Mohsen Sheikhi

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Mohsen Sheikhi

Faculty of Engineering / Department of Materials Science Engineering

M.Sc. Theses

  1. بررسي ريزساختار جوش ليزري ورق هاي آلومينيومي 1050 ريزدانه شده با فرآيند نورد تجمعي پيوندي
    ميثم فرهنگيان 2022
    يكي از مكانيزم هاي افزايش استحكام در آلياژ هاي آلومينيم، ريزدانه سازي است. و مشكلي كه در اين آلياژ ها وجود دارد اين است كه در آلياژ هايي كه با اين روش استحكام دهي مي شوند، در اثر جوشكاري به واسطه حرارت ورودي به منطقه جوش سبب درشت دانگي و افت خواص مكانيكي مي شوند. هدف از اين تحقيق بررسي ريزساختار فلز پايه در حين جوشكاري ليزر در حالتي كه فلز پايه ريز دانه شده است مي باشد. همچنين بررسي تاثير ريزساختار اوليه فلز پايه و اندازه دانه اوليه آن بر اندازه دانه فلز جوش از ديگر اهداف اين پايان نامه است. به منظور ريزدانه سازي فلز پايه بعد از هر پاس فرآيند ARB، فرآيند گرم كردن ماده انجام شد تا به واسطه فرآيند تبلور مجدد ساختار ما ريزدانه شود. از ريز دانه سازي به وسيله روش نورد گرم تجمعي پيوندي (WARB) بر روي ورق هاي آلومينيم 1050 استفاده شد. قبل از انجام فرآيند نورد گرم تجمعي پيوندي ورق هاي آلومينيم 1050 به مدت 2 ساعت در دماي 270 درجه سانيگراد آنيل شدند. در ادامه نمونه ها در ابعاد 20 در 5 سانتي متر و در ضخامت 1 ميلي متر توسط دستگاه گيوتين بريده شدند. پيش از انجام فرآيند نورد، عمليات آماده سازي از قبيل شست و شوي سطوح ورقها با استون و همچنين زبرسازي سطوح توسط برس هاي مخصوص انجام شد. قبل از انجام فرآيند نورد، نمونه ها تا دماي 170 درجه ي سانتي گراد پيشگرم و سپس بلافاصله وارد دستگاه نورد شدند. اين عمليات تا 7 پاس نورد گرم تجمعي پيوندي انجام شد. ار آنجايي كه فرآيند ليزر حرارت ورودي بسار پاييني دارد، در اين تحقيق براي جوشكاري انتخاب شد تا بررسي شود افت خواص و رشد دانه در HAZ آلياژ هاي آلومينيم ريزدانه تا چه ميزان رخ مي دهد. سپس جوشكاري ليزر با استفاده از دستگاه ليزر Nd:YAG پالسي به صورت جوش خودزا بر روي پاس هاي مختلف فرآيند نورد انجام شد. ريزساختار توسط ميكروسكوپ نوري و ميكروسكوپ الكتروني روبشي مورد بررسي قرار گرفت. سپس توسط تست ميكروسختي، سختي در نقاط مختلف مورد بررسي قرار گرفت. در حالت كلي با افزايش تعداد پاس هاي نورد سختي افزايش پيدا كرد اما در پاس هفتم مقدار كمي كاهش در سختي به وجود آمد. اندازه بلورك، ميزان كرنش شبكه و همچنين دانسيته ي نابجايي ها توسط آزمون پراش اشعه ايكس(XRD) اندازه گيري شدند. نتايج نشان داد اندازه بلورك ها تا پاس 5 كاهش مي يابد و از 550 نانومتر به 448 نانومتر مي رس
    Thesis summary

  2. تاثير توزيع دوگانه اندازه دانه بر تعادل استحكام و انعطاف پذيري در ورق هاي آلومينيوم 1050 نوردگرم تجمعي پيوندي شده
    فرزاد نظيري 2021
    يكي از راه هاي افزايش استحكام آلياژهاي آلومينيوم كارسرد مي باشد كه اغلب اين راه كار سبب كاهش انعطاف-پذيري مي شود. هدف از اين تحقيق ارائه روشي است كه علاوه بر افزايش استحكام، انعطاف پذيري افت قابل توجهي نداشته باشد.از پيش گرم بين پاسي براي بهبود خواص انعطاف پذيري همزمان با افزايش استحكام استفاده شد و هدف ايجاد توزيهي از ساختار دوگانه ي اندازه دانه ي درشت و ريز در پژوهش مي باشد. براي رسيدن به اين هدف از روش نورد گرم تجمعي پيوندي(WARB) بر روي ورق هاي آلومينيوم 1050 استفاده شد. قبل از انجام فرآيند نورد گرم تجمعي پيوندي ورق هاي آلومينيوم 1050 به مدت 2 ساعت در دماي 270 درجه سانتي گراد آنيل شدند. سپس نمونه ها در ابعاد 20 در 5 سانتي متر و در ضخامت 1 ميلي متر بريده شدند. پيش از انجام فرآيند نورد، عمليات آماده سازي از قبيل شست و شو سطوح ورق ها با استون و همچنين زبرسازي سطوح توسط برس هاي مخصوص انجام شد. قبل از انجام فرآيند نورد، نمونه ها تا دماي 170 درجه ي سانتي-گراد پيش گرم و سپس بلافاصله وارد دستگاه شدند. اين عمليات تا 7 پاس نورد گرم تجمعي پيوندي انجام شد. ريزساختار توسط ميكروسكوپ نوري مورد بررسي قرار گرفت. سپس توسط تست ميكروسختي، سختي در نقاط مختلف مورد بررسي قرار گرفت. در حالت كلي سختي افزايش پيدا كرد اما توزيعي از سختي در نقاط مختلف به وجود آمده بود. استحكام تسليم و استحكام كششي نهايي به ترتيب 226 درصد و 60 درصد تا پاس پنج افزايش يافتند و در پاس هفت مقدار كمي كاهش در استحكام به وجود آمد. چقرمگي در پاس 1، 195 ژول به دست آمد و در پاس هاي بالاتر بيشترين مقدار را در پاس 5 به عدد 285 ژول داشت. ازدياد طول در پاس اول و سوم كاهش يافت و در پاس پنجم بهبود يافت و در پاس هفت مجددا كاهش پيدا كرد. نتايج آزمون EBSD نشان داد كه در پاس پنجم يك ساختار با توزيع دوگانه اندازه دانه مشاهده مي شود كه بهبود خواص كششي و انعطاف پذيري و چقرمگي در اين پاس به اين نوع ريزساختار ارتباط داده شد. اين ساختار اندازه بلورك، ميزان كرنش شبكه و همچنين دانسيته ي نابه جايي ها توسط آزمون پراش اشعه ايكس(XRD) اندازه گيري شدند. نتايج نشان داد اندازه بلورك ها تا پاس 5 كاهش مي يابد و از 1550 نانومتر به 3/400 نانومتر مي رسد و در پاس هفت تا 417 نانومتر افزايش مي-يابد. سطوح شكست توسط ميكروسكوپ الكتروني روبشي(SEM) مورد بر
    Thesis summary

