن مربوط به تيمار سبوس گندم بود (0001/>P). اثراستفاده از فيبر نامحلول همچنين باعث كاهش صفات نامطلوب تخم مرغ قابل جوجه كشي شد ،كه بيشترين درصد توليد تخم مرغ دوزرده براي تيمار شاهد وكمترين درصد تخم مرغ دوزرده مربوط به تيمارآربوسل مي باشد مقدار (0141/0=P)، همچنين اثر فيبر نامحلول در تيمارگندم بالاترين جوجه درآوري داشت وكمترين درصد جوجه درآوري مربوط به تيمار آربوسل بود (0206/0=P). اثر فيبر نامحلول تاثير معني داري بر وزن اندام هاي گوارشي نداشت (05/0 -
تاثير سطوح مختلف دانه ي گلرنگ وپوسته آفتابگردان برعملكرد، نسبت اسيدهاي چرب غيراشباع به اشباع وكلسترول زرده تخم مرغ و پلاسماي خون در مرغ تخم گذار
علي تركاشوند 2019اين آزمايش جهت بررسي تاثير سطوح مختلف دانه ي گلرنگ وپوسته آفتابگردان برعملكرد، نسبت اسيد هاي چرب غيراشباع به اشباع وكلسترول زرده تخم مرغ و پلاسماي خون در مرغ تخم گذار از سن 111تا 118 هفتگي انجام شد. در اين آزمايش از 80 قطعه مرغ تخم گذار سويه هاي لاين36 W- شامل 4 تيمار با 5 تكرار و 4 قطعه مرغ در هر تكرار استفاده شد. تيمار1: تيمار شاهد بدون دانه گلرنگ وپوسته آفتاب گردان، تيمار 2:جيره شاهد به علاوه 10 درصداز دانه گلرنگ ، تيمار3: جيره شاهد به علاوه 4 درصد از پوسته ي آفتاب گردان، تيمار4:جيره شاهد به علاوه 10درصد دانه گلرنگ و 4درصد پوسته ي آفتابگردان مورد تغذيه قرار گرفتند و آزمايش به مدت 8 هفته انجام شد . براي محاسبه درصد توليد و وزن تخم مرغ هر تكرار، هر روز در ساعتي مشخص تعداد و وزن تخم مرغ ها ركوردگيري و درصد توليد و نيز وزن تخم مرغ بر حسب روز مرغ و به صورت هفتگي محاسبه شد. در پايان هر دوهفته يكبار، دو عدد تخم مرغ به صورت تصادفي از هر تكرار جمع آوري و صفات مربوط به محتويات تخم مرغ شامل، شاخص زرده، رنگ زرده، سطح كلسترول، مقدارتري گليسيريدو نسبت اسيد هاي چرب غيراشباع به اشباع زرده تخم مرغ مورد بررسي قرار گرفت. در انتهاي دوره آزمايش از هر تكرار يك قطعه مرغ به صورت تصادفي انتخاب و از رگ زير بال آنها براي اندازه گيري پارامترهاي خوني شامل ليپوپروتئين هاي بادانسيته خيلي پايين، ليپوپروتئين هاي بادانسيته كم، ليپوپروتئين هاي بادانسيته خيلي بالا، تري گليسيريدها وسطح كلسترول موجود درخون، خون گيري به عمل آمد. همچنين ازهرتيمار پنج قطعه مرغ به صورت تصادفي كشتار وازعضله سينه وكبدآنها براي اندازه گيري مقدار و نسبت اسيدهاي چرب غيراشباع به اشباع مورد بررسي قرار گرفت. نتايج اين تحقيق نشان داد كه اثر سطوح پوسته آفتابگردان استفاده شده باعث كاهش ميانگين وزن تخم مرغ،كاهش چربي محوطه بطني و افزايش شاخص زرده (05/0>P) شد، در حالي كه بر LDL و تري گليسريد معني دار نبود(05/0P). به طور كلي نتايج اين آزمايش نشان دادكه اسفاده از سطح 10 درصد گلرنگ و 4 درصد پوسته آفتابگردان درجيره باعث كاهش چربي محوطه بطني، بهبود تركيب اسيد هاي چرب تخم مر
-
تاثير سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار
هادي جعفري فروزش 2019اين مطالعه به منظور بررسي تاثير سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار انجام شد. تعداد 80 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سفيد سويه هاي- لاين 36W- از سن 96 تا 108 هفتگي در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار، 5 تكرار و 4 قطعه مرغ در هر تكرار مورد استفاده قرار گرفتند. تيمارهاي آزمايشي شامل جيره شاهد، جيره حاوي 02/0 درصد آنتي بيوتيك محرك رشد ويرجينيامايسين، جيره حاوي 25/0 درصد پودر دانه اسپند و جيره حاوي 50/0 درصد پودر دانه اسپند بودند. دو هفته اول به عنوان دوره سازگاري با جيره هاي آزمايشي در نظر گرفته شد. صفات عملكرد شامل ميانگين خوراك مصرفي، درصد توليد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ و ضريب تبديل غذايي و صفات كيفي تخم مرغ شامل شاخص شكل، سطح، وزن مخصوص، نسبت وزن به سطح پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، ماده خشك پوسته، خاكستر پوسته، نسبت سفيده، شاخص سفيده، واحد هاو، نسبت زرده، شاخص زرده و شاخص رنگ زرده مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج نشان دادند كه در هفته ها ي هفتم و دهم دوره آزمايش، جيره حاوي 25/0 درصد پودر دانه اسپند باعث افزايش معني دار (05/0P<) مصرف خوراك نسبت به گروه شا هد شد. در هفته هاي سوم و پنجم دوره آزمايش، مصرف جيره حاوي 50/0 درصد پودر دانه اسپند باعث افزايش متمايل به معني دار (10/0P<) درصد توليد تخم مرغ نسبت به جيره حاوي 02/0 درصد آنتي بيوتيك محرك رشد ويرجينيامايسين شد. تاثير استفاده از پودر دانه اسپند بر ميانگين وزن و توده تخم مرغ و ضريب تبديل غذايي مرغ هاي تخمگذار در هيچ يك از هفته هاي دوره آزمايش، معني دار نبود (05/0P>). در هفته دهم دوره آزمايش، شاخص شكل تخم مرغ در مرغ هاي تغذيه شده با جيره حاوي 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معني داري (05/0P<) بيشتر از گروه شاهد بود. در هفته سوم دوره آزمايش، سطح تخم مرغ در تيمار تغذيه شده با جيره حاوي 25/0 درصد پودر دانه اسپند بطور متمايل به معني داري (10/0P<) بيشتر از تيمار تغذيه شده با جيره حاوي 02/0 درصد آنتي بيوتيك محرك رشد ويرجينيامايسين و تيمار تغذيه شده با جيره حاوي 50/0 درصد پودر دانه اسپند بود. در هفته هفتم دوره آزمايش، ضخامت پوسته تخم مرغ در تيمار حاوي 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معني داري (05/0P<) بيشتر از تيمار تغذيه شده با جيره شاهد و جيره حاوي 02/0 درصد آنتي بيوتيك محرك ر
Thesis summary
-
مقايسه عملكرد دو روش k-نزديكترين همسايه و جنگل تصادفي در بازيابي ژنوتيپ هاي از دست رفته
فاطمه ونايي 2019در اين مطالعه عملكرد دو روش جنگل تصادفي (Random Forest, RF) و k-نزديكترين همسايه (KNN) در بازيابي ژنوتيپ هاي از دست رفته در سناريوهاي مختلف از درصد حذف ژنوتيپ ها، تعداد افراد حاضر در جمعيت و تعداد نشانگر تك نوكلئوتيدي دو آللي (SNP) مورد مقايسه قرار گرفت. به اين منظور، ژنومي متشكل از 1 كروموزوم به طول يك مورگان كه بر روي آن در سناريوهاي مختلف به ترتيب 250، 500، 700 و 1000 SNP با فراواني اوليه يكسان 5/0 توزيع شده بود براي به ترتيب 250، 500، 700 و 1000 فرد شبيه سازي شد. در ادامه جهت ايجاد فايل اطلاعات حاوي ژنوتيپ هاي از دست رفته، اطلاعات ژنوتيپي به ترتيب 5%، 10%، 25%، 50%، 75% و 90% از SNPهاي فراد به طور تصادفي از ماتريس ژنوتيپي افراد حذف شده و مجدداً توسط روش هاي RF و KNN بازيابي شدند. درصد ژنوتيپ هاي به درستي بازيابي شده (نسبت تعداد ژنوتيپ هاي به درستي بازيابي شده به كل ژنوتيپ-هاي از دست رفته) به عنوان شاخصي از صحت بازيابي ژنوتيپ در سناريوهاي مختلف مورد استفاده قرار گرفت. صحت بازيابي ژنوتيپ هاي از دست رفته با استفاده از روش SVD قابل توجه بود به طوري كه با افزايش درصد ژنوتيپ هاي از دست رفته تا 25%، RF و KNN با صحتي در حدود 80% ژنوتيپ هاي از دست رفته را بازيابي نمود. در سناريوهاي50%، 75% و 90% ژنوتيپ از دست رفته صحت بازيابي ژنوتيپ كاهش يافت. در يك درصد ثابت از ژنوتيپ هاي از دست رفته، با افزايش تعداد نشانگر صحت بازيابي ژنوتيپ در هر دو روش RF و KNN افزايش يافت. همچنين، در شرايط برابر از تعداد نشانگر و درصد ژنوتيپ از دست رفته، با افزايش تعداد افراد حاضر در جمعيت از 250 فرد به 1000 فرد، توانايي بازيابي ژنوتيپ توسط هر دو روش RF و KNN افزايش يافت. به طور كلي روش روش RF از عملكرد بهتري نسبت به روش KNN برخوردار بود به نحوي كه صحت بازيابي ژنوتيپ توسط روش RF در سناريوهاي مختلف به طور ميانگين 10% بالاتر از روش KNN بود.
Thesis summary
-
اثر منابع مختلف نيتروژن بر سنتز پروتئين ميكروبي و گوارش پذيري مواد مغذي در بره هاي نر مهربان
محسن رضايي 2019اثر منابع مختلف نيتروژن بر سنتز پروتئين ميكروبي و گوارش پذيري مواد مغذي در بره هاي نر مهربان
-
چند شكلي ژن THRSP و ارتباط آن با صفات توليدي و توليد مثلي در بزهاي مرخز با استفاده از روش PCR-SSCP
علي مرادعليان 2019ژن پاسخ به هورمون تيروئيد (THRSP) با دو اگزون روي كروموزوم 29 بز قرار دارد. اين ژن يكي از ژن هاي مؤثر بر صفات توليدي در جانوران محسوب مي شود. اين پژوهش با هدف بررسي چندشكلي هاي ژنتيكي ژن THRSP در بزهاي مرخز انجام شد. نمونه هاي خون از 146 بز ماده مرخز از ايستگاه تحقيقاتي بز مرخز در استان كردستان گرفته شدند. واكنش هاي زنجيره اي پليمراز براي تكثير دو قطعه 414 و 306 جفت بازي از اگزون 2 ژن مورد بررسي با استفاده از دو جفت پرايمر اختصاصي انجام گرفتند. قطعات تكثير شده بين بازهاي 208 تا 622 و 590 تا 896 قرار داشتند. چند شكلي هاي بخش هاي تكثير شده با روش هاي چند شكلي فضايي تك رشته اي منفرد و توالي يابي DNA بررسي شدند. در روش SSCP، دو الگو براي بخش اول و سه الگو براي بخش دوم مشاهده شدند. در توالي يابي DNA، سه چند شكلي تك نوكلئوتيدي، g.530C>T، g.735G>A و g.752C>T، در مقايسه با توالي ژن بانك شماره XM_005699494.3 مشاهده شدند. جهش هاي g.530C>T و g.735G>A به ترتيب، سبب تغيير اسيد آمينه لوسين به فنيل آلانين (p. Leu201 Phe) و تغيير اسيد آمينه سرين به آسپاراژين (p. Ser275 Asn) شدند. جهش g.752C>T يك جهش هم معني بود و هيچ تغيير اسيد آمينه اي ايجاد ننمود. BW0 وزن تولد، BW90 وزن 90 روزگي، ADG0-90 افزايش وزن روزانه پيش از شيرگيري، KR0-90 نسبت كلايبر پيش از شيرگيري، BW180 وزن 180 روزگي، BW270وزن 270 روزگي، BW365 وزن 365 روزگي، ADG90-369 افزايش وزن 90 تا369 روزگي، KR90-369 نسبت كلايبر پس از شير گيري و همچنين، چندقلوزايي، به عنوان يك صفت توليد مثلي مورد بررسي قرار گرفتند. ارتباط هاي ژنوتيپ هاي مشاهده شده با صفات وزن بدن و چندقلو زايي، به ترتيب با تجزيه مدل هاي خطي تعميم يافته و آزمون كاي اسكور دو سويه بررسي شدند ژنوتيپ هاي مشاهده شده ارتباط معني داري با صفات توليدي و چندقلو زايي نداشتند.
