پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
ابراهیم طالع فاضل
علوم پایه / زمین شناسی
رساله های دکتری
-
پتروژنز و تحول ماگمایی سنگ های آذرین در منطقه مشکین-رشت آباد (شمال زنجان); با تکیه بر کانه زایی چندفلزی
1399پهنه فلززایی طارم-هشتجین در بخش غربی کمان ماگمایی البرز به عنوان یکی از محدوده های مهم ماگماتیسم-فلززایی در ایران محسوب می شود. در این محدوده حجم وسیعی از سنگ های آذرین با ماهیت نفوذی، نیمه عمیق تا خروجی با ترکیب ژئوشیمیایی مختلف به ویژه در بازه زمانی ائوسن-میوسن شکل گرفته است. متعاقب شکل گیری واحدهای آذرین مختلف در منطقه، ناشی از آزادسازی حجم عظیمی از سیالات داغ اسیدی با شوری متوسط تا بالا، بخش عمده ای از آنیون ها و کاتیون های فلزی از سنگ میزبان آذرین جدا شده و همراه با دگرسانی های مختلف تحت تاثیر شرایط محیطی مناسب در بخش های مختلف متمرکز شده است. ترکیب این نهشته های فلزی اغلب شامل عناصر فلزی پایه (نظیر مس، سرب و روی) و گرانبها (طلا و نقره) بوده که از دیدگاه اکتشافی از اهیت بالایی برخوردارند. بررسی ارتباط زایشی فرآیندهای ماگماتیسم و به ویژه رخداد سنگ های نیمه عمیق تا خروجی با کانه زایی های چندفلزی در محدوده مشکین (شمال استان زنجان)، از موارد کاربردی این تحقیق محسوب می شود که علاوه بر جنبه علمی و تحقیقاتی از نقطه نظر اکتشافی نیز دارای کاربرد وسیعی در بخش اکتشاف ذخایر معدنی خواهد داشت.
-
موقعیت تکتونوماگمایی، خاستگاه و ترکیب سیال کانه ساز در کانسار آهن±آپاتیت لکه سیاه، شمال شرق بافق
1398در سال های اخیر انواع جدیدی از کانسارهای آهن به نام کانسارهای اکسید آهن- مس- طلا (IOCG=Iron Oxide Copper-Gold) توسط هیتزمن و همکاران (1992) معرفی شده است. این کانسارها هم از لحاظ ذخیره و هم از نظر جایگاه زمین شناسی با سایر سیستم های کانه زایی که تا آن زمان کشف شده بود تفاوت داشت. یکی از ویژگی های قابل توجه این سیستم ها حضور مقادیر قابل توجهی از اکسیدهای آهن همراه با مس، طلا، نقره، اورانیوم، باریم، فلوئور، فسفر، بیسموت، کبالت، نیوبیوم و عناصر نادر خاکی است. از آن زمان به بعد اصطلاح اکسید آهن- طلا- مس یا IOCG رایج شد و به عنوان یکی از موضوعات اصلی در زمین شناسی اقتصادی تبدیل شد. در این میان، عده ای از محققان معتقدند که کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت (Iron Oxide Apatite=IOA) و اسکارنی نیز زیر مجموعه ای از کانسارهای IOCG محسوب می شوند (Williams et al., 2005). بر اساس برخی مطالعات انجام شده بر روی ذخایر آهـن موجـود در میکرو قاره ایران مرکزی (منطقه معدنی بافق)، این منطقه نیز به عنوان یکی از ایالت های دارای کانه زایی IOCG و IOA در نظر گرفته شده است (Williams et al., 2005; Daliran et al, 2010; Bonyadi et al, 2011). منطقه معدنی بافق که به عنوان حوضه زریگان- چاه میر نیز شناخته می شود در میکرو قاره ایران مرکزی واقع شده است. میکرو قاره ایران مرکزی که شامل سه زون ساختاری اصلی لوت، طبس و بلوک یزد می باشد؛ میزبان بسیاری از کانسارها به ویژه کانسارهای اکسید آهن- آپاتیت است و به همین دلیل یکی از ایالت های فلززایی مهم در ایران محسوب می شود. مطالعات اکتشافی کانسارهای IOA در بلوک پشت بادام (اسفوردی، گزستان، زریگان، لکه سیاه، سه چاهون، چاه گز، میشدوان، چشمه فیروزه و شکرآب) حاکی از آن است که این کانسارها به وسیله حضور مقادیر قابل توجهی از کانی های میزبان عناصر نادر خاکی مانند آپاتیت، مونازیت، زنوتایم، باستنازیت، اورتیت، آلانیت، توریت و پاریسیت مشخص می شوند (Mokhtari, 2015). منطقه معدنی لکه سیاه نیز که یکی از مناطق آهن دار در ناحیه بافق محسوب می شود، در کمان آتشفشانی- نفوذی کاشمر- کرمان و در فاصله 40 کیلومتری شمال شرق شهرستان بافق واقع شده است. مهم ترین واحد های سنگی منطقه شامل توالی آتشفشانی- رسوبی، سنگ های نفوذی منطقه (کمپلکس کالداریی لکه سیاه)، دایک های دیابازی، گنبد ها و لاواهای ریولیتی ا
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی نحوه پیدایش کانسارآهن غلام آباد (جنوب غرب دهگلان) بر مبنای شواهد کانه نگاری، ژئوشیمی و ایزوتوپ پایدار گوگرد
1402کانسار آهن غلام آباد (ذخیره قطعی 3/1 میلیون تن و عیار متوسط 2/37 درصد FeO)، در فاصله 34 کیلومتری جنوب غرب شهرستان دهگلان در پهنه سنندج-سیرجان شمالی (N-SaSZ)، واقع شده است. محدوده مورد مطالعه در نقشه های زمین شناسی 1:2500000 و 1:100000 سنندج قرار گرفته است. قدیمی ترین واحد سنگی منطقه شامل سنگ آهک بلوری ضخیم لایه با میان لایه های متاولکانیک، فیلیت، اسلیت و ماسه سنگ به سن تریاس است. پس از آن توده های نفوذی ژوراسیک میانی (144 تا 149 میلیون سال بر اساس سن سنجی U-Pb زیرکن) به همراه سنگ های آتشفشانی ژوراسیک در منطقه شکل گرفته اند. روند عمومی کلیه این واحدها شمال غرب-جنوب شرق هستند. سنگ های آتشفشانی و نفوذی ژوراسیک شامل تناوب توف های ریزدانه لامینه، لوکوگرانیت تا میکروگرانیت، دیوریت تا گابرودیوریت و گدازه ریوداسیت، داسیت با میان لایه های توف اسیدی هستند. در جنوب منطقه مورد مطالعه یک استوک نفوذی کالک آلکالن با ترکیب کوارتز مونزوسینیت و رنگ روشن رخنمون دارد. نفوذ این واحد کوارتز مونزوسینیتی در توالی سنگی تریاس-ژوراسیک می تواند عامل یا منشا احتمالی رخداد زون-های اسکارنی، پیدایش دگرسانی و عاملی برای تشکیل کانسار آهن، باشد. دگرسانی در منطقه غلام آباد در جنوب محدوده قابل مشاهده است و شامل دگرسانی های سریسیتی، آرژیلیک، پروپیلیتیک و سیلیسی است. بخش کانسنگ در این محدوده شامل لایه های مگنتیتی، زون های اسکارنی گارنت-دیوپسید، هورنفلسی شدن و مجموعه کالک سیلیکات اسکارن می باشد. مقدار میانگین گوگرد در کانسنگ آهن غلام آباد حدود 1/1 درصد و فسفر 02/0 درصد می باشد. طبق شواهد صحرایی، لایه هایی از مگنتیت هم امتداد و همشیب با لایه های توف سیلتستون قرار دارند. روند کلی لایه های آهن دار و سنگ میزبانN45-70W با شیب 35-45SW است. در لایه های آهن دار علاوه بر مگنتیت کانه های سولفیدی پیروتیت، پیریت، کالکوپیریت، مارکاسیت همراه کانی های باطله گارنت، اپیدوت، کلسیت، کوارتز، دیوپسید و ترمولیت مشاهده می شود. براساس مطالعات انجام شده توده نفوذی منطقه با مشخصه پرآلومین (با میزان Al2O3=13.79) و تیپ I وابسته به سری کالک آلکالن (با میزان Na2O+K2O=7.06) هستند. جایگاه تکتونیکی توده ها در کمان آتشفشانی ((VAG و گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد (Syn-COLG) قرار گرفت. سنگ های منطقه غنی شدگی نسبی در LREE (عناصر نادر خاکی سب
-
ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از بهره برداری زغال سنگ در معدن آب نیل (شمال غرب کرمان)، با تاکید بر ژئوشیمی فلزات سنگین
1402معدن زغال سنگ آب نیل، در فاصله 56 کیلومتری شمال غرب استان کرمان، بخش چترود دهستان کویرات در جنوب شرقی شهرستان زرند قرار دارد. این معدن در جنوب شرق ناودیس کرمان و یال شرقی ناودیس بیدو قرار دارد. ذخیره زغال سنگ آب نیل بخشی از پهنه زغال سنگ بادامویه در ایران مرکزی بوده که در توالی های شیل و ماسه سنگ زغال دار سازند هجدک شکل گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات زیست محیطی ناشی از بهره برداری زغال سنگ در معدن آب نیل (شمال غرب کرمان)، با تاکید بر ژئوشیمی فلزات سنگین است. نهشته های زغال سنگی ایران مرکزی در محدوده ی زمانی تریاس پسین تا ژوراسیک میانی تشکیل شده است. بر این مبنا، تعداد 12 نمونه از خاک های منطقه معدنی برای تعیین غلظت فلزات سنگین و رفتار ژئوشیمیایی آنها برداشت شده و توسط روش تجزیه دستگاهی ICP-OES مورد تجزیه قرار گرفته است. عناصر مورد مطالعه در این پژوهش شاملZn, Co, Cr, Ni, Cu, Mn, Fe هستند. همچنین، تعداد 2 مقطع صیقلی از نمونه های زغال سنگ به منظور بررسی اجزای تشکیل دهنده آنها برای انجام آزمایش SEM انتخاب شدند که بر مبنای آن، پیریت های فرامبوئیدال (تمشکی شکل) به عنوان فاز سولفیدی اصلی در نمونه ها شناسایی شد. از طبق نتایج بدست آمده از مطالعات آنالیز ها، مقاطع و محاسبات آماری و مطالعات شاخص آلودگی ها غنی شدگی دو عنصر سنگین کبالت و مس در محدوده مورد مطالعه باعث ایجاد آلودگی شده اند. طبق شاخص های ضریب غنی شدگی و سمیت، غلظت بالای عناصر کبالت و مس موجب بیشترین آلودگی در تمام ایستگاه ها شده است. شاخص زمین انباشت برای فلزات آهن و منگنز کمتر از صفر بدست آمده که نشان دهنده عدم آلودگی منطقه مورد مطالعه به این فلزات است. ضریب غنی شدگی کروم با مقدار 28/2 در حد قابل قبول است. از نظر شاخص خطر اکولوژیکی کبالت با 75/292 در ریسک متوسط و مس با مقدار 79/75 در ریسک آلودگی کم قرار دارد. بر اساس نتایج بدست آمده و ارزیابی شاخص های آلودگی بیانگر اینکه عناصر کبالت و مس دارای بیشترین پتانسیل آلودگی در محدوده مورد مطالعه هستند.
