Farshad Dashti

Associate Professor

Update: 2024-05-07

Farshad Dashti

Faculty of Agriculture / Department of Horticultural sciences

Ph.D. Dissertations

  1. بررسي برخي miRNAs درگير در مقاومت به پوسيدگي فوزاريومي در ارقام مختلف پياز(Allium cepa L.) و گونه A. asarense
    بيتا خوانساري نژاد 2021
    در طي دهه هاي گذشته، گزارش هاي بسياري در مورد افزايش و گسترش بيماري پوسيدگي فوزاريومي پياز كه ناشي از قارچ خاكزي Fusarium oxysporum f. sp. cepae (FOC). ثبت شده است. علاوه براين، كنترل اين بيماري به دليل مقاومت ژنتيكي محدود در رقم هاي پياز چالش برانگيز مي باشد. شناسايي رقم و يا گونه آليوم مقاوم جهت اصلاح گياهان پياز، شناسايي مسيرهاي سيگنالي مؤثر در مقاومت به اين بيماري و همچنين القاء مقاومت به بيماري پوسيدگي فوزارومي از طريق محلول پاشي برخي از مواد بي خطر، موردنياز است. در مطالعه حاضر ابتدا رقم هاي مختلف پياز ايراني(قرمز آذرشهر، قولي قصه زنجان، درچه اصفهان، سفيد كاشان، سفيد قم، سفيد خمين، سفيد كردستان) ، دو رقم خارجي (تگزاس ارلي گرانو و يلو سويت اسپانيش) و گونه وحشيAllium asarense جهت بررسي مقاومت به بيماري مورد ارزيابي قرار گرفتند. اين آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار انجام شد. گياهان با جدايه قارچ FOC با غلظت 106 آلوده شده و بعد از گذشت 90 روز، شدت بيماري دانهال هاي پياز موردبررسي قرار گرفت. نتايج اين آزمايش نشان داد اكثر ارقام پياز به بيماري پوسيدگي فوزاريومي حساسسيت داشتند، رحالي كه A. asarense مقاومت نشان داد. جهت درك بهتر نقش هورمون هاي گياهي و miRNA در فرايند مقاومت گياه به بيماري در آزمايش دوم بر اساس نتايج به دست آمده از آزمايش اول، ميزان بيان ژن هاي COI1، TIR1 ،ERF1 كه مربوط به مسيرهاي سيگنالي اسيد جاسمونيك، اكسين و اتيلن مي باشند و همچنين تأثير miRNA پيش بيني شده بر روي اين ژن ها در رقم حساس و گونه مقاوم جنس آليوم در هنگام مواجه با قارچ FOC از طريق واكنش Real-time PCR مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان داد ميزان بيان COI1و ERF1 در A. asarense به بيماري پوسيدگي فوزاريومي در هنگام تلقيح گياهان با عامل بيماري زا، كاهش يافت و در رقم حساس (قرمز آذرشهر) افزايش بيان نشان داد. در بررسي بيان نسبي ژن ها با افزايش بيان miR-5629 بيان رونوشت COI1در نمونه مقاوم كاهش يافت و در رقم حساس با كاهش بيان miR-5629 بيان COI1 افزايش يافت، بنابراين مي توان نتيجه گرفت miR-5629ممكن است به عنوان فاكتور كليدي در مبحث مقاومت تأثير داشته باشد. آزمايش سوم به منظور بررسي اثر ملاتونين بر القاء مقاومت به بيماري پوسيدگي فوزاريومي صورت گرفت. اين تحقيق به صورت آزمايش فاكتوري
  2. اثر ملاتونين و كيفيت نور بر گل انگيزي فتوپريودي و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي گياه اسفناج
    صديقه عموزاده 2019
    اثر ملاتونين و كيفيت نور بر گل انگيزي فتوپريودي و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي گياه اسفناج دانشجو هنوز تسويه حساب نكرده است و بنده چكيده اي از ايشان ندارم. فايل و خود پايان نامه را تحويل نداده است
  3. شناسايي و بررسي الگوي بيان برخي از ژن هاي كنترل كننده گلدهي در همگروه هاي سير ايراني
    فهيمه قائمي زاده 2018
    اكثر كلون هاي سير (آليوم ساتيوم) غير گلده و عقيم بوده و به صورت غير جنسي تكثير مي شوند. با اين حال برخي از كلون ها، گلده بوده و انواع زايا تا حدودي در بين آن ها يافت مي شود. درك صحيح از الگوي بيان ژن هاي كنترل كننده گلدهي در ژنژنوتيپ-هاي گلده و زاياي سير، روند برنامه هاي اصلاحي آن ها را بهبود مي بخشد. بدين منظور الگوي زماني و مكاني بيان ژن هاي محرك زمان گلدهي (4، 2، FT1، SOC1 و LFY)، ژن هاي هويت مريستم گل ( LFY و 2، API) و ژن هاي هويت اندام گل (API-3، PI، AG، STK و 3، SEPI) در اندام هاي مختلف رويشي و زايشي همگروه هاي گلده، نيمه گلده و غير گلده سير ايراني با روش ريل تايم پي سي آر ارزيابي شد. براساس نتايج به دست آمده، FT2 ابتدا در برگ هر سه همگروه و سپس در مريستم انتهايي سير گلده و نيمه گلده بيان شد. بيشترين ميزان بيان نسبي اين ژن در مريستم انتهايي سير گلده در 16 هفاه پس از كشت مشاهده شد و 69/1 برابر سير نيمه گلده بود. بيان نسبي FT2 در گل آذين بالغ سير گلده و نيمه گلده و گل هاي سير گلده نيز به طور معني داري افزايش يافت. FT4 تنها در سوخ و FT1 در گل آذين و گل هاي سير گلده بيان شد. بيشترين ميزان بيان نسبي SOCI در 12 هفته پس از كشت در مريستم سير گلده مشاهده شد و بيان نسبي آن در مقايسه با سير نيمه گلده و غير گلده به ترتيب 27/11 و 41/18 برابر بود. اين ژن در گل آذين سير گلده و نيمه گلده نيز بيان شد. بيان نسبي LFY كمي زودتر از ژن هاي SOCI و FT2 (هشت هفته پس از كشت) در مريستم سير گلده به بيشترين ميزان خود رسيد و بيان آن به ترتيب 17/3 و 01/20 برابر سير نيمه گلده و غير گلده بود. با توجه به افزايش بيان نسبي ژن هاي SOCI و LFY در محدوده زماني انتقال مريستم از فاز رويشي به زايشي و تفاوت مورفولوژيكي مشاهده شده از لحاظ تشكيل ساقه گلدهنده در بين همگروه ها، به نظر مي رسد اين ژن ها به عنوان ژن محرك زمان گلدهي منجر به القا گلدهي در هر سه همگروه مي شوند. اما سطوح پايين بيان آن ها در سير نيمه گلده از بولتيگ طبيعي جلوگيري كرده و در سير غير گلده مانع از بولتينگ مي شود. همچنين با توجه به بيان ژن FT2 در مرحله القا گلدهي در مريستم سير گلده و نيمه گلده و با توجه به تفاوت مورفولوژيكي مشاهده شده در بولتينگ اين همگروه ها، احتمالا اين ژن در القا گلدهي در هر دو همگروه موثر است. اما سطوح پايين بيان آن
  4. بررسي شاخص هاي رشد و يرخي ويژگي هاي فيتو شيميايي سويه هاي مختلف قارچ تكمه اي در بستر غير كمپوستي غني شده با سلنيوم
    حجت قهرماني مجد 2015
    اين پژوهش در قالب سه آزمايش مستقل و در سه سال متوالي به منظور بررسي بهبود عملكرد و كيفيت ارزش غذايي قارچ تكمه اي (bisporus Agaricus) صورت گرفت. در آزمايش نخست، ابتدا ميسليوم سويه هاي مختلف از نظر ميزان تركيب ارگوتيونين در شرايط كشت مايع مورد بررسي قرار گرفتند. در بخش دوم آزمايش اول، اثر غلظت هاي مختلف اسيدهاي آمينه متيونين، سيستئين و هيستدين (5/0 ،1 و 2 ميلي مولار) بصورت جداگانه و در تركيب با يكديگر بر ميزان توليد ارگوتيونين مطالعه گرديد. در بخش سوم آزمايش نخست، اثر محيط هاي كشت (پي دي ال و اف جي ام) و غلظت هاي مختلف ( 2 و 4 گرم در ليتر) محرك هاي زيستي (عصاره مخمر و پپتون) بصورت جداگانه و در تركيب با يكديگر بر كشت مايع ميسليوم مورد بررسي قرار گرفت. نتايج آزمايش اول نشان داد كه بيشترين شاخص رشد و ميزان تركيب ارگوتيونين در بين سويه هاي مورد مطالعه، از سويه هاي قهوه اي بدست آمد. روند بيوسنتز تركيب ارگوتيونين نيز با افزايش غلظت اسيدهاي آمينه افزايش پيدا كرد و بيشترين ميزان آن (82/4 ميلي گرم در گرم وزن خشك) در تيمار تركيبي از هر سه اسيد آمينه در غلظت 5/0 ميلي مولار ديده شد. بيشترين ميزان بيوسنتز تركيب ارگوتيونين از محيط كشت اف جي ام با كاربرد محرك هاي زيستي بصورت تركيبي از هردو با غلظت 2 گرم در ليتر بدست آمد. در آزمايش دوم، امكان استفاده از بستر غير كمپوستي بجاي بستر كمپوستي مورد ارزيابي قرار گرفت. در اين آزمايش، سه بستر غير كمپوستي به همراه بستر كمپوستي بصورت جداگانه ودر تركيب با يكديگر در نسبت هاي مختلف (1به 1، 2 به1 و 1به 2) در توليد قارچ تكمه اي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه تمامي تركيب هاي بستر غير كمپوستي به علت چسبندگي بالا نتوانستند جايگزين مناسبي براي بستر كمپوستي باشند. تيمارهاي بستر غير كمپوستي در تركيب با بستركمپوستي تكنولوژي مناسبي براي توليد قارچ تكمه اي مي باشند. نتايج آزمايش تفاوت معني‎داري را بين تيمارهاي به كار رفته در شاخص‎هايي نظير عملكرد كل و اجزاي آن، سرعت رشد ميسيليوم، پروتئين، فنل و خاصيت آنتي اكسيداني، درصد ماده خشك، خاكستر و راندمان بيولوژيكي و عناصر معدني نشان داد. بيشترين شاخص رشد و عملكرد از تيمار تركيبي بستر كمپوستي (شاهد) با بستر غير كمپوستي (ساقه ذرت 15%، گچ 10 %، سويا 15%، سبوس گندم 15%، خاك اره 20%، يونجه 15%، ملاس چغندر قند 10
  5. اثر نيتروژن، سلنيوم و نانو سلنيوم بر برخي ويژگيهاي فيتوشيميايي پياز
    2015
    ندارد
  6. ‏ بررسي مراحل تكوين اندام هاي زايشي و امكان توليد بذر در همگروه‫هاي سير ايراني
    احمدرضا عباسي فر 2014