Thesis summary
-
بررسي اثر فيبر نامحلول، منبع چربي و رنگدانه هاي طبيعي يا سنتتيك بر عملكرد، صفات كيفي تخم مرغ و قابليت هضم مواد مغذي در مرغ هاي تخمگذار
سيده سكينه نيك سير 2018اين آزمايش جهت بررسي اثر فيبر نامحلول،منبع چربي و رنگدانه هاي طبيعي يا سنتتيك بر عملكرد،صفات كيفي تخم مرغ، تركيب اسيدهاي چرب زرده تخم مرغ و قابليت هضم موادمغذي در مرغ هاي تخم گذار از سن 41 تا 49 هفتگي انجام شد. مجموعا864 قطعه مرغ تخم گذار سويه هاي لاين 36 Wدر قالب طرح كاملا تصادفي به صورت آزمايش فاكتوريل2×2×3 به12تيمار، 6تكرار و12قطعه مرغ در هر تكرار اختصاص يافتند.عوامل مورد بررسي شامل 2 منبع چربي( روغن سوياو پيه)، دو سطح پوسته آفتابگردان( صفر و سه درصد) و سه منبع رنگدانه(جيره پايه بدون افزودن رنگدانه، فلفل قرمز به عنوان رنگدانه طبيعي و رنگدانه سنتتيك لوهمن) بودند. درصد توليد و وزن تخم مرغ به صورت روزانه و خوراك مصرفي به صورت هفتگي ركوردگيري شدند. سپس از داده هاي فوق، توده تخم مرغ و ضريب تبديل غذايي محاسبه شدند. صفات كمي و كيفي تخم مرغ به صورت دو هفته يكبار اندازه گيري شدند. قابليت هضم مواد مغذي و انرژي قابل سوخت و ساز ظاهري تصحيح شده بر اساس ازت جيره هاي آزمايشي در سن 49 هفتگي اندازه گيري شد. خصوصيات دستگاه گوارش، الگوي اسيدهاي چرب زرده تخم مرغ و فعاليت آنزيم ليپاز روده اي در سن 49هفتگي بررسي شدند. در كل دوره آزمايش، تيمار حاوي روغن سويا، درصد توليد و توده تخم مرغ را به طور معني دار افزايش و ضريب تبديل را نسبت به تيمار حاوي پيه بهبود داد(01/0>P). تيمار حاوي پوسته آفتابگردان، خوراك مصرفي، وزن تخم مرغو ضريب تبديل را نسبت به تيمار بدون پوسته آفتابگردان افزايش معني دار داد(01/0>P). صفات توليدي تحت تاثير منبع رنگدانه قرار نگرفتند (05/0P) شد. استفاده از پوسته آفتابگردان باعث كاهش شاخص زرده و كاهش شاخص a* و افزايش شاخص L* در رنگ زرده شد (05/0>P). استفاده از رنگدانه سنتتيك باعث افزايش شدت رنگ به روش فن رش كالر وكاهش شاخص L* وافزايش شاخص a* در روش رنگ سنجي در رنگ زرده شد(01/0>P). روغن سويا، وزن نسبي طحال (01/0>P) و شاخص L* (05/0>P )رنگ كبد را افزايش داد. استفاده از پوسته آفتابگردان باعث افزايش وزن نسبي سنگدان(05/0>P ) و طول روده كور(01/0> P )وكاهش قابليت هضم پروتئين (01/0> P ) شد. روغن سويا و فلفل قرمز باعث افزايش معني دار فعاليت آنزيم ليپاز در روده شدند(001/0> P).روغن سويا همچن
Thesis summary
-
بررسي چندشكلي ژن HSP70A1A در گوسفندان مهربان و رومانف و بزهاي نژاد مرخز و بومي
محيا محمدي زاده 2018تنش حرارتي از جمله تنش هاي محيطي تاثيرگذار بر عملكرد توليدي دام و طيور مي باشد. تاثير مقاومت سلولي به استرس به وسيله خانواده اي از پروتئين ها كه به اصطلاح پروتئين هاي شوك گرمايي (HSP) ناميده مي شود، ايجاد مي شود. ژن هاي پروتئين شوك گرمايي، مقاومت دام را به شرايط محيطي تحت تاثير قرار مي دهد. در اين مطالعه جهت بررسي احتمال وجود تنوع ژن HSP70A1A، خونگيري از 100 راس گوسفند نژاد مهربان، 41 راس گوسفند نژاد رومانف، 146 راس بز نژاد مرخز و 20 راس بز نژاد بومي همدان از سياهرگ وداجي با ونوجكت هاي حاوي EDTA گرفته شد. براي استخراج DNA از كيت DNPTM Kit(شركت سيناژن) استفاده شد. واكنش هاي زنجيره اي پليمراز (PCR)جهت تكثير قطعه 247 جفت بازي قسمتي از جايگاه ابتدايي اگزون ژن HSP70A1A و قطعه 298 جفت بازي در قسمت مياني اگزون ژن HSP70A1A انجام گرفت. جهت تعيين تنوع در ژن مذكور گوسفندان و بزها، در قطعات DNA تكثير شده نمونه ها از روش PCR-SSCP استفاده شد. پس از بررسي نتايج حاصل در گوسفندان رومانف و مهربان، دو الگوي باندي متفاوت در قطعه ابتدايي ژن HSP70A1A و سه الگوي متفاوت در قطعه مياني ژن HSP70A1A مشاهده شد كه فراواني اين الگوها در نژادهاي مهربان و رومانف متفاوت بود، همچنين بررسي نتايج حاصل از SSCP در بزهاي نژاد مرخز و بومي همدان، نشان دهنده وجود سه الگوي مختلف در قطعه ابتدايي ژن مذكور در نمونه ها بود. براي حصول اطمينان از الگو-هاي مختلف مشخص شده توسط PCR-SSCP و تعيين دقيق وجود چند شكلي مشاهده شده 3 نمونه از هر الگو بصورت تصادفي جهت توالي يابي ارسال شد. در قطعه 247 جفت بازي دو جهش هاپلوژنوتيپ و در قطعه 298 جفت بازي سه جهش هاپلوژنوتيپ مشاهده گرديد. همچنين ارتباط معني داري بين ژنوتيپ هاي يافت شده در هر دو قطعه تكثير شده اگزون ژن HSP70A1A با صفات توليد مثلي گوسفندان وجود نداشت. در بررسي نتايج نمونه هاي توالي يابي شده در بزها تفاوت ميان الگوهاي حاصل تاييد نشد. بر اساس نتايج مشاهده شده در اين تحقيق در رابطه با تنوع ژن HSP70A1A در حيوانات ، به نظر مي رسد لازم است تحقيقات بيشتري در رابطه با ژن مذكور و ارتباط آن با صفات مختلف گوسفندان و بزها انجام شود.
-
اثر عصاره رازيانه و منگنز- اسيدآمينه بر استحكام استخوان درجوجه هاي گوشتي
ژيلا شكري 2018مطالعه حاضر به منظور بررسي اثرات سطوحي از منگنز_اسيدآمينه و عصاره هيدروالكلي خشك رازيانه بر صفات عملكردي ، پارامترهاي خوني، بررسي استحكام استخوان در288 قطعه جوجه گوشتي سويه آربوراكرز از سن يك روزگي تا 42روزگي طراحي و انجام شد. تيماربندي درقالب طرح كاملا تصادفي فاكتوريل 2×3 در6 تيمار، 3تكرار و16 پرنده در هر تكرار صورت گرفت. تيمارهاي آزمايشي شامل 1- تيمار شاهد (داراي دانه ذرت و كنجاله سويا-بدون افزودني) و تيمار هاي 2 و3 و4 و 5 و6 به ترتيب شامل جيره شاهد حاوي100 و 200 ميلي گرم دركيلوگرم عصاره رازيانه و هر كدام در تركيب با 0 و 5/1 ميلي گرم از منگنز كيلاته در هر كيلو گرم خوراك تنظيم شد پرندگان از 1 تا 42 روزگي به ﺟﻴﺮه ﻫﺎي آزﻣﺎﻳﺸﻲ دسترسي آزاد داشتند . خوراك مصرفي و وزن بدن به صورت هفتگي اندازه گيري و ثبت ومورد آناليز آماري قرار گرفت كه با استفاده از اين داده ها ضريب تبديل غذايي وشاخص توليد محاسبه شد. در سن 21 و 42 روزﮔﻲ، دو ﭘﺮﻧـﺪ ه از ﻫﺮ ﺗﻜﺮار ﻛﺸﺘﺎر و اﺳﺘﺨﻮان درﺷﺖ ﻧﻲ آنها جدا گرديد و درفريزر 20- براي انجام آزمايشات مربوط به استخوان از جمله مقاومت مكانيكي و خاكستر و ميزان مواد معدني نگهداري شد. در دوره آغازين و كل دوره سطوح مختلف عصاره هيدروالكلي رازيانه و منگنز كيلاته تاثيري بر خوراك مصرفي، افزايش وزن و شاخص توليد نداشت و تفاوت معني داري مشاهده نشد (p>0.05) ولي در دوره آغازين در تركيب تيماري اعمال شده خوراك مصرفي تيمار 2 ( جيره شاهد+5/1 ميلي گرم منگنز كيلاته در كيلو گرم جيره) در مقايسه با شاهد بالاتر بود. و در كل دوره تيمار4(جيره شاهد + 5/1 ميلي گرم منگنز كيلاته و 100 ميلي گرم عصاره هيدروالكلي رازيانه در كيلو گرم جيره) در مقايسه با شاهد خوراك مصرفي كم تري داشت.در دوره رشد در تركيب تيماري اعمال شده تيمارهاي مختلف در مقايسه با شاهد افزايش وزن كمتري داشت.درصد وزن نسبي اجزاي لاشه در سنين 21 و 42 روزگي در اين آزمايش تحت تاثير قرار نگرفت.سطوح مختلف رازيانه و منگنز و تركيب تيماري استفاده شده در سن 21 و 42 روزگي بر وزن، طول و قطر كوچك و بزرگ استخوان تاثير معني داري نداشت. رازيانه و منگنز بر كرنش خمشي و تنش خمشي استخوان در سن 21 و 42 روزگي استخوان تاثير معني داري نداشت. (p>0.05) .اما در سن 21 روزگي، تيمارهاي2 ( جيره شاهد+5/1 ميلي گرم منگنز كيلاته در كيلو گرم جيره) و 5 (جيره شاهد+2
Thesis summary
-
برآورد تنوع هاي ژنتيكي اتوزومال و وابسته به جنس براي صفات وزن بدن در گوسفند مغاني
