Pouya Zamani

Professor

Update: 2024-12-21

Pouya Zamani

Faculty of Agriculture / Department of Animal Sciences

P.H.D dissertations

  1. اثرات تغذیه گیاه مرزه (خوزستانی) به همراه روغن ماهی و روغن سویا بر تخمیر شکمبه، برخی فراسنجه های خونی، ترکیب اسیدهای چرب شیر و عملکردگاوهای شیری هلشتاین
    2022
    چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات روغن اسانسی و عصاره گیاه مرزه خوزستانی(Satureja khuzistanica) بر شاخص های هضم و تخمیر شکمبه در شرایط آزمایشگاهی (in vitro) در مرحله اول، و همینطور جهت مطالعه اثرات گیاه کامل مرزه بر هضم خوراک، تولید شیر، متابولیت های خونی و پروفایل اسیدهای چرب شیر در دو جیره حاوی روغن ماهی (FOD) و جیره حاوی روغن سویا (SOD) در گاوهای شیری هلشتاین در مرحله دوم انجام گرفت. در آزمایشات مرحله اول، اثرات روغن اسانسی (SKEO) و عصاره هیدروالکلی (SKEX) گیاه مرزه بر شاخص های تخمیر شکمبه، سنتز پروتئین میکروبی، جمعیت پروتوزآی شکمبه و تولید متان در دوزهای صفر، 150(دوز پایین)، 300 و 450 (دوز متوسط) و 600 (دوز بالا) میلی گرم بر لیتر مایع شکمبه در یک جیره پایه فاقد چربی و جیره های FOD و SOD مورد بررسی قرار گرفت. ترکیب شیمیایی روغن اسانسی و ترکیبات اصلی عصاره هیدروالکلی به ترتیب با استفاده از GC-MS و HPLC تعیین شدند. در مرحله دوم تحقیق که در شرایط مزرعه انجام شد، با استفاده از 10 رأس گاوشیری دو شکم زا (33/4±8/100 روز شیردهی) اثرات استفاده از گیاه کامل مرزه (بر مبنای نتایج آزمایشات in vitro) بر شاخصهای هضم خوراک، تولید و ترکیب شیر، و متابولیت های خونی در قالب یک آزمایش مربع لاتین1+ 4×4 مورد بررسی قرار گرفت. جیره های آزمایشی شامل 1) جیره پایه حاوی دو درصد روغن ماهی بدون مرزه (FOD)؛ 2) جیره پایه حاوی دو درصد روغن سویا بدون مرزه (SOD)؛ 3) جیره پایه حاوی دو درصد روغن ماهی (براساس ماده خشک) + 370 گرم گیاه مرزه (FODs)؛ 4) جیره پایه حاوی دو درصد روغن سویا + 370 گرم گیاه مرزه (SODs) ؛ 5) جیره پایه حاوی یک درصد روغن سویا+ یک درصد روغن ماهی + 370 گرم گیاه مرزه (FSODs) بود. بر اساس آنالیز شیمیایی، کارواکرول ماده مؤثره اصلی روغن اسانسی و رزمارینیک اسید ترکیب فنلی اصلی در عصاره هیدروالکلی بود. در انکوباسیون های 144 ساعته، حداکثر گاز تولیدی (A) بموازات افزایش دوز SKEO و SKEX به صورت خطی در تمامی جیره ها کاهش یافت (05/0> P). در انکوباسیون های 24 ساعته با جیره فاقد چربی، حجم گاز متان، درصد متان به کل گاز تولیدی و همچنین متان تولیدی به گرم ماده خشک هضم شده به میزان قابل توجهی توسط هر دو افزودنی SKEO (کاهش حجم گاز بمیزان 14-69% بسته به دوز) و SKEX (به میزان 7-58%) کاهش یافتند (05/0>
  2. مطالعه پویش سراسری ژنومی برخی پروتئین های ایمنی سرم خون در گوسفندان لری بختیاری
    2021
    سطوح پروتئین های سرم خون با وضعیت فیزیولوژیکی و سلامت دام در ارتباط هستند و می توانند تحت تأثیر آثار ژنتیکی و محیطی قرارگیرند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تنوع ژنتیکی و شناسایی QTL ها و ژن های کاندیدای مرتبط با الگوی پروتئین های سرم خون در گوسفند بود. نمونه های خون به طور تصادفی از 96 میش لری – بختیاری سالم، در ایستگاه اصلاح نژاد شولی، واقع در استان چهار محال و بختیاری جمع آوری شدند. حیوانات نمونه گیری شده به طور تصادفی به گروه های متفاوتی از سن، نوع تولد، فصل تولد و وزن بدن تعلق داشتند. نمونه های خون از سیاهرگ وداج گرفته شدند و در دو نوع تیوب بدون EDTA و دارای EDTA جمع آوری شدند. نمونه های خون جمع آوری شده در لوله های بدون EDTA برای اندازه گیری بخش های مختلف پروتئین های سرم مورد استفاده قرار گرفتند. بخش های پروتئینی اندازه گیری شده در سرم خون شامل پروتیئن تام (TP)، آلبومین (A)، گلوبولین (G)، نسبت آلبومین به گلوبولین (A/G)، آلفا1 گلوبولین (α1)، آلفا2 گلوبولین (α2)، بتاگلوبولین(β)، گاما گلوبولین(γ) و ایمنوگلوبولین جی(IgG) بودند. پروتئین تام سرم به روش استاندارد بیوره با یک دستگاه اتوآنالایزر بیوشیمیایی اندازه گیری شد. پروتئین های سرم خون به روش الکتروفورز روی ژل استات سلولز جداسازی و اندازه گیری شدند. برای تعیین سطوح IgG از یک دستگاه الایزا ریدر استفاده شد. DNA ژنومی از نمونه های خون کامل جمع آوری شده در لوله های دارای EDTA، با استفاده از کیت سیناژن استخراج شد. نمونه ها با استفاده از آرایه های 50 هزار نشانگری شرکت ایلومینا تعیین ژنوتیپ شدند. کنترل کیفیت داده های تعیین ژنوتیپ با استفاده از نرم افزارهای R و Plink ویرایش 90/1 بتا انجام شد. پویش ژنومی با استفاده از نرم افزار Plink ویرایش 90/1 بتا انجام شد و نمودارهای منهتن و Q-Q با استفاده از نرم افزار R تشکیل داده شدند. در تجزیه پویش ژنومی، صفات تصحیح شده برای سن، نوع تولد و فصل تولد و ارزش اصلاحی برآورد شده برای وزن بدن به عنوان شبه فنوتیپ در نظر گرفته شدند. در مدل پویش ژنومی، برای تصحیح اریب ناشی از لایه بندی احتمالی جمعیت، پنج مؤلفه اصلی به عنوان متغیرهای همبسته در نظر گرفته شدند. نرم افزار GCTA برای برآورد واریانس ژنتیکی صفات مورد بررسی به کار برده شد. ژن گاه های صفات کمی (QTL) و ژن های کاندید مرتبط با صفات مورد مطالعه،
  3. پویش ژنومی برای شناسایی ژن گاه های صفات کمی مؤثر بر صفات رشد در گوسفند لری بختیاری
    2020
    ندارد
  4. مطالعه پیوستگی در سطح ژنوم برای شناسایی مناطق ژنومی مؤثر بر چندقلوزایی در گوسفند لری-بختیاری
    2018
    مطالعه پیوستگی در سطح ژنوم برای شناسایی مناطق ژنومی مؤثر بر چندقلوزایی در گوسفند لری-بختیاری
  5. اثر ژنتیک غالبیت بر برآورد اجزای واریانس و پیش بینی ارزش های اصلاحی در شرایط مختلف
    2017
    این پژوهش به منظور ارزیابی اثرات ژنتیک افزایشی، غالبیت و اثرات مادری و محیطی بر ارزیابی ژنتیکی صفات مهم اقتصادی در گونه های مختلف شامل مرغان دو منظوره و گاوهای هلشتاین ایران انجام گردید. داده هاِی مورد آنالیز برای مرغان بومی مازندران شامل رکوردهای صفات وزن بدن و تخم مرغ در 49749 مرغ مازندرانی طی 19 نسل بود. بر اساس ترکیب های متفاوتی از اثرات تصادفی شامل اثر ژنتیک افزایشی دام، اثر ژنتیک غالبیت و اثر ژنتیک مستقیم و محیط مادری، هشت مدل تشکیل و مولفه های واریانس با استفاده از دو روش بیشترین درست نمایی محدود شده و بیزین مبتنی بر تکنیک نمونه گیری گیبس برآورد و با هم مقایسه شدند که نتایج این دو روش تفاوت قابل اغماض با هم داشتند. وارد نمودن اثر ژنتیکی مادری در مدل ها به طور قابل توجهی شایستگی برازش را برای تمامی صفات بهبود بخشید، اثر ژنتیک مستقیم غالیبت تاثیر قابل توجهی بر روی شایستگی برازش نداشت ولی وارد نمودن همزمان اثرات ژنتیک افزایشی و غالبیت معیار برازش را بهبود و دقت برآورد پارامترهای ژنتیکی را برای صفت وزن بدن موقع هچ و صفات تولید تخم مرغ را بهبود بخشید. برآورد وراثت پذیری برای اوزان بدن در موقع هچ، 8 هفتگی و 12 هفتگی، سن در موقع بلوغ جنسی،میانگین وزن تخم مرغ در 28 تا 32 هفتگی، تعداد تخم مرغ و شدت تخممرغ گذاری به ترتیب 08/0، 21/0، 22/0، 22/0، 0/21، 09/0 و 10/0 بود. نسبت واریانس ژنتیک غالبیت به واریانس کل برای صفات اوزان بدن در موقع هچ، 8 هفتگی و 12 هفتگی، سن در موقع بلوغ جنسی، میانگین وزن تخم مرغ در 28 تا 32 هفتگی، تعداد تخم مرغ و شدت تخم مرغ گذاری به ترتیب 06/0، 08/0، 01/0، 06/0، 06/0، 08/0 و 05/0 بود و نسبت وراثت ژنتیکی مادری نیز به ترتیب 05/0، 03/0، 03/0، 13/0، 21/0، 07/0 و 03/0 بدست آمد. ضرایب اثر مادری محیطی بسیار جزئی و در دامنه 01/0 تا 08/0 برای تمامی صفات برآورد شد به جز برای وزن بدن در موقع هچ که 30/0 برآورد گردید.ارزشهای اصلاحی برای صفات وزن بدن برای سنین پایین به طور قابل توجهی از اجزای مدل تاثیر می پذیرفتند، اما برآوردهای تقریبا مشابهی برای صفات وزن بدن در سنین بالا و صفات تولید تخم مرغ بدست آمد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که وارد نمودن اثرات مادری (هردو اثر ژنتیکی و مادری) و به میزان کمتر اثر ژنتیکی غالبیت می تواند دقت ارزیابی ژنتیکی را برای صفات وزن

Master Theses

  1. برآورد پارامترهای ژنتیکی اتوزومی و وابسته به جنس صفات پیله در کرم ابریشم (Bombyx mori)
    2023
    خیراً ارتباط ژن های وابسته به جنس (قرارگرفته روی کروموزوم های جنسی) با تنوع صفات اقتصادی دام های اهلی مانند گوسفند، بز و پرندگان مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال، هیچ اطلاعاتی در رابطه با تنوع ژنتیکی وابسته به جنس صفات مهم اقتصادی در کرم ابریشم در دسترس نیست. هدف از پژوهش حاضر برآورد اجزای واریانس ناشی از اثرات ژنتیکی اتوزومی و وابسته به جنس بر صفات مهم اقتصادی در کرم ابریشم Bombyx mori بود. داده های مورد استفاده شامل رکوردهای وزن پیله، وزن قشر پیله و نسبت قشر پیله مربوط به 21480 کرم ابریشم از دو سویه 107 (ژاپنی) و 110 (چینی) در سه نسل پی در پی بودند که در مرکز تحقیقات کرم ابریشم ایران جمع آوری شده بودند. شجره شامل تعداد 21768 فرد، 432 پدر و 431 مادر بود. اجزای واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات مورد بررسی با 16 مدل مختلط دامی دارای ترکیبات مختلفی از آثار ژنتیکی مستقیم اتوزومی و وابسته به جنس، ژنتیکی و محیطی مادری و گروه همدوره بودند، با استفاده از الگوریتم میانگین اطلاعات بیشترین درست نمایی محدود شده (AI-REML) برآورد شدند. مدل های برازش شده براساس معیار اطلاعات آکائیکه (AIC) مقایسه شدند. انواع همبستگی بین صفات مورد بررسی نیز با استفاده از یک مدل سه متغیره برآورد شدند. وارد کردن اثر ژنتیکی وابسته به جنس در مدل ها منجر به بهبود خصوصیات کلی مدل ها و کاهش مقادیر برآورد شده واریانس ژنتیکی و وراثت پذیری اتوزومی شد. براساس بهترین مدل های برازش شده، برای وزن پیله، وزن قشر پیله و نسبت قشر پیله، وراثت پذیری های اتوزومی (h_a^2)، به ترتیب 03/0، 02/0 و 03/0 و وراثت پذیری های وابسته جنس (h_z^2) به ترتیب 10/0، 05/0 و 18/0 برآورد شدند. به عبارت دیگر به ترتیب 10%، 5% و 18% از تنوع فنوتیپی مشاهده شده در صفات وزن پیله، وزن قشر پیله و نسبت قشر پیله ناشی از ژن های قرار گرفته روی کروموزوم Z بود. صفات مورد مطالعه تحت تاثیر اثر محیطی مادری قرار داشتند، به گونه ای که ضرایب محیطی مادری (C2) برای صفات وزن پیله، وزن قشر پیله و نسبت قشر پیله، به ترتیب 03/0، 05/0 و 17/0 برآورد شدند. همبستگی ژنتیکی اتوزومی بین صفات مورد بررسی در دامنه 58/0- (وزن پیله و نسبت قشر پیله) تا 44/0 (وزن پیله و وزن قشر پیله) قرار داشت. همبستگی ژنتیکی وابسته به جنس بین صفات مورد بررسی در دامنه 00/0 (وزن پیله و وزن قشر
  2. عملکرد رشد بره های مهربان و آمیخته های مهربان – تکسل در رابطه با ژنوتیپ جهش ماهیچه مضاعف در ژن GDF8
    2023
    ژن میوستاتین که فاکتور 8 رشد و تمایز (GDF8) نیز نامیده می شود، روی توسعه و بلوغ ماهیچه های اسکلتی اثر مهارکنندگی دارد و اگر در آن جهشی رخ دهد، سبب تغییر در اندازه و افزایش توده ماهیچه می شود. شناسایی نشانگرهای ژنتیکی، مانند جهش های ایجاد کننده ماهیچه مضاعف در ژن میوستاتین و بررسی اثر آنها در افراد حامل برای طرح ریزی برنامه های اصلاح مورد نیاز برای بهبود تولید وکیفیت لاشه نژادهای بومی گوسفند ضروری است. این پژوهش برای ارزیابی اثر جهش ماهیچه مضاعف ژن میوستاتین بر افراد حامل آن در آمیخته های مهربان – تکسل انجام شد. برای این منظور 40 راس گوسفند نژاد مهربان در مزرعه آموزشی – پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا با اسپرم نژاد تکسل تلقیح شدند که درنتیجه ی آن تعداد 24 راس بره آمیخته متولد شدند. صفات وزن بدن بره های تولید شده از تولد تا سن یک سالگی اندازه گیری شد و ابعاد بدن آنها در سنین 6 و 9 ماهگی ثبت شد. به منظور بررسی وجود جهش ماهیچه مضاعف در بره ها از ورید گردنی خون گیری انجام شد و DNA ژنومی آنها با روش نمکی بهبود یافته استخراج شد. برای بررسی کمیت و کیفیت DNA استخراج شده از دستگاه نانودراپ و الکتروفورز در ژل آگارز یک درصد استفاده شد. برای بررسی جهش ماهیچه مضاعف تکسل در افراد آمیخته، یک جفت آغازگر طراحی شدند و با استفاده آنها، در فرایند PCR، یک قطعه به طول 151 جفت باز در بخش 3’UTR ژن مایوستاتین تکثیر شد. تکثیر قطعه مورد نظر با الکتروفورز محصولات PCR در ژل آگارز 2 درصد مورد بررسی قرار گرفت. وجود جهش مورد نظر با روش چند شکلی قطعات محدود شده (RFLP) با استفاده از آنزیم Psp1406I و الکتروفورز محصولات حاصل از هضم در ژل آگارز 2 درصد مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی ارتباط گروه ژنتیکی با صفات مورد بررسی از یک مدل خطی عمومی استفاده شد که در آن آثار ثابت گروه ژنتیکی، جنس و نوع تولد به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. در این تجزیه وزن های 3، 6، 9 و 12 ماهگی گوسفندان آمیخته به طور معنی داری بالاتر از گوسفندان خالص مهربان بود. همچنین ابعاد بدن افراد آمیخته، شامل عرض سینه، دور گردن، دور شکم و عرض شانه در افراد آمیخته، در 6 و 9 ماهگی به طور معنی داری بالاتر از افراد بومی بود. ارزیابی کیفی لاشه نیز نشان دهنده کیفیت بهتر و حجم بالاتر ماهیچه در لاشه افراد آمیخته در مقایسه با افراد بومی بود. نتا
  3. تخمین انرژی قابل سوخت و ساز ارقام رایج گندم کشت شده در استان همدان با استفاده از مرغ های تخم گذار و معادلات رگرسیون چند متغیره
    2022
    این تحقیق به منظور تعیین معادلات رگرسیونی پیش بینی انرژی قابل سوخت وساز ظاهری تصحیح شده برای ازت (AMEn) در 7 رقم گندم رایج (حیدری، زارع، هما، صدرا، سرداری، هشترود، میهن) کشت شده در استان همدان اجرا شد. انرژی قابل سوخت وساز با اکسید تیتانیوم به عنوان نشانگر اندازه گیری شد. هریک از جیره های آزمایشی نیز حاوی 40 درصد گندم به عنوان جایگزین ذرت و سویا در جیره پایه بودند. همه داده های حاصل از آنالیز شیمیایی و اندازه گیری اکسید تیتانیوم در نمونه های خوراک و فضولات، با نرم-افزار SAS با استفاده از رویه REG گام به گام با حذف روبه عقب تحلیل و بررسی شدند. نتایج رگرسیون چندگانه بیانگر این بود که مؤلفه های نشاسته (STARCH) و فیبر خام (CF) و فیبر شوینده اسیدی (NDF) برای معادله تخمین انرژی قابل سوخت وساز مناسب هستند. میانگین تفاوت انرژی قابل سوخت وساز اندازه گیری شده به روش بیولوژیک و تخمین با استفاده از معادله پیش بینی، Kcal/Kg 13/0 بود. این آنالیز نشان داد که معادله رگرسیونی پیش بینی انرژی قابل سوخت وساز ظاهری تصحیح شده برای ازت ضریب با تبیین (R2 = %534/0) (0040/0 = P ) به صورت زیر است: AMEn wheat = 2549.783-1.804 NDF + 0.372 Starch - 3.012CF
  4. بررسی اثر تزریق GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقیح بر عملکرد تولیدمثلی در گوسفند.
