پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
استادیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
امیرحسین صدر
علوم پایه / زمین شناسی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
تحلیل ساختاری شکستگی ها در جنوب باختر گل تپه، شمال همدان
1401چکیده: نقشه زمین شناسی گل تپه در گستره ای به وسعت 625 کیلومترمربع در مرز استان های همدان و کردستان و در میان طول های ΄́00΄00 °48 تا ΄́00 ΄15 °48 خاوری و΄́00 ΄00 °35 تا ΄́00 ΄15 °35 شمالی قرار دارد. از منظر تقسیمات زمین-شناسی ایران، ناحیه مورد مطالعه شمال زون سنندج- سیرجان، پهنه با دگرشکلی های پیچیده و زیرپهنه فیلیت های همدان واقع شده است و سنگ های دگرگونی، رسوبی و آذرین در بازه زمانی ژوراسیک پسین- کواترنری رخنمون دارند. بر اساس پیمایش های صحرایی، نتایج آزمایشگاهی، سن سنجی های مطلق و مطالعات میکروسکوپی، تغییراتی در جایگاه چینه شناسی واحدهای سنگی منطقه نسبت به نقشه های پایه ایجاد شد. برای پروتولیت سنگ های دگرگونی درجه ضعیف (واحد فیلیت های همدان mt) سن ژوراسیک پسین در نظر گرفته شد. گدازه های رخنمون یافته در منطقه همگی مربوط به پس از کوهزایی (Post colission) هستند و در زمان میوسن پسین تزریق شده اند. توده های نفوذی (واحدهای gr، di، gb) برای نخستین بار از منطقه گزارش و سن پس از ائوسن (الیگوسن ؟) برای آن ها پیشنهاد شد. سه واحد در نهشته های معادل سازند قم (میوسن پیشین) تفکیک و سن آن از الیگومیوس به میوسن پیشین محدود شد. توالی آذرآواری بر اساس جایگاه چینه شناسی و گدازه های تعیین سن شده در بالا و پایین، سن میوسن میانی- پسین دارند. بر تحلیل گسل ها، منطقه به چهار ربع (ربع A: ناحیه شمال خاوری، B: ناحیه جنوب خاوری، C: ناحیه جنوب باختری و D: ناحیه شمال باختری) تقسیم و بعد فرکتال در هر پهنه به صورت مجزا محاسبه شد. بر این اساس بیشترین و کمترین مقدار بعد فرکتال به ترتیب متعلق به پهنه های D و C می شود. در ربع A، بیشتر سفره های رورانده دیده می-شود که حاصل روراندگی آهک علی صدر (واحد K1l) بر روی فیلیت های همدان با راستای عمومی شمال خاور- جنوب باختر تا خاور- باختر است. این روراندگی ها در اثر عملکرد فاز کوهزایی لارامید تشکیل شده اند. در ربع B، بیشتر گسل های راستالغز با مولفه نرمال در یال های شمالی و جنوبی چین خوردگی اصلی منطقه دیده می شود. به نظر می رسد که این گسل ها از نوع Tear Faults باشند. در ربع C، بیشتر گسل های نرمال در نهشته های جوان نئوژن و کواترنری مشاهده می شوند. عملکرد این گسله ها به صورت بریدگی مخروط افکنه های جوان در تصاویر DEM و تشکیل چینه-های رشدی در کنگلومرای کواترنری مشهود
-
تحلیل ریخت زمینساختی منطقه کوه کبود و کوه سیاه در شمال گرماب، باختر ایران
1400منطقه مورد مطالعه شامل کوه کبود و کوه سیاه است که در شمال خاوری شهرستان گرماب در استان زنجان واقع شده است. از نظر جایگاه ساختاری منطقه مورد مطالعه در پهنه ایران مرکزی واقع شده و کوهزایی لارامید یکی از مهم ترین فازهای منطقه است، که باعث چین خوردگی وگسل خوردگی در این ناحیه شده و همچنین باعث دگرگونی و تغییر شکل در منطقه شده است. حرکات الیگو-میوسن و پلیو-پلیئستوسن نه تنها باعث چین خوردگی و گسل خوردگی شده است، بلکه باعث پیدایش مورفولوژی کنونی منطقه مورد مطالعه شده است. به طور کلی رخنمون های سنگی در محدوده مورد مطالعه شامل شیل ها، آهک ها، کنگلومرا، ولکانیک های کرتاسه، ماسه سنگ های ائوسن، مارن و کنگلومرای سازند قرمز زیرین، مارن و آهک های سازند قم، ماسه سنگ و مارن های میوسن، مارن و کنگلومرای پلیوسن، نهشته های کواترنر است. از نظر ساختاری روندهای اصلی منطقه، NW-SE، است و روند عمومی گسله های منطقه شمال باختری-جنوب خاوری است. با توجه موقعیت ساختاری منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، مطالعه زمین ساخت فعال مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین تحلیل ریخت زمین ساختی منطقه کوه کبود و کوه سیاه با استفاده از شاخص های ریخت سنجی جهت پهنه بندی زمین ساخت فعال در بخش های پیشانی شمالی و جنوبی ارتفاعات صورت گرفته است. ابتدا منطقه مورد مطالعه به 17 حوضه تقسیم گردید و سپس 6 شاخص زمین شناختی شامل، شاخص عدم تقارن حوضه آبریز (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص انتگرال ارتفاع سنجی (HI)، شاخص گرادیان – طول رود (SL)، شاخص شکل حوضه (BS) و میانگین شکل حوضه (BMS) برای هر حوضه به صورت جداگانه محاسبه شده است. با توجه به نقشه نهایی شاخص AFحوضه های 15 و 16 فعال تر هستند. نتایج بدست آمده از شاخص T نشان دهنده فعالیت بیشتر در حوضه 1 است. بیشترین مقادیر فعالیت زمین ساختی در شاخص HI، مربوط به حوضه های 14 و 17 است. نتایج شاخص SL نشان می دهد که خاور منطقه مورد مطالعه از نظر زمین ساختی فعال تر می باشد.
