حامد نوذري

Associate Professor

Update: 2024-05-16

حامد نوذري

Faculty of Agriculture / Department of Irrigation Engineering

Ph.D. Dissertations

  1. بهينه يابي فرايند حذف آلاينده ها از محيط هاي آبي با منظور مديريت بهينه پساب ها با استفاده از جاذب هاي جديد (نانو ذره، پليمر)
    سيد يعقوب كريمي 2021
    ورود آلاينده هاي رنگي و مواد دارويي به منابع آب اثرات زيان باري بر سلامت انسان و محيط زيست دارد. در ساليان اخير روش هاي جذب سطحي با استفاده از جاذب هاي سنتزي جهت حذف آلاينده ها از منابع آب استفاده فراوان پيدا كرده است. نانو ذره نيكل- روي- فريت (Ni0.5Zn0.5Fe2o4) و پليمر پلي آكريل آميد سولفونه شده اصلاح شده با پنتا آزا تترا اتيلن شبكه اي (PAM-SO3-N5) به عنوان جاذب سنتزي مي تواند در حذف آلاينده هاي فيزيكي و شيميايي از محيط هاي آبي موثر باشند. هدف از كار تحقيقاتي حاضر، تعيين پارامترهاي بهينه فرآيند جذب سطحي (Adsorption) در حذف رنگ هاي كالماگيت و دايركت بلو به وسيله پليمر پلي آكريل آميد و حذف داروي سيپروفلوكساسين با استفاده از نانوذره نيكل- روي –فريت از آب هاي آلوده در شرايط آزمايشگاهي است. در اين تحقيق، پارامترهاي اثرگذار از جمله اثر pH ، زمان تماس واكنش، مقدار جاذب و غلظت اوليه (COD) در فرآيند حذف آلاينده ها با استفاده از روش هاي one-factor-at-a-time method ، multivariate optimizatioو تئوري بازي ها مورد بررسي و محاسبه قرار گرفت. نرم افزار Designe Expert در بهينه يابي multivariate optimization و طراحي RSM مورد استفاده قرار گرفت. همچنين از نرم افزار CapdetWorks (به منظور برآورد هزينه هاي تصفيه)، روش MCDM (تشكيل ماتريس انتقال و شكل گيري تئوري بازي)، نرم افزار GMCRII (به منظور تحليل مناقشه بين صاحبان صنايع و كارشناسان محيط زيست) و طرح RSM (شبيه سازي شرايط تصفيه و تعيين پارامترهاي بهينه بر مبناي تئوري بازي ها) براي بهينه يابي در روش تئوري بازي ها استفاده شد. داده هاي بدست آمده به منظور حذف كالماگيت، دايركت بلو و سيپروفلوكساسين به ترتيب با ايزوترم هاي لانگمير، فروندليچ، لانگمير و سينتيك شبه دوم انطباق بيشتري داشتند. ماكزيمم ظرفيت جذب براي هركدام به ترتيب 2000 ، 5000 و 5/55 ميلي گرم در هر گرم جاذب محاسبه شد.
  2. مطالعه و طراحي يك مدل پويايي سيستم جهت مديريت و كاهش مصرف آب در شبكه توزيع آب شهر همدان
    مريم وفايي 2021
    بسياري از شبكه هاي توزيع آب در معرض بحران كمبود منابع آبي، محدوديت هاي اقتصادي جهت بهره برداري و فرسودگي اجزاي خود مي باشند. لذا موضوع برنامه ريزي صحيح و مديريت منابع آب و بهبود و توسعه شيوه هاي مديريتي شبكه هاي آب و فاضلاب، جهت استفاده پايدار از منابع آب موجود و جلوگيري از ضرر اقتصادي شركت آب و فاضلاب بسيار ضروري است. در اين راستا روش پويايي سيستم، يك ابزار مديريتي آينده نگر و بر اساس رويكرد جامع مي باشد. در اين تحقيق با استفاده از روش پوياي سيستم، شبكه آب و فاضلاب شهر همدان در نرم افزار VENSIM شبيه سازي شد. پس از شبيه سازي، ابتدا دقت مدل در تعيين ميزان تغييرات حجم و ميزان تأمين آب شرب توسط منبع آب هاي سطحي و زيرزميني مورد ارزيابي قرار گرفت. سپس با استفاده از روش تركيبي پويايي سيستم-ارزش فعلي (SD-NPV)، بهترين زمان جايگزيني لوله هاي شبكه، بهينه سازي شد. همچنين با استفاده از روش الگوريتم بهينه سازي پاول و به منظور بهبود توازن مالي شركت آب و فاضلاب شهر همدان، ميزان بهينه قيمت آب شرب در قالب سناريو هاي مختلف تعيين گرديدند. به منظور تجزيه و تحليل آماري از شاخص هاي آماري ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE)، خطاي استاندارد (SE) و ضريب تبيين (R2) استفاده شد. بر اساس نتايج اقتصادي، براي شاخص منفعت به هزينه، مقدار RMSE برابر 01/0، SE برابر 03/0 و R2 برابر 993/0 محاسبه شد كه با توجه به اين نتايج مي توان گفت، مدل توسعه داده شده در اين تحقيق از دقت بسيار بالايي در شبيه سازي بيلان مالي شركت برخوردار است. طبق نتايج روش هاي ارائه شده در اين تحقيق، زمان بهينه جايگزيني لوله ها در شبكه آب و فاضلاب شهر همدان، سال 1420 مي باشد. نتايج سناريو هاي اين تحقيق نشان داد كه تا زماني كه سرانه مصرفي خانوار هاي پردرآمد ، متوسط و كم درآمد به ترتيب 138، 203، 268 ليتر در شبانه روز براي هر فرد باشد، منطقه با هيچ كمبودي آبي روبه رو نيست و ميزان شاخص منفعت به هزينه رو به بهبود مي باشد. همچنين با تعيين قيمت بهينه آب شرب با توجه به درآمد خانوار هاي شهري، مي توان بيلان مالي شركت را افزايش داد و علاوه بر جلوگيري از ضرر دهي شركت آب و فاضلاب، با افزايش ضريب نوسازي لوله ها، سطح رفاه اجتماعي را نيز بالا برد. در نهايت تجزيه و تحليل نتايج سناريو هاي بررسي شده نشان داد كه روش تحليل پويايي سيستم در بهينه سازي و دست ياب
  3. تعيين الگوي كشت بهينه در شبكه آبياري و زهكشي با استفاده از روش پويايي سيستم
    سعيد آزادي 2021
    يكي از راهكارهاي توسعه كشاورزي، استفاده بهينه از شبكه هاي آبياري و زهكشي است كه منجر به بهره وري بالاتر و سود اقتصادي بيشتري خواهد شد. در همين راستا بررسي كمي و كيفي زه آب توليدي از اين شبكه ها به منظور مديريت و كنترل آن امري ضروري مي باشد. در تحقيق حاضر با استفاده از روش تحليل پويايي سيستم مدلي توسعه داده شد تا بتواند الگوي كشت محصولات شبكه هاي آبياري و زهكشي را به همراه ميزان دبي و شوري زه آب خروجي از مزارع تمامي اين شبكه ها، شبيه سازي نمايد. سپس با استفاده از الگوريتم Powell، سودآوري اقتصادي كشت محصولات زراعي درون شبكه ها با در نظر گرفتن شوري و دبي زه آب خروجي از مزارع، بهينه سازي شد. جهت اعتباريابي نتايج مدل از آمار و اطلاعات شبكه آبياري و زهكشي كوثر واقع در استان خوزستان براي الگوي كشت و مزارع توسعه نيشكر اميركبير براي دبي و شوري زه آب استفاده شد. پس از اعتباريابي مدل، الگوي كشت تمامي شبكه هاي آبياري و زهكشي اطراف زهكش اصلي WMD شامل شبكه هاي نواحي عمراني دشت آزادگان 1، 2، 3 و 4، حميديه، جنوب كرخه نور، كوثر، توسعه نيشكر دهخدا، چمران، توسعه چمران، جفير، توسعه نيشكر اميركبير و توسعه نيشكر ميرزاكوچك خان واقع در استان خوزستان بهينه سازي و تحت سناريوهاي مختلف بررسي گرديد. 5 سناريو با هدف 1) بيشينه كردن نسبت سود به هزينه، 2) كمينه كردن شوري زه آب خروجي از شبكه ها، 3) كمينه كردن دبي زه آب خروجي از شبكه ها 4) كمينه كردن توامان شوري و دبي زه آب خروجي از شبكه ها و 5) ملاحظات اقتصادي و زيست محيطي به صورت همزمان، جهت بهينه سازي الگوي كشت محصولات اين شبكه ها با قيود غير پلكاني و پلكاني در تغيير مساحت مزارع در نظر گرفته شد. مقايسه سطح زير كشت محصولات زراعي شبكه هاي آبياري و زهكشي براي پنج سال متوالي تحت سناريوهاي مختلف نشان داد كه برخي از محصولات مانند هندوانه، با توجه به هزينه ها، ميزان آب مصرفي و قيمت پايين فروش آن، ارزش اقتصادي توليد در منطقه مورد مطالعه را غالبا ندارد و همچنين ملاحظات زيست محيطي را نيز در نظر نمي گيرد. اما محصولاتي مانند گندم شرايط متفاوتي داشته و توليد آن با در نظر گرفتن تمامي سناريوها مناسب مي باشد. آناليز نتايج سناريوهاي مذكور نشان داد مدل حاضر در شبيه سازي و بهينه سازي شبكه آبياري، الگوي كشت آن و تعريف ساير سناريوها از دقت خوبي برخوردار است
  4. مطالعه آزمايشگاهي و عددي تاثير ناحيه مرده كناري بر الگوي جريان و پخش آلاينده در مجراي روباز
    فرزانه قائمي زاده 2019
    جريان در داخل حفره هاي كناري، داراي گردابه هاي متنوعي است (گردابه اوليه و ثانويه) كه تحت تاثير عدد رينولدز، شكل حفره و نسبت شكل (W/L) قرار دارند. در مديريت رودخانه، كنترل ميزان تبادل ماده بين رودخانه و نواحي مرده متصل به آن، داراي اهميت بسياري است. در اين نواحي، با كاهش سرعت جريان و افزايش زمان مانايي، تنوع زيستي گياهان و جانوران نيز افزايش مي يابد. تغيير شكل حفره نيز مي-تواند در اندازه زمان مانايي موثر باشد. در پژوهش حاضر براي بررسي تاثير تغيير شكل حفره تحت تاثير چهار دبي و عمق آب متفاوت بر زمان مانايي و تعداد گردابه ها، از يك كانال آزمايشگاهي استفاده شد..آلاينده شوري در عرض كانال تزريق شد و براي اندازه گيري غلظت آن از 23 پراب استفاده گرديد. خطوط جريان، گردابه هاي اوليه و ثانويه، شدت تلاطم با استفاده از پردازش تصوير محاسبه شدند. همچنين زمان مانايي و ضريب تبادل از منحني هاي رخنه حاصل از پراب ها محاسبه شدند. همچنين توانايي مدل STAR-CCM+ در مدل سازي سه بعدي جريان، در مجموعه-اي متوالي از نواحي مرده مورد بررسي قرار گرفت. براي رسيدن به اين هدف، مدل براي تعيين بهترين مدل آشفتگي واسنجي شد و سپس مورد استفاده قرار گرفت. نوآوري پژوهش حاضر به دوصورت زير است. اول استفاده از مجموعه اي متقارن از پنج حفره متوالي و دوم تغيير شكل حفره ها از حالت منظم به يك حالت نامنظم شبيه به آنچه در طبيعت مشاهده مي شود. نتايج نشان داد كه نوع گردابه و زمان مانايي تحت تاثير نسبت شكل قرار ندارند و دو پارامتر شرايط جريان و شكل حفره عامل تاثيرگذار تري هستند. با تغيير شكل حفره، شدت تلاطم بيشينه كاهش پيدا كرد. نتايج نشان داد كه تاثير شكل حفره بر گردابه هاي ثانويه بيشتر از تاثير عدد رينولدز است. نتايج نشان داد كه شتاب گرفتن جريان در كانال اصلي باعث جدايي بيشتر جريان و افزايش سرعت جريان در نزديكي گوشه بالادست حفره مي شود. با ورود جريان به داخل حفره، سرعت متوسط جريان كاهش پيدا مي كند و ناحيه اي با سرعت پايين در داخل حفره شكل مي گيرد. نتايج حاصل از مدل سازي عددي نشان داد كه، مدل RANS2 دو ناحيه اي در مقايسه با مدل RANS1 تك ناحيه اي عملكرد بهتري دارد. اما در مجموع بهترين عملكرد را مدل LES دو ناحيه اي داشت.
  5. مطالعه وضعيت تغذيه گرايي مخزن با استفاده از تصاوير سنجش از دور
    مريم قشقايي 2017
    ورود مواد مغذي به درياچه ها و ايجاد شرايط تغذيه گرايي يك مشكل جدي در تمام مناطق دنيا مي باشد كه رشد جلبك ها را در آب زياد مي كند. كلروفيلa كه جزء بيشتر جلبك ها است به آسـاني قابل اندازه گيري است و معرف مناسـبي بـراي زيسـت تـوده جلبـك مي باشد. با تعيين ميزان كلروفيلa و تغييرات آن در طي سال، مديريت براي كنترل بهتر پديده تغذيه گرايي ميسر خواهد بود. اما به دليل وجود مشكلات متعدد اطلاعات ميداني از اين پارامتر مهم غالبا وجود ندارد يا اطلاعات بسيار اندكي از آن موجود مي باشد. روش هاي متدوال نمونه برداري ميداني پرهزينه و زمان بر هستند و نيز نيروي كار ماهر و زيادي را نياز دارد. يك محدوديت ديگر براي نمونه برداري ميداني اين است كه برخي از مناطق آب ممكن است غيرقابل دسترسي باشد يا براي روش هاي متداول ميداني همراه با مخاطره و بسيار مشكل باشد. نمونه رداري ميداني تنها اندازه گيري-هاي درجا را در نقاط كوچكي به دست مي دهد كه ممكن است نماينده كل پيكره آبي نباشد. با استفاده از تكنولوژي سنجش از دور مي توان مشكلات هزينه بالا، زمان بر بودن و عدم دسترسي را كه در روش هاي متداول نمونه برداري وجود دارد، حل نمود و نيز پوشش گسترده ي از كل پيكره آبي به دست آورد. تصوير ماهواره لندست مي تواند يك منبع مناسب باشد زيرا دوره طولاني است كه از آن بهره برداري مي شود و امكان تحليل گذشته نگر را دارد. اين تحقيق در نظر دارد پديده تغذيه گرايي را در مخزن با استفاده از سنجش از دور بررسي كند. اين مطالعه در دو مرحله انجام شد. مرحله اول شامل جمع آوري و آناليز داده هاي ميداني بود. در مرحله دوم از داده هاي ماهواره هاي لندست 8 و لندست 7 استفاده شد. جمع آوري داده هاي ميداني پارامترهاي كيفي آب از قبيل غلظت كلروفيلa براي درياچه سد اكباتان در سه نوبت انجام شد. بخش اول داده ها شامل 30 نمونه مي باشد كه در تاريخ 24 تير ماه 1393 جمع آوري شد. بخش دوم داده ها در تاريخ 3 بهمن 1393 جمع آوري شد و شامل 20 نمونه بود. بخش سوم داده ها نيز در تاريخ 28 ارديبهشت 1395 جمع آوري شد كه شامل 26 نمونه بود. از اين داده ها جهت مدل سازي غلظت كلروفيلa با استفاده از تصاوير لندست 8 استفاده گرديد. به منظور مدل سازي غلظت كلروفيلa با استفاده از تصاوير لندست 7 نيز از داده هاي ميداني جمع آوري شده در سال 1389 استفاده شد. نتايج اين مطالعه نشان داد در درياچه
    Thesis summary