    2022
    هدف از این مطالعه بررسی اثر درمان هورمون GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقیح بر بهبودی تولیدمثلی گوسفندهای نژاد افشاری بود بدین منظور 83 رأس میش با سن 3-4 سال و میانگین وزن 55± 2/5 کیلوگرم با شرایط تغذیه یکسان به طور تصادفی برای این مطالعه انتخاب و به مدت 14 روز سیدر دریافت کردند بعد از خروج سیدر 500 واحد IU هورمون PMSG به صورت عضلانی تزریق شد همه میش ها 56 ساعت پس از حذف سیدر به روش لاپاراسکوپی تلقیح شدند .سپس میش ها به سه گروه تقسیم شدند . گروه اول هیچ هورمونی دریافت نکردند, سرم فیزیولوژی به میزان 5 سی سی (گروه شاهد).گروه دوم GnRH آهسته رهش به میزان 5 سی سی ،گروه سوم GnRH به میزان 50 میکروگرم،دریافت کردند.تشخیص آبستنی سونوگرافی در روز 30 و 45 روزگی انجام شده .به منظور ارزیابی غلظت پروژسترون و استروژن سرم خون میش ها در روزهای 12،17،22،30 بعد از تلقیح گرفته شد نتایج نشان داد که میزان درصد گیرایی در 30 و45 روزگی در تیمار GnRH حل شده در ژل نانو هیدروکسید آلومینیم به طور معنی داری با میانگین (%11/94) بالاتر از GnRH (50%/62)و گروه کنترل(94/52) بودو (p<0/05). درصد بره زایی در تیمار GnRH حل شده در نانو هیدروکسید آلومینیم نسبت به GnRH بدون حامل ازنظر میانگین عددی بالاتر بود اما اختلاف معنی داری نداشت .درصد از بین رفتن آبستنی در زیر 45 و بالای 45 روزگی ،درصد مرگ ومیر رویانی ،درصد مرگ میر جنینی تفاوت معنی داری بین تیمارها وجود نداشت (P>0/05). اما درصد فکاندیتی در تیمار GnRH حل شده در نانو هیدروکسید آلومینیم بالاتر(%100) از GnRH بدون حامل(%25/81) بود P>0/05))، و در گروه بعدی درصد فکاندیتی GnRH بدون حامل (%75/93)و گروه کنترل (23/88%)بالاتر از GnRH حل شده در نانو هیدروکسید آلومینیم (47/76%) بود P>0/05))،درصد تزاید گله تفاوت معنی داری نداشت P>0/05))، تفاوت معنی داری در نسبت جنسیت بره های نر به ماده در بین تیمارها مشاهده شد (p<0/05) غلظت پروژسترون سرم خون در زمان های مختلف اختلاف معنی داری نداشت (P>0/05).اما در هر تیمار در زمان های مختلف معنی دار نبود(P>0/05) . بیشترین میزان پروژسترون در گروه حاوی گنادورولین بدون حامل با میانگین 37/31 و حل شده در ژل نانو هیدروکسید آلومینیم با میانگین 65/4 مشاهده شد و در تیمار گروه بعدی بیشترین میزان پروژسترون با میانگین 74/30 در تیمار GnRH حل شد
  5. مطالعه میزان تاثیر اثرات ژنتیکی غالبیت بر صحت انتخاب ژنومی دام ها
    2022
    هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اثرات ژنتیکی غالبیت بر صحت ارزیابی ژنومی بود. بدین منظور ژنومی حاوی 5000 نشانگر تک نوکلئوتیدی دو آللی (SNP) روی 5 کروموزوم هر کدام به طول 1 مورگان در سطح وراثت پذیری 5/0 شبیه سازی شد. همه QTLها دارای اثرات افزایشی بودند. توزیع های متفاوت اثرات QTL (یکنواخت، نرمال و گاما) و نیز سه سناریو از تعدادQTL به صورت 5، 10 و 20% از تعداد کل SNPها (250، 500 و 1000 QTL) به صورت فرضیه های شبیه سازی در نظر گرفته شد. در سناریوهای مختلف به 00/0، 10، 25، 50 و 100% از QTLها اثرات غالبیت داده شد. ارزش های اصلاحی ژنومی با استفاده از روش بهترین پیش بینی نااریب خطی ژنومی (GBLUP) برارود شده و شاخص های صحت پیش بینی (r)، میانگین مربعات خطای پیش بینی (MSEp)، اریبی (Bias) و قابلیت اعتماد ارزش های اصلاحی (Reliability) برای تجزیه و تحلیل ارزش های اصلاحی حاصل از GBLUP مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد در صورتیکه اثرات غالبیت در تنوع فنوتیپی صفت مشارکت داشته باشند اما در مدل ارزیابی ژنومی لحاظ نشده و به صورت تفکیک نشده از اثرات ژنتیکی افزایشی باقی بماند، منجر به کاهش صحت ارزش های اصلاحی ژنومی تا حدود 25% خواهد شد. همچنین میزان MSEp ارزش های اصلاحی نیز با افزایش درصد QTLهای دارای اثر غالبیت از 00/0 به 100%، تا 60% افزایش یافت. میزان اریبی ارزش های اصلاحی ژنومی نیز تحت تاثیر اثرات غالبیت قرار گرفت و با افزایش درصد QTLهای دارای اثر غالبیت از 00/0 به 100%، تا 36% افزایش یافت. قابلیت اعتماد ارزش های اصلاحی ژنومی نیز به طور چشمگیری با افزایش درصد QTLهای دارای اثر غالبیت از 00/0 به 100%، تا حدود 40% کاهش یافت. به طورکلی نتایج این تحقیق نشان داد که عدم تفکیک اثرات ژنتیکی غالبیت از اثرات ژنتیکی افزایشی منجر به برآوردهای با صحت پایین، اریب، و غیر قابل اعتماد از ارزش های اصلاحی ژنومی می شود که در نهایت بازدهی انتخاب ژنومی را کاهش خواهد داد. بنابراین پیشنهاد داده شد که به منظور افزایش کارایی طرح های انتخاب ژنومی، اثرات غالبیت در مدل ارزیابی ژنومی منظور شود.
  6. مقایسه تاثیر روش های تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی یولاف، چاودار، پوسته آفتابگردان و اکسید روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری
    2022
    این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر روش های تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی یولاف، چاودار، پوسته آفتابگردان و اکسید روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری انجام شد. تعداد 96 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک در سن 135 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه در هر تکرار استفاده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- گروه شاهد (50 گرم جیره تخمگذاری در روز)، 2- جیره شاهد + دانه یولاف به نسبت 1 به 1، 3- جیره شاهد + دانه چاودار به نسبت 1 به 1، 4- جیره شاهد + پوسته آفتابگردان به نسبت 1 به 1، 5- جیره حاوی 10000 میلی گرم در کیلوگرم روی بصورت اکسید روی و 6- جیره حاوی 20000 میلی گرم در کیلوگرم روی بصورت اکسید روی بودند. جیره های آزمایشی به مدت 10 روز در اختیار پرندگان قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان دادند که تولک بری با استفاده از پوسته آفتابگردان و روی (20000 میلی گرم در کیلوگرم جیره)، وزن بدن مرغ ها را در مقایسه با محدودیت خوراک به طور معنی داری کاهش داد (05/0>p) اما تیمارهای آزمایشی بر تغییرات وزن بدن در کل دوره استراحت، اثر معنی داری نداشتند (05/0p) اما در دوره استراحت جیره های مختلف اثر معنی داری بر مصرف خوراک نداشتند (05/0p). جیره های مختلف در کل دوره تولید پس از تولک بری اثر معنی داری بر مصرف خوراک نداشتند (05/0p). جیره های مختلف بر وزن تخم مرغ در کل دوره اثر معنی داری نداشتند (05/0p). در دوره تولید، جیره حاوی یولاف بیشترین ضریب تبدیل را نشان داد (05/0>p). در کل دوره تولید، جیره حاوی چاودار کمترین درصد زرده را داشت و شاخص محتوای تخم با مصرف جیره حاوی یولاف به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p). شاخص نسبت پوسته توسط جیره دارای چاودار
  7. مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی ضایعات بوجاری گندم، سبوس گندم و استات روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری
    2022
    این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی ضایعات بوجاری گندم، سبوس گندم و استات روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری انجام شد. برای این منظور، از تعداد 64 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک-استفاده گردید. مرغ ها در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار از سن 135 تا 146 هفتگی به مدت 11 هفته مورد استفاده قرار گرفتند. دوره تولک بری شامل 10 روز و دوره استراحت شامل 21 روز بود. جیره های آزمایشی با استفاده از نرم افزار UFFDA بر طبق راهنمای پرورش مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک تنظیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- گروه شاهد (50 گرم جیره مرغ تخم گذار در روز)، 2- گروه تغذیه شده با جیره شاهد و ضایعات بوجاری گندم به نسبت 1 به 1، 3- گروه تغذیه شده با جیره شاهد و سبوس گندم به نسبت 1 به 1 و 4- گروه تغذیه شده با جیره شاهد حاوی 10 گرم در کیلوگرم روی به صورت استات روی بودند. صفات مورد مطالعه در این آزمایش شامل عملکرد تولیدی مرغان تخم گذار، شاخص های کیفی تخم مرغ پس از دوره تولک بری (شاخص شکل تخم مرغ، کیفیت سفیده، شاخص زرده، شاخص رنگ زرده، ضخامت پوسته، درصد وزن سفیده، زرده و پوسته) و شاخص های بیوشیمیایی خون (غلظت کلسترول، تری گلیسیرید، پروتئین کل، فسفر و کلسیم) بودند. به منظور بررسی صفات کیفی تخم مرغ، هر دو هفته یکبار، دو عدد تخم مرغ از هر تکرار به صورت تصادفی انتخاب، شماره گذاری و به آزمایشگاه شدند. نتایج نشان دادند که پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد به همراه استات روی (337/0 %)، کاهش وزن بیشتری به دنبال کاهش شدید خوراک مصرفی داشتند و همچنین این پرندگان در مدت زمان کمتری نسبت به بقیه تیمارها، تخم گذاری را متوقف کردند (05/0>P). از طرف دیگر، تیمارهای حاوی بوجاری گندم و سبوس گندم در مدت زمان کمتری نسبت به بقیه تیمارها شروع به تولید کردند (05/0>P). نتایج تحقیق حاضر عدم اثر تیمارهای آزمایشی را بر عملکرد تولیدی مرغ های تخم گذار در دوره پس از تولک بری نشان داد (05/0P). اثر تجیره های آزمایشی تنها بر میزان تری گلیسرید خون مرغ های تخم گذار در دوره تولک بری معنی دار بود (05/0>P)، بدین
  8. مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی پودر یونجه، جو، یدیدپتاسیم و بوراکس بر عملکرد وخصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری
    2021
    مطالعه حاضر به منظور مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی پودر یونجه، جو، یدیدپتاسیم و بوراکس بر عملکرد وخصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری طراحی و انجام شد. مجموما 180 قطعه مرغ تخمگذار سویه ی نیک چیک درسن 135 هفتگی، با 5 تیمار ، 4 تکرار و 4 مرغ در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار محدودیت خوراک (50گرم جیره در روز) 2- جیره شاهد+ 50 درصدیونجه 3- جیره شاهد+ 50 درصد جو 4- جیره شاهد + 0/66 درصد یدید پتاسیم 5- جیره شاهد+ 1/07 درصد بوراکس. ذرت و کنجاله سویا بدون افزودنی به عنوان جیره شاهد استفاده شد. جیره های آزمایشی برای هریک از تیمار ها به مدت 10 روز اعمال شد و بعد از آن تا روز 31 از جیره پایه (ذرت، کنجاله سویا دارای سطح پایین کلسیم) به عنوان جیره استراحت استفاده شد. در کل دوره تولک بری مصرف خوراک با یونجه کاهش و با جو افزایش معنی داری داشت( 05/0 p<). تیمار یونجه بیشترین کاهش وزن را در کل دوره تولک بری نشان داد( 05/0 p<). تولید در تیمار یدیدپتاسیم زودتر از سایر تیمارها متوقف شد و تیمار بوراکس زودتر از سایر تیمار ها به تولید باز گشت( 05/0 p<). عملکرد تولیدی، خصوصیات داخلی و خارجی تخم مرغ در دوره پس از تولک بری تفاوت معنی داری نشان نداند (05/0 p>). روش های مختلف تولک بری در کل دوره رکورد گیری بر خصوصیات داخلی و خارجی تخم مرغ اثر معنی داری نداشت (05/0 p>). درصد تلفات در دوره تولک بری و کل دوره رکوردگیری تفاوت معنی داری نداشت (05/0 p>). استفاده از تیمارهای آزمایشی باعث کاهش معنی دار تخم مرغ های شکسته شد( 05/0 p<). روشهای مختلف تولک بری بر فراسنجه های خونی اثر معنی داری نداشتند(05/0 p>). نتایج کلی این آزمایش نشان داد که در شش هفته چرخه دوم تولید بیشترین مصرف خوراک را تیمار محدودیت خوراک داشت وبیشترین درصد تولید را به ترتیب تیمار بوراکس وتیمار محدودیت خوراک داشتند ولی مناسب ترین ضریب تبدیل را تیمار یونجه داشت. تیمارهای مختلف در طول دوره رکورد گیری عملکردهای مختلف را نشان دادند. اما از نظر صفات کیفی مثل رنگ زرده وشاخص زرده بهترین عملکرد را تیمار یونجه داشت که احتمالا می توان از یونجه به عنوان روش جایگزین تولک بری استفاده کرد، همچنین می تواند به دلیل سادگی در اجرا، ، قیمت ارزان، در
  9. بررسی اثرات مادری بر برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات وزن بدن و بازدهی رشد در گوسفند بلوچی
    2021
    این مطالعه به منظور برآورد مولفه های واریانس ناشی از اثرات مستقیم و مادری برای صفات وزن تولد(BW)، وزن شیرگیری(WW)، وزن شش ماهگی(W6)، متوسط افزایش وزن روزانه قبل و بعد از شیرگیری(ADGa وADGb) و ضریب کلیبر برای دو دوره قبل و بعد از شیرگیری (KRa وKRb) در گوسفند بلوچی انجام شد. برای برآورد اجزای واریانس و پارامترهای ژنتیکی، هر صفت به وسیله 12 مدل دام که ترکیبات مختلفی از اثرات مستقیم و مادری را در بر داشتند با استفاده از روش REML تجزیه و تحلیل شدند. انواع همبستگی بین صفات نیز بوسیله مدل های دو متغیره برآورد گردید. وراثت پذیری مستقیم (h_a^2) صفات BW، WW، W6، ADGa، ADGb، KRaو KRb به ترتیب به مقادیر 03/0، 05/0، 02/0، 06/0، 02/0، 06/0 و 03/0 برآورد شد. برای تمامی صفات مطالعه شده، وارد کردن اثرات مادری منجر به بهبود معنی دار در خصوصات کلی مدل شد. وراثت پذیری مادری (h_m^2) برای صفات BW، WW، W6، ADGa و KRa به ترتیب 08/0، 01/0، 01/0، 00/0 و 00/0 برآورد شد. برآوردهای نسبت واریانس محیطی دائمی مادری به واریانس فنوتیپی (h_c^2) برای صفات BW، WW، W6، ADGa و KRa به ترتیب 09/0، 06/0، 07/0، 06/0 و 06/0 بود. نسبت واریانس محیطی مشترک مادری به واریانس فنوتیپی (h_l^2) برای صفات BW، WW، W6، ADGa، ADGb، KRaو KRb به ترتیب 37/0، 25/0، 16/0، 21/0، 08/0، 11/0 و 13/0 برآورد شد که تقریباً برای تمامی صفات از مجموع سه پارامتر دیگر (h_a^2، h_m^2 و h_c^2) بیشتر بود و از این نظر مهمترین عامل در پراکنش فنوتیپی صفات مطالعه شده بود. همبستگی ژنتیکی افزایشی مستقیم بین صفات در دامنه 61/0- (BW-ADGb) تا 99/0 (ADGb-KRb) برآورد شد و همبستگی های فنوتیپی نیز در دامنه 45/0- (ADGa-ADGb) تا 99/0 (W6-ADGb) قرار داشتند. همبستگی ژنتیکی افزایشی مادری در دامنه 07/0 (W6-KRa) تا 00/1 (BW-WW) برآورد گردید. همبستگی محیطی دائمی مادری نیز در دامنه 53/0- (BW-W6) تا 67/0 (WW-W6) برآورد شد. برای همبستگی محیط مشترک مادری نیز برآوردها در دامنه 85/0- (BW-WW) تا 00/1 (WW-W6) قرار داشتند. با توجه به معنی-دار بودن اثرات مادری خصوصاً اثر محیط مشترک مادری، پیشنهاد شد که به منظور افزایش صحت ارزیابی ژنتیکی، اثرات مادری در مدل آماری منظور شوند.
  10. تنوع ژنتیکی ژن BMP15 و ارتباط آن با باروری در انسان و گوسفند
    2021
    ژن BMP15 در هر دو گونه انسان و گوسفند دارای دو اگزون است و روی کروموزوم X قرار دارد. ژن BMP15 به عنوان یک ژن دارای اثر عمده بر نرخ تخمک گذاری و چندقلوزایی شناخته شده است. در مطالعه حاضر چند شکلی اگزون 1 ژن BMP15 و ارتباط آن با صفات تولیدی مثلی در دو گونه گوسفند و انسان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 80 نمونه گوسفند نژاد مهربان از میش های تک قلوزا و چندقلوزای موجود در 15 گله متفاوت و 70 نمونه انسانی از زنان نابارور، تک قلوزا و چندقلوزای طبیعی در استان همدان به طور تصادفی انتخاب شدند. دو جفت آغازگر برای تکثیر یک قطعه 380 جفت بازی اگزون 1 ژن BMP15 در نمونه های گوسفندی و قطعه ی همولوگ آن به طول 383 جفت باز در نمونه های انسانی با کمک نرم افزار Primer 3 طراحی شدند. واکنش زنجیره ای پلی مراز با کمک دستگاه ترموسایکلر مدل SimpliAmp از برندApplied Biosystems انجام شد. چند شکلی بخش های تکثیر شده با روش های چند شکلی فضایی تک رشته ای ((SSCP و توالی یابی DNA مورد ارزیابی قرار گرفتند. از آن جا که تنها یک الگوی SSCP در هر یک از جمعیت های گوسفند و انسان مشاهده شد، تعداد 12 نمونه دامی و 10 نمونه انسانی، به طور تصادفی برای توالی یابی DNA به شرکت Bioneer فرستاده شدند. توالی های مشاهده شده با روش Clustral W و با استفاده از بخش MegAlign موجود در نرم افزار DNASTAR با هم و همچنین توالی های مرجع در پایگاه NCBI مقایسه شدند. در هر دو گونه گوسفندی و انسانی، همه ی نمونه ها تک شکل بودند و هیچ جهشی در مقایسه با توالی های مرجع پایگاه NCBI مشاهده نشد. با این وجود، تفاوت هایی بین توالی های مشاهده شده در دو گونه گوسفند و انسان مشاهده شد. در بخش مورد بررسی، سه باز شامل بازهای 88 تا 90 انسان در گوسفند حذف شده بودند. در 66 نقطه دیگر نیز توالی های انسانی و گوسفندی در مقایسه با هم چند شکل بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، به نظر می رسد که در جمعیت های مورد بررسی، اگزون یک ژن BMP15 نقشی در تنوع ژنتیکی باروری یا چندقلوزایی ندارد و باید بخش های دیگری از ژنوم گونه های مورد بررسی مورد بارزیابی قرار گیرند.