پرستو محبي 2018ژن هاي وابسته به جنس (قرار گرفته روي كروموزوم X) بخش قابل توجهي از ژنوم را تشكيل مي-دهند، لذا ممكن است آثار قابل توجهي بر برخي از صفات كمي داشته باشتد. هدف از اين پژوهش بررسي تنوع ژنتيكي وابسته به جنس صفات وزن بدن در گوسفند مغاني بود. داده ها به كار برده شده شامل ركوردهاي وزن بدن گوسفندان مغاني بودند كه طي سال هاي 1374 تا 1394 در مركز تحقيقات و اصلاح نژاد دام جعفرآباد مغان در استان اردبيل جمع آوري شده بودند. ركوردهاي تصحيح شده براي سن، براي تجزيه دو مرحله هاي به كار برده شدند و ركوردهاي خام توسط مدل هاي تك مرحله-اي تجزيه شدند. به طور كلي، 23170 ركورد تصحيح شده توسط مدل هاي دو مرحله اي تجزيه شدند و 22158 و 11397 ركورد به ترتيب براي تجزيه توسط مدل هاي رگرسيون ثابت و رگرسيون تصادفي به كار برده شدند. آثار ثابت مؤثر بر صفات مختلف با تجزيه هاي مدل هاي خطي عمومي تعيين شدند، كه بر اساس نتايج به دست آمده، سال-فصل تولد، نوع تولد، جنس و سن مادر هنگام زايش به عنوان آثار ثابت در همه مدل ها و ضريب هم خوني به عنوان عامل همبسته براي وزن تولد و وزن از شيرگيري در مدل هاي دومرحله اي در نظر گرفته شدند. مدل هاي دو مرحله اي شامل تركيب هاي مختلفي از آثار تصادفي ژنتيكي افزايشي مستقيم (A)، ژنتيكي افزايشي وابسته به جنس مستقيم (S)، ژنتيكي مادري (G) و محيطي مادري (E) بودند. در مدل هاي رگرسيون ثابت، علاوه بر تركيب هاي مختلف آثار تصادفي ژنتيكي افزايشي مستقيم (A)، ژنتيكي افزايشي وابسته به جنس مستقيم (S)، محيطي دائمي (P)، ژنتيكي مادري (G) و محيطي مادري (E)، رگرسيون ثابت وزن روي سن بر اساس چند جمله اي هاي لژاندر درجه 3، 4 يا 5، نيز براي برازش ميانگين روند رشد در جمعيت در نظر گرفته شد. در مدل هاي رگرسيون تصادفي، علاوه بر يك تابع ثابت براي برازش ميانگين روند جمعيت، تركيب هاي گوناگون از توابع تصادفي براي برازش اثرات تصادفي ژنتيكي افزايشي مستقيم (A)، ژنتيكي افزايشي وابسته به جنس (S)، محيطي دائمي (P) و ژنتيكي مادري (G) و محيطي مادري (E) در نظر گرفته شدند، به گونه اي كه يك تابع چند جمله اي لژاندر درجه 4 و توابع درجه 3 يا 4 لژاندر به ترتيب، براي توابع ثابت و تصادفي به كار برده شدند. اجزاي واريانس با تجزيه هاي تك متغيره و چند متغيره مدل هاي دو مرحله اي و مدل هاي رگرسيون ثابت و رگرسيون تصادفي، به عنوان مدل
Thesis summary
-
پويش ژنومي براي شناسايي جايگاه هاي صفات كمّي مؤثر بر وزن تولد در گوسفند لري بختياري
مريم قاسمي 2018وزن بدن يكي از مهم ترين صفات كمّي در گوسفند گوشتي است. چندين ژن عمده ي مؤثر بر صفات اقتصادي حيوانات مزرعه اي، با استفاده از پويش ژنومي و نقشه برداري ژنتيكي حيوانات شناسايي شده اند. هدف از انجام اين پژوهش اجراي يك مطالعه پيوستگي در سطح ژنوم (GWAS) براي شناسايي تك نوكلئوتيدهاي (SNPs) معني دار مرتبط با وزن تولد و واكاوي مناطق ژنومي پيرامون اين SNPها براي ژن هاي كانديد احتمالي مؤثر بر اين صفت در گوسفند بود. تعداد 132 رأس گوسفند لري-بختياري متعلق به گله موجود در ايستگاه اصلاح نژاد استان چهارمحال بختياري واقع در شهرستان شهركرد براي اين پژوهش به كار برده شدند. از بين حيوانات نمونه گيري شده 66 گوسفند ماده بر اساس روش موردي/شاهدي، با توجه به ارزش اصلاحي برآورد شده براي وزن بدن (33 فرد داراي ارزش اصلاحي بالا و 33 فرد داراي ارزش اصلاحي پايين) انتخاب شدند. 66 نمونه باقي مانده شامل 8 قوچ و 58 ميش به طور تصادفي انتخاب شدند. نمونه ها با استفاده از تراشه هاي50k گوسفندي شركت ايلومينا، براي انجام پويش ژنومي روي وزن تولد تعيين ژنوتيپ شدند. دركنترل كيفيت SNPهايي كه داراي نمره GC كمتر از 6/0، نرخ خوانش ژنوتيپي كمتر از 95 درصد و فراواني آلل كمياب كمتر از 05/0 از تجزيه كنار گذاشته شدند. بعد از كنترل كيفيت، مجموعه 41323 SNP و تعداد 130 رأس گوسفند براي تجزيه هاي بعدي باقي ماندند. در GWAS ارزش هاي اصلاحي برآورد شده براي وزن تولد به عنوان فنوتيپ در نظر گرفته شدند. نرم افزار Plink 1.9 بتا براي كنترل كيفيت و تجزيه GWAS به كار برده شد. اثرات SNPها با استفاده از نرم افزار GCTA برآورد شدند. هفت SNP معني دار و مؤثر بر ارزش هاي اصلاحي وزن تولد روي كروموزوم هاي 1، 16، 19 و 22 شناسايي شدند. يك منطقه روي كروموزوم 1، در فاصله 253،533،863 و 253،590،200 جفت بازي، شامل معني دار ترين SNP ها (s54564.1; P=7.572e-07 و s63115.1; P=9.242e-07) بود كه پيوستگي بالايي با يكديگر داشتند (D’ = 0.92 to 1 و R2 = 0.3). چهار ژن كانديدا شامل RAB6B، عضو خانواده آنكوژن RAS؛ TF سروترانسفرين؛ KCNJ13 عضو 13 زير خانواده J كانال هاي ولتاژي پتاسيم و GIGYF2، پروتئين دو GYF برهم كنش كننده با GRB10 روي كروموزوم يك شناسايي شدند. سه ژن كانديدا شامل: DNTT، DNA نوكلئوتيديل اگزوترنسفراز؛ OPALIN، پروتئين اوليگودندروسايتيك ميلين پارانودال و
Thesis summary
-
تأثير سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخمگذار
الهه اكبري 2017هدف از اين مطالعه تعيين بهترين سطح استفاده از انرژي قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جيره غذايي مرغ هاي تخم گذار و بررسي تاثير استفاده از سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم مرغ در مرغ هاي تخم گذار بود. اين آزمايش با استفاده از 144 قطعه مرغ تخم گذار سويه هاي لاين 36- W در قالب آزمايش فاكتوريل 3×3 با طرح پايه كاملا تصادفي شامل 9 تيمار، 4 تكرار و هر تكرار شامل 4 قطعه پرنده انجام شد. تنظيم جيره هاي غذايي بر اساس راهنماي مديريت پرورش سويه هاي لاين 36- W (2015) انجام شد. آزمايش از سن 50 تا 60 هفتگي به مدت 10 هفته به طول انجاميد. عوامل مورد بررسي عبارت اند از سطوح مختلف انرژي قابل سوخت و ساز (شامل 2875، 2950 و 3025 كيلوكالري در كيلوگرم جيره) و سطوح مختلف پودر زردچوبه (شامل صفر، 5/0 و 1 درصد جيره) بودند. در زمان شروع آزمايش مدت دو هفته دوره پيش آزمايش (آداپتاسيون) در نظر گرفته شد. ميزان مصرف خوراك بصورت هفتگي و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ هاي شكسته و لمبه و تلفات بصورت روزانه ثبت شدند. براي محاسبه وزن و درصد توليد تخم مرغ هر واحد آزمايشي، هر روز در يك ساعت معين، تعداد و وزن تخم مرغ ها ركوردبرداري و درصد توليد و ضريب تبديل غذايي بر حسب روز مرغ بصورت هفتگي محاسبه شد. به منظور بررسي ويژگي هاي تخم مرغ، در پايان هر هفته از تخم مرغ هاي توليد شده در دو روز پاياني هر هفته، 2 عدد تخم مرغ از هر تكرار به صورت تصادفي انتخاب، شماره گذاري و به آزمايشگاه منتقل گرديد. صفات كيفي تخم مرغ در هر واحد آزمايشي شامل شاخص شكل، سطح تخم مرغ، ضخامت پوسته، وزن پوسته، نسبت پوسته، وزن مخصوص تخم مرغ، نسبت واحد وزن به سطح پوسته، محتواي تخم مرغ، شاخص سفيده، نسبت سفيده، واحد هاو، شاخص زرده، نسبت زرده و شاخص رنگ زرده به طور هفتگي اندازه گيري شدند. داده هاي حاصل از آزمايش با استفاده از نرم افزار آماري SAS نسخه 1/9 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. مقايسه ميانگين ها با استفاده از آزمون چند دامنه اي دانكن انجام شد. نتايج نشان داد كه در كل دوره آزمايش شود اثر سطوح مختلف انرژي قابل سوخت وساز بر ميانگين خوراك مصرفي روزانه بسيار معني دار (01/0P<) بود به گونه اي كه افزايش سطح انرژي باعث كاهش بسيار معني دار (01/0P<) ميانگين خوراك مصرفي شد. همچنين با افزايش سطح
Thesis summary
-
تعيين نيازمندي هاي آرژنين قابل هضم با استفاده از معادلات تابعيت و اثر آن بر عملكرد و سيستم ايمني مرغ هاي تخم گذار سويه هاي لاين
احمد عزيزي 2017اين آزمايش جهت تعيين نيازمندي هاي آرژنين قابل هضم با استفاده از معادلات تابعيت و اثر آن بر عملكرد، صفات كيفي تخم مرغو سيستم ايمني مرغ هاي تخم گذار سويه هاي لاينW36از سن 38 تا 46 هفتگي انجام شد. مجموعاّ تعداد 150 قطعه مرغ تخم گذار شامل 5 تيمار، 5 تكرار و 6 قطعه مرغ در هر تكرار مورد استفاده قرار گرفتند. اين آزمايش به صورت طرح كاملأ تصادفي انجام شد. تيمار هاي آزمايشي شامل 5 سطح 81/0، 86/0، 91/0، 96/0 و 101/0 درصدآرژنين بودند. درصد توليد و وزن تخم مرغ به صورت روزانه اندازه گيري شد، خوراك مصرفي به صورت هفتگي محاسبه شد. سپس از داده هاي فوق توده تخم مرغ و ضريب تبديل غذايي محاسبه شدند. صفات كمي و كيفي تخم مرغ به صورت دو هفته يكبار اندازه گيري شدند. در انتهاي دوره آزمايش (سن 46 هفتگي)، غلظت كلسترول، اسيد اوريك، گلوبولين و فاكتور رشد شبه انسولين (IGF1) اندازه گيري شدند. نتايج نشان داد كه سطوح مختلف اسيد آمينه آرژنين بر صفات عملكردي مرغ هاي تخم گذار در كل دوره آزمايش معني دار نبود (05/0P). نتايج استفاده از معادلات تابعيت درجه دو نشان داد كه بهترين سطوح آرژنين قابل هضم براي صفات درصد توليد، توده تخم مرغ، ضريب تبديل غذايي و سطح هورمون شبه انسولين به ترتيب برابر 917/0، 917/0، 908/0 و 970/0 درصد مي باشد. به طور كلينتايج نهايي آزمايش بيان گر اين است كه افزايش سطح اسيد آمينه آرژنين مي تواند بر ترشحهورمون شبه انسولين، بهبود عملكرد سيستم ايمني وافزايش و بهبود توليد در مرغ هاي تخم گذار موثر باشد.