  6. توسعه يك مدل براي شبيه سازي پويايي نيتروژن در زمين هاي كشاورزي تحت پوشش سيستم هاي زهكشي با استفاده از رويكرد پويايي سيستم
    محمد مهدي متين زاده 2017
    انتخاب يك معادله زهكشي با دقت قابل قبول همواره چالش اصلي طراحان براي طراحي سامانه هاي زهكش زيرزميني مي باشد. در اين پژوهش براي تخمين شدت روزانه و تجمعي زه آب خروجي از مزرعه اي واقع در كشت و صنعت امام خميني از هفت معادله جريان همگام زهكشي استفاده شد. نتايج ارزيابي عملكرد معادلات زهكشي نشان داد كه معادله هوخهات داراي بيشترين دقت در پيش بيني شدت جريان زهكشي و معادله ارنست داراي كمترين دقت در پيش بيني شدت جريان زهكشي مي باشد. همچنين از بين معادلات جديد توسعه يافته، تنها معادله يوسفي و همكاران با دقت نسبتا خوبي شدت جريان خروجي از زهكش را پيش بيني نمود و در اولويت دو بعد از معادله هوخهات قرار گرفت. با توجه به معيارهاي زيست محيطي و نتايج اين پژوهش، براي كاهش تلفات كودي در حد امكان مي بايست فاصله زهكش ها افزايش و عمق زهكش كاهش داده شود. بنابراين در اين منطقه، تراكم بهينه سيستم زهكشي بطوريكه مجموع تلفات زهكشي نيترات و آمونيوم را به كمتر از 25 كيلوگرم در هكتار كاهش دهد و عملكرد نسبي محصول را به مقدار 90 در صد حفظ كند، عمق و فاصله 1/1 متر و 80 متر مي باشد.

M.Sc. Theses

  1. توسعه مدل اقتصادي-هيدرولوژيكي با رهيافت پويايي سيستم: بررسي سياست خريد آب زير زميني توسط دولت در بخش كشاورزي دشت همدان-بهار
    مهدي قربانعلي 2023
    دشت همدان – بهار يكي از قطبهاي مهم كشاورزي و يكي از مراكز اصلي توليد سيب زميني كشور است. اين دشت به دليل برداشت بيش از حد از سفر ههاي آب زيرزميني و منفي شدن بيلان منابع آب زيرزميني به عنوان دشت ممنوعه اعلام گرديده و روند افت سطح آب زيرزميني در اين منطقه در سا لهاي اخير شدت يافته است. هدف اصلي اين تحقيق برر سي تاثير سياست خريد آب كشاورزي در دشت همدان – بهار بر حفظ منابع آب هاي زير ز ميني با استفاده از ره يافت پويايي س يستم مي باشد .داده هاي تحقيق شامل داده هاي بخش هيدرولوژيكي، اقتصادي و كشاورزي بوده و بصورت داده هاي ثانويه از طريق سازمانهاي مرتبط از سال هاي 1386 تا 1400 جمع آوري گرديد. در اين مطالعه نمودار حالت جريان تحقيق طراحي و در ادامه مدل رياضي آن ن يز توسعه داده شد. با توجه به هدف هاي پژوهش و به منظور درك بهتر مدل و تحليل و بررسي بهتر آن، مدل ارائه شده در اين پژوهش بصورت دو زير مدل شامل مدل اقتصادي-كشاورزي بهره بردا ري منابع آب زيرزميني و مدل تعادل آب زيرزميني ارائه گرديد. بر اي برر سي اثر متغير س ياست خريد بر ميزان حجم آب زيرزميني و سطح آب زيرز ميني پنج سناري و مختلف شامل سنار يو پايه و 4 سناريو بر اساس سياست ه اي خريد مختلف شامل سنار يوي اول كاهش 5 درصدي سطح زير كشت (500 هكتار)، سنار يوي دوم كاهش 10 درصدي سطح زير كشت (1000 هكتار)، سناري وي سوم كاهش 15 درصدي سطح زير كشت (1500 هكتار)، سناريوي چهارم كاهش 20 درصدي سطح زير كشت (2000 هكتار) محصول پر آب بر و غالب منطقه مورد مطالعه (محصول سيب زميني) و پرداخت هزينه كشاورز توسط دولت طراحي گرديد و سناريوي پايه وضعيت موجود در نظر گرفته شد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه در صورت ادامه شرايط فعلي حاكم بر منطقه مورد مطالعه در انتهاي دوره 20 ساله، حجم آب زي رزميني با كاهش معني داري روبرو خواهند شد. با كاهش 20 درصدي سطح زير كشت (2000 هكتار) محصول پر آب بر و غالب منطقه مورد مطالعه علي رغم افزايش هزينه دولت در بخش كشاورزي حجم آب زيرزميني تعديل يافته بطوريكه حجم آب زيرزميني 298 ميليون متر مكعب در انتهاي دوره ذخيره مي گردد. با توجه به نتايج مطالعه و تاثير سياست خريد آب توسط دولت و عدم كشت محصول پر آب بر در منطقه مورد مطالعه، پيشنهاد مي گردد دولت بمنظور حفظ منابع آب زير زميني اقدام به خريد آب از كشاورزان و عدم كشت محصول در من
    Thesis summary

  2. ارزيابي پيش بيني دبي رودخانه با استفاده از مدل هاي برنامه ريزي بيان ژن و ماشين بردار پشتيبان
    محمدفرهود گودرزي 2023
    از مهم ترين مسائل در مديريت حوزه هاي آبخيز، پيش بيني فرآيندهاي هيدرولوژيكي مي باشد. پيش بيني جريان رودخانه به عنوان منبع اساسي اطلاعات هيدرولوژيكي نقش مهمي در زمينه هاي مختلف پروژه هاي آبي ايفا مي كند. برآورد دقيق جريان رودخانه ها در حوضه ها و سيستم هاي منابع آب مي تواند نقش مهمي در مديريت به موقع و كارآمد پروژه هاي آب ايفا مي كند. علاوه براين، داشتن اطلاعات در مورد جريان رودخانه براي مديريت رودخانه ها، سيستم هاي هشدار سيل و به ويژه برنامه ريزي براي عمليات بهينه مورد نياز است. به نظر مي رسد مدل سازي جريان رودخانه به دليل تأثير متغيرهاي آب و هوايي مانند تبخير، دما، بارش و غيره بر جريان رودخانه يك فرايند پيچيده است. پيش بيني مقادير جريان ورودي به سيستم منابع آب به منظور آگاهي از شرايط آينده و برنامه ريزي براي تخصيص بهينه منابع آب به بخش هاي مختلف از قبيل شرب، كشاورزي و صنعت امري ضروري در مديريت منابع آب مي باشد. در يك سيستم منابع آب اغلب نياز بخشه اي مختلف از قبيل كشاورزي، شرب و صنعت تغيير چنداني نكرده و به راحتي قابل پيش بيني مي باشد. لذا آنچه در اين ميان مهم است پيش بيني مقادير جريان ورودي به سيستم منابع آب در ماه هاي آينده است. در اين راستا استفاده از روش هايي كه بتواند با حداقل خطا و با تو جه به داده و اطلاعات موجود، جريان رودخانه را پيش بيني كند از اهميت فراواني برخوردار مي باشد.
    Thesis summary

