Reza Rahmati

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Reza Rahmati

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Political Science

M.Sc. Theses

  1. بررسي عوامل مؤثر بر اتخاذ سياست انتگراسيون در ميان ايرانيان ساكن استراليا
    حامد محمدي سه دران 2024
    استراليا به عنوان موفق ترين كشور در زمينه چندفرهنگ گرايي، هويت ملي خود را نيز براساس چندفرهنگ گرايي ساخته است. اين پژوهش با هدف مطالعه سياست هاي مهاجرتي استراليا به عنوان كشوري پيشرو در اين زمينه و مطالعه مهاجران ايراني به عنوان بخش مهمي از جامعه اين كشور، انجام شده است. بررسي سياست هاي چندفرهنگ گرايي و پيامدهاي آن ها در عمل حاكي از اين است كه استراليا با موفقيت در ادغام مهاجران توانسته نتايج بسيار مثبت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي براي خود به ارمغان بياورد. نتايج ارزيابي جنبه هاي مختلف ادغام ايرانيان در جامعه استراليا نشان داد كه ايرانيان در جامعه چندفرهنگي استراليا ادغام اجتماعي، فرهنگي و هويتي شده اند و در مرز ادغام ساختاري قرار دارند. ارزيابي برآيند چهار مؤلفه ادغام اجتماعي، ساختاري، فرهنگي و هويتي كه در قالب ادغام ايرانيان در جامعه استراليا انجام گرفت نشان داد كه ايرانيان در جامعه استراليا ادغام شده اند. بررسي فرهنگ پذيري ايرانيان در جامعه استراليا با استفاده از مدل فرهنگ پذيري بري نشان داد كه ايرانيان در مواجه با حفظ ميراث فرهنگ ايراني – اسلامي و حفظ ميراث فرهنگ ايراني با سازگاري فرهنگي، سياست فرهنگي ادغام را اتخاذ كرده اند؛ اما ايرانيان ساكن استراليا در مواجه با حفظ ميراث فرهنگ اسلامي با سازگاري فرهنگي، سياست فرهنگي جذب را اتخاذ كرده اند. بررسي تأثير جنسيت، سن، تحصيلات، شغل و قوميت بر ادغام اجتماعي، ادغام ساختاري، ادغام فرهنگي، ادغام هويتي، ادغام، حفظ ميراث فرهنگ ايراني – اسلامي، حفظ ميراث فرهنگ ايراني، حفظ ميراث فرهنگ اسلامي و سازگاري فرهنگي نشان داد كه مهترين عامل تأثيرگذار بر موارد فوق، شغل مي باشد. تفاوت ميزان هر سه بخش ادغام (تمام مؤلفه ها و برآيند آن ها)، حفظ ميراث فرهنگي و سازگاري فرهنگي، در ميان مشاغل مختلف، معني دار بود. كم اهميت ترين عامل تأثيرگذار بر موارد فوق نيز، جنسيت مي باشد كه اثر آن بر هيچ كدام معني دار نبود.
    Thesis summary

