Hamid Sepehrdoust

Professor

Update: 2024-05-07

Hamid Sepehrdoust

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Economics

Ph.D. Dissertations

  1. ناهمگوني رفتار سرمايه گذاران مسكن
    شهلا صمدي پور 2023
  2. بررسي پيچيدگي اقتصادي، بهره وري علمي و ريسك بر روي نابرابري درآمد در كشورهاي منتخب
    محسن تارتار 2023
    توزيع درآمد از نظر اقتصادي به دليل آنكه ساير متغيرهاي اقتصادي كلان اقتصادي به خصوص نرخ پس انداز، ميزان سرمايه گذاري و تقاضاي كل در بازارهاي مختلف را متأثر مي كند داراي اهميت است و از نظر سياسي نيز معيار كارآمدي دولت براي جلب نظر رأي دهندگان محسوب مي گردد. هدف از اين پژوهش، بررسي متغيرهاي كلان اقتصادي تأثيرگذار بر روي نابرابري توزيع درآمد در دو گروه كشورهاي با درآمد سرانه متوسط و كشورهاي با درآمد سرانه بالا، بر اساس طبقه بندي صندوق بين المللي پول است و براي اين منظور از داده هاي سالانه پيچيدگي اقتصادي، بهره وري علمي، ريسك سياسي، ريسك اقتصادي و ريسك مالي و دوره زماني 2019-2000 و روش خود رگرسيون برداري تابلويي (PVAR) استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه در كشورهاي با درآمد سرانه بالا افزايش پيچيدگي اقتصادي و بهره وري علمي نابرابري درآمد را كاهش مي دهد؛ درحاليكه در كشورهاي با درآمد سرانه متوسط افزايش بهره وري علمي نابرابري درآمد را كاهش اما افزايش پيچيدگي اقتصادي نابرابري درآمد را افزايش مي دهد. كاهش ريسك سياسي در هر دو گروه نابرابري درآمد را كاهش مي دهد؛ درحاليكه كاهش ريسك مالي در كشورهاي با درآمد سرانه بالا نابرابري درآمد را كاهش اما در كشورهاي با درآمد سرانه متوسط نابرابري درآمد را افزايش مي دهد. تأثير ريسك اقتصادي نيز روي نابرابري درآمد در كشورهاي با درآمد سرانه بالا ناچيز بوده درحاليكه در كشورهاي با درآمد سرانه متوسط تأثير ريسك اقتصادي روي نابرابري درآمد بسيار قوي بوده و كاهش ريسك اقتصادي در اين گروه از كشورها، نابرابري درآمد را به شدت كاهش مي دهد
    Thesis summary

  3. بررسي عوامل موثر بر سودآوري بانك ها: كاربردي از روش خودرگرسيون برداري پانل
    مهدي پورمهر 2019
    با توجه به اهميت نظام بانكي در اقتصاد ايران و اهداف فعاليت هاي بانك ها در جهت بهبود شاخص هاي عملكردي، در اين تحقيق عوامل بيروني و دروني موثر بر سه مولفه سودآوري بانك ها شامل بازدهي دارايي و بازدهي حقوق صاحبان سهام و حاشيه بهره اي خالص بعنوان مولفه هاي سنجش عملكرد بانك ها به كمك الگوي خودرگرسيون برداري در داده هاي تابلويي مشتمل بر 13 بانك خصوصي و براساس داده هاي سالانه سال هاي 1385 تا 1395 مورد بررسي قرار گرفته است. برخلاف عمده تحقيقات صورت گرفته، مولفه هاي اثر گذار به مولفه هاي بيروني و دروني تقسيم شده و به صورت جمعي و همزمان به بررسي آن ها پرداخته شده است. شاخص هاي مربوط به كيفيت مديريت، كيفيت دارايي ها، كفايت سرمايه و كيفيت نقدينگي از مولفه هاي دروني و نرخ تورم، نرخ سود سپرده، رشد توليد ناخالص داخلي حقيقي و شاخص توسعه بازار سرمايه از مولفه هاي بيروني بعنوان متغيرهاي اثرگذار بر سودآوري بانك ها مورد بررسي قرار گرفته اند. نتايج تابع عكس العمل آني نشان دهنده اثر منفي نرخ سود بر بازدهي دارايي تا سال پنجم مي باشد در حاليكه در تغييرات بازدهي حقوق صاحبان سهام وحاشيه بهره اي خالص نقش قابل ملاحظه اي ندارد. از طرفي، نسبت پوشش نقدينگي در تغييرات بازدهي دارايي و بازدهي حقوق صاحبان سهام و حاشيه بهره اي خالص نقش قابل ملاحظه اي دارد و تابع عكس العمل آني، حاكي از كاهش بازدهي دارايي و بازدهي حقوق صاحبان سهام و حاشيه بهره اي خالص در طول دوره بررسي مي باشد.
    Thesis summary

  4. تعيين كننده هاي سودآوري در نظام بانكي ايران با تأكيد بر ساختار بازار و رفتار ريسك پذيري
    مهدي فردوسي جلالي 2018
    بانك ها از اجزاي مهم نظام مالي در بسياري از كشورها به شمار مي آيند و به عنوان واسطه هاي مالي نقش تعيين كننده اي در حصول رشد و توسعه ي اقتصادي به عهده دارند؛ به بيان ديگر بانك ها شالوده هاي نظام مالي هر كشوري هستند مخصوصاً در كشورهاي در حال توسعه كه بازارهاي سرمايه توسعه نيافته اند. طي دو دهه ي گذشته نظام بانكي در سراسر دنيا تغييرات قابل ملاحظه اي را در محيط فعاليت خود تجربه كرده است و عوامل داخلي و خارجي متعددي بر ساختار و عملكرد آن تأثيرگذار بوده است؛ با اين حال بر خلاف تمامي تغييرات مذكور، نظام بانكي هم چنان ميدان دار اصلي تأمين مالي فعاليت هاي اقتصادي در بسياري از كشورهاست؛ پس تبيين عوامل مؤثر بر عملكرد و سودآوري آن از جمله زمينه هاي مورد علاقه ي پژوهشگران ، مديران بانكي، ناظران پولي و فعالان اقتصادي است. سيستم بانكي ايران به ويژه از اوايل دهه ي هشتاد خورشيدي و به دنبال ورود بانك هاي خصوصي به بازار پول و پس از آن خصوصي سازي برخي بانك هاي دولتي دچار تغييرات گسترده اي در ساخت بازار و مسأله ي رقابت شده است. از طرف ديگر افزايش عدم اطمينان در بازار، ضعف هاي موجود در نظام بانكي كشور، احتمال تحريم آن در سطح بين المللي، نوسان نرخ دارايي ها و بدهي هاي ارزي و افزايش روند ورشكستگي شركت هاي بزرگ اخذكننده ي اعتبار، مؤسسه هاي مالي را تهديد و به نوعي باعث افزايش ريسك آن ها شده است. اين پژوهش با هدف سنجش اثرات ساختار بازار و ريسك بر سودآوري نظام بانكي ايران تدوين شده است. قبل از طراحي مدل، شناسايي شكاف پژوهشي در داخل با مطالعه ي عمده ي پژوهش هاي داخلي صورت گرفت؛ از اين رو نمونه ي آماري شامل 33 بانك براي دوره ي زماني 1382-1395 در نظر گرفته شد. متغيرهاي بازدهي دارايي ها، بازدهي حقوق صاحبان سهام و حاشيه ي سود به عنوان شاخص هاي سودآوري در نظر گرفته شد. خروجي مدل ها با استفاده از اقتصادسنجي پانل پويا و روش GMM هر دو فرضيه ي پژوهش را تأييد مي كند به طوري كه در هر سه مدل برآورد شده، ساختار بازار و ريسك، اثرات معني داري بر سودآوري داشته است. علامت مثبت شاخص تمركز، تأييدكننده ي فرضيه ي SCP در بخش بانكي اقتصاد ايران است در حالي كه شاخص ريسك اثر منفي بر سودآوري داشته است. مقدار ضريب وقفه دار سودآوري در برآوردهاي پويا وجود ساختار رقابتي در صنعت بانكي ايران را تأييد مي كند. ساير نتايج نشان م
    Thesis summary

  5. كانال هاي تاثيرگذاري فساد بر رشد اقتصادي در اقتصادهاي رانتي و غيررانتي
    عادل برجيسيان 2016
    فساد به عنوان يك عامل محدودكننده رشد در مطالعات متعددي مورد بررسي قرار گرفته و اثري كه فساد بر كاهش رشد اقتصادي مي گذارد در بسياري از اين مطالعات تاييد شده است. اما عمده مطالعات بر اثرات مستقيم فساد بر رشد اقتصادي متمركز شده و پيرامون شناسايي كانال هاي تأثيرگذاري فساد بر رشد اقتصادي، مطالعات محدودي آنهم بيشتر با تمركز بر يك كانال مشخص صورت پذيرفته است. هدف از انجام اين پژوهش، بررسي كانال هاي تأثيرگذاري فساد بر رشد اقتصادي در اقتصادهاي رانتي و غير رانتي به صورت همزمان با لحاظ و (CPI) نمودن اثرات متقابل آنها برروي هم است. براي اين منظور، از داده هاي مرتبط با شاخص ادراك فساد سازمان شفافيت بين الملل 5336 و همچنين – در 19 كشور منتخب با اقتصادهاي رانتي و غير رانتي، طي سال هاي 1059 )Graft( شاخص كنترل فساد كافمن و همكاران 3( استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان داد كه هر دو نوع شاخص فساد، داراي اثر SLS( با به كارگيري روش تخمين پانل معادلات همزمان منفي بر رشد اقتصادي كشورهاي مورد مطالعه هستند و انتقال اثر از طريق كانال هاي سرمايه انساني، سرمايه گذاري، هزينه هاي دولت و بي ثباتي سياسي معني دار است. همچنين در مقايسه بين كشورهاي رانتي و كشورهاي غير رانتي، اثر فساد بر رشد اقتصادي با در نظرگرفتن هر دو شاخص، اثر فساد از طريق كانال هاي انتقال در كشورهاي رانتي بيشتر از كشورهاي غيررانتي طي سال هاي مورد مطالعه بوده است. همچنين جهت تكميل مطالعه، عوامل موثر بر فساد مورد بررسي قرار گرفت كه در آن وابستگي فساد به برخي متغيرهاي تاثيرگذار نظير نابرابري درآمد و حمايت از حقوق مالكيت با تاكيد بر مقوله دموكراسي از روش پانل ديتا آزمون گرديد. نتايج نشان داد كه دموكراسي اثر منفي معنيداري بر فساد دارد، همچنين حقوق مالكيت، نرخ رشد اقتصادي و سرمايهگذاري رابطه منفي معنيداري با فساد دارند. از سوي ديگر ضريب جيني و بيثباتي سياسي رابطه مثبت معني داري با شاخص فساد دارند. البته اثر دموكراسي برروي فساد مشروط به متغير حقوق مالكيت است، به طوريكه با افزايش حمايت از حقوق مالكيت، دموكراسي ميتواند عملكرد بهتري جهت كنترل فساد، به خصوص در كشورهاي با اقتصاد رانتي داشته باشد.
    Thesis summary

