Ahmad Rezvanimofrad

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Ahmad Rezvanimofrad

Faculty of Humanities / Department of law

Ph.D. Dissertations

  1. تحليل تطبيقي اعمال حقوقي صغير مميّز در فقه معاصر فريقين و حقوق ايران
    حسين ابراهيمي 2023
    بطلان يا عدم نفوذ اعمال حقوقي مثل تصرّفات(خريد و فروش و ...) صغير مميّز در اموال خودش، مسأله اي قابل تأمل و در خور بحث در فقه شيعه و اهل سنت و حقوق ايران به شمار مي رود. گروهي از فقها، تصرّفات صغير را در برخي موارد جايز شمرده در حالي كه گروهي ديگر، صغير مميّز را به طور مطلق مسلوب العباره دانسته و تصرّفاتش را باطل و غير قابل قبول مي دانند. قانون مدني نيز تصرّفات و اعمال حقوقي صغير مميّز را بجز در موارد استثنائي ( تنها در صورتي كه اعمال صغير به نفع او باشد ) مجاز نمي داند. در حالي كه با عنايت به نص صريح آيه و روايات و نيز عدم تحقق اجماع مورد ادعاي طرفداران بطلان، نمي توان به صورت مطلق حكم به مسلوب العباره بودن كودكان كرد. بلكه با توجه به تحوّلات و پيشرفتهاي علمي عصر حاضر نسبت به قرون گذشته، مي توان ادعا كرد كه كودكان امروزي چه بسا در فهم و درك موارد بسياري، از افراد بزرگتر سبقت گرفته اند، در نتيجه مي توانند تصرّفات و اعمال حقوقي را بر عهده بگيرند. براي قول به صحّت معاملات كودكان، به آيه «ابتلاء» استدلال نموده ايم، با توجه به ادلّه موجود، متفاهم از آيه، كفايت «رشد» در داد و ستد كودكان مي باشد، و بلوغ تنها طريق و اماره اي براي رشد است و موضوعيت ندارد. پس نيازي نيست، كودكان براي تصرّفات حقوقي خود بالغ باشند. همچنين مبناي حجر صغير مميّز، تنها حمايت از او است، با اين اوصاف در نگاه اول نمي توان كودك را به طور مطلق از اعمال تصرّفات حقوقي منع كرد، بلكه با توجه به مبناي حجر صغير (حجر حمايتي) بايد از انجام اعمال و تصرّفات حقوقي او حمايت كرد، و نيز مي توان حجر صغير را با ضميمه كردن اجازه ولي او برطرف نمود، و تصرّفاتش را جايز دانست. بعلاوه در مواردي كه كودكان به دليل سن كم خود و بي تجربه بودن دچار ضرر مي شوند، قوانين ما بايد حمايت خود را متوجه كودكان كنند تا آنها نيز بتوانند در جامعه اين حمايت قانون را لمس نمايند. جريان سيره و بناي عقلاء نيز در جميع اعصار حمايت خود را از داد و ستد كودكان در عمل نشان داد ه است و همينكه مخالفت صريح خود را با اين اعمال كودكان اعلام نكرده اند نشان از رضايت ضمني آنها بر اين عمل بوده است به ويژه اگر اين سيره و بناي عقلاء به زمان معصوم (ع) متّصل باشد، مهر تأييدي بر صحّت اعمال و تصرّفات حقوقي كودكان است.