    سير (Allium sativum L.) گياهي عقيم است كه در حال حاضر فقط به صورت رويشي تكثير مي‫شود. عدم توانايي در توليد مثل جنسي، راه را بر بسياري از روشهاي به نژادي نظير تلاقي درون و بين گونه اي بسته است. به منظور بررسي مراحل نمو و تكوين اندام هاي زايشي و امكان توليد بذر در همگروه هاي سير ايراني، تحقيقي در سه گام صورت گرفت. در گام اول، توانايي توليد ساقه گلدهنده، دانه هاي گرده زايا و بذر در همگروه هاي سير ايراني مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد، 37 همگروه سير ايراني توانايي ايجاد ساقه گلدهنده و توليد گل آذين را داشتند. رنگ پذيري دانه هاي گرده با استفاده از استوكارمين در محدوده اي بين حداقل 5/0 تا حداكثر 20 درصد قرار گرفت كه نشانگر عدم زنده بودن اكثر دانه هاي گرده مي باشد. عدم تشكيل باند در دو نشانگر ويژه رپيد (OPJ121300 و OPJ121700) در همه همگروه ها و عدم رشد دانه گرده در محيط كشت، عقيمي اكثر دانه هاي گرده در همگروه هاي سير ايراني بكار رفته در اين آزمايش را ثابت نمود. با حذف سوخيزه هاي هوايي و گرده افشاني دستي گل ها در چندين مرحله، تعداد كمي بذر حقيقي سير به دست آمد. در گام دوم، ارتباط بين رشد و صفات مورفولوژيك با صفت گلدهي در 30 همگروه سير ايراني مورد بررسي قرار گرفت. آزمون ضرايب همبستگي، وجود همبستگي منفي معني دار بين صفت گلدهي با صفات تعداد، طول و عرض برگ، موقعيت طويل ترين برگ، قطر ساقه مجازي، وزن سوخ و سيرچه، تعداد سيرچه در سوخ و عملكرد و همبستگي مثبت معني دار با صفات طول ساقه مجازي و درصد ماده خشك نشان داد. آزمون تجزيه به عامل ها نشان داد كه در عامل اول، بيشترين ضرايب مثبت مربوط به صفات تعداد و عرض برگ، قطر ساقه مجازي، وزن سوخ و عملكرد و در عامل دوم بيشترين ضرايب مثبت مربوط به صفات طول برگ، طول ساقه مجازي و وزن سيرچه بود. تجزيه رگرسيون گام به گام نشان داد كه صفات تعداد برگ در بوته، طول ساقه مجازي و طول برگ بيشترين همبستگي را با گلدهي داشتند. آزمون تجزيه عليت (مسير) نيز نشان داد كه صفات تعداد برگ در بوته و طول برگ به ترتيب بيشترين تاثير منفي مستقيم و صفت طول ساقه مجازي بيشترين تاثير مثبت مستقيم را بر گلدهي داشتند. بر اساس نتايج تجزيه كلاستر صفات، كل همگروه هاي سير به دو شاخه همگروه هاي گلده و غيرگلده تفكيك شدند. در گام سوم، مراحل تكوين اندام هاي زايشي 3 همگروه گلده سير
  7. اثر همزيستي قارچ آربوسكولار ميكوريز بر سطوح مواد تنظيم كننده رشد، ويژگي هاي رشد و عملكرد گياهچه هاي سيب زميني در محيط درون شيشه اي و شرايط طبيعي
    خسرو پرويزي 2013

M.Sc. Theses

  1. اثر بستر كاشت و كيفيت نور بر رشد و ويژگي هاي پاداكسايشي ميكروگرين ريحان
    2023
    ميكروگرين ها، نوع جديدي از سبزي هاي جوان (دانهال هاي خوراكي) بسيار مغذي با دوره توليد كوتاه هستند كه 7 تا 14 روز پس از جوانه زني بذر، بخش هوايي آن از روي سطح بستر كشت برداشت مي شود. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر بستر كشت و كيفيت نور بر ميكروگرين ريحان انجام شد. اين پژوهش بصورت آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور نوع بستركشت در سه سطح (مخلوط برابر كوكوپيت و پرليت، ورميكوليت و پارچه تنظيف) وكيفيت نور در چهار سطح (نور قرمز، نور تركيبي قرمز و آبي با نسبت براير 50 درصد، نور تركيبي قرمز و آبي با نسبت 75 درصد قرمز و 25 درصد آبي و نور فلورسنت) در قالب طرح كاملا تصادفي در اتاق رشد انجام شد. از وال واشرLED بعنوان منبع نور قرمز و آبي استفاده شد. بلافاصله پس از جوانه زني بذرها، تيمارهاي نوري با شدت 200 ميكرومول بر متر مربع در ثانيه اعمال شد. نتايج نشان داد كه نور قرمز در بستر پارچه تنظيف باعث افزايش 5/43درصد وزن تازه،34 درصد وزن خشك،5/12درصد ماده خشك،5/9درصد ارتفاع،5/19 درصدكلروفيلa، 5/52 درصد كلروفيلb ، 32 درصد كلروفيل كل، 63 درصد كاروتنوئيد، 5/8 درصد فنل كل،9 درصد فلاونوئيد، 5/54 درصد ظرفيت پاداكسايشي و 5/85 درصد آنزيم نيترات ردوكتاز و 13 درصد ويتامين ث نسبت به تيمار فلورسنت و بستر تركيبي كوكوپيت و پرليت (شاهد) شد. نور تركيبي قرمز و آبي با نسبت برابر 50 درصد و بستر تركيبي كوكوپيت و پرليت باعث افزايش 5/13 درصد نيترات نسبت به تيمار شاهد شد. براساس يافته هاي اين پژوهش بستر كشت تنظيف به دليل نگهداري مواد غذايي و هدايت بهتر مواد غذايي به سمت گياه باعث افزايش صفات رشدي و ميزان تركيبات بيوشيميايي ميكروگرين ريحان مي شود. همچنين نور قرمز به دليل تاثير روي ساخت رنگدانه هاي فتوسنتزي و تحريك فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز و كاهش ميزان نيترات در گياه بعنوان مناسب ترين نور براي توليد ميكروگرين ريحان توصيه مي شود.
  2. اثر پرايمينگ بذر و محلولپاشي برگي با استفاده از ملاتونين بر تحمل به تنش شوري در مرزه (Satureja hortensis L.)
    2023
    چكيده تنش شوري يكي از مهمترين تنش هاي محيطي است كه بر رشد و نمو گياهان تأثير مي گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر ملاتونين بر ويژگي هاي رشدي و برخي تركيبات فيتوشيميايي مرزه (Satureja hortensis L.) در شرايط تنش شوري انجام شد. اين پژوهش، به صورت يك آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور شوري و ملاتونين در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در گلخانه ي پژوهشي گروه علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا انجام شد. فاكتور شوري با استفاده از كلريد سديم در دو سطح صفر و 35 ميلي مولار كلريد سديم بود. فاكتور ملاتونين در پنج سطح شامل بدون ملاتونين، پرايمينگ بذر با استفاده از ملاتونين با غلظت هاي 50 و 200 ميكرومولار و محلولپاشي برگي ملاتونين با غلظت هاي 10 و 50 ميكرومولار بود. بدين منظور، ابتدا بذرهاي پرايم نشده و پرايم شده مرزه در سيني نشا كشت شده و پس از رسيدن گياه به مرحله چهار برگي، به گلدان هاي پلاستيكي 5/0 ليتري حاوي مخلوط كوكوپيت و پرليت (با نسبت 1:1) منتقل شدند. تيمار محلولپاشي برگي ملاتونين در مرحله ي 4 برگي اعمال شد. تيمار شوري با اضافه كردن كلريد سديم به محلول هوگلند ايجاد و در يك سيستم هيدروپونيك به صورت تدريجي از مرحله چهار برگي آغاز شد. گياهان به صورت تدريجي و در طول هشت هفته با محلول هوگلند حاوي كلريد سديم تيمار شدند و پس از اين مدت زمان، ويژگي هاي مورد بررسي اندازه گيري شدند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه مرزه گياهي حساس به تنش شوري است بطوريكه تنش شوري سبب كاهش 53 درصدي طول گياه، 62 درصدي سطح برگ و 50 درصدي وزن تر كل بوته نسبت به تيمار بدون كلريد سديم شد. همچنين كاهش رنگيزه هاي فتوسنتزي و افزايش غلظت مالون دي آلدهيد و پراكسيد هيدروژن در شرايط تنش شوري مشاهده شد. اثر غلظت و روش كاربرد ملاتونين بر ويژگي هاي مورد بررسي معني دار بود. كاربرد ملاتونين سبب افزايش ويژگي هاي رشدي مانند تعداد و سطح برگ، وزن تر اندام هوايي، وزن تر ريشه، وزن خشك كل بوته، وزن خشك اندام هوايي و وزن خشك ريشه نسبت به تيمارهاي بدون ملاتونين در شرايط تنش و بدون تنش شوري شد. همچنين كاربرد ملاتونين افزايش برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي مانند محتواي نسبي آب برگ و رنگيزه هاي فتوسنتزي و ويژگي هاي فيتوشيميايي مانند فنل كل، فلاونوئيد كل، ظرفيت آنتي اكسيداني و درصد اسانس نسبت به تيمارهاي بدون ملاتونين در شرايط تنش و بدون تنش شوري
  3. اثر اسيد هيوميك و بستر كاشت روي رشد و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي كاهو در كشت بدون خاك
    اميد بهرامي داراني 2023
    چكيده: اين تحقيق به منظور بررسي اثر اسيد هيوميك و بستر كاشت روي رشد و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي كاهو (lactuca sativa L.) در كشت بدون خاك انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي و در سه تكرار روي كاهو رقم فردوس فلات انجام شد. فاكتور اول غلظت اسيد هيوميك در سه سطح صفر، 500 و 1000 ميلي گرم در ليتر و فاكتور دوم نوع بستر كشت در سه سطح پرليت و كوكوپيت، پرليت و پالم پيت ،كوكوپيت و پالم پيت هر يك به نسبت مساوي بود. نتايج حاصل از آزمايش نشان داد كاربرد اسيدهيوميك سبب افزايش وزن تر و خشك برگ و ريشه، طول ريشه، عملكرد بوته، غلظت عناصر فسفر، پتاسيم، نيتروژن و افزايش در ميزان كلروفيل a، b، كل و نرخ فتوسنتز گرديد. نوع بستر كشت نيز بر صفات رويشي، غلظت فسفر، پتاسيم، نيتروژن،كلروفيل، نرخ فتوسنتز معني دار بود. برهمكنش دو تيمار اثر معني داري بر صفات وزن خشك برگ، قطر طوقه، تعداد برگ و كلروفيل b نداشتند. اثر متقابل كود اسيد هيوميك و بستر كشت نشان داد كه بيشترين وزن تر برگ، عملكرد، سطح برگ، وزن تر و خشك ريشه، شاخص كلروفيل در تيمار 1000 ميلي گرم اسيدهيوميك و بستر كوكوپيت + پالم پيت بدست آمد كه با سطح 1000 ميلي گرم در ليتر اسيد هيوميك و بستر كوكوپيت + پرليت تفاوت معني داري نشان نداد. بيشترين غلظت نيتروژن، فسفر، پتاسيم، كلروفيل a، كل در تيمار 1000 ميلي گرم در ليتر اسيد هيوميك و بستر كوكوپيت + پالم پيت حاصل شد. تيمار 1000 ميلي گرم در ليتر اسيد هيوميك در بستر پالم پيت + كوكوپيت سبب افزايش 34 و 61 درصدي فتوسنتز نسبت به سطوح 500 ميلي گرم بر ليتر و عدم كاربرد اسيد هيوميك در اين بستر گرديد. همچنين كاربرد 1000 ميلي گرم بر ليتر اسيد هيوميك در بستر پالم پيت + كوكوپيت سبب افزايش 20 و 50 درصدي نيتروژن نسبت به 500 ميلي گرم بر ليتر اسيد هيوميك و عدم كاربرد اسيد هيوميك گرديد. در بستر كشت پالم پيت + پرليت در اكثر صفات با افزايش اسيد هيوميك تفاوت معني داري با سطح عدم كاربرد اسيد هيوميك نشان نداد. نتايج به دست آمده از اين پژوهش نشان مي دهد كه كاربرد اسيد هيوميك تأثير به سزايي در افزايش عملكرد كاهو داشته و سبب افزايش صفات رويشي و فيزيولوژيكي گرديد. همچنين كاربرد بستر كشت كوكوپيت + پالم پيت نسبت به ساير بسترهاي كاربردي در اين پژوهش، بستر مناسب براي كشت كاهو بوده و از لحاظ اقتصادي مقرون به ص
  4. اثر منابع و غلظتهاي مختلف سلنيوم روي برخي ويژگيهاي رشدي و فيتوشيميايي گياه شاهي (Lepidium sativum L.)