Thesis summary
-
اثر عصاره گياه شيرين بيان،پري بيوتيك اكتيوموس ® وآنتي بيوتيك فلاوومايسين بر صفات عملكردي و فيزيولوژيكي در
پولت هاي تخم گذار
سميه سبزي پور 2017اين مطالعه به منظور بررسي اثر عصاره گياه شيرين بيان،پري بيوتيك اكتيوموس® وآنتي بيوتيك فلاوومايسين در قالب طرح كاملا تصادفي بر صفات عملكردي و فيزيولوژيكي در پولت هاي تخم گذار هاي لاين 36w- انجام شد. تعداد 180 قطعه مرغ لگهورن سويه ي هاي لاين 36w-به 6 تيمار، 5 تكرار به ازاي هر تيمار و در هر تكرار6 مرغ از سن 15 تا26 هفته اختصاص داده شدند تيمار هاي آزمايشي شامل: شامل دو سطح عصاره گياه شيرين بيان (5 و 10 گرم در كيلوگرم)، دو سطح آنتي بيوتيك (400 و 650 ميلي گرم در كيلوگرم) و دو سطح پري بيوتيك (0 و 1 كيلوگرم در تن) بودند. وزن بدن، خوراك مصرفي و ضريب تبديل غذايي به صورت هفتگي ثبت شدند. صفات فيزيولوژيكي شامل شاخص توده بدن و طول استخوان پا در ابتدا و انتهاي آزمايش اندازه گيري شدند.منحني رشد، يكنواختي رشد و صفات كيفي تخم مرغ (در انتهاي دوره آزمايش) ، كلسترول تخم مرغ و كلسترول و تري گليسريد خون نيز اندازه گيري شدند. در كل دوره ي آزمايش اثر عصاره گياه شيرين بيان، پري بيوتيك اكتيوموس و آنتي بيوتيك فلاوومايسين بر صفات عملكردي شامل ميانگين خوراك مصرفي و ضريب تبديل غذايي درصد توليد تخم مرغ ، توده ي تخم مرغ، درصد ضريب پراكندگي، افزايش وزن ، تغييرات وزن بدن معني دار نبود (05/0p>). ولي در مورد ميانگين وزن تخم مرغ ها تيمار 6 (پري بيوتيك اكتيوموس 1 كيلوگرم در تن خوراك) داراي افزايش معني داري نسبت به ساير تيمارها بود (05/0p<) . طول استخوا ن پا و شاخص توده بدن نيز تفاوت معني داري نداشتند (05/0p>) .هم چنين اثر عصاره گياه شيرين بيان، پري بيوتيك اكتيوموس® و آنتي بيوتيك فلاوومايسين بر صفات كيفي داخلي (به جز نسبت زرده) و خارجي تخم مرغ، كلسترول تخم مرغ و تري گليسريد خون معني دار نبود (05/0p>). در مورد نسبت زرده تيمار 4 (آنتي بيوتيك فلاوومايسين 400 ميلي گرم در كيلوگرم) داراي افزايش معني داري نسبت به ساير تيمارها بود. و در مورد كلسترول خون تيمار 1 (شاهد) داراي افزايش معني داري نسبت به ساير تيمارها بود (05/0p<). با توجه به نتايج پژوهش حاضر به نظر مي رسد عصاره گياه شيرين بيان و پري بيوتيك اكتيوموس مي توانند جايگزين خوبي براي آنتي بيوتيك فلاوومايسين باشند.
Thesis summary
-
اثر جايگزيني كنجاله سويا با سطوح مختلف كنجاله كلزا مكمل شده با انزيم پروتئاز بر عملكرد و قابليت هضم مواد مغذي در مرغ هاي تخم گذار
سميرا نادري سهامي ضمير 2017-----
-
برآورد ارزش هاي اقتصادي صفات مهم وتعيين شاخص انتخاب درگوسفندان مهربان
ميثم پورطلوعي 2017اين مطالعه براي برآورد ضرايب اقتصادي و پارامتر هاي ژنتيكي صفات مهم اقتصادي و تعيين فرمول شاخص انتخاب در گوسفندان مهربان انجام شد. در اين مطالعه پارامترهاي توليـدي، توليـد مثلـي، مـديريتي و اقتصـادي حاصـل ازركورد گيري 1079 راس ميش مولد در 5 گله در طول يك چرخه توليد سالانه در سيستم روستائي مورد استفاده قـرارگرفت.به منظور تحليل هزينه- درآمد و برآورد ضـرايب اقتصـادي صـفات، معادلـه سـود تشـكيل شـد. جهـت محاسـبه ضرايب اقتصادي صفات سطح هر صفت موجود در معادله سود به اندازه يك واحد (1 درصد يا 1 كيلوگرم) افزايش داده شد، در حالي كه ساير صفات در حد ميـانگين نگـه داشـته شـدند.بـراي محاسـبه ضـرايب اقتصادي نسبي، ضريب اقتصادي مطلق هر صفت به مجموع ضرايب اقتصادي تقسـيم شـد .در اين پژوهش، 30530 ركورد مربوط به صفات وزن تولد، وزن از شيرگيري، وزن شش ماهگي،زنده ماني و تعداد بره متولدشده در هر زايش گوسفندان مهربان كه توسط معاونت امور دام استان همدان در طي سال هاي 1373تا 1393جمع آوري شده بود براي برآورد اجزاي واريانس و پارامترهاي ژنتيكي صفات مورد بررسي استفاده شدند.اجزاي واريانس صفات با مدل هاي حيواني چند متغيره و الگوريتم ميانگين اطلاعات بيشترين درستنمايي محدود شده (AIREML) برآورد شدند. فرمول شاخص انتخاب با استفاده از نتايج ضرايب اقتصادي و پارامترهاي ژنتيكي برآورد شده، با نرم افزار SAS به دست آمد. نتـايج نشان دادند كه وزن زنـده، پشم توليـدي و كود توليـدي، به ترتيب، 82/99 درصـد، 12/0درصـد و 05/0درصـد ازدرآمدها در سيستم يك بار زايش در سال و 87/99، 10/0، 05/0 درصددرآمدها در سيستم سه بار زايش در دوسال را تشكيل مي دهند. هزينه هاي تغذيـه و مـديريت درسيستم يكبار زايش در سال بـه ترتيـب 73/73و19/24 درصد و در سيستم سه بار زايش در دوسال به ترتيب 63/76 و 37/23 درصد از كل هزينه ها را شامل شدند. سود حاصل از پرورش گوسفند به ازاي هر رأس ميش درهر سال برابر با 515458 ريالدرسيستم يكبار زايش در سال و 1974129ريال در سيستم سه بار زايش در دو سال بود. ضـرايب اقتصـادي نسـبي صفات در گرايش حداكثر سود در سيستم يكبار زايش در سال به صورت76/17 براي زنده ماني ميش ها، 94/17 براي ميزان آبستني، 22/15 براي فراواني بره-زايي، 44/14 براي تعداد بره متولد شده در هر زايش مـيش، 29/17 براي وزن بره در حين فروش، 95/0 براي پشم توليـدي،
Thesis summary
-
مقايسه مدل هاي مختلف رگرسيون تصادفي با تركيب توابع لژاندر و بي اسپلاين براي برآورد اجزاي واريانس توليد شير در گاوهاي هلشتاين
ندا حيدري صفر 2017هدف از اين مطالعه برآورد مولفه هاي واريانس توليد شير در گاوهاي هلشتاين با استفاده از مدل هاي رگرسيون تصادفي با تركيب توابع لژاندر و بي اسپلاين در بخش هاي رگرسيون ثابت و رگرسيون تصادفي مدل بود. اطلاعات استفاده شده در اين پژِوهش شامل 56644 ركورد روزآزمون توليد شير كه از 24274 راس گاو طي 24 سال (1370 تا 1394) موجود در سازمان جهاد كشاورزي استان همدان بود. تابع چند جمله اي لژاندر با چهار درجه برازش(3،4،5،6) و تابع بي اسپلاين خطي (L) با و درجه دو (Q)با 5 گره براي بخش هاي مختلف مدل رگرسيون تصادفي(بخش رگرسيون ثابت و رگرسيون تصادفي )به كار برده شدند. نرم افزار هاي Excel,Access,MinitabوCFCجهت ويرايش و آماده سازي داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات عوامل ثابت بر توليد شير با كمك تجزيه مدل هاي خطي تعميم يافته در نرم افزار SAS تعيين شدند. مدل هاي رگرسيون تصادفي به كار برده شده براي برآورد اجزاي واريانس، شامل اثرات ثابت گله، سال، فصل زايش و تعداد دفعات دوشش يك رگرسيون ثابت براي برازش ميانگين تغييرات در جمعيت و رگرسيون تصادفي براي برازش اثرات تصادفي ژنتيكي افزايشي، محيط دائمي بودند. براي مقايسه مدل ها از معيار اطلاعات آكايك (AIC)و معيار اطلاعات بيزين (BIC) و آزمون نسبت درست نمايي (LRT) استفاده شد. از نرم افزار wombatجهت برآورد اجزاي واريانس با استفاده از مدل هاي رگرسيون تصادفي استفاده شد. واريانس باقيمانده به صورت ناهمگن در 6 كلاس در نظر گرفته شد. تعداد كل مدل ها 120 تا مي باشد. بر اساس معيارAICو لگاريتم درست نمايي مدل داراي توابع لژاندر در هر دو بخش رگرسيون ثابت و تصادفي با درجه هاي6،5،6 به عنوان بهترين مدل انتخاب شد. بر اساس معيار هاي AIC و LRT مدل داراي توابع لژاندر براي بخش رگرسيون ثابت و بخش رگرسيون تصادفي با در جات برازش6،5،6به عنوان بهترين مدل انتخاب شد. دامنه ي پارامتر هاي ژنتيكي برآورد شده توسط بهترين مدل شامل وراثت پذيري از 101/0 (روز يك ) تا 362/0 ( روز 305 )، ضريب محيط دائمي 214/0 (روز يك ) تا 47/0 ( روز 305) برآورد شد.
