پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Assistant Professor
Update: 2024-10-31
Mohsen Nael
Faculty of Agriculture / Department of Soil Science
Master Theses
-
ارزيابي كيفيت خاك در برخي نظامهاي كشت حفاظتي آبي و ديم در شهرستان اراك
ملكه شاه ولي 2020مديريت خاك از اجزاي اصلي كشاورزي پايدار است و حفاظت و يا تخريب خاك بستگي به مديريت كشاورزي دارد. كشاورزي حفاظتي يكي از رويكردهاي كشاورزي پايدار است و چنانچه به درستي اجرا گردد، مي تواند موجب مصرف بهينه منابع توليد مانند آب و خاك شده و به پايداري توليد و حفاظت بوم نظام هاي كشاورزي كمك كند. در همين راستا، به منظور ارزيابي كيفيت خاك در برخي نظام هاي كشت حفاظتي آبي و ديم در شهرستان اراك، چهار منطقه مختلف (آشتيان، اوقاف، شركت زرين خوشه و مركز تحقيقات) مورد مطالعه قرار گرفت. در هر منطقه از دو سيستم كشت (حفاظتي و مرسوم) نمونه برداري صورت گرفت. در منطقه آشتيان يك مزرعه تحت كشت حفاظتي (تناوب گندم – نخود) و يك مزرعه تحت كشت مرسوم (كشت مداوم گندم)؛ در منطقه اوقاف، سه مزرعه تحت كشت حفاظتي (تناوب جو- ذرت علوفه اي، تناوب ذرت علوفه اي- جو و تناوب جو- ذرت شيرين) و يك مزرعه شاهد تحت كشت مرسوم (تناوب جو- ذرت علوفه اي)؛ در منطقه زرين خوشه، دو مزرعه حفاظتي (تناوب جو- ذرت علوفه اي و تناوب ذرت علوفه اي- جو) و دو مزرعه شاهد (تناوبجو ذرت –علوفه اي و تناوب ذرت علوفه اي –جو) و در مركز تحقيقات، دو مزرعه تحت كشت حفاظتي بدون خاكورزي و كم خاكورزي (تناوب گندم- لوبيا سفيد) و يك مزرعه تحت كشت مرسوم (تناوب گندم- لوبيا سفيد) انتخاب و نمونه برداري خاك در تمام مزارع، به استثناي منطقه آشتيان، با سه تكرار و از عمق 20-0 سانتيمتري انجام شد. نتايج نشان داد در منطقه آشتيان، شناسه هاي pH، كربن خاكدانه اي، تخلخل و جرم مخصوص ظاهري در بين مديريتهاي مورد مطالعه تفاوت معني دار داشته و در مزرعه بدون خاكورزي بيشتر از مزرعه شاهد بود (بجز جرم مخصوص ظاهري). در منطقه اوقاف (pH، EC، فسفر ، پتاسيم،كربن خاكدانه اي، تخلخل، جرم مخصوص ظاهري، MWD، GMD، فعاليت آنزيم فسفاتاز قليايي و تنفس پايه)، در منطقه زرين خوشه (pH، پتاسيم ،كربن خاكدانه اي و MWD) و در مركز تحقيقات (EC، كلسيم كربنات ، كربن خاكدانه اي،MWD، GMDو آنزيم فسفاتاز قليايي) به طور معني داري تحت تاثير مديريت قرار گرفتند، به طوري كه بيشترين مقدار اين ويژگي ها در تيمار بدون خاكورزي و كمترين مقداردر تيمار خاكورزي مرسوم مشاهده شد. با توجه به نتايج بدست آمده بنظر مي رسد در مناطق مورد مطالعه (بجز مركز تحقيقات) اجراي كشاورزي حفاظتي به معني دقيق كلمه صورت نگرفته و در هر منطقه ك
Thesis summary
-
اثر برخي ويژگي هاي خاك و مديريت زمين بر پيش بيني حساسيت زمين به فرسايش گالي
سارا ظاهري عبده وند 2020منطقه سد اكباتان داراي حساسيت زيادي به فرسايش گالي بسيار است. فرسايش تشديدي توسط فعاليتهاي انسان در اين منطقه از جمله فعاليتهاي كشاورزي، احداث جاده و بهره برداري نادرست از معادن سيليس موجود منجر به افزايش حساسيت به فرسايش گالي شده است. اين مطالعه با هدف مدل سازي و تهيه نقشه مناطق حساس به فرسايش گالي و ارزيابي ميزان حساسيت به فرسايش گالي در حوضه اكباتان همدان بر اساس برخي ويژگي هاي مديريت اراضي ژئومورفولوژيكي و فيزيوگرافي مي باشد و تعيين اهميت و مقدار تأثير متغيرهاي مديريت اراضي، ژئومورفولوژيكي و فيزيوگرافي در مناطق حساس به فرسايش گالي انجام شد. اين پژوهش در حوضه سد اكباتان در استان همدان با استفاده از مجموعه داده هاي مختلف شامل ويژگي هاي خاك، توپوگرافي، زمين شناسي و مديريتي جهت ارزيابي حساسيت به فرسايش گالي با استفاده از مدل هاي دو متغيره نسبت فراواني، وزن واقعه و رگرسيون لجستيك انجام شد. براساس نتايج بدست آمده از طريق مقايسه دقت و توانايي مدل هاي آماري مشخص شدكه، مدل هاي دومتغيره (نسبت فراواني و وزن واقعه (C) با توجه به ويژگي هاي خاصي كه دارند، داراي عملكرد و توانايي بهتري در پيش بيني موقعيت مكاني گالي ها در منطقه سد اكباتان مي باشند و با استفاده از مجموعه داده هاي مختلف شامل توپوگرافي، زمين شناسي و مديريتي مي توانند به خوبي حساسيت خاك به فرسايش گالي را مدل سازي كنند. پژوهش حاضر ثابت كرد كه مدل هاي احتمالاتي وزن واقعه و نسبت فراواني مي توانند با موفقيت براي تهيه نقشه حساسيت به فرسايش گالي اعمال شوند. با توجه به نتايج به دست آمده مي توان گفت كه نقشه حساسيت به فرسايش گالي با مدل هاي مذكور مي تواند به مديران و برنامه ريزان به منظور شناسايي مناطق داراي پتانسيل خطر فرسايش گالي و اولويت بندي آن ها براي توسعه شيوه هاي مناسب حفاظت آب وخاك و جلوگيري از فرسايش خاك حاصل خيز و توليد رسوب در منطقه مورد مطالعه و حوضه هاي آبخيز مشابه كمك قابل توجهي كند. براساس نتايج بدست آمده توسط منحني مشخصه عملكرد سيستم (ROC) اختلاف خيلي كمي در بين مدل هاي آماري چند متغيره و دو متغيره نسبت به همديگر در پيش بيني موقعيت مكاني گالي ها وجود دارد. همچنين بر اساس نتايج اين پژوهش، مدل هاي به كار رفته داراي توانايي خوبي در طبقه بندي منطقه به سطوح متفاوت حساسيت و اختصاص اكثر گالي ها منطقه مورد مطالعه به
Thesis summary
-
بررسي نسبت عمقي كربن آلي در خاكهايي با كاربري مختلف