  2. تحليل مباني فقه الحديثي و رجالي محدّث سيد نعمت الله جزايري
    شيرمحمد علي پورعبدلي 2018
    محدّث جزايري (1050 ق ـ 1112 ق) از دانشمندان برجسته شيعه و شاگرد خاص علّامه مجلسي، داراي آثار بسياري در حوزه حديث پژوهي است. وي بيشتر حيات علمي خود را صرف يادگيري و تأليف در حوزه مباحث حديثي نموده است و داراي مباني فقه الحديثي منسجمي است كه مهمّ ترين آن ها شامل: اعتقاد به حجيت ظواهر قرآن، عدم تسامح در ادلّه سنن، ﻧﮕﺎﻩ ﺟﻤﻌﯽ و همه جانبه به روايات، گردآوري قراين، پرهيز از تكلّف در تأويل احاديث، توجه به فضاي صدور احاديث، نقل گرايي و دقت در احاديث متعارض و ارائه راهكارهايي براي رفع تعارض آن ها است. ازجمله نقدهايي كه در مباني فقه الحديثي بر وي وارد است مي توان به كم توجهي به جايگاه قرآن در سنجش اعتبار برخي روايات و عدم ارائه معياري ثابت در اعتبار سنجي محتوايي روايات اشاره نمود. وي همچنين وي داراي مباني و انديشه هاي رجالي منسجمي است كه عمدتاً در ضمن سه شرح جامعي كه بر تهذيبين نگاشته انعكاس يافته اند. او بر پايه آراي رجالي خود تمامي اسانيد دو كتاب تهذيب الاحكام و استبصار شيخ طوسي را برپايه اصطلاح تنويع حديث متأخران، در ضمن شروح جامعي كه تحت عناوين «غاية المرام»، «مقصود الأنام» و «كشف الاسرار» بر آن دو كتاب نوشته، اعتبار سنجي نموده است. اكتفا نكردن به توثيقات خاص و اعتقاد به برخي توثيق هاي عام و نيز بهره مندي از شهرت روايي، شهرت عملي و مقبوليت به عنوان قرائني جهت اطمينان به صدور احاديث ازجمله مباني و انديشه هاي رجالي وي به شمار مي آيد. وي علي رغم اين كه تمام تلاش خود را در اعتبار سنجي احاديث به كار گرفته بااين همه كار وي بدون اشتباه و كاستي نيست. پاره اي از ايرادهاي وي در اعتبار سنجي سندي روايات تهذيبين عبارت است از: مجمل بودن ارزيابي ها، ارزيابي اسانيد برخلاف مباني خود، به كاربردن اصطلاح «كالصحيح» بر اساس معياري نادرست و اشتباه در تعيين حال رجالي برخي راويان.
    Thesis summary

  3. مسئوليت مدني ناشي از استفاده از حق
    نبي سبحاني 2017
    منجر شدن اعمال حق به زيان ديگري در پاره اي موارد سبب گرديده است مطالعه مسئوليت مدني ناشي از اعمال حق در حقوق مدني مهم جلوه كند و اين سؤال مطرح شود كه آيا كسي كه از حق خودش در چارچوب شرع و قانون استفاده مي كند مسئول شناخته مي شود؟ لذا اين پژوهش با موضوع قرار دادن «مسئوليت مدني ناشي از استفاده از حق» سعي نموده است به روش تحليلي _ توصيفي و با مراجعه به منابع فقهي به ويژه فقه اماميه و منابع حقوقي به مطالعه و تحليل اين مسئله بپردازد. اكثر فقها و حقوق دانان نظريه عدم مسئوليت صاحب حق در قبال خسارت هاي ناشي از اعمال حق خويش را با ادعاي ملازمه بين حق و عدم مسئوليت كه مبتني بر اجماع، قاعده تسليط و قاعده الجواز الشرعي ينافي الضمان است پذيرفته اند. نگارنده با نقد دلايل عدم مسئوليت صاحب حق، ملازمه حق با عدم مسئوليت را نپذيرفته با ذكر نمونه هاي از پذيرش مسئوليت ناشي از اعمال حق در نظام حقوقي اسلام، مسئول دانستن صاحب حق را بر مبناي قاعده لا ضرر و قاعده اتلاف در پاره اي موارد ممكن دانسته است. اين پژوهش بامطالعه نظريه سوءاستفاده از حق، موارد سوءاستفاده از حق را به علت عدم حمايت قانون از آن خارج از اعمال حق دانسته است. همچنين به اين مطلب اشاره شده است كه در نظام حقوقي اسلام حق حاكميت كه به ظاهر حق و درواقع تكليفي الهي است اگر مورد سوءاستفاده واقع شود تجاوز از حق صورت گرفته است و مشمول قواعد مسئوليت مدني خواهد بود. مسئوليت مدني اشخاص حقوقي در موارد اعمال حق و سوءاستفاده از حق همچون مسئوليت افراد حقيقي است با اين تفاوت كه در افراد حقوقي كه به حكومت مرتبط اند در صورت تقصير شغلي، خسارت ناشي از رفتار آنان از بيت المال جبران مي شود.
