پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Assistant Professor
Update: 2024-11-21
Zahra Kolahchi
Faculty of Agriculture / Department of Soil Science
Master Theses
-
ارزيابي وضعيت عناصر شيميايي و آلودگي برخي از فلزات سنگين و فراهمي آنها در خاك اطراف كارخانه سيمان سفيد ساوه
سيدجلال علوي 2019فلزات سنگين از آلاينده هاي پايدار محيط زيست مي باشند، كه در اثر افزايش روز افزون كارخانجات و صنعتي شدن جوامع ميزان انباشت اين عناصر در خاك بيشتر مي شود.اين پژوهش با هدف بررسي وضعيت آلودگي برخي از فلزات سنگين خاك اطراف كارخانه سيمان سفيد ساوه انجام شد. بدين منظور نمونه برداري از فواصل 200، 500، 1000، 1500، 2000، 2500، 3000 و 5000 متري (نقطه شاهد) از خاك سطحي اطراف كارخانه صورت گرفت. پس از نمونه برداري از خاك هاي اطراف كارخانه براي انجام آزمايشات به آزمايشگاه منتقل و غلظت كل، كادميوم، مس، منگنز، نيكل، سرب، آنتيموان، ارسنيك، كروم، كبالت، موليبدن، نقره، واناديم و روي اندازه گيري شد. فراهمي فلزات سنگين ( كادمبوم، مس، منگنز، نيكل و سرب ) و عناصر غذايي( نيتروژن، فسفر، پتاسيم، روي و آهن) با استفاده از دستگاه هاي مربوطه مورد ارزيابي قرار گرفتند. به طور كلي تغييرات غلظت عناصر با افزايش فاصله از كارخانه روند نامنظمي را نشان داد. دامنه تغييرات فراهم عناصر سنگين كادميوم ، مس، منگنز، نيكل و سرب به ترتيب (1/ 0تا 14/ 0)، (55/ 0 تا 89/ 0)، (7 تا 35)، (01/ 0 تا 3/1) و ( 21/ 0 تا 83/2) ميلي گرم بر كيلوگرم و همچنين ميزان فراهمي عناصر غذايي آهن، روي، پتاسيم، فسفر و نيتروژن به ترتيب از، (93/2 تا 25/4)، (33/. تا 34/1)، (160 تا 430)، (8/5 تا 4/25) و (03/ 0تا 11/ 0) ميلي گرم بر كيلوگرم به دست آمد. نتايج نشان از همبستگي مثبت بالا بين عناصر مس، منگنز، نيكل و سرب بود كه نشان از يكسان بودن منشاء آنها مي باشد. اما عنصر كادميوم با ديگر عناصر داراي همبستگي منفي بود. علاوه بر اين همبستگي بين غلظت فراهم فلزات سنگين و همچنين غلظت كل فلزات سنگين با خصوصيات شيميايي خاك معني دار نشد. همچنين ارزيابي همبستگي بين عناصر غذايي ( غلظت فراهم ) نشان داد، نيتروژن و فسفر همبستگي خوب و ساير عناصر داراي همبستگي ضعيف بودند. بر اساس شاخص زمين انباشت، تمامي ايستگاه ها در طبقات غير آلوده تا كمي آلوده، بر اساس شاخص آلودگي، كادميوم در طبقه آلودگي شديد و بقيه فلزات در طبقه آلودگي متوسط، و بر اساس فاكتور غني شدگي تمامي فلزات در طبقه غني شدگي كم قرار داشتند. نتايج نشان داد كليه عناصر ( فلزات سنگين و عناصر غذايي ) در مقايسه با استاندارد ها در محدوده بحراني و سمي نمي باشند.