  3. توسعه پوشش هاي سرمت Cr3C2-NiCr و WC-Co-Cr بر زيرلايه آلياژ آلومينيوم A356 با استفاده از روش HVOF
    الهه خداويسي 2021
    در اين پژوهش، پوشش هاي سرمت Cr3C2-NiCr و WC-Co-Cr بر زيرلايه آلياژ آلومينيم A356 با استفاده از روش سوخت اكسيژن با سرعت بالا (HVOF) اعمال گرديد. ميكروسكوپ نوري (OM) و ميكروسكوپ الكتروني روبشي نشر ميداني (FESEM) مجهز به طيف سنجي تفكيك انرژي (EDS)، آزمون ريزسختي، سايش لغزان و خوردگي به منظور مشخصه يابي زيرلايه A356 و پوشش هاي مذكور مورد استفاده قرار گرفتند. مشاهدات ريزساختاري، نشان داد كه ميانگين ضخامت پوشش ها حدودا 250 ميكرومتر است و با زيرلايه چسبندگي مناسبي داشتند. سختي پوشش هاي Cr3C2-NiCr (930 HV) و WC-Co-Cr (1300 HV) به ترتيب نزديك به 11 و 15 مرتبه بيشتر از سختي زيرلايه (80 HV) بود. پوشش Cr3C2-NiCr و WC-Co-Crدر مقايسه با زيرلايه A356، اتلاف جرم ناشي از سايش، نرخ سايش و ضريب اصطكاك كمتري را نشان مي داد. اتلاف جرم ناشي از سايش و ضريب اصطكاك پوشش تحت بار 10 N، حدود 24/0 و 5/0 ميلي گرم (نزديك به 99% و 63% كمتر از زيرلايه؛ 61/0 و 5/41 ميلي گرم) مي باشد. افزايش بار اعمالي، مشخصات سايشي زيرلايه A356 را با درجه مشخص تري افزايش مي دهد. مشاهدات ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM)، حاكي از وقوع سازوكار هاي سايشي متفاوتي روي نمونه هاي تحت آزمون سايش بود. پوشش WC-Co-Cr حدود 9 برابر و پوشش Cr3C2-NiCr حدود 3 برابر مقاومت به خوردگي بهتري از زيرلايه آلياژ آلومينيوم A356 نشان دادند. سازوكار غالب خوردگي در پوشش ها خوردگي يكنواخت بود.
    Thesis summary

  4. توسعه كامپوزيت هاي سطحي حاوي ذرات تقويت كننده سرمت در زمينه آلياژ آلومينيوم A356 با استفاده از فرآيند اصطكاكي اغتشاشي
    رضا مالمير 2021
    به منظور ساخت يك كامپوزيت زمينه فلزي كه در آن آلياژ ريخته گري آلومينيومA356 و Cr3C2-NiCr به ترتيب به عنوان زمينه و تقويت كننده بودند، از روش هاي پاشش حرارتي سوخت اكسيژن با سرعت بالا و فرآيند اصطكاكي اغتشاشي استفاده شد. پس از پوشش قطعات آلياژ آلومينيوم A356، نمونه ها توسط فرآيند اصطكاكي اغتشاشي در يك، دو و چهار پاس فرآوري شدند كه باعث تغيير لايه پوشش Cr3C2-NiCr به كامپوزيت A356/Cr3C2-NiCr گرديد. همچنين فلز پايه توسط فرآيند اصطكاكي اغتشاشي تحت پردازش قرار گرفت تا تأثير فرآيند بر روي نمونه بدون پوشش نيز بررسي شود. ريزساختار فلز پايه، نمونه هاي فرآيند اصطكاكي اغتشاشي شده و كامپوزيت ها با استفاده از ميكروسكوپ نوري و ميكروسكوپ الكتروني روبشي مجهز به طيف سنجي تفكيك انرژي بررسي شدند. سختي نمونه ها از طريق آزمون ميكروسختي و آزمون نانو فرورونده اندازه گيري شد كه نشان دهنده بهبود قابل توجه سختي حدود دو برابر (فلز پايه) در كامپوزيت 4 پاس فرآيند اصطكاكي اغتشاشي شده بود. همچنين، با توجه به نتايج آزمون كشش تك محوري استحكام تسليم و استحكام كششي نهايي نمونه هاي فرآوري شده افزايش پيدا كرد. استحكام تسليم و استحكام كششي نهايي كامپوزيت 4 پاس فرآيند اصطكاكي اغتشاشي شده به ترتيب حدود 53 درصد و 22 درصد بيشتر از فلز پايه بودند. براي مطالعه عملكرد تريبولوژيكي نمونه ها از آزمون سايش لغزشي خشك با استفاده از دستگاه سايش رفت و برگشتي استفاده شد. نتايج نشان داد كه عملكرد سايش و اصطكاك كامپوزيت ها به طرز چشمگيري بهبود يافته است. ميزان سايش نمونه 4 پاس فلز پايه و كامپوزيت 4 پاس فرآيند اصطكاكي اغتشاشي شده به شدت كاهش يافته و در حدود 87 درصد و 98 درصد فلز پايه بود. مطالعات ميكروسكوپ الكتروني روبشي از سطوح شكست، سطوح سايش و براده هاي حاصل از سايش بر روي نمونه ها به منظور درك مكانيزم شكست و سايش انجام پذيرفت.
    Thesis summary