  11. تنوع ژنتیکی اگزون 8 ژن BMPR1B در گوسفند و ناحیه همولوگ آن در انسان و ارتباط آنها با باروری و چندقلوزایی
    2021
    ژن BMPR1B به دلیل آثار مهمی که روی صفت تعداد بره در هر زایش و مکانیسم کنترلی نرخ تخمک گذاری در گوسفند دارد به خوبی شناخته شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه چندشکلی اگزون 8 این ژن و بخش همولوگ آن در انسان با صفات باروری و چندقلوزایی انجام شد. نمونه های خون از تعداد 83 میش تک قلوزا و چندقلوزای نژاد مهربان و 81 زن نابارور، تک قلوزا و دوقلوزا جمع آوری شدند. در واکنش زنجیره ی پلیمراز یک قطعه 190 جفت بازی از اگزون 8 ژن BMPR1B تکثیر شد. چندشکلی موجود در بخش تکثیر شده با روش های چند شکلی فضایی تک رشته ای (SSCP) و توالی یابی DNA مورد بررسی بررسی قرار گرفت. چندشکلی های مشاهده شده با بخش MegAlign نرم افزار DNASTAR و با توالی های مرجع در پایگاه NCBI مقایسه شدند. در میش های مهربان، یک چندشکلی تک نوکلئوتیدی G)→A) با سه ژنوتیپ AA، AG و GG در سه الگوی متفاوت SSCP بخش تکثیر شده شناسایی شد. این جهش در جایگاه 159 از بخش مورد بررسی در ژن BMPR1B جهش برولا است و سبب تبدیل اسیدآمینه آرژنین به گلوتامین (R→Q) در جایگاه 78 از توالی پلی پپتیدی با شماره دسترسی AF312016 در پایگاه NCBI می شود. روش های SSCP و توالی یابی DNA هیچ چند شکلی در نمونه های انسانی نشان نداد. بررسی ارتباط ژنوتیپ های مشاهده شده در نمونه های گوسفند با تعداد بره در هر زایش، با استفاده از آزمون کای اسکور، نشان داد که دو ژنوتیپ AG و GG در اگزون 8 ژن BMPR1B آثار مثبتی روی صفت چندقلوزایی در گوسفند داشتند (05/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده، جهش FecB در اگزون 8 ژن BMPR1B می-تواند برای انتخاب به کمک نشانگرها در گوسفند مورد ملاحظه قرار گیرد. اما با توجه به عدم مشاهده این جهش در انسان، به نظر می رسد که این ژن نقشهای متفاوتی در دو گونه انسان و گوسفند ایفا می کند.
  12. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل مس- متیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    2021
    این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل مس- متیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار انجام شد. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با طرح پایه کاملأ تصادفی شامل 9 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. عوامل مورد بررسی عبارت از سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (2750، 2800 و 2850 کیلوکالری در کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف مکمل مس- متیونین (صفر، 05/0 و 10/0 درصد) بودند. میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته و لمبه و تلفات احتمالی بصورت روزانه ثبت شدند. در پایان هر هفته، از هر تکرار دو عدد تخم مرغ بطور تصادفی انتخاب و خصوصیات خارجی تخم مرغ شامل شاخص شکل، سطح تخم مرغ، نسبت واحد وزن به سطح پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ و نیز صفات داخلی تخم مرغ شامل شاخص سفیده، واحد هاو، نسبت سفیده، شاخص زرده، نسبت زرده و شاخص رنگ زرده، اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که در کل دوره آزمایش، اثر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر میانگین خوراک مصرفی روزانه، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات عملکرد، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. سطوح مختلف مکمل مس- متیونین بر هیچ یک از صفات عملکرد، تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>). اثر تیمارهای آزمایشی بر توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات عملکرد، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر سطح تخم مرغ و نسبت واحد وزن به سطح پوسته، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات خارجی تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. اثر سطوح مختلف مکمل مس- متیونین بر ضخامت پوسته تخم مرغ، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات خارجی تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. تیمارهای آزمایشی بر هیچ یک از صفات خارجی تخم مرغ، تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>). تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر شاخص زرده و شاخص رنگ زرده، معنی دار (05/0P<)، بر شاخص سفیده و واحد هاو، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات داخلی تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. سطوح مختلف مکمل مس- متیونین بر هیچ یک از ویژگی های داخلی تخم مرغ
  13. اثر مکمل کیلات مس متیونین و پودر یونجه بر عملکرد، کلسترول زرده وکیفیت پوسته تخم مرغ،در مرغ های تخم گذار سویه نیک چیک
    2021
    این پژوهش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف مکمل مس- متیونین و پودر یونجه درجیره مرغ های تخم گذار برعملکرد، کلسترول زرده تخم مرغ و خصوصیات کیفی تخم مرغ طراحی گردید. دراین آزمایش از تعداد 100 قطعه مرغ تخم گذار سویه نیک چیک در سن 109 تا 117 هفتگی باوزن بدن و میزان تخمگذاری مشابه دریک آزمایش با طرح کاملاً تصادفی درقالب فاکتوریل 2×2+1 مشتمل بر 5 تیمار در 5 تکرار، و4 قطعه مرغ در هرتکرار به مدت 8 هفته استفاده شد. تیمار های آزمایشی شامل: تیمار 1 شاهد حاوی( ذرت وکنجاله سویا)، تیمارهای 2 ،3 و 4، 5 به ترتیب حاوی 3 و6 درصد پودریونجه و هرکدام همراه 50 و 100 میلی گرم کیلات مس –متیونین درکیلوگرم خوراک تنظیم گردید. نتایج به دست آمده دراین آزمایش نشان داد که درکل دوره آزمایش، سطوح مختلف پودریونجه وکیلات مس- متیونین در جیره بجز ضریب تبدیل خوراک و تخم مرغ های لمبه، برسایرصفات عملکردی تأثیر معنی داری نداشتند (05/0P>) . در این آزمایش، ضریب تبدیل خوراک و تخم مرغ های لمبه افزایش معنی دار بود و تحت تأثیرسطح 3 درصد پودر یونجه قرارگرفت(05/0P<). همچنین، سطوح مختلف پودریونجه برویژگی های داخلی و خارجی تخم مرغ به استثنای شاخص رنگ زرده و شاخص سفیده درکل دوره آزمایش، تأثیرمعنی داری نداشتند (05/0 P>). به گونه ای که با افزایش سطح پودریونجه درجیره مرغ های تخم گذار، شاخص رنگ زرده تخم مرغ بطور معنی دار افزایش یافت (001/0P<). بالاترین شاخص رنگ زرده درتیمار5 (حاوی6 درصد پودر یونجه+ 100 میلی گرم درکیلوگرم جیره کیلات-مس متیونین) مشاهده شد. علاوه بر این، سطح 100 میلی گرم مکمل مس به شکل کیلات مس-متیونین درکیلوگرم جیره برشاخص وزن زرده، وزن پوسته و سطح تخم مرغ درهفته های اول، دوم، چهارم، و هفتم آزمایش تأثیرافزایش معنی داری داشتند(05/0 P<). ازطرفی دیگر، تیماری که حاوی (6 درصد پودر یونجه+ 100 میلی گرم درکیلوگرم جیره کیلات-مس متیونین) دریافت کرده بودند غلظت کلسترول زرده تخم مرغ نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری کاهش یافت (001/0 P<) ولی سطوح پودریونجه برکاهش تری گلیسیرید زرده تخم مرغ تأثیرنداشت. بنابراین، افزودن پودر یونجه وکیلات مس-متیونین درجیره مرغ های تخم گذارکلسترول زرده تخم مرغ را کاهش و رنگ زرده را افزایش داد.
  14. تأثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل سلنومتیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    2021
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل سلنومتیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخم گذار انجام شد. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار سویه نیک چیک در سن 32 هفتگی در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با طرح پایه کاملا تصادفی به 9 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار اختصاص داده شدند. آزمایش از سن 34 تا 42 هفتگی به مدت 8 هفته به طول انجامید. تنظیم جیره های غذایی بر اساس راهنمای مدیریت پرورش مرغ تخمگذار سویه تجاری نیک چیک (2016) انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (2800، 2900 و 3000 کیلوکالری در کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین (صفر، 01/0 و 02/0 درصد جیره) بودند. میزان مصرف خوراک به صورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته، لمبه و کثیف و تلفات احتمالی به صورت روزانه ثبت شدند. صفات کیفی تخم مرغ در دو روز پایانی هر هفته اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که در کل دوره آزمایش، سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر هیچ یک از صفات عملکرد تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>). اثر سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین در جیره بر میانگین خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید و وزن تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر توده تخم مرغ، متمایل به معنی دار (10/0P<) بود. تاثیر تیمارهای آزمایشی بر میانگین خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی و درصد تولید، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر وزن و توده تخم مرغ، متمایل به معنی دار (10/0P<) بود. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر شاخص شکل، شاخص سطح تخم مرغ، وزن پوسته، نسبت وزن به سطح پوسته و ضخامت پوسته، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر درصد پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ، معنی دار بود بطوری که با افزایش سطح انرژی قابل سوخت و ساز جیره، درصد پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ، کاهش یافت (05/0P<). اثر سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین در جیره و تیمارهای آزمایشی بر هیچ یک از صفات کیفی خارجی تخم مرغ، معنی دار نبود (05/0P>). تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر محتوای تخم مرغ، درصد سفیده، شاخص سفیده، واحد هاو، درصد زرده و شاخص زرده، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر شاخص رنگ زرده، متمایل به معنی دار (10/0P<) بود. اثر سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین در جیره بر هیچ یک از
  15. چند شکلی اگزون های دو و پنج ژن پرولاکتین و ارتباط آن ها با صفات تولیدی در گاوهای هلشتاین
    2021
    صفات تولید شیر، از صفات اقتصادی مهم در گاوهای شیری هستند که به عنوان صفات کمی، تحت تأثیر محیط و تعداد زیادی ژن قرار می گیرند. با استفاده از نشان گرهای مولکولی و انتخاب به کمک نشانگرها می توان بازده انتخاب برای بهبود ژنتیکی صفات تولید شیر را افزایش داد. ژن پرولاکتین یکی از ژن های عمده مؤثر بر تولید شیر است و جستجو برای یافتن چندشکلی های مرتبط با صفات تولید شیر در آن، برای طرح ریزی انتخاب به کمک نشانگرها برای بهبود ژنتیکی بازده اقتصادی گاوهای شیری ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی چند شکلی ژنتیکی ژن پرولاکتین و ارتباط آن با صفات تولید شیر در جمعیتی از گاوهای هلشتاین ایران انجام شد. نمونه های خون به طور تصادفی از154 رأس گاو شیری هلشتاین متعلق به دو گله، شامل 99 نمونه از گله تلیسه نمونه در استان تهران و 55 نمونه از گله درجزین دشت گل در استان همدان جمع آوری شدند. DNA ژنومی به روش فنول _ کلروفرم استخراج شد. کمیت و کیفیت DNA استخراج شده با دستگاه نانودراپ و الکتروفورز روی ژل آگارز یک درصد مورد بررسی قرار گرفتند. واکنش زنجیره ای پلیمراز برای تکثیر یک قطعه 291 جفت بازی در اگزون پنج و یک قطعه 181 جفت بازی از اگزون دو ژن پرولاکتین انجام شد. چند شکلی های قطعات تکثیر شده با روش چند شکلی فضایی رشته های منفرد (SSCP) مورد بررسی قرار گرفتند. از هر الگوی SSCP دو نمونه توالی یابی شدند. تغییرات توالی قطعات تکثیر شده با نرم افزار DNASTAR مورد بررسی قرار گرفت. ارتباط ژنوتیپ های مشاهده شده و صفات تولیدی، شامل تولید شیر، تولید چربی، تولید پروتئین، درصد چربی و درصد پروتئین، توسط تجزیه مدل های خطی عمومی، با نرم افزار SAS بررسی شد، که در آن دوره شیردهی، گله و ژنوتیپ به عنوان عوامل ثابت در نظر گرفته شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، در جمعیت مورد بررسی، اگزون شماره 2 ژن پرولاکتین تک شکل بود اما در جایگاه 213 جفت بازی اگزون شماره 5 این ژن، یک جهش A به T مشاهده شد. فراوانی های ژنوتیپ های AA، AT وTT در این جایگاه، به ترتیب 461/0، 526/0 و 013/0 بود. جهش مشاهده شده در اگزون 5 یک جهش خاموش بود و تأثیری در تغییر توالی اسیدهای آمینه کد شده نداشت. صفات مورد بررسی، ارتباط معنی داری با ژنوتیپ های مشاهده شده نداشتند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، به نظر نمی رسد که چندشکلی مشاهده شده در اگزون
  16. اثر سینرژیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر راندمان انرژی و پروتئین ،قابلیت هضم کلسیم،فسفر و صفات کیفی تخم مرغ در مرغ های تخم گذار
    2020
    اثر سینرژیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر راندمان انرژی و پروتئین ،قابلیت هضم کلسیم،فسفر و صفات کیفی تخم مرغ در مرغ های تخم گذار
  17. مقایسه کارایی روش rrBLUPMethod6 بابرخی روش های رایج در انتخاب ژنومی دامها
    2020
    هدف از انجام تحقیق حاضر، مقایسه عملکرد روش rrBLUP-method6با برخی روش های آماری رایج (rrBLUP، GBLUP و BayesA) در پیش بینی ارزش های اصلاحی ژنومی دام ها در سناریوهای مختلف از سطوح مختلف وراثت پذیری، توزیع اثرات QTL و نیز تعداد متفاوت جایگاه های صفات کمی (QTL) با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری بود. بدین منظور ژنومی حاوی 5000 نشانگر تک نوکلئوتیدی دو آللی (SNP) روی 5 کروموزوم هر کدام به طول 1 مورگان شبیه سازی، و سطوح مختلف وراثت پذیری (1/0، 3/0 و 5/0)، توزیع های متفاوت اثرات QTL (یکنواخت، نرمال و گاما) و نیز دو سناریو از تعدادQTL (50 و 500 QTL) به صورت فرضیه های شبیه سازی در نظر گرفته شد. با تغییر در تعداد QTL ها از 50 به 500 تغییر معنی داری در صحت پیش بینی مشاهده نشد. در بعضی موارد با افزایش تعدادQTL، صحت پیش بینی تا حدودی کاهش یافت و در موارد دیگر اندکی افزایش مشاهده شد. در مقابل در همه روش ها با افزایش سطح وراثت پذیری، صحت ارزش های اصلاحی ژنومی به طور معنی داری افزایش پیدا کرد. نحوه مدل سازی اثرات QTL نیز تاثیر معنی داری بر صحت پیش بینی ارزش های اصلاحی نداشت. روش rrBLUPm6 در سناریو 50 QTL تفاوت معنی داری با سایر روش ها نداشت اما در سناریو 500 QTL از صحت بالاتری برخوردار بود و تفاوت آن خصوصا در سطح وراثت پذیری 1/0 و 3/0 نسبت به rrBLUP معنی دار بود (p<0.05). در سناریو 50 QTL روش BayesA عملکرد بهتری نسبت به سایر روش ها داشت اگر چه تفاوت ها معنی دار نبود (p>0.05). در میان روش های مورد مطالعه روش rrBLUPm6 از نظر تخصیص حافظه با 38 کیلوبایت کارآمدترین روش بود. از این نظر، روش GBLUP با 25/38 کیلوبایت، روش BayesA با 584 کیلوبایت و روش rrBLUP با 1800 کیلوبایت در رتبه های بعدی قرار گرفتند. از نظر مورد زمان انجام محاسبات نیز روش rrBLUPm6 با مدت زمان 33 ثانیه در رتبه اول قرار گرفت و روش های GBLUP با 38 ثانیه، rrBLUP با 170 ثانیه و BayesA با 246 ثانیه به ترتیب در رتبه های بعد قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد از آن جا که روش rrBLUPm6 ارزش های اصلاحی ژنومی را با صحت بالایی پیش بینی می-کند و در ضمن از نظر مدت زمان انجام محاسبات و میزان حافظه مورد نیاز نیز بسیار کارآمد است می توان آن را برای انتخاب ژنومی مورد استفاده قرار داد.
  18. چندشکلی ژن FSHB و ارتباط آن با صفت چندقلوزایی در گوسفند مهربان
    2020
    ژن هورمون محرک فولیکولی بتا (FSHB) نقش مهمی در تحریک رشد آندومتریوم، توسعه فولیکولی و بلوغ، تولید استرادیول و تخمک گذاری دارد. در مطالعه حاضر، چندشکلی های اگزون دو و سه ژنFSHB و ارتباط آن ها با چندقلوزایی (تعداد بره در هر زایش) با استفاده از روش چندشکلی آرایش فضایی تک رشته ای (SSCP) و توالی یابی DNA در 118 رأس میش نژاد مهربان مورد ارزیابی قرار گرفت. در واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) یک قطعه 300 جفت بازی از اگزون دو و یک قطعه 431 جفت بازی از اگزون سه ژن FSHB تکثیر شدند. چهار هاپلوژنوتیپ و پنج جهش تک نوکلئوتیدی شامل g.109 C>G،g.169 C>T ، g.200 C>T، g.236 C>T و g.299 C>A (منجر به تغییر اسیدآمینه آرژنین به تریپتوفان (p.60W>R) و یک جهش 64 نوکلئوتیدی اضافه (Insertion) و یک جهش 8 نوکلئوتیدی حذف(Deletion) در اگزون دو ژن مورد مطالعه شناسایی شدند. همچنین دو SNPs (g.80 C>T و g.259 C>T) با سه ژنوتیپ در اگزون سه ژن FSHB در این نژاد شناسایی شدند. که نتایج حاصل از ترجمه توالی جهش جایگاه 259 نشان دهنده یک تغییر اسید آمینه ای سرین به سیستئین در کدون شماره 27 (p.27C>S) بود. بررسی ارتباط بین ژنوتیپ ها و صفت چندقلوزایی (تعداد بره در هر زایش) در اگزون دو هیچ تفاوت معنی داری نشان نداد، اما ارتباطات معنی داری برای ژنوتیپ های اگزون سه مشاهده شدند.