Thesis summary
-
تاثير كرم خاكي و بيوچار بر چرخه بيوشيميايي فسفر در خاك
مهشيد قاسم زاده 2019فسفر يكي از عناصر ضروري براي رشد گياهان در خاك مي باشد كه كاهش دسترسي آن براي گياه در خاك هاي آهكي يكي از مشكلات اساسي مي باشد. استفاده از كودها و بهسازهاي آلي مي تواند نقش موثري در افزايش فراهمي اين عنصر داشته باشد. يكي از بهسازهاي آلي كه اخيرا جنبه هاي استفاده از آن بر دسترسي عناصر غذايي مورد توجه بسياري از پژوهشگران قرار گرفته است، بيوچار مي باشد. كرم هاي خاكي از جانوران مهم خاكزي مي باشند كه بر بازچرخ عناصر غذايي موثرند. نوع ماده آلي مي تواند بر كاركرد كرم هاي خاكي تاثيرگذار باشد. هدف از پژوهش اخير بررسي اثر كود گاوي و بيوچار حاصل از آن بر كاركرد كرم خاكي و برهمكنش آن ها بر اجزاي فسفر آلي و معدني و باكتري هاي حل كننده فسفات و فعاليت فسفاتازها بوده است. در اين پژوهش از لايه 0 تا 15 سانتي-متري يك خاك كشاورزي در روستاي حيدره در استان همدان نمونه برداري شد. نمونه هاي خاك با مقادير 0، 1، 2 و 5 درصد كود گاوي و زغال زيستي آن (ساخته شده در دماي 450 درجه سانتي گراد) تيمار شدند. سپس به نيمي از خاك ها، 5كرم بالغ ازگونه ي آيسنيا فتيدا با وزن يكسان افزوده شد. تيمارها به مدت 1و3 ماه انكوباسيون شدند. يافته ها نشان داد كه تعداد، وزن تر و خشك كرم خاكي با افزايش اندازه زغال زيستي و كود گاوي به ترتيب كاهش و افزايش مي يابند. كاربرد بهسازهاي كود و بيوچار آن اجزاي فسفر معدني از جمله فسفر محلول و تبادلي، فسفر پيوند يافته با آهن و آلومينيوم، فسفر پيوند يافته با كلسيم و فسفر باقي مانده و اجزاي فسفر آلي از جمله فسفر آلي محلول و تبادلي، فسفر آلي پيوند يافته با آهن و آلومينيوم و فسفر آلي پيوند يافته با كلسيم و همچنين فسفر كل آلي، معدني و فسفر كل در خاك نسبت به شاهد افزايش دادند. بهساز ها در خاك همچنين باعث افزايش ميزان فسفر اولسن، پي اچ و هدايت الكتريكي در خاك نسبت به شاهد شدند. اكثر اجزاي فسفر در تيمارهاي داراي بيوچار بيشتر از تيمارهاي داراي كود گاوي بود. بيشترين تاثير بهسازها بر فسفر معدني محلول و تبادلي و كمترين تاثير آن ها بر فسفر پيوند يافته با كلسيم بود. اثر بهساز هاي به كار برده شده در خاك به ويژه كود گاوي باعث افزايش فعاليت آنزيم فسفاتاز قليايي و تعداد باكتري هاي حل كننده ي فسفات در خاك شد. با وجود اين، بيوچار در مقادير 2 و 5 درصد باعث كاهش فعاليت آنزيم فسفاتاز اسيدي در خاك شد. ياف
-
بررسي پتانسيل توليد كود و جاذب آلي از گياه ني (phragmites australis) درياچه زريوار شهرستان مريوان
شنو كريمي 2019كشاورزي پايدار به مديريت صحيح منابع كشاورزي اطلاق مي گردد كه در جهت رفع نيازهاي در حال تغيير بشر به كار برده مي شود و در عين حال منابع طبيعي و نيز كيفيت محيط زيست را حفظ كرده و حتي بهبود مي بخشد.تالاب، به بوم سازگان هايي شامل: نواحي نيزار، ماندآبي و تورب زار گفته مي شود كه به صورت طبيعي يا مصنوعي، دائمي يا موقت، داراي آب ساكن يا جاري، شيرين يا شور است. درياچه زريوار در سه كيلومتري شمال غربي شهرستان مريوان، استان كردستان و در ارتفاع 1290 متري از سطح دريا قرار دارد. ني (phragmites australis) گونه اي همه جا زي با پراكنش وسيع بوده كه به آساني رشد كرده و يكي از بهترين گونه هاي گياهي براي كاهش تجمع فلزات سنگين و اثرات ناشي از آن ها در آب، خاك و به تبع آن زنجيره ي غذايي مي باشد. اين گونه از گونه هاي غالب اكوسيستم هاي آبي است كه توانايي بالايي براي تحمل محيط هاي