Milad Bagi

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Milad Bagi

Faculty of Economics and Social Sciences / علوم اجتماعی

Master Theses

  1. سنجش هزينه ها و درآمد فرزندان در ايران و تأثير آن بر ميزان باروري كل طي سه دهه ي اخير (1371-1400)
    نسترن كريمي ارام
    چكيده: رفتار باروري تحت تأثير عوامل متعددي قرار دارد. يكي از تعيين ‎كننده‎هاي مهمي كه در ادبيات نظري به آن پرداخته شده، هزينه‎ ها و درآمد فرزندان است. در جوامع امروزي فرزندان بيش از آن كه منفعت اقتصادي داشته باشند، مصرف كننده بوده و هزينه بر هستند. بنابراين، بسياري از زوجين و خانواده ها براي به حداقل رساندن هزينه هاي خانواده، تصميم بر كاهش تعداد فرزندان خواهند گرفت. هدف اصلي اين پژوهش سنجش هزينه‎هاي مستقيم و درآمد فرزندان در ايران طي دوره‎ي 1371 -1400 و تأثير آن بر ميزان باروري كل مي‎باشد. پژوهش حاضر با روش كمي و با استفاده از تكنيك تحليل ثانويه انجام گرفته است. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزارهاي Stata17 و Eviews10 انجام شد. يافته‎ ها نشان مي‎دهد كه در طول زمان بر هزينه هاي فرزندان افزوده شده است. با اين وجود با حذف اثر تورم مشخص مي شود كه هزينه‎ هاي فرزندان كمتر از 18 سال تا سال 1390 روند افزايشي داشته است و پس از آن رو به كاهش گذاشته است. درآمد فرزندان نيز اگرچه افزايش داشته است اما در طول دوره سهم ناچيزي از درآمد خانوار را به خود اختصاص داده است. هزينه‎هاي مسكن تأثير مثبتي بر هزينه ‎هاي فرزندان دارد و با افزايش هزينه‎ هاي دولت در زمينه‎ ي آموزش، هزينه‎ هاي فرزندان نيز كاهش مي‎يابد. به لحاظ ساختار خانوار، بيشترين هزينه و درآمد فرزندان مربوط به خانواده‎ي تك ‎والد مي‎باشد و با افزايش درآمد سرپرست خانوار، هزينه‎هاي فرزندان نيز افزايش مي‏يابد. شهرنشيني از جمله متغيرهاي مورد بررسي است كه تأثير منفي بر باروري دارد. همچنين هزينه‎ هاي فرزندان هم در شهر و هم در روستا از تأثير منفي بر باروري برخوردار هستند. در نهايت هزينه هاي فرزندان به طور معكوس و درآمد به صورت مستقيم بر باروري اثر مي‎گذارند. در واقع استان هايي كه بيشترين هزينه هاي فرزندان را داشته اند، داراي پايين ترين ميزان هاي باروري هم بوده اند. به طور كلي، مطالعه ي حاضر نشان داد كه هزينه ها و درآمد فرزندان به عنوان يك متغير بلافصل تأثيرگذار عمل مي‎كنند و عوامل اقتصادي، اجتماعي و جمعيتي از طريق آن‎ها ميزان‎هاي باروري را دستخوش تغيير مي‎كنند. بنابراين، دولت بايستي با انجام اقداماتي همچون اجراي سياست‎هاي دوستدار خانواده، ارائه‎ كمك‎هاي بيشتر به خانواده‎هاي تك ‎والد و اعطاي يارانه‎ مهدكودك به خانواده ‎هايي ك
    Thesis summary