  19. تأثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل مس- متیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی
    2020
    این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل سلنومتیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 576 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 در قالب آزمایش فاکتوریل 4×3 با طرح پایه کاملاً تصادفی به 12 تیمار، چهار تکرار و 12 قطعه پرنده در هر تکرار اختصاص داده شدند. عوامل مورد بررسی شامل سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس، 100 کیلوکالری کمتر از توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 100 کیلوکالری بیشتر از توصیه راهنمای پرورش سویه راس) و سطوح مختلف مکمل مس - متیونین در جیره غذایی (صفر، 50، 100 و 150 میلی گرم در کیلوگرم) بودند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره شاهد (جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس بدون مکمل مس - متیونین 2- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 50 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 3- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 100 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 4- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 150 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 5- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس بدون مکمل مس - متیونین 6- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس و 50 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 7- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس و 100 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 8- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس و 150 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 9- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس بدون مکمل مس - متیونین 10- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس و 50 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 11- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس و 100 قسمت در میلیون مکمل مس – متیونین و 12- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس و 150 قسمت در میلیون مکمل
  20. اثر سطوح مختلف کیلات سلنومتیونین بر عملکرد، رشد و نمو، تراکم و معدنی شدن استخوان در پولت های تخمگذار سویه نیک چیک
    2020
    این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کیلات سلنیومتیونین بر عملکرد، رشد و نمو، تراکم و معدنی شدن استخوان در پولت های تخم گذار انجام شد. مجموعاً تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار 15 هفته سویه نیک چیک شامل 4 تیمار، 5 تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی به مدت 10 هفته انجام گردید. تیمار های آزمایشی شامل: 1- تیمارشاهد (ذرت و کنجاله سویا) و تیمار های 2، 3 و 4 به ترتیب حاوی 20، 40 و 60 میلی گرم در کیلوگرم از کیلات سلنومتیونین به صورت سرک به جیره پایه اضافه شدند. خوراک مصرفی به صورت هفتگی و تغییرات وزن بدن به صورت دو هفته یک بار اندازه-گیری و با استفاده از این داده ها ضریب تبدیل غذایی و درصد تولید محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که اثر استفاده ازسطح 20 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مصرف خوراک (دوره پولتی و تخم گذار)، ضریب تبدیل غذایی مرغ های تخم گذار، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تیبیا، درصد کلسیم فمور و درصد دستگاه تناسلی کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد داشته است. به کارگیری سطح 40 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مصرف خوراک (دوره پولتی و تخم گذار)، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تیبیا، درصد کلسیم فمور و درصد لاشه کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. همچنین استفاده ازسطح 60 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مقاومت کرنشی (تیبیا و فمور) و طول ایلئوم افزایش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد داشته است. استفاده ازسطح 60 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مصرف خوراک (دوره پولتی و تخم گذار)، ضریب تبدیل غذایی مرغ های تخم گذار، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تیبیا، درصد لاشه و درصد دستگاه تناسلی کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. . به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد افزودن شصت میلی گرم در کیلوگرم از کیلات سلنومتیونین بر خصوصیات مقاومت کرنشی فمور و تیبیا و طول ایلئوم حاوی اثرات افزایش معنی داری نسبت به تیمار شاهد است. سایرصفات مانند خوراک مصرفی در دوره پولتی و تخم گذار، ضریب تبدیل غذایی، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، درصد لاشه، قطراستخوان تیبیا، درصد کلسیم فمور و درصد دستگاه تناسلی اثرات کاهش معنی داری نسبت به تیمار شاهد از خود نشان دادند.
  21. آثار عوامل ثابت در مدل های مختلط حیوانی بر برآورد اجزای واریانس و ارزش های اصلاحی صفات وزن بدن در گوسفندان مغانی
    2020
    NA
  22. اثر کیلات منگنز – گلایسین و لیزین بر عملکرد، خصوصیات فیزیولوژی و تراکم استخوان پولتهای تخمگذار
    2020
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر کیلات منگنز – اسید آمینه گلایسین و اسید آمینه لیزین بر عملکرد، خصوصیات فیزیولوژی و تراکم استخوان پولت های تخم گذار انجام شد. مجموعاً تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار 15 هفته سویه نیک چیک در قالب طرح فاکتوریل 2 × 2 شامل 4 تیمار، 5 تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار به مدت 10 هفته پرورش داده شد. تیمار های آزمایشی شامل: 1- تیمارشاهد (ذرت - کنجاله سویا بدون افزودنی به عنوان جیره پایه) 2- جیره پایه + 150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز - گلایسین 3- جیره پایه + 84/0 درصد لیزین 4- جیره پایه در ترکیب با لیزین و کیلات منگنز -گلایسین به شرح فوق (150 میلی گرم در هر کیلو گرم خوراک کیلات منگنز – گلایسین و84/0 درصد لیزین) که به صورت سرک به جیره پایه اضافه شدند. خوراک مصرفی به صورت هفتگی و تغییرات وزن بدن به صورت دو هفته یک بار اندازه گیری و با استفاده از این داده ها ضریب تبدیل غذایی و درصد تولید محاسبه شد. خوراک مصرفی در مرغ های دریافت کننده کیلات منگنز - گلایسین و اسیدآمینه لیزین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). ضریب تبدیل غذایی در تیمار دریافت کننده 84/0 درصد اسید آمینه لیزین در مقایسه با شاهد کاهش معنی داری داشت (05/0>P). وزن تخم مرغ در مرغ های دریافت کننده کیلات منگنز - گلایسین و اسیدآمینه لیزین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). واحد هاو در مرغ های دریافت کننده کیلات منگنز - گلایسین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). رنگ زرده در تیمار 3 (84/0 درصد لیزین) در مقایسه با تیمار شاهد کاهش معنی داری داشت (05/0>P). درصد زرده در تیمارهای 2 (150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز – گلایسین)، 3 (84/0 درصد لیزین) و 4 (150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز – گلایسین + 84/0 درصد اسید آمینه لیزین) در مقایسه با تیمار شاهد افزایش معنی داری داشت (05/0>P). شاخص زرده در تیمار حاوی 150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز – گلایسین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). اثر تیمارهای مختلف بر ضخامت پوسته، سطح تخم مرغ، نسبت پوسته، وزن مخصوص و نسبت وزن به سطح پوسته معنی دار نبود (05/0
  23. ارزیابی ژنومی صفات آستانه ای در حالت های مختلف از تعداد آستانه با استفاده از روشهای آماری پارامتری و ناپارامتری
    2020
    هدف این تحقیق مقایسه عملکرد سه روش SVM، GBLUP و BayesB و معرفی روشی با بیشترین صحت پیش بینی در ارزیابی ژنومی صفات آستانه ای و هم چنین مطالعه تاثیر تعداد آستانه، وراثت پذیری و تعداد جایگاه های صفات کمی (QTL) بر صحت ارزیابی ژنومی صفات آستانه ای بود. به این منظور ژنومی متشکل از 3 کروموزوم هریک به طول 1 مورگان برای 1000 فرد شبیه سازی شد که روی آن 1000 نشانگر تک نوکلئوتیدی دو آللی (SNP) به طور یکنواخت پخش شدند. از سه روش SVM، GBLUP و BayesB برای برآورد اثر SNPها و ارزش های اصلاحی ژنومی در سناریوهای مختلف از تعداد آستانه (1 الی 6 آستانه) با 2، 3، 4، 5، 6 و 7 کلاس فنوتیپی، تعداد QTL (30 و 300 QTL) و وراثت پذیری صفت (1/0، 3/0، 5/0) استفاده شد. با افزایش تعداد آستانه از 1 آستانه به 6 آستانه صحت ارزیابی ژنومی در هر سه روش افزایش پیدا کرد. البته افزایش در صحت ارزیابی ژنومی در زمانی که تعداد آستانه از 1 به 2 آستانه افزایش پیدا کرد بسیار قابل توجه تر بود نسبت به زمانی که تعداد آستانه از 2 به 3 و بالاتر تغییر کرد. در تعداد آستانه برابر 1 و وراثت پذیری پایین روش SVM عملکرد بسیار ضعیفی از خود نشان داد به طوری که صحت پیش بینی آن به به طور معنی داری پایین تر از دو روش دیگر بود (05/0>p). به طور کلی تقریبا در تمامی سناریوهای بررسی شده روش های BayesB و GBLUP از صحت پیش بینی بالاتری نسبت به روش SVM برخوردار بودند هر چند در برخی موارد تفاوت مشاهده شده معنی دار نبود. با افزایش وراثت پذیری صحت ارزیابی ژنومی افزایش پیدا کرد به طوری که حداکثر صحت پیش بینی در وراثت پذیری 5/0 مشاهده شد. تغییر در تعداد QTL از 30 QTL به 300 QTL تغییر محسوسی در صحت پیش بینی ارزشهای اصلاحی ژنومی (صحت ارزیابی ژنومی) ایجاد نکرد. با توجه به نتایج پیشنهاد شد که برای ارزیابی ژنومی صفات با یک آستانه از روش SVM استفاده نشود و به جای آن از روشهای توانمندتری مانند GBLUP و BayesB استفاده شود.
  24. اثر منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد و خصوصیات دستگاه گوارش مرغ مادر گوشتی
    2019
    هدف از این آزمایش بررسی اثر منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، خصوصیات دستگاه گوارش و جوجه درآوری در مرغ های مادر گوشتی بود. مجموعا 240 قطعه مرغ مادر گوشتی و 20 قطعه خروس، سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار و 5 تکرار اختصاص یافتند. هرتکرار شامل 12 قطعه مرغ مادر و یک قطعه خروس از سن 55 تا 64 هفتگی بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1-گروه شاهد (جیره پایه بر اساس ذرت و کنجاله سویا)، تیمار 2- جیره پایه بعلاوه 8 درصد سبوس گندم، تیمار3 - جیره پایه بعلاوه 1 درصد آربوسل و تیمار 4- جیره پایه بعلاوه 5 درصد کاه گندم فرآوری شده بود. صفات عملکردی شامل مصرف خوراک، وزن تخم مرغ، تولید تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک بود. صفات تخم مرغ (شامل کیفیت پوسته، درصد تخم مرغ دو زرده و وزن زرده تخم مرغ) و نیز درصد تخم مرغ قابل جوجه کشی تولیدی بود. همچنین در پایان هر هفته صفت وزن بدن همه تیمارها طبق کاتالوگ آویاژن با گروه شاهد و استانداردهای سویه مقایسه شد. در انتهای آزمایش، وزن اندام های داخلی دستگاه گوارش ، pH محتویات روده و خصوصیات تولیدمثلی بررسی شدند، تخم مرغ های تولیدی قابل جوجه کشی جهت جوجه درآوری، تعیین درجه بندی جوجه های تولیدی یکروزه و علت یابی تخم مرغ های تفریخ نشده به کارخانه جوجه کشی ارسال شد. نتایج این آزمایش نشان داد درصد تولید تخم مرغ در تیمار سبوس بالاترین و در تیمار آربوسل کاهش معنی داری نشان داد(0460/0-P). وزن تخم مرغ هم تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار گرفته که بالاترین وزن نسبت به تیمار شاهد مربوط به تیمار کاه فراوری شده و کمترین وزن مربوط به تیمار سبوس گندم بود (0001/>P). اثراستفاده از فیبر نامحلول همچنین باعث کاهش صفات نامطلوب تخم مرغ قابل جوجه کشی شد ،که بیشترین درصد تولید تخم مرغ دوزرده برای تیمار شاهد وکمترین درصد تخم مرغ دوزرده مربوط به تیمارآربوسل می باشد مقدار (0141/0=P)، همچنین اثر فیبر نامحلول در تیمارگندم بالاترین جوجه درآوری داشت وکمترین درصد جوجه درآوری مربوط به تیمار آربوسل بود (0206/0=P). اثر فیبر نامحلول تاثیر معنی داری بر وزن اندام های گوارشی نداشت (05/0
  25. تاثیر سطوح مختلف دانه ی گلرنگ وپوسته آفتابگردان برعملکرد، نسبت اسیدهای چرب غیراشباع به اشباع وکلسترول زرده تخم مرغ و پلاسمای خون در مرغ تخم گذار
    2019
    این آزمایش جهت بررسی تاثیر سطوح مختلف دانه ی گلرنگ وپوسته آفتابگردان برعملکرد، نسبت اسید های چرب غیراشباع به اشباع وکلسترول زرده تخم مرغ و پلاسمای خون در مرغ تخم گذار از سن 111تا 118 هفتگی انجام شد. در این آزمایش از 80 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین36 W- شامل 4 تیمار با 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار استفاده شد. تیمار1: تیمار شاهد بدون دانه گلرنگ وپوسته آفتاب گردان، تیمار 2:جیره شاهد به علاوه 10 درصداز دانه گلرنگ ، تیمار3: جیره شاهد به علاوه 4 درصد از پوسته ی آفتاب گردان، تیمار4:جیره شاهد به علاوه 10درصد دانه گلرنگ و 4درصد پوسته ی آفتابگردان مورد تغذیه قرار گرفتند و آزمایش به مدت 8 هفته انجام شد . برای محاسبه درصد تولید و وزن تخم مرغ هر تکرار، هر روز در ساعتی مشخص تعداد و وزن تخم مرغ ها رکوردگیری و درصد تولید و نیز وزن تخم مرغ بر حسب روز مرغ و به صورت هفتگی محاسبه شد. در پایان هر دوهفته یکبار، دو عدد تخم مرغ به صورت تصادفی از هر تکرار جمع آوری و صفات مربوط به محتویات تخم مرغ شامل، شاخص زرده، رنگ زرده، سطح کلسترول، مقدارتری گلیسیریدو نسبت اسید های چرب غیراشباع به اشباع زرده تخم مرغ مورد بررسی قرار گرفت. در انتهای دوره آزمایش از هر تکرار یک قطعه مرغ به صورت تصادفی انتخاب و از رگ زیر بال آنها برای اندازه گیری پارامترهای خونی شامل لیپوپروتئین های بادانسیته خیلی پایین، لیپوپروتئین های بادانسیته کم، لیپوپروتئین های بادانسیته خیلی بالا، تری گلیسیریدها وسطح کلسترول موجود درخون، خون گیری به عمل آمد. همچنین ازهرتیمار پنج قطعه مرغ به صورت تصادفی کشتار وازعضله سینه وکبدآنها برای اندازه گیری مقدار و نسبت اسیدهای چرب غیراشباع به اشباع مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که اثر سطوح پوسته آفتابگردان استفاده شده باعث کاهش میانگین وزن تخم مرغ،کاهش چربی محوطه بطنی و افزایش شاخص زرده (05/0>P) شد، در حالی که بر LDL و تری گلیسرید معنی دار نبود(05/0P). به طور کلی نتایج این آزمایش نشان دادکه اسفاده از سطح 10 درصد گلرنگ و 4 درصد پوسته آفتابگردان درجیره باعث کاهش چربی محوطه بطنی، بهبود ترکیب اسید های چرب تخم مر
  26. تاثیر سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    2019
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار انجام شد. تعداد 80 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سفید سویه های- لاین 36W- از سن 96 تا 108 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین، جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند و جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بودند. دو هفته اول به عنوان دوره سازگاری با جیره های آزمایشی در نظر گرفته شد. صفات عملکرد شامل میانگین خوراک مصرفی، درصد تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی و صفات کیفی تخم مرغ شامل شاخص شکل، سطح، وزن مخصوص، نسبت وزن به سطح پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، ماده خشک پوسته، خاکستر پوسته، نسبت سفیده، شاخص سفیده، واحد هاو، نسبت زرده، شاخص زرده و شاخص رنگ زرده مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که در هفته ها ی هفتم و دهم دوره آزمایش، جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند باعث افزایش معنی دار (05/0P<) مصرف خوراک نسبت به گروه شا هد شد. در هفته های سوم و پنجم دوره آزمایش، مصرف جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند باعث افزایش متمایل به معنی دار (10/0P<) درصد تولید تخم مرغ نسبت به جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین شد. تاثیر استفاده از پودر دانه اسپند بر میانگین وزن و توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی مرغ های تخمگذار در هیچ یک از هفته های دوره آزمایش، معنی دار نبود (05/0P>). در هفته دهم دوره آزمایش، شاخص شکل تخم مرغ در مرغ های تغذیه شده با جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0P<) بیشتر از گروه شاهد بود. در هفته سوم دوره آزمایش، سطح تخم مرغ در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند بطور متمایل به معنی داری (10/0P<) بیشتر از تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین و تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بود. در هفته هفتم دوره آزمایش، ضخامت پوسته تخم مرغ در تیمار حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0P<) بیشتر از تیمار تغذیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک ر
  27. مقایسه عملکرد دو روش k-نزدیکترین همسایه و جنگل تصادفی در بازیابی ژنوتیپ های از دست رفته
    2019
    در این مطالعه عملکرد دو روش جنگل تصادفی (Random Forest, RF) و k-نزدیکترین همسایه (KNN) در بازیابی ژنوتیپ های از دست رفته در سناریوهای مختلف از درصد حذف ژنوتیپ ها، تعداد افراد حاضر در جمعیت و تعداد نشانگر تک نوکلئوتیدی دو آللی (SNP) مورد مقایسه قرار گرفت. به این منظور، ژنومی متشکل از 1 کروموزوم به طول یک مورگان که بر روی آن در سناریوهای مختلف به ترتیب 250، 500، 700 و 1000 SNP با فراوانی اولیه یکسان 5/0 توزیع شده بود برای به ترتیب 250، 500، 700 و 1000 فرد شبیه سازی شد. در ادامه جهت ایجاد فایل اطلاعات حاوی ژنوتیپ های از دست رفته، اطلاعات ژنوتیپی به ترتیب 5%، 10%، 25%، 50%، 75% و 90% از SNPهای فراد به طور تصادفی از ماتریس ژنوتیپی افراد حذف شده و مجدداً توسط روش های RF و KNN بازیابی شدند. درصد ژنوتیپ های به درستی بازیابی شده (نسبت تعداد ژنوتیپ های به درستی بازیابی شده به کل ژنوتیپ-های از دست رفته) به عنوان شاخصی از صحت بازیابی ژنوتیپ در سناریوهای مختلف مورد استفاده قرار گرفت. صحت بازیابی ژنوتیپ های از دست رفته با استفاده از روش SVD قابل توجه بود به طوری که با افزایش درصد ژنوتیپ های از دست رفته تا 25%، RF و KNN با صحتی در حدود 80% ژنوتیپ های از دست رفته را بازیابی نمود. در سناریوهای50%، 75% و 90% ژنوتیپ از دست رفته صحت بازیابی ژنوتیپ کاهش یافت. در یک درصد ثابت از ژنوتیپ های از دست رفته، با افزایش تعداد نشانگر صحت بازیابی ژنوتیپ در هر دو روش RF و KNN افزایش یافت. همچنین، در شرایط برابر از تعداد نشانگر و درصد ژنوتیپ از دست رفته، با افزایش تعداد افراد حاضر در جمعیت از 250 فرد به 1000 فرد، توانایی بازیابی ژنوتیپ توسط هر دو روش RF و KNN افزایش یافت. به طور کلی روش روش RF از عملکرد بهتری نسبت به روش KNN برخوردار بود به نحوی که صحت بازیابی ژنوتیپ توسط روش RF در سناریوهای مختلف به طور میانگین 10% بالاتر از روش KNN بود.