  3. پيش بيني بار رسوب معلق رودخانه با استفاده از روش تحليل طيف تكين ssa
    فاطمه چدني 2023
    چكيده: برآورد دقيق بار رسوب معلق رودخانه، امري ضروري در مطالعه و توسعه سيستم هاي منابع آب است. اندازه گيري مستقيم بار رسوبي، پرهزينه و زمان بر است. لذا توسعه مدلي جايگزين نظير منحني سنجه و يا مدل هاي شبيه سازي توصيه مي شود. در اين تحقيق از دو روش مختلف براي پيش بيني بار رسوب معلق رودخانه استفاده شد. در روش اول ميزان بار رسوبي با استفاده از مدل هاي آماري تحليل طيف تكين (SSA)، تحليل طيف تكين چند متغيره (MSSA)، ميانگين متحرك خودهمبسته يكپارچه (ARIMA) و مدل تركيبي SSA-ARIMA پيش بيني شد و در روش دوم با برازش مدل هاي آماري بر سري زماني دبي و به كمك منحني سنجه، پيش بيني ميزان بار رسوبي صورت گرفت. همچنين تأثير روش هاي نرمالسازي، حذف چولگي، مينيمم-ماكزيمم و استانداردسازي بر عملكرد مدل هاي مذكور مورد بررسي قرار گرفت. به منظور صحت سنجي و اعتباريابي نتايج مدلسازي، از داده هاي آبدهي و بار رسوب معلق رودخانه مي سي سي پي طي دوره 2017-1997 استفاده شد. در پيش بيني آماري بار رسوبي، مدل هاي SSA، MSSA، SSA-ARIMA و ARIMA به ترتيب در رتبه هاي اول تا پنجم قرار گرفتند. بين نتايج مدل هاي SSA و MSSA اختلاف معناداري مشاهده نشد، اما به دليل ساختار ساده تر SSA و اجراي سريعتر آن ، مي توان اين الگوريتم را براي پيشبيني بار رسوبي پيشنهاد داد. شاخص هاي آماري BIAS، RMSE، SE و R2 در پيش بيني برداري مدل SSA، به ترتيب برابر 410851-، 1531790، 94/0 و 36/0 بودند. مقايسه شاخص هاي آماري مدل سنتي ARIMA و مدل تركيبي SSA-ARIMA، نشان دهنده اهميت پيش پردازش سري زماني در بهبود دقت پيش بيني مدل است. نتايج منحني سنجه در مقايسه با هر دو مدل ARIMA و SSA-ARIMA دقت بالاتري داشت، لذا جايگزين مناسبي براي پيش بيني مستقيم بار رسوبي به شمار مي رود. با اعمال روش هاي نرمالسازي، بهبود معناداري در پيش بيني مستقيم بار رسوبي حاصل نشد و حتي در مواردي آن را تقليل داد. در حاليكه اعمال هر سه روش نرمالسازي باعث بهبود عملكرد مدل هاي ARIMA و SSA-ARIMA در پيش بيني آبدهي و درنتيجه تأثير مثبت در نتايج منحني سنجه شدند. لذا استفاده از داده هاي بار رسوبي اصلي و آبدهي نرمال شده به عنوان ورودي مدل ها پيشنهاد مي گردد.
    Thesis summary

  4. پيش بيني بارش و رواناب ماهانه با استفاده از مدل ماشين بردار پشتيبان مبتني بر روش چند ورودي-چند خروجي
    ناديا صدق نژاد 2022
    پيش بيني بارش و رواناب يكي از مهم ترين اركان هاي مديريت حوضه آبريز و بهره برداري پايدار از منابع آب به شمار مي رود. در اين پژوهش از روش هاي كلاسيك اعم از توماس فيرينگ-مونت كارلو و همچنين از مدل هاي رگرسيون خطي چندگانه (MLR)، مدل همبستگي (CORREL) و مدل ماشين بردار پشتيبان تلفيقي با الگوريتم هاي تبريد شبيه سازي (SA) و بهينه سازي ازدحام ذرات (PSO) جهت پيش بيني بارش و رواناب ماهانه استفاده گرديد. به علاوه كارايي الگوهاي ورودي به مدل ها از جمله الگوهاي تك ورودي- چند خروجي (SIMO)، تك ورودي-تك خروجي (SISO)، چند ورودي-تك خروجي (MISO) و چند ورودي-چند خروجي (MIMO) نيز مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور از سري زماني 34 ايستگاه باران سنجي و 25 ايستگاه هيدرومتري واقع در حوضه كرخه استفاده شد. 80% از اين دوره آماري جهت واسنجي و 20% از آن جهت صحت سنجي نتايج مدل ها استفاده گرديد. مقايسه نتايج به كمك سه شاخص آماري ضريب تعيين (R2)، جذر ميانگين مربعات خطا (RMSE) و خطاي استاندارد (SE) صورت گرفت. نتايج نشان داد در خصوص پيش بيني بارش ماهانه به ترتيب روش هاي SISO، MISO، MIMO، SIMO و روش توماس فيرينگ-مونت كارلو در رتبه هاي اول تا پنجم قرار دارند. در خصوص پيش بيني رواناب ماهانه نيز به ترتيب روش هاي MISO، SISO، MIMO، SIMO و روش توماس فيرينگ- مونت كارلو در رتبه هاي اول تا پنجم قرار دارند. همچنين با مقايسه عملكرد مدل ها مي توان دريافت بين مدل هاي SVM-SA، SVM-PSO، CORREL و MLR اختلاف معناداري مشاهده نمي شود اما مدل CORREL با ميانگين 0.52=SE و انحراف معيار 0.16=SE درپيش بيني بارش ماهانه و مدل MLR با ميانگين 0.39=SE و انحراف معيار 0.18= SEدر پيش بيني رواناب ماهانه و به دليل داشتن پارامتر هاي قابل تنظيم كمتر نسبت به مدل هاي ديگر با سهولت بيشتر قادر به پيش بيني بوده و استفاده از آنها توصيه مي شود
    Thesis summary

  5. بررسي روند تغييرات تراز آب زيرزميني (مطالعه موردي دشت كبودرآهنگ-همدان)
    احمدرضا كاوسي 2022
    پيش بيني تراز آب زيرزميني اولويتي ضروري براي برنامه ريزي و مديريت منابع آب زيرزميني مي باشد. علاوه بر اين، مطالعه روند تغييرات تراز آب زيرزميني در هر منطقه به ويژه در مناطق خشك و نيمه خشك از اهميت بسزايي برخوردار است. در اين مطالعه روند تغييرات تراز آب زيرزميني در دشت كبودرآهنگ-همدان با استفاده از روش ناپارامتري من- كندال و روش شبكه عصبي-فازي (انفيس) بررسي شد. در مطالعه روند تغييرات تراز آب زيرزميني از اطلاعات 59 حلقه چاه طي دوره آماري 1389-1399 در سطوح معني داري 1، 5 و 10 درصد در استفاده شد. نتايج حاكي از اين است كه شيب خط روند تراز آب زيرزميني همه ماه ها براي اكثر ايستگاهها منفي است. ماه هاي فروردين، ارديبهشت و بهمن در مقايسه با ساير ماه ها شديدترين روند نزولي را داشتند. با توجه به داده هاي شيب شديدترين خط روند منفي در ماه بهمن مربوط به ايستگاه قزل آباد معادل 1/1- است. مفهوم آن اين است كه در اين ايستگاه در ماه بهمن تراز آب زيرزميني به طور متوسط نسبت به سال قبل حدود 1/1 متر افت داشته است. لازم به ذكر است كه در اين ايستگاه افت تراز آب زيرزميني در ساير ماه ها نيز در مقايسه با ساير ايستگاه ها بيشتر است. به نظر ميرسد رشد كارخانجات صنعتي در اين ناحيه، گسترش شهرسازي و احداث شهرك هاي مسكوني و همچنين برداشت بيرويه آب زيرزميني علت اين امر است.
    Thesis summary

  6. شبيه سازي آبدهي چشمه كارستيكي، مطالعه موردي حوضه نهاوند، استان همدان
    امير تيموري 2022
    چكيده: شبكه عصبي مصنوعي يك سامانه پردازشي داده ها است كه از مغز انسان ايده گرفته است. دليل استفاده از شبكه هاي عصبي مصنوعي، كاهش زمان و هزينه هاي محاسباتي براي استفاده مكرر پرهزينه و زمان بر از مدل هاي پيچيده است. در اين پژوهش دبي ماهانه چشمه هاي كنگاور كهنه و قلعه باروداب (1387 تا 1399) با استفاده از مدل شبكه عصبي و شبكه عصبي فازي شبيه سازي شد. داده هاي ورودي بارش، دما، تبخير و سري زماني دبي بود كه به تفكيك براي هر چشمه لحاظ گرديد. همه مدل ها با يك لايه پنهان توسعه داده شدند. هر مدل با آزمايش هاي زيادي با انتخاب معماري هاي شبكه مختلف (قوانين آموزش، تابع فعاليت و تابع عضويت مختلف) و تعداد متفاوت نورون هاي پنهان توسعه داده شد. در نهايت بهترين مدل شبيه سازي دبي چشمه در برابر هر مدل توسعه يافته ارائه شده است. نتايج نشان داد كه بهترين مدل جهت شبيه سازي دبي چشمه كنگاور كهنه مدل شبكه عصبي با تابع فعاليت سيگموييد و قانون آموزش لونبرگ ماركوات با مقدار ضريب همبستگي و NRMSE به ترتيب 881/0 و 25/0 مي باشد. مشابه چشمه كنگاور كهنه مدل شبكه عصبي مصنوعي (تابع فعاليت سيگموييد و قانون آموزش لونبرگ ماركوات) كه داراي مقدار ضريب همبستگي 822/0 و NRMSE 39/0 بود نيز به عنوان بهترين مدل براي چشمه قلعه باروداب طي دوره مورد بررسي انتخاب شد تنها تفاوت در تعداد نورون بود كه براي چشمه كنگاور كهنه 22 و براي چشمه قلعه باروداب 6 انتخاب شد. از نتايج مي توان براي زمان هايي كه دبي فاقد اندازه گيري است جهت مديريت در منابع آب استفاده نمود.
    Thesis summary

  7. پيش بيني بارش و رواناب حاصل از آن در حوضه كرخه با استفاده از مدل برنامه ريزي بيان ژن و مقايسه نتايج با مدل RegCM
    سجاد پويان فر 2022
    پيش بيني بارش و رواناب به عنوان پارامترهاي اصلي چرخه هيدرولوژي، از مهمترين موضوعات در مديريت حوضه هاي آبريز و استفاده پايدار از منابع آب مي باشد. در اين پژوهش، دقت و كارايي مدل برنامه ريزي بيان ژن (GEP) و مدل منطقه اي اقليمي (RegCM) جهت پيش بيني مقادير رواناب حاصل از بارش ماهانه بررسي گرديد. به علاوه از روش اصلاح خطاي اريبي (Bias Correction) جهت افزايش دقت نتايج مدل RegCM استفاده گرديد. بدين منظور، داده هاي بارش ماهانه 48 ايستگاه سينوپتيك، داده هاي دماي ماهانه 21 ايستگاه سينوپتيك و همچنين داده هاي رواناب ماهانه 40 ايستگاه هيدرومتري واقع در حوضه كرخه در يك دوره 45 ساله (1396-1352) مورد استفاده قرار گرفت. از اين دوره آماري 40 سال جهت واسنجي و 5 سال جهت صحت سنجي نتايج مدل استفاده شد. نتايج نشان داد كه مدل GEP با ميانگين 8/94=R2 درصد، ميانگين 4/19=RMSE مترمكعب بر ثانيه و ميانگين 28/0=SE توانسته با دقت قابل قبولي رواناب را شبيه سازي نمايد.همچنين نتايج حاكي از آن است كه اصلاح خطاي اريبي نتايج مدل RegCM مفيد بوده و منجر به بهبود دقت نتايج شده و با ميانگين 12=R2 درصد، ميانگين 83/82=RMSE مترمكعب بر ثانيه و ميانگين 33/1=SE، رواناب را شبيه سازي كرده است. به طور كلي مي توان دريافت كه مدل GEP در شبيه سازي رواناب ماهانه نسبت به مدل RegCM از دقت بالاتري برخوردار است
    Thesis summary