  4. معادن و مالكيت آن در فقه اماميه و نظام حقوقي ايران
    كريم كوخائي زاده 2017
    امروزه ثروت هاي معدني، مي تواند نقش اساسي در بهبود وضع اقتصادي بشر داشته باشد، چون همه كالاهاي مورد نياز و استفاده ي انسان، به زمين و مواد معدني آن بستگي دارد. از آنجا كه فقدان يا اجمال در حقوق مالكيت معادن، با توجه به وجود فنّاوري هاي جديد حفاري و استخراج، مساوي با نابودي آن ها خواهد بود، تعيين حدود مالكيت معدن در فقه و حقوق تأثير مهمي در بهره برداري درست از اين سرمايه دارد. سؤال اين است كه مالك معدن كيست و حدود مالكيت اشخاص در معادن تا كجاست. معدن موادي هستند كه از زمين استخراج مى شوند، اين مواد هر چند كه اصل آن ها از زمين است ولى به خاطر ويژگي هاي خاصي مورد توجه عقلا قرار گرفته و باعث افزايش ارزش و منافع آن شده و نام معدن به خود گرفته است و اصطلاحاً ديگر به آن زمين اطلاق نمى گردد. تعيين مصاديق معدن در فقه به عرف محول شده است. در اين رساله معادن تقسيمات سه گانه اي دارد، يكي تقسيم به معادن ظاهري و باطني است كه در خصوص مالكيت آن ها چهار ديدگاه در فقه ارائه شده است. مشهور قدما و شماري از معاصرين قائل اند كه معادن از انفال است؛ و مهم ترين دلايل ايشان روايات، از جمله روايت اسحاق بن عمار و سيره عقلا مي باشد. تعدادي از فقها، معدن را از مباحات عامه مي دانند و به ادله اي چون شهرت، اطلاق اخبار خمس معدن، اصل اباحه، سيره مستمر استناد كرده اند. برخي ديگر مالكيت معادن را تابع زميني مي دانند كه در آن تكون يافته اند؛ معادن موجود در زمين خصوصي از آن مالك آن و معادن موجود در زمين هاي عمومي، براي عموم مردم و معادن موجود در اراضي انفال، از آن امام است؛ و مهم ترين دليل آن ها سيره عقلا و جزء زمين بودن معدن است. برخي بين معادن ظاهري و باطني تفصيل داده اند و دليل آن ها اجماع است. در نظام حقوقي هم قانون گذار و حقوقدانان قائل به انفال بودن معادن هستند. نگارنده با روش تحليلي- توصيفي و با مراجعه به منابع و استفاده از روش سند كاوي و تحليل محتوا قائل به انفال بودن معادن شده است. دوم تقسيم معادن به اعتبار اراضي كه معادن در آن يافت مي شوند، است كه در اين خصوص شش قول وجود دارد؛ مشهور فقها بين معادن واقع در زمين مملوك به مالكيت خاصه و معادن واقع در اراضي عمومي تفصيل قائل شده اند، بدين معني كه در اولي تبعيت و در دومي عدم تبعيت را پذيرفته اند. به نظر نگارنده حق در مسأله عدم تبعيت مالكيت معادن از مال

M.Sc. Theses

  1. حمايت حقوقي سازمان بهزيستي ايران از كودكان بي سرپرست و بد سرپرست در تعامل با مقررات بين المللي (با تاكيد بر موضوع نگهداري آنان)
    زهرا حسنعلي پورگاوگاني 2020
    خانواده، مهمترين عامل در ميان عوامل متعددي است كه ميتواند باعث تسهيل رشد و شخصيت كودك يا بازداري آن شود. رشد در اوايل كودكي از طريق عوامل محيطي مانند خانواده، مراقبان، محيط اطراف و فرهنگ تحت تأثير قرار ميگيرد. رشد بهينه در كودكان به محركهاي محيطي- حمايتي و رابطه قوي با مراقبان اوليه مانند والدين بستگي دارد . ميزان تأثير والدين تا حدودي به فراواني، مدت، شدت و كيفيت تماسهاي اجتماعي آنان با فرزندانشان مرتبط است. والديني كه از لحاظ عاطفي به فرزندان خود نزديك هستند، بيشتر از والديني كه با فرزندان خود رابطه چنداني ندارند، بر فرزندان تأثير مي گذارند. در هر سال، به علت فشارهاي اقتصادي و اجتماعي، والدين، شمار زيادي از كودكان را در جامعه رها مي كنند و رايج ترين شكل مراقبت از كودكان طرد شده در سراسر جهان، مراقبت در پرورشگاه است. مرگ والدين، مشكلات خانوادگي و مالي، برخي از مهمترين دلايل سپردن كودكان به پرورشگاه است. از سوي ديگر يكي از مهمترين مسئوليت هاي خانواده پرورش و تربيت فرزندان است، چه بسا بسيارند خانواده هايي كه توانايي و آمادگي اين رسالت بزرگ را ندارند و فرزندان خود را براي مراقبت به سازمان هاي پرورشگاهي مي سپارند.