Thesis summary
-
تاثير منابع مختلف چربي و سطوح مختلف متيونين در جيره بر عملكرد، خصوصيات لاشه، وزن اندام هاي گوارشي و وضعيت سيستم ايمني بلدرچين ژاپني
محسن كاشفي لعل 2016اين آزمايش به منظور بررسي تاثير منابع مختلف چربي و سطوح مختلف متيونين در جيره بر عملكرد، خصوصيات لاشه، وزن اندام هاي گوارشي و وضعيت سيستم ايمني بلدرچين هاي ژاپني انجام شد. تعداد 768 قطعه بلدرچين ژاپني از سن 15 تا 35 روزگي در قالب يك آزمايش فاكتوريل 3×4 به12 تيمار و هر تيمار داراي چهار تكرار و هر تكرار شامل 16 قطعه بلدرچين ژاپني اختصاص داده شدند. فاكتورهاي مورد بررسي شامل منبع چربي (بدون چربي، روغن سويا، روغن ماهي كيلكا و چربي طيور) و سطح متيونين جيره (در سطح توصيه NRC(1994)، 10 درصد بيشتر از توصيه NRC(1994) و 20 درصد بيشتر از توصيه NRC (1994) بودند. مقدار خوراك مصرفي، افزايش وزن و ضريب تبديل غذايي هر واحد آزمايشي بطور هفتگي اندازه گيري و تعداد تلفات هر واحد آزمايشي بصورت روزانه ثبت شدند. در سن 16 روزگي واكسن نيوكاسل به صورت آشاميدني داده شد و در سن 22 روزگي نمونه هاي خون به منظور تعيين تيتر آنتي بادي بر عليه واكسن نيوكاسل به طور تصادفي از دو قطعه پرنده از هر واحد آزمايشي گرفته شدند. در سن 22 روزگي سوسپانسيون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند به پرنده هاي خونگيري شده از هر واحد آزمايشي تزريق و در سن 28 روزگي نمونه هاي خون به منظور تعيين تيتر آنتي بادي در پاسخ به اولين تزريق سوسپانسيون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند از همان دو پرنده از هر قفس گرفته شدند. در سن 28 روزگي مجددا سوسپانسيون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند به همان دو پرنده خونگيري شده از هر قفس تزريق و در سن 34 روزگي نمونه هاي خون به منظور تعيين تيتر آنتي بادي در پاسخ به دومين تزريق سوسپانسيون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند از همان دو پرنده از هر قفس گرفته شدند. در پايان آزمايش (سن 35 روزگي) از هر واحد آزمايشي دو قطعه پرنده به طور تصادفي انتخاب و كشتار شدند و وزن نسبي (درصد) لاشه و اجزاي لاشه شامل سينه، ران ها، گردن، بال ها، پشت و پا و وزن نسبي (درصد) اندام هاي داخلي شامل قلب، كبد، سنگدان، لوزالمعده، پيش معده، طحال، غده بورس فابريسيوس و همچنين چربي محوطه شكمي و وزن نسبي (درصد) قسمت هاي مختلف روده باريك شامل دوازدهه، تهي روده و ايلئوم و طول قسمتهاي مختلف روده شامل دوازدهه، تهي روده، ايلئوم و روده هاي كور اندازه گيري شدند. نتايج اين آزمايش نشان دادند كه در كل دوره پرورش مقدار مصرف خوراك، افزايش وزن و وزن بدن بلدرچين هاي
Thesis summary
-
اثر جايگزيني كنجاله سويا با سطوح مختلف كنجاله آفتابگردان مكمل شده با آنزيم پروتئاز برقابليت هضم پروتئين و فعاليت برخي آنزيم هاي روده اي در مرغهاي تخمگذار
طيبه زاهدي 2016ژوهش حاضر با استفاده از 120 قطعه مرغ تخم گذار سويهي بونز به منظور بررسي اثر سطوح مختلف كنجاله آفتابگردان )صفر، 45 و 90 درصد جايگزيني با كنجاله سويا( مكمل آنزيمي پروتئاز )( بر قابليت هضم مواد مغذي و كلسترول موجود در زرده تخم مرغ در 6 تيمار، 5 تكرار و 4 قطعه مرغ در هر تكرار در آزمايشي به صورت فاكتوريل 2 × 3 در قالب طرح كاملاً تصادفي طراحي گرديد. نتايج نشان داد جايگزينن كردن كنجاله آفتابگردان با و بدون آنزيم، قابليت هضم پروتئين را نسبت به تيمار شاهد به طور معنيدار تحت تاثير قرار نداد ( 05 / 0 < P (. همچنين اثر سطوح متفاوت كنجاله آفتابگردان بر قابليت هضم ماده خشك كنجاله آفتابگردان معني دار نبود ) 05 / 0 < P (. اثر سطوح 45 و 90 درصد جايگزيني كنجاله آفتابگردان كاهش معنيدار كلسترول زرده را نسبت به تيمار شاهد نشان داد ) 05 / 0 > P (. مكمل نمودن جيره با آنزيم پروتئاز نيز، موجب كاهش معني دار كلسترول زرده تخم مرغ نسبت به تيمار شاهد گرديد ) 05 / 0 > P (. به طور كلي نتايج اين آزمايش نشان ميدهند كه در مرغهاي تخمگذار جايگزيني كنجاله سويا با كنجاله آفتابگردان در سطوح 45 و 90 درصد، با و بدون آنزيم، ميتواند بدون تاثير گذاشتن بر قابيت هضم پروتئين و ماده خشك، سبب كاهش معني دار كلسترول زرده تخم مرغ شود.
-
تأثير سطوح مختلف پودر آويشن شيرازي و جوانه ميخك در جيره بر عملكرد، خصوصيات لاشه و وضعيت سيستم ايمني جوجه هاي گوشتي
محمد فرزانه فر 2016به منظور بررسي تأثير سطوح مختلف پودر آويشن شيرازي و جوانه ميخك در جيره بر عملكرد، خصوصيات لاشه و وضعيت سيستم ايمني جوجه هاي گوشتي، آزمايشي در قالب طرح كاملاً تصادفي با شش تيمار، چهار تكرار و 18 پرنده در هر تكرار به مدت 6 هفته انجام شد. تيمارهاي آزمايشي شامل جيره شاهد، جيره حاوي 02/0 درصد آنتي بيوتيك محرك رشد ويرجينيامايسين، جيره حاوي 50/0 درصد پودر آويشن شيرازي و 2/0 درصد پودر جوانه ميخك، جيره حاوي 50/0 درصد پودر آويشن شيرازي و 4/0 درصد پودر جوانه ميخك، جيره حاوي 1 درصد پودر آويشن شيرازي و 2/0 درصد پودر جوانه ميخك و جيره حاوي 1 درصد پودر آويشن شيرازي و 4/0 درصد پودر جوانه ميخك بودند كه براي سه دوره پرورش و بر طبق احتياجات مواد مغذي سويه تجاري راس 308 تنظيم شدند. افزايش وزن، خوراك مصرفي و ضريب تبديل غذايي به صورت هفتگي، پايان هر دوره پرورش و نيز در كل دوره آزمايش اندازه گيري شدند. در سن 19 روزگي، واكسن نيوكاسل به صورت آشاميدني به جوجه ها داده شد و در سن 25 روزگي نمونه هاي خون از دو قطعه پرنده از هر تكرار جمع آوري شدند. در پايان دوره آزمايش (سن 42 روزگي)، دو قطعه پرنده از هر تكرار به طور تصادفي انتخاب و كشتار شدند و ويژگي هاي لاشه شامل وزن نسبي (درصد) لاشه خالي شده گرم، سينه، ران، پشت، بال، گردن و چربي محوطه شكمي و همچنين وزن نسبي (درصد) اندام هاي محوطه شكمي شامل قلب، كبد، سنگدان، پيش معده، لوزالمعده، طحال، بورس فابريسيوس، دوازدهه، تهي روده، ايلئوم و روده هاي كور و نيز طول بخش هاي مختلف روده شامل دوازدهه، تهي روده، ايلئوم و روده هاي كور مورد اندازه گيري قرار گرفتند. نتايج اين مطالعه نشان دادند كه در كل دوره پرورش، اثر تيمارهاي آزمايشي بر مصرف خوراك (گرم)در سن 14 تا 21 روزگي بين تيمار شاهد و 02/0 ويرجينيامايسين و 5/0 پودر آويشن شيرازي و4/0درصد پودر جوانه ميخك به طور معني داري بيشتر از جوجه هاي تغذيه شده با جيره حاوي 1 درصد پودر آويشن شيرازي و 2/0 درصد پودر جوانه ميخك (05/0 > P) بود. اثر تيمارهاي آزمايشي بر ميانگين افزايش وزن جوجه ها (گرم) در سن 14تا21روزگي بين تيمارشاهدو02/0ويرجينيا ميسين به طور معني داري بيشتراز جوجه هاي تغذيه شده با جيره حاوي 5/. درصد پودر آويشن شيرازي و2/0درصد پودر جوانه ميخك و 1 درصد پودر آويشن شيرازي و2/0درصد پودر جوانه ميخك و 1 درصد پودر آويشن شي
Thesis summary
-
تأثير سطوح مختلف دانه اسپند در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم بلدرچين هاي ژاپني تخمگذار
صفورا لطفي 2016اين آزمايش به منظور بررسي تاثير سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جيره بر عملكرد و خصوصيات تخم بلدرچين هاي ژاپني تخمگذار انجام شد. تعداد 160 قطعه بلدرچين ژاپني تخمگذار در سن 28 هفتگي در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار و هر تيمار شامل 4 تكرار و هر تكرار داراي 10 قطعه بلدرچين مورد استفاده قرار گرفتند. تيمارهاي آزمايشي شامل جيره شاهد، جيره حاوي 02/0 درصد آنتي بيوتيك محرك رشد ويرجينيامايسين، جيره حاوي 25/0 درصد پودر دانه اسپند و جيره حاوي 50/0 درصد پودر دانه اسپند بودند. قبل از شروع آزمايش، مدت 2 هفته به عنوان آداپتاسيون (دوره عادت پذيري) در نظر گرفته شد. در طول مدت آزمايش، مصرف خوراك و ضريب تبديل غذايي به صورت هفتگي و وزن تخم، درصد توليد تخم، توده تخم و درصد تخم هاي شكسته به صورت روزانه اندازه گيري شدند. همچنين در پايان هر هفته از هر تكرار دو عدد تخم به صورت تصادفي انتخاب و صفات تخم شامل شاخص شكل، وزن مخصوص، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، استحكام پوسته، واحد هاو، شاخص زرده و شاخص رنگ زرده تخم اندازه گيري شدند. نتايج اين مطالعه نشان دادند كه تيمارهاي آزمايشي بر مصرف خوراك روزانه، وزن تخم، ضريب تبديل غذايي، درصد توليد تخم و توده تخم تاثير معني داري نداشتند (05/0 P>). درصد تخم هاي شكسته در بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي پودر دانه اسپند بطور معني داري (05/0 P<) كمتر از بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره شاهد بود ولي با درصد تخم هاي شكسته در بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره حاوي 02/0 درصد ويرجينيامايسين اختلاف معني داري نداشت (05/0 P>). اثر تيمارهاي آزمايشي بر وزن مخصوص تخم، نسبت پوسته به وزن تخم، استحكام پوسته، واحد هاو و شاخص زرده معني دار نبود (05/0 P>). شاخص شكل تخم بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره حاوي 25/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معني داري (05/0 P<) كمتر و ضخامت پوسته آنها بطور معني داري (05/0 P<) بيشتر از بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره شاهد بود. شاخص رنگ زرده تخم بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره هاي حاوي 25/0 و 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معني داري (05/0 P<) بيشتر از بلدرچين هاي تغذيه شده با جيره شاهد و جيره حاوي 02/0 درصد ويرجينيامايسين بود. با توجه به نتايج اين آزمايش به نظر مي رسد كه استفاده از پودر دانه اسپند به ميزان 50/0 درصد در جيره غذايي بر عملكرد بلدرچين هاي ژاپني تخمگ