  8. استفاده از مدلهاي سري زماني- الگوريتمهاي فراكاووشي در پيش بيني بارش و دبي
    اريا يعقوب زاده باوندپور 2022
    بارش و دبي به عنوان دو متغير مهم و كليدي چرخه هيدرولوژيكي، نقش بسيار مهمي را در مديريت و برنامه ريزي منابع آب دارند. پيش بيني دقيق و مناسب اي ن دو متغير ميتواند منجر به شناسايي و انجام اقدامات الزم جهت جلوگيري از تلفات ناشي از مخاطرات طبيعي شود. امروزه مدل ها و مدل هاي تلفيقي متعددي جهت مدل سازي و پيشبيني پارامترهاي هيدرولوژيكي، معرفي و توسط محققين مورد استفاده قرار گرفته است. اين مطالعه نيز به بررسي عملكرد مدل تلفيقي ميانگين متحرك خود همبسته (ARMA (با دو الگوريتم ازدحام ذرات (PSO (و الگوريتم ژنتيك (GA (پر داخته است. در اين مطالعه، حوضه آبريز سفيدرود به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب و بازه آماري 42 ساله از سال 55-1354 تا 95-1394 جهت پيش بيني بارش و دبي ساليانه انتخاب شده است.
  9. پيش بيني بار رسوب معلق رودخانه با استفاده از مدل تلفيقي ماشين بردار پشتيبان و الگوريتم بهينه سازي ازدحام ذرات
    مژگان قاسميه 2021
    رسوب معلق به عنوان يكي از اجزاي مهم عملكرد هيدرولوژيكي، ژئومرفولوژيكي و اكولوژيكي حوضه هاي آبخيز و عامل اصلي كاهش كيفيت آب رودخانه ها شناخته شده است. ارزيابي و پيش بيني حجم رسوبات معلق به منظور اجراي برنامه هاي حفاظت خاك و كاهش رسوب زايي و همچنين محاسبه و طراحي دقيق حجم سدهاي رسوب گير و مخزني و به طوركلي در زمينه پايداري منابع آبي و مديريت محيط زيست ضرورت دارد. تعيين بار رسوبي رودخانه مستلزم تهيه داده هاي آماري و انجام اندازه گيري هاي ميداني و تهيه اطلاعات پايه اي مرتبط با سامانه ي رودخانه اي و حوضه آبخيز آن مي باشد كه اين امر در همه مكان ها ميسر نمي باشد. در اين شرايط استفاده از روش هايي كه بتوان به طور غيرمستقيم ميزان رسوب را برآورد نمود، مديريت رسوب و منابع آبي را بهبود خواهد داد. اين پژوهش، توانايي مدل ماشين بردار پشتيبان را براي پيش بيني بار رسوب معلق روزانه در سه رودخانه مي سي سي پي،ميسوري و ريوگراند، بررسي مي كند. بدين منظور آمار 18 ساله (1998-2016) براي پيش بيني بار رسوب استفاده گرديد. دبي روزانه رودخانه بعنوان ورودي مدل و بار رسوب معلق به عنوان خروجي مدل تعريف شدند. مقدار دقيق پارامترهاي مدل SVM تأثير زيادي در دقت پيش بيني بار رسوب معلق دارد. لذا در پژوهش حاضر به منظور افزايش دقت پيش بيني بار رسوب معلق رودخانه، به تركيب الگوريتم بهينه سازي ازدحام ذرات و مدل SVM جهت تعيين مقادير بهينه پارامترهاي SVM پرداخته شده است. همچنين از مدل تركيبي SVM-SA-Simplex براي شبيه سازي و پيش بيني بار رسوب معلق استفاده شده است. در بين سه رودخانه مذكور، نتايج اجراي همه مدل ها نشان دهنده عملكرد بهتر آن ها بر روي داده هاي رودخانه مي سي سي پي است. در پيش بيني رسوب معلق در هر سه رودخانه، مدل SVM-SA-Simplex بهترين عملكرد را نشان داد و پس از آن در دو رودخانه مي سي سي پي و ريوگراند به ترتيب ابتدا مدل SVMو سپس مدلSVM-PSO از عملكرد مناسبي برخوردار بودند. اما در رودخانه ميسوري مدل هاي SVM-PSO وSVM به ترتيب در رتبه دوم و سوم عملكرد قرار گرفتند.
  10. برآورد بار رسوب معلق با استفاده از مدل هاي SVM-SA ، MLP- GA و GMDH
    مريم قاسمي 2021
    برآورد غلظت رسوبات معلق حمل شده توسط جريان رودخانه ازنظر، كيفيت آب، شرايط زمين شناسي و جغرافيايي رودخانه، قابليت كشتيراني كانال، بهره برداري از سازه هاي هيدروليكي، زيبايي رودخانه و زيستگاه ماهي ها در بسياري از پروژه هاي منابع آبي داراي اهميت مي باشد. بنابراين شناسايي و پيشنهاد روش هاي برآورد بار رسوبات معلق بايد براساس پژوهش هاي مرتبط انجام شود. از جمله اين روش ها مدل شبكه عصبي مصنوعي (MLP)، مدل ماشين بردار پشتيبان (SVM) و مدل روش كنترل گروهي داده ها (GMDH) مي باشد. در اين پژوهش در برآورد ميزان رسوبات معلق از داده هاي رسوب ايستگاه هاي موجود در سه رودخانه بزرگ آمريكا از جمله مي سي سي پي، ميسوري و ريوگراند استفاده شد. طول دوره آماري براي اين سه رودخانه به ترتيب 20، 25 و 47 سال بود. متغيير مستقل در اين بررسي صورت گرفته دبي آب و متغيير وابسته حجم رسوبات معلق رودخانه هاست. پس از مدل سازي با هر يك از روش ها معيارهاي R^2، RMSE و SE براي هر يك از روش هاي ذكر شده محاسبه گرديد. نتايج نشان داد كه در استفاده از داده هاي روزانه، ماهانه و سالانه دو مدل GMDH و SVM-SA داراي برآورد مناسبي از بار رسوبات معلق نسبت به مدل MLP-GA و روش منحني سنجه مي باشند. با بررسي هاي صورت گرفته داده هاي ماهانه برآورد مناسب تري از حجم رسوبات معلق را داشته است، بنابراين 25 و 50 درصد از داده هاي ماهانه رسوب معلق رودخانه ها را حذف كرده، تا بتوان عدم وجود داده هاي ماهانه رسوب معلق را بر روي دقت هر يك از مدل ها، مورد ارزيابي قرار داد. نتايج به دست آمده در اين تحقيق نشان مي دهد كه در صورت عدم وجود 25 درصد از داده هاي رسوب در برآوردي كه مدل-ها از ميزان رسوبات معلق داشته اند، به طور كلي حدود 10 درصد خطا ايجاد گرديد در حالي كه مدل GMDH داراي برآورد مناسب تري نسبت به دو مدل SVM-SA و MLP-GA از حجم رسوبات معلق مي باشد، و در صورت عدم وجود 50 درصد داده-هاي رسوب، برآوردي كه مدل ها از حجم رسوبات داشته اند داراي خطاي زيادي مي باشد
  11. پيش بيني رواناب سطحي با استفاده از مدل SVM و SVM-PSO و ارزيابي عدم قطعيت داده هاي ورودي با استفاده از روش GLUE
    دلنيا مرتضوي 2021
    تجزيه و تحليل عدم قطعيت پارامتر هاي مدل و تحليل خروجي مدل براساس روابط موجود بين پارامتر ها و ورودي هاي مدل از مهمترين موارد مدلسازي در هيدرولوژي به شمار مي آيد. در اين پژوهش به منظور تحليل عدم قطعيت پارامتر هاي ورودي مدل-هاي SVM و SVM-PSO در پيش بيني رواناب استان همدان از روش عمومي عدم قطعيت تشابهات (GLUE) استفاده شد. بدين منظور با استفاده از آمار بارش زير حوضه ها، رواناب رودخانه ايستگاه هاي مورد نظر براي سال آبي 46-1348 تا سال آبي 95-1394 شبيه سازي، سپس با استفاده از روش GLUE عدم قطعيت پارامتر هاي ورودي مدل هاي مذكور محاسبه شد. نتايج حاكي از آن است كه در هر دو مدل SVM و SVM-PSO، پارامتر هاي γ و σ در پيش بيني رواناب تاثير چنداني ندارند و با مقايسه متوسط مقدار خطا ها و ضريب تعيين دو مدل، مي توان نتيجه گرفت كه كارايي مدل ها در پيش بيني رواناب پايين بوده است اما مدل SVM-PSO نسبت به مدل SVM داراي عملكرد بهتر و دقت بيشتري در پيش بيني رواناب مي باشد. در روش GLUE به طور متوسط 12/16 درصد داده هاي اندازگيري شده براي مدلSVM و 048/9 درصد داده هاي اندازگيري شده براي مدل SVM-PSO در محدوده اطمينان قرار دارند. ميزان متوسط خطا در روش SVM بيشتر از روش SVM-PSO مي باشد. همچنين متوسط ضخامت بازه اطمينان در SVM، 263/16 و در مدل SVM-PSO، 535/7 است
  12. مديريت شبكه هاي توزيع آب روستايي با استفاده از تركيب الگوريتم هاي تصميم گيري
    عليرضا مهرباني بشار 2020
    امروزه با توجه به مسلئه كمبود آب، جهان نيازمند توجهي بيش از پيش نسبت به نحوه استفاده و مديريت آن دارد. لذا بررسي اين موضوع يكي از اقدامات حياتي براي زندگي بشر خواهد بود. براي مديريت و كنترل كميت آب ابتدا بايد عوامل اثر گذار بر آن شناسايي شده و سپس بر اساس اولويت هايي كه با توجه به سياست گذاري هاي صاحبان آب تعيين مي گردد اين عامل حياتي را به بهترين شكل ممكن مورد استفاده قرار داد. از طرفي عوامل اثرگذار بر كميت آب بسيار متعدد بوده و در همه زمينه هاي مصرفي ازجمله كشاورزي، خانگي و صنعتي روابط بسيار پيچيده اي بين اين عوامل و آب مصرفي وجود دارد كه شناخت آن ها كاري بسيار مشكل خواهد بود، به همين دليل محققين براي شناخت اين روابط پيچيده استفاده از مدل هاي كامپيوتري را پيشنهاد داده اند. در اين تحقيق براي بررسي ميزان مصرف آب شرب روستاهاي استان همدان از مدل هاي Anfis، Anfis-GA، Anfis-PSO و SVM-SA-Simplex استفاده شده است و پارامترهاي جمعيت، بارش، دما، رطوبت نسبي و قيمت آب به عنوان عوامل اثرگذار بر ميزان مصرف آب در بازه زماني 4ساله(1394-97) براي حدود 780 روستا مورد مطالعه قرارگرفتند. در شبيه سازي ميزان مصرف آب شرب روستايي مدل SVM-SA-Simplex با شاخص هاي آماري R2، 0.954 (بدون بعد)، RMSE 10063 (متر مكعب) و SE، 0.27 (بدون بعد) براي واسنجي و R2، 0.788 (بدون بعد)، RMSE 18988 (متر مكعب) و SE، 0.578 (بدون بعد) براي صحت سنجي بهترين عملكرد را نشان داد و پس از آن مدل هاي Anfis، Anfis-GA و Anfis-PSO به ترتيب از عملكرد مناسبي برخوردار بودند. همچنين پارامتر جمعيت با توجه به نتايج مدل و آناليز حساسيت هاي محاسبه شده با اختلاف زياد بيشترين اثر گذاري را بر ميزان مصرف آب شرب روستايي نشان داده است. پارامترهاي هواشناسي در سال هاي مختلف اثرات متفاوتي را بر ميزان مصرف آب داشتندكه مي توان گفت با توجه به موقعيت جغرافيايي روستاها اثرات متفاوتي را خواهند داشت. قيمت آب شايد مهمترين عامل در بين پارامترهاي مورد بررسي براي كنترل ميزان مصرف آب باشد اما ميزان اثرگذاري اين عامل در حد بسيار ناچيزي بوده و مي توان گفت در دوره مورد بررسي اثر قابل توجهي بر مصرف آب نداشته است، لذا به سياستهاي قيمت گذاري در اين زمينه بايد توجه بيشتري صورت پذيرد. پس از شناخت عوامل موثر بر ميزان مصرف آب و همچنين شناخت نحوه اين اثرات به پيش
  13. بررسي تاثير تغيير اقليم و فعاليت هاي انساني بر پايين آمدن سطح آب درياچه اروميه
    طاهره حسن طهراني 2020
    : عدم جريان آب كافي به درياچه اروميه در ساليان اخير منجربه تشديد روند كاهشي تراز درياچه و كاهش سطح آن گرديده است. مجموعه عوامل انساني و طبيعي مختلف مانند اجراي طرح هاي متعدد توسعه منابع آب، توسعه روز افزون بخش كشاورزي، تغيير الگوي كشت و توليد محصولات پر آب در سطح حوزه، بهره وري پايين مصرف آب و عدم حفاظت موثر از منابع زيست محيطي و اكولوژي حوضه و از طرف ديگر نوسانات اقليمي و كاهش ميزان بارش ها و رواناب ها در سطح حوضه چنين شرايطي را براي پهناورترين درياچه ي داخلي ايران به همراه داشته است. هدف از اين تحقيق بررسي تاثير عوامل طبيعي و انساني با استفاده از مدل ماشين بردار پشتيبان و مشخص نمودن تاثير گزارترين عامل بر افت سطح آب درياچه اروميه در دهه هاي اخير مي باشد. در اين مطالعه با استفاده از آزمون من-كندال وجود روند سالانه در دبي 6 ايستگاه طي دوره هاي آماري مشخص بررسي شد و نتايج آزمون حاكي از وجود روند كاهشي معني دار با سطح اطمينان بالاي 95 درصد در 5 ايستگاه بود. در اين پژوهش به كمك سه روش آزمون پتيت، سال ساخت سد و تغييرات سطح تراز درياچه نقاط شكست سري ها مشخص شده و با استفاده از مدل ماشين بردار پشتيبان در محيط نرم افزار متلب اقدام به مدل سازي گرديد. و با كمك معيار هاي ارزيابي SE و RMSE بهترين روش محاسبات انتخاب و مدل صحت سنجي گرديد. با استفاده از روابط مربوط درصد تاثير اقليم و عوامل انساني محاسبه گرديد و در نهايت مشخص گرديد نتايج حاكي از اين بود كه تاثير عوامل انساني در تمامي ايستگاه ها بيشتر از تغيير افليم مي باشد.
  14. مدل سازي تخصيص آب سدها با استفاده از مدل WEAP و GLUE و الگوريتم بهينه سازي PSO
    مكدونالد تاتندا موروندا 2020
    با كاهش منابع آب موجود و انواع مختلف تقاضا در بخش هاي كشاورزي ، صنعتي و آشاميدني ، مديريت و برنامه ريزي منابع آب و سدها به عنوان بخش مهمي براي رضايت بخش هاي مختلف تقاضا ضروري است. تدوين سياست هايي براي استفاده از مخازن به منظور برآورده كردن هر يك از خواسته هاي آب ضروري است. امروزه ، يافتن راه هايي براي مدل سازي و اجراي مديريت جامع منابع آب در سيستم هاي هيدرو پيچيده تحت شرايط عدم قطعيت ، به ويژه در حوادث آينده ، يكي از موضوعات اساسي است كه بايد همراه با پيچيدگي اين سيستم ها مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد. اين به نوبه خود منجر به برنامه ريزي و مديريت جامع منابع آب با هدف توسعه پايدار مي شود. همچنين نتيجه گرفته شد كه در برآورده كردن نيازهاي آتي آب ، عدم اطمينان وجود دارد. اين امر از نوسانات قابل توجه ورود به سد اميركبير (2017-2017) مشهود است. مدل WEAP و الگوريتم PSO به عنوان ابزار مناسبي براي تحليل عدم اطمينان و همچنين به عنوان سيستمهاي پشتيباني تصميم (DSS) در مديريت منابع آب شناخته شده اند كه در تخصيص بهينه از آب محدود براي مصارف مختلف كمك مي كند. نتايج به دست آمده كاملاً رضايت بخش بوده و اعتبار فرضيات اساسي مدلهاي توسعه يافته را نشان مي دهد. باند عدم اطمينان براي هر دو مدل ، نشانگر روشني از عدم تحقق خواسته هاي آينده است يا خير. اين يك تصوير واضح و بستر براي تجزيه و تحليل مقايسه اي و شبيه سازي اصول حسابداري تعادل آب ارائه مي دهد.
  15. پيشبيني زماني و مكاني سطح آب زيرزميني با استفاده از مدل تركيبي سريزماني- زمين آمار در آبخوان دشت نهاوند- استان همدان
    مهدي طالبي افخم 2019
    براي آگاهي از وضع نوسانات سطح آب زيرزميني در مناطق خشك و نيمه خشك، لازم است پيشبيني دقيقي از نوسانات انجام شود. به كمك7916 (، براي عمق سطح آب زيرزميني 53 چاه پيزومتريك آبخوان، - و با استفاده از دادههاي ماهانه 53 سال ) 7936 Minitab نرمافزار 17انجام گرفت. دادههاي پيشبيني شده ARIMA مدلهاي سريزماني هر يك از چاهها انتخاب گرديد و پيشبيني زماني 2 ساله با مدلهايروش ،ARCGIS عمق سطح آب زيرزميني و دادههاي مشاهداتي به تراز سطح آب زيرزميني تبديل شدند و با استفاده از نرمافزار 10.4كريجينگ معمولي با واريوگرام كروي جهت درونيابي تراز سطح آب زيرزميني انتخاب گرديد. پيشبيني مكاني 2 ساله افت تراز سطح آب 9/64 ، زيرزميني انجام گرفت كه با پيشبيني مكاني دادههاي مشاهداتي مقايسه شد همانطور كه مشخص شد چاه توانه در آبان ماه سال متر خواهد رسيد . درصد مساحت تحت پوشش تراز / 3 متر رسيده كه اين مقدار در 2 سال آينده به 75 / متر افت داشته و در سال 7936 به 337452 ( كه كاهش داشته وكمترين - سطح آب زيرزميني در سال 7932 نسبت به ميانگين سالهاي قبل روند افزايشي داشته، به جز بازه ترازسطح آب زيرزميني را نشان ميدهد.
    Thesis summary