-
بررسی ارتباط ژنتیکی رگه پگماتیتی جنوب ارزانفود با خانواده های +LCT/NYF NYF یا LCT برای اکتشاف فلزات استراتژیک
1400رگه پگماتیتی ارزانفود)جنوب روستای ارزانفود( در جنوب شرق همدان،شرق توده گرانیتوئیدی الوند واقع شده است.از نظر تقسیم بندی های زون های ساختاری زمین شناسی در زون سنندج سیرجان واقع شده است.رگه پگماتیتی ارزانفود در سنگ های دگرگونی منطقه و درون شیست ها نفوذ کرده است.بر اساس بازدید های صحرایی و با توجه به مطالعات سطوح درزه ها رگه پگماتیتی ارزانفود در امتداد سیستم NW-SE و با شیبی به سمت SW قرار دارد این رگه تحت تاثیر گسل ارزانفود جایگیری کرده است.برگوارگی غالب منطقه جزء دگرشکلی نسل سوم است.منطقه مورد مطالعه در تیپ گرانیت های همزمان با تصادم قاره ای و درون صفحه ای قرار دارند.همچنین در تیپ های کوهزایی و ناحیه فشارشی واقع شده است که نشان دهنده نوع پگماتیت های LCT است.در مطالعات پتروگرافی سنگ های اسیدی تا حد واسط)دیوریت،کوارتز دیوریت،تونالیت و گرانودیوریت(شناسایی شده است که شامل مجموعه کانیایی کوارتز،مسکوویت،فلدسپار،تورمالین و سنگ شیست میزبان رگه پگماتیت گارنت میکا شیست است.سنگ های مورد مطالعه در محدوده آلکالین قرار دارند و بر طبق درجه اشباع از آلومین سنگ ها در محدوده متا- پرآلومین قرار دارند که نشان دهنده خانواده LCT از پگماتیت ها است.مقادیر بالای لیتیم،سزیم و روبیدیوم در مسکویت ها آنها را جزء گروه های عناصر کمیاب قرار میدهد.غنی شدگی های Ta-Nb در نمونه های پگماتیتی نشان دهنده نوع خانواده LCT است.در نمودار های K/Rb به Cs نمونه ها در محدوده کانه زایی 2 قلع و جزءگروه لپیدولیت تا لیتیم مسکوویت قرار میگیرند.مقادیر Na/Li در مقابل Cs نشان دهنده تیپ بریل کلمبیت تا آلبیت اسپودومن است. براساس الگو های غنی سازی Ta و Mn نشان دهنده تیپ کمپلکس بریل اسپودومن تا لپیدولیت است.مقادیر K/Rb به Rb در نمونه ها نشان دهنده محدوده کانی سازی در پگماتیت است.مطالعات میانبار های سیال نشان دهنده انواع میانبار های تک فازی L -دو فازی L+V و سه فازی L+V+S است.میزان میانگین شوری در نمونه های مورد مطالعه کوارتز،آمازونیت و پگماتیت 83.83 درصد وزنی معادل نمک طعام و در سیستم NaCl-O2H محاسبه شده است.مطالعه دماسنجی نشان دهنده دمای همگن شدن از 881 تا 111 درجه در نمونه ها است.وجود میانبار های دوفازی غنی از مایع و گاز به همراه تک فازی گاز موید شرایط جوشش است.دو فرآیند جوشش و میکسینگ با اب های جوی در کانی سازی دخالت داشته
-
ارزیابی شواهد تکتونیک فعال در تاقدیس های ویزنهار وگوار -لرستان
1400در غرب استان لرستان شهرستان کوهدشت باتاقدیس های ویزنهار وگوار درامتداد شمالغرب جنوب شرق که از منظر زمین شناسی در قسمت مرکزی زیر پهنه لرستان واز لحاظ موقعیت جغرافیای در کمربند چین خورده – رانده زاگرس درقسمت باختر وجنوب باختری آن قرار گرفته است. هدف از این پژوهش ارزیابی شواهد تکتونیک فعال مرتبط با این دو تاقدیس بر مبنای استفاده از مدل های ارتفاعی رقومی (DEM )،تصاویر ماهوارهای و مطالعات صحرایی است. باتوجه به نقشه های زمین شناسی منطقه وبرداشت های صحرایی رخنمون های منطقه به سن کرتاسه بالایی وسنوزوئیک شامل سازندهای امیران ، تله زنگ ، کشکان ، آسماری – شهبازان و کچساران است. جهت بدست آوردن اطلاعات دراین پژوهش از الگوهای مطالعاتی ابراهه های جاری در یال های تاقدیس های ویزنهار وگوار براساس اندیس های ریخت زمین ساختی (مورفومتری) درارتباط با اشکال زیراتویی (مثلثی) (TriAngel facet ) ودره های ساغری (Wine glass) ودیگر پارمترهای ریخت سنجی aᇫ(ناهنجاری سلسله مراتبی)،CI سینوسیته شکل رود) ، Rb (نسبت انشعابات) ،Rbd (نسبت مستقیم انشعابات)،L1 (میانگین طول آبراهه های مرتبه یک)،Dd (تراکم حوضه آبریز)،Df (فراوانی حوضه آبریز)، Bs (شکل حوضه آبریز)، Af (عدم تقارن حوضه آبریز)،Hi (انتگرال هیپسو متری)،T (تقارن توپوگرافی عرضی)، وHs فاصله از محور تاقدیس مقدار فعالیت زمین ساختی منطقه تحت مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته است.