  2. بررسي روندها و عوامل مرتبط با كودك همسري دختران در شهرستان هاي ايران طي دورهي 1395-1385
    مهدي علي محمدي
    كودك همسري پديده اي است كه در سراسر جهان شايع است اما نسبت آن در مناطق مختلف، متفاوت است. در ايران نيز آمارها نشان مي دهد كه در طي چند سال اخير، شمار ازدواج زير سن 18 سال در كشور نه تنها كاهش نداشته است، بلكه حتي اندكي نيز افزايش يافته است. هدف اصلي پژوهش حاضر، تعيين روندها و عوامل مرتبط با كودك همسري دختران در شهرستان هاي ايران در سه سرشماري 1385، 1390 و 1395 مي باشد. به اين منظور با استفاده از تكنيك تحليل ثانويه، داده هاي مربوط به شهرستان هاي ايران مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها نشان داد كه ميانگين كودك همسري در سطح كشور در سال 1385، 30/5 درصد، در سال 1390 برابر با 85/6 درصد و در سال 1395 نيز 94/5 درصد مي باشد. شهرستان هاي مناطق شمال غرب كشور شامل استان هاي تُرك نشين و مناطق شمال شرقي كشور كه استان خراسان رضوي در كانون آن قرار دارد، به همراه استان سيستان و بلوچستان در هر سه سال مورد بررسي، داراي بالاترين ميزان شيوع كودك همسري بودند. در سال 1385 شهرستان رشتخوار در استان خراسان رضوي با 28/15 درصد، در سال 1390 شهرستان خليل آباد با 05/29 درصد و در سال 1395 شهرستان ايجرود در استان زنجان با 11/35 درصد بالاترين ميزان كودك همسري را تجربه كرده اند. در مقابل، استان هاي يزد، سمنان، گيلان و اصفهان همواره پايين ترين مقدار را تجربه كرده اند. شهرنشيني تاثير منفي بر ميزان كودك همسري داشت. همچنين ضريب نفوذ اينترنت نيز تاثير معناداري بر كودك همسري مي گذارد. به طوري كه گسترش دسترسي به اينترنت، كاهش كودك همسري را در پي خواهد داشت. تاثير توسعه نيز بر كودك همسري در سال هاي 1385 و 1395 معنادار بوده و بيانگر اين موضوع است كه افزايش سطح توسعه يافتگي، به كاهش كودك همسري منجر خواهد شد. بر اين اساس، افزايش دسترسي خانواده ها و افراد به رسانه هاي جمعي و افزايش سطوح توسعه مي تواند باعث كاهش ميزان هاي كودك همسري شود. لذا پيشنهاد مي شود كه سياستمداران و مسئولان به ترويج برنامه هاي آگاهي بخش در مورد پيامدهاي منفي اين پديده به ويژه در مناطق كم تر توسعه يافته بپردازند.
    Thesis summary

  3. عنوان: بررسي رابطه ي بين سبك زندگي و تمايل به فرزندآوري در ميان زنان همسر دار 49-15 ساله ي شهر نورآباد
    احمدكرم حسن زاده
    فرزندآوري يكي از عوامل مهم تغييرات جمعيّتي است كه طي چند دهه ي اخير تغييرات زيادي در نقاط مختلف دنيا به خود ديده است. از سال 1990 تا 2019 باروري در منطقه ي غرب آسيا به سمت شرق اين قاره با شيب ملايمي كاهش يافته است. ايران نيز در مسير اين گذار باروري قرار دارد. كاهش باروري در استان لرستان و شهر نورآباد هم تجربه شده است. سبك زندگي كه تعيين كننده هاي گوناگون دارد مي تواند اين پديده را به شكل هاي مختلف تحت تأثير قرار دهد. اين تحقيق با هدف بررسي رابطه ي بين سبك زندگي و تمايلات فرزندآوري در ميان زنان همسردار 49-15 شهر نورآباد انجام گرفت. پژوهش كمّي است و با روش پيمايش انجام گرفته است. واحد نمونه گيري خانوار و واحد تحليل يك زن همسر دار 49-15 ساله است. حجم نمونه 381 خانوار تعيين شد. براي جلوگيري از ريزش نمونه 400 پرسش نامه تكميل شد كه در نهايت داده هاي 390 نفر تحليل شد. روش نمونه گيري تركيبي از روش هاي خوشه اي چند مرحله اي، تصادفي ساده و تصادفي سيستماتيك بود. آزمون هاي مختلف متناسب با سطح سنجش متغيّرها همانند جداول تك بعدي، جداول توافقي، رگرسيون، معادلات ساختاري و تحليل مسير مورد استفاده قرار گرفت. نتايج نشان داد كه 77/7 درصد از زنان پاسخ گو تمايلي به داشتن فرزند از خود نشان نداده اند و 74/9 درصد نيز از وسايل پيشگيري استفاده مي كردند. تعداد 5 فرضيه تأييد و دو فرضيه نيز رد شد. آنچه بيشتر نمود داشت اين بود؛ افرادي كه در پايگاه بالاتر بودند و سطح اقتصادي مناسب تري داشتند، تمايل كمتري به فرزند آوري داشتند.
    Thesis summary

