صفورا ناهیدان

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/10

صفورا ناهیدان

کشاورزی / خاکشناسی

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تاثیر کاربرد بیوچار بر حساسیت فسفومونواسترازهای اسیدی و قلیایی به کادمیوم
    سولماز سپهوند 1399
    هدف ازپژوهش حاضر بررسی تاثیر بیوچار بر حساسیت فسفومنواسترازهای اسیدی و قلیایی به کادمیوم در دو نوع خاک و زمان متفاوت بوده است. در این مطالعه دو نوع خاک به ترتیب از مرکز تحقیقات استان همدان و روستای کرک سوفلا ازتوابع شهرستان نهاوند جمع آوری شد. نمونه برداری خاک از عمق 0-20 سانتی متری به صورت تصادفی انجام و با یکدیگر مخلوط شدند. نمونه های خاک با مقدار 5/2 درصد بیوچار کاه گندم و بیوچار کود گاوی (ساخته شده در دمای 450 درجه سانتی گراد) تیمار و سپس با مقادیر مختلف کادمیوم آلوده شدند. بنابراین، آزمایش با 7 سطح آلودگی کادمیوم (0، 5، 10، 20، 100، 500، 1000 میلی گرم بر کیلوگرم)، سه سطح بیوچار (شاهد، بیوچار کاه گندم، بیوچار کودگاوی) و دو نوع خاک (رسی و لوم شنی) در سه تکرار انجام شد. تیمار ها به مدت 14 و 90 روز انکوباسیون شدند. نتایج نشان داد که کاربرد بیوچار در خاک منجر به کاهش معنی دار در مقدارکادمیوم قابل عصاره گیری با DTPA شد. کاهش کادمیوم قابل دسترس در اثر کاربرد بیوچار کود گاوی بیشتر از بیوچار کاه گندم بود. همچنین تاثیر بیوچار بر کاهش کادمیوم قابل دسترس در خاک رسی تا حدی بیشتر از خاک لوم شنی بود. افزودن بیوچار به هر دو خاک فعالیت آنزیم ها را افزایش داد و در این میان تاثیر بیوچار کود گاوی، بیشتر از بیوچار کاه گندم بود. همچنین تاثیر بیوچار بر افزایش فعالیت این آنزیم ها در خاک رسی بیشتر از خاک لوم شنی بود. این نتایج نشان می دهد که استفاده از بیوچار می تواند اثر سمیت کادمیوم بر فعالیت فسفاتازها را کاهش دهد. نتایج همچنین نشان دادکه با افزایش غلظت کادمیوم در خاک، فسفر اولسن کاهش یافت. همچنین در هر سطح کادمیوم اضافه شده به خاک، فسفر اولسن با افزودن بیوچار به خاک افزایش نشان داد. نتایج نشان داد که ED50 برای آنزیم های فسفاتازقلیایی و اسیدی در خاک رسی بیشتر از خاک لوم شنی بود که با کاربرد بیوچار در خاک، ED50 در مقایسه با شاهد افزایش یافت. بطوریکه تاثیر بیوچار کود گاوی بر ED50 بیشتر از بیوچار کاه گندم بود. از نتایج چنین برداشت می شود که کاربرد بیوچار در خاک های آلوده به کادمیوم می تواند بعنوان بهساز جهت بهبود فعالیت فسفومنو استرازهای اسیدی و قلیایی و تامین فسفر قابل دسترس مورد استفاده قرار گیرد.