-
شواهد ریخت زمین ساختی رشد چین خوردگی در تاقدیس های گوار و وسکور، باختر لرستان
1400تاقدیس های وسکور و گوار با روند شمال باختری-جنوب خاوری در کمربند چین خورده-رانده زاگرس و در قسمت مرکزی پهنه لرستان قرار دارند. سازندهای رخنمون یافته دراین تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند که از قدیم به جدید شامل: سازندهای امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری – شهبازان، گچساران و نهشته های عهد حاضر است. هدف از این پژوهش تحلیل ریخت زمین ساختی رشد چین خوردگی در منطقه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی در این منطقه انجام گرفته است. براساس شاخص های ریخت زمین ساختی به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاع-رقومی (DEM) و تکنیک های GIS، پهنه بندی زمین ساختی با استفاده از شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (Δa)، شاخص انشعابات (R)، شاخص نسبت انشعابات (Rb)، شاخص درصدکج شدگی (PAF)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص شکل حوضه (Bs)، شاخص طول ابراهه های رده یک حوضه (L₁)، شاخص بیشترین طول آبراهه به میانگین بیشترین عرض آبراهه (Bl/Bmw)، شاخص فراوانی آبراهه ها (Df)، شاخص چگالی آبراهه ها (Dd)، شاخص فاصله از محورتاقدیس (Hs)، شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi) و شاخص هلالی شکل رود (Ci) انجام گرفته است. براین اساس منطقه مطالعاتی از نظر فعالیت نسبی زمین ساختی(Lat) به ؟ رده با ؟ پهنه بندی شد. همچنین باتوجه به نامتقارن بودن بیشتر ساختارهای چین خورده و پرشیب بودن یال جنوب باختری و همچنین عملکرد سطوح جدایشی در تاقدیس های این زیرپهنه، شواهد ریخت زمین ساختی به شکل های مختلفی ازجمله تشکیل سطوح مثلثی قابل مشاهده است. سطوح مثلثی حاصل فعالیت زمین ساختی، در ناحیه جبهه کوهستان تشکیل شده و از مهم ترین عوارض ریخت زمین ساختی هستند. بدین منظور با استفاده از تصاویرماهواره ایی، نقشه زمین شناسی و مدل های ارتفاعی رقومی در ناحیه مورد مطالعه و بر روی یال های جنوبی تاقدیس ها تعداد 153 سطوح مثلثی ترسیم شده است که برای هر سطح مثلثی پارامترهایA ، Bl ، D، S، محاسبه شده است. براساس شیب لایه بندی و شیب توپوگرافی منطقه مورد مطالعه به 8 پهنه تکتونیکی تقسیم شده است. در قسمت هایی از یال تاقدیس که شیب لایه بندی کم است سطوح مثلثی شکل تشکیل نشده است. وجود سطوح مثلثی شکل پرشیب و قاعده طویل بیانگر فعالیت زمین-ساختی بالا می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مورفولوژی سطوح مثلثی
-
ارزیابی رشد ساختارهای چین خورده با استفاده از شواهد ریخت زمین ساختی، تاقدیس ماله کوه، باختر لرستان
1399تاقدیس ماله کوه در قسمت مرکزی زیرپهنه لرستان و از لحاظ جغرافیایی در باختر و جنوب باختری کمربند چین خورده – رانده زاگرس قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی شواهد نو زمین ساختی مرتبط با تاقدیس ماله کوه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، مدل های ارتفاع رقومی و برداشت های صحرایی است. روند این تاقدیس مانند دیگر تاقدیس های منطقه، شمال باختر-جنوب خاور است. رخنمون سطحی در این تاقدیس شامل سازند های سنوزوئیک و کرتاسه بالایی شامل امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری-شهبازان