  2. حمايت از زنان در نظام حقوقي تأمين اجتماعي ايران
    مريم ولي زاده 2017
    امروزه يكي از مهم ترين مسائل جوامع انساني، مسأله رعايت حقوق زنان، حفظ منزلت والاي آنان و پرهيز از هرگونه برخورد تبعيض آميز و مبتني بر جنسيت با اين قشر از جامعه است. باعنايت به اينكه زنان از يكسو پاسداري از حريم خانواده و وظيفه سنگين تربيت نسل جديد را برعهده دارند و ازطرفي ضرورت هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه مشاركت فعال آنان را در امور خانواده و خانه الزامي ساخته، انجام هم زمان اين دو ضرورت مسائل و مشكلاتي را براي زنان بخصوص زنان كارگر فراهم مي آورد كه بي توجهي و كم توجهي بدان ها مي تواند صدمات جبران ناپذيري را به بار آورد. بااين وجود، متأسفانه دركشور ما، به حقوق تأمين اجتماعي بخصوص حقوق زنان آنچنان كه شايسته آن است توجه نشده، و از سوي ديگر در نتيجه تورم، پراكندگي و پيچيدگي نابهنجار قوانين و مقررات تأمين اجتماعي و افزايش روزافزون بخشنامه ها و دستورالعمل هاي اداري و عدم برنامه ريزي و مديريت صحيح و وجود فرهنگ حاكم بر جامعه، زنان از فرصت و موقعيت هاي كافي براي اجرا و احقاق حقوق خود، برخوردار نيستند. درحاليكه دربرنامه ريزي هاي كلان كشور بايستي به زنان بعنوان يك منبع انساني براي توسعه، بطور جدي نگريسته شود و از بروز زمينه هاي آسيب پذيري و آسيب ديدگي آنان پيشگيري و باعث بهبود آن گردد. اين پژوهش در پاسخ به اين سؤال اصلي كه حمايت از زنان در نظام حقوقي تأمين اجتماعي ايران با چه چالش هايي مواجه است؟ مطرح كه نوع انجام آن به صورت توصيفي- تحليلي و روش جمع آوري داده ها كتابخانه اي- اينترنتي مي باشد. درپايان چنين نتيجه گيري شده است كه گرچه قوانين متعددي در ايران و در راستاي اين اولويت وجود دارد، اما حمايت هاي ناشي از اين قوانين به اندازه كافي كارايي ندارد تا خلأهاي ناشي از نقش هاي چندگانه زنان را جبران كند. ازسوي ديگر، درصورت لحاظ تسهيلاتي براي زنان هيچ ضمانت اجرايي قانوني براي آن ها درنظر گرفته نشده است، كه همين امر سبب اجرا نشدن و ناديده گرفتن قوانين و مقررات و عدم احقاق زنان مي شود.