  2. پیامد کاربرد بیوچار بر پویایی کربن و نیتروژن در خاک های تیمارشده با کودهای دامی
    غزل محمدی نیا 1399
    حفظ مقدار مطلوب ماده آلی خاکی یکی از اساسی ترین اصول کشاورزی پایدار است. یکی از روش های رایج که سبب بهبود حاصلخیزی خاک های مناطق خشک و نیمه خشک فقیر از ماده آلی می شود، استفاده از انواع کودهای دامی می باشد. با وجود این، طول عمر این کودها در خاک معمولا کوتاه بوده، به سرعت تجزیه شده و منجر به انتشار گازهای گلخانه ای و هدرروی نیتروژن می گردند. بنابراین کنترل سرعت معدنی شدن کربن و نیتروژن از کودهای دامی به منظور افزایش کربن اندوزی و حفظ ذخایر غذایی خاک ضروری است. در سال های اخیر از بیوچار به عنوان یک بهساز به منظور کربن اندوزی و حفظ حاصلخیزی خاک استفاده شده است. هدف از انجام پژوهش اخیر بررسی تاثیر بیوچار بر معدنی شدن کربن و نیتروژن خاک های تیمارشده با کودهای دامی (گاوی، گوسفندی، مرغی) می باشد. در این پژوهش از لایه 0 تا 20 سانتی متری یک خاک کشاورزی در پشت گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا نمونه برداری شد. به نمونه های خاک، مقدار 2 درصد از کودهای دامی (گاوی، گوسفندی، مرغی) اضافه شد. همچنین نمونه خاک بدون کود دامی نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. سپس به خاک های دارای و بدون کود دامی مقادیر 0،5/2 و 5 درصد از بیوچار کاه گندم (ساخته شده در دمای 450 درجه سانتی گراد) افزوده شد. نمونه ها به منظور بررسی معدنی شدن نیتروژن به مدت 20 هفته انکوباسیون و در زمان های 20،13،10،8،6،4،2،1،0 روز مقدار آمونیوم و نیترات در آن ها اندازه گیری شدند. همچنین تیمارهای آزمایشی به منظور بررسی معدنی شدن کربن به مدت 56 روز انکوباسیون و سپس مقدار انتشار دی اکسید کربن در زمان های 56،42،35،28،21،15،10،7،4،2،1 روز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بیوچار باعث افزایش معدنی شدن کربن در خاک های تیمار شده با کود گاوی و مرغی شد و در خاک شاهد و تیمار شده با کود گوسفندی تاثیر کاهشی ولی غیرمعنی دار داشت. این مسئله نشان دهنده آن است که وجود ترکیبات آلی با نیتروژن زیاد می توانند اثر کربن اندوزی بیوچار را کاهش دهند. کاربرد بیوچار منجر به کاهش معنی دار مقدار آمونیوم و نیترات خاک ها شد که می تواند به دلیل C/N زیاد بیوچار کاه گندم و احتمالا آلی شدن نیتروژن در خاک و یا به دلیل جذب توسط بیوچار باشد. با افزایش مقدار بیوچار، معدنی شدن نیتروژن در خاک ها کاهش یافت. همچنین از آن جایی که آزادسازی نیترات از کودهای مرغی
  3. تاثیر کرم خاکی و بیوچار بر چرخه بیوشیمیایی فسفر در خاک
    مهشید قاسم زاده 1397
    فسفر یکی از عناصر ضروری برای رشد گیاهان در خاک می باشد که کاهش دسترسی آن برای گیاه در خاک های آهکی یکی از مشکلات اساسی می باشد. استفاده از کودها و بهسازهای آلی می تواند نقش موثری در افزایش فراهمی این عنصر داشته باشد. یکی از بهسازهای آلی که اخیرا جنبه های استفاده از آن بر دسترسی عناصر غذایی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است، بیوچار می باشد. کرم های خاکی از جانوران مهم خاکزی می باشند که بر بازچرخ عناصر غذایی موثرند. نوع ماده آلی می تواند بر