-
بررسی امکان فلز زایی در رگه کمپلکس پگماتیتی جنوب ارزان فود، همدان
1402رگه پگماتیتی جنوب ارزان فود (MB2) در فاصله 30 کیلومتری جنوب شرق شهرستان همدان و مجاورت توده پلوتونیک الوند قرار دارد. این رگه از دیدگاه زمین شناسی-ساختاری ایران بخشی از زون دگرگونی سنندج-سیرجان می باشد. رگه پگماتیتی جنوب ارزان فود با امتداد N28°W واقع شده که در درون سنگ میزبان شیستی تزریق شده است. ضخامت این رگه 5/0 تا 5/2 متر با طولی قریب به 180 متر می-باشد که حداکثر تا عمق 5 متر برداشت شده است. سنگ های دربرگیرنده رگه پگماتیتی شامل، آندالوزیت گارنت شیست، استارولیت شیست، تورمالین شیست و میکا شیست هستند. رگه MB2دارای زون حاشیه (آمفیبول و پلاژیوکلاز کلسیک) و زون دیواره (پلاژیوکلاز سدیک و کلسیک، آمفیبول، گارنت و تورمالین) و زون میانی (پلاژیوکلاز سدیک و پتاسیک، مسکویت و زون هسته (کوارتز دودی) می باشد. رگه MB2 دارای سرشت کالک آلکالن است. بررسی الگوی عناصر کمیاب نمونه های محدوده مورد مطالعه نشانگر غنی شدگی بالایی از عناصر Ce، Gd، Nb، Rb، Sn، P، Cs، Li، Ta، Th، Be، Sr، Cu و Tl و تهی شدگی از عناصر Ba،Pr ، Sm، Tb، Yb، U، و Zr را نشان می دهد که سبب می شود پگماتیت های این منطقه در گروه LCT (Lithium Cesium Tantaium) قرار گیرد. این رگه بیان گر آن است که نمونه های پلاژیوکلاز اکثرا در گروه بریل و کلمبیت و نمونه های موسکویت در دو رده کمپلکس آلبیت اسپودومن و کمپلکس غنی از Li, Ta, Cs قرار گرفته اند. میزان شوری و دمای همگن شدن، میانبارهای سیال در رگه MB2 بیانگر شوری پایین و دمای متوسط هستند که این مقادیر با حضور فازهای جامد نمک در مطالعات پتروگرافی سیالات درگیر نیز تایید می شود. سیال های کانه ساز محدوده مورد مطالعه عمدتا در گستره آب های دگرگونی و اختلاط با آب های جوی و فرایندهای جوشش می باشد. در نهایت به نظر می رسد که تشکیل رگه پگماتیتی ازرانفود با گروه LCT با مدل ارائه شده توسط گالشوک و وانستون (2005) مطابقت دارد که بر مبنای آن در زون شماره 2 (Nb>Ta) قرار می گیرد.
-
کانی زائی، ژئوشیمی و پیدایش کانسار سرب پیرحاجات، شمالباختر طبس
1402کانسار پیرحاجات در فاصله 5 کیلومتری شمال خاور روستای پیرحاجات و120 کیلومتری شمال باختر طبس در بین مختصات ´´12´56°31 و ʹʹ37.92ʹ31˚56 طول خاوری و ´´19.68´34°08 و ʹʹ53.76ʹ07˚34 عرض شمالی در رشته کوه های پیرحاجات واقع شده است. کانسار پیرحاجات در چهارگوش زمین شناسی1:250000 عشق آباد و در ورقه زمین شناسی 1:100000 شیرگشت قرار دارد و در تقسیمات پهنه های رسوبی- ساختاری ایران، در پهنه ایران مرکزی، بلوک طبس و بخشی از کمربند فلززایی طبس- پشت بادام واقع شده است. واحدهای سنگی دارای رخنمون در محدوده معدنی پیرحاجات شامل دو واحد سنگی؛ سازند شتری متعلق به تریاس میانی که میزبان کانی سازی است و سازند شمشک متعلق به ژوراسیک می باشد. سنگ نگاری سازند شتری شامل سنگ های کربناته (دولومیت و کلسیت) و سنگ نگاری سازند شمشک، شامل ماسه سنگ های دانه ریز است که در طبقه بندی فولک در طبقه لیتارنایت قرار دارد. فرآیندهای تکتونیکی در این محدوده بسیار فعال بوده و بیش از دو فاز تکتونیکی، تحت تاثیر گسل فعال کلمرد، شامل؛ رژیم فشارشی و کششی در محدوده حاکم بوده است. گسل های متعدد محدوده کانی سازی را تحت تاثیر قرار داده به طوری که گسل ها هم به عنوان مجرای اصلی حرکت محلول های کانه دار، تشکیل ذخیره معدنی و سبب رخداد کانی سازی سوپرژن در کانسار شده است و هم در فازهای تکتونیکی بعدی، باعث پراکندگی کانی سازی شده است. به سبب یک راندگی کلی تحت تاثیر عملکرد گسل کلمرد، سازند شتری با سن تریاس میانی، در کنار و یا بر روی سازند شمشک با سن ژوراسیک قرار گرفته است. کانی های مهم بررسی شده در کانسار پیرحاجات شامل: سرب آزاد (سرب طبیعی)، سرب اکسیدی (پلاتنریت)، گالن، آنگلزیت، تتراهدریت، اسفالریت، مالاکیت، آزوریت، کالکوپیریت، گوتیت، باریت و سروزیت می باشد. فلز سرب در این کانسار دارای عیار نسبتاً بالا با عیار متوسط %3 می باشد و باتوجه به این که کانی های اکسیدی سرب دارای فراوانی قابل توجهی است و سبب تسهیل در امر استخراج و فرآوری می شود، کانسار پیرحاجات اقتصادی به نظر می رسد. بر اساس داده های ژئوشیمیایی، کانی سازی در کانسار پیرحاجات دارای منطقه بندی (Zoning) می باشد، که با تفسیر داده های ژئوشیمیایی، افق های کانی سازی و منطقه بندی در کانی سازی، کانسار پیرحاجات دارای گسترش جانبی و عمقی می باشد. طبق آنالیز ریزدماسنجی انجام شده، دمای به دست آم
-
بررسی میانبارهای سیال، طیف سنجی لیزر رامان و ایزوتوپ گوگرد در کانسار بایچه باغ (غرب زنجان) با تاکید بر خاستگاه و تحول سیال
1401کانسار چندفلزی بایچه باغ (215 هزار تن کانسنگ استخراج شده، عیار کبالت 47/0 درصد و مس 2 درصد)، در فاصله 144 کیلومتری غرب استان زنجان، شمال غرب ایران واقع شده است. این منطقه در پهنه ساختاری-زمین شناسی ارومیه-دختر قرار گرفته و جز مناطق حاوی کانه زایی مس-طلا گزارش شده است. از نظر تقسیمات فلززایی ایران، کانسار بایچه باغ در ناحیه معدنی تکاب-انگوران و بلوک بالا آمده انگوران واقع شده است. این منطقه در برگه زمین شناسی 1:100000 تخت سلیمان و چهارگوش 1:250000 ساوه، قرار می گیرد. منطقه مورد مطالعه به طور کلی از سنگ های آتشفشانی و آذرآورای ائوسن-الیگوسن با ترکیب اسیدی تا حدواسط تشکیل شده است. لیتولوژی این منطقه در بخش های مختلف آن شامل سنگ های آندزیت-داسیت-ریوداسیت-آندزیت پورفیری و تراکی آندزیت، است. گنبد آندزیت-داسیت به عنوان اصلی ترین واحد سنگی منطقه اغلب از گدازه های جریانی ریوداسیت، ریوداسیت پورفیری، ریولیت، توف های ریولیتی و توف های بلورین تا لیتیک توف تشکیل شده است. طبق مطالعات سن سنجی U-Pb زیرکن، سن واحدهای پیروکلاستیک منطقه بایچه باغ بین 1/18 تا 3/19 میلیون سال تعیین شده است. اغلب این واحدهای سنگی توسط یکسری از دگرسانی های وسیع آرژیلیک با ترکیب اصلی کائولینیت، دگرسان شده است. علاوه بر این، دگرسانی های سیلیسی و سریسیتی- کربناته نیز در منطقه شناسایی شده است.کانه سازی به صورت رگه های کوارتز-کربنات در میزبان سنگ های نیمه عمیق آتشفشانی (عمدتا آندزیت) و ولکانوکلاستیک (آگلومرات ، توف) با سن الیگوسن تا میوسن تشکیل شده است. این سنگ ها به طور ناپیوسته بر روی واحدهای دگرگونی سنگ بستر با ترکیب گنیس، شیست و آمفیبولیت قرار گرفته اند. سه مرحله پاراژنتیک هیپوژن در این کانسار وجود دارد که به ترتیب شامل کانه سازی سولفیدهای فلزات پایه (مس، روی، سرب) و طلا (مرحله 1)، کانه سازی مجموعه عناصر Co-Ni-Fe-As و بیسموت (مرحله 2)، و کانه سازی سولفید/سولفوسالت های Cu-Bi (مرحله 3)، است. طی مرحله دوم کانه سازی، ترکیبات سولفوآرسنید و آرسنید قابل توجهی از مجموعه عناصرNi ،Co ، Fe و As و S شکل گرفته که منعکس کننده تغییرات ترکیب شیمیایی سیال تشکیل دهنده کانسنگ (به عنوان مثال تغییرات وسیع نسبت As/S)، تغییرات pH و حالت اکسیداسیون سیال کانه ساز، است. در این پژوهش با استفاده از شواهد کانی شناسی، ساخت و بافت کانی س
-
بررسی شاخص های کیفی و ارزیابی ریسک سلامت نیترات در آب رودخانه کن، غرب تهران