  3. آسيب شناسي آموزش احكام در دوره متوسطه پيشنويس پايان نامه ثبت شده در 1395/12/10 7:46:16 ب.ظ
    حميرا گلستاني 2017
    چكيده : هدف اساسي پژوهش حاضر، شناسايي آسيب هاي آموزش احكام در تدوين كتب دين وزندگي در دورۀ متوسطه مي باشد. نوع اين تحقيق توصيفي– تحليلي است و ابزارهاي گردآوري مطالب كتاب، مقالات و آراي كارشناسان مي باشد. بررسي موضوعِ بازنگري در تدوين كتب دين وزندگي، براساس تفكيك جنسيتي با نياز هاي فقهي هر دورۀ سني مي باشد. دراين پايان نامه نقايص كتب دين و زندگي در مقطع متوسطه ارزيابي گرديده است كه برخي از آنها به شرح زير مي باشد. احكام فقهي مورد نيازاين مقطع در كتاب تدوين نشده است، در برخي دروس تعداد آيات زياد بوده و بعضاً با متن درس همخواني ندارد. حجم مطالب نسبت به ساعات تدريس زياد، خسته كننده و ملال آور است. مطالب برخي دروس پيچيده و مبهم بيان گرديده است. عناوين در برخي دروس زياد و داراي بارش اطلاعاتي است و جاي ذكر نمونه هايي از سبك زندگي ديني در متن درس خالي است. مطالب فقهي كه مورد نياز دانش آموز است پيشنهاد شده است كه در قالب عناوين جايگاه احكام، تقليد، مطهِّرات كه شامل وضو، غسل و تيمم در سال اول ذكرشده است. در سال دوم بحث نماز، روزه، ماليات، خمس و زكات، امر به معروف ونهي از منكر جايگزين گرديده است. در سال سوم مطالب جايگزين شده عباتند از: جهاد و دفاع، خوراكي هاي حلال،كتاب النكاح كه شامل احكام نگاه كردن، ازدواج و شرايط آن و افزايش مهارت هاي شناختي نسبت به همسران و نگاهي اجمالي به رابطه اخلاق واحكام دارد. بايد توجه نمود كه آموزش فقه در دورۀ دبيرستان يك مدل و يك نظريه بسيار مهم در تربيت ديني مي باشد. آموزش و پرورش براي رهايي از كلاف سردرگم تربيت ديني كودكان و نوجوانان ناگزيراست رويكردي جدي به آموزش احكام و رابطۀ احكام با اخلاق داشته باشد. تربيت مطلوب، تربيتي است كه به همۀ ابعاد وجودي انسان توجه داشته و همۀ فعاليت هاي آموزشي نيز متوجۀ اين هدف مهم باشد.
  4. تأثير فوت و حجر بر اجراي قراردادهاي تسهيلات بانكي
    مريم پارسافرد 2017
    در نظام بانكداري غربي اعطاي وام و تسهيلات در قالب عقد قرض صورت مي گيرد. در نظام بانكداري جمهوري اسلامي ايران با تصويب قانون عمليات بانكي بدون ربا و آيين نامه هاي آن، پرداخت وام و اعتبار به افراد در قالب عقود اسلامي صورت مي گيرد. يكي از مشكلات موجود در ادامه قرارداد و بازپرداخت تسهيلات اعطايي، موت و حجر مديونين قراردادهاي بانكي مي باشد. در عقود جايز موضوع اعطاي تسهيلات با توجه به ماده 954 قانون مدني عروض موت و حجر بر هريك از طرفين قرارداد باعث انفساخ آن مي شود. معمولاً بانك ها به منظور نيل به اهداف خود از اعطاي تسهيلات در اين گونه از عقود با انعقاد قراردادهاي الحاقي ترجيح مي دهند كه عمليات موضوع تسهيلات به نحوي ادامه يابد. بنابراين با استفاده از راهكارهايي از جمله درج عقود مذكور در ضمن عقد لازم صلح يا تصريح به وصايت بانك پس از فوت تسهيلات گيرنده، مانع از انحلال عمليات موضوع تسهيلات مي شوند. در عقود لازم از يك سو قانون مدني در مواد 219 و 231، تسري آثار عقود به قائم مقام قانوني افراد را پذيرفته و از سوي ديگر ماده 231 قانون امورحسبي به حال شدن كليه ديون مؤجل متوفي پس از فوت تصريح دارد. با در نظرگرفتن اين مسئله كه قراردادهاي اعطاي تسهيلات در قالب وام به افراد اعطا مي شوند و در لغت وام به معناي قرض و دين آمده است، نفي صلاحيت از قانون امور حسبي منطقي نبوده و بانكها حق تصميم گيري در خصوص وصول يكباره مطالبات يا توافق با ورثه در خصوص ادامه قرارداد را خواهند داشت. با توجه به عدم شمول ماده 231 قانون امورحسبي بر حجر راهكار مورداستفاده در قراردادهاي لازم، ادامه قرارداد با قيم يا نماينده محجور مي باشد. در ورشكستگي اداره و مديرتصفيه به نمايندگي از