Thesis summary
-
اثر باقي مانده رستوراني بر عملكرد، قابليت هضم مواد مغذي، پارامترهاي خوني، مورفولوژي روده و صفات تخم بلدرچين ژاپني
ياسين كريمي 2016چكيده: مطالعه حاضر به منظور بررسي اثرات سطوح مختلف باقي مانده رستوراني بر عملكرد، قابليت هضم مواد مغذي، پارامترهاي خوني، مورفولوژي روده و صفات تخم بلدرچين ژاپني با تعداد 300 قطعه بلدرچين تخم گذار انجام شد. اين مطالعه شامل 5 تيمار، 4 تكرار و 15 قطعه بلدرچين در هر تكرار بود كه از سن 10 تا 18 هفتگي در قالب طرح كاملاً تصادفي تنظيم گرديد. تيمار هاي آزمايشي شامل: 1)جيره پايه شامل ذرت و كنجاله سويا (بدون باقي مانده رستوراني) و تيمارهاي 2، 3 ، 4 و 5 به ترتيب شامل جيره پايه حاوي 5، 10، 15 و 20 درصد باقي مانده رستوراني بودند. نتايج اين آزمايش نشان داد كه بين تيمارها از نظر وزن بدن، ضريب تبديل غذايي، درصد توليد و توده تخم بلدرچين، اختلاف معني داري وجود نداشت (05/0P>). با اين حال خوراك مصرفي با 5 درصد باقي مانده رستوراني بطور معني داري نسبت به تيمار 20 درصد بيشتر بود. همچنين وزن تخم بلدرچين در تيمار دريافت كننده 20 درصد باقي مانده رستوراني افزايش معني داري را نسبت به تيمار 10 درصد داشت (05/0P<). صفات كيفي تخم بلدرچين در پايان هر دو هفته اندازه گيري شد. نتايج نشان داد كه وزن زرده تيمار حاوي 10 و20 درصد باقي مانده رستوراني به طور معني داري بيشتر از تيمار شاهد بود و در وزن سفيده تيمارهاي 5 و 20 درصد باقي مانده رستوراني افزايش معني داري نسبت به تيمار 10 درصد وجود داشت (05/0P<). در صفات وزن تخم بلدرچين، واحد وزن به سطح پوسته و سطح تخم بلدرچين تيمار حاوي 20 درصد باقي مانده رستوراني به طور معني داري بيشتر از تيمار شاهد و 10 درصد نشان داد (05/0P<). در انتهاي دوره آزمايش (18 هفتگي)، دو قطعه بلدرچين از هر تكرار به طورتصادفي انتخاب و خون گيري شدند. تفاوت معني داري بين تيمارها از نظر غلظت گلوكز و ليپوپروتئين با چگالي بالا وجود نداشت (05/0P>). اما تفاوت غلظت هاي تري گليسريد و ليپوپروتئين با چگالي پايين معني دار شد بطوريكه بيشترين مقدار در تيمار شاهد و كمترين آن در تيمار 20 درصد باقي مانده رستوراني بود. از طرفي غلظت كلسترول خون تيمار شاهد افزايش معني داري را نسبت به تيمار 15 درصد نشان داد (05/0>P).از جهتي غلظت كلسترول زرده تخم بلدرچين در تيمارهاي 15 و 20 درصد باقي-مانده رستوراني افزايش معني داري را نسبت به تيمار شاهد، 5 و 10 درصد نشان دادند (05/0P<). در انتهاي دوره آزمايش، ميزان ويسكوزيته مح
Thesis summary
-
اثر برازش آشيانه اي رگرسيون ثابت درمدل هاي رگرسيون تصادفي داراي توابع لژاندر براي تجزيه ژنتيكي صفات توليدي درگاوهاي هلشتاين
زهرا سالاري 2016اين پژوهش به منظور بررسي اثر برازش آشيانه اي تابع ثابت در مدل هاي رگرسيون تصادفي داراي توابع لژاندر براي تجزيه ژنتيكي توليد شير در گاوهاي هلشتاين انجام شد. در اين تحقيق از 56644 ركورد روز آزمون توليد شير مربوط به دوره شيردهي اول 6833 راس گاو شيري هلشتاين كه طي سال هاي 1380 تا 1394 (15 سال) توسط سازمان جهاد كشاورزي استان همدان جمع آوري شده بودند، استفاده شد. آماده سازي و ويرايش داده ها با نرم افزارهاي Excel، Access، Minitab، SAS و CFC انجام شد. در مدل هاي مورد بررسي اثرات گله- سال- فصل، تعداد دفعات دوشش و سن زايش اثرات ثابت بودند و اثرات ژنتيكي افزايشي و محيطي دائمي به عنوان اثرات تصادفي در نظر گرفته شدند. چند جمله اي هاي لژاندر با درجه هاي 3 تا 6 براي توابع ثابت و تصادفي مدل برازش شدند. تابع ثابت به يكي از شكل هاي برازش شده براي همه ي جمعيت، آشيانه اي در گله – سال - فصل يا آشيانه اي در تعداد دفعات دوشش برازش شد. واريانس باقي مانده به صورت ناهمگن در 6 كلاس در نظر گرفته شد. اجزاي واريانس و پارامترهاي ژنتيكي با الگوريتم ميانگين اطلاعات بيشترين درست نمايي محدود شده (AI-REML) با استفاده نرم افزار WOMBAT برآورد شدند. براي مقايسه مدل ها از معيارهاي اطلاعاتي آكائيك (AIC )، بيزين (BIC)، آزمون نسبت درست نمايي (LRT) استفاده شد. نتايج نشان دادند كه برازش آشيانه اي تابع ثابت در گله – سال – فصل بهترين روش برازش تابع ثابت در مدل هاي رگرسيون تصادفي براي تجزيه ژنتيكي توليد شير در جمعيت مورد بررسي است. بر اساس معيارهاي AIC، BIC و LRT، مدل داراي برازش آشيانه اي رگرسيون ثابت در گله – سال – فصل و توابع درجه 6، 3 و 6، به ترتيب براي تابع ثابت و توابع تصادفي ژنتيك افزايشي و محيط دائمي به عنوان بهترين مدل انتخاب شد. دامنه ي پارامترهاي ژنتيكي برآورد شده توسط بهترين مدل شامل وراثت پذيري از053/0 ( روز يك) تا 134/0 (روز 201)، ضريب محيط دائمي 353/0 (روز 14) تا 548/0 (روز 305) برآورد شدند
Thesis summary
-
بررسي ارتباط ايندل ها در ژنوم بلدرچين ژاپني با برخي صفات رشد
وحيده حاجوي 2016پژوهش حاضر به منظور بررسي ارتباط ايندل ها در ژنوم بلدرچين ژاپني با برخي صفات رشد و شناسايي ايندل هاي مؤثر انجام شد. در اين پژوهش از ركوردهاي فنوتيپي صفات وزن تولد، وزن در سنين 7، 14، 21 و 28 روزگي، وزن لاشه و سينه در 28 روزگي مربوط به 77 قطعه بلدرچين استفاده شد. بلدرچين ها از گله هاي پرورش بلدرچين گروه علوم دامي دانشگاه تهران بودند. افراد جمعيت F1 و F2 حاصل از تلاقي دو لاين سبك وزن و سنگين وزن بودند. از نرم افزار EXCEL 2010 جهت ويرايش و آماده سازي داده ها استفاده شد. ارتباط بين ايندل ها با صفات رشد و همچنين تعيين ژنوتيپ هاي مؤثر بر صفات رشد با استفاده از مدل هاي خطي تعميم يافته و با كمك رويه GLM در نرم افزار SAS تجزيه و تحليل شد. در اين پژوهش اثرات جنس، هچ و كانتيگ بعنوان اثرات مستقل و صفات وزن يك، 7، 14، 21، 28 روزگي و وزن لاشه و سينه در 28 روزگي به عنوان صفات وابسته در مدل در نظر گرفته شدند. فراواني هاي آللي و ژنوتيپي ايندل هايي كه بر صفات رشد بلدرچين ژاپني مؤثر بودند (دو آللي و چند آللي) با استفاده از نرم افزار POPGENE Version 1.32 برآورد شدند و براي آن ها آزمون تعادل هاردي-واينبرگ آزمون انجام شد. نتايج نشان داد كه از بين 96 ايندل مورد بررسي20 ايندل با برخي از صفات رشد در بلدرچين ژاپني ارتباط داشتند. 6 ايندل بر صفت وزن يك روزگي، 2 ايندل بر صفت وزن هفت روزگي، 9 ايندل بر صفت وزن 14 روزگي، 9 ايندل بر صفت وزن 21 روزگي، 7 ايندل بر صفت وزن 28 روزگي، 2 ايندل بر صفت وزن لاشه در 28 روزگي و 5 ايندل بر صفت وزن سينه در 28 روزگي مؤثر بودند. در اين پژوهش تعداد 9 ايندل مؤثر، چند آللي بودند و تعداد 11 ايندل مؤثر، دو آللي بودند كه ايندل شماره 1023682 با 15 آلل بيشترين تنوع آللي را داشت. در كل ايندل ها، فراواني آللي در محدوده 008/0 تا 839/0 بود. همچنين تعداد قابل ملاحظه اي از ايندل ها داراي تعادل هاردي-واينبرگ در جمعيت نبودند.
Thesis summary
-
بررسي چند شكلي ژن kiss1 و ارتباط آن ها با توانايي توليد مثلي در گوسفندان مهربان
ژيلا رجبي 2016ژن Kiss1 به عنوان يكي ژن هاي مؤثر بر باروري شناخته شده است. در مطالعه حاضر چند شكلي هاي اگزون و اينترون 1 ژن Kiss1 و ارتباط آن ها با صفت توليد مثلي ( تعداد بره در هر زايش) با كمك روش هاي چند شكلي فضايي تك رشته اي (SSCP) و توالي يابي DNA در 100 ميش نژاد مهربان مورد ارزيابي قرار گرفت. در واكنش زنجيره اي پلي مراز يك قطعه 331 جفت بازي از اگزون 1 و يك قطعه 230جفت بازي از اينترون 1 ژن Kiss1 تكثير شدند. سه چند شكلي تك نوكلئوتيدي شامل: چند شكلي تك نوكلئوتيدي C→T در جايگاه نوكلئوتيدي 102، G→C در جايگاه نوكلئوتيدي 155 و همچنين چند شكلي تك نوكلئوتيدي در جايگاه نوكلئوتيدي 272 با 4 ژنوتيپ مختلف (چهار الگوي متفاوت SSCP) از اگزون 1 شناسايي شد كه منجر به تغيير دو اسيد آمينه گرديد. همچنين يك چند شكلي تك نوكلئوتيدي G→C در جايگاه نوكلئوتيدي 140 با دو ژنوتيپ (دو الگوي متفاوت SSCP) از اينترون 1 شناسايي شد. تعداد آلل موثر به همراه شاخص شانون و ني نشان داد كه گوسفندان نژاد مهربان در همه جايگاه هاي نوكلئوتيدي در اگزون و اينترون 1 چند شكل بودند در بررسي ارتباط بين ژنوتيپ ها با صفت توليد مثلي تعداد بره در هر زايش ژنوتيپ هاي مشاهده شده ارتباط معني داري با تعداد بره در هر زايش نداشتند. نتايج بدست آمده از مطالعه حاضر نشان داد كه اگزون و اينترون 1 ژن Kiss1 مي توانند براي انتخاب با كمك نشانگر-ها در گوسفندان مهربان مورد توجه قرار گيرند.
