ابراهیم مولوی

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

ابراهیم مولوی

هنر و معماری / مهندسی شهرسازی

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. آسیب شناسی و باز طراحی منظر تاریخی شهر با رویکرد پیاده مداری نمنه موردی : محور میدان حسن آباد - میدان امام خمینی در تهران
    1402
    به طور کلی در شهرهای امروزه توجه به استاندارد های پیاده مداری از جمله پر اهمیت ترین موارد در استاندارد شهری میباشد ، یکی از مباحثی که در استاندارد شهری دارای اهمیت ویژه ای می باشد توجه به آسیب شناسی بافت های تاریخی جهت تبیین استاندارد های پیاده مدار ی است، در این پژوهش به آسیب شناسی و بازطراحی منظر تاریخی شهر با رویکرد پیاده مداری در محور میدان حسن آباد تا میدان امام خمینی تهران پرداخته شده است همچنین شیوه جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به صورت پرسشنامه بوده از روشهای همبستگی دو متغیره پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره برای تحلیل اطلاعات استفاده شده و در انتها از طراحی سه بعدی جهت بررسی پتانسیل های محدوده مورد مطالعه استفاده گردیده همچنین نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مهمترین مساله برای بهبود وضعیت فعلی و نزدیکتر کردن شرایط محدوده محور میدان حسن آباد -میدان امام خمینی (توپخانه) در تهران به یک محو ر پیاده مدار استاندارد ، ایجاد کاربریهای فعال 24 ساعته به همراه فضاسازی در داخل این مسیر میباشد. همچنین توجه به همه شمول بودن مسیر یعنی قرار دادن امکانات دسترسی برای معلولین، کودکان، زنان و ... نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. در رابطه با حذف مسیر سواره هم میبایست به تامین فضای پارک در اطراف محدوده محور میدان حسن آباد-میدان امام خمینی (توپخانه) در تهران و فراهم آوردن تسهیلات و زیرساختهای دوچرخه عمومی اشاره کرد. نور پردازی، پوشش گیاهی بومی، کفسازی و ریتم در نمای ابنیه این راسته از دیگر موارد قابل اهمیت در طراحی پیادهراه میباشند .
  2. راهکار های بازآفرینی مسیل در جهت احیای رودخانه
    1402
    زیرساخت های سبز و آبی دارای پتانسیل زیادی جهت تقویت تنوع زیستی و خدمات اکوسیستمی متنوع می باشند. این زیرساخت ها علاوه بر تاثیرات مثبت بر محیط زیست، تاثیرات مهمی بر شهرها و جوامع دارند که از جمله آن می توان به کاهش اثر جزیره گرمایی شهری، پیشگیری از سیل، ایجاد فرصت های تجاری و تفریحی، بهبود رفاه و سلامت ساکنان شهر اشاره کرد. بنابراین توجه به ایجاد و حفظ زیرساخت های سبز و آبی به عنوان عناصر اساسی در شهرها و مناطق شهری امری ضروری است. رودخانه ها و رودکنارها به عنوان یکی از انواع زیرساخت های سبز و آبی نقش مهمی در حفظ گونه های گیاهی و جانوری، حفظ تعادل اکوسیستم ها، تامین آب آشامیدنی، کشاورزی و صنعتی، و تعدیل تغییرات اقلیمی ایفا نموده و با ایجاد فرصت های تفریحی و گردشگری، در توسعه اقتصاد محلی اثرگذارند. با این حال در سال های اخیر بی توجهی و تخریب رودخانه ها و رودکنارهای شهری منجر به چالش های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی متعددی شده است. در این راستا مفهوم بازافرینی آبکنار به عنوان یک رویکرد جدید در بازسازی و توسعه مناطق حاشیه رودخانه ها مطرح می گردد. با وجود اقدامات مختلف صورت گرفته در طرح های بازافرینی رودکنار، دیدگاه تک بعدی، سلطه جویانه و مبتنی بر مرجع، عدم موفقیت این پروژه ها را به همراه داشته است. گنجاندن مفهوم خدمات اکوسیستم در برنامه ریزی و طرح های بازآفرینی حاشیه رودخانه، ضمن ایجاد ارتباط بین انسان و طبیعت می تواند در پایداری و موفقیت این پروژه ها موثر واقع شود. رودخانه های همدان به عنوان جزیی از طبیعت زنده یکی از عناصر هویتی و طبیعی مهم این شهر می باشند. در سال های اخیر ضعف مدیریتی سبب تبدیل این منابع محیطی به کانال های فاضلاب شده است. پتانسیل جذب مردم به منظور گذران اوقات فراغت، ارتقا کیفیت زندگی ساکنان، جبران کمبود سرانه و خدمات فضای سبز و انسجام بخشی به بافت لزوم و احیای رودخانه ها و بازآفرینی حریم آن ها را در این شهر ضروری می سازد. این پژوهش پس از بررسی و شناسایی خدمات اکوسیستم رودخانه و کیفیات قابل ارائه توسط آبکنارهای شهری به چگونگی استفاده از این خدمات در پروژه بازآفرینی حاشیه رودخانه عباس آباد همدان می پردازد و در نهایت، با ارائه راهکارهای طراحی جهت به حداکثر رساندن خدمات اکوسیستم رودخانه می تواند در تقویت و بهبود پروژه های بازآفرینی پایدار آبکنار مفید واقع
  3. تبیین الگوی انسجام ساختار فضایی محلات تاریخی شهر خرم آباد
    1402
