Farzanegan Elham

Assistant Professor

Update: 2024-12-21

Farzanegan Elham

Nahavand College / Department of Industrial Engineering

P.H.D dissertations

  1. طراحی بهینه اوراق بهادار سازی در رابطه ی کار فرما - کارگزار براساس رویکرد استنباط بیزین از مخاطره اخلاقی
    2014
    در این رساله مسئله مخاطره اخلاقی در بازارهای رهن ثانویه مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور، در این رساله هدف طراحی بهینه اوراق بهادار با پشتوانه رهن (MBS) در چارچوبی با مخاطره اخلاقی، استخراج می گردد. تحت این قرارداد یک بانی (پذیره نویس رهن) می تواند در تلاش بهینه برای غربال کردن قرض گیرندگان با ریسک پایین تشویق گردد. سرمایه-گذاران در بازار ثانویه نمی توانند تلاش پذیره نویس رهن را مشاهده نمایند، اما می توانند پرداخت های خود به پذیره نویس را بر نکول های رهن مشروط نماید. در اینصورت قرارداد بهینه بین پذیره نویس و سرمایه گذار به صورت یک پرداخت می باشد که به پذیره نویس بعد از یک دوره یک ساله پرداخت می گردد. بر خلاف مدل های ایستا که بر نگه داری بخشی از دارایی توسط پذیره نویس به عنوان ابزاری برای فراهم کردن انگیزه، تمرکز دارند، مدل این رساله به نحوی نشان می دهد که به ﺗﺄخیر انداختن پرداخت ها یک مکانیزم انگیزه کلیدی می باشد. چارچوب در نظر گرفته شده در این رساله به گونه ای است که، سرمایه گذار درباره تلاش بانی (پذیره نویس) راجع به اعمال استانداردهای پذیره نویسی، طی دوره زمانی فرض شده، یاد می-گیرد. به عبارت دیگر فرض شده که سرمایه گذار یک تصمیم گیرنده بیزین است و برای طراحی برنامه جبران بانی، اعتقادات پسین به روز شده خود را در نظر می گیرد. در واقع در این رساله سعی بر آن بوده است که شکل صریحی برای اعتقادات در طراحی بهینه قراردادها و در چارچوب اوراق بهادارسازی، مدل سازی گردد. در ادامه، با استفاده از داده های ساختگی مربوط به جریان عایدی های اوراق بهادار MBS، یک روش تغییر دترمینیستیک برای استنباط در فرآیند IBP، بر اساس یک تقریب چسباندن-گام ها به منظور استنباط ابعاد مختلف تلاش اعمال شده غیر قابل مشاهده، اجرا می شود. سپس سرمایه گذار این اطلاعات اضافی را به عنوان سیگنال های اطلاعاتی در طراحی قرارداد پیش روی خود در نظر می گیرد.

Master Theses

  1. بررسی رابطه بین محدودیت در آربیتراژ و صرف بازدهی نوسان پذیری غیرسیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران
    2019
    این پایان نامه برای نخستین بار به بررسی اثر محدودیت در آربیتراژ بر قیمت گذاری نوسان پذیری غیرسیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1/1/1387 الی 29/3/1398 با استفاده از مدل اجزای خطای یک طرفه در چارچوب پانل دیتا می پردازد. در این پایان نامه، یک شاخص جامع محدودیت در آربیتراژ با بکارگیری معیارهای محدودیت در آربیتراژ که عمدتاً در ادبیات معرفی شده است و محدودیت هایی که خاص بورس اوراق بهادار تهران است، ساخته شده است. تجزیه و تحلیل در سطح پورتفولیو بر مبنای این شاخص و نیز نوسان پذیری غیرسیستماتیک، نشان می دهد که صرف بازدهی نوسان پذیری غیرسیستماتیک برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مثبت است. تجزیه و تحلیل های حاصل از رگرسیون های مقطعی در سطح شرکت ها مشخص می کند که صرف نوسان پذیری غیرسیستماتیک در سهام های با محدودیت در آربیتراژ بالا، منفی است. نتایج این پایان نامه، دستاوردهای سیاستی مهمی نیز برای سیاست گذاری دارد؛ این شواهد تجربی دلالت بر این دارند که این محدودیت های معاملاتی می توانند واقعاً منجر به محدودیت در آربیتراژ معاملاتی بیشتری در بازار شوند به گونه ای که عدم کارآیی بازار اوراق بهادار را بدتر نمایند.