  2. الزامات سياسي_اجتماعي تحقق تمدن نوين اسلامي از منظر حضرت آيت الله خامنه اي
    سعيد نوروزپور 2023
    چكيده: با وقوع انقلاب اسلامي زمينه خوبي جهت احياي تفكر اسلام سياسي، برپايي حكومت اسلامي بر مبناي انديشه سياسي اسلام و نهايتاً بازگشت به دوران شكوفايي تمدن اسلامي فراهم شد. تمدن نوين اسلامي موضوعي است كه رهبر معظم انقلاب بعد از برپايي نظام جمهوري اسلامي ايران، همواره ضمن ديدارها و بيانات خود آن را مطرح و بر لزوم كوشش در راستاي تحقق آن تاكيد نموده اند. منظور حضرت آيت الله خامنه اي از تمدن نوين اسلامي، همان احياي تمدن صدر اسلام است و تفاوت ماهوي و اساسي در تعريف «تمدن اسلامي» و «تمدن نوين اسلامي» وجود ندارد. اهميت اين موضوع از آنجا ناشي مي شود كه تحقق تمدن نوين اسلامي مهم ترين هدف انقلاب اسلامي و تشكيل حكومت اسلامي مي باشد. ضرورت پژوهش حاضر اين است كه نظام اسلامي و جهان اسلام با وجود بهره مندي از ظرفيت هاي مشترك و عظيم سياسي، فرهنگي، اجتماعي، جغرافيايي و ...، بايد قادر به تجميع و فعال سازي اين ظرفيت ها و برپايي تمدن نوين اسلامي باشد. هدف تحقيق اين بود كه الزامات سياسي-اجتماعي تحقق تمدن نوين اسلامي در انديشه رهبر انقلاب را بررسي و تشريح نمايد تا يك افق ديد و راهنماي مسير جهت استفاده شهروندان و كارگزاران جمهوري اسلامي ايران در مسير حركت نظام اسلامي به سمت تمدن درخشان و نوين اسلامي ايجاد گردد و همچنين مسلمانان كشورهاي اسلامي به عنوان الگويي از آن براي حركت در اين طريق بهره گيرند. براي دستيابي به اين مهم، بيانات حضرت آيت الله خامنه اي در باب الزامات سياسي-اجتماعي تمدن نوين اسلامي به روش تحليل محتواي كمي و كيفي مورد بررسي قرار گرفت؛ تحليل محتوا، فرآيند تبديل كيفيت ها به كميت ها و سپس تبديل همين كميت به كيفيت است. با استفاده از روش تحليل محتوا، مدارك و اسناد، متن ها و هرگونه مدارك ثبت شده و مطالب ضبط شده در حال يا گذشته، مورد بررسي و ارزيابي و تحليل منظم، دقيق و با سطح بالايي از پايايي قرار مي گيرند. نتيجه مطالعه نشان مي دهد كه الزامات سياسي تحقق تمدن نوين اسلامي سه سطح «فردي»، «حاكميتي» و «دنياي اسلام» دارد. سطح فردي شامل ابعاد فكري و عقيدتي، رفتاري، و اصلاحي و تطبيقي مسئولان مي شود؛ سطح حاكميتي به بخش هاي نرم افزاري و سخت افزاري تقسيم مي گردد؛ و سطح دنياي اسلام نيز ابعاد عمومي، و ارتباطي و اشتراكي دارد. همچنين نتيجه پژوهش نشان دهنده اين است كه الزامات اجتماعي تحقق تمدن نوي
    Thesis summary

  3. علل راديكاليزاسيون در گروه هاي اسلامي: مطالعه موردي گروه هاي سلفي در كشورهاي نورديك
    سمانه عظيمي 2022
    پيدايش گروه هاي سلفي تكفيري را مي توان مهم ترين بحران امنيتي درمنطقه اسكانديناوي و نورديك تلقي كرد زيرا نحوه برخورد با اين گروه ها با توجه به منافع در هم پيچيده بازيگران منطقه اي و جهاني به مشكلي جدي تبديل شده است و به دليل رشد سريع گروه هاي تكفيري در سال هاي گذشته در منطقه و حضور بيش از پيش اين گروه ها در اروپاي شمالي نشان دهنده فصل جديدي از مسائل امنيتي و فرهنگي است و به همين دليل پرداختن به اين موضوع اهميت و ضرورت دارد. چنين رويه هاي اجتماعي شده در جهت طرد و حذف اجتماعي مسلمانان بدنه گروه هاي افراط گرا را تقويت كرده است. به عبارتي به تعبير نويسنده جامعه در يك معماي افراطي گري قرار گرفته است، به نحوي كه افراطي شدن نگاه گروه هاي اسلامي، سبب ايجاد رويكردهاي حذف و طرد اجتماعي توسط جامعه و نيروهاي فعال اجتماعي شده است، همين خود سبب هويت خواهي گروه هاي افراط گرا و ارتكاب اقدامات با استانه بالاي توليد خشونت براي ايجاد بازدارندگي در سياست هاي جامعه-سياست- احزاب شده و در نتيجه معمايي را به وجود اورده كه مي توان ان را معماي افراطي گري ناميد.
    Thesis summary