    بر اثر گسترش و توسعه بی وقفه شهرها، الگوی سازمان فضایی و انسجام آنها دچار تحول گردیده است. این عوامل سبب ازمیان رفتن وحدت و انسجام ساختار واحد شهر و انزوای اجتماعی - اقتصادی برخی نواحی شده است. از جهتی افزایش وسعت شهرها علاوه بر پیچیدگی های کالبدی - فضایی شناخت و الگویابی استخوان بندی و ساختار فضایی شهرها را طبق تجزیه وتحلیل مولفه های شهری مسئله ای پیچیده و دشوار کرده است. ازجمله تئوری و روش هایی که توانسته به نیاز های تحلیل ساختار فضایی شهرها و مطالعات پیکره بندی فضایی پاسخ دهد، تئوری چیدمان فضا می باشد؛ بنابراین مسئله اساسی این پژوهش این است که چگونه با تجزیه وتحلیل ساختار فضایی محلات تاریخی شهر خرم آباد به کمک ابزار چیدمان فضا، می توان به تبیین الگوی انسجام این محلات کمک نمود. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. در ابتدا با استفاده از روش چیدمان فضا نقشه خطوط محوری محلات تاریخی، در دو دوره مدنظر و همچنین نقشه محلات تاریخی به صورت تفکیک شده در دوره معاصر تولید شده سپس تجزیه وتحلیل شاخص همپیوندی در محیط Depthmap و ارزیابی ارزش های فضایی صورت گرفته است. به دلیل ارتباط میان مفهوم انسجام با ارزش همپیوندی، این شاخص (همپیوندی) به عنوان اساسی ترین مفهوم در این روش، برای بررسی انسجام ساختار فضایی محلات تاریخی شهر خرم آباد و مطالعه و بررسی ارزش راسته های تاریخی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. این نتیجه به دست آمد که علت بروز ازهم گسیختگی و کاهش انسجام، تغییرات ارزش درجه بندی مولفه همپیوندی ساختار فضایی شبکه معابر است. مداخلات شهرسازانه در سال های اخیر، در نبود رویکردی زمینه گرا و بدون شناخت الگوهای کالبدی پیشین، منجر به عدم انسجام ساختار فضایی محلات تاریخی شده است. همچنین طرح های نوسازی و بهسازی که امروزه در حال اجرا هستند با بی توجهی به ساختار فضایی بافت محلات تاریخی و تاکید بر روی پوسته و یک نگاه کمی، قادر به حل مسائل و مشکلات ساختاری – کالبدی این محدوده نبوده اند. در ارتباط با نمونه موردی می توان بیان کرد که در سال 1348 بدون درنظرگیری سلسله مراتب افزایش همپیوندی در شبکه معابر، خیابان های جدید همپیوندی بالاتری نسبت به سایر معابر دارند. خیابان امام چه در دوره معاصر چه در سال 1348 بالاترین درجه از همپیوندی را داشته است. در سال 1348 هسته فعال و همپیوند شهر از خ
  4. بررسی عوامل موثربر ارتقا سیما و منظر شهری با تاکید بر پیاده راه ها در شهر اصفهان
    1402
    امروزه زندگی شهری مدرن و تراکم ناشی از آن و اتومبیل محوری، تمامی فضاهای شهری را از فضاهای پیاده مدار دور نموده است. بطوریکه سلطه بی قید و شرط اتومبیل های شهری و به تبع آن تداخل حرکت سواره و پیاده از کیفیت زندگی در شهر کاسته است؛ علاوه بر آن نقش پیاده روی به عنوان یکی از ارکان مهم سلامت روحی و جسمی شهروندان بسیار کمرنگ شده است. یکی از عوامل موثر بر کیفیت پیاده روهای شهری، ارتقای سیما و منظر شهری در فرایند پیاده مداری است. سیما و منظر مناسب سبب ایجاد سرگرمی مثبت در افراد شده و در نتیجه سبب ایجاد حس مثبت در فرد شده و موجب کاهش استرس و افکار آزاردهنده می شود. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر ارتقای سیما و منظر شهری با تاکید بر پیاده روهای شهر اصفهان است. روش پژوهش کیفی بوده است و در این پژوهش روش جمع آوری داده به صورت میدانی و با کمک پرسشنامه ی طیف پنج درجه ای لیکرت انجام پذیرفته است. تعداد نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 384 نفر است. روش تجزیه وتحلیل، روش آماری است که در دو بخش آمار توصیفی و اسستنباطی صورت پذیرفته است. در بخش آزمون استنباطی از آزمون های تحلیل رگرسیون و آنالیز واریانس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهروندان اصفهانی اعتقاد دارند که وضعیت موجود سیما و منظر شهری پیاده روهای شهر اصفهان بالاتر از حد متوسط است. به طوریکه سه بعد اجتماعی، فرهنگی و کالبدی منظر شهری اصفهان بالاتر از حد متوسط و مطلوب ارزیابی شده است. بین این سه بعد با منظر پیاده روهای ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بدین معنی که با افزایش کمیت و کیفیت هریک از این ابعاد، وضعیت موجود منظر پیاده روهای شهر اصفهان نیز بهبود می یابد. به طوری که هر واحد افزایش در بعد اجتماعی، 0.362 و در واحد افزایش در بعد کالبدی، 0.990 واحد بر ارتقای کیفیت موجود سیما و منظر شهری اصفهان تاثیر می گذارد و بعد فرهنگی بر وضعیت موجود سیما و منظر شهری تاثیر معناداری ندارد. بنابراین برای افزایش کیفیت و کمیت سیما و منظر شهری لازم است اقداماتی از قبیل بهبود وضعیت رنگ و فرم مصالح در کف پیاده روها، نورپردازی مناسب در پیاده روها، بهبود فعالیت های هنری و اقتصادی در کنار پیاده روها، ایجاد فضاهای سبز پیوسته در کنار پیاده روها و بهبود وضعیت نیمکت در مسیرهای پیاده انجام گیرد.