Thesis summary
-
اثر منابع مختلف فيبر نامحلول بر توسعه سنگدان، قابليت هضم مواد مغذي، فعاليت برخي انزيمهاي روده اي و عملكرد جوجه هاي گوشتي
سودا جنگي اقدم 2016در اين آزمايش، اثرات استفاده از منابع مختلف فيبر نامحلول بر صفات عملكردي، ويژگي هاي دستگاه گوارش، قابليت هضم مواد مغذي، فعاليت آنزيم هاي روده اي، جمعيت ميكروبي روده كور و رطوبت بستر در جوجه هاي گوشتي از سن 1 تا 42 روزگي مورد بررسي قرار گرفت. مجموعاً 320 قطعه جوجه گوشتي يكروزه سويه راس 308 با وزن بدن اوليه 7/2±82/38 گرم در قالب طرح كاملا تصادفي به 4 تيمار، 4 تكرار و 20 قطعه جوجه در هر تكرار اختصاص يافتند. تيمارهاي آزمايشي شامل تيمار شاهد (ذرت- كنجاله سويا) كه با استفاده از كاه گندم غني شده، پوسته آفتابگردان و پوسته سويا هر كدام به مقدار 3 درصد رقيق شدند. جيره هاي آزمايشي بصورت دوره آغازين (1 تا 10 روزگي)، رشد (11 تا 24 روزگي) و پاياني (25 تا 42 روزگي) در نظر گرفته شد. خوراك مصرفي، وزن بدن و ضريب تبديل غذايي بصورت هفتگي و دوره اي اندازه گيري شدند. خصوصيات دستگاه گوارش بويژه ويژگي هاي سنگدان و قابليت هضم مواد مغذي در سن 27 روزگي و وزن اندام هاي دستگاه گوارش و لاشه، pH قسمت هاي مختلف دستگاه گوارش، فعاليت آنزيم هاي روده اي، جمعيت ميكروبي روده كور و رطوبت بستر در 42 روزگي اندازه گيري شدند. نتايج آزمايش نشان داد كه 3 درصد كاه گندم غني شده موجب افزايش متمايل به معني دار خوراك مصرفي نسبت به تيمار شاهد در دوره آغازين شد (1/0P<) برعكس تفاوت معني داري را نسبت به پوسته آفتابگردان و پوسته سويا نشان نداد. كاه غني شده موجب افزايش معني-دار وزن بدن جوجه ها نسبت به ساير تيمارها در دوره آغازين گرديد (05/0P<). هم چنين افزايش وزن بدن (1/0P<) و بهبود ضريب تبديل غذايي در جوجه هاي گوشتي تغذيه شده با كاه غني شده در دوره رشد مشاهده شد (05/0>P) ولي عملكرد جوجه هاي گوشتي در دوره پاياني و نيز كل دوره آزمايش تحت تاثير تيمارهاي مختلف قرار نگرفت (05/0P>). وزن اندام هاي گوارشي و لاشه در 27 و 42 روزگي تحت تاثير تيمارهاي آزمايشي قرار نگرفتند بجز طول روده باريك كه منابع مختلف فيبر نامحلول در 27 روزگي بطور معني دار (05/0>P) و تيمار كاه غني شده آن را در 42 روزگي بطور متمايل به معني داري آن را افزايش داد (1/0>P). خصوصيات سنگدان از جمله وزن مطلق، نسبي، ماده خشك و pH تحت تاثير تيمارهاي آزمايشي قرار نگرفتند (05/0P>).pH محتويات دستگاه گوارش تحت تاثير تيمارهاي آزمايشي در 42 روزگي قرار نگرفت (05/0 Thesis summary
-
اثر فاصله واحد زماني در مدل هاي رگرسيون تصادفي چند جمله اي معمولي بر برآورد اجزاي واريانس وزن بدن در گوسفند مغاني
اكرم عظيمي مصدق 2016پژوهش حاضر به منظور بررسي اثر واحد زماني سن و درجه برازش مدل هاي رگرسيون تصادفي داراي توابع چندجمله اي معمولي بر برآورد اجزاي واريانس وزن بدن گوسفند مغاني انجام شد. داده هاي به كار برده شده در اين پژوهش شامل 8546 ركورد وزن بدن 2537 حيوان در دامنه ي سني 65 تا 416 روزگي بودند كه در طي سال هاي 1374 تا 1393 در ايستگاه پرورش واصلاح نژاد گوسفند مغاني واقع در شهرستان جعفرآباد مغان استان اردبيل جمع آوري شده بودند. نرم افزارهاي Excell، Access و Minitab براي ويرايش و آماده سازي داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت مؤثر بر صفت وزن بدن با كمك تجزيه مدل هاي خطي تعميم يافته با نرم افزار SAS برآورد شدند. مدل هاي رگرسيون تصادفي به كار برده شده براي برآورد اجزاي واريانس، شامل اثرات ثابت سال-فصل تولد، نوع تولد، جنس و سن مادر هنگام زايش، يك رگرسيون ثابت براي برازش ميانگين تغييرات در جمعيت و رگرسيون هاي تصادفي براي برازش اثرات تصادفي ژنتيكي افزايشي مستقيم، محيط دائمي، ژنتيكي افزايشي مادري و محيط مادري بودند. توابع چندجمله اي معمولي با درجات برازش 2 و 3 براي بخش هاي ثابت و تصادفي مدل ها به كار برده شدند. مدل ها به صورت كامل يا كاهش يافته داراي دو يا سه اثر تصادفي برازش شدند. در مدل هاي كاهش يافته داراي سه اثر تصادفي، اثر محيط مادري و در مدل هاي كاهش يافته داراي دو اثر تصادفي، اثرات محيط مادري و ژنتيكي افزايشي مادري از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واريانس باقيمانده به دو صورت همگن و ناهمگن منظور گرديد. در همه مدل ها واحد زماني سن به يكي از شكل هاي فواصل روزانه، 10 روزه يا 30 روزه در نظر گرفته شد. اجزاي واريانس با كمك نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها بر اساس معيار اطلاعات آكاييك (AIC)، معيار اطلاعات بيزين(BIC) و آزمون نسبت درست نمايي (LRT) مورد مقايسه قرار گرفتند. در همه مدل هاي كامل و كاهش يافته، فواصل واحد زماني سن تأثيري بر واريانس ژنتيكي افزايشي مستقيم و واريانس فنوتيپي نداشتند. همچنين در مدل هاي 3 اثره فاصله زماني سن بر ژنتيك افزايشي مادري بي تأثير بود. فاصله زماني سن، باقي اجزاي واريانس برآورد شده در همه مدل هاي كامل و كاهش يافته را تحت تأثير قرار داد. بر اساس معيارهاي AIC، BIC و LRT، مدل 10-(Ht)333 با توابع چندجمله اي معمولي درجه 3، 3 و 3 به ترتيب براي رگرسيون ثابت و رگر
Thesis summary
-
مقايسه مدل هاي رگرسيوني تصادفي لژاندر داراي درجه برازش و واحدهاي زماني سن گوناگون براي برازش ركوردهاي وزن بدن در گوسفند مغاني
سحر كمالي 2016هدف از اين مطالعه مقايسه مدل هاي رگرسيون تصادفي لژاندر داراي درجه هاي برازش و واحدهاي زماني سن گوناگون براي برازش ركوردهاي وزن بدن گوسفند مغاني بود. داده هاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل 8546 ركورد وزن بدن 2451 حيوان در دامنه سني 65 تا 416 روزگي بودند كه در طي سال هاي 1374 تا 1393 در ايستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغاني واقع در شهرستان جعفر آباد مغان استان اردبيل جمع آوري شده بودند. نرم افزارهاي Excell ، Access و Minitab براي ويرايش و آماده سازي داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت موثر بر صفت وزن بدن با كمك تجزيه مدل هاي خطي تعميم يافته با نرم افزار SAS برآورد شدند. مدل هاي رگرسيون تصادفي به كار برده شده براي برآورد اجزاي واريانس، شامل اثرات ثابت سال-فصل تولد، نوع تولد، جنس و سن مادر هنگام زايش، يك رگرسيون ثابت براي برازش ميانگين تغييرات در جامعه و رگرسيون هاي تصادفي براي برازش اثرات تصادفي ژنتيكي افزايشي مستقيم، محيط دائمي، ژنتيكي افزايشي مادري و محيط مادري بودند. توابع لژاندر با درجات برازش 2 و 3 براي بخش هاي ثابت و تصادفي مدل ها به كار برده شدند. مدل ها به صورت كامل يا كاهش يافته داراي دو يا سه اثر تصادفي برازش شدند. در مدل هاي كاهش يافته داراي سه اثر تصادفي، اثر محيط مادري و در مدل هاي كاهش يافته داراي دو اثر تصادفي، اثرات محيط مادري و ژنتيكي افزايشي مادري از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واحد زماني سن به يكي از سه شكل هاي فواصل روزانه ، 10 روزه و 30 روزه در نظر گرفته شد. و واريانس باقي مانده به دو صورت هم گن و نا هم گن در 4 كلاس منظور گرديد. اجزاي واريانس با كمك نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها بر اساس معيار اطلاعات آكايك (AIC)، معيار اطلاعات بيزين (BIC) و آزمون نسبت درست نمايي (LRT) مورد مقايسه قرار گرفتند. ساختارهاي متفاوت فاصله زماني سن تاثيري بر واريانس ژنتيكي افزايشي مستقيم و وراثت پذيري مستقيم در همه مدل هاي كامل، 2 اثره و 3 اثره نداشتند. همچنين در مدل هاي 3 اثره فاصله زماني سن بر ژنتيك افزايشي مادري بي تاثير بود. تغيير فاصله زماني سن، بقيه اجزاي واريانس را در همه مدل هاي كامل و كاهش يافته تحت تاثير قرار داد. بر اساس معيارهاي AIC، BIC و LRT، مدل L22323(Hm)-30 با درجات چند جمله اي لژاندر 2، 2، 3، 2، 3 به ترتيب براي رگرسيون هاي ثابت، ژنتيكي
Thesis summary
-
مقايسه مدل هاي مختلط دامي و شبكه هاي عصبي مصنوعي براي پيش بيني ارزش اصلاحي در داده هاي واقعي و شبيه سازي شده
محمدرضا قاسمي راد 2016اين پژوهش به منظور مقايسه مدل هاي مختلط دامي و شبكه هاي عصبي مصنوعي براي پيش بيني ارزش هاي اصلاحي در شرايط مختلف وراثت-پذيري و ميزان كامل بودن شجره در داده هاي شبيه سازي شده و واقعي انجام شد. شبيه سازي داده ها تحت مدل بينهايت جايگاه ژني در نرم افزار R در چهار وراثت پذيري متفاوت (1/0 ، 3/0، 5/0 و 7/0) در 10 تكرار انجام شد. در نسل پايه 4000 فرد ايجاد شدند. در هر نسل به صورت تصادفي 50 نر و 500 ماده به عنوان والدين نسل آينده در نظر گرفته شد. براي هر مادر 3 فرزند و جنسيت فرزندان به صورت تصادفي به احتمال 50% در نطر گرفته شد. شبيه سازي تا 20 نسل ادامه يافت به گونه اي كه در هر جمعيت شبيه سازي شده 34000 فرد داراي شجره و ركورد ايجاد شدند. در تجزيه داده ها، ارزش هاي اصلاحي با شجره هاي كامل يا ناقص (نبودن 30 % درصد اطلاعات والدين)، با يك مدل مختلط دامي پيش بيني شدند. در اين مدل جنس و نسل به عنوان اثرات ثابت و اثر ژنتيكي افزايشي به عنوان اثر تصادفي در نظر گرقته شدند. همچنين، ارزش هاي اصلاحي با استفاده از شبكه هاي عصبي مصنوعي پرسپترون چند لايه، با نرم افزار NeuroSolutions 5 نيز برآورد شدند. در شبكه-هاي عصبي مصنوعي، داده ها به طور تصادفي به دو بخش (60% آموزش و 40% ارزيابي) تقسيم شدند. از الگوريتم پسا انتشار خطا با مدل مومنتيم، با تابع انتقال تانژانت هايبربوليك براي آموزش شبكه هاي عصبي مصنوعي استفاده شد. در اين فرآيند، نخست چندين شبكه (1 لايه با 4 گره، 1 لايه با 6 گره، 2 لايه با 3 گره و 2 لايه با 4 گره) بررسي شدند. با توجه به ميانگين مربعات خطا، شبكه ي داراي 1 لايه پنهان با 6 گره براي برآورد ارزش هاي اصلاحي و مقايسه با نتايج مدل مختلط به كار برده شد. ضرايب همبستگي ميان ارزش هاي اصلاحي واقعي و برآورد شده توسط مدل مختلط دامي و شبكه هاي عصبي مصنوعي، فنوتيپ و همچنين همبستگي هاي رتبه اي با فنوتيپ برآورد شده توسط شبكه عصبي مصنوعي با نرم افزار SAS 9.2 برآورد شدند. همچنين در داده هاي واقعي شامل ميانگين وزن تخم مرغ هاي بومي مازندران در سنين 28، 30 و 32 هفتگي، صفات توليد مثلي در گوسفند مهربان و ميانگين توليد شير در دوره اول شيردهي گاوهاي هلشتاين استان همدان، ارزش هاي اصلاحي توسط مدل مختلط برآورد شدند. سپس ارزش هاي اصلاحي و فنوتيپ داده هاي واقعي توسط شبكه هاي عصبي مصنوعي نيز برآورد شدند. براي