  4. تعيين كننده هاي اقتصادي - اجتماعي و جمعيّتي سهم و احتمال تشكيل خانوارهاي تك نفره در استان هاي ايران در دوره ي 1395-1385
    راضيه فرهادي
    خانواده ي ايراني در سال هاي اخير تغييرات چشم گيري را تجربه كرده است. در طول شش دهه ي گذشته به جاي اين كه ميزان رشد شمار خانوارها متناسب با كاهش رشد جمعيّت اُفت كند، در رابطه اي معكوس افزايش يافته است. پديده هاي نوظهور در خانواده ي معاصر ايراني باعث افزايش روند تشكيل خانوارهاي تك نفره نسبت به گذشته شده است. آمارهاي سرشماري نشان مي دهد كه درصد خانوارهاي تك نفره در طول پنج دهه از 1335 تا 1385 با تغييري نامحسوس از 5/4 درصد در سال 1335 به 5/2 درصد در سال 1385 رسيده است. در دوره ي 1395 – 1385 شمار اين نوع خانوارها 63/5 درصد افزايش يافت و از 5/2 درصد در سال 1385 به 8/5 درصد در سال 1395 رسيد. افزايش خانوارهاي تك نفره مي تواند منجر به افزايش مصرف منابع، انرژي داخلي و زمين، انتشار گازهاي گلخانه اي، توليد زباله، از بين رفتن تنوّع زيستي در سطح زمين و مصالح مورد نياز براي ساخت وساز شود. در اين پژوهش با روش علّي ـ مقايسه اي و با استفاده از رويكرد مقطعي به بررسي نقش تعيين كننده هاي اقتصادي ـ اجتماعي، جمعيّتيِ سهم و احتمال تشكيل خانوارهاي تك نفره در استان هاي ايران در دوره ي 1395-1385 پرداخته شد. آماده سازي داده ها و پردازش آن ها در محيط SPSS نسخه ي 25 انجام شد. تحليل ها نيز در دو سطح خُرد و كلان انجام شد. واحد تحليل در سطح خُرد خانوار و در سطح كلان استان است. جمعيّت آماري در سطح كلان 31 استان ايران و در سطح خُرد نمونه ي دو درصد داده هاي خام سرشماري در سال هاي 1385، 1390 و 1395 است. داده هاي در سطح كلان از نتايج تفصيلي سرشماري هاي عمومي نفوس و مسكن استان هاي ايران در سال هاي 1385، 1390 و 1395 و داده هاي در سطح خُرد از داده هاي نمونه ي دو درصد اطّلاعات خام سرشماري هاي يادشده اقتباس و پردازش شد. به منظور بررسي روابط بين متغيّرهاي مستقل با متغيّر وابسته با توجّه به نحوه ي توزيع داده ها از آزمون هاي آماري نظير تحليل واريانس يك طرفه، همبستگي پيرسون، رگرسيون لجستيك و رگرسيون خطّي چندگانه استفاده شد. يافته ها نشان داد كه درصد خانوارهاي تك نفره در همه ي استان ها افزايش يافته و در بين استان ها از لحاظ سهم خانوار تك نفره تفاوت معناداري وجود دارد. در ميان استان هاي مورد بررسي، سيستان و بلوچستان بيشترين تحوّل را در افزايش سهم خانوارهاي تك نفره تجربه كرده است. اين بيانگر آن است كه سطح توسعه ي ا
    Thesis summary