  5. تحولات ريزساختاري و خواص مكانيكي تيتانيوم خالص تجاري با عمليات ترمومكانيكي
    كاظم احمدي 2020
    در سال هاي اخير آلياژهاي تيتانيم ازجمله تيتانيم خالص تجاري كه نتيجه تلاش جهاني گروه وسيعي از محققان براي ارائه مجموعه اي از استحكام و شكل پذيري بالا است، توسعه يافته اند. استحكام پايين تيتانيم خالص، در مقايسه با ساير آلياژهاي متداول تيتانيم، منجر به اين شده است كه استحكام آن براي كاربرد در موارد مختلف ارتقاء يابد. در پژوهش حاضر تيتانيم خالص تجاري فوق ريز دانه با استفاده از فرايند ترمومكانيكي توسعه داده شده است. تأثير متغيرهاي فرآوري نظير درصد نورد، دما و زمان آنيل بر تحولات ريزساختاري، خواص مكانيكيو مكانيزم هاي شكست بررسي شده است. نتايج ارزيابي هاي ريزساختاري وابستگي اندازه دانه آلفا را به متغيرهاي ترمومكانيكي نشان داد، همچنين ساختار آلفا با متوسط اندازه دانه 180 نانومتر توسط 90 درصد نورد سرد حاصل شد. نتايج به دست آمده توسط الگوي پراش پرتوايكس پس از 60، 75 و 90 درصد نورد سرد نشان از پهن شدن پيك ها در طول تغيير شكل نمونه هاي تيتانيم خالص داشت. بررسي سينتيك تبلور مجدد آلفا با مدل اصلاح شده جانسون- مل- آورامي- كلمو گروف JMAK نشان داد كه وقوع تبلور مجدد كامل تيتانيم خالص پس از گذشت 3600 ثانيه حاصل شد. آزمون سختي سنجي نشان داد كه زمان نگهداري طولاني تر حين آنيل منجر به تشكيل دانه هاي آلفا درشت تر و نرم تر در ريزساختار تيتانيم خالص 90 درصد نورد سرد شده، مي انجامد.آزمون هاي كشش تغييرات در ميزان مشخصه هاي مهم تيتانيم خالص نظير نقطه تسليم، استحكام نهايي و درصد ازدياد طول را پس از گذشت زمان و همچنين افزايش دما را نشان داد. خواص مكانيكي نمونه هاي با ساختار ريزدانه جديد نسبت به نمونه اوليه افزايش داشت، به نحوي كه علاوه بر استحكام كششي بالاتر نمونه آنيل شده در دماي 700 درجه سانتي گراد به مدت 3600ثانيه(558مگاپاسكال) نسبت به نمونه اوليه (415مگاپاسكال) درصد ازدياد طول يكنواخت (29%~) حاصل شد. بررسي هاي سطوح شكست نمونه ها نشان از شكست نرم بدون پديدار شدن آثار شكست ترد داشت. نتايج به دست آمده خواص قابل توجه تيتانيم خالص موردپژوهش را در مقايسه با برخي تيتانيم هاي آلياژي استحكام بالا نشان داد.
    Thesis summary

  6. تأثير پوشش نانوساختار CrAlN بر عملكرد الكترودهاي مورد استفاده در جوشكاري مقاومتي نقطه اي ورق هاي فولادي گالوانيزه
    مهدي مالمير 2020
    امروزه در صنعت خودروسازي استفاده از ورق هاي فولاد گالوانيزه افزايش چشم گيري داشته است. اين فولاد براي صنت گران چالش هايي را ايجاد كرده است كه يكي از اين چالش ها پايين بودن عمر الكترودهاي مورد استفاده است. هدف از انجام اين پژوهش افزايش عمر الكترود با استفاده از پوشش دهي الكترود با ماده ي چند لايه اي CrN-AlN است. در اين پژوهش تاثير پوشش دهي با مواد چند لايه اي CrN-AlN در جوشكاري مقاومتي نقطه اي فولاد گالوانيزه بر روي عمر الكترود مس-كروم و استحكام نقطه جوش بررسي شده است. پوشش دهي الكترود با روش Arc-PVD در دماي 200 درجه ي سانتيگراد و زمان 90 دقيقه انجام شده است. در اين فرآيند مواد كروم و آلومينيوم با استفاده از قوس كاتدي تبخير شده و با گاز نيتروژن كه در محفظه قرار داشت واكنش داده و تشكيل نيتريد كروم و نيتريد آلومينيوم داده و به صورت لايه لايه پوشش دهي بر روي الكترود انجام شده است. براي بررسي اثر پوشش بر الكترود، آزمون عمر الكترود، آزمون پيل، آزمون كششي-برشي، آزمون چاپ، بررسي سطح الكترود با ميكروسكوپ نوري و SEM انجام شده است. نتايج آزمون عمر الكترود نشان مي دهد كه در الكترودهاي پوشش دهي شده عمر الكترود از 600 نقطه جوش در حالت بدون پوشش به 2200 نقطه جوش رسيده است. در الكترودهاي پوشش دهي شده به علت اين كه لايه ي پوشش باعث افزايش مقاومت در الكترود شده سبب كاهش قطر نقطه جوش نسبت به الكترودهاي بدون پوشش شده است. بنابراين سبب كاهش استحكام نقطه جوش شده است. آزمون چاپ كه از قطر اثر الكترود گرفته شده است نشان داد كه در الكترودهاي بدون پوشش به علت نفوذ فلز روي به درون الكترود قطر اثر الكترود ابتدا در حال افزايش و سپس به علت تخريب نوك الكترود كاهش مي يابد اما در الكترودهاي پوشش دهي شده به علت كاهش مقاومت تماسي قطر اثر الكترود كاهش يافته است و با افزايش تعداد نقطه جوش ها قطر اثر الكترود افزايش مي يابد. در الكترودهاي پوشش دهي شده در 3000 نقط جوش قطر اثر الكترود نزديك به 6 ميلي متر است. عامل تعيين كننده ي تخريب الكترود نفوذ فلز روي از قسمت هاي جانبي الكترود به درون الكترود است. در مكانيزم تخريب الكترودنفوذ فلز روي از قمست هاي فصل مشترك ورق و الكترود بسيار ناچيز است. با ايجاد پوشش بر روي الكترود مانع نفوذ فلز روي از قسمت هاي جانبي به درون الكترود مي شود. پس از بررسي خواص مكانيكي نقطه ج
    Thesis summary