  16. شبيه سازي و بهينه سازي عملكرد سد با استفاده از روش مدلسازي پويايي سيستم، مطالعه موردي سد تنظيمي و بند انحرافي دز
    پريا مرادي 2019
    گسترش بي رويه جمعيت، توسعه كشاورزي و رشد سريع صنايع، هر روز تقاضاي آب را افزايش مي دهد. يكي از روش هاي تأمين اين نيازها مهار آب هاي سطحي به كمك ايجاد مخازن سطحي مي باشد. اما محدود بودن آب هاي قابل كنترل و افزايش مداوم نيازها لزوم برنامه ريزي صحيح به منظور مديريت آب و بهره برداري بهتر اين منابع محدود را طلب مي كند. در اين راستا با توجه به اهميت سد مخزني دز و سازه هاي پايين دست آن در تأمين نيازهاي كشاورزي شبكه آبياري و زهكشي دز و كنترل سيلاب منطقه، در تحقيق حاضر با استفاده از روش پويايي سيستم به شبيه سازي عملكرد سد مذكور و سد تنظيمي و بند انحرافي پايين دست آن پرداخته شد. بر همين اساس ابتدا كليه پارامترهاي مؤثر در سيستم، شناسايي و ارتباط بين آن ها نيز بررسي گرديد. سپس با توجه به ميزان حداقل و حداكثر حجم مخزن و همچنين قرار دادن مقادير رهاسازي شده واقعي به عنوان نياز پايين دست در بازه ي زماني 8 ساله براي دوره آماري (1392-1385) ، شبيه سازي انجام شد. پس از اعتبار سنجي مدل، شاخص هاي آماري R2، RMSE و SE براي حجم سد مخزني دز به ترتيب برابر با 992/0، 332/1690 و 181/0 و براي حجم رهاسازي كل از سد دز به ترتيب برابر با 984/0، 569/34 و 080/0 محاسبه شد. هم چنين شاخص هاي آماري مذكور براي سد تنظيمي به ترتيب برابر 976/0، 679/51 و 134/0، و براي بند انحرافي دز 921/0، 384/71 و 372/0 محاسبه گرديد. نتايج نشان مي دهد مدل مذكور از دقت بالايي در شبيه سازي حجم آب پشت مخزن برخوردار است. لذا در مدل مذكور مقادير نياز كشاورزي، صنعت، شرب و محيط زيست در طول دوره آماري 8 ساله مذكور، به عنوان نياز واقعي منطقه تعريف و مدل اجرا گرديد. در همين راستا به منظور ارزيابي نتايج مدل، با استفاده از الگوريتم PSO مقادير رهاسازي 8 ساله سد دز نيز بهينه سازي شد و مقادير كمبود نياز در هر دو مدل مذكور مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد استفاده از روش پويايي سيستم نسبت به الگوريتم بهينه سازي PSO ، مي تواند برنامه ريزي مناسبتري را در تامين نياز پايين دست به همراه داشته باشد.
  17. شبيه سازي و پيش بيني حجم آب ورودي به مخزن سد دز با توجه به ميزان مصرف و بهره برداري از منابع آب زيرحوضه هاي بالادست آن
    شيدا ريحاني شورباخورلو 2018
    با افزايش روزافزون نياز هاي آبي و محدوديت منابع آب، تامين كليه نيازهاي آبي موجود چالشي جدي محسوب مي شود. بنابراين به منظور افزايش اطمينان پذيري در تامين نيازهاي مختلف از جمله شرب،كشاوزي، محيط زيست و صنعت نياز به يك برنامه ريزي دقيق در زمينه مديريت منابع آب مي باشد. در اين راستا هدف اصلي اين پژوهش شبيه سازي و پيش بيني حجم آب ورودي به مخزن سد دز با توجه به ميزان مصرف و بهره برداري از منابع آب زير حوضه هاي بالادست آن مي باشد. بدين منظور ابتدا زيرحوضه هاي بالادست سد دز با استفاده از روش پويايي سيستم ها در محيط نرم افزار ونسيم شبيه سازي شدند. جهت واسنجي مدل از آمار و اطلاعات سال هاي 81-1380 الي 88-1387 و براي اعتباريابي آن از آمار و اطلاعات سال هاي 89-1388 الي 93-1392 استفاده شد. در مرحله ي واسنجي مقدار شاخص RMSE براي ايستگاه درود-تيره 90/17 ميليون متر مكعب و براي ايستگاه تنگ پنج 9/946 ميليون متر مكعب بود. شاخص SE براي اين دو ايستگاه به ترتيب 057/0 و 23/0 محاسبه شد. همپنين در مرحله اعتباريابي مدل، شاخص RMSE و SE براي ايستگاه درود-تيره به ترتيب 69/9 ميليون متر مكعب و 057/0 و براي ايستگاه تنگ-پنج 28/110 ميليون متر مكعب و 050/0 بودند. سپس با استفاده از روش هاي استوكاستيكي و نرم افزار minitab بارش سال هاي 95-1394 الي 99-1398 پيش بيني شد و نتايج حاصل از پيش بيني به عنوان متغير ورودي وارد مدل VENSIM گرديد و دبي خروجي ايستگاه هاي درود-تيره و تنگ پنج براي سال هاي آتي برآورد گرديد. درنهايت به منظور مديريت بهتر منابع آب چهار سناريو الف:ثابت بودن الگوي كشت، ب: افزايش ده درصدي راندمان آبياري، ج: حذف سطح زيركشت زيرحوضه هاي مختلف، د: افزايش ده درصد و بيست درصدي سطح زيركشت زيرحوضه ها ارائه گرديد. اثر اين سناريوها بر دبي خروجي دو ايستگاه درود-تيره و تنگ پنج بررسي شد. نتايج نشان داد كه زيرحوضه 2342 بيش ترين تاثير را بر دبي خروجي ايستگاه هاي مذكور دارد.
  18. ارزيابي كارايي الگوريتم هاي فراكاوشي در مديريت بهينه سدهاي چندمنظوره
    محمد محمدي 2018
    با توجه به گوناگوني الگوريتم هاي فراكاوشي، در اين تحقيق سه نوع الگوريتم PSO، SA و PSA جهت مديريت بهينه مخازن به منظور تامين كننده آب شرب تهران در پنج سد لار، طالقان، ماملو، اميركبير (كرج) و لتيان مورد بررسي قرار گرفته و نتايج آن با هم مقايسه گرديد. به منظور بررسي عملكرد الگوريتم ها، از معيار عملكرد درصد انحراف نسبي، استفاده شده است. با توجه به مقادير RPD كه نزديكي الگوريتم ها به بهترين جواب به‏دست آمده از ساير الگوريتم ها را نشان مي دهد، برتري الگوريتم PSA نسبت به ساير الگوريتم ها قابل مشاهده است. جهت مقايسه توانايي الگوريتم هاي پيشنهادي در پيدا كردن جواب بهينه، از آزمون آماري حداقل اختلاف معنادار فيشر (LSD) جهت بررسي استفاده شد. نتايج اين آزمون نشان داده مقادير P-value مقايسه دوبه دو الگوريتم هاي PSA و PSO و الگوريتم هاي SA و PSO كم‏تر از سطح معناداري 05/0 است. بنابراين مي توان گفت اختلاف معناداري بين الگوريتم هاي ذكر شده وجود دارد. لذا با توجه به ميانگين جواب هاي حاصل از حل، الگوريتم PSO عملكرد ضعيف تري را نسبت به ساير الگوريتم ها دارا مي باشد. همچنين الگوريتم هاي PSA و SA با توجه به مقادير P-value اختلاف معناداري با يكديگر ندارند. لذا با توجه به انحراف معيار، الگوريتم PSA عملكرد بهتري نسبت به الگوريتم SA دارد.
  19. روند يابي كيفيت آب رودخانه با استفاده از روش پويايي سيستم
    ندا مازوجي 2017
    به منظور رونديابي و بررسي چگونگي تغييرات آلودگي در رودخانه، استفاده از مدل هاي رياضي ضروري است. اين مدل ها قادرند آثار بارگذاري هاي موجود و آتي را شبيه سازي نموده و مديران و مسئولان را در تصميم گيري هاي خود ياري نمايند. به عبارت ديگر از آنجا كه حفاظت كيفي رودخانه ها نياز به سرمايه گذاري هاي زيادي براي تصفيه پساب ها و يا ايجاد سيستم هاي جمع آوري و كنترل زه آب ها دارد و هم چنين ممكن است منجر به محدود كردن توسعه فعاليت ها در حوضه رودخانه گردد. از اين رو اولين گام در مديريت حفاظت از منابع آب آگاهي همه جانبه از تغييرات كيفي آن ها مي باشد. براي اين منظور در اين پژوهش از محيط برنامه نويسي VENSIM استفاده شد. مدل پويايي سيستم در محيط VENSIM طراحي و اجرا گرديد. به منظور ارزيابي صحت سنجي نتايج مدل از داده هاي دو منطقه استفاده شد تا عملكرد مدل پويايي سيستم در رونديابي كيفيت آب را در دو مسافت كوتاه تا 8/468 متري از منبع تزريق ماده ردياب و مسافت بلند تا 6524 متري از منبع تزريق ماده ردياب بررسي شود، به منظور ارزيابي آماري نتايج از شاخص هاي آماري جذر ميانگين مربعات خطا (RMSE)، انحراف معيار (SE)، ضريب همبستگي(R2) و ميانگين خطاي مطلق(MAE) استفاده شد. از داده هاي مشاهده اي جمع آوري شده يكي از كانال هاي آبياري شهرستان نهاوند واقع در استان همدان براي مطالعه مدل در مسافت كوتاه و از داده هاي گزارش شده از رودخانه چيلان در كشور شيلي براي مطالعه مدل در مسافت بلند استفاده شد. در كانال آبياري نهاوند تزريق ماده ردياب (كلريد سديم) با هدايت الكتريكي44/746 ميكروموس بر سانتي متر به مدت 20 دقيقه به كانال صورت گرفت و در 3 ايستگاه با فواصل معين نمونه برداري انجام پذيرفت. از داده هاي مشاهده اي به دست آمده از كانال براي صحت سنجي مدل استفاده گرديد. بهترين انطباق مدل با داده هاي مشاهداتي در فاصله ي 5/12 متري از منبع تزريق و درايستگاه اول با RMSE برابر با 3548/0، SE برابر با 1787/0، R2 برابر با 9027/0 و MAE برابر با 1259/0 بود و همچنين كمترين انطباق مدل با داده هاي مشاهداتي در كانال مربوط به ايستگاه نمونه برداري دوم در فاصله ي 228 متري از منبع تزريق با RMSE برابر با4332/0، SE برابر با 2479/0، R2 برابر با 836/0 و MAE برابر با 1876/0 بود. در رودخانه چيلان براي رونديابي كيفيت آب از ماده Rodmine WT 20 درصد است
  20. ارزيابي كارايي مدل هاي مختلف استوكاستيكي خطي و غيرخطي در پيش بيني پارامترهاي هيدرولوژيكي
    فاطمه توكلي 2017
    يكي از مهمترين اركان در مديريت حوضه هاي آبريز و بهره برداري پايدار از منابع آب پيش بيني پارامترهاي هيدرولوژيكي مي باشد. در اين پژوهش به منظور پيش بيني مقادير ماه پارامترهاي بارش، دبي و تبخير از مدل هاي ماشين بردار پشتيبان(SVM)، ماشين بردار پشتيبان تلفيق شده با تبديل موجك(W-SVM)،ARMAX و ARIMA استفاده گرديد. بدين منظور از سري زماني ماهانه ايستگاه هاي باران سنجي، هيدرومتري و تبخيرسنجي واقع در حوضه آبريز همدان طي يك دوره 25 ساله (1370-1394) استفاده شد. از اين دوره آماري، 17 سال (1370-1384) براي آموزش ،4 سال (1385-1389) براي كاليبراسيون و 4 سال (1390-1394) به منظور صحت سنجي مدل ها در نظر گرفته شده است. مقايسه نتايج به كمك سه شاخص آماري ضريب همبستگي (r)، جذر ميانگين مربعات خطا (RMSE) و خطاي استاندارد (SE) صورت گرفت. نتايج نشان داد كه درخصوص پيش بيني بارش ماهانه، به ترتيب مدل هاي ARIMA، ماشين بردار پشتيبان، ARMAX و ماشين بردار پشتيبان تلفيق شده با تبديل موجك در رتبه هاي اول تا چهارم و در خصوص پيش بيني دبي و تبخير ماهانه مدل هاي ماشين بردار پشتيبان ، ARIMA، ARMAX و ماشين بردار پشتيبان تلفيق شده با تبديل موجك در رتبه هاي اول تا چهارم قرار دارند. همچنين مي توان گفت، مدل ماشين بردار پشتيبان به دليل داشتن پارامترهاي قابل تنظيم كمتر نسبت به مدل هاي ديگر، با سهولت بيشتر و در زمان كمتري قادر به پيش بيني تغييرات هيدورلوژيكي بوده و از اين نظر نسبت به ساير روش ها ارجحيت دارد
  21. تأثير روش هاي حذف روند بر دقت پيش بيني مدل هاي استوكاستيكي
    فرزانه فارسي 2017
    يكي از مسائل مهم در مدل سازي سري هاي زماني هيدرولوژيكي بررسي وجود روند و رسيدن به يك سري زماني ايستا مي باشد، چرا كه وجود روند باعث كاهش دقت مدل هاي پيش بيني سري هاي زماني مي شود. هدف از اين مطالعه مقايسه روش هاي مختلف حذف روند و انتخاب بهترين روش روندزدايي از سري زماني آبدهي چند ايستگاه هيدرومتري منتهي به درياچه اروميه به منظور افزايش دقت پيش بيني مي باشد. در اين مطالعه با استفاده از آزمون من-كندال وجود روند ماهانه در دبي 15 ايستگاه طي 46 سال آماري بررسي شد و نتايج آزمون حاكي از وجود روند كاهشي معني دار با سطح اعتماد 99 درصد در دبي ماهانه اكثر ايستگاه ها بود. بعد از تشخيص روند به كمك روش هاي مبتني بر شيب خط، Cindex، تجمعي، استانداردسازي و تفاضل گيري از 10 ايستگاه منتخب روندزدايي صورت گرفت. در اين پژوهش به كمك دو روش سعي و خطا و آزمون پتيت، از نقاط شكست به بعد نيز اقدام به حذف روند گرديد، كه نسبت به حذف روند از ابتداي سري نتايج بهتري داشت. بعد از حذف روند كاهشي سري هاي زماني، داده هاي ايستا، با استفاده از توابع تبديل نرمال، به داده هاي نرمال تبديل شدند. سپس هم سري داراي روند و هم سري هاي حذف روند شده در محيط نرم افزار ميني تب با كمك مدل هاي آريما(ARIMA) مورد بررسي و مدل سازي قرار گرفتند و به كمك معيارهاي ارزيابي AIC، RMSE و SE بهترين مدل آريماي هر ماه انتخاب و مدل ها صحت سنجي گرديد. در نهايت بررسي نتايج مدل سازي حاكي از اين بود روش حذف روند شيب خط نسبت به ساير روش ها از خطاي كمتر و همبستگي بيشتري براي پيش بيني دقيق تر دبي و مديريت بهتر ايستگاه هاي حوضه مذكور دارا مي باشد.
  22. مقايسه روش هاي برنامه ريزي پوياي قطعي و الگوريتم كرم شبتاب در مديريت بهره برداري از مخازن سدها
    محتشم قادرمزي 2017
    محدوديت منابع آب و ثابت بودن مقدار كل آن، افزايش جمعيت و رشد اقتصاد، روند صنعتي شدن شهرها و متعاقب آن روند روز افزون رشد تقاضا در زمينه هاي مختلف، مساله بحران آب در آينده اي نه چندان دور را پيش بيني مي كند. روند افزايشي تقاضا در حالي است كه محدوديت منابع به خصوص منابع آب شيرين به ويژه در مناطق خشك و نيمه خشك دنيا افزايش يافته است. رودخانه ها و آب هاي سطحي از مهم ترين منابع آبي موجود جهت رفع نيازها در اين مناطق مي باشند اما مقدار آورد رودخانه به مخازن در برخي از مواقع با ظرفيت تقاضاي موجود مطابقت ندارد. و يا گاهي جريان رودخانه به صورت فصلي و يا سيلابي اتفاق مي افتد. بهره برداري بهينه از مخازن بدين جهت كه مقاصد چند گانه اي را از لحاظ اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي با خود به همراه دارند از اولويت هاي برنامه ريزي و مديريت منابع آب مي باشند. در اين راستا مديريت كارا و بهره برداري از امكانات موجود از اهميت ويژه اي بر خودار است. لذا هدف اصلي اين تحقيق بهينه سازي حجم آب رها سازي شده از مخزن سد دز واقع در استان خوزستان مي باشد،كه در طي سال هاي آبي 70 تا 90 به صورت چهار دوره پنج ساله و بوسيله دو روش بهينه سازي، الگوريتم كرم شبتاب (FA) و برنامه ريزي پوياي قطعي (DP) صورت گرفت در نهايت نتايج رها سازي حاصل از هر دو روش با يكديگر مقايسه شدند براساس نتايج هر چهار دوره بهره برداري روش برنامه ريزي پويا ي قطعي در همه دوره ها آسيب پذيري كمتري نسبت به روش بهره برداري الگوريتم كرم شبتاب ايجاد مي كند. و اين نشان مي دهد در روش الگوريتم كرم شبتاب بخش هاي مصرف كننده آب متحمل كمبود هاي شديد تري مي شوند. از لحاظ شاخص اعتماد پذيري زماني و حجمي روش برنا مه ريزي پويا ي قطعي دراكثر دوره هاي بهره برداري از روش الگوريتم كرم شبتاب بهتر بود. واين نشان دهنده اين است كه روش برنامه ريزي پويا ي قطعي درتعداد ماه هاي كمتري از دوره بهره برداي دچار شكست مي شود. و شدت شكست هايي كه ايجاد مي كند كمتر است. همچنين در ضمينه شاخص برگشت پذيري نتيجه اين بود كه در اكثر دوره هاي بهره برداري روش برنامه ريزي پويا ي قطعي با سرعت بيشتري شكست ها را خواهد پوشاند و زودتر به حالت بهره برداري نرمال مي رسد. اما در مورد مقادير تابع هدف و مقدار مقادير مجذور ميانگين انحرافات (RMSE) در همه دوره هاي بهره برداري روش الگوريتم كرم شبتاب عملكرد
  23. كاربرد نظريه بازي ها در برنامه ريزي كمي و كيفي منابع آب زيرزميني در دشت اسدآباد
    احسان رحيمي مقدم 2016
    ا همه گير شدن بحران آبي در كليدواژه هاي به كاررفته در سطح مديران و متخصصين آب كشور، دستيابي به روش هايي جهت مقابله و يا كاهش اين بحران ضروري مي باشد. ازآنجايي كه الگوي كشت در برخي مناطق ايران با ذخاير آبي آنها متناسب نيست، بررسي راهكارهايي جهت تغيير الگوي كشت در اين مناطق الزامي مي باشد. در اين پژوهش با استفاده از داده هاي صحرايي جمع آوري شده از دشت اسد آباد و با بهره گيري از تفكر نظريه بازي ها سعي شده است تا تاثير الگوي كشت در ميزان مصرف آب و سود اقتصادي حاصل از آن مورد بررسي قرار گيرد. لذا تأثير افزايش قيمت به دو صورت پلكاني و يكنواخت و همچنين افزايش سطح آبياري باراني به عنوان سناريوهاي مديريتي جهت كنترل كمي و كيفي آب زيرزميني موردبررسي قرارگرفت. همچنين تأثير سطح مشاركت كه بيانگر انگيزه هاي غيراقتصادي و يا بلندمدت كشاورزان مي باشد نيز بررسي شد. نتايج نشان داد افزايش قيمت آب به صورت پلكاني نسبت به افزايش قيمت به صورت يكنواخت داراي تاثير مطلوبتري بر پارامترهاي زيست محيطي (در اين پژوهش نيترات نفوذي و مصرف آب) است، اما با اين حال هر دو سناريوي افزايش قيمت آب، به تنهايي داراي عدم توانايي لازم جهت جبران كاهش سطح ايستابي موجود مي باشند. افزايش سطح آبياري باراني هرچند به صورت بديهي كاهش آبي قابل توجهي در پي دارد ولي نيترات نفوذي را با انتخاب كشت پرمصرف افزايش مي دهد.اما افزايش سطح مشاركت تاثير كاملا مطلوب و چشمگيري بر دو پارامتر محيط زيستي در دست بررسي داراست.
    Thesis summary