1401حوضه آبخیز رودخانه کن با مساحت 52/215 کیلومتر مربع و مختصات 17/51 تا 37/51 درجه طول شرقی و 26/35 تا 95/35 درجه عرض شمالی، در غرب استان تهران گسترش دارد. این رودخانه به عنوان بزرگترین رودخانه جاری در شهر تهران بوده و نقش مهمی در کنترل وضعیت زیست محیطی و کشاورزی این شهر ایفا می کند (محمدخان و همکاران، 1395). بررسی کیفیت آب رودخانه ها به عنوان اولین و مهترین مرحله در مدیریت کیفیت آب سطحی محسوب می شود (Xiao et al., 2019). آب یکی از مهمترین و بنیادی ترین عامل حیات موجودات زنده است؛ از این نظر جلوگیری از آلودگی آب نیز به همان نسبت مهم و مورد توجه است. آلاینده-های آب از نظر ماهیت به سه گروه آلی (نظیر مواد شوینده، پساب صنایع غذایی، حشره کش ها و علف کش ها)، معدنی (نظیر اسیدیته ناشی از پساب صنایع، آمونیاک، کودهای شیمیایی، فلزات سنگین و نمک) و عوامل فیزیکی (نظیر تکه های مواد غذایی، زباله ها، بطری های پلاستیکی، تکه های پارچه و شاخ و برگ و شن و ماسه و سنگریزه)، تقسیم می شوند (پرمراد و همکاران، 1393). پایش و مدیریت کیفیت آب رودخانه ها به دلیل تاثیر مستقیم بر روی سلامت عمومی، پایداری اکوسیستم های آبی، سایر اکوسیستم های وابسته آن و شناسایی منابع آلاینده آن ها به صورت معمول مهم تلقی می شود (محسنی و همکاران، 1390). تاکنون شاخص های مختلفی برای کیفیت آب پیشنهاد شده که از مهمترین آنها می توان به مواردی نظیر اکسیژن خواهی بیوشیمیایی (COD)، کل جامدات محلول (TDS) ، کدورت، نیترات، هدایت الکتریکی (EC)، میزان سولفات، باکتری کلی فرم گوارشی و مجموع باکتری کلی فرم گوارشی، اشاره کرد (علیزاده و همکاران، 1396). در این مطالعه هدف ما بررسی کیفیت آب رودخانه کن با استفاده از شاخص کیفی آب بنیاد ملی بهداشت (NSFWQI)، شاخص کیفی آب آشامیدنی (DWQI) و شاخص کیفی متوسط آب (AWQI)، است. پارامترهای مورد بررسی برای بررسی شاخص کیفی NSFWQI عبارتند از: Dissolved Oxygen, Fecal Coliform, pH, Temperature change, Biochemical Oxygen Demand, Nitrate, Turbidity, Phosphate, and Total Suspended Solids علاوه بر این، شاخص کیفی (Iran Water Quality Index for Surface Water) IRWQISC شاخص متداول کیفیت آب های سطحی ایران است که توسط هاشمی و همکاران در سال 1391 ارائه شده است. این شاخص تلفیقی از NSFWQI و شاخص کیفی آب کانادا (CWQI) می باشد
-
ارزیابی غلظت فلزات سنگین و توزیع ژئوشیمیایی آنها در خاک های دشت گل تپه (غرب کبودرآهنگ)، با تکیه بر تاثیر فعالیت های معدنکاری در منطقه
1400دشت گل تپه (غرب کبودرآهنگ)، در فاصله ی 42 کیلومتری شمال شرق شهرستان قروه و استان کردستان واقع شده است. هدف این پژوهش بررسی توزیع ژئوشیمیایی فلزات سنگین در خاک های محدوده دشت گل تپه با تکیه بر کلیه فعالیت های معدنکاری است. منطقه مورد بررسی در زون سنندج-سیرجان قرار دارد و واحدهای سنگی شامل: اسلیت، فیلیت، کوارتزیت و آهک-دولومیت های ژوراسیک، واحدهای آهکی میوسن زیرین، مجموعه نفوذی-آتشفشانی نئوژن، سنگ های نیمه عمیق و سنگ های آتشفشانی-پیروکالستیکی نئوژن هستند. در این مطالعه تعداد 29 نمونه از رسوبات چشمه ها، بستر رودخانه ها، مسیر آبراهه ها و خاک زمین های کشاورزی از روستاهای بهارلو، داشکسن، نی بند و جداقیه برداشت و مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (نظیر عناصر As, Cd, Co, Cu, Mn, Pb, S, Sb, Zn) در نمونه های رسوب و خاک از روش دستگاهی ICP-OES استفاده شد. نتایج بدست آمده از تجزیه نمونه ها نشان داد که بیشترین میزان غلظت عناصر در نمونه های برداشت شده از رسوبات و خاک های محدوده روستای داشکسن بوده است. به منظور بررسی میزان آلودگی خاک و رسوبات به فلزات سنگین، تعداد 9 شاخص آلودگی (شامل فاکتور آلودگی خاک، درجه آلودگی، درجه آلودگی اصلاح شده، شاخص تجمع ژئوشیمیایی، فاکتور غنی شدگی، شاخص بار آلودگی، شاخص ارزیابی پتانسیل خطر اکولوژیکی، شاخص مخاطره زیستی و شاخص سمیت) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی شاخص های آلودگی نشان داد که عناصر آنتیموان، کادمیوم، آرسنیک و سرب در نقاط S04 و S05 (آبراهه های منتهی به رودخانه داشکسن)، S17 (مسیر آبراهه بهارلو)، S07 و S08 (مسیر رودخانه داشکسن)، S24 و S28 (زمین کشاورزی پایین دست معدن داشکسن)، در اغلب شاخص ها بیشترین غلظت و بالاترین میزان آلودگی را دارا هستند. پهنه بندی فلزات سنگین با استفاده از GIS در محدوده معدن انجام شد و نقشه های مربوطه تهیه گردید.
-
کانه نگاری، لیتوژئوشیمی و تحول سیال گرمابی در کانسار اسکارن چندفلزی عٌشوند (شرق نهاوند)، پهنه سنندج-سیرجان
1400کانسار اسکارن چندفلزی آهن (±طلا-مس) عٌشوند (ذخیره احتمالی 1 میلیون تن با عیار 40 درصد آهن، 34/0 درصد مس و 5/0 گرم در تن طلا)، وسعت تقریبی 13 کیلومترمربع، در فاصله 15 کیلومتری شرق نهاوند و بخش میانی پهنه سنندج-سیرجان، واقع شده است. قدیمی ترین واحد سنگی منطقه شامل واحدهای سنگی کامبرین-پرمین (واحد CP1) بوده که به طور عمده شامل کوارتزیت یا ماسه سنگ دگرگونه هستند. پس از آن، سنگ های تریاس-ژوراسیک (واحد TRJvm) متشکل از آهک های میکریتی تشکیل شده اند. دیگر واحد سنگی، آهک میکریتی خاکستری رنگ به سن کرتاسه زیرین (واحد K1ltb) است. پس از تشکیل واحدهای رسوبی و دگرگونه منطقه، توده های گرانودیوریتی منتسب به کرتاسه بالایی (کرتاسه بالایی-پالئوسن زیرین) کلیه واحدها را قطع کرده اند. گسل راندگی که قسمت شرقی محدوده را قطع کرده حدود 60 متر از عمق کانسار را مورد رخنمون قرار داده است. کانه زایی در منطقه با عدسی های متعدد و درازای تقریبی 100 تا 300 متر، ضخامت یک تا 35 متر در غالب برون اسکارن و درون اسکارن رخداده است. کانه زایی در این منطقه شامل کانه های فلزی مگنتیت، گوتیت، هماتیت، پیریت و کالکوپیریت و کانی های غیرفلزی گارنت (آندرادیت-گراسولار)، اپیدوت، کوارتز، کلریت، هورنبلند، پلاژیوکلاز (آلبیت)، ترمولیت-اکتینولیت، اوژیت، کلسیت، دولومیت، زیرکن، تیتانیت و موسکویت است. طبق شواهد لیتوژئوشیمی، ماگمای سازنده توده نفوذی عشوند دارای ماهیت کالک آلکالن تا شوشونیتی و از نظر درجه اشباع از آلومینیوم، متاآلومین (Na2O+K2O+CaO>Al2O3>Na2O+K2O)است. در نمودارهای بهنجارشده نسبت به گوشته اولیه و کندریت، توده های نفوذی منطقه از عناصر کمیاب سبک (LREE) غنی شدگی و از HREE تهی شدگی نشان می دهند. میانبارهای سیال اولیه در کانسار عشوند به ترتیب فراوانی شامل میانبارهای دوفازی غنی از مایع (دمای همگن شدن متوسط°C 304 و شوری متوسط 74/13 درصد معادل نمک طعام در تعداد 16 میانبار)، دو فازی غنی از گاز (دمای همگن شدن متوسط°C 355 و شوری متوسط 74/13 درصد معادل نمک طعام در تعداد 14 میانبار) و سه فازی همراه با فاز جامد هالیت (دمای همگن شدن متوسط°C 376 و شوری متوسط 5/41 درصد معادل نمک طعام در تعداد 25 میانبار)، هستند. با توجه به وجود شواهدی مانند بافت برشی، کلسیت های تیغه ای و همچنین همزمانی میانبارهای غنی از مایع با میانبارهای غنی از
-
بررسی نقش شورابه های گرمابی غنی از CO2 در تشکیل کانسار آهن کوه بلقیس (استان زنجان) با تاکید بر شواهد میانبارهای سیال و لیزر رامان