  7. تحولات ريزساختاري و خواص مكانيكي فولادهاي سه فازي با عمليات ترمومكانيكي
    محمدعلي سهرابي زاده 2020
    در سال هاي اخير طيف گسترده اي از فولادهاي استحكام بالا و استحكام بالاي پيشرفته جهت برآورده سازي مجموعه اي از استحكام و انعطاف پذيري توسعه يافته اند. در پژوهش حاضر با هدف ارتقاء خواص مكانيكي، فولادهاي سه فازي توسط اعمال عمليات ترمومكانيكي ابتكاري توسعه داده شده است. تأثير متغيرهاي فرآوري نظير دما و زمان آنيل كاري و پيرسازي بر تحولات ريزساختاري، خواص مكانيكي، مكانيزم هاي شكست و هم چنين رفتار سايشي بررسي شده است. بررسي هاي ريزساختاري پس از عمليات همگن سازي تنها فاز آستنيت با اندازه دانه 1112 ميكرومتر را نشان داد. نتايج بدست آمده توسط الگوي پراش پرتو ايكس پس از 75 درصد نورد سرد نشان از ثبات فاز آستنيت در طول تغييرشكل و عدم شكل گيري فاز مارتنزيت در خلال كاهش ضخامت هاي بالا داشت. عمليات تبلورمجدد جهت حصول فاز فريت در بازه دمايي 750 تا 830 درجه سانتي گراد در طي زمان هاي 30 تا 3600 ثانيه اعمال شد. بررسي سينتيك تبلورمجدد فاز آستنيت با مدل جانسون-مهل-آورامي-كلموگروف (JMAK) نشان داد كه تبلورمجدد فاز آستنيت در فولادهاي سه فازي استحاله اي كاملاً نفوذي تحت كنترل نفوذ كربن بوده است. عمليات پيرسازي در بازه دمايي 500 تا 600 درجه سانتي گراد در طي زمان هاي 1 تا 3 ساعت جهت رسوب كاربيدهاي كاپا اعمال شد. نتايج سختي سنجي نشان از افزايش سختي پس از عمليات پيرسازي داشت. عمليات ترمومكانيكي ابتكاري جهت حضور هم زمان سه فاز آستنيت، فريت و كاريبدهاي كاپا پس از 75 درصد نورد سرد، مشتمل بر آنيل كاري 770 درجه سانتي گراد به مدت 4 دقيقه و پيرسازي در دماي 550 درجه سانتي گراد به مدت 120 دقيقه بود. پس از عمليات همگن سازي ازدياد طول چشمگير (48 درصد)، پس از 75 درصد نورد سرد استحكام كششي نهايي بسيار بالا (1612 مگاپاسكال) و در نهايت پس از عمليات آنيل كاري و پيرسازي تعادل خوب استحكام (استحكام كششي نهايي 1415 مگاپاسكال) و انعطاف پذيري (16 درصد) حاصل شد. بررسي هاي سطوح شكست نشان از شكست نرم (آثار ديمپلي) بدون پديدار شدن آثار شكست ترد (آثار رخ برگي) داشت. نتايج به دست آمده به وضوح برتري فولاد مورد پژوهش را در مقايسه با فولادهاي استحكام بالا و استحكام بالاي پيشرفته نشان داد. رفتار سايشي فولاد مورد پژوهش تحت عمليات پيرسازي گوناگون نيز بررسي شد. نتايج نشان دهنده آن بود كه افزايش زمان پيرسازي موجب كاهش جرم سايشي و نر
    Thesis summary

  8. بررسي حساسيت به ترك انجمادي در جوشكاري ليزر پالسي Nd:YAG آلومينيوم 2024 با استفاده از سيم پر كن Al4043
    ميلاد سعدي پور 2019
    آلياژ 2024 از رايجترين آلياژهاي تجاري استحكام باالي قابل عمليات حرارتي است كه اين آلياژ به ترك انجمادي در طول جوشكاري حساس است. راههاي مختلفي براي از بين بردن تركهاي انجمادي ارائه شده است كه از جمله آنها ميتوان به تغيير در تركيب حوضچه جوش اشاره كرد تا از طريق كاهش دامنه انجماد، از ايجاد ترك جلوگيري كرد. هدف از اين تحقيق ارائه مدلي است كه بتواند تشكيل يا عدم تشكيل ترك را پيشبيني كند و به منظور صحت سنجي مدل ارائه شده، جوشكاري ورق آلومينيوم 2024 با ضخامت 2 ميليمتر با فلز پركن 4043 به صورت آزمايشگاهي انجام شد. به علت زياد بودن متغيرهاي جوشكاري ليزر پالسي با فلز پركن، اين مدل براي پيش بيني تأثير متغيرهاي فرايند بر تركيب جوش و حساسيت به ترك انجمادي ارائه شد. با استفاده از اين مدل ميتوان حجم حوضچه جوش را در پالسهاي مختلف محاسبه كرد و به تبع آن قادر به محاسبه درصد وزني عناصر يا تركيب شيميايي در هر پالس بود. همچنين براي تعيين ميزان حساسيت به ترك انجمادي از نرم افزار JMat Pro استفاده شد. براي صحت سنجي اين مدلها نيز تعدادي آزمون انجام گرفت. در اين آزمونها اثر پارامترهايي نظير انرژي پالس، درصد همپوشاني و ميزان سيم ورودي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج آزمايشگاهي مربوط به حساسيت به ترك به اين صورت بود كه درصد همپوشاني و ميزان سيم ورودي نقش مهمي در نتايج مربوط به حساسيت به ترك و همچنين طول تركها دارند. به اين ترتيب مشاهده شد كه افزايش درصد همپوشاني در ميزان سيم ورودي ثابت و همچنين افزايش ميزان سيم ورودي در درصد همپوشاني ثابت سبب كاهش ميزان حساسيت به ترك و طول تركها ميشود. همچنين جهت بررسي شرايط آزمايشگاهي و تركهاي مشاهده شده در حوضچههاي جوش، آناليز EDS از هر كدام از حوضچه ها گرفته و نشان داده شد كه عامل ترك خوردن انجمادي در پايين حوضچه مربوط به درصد كم سيلسيم و درصد زياد مس بوده است كه در نتايج مربوط به مدل ارائه شده، نشان داده شد كه با افزايش درصد همپوشاني، درصد سيلسيم افزايش و درصد وزني مس نيز كاهش پيدا خواهد كرد و حساسيت به ترك نيز با افزايش درصد همپوشاني كاهش مي يابد. اين نتايج صحت مدل ارائه شده را تأييد ميكند. منحني قابليت امكانپذير بودن جوشكاري در رقتهاي مختلف و در بيشينه ميزان سيم ورودي ذوب شده نيز حاكي از آن بود كه در چه ناحيهاي و درصد همپوشاني، قابليت جوشكاري امكانپذير خواهد
    Thesis summary