    مريم اخوان برنا 2022
    چكيده: سلنيوم عنصري ريز مغذي با خواص آنتي اكسيداني، ضدسرطاني و ضدميكروبي است كه براي سلامت انسان و حيوانات ضروري مي باشد، در حاليكه براي گياهان عالي ضروري شناخته نشده است. جهت مصرف بهينه ي اين عنصرراستراتژي هاي مكمل مختلفي ، از جمله غني سازي سبزيجات خوراكي رواج پيدا كرده اند.شاهي يا تره تيزك از سبزي هاي بومي و پرمصرف در ايران است كه با وجود سابقه ي كشت و كار طولاني كمتر مورد تحقيق قرار گرفته است. در اين پژوهش تاثير سلنيوم از طريق اضافه كردن به محلول هوگلند به صورت سلنات سديم در غلظت هاي 5/2، 5 و 10 ميكرومولار و سلنيت سديم در غلظت هاي 5، 10 و 20 ميكرومولار بر عملكرد، تجمع نيترات و برخي صفات رشدي و فيتوشيميايي شاهي در شرايط كشت بدون خاك در گلخانه تحقيقاتي و آزمايشگاه گروه باغباني دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا مورد بررسي قرار گرفت. اين پژوهش به صورت يك طرح كاملا تصادفي در سه تكرار و با هفت تيمار انجام گرفت. نتايج نشان داد سلنيوم باعث بهبود وزن تر و خشك اندام هوايي، تعداد برگ، سطح برگ و بيوماس كل در تيمار 10 ميكرومولار سلنيت سديم و بهبود وزن تر و خشك ريشه در تيمار 5 ميكرومولار سلنات سديم گرديد. مقادير كلروفيل كل، a و b ، در تيمار 10 ميكرومولار سلنيت سديم بالاترين غلظت را نشان دادند. بيشترين مقدار كارتنوئيد مربوط به تيمار 5/2 ميكرومولارسلنات سديم بود.بيشترين مقدار فتوسنتز، هدايت روزنه اي و تعرق در تيمار 10 ميكرومولار سلنيت سديم همراه با سلنات سديم 10 ميكرو مولار و بيش ترين ميزان كارايي مصرف آب در تيمار شاهد به دست آمد. تيمارهاي مختلف سلنيوم باعث افزايش غلظت فنل، فلاونوييد و ظرفيت آنتي اكسيداني نسبت به عدم تيماردهي گرديد كه بالاترين غلظت آن مربوط به تيمار 10 ميكرومولار سلنيت سديم بود. بيش ترين محتواي سلنيوم در برگ شاهي با تيمار 20 ميكرومولار سلنيت سديم و 10 ميكرومولار سلنات سديم به دست آمد كه منجر به افزايش حدود سه برابري محتواي سلنيم نسبت به گياهان شاهد گرديد.به طور كلي غلظت هاي مختلف منابع سلنيوم منجر به كاهش سطح نيترات گرديد.بيشترين ميزان كاهش نيترات به ميزان حدود 57 درصد در تيمار 5 ميكرومولار سلنات سديم ديده شد.
  5. مطالعه القاء آندروژنز از طريق كشت بساك در فلفل همداني و فلفل دلمه‎اي (Capsicum annuum)
    مهسا مرادي 2022
    فلفل به عنوان يكي از اعضاي مهم خانواده ي سولاناسه شناخته مي شود. در اين تحقيق كشت بساك چهار ژنوتيپ هيبريد فلفل دلمه اي، Maxibell، Padron، Westland و Vergasa و چهار ژنوتيپ فلفل غيردلمه اي بومي استان همدان به نام هاي بيور يك، بيوردو، بيور سه و فلفل شمشيري انجام گرفت. دو روش كشت بساك داماس و همكاران و سيبي و همكاران مقايسه شدند. اين دو روش از لحاظ نوع محيط كشت و شرايط باززايي و نگهداري جنين باهم تفاوت داشتند. در هر روش اثر منبع كربن مورد بررسي قرار گرفت. منبع كربن شامل گلوكز( 10، 20و 30 گرم در ليتر) و همچنين ساكارز( 30 گرم در ليتر) بودند كه محيط كشت 30 گرم در ليتر ساكارز به عنوان شاهد انتخاب شد. در روش داماس و همكارن از سه نوع محيط كشت C، R و MS استفاده شد. كه محيط كشت C براي كالوس زايي و محيط كشت R براي باززايي و محيط كشت MS براي رشد گياهچه باززايي شده استفاده شد. در روش سيبي و همكاران از يك محيط دو فازي مايع و جامد استفاده شد. محيط مايع، محيط Nisch and Nisch بدون آگار بود و محيط كشت جامد، محيط كشت Nisch and Nisch حاوي 8 گرم در ليتر آگار و 5 درصد كربن فعال و بدون هورمون بود. ژنوتيپ Vergasa بهترين عملكرد را به طور كل در هر دو روش داشت و اين ژنوتيپ بهترين باززايي گياه را در محيط كشت حاوي 20 گرم در ليتر گلوكز (05/6 درصد)، نشان داد. بهترين باززايي براي فلفل همداني در محيط كشت 30 گرم در ليتر گلوكز مربوط به ژنوتيپ يك (5/4 درصد) و دو (00/4 درصد) بودند. به طور كل روش سيبي و همكاران نتيجه بهتري را نشان داد به طوري كه از 68 گياه باززايي شده 38 عدد آن مربوط به روش سيبي و همكاران بود. درصد گياهان هاپلوئيد باززايي شده در روش داماس و همكاران 40 درصد و در روش سيبي و همكاران 52 درصد بود. همچنين در روش سيبي و همكاران از هورمون استفاده نشد ولي با اين اوصاف نتايج بهتري نسبت به روش داماس و همكاران نشان داد.
    Thesis summary

  6. اثر كاربرد سلنيوم و ملاتونين بر رشد و تجمع نيترات در اسفناج
    خواجه واحدالله مقدس 2022
    اسفناج با نام علمي Spinacia oleracae از جمله سبزيجات مغذي بوده كه استفاده جهاني دارد. اين سبزي قابليت بالاي در تجمع نيترات داشته و غلظت بيش از حد زياد نيترات در اين سبزي براي سلامتي انسان ها مضر است. روش هاي متفاوتي به هدف كاهش تجمع نيترات استفاده مي شود؛ از آن جايكه سلنيوم و ملاتونين در كاهش تجمع نيترات موثر اند در اين پژوهش اثر اين دو در كاهش تجمع نيترات در اسفناج مورد بررسي قرار گرفت. اين تحقيق بصورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي شامل، سلنيوم از منبع سلنات سديم (0، 5 و 10 ميكرومولار) و ملاتونين (0، 50 و 100 ميكرومولار) انجام شد. ملاتونين بصورت محلول پاشي برگي در مرحله سه برگي و پس از غروب آفتاب دوبار به فاصله يك هفته انجام شد و سلنيوم از طريق محلول غدايي هوگلند به گياهان داده شد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه، كاربرد سلنوم و ملاتونين سبب افزايش صفات رشدي نظير، بيوماس كل وزن تر، وزن تر اندام هوايي، وزن تر برگ و بيوماس كل وزن خشك نسبت به شاهد شد. كاربرد سلنيوم و ملاتونين سبب افزايش بعضي از صفات بيوشيمياوي مانند، فنل كل و فلاونوئيد، ظرفيت آنتي اكسيداني و سلنيوم برگ شد. تجزيه و تحليل داده ها نشان داد كه سلنيوم و ملاتونين در كاهش تجمع نيترات در برگ و ساقه موثر هستند كه اثر بخشي شان بستگي به غلظت آن ها دارد. بيشترين ميزان نيترات در برگ و ساقه و كمترين ميزان فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز در برگ و ساقه گياهان شاهد وجود داشت. كمترين ميزان نيترات در برگ و ساقه در تركيب تيماري 5 ميكرومولار سلنيوم و 100 ميكرومولار ملاتونين بدست آمد كه ميزان نيترات در برگ به 65 درصد و در ساقه به 52 درصد كاهش و ميزان فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز در برگ 32 درصد و در ساقه 65 درصد افزايش نسبت به شاهد نشان داد. بنابرين تركيب تيماري 5 ميكرومولار سلنيوم و 100 ميكرومولار ملاتونين بهترين اثر در افزايش بيوماس كل (تر و خشك) و كاهش تجمع نيترات در اسفناج داشت.