  28. اثر منابع مختلف نیتروژن بر سنتز پروتئین میکروبی و گوارش پذیری مواد مغذی در بره های نر مهربان
    2019
    اثر منابع مختلف نیتروژن بر سنتز پروتئین میکروبی و گوارش پذیری مواد مغذی در بره های نر مهربان
  29. چند شکلی ژن THRSP و ارتباط آن با صفات تولیدی و تولید مثلی در بزهای مرخز با استفاده از روش PCR-SSCP
    2019
    ژن پاسخ به هورمون تیروئید (THRSP) با دو اگزون روی کروموزوم 29 بز قرار دارد. این ژن یکی از ژن های مؤثر بر صفات تولیدی در جانوران محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی چندشکلی های ژنتیکی ژن THRSP در بزهای مرخز انجام شد. نمونه های خون از 146 بز ماده مرخز از ایستگاه تحقیقاتی بز مرخز در استان کردستان گرفته شدند. واکنش های زنجیره ای پلیمراز برای تکثیر دو قطعه 414 و 306 جفت بازی از اگزون 2 ژن مورد بررسی با استفاده از دو جفت پرایمر اختصاصی انجام گرفتند. قطعات تکثیر شده بین بازهای 208 تا 622 و 590 تا 896 قرار داشتند. چند شکلی های بخش های تکثیر شده با روش های چند شکلی فضایی تک رشته ای منفرد و توالی یابی DNA بررسی شدند. در روش SSCP، دو الگو برای بخش اول و سه الگو برای بخش دوم مشاهده شدند. در توالی یابی DNA، سه چند شکلی تک نوکلئوتیدی، g.530C>T، g.735G>A و g.752C>T، در مقایسه با توالی ژن بانک شماره XM_005699494.3 مشاهده شدند. جهش های g.530C>T و g.735G>A به ترتیب، سبب تغییر اسید آمینه لوسین به فنیل آلانین (p. Leu201 Phe) و تغییر اسید آمینه سرین به آسپاراژین (p. Ser275 Asn) شدند. جهش g.752C>T یک جهش هم معنی بود و هیچ تغییر اسید آمینه ای ایجاد ننمود. BW0 وزن تولد، BW90 وزن 90 روزگی، ADG0-90 افزایش وزن روزانه پیش از شیرگیری، KR0-90 نسبت کلایبر پیش از شیرگیری، BW180 وزن 180 روزگی، BW270وزن 270 روزگی، BW365 وزن 365 روزگی، ADG90-369 افزایش وزن 90 تا369 روزگی، KR90-369 نسبت کلایبر پس از شیر گیری و همچنین، چندقلوزایی، به عنوان یک صفت تولید مثلی مورد بررسی قرار گرفتند. ارتباط های ژنوتیپ های مشاهده شده با صفات وزن بدن و چندقلو زایی، به ترتیب با تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته و آزمون کای اسکور دو سویه بررسی شدند ژنوتیپ های مشاهده شده ارتباط معنی داری با صفات تولیدی و چندقلو زایی نداشتند.
  30. بررسی اثر فیبر نامحلول، منبع چربی و رنگدانه های طبیعی یا سنتتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ های تخمگذار
    2018
    این آزمایش جهت بررسی اثر فیبر نامحلول،منبع چربی و رنگدانه های طبیعی یا سنتتیک بر عملکرد،صفات کیفی تخم مرغ، ترکیب اسیدهای چرب زرده تخم مرغ و قابلیت هضم موادمغذی در مرغ های تخم گذار از سن 41 تا 49 هفتگی انجام شد. مجموعا864 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین 36 Wدر قالب طرح کاملا تصادفی به صورت آزمایش فاکتوریل2×2×3 به12تیمار، 6تکرار و12قطعه مرغ در هر تکرار اختصاص یافتند.عوامل مورد بررسی شامل 2 منبع چربی( روغن سویاو پیه)، دو سطح پوسته آفتابگردان( صفر و سه درصد) و سه منبع رنگدانه(جیره پایه بدون افزودن رنگدانه، فلفل قرمز به عنوان رنگدانه طبیعی و رنگدانه سنتتیک لوهمن) بودند. درصد تولید و وزن تخم مرغ به صورت روزانه و خوراک مصرفی به صورت هفتگی رکوردگیری شدند. سپس از داده های فوق، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شدند. صفات کمی و کیفی تخم مرغ به صورت دو هفته یکبار اندازه گیری شدند. قابلیت هضم مواد مغذی و انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری تصحیح شده بر اساس ازت جیره های آزمایشی در سن 49 هفتگی اندازه گیری شد. خصوصیات دستگاه گوارش، الگوی اسیدهای چرب زرده تخم مرغ و فعالیت آنزیم لیپاز روده ای در سن 49هفتگی بررسی شدند. در کل دوره آزمایش، تیمار حاوی روغن سویا، درصد تولید و توده تخم مرغ را به طور معنی دار افزایش و ضریب تبدیل را نسبت به تیمار حاوی پیه بهبود داد(01/0>P). تیمار حاوی پوسته آفتابگردان، خوراک مصرفی، وزن تخم مرغو ضریب تبدیل را نسبت به تیمار بدون پوسته آفتابگردان افزایش معنی دار داد(01/0>P). صفات تولیدی تحت تاثیر منبع رنگدانه قرار نگرفتند (05/0P) شد. استفاده از پوسته آفتابگردان باعث کاهش شاخص زرده و کاهش شاخص a* و افزایش شاخص L* در رنگ زرده شد (05/0>P). استفاده از رنگدانه سنتتیک باعث افزایش شدت رنگ به روش فن رش کالر وکاهش شاخص L* وافزایش شاخص a* در روش رنگ سنجی در رنگ زرده شد(01/0>P). روغن سویا، وزن نسبی طحال (01/0>P) و شاخص L* (05/0>P )رنگ کبد را افزایش داد. استفاده از پوسته آفتابگردان باعث افزایش وزن نسبی سنگدان(05/0>P ) و طول روده کور(01/0> P )وکاهش قابلیت هضم پروتئین (01/0> P ) شد. روغن سویا و فلفل قرمز باعث افزایش معنی دار فعالیت آنزیم لیپاز در روده شدند(001/0> P).روغن سویا همچن
  31. بررسی چندشکلی ژن HSP70A1A در گوسفندان مهربان و رومانف و بزهای نژاد مرخز و بومی
    2018
    تنش حرارتی از جمله تنش های محیطی تاثیرگذار بر عملکرد تولیدی دام و طیور می باشد. تاثیر مقاومت سلولی به استرس به وسیله خانواده ای از پروتئین ها که به اصطلاح پروتئین های شوک گرمایی (HSP) نامیده می شود، ایجاد می شود. ژن های پروتئین شوک گرمایی، مقاومت دام را به شرایط محیطی تحت تاثیر قرار می دهد. در این مطالعه جهت بررسی احتمال وجود تنوع ژن HSP70A1A، خونگیری از 100 راس گوسفند نژاد مهربان، 41 راس گوسفند نژاد رومانف، 146 راس بز نژاد مرخز و 20 راس بز نژاد بومی همدان از سیاهرگ وداجی با ونوجکت های حاوی EDTA گرفته شد. برای استخراج DNA از کیت DNPTM Kit(شرکت سیناژن) استفاده شد. واکنش های زنجیره ای پلیمراز (PCR)جهت تکثیر قطعه 247 جفت بازی قسمتی از جایگاه ابتدایی اگزون ژن HSP70A1A و قطعه 298 جفت بازی در قسمت میانی اگزون ژن HSP70A1A انجام گرفت. جهت تعیین تنوع در ژن مذکور گوسفندان و بزها، در قطعات DNA تکثیر شده نمونه ها از روش PCR-SSCP استفاده شد. پس از بررسی نتایج حاصل در گوسفندان رومانف و مهربان، دو الگوی باندی متفاوت در قطعه ابتدایی ژن HSP70A1A و سه الگوی متفاوت در قطعه میانی ژن HSP70A1A مشاهده شد که فراوانی این الگوها در نژادهای مهربان و رومانف متفاوت بود، همچنین بررسی نتایج حاصل از SSCP در بزهای نژاد مرخز و بومی همدان، نشان دهنده وجود سه الگوی مختلف در قطعه ابتدایی ژن مذکور در نمونه ها بود. برای حصول اطمینان از الگو-های مختلف مشخص شده توسط PCR-SSCP و تعیین دقیق وجود چند شکلی مشاهده شده 3 نمونه از هر الگو بصورت تصادفی جهت توالی یابی ارسال شد. در قطعه 247 جفت بازی دو جهش هاپلوژنوتیپ و در قطعه 298 جفت بازی سه جهش هاپلوژنوتیپ مشاهده گردید. همچنین ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ های یافت شده در هر دو قطعه تکثیر شده اگزون ژن HSP70A1A با صفات تولید مثلی گوسفندان وجود نداشت. در بررسی نتایج نمونه های توالی یابی شده در بزها تفاوت میان الگوهای حاصل تایید نشد. بر اساس نتایج مشاهده شده در این تحقیق در رابطه با تنوع ژن HSP70A1A در حیوانات ، به نظر می رسد لازم است تحقیقات بیشتری در رابطه با ژن مذکور و ارتباط آن با صفات مختلف گوسفندان و بزها انجام شود.
  32. اثر عصاره رازیانه و منگنز- اسیدآمینه بر استحکام استخوان درجوجه های گوشتی
    2018
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوحی از منگنز_اسیدآمینه و عصاره هیدروالکلی خشک رازیانه بر صفات عملکردی ، پارامترهای خونی، بررسی استحکام استخوان در288 قطعه جوجه گوشتی سویه آربوراکرز از سن یک روزگی تا 42روزگی طراحی و انجام شد. تیماربندی درقالب طرح کاملا تصادفی فاکتوریل 2×3 در6 تیمار، 3تکرار و16 پرنده در هر تکرار صورت گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 1- تیمار شاهد (دارای دانه ذرت و کنجاله سویا-بدون افزودنی) و تیمار های 2 و3 و4 و 5 و6 به ترتیب شامل جیره شاهد حاوی100 و 200 میلی گرم درکیلوگرم عصاره رازیانه و هر کدام در ترکیب با 0 و 5/1 میلی گرم از منگنز کیلاته در هر کیلو گرم خوراک تنظیم شد پرندگان از 1 تا 42 روزگی به ﺟﻴﺮه ﻫﺎی آزﻣﺎﻳﺸﻲ دسترسی آزاد داشتند . خوراک مصرفی و وزن بدن به صورت هفتگی اندازه گیری و ثبت ومورد آنالیز آماری قرار گرفت که با استفاده از این داده ها ضریب تبدیل غذایی وشاخص تولید محاسبه شد. در سن 21 و 42 روزﮔﻲ، دو ﭘﺮﻧـﺪ ه از ﻫﺮ ﺗﻜﺮار ﻛﺸﺘﺎر و اﺳﺘﺨﻮان درﺷﺖ ﻧﻲ آنها جدا گردید و درفریزر 20- برای انجام آزمایشات مربوط به استخوان از جمله مقاومت مکانیکی و خاکستر و میزان مواد معدنی نگهداری شد. در دوره آغازین و کل دوره سطوح مختلف عصاره هیدروالکلی رازیانه و منگنز کیلاته تاثیری بر خوراک مصرفی، افزایش وزن و شاخص تولید نداشت و تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p>0.05) ولی در دوره آغازین در ترکیب تیماری اعمال شده خوراک مصرفی تیمار 2 ( جیره شاهد+5/1 میلی گرم منگنز کیلاته در کیلو گرم جیره) در مقایسه با شاهد بالاتر بود. و در کل دوره تیمار4(جیره شاهد + 5/1 میلی گرم منگنز کیلاته و 100 میلی گرم عصاره هیدروالکلی رازیانه در کیلو گرم جیره) در مقایسه با شاهد خوراک مصرفی کم تری داشت.در دوره رشد در ترکیب تیماری اعمال شده تیمارهای مختلف در مقایسه با شاهد افزایش وزن کمتری داشت.درصد وزن نسبی اجزای لاشه در سنین 21 و 42 روزگی در این آزمایش تحت تاثیر قرار نگرفت.سطوح مختلف رازیانه و منگنز و ترکیب تیماری استفاده شده در سن 21 و 42 روزگی بر وزن، طول و قطر کوچک و بزرگ استخوان تاثیر معنی داری نداشت. رازیانه و منگنز بر کرنش خمشی و تنش خمشی استخوان در سن 21 و 42 روزگی استخوان تاثیر معنی داری نداشت. (p>0.05) .اما در سن 21 روزگی، تیمارهای2 ( جیره شاهد+5/1 میلی گرم منگنز کیلاته در کیلو گرم جیره) و 5 (جیره شاهد+2
  33. برآورد تنوع های ژنتیکی اتوزومال و وابسته به جنس برای صفات وزن بدن در گوسفند مغانی
    2018
    ژن های وابسته به جنس (قرار گرفته روی کروموزوم X) بخش قابل توجهی از ژنوم را تشکیل می-دهند، لذا ممکن است آثار قابل توجهی بر برخی از صفات کمی داشته باشتد. هدف از این پژوهش بررسی تنوع ژنتیکی وابسته به جنس صفات وزن بدن در گوسفند مغانی بود. داده ها به کار برده شده شامل رکوردهای وزن بدن گوسفندان مغانی بودند که طی سال های 1374 تا 1394 در مرکز تحقیقات و اصلاح نژاد دام جعفرآباد مغان در استان اردبیل جمع آوری شده بودند. رکوردهای تصحیح شده برای سن، برای تجزیه دو مرحله های به کار برده شدند و رکوردهای خام توسط مدل های تک مرحله-ای تجزیه شدند. به طور کلی، 23170 رکورد تصحیح شده توسط مدل های دو مرحله ای تجزیه شدند و 22158 و 11397 رکورد به ترتیب برای تجزیه توسط مدل های رگرسیون ثابت و رگرسیون تصادفی به کار برده شدند. آثار ثابت مؤثر بر صفات مختلف با تجزیه های مدل های خطی عمومی تعیین شدند، که بر اساس نتایج به دست آمده، سال-فصل تولد، نوع تولد، جنس و سن مادر هنگام زایش به عنوان آثار ثابت در همه مدل ها و ضریب هم خونی به عنوان عامل همبسته برای وزن تولد و وزن از شیرگیری در مدل های دومرحله ای در نظر گرفته شدند. مدل های دو مرحله ای شامل ترکیب های مختلفی از آثار تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم (A)، ژنتیکی افزایشی وابسته به جنس مستقیم (S)، ژنتیکی مادری (G) و محیطی مادری (E) بودند. در مدل های رگرسیون ثابت، علاوه بر ترکیب های مختلف آثار تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم (A)، ژنتیکی افزایشی وابسته به جنس مستقیم (S)، محیطی دائمی (P)، ژنتیکی مادری (G) و محیطی مادری (E)، رگرسیون ثابت وزن روی سن بر اساس چند جمله ای های لژاندر درجه 3، 4 یا 5، نیز برای برازش میانگین روند رشد در جمعیت در نظر گرفته شد. در مدل های رگرسیون تصادفی، علاوه بر یک تابع ثابت برای برازش میانگین روند جمعیت، ترکیب های گوناگون از توابع تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم (A)، ژنتیکی افزایشی وابسته به جنس (S)، محیطی دائمی (P) و ژنتیکی مادری (G) و محیطی مادری (E) در نظر گرفته شدند، به گونه ای که یک تابع چند جمله ای لژاندر درجه 4 و توابع درجه 3 یا 4 لژاندر به ترتیب، برای توابع ثابت و تصادفی به کار برده شدند. اجزای واریانس با تجزیه های تک متغیره و چند متغیره مدل های دو مرحله ای و مدل های رگرسیون ثابت و رگرسیون تصادفی، به عنوان مدل
  34. پویش ژنومی برای شناسایی جایگاه های صفات کمّی مؤثر بر وزن تولد در گوسفند لری بختیاری
    2018
    وزن بدن یکی از مهم ترین صفات کمّی در گوسفند گوشتی است. چندین ژن عمده ی مؤثر بر صفات اقتصادی حیوانات مزرعه ای، با استفاده از پویش ژنومی و نقشه برداری ژنتیکی حیوانات شناسایی شده اند. هدف از انجام این پژوهش اجرای یک مطالعه پیوستگی در سطح ژنوم (GWAS) برای شناسایی تک نوکلئوتیدهای (SNPs) معنی دار مرتبط با وزن تولد و واکاوی مناطق ژنومی پیرامون این SNPها برای ژن های کاندید احتمالی مؤثر بر این صفت در گوسفند بود. تعداد 132 رأس گوسفند لری-بختیاری متعلق به گله موجود در ایستگاه اصلاح نژاد استان چهارمحال بختیاری واقع در شهرستان شهرکرد برای این پژوهش به کار برده شدند. از بین حیوانات نمونه گیری شده 66 گوسفند ماده بر اساس روش موردی/شاهدی، با توجه به ارزش اصلاحی برآورد شده برای وزن بدن (33 فرد دارای ارزش اصلاحی بالا و 33 فرد دارای ارزش اصلاحی پایین) انتخاب شدند. 66 نمونه باقی مانده شامل 8 قوچ و 58 میش به طور تصادفی انتخاب شدند. نمونه ها با استفاده از تراشه های50k گوسفندی شرکت ایلومینا، برای انجام پویش ژنومی روی وزن تولد تعیین ژنوتیپ شدند. درکنترل کیفیت SNPهایی که دارای نمره GC کمتر از 6/0، نرخ خوانش ژنوتیپی کمتر از 95 درصد و فراوانی آلل کمیاب کمتر از 05/0 از تجزیه کنار گذاشته شدند. بعد از کنترل کیفیت، مجموعه 41323 SNP و تعداد 130 رأس گوسفند برای تجزیه های بعدی باقی ماندند. در GWAS ارزش های اصلاحی برآورد شده برای وزن تولد به عنوان فنوتیپ در نظر گرفته شدند. نرم افزار Plink 1.9 بتا برای کنترل کیفیت و تجزیه GWAS به کار برده شد. اثرات SNPها با استفاده از نرم افزار GCTA برآورد شدند. هفت SNP معنی دار و مؤثر بر ارزش های اصلاحی وزن تولد روی کروموزوم های 1، 16، 19 و 22 شناسایی شدند. یک منطقه روی کروموزوم 1، در فاصله 253،533،863 و 253،590،200 جفت بازی، شامل معنی دار ترین SNP ها (s54564.1; P=7.572e-07 و s63115.1; P=9.242e-07) بود که پیوستگی بالایی با یکدیگر داشتند (D’ = 0.92 to 1 و R2 = 0.3). چهار ژن کاندیدا شامل RAB6B، عضو خانواده آنکوژن RAS؛ TF سروترانسفرین؛ KCNJ13 عضو 13 زیر خانواده J کانال های ولتاژی پتاسیم و GIGYF2، پروتئین دو GYF برهم کنش کننده با GRB10 روی کروموزوم یک شناسایی شدند. سه ژن کاندیدا شامل: DNTT، DNA نوکلئوتیدیل اگزوترنسفراز؛ OPALIN، پروتئین اولیگودندروسایتیک میلین پارانودال و