  4. تأثير ژئوكالچر شيعه بر نظم منطقه اي: مطالعه موردي راه پيمايي اربعين
    سيده كوثر جعفري منش 2022
    ژئوكالچر يا ژئوپليتيك فرهنگي فرايند پيچيده اي از تعاملات قدرت، فرهنگ و محيط جغرافيايي است كه طي آن فرهنگ ها همچون ساير پديده هاي نظام اجتماعي همواره در حال شكل گيري، تكامل، آميزش، و جابجايي در جريان زمان و در بستر محيط جغرافيايي كره زمين هستند. به عبارت ديگر ژئوكالچر تركيبي از فرايندهاي مكاني- فضايي قدرت فرهنگي ميان بازيگران متنوع و بي شماري است كه در لايه هاي مختلف اجتماعي و در عرصه محيط يكپارچه اكولوژي اجتماعي، سياسي و فرهنگي بشر به نقش آفريني پرداخته و در تعامل دائمي با يكديگر بسر مي برند و بر اثر همين تعامل مداوم است كه در هر زمان چشم انداز فرهنگي ويژه اي در جهان خلق مي شود. از اين رو ساختار ژئوكالچر جهاني بيانگر موزائيكي از نواحي فرهنگي كوچك و بزرگي است كه محصول تعامل هاي مكاني- فضايي قدرت (هاي) فرهنگي هستند كه در طول و به موازات يكديگر حركت مي-كنند (حيدري، 1384: 95-94). در ادبيات جغرافياي سياسي، ژئوكالچر آن جايي شروع مي شود كه ژئوكالچر آن را منطقه غيرقابل بررسي قلمداد مي كند. در سياست بين الملل نيز، بررسي نقش و تأثير عنصر فرهنگ كمتر مورد توجه قرار گرفته است. اهميت دادن به فرهنگ، زبان، جنسيت، قوميت و مذهب كمتر به اندازه عنصر «قدرت» و «جغرافيا» مورد توجه قرار گرفته است. ورود فرهنگ به ادبيات روابط بين الملل با آثار پيتر جي. كتزنشتاين و اثر معروف فرهنگ امنيت ملي برجستگي يافته است. علاوه بر اين جفري تي. چكل، ريچارد ند ليبو، (تا حدودي و البته با نگاه سيستمي) الكساندر ونت، از جمله مهمترين متفكران روابط بين الملل بوده اند كه بر نقش عناصر ذهني، انگاره اي، هنجاري و رفتاري در شكل گيري مناسبات و قواعد بين المللي توجه داشته اند. براي نمونه والرشتيان بر آن است كه كشمكش هاي بين المللي ديگر صرفاً ابعاد نظامي ندارند بلكه، واجد ابعاد فرهنگي و معنوي نيز هستند. والرشتاين «ژئوكالچر را زير بناي ژئوپليتيك» قلمداد مي كند و در كتاب خود از «هويت هاي ملي و جهاني»، «فرهنگ، رزمگاه ايدئولوژيك نظام نوين جهاني»، و ... صحبت مي كند (Wallerstein, 1992) در اين ادبيات ﻫﻤﺎن طﻮر ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ در ﻓﺮاﻳﻨﺪﻫﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻧﻘﺶ داﺷﺘﻪ و ﻣﻔﻬﻮم ﻗﺪرت را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﻨﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ را ﻧﻴﺰ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﭘﺪﻳﺪه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ و از آن ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ (حيدري، 1384: 94). امروزه با اهميت دادن به م
    Thesis summary