و گچساران می باشد. در این پژوهش با استفاده از الگوی آبراهه ای موجود در یال تاقدیس، شاخص های ریخت زمین ساختی مرتبط با اشکال مثلثی شکل و دره های ساغری، پارامترهای ریخت سنجی شامل a (ناهنجاری سلسله مراتبی)، CI (انحنای شکل رود)، Rb (نسبت انشعابات)، Rbd (نسبت مستقیم انشعابات)، L1 (میانگین طول آبراهه های مرتبه یک)، Dd (تراکم حوضه آبریز)، Df (فراوانی حوضه آبریز)، Bs (شکل حوضه)، Af (عدم تقارن حوضه آبریز)، Hi (انتگرال هیپسومتری)، T (تقارن توپوگرافی عرضی) و Hs (فاصله از محور تاقدیس) میزان فعالیت تکتونیکی منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. شکل گیری آبراهه های چنگالی نامتقارن در بخش دماغه تاقدیس نشان از رشد جانبی به طرف دماغه دارد. الگوی آبراهه موازی در نزدیکی محور تاقدیس نشان دهنده شکل گیری حوضه های جوان در اثر فعالیت های نو زمین ساختی است. کاهش مقدار شیب لایه بندی و شیب توپوگرافی به سمت دماغه در یال جنوب باختری تاقدیس و وجود ساختارهای مثلثی شکل فراوان با قاعده طویل و دره های ساغری شکل با پهنای زیاد و عرض کم مجرای خروجی، نشان دهنده رشد جانبی تاقدیس به سمت دماغه و فعال بودن یال جنوبی تاقدیس می-باشد. بر اساس رده بندی شاخص های Af، T، Hi و Bs میزان فعالیت تکتونیکی حوضه های تاقدیس مورد بررسی قرار گرفته است. بیشتر حوضه های موجود در یال جنوبی تاقدیس به ویژه در بخش باختری و حوضه های شکل گرفته در بخش مرکزی یال شمالی تاقدیس در رده حوضه های با فعالیت زمین ساختی بالا و متوسط قرار گرفته اند. رابطه خطی مستقیم و مثبت بین a و Bs بیانگر افزایش ناهنجاری سلسله مراتبی در حوضه های طویل و کشیده است، در مقابل ارتباط منفی بین Bs و Dd نشان از کاهش تراکم آبراهه ها در حوضه های طویل دارد. بین هر جفت شاخص های تراکم و فراوانی حوضه و نسبت انشعابات
-
تحلیل هندسی و نوزمین ساخت پهنه گسلی خلخاب ، شمال باختر نوبران
1397پهنه گسلی کوشک – نصرت (خلخاب)، شمال نوبران، در پهنه زمین شناسی و ساختاری ارومیه – دختر قرار گرفته است. مطالعه بر روی نشانه های ریخت زمین ساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیت های زمین ساخت نسبی و بررسی تاثیرات پهنه گسلی مورد مطالعه می باشد. در این پژوهش 5 شاخص ریخت سنجی، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص گرادیان – طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf) و شاخص منحنی فرازسنجی (Hi) محاسبه شده است. ارزیابی این شاخص ها و همپوشانی نتایج آن ها با یکدیگر به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) در چهار رده که شامل مناطق با فعالیت زمین ساخت نسبی، خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم مشخص گردید. توزیع این شاخص نواحی مربوط به فعالیت گسل های مختلف و نرخ های نسبی زمین ساخت پویا را مشخص می سازد. همچنین بعد فرکتالی در 11 پهنه در منطقه مورد مطالعه برای الگوی گسل ها و شبکه زهکشی منطقه به روش مربع شمار، نمودارهای Log – Log و استفاده از تحلیل های فرکتالی مربوطه محاسبه شده است. بررسی نوزمین ساخت پهنه گسلی خلخاب و قرارگیری حوضه ها، با میزان فعالیت زمین ساختی متوسط تا بالا، در پهنه گسل های اصلی و فعال در منطقه به خصوص در مناطقی که تراکم شکستگی ها بیش از دیگر مناطق است و ابعاد فرکتالی محاسبه شده برای پهنه گسلی و شبکه زهکشی، نشان دهنده عملکرد فعال سامانه گسلی در جبهه جنوبی محدوده مورد مطالعه می باشد. نقش موثر ساختارهای زمین ساختی در ایجاد نرخ های بالایی از میزان فعالیت نسبی زمین ساختی و ریخت شناسی شبکه زهکشی به عنوان، عوامل مخاطرات طبیعی جدی در محدوده مورد مطالعه محسوب می شوند.