1400گارنت های گوهری کوه بلقیس معروف به دمانتوئیدهای تکاب از زیباترین گوهرسنگ های ایران محسوب می شوند که در فاصله 15 کیلومتری شمال تخت سلیمان، در منطقه ای با ارتفاع 3328 متر از سطح دریا قرار دارد. این منطقه با عنوان کانسار اسکارن کوه بلقیس از دیدگاه ساختاری متعلق به پهنه سنندج- سیرجان و ناحیه فلززایی تکاب-انگوران بوده که تحولات ساختاری این ناحیه به طور عمده تحت کنترل گسل قینرجه-چارطاق با راستای NNW، است. قدیمی ترین واحد سنگی منطقه (واحد P€KSh) با سن نئوپروتروزوئیک بالایی شامل تناوبی از میکاشیست، کوارتز- سریسیت شیست و گنیس با میان لایه های کوارتزیت است که سنگ بستر منطقه را تشکیل می دهد. پس از آن، واحد آهک دولومیتی به نام مرمر جانگوتاران (واحد P€JL) با رنگ سفید تا خاکستری و لایه بندی متوسط تا ضخیم به صورت ناپیوسته تشکیل شده است. توده های نفوذی با سن تریاس- ژوراسیک بالایی متشکل از کوارتزپورفیری، میکروگرانیت و دیوریت در سنگ بستر دگرگونی و واحد آهک دولومیتی جانگوتاران نفوذ کرده و در نتیجه شار حرارتی توده ها و تبادلات سیال-سنگ آنها با واحدهای کربناتی و شیستی میزبان، مجموعه سنگ های هورنفلس، کالک سیلیکات اسکارن غنی از گارنت (-دیوپسید) و عدسی های آهن پراکنده، شکل گرفته اند. طبق شواهد کانه نگاری و روابط متقاطع کانی ها، چهار مرحله کانه زایی در تکامل اسکارن کوه بلقیس وجود دارد: 1) مرحله اسکارن پیشرونده (با دو زیرمرحله اسکارنوئید هورنفلس و گارنت گوهری سبز- دیوپسید)، 2) مرحله اسکارن پسرونده (با دو زیرمرحله پیشین و پسین)، 3) رگه های تاخیری گارنت سیاه- کلسیت و 4) مرحله برون زاد. طبق شواهد میکروسکوپی و طیف سنجی XRD، در این توالی به ترتیب فراوانی، مجموعه کانی های گارنت سبز (طیف آندرادیت-گراسولار موسوم به گراندیت)، گارنت قهوه ای (روشن و تیره)، گارنت سیاه، دیوپسید، کوارتز، اپیدوت (زوئیسیت)، ترمولیت-اکتینولیت، کلسیت-دولومیت، مگنتیت، پیریت، کالکوپیریت، هماتیت، گوتیت، کلریت و سریسیت-موسکوویت، حضور دارند. طبق شواهد میانبارهای سیال و طیف سنجی لیزر رامان، سه نوع میانبار سیال در ترکیب گارنت های سبز و قهوه ای، کلسیت و اپیدوت شناسایی شد که شامل: 1) میانبارهای آبگین (دوفازی مایع-بخار و تک فازی مایع)، 2) میانبارهای آبگین دارای فاز جامد (هالیت، سیلویت و کلسیت) و 3) میانبارهای آبگین-کربنیک، هستند. بر اس
-
رده بندی، ترکیب شیمیایی و ایزوتوپ پایدار گوگرد در پیریت های کانسار زرشوران (شمال تکاب) با تکیه بر مکانیسم تشکیل طلا
1400کانسار طلای زرشوران (155 تن طلا با عیار متوسط 63/2 گرم در تن) در شمال غرب ایران و در فاصله 35 کیلومتری شمال شهرستان تکاب و 7 کیلومتری شمال شرقی روستای زرشوران واقع شده است. از نظر تقسیمات زمین شناسی ساختاری، این منطقه در مرز بین زون های سنندج-سیرجان و ارومیه-دختر قرار دارد. کانسار زرشوران در جنوب شرق تاقدیس ایمان خان قرار دارد که متشکل از واحدهای زمین شناسی با سن نئوپروتروزوئیک از قدیم به جدید شامل سنگ بستر شیست سبز و سرپنتینیت (واحد ایمان خان)، آهک و دولومیت (واحد چالداغ) و شیل و سیلتستون سیاه (واحد زرشوران)، است. بخش عمده کانه زایی طلا در واحدهای آهک چالداغ و شیل سیاه زرشوران، رخداده است. دگرسانی های سیلیسی، آرژیلیک، سریسیتی، دولومیتی شدن، کربنات زدایی و سولفیدی از عمده ترین دگرسانی های مرتبط با ذخیره به شمار می روند. بافت و ساخت های نواری، برشی، رگه-رگچه ای، پرکننده فضای خالی و افشان از مهمترین بافت و ساخت های مشاهده شده در کانسار زرشوران هستند. پیریت، رآلگار، اورپیمنت، آرسنوپیریت و اسفالریت مهمترین کانه های فلزی و کلسیت (دو نسل)، دولومیت (دو نسل)، کوارتز (دو نسل)، باریت و فلوریت باطله های اصلی هستند. براساس مطالعات میکروسکوپی، هشت نوع مختلف پیریت شامل: پیریت استروماتولیتی (Py-st)، پیریت جعبه ای (Py0a)، پیریت فرامبوئیدال (Py0b)، پیریت افشان (Py1 و Py2)، پیریت اسفنجی (Py3)، پیریت کلوفرمی/کراستیفرم (Py4a و Py4b)، پیریت خودشکل (Py5) و پیریت رگه ای (Py6a و Py6b) در کانسار زرشوران مشاهده شد. طلا در این کانه ها اغلب به صورت محلول جامد یا درون شبکه کانی (Au1+ یا Au3+) یا ادخال های نانوذرات آزاد (Au0) وجود دارد. بیشترین میزان طلا بر اساس شواهد ریزکاو الکترونی (EPMA) تا wt% 06/0 و بر اساس تجزیه LA-ICP-MS تا ppm 09/0 در پیریت های کلوفرمی گزارش شده است. همچنین طلای آزاد همراه با مجموعه کانی های تاخیری نظیر اورپیمت-رآلگار، اسفالریت کلوفرمی و ژاسپروئید مشاهده شده است. با توجه به شواهد ایزوتوپ پایدار گوگرد بر روی نسل های مختلف پیریت، مقادیر میانگین δ34SCDT برای پیریت فرامبوئیدال (Py0b) ‰ 2/19-، پیریت افشان دانه درشت (Py2) ‰ 0/3-، پیریت اسفنجی (Py3) ‰ 3/3-، پیریت کلوفرمی (Py4a) ‰ 1/4 و پیریت رگه-ای تاخیری ‰ 9/0 به دست آمده است. مطالعات ما نشان می دهد با پیشرفت تکامل کانسار طی ز
-
بررسی کانه زایی و نحوه تشکیل کانسار سرب±نقره چنگرزه (جنوب شرق نطنز)، ایالت فلززایی ملایر-اصفهان
1399کانسار سرب±نقره چنگرزه (ذخیره قطعی 250 هزار تن، عیار 8/10 درصد سرب و 69 گرم در تن نقره) در فاصله 75 کیلومتری شمال شرق استان اصفهان (جنوب شرق نطنز)، در بخش جنوبی کمربند فلززایی ملایر-اصفهان، قرار دارد. کانه زایی به میزبانی دولستون های گسلی تریاس میانی به دو صورت درون زاد سولفیدی و برون زاد غیرسولفیدی (اکسیدی، کربناتی و سیلیکاتی)، رخداده است. کانه زایی سولفیدی همراه دگرسانی های سیلیسی، دولومیتی و کلریتی با ساخت و بافت های برشی، پرکننده حفرات، رگه-رگچه ای و جانشینی به طور عمده از گالن و کانه های فرعی اسفالریت، پیریت و سری تتراهدریت-تنانتیت، تشکیل شده است. کانه زایی در چهار مرحله شامل: 1) مرحله پیش از کانه زایی شامل پیریت های ریزبلور افشان به صورت آزاد یا ادخال در میزبان گالن، 2) مرحله کانه زایی اصلی با دو زیر مرحله (I) کانه زایی افشان گالن نسل اول همراه ادخال های ریز اسفالریت و (II) کانه زایی رگه ای-برشی متشکل از گالن رگه ای نسل دوم حاوی ادخال های میکرونی سولفوسالت های گروه فهلور (سری تتراهدریت-تنانتیت)، پیریت های خوش-وجه و اسفالریت های درشت بلور، 3) مرحله پس از کانه زایی شامل رگه های کلسیت تاخیری و 4) مرحله کانه زایی برون زاد غیرسولفیدی، شکل گرفته است. براساس نتایج شیمی کانی ها، محتوای mol% FeS در ترکیب اسفالریت ها بین 14/1 تا 88/3 درصدمولار، بدست آمد که منطبق با وضعیت سولفیداسیون متوسط (LogfS2≈ −13)، است. نسبت Co/Ni در ترکیب پیریت نیز بین 12/0 تا 25/0، آشکار شد که بر مبنای آن دارای خاستگاه رسوبی تا گرمابی هستند. میانبارهای سیال در کانسار چنگرزه به ترتیب فراوانی شامل دوفازی غنی از مایع (LV-type)، تک فازی مایع (L-type)، دوفازی غنی از بخار (VL-type) و تک فازی بخار (V-type)، هستند. طبق شواهد ریزدماسنجی، مقادیر ThLV در میانبارهای LV-type کوارتز و باریت به ترتیب بین 146 تا C° 174 (متوسط C° 160) و بین 140 تا C° 192 (متوسط C° 166)، منطبق با شوری های 7/14 تا 0/18 (متوسط 4/16) و 6/16 تا 2/19 (متوسط 0/18)، درصد معادل نمک طعام، هستند. تغییرات ThLV میانبارهای LV-type اسفالریت به ترتیب بین 187 تا C° 208 (متوسط C° 198)، معادل شوری 3/21 تا 1/23 (متوسط 2/22) درصد معادل نمک طعام، بدست آمد. مقادیر ThLV در میانبارهای LV-type کلسیت بین 105 تا C° 122 (متوسط C° 114)، معادل شوری 8/8 تا 0/12
-
تحلیل ساختاری غرب یاسوکند (بیجار) و ارتباط آن با رخداد کانی زایی آهن