آلوده به فلزات سنگين دارد. هدف از اين مطالعه بررسي پتانسيل گياه ني موجود در درياچه زريوار به عنوان كود آلي و جاذب فسفر در آب آلوده مي باشد. به همين منظور سينتيك رهاسازي عناصر مختلف بررسي شد كه مقدار فسفر تجمعي رها شده بعد از 2352 ساعت از 4/12 تا 3/127 (ميلي گرم بر كيلوگرم) در تيمار شاهد به 9/18 تا 1/150 (ميلي گرم بر كيلوگرم) در تيمار 3% گياه ني افزايش يافت. براي پتاسيم در تيمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 6/269 تا 1/2206 ( ميلي گرم بر كيلو گرم) و در تيمار 3% گياه ني از 2/322 تا 3/2584 ( ميلي گرم بر كيلوگرم) بود. دامنه تغييرات سديم رها شده در خاك شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 2/131 تا 45/1057 ( ميلي گرم بر كيلو گرم) و در تيمار 3% گياه ني از 3/178 تا 6/1300 ( ميلي گرم بر كيلوگرم) بود. دامنه تغييرات آهن رها شده در تيمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 9/6 تا 52 ( ميلي گرم بر كيلو گرم) مي باشد. و در 3% گياه ني از 4/8 تا 8/69 ( ميلي گرم بر كيلوگرم) بود. دامنه تغييرات نيكل رها شده در تيمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 5/0 تا 4/4 ( ميلي گرم بر كيلو گرم) و براي 3% گياه ني از 7/0 تا 7/5 ( ميلي گرم بر كيلوگرم)بود. دامنه تغييرات روي رها شده در تيمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 3/0 تا 3/6 ( ميلي گرم بر كيلو گرم) مي باشد. و در تيمار 3% گياه ني از 7/1 تا 6/14 ( ميلي گرم بر كيلوگرم) بود. دامنه تغييرات مس رها شده در تيمار شاهد ب
Thesis summary
-
اثرات كاربرد كود مرغي بر سينتيك جزٔبندي شيميايي فسفر و حركت پوره سن 2 نماتد مولد غده (Meloidogyne sp.) در خاك
فاطمه محمدي 2018-
-
اثرات كاربرد ورمي كمپوست بر سينتيك جزءبندي شيميايي فسفر و حركت پوره سن 2 نماتد مولد غده (Meloidogyne sp.) در خاك
پريسا ظهرابي 2018-
-
جزء بندي شيميايي و سينتيك رهاسازي پتاسيم در خاك هاي مناطق گردوكاري شهرستان تويسركان
زهرا حيدري 2017چوب مرغوب و ميوۀ عالي گردو از لحاظ اقتصادي داراي ارزش زيادي است، به طوري كه از گذشته تا امرروز به شدت ازآن بهره برداري شده و در قانون حفاظت از جنگل ها و مراتع، به عنوان گونۀ حفاظت شده معرفي شده است. بر اساس آمار FAO در سال 2014 ميلادي، ايران با توليد 7/14 درصد مقام دوم توليد گردو در جهان را دارد و شهرستان تويسركان قطب توليد گردوي كشور مي باشد. از آنجا كه پتاسيم يك عنصر ضروري براي رشد گياه بوده و در دسترس بودن آن عملكرد و كيفيت محصولات را تحت تأثير قرار مي دهد، ارزيابي خاك ها از نظر جزءهاي مختلف پتاسيم و بررسي روند رهاسازي آن جهت مديريت استفاده صحيح از منابع خاكي، همچنين فراهمي و قدرت تأمين پتاسيم براي گياهان مؤثر است. توزيع اشكال پتاسيم و تعادل بين آن ها در خاك به عوامل مختلفي بستگي دارد. يكي از اين عوامل كوددهي است. باتوجه به مشكلات جدي كه كودهاي شيميايي ايجاد مي كند، استفاده از كودها و بقاياي آلي در سيستم هاي كشاورزي روشي پايدار براي احياء دوباره عناصر غذايي به شمار مي رود. سينتيك رهاسازي پتاسيم با استفاده از عصاره گيري متوالي با كلريد كلسيم 01/0 مولار و اسيد مالئيك 01/0 مولار، در مدت زمان 168 ساعت مورد بررسي قرار گرفت. همچنين اندازه گيري جزءهاي مختلف پتاسيم (پتاسيم محلول، تبادلي، غيرتبادلي و كل) به ترتيب با آب مقطر، استات آمونيوم يك مولار، اسيد نيتريك يك مولار جوشان و تيزاب سلطاني انجام شد. جهت بررسي اثر تيمارهاي آلي و معدني بر