  24. بررسي روند تغييرات سطح آب مخازن سد هاي استان تهران و مديريت بهره برداري از اين مخازن
    مژگان مصطفي 2016
    مديريت منابع آب يكي از بزرگ ترين چالش هاي قرن حاضر است كه مي تواند سرمنشأ بسياري از تحولات مثبت و منفي جهان قرار گيرد. درواقع امروزه چالش منابع آب دغدغه بسياري از كشورهاي خاورميانه است. اين موضوع در ايران راجع به استان تهران به دليل موقعيت سياسي، اقتصادي و اجتماعي آن، اهميت دوچندان دارد. از سوي ديگر محدوديت منابع آب قابل دسترس در اين استان و خشك سالي هاي اخير تأكيدي بر اين هشدار است كه استان تهران فاصله چنداني تا مرز بحران جدي در زمينه آب مصرفي موردنياز خود ندارد. اين بدين معناست كه براي رهايي از شرايط اشاره شده بايد يك برنامه ريزي و مديريت صحيح در زمينه منابع آب موجود صورت پذيرد. هدف اصلي اين تحقيق شبيه سازي تغييرات حجم آب پشت مخازن سد هاي استان تهران، پيش بيني نوسانات آن در سال هاي آتي و ارائه راهكار مناسب جهت مديريت بهره برداري از مخازن در سال هاي آتي مي باشد. براي اين كار ابتدا مخازن سدهاي استان تهران با استفاده از روش پويايي سيستم ها در محيط نرم افزار ونسيم شبيه سازي شدند. سپس دبي ورودي و تبخير از مخازن براي سال هاي آبي 93 تا 97 در نرم افزار ميني تب پيش بيني شدند و نتايج حاصل از پيش بيني متغيرهاي ورودي و خروجي به مخازن سدها وارد مدل ونسيم شدند. درنهايت با استفاده از پنج سناريو مختلف ميزان نيازهاي شرب، صنعت، كشاورزي و ساير مصارف براي سال هاي آبي 93 تا 97 در نظر گرفته شدند. سناريوهايي كه در اين مطالعه موردبررسي قرارگرفته اند شامل تغيير در مقادير نياز برنامه ريزي سدها بودند كه در هر سناريو با كاهش ميزان نياز، مقادير كمبودهاي ماهانه نيز كاهش يافتند و مشخص شد كه پس از ساخت مدل يك سد در نرم افزار ونسيم به سادگي مي توان اثر سناريوهاي مختلف را بر نحوه تخصيص منابع آب سد موردبررسي قرارداد. سپس بهينه سازي مخازن استان تهران با در نظر گرفتن نياز محاسبه شده در سناريو پنجم كه به شرايط واقعي نزديك تر است، به كمك نرم افزار لينگو انجام گرفت. مقايسه نتايج بهينه سازي و نتايج مدل نشان داد كه در شرايط بهينه سازي مقادير كمبود و سرريزها طي تقسيم در ماه هاي مختلف، تعديل شده و از خسارت هاي احتمالي جلوگيري مي شود.
    Thesis summary