1399منطقه مورد مطالعه در شرق تکاب و در شمال غرب یاسوکند در استان کردستان قرار دارد. این منطقه از لحاظ سنگ آهن بسیار غنی است و چند معدن مهم از جمله معادن صبانور و سراب در این منطقه قرار دارد. منطقه از لحاظ زمین ساختی در کمربند آتشفشانی ارومیه - دختر و در زیر زون همدان - تبریز قرار دارد و از نظر تکتونیکی منطقه ی فعالی است. بیشتر فعالیت های ماگمایی در این زون اساساً متعلق به زمان سنوزوئیک است. این فعالیت ماگمایی باعث تزریق توده های نفوذی متعدد در امتداد این کمربند و درنتیجه در بیشتر موارد، باعث اسکارن زایی شده است. سنگهای منطقه اغلب از دگرگونه های اسلیت، فیلیت و به مقدار کمی اکتینولیت شیست های کرتاسه، واحدهای گوناگون سازند قم دربرگیرندﮤ مارن، سنگ آهک و سنگ های آذرین و مارنهای پلیوسن، تشکیل شده است. توده های نفوذی گرانیتی و گرانودیوریتی- دیوریتی (دوران سوم) نیز در چند نقطه دگرگونه های کرتاسه و سازند قم را قطع کرده اند. رخداد آهن در این معادن به صورت چینه سان در مرز سنگ آهک های الیگومیوسن و سنگ های آذرین درونی نیمه عمیق که به اواخر میوسن نسبت داده می شوند، ایجاد شده است. شکل ذخیره در کل از لحاظ ژئومتریکی به صورت عدسی با ضخامت های متفاوت در بخش های استخراجی به چشم می خورد. ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﮐﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﺑﻪﺻﻮرت اﭘﯿﺪوت زاﺋﯽ و ﮐﻠﺮﯾﺖزاﺋﯽ ﮔﺴﺘﺮش زﯾﺎدی در ﻣﺮز آﻫﮏﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮده آذرﯾﻦ دارد ﮐﻪ اﯾﻦ ﺧﻮد ﻧﺸﺎﻧﻪ اﺳﮑﺎرﻧﯽ ﺑﻮدن ﮐﺎﻧﺴﺎر اﺳﺖ. بطور کلی سه دسته گسل اصلی در منطقه وجود دارد که دارای امتداد شمال غرب- جنوب شرق و شمال شرق –جنوب غرب و شرقی غربی هستند و از نظر سازوکار حرکات نرمال ، معکوس و امتداد لغز هستند. این منطقه در مقیاس بزرگتر بخش پایانه گسل چهارطاق می باشد و تحت تاثیر فعالیت های این گسل پی سنگی است. گسل چهارطاق دارای سازوکار امتدادلغز راست گرد با مولفه معکوس می باشد گسل چهارطاق در طول مسیر به دو قسمت جنوب شرقی تحت عنوان راندگی چهارطاق و قسمت شمالی تحت عنوان راندگی آرپاچای تقسیم بندی می شود. در این منطقه گسل معکوس F9 شاخه پایانی گسل چهارطاق می باشد.
-
بررسی اثرات زیست محیطی عناصر بالقوه سمی در خاک های منطقه ی باریکا (شرق سردشت) با تاکید بر نقش فعالیت های معدنکاری طلا
1399آلودگی خاک به فلزات سنگین، نگرانی بزرگ زیست محیطی است. آلاینده ها می توانند به طور مستقیم و غیر مستقیم مانند بلع، تنفس ذرات و جذب پوستی، خطرات قابل توجه ی برای سلامت انسان و دیگر موجودات به همراه داشته باشند. مطالعات صورت گرفته بر روی کانسارهای طلا نشان دهنده وجود عناصر As ,Hg ,Sb ,Ag ,Cu ,Zn ,Cd و Pb در کانسارهای منطقه است. در این پژوهش به بررسی اثرات آلودگی فلزات سنگین در خاک ها و رسوبات اطراف معدن و روستای باریکا که ناشی از فعالیت معدنکاری طلا است می پردازیم در این بین غلظت فلزات سنگین نظیر آرسنیک، آنتیموان، کادمیوم، نیکل، منگنز، سرب و روی در 30 نمونه که از خاک های کشاورزی، رسوبات آبراهه ای و باطله های معدن، روستای باریکا و محدوده ی معدن طلا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل آنالیزها با استفاده از درون یابی توسط نرم افزار GIS و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نشان می دهند که غلظت فلزات سنگین مانند آنتیموان، آرسنیک وکادمیوم در محدوده معدن به علت فعالیت های ناشی از معدن کاری طلا بالا می باشد.
-
کانی شناسی، میانبارهای سیال و ژئوشیمی ایزوتوپ های پایدار کانسار چندفلزی آتش انبار، جنوب غربی دانسفهان، استان قزوین
1399کانسار چند فلزی آتش انبار، در جنوب غربی دانسفهان و به وسعت تقریبی 20 کیلومترمربع در غرب استان قزوین و زون ساختاری ارومیه-دختر قرار گرفته است. منطقه مورد مطالعه دارای معادن فعالی از کائولن و آلونیت بوده که رگه های چندفلزی طلادار کانسار آتش انبار در مجاورت این معادن شکل گرفته است. سنگ میزبان کانسارآتش انبار با سن ائوسن میانی شامل سنگ های آتشفشانی واحد EOrd متشکل از ریوداسیت، داسیت پورفیری و ریولیت هستند. از دیدگاه ساختاری، گسل حسن آباد با راستای NW-SE بصورت معکوس و با مولفه راستالغز و چپگرد نقش مهمی در شکل گیری انشعابات گسلی فرعی منطقه و کنترل کانه زایی رگه ای سولفیدی داشته است. دگرسانی های آرژیلیک (کائولینیت±سریسیت)، پروپیلیتیک و سیلیسی مهمترین دگرسانی مرتبط با کانه زایی هستند. کانه زایی با ژئومتری رگه ای، برشی و پرکننده فضای خالی با کانه های اصلی کالکوپیریت، گالن، اسفالریت، پیریت، سولفید بیسموت، فریبرجیت، طلا و مس آزاد تشکیل شده است. کانی های باطله شامل کوارتز، باریت، دولومیت و کلسیت هستند. ذرات طلای آزاد با ابعاد 20 تا 100 میکرون توسط مطالعات میکروسکوپ نوری و تصاویر الکترونی روبشی (BSE) در رگه های کوارتز-سولفید برشی کانسار آتش انبار شناسایی شد. بر اساس محتوای %FeS mol اسفالریت ها (گستره 11/0 تا 0/4 درصدمولی)، تغییرات LogfS2 در آنها بین 10- تا 14- بدست آمده که منطبق با وضعیت سولفیداسیون متوسط تا بالا برای این کانسار است. تغییرات Tmice در میزبان اسفالریت بین 3/3- تا °C 20- معادل شوری 41/5 تا wt% NaCl eq. 4/22 در سیستم NaCl-H2O به دست آمد. همچنین تغییرات Tmice در میزبان باریت بین 4/0- تا °C 18- برابر شوری ؟ تا wt% NaCl eq. ؟ به دست آمد. در کوارتز نیز تغییرات Tmice بین 3/2- تا °C 6/5- معادل شوری 4 تا wt% NaCl eq. 7/8، به دست آمد. میانبارهای سیال در کانسار آتش انبار در دمای همگن شدن نهایی 70 تا 330 درجه سانتی گراد و فشار 8 تا 100 بار (معادل عمق 20 تا 350 متر) به دام افتاده اند. با توجه به کاهش مشخص δDfluid و فاصله گرفتن از خط شیب دار آب جوی می توان منشاء سیال کانه ساز را به صورت اختلاط سیال ماگمایی با مقادیر ناچیز آب جوی در نظر گرفت. در مجموع با در نظر گرفتن کلیه شواهد زمین شناسی، کانه زایی، میانبار سیال و ایزوتوپ پایدار می توان کانسار آتش انبار را در گروه ذخایر اپی ترم
-
بررسی کانی شناسی، ژئوشیمی و نحوه رخداد کانی سازی آهن در منطقه کرمجگان، جنوب کهک، استان قم
1398منطقه کرمجگان در 45 کیلومتری جنوب استان قم و در قسمت مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه-دختر واقع شده است. سنگهای آذرین منطقه از دید ترکیب سنگ شناسی، دامنه گسترده ای از سنگ های بازیک تا اسیدی و انواع نفوذی، نیمه عمیق و خروجی را شامل می شود. توده های نفوذی و نیمه عمیق اغلب شامل توده های بزرگ گرانیتوییدی، اسکارنی، توده های کوچک داسیت-ریوداسیت که شامل یک توده نفوذی کم عمق در بخش های مرکزی و توده های ریولیتی در بخش های حاشیه ای است. در محدوده مورد مطالعه واحدهای سنگی شامل سنگ های آندزیت-بازالت ائوسن بالایی، توف و توفیت با میان لایه هایی از ماسه سنگ و آهک های فسیل دار و گدازه های حدواسط تا بازیک شامل آندزیت، بازالت های مگاپورفیری، تناوبی از توف خاکستری رنگ با ترکیب ریولیت است. این واحدهای سنگی توسط گرانیتوئیدهای منطقه مورد نفوذ قرار گرفته است. گرانیت ها و گرانودیوریت ها، حاوی مقادیر مختلفی از کانی های پلاژیوکلاز، کوارتز، بیوتیت و آمفیبول هستند؛ در حالی که در دایک ها علاوه بر کانی های بیان شده، پیروکسن نیز دیده می شود. آمفیبول توده های نفوذی از نوع کلسیک (Na+k)A≤0.5 بوده و ترکیب منیزیم دار دارد و ترکیب پلاژیوکلازها در سنگ های گرانیتی با داشتنALVI -
کانی شناسی، دگرسانی و ژئوشیمی اندیس طلای یگانلی، جنوب شرق کانسار زرشوران (شمال تکاب)