کارکرد کرم های خاکی تاثیرگذار باشد. هدف از پژوهش اخیر بررسی اثر کود گاوی و بیوچار حاصل از آن بر کارکرد کرم خاکی و برهمکنش آن ها بر اجزای فسفر آلی و معدنی و باکتری های حل کننده فسفات و فعالیت فسفاتازها بوده است. در این پژوهش از لایه 0 تا 15 سانتی-متری یک خاک کشاورزی در روستای حیدره در استان همدان نمونه برداری شد. نمونه های خاک با مقادیر 0، 1، 2 و 5 درصد کود گاوی و زغال زیستی آن (ساخته شده در دمای 450 درجه سانتی گراد) تیمار شدند. سپس به نیمی از خاک ها، 5کرم بالغ ازگونه ی آیسنیا فتیدا با وزن یکسان افزوده شد. تیمارها به مدت 1و3 ماه انکوباسیون شدند. یافته ها نشان داد که تعداد، وزن تر و خشک کرم خاکی با افزایش اندازه زغال زیستی و کود گاوی به ترتیب کاهش و افزایش می یابند. کاربرد بهسازهای کود و بیوچار آن اجزای فسفر معدنی از جمله فسفر محلول و تبادلی، فسفر پیوند یافته با آهن و آلومینیوم، فسفر پیوند یافته با کلسیم و فسفر باقی مانده و اجزای فسفر آلی از جمله فسفر آلی محلول و تبادلی، فسفر آلی پیوند یافته با آهن و آلومینیوم و فسفر آلی پیوند یافته با کلسیم و همچنین فسفر کل آلی، معدنی و فسفر کل در خاک نسبت به شاهد افزایش دادند. بهساز ها در خاک همچنین باعث افزایش میزان فسفر اولسن، پی اچ و هدایت الکتریکی در خاک نسبت به شاهد شدند. اکثر اجزای فسفر در تیمارهای دارای بیوچار بیشتر از تیمارهای دارای کود گاوی بود. بیشترین تاثیر بهسازها بر فسفر معدنی محلول و تبادلی و کمترین تاثیر آن ها بر فسفر پیوند یافته با کلسیم بود. اثر بهساز های به کار برده شده در خاک به ویژه کود گاوی باعث افزایش فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی و تعداد باکتری های حل کننده ی فسفات در خاک شد. با وجود این، بیوچار در مقادیر 2 و 5 درصد باعث کاهش فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی در خاک شد. یاف
  4. پیامد کرم خاکی و زغال زیستی بر بخش های گوناگون کربن آلی خاک
    معصومه فریادرس 1397
    استفاده نامناسب و بیش از حد از اراضی کشاورزی باعث کاهش مواد مغذی و ماده آلی خاک می شود. قیمت بالای کودهای شیمیایی و اثرات نامناسب آن ها در خاک موجب گردیده تا همواره کودهای آلی به عنوان گزینه ی قابل اعتمادتری برای جبران کمبودهای تغذیه ای و همچنین تامین ماده ی آلی خاک محسوب گردد. اخیرا استفاده از زغال زیستی به عنوان یکی از بهسازهای آلی جهت تامین و حفظ کربن آلی خاک مورد توجه قرار گرفته است. کرم های خاکی از مهم ترین جانوران خاک محسوب می شوند. کرم های خاکی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برکربن آلی خاک و به تبع آن برجمعیت میکروبی خاک تاثیر می گذارند. فعالیت و کارکرد کرم های خاکی به مقدار و نوع مواد آلی موجود در خاک وابسته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی 1- اثر کودگاوی و زغال زیستی حاصل از آن ومقادیر متفاوت آنها بر تعداد و وزن کرم های خاکی 2- اثر کود گاوی و زغال زیستی آن در بودن و نبودن کرم خاکی بر کربن آلی و اجزای آن 3- اثر کود گاوی و زغال زیستی آن در بودن و نبودن کرم خاکی بر رشد باکتری و فعالیت آنزیمی خاک بوده است. در این پژوهش از لایه 0 تا 15 سانتی متری یک خاک کشاورزی در روستای حیدره در استان همدان نمونه برداری شد. نمونه های خاک با مقادیر 0، 1، 2 و 5 درصد کود گاوی و زغال زیستی آن (ساخته شده در دمای 450 درجه سانتی گراد) تیمار شدند. سپس به نیمی از خاک ها، 5کرم بالغ ازگونه ی آیسنیا فتیدا با وزن یکسان افزوده شد. تیمارها به مدت 1و3 ماه انکوباسیون شدند. نتایج نشان داد که تعداد، وزن تر و خشک کرم خاکی با افزایش کود گاوی افزایش می یابد. تعداد و وزن کرم خاکی در تیمار 1 درصد زغال زیستی نسبت به شاهد افزایش یافت ولی در تیمارهای 2 و 5 درصد زغال زیستی کاهش نشان داد. استفاده ازکودگاوی باعث افزایش کربن آلی کل و بخش های مختلف آن، افزایش کل جمعیت باکتری ها، باکتری های تند رشد و کند رشد و فعالیت آنزیم بتاگلوکوزیداز شد. با وجود این، زغال زیستی در مقادیر 2 و 5 درصد، کربن محلول در آب سرد و گرم، کربن فعال، هیومیک اسید و فولویک اسید را کاهش و در مقادیر 1 درصد آن منجر به افزایش آن ها شد. زغال زیستی کربن کل، کربن بخش شن و سیلت و رس، کل باکتری ها، باکتری های تند رشد و کند رشد و فعالیت آنزیم بتاگلوکوزیداز را نسبت به شاهد افزایش داد. کربن کل و بخش های مختلف آن در تیمارهای دارای کود گاوی بیشتر از زغال زیستی
  5. بررسی پتانسیل تولید کود و جاذب آلی از گیاه نی (phragmites australis) دریاچه زریوار شهرستان مریوان
    شنو کریمی 1397
    کشاورزی پایدار به مدیریت صحیح منابع کشاورزی اطلاق می گردد که در جهت رفع نیازهای در حال تغییر بشر به کار برده می شود و در عین حال منابع طبیعی و نیز کیفیت محیط زیست را حفظ کرده و حتی بهبود می بخشد.تالاب، به بوم سازگان هایی شامل: نواحی نیزار، ماندآبی و تورب زار گفته می شود که به صورت طبیعی یا مصنوعی، دائمی یا موقت، دارای آب ساکن یا جاری، شیرین یا شور است. دریاچه زریوار در سه کیلومتری شمال غربی شهرستان مریوان، استان کردستان و در ارتفاع 1290 متری از سطح دریا قرار دارد. نی (phragmites australis) گونه ای همه جا زی با پراکنش وسیع بوده که به آسانی رشد کرده و یکی از بهترین گونه های گیاهی برای کاهش تجمع فلزات سنگین و اثرات ناشی از آن ها در آب، خاک و به تبع آن زنجیره ی غذایی می باشد. این گونه از گونه های غالب اکوسیستم های آبی است که توانایی بالایی برای تحمل محیط های آلوده به فلزات سنگین دارد. هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل گیاه نی موجود در دریاچه زریوار به عنوان کود آلی و جاذب فسفر در آب آلوده می باشد. به همین منظور سینتیک رهاسازی عناصر مختلف بررسی شد که مقدار فسفر تجمعی رها شده بعد از 2352 ساعت از 4/12 تا 3/127 (میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار شاهد به 9/18 تا 1/150 (میلی گرم بر کیلوگرم) در تیمار 3% گیاه نی افزایش یافت. برای پتاسیم در تیمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 6/269 تا 1/2206 ( میلی گرم بر کیلو گرم) و در تیمار 3% گیاه نی از 2/322 تا 3/2584 ( میلی گرم بر کیلوگرم) بود. دامنه تغییرات سدیم رها شده در خاک شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 2/131 تا 45/1057 ( میلی گرم بر کیلو گرم) و در تیمار 3% گیاه نی از 3/178 تا 6/1300 ( میلی گرم بر کیلوگرم) بود. دامنه تغییرات