جزءبندي پتاسيم از كودهاي مرغي، گوسفندي و كلريد پتاسيم به مقدار 3 درصد به خاك ها اضافه شد. نتايج نشان داد كه ترتيب رهاسازي پتاسيم به صورت تيماركلريد پتاسيم> كود مرغي> كود گوسفندي> شاهد بود. نتايج همچنين نشان داد كه عصاره گير اسيد مالئيك قدرت بيشتري نبست به كلريد كلسيم در استخراج پتاسيم داشت. در اين مطالعه بهترين معادلات توصيف كننده رهاسازي پتاسيم با هر دو عصارهگير در خاكها تابع نمايي و الوويچ بودند، بنابراين مي توان نتيجه گرفت رهاسازي پتاسيم تحت فرايند پخشيدگي كنترل ميشود.. جزءبندي شيميايي پتاسيم در خاك هاي سطحي و زيرسطحي قبل از تيمار شدن و آزمايش سينتيك رهاسازي پتاسيم نشان داد كه جزءهاي ساختماني، غيرتبادلي، تبادلي و محلول به ترتيب بيشترين غلظت پتاسيم را به خود اختصاص دادند. همچنين جزءهاي مختلف پتاسيم در خاك هاي سطحي بيشتر از زيرسطحي بود. ب
Thesis summary
-
مطالعه نسبي آلودگي خاك هاي كنار جاده اي، ريل راه آهن و كارخانه به فلزات سنگين
شبنم خالقي 2017در سراسر دنيا خاك هاي كنار جاده اي در مناطق شهري حاوي آلودگي فلزات سنگين از منابع مختلف مي باشند كه عمدتاً تحت تاثير عوامل انساني مي باشند. در اين پژوهش وضعيت آلودگي و توزيع فلزات سنگين ( Ni, Pb, Mn, Zn, Cuو Cd) در كنار جاده در امتداد بزرگراه تهران- اراك تحت كشت يونجه، ناحيه صنعتي اراك تحت كشت ذرت و ناحيه صنعتي همدان بدون كشت ، بررسي شد. نمونه هاي خاك با فواصل 0، 50، 100، 150، 200، 250 و 300 متر از لبه جاده از دو لايه صفر تا 10 و 10 تا 20 سانتي متر برداشت شدند. غلظت كل و فراهم فلزات سنگين در خاك به عنوان تابعي از فاصله از لبه جاده و منطقه صنعتي مورد بررسي قرار گرفت. برخي از ويژگي هاي فيزيكي و شيميايي خاك شامل توزيع اندازه ذرات، واكنش خاك (pH)، ظرفيت تبادل كاتيوني (CEC)، هدايت الكتريكي (EC)، كربنات كلسيم (CaCO3)، ماده آلي (OC)، ميانگين وزني قطر خاكدانه (MWD) و هدايت هيدروليكي اشباع (KS) تعيين شدند. غلظت هاي فلزات سنگين ( Ni, Pb, Mn, Zn, CuوCd ) در خاك هاي كنار جاده موقعيت هاي انتخاب شده با استفاده از اسپكتروسكوپي جذب اتمي تعيين گرديد. در اين مطالعه از آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار استفاده شد. نتايج نشان داد كه مقدار ماده آلي و پي اچ با فاصله از مسير جاده و كنار جاده كاهش يافتكه مي تواند به سبب حضور سبزيجات روي سطح و به سبب تجمع ماده آلي باقي مانده مانند كاغذ، پلاستيك و هيدروكربن ها در مسير جاده باشد. از آنجا كه تجمع فلزات سنگين در خاك سطحي شديدا تحت تاثير حجم ترافيك مي باشد، تمام فلزات سنگين كاهش معني داري در خاك هاي كنار جاده اي با افزايش فاصله از جاده نشان داد. غلظت هاي فلزات سنگين در خاك ها به ترتيب Mn> Pb> Zn> Cu> Ni> Cd در بزرگ راه تهران- اراك تحت كشت يونجه، Mn> Pb> Zn> Cu> Ni> Cd در امتداد خطوط ريلي تهران- اراك تحت كشت گندم، Mn> Pb> Zn> Ni> Cu> Cd در ناحيه صنعتي اراك تحت كشت ذرت و Mn> Pb> Zn> Cu> Ni> Cd در ناحيه صنعتي همدان بدون كشت بودند. نتايج مطالعه نشان مي دهد كه فلزات سنگين اندازه گيري شده، بخصوص در افق سطحي زياد بودند. عموماً، غلظت اين فلزات در جاده ها با افزايش حجم ترافيك و همچنين در مناطق شهري افزايش مي يابد. آلاينده هاي اصلي فلزي اين مناطق از سوختن سوخت، پوشش لاستيك ها، نشت روغن ها و خوردگي باتري ها و قسمت هاي فلزي مانند رادياتور
Thesis summary
-
هم دماهاي جذب فسفر در خاك هاي كاشت گردو شهرستان تويسركان