1398اندیس طلای یگانلی با عیار حد 3/0 گرم در تن و ذخیره احتمالی 23 تن طلا در جنوب شرق معدن زرشوران، شمال تکاب واقع شده است. منطقه فلززایی انگوران-تکاب از لحاظ تقسیم بندی ساختاری ایران، بین زون های ارومیه-دختر و سنندج-سیرجان قرار دارد. اندیس یگانلی در جنوب شرق تاقدیس ایمان خان قرار دارد که متشکل از واحدهای زمین شناسی با سن نئوپروتروزوئیک شامل سنگ بستر شیست و سرپنتینیت واحد ایمان خان، شیل و سیلتستون سیاه واحد زرشوران و آهک و دولومیت واحد چالداغ، است. کانه زایی در منطقه ی یگانلی در میزبان سنگ های رسوبی شیل سیاه و سیلتستون سازند زرشوران و سنگ آهک چالداغ همراه دگرسانی ژاسپروئیدی با روند NNE رخ داده است. بافت و ساخت های نواری، برشی، رگه-رگچه ای، پرکننده فضای خالی و دانه پراکنده در بخش کانه زایی مشاهده شد. مهمترین کانه های فلزی سولفیدی در منطقه شامل پیریت، رالگار، اورپیمنت، سینابار، سولفوسالت نقره و اسفالریت است که همراه کانی های باطله کلسیت، کوارتز، فلوریت و باریت مشاهده می شود. مجموعه کانی های مشاهده شده در اندیس طلای یگانلی در سه مرحله کانه زایی شامل مرحله دیاژنتیک اولیه، مرحله گرمابی اصلی (متشکل از سه زیرمرحله IIa، IIb و IIc) و مرحله سوپرژن، شکل گرفته اند. براساس شواهد میکروسکوپی و تجزیه های ریزکاوالکترونی (EPMA)، سه نسل پیریت شامل، 1) پیریت فرامبوئیدال (Py1) (ابعاد بین mµ 10-1)، 2) پیریت خوش وجه (Py2) (ابعاد mµ 300-50) و 3) پیریت بی شکل تا نیمه شکل دار (Py3) (ابعاد mµ 50>)، در کانسار یگانلی تشخیص داده شد. طبق شواهد تصاویر الکترون پس پراکنده (BSE) فازهای کانی شناسی کمیاب از قبیل زیرکن، روتیل، کانی-های نادرخاکی و اورانیوم، مشاهده شد. بر اساس شواهد میکروسکوپی و طیف سنج XRD مهمترین دگرسانی های مرتبط با کانه زایی طلا در اندیس یگانلی شامل دگرسانی های سیلیسی (ژاسپروئیدی)، سولفیدی و کربناتی هستند. علاوه بر آن، دگرسانی های آرژیلیک، سریسیتی و اکسیدی بطور ناچیز در منطقه تشکیل شده اند. طبق شواهد لیتوژئوشیمی، با توجه به نسبت La/Lu و الگوی توزیع REE، نوعی غنی شدگی در موقعیت LREE در ترکیب فلوریت ها و سنگ میزبان مشاهده می شود. غنی شدگی نسبی در موقعیت LREE ناشی از مهاجرت REE در شرایط گرمابی نسبتاً دما بالا و pH پایین رخ داده است. با توجه به حضور سنگ میزبان های آهکی و سیلتستون در منطقه می ت
-
ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت های نوین معدنکاری در روستاهای یارعزیز و زرشوران، شمال تکاب
1397معدن طلا-آرسنیک زرشوران در استان آذربایجان غربی، در 37 کیلومتری شمال شهرستان تکاب و در 6 کیلومتری شمال-شمال شرق روستای زرشوران قرار دارد. هدف از این پژوهش، بررسی اثرات زیست محیطی معدن طلا-آرسنیک زرشوران بر رودخانه زرشوران و انشعابات رودخانه در دو روستای زرشوران و یار عزیز است. بر این مبنا، رسوبات و آب رودخانه زرشوران، انشعابات این رودخانه در روستاهای زرشوران و یارعزیز و همچنین آب آشامیدنی در دو روستای مذکور نمونه برداری و مورد ارزیابی زیست محیطی قرار گرفت. به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (نظیر As، Zn، Sb، Mn، Fe، Mg، Sr، Al وBa ) در نمونه های آب از روش دستگاهی ICP-MS، غلظت آنیون ها توسط دستگاه ICو کاتیون ها توسط دستگاه ICP-OES اندازه گیری شد. همچنین برای تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونه های رسوب از دستگاه ICP-OES استفاده شد. نتایج به دست آمده از تجزیه نمونه های آب نشان داد که آب منطقه مورد مطالعه براساس شاخص فلزی ( (MIدر تمامی ایستگاه های نمونه برداری (به استثنای دو ایستگاه YZ-W05 و (ZR-W01از آلودگی بالایی برخوردار هستند. همچنین براساس نقشه های پهنه بندی ترسیم شده با استفاده از روش درون یابی (IDW) در محیط ArcGIS 10.3، غلظت آرسنیک در تمام ایستگاه ها به جزء دو ایستگاه YZ-W05وYZ-W07 ، بیشتر از مقدار استاندارد سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بدست آمد. نمودارهای همبستگی و خوشه ای با استفاده از نرم افزار SPSS 24 برای نشان دادن ارتباط و منشاء بین عناصر در آب و رسوبات استفاده شد. نتایج به دست آمده از تجزیه نمونه های رسوب از لحاظ درجه آلودگی، عناصر آرسنیک، آنتیموان و کادمیوم در همه نقاط نمونه برداری در بالاترین رده آلودگی قرار داشتند. شلخص غنی شدگی ((EF نشان دهنده ی غنی شدگی عنصر آرسنیک در تمامی ایستگاه ها به جزء ایستگاه YZ-S04، در رده غنی شدگی بسیار شدید قرار دارند. براساس شاخص مخاطره اکولوژیکی (Er)، عنصر آرسنیک در همه ایستگاه ها به استثنای ایستگاه YZ-W04، در رده پتانسیل خطر بالا قرار گرفت. عنصر کادمیوم نیز در همه ایستگاه های نمونه برداری با پتانسیل خطر بالا قرار دارد. همچنین عناصر آرسنیک، آنتیموان و کادمیوم از نظر شاخص ارزیابی ریسک اکولوژیکی ( (RIدر رده خطر بسیار بالا (آرسنیک 06/6649، آنتیموان 55/3932 و کادمیوم 06/2466) قرار گرفت. از نظر شاخص سمیت عناصر آرسنیک و مس در اکثر نمونه
-
بررسی کنترل کننده های ساختاری در کانسار طلای زرشوران، تکاب، شمال باختر ایران
1397کانسار زرشوران در شمال باختری ایران و در 50 کیلومتری شمال شهرستان تکاب و 8 کیلومتری شمال خاوری روستای زرشوران قرار دارد. از نظر تقسیمات ساختاری این منطقه بخشی از منطقه ساختاری ایران مرکزی محسوب می شود. به طورکلی سنگ شناسی منطقه از دو مجموعه سنگ های دگرگونی شامل سازند ایمان خان (با ترکیب آمفیبول-اپیدوتیت شیست، سرپانتینیت شیست، سریسیت کلریت شیست و کوارتز میکا شیست) در بخش زیرین و سازند چالداغ (با ترکیب مرمر و کالک شیست) در بخش فوقانی، تشکیل شده است. کانه زایی طلا در واحدهای آهکی چالداغ و شیل های ژاسپروئیدی زرشوران با عیار متغییر 2 تا 10 گرم در تن (ppm) رخداده است. پس از یک وقفه رسوبگذاری طولانی از اردوویسین تا الیگوسن، پیشروی دریای الیگومیوسن باعث نهشت کنگلومرای بنفش، شیل میکادار و ماسه سنگ های آهکی الیگومیوسن (معادل سازند قم) بر روی واحدهای قدیمی تر منطقه شده است. یکی از مهمترین ساختارهای موثر بر ریخت شناسی و رخداد کانه زایی در این منطقه، راندگی گسل اصلی تکاب به طول 86 کیلومتر و روند تقریبی 160N با مولفه راستگرد بوده که شیب آن به سمت شمال خاور است. در طول گسل تکاب سنگ های آتشفشانی میوسن حدود 15 کیلومتر جابجایی راستگرد را نشان می دهند، همچنین در اثر عملکرد این گسل تاقدیس فشارشی ایمان خان شکل گرفته است. کانسار طلای زرشوران بر روی تاقدیس ایمان خان قرار دارد که این تاقدیس با میل (پلانژ) دو سویه، با راستای NW-SE (125N) و بیضی شکل، دارای طول 8 کیلومتر و عرض 2 کیلومتر است. شیب طبقات در دامنه های جنوب باختری این تاقدیس به سمت جنوب باختر و حدود 35 تا 50 درجه و در نواحی مرکزی تاقدیس بین 45 تا 70 درجه می باشد. در هسته این تاقدیس مجموعه دگرگونی ایمان خان قرار دارد، بر روی تاقدیس ایمان خان شکستگی های مرتبط با چین خوردگی مانند شکستگی های طولی و عرضی که به ترتیب دارای روند شمال باختری-جنوب خاوری و شمال خاوری-جنوب باختری هستند، شکل گرفته است. فعالیت های آتشفشانی سنوزوئیک به دلیل شواهدی از قبیل نهشته های تراورتنی و چشمه های گرمابی در منطقه تا عهدحاضر نیز فعالیت دارند. سیالات گرمابی از طریق شکستگی های طولی و عرضی ناشی از چین خوردگی تاقدیس ایمان خان به سطح رسیده و سبب تشکیل کانسار طلای زرشوران شده است.
-
بررسی کانی شناسی، ژئوشیمی و ژنز اندیس طلای چالداغ در شمال کانسار زرشوران، شمال تکاب
1397اندیس طلای چالداغ در شمال معدن زرشوران، شمال شهرستان تکاب واقع شده است. براساس تقسیمات ساختاری ایران، این منطقه در مرز بین پهنه-های سنندج-سیرجان و ارومیه-دختر قرار دارد. اندیس چالداغ با عیار طلای متوسط 5/4 گرم در تن (ppm) از مناطق امیدبخش اطراف معدن طلا زرشوران معرفی شده که واحدهای زمین شناسی آن با سن نئوپروتروزوئیک به ترتیب شامل سنگ بستر شیست و سرپنتینیت (سازند ایمان خان)، شیل و سیلتستون سیاه (سازند زرشوران) و آهک و دولومیت (سازند چالداغ)، است. سولفیدهای پیریت، رالگار، اورپیمنت، آرسنوپیرت و اسفالریت، مهمترین کانه های فلزی منطقه و کانی های کلسیت، دولومیت، کوارتز، باریت و فلوریت باطله های اصلی ذخیره هستند. ساخت های نواری، برشی و بافت های دانه پراکنده (افشان)، پرکننده فضای خالی و رگه-رگچه ای از مهمترین ساخت و بافت های مشاهده شده در کانسنگ چالداغ هستند. دگرسانی های سیلیسی، آرژیلیک، دولومیتی، سریسیتی و کربنات زدایی عمده ترین دگرسانی های مرتبط با ذخیره به شمار می روند. براساس شواهد تجزیه ریزکاو الکترونی (EPMA)، طلا تا بیشینهppm 1200 در ترکیب آرسنوپیریت و بیشینهppm 1100 در ترکیب اسفالریت های منطقه چالداغ، آشکار شده است. طبق شواهد پتروگرافی، فراوانترین میانبارهای سیال اندیس چالداغ شامل میانبارهای تک فازی مایع (L)، میانبارهای آبگین مایع+بخار (L+V) و میانبارهای آبگین-کربنیک (L1+L2+V)، هستند. براساس مطالعات میکروترمومتری، شوری میانبارهای سیال بین 2 تا 5 درصد وزنی نمک طعام و دمای همگن شدن نهایی در آنها بین 170 تا 235 درجه سانتیگراد، بدست آمد. براین مبنا، فشار به دام افتادن سیال با استفاده از قطع ایزوکورهای آبگین و آبگین-کربنیک، بین 600 تا 900 بار معادل عمق کانی سازی حدود 3 کیلومتر، بدست آمد. با توجه به مطالعات ایزوتوپ های پایدار کربن-اکسیژن بر روی واحد آهک چالداغ، مقادیر δ13CPDB در آنها بین 31/2 تا ‰ 33/0 (متوسط ‰ 3/1) و مقادیرδ18OSMOW بین 74/21 تا ‰ 50/17 (متوسط ‰ 6/19)، بدست آمد. همچنین، شواهد ایزوتوپ پایدار گوگرد بر روی کانه های سولفیدی رالگار و پیریت گویای مقادیر δ34SCDT بین 5/3 تا ‰ 5/6 (متوسط ‰ 5)، در آنهاست. در مجموع با توجه به کلیه شواهد کانه زایی، کانی شناسی، میانبارهای سیال و ایزوتوپ های پایدار C-O و S، اندیس طلای چالداغ با ماهیت رسوبی-گرمابی در رده کانسارهای طلای تی
-
کانه زایی، ژئوشیمی و مراحل تشکیل کانسار اسکارن چندفلزی سلطان آباد آنوچ، غرب ملایر
1395منطقه سلطان آباد آنوچ در جنوب غربی استان همدان و فاصله 10 کیلومتری غرب شهرستان سامن قرار گرفته است. با توجه به تقسیمات زمین شناسی ایران این منطقه در پهنه دگرگونی-نفوذی سنندج-سیرجان واقع شده که بخش عمده ای از منطقه را مجموعه گرانیتوئیدی سامن و واحدهای دگرگونه-رسوبی تریاس-ژوراسیک تشکیل داده است. بر اثر نفوذ مجموعه گرانیتوئیدی سامن در میزبان واحدهای دگرگونه-رسوبی نظیر شیل، ماسه سنگ های مارنی و آهک های دولومیتی واکنش های دگرگونی-متاسوماتیزم رخداده بین توده نفوذی و واحدهای دربرگیرنده، مجموعه متنوعی از سنگ های اسکارن، شیست های لکه دار و رگه-رگچه های سیلیسی در منطقه شکل گرفته است. کانی سازی اسکان در منطقه شامل دو بخش درون اسکارن و برون اسکارن است که بخش درون اسکارن شامل کانی های اپیدوت، ترمولیت-اکتینولیت، کلریت و کانی های کدر در زمینه ای از گرانودیوریت است. بخش برون اسکارن نیز شامل کالک سیلیکات های بی آب (گارنت) و کالک سیلیکات های آبدار (اپیدوت، ترمولیت-اکتینولیت)، اکسید ها، سولفید ها، کلسیت و کوارتز است. کانه های فلزی منطقه شامل هماتیت، مگنتیت، بورنیت، کالکوپیریت، مالاکیت، کوولیت، کالکوسیت، آزوریت و گوتیت است. دگرسانی های سریسیتی، کلریتی و به مقدار ناچیز اپیدوتی و کربناتی نیز از مهمترین دگرسانی های منطقه هستند. مطالعات انجام شده بر روی زون های مختلف اسکارن در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که مراحل تکامل اسکارن دارای دو مرحله اصلی پیشرونده و پسرونده می باشد. مرحله پیشرونده خود شامل دو بخش دگرگونی مجاورتی ایزوشیمیایی و تشکیل اسکارن متاسوماتیکی است. عمق تشکیل اسکارن نزدیک به سطح زمین تا 400 متر زیر سطح فرسایشی زمان تشکیل و فشار نیز در محدوده زیر 100 بار است و دمای همگن شدن 150-300 درجه سانتیگراد را نشان می دهد. توده نفوذی گرانیتوئیدی سلطان آباد آنوچ از لحاظ ترکیب گرانودیوریتی و یک توده کالک آلکالن تا کالک آلکالن غنی از پتاسیم و متاآلومین است. طبق شواهد تجزیه ژئوشیمی سنگ کل و اسکارن زایی در منطقه، توده نفوذی گرانیتوئیدی سلطان آباد آنوچ را می توان متعلق به توده های نفوذی بارور دانست که بیشترین تشابه را با اسکارن های طلا، طلا-مس، طلا-آهن-مس دارد.
-
زمین شناسی، کانی شناسی، ژئوشیمی و خاستگاه کانسار مس بهاریه ، کمان فلززایی تکنار (شمال شرق کاشمر)
1395کانسار مس بهاریه در استان خراسان رضوی و 30 کیلومتری شمال شرق شهرستان کاشمر قرار گرفته است. از دیدگاه ساختاری، این کانسار در زون سبزوار و منطقه فلززایی تکنار بین گسل تکنار (ریوش) در شمال و گسل درونه در جنوب محصور شده است. سنگ های آذرین نیمه عمیق تا خروجی متشکل از آندزیت، تراکی آندزیت، تراکیت- تراکی داسیت، داسیت و ریولیت دارای بیشترین فراوانی در منطقه بوده که طبق شواهد ژئوشیمی با ماهیت کالک آلکالن تا شوشونیتی با محتوای SiO2 بیش از wt% 55 و عناصر قلیایی بین 6 تا wt% 12، در گستره ی سنگ های حدواسط تا اسیدی قرار می گیرند. همچنین طبق شواهد پتروتکتونیک و ژئوشیمی عناصر کمیاب غیرمتحرک (نظیر عناصر La، Yb و Zr)، سنگ های منطقه در موقعیت کمان های حاشیه ی قاره ای فعال قرار گرفتند. الگوی بهنجار شده نسبت به ترکیب گوشته نخستین، غنی شدگی نسبی در موقعیت عناصرنادرخاکی سبک (LREE) همراه با آنومالی منفی در موقعیت عناصر Nb، Ti و Zr را نمایش می دهد که منطبق با پهنه های فرورانش است. کانسار مس بهاریه در قالب یک افق معدنی با روند عمومی شرقی- غربی با طول بیش از50 متر، ضخامت 5 تا 10 متر، شیب متغیر و عمق حداکثری 20 متر با بافت و ساخت پرکننده فضای خالی، رگه- رگچه ای و برشی در میزبان واحد توف آندزیتی تا ریولیتی با سن پالئوسن- ائوسن رخداده است. در مقیاس معدنی 1:500 دست کم چهار نوع گسل شامل، گسل بهاریه با راستای شرقی- غربی به عنوان کنترل کننده اصلی ژئومتری ماده معدنی (F1)، گسل امتدادی (F2)، گسل عرضی (F3) و گسل مورب (F4)، در منطقه مورد مطالعه تشخیص داده شد. طبق شواهد دستگاهی پراش اشعه ایکس (XRD)، دگرسانی های کم دمای پروپیلیتی، سریسیتی و سیلیسی- آرژیلیک مهمترین دگرسانی های همراه کانسنگ هستند. کالکوپیریت با فراوانی بیش از 70 درصد حجمی فراوانترین کانه فلزی رگه ها است. کانه های سولفیدی دیگر نظیر پیریت، بورنیت، کوولیت، کالکوسیت، اسفالریت، گالن، دیژنیت و تتراهدریت به همراه کانه های کربناتی آبدار مالاکیت و آزوریت نیز در رگه ها مشاهده شده اند. هماتیت، مگنتیت و گوتیت نیز بطور فرعی حضور دارند. کوارتز، کلسیت و کلریت مهمترین کانی های باطله همراه کانسنگ هستند. طبق مطالعات نقطه ای ریزکاوالکترونی (EPMA)، عناصر کمیاب طلا، نقره و الکتروم نیز شناسایی شد که بر مبنای آن بیشینه محتوای طلا و نقره به ترتیب معادل 21/0 و 09/0
-
بررسی منشا آپاتیت در کانسار آهن لکه سیاه و توزیع عناصر نادر خاکی در آن، ایالت فلززایی بافق (ایران مرکزی)
1395کانسار مگنتیت±آپاتیت لکه سیاه در مختصات جغرافیایی"56´42°55 طول شرقی و "47´46°31 عرض شمالی در فاصله 40 کیلومتری شمال شرق شهرستان بافق قرار دارد. منطقه معدنی بافق از لحاظ تقسیم بندی ساختاری بخشی از ایران مرکزی و زون تکتونیکی کاشمر-کرمان (حوضه زریگان-چاه میر) محسوب می شود که منطقه مورد مطالعه در بخش ریولیتی توالی آتشفشانی- رسوبی کامبرین زیرین (ECVSS) رخداده است. شواهد نشان می دهد که سنگ های خروجی منطقه دارای ماهیت کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی بوده که متناسب با موقعیت حوضه پشت کمان تحت فرورانش پوسته اقیانوسی (پروتوتتیس) به زیر پوسته قاره ای ایران مرکزی است. کانسار لکه سیاه با کانی های اصلی هماتیت و مگنتیت±آپاتیت و کانی های فرعی گوتیت، پیریت و کالکوپیریت، تحت کنترل گسل های نرمال با راستای تقریبی شمال شرق- جنوب غرب در میزبان سنگ های تراکیت، تراکی آندزیت، ریولیت در ارتباط با مجموعه کالدرای لکه سیاه، به سن کامبرین زیرین تشکیل شده است. دگرسانی های کالک سیلیکات اسکارن، سیلیسی، آرژیلیک، پتاسیک و سدیک (آلبیتی) در مجاورت کانسنگ، تشکیل شده اند. طبق شواهد ژئوشیمیایی، توزیع عناصر نادر خاکی (REE) در کانی های مگنتیت و آپاتیت و سنگ میزبان کانسار از یک الگوی مشابه پیروی می کند که با توجه به آن می توان منشا مشترکی برای آنها در نظر گرفت. در این کانسار همانند کانسارهای نوع کایرونا نوعی غنی شدگی LREE نسبت به HREE و بی هنجاری منفی در موقعیت Eu مشاهده شد که احتمالاً می تواند معرف منشا گوشته ای برای آپاتیت ها باشد. آپاتیت های کانسنگ آهن±آپاتیت لکه سیاه دارای تمرکز بالایی از REE کل (تا بیش از 1 درصد وزنی) بوده و نسبت Ce/Y در آنها بین 74/1 تا 92/3 در تغییر است. براساس مطالعات میانبارهای سیال در کانی های کوارتز و آپاتیت همراه کانسنگ، چهار نوع میانبار در دو مرحله کانی سازی تشخیص داده شد که به ترتیب فراوانی شامل، 1) میانبارهای غنی از نمک (L+V+H)، 2) میانبارهای غنی از مایع (L+V)، 3) میانبارهای غنی از بخار (V+L) و 4) میانبارهای تک فاز بخار یا مایع، هستند. تشکیل میانبارهای سه فازی با دمای همگن شدن بین 150 تاC ° 530< و شوری بالا (wt% NaCl eq. 65-31) همراه میانبارهای دوفازی غنی از مایع با دمای همگن شدن 175 تاC °295 احتمالاً گویای رخداد اختلاط سیالات ماگمایی-گرمابی با آبهای جوی است. شواهد ژئوترمو
-
بررسی نحوه توزیع، پراکندگی و کانی شناسی عناصرنادر خاکی در کانسار آهن-آپاتیت اسفوردی، محدوده بافق، استان یزد
1395کانسار آهن-آپاتیت اسفوردی در ایالت فلززایی بافق در محدوده ایران مرکزی و محور کاشمر-کرمان قرار گرفته است. قدیمی ترین سنگ های منطقه شامل مجموعه های دگرگونه بنه شورو و پشت بادام بوده که توسط سازند تاشک ادامه یافته است. سازند تاشک شامل مجموعه ای از قطعات آواری شیل و ماسه سنگ است که تحت تاثیر دگرگونی تا مرز رخساره شیست سبز دگرگون شده است. سنگ میزبان کانی سازی در این کانسار متعلق به عضو چهارم سازند ساغند بوده که تحت تاثیر دو سیستم گسلی یکی با روند شمال غرب-جنوب شرق و دیگری شمال-جنوب قرار داشته است. طبق شواهد پتروگرافی، کانه زایی آپاتیت در چهار نسل شامل، آپاتیت های ریز تا متوسط بلور (نسل اول)، آپاتیت های درشت بلور جانشین شده توسط کلسیت (نسل دوم)، آپاتیت های درشت بلور قطع شده توسط رگه های کلسیت (نسل سوم) و آپاتیت های ادخال (نسل چهارم)، است. طبق شواهد توزیع عناصر نادر خاکی در میزبان آپاتیت و سنگ درونگیر نوعی تهی شدگی در موقعیت Eu مشاهده می شود که گویای وجود شرایط اکسیدان و حضور Eu3+ در محیط و ورود آن به شبکه بلوری آپاتیت در کانسار اسفوردی است. می توان گفت وجود این شرایط اکسیدان در زمان تشکیل آپاتیت ناشی از وجود مقادیر بالای اکسیدآهن Fe2+ و Fe3+ در محیط و رخداد مقادیر بالای هماتیت و مگنتیت در کانسنگ آپاتیت است.
-
زمین شناسی، کانی شناسی و نحوه تکامل سیال کانه ساز در کانسار سرب و روی خان آباد و لکان، جنوب غرب خمین
1394کانسار سرب و روی خان آباد و لکان در زون تکتونیکی سنندج-سیرجان قرار دارد و از جمله کانسارهایی هستند که در زون فلززایی ملایر-اصفهان واقع شده اند. مطالعات صحرایی و میکروسکپی نشان می دهد که کانسنگ به صورت رگه ای، رگچه ای، پرکننده ی فضای خالی در سنگ میزبان کربناته (آهکی-دولومیتی) کرتاسه و شیل های ژوراسیک قرار گرفته است. کانی سازی به طور عمده شامل کلسیت، دولومیت، کوارتز و باریت، همراه با گالن به عنوان کانه اصلی و اسفالریت، پیریت و کوولین به عنوان کانه های فرعی هستند. مطالعات SEM بر روی کانی های میزبان نقره مانند سولفوسالت های تتراهدریت-تنانتیت، حاکی از وجود مقادیر نقره (%.wt 39/1)، آنتیموان (%.wt 15/1) و بیسموت (%.wt 84/6) در ساختمان گالن و آهن (%.wt 83/1) در ترکیب اسفالریت است. با توجه به چینه شناسی کربناتی کرتاسه بالایی و عدم ارتباط مشخص با فعالیت های آذرین و وجود انواع دگرسانی های دولومیتی، سیلیسی و همچنین بافت های پرکننده ی فضای خالی، ویژگی های کانی شناسی و شواهد ژئوشیمیایی و مشاهده کانه های اکسیدی سرب و روی در زون هوازده بیانگر تشکیل این کانسارها به صورت اپی ژنتیک است.
-
مطالعه خصوصیات کانیشناسی و ژئوشیمیایی کانه های نقره دار و کانسنگ آهن کانسار آهنگران، جنوب شرق ملایر.
1394ایالت فلززایی ملایر-اصفهان واقع در بخش مرکزی پهنه دگرگونی-ساختاری سنندج-سیرجان، میزبان بیش از 120 ذخیره و اندیس معدنی سرب و روی (±نقره) بوده که کانسار چند فلزی آهنگران از جمله این کانسارها است. کانسار سرب-آهن (±نقره) آهنگران در جنوب شرق ملایر، با ماهیت چینه سان تا چینه کران در بخش شمالی ایالت فلززایی سرب و روی ملایر-اصفهان قرار گرفته است. قدیمی ترین سنگ های منطقه متعلق به دگرگونه های فیلیت، اسلیت و شیست های سیاه و سبز مزوزوییک است که توسط رسوبات کرتاسه زیرین به وسیله دگرشیبی پوشیده است. توالی کرتاسه زیرین در محدوده ی معدنی آهنگران دارای پنج زیر عضو شامل Kc1، Kc2، Kc3، Km، Kl است که زیر عضو سوم (Kc3) با دربرداشتن سنگ هایی از جنس آهک، دولومیت های آهکی، ماسه سنگ های دولومیتی، ماسه سنگ های کوارتزیتی و دولومیت های آهن دار به عنوان میزبانان اصلی کانی سازی محسوب می شود. کانی سازی آهنگران در دو افق انجام شده است. افق اول شامل زون کانه زایی سولفیدی (کانسنگ سولفیدی سرب-نقر-باریت) با ماهیت استراتاباند (Stratabound) در میزبان آهک، دولومیت و ماسه سنگ رخ داده است. افق دوم شامل کانسنگ اکسیدی (آهن و منگنز) با ماهیت استراتیفرم (Stratiform) در میزبان آهک های دولومیتی است. کانسنگ سولفیدی با داشتن گالن به صورت غالب و کالکوپیریت و سولفوسالت ها به صورت فرعی، دارای بافت و ساخت های رگه-رگچه ای، پرکننده فضای خالی، انشعابی، دانه پراکنده، موزاییکی و درهمرشدی است. از سوی دیگر ماهیت ماده معدنی در کانسنگ اکسیدی با دو رخساره مشخص شده است. رخساره ی توده ای شامل مجموعه کانه های هماتیت، گوتیت و مقادیر جزیی باریت با بافت و ساخت های اسفنجی، برشی و شبکه ای و رخساره ی لایه ای شامل مگنتیت مارتیتی با بافت جانشینی، گوتیت و هماتیت با بافت ریتمیک به صورت تناوبی از لامیناسیون های فاز سولفیدی باریت و فاز اکسیدی گوتیت و هماتیت مشخص می شوند. دولومیتی شدن، سیلیسی شدن، باریتی شدن و سولفیدی شدن دگرسانی های اصلی در مجموع در دو کانسنگ محسوب می شود. با توجه به الگوی توزیع عناصر با ارزش در نمونه های معدنی کانسنگ سولفیدی، در بین فلزات پایه، بالاترین تمرکز مربوط به عناصر مس، نقره و آنتیموان است. بر مبنای مطالعات تجزیه ریزکاو الکترونی (EPMA) مهمترین فاز های سولفیدی و سولفوسالتی حامل نقره، وآنتیموان متعلق به کانه های سولفی