  35. تأثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    2017
    هدف از این مطالعه تعیین بهترین سطح استفاده از انرژی قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جیره غذایی مرغ های تخم گذار و بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخم گذار بود. این آزمایش با استفاده از 144 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین 36- W در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با طرح پایه کاملا تصادفی شامل 9 تیمار، 4 تکرار و هر تکرار شامل 4 قطعه پرنده انجام شد. تنظیم جیره های غذایی بر اساس راهنمای مدیریت پرورش سویه های لاین 36- W (2015) انجام شد. آزمایش از سن 50 تا 60 هفتگی به مدت 10 هفته به طول انجامید. عوامل مورد بررسی عبارت اند از سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (شامل 2875، 2950 و 3025 کیلوکالری در کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف پودر زردچوبه (شامل صفر، 5/0 و 1 درصد جیره) بودند. در زمان شروع آزمایش مدت دو هفته دوره پیش آزمایش (آداپتاسیون) در نظر گرفته شد. میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته و لمبه و تلفات بصورت روزانه ثبت شدند. برای محاسبه وزن و درصد تولید تخم مرغ هر واحد آزمایشی، هر روز در یک ساعت معین، تعداد و وزن تخم مرغ ها رکوردبرداری و درصد تولید و ضریب تبدیل غذایی بر حسب روز مرغ بصورت هفتگی محاسبه شد. به منظور بررسی ویژگی های تخم مرغ، در پایان هر هفته از تخم مرغ های تولید شده در دو روز پایانی هر هفته، 2 عدد تخم مرغ از هر تکرار به صورت تصادفی انتخاب، شماره گذاری و به آزمایشگاه منتقل گردید. صفات کیفی تخم مرغ در هر واحد آزمایشی شامل شاخص شکل، سطح تخم مرغ، ضخامت پوسته، وزن پوسته، نسبت پوسته، وزن مخصوص تخم مرغ، نسبت واحد وزن به سطح پوسته، محتوای تخم مرغ، شاخص سفیده، نسبت سفیده، واحد هاو، شاخص زرده، نسبت زرده و شاخص رنگ زرده به طور هفتگی اندازه گیری شدند. داده های حاصل از آزمایش با استفاده از نرم افزار آماری SAS نسخه 1/9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که در کل دوره آزمایش شود اثر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت وساز بر میانگین خوراک مصرفی روزانه بسیار معنی دار (01/0P<) بود به گونه ای که افزایش سطح انرژی باعث کاهش بسیار معنی دار (01/0P<) میانگین خوراک مصرفی شد. همچنین با افزایش سطح
  36. تعیین نیازمندی های آرژنین قابل هضم با استفاده از معادلات تابعیت و اثر آن بر عملکرد و سیستم ایمنی مرغ های تخم گذار سویه های لاین
    2017
    این آزمایش جهت تعیین نیازمندی های آرژنین قابل هضم با استفاده از معادلات تابعیت و اثر آن بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغو سیستم ایمنی مرغ های تخم گذار سویه های لاینW36از سن 38 تا 46 هفتگی انجام شد. مجموعاّ تعداد 150 قطعه مرغ تخم گذار شامل 5 تیمار، 5 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. این آزمایش به صورت طرح کاملأ تصادفی انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل 5 سطح 81/0، 86/0، 91/0، 96/0 و 101/0 درصدآرژنین بودند. درصد تولید و وزن تخم مرغ به صورت روزانه اندازه گیری شد، خوراک مصرفی به صورت هفتگی محاسبه شد. سپس از داده های فوق توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شدند. صفات کمی و کیفی تخم مرغ به صورت دو هفته یکبار اندازه گیری شدند. در انتهای دوره آزمایش (سن 46 هفتگی)، غلظت کلسترول، اسید اوریک، گلوبولین و فاکتور رشد شبه انسولین (IGF1) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف اسید آمینه آرژنین بر صفات عملکردی مرغ های تخم گذار در کل دوره آزمایش معنی دار نبود (05/0P). نتایج استفاده از معادلات تابعیت درجه دو نشان داد که بهترین سطوح آرژنین قابل هضم برای صفات درصد تولید، توده تخم مرغ، ضریب تبدیل غذایی و سطح هورمون شبه انسولین به ترتیب برابر 917/0، 917/0، 908/0 و 970/0 درصد می باشد. به طور کلینتایج نهایی آزمایش بیان گر این است که افزایش سطح اسید آمینه آرژنین می تواند بر ترشحهورمون شبه انسولین، بهبود عملکرد سیستم ایمنی وافزایش و بهبود تولید در مرغ های تخم گذار موثر باشد.
  37. اثر عصاره گیاه شیرین بیان،پری بیوتیک اکتیوموس ® وآنتی بیوتیک فلاوومایسین بر صفات عملکردی و فیزیولوژیکی در پولت های تخم گذار
    2017
    این مطالعه به منظور بررسی اثر عصاره گیاه شیرین بیان،پری بیوتیک اکتیوموس® وآنتی بیوتیک فلاوومایسین در قالب طرح کاملا تصادفی بر صفات عملکردی و فیزیولوژیکی در پولت های تخم گذار های لاین 36w- انجام شد. تعداد 180 قطعه مرغ لگهورن سویه ی های لاین 36w-به 6 تیمار، 5 تکرار به ازای هر تیمار و در هر تکرار6 مرغ از سن 15 تا26 هفته اختصاص داده شدند تیمار های آزمایشی شامل: شامل دو سطح عصاره گیاه شیرین بیان (5 و 10 گرم در کیلوگرم)، دو سطح آنتی بیوتیک (400 و 650 میلی گرم در کیلوگرم) و دو سطح پری بیوتیک (0 و 1 کیلوگرم در تن) بودند. وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی ثبت شدند. صفات فیزیولوژیکی شامل شاخص توده بدن و طول استخوان پا در ابتدا و انتهای آزمایش اندازه گیری شدند.منحنی رشد، یکنواختی رشد و صفات کیفی تخم مرغ (در انتهای دوره آزمایش) ، کلسترول تخم مرغ و کلسترول و تری گلیسرید خون نیز اندازه گیری شدند. در کل دوره ی آزمایش اثر عصاره گیاه شیرین بیان، پری بیوتیک اکتیوموس و آنتی بیوتیک فلاوومایسین بر صفات عملکردی شامل میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی درصد تولید تخم مرغ ، توده ی تخم مرغ، درصد ضریب پراکندگی، افزایش وزن ، تغییرات وزن بدن معنی دار نبود (05/0p>). ولی در مورد میانگین وزن تخم مرغ ها تیمار 6 (پری بیوتیک اکتیوموس 1 کیلوگرم در تن خوراک) دارای افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود (05/0p<) . طول استخوا ن پا و شاخص توده بدن نیز تفاوت معنی داری نداشتند (05/0p>) .هم چنین اثر عصاره گیاه شیرین بیان، پری بیوتیک اکتیوموس® و آنتی بیوتیک فلاوومایسین بر صفات کیفی داخلی (به جز نسبت زرده) و خارجی تخم مرغ، کلسترول تخم مرغ و تری گلیسرید خون معنی دار نبود (05/0p>). در مورد نسبت زرده تیمار 4 (آنتی بیوتیک فلاوومایسین 400 میلی گرم در کیلوگرم) دارای افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود. و در مورد کلسترول خون تیمار 1 (شاهد) دارای افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود (05/0p<). با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد عصاره گیاه شیرین بیان و پری بیوتیک اکتیوموس می توانند جایگزین خوبی برای آنتی بیوتیک فلاوومایسین باشند.
  38. اثر جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله کلزا مکمل شده با انزیم پروتئاز بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ های تخم گذار
    2017
    -----
  39. برآورد ارزش های اقتصادی صفات مهم وتعیین شاخص انتخاب درگوسفندان مهربان
    2017
    این مطالعه برای برآورد ضرایب اقتصادی و پارامتر های ژنتیکی صفات مهم اقتصادی و تعیین فرمول شاخص انتخاب در گوسفندان مهربان انجام شد. در این مطالعه پارامترهای تولیـدی، تولیـد مثلـی، مـدیریتی و اقتصـادی حاصـل ازرکورد گیری 1079 راس میش مولد در 5 گله در طول یک چرخه تولید سالانه در سیستم روستائی مورد استفاده قـرارگرفت.به منظور تحلیل هزینه- درآمد و برآورد ضـرایب اقتصـادی صـفات، معادلـه سـود تشـکیل شـد. جهـت محاسـبه ضرایب اقتصادی صفات سطح هر صفت موجود در معادله سود به اندازه یک واحد (1 درصد یا 1 کیلوگرم) افزایش داده شد، در حالی که سایر صفات در حد میـانگین نگـه داشـته شـدند.بـرای محاسـبه ضـرایب اقتصادی نسبی، ضریب اقتصادی مطلق هر صفت به مجموع ضرایب اقتصادی تقسـیم شـد .در این پژوهش، 30530 رکورد مربوط به صفات وزن تولد، وزن از شیرگیری، وزن شش ماهگی،زنده مانی و تعداد بره متولدشده در هر زایش گوسفندان مهربان که توسط معاونت امور دام استان همدان در طی سال های 1373تا 1393جمع آوری شده بود برای برآورد اجزای واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات مورد بررسی استفاده شدند.اجزای واریانس صفات با مدل های حیوانی چند متغیره و الگوریتم میانگین اطلاعات بیشترین درستنمایی محدود شده (AIREML) برآورد شدند. فرمول شاخص انتخاب با استفاده از نتایج ضرایب اقتصادی و پارامترهای ژنتیکی برآورد شده، با نرم افزار SAS به دست آمد. نتـایج نشان دادند که وزن زنـده، پشم تولیـدی و کود تولیـدی، به ترتیب، 82/99 درصـد، 12/0درصـد و 05/0درصـد ازدرآمدها در سیستم یک بار زایش در سال و 87/99، 10/0، 05/0 درصددرآمدها در سیستم سه بار زایش در دوسال را تشکیل می دهند. هزینه های تغذیـه و مـدیریت درسیستم یکبار زایش در سال بـه ترتیـب 73/73و19/24 درصد و در سیستم سه بار زایش در دوسال به ترتیب 63/76 و 37/23 درصد از کل هزینه ها را شامل شدند. سود حاصل از پرورش گوسفند به ازای هر رأس میش درهر سال برابر با 515458 ریالدرسیستم یکبار زایش در سال و 1974129ریال در سیستم سه بار زایش در دو سال بود. ضـرایب اقتصـادی نسـبی صفات در گرایش حداکثر سود در سیستم یکبار زایش در سال به صورت76/17 برای زنده مانی میش ها، 94/17 برای میزان آبستنی، 22/15 برای فراوانی بره-زایی، 44/14 برای تعداد بره متولد شده در هر زایش مـیش، 29/17 برای وزن بره در حین فروش، 95/0 برای پشم تولیـدی،
  40. مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی با ترکیب توابع لژاندر و بی اسپلاین برای برآورد اجزای واریانس تولید شیر در گاوهای هلشتاین
    2017
    هدف از این مطالعه برآورد مولفه های واریانس تولید شیر در گاوهای هلشتاین با استفاده از مدل های رگرسیون تصادفی با ترکیب توابع لژاندر و بی اسپلاین در بخش های رگرسیون ثابت و رگرسیون تصادفی مدل بود. اطلاعات استفاده شده در این پژِوهش شامل 56644 رکورد روزآزمون تولید شیر که از 24274 راس گاو طی 24 سال (1370 تا 1394) موجود در سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بود. تابع چند جمله ای لژاندر با چهار درجه برازش(3،4،5،6) و تابع بی اسپلاین خطی (L) با و درجه دو (Q)با 5 گره برای بخش های مختلف مدل رگرسیون تصادفی(بخش رگرسیون ثابت و رگرسیون تصادفی )به کار برده شدند. نرم افزار های Excel,Access,MinitabوCFCجهت ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات عوامل ثابت بر تولید شیر با کمک تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته در نرم افزار SAS تعیین شدند. مدل های رگرسیون تصادفی به کار برده شده برای برآورد اجزای واریانس، شامل اثرات ثابت گله، سال، فصل زایش و تعداد دفعات دوشش یک رگرسیون ثابت برای برازش میانگین تغییرات در جمعیت و رگرسیون تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی، محیط دائمی بودند. برای مقایسه مدل ها از معیار اطلاعات آکایک (AIC)و معیار اطلاعات بیزین (BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) استفاده شد. از نرم افزار wombatجهت برآورد اجزای واریانس با استفاده از مدل های رگرسیون تصادفی استفاده شد. واریانس باقیمانده به صورت ناهمگن در 6 کلاس در نظر گرفته شد. تعداد کل مدل ها 120 تا می باشد. بر اساس معیارAICو لگاریتم درست نمایی مدل دارای توابع لژاندر در هر دو بخش رگرسیون ثابت و تصادفی با درجه های6،5،6 به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. بر اساس معیار های AIC و LRT مدل دارای توابع لژاندر برای بخش رگرسیون ثابت و بخش رگرسیون تصادفی با در جات برازش6،5،6به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. دامنه ی پارامتر های ژنتیکی برآورد شده توسط بهترین مدل شامل وراثت پذیری از 101/0 (روز یک ) تا 362/0 ( روز 305 )، ضریب محیط دائمی 214/0 (روز یک ) تا 47/0 ( روز 305) برآورد شد.
  41. اثر جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله آفتابگردان مکمل شده با آنزیم پروتئاز برقابلیت هضم پروتئین و فعالیت برخی آنزیم های روده ای در مرغهای تخمگذار
    2016
    ژوهش حاضر با استفاده از 120 قطعه مرغ تخم گذار سویهی بونز به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله آفتابگردان )صفر، 45 و 90 درصد جایگزینی با کنجاله سویا( مکمل آنزیمی پروتئاز )( بر قابلیت هضم مواد مغذی و کلسترول موجود در زرده تخم مرغ در 6 تیمار، 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار در آزمایشی به صورت فاکتوریل 2 × 3 در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی گردید. نتایج نشان داد جایگزینن کردن کنجاله آفتابگردان با و بدون آنزیم، قابلیت هضم پروتئین را نسبت به تیمار شاهد به طور معنیدار تحت تاثیر قرار نداد ( 05 / 0 < P (. همچنین اثر سطوح متفاوت کنجاله آفتابگردان بر قابلیت هضم ماده خشک کنجاله آفتابگردان معنی دار نبود ) 05 / 0 < P (. اثر سطوح 45 و 90 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان کاهش معنیدار کلسترول زرده را نسبت به تیمار شاهد نشان داد ) 05 / 0 > P (. مکمل نمودن جیره با آنزیم پروتئاز نیز، موجب کاهش معنی دار کلسترول زرده تخم مرغ نسبت به تیمار شاهد گردید ) 05 / 0 > P (. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان میدهند که در مرغهای تخمگذار جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله آفتابگردان در سطوح 45 و 90 درصد، با و بدون آنزیم، میتواند بدون تاثیر گذاشتن بر قابیت هضم پروتئین و ماده خشک، سبب کاهش معنی دار کلسترول زرده تخم مرغ شود.
