لیلی ایزدی کیان

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

لیلی ایزدی کیان

علوم پایه / زمین شناسی

رساله های دکتری

  1. ارتباط خصوصیات کانی شناسی، بافتی و ریزترک ها در گرانیتوئیدهای انتخاب شده از زون سنندج- سیرجان ) توده های الوند، حسن رباط و مریوان( با تاکید بر خصوصیات زمین شناسی مهندسی
    1402
    سنگهای گرانیتوئدی با توجه به فراوانی، یکپارچگی، استحکام و مقاومت بالا همواره برای کاربردهای مختلف مورد توجه بشر بوده اند. مطالعات فراوانی در مورد ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی این سنگها به منظور بررسی میزان تناسب این سنگها برای پروژههای متفاوت صورت گرفته است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خصوصیات بافتی، سنگشناسی و ریزترکها در گرانیتها با تاکید بر خصوصیات زمینشناسیمهندسی بود که بر روی سه نمونه گرانیتوئیدی منتخب از زون سنندج -سیرجان انجام گرفت. ابتدا سه نمونه سنگ گرانیتوئیدی درشت دانه، با سن مطلق های متفاوت و تاریخچه تکتونیکی مشابه انتخاب شد. در ابتدای نمونه برداری سه جهت اولیه بر روی نمونه ها مشخص شد و این جهات تا پایان پژوهش در کلیه نمونه ها مشخص و محفوظ بود.کلیه خصوصیات سنگ شناسی، فیزیکی، شیمیایی و زمینشناسیمهندسی نمونهها با توجه به جهات سهگانه در آنها مشخص گردید. این خصوصیات شامل کانیشناسی، بافت، میانگین اندازهذرات، تعیین دانسیته ریزترک خطی، سختی، دوام شکفتگی، XRD و XRF ، میزان جذب آب موئینه بوده و نیز آزمونهای تعیین سرعت موج فشاری، چگالی، مقاومت فشاری تک محوری، مقاومت کششی برزیلی، مقاومت بارنقطهای در حالتهای خشک و اشباع بر روی نمونههای گرانیتوئیدی انجام گرفت. در مرحله بعد جهت تعیین اثر ریزترکها برخصوصیات مذکور، القا ریزترک به روش شوک حرارتی بر روی نمونه های گرانیتوئیدی صورت گرفت. القاء ریزترک با اعمال حرارت های 250 ، 450 ، 650 و 850 درجه به مدت دو ساعت و سپس سرد کردن نمونه با آب سرد شهری تا همدمایی نمونهها با آب شهری صورت پذیرفت. تمامی نمونههای شوک دیده تحت بررسی هایی که بر روی نمونه های تازه صورت گرفته، قرار گرفتند. به دلیل مقاومت بسیار پایین نمونههای شوک دیده تمامی نمونهها فقط در حالت خشک آزموده شدند و در این آزمونها نیز جهات سهگانه اولیه بر روی آنها مد نظر قرار گرفت. بررسیهای مقاطع میکروسکوپی نشان داد القاء ریزترک با این روش انجام گرفته و باعث تغییر دانسیته ریزترک خطی میگردد. دانسیته خطی انواع ریزترکها )دروندانهای، بیندانهای و سراسری( نشان داد که ریزترکهای دروندانهای در برخی نمونه ها با افزایش دما، کاهش و ریزترک سراسری افزایش مییابد. افزایش دمای حرارت پیش از شوک باعث از دست رفتن آب کانیهایی مانند بیوتیت و هورنبلند وتغییر رنگ آنها در مقاطع نازک میگردد و م

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. مطالعه ی تنوع بافتی و ژنتیک سیلیمانیت درشیستها و هورنفلسهای منطقه ی همدان
    1402
    در مجاورت توده پلوتونیک الوند انواع سنگهای دگرگونی مجاورتی و ناحیه ای با درجه دگرگونی پایین تا بالا قرار گرفته است. این سنگ ها ابتدا متحمل دگرگونی دیناموترمال ناحیه ای و سپس در مرحله ی بعدی تحت تاثیر حرارت توده و سیالات منشا گرفته از آن متحمل دگرگونی مجاورتی شده اند. دست کم یک دگرگونی ناحیه ای و دو دگرگونی مجاورتی توسط توده های فلسیک و مافیک در منطقه اتفاق افتاده است. به علاوه وقایع دگرگونی دینامیک در اثر عملکرد گسل ها و روراندگی ها و دگرسانی هیدروترمال نیز در آن ها دیده می شود. شواهد صحرایی، پتروگرافی و شیمیایی نشان می دهند، نسل های مختلف کانی ها در اثر واکنش های دگرگونی متعدد در فرایندهای پیشرونده یا پسرونده، در کنار هم یا دور از هم هسته بندی و رشد نموده اند. در این منطقه سنگهای دگرگونی ناحیه ای، مجاورتی و پگماتوئید های دگرریخت شده رخنمون دارند. مهم ترین انواع سنگهای دگرگونی ناحیه ای شامل: اسلیت، فیلیت، انواع شیست ها، آمفیبولیت و میگماتیت ها است. سنگهای دگرگونی مجاورتی شامل انواع شیست های لکه دار و هورنفلس ها می باشد. مطالعه آلومینوسیلیکات های آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت، از جنبه ی شرایط تشکیل آن ها اهمیت دارد. هر یک از این سه پلی مورف در شرایط خاص دما و فشار به وجود می آیند و ساختار فیزیکی خاص خود را دارند، هر سه پلی مورف را می توان به عنوان کانی شاخص درسنگهای دگرکونی در نظرگرفت. فیبرولیت نوعی سیلیمانیت است که معمولا باچشم غیرمسلح دیده نمی شود و در شیست ها، هورنفلس ها و میگماتیت های منطقه گزارش شده است و بنابر این می تواند از واکنش های مختلف و در شرایط ترمودینامیک متفاوتی شکل گرفته باشد. همچنین اندازه ی فیبرها و سوزن های سیلیمانیت متنوع است. در این پژوهش به تنوع ژنتیک و بافتی سیلیمانیت و فیبرولیت پرداخته می شود و روابط آن ها با شرایط ترمودینامیک سنگ ها بررسی شده است.این مطالعه نشان می دهد بین دایکها و رگه های پگماتیت و رشد سیلیمانیت فیبری در سنگهای میزبان آنها ارتباط وجود دارد. فیبرولیت از ناپایداری سایر آلومینوسیلیکاتها حاصل شده است و متاسوماتیسم Alعامل اصلی جانشینی فیبرولیت به جای سیلیمانیت است.دربرخی مناطق فیبرولیت از ناپایداری بیوتیت حاصل شده است. سیالات در تشکیل فیبرولیت نقش داشته اند.فیبرولیتی شدن دراثرتغییر شکل هم اتفاق افتاده به این صورت که جابجایی ها و
  2. تحلیل ساختاری دایک ها و رگه های سنگ های دگرگونی شرق کوهستان الوند
    1402