  9. بررسي تأثير تركيب فلز جوش بر حساسيت به ترك ذوبي در آلياژهاي آلومينيوم
    مجيد ستاري 2019
    دراين مطالعه از دو آلياژ آلومينيم 7075 و 6061 كه داراي حساسيت به ترك ذوبي و انجمادي بوده استفاده شده است و به منظور بررسي اثر تركيب حوضچه مذاب سه نوع مختلف فلز پركننده 1100 و 4043 و 5356 كه داراي تركيبات شيميايي متفاوتي هستند براي انجام جوشكاري با فرايند جوشكاري قوسي با گاز محافظ و الكترود تنگستني (TIG) استفاده شد. علاوه بر جنس فلزپركن اثر رقت نيز مورد بررسي قرار گرفتند. فلز پايه 7075 در جوشكاري با فلزپركننده 1100 در سه آزمون جوشكاري با ميزان رقت هاي 20% و 27% داراي ترك خوردگي ذوبي و ميزان رقت 30% داراي ترك خوردگي ذوبي و ترك خوردگي انجمادي است. درجوشكاري فلزپايه 7075 بدون فلزپركننده (خودزا) نمونه داراي ترك خوردگي انجمادي است. فلز پايه 7075 در جوشكاري با فلز پركننده 4043 در سه آزمون انجام شده با ميزان رقت هاي 71% و 50% داراي ترك خوردگي از نوع ذوبي بوده است ولي با ميزان رقت 70% هيچ گونه ترك خوردگي ندارد. فلز پايه 7075 در جوشكاري با فلز پركننده 5356 در پنج آزمون با ميزان رقت هاي 41% و 35% و 42% ترك خوردگي ذوبي مشاهده شد ولي در يك آزمون با رقت 52% ترك مشاهده شده از نوع انجمادي است اما در آزمون بعدي با فلزپايه و فلزپركننده ذكر شده با رقت مشابه 51% تركي خوردگي مشاهده نشد. در جوشكاري فلزپايه 6061 بدون فلزپركننده (خودزا) داراي ترك خوردگي انجمادي است و فلزپركننده 1100 در سه آزمون انجام شد كه با رقت هاي 60% و 70%داراي ترك خوردگي از نوع ذوبي و انجمادي است و در رقت 50 % فقط داراي ترك انجمادي بود. فلز پايه 6061 و فلزپركننده 4043 در آزمون سوم با رقت 30 % ترك مشاهده شده از نوع انجمادي بود ولي در دو آزمون انجام شده اول و سوم با رقت هاي 50% و 60% تركي مشاهده نشد. فلز پايه 6061 و فلزپركننده 5356 با رقت 57% در آزمون اول فقط ترك ذوبي ديده شد ولي در آزمون دوم با رقت 55% نمونه تركي نداشت و در نهايت با رقت 96% در آزمون آخر ترك از نوع ذوبي و انجمادي مشاهده شد. براي تحليل رفتار ترك خوردگي در اين نمونه ها از منحني هاي كسر جامد بر حسب دما كه توسط نرم افزار jmatpro استخراج شد. با استفاده از آناليز هاي انجام شده، مشاهده شد كه مدل ارائه شده سيندوكو براي پيش بيني رفتار ترك خوردگي ذوبي صادق نيست. با استفاده از آزمايش هاي اسپكترومتري نشري(كوانتومتري) درصد عناصر موجود در فلزپايه قبل از جوشكاري و عنا
    Thesis summary

  10. بررسي اثر ضخامت پوشش نيتريدي نانوساختار اعمال شده به روش رسوب فيزيكي بخار PVD بر خواص سطحي
    منيژه نجفي 2019
    در اين پژوهش توسط روش رسوب فيزيكي بخار با استفاده از تبخير قوس كاتدي لايه هاي نانوساختار TiN بر روي فولاد زنگ نزنL 316 طي زمان هاي 1، 2 و 3 ساعت اعمال شد. بيشترين ضخامت با مدت زمان 3 ساعت به دست آمد كه برابر 4 ميكرون بود. پارامترهاي مختلفي بر روي خواص ساختاري، مكانيكي و همچنين خواص سايش تاثير گذار است، با اين حال همان طور كه عنوان شد زمان به عنوان پارامتر اصلي بررسي شد. همچنين پوشش چندلايه Ti/TiN به مدت زمان 1 ساعت جهت مقايسه خواص سطحي با پوشش هاي TiN رسوب دهي شد. خواص فيزيكي و مكانيكي همچون ريزساختار، ضخامت، تركيب شيميايي، فازهاي تشكيل دهنده پوشش، اندازه دانه، بافت، سختي، تنش پسماند و سايش مورد مطالعه قرار گرفته شد. شناسايي فازهاي موجود در پوشش توسط روش پراش پرتو ايكس (XRD) انجام شد. از ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) مجهز به آناليز تفكيك انرژي (EDS) جهت مطالعه ريز ساختار و مورفولوژي رشد و تركيب پوشش استفاده شد. بررسي خواص مكانيكي توسط آزمون نانوفرورونده انجام شد. همچنين در اين پژوهش رفتار سايشي پوشش ها نيز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از آزمون پراش پرتو ايكس نشان داد پوشش هاي ايجاد شده همگي نانوساختار است، با افزايش زمان رسوب دهي ضخامت پوشش هاي ايجاد شده از 4/1 به 4 ميكرومتر افزايش و اندازه بلورك ها از 19 به 5/16 ناتومتر كاهش يافته است. در پوشش هاي TiN با افزايش ضخامت، سختي پوشش ها از 59/20 به 74/21 گيگا پاسكال افزايش پيدا كرد. همچنين مدول الاستيك نيز با افزايش ضخامت از 83/409 به 11/460 گيگاپاسكال افزايش پيدا كرد. سختي و مدول الاستيك پوشش Ti/TiN به دليل تجمع نابجايي ها در ميان لايه هاي پوشش به ترتيب 06/23 و 85/465 گيگاپاسكال به دست آمد. همچنين افزايش زمان رسوب دهي منجر به زياد شدن تعداد ماكرو ذرات در سطح پوشش شد. تنش پسماند در پوشش TiN با آزمون نانوفرورونده محاسبه شد. افزايش ضخامت پوشش سبب افزايش تنش از 05/2- به 35/5- گيگاپاسكال شد. نتايج آزمايش هاي تجربي با مدل سازي به روش اجزا محدود مقايسه شد و صحت نتايج آزمون دندانه گذازي نانو را تاييد كرد.
    Thesis summary