Thesis summary
-
اثر فاصله واحد زماني در مدل هاي رگرسيون تصادفي بي اسپلاين بر برآورد اجزاي واريانس وزن بدن در گوسفند مغاني
ارزو فلاح 2016چكيده : اين پژوهش به منظور بررسي اثر واحد سن بر برآورد پارامترهاي ژنتيكي وزن بدن گوسفند مغاني با استفاده از مدل هاي رگرسيون تصادفي بي اسپلاين انجام شد. اطلاعات استفاده شده در اين پژوهش شامل 8546 ركورد وزن بدن از سن 65 تا 416 روزگي مربوط به 2537 گوسفند بود كه طي 20 سال (1374 تا 1393) در ايستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغاني استان اردبيل جمع آوري شده بودند. نرم افزارهاي Access، Excel و Minitab براي ويرايش و آماده سازي داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت مؤثر بر وزن بدن با تجزيه مدل هاي خطي عمومي در نرم افزار SAS تعيين شدند. در مدل هاي رگرسيون تصادفي، سال – فصل تولد، جنس، نوع تولد و سن مادر اثرات ثابت بودند. يك رگرسيون ثابت براي برازش ميانگين روند رشد در جمعيت و رگرسيون هاي تصادفي براي برازش اثرات تصادفي، ژنتيكي افزايشي مستقيم، محيطي دائمي، ژنتيكي افزايشي مادري و محيطي مادري در نظر گرفته شدند. اين مدل ها شامل توابع بي اسپلاين خطي (L) و درجه دو (Q) با سه گره براي رگرسيون هاي ثابت و تصادفي بودند. مدل ها به صورت كامل يا كاهش يافته داراي دو يا سه اثر تصادفي بودند. در مدل هاي كاهش يافته داراي سه اثر تصادفي، اثر محيط مادري و در مدل هاي كاهش يافته داراي دو اثر تصادفي اثرات محيطي و ژنتيكي افزايشي مادري از مدل حذف شدند. در مدل ها واريانس باقيمانده به صورت همگن (hm) يا ناهمگن در چهار كلاس (ht) و سن با فواصل زماني روزانه، 10 و 30 روزه در نظر گرفته شدند. اجزاي واريانس با نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها براساس معيارهاي اطلاعات آكايك (AIC) و بيزين (BIC) و آزمون نسبت درست نمايي (LRT) مقايسه شدند. به طور كلي، افزايش فاصله واحد زماني سن از روزانه به 10 و 30 روزه توانايي مدل هاي مورد بررسي در برازش ركوردهاي وزن بدن را كاهش داد. براساس معيار هاي AIC، BIC و LRT مدل BSLQQ(hm-1) با توابع بي اسپلاين درجه 1، 2 و 2 به ترتيب براي رگرسيون ثابت و رگرسيون هاي تصادفي اثرات ژنتيكي افزايشي مستقيم و محيط دائمي با فرض همگن بودن واريانس باقيمانده و فاصله واحد زماني روزانه به عنوان بهترين مدل در نظر گرفته شد. براساس برآوردهاي بهترين مدل، وراثت پذيري مستقيم و ضريب محيط دائمي به ترتيب در دامنه 38/0-15/0 و52/0-18/0 برآورد شدند. بيشترين مقادير وراثت پذيري مستقيم و ضريب محيط دائمي به ترتيب در
Thesis summary
-
مقايسه مدل هاي مختلف رگرسيون تصادفي لژاندر داراي ساختارهاي متفاوت واريانس باقي مانده براي برآورد مؤلفه هاي واريانس وزن بدن در گوسفند مغاني
محسن فرازنده شهركي 2015پژوهش حاضر به منظور مقايسه مدل هاي رگرسيون تصادفي داراي توابع لژاندر و ساختارهاي متفاوت واريانس باقي مانده براي برآورد اجزاي واريانس وزن بدن گوسفند مغاني انجام شد. داده هاي به كار برده شده در اين پژوهش شامل 10354 ركورد وزن بدن 63 تا 416 روزگي مربوط به 2931 رأس گوسفند مغاني بود كه در طي سال هاي 1373 تا 1392 در ايستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغاني واقع در شهرستان جعفرآباد مغان استان اردبيل جمع آوري شده بودند. نرم افزارهاي Excel، Access و Minitab جهت ويرايش و آماده سازي داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت مؤثر بر وزن بدن با كمك تجزيه مدل هاي خطي تعميم يافته با نرم افزار SAS تعيين شدند. مدل هاي رگرسيون تصادفي به كار برده شده براي برآورد اجزاي واريانس، شامل اثرات ثابت گروه هاي هم دوره (سال تولد - فصل تولد - نوع تولد - جنس) و سن مادر هنگام زايش، يك رگرسيون ثابت براي برازش ميانگين تغييرات وزن بدن در جمعيت و رگرسيون هاي تصادفي براي برازش اثرات تصادفي ژنتيكي افزايشي مستقيم، محيط دائمي، ژنتيكي افزايشي مادري و محيط مادري بودند. در مدل هاي مورد بررسي، توابع لژاندر درجه 3 يا 4 براي رگرسيون ثابت و رتبه هاي رگرسيون هاي تصادفي ژنتيك افزايش مستقيم، ژنتيكي افزايشي مادري و محيط دائمي و رتبه 2 يا 3 براي رگرسيون تصادفي محيط مادري برازش شدند. مدل ها به صورت كامل يا كاهش يافته داراي دو يا سه اثر تصادفي برازش شدند. در مدل هاي كاهش يافته داراي سه اثر تصادفي، اثر محيط مادري و در مدل هاي كاهش يافته داراي دو اثر تصادفي اثرات محيط مادري و ژنتيكي افزايشي مادري از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واريانس باقيمانده به صورت همگن يا ناهمگن در فاصله هاي زماني 10 روزه، يك ماهه يا سه ماهه در نظر گرفته شد. اجزاي واريانس با كمك نرم افزار Wombat برآورد شدند و مدل ها بر اساس معيار آكايك (AIC)، معيار اطلاعات بيزين (BIC) و آزمون نسبت درست نمايي (LRT) مورد مقايسه قرار گرفتند. ساختار واريانس باقيمانده در برخي از مدل ها برآوردهاي واريانس ژنتيك افزايشي مستقيم و مادري را تحت تأثير قرار داد، به گونه اي كه بيشتر تفاوت بين مدل هاي داراي ساختارهاي همگن و ناهمگن واريانس مشاهده شد. در مدل هاي ديگر، ساختارهاي متفاوت واريانس باقيمانده تأثيري بر واريانس ژنتيكي افزايشي مستقيم و مادري نداشتند. ساختارهاي واريانس باقيم
Thesis summary
-
مقايسه مدل هاي مختلف رگرسيون تصادفي بي اسپلاين داراي ساختارهاي متفاوت واريانس باقيمانده براي برآورد اجزاي واريانس وزن بدن در گوسفند مغاني
فريبا بني اقبال 2015اين پژوهش به منظور برآورد اجزاي واريانس وزن بدن گوسفند مغاني با استفاده از مدل هاي رگرسيون تصادفي بي اسپلاين داراي ساختارهاي متفاوت واريانس باقيمانده انجام شد. اطلاعات استفاده شده در اين پژوهش شامل 10354 ركورد وزن بدن از سن 63 تا 416 روزگي مربوط به 2931 گوسفند بود كه طي 19 سال (1374 تا 1392) در ايستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغاني استان اردبيل جمع آوري شده بودند. نرم افزارهاي Access، Excel و Minitab براي ويرايش و آماده سازي داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. عوامل ثابت موثر بر وزن بدن با كمك تجزيه مدل هاي خطي تعميم يافته در نرم افزارSAS تعيين شدند. در مدل هاي به كار برده شده براي برآورد اجزاي واريانس، گروه هاي هم دوره (سال - فصل - جنس - نوع تولد) و سن مادر به عنوان اثرات ثابت در نظر گرفته شدند. اين مدل ها شامل توابع بي اسپلاين خطي (L ) و درجه دو (Q) با سه گره براي رگرسيون هاي ثابت و تصادفي بودند. رگرسيون ثابت براي برازش ميانگين روند رشد در جمعيت و رگرسيون هاي تصادفي براي برازش اثرات تصادفي ژنتيك افزايشي مستقيم، محيط دائمي، ژنتيك افزايشي مادري و محيط مادري در نظر گرفته شدند. البته در برخي از مدل ها (مدل-هاي كاهش يافته) اثرات تصادفي ژنتيك افزايشي يا محيطي مادري وجود نداشتند. واريانس باقيمانده به صورت همگن (M) يا ناهمگن با فواصل سني 10 روزه در 36 كلاس، 30 روزه در 12 كلاس يا 90 روزه در 4 كلاس (به ترتيب، H10، H30 و H90) در نظر گرفته شد. اجزاي واريانس با كمك نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها بر اساس معيارهاي اطلاعات آكايك (AIC) و بيزين (BIC) و آزمون نسبت درست نمايي (LRT) مقايسه شدند. بر اساس معيار هاي AIC، BIC و LRT ، در ميان مدل هاي كامل، مدل L-QQQL-M (تابع خطي براي رگرسيون ثابت، توابع درجه دو براي اثرات تصادفي ژنتيك افزايشي مستقيم، محيط دائمي و ژنتيك افزايشي مادري و تابع خطي براي محيط مادري با واريانس باقي مانده همگن) و در ميان مدل هاي كاهش يافته داراي سه اثر تصادفي مدل L-QQQ-M(تابع خطي براي رگرسيون ثابت و توابع درجه دو براي اثرات تصادفي ژنتيك افزايشي مستقيم، محيط دائمي و ژنتيك افزايشي مادري با واريانس باقي مانده همگن) و در ميان مدل هاي كاهش يافته داراي دو اثر تصادفي مدل L-QQ-M (تابع خطي براي رگرسيون ثابت و توابع درجه دو براي اثرات تصادفي ژنتيك افزايشي مستقيم و محي
Thesis summary
-
اثر قرصهاي آهسته رهش به عنوان مكمل روي، سلنيوم و كبالت بر عملكرد و برخي فراسنجه هاي خوني و شكمبه اي در بز نژاد مرخز
2014 -
مقايسه مدل هاي مختلف رگرسيون تصادفي با تركيب چندجمله اي هاي لژاندر و معمولي در برآورد مولفه هاي واريانس وزن بدن در گوسفند مغاني
سيدمهدي مقيمي 2014 -
مقايسه مدل هاي مختلف رگرسيون تصادفي با تركيب چندجمله اي هاي بي اسپلاين و معمولي در برآورد مولفه هاي واريانس وزن بدن گوسفند مغاني
حميدرضا ظروفي 2014 -
اثرات جايگزيني كنجاله سويا كنجاله كلزا براساس اسيد آمينه كل و قابل هضم بر عملكرد مرغ هاي تخم گذار هالاين W-36
نرگس آقا محمدي گنبدي 2014 -
بررسي چندشكلي اگزون 4 ژن ESRI و اگزون 2 ژون GDF9 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانايي توليدمثلي در گوسفندان مهربان و لري
رضوان صفاري پور 2013 -
ارزيابي چندشكلي اگزون هاي 1 و 2 ژن BMP15 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانايي توليدمثلي در گوسفندان مهربان و لري
سارا ندري 2013 -
برآورد روندهاي ژنتيكي، فنوتيپي و محيطي برخي از صفات توليد مثلي در گوسفند مهربان
روح اله اصلاني 2013 -
ارزيابي چند شكلي اگزون هاي 1 و 2 ژن BMP15 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانايي توليد مثلي گوسفندان مهربان و لري
سارا ندري 2013 -
بررسي اثر افزايش مقدار اسيدفوليك جيره غذايي بر مقدار زرده تخم مرغ و عملكرد توليدي مرغان تخمگذار
منصوره عبدالملكي 2013 -
مقايسه مدل هاي مختلف رگرسيون تصادفي با تركيب چندجمله اي هاي لژاندر و بي اسپلاين در برآورد مولفه هاي واريانس وزن بدن در گوسفند مغاني
محمدرضا مرادي 2013