  42. تأثیر سطوح مختلف پودر آویشن شیرازی و جوانه میخک در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی
    2016
    به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف پودر آویشن شیرازی و جوانه میخک در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 18 پرنده در هر تکرار به مدت 6 هفته انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین، جیره حاوی 50/0 درصد پودر آویشن شیرازی و 2/0 درصد پودر جوانه میخک، جیره حاوی 50/0 درصد پودر آویشن شیرازی و 4/0 درصد پودر جوانه میخک، جیره حاوی 1 درصد پودر آویشن شیرازی و 2/0 درصد پودر جوانه میخک و جیره حاوی 1 درصد پودر آویشن شیرازی و 4/0 درصد پودر جوانه میخک بودند که برای سه دوره پرورش و بر طبق احتیاجات مواد مغذی سویه تجاری راس 308 تنظیم شدند. افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی، پایان هر دوره پرورش و نیز در کل دوره آزمایش اندازه گیری شدند. در سن 19 روزگی، واکسن نیوکاسل به صورت آشامیدنی به جوجه ها داده شد و در سن 25 روزگی نمونه های خون از دو قطعه پرنده از هر تکرار جمع آوری شدند. در پایان دوره آزمایش (سن 42 روزگی)، دو قطعه پرنده از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند و ویژگی های لاشه شامل وزن نسبی (درصد) لاشه خالی شده گرم، سینه، ران، پشت، بال، گردن و چربی محوطه شکمی و همچنین وزن نسبی (درصد) اندام های محوطه شکمی شامل قلب، کبد، سنگدان، پیش معده، لوزالمعده، طحال، بورس فابریسیوس، دوازدهه، تهی روده، ایلئوم و روده های کور و نیز طول بخش های مختلف روده شامل دوازدهه، تهی روده، ایلئوم و روده های کور مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان دادند که در کل دوره پرورش، اثر تیمارهای آزمایشی بر مصرف خوراک (گرم)در سن 14 تا 21 روزگی بین تیمار شاهد و 02/0 ویرجینیامایسین و 5/0 پودر آویشن شیرازی و4/0درصد پودر جوانه میخک به طور معنی داری بیشتر از جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 1 درصد پودر آویشن شیرازی و 2/0 درصد پودر جوانه میخک (05/0 > P) بود. اثر تیمارهای آزمایشی بر میانگین افزایش وزن جوجه ها (گرم) در سن 14تا21روزگی بین تیمارشاهدو02/0ویرجینیا میسین به طور معنی داری بیشتراز جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 5/. درصد پودر آویشن شیرازی و2/0درصد پودر جوانه میخک و 1 درصد پودر آویشن شیرازی و2/0درصد پودر جوانه میخک و 1 درصد پودر آویشن شی
  43. تاثیر منابع مختلف چربی و سطوح مختلف متیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن اندام های گوارشی و وضعیت سیستم ایمنی بلدرچین ژاپنی
    2016
    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر منابع مختلف چربی و سطوح مختلف متیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن اندام های گوارشی و وضعیت سیستم ایمنی بلدرچین های ژاپنی انجام شد. تعداد 768 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن 15 تا 35 روزگی در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×4 به12 تیمار و هر تیمار دارای چهار تکرار و هر تکرار شامل 16 قطعه بلدرچین ژاپنی اختصاص داده شدند. فاکتورهای مورد بررسی شامل منبع چربی (بدون چربی، روغن سویا، روغن ماهی کیلکا و چربی طیور) و سطح متیونین جیره (در سطح توصیه NRC(1994)، 10 درصد بیشتر از توصیه NRC(1994) و 20 درصد بیشتر از توصیه NRC (1994) بودند. مقدار خوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی هر واحد آزمایشی بطور هفتگی اندازه گیری و تعداد تلفات هر واحد آزمایشی بصورت روزانه ثبت شدند. در سن 16 روزگی واکسن نیوکاسل به صورت آشامیدنی داده شد و در سن 22 روزگی نمونه های خون به منظور تعیین تیتر آنتی بادی بر علیه واکسن نیوکاسل به طور تصادفی از دو قطعه پرنده از هر واحد آزمایشی گرفته شدند. در سن 22 روزگی سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند به پرنده های خونگیری شده از هر واحد آزمایشی تزریق و در سن 28 روزگی نمونه های خون به منظور تعیین تیتر آنتی بادی در پاسخ به اولین تزریق سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند از همان دو پرنده از هر قفس گرفته شدند. در سن 28 روزگی مجددا سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند به همان دو پرنده خونگیری شده از هر قفس تزریق و در سن 34 روزگی نمونه های خون به منظور تعیین تیتر آنتی بادی در پاسخ به دومین تزریق سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند از همان دو پرنده از هر قفس گرفته شدند. در پایان آزمایش (سن 35 روزگی) از هر واحد آزمایشی دو قطعه پرنده به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند و وزن نسبی (درصد) لاشه و اجزای لاشه شامل سینه، ران ها، گردن، بال ها، پشت و پا و وزن نسبی (درصد) اندام های داخلی شامل قلب، کبد، سنگدان، لوزالمعده، پیش معده، طحال، غده بورس فابریسیوس و همچنین چربی محوطه شکمی و وزن نسبی (درصد) قسمت های مختلف روده باریک شامل دوازدهه، تهی روده و ایلئوم و طول قسمتهای مختلف روده شامل دوازدهه، تهی روده، ایلئوم و روده های کور اندازه گیری شدند. نتایج این آزمایش نشان دادند که در کل دوره پرورش مقدار مصرف خوراک، افزایش وزن و وزن بدن بلدرچین های
  44. تأثیر سطوح مختلف دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم بلدرچین های ژاپنی تخمگذار
    2016
    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم بلدرچین های ژاپنی تخمگذار انجام شد. تعداد 160 قطعه بلدرچین ژاپنی تخمگذار در سن 28 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و هر تیمار شامل 4 تکرار و هر تکرار دارای 10 قطعه بلدرچین مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین، جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند و جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بودند. قبل از شروع آزمایش، مدت 2 هفته به عنوان آداپتاسیون (دوره عادت پذیری) در نظر گرفته شد. در طول مدت آزمایش، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی و وزن تخم، درصد تولید تخم، توده تخم و درصد تخم های شکسته به صورت روزانه اندازه گیری شدند. همچنین در پایان هر هفته از هر تکرار دو عدد تخم به صورت تصادفی انتخاب و صفات تخم شامل شاخص شکل، وزن مخصوص، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، استحکام پوسته، واحد هاو، شاخص زرده و شاخص رنگ زرده تخم اندازه گیری شدند. نتایج این مطالعه نشان دادند که تیمارهای آزمایشی بر مصرف خوراک روزانه، وزن تخم، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید تخم و توده تخم تاثیر معنی داری نداشتند (05/0 P>). درصد تخم های شکسته در بلدرچین های تغذیه شده با جیره های حاوی پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0 P<) کمتر از بلدرچین های تغذیه شده با جیره شاهد بود ولی با درصد تخم های شکسته در بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 02/0 درصد ویرجینیامایسین اختلاف معنی داری نداشت (05/0 P>). اثر تیمارهای آزمایشی بر وزن مخصوص تخم، نسبت پوسته به وزن تخم، استحکام پوسته، واحد هاو و شاخص زرده معنی دار نبود (05/0 P>). شاخص شکل تخم بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0 P<) کمتر و ضخامت پوسته آنها بطور معنی داری (05/0 P<) بیشتر از بلدرچین های تغذیه شده با جیره شاهد بود. شاخص رنگ زرده تخم بلدرچین های تغذیه شده با جیره های حاوی 25/0 و 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0 P<) بیشتر از بلدرچین های تغذیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی 02/0 درصد ویرجینیامایسین بود. با توجه به نتایج این آزمایش به نظر می رسد که استفاده از پودر دانه اسپند به میزان 50/0 درصد در جیره غذایی بر عملکرد بلدرچین های ژاپنی تخمگ
  45. اثر باقی مانده رستورانی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، پارامترهای خونی، مورفولوژی روده و صفات تخم بلدرچین ژاپنی
    2016
    چکیده: مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف باقی مانده رستورانی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، پارامترهای خونی، مورفولوژی روده و صفات تخم بلدرچین ژاپنی با تعداد 300 قطعه بلدرچین تخم گذار انجام شد. این مطالعه شامل 5 تیمار، 4 تکرار و 15 قطعه بلدرچین در هر تکرار بود که از سن 10 تا 18 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی تنظیم گردید. تیمار های آزمایشی شامل: 1)جیره پایه شامل ذرت و کنجاله سویا (بدون باقی مانده رستورانی) و تیمارهای 2، 3 ، 4 و 5 به ترتیب شامل جیره پایه حاوی 5، 10، 15 و 20 درصد باقی مانده رستورانی بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که بین تیمارها از نظر وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید و توده تخم بلدرچین، اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0P>). با این حال خوراک مصرفی با 5 درصد باقی مانده رستورانی بطور معنی داری نسبت به تیمار 20 درصد بیشتر بود. همچنین وزن تخم بلدرچین در تیمار دریافت کننده 20 درصد باقی مانده رستورانی افزایش معنی داری را نسبت به تیمار 10 درصد داشت (05/0P<). صفات کیفی تخم بلدرچین در پایان هر دو هفته اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که وزن زرده تیمار حاوی 10 و20 درصد باقی مانده رستورانی به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود و در وزن سفیده تیمارهای 5 و 20 درصد باقی مانده رستورانی افزایش معنی داری نسبت به تیمار 10 درصد وجود داشت (05/0P<). در صفات وزن تخم بلدرچین، واحد وزن به سطح پوسته و سطح تخم بلدرچین تیمار حاوی 20 درصد باقی مانده رستورانی به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد و 10 درصد نشان داد (05/0P<). در انتهای دوره آزمایش (18 هفتگی)، دو قطعه بلدرچین از هر تکرار به طورتصادفی انتخاب و خون گیری شدند. تفاوت معنی داری بین تیمارها از نظر غلظت گلوکز و لیپوپروتئین با چگالی بالا وجود نداشت (05/0P>). اما تفاوت غلظت های تری گلیسرید و لیپوپروتئین با چگالی پایین معنی دار شد بطوریکه بیشترین مقدار در تیمار شاهد و کمترین آن در تیمار 20 درصد باقی مانده رستورانی بود. از طرفی غلظت کلسترول خون تیمار شاهد افزایش معنی داری را نسبت به تیمار 15 درصد نشان داد (05/0>P).از جهتی غلظت کلسترول زرده تخم بلدرچین در تیمارهای 15 و 20 درصد باقی-مانده رستورانی افزایش معنی داری را نسبت به تیمار شاهد، 5 و 10 درصد نشان دادند (05/0P<). در انتهای دوره آزمایش، میزان ویسکوزیته مح
  46. اثر برازش آشیانه ای رگرسیون ثابت درمدل های رگرسیون تصادفی دارای توابع لژاندر برای تجزیه ژنتیکی صفات تولیدی درگاوهای هلشتاین
    2016
    این پژوهش به منظور بررسی اثر برازش آشیانه ای تابع ثابت در مدل های رگرسیون تصادفی دارای توابع لژاندر برای تجزیه ژنتیکی تولید شیر در گاوهای هلشتاین انجام شد. در این تحقیق از 56644 رکورد روز آزمون تولید شیر مربوط به دوره شیردهی اول 6833 راس گاو شیری هلشتاین که طی سال های 1380 تا 1394 (15 سال) توسط سازمان جهاد کشاورزی استان همدان جمع آوری شده بودند، استفاده شد. آماده سازی و ویرایش داده ها با نرم افزارهای Excel، Access، Minitab، SAS و CFC انجام شد. در مدل های مورد بررسی اثرات گله- سال- فصل، تعداد دفعات دوشش و سن زایش اثرات ثابت بودند و اثرات ژنتیکی افزایشی و محیطی دائمی به عنوان اثرات تصادفی در نظر گرفته شدند. چند جمله ای های لژاندر با درجه های 3 تا 6 برای توابع ثابت و تصادفی مدل برازش شدند. تابع ثابت به یکی از شکل های برازش شده برای همه ی جمعیت، آشیانه ای در گله – سال - فصل یا آشیانه ای در تعداد دفعات دوشش برازش شد. واریانس باقی مانده به صورت ناهمگن در 6 کلاس در نظر گرفته شد. اجزای واریانس و پارامترهای ژنتیکی با الگوریتم میانگین اطلاعات بیشترین درست نمایی محدود شده (AI-REML) با استفاده نرم افزار WOMBAT برآورد شدند. برای مقایسه مدل ها از معیارهای اطلاعاتی آکائیک (AIC )، بیزین (BIC)، آزمون نسبت درست نمایی (LRT) استفاده شد. نتایج نشان دادند که برازش آشیانه ای تابع ثابت در گله – سال – فصل بهترین روش برازش تابع ثابت در مدل های رگرسیون تصادفی برای تجزیه ژنتیکی تولید شیر در جمعیت مورد بررسی است. بر اساس معیارهای AIC، BIC و LRT، مدل دارای برازش آشیانه ای رگرسیون ثابت در گله – سال – فصل و توابع درجه 6، 3 و 6، به ترتیب برای تابع ثابت و توابع تصادفی ژنتیک افزایشی و محیط دائمی به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. دامنه ی پارامترهای ژنتیکی برآورد شده توسط بهترین مدل شامل وراثت پذیری از053/0 ( روز یک) تا 134/0 (روز 201)، ضریب محیط دائمی 353/0 (روز 14) تا 548/0 (روز 305) برآورد شدند
  47. بررسی چند شکلی ژن kiss1 و ارتباط آن ها با توانایی تولید مثلی در گوسفندان مهربان
    2016
    ژن Kiss1 به عنوان یکی ژن های مؤثر بر باروری شناخته شده است. در مطالعه حاضر چند شکلی های اگزون و اینترون 1 ژن Kiss1 و ارتباط آن ها با صفت تولید مثلی ( تعداد بره در هر زایش) با کمک روش های چند شکلی فضایی تک رشته ای (SSCP) و توالی یابی DNA در 100 میش نژاد مهربان مورد ارزیابی قرار گرفت. در واکنش زنجیره ای پلی مراز یک قطعه 331 جفت بازی از اگزون 1 و یک قطعه 230جفت بازی از اینترون 1 ژن Kiss1 تکثیر شدند. سه چند شکلی تک نوکلئوتیدی شامل: چند شکلی تک نوکلئوتیدی C→T در جایگاه نوکلئوتیدی 102، G→C در جایگاه نوکلئوتیدی 155 و همچنین چند شکلی تک نوکلئوتیدی در جایگاه نوکلئوتیدی 272 با 4 ژنوتیپ مختلف (چهار الگوی متفاوت SSCP) از اگزون 1 شناسایی شد که منجر به تغییر دو اسید آمینه گردید. همچنین یک چند شکلی تک نوکلئوتیدی G→C در جایگاه نوکلئوتیدی 140 با دو ژنوتیپ (دو الگوی متفاوت SSCP) از اینترون 1 شناسایی شد. تعداد آلل موثر به همراه شاخص شانون و نی نشان داد که گوسفندان نژاد مهربان در همه جایگاه های نوکلئوتیدی در اگزون و اینترون 1 چند شکل بودند در بررسی ارتباط بین ژنوتیپ ها با صفت تولید مثلی تعداد بره در هر زایش ژنوتیپ های مشاهده شده ارتباط معنی داری با تعداد بره در هر زایش نداشتند. نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر نشان داد که اگزون و اینترون 1 ژن Kiss1 می توانند برای انتخاب با کمک نشانگر-ها در گوسفندان مهربان مورد توجه قرار گیرند.
  48. بررسی ارتباط ایندل ها در ژنوم بلدرچین ژاپنی با برخی صفات رشد
    2016
    پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط ایندل ها در ژنوم بلدرچین ژاپنی با برخی صفات رشد و شناسایی ایندل های مؤثر انجام شد. در این پژوهش از رکوردهای فنوتیپی صفات وزن تولد، وزن در سنین 7، 14، 21 و 28 روزگی، وزن لاشه و سینه در 28 روزگی مربوط به 77 قطعه بلدرچین استفاده شد. بلدرچین ها از گله های پرورش بلدرچین گروه علوم دامی دانشگاه تهران بودند. افراد جمعیت F1 و F2 حاصل از تلاقی دو لاین سبک وزن و سنگین وزن بودند. از نرم افزار EXCEL 2010 جهت ویرایش و آماده سازی داده ها استفاده شد. ارتباط بین ایندل ها با صفات رشد و همچنین تعیین ژنوتیپ های مؤثر بر صفات رشد با استفاده از مدل های خطی تعمیم یافته و با کمک رویه GLM در نرم افزار SAS تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش اثرات جنس، هچ و کانتیگ بعنوان اثرات مستقل و صفات وزن یک، 7، 14، 21، 28 روزگی و وزن لاشه و سینه در 28 روزگی به عنوان صفات وابسته در مدل در نظر گرفته شدند. فراوانی های آللی و ژنوتیپی ایندل هایی که بر صفات رشد بلدرچین ژاپنی مؤثر بودند (دو آللی و چند آللی) با استفاده از نرم افزار POPGENE Version 1.32 برآورد شدند و برای آن ها آزمون تعادل هاردی-واینبرگ آزمون انجام شد. نتایج نشان داد که از بین 96 ایندل مورد بررسی20 ایندل با برخی از صفات رشد در بلدرچین ژاپنی ارتباط داشتند. 6 ایندل بر صفت وزن یک روزگی، 2 ایندل بر صفت وزن هفت روزگی، 9 ایندل بر صفت وزن 14 روزگی، 9 ایندل بر صفت وزن 21 روزگی، 7 ایندل بر صفت وزن 28 روزگی، 2 ایندل بر صفت وزن لاشه در 28 روزگی و 5 ایندل بر صفت وزن سینه در 28 روزگی مؤثر بودند. در این پژوهش تعداد 9 ایندل مؤثر، چند آللی بودند و تعداد 11 ایندل مؤثر، دو آللی بودند که ایندل شماره 1023682 با 15 آلل بیشترین تنوع آللی را داشت. در کل ایندل ها، فراوانی آللی در محدوده 008/0 تا 839/0 بود. همچنین تعداد قابل ملاحظه ای از ایندل ها دارای تعادل هاردی-واینبرگ در جمعیت نبودند.