  11. صلاح ليزري سطح تيتانيوم خالص تجاري/ نانو الياف هيدروكسي آپاتيت پوشش دهي شده با فرآيند الكتروريسي و بررسي رفتار زيست سازگاري
    مينو يدي 2019
    در اين پژوهش، به بررسي خواص زيست‏سازگاري ماسك نانو الياف هيدروكسي‏آپاتيت (HA) تشكيل‏شده با استفاده از روش الكتروريسي و عمليات سطحي با ليزر روي تيتانيم خالص تجاري پرداخته‏شده است. به‏منظور ايجاد سطح زيست فعال، ابتدا نانوذرات هيدروكسي‏آپاتيت به روش رسوب محلول شيميايي، سنتز شدند. سپس با كنترل پارامترهاي الكتروريسي، الياف كامپوزيتي هيدروكسي‏آپاتيت/پلي وينيل پيريدين (PVP) با نسبت بهينه HA/PVP، (g/g) 0.17روي سطح تيتانيم خالص تجاري به روش الكتروريسي لايه نشاني شد. سپس به‏منظور حذف پليمر، تف‏جوشي ذرات HA به زيرلايه و بلورينه‏شدن الياف HA، عمليات سطحي به دو روش انجام گرفت. اين دو روش عبارتند از كلسيناسيون توسط كوره در مدت زمان 5 دقيقه و دماهاي 500، 600، 700 و 800 درجه سانتي گراد و ديگري فرايند اصلاح سطح ليزري در دانسيته توان و سرعت‏هاي مختلف روبش. نتايج آزمون XRD نشان مي دهند كه عمليات سطحي در كوره به علت عدم وجود گاز محافظ و شرايط اتمسفري هوا، پوشش ها فرصت تغييرات و تبديل شدن به تركيبات كلسيم فسفاتي را نداشته و در مقايسه با ليزر شرايط خوبي را نمي توان مشاهده كرد برعكس در شرايط ليزركاري با وجود گاز آرگون در دماهاي بالا تغييرات فازي كلسيم فسفاتي به خوبي مشاهده مي شود. نتايج آزمون SEM نشان داد كه پس از عمليات ليزركاري، در كمترين فاصله پرتو ليزر از سطح و كمترين سرعت (به ترتيب برابر با mm 23 و mm/s 5)، مورفولوژي الگودار و بهترين ساختار سطحي ايجاد شد. باتوجه به هدف اين پژوهش، اثر اصلاح سطح بر توانايي استخوان‏سازي سطوح اصلاح‏شده در توان هاي مختلف ليزر به كمك آزمون In-vitro غوطه‏وري در محلول شبيه‏ساز بدن (SBF)، آزمون سميت سلولي (MTT) و ارزيابي رشد و تكثير رده سلولي MG63 در زمان هاي مختلف ماندگاري بررسي شد نتايج تست MTT و مورفولوژي سلول ها بعد از 7 روز در نمونه با مورفولوژي الگودار بهترين پاسخ سلولي را نشان داد.
    Thesis summary

  12. تأثير سيكل هاي مختلف عمليات ترمومكانيكي بر تحولات ريزساختاري و خواص مكانيكي فولادهاي دوفازي
    امير حسين جهان آرا 2019
    هدف از اين پژوهش بررسي تأثير سيكل هاي مختلف عمليات ترمومكانيكي بر تحولات ريزساختاري و خواص مكانيكي فولادهاي دوفازي است. به همين منظور، يك فولاد كم كربن با ساختار اوليه فريتي- پرليتي تا 50 و 80 درصد نورد سرد و آنيل متعاقب در دماي 600 درجه سانتي گراد به مدت 20 دقيقه و در آب كوئنچ شد. مرحله پاياني فراوري شامل گرمايش تا ناحيه بين بحراني و نگهداري در دماهاي 760، 780، 800 و 820 درجه سانتيگراد به مدت 10 دقيقه و كوئنچ در آب بود. فولادهاي دوفازي با كسرهاي حجمي فريت و مارتنزيت متفاوت و اندازه دانه هاي فريت مختلف توليد شد. ساختارهاي دوفازي فوق ريزدانه با متوسط اندازه دانه فريت حدود µm 2 و توزيع يكنواخت شبكه زنجيره اي جزاير مارتنزيتي، با آنيل كوتاه مدت ساختارهاي دوتايي 80% نورد سرد شده حاصل شد. آزمون هاي كشش مشخصه هاي متداول فولادهاي دوفازي نظير تسليم پيوسته، نسبت تسليم پايين و نرخ كرنش سختي بالا را نشان داد. استحكام فولاد كم كربن با ريزساختار دوفازي فوق ريزدانه جديد بيش از MPa 1600 (حدود 116% بالاتر از نمونه اوليه، MPa742)، همراه با شكل پذيري خوب بدست آمد. آزمايش نانوفرورونده به منظور ارزيابي تغييرات ريزساختاري و همچنين ارتباط بين تغييرات آن ها با سختي فازها انجام شد. مطالعه نانوفرورونده پاسخ سختي فريت و مارتنزيت در ريزساختارهاي دوفازي نشان داد كه با افزايش دماي آنيل بين بحراني از C˚760 به C˚820، متوسط نانوسختي فريت و مارتنزيت به ترتيب از 181 ويكرز به 281 ويكرز افزايش و از 644 ويكرز به 337 ويكرز كاهش يافت. دماهاي آنيل بين بحراني بالاتر به دانه هاي فريت ريزتر و سخت تر در ريزساختارهاي دوفازي منجر شد. تغييرات نانوسختي مارتنزيت با دماهاي آنيل بين بحراني به تغييرات محتواي كربن مارتنزيت مرتبط شد. با اعمال قانون مخلوط ها مقادير سختي محاسبه شده تطابق خوبي با مقادير اندازه گيري شده داشت. براي بررسي رفتار كرنش سختي فولادهاي دوفازي مدل هاي هولومان و كروسارد- جول و كروسارد-جول اصلاح شده به كار گرفته شد. مدل هولومان و كروسارد- جول به ترتيب تغييرشكل دو و سه مرحله اي و مدل كروسارد-جول اصلاح شده، تغييرشكل چهار مرحله اي براي فولاد دوفازي حاضر نشان داد. همه فولادهاي دوفازي، نرخ كرنش سختي نسبتاً بالا در مراحل اوليه تغييرشكل نشان دادند كه با افزايش كسر حجمي مارتنزيت و كاهش اندازه دانه فريت افزايش
    Thesis summary