  25. برآورد تغييرات مكاني رواناب حوضه دز در استان خوزستان
    مهناز اديرش 2015
    سيلاب يكي از حوادث طبيعي است كه بسياري از كشور ها با آن مواجه هستند كه هر ساله موجب خسارات جاني و مالي قابل توجهي دراقصي نقاط دنيا مي شود. با توجه به خسارت هاي ساليانه سيلاب حوضه دز و عدم اطلاع از ميزان آبي كه در زير حوضه هاي مياني به سيل اصلي اضافه مي شوند، در اين تحقيق ميزان رواناب ورودي از زيرحوضه هاي مياني به كمك شبيه-سازي بارش-رواناب جهت برآورد تغييرات مكاني رواناب در سراسر حوضه استفاده گرديد و نواحي سيل خيز حوضه شناسايي شد. به كمك سيستم اطلاعات جغرافيايي تخميني از پارامترهاي ورودي مدل به دست آمد. منطقه مورد مطالعه به 11 زيرحوضه تقسيم شد. واسنجي و اعتباريابي پارامترهاي به دست آمده جهت پيش بيني رواناب به كمك نرم افزار WMS با دقت نسبتاً بالايي انجام گرفت. بر اساس شبيه سازي رواناب ناشي از بارش يك ماهه، مي توان گفت دوكوهه با 40 درصد مشاركت، موثرترين زيرحوضه در سيل خروجي منطقه است. بعد از آن حميدآباد با 35 درصد و سد دز با 15 درصد جزء زيرحوضه هاي تأثيرگذار منطقه مي باشند. در اولويت بندي بر اساس نسبت حجم رواناب به مساحت نيز دوكوهه با 29 درصد بيشترين اثر را در سيل خروجي حوضه دارد و حميدآباد با 25درصد و دزفول با 15 درصد اولويت هاي بعدي را تشكيل مي دهند. بررسي رواناب ناشي از بارش با دوره بازگشت 100 ساله نشان داد زيرحوضه سد دز با 32 درصد سهم در رواناب خروجي حوضه تأثيرگذارترين زيرحوضه در ارتباط با سيل خروجي منطقه مي باشد. دوكوهه با داشتن 22درصد و حرمله با 18 درصد سهم اولويت هاي بعدي را تشكيل مي دهند. با بررسي اثر مساحت بر رواناب خروجي حاصل از بارشي با دوره بازگشت 100ساله مشخص شد دشت مشان با 34 درصد سهم مشاركت در رواناب اثرگذارترين زيرحوضه مي باشد. سد دز با 20درصد و دوكوهه با 18درصد مشاركت دومين و سومين زيرحوضه اثرگذار منطقه معرفي شدند. دليل تفاوت نتايج اولويت بندي در اين دو دوره شبيه سازي مي تواند در پاسخ هيدرولوژيكي زيرحوضه هاي منطقه به بارش در دوره 30 روزه و يك روزه باشد. از آن جهت كه رطوبت پيشين خاك عامل مؤثري در ايجاد رواناب مي باشد، در ايفاي نقش زيرحوضه ها در سيل خروجي حوضه تفاوت ايجاد مي كند. از جمله عوامل ديگر مي توان به تفاوت در خصوصيات فيزيكي هر زيرحوضه نظير شيب، مساحت، پوشش گياهي، شماره منحني و الگوي كشت منطقه، همچنين وجود سرشاخه هاي فرعي، ميزان بارش دريافتي و تف
    Thesis summary

  26. بررسي آزمايشگاهي تأثير آرايش منافذ لوله هاي زهكش بر شوري آب زيرزميني
    اذين پورصدري 2015
    زهكشي اجزاء مختلف محيط زيست را به صورت هاي گوناگون تحت تاثير خود قرار مي دهد. تاثير زه آب خروجي با شوري بالا يكي از عوامل تهديدكننده ي اكوسيستم پايين دست مي باشد. زيرا از آنجايي كه تخليه گاه نهايي زهكش ها معمولا رودخانه ها، درياها و تالاب هاست و اين مناطق زيست گاه بسياري از موجودات مي باشد،كيفيت زه آب خروجي تاثير زيادي بر حيات اين جانداران دارد. بنابراين رعايت مسايل زيست محيطي بسيار حائز اهميت مي باشد. با كاهش ميزان شوري زه آب خروجي تا حدودي مي توان از تاثير مخرب آن بر روي محيط زيست جلوگيري كرد. هدف از انجام اين تحقيق، بررسي روند تغييرات هدايت الكتريكي زه آب خروجي از زهكش ها نسبت به زمان، با توجه به تغييرآرايش منافذ لوله هاي زهكش در حضور آب زيرزميني با هدايت الكتريكي بالا، تاثير تغيير آرايش منافذ لوله هاي زهكش بر هدايت الكتريكي زه آب خروجي در فاصله ها و عمق هاي مختلف نصب لوله زهكش، بررسي زمان رسيدن به تعادل و همچنين بررسي ارتفاع سطح ايستابي تشكيل شده در اثر تغيير آرايش منافذ لوله هاي زهكش مي باشد. جهت انجام اين تحقيق، از يك مدل آزمايشگاهي با ابعاد 8/1 در 1 در 2/1 متر استفاده شد. زهكش ها در عمق هاي 20 و 60 سانتي متري و فواصل 60 و 180 سانتي متر نصب شدند. سه نوع آرايش روزنه كه اولين آرايش به صورت چهار روزنه با نام M4 به عنوان آزمايش شاهد و دومين و سومين آرايش با سه و يك روزنه به ترتيب از بالا و كنارهاي لوله با نام M3 و يك روزنه از بالاي لوله زهكش با نام M1 انجام شد. شوري آب زيرزميني حدود 50 دسي زيمنس بر متر تنظيم شد و آبياري با آبي با شوري 32/0 دسي زيمنس بر متر و دبي 09/0 ليتر بر ثانيه صورت گرفت. نتايج اين تحقيق نشان داد كه روند تغييرات هدايت الكتريكي نسبي زه آب خروجي از زهكش ها در الگوي M4 با گذشت زمان نسبت به M3 و M3 نسبت به M1 داراي شيب كمتري مي باشد. ميزان نمك خروجي در آرايش M4 نسبت به آرايش M3 و آرايش M3 نسبت به آرايش M1 بيشتر به دست آمده است.
    Thesis summary