مرتضي مظاهري 2017چكيده: فسفر يكي از عناصر ضروري مورد نياز گياهان است و به دست آوردن اطلاعات مربوط به خصوصيات جذب فسفر در خاك به منظور طراحي توصيه كودي در خاك و مديريت استراتژي هاي بهبود توليد محصول اهميت دارد. اين مطالعه به منظور بررسي تاثير كاربرد كودهاي آلي مرسوم در منطقه (كود مرغي و كود گوسفندي) بر پارامترهاي هم دماي جذب فسفر خاك در باغ هاي كاشت گردو شهرستان تويسركان انجام گرفت. به همين منظور غلظت هاي مشخصي از فسفر (0-250 ميلي گرم بر ليتر فسفر در حضور كلريد كلسيم 01/0 مولار) به نمونه خاك هاي سطحي و زيرسطحي خاك كنترل و تيمار شده (3 درصد وزني از كود مرغي و كود گوسفندي) اضافه گرديد. داده هاي به دست آمده از هم دماي جذب بر مدل هاي لانگ موير، فروندليچ و تمكين برازش داده شدند و پارامترهاي حداكثر جذب و انرژي جذب فسفر از مدل لانگ موير، ضريب توزيع فسفر از مدل فروندليچ و ظرفيت جذب فسفر خاك از مدل تمكين محاسبه گرديدند. مقادير به دست آمده در نمونه خاك هاي سطحي و زيرسطحي كنترل و تيمارهاي كودي متفاوت بودند. بيشترين پارامتر حداكثر جذب در خاك سطحي كنترل (1/1111 ميلي گرم بر كيلوگرم) و كمترين در خاك سطحي تيمار كود مرغي (8/344 ميلي گرم بر كيلوگرم) در قلعه آستيجان، بيشترين پارامتر انرژي جذب در خاك زير سطحي در تيمار كود گوسفندي (022/0 ليتر بر كيلوگرم) و كمترين در خاك سطحي كنترل (0012/0 ليتر بر كيلوگرم) در شهرستانه، بيشترين ضريب توزيع فروندليچ در خاك زيرسطحي كنترل (7/83 ميلي گرم بر كيلوگرم) در بوجان و كمترين در خاك سطحي كنترل (0/3 ميلي گرم بر كيلوگرم) در ريواسيجان و ظرفيت جذب فسفر در خاك سطحي تيمار كود گوسفندي بوجان بيشترين مقدار (8/203 ميلي گرم بر كيلوگرم) و در خاك زيرسطحي تيمار كود گوسفندي شهرستانه (7/6 ميلي گرم بر كيلوگرم) كمترين مقدار را نشان داد. مقدار شاخص نياز استاندارد فسفر (SPR) در خاك ها اعم از كنترل و تيمار شده كمتر از 150 ميلي گرم بر كيلوگرم به دست آمد، پس خاك هاي مورد مطالعه، خاك هايي با قابليت جذب پايين فسفر هستند كه توصيه كودي دقيق را تاكيد مي نمايد.
Thesis summary
-
اصلاح چند خاك الوده به كادميم و سرب جنوب شهر كرمانشاه با دو نوع بيوچار
سميرا زارعي 2016دفع بي رويه مواد زائد شهري در بخش جنوبي شهرستان كرمانشاه واقع در 15 كيلومتري دامنة شمالي كوه سفيد باعث آلودگي خاك هاي پايين دست انباشتگاه زباله به فلزات سنگين شده است. جذب فلزات سنگين از قبيل سرب و كادميوم از اراضي آلوده به وسيلة گياهان به ويژه محصولات كشاورزي و آبشويي آن ها به آب هاي سطحي يكي از مهم ترين راه هاي ورود اين عناصر به زنجيرة غذايي انسان است. در سال هاي اخير تلاش هاي زيادي براي زدودن آلودگي فلزات سنگين از خاك صورت گرفته است. استفاده از بايوچار به عنوان جاذب آلاينده-هاي مختلف مورد استقبال قرار گرفته است. در اين تحقيق، از بايوچار به عنوان يك منبع تجديدپذير، متخلخل، غني از كربن و دوست دار محيط زيست به منظور اصلاح اراضي آلوده به فلزات سنگين استفاده شد. دو نوع بايوچار از چوب درخت سيب(BC1) و خاك اره (BC2) تهيه گرديد. جذب و واجذب، آبشويي و جذب زيستي سرب و كادميوم در حضور 10% وزني از هر دو بايوچار از خاك هاي بدون آلودگي، با آلودگي متوسط و آلوده مجاور انباشتگاه زباله مورد بررسي قرار گرفت. برازش داده هاي جذب توسط هم دماي فروندليچ ارزيابي شد. هم دما ي جذب سطحي فروندليچ با ضريب تبيين (R2) 99% براي سرب و 97% براي كادميوم به خوبي بر داده ها برازش داده شد. نتايج نشان داد كه كاربرد هر دو نوع بايوچار باعث افزايش جذب