پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
Professor
Update: 2024-11-21
Hassan Sarikhani
Faculty of Agriculture / Department of Horticultural sciences
P.H.D dissertations
-
شبيه سازي عددي و بهينه سازي فرآيند توليد قرص پرتقال تحت شرايط اتمسفر كنترل شده
حامد همايونفر 2023چكيده: صنايع تبديلي به دليل به كارگيري محصولات كشاورزي به عنوان مواد اوليه مي تواند عاملي براي استفاده بهتر از اين محصولات تلقي گردد. بسياري از محصولات كشاورزي داراي زمان توليد و مصرف متفاوتي مي باشند. توليد يا برداشت آن ها معمولاً در يك زمان مشخص و كوتاه ولي مصرف در زمان طولاني تري صورت مي گيرد. صنايع تبديلي مي تواند با حفظ و نگه داري محصولات در آن ها به گونه اي تغيير و تبديل ايجاد نمايد كه امكان مصرفشان در طي سال ميسر باشد. هدف از انجام اين پژوهش بهينه سازي خشك كردن ورقه و تفاله باقي مانده از فرآيند آبگيري آن با خشك كن خلائي به دو روش نرمال و كنترل آتسمفر به روش سطح پاسخ است. همچنين به منظور كاهش پسماند غذايي، استفاده حداكثري دردسترس منابع طبيعي، فرآيند توليد قرص خوراكي پرتقال موردبررسي، ارزيابي و بهينه سازي به روش سطح پاسخ قرار گرفت. از طرف ديگر به منظور دست يافتن به درك صحيحي از پديده خشك كردن ورقه پرتقال، فرآيند انتقال حرارت و رطوبت و واكنش تخريب اسكوربيك اسيد ورقه پرتقال در حين خشك شدن روش اجزاي محدود شبيه سازي شد.بدين منظور با كمك نرم افزار كامسول مولتي فيزيك فرآيند خشك شدن در دماهاي 45، 65 و °C 85 در فشار خلائي kPa 60 شبيه سازي شد. در روش كنترل آتسمفر هواي داخل مخزن خلأ با گاز بي اثر نيتروژن جايگزين شد و با مقايسه دو روش خشك كردن نرمال آتسمفر با كنترل آتسمفر اثر غلظت گاز اكسيژن باقي مانده در مخزن خلأ بر روي خواص حرارتي (ضريب نفوذ مؤثر رطوبت و انرژي مصرفي كل)، فيزيكي (شاخص هاي رنگي b*Δ، Δa*، ΔL* و شاخص قهوه اي شدن) و شيميايي (ظرفيت آنتي اكسيداني، فنول كل بافت و اسكوربيك اسيد) ورقه و تفاله پرتقال مورد ارزيابي قرار گرفت. درنهايت هر دو روش خشك كردن با طرح مركب مركزي بهينه سازي شد. نتايج خشك كردن ورقه پرتقال نشان داد كه كنترل آتمسفر بهينه شده نسبت به نرمال آتمسفر ضريب نفوذ مؤثر رطوبت را حدود 200% افزايش و انرژي مصرفي كل را تقريباً 50% كاهش مي دهد. همچنين، ظرفيت آنتي اكسيداني در نقطه بهينه كنترل آتمسفر تقريباً دو برابر بيشتر از نرمال آتمسفر بود. اگرچه اثر دما بر روي فنول كل بافت ورقه پرتقال تحت اثر روش نرمال آتمسفر غيرخطي بود، اما روش كنترل آتسمفر توانست رفتار غيرخطي دما را بروي فنول كل بافت ورقه پرتقال تعديل كند. به صورت كلي اسكوربيك اسيد زماني كه به روش كنترل آت
Thesis summary
-
اثر كيفيت نور روي ويژگي هاي رويشي، فيزيولوژيكي و بيوشيميايي نهال هاي انگور ياقوتي تحت تنش شوري در گلخانه
مريم كشاورزي 2023چكيده: توليد و كيفيت محصولات گلخانه اي را مي توان با انتخاب طول موج هاي مناسب نور به نفع گياه تغيير داد و اين مهم به كمك تكنولوژي مدرن لامپ هاي ال اي دي امكان پذير شده است. شرايط نوري بهينه همراه با تغذيه كامل، دماي مناسب و آبياري مطلوب، فاكتورهاي اساسي براي القاء تحمل به تنش ها شناخته شده اند. اين پژوهش اثر نور با كيفيت هاي مختلف را روي برخي ويژگي هاي انگور ياقوتي در شرايط شوري آب آبياري در گلخانه موردبررسي قرار داد. مطالعه به صورت يك آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور بر پايه طرح كاملا تصادفي و در سه تكرار در گلخانه تحقيقاتي علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا طي دو سال متوالي 1399 و 1400 انجام شد. فاكتور اول كيفيت هاي مختلف نور در 5 سطح شامل قرمز(100 درصد)، آبي(100درصد)، قرمز و آبي با نسبت هاي 30-70 و50-50 و شاهد( نور طبيعي گلخانه) به صورت نوردهي تكميلي در پايان روز و فاكتور دوم شوري آب آبياري در 4 سطح شامل صفر (شاهد)، 25، 50 و 100 ميلي مولار كلريدسديم بودند. براساس نتايج به دست آمده، در شرايط شوري100ميلي مولار، تركيب نورهاي قرمز-آبي در حفظ بيشتر طول شاخه اصلي، ميانگره ششم، وزن برگ در واحد سطح، تعداد برگ و وزن هاي تر و خشك برگ و ساقه مؤثرتر بودند. نور آبي(100 درصد) در حفظ بيشتر وزن تر و خشك و حجم ريشه نقش داشت. نور قرمز(100 درصد) و تركيب قرمز-آبي(30-70) بيشترين تأثير را در كنترل تعداد برگ هاي آلوده به سفيدك حقيقي نشان دادند. اثر تمامي كيفيت هاي استفاده شده در حفظ محتوي نسبي آب برگ در مقايسه با نور طبيعي گلخانه بيشتر و مشابه به يكديگر بود، اما منجر به كاهش پايداري غشاءسلول شدند. بيشترين ميزان مالون دي آلدهيد در نهال هاي تيمارشده با نور آبي(100 درصد) و كمترين آن در تركيب نورهاي قرمز-آبي مشاهده شد. تركيب نورهاي قرمز-آبي منجر به افزايش و حفظ بيشتر ميزان كلروفيل هاي كل، a و b و كاروتنوئيد و ميزان سديم و پتاسيم برگ در مقايسه با نورهاي تك رنگ شدند، درحالي كه نور قرمز(100 درصد) منجر به افزايش پتاسيم و كاهش تجمع سديم ريشه شدند. تركيب نور قرمز-آبي(30-70) در كاهش و نورآبي(100 درصد) در افزايش پراكسيدهيدروژن مؤثرتر بودند. تركيب قرمز-آبي(50-50) به همراه نور آبي(100 درصد) درحفظ آنتوسيانين و افزايش بيشتر آن مؤثر بودند. نور آبي(100درصد) منجر به افزايش فنل كل و فلاونوئيد كل در برگ انگور در
Thesis summary
-
اثر تركيبات تغييردهنده ساختار كروماتينروي صفات مورفو-فيزيولوژيك، القايآندروژنز از طريق كشت بساك و بيان
ژنهاي مسئول بازآرايي كروماتين در ذرت(Zea mays L.)
راضيه عزيزيان مصلح 2022بهينهسازيروشهايدرون شيشهايبرايتوليدگياهاندابلهاپلوئيدذرت نقش مهميدر برنامههايبهنژادياينگياهدارد. در اينمطالعه اثرتركيبات1-آزاسيتيدين،بيكس05530و تريكواستاتينAبر رويصفات زراعي، فيزيولوژيكي وكاراييالقاي آندروژنزبررسي گرديد.همچنيناثر ماده1-آزاسيتيدين بر روي بيان ژنDNAمتيلترانسفرازواثرتريكواستاتينAبر روي بيان ژنهاي هيستون استيل ترانسفراز و ژن هيستون داستيلاز دردو مرحله رشديذرت شامل مرحله7تا8برگيو مرحله گلدهيمورد بررسيقرار گرفت.كليهآزمايشهاياين پژوهشبهصورتآزمايشفاكتوريلدر قالب طرح بلوكهايكامل تصادفي وفاكتوريلدر قالب طرحكاملا تصادفيباسه تكرار انجامشد.در اين آزمايشهادو ژنوتيپذرت(7×DH5DHو82-ETMH) به عنوان عاملاولوتيماربذور ذرت با1-آزاسيتيدين(0،1،50و500ميكرومولار)، بيكس05530(0،05/0،5/0،5و5ميكرومولار) وتريكواستاتينA(0،01/0،5/0،5و5ميكرومولار) به عنوان فاكتور دومدر نظر گرفته شد،همچنيندر آزمايشهاي آندروژنزنوع محيط كشت و تركيب هورموني به عنوان فاكتور سومدر نظر گرفته شد.در آزمايشكشتبساك،بساكهايحاويميكروسپورهايي در مراحل تكهستهايميانيتا تكهستهايانتهاييانتخاب و در محيطكشتپايهYPmحاوي5ميليگرمدر ليتر-4, D2و5 ميليگرمدر ليترBAPكشت گرديدند.در آزمايش اولاثرات متقابل ژنوتيپ×سطوح1-آزاسيتيدينبرايهمه صفات مورد مطالعه بهجز تعداد دانه در رديفبلال، عمق دانه، قطر بوته، تعداد برگ در بوته و تعدادبلالاختلافمعنيداريرا نشان دادند. بيشترينميزانوزن هزار دانه در تيمارهاي50و500ميكرومولاروهمچنينبيشترينعملكرد دانه وزيست تودهدر تيمار500 ميكرومولار1-آزاسيتيدينبرايهر دو ژنوتيپمشاهده شد.در آزمايش دوماثرات متقابل ژنوتيپ×سطوحبيكسبرايهمه صفات مورد مطالعه بهجزوزن هزار دانه،عملكرد دانه،شاخص برداشت بوته،قطر بوته،تعداد پنجهو تعدادبلالاختلافمعنيداريرا نشان دادند. بيشترين ميزانزيست تودهدر تيمارهاي05/0و5/0ميكرومولاربيكسبرايهر دو ژنوتيپمشاهده شد.در آزمايش سوماثرات متقابل ژنوتيپ×سطوحتريكواستاتينAبرايهمه صفات مورد مطالعه بهجزوزن هزار دانه،زيست توده،عملكرد دانه، شاخص برداشتبوته، قطر بوته، تعداد برگ، تعداد پنجهو تعدادبلالاختلافمعنيداريرا نشان دادند.در آزمايش چهارم در صفات فيزيولوژيكي دو ژنوتيپ ذرت،اثر متقابل ژنوتيپدر تريكواستاتينAبرايصفت هدايتروزنهايدر سطح احتماليكدرصد معنيداربود.بيشترين ميزانهدايتروزنهايمربوط به تيمار5ميكرومول
Thesis summary
-
بررسي برخي پاسخ هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي انگور به نفتالين استيك اسيد تحت تنش خشكي
ياسر خنداني 2022چكيده: خشكي به عنوان مهم ترين تنش محيطي، رشد و نمو گياهان را به شدت مختل و توليد و عملكرد را بيش از هر عامل محيطي ديگري محدود مي كند. راهكارهاي مختلفي مانند انتخاب ارقام متحمل، استفاده از شيوه هاي جديد و مؤثر آبياري، استفاده از تنظيم كننده هاي رشد گياهي و همچنين مديريت عناصر غذايي براي مقابله با تنش خشكي توسعه پيدا كرده اند. در اين پژوهش استفاده از پتانسيل ارقام متحمل به خشكي و كاربرد تنظيم كنندههاي رشد گياهي به منظور كاهش اثرات تنش خشكي در انگور (Vitis vinifera L.) در قالب دو آزمايش مجزا بررسي شد. در آزمايش نخست تحمل به تنش خشكي 20 رقم انگور ايراني و خارجي، شامل 15 رقم انگور ايراني (بيدانه سفيد، بيدانه قرمز، تبرزه سفيد، تبرزه قرمز، حسيني، خليلي سفيد، رشه، شيرازي، عسكري، فخري، قزل اوزوم، گچي امجگي، گزندايي، لعل قرمز و ياقوتي) و پنج رقم خارجي (بلك سيدلس، پرلت، تركمن 4، روبي سيدلس و فليم سيدلس) در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار اجرا شد. ارقام انگور ايراني و خارجي يكساله ريشه دار، با استقرار و رشد كافي، تحت دو تيمار 90 (شاهد) و 50 (تنش خشكي) درصد آب قابل دسترس قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد كه پس از سه ماه اعمال تنش خشكي، ويژگي هاي رشدي تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشك برگ، قطر ساقه، طول شاخه سال جاري، طول ميانگره و وزن تر و خشك اندام هوايي همه ارقام انگور مورد بررسي به صورت معني داري كاهش پيدا كرد. ارقام رشه و خليلي سفيد به ترتيب با 7/17 و 7/15 برگ، بيش ترين تعداد برگ و ارقام خليلي سفيد و رشه به ترتيب با 67/72 و 33/69 سانتي متر بيش ترين طول شاخه سال جاري را داشتند. در شرايط تنش خشكي، ويژگي هاي طول ريشه و حجم ريشه در برخي از ارقام انگور افزايش و در برخي ديگر كاهش پيدا كرد، در حالي كه وزن تر و خشك ريشه در همه ارقام انگور مورد مطالعه با كاهش مواجه شد. تحت تنش خشكي، ارقام عسكري، تبرزه قرمز، قزل اوزوم، روبي سيدلس، لعل قرمز، خليلي سفيد، ياقوتي، شيرازي و بيدانه قرمز با افزايش طول ريشه و ارقام فخري، تبرزه قرمز و خليلي سفيد با افزايش حجم ريشه مواجه شدند. ويژگي هاي كلروفيل a، كلروفيل b، كلروفيل كل و كاروتنوئيد در معرض تنش خشكي، در برخي ارقام انگور با كاهش مواجه شدند، ولي اين ويژگي ها در برخي از ارقام ديگر افزايش پيدا كردند. بر اساس نتايج حاصل از پژوهش، تنش خشكي باعث ك
-
بررسي پروفايل بيان microRNAهاي درگير در پاسخ هاي فيزيولوژيك و بيوشيميايي به تنش سرما در توت فرنگي
شادي محمدي نژاد 2022پژوهش حاضر با هدف بررسي اهميت برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي مرتبط با مكانيسم هاي سازگاري به سرما و ميزان تأثيرگذاري آنها در تحمل به سرماي زمستانه در دو رقم توت فرنگي و تعيين شاخص هاي مناسب و كارآمد براي شناسايي ارقام متحمل و حساس به سرما صورت گرفت. بررسي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي تحت چندين تيمار سرمايي مختلف روي بافت هاي دو رقم توت فرنگي سلوا و كوئين اليزا انجام شد. گياهچه هاي تهيه شده از ساقه رونده سال جاري پس از كشت در گلدان تا اواخر آبان در محيط آزاد نگهداري شدند تا كم كم به دماي پايين سازگار شوند. پس از سازگاري گياهان، تيمارهاي دمايي(با توجه به شرايط هر آزمايش در دامنه 4+تا 18- درجه سانتيگراد) با استفاده از سردخانه آزمايشگاهي قابل تنظيم اعمال شد. نمونه ها به مدت سه ساعت در تيمار نهايي سرما نگه داري شده و سپس از دستگاه خارج شدند و براي اندازه گيري ويژگي هاي مختلف به آزمايشگاه منتقل شدند. آزمايش بصورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي انجام شد. نتايج نشان داد سطوح آنزيم هاي آنتي اكسيداتيو شامل سوپر اكسيد ديسموتاز، گاياكول پراكسيداز و كاتالاز بطور معني داري تحت تأثير نوع رقم قرار گرفته است. علاوه بر اين تيمار بافت-دما سطح تمام آنزيم ها را بطور معني داري تحت تأثير قرار داده است. همچنين مشخص شد كه با كاهش دما ميزان نشت يوني، پرولين، پروتئين، پراكسيد هيدروژن، پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و كربوهيدرات محلول افزايش يافته و اين مقادير عموماً در رقم كوئين اليزا بيشتر از سلوا بودند. افزايش سطح اين فاكتورها در روند كاهش دما در بافت طوقه مشهود تر بود. محتواي نسبي آب هم با كاهش دما كاهش يافته كه در كل اين نتايج متحمل بودن رقم كوئين اليزا به سرما را تاييد مي كنند.از آنجائيكه miRNA ها (RNAهاي كوچك غير كد كننده) نقش مهمي در تنظيم رشد گياه و تطابق با شرايط دارند، در بخش ديگري از اين آزمايش به بررسي پروفايل بيان miRNA ها تحت تنش سرما پرداخته شد. در بررسي صورت گرفته با استفاده از داده هاي RNA-Seq و miR-Seq موجود در پايگاه هاي داده به شناسايي miRNA هاي القاء شده در توت فرنگي تحت تنش سرما پرداخته شد. نتايج نشان داد كه بيان miRNA ها بر حسب شرايط و نوع بافت متفاوت است. برخي miRNA ها همواره در بافت هاي يكسان بيان ثابتي دارند و كانديد اختصاصي بافت (Tissue specific) هستند
-
تاثير نوردهي پايان روز روي رشد و برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيتوشيميايي گياه پريلا (Perilla frutescens L)
زهرا صارم 2022پريلا يكي از جنسهاي خانواده نعناع ميباشدكه به دليل داشتن متابوليتهاي باارزشي از جمله تركيبات فنولي، اسانس و اسيدهاي چرب، از اهميت دارويي بالايي برخوردار است. نوردهي مصنوعي، از جمله راهكارهاي نوين در افزايش توليد و بالا بردن كيفيت گياهان دارويي است. پژوهش حاضر در قالب دو بخش جداگانه، ابتدا به مقايسه برخي از ويژگي هاي بيوشيميايي چهار جمعيت گياه پريلا پرداخته و سپس در بخش دوم تاثير كيفيت نور در پايان روز بر ويژگي هاي رشدي و بيوشيميايي گياهان بررسي شده است. در بخش اول دو جمعيت پريلا با منشا كشور چين (كشت شده در گلخانه)، با دو جمعيت پريلاي بومي ايران (جمع آوري شده از ارتفاعات فومن و كشت شده در گلخانه) در دو مرحله پيش از گلدهي و در زمان رسيدن بذر از لحاظ ويژگي هاي بيوشيميايي مورد مقايسه قرار گرفتند. در بخش دوم، در قالب دو آزمايش جداگانه، اثر كيفيت نور بر رشد و ويژگي هاي بيوشيميايي بررسي شد. بدين منظور در آزمايش اول تاثير تيمارهاي نور تكميلي، شاهد (بدون نور تكميلي)، نور آبي، قرمز و تركيب برابر آبي و قرمز به مدت دو ساعت در پايان روز در شرايط روز بلند بر ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيتوشيميايي دو جمعيت ايراني و چيني پريلادر شرايط گلخانه مورد بررسي قرار گرفت. در آزمايش دوم، تاثير نور تكميلي، شاهد (بدون نور تكميلي)، نور آبي، قرمز و تركيب برابر آبي و قرمز به مدت دو ساعت در پايان روز در شرايط روز كوتاه بر ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيتوشيميايي جمعيت چيني پريلا مورد بررسي قرار گرفت. نتايج بخش اول نشان داد كه محتوي فنل در جمعيت پريلاي چيني در مرحله پيش از گلدهي(49.53 ميلي گرم بر گرم وزن خشك) و در زمان رسيدن بذر(48.20 ميلي گرم بر گرم وزن خشك) بالاترين مقدار را داشت و همچنين محتوي فلاونوئيد كل نيز در جمعيت مشابه در مرحله پيش از گلدهي(6.09 ميلي گرم بر گرم وزن خشك) و در زمان رسيدن بذر(7.43 ميلي گرم بر گرم وزن خشك) بالاترين مقدار را داشت. رزمارينيك اسيد به عنوان تركيب فنولي غالب گياه پريلا، در جمعيت پريلاي چيني در دو مرحله پيش از گلدهي و در زمان رسيدن بذر(66.07 ميكرو گرم بر ميلي ليتر) و در جمعيت پريلاي ايراني در مرحله زمان رسيدن بذر(63 ميكرو گرم بر ميلي ليتر) بيشترين مقدار را داشت. فعاليت آنتي اكسيداني نيز در پريلاي چيني در مرحله پيش از گلدهي(97.88 درصد ) و در زمان رسيدن بذر(97.74 درصد) بالات
-
فراتحليل مطالعات ترنسكريپتومي صورت گرفته در گياهان تحت تنش سرما و بررسي تاثير ملاتونين بر برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي گياه توت فرنگي رقم پاروس تحت تنش سرما
ساناز يوسفي 2022تنش دمايي يكي از شايع ترين تنش هاي محيطي است كه از طريق ايجاد آسيب هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي، سبب كاهش عملكرد در گياهان مي شود. راهكار هاي متعددي مانند به نژادي و همچنين كاربرد برخي مواد شيميايي و تيمار تنظيم كننده هاي رشد جهت مقابله با تنش هاي محيطي از جمله تنش سرما وجود دارد.براين اساس اين پژوهش متشكل از دو بخش است. در بخش نخست 2 پژوهش جداگانه با هدف شناسايي ژن هاي مشترك و محافظت شده اي كه در شرايط تنش سرما به گياهان براي كاهش آسيب هاي ناشي از تنش كمك مي كنند، به منظور كاربُرد در به نژادي گياهان توسط اصلاح گران و در بخش دوم نيز 2 پژوهش در راستاي بررسي اثر گذاري هورمون ملاتونين جهت كاهش آسيب هاي ناشي از تنش سرما در گياه توت فرنگي صورت گرفته است. در بخش اول فراتحليلي بر روي داده هاي حاصل از پژوهش هاي ترنسكريپتومي مختلفي كه در آن ها توالي يابي RNA، در ارقام حساس و مقاوم برخي گونه هاي گياهي تحت تنش سرما، صورت گرفته بود، انجام شد. حجم عظيمي از داده هاي حاصل از توالي يابي RNA ، در بررسي هاي ترنسكريپتومي، در گياهاني كه در معرض انواع مختلف تنش هاي محيطي قرار گرفته اند ايجاد شده است. با بكارگيري روش فراتحليل، مقايسه اين داده ها ممكن مي شود و مي توان به كمك آن ويژگي هاي مولكولي حفاظت شده (ژن ها، مجموعه هاي ژني، مسير ها، شبكه هاي ژن/پروتئين) مرتبط با مكانيسم هاي اساسي در تحمل/مقاومت به انواع تنش ها را در بين گياهان مختلف شناسايي كرد. جستجو در بين پژوهش هاي داراي معيار هاي مورد نظر، منجر به انتخاب 6 پژوهش و دريافت داده هاي خام آن ها از پورتال NCBI SRA ، جهت انجام تجزيه و تحليل هاي بعدي گرديد. برنامه ها و نرم افزار هاي مختلفي در چهارچوب مورد نياز براي انجام اين فراتحليل مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله نخست جهت تجزيه و تحليل داده هاي خام دريافت شده از نتايج توالي يابي هاي RNA در پژوهش هاي انتخاب شده، از NCBI SRA Toolkit، Cutadapt، HISAT2، edgeR، blastp استفاده شد. در مرحله بعد نرم افزار هاي MapMan، PageMan و NetworkAnalyst جهت بررسي عملكردي ژن هاي افتراقي بدست آمده از تجزيه و تحليل هاي مرحله نخست بكار گرفته شد. اين فراتحليل منجر به شناسايي 15553 ژن شد. از اين تعداد، 7714 ژن، افزايش بيان داشته و 7889 ژن كاهش بيان نشان دادند. تعداد كل ژن هايي كه در همه تجزيه و تحليل ها به صور
-
پيامدهاي القاي پلي پلوئيدي روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي، فيتوشيميايي و بيان ژن هاي درگير در بيوسنتز تري ترپن هاي پنج حلقه اي در مريم گلي
منصوره توان 2021القاي پلي پلوئيدي يك تكنيك موثر در برنامه هاي اصلاحي گياهان دارويي و معطر براي بهبود ويژگي-هاي فيتوشيميايي و آگرومورفولوژي آن ها مي باشد. دو گونه مريم گلي معمولي و مريم گلي ارغواني، منابع طبيعي با ارزشي از مولكول هاي بيواكتيو مثل تري ترپنيك اسيدها و فنوليك اسيدها مي باشند. در مطالعه حاضر اثر پلي پلوئيدي درون شيشه اي و برون شيشه اي بر روي مشخصات مورفولوژيكي، ويژگي-هاي فيتوشيميايي و سطح بيان ژن هاي درگير در مسير بيوسنتزي تري ترپنوئيدها (اورسوليك ، بتولينيك و اولئانوليك اسيد) در اين دو گونه مطالعه شد. گونه مريم گلي ارغواني يك گونه وحشي و اندميك كشور ايران است، بنابراين در ابتدا غربالگري 14 جمعيت اين گونه براي انتخاب بهترين جمعيت از لحاظ وجود تري ترپنوئيدها، فنوليك اسيدها و تركيبات اسانس صورت گرفت. در ادامه بذور جمعيت برتر مريم گلي ارغواني و بذور مريم گلي معمولي (30 عدد بذر براي هر تيمار) با غلظت هاي مختلف كلشي سين (05/0، 1/0 و 2/0 درصد) و براي مدت 24 و 48 ساعت تيمار گرديدند. آناليز فلوسايتومتري و شمارش كروموزوم براي تأييد سطح پلوئيدي گياهان ديپلوئيد pg) 10/1(2n = 2x = 14, 2C DNA = و گياهان تتراپلوئيد pg) 12/2(2n = 4x = 28, 2C DNA = مريم گلي معمولي و همچنين براي گياهان كنترل تتراپلوئيد pg) 36/1(2n = 4x = 28, 2C DNA = و گياهان هگزاپلوئيد pg) 97/1(2n = 6x = 42, 2C DNA = مريم گلي ارغواني بعد از 7 ماه از كشت گياهان، استفاده شد. بالاترين القاي پلي پلوئيدي با كاربرد غلظت 1/0 درصد كلشي سين و براي مدت 48 ساعت، با كارايي 05/19 درصد تتراپلوئيدي (براي مريم گلي معمولي) و 76/12 درصد هگزاپلوئيدي (براي مريم گلي ارغواني) بدست آمد. گياهان پلي-پلوئيد نسبت به گياهان شاهد، تفاوت هايي در شكل و رنگ برگ، ضخامت برگ و ساقه، تراكم كرك ها، طول ريشه، ارتفاع گياه و تعداد برگ ها نشان دادند. علاوه بر اين، يك كاهش قابل ملاحظه-اي در محتواي اورسوليك اسيد و اولئانوليك اسيد در گياهان تتراپلوئيد گونه مريم گلي معمولي نسبت به گياهان شاهد، مشاهده گرديد