  13. جوشكاري فولاد زنگ نزن دوفازي 2205 توسط ليزر پالسيND:YAG
    مهرداد صلواتي 2019
    در اين تحقيق اثر سرعت جوشكاري و نوع گاز محافظ بر خواص جوش فولاد زنگ نزن دوفازي 2205 جوشكاري شده به وسيله فرآيند ليزر پالسي ND:YAG بررسي شد. بررسي ريزساختاري فلز جوش نشان داد كه فلز جوش حاوي فريت، آستنيت اوليه و آستنيت ثانويه است. همچنين بسته به سرعت جوشكاري چهار منطقه مختلف با ميزان آستنيت متفاوت در ريزساختار جوش قابل مشاهده است. جوشكاري ليزر پالسي با سه سرعت مختلف جوشكاري از قبيل 8/3، 3/8 و 13 ميلي-متر بر ثانيه و تحت دو گاز محافظ آرگون و نيتروژن انجام شد. طبق بررسي هاي مشاهده شده با تغيير گاز محافظ از آرگون به نيتروژن، درصد آستنيت ثانويه به طور چشمگيري تغيير نكرد ولي كسر آستنيت ثانويه با افزايش سرعت جوشكاري از 8/3 به 3/8 ميلي متر بر ثانيه حدود 38% و از 8/3 به 13 ميلي متر بر ثانيه حدود 83% كاهش يافت. عمق نفوذ حوضچه جوش با تغيير گاز محافظ از آرگون به نيتروژن در سرعت هاي 8/3، 3/8 و 13 ميلي متر بر ثانيه به ترتيب 26%، 14% و 56% كاهش يافت و همچنين با افزايش سرعت جوشكاري در هر دو گاز محافظ آرگون و نيتروژن، عمق نفوذ كاهش پيدا كرد (حدود 43% و 70% به ترتيب در سرعت هاي 8/3 به 3/8 ميلي متر بر ثانيه و 8/3 به 13 ميلي متر بر ثانيه براي گاز آرگون و حدود 34% و 82% به ترتيب در سرعت هاي 8/3 با 3/8 ميلي متر بر ثانيه و 8/3 به 13 ميلي متر بر ثانيه). عرض حوضچه جوش با تغيير گاز محافظ از آرگون به نيتروژن افزايش يافت و همچنين با افزايش سرعت جوشكاري در هر دو گاز محافظ، عرض حوضچه جوش كاهش پيدا كرد. تغييرات در مقادير ميكرو سختي در امتداد خط جوش با مشخصه هاي ريزساختاري ارتباط داده شد. تغيير سرعت جوشكاري تأثير چشمگيري بر تغييرات سختي نداشت؛ اما تغيير گاز محافظ از آرگون به نيتروژن سبب افزايش قابل توجه سختي شد. براي به دست آوردن مقدار دقيق تغييرات سختي با افزايش سرعت، آزمون نانو سختي از دو نمونه در گاز محافظ نيتروژن و سرعت 8/3 و 3/8 ميلي متر بر ثانيه گرفته شد و مشخص شد با افزايش سرعت جوشكاري در منطقه فريتي سختي 18% و در منطقه فريتي-آستنيتي سختي 23% افزايش پيدا خواهد كرد.
    Thesis summary

  14. پوشش دهي كربن و سختكاري سطحي تيتانيم با فرآيند ليزر
    مهسا بحيرايي 2019
    تيتانيم وآلياژهاي آن بخاطر نسبت استحكام به وزن بالا، كاربردهاي فراواني در صنايع مختلف نظير هوافضا، اتومبيل سازي، درون كاشت ها و... دارند. علي رغم استحكام بالاي تيتانيم و آلياژهاي آن در بعضي موارد نيازمند استحكام بالاتر و مقاومت به سايش خوب هستيم كه براي افزايش سختي و مقاومت سايشي از روش هاي مختلفي استفاده مي شود. در اين پژوهش با استفاده از روش رسوب فيزيكي بخار يك لايه كربن روي سطح نمونه ها قرار گرفت. سپس نمونه ها با موقعيت كانوني، سرعت و توان مختلف تحت تابش ليزر قرار گرفتند. جهت بررسي ريزساختار نمونه ها از ميكروسكوپ نوري، ميكروسكوپ الكتروني روبشي و ميكروسكوپ الكتروني روبشي گسيل ميداني استفاده شد. آناليز فازي سطح نمونه ها توسط الگوهاي پراش پرتو ايكس انجام گرفت. ارزيابي خواص نمونه هاي اوليه و فرآوري شده توسط سختي سنجي و آزمون سايش انجام شد. درنتيجه اين پژوهش ذرات كاربيدي، نيتريدي و فازهاي MAX روي سطح ايجاد شدند. خواص مكانيكي نمونه هاي ليزر شده، در مقايسه با زيرلايه به نحو چشمگيري بهبود يافت. به طوري كه سختي سطحي تيتانيم آلياژي از 400 ويكرز به ميانگين سختي 1737 ويكرز و تيتانيم خالص از 200 ويكرز به 1200 ويكرز افزايش يافت. نتايج انجام آزمون سايش روي نمونه هاي مختلف رفتار سايشي مناسب تر نمونه ليزر شده را در مقايسه با زيرلايه نشان داد. به طوري كه بعد از 500 متر لغزش كاهش جرم فلز پايه تيتانيم خالص 4/8 ميلي گرم و يكي از نمونه هاي ليزر شده 7/0 ميلي گرم بوده و براي تيتانيم آلياژي كاهش جرم 5/4 ميلي گرم و براي تيتانيم آلياژي ليزر شده كاهش جرم 4/0 ميلي گرم بود. بررسي سطوح و ذرات سايش نمونه ها مكانيزم هاي سايش متفاوت را نشان داد.
    Thesis summary