سطحي سرب و كادميوم و نيز باعث كاهش واجذب اين فلزات گرديد. اگرچه به دليل ماهيت آهكي بودن و pH قليايي، خاك ها در جذب سطحي سرب و كادميوم با و بدون كاربرد بايوچار اختلاف چنداني نداشتند. پارامتر n و ضريب kf در معادلة فروندليچ جذب سطحي سرب درخاك هاي مطالعه شده به ترتيب در دامنة 05333/0 تا 05349/0 و 809/3 تا 845/3 ميلي مول بركيلوگرم محاسبه شدند. پارامتر n و ضريب kf در معادلة فروندليچ جذب سطحي سرب درخاك هاي مورد مطالعه توسط بايوچار BC1به ترتيب در محدودة 05346/0 تا 05352/0 و 837/3 تا 852/3 ميلي مول بركيلوگرم افزايش يافت. اين پارامترها در حضور بايوچار BC2 به ترتيب در محدوده 05342/0 تا 05352/0 و 842/3 تا 917/3 ميلي مول بر كيلوگرم افزايش يافت. پارامتر n و ضريب kf در معادلة فروندليچ جذب سطحي كادميوم درخاك هاي مطالعه شده به ترتيب دامنة 02447/0 تا 02955/0 و 108/3 تا 596/3 ميلي مول بركيلوگرم محاسبه شد. پارامتر n و ضريب kf در معادلة فروندليچ جذب سطحي كادميوم درخاك هاي مورد مط
Thesis summary
-
تاثير نانو ذرات بر نگهداشت و ضريب جذب پتاسيم در خاك
مهرداد زارعي سرابي 2016چكيده: پتاسيم از عناصر پرمصرف و ضروري رشد گياهان است و همين امر موجب استفاده هميشگي كودهاي پتاسيمي در خاك شده است. نانو ذرات شامل ذراتي با اندازه بين 1 تا 100 نانومتر مي باشند. امروزه استفاده از نانو ذرات به صورت اصلاح كننده هاي كودي و همچنين بهسازهاي خاك هاي آلوده به عناصر شيميايي مختلف رو به افزايش است. ذرات نانو داراي ويژگي هاي منحصر به فردي هستند كه از آن جمله مي توان به سطح ويژه بالاي آن ها اشاره نمود كه به همين علت به عنوان جاذب و تركيبي تأثير گذار بر خصوصيات نگهداشت خاك مورد استفاده قرار مي گيرند. با اين وجود تأثير اين مواد و ورود آن ها در خاك، بر جذب و نگهداشت عنصر غذايي پتاسيم تا كنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. با توجه به اهميت عنصر غذايي پتاسيم در رشد گياهان، همدماي جذب و پارامترهاي آن ها، نگهداشت و جزء بندي پتاسيم در حضور نانو ذرات اكسيد منيزيم و آهن مورد بررسي قرار گرفت. نمونه برداري از خاك منطقه قيه علي بلاغ استان همدان و از عمق 0-30 سانتي متري با بافت لومي انجام گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار در آزمايشگاه انجام شد. براي اين منظور فاكتور نانو ذرات در دو سطح شامل نانو اكسيد آهن و نانو اكسيد منيزيم، فاكتورهاي استفاده از نانو ذرات در 4 سطح شامل سطح صفر (خاك شاهد)،3،1 و 5 درصد وزني و فاكتور زمان در دو سطح شامل انكوباسيون 40 روزه و 100 روزه بوده است. اعمال تيمارها به خاك و انكوباسيون 40 روزه و 100 روزه، آزمايش ها همدما در هريك از تيمارها به صورت جداگانه انجام گرفت نتايج حاصل از همدماي پتاسيم توسط نانو ذرات نشان داد كه سطوح 3 و 5 درصد در نانو ذرات اكسيد آهن داراي بيشترين مقادير جذب بودند (در مقايسه با سطح 0 و 1 درصد نانو ذرات اكسيد آهن)، علت اين امر به دليل افزايش ظرفيت تبادل كاتيوني خاك توسط اين نانو ذرات بوده است. همچنين بيشترين ميزان جذب پتاسيم توسط نانو ذرات اكسيد منيزيم در سطوح 1 درصد مشاهده شده است (در مقايسه با سطوح ديگر نانو ذرات اكسيد منيزيم)، در واقع با افزايش سطوح نانو ذرات اكسيد منيزيم، ظرفيت تبادلي خاك كاهش مي يابد. سپس در انتها، با برازش كردن معادلات لانگموير، خطي، فروندليچ و تمكين، ضريب جذب و ديگر پارامترهاي مورد نظر محاسبه و نقطه يابي گرديد؛ كه معادله فروندليچ بيشترين ميزان همبستگي با نانو ذرات داشته است.