تاجر، وظيفه حفظ اموال، پرداخت ديون و ايفاي تعهدات تاجر ورشكسته را به عهده دارند. البته آثار عقود و تعهدات منعقده به شخص تاجر تسري يافته و با رضايت بانك به عنوان بستانكار، قرارداد اعطاي تسهيلات ادامه مي يابد. در مرحله وصول مطالبات، بانك ها با اخذ تضمينات دريافتي از مشتريان از جمله بيمه هاي اعتباري، بيمه عمر مانده بدهكار، وثايق عيني، چك و سفته، قرارداد لازم الاجراي بانكي و برداشت از حساب متعهدين و ضامنين به استناد مقررات و شرايط عمومي حساب جاري، وصول مطالبات را در صورت عروض فوت، حجر و ورشكستگي بر تسهيلات گيرندگان تضمين مي نمايند. در اين مور
  5. بررسي تطبيقي كرامت انسان در رساله ي حقوق امام سجاد ع و اعلاميه جهاني حقوق بشر
    فرزانه يعقوبي دوچقايي 2016
    شان و كرامت انسان به عنوان حق طبيعي و ذاتي، محور انسان شناسي فلسفي عصر حاضر است. مفهوم كرامت انساني، نقش مهمي در گفتمان حقوق بشر ايفا مي كند. حق كرامت يا "حرمت داشتن اشخاص" همانند حق حيات از موارد بسيار مهم در زندگي اجتماعي انسان است. كرامت انساني هم در اموزه هاي اسلامي و هم در نظام بين المللي حقوق بشر، به طور خاص مطمح نظر قرار گرفته است. ما در اين پزوهش در صدد مقايسه كرامت انساني در اعلاميه جهاني حقوق بشر و رساله ي حقوق امام سجاد ع ، كه يكي از منابع حقوق اسلامي است، هستيم. موادي از اعلاميه كه به كرامت انساني اشاره دارد، مورد توجه قرار داديم مشخص گرديد كه در اعلاميه جهاني، فقط به كرامت ذاتي انسان توجه شده و از كرامت اكتسابي كه برترين كرامت است، سخني به ميان نيامده است...از نگاه رساله حقوقي، انسان هم داراي كرامت ذاتي است و هم اكتسابي، و كرامت اكتسابي او هم ناظر بر فعاليتهاي مادي و دنيوي اوست و هم ناظر بر فعاليتهاي معنوي و اخروي او مي باشد. اين پژوهش از نوع پژوهشهاي بنيادي بوده كه به شيوه توصيفي- كتابخانه اي انجام مي گيرد.
    Thesis summary

  6. مطالعه تطبيقي حق تغذيه كودك با شير مادر در فقه اماميه حقوق ايران و كنوانسيون حقوق كودك
    فاطمه اعتماد شفيع 2016
    در آيات مباركه 233 سوره بقره، 15 احقاف، 14 لقمان، 6 طلاق و23 نساء و همينطور در روايات متعددي از ائمه اطهار عليهم السلام و پيامبر گرامي اسلام، در مورد ماهيت، نحوه و مدت رضاع صحبت شده است. از بعد پزشكي، شيردادن توسط مادر در تأمين سلامت جسماني و عاطفي و رواني كودك و حتي خود مادر بسيار مفيد مي باشد. شير مادر مهم ترين منبع تغذيه اي شير خوار است، به همين دليل انجمن ترويج تغذيه با شير مادر، تأكيد نموده است كه به لحاظ آثار بسيار مهمي كه شير مادر در سلامت جسماني و رواني كودكان دارد، ايشان بايد لااقل 6 ماه از شير مادر تغذيه كنند. قابل ذكر است كه در قوانين داخلي ايران اسلامي نيز به اين مسأله توجه شده و قوانيني در اين باره وضع گرديده است. مواردي چون چگونگي مرخصي زايمان براي مادران، حقوق ايام مرخصي زايمان و حق بهره مندي از تغذيه سالم، خصوصاً در دوران بارداري و شيردهي، وظيفه مراقبت از كودك و تغديه مناسب او با اولويت استفاده از شير مادر و اهميت موضوع تغذيه و سلامت كودك مورد توجه قرار گرفته است و بطور كلي تكاليف والدين و دولتها در مورد مسأله تغذيه مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا كه نياز كودك به شير، آني و لحظه اي است و پاسخ به آن، نيازمند شرايط مناسب محيطي است، لذا در معماري شهري و خدمات شهري كه يكي از حقوق شهروندان براي شهرداري ها به شمار مي رود، بايد شرايطي ايجاد شود كه مادران، از آرامش و راحتي نسبي، براي تأمين ضروريات نوزاد، برخوردار شوند. چنانكه امروزه، در برخي جوامع، براي ترويج تغذيه با شير مادر در مكانهايي كه مادران و نوزادان، به طور روز مره رفت و آمد مي كنند، قوانيني وضع گرديده تا امكانات لازم رفاهي و بهداشتي براي اين گروه از شهروندان ايجاد شود.
  7. مباني فقهي حقوقي قاعده درا در قانون مجازات اسلامي 1392
    زهرا كمري 2016
    چكيده قواعد فقهي يكي از اصول كلي در حقوق اسلام است.هر قاعده بر اساس ملاك و فلسفه خاصي تشريع شده است. يكي از اين قواعد فقهي قاعده تدرا الحدود بالشبهات است كه از اهميت ويژه اي در حقوق كيفري برخوردار ميباشد.نام اين قاعده از حديث نبوي مشهوري گرفته شده كه به اختصار قاعده د را ناميده ميشود.با توجه به اهميت قاعده مورد بحث از ديرباز در اراي دادگاهها با توجه به عدم تحديد قلمرو آن منجر به صدور آرا متناقض ميشد.به همين علت مقنن آن را طي دو ماده قانوني 120 و 121قانونگذاري نمود.به موجب اين قاعده با وجود ترديد در حرمت عمل يا وقوع يا انتساب جرم به متهم يا ترديد در علم متهم به حرمت عمل يا ماهيت موضوع يا اختيار وي در ارتكاب عمل نميتوان حكم به مجازات صادر كرد.اين قاعده علاوه بر اينكه در شبهات موضوعي جربان دارد در شبهات حكمي نيز جاري است.ضابطه تحقق شبهه نيزيقين يا دليل معتبر مرتكب به جايز بودن عمل خود است.
  8. مباني نظري توجيه پرداخت ديه از بيت المال با تأكيد بر قانون مجازات اسلامي 1392
    محمد كرمي 2015
    اصل شخصي بودن مسؤوليت يكي از اصولي است كه بر اساس آيات قرآن مانند آيه «لا تزر وازرة وزر اخري» در فقه و حقوق پذيرفته شده است، به اين معني كه هركس بار مسؤوليت اعمال خويش را بايد بر دوش كشد. طبق اين اصل هر كس به ديگري ضرري وارد كند بايد از عهده جبران خسارت بر آيد. لكن اين اصل مثل اصول ديگر استثنائاتي دارد كه پرداخت ديه توسط بيت المال يكي از اين موارد مي باشد. براي توجيه مسؤوليت دولت در پرداخت ديه، كه تقريباً بعد از انقلاب با به رسميت شناخته شدن ديه در قوانين موضوعه، مطرح شده است، مباني نظري مختلفي وجود دارد؛ از جمله اين مباني مي توان به قاعده فقهي «لا يبطل دم امري مسلم» اشاره كرد كه بر اساس آن خون مسلمان نبايد هدر رود و در موارد حصري موجود در قانون مثل فرار قاتل يا مرگ او، كشته شدن شخص در اثر ازدحام جمعيت، عدم تمكن عاقله از پرداخت ديه و... بايد بيت المال و به عبارتي دولت را مسؤول پرداخت ديه دانست. لكن مباني ديگري مثل قصور دولت ها در جلوگيري از تكوين پديده مجرمانه، مباني هنجاري و ارزشي، حفظ كرامت انساني و همدردي عمومي و... مي تواند مكمل مبناي اصلي يعني قاعده«لا يبطل» باشد. علاوه بر اين پرداخت ديه از بيت المال يك استثنا-ست و نمي توان آن را به عنوان يك قاعده پذيرفت و بايد به موارد منصوص اكتفا نمود. دولت ها با حمايت از بزه ديده اهدافي را دنبال مي كنند؛ مانند كاهش رقم سياه بزهكاري، جلوگيري از بزهكاري بزه ديده و بزه ديدگي مجدد او بهبود وضعيت بزه ديدگان و... . نهاد هاي اجرايي پرداخت ديه از بيت المال مثل نهاد ديه كه زير مجموعه وزارت دادگستري است و صندوق تأمين خسارت هاي بدني با تمام انتقادها موجود به قوانين و تعهدات جديد نسبت به اين صندوق نيز از ديگر موضوعات مورد بررسي در اين جستار مي باشد.