  15. جوشكاري مقاومتي نقطه اي ورق هاي فولادي گالوانيزه با استفاده از الكترودهاي نانو كامپوزيتي زمينه مسي
    مسلم ولايي طالع 2018
    در اين تحقيق اثر تركيب شيميايي الكترود همزمان با تغيير پارامترهايي نظير جريان الكتريكي و نيروي جوشكاري بر كيفيت جوشكاري بررسي شده است. آزمون هاي مكانيكي نظير آزمون كششي-برشي و آزمون چيسل جهت اندازه گيري قطر دكمه و استحكام مكانيكي جوش انجام شد. نتايج نشان داد افزودن نانو ذرات آلومينا با ابعاد 20-60 نانومتر، به تركيب شيميايي الكترود مسي موجب افزايش استحكام فشاري الكترود در دماي بالا شده است و از آنجايي كه نوك الكترود همواره تحت فشار ناشي از نيروي الكترود مي باشد اين نوع الكترود در جريان هاي بالاي جوشكاري قطر دكمه جوش و استحكام جوش بالا ايجاد مي كند. همچنين الكترودهاي نانوكامپوزيتي در جوشكاري ورق هاي گالوانيزه كمترين انرژي شكست جوش را ايجاد مي كنند. الكترودهاي نانو كامپوزيتي عمر كمتري(800 نقطه جوش) نسبت به الكترودهاي مس-كروم(1000 نقطه جوش) در جوشكاري ورق هاي گالوانيزه دارند. در بررسي هاي ميكروسكوپي نوك الكترود و انجام آناليز طيف سنجي تفكيك انرژي اشعه ايكس (EDS) و تصويربرداري ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM) مشخص شد كه تجمع نانو ذرات آلومينا در نوك الكترود به عنوان عايقي براي عبور جريان عمل مي كند و مانع تشكيل قطر دكمه مناسب مي شود. آناليز SEM از سطح الكترودها بعد از ايجاد 600 نقطه جوش نشان داد كه در سطح الكترود نانوكامپوزيتي اثري از حضور مس نيست در صورتي كه در سطح الكترود مس-كروم ذرات مس حضور داشتند. بنابراين عبور جريان از نوك الكترود مس-كروم با حضور ذرات هادي مس راحت تر است كه اين عمر بالاي اين الكترودها را نشان مي دهد. در اين پژوهش ولتاژ جوشكاري در طول آزمون عمر الكترود ثابت بود و اثر نشت جريان نيز در نظر گرفته شد. همچنين در اين پژوهش يك مدل تحليلي جديد براي پيش بيني پاشش مذاب براساس تعادل نيرو و گشتاور ارائه شد. براساس اين مدل پاشش زماني رخ مي دهد كه ناحيه اطراف دكمه جوش در اثر فشار ناشي از دكمه جوش تغيير شكل دهد. براساس نتايج بدست آمده مشخص شد كه مدل پيشنهادي قابليت درنظرگيري اثر قطر دكمه جوش، نيروي الكترود، قطر الكترود، ضخامت ورق و ميزان انطباق اتصال بر پاشش مذاب را دارد. به منظور ارزيابي مدل اثر برخي پارامترهاي جوشكاري نظير جريان جوشكاري، فشار الكترود و ضخامت ورق بر روي ميزان پاشش مذاب در جوشكاري نقطه اي ورق فولادي گالوانيزه و غيرگالوانيزه، بررسي شد. مشاهده شد كه ب
    Thesis summary

  16. بررسي ترك انجمادي در آلياژ آلومينيوم 5083 در جوشكاري با روش ليزر Nd:YAG پالسي
    موحد اله وردي 2016
    در سال هاي اخير فناوري جوشكاري ليزر توسعه فراواني يافته است و صنعت نيازمند بكارگيري موفق اين فرآيند جوشكاري در توليد محصولات آلومينيومي مي باشد. پژوهش هاي گذشته نشان مي دهد از عمده پديده هاي مهم متالورژيكي در جوشكاري ليزرآلياژهاي پركاربرد گروه 5000 آلومينيوم، ترك انجمادي و پديده تبخير عنصر منيزيم مي باشند. همچنين نشان داده شده كه تاثير تركيب شيميائي بر تمايل به ترك انجمادي در فرآيند جوشكاري ليزر متفاوت از جوشكاريهاي قوسي متداول و روش ريخته گري است. هدف اين پژوهش، اندازه گيري ميزان تبخير عنصر منيزيم در جوشكاري ليزر پالسي آلياژ آلومينيوم 5083 به ضخامت mm 5 و بررسي تاثير آن بر تمايل به ترك انجمادي مي باشد. نتايج تجزيه شيميائي با استفاده از روش EDS در ميكروسكوپي الكتروني نشان داد با پالسهاي ليزر تحت انرژي 10 ژول و شدت توان kW 2 بطور متوسط در هر پالس % 03/0 وزني منيزيم از طريق تبخير در پلاسماي ليزركاهش مي يابد. اين درحالي است كه در اولين تك پالس حدودا 1 درصد منيزيم تبخير مي گردد. در ادامه معيار پيش بيني ترك انجمادي كه در پژوهش هاي قبلي روي جوشكاري ليزر آلياژ 2024 در دانشگاه تربيت مدرس توسعه داده شده بود، بر آن اعمال گرديد. در محاسبات ميزان منيزيم بعنوان يك متغير در نظر گرفته شد و خروجي محاسبات با مشاهدات تجربي، جهت صحه گذاري نسبي معيار پيشنهادي، مقايسه گرديد. تحليل ها نشان داد كه مدل و معيار پيشنهاد شده جهت پيش بيني ترك انجمادي در جوشكاري ليزر پالسي آلياژ 2024 بصورت مناسبي قابل تعميم به آلياژ 5083 و پيش بيني تاثير كاهش منيزيم بر رفتار ترك انجمادي در اين آلياژ مي باشد. از اين طريق نشان داده شد كه حداكثر حساسيت به ترك انجمادي علاوه بر ميزان منيزيم به نرخ سرد شدن نيز وابستگي دارد. لذا نتايج محاسبات و تحليلهاي نشان داد، ميزان منيزيم در آلياژهاي آلومينيوم در بيشينه حساسيت به ترك انجمادي در فرايندهاي ريخته گري متداول و جوشكاري ليزر پالسي براي آلياژ 5083 با يكديگر متفاوت است و به ترتيب 1 و %2/2 پيش بيني مي شود. در قسمت دوم پژوهش رفتار ترك انجمادي را با تغيير متغيرهاي اصلي ليزر پالسي مثل قله توان، همپوشاني، عرض پالس و بسامد ارزيابي كرده و نتايج حاصله با نتايج بدست آمده از آلياژ 2024 مقايسه شد. در جوشكاري خطي نيز با افزايش قله توان تا 8/2 كيلو وات و همپوشاني پالس ها تا حدود %90 م
    Thesis summary