Thesis summary
-
مطالعه همدماي جذب فسفر در خاك باغات انگور شهرستان ملاير
فاطمه بگوند 2016مديريت مصرف كودهاي فسفاته در باغات انگور اهميت بالايي دارد. مصرف بيرويه كودهاي فسفاته ممكن است موجب آلودگي آبهاي آشاميدني و بروز پديده اتريفيكيشن در آبهاي سطحي شود. اطلاع از ظرفيت بافري فسفر خاكها (PBC)، نياز استاندارد فسفر (SPR)، ظرفيت جذب فسفر در خاكها و همچنين شاخص هيسترسيس در خاكها در مديريت مصرف كود اهميت دارند. بدين منظور مطالعات همدماي جذب و دفع فسفر در 10 خاك سطحي (30-0 سانتيمتر) و 10 خاك زير سطحي (60-30 سانتيمتر) باغات انگور ملاير و 5 خاك سطحي تيمار شده با تركيبات آلي شامل كود مرغي، كود دامي، ورميكمپوست دامي و تفاله انگور انجام شد. مطالعات همدماي جذب با سريهاي غلظت فسفر از صفر تا 200 ميليگرم در ليتر در حضور 10 ميليمولار كلريد كلسيم انجام شد. جهت مطالعات دفع از محلول كلريد كلسيم 10 ميليمولار استفاده شد. نتايج همدماي جذب فسفر به خوبي توسط معادلات فروندليچ، خطي، ونهاي و تمكين قابل توصيف بودند. ميانگين SPR خاكهاي سطحي و زير سطحي در غلظت تعادلي 3/0 ميليگرم بر ليتر به ترتيب 6/61 و 7/65 ميليگرم بر كيلوگرم بدست آمد. ميانگين PBC خاكهاي سطحي و زير سطحي به ترتيب 6/8 و 3/12 ليتر بر كيلوگرم بدست آمد. ميانگين ضرايب Kf و nf معادله فروندليچ در خاكهاي سطحي به ترتيب 8/39 ليتر بر كيلوگرم و 6/1 و در خاكهاي زير سطحي به ترتيب 7/43 ليتر بر كيلوگرم و 5/1 بدست آمد. ميانگين شاخص هيسترسيس در خاكهاي سطحي بيشتر (7/1) از خاكهاي زير سطحي (6/1) بدست آمد. مقادير شاخص هيسترسيس بزرگتر از يك نشان دهنده هيسترسيس ميباشند. ميانگين SPR در خاكهاي تيمار شده با تركيبات آلي شامل كود مرغي، كود دامي، ورميكمپوست دامي و تفاله انگور به ترتيب 1/25، 2/32، 7/37، 8/19 درصد نسبت به خاك شاهد كاهش نشان داد. نتايج مطالعات نشان داد در خاكهايي با درصد رس و كربنات كلسيم بالاتر، نياز استاندارد و ظرفيت بافري فسفر نيز بالاتر است. از طرفي اضافه نمودن تركيبات آلي به ويژه ورميكمپوست دامي باعث كاهش SPR و PBC خاكها ميشود. بين پارامتر PBC با CEC و درصد آهك همبستگي معنيدار بدست آمد.
Thesis summary
-
جزء بندي شيميايي پتاسيم در خاكهاي مناطق گردوكاري شهرستان تويسركان
اروج حسن پور 2015چكيده: پتاسيم يكي از عناصر ضروري و پرمصرف براي گياهان محسوب مي شود. به طور معمول پتاسيم خاك به چهار جزء پتاسيم محلول، پتاسيم قابل تبادل، پتاسيم غيرقابل تبادل و پتاسيم ساختماني تقسيم مي شود. تغيير جزءهاي مختلف پتاسيم به يكديگر مي تواند روي قابليت استفاده اين عنصر پرمصرف اثر گذارد؛ چرا كه جزءهاي مختلف پتاسيم داراي قابليت استفاده متفاوتي براي گياه مي باشند. وضعيت پتاسيم خاك ها مي تواند تحت تأثير عوامل گوناگوني قرار گيرد. كودهاي آلي و معدني ازجمله عواملي هستند كه مي توانند توزيع جزءهاي پتاسيم را تحت تأثير قرار دهند. از طرفي ماده آلي خاك يك پارامتر مهم و حياتي در حفظ سطح كافي پتاسيم است. اندازه گيري جزءهاي مختلف پتاسيم (پتاسيم محلول، تبادلي، غيرتبادلي و كل) به ترتيب با عصاره گيري خاك ها توسط آب مقطر، استات آمونيوم يك مولار، اسيد نيتريك يك مولار جوشان و تيزاب سلطاني انجام شد. جهت بررسي اثر تيمار هاي آلي و معدني بر جزءبندي پتاسيم از كود هاي مرغي، گوسفندي و كلريد پتاسيم به مقدار 3 درصد به خاك ها اضافه شد. جزءبندي شيميايي پتاسيم در خاك هاي سطحي و زيرسطحي قبل از تيمار شدن نشان داد كه جزءهاي ساختماني، غيرتبادلي، تبادلي و محلول به ترتيب بيشترين غلظت پتاسيم را به خود اختصاص دادند. همچنين جزءهاي مختلف پتاسيم در خاك هاي سطحي بيشتر از زيرسطحي بود. با افزودن كود گوسفندي و كود مرغي جزءهاي مختلف پتاسيم افزايش يافت كه به ترتيب پتاسيم ساختماني، غيرتبادلي، تبادلي و محلول جزءهاي غالب بودند. همچنين جزءبندي نمونه خاك هاي تيمار كلريد پتاسيم نشان داد كه به ترتيب پتاسيم ساختماني، محلول، تبادلي و غيرتبادلي جزءهاي غالب مي باشند. در بين سه تيمار اعمال شده بر نمونه خاك هاي سطحي و زيرسطحي، تيمار كود كلريد پتاسيم بيشترين افزايش را در جزءهاي مختلف پتاسيم نشان داد . به طور كلي مي-توان نتيجه گرفت كه كاربرد كود گوسفندي و كود مرغي پتاسيم جزء هاي شيميايي خاك را به سمت جزء غيرتبادلي و تبادلي و كلريد پتاسيم به سمت جزء محلول متمايل كرده كه اين نتايج مي تواند در مديريت كاربرد اين مواد، از نظر جلوگيري از هدرروي پتاسيم از خاك (آبشويي) بسيار مهم باشد. همچنين مطالعات كاني شناسي خاك هاي مورد مطالعه نشان داد كه كاني هاي كوارتز، مسكويت، بيوتيت، آلبيت و اورتوكلاز در خاك ها غالب بودند.