  5. تاثير جامعه مدني در ملي شدن در ايران
    الهام قادري بابايي 2022
    چكيده: هدف از اين پژوهش بررسي تأثير جامعه مدني در ملي شدن صنعت نفت مي باشد. در اين پژوهش با انجام روش توصيفي، تحليلي و تاريخي به واكاوي نقش جامعه مدني (روحانيون، بازاريان، پيشه وران، احزاب، تشكلات سياسي و مطبوعات) در ملي شدن نفت پرداخته ايم كه در سال هاي 1332 تا 1320 مورد بررسي قرار گرفت در دوران مزبور (1332تا 1320) پيرو نظريه ي دولت ضعيف و جامعه ي مدني قوي ميگدال، محمد رضا شاه سعي كرد با در پيش گرفتن استراتژي بقا، سياست بقا و كنترل اجتماعي در جهت تضعيف جامعه مدني گام بردارد. جامعه مدني در نتيجه ي اقداماتي از جمله ترورهاي سياسي فداييان، سوقصد به شاه، برگزاري تظاهرات و... قوي بود. مصدق در مقابل زياده خواهي قدرت هاي غربي «سياست موازنه منفي» را تصويب كرد و به عنوان رهبر ملي جنبش شعار «استقلال» و «آزادي» را وجهه ي همت خود قرار داد و در كنار ديگر اعضاي جامعه مدني نقش مهمي در سير جريانات منتهي به ملي شدن نفت داشت. روحانيون به رهبري آيت الله كاشاني موتور محرك جنبش مزبور بودند. چرا كه مردم را از جمود فكري و بي خبري سياسي بيرون آوردند. گروه ديگر بازاريان بودند كه علاوه بر حمايت مالي از جنبش در راستاي پيروي از بيانيه هاي روحانيون در موقعيت هاي گوناگون به بستن مغازه هاي خود پرداختند. ديگر نيروي موثر در جنبش مزبور احزاب بودند كه در اعتراضات سراسري حضور پر رنگي داشتند. احزاب هريك داراي يك يا چند روزنامه بودند. مطبوعات از ديگر عناصر مهم در سير جنبش مزبور بودند. بطوريكه در اعتصاباتي كه برعليه تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم برگزار شد بخش بزرگي از اعتصاب كنندگان روزنامه نگاران بودند. لذا جنبش ملي كردن صنعت نفت جنبشي مردمي بوده است كه همه گروه ها از ناسيوناليست، ليبرال، اسلام گرا و كمونيست در آن حضور داشتند.
    Thesis summary

  6. روشنفكران ايراني و گسست از فلسفه سياسي مشروطيت؛ بررسي نقدهاي روشنفكران ايراني به فلسفه سياسي مشروطه در دهه هاي چهل و پنجاه
    عطيه خضريان فرع 2021
    اين پژوهش بر آن است كه به بررسي نقدهاي روشنفكران ايراني معاصر به فلسفه سياسي مشروطه در دوره بعد از 1342 پرداخته و علل طرد و مخالفت آنها با اركان مشروطه سياسي را مورد كندوكاو قرار دهد. بر اين اساس با بررسي تجربه سياسي مشروطه در ايران، نحوه مواجهه با آن در تاريخ روشنفكري معاصر ايراني در دهههاي چهل و پنجاه مورد پژوهش قرار داده و با كند و كاو در زمينه هاي آن و به طرح اين پرسش بپردازد كه چگونه چنين گسستي در تاريخ فكري ايران معاصر به وقوع پيوست؟ و به طور مشخص نقد روشنفكران اين دوره نظير سيد احمد فرديد، جلال آل احمد، علي شريعتي و رضا داوري اردكاني به فلسفه سياسي مشروطه چه بود و گسست آنان از فلسفه مشروطيت چگونه رخ داده است؟چرا روشنفكران ايراني نظير (آل احمد، شريعتي و داوري اردكاني) به نقد فلسفه سياسي مشروطه در دوره بعد از 1342 رو آوردند؟ به نظر مي رسد در اين دوره از تاريخ روشنفكري ايراني يك تحولي از جنس آن چيزي كه لوئي آلتوسر آن را «گسست پروبلماتيك» مي ناميد به وقوع پيوسته و مسائل محوري متفكران ايراني در اين دوره دچار يك جابه جايي بنيادين شده است. اين روشنفكران در دهه هاي سي تا پنجاه در آثار خود با خلط ميان مشروطيت با سلطنت و يكي پنداشتن اين دو به پيكار و مخالفت با فلسفه سياسي مشروطيت كه مبتني بر حكومت قانون، نظام فرمانروايي ميانه رو و رويكرد تجددخواه به نظام سنت بود پرداختند. در اين دوره با سيطره ايدئولوژي هاي تجددستيز و محوريت يافتن مسئله استعمار و به حاشيه رانده شدن «امرملي»، اين روشنفكران جهان وطني پيشه كردند و به همين دليل اولويت بحثهاي ايران را از درون به برون چرخاندند و دغدغه هاي مشروطه خواهي از دستور كار روشنفكران خارج شد.
    Thesis summary