ستاره كولي وند 2019افزايش غلظت دي اكسيد كربن در اتمسفر سبب گرم شدن هواي كرهي زمين شده است كه مستلزم شناسايي راه حلهايي جهت كاهش تهديدات ناشي از گرم شدن كرهي زمين است. فرايند ترسيب كربن آلي خاك از روشهاي ساده و مقرون به صرفه جهت كاهش اين گاز گلخانهايي است. اين تحقيق به منظور برآورد ترسيب كربن آلي خاك در پنج نوع مديريت كشت شامل: تك كشتي يونجه، تك كشتي زعفران، چند كشتي: بدون خاكورزي، كم خاكورزي و خاكورزي مرسوم در مزرعه تحقيقاتي دستجرد دا نشگاه بوعلي سينا همدان انجام شد. در هر زمين سه نيمرخ به طول 100 سانتيمتر حفر گرديد. سپس اثر عمق و مديريت در قالب آزمايش فاكتوريل در سه تكرار مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد عمق خاك و مديريت اثر معني داري روي ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي خاك داشت. به طوري كه در تمامي مديريتها از سطح خاك به سمت عمق، شاهد روند كاهشي در ميزان ترسيب كربن، كربن آلي خاك، كربن هم اندازه با رس و سيلت، كربن هم اندازه با شن، پتاسيم تبادلي، فسفر معدني كل و هر چهار جزء معدني فسفر، MWD ، درصد پايداري خاكدانهها و مقدار كربن درون خاكدانهاي بوديم. و شاهد روند افزايشي از سطح به عمق، براي شاخصهاي وزن مخصوص ظاهري، كربنات كلسيم معادل و پياچ خاك بوديم. بيشترين مقدار ترسيب كربن در عمق 10 - 0 سانتيمتري خاك به دست آمد. به استثناي تك كشتي يونجه كه تا عمق 40 سانتي متري بيشترين مقدار ترسيب كربن را به خود اختصاص داد و تفاوت معني داري در اين عمقها مشاهده نشد. چند كشتي خاكورزي مرسوم كمترين ميزان در ترسيب كربن را نسبت به ساير مديريتها را دارا بود. بالاترين ميانگين پتاسيم تبادلي خاك در بين پنج مديريت كشت مربوط به عمق 0-10 سانتي متري در تك كشتي زعفران با مقدار 38 / 397 ميلي گرم بر كيلو گرم بود. بيشترين ميزان MWD متعلق به تك كشتي يونجه در عمق 10 - 0 سانتي متري با ميانگين مقدار 23 / 2 ميلي متر بود و در مقابل مديريت چند كشتي خاكورزي مرسوم كمترين مقدار MWD را در عمق 100 - 90 سانتي متري را با ميانگين مقدار 27 / 0 ميلي متر به خود اختصاص داد. بيشترين مقدار كربن درون خاكدانهايي به تك كشتي يونجه با ميانگين مقدار 25 / 30 گرم بر كيلوگرم مربوط بود و كمترين مقدار به عمقهاي انتهايي اختصاص پيدا كرد. با توجه به نتايج حاصله در همهي مديريتها و تمامي عمقها جزء پيوند يافته با كلسيم، جزء غالب بود و بيشترين درصد از فسفر كل
Thesis summary
-
ارزيابي پايداري اكولوژيكي برخي نظام هاي كشت حفاظتي آبي و ديم استان همدان با كمك رويكرد كيفيت خاك
نسرين كاكه اذر 2019ارزيابي كيفيت خاك يكي از موضوعات كليدي در راستاي مديريت پايدار خاك ها، توليد بهينه محصولات كشاورزي و حفاظت از منابع طبيعي است ؛ اين ارزيابي بايد بتواند اطلاعاتي راجع به سطح پايداري اكولوژيك مديريت ها جهت اتخاذ تصميم گيريهاي پايدار ارائه نمايد. به منظور ارزيابي پايداري اكولوژيك برخي نظام هاي كشت حفاظتي آبي و ديم، سه منطقه ي مختلف در همدان (فامنين، مهاجران و خليل كرد) با رويكرد كيفيت خاك مورد مطالعه قرار گرفت. در هر منطقه، دو نوع سيستم خاك ورزي مختلف (كشت حفاظتي و مرسوم) شناسايي شد. در منطقه فامنين، 5 مزرعه تحت كشت حفاظتي و 2 مزرعه تحت كشت مرسوم (هر مزرعه با 6 تكرار)؛ در منطقه ي مهاجران، 4 مزرعه تحت كشت حفاظتي و 4 مزرعه تحت كشت مرسوم (هر مزرعه با 7 تكرار)؛ و در منطقه ي خليل كرد، يك مزرعه تحت كشت حفاظتي و يك مزرعه تحت كشت مرسوم (هر مزرعه با 6 تكرار) نمونه برداري خاك از عمق 15-0 سانتي متري صورت گرفت. نتايج نشان داد اكثر شاخص هاي شيميايي، فيزيكي و بيولوژيكي (پي اچ، كربن آلي كل، كربن فعال، فسفر فراهم، پتاسيم قابل جذب، شاخص مديريت كربن، MWD، وزن مخصوص ظاهري، تخلخل، كربن خاكدانه اي، تنفس پايه و تنفس برانگيخته) به طور معني داري تحت تاثير نوع مديريت قرار گرفتند. در منطقه ي فامنين، بيشترين و كمترين مقدار كربن آلي (1/1 در مقابل 38/0 درصد)، به ترتيب در تيمار خاك ورزي حفاظتي تناوب كشت آيش-جو-كلزا و تيمار خاك ورزي مرسوم آيش-گندم مشاهده شد. همچنين بيشترين و كمترين مقدار MWD (86/0 در مقابل mm 56/0)، به ترتيب در تيمار خاك ورزي حفاظتي آيش-جو-ذرت و تيمار خاك ورزي مرسوم آيش-گندم مشاهده شد. در منطقه-ي مهاجران، بيشترين و كمترين مقدار كربن آلي (62/0 در مقابل 14/0 درصد)، به ترتيب در تيمار خاك ورزي حفاظتي كشت مداوم جو و تيمار خاك ورزي مرسوم كشت مداوم گندم در نواحي شيبدار مشاهده شد. همچنين بيشترين و كمترين مقدار MWD ( 74/0 و مقابل mm 27/0) به ترتيب در تيمار خاك ورزي حفاظتي كشت مداوم جو و تيمار خاك ورزي مرسوم كشت مداوم گندم در نواحي شيبدار مشاهده شد. در منطقه ي خليل كرد، بيشترين و كمترين مقدار كربن آلي (3/0 در مقابل 1/0 درصد)، به ترتيب در تيمارهاي خاك ورزي حفاظتي كشت مداوم گندم و تيمار خاك ورزي مرسوم مشاهده شد. در مقابل، MWD تحت تاثير مديريت قرار نگرفت. در منطقه ي فامنين و مهاجران به ترتيب تيم
Thesis summary
-
پيامد كوتاه مدت كود سبز يونجه كمپوست بستر قارچ بر برخي شناسه هاي كيفيت خاك و گياه (اسفناج)
تهمينه قيطاسي رنجبر 2019براي افزايش عملكرد محصول، كاهش آلودگي محيط زيست و دستيابي به كشاورزي پايدار، باروري خاك بايد در سطح مناسب حفظ شود. همچنين كشاورزي پايدار نيازمند بهينه سازي دقيق كاربرد اصلاح كننده هاي آلي براي بهبود باروري خاك و به حداقل رساندن اثرات زيست محيطي مخرب است. به منظور بررسي اثر كود سبز يونجه، كمپوست بستر قارچ و كود شيميايي اوره بر خصوصيات فيزيكي، شيمياي و زيستي خاك، همچنين عملكرد و برخي عناصر غذايي گياه اسفناج پژوهشي در دو بخش گلخانه اي و آزمايشگاهي (انكوباسيون) انجام گرفت. آزمايش در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا گرديد. تيمار ها شامل كود سبز يونجه در دو سطح 1 و 3 درصد، كمپوست بستر قارچ در دو سطح 2 و 5 درصد، كود اوره در دو سطح 120 و360 كيلوگرم بر هكتار، تركيب كود سبز يونجه و كمپوست بستر قارچ در دو سطح 5/1 درصد (5/0 درصد كود سبز يونجه و 1 درصد كمپوست بستر قارچ) و 4 درصد (5/1 درصد كود سبز يونجه و 5/2 درصد كمپوست بستر قارچ) و شاهد است. نتايج نشان داد اكثر شاخص هاي شيميايي، فيزيكي و زيستي خاك (كربن آلي ، كربن فعال، كربن محلول در آب و گرم، MWD، كربن خاكدانه اي، پتاسيم و فسفر فرآهم و فعاليت آنزيم فسفاتاز) به طور معني داري تحت تأثير تيمارهاي كود سبز يونجه، كمپوست بستر قارچ و تركيبي قرار گرفتند. به طوري كه تيمار كمپوست بستر قارچ (5%)، تركيبي (4%) و كود سبز(3%) به ترتيب سبب افزايش 132، 127 و105 درصدي در كربن آلي خاك شدند. همچنين EC و pH خاك تحت تاثير تيمارهاي كمپوست بستر قارچ، كود سبز، تركيبي و كود اوره قرار گرفته و اين تيمارها سبب افزايش EC و كاهش pHخاك شدند. تيمار كود سبز يونجه (3%) و تركيبي(4%) سبب افزايش 315 و 233 درصدي تنفس پايه نسبت به تيمار شاهد (mg CO2/g soil*day 027/0) شدند. تيمار كود اوره، كود سبز يونجه (3%) و تركيبي (4%) نيز سبب افزايش چشم گير نيترات در خاك شدند. به طوريكه اين دو تيمار نيترات خاك را از 723 ميلي گرم بر كيلو گرم به بيش از 6000 ميلي گرم در كيلو گرم افزايش دادند. بالاترين افزايش فسفر فرآهم خاك در تيمار كمپوست بستر قارچ با فزايش 205 درصدي نسبت به شاهد (با ميانگين 15 ميلي گرم بر كيلو گرم) بدست آمد. همچنين نتايج نشان داد عملكرد گياه (وزن خشك ريشه و اندام هوايي) تحت تاثير كود سبز يونجه، تركيبي و كمپوست بستر قارچ قرار گرفته است. بطوريكه تيم
Thesis summary
-
پيامد كوتاه مدت كود سبز يونجه و كمپوست بستر قارچ بر برخي شناسه هاي كيفيت خاك و گياه (اسفناج)
تهمينه قيطاسي رنجبر 2019براي افزايش عملكرد محصول، كاهش آلودگي محيط زيست و دستيابي به كشاورزي پايدار، باروري خاك بايد در سطح مناسب حفظ شود. همچنين كشاورزي پايدار نيازمند بهينه سازي دقيق كاربرد اصلاح كننده هاي آلي براي بهبود باروري خاك و به حداقل رساندن اثرات زيست محيطي مخرب است. به منظور بررسي اثر كود سبز يونجه، كمپوست بستر قارچ و كود شيميايي اوره بر خصوصيات فيزيكي، شيميايي و زيستي خاك، همچنين عملكرد و برخي عناصر غذايي گياه اسفناج پژوهشي در دو بخش گلخانه اي و آزمايشگاهي (انكوباسيون) انجام گرفت. آزمايش در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا گرديد. تيمار ها شامل كود سبز يونجه در دو سطح 1 و 3 درصد، كمپوست بستر قارچ در دو سطح 2 و 5 درصد، كود اوره در دو سطح 120 و360 كيلوگرم بر هكتار، تركيب كود سبز يونجه و كمپوست بستر قارچ در دو سطح 5/1 درصد (5/0 درصد كود سبز يونجه و 1 درصد كمپوست بستر قارچ) و 4 درصد (5/1 درصد كود سبز يونجه و 5/2 درصد كمپوست بستر قارچ) و شاهد است. نتايج نشان داد اكثر شاخص هاي شيميايي، فيزيكي و زيستي خاك (كربن آلي، كربن فعال، كربن محلول در آب و گرم، MWD، كربن خاكدانه اي، پتاسيم و فسفر فرآهم و فعاليت آنزيم فسفاتاز) به طور معني داري تحت تأثير تيمارهاي كود سبز يونجه، كمپوست بستر قارچ و تركيبي قرار گرفتند. به طوري كه تيمار كمپوست بستر قارچ (5%)، تركيبي (4%) و كود سبز(3%) به ترتيب سبب افزايش 132، 127 و 105 درصدي در كربن آلي خاك شدند. همچنين EC و pH خاك تحت تاثير تيمارهاي كمپوست بستر قارچ، كود سبز، تركيبي و كود اوره قرار گرفته و اين تيمارها سبب افزايش EC و كاهش pHخاك شدند. تيمار كود سبز يونجه (3%) و تركيبي(4%) سبب افزايش 315 و 233 درصدي تنفس پايه نسبت به تيمار شاهد (mg CO2/g soil*day 027/0) شدند. تيمار كود اوره، كود سبز يونجه (3%) و تركيبي (4%) نيز سبب افزايش چشم گير نيترات در خاك شدند. به طوريكه اين دو تيمار نيترات خاك را از 723 ميلي گرم بر كيلو گرم به بيش از 6000 ميلي گرم در كيلو گرم افزايش دادند. بالاترين افزايش فسفر فرآهم خاك در تيمار كمپوست بستر قارچ با فزايش 205 درصدي نسبت به شاهد (با ميانگين 15 ميلي گرم بر كيلو گرم) بدست آمد. همچنين نتايج نشان داد عملكرد گياه (وزن خشك ريشه و اندام هوايي) تحت تاثير كود سبز يونجه، تركيبي و كمپوست بستر قارچ قرار گرفته است. بطوريكه تي
Thesis summary
-
پيامد آتش سوزي بر بخش هاي گوناگون كربن آلي خاك چراگاه هاي دامنه الوند
مونا فرجي 2018اين پژوهش با هدف شناخت دگرگوني بخش هاي گوناگون كربن آلي در خاك چراگاه هاي سوخته و نسوخته و بررسي پيامد آتش سوزي بر ويژگي هاي زيستي خاك انجام شد. جايگاه نمونه برداري يك توپوسكوئنس در چراگاهي در دامنه الوند و در نزديكي روستاي حيدره همدان بود كه در مهر سال 94 دچار آتش سوزي شده بود. به گونه اي كه از بالا تا پايين شيب آتش سوزي رخ داده بود و نصف تپه سوخته و نيمه ديگر نسوخته بود. نمونه هاي خاك از دو بخش سوخته و نسوخته، در دو فصل پاييز (آذر 1394؛ دو ماه پس از آتش سوزي) و بهار (خرداد 1395؛ نه ماه پس از آتش سوزي) از 3 جايگاه: بالا، پايين و ميان تپه، 2 جاي زير سايه انداز بوته و ميان بوته-ها و از دو لايه 0 تا 5 و 5 تا cm 10 در 3 تكرار گردآوري شد. از هر جايگاه سوخته و نسوخته نمونه هاي لاشبرگ رويه نيز در پلاتي با ابعاد 30*30 cm2 در 3 تكرار گردآوري شد. هر نمونه خاك به 3 بخش جدا شد: بخش يكم براي انجام آزمايش هاي شيميايي هواخشك شده و از الك 2 ميليمتر گذرانده شد، بخش دوم براي بررسي بخش خاك دانه ها و كربن آلي درون خاكدانه اي هواخشك شدند و بخش سوم تنها از الك 2 ميليمتر گذرانده شده و آزمايش هاي زيستي بي درنگ روي آن ها انجام شد. در بخش يكم فراسنجه-هايي مانند بافت، pH، EC، غلظت سديم، پتاسيم و فسفر، همه كربن، كربن آلي بخش سبك، كربن آلي محلول در آب سرد و گرم، كربن آلي هم اندازه شن و هم اندازه سيلت و رس اندازه گيري شد. در بخش دوم MWD و كربن آلي درون خاكدانه اي خاكدانه هاي بزرگتر از 2، 1، 5/0، 25/0 و mm 053/0 اندازه گيري شدند. در بخش سوم نيز شمار باكتري ها، قارچ ها، اكتينوميست ها، اسپورهاي گلومرال، تنفس پايه و برانگيخته و كربن آلي زيست توده اندازه گيري شد. همچنين اندازه خاكستر و مواد آلي در لاشبرگ گردآوري شده نيز اندازه گيري شد. داده هاي بدست آمده براي هر ويژگي در لايه رويين و زيرين در هر زمان نمونه برداري (بهار و پاييز) به گونه چهار آزمايش جداگانه در چارچوب كرت هاي دوبار خرد شده آناليز آماري شد. براي هر آزمايش جايگاه نمونه برداري در طول شيب (بالا، ميان و پايين تپه) كرت اصلي، سوختن (سوخته و نسوخته) كرت فرعي و جدايش از گياه (سايه انداز و دور از گياه) كرت فرعي-فرعي بود. پيامد تيمارها و برهم كنش آنها بر كربن آلي بخش سبك، زيست توده، هم اندازه شن، هم اندازه سيلت و رس، كربن آلي خاكدانه هاي بزرگ تر
Thesis summary
-
پيامد خاكورزي حفاظتي، كشت مخلوط و كود ازت بر برخي شناسه هاي كيفيت خاك در زراعت سيب زميني
شيما مراديان 2017چكيده: تلفيق خاك ورزي حفاظتي و كشت مخلوط سيب زميني با گياهان خانواده بقولات يك مديريت پايدار در جهت افزايش كيفيت خاك و كاهش مصرف كودهاي معدني ازته به حساب مي آيد. به منظور بررسي اثر سيستم هاي خاك ورزي مختلف در يك دوره ي دوساله (1395-1394) و كشت مخلوط و كود اوره (تنها در سال زراعي 1395) بر شاخص هاي شيميايي، فيزيكي و بيولوژيكي كيفيت خاك و همچنين عملكرد زراعي، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا همدان واقع در روستاي دستجرد اجرا گرديد. سه تيمار خاك ورزي شامل بدون خاك ورزي (كاشت مستقيم بذر در زمين زراعي)، حداقل خاك ورزي (شخم با ديسك) و خاك ورزي مرسوم (شخم با گاوآهن برگردان دار + ديسك)؛ سه تيمار الگوي كشت شامل كشت مخلوط افزايشي 50% لوبيا سبز + سيب زميني، كشت خالص لوبيا سبز و كشت خالص سيب زميني بودند كه سه سطح كود اوره (صفر، 80 و 160 كيلوگرم در هكتار) به آن ها اضافه شد. نمونه برداري خاك يك هفته پس از نمونه برداري از گياهان (سيب زميني و لوبيا سبز) و از عمق20-0 سانتي متري، در سه تكرار انجام شد. نتايج نشان داد شاخص هاي كيفيت خاك ازجمله كربن فعال، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، تنفس پايه، جرم مخصوص ظاهري و تخلخل به طور معني داري تحت تأثير خاك ورزي قرار گرفت. شاخص هاي كربن آلي كل، شناسه مديريت كربن و كربن خاكدانه اي تحت اثر الگوي كشت، كود و خاك ورزي قرار داشت. هدايت الكتريكي و پتاسيم تحت تأثير خاك ورزي و كود قرار گرفت. ازت كل و فسفر تحت تأثير خاك ورزي و اثر متقابل الگوي كشت و كود قرار گرفت. ازت معدني تحت اثر متقابل الگوي كشت و كود قرار داشته و عملكرد سيب زميني تحت تأثير كود و اثر متقابل خاك ورزي و الگوي كشت قرار گرفت. عملكرد لوبيا سبز تحت اثر متقابل كود و خاك ورزي بود. بيشترين مقدار كربن آلي، كربن فعال، شناسه مديريت كربن، ازت كل، فسفر اُلسن، پتاسيم فراهم، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، كربن خاكدانه اي، تخلخل و عملكرد سيب زميني در تيمار بدون خاك ورزي با سطح كود 160 و كمترين مقدار در تيمار خاك ورزي مرسوم و سطح كود صفر مشاهده شد. در مقابل، بيشترين اندازه تنفس پايه در تيمار خاك ورزي مرسوم مشاهده شد و كمترين مقدار آن در تيمار بي خاك ورزي به دست آمد. به طوركلي مناسب ترين مديريت در جهت افزايش عملكرد زراعي سيب زميني و لوبيا سبز و همچنين بهبود كيفيت خاك، استفاده از بدون خاك ورزي با
Thesis summary
-
پيامد روش هاي مختلف اصلاح يك خاك سديمي بر برخي شناسه هاي كيفيت خاك
طيبه سپهرنوش لقا 2017چكيده: بسياري از خاك هاي سديمي داراي منابع ذاتي و يا رسوب كرده ي كلسيم (CaCO3) در اعماق مختلف نيم رخ خاك مي باشند. گزارش هاي نزديك به يك قرن اخير، اصلاح كردن خاك هاي سديمي را از طريق تأمين منبع به راحتي قابل دسترس كلسيم براي جايگزين كردن سديم اضافي روي كمپلكس تبادلي نشان داده است؛ كه غالباً از طريق اصلاح كننده هاي شيميايي مي توان به اصلاح اين خاك ها دست يافت. رويكرد سازگارتر با طبيعت، رويكرد توأم با گياه (گياه بهسازي) است. در تحقيق حاضر توانايي 6 گياه منتخب، در اصلاح يك خاك سديمي مورد مطالعه قرار گرفت و با ساير روش هاي معمول در اصلاح خاك هاي سديمي (كاربرد گچ و استفاده از آبشويي تنها) مقايسه شد. بدين منظور، تيمارهاي آزمايشي شامل 6 تيمار گياهي(آلروپوس ليتوراليس، آگروپايرون النگاتوم، الحاجي كاملوروم، فستوكا آرونديناسه، هوردئوم ولگار و پوكسينليا ديستنس)، يك تيمار شيميايي گچ در سطح 100 درصد نياز گچي و يك تيمار شاهد، هر يك در سه تكرار بود. اين آزمايش به صورت گلداني و در فضاي آزاد خارج گلخانه انجام شد. به منظور آبشويي اوليه، به تمام گلدان ها حجم مشخص و مساوي آب آبياري اضافه شد. سپس با جمع آوري زه آب اوليه برخي خصوصيات شيميايي آن مورد آزمايش قرار گرفت. پس از پايان دوره ي كشت نيز مرحله ي دوم آبشويي و جمع آوري زه آب صورت گرفت. پس از يك دوره ي 5 ماهه، نمونه برداري از خاك و گياه انجام شد. نمونه برداري از خاك گلدان ها در دو عمق 10-0 و 20-10 سانتي متر صورت گرفت. در تيمارهاي گياهي و به دليل تراكم نسبتاً بالاي ريشه در عمق اول (10-0 سانتي متر)، از اين عمق دو نمونه شامل خاك ناحيه ي ريشه و خاك ناحيه ي غير ريشه تهيه شد. در نمونه هاي خاك اسيديته، هدايت الكتريكي، كاتيون ها (سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم) و آنيون هاي محلول (كلرايد، سولفات، كربنات و بي كربنات)، كربن آلي، كربن فعال، كربن خاكدانه اي، آهك، نسبت جذب سديم، درصد سديم تبادلي، ظرفيت تبادل كاتيوني، بافت و ميانگين وزني قطر خاكدانه ها تعيين شد. در نمونه هاي گياهي كاتيون هاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم به صورت جداگانه در ريشه و اندام هوايي اندازه گيري شد. در نمونه هاي زه آب نيز اندازه گيري كاتيون ها و آنيون هاي محلول نام برده در بالا انجام گرفت. در نمونه هاي گياهي بيش ترين و كم ترين مقدار سديم اندام هوايي در تيمار الحاجي و آلروپوس (به
Thesis summary
-
پيامد شوري و سديمي شدن خاك بر ويژگي هاي زيستي و پويايي بخش هاي كربن آلي در خاك
ميلاد افشاري 2017شـورشـدن خـاك ها يكـي از فاكتورهـاي ويران كننده خـاك در جهـان بـوده كه به گونه جدي در سرزمين هاي خشك و نيمه خشك روبه فزوني است. زمين هاي بسياري در استان همدان داراي دشواري هاي شـوري و قليايي است كـه اين پيامدي از به كارگيري سفره هاي آب زيرزميني شور و كاربرد آب با كيفيت پايين در كشاورزي است. اهداف اين پژوهش شناخت پيامد درجه هاي گوناگون شوري و سديمي شدن خاك بر ويژگي هاي زيستي ، پويايي و دگرگوني هر يك از بخش هاي مواد آلي خاك بود. نمونه برداري از لايه رويين (30 سانتي-متري) يك خاك آيش كشاورزي در نزديكي همدان و به روش مركب انجام شد و پس از گذراندن از الك 2 ميلي متري اندازه هاي گوناگوني از نمك هاي كلسيم كلريد و كربنات سديم به خاك افزوده شد. نمونه ها نزديك به 3 ماه در ظروف پلاستيكي و در تاريكي براي رسيدن به پايداري و سازگاري ريزجانداران نگهداري شدند. پس از اين زمان، به هر يك از ظرف ها 5 درصد مانده آلي كاه گندم افزوده شد. نمونه ها به نمناكي 70 درصد ظرفيت كشاورزي رسانده و در تاريكي نگهداري شدند. در هر يك از روزهاي 0، 1، 3، 5، 10، 15، 20، 30، 45، 60، 90 و120 روز از خاك ها نمونه برداري شد. براي آزمون آماري از آزمايش فاكتوريل با طرح كامل تصادفي بهره گيري شد. كاربرد مانده آلي بهبود همه ويژگي هاي زيستي خاك را به دنبال داشت. در همه خاك ها فراواني باكتري ها، قارچ ها و اكتينوميست ها و نيز تنفس پايه و برانگيخته در خاك هاي تيمار شده با مانده آلي بالاتر از خاك گواه بدون مانده آلي بود. اندازه هاي شوري و سديمي گوناگون به كار گرفته شده در اين آزمايش، پيامد چشم گيري بر فراواني باكتري ها نداشت و نشان دهنده ويژگي بهبود بخش ماده آلي بر فراواني باكتري ها در اين خاك ها بود. فراواني قارچ ها در برابر باكتري ها، كم تر بود و با افزايش سديمي شدن خاك فراواني آنها كم تر شد. در برابر آن اكتينوميست ها در خاك سديمي فراواني بيش تري داشتند كه نشان از سازگاري و پايداري آن ها براي زندگي در زيستگاه سخت است. روهمرفته فراواني و كاركرد ريزجانداران در خاك هاي شور بهتر از خاك هاي سديمي بود. شوري و سديمي پيامدي بر تنفس پايه خاك در زماني كه مانده آلي افزوده شد، نگذاشت اما در تنفس برانگيخته ناهمانندي هاي گوناگوني ديده شد و در خاك سديمي، تنفس برانگيخته بيش تر از ديگر تيمارها بود. افزودن مانده آلي مايه افزايش كربن آلي ب
-
تاثير مديريت هاي مختلف كاشت نيشكر بر برخي از شاخص هاي كيفيت خاك در زمين هاي هفت تپه ، خوزستان
نرگس ملايي 2016گياه نيشكر(Saccharum officinarum L.)در استان خوزستان در سطح نسبتاً وسيعي كشت مي شود. كشت فشرده و طولاني مدت دراين اراضي خصوصيات خاك را تحت تاثير قرار داده و منجر به دگرگوني هايي در كيفيت خاك شده است. به علاوه، فقر مواد آلي در مزارع نيشكر خوزستان، استفاده از كودهاي آلي را اجتناب ناپذير كرده است. در اين رابطه استفاده از فيلتركيك، كه از توليدات جانبي كارخانجات نيشكر بوده و سرشار از عناصر غذايي و مواد آلي است، به عنوان يك اصلاح كننده ي بالقوه مورد توجه قرار گرفته است. . از اين رو، مطالعه اي با دو هدف: 1- ارزيابي و مقايسه اثر طول مدت بهره برداري (50 ساله و 20 ساله)، دو روش كشت (يك رديفه و دو رديفه)و سن گياه نيشكر (تازه كاشت و بازرويي)، و2- بررسي اثر فيلتر كيك بر شاخص هاي فيزيكي، شيمايي و بيولوژيك كيفيت خاك در مزارع كشت وصنعت هفت تپه در جنوب شرقي شهر شوش انجام گرفت. ويژگي هاي كربن آلي كل، ذخيره كربن آلي، شناسه مديريت كربن، كربن فعال، ازت كل، فسفر زيست فراهم، پتاسيم زيست فراهم، تنفس پايه، تنفس برانگيخته، آنزيم فسفاتاز قليايي، وزن مخصوص ظاهري، تخلخل، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، ميانگين هندسي قطر خاكدانه ها، درصد خاكدانه هاي پايدار و كربن خاكدانه اي به منظور ارزيابي كيفيت خاك در مديريت هاي مختلف اندازه گيري گرديد. نتايج بدست آمده نشان داد كه با افزايش سابقه بهره برداري ميزان كل كربن آلي،ذخيره كربن آلي، شاخص مديريت كربن و پتاسيم كاهش يافته است؛ در مقابل، تنفس پايه ، تنفس برانگيخته، فسفر، ازت و شاخص هاي فيزيكي افزايش پيدا كرده است. بيشترين مقدار شناسه مديريت كربن و ذخيره كربن آلي در تيمار دورديفه ي اولين بازرويي، دورديفه ي تازه كشت و يك رديفه ي تازه كشت و همچنين بيشترين مقدار كربن فعال و تخلخل در تيمار دورديفه ي اولين بازرويي و يك رديفه ي سومين بازرويي درمزارع با سابقه كشت طولاني مدت(50 ساله) مشاهده شد. بيشترين مقدار ذخيره كربن آلي و شناسه مديريت كربن در اراضي با سابقه كشت ميان مدت (20 ساله) در تيمار يك رديفه ي چهارمين بازرويي، يك رديفه ي تازه كشت و دورديفه ي دومين بازرويي مشاهده شد. مقدار پتاسيم در زمين هاي شاهد (كشت نشده)، در مقايسه با مزارع تحت كشت نيشكر (20 و50 ساله)بيشتر بود. كاربرد فيلتركيك در دو سال متوالي به صورت معني داري سبب بهبود تمامي شاخص هاي فيزيكي، شيميايي و بي
Thesis summary
-
پيامد روش هاي مختلف خاكورزي حفاظتي و گياه پوششي كلزا بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك در زراعت آفتابگردان در منطقه دستجرد همدان
شيلان فعله گري 2016چكيده: تاثير نوع مديريت اراضي بر نحوه عملكرد خاك در اكوسيستم، از طريق مطالعه و ارزيابي تغييرات شاخص هاي كيفيت خاك امكان پذير مي باشد. اين گونه مطالعات كه با هدف حفظ و بهبود كيفيت منابع اراضي انجام مي گيرد، امكان شناسايي مديريت هاي پايدار و به دنبال آن پيش گيري از تخريب فزاينده خاك را فراهم مي سازد. هدف از اين پژوهش بررسي اثر روش هاي مختلف خاك ورزي (بدون خاك ورزي، خاك ورزي حداقل و خاك ورزي مرسوم) و حضور و عدم حضور گياه پوششي، پس از 4 سال اعمال اين تيمارها، بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك و عملكرد زراعي آفتابگردان مي باشد. اين پژوهش به صورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با اعمال تيمار هاي مختلف خاك ورزي و گياه پوششي (كلزا) در زراعت آفتابگردان به عنوان گياه اصلي در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا واقع در روستاي دستجرد انجام شد. شاخص هاي كيفيت خاك ( شامل كربن آلي، كربن فعال، كربن خاكدانه اي، شاخص مديريت كربن، ازت، فسفر فراهم، پتاسيم فراهم؛ ميانگين وزني قطر خاكدانه ها و وزن مخصوص ظاهري؛ تنفس پايه و فعاليت آنزيم هاي پروتئاز و فسفاتاز) در سه زمان، شامل قبل از كشت گياه پوششي، قبل از كشت گياه اصلي و بعد از برداشت گياه اصلي، تعيين شد. بعلاوه، اجزاء عملكرد آفتابگردان (شامل وزن صد دانه، ارتفاع بوته، قطر طبق، درصد پوكي دانه و عملكرد زيستي گياه) در پايان فصل زراعي اندازه گيري شد. طبق نتايج بدست آمده ميزان تنفس پايه، كربن آلي، كربن فعال، كربن خاكدانه اي، عناصرغذايي پرمصرف (NPK) و آنزيم هاي فسفاتاز و پروتئاز در تيمار خاك ورزي حداقل و حضور گياه پوششي بيشترين مقدار را داشت. بعد از تيمار خاك ورزي حداقل، در تيمار بدون خاك ورزي و حضور گياه پوششي بيشترين مقدار شاخص هاي كيفيت خاك اندازه گيري شد. تيمار خاك ورزي مرسوم و بدون گياه پوششي در ميان تيمارها كمترين مقادير شاخص هاي اندازه گيري شده را داشت. ماده آلي تحت تاثير تيمارهاي خاك ورزي حفاظتي (خاك ورزي حداقل و بدون خاك ورزي) و حضور گياه پوششي افزايش چشم گيري داشت (كربن آلي و كربن فعال به ترتيب در تيمار بدون خاك رزي با گياه پوششي از 66/0 درصد به 84/0 درصد و 1368 ميلي گرم بر كيلوگرم به 1376 ميلي گرم بر كيلوگرم، و در تيمار خاك ورزي حداقل با گياه پوششي از 73/0 درصد به 1 درصد و 1370 ميلي گرم بر كيلوگرم به 1377 ميلي گرم بر كيلوگرم رسيد)
Thesis summary
-
بررسي اثرات بافت خاك، شيب و بهره وري از زمين در آلودگي آب هاي سطحي و زيرزميني
ساناز غني زاده 2016فرسايش خاك و انتقال املاح از دلايل اصلي از بين رفتن خاك و آلودگي آب در جهان مي باشند. پوشش گياهي و مديريت زراعي با تأثير بر روي كيفيت خاك، از جمله ساختمان خاك، نقش مؤثري بر فرسايش و توليد رواناب دارد. اگرچه مطالعات زيادي در رابطه با اثرات شيب زمين و پوشش گياهي بر انتقال املاح و فرسايش خاك صورت گرفته، ولي گزارشي در رابطه با مقايسه اثر آن ها بر انتقال املاح و يا توليد رسوب در رواناب و زه آب مشاهده نشده است. هدف از اين مطالعه بررسي انتقال املاح و توليد رسوب در رواناب سطحي و زه آب تحت تأثير بافت خاك (لوم شني و لوم رسي)، نوع كشت (يونجه و گندم) و شيب زمين (5 و 20 درصد) بود. خاك هاي لوم شني (SL) و لوم رسي (CL) از استان همدان نمونه برداري شدند. مطالعات آزمايشگاهي با استفاده از جعبه هاي خاك با طول 100 سانتي متر، عرض 30 سانتي متر و عمق 25 سانتي متر، با يك خروجي براي زه آب و يك خروجي براي رواناب انجام شد. پس از گذشت 60 روز از رشد گياهان، 2 ليتر محلول 05/0 مولار كلريد پتاسيم به صورت يكنواخت بر سطح خاك ريخته شد. فوراً پس از آن، باران شبيه سازي شده با شدت 64 ميلي متر بر ساعت به مدت 2 ساعت بر روي جعبه هاي خاك اعمال شد. نمونه هاي آب از رواناب و زه آب، در فواصل زماني هر 10 دقيقه پس از ريخته شدن محلول كلريد پتاسيم تا پايان آزمايش برداشته شد. كلر و پتاسيم در نمونه هاي آب به ترتيب با روش موهر و فليم فوتومتر اندازه گيري شدند. در پايان آزمايش، رسوب توليد شده و ميانگين وزني قطر براي هر جعبه خاك نيز اندازه گيري شد. نتايج نشان داد كه ميانگين وزني قطر خاكدانه ها در خاك لوم رسي، تحت كشت يونجه، به دليل تأثير كاهشي پوشش گياهي بر فرسايش كه به نوع، اندازه و كيفيت پوشش گياهي بستگي دارد، و شيب 5% بيشتر بود. در واقع پوشش گياهي متراكم تر، خاك را در برابر ضربه قطرات باران و پاشمان محافظت كرده و با كاهش سرعت رواناب سطحي سبب نفوذ آب در خاك مي شود. غلظت نسبي Cl اندازه گيري شده بيش تر از K بود كه به علت ويژگي قابل جذب بودن پتاسيم مي باشد. منحني هاي رخنه Cl و K نشان دهنده اثر بافت خاك، شيب زمين و پوشش گياهي بر حركت Clو K بود. در رواناب بيش ترين مقدار منحني هاي رخنه پتاسيم و كلر به صورت: گندم در شيب 20%> يونجه در شيب 20%> گندم در شيب 5%> يونجه در شيب 5% بود. ولي در زه آب به صورت يونجه در شيب 5% > گندم در شي
Thesis summary
-
پاسخ برخي شاخص هاي كيفيت خاك به گياهان پوششي و روش هاي خاك ورزي در منطقه دستجرد همدان
حسن بهشتي ابگرگ 2016چكيده: كشاورزي پايدار و كيفيت خاك دو امر جداناپذير بوده و براي نيل به توليد پايدار كشاورزي ضروري است كه كيفيت خاك حفظ و ارتقاء يابد. يكي از مهم ترين راه كارهاي رسيدن به كشاورزي پايدار و حفظ كيفيت خاك، كاهش عمليات خاك ورزي و به كاربردن گياهان پوششي است. براي اين منظور از سال 1390، تيمارهايي با سه سطح خاك-ورزي (خاك ورزي مرسوم با گاوآهن برگردان دار، خاك ورزي حداقل با چيزل و بدون خاك ورزي) و سه سطح گياه پوششي (گياه پوششي خلر، گياه پوششي ماشك و بدون گياه پوششي) در مزرعه دستجرد همدان اعمال شده است و تغييرات كيفيت خاك و عملكرد محصول مورد بررسي قرار گرفته اند. در اين مطالعه كه در سال سوم اعمال تيمارها (1392) انجام گرفت، نمونه برداري از خاك سطحي (عمق 15-0 س) در سه زمان شامل قبل از كشت گياهان پوششي (اواخر زمستان)، قبل از برگرداندن گياهان پوششي (اواخر بهار) و بعد از برداشت محصول ذرت در سه تكرار انجام گرفت و نمونه هاي گياهي نيز در هنگام برداشت محصول و در سه تكرار از هر تيمار گرفته شدند. بررسي تغييرات كيفيت خاك با استفاده از شاخص هاي شيميايي ازت ، پتاسيم و فسفر و شاخص هاي بيولوژيكي تنفس برانگيخته و فعاليت آنزيم فسفاتاز در خاك و نيز ميزان عملكرد و اجزاي عملكرد گياه ذرت صورت گرفت. ازت با تيمارهاي اعمال-شده داراي رابطه معني دار بود و ميزان ازت در تيمارهاي داراي خاك ورزي حفاظتي (خاك ورزي حداقل و بدون خاك-ورزي) به طور معني داري بيشتراز تيمارهاي داراي خاك ورزي مرسوم بود. فسفر به طور معني داري تحت تاثير تيمارها قرار نگرفت و تنها در زمان دوم نمونه برداري، با گياه پوششي رابطه معني داري داشت كه بيشترين فسفر فراهم در گياه پوششي خلر ديده شد. پتاسيم، تحت تاثير تيمارها قرار گرفته و با آن ها رابطه معني دار نشان داد. تنفس برانگيخته همواره داراي رابطه معني دار با تيمارها بود و بهترين عملكرد آن در تيمارهاي بدون خاك ورزي و سپس خاك ورزي حداقل بود. فعاليت آنزيم فسفاتاز نيز تحت تاثير معني دار تيمارها قرار گرفته و بيشترين ميزان آن به تيمارهاي بدون خاك ورزي همراه با خلر و ماشك اختصاص يافت. در مورد عملكرد و اجزاي عملكرد ذرت نيز همواره بدون خاك ورزي و خاك ورزي حداقل بهترين عملكرد را داشته اند. بيشترين عملكرد بيولوژيك ذرت به تيمار خاك ورزي حداقل + خلر و كم ترين عملكرد بيولوژيك ذرت به تيمار خاك ورزي مرسوم
Thesis summary
-
اثر سيستم هاي مختلف خاك ورزي، گياه پوششي و كشت مخلوط بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك در منطقه دستجرد همدان
اسماعيل اسفندياري اخلاص 2016افزايش جمعيت تقاضا براي توليد بيشتر از منابع محدود زمين در بسياري از نقاط جهان و اين اغلب به تخريب قابل توجهي از اين منابع منجر مي شود. يكي از مسائل مورد توجه در مديريت پايدار خاك ها به منظور توليد بهينه كشاورزي و حفظ منابع طبيعي، ارزيابي كيفيت خاك است. استفاده از شاخص هاي كيفيت خاك ابزار مفيدي براي تعيين و مقايسه كيفيت خاك ها است. كيفيت خاك مفهومي است كه توانايي دائم خاك را به عنوان يك سامانه حياتي زنده در داخل اكوسيستم و تحت بهره برداري هاي مختلف به ترتيبي كه بتواند علاوه بر حفظ توان توليد بيولوژيك، كيفيت آب، هوا و سلامت انسان را بهبود بخشد، نشان مي دهد. ارزيابي كيفيت خاك بايد بتواند اطلاعاتي راجع به مديريت و تصميم گيري ارائه نمايد. در اين راستا شاخص هاي كيفيت خاك به عنوان معيارهاي ارزيابي معرفي شده اند. لذا، به منظور بررسي اثر گياه پوششي و سيستم هاي خاكورزي (براي چهار سال متوالي1389-1393) و كشت مخلوط ( تنها در سال زراعي 1393) بر شاخص هاي شيمايي، فيزيكي و بيولوژيكي كيفيت خاك و همچنين عملكرد زراعي، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا همدان اجرا گرديد. تيمار ها شامل سه سطح خاك ورزي، كه T1: بدون خاك ورزي (كاشت مستقيم بذر در زمين زراعي) ، T2 : روش حداقل خاك ورزي (شخم با چيزل + ديسك) و T3: روش مرسوم (شخم با گاواهن برگردان دار + ديسك) و دو سطح گياه پوششي شامل C1:گياه پوششي لگوم (خلر) و C2: بدون گياه پوششي و سه سطح سيستم هاي كشت شامل i1: كشت مخلوط افزايشي 50% لوبيا سبز + كدو، i2: خالص لوبيا سبز و i3: خالص كدو بودند. نمونه برداري در سه مرحله زماني و از عمق 0-20 با سه تكرار انجام شد. نتايج آزمايش نشان داد كه اكثر شاخص هاي شيمايي، فيزيكي و بيولوژيكي كيفيت خاك و همچنين عملكرد زراعي به طور معني داري تحت تأثير گياه پوششي و خاك ورزي قرار گرفتند، به طوري كه بيشترين مقدار اين ويژگي ها در تيمار بي خاكورزي با گياه پوششي(T1C1) و كمترين مقدار در تيمار خاك ورزي مرسوم بدون گياه پوششي(T3C2) مشاهده شد، اما تنها كربن بخش ماكرو خاكدانه ها و ميكرو خاكدانه ها، فعاليت آنزيم فسفاتاز قليايي و MWD به صورت معني دار تحت تاثير سيستم هاي كشت قرار گرفتند. به طور كلي مناسب ترين رويكرد مديريتي در جهت افزايش عملكرد زراعي و كيفيت خاك، استفاده از خاكورزي هاي حفاظتي ( بي خاكورزي و خاكورزي حداقل) ب
Thesis summary
-
پيامد روش هاي كشت حفاظتي بر كربن آلي و برخي شاخص هاي زيستي كيفيت خاك در منطقه دستجرد همدان
سيده صبا صالحي 2015استفاده پايدار از منابع طبيعي و ايجاد تعادل بين ميزان توليد و حفظ و بهبود كيفيت منابع طبيعي در سال هاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. در اين ميان خاك، جزء بسيار مهمي در پايداري اكوسيستم ها مي باشد. به منظور مقايسه پايداري نسبي مديريت هاي كشت مختلف جهت كاهش تخريب خاك، آزمايشي در سال زراعي 1392 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت. به دليل تاثير تاريخچه مديريت هاي گذشته بر ارزيابي كيفيت خاك، مزارع انتخاب شده در سه سال قبل از اجراي اين پژوهش داراي مديريت يكساني به لحاظ خاك ورزي و گياه پوشش بودند. آزمايش به صورت فاكتوريل اسپليت پلات در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا شد. اثر فاكتور گياه پوششي (شامل سه سطح: ماشك گل خوشه اي، خلر و بدون گياه پوششي)، فاكتور خاك ورزي (شامل سه سطح، خاك ورزي مرسوم، خاك ورزي حداقل و بدون خاك ورزي) و فاكتور زمان (شامل سه سطح: زمستان، بهار و تابستان) بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك (شامل كربن آلي كل، ذخيره كربن آلي، كربن فعال، تنفس پايه، معدني شدن كربن، كربن خاكدانه اي، وزن مخصوص ظاهري، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها و درصد خاكدانه هاي پايدار) و نيز اجزاء عملكرد ذرت (شامل تعداد رديف دانه در بلال، تعداد دانه در رديف بلال، وزن چوب بلال، وزن صد دانه، عملكرد زيستي و عملكرد دانه ذرت) مورد مطالعه قرار گرفت. اثر تيمارهاي گياه پوششي و خاك ورزي در تمامي شاخص ها معني دار (سطح 05/0) شد، اما اثر متقابل گياه پوششي در خاك ورزي تنها در تعداد رديف دانه در بلال معني دار شد و بر هم كنش گياه پوششي در خاك ورزي در فصل براي هيچ يك از شاخص ها معني دار نشد. طبق نتايج به دست آمده ميزان تنفس پايه، كربن آلي كل، كربن فعال و كربن معدني شده در تيمارهاي خاك ورزي حداقل بيشترين بود، شاخص هاي تنفس پايه و كربن معدني شده در تيمار بدون خاك ورزي بيشتر از خاك ورزي مرسوم بودند اما خاك ورزي مرسوم نتيجه بهتري نسبت به بدون خاك ورزي بر كربن آلي و كربن فعال داشت. بيشترين وزن مخصوص ظاهري خاك در تيمار خاك ورزي مرسوم و كمترين آن در خاك ورزي حداقل مشاهده شد؛ بيشترين مقدار ميانگين وزني قطر خاكدانه ها نيز در تيمار خاك ورزي حداقل مشاهده شد. مقدار دي اكسيد كربن رها شده در واحد كربن آلي به ترتيب در تيمارهاي خاك ورزي حداقل، مرسوم و بدون خاك ورزي بيشترين مقدار را
Thesis summary
-
بررسي آت اكولوژي درختچه اشك (Halimodendron halodendron) در برخي مناطق نيمه خشك استان اصفهان
امير آصف زاده 2015خصوصيات گونه هاي گياهي تا حد زيادي به شرايط محيطي رويشگاه نظير عوامل خاك شناسي ، فيزيوگرافي و اقليمي وابسته است. Halimodendron halodendron يكي از گونه هاي گياهي است كه در بخش هايي از كشور مي رويد. در مناطق موته و ذخيره گاه جنگلي اردسته استان اصفهان نيز رويشگاه اين گونه وجود دارد كه مطالعه اخير در اين مناطق انجام شده است. به منظور جمع آوري اطلاعات گياهي از روش نمونه برداري تصادفي سيستماتيك استفاده شد و تاج پوشش، ارتفاع، محيط يقه و تراكم همه گونه ها در اين مناطق با استفاده از 12 عدد قاب 25 متر مربعي اندازه گيري شد. همچنين از پاي هر درختچه دو نمونه خاك از اعماق 20-0 و 40-20 سانتيمتر برداشت و اسيديته ، هدايت الكتريكي، درصد رس، سيلت، شن ، فسفر قابل جذب، پتاسيم قابل جذب، نيتروژن كل، نيتروژن معدني، كربنات كلسيم معادل، ماده آلي، درصد اشباع خاك و درصد سنگريزه نمونه ها اندازه گيري شد؛ همچنين ارتفاع از سطح دريا و شيب همه پلات ها ثبت گرديد. به علاوه، فنولوژي و مراحل رشد H.halodendron نيز با استفاده از روش كيفي (ثبت تاريخ جوانه زني، ظهور برگ ، گل دهي، ميوه دهي ، ريزش برگ ها ، ريزش بذرها و خواب گياه) و همچنين روش كمّي(ثبت ماهانه كانال هاي رنگي عكس ها (RGB) و استخراج تغييرات رنگ برگ ، ساقه ، گل و ميوه گياه به صورت جداگانه ) مورد تحليل قرار گرفت. تحليل هاي آماري شامل ميانگينگيري، آزمون همبستگي ساده، آزمون تي جفت شده، آزمون تي مستقل، رگرسيون و رج بندي بود كه با استفاده از نرم افزار هاي 16.0 SPSS و CANOCO انجام شد. اين تحليل ها با هدف ارايه فرضياتي در مورد اينكه گونه مورد مطالعه چگونه با عوامل محيطي اندازه گيري شده در ارتباط است انجام گرفت. نتايج نشان داد كه عواملي مانند درصد اشباع خاك، درصد شن، رس، سيلت، سنگريزه، درصد آهك، اسيديته، درصد كربن آلي و درصد ازت كل، بر روي حضور اين گونه در هر دو منطقه نقش دارند. عامل اصلي محدود كننده رشد درختچه هاي اشك افزايش ميزان آهك سطحي و عمقي و به دنبال آن زيادتر شدن مقدار پي اچ، و همچنين افزايش مقدار شيب و درصد رس خاك مي باشد. مقدار نيتروژن معدني، مقدار شن و درصد اشباع نمونه هاي خاك مهم ترين فاكتورهاي موثر در رشد گونه H.halodendron در عرصه هاي مورد مطالعه بود. نتايج ظهور شناسي نشان داد كه اين گياه در اواخر فروردين ماه رشد رويشي خود را آغاز كرده است.
Thesis summary
-
بررسي تاثير جريان ساقه اي گونه هاي چوبي پرستار بر روي خاك و گياهان همراه در مناطق خشك و نيمه خشك
سعيد يوسفي 2014جريان ساقه اي يك فرآيند هيدرولوژيكي است كه موجب انتقال بارش و محلول ها از تاج پوشش گياهان به خاك مي شود. اين پژوهش در شهرك علمي تحقيقات دانشگاه صنعتي اصفهان واقع شده در شمال غرب اصفهان در بوته زارهاي حدفاصل جنگل و ارتفاعات شمال دانشگاه انجام شد. براي بررسي ويژگي هاي جريان ساقه اي پرند و آناباسيس، اندازه گيري جريان ساقه اي بر روي 10 گياه بالغ به تكرار از دو گونه درختچه اي و بوته اي صورت گرفت (5 تكرار براي هر گونه). مقادير جريان ساقه اي براي هر يك از رويدادهاي بارش بين ماه هاي فروردين 92 تا ارديبهشت 93 اندازه گيري شد. زهكشي جريان ساقه اي با استفاده از قيف هاي پلاستيكي در دور ساقه، چسب هاي محكم كننده و يك بطري جمع كننده صورت گرفت. براي بررسي نقش جريان ساقه اي در پرستاري گياهان زيراشكوب، در هر يك از گونه هاي پرند و آناباسيس دو تيمار در نظر گرفته شد (يك پايه با ورود جريان ساقه اي و پايه ديگر بدون ورود جريان ساقه اي). اين آزمايش در هر تيمار از هر گونه در 5 تكرار صورت گرفت. سپس گونه شاهي (Lepidium sativum) به دليل رشد سريع به عنوان گونه هدف انتخاب و در سه بخش تصوير تاج، سايه انداز و قسمت باز در هر كدام 200 بذر شاهي كاشته شد. نمونه برداري خاك براي آزمايش هاي رطوبت، مواد آلي، بافت خاك، اسيديته خاك، هدايت الكتريكي خاك و پايداري خاك زيرين دو گونه آناباسيس و پرند و همچنين خاك بدون پوشش تا عمق 100 سانتي متري با فواصل 20 سانتي متري براي 10 رويداد بارش صورت گرفت. نمونه برداري در هر يك از گونه هاي پرند و آناباسيس در دو پايه ديگر: يكي با ورودي جريان ساقه اي و ديگري بدون ورودي جريان ساقه اي (كه با جمع كننده جريان ساقه اي حذف شده بود) در عمق هاي مختلف صورت گرفت. به منظور مقايسه داده هاي طبيعي با داده هاي مصنوعي جريان ساقه اي و همچنين بررسي برخي از عوامل مؤثر در توليد جريان ساقه اي مانند ارتفاع و سطح تاج پوشش از يك سيستم مه پاش استفاده شد. تجزيه و تحليل نشان داد كه يك رابطه همبستگي قوي (α=0.01) بين بارش و جريان ساقه اي توليدي در دو گونه گياهي وجود دارد به طوري كه با افزايش عمق بارش ميزان جريان ساقه اي به طور خطي افزايش مي يابد. اندازه گيري هاي ما نشان داد كه مقادير جريان ساقه اي در پرند به طور متوسط %5/18 بارش نا خالص، با دامنه %24-11 است، درحالي كه در آناباسيس جريان ساقه اي به طور متو
Thesis summary
-
اثر نوع پوشش گياهي بر برخي شاخصهاي فيزيكي-شيميايي و بيوشيميايي كيفيت خاك در حوضه آبخيز گنبد، همدان
سهيلا جواهري خواه 2014چكيده: در اين پژوهش، پاسخ برخي از شاخصهاي كيفيت خاك نسبت به تيپهاي مختلف پوشش گياهي، كه خود تحت كنترل عوامل محيطي و مديريتي هستند، مورد مطالعه قرار گرفت. كل حوضه آبخيز گنبد، واقع در نزديكي شهر همدان، به واحدهاي كاري همگوني از نظر ريخت پوشش گياهي تفكيك شد و در هر ريخت، 3 الي 4 قاب (1*1 متر مربع) مطالعه شد. در كل، از 66 قاب مورد مطالعه نمونه خاك و گياه در فصل پاييز برداشت شد. از 5 تيپ گياهي مرتعي (گندميان، گون-بروموس، گون-جارو، گون-درمنه و گون-فرفيون) و 1 مرتع تخريب و تبديل شده به كشت ديم (گندم ديم)، كه همگي از نظر نوع مواد مادري و جهت شيب مشابه بودند براي مقايسه شاخص هاي كيفيت خاك در دو فصل پاييز و بهار استفاده شد. در هر تيپ گياهي، درصد كل تاج پوشش گياهي، درصد تاج پوشش به تفكيك شكل رويشي، و توليد سالانه كل گياهي اندازهگيري شد. بعلاوه، درصد لاشبرگ، سنگريزه و خاك لخت، به همراه ويژگي-هاي محيطي، شامل ارتفاع، درصد شيب، جهت شيب و موقعيت محل نمونه برداري در زميننما براي هر تيپ گياهي تعيين شد. تنفس ميكروبي برانگيخته و فعاليت آنزيم فسفاتاز قليايي در دو فصل بهار و پاييز، و مقدار پتاسيم فراهم، فسفر فراهم و رُس پخششونده در آب در نمونه هاي فصل پاييز، و جرم حجمي ظاهري و تخلخل خاك درنمونههاي فصل بهار در خاك سطحي (15-0 سانتي-متر) اندازهگيري شد. ميزان تنفس برانگيخته در خاك پوشش هاي مختلف گياهي، ناهمانندي چشم گيري نشان داد؛ به هر روي، اندازه تنفس ميكروبي خاك در بهار درخاك گون-بروموس، گون-جارو و گون-درمنه بيشتر از پاييز بود. در فصل پاييز، بيشترين فعاليت آنزيم فسفاتاز در خاك دو تيپ گون-درمنه و گون-بروموس مشاهده شد. اين شاخص در فصل بهار، در تيپ هاي گون-بروموس، گون-درمنه و گون-جارو بيشتر از ساير تيپ ها تعيين شد. بيشترين غلظت پتاسيم زيست فراهم در تيپ گون-فرفيون، كه نسبت به خاك ساير تيپ ها مقدار رُس بيشتري داشت مشاهده شد. كمترين مقدار اين شاخص در تيپ گندميان و تيپ زراعي گندم ديم اندازه گيري شد. غلظت فسفر زيست فراهم در بين تيپ هاي مختلف گياهي تفاوت معني داري نشان نداد؛ با اين حال، مقدار آن در تيپ گون-جارو بيشترين و در تيپ گندم ديم كمترين است. در بين تيپ هاي گياهي مختلف، جرم حجمي ظاهري خاك تفاوت معني داري نشان نداد؛ با اين حال، كمترين ميزان اين شاخص در خاك تيپ گون-بروموس مشاهده گرديد. مقدار ت
Thesis summary
-
پاسخ كربن آلي و برخي شاخص هاي فيزيكي كيفيت خاك به نوع پوشش هاي گياهي مستقر در حوضه گنبد، همدان
خديجه سالاري نيك 2014چكيده: نوع مديريت و نيز شرايط محيطي و خاكي حاكم بر اكوسيستم هاي مرتعي باعث استقرار تيپ هاي مختلف گياهي مي شود كه خود اثرات متفاوتي بر كيفيت خاك اعمال مي كند. در اين پژوهش تاثيرپوشش هاي گياهي مختلف بر بخش هاي كربن آلي خاك در حوضه مطالعاتي زوجي گنبد در شهر همدان مورد مطالعه قرار گرفت. كل حوضه به واحدهاي كاري همگوني از نظر ريخت پوشش گياهي و ويژگي هاي محيطي تفكيك شد و در هر ريخت، 3 الي 4 قاب (1*1 متر مربع) مطالعه شد. در كل از 66 قاب مورد مطالعه، نمونه خاك (15-0 سانتي متر) و گياه در فصل پاييز برداشت شد. مقايسه شاخص هاي كيفيت خاك در 5 تيپ گياهي مرتعي و 1 مرتع تخريب و تبديل شده به كشت ديم، كه همگي از نظر نوع ماده مادري و جهت شيب مشابه بودند، و در دو فصل پاييز و بهار بررسي شد. با استفاده از نرم افزار PC-ORD تجزيه و تحليل پوشش گياهي و عوامل محيطي انجام شد. با استفاده از روش تجزيه و تحليل دو طرفه گونه هاي معرف (TWINSPAN)، پوشش گياهي تا 6 سطح طبقه بندي شد كه براي سطح اول گونهsp. Silenو براي سطح دوم گونه هاي Centaura virgate، Astragalus verus و Cousinia bijarensis به عنوان گونه معرف مشخص شدند. با توجه به نتايج حاصل از DCA كل حوضه به 6 گروه اكولوژيك تفكيك شد. تاج پوشش كل و توليد كل سالانه با تاج پوشش و توليد گياهان بوته اي، گندميان چندساله، پهن برگان چندساله، لاشبرگ و كربن آلي خاك داراي همبستگي مثبت بود. بيشترين مقدار كربن آلي، ذخيره كربن، ذخيره كربن اصلاح شده، كربن فعال، كربوهيدرات، تنفس پايه و تنفس پايه اصلاح شده در تيپ هاي گون-بروموس و گون-درمنه مشاهده شد. كمترين مقدار كربن آلي، ذخيره كربن، ذخيره كربن اصلاح شده، كربن فعال، كربوهيدرات، تنفس پايه در تيپ گندم ديم مشاهده شد. تيپ هاي گون-بروموس و گون-درمنه در منطقه قرق قرار داشته و پوشش گياهي، توليد سالانه، تنوع گونه اي و لاشبرگ بيشتري نسبت به ديگر تيپ ها دارند. در تيپ گندم ديم به علت عمليات زراعي، ورود مواد آلي به خاك كم و از طرف ديگربه علت شكستن خاك دانه ها، هدررفت ماده آلي بالا است. كمترين مقدار كربوهيدرات اصلاح شده و تنفس پايه اصلاح شده در تيپ گون-فرفيون مشاهده شد. كربن فعال اصلاح شده در تيپ هاي گون-جارو، گون-بروموس و گندمي به طور معني داري بيشتر از ديگر تيپ ها بود. اين تيپ ها بيشتر داراي گونه هاي گياهي علفي هستند كه بقاياي حا
Thesis summary
-
بررسي برخي عوامل خاكي محدود كننده رشد درختان چنار و اقاقياي چتري در شهرستان بروجرد
حسن گودرزي 2013 -
بررسي برخي از ويژگي هاي اكولوژيكي درختچه در Tamarix ramosissima استان اصفهان
زينب كاوه سدهي 1970 -
تاثير روش هاي كشت و ابياري بر استقرار سياه تاغ در منطقه سجزي، استان اصفهان
زهره اكبري 1970