Thesis summary
-
اثر ورمي كمپوست بر فراهمي فسفر از منابع فسفاته در يك خاك اهكي
مهسا عصاريها 2015مطالعه بر روي فراهمي فسفر در طول زمان و نقش مواد آلي در خاك هاي آهكي جهت بهبود در مديريت كودهاي شيميايي و آلي فسفر مهم مي باشد. اين مطالعه جهت اندازه گيري تاثير دو نوع ورمي كمپوست (ورمي كمپوست دامي و زباله شهري) بر فراهمي و گونه هاي فسفر در يك خاك آهكي تيمار شده با سه نوع كود شيميايي (خاك فسفات)، دي آمونيم فسفات و سوپر فسفات تريپل انجام شد. نمونه هاي خاك تيمار شده با كودهاي فسفاته به تنهايي يا در تركيب با 5/0 درصد از ورمي كمپوستها در دماي 3+ـ25 درجه سانتيگراد براي 90 روز انكوباسيون شدند. غلظت فسفر فراهم در خاك هاي تيمار شده در طول 90 روز (1، 7، 15، 30 ، 60 ، 75، 90 روز) اندازه گيري شد. بعد از 90 روز انكوباسيون، محتواي فسفر قابل دسترس در خاك هاي حاوي كودهاي شيميايي فسفاته تيمار شده با ورمي كمپوست ها بالاتر از خاك هايي كه تنها داراي كود فسفاته بودند، گرديد. مقدار فسفر فراهم آزاد شده در پايان دوره انكوباسيون در خاك حاوي سوپرفسفات تريپل تيمار شده با ورمي كمپوست زباله شهري و همچنين در خاك حاوي دي آمونيم فسفات تيمار شده با ورمي كمپوست دامي و زباله شهري تفاوت قابل ملاحظه اي با مقدار فسفر فراهم آزاد شده در خاك شاهد داشت. نتايج اين تحقيق نشان داد كه كاربرد ورمي كمپوست، فسفر فراهم را در خاك در مقايسه با كاربرد كود شيميايي فسفره به تنهايي، افزايش داد. معادله تواني بر داده هاي فسفر فراهم آزاد شده در طول دوره انكوباسيون برازش داده شد. ثابت b معادله تواني (ضريب تغييرفسفر)، از 059/0 ميلي گرم بر كيلوگرم در روز، براي خاك تيمارشده با ورمي كمپوست دامي تا 14/0 ميلي گرم بر كيلوگرم در روز، براي خاكي كه تنها داراي كود سوپر فسفات تريپل بود، بدست آمد. بالاترين مقدار a معادله تواني در خاكهاي حاوي دي آمونيم فسفات و سوپرفسفات تريپل تيمار شده با ورمي كمپوست زباله شهري مشاهده شد. به طور كلي نتايج اين تحقيق نشان داد كه فراهمي فسفر در خاكهاي تيمار شده با ورمي كمپوست زباله شهري نسبت به خاك تيمار شده با ورمي كمپوست دامي بيشتر بود. برنامه گونه بندي ژئوشيميايي MINTEQ جهت تعيين شاخص اشباع و گونه هاي فسفر در محلول خاك استفاده شد. نتايج گونه بندي نشان داد كه رهاسازي فسفر توسط انحلال كاني آپاتيت كنترل مي شود و يونهاي HPO42- و H2PO4- گونه هاي غالب فسفر در خاك هاي مورد مطالعه در طول دوره انكوباسيون مي باشند
Thesis summary
-
جزء بندي شيميايي و سينتيك رهاسازي فسفر د خاك هاي مناطق گردو كاري شهرستان تويسركان
پگاه شهرام 2015-
-
تاثير نانو ذرات(اكسيدهاي آهن و منيزيم) بر برخي خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك
سعيد ولايي پشوتن 2015-
-
آبشويي و جزء بندي پتاسيم تحت كودهاي ازته، فسفاته، مرغي، دامي و بقاياي گياهي
سپيده حيدري 2013