-
بررسی شواهد تکتونیک فعال در پهنه گسلی قمشلو، شاخه شمالی گسل کوشک – نصرت، جنوب آبگرم(استان قزوین)
1397گستره مورد مطالعه دراین پژوهش در شمال باختر ایران و در پهنه ایران مرکزی (کمربند ولکانیکی ارومیه - دختر) واقع شده است. هدف از این پژوهش تعیین میزان فعالیت زمین ساختی پهنه گسل قمشلو است. این گسل با طول تقریبی 48 کیلومتر و روند شمال باختر - جنوب خاور باعث دگرریختی در منطقه مورد مطالعه شده است. با توجه به اینکه برای قطعه گسلی قمشلو قبلا سازو کار معینی ذکر نشده است، در این پژوهش تحلیل و ارزیابی تکتونیک فعال قطعه گسلی قمشلو در بخش های مختلف آن با استفاده از شاخص های مورفومتری انجام شده است. به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت منطقه مورد مطالعه، از مطالعات صحرایی، شواهد زمین ساختی تاثیرگذار بر ژئومورفولوژی منطقه مورد مطالعه و شاخص های مورفومتری استفاده شده است. جهت بررسی تاثیرات گسل قمشلو بر ریخت شناسی شبکه زهکشی، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 18 حوضه تقسیم گردید. سپس 5 شاخص کمی مورفومتری شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T) ، شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و انتگرال ارتفاع سنجی (Hi) به منظور تعیین میزان فعالیت زمین ساختی نسبی و شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه شده است. این شاخص در منطقه مورد مطالعه به 3 رده، رده 1 (فعالیت زمین ساختی بالا) رده 2 (فعالیت زمین ساختی متوسط) رده 3 (فعالیت زمین ساختی کم)، تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از بررسی شاخص های مورفومتری و برداشت های صحرایی نشان دهنده فعالیت بیشتر بخش مرکزی (در میانه گسل قمشلو) و در بخش های شمالی و جنوبی به دلیل تراکم گسلی می باشد. به طور کلی می توان بیان نمود که ریخت شناسی شبکه زهکشی منطقه مورد مطالعه از نیروهای فعال زمین ساختی تاثیر پذیرفته است و منطقه جز مناطق فعال زمین ساختی است
-
تحلیل ساختاری و ریخت زمین ساخت گسل حسن آباد، شمال آبگرم (استان قزوین)
1397پهنه گسل حسن آباد در شمال منطقه آبگرم و در شمال باختری پهنه رسوبی - ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. به منظور تحلیل ساختاری و ریخت زمین ساختی منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی و زمین شناسی ساختاری روی این منطقه انجام گرفته است. بر اساس شاخص های ریخت زمین ساختی (Active tectonics indices (Iat)) به دست آمده با استفاده از مدل ارتفاع رقومی (DEM) و تکنیک های GIS، پهنه بندی تکتونیکی با استفاده از 5 شاخص ژئومورفیک، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و منحنی و انتگرال ارتفاع سنجی (Hi) به تفکیک در هر کدام از 23 حوضه محاسبه شد و به 3 رده زمین ساختی تقسیم گردیده اند و با استفاده از قابلیت های نرم افزار GIS و توابع تحلیلی آن، 5 لایه اطلاعاتی SL رودخانه، Af، Vf و Tحوضه ها و منحنی هیپسومتری همپوشانی یافته و در نهایت برای هر حوضه میانگین مقادیر رده شاخص های ژئومورفولوژی (S/n) اندازه گیری شده و منطقه مورد مطالعه به 4 رده، رده 1 (با فعالیت زمین ساختی بسیار بالا)، رده 2 (با فعالیت زمین ساختی بالا)، رده 3 (با فعالیت زمین ساختی متوسط) و رده 4 (با فعالیت زمین ساختی نسبی کم)، تقسیم شده است. براساس نقشه پهنه بندی فعالیت نسبی زمین ساختی، حوضه های جبهه جنوبی پهنه گسلی حسن آباد از میزان فعالیت زمین ساختی نسبی بیشتری در قیاس با دیگر حوضه ها در محدوده مورد مطالعه برخوردار می باشند. حضور گسل خررود و بخش همپوشانی این گسل با گسل حسن آباد و افزایش تراکم گسله ها در این منطقه خود شاهدی بر این ادعا است. عملکرد سامانه گسلی فعال در این مناطق نقش موثر در ایجاد نرخ های بالایی از میزان فعالیت نسبی زمین ساختی در این حوضه ها داشته است. نتایج تمامی شاخص های ریخت سنجی بررسی شده در این پژوهش نیز، هر یک به تنهایی، نرخ بالای فعالیت نسبی زمین ساختی را در این حوضه ها تایید می نمایند. در مطالعات صحرایی جهت تحلیل ساختاری منطقه، شواهد زیادی از گسل خوردگی مانند خش لغزهای موجود روی سطوح گسل، جابه جایی لایه ها، رشد بلورها در جهت حرکت بلوک های گسله، خردشدگی لایه ها در مسیر حرکت گسل و پله های گسلی در ایستگاه های مختلف منطقه مورد مطالعه مشاهده گردید. در محدوده مورد مطالعه دو سا