M.Sc. Theses

  1. بررسي تاثير عوامل كلان اقتصادي بر بيكاري در ايران با استفاده از رويكرد ماركوف سوييچينگ
    نسترن احمدي 2023
    بيكاري يكي از مشكلات بزرگ اقتصادي و اجتماعي است كه تحت تاثير عوامل مختلفي از جمله تصميمات و سياست-هاي اقتصادي و مديريتي است كه آن را به طور مستقيم و غيرمستقيم تحت تأثير قرار مي دهند. سطوح بالاي بيكاري نشان دهنده وجود نقص يا نواقصي در بازار نيروي كار، وجود استانداردهاي پايين زندگي و بروز آسيب هاي اجتماعي است. نرخ بيكاري دو رقمي يكي از معضلات اساسي اقتصاد ايران در دهه هاي اخير بوده است. بالا بودن نرخ رشد جمعيت در مقاطع زماني مختلف و عدم برخورداري اقتصاد ايران از نرخ هاي رشد اقتصادي بالا و بادوام باعث شده است كه اقتصاد ايران ظرفيت هاي لازم را جهت جذب حداكثري نيروي كار نداشته و سياست هاي اجرا شده توسط دولت هاي مختلف در راستاي حل اين مشكل با شكست مواجه شود. آگاهي از عوامل موثر بر آن از جمله مفاهيمي است كه توجه به آن مي تواند در شناخت وضعيت اقتصاد و تلاش براي بهبود آن موثر باشد . عوامل متعددي بر متغير بيكاري اثرگذار هستندكه از جمله مهم ترين آن ها مي توان به تورم، پيچيدگي اقتصادي، بهره وري نيروي كار و حداقل دستمزد اشاره نمود، در اين پژوهش به بررسي اثر غيرخطي متغيرهاي مذكور بر روي نرخ بيكاري اقتصاد ايران طي دوره 1375 تا 1401 پرداخته شده است. اقتصاد ايران بر اساس داده ها و آمار در مورد نوسانات توليد دوره هايي از رشد مثبت و منفي اقتصادي را تجربه نموده است، بر اين اساس استفاده ازرويكردهاي خطي در تخمين و تحليل رفتار رشد جايز نبوده و استفاده از مدل هاي غيرخطي مانند ماركوف توصيه مي شود. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان دهنده اثر منفي و معنادار متغيرهاي حداقل دستمزد، بهره وري نيروي كار و پيچيدگي اقتصادي، و اثر مثبت و معنادار تورم بر بيكاري در اقتصاد ايران در رژيم صفر مي باشد. همچنين نتايج در رژيم يك گوياي آن است كه تورم تاثير منفي و معنادار در بازه اطمينان 90 درصد و حداقل دستمزد و بهره وري نيروي كار تاثير منفي و معنادار و پيچيدگي اقتصادي تاثير منفي و بي معنايي بر بيكاري دارد.
    Thesis summary

  2. تأثير نوسانات نرخ ارز بر صنعت توريسم در ايران
    پرژين حبيبي 2023
    گردشگري بزرگترين صنعت خدماتي جهان از نظر درآمد زايي شناخته شده است. توسعة اين صنعت براي كشورهاي در حال توسعه، كه با معضلات زيادي هم چون بيكاري، محدوديت منابع ارزي و اقتصاد تك محصولي مواجه اند، از اهميت ويژه اي برخوردار است. با توجه به جايگاه ويژة صنعت گردشگري و نقش و اهميت آن در رشد اقتصادي، برآنيم تا در اين پژوهش به بررسي تأثير نوسانات نرخ ارز بر بخش گردشگري ايران مورد بررسي قرار مي گيرد. بدين منظور، ابتدا با استفاده از داده هاي نرخ ارز رسمي نوسانات نرخ ارز را ازطريق مدل هاي ناهمساني واريانس شرطي (ARCH_ GARCH) محاسبه مي شود. سپس با به كار بردن سري زماني طي سال هاي (1399-1390) با استفاده از روش الگوي خود بازگشت وقفه توزيعي (ARDL) روابط بلندمدت و كوتاه مدت بين متغيرهاي پژوهش برآورد مي گردد. نتايج حاصل از اين تخمين نشان مي دهد بين نوسانات نرخ ارز و گردشگران ورودي به ايران رابطه منفي و معني داري وجود دارد. و همچنين بي ثباتي سياسي منجر به كاهش ورود گردشگران بين المللي مي شود. در واقع به ارزش برابري يك واحد پول خارجي به پول داخلي نرخ ارز گفته مي شود. ريسك سياسي عبارت است، از كاهش ارزش سرمايه، كه به دليل تغييرات در سياست ها و نظام هاي سياست گذاري يك كشور رخ مي دهد.
    Thesis summary

  3. تأثير عوامل (شوك هاي) اقليمي بر مهاجرت داخلي در ايران
    شقايق حيدري پروين 2023
    مسئله ي گرمايش جهاني و تغييرات اقليمي به عنوان بزرگ ترين تهديد زيست محيطي در محافل علمي، سياسي و اقتصادي مطرح است كه پيامدهايي چون گرم شدن زمين، كمبود بارندگي، بروز خشك سالي، سيل يا طوفان و كمبود آب و مواد غذايي را به دنبال خواهد داشت و منجر به آوارگي و بي خانماني، بيكاري، فقر، درگيري بر سر منابع و ناامني و درنهايت مهاجرت براي كاهش اثرات ناشي از تغييرات اقليمي مي گردد. پژوهش حاضر به بررسي تأثير شوك هاي اقليمي بر مهاجرت داخلي در كشور ايران با استفاده از الگوي خود رگرسيون برداري پانل (Panel VAR) طي دوره زماني 1399-1390 مي پردازد. براي اين منظور، متغيرهاي اثرگذار بر مهاجرت هاي بين استاني در ايران شامل متغيرهاي اقليمي (ميانگين دما و بارش)، متغيرهاي اقتصادي (نرخ بيكاري، توليد ناخالص داخلي سرانه و ضريب جيني) و متغير اجتماعي نرخ باسوادي و تراكم جمعيت به عنوان متغير جمعيتي، به صورت هم زمان موردبررسي قرار گرفتند. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه همراه با كاهش بارندگي و افزايش دما، تحركات جمعيتي و مهاجرت بين استاني افزايش مي يابد. شوك ناشي از افزايش دما و بارندگي طي دوره موردبررسي نشان داد كه در دوره دوم به ترتيب داراي بيشترين تأثير مثبت و منفي بوده و حتي پس از گذشت ده دوره هم از بين نمي رود. متغيرهاي بيكاري، ضريب جيني، نرخ باسوادي و تراكم جمعيت داراي تأثير مثبت و توليد ناخالص داخلي سرانه هم داراي تأثير منفي بر مهاجرت بين استاني در ايران در طول دوره موردبررسي است. نتايج آزمون تجزيه واريانس هم بيانگر اين است كه بعد از متغير مهاجرت، نرخ باسوادي و بارندگي بيشترين توضيح دهندگي را در مورد مهاجرت هاي بين استاني دارند.
    Thesis summary

  4. تأثير قيمت نفت بر قيمت بازار مسكن: شواهدي از كشورهاي نفتي اپك
    2023
    بخش مسكن از بخش هاي مهم اقتصاد است. اهميت آن در بازار دارايي ها، نقش آن در فرآيند انتقال سياست پولي، جايگاه آن در تشكيل سرمايه ثابت بخش ساختمان، ماهيت اشتغال زايي بالاي آن و ارتباطات گسترده آن با ديگر بخش هاي واقعي اقتصاد، تنها بخشي از كاركردهاي متفاوت و مهم بخش مسكن است. نوسانات قيمت مسكن در كشورهاي درحال توسعه در دو دهه اخير يكي از چالش هاي اساسي اقتصاد بوده است. تغييرات قيمت مسكن و بروز شوك هاي ادواري آن در كشورهاي مختلف و به ويژه در ايران، پديده اي با تأثيرگذاري بسيار گسترده است. عوامل متعددي بر قيمت بازار مسكن تاثيرگذار است. يكي از تأثيرگذارترين عوامل در كشورهاي صادركننده نفت، قيمت نفت مي باشد. وابستگي بالاي صادرات اين كشورها به درآمد نفت باعث شده است، كه نوسانات قيمت نفت، متغيرهاي كلان اقتصادي بخصوص قيمت بازار مسكن را تحت تأثير قرار دهد. بنابراين تحقيق حاضر به بررسي تأثير قيمت نفت بر شاخص قيمت مسكن در كشورهاي عضو اوپك (ايران، عراق، عربستان، كويت، ونزوئلا، قطر، ليبي، امارات، الجزاير، نيجريه، آنگولا، اكوادور) مي پردازد. براي اين منظور از مدل پنل ديتا براي دوره زماني 2000 تا 2020 ميلادي استفاده شده است. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه، رابطه ي مثبت و معني داري بين قيمت نفت و شاخص قيمت مسكن در كشورهاي مورد مطالعه وجود دارد. زيرا افزايش قيمت نفت موجب افزايش درآمد كشورهاي صادركننده نفت شده است و با افزايش تقاضا در اين كشورها، قيمت مسكن به عنوان يكي از كالاهاي سرمايه اي افزايش يافته است. همچنين متغيرهاي توليد ناخالص داخلي، نرخ تورم و نرخ ارز نيز رابطه ي مثبت و معني داري با شاخص قيمت مسكن در كشورهاي عضو اوپك دارند.
    Thesis summary

  5. مطالعه تاثير عوامل درون بانكي و برون بانكي بر تسهيلات اعطايي بانكهاي دولتي و غيردولتي در ايران
    فائزه جان پناه 2023
    صنعت بانكداري در ايران به دليل عدم توسعه كافي بازار سرمايه و ناكارايي هاي موجود در اين بازار عهده دار اصلي تأمين مالي بلندمدت و كوتاه مدت فعاليت هاي اقتصادي است. بر همين اساس اعطاي وام و تسهيلات بخش مهمي از عمليات تأمين مالي هر بانك را تشكيل مي دهد. بانكها متأثر از شرايط محيطي خود فعاليت مي-كنند اما اعطاي تسهيلات و وام دهي آنها در بيشتر موارد تحت تأثير عوامل اقتصادكلان است. علاوه بر عوامل اقتصادي، عوامل داخلي هم بر تسهيلات اعطايي بانكها تاثيرگذار مي باشد. با توجه به اين كه هدايت منابع و تسهيلات به سمت فعاليتهاي مولد و پربازده مي تواند موجبات اشتغال زايي و خروج از ركود شود و به تبع رشد اقتصادي را فراهم آورد، ما قصد داريم در اين پژوهش تاثير عوامل درون بانكي و برون بانكي بر تسهيلات اعطايي بانكهاي دولتي و غير دولتي در ايران را مورد بررسي قرار دهيم. براي ا ين منظور اطلاعات 7 بانك دولتي و 15 بانك غير دولتي براي دوره 12 ساله (1400-1388) مورد بررسي قرار گرفته است. در اين پژوهش با استفاده از داده هاي پانل و روش حداقل مربعات تعميم يافته (GLS)، تاثير بي ثباتي نرخ ارز و نرخ رشد نقدينگي به عنوان عوامل بيروني و همچنين تاثير شاخص كفايت سرمايه، ريسك اعتباري و اندازه بانك به عنوان عوامل دروني بر تسهيلات اعطايي بانكهاي دولتي و غير دولتي در ايران بررسي مي شود. نتايج به دست آمده تخمين مدل حاكي از آن است كه نرخ رشد نقدينگي و اندازه بانك تاثير مثبت و معني دار بر تسهيلات اعطايي بانكهاي دولتي وغير دولتي دارند. همچنين شاخص كفايت سرمايه و بي ثباتي نرخ ارز تاثير منفي و معني دار بر تسهيلات اعطايي بانكهاي دولتي و غير دولتي دارند. علاوه بر اين، ريسك اعتباري تاثير منفي و معني دار بر تسهيلات اعطايي بانكهاي غيردولتي دارد ، همچنين تاثير اين ريسك بر بانكهاي دولتي نيز منفي مي باشد اما در سطح 95% از معناداري برخوردار نمي باشد.
    Thesis summary

  6. كيفيت نهادي و توسعه مالي: چشم انداز كشورهاي عضو اوپك
    فاطمه سنايي 2022
    امروزه توجه به بخش مالي و توسعه آن، به عنوان يكي از عوامل مهم و تاثيرگذار بر توسعه اقتصادي كشورها اهميت ويژه اي ‏پيدا كرده است. توسعه مالي بيانگر ايجاد و گسترش نهادها و بازارهاي مالي در راستاي جذب بيشتر منابع مالي و تزريق آن به بخش ‏حقيقي اقتصاد است. بر اين اساس، اين مطالعه با هدف بررسي اثر كيفيت نهادي بر روي توسعه مالي كشورهاي عضو اوپك انجام ‏شد. در اين پژوهش، علاوه بر كيفيت نهادي، اثر رانت منابع طبيعي، رشد اقتصادي، عدم اطمينان سياست هاي اقتصادي، تشكيل ‏سرمايه و باز بودن اقتصاد بر توسعه مالي مورد بررسي قرار گرفته است. جامعه آماري در اين مطالعه، شامل كشورهاي عضو اوپك ‏در دوره زماني 2020-1991 به تعداد 12 كشور است. تجزيه و تحليل داده ها توسط رگرسيون ‏Panel ARDL‏ انجام شده است. ‏در ابتدا، جهت اندازه گيري شاخص عدم اطمينان سياست هاي اقتصادي، از رگرسيون ‏GARCH‏ استفاده شده است. نتايج ‏بلندمدت نشان داد كه كيفيت نهادي، رشد اقتصادي، نااطميناني سياست هاي اقتصادي و باز بودن اقتصاد به ترتيب به ميزان 379/0، ‏‏114/0-، 086/0- و 805/0 بر توسعه مالي تاثير دارند. همچنين نتايج كوتاه مدت نشان داد كه وقفه اول متغير توسعه مالي، كيفيت ‏نهادي، وقفه دوم رانت منابع طبيعي، وقفه دوم عدم اطمينان سياست اقتصادي و وقفه دوم تشكيل سرمايه به ترتيب به ميزان 326/0-‏، 066/0، 040/0، 0058/0- و 0597/0 بر توسعه مالي تاثير دارند. ‏
    Thesis summary

  7. تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات بر پيچيدگي اقتصادي: مطالعه كشورهاي عضو OECD
    نسا ميرزايي 2022
    پيچيدگي اقتصادي يكي از عوامل تبيين كننده وضعيت اقتصادي به حساب مي آيد و در ديدگاه جهاني شاخص تفكيك كننده شرايط توسعه پايدار است. پيچيدگي اقتصادي را مي توان بيانگر ميزان و تنوع سبد صادراتي يك كشور دانست كه دلالت بر توليد و صادرات كالاهاي مبتني بر دانش و مهارت انباشته شده دارد. كشورهايي كه علاوه برداشتن تنوع محصولات، داراي محصولات پيچيده توليدي نيز هستند، معمولاً ازلحاظ اقتصادي پيشرفته ترند و انتظار مي رود كه رشد اقتصادي سريع تري داشته باشند. پيچيدگي اقتصادي، به عنوان يك عامل مهم و تأثيرگذار در توليد كل كشور كه نقش مهمي در رشد اقتصادي دارد در نظر گرفته مي شود؛ لذا بررسي عوامل اثرگذار بر پيچيدگي اقتصادي ضروري به نظر مي رسد. يكي از مهم ترين عواملي كه كمتر به آن پرداخته شده، فناوري اطلاعات و ارتباطات است، فناوري اطلاعات و ارتباطات با افزايش بهره وري مي تواند پيچيدگي اقتصادي را ارتقا دهد و شرايط توسعه پايدار را فراهم كند. پژوهش حاضر به بررسي تأثير فناوري اطلاعات و ارتباطات بر پيچيدگي اقتصادي كشورهاي عضو OECD، طي دوره زماني 2019-2000 مي پردازد. در اين پژوهش با استفاده از داده هاي پانل و روش حداقل مربعات تعميم يافته (GLS)، تأثير متغيرهاي فاوا، سرمايه انساني، توسعه مالي و مخارج نهايي مصرفي دولت بر پيچيدگي اقتصادي 20 كشور عضو OECD بررسي مي شود تمامي داده هاي مورد استفاده داده هاي تابلويي بوده و از سايت بانك جهاني، اطلس پيچيدگي اقتصادي و همچنين سايت صندوق بين المللي پول، گردآوري شده اند. نتايج به دست آمده از تخمين مدل حاكي از آن است كه گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات مي تواند منجر به بهبود شاخص پيچيدگي اقتصادي شود. به عبارت ديگر با فرض ثبات ساير متغيرهاي اقتصادي رابطه مثبت و معني داري ميان فناوري اطلاعات و ارتباطات و پيچيدگي اقتصادي وجود دارد. همچنين طبق نتايج تخمين، متغيرهاي سرمايه انساني و توسعه مالي نيز تأثير مثبت و معني دار بر پيچيدگي اقتصادي دارند؛ اما افزايش متغير مخارج مصرف نهايي دولت، سطح پيچيدگي اقتصادي كشورها را كاهش داده است. به عبارت ديگر ميان مخارج مصرف نهايي دولت و پيچيدگي اقتصادي تأثير منفي و معني دار وجود دارد.
    Thesis summary

  8. بررسي اثرات نامتقارن قيمت نفت و توزيع درآمد بر رشد اقتصادي ايران با استفاده از رويكرد NARDL
    الهام احمدي 2022
    رشد اقتصادي از جمله مهمترين متغييرهاي اقتصادي است كه مي تواند نسبت به تحولاتي كه در يك كشور رخ مي دهد از خود حساسيت نشان دهد. اگر توليد كالاها يا خدمات به هر وسيله ممكن در يك كشور افزايش پيدا كند، مي توان گفت در آن كشور رشد اقتصادي اتفاق افتاده است. يكي از مهمترين عوامل اثرگذار بر رفاه اجتماعي كشور ها دستيابي به نرخ رشد اقتصادي بالا مي باشد، مطالعات مختلف نشان داده اند كه رشد اقتصادي تحت تاثيرمتغييرهاي مختلفي است كه مهم ترين آن ها را مي توان تحولات قيمت نفت،ضريب يني،شاخص توسعه انساني و نرخ بيكاري دانست.دراين مطالعه به منظور بررسي اثرات نامتقارن قيمت نفت و توزيع درآمد بر رشد اقتصادي ايران طي دوره زماني 1359-1399ازرويكرد خود رگرسيوني با وقفه هاي گسترده غيرخطي(NARDL)استفاده شده است. تمامي داده ها به صورت سري زماني و برگرفته از سايت آمار و داده هاي بانك مركزي ايران و سايت بانك جهاني است؛ در ضمن براي تخمين مدل از نرم افزار Eviews10 استفاده شده است. نتابج حاصل از پژوهش نشان دهنده اثر مثبت و معنادار قيمت نفت و شاخص توسعه انساني و اثر منفي و معنادار ضريب جيني و اثر منفي و غيرمعنادار نرخ بيكاري بر رشد اقتصادي ايران طي دوره زماني مورد مطالعه است.وهمچنين نتايج اين مطالعه بيانگر رابطه نامتقارن اثرات رشداقتصادي ايران و متغييرهاي موثر برآن مي باشد.
    Thesis summary

  9. بررسي عوامل مؤثر بر فقر قابليتي در كشورهاي گروه D8؛ با تأكيد بر جهاني شدن و رشد اقتصادي
    فرشيد مرادي 2021
    فقر يكي از قديمي ترين و مهم ترين مشكلات اقتصادي است كه ابعاد مختلف زندگي فردي و اجتماعي را تحت تاثير قرار مي دهد. به دليل چند بعدي بودن پديده فقر، پرداختن به عوامل مؤثر بر آن همواره جزء مسائل چالش برانگيز در مباحث توسعه اقتصادي بوده است و حل اين معضل از جمله اهداف مهمي است كه همه كشورها براي رهايي از آن تلاش مي كنند. تعاريف مختلفي از فقر ارايه شده كه يكي از جامع ترين و كامل ترين آنها، "فقر قابليتي" مي باشد كه ميزان محروميت از قابليت هاي فردي و اجتماعي و همچنين ناتواني از خروج از فقر را مي سنجد. متغيرهاي بسياري فقر قابليتي را تحت تأثير قرار مي دهند كه از جملة مهم ترين آن ها مي توان: جهاني شدن، رشد اقتصادي، تورم و توزيع جغرافيايي جمعيت را نام برد. باتوجه به اينكه تحقيق جامعي كه به بررسي همزمان اثر اين متغيرها بر فقر قابليتي بپردازد در گروه كشورهاي اسلامي صورت نگرفته است و تحقيقات موجود در مورد ساير كشورها نيز دچار تناقض در يافته ها هستند، بنابراين بررسي اين مساله هدف مطالعه حاضر مي باشد. در اين پژوهش براي بررسي اثر عوامل مؤثر بر فقر قابليتي دورة زماني (2018-1997) در كشورهاي گروه D8، از مدل داده هاي تابلويي با تكيه بر روش حداقل مربعات تعميم يافته قابل دسترس (FGLS) استفاده شده است. نتايج نشان دهنده ي اثر منفي و معنادار جهاني شدن بر فقر قابليتي است به گونه اي كه به-ازاي هر واحد افزايش در جهاني شدن فقر قابليتي به ميزان 18/0 واحد كاهش مي يابد به عبارتي در نتيجه ي هر چه بيشتر جهاني-شدن، فقر قابليتي به عنوان يكي از مؤلفه هاي رفاهي كاهش يافته و بهبود نسبي در وضعيت افراد جامعه را شاهد مي باشيم. اثر رشد اقتصادي بر حسب درآمد ملي مثبت و معنادار مي باشد و به ازاي يك درصد افزايش در رشد اقتصادي، فقر قابليتي به ميزان 016/0 واحد افزايش مي يابد. اين مساله مي تواند نتيجة عدم بكارگيري منافع حاصل از رشد در جهت بهبود زيرساخت هاي رفاهي جامعه باشد. مطابق با نتايج حاصله، اثر متغيرهاي تورم و توزيع جغرافيايي جمعيت بر روي فقر قابليتي نيز مثبت و معنادار مي باشد. به گونه اي كه هر يك درصد افزايش در تورم و توزيع جغرافيايي جمعيت، فقر قابليتي را به ترتيب به ميزان 13/0 و 56/0 واحد افزايش مي دهند. براساس اين يافته، اجراي سياست هاي اقتصادي كه باعث كاهش تورم در كشورهاي اسلامي مي گردند توصيه مي شود.
    Thesis summary

  10. بررسي نحوه پاسخ بازارهاي سهام كشورهاي منتخب خاورميانه به شوك ارزي
    نائله حميدانور 2021
    بازار سهام به عنوان يكي از مهمترين بازارهاي مالي در اقتصاد اغلب كشورها مطرح است. چنانچه اين بازار رابطه منطقي با ساير بخش ها نداشته باشد، نه تنها اقتصاد ملي، بلكه اقتصاد جهاني را نيز مي تواند تحت تاثير قرار دهد. از اين رو در درجه اول شناخت عوامل متعدد اثرگذار بر اين بازار و در درجه دوم بررسي نحوه پاسخ اين بازار به شوك هاي متفاوت وارده بسيار حائز اهميت مي باشد. بر همين اساس پژوهش حاضر به بررسي نحوه پاسخ بازارهاي سهام كشورهاي منتخب خاورميانه(ايران، كويت، قطر، عربستان، تركيه، امارات، عمان) به شوك ارزي به عنوان يكي از عوامل استراتژيك مي-پردازد. در اين راستا متغير بازده بازار سهام به عنوان متغير وابسته و متغيرهاي نرخ ارز و قيمت طلا به عنوان متغيرهاي مستقل به صورت ماهانه و در فرمت پنلي مورد استفاده قرار مي گيرند. شايان ذكر است كه رويكرد تخميني خودرگرسيوني پنل ور (PVAR) جهت تخمين مدل به كار گرفته شد. بازه زماني مورد نظر در اين پژوهش از 01/2010 تا 12/2019 است. بر اساس نتايج پژوهش طبق توابع آني استخراج شده، به طور كلي پاسخ متغير بازده بازار سهام به هنگام وقوع شوك ارزي (متغير نرخ ارز)، شوك قيمت طلا (متغير قيمت طلا) و شوك خاص بازار سهام (متغير بازده بازار سهام) مثبت است. بر مبناي تجزيه واريانس انجام گرفته، بيشترين ميزان اثرگذاري هر يك از شوك هاي وارده بر متغير بازده بازار سهام، به ترتيب، شوك خاص بازار سهام، شوك قيمت طلا و شوك ارزي مي باشد. لذا توصيه مي شود، مديران ارشد مالي جهت كنترل و پيش-بيني بازارهاي موازي تأثير پذير و سرمايه گذاران جهت افزايش بازده و كاهش ريسك خود در بازارهاي سهام منتخب اين پژوهش، به هنگام ايجاد شوك ارزي نتايج به دست آمده اين پژوهش را مورد توجه قرار دهند.
    Thesis summary

  11. بررسي اثرات زيست محيطي ساخت و ساز مسكن در ايران
    داوود جوانمرد 2020
    چكيده: هدف اين مطالعه بررسي تاثيرات ساخت وساز و آثار آن بر زيست محيط ايران براي دوره ي زماي 1370 -1395 مي باشد. موضوع مورد بررسي ازلحاظ جايگاه بخش ساخت وساز در اقتصاد ايران داراي اهميت مي باشد. در اين تحقيق جهت بررسي ارتباط بلندمدت بين متغير ها به منظور استفاده از داده هاي سري زماني پس از انجام آزمون هاي پايايي، برآورد مدل با استفاده از الگوي خودرگرسيوني با وقفه هاي گسترده (ARDL) انجام گرديد. كه بر اساس آزمون كرانه ها وجود رابطه بلند مدت بين متغيرها تائيد شد . و نتايج مربوط به لگاريتم ساخت و ساز و لگاريتم مصرف انرژي نشان داد كه در بازه ي مذكور اين متغيرها تاثير مثبت و معناداري بر اثرات زيست محيطي داشته اند. و ضريب بدست آمده براي متغير لگاريتم سرمايه گذاري نشان دهنده تاثير مثبت و بي معنا بر اثرات زيست محيطي را نشان داد. هم چنين ضريب ECM برآورد شده درمدل: منفي و كوچكتر از يك و معنادار بوده كه وجود همگرايي در مدل را تاييد مي كند و نشان دهنده آن است كه 60 درصد از عدم تعادل ها در هر دوره اصلاح مي شود.
    Thesis summary

  12. بررسي نقش مشاركت زنان در رشد اقتصادي ايران
    پريا اكبري 2020
  13. بررسي تأثير بازار مسكن و فناوري اطلاعات و ارتباطات بر عملكرد بازار سهام تهران
    شكوفه احمدوند 2020
    بورس اوراق بهادار بازاري سازمان يافته است كه اوراق بهادار در آن توسط كارگزاران و يا معامله گران، مورد دادوستد قرار مي گيرد. بورس اوراق بهادار قادر است ضمن تجهيز و سرازير كردن پس اندازهاي راكد در كشور و سوق دادن آن ها به سمت توليد، حركت به سمت رشد و توسعه را سرعت بخشد. اين بازار نسبت به رخدادهاي كلان اقتصادي در ساير بازارها از جمله بازار مسكن تأثير پذير است و توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات عامل مهمي در انتقال اخبار مرتبط با اين رخدادها به فعالان بازار بورس اوراق بهادار است. به همين دليل ضرورت دارد به تأثير اين دو متغير بر عملكرد بازار بورس اوراق بهادار بيش از پيش توجه شود. هدف از انجام اين پژوهش بررسي اثر تحولات بازار مسكن و شاخص فناوري اطلاعات و ارتباطات بر عملكرد بازار بورس اوراق بهادار است. براي اين منظور از الگوي اقتصادسنجي خود توضيح با وقفه توزيعي (ARDL)، براي بررسي اثر بازار مسكن و شاخص فناوري اطلاعات و ارتباطات بر عملكرد بورس اوراق بهادار تهران طي دوره زماني (1396-1370) استفاده شده است. نتايج حاصل از بررسي نشان مي دهد كه بازار مسكن داراي تأثير منفي و معنادار بر عملكرد بازاربورس اوراق بهادار و شاخص فناوري اطلاعات و ارتباطات داراي تأثير مثبت و معنادار بر عملكرد بورس اوراق بهادار است.
    Thesis summary

  14. تأثير سياست هاي مالي بر ارزش افزوده بازار مسكن در ايران
    اميرحسين عبادي فضل 2020
    مسكن هم به عنوان سرپناه و هم به عنوان دارايي نقش مهمـي دراقتـصاد خـانوار ايفـا مي نمايد ودرقلمـرو اقتصاد كلان نيز آثار تعيين كننده اي بر متغيرهاي كليدي نظير رشد اقتصادي، تورم، اشـتغال و توزيع درآمـد دارد. اين تحقيق، به بررسي تأثير سياست هاي مالي بر ارزش افزوده بازار مسكن در ايران مي پردازد و داده هاي پژوهش از نوع سري زماني طي سال هاي 1366 الي 1396 است. همچنين در اين پژوهش از مدل خود رگرسيون با وقفه هاي گسترده استفاده شده است. در اين مطالعه، متغير لگاريتم ارزش افزوده مسكن، متغير وابسته و شش متغير لگاريتم ماليات بر درامد، لگاريتم ماليات بر ثروت، لگاريتم ماليات بر مصرف، لگاريتم مخارج دولتي، لگاريتم تسهيلات پرداختي بانك مسكن و لگاريتم درامد سرانه به عنوان متغيرهاي مستقل در اين مدل مي باشند. در اين مطالعه، ماليات بر درآمد تأثير منفي و معني داري بر ارزش افزوده بازار مسكن در ايران دارد. همچنين، ماليات بر دارايي (ثروت) تأثير مثبت بر ارزش افزوده بازار مسكن در ايران دارد اما اين تأثير معنادار نيست. همچنين، مخارج دولتي تأثير مثبت و معني داري بر ارزش افزوده بازار مسكن در ايران دارد.
    Thesis summary

  15. تأثير ساختار مالياتي بر نابرابري درآمدي در كشورهاي منتخب خاورميانه و شمال آفريقا (منا)
    مريم بياتاني 2020
    فقر و نابرابري درآمدي از چالش‏هاي مهم همه‏ي كشورها از جمله كشورهاي منطقه خاورميانه و شمال آفريقاست. بنابراين وظايف اصلي دولت‏ها فراهم نمودن زمينه‏هاي لازم براي كاهش فقر و بهبود توزيع درآمد است. ماليات‏ها به عنوان يك منبع درآمدي پايدار براي دولت است و دولت‏ها از اين ابزار براي كاهش فقر مي‏توانند استفاده كنند. هدف اين پژوهش بررسي تأثير ساختار مالياتي و انواع آن بر نابرابري درآمدي در كشورهاي منتخب خاورميانه و شمال آفريقا (منا) با استفاده از داده‏هاي پانل و روش GLS طي سال‏هاي 2018- 2005 است. در اين پژوهش از متغير ضريب جيني به عنوان شاخص توزيع درآمد و متغير وابسته و از ماليات بر شركت‏ها، ماليات بر كالاها و خدمات، ماليات بر درآمد اشخاص و درآمد سرانه، آموزش، بيكاري و تورم به عنوان متغيرهاي مستقل استفاده شده است. نتايج برآوردها نشان مي‏دهد اثر ساختار مالياتي بر توزيع درآمد كه با تفكيك دو نوع ماليات، ماليات بر كالا و خدمات و ديگري ماليات بر درآمد مورد بررسي قرار گرفته، اين است كه ماليات بر كالاها و خدمات كه نوعي ماليات غيرمستقيم است و قابليت انتقال بالايي دارد، اثر منفي بر توزيع درآمد دارد و با افزايش سهم اين بخش از درآمدهاي مالياتي، توزيع درآمد بدتر خواهد شد و ماليات بر درآمد منجر به كاهش نابرابري درآمدي مي شود.
    Thesis summary

  16. بررسي تاثير كنترل فساد و حكمراني خوب بر كسري بودجه (كشور هاي منتخب منا)
    هانيه محبي كيا 2020
    يكي از مهم ترين اهداف هر حكومت تحقق حكمراني خوب و كاهش فساد در جهت جلب رضايت عمومي و درنتيجه تداوم مسير حكومت است. فساد ازجمله معضلات مهم اقتصادي است كه قدمت آن در جوامع بشري به بيش از دو هزار سال پيش مي رسد. فساد موجب از بين رفتن انگيزه مي شود، افراد توانمند و خلاق ترجيح مي دهند انرژي و توان خود را صرف كارهاي خلاف و رانت جويي كنند و كمتر به فعاليت هاي سازنده و مؤثرروي آورند و همچنين حكمراني خوب به عنوان فرصتي براي افزايش رشد اقتصادي، امنيت اقتصادي و بهبود فضاي كسب و كار مي تواند نقش بسزايي در رسيدن به اهداف توسعه پايدار، در هر كشور ايفا كند. بنا به اهميت موضوع،هدف عمده تحقيق، بررسي ارتباط تئوريك و ميزان تاثير گذاري كنترل فساد و حكمراني خوب بر كسري بودجه مي باشد. براي اين منظور، از داده هاي مربوط به شاخص هاي حكمراني خوب و كنترل فساد منتشر شده از سايت بانك جهاني استفاده كرده ايم . نتايج حاصل از برآورد مدل به روش گشتاورهاي تعميم يافتهGMMدر گروهكشورهاي منتخب مناMENA)) طي سال هاي2001-2017 نشان مي دهد كه كنترل فساد تاثير منفي و معناداري بر كسري بودجه داردو همچنين حكمراني خوب تاثير مثبت و معناداري بر كسري بودجه دارد.
    Thesis summary

  17. بررسي تاثير نابرابري درآمدي و دموكراسي بر آزادي اقتصادي
    زهرا نوري اظهر 2020
  18. بررسي اثر غيرخطي نرخ ارز، نرخ تورم و كسري بودجه بر نرخ رشد اقتصادي ايران با استفاده از رويكرد تغيير رژيم ماركوف
    اتيه جعفري 2019
    جهان داراي اقتصادهايي ناهمگون و بسيار متفاوت است، با اين وجود رشد اقتصادي از جمله اهدافي است كه هر اقتصادي دنبال مي كند و دليل اين امر وجود منافع فراواني از قبيل كاهش فقر، افزايش درآمد سرانه، بهبود اشتغال، افزايش رفاه بهداشتي-آموزشي و غيره مي باشد كه در روند رشد اقتصادي تحقق مي يابد، رشد اقتصادي به افزايش كمي و مداوم در توليد يا درآمد سرانه كشور ناشي از افزايش در نيروي كار، مصرف، سرمايه و حجم تجارت اطلاق مي-شود. بنابراين دستيابي به نرخ رشد اقتصادي بالا و باثبات از جمله مسائل مهم هركشور است. متغيرهاي بسياري رشد اقتصادي كشورها را تحت تاثير قرار مي دهد كه از جمله مهم ترين آنها در ايران؛ نرخ ارز، نرخ تورم و كسري بودجه مي باشد. در اين مطالعه به منظور بررسي اثر غيرخطي نرخ ارز، نرخ تورم وكسري بودجه بر روي نرخ رشد اقتصادي ايران طي دوره زماني (1989-2018) از روش ماركوف-سويچينگ استفاده شد. تمامي داده ها به صورت سري زماني و برگرفته از سايت آمار و داده هاي اقتصادي بانك مركزي ايران است؛ درضمن براي تخمين مدل از نرم افزارهاي Eviews10و OxMetrics7.2استفاده شده است. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان دهنده اثر مثبت و معنادار متغيرهاي نرخ ارز، نرخ تورم، كسري بودجه و قيمت نفت بر روي نرخ رشد اقتصادي ايران در رژيم اول (دوره رشد اقتصادي مثبت) مي باشد، همچنين نتايج در رژيم دوم ( دوره رشد اقتصادي منفي)، گوياي اثر منفي و معنادار متغيرهاي نرخ تورم و نرخ ارز و اثر مثبت متغيرهاي كسري بودجه و قيمت نفت بر روي نرخ رشد اقتصادي ايران مي-باشد، همچنين نتايج اين مطالعه بيانگر عدم خطي بودن مدل رشد اقتصادي ايران و متغيرهاي موثر بر آن مي باشد.
    Thesis summary

  19. تأثير انواع هزينه ‏هاي دولت بر فقر درآمدي در ايران
    مريم پناه باد 2019
    رابطه ميان هزينه‏ هاي دولت و فقر درآمدي از اهميت زيادي برخوردار است و در اين راستا سطح هزينه‏ هاي دولت و انواع آن در زمينه ‏هاي اقتصادي- اجتماعي از عوامل تأثيرگذار بر ميزان فقر درآمدي محسوب مي‎گردد. جهت‏ گيري برنامه‏ ريزان اقتصادي كشورهاي مختلف در دو دهه اخير، از رشد صرفاً كمي اقتصاد به سمت توسعه انساني، كاهش فقر درآمدي معطوف‎ شده‏ است. به همين دليل حساسيت پيرامون شناخت ريشه ‏ها و ارائه راهكارهاي مواجهه با فقر درآمدي و نابرابري در برنامه‏ريزي اقتصادي افزايش يافته ‎است. هدف اصلي از اين تحقيق، بررسي تأثير انواع هزينه ‏هاي دولت بر فقر درآمدي در ايران، طي سال‎هاي 1395 - 1365 است. براي اين منظور، جهت برآورد تأثير انواع هزينه‏ هاي دولت بر وضعيت فقر درآمدي در ايران، از داده ‏هاي سري زماني مربوط به متغيرهاي هزينه‏ هاي سرمايه اي دولت، هزينه‎هاي اجتماعي دولت، هزينه‎هاي جاري دولت، رشد اقتصادي، نرخ تورم و فقر درآمدي استفاده شد و با روش Auto- Regressive Distributed Lag (ARDL) مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از تحقيق نشان‎داد كه هزينه هاي سرمايه اي دولت و نرخ تورم طي دوره مطالعه موجب افزايش فقر درآمدي شده‎است، درحالي كه متغيرهاي رشد اقتصادي و هزينه‎هاي اجتماعي دولت فقر درآمدي را كاهش مي‏دهد. همچنين اثر هزينه‎هاي جاري دولت (هزينه‎هاي مصرفي دولت – هزينه‎هاي اجتماعي دولت) بي‎معني بوده و تأثيري بر روي بر فقر درآمدي نداشته است.
    Thesis summary

  20. تاثير ماليات بر درآمد شركت ها و حقوق گمركي بر اندازه دولت
    سيده عاطفه شاهرخي 2019
  21. بررسي واكنش نرخ بيكاري به ساختار ماليات در ايران
    علي بابايي 2018
    موضوع اشتغال و دستيابي افراد به شغل مورد نظر از اساسي ترين مسائل يك جامعه محسوب مي شود. يكي از اهداف كلان توسعه در اغلب كشورها و از جمله كشور ما كاهش بيكاري است. بيكاري اثرات منفي زيادي در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي دارد. در سال هاي اخير و به ويژه در حال حاضر اقتصاد ايران گريبان گير اين معضل مي باشد به طوري كه اشتغال به عنوان يك چالش اساسي دولت به شمار مي‏رود. اشتغال يكي از مهم ترين متغيرهاي كلان است كه متاثر از سياست هاي مالي دولت (كه ماليات ها يكي از مهم ترين اين سياست‏ها هستند) مي‏باشد. در طي سال‏هاي اخير افزايش عرضه نيروي كار از يك طرف و پايين بودن نرخ رشد تقاضاي بازار كار از طرف ديگر افزايش نرخ بيكاري را در پي داشته است كه اين مسئله يكي از معضلات اساسي برنامه ريزي در سطح كلان اقتصاد ايران بوده است. سياست هاي اقتصادي دولت و به ويژه سياست‏هاي مالي، (از كانال تغير در ماليات‏ها) با ايجاد عدم تعادل در بازار نيروي كارسببتغييردرنرخ بيكاري و درنتيجه ميزان توليدورشداقتصاديمي گردد. هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي واكنش نرخ بيكاري به ساختار ماليات در ايران مي باشد بدين ‏منظور از رويكرد الگوي تصحيح خطاي برداري ( VECM) و به كارگيري اطلاعات سري زماني سالانه طي دوره 1395-1357 براي كشور ايران، استفاده گرديد. مطابق نتايج حاصل از آزمون واكنش ضربه اي (عكس العمل آني) اين نتيجه حاصل گرديد كه در طول يك دوره ي 10 ساله، با بروز شوك مثبت از جانب متغيرهاي ماليات بر مصرف، ماليات بر شركت ها و ماليات بر واردات نرخ بيكاري افزايش و همچنين با بروز شوك مثبت از جانب متغير ماليات بر ثروت و شاخص قيمت مصرف كننده نرخ بيكاري كاهش مي يابد.
    Thesis summary

  22. اثر جهاني‏ شدن بر اندازه دولت با تاكيد بر شاخص بازبودن مالي-تجاري و فساد
    اسما كياني 2018
    برنامه رشد و توسعه اقتصادي، بويژه در كشورهاي در حال توسعه، به ميزان تعامل اقتصاد ملي با اقتصاد جهاني بستگي داشته و متاثر از فرآيند جهاني‏شدن اقتصاد است. اندازه دولت از اموري است كه در راستاي تعامل يا عدم تعامل دولت‏ها با جهاني‏شدن، دستخوش تغييرات شده است. در عصر جهاني‏شدن با گسترش مبادلات، دربرخي كشورها، امكان بروز فساد افزايش و به ناكارايي سياست‏ها و برنامه‏هاي دولت مي‏انجامد و اندازه دولت را تحت تاثير قرار مي‏دهد. هدف پژوهش حاضر بررسي اثر جهاني‏شدن اقتصاد بر اندازه دولت با تاكيد بر بازبودن مالي-تجاري و فساد در دو گروه از كشورهاي با درآمد بالا و درآمد پايين طي دوره زماني (2015-2006) است. لذا بر اساس متغيرهاي رشد اقتصادي، درجه بازبودن تجاري، درجه بازبودن مالي، شاخص صنعتي‏شدن، ادراك فساد و نرخ تورم و با استفاده از داده‏هاي تابلويي به تخمين مدل مي‏پردازيم. نتايج نشان داد كه آزادي مالي در مقايسه با آزادي تجاري به مراتب تأثيرگذاري بيشتري بر اندازه دولت در كشورهاي درآمد بالا دارد و جهاني‏شدن منجر به كاهش اندازه دولت در اين كشورها مي‏شود. در گروه كشورهاي كم‏درآمد نيز باز بودن تجاري و مالي در يك جهت اندازه دولت را تغيير مي‏دهند لذا در اين گروه، جهاني شدن موجب افزايش اندازه دولت مي‏گردد. نتايج گوياي اثر مثبت شاخص ادراك فساد در گروه اول (كشورهاي پر درآمد) و اثر منفي در گروه دوم (كشورهاي كم‏درآمد) بر روي اندازه دولت است.
    Thesis summary

  23. تاثير آزادسازي تجاري بر روي ساختار ماليات در كشورهاي OECD
    شكوفه پورحسين 2018
    با توجه به اهميت متغيرهاي كلان اقتصادي در تاثيرگذاري بر سيستم اقتصادي يك كشور، بررسي رفتار و رابطه اين متغيرها و تاثير آن‏ها بر يكديگر يكي از اولويت‏هاي پژوهشي و مطالعاتي اقتصادانان و سياست‏گذاران اقتصادي است. هدف پژوهش حاضربررسي اثر آزادسازي تجاري بر ساختار ماليات در كشورهاي OECD است. به‏همين منظور، با استفاده از داده‏هاي سايت OECD و هم‏چنين بانك جهاني براي سال‏هاي 2000تا 2013 و با به‏كارگيري روش اثرات ثابت در قالب رگرسيون‏هاي به ظاهر نامرتبط، به بررسي موضوع فوق پرداخته شده است. نتايج نشان مي‏دهند درجه باز بودن تجاري تأثير منفي و معني‏داري بر ماليات بر دارايي، ماليات بر حقوق و دستمزد و نيز ماليات بر درآمد، سود و سود سرمايه‏گذاري دارد. هم‏چنين اثر اين متغير بر ماليات بر كالاها و نيز مشاركت در تأمين اجتماعي مثبت و معني‏دار مي‏باشد. طبق نتايج به دست آمده در بين انواع ماليات‏ها، آزادسازي تجاري بيش‏ترين تأثير را بر ماليات بر درآمد، سود و سود سرمايه گذاري و نيز ماليات بر كالاها و خدمات دارد.
    Thesis summary

  24. بررسي رابطه بين توسعه مالي و فقر اقتصادي در ايران با تاكيد بر شاخص پس ‏انداز ملي
    رويا ازادبخت 2018
    برنامه رشد و توسعه اقتصادي، بويژه در كشورهاي در حال توسعه، به ميزان تعامل اقتصاد ملي با اقتصاد جهاني بستگي داشته و متاثر از فرآيند جهاني‏شدن اقتصاد است. اندازه دولت از اموري است كه در راستاي تعامل يا عدم تعامل دولت‏ها با جهاني‏شدن، دستخوش تغييرات شده است. در عصر جهاني‏شدن با گسترش مبادلات، دربرخي كشورها، امكان بروز فساد افزايش و به ناكارايي سياست‏ها و برنامه‏هاي دولت مي‏انجامد و اندازه دولت را تحت تاثير قرار مي‏دهد. هدف پژوهش حاضر بررسي اثر جهاني‏شدن اقتصاد بر اندازه دولت با تاكيد بر بازبودن مالي-تجاري و فساد در دو گروه از كشورهاي با درآمد بالا و درآمد پايين طي دوره زماني (2015-2006) است. لذا بر اساس متغيرهاي رشد اقتصادي، درجه بازبودن تجاري، درجه بازبودن مالي، شاخص صنعتي‏شدن، ادراك فساد و نرخ تورم و با استفاده از داده‏هاي تابلويي به تخمين مدل مي‏پردازيم. نتايج نشان داد كه آزادي مالي در مقايسه با آزادي تجاري به مراتب تأثيرگذاري بيشتري بر اندازه دولت در كشورهاي درآمد بالا دارد و جهاني‏شدن منجر به كاهش اندازه دولت در اين كشورها مي‏شود. در گروه كشورهاي كم‏درآمد نيز باز بودن تجاري و مالي در يك جهت اندازه دولت را تغيير مي‏دهند لذا در اين گروه، جهاني شدن موجب افزايش اندازه دولت مي‏گردد. نتايج گوياي اثر مثبت شاخص ادراك فساد در گروه اول (كشورهاي پر درآمد) و اثر منفي در گروه دوم (كشورهاي كم‏درآمد) بر روي اندازه دولت است.
    Thesis summary

  25. تاثير نقش تثبيت كنندگي انواع مالياتها در اقتصاد ايران طي سال‏هاي 1393-1368
    شبنم خادمي 2017
    با توجه به اهميت متغيرهاي كلان اقتصادي در تاثيرگذاري بر سيستم اقتصادي يك كشور، بررسي رفتار و رابطه ي اين متغيرها و برهم كنش آن ها بر يكديگر يكي از اولويت هاي پژوهشي و مطالعاتي اقتصاددانان و سياستگذاران اقتصادي است. هدف پژوهش حاضر بررسي آثار شوك هاي مثبت و منفي انواع ماليات ها بر متغير نوسانات توليدناخالص داخلي، در كشور ايران است. به-همين منظور، با استفاده از داده هاي فصلي سال هاي 1368 لغايت 1393 و با بكارگيري روش خودرگرسيون برداري (VAR)، به-بررسي موضوع فوق پرداخته شده است. به علاوه، به منظور بررسي اثرات تثبيتي انواع ماليات ها بر نوسانات محصول، از آزمون هاي ريشه واحد، همجمعي يوهانسن و عليت گرانجري استفاده شده است. مطابق نتايج حاصل از آزمون ضربه-پاسخ (عكس العمل آني) در طول يك دوره ي ده ساله، از لحاظ آماري، متغيرهاي ماليات بر واردات و ماليات بر ثروت بر نوسانات توليدناخالص داخلي تاثير معنادار بر جاي گذاشته و متغيرهاي ماليات بر درآمد شركت ها، ماليات بر درآمد اشخاص حقيقي و ماليات بر مصرف تاثيري غيرمعنادار بر نوسانات مذكور داشته اند. همچنين، نتايج حاصل از تجزيه واريانس بيانگر آن است كه سهم نوسانات توليدناخالص داخلي نقشي اساسي در توجيه خود نوسانات توليد ناخالص داخلي داشته كه پس از آن متغيرهاي ماليات بر واردات و ماليات بر ثروت نقشي مهم در توجيه نوسانات توليدناخالص داخلي داشته اند. بنابراين، در تفسير نتايج مربوط به نقش انواع ماليات ها در تعيين نوسانات محصول مي توان گفت يكي از دلايل اين نتيجه كه در اقتصاد ايران با افزايش درآمدهاي مالياتي شاهد كاهش در رشد اقتصادي هستيم، مي تواند به كاهش اشتغال خالص ناشي از درآمدهاي جمع آوري شده مالياتي و نيز تخصيص غيربهينه ي اين منابع مالياتي، در راستاي افزايش تقاضاي بازار مربوط باشد.
    Thesis summary

  26. بررسي رابطه ي بين خطر پذيري و كارآفريني در ايران
    بهداد عقيلي كرم پور 2017
    چكيده: كارآفريني فرآيند خلق چيز هاي جديد و با ارزش از طريق اختصاص زمان و تلاش لازم، تقبل ريسك هاي مالي، اقتصادي و اجتماعي و دريافت پاداش هاي مالي، رضايت فردي و استقلال است. در كشور ما اين صنعت مهم به طور شايسته اي شكل نگرفته است و شناخت و آگاهي چنداني نيز نسبت به آن وجود ندارد. تنها شناخت صنعت سرمايه گذاري ريسك پذير براي راه اندازي و توسعه اين مهم در كشور كافي نيست بلكه اين امر نيازمند ايجاد شرايط و زيرساخت هاي مناسب است. بنابراين راه حل اصلي در رفع مشكلات سيستم ملي نوآوري كشور در حوزه ي تامين مالي ريسك پذير، شناسايي اين عوامل در سطح ملي و تلاش براي ايجاد محيط مساعد فعاليت سرمايه گذاران ريسك پذير است. اين پژوهش به بررسي رابطه بين كارآفريني و خطرپذيري براي كشور ايران در بازه ي زماني 2008-2015 پرداخته است.متغير وابسته ي پژوهش، كارآفريني مي باشد كه شاخص كارآفريني نوپا (tea)به عنوان معرف اين متغيرانتخاب و از مركزديده بان جهاني كارآفريني gem) )جمع آوري شده است ، همچنين براي متغير خطرپذيري،داده هاي ريسك سياسي ،مالي و اقتصادي و ريسك مركب (تركيب سه شاخص مزبور)به عنوان متغيرهاي مستقل ، از مؤسسه بين المللي برآورد كننده ريسك icrg گردآوري شده است.داده هاي فصلي اين متغيرها در دو مدل مجزا به روش خود توضيح با وقفه گسترده (ardl)برآورد شد.درمدل اول به تبيين رابطه ي ريسك مركب و كارآفريني تحت فرضيه اصلي پژ‍وهش پرداخته شد كه نتايج حاكي از رابطه ي منفي و معنادار بين ريسك مركب و teaمي باشد. در الگوي دوم انواع ريسك در مقابل كارآفريني برآورد شد. مطابق نتايج در بلندمدت علامت اثرگذاري متغيرهاي توضيحي ريسك اقتصادي و ريسك سياسي مثبت و معنادار ولي علامت اثرگذاري متغير ريسك مالي منفي و معنادار بوده با اين تفاوت كه علامت اثرگذاري متغير ريسك سياسي در دوره ي كوتاه مدت منفي و معنادار و علامت متغيرهاي ريسك اقتصادي و ريسك مالي در دوره كوتاه مدت مطابق علامت دوره بلندمدت ظاهر شده است. همچنين لازم به ذكر است كه در يك دوره ي كوتاه مدت، مثبت بودن ضريب كارآفريني دوره ي قبل اثري مثبت بر كارآفريني دوره ي جاري داشته است. به اين مفهوم كه با بهبود رشد كارآفريني طي سال هاي اخير شاهد بهبود در شاخص كارآفريني طي دوره هاي آتي خواهد بود.
    Thesis summary

  27. بررسي رابطه بين كارآفريني و خطرپذيري در ايران
    2017
    چكيده: كارآفريني يك هنر موروثي نمي باشد، بلكه يك ايده و تفكر قابل پرورش و قابل ساخت است كارآفريني فرآيند خلق چيز هاي جديد و با ارزش از طريق اختصاص زمان و تلاش لازم، تقبل ريسك هاي مالي، اقتصادي و اجتماعي و دريافت پاداش هاي مالي، رضايت فردي و استقلال است. در كشور ما اين صنعت مهم به طور شايسته اي شكل نگرفته است و شناخت و آگاهي چنداني نيز نسبت به آن وجود ندارد. البته تنها شناخت صنعت سرمايه گذاري ريسك پذير براي راه اندازي و توسعه اين مهم در كشور كافي نيست بلكه اين امر نيازمند ايجاد شرايط و زيرساخت هاي مناسب است. سرمايه گذاري ريسك پذير به عوامل يا زيرساخت هايي بستگي دارد كه اين عوامل روي هم رفته محيط مناسب و مساعدي را براي رونق گرفتن صنعت سرمايه گذاري ريسك پذير فراهم مي آورند. بنابراين راه حل اصلي در رفع مشكلات سيستم ملي نوآوري كشور در حوزه ي تامين مالي ريسك پذير، شناسايي اين عوامل در سطح ملي و تلاش براي ايجاد محيط مساعد فعاليت سرمايه گذاران ريسك پذير است. اين پژوهش به بررسي رابطه بين كارآفريني و خطرپذيري براي كشور ايران در بازه ي زماني 2008-2015 پرداخته است.شاخص مورد استفاده براي كارآفريني، teaمي باشد كه از مركزديده بان جهاني كارآفريني gem) )جمع آوري شده است ، همچنين انواع ريسك تحت عنوان ريسك سياسي ،مالي و اقتصادي و شاخص ريسك مركب كه از تركيب سه شاخص مزبور به دست مي آيد ، از مؤسسه بين المللي برآورد كننده ريسك icrg استخراج شده است.دو مدل مجزا به روش خود توضيح با وقفه گسترده (ardl)برآورد شد.درمدل اول به تبيين رابطه ي ريسك مركب و كارآفريني تحت فرضيه اصلي پژ‍وهش پرداخته شد كه نتايج حاكي از رابطه ي منفي و معنادار بين ريسك مركب و teaمي باشد. در الگوي دوم انواع ريسك در مقابل كارآفريني برآورد شد. مطابق نتايج برآورد الگوي منتخب، در بلندمدت علامت اثرگذاري متغيرهاي توضيحي ريسك اقتصادي و ريسك سياسي مثبت و معنادار ولي علامت اثرگذاري متغير ريسك مالي منفي و معنادار بوده با اين تفاوت كه علامت اثرگذاري متغير ريسك سياسي در دوره ي كوتاه مدت منفي و معنادار و علامت متغيرهاي ريسك اقتصادي و ريسك مالي در دوره كوتاه مدت مطابق علامت دوره بلندمدت ظاهر شده است. همچنين لازم به ذكر است ساير متغيرهاي باوقفه ي موجود در الگو، مانند متغير كارآفريني به عنوان متغيرهاي كنترل اضافه شده اند به طوري كه در يك د
    Thesis summary

  28. بررسي عوامل مؤثر بر ظرفيت مالياتي و اندازه گيري ميزان كوشش مالياتي در استان همدان
    شيما شاهرخي جديد 2017
    از اهداف كليدي نظام مالياتي كشور، رهايي از درآمدهاي پر نوسان و غير قابل اطمينان حاصل از فروش نفت خام و تامين مالي بودجه دولت از طريق درآمدهاي مطمئن‏ و با ثبات‏تر مالياتي است. با نگاهي به عملكرد نظام مالياتي كشور درمي‏يابيم كه با وجود اقدامات مهم صورت گرفته طي برنامه‏هاي توسعه در جهت اصلاح نظام مالياتي در ابعاد مختلف نظير اصلاح قوانين و مقررات ماليات ها، اصلاح نرخ ها و معافيت هاي مالياتي، هنوز نظام مالياتي كشور در مقايسه با بسياري از كشورهاي جهان وضعيت نامناسبي در سطح ملي و استاني دارد. هدف از انجام اين پژوهش، برآورد ظرفيت مالياتي و اندازه‏گيري ميزان كوشش مالياتي در استان همدان با استفاده از داده‏هاي سري زماني 1394-1384 مرتبط با متغيرهاي سهم ارزش افزوده بخش هاي مختلف اقتصادي از توليد ناخالص داخلي، درآمد سرانه، ميزان سرمايه‏گذاري در واحد هاي صنعتي استان به عنوان عوامل اثرگذار بر ظرفيت مالياتي استان همدان است. براي اين منظور از تخمين مدل اندازه‏گيري به روش حداقل مربعات معمولي (OLS) در اقتصاد سنجي استفاده شد. نتايج كمي حاصل از برآورد مدل طي دوره مورد بررسي نشان مي دهد كه بين ارزش افزوده بخش هاي صنعت و معدن، سرمايه گذاري در واحدهاي صنعتي استان، ارزش افزوده بخش خدمات، درآمد سرانه و ظرفيت مالياتي استان رابطه مثبت وجود دارد. همچنين در اين مطالعه كوشش مالياتي استان نيز با استفاده از پارامترهاي برآورد شده الگو، طي اين دوره محاسبه شده است. از مقايسه ماليات هاي وصولي و ظرفيت هاي مالي برآورد شده در سال هاي مذكور مي توان نتيجه گرفت كه نظام مالياتي در دريافت ماليات واقعي از كارايي بالايي برخوردار نبوده است.
    Thesis summary

  29. اثر سياست هاي مالي دولت در بخش كشاورزي بر روند مهاجرت روستا – شهري طي سال‏هاي 1358 تا 1389
    پريسا شريفي فخر 2016
    بدليل نگرش هاي گوناگون نسبت به تعريف مهاجرت، علل وانگيزه هاي آن متفاوت است. با تأكيد بر جنبه هاي اقتصادي، مهاجرت به صورت عامل بازدارنده يا برانگيزاننده رشد و توسعه درمي آيد. در اين پژوهش به بررسي پديده مهاجرت روستاييان به شهرها، علل و پيامد هاي آن پرداخته شود.بدين منظور پس از ارائه كليات و بررسي مباني نظري و نظريات مطرح شده در زمينه مهاجرت و بررسي پژوهش هاي صورت گرفته در اين زمينه به برآورد مدل اقتصاد سنجي به منظور بررسي عوامل مؤثر بر مهاجرت پرداخته ايم. در اين راستا از متغيرهاي ميزان تسهيلات سيستم بانكي به بخش كشاورزي، ارزش افزوده بخش كشاورزي، نسبت دستمزد بخش روستايي به بخش شهري و متوسط بارش سالانه در كشور به عنوان متغيرهاي توضيح دهنده ميزان مهاجرت استفاده شده است. برآورد مدل به كمك الگوي خود توضيح با وقفه هاي گسترده (ARDL) انجام شده است و همچنين جهت بررسي شوك ها از الگوي خودتوضيح برداري (VAR) براي داده هاي سالانه 91-1358 و با استفاده از نرم افزارهايMICROFIT و EVIEWS انجام شده است. نتايج نشان دادند كه در كوتاه تسهيلات اعطايي به بخش كشاورزي با ضريب 53/0- و نسبت دستمزد در روستا به شهر با ضريب 79/0- و متوسط بارش در كشور با يك وقفه تأخير با ضريب 28/0- اثر منفي بر ميزان مهاجرت روستاييان به شهرها دارند. اما ارزش افزوده بخش كشاورزي با ضريب 71/0، اثر مثبت و معناداري در مهاجرت روستاييان به شهرها دارد.در بلند مدت نيز تسهيلات اعطايي به بخش كشاورزي با ضريب 7/0-، نسبت دستمزد در روستا به شهر با ضريب حاصله 05/1- و متوسط بارش با ضريب 74/0- اثر منفي و معناداري بر ميزان مهاجرت روستاييان به شهرها دارند . اما ارزش افزوده بخش كشاورزي با ضريب حاصله 73/0 و ضريب جيني با ضريب 45/0، اثر مثبت و معناداري در مهاجرت روستاييان به شهرها دارد. در نهايت نيز به بررسي اثر شوك هاي وارده بر متغيرمهاجرت از طريق متغيرهاي مستقل مدل پرداخته ايم و مشاهده شده است كه اثر برخي شوك ها تا ساليان طولاني باقي خواهد ماند.
    Thesis summary

  30. اندازه‏ گيري كارايي در مصرف انرژي و بررسي مقايسه‏ اي آن در بخش صنعت ايران
    سيده ليلا رضوي مجد 2016
    انرژي به عنوان يكي از عوامل اصلي توليد داراي جايگاه مهمي در فعاليت‏هاي اقتصادي است. وجود منابع انرژي غني و گسترده در ايران سبب شده كه از موقعيت مناسب و ممتازي نسبت به كشورهاي در حال توسعه برخوردار باشد و استفاده بهينه و مناسب از منابع فوق مي‏تواند زمينه مساعدي را جهت توسعه‏ اقتصادي كشور فراهم سازد. هدف از اين پژوهش، اندازه‏گيري كارايي فعاليت‏هاي مختلف صنعتي با تأكيد بر مصرف انرژي طي سال‏هاي 1390-1383 است. براي اين منظور از داده‏هاي مصرف انرژي، سرمايه گذاري، شاغلان و ارزش افزوده‏ فعاليت‏هاي مختلف صنعتي شامل كارگاه‏هاي صنعتي 10 نفر كاركن به بالا طي دوره زماني مورد بررسي جهت اندازه‏گيري اجزاي كارايي فني، تخصيصي و اقتصادي به روش تحليلي پوششي داده‏ها و مدل‏هاي CCR (با فرض بازدهي ثابت نسبت به مقياس توليد صنايع) و BCC (با فرض بازدهي متغير نسبت به مقياس توليد صنايع) استفاده شده است. نتايج نشان داد كه با توجه به روند صعودي مصرف انرژي در صنعت به طوركلي و فعاليت هاي زيرمجموعه صنعتي، ميانگين كارايي فني، مديريتي، مقياس، تخصيصي و اقتصادي كل صنعت از نظر مصرف انرژي، به ترتيب 614/0، 683/0، 912/0، 438/0 و 275/0 مي باشد. همچنين از بين 23 فعاليت صنعتي مورد بررسي طي 8 سال، فقط صنايع توليد زغال كك و پالايشگاه ها و توليد ماشين آلات اداري و حسابگر از لحاظ كارايي فني، مديريتي و مقياس و صنايع بازيافت ضايعات فلزي و غير فلزي و توليد وسايل نقليه موتوري و تريلر از لحاظ مديريتي كارا بوده اند. بنابراين صنايع انرژي بر، اغلب ناكارابوده و منابع انرژي را هدر داده اند.
    Thesis summary

  31. بررسي اثر اندازه دولت بر عملكرد نظام مالياتي ايران طي سال هاي 1392-1363
    مهسا باروتي 2016
    چكيده: با نگاهي به محورهاي مرتبط باسياست هاي اجرايي اقتصاد مقاومتي، درمي‏يابيم كه يكي از راهكارهاي توصيه شده براي برون رفت نظام اقتصادي كشور در شرايط تحريم و كاهش اتكا به درآمدهاي نفتي ،بهبود عملكرد نظام مالياتي كشور است. هدف از اين پژوهش، بررسي اثر اندازه دولت بر عملكرد نظام مالياتي در اقتصاد ايران با استفاده از روش اقتصادسنجي خود توضيح با وقفه-هاي توزيعي (ARDL)، جهت بررسي اثرات بلندمدت و كوتاه مدت اندازه دولت بر عملكرد نظام مالياتي يعني شاخص نسبت درآمدهاي مالياتي به توليد ناخالص داخلي كشور طي سال هاي 1392-1362 است. نتايج حاصل از بررسي نشان داد كه در كوتاه مدت و بلندمدت، متغيرهاي اندازه دولت، شاخص توسعه انساني، درجه باز بودن اقتصادي، ارزش افزوده بخش‏هاي كشاورزي، صنعت و خدمات اثر مثبت و معني‏دار بر عملكرد نظام مالياتي طي دوره مورد بررسي دارند، در حالي كه، شاخص تورم در كوتاه مدت و بلند مدت، اثر منفي بر عملكرد نظام مالياتي دارد. همچنين الگوي تصحيح خطا نشان‏دهنده تعديل عدم تعادل هاي كوتاه مدت با ضريب 53/0 و بيانگر اين واقعيت است كه در هر دوره، 53/0 درصد از ميزان عدم تعادل كوتاه مدت براي رسيدن به تعادل بلند مدت تعديل مي شود .
    Thesis summary

  32. بررسي رابطه ي بين روش هاي تامين مالي و ميزان بازده سهام شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
    ليلي دريكوند 2015
    چكيده: انتخاب شيوه تامين مالي يكي از اصلي ترين مباحث مربوط به حوزه هاي تصميم گيري مديران شركت ها در راستاي افزايش ثروت سهام داران است زيرا رشد و ادامه فعاليت شركت ها نيازمند منابع مالي است كه معمولا با محدوديت همراه مي‏ باشد. هدف از اين پژوهش، بررسي رابطه‏ بين روش‏هاي تامين مالي و ميزان بازده سهام شركت‏هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و همچنين پاسخ به اين سوال اساسي است كه آيا ميزان بازدهي سهام شركت ها مي‏ تواند متاثر از نوع روش تامين مالي آن ها باشد؟ براي اين منظور، داده ‏هاي مرتبط با 101 شركت نمونه‏ اي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران كه در حوزه صنايع شيميايي، دارويي و غذايي طي سال‏هاي1388 الي 1392 فعاليت دارند، شامل متغيرهاي انتشار سهام عادي، وام بانكي و سود انباشته به عنوان متغيرهاي مستقل، بازده سهام به عنوان متغير وابسته و همچنين اندازه شركت به عنوان متغير كنترلي، با استفاده از روش تحليل داده هاي تركيبي مورد تجزيه تحليل قرار گرفتند. نتايج تحقيق نشان داد كه تامين مالي از طريق انتشار سهام، ارتباط مثبت و معناداري با بازده سهام شركت ها دارد، در حاليكه ارتباط معني‏ دار بين روشهاي تامين مالي از طريق وام بانكي و سود انباشته طي دوره بررسي به‏ دست نيامده است.
    Thesis summary

  33. بررسي و مقايسه عوامل مؤثر بر بهره وري نيروي كار در صنايع كوچك و بزرگ ايران طي سالهاي 1390-1373
    آزاده شهاب 2015
    صنايع هر كشور، پايه هاي اقتصادي آن كشورند و بهره ور بودن آن-ها بايد مهم ترين هدف سياست گذاران اقتصادي باشد. معمول ترين شاخص در ميان بهره وري هاي جزئي، بهره وري نيروي انساني است. به تعبيري مي توان گفت كه اين شاخص بيانگر سهم نيروي انساني در توليد كالاها و خدمات است و هرچه مقدار آن بيشتر باشد، نشانگر عملكرد بهتر و سودمندي بيشتر نيروي انساني در فرآيند توليد كالا يا خدمتي معين است. در واقع همه برنامه ريزان در سطح سازمان هاي دولتي و خصوصي به اين واقعيت كه كيفيت نيروي كار بر عملكرد توليد تأثير مي-گذارد، واقفند. هدف پژوهش حاضر تحليل و تبيين ميزان اثرگذاري عوامل مؤثر (شامل سرمايه فيزيكي سرانه، سرمايه انساني سرانه، سطح دستمزد واقعي، شكاف بين توليد بالقوه و بالفعل و انباشت تحقيق و توسعه) بر بهره وري نيروي كار در صنايع كوچك، بزرگ و كل صنعت ايران است. داده هايپژوهش از مركزآمار ايران طي دوره زماني (1373-1392) براي كدهاي نه گانه صنعتيمطابق با طبقه بندي(I.S.I.C,Rev.2)، بصورت پانل ديتا ( يا داده هاي تركيبي) استفاده شده است. براي برآورد داده هاي موجودي فيزيكي سرمايه از روش روند نمايي سرمايه گذاري استفاده شده است. انباشت تحقيق و توسعه از روش گريليچز بدست آمده است. با توجه به فقدان داده هاي توليد بالقوه صنعت براي بدست آوردن متغير شكاف بين توليد بالقوه و بالفعل، توليد بالقوه از روش اينتريليگيتور برآورد شده است. نتايج برآورد مدل بهره وري نيروي كار به تفكيك صنايع كوچك (كارگاه هاي صنعتي 10-49 نفر كاركن)، بزرگ (كارگاه هاي صنعتي 50 نفر كاركن و بيشتر) و كل صنعت نشان مي دهد كه سرمايه فيزيكي سرانه، سرمايه انساني سرانه و سطح دستمزد واقعي بر بهره وري نيروي كار در صنايع كوچك، بزرگ و كل صنعت اثر مثبت و معنادار دارد. اثر انباشت تحقيق و توسعه بر بهره وري نيروي كار در صنايع كوچك معنادار نبوده است، اما در صنايع بزرگ و كل صنعت داراي اثري مثبت و معنادار دارد. هم چنين اثر شكاف بين توليد بالقوه و بالفعل در صنايع كوچك، بزرگ و كل صنعت، منفي و معنادار است.
    Thesis summary

  34. بررسي تأثير توسعه مالي بر بهره وري كل عوامل توليد در بخش صنعت ايران با تأكيد بر اثر تسهيلات اعتباري
    فتح الله افشاري 2015
    بهره وري در كنار ساير عوامل يكي از تعيين كننده هاي رشد اقتصادي است و هدف اصلي اين مطالعه بررسي نقش اعتبارات پرداختي بانك ها در افزايش بهره وري كل عوامل توليد بخش صنعت ايران است. به اين منظور از داده هاي سري زماني براي بخش صنعت طي سالهاي 1390-1360 استفاده شده است. براي تصريح مدل اقتصاد سنجي علاوه بر اعتبارات پرداختي بانك ها متغير هايي مثل هزينه هاي تحقيق و توسعه ، نسبت موجودي سرمايه به توليد، به عنوان متغير هاي اثر گذار بر بهره وري كل عوامل توليد صنعت ايران استفاده شده است. نتايج حاصل از مطالعه حاكي از آن است كه در دوره مورد مطالعه، اعتبارات سرمايه اي در بلند مدت و كوتاه مدت تأثير مثبت بر بهره وري كل عوامل توليد بخش صنعت داشته اما در بلند مدت اثري بر روي عوامل توليد صنعت نداشته است. هزينه تحقيق و توسعه هم در كوتاه مدت و هم دربلند مدت تأثير مثبت و معنادار بر بهره وري كل صنعت ايران داشته است، نسبت سرمايه فيزيكي به توليد در كوتاه مدت و بلند مدت تأثير منفي بر بهره وري كل عوامل توليد داشته است.
    Thesis summary

  35. تاثير حكمراني خوب بر درآمدهاي مالياتي در ايران و كشورهاي سند چشم انداز
    فهيمه رجبي 2014
    رفع نيازهاي ضروري و تأمين امنيت اجتماعي، از مهم ترين عوامل بقاي جامعه است؛ براي دستيابي به اين اهداف، دولت نياز به تأمين منابع مالي دارد و ماليات ها يكي از مهم ترين و باثبات ترين درآمدهاي دولت مي باشندكه به عنوان ابزاري كارا در تصحيح نابرابري ها، مقابله با تورم و هدايت سرمايه گذاري ها در مسير مطلوب مورد استفاده قرار مي گيرند. اما با توجه به مشكلات سيستم مالياتي در كشورهاي درحال توسعه، تكيه بيشتري بر ديگر منابع مالياتي شده است و سهم ماليات ها در تأمين مخارج دولت كم است در دو دهه گذشته، به ويژه پس از سال 1996 مولفه-هاي حكمراني (شاخص شفافيت و پاسخگويي، ثبات سياسي بدون خشونت، اثربخشي دولت، كيفيت مقررات و تنظيم گري، تأمين قضايي و دادگستري منصفانه و كنترل فساد) به عنوان مشكلات نظام مالياتي كانون توجه اقتصاددانان قرار گرفت و اعتقاد بر ايت است كه تحقق حكمراني خوب در جامعه موجب جلب اعتماد موديان مالياتي گشته و اين امر سبب تحكيم درآمدهاي مالياتي، كاهش هزينه هاي وصول و هزينه هاي امور مالياتي مي شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثر حكمراني خوب بر درآمد مالياتي ايران و كشورهاي منتخب سند چشم انداز به روش گشتاورهاي تعميم يافته(GMM) طي دوره زماني 2011-2000 است. نتايج بيانگر آن است كه متغير شاخص كل حكمراني، ثبات سياسي، اثربخشي دولت، كيفيت مقررات، تأمين قضايي و كنترل فساد اثري مثبت و معنادار بر درآمد مالياتي ايران و كشورهاي منتخب سند چشم انداز دارند.
    Thesis summary

  36. اثر عوامل نهادي و اقتصادي بر توسعه بيمه عمر در منتخبي از كشورهاي در حال توسعه
    2013
  37. اثر عوامل نهادي و اقتصادي بر توسعه بيمه عمر در منتخبي از كشورهاي در حال توسعه
    سمانه ابراهيم نسب 2013
  38. اثر عوامل نهادي و اقتصادي بر توسعه بيمه عمر در منتخبي از كشورهاي در حال توسعه
    سمانه ابراهيمي نسب 2013
  39. عوامل تعيين كننده شدت تبليغات در بين كارگاه هاي بزرگ صنعتي ايران
    سوده السادات امامي 2012
  40. عوامل تعيين كننده شدت تبليغات در بين كارگاه هاي بزرگ صنعتي ايران
    سوده السادات امامي 2012
  41. عوامل تعيين كننده شدت تبليغات در بين كارگاه هاي بزرگ صنعتي ايران
    سوده السادات امامي 2012