  7. ضرورت تكوين دولت مدرن در ايران از ديدگاه روشنفكران عصر پهلوي اول (مطالعه موردي: فروغي، بهار، داور)
    فرناز سواري 2021
    اين پژوهش بر آن است كه جايگاه اولين دولت مدرن و ضرورت تكوين آن را در ايران از ديدگاه متفكران و كارگزاران عصر پهلوي اول «فروغي، بهار، داور» مورد بررسي قرار دهد. پديده دولت مفصل ترين مفهوم در علم سياست است. اهميت بررسي مفهوم دولت در دوران پهلوي اول نيز زماني روشن مي شود كه بدانيم روشنفكران براي نخستين بار بود كه به اهميت پديده دولت و انديشه معطوف به ضرورت آن در ايران پي برده بودند و تلاش كردند تا دولتي مدرن ايجاد كنند. دولت ايران در عصر پهلوي اول، نخستين دولت مطلقه در ايران بود. پژوهش پيشرو بر مبناي اين پرسش شكل گرفت كه چرا و چگونه روشنفكران عصر پهلوي اول، ايده ضرورت دولت مدرن را كه مبتني بر حاكميت ملي است، در كانون توجه قرار داده اند. فرضيه اي كه در پاسخ مطرح شد، اين است كه، روشنفكران اين دوره تحقق «ترقي سياسي» در ايران و نيز بيرون كشيدن ايران از ورطه هرج ومرج و تجزيه را در گرو ايجاد و تقويت دولت مدرن و حاكميت ملي مي دانستند. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد روشنفكران عصر پهلوي اول براساس واقع بيني سياسي و گرفتاري هاي ايران در آن زمان به ضرورت تكوين ايده دولت مدرن رسيدند و با اين آگاهي از الزامات سياست در عصر جديد از دولت رضا شاه حمايت كردند تا در ايران هم نظامي مدرن ايجاد شود. نظامي مدرن در ايران بنا كنند.
    Thesis summary