-
تحلیل مورفوتکتونیک کوه های گرین، جنوب نهاوند (باختر ایران)
1396کوه های گرین در مرز پهنه سنندج - سیرجان (در شمال خاور) با پهنه زاگرس مرتفع (در جنوب باختر) قرار گرفته است. اگر چه روند غالب ساختاری پهنه های زاگرس و سنندج - سیرجان شمال باختری - جنوب خاوری است اما در محدوده مورد مطالعه، ساختارها دو نوع جهت گیری نشان می دهند. در بخش جنوب باختری منطقه مشابه روند زاگرس و در بخش جنوب خاوری ، روند خاور تا شمال خاوری - باختر تا جنوب باختری است. با توجه به موقعیت ویژه ساختاری و قرارگیری در مرز دو پهنه مهم تاکنون مطالعات ریخت زمین ساختی و نوزمین ساختی دقیقی بر روی این منطقه انجام نشده است. به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت منطقه مورد مطالعه، از مطالعات صحرایی، ارزیابی شواهد زمین ساختی تاثیرگذار بر ژئومورفولوژی کنونی کوه های گرین، شاخص های مورفومتری و تحلیل های فرکتالی استفاده شده است. رودخانه ها و شبکه زهکشی ازجمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس می باشند. جهت بررسی تاثیرات گسل نهاوند بر ریخت شناسی شبکه زهکشی، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 47 حوضه تقسیم گردید. سپس 6 شاخص کمی مورفومتری، شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص سینوسیتی جبهه کوهستان (Smf) و منحنی و انتگرال ارتفاع سنجی (Hi) محاسبه شده است. به منظور تعیین میزان فعالیت زمین ساختی نسبی، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه و منطقه مورد مطالعه به 3 رده، فعال (رده1)، نسبتاً فعال (رده2) و با فعالیت کم (رده3) تقسیم شده است. همچنین بعد فرکتالی در 6 پهنه در منطقه مورد مطالعه برای الگوی گسل ها و شبکه زهکشی منطقه به روش مربع شمار، نمودارهای Log - Log و استفاده از تحلیل های فرکتالی مربوطه محاسبه شده است. نتایج بدست آمده از بررسی شاخص های مورفومتری و ابعاد فرکتالی برای سیستم گسلی فعال و شبکه زهکشی در کوه های گرین نشان دهنده فعالیت بیشتر بخش مرکزی (در راستای کوه گرین) و بخش جنوبی (محل برخورد ساختارهای زمین ساختی فعال مثل گسل های نهاوند، گرین، گاماسیاب و سنگ سوراخ ) می باشد. به طور کلی می توان بیان نمود که ریخت شناسی شبکه زهکشی منطقه مورد مطالعه از نیروهای فعال زمین ساختی تاثیر پذیرفته است.
-
تحلیل ساختاری تاقدیس سرکان (جنوب باختری لرستان)
1396تاقدیس سرکان در کمربند چین خورده رانده زاگرس و در پهنه رسوبی - ساختاری لرستان قرار گرفته است. هندسه و کینماتیک چین ها در این پهنه توسط گسل های راندگی و سطوح جدایشی کنترل می شود. سازندهای رخنمون یافته در این تاقدیس، سازندهای کرتاسه بالایی و سنوزوئیک هستند که از قدیم به جدید شامل: سازندهای امیران، تله زنگ، کشکان، آسماری – شهبازان، گچساران و نهشته های عهد حاضر است. در این پژوهش با استفاده از تفسیر نیمرخ های لرزه ای دوبعدی و ترسیم هفت نیمرخ ساختاری و محاسبه پارامترهای هندسی، به بررسی هندسه و تحلیل سبک دگرریختی تاقدیس و نقش سطوح جدایشی بر سبک چین خوردگی آن پرداخته شده است. ساختار این تاقدیس تحت تاثیر دو سطح جدایش قرار گرفته است که سازند فلیشی امیران به عنوان سطح جدایش بالایی و سازند شیلی گرو نیز به عنوان سطح جدایش میانی است. ضخامت زیاد سطح جدایش بالایی باعث جابجایی محور تاقدیس و همچنین چین خوردگی ناهماهنگ تاقدیس سطحی نسبت به تاقدیس عمقی به سمت جنوب باختر شده است. هندسه چین خوردگی تاقدیس عمقی سرکان به صورت چین جدایشی نامتقارن است که با افزایش تنش در میانه تاقدیس و عدم گسترش پس راندگی در یال پشتی مشخص می شود. بررسی های انجام شده بر روی پارامترهای هندسی و نیمرخ های ساختاری تاقدیس سرکان نشان دهنده غیراستوانه ای بودن این تاقدیس است و از لحاظ فشردگی و نسبت ابعادی به ترتیب در رده، باز تا ملایم و پهن قرار گرفته است.