آهن رها شده در تیمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 9/6 تا 52 ( میلی گرم بر کیلو گرم) می باشد. و در 3% گیاه نی از 4/8 تا 8/69 ( میلی گرم بر کیلوگرم) بود. دامنه تغییرات نیکل رها شده در تیمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 5/0 تا 4/4 ( میلی گرم بر کیلو گرم) و برای 3% گیاه نی از 7/0 تا 7/5 ( میلی گرم بر کیلوگرم)بود. دامنه تغییرات روی رها شده در تیمار شاهد بعد از گذشت 2352 ساعت از 3/0 تا 3/6 ( میلی گرم بر کیلو گرم) می باشد. و در تیمار 3% گیاه نی از 7/1 تا 6/14 ( میلی گرم بر کیلوگرم) بود. دامنه تغییرات مس رها شده در تیمار شاهد ب
    خلاصه پایان نامه

  6. پاسخدهی باکتری های سودموناس فلورسنس و ایشرشیا کولی به شوری و سدیمی بودن خاک
    چیمن ملایی 1396
    شـورشـدن خـاک ها یکـی از دشواری هـای ویران کننده خـاک در جهـان بـوده که به گونه جدی در سرزمین های خشک و نیمه خشک این دشواری روبه فزونی است. بهره گیری از کود دامی و لجن فاضلاب در کشاورزی یکی از سرچشمه های آلودگی آب های روزمینی و زیر زمینی است.کلیفرم های روده ای مانند اشرشیا کولی در کودها فراوان اند که می توانند مایه بیماری شوند. افزون بر این کاربرد باکتری های سودمندی مانند سودوموناس ها برای افزایش توان باردهی خاک و زدودن آلاینده های آلی، نیاز به شناخت زنده مانی باکتری ها در خاک های گوناگون را نمایان می سازد. هدف از این پژوهش بررسی کاربرد کود گاوی بر زنده مانی دو باکتری سودوموناس فلورسنسو اشرشیا کولی در خاک های شور و سدیمی بود. این پژوهش در دو بخش انجام شد؛ در بخش نخست پژوهش زنده مانی باکتری سودوموناس فلورسنس چایو (پایدار در برابر ریفامپیسین) در 4 خاک ناشور، شور، شوروسدیمی و سدیمی به دو گونه سترون و ناسترون و دارای کود گاوی در نود روزبررسی شد. در خاک های ناسترون افزون بر فراوانی سودموناس فلورسنس افزوده شده، فراوانی ریزجاندارانی مانند باکتریها، سودوموناس ها، اکتینومیست ها و قارچ ها برای نود روز شمارش شد. تنفس پایه، تنفس برانگیخته و بهره متابولیک نیز اندازه گیری شد. در بخش دوم پژوهش زنده مانی باکتری اشرشیا کولی در 4 خاک یاد شده در چهار آزمایش سترون باکود، سترون بدون کود، ناسترون با کود، ناسترون بدون کود گاوی انجام شد. مانند بالا در خاک های ناسترونویژگی های زیستی یاد شده اندازه گیری شد. در هر دو بخش پژوهش کاربرد کود گاویبهبود همه ویژگی های زیستی خاک را به دنبال داشت. در همه خاک ها فراوانی باکتری ها، قارچ ها و اکتینومیست ها و نیز تنفس پایه و برانگیخته در خاک های تیمار شده با کود گاوی بالاتر از خاک گواه بدون کود بود. فراوانی قارچ ها، باکتری ها و اکتینومیست در خاک های سدیمی بالا بود و اکتینومیست ها دربرابر قارچ ها در خاک سدیمی فراوانی بیش تری داشتند که نشان از سازگاری و پایداری آن ها برای زندگی در زیستگاه سخت است. روهمرفته فراوانی و کارکرد ریزجانداران در خاک های سدیمی بهتر از خاک های شور بود. فراوانی باکتری سودوموناس فلورسنس افزوده شده در همه خاک ها با گذشت زمان کاهش پیدا کرد و توان زنده مانی باکتری در خاک سدیمی بیشتر از خاک های دیگر بود. از سوی دیگر زنده مانی آن در خاک ستر
    خلاصه پایان نامه