  7. تاثير كيفيت و طول دوره تابش نور در پايان دوره رشد بر ميزان تجمع نيترات در اسفناج
    بهار بزن بيرانوند 2021
    اسفناج يكي از سبزي هاي مهم برگي در جيره غذايي انسان مي باشد كه مصرف روزانه داشته و استعداد ژنتيكي زيادي در تجمع نيترات دارد و از اين طريق مقداري نيترات وارد بدن انسان ميشود. غلظت نيترات در اسفناج به فعاليت زيستي، ميزان و نوع كودهاي نيتروژني مصرفي، دما، زمان برداشت اسفناج و مخصوصاً به كيفيت و شدت نور بستگي دارد؛ بطوريكه با تغيير كيفيت و شدت نور فرآيند هاي بيوشيميايي گياه تغيير يافته و غلظت نيترات ممكن است تغيير يابد. به منظور ارزيابي اثر دو فاكتور نور و طول دوره ي تابش نور ال اي دي بر ويژگي هاي رشدي و بيوشيميايي اسفناج رقم ويروفلاي، تحقيقي در محل گلخانه دانشگاه بوعلي سينا همدان به صورت يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار انجام شد. فاكتور اول كيفيت نور در پنج سطح شامل: بدون نورتكميلي (شاهد)، نور قرمز، تركيب 50% نور قرمز 50% نور آبي، تركيب 67% نور قرمز 33% نور آبي و تركيب 83% نور قرمز و 17% نور آبي با شدت حدود 150 ميكرو مول بر متر مربع در ثانيه و فاكتور دوم طول دوره تابش نور در چهار سطح شامل: يك، دو، سه و چهار روز بود كه در مرحله ي 5 برگي، قبل از برداشت اسفناج تيمارهاي نور تكميلي بهصورت مداوم در طي روز اعمال شد. تيمارهاي نور مختلف ال اي دي روي برخي ويژگي هاي رشدي و اكثر صفات بيوشيميايي گياه اسفناج تأثير گذاشت. بيشترين غلظت نيترات برگ، دم برگ، ساقه در تيمار شاهد و كمترين ميزان نيترات در تيمارهاي 83% قرمز 17% آبي و 67% قرمز 33% آبي مشاهده شد كه نشان دهنده ي تاثير نور تركيبي با نسبت قرمز بالاتر در كاهش تجمع نيترات در اندام هاي اسفناج شد. تركيب نور قرمز و آبي 50% و 67% قرمز 33% آبي بيش ترين تأثير را در افزايش ميزان كلروفيل a، b، كلروفيل كل، كاروتنوييد كل، فلاونوييد كل، ويتامين ث و غلظت پروتئين هاي محلول داشتند. بيش ترين ميزان نيتروژن كل در تيمار نوري 50% قرمز و آبي مشاهده شد، تيمار 67% قرمز 33% آبي باعث افزايش ميزان فنل كل و فعاليت آنتي اكسيداني شد. غلظت كربوهيدرات هاي محلول و فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز در تيمارهاي نوري 67% قرمز 33% آبي و 83% قرمز 17% آبي بيش ترين ميزان بود. به نظر مي رسد كيفيت نور با تركيب 83% قرمز 17% آبي و 67% قرمز 33% آبي تاثير مثبت بر خيلي از صفات داشت. افزايش تعداد روزهاي نوردهي تكميلي باعث كاهش بيش از 50 درصدي نيترات برگ شد به
  8. تاثير كيفيت نور و پرايمينگ بذر بر رشد و برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي، فيزيولوژيكي و ارزش غذايي ميكروگرين تربچه و اسفناج
    يگانه منوچهري خوشيناني 2021
    چكيده ميكروگرين يك گروه جديد از سبزيجات است كه توسط پژوهشگران و توليد كنندگان مورد توجه قرارگرفته است. پژوهش حاضر در قالب دو آزمايش جداگانه براي گياه تربچه و اسفناج انجام شد. اين آزمايشات با هدف بررسي تاثير نور قرمز، تركيب نور قرمز و آبي با دو نسبت (50درصد قرمز و 50 درصد آبي) و (75 درصد قرمز و 25 درصد آبي) نور فلورسنت روي ويژگي هاي رشدي و كيفي، همچنين بررسي تاثير پرايمينگ بذر با استفاده از نيترات پتاسيم يك درصد و دو درصد، سولفات روي 5/0 درصد و 25/0 درصد، آب مقطر به عنوان شاهد روي ويژگي هاي كيفي و رشدي گياهان انجام شد. اين پژوهش به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با 3 تكرار مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج آزمايش نشان داد كه در تربچه، نيترات پتاسيم يك درصد، وزن تر، 45 درصد آنتوسيانين كل و 66 درصد فنل كل را افزايش داد. سولفات روي نيم درصد باعث افزايش وزن خشك، 25 درصد ماده خشك، كلروفيل، كارتنوييد و 127 درصد ظرفيت آنتي اكسيدان در تربچه نسبت به شاهد شد. ارتفاع گياه، كلروفيل، كارتنوييد و فنل كل با تيمار پرايمينگ سولفات روي 25/0 درصد در تربچه افزايش پيدا كردند. نور قرمز سبب افزايش 13 درصد وزن تر، 24 درصد ارتفاع، 104 درصد آنتوسيانين كل و 26 درصد فلاونوييد كل نسبت به شاهد(نور فلورسنت) در گياه تربچه شد. در گياه اسفناج نور تركيبي آبي قرمز (50 درصد قرمز و 50 درصد آبي) سبب افزايش ارتفاع شد. نور قرمز كلروفيل، كارتنوييد را افزايش داد و باعث افزايش 40 درصد آنتوسيانين كل، 32 درصد ظرفيت آنتي اكسيدان و فلاونوييد كل در گياه اسفناج نسبت به شاهد شد. تيمار سولفات روي 25/0 درصد باعث افزايش 104 درصدي آنتوسيانين كل، 37 درصد فنل كل و 74 درصد فلاونوييد كل در اسفناج نسبت به شاهد شد. سولفات روي 5/0 درصد نيز 94 درصد آنتوسيانين كل، 30 درصد ظرفيت آنتي اكسيدان، 77 درصد فلاونوييد كل و 26 درصد فنل كل را در گياه اسفناج نسبت به شاهد بهبود بخشيد.
  9. اثر كاربرد قبل و پس از برداشت تركيبات حاوي هگزانال روي برخي از شاخص هاي كمي و كيفي كلم بروكلي طي نگهداري در انبار سرد
    عرفان حسيني فرود 2021
    در سال هاي اخير استفاده از محصولات با منشاء طبيعي به جاي استفاده از تركيبات شيميايي به منظور حفظ ميوه و سبزي طي انبارداري اهميت پيدا كرده است. اين پژوهش به صورت فاكتوريل در قالب طرح بلوك كاملاً تصادفي با 3 تكرار اجرا شد. فاكتور اول، نوع تيمار (شاهد، هگزانال 01/0 درصد و فرمولاسيون حفظ تازگي محصول EFF شامل هگزانال، ژرانيول، آلفاتوكوفرول و اسيدآسكوربيك) و فاكتور دوم، زمان انبارداري (روز 0، 7، 14، 21 و 28) بود. به منظور بررسي اثر تيمارهاي قبل از برداشت و قبل و پس از برداشت هگزانال و فرمولاسيون حفظ تازگي EFF روي كلم بروكلي رقم ساينا، بر برخي صفات از جمله كيفيت ظاهري، كاهش وزن، طعم و مزه، مقدار ويتامين ث، محتواي كلروفيل و كارتنوئيد، شاخص رنگ، محتواي فنل، محتواي فلاونوئيد، فعاليت آنتي اكسيدان و فعاليت آنزيم كاتالاز در در طول انبار سرد، انجام شد. نتايج مربوطه به تيمار قبل از برداشت محصول نشان داد تيمار هگزانال در طي دوره انباري سرد اثر مطلوب تري بر حفظ ويژگي هاي كمي (كاهش وزن) و كيفي (كيفيت ظاهري و طعم و مزه) محصول داشت. تيمار فرمولاسيون حفظ تازگي محصول بيشتر ار تيمار هگزانال به حفظ كلروفيل و كارتنوئيد كمك كرد. بالاترين شاخص رنگ محصول در شاهد روز صفر و به دنبال آن روز 14 انباري و تيمار هگزانال وجود داشت. تيمارهاي هگزانال و فرمولاسيون حفظ تازگي محصول در ميزان ويتامين ث محصول تفاوتي نداشته و بيشترين مقدار آن به ترتيب در روز 7 و 14 انباري ديده شد. تيمارهاي هگزانال و فرمولاسيون حفظ تازگي تأثيري بر محتواي فنل نداشته و بيشترين مقدار آن در شاهد روز 14 و 21 انباري مشاهده شد. اثر متقابل زمان انباري و تيمار قبل از برداشت بر محتواي فلاونوئيد معني دار نبود. بيشترين محتواي آنتي اكسيدان در شاهد روز 21 انباري (976/0 درصد بازدارندگي) مشاهده شد. بيشترين فعاليت آنزيم كاتالاز در تيمار هگزانال روز 7 انباري (046/0 ميلي گرم پروتئين در 100 ميكروليتر عصاره در دقيقه) و به دنبال آن در تيمار هگزانال روز 14 انباري (046/0 ميلي گرم پروتئين در 100 ميكروليتر عصاره در دقيقه) مشاهده شد. از نتايج مربوطه به تيمار قبل و پس از برداشت محصول استنباط مي شود در روز 28 بيشترين كاهش كيفيت ظاهري به ويژه در تيمار هگزانال و EFF (8/26 درصد) اين دوره انباري مشاهده شد. بيشترين كاهش وزن محصولات با تيمار بعد از برداشت در دور
  10. تأثير نور آبي تكميلي روي رشد، برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيتوشيميايي ريحان
    مهسا ملك زاده همداني 2021
    نور يكي از عوامل مهم تأثيرگذار روي ويژگي هاي فيزيولوژيكي، مورفولوژِكي و شيميايي گياهان مي باشد. پژوهش حاضر براي بررسي تأثير نوردهي آبي روي برخي ويژگي هاي اگرومورفولوژيكي و فيتوشيميايي ريحان سبز انجام پذيرفته است. در اين پژوهش گياهان ريحان سبز به مدت 2 ماه توسط تيمارهاي نور آبي به مدت هاي 2، 4 و 8 ساعت در طول روز، نوردهي تكميلي نور آبي در طول روز و 2 ساعت نوردهي پس از غروب آفتاب تيمار شدند و با شرايط بدون نوردهي آبي (شاهد) مقايسه شدند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه نور آبي در طول روز بيش ترين تأثير را در طول ساقه، قطر ساقه، وزن تر و خشك ساقه و وزن تر و خشك ريشه داشته است. بيش ترين سطح برگ و ضخامت برگ مربوط به تيمار هشت ساعت نور آبي بود. تعداد برگ، تعداد گره و طول ميانگره تحت تأثير هيچ كدام از تيمارها قرار نگرفت. بيش ترين ميزان كلروفيل كل، كلروفيل a و كلروفيل b در تيمار 8 ساعت نور آبي و بيش ترين كارتنوئيد در تيمار كاربرد نور آبي بعد از غروب مشاهده شد. در حالي كه كم ترين ميزان اين صفات در شاهد مشاهده گرديد. بيش ترين ميزان فنل كل، فلاونوئيد كل و ظرفيت آنتي اكسيداني در نور آبي در طول روز مشاهده شد در مقابل كم ترين ميزان اين صفات در تيمار شاهد مشاهده شد اما نور آبي روي ميزان آنتوسيانين تأثير معني داري نداشت. بيش ترين فعاليت آنزيم آنتي اكسيداني آسكوربات پراكسيداز در تيمار نور آبي در طول روز مشاهده شد و كم ترين فعاليت اين آنزيم در چهار ساعت نور آبي مشاهده شد. در نهايت مي توان نتيجه گرفت كه نوردهي آبي در طول روز روي رشد رويشي و صفات فيزيولوژيكي ريحان سبز مؤثرتر از ساير تيمارها بود.
  11. بررسي اثر نور تكميلي بر رشد و ويژگي هاي مورفولوژيكي نشأ گوجه فرنگي
    مهسا دبيري 2020
    كيفيت و زمان نوردهي تكميلي يكي از عوامل مهم تأثيرگذار روي رشد و ويژگي هاي مورفولوژيكي گياهان مي باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسي تأثير كيفيت و زمان نوردهي تكميلي روي رشد و برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي نشأ گوجه فرنگي رقم "كيان" انجام شد. در اين پژوهش يك هفته پس از جوانه زدن بذر ،دانهال هاتحت 9 تيمار نوري شامل شاهد (بدون نوردهي تكميلي)، نور آبي طي روز، نور آبي پايان روز، نور قرمز طي روز، نور قرمز پايان روز، نور تركيبي 67 درصد قرمز و 33 درصد آبي طي روز، نور تركيبي 67 درصد قرمز و 33 درصد آبي پايان روز، نور تركيبي 67 درصد آبي و 33 درصد قرمز طي روز و نور تركيبي 67 درصد آبي و 33 درصد قرمز پايان روز قرار گرفتند و ويژگي هاي گياهان در پايان دوره نوردهي بررسي شدند. نتايج نشان داد كه نور قرمز پايان روز و به دنبال آن در تيمار نور تركيبي قرمز 67 درصد و آبي 33 درصد پايان روز نسبت به ساير تيمارهاي نوري بيشترين تأثير را بر طول شاخساره، طول ميانگره، تعداد ميانگره، قطر ساقه، تعداد برگ، ضخامت برگ، وزن تر و وزن خشك اندام هوايي و ريشه داشت. درحالي كه كمترين مقدار صفات ياد شده در شاهد و تيمار نور آبي مشاهده شد. بيشترين ميزان كلروفيل كل، aو b، مقدار پروتئين محلول، فعاليت آنزيم آسكوربات پراكسيداز، فنل كل، فلاونوئيد كل، ميزان آنتوسيانين كل، فعاليت آنتي اكسيداني در تيمار نور آبي و به دنبال آن در تيمار نور تركيبي آبي 67 درصد و قرمز 33 درصد پايان روز مشاهده گرديد. نور قرمز سبب كمترين مقدار صفات مذكور شد و با شاهد تفاوت معني داري نشان نداد. با توجه به نتايج اين پژوهش، كيفيت و زمان نوردهي تيمار نور قرمز پايان روز بر ويژگي هاي مورفولوژيكي نشأ گوجه فرنگي مؤثر بود تيمار نور آبي و به دنبال آن تيمار نور تركيبي آبي 67 درصد و قرمز 33 درصد پايان روز تأثير بيشتري بر ويژگي هاي فيزيولوژيكي نشأ گوجه فرنگي نشان داد. جهت توليد تجاري نشأ گوجه فرنگي رقم كيان با استفاده از نورهاي مصنوعي بهتر است از ال اي دي هاي نور قرمز و تيمار نوري تركيبي قرمز و آبي با نسبت بيشتر نور قرمز استفاده شود. در كل كيفيت نشأ خوب مربوط به حجم ريشه و قطر ساقه مي باشد.
    Thesis summary

  12. اثر نور ال اي دي تكميلي بر ويژگي هاي رشد وكيفيت نشاء فلفل
    غزال احمدي 2020
    پرورش نشاء با توجه به مزاياي فراوان آن، در مقايسه با كاشت مستقيم بذر، صنعتي رو به گسترش است. يكي از راه هاي بهبود كيفيت نشاء، تغيير در كيفيت نور مي باشد. در اين پژوهش اثر كيفيت نور بر رشد و نمو نشاهاي دو رقم فلفل (دلمه اي و بيور سبز همداني) تحت تيمارهاي نوردهي (بدون نوردهي تكميلي، نور 100% قرمز، نور 100% آبي و تركيب برابر نور آبي و قرمز) به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار انجام شد. گياهان در طول روز، تا غروب خورشيد تحت تاثير تيمار نوردهي تكميلي قرار گرفتند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه اثر رقم، نور و اثر متقابل آن ها بر طول ساقه، طول هيپوكوتيل ، تعداد و سطح برگ، قطر ساقه، وزن تر و خشك اندام هوايي، وزن تر و خشك برگ و فعاليت آنزيم كاتالاز و پراكسيداز و غلظت عنصر روي در سطح يك درصد معني دار بود. طيف هاي نوري مورد استفاده بر صفات طول ريشه و طول ميانگره اثر معني داري نداشت. نور تركيبي آبي و قرمز نسبت به ساير تيمارهاي نوري بيشترين تاثير را در افزايش كلروفيل b و كل، كارتنوئيد و طول ساقه در هر دو رقم دلمه اي و همداني گذاشت. ضخامت برگ در نور تركيبي آبي و قرمز در رقم دلمه اي افزايش بيشتري (4/44 درصد) نسبت به رقم همداني (67/6 درصد) در مقايسه با عدم كاربرد نور تكميلي داشت. در نور تركيبي آبي و قرمز مقدار بيوماس كل و غلظت عنصر فسفر در فلفل همداني نسبت به فلفل دلمه اي در مقايسه با شرايط بدون نور تكميلي بالاتر بود. وزن تر و خشك برگ در رقم دلمه اي و نور تركيبي آبي و قرمز به ترتيب 1/77 و 7/120 درصد نسبت به گياهان شاهد بالا رفت كه اين افزايش براي فلفل همداني به ترتيب 6/41 و 4/58 درصد بود. نتايج نشان داد كه در رقم دلمه اي در نور آبي تعداد برگ و فعاليت آنزيم كاتالاز و پراكسيداز افزايش و در نور طبيعي تعداد برگ و فعاليت آنزيم ها كاهش يافت؛ در حالي كه در رقم همداني بيشترين تعداد برگ و بالاترين ميزان فعاليت آنزيم كاتالاز و پراكسيداز در نور تركيبي آبي و قرمز بود. افزايش در تعداد روزنه در سطح رويي و پشتي برگ در نور آبي در رقم همداني به ترتيب 7/98 و 8/53 درصد و در رقم دلمه-اي 6/96 و 1/40 درصد بود. به نظر مي رسد رشد گياه به طور همزمان تحت نور ال اي دي در مقايسه با عدم كاربرد نور بهبود پيدا كرده است.
  13. اثر اسيدآسكوربيك بر ويژگي هاي مورفولوژي و بيوشيميايي نشا فلفل تحت تنش شوري
    سپيده پارساجو 2020
    شوري خاك و آب يكي از مشكلات در حال افزايش كشاورزي و يكي از مهم ترين موانع براي توليد محصول در جهان است كه بر فرآيندهاي فيزيولوژيكي و رشد گياهان اثر منفي دارد. تركيبات زيادي در زمينه كاهش اثرات زيان آور تنش شوري مورد استفاده قرار گرفته است. اسيد آسكوربيك آنتي اكسيدان محلول در آب مي باشد كه با بي اثر كردن راديكال هاي آزاد موجب مقاومت گياهان در برابر تنش هاي محيطي مي شود. در اين پژوهش، تأثير برهم كنش شوري و اسيد آسكوربيك بر توليد نشاء گياه فلفل دلمه اي در شرايط كشت گلخانه اي مطالعه شده است. اين آزمايش در قالب طرح كاملاً تصادفي در دو سطح نمك كلريد سديم (صفر و 100 دسي زيمنس بر متر) و چهار سطح اسيد آسكوربيك (صفر ، يك، سه و پنج ميلي مولار) با سه تكرار انجام شد. تيمار شوري در مرحله 3 تا4 برگ حقيقي در سه مرحله اعمال شد و تيمار اسيد آسكوربيك نيز يك هفته قبل از شروع تيمار شوري انجام شد و تيماردهي هر هفته در روز مشخص صبح انجام گرديد كه تيمار شوري با آب آبياري و تيمار اسيد آسكوربيك از طريق محلول پاشي برگي صورت گرفت. نتايج نشأن داد تنش شوري موجب افزايش نشت يوني و افزايش توليد مالون دي آلدئيد شد و كاربرد اسيد آسكوربيك با غلظت 5 ميلي مولار به ترتيب موجب كاهش 01/41 و 58/46 درصدي ميزان اين صفات نسبت به تيمار شاهد شد. تنش شوري موجب كاهش ميزان پرولين، كلروفيل، كارتنوئيد و پروتئين برگ نشأ فلفل دلمه اي شد كه كاربرد اسيد آسكوربيك با غلظت 5 ميلي مولار به ترتيب موجب افزايش 55/60، 42/79، 15/96 و 57/46 درصدي مقدار صفت هاي نام برده شد. در گياهان تحت تنش شوري جذب عناصر آهن، روي، مس و فسفر كاهش يافت و كاربرد اسيد آسكوربيك با غلظت 5 ميلي مولار به ترتيب افزايش 47/27، 12/25، 41/13 و 57/28 درصدي تجمع در برگ اين عناصر را در پي داشت. شرايط تنش شوري با افزايش تجمع در برگ سديم همراه بود كه كاربرد اسيد آسكوربيك موجب كاهش تجمع اين عنصر شد. نتايج نشان داد تنش شوري باعث كاهش شاخص هاي رويشي (تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر ريشه و برگ ) شد و تيمار با اسيد آسكوربيك اثر تنش شوري را بر پارامترهاي رويشي كاهش داد. تحت تنش شوري تيمار اسيد آسكوربيك 5 ميلي مولار منجر به افزايش 30/36 درصدي سطح برگ نسبت به تيمار شوري بدون كاربرد اسيد آسكوربيك شده است. اسيد آسكوربيك باعث افزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني كاتالاز و پراكسي
  14. اثر كيفيت نور بر توليد ميني تيوبر دو رقم سيب زميني گلخانه
    عليرضا ميساموگوئي 2020
    دانشجو هنوز تسويه حساب نكرده است و بنده چكيده اي از ايشان ندارم. فايل و خود پايان نامه را تحويل نداده است اثر كيفيت نور بر توليد ميني تيوبر دو رقم سيب زميني گلخانه
  15. تاثير ملاتونين بر رشد، عملكرد و برخي ويژگي هاي كيفي پياز در خاك آلوده به سرب
    طيبه سليماني فريسار 2019
    تاثير ملاتونين بر رشد، عملكرد و برخي ويژگي هاي كيفي پياز در خاك آلوده به سرب
  16. اثر محلول پاشي اسيد آمينه هاي گلايسين بتايين و پرولين تحت شرايط تنش خشكي روي گياه كاهو
    مهدي كارگزار 2019
    اثر محلول پاشي اسيد آمينه هاي گلايسين بتايين و پرولين تحت شرايط تنش خشكي روي گياه كاهو
  17. اثر فيلم هاي بسته بندي و اتمسفر اصلاح شده در عمر قفسه اي باميه
    آزاده حيدريان 2019
    شرايط نگهداري محصول پس از برداشت و در طول دوره نگهداري از عوامل مهمي هستند كه بر ويژگيهاي كيفي محصولات همانند خواص مكانيكي، شيميايي و رنگ تاثير بسزايي دارند. در اين پژوهش تاثير نوع بستهبندي، دما و پوشش خوراكي چيتوزان بر كيفيت پس از برداشت محصول باميه مورد بررسي قرار گرفت. تيمارها شامل سه نوع فيلم بستهبندي پلي اتيلن سبك، نانو امولسيون سيليكوني )تهيه شده از شركت نانو بسپار آيتك(، نانو پلي اتيلن، پوشش خوراكي چيتوزان و دماي نگهداري 1 ± 4 و 1 ± 25 درجه سانتيگراد بود. تاثير تيمارهاي مورد اشاره بر فاكتورهاي مواد جامد محلول، pH ، نيروي نفوذ و تغييرات رنگ در قالب طرح كاملا تصادفي با آزمايش فاكتوريل در 3 تكرار انجام شد. نتايج تجزيه واريانس نشان داد كه اثرات پوشش و دما بر برخي فاكتورهاي مورد اشاره در سطح 1 % معنيدار است. فيلم نانو امولسيون بافت محصول در طول دوره نگهداري را بهتر حفظ كرد. همچنين دماي 4 درجه سانتيگراد به دليل كند نمودن كليه فرآيندهاي متابوليكي در حفظ مواد جامد محلول بهتر از دماي 25 درجه سانتيگراد است.
    Thesis summary

  18. تاثير ملاتونين بر جوانه زني بذر و رشد دانهال در شرايط تنش سرما
    زهرا محمديان صميم 2019
    تاثير ملاتونين بر جوانه زني بذر و رشد دانهال در شرايط تنش سرما
  19. تاثير پوترسين خارجي روي رشد و برخي ويزگي هاي فيزيولوژيكي پياز در خاك آلوده به كادميوم
    زينب مقدم شهرتي 2019
    تاثير پوترسين خارجي روي رشد و برخي ويزگي هاي فيزيولوژيكي پياز در خاك آلوده به كادميوم
  20. اثر دما و طول دوره ي سرما بر گل انگيزي سوخ هاي دو رقم پياز خوراكي
    ناهيد مرادي معتقد 2018
    به منظور تعيين نياز سرمايي دو رقم پياز قرمز آذرشهر و سفيد قم، سوخ هاي بالغ اين ارقام در چهار دوره ي زماني (دو، چهار، شش و هشت هفته) در دماهاي 5، 10و 15 درجه ي سانتي گراد قرار گرفتند. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي و با سه تكرار انجام شدپس از اعمال تيمارها جهت تعيين تورم جوانه ي زايشي با ميكروسكوپ الكتروني (SEM) از مريستم آن ها عكس برداري شد. همچنين الگوي بيان ژن محرك زمان گل دهي AcFT2در پياز قرمز آذرشهر با استفاده از تكنيك ريل تايم پي سي آر مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتايج به دست آمده،در هر دو رقم قرمز آذرشهر و سفيد قم تيمار شش هفته منجر به بهارش قابل توجهي گرديد.بيش ترين درصدتورم مريستم دررقم سفيدقم دردماهاي 10 و 15 درجه ي سانتي گراد و در رقم قرمز آذرشهر در دماي پنج درجه ي سانتي گراد مشاهده شد. درواقع رقم سفيد قم به دماي بالاتر واكنش بهتري نشان داد در حالي كه واكنش رقم قرمز آذرشهر نسبت به دماي پايين تر بهتر بود. درصدتورم مريستم در رقم سفيد قم (36/55 درصد) نسبت به رقم قرمز آذرشهر (73/49 درصد) بيش تر بود. هردو رقم سفيد قم و قرمز آذرشهر دو هفته اعمال تيمار سرمايي كم ترين ميزان تورم مريستم (53/30) را نشان دادند و با افزايش مدت زمان نگه داري سوخ ها در دماهاي مختلف بهارش تا شش هفته درصد تورم مريستم افزايش يافت. به طوري كه تيمار شش هفته سرمادهي منجر به بيش ترين درصد تورم مريستم (35/75 درصد) گرديد اما تيمار سرمادهي هشت هفته (30/61 درصد) نسبت به شش هفته منجر به كاهش درصد تورم مريستم شد. همچنين نتايج اين تحقيق نشان داد دو هفته سرما دهي دررقم قرمز آذرشهر در دماهاي مختلف بهارش باعث بروز تفاوت قابل ملاحظه اي دربيان ژنAcFT2 نسبت به شاهد نشد. بيش ترين ميزان بيان ژنAcFT2 دررقم قرمزآذرشهردردماي پنج درجه ي سانتي گراد طي شش هفته بهارش صورت گرفت.در نهايت در رقم سفيد قم دماهاي 10 و 15 درجه ي سانتي گراد و در رقم قرمز آذرشهر دماي پنج درجه ي سانتي گراد به مدت شش هفته به عنوان شرايط بهينه ي بهارش تشخيص داده شد.
  21. نقش سلنيوم بر تحمل به خشكي پايه پسته بادامي
    احسان كشاورزيان 2017
    اين تحقيق به منظور بررسي اثر محلول پاشي سلنات سديم بر رشد و خصوصيات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيدان پسته (pistacia vera L.) پايه بادامي انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي در هشت تيمار و چهار تكرار انجام شد. فاكتور اول تنش خشكي در دو سطح: 80% و 40% آب قابل دسترس خاك، و فاكتور دوم تيمار سلنيوم در چهار سطح: صفر (آب مقطر)، 50، 100 و 200 پي پي ام بود. كاربرد سلنات سديم موجب افزايش غلظت سلنيوم در برگ دانهال هاي پسته شد و تنش خشكي بر محتواي سلنيوم برگ تأثير نداشت. تنش خشكي موجب كاهش محتواي نسبي آب و كلروفيل a، b و كلروفيل كل شد ولي غلظت كارتنوئيد را افزايش داد، تحت اين شرايط كاربرد 50 پي پي ام سلنات سديم موجب بالا رفتن كلروفيل a نسبت به گياهان شاهد شد. غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين تحت شرايط تنش خشكي افزايش معني داري داشت و كاربرد سلنات سديم غلظت اين تركيبات را تحت شرايط تنش ارتقاء داد اما در شرايط عدم تنش تاثيري بر غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين نداشت. تنش خشكي تأثيري بر غلظت فنل نداشت اما باعث كاهش حدود 141 درصد پروتئين هاي محلول شد، كاربرد سلنات سديم تحت اين شرايط به ويژه غلظت 50 پي پي ام موجب بالا رفتن غلظت پروتئين هاي محلول نسبت به گياهان شاهد شد. تنش خشكي غلظت پراكسيدهيدروژن و فعاليت آسكوربات پراكسيداز، كاتالاز و گاياكول پراكسيداز را به ترتيب 29، 80، 33 و 79 درصد افزايش داد، در شرايط عدم تنش كاربرد سلنات سديم تأثيري بر غلظت پراكسيدهيدروژن نداشت اما تحت تنش خشكي غلظت هاي 50 و 100 پي پي ام موجب كاهش پراكسيدهيدروژن شد. محلول پاشي سلنات سديم با غلظت هاي 50 و 100 پي پي ام باعث افزايش فعاليت آنزيم ها هم در شرايط عدم تنش و هم تحت تنش خشكي در مقايسه با گياهان شاهد شد. كاربرد سلنيوم در شرايط عدم تنش روي غلظت مالون دي آلدئيد و درصد نشت يوني مؤثر نبود ولي تحت تنش خشكي پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و درصد نشت يوني را در برگ هاي پسته پايين آورد. تنش خشكي و كاربرد سلنات سديم تأثيري بر فلورسانس كلروفيل و صفات رويشي نداشت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه كاربرد سلنات سديم به ويژه غلظت 50 و 100 پي پي ام، از طريق افزايش تجمع كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي محلول به عنوان تنظيم كننده هاي اسمزي و افزايش فعاليت آنزيم هاي
  22. تأثير پوترسين روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي پياز (Allium cepa L.) تحت تنش خشكي
    فرياد بهمني 2016
    خشكي يكي از فاكتورهاي محيطي است كه اثر منفي روي عملكرد گياه دارد و پلي آمين ها نقش مهمي در پاسخ به شرايط محيطي نامساعد مانند تنش خشكي ايفا مي كنند. اين پژوهش جهت بررسي اثر پوترسين روي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و مورفولوژيكي و جذب عناصر در پياز (Allium cepa L.) انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار صورت گرفت. فاكتور اول شامل تنش خشكي در دو سطح (ظرفيت زراعي و 50% درصد ظرفيت زراعي) و فاكتور دوم تيمار پوترسين (0، 5/0، 1 و 2 ميلي مولار) به صورت محلول پاشي برگي بود. پوترسين اثرات منفي تنش خشكي روي پارامترهاي رويشي پياز از قبيل ارتفاع گياه، سرعت رشد، تعداد برگ، سطح برگ، سرعت توليد برگ، وزن تر ريشه و برگ، وزن تك بوته گياه، اندازه، وزن و عملكرد سوخ را كاهش داد. پوترسين 2 ميلي مولار در 50% ظرفيت زراعي توانست ميزان ارتفاع، وزن تك بوته و وزن تر سوخ را به ترتيب نسبت به تيمار شاهد 9/2 سانتي متر، 79/19 و 27/6 گرم افزايش داده و اثرات تنش خشكي را كاملاً خنثي كند. تنش خشكي منجر به كاهش محتواي نسبي آب برگ و كلروفيل، و افزايش درصد نشت يوني و پراكسيداسيون ليپيدهاي غشايي سلول در برگ پياز شد. تحت تنش خشكي، پوترسين محتواي نسبي آب برگ و ميزان كلروفيل را افزايش داد و درصد نشت يوني و پراكسيداسيون ليپيدهاي غشايي سلول را در برگ هاي پياز كاهش داد. ميزان كلروفيل كل و پراكسيداسيون ليپيدهاي غشايي در 50% ظرفيت زراعي و محلول پاشي 2 ميلي مولار پوترسين نسبت به تيمار شاهد (عدم محلول پاشي پوترسين و ظرفيت زراعي) به ترتيب به ميزان 61/11% افزايش و 72/27% كاهش نشان دادند. ميزان كربوهيدارات هاي محلول برگ، پرولين و آنزيم كاتالاز تحت تنش خشكي افزايش يافت و كاربرد پوترسين باعث افزايش بيش تر اين تركيبات در برگ پياز شد. پوترسين 2 ميلي مولار غلظت آنزيم كاتالاز را در 50% ظرفيت زراعي به ميزان 95/70% نسبت به تيمار شاهد افزايش داد. تحت شرايط تنش خشكي، غلظت يون هاي مس، روي، آهن و فسفر كاهش يافت و جذب يون هاي سديم و پتاسيم در برگ هاي پياز بالا رفت. خشكي اثري روي غلظت يون منگنز نداشت، درحاليكه محلول پاشي پوترسين، جذب همه اين عناصر را بالا برد، به طوري كه پوترسين 2 ميلي مولار تأثير بيش تري نسبت به ساير غلظت ها بر صفات اندازه گيري شده داشت. در شرايط عدم تنش خشكي و كاربرد 2 ميلي مولار پوترسين غل
  23. تاثير سطوح مختلف كودهاي فسفر و پتاسيم بر خصوصيات كمي و كيفي پياز موسير (Allium hirtifolium)
    داريوش رفيعي پور 2016
    موسير ((Allium hirtifolium گياهي چند ساله از خانواده آلياسه است كه در ارتفاعات بيش از 1000 متر و رويشگاه هاي طبيعي رشد مي كند. خواص دارويي، خوراكي و صنعتي اين گياه باعث شده كه به صورت بي رويه و شديد مورد بهره برداري قرارگيرد، به طوري كه هر ساله مقدار زيادي موسير از رويشگاه هاي طبيعي برداشت مي شود. اولين قدم در جلوگيري از فرسايش ژنتيكي و از بين رفتن اين گياه ارزشمند، تلاش براي اهلي سازي وكشت و كار آن است. در تحقيق حاضر به منظور دستيابي به سطح كودي بهينه ، اثر مقادير 50، 100 و150 كيلوگرم پتاسيم در هكتار به صورت كود سولفات پتاسيم (46 درصد پتاسيم) و مقادير 40 ، 80 ، 120 و 160 كيلوگرم فسفر در هكتار به صورت كود سوپر فسفات تريپل(48 درصد فسفر) روي عملكرد و شاخص هاي رشد و از جمله ميزان جذب عناصر در سوخ و برگ و برخي صفات كيفي شامل تندي و ماده خشك موسيردر مزرعه تحقيقاتي و آزمايشگاه هاي گروه باغباني دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان مورد بررسي قرار گرفت. پيازچه هاي 2/0± 6 گرمي موسير در اواسط آبان ماه كشت شدند. نتايج اين بررسي نشان داد، با افزايش مقدار مصرف كود سولفات پتاسيم غلظت نيتروژن ، فسفر ، پتاسيم و مس در برگ و سوخ و غلظت آهن در برگ و غلظت روي و منگنز در سوخ افزايش يافت. با افزايش مقدار مصرف كود سوپر فسفات تريپل غلظت فسفر در برگ و سوخ افزايش پيدا كرد و اختلاف معني داري در ساير عناصر مشاهده نشد. بيشترين غلظت كلروفيل a و كل در سطح 160 و 150 فسفر و پتاسيم بدست آمد كه به ترتيب برابر با 53/3 و 25/4 ميكروگرم بر ميلي-ليتر بود. بيشترين طول برگ در دو دوره اندازه گيري در سطوح 160 و 150 فسفر و پتاسيم بدست آمد و فسفر و پتاسيم تأثير معني داري بر تعداد برگ نداشت. بيشترين ميزان عملكرد درجه 1 (694 كيلوگرم) در سطح فسفر 160 و پتاسيم 150 بدست آمد كه از تيمار 40 و 50 فسفر و پتاسيم 265 درصد بيشتر بود. بيشترين عملكرد درجه 2 (1006 كيلوگرم) در سطح 40 و 50 فسفر و پتاسيم بدست آمد كه از تيمار 160 و 100 كيلوگرم فسفر و پتاسيم 145 درصد بيشتر بود. بالاترين عملكرد كل (2058 كيلوگرم) در سطح 160 و 150 فسفر و پتاسيم حاصل شد كه از سطح 40 و 50 فسفرو پتاسيم 158 درصد بيشتر بود. بيشترين وزن تك بوته (38/39 گرم)، تعداد سيرچه ها (24/2) و وزن سيرچه ها (46/3 گرم) درسطج 160 و 150 فسفر و پتاسيم بدست آمد. بيشترين
  24. اثر سيليسيوم روي مقاومت به سرما در گياهچه هاي خربزه
    مريم ستايش جلالي 2016
    به منظور بررسي اثر غلظت هاي مختلف سيليسيم روي ميزان تحمل به سرما در گياهچه هاي خربزه، اين تحقيق بصورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار در سال 1394 در دانشگاه بو علي سينا انجام شد. فاكتور اول، دما در سه سطح 0 ، 2 و 21 درجه سانتي گراد و فاكتور دوم، شامل كاربرد سيليسيم در محلول غذايي در چهار سطح 0 ، 1/0 ، 1 و 2 ميلي مولار از منبع سيليكات پتاسيم بود. نتايج نشان داد با كاهش دما ارتفاع بوته، وزن تر و خشك شاخساره و ريشه، تعداد و سطح برگ، كاهش يافت. درگياهان تيمار شده با غلظت 1 و 2 ميلي مولار سيليسيم سطح برگ افزايش پيدا كرد، در صورتي كه تأثير سيليسيم بر ارتفاع، وزن تر و خشك گياهان، معني دار نبود. با افزايش سطح تنش، نشت يوني برگ و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء، افزايش و محتواي نسبي آب برگ كاهش پيدا كرد. استفاده از تيمار 1 و 2 ميلي مولار سيليسيم، تحت تنش سرما باعث كاهش نشت يوني و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و حفظ محتواي نسبي آب برگ شد، در دماي صفر درجه سانتي گراد، كمترين ميزان نشت يوني (16/40 درصد) و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء (23/0 ميكرو مول مالون دي آلدهيد در گرم وزن تر) در تيمار 1 ميلي مولار سيليسيم به دست آمد، كه تفاوت معني داري با تيمار 2 ميلي مولار سيليسيم نداشت. كاربرد غلظت 1 ميلي مولار سيليسيم باعث افزايش معني دار در ميزان پرولين برگ (14/0 ميكرو مول در گرم وزن تازه) نسبت به تيمار شاهد (08/0 ميكرو مول در گرم وزن تازه) شد. بيشترين ميزان كربوهيدرات و پروتئين محلول در تيمار 1 و 2 ميلي-مولار سيليسيم بدست آمد. كاربرد سيليسيم با غلظت 1 ميلي مولار باعث افزايش فعاليت آنزيم كاتالاز (52/85 واحد در گرم وزن تازه برگ) نسبت به شاهد (20/55 واحد در گرم وزن تازه برگ) شد. بيشترين ميزان فعاليت آنزيم پراكسيداز (03/0 واحد در گرم وزن تازه برگ) در تيمار 1 ميلي مولار سيليسيم بدست آمد. به نظر مي رسد سيليسيم توانست با كاهش پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و نشت يوني و نيز حفظ محتواي نسبي آب برگ تحمل گياه خربزه به سرما را فراهم آورد.
  25. تعيين سن بحراني بهارش در دو رقم پياز بومي ايران
    فاطمه سادات حسيني 2016
    در كاشت گياه پياز اطلاع از سن بحراني بهارش براي تعيين تاريخ كشت مناسب و جلوگيري از وقوع بولتينگ امري ضروري است. در تحقيق حاضر به منظور تعيين سن بحراني بهارش دو رقم پياز قرمز ري و سفيد قم دانهال هاي پياز در سه مرحله رشدي پنج، هفت و نه برگي به مدت يك ماه در معرض سرماي 10درجه سانتي گراد قرار گرفتند. آزمايش به صورت فاكتوريل، بر پايه طرح كاملاً تصادفي و با سه تكرار انجام شد. پس از اعمال تيمار سرما گياهان در بستر هواي آزاد كشت شدند. نمونه برداري از مريستم انتهايي با هدف بررسي تورم ايجاد شده در مريستم توسط ميكروسكوپ الكتروني هر ده روز يك بار انجام شد. بعد از ظاهر شدن ساقه گل دهنده و تشكيل گل آذين صفات مربوط به گلدهي شامل طول ساقه گل-دهنده،تعداد گلچه و بذر تشكيل شده اندازه گيري شد. بر اساس نتايج بدست آمده تيمار دماي 10 درجه سانتي گراد در مرحله 5 برگي تاثيري در بهارش هيچ يك از ارقام نداشت . اعمال سرما در مرحله 7 برگي منجر به بهارش در رقم سفيد قم شد اما تاثيري در بهارش رقم قرمز ري نداشت. گياهان رقم سفيد قم و قرمز ري به ترتيب 44 و 11 درصد ساقه گل دهنده و گل آذين توليد كردند.تعداد گلچه و بذر توليد شده در رقم سفيد قم به طور معني داري بالاتر از رقم قرمز ري بود. با مشاهده مريستم از طريق ميكروسكوپ الكتروني((SEM مشخص شد تيمار دماي 10 درجه سانتي گراد در مرحله نه برگي منجر به بهارش در هر دو رقم شد اما تنها در 11 درصد از گياهان هر دو رقم ساقه گل دهنده توليد شد. درصد پايين تشكيل ساقه گل دهنده در اين تيمار مي تواند به دليل رقابت بين سوخ دهي و گلدهي در بستر كشت باشد. به طور كلي سن بحراني بهارش در رقم سفيد قم مرحله هفت برگي با وزن خشك شاخساره 10/0 گرم و قطر غلاف 54/7 ميلي متر و در رقم قرمز ري در مرحله نه برگي با وزن خشك شاخساره 30/0 گرم و قطر غلاف 24/10 ميلي متر مي باشد.
  26. بررسي امكان كشت دو گونه دارويي از گروه والك ها
    امير خاكي 2015
    كشت و اهلي سازي گونه هاي دارويي وحشي مي تواند راهي براي جلوگيري از انقراض اين گياهان با ارزش و همچنين حفظ و استفاده از ذخاير ژنتيكي باشد. در اين راستا در تحقيق حاضر كشت دو گونه دارويي والك تحت تيمار سطوح مختلف كود نيتروژن مورد بررسي قرار گرفت. سوخ هاي گونه Allium alamutense از منطقه الموت قزوين و گونه Allium materculae از منطقه سلطان آباد ملاير در خرداد ماه جمع آوري شدند. سوخ ها در اوايل آبان ماه در بسترهاي گلخانه ي گروه علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا كاشته شدند. قبل از كشت فسفر و پتاسم خالص به ترتيب به ميزان 50 و 100 كيلوگرم در هكتار بصورت كود سوپر فسفات و سولفات پتاسيم استفاده شد. تيمار كودي شامل 4 سطح 0، 50، 100 و 150 كيلوگرم در هكتار نيتروژن خالص بصورت كود اوره بود. نتايج نشان داد با افزايش مقدار نيتروژن طول، عرض و تعداد برگ، قطر و وزن سوخ، طول ساقه گلدهنده، زمان گلدهي، درصد ماده خشك، عملكرد ، فنول كل و ميزان نيتروژن، فسفر، پتاسيم، منيزيم، مس، منگنز، آهن و روي افزايش معني داري پيدا كردند. ميزان تجمع نيترات، درصد ماده خشك، فنول كل و عملكرد برگ تازه والك در تيمار 150 كيلوگرم در هكتار نيتروژن بالاترين مقدار را داشت و نسبت به شاهد به ترتيب 04/37، 20/47، 88/14 و 77/42 درصد افزايش نشان داد. گونه A.materculae نسبت به گونه A.alamutense داراي تعداد، طول و عرض برگ ،قطر و وزن سوخ بيشتري بود. بين اين دو گونه عملكرد، درصد ماده خشك، تجمع نيترات و ميزان عناصر نيتروژن، فسفر، پتاسيم، منيزيم، منگنز و روي با هم تفاوت معني دار داشتند كه بالاترين مقدار مربوط به گونه ي A.materculae بود. A.materculae واكنش مناسب تري نسبت به كشت در مزرعه با كاربرد سطح نيتروژن 100 كيلوگرم در هكتار نشان داد و رشد و عملكرد بالاتري داشت.
  27. اثر نيتروكسين و سوپر نيتروپلاس بر رشد تجمع نيترات و برخي ويژگي هاي كيفي ترخون
    زينت حسيني 2015
    به منظور مطالعه اثر كودهاي بيولوژيك و شيميايي بر رشد، تجمع نيترات و برخي خصوصيات كمي و كيفي ترخون (Artemisia drucunculus L.)آزمايشي در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار انجام شد. تيمارهاي آزمايشي شامل: 1.نيتروژن خالص در 4 سطح )50، 100، 150 و 200 كيلوگرم نيتروژن در هكتار در هر چين به صورت كود اوره) 2.نيتروكسين 3.سوپرنيتروپلاس 4.نيتروكسين+سوپرنيتروپلاس 5.نيتروكسين+سوپرنيتروپلاس+ 50 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار 6.نيتروكسين+ 50 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار 7.سوپرنيتروپلاس+ 50 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار 8.نيتروكسين+سوپرنيتروپلاس+ 150 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار 9.نيتروكسين + 150 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار 10.سوپرنيتروپلاس+ 150 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار بودند. برخي ويژگي هاي كمي شامل ارتفاع گياه، عملكرد كل، تعداد و سطح برگ، تعداد ساقه، وزن تر و خشك اندام هاي هوايي و زيرزميني، درصد ماده خشك طي دو چين و همچنين ميزان كلروفيل برگ و نيترات و غلظت برخي عناصر در چين اول مورد ارزيابي واقع شدند. استفاده از كودهاي زيستي باعث افزايش جذب عناصر در مقايسه با تيمار شاهد شد. بالاترين ميزان تجمع نيترات در سطوح 100، 150 و 200 كيلوگرم در هكتار نيتروژن خالص مشاهده شد. كاربرد كودهاي زيستي سبب كاهش تجمع نيترات در گياه شد. تلقيح ترخون با كودهاي زيستي سبب افزايش عملكرد شد. به طوريكه عملكرد در تيمار 150 كيلوگرم در هكتار نيتروژن به اضافه نيتروكسين و سوپرنيتروپلاس نسبت به شاهد 81 درصد و تيمار 50 كيلوگرم در هكتار نيتروژن به اضافه نيتروكسين و سوپرنيتروپلاس نسبت به شاهد 79 درصد افزايش عملكرد نشان داد. تيمار 50 كيلوگرم در هكتار نيتروژن به اضافه نيتروكسين و سوپرنيتروپلاس به دليل داشتن عملكرد بالا و تجمع نيترات پايين يكي از تيمارهاي مفيد و قابل توصيه ارزيابي گرديد.
  28. اثر سطوح و منابع كود نيتروژنه بر صفات كمي، كيفي، تندي و تجمع نيترات در موسير
    سميه عرفان منش 2015
    موسير ((Allium hirtifolium گياهي چند ساله از خانواده آلياسه است كه در رويشگاه هاي مرتفع و طبيعي رشد مي كند. خواص دارويي، خوراكي و صنعتي اين گياه باعث شده كه به صورت بي رويه و شديد مورد بهره برداري قرارگيرد، به طوري كه هر ساله مقدار زيادي موسير از رويشگاه هاي طبيعي استحصال مي شود.اولين قدم در راه جلوگيري از فرسايش ژنتيكي و از بين رفتن اين گياه ارزشمند تلاش براي اهلي سازي وكشت و كار آن است. لذا در تحقيق حاضر به منظور دستيابي به منبع و سطح كودي بهينه كه علاوه بر عملكرد و تندي مناسب مشكلي از نظر تجمع نيترات نداشته باشد، اثر مقادير 0، 50، 100، 150،200 و 250 كيلوگرم نيتروژن در هكتار به صورت كود اوره (46 درصد نيتروژن) و سولفات آمونيوم (21درصد نيتروژن) روي عملكرد و شاخص هاي رشد و برخي صفات كيفي از جمله ميزان جذب عناصر، تندي وتجمع نيترات موسيردر مزرعه تحقيقاتي و آزمايشگاه هاي گروه باغباني دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا و مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي همدان مورد بررسي قرار گرفت. پيازچه هاي چند گرمي موسير در آبان ماه كشت شدند. نتايج اين بررسي نشان داد، با افزايش مقدار مصرف كود هاي سولفات آمونيوم و اوره ميانگين طول و عرض برگ ، تعداد و طول بلندترين برگ ، قطر ساقه مجازي، وزن تر و خشك اندام هوايي افزايش ، تعداد و وزن سيرچه ها كاهش يافت. بيشترين قطر و وزن سوخ مركزي در سطح 250 كيلوگرم نيتروژن در هكتار كود سولفات آمونيوم بدون اختلاف معني دار با سطح 250 كيلوگرم نيتروژن در هكتار كود اوره به دست آمد كه در هر دو 131 درصد بيشتر از شاهد بود. ميزان ازت كل، فسفر، پتاسيم، منيزيم، منگنز و روي با افزايش مصرف كود هاي نيتروژني افزايش و ميزان مس كاهش يافت.بيشترين ميزان عملكرد كل (54/7959 كيلوگرم در هكتار) و عملكرد قابل فروش (91/7733 كيلوگرم در هكتار) در تيمار 250 كيلوگرم در هكتار كود سولفات آمونيوم به دست آمد كه در مورد عملكرد كل 246 درصد ودر مورد عملكرد قابل فروش 383 درصد بيشتر از شاهد بود و كمترين ميزان عملكرد (26/2296 كيلوگرم در هكتار) و عملكرد قابل فروش ( 01/1599 كيلوگرم در هكتار) در تيمار شاهد مشاهده گرديد.بيشترين بيوماس كل از كاربرد 250 كيلوگرم در هكتار كود به صورت سولفات آمونيوم به دست آمد كه 100 درصد بيشتر از شاهد بود. بيشترين ميزان تجمع نيترات در كاربرد با كود اوره مشاهده شد، به
  29. بررسي امكان جايگزيني كود مرغي با ساير منابع نيتروژني آلي در توليد كمپوست قارچ تكمه اي
    2015
    ندارد
  30. اثر محلول پاشي برگي اسيد ساليسيك بر ايجاد تحمل به سرما در گياهچه هاي گوجه فرنگي
    زهرا دهقان 2014
    اثر محلول پاشي برگي اسيد ساليسيك بر ايجاد تحمل به سرما در گياهچه هاي گوجه فرنگي . . .
  31. ارزيابي چندشكلي اگزون هاي 1 و 2 ژن BMP15 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانايي توليدمثلي در گوسفندان مهربان و لري
    سارا ندري 2013
  32. ارزيابي چند شكلي اگزون هاي 1 و 2 ژن BMP15 با روش PCR-SSCP و ارتباط آنها با توانايي توليد مثلي گوسفندان مهربان و لري
    سارا ندري 2013
  33. اثر سلنيوم و گوگرد بر شاخص هاي رشد و برخي ويژگي هاي فيتوشيميايي پياز رقم آذرشهر
    شيوا بذل 2013
  34. تأثير قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار بر عملكرد و برخي شاخص هاي رشد و فيزيولوژيك تره ايراني (Allium ampeloprasum tareh group) تحت تنش خشكي
    مهرانگيز جيرانيان 2013
  35. تاثير قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار بر عملكرد و برخي شاخص هاي رشدي و فيزيولوژيك تره ايراني (Allium ampeloprasum Tateh group) تحت تنش خشكي
    مهرانگيز جيرانيان 2013
  36. اثر همزيستي با قارچ ميكوريز بر برخي ويژگي هاي رشدي و فيزيولوژيك پياز در شرايط تنش خشكي
    طاهره خادمي منفرد 2013
  37. اثر همزيستي با قارچ ميكوريز بر برخي ويژگي هاي رشدي و فيزيولوژيك پياز در شرايط تنش خشكي
    طاهره خادمي منفرد 2013