-
تحلیل ساختاری گسل مروارید در پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (غرب ایران)
1395منطقه مورد مطالعه در پهنه ساختاری سنندج-سیرجان و زمیندرز زاگرس قرار دارد و این محدوده مهم ترین ساختار پهنه گسلی جوان اصلی زاگرس (MRF) است. MRF به صورت یک پهنه گسلی می باشد و از چندین قطعه گسلی تشکیل شده است. گسل مروارید با روند شمال-باختر-جنوب خاور در بخش میانی MRF و در شمال باختر قطعه گسلی صحنه قرار گرفته است. این گسل با امتداد و شیب N130/70NE و طول حدود 72 کیلومتر، در منطقه تیژتیژ، کامیاران و میانراهان رخنمون دارد. در این مطالعه ابتدا شکستگی ها و خطواره های پهنه گسلی مروارید با استفاده از تکنیک های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای لندست و مدل های سایه ارتفاعی استخراج شده است. سپس تحلیل های فرکتالی شکستگی ها و خطواره های ساختاری منطقه جهت تعیین مناطق با تراکم شکستگی بالا و مطالعات صحرایی دقیق، انجام گردیده است. در بررسی مقاطع ساختاری ترسیم شده در عرض گسل، نشان می دهد که گسل مروارید در منطقه پالنگان به قطعه شمالی MRF متصل شده است. در این محل گسل MRF به دو قطعه تقسیم می شود که قطعه گسل مروارید در سمت شمال خاوری قرار گرفته است. این گسل در مجاورت روستای مروارید در منطقه کامیاران رخنمون داشته و در سمت جنوب خاوری به صورت یک خم گسلی به قطعه گسلی صحنه متصل می شود. خش لغزهای روی سطح گسل، مکانیسم راستالغز راستگرد با مولفه معکوس و جابجایی های راستگرد در مسیر آبراهه ها فعالیت جوان آن را نشان می دهد. در امتداد گسل حرکت راستگرد باعث جابجایی حدود 16 کیلومتری آبراهه ها شده است در نتیجه نرخ لغزش از 5-10 میلیون سال پیش 1.6-3.2 برآورد شده است. در بررسی راندگی ها و ساختارهای فشارشی ایجاد شده که منجر به تشکیل سفره های راندگی در منطقه شده است سه ریشه راندگی تشخیص داده شده است. ریشه راندگی ها در شمال و شمال باختر گسل مروارید و در پهنه سنندج-سیرجان واقع شده است و هر کدام از راندگی ها منجر به جابه جایی های متفاوتی در منطقه شده است. در نتیجه سفره های راندگی در توالی فیلیشی پهنه سنندج-سیرجان منجر به قرارگیری بخش های نابرجایی از این واحدها در پهنه خرد شده و در میان توالی های سنوزوییک شده است.