    Thesis summary

  9. حق آموزش كودكان در اسلام با مطالعه تطبيقي در حقوق ايران و كنوانسيون بين المللي حقوق كودك
    سيما جعفرزاده 2015
    اين پژوهش به حق اموزش و نقش آن در ساختار شخصيتي كودكان پرد اخته و از مفاهيمي چون حق، آموزش و كودك در ديدگاه اسلام، ايران و كنوانسيون حقوق كودك بحث كرده است. در ادامه نيز از اهميت آموزش و نقش و مباني آن سخن گفته شده و به بيان قلمرو آموزش پرداخته ايم. در ادامه اين نكته را متذكر شديم كه خانواده به عنوان اصليترين نهاد اجتماعي نقش عمده و اساسي در استيفاي اين حق كودكان دارد و بيان داشتيم كه بعد از خانواده با توجه به اينكه كودك وقت عمده خود را در جامعه مي گذارند لذا تلاش مستمر دولت را مي طلبد كه با ايجادهاي نهادهاي مختلف و البته كارا و پي ريزي برنامه سازننده بتواند اين حق را به بهترين شيوه احقاق كند و كودكان را كه به نوعي با سازنندگي و سرافرزاي جامعه خود در ارتباط اند ياري رسانده و آنها را در جهت اعتلاي خود و كشور خود آموزش داده و تربيت نمايد. شايان ذكر است كه در خاتمه ضمانت اجراهاي اين حق را برشمرده و به توضيح هريك از آنها پرداخته ايم.
  10. اذن در ضمان قهري
    زهرا زارعي 2014
    گرد هم آمدن انسانها در چهارچوب جوامع بشري در عين آنكه زمينه را براي تاسيس تمدن ها و پيشرفت فرهنگ فراهم نمود باعث بروز تزاحم هايي بين حقوق افراد گرديد و اگر در گذشته منطق و مكانيسم حاكم بر حل و فصل مشكلات ناشي از اين پديده ساده مي نمود با صنعتي شدن جوامع ، جبران زيان هايي كه ثمرات زندگي ماشيني بود قواعد مسئوليت مدني را ايجاد و رفته رفته كامل تر نمود. شرع اسلام در نخستين سال هاي حيات خود با طرح قاعده «لاضرر و لا ضرار في الاسلام» اصلي ترين ستون بناي مسئوليت مدني را پايه ريزي كرد. در اين پايان نامه سعي شده است تاثير و جايگاه اذن در ضمان قهري يا همان مسئوليت مدني قهري بررسي شود كه ايا با وجود اذن ، ضمان و مسئوليت ساقط خواهد شد يا خير. يكي از مواردي كه قوانين ما نسبت به آن ساكت است مسئله ي جايگاه اذن در ضمان قهري مي باشد. زيرا در حقوق ما تصرفاتي كه در مال غير انجام مي شود يا ناشي از قرارداد است كه حكم آن روشن است يا اينكه تصرف ، عدواني است كه حكم آن نيز در مباحث مربوط به غصب ، تصرف عدواني ، كلاه برداري و سرقت مشخص مي شود. اما گاهي تصرفي در مال غير صورت مي گيرد كه نه از قرارداد ناشي مي شود و نه اينكه مي توان آن را نوعي تصرف عدواني تلقي كرد بلكه چنين تصرفي از اذن مالك مال ناشي مي شود. هدف از ارائه اين پايان نامه اين است كه بدانيم اگر با وجود اذن ، شخصي در مال مالك تصرف كرد اما موجب تلف و نقص آن شد ، حكم قضيه چيست؟ در حقوق خارجي و حداقل در حقوق كشورهاي كامن لو نيز با توجه به تحقيقات صورت گرفته ، مي توان بر آن بود كه مفهوم اذن و آثار تصرف با اذن تقريباً مسكوت افتاده است و آنها ماهيتي به نام اذن آن چنان كه در حقوق ما هست را به كار نبرده اند و در حقوق اين كشورها واژه «رضا» هم معناي اجازه و تنفيض به كار رفته است. شايد علت اين امر هم عدم تفكيك بين دو ماهيت قصد و رضا در حقوق اين كشورها باشد. پايان نامه حاضر در چهار فصل تنظيم شده است كه در فصل اول آن طرحي از موضوع اذن در ضمان قهري در قالب بيان مسئله و بيان فرضيه و اهداف پژوهش نگاشته شده است. در فصل دوم كلياتي در رابطه با اذن و ضمان قهري به طور مختصر مورد بررسي قرار گرفته است. در فصل سوم كه عنوان آن احكام و شرايط اذن مي باشد به تبيين رابطه اذن و امانت مالكي و امانت قانوني ، اذن و استيمان ، اذن و مباحثي همچون مسئوليت پزشك ، آخذ بالسو