  27. بهينه سازي الگوي كشت به منظور حفظ منابع آب دشت اسدآباد با روش پويايي سيستم
    رضا كرديان همداني 2015
    با توجه به افزايش جمعيت، افزايش توليد گياهان زراعي يكي از نيازهاي ضروري جامعه است. بنابراين افزايش عملكرد محصولات زراعي امري اجتناب ناپذير مي باشد. از طرفي مطالعات نشان مي دهد كه كمبود آب آبياري و شوري آن تاثير زيادي در كاهش عملكرد محصولات كشاورزي دارند. لذا استفاده از روش هاي مناسب مديريتي جهت جلوگيري از كاهش محصول مطابق با شرايط آبي موجود امري ضروري است. اما گاهي اوقات اجراي يك روش مديريتي مي تواند با گذشت زمان، اثرات منفي را به دنبال داشته باشد. لذا بررسي اثرات ناشي از اجراي يك سناريو قبل از اجراي آن مي تواند به درك بهتري از سيستم منجر شود. در تحقيق حاضر به منظور بررسي الگوي كشت موجود در منطقه و بهينه كردن سود ناشي از آن، يك مدل رايانه اي مبتني بر روش تحليل پويايي سيستم تهيه گرديد. اين مدل شبيه سازي بصورت شي گرا و بر پايه بازخورد بوده و تاثير توام تنش آبي و شوري بر عملكرد محصول را شبيه سازي مي كند. همچنين با توجه به قابليت بهينه سازي مدل، و با تعريف سناريوهاي مختلف اقدام به بهينه-سازي الگوي كشت گرديد. به منظور واسنجي و اعتباريابي نتايج مدل از داده هاي جمع آوري شده ي بخش پيرسلمان واقع در دشت اسدآباد استفاده شد. اين منطقه شامل 5 روستا به نام هاي قاسم آباد، نصرت آباد، حسام آباد، آجين و لك لك مي باشد. اين داده ها شامل عملكرد محصول و حجم آب مصرفي 6 محصول عمده در منطقه شامل گندم، چغندر قند، جو، ذرت دانه اي، گوجه فرنگي و يونجه مي باشد. اطلاعات مذكور در دو روش آبياري سطحي و باراني براي هر محصول در نظر گرفته شد. پس از تجزيه و تحليل آماري و محاسبه RMSE و خطاي استاندارد، ميزان برازش ميان مقادير اندازه گيري و شبيه سازي شده عملكرد محصول محاسبه گرديد. نتايج نشان داد كه مدل در تخمين عملكرد محصول از دقت خوبي برخوردار است. به منظور بهينه سازي الگوي كشت در منطقه مورد مطالعه 3 سناريو بهينه سازي براي مدل تعريف شد. در سناريو اول اقدام به بهينه سازي محصولات فوق و تعيين سطح زير كشت مطلوب آنها با توجه به قيمت استحصال آب (17 تومان) بدون تغيير در مصرف آب گرديد. در سناريو دوم نيز هيچ گونه تغييري در مصرف آب ايجاد نگرديد و تنها تفاوت آن با سناريو اول قيمت آب بود. در اين سناريو قيمت آب برابر قيمت تمام شده استحصال آب كشاورزي (100 تومان) در نظر گرفته شد. در سناريو سوم قيمت آب برابر قيمت تمام شد
    Thesis summary

  28. مديريت يكپارچه منابع آب دشت همدان بهار با استفاده از مدل WEAP
    صالح جهان گرد 2015
  29. مدل تحليلي سلسله مراتبي جهت تدوين راهبردهاي الگوي مصرف بهينه آب در دشت همدان- بهار
    حميد پورحسيني 2015
    توجه به رويكردهاي جديد در مديريت منابع آب كه از آن به عنوان پارادايم جديد آب ياد مي شود، شاكله اساسي اين پژوهش را تشكيل مي دهد. امروزه نگرش متخصصان مسائل آب به جاي جستجو براي يافتن منابع جديد، به سمت راهكارهاي مديريتي به ويژه مديريت مصرف و تقاضا و نيز بهره برداري و تخصيص بهينه آب در دسترس، سوق پيدا كرده است. در اين تحقيق نيز، موضوع مديريت مصرف، با نگاهي از ديد مديريت استراتژيك بررسي شده است. به منظور ارائه راهبردها از مدل مديريت راهبردي SWOT استفاده شد. ارزيابي عوامل چهارگان? ضعف، قوت، فرصت و تهديد، توسط گروهي از متخصصان صورت گرفت. بررسي ها غلب? ضعف-ها و تهديدات بر قوت ها و فرصت ها را نشان مي داد. سپس راهبردهاي نهايي جهت اولويت بندي تعيين شدند. اولويت بندي راهبردها توسط مدل تحليل سلسله مراتبي صورت پذيرفت. براي اين كار، شش شاخص توسعه پايدار به عنوان معيارِ اولويت بندي، تعريف گرديد. آنگاه سي نفر از متخصصان، مقايسه زوجي راهبردها را انجام دادند. نظرات ايشان توسط نرم افزار Expert Choice 11 تحليل شد. طبق نتايج به دست آمده، معيار «حفاظت از منابع طبيعي و تعادل زيست محيطي» بيشترين وزن و رتبه اول را در بين معيارها كسب نمود. در بين راهبردها نيز راهبرد «تدوين قوانين جامع و به روز، استقرار و نهادينه كردن نظام يكپارچه بهره برداري، حفاظت، پايش و نگهداري از منابع آب حوضه، با استفاده از پشتوانه هاي مالي، قانوني، نهادهاي مردمي و فناوري هاي نوين » با اختلاف قابل توجهي نسبت به ساير موارد، رتب? نخست را به خود اختصاص داده است. اين موضوع بيانگر ضعف قوانين موجود و تمايل زياد متخصصان به تغيير قوانين فعلي در زمينه مسائل آب مي باشد. در ميان راهبردها، راهبردهايي كه توسعه فعاليت هاي سازه اي و بحث انتقال آب را پيشنهاد مي دادند، در رتبه هاي آخر قرار گرفتند، كه بيانگر رويكرد متخصصان به روش هاي جديد مديريتي در بهره وري بهتر از منابع آب اين دشت مي-باشد.
    Thesis summary

  30. پيش بيني زمكاني و مكاني سطح آّب زيرزميني با استفاده از مدل تركيبي سري زماني- زمين آمار
    2014
    منابع آبهاي زيرزميني يكي از مهم ترين و با ارزش ترين منابع آب به شمار مي روند، شناخت صحيح و بهره برداري اصولي از آنها به خصوص در مناطق خشك و نيمه خشك مي توانند در توسعه پايدار بسياري از فعاليتهاي كشاورزي،اجتماعي و اقتصادي آن منطقه تاثير بسزايي داشته باشد.براي آگاهي از وضع نوسانات سطح آب زيرزميني در چنين مناطقي لازم است پيش بيني دقيقي از نوسانات انجام شود. سريهاي زماني به عنوان مدل خطّي جهت توليد داده هاي سطح آب مصنوعي وپيش بيني آيندهء سطح ايستابي آبخوان كاربرد دارد.مدل سري زماني تنها قادر به پيش بيني زماني داده هاي سطح آب زيرميني است، بنابراين براي پيش بيني مكاني داده هاي سطح آب زيرزميني و هم چنين توصيف مكاني داده هاي سطح آب زيرزميني در سطح دشت ، از تكنيك زمين آمار استفاده مي شود. تحليل زمين آماري يك سري روش هاي درونيابي را به كار مي گيرد كه از نقاط نمونه اي براي پهنه بندي پديده هاي مورد نظر استفاده مي كند. در بخش پيش بيني زماني داده هاي سطح آب زيرزميني، از داده هاي ماهانه 20 سال (1390-1370) سطح ايستابي 25چاه پيزومتريك دشت، جهت تشخيص مدل سري زماني استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده جهت پيش-بيني زماني داده هاي سطح آب زيرزميني، نرم افزار 17 MINITAB انتخاب شد. 210 ماه از داده هاي هرچاه جهت برازش مدل و 30 ماه از داده ها نيز جهت صحت سنجي مدل تعيين شده، استفاده شدند پس از تشخيص مدل مناسب براي تمامي چاهها، مدل هاي انتخابي هر يك از چاهها، اينبار بر روي داده هاي ماهانه 20 ساله خود برازش داده شدند و پيش بيني 5 سال آينده آنها (1395- 1390) به صورت ماهانه صورت گرفت.
  31. مدل بهرهبرداري تلفيقي از منابع آب شبكه آبياري و زهكشي سمت راست آبشار اصفهان به روش پويايي سيستم
    وجيهه محسني حبيب ابادي 2014
    در اين مطالعه با استفاده از روش پويايي سيستم استفاده تلفيقي از منابع آب سطحي و زيرزميني در توليد محصولات زراعي شبكه آبياري و زهكشي سمت راست آبشار اصفهان شبيه سازي و بهينه سازي شده است.
  32. مقايسه و ارزيابي روش هاي مختلف مدلسازي و پيش بيني نوسانات تراز سطح آب درياچه اروميه
    ندا قشلاقي 2014
    آب يكي از بزرگ ترين چالش هاي قرن حاضر است كه مي تواند سرمنشأ بسياري از تحولات مثبت و منفي جهان قرار گيرد. در واقع امروزه چالش منابع آب دغدغه بسياري از كشور هاي خاورميانه است. اين موضوع در ايران راجع به درياچه اروميه كه در دهه اخير دچار بحران شده است اهميت دوچندان دارد. با توجه به تغييرات بارندگي، وقوع خشكسالي ها و احداث سدها تراز سطح آب درياچه اروميه دست خوش تغييرات و نوسانات زيادي شده است. هدف اصلي اين تحقيق بررسي روش هاي استوكاستيكي جهت شبيه سازي نوسانات و پيش بيني تراز سطح آب درياچه اروميه مي باشد كه در آن تراز سطح آب درياچه اروميه به سه روش پيش-بيني گرديد. ابتدا با استفاده از سري زماني طولاني مدت تراز سطح آب درياچه اروميه از سال 1355 تا سال 1386 تراز سطح آب براي سال هاي 1387 و 1388 پيش بيني شد. در روش دوم با استفاده از سري زماني تراز سطح آب پس از احداث سدهاي منطقه از سال 1373 تا سال 1386 تراز سطح آب براي سال هاي 1387 و 1388 پيش بيني شد. در روش سوم ابتدا مدلسازي درياچه اروميه با تكيه بر تكنيك پويايي سيستم ها و با استفاده از محيط برنامه نويسي ونسيم صورت گرفت. سپس به كمك روشهاي استوكاستيكي، عوامل مؤثر بر تراز سطح آب مانند دبي، تبخير و بارش، شبيه سازي و پيش بيني شد و در نهايت با ورود اين اطلاعات به مدل شبيه-سازي پويايي سيستم، تراز سطح آب پيش بيني گرديد و نتايج آن با نتايج دو روش ديگر مقايسه شد. در روش استفاده مستقيم از داده هاي طولاني مدت سري زماني تراز سطح آب، جذر ميانگين مربعات خطا 24/0 متر و ضريب همبستگي 73/0، در روش استفاده مستقيم از داده هاي سري زماني تراز سطح آب پس از احداث سدهاي منطقه، جذر ميانگين مربعات خطا 27/0 متر و ضريب همبستگي 74/0 و در مورد استفاده از داده هاي سري زماني جريان هاي ورودي و خروجي از درياچه و مدل ونسيم جذر ميانگين مربعات خطا 17/0 متر و ضريب همبستگي 75/0 بدست آمد. مقايسه سه روش پيش بيني تراز سطح آب درياچه اروميه نشان مي-دهد كه شبيه سازي عوامل مؤثر بر تراز سطح آب و سپس وارد نمودن آن ها در مدل ونسيم نتايج بهتري را درپي خواهد داشت.
  33. شبيه سازي عرضه و تقاضا و سناريوهاي مختلف مديريت منابع آب زيرزميني دشت تويسركان با به كارگيري مدل WEAP
    ميثم رباني فر 2013
  34. مطالعه همبستگي تغييرات ماهانه تبخير و تعرق مرجع با پارامترهاي هواشناسي و جغرافيايي در حوضه كرخه با استفاده از تكنيكGIS
    صبا سقائي 2013