-
تحلیل ساختاری گرانیت میلونیتی شرق و جنوب شرق بروجرد
1394منطقه ی مورد مطالعه در شرق و جنوب شرق شهر بروجرد در بین طول های جغرافیایی49-´45˚48شرقی و عرض های جغرافیایی 34-´48˚33 شمالی قرار دارد. این منطقه از نظر زمین شناسی بخشی از زون سنندج- سیرجان محسوب می شود و به صورت کشیده به موازات شیستوزیته ی غالب سنگ های دگرگونی که با روند شمال-غربی- جنوب شرقی به طول60 کیلومتر و پهنای 10-8 کیلومتر رخنمون دارد. مهمترین حادثه ی زمین شناسی در منطقه ی بروجرد، پیدایش توده ی گرانیتوئیدی بروجرد با سن ژوراسیک میانی است. کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد 180تا200 کیلومتر مربع وسعت داشته، مشابه اکثر توده های نفوذی موجود در زون سنندج- سیرجان دارای روند شمال غرب- جنوب شرق است. از نظر سنگ شناسی طیفی از کوارتزدیوریت، گرانودیوریت و مونزوگرانیت را می توان در این توده یافت. بخش اعظم توده ی گرانیتوئیدی بروجرد ترکیب گرانودیوریتی دارد و به صورت یک توده ی نفوذی کشیده و بزرگ نمایان می گردد. سنگ های دگرگونی موجود در منطقه شامل سنگ های دگرگونی ناحیه ای درجه ی پایین و مجاورتی درجه ی پایین تا بالا می باشند، سنگ های دگرگونی ناحیه ای با روند شمال غربی- جنوب شرقی نفوذ کرده و در طی آن دگرگونی مجاورتی به وقوع پیوسته است. مرز بین این دو دگرگونی با توجه به شواهد بافتی و تغییرات کانی شناسی مشخص گردیده است. گرانیت میلونیتی بروجرد دارای برگوارگی بوده که توسط کشیدگی کانی ها حاصل می شود که درشت بلورها توسط این کانی ها در بر گرفته شده اند. بافت اصلی این سنگ ها لپیدوگرانوبلاستیک می باشد که بیانگر ماهیت دگرگونی و ماگمایی بودن این سنگ هاست. توسعه ی برگواره ی میلونیتی و خطواره ی کششی شواهدی محکم هستند که می توان برپایه ی آن پی به وجود یک پهنه ی برشی برد. حضور تبلورمجدد و خاموشی موجی در کوارتزها، خمیدگی در ماکل کانی ها، حاصل عملکرد نیروهای تکتونیکی در حالت شکل پذیر براین سنگ هاست. امتداد اصلی برگواره های میلونیتی در دو راستای اصلی NW-SE و NE-SW است. برگواره های میلونیتی شیب کم تا زیاد را نشان می دهند. میل خطواره های کششی کمتراز 20 درجه می باشد و در دو راستای NW-SE و NE- SW امتداد دارند ولی راستای غالب جهتNW- SE است. حضور فابریک های ساختاری به عنوان شاخص میکروسکوپی تعیین کننده ی برش مطرح می شوند، شامل باندهای برشی، پورفیروکلاست-ها ی پوششی، میکاماهی و باندهای کوارتزی است، این فابریک ها در
-
تحلیل مورفوتکتونیک و نئوتکتونیک منطقه آوج – آبگرم (جنوب غرب قزوین)
1394منطقه آوج – آبگرم در شمال باختر ایران و در جنوب پهنه البرزباختری قرار گرفته است. با توجه به موقعیت ویژه ساختاری و قرارگیری در مرز دو پهنه ساختاری ایران مرکزی و پهنه سنندج – سیرجان، تاکنون مطالعات ساختاری، ریخت زمین ساختی و نوزمین ساختی دقیقی بر روی این منطقه انجام نشده است. به منظور تحلیل ریخت زمین ساخت و نوزمین ساخت منطقه مورد مطالعه، علاوه بر مطالعات صحرایی، روش های کمی و کیفی ریخت زمین ساختی و زمین شناسی ساختاری در این منطقه انجام گرفته است. براساس شاخص های ریخت زمین ساختی مدل توپوگرافی رقومی (DEM) منطقه و تکنیک های نرم افزار ArcGIS، پهنه بندی زمین ساختی با استفاده از شاخص طول جریان – شیب رود (SL)، شاخص نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (فاکتور عدم تقارن) (Af) و شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T)، انجام گرفته است. بر این اساس منطقه مطالعاتی از نظر فعالیت نسبی زمین ساختی (Iat)، به 3 رده، فعال (رده1)، نسبتاً فعال (رده2) و با فعالیت کم (رده3) پهنه بندی شد که فعال ترین مناطق زمین ساختی در طول گسل های حسن آباد و خررود در بخش شمال و بخش هایی از جنوب منطقه است. نتایج به دست آمده از شاخص های ریخت سنجی و پهنه بندی حوضه های منطقه، نرخ فعالیت نسبی زمین ساختی متوسط تا بالا را در این منطقه نشان می دهد. تحلیل پدیده های نوزمین ساختی و شواهد ریخت شناسی مانند جابه جایی آبراهه ها، قطع شدگی و جابه جایی عوارض ساختاری، مشخصات هندسی صفحه های گسل، حرکات چپ بر را اثبات می کند و وجود پرتگاه های گسلی، قرارگیری رسوبات قدیمی در کنار رسوبات جوان کواترنر نشان دهنده عملکرد معکوس سامانه گسلی فعال در این منطقه می باشد. به نظر می رسد، الگوی تغییر شکل در منطقه مطالعه شده شامل حرکات راستالغز و معکوس و راندگی های جوان تر در یک رژیم ترافشاری باشد.
-
عوامل زمین شناسی موثر بر ناپایداری شیب های سنگی در امتداد آزادره خرم آّباد- پل زال
1393آزاد راه خرم آباد-پل زال در جنوب شهرستان خرم آباد و در فاصل ..
-
تحلیل ساختاری پهنه ی برخوردی کوهزاد زاگرس در جنوب مریوان
1393منطقه در جنوب مریوان قرار دارد