Hassan Sajadzadeh

Professor

Update: 2024-05-16

Hassan Sajadzadeh

Faculty of Art and Architecture / مهندسی شهرسازی

P.H.D dissertations

  1. پايش مفهوم حق به شهر در تبيين ديالكتيك توليد و بازتوليد فضاهاي عمومي و آهنگ روزمره زندگي شهروندان
    مريم افروز
  2. تبيين مدل زمينه گرايي خدمات اكوسيستم شهري با تاكيد بر شبكه هاي زيرساخت سبز (موردپژوهي: روددره هاي شهر همدان)
    محمد معتقد
    توسعه لجام گسيخته كالبدي- فضايي شهرها فشارهاي سنگيني بر اراضي شهري و منابع اطراف آنها وارد كرده و موجب كاهش پوشش گياهي، كاهش فضاهاي باز و مشكلات جدي اجتماعي و زيستمحيطي شده است كه از بين رفتن انسجام زيرساختهاي سبز را به دنبال داشته است. چنين رخدادي توانسته است سبب تخريب، از دست رفتن پيوستگي، يكپارچگي و تنوع زيستي اكوسيستمهاي طبيعي گردد. ضرورت توجه به شبكههاي زيرساخت سبز همچون روددرهها درداخل شهرها ميتواند موجب پشتيباني از عملكردها و خدمات اكولوژيكي در شهرها گردد كه در برنامهريزي استراتژيك شهرها موثر واقع ميگردند، از سويي وجود چنين شبكههاي زيرساخت سبز در شهرها خدمات اكوسيستمي بيشماري را ارائه ميدهد كه بهعنوان رويكردي مهم درجهت حفظ و بهبود رفاه انساني و افزايش ارزشهاي اكولوژيكي شهرها تلقي ميشوند و در صورت از دست دادن آنها، قابل جايگزين نخواهند بود. در اين راه، تبيين مدل زمينهگرا درخصوص خدمات اكوسيستم شبكههاي زيرساخت سبز همچون روددرههاي شهري، جهت هدايت برنامهريزي و مديريت، نحوه حفظ و نگهداري، نحوه مواجهه و... ضروري است. نمونه مورد مطالعه در اين رساله روددرههاي شهر همدان است. روددرههاي شهر همدان روزگاري ريههاي شهر بودند و نقش كانالهاي تهويه و توان طبيعي شهر همدان را ايفا ميكردند؛ اما به دليل غفلتها و بياهميت جلوه دادن چنين عناصر طبيعي ارزشمندي، اين روددرهها امروزه مورد تجاوز گستردهاي قرار گرفتهاند كه از جمله آنها: تبديل شدن به كانالهاي فاضلاب، تجاوز به حريم و عرصه آنها، سرپوشيده شدن حجم فزايندهاي از آنها و ...كه سبب خدشهدارشدن هويت اين عناصر ارزشمند گرديده است. رساله حاضر از نظر هدف كاربردي، راهبردي زمينهگرا، پاراديمي تفسيرگرا و به لحاظ نوع داده كيفي ميباشد. از اين رو، اين رساله با هدف تبيين مدلي زمينهگرا درخصوص خدمات اكوسيستم شهري روددرههاي شهر همدان بعنوان يكي از مهمترين شبكههاي زيرساخت سبز موجود در شهر تدوين شده است، كه ميتواند تا حدود زيادي جايگاه و اهميت اين روددرههاي شهري را با توجه به ويژگيهاي ذاتي خود در خصوص خدمات اكوسيستمي موردارائه آنها نشان دهد. درراستاي تحقق به هدف اين رساله از روش نظريه زمينهاي)گرندد تئوري( بهره گرفته شده است. براي اين منظور با استفاده از مصاحبههاي عميق نيمه ساختار يافته از 07 تن از متخصصان،كاربران و بازديدكنندگان بعنوان حجم نمونه و با روش
    Thesis summary

  3. تحليل تأثير فناوري اطلاعات و ارتباطات در ساختار حكمروايي خوب شهري در ايران با تأكيد بر تعريف نقش تسهيلگران و كارآمدسازي فعاليت آنها
    فاطمه فرجام طلب
    حكمروايي خوب شهري انگاره اي است كه با هدف هماهنگ سازي و هدايت نيروهاي جامعه، سعي دارد از طريق شفافيت و پاسخگويي، شرايطي را براي پيشبرد اهداف جامعه در ابعاد مختلف از طريق جلب مشاركت مردمي فراهم آورد. در سال هاي اخير، نهادها و سازمان هاي مديريتي جهت پيشبرد اهداف پروژه هاي تعريف شده و ايجاد بستر مناسب جهت تعامل با شهروندان، افرادي آموزش ديده تحت عنوان «تسهيلگران» را در نظر گرفتند. اين افراد با حضور در محدوده جغرافيايي هدف، با شهروندان وارد گفتگو مي شوند و با تشريح مسأله و در برخي موارد با مسأله يابي به دنبال ارتقاي كيفيت زندگي شهروندان و رسيدن به اهداف مورد نظر سازمان مربوطه هستند تا بدين ترتيب تعامل بهتري بين عرضه و تقاضا و شناسايي نيازها براساس داده ها صورت گيرد. براساس مرور تجربه هاي تسهيلگري در شهرهاي مختلف ايران، مشاهده مي شود كه تسهيلگران با چالش هاي متعددي روبه رو هستند. در اين پژوهش، از طريق مصاحبه با تسهيلگران، به بررسي ميزان تحقق مؤلفه هاي حكمروايي خوب شهري در اين تجربه ها در ارتباط با نحوه تعامل شهروندان با مديريت شهري پرداخته شده است. در ابتدا با شناسايي تسهيلگران موفق از نگاه سازمان نوسازي شهر تهران، اقدام به شناسايي اين افراد و مصاحبه با آن ها شد. اين تسهيلگران تجربه انجام كار در شهرهاي مختلف را داشته اند و بعد از مصاحبه با آن ها، در مرحله بعد، براساس روش نمونه گيري گلوله برفي، تسهيلگران بيشتري معرفي و انجام مصاحبه ها تا رسيدن به مرحله اشباع ادامه يافت. جهت طبقه بندي بهتر در اين پژوهش، مكان جغرافيايي با توجه به آخرين پروژه اي كه اين تسهيلگران در آن فعاليت داشته اند، عنوان شده است كه در پنج شهر تهران، اصفهان، كرمانشاه، همدان و اسلام آباد غرب قابل دسته بندي هستند. در اين دسته بندي وسعت شهرها نيز در نظر گرفته شده كه در شهرهاي بزرگ، مياني و كوچك جاي مي گيرند. تعداد 16 مصاحبه با تسهيلگران انجام شد كه در اين مصاحبه ها با كدگذاري باز و محوري از طريق در نظر گرفتن مؤلفه هاي حكمروايي خوب شهري، به بررسي ميزان اهميت اين شاخص ها و فراواني هر كد پرداخته شده است. تحليل مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار maxQDA 2020 انجام يافته و خروجي ها در قالب نمودار آمده است. در نهايت مشخص شد كه مهم ترين چالش تسهيلگران، نحوه ارتباط با مديريت شهري است كه در بعضي موارد به واسطه تغيير اف
    Thesis summary

  4. واكاوي فرايند مكان سازي مبتني بر مفهوم خردهفروشي موقت در عرصه عمومي
    مينا كشاني همداني
    امروزه شاهد گسترش مالها و مگامالها و مراكز خريد بزرگي هستيم كه عليرغم هزينههاي هنگفتي كه ساخت اين دست فضاها به شهر تحميل ميكند، در بسياري موارد به دليل شرايط اجتماعي، فرهنگي و... عملاً در جذب مخاطب چندان موفق نبوده و از رونق چنداني برخوردار نيست. اين در حالي است كه بررسي كيفيت محيطي ناشي از وجود خردهفروشي موقت در عرصههاي عمومي، پديدهاي است كه امروزه از منظر اقتصادي و اجتماعي مورد بحث و بررسي زيادي قرار گرفته است و توجه به جنبههاي كيفي مكاني آن كمتر مورد كاوش قرار گرفته است. از اين رو، پژوهش حاضر با هدف، بر مطالعه نقش استقرار خردهفروشيهاي موقت از نگاه ذينفعان و ذينفوذان در تغييرات كيفيت محيطي عرصه عمومي به عنوان بستر رويداد آنها، انجام شده و در پي يافتن پاسخ به "انواع خردهفروشي موقت چگونه به توليد مكانهاي موفق در عرصه عمومي شهر ميانجامد؟" به عنوان پرسش اصلي پژوهش ميباشد. اين پژوهش با رويكردي كيفي و با بهرهگيري از نظريۀ زمينهاي )گراندد تئوري( انجام شده است. بر اين اساس، با استفاده از تكنيك مشاهدۀ مستمر و انجام 47 مصاحبۀ عميق و نيمهساختاريافته با كاربران و رهگذران، كسبۀ دائمي خيابان، شاغلين خردهفروشي موقت، متخصصان و مديران شهري در يكي از پيادهراه چهارباغ عباسي، در شهر تاريخي اصفهان در ايران، مجموعه مضامين طي فرايند كدگذاري )باز، محوري و گزينشي(، گردآوري شده و با استفاده از نرمافزار Maxquda به منظور طبقهبندي منسجم و تعريف چارچوب سلسلهمراتب بين كدها و مضامين، از بطن آنها مقولاتي استخراج گرديد. در نهايت، يافتههاي اين مطالعه شامل 141 كدباز )كه در سطح انتزاعيسازي آن انجام شده است و در سطح سوم به 32 كد تقليل يافت(، 7 كد محوري و يك مقولۀ هستهاي )كد فراگير( تحت عنوان "توليد و دگرديسي متناوب كيفيت محيطي" دستهبندي شده كه در نهايت در قالب مدل زمينهاي پژوهش ارائه گرديده است. اين مدل زمينهاي در واقع فرايند مكانسازي در يك عرصه عمومي را مبتني بر استقرار خردهفروشيهاي موقت در آن، تبيين مينمايد. همچنين نتايج به » كنترل هدفمند و جريانساز « و » سنخيت فعاليتي « : پژوهش كه در قالب هفت مقولۀ محوري آمده است عبارتند از به عنوان عوامل » تركيب بصري موزون « و » تناسب زيستمحيطي ،» تعاملات اجتماعي چندجانبه « ، عنوان عوامل علي به عنوان پيامدهاي فرايند. همچنين با توجه به مجموع » تحرك اقتصادي خردمقياس
    Thesis summary

  5. تببين الگوي توسعه راهبردي در راستاي بازآفريني هسته تاريخي شهرها مطالعه موردي: بافت تاريخي شهر همدان
    مهرداد چهاردولي
    هسته تاريخي شهر همدان با مشكلاتي از قبيل فرسودگي كالبدي، مشكلات عديده در ترافيك ساكن و عبوري، آلودگي هاي محيطي، تخريب ابنيه ارزشمند ، از بين رفتن محلات قديمي، كمرنگ شدن هويت تاريخي و ... مواجه است. اين پژوهش با هدف تببين راهبرد يا راهبردهاي موثر در راستاي بازآفريني پايدار با روش گرندد تئوري گردآوري شده است. براي اين منظور با 60 نفر از افراد، شامل: متخصصين معماري و شهرسازي، مديران شهري، گردشگران، كسبه و ساكنين محلات، به عنوان حجم نمونه، مصاحبه عميق به روش گلوله برفي تا رسيدن به اشباع نظري انجام شد. شيوهي تحليلدادهها به وسيله ي كدگذاري باز، كدگذاري محوري، و كدگذاري گزينشي انجام شد كه در نهايت 122 مفهوم، 24 مقوله و 5 طبقه اصلي استخراج و استنباط گرديد. نتيجه نشان داد كه رويكرد اقتصاد گردشگري در هستهتاريخي شهر همدان، به عنوان پديده محوري ميتواند به عنوان مدل توسعه راهبردي تببين و مدنظر قرار گيرد. در راستاي تحقق مدل توسعه اقتصاد گردشگري عواملي نظير: مديريت و تعديل نظام ترافيك و حمل نقل، ساماندهي تاسيسات و تجهيزات در بافت و مرمت و استحكام بخشي ابنيه تاريخي و بافت باارزش به عنوان شرايط اوليه و لازم ضروري است. اگرچه راهبرد اقتصاد گردشگري ممكن است تضاد منافع و آسيب رساندن به زندگي روزمره بخصوص در بخش سكونتي را به دنبال داشته باشد، لكن ارتقاء ارزش افزوده زمين، مشاركت اجتماعي، حفظ و احياء ابنيه باارزش تاريخي را به دنبال خواهد داشت. از منظر فرهنگي و اجتماعي نيز، رويكرد اقتصاد گردشگري، تقويت مشاركت اجتماعي، حس دلبستگي و همچنين خودانگيختگي اجتماعي در راستاي بازافريني هسته مركزي را به دنبال خواهد داشت.
    Thesis summary

  6. نگرش ها در زيبايي شناسي منظر شهري
    محمد مهذب طلاب
    زيبايي يك ي از مهمترين مولف ههاي منظر شهري بهشمار م يرود كه پژوهشهاي فراوان ي براي شناساي ي ابعاد مختل ف و معيارهاي متعدد ارزياب ي آن مبتن ي بر نظرا ت كارشناسان و ترجيحا ت مردم ي صور ت گرفته، اما ب ه نگر شها و ديدگاههاي شهروندا ن درباره زيباي ي منظر شهري كمتر پرداخته شده اس ت. اكنو ن ب ا گذر از دوره رويكرد تزئيني به محيط بصري شهر، بررسي و فهم عقايد مردم درباره زيباي يشناس ي شهري ضروريتر از پيش م ينمايد . لذا اين پژوهش در پي كشف نگرشهاي گوناگون در زيبايي شناسي منظر شهري بهويژه در مقياس خرد يعني فضاي شهري، و نيز شناسايي عوامل تاثيرگذار بر شكلگيري ديدگاههاي متمايز در ميان شهروندان درباره زيبايي خيابا نها و ميدا نها ميباشد. د ر اين راست ا نخس ت ب ا مطالعا ت اسنادي و ميدان ي 61 معيار ارزياب ي زيبايي منظر شهري تدوين ميگردد و سپس در قالب روش كيو مشاركت كنندگا ن به مر ت بسازي اين معياره ا در جدول رتبهبندي كيو ميپردازن د. پس از گردآوري دادهها و به كمك نر م افزار SPSS ب ا روش تحليل عاملي كيو، همبستگ ي بين افرا د بررس ي شده، سپ س با استفاده از روش مولفههاي اصلي و چرخش واريماكس 10 عامل استخرا ج ميگردن د. تفسير اين عامله ا منجر به شناساي ي نگرشهاي 1 - محافظه كارانه و سنتي، 2 -جز ء نگر و طبيعت گرا، 3 -فرد محور و نوگرا، 4 -شهرت گرا و كل نگر، 5 -عملگرا و محي ط محور، 6 -معمارانه و تخصصي ، 7 -طبيعت محو ر و معناگرا، 8 -اجتماع ي و تجرب ه گرا، 9 -كاربردي و جامعه گرا و 10 -مدني و فرهنگ محور ميشود. از يك سو وجود نگاه ي چند بعُدي و توج ه همزما ن ب ه ابعاد مختل ف زيبايي منظر شهري در بيشتر ديدگاهها نشا ن ميدهد ب ر خلاف تصور رايج، غال ب شهروندا ن لزوما تمركز خاص ي بر ابعاد عمدتا ذهني، ادراك ي و معنايي ندارند و ويژگيهاي عيني و ذهني را توامان مورد توجه قرار ميدهن د. از سوي ديگر تمايز جنسيتي مشاهده شده در ميان نگرشهاي شناسايي شده را ميتوا ن با نو ع و سطح حضور، تجرب ه و مشارك ت مردا ن و زنا ن در شهر مرتبط دانست كه باع ث برو ز دغدغ ههاي متفاو ت و در نتيجه ديدگا ههاي متباين در ميا ن آنها ميشود.
    Thesis summary

  7. تبيين فرآيند برندسازي مكان در راستاي بازآفريني شهري با تكيه بر رويكرد دارايي مينا (نمونه موردي : منطقه 12 شهر تهران)
    محمدرضا يزدان پناه شاه ابادي
    اين پژوهش به دنبال تبيين رويكردي جديد در بازآفريني بافت تاريخي تهران با عنوان برندسازي مكان است. با توجه به ماهيت بازآفريني كه مفهومي زمينه گرا است و از مكاني به مكان ديگر با تغيير رويكرد همراه است، رويكرد برندسازي مكان به عنوان ابزاري در بازآفريني بافت تاريخي نيز بايد مبتني بر شرايط زمينه اي باشد. در اين پژوهش با استفاده از روش نظريه زمينه اي و مراحل كدگذاري سه گانه آن (كدگذاري باز، كدگذاري محوري، كدگذاري انتخابي) به دنبال تدوين مدلي جامع و زمينه گرا جهت برندسازي بافت تاريخي تهران هستيم. منابع اطلاعاتي مختلفي چون اسناد طرح جامع و تفصيلي، نيمرخ هاي اجتماعي محلات تاريخي، طرحهاي نوسازي محلات و همچنين مشاهدات ميداني در بافت تاريخي در كنار 32 مصاحبه هاي عميق با متخصصان حوزه هاي مرتبط، بازديدكنندگان، مشتريان، ساكنان، كسبه و مديران شهري مورد استفاده قرار گرفته است. در مرحله كدگذاري باز و محوري پژوهش 151 مفهوم شناسايي و در قالب 45 مقوله و 6 مؤلفه دسته بندي شده است. مؤلفه محوري اين پژوهش در بردارنده هويت برند مكان در بافت تاريخي است كه حاصل پيوند سه هويت گردشگري و سرگرمي، هويت بازار و هويت سكونت است. در واقع در اين پژوهش هويت گردشگري به عنوان هسته اصلي و هويت سكونت و بازار به عنوان هويت هاي مكمل برند مكان در نظر گرفته شده است. مقولات ديگر در 5 مؤلفه شرايط علي (شامل اهداف بيروني و دروني مكان)، شرايط زمينه اي، شرايط مداخله گر (شامل الزامات و محدوديت ها)، راهبردها و اقدامات (شامل راهبردهاي زمينه ساز و راهبردهاي مربوط به استقرار و توسعه برند مكان) و در نهايت پيامدها (شامل ايجاد برندمقصد گردشگري و بازآفرني بافت تاريخي) دسته بندي شده است. در مرحله كدگذاري انتخابي پژوهش نيز با پالايش نظري مقولات و مفاهيم به خلق نظريه زمينه اي برندسازي مكان در راستاي بازآفريني بافت تاريخي اقدام شده است. نتيجه پژوهش مدلي زمينه گراست كه به دنبال ايجاد هويتي منحصر به فرد در مكان است. هويتي كه حاصل برهمكنش سه هويت گردشگري، سكونت و بازار در بستر تاريخي و فرهنگي مكان است. در مدل مذكور برند مكان نه يك پديده تحميلي از محيط بيروني كه حاصل تعامل بين كنشگران دروني مكان است. اين تعامل بر مبناي منافع مشترك و برآيندسازي از اهداف واگرايي است كه در يك فرآيند راهبردي زمينه شكلگيري مشاركت واقعي را فراهم مي كند. دروا
    Thesis summary

  8. نقش پيكره بندي فضايي بر امنيت سكونتگاه هاي غيررسمي، نمونه مطالعه: سكونتگاه هاي غيررسمي شهر همدان
    محمدرضا حقي
    چكيده: سكونتگاه هاي غيررسمي يكي از اصلي ترين كانون هاي مساله دار شهري هستند كه در حال حاضر سياست هاي توانمندسازي و بازآفريني براي آنها در دستور كار قرار دارد. پژوهش حاضر نيز با تاكيد بر دو معضل كليدي در اين گونه محلات يعني پيكره بندي فضايي نامناسب و امنيت پايين، تلاش نموده است ارتباط ميان آنها را مورد بررسي قرار داده تا مناسب ترين شيوه مداخله براي دستيابي همزمان به اهداف بازآفريني و ارتقاء امنيت آنها به دست آيد. از همين رو، پس از تدوين چارچوب پژوهش، مطالعه بر روي پنج سكونتگاه غيررسمي در شهر همدان (به عنوان نمونه هاي مطالعاتي) صورت پذيرفته است. بر اين اساس، از يكسو عوامل اصلي امنيت محيطي در محلات به كمك پرسشنامه و با مدل تحليل عاملي شناسايي گرديده و از سوي ديگر، پيكره بندي فضايي محلات با مدل چيدمان فضا تحليل شده اند. در ادامه روابط اين دو دسته عوامل بر اساس رگرسيون خطي و نيز منحني هاي برآورد مورد تحليل قرار گرفته است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد سكونتگاه هاي غيررسمي نه تنها به لحاظ ساختار و بافت دروني بلكه به لحاظ ارتباط با ساختار و استخوانبندي شهر نيز داراي تفاوت ها و محدوديت هاي متعدد هستند و لذا مداخله و اصلاح در پيكره بندي فضايي گام موثري در بازآفريني آنها خواهد بود. از سوي ديگر، در بررسي شاخص هاي مختلف امنيت محيطي در محلات غيررسمي، ويژگي هاي ساختاري آنها جزو اولويت هاي اصلي ارتقابخشي بوده اند. بنابراين تغيير در پيكره بندي محلات چه به لحاظ نتايج آن در حوزه بازآفريني و چه از نظر آثار آن بر امنيت، راهبردي موثر و مثبت خواهد بود. البته نحوه و ميزان مداخله براي هر محله متفاوت از ساير محلات است و بايد عواملي همچون «نوع جرايم»، «منشأ و محل اسكان عاملان جرايم»، «ميزان اختلاف پارامترهاي پيكره بندي محله با ميانگين شهر»، «ميزان همگني بافت كالبدي و اجتماعي محله» و غيره در فرايند ساماندهي پيكره بندي فضايي محلات مورد توجه قرار گيرند.
    Thesis summary

Master Theses

  1. نقش توسعه مبتني بر حمل و نقل همگاني( TOD ) در باززنده سازي مراكز تاريخي(نمونه موردي : مركز تاريخي شهر همدان)
    محدثه يلفانيان
    در ايران به دليل نبود مديريت صحيح در شهرها و عدم بكارگيري شيوههاي نوين در استفاده از حملونقل عمومي در اكثر شهرها دچار مشكلاتي شدهاند. از آنجايي كه ترجيح مردم استفاده از خودروي شخصي براي جابجايي در شهر است، اين امر باعث ازدحام و ترافيك در شهرها و در پي آن شلوغي فضاهاي شهري بجاي استفاده از فضا و مكان شده است كه اين خود باعث از بين رفتن سرزندگي محيط شهري و مشكلات زيستمحيطي، اقتصادي، اجتماعي، كالبدي و عملكردي بسياري شده است. از طرفي بافت ها و مراكز تاريخي به دليل مركزيتي كه دارند مقصد بسياري از سفرهاي روزانه هستند؛ كه باعث ازدحام مركز شهر و رهاشدگي ساير نقاط شده است. اين پاياننامه بر آن است تا با توسعه حملونقل عمومي به احيا و باززنده سازي مركز تاريخي شهر همدان بپردازد. از اين رو در فصل اول پژوهش كليات موضوع و بيان مسئله، اهداف، سوالات و ضرورت تحقيق عنوان ميگردد. در فصل دوم با بررسي پژوهشهاي انجام شده در اين زمينه، ادبيات موضوع بررسي و تجارب شهرهاي مختلف مرور ميگردد. سپس روش كار براي ارائه الگو و مدل سيستم حمل و نقل همگاني در فصل سوم ارائه ميگردد. در اين پژوهش از روش هاي اسنادي و كتابخانهاي، ميداني و براي بررسي و تحليل نتايج از روش AHP ، رگرسيون، آزمون فريدمن استفاده شده است. همچنين از خروجي توابع GIS براي تحليل نهايي كار استفاده گرديده است. بافت مركزي شهر همدان با 80041 نفر جمعيت، جامعه آماري تحقيق حاضر است و با فرمول كوكران حجم نمونه 014 نفر برآورد شده است. در فصل چهارم ويژگيهاي حمل و نقل شهر همدان ارزيابي و تحليل ميگردد و در فصل پنجم به ارائه 0 الگوي پيشنهادي، بررسي مزايا و معايب هر يك از اين سناريوها پرداخته و در نهايت به تحليل پرسش نامه ها و تحليل آلترناتيوهاي پيشنهادي به بهينهترين گزينه پيشنهادي ميرسيم. در طرح منتخب، هر 0 خيابان پيادهراه خواهد شد و از تراموا و دوچرخه در مركز شهر استفاده ميشود. اين امر باعث ميشود بجاي شلوغي و ازدحام فضا از مكان بصورت بهينه استفاده شود و علاوه بر كاهش اثرات نامطلوب اجتماعي و زيستمحيطي باعث سرزندگي و احياي مركز تاريخي شهر شود. همچنين به منظور كاهش استفاده افراد از اتومبيل شخصي، در سطح شهر نيز از خطوط انبوهبر مانند BRT براي معابري كه در طرحهاي فرادست امكان سنجي شده پيشنهاد شده است، سرويس دهي ساير نقاط شهر از طريق تاكسي و اتوبوس معمولي
    Thesis summary

  2. تبيين الگوي انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد
    عارفه اسمعيل وند
    بر اثر گسترش و توسعه بي وقفه شهرها، الگوي سازمان فضايي و انسجام آنها دچار تحول گرديده است. اين عوامل سبب ازميان رفتن وحدت و انسجام ساختار واحد شهر و انزواي اجتماعي - اقتصادي برخي نواحي شده است. از جهتي افزايش وسعت شهرها علاوه بر پيچيدگي هاي كالبدي - فضايي شناخت و الگويابي استخوان بندي و ساختار فضايي شهرها را طبق تجزيه وتحليل مولفه هاي شهري مسئله اي پيچيده و دشوار كرده است. ازجمله تئوري و روش هايي كه توانسته به نياز هاي تحليل ساختار فضايي شهرها و مطالعات پيكره بندي فضايي پاسخ دهد، تئوري چيدمان فضا مي باشد؛ بنابراين مسئله اساسي اين پژوهش اين است كه چگونه با تجزيه وتحليل ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد به كمك ابزار چيدمان فضا، مي توان به تبيين الگوي انسجام اين محلات كمك نمود. روش تحقيق اين پژوهش از نوع توصيفي - تحليلي مي باشد. در ابتدا با استفاده از روش چيدمان فضا نقشه خطوط محوري محلات تاريخي، در دو دوره مدنظر و همچنين نقشه محلات تاريخي به صورت تفكيك شده در دوره معاصر توليد شده سپس تجزيه وتحليل شاخص همپيوندي در محيط Depthmap و ارزيابي ارزش هاي فضايي صورت گرفته است. به دليل ارتباط ميان مفهوم انسجام با ارزش همپيوندي، اين شاخص (همپيوندي) به عنوان اساسي ترين مفهوم در اين روش، براي بررسي انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد و مطالعه و بررسي ارزش راسته هاي تاريخي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. اين نتيجه به دست آمد كه علت بروز ازهم گسيختگي و كاهش انسجام، تغييرات ارزش درجه بندي مولفه همپيوندي ساختار فضايي شبكه معابر است. مداخلات شهرسازانه در سال هاي اخير، در نبود رويكردي زمينه گرا و بدون شناخت الگوهاي كالبدي پيشين، منجر به عدم انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شده است. همچنين طرح هاي نوسازي و بهسازي كه امروزه در حال اجرا هستند با بي توجهي به ساختار فضايي بافت محلات تاريخي و تأكيد بر روي پوسته و يك نگاه كمي، قادر به حل مسائل و مشكلات ساختاري – كالبدي اين محدوده نبوده اند. در ارتباط با نمونه موردي مي توان بيان كرد كه در سال 1348 بدون درنظرگيري سلسله مراتب افزايش همپيوندي در شبكه معابر، خيابان هاي جديد همپيوندي بالاتري نسبت به ساير معابر دارند. خيابان امام چه در دوره معاصر چه در سال 1348 بالاترين درجه از همپيوندي را داشته است. در سال 1348 هسته فعال و همپيوند شهر از خ
    Thesis summary

  3. تبيين الگوي انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد
    بر اثر گسترش و توسعه بي وقفه شهرها، الگوي سازمان فضايي و انسجام آنها دچار تحول گرديده است. اين عوامل سبب ازميان رفتن وحدت و انسجام ساختار واحد شهر و انزواي اجتماعي - اقتصادي برخي نواحي شده است. از جهتي افزايش وسعت شهرها علاوه بر پيچيدگي هاي كالبدي - فضايي شناخت و الگويابي استخوان بندي و ساختار فضايي شهرها را طبق تجزيه وتحليل مولفه هاي شهري مسئله اي پيچيده و دشوار كرده است. ازجمله تئوري و روش هايي كه توانسته به نياز هاي تحليل ساختار فضايي شهرها و مطالعات پيكره بندي فضايي پاسخ دهد، تئوري چيدمان فضا مي باشد؛ بنابراين مسئله اساسي اين پژوهش اين است كه چگونه با تجزيه وتحليل ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد به كمك ابزار چيدمان فضا، مي توان به تبيين الگوي انسجام اين محلات كمك نمود. روش تحقيق اين پژوهش از نوع توصيفي - تحليلي مي باشد. در ابتدا با استفاده از روش چيدمان فضا نقشه خطوط محوري محلات تاريخي، در دو دوره مدنظر و همچنين نقشه محلات تاريخي به صورت تفكيك شده در دوره معاصر توليد شده سپس تجزيه وتحليل شاخص همپيوندي در محيط Depthmap و ارزيابي ارزش هاي فضايي صورت گرفته است. به دليل ارتباط ميان مفهوم انسجام با ارزش همپيوندي، اين شاخص (همپيوندي) به عنوان اساسي ترين مفهوم در اين روش، براي بررسي انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد و مطالعه و بررسي ارزش راسته هاي تاريخي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. اين نتيجه به دست آمد كه علت بروز ازهم گسيختگي و كاهش انسجام، تغييرات ارزش درجه بندي مولفه همپيوندي ساختار فضايي شبكه معابر است. مداخلات شهرسازانه در سال هاي اخير، در نبود رويكردي زمينه گرا و بدون شناخت الگوهاي كالبدي پيشين، منجر به عدم انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شده است. همچنين طرح هاي نوسازي و بهسازي كه امروزه در حال اجرا هستند با بي توجهي به ساختار فضايي بافت محلات تاريخي و تأكيد بر روي پوسته و يك نگاه كمي، قادر به حل مسائل و مشكلات ساختاري – كالبدي اين محدوده نبوده اند. در ارتباط با نمونه موردي مي توان بيان كرد كه در سال 1348 بدون درنظرگيري سلسله مراتب افزايش همپيوندي در شبكه معابر، خيابان هاي جديد همپيوندي بالاتري نسبت به ساير معابر دارند. خيابان امام چه در دوره معاصر چه در سال 1348 بالاترين درجه از همپيوندي را داشته است. در سال 1348 هسته فعال و همپيوند شهر از خ
    Thesis summary

  4. سنجش و ارزيابي شهرهاي جهاني از منظر شهر خلاق (نمونه موردي: شهر جهاني سفال لالجين)
    محدثه پورالعجل
    گسترش چالش هاي جديد شهري در حوزه هاي اقتصادي، اجتماعي و مديريتي، زمينه هاي توجه به خلاقيت در برنامه ريزي شهري را افزايش داده است. شهر خلاق پذيراي افراد مختلف جامعه با فرهنگ هاي متفاوت است، زيرا همين تنوع مي تواند خلاقيت را در عرصه هاي گوناگون رقم بزند به طوري كه شهر قادر به حل مسائل اجتماعي باشد. ايده شهر خلاق براي مديران و برنامه ريزان شهري باعث گسترش افق ديد و تحليل راهكارها در مواجهه با مسائل مديريتي شهر مي شود و به تنوع علايق و عقايد در پهنه ي شهر احترام مي گذارد و زمينه ي مشاركت اجتماعي و سرمايه گذاري را در تصميم گيري هاي شهري فراهم مي كند . در اين پژوهش سعي شده ضمن بررسي ويژگي هاي شهر جهاني از منظر شهر خلاق، به ارزيابي شاخص هاي آن در رابطه با شهر لالجين، پرداخته شود. به اين منظور از پرسشنامه براي گردآوري اطلاعات و از روش معادلات ساختاري ، رگرسيون، ضريب همبستگي پيرسون و آزمون تي تك براي تحليل يافته ها استفاده شده است. براي مشخص نمودن تأثير و سهم هر يك از متغيرهاي مستقل )شاخص هاي منتخب خلاقيت( در تبيين و پيشبيني تغييرات متغير وابسته )توسعه راهبردي شهرهاي جهاني بر مبناي شهر خلاق(، از آزمون رگرسيون همزمان استفاده شده است. همچنين نرم افزار هاي spss و ايموس مورد استفاده قرار گرفته است. در اين نظرسنجي 383 نفر از ساكنان، مديران و بازديدكنندگان از شهر لالجين شركت كرده اند. نتايج نشان مي دهد، شاخص صنايع دستي و ميراث خلاق در وهله نخست بيشترين اثرگذاري را در ارزيابي شهر لالجين داشته و مهم ترين عامل در خلاقيت اين شهر مي باشد و همين طور توانسته بيش از نيمي از واريانس اين عامل را توجيه كند. در مراحل بعدي مي توان به دو شاخص اقتصادي- گردشگري و اجتماعي- فرهنگي اشاره كرد كه همبستگي قابل توجهي با اين شاخص داشته اند و مي توانند زمينه ساز پيشرفت شهر خلاق لالجين باشند. اما شاخص مديريتي در كنار شاخص حمل و نقل و دسترسي و فناوري اطلاعات، با كسب پايين ترين ميزان رضايت، داراي شرايط نگران كننده و بحراني مي باشند. طبق يافته ها، بيشترين انتقاد به نهادهاي مديريت شهري مي باشد. در فصل پاياني پژوهش پيشنهاداتي ارائه مي شود كه بر پيشرفت شهر هاي جهاني خلاق بالاخص، شهر جهاني سفال موثر است.
    Thesis summary

  5. عنوان: نقش زيرساخت هاي سبز شهري بر پايداري اجتماعي مورد مطالعه: محلات شهر همدان
    عاطفه عسگري الهام
    با توجه به مشكلات زيست محيطي، اجتماعي و هويتي شهرها، ناشي از گسترش و نفوذ هرچه بيشتر فضاهاي انسان ساخت به فضاهاي طبيعي؛ فضاهاي سبز نه تنها به عنوان لكه اي سبز در برابر توده ها بلكه به مثابه عاملي براي ارتقا زيست شهروندان شناخته مي شوند. همچنين زيرساخت هاي سبز شهري يكي از ساختارهايي هستند كه به تمامي ابعاد كيفي و كمي منظر توجه دارند . بنابراين عدالت در تقسيم فضاهاي سبز شهري در محلات مسكوني از مهمترين و موثرترين مولفه هاي پايداري محسوب مي شوند. هدف از پژوهش حاضر شناسايي نقش زيرساخت هاي سبز محيطي بر پايداري اجتماعي محلات قديمي شهر همدان مي باشد. به منظور به دست آوردن داده هاي لازم جهت تحليل موارد ياد شده، اقدام به تهيه و توزيع پرسش نامه بين ساكنين و كسبه محلات گرديده است. و داده هاي به دست آمده از طريق روش تحليل عاملي و همچنين معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار مورد تحليل قرار گرفته اند. نتايج به دست آمده نشان مي دهد، وجود زير ساخت هاي سبز محيطي در مولفه هاي پايداري spss اجتماعي محلات از جمله هويت، حضورپذيري ، دلبستگي به مكان، مشاركت اجتماعي ، امنيت اجتماعي و دسترسي با ضريب 46 % و 26 % تاثير مثبت مي گذارند و هر چه زيرساخت هاي سبز از كيفيت ، %49 ، %20 ، %61 ، % تاثير گذاري هاي به ترتيب 37 بالاتري برخوردار باشند پايداري اجتماعي محلات هم بيشتر مي شود.
    Thesis summary

  6. سنجش و ارزيابي اولويت هاي مسيرهاي تاريخي طبيعي جاذب گردشگري از منظر كاربران –)مسيرهاي گردشگري تاريخي طبيعي شهر همدان(
    سارا اعرابي
    توجه به مسيرهاي گردشگري طبيعي – تاريخي، درآمد سرانه ساكنان را بهبود مي بخشد و از درصد ميزان بيكاري نيز مي كاهد و مهم تر از همه مي تواند در شناسايي فضاهاي با ارزشمند نيز مؤثر باشد؛ باوجود اهميت بي بديل صنعت گردشگري در توسعه و شكوفايي اقتصادي، سياست گذاري هاي مناسبي در خصوص ارتقاء آن در كشورمان صورت نپذيرفته است. جوامع همزماني كه نيازمند به استفاده از محيط براي گردشگري است بايد به حفاظت از آن نيز توجه كنند به گونه اي كه با مفاهيم توسعه پايدار هم خواني داشته باشند. مطالعه ي كنوني به لحاظ هدف كاربردي است؛ و به لحاظ روش در زمره ي روش هاي توصيفي – تحليلي است. اسناد و مدارك مورد استفاده در اين پژوهش شامل: كتب، پايان نامه ها و مقالات منتشر شده داخلي و خارجي، سايت هاي اينترنتي، آمارهاي رسمي و.. است. بررسي هاي ميداني اين پژوهش ، يكي برداشت هاي ميداني است كه به شناخت مسيرهاي تاريخي- طبيعي گردشگري شهر همدان مي پردازد و ديگري به بررسي وضعيت و روابط بين شاخص هاي تحقيق پرداخته است. بعد از محاسبه فرمول كوكران 383 نفر به صورت تصادفي – ساده مورد پرسش قرار گرفت. قبل از توزيع پرسشنامه ها در بين نمونه ها، به منظور تعيين مورد آزمون قرار گرفت SPSS ميزان پايايي نتايج پرسشنامه مقدماتي از جامعه آماري )ساكنين شهر همدان( با آزمون آلفاي كرونباخ در نرم افزار كه در نتيجه اين آزمون ها، ضريب آلفاي كرونباخ در رابطه با جامعه آماري يادشده 489 /.محاسبه شده است. اين نتيجه نشان دهنده پايايي بالاي پرسشنامه است در تحقيق حاضر جهت انجام تحليل كمي از يك روش آماري و يك مدل براي بررسي تفاوت سنجي و اثرگذاري بين متغيرها)آزمون تي تك نمونه اي؛ 2((، اثرگذاري و اثرپذيري)تكنيك ديمتل( شاخص هاي تحقيق استفاده شد. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد در محاسبات تكنيك ديمتل، شاخص هايي از قبيل هويت بخشي، بدون آلودگي صوتي، فضاهاي طبيعي، هزينه تورهاي طبيعت گردي، آشنايي با فرهنگ محلي مقصد، پاركينگ عمومي، موقعيت فضاهاي طبيعي از بيشترين اثرگذاري برخوردار است. و ميانگين شاخص هايي از قبيل تأثير رسانه هاي مجازي 374.1 ، دسترسي آسان. 374 ، مراكزخريد 3748 هزينه تورهاي طبيعت گردي 3748 ، موقعيت بناهاي تاريخي 3748 محوطه سازي و فضاهاي طبيعي. 3744 ميزان هزينه اياب و ذهاب 374.3 جذابيت مكاني 3744 مكان هاي اقامتي 374.2 بناهاي تاريخي جذاب. 374 ، فعاليت
    Thesis summary

  7. ارزيابي نقش فضاهاي سبز شهري در ارتقا سلامت رواني شهروندان مطالعه موردي: شهر كرمانشاه
    شايان كاكايي
    چكيده: در گذشته عدم تناسب موجود بين بافت مسكوني شهر با تعداد جمعيت ساكن در آن، هيچ گونه تهديدي را براي تبديل باغ ها و زمين هاي درخت كاري شده درون شهر يا حاشيه شهرها به همراه نداشت ولي با مهاجرت از روستا به شهر، به دليل نبود زمين هاي كافي براي تبديل واحدهاي مسكوني، خدماتي و صنعتي از سوي ديگر منجر به تخريب اراضي و فضاهاي سبز شهري شد كه اين افزون بر كمبود فضاي سبز، مشكلات ديگري در اين زمينه وجود دارد ؛ شهر كرمانشاه به دليل ساخت و سازهاي بي رويه، سرانه فضاي سبز شهري آن كاهش يافته است در صورتي كه سرانه فضاي سبز شهري گسترش يابد، مي تواند ميزان احساس مطلوبي را براي شهروندان فراهم كند و ميزان افسردگي را كاهش دهد و تعامل بين ساكنان را بهبود مي بخشد؛ فعاليت هاي بدني و مشاركت اجتماعي را ارتقا مي دهد و انسجام اجتماعي را جهت انجام فعاليت هاي گروهي روزمره ضروري مي سازد؛ تحقيق حاضر با هدف ارزيابي نقش فضاهاي سبز شهري در ارتقا سلامت رواني شهروندان شهر كرمانشاه مورد بررسي قرار گرفته است. تحقيق حاضر از نوع توصيفي- تحليلي است با توجه به هدف تحقيق كاربردي مي باشد. بدين ترتيب بعد از جمع آوري داده هاي لازم از كتب، رساله ،پايان نامه ها ، مقالات الكترونيكي و... جمع آوري شده است. جامعه آماري ساكنان كرمانشاه، كارشناسان و متخصصان شهرسازي است كه 384 نفر به صورت تصادفي– ساده مورد پرسش قرار گرفت. روايي پرسشنامه از نظر اساتيد و متخصصان شهرسازي تأييد شد. از روش ضريب آلفاي كرونباخ كه براي سنجش اثرگذاري شاخص هاي تحقيق استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل نتايج پرسشنامه از آزمون تي تك نمونه اي و تكنيك ديمتل بهره گرفته شده است. يافته هاي تكنيك ديمتل نشان مي دهد شاخص هايي از قبيل سازگاري، جمعيت، سرانه، وسعت، تجهيزات فرهنگي و ورزشي، وضعيت مبلمان شهري، ميزان آشنايي افراد با هم، پراكندگي فضاي سبز، كاشت گونه هاي سازگار، ميزان آلودگي هوا با منشأ طبيعي امتياز كمتري را به دست آورده است و اثرپذيري بيشتري نسبت به ديگر متغيرها دارد. نتايج تحقيق نشان مي دهد بشر ذاتاً گرايش به فضاهاي سبز شهري دارد. به طوري كه كمبود فضاي سبز شهري شرايط سختي را به لحاظ روحي براي انسان ها رقم زده و سلامت روان او را تهديد مي كند؛ كه استرس، افسردگي، اختلالات خواب و نابهنجاري هاي رفتاري از جمله آنهاست.
    Thesis summary

  8. كاربست عصب زيباشناختي در طراحي معماري
    عاطفه مهديان نسب
  9. امكان سنجي پياده راه هاي شهري با رويكرد شهر خلاق )نمونه موردي خيابان پاستور همدان(
    عليرضا زنگنه
    رشد شهرها در دهه هاي مختلف همراه با تركيبي از فناوري ها و رفتارهاي فرهنگي – اجتماعي ازيك طرف، تمايل برنامه ريزان و طراحان شهري در تكيه به حركت سواره و عدم پاسخ گويي به نيازهاي حركت پياده موجب فراموشي چنين فضاهايي شده است و سفرهاي درون شهري با مسافت طولاني را در پي دارد. اين روند پيامدهاي ناگوار اجتماعي - اقتصادي، زيست محيطي و كالبدي عديده اي براي شهرها به وجود آورده است. پژوهش حاضر در بررسي نمونه موردي به سنجش و ارزيابي پياده راه شهري از منظر شهر خلاق نمونه موردي : خيابان پاستور را موردبررسي قرار داده است. روش تحقيق به صورت توصيفي – تحليلي و با توجه به هدف تحقيق كاربردي است. در اين تحقيق نيز مانند ساير تحقيقات از روش كتابخانه اي از قبيل استفاده از پايان نامه ها، كتاب ها، مرتبط با حوزه هاي شهر خلاق و پياده راه و ديدگاه هاي مرتبط با آن استفاده شده است. بر اساس فرمول كوكران حجم نمونه گيري در ميان افراد اين تعداد جامعه آماري )خانوارها( برابر 383 نفر محاسبه spss گرديده است كه به صورت تصادفي - ساده مورد پرسش قرار گرفت. جهت تجزيه وتحليل داده هاي حاصل از پرسشنامه با آزمون تحليل عاملي اكتشافي و نرم افزار مورداستفاده قرار گرفت. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد شاخص هايي از قبيل پيوستگي بين مسير پياده راه خيابان از ابتدا تا مقصد، امنيت در فضا، حضور پذيري، وجود خاطرات جمعي در فضا، وجود آسايش رواني، بهره وري انرژي از طريق توجه به اقليم و مصالح بومي، وجود عناصر برجسته كالبدي و بصري و تعاملات اجتماعي سازمان يافته نيازمند توجه و دقت نظر در حوزه بازطراحي خيابان پاستور است؛ نتايج تحقيق نشان مي دهد عامل فضاي خلاق و عملكرد محور ، مسير سرزنده و تعلق محور و تعامل گرا و زيست پذير، به ترتيب از جايگاه اول الي سوم قرارگرفته است.
    Thesis summary

  10. ارزيابي مؤلفه هاي سازنده سازمان فضايي شهر و تأثير آن بر كيفيت زندگي شهروندان، مورد پژوهش: محله جواديه در منطقه 16تهران
    محمدرضا زينتي
    با رشد شهرنشيني و گسترش يكباره شهرها سازمان فضايي شهرها دچار نارسايي هايي در مقابله با افزايش جمعيت شهرها شدند. سازمان فضايي شهر به مثابه يك ظرف و استفاده كنندگان از آن همانند مظروف، تاثير بسزايي بر روي يكديگر دارند. توجه به مولفه هاي سازنده سازمان فضايي شهر از آن جايي اهميت مييابد كه اين ساختار رابطه مستقيمي با كيفيت محيط و بطبع آن كيفيت زندگي شهروندان دارد. مسائل و مشكلات گسترده اي كه شهروندان با آن روبرو هستند ضرورت توجه و نياز به فضاهاي عمومي و محيط مسكوني با كيفيت در عرصه محلات شهري بيش از پيش اهميت مييابد. يكي از مهمترين معيارها و شاخص هاي ارزيابي سازمان فضايي شهر كيفيت محيط به طور عام و كيفيت زندگي شهروندان به طور خاص مي باشد. كيفيت زندگي در فضاي شهري كه مولفههاي مختلف از جمله عرصهي محلات و سكونت، شبكه حمل و نقل، شبكه معابر و فضاي عمومي، عرصه هاي فعاليت و فراغت، زيرساختهاي شهري و عرصهي خدمات روبنايي را شامل مي شود از مهمترين مسائلي است كه نياز است در طراحي وبرنامهريزي سازمان فضايي شهري مورد توجه قرار گيرد، چرا كه ارتقاء كيفيت آن مي تواند تاثيرات مثبت روحي رواني در زندگي شهرندان داشته باشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناسي از نوع تفسيري_تحليلي است و با توجه به هدف خود كه ارزيابي مولفه هاي سازنده سازمان فضايي شهر و تاثير آن بركيفيت زندگي شهروندان است در زمره پژوهش هاي كاربردي قرار مي گيرد كه تلاش دارد تا به روش اسنادي كتابخانه اي مباني نظري مرتبط با موضوع و در نهايت مولفه هاي كيفيت زندگي در فضاهاي عمومي را تبيين نمايد و پس از انتخاب روش مناسب، وضعيت اين شاخص ها را در محله جواديه منطقه 16تهران به عنوان محله اي واجد شرايط طراحي و ساماندهي مورد سنجش و ارزيابي قرار دهد. روش تحليل در اين پژوهش آزمون كاي اسكوئر مي باشد كه اطلاعات آن با استفاده از ابزار مصاحبه و مطالعات ميداني از بين 60نفر از ساكنين و متخصصان و مديران شهري جمع آوري گرديده است. نتايج حاصل از مطالعات ميداني نشانگر برخي مشكلات و برخي مزيت ها در محدوده مورد مطالعه مي باشد اما نتايج حاصل از تحليل اطلاعات نشان مي دهد كه وضعيت اين محله به لحاظ برخورداري از شاخص هاي كيفيت زندگي مطلوب نبوده و ميزان رضايتمندي از آنها متوسط و تاحدودي كم مي باشد
    Thesis summary

  11. تبيين مدل ارزيابي دلبستگي به مكان در فضاهاي طبيعي و تاريخي از منظر بازديدكنندگان (نمونه موردي:محوطه طاقبستان واقع دركرمانشاه)
    فاطمه حسيني
  12. بازخواني نقش، عملكرد و ماهيت زيرساخت هاي سبز شهري و كاربست آن در باز زنده سازي مادي هاي شهر اصفهان
    فاطمه معيني
    رشد روزافزون شهرها و افزايش جمعيت آنها، معضلات مختلفي را براي محيطزيست شهرها به وجود آورده و اهميت زيرساختهاي سبز بهويژه ساختارهاي سبز موجود و كهن را نيز افزايش داده است و به همين دليل امروزه شاهد تلاشهايي در جهت حفاظت و باززندهسازي اين زيرساختهاي سبز هستيم. متأسفانه نگاه صرف به بعد زيستمحيطي و عدم توجه به ساير ابعاد طراحي يك زيرساخت سبز شهري سبب گشته است كه اين ساختارها مورد استقبال مردم قرار نگيرند؛ كه اين امر خود باعث كاهش توجه و عدم رسيدگي به آنها درگذر زمان ميشود. ماديهاي موجود شهر اصفهان نيز بهمثابه بخشي از زيرساخت سبز شهر بخش جداييناپذيري از پيكر طبيعي شهر، بستر جوي و جويبار زنده و سلامت، دالان هواي پاكيزه و پناهگاه پرندگان و از همه مهمتر بستر پيوند زندگي شهري با طبيعت و هويت شهر و شهروندان به شمار ميروند و اصفهان را تبديل به باغشهري زيبا كردهاند كه بر تمامي جنبههاي كمي و كيفي زندگي مردم تأثير گذاشته است و به همين جهت بيتوجهي به آنها موجب محو اين ارزشهاي محيطي ميشود. متأسفانه ماديها در سالهاي اخير خاصيت و كاركرد گذشته خود را ازدستدادهاند و به علت عدم توجه به اين زيرساختهاي سبز تاريخي ارزشمند، روزبهروز بخشي از هويت و تاريخ اصفهان به دست فراموشي سپرده ميشود. رگهايي كه شاخصه و متمايزكننده شهر اصفهان از ساير شهرهاي ايران است از دايره زندگي شهري جدا افتادهاند و عليرغم پتانسيل بالاي آنها، تبديل به فضاهاي دور از هياهوي شهر شدهاند. تحقيق حاضر باهدف بازخواني نقش، عملكرد و ماهيت زيرساختهاي سبز شهري و كاربست آن در باززندهسازي ماديهاي اصفهان به كمك ارائه اصول و پيشنهادهاي كاربردي تدوين گرديده است. اين تحقيق توسط اهدافي همانند حفظ و ارتقاي زيرساختهاي سبز در شهرها، تلاش براي بازخواني نقش، عملكرد و ماهيت زيرساختهاي سبز شهري شهر اصفهان، حفظ و ماندگاري ماديها بهعنوان يكي از اصليترين زيرساختهاي سبز شهري اصفهان و ارائه يك چارچوب علمي پيشنهادي جهت باززندهسازي ماديهاي اصفهان حمايت ميشود و بر آن است تا با استفاده از روش توصيفي-تحليلي، به استخراج شاخصهاي تأثيرگذار بر روند باززندهسازي زيرساختهاي سبز شهري بپردازد و با تأكيد بر چگونگي بازگرداندن كيفيت و نقش ازدسترفته زيرساختهاي طبيعي شهر اصفهان به كمك باززندهسازي ماديهاي شهر اصفهان ميتواند به سؤالات اصلي پژوهش (نقش زيرساختهاي سبز شهري
    Thesis summary

  13. ارزيابي پايداري ويژگي هاي ساختاري - فضايي بلوك هاي مسكوني از منظر آسايش اقليمي
    نرگس دلپاك
    رشد شتابان و فزاينده شهرنشين ي و در پي آن افزايش جمعيت شهرها، پيامدها ي مختلفي را در زمين ه ها ي گوناگون به دنبال داشته است. يك ي از اين پيامدها، رشد صعود ي حدود 20 درصد ي ميزان مصرف و تقاضا ي انرژ ي در شهرها در سه دهه اخير بوده است. از اين رو، يك دغدغه رو به رشد در زمينه مسائل انرژي و همينطور خرد اقليم شهري بوجود آمده است. زيرا آنها عوامل مهمي در دستيابي به پايداري و كاهش اثرات تغييرات اقليمي جهاني هستند . آمارها نشان ميدهد كه خرد اقليم در مناطق شهري تفاوت قابل توجهي با آب و هوا ي مناطق روستايي دارد. از طرفي بخش زيادي از انرژي مصرفي در شهرها ، به بخش مسكوني در جهت انرژي گرمايشي و سرمايشي و روشنايي تعلق دارد. امروزه بحران انرژ ي و مشكلات زيست محيطي ناشي از مصرف سوخت ها ي فسيلي از طرف ديگر توجه به طرحها ي انرژ ي كارا )بهينه( و با حداقل توليد آلودگي را به عنوان يكي از جنبه ها ي مهم طراحي مطرح نموده است.از ورود اين مباحث به طراحي شهر ي زمان زياد ي نميگذرد شايد بتوان گفت مبح ث انرژ ي در معمار ي بسيار پيش از طراحي شهر ي خودنمايي كرده است . امروزه ، بيش از 50% از ج معيت جهان در مناطق شهري زندگي مي كنند كه انتظار ميرود اين رقم در كشورهاي در حال توسعه رو به افزايش باشد. اين رشد شتابان و فزاينده شهرنشيني و در پي آن افزايش جمعيت شهرها، پيامدها ي مختلفي را در زمينه ها ي مختلف به همراه داشته است . ساخت وسازها ي خارج از ضابطه، تغييرات شكلي با فت ها ي شهر ي و عدم تطابق آن با ويژگي ها ي اقليمي، افزايش تقاضا ي انرژ ي مصرفي ساختمان ها را به دنبا ل داشته است. ب ه گون ه ا ي كه بخش عمده ا ي از انرژ ي كه در شهرها ب ه مصرف ميرسد، به ساختمان ها ي مسكوني تعلق دارد و يكي از عوامل تأثيرگذار بر اين مسئله شكل باف ت شهر ي است. در كشور ايران نيز بيشترين مصرف انرژ ي شهر ي به ساختمانها تعلق دارد و مصرف انرژ ي در اين بخش حدود 40 درصد مي باشد به طور ي كه بيش از يك سوم مصرف انرژ ي در كشور را تقاضا ي انرژي بخش خانگي تشكيل ميدهد. با توجه ب ه اين كه بيش از 98 درصد مصرف انرژ ي ساختمان ها در ايران از محصولت نفت ي و گاز ي تأمين ميگردد، اين بخش يكي از مناب ع اصلي توليد آلودگي م ي باشد [1] . ازنظر سالت پارامترها ي مؤثر بر سطح مصرف انرژ ي ساختمان ها شامل اقليم، مورفولوژ ي شهري 1 )شكل شهر( ، طراحي ساختمان، سيس
    Thesis summary

  14. امكان سنجي پاركلت ها در جهت افزايش سرزندگي پياده رو هاي شهري
    ندا سهرابي
    آنچه در شهرهاي امروز، حيات شهري و زندگي سالم شهروندي را بيش از ساير عوامل موجب مي شود، توجه به ابعاد مختلف سرزندگي فضاها در طرح هاي شهري است.در واقع، تمركز بر كيفيت هاي محيطي است كه كارآيي و سرزندگي فضاهاي شهري، استمرار حيات شهري و تقويت ويژگي هاي سلامتي جسمي- روحي و تعلق به مكان را به دنبال دارد.وجود قابليت ها و كيفيت هاي محيطي براي درك و دريافت فضا و در نتيجه ي آن مكث و حضور افراد در فضاهاي شهري، زمينه ساز ديدن و ديده شدن در سطوح پايين و در سطحي فراتر از تعاملات و مراودات اجتماعي مي شود.پاركلت ها يكي از عناصر جامعه سالم و كامل هستند كه بايد از طريق شبكه دوستانه به خوبي در كل جامعه متصل شوند.از آنجايي كه پاركلت، فضايي با انعطاف پذيري بالاست كه مي توان در آن امكانات متفاوتي مانند فضايي براي نشستن، صحبت كردن، ديدن و ديده شدن... را با توجه به شرايط موجود فراهم كنند، اين موارد سبب ميشود شهروندان براي حضور در خيابان و پياده روهاي شهر ترغيب و تشويق شوند. با طراحي پاركلت به عنوان مبلمان شهري مناسب در خيابان و پياده رو ها مي توان نياز و كمبود فضاهاي شهري سرزنده و ايجاد امكانات رفاهي جهت ارائه خدمات را برطرف كرد.
    Thesis summary

  15. توسعه راهبردي و زمينه اي مناطق نمونه گردشگري بر مبناي گردشگري كشاورزي. نمونه موردي: منطقه سيمين شهر همدان
    اميد خيرابادي
    مروزه با گسترش بحران هاي اقليمي، زيست محيطي، انرژي و اقتصادي توجه به بازدهي پهنه هاي كشاورزي اهميت دوچنداني پيداكرده است. به همين منظور افزايش توليد در مواد غذايي، بايد در مزارعي صورت گيرد كه هم كنون تحت كشت هستند. اما اين افزايش توليد با چالش هايي روبه رو است و با توجه به اين چالش ها به نظر تغيير شكل يا تغيير ماهيت در كشاورزي و فعاليت هاي مرتبط با آن ضرورت دارد. اين موضوع در مورد مناطق روستايي و طبيعي شهر همدان و به خصوص منطقه سيمين نيز صدق مي كند. به نحوي كه نتايج مطالعات حاكي از مهاجرت اغلب ساكنان سكونت گاه هاي روستايي اين منطقه به شهر است. بنابراين به نظر مي رسد تغيير ماهيت ذكرشده در اين منطقه نيز ضرورت دارد. در راستاي همين موضوع طرح فرادست اين منطقه يعني طرح ساماندهي دامنه شمالي الوند نيز اين منطقه را براي انجام فعاليت هاي گردشگري پيشنهاد داده است. اما مسئله قابل بررسي اين است كه چه نوعي از گردشگري مي تواند به خوبي پتانسيل هاي منطقه موردمطالعه يعني منطقه سيمين را در راستاي رشد و توسعه در ابعاد مختلف، شكوفا كند و نتايج اين پژوهش به چه ميزان با پيشنهادهاي اسناد فرادست مطابقت دارد، موضوعي است كه قابل بررسي و تأمل است. به عبارت ديگر اين پژوهش به دنبال بررسي كردن اين موضوع است كه سياست هاي توسعه راهبردي منطقه سيمين به وسيله تركيب پتانسيل هاي اين منطقه با انواع فعاليت هاي گردشگري چگونه بروز مي كند. از جهت ديگر اين پژوهش در پي روشي براي دستيابي به بهينه ترين گزينه هاي گردشگري در پهنه هاي كشاورزي و محيط طبيعي اين منطقه از طريق همپوشاني نظرات ذي نفعان و ذي نفوذان (گردشگران، ساكنين، تصميم سازان، تصميم گيران) و سپس ادغام آن ها با داده هاي كمي، است. به همين منظور اين پژوهش به صورت تركيبي از داده هاي كيفي و كمي انجام شده است. جمع آوري داده هاي كيفي از طريق روش گرندد تئوري شامل مصاحبه عميق با جامعه آماري 40 نفر با نسبت برابر از چهار طيف تصميم سازان، تصميم گيران، ساكنان و گردشگران انجام شده و نتايج مصاحبه ها از طريق نرم افزار MAX Q DA كدگذاري شده اند. جمع آوري داده هاي كمي نيز از طريق همپوشاني 8 لايه توان اكولوژيك با استفاده از نرم افزار GIS انجام شده است. به منظور تركيب داده ها دو آزمون Independent-Sample T Test و Linear regression نرم افزار SPSS به كار رفته است. نتايج پژوهش
    Thesis summary

  16. تبيين نقش رويداد هاي اجتماعي در افزايش حضور پذيري مردم در فضاهاي عمومي شهري، نمونه موردي: پياده راه چهارباغ عباسي اصفهان
    مهسا عليرضايي
    در دهه هاي گذشته شهر ها به عنوان مكاني جهت جولان وسايل نقليه بودند، پس از كم رنگ شدن نقش مردم در فضاهاي عمومي شهري متخصصين اين حوزه به دنبال بازگرداندن مردم به عصر شهر بر آمدند. از جمله اقداماتي كه در اين راستا انجام گرفت پياده راه كردن محور هاي خاص بود. به همين جهت تنها تعريف مسير محدوده شده به سواره حائز اهميت نبود بلكه پذيرش فضا و حضور مردم هدف اصلي است. يكي از راهكار هاي جذب مردم به فضاي عمومي شهري برنامه ريزي و بسترسازي جهت برگزاري رويداد هاي اجتماعي است. چهارباغ اصفهان به عنوان شاه رگ حياتي شهر بعد ازپياده راه شدن يك سير نزولي را پيش گرفته بود، دغدغه پژوهشگر احياء اين شاه رگ به كمك برگزاري رويداد هاي اجتماعي است. پس از بررسي منابع و مقالات انجام شده در اين زمينه، خلاء منابعي كه رويدادپذيري را در فضاهاي عمومي شهري بالاخص پياده راه هاي شهري بررسي كرده اند، احساس مي شد. بر اين اساس ارائه يك چارچوب قطعي تنها بر اساس مباني نظري كاري با اعتبار كم محسوب مي گردد. در نتيجه تصميم محقق براين شد كه با استفاده از مصاحبه عميق و بررسي تحليل آنها به يك چارچوب تحليلي يا زمينه اي برسد. با توجه به ماهيت تحقيق، با يك پژوهش كيفي سروكار داريم و با استفاده از Granded Theory به تحليل مصاحبه ها مي پردازيم. همچنين اهميت شناخت كامل محدوده جهت ارائه راهكار هاي زمينه اي مطرح مي گردد.
    Thesis summary

  17. سنجش و ارزيابي آسايش حرارتي در مراكز محلات سنتي با تاكيد بر هندسه شهري و پوشش گياهي (محلات تاريخي شهر همدان)
    پگاه يادگاري
    فضاي شهري با حضور فعال انسان معنا مي يابد و اين حضور از طريق عوامل بنيادين به عنوان شروط لازم و عوامل كيفي به عنوان شروط كافي تجلي مي يابد. آسايش حرارتي به عنوان يكي از عوامل بنيادين در حضورپذيري فضاهاي شهري مطرح بوده و تاثير بسزايي در موفقيت يا عدم موفقيت يك فضا دارد. اين مفهوم داراي 4 مولفه مي باشد كه در اين پژوهش حسب مقتضيات دو مولفه هندسه شهري و پوشش گياهي تبيين و تحليل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر دستيابي به الگوهاي بهينه مراكز محله سنتي و ارائه دستورالعمل هاي طراحي براي مراكز محله جديد مي باشد. در اين راستا 9 مركز محله تاريخي نمونه در شهر همدان به عنوان بستر تحليل هاي پژوهش در نظر گرفته شده كه با استفاده از نرم افزار Envi-metشبيه سازي و با ورود داده هاي اقليمي و كالبدي، تحليل هاي نرم افزاري استخراج گرديده است. نتايج تحليل نشان مي دهد نخست اينكه جريان باد بيشترين تاثير را بر آسايش حرارتي دارد. دوم اينكه دو محله كولانج و كلپا از مطلوب ترين شرايط در آسايش اقليمي برخوردارند. در نهايت با تحليل الگوهاي ارائه شده از نتايج ذكر شده، مشخص شد مطلوب ترين الگو در ساختار مركز محله، فضايي شمالي- جنوبي داراي پوشش گياهي رديفي و داراي اختلاف ارتفاع در جهت باد نامطلوب غالب مي باشد.
    Thesis summary

  18. تاثير تپه هاي تاريخي و طبيعي همدان بر برندسازي شهر همدان
    ريحانه رمضاني
  19. تحليل فعاليت هاي جاري در فضاهاي شهري و بررسي كيفيات محيطي موثر بر اين فعاليت ها. (نمونه موردي: محدوده جلوخان مسجد جامع اصفهان)
    مريم يوسفيان جزي
    چكيده: حضور مردم در فضاهاي شهري با هدف "بودن در فضا" يكي از مؤلفه هاي سرزندگي فضاهاي شهري است كه منجر به ارتقاي سطح روابط اجتماعي، افزايش امنيت طبيعي، ايجاد حس تعلق به مكان با افزايش امكان وقوع خاطرة فردي و جمعي و كاهش جرم و جنايت در شهر مي شود. مردم در فضاهاي شهري فعاليت ها و رفتارهاي متنوعي در جهت پاسخگويي به انواع نيازهايشان انجام مي دهند. متاسفانه بسياري از فضاهاي شهري و به ويژه ميدان ها و جلوخان هاي شهري بدون توجه به فعاليت ها و الگوهاي رفتاري مردم طراحي مي شوند. اين عدم انطباق فضاهاي ميدان مانند، با نيازها و رفتارهاي مردم زمينه ساز بسياري از مسايل و مشكلات مي گردد. در همين راستا اين پژوهش با هدف شناسايي الگوهاي رفتاري و فعاليت هاي صورت گرفته در جلوخان مسجد جامع اصفهان و يافتن كيفيت هاي محيطي كه بر اين رفتارها و فعاليت ها تاثير مطلوب مي گذارد و در نهايت طراحي فضا بر مبناي رعايت اين كيفيات تنظيم گرديده است. به اين منظور ابتدا مطالعات نظري پژوهش با روش اسنادي و كتابخانه اي جمع آوري گشته و سپس در ابتدا فعاليت هاي جاري در فضاي جلوخان با دقت مورد بررسي قرار گرفته و كيفيات محيطي از فضا كه سبب بروز اين فعاليت ها و رفتارها مي شوند با روش عكسبرداري شناسايي شده اند. در نهايت با روش پرسشنامه با پرسش از 100 نفر از استفاده كنندگان از فضا و افرادي كه آشنايي نسبي با اين فضا دارند اطلاعات مفيدي به دست آمده كه با استفاده از آزمون هاي رگرسيون به تحليل داده هاي به دست آمده در نمونه مورد مطالعه پرداخته شده است. نتايج پژوهش SPSS خطي در نرم افزار نشان مي دهد كيفيات محيطي مختلفي در ميادين و جلوخان هاي شهري بر فعاليت هاي جاري در فضا موثرند. در نمونه مورد مطالعه با وجود تراكم زياد استفاده كننده از فضا، اين جلوخان خصوصيات يك فضاي شهري با تنوع فعاليت هاي گزينشي و اجتماعي را ندارد. عوامل كالبدي- محيطي و سپس عوامل اجتماعي-فرهنگي مهم ترين مولفه هاي موثر بر فعاليت هاي جاري درجلوخان مسجد جامع اصفهان هستند كه جهت ارتقا و بهبود فعاليت هاي فضا لزوم تقويت اين مولفه ها در اين جلوخان به شدت احساس مي شود.
    Thesis summary

  20. ارائه الگوي سيستم حمل و نقل عمومي شهر همدان با تاكيد بر ارزش هاي كالبدي و زيست محيطي
    انيس مهدوي ضيا
    حركت عامل اصلي پويايي زندگي شهري و تدداوم بخدش كليده فعاليدت هداي اقتصدادي، اجتمداعي و فرهنگي در سطح شهر ها است. همچنين حمل و نقدل و زيرسداخت هداي مدرتب بدا آن هدم بده صدورت مستقيم و هم با واسطه بر توسعه كالبدي شهر ها اثدر گدذار هسدتند. حمدل و نقدل بده راسدتي سدازنده و شكننده شهر ها مي باشد، همچنان كه گسترش شهرها نيز در روندي متقابل بر شبكه هدا و سدا مانه هداي ترابري تاثير مي گذارد. در سيستم حمل و نقل شهرها همواره حمل نقل همگاني داراي نقش بسيار مهمي بوده و سهم قابل توجهي از حمل و نقل مسافر را بر عهده دارد. بنابراين سدو دادن شدبكه حمدل و نقدل درون شهري به سدمت سيسدتمي حمدل و نقدل عموميداي كده داراي حدداكرر كدارايي زيسدت محيطدي ، عملكردي، اقتصادي و .. باشد، از ضروريترين نيازهاي شهر ها خواهدد بدود . همچندين بدين سيسدتمهاي مختلف حمل و نقل عمومي نيز ممكن است سيستمي بر ديگري از جهات مختلف برتدري داشدته باشدد . بنابراين در اين مطالعه سعي شده تا الگويي مناسب از حمل و نقل عمومي با توجه به ارزش هاي كالبدي و زيست محيطي شهر همدان ارائه شود. در اين پايان نامه، در فصل اول، كليات بحث موضوع پاياننامه شامل بيان مساله، ضرورت بحث و اهداف آن، سوالات و فرضيات پژوهش مرور مي گردد. در فصل دوم با كاوش در متون به مرور ادبيات موضوع مي پردازيم و مفاهيم اصلي را مرور نموده . سپس در فصل سوم روش كار )متددولويي( ارائده الگدوي سيسدتم عدلاوه بدر GIS و AHP حمل و نقدل عمدومي ارائده مدي گدردد كده در ايدن پدژوهش از روش تلفيقدي جستجوهاي كتابخانه اي ، ميداني و همچنين تحليل محتوا استفاده شده است. از آنجايي كه شهر همددان با جمعيت 651.821 نفر طبق دسته بندي وزارت كشور جزو شهرهاي متوس طبقه بندي مدي گدردد در فصل چهارم ، مشخصات حمل و نقل و ترافيك اين شهر )به عنوان مطالعه موردي ( ارزيابي قرار گرفتده و الگوهايي از شبكه حمل و نقل عمومي ارائه ميشود كه در نهايت در فصل پنجم الگوي برتر سيستم حمل و نقل عمومي شهر همدان با توجه به ارزش هاي كالبدي و زيست محيطي ارائه مي شود و در انتهدا نتيجده گيري و پيشنهادات لازم ارائه مي شود.
    Thesis summary

  21. الگوشناسي فضايي-كالبدي بافت محلات سنتي با تاكيد بر تاب اوري محيطي( نمونه موردي: محلات سنتي شهر همدان)
    محمد معتقد
    گسترش لجام گسيخته شهرها طي دهه هاي اخير موجب ناكارآمد ساختن بخش هاي گسترده اي از ساختار و سازمان فضايي شهرها و افت ميزان تاب آوري در آنها شده است. سياست هاي متعددي در رويارويي با مسئله افت كيفيت محيطي، ميزان تاب آوري شهرها و به ويژه در نواحي دروني آنها مطرح و برنامه هاي گوناگوني در اين خصوص به اجرا درآمده اند. اين پايان نامه با مروري بر ديدگاه ها و نظريات اين رويكرد جديد به معرفي تجارب برتر در اين حوزه مي پردازد. در تبيين و تشريح ابعاد و ويژگي هاي تاب آوري محيطي، روش تحليل نظري، مقايسه تجارب و تفسير يافته هاي اين دو بخش از يك سو، بررسي ميداني و نرم افزاري به وسيله روش چيدمان فضا(بررسي عوامل اتصال، هم پيوندي، عمق ، بي نظمي و خوانايي) به وسيله نرم افزار دپس مپ براي اندازه گيري ميزان تاب آوري كالبدي در سه محله مورد مطالعه و استفاده از نرم افزار اكوتكت براي اندازه گيري ميزان تاب آوري زيست محيطي در هر سه محله انجام گرديده است. اين پژوهش مي كوشد تا با اتكا به دانش اخير طراحي شهري، رويكرد تاب آوري شهري را در حوزه محيطي آن به عنوان راه حلي جامع و چند جانبه براي مداخله مد نظر قرار داده و تبيين كند. از سوي ديگر اين رويكرد، خود مستلزم طي فرآيند جامع، فراگير و چند بعدي است، براي تحقق موفقيت آميز آن نياز به صرف وقت، هزينه و انرژي زيادي است. بدين منظور هدف اصلي رساله حاضر ارائه راهكارها و عواملي است كه در تاب آوري محلات سنتي عمل كرده و موجبات بسترسازي، تسهيل و كاهش صرف انرژي در اين فرآيند را فراهم آورد. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد كه مقياس، كاركرد، موقعيت و نوع اقدام مي تواند عامل تعيين كننده اي بر ميزان كارايي، كارآمدي و تاثيرگذاري در فرآيند تاب آوري محيطي باشد. در مورد نمونه هاي موردي لازم به ذكر است كه بررسي تطبيقي ميان آن ها كمك شاياني به نحوه عملكرد تاب آوري محيطي در بافت محلات سنتي مي كند. تفاوت هاي ماهوي موجود در هريك از محلات كبابيان، حاجي و آقاجاني بيگ راهنماي خوبي در جهت اثربخشي هرچه بيشتر تاب آوري محيطي محلات مي باشد. بر اين اساس وجه غالب هريك از محلات نشان از سمت و سوي اقدامات آتي را روشن مي سازد. بنابراين در محلاتي كه از الگوي مركز گرا پيروي مي كنند از ميزان تاب آوري محيطي بالاتري نسبت به ساير محلات برخودار هستند، بنابراين مي توان عنوان كرد محله كبابيان به ه
    Thesis summary

  22. تببين معيارهاي تاب آوري كالبدي در بافت تاريخي جهت كاهش اثرات سوانح طبيعي (محله دروازه حسن آباد اصفهان)
    سميرا اعلايي پور
    تاب آوري شهري يك مفهوم نسبتاً جديد در مطالعات شهري و شهرسازي است و برنامه ريزي شهري نقش حياتي در شكل گيري شهرهاي انعطاف پذير دارد، در دهه هاي اخير خسارتهاي فراوان ناشي از سوانح طبيعي به محيط و كالبد شهرها موجب شده است تا مفهوم تاب آوري براي كاهش آثار زيان بار آنها بيشتر مورد توجه قرار گيرد. كه براي تحقق اين فعاليت برنامه ريزي استراتژيك در جهت كالبد شهري براي انطباق موضوع، ضروري است. اين پژوهش بر آن بوده تا به بررسي و مطالعه تبيين معيارهاي ارتقا تاب آوري كالبدي در بافت تاريخي جهت كاهش اثرات سوانح طبيعي (محله دروازه حسن آباد اصفهان) بپردازد. محله دروازه حسن آباد واقع در خيابان نشاط اصفهان جزئي از بافت تاريخي اصفهان محسوب مي شود كه علاوه بر بلوكهاي تاريخي، برخي از بافت هاي آن دچار فرسودگي شده و نياز به بهسازي، نوسازي و بازسازي دارد. اين محله جزء فرامحله هاي شهري در اصفهان محسوب مي شود كه اﯾﻦ ﻓﺮا ﻣﺤﻠﻪ ﻫﺎي ﺷﻬﺮي ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪي ﻫﺎي ﺳﺎﮐﻨﯿﻦ ﺧﻮد را رﻓﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ در ﺳﻄﺢ ﺷﻬﺮ ﻣﻄﺮح و ﺑﻪ ﺳﺎﮐﻨﯿﻦ دﯾﮕﺮ ﻣﺤﻠﻪ ﯾﺎ ﺧﺪﻣﺖ رساني مي نمودند ازين رو بررسي تاب آور بودن آن و ارائه راه كار در جهت بالا بردن سطح تاب آوري آن در مقابل بلاياي طبيعي به علت پايين بودن كيفيت كالبدي محله ضروري به نظر مي رسيد. در اين پژوهش به ويژگي جوامع تاب آور، چرخه تاب آوري، مراحل زماني تاب آوري، ابعاد تاب آوري، رويكردهاي اصلي در تاب آوري، اصول طراحي شهري تاب آور و....، روش شناسي پژوهش، شناخت بستر مورد مطالعه و تحليل يافته ها و نتيجه گيري و سپس ارائه پيشنهادات پرداخته ايم.
    Thesis summary

  23. مكان سازي فضاهاي باز محلي با بهره گيري از سرمايه هاي اجتماعي ( نمونه موردي: محله ي مسجد جامع و محله ي ابو محمد شهر كرد)
    سيده فرانك رييسي
    گسترش بي روية فضاهاي خصوصي و كم رنگ شدن فضاهاي عمومي و همچنين چيرگي هرچه بيشتر خودرو بر عرصه هاي عمومي موجب ناكارآمدي فضاهاي شهري و از بين رفتن روابط اجتماعي پويا گشته است و مردم را از برخورد با ديگران، ديدارهاي چهره به چهره و مراودات شهروندي كه از مهم ترين نيازهاي انساني هستند محروم كرده است. در بافت قديم شهركرد كه بخشي از بافت فرسوده است، فضاهاي شهري به مرور نقش خود را به عنوان فضاهاي مكث، حضور و اجتماع شهروندان و مراودات شهروندي از دست داده و بستري مناسب جهت شكل گيري شبكه هاي اجتماعي در محله را كه از اركان اصلي سرمايه اجتماعي به شمار مي روند فراهم نمي كنند.در اين پژوهش سعي شده است ابتدا ارتباط مفهوم مكان سازي با سرمايه جتماعي در فضاهاي شهري بيان گردد و پس از آن از طريق طراحي و بازطراحي فضاهاي باز محلي موجود در بافت قديم شهركرد سرمايه اجتماعي اعتلا يابد. براي دستيابي به اين امر ابتدا سعي شده است به منظور استخراج نمونه هاي مشابه و شناخت فضاهاي شهري و مفاهيمي چون مكان سازي، محله و سرماية اجتماعي و تعامل اين مفاهيم با يكديگر از منابع كتابخانه اي و سايت هاي اينترنتي استفاده شود.سپس مطالعات ميداني انجام شد و بافت فرسوده و قديم شهركرد مورد بررسي و شناخت قرار گرفتند.بعد از آن جهت ارزيابي ميزان اهميت هريك از مؤلفه هاي دخيل در مكان سازي فضاهاي باز محلي با بهره گيري از سرمايه هاي اجتماعي نسبت به يكديگر )با استفاده از پرسشنامه اي كه هم توسط استفاده شد.در AHP كارشناسان و متخصصين، هم براساس نظرات ساكنين )جامعه آماري( به صورت مجزا تكميل شده بود،از مدل براي تحليل نقاط قوت، ضعف،فرصت و تهديد استفاده كرديم،سپس چشم انداز و اهداف پژوهش در سه سطح SOWT ادامه از تكنيك تدوين شدند و آلترناتيوهايي براي فضاهاي باز محلي موجود در بافت قديم پيشنهاد شدند و از ميان آن ها گزينه برتر از طريق تكنيك انتخاب و براي آن راهنماهاي طراحي در مراتب مربوطه تدوين گشتند. در پايان نيز براي فضاهاي شهري مشخص شده طرح سه AHP بعدي ارائه شد.
    Thesis summary

  24. نقش كيفيت محيطي در ارتقاء حضورپذيري و حيات جمعي در پياده راه هاي شهري(نمونه موردي: پياده راه بوعلي همدان)
    مهسا اردلان
    يكي از عوامل مهم براي تعيين كيفيت شهرها، مطلوبيت فضاهاي عمومي آن هاست، فضايي براي حضور مردم و بروز رفتارهاي جمعي و اين فضاها با حضور شهروندان معنا پيدا مي كنند. فضاهاي عمومي شهر به عنوان تجلي گاه كالبدي شهر مهم ترين عرصه ي برقراري تعاملات اجتماعي و فعاليت هاي شهروندان محسوب مي شود كه پاسخگوي نياز هاي رواني و اجتماعي انسان ها مي باشد. امروزه فضاهاي عمومي شهرها به دلايل گوناگون از جمله كاهش ايمني، كاهش امنيت، نبود فعاليت هاي جاذب جمعيت، فقدان زيبايي هاي بصري، عدم پاسخگويي به نيازهاي انسان ها به عنوان استفاده كنندگان فضا و... به فضاهايي صرفا جهت عبور و رفع نياز هاي ضروري تبديل شده اند. پياده راه ها به عنوان يكي از مهم ترين فضاهاي عمومي شهر در نظر گرفته مي شوند كه به دليل حركت پياده و با سرعت پايين و آرامش خاطر به دليل عدم حضور اتومبيل و افزايش ايمني، امكان درك محيط و برقراري ارتباط بين انسان و محيط و بين انسان ها را بسيار افزايش مي دهند. پياده راه بوعلي همدان يكي از محورهاي مهم اين شهر مي باشد كه به دليل دسترسي به ميدان امام خميني و ميدان آرامگاه بوعلي سينا به عنوان دو ميدان بسيار پر تردد شهر و همين طور برخورداري از پتانسيل هاي تجاري و قرارگيري ساختمان هاي پزشكان و برخي كاربري هاي اداري مانند بانك ها حائز اهميت مي باشد. اين پژوهش به دنبال بررسي نقش كيفيت هاي محيطي در ارتقا حضور پذيري در پياده راه هاي شهري مي باشد كه به دنبال يافتن دلايل استقبال مردم از اين محور و همين طور يافتن راهكار هايي جهت افزايش حضور پذيري آن است. سوالات پژوهش اين است كه: كيفيت هاي محيطي چگونه بر ميزان حضور پذيري پياده راه هاي شهري تاثير گذارند؟ ميزان اهميت كيفيت ها به چه شكل است؟ و در صورت تقويت كدام كيفيت ها حضور پذيري پياده راه ها تقويت مي شود؟ براي اين منظور با 31 نفر از افراد حاضر در پياده راه مصاحبه عميق انجام شد و با استفاده از اصول روش گرندد تئوري گردآوري داده ها تا زمان اشباع نظري ادامه يافته است و شيوه ي تحليل داده ها به وسيله ي فرآيند كد گذاري شامل كد گذاري باز، كد گذاري محوري، و كد گذاري گزينشي انجام شده است. نتايج پژوهش نشانگر آن است كه شرايط علي كه شامل كاربري هاي بلافصل پياده راه و موقعيت، دسترسي و حمل و نقل از شرايط ضروري حضور پذيري در پياده راه است، ويژگي هاي زمينه اي شامل وضعيت آ
    Thesis summary

  25. نقش رويدادهاي فرهنگي در تحقق فضاي شهري خلاق( نمونه موردي پياده را هاي شهر رشت)
    امنه اكراسردشتي
  26. سنجش و ارزيابي كيفيت محيطي ميادين شهري با رويكرد ارتقاي سلامت روان شهروندان (نمونه هاي موردي: ميدان هاي شهر كرمانشاه)
    نگين كريمي
    سلامت انسان مقوله اي است كه همواره در قرون متمادي از اهميت ويژه اي در جوامع بشري برخوردار بوده است. در چندين سال اخير زندگي شهري مدرن مولدي در ايجاد بيماري هاي روحي و رواني ناشي از آلودگي هاي محيطي و گسست اجتماعي شده است. از اين رو تلاش هاي بسياري براي افزايش كيفيت محيطي از جمله كارآمدي ساخت و ساز، پويايي و شهرهاي پايدار انجام شده است.. توجه بيشتر به كيفيت هاي محيطي باعث افزايش سلامت روح و روان و كاهش استرس شهروندان خواهد شد. ميادين شهري يكي از محيط هاي شهري هستند كه در ارتقاي كيفيت زندگي سالم شهروندان نقش اساسي بازي مي كنند. بدين منظور به نظر مي رسد ضرورت توجه به فصل مشترك هاي تخصصي سلامت روان با طراحي شهري مي تواند اثرات قابل توجهي بر حس مكان و رضايت از زندگي داشته باشد و در نتيجه باعث ارتقاي كيفيت زندگي شهري شود. بر اين اساس تحقيق حاضر تلاش كرده است با اتخاذ نگاه ميان رشته اي، تحليل عميق تري از ارتباط بين سلامت رواني شهروندان با طراحي كيفيت محيط شهري بدست دهد. در اين تحقيق سعي شده است تا با نگاه توصيفي – تحليلي و بهره گيري از مصاحبه هاي عميق، پرسشنامه و مشاهده ميداني الگوهاي رفتاري شهروندان در ميادين سرزنده شهر كرمانشاه به پيوند سلامت رواني با طراحي در مكان سازي شهري پرداخته شود. اين مقاله استدلال مي كند كه بين كيفيت هاي محيطي و سلامت روان شهري رابطه مستقيمي وجود دارد كه اين امر مي تواند نه تنها در طراحي ميدان هاي شهري، بلكه در همه فضاهاي شهر مورد توجه قرار گيرد. بين كيفيت هاي مهم محيطي مي توان به دسترسي راحت، حمل و نقل عمومي مناسب، فعاليت ها و كاربري هاي مناسب، حضور گروه هاي مختلف سني و اجتماعي و مشاركت عمومي را اشاره كرد.
    Thesis summary

  27. بازآفريني رودخانه زرجوب رشت با رويكرد گردشگري
    مريم صفايي كوچكسرايي
    امروزه گردشگري به عنوان يكي از مهمترين صنايع توسعه پايدار، فرصت هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي براي شهرهاي بوجود مي آورد .در بسيارى از كلانشهرهاى دنيا رقابت ويژهاي در جهت ارتقاى كيفيت كالبدى و معنايى منظر شهرى وجود دارد تا بتوانند جايگاه خودرا درسطح جهانى براي جذب گردشگر و توريسم ارتقا دهند .بر اساس چنين ويژگي، گسترش فضاهاي باز جمعي و ايجاد مراكز فراغتي و تفريحي يكي از اهداف مهم برنامه ريزان مديريت كلانشهرهاي جامعه در حوزه گردشگري شهري است .وجود جاذبه هاي متنوع منابع طبيعي در شهرها از جمله رودخانه هاي شهري جزء پارامترهاي مهم شكل گيري گردشگري شهري مي باشد. با نگاهي به موقعيّت و ساختار اغلب شهرها نشان مي دهد كه شكل گيري آنها در كنار رودخانه ها و مجاورت درّه ها صورت مي گرفته است با چنين تصوّري بيش از 022 شهر ايران در كنار كوهپايه ها و در مسير رودخانه ها شكل گرفته است با توجه به حضور گسترده مردم براي گذران اوقات فراقت در اين گونه مناطق اهميّت اين موضوع بيش از پيش مشخص مي شود لازم به ذكر است اهميّت آنها صرفاً در ارزش طبيعي و محيطي نيست بلكه با گذشت زمان آنها به سرمايه اي تاريخي، فرهنگي و زيست محيطي براي شهر و جزئي از بافت تاريخي شهر تبديل شده است.
    Thesis summary

  28. تاثير بلند مرتبه سازي بر سلامت روان شهروندان
    حسين تروشه
    طي دهه هاي اخير، بلندمرتبه سازي به عنوان يك شيوه ساختمان سازي بسيار موردتوجه قرار گرفت و جايگزين رشد افقي شهرها شد. اما به نظر مي رسد كه در طرح توسعه عمودي شهرها، به روان شهروندان در فضاهاي شهري توجه كافي نشده است. ارتفاع، جزء ذاتي ساختمان هاي بلند و مهم ترين ويژگي فرم اين ابنيه است كه تأثير چشمگيري در ارتباط با شهروندان و برآيند ادراكات و احساسات آنان دارد؛ بنابراين ضروري است كه جوانب تأثير ارتفاع به صورتي موشكافانه بررسي شود. يكي از مهم ترين جوانب، اثرات آن ها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنش هاي رواني دائماً سلامت روان انسان را تهديد مي كنند و يكي از دلايل آن ها، محيط نابسامان شهرها و سكونتگاه هاي ماست. اين امر بر اهميت بررسي محيط شهري جهت كاهش تنش هاي موجود، مي افزايد. هدف اين نوشتار، علاوه بر دستيابي به چگونگي اثرگذاري ارتفاع ساختمان هاي بلند بر سلامت روان شهروندان، روش هاي بهتري براي طراحي اين ابنيه با رويكرد تأثير بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رويكرد كيفي و روش نظريه زمينه اي (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عميق با شهروندان در محيط واقعي، متن پياده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوري و انتخابي، كدگذاري شد و نهايتاً توسط نرم افزار تحليل داده هاي MAXQDA مدل زمينه اي آن استخراج گرديد. يافته ها نشان داد كه ارتفاعِ ساختمان هاي بلند به واسطه بروز مقولاتي چون؛ محصوريت نامناسب، تبعات كالبدي-بصري، خرداقليم، محدوديت هاي چشم انداز، معضلات اجتماعي، اشراف، ناهمگني در بافت شهري و آثار سوء زيست محيطي، فشار رواني ايجاد مي كند و درگيري درازمدت شهروندان با واكنش هاي هيجاني ناشي از فشارهاي رواني، باعث آسيب ديدن سلامت روان آنان مي شود.
  29. نقش بلند مرتبه سازي درميزان آسايش اقليمي عابر پياده در خيابان هاي شهري(نمونه محور بوعلي)
    عرفان خداويسي
    چكيده: بسياري از فضاهاي شهري ما از لحاظ حرارتي آسايش بخش نيستند ما مجبور هستيم هنگام قدم زدن در خيابان و بازديد از مغازه ها در معرض باد سرد زمستاني قرار بگيريم براي در پناه بودن از آفتاب تابستان مدام مسير خود را از گوشه كنار ديوارها به دنبال سايه تغيير دهيم. مجبوريم گرماي طاقت فرسا را در روزهاي آفتابي تابستان زماني كه به دنبال مكاني براي صرف نهار در فضاي شهري هستيم تحمل كنيم. اين در حالي كه در فضاهاي شهري مي توانند چنان طراحي شود كه تقريبا در تمامي شرايط آب و هوايي و هر ساعت از روز و سال ازلحاظ حرارتي آسايش بخش باشد. به گفته كرمونا تا فضا راحت نباشد بعيد است مورد استفاده قرار گيرد اگر هم مورد استفاده واقع شود صرفاً براي عبور و مرور است نه حضوري طولاني مدت.اين در حالي است كه فضا هاي شهري قلب تپنده شهر و عامل سرزندگي و ارتقاء زندگي شهرها هستند. به همين جهت فراهم كردن شرايط آسايش حرارتي در فضاهاي شهري اجتنابناپذير و الزامي مي باشد. با فراهم كردن آسايش مي توان حضور مردم در فضاهاي شهري، مدت زمان حضور و نوع فعاليت هاي فردي و جمعي را تحت تأثير قرار داد.آسايشي يك نياز اصلي است.پناه گرفتن از خورشيد و يا مسيري كه به نور خورشيد منتهي ميشود عامل اصلي استفاده از فضاهاي شهري است
    Thesis summary

  30. تدوين سند راهنماي طراحي برنامه بازآفريني رودخانه براي طرح هاي توسعه شهري با رويكرد مكان خلاق(نمونه موردي: رودخانه سياهرود شهر جويبار)
    مائده نوريان
    رودخانه ها منابع حياتي و سازنده براي محيط زيست پيرامون ما هستند. احياء يك رودخانه مي تواند ضمن آگاهي به مردم، ارتباطات زيست محيطي و فيزيكي را ارتقاء بخشد. وجود اسناد راهنماي طراحي در ساختار برنامه ها و منظر شهري، از جهت ارتقاء كيفي محيط و سازگاري با تهديد هاي زيست محيطي مهم است. هدف از اين پژوهش دستيابي به يك سند راهنماي طراحي جهت ارتقاء كيفيت شهري در حاشيه رودخانه است، به گونه اي كه طيف وسيع تري از فعاليت هاي اجتماعي در آن فضا رخ دهدو تعامل سالم ميان مردم و رودخانه اتفاق بيفتد. شهر جويبار به علت امكانات عملي موجود در اختيار نگارنده جهت انجام تحقيق انتخاب شد. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات روش هاي كيفي و كمي به كار برده مي شود. رودخانه سياهرود در لبه ي جنوب غربي شهر جويبار قرار دارد .عدم لايروبي اين رودخانه سبب آبگرفتگي و سيلابي شدن راه ها و زمين هاي كشاورزي اطراف اين رودخانه در مواقع باراني مي شود .عدم وجود روشنايي و عدم طراحي حاشيه رودخانه سبب تبديل شدن آن به يك مكان غير قابل دفاع شده، كه از امنيت پاييني برخوردار است به طوري كه با تاريك شدن هوا اين منطقه تبديل به پاتوقي براي معتادين مي شود. روش هايي كه براي تجزيه و تحليل اطلاعات در اين تحقيق مورد استفاده قرار مي گيرد شامل تكنيك هاي نرم افزار Arc Gis براي تحليل و توليد نقشه ها، يافتن نظرات ساكنين و شناخت نقاط قوت و ضعف سايت از روش مصاحبه و مشاهده ميداني و در نهايت براي جمع بندي از تكنيك SWOT استفاده مي شود.
    Thesis summary

  31. تاثير مورفولوژي شهري بر افزايش فعاليت فيزيكي با هدف ارتقاء سلامت(نمونه موردي: ساختار اصلي شهر همدان)
    صادق فتحي
    چاقي و خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي، ديابت، سكته و مرگ زود رس در جوامعي كه فعاليت فيزيكي كم و رژيم غذايي نامناسبي دارند همواره افراد را در معرض خطر قرار مي دهد. كشور ايران در بين كشور هاي دنيا در ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي و مرگ ناشي از آن در رديف بالايي قرار دارد. ازين رو پژوهش حاضر در پي يافتن معيارهايي از مورفولوژي و ساختار شهر مي باشد تا به وسيله ي تقويت آن ها سطح پياده روي روزانه شهروندان را در ساختار اصلي شهر افزايش داد. بدين منظور ابتدا با مطالعات كتابخانه اي در مورد معيارها و زير معيارهاي مورفولوژي شهري 4 معيار بصري، عملكردي، فرهنگي اجتماعي و كالبدي به عنوان معيارهاي موثر بر افزايش فعاليت فيزيكي معرفي شد، به موازات آن انواع فعاليت هاي فيزيكي در شهر به سه دسته 1-ضروري و كاري 2 -تفريحي 3-ورزشي تفسيم شدند و شهر همدان نيز به علت ساختار و مورفولوژي منحصر به فرد خود در ميان شهرهاي ايران به عنوان نمونه موردي اين پژوهش انتخاب شد. پس از آن از طريق توزيع 360 پرسش نامه به دست آمده از پرسش نامه هاي بين المللي فعاليت فيزيكي و مصاحبه حضوري با شهروندان حاضر در ساختار مركزي شهر همدان مشخص شد كه بر اساس نتايج تحليل رگرسيون مي توان گفت كه معيارهاي مورفولوژي شهري مي توانند 17 درصد فعاليت فيزيكي را پيش بيني كنند، و متغيرهاي عملكرد با 0 و دسترسي با بتاي / 0 و فرم و ساختار كلي با بتاي 24 / 0 آسايش اقليمي با بتاي 13 / 0 ايمني و امنيت با بتاي 13 / بتاي ، 24 0 توان پيش بيني فعاليت فيزيكي را دارند. / 0 و بافت تاريخي با بتاي 22 / 0 و مقياس با بتاي 17 / 0/23 و فاصله با بتاي
    Thesis summary

  32. نقش طراحي شهري در تحقق بافت ايمن با كاربست پدافند غير عامل(بافت شهر كاشان)
    فائزه محمدي ششكل
  33. ارائه الگوي خلق فضاي شهري در سينما با تاكيد بر سينماي ايران و شهر تهران
    سيده سارا صالحي
    فيلم ها موزاييك هايي از موقعيت هاي اجتماعي- فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي هستند. استفاده از سينما به عنوان ابزاري براي فهم مشكلات بهترين راه براي نگاه به گذشته و اكنون است؛ فيلم ابعاد گوناگون را با عناصر بصري مختلف ثبت مي كند كه از طريق مطالعه ديگر منابع قابل فهم نيست. عدم توجه كافي به منبع تصويري مهمي چون فيلم به رغم اهميت سينما در قرن اخير موجب شده تا مباحث تحليلي درباره تصويرهاي بازنمايي شده از شهر و فضاي شهري در سينما به اندازه نياز مطرح نشوند. توجه به چگونگي رابطه ديالكتيكي شهر و سينما امروزه نيازي ضروري است؛ كه هم توسط طراح و هم توسط سينماگران بايد مورد توجه قرار گيرد. علي رغم ميل روز افزون جهاني به استفاده از تصوير سينمايي شهر براي دستيابي به لايه هاي اطلاعاتي گوناگون، سينماي ايران هنوز از ارائه تصويري صحيح از شهر و فضاهاي شهري بازمانده است و شهر و فضاهاي آن در سينماي ايران براي رفتن از يك فضاي داخلي به فضاي داخلي ديگر مورد استفاده قرار مي گيرند. در اين پژوهش، هدف "بررسي دلايل عدم موفقيت سينماگران ايراني در ارائه تصوير فضاهاي شهري در سينماي داستاني بعد از انقلاب ايران" است كه ابتدا با مطالعه منابع، تماشاي فيلم و مصاحبه با افراد صاحب نظر معيارهاي خلق فضاي شهري در سينما مشخص شد؛ سپس با تماشاي فيلم، روش تحليل محتوا و نيز روش نقشه برداري شهر در فيلم اين معيارها مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه سينماگران ايراني نه تنها موضع خود نسبت به شهر را در سال هاي پس از موج نو تغيير ندادند و از شخصيت دادن به فضاهاي شهري خودادري كرده اند، بلكه نسبت به بازنمايي تصويري فكرشده و متفاوت از فضاي شهري بي توجه بوده اند.
    Thesis summary

  34. طراحي شهري و بازآفريني محله حمام قلعه شهر همدان
    فيروزه صفارزاده
    چكيده: بازآفريني شهري رويكردي است كه درصدد احيا و معاصرسازي اين محلات قديمي گام بر مي دارد و تلاش تزريق روحي دوباره در اين مناطق و فراهم آوردن شرايطي براي حضور و مشاركت همگان است. پژوهش حاضر به بررسي سير تحول نخستين اقدامات در چارچوب بازسازي تا بازآفريني شهري مي پردازد. در يك نگاه تحليلي – تاريخي مراحل متمايزي در فرايند تكاملي اين سياست قابل تشخيص هستند. ادبيات موجود در اين عرصه تا آغاز هزاره سوم ميلادي به اين رويكردها و عوامل موثر بر آنها و همچنين تاثيرات آنها بر تحولات شهرها به شكل مشروحي پرداخته است. كه با بررسي آن ها مشخص گرديد كه در سال هاي اخير با اولويت يافتن پارادايم (الگو) توسعه پايدار در رويكرد بازآفريني شهري، عرصه موضوعي جديدي در ادبيات جهاني مطرح شد. در پژوهش حاضر براي دستيابي به هدف پژوهش كه همانا، جلوگيري از گسترش فرسودگي و پيامدهاي آن بر بخش وسيعي از محدوده مركز شهر و غنا بخشي بر طراحي شهري در قالب توجه به اصول و ارزش هاي بومي و محلي در بافت هاي تاريخي است، از اين رويكرد بازآفريني شهري، براي حل پايدار مشكلات اين مناطق استفاده مي شود.بنابراين در اين زمينه به چارچوبي از جمع بندي ابعاد ميرسيم كه شامل ابعاد اجتماعي، اقتصادي، كالبدي و زيست محيطي مي باشد. روش تحقيق به كار گرفته شده در اين پژهش تركيبي، مبتني بر دو روش تحليلي – توصيفي و پيمايشي است. در بخش مطالعات اسنادي سعي بر مرور مستندات مهم و بر جسته در حيطه بازآفريني شهري بوده و روش پيمايشي شامل برداشت هاي ميداني و با ابزارهايي چون مشاهده، يادداشت برداري، مصاحبه و پرسشنامه با نمونه آماري 380 نفري كه به وسيله ازمون كوكران بدست آمده، مي باشد. در راستاي اهداف تحقيق، براي سنجش وضعيت موجود از تكنيك سوات و براي تحليل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه، به وسيله نرم افزار Spss نسخه 18 و آزمون هاي Tتك گروهي، آزمون همبستگي پيرسون، آزمون تحيلي واريانس يكطرفه، آزمون تعقيبي توكي و آزمون فريد من استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهند كه براين اساس بعد اجتماعي در محله حمام قلعه اهميت و اولويت بيشتري را به خود اختصاص داده و به عنوان محركي براي بازآفريني محله حمام قلعه همدان است. و در توجه به مسائل و موضوعات اجتماعي و همچنين تحليل پرسشنامه ها به وسيله آزمون هاي ذكر شده مشخص گرديد كه، ارتباط بين مردم و فضا در اولويت توجه
    Thesis summary

  35. پيشبرد اهداف بازآفريني شهري از طريق ارتقاي كيفيت فضاهاي عمومي (نمونه موردي:محله سيروس در بافت تاريخي شهر تهران)
    مريم حميدي نيا
    از گذشته هاي دور محلات مسكوني شهرها، به عنوان سلول هاي حيات شهري داراي نقش اساسي در زندگي ساكنين آنها بوده اند . با توجه به اينكه در گذشته محلات شهري، مكاني براي گردآمدن افراد با ويژگي هاي قومي نژادي، مذهبي، اقتصادي و اجتماعي و ... مشترك بوده است، به دنبال تجمع بيشتر افراد با ويژگي هاي مشترك در يك محدوده، آن بخش از شهر داراي هويت خاص و شناخته شده اي مي بود كه سبب تمايز آن از ديگر بافتهاي اطراف مي گرديد .همين عامل هويتي در آن محدوده سبب ايجاد فضاهايي با كاركرد و عملكردهاي خاص شده كه بافت آن را نيز از محدوده هاي اطراف متمايز مي گرداند .وجود يك شيوه زندگي خاص در ميان افراد ساكن در يك محله معمولاً منجر به ايجاد اهداف و علايق مشترك در ميان ساكنين يك محله مي گرديد. (هودسني ، 1384 ، ص 3) در سال هاي اخير با افزايش بي رويه و بدون برنامه جمعيت بسياري از بافت هاي داخلي شهر به تدريج كاركرد اصلي خود را از دست داده و با كاركرد نامناسب مواجه گشته است و با از بين رفتن شرايط مناسب زندگي به بافت ناكارآمد مبدل گشته اند. در كشورمان، بخش قابل توجهي از بافت قديمي شهر هاي كشور كه غالبا هسته ي اوليه و اصلي اين شهرها را تشكيل مي دهند، در روند شتاب آلود شهرنشيني و برنامه هاي توسعه شهري عصر مدرن گرايي مورد بي توجهي قرار گرفته و به بافت هاي ناكارآمد شهري تبديل شده اند؛ به طوري كه دچار افت منزلت اجتماعي، نابساماني كاركردي-فضايي و ركود اقتصادي هستند. حال فضاهاي عمومي شهري بويژه در بخش هاي مسكوني شهر، به عنوان عرصه اي براي تبلور زندگي جمعي نقش چشمگيري در تعيين هويت شهر و آفرينش تعاملات انساني ،تقويت و تداعي خاطرات و ايجاد تعلق خاطر براي نسل هاي آينده دارند.ارتقا كيفيت اين فضاها انگيزه حضور و برقراري ارتباط با محيط را در ذهن شهروند تقويت كرده و امكان مشاركت فعال او را فراهم مي آورد(.(Montgomery,1998,p 98 يكي از نشانه هاي محله هاي قديمي وجود فضاي مشترك از قبيل بازارچه، ميدان كوچك، مسجد و.. ميان ساكنين بوده كه در حال حاضر در محله هاي مدرن اين فضاهاي عمومي را كمتر مشاهده مي كنيم يا با وجود بودن آنها، به دليل سازماندهي نامناسب و عدم ارتباط مناسب با مخاطبان ناخودآگاه باعث دفع مخاطبين مي شوند. امروزه از هم پاشي و كمرنگ شدن محلات باعث كاهش روحيه هم محله اي بودن و كاهش مشاركت شهروندان در توسعه محلات شده ا
    Thesis summary

  36. بازآفريني ساختارهاي طبيعي در بافت تاريخي شهرهاي ايران؛نمونه موردي:رودخانه شهر خرم آباد
    رضوان دالوند
    با بررسي نحوه شكل گيري و تكامل شهر ها و تاثير انواع عوامل طبيعي و زيست محيطي بر اين روند،دخالت عناصر طبيعي را ازجمله مهمترين و موكدترين عوامل در اين مهم مي توان برشمرد.آب اولين عامل پايبندي بشربه زمين جهت رفع نيازهاي ابتدايي و اساسي او مي باشد.از اين جهت از دير باز همواره نطفه هاي اوليه شهرها را رودها تشكيل داده اند.اين شريان هاي حياتي،چگونگي شكل گيري،قرارگيري ونحوةارتباط فضاهارابا يكديگر ودرنتيجه،بافت و سيماي شهر رادر اختياردارند. رودخانه هاي شهري به عنوان يكي از اركان اصلي ساختارشهرمي توانند فرصتي براي زيباسازي شهر،رونق گردشگري و اقتصادي باشند. با توجه به اين موضوع كه احياي رودخانه هاي شهري مستلزم برنامه ريزي و طراحي صحيح رودخانه مي باشد، احياء و باز آفريني ساختارهاي طبيعي شهري نظير حواشي رودخانه ها و حريم نهرها در ايجاد محيط زيستي سالم تر تأثير بسزايي داشته و شرايط را براي فعاليت هاي تفرجي در اين مناطق بهبود مي بخشد. متاسفانه در عصرحاضر آن طور كه شايسته است به اين عامل حيات بخش توجه كافي نمي شود و رودخانه هاي شهري به دليل خشك سالي چند دهه اخيروانباشت زباله، حاشيه اي نا زيبا ،آلوده و ناامن را در شهر ها به نمايش مي گذارند.بنابراين بسياري از رودخانه هاي شهري به مداخلات اساسي نياز دارند كه بتوانند از طريق يك بسته جامع اقدامات بازآفريني به بهبود كيفيت و شخصيت شهركمك شاياني كنند. خرم آباد به عنوان مركز استان لرستان از جمله شهر هاي تاريخي و زيباي كشور است.رود خانه"خرمرود"كه عموم مردم لرستان آن را به گويش خود"گلال" مي نامند روزگاري موجب شكل گيري اين شهر در ميان دره اي شد. "خرمرود"،رودخانه اي با طول 110 كيلومتر كه از ارتفاعات شمالي شهر و از دامنه هاي سفيد كوه و كوه كمر سياه سرچشمه مي گيرد و در مركز استان لرستان جاري مي شود؛ اين رودخانه شهر خرم آباد را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم كرده است. روزگاري قرار براين بود كه اين رودخانه "زاينده رود" دوم جهان باشد ولي هنوز هم ميزبان مواد زايدي است كه در آن ريخته مي شود اين امر موجب شده كه خرمرود از آلوده ترين رودخانه هاي ايران باشد كه نياز جدي به ساماندهي دارد. بنا براين بازآفريني اين رودخانه كه در بافت تاريخي شهر خرم آباد قرار دارد امري ضروري است . در اين راستا بررسي ها ،پيشنهادهاو طراحي محدوده مورد نظر بايد با دقت وحساسيت بيشتري ب
    Thesis summary

  37. بازآفريني محلات سنتي در راستاي ارتقاء قلمروهاي عمومي با تاكيد بر ابعاد كالبدي و اجتماعي (نمونه موردي: محله فيض آباد كرمانشاه)
    عاطفه جمشيدپور
    چكيده رشد شتابان شهرنشيني از يك سو، و ارتقاء روزافزون نيازهاي زندگي شهري از سوي ديگر، به گسيختگي مابين بخش هاي قديمي و امروزي شهرها منجر شده است. مهم ترين معضلات محلات سنتي را مي توان در غلبه و سلطه ماشين، حضور فعاليت هاي فرامحله اي و شهري، مناسب نبودن كيفيت دسترسي هاي ، گسترش روزافزون فضاهاي مخروبه و متروكه و نبود فضاهاي عموميبرشمرد. تجربيات محدود در بازآفريني محلات ايراني به دليل تاكيد آن بر ابعاد كالبدي چندان نتوانسته است كه به رونق و سرزندگي اين محلات كمك نمايد.لذا رويكرد جامعي كه در جهت ارتقا كيفيت محيطي باشد،رويكرد كالبدي و اجتماعي به صورت توامان مي باشد كه تاكيد آن در راستاي ارتقا قلمرو عمومي باشد.براين اساس، مقاله حاضر ماحصل فرايندي تركيبي از نوع توصيفي-تحليلي مي باشد كه به دنبال شناسايينحوهمداخلهوتاثيرگذاريطراحيشهريدربازآفرينيمحلات سنتي مي باشد.بر اساس مطالعات ميداني و تنظيم و توزيع پرسشنامه به تعداد 350 نفر از اهالي محله بوده است. كه براي تحليل داده ها از آزمون هاي آماري پارامتريك، آزمون  تك گروهي، آزمون همبستگي پيرسون و آزمون فريدمن در نرم افزار  استفاده شده است. رويكرد اين پژوهش ارتقاء قلمروهاي عمومي با تاكيد بر ابعاد كالبدي و اجتماعي مي باشد. اين پژوهشبرآناستكه كدام بعد از ابعاد بازآفريني شهري اولويت بازآفريني را در محله ايفا مي كند؟ بر اين اساس در محله فيض آباد نتايج آزمون فريدمن نشان داد كه رتبه بندي مجموعه عوامل فضايي- كالبدي، عوامل فرهنگي- اجتماعي معنادار است( زيرا 05/0 Thesis summary

  38. نقش طراحي شهري در بازآفريني محلات سنتي با رويكرد محرك توسعه
    سجاد زلفي گل
    محلات قديمي شهرها كه داراي بافتي با ارزش و كهن بوده اند، به مثابه قلب تپنده شهرها به حساب مي آيند و امروزه كاركرد هاي اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي خود را از دست داده اند. بازآفريني شهري رويكردي است كه درصدد احيا و معاصر سازي اين محلات سنتي گام بر مي دارد و تلاش تزريق روحي دوباره در اين مناطق و فراهم آوردن شرايطي براي حضور و مشاركت همگان در فرآيند آن، از اهداف ارزشمند اين رويكرد است. محرك هاي توسعه بازآفريني شهري مولدهايي هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر پروژه هاي بازآفريني شهري تا چرخه فعاليت زنده و پويا را در اين مناطق به راه اندازد. در همين راستا چگونگي تاثير رويكرد محرك توسعه در فرآيند بازآفريني شهري در محلات سنتي مساله اساسي اين پژوهش است. روش تحقيق به كار گرفته شده در اين پژوهش كاربردي است كه مبتني بر دو روش تحليلي- توصيفي و پيمايشي مي باشد. در بخش مطالعات اسنادي سعي بر مرور مستندات مهم و برجسته در حيطه ي بازآفريني شهري و محرك هاي توسعه بوده است و در روش پيمايشي با توزيع پرسشنامه در راستاي اهداف تحقيق، به تحليل اطلاعات به دست آمده به وسيله نرم افرارSPSS 22 پرداخته شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهند با توجه به اينكه ابعاد محرك توسعه شامل چهار بعد: اجتماعي فرهنگي، اقتصادي، كالبدي فضايي و زيست محيطي مي باشد بر اين اساس بعد اجتماعي فرهنگي در محله كلپا اولويت بيشتري را به خود اختصاص داده و توجه به مسائل و موضوعات اجتماعي مسئله اصلي رويكرد محرك توسعه در محله كلپا مي باشد ضمن آنكه در بعد اجتماعي، تعاملات اجتماعي، مشاركت، اعتماد و امنيت در اولويت توجه قرار گرفت.
    Thesis summary

  39. نقش سرمايه هاي اجتماعي در ارتقاء كيفيت محيطي سكونت گاه هاي غيررسمي نمونه موردي شهركرج
    سيدحسين طباطبايي
    چكيده: كشورهاي جهان اعم از توسعه يافته و يا در حال توسعه، در برهه اي از زمان با پديده افزايش جمعيت شهرنشيني مواجه بوده و يا خواهند بود كه يكي از پيامدهاي آن ايجاد سكونت گاه هاي غيررسمي در اطراف شهرها مي باشد. اين سكونت گاه ها داراي مشكلات زيادي هستند و بيشتر اقدامات انجام گرفته براي حل مشكل آنها به صورت كالبدي بوده و به مسائل اجتماعي و سرمايه هاي اجتماعي براي بهبود شرايط اين سكونت گاه ها كمتر توجه شده است. امروزه ،در كنار سرمايه هاي انساني، مالي و اقتصادي،سرمايه ديگري بـنام سرمايه اجتماعي مورد بهره برداري قرارگرفته است.اين مفهوم به پيوندها و ارتباطات مـيان اعضاي يك شبكه بـه عـنوان منبع با ارزش اشاره دارد كه با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا مي شود. در اين پژوهش ابتدا به بررسي مفهوم سرمايه اجتماعي و كيفيت محيطي و مولفه هاي آنها پرداخته مي شود و پس از اندازه گيري سرمايه اجتماعي و كيفيت محيطي در محله هاي هدف با استفاده از نرم افزار Space Syntax هم پيوندي فضايي (كه زير مجموعه اي از كيفيت محيطي به حساب مي آيد) در محله هاي هدف اندازه گيري مي شود و در انتها به مقايسه ميزان سرمايه هاي اجتماعي و كيفيت محيطي و هم پيوندي فضايي در محله هاي هدف پرداخته مي شود، با مقايسه آنها با يكديگر مشخص شد كه در محله هايي كه هم پيوندي فضايي در آنها بيشتر بود به همان ميزان سرمايه اجتماعي و كيفيت محيطي در آن محله ها بيشتر است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه با انجام اقدامات كه باعث افزايش سرمايه اجتماعي مي شود مي توان كيفيت محيطي و به دنبال آن خود سرمايه اجتماعي را افزايش داد چرا كه اين دو در ارتباطي دوسويه و مستقيم با يكديگر قراردارند.
    Thesis summary

  40. سنجش و ارزيابي مولفه هاي دلبستگي به مكان در محلات سنتي با تاكيد بر عوامل اجتماعي و كالبدي (نمونه موردي: محله حاجي همدان)
    مهديس مشفق
    دلبستگي به مكان احساس تعلق بين افراد و محيط معنادار است كه داراي ابعاد مختلفي مي باشد. كه مهم ترين بعد دلبستگي مكاني پيوند محل است جايي از مكان كه ما با ان در پيونديم، اين بعد ازدلبستگي مكان نيز مي تواند به عوامل اجتماعي چون نماداجتماعي )مشاركت در مراسم ها ،برگزاري مراسم و...(وعرصه اجتماعي )تعاملات اجتماعي ،روابط اجتماعي ،ملاقات غير رسمي ،درخواست كمك و..( ،وعوامل كالبدي چون طبيعي)كوه ،درخت ،مسير هاي پياده روي ،جنگل و...( و مصنوع)خانه ،خيابان ، مكان هاي غير مسكوني سر پوشيده ...( تقسيم بندي شود .اين مقاله به تاثير عوامل اجتماعي و عوامل كالبدي بر دلبستگي مكاني محلات مي پردازد. محله هاي در نظر گرفته شده در اين پژوهش محله سنتي حاجي و محله كوچه مشكي است، در اين پژوهش محتملا افراد ساكن در محله هايي با عوامل اجتماعي بالا دلبستگي مكاني بيشتري نسبت به افراد ساكن در محله هايي با عوامل كالبدي بالا دارند. پژوهش مذكور با مطالعات اسنادي ، روش استنباطي و مطالعات ميداني و مصاحبه هاي حضوري با افراد ساكن در اين دو محله)محله سنتي حاجي و محله كوچه مشكي( ،كه از بين ان ها ،اطلاعات 022 پرسشنامه ،با استفاده از نرم افزار spss و سپس نرم افزار Amos مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است .از اين رو مقاله استدلال مي كند كه تاثير عوامل اجتماعي بر دلبستگي مكاني محلات بيشتر ازعوامل كالبدي)فيزيكي( است و بين دلبستگي مكاني و عوامل اجتماعي رابطه مستقيم وجود دارد و هرچه در محله ،عوامل اجتماعي مانند تعاملات اجتماعي ،روابط اجتماعي وارتباطات اجتماعي ،ملاقات ها ،ميزان مشاركت در مراسم ها و... بالاتر باشد دلبستگي مكاني در ان محله بيشتر است.
    Thesis summary

  41. بازآفريني ساختار محالت مسكوني با ارزش اجتماعي از طريق تحليل ريخت شناسانه طراحي شهري سنتي ايران )نمونه موردي: محله مسكوني زرگنده تهران)
    فايزه هاشمي رودباري فرد
    اكثر محله هاي سنتي ايران به رغم تمامي نقاط ضعف و كمبودهاي موجود در آن، داراي ارزش هاي بسياري چون فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بوده كه به شهرها هويت مي بخشند. اين محله ها بستر ظهور تعامالت اجتماعي در سطوح مختلف بودند. اما امروزه ساختار محله هاي سنتي دگرگون گرديده و بر اثر اين تغييرات، زندگي جمعي و ارزش هاي اجتماعي رو به افول است. از اين رو توجه به اين نواحي و چگونگي مداخله و طراحي در آنها بسيار حائز اهميت مي باشد، كه به جهت برنامه ريزي براي طراحي محله هاي سنتي كه بر حفظ و تقويت ويژگي هاي محله هاي سنتي ايران تاكيد دارند، بازآفريني محله هاي شهري راه حل مناسبي به نظر مي رسد. چرا كه اين رويكرد تالش مي كند با تقويت و بهبود فضاي كالبدي محله، تعامالت اجتماعي را افزايش داده و از اين مسير به بهبود حس تعلق به مكان و ارتقاء سرمايه اجتماعي و كالبدي نايل گردد. بر حسب اين ضرورت در اين پژوهش تالش شده تا با توجه به شناخت اصول و الگوهاي طراحي محله هاي سنتي و طراحي بر اساس اين ضوابط كه بي شك بر ارزش هاي اجتماعي مكان نيز تاكيد ويژه اي دارد صورت پذيرد. بدين منظور نگارنده در فصل دوم كه شامل روشن سازي واژه هاي كليدي و كاربرد هر يك، بيان و بررسي مفاهيم اجتماعي در طراحي شهري و بيان تجارب داخلي و خارجي پرداخته و در نهايت به منظور تدوين مدل مفهومي استفاده شده و با توجه به چهارچوب نظري انجام شده شاخص هاي بازآفريني استخراج گرديده و متناسب با آن؛ شاخص هايي به منظور سنجش تهيه شده است. بدين منظور از روش تفسيري- تحليلي جهت تحليل محتواي كمي و كيفي و بازشناسي محله هاي تاريخي بكار گرفته شده است. در ادامه با توجه به نتايج بدست آمده در مطالعات نظري از يك سو و شناخت و تحليل نقاط مثبت و منفي محدوده طرح )محله زرگنده تهران( با استفاده از سوات از سوي ديگر، در گام بعد اهداف كالن، اهداف خرد، راهبردها و سياست هاي طراحي به عنوان احكام موثر بر طرح و سازمان فضايي و اصول طراحي محله آمده است. در ادامه، بيانيه چشم انداز تدوين گرديد و گزينه هاي پيشنهادي و طرح گزينه بهينه طراحي با تاكيد بر پيوند متقابل ميان ارزش هاي اجتماعي و كالبدي مكان بسط و گسترش يافته است. موضع مورد بررسي محله مسكوني زرگنده تهران است و هدف اين رساله بازآفريني ساختار محالت مسكوني باارزش اجتماعي از طريق تحليل ريخت شناسانه طراحي شهري سنتي ايران است تا بت
    Thesis summary

  42. نقش پيوندهاي فضايي در اولويت پياده مداري خيابان هاي شهري در بافت هاي قديمي (مطالعه موردي: خيابان هاي چهارگانه منشعب از ميدان انقلاب سنندج)
    فرزانه زندكريمي
    چكيده: در دوران معاصر و در جريان خيابانكشي هاي دوره پهلوي بسياري از بافت هاي قديمي مراكز شهرهاي ايراني براي ساخت فضاي شهري جديدي به نام خيابان از هم دريده شد. ارتباطات فضايي و انسجام بافت طي اين عمل تا حدودي از بين رفت. در شهرهاي امروز، خيابان ها مكان داد و ستد و حضور هم زمان سواره و پياده است به نحوي كه اولويت اصلي با حركت سواره است. بازگرداندن ارتباطات فضايي و حيات اجتماعي اين فضاهاي ارزشمند به آن ها با اولويت دادن به حركت پياده و كمرنگ كردن نقش اتومبيل، اين فضاها را انساني تر و تبديل به بستري براي ارتقاي زندگي اجتماعي استفاده كنندگان خواهد كرد. نمونه ي موردي اين پژوهش خيابان هاي چهارگانه منشعب از ميدان انقلاب سنندج است كه از ميان بافت قديمي شهر كشيده شده اند. هدف از اين پژوهش شناخت پيكره بندي بافت و اولويت بندي خيابان ها از لحاظ قابليت پياده مداري به دو روش ديدگاه كاربران و تحليل هاي نرم افزاري و مقايسه نتايج داده هاي آن ها بود. جهت شناخت ساختار و پيكره بندي فضايي بافت از مباني تئوريك چيدمان فضا و متغير هم پيوندي بهره گرفته شد و جهت شناخت شاخص هاي پياده مداري، مباني نظري پياده مداري به كار گرفته شد. متغير هم پيوندي در اين پژوهش تعيين كننده ي ميزان انسجام بافت بود و براي تعيين ميزان هم پيوندي هركدام از خيابان ها از ضميمه Axwoman6 در محيط نرم افزار Arcmap10 استفاده شد و جهت اولويت بندي خيابان ها از لحاظ قابليت پياده مداري از ديدگاه كاربران، تكنيك تصميم گيري چند معياره ANP در نرم افزار Super Decision بكارگرفته شد. تعداد 400 پرسشنامه ميان كاربران خيابان ها توزيع شد كه از ميان آن ها 383 پرسشنامه معتبر بود. نتايج حاصل از تحليل ميزان هم پيوندي نشان مي دهد به ترتيب خيابان انقلاب با 5.613923، خيابان فردوسي با 5.406522، خيابان امام با 5.052531 و محور طالقاني با 4.745502 بيش ترين ميزان هم پيوندي را دارا بودند. نتايج حاصل از پرسشنامه و محاسبات و تحليل هاي صورت گرفته توسط تحليل شبكه اي در اولويت بندي خيابان ها جهت پياده مدار نمودن آن ها بدين صورت به دست آمد كه خيابان انقلاب با امتياز نرمال شده ي 337. در اولويت قرار داشته، سپس خيابان فردوسي با امتياز نرمال شده ي 271. در دومين رتبه، پس از آن خيابان امام خميني با امتياز نرمال شده ي 261. در جايگاه سوم و در نهايت خيابان طالقاني با
    Thesis summary

  43. بررسي و سنجش اولويت هاي خوانش منظر ميدان هاي شهري (مطالعه موردي: همدان)
    سلمان وحدت
    چكيده : چگونگي منظر شهري يك شهر نقش مهم و تاثيرگذاري درخوانش و ادراك فضاهاي شهري دارد. توسعه كيفي و كمي فضاهاي عمومي شهرها، هنگامي روند مطلوب اجرايي و قابل تحققي پيدا خواهد كرد كه اولويت سنجي مسايل موجود در شهرها، مبتني بر نظريات نوين مشاركت مردمي(ديدگاه استفاده كنندگان) و استفاده از روش هاي علمي مناسب و كارآمد باشد. از آنجا كه نظرات و آراي مختلفي در سطح شهر پيرامون مسايل و اولويت هاي شهري وجود دارد و اتخاذ تصميمات نيز بايد همگرا و در راستاي پوشش همه جانبه اولويت ها باشد، بنابراين در راستاي ارتقاي كيفيت منظر فضاهاي شهري، هدف اين پژوهش اولويت سنجي و خوانش منظر ميدان هاي شهري همدان از ديدگاه شهروندان و متخصصين با استفاده از روش فرآيند تحليل شبكه (ANP) مي باشد. روش تحقيق دراين پژوهش، توصيفي- تحليلي و مبتني بر مطالعات اسنادي- كتابخانه اي، بررسي هاي ميداني و پيمايشي و استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. محدوده مورد مطالعه اين تحقيق را چهار ميدان مهم و سنتي شهر همدان تشكيل مي دهد، اين ميادين گره هاي اصلي شهر را تشكيل داده و به عنوان عناصر هويت بخش شهر همدان نيز به شمار مي آيند. بر اين اساس، ابتدا مهمترين مسايل مرتبط با منظر فضاهاي عمومي شهر با استفاده از منابع كتابخانه اي، مصاحبه و پرسشنامه استخراج و سپس با توجه به ويژگي هاي ANPو مسايل شهر همدان، داده ها و اطلاعات اوليه طبقه بندي و به تبع آن مدل مفهومي ANP تهيه شد. مدل ANP مبتني بر منظر ميدان هاي شهري همدان شامل 3 خوشه ) مولفه/گروه( و 59 گزينه )نود/ زير گروه ( با استفاده از نرم افزار Super Decisions توليد شد و نتايج بررسي هاي ميداني در نرم افزار مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. خروجي هاي مدل به شيوه هاي مختلف متني و نمودارهاي متنوع و قابل تأمل براي تمام معيارها و گزينه ها قابل ارايه است. از اين رو، به سبب حجم گسترده عمليات، تنها برخي از خروجي ها براي نمونه در پژوهش آورده شد. نتايج تحقيق نشان مي دهد بالاترين و بيشترين اولويت منظر ميدان هاي شهري همدان از ديدگاه شهروندان مربوط به معيارهاي نماي ساختمان ها، خاطره ذهني قوي، راحتي و آسايش ذهني در ميدان امام خميني، معيارهاي پوشش گياهي، احساس دلبستگي به مكان، رويدادهاي هنري و فرهنگي در ميدان بو علي سينا، و معيارهاي درختكاري، تجارب حسي مثبت، رويدادهاي فرهنگي و هنري در ميدان باباطاهر و
    Thesis summary

  44. بازشناخت و تببين نقش فعالانه طراحي شهري در ساماندهي و طراحي بافت هاي شهري، با تاكيد بر ابعاد زيست محيطي(نمونه موردي: پارك پرديسان تهران)
    كي از ابزارهاي بكار برده شده در احياء وباززنده سازي بافت هاي تاريخي توسعه سياست هاي فرهنگي و هنري است . رويكردي كه از اوايل 0991 ميلادي وارد ادبيات شهرسازي شد . بطوري كه استفاده از ارزش هاي تاريخي و فرهنگي و همچنين توجه به گذران اوقات فراغت مردم به عنوان منابعي براي توسعه مهمترين وجوه كلي اين گرايش هستند و سرمايه گذاري هاي اصلي در اين پروژه ها در راستاي ايجاد مراكز فرهنگي و هنري به كار گرفته مي شود و با جذابيت هاي خاصي كه براي فضاي شهري مورد نظر ايجاد مي كنند علاوه بر بازگشت سرمايه باعث ارتقاي كيفيت زندگي شهري از طريق بهبود و توسعه ويژگي هاي منحصر به فرد يك مكان و مردم آن مي شود. لذا بازآفريني فرهنگ –مدار را مي توان اصلي ترين رويكرد بازآفريني شهري در دو دهه اخير دانست كه در آن مداخلات فرهنگي بيش از آنكه محصول ثانوي رشد اقتصادي باشند نيروي محرك آن هستند.از طرفي توجه به هنر عمومي مي تواند به عنوان يك كاتاليست عاملي موثر در فرايند بازآفريني شهري محسوب گشته و بنا به نقش فراگير هنر ٬ راهبردي اساسي در جهت توانمندسازي فرهنگي جامعه ٬ مشاركت شهروندان و متضمن پايداري آن باشد.
  45. طراحي و ساماندهي محور فرهنگي – تاريخي طاق بستان كرمانشاه با رويكرد پياده مداري
    چكيده ورود تفكر شهرسازي مدرنيته در دل بافت هاي سنتي، منجر به ظهور الگوها و فضاهاي عمومي و شهري جديد در پاسخ به نيازهاي معاصر شد. از جمله اين فضاها، ايجاد خيابان هاي شهري بود كه هدف از ايجاد آن، برقراري تسهيلات لازم جهت حركت اتومبيل و همچنين نو نمودن شهرهاي ايران بود. هر چند كه به وجود آمدن اين خيابان ها منجر به شكاف هاي بعضا" عميق ساختاري و اجتماعي در دل شهر گرديد و نقدهاي فراواني نيز بر آن وارد شد، لكن برخي از اين خيابان ها به دليل برخورداري از پتانسيل بيشتر در هم پيوندي فضايي با ساير عناصر شهري، به مرور زمان درجهت جذب و پيوند بيشتر با زندگي روزمره مردم قرار گرفتند و منجر به تبديل خيابان به يك فضاي شهري معاصر گرديد. يكي از اين پديده ها را مي توان در بافت سنتي شهر كرمانشاه مشاهده نمود. نكته حائز اهميت در اين رويداد آن است كه با وجود ايجاد سه خيابان موازي جوانشير، مدرس و جليلي در بافت سنتي شهر كه همزمان به دستور رضاخان صورت گرفت و با وجود مشابهت هاي فضايي، مقياسي و عملكردي، لكن امروزه، خيابان مدرس از كيفيت سطح تعاملات اجتماعي و همچنين در پيوند با زندگي روزمره، از سطح بالاتري نسبت به ساير خيابان هاي مذكور، برخوردار است. اين مقاله سعي دارد كه با مقايسه تطبيقي و با استفاده از روش تحليلي چيدمان فضايي (space syntax)، و همچنين در جهت اعتبار بيشتر تحقيق با استفاده از پرسش نامه هاي آماري و تحليل آن ها با استفاده از نرم افزار تحليلي (spss)، به بررسي نقش هم پيوندي فضايي در كيفيت بخشي بيشتر در خيابان هاي معاصر شهري بپردازد، تا بدين وسيله بتواند در هدايت طراحان شهري در جهت طراحي خيابان هاي موفق تر شهري، كمك شاياني بنمايد.
    Thesis summary

  46. نقش هنر عمومي در بازآفريني فرهنگ مدار
    فضاهاي شهري عموما جزء لاينفك جاذبه هاي شهري و ميراثي ماندگار از فرهنگ و هويت جوامع محسوب مي شوند. لذا كيفيت اين بخش ها به نوعي مي تواند نمايانگر كيفيات و ويژگي هاي منحصر بفرد تماميت يك شهر باشد. از همين رو مي توان با بهبود و توسعه ويژگي هاي منحصر به فرد اين فضاها و بازيابي مفهوم مكان موجب ارتقا كيفيت زندگي شهري شد. اما متاسفانه پس از مدرنيزه شدن شهرها فضاهاي شهري نه تنها معنا و كاركرد واقعي خود را از دست دادند بلكه نتيجه ي چنين روندي شكل گيري مكان هايي بود كه روز به روز به هم شبيه تر مي شوند، در چنين شرايطي اهميت مكان هاي متفاوت كه با بقيه فضاها متمايز باشند بيشتر و بيشتر خواهد بود.