    منطقه مورد مطالعه بخشی از زون سنندج-سیرجان می باشد که به صورت نوار دگرگونی و ماگماتیسم با روند عمومی شمال باختر-جنوب خاور درحد فاصل زون های ایران مرکزی و زاگرس قرار گرفته است. دراین منطقه همانند سایر قسمت های این زون سه مرحله دگرشکلی بزرگ مقیاس شکل گرفته است. سه نسل دگرشکلی همراه با چین خوردگی وتشکیل برگوارگی به موازات سطح محوری هرنسل از چین ها وجود دارد. سنگ های این منطقه شامل سنگ های دگرگونی مجاورتی و ناحیه ای شامل انواع شیست ها می باشد. دراین نوع از سنگ ها رگه ها و دایک های فراوانی شکل گرفته اند. ازمهمترین دایک های شکل گرفته در مجموعه پلوتونیک الوند می توان به دایک های آپلیتی و پگماتیتی اشاره نمود. دایک های پگماتوئیدی فراوانی در پگماتیت منگاوی و یا درشیست ها نفوذ کرده اند. امتداد کلی این دایک ها اغلب روند شمال غرب-جنوب شرق و برخی روند شمال شرق-جنوب غرب و شیب تقریبا قائم دارند. از دیگر ساختارهای موجودکه مورد بررسی قرار گرفته است رگه ها می باشندکه دارای ترکیبات مختلفی ازجمله پگماتوئید و کوارتز خالص هستند. بسیاری از این رگه ها در طی دگرشکلی های دوم و سوم دچار چین خوردگی شده اند که باتوجه به روابط آن ها با برگوارگی اصلی منطقه می توان زمان نسبی تشکیل آن ها را تعیین کرد. رفتار یک رگه به وضع اولیه اش نسبت به بیضوی واتنش اعمال شونده بستگی دارد. رگه هایی که دربخش بیشترین کشیدگی بیضوی واتنش قرار می گیرند نازک و بودین می شوند. نوع برش در این رگه ها باتوجه به سوی برش وشیب برگوارگی تعیین می گردد که مولفه شیب لغز نرمال دارد. برخی دایک ها بدون تاثیر بر سنگ میزبان تزریق شده و برخی باعث تغییر و دگرسانی شیست های میزبان شده اند. دایک های بدون هاله در گسلهای منطقه تزریق و دایک های دارای هاله دگرگونی، تحت تاثیر میدان تنش منطقه فضای لازم را ایجاد کرده اند. در دیواره برخی دایک ها خطواره های کششی واضح و برجسته ای شکل گرفته و تورمالین های درون دایک ها بصورت عمود بر دیواره دایک جهت یابی پیدا کرده اند . این موضوع نشان می دهد که جایگیری آن ها در سیستم برشی صورت گرفته است. در برخی دایک ها از دیواره به سمت داخل دایک، بافت از آپلیت به پگماتوئیدی تبدیل می شود. بافت آپلیتی در بسیاری از بخش ها دارای حالت لایه بندی است که به موازات دیواره دایک جهت یابی دارند. شواهد ساختاری منطقه نشان می دهد که رگه
  3. تحلیل ساختاری جنوب سنقر، کرمانشاه
    1401
    منطقه مورد مطالعه در نقشه زمین شناسی 1:100000 سنقر در مرز زون ساختاری سنندج - سیرجان وکمربند کوهزائی زاگرس واقع شده است. از نظر سنگ شناسی اغلب بخش های جنوب سنقر را واحد های آهکی به سن کرتاسه زیرین و کرتاسه بالایی تشکیل می دهد و در نزدیکی سنقر واحد های سنگی به سن پالئوسن و ائوسن به صورت محدود رخنمون دارد. ساختارهای اصلی این منطقه شامل راندگی ها و بخشی از گسل جوان زاگرس با روند شمال باختر – جنوب خاور و شیب به سمت شمال خاور می باشد که کنترل کننده ریخت شناسی و زمین شناسی ساختاری کنونی منطقه جنوب سنقر است. یک ورقه راندگی اصلی و بزرگ در منطقه وجود دارد که باعث رانده شدن واحدهای آهکی ضخیم لایه تا توده ای کرتاسه زیرین بر روی واحد های جوان تر از خود یعنی واحدهای کرتاسه بالایی حتی در نزدیکی جنوب شهر سنقر بر روی واحدهای شیل و کنگلومرای پالئوسن شده است. این راندگی بزرگ ارتفاعات اصلی منطقه شامل کوه های دالاخانی در شمال منطقه، کوه سویل، کوه خشکه تو و کوه امرالله در خاور منطقه در برمی گیرد و راستای تقریبی شمال باختر – جنوب خاور دارد و وسعت بیشتری از منطقه را در بر گرفته است. جهت حرکت این راندگی بزرگ از سمت شمال خاور به سمت جنوب باختر بوده و در اثر فرسایش ساختار های سطحی بازمانده تکتونیکی زیادی بر جای گذاشته است که مرز این بازمانده ها با واحدهای سنگی اطراف کاملا گسله است و شیب گسلش به سمت بازمانده ها است. از بازمانده های بزرگ منطقه می توان به بازمانده کوه کمر زرد، کوه حره و ده آسیاب اشاره کرد. با توجه به فاصله بازمانده های تکتونیکی فراوانی که در منطقه وجود دارد و تقریبا از شمال باختر منطقه تا جنوب گسترش دارند میزان جابجایی و حرکت راندگی 8تا 10 کیلومتر تخمین زده می شود. همچنین توده نفوذی پیر سراب در مجاورت گسل و در مرز جنوبی آن تغییر شکل بصورت شکل پذیر و شکنا را نشان می دهند و هر چه از مرز جنوبی توده به سمت شمال و به داخل توده حرکت می کنیم شواهد تغییر شکل کاهش یافته و سنگ های نفوذی بدون تغییر شکل می شوند. با توجه به شواهد صحرایی و میکروسکوپی توده پیر سراب در عمق زیاد متبلور شده است و در هنگام فعالیت گسل راندگی صحنه به سطوح بالاتر حرکت کرده و فقط بخش جنوبی آن از حرکت راندگی گسل تاثیر پذیرفته و زون باریکی از پهنه برشی معکوس به موازات صفحه گسل راندگی شکل گرفته است.
  4. شواهد زمین ساخت فعال مرتبط با گنبد نمکی چلگرد، باختر ایران
    1399
    گنبد نمکی چلگرد در غرب ایران، شمال غرب استان چهارمحال و بختیاری و در زیر پهنه زاگرس مرتفع قرار دارد. مهم ترین مشخصه این منطقه وجود گسل های بزرگ از جمله گسل اصلی زاگرس، گسل زردکوه و گسل کوهرنگ می باشند. گنبد نمکی نازی در روند گسل زردکوه و گنبدهای نمکی چلگرد و سر آقاسید در روند گسل کوهرنگ رخنمون پیدا کرده اند. گنبد نمکی چلگرد از آنجا که یکی از ساختارهای زمین شناسی و ژئوتریسمی منطقه کوهرنگ می باشد دارای ارزش های بسیاری است. در این پایان نامه تحلیل ساختاری مکانی و تحلیل ریخت زمین ساختی گنبد نمکی چلگرد مورد بررسی قرار گرفته است. در مطالعه ریخت زمین ساختی منطقه شاخص های انتگرال هیپستومتری (Hi)، شاخص عدم تقارن حوضه (Af)، شاخص گرادیان رودخانه (Sl)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص سینوسیته پیچش کوهستان (Smf) مورد بررسی قرار گرفت. گنبد نمکی چلگرد به دلیل حجم کم نمک، و ارتفاع کمتر از قلل زردکوه، قطع نکردن سینوسیته پیچش کوهستان، دارای دره های پهن و کم عمق است و به همین خاطر گنبد نمکی چلگرد دارای فعالیت ریخت زمین ساختی کم تا بسیار کم است. با توجه به نتایج بدست آمده از بررسی ریخت زمین ساخت منطقه بیشترین فعالیت زمین ساختی مربوط به دره های خدنگ و ارتفاعات زردکوه است. با توجه به ساختار های برداشت شده و نتایج به دست آمده در منطقه کوهرنگ، دو نوع سیستم گسل اصلی منطقه، شمال غرب – جنوب شرق و گسل های عرضی روند شمال شرق- جنوب غرب شناخته شده است ، از آنجا که گنبد نمکی چلگرد با چگالی کمتر در بین این دو سیستم گسلی رخنمون پیدا کرده است، بنابراین هر دو سیستم در رخنمون گنبد نمکی متاثر هستند. با توجه به ساختارهای جوان اطراف گنبد نمکی چلگرد، این گونه برداشت می شود که گنبد نمکی چلگرد یک گنبد نمکی جوان است که قبل از چین خوردگی زاگرس مدفون بوده و بعد از چین خوردگی فعال شده است. چین خوردگی نئوژن زاگرس دیاپیرهای نمکی را چلانیده، و به صورت موقت دوران فعالیت آنها را تشدید کرده است. هر دو ساختار سیتم های گسلی و هم دیاپیریسم گنبد نمکی چلگرد در تغییرات ژئومورفولوژی شهرستان دخیل هستند.
  5. تحلیل ساختاری غرب یاسوکند (بیجار) و ارتباط آن با رخداد کانی زایی آهن
    1399
    منطقه مورد مطالعه در شرق تکاب و در شمال غرب یاسوکند در استان کردستان قرار دارد. این منطقه از لحاظ سنگ آهن بسیار غنی است و چند معدن مهم از جمله معادن صبانور و سراب در این منطقه قرار دارد. منطقه از لحاظ زمین ساختی در کمربند آتشفشانی ارومیه - دختر و در زیر زون همدان - تبریز قرار دارد و از نظر تکتونیکی منطقه ی فعالی است. بیشتر فعالیت های ماگمایی در این زون اساساً متعلق به زمان سنوزوئیک است. این فعالیت ماگمایی باعث تزریق توده های نفوذی متعدد در امتداد این کمربند و درنتیجه در بیشتر موارد، باعث اسکارن زایی شده است. سنگهای منطقه اغلب از دگرگونه های اسلیت، فیلیت و به مقدار کمی اکتینولیت شیست های کرتاسه، واحدهای گوناگون سازند قم دربرگیرندﮤ مارن، سنگ آهک و سنگ های آذرین و مارنهای پلیوسن، تشکیل شده است. توده های نفوذی گرانیتی و گرانودیوریتی- دیوریتی (دوران سوم) نیز در چند نقطه دگرگونه های کرتاسه و سازند قم را قطع کرده اند. رخداد آهن در این معادن به صورت چینه سان در مرز سنگ آهک های الیگومیوسن و سنگ های آذرین درونی نیمه عمیق که به اواخر میوسن نسبت داده می شوند، ایجاد شده است. شکل ذخیره در کل از لحاظ ژئومتریکی به صورت عدسی با ضخامت های متفاوت در بخش های استخراجی به چشم می خورد. ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﮐﺎﻧﯽ ﺳﺎزی ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﺑﻪﺻﻮرت اﭘﯿﺪوت زاﺋﯽ و ﮐﻠﺮﯾﺖزاﺋﯽ ﮔﺴﺘﺮش زﯾﺎدی در ﻣﺮز آﻫﮏﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮده آذرﯾﻦ دارد ﮐﻪ اﯾﻦ ﺧﻮد ﻧﺸﺎﻧﻪ اﺳﮑﺎرﻧﯽ ﺑﻮدن ﮐﺎﻧﺴﺎر اﺳﺖ. بطور کلی سه دسته گسل اصلی در منطقه وجود دارد که دارای امتداد شمال غرب- جنوب شرق و شمال شرق –جنوب غرب و شرقی غربی هستند و از نظر سازوکار حرکات نرمال ، معکوس و امتداد لغز هستند. این منطقه در مقیاس بزرگتر بخش پایانه گسل چهارطاق می باشد و تحت تاثیر فعالیت های این گسل پی سنگی است. گسل چهارطاق دارای سازوکار امتدادلغز راست گرد با مولفه معکوس می باشد گسل چهارطاق در طول مسیر به دو قسمت جنوب شرقی تحت عنوان راندگی چهارطاق و قسمت شمالی تحت عنوان راندگی آرپاچای تقسیم بندی می شود. در این منطقه گسل معکوس F9 شاخه پایانی گسل چهارطاق می باشد.
  6. تحلیل ساختاری ساختگاه سد چمشیر، گچساران
    1398
    سد چم شیر در 35 کیلومتری جنوب شهرستان گچساران در استان کهکیلویه و بویر احمد قرار دارد. دسترسی به محدوده مورد مطالعه از طریق جاده آسفالته گچساران – شیراز امکان پذیر است. ساختگاه سد چم شیر روی یک ناودیس بسته روی عضو آهکی گوری از سازند میشان قرار دارد. از نظرتقسیمات ساختاری زمین شناسی در زیر زون فروافتادگی دزفول قرار می گیرد. این ناودیس تقریبا به موازات مسیر رودخانه زهره - چم شیر را تشکیل داده اند واقع شده است و در امتداد شمال غرب - جنوب شرق کشیده شده است . این ناودیس از دو طرف دارای پلانژ می باشد. تغییر رخساره های رسوبی در فاصله های کم نشان دهنده فعالیت حوضه رسوبگذاری در زمان تشکیل سازند میشان بوده است. گسلهای معکوس خرابه چم شیر و دژ سلیمان از جمله راندگی های مهم ساختگاه سد محسوب می شوند. راندگی دژسلیمان رخنمون سطحی ندارد و در یال جنوب غربی ناودیس تشکیل شده است. راندگی خرابه چم شیر در یال شمال غربی ناودیس قرار دارد و ﺑﺎﻋـﺚ ﻗـﺮﺍﺭ ﮔﻴـﺮﻱ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﮔﭽﺴﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﻱ ﺟﻮﺍﻥ ﺗﺮ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻣﻴﺸﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. گسلهای محدوده ساختگاه سد دارای دو روند اصلی NW-SE و NE-SW هستند و اغلب مولفه های امتداد لغز بزرگی را نشان می دهند. درزه های برداشت شده از منطقه نیز دو روند اصلی NW-SE و NE-SW را نشان می دهند که درزه های دارای روند NE-SW فراوانی بیشتری دارند. خطواره های استخراج شده از تصویر ماهواره ای لندست 8 دو روند اصلی NW-SE و NE-SW را نشان می دهند که با توجه به موقعیت ناودیس به نظر می رسد مرتبط با درزه های طولی و عرضی ناودیس باشند. ناودیس چم شیر بعلت تاقدیس آسماری در عمق در حال برخاستگی است به طوری که باعث تغییر ویژگی هندسی سیستم ناپیوستگی ها و بازشدگی زیاد آن ها(دراثر کشش( شده است.
  7. تحلیل ساختاری و شواهد زمین ریختی رشد چین مرتبط با گسل تاقدیس ازگله
    1398
    تاقدیس ازگله در شمال باختری استان کرمانشاه و نزدیک بخش ازگله قرار دارد. این تاقدیس با راستای شمال باختری- جنوب خاوری در زاگرس چین خورده و در زیر پهنه لرستان قرار دارد. واحدهای سنگ شناسی این منطقه به ترتیب از واحدهای ایلام به سن کرتاسه بالایی ، سازند گورپی با سن کرتاسه بالایی و سازند پابده به سن پالئوسن تشکیل شده است. واحد ایلام که بعنوان قدیمی ترین واحد در هسته تاقدیس رخنمون دارد از لایه های نازک تا ضخیم سنگ آهک خاکستری روشن تا سفید تشکیل شده است. سازند گورپی شامل مارن، شیل های خاکستری مایل به آبی است که میان لایه هایی از سنگ آهک رسی دارد. این سازند دارای دو عضو اصلی آهکی به اسم امام حسن و سیمره و یک عضو غیر رسمی آهک منصوری است. آهک امام حسن 114متر آهک رسی ستبر لایه، ریز دانه و خاکستری به همراه میان لایه های مارن است. سازند پابده شامل رسوبات مارن و شیل های خاکستری و لایه های آهکی رسی دریایی است. برای بررسی تاقدیس ازگله بر اساس برداشت های صحرایی و تهیه نیمرخ هایی از تاقدیس ازگله ویژگیهای ساختاری این تاقدیس بررسی شد. این چین تقریبا متقارن است و سطح محوری آن راستای شمال باختر- جنوب خاور دارد. تاقدیس ازگله از نوع بسته است و دامنه کوتاهی دارد و هندسه لولای آن تیز است. محور آن دوسویه به سمت شمال باختر و جنوب خاوری شیب دارد و از نظر وضعیت سطح محوری در گروه چین های ایستاده قرار دارد. اثر سطح محوری این چین بر روی نقشه حدودا 30کیلومتر است. اثر سطح محوری این چین بر روی سطح زمین نشان می دهد بخش جنوب باختری کمی خمیدگی دارد و به سمت خاور چرخیده است. سازند گورپی در یال پیشانی این چین ضخیم شدگی نشان می دهد.چین ازگله همانند اکثر چین های زاگرس جزو چین های مرتبط با گسل است. با بررسی روش های مختلف چین های مرتبط با گسل از جمله نمودارهای جمیسون(1987)، روش ستارزاده و همکاران(2000) و روش باربری و همکاران(2010) این چین با هندسه چین های جدایشی همخوانی بیشتری دارد. انحراف آبراهه ها دردماغه چین و وجود آب چاک ها و هوا چاک های متعدد نشان دهنده رشد جانبی آن و به موازات سطح محوری چین و در راستای شمال باختری - جنوب خاوری چین ازگله است. توسعه ی هواچاک ها به تعادل بین نرخ بالاآمدگی زمین ساختی در چین در حال رشد و نرخ حفر رودخانه بستگی دارد. اگر نرخ برش رودخانه بیشتر از نرخ بالاآمدگی باشد یک آب چاک و ا
  8. آنالیز ساختاری معدن سنگ آهن اختاچی با استفاده از روش مغناطیس سنجی، باختر همدان
    1398
    معدن سنگ آهن اختاچی، در فاصله 35 کیلومتری باختر شهر همدان و در پهنه رسوبی - ساختاری سنندج - سیرجان واقع شده است. به منظور آنالیز ساختاری این محدوده علاوه بر مطالعات صحرایی، از روش های ژئوفیزیکی (مغناطیس سنجی) و دورسنجی (تفسیر عکس های ماهواره ای) جهت بررسی ساختاری، ارتباط کانه زایی با زمین ساخت و نقش عوامل ساختاری در تمرکز ماده معدنی استفاده شد. بر اساس مطالعات صحرایی اولیه، در منطقه سه محدوده سنگ آهن، شمالی، مرکزی و جنوبی مشخص و در مرحله بعد، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تفسیر آن ها ساختارهای خطی منطقه، مانندگسل ها و شکستگی ها شناسایی شدند. با استفاده از اعمال فیلترهای مختلف، مشخص شد دو دسته ساختار خطی در منطقه وجود دارد، دسته اول که فراوان ترین و اصلی ترین ساختارهای خطی منطقه را شامل می شوند، دارای امتداد NE-SW و دسته دوم که می توان گفت ساختارهای خطی فرعی منطقه را تشکیل می دهند، دارای امتداد NW-SE هستند. سپس با مطالعات ژئوفیزیک مشخص شد که هر کدام از این محدوده ها، از چندین آنومالی تشکیل شده و با مدل سازی، طول، عرض و عمق و از همه مهم تر، امتداد آن ها مشخص گردید که موید نتایج حاصل از تفسیر عکس های ماهواره ای بود و دقیقاً همان امتداد را نشان می دادند. در آخرین مرحله با مطالعات صحرایی تکمیلی، گسل های منطقه شناسایی و شیب و امتداد آن ها برداشت گردید. پس از اعمال تصحیحات لازم بر روی داده های برداشت شده، نقشه شدت میدان مغناطیسی کل تهیه شد. با محاسبه شدت میدان منطقه ای و اعمال آن بر روی داده های خام، نقشه میدان باقیمانده به دست آمد. در ادامه، فیلترهای مشتق دوم قائم، گسترش به بالا در ارتفاعات مختلف، برگردان به قطب و سیگنال تحلیلی روی داده ها اعمال و نتایج حاصله به صورت نقشه های مختلف برای محدوده های مذکور ترسیم و مورد بحث قرار گرفت، سپس با طراحی تعدادی پروفیل بر روی آنومالی ها و با استفاده از نرم افزار مدل سازی معکوس بر روی این پروفیل ها انجام شد. از روش اویلر نیز به منظور بررسی عمق استفاده شد. در نهایت با تطبیق و تلفیق داده ها، مشخص شد که در معدن اختاچی، آهن، از پراکنش یکنواختی برخوردار نبوده و همین مساله موجب شده تا عیار آهن در نقاط مختلف معدن متفاوت باشد. در این تحقیق علت این مساله از طریق شناسایی گسل های واقع در منطقه و انجام بازدیدهای صحرایی و به نقشه درآوردن نقاط
  9. بررسی ریخت زمین ساخت و نوزمینساخت گسل توزلوگل، شمال اراک
    1397
    منطقه مورد پژوهش از نظر تقسیمات جغرافیایی کشوری در استان مرکزی و در شهرستان اراک قرار دارد. از نظر تقسیمات زمین شناسی ایران حوضه آبریز اراک در دو زون سنندج - سیرجان و زون ایران مرکزی واقع شده است. در این منطقه دو گسل مهم تلخاب و توزلوگل(تبرته) قرار دارند. جهت بررسی ریخت زمین ساخت با استفاده از تصاویر رقومی ارتفاع 30متر منطقه به 41حوضه تقسیم گردید و پنج شاخص مهم ریخت سنجی برای هر حوضه محاسبه گردید. میزان شاخص طول جریان به شیب رود در قسمت هایی از منطقه به طور ناگهانی افزایش یافته است. با توجه به اینکه بخش غالب منطقه را رسوبات آبرفتی تشکیل داده است می توان دلیل مقادیر کم شاخص طول جریان به شیب رود را به نرم بودن سنگهای منطقه ارتباط داد. از طرفی تغییرات ناگهانی این شاخص در حوضه های دارای سنگ های یکسان و نرم را می توان به فعالیت گسل های منطقه نسبت داد. به خصوص در حدفاصل بین گسلهای تلخاب و توزلوگل (تبرته) به طور ناگهانی مقدار این شاخص تغییر می کند. شاخص انتگرال ارتفاع سنجی(Hi) در منطقه مورد مطالعه بیشترین فعالیت زمین ساختی را در پهنه بین دو گسل تلخاب و توزلوگل نشان می دهد. شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی فعال می باشد. بویژه حوضه هایی که در بخش های شمال خاوری و شمال باختری وجنوب خاور و همچنین بخش های کمی از باختر قرار دارند، عدم تقارن بیشتری نشان می دهند. بررسیهای نشان میدهد بیشترین کج شدگی حوضه ها در محدوده گسل های تلخاب و توزلوگل و بخصوص در بین این دو گسل رخ داده است. شاخص شکل حوضه (BS ) نشان می دهد که حوضه های محدوده دو گسل تلخاب و توزلوگل بیشترین کشیدگی را نشان می دهند. بجز حوضه های حدفاصل دو گسل برخی از حوضه های جنوب باختری منطقه نیز کشیدگی نشان می دهند. این حوضه های مربوط به زون سنندج سیرجان می باشند. با توجه به اینکه در این بخش شاخص انتگرال ارتفاع سنجی نیز بالا می باشد میتوان برخاستگی این زون راعامل کشیدگی حوضه های این بخش دانست. شاخص الگوی تقارن توپوگرافی عرضی (T) نشان می دهد حوضه های نزدیک گسل های اصلی منطقه بیشترین عدم تقارن را نشان می دهند. این شاخص روشی برای شناسایی سریع شیب منطقه است و جهت کج شدگی از زمان هولسن در سطح زمین را نشان می دهد. شاخص سینوسیته پیشانی کوهستان(SMF) برای اغلب حوضه های منطقه بدلیل عدم وجود کوه
  10. تحلیل ساختاری پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس، جنوب نهاوند (باختر ایران)
    1397
    هدف از این مطالعه تحلیل ساختاری قطعه گسلی نهاوند در بخش میانی پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (Main Recent Zagros Fault ) در جنوب نهاوند است. منطقه مورد مطالعه از نظر ساختاری در پهنه سنندج - سیرجان و زاگرس مرتفع قرار گرفته استMRF. به صورت یک پهنه گسلی می باشد و از چندین قطعه گسلی تشکیل شده است. گسل نهاوند با روند شمال غرب -جنوب شرق در بخش میانی MRF و در شمال قطعه گسل درود و قلعه حاتم قرار گرفته است. این گسل با امتداد و شیبN320/70NE و طول در حدود 55 کیلومتر، باعث دگرریختی در منطقه مورد مطالعه شده است. در این مطالعه ابتدا شکستگی ها و خطواره های پهنه گسلی نهاوند با استفاده از روش های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای لندست و مدل سایه ارتفاعی استخراج شده است. سپس تحلیل های فرکتالی شکستگی ها و خطواره های ساختاری منطقه جهت تعیین مناطق با شکستگی بالا و مطالعات صحرایی دقیق انجام گردیده است. روند اصلی شکستگی ها شمال غرب- جنوب شرق است و این روندها مطابق با پهنه گسلی MRF در منطقه می باشد. در تحلیل فرکتال شکستگی ها در جنوب منطقه بیشترین مقدار بعد فرکتال و در شرق منطقه کمترین مقدار بعد فرکتال بدست آمده است. عامل تاثیر گذار در افزایش بعد فرکتالی منطقه مورد مطالعه، شکستگی های مرتبط با پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس می باشد که با دور شدن از این پهنه گسلی تراکم آنها کاهش می یابد. بررسی مقاطع ساختاری ترسیم شده نشان می دهد که گسل نهاوند در شمال شهر بروجرد از طریق گسل قلعه حاتم به قطعه جنوبی متصل شده است. وجود ساختار های مثلثی شکل در محدوده مورد مطالعه نشان مولفه کششی MRF است. فعالیت گسل MRF در مسیر آبراهه ها در نزدیکی روستای ونایی باعث جابجایی راست بر و در حدود 3 کیلومتری آبراهه ها شده است. در نتیجه لغزش برای 5-10 میلیون سال پیش 1.6-3.2 سانتی متر تخمین زده شده است.
  11. تحلیل ساختاری چین خوردگی های غرب زرین رود (جنوب زنجان)
    1397
    منطقه مورد پژوهش در جنوب باختر شهر زرین رود و جنوب استان زنجان و در بین طول های جغرافیایی 30َ ˚35 تا 48َ ˚35 شمالی و 06َ ˚48 تا 30َ ˚48عرض های شمالی، قرار دارد. این منطقه از نظر تقسیمات زمین ساختاری در زون ایران مرکزی جای گرفته است. سازندهای قم و قرمز زیرین با لیتولوژی خاص خود تشکیلات سنگی این ناحیه را شامل می شوند. در منطقه رسوبات مربوط به الیگومیوسن گسترش فراوانی دارند، همچنین رسوبات با سن کرتاسه (مزوزوئیک) درجنوب خاوری این منطقه رخنمون دارند. در این منطقه ساختارهای شکل پذیر و شکنا تشکیل شده اند. دو تاقدیس بزرگ به نام ها قوشاجا در شمال منطقه و تاقدیس قطور در جنوب منطقه قرار دارند. ناودیس سراب در بین این دو تاقدیس تشکیل شده است. روند چین خوردگی های منطقه شمال باختری – جنوب خاوری است و با روند کمربندکوهزایی زاگرس هم سو می باشد. بررسی های صحرایی نشان می دهد که این چین ها از نوع پیچیده هستند اما می توان چین های پیچیده را در بخش های کوچک تر تحلیل کرد. بدین منظور دو نیمرخ ساختاری با استفاده از اطلاعات صحرایی و بصورت عمود بر محور چین ها ترسیم گردید. با توجه به بررسی نیمرخ ها چین ها نیمه استوانه ای و نامتقارن هستند. روند محوری تاقدیس قوشاجا خمیده و Z شکل است و از شمال باختری به سمت باختر در بخش شمال باختری منطقه تغییر جهت می دهد. روند محوری تاقدیس قطور و ناودیس سراب شمال باختری – جنوب خاوری است. محور تاقدیس قوشاجا با میل کم به سمت باختر و محور تاقدیس قطور به سمت شمال باختر و میل محور ناودیس به سمت جنوب خاوری است. چین ها با توجه به زاویه بین یالی از نوع باز هستند و از نظر نسبت ظاهری پهناور تا عریض هستند و از نظر پخ شدگی درگروه چین های نیمه زاویه دار تا زاویه دار هستند. چین های منطقه از نظر وضعیت محور و سطح محوری درگروه چین های شیب دار با محور مایل قرار می گیرند. انواع گسل های نرمال، معکوس، مورب لغز و امتداد لغز در منطقه رخنمون دارند. برخی از گسل ها با مدل تکتونیک ترافشاری راست بر همخوانی دارد. محاسبه شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) نشان دهنده وجود حوضه های متقارن تر و با کج شدگی کمتر و در رده 3 قرار می گیرند. بیشتر حوضه ها دارای مقادیر شاخص شکل حوضه آبریز3BS< هستند که نشانگر حوضه های دایره ای شکل نواحی غیرفعال می باشد. با توجه به این که شاخص طول گرادیان رودخانه (SL) تحت تاث
  12. بررسی ریخت زمین ساخت و نو زمینساخت منطقه نهاوند
    1396
    گستره مورد بررسی نقشه زمین شناسی 1:100000 نهاوند می باشد، که از نظر جایگاه ساختاری، بخشی از دو پهنه ساختاری سنندج- سیرجان در شمال شرقی و پهنه ساختاری زاگرس مرتفع در جنوب غربی است. به علت برخورد بین صفحات تکتونیکی عربی و اوراسیا تمامی واحدهای سنگی محدودۀ مورد مطالعه نابرجا بوده و ارتباط (بیش از 90%)واحدهای سنگی با یکدیگر گسله می باشد. در ارزیابی و تحلیل فعالیتهای نئوتکتونیکی منطقه به 72 حوضه تقسیم گردیده است. به کمک بررسی مقاومت سنگهای منطقه، شواهد و اشکال ژئومورفولوژیک (شامل پرتگاه های گسلی جوان، سطوح مثلثی شکل، عدم کوهپایه، تپه های مسدود کننده، مخروط افکنه ها و انحراف آبراهه و درههای خطی) و استفاده از شش شاخص ژئومورفولوژیکی( شاخص هایHi ، Sl..VF، AF .T،Smf) برای تعیین مقدار کمی عوامل تکتونیکی و از شاخص طبقه بندی lAT ، برای هر 72 حوضه منطقه طبقه بندی فعالیت تکتونیکی منطقه تعیین گردید. با توجه به توضیحات مربوطه و مقادیر شاخص های مورفومتری، حوضه های منطقه از نظر تکتونیکی به عنوان یک منطقه با فعالیت بسیار شدید تا متوسط تکتونیکی طبقه بندی شده اند. بیشترین مقادیر فعالیت تکتونیکی در اثر برخاستگی در بخش شمال شرقی ، جنوب غربی تا میانی منطقه محاسبه شد. بیشترین فعالیت تکتونیکی در اثر برخاستگی در بخش جنوبی و جنوب غربی نشانگر فعالیت گسل های معکوس و راندگی های زاگرس(شامل گسل های رانده گرین، سنگ سوراخ و گاماسیاب) است. در حوضه های بخش میانی و جنوب غربی که در اثر شروع بالا آمدگی حاصل خمیدگی در پایانه انتهایی و عملکرد گسل های راستالغز راستبر گیل آباد و گرون (گارون) است. برای حوضه های شمال شرقی عامل راندگی در پهنه رورانده گودین- باباکمال- بانسره و پهنه رورانده قارلوق- سیاه دره – نهاوند بود. این پهنه برشی معکوس بزرگ در سمت شمال شرق منطقه شیست های منطقه نهاوند را تحت تاثیر قرار داده است. این پهنه برشی به سمت شمال شیب دارد و حرکتی به سمت جنوب دارد. جهت یابی پهنه برشی با توجه به مدل ترافشارش در منطقه همخوانی دارد. مقادیر اندک این شاخص در امتداد گسل های راستالغز عهد حاضر( گسل های راستالغز راستبر نهاوند و گیل آباد و گرون (گارون)بوده است که خود می توانند گویای تکتونیک فعال در منطقه باشند ، با توجه به الگوی خطواره ها در منطقه مورد مطالعه که با استفاده از استخراج اتوماتیک و برداشت های صحرایی م
  13. تحلیل ساختاری گسل نهاوند با تاکید بر ویژگی لرزه خیزی آن
    1395
    گسل نهاوند با امتداد شمال غرب - جنوب شرق قطعه جنوبی گسل اصلی عهد حاضر زاگرس) main recent fault ( را شامل می شودکه در مرز بین دو زون ساختاری زاگرس مرتفع و زون سنندج –سیرجان قرار دارد و از نظر لرزه خیزی بسیار فعال است. در این گستره دگرشکلی شکننده غالب بوده و معدود چین های موجود نیز از نوع چین های مرتبط با عملکردگسل می باشد. گسل نهاوند از نزدیکی وناج )غرب بروجرد( شروع شده و در جهت N320 تا گوشه )شمال باختری نهاوند( با طولی در حدود 11 کیلومتر گسترش دارد. این گسل که در امتداد گسل درود قرار دارد، توسط گسل قلعه حاتم از گسل درود جدا می گردد. در طول گسل نهاوند شاخه شمال شرقی با شیب 01 درجه به جنوب غرب هر دو مولفه حرکتی معکوس و امتداد لغز راستگرد را نشان می دهد) Bachmanov, 2004 .) جنوب شهرستان نهاوند از نظر زمین شناسی در منطقه زاگرس رورانده یا مرتفع قرار گرفته است که به شدت خورد شده و گسل خورده است و بصورت نواری باریک و کم عرض به موازات زاگرس مرتفع و در شمال شرق آن قرار دارد. سنگ های کربناته و آهک ضخیم لایه از عمده ترین سنگهای تشکیل دهنده منطقه هستند که مربوط به دوره ژوراسیک تا کرتاسه پایین می باشند. در این ناحیه از نظر چینه شناسی سنگ های پالئوزوئیک ، مزوزوئیک تا عهد حاضر برونزد دارند که از نهشته های پالئوزوئیک به کربنات های پرمین می توان اشاره نمود )حسینی دوست ومهدوی، 0331 (. نهشته های مزوزوئیک قسمت عمده سازندهای موجود در این منطقه را به خود اختصاص داده و در بیشتر نواحی منطقه نهاوند گسترش دارند و قسمت اعظم این منطقه از نهشته های دگرگون شده این دوره تشکیل شده است. بیشتر نهشته های مربوط به تریاس ، متاولکانیک با میان لایه های کربناتی دگرگون شده تشکیل شده اند که در جنوب و جنوب شرق نهاوند و همچنین در شمال جاده نهاوند به کنگاور رخنمایی دارند و اکثر آنها توسط کربنات ها و شیست های ژوراسیک رورانده شده اند. 0318 با بزرگی /8/ دشت نهاوند با دو گسل امتداد لغز نهاوند و گارون محدود شده است. جنبش گسل نهاوند بصورت رویداد زمینلرزه های 00 0309/9/11 با بزرگی 1.8 شده است. گسل نهاوند از گسلهای فعال زاگرس است و شهرستان نهاوند را آسیب پذیر ساخنه است.
  14. تحلیل ساختاری گرانیت میلونیتی شرق و جنوب شرق بروجرد
    1394
    منطقه ی مورد مطالعه در شرق و جنوب شرق شهر بروجرد در بین طول های جغرافیایی49-´45˚48شرقی و عرض های جغرافیایی 34-´48˚33 شمالی قرار دارد. این منطقه از نظر زمین شناسی بخشی از زون سنندج- سیرجان محسوب می شود و به صورت کشیده به موازات شیستوزیته ی غالب سنگ های دگرگونی که با روند شمال-غربی- جنوب شرقی به طول60 کیلومتر و پهنای 10-8 کیلومتر رخنمون دارد. مهمترین حادثه ی زمین شناسی در منطقه ی بروجرد، پیدایش توده ی گرانیتوئیدی بروجرد با سن ژوراسیک میانی است. کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد 180تا200 کیلومتر مربع وسعت داشته، مشابه اکثر توده های نفوذی موجود در زون سنندج- سیرجان دارای روند شمال غرب- جنوب شرق است. از نظر سنگ شناسی طیفی از کوارتزدیوریت، گرانودیوریت و مونزوگرانیت را می توان در این توده یافت. بخش اعظم توده ی گرانیتوئیدی بروجرد ترکیب گرانودیوریتی دارد و به صورت یک توده ی نفوذی کشیده و بزرگ نمایان می گردد. سنگ های دگرگونی موجود در منطقه شامل سنگ های دگرگونی ناحیه ای درجه ی پایین و مجاورتی درجه ی پایین تا بالا می باشند، سنگ های دگرگونی ناحیه ای با روند شمال غربی- جنوب شرقی نفوذ کرده و در طی آن دگرگونی مجاورتی به وقوع پیوسته است. مرز بین این دو دگرگونی با توجه به شواهد بافتی و تغییرات کانی شناسی مشخص گردیده است. گرانیت میلونیتی بروجرد دارای برگوارگی بوده که توسط کشیدگی کانی ها حاصل می شود که درشت بلورها توسط این کانی ها در بر گرفته شده اند. بافت اصلی این سنگ ها لپیدوگرانوبلاستیک می باشد که بیانگر ماهیت دگرگونی و ماگمایی بودن این سنگ هاست. توسعه ی برگواره ی میلونیتی و خطواره ی کششی شواهدی محکم هستند که می توان برپایه ی آن پی به وجود یک پهنه ی برشی برد. حضور تبلورمجدد و خاموشی موجی در کوارتزها، خمیدگی در ماکل کانی ها، حاصل عملکرد نیروهای تکتونیکی در حالت شکل پذیر براین سنگ هاست. امتداد اصلی برگواره های میلونیتی در دو راستای اصلی NW-SE و NE-SW است. برگواره های میلونیتی شیب کم تا زیاد را نشان می دهند. میل خطواره های کششی کمتراز 20 درجه می باشد و در دو راستای NW-SE و NE- SW امتداد دارند ولی راستای غالب جهتNW- SE است. حضور فابریک های ساختاری به عنوان شاخص میکروسکوپی تعیین کننده ی برش مطرح می شوند، شامل باندهای برشی، پورفیروکلاست-ها ی پوششی، میکاماهی و باندهای کوارتزی است، این فابریک ها در
  15. شناسایی گسلهای فرعی گسل شمال تبریز با تاکید بر مطالعات سایزموتکتونیک و پهنه بندی خطر زمین لرزه در مسیرتونل های مترو تبریز
    1394
    شهر تبریز به دلیل همجواری با بزرگترین ساختار زمین شناسی شمال غرب ایران ( گسل شمال تبریز) در پهنه فعال از نظر لرزه خیزی قرار دارد. لذا انجام مطالعات سایزموتکتونیک و لرزه خیزی در این منطقه امری اجتناب ناپذیر می باشد. با توجه به اینکه بیش از 200 سال از آخرین زمین لرزه مخرب تاریخی که در شمال غرب کشور و در امتداد گسل شمال تبریز به وقوع پیوسته است می گذرد، احتمال فعالیت مجدد آن وجود دارد. لذا شهرهای مستقر در امتداد گسل شمال تبریز به ویژه کلانشهر تبریز در ریسک بالایی از خطر لرزه ای قرار دارند. با تجزیه و تحلیل داده های لرزه ای دستگاهی و سنجش از دور و همچنین بررسی های میدانی بر روی گسل شمال تبریز سه بخش (پاره) عمده و اصلی که شامل بخش شمالی، بخش مرکزی و بخش جنوبی به ترتیب با طول های 77، 61 و 69 و عرض 50 کیلومتر در نظر گرفته شده است. در این مطالعه گستره سه پاره شمالی، میانی و جنوبی برای بررسی و تجزیه و تحلیل توان لرزه زایی ، دوره بازگشت و آهنگ رویداد سالیانه انتخاب شده است. بدین منظور داده های تاریخی شامل زمین لرزه های قبل از سال 1900 از اسناد معتبر و همچنین زمین لرزه-های دستگاهی رویداده از سال 1900 تا 2014 میلادی در گستره سه پاره اصلی گسل شمال تبریز که توسط شبکه لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و همچنین ایستگاه منطقه ای آن یعنی مرکز لرزه-نگاری تبریز ثبت شده است، تهیه گردید. بر این اساس بانک اطلاعاتی کاملی شامل 2859 زمین لرزه برای پهنه گسل فراهم و مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس، فهرست زمین لرزه ها با هدف اطمینان از مستقل بودن رویدادهای زمین لرزه به روش نوپوف پردازش و پیش لرزه و پس لرزه های موجود در کاتالوگ حذف شد. سپس پارامتر های لرزه خیزی شامل نرخ رویداد سالیانه، آهنگ فعالیت و دوره بازگشت محتمل زمین لرزه ها برای بازه های زمانی 50، 100، 300 سال برحسب بزرگا برای مجموع داده های تاریخی و دستگاهی به روش کیکو تعیین گردید. نتایج این پژوهش نشان داد احتمال وقوع زمین لرزه هایی با بزرگای 5 ریشتر 100 سال، زمین لرزه هایی با بزرگای 6 ریشتر 300 سال و زمین لرزه های بزرگتر از 7 ریشتر بیش از 700 سال در طول پاره های اصلی گسل شمال تبریز می باشد. همچنین نتایج نشان داد از نظر رخداد سالیانه زمین لرزه های بزرگ، پاره شمالی دارای ریسک کم ، اما پاره میانی دارای ریسک بالایی است. نتایج حاصل از برآور
  16. تفسیر تاریخچه دگرگونی منطقه همدان با استفاده از سنگ ها و رگه های کیانیت دارظ
    1394
    منطقه مورد مطالعه در استان همدان و در مجاورت توده پلوتونیک الوند قرار دارد. در مجاورت این توده انواع سنگ های دگرگونی مجاورتی و ناحیه ای از درجه پائین تا بالا وجود دارد و شامل انواع شیست ها، هورنفلس ها و میگماتیت هاست. دگرگونی ناحیه ای منطقه بیشتر به نوع بوچان شباهت دارد اما اضافه شدن کیانیت به مجموعه کانی شناسی سنگ ها در بعضی نقاط، مجموعه دگرگونی را به سوی بارووین متمایل ساخته است. کیانیت در سنگ های مناطق دیوین، سیمین، فقیره، مریانج و حیدره قاضی خان دیده می شود. کیانیت های منطقه همدان را می توان از نظر نحوه تشکیل به سه دسته تقسیم کرد: -کیانیت های موجود در متن سنگ، - کیانیت های رشد یافته در قالب پورفیروبلاست های آندالوزیت، - کیانیت های تبلور یافته در رگه های آلومینوسیلیکات دار. از آنجا که منطقه مورد مطالعه در پهنه برشی قرار دارد، فابریک ها و ریز ساختارهای در ارتباط با دگرشکلی در مقاطع میکروسکوپی وجود دارد که مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند، به طورکلی برخی از بلورهای کیانیت کاملا سالم و بدون هیچ گونه تغییر شکل هستند و برخی نیز شواهد تغییر شکل نشان می دهند. تغییر شکل کیانیت به هر دو صورت تغییر شکل شکننده (درزه و ریزگسل) و تغییر شکل شکل پذیر(خاموشی موجی، چین خوردگی) دیده می شود. با توجه به شواهد صحرایی، مطالعات میکروسکوپی و آنالیزهای انجام گرفته بر روی سنگ های دگرگونی مجاورتی پروتولیت آن ها، رسوبی و از نوع شیل تشخیص داده شده است. ترکیب گارنت های مطالعه شده بیشتر در قطب آلماندن ، ترکیب بیوتیت ها در محدوده ی سیدروفیلیت و ترکیب پلاژیوکلاز از نوع آندزین می باشد. استارولیت های منطقه دارای ترکیبی غنی از آهن می باشند و بر اساس رده بندی تورمالین ها، تورمالین های مورد بررسی در گستره قلیایی و در محدوده ی دراویت قرار می گیرند. در روش دما سنجی تک کانی با استفاده از مقدار Ti و XMg کانی بیوتیت، بیوتیت های موجود در میگماتیت های شرق و غرب دره سیمین به ترتیب میانگین دمایی در حدود 633 و 587 درجه سانتی گراد و بیوتیت های موجود در هورنفلس های مریانج، دمای 483 درجه سانتی گراد را نشان می دهند. بر اساس ترمومتری به روش تبادل کاتیونی زوج کانی گارنت – بیوتیت، با استفاده از کالیبراسیون های مختلف، میانگین دمای هورنفلس های منطقه مریانج در حدود 524 درجه سانتی گراد و میانگین دمای میگماتیت های منطقه شر
  17. دما-فشارسنجی توده پلوتونیکی آلموقولاق و سنگهای دگرگونی در برگیرنده ی آنها، شمال غرب همدان
    1393
    توده پلوتونیک آلموقولاق در شمال غرب همدان واقع شده است و در بخش شمالی زون دگرگونی سنندج-سیرجان قرار دارد.
  18. بررسی زمین شناسی و تحلیل ساختاری منطقه خدابنده-سلطانیه (جنوب شرق زنجان)
    1393
    منطقه مورد مطالعه با مساحت 570کیلومتر مربع در جنوب شرق زنجان واقع گردیده که بخش هایی از شهرستان های خدابنده و سلطانیه را شامل می شود. این منطقه به طول های جغرافیایی ˝34ˊ37˚48و ˝56ˊ52˚48درجه شرقی و عرض جغرافیایی08ˊ13˚36 و ˝34ˊ26˚36درجه شمالی محدود می گردد . سازندهای کهر، بایندر، سلطانیه، باروت، زاگون، لالون و میلا، دورود، روته، شمشک ، دلیچای ، لار و کرج با لیتولوژی خاص خود تشکیلات سنگی این ناحیه را شامل می شوند. علاوه بر این در منطقه مورد مطالعه رسوبات مربوط به پلیوسن و کواترنری گسترش فراوانی دارند. همچنین سنگ های پلوتونیکی معروف به گرانیت خرمدرق به سن ترشیری در گوشه شمال غربی این منطقه رخنمون دارند. هر چند که رسوبات و سازند های موجود در این منطقه منطبق با زون البرز می باشد ولی با توجه به موقعیت جغرافیایی منطقه و وجود توده های نفوذی مربوط به دوران ترشیری در شمال غرب محدوده و همچنین سازند کرج با لیتولوژی توف، بازالت، آندزیت ریولیت و … به سن ائوسن این ایده را که این منطقه بخشی از زون ارومیه دختر بوده و سنگهای آذرین مذکور نیز در اثر فرایند زیر رانش صفحه عربی به زیر خرده قاره ایران مرکزی به وجود آمده و این سنگها در بخش کمان ماگمایی این فرایند به وجود آمده را ایجاد می نماید. در این منطقه ساختارهای متعدد و متنوع تکتونیکی با سنین مختلف مشاهده می گردد که شامل گسل ها، چین خوردگی ها، شکستگی ها و درزه ها می باشد. روند گسل های اصلی این منطقه شمال غرب – جنوب شرقی می باشد که مهمترین آنها سیستم گسلی راندۀ سلطانیه می باشد. گسل سلطانیه به صورت یک راندگی واحد نبوده و می بایست در مورد آن از سیستم راندگی سلطانیه استفاده شود. از دیگر گسل های موجود در این منطقه گسل ینگجه-ترکانده با روند غرب شمال غرب- شرق جنوب شرقی می باشد. راندگی آق داغ نیز موجب رانده شدن سنگ های آهکی سازند لار گردیده است و خش لغزهای مربوطه در سنگهای کربناته به خوبی حفظ شده است. علاوه بر موارد مذکور گسل های متعدد دیگری نیز در این منطقه با مقیاس کوچکتر وجود دارند که روند آنها شمالی-جنوبی، شرقی-غربی و شمال شرق- جنوب غربی می باشد. ساختار های شکل پذیر این ناحیه را نیز چین خوردگی-ها شامل می شوند از جمله مهمترین چین خوردگی های بزرگ مقیاس این ناحیه می توان به تاقدیس پابند، چین خوردگی های کوه آق داغ در جنوب روستای ترکانده، تاقدیس
  19. تحلیل ساختاری دایک های شرق و شمال شرق بروجرد
    1393
    منطقه مورد مطالعه، در شرق و شمال شرق بروجرد واقع شده و بخشی از قسمت شمالی زون سنندج-سیرجان می باشد. این منطقه شامل مجموعه گرانیتوئیدی بروجرد و سنگ های دگرگونی می باشد. در منطقه توده های نفوذی گرانیتوئیدی متعددی بصورت کشیده و بزرگ با روند شمال غربی-جنوب شرقی وجود دارند. واحدهای سنگی متفاوتی در این مجموعه وجود دارد اما مهمترین آنها شامل گرانودیوریت، مونزوگرانیت (گرانیت) و کوارتزدیوریت می باشد. مهمترین سنگ های دگرگونی ناحیه ای فیلیت و شیست است و سنگ های اصلی دگرگونی مجاورتی هورنفلس و شیست لکه دار می باشد. مجموعه گرانیتوئیدی بروجرد و هاله دگرگونی آن توسط دایک های اسیدی و بازیک-حدواسط قطع شده اند. دایک های اسیدی شامل دایک های آپلیتی و پگماتیتی می باشند و دارای دو روند شمال شرق-جنوب غرب و شمال غرب-جنوب شرق بوده و اغلب جهت شیب آنها شمال غرب و جنوب شرق می باشد و در واحدهای کوارتزدیوریت، گرانیت-گرانودیوریت و هورنفلس رخنمون دارند. طول دایک های اسیدی بین 30 تا 90 متر و ضخامت آنها بین 3/0 تا 8/0 متر می باشد. دایک های بازیک جوانترین فعالیت ماگمایی منطقه می باشند و فقط در گرانیت-گرانودیوریت با روند شمال شرق-جنوب غرب رخنمون دارند. دایک های بازیک دارای طول (200 تا 400 متر) و ضخامت (حدود 1 متر و بیشتر) زیادی می باشند. تعدادی از دایک های آپلیتی چین خورده و دگرشکل می باشند . با توجه به شواهد و روند دایکها ، آنها در چند مرحله در منطقه نفوذکرده اند. همچنین دگرشکلی در توده گرانیتوئیدی و دایک های آپلیتی باعث میلونیتی شدن آنها گشته است و مطالعات ریزساختاری آنها جهت حرکت راستبر را نشان می دهد. شواهد دگرشکلی در دایک های آپلیتی و پگماتیتی منطقه مشاهده می شود، درحالیکه دایک های بازیک غیردگرشکل می باشند. شدت دگرشکلی در کل منطقه یکسان نمی باشد و در قسمت های شمالی منطقه شدت دگرشکلی بیشتر بوده و میلونیت ها در این قسمت مشاهده می شوند. روندهای متفاوت دایک ها در منطقه با توجه به تغییر زاویه شیب فرورانش نئوتتیس به زیر ورقه ایران و جهت گیری میدان تنش در حوضه های مختلف فرورانش قابل توجیه می باشد. جهت بالا آمدن دایک های بازیک در این منطقه تقریباٌ عمود بر زون برخوردی و موازی با تنش فشاری ماکزیمم است.
  20. تحلیل ساختاری پهنه ی برخوردی کوهزاد زاگرس در جنوب مریوان
    1393
    منطقه در جنوب مریوان قرار دارد
  21. تحلیل ساختاری بخش شمالی باتولیت الوند
    1392
  22. تحلیل ساختاری بخش شمالی با تولیت الوند
    1392
  23. مطالعه ی عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر ناپایداری شیب های گردنه ی نقره کمر، جنوب غرب تفرش
    1392
  24. مطالع عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر پایداری شیب های گردنه نقره کمر، جنوب غرب تفرش
    1392
  25. مطالعه عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر روی وقوع زمین لغزش ها در منطقه زمان آباد، جنوب همدان
    1392
  26. مطالعه عوامل زمین شناسی مهندسی موثر بر روی وقوع زمین لغزش ها در منطقه زمان آباد، جنوب همدان
    1392
  27. بررسی مکانیسم جایگیری مجموعه پلوتونیک الوند
    1390
    الوند