  49. اثر منابع مختلف فیبر نامحلول بر توسعه سنگدان، قابلیت هضم مواد مغذی، فعالیت برخی انزیمهای روده ای و عملکرد جوجه های گوشتی
    2016
    در این آزمایش، اثرات استفاده از منابع مختلف فیبر نامحلول بر صفات عملکردی، ویژگی های دستگاه گوارش، قابلیت هضم مواد مغذی، فعالیت آنزیم های روده ای، جمعیت میکروبی روده کور و رطوبت بستر در جوجه های گوشتی از سن 1 تا 42 روزگی مورد بررسی قرار گرفت. مجموعاً 320 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 با وزن بدن اولیه 7/2±82/38 گرم در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (ذرت- کنجاله سویا) که با استفاده از کاه گندم غنی شده، پوسته آفتابگردان و پوسته سویا هر کدام به مقدار 3 درصد رقیق شدند. جیره های آزمایشی بصورت دوره آغازین (1 تا 10 روزگی)، رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) در نظر گرفته شد. خوراک مصرفی، وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی بصورت هفتگی و دوره ای اندازه گیری شدند. خصوصیات دستگاه گوارش بویژه ویژگی های سنگدان و قابلیت هضم مواد مغذی در سن 27 روزگی و وزن اندام های دستگاه گوارش و لاشه، pH قسمت های مختلف دستگاه گوارش، فعالیت آنزیم های روده ای، جمعیت میکروبی روده کور و رطوبت بستر در 42 روزگی اندازه گیری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که 3 درصد کاه گندم غنی شده موجب افزایش متمایل به معنی دار خوراک مصرفی نسبت به تیمار شاهد در دوره آغازین شد (1/0P<) برعکس تفاوت معنی داری را نسبت به پوسته آفتابگردان و پوسته سویا نشان نداد. کاه غنی شده موجب افزایش معنی-دار وزن بدن جوجه ها نسبت به سایر تیمارها در دوره آغازین گردید (05/0P<). هم چنین افزایش وزن بدن (1/0P<) و بهبود ضریب تبدیل غذایی در جوجه های گوشتی تغذیه شده با کاه غنی شده در دوره رشد مشاهده شد (05/0>P) ولی عملکرد جوجه های گوشتی در دوره پایانی و نیز کل دوره آزمایش تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفت (05/0P>). وزن اندام های گوارشی و لاشه در 27 و 42 روزگی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند بجز طول روده باریک که منابع مختلف فیبر نامحلول در 27 روزگی بطور معنی دار (05/0>P) و تیمار کاه غنی شده آن را در 42 روزگی بطور متمایل به معنی داری آن را افزایش داد (1/0>P). خصوصیات سنگدان از جمله وزن مطلق، نسبی، ماده خشک و pH تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0P>).pH محتویات دستگاه گوارش تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی در 42 روزگی قرار نگرفت (05/0
  50. اثر فاصله واحد زمانی در مدل های رگرسیون تصادفی چند جمله ای معمولی بر برآورد اجزای واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
    2016
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر واحد زمانی سن و درجه برازش مدل های رگرسیون تصادفی دارای توابع چندجمله ای معمولی بر برآورد اجزای واریانس وزن بدن گوسفند مغانی انجام شد. داده های به کار برده شده در این پژوهش شامل 8546 رکورد وزن بدن 2537 حیوان در دامنه ی سنی 65 تا 416 روزگی بودند که در طی سال های 1374 تا 1393 در ایستگاه پرورش واصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در شهرستان جعفرآباد مغان استان اردبیل جمع آوری شده بودند. نرم افزارهای Excell، Access و Minitab برای ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت مؤثر بر صفت وزن بدن با کمک تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته با نرم افزار SAS برآورد شدند. مدل های رگرسیون تصادفی به کار برده شده برای برآورد اجزای واریانس، شامل اثرات ثابت سال-فصل تولد، نوع تولد، جنس و سن مادر هنگام زایش، یک رگرسیون ثابت برای برازش میانگین تغییرات در جمعیت و رگرسیون های تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم، محیط دائمی، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط مادری بودند. توابع چندجمله ای معمولی با درجات برازش 2 و 3 برای بخش های ثابت و تصادفی مدل ها به کار برده شدند. مدل ها به صورت کامل یا کاهش یافته دارای دو یا سه اثر تصادفی برازش شدند. در مدل های کاهش یافته دارای سه اثر تصادفی، اثر محیط مادری و در مدل های کاهش یافته دارای دو اثر تصادفی، اثرات محیط مادری و ژنتیکی افزایشی مادری از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واریانس باقیمانده به دو صورت همگن و ناهمگن منظور گردید. در همه مدل ها واحد زمانی سن به یکی از شکل های فواصل روزانه، 10 روزه یا 30 روزه در نظر گرفته شد. اجزای واریانس با کمک نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها بر اساس معیار اطلاعات آکاییک (AIC)، معیار اطلاعات بیزین(BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) مورد مقایسه قرار گرفتند. در همه مدل های کامل و کاهش یافته، فواصل واحد زمانی سن تأثیری بر واریانس ژنتیکی افزایشی مستقیم و واریانس فنوتیپی نداشتند. همچنین در مدل های 3 اثره فاصله زمانی سن بر ژنتیک افزایشی مادری بی تأثیر بود. فاصله زمانی سن، باقی اجزای واریانس برآورد شده در همه مدل های کامل و کاهش یافته را تحت تأثیر قرار داد. بر اساس معیارهای AIC، BIC و LRT، مدل 10-(Ht)333 با توابع چندجمله ای معمولی درجه 3، 3 و 3 به ترتیب برای رگرسیون ثابت و رگر
  51. مقایسه مدل های رگرسیونی تصادفی لژاندر دارای درجه برازش و واحدهای زمانی سن گوناگون برای برازش رکوردهای وزن بدن در گوسفند مغانی
    2016
    هدف از این مطالعه مقایسه مدل های رگرسیون تصادفی لژاندر دارای درجه های برازش و واحدهای زمانی سن گوناگون برای برازش رکوردهای وزن بدن گوسفند مغانی بود. داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل 8546 رکورد وزن بدن 2451 حیوان در دامنه سنی 65 تا 416 روزگی بودند که در طی سال های 1374 تا 1393 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در شهرستان جعفر آباد مغان استان اردبیل جمع آوری شده بودند. نرم افزارهای Excell ، Access و Minitab برای ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت موثر بر صفت وزن بدن با کمک تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته با نرم افزار SAS برآورد شدند. مدل های رگرسیون تصادفی به کار برده شده برای برآورد اجزای واریانس، شامل اثرات ثابت سال-فصل تولد، نوع تولد، جنس و سن مادر هنگام زایش، یک رگرسیون ثابت برای برازش میانگین تغییرات در جامعه و رگرسیون های تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم، محیط دائمی، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط مادری بودند. توابع لژاندر با درجات برازش 2 و 3 برای بخش های ثابت و تصادفی مدل ها به کار برده شدند. مدل ها به صورت کامل یا کاهش یافته دارای دو یا سه اثر تصادفی برازش شدند. در مدل های کاهش یافته دارای سه اثر تصادفی، اثر محیط مادری و در مدل های کاهش یافته دارای دو اثر تصادفی، اثرات محیط مادری و ژنتیکی افزایشی مادری از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واحد زمانی سن به یکی از سه شکل های فواصل روزانه ، 10 روزه و 30 روزه در نظر گرفته شد. و واریانس باقی مانده به دو صورت هم گن و نا هم گن در 4 کلاس منظور گردید. اجزای واریانس با کمک نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها بر اساس معیار اطلاعات آکایک (AIC)، معیار اطلاعات بیزین (BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) مورد مقایسه قرار گرفتند. ساختارهای متفاوت فاصله زمانی سن تاثیری بر واریانس ژنتیکی افزایشی مستقیم و وراثت پذیری مستقیم در همه مدل های کامل، 2 اثره و 3 اثره نداشتند. همچنین در مدل های 3 اثره فاصله زمانی سن بر ژنتیک افزایشی مادری بی تاثیر بود. تغییر فاصله زمانی سن، بقیه اجزای واریانس را در همه مدل های کامل و کاهش یافته تحت تاثیر قرار داد. بر اساس معیارهای AIC، BIC و LRT، مدل L22323(Hm)-30 با درجات چند جمله ای لژاندر 2، 2، 3، 2، 3 به ترتیب برای رگرسیون های ثابت، ژنتیکی
  52. مقایسه مدل های مختلط دامی و شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی ارزش اصلاحی در داده های واقعی و شبیه سازی شده
    2016
    این پژوهش به منظور مقایسه مدل های مختلط دامی و شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی ارزش های اصلاحی در شرایط مختلف وراثت-پذیری و میزان کامل بودن شجره در داده های شبیه سازی شده و واقعی انجام شد. شبیه سازی داده ها تحت مدل بینهایت جایگاه ژنی در نرم افزار R در چهار وراثت پذیری متفاوت (1/0 ، 3/0، 5/0 و 7/0) در 10 تکرار انجام شد. در نسل پایه 4000 فرد ایجاد شدند. در هر نسل به صورت تصادفی 50 نر و 500 ماده به عنوان والدین نسل آینده در نظر گرفته شد. برای هر مادر 3 فرزند و جنسیت فرزندان به صورت تصادفی به احتمال 50% در نطر گرفته شد. شبیه سازی تا 20 نسل ادامه یافت به گونه ای که در هر جمعیت شبیه سازی شده 34000 فرد دارای شجره و رکورد ایجاد شدند. در تجزیه داده ها، ارزش های اصلاحی با شجره های کامل یا ناقص (نبودن 30 % درصد اطلاعات والدین)، با یک مدل مختلط دامی پیش بینی شدند. در این مدل جنس و نسل به عنوان اثرات ثابت و اثر ژنتیکی افزایشی به عنوان اثر تصادفی در نظر گرقته شدند. همچنین، ارزش های اصلاحی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه، با نرم افزار NeuroSolutions 5 نیز برآورد شدند. در شبکه-های عصبی مصنوعی، داده ها به طور تصادفی به دو بخش (60% آموزش و 40% ارزیابی) تقسیم شدند. از الگوریتم پسا انتشار خطا با مدل مومنتیم، با تابع انتقال تانژانت هایبربولیک برای آموزش شبکه های عصبی مصنوعی استفاده شد. در این فرآیند، نخست چندین شبکه (1 لایه با 4 گره، 1 لایه با 6 گره، 2 لایه با 3 گره و 2 لایه با 4 گره) بررسی شدند. با توجه به میانگین مربعات خطا، شبکه ی دارای 1 لایه پنهان با 6 گره برای برآورد ارزش های اصلاحی و مقایسه با نتایج مدل مختلط به کار برده شد. ضرایب همبستگی میان ارزش های اصلاحی واقعی و برآورد شده توسط مدل مختلط دامی و شبکه های عصبی مصنوعی، فنوتیپ و همچنین همبستگی های رتبه ای با فنوتیپ برآورد شده توسط شبکه عصبی مصنوعی با نرم افزار SAS 9.2 برآورد شدند. همچنین در داده های واقعی شامل میانگین وزن تخم مرغ های بومی مازندران در سنین 28، 30 و 32 هفتگی، صفات تولید مثلی در گوسفند مهربان و میانگین تولید شیر در دوره اول شیردهی گاوهای هلشتاین استان همدان، ارزش های اصلاحی توسط مدل مختلط برآورد شدند. سپس ارزش های اصلاحی و فنوتیپ داده های واقعی توسط شبکه های عصبی مصنوعی نیز برآورد شدند. برای
  53. اثر فاصله واحد زمانی در مدل های رگرسیون تصادفی بی اسپلاین بر برآورد اجزای واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
    2016
    چکیده : این پژوهش به منظور بررسی اثر واحد سن بر برآورد پارامترهای ژنتیکی وزن بدن گوسفند مغانی با استفاده از مدل های رگرسیون تصادفی بی اسپلاین انجام شد. اطلاعات استفاده شده در این پژوهش شامل 8546 رکورد وزن بدن از سن 65 تا 416 روزگی مربوط به 2537 گوسفند بود که طی 20 سال (1374 تا 1393) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی استان اردبیل جمع آوری شده بودند. نرم افزارهای Access، Excel و Minitab برای ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت مؤثر بر وزن بدن با تجزیه مدل های خطی عمومی در نرم افزار SAS تعیین شدند. در مدل های رگرسیون تصادفی، سال – فصل تولد، جنس، نوع تولد و سن مادر اثرات ثابت بودند. یک رگرسیون ثابت برای برازش میانگین روند رشد در جمعیت و رگرسیون های تصادفی برای برازش اثرات تصادفی، ژنتیکی افزایشی مستقیم، محیطی دائمی، ژنتیکی افزایشی مادری و محیطی مادری در نظر گرفته شدند. این مدل ها شامل توابع بی اسپلاین خطی (L) و درجه دو (Q) با سه گره برای رگرسیون های ثابت و تصادفی بودند. مدل ها به صورت کامل یا کاهش یافته دارای دو یا سه اثر تصادفی بودند. در مدل های کاهش یافته دارای سه اثر تصادفی، اثر محیط مادری و در مدل های کاهش یافته دارای دو اثر تصادفی اثرات محیطی و ژنتیکی افزایشی مادری از مدل حذف شدند. در مدل ها واریانس باقیمانده به صورت همگن (hm) یا ناهمگن در چهار کلاس (ht) و سن با فواصل زمانی روزانه، 10 و 30 روزه در نظر گرفته شدند. اجزای واریانس با نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها براساس معیارهای اطلاعات آکایک (AIC) و بیزین (BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) مقایسه شدند. به طور کلی، افزایش فاصله واحد زمانی سن از روزانه به 10 و 30 روزه توانایی مدل های مورد بررسی در برازش رکوردهای وزن بدن را کاهش داد. براساس معیار های AIC، BIC و LRT مدل BSLQQ(hm-1) با توابع بی اسپلاین درجه 1، 2 و 2 به ترتیب برای رگرسیون ثابت و رگرسیون های تصادفی اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و محیط دائمی با فرض همگن بودن واریانس باقیمانده و فاصله واحد زمانی روزانه به عنوان بهترین مدل در نظر گرفته شد. براساس برآوردهای بهترین مدل، وراثت پذیری مستقیم و ضریب محیط دائمی به ترتیب در دامنه 38/0-15/0 و52/0-18/0 برآورد شدند. بیشترین مقادیر وراثت پذیری مستقیم و ضریب محیط دائمی به ترتیب در
  54. مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی لژاندر دارای ساختارهای متفاوت واریانس باقی مانده برای برآورد مؤلفه های واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
    2015
    پژوهش حاضر به منظور مقایسه مدل های رگرسیون تصادفی دارای توابع لژاندر و ساختارهای متفاوت واریانس باقی مانده برای برآورد اجزای واریانس وزن بدن گوسفند مغانی انجام شد. داده های به کار برده شده در این پژوهش شامل 10354 رکورد وزن بدن 63 تا 416 روزگی مربوط به 2931 رأس گوسفند مغانی بود که در طی سال های 1373 تا 1392 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در شهرستان جعفرآباد مغان استان اردبیل جمع آوری شده بودند. نرم افزارهای Excel، Access و Minitab جهت ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت مؤثر بر وزن بدن با کمک تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته با نرم افزار SAS تعیین شدند. مدل های رگرسیون تصادفی به کار برده شده برای برآورد اجزای واریانس، شامل اثرات ثابت گروه های هم دوره (سال تولد - فصل تولد - نوع تولد - جنس) و سن مادر هنگام زایش، یک رگرسیون ثابت برای برازش میانگین تغییرات وزن بدن در جمعیت و رگرسیون های تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم، محیط دائمی، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط مادری بودند. در مدل های مورد بررسی، توابع لژاندر درجه 3 یا 4 برای رگرسیون ثابت و رتبه های رگرسیون های تصادفی ژنتیک افزایش مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط دائمی و رتبه 2 یا 3 برای رگرسیون تصادفی محیط مادری برازش شدند. مدل ها به صورت کامل یا کاهش یافته دارای دو یا سه اثر تصادفی برازش شدند. در مدل های کاهش یافته دارای سه اثر تصادفی، اثر محیط مادری و در مدل های کاهش یافته دارای دو اثر تصادفی اثرات محیط مادری و ژنتیکی افزایشی مادری از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واریانس باقیمانده به صورت همگن یا ناهمگن در فاصله های زمانی 10 روزه، یک ماهه یا سه ماهه در نظر گرفته شد. اجزای واریانس با کمک نرم افزار Wombat برآورد شدند و مدل ها بر اساس معیار آکایک (AIC)، معیار اطلاعات بیزین (BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) مورد مقایسه قرار گرفتند. ساختار واریانس باقیمانده در برخی از مدل ها برآوردهای واریانس ژنتیک افزایشی مستقیم و مادری را تحت تأثیر قرار داد، به گونه ای که بیشتر تفاوت بین مدل های دارای ساختارهای همگن و ناهمگن واریانس مشاهده شد. در مدل های دیگر، ساختارهای متفاوت واریانس باقیمانده تأثیری بر واریانس ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری نداشتند. ساختارهای واریانس باقیم
  55. مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی بی اسپلاین دارای ساختارهای متفاوت واریانس باقیمانده برای برآورد اجزای واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
    2015
    این پژوهش به منظور برآورد اجزای واریانس وزن بدن گوسفند مغانی با استفاده از مدل های رگرسیون تصادفی بی اسپلاین دارای ساختارهای متفاوت واریانس باقیمانده انجام شد. اطلاعات استفاده شده در این پژوهش شامل 10354 رکورد وزن بدن از سن 63 تا 416 روزگی مربوط به 2931 گوسفند بود که طی 19 سال (1374 تا 1392) در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی استان اردبیل جمع آوری شده بودند. نرم افزارهای Access، Excel و Minitab برای ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. عوامل ثابت موثر بر وزن بدن با کمک تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته در نرم افزارSAS تعیین شدند. در مدل های به کار برده شده برای برآورد اجزای واریانس، گروه های هم دوره (سال - فصل - جنس - نوع تولد) و سن مادر به عنوان اثرات ثابت در نظر گرفته شدند. این مدل ها شامل توابع بی اسپلاین خطی (L ) و درجه دو (Q) با سه گره برای رگرسیون های ثابت و تصادفی بودند. رگرسیون ثابت برای برازش میانگین روند رشد در جمعیت و رگرسیون های تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیک افزایشی مستقیم، محیط دائمی، ژنتیک افزایشی مادری و محیط مادری در نظر گرفته شدند. البته در برخی از مدل ها (مدل-های کاهش یافته) اثرات تصادفی ژنتیک افزایشی یا محیطی مادری وجود نداشتند. واریانس باقیمانده به صورت همگن (M) یا ناهمگن با فواصل سنی 10 روزه در 36 کلاس، 30 روزه در 12 کلاس یا 90 روزه در 4 کلاس (به ترتیب، H10، H30 و H90) در نظر گرفته شد. اجزای واریانس با کمک نرم افزار Wombat برآورد شدند. مدل ها بر اساس معیارهای اطلاعات آکایک (AIC) و بیزین (BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) مقایسه شدند. بر اساس معیار های AIC، BIC و LRT ، در میان مدل های کامل، مدل L-QQQL-M (تابع خطی برای رگرسیون ثابت، توابع درجه دو برای اثرات تصادفی ژنتیک افزایشی مستقیم، محیط دائمی و ژنتیک افزایشی مادری و تابع خطی برای محیط مادری با واریانس باقی مانده همگن) و در میان مدل های کاهش یافته دارای سه اثر تصادفی مدل L-QQQ-M(تابع خطی برای رگرسیون ثابت و توابع درجه دو برای اثرات تصادفی ژنتیک افزایشی مستقیم، محیط دائمی و ژنتیک افزایشی مادری با واریانس باقی مانده همگن) و در میان مدل های کاهش یافته دارای دو اثر تصادفی مدل L-QQ-M (تابع خطی برای رگرسیون ثابت و توابع درجه دو برای اثرات تصادفی ژنتیک افزایشی مستقیم و محی
  56. اثر قرصهای آهسته رهش به عنوان مکمل روی، سلنیوم و کبالت بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی و شکمبه ای در بز نژاد مرخز
    2014
    به پایان نامه مراجعه شود
  57. مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی با ترکیب چندجمله ای های لژاندر و معمولی در برآورد مولفه های واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
    2014
  58. مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی با ترکیب چندجمله ای های بی اسپلاین و معمولی در برآورد مولفه های واریانس وزن بدن گوسفند مغانی
    2014
  59. اثرات جایگزینی کنجاله سویا کنجاله کلزا براساس اسید آمینه کل و قابل هضم بر عملکرد مرغ های تخم گذار هالاین W-36
    2014
  60. ارزیابی چند شکلی اگزون های 1 و 2 ژن BMP15 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانایی تولید مثلی گوسفندان مهربان و لری
    2013
  61. برآورد روندهای ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی برخی از صفات تولید مثلی در گوسفند مهربان
    2013
  62. ارزیابی چندشکلی اگزون های 1 و 2 ژن BMP15 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانایی تولیدمثلی در گوسفندان مهربان و لری
    2013
  63. بررسی چندشکلی اگزون 4 ژن ESRI و اگزون 2 ژون GDF9 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانایی تولیدمثلی در گوسفندان مهربان و لری
    2013
  64. بررسی اثر افزایش مقدار اسیدفولیک جیره غذایی بر مقدار زرده تخم مرغ و عملکرد تولیدی مرغان تخمگذار
    2013
  65. مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی با ترکیب چندجمله ای های لژاندر و بی اسپلاین در برآورد مولفه های واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
    2013