  8. تأثير سركوب اجتماعي بر تغيير الگوي ارزشي گروه هاي اسلامي (مطالعه موردي انگلستان)
    فاطمه فولادوند 2021
    چكيده: با توجه به اينكه يكي از جنبه هاي مهم زندگي هر فرد، برخورداري وي از حقوق شهروندي مي باشد و براي اينكه فرد بتواند در جامعه زندگي كند و دوام بياورد نياز دارد كه از حقوق شهروندي برخوردار باشد و براي اينكه فرد بتواند رشد كند و به مدارج بالا برسد نياز دارد كه از حقوق شهروندي مساوي با ديگران برخوردار باشد، مسأله اين جا است كه با توجه به اينكه تعداد قابل توجهي مسلمان اروپايي در كشور اصلي اتحاديه اروپا يعني انگلستان زندگي مي كنند، كنترل و نظارت اجتماعي بر روي مسلمانان در انگلستان چه تأثيري بر روي ادغام و پيوند اجتماعي آن ها در جامعه انگليس داشته است؟ الگوهاي كنترل و نظارت اجتماعي بر روي مسلمانان در انگلستان چه بوده است؟ چه عواملي سبب دوري نظام سياسي و اجتماعي از الگوي چندفرهنگ گرايي در انگلستان شده است؟ علل راديكاليزه شدن جامعه مسلمانان و عدم تركيب آنان در جامعه انگليس در دو دهه اخير چه بوده است؟ فرضيه هاي تحقيق بر اينست كه كنترل و نظارت اجتماعي در نظام سياسي و اجتماعي انگلستان سبب ايجاد الگوي ادغام اجباري اجتماعي و تغيير الگوي ارزشي انگليسي به الگوي ارزشي راديكال اسلامي توسط گروه هاي اسلامي شده است. انگلستان براي جذب اقليت هاي مسلمان در جامعه انگليس از الگوي تشديد نظارت و كنترل اجتماعي استفاده كرده است. حساسيت ويژه دولت انگليس نسبت به فرهنگ و باورهاي اقليت مسلمان سبب شده است كه بيشتر در پي ادغام مهاجرين در فرهنگ كشور ميزبان باشد تا پذيرش يك الگوي "يك جامعه چند فرهنگ. عدم مدارا و تساهل دولت انگلستان با اقليت مسلمان واكنش واگرايانه آنان را به دنبال داشته است. نتايج بررسي ها حاكي از اين است كه مسلماناني كه اسلام را با هويتشان گره زده اند ساختارهاي سياسي و اجتماعي اروپا باعث كاهش برخورداري آن ها از حقوق شهروندي شده است ولي در مورد مسلمانان سكولار و غير هويتي تبعيضي عليه آنان روا نمي گردد. نتايج پژوهش نشان داد كه بر اساس آن تبعيضات عليه مسلماناني روا مي شود كه اسلام را با هويتشان گره زده اند و پيش از اينكه مليتشان برايشان اهميت داشته باشد مذهبشان هويت بخش آن ها است در حالي كه مسلماناني كه نشان دهنده نوعي اسلام اروپايي هستند همانند ساير شهروندان اروپايي به زندگي خود ادامه مي دهند
    Thesis summary

  9. بازگشت افراط گرايان و امنيتي سازي اسلام در اروپا: مطالعه موردي حوزه نورديك
    فاطمه زارعي 2021
    مهاجرت در ادوار مختلف باعث ايجاد مسئوليت هايي براي كشورهاي مختلف شده است كه در برخي مواقع اين مسئوليت ها خسارات جبران ناپذيري را براي دول مختلف پديد آورده اند. امروزه روند فعاليت گروه هاي تروريستي و كشتارهايي كه آشكارا باعث نقض حقوق بشر و انسانيت شده، دليلي براي مهاجرت به مناطقي شده كه امكانات قابل توجهي را براي شهروندان خود تامين كرده اند. نمونه اين كشورها دول اروپايي و كشورهاي حوزه نورديك در اين زمينه هستند. به عبارتي كشورهاي حوزه نورديك با توجه به توسعه اقتصادي كه در ادوار مختلف كسب نموده اند به موفق ترين كشورهاي جهان و اتحاديه اروپا تبديل شده و اين مهم باعث جذب مهاجران به اين منطقه شده است. از آن جايي كه بيشتر مهاجران از كشورهاي اسلامي به خاطر فعاليت گروه هاي تروريستي هستند، باعث مشكلاتي از قبيل چند فرهنگي و ايجاد اهرمي به منظور نفوذ گروه هاي تروريستي در پوشش مهاجر به اين كشورها شده است و همچنين باعث ظهور گروه هاي راست افراطي و امنيتي شدن حضور مسلمانان مهاجر و ساكن در اين كشورها گرديده است و مسلمانان به ابژه اي امنيتي در كشورهاي مرجع به شمار آمدند و نخبگان سياسي و قانونگداران حكومتي به وضع قوانيني جديد جهت حل اين مشكل برآمدند.
    Thesis summary