-
نقش ملاتونين در رسيدن و كيفيت پس از برداشت ميوه توت فرنگي
سيروان منصوري 2020رسيدن ميوه يك برنامه بسيار هماهنگ شده است و تحت تأثير عوامل ژنتيكي، فيزيولوژيكي و بيوشيميايي منجر به تغيير در رنگ، بافت، عطر، طعم و كيفيت تغذيه اي مي گردد. همه تغييرات بيوشيميايي و فيزيولوژيكي طي رسيدن به وسيله بيان هماهنگ ژن هاي مرتبط با رسيدن ميوه ايجاد مي شود. در آزمايش اول با هدف بررسي اثر ملاتونين بر رسيدن ميوه توت فرنگي و انتخاب غلظت هاي مؤثر آن، در گلخانه روي بوته هاي توت فرنگي رقم سابرينا مورد بررسي قرار گرفت. به همين منظور پس از انتخاب بوته هايي مناسب و يكسان، ابتدا از هر بوته چند ميوه كاملا يكسان انتخاب شده و بقيه گل ها و ميوه ها حذف شدند. سپس تيمار ملاتونين با غلظت هاي 0 (آب مقطر)، 1، 10، 100 و 1000 ميكرومولار توسط ميكرو سرنگ و به ميزان 200 ميكروليتر از قسمت دم ميوه در زماني كه ميوه در مرحله سبز روشن قرار داشت تزريق شد. براي بررسي اثر تيمارها بر فرآيند رسيدن، ميوه ها در سه زمان0، 5، 10 و 15 روز پس از تيمار برداشت و تغييرات فيزيولوژيك، بيوشيميايي وكيفي آن ها بررسي شد. نتايج نشان داد تيمار 1000 ميكرومولار ملاتونين با افزايش ميزان بيان ژن هاي TDC، T5H، ASMT و SNAT كه در مسير سنتز ملاتونين نقش دارند موجب افزايش ميزان ملاتونين دروني ميوه در زمان 5 روز پس تيمار شد. تيمار 1000 ميكرومولار موجب افزايش تجمع H2O2 دروني در ميوه شد و سيگنالينگ H2O2 با تاثير در افزايش ABA دروني و افزايش بيان ژن NCED در تسريع روند رسيدن اثرگذار بود. درحالي نمونه هاي تيمار شده با 10 ميكرومولار ملاتونين نسبت به ساير تيمارها ميزان ABA كمتري را نشان داد. تيمار 1000 ميكرومولار ملاتونين با افزايش بيان نسبي ژن CHS موجب افزايش آنتوسيانين، آنتي اكسيدان هاي محلول در آب و ظرفيت پادكسندگي DPPH در روند رسيدن ميوه شد. از آنجايي كه بيان بيشتر ژن SnRK2.6 موجب جلوگيري از رسيدن ميوه شد مي توان آن را بعنوان يك تنظيم كننده منفي در رسيدن ميوه دانست. تيمار 10 ميكرومولار ملاتونين موجب افزايش بيان نسبي اين ژن گرديد. نتايج نشان داد تيمار 1000 ميكرومولار ملاتونين با افزايش فعاليت آنزيم PAL موجب تجمع تركيبات فنولي و فنول كل در روند رسيدن ميوه گرديد. اين افزايش فعاليت PAL با افزايش ميزان اجزائ تركيبات فنولي طي روند رسيدن همراه بود. بنابراين تيمار ملاتونين با تسريع در رسيدن ميوه توت فرنگي در تجارت اين محصول نيز نقش
-
اثر ملاتونين و كيفيت نور بر گل انگيزي فتوپريودي و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي گياه اسفناج
صديقه عموزاده 2019اثر ملاتونين و كيفيت نور بر گل انگيزي فتوپريودي و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي گياه اسفناج دانشجو هنوز تسويه حساب نكرده است و بنده چكيده اي از ايشان ندارم. فايل و خود پايان نامه را تحويل نداده است
-
اثر پوترسين تحت تنش غرقابي و خشكي در پايه هاي كاريزو سيترنج و ولكامريانا و اثر آن ها بر پيوندك پرتقال رقم والنسيا
مرتضي مهدويان 2019اثر محلول پاشي برگي پوترسين در غلظت هاي مختلف (0، 1 و 2 ميلي مولار) تحت تنش هاي خشكي (3/0 ظرفيت مزرعه)، غرقاب و شرايط ظرفيت مزرعه بر برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي، فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و ملكولي پايه هاي يكسالۀ ولكامريانا و كاريزوسيترنج و اثر آن ها بر پيوندك پرتقال رقم والنسيا طي پژوهشي دو ساله بررسي شد. تنش خشكي طي 70 روز و تنش غرقابي طي دورۀ 45 روز شامل دو دورۀ 9 روزه غرقاب و 6 روز براي احيا و در ادامه 15 روز غرقاب انجام شد. تنش خشكي و غرقابي باعث افزايش مقدار نشت يوني، وزن ويژه برگ، محتواي قندهاي محلول، غلظت پرولين آزاد برگ و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان شامل سوپراكسيد ديسموتاز، پراكسيداز و كاتالاز، محتواي كاروتنوئيدها، غلظت دي اكسيدكربن زير روزنه اي و بيان نسبي ژن هاي كلروفيلاز، NCED3، ADC، SAMDC، SPMS، RD22، Nac2، و LEA5 و كاهش وزن تر و وزن خشك اندام ها، طول و قطر ريشه و ساقه، تعداد برگ ها، سطح برگ كل گياه، محتواي نسبي آب برگ، محتواي كلروفيل، تراكم روزنه، ميزان فتوسنتز، تعرق، هدايت روزنه اي، ارزش سبزينه (SPAD) و پروتئين هاي محلول برگ گرديد. نتايج هم چنين نشان داد كه محلول پاشي پوترسين وزن ويژۀ برگ، نشت يوني، غلظت دي اكسيد كربن زير روزنه، و بيان ژن كلروفيلاز را كاهش و بقيۀ صفات فوق را در پايه هاي ولكامريانا و كاريزوسيترنج و پيوندك پرتقال رقم والنسيا فزايش داد. هر دو پايۀ مورد مطالعه پاسخ هاي مشابهي به تنش خشكي و غرقاب نشان دادند، اما شدت اين پاسخ ها در دو پايۀ مزبور متفاوت بود. به عنوان مثال، محتواي كاروتنوئيدها در پايۀ ولكامريانا تحت تنش خشكي بيشتر از غرقاب و ظرفيت مزرعه بود در حالي كه در پايۀ كاريزوسيترنج محتواي كاروتنوئيدها تحت تنش غرقابي بيشتر از خشكي و ظرفيت مزرعه بود. فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان سوپراكسيد ديسموتاز، پراكسيداز و كاتالاز، در پايۀ ولكامريانا تحت تنش خشكي بيشتر از غرقاب و ظرفيت مزرعه بود در حالي كه در پايۀ كاريزوسيترنج فعاليت اين آنزيم ها تحت تنش غرقابي بيشتر از خشكي و ظرفيت مزرعه بود. نشت يوني در پايۀ ولكامريانا تحت تنش غرقابي بيشتر از خشكي و ظرفيت مزرعه بود در حالي كه در پايۀ كاريزوسيترنج غلظت نشت يوني تحت تنش خشكي بيشتر از غرقابي و ظرفيت مزرعه بود. مقدار پروتئين محلول برگ و ارزش SPAD، در پايۀ ولكامريانا به ترتيب تحت شرايط ظرفيت مزرعه و
Thesis summary
-
تأثير عصاره جلبك دريايي روي رشد گياه و توليد و كيفيت ميوه در توت فرنگي ارقام كاماروسا و سلوا در شرايط هيدروپونيك
2019در سال هاي اخير، توليد محصولات از طريق كشاورزي ارگانيك و پايدار در بسياري از كشورها مورد توجه قرار گرفته است كه از شرايط مهم دست يابي به آن، محدود نمودن كاربرد كودها و نهاده هاي شيميايي در سيستم توليد مي باشد. كاربرد زيست محرك ها مي تواند به بهبود روش هاي كنوني كشت كمك كند، زيرا اين تركيبات مضرات استفاده از كودهاي شيميايي را ندارند. عصاره جلبك هاي دريايي نوعي از اين زيست محرك ها بوده و در مطالعات مختلف، اثرات مفيد آن ها روي رشد و نمو گياهان به اثبات رسيده است. "اكتيويو" نوعي عصاره جلبك دريايي به دست آمده از جلبك قهوه اي آسكوفيلوم ندوسوم نسل جديدي از اين تركيبات مي باشد كه به دليل ويژگي هاي منحصر به فرد، مي تواند در پرورش محصولات ارگانيك استفاده شود. هدف از اين مطالعه، بررسي امكان كاربرد زيست محرك اكتيويو در كشت دو رقم توت فرنگي در شرايط هيدروپونيك، به منظور كاهش استفاده از مواد شيميايي در تغذيه اين گياه بود. بوته هاي دو رقم كاماروزا و سلوا در گلدان هاي حاوي كوكوپيت و پرليت (به نسبت مساوي) كشت شده و برنامه تغذيه آن ها با تيمارهاي مختلف محلول غذايي هوگلند در دو بخش مجزا انجام گرفت. در بخش اول، اكتيويو به جاي شلات آهن در محلول غذايي با پي اچ هاي مختلف قرار گرفت و در بخش دوم در كنار محلول غذايي رقيق شده به كار رفت. بخش اول به صورت يك آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور رقم توت فرنگي در 2 سطح و تيمار آهن و اكتيويو در 4 سطح در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار انجام گرفت. سطوح فاكتور دوم در اين آزمايش، محلول استاندارد هوگلند با پي اچ 6 (شاهد)، محلول هوگلند با پي اچ 6 بدون شلات آهن + 25/0 ميلي ليتر در ليتر اكتيويو، محلول استاندارد هوگلند با پي اچ 8 (حاوي بي كربنات پتاسيم) و محلول هوگلند با پي اچ معادل 8 (حاوي بي كربنات پتاسيم) بدون شلات آهن + 25/0 ميلي ليتر در ليتر اكتيويو بودند. بخش دوم نيز به صورت يك آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور رقم توت فرنگي در 2 سطح و تيمار محلول هوگلند همراه با اكتيويو در 5 سطح در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار انجام شد. سطوح فاكتور دوم در اين آزمايش، محلول استاندارد هوگلند (شاهد)، محلول هوگلند با غلظت 25/0 + 1 ميلي ليتر در ليتر اكتيويو، محلول هوگلند با غلظت 25/0 بدون اكتيويو، محلول هوگلند با غلظت 5/0 + 5/0 ميلي ليتر در ليتر اكتيويو و محلول هوگلند با غلظت
-
بررسي اثرات ازن بر برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي، فيزيولوژيكي و بيوشيميايي دو رقم توت فرنگي
مهديه كريمي 2018پژوهش حاضر به منظور بررسي اثر آلاينده ازن در غلظت هاي متفاوت و دوره هاي زماني مختلف بر برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي، فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و فتوسنتزي توت فرنگي ارقام آروماس و سلوا و امكان مقابله با تنش ازن با كاربرد دو ماده شيميايي در رقم آروماس انجام گرفت. پژوهش در قالب پنج آزمايش جداگانه به شرح ذيل طراحي شد. آزمايش اول تا چهارم به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي انجام گرفت. در آزمايش اول بوته هاي توت فرنگي هاي ارقام آروماس و سلوا تحت تنش ازن كوتاه مدت سه روزه با غلظت هاي صفر (هواي داراي ازن طبيعي- شاهد)، 50 و 100 ميلي گرم ازن در متر مكعب هوا قرار گرفتند. در آزمايش دوم در زمان هاي 6، 18 و 38 روز و در هر روز به مدت هشت ساعت تحت تنش تدريجي ازن قرار گرفتند، پس از دو روز تهويه، در روزهاي هشتم، بيستم و چهلم صفات فتوسنتزي اندازه گيري گرديدند. در آزمايش سوم و چهارم تنش تدريجي ازن به ترتيب به مدت هجده و سي و هشت روز با سه غلظت صفر (هواي داراي ازن طبيعي- شاهد)، 50 و 100 ميلي گرم ازن در متر مكعب هوا روي بوته هاي توت فرنگي اعمال شد. آزمايش پنجم در قالب طرح كاملاً تصادفي با شش تيمار شامل شاهد 1 (آب مقطر به صورت محلول پاشي برگي)، شاهد 2 (آب مقطر به صورت درون خاكي)، اتيلن دي اورآ (100 و 200 ميلي گرم در ليتر) و اسيد ساليسيليك (25/0 و 5/0 ميلي مولار) انجام شد. اتيلن دي اورآ به صورت خاكي پاي بوته و اسيد ساليسيليك به صورت محلول پاشي برگي استفاده شدند. تيمار ازن نيز به روش آزمايش سوم اعمال گرديد. نتايج نشان داد كه تنش سه روزه سبب آسيب به برگ و بروز علائم آسيب ازن شامل نقاط نكروزه در برگ در هر دو رقم شد و سپس به تدريج نقاط نكروزه گسترده شدند. پس از اتمام تيمار گياهان شروع به توليد گل كردند. طي تنش و با افزايش غلظت ازن، رقم سلوا درصد ماده خشك، كلروفيل و كربوهيدرات محلول بيشتر و رقم آروماس ظرفيت پاد اكسايشي كل و پرولين آزاد بالاتري را نشان دادند. علائم آسيب برگ در رقم آروماس كمتر مشاهده شد و توليد گل هاي طبيعي را در ماه هاي پس از اتمام تنش داشت. با توجه به آسيب كمتر رقم آروماس از نظر مورفولوژيكي و افزايش پرولين آزاد و ظرفيت پاد اكسايشي كل مي توان گفت رقم آروماس نسبت به رقم سلوا در مقابل تنش يكباره و با غلظت بالاي ازن رقم متحملتري است. كمترين فتوسنتز، هدايت روزنه اي و تعرق در
-
اثر نور قرمز دور بر گل انگيزي و گلدهي گياه توت فرنگي
زاهدي سيد مرتضي 2016اين پژوهش در قالب سه آزمايش مستقل به منظور بررسي تأثير نوردهي پايان روز با نور قرمز دور (735 نانومتر) بر گل انگيزي و گلدهي توت فرنگي رقم پاروس صورت گرفت. در سال اول پژوهش، آزمايش هاي اول و دوم انجام شد. آزمايش اول در دو بخش و در ماه هاي تير و مرداد ماه صورت گرفت. در آزمايش اول (تير و مرداد ماه) تاثير نوردهي پايان روز نور قرمز دور بر صفات مورفولوژيكي و گلدهي توت فرنگي در شرايط محيطي تابستان (طول روز بلند و دماي بالا) مورد ارزيابي قرار گرفت. در آزمايش دوم، تاثير سن بوته ها در زمان نوردهي پايان روز نور قرمز دور بر گلدهي توت فرنگي تحت شرايط تابستان مورد بررسي قرار گرفت. آزمايش سوم در تابستان سال دوم انجام شد و مشابه آزمايش اول شامل دو بخش تير و مرداد ماه بود. در آزمايش سوم (تير و مرداد ماه)، تاثير نوردهي پايان روز نور قرمز (660 نانومتر) و قرمز دور (735 نانومتر) برگلدهي توت فرنگي بررسي گرديد. آزمايش اول و دوم در قالب آزمايش فاكتوريل بر اساس طرح كاملاً تصادفي و آزمايش سوم بصورت طرح كاملاً تصادفي انجام شد. هر آزمايش در سه تكرار و هر تكرار شامل چهار بوته بود. در اين پژوهش از رقم پاروس كه از ارقام روز كوتاه و تجاري توت فرنگي مي باشد استفاده گرديد. با توجه به اهميت اقتصادي و ارزش غذايي توت فرنگي، كنترل زمان گلدهي در اين گياه جهت توليد خارج از فصل و دسترسي به ميوه در تمام طول سال بسيار مهم مي باشد. در آزمايش اول بوته هاي توت فرنگي از اول تير ماه با چرخه هاي روزانه 8، 16، 24 و 32 روز و به مدت 2، 4 و 6 ساعت در روز در معرض نور قرمز دور قرار گرفتند. نوردهي از ساعت 18 اعمال شد. بوته هاي شاهد تحت شرايط طبيعي طول روز بلند و دماي بالاي تابستان قرار گرفت. در بخش اول بدليل دماي بالاي تير ماه (35 درجه سانتي گراد) علي رغم تغييرات مورفولوژيكي گياه وارد فاز زايشي نشد. بخش دوم آزمايش از اوايل مرداد ماه با كمي كاهش دما با همان تيمارهاي بخش اول تكرار شد. بررسي نتايج در هر دو بخش نشان داد نوردهي پايان روز توسط نور قرمز دور باعث افزايش طول دمبرگ و كاهش تعداد ساقه رونده گرديد و از طرف ديگر بوته هاي قرار گرفته در معرض 32 روز نور قرمز دور به مدت 6 ساعت در آزمايش مرداد ماه وارد فاز زايشي گرديد. مقايسه گياهان انگيخته (32 روز+6 ساعت) و گياهان غير انگيخته (شاهد) نشان داد ميزان جذب فيتوكروم و غلظت ساكار
-
اثركم آبياري بر برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي، بيوشيميايي، مورفولوژيكي و عملكرد شش رقم تجاري زيتون
رحمت اله غلامي 2016اين پژوهش به منظور بررسي اثركم آبياري بر برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي، بيوشيميايي، مورفولوژيكي وعملكرد شش رقم تجاري زيتون در شرايط مزرعه در ايستگاه تحقيقات زيتون دالاهو واقع در استان كرمانشاه در سال هاي 1393 تا 1394 اجرا گرديد. درختان14ساله شش رقم زيتون شامل ميشن، كنسرواليا، آمفي سيس، زرد، روغني و شنگه به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار تحت سه رژيم آبياري قرار گرفتند. تيمارهاي آبياري شامل آبياري به ميزان100 درصد نياز آبي درختان زيتون (شاهد)، تيمارآبياري به ميزان60 درصد نياز آبي درختان زيتون در طول فصل (كم آبياري مداوم)، تيماركم آبياري تنظيم شده (آبياري 60 درصد در طول فصل رشد به همراه عدم آبياري در طول مدت سخت شدن هسته و تغيير رنگ ميوه)، با سيستم آبياري قطره اي اعمال گرديد. به منظور تعيين اثركم آبياري بر ارقام زيتون در شرايط مزرعه برخي صفات فيزيولوژيكي و بيوشيميايي از جمله درصد محتواي نسبي آب برگ، درصد نشت يوني، درصد عناصر كلسيم، سديم و پتاسيم، مقداركلروفيلa ، كلروفيلb، كلروفيل كل، پرولين آزاد برگ، قندهاي محلول، ميزان فنل و مالون دي آلدهيد، ميزان فعاليت آنزيم پراكسيداز و كاتالاز و نيز ويژگي هاي رويشي از جمله طول و قطر شاخه سال جاري، عملكرد ميوه و روغن ارقام و نيز ويژگي هاي ميوه مانند وزن ميوه، طول ميوه، قطر ميوه، وزن تر گوشت، وزن خشك گوشت، درصد ماده خشك گوشت، درصد رطوبت ميوه، وزن تر و خشك هسته، طول و قطر هسته، نسبت وزن خشك گوشت به هسته، درصد گوشت، درصد روغن در ماده تر و خشك و وضعيت گلدهي ارقام زيتون تحت رژيم هاي مختلف آبياري ثبت گرديد. نتايج دو ساله اين پژوهش نشان داد كه طول و قطر شاخه سال جاري تحت تاثير رقم و رژيم آبياري و اثرات متقابل رقم در رژيم آبياري در دو سال پياپي در سطح احتمال يك درصد معني دارگرديد. رقم هاي كنسرواليا و شنگه تحت تيماركم آبياري رشد رويشي بيشتري داشتند. اثر متقابل بين سال و رقم بر عملكرد ميوه در درخت و هكتار، درصد روغن در ماده تر و خشك و عملكرد روغن در سطح احتمال يك درصد معني دار بود. همچنين اثر متقابل سال و رژيم هاي آبياري بر عملكرد ميوه در درخت و هكتار در سطح احتمال يك درصد معني دار شد. تيمار 60 درصد آبياري در مقايسه با ساير تيمارهاي آبياري باعث كاهش وزن تر و خشك هسته، طول و قطر هسته شد.كم آبياري تنظيم شده
-
تاثير كاهش دما، منابع غذايي و هورموني بر تكوين اندام هاي زايشي انجور در شرايط درون شيشه اي
اعظم صديقي هفشجاني 2014
Master Theses
-
اثر سولفات پتاسيم بر عملكرد و برخي ويژگي هاي دارويي گشنيز (Coriandrum sativum L.) تحت كم آبياري
2023خشكي و كم آبي يكي از مهمترين مشكلات بخش توليد محصولات كشاورزي در دنيا و ايران است و با توجه به تغييرات وسيعي كه اين روزها به خاطر تعيير اقليم و كم آبي رخ داده است انديشيدن تدابيري براي حفظ كيفيت محصول و كاهش مصرف آب در بخش كشاورزي ضروري است. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير سولفات پتاسيم بر عملكرد و برخي ويژگي هاي دارويي گشنيز (Coriandrum sativum L) تحت شرايط كم آبياري انجام شد. بدين منظور، آزمايشي به صورت اسپيلت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در سال زراعي 1402-1401 در شهرستان كنگاور استان كرمانشاه انجام شد. تيمار ميزان آبياري به عنوان فاكتور اصلي در سه سطح شامل آبياري كامل (مطابق عرف منطقه)، متوسط (50 درصد آبياري كامل) و بدون آبياري (بدون آبياري) و تيمار كوددهي سولفات پتاسيم به عنوان فاكتور فرعي در سه سطح شامل شامل بدون كوددهي، كوددهي 200 كيلوگرم در هكتار و 400 كيلوگرم در هكتار سولفات پتاسيم در نظر گرفته شد. كشت در آذرماه 1401 انجام شد و تيمارهاي كودي سولفات پتاسيم درست قبل از كشت به صورت خاكي داده شد. از زمان كشت در پاييز تا نيمه بهار، كشت ها تنها از بارندگي استفاده كردند و آبياري انجام نشد. تيمارهاي آبياري در فصل بها و تا رسيدن گياه در اوايل تابستان صورت گرفت. نتايج نشان داد كه بيشترين ميزان وزن تر و خشك بوته، تعداد چتر فرعي، تعداد دانه در چتر، تعداد چتر در بوته، تعداد شاخه فرعي، عملكرد بذر در متر مربع، وزن صد دانه و كلروفيل كل در تيمار آبياري كامل همراه 400 كيلوگرم در هكتار سولفات پتاسيم مشاهده شد. همچنين بالاترين ارتفاع بوته و درصد روغن در تيمار آبياري كامل همراه 200 كيلوگرم در هكتار سولفات پتاسيم بدست آمد. بيشترين مقدار فنل كل، فلاونوئيد كل، ظرفيت آنتي اكسيداني نيز در تيمار بدون آبياري همراه 200 كيلوگرم در هكتار سولفات پتاسيم و بيشترين غلظت پتاسيم برگ در تيمار بدون آبياري همراه 400 كيلوگرم در هكتار سولفات پتاسيم مشاهده شد. بيشترين ميزان Linalol و درصد كل اسانس در تيمار بدون آبياري بدست آمد. اما بيشترين ميزان Geranyl acetate، Dodecanol، γ-Terpinene و α-Pinene در آبياري كامل مشاهده شد. با توجه به اينكه شرايط آبياري كامل و تيمار سولفات پتاسيم 400 كيلوگرم در هكتار باعث افزايش پارامترهاي موفولوژيكي و بيوشيميايي اين گياه شده است، تركيب اين دو تيمار ب
-
اثر بستر كاشت و كيفيت نور بر رشد و ويژگي هاي پاداكسايشي ميكروگرين ريحان
2023ميكروگرين ها، نوع جديدي از سبزي هاي جوان (دانهال هاي خوراكي) بسيار مغذي با دوره توليد كوتاه هستند كه 7 تا 14 روز پس از جوانه زني بذر، بخش هوايي آن از روي سطح بستر كشت برداشت مي شود. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر بستر كشت و كيفيت نور بر ميكروگرين ريحان انجام شد. اين پژوهش بصورت آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور نوع بستركشت در سه سطح (مخلوط برابر كوكوپيت و پرليت، ورميكوليت و پارچه تنظيف) وكيفيت نور در چهار سطح (نور قرمز، نور تركيبي قرمز و آبي با نسبت براير 50 درصد، نور تركيبي قرمز و آبي با نسبت 75 درصد قرمز و 25 درصد آبي و نور فلورسنت) در قالب طرح كاملا تصادفي در اتاق رشد انجام شد. از وال واشرLED بعنوان منبع نور قرمز و آبي استفاده شد. بلافاصله پس از جوانه زني بذرها، تيمارهاي نوري با شدت 200 ميكرومول بر متر مربع در ثانيه اعمال شد. نتايج نشان داد كه نور قرمز در بستر پارچه تنظيف باعث افزايش 5/43درصد وزن تازه،34 درصد وزن خشك،5/12درصد ماده خشك،5/9درصد ارتفاع،5/19 درصدكلروفيلa، 5/52 درصد كلروفيلb ، 32 درصد كلروفيل كل، 63 درصد كاروتنوئيد، 5/8 درصد فنل كل،9 درصد فلاونوئيد، 5/54 درصد ظرفيت پاداكسايشي و 5/85 درصد آنزيم نيترات ردوكتاز و 13 درصد ويتامين ث نسبت به تيمار فلورسنت و بستر تركيبي كوكوپيت و پرليت (شاهد) شد. نور تركيبي قرمز و آبي با نسبت برابر 50 درصد و بستر تركيبي كوكوپيت و پرليت باعث افزايش 5/13 درصد نيترات نسبت به تيمار شاهد شد. براساس يافته هاي اين پژوهش بستر كشت تنظيف به دليل نگهداري مواد غذايي و هدايت بهتر مواد غذايي به سمت گياه باعث افزايش صفات رشدي و ميزان تركيبات بيوشيميايي ميكروگرين ريحان مي شود. همچنين نور قرمز به دليل تاثير روي ساخت رنگدانه هاي فتوسنتزي و تحريك فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز و كاهش ميزان نيترات در گياه بعنوان مناسب ترين نور براي توليد ميكروگرين ريحان توصيه مي شود.
-
اثر پرايمينگ بذر و محلولپاشي برگي با استفاده از ملاتونين بر تحمل به تنش شوري در مرزه (Satureja hortensis L.)
2023چكيده تنش شوري يكي از مهمترين تنش هاي محيطي است كه بر رشد و نمو گياهان تأثير مي گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثر ملاتونين بر ويژگي هاي رشدي و برخي تركيبات فيتوشيميايي مرزه (Satureja hortensis L.) در شرايط تنش شوري انجام شد. اين پژوهش، به صورت يك آزمايش فاكتوريل با دو فاكتور شوري و ملاتونين در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در گلخانه ي پژوهشي گروه علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا انجام شد. فاكتور شوري با استفاده از كلريد سديم در دو سطح صفر و 35 ميلي مولار كلريد سديم بود. فاكتور ملاتونين در پنج سطح شامل بدون ملاتونين، پرايمينگ بذر با استفاده از ملاتونين با غلظت هاي 50 و 200 ميكرومولار و محلولپاشي برگي ملاتونين با غلظت هاي 10 و 50 ميكرومولار بود. بدين منظور، ابتدا بذرهاي پرايم نشده و پرايم شده مرزه در سيني نشا كشت شده و پس از رسيدن گياه به مرحله چهار برگي، به گلدان هاي پلاستيكي 5/0 ليتري حاوي مخلوط كوكوپيت و پرليت (با نسبت 1:1) منتقل شدند. تيمار محلولپاشي برگي ملاتونين در مرحله ي 4 برگي اعمال شد. تيمار شوري با اضافه كردن كلريد سديم به محلول هوگلند ايجاد و در يك سيستم هيدروپونيك به صورت تدريجي از مرحله چهار برگي آغاز شد. گياهان به صورت تدريجي و در طول هشت هفته با محلول هوگلند حاوي كلريد سديم تيمار شدند و پس از اين مدت زمان، ويژگي هاي مورد بررسي اندازه گيري شدند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه مرزه گياهي حساس به تنش شوري است بطوريكه تنش شوري سبب كاهش 53 درصدي طول گياه، 62 درصدي سطح برگ و 50 درصدي وزن تر كل بوته نسبت به تيمار بدون كلريد سديم شد. همچنين كاهش رنگيزه هاي فتوسنتزي و افزايش غلظت مالون دي آلدهيد و پراكسيد هيدروژن در شرايط تنش شوري مشاهده شد. اثر غلظت و روش كاربرد ملاتونين بر ويژگي هاي مورد بررسي معني دار بود. كاربرد ملاتونين سبب افزايش ويژگي هاي رشدي مانند تعداد و سطح برگ، وزن تر اندام هوايي، وزن تر ريشه، وزن خشك كل بوته، وزن خشك اندام هوايي و وزن خشك ريشه نسبت به تيمارهاي بدون ملاتونين در شرايط تنش و بدون تنش شوري شد. همچنين كاربرد ملاتونين افزايش برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي مانند محتواي نسبي آب برگ و رنگيزه هاي فتوسنتزي و ويژگي هاي فيتوشيميايي مانند فنل كل، فلاونوئيد كل، ظرفيت آنتي اكسيداني و درصد اسانس نسبت به تيمارهاي بدون ملاتونين در شرايط تنش و بدون تنش شوري
-
بهينه سازي ريزازديادي و توليد بذر مصنوعي در شاهدانه (Cannabis sativa L.)
مرضيه ترابي 2023شاهدانه گياهي با ارزش از خانواده شاهدانه گان (Cannabaceae) است كه ضمن داشتن خواص داروئي، منبعي غني از فيبرها، انواع روغن و عناصر مختلف است و محصولي چند منظوره محسوب مي شود (Pertwee, 2014). اين گياه از زمان هاي بسيار قديم داراي مصارف دارويي و نساجي بوده است ( Lozano, 2001). شاهدانه، به عنوان گياهي در حال احياي مجدد، داراي ويژگي هاي زراعي باارزشي جهت كشاورزي پايدار، از جمله مقاومت بالا در برابر تنش هاي محيطي و سيستم ريشه اي پيشرفته جهت ممانعت از فرسايش خاك است (Kumar et al., 2021). اين گياه حاوي دو ماده مهم به نام اسيد 9-تتراهيدروكانابينوليك و اسيد كانابيدوليك است، كه با توجه به اهميت اين دو ماده، محققين در حال طراحي و دستكاري ميكروارگانيسم هايي براي توليد اين دو اسيد مهم هستند .(Martinenghi et al., 2020) شاهدانه به طور معمول گياهي دوپايه است كه عمده گرده افشاني آن از طريق باد انجام مي شود. بر اين اساس، به دليل ماهيت دگرگشني در اين گياه، حفظ ويژگي هاي خاص و كارايي آن از طريق تكثير جنسي دشوار است. بنابراين غربالگري مبتني بر مشخصات شيميايي، انتخاب كلون هاي اليت پرمحصول و تكثير آنها با استفاده از ابزارهاي فنآوري زيستي مناسب ترين راه براي حفظ خطوط ژنتيكي آنها است. بر اين اساس، بهينه سازي ريزازديادي و توليد بذر مصنوعي اين گياه روشي مناسب جهت تكثير خارج از فصل و عاري از آفات و بيماري هاي لاين هي پيشرفته و لاين هاي اليت است. شيوه نامه هاي مربوط به ريزازديادي و توليد بذرهاي مصنوعي در اين گياه نيز مانند ساير گياهان مي تواند تحت تأثير عوامل مختلفي از جمله نوع آب (مغناطيسي شده و آب معمولي)، نوع و غلظت تنظيم كننده هاي رشد و ساير عوامل قرار گيرند.
-
تاثير پوترسين بر ويژگي هاي فيزيولوژيكي و رشدي انگور رقم بيدانه سفيد تحت تنش خشكي
2023تنش خشكي يكي از مهم ترين عوامل كاهش رشد و عملكرد بوته هاي انگور در سرتاسر جهان است. اين پژوهش به منظور بررسي اثرات پلي آمين پوترسين در افزايش تحمل به تنش خشكي انگور، روي قلمه هاي ريشه دار يكساله انگور رقم بيدانه سفيد به صورت گلداني انجام شد. بوته هاي انگور به مدت 5 هفته تحت دو رژيم آبي 70 و 40 درصد آب قابل دسترس قرار گرفتند. پوترسين با غلظت هاي 1 و 2 ميلي مولار به همراه شاهد، در دو نوبت روي سرشاخه ي بوته ها محلول پاشي شد. نوبت اول محلول پاشي در شروع اعمال رژيم آبياري و نوبت دوم به فاصله ي دو هفته پس از آن بود. در رژيم آبي 70 درصد، سرعت فتوسنتز با غلظت 1 ميلي مولار پوترسين و هدايت روزنه اي با غلظت هاي 1 و 2 ميلي مولار پوترسين نسبت به شاهد افزايش و غلظت دي اكسيد كربن بين سلولي در غلظت هاي 1 و 2 ميلي مولار پوترسين كاهش يافت، اما در رژيم آبي 40 درصد، پوترسين بر اين صفات تأثيري نداشت. در هر دو رژيم آبي، كارايي مصرف آب كاهش يافت و سرعت تعرق تحت تأثير پوترسين قرار نگرفت. فلورسانس حداقل، فلورسانس حداكثر و حداكثر بازده كوانتومي فتوشيميايي فتوسيستم 2 در هر دو رژيم آبي در گياهان محلول پاشي شده با پوترسين تفاوت معني داري نسبت به شاهد نداشتند. بيشترين غلظت كلروفيل، در رژيم هاي آبي 70 و 40 درصد در غلظت 1 ميلي مولار پوترسين مشاهده شد. محتواي پرولين برگ در رژيم آبي 70 درصد با غلظت 1 و 2 ميلي مولار پوترسين و در رژيم آبي 40 درصد با غلظت 2 ميلي مولار پوترسين افزايش يافت. غلظت كربوهيدرات هاي محلول برگ در هر دو رژيم آبي با محلول پاشي پوترسين تفاوت معني داري نسبت شاهد نداشت. فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني در رژيم هاي آبي 70 و 40 درصد با هر دو غلظت 1 و 2 ميلي مولار افزايش يافت. غلظت نيتروژن برگ تنها در رژيم آبي 70 درصد و با پوترسين 1 ميلي مولار بيشترين مقدار را داشت. نتايج بررسي صفات رشدي نشان داد كه تعداد و سطح برگ ، طول و قطر ريشه هاي اصلي و وزن خشك و تر ريشه در هر دو رژيم آبي افزايش داشتند. به طور كلي، پوترسين از طريق بهبود ويژگي هاي فتوسنتزي، افزايش محتواي پرولين، فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني و ويژگي هاي رشدي برگ و ريشه باعث افزايش مقاومت به تنش خشكي انگور شده است.
-
اثر گلايسين بتائين برون زاد بر تحمل به سرماي بهاره انگور رقم فخري
محمدمهدي هنري جعفرپور 2023گلايسين بتائين به عنوان يكي از محافظت كننده هاي اسمزي، نقش مهمي را در تحمل گياهان به تنش هاي غير زيستي ازجمله تنش دماي پايين ايفا مي كند. در اين پژوهش اثر تيمار برگي گلايسين بتائين روي برخي ويژگي هاي بيوشيميايي و افزايش تحمل به سرماي ديررس بهاره انگور رقم فخري بررسي شد. آزمايش در دو بخش مزرعه اي و تيمار مصنوعي دماي پايين انجام شد. در بخش اول بوته ها در قالب طرح كاملاً تصادفي با استفاده از غلظت هاي صفر، 5/0، 1 و 2 ميلي مولار گلايسين بتائين در مزرعه محلول پاشي شده و پس از دو هفته، صفات بيوشيميايي مربوط به بوته ها اندازه گيري شدند. در بخش دوم، شاخه هايي از بوته هاي تيمار شده در شرايط مزرعه براي ارزيابي اثر گلايسين بتائين روي ميزان مقاومت به سرماي برگ و خوشه در سردخانه در دماهاي صفر، 2- و 4- درجه سانتي گراد قرار گرفته و نشت يوني آنها پس از 24 ساعت مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج آزمايش اول نشان داد كه تيمار 1 ميلي مولار گلايسين بتائين سبب افزايش غلظت كلروفيل a، b، كل و كارتنوئيد كل، درصد محتواي نسبي آب برگ، غلظت كربوهيدرات محلول، پرولين و پروتئين برگ نسبت به شاهد شد؛ اما با افزايش غلظت محلول پاشي گلايسين بتائين به 2 ميلي مولار صفات فوق كاهش يافتند. طول شاخه و تعداد گل در تيمارهاي 1 و 2 ميلي مولار بالاتر از ديگر تيمارها بود. در غلظت 2 ميلي مولار گلايسين بتائين تعداد ميوه بيشتري در مقايسه با ساير تيمارها مشاهده شد. در نهايت درصد تشكيل ميوه در هر دو غلظت 1 و 2 ميلي مولار بدون اختلاف معني دار بالاتر از ساير تيمارها بود. بر اساس داده هاي حاصل از درصد نشت يوني در آزمايش دوم، كاربرد گلايسين بتائين سبب افزايش تحمل به سرما در بوته انگور رقم فخري شد و اين افزايش با افزايش غلظت مورداستفاده گلايسين بتائين مرتبط بود. در بين غلظت هاي به كاررفته گلايسين بتائين بيشترين تحمل به سرما و كمترين درصد نشت يوني برگ در تيمار 2 ميلي مولار بود كه به ترتيب بر اساس نشت يوني تا دماهاي 2- و 4- درجه سانتي گراد را تحمل كردند. غلظت 2 ميلي مولار گلايسين بتائين نيز در دماهاي 2- و 4- درجه كمترين درصد نشت يوني خوشه و بالاترين تحمل به سرما را نشان داد. پس ازآن غلظت هاي 1 و 5/0 ميلي مولار گلايسين بتائين قرار گرفتند. كمترين مقادير تحمل به سرماي برگ و خوشه هر دو در تيمار شاهد مشاهده شد. همبستگي مثبت و معني داري
Thesis summary
-
اثر زمان پيوند و اسيد ساليسيليك بر گيرايي پيوند سرشاخه كاري گردو
علي داوري 2023ژوهش حاضر در قالب دو آزمايش در يكي از باغ هاي مسن گردو شهرستان تويسركان انجام شد. در آزمايش اول پيوندك رقم چندلر و فرنور در اسفندماه 1400 تهيه شده و در سه زمان 25 فرورردين، 5 ارديبهشت و 15 ارديبهشت به روش پيوند تاجي پوستي روي پايه هاي حدودا 15 ساله سرشاخه كاري شد. اين آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با دو فاكتور رقم در دو سطح و زمان پيوند در سه سطح با پنج تكرار انجام شد. پيوندك ها تا زمان استفاده در شرايط رطوبت بالا و دماي حدود 4 درجه سانتي گراد در يخچال نگهداري شدند. در آزمايش دوم، به منظور بررسي اثر ساليسيليك اسيد بر گيرايي پيوند، پيوندك هاي رقم چندلر به دو گروه تقسيم شده، گروهي به عنوان شاهد و گروه دوم قبل از پيوند به مدت 24 ساعت در محلول 5/0 ميلي مولار ساليسيليك اسيد قرار گرفته و در سه زمان 25 فرورردين، 5 ارديبهشت و 15 ارديبهشت به روش مشابه آزمايش اول روي پايه هاي مسن پيوند شدند. اين آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با دو فاكتور غلظت ساليسيليك اسيد در دو سطح (صفر و 5/0 ميلي مولار) و زمان پيوند در سه سطح با پنج تكرار انجام شد. در نهايت ميزان گيرايي و وضعيت رشدي پيوندها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه زمان پيوند، نوع رقم و ساليسيليك اسيد، داراي اختلاف معني دار از نظر تعداد جوانه فعال و درصد گيرايي بودند. در بين تاريخ هاي پيوند، 25 فروردين بهترين نتيجه را از نظر تعداد جوانه و درصد گيرايي داشت. از بين 2 رقم فرنور و چندلر، بهترين رقم از نظر عملكرد پيوند، رقم چندلر بود و تيمار با 5/0 ميلي مولار ساليسيليك اسيد، داراي اثر منفي روي عملكرد پيوندها بود.
Thesis summary
-
ارزيابي اثرات پرتوتابي فرابنفش و نورآبي روي برخي مواد مؤثره و ويژگي پاداكسايشي مريم گلي (Salvia Officinalis)
مهسا مهرجو 2023گياه دارويي مريم گلي با نام علمي Salvia Officinalis متعلق به خانواده نعناعيان است. نور يكي از عوامل مهم تأثيرگذار روي رشد و ويژگي هاي فيتوشيميايي گياهان مي باشد. پژوهش حاضر به منظور ارزيابي اثرات پرتوتابي تكميلي فرابنفش و نورآبي روي برخي مواد مؤثره و ويژگي پاداكسايشي گياه مريم گلي در قالب يك طرح كاملاً تصادفي با چهار تيمار شامل 1- شاهد (روشنايي طبيعي)، 2- نور آبي به مدت 4 ساعت در روز، 3- نور آبي به مدت 10 ساعت در روز، 4- نور فرابنفش B به مدت 5 دقيقه در روز و 5- نور فرابنفش B به مدت 15 دقيقه در روز اجرا شد. تيمارها به صوزت تكميلي همراه با نور خورشيد در چهار تكرار در سال 1400 در گلخانه گروه علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا، اعمال گرديد و به دنبال آن برخي ويژگي هاي رشدي و فيتوشيميايي گياهان پرورش يافته اندازه گيري گرديدند. نتايج نشان داد، بيشترين ارتفاع گياه مريم گلي در تيمار نور آبي به مدت 10 ساعت در روز (66/28 سانتي متر) مشاهده شد و كمترين ارتفاع گياه در تيمار پرتو تابي نور فرابنفش B به مدت 15 دقيقه ديده شد. بيشترين وزن تر كل گياه مريم گلي از تيمار اعمال نور آبي به مدت 10 ساعت در روز (93/4 گرم در بوته)حاصل شد و كمترين وزن تر كل در تيمار پرتو تابي نور فرابنفش B به مدت 15 دقيقه مشاهده شد. تيمار اعمال نور آبي به مدت 10 ساعت در روز منجر به بيشترين وزن تر و خشك برگ گياه مريم گلي شد و كمترين وزن تر و خشگ برگ در تيمار پرتو تابي نور فرابنفش B به مدت 15 دقيقه ديده شد. بيشترين محتواي كلروفيل كل گياه مريم گلي به ترتيب از تيمار اعمال نور آبي به مدت 10 ساعت در روز (39/32 درصد افزايش در مقايسه با شاهد) و تيمار اعمال نور آبي به مدت 4 ساعت در روز (02/16 درصد افزايش در مقايسه با شاهد) حاصل شد. بالاترين ميزان كاروتنوئيد گياه مريم گلي به ترتيب در تيمار اعمال نور آبي به مدت 10 ساعت در روز (33/2 ميلي گرم در گرم وزن تر) و تيمار اعمال نور آبي به مدت 4 ساعت در روز (76/1 ميلي گرم در گرم وزن تر) ديده شد. بيشترين محتواي فنل كل گياه مريم گلي به ترتيب در تيمار اعمال تيمار پرتو تابي نور فرابنفش B به مدت 15 دقيقه (09/59 ميلي گرم در گرم عصاره) و تيمار پرتو تابي نور فرابنفش B به مدت 5 دقيقه (75/51 ميلي گرم در گرم عصاره) ديده شد. بيشترين محتواي فلاونوئيد گياه مريم گلي در تيمار اعمال تيمار پرتو تابي نو
-
شبيه سازي كوفتگي ميوه خرمالو تحت بار ديناميكي بوسيله روش المان محدود
الهه سهيل سرو 2023صدمه ي كوفتگي علت اصلي كاهش كيفيت ميوه مي باشد. به منظور كاهش اين صدمه، داشتن دانش در مورد اثر خصوصيات ميوه بر روي حساسيت كوفتگي لازم مي باشد. كوفتگي ها بر اثر بارگذاري استاتيكي و ديناميكي وقتي تنش وارده به ميوه از تنش گسيختگي بافت آن فراتر شود، رخ مي دهند.يك دستگاه پاندول به عنوان ابزاري براي اعمال سه سطح ضربه ي كنترل شده بر ميوه ساخته شده است. روش المان محدود، روشي عددي براي حل معادلات ديفرانسيلي جزئي يا PDE تعريف شده بر اساس يك يا دو متغير مكاني است. در اين روش، براي حل مسئله يك سيستم بزرگ به قسمت هاي كوچك تر و ساده تر به نام المان هاي محدود تقسيم مي شود. اين گسسته سازي مكاني مستلزم تعريف جسم يا محيط مسئله بصورت يك شبكه يا در اصطلاح مش است. در واقع شبكه از مجموعه اي از نقاط گسسته براي تبديل جسم يا محيط مسئله به محدودهٔ عددي براي حل مسئله است.
Thesis summary
-
تاثير تغييركيفيت نور با استفاده از فيلترهاي رنگي پلاستيكي بر ويژگي هاي رشدي گياه حسن يوسف (Coleus blumei)
زهرا موسوي ستوده 2022چكيده: حسن يوسف با نام علمي Coleus blumei، يكي از گياهان برگساره زينتي است كه ارزش زينتي آن به برخي ويژگي هاي ظاهري مثل برگ هاي بزرگ، رنگارنگ، ارتفاع كم ساقه و فاصله كوتاه ميانگره مرتبط است. نور يكي از مهم ترين فاكتورهايي است كه بر ويژگي هاي ظاهري حسن يوسف تأثير مي گذارد. در پژوهش حاضر اثر كاربرد فيلترهاي رنگي قرمز، آبي، سبز، زرد و قرمز دور با تيمار شاهد (بدون فيلتر) در گلخانه شيشه اي دانشگاه بوعلي سينا مورد مقايسه قرار گرفتند. بدين منظور، گياهان گلداني حسن يوسف در نيمه اول پاييز سال 1399 با ميانگين شدت نور 47000 لوكس به مدت 50 روز زير فيلترهاي رنگي قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه اثر فيلترهاي رنگي بر طول ساقه و طول ميانگره معني دار شد. بيشترين طول ساقه مربوط به فيلتر رنگي آبي (23.28 سانتي متر) و پس از آن در فيلتر رنگي قرمز (21.07 سانتي متر) مشاهده شد و كمترين مقدار آن مربوط به گياهان شاهد (17.71 سانتي متر) و گياهان مربوط به فيلتر قرمز دور (16.82 سانتي متر) بود. بيشترين فاصله ميانگره در فيلترهاي رنگي قرمز (0.86 سانتي متر) و آبي (0.84 سانتي متر) مشاهده شد. اثر فيلتر رنگي بر سطح برگ معني دار شد. بيشترين ميزان سطح برگ مربوط به تيمار فيلتر آبي (69.5 سانتي متر مربع) و پس از آن در فيلتر رنگي قرمز (63.3 سانتي متر مربع) مشاهده شد. كمترين ميزان سطح برگ نيز مربوط به تيمار شاهد (48.7 سانتي متر مربع) بود كه با تمامي فيلترهاي رنگي از نظر آماري اختلاف معني داري داشت. اثر فيلترهاي رنگي بر ميزان كلروفيل a،كلروفيل b و كلروفيل كل در سطح احتمال يك درصد معني دار شد. همچنين ميزان آنتوسيانين برگ در فيلتر رنگي آبي نسبت به شرايط عدم استفاده از فيلتر رنگي 2.4 برابر بيشتر بود. اثر فيلترهاي رنگي بر ساير ويژگي هاي فيتو شيميايي مانند ميزان فنل كل، فلاونوييد كل و ظرفيت آنتي اكسيداني و صفات فتوسنتزي مثل ميزان فتوسنتز غلظت كربن دي اكسيد زير روزنه، تعرق و هدايت مزوفيلي در سطح يك درصد معني دار شد. بررسي برش هاي عرضي برگ تفاوت آناتومي برگ بين تيمارها و شاهد را نشان داد. اثر فيلترهاي رنگي بر ضخامت اپيدرم بالايي، اپيدرم پاييني، نوع دسته جات آوندي و تعداد كرك در سطح احتمال يك درصد معني دار بود. در گياهان زير تيمار فيلتر آبي، بيشترين ضخامت اپيدرم برگ (22.21 ميكرومتر و 20.24 ميكرومتر) و به لحاظ كيفي كامل ت
Thesis summary
-
تاثير نوردهي نور تكميلي به همراه فرابنفشB بر رشد، ويژگي و برخي تركيبات آنتي اكسيداني (Melissa Officinalis L.)
محسن دودكاني 2022نور، يكي از عوامل محيطي موثر بر رشد و توليد متابوليت هاي ثانويه در گياهان دارويي مي باشد كه مي توان آن را در گلخانه ها به صورت مصنوعي و يا به صورت تنش روي گياهان اعمال كرد. اين پژوهش به منظور بررسي اثر نوردهي نور تكميلي بر برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي به همراه تنش فرابنفش B روي گياه دارويي بادرنجبويه انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي در سه تكرار انجام گرفت. فاكتور اول نوردهي نور تكميلي در چهار سطح شامل شاهد (بدون نور تكميلي)، نورتكميلي 2 ساعت در پايان روز، 4 ساعت در پايان روز و 12 ساعت در طول روز و فاكتور دوم تنش فرابنفش در دو سطح شاهد و 10 دقيقه به مدت 10 روز قبل از برداشت بود. براساس نتايج، ارتفاع گياه، وزن تر و خشك كل، وزن تر و خشك برگ، وزن تر و خشك اندام هوايي، وزن تر و خشك ريشه در تيمار فرابنفش و در شرايط بدون نور تكميلي كاهش يافت. در تيمار نورتكميلي ارتفاع گياه، وزن تر و خشك كل، وزن تر و خشك برگ و اندام هوايي و وزن تر و خشك ريشه نسبت به شاهد افزايش يافت و بيشترين ميزان آن ها در تيمار 12 ساعت نورتكميلي و بدون حضور تنش فرابنفش مشاهده شد. در تنش فرابنفش ميزان كلروفيل كل، a، b و كارتنوئيد نسبت به گياه شاهد افزايش يافت. نوردهي نور تكميلي باعث افزايش ميزان كلروفيل كل، a، b و كارتنوئيد شد. بيشترين ميزان كلرفيل كل (7/12 ميلي گرم در گرم وزن تر)، كلرفيل a (10 ميلي گرم در گرم وزن تر)، كلروفيل b (64/2 ميلي گرم در گرم وزن تر) و كارتنوئيد (83/2 ميلي گرم در گرم وزن تر) در تيمار 12 ساعت نور تكميلي در طول روز و بدون تنش فرابنفش مشاهده گرديد. تنش فرابنفش و نوردهي نور تكميلي باعث افزايش ميزان فنل كل، فلاونوئيد و ظرفيت آنتي اكسيداني در اين گياه شدند. بيشترين ميزان فنل كل (4/64 ميلي گرم در گرم وزن عصاره برگ)، فلاونوئيد (61/154 ميلي گرم در گرم وزن عصاره برگ) و ظرفيت آنتي اكسيداني (4/94 ميلي گرم در گرم وزن عصاره برگ) در تيمار 12 ساعت نور تكميلي به همراه تنش قرابنفش مشاهده گرديد. فتوسنتز، هدايت مزوفيلي، كارايي مصرف آب و تعرق در طول دوره پرتوتابي فرابنفش كاهش و در تيماردهي نور تكميلي افزايش يافتند. CO2 زير روزنه اي در حضور تنش فرابنفش افزايش و در تيمار نوردهي تكميلي كاهش يافت. ميزان رزمارينك و كلروژنيك اسيد در تيماردهي نور تكميلي افزايش يافت. بي
-
ارزيابي و اعتبارسنجي غيرمخرب برخي ويژگيهاي كيفي پس از برداشت گل رز به وسيله طيف سنج فيبر نوري
آرزو مرادي نام فرد 2022اﯾﻦ آزﻣﺎﯾﺶ در آزﻣﺎﯾﺸﮕﺎه ﺧﻮاص ﻣﮑﺎﻧﯿﮑﯽ ﮔﺮوه مهندسي ﺑﯿﻮﺳﯿﺴﺘﻢ داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻮﻋﻠﯽ ﺳﯿﻨﺎ ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ اﻧﺠﺎم ﺧﻮاﻫﺪﺷﺪ: در اين آزمايش گل هاي رز شاخه بريده ازگلخانه تهيه خواهند شد و پس از آماده سازي اوليه، بسته بندي آن ها صورت خواهدگرفت. تيمارهاي اعمال شده شامل: نوع بسته بندي در سه سطح (شاهد، اتمسفر اصلاح شده و خلا نسبي)، دو نوع فيلم (فيلم معمولي و فيلم نانو)، دماي نگهداري موردنظر (دو سطح دمايي) و مدت زمان نگهداري مناسب مي باشد. بر مبناي تيمارهاي اعمال شده و تعداد تيمارها، بسته هاي مشخصي از هر خوشه تيماري تعيين و براي انجام آزمايشات انتخاب خواهدشد. ارزيابي ها و آزمون هاي زير در مدت نگهداري پس از برداشت مورد بررسي قرار خواهد گرفت: 1) ارزيابي هاي غير مخرب شامل طيف سنج فيبرنوري تا محدوده ي nm 1100 و آزمون رنگ سنجي 2) آزمون هاي فيزيكي شامل: رطوبت 3) آزمون هاي شيميايي شامل: اندازه گيري تركيبات آنتوسيانين، آنتي اكسيدان، فلاونول ها و كاروتنوئيدها 4) آزمون گازسنجي 5) آزمون هاي مكانيكي شامل: آزمون كششي يا برشي يا پانچري بر روي گلبرگ، برگ و يا ساقه گل انجام خواهد گرفت. داده هاي اين تحقيق به صورت آزمون فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي مورد بررسي و تجزيه تحليل قرار خواهد گرفت.
Thesis summary
-
ارزيابي پيامدهاي پرتوتابي فرابنفش B، نور قرمز و نور آبي روي برخي مواد موثره و ويژگي پاداكسايشي قارچ خوراكي دارويي گانودرما (Ganoderma lucidum)
سميرا ذريه سليمان 2021چكيده: قارچ گانودرما يكي از مهم ترين قارچ هاي خوراكي مي باشد كه در سال هاي اخير به علت ويژگي هاي دارويي و ضد سرطاني مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر براي بررسي تاثير كيفيت نور شامل پرتوتابي فرابنفش B، نورقرمز، نور آبي و تركيب آنها بر عملكرد و ويژگي پاداكسايشي قارچ خوراكي دارويي گانودرما(Ganoderma lucidum)انجام پذيرفته است. براي اين منظور بسترهاي آماده تلقيح شده با اسپاون قارچ گانودرما از شركت توليد قارچ هاي خوراكي- دارويي سارين فام در استان البرز تهيه شد و در شرايط نيمه استريل تحت تيمارهاي نور ي شامل نور هاي سفيد (شاهد)، آبي، نور تركيبي (آبي 50% -قرمز50%)، نور قرمز و نور تركيبي (قرمز 75% - آبي 25%) به مدت 12 ساعت و نور فرابنفش به مدت 10 دقيقه قرار داده شدند. تيمارهاي نوري در مرحله ي ساقه روي قارچ ها به مدت 13 روز به سطح بستر تابيده شد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه وزن تر و خشك، محتواي آب و درصد ماده خشك قارچ تحت تاثير نوردهي قرار گرفت. نور آبي و قرمز وزن تر و خشك را افزايش داد؛ بيشترين وزن تر در تيمار نور آبي و قرمز به ترتيب 08/18 و 87/15 گرم بر كيلوگرم وزن بستر و كمترين ميزان در تيمار نور فرابنفش (42/8 گرم بر كيلوگرم وزن بستر) مشاهده گرديد. در رابطه با وزن خشك تيمارهاي آبي و قرمز بيشترين ميزان و تيمار نور فرابنفش كمترين ميزان را به خود اختصاص داد. تيمار نور فرابنفش همچنين كمترين درصد ماده خشك (42/25 درصد) و بيشترين درصد محتواي آب (58/74 درصد) را به خود اختصاص داد اما بين ساير تيمارها اختلاف معني داري مشاهده نشد. در رابطه با تركيبات ثانويه ميزان فنل كل تحت تاثير تيمارهاي نوري قرار گرفت و هر دو تيمار نوري تركيبي قرمز و آبي بالاترين ميزان را به خود اختصاص داده و تيمار شاهد كمترين ميزان را نشان داد. ميزان فلاونوئيد كل نيز تحت تاثير تيمارهاي نوري قرار گرفت و دو تيمار نورهاي تركيبي قرمز و آبي بالاترين ميزان و تيمار شاهد كمترين ميزان را به خود اختصاص دادند. ظرفيت آنتي اكسيداني تحت تاثير تيمارهاي نوري قرار گرفته و تيمارهاي نور تركيبي و قرمز بالاترين ميزان و تيمارهاي شاهد و نور فرابنفش كمترين ميزان را به خود اختصاص دادند. پلي ساكاريدها به عنوان يكي از مهمترين تركيبات در قارچ گانودرما شناخته مي شوند. در اين پژوهش وزن خشك پلي ساكاريد خام استخراج شده و محتوي پلي ساك
-
اثر محلول پاشي برگي پوترسين و سولفات روي بر رشد و برخي ويژگي هاي فيتوشيميايي گياه سياهدانه (Nigella sativa L.)
نسا حميديه 2021به منظور بررسي اثر پوترسين و سولفات روي بر گياه سياهدانه در سه سطح پوترسين (صفر، 25/0 و 5/0 ميلي مولار) و غلظت سولفات روي در سه سطح (صفر، 05/0 و 1/0 درصد) در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار انجام شد. ويژگي هاي مورد بررسي در سه گروه ويژگي هاي رشدي، ويژگي هاي فيتوشيميايي و درصد و كيفيت روغن مورد اندازه گيري قرار گرفت. نتايج نشان دادند كه اثرات ساده پوترسين و سولفات روي بر ويژگي هاي رشدي گياه مثل ارتفاع، طول ريشه، تعداد گل، وزن صددانه، وزن تر و خشك اندام هوايي و وزن تر و خشك ريشه در سطح يك درصد معني دار شدند. اما اثرات متقابل پوترسين و سولفات روي تنها بر ارتفاع گياه در سطح پنج درصد و بر تعداد گل آذين، وزن تر اندام هوايي و وزن تر و خشك ريشه در سطح يك درصد معني دار شد. اثر پوترسين و سولفات تنها بر كلروفيل b معني دار شد و اثر ساده پوترسين بر فنل كل در سطح يك درصد و اثر متقابل پوترسين و سولفات روي بر صفات محتواي فنل كل، فلاونوئيد در سطح يك درصد و درصد روغن در سطح پنج درصد معني دار شد و بر ظرفيت آنتي اكسيداني غير معني دار شد. آناليز اسيدهاي چرب نشان داد كه تيمار ها اثر معني داري در سطح يك درصد بر درصد اسيد هاي چرب اولئيك اسيد و 2 سيس-آلفا لينولئيك اسيد داشتند و بر درصد پالمتيك اسيد و استئاريك اسيد اثر معني داري در سطح پنج درصد ايجاد كردند.
-
تأثير زمان حذف برگ روي نياز سرمايي، تحمل به سرما و زمان شكوفايي جوانه انگور رقم بي دانه سفيد
صفوراسادات دولت خواه 2021اين پژوهش در سال 1398 بهصورت يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در باغ پژوهشي دانشگاه ملاير انجام شد. بدين منظور برگهاي بوتههاي چندساله انگور رقم بيدانه سفيد، در سه زمان 20 مهر، 30 مهر و 10 آبان )فاكتور اول( با سه الگوي حذف برگ گرههاي قاعده شاخه، وسط شاخه و نوك شاخه )فاكتور دوم( حذف شدند. دو هفته پس از آخرين زمان تيمار حذف برگ، شاخههاي يكساله برداشت و براي ارزيابي شاخصهاي نيار سرمايي به آزمايشگاه منتقل شدند. همچنين با هدف ارزيابي اثر تيمارها بر مقاومت به سرما، نمونههاي شاخه و جوانه در دو مرحله آذر و بهمن تهيه شده و اسموليتهاي سازگاري مورد اندازه گيري قرار گرفت. سپس در معرض 3 ساعت در دماهايي 9 ،- 12 ،- 15 - و 18 - درجه سانتيگراد قرار گرفته و ميزان مقاومت به سرما به روشهاي نشت يوني و آزمون تترازوليوم مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان دادند كه افزايش زمان حذف برگ از 20 مهر به 10 آبان باعث افزايش تعداد روز لازم و نياز گرمايي براي شكوفايي شد. براين اساس كمترين تعداد روز لازم و نياز گرمايي براي شكوفايي مربوط به تاكهايي بود كه در اولين زمان ) 20 مهر( بخش انتهايي شاخه آنها حذف برگ شد. از طرفي بيشترين تعداد روز لازم و نياز گرمايي براي شكوفايي مربوط به تاكهايي بود كه در آخرين تيمار زماني ) 10 آبان( بخشهاي قاعدهاي شاخه آنها حذف برگ شده بود. همچنين با افزايش مدت زمان سرماهي تعداد روز لازم و نياز گرمايي براي شكوفايي كاهش يافت. براساس نتايج تحمل به سرما، اختلاف معنيداري بين تيمارها از لحاظ تحمل به سرما و ويژگيهاي بيوشيميايي و نيز محتواي آب جوانه در دو مرحله نمونهبرداري مشاهده شد. در مرحله آذر ماه كمترين ميانگين 50LT ( 99 / 12 - درجه سانتيگراد( برآورد شده براساس روش نشت يوني در جوانه )بيشترين تحمل به سرما( مربوط به تاكهايي بود كه برگهاي قاعده شاخه در 10 آبان حذف شده بود و بيشترين ميانگين 50LT ( 63 / 8 - درجه سانتيگراد؛ كمترين تحمل به سرماي جوانه( مربوط به تاكهايي بود كه برگهاي نوك شاخه در 20 مهر حذف شده بود. الگوي تحمل به سرما در مرحله سازگاري به سرما در بهمن ماه مشابه آذر ماه بود ولي تحمل به سرماي تيمارها بهطور ميانگين 58 / 5 - درجه سانتيگراد افزايش پيدا كرد. ميانگين غلظت كربوهيدراتهاي محلول، پروتئينهاي محلول، پرولين و مقاومت به سرما در نمونههاي بهمن ماه بيشتر از
-
بهينه سازي آندروژنز در خيار از طريق كشت بساك با اعمال تيمارهاي فيزيكي وشيميايي روي بساك ها و كالوس هاي حاصل
زهرا شفائي 2021توليد لاين هاي خالص يكي از مهم ترين ابزارها جهت توليد بذر پر عملكرد است. با توجه به پيشرفت هاي اخير روش هاي آزمايشگاهي مي توان لاين هاي خالص را در زمان كوتاهي توليد كرد و چندين سال در زمان صرفه جويي نمود. در پژوهش حاضر پاسخ بساك هاي گياه خيار (Cucumis sativus L.)به آندروژنز در شرايط درون شيشه اي مورد مطالعه قرار گرفت و اثر نوع ژنوتيپ ( بتاآلفا، سوپرسهيل، ارشيا، ماجد)، اثر تيمارحرارتي و نوع كشت ( 30، 35، 38 درجه سانتي گراد و بدون اعمال حرارت(شاهد) در محيط كشت مايع و بدون اعمال حرارت(شاهد) در محيط كشت جامد)، اثر شوك الكتريكي بر بساك ها و كالوس هاي خيار با ولتاژهاي (50، 100، 150 و 200 ولت) ، تيمار فيزيكي سانتريفيوژبا ميزان دورهاي(g100، g150، g300 وg600) ، تيمار مغناطيسي شامل (ميدان مغناطيسي با شدت بالا و آب مغناطيسي به مدت 24 ساعت، آب مغناطيسي به مدت يك ساعت و عبور از آب مغناطيسي) و پيش تيمار TSA با غلظت هاي (1/0، 5/0، 1 و 2 ميكرومولار) بر كالوس زايي، رويان زايي و باززايي گياه، در كشت بساك خيار بررسي گرديد. نتايج نشان داد كه بيشترين درصد القا آندروژنز و رويان زايي مربوط به ژنوتيپ بتاآلفا مي باشد. اثر تيمار حرارتي و نوع كشت بر رويان زايي و باززايي گياه معني دار گرديد به طوري كه تيمار شاهد در محيط كشت مايع با ميانگين 36/4 گياه به ازاي هر بساك و پس از آن تيمار 30درجه سانتي گراد در محيط كشت مايع با ميانگين4/1 گياه به ازاي هر بساك مطلوب ترين تيمارها بودند. در اين آزمايش مشخص شد محيط مايع نيز براي رويان زايي بسيار موثر بوده است و در نتيجه تعداد زيادي گياه از اين طريق باززا شد. اثر شوك الكتريكي بيشترين درصد كالوس زايي را با ميزان 90 درصد و بالاترين ميانگين رويان به ازاي هر بساك را با ميزان 16/0 رويان در تيمار 100 ولت نشان داد. همچنين شوك الكتريكي روي كالوس ها اعمال شد اما هيچ رويان زايي در آن ها رخ نداد. تيمار فيزيكي سانتريفيوژ بر بساك ها اعمال شد و نتايج نشان داد كه تيمار g150 بيشترين درصد كالوس زايي (33/73درصد) و بالاترين ميانگين تعداد رويان به ازاي هر بساك (2/0) را داشت. تيمار عبور از آب مغناطيسي با ميانگين 2/0 رويان زايي در هر بساك نسبت به ساير تيمارهاي مغناطيسي مناسب تر بود. پيش تيمار TSA بر القا اندروژنز نيز موثر بود و غلظت 5/0 ميكرومولار بيشترين درصد كالوس زايي (33/73
-
اثر پرتوتابي فرابنفش و نور آبي بر عملكرد و ارزش تغذيه اي قارچ خوراكي-دارويي شاه صدف (Pleurotus eryngii)
مهشيد زندي 2021نور، عامل اصلي توسعه اندام بار دهي در پرورش قارچ هاي صدفي مي باشد، اما اثرات آن در قارچ شاه صدف ( Pleurotus eryngii) كمتر درك شده است. پژوهش حاضر براي بررسي تاثير پرتوتابي فرابنفش و نور آبي بر عملكرد و ارزش تغذيه اي قارچ خوراكي-دارويي شاه صدف انجام پذيرفته است. بدين منظور بستر هاي آماده قارچ شاه صدف از شركت توليد قارچ هاي خوراكي- دارويي سارين فام در استان تهران تهيه شدند و در شرايط نيمه استريل تحت 6 تيمار نور ي شامل تاريكي، نور سفيد، نور آبي (8 و 16 ساعت در روز) و پرتو فرابنفش B با دو زمان 5 و10 دقيقه در روز، قرار داده شدند. در اين پژوهش، تيمارهاي نوري از مرحله ي اوليه رشد به سطح بستر قارچ ها تابيده شد ولي پرتو فرابنفش B بعد از رشد قارچ و بعد از پديدار شدن ساقه اعمال شد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه وزن تر و خشك و درصد ماده خشك قارچ تحت تاثير نوردهي قرار گرفت. نور آبي وزن تر و خشك را افزايش داد؛ بيشترين وزن تر در 16 ساعت اعمال نور آبي مشاهده گرديد و پرتوتابي فرابنفش سبب كاهش 15 درصدي وزن تر قارچ گرديد. بيشترين وزن خشك قارچ در تيمار نور آبي به مدت 16 ساعت با ميانگين 73/17 گرم به دست آمد و كمترين وزن خشك در تاريكي مطلق يافت گرديد كه با پرتوتابي 5 و ده دقيقه فرابنفش B اختلاف معني داري نشان نداد. كمترين درصد وزن خشك نيز در تيمار تاريكي به دست آمد. بيشترين محتواي فنل كل (16/225 ميلي گرم اسيد گاليك بر گرم) در تيمار نور آبي به مدت 8 ساعت و كمترين ميزان فنل (34/30 ميلي گرم اسيد گاليك بر گرم) در تيمار شاهد مشاهده گرديد. نوردهي روي محتواي فلاونوئيد كل قارچ اثر گذاشت؛ تيمار 8 ساعت نور آبي بالاترين ميزان فلاونوئيد كل را با ميانگين 820/16 ميلي گرم كوئرستين بر گرم نشان داد. فعاليت آنتي اكسيداني تيمارهاي مورد بررسي بين 99/43-03/71 درصد متغير بود كه بيشترين ميزان فعاليت آنتي اكسيداني در تيمار 16 ساعت نور آبي و كمترين فعاليت آنتي اكسيداني در تيمار 10 دقيقه نور فرابنفش مشاهده گرديد. بيشترين محتواي ويتامين ث در قارچ هاي مربوط به تيمار 8 ساعت نور آبي مشاهده شد. كم ترين محتواي ويتامين ث در تاريكي يافت شد. با توجه به نتايج اين پژوهش به نظر مي رسد رژيم نوري مانند نور آبي تاثير قابل ملاحظه اي در رشد و فيزيولوژي و همچنين ميزان تركيبات فيتوشيميايي قارچ خوراكي-دارويي شاه صدف دارد. بناب
-
بهينه سازي ريز ازديادي و توليد بذر مصنوعي در گياه انگور (Vitis vinifera)
زهرا قنبري 2021انگور بانام علمي Vitis vinifera، متعلق به خانواده انگورسانان (Vitaceae)، از مهم ترين گياهان باغي جهان است كه به دليل توليد فرآورده-هاي متنوع، يكي از محصولات برجسته در دنيا است. تكثير انگور به روش هاي سنتي، داراي مشكلاتي نظير دوره زماني طولاني جهت حصول گياه، محدوديت فصلي، انتقال آلودگي هاي قارچي-باكتريايي و بيماري هاي ويروسي مي باشد. استفاده از روش هاي نوين، از جمله استفاده از كشت بافت، روشي مطلوب جهت توليد گياهان انگور عاري از بيماري، در مدت زماني كوتاه و خارج از فصل مي باشد. يكي ديگر از روش هاي نوين جهت تكثير گياهان، فنآوري بذر مصنوعي است كه اين فنآوري روشي كاربردي و مناسب به منظور حفظ خصوصيات ارقام تجاري و توليد انبوه آن ها مي باشد. با توجه به مزاياي اثبات شده كاربرد آب مغناطيسي بر رشد و نمو گياهان، در اين تحقيق براي اولين بار اثر آب مغناطيسي بر ريزازديادي و توليد بذر مصنوعي در انگور بررسي شد. اين پايان نامه شامل هفت آزمايش مجزا ولي مرتبط با هم بود كه كليه آن ها به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح پايه كاملا تصادفي با 3 تكرار به شرح ذيل انجام شدند. هدف آزمايش اول بررسي اثر هم زمان دو سطح از هورمون BAP(0 و 5/0 ميلي گرم در ليتر) و شش سطح از نوع آب (معمولي، مغناطيسي 0 ساعته، مغناطيسي 3 ساعته، مغناطيسي 6 ساعته، مغناطيسي 24 ساعته و مغناطيسي 48 ساعته) براي اولين بار، بر خصوصيات گياه چه هاي حاصل از ريز ازديادي قطعات گره اي انگور رقم افليا بود. اين تحقيق به صورت يك آزمايش فاكتوريل 2×6 انجام شد. هدف آزمايش دوم ارزيابي اثر هم زمان سه نوع بستر كشت ( ]پيت ماس+ كوكوپيت+ پرليت (هركدام با نسبت 33/0)]، [پيت ماس+ كوكوپيت +ورمي كمپوست]، [خاك برگ + ماسه بادي + خاك زراعي] ) و دو نوع آب آبياري (معمولي و مغناطيسي 48 ساعته) بود كه بر ميزان سازگاري اوليه گياه چه هاي حاصل از ريززاديادي بود. آزمايش سوم به منظور ارزيابي اثر هم زمان سه نوع بستر كشت ( ]پيت ماس+ كوكوپيت+ پرليت (هركدام با نسبت 33/0)]، [پيت ماس+ كوكوپيت +ورمي كمپوست]، [خاك برگ + ماسه بادي + خاك زراعي] ) و دو نوع آب آبياري (معمولي و مغناطيسي 48 ساعته) بر ميزان سازگاري ثانويه گياه چه هاي حاصل از سازگاري اوليه انجام شد. هدف آزمايش چهارم بررسي اثر هم زمان دو نوع آب (معمولي و مغناطيسي 48 ساعته)، سه غلظت آلژينات سديم (2، 3 و 4 درصد) و
-
بررسي اثر تنظيم كننده هاي رشد و نانو لوله هاي كربني بر ضريب تكثير نرگس به روش فلس دوقلو
فريبا زارع 2021گل نرگس يكي از مهمترين گياهان زينتي پيازدار در جهان است، كه پس از گل لاله در مقام دوم كشت و كار قرار دارد. تكثير نرگس به روش هاي سنتي كند است و تكثير آن به روش هاي دوفلسي و قاشي با استفاده از تيمارهاي تنظيم كننده هاي رشد گياهي ضريب تكثير بالاتري دارد. اين پژوهش با هدف بررسي ميزان توليد و اندازه سوخك در نرگس دافوديل (Narcissus pseudonarcissus) با استفاده از نانولوله هاي كربني چند ديواره در تركيب با تنظيم كننده هاي رشد گياهي ايندول بوتريك اسيد، بنزيل آدنين، متيل جاسمونات صورت گرفت. اين پژوهش به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با دو فاكتور: 1) نوع و غلظت تنظيم كننده هاي رشد در هفت سطح (شامل آب مقطر به عنوان شاهد، ايندول بوتريك اسيد، بنزيل آدنين و متيل جاسمونات در دو غلظت 50 و 100 ميلي گرم در ليتر) و 2) غلظت نانولوله هاي كربني در سه سطح (صفر، 10 و 50 ميلي گرم در ليتر) انجام شد. بدين منظور پيازهاي نرگس در پايان تيرماه 1399 تهيه شدند و با برش عرضي فلس هاي دوقلو تهيه شده و به مدت 30 دقيقه در محلول حاوي تيمارهاي مورد نظر قرار گرفتند. سپس فلس هاي تيمارشده در بستر با نسبت يكساني از كوكوپيت و پرلايت به كيسه هاي پلاستيكي منتقل شدند و در دماي 2± 21 درجه سانتي گراد قرار گرفتند. پس از گذشت پنج ماه از تيمارها، تعداد سوخك هاي توليد شده، قطر سوخك هاي توليد شده، وزن سوخك هاي توليد شده، ضريب تكثير براي فلس هاي سوخك دار، ضريب تكثير براي فلس هاي باقيمانده در هر پلاستيك، تعداد فلس هاي ريشه دار و وزن ريشه هاي توليدشده مورد ارزيابي قرار گرفت. به طور كلي به كارگيري تيمارهاي تركيبي اثر بهتري در صفت هاي اندازه گيري شده داشت و نسبت به تيمارهاي تنظيم كننده هاي رشد و نانو لوله هاي كربني به تنهايي، تاثير بيشتري داشت. با توجه به اهميت ضريب تكثير در نرگس، نتيجه گيري كلي اين است كه استفاده از غلظت هاي پايين ايندول بوتريك اسيد به همراه نانولوله هاي كربني موجب افزايش ضريب تكثير شدند. در رابطه با اندازه و ابعاد سوخك هاي توليد شده، تنظيم كننده هاي رشد از جمله متيل جاسمونات با غلظت 50 ميلي گرم در ليتر و ايندول بوتريك اسيد با غلظت 50 و 100 ميلي گرم در ليتر نيز باعث افزايش وزن سوخك ها شدند. بنزيل آدنين در تمام غلظت هاي به كار رفته، سبب كاهش وزن سوخك ها شد. استفاده از نانولوله هاي كربني
-
تاثير كيفيت نور و پرايمينگ بذر بر رشد و برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي، فيزيولوژيكي و ارزش غذايي ميكروگرين تربچه و اسفناج
يگانه منوچهري خوشيناني 2021چكيده ميكروگرين يك گروه جديد از سبزيجات است كه توسط پژوهشگران و توليد كنندگان مورد توجه قرارگرفته است. پژوهش حاضر در قالب دو آزمايش جداگانه براي گياه تربچه و اسفناج انجام شد. اين آزمايشات با هدف بررسي تاثير نور قرمز، تركيب نور قرمز و آبي با دو نسبت (50درصد قرمز و 50 درصد آبي) و (75 درصد قرمز و 25 درصد آبي) نور فلورسنت روي ويژگي هاي رشدي و كيفي، همچنين بررسي تاثير پرايمينگ بذر با استفاده از نيترات پتاسيم يك درصد و دو درصد، سولفات روي 5/0 درصد و 25/0 درصد، آب مقطر به عنوان شاهد روي ويژگي هاي كيفي و رشدي گياهان انجام شد. اين پژوهش به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با 3 تكرار مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج آزمايش نشان داد كه در تربچه، نيترات پتاسيم يك درصد، وزن تر، 45 درصد آنتوسيانين كل و 66 درصد فنل كل را افزايش داد. سولفات روي نيم درصد باعث افزايش وزن خشك، 25 درصد ماده خشك، كلروفيل، كارتنوييد و 127 درصد ظرفيت آنتي اكسيدان در تربچه نسبت به شاهد شد. ارتفاع گياه، كلروفيل، كارتنوييد و فنل كل با تيمار پرايمينگ سولفات روي 25/0 درصد در تربچه افزايش پيدا كردند. نور قرمز سبب افزايش 13 درصد وزن تر، 24 درصد ارتفاع، 104 درصد آنتوسيانين كل و 26 درصد فلاونوييد كل نسبت به شاهد(نور فلورسنت) در گياه تربچه شد. در گياه اسفناج نور تركيبي آبي قرمز (50 درصد قرمز و 50 درصد آبي) سبب افزايش ارتفاع شد. نور قرمز كلروفيل، كارتنوييد را افزايش داد و باعث افزايش 40 درصد آنتوسيانين كل، 32 درصد ظرفيت آنتي اكسيدان و فلاونوييد كل در گياه اسفناج نسبت به شاهد شد. تيمار سولفات روي 25/0 درصد باعث افزايش 104 درصدي آنتوسيانين كل، 37 درصد فنل كل و 74 درصد فلاونوييد كل در اسفناج نسبت به شاهد شد. سولفات روي 5/0 درصد نيز 94 درصد آنتوسيانين كل، 30 درصد ظرفيت آنتي اكسيدان، 77 درصد فلاونوييد كل و 26 درصد فنل كل را در گياه اسفناج نسبت به شاهد بهبود بخشيد.
-
تأثير نور آبي تكميلي روي رشد، برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيتوشيميايي ريحان
مهسا ملك زاده همداني 2021نور يكي از عوامل مهم تأثيرگذار روي ويژگي هاي فيزيولوژيكي، مورفولوژِكي و شيميايي گياهان مي باشد. پژوهش حاضر براي بررسي تأثير نوردهي آبي روي برخي ويژگي هاي اگرومورفولوژيكي و فيتوشيميايي ريحان سبز انجام پذيرفته است. در اين پژوهش گياهان ريحان سبز به مدت 2 ماه توسط تيمارهاي نور آبي به مدت هاي 2، 4 و 8 ساعت در طول روز، نوردهي تكميلي نور آبي در طول روز و 2 ساعت نوردهي پس از غروب آفتاب تيمار شدند و با شرايط بدون نوردهي آبي (شاهد) مقايسه شدند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه نور آبي در طول روز بيش ترين تأثير را در طول ساقه، قطر ساقه، وزن تر و خشك ساقه و وزن تر و خشك ريشه داشته است. بيش ترين سطح برگ و ضخامت برگ مربوط به تيمار هشت ساعت نور آبي بود. تعداد برگ، تعداد گره و طول ميانگره تحت تأثير هيچ كدام از تيمارها قرار نگرفت. بيش ترين ميزان كلروفيل كل، كلروفيل a و كلروفيل b در تيمار 8 ساعت نور آبي و بيش ترين كارتنوئيد در تيمار كاربرد نور آبي بعد از غروب مشاهده شد. در حالي كه كم ترين ميزان اين صفات در شاهد مشاهده گرديد. بيش ترين ميزان فنل كل، فلاونوئيد كل و ظرفيت آنتي اكسيداني در نور آبي در طول روز مشاهده شد در مقابل كم ترين ميزان اين صفات در تيمار شاهد مشاهده شد اما نور آبي روي ميزان آنتوسيانين تأثير معني داري نداشت. بيش ترين فعاليت آنزيم آنتي اكسيداني آسكوربات پراكسيداز در تيمار نور آبي در طول روز مشاهده شد و كم ترين فعاليت اين آنزيم در چهار ساعت نور آبي مشاهده شد. در نهايت مي توان نتيجه گرفت كه نوردهي آبي در طول روز روي رشد رويشي و صفات فيزيولوژيكي ريحان سبز مؤثرتر از ساير تيمارها بود.
-
اثر تركيب 5- آز اسيتيدين روي القا آندروژنز در ارقام مختلف لوبيا
(Phaseolus vulgaris L.) از طريق كشت بساك
آرزو مختاري بهراز 2021مطالعه روي القاي هاپلوئيدي در دانه گرده، باز زايي گياه و توليد گياهان هاپلوئيد در خانواده Fabaceae در گونه هاي كمي انجام شده است، ايجاد كشت درون شيشه اي و القاء مورفوژنز در لگوم ها در مقايسه با بيشتر گونه هاي براسيكاسه و سولاناسه دشوارتر است. لوبيا يكي از مهم ترين گياهان زراعي خانوداه بقولات است كه در دنياي جديد يكي از منابع مهم پروتئيني و كالري در تغذيه انسان محسوب مي شود. در اين پژوهش تاثير پيش تيمار غنچه ها با غلظت هاي مختلف آزاسيتيدين، استفاده از غلظت هاي مختلف آزاسيتيدين در تركيب محيط كشت، استفاده از تنظيم كننده رشد توفوردي در تركيب با آزاسيتيدين در محيط كشت و پيش تيمار بذر لوبيا با غلظت هاي مختلف آزاسيتيدين بر كالوس زايي از كشت بساك لوبيا (Phaseolus vulgaris L.) در محيط كشت جامد MS روي ژنوتيپ هاي ژنوتيپ هاي مختلف لوبيا (ناز، اختر، درخشان،21682 ، محلي خمين،COS16 ) مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه كه بين ژنوتيپ هاي مختلف لوبيا از نظر درصد كالوس زايي، اختلاف معني دار آماري در سطح 05/0 وجود داشت. بيشترين درصد كالوس زايي مربوط به ارقام 21682 و محلي خمين بود. ازنظر سرعت كالوس زايي ، اختلاف معني دار آماري در سطح 01/0 وجود داشت. بيشترين سرعت كالوس زايي مربوطه به ارقام 21682 و محلي خمين بود. پيش تيمار غنچه ها با آزاسيتيدين براي صفات مورد مطالعه در سطح 001/0آماري اختلاف معني داراي را نشان داد. همچنين اثرمتقابل غلظت هاي مختلف آزاسيتيدين با ژنوتيپ و اثر متقابل غلظت آزاسيتيدين با مدت زمان القاي پيش تيمار به ترتيب اختلاف معني دار آماري درسطح 01/0 و 001/0 نشان دادند. بيشترين درصد كالوس زايي با استفاده از 5/2 ميكرومولار آزاسيتيدين به مدت 1 ساعت براي هر دو ژنوتيپ محلي خمين و 21682 مشاهده شد. بيشترين سرعت كالوس زايي با استفاده از 5/2 ميكرومولار آزاسيتيدين در مدت 1 ساعت براي ژنوتيپ محلي خمين وبراي ژنوتيپ 21682 با استفاده از 100 ميكرو مولار آزاسيتيدين به مدت سه ساعت مشاهده شد. ميان غلظت هاي مختلف آزاسيتيدين در محيط كشت از نظر كالوس زايي اختلاف معني دار آماري مشاهده نشد. غلظت هاي مختلف توفوردي براي صفت هاي مورد مطالعه درسطح آماري 01/0 و 001/0 اختلاف معني داري را نشان دادند ، همچنين اثر متقابل توفوردي با آزاسيتيدين و اثر متقابل توفوردي با ژنوتيپ براي صفت هاي مورد مطالعه در س
-
بررسي اثر نور تكميلي بر رشد و ويژگي هاي مورفولوژيكي نشأ گوجه فرنگي
مهسا دبيري 2020كيفيت و زمان نوردهي تكميلي يكي از عوامل مهم تأثيرگذار روي رشد و ويژگي هاي مورفولوژيكي گياهان مي باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسي تأثير كيفيت و زمان نوردهي تكميلي روي رشد و برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي نشأ گوجه فرنگي رقم "كيان" انجام شد. در اين پژوهش يك هفته پس از جوانه زدن بذر ،دانهال هاتحت 9 تيمار نوري شامل شاهد (بدون نوردهي تكميلي)، نور آبي طي روز، نور آبي پايان روز، نور قرمز طي روز، نور قرمز پايان روز، نور تركيبي 67 درصد قرمز و 33 درصد آبي طي روز، نور تركيبي 67 درصد قرمز و 33 درصد آبي پايان روز، نور تركيبي 67 درصد آبي و 33 درصد قرمز طي روز و نور تركيبي 67 درصد آبي و 33 درصد قرمز پايان روز قرار گرفتند و ويژگي هاي گياهان در پايان دوره نوردهي بررسي شدند. نتايج نشان داد كه نور قرمز پايان روز و به دنبال آن در تيمار نور تركيبي قرمز 67 درصد و آبي 33 درصد پايان روز نسبت به ساير تيمارهاي نوري بيشترين تأثير را بر طول شاخساره، طول ميانگره، تعداد ميانگره، قطر ساقه، تعداد برگ، ضخامت برگ، وزن تر و وزن خشك اندام هوايي و ريشه داشت. درحالي كه كمترين مقدار صفات ياد شده در شاهد و تيمار نور آبي مشاهده شد. بيشترين ميزان كلروفيل كل، aو b، مقدار پروتئين محلول، فعاليت آنزيم آسكوربات پراكسيداز، فنل كل، فلاونوئيد كل، ميزان آنتوسيانين كل، فعاليت آنتي اكسيداني در تيمار نور آبي و به دنبال آن در تيمار نور تركيبي آبي 67 درصد و قرمز 33 درصد پايان روز مشاهده گرديد. نور قرمز سبب كمترين مقدار صفات مذكور شد و با شاهد تفاوت معني داري نشان نداد. با توجه به نتايج اين پژوهش، كيفيت و زمان نوردهي تيمار نور قرمز پايان روز بر ويژگي هاي مورفولوژيكي نشأ گوجه فرنگي مؤثر بود تيمار نور آبي و به دنبال آن تيمار نور تركيبي آبي 67 درصد و قرمز 33 درصد پايان روز تأثير بيشتري بر ويژگي هاي فيزيولوژيكي نشأ گوجه فرنگي نشان داد. جهت توليد تجاري نشأ گوجه فرنگي رقم كيان با استفاده از نورهاي مصنوعي بهتر است از ال اي دي هاي نور قرمز و تيمار نوري تركيبي قرمز و آبي با نسبت بيشتر نور قرمز استفاده شود. در كل كيفيت نشأ خوب مربوط به حجم ريشه و قطر ساقه مي باشد.
Thesis summary
-
اثر نور ال اي دي تكميلي بر ويژگي هاي رشد وكيفيت نشاء فلفل
غزال احمدي 2020پرورش نشاء با توجه به مزاياي فراوان آن، در مقايسه با كاشت مستقيم بذر، صنعتي رو به گسترش است. يكي از راه هاي بهبود كيفيت نشاء، تغيير در كيفيت نور مي باشد. در اين پژوهش اثر كيفيت نور بر رشد و نمو نشاهاي دو رقم فلفل (دلمه اي و بيور سبز همداني) تحت تيمارهاي نوردهي (بدون نوردهي تكميلي، نور 100% قرمز، نور 100% آبي و تركيب برابر نور آبي و قرمز) به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار انجام شد. گياهان در طول روز، تا غروب خورشيد تحت تاثير تيمار نوردهي تكميلي قرار گرفتند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه اثر رقم، نور و اثر متقابل آن ها بر طول ساقه، طول هيپوكوتيل ، تعداد و سطح برگ، قطر ساقه، وزن تر و خشك اندام هوايي، وزن تر و خشك برگ و فعاليت آنزيم كاتالاز و پراكسيداز و غلظت عنصر روي در سطح يك درصد معني دار بود. طيف هاي نوري مورد استفاده بر صفات طول ريشه و طول ميانگره اثر معني داري نداشت. نور تركيبي آبي و قرمز نسبت به ساير تيمارهاي نوري بيشترين تاثير را در افزايش كلروفيل b و كل، كارتنوئيد و طول ساقه در هر دو رقم دلمه اي و همداني گذاشت. ضخامت برگ در نور تركيبي آبي و قرمز در رقم دلمه اي افزايش بيشتري (4/44 درصد) نسبت به رقم همداني (67/6 درصد) در مقايسه با عدم كاربرد نور تكميلي داشت. در نور تركيبي آبي و قرمز مقدار بيوماس كل و غلظت عنصر فسفر در فلفل همداني نسبت به فلفل دلمه اي در مقايسه با شرايط بدون نور تكميلي بالاتر بود. وزن تر و خشك برگ در رقم دلمه اي و نور تركيبي آبي و قرمز به ترتيب 1/77 و 7/120 درصد نسبت به گياهان شاهد بالا رفت كه اين افزايش براي فلفل همداني به ترتيب 6/41 و 4/58 درصد بود. نتايج نشان داد كه در رقم دلمه اي در نور آبي تعداد برگ و فعاليت آنزيم كاتالاز و پراكسيداز افزايش و در نور طبيعي تعداد برگ و فعاليت آنزيم ها كاهش يافت؛ در حالي كه در رقم همداني بيشترين تعداد برگ و بالاترين ميزان فعاليت آنزيم كاتالاز و پراكسيداز در نور تركيبي آبي و قرمز بود. افزايش در تعداد روزنه در سطح رويي و پشتي برگ در نور آبي در رقم همداني به ترتيب 7/98 و 8/53 درصد و در رقم دلمه-اي 6/96 و 1/40 درصد بود. به نظر مي رسد رشد گياه به طور همزمان تحت نور ال اي دي در مقايسه با عدم كاربرد نور بهبود پيدا كرده است.
-
ارزيابي كيفي مغر گردو تحت تاثير زمان برداشت و روش طبيعي خشك كردن
حيدر بشيري 2020هدف از انجام اين پزوهش ارزيابي تغييرات كمي وكيفي مغز گردو تحت تأثير زمان برداشت و روش خشك كردن طبيعي در منطقه سنقر كليايي است.آزمايشات تحت دو فاكتور زمان برداشت و روش خشك كردن هر كدام از فاكتور ها با سه سطح انجام گرفت. ابتدا نمونه ها را در سه زمان برداشت و هر كدام از نمونه ها را با سه روش خشك كردن در سايه، خشك كردن در آفتاب خشك كردن تركيبي از سايه و آفتاب، رطوبت نمونه ها را از 48% رطوبت در هنگام برداشت به 7تا8 درصد رسانديم وبراي آزمايشات آماده نموديم.آزمايشات شيميايي،فيزيكي و رئولوژيكي بر روي نمونه ها انجام داديم .در آزمون شيميايي دو صفت مقدار فنل كل وانتي اكسيدان موجود در مغز گردو را بررسي نموديم. بعد از تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمده از آزمون شيميايي،به اين نتيجه رسيديم كه زمان برداشت در سطح احتمال 1% > P و روش خشك كردن در سطح احتمال 1% >P بر روي مقدار فنل كل گردو تأثير دارد. با مقايسه ميانگين ها دريافتيم در بين سطوح فاكتور زمان سطح اول يعني برداشت بدون ترك پوست سبز گردو بيشترين مقدار را دارد و روش خشك كردن در سايه بيشترين مقدار فنل را دارد. هر چه از اين زمان بگذرد مقدار فنل كاهش معني داري دارد. با توجه به نتيجه آزمون انتي اكسيدان و جدول تغييرات تنها عامل تأثير گذار بر مقدار انتي اكسيدان مغز گردو اثر متقابل زمان و روش خشك كردن درسطح احتمال 5%>است. ميانگين انتي اكسيدان 41/142 ميلي گرم در يك گرم مغز گردو مي باشد، با توجه به نمودار سه بعدي آين آزمون بيشترين مقدار در زمان برداشت در سطح اول اتفاق مي افتد، يعني برداشت بدون ترك پوست سبز گردو مي باشد. باتوجه به تاريخ برداشت مرحله اول 25شهريور تا 10 مهرماه بهترين زمان برداشت براي بيشترين مقدار فنل در مغز گردو مي باشد. در آزمون فيزيكي كه صفات رنگ و فشاري و برشي انجام گرفت شش صفت L*,a*,b*, و نيرو فشاري و برشي ،مدل ، و چغرمگي را بررسي كرديم .بر صفت رنگ براي هر سه سطح رنگ L*,a*,b* زمان برداشت و روش خشك كردن و اثر متقابل زمان برداشت و خشك كردن بر مقدار عددي اين رنگ ها تأثير گذار مي باشد با اصمينان 99% و خطاي استاندارد1%زمان برداشت و روش خشك كردن معني دار شده است . با آزمون مقايسه ميانگين ها نيز دريافتيم ازبين سه سطح زمان برداشت زمان سوم برداشت يعني برداشت با ترك 50% پوست سبز مناسب تر ين زمان ، از بين سطوح خشك كردن روش تركيب
-
اثر كيفيت نور بر توليد ميني تيوبر دو رقم سيب زميني گلخانه
عليرضا ميساموگوئي 2020دانشجو هنوز تسويه حساب نكرده است و بنده چكيده اي از ايشان ندارم. فايل و خود پايان نامه را تحويل نداده است اثر كيفيت نور بر توليد ميني تيوبر دو رقم سيب زميني گلخانه
-
تأثير محلول پاشي برگي گلايسين بتائين بر مقاومت به سرما در توت فرنگي رقم پاروس
محمدصادق صفريان 2020يكي از مشكلات اصلي پرورش توت فرنگي در مناطق معتدله، سرمازدگي زمستانه است. گلايسين بتائين يكي از تركيباتي است كه در پاسخ به تنش دماي پايين در بسياري از گونه هاي گياهي معرفي شده است. در اين پژوهش اثر كاربرد برگي گلايسين بتائين با غلظت هاي 0، 5/0، 1، 2 و 4 ميلي مولار بر مقاومت به سرماي بوته هاي توت فرنگي رقم پاروس به صورت گلداني در سال هاي 1397 و 1398 مورد مطالعه قرار گرفت. در هر دو سال پژوهش بوته ها به دو گروه تقسيم شدند و گروهي براي ارزيابي ميزان مقاومت به سرما در دماهاي 6-، 9-، 12-، 15- و 18- درجه سانتي گراد و گروهي براي بررسي صفات بيوشيميايي مورد استفاده قرار گرفتند. نتايج سال 1398 نشان داد كه تيمار گلايسين بتائين سبب افزايش غلظت كربوهيدرات محلول، غلظت پرولين در برگ و طوقه، غلظت پروتئين كل در برگ و كاهش محتواي نسبي آب در برگ نسبت به تيمار شاهد شد. بر اساس LT50 محاسبه شده از نشت الكتروليت ها و آزمون تترازوليوم، كاربرد گلايسين بتائين سبب افزايش مقاومت به سرما در بوته توت فرنگي شد و اين افزايش با غلظت كاربرد گلايسين بتائين ارتباط داشت. در بين غلظت هاي گلايسين بتائين بيشترين مقاومت به سرما در تيمار 2 ميلي مولار مشاهده شد كه به ترتيب براساس نشت الكتروليت ها و آزمون تترازوليوم تا دماي 12- و 16- درجه سانتي گراد را تحمل كردند. پس از آن به ترتيب تيمارهاي 1، 4 و 5/0 ميلي مولار گلايسين بتائين قرار گرفتند. كمترين مقادير مقاومت به سرما در تيمار شاهد مشاهده شد كه به ترتيب براساس نشت الكتروليت ها و آزمون تترازوليوم تا دماي 1/6- و 2/9- درجه سانتي گراد را تحمل كردند. همبستگي مثبت و معني داري بين صفات كربوهيدرات محلول، غلظت پرولين در برگ و طوقه و غلظت پروتئين كل از يك طرف و LT50 محاسبه شده از نشت الكتروليت ها و آزمون تترازوليوم مشاهده شد.
Thesis summary
-
توليد بذر مصنوعي و ارزيابي پايداري ژنتيكي گياه چه هاي نعناع (Mentha spp. L.) با استفاده از مطالعه سيتولوژيكي و نشانگر مولكولي
حسنيه فروتن 2020نعناع فلفلي (Mentha piperita L.) و نعناع معمولي ( Mentha sativa L.) دو گونه بسيار مهم دارويي از جنس نعناع (Mentha) و متعلق به خانواده نعناعيان (Labiatae = Lamiaceae) هستند. اين دو گونه داراي متابوليت هاي ثانويه با ارزشي، منجمله منتول، مي باشند. وقوع دورگ گيري هاي بين گونه اي فراوان در بين گونه هاي مختلف اين جنس، منجر به عقيمي، ناباروري و كاهش خلوص ژنتيكي در اين گونه-ها شده است. استفاده از تكنيك بذر مصنوعي، روشي مناسب به منظور توليد انبوه و حفظ خلوص ژنتيكي اين گياه مهم دارويي است. در اين راستا، اين پژوهش شامل هفت آزمايش مجزا ولي مرتبط با هم بود كه بشرح ذيل انجام شد. آزمايش اول شامل؛ عوامل روش كاشت (يا استقرار) بذور در پتري ديش (كاشت در پتري حاوي محيط كشت و كاشت در پتري فاقد محيط كشت)، نوع ريزنمونه ( جوانه انتهايي و قطعات گره اي)، نوع آب ( معمولي، مغناطيسي 5 ساعته و مغناطيسي 10 ساعته)، غلظت هاي آلژينات سديم ( 2، 3 و 4 درصد) و غلظت هاي كلريد كلسيم (75 ، 125 و 175 ميلي مولار) بود. اثر تيمارهاي فوق به صورت يك آزمايش فاكتوريل 3×3×3×2×2 در قالب طرح پايه كاملا تصادفي با 3 تكرار، يكبار بر روي ريزنمونه هاي نعناع فلفلي و يكبار بر روي ريزنمونه هاي نعناع معمولي ارزيابي شدند. هدف آزمايش دوم ارزيابي اثر نوع گونه نعناع (فلفلي و معمولي)، نوع بستر(پيش كشت و آندوسپرم)، سه غلظت از هورمون BAP (0، 5/1 و 2 ميلي گرم در ليتر) و سه غلظت از هورمون KN(0، 75/0 و 1 ميلي گرم در ليتر) بر روي درصد و سرعت جوانه زني بذور و طول ساقه گياه چه هاي حاصله بود كه به صورت آزمايش فاكتوريل 3×3×2×2 در قالب طرح پايه كاملا تصادفي با 3 تكرار انجام شد. درآزمايش سوم اثر همزمان دو نوع گونه نعناع (فلفلي و معمولي)، دو نوع بستر (پيش كشت و آندوسپرم)، سه غلظت از هورمون NAA(0، 75/0 و 1 ميلي گرم در ليتر) و سه غلظت از هورمون IBA (0، 75/0 و 1 ميلي گرم در ليتر) بررسي شد كه به صورت آزمايش فاكتوريل 3×3×2×2 در قالب طرح پايه كاملا تصادفي با 3 تكرار انجام شد. هدف آزمايش چهارم، تعيين اثر نوع گونه نعناع (فلفلي و معمولي)، شرايط نگهداري بذور ( درون پتري بدون محيط كشت در دماي 4 درجه سانتي گراد، درون پتري حاوي محيط كشت در دماي 4 درجه سانتي گراد و درون پتري حاوي پارافين مايع در دماي 4 درجه سانتي گراد) و مدت زمان نگهداري (20 ، 40 و 60 روز)
-
توليدبذر مصنوعي در ارقام هيبريد گياه گل جعفري (Tagetes erecta L.) و بررسي پايداري ژنتيكي گياهان باززايي شده با استفاده از نشانگر مولكولي
2019گل جعفري با نام علمي Tagetes erecta L. گياهي يك ساله يا چندساله است كه داراي 56 گونه و از خانواده گل ستاره اي ها مي باشد. برخي از گونه هاي اين گياه بيشتر جنبه هاي زينتي داشته و از رنگ دانه كاروتنوئيد در صنايع غذايي به عنوان رنگ خوراكي و در غذاي طيور براي ايجاد رنگ بهتر زرده استفاده مي شود. انواع هيبريد آن به دليل خصوصيات ظاهري و شكل گل، ارزش اقتصادي بالايي را دارا مي باشند ولي با توجه به طولاني بودن فرايند توليد بذور هيبريد از طريق روشهاي سنتي، ساخت بذر مصنوعي مي تواند در تكثير ارقام هيبريد اين گياه بسيار كارساز باشد. تكنيك بذر مصنوعي جهت ازدياد وسيع و ذخيره كوتاه مدت برخي از گياهان در سراسر جهان انجام شده است. اين بذر ها براي تكثير گياهان ترانس ژنيك، گياهان بدون دانه، پلي پلوئيد هايي با صفات خاص و گياهان داراي مشكل در انتشار دانه به كار مي روند. كپسوله كردن در هيدروژل بهترين روش براي توليد بذر مصنوعي است و اين روش توليد بذر مصنوعي نسبت به ساير روش ها، بيشتر مورد مطالعه وتوجه قرار گرفته است. دراين پژوهش امكان توليد بذر مصنوعي در دو رقم هيبريد گياه گل جعفري مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور اثر عوامل مختلفي مانند نوع رقم, نوع ريز نمونه(رأسي وجانبي )، نوع تنظيم كننده رشد، نوع بستر كشت و همچنين مدت زمان ذخيره اين بذور در شرايط سرمايي بررسي گرديد. همچنين پايداري ژنتيكي گياهچه هاي حاصل از جوانه زني اين بذور با استفاده از نشانگر مولكولي ISSR ارزيابي گرديد. دو رقم آزمايش شده در اين تحقيق اختلاف معني داري از نظر درصد جوانه زني با هم نداشتند ولي ريز نمونه جانبي از نظر درصد و سرعت جوانه زني برتري معني داري نسبت به ريز نمونه راس ساقه نشان داد. استفاده از 5 ميكرومولار هورمون BAP در بذر مصنوعي منجربه بيشترين درصد جوانه زني (66 /91 درصد) بذور مصنوعي گرديد. استفاده از 1 ميلي گرم بر ليتر هورمون TDZ منجربه بهبود درصد جوانه زني بذور مصنوعي گرديد. همچنين استفاده از 1/0ميكرومولار هورمون NAA در كپسول بذر مصنوعي منجربه بيشترين درصد ريشه زايي و طول ريشه( 5 /91 درصد- 75/4 سانتي متر ) گرديد. استفاده از 1/0ميلي گرم بر ليتر هورمون IBA منجربه بهبود درصد ريشه زايي و طول ريشه بذور مصنوعي گرديد. قرار دادن بذور جوانه زده بر روي بستركشت كوكوپيت و پرليت (انتقال غير مستقيم) بهترين تيماربه منظورجوانه ز
-
اثر پرتو فرابنفش B روي برخي ويژگي هاي رشد، فيتوشيميايي و پاد اكسايشي گياه هميشه بهار (Calendula officinalis L.)
مجيد جهانگيري كيا 2019در پژوهش حاضر اثر پرتو فرابنفش B بر برخي از تركيبات فيتوشيميايي و برخي از صفات اگرومورفولوژيكي گياه دارويي هميشه بهار (Calendula officinalis L.) مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور در يك پژوهش گلخانه اي، دو آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي براي دو تيپ گياه هميشه بهار كم پر و پرپر به صورت مجزا اجرا شد. فاكتور اول دوره تابش پرتو فرابنفشB در دو سطح (دو روز و چهار روز) و فاكتور دوم مدت زمان تابش پرتو فرابنفش B در سه سطح (صفر، پنج و ده دقيقه) در نظر گرفته شد. در گياهان هميشه بهار تيپ پرپر، نتايج نشان دادند كه پرتوتابي سبب كاهش ابعاد و سطح برگ شد به طوريكه بيشترين ميزان سطح برگي مترمربع) در گياهان شاهد و كمترين ميزان آن (9/270 ميلي مترمربع) در تيمار پرتو فرابنفش 10 دقيقه در دوره 2 روز مشاهده شد. همچنين دوره پرتوتابي فرابنفشB و مدت آن سبب كاهش وزن تر گل و وزن تر بخش هوايي گياه شد. در مقابل درصد ماده خشك با پرتوتابي فرابنفشB كاهش يافت به طوريكه بيشترين درصد ماده خشك در تيمار 5 دقيقه به مدت 4 روز مشاهده شد. تيمار فرابنفش بر محتواي تركيبات بيوشيميايي موثر بود و در مقايسه با شاهد سبب افزايش يا كاهش اين تركيبات شد. بيشترين ظرفيت پاداكسايشي (82/92 درصد) در تيمار 10 دقيقه در دوره 2 روز و كمترين ميزان آن (62/89 درصد) در تيمار 5 دقيقه در دوره 2 روز مشاهده شد. بيشترين ميزان فلاونوئيد كل، (77/12 ميلي گرم بر گرم وزن خشك) در تيمار 5 دقيقه در دوره 2 روز و كمترين ميزان آن، در تيمار 10 دقيقه در دوره 2 روز مشاهده شد. بيشترين ميزان فنل كل (72/23 ميلي گرم بر گرم وزن خشك گل) در تيمار شاهد و كمترين ميزان آن (01/17 ميلي گرم بر گرم وزن خشك گل) در تيمار فرابنفش 5 دقيقه در دوره 2 روز مشاهده شد. بيشترين ميزان كوئرستين (88/0 ميلي گرم بر گرم وزن خشك گل) در تيمار 5 دقيقه در دوره 2 روز و كمترين ميزان آن ( 59/0 ميلي گرم بر گرم وزن خشك گل) در گياهان شاهد مشاهده شد. در گياهان هميشه بهار تيپ كم پر نتايج متفاوتي مشاهده شد. بيشترين ميزان سطح برگ ( 6/1230 ميلي مترمربع) در تيمار فرابنفش 10 دقيقه در دوره 4 روز و كمترين ميزان آن( 9/1003 ميلي مترمربع) در تيمار فرابنفش 5 دقيقه در دوره 2 روز مشاهده شد. بيشترين ميزان ظرفيت پاداكسايشي( 98/90 درصد) در تيمار 5 دقيقه در دوره 4 روز و كمترين ميزان آن(30/89 درصد) در ت
-
مطالعه آندروژنز از طريق كشت بساك در گياه كاملينا(Camelina SativaL.)
2019ايجاد گياهان هاپلوييد و دابل هاپلوييد از طريق آندروژنز يكتكنيك بسيار مفيداست كه در اصلاح محصولات زراعيو پژوهشهايبنيادياستفاده ميشود. در بين محصولات زراعيدانههايروغنياز اهميت خاصيبرخوردارند و دارايذخاير غنياز اسيدهايچرب هستند. گياه روغني-داروييكاملينا از خانواده براسيكاسه است و در سالهاياخير توجه زياديرا به خود جلب كرده است. با توجه به اهميت و خواص دانهيروغنيكاملينا در تغذيه انسان ميتوان از توليد گياهان هاپلوييد به عنوان روشيكارآمد و سريع در اصلاح اين گياه بهره برد. در اين پژوهش تاثير تنظيم كنندههايرشد2,4-D ،BAPو NAA، پيش-تيمار n-بوتانول و كلشيسين بر رويبساكها و اعمال پيشتيمارهاي2,4-Dو 5-آزاسيتيدين و همچنين شرايط رشد گياهان مادري(مزرعه و اتاق رشد گياهي) و اعمال پيشتيمارهاي سرمايي و گرمايي بر روي بساك گياهان رشد يافته در اين شرايط بر كالوسزاييو رويانزاييدر كشت بساك گياه كاملينا (Camelina Sativa L. )در محيط كشت جامد مورد بررسيقرار گرفت. نتايج نشان داد كه استفاده از تركيب هورموني2ميليگرم در ليتر2,4-Dو 5/0ميليگرم در ليتر BAPدر محيط كشت B5با ويتامينهايNLNبيشترين درصد كالوسزايي، سرعت كالوسزاييو ميانگين تعداد رويانبه ازايهر بساك را ايجاد ميكند و مناسبترين تركيب هورمونيبكار رفته در كشت بساك كاملينا بود. پيشتيمار بساكها توسط n-بوتانول 1% به مدت 5ساعت، بيشترين ميانگين تعداد رويان به ازاي هر بساك و سرعت كالوسزايي را نشان داد. استفاده از 200ميليگرم در ليتر كلشيسين بالاترين سرعت كالوسزايي را ايجاد كرد و از كاربرد 50و 200ميليگرم در ليتر كلشيسين به مدت 22ساعت بيشترين درصد كالوسهاي با اندازه4-3ميليمتري و رويانزايي گامتي، بدست آمد. نتايج حاصل از مطالعه اثر پيشتيمار 2,4-Dو5-آزاسيتيدين بر روي بساكهاي كاملينا مورد ارزيابي قرار گرفت كه استفاده از 200ميكرومول 2,4-Dو 50ميكرومول 5-آزاسيتيدين بالاترين سرعت كالوسزايي را ايجاد كرد و بيشترين درصد كالوسهايي با اندازه 4-3ميليمتري مربوط به كاربرد 100ميكرومول 2,4-Dبود و همچنين كاربرد 200ميكرومول 2,4-Dو 100ميكرومول 5-آزاسيتيدين بيشترين ميانگين تعداد رويان به ازاي هر بساك را توليد كرد. اثر شرايط رشد گياهان مادريو پيشتيمارهايسرماييبر كشت بساك كاملينانشان داد كه گياهان رشد يافته در اتاق رشد گياهيبا پيشتيمار سرماييC ̊4براي4روز بيشترين مقدار صفات ذكر شده
-
بررسي اثر فاكتورهاي مختلف بر القا آندروژنز در كشت بساك گل جعفري آفريقايي (Tagetes erecta ) و گل جعفري فرانسوي ( Tagetes patula )
2019توليد گياهان هاپلوييد، يك موضوع با اهميت در برنامه هاي به نژادي جهت دستيابي سريع به بذر هيبريد مي باشد. در پژوهش حاضر، پاسخ بساك هاي دو گونه گل جعفري(Tgetes .spp) بر القاء آندروژنز در 7 آزمايش جدا از هم بررسي شد. اين آزمايش ها شامل: 1- مطالعه اثر ژنوتيپ (T1،T2،T3،T4،T5) و اندازه غنچه (5-3، 10-5 و 15-10 ميلي متر) ، 2- مطالعه اثر پيش تيمار غنچه ها با محيط كشت حاوي غلظت هاي مختلف ان-بوتانول (1/0 ، 2/0، 3/0، 4/0 درصد)، 3- مطالعه اثر روش اعمال تيمار مانيتول (اضافه كردن غلظت هاي مختلف مانيتول به محيط كشت اصلي و پيش تيمار بساك ها با محيط كشت مايع حاوي غلظت هاي مختلف مانيتول بمدت 24 ساعت) و غلظت هاي مختلف مانيتول (1/0، 2/0، 3/0، 4/0، 5/0 مولار به همراه تيمار شاهد)، 4- بررسي اثر 7 تيمار دمايي مختلف شامل تيمار سرمايي 4 درجه سانتي گراد بمدت 4، 7 و 10 روز و تيمارهاي گرمايي 30 درجه سانتي گراد به مدت 10 روز، 32 درجه سانتي گراد به مدت 2 روز، 34 درجه سانتي گراد به مدت 8 ساعت به همراه شاهد، 5-اثر پيشتيمار بساك ها با دورهاي مختلف سانتريفيوژ ( g100، g200 و g400)هر كدام به مدت هاي 3 و 6 دقيقه، 6- بررسي اثر پيش تيمار بساك ها با ولتاژهاي مختلف شوك الكتريكي (50، 100، 150، 200 ولت)،7- بررسي اثر هورمون هاي NAA (0، 25/0 و 5/0 ميلي گرم بر ليتر) و TDZ (تيديازرون) (0، 1/0، 5/0 ميلي گرم بر ليتر) در تركيب با هم مي باشند. نتايج نشان داد كه مرحله ميكروسپوري مناسب جهت كشت بساك هاي گياه گل جعفري مرحله تك هسته اي مياني تا دوهسته اي ابتدايي مي باشد و مراحل ميكروسپوري مذكور در غنچه هاي با اندازه 10-5 ميلي متر مشاهده شد. همچنين ژنوتيپ هاي T3 وT4 بيشترين پاسخ به آندروژنز را نشان دادند. در آزمايش دوم غلظت 1/0 درصد ان – بوتانول باعث افزايش هر چهار صفت درصد كالوس زايي، ميانگين تعداد نوساقه به ازاي هر بساك، ميانگين تعداد نوساقه به ازاي هر كالوس و درصد باززايي گياه كامل در مقايسه با شاهد شد. در آزمايش سوم بيشترين درصد كالوس زايي از تيمار محيط كشت جامد حاوي 2/0 مولار مانيتول با 55/95 درصد كالوس زايي بدست آمد. پيش تيمار 5/0 مولار در روش دوم از نظر صفت تعداد نوساقه به ازاي هر بساك و تعداد نوساقه به ازاي هر كالوس برتري نشان داد. پيش تيمار 2/0 مولار مانيتول در روش پيش تيمار با محيط مايع حاوي غلظت هاي مختلف مانيتول
-
اثر سطوح تنش آبي بر عملكرد و كارايي مصرف آب گياه توت فرنگي گلخانه اي در بسترهاي كشت متفاوت، و تعيين ضرايب تبخير و تعرق
شمسي رضايي 2019يكي از روش هاي افزايش بهره وري آب، كشت گلخانه اي است. كشت بدون خاك از عوامل مؤثر در افزايش كارايي و بهبود عملكرد در توليد محصولات مي باشد. يكي از مهم ترين نيازهاي كشت بدون خاك، مديريت آب مصرفي است. اين آزمايش با هدف تعين حجم آب مصرفي، تعين ضرائب تبخير-تعرق، عملكرد و صفات ظاهري گياه توت فرنگي (سابرينا) تحت تأثير سه سطح تنش رطوبتي و چهار نوع بستر در شرايط گلخانه، با استفاده از كشت گلداني به روش وزني به مدت 100 روز در همدان به اجرا درآمد . تيمار هاي آبياري متشكل از سه سطح تنش رطوبتي تيمار آبياري كامل (FI) 100 درصد نياز آبي و 2 سطح كم آبياري (DI) 80 و 60 درصد نياز آبي و چهار نوع بستر كشت شامل كوكوپيت و پرليت با نسبت هاي حجمي (70% + 30%)، (60% + 40%)، (50% + 50%) و خاك كه شامل (خاك زراعي + ماسه + كود دامي پوسيده) به نسبت مساوي بود. براي تعيين حجم آب مصرفي از دستگاه ميكرولايسيمتر (وزني) استفاده شد. به طوري كه مقدار آب مصرفي توت فرنگي از تفاضل آب كاربردي و آب زهكش شده از انتهاي گلدان محاسبه گرديد. پس از جمع آوري مشاهدات، بيشترين ميزان تبخير- تعرق كل گياه توت فرنگي در بستر كوكوپيت 30% + پرليت 70% در تيمار آبياري كامل 18/784 ميلي متر و كمترين آن براي بستر خاك در تيمار 60 درصد نياز آبي32/458 ميلي متر مشاهده شد. نتايج تحليل هاي آماري حاصل از اين پژوهش نشان داد كه اعمال تنش رطوبتي، باعث كاهش در شاخص هاي رشدي گياه نظير وزن تر و اندام هوايي، وزن تر و خشك ميوه، تعداد و اندازه ميوه و بازار پسندي ميوه ها مي گردد. هم چنين كاهش آب مصرفي بر عملكرد ميوه و كارايي مصرف آب معني دار بود و بيشترين عملكرد ميوه و كارايي مصرف آب در تيمار آبياري كامل و 80 درصد نياز آبي به دست آمد. كه با توجه به معني دار نبودن عملكرد ميوه ها بين اين دو تيمار، در شرايط محدوديت منابع آب آبياري، اعمال حداكثر 80 درصد نياز آبي گياه قابل توصيه مي باشد. در اثر مقايسه ميانگين سطوح مختلف تنش رطوبتي ، بيشترين تغيرات افزايشي در بستر كوكوپيت 50% + پرليت 50% با تيمار آبياري كامل در اكثر صفات مورد بررسي گياه روي عملكرد ميوه، وزن تك ميوه ، ميزان سطح برگ، وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه ، هدايت روزنه اي، ميزان كلروفيلa ، b و كل، محتواي نسبي آب برگ را نشان داد. اعمال تنش آبي در سطح 60 درصد نياز آبي نه
Thesis summary
-
تاثير زمان حذف برگ بر ميزان مقاومت به سرماي زمستانه در انگور رقم بيدانه سفيد
هومن دلگرم 2019از بين رفتن برگ پس از برداشت محصول در بعضي از نقاط جهان به علت زيرخاك كردن زود هنگام شاخه ها براي حفاظت زمستانه، چراي دام، آلودگي حشرات، بيماري، استفاده از مواد شيميايي يا توليد خارج از فصل براي كاهش نياز سرمايي، گسترش يافته است. هدف اصلي اين مطالعه بررسي تأثير حذف برگ زودهنگام بر مقاومت به سرماي بوته انگور است. برگ هاي انگور رقم بيدانه سفيد در دو مرحله (10 و 25 مهر) حذف شدند و با ريزش طبيعي برگ (حدود 25 آبان) مقايسه شد. نمونه هاي شاخه يكساله در دي ماه و بهمن ماه جمع آوري شدند و براي بررسي محتواي آب، كربوهيدرات و پرولين در هر دو جوانه و بافت هاي شاخه و سپس در معرض 3 ساعت انجماد در دماهايي بين 8- تا 24- درجه سانتي گراد در فواصل 3 درجه سانتي گراد براي ارزيابي سطح مقاومت به سرما قرار دارند. نتايج نشان داد كه ميزان پرولين و كربوهيدرات هاي محلول در تيمارهاي حذف برگ نسبت به شاهد كاهش داشتند و در مقابل محتواي آب جوانه و شاخه در تيمارهاي حذف برگ بيشتر از شاهد بود. ميانگين غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين در نمونه هاي بهمن ماه بيشتر از آذر ماه بود و نيز مقدار محتواي آب در بهمن ماه نسبت به آذرماه اندكي كاهش يافت. بررسي ميزان مقاومت به سرما براساس نشت يوني و آزمون رنگ آميزي تترازوليوم نشان داد كه حذف برگ سبب كاهش مقاومت به سرما مي گردد. گرچه بين LT50 هاي محاسبه شده براساس نشت يوني و آزمون رنگ آميزي تترازوليوم اختلاف مشاهده شد اما پايين ترين LT50 در تيمار شاهد مشاهده شد. به طور كلي تيمار حذف برگ سبب شد كه ميزان متابوليت هاي سازگاري كاهش يابد و مي توان چنين نتيجه گرفت كه حذف برگ بوته در اواخر فصل رشد و شروع مرحله سازگاري باعث كاهش مقاومت به سرما مي شود. به عنوان نتيجه گيري كلي، حذف زود هنگام برگ ها سبب كاهش تحمل به يخبندان در انگور رقم بيدانه سفيد شد و نگهداري طبيعي برگ ها مي تواند يك ابزار پيشگيرانه براي كاهش آسيب هاي زمستان باشد.
Thesis summary
-
اثر نوردهي پايان روز روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي، رشدي و فيتوشيميايي مرزه خوزستاني (Satureja khuzestanica Jamzad)
2019به منظور بررسي اثر كيفيت نور در پايان روز بر ويژگي هاي مورفولوژيكي، رشدي و فيتوشيميايي گياه دارويي و اندميك مرزه خوزستاني (Satureja khuzestanica Jamzad))، قلمه هاي ريشه دار شده بعد از سربرداري تحت سه تيمار نور (آبي، قرمز و تركيبي (/آبي و قرمز/)) و گياهان بدون نوردهي تكميلي به عنوان شاهد در محيط گلخانه به مدت سه ماه، 2 ساعت در پايان روز (بعد از غروب آفتاب) قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه نور آبي موجب افزايش معني دار اكثر ويژگي هاي مورفولوژيكي و رشدي گياه مرزه خوزستاني و نور قرمز سبب افزايش معني دار ميزان صفات بيوشيميايي و فيتوشيميايي اين گياهان شد. بيشترين طول ساقه در تيمار نور آبي مشاهده شد و كمترين طول ساقه در تيمار نور قرمز بود. قطر ساقه تحت تأثير كيفيت نور پايان روز قرار گرفت. بيشترين قطر ساقه در تيمار نور آبي مشاهده شد. تعداد برگ با تعداد 481 عدد در تيمار نور تركيبي نسبت به تيمارهاي ديگر بيشترين تعداد بود. تيمار نور تركيبي و نور قرمز به ترتيب بيشترين (57/94 ميلي متر مربع) و كمترين (94/72 ميلي متر مربع) سطح برگ را نشان دادند اما بين تيمارهاي شاهد و نور آبي اختلاف معني داري وجود نداشت. بيشترين ويژگي هاي رشدي از جمله وزن تر اندام هوايي، وزن تر ساقه، وزن تر برگ، وزن خشك اندام هوايي، ساقه و برگ در نور آبي با اختلاف معني دار با ديگر تيمارها وجود داشت. اثر كيفيت نور پايان روز روي درصد عملكرد برگ و درصد وزن خشك در سطح 1 درصد معني دار بود. بالاترين درصد عملكرد برگ در تيمار نور تركيبي مشاهده شد كه با تيمار نور قرمز و شاهد اختلاف معني داري نشان نداد. بالاترين درصد وزن خشك با مقدار 78/66 درصد در تيمار نور آبي بود. اثرات كيفيت نور در پايان روز روي ميزان كلروفيل a ، كلروفيل b، كلروفيل كل، كارتنوئيد و آنتوسيانين كل در سطح 1 درصد معني دار شد. بيشترين مقدار كلروفيل a در تيمار نور قرمز با اختلاف معني دار با تيمارهاي ديگر بدست آمد؛ تيمار نور قرمز هم چنين بيشترين ميزان كلروفيل b را نشان داد؛ علاوه بر اين ميزان كلروفيل كل و كارتنوئيد در نور قرمز بيشترين ميزان بود اما تيمارهاي شاهد، نور تركيبي و آبي با يكديگر اختلاف معني داري در مقدار رنگيزه هاي گياهي نشان ندادند. مقدار آنتوسيانين كل در تيمار نور آبي 173/0 ميلي گرم در گرم وزن تر، بيشترين ميزان و در تيمار نور قرمز 092/0 ميلي گرم در گرم
-
اثر نور تكميلي بر رشد، عملكرد و برخي ويژگي هاي بيوشيميايي توت فرنگي رقم كاماروسا
پرنيا پاكان 2019اين پژوهش باهدف بررسي تأثير كيفيت نور تكميلي بر رشد، عملكرد و كيفيت توت فرنگي رقم كاماروسا در شرايط گلخانه اي انجام شد. تيمارهاي نوردهي تكميلي شامل 1- شاهد (عدم نوردهي تكميلي) 2- نور تكميلي قرمز 100% 3- نور تكميلي با نسبت قرمز 83% + آبي 17% و 4-نور تكميلي با نسبت قرمز 66% + آبي 34% بود كه به صورت يك طرح كاملاً تصادفي با چهار تيمار و سه تكرار انجام شد. نوردهي تكميلي با استفاده از منبع نور ال اي دي در زمستان سال 95 و بهار 96 از ساعت 10-6 شب انجام شد. نتايج نشان داد كه بالاترين تعداد برگ، طول دم برگ، قطر طوقه و سطح برگ در بوته هاي با نوردهي تكميلي قرمز 100% و قرمز 83% + آبي 17% مشاهده شد درحالي كه كمترين شاخص هاي رشد مربوط به گياهان شاهد و نوردهي با قرمز 66% + آبي 34% بود. گياهان تيمار شده با نور ال اي دي قرمز66 % + آبي 34% داراي بيش ترين قطر برگ و بيش ترين ضخامت اپيدرم رويي بود و بعد از آن به ترتيب تيمارهاي قرمز 83% + آبي 17% و قرمز100% قرار داشت. تيمار قرمز 66 % + آبي 34 % باعث كاهش تراكم روزنه ها و بسته شدن دهانه روزنه ها شد. بالاترين عملكرد و تعداد ميوه با نوردهي تكميلي قرمز 83% + آبي 17% و كمترين عملكرد با نوردهي تكميلي قرمز 66% + آبي 34% و قرمز 100 % مشاهده شد. بيش ترين ميزان مواد جامد محلول در تيمار نوردهي تكميلي قرمز 100 % مشاهده شد. ولي ميوه ها در اين تيمار داراي كمترين ميزان سفتي بودند. گياهان تيمار شده با نور قرمز 66 % + آبي 34 % داراي بيش ترين ميزان فنل كل و فلاونوئيد، آنتوسيانين، تانن و ويتامين C بودند و كمترين مقدار آن ها در شاهد مشاهده گرديد. همچنين اين گياهان داراي بالاترين ميزان پروتئين هاي محلول و فعاليت آنزيم ها در برگ بودند. غلظت كربوهيدرات محلول در برگ در تيمار قرمز 100 % بيشتر از ساير تيمارها بود. بيشترين ميزان كلروفيل كل، كلروفيل a و كارتنوئيد در نوردهي قرمز 66 % + آبي 34 % مشاهده شد. در حالي كه كمترين غلظت كلروفيل در شاهد و نور قرمز 100% مشاهده گرديد. محتواي نسبي آب برگ در تيمار قرمز 100 % و قرمز 83% + آبي 17% بالاتر از ساير تيمارها بود. اين تيمارها داراي كمترين ميزان ماده خشك بودند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه نوردهي تكميلي با استفاده از لامپ هاي ال اي دي با نسبت نور قرمز 83% + آبي 17% به عنوان تيمار توصيه شده، ضمن بهبود نسبي رشد گياهان، باعث ا
-
اثر پرتوتابي كوتاه مدت فرابنفش B و C روي برخي ويژگي هاي رشدي و تركيبات فنلي دو واريته از اطلسي
حكيمه عربلو 2019عوامل محيطي مختلف نه تنها باعث تغييرات در رشد بلكه باعث تغيير در كميت و كيفيت متابوليت هاي ثانويه گياهان مي شوند. يكي از مهم ترين عوامل محيطي تأثيرگذار در رشد و فيزيولوژي گياهان، نور مي باشد و تغييرات در طيف نور، منجر به تغيير در مقدار و تركيب متابوليت هاي ثانويه مي شود. پژوهش حاضر براي بررسي اثرات پرتو UV-B و UV-C بر روي برخي صفات اگرومورفولوژيكي، رنگيزه هاي فتوسنتزي و برخي صفات فيتوشيميايي برگ دو واريته اطلسي (Petunia hybrida) انجام شده است. بدين منظور، آزمايشي گلخانه اي به صورت فاكتوريل در قالب بلوك هاي كامل تصادفي با پنج تكرار اجرا شد. فاكتور اول، واريته در 2 سطح (پرگل و گل درشت) و فاكتور دوم، نور فرابنفش در6 سطح بود. سطوح فاكتور دوم شامل شاهد (بدون پرتوتابي UV)، UV-B 2 دقيقه، UV-B 5 دقيقه، UV-C 30 ثانيه، UV-C 5/1 دقيقه و UV تركيبي (UV-B 2 دقيقه و UV-C 30 ثانيه) در روز بود. پرتوتابي يك ماه بعد از كشت بذر، به مدت 15 روز بين ساعات 11-12 ظهر صورت گرفت. برداشت گياهان در زمان گلدهي كامل صورت گرفت. بر اساس نتايج به دست آمده از اين پژوهش، بيشترين كاهش در ميزان سطح برگ در هر دو واريته در UV-C 5/1 دقيقه حاصل شد، بيشترين افزايش وزن خشك در واريته پرگل در UV-C 30 ثانيه و در واريته گل درشت، در UV-C 5/1 دقيقه مشاهده شد.كمترين ميزان وزن تر برگ و كمترين ميزان وزن تر اندام هوايي، در هر دو واريته در UV-C 5/1 دقيقه مشاهده شد. در واريته پرگل تحت تأثير پرتوتابي فرابنفش، ميزان كلروفيل a ، b، كلروفيل كل و كارتنوئيد نسبت به شاهد كاهش يافت. كه بيشترين كاهش آنها مربوط به فرابنفش تركيبي (UV-B 2 دقيقه و UV-C 30 ثانيه) بود. در واريته گل درشت، ميزان كلروفيل a، b، كلروفيل كل و كارتنوئيد افزايش يافت كه بيشترين افزايش كلروفيل در UV-B 5 دقيقه ديده شد و بيشترين افزايش در ميزان كارتنوئيد مربوط به فرابنفش تركيبي بود. واكنش هر دو واريته پرگل و گل درشت نسبت به پرتوتابي فرابنفش در ميزان فنل كل، فلاونوئيد كل و تانن كل متفاوت بود. در واريته پرگل، بيشترين ميزان فنل كل در UV-B 5 دقيقه (732/112 ميلي گرم معادل گاليك اسيد بر گرم وزن خشك) و بيشترين ميزان فلاونوئيد كل (354/54 ميلي گرم در گرم وزن خشك) در UV-C 30 ثانيه يافت شد. ميزان تانن كل اين واريته نيز، كاهش يافت اما كاهش معني دار نبود و بيشترين ميزان فعاليت
-
بررسي اثر نانولوله هاي كربني بر تكوين و رويان زايي بدني در گياه استويا (Stevia rebaudiana Bertoni)
مرضيه اسد 2019چكيده: امروزه جهان به دنبال توسعه تكنيك هاي مدرن، براي بالا بردن متابوليسم و افزايش رشد در گياهان و در نتيجه افزايش بهره وري در آن هاست. تكنولوژي نانو مي تواند فرصت جديد مناسب و مدرن در بيوتكنولوژي و كشاورزي باشد. در ميان نانومواد، نانومواد با اساس كربن (CNTs) به دليل دارا بودن خواص منحصر بفردي همچون خواص مكانيكي، الكتريكي، حرارتي و شيميايي جايگاه مهمي بدست آورده است. بدين منظور در مطالعه حاضر در گياه .B Stevia rebaudiana، درصد القا كالوس (تيمار شده با هورمون هاي بنزيل آدنين (BA) و نفتالين استيك اسيد (NAA)) و القا رويان سوماتيك از برگ و كالوس (تيمار شده با غلظت هاي مختلف هورمون هاي 2,4-D به همراه كينتين (kin) يا BA) در شرايط نور و تاريكي مورد بررسي قرار گرفت. اثر شش غلظت نانولوله كربني چندديواره (MWCNTs) (50، 100، 250، 500، 1000 μg/l و10 mg/l) بر ميزان رويان زايي، القا كالوس، طول و بيومس گياه، مراحل مختلف نمو روياني و فعاليت آنتي اكسيداني در گياه استويا تحت شرايط درون شيشه مورد ارزيابي قرار گرفت. براساس نتايج، تركيب و غلظت هورمون ها مهم ترين فاكتورهاي موثر در رويان زايي بودند. تحت شرايط آزمايشي تست شده، موثرترين تركيبات بر درصد رويان زايي به ترتيب در شرايط نور شاملmg/l 1 هورمون 2,4-D به همراه 0/2 mg/l هورمون هاي Kin وBA در سطح كالوس و در تاريكي در غلظت mg/l 1 و 2 هورمون 2,4-D به همراه Kin در سطح كالوس هستند. در پژوهش حاضر، آناليز آماري كامل داده ها توسط نرم افزار SAS، براي مطالعه اثر سطوح غلظت هاي مختلف MWCNTها بر طول و بيومس گياه، القا كالوس و رويان زايي انجام شد. جدول داده ها نشان داد كه همه اثرات معني دار بودند و MWCNTها، برخلاف اثرات مثبتي كه روي ساير فاكتورها داشتند، اثر ممانعت كننده شديدي بر درصد رويان زايي داشت. MWCNTها مرگ سلولي كالوس را افزايش دادند، در حالي كه، مطالعات بافت شناسي رويان، هيچ اتلافي بين رويان هاي گياهان شاهد و گياهان تيمار شده نشان نداد. نتايج ما كارهاي قبلي را تاييد مي كند و نشان مي دهد كه اندازه MWCNTها، مدت زمان استفاده از نانولوله ها و مرحله نموي گياه، فاكتورهاي كليدي و تعيين كننده در اثرات سمي يا مثبت نانولوله ها بر رشد، القا كالوس و رويان زايي هستند.
Thesis summary
-
بهينه سازي توليد بذر مصنوعي و ارزيابي پايداري ژنتيكي گياه چه هاي تاتوره با استفاده از مطالعه سيتولوژيكي و نشانگرهاي مولكولي
ادريس واثقي شجاع 2019تاتوره گياه دارويي و و داراي آلكالوئيد هاي مختلف و ارزشمندي مي باشد. وجود خواب بذر در گياه تاتوره و داشتن 20-25 درصد دگرگشني در بذور حاصله باعث شده است كه امكان داشتن گياه با خلوص ژنتيكي در هر زمان ممكن نباشد. استفاده از بذر مصنوعي، يك روش مناسب به منظور تكثير سريع، انبوه و حفظ ژرم پلاسم اين گياه دارويي ارزشمند مي باشد. اين پژوهش شامل هفت آزمايش مختلف بود. آزمايش اول شامل عوامل نوع آب( معمولي و ويژه)، غلظت هاي آلژينات سديم( 2، 3 و 4 درصد)، غلظت هاي كلريد كلسيم(75 ميلي مولار، 125 ميلي مولار و 175 ميلي مولار) و نوع ريزنمونه( قطعات گره اي و راس ساقه) بودكه به صورت يك آزمايش فاكتوريل 2×3×3×2 در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار انجام شد. آزمايش دوم شامل دو نوع محيط كشت(MS و MS 2/1)، سه غلظت BAP( 0، 75/0 و 5/1 ميكرومولار) و سه غلظت KI(0، 75/0 و 5/1 ميكرومولار) بود كه بصورت آزمايش فاكتوريل 3×3×2 در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار انجام شد. آزمايش سوم شامل سه غلظت NAA( 0، 25/0 و 5/0 ميكرومولار) و سه غلظت IBA(0، 25/0 و 5/0 ميكرومولار) كه بصورت آزمايش فاكتوريل 3×3×2 در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار انجام شد.آزمايش چهارم: : اين آزمايش به منظور تعيين نحوه نگهداري در دو سطح (در داخل محيط كشت در دماي 4 درجه سانتي گراد و بدون محيط كشت در دماي 4 درجه سانتي گراد) و مدت نگهداري شامل پنج زمان (2 روز، 2 هفته، 4 هفته، 8 هفته، 12 هفته) به صورت آزمايش فاكتوريل 5×2 در قالب طرح كاملا تصادفي با 3 تكرار انجام شد. آزمايش پنجم: اين آزمايش به منظور تعيين بهترين بستر كشت (پيت موس، كوكوپيت، پرليت، پيت موس+پرليت+كوكوپيت، خاك زراعي، ماسه بادي و تركيب خاك زراعي و ماسه بادي) و مناسب ترين زمان( استفاده مستقيم بذور مصنوعي و استفاده از بذور جوانه زده بر روي محيط كشت MS ) بر قابليت سازگاري گياه چه هاي به دست آمده از آزمايش هاي قبلي ارزيابي و بصورت آزمايش فاكتوريل7×2 در قالب طرح كاملا تصادفي در 3 تكرار انجام شد. آزمايش ششم: اين آزمايش جهت ارزيابي عدم تغيير تعداد كروموزوم ها در سلول هاي بدني و گامتي گياه چه هاي حاصل از بذر مصنوعي به منظور ارزيابي عدم چند شكلي در گيا ه چه هاي حاصله در مقايسه با گياه مادري بود. آزمايش هفتم: اين آزمايش كامل كننده آزمايش ششم بود كه هدف آن نيز، بررسي عدم وجود چندشكلي گياه
-
اثر نوردهي پايان روز روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي، رشدي و فيتوشيميايي مرزه خوزستاني
ژيلا عباس زاده 2018به منظور بررسي اثر كيفيت نور در پايان روز بر ويژگي هاي مورفولوژيكي، رشدي و فيتوشيميايي گياه دارويي و اندميك مرزه خوزستاني (Satureja khuzestanica Jamzad))، قلمه هاي ريشه دار شده بعد از سربرداري تحت سه تيمار نور (آبي، قرمز و تركيبي (/آبي و قرمز/)) و گياهان بدون نوردهي تكميلي به عنوان شاهد در محيط گلخانه به مدت سه ماه، 2 ساعت در پايان روز (بعد از غروب آفتاب) قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه نور آبي موجب افزايش معني دار اكثر ويژگي هاي مورفولوژيكي و رشدي گياه مرزه خوزستاني و نور قرمز سبب افزايش معني دار ميزان صفات بيوشيميايي و فيتوشيميايي اين گياهان شد. بيشترين طول ساقه در تيمار نور آبي مشاهده شد و كمترين طول ساقه در تيمار نور قرمز بود. قطر ساقه تحت تأثير كيفيت نور پايان روز قرار گرفت. بيشترين قطر ساقه در تيمار نور آبي مشاهده شد. تعداد برگ با تعداد 481 عدد در تيمار نور تركيبي نسبت به تيمارهاي ديگر بيشترين تعداد بود. تيمار نور تركيبي و نور قرمز به ترتيب بيشترين (57/94 ميلي متر مربع) و كمترين (94/72 ميلي متر مربع) سطح برگ را نشان دادند اما بين تيمارهاي شاهد و نور آبي اختلاف معني داري وجود نداشت. بيشترين ويژگي هاي رشدي از جمله وزن تر اندام هوايي، وزن تر ساقه، وزن تر برگ، وزن خشك اندام هوايي، ساقه و برگ در نور آبي با اختلاف معني دار با ديگر تيمارها وجود داشت. اثر كيفيت نور پايان روز روي درصد عملكرد برگ و درصد وزن خشك در سطح 1 درصد معني دار بود. بالاترين درصد عملكرد برگ در تيمار نور تركيبي مشاهده شد كه با تيمار نور قرمز و شاهد اختلاف معني داري نشان نداد. بالاترين درصد وزن خشك با مقدار 78/66 درصد در تيمار نور آبي بود. اثرات كيفيت نور در پايان روز روي ميزان كلروفيل a ، كلروفيل b، كلروفيل كل، كارتنوئيد و آنتوسيانين كل در سطح 1 درصد معني دار شد. بيشترين مقدار كلروفيل a در تيمار نور قرمز با اختلاف معني دار با تيمارهاي ديگر بدست آمد؛ تيمار نور قرمز هم چنين بيشترين ميزان كلروفيل b را نشان داد؛ علاوه بر اين ميزان كلروفيل كل و كارتنوئيد در نور قرمز بيشترين ميزان بود اما تيمارهاي شاهد، نور تركيبي و آبي با يكديگر اختلاف معني داري در مقدار رنگيزه هاي گياهي نشان ندادند. مقدار آنتوسيانين كل در تيمار نور آبي 173/0 ميلي گرم در گرم وزن تر، بيشترين ميزان و در تيمار نور قرمز 092/0 ميلي گرم در گرم
-
بررسي روند تغييرات برخي تركيبات فنولي در انگور رقم شاهاني
مهدي ميهني 2018پژوهش حاضر با هدف بررسي رشد و تغييرات كمي و كيفي تركيبات فنولي در انگور رقم شاهاني (شاني) در مراحل مختلف رشد انجام شد. براي انجام اين پژوهش در پنج مرحله 30، 40، 50 و60 روز پس از گلدهي و در زمان رسيدن ميوه ها (بلوغ فيزيولوژيكي)، تعدادي خوشه از قسمت هاي مختلف بوته به طور تصادفي نمونه برداري شد. صفات حبه، وزن و چگالي، فنول كل، فلاونوئيد كل، آنتوسيانين كل، ظرفيت پاد اكسايشي، محتواي مواد جامد محلول، pH و اسيديته اندازه گيري شد. نتايج نشان داد كه با افزايش تعداد روز پس از گلدهي، اندازه حبه، وزن حبه، مواد جامد محلول، پي اچ و آنتوسيانين كل افزايش يافت و اسيديته قابل تيتراسيون كاهش يافت. در زمان رسيدن كاهش اندكي در اندازه حبه در مقايسه با زمان قبل از آن مشاهده شد. با افزايش تعداد روز پس از گلدهي تا زمان 50 روز پس از گلدهي ميزان فنول كل در حبه افزايش و پس از آن در زمان 60 روز پس از گلدهي كاهش يافت و دوباره در زمان رسيدن به حداكثر مقدار خود رسيد. ميزان فلاونوئيد كل در حبه با افزايش تعداد روز پس از گلدهي كاهش يافته و بيشترين ميزان آنها در 30 روز پس از گلدهي و كمترين ميزان در زمان رسيدن حاصل شد. با افزايش تعداد روز پس از گلدهي ظرفيت پاداكسايشي در حبه در 50 روز پس از گلدهي افزايش و سپس كاهش پيدا كرد و در نهايت در زمان رسيدن به كمترين مقدار خود رسيد. همچنين با افزايش تعداد روز پس از گلدهي مقدار گاليك اسيد، كلروژنيك اسيد و اپي كاتچين در حبه انگور به طور معني داري افزايش پيدا كرد و بيشترين مقدار آن ها مربوط به مرحله رسيدن بود كمترين مقدار در 30 روز پس گلدهي حاصل شد، مقدار كافئيك اسيد و فلورزين در ابتدا افزايش و در 50 روز پس از گلدهي كاهش و در مرحله رسيدن به بيشترين مقدار خود رسيد. مقدار تركيب فنلي رزمارينيك اسيد در مراحل مختلف رسيدن تاثير معني داري نشان نداد.
-
كاربرد بيوراكتور TIS و بهينه سازي برخي از فاكتور هاي درون شيشه اي در ريز ازديادي استويا
شكوفه رحيمي وقار 2018استويا (Stevia Reboudiana Bertoni) يك گياه مهم دارويي و شيرين غير كالري زا است كه حاوي نوعي از ديترپنوبيد استويول گليكوزيد است كه هيچ تاثيري بر ميزان قند خون ندارد. بنابراين براي درمان ديابت به علت داشتن شيرين كننده هاي طبيعي و كم كالري مفيد است. از آنجائي كه تكثير رويشي، تعداد دانه هاي توليدي و جوانه زني بذر هاي استويا، كم و ضعيف است؛ بنابراين، تكثير آن از طريق كشت بافت يك روش متداول براي به دست آوردن مقادير كافي از گياهان يكنواخت و سالم مي باشد. پروتكل هاي موجود براي ريزازديادي استويا، تعداد كمي از گياه چه توليد مي كنند و در نتيجه، هزينه هاي توليد آنها بالا هستند. بنابراين، مطالعه حاضر به منظور 1- بهينه سازي يك پروتكل مناسب براي ريزازديادي استويا در محيط كشت جامد، محيط كشت مايع و در سيستم مايع غوطه وري موقت مايع (TIS)، و 2- جهت مقايسه اثربخشي اين سه روش در ريزازديادي گياه استويا اجرا گرديد. در مطالعه حاضر، اثر وضعيت فيزيكي محيط (جامد و مايع)، نوع سيتوكينين (BAP و Kn)، اكسين (NAA و IBA) و نوع روش ريز ازديادي بر صفات تعداد برگ، تعداد گره، طول ساقه، تعداد ساقه، درصد كالوس زايي، درصد ريشه زايي، تعداد ريشه و طول ريشه مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه محيط MS بدون هورمون مناسب ترين محيط براي ريزنمونه هاي تك گره است و اين تيمار صفات فوق را افزايش داد. تيمار 15دقيقه غوطه وري در هر ساعت بهترين عملكرد سيستم TIS را نشان داد. در اين تحقيق، هر چند كه روش TIS به عنوان روشي مطلوب جهت ريزازديادي استويا بهينه شد، با اين وجود، ريزازديادي توسط محيط MS مايع با سيتسم شيكر و بدون هورمون، به عنوان بهترين روش براي ريزازديادي اين گياه توصيه مي گردد.
-
مطالعه آندوژنز در گياه كبر(Capparis spinose L.) از طريق كشت بساك
سيده معصومه مصطفوي 2018توليد گياهان هاپلوئيد از طريق كشت بساك در برنامه هاي به نژادي و پژوهش هاي ژنتيكي از اهميت بالايي برخوردار است . در اين پژوهش پاسخ بساك هاي گياه كبر (Capparis spinosa L.) به آندروژنز در شرايط درون شيشه اي درطي 7 آزمايش مجزا مورد مطالعه قرار گرفت. اين آزمايشها شامل: 1- اثر اندازه غنچه و پيشتيمار سرمايي(5/0-0، 1-5/0 ،5/1-1 و 2- 5/1 سانتي متر)، 2-اثر سطوح مختلف تنظيم كنندههاي رشد(در 24 سطح هورموني شامل 2,4-D، NAA، BAP)در تركيب با پيش تيمار دمايي و آزاسيتيدين، 3-اثر نوع و غلظت كربن (مالتوز و ساكارز در غلظت 30 و 60 گرم در ليتر)در تركيب با پيش تيمار دمايي و آزاسيتيدين، 4-اثر پيش تيمارهاي مختلف سرمايي (بدون پيش تيمار سرمايي، پيش تيمار سرمايي °C4 به مدت 4،2و7 روز، پيش تيمار سرمايي °C7 به مدت 4،2و7 روز)، 5- اثر پيش تيمارهاي مختلف گرماي (بدون پيش تيمار گرمايي،C° 30 به مدت 14 روز، °C32 به مدت 2و 4 روز و C°35 به مدت 8 ساعت )، 6-اثر سطوح مختلف كلشي سين(600،400،200،100،0 ميلي گرم در ليتر) در محيط كشت، 7-اثر سطوح مختلف نيترات نقره( 25،10،5،0و50 ميلي گرم در ليتر) در تركيب با پيشتيمارهاي دمايي و آزاسيتيدين بر القا آندروژنز در كشت بساك كبر بودند. همچنين در يك آزمايش مجزا اثر سطوح مختلف نيترات نقره (0، 5، 10، 25 و 50 ميليگرم در ليتر) در محيط كشت بساك، محيط كشت كالوس و محيط كشت سوسپانسيون سلولي روي محتواي فلانوئيدها دركالوس ها و سوسپانسيونهاي سلولي حاصل مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه مرحله ميكروسپوري مناسب جهت كشت بساك هاي كبر، مرحله تك هسته اي مياني تا تك هسته اي انتهايي مي باشد و مراحل ميكروسپوري مذكور در غنچههايي با اندازه 5/0-0 ميلي متري مشاهده گرديد. القا كالوس و رويان هاي گامتي در محيط كشت حاوي نمك هاي معدني B5 و ويتامين هاي NLN صورت گرفت. در آزمايش دوم استفاده از 2ميليگرم در ليتر توفوردي و 5/0 ميلي گرم در ليتر بنزيل آمينو پورين و 5/0 ميلي گرم در ليتر نفتالين استيك اسيد به همراه پيش تيمار گرمايي 30 درجه سانتيگراد به مدت 7 روز بيشترين درصد كالوس زايي را ايجاد كرد. همچنين تيمار2 ميليگرم در ليتر توفوردي، 5/0 ميليگرم در ليتر نفتالين استيك اسيد و 5/0 ميلي گرم در ليتر بنزيل آمينوپورين به همراه تيمار2 ميليگرم در ليتر توفوردي و 5/0 ميلي گرم در ليتر بنزيل آمينوپورين در ترك
-
تاثير گلايسين بتائين و ملاتونين بر مقاومت به خشكي توت فرنگي رقم پاروس
زينب حيدريان 2018اين پژوهش به منظور بررسي اثر محلول پاشي گلايسين بتائين و ملاتونين بر برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي و همچنين فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني در بوته توت فرنگي رقم پاروس تحت تنش خشكي صورت گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل با دو فاكتور در قالب طرح كاملا تصادفي انجام شد. فاكتور تيمار مواد شيميايي در سه سطح شامل شاهد (آب مقطر)، گلايسين بتائين با غلظت 2 ميلي مولار و ملاتونين با غلظت 20 ميكرومولار و فاكتور خشكي در چهار سطح شامل 80 درصد آب قابل دسترس، 60 درصد آب قابل دسترس، 40 درصد آب قابل دسترس و 20 درصد آب قابل دسترس بود. نتايج نشان داد كه تنش خشكي سبب كاهش در ويژگي هاي رشدي، محتواي نسبي آب و كربوهيدرات هاي محلول و سبب افزايش نشت يوني، ميزان كلروفيل كل، a،b ، كارتنوئيد، پروتئين ، پرولين، عناصر پتاسيم و فسفر و فعاليت هاي آنزيم هاي آنتي اكسيداني شد. محلول پاشي گلايسين بتائين و ملاتونين سبب افزايش غلظت كلروفيل هاي a، b، كلروفيل كل، كارتنوئيد و كربوهيدرات محلول و كاهش پروتئين كل و پرولين و عنصر پتاسيم شدند اما تاثير معني داري بر محتواي نسبي آب و نشت يوني در شرايط تنش خشكي نداشتند. بيشترين غلظت كربوهيدرات كل، كلروفيل كل و كلروفيل a در تيمار 20 درصد آب قابل دسترس همراه با كاربرد ملاتونين به ترتيب با ميانگين81/25، 83/1 و 45/1 ميلي گرم بر گرم وزن تر بدست آمد. كاربرد ملاتونين سبب افزايش بيشتر غلظت كلروفيل، كارتنوئيد و كربوهيدرات محلول در مقايسه با گلايسين بتائين شد. همچنين اثر معني داري برافزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني توسط محلولپاشي اين دو ماده مشاهده شد به طوريكه با محلول پاشي گلايسين بتائين يا ملاتونين ميزان فعاليت آنزيم كاتالاز دو برابر افزايش يافت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه محلولپاشي برگي گلايسين بتائين و ملاتونين ضمن افزايش ميزان تنظيم كننده هاي اسمزي و افزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني سبب افزايش تحمل گياه توت فرنگي در برابر خسارت هاي ناشي از تنش خشكي شد.
-
اثر محلول پاشي كلريد كلسيم و نفتالين استيك اسيد در شرايط سايه بر رشد و عملكرد توت فرنگي رقم پاروس(Fragaria ananassa cv. Paros
سوسن شريفي 2018توت فرنگي يكي از مهمترين ميوه هاي ريز مناطق معتدله است و نقش كلسيم در رشد، باردهي و حفظ كيفيت توت فرنگي به خوبي شناخته شده است. در اين پژوهش اثر محلول پاشي كلريد كلسيم به همراه نفتالين استيك اسيد در شرايط سايه بر رشد، عملكرد و كيفيت توت فرنگي رقم پاروس بررسي شد. آزمايش بصورت فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي و در سه تكرار انجام شد. فاكتور اول شامل شدت نور در دو سطح (نور معمولي و شرايط سايه) و فاكتور دوم تيمار كلسيم و اكسين در چهار سطح (شاهد، كلريد كلسيم 75/0 درصد، نفتالين استيك اسيد با غلظت 25 ميلي گرم در ليتر و تيمار تركيبي كلريد كلسيم 75/0 درصد به همراه نفتالين استيك اسيد 25 ميلي گرم در ليتر) بود. تيمار هاي محلول پاشي در زمان 10 روز پس از تشكيل ميوه انجام شد و يك هفته بعد دوباره تكرار شد. نتايج نشان داد در بررسي كلي تيمار ها محلول پاشي در شرايط سايه در مقايسه با شرايط نور بيشتر باعث افزايش رشد رويشي بوته شد. در شرايط نور معمولي تيمار كلريدكلسيم در مقايسه با تيمار شاهد در شرايط نور و سايه سبب افزايش قطر ميوه و عملكرد ميوه شد. بيشترين طول ميوه در محلول پاشي كلريدكلسيم به تنهايي مشاهده كه اختلاف معني داري با تيمار نفتالين استيك اسيد نداشت. شدت نور، محلول پاشي و اثرات متقابل آن ها اثري بر وزن ميوه و درصد ماده خشك ميوه نداشت. بيشترين سفتي ميوه در تيمار كلريدكلسيم در شرايط نور و سايه مشاهده شد. مواد جامد محلول در شرايط نور بيشتر از شرايط سايه بود. بيشترين پي اچ نيز در تيمار كلريدكلسيم و شاهد مشاهده شد و در شرايط نور معمولي پي اچ بيشتر از شرايط سايه بود. تيمار نفتالين استيك اسيد در شرايط سايه باعث افزايش غلظت آنتوسيانين و اسيديته قابل تيتراسيون شد. تيمار توام كلريدكلسيم با نفتالين استيك اسيد در شرايط نور باعث افزايش ميزان فنل كل و ظرفيت آنتي اكسيداني شد. تيمار كلريدكلسيم در شرايط سايه و نور در مقايسه با شاهد در شرايط نور سبب افزايش كلسيم ميوه شد. همچنين تيمار كلريدكلسيم در شرايط سايه سبب افزايش كلسيم ساقه و پتاسيم برگ شد. تيمار توام كلريدكلسيم و نفتالين استيك اسيد در مقايسه با شاهد در شرايط نور سبب افزايش كلسيم برگ شد. در شرايط سايه غلظت پتاسيم ميوه بيشتر از شرايط نور معمولي نشان داده شد. بيشترين پتاسيم برگ و ساقه در تيمار تركيبي كلريد كلسيم با نفتالين استيك اسيد
-
مطالعه آندروژنزدرارقام مختلف نخود(Cicer arientinum)ازطريق كشت بساك
شيرين رشيدي 2017گياهان خانواده لگوم در كشت بساك و توليد گياهان هاپلوييداز طريق روش هاي آندروژنز سرسخت مي باشند، هيچ پروتوكل كارآمد براي توليد گياه هاپلوييد براي حبوبات منتشر نشده و تنها اطلاعات اندكي در مورد اين موضوع در دسترس مي باشد. باتوجهبهاهميتنخوددرتغذيهانسان هامي توانازتوليدگياهانهاپلوييدبهعنوانروشيكارآمدوسريعدراصلاحاينگياهبهره برد. در اين پژوهش تاثير ارقام مختلف نخود ( بيونيج، آرمان، آزاد، هاشم و ILC-482)، اثر تنظيم كننده رشد توفوردي و نيترات نقره، پيش تيمارهاي سرمايي و گرمايي و تيمارهاي فيزيكي سانتريفيوژ و شوك الكتريكي بر كالوس زايي، رويان زايي گامتي و باززايي گياهچه هاپلوئيد در كشت بساك گياه نخود(Cicer arientinum. L) درمحيط كشت جامد EDMمورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه بين ژنوتيپ هاي مختلف نخود از نظر درصد كالوس زايي، اختلاف آماري معني دار در سطح 05/0 وجود دارد. بيشترين درصد كالوس زايي مربوط به ارقام آرمان و ILC-482بود. از نظر رويان زايي، اختلاف معني دار آماري بين ژنوتيپ هاي مورد مطالعه مشاهده نشد و فقط ارقام بيونيج و آرمان تعداد كمي رويان در بساك هاي كشت شده توليد كردند.غلظت هاي مختلف هورمون توفوردي و نيترات نقره برايتمام صفات مورد مطالعه در سطح آماري 001/0 اختلاف معني-داري را نشان دادند. همچنين اثرات متقابل توفوردي و نيترات نقره اختلاف معني داري را در سطح 05/0 براي صفت درصد كالوس زايي و در سطح 001/0 براي صفات ميانگين تعداد رويان به ازاي هر بساك و ميانگين تعداد رويان به ازاي هر كالوس نشان دادند. بيشترين درصد كالوس زاييبا استفاده از 10 ميلي گرم در ليتر توفورديدر تركيب با 5 و 10 ميلي گرم در ليتر نيترات نقره درمحيط كشت مشاهده شد. بيشترين فراوانيتشكيل رويان در تيمار 10 ميلي گرم در ليتر توفورديدر تركيب با 15 ميلي-گرم در ليتر نيترات نقره مشاهده شد.در آزمايش تيمار دمايي، استفاده تركيبي از پيش تيمارهاي سرمايي و گرماييموثرترين تيماردر بهبود ميزان القاء كالوس، القاء رويان و باززايي گياهچه هاپلوئيد از كشت بساك نخود بود. بيشترين درصد كالوس زايي مربوط به تركيب تيمار سرماييC °4 به مدت 4 روز با تيمار گرماييC °32به مدت 2 روز بود و بيشترين ميانگين تعداد رويان در هر بساك در پيش تيمار گرمايي 32 درجه ي سانتيگراد به مدت 2 روز مشاهده شد.همچنين بيشترين درصد باززايي گياه از تركيب پيشتيما
-
مطالعه عوامل موثر در توليد و نگهداري بذر مصنوعي در گياه استويا
بهاره شعفي 2017با توجه به مشكلات مربوط به توليد بذر، كم بودن قدرت زنده ماندني بذر، محدوديت جوانه زني بذور و همچنين عدم يكنواختي ژنتيكي گياهان تكثير يافته از بذور (به دليل حدود 15 درصد دگرگشني در استويا)، استفاده از فنآوري توليد بذر مصنوعي، يك روش مناسب به منظور تكثير سريع، انبوه و يكنواخت اين گياه دارويي مي باشد. در اين تحقيق كپسوله كردن جوانه هاي جانبي گياه استويا با استفاده از آلژينات سديم انجام شد. عوامل مختلفي از قبيل غلظت هاي مختلف آلژينات سديم و كلريد كلسيم، نوع و اندازه جوانه ها، نوع محيط كشت، اثر تركيب هورمون هاي BAP، Kn و NAA و سطوح مختلف غلظت هاي آن ها به همراه بررسي روش استفاده از هورمون در دو محيط پيش كشت و آندوسپرم، روش استفاده از بذور مصنوعي، انواع بستر هاي كشت به منظور انتقال و سازگاري گياه چه هاي حاصل از بذور جوانه زده و بررسي زمان و نحوه نگهداري درشرايط سرمايي به منظور توليد بذور مصنوعي بررسي گرديد. استفاده از آلژينات سديم 5/2 در صد به همراه كلسيم كلريد 1 در صد بهترين تركيب جهت تشكيل بذور مصنوعي بودند. همچنين استفاده از جوانه هاي جانبي با اندازه 3-2 ميلي متر به همراه محيط كشت MS منجر به افزايش در صد و سرعت جوانه زني در مقايسه با محيط B5 گرديد. استفاده از تنظيم كننده هاي رشد سبب افزايش ميزان صفات جوانه زني بذور مصنوعي گرديد به طوري كه استفاده از 1 ميلي گرم در ليتر BAP به همراه 5/1 ميلي گرم در ليتر Kn در محيط كشت آندوسپرم در مقايسه با شاهد و ديگر تركيبات هورموني، بالاترين ميزان صفات جوانه زني را نشان دادند. استفاده از بذور جوانه زده بر روي محيط كشت MS در بستر كشت كوكوپيت منجر به بيشترين ميزان رشد گياه چه هاي حاصل از بذور مصنوعي گرديد. همچنين بذور مصنوعي براي مدت زمان هاي 0، 30، 60 و 90 روز در دماي 4 درجه سانتي گراد نگهداري شدند. در صد جوانه زني بذور مصنوعي نگهداري شده در محيط كشت MS و پارافين مايع بعد از 60 روز نگهداري حفظ گرديد و كاهش معني داري نشان نداد. اين در حالي بود كه درصد جوانه زني بذور نگهداري شده بدون استفاده از محيط كشتMS، صفات جوانه زني كاهش يافت. در صد و سرعت جوانه زني جوانه هاي كپسول شده بعد از 90 روز نگهداري به طوري معني داري كاهش يافت.
-
تاثير نوردهي پايان روز روي برخي از ويژگي هاي رشدي و فيتوشيميايي گياه بادرنجبويه (Melissa officinalis L)
فهيمه اقاكريم 2017كيفيت نور يكي از عوامل مهم تأثير گذار روي ويژگي هاي فيزيولوژيكي، مورفولوژيكي و شيميايي گياهان مي باشد. پژوهش حاضر براي بررسي تأثير نوردهي پايان روز روي برخي ويژگي هاي اگرومورفولوژيك و فيتوشيميايي بادرنجبويه انجام پذيرفته است. در اين پژوهش گياهان بادرنجبويه به مدت 5 ماه توسط تيمار هاي نوري قرمز، آبي و قرمز+ آبي حاصل از LED به مدت 2 ساعت در پايان روز تيمار شدند و با شرايط بدون نوردهي (شاهد) مقايسه شدند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه نور قرمز نسبت به ساير تيمار هاي نوري بيشترين تأثير را در افزايش طول و قطر ساقه، طول ميانگره و سطح برگ داشته است. درحالي كه نور آبي تمامي صفات ياد شده را كاهش داد. تعداد ساقه و تعداد برگ نيز تحت تأثير هيچ كدام از تيمارهاي نوري قرار نگرفت. همچنين بيشترين ميزان وزن تر و خشك بوته در نور قرمز مشاهده گرديد. بيشترين درصد وزن خشك در تيمار نور آبي مشاهده شد كه اختلاف معني داري با تيمارهاي قرمز+آبي و قرمز نشان نداد. بيشترين ميزان كلروفيل كل و كلروفيل a در نور آبي و بيشترين ميزان كارتنوئيد در نور آبي و تركيب قرمز+آبي مشاهده شد. در حالي كه كمترين مقدار كلروفيل در شاهد و كمترين مقدار كارتنوئيد در شاهد و نور قرمز مشاهده گرديد. بيشترين ميزان فنل كل، ظرفيت آنتي اكسيداني و آنتوسيانين كل در نور قرمز و بيشترين ميزان فلاونوئيد در نور آبي مشاهده شده است. در مقابل كمترين ميزان فنل كل در شاهد و كمترين ميزان فلاونوئيد كل در شاهد مشاهده شد كه اختلاف معني داري با تيمارهاي تركيب قرمز+آبي و نور قرمز نداشت. كمترين فعاليت آنتي اكسيداني در شاهد و تيمار تركيب قرمز+آبي مشاهده شد. همچنين كمترين مقدار آنتوسيانين در شاهد مشاهده گرديد. تيمارها از نظر ميزان تانن كل تفاوت معني داري با يكديگر نشان ندادند. بيشترين مقدار كربوهيدرات محلول در نور قرمز مشاهده شد كه اختلاف معني داري با شاهد و نور تركيب قرمز+آبي نداشت و كمترين مقدار در نور آبي مشاهده شد. بيشترين مقدار پروتئين محلول نيز در نور آبي مشاهده شد كه اختلاف معني داري با نور تركيبي نداشت و كمترين مقدار آن در شاهد مشاهده شده است. كيفيت نور مقدار اسانس را نيز تحت تأثير قرار داد و بيشترين مقدار اسانس در تيمار تركيب قرمز+آبي و نور قرمز مشاهده شد. كمترين مقدار اسانس در تيمار نور آبي و شاهد مشاهده گرديد. همچنين كيفيت نور روي در
-
تأثيرنوردهي تكميلي بانورآبي وفرابنفش A روي برخي ويژگي هاي اگروفيزيولوژيكي وفيتوشيميايي نعناع فلفلي (Mentha piperita L.)
مونا محسن پوراسي 2017عوامل محيطي مختلف نه تنها باعث تغييرات در رشد بلكه باعث تغيير در كميت و كيفيت متابوليت هاي ثانويه گياهان دارويي مي شوند. يكي از مهم ترين فاكتور هاي محيطي تاثيرگذار در رشد و فيزيولوژي گياهان نور مي باشد و تغييرات در طيف نور منجر به تغيير در مقدار و نوع متابوليت هاي ثانويه مي شود. نعناع فلفلي يكي از مهم ترين گياهان اسانس دار در جهان محسوب مي شود و توليد اسانس توسط سلول هاي ترشحي كرك هاي غده اي روي اندام هاي هوايي شامل برگ و ساقه مي باشد كه تحت تاثير فاكتورهاي محيطي است. در پژوهش حاضر تاثير نوردهي تكميلي با نور آبي و فرابنفش A روي برخي ويژگي هاي اگروفيزيولوژيكي و فيتوشيميايي نعناع فلفلي (Mentha× piperita L). مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور گياهان به مدت 60 روز در شرايط گلخانه اي تحت پرتودهي تكميلي با نور آبي و فرابنفش A، نور تركيبي (فرابنفش A و نورآبي)، با لامپ هاي LEDدر ساعت هاي 9، 11، 13، 15 هركدام به مدت 60 دقيقه، تيمار شدند. بر اساس نتايج به دست آمده تعداد ساقه و تعداد گره و سطح برگ تحت تاثير نوردهي تكميلي قرار گرفت. بيشترين بيوماس گياهي در تيمار نور آبي مشاهده گرديد وپرتودهي تكميلي با فرابنفش A كاهش بيوماس گياهي را باعث گرديد. بيشترين محتواي كلروفيل a، b و كلروفيل كل و كاروتنوئيد در تيمار نوري تركيبي (فرابنفشA وآبي) به دست آمد در حالي كه كمترين محتواي كلروفيل a، b وكلروفيل كل و كاروتنوئيد درگياه شاهد مشاهده شد. در مقايسه بين نورهاي تكميلي، نور تركيبي (فرابنفش Aو نور آبي) موجب افزايش فنل كل و نور آبي موجب كاهش محتواي فنل كل شد. تابش نور تركيبي( فرابنفش A وآبي) موجب افزايش فلاونوئيد كل و آنتوسيانين گرديد در حالي كه كمترين ميزان فلاونوئيد و آنتوسيانين در گياه شاهد ثبت گرديد. بيشترين ميزان درصد بازدارندگي در تيمار نوري فرابنفشA و كمترين درصد بازدارندگي در شاهد مشاهده گرديد. بيشترين مقدار تانن كل در گياه شاهد و نور آبي و كم ترين در نور فرابنفش A يافت شد. .بيشترين مقدار پروتئين و كربوهيدرات محلول در تيمار تكميلي نور آبي و كمترين درگياه شاهد مشاهده شد. بالاترين ميزان اسانس در نوردهي تكميلي آبي با ميانگين 84/1 درصد مشاهده گرديد. كمترين مقدار درصد وزني اسانس در پرتودهي نور تركيبي با ميانگين 13/1 درصد يافت شد. نوردهي تكميلي موجب تغييراتي در تركيبات تشكيل دهنده ي اسانس گردي
-
بررسي تأثير اسيد ساليسيليك و اسپرميدين بر ويژگي هاي كيفي و عمر پس از برداشت توت فرنگي رقم گاويتا
اكرم ميرزامحمدي 2016تاثير غلظت هاي مختلف اسيد ساليسيليك و اسپرميدين بر عمر پس از برداشت ميوه توت فرنگي رقم گاويتا در دماي 5 درجه سانتي گراد بصورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي و در سه تكرار بررسي شد. پيش ازبرداشت، ميوه ها با غلظت هاي 2، 4 و 6 ميلي مولار اسيد ساليسيليك و 0.5، 5/1 و 5/2 ميلي مولار اسپرميدين محلول پاشي شده و به همراه ميوه هاي تيمار نشده تيمار خشك) به يخچال (5 درجه سانتي گراد) منتقل شدند. در روزهاي يكم، چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم پس از شروع انبار داري، ميزان كاهش وزن، سفتي بافت، مواد جامد محلول، پي-اچ ، اسيديته قابل تيتراسيون، آنتوسيانين و فنل كل ميوه ها اندازه گيري شد. همچنين درصد پوسيدگي، ميزان اتيلن و ارزيابي كيفيت خوراكي ميوه در پايان دوره نگه داري اندازه-گيري شد. استفاده از اسيد ساليسيليك و اسپرميدين به طور معني داري باعث افزايش عمر انبار ماني توت فرنگي شد، به طوريكه ميوه هاي تيمار خشك و شاهد به ترتيب 8 و 12 روز عمر انبارماني داشتند، درحالي كه ميوه هاي محلول پاشي شده با محلول هاي2، 4 و 6 ميلي مولار اسيد ساليسيليك و 5/0 و 1 ميلي مولار اسپرميدين در روز شانزدهم هنوز قابل عرضه به بازار بودند. علاوه بر اين، غلظت 5/2 ميلي مولار اسپرميدين بيش از شانزده روز نيز قابل عرضه به بازار را داشت. تيمار 4 ميلي-مولار اسيد ساليسيليك در مقايسه با اسپرميدين 5/2 ميلي مولار كاهش وزن كمتري داشت. بيشترين ميزان سفتي نيز در غلظت 2 ميلي مولار اسيد ساليسيليك مشاهده شد. اسيديته ميوه در تيمار اسيد ساليسيليك به ميزان قابل توجهي نسبت به تيمار شاهد كاهش يافت. ميزان آنتوسيانين نيز در طول دوره نگه داري با تيمار اسيد ساليسيليك افزايش يافت. تيمار اسپرميدين به ويژه غلظت 5/1 ميلي مولار اثر بهتري بر حفظ ميزان فنل كل ميوه داشت. ميزان توليد اتيلن ميوه توت فرنگي در غلظت هاي 4 ميلي مولار اسيدساليسيليك و 5/2 ميلي مولار اسپرميدين كمترين و شاهد خشك بيشترين بود. غلظت هاي 6 ميلي مولار اسيدساليسيليك و 5/1 ميلي مولار اسپرميدين تاثير بهتري بر جلوگيري از پوسيدگي ميوه توت فرنگي داشتند.
-
بررسي كيفيت نور بر رشد و توليد متابوليت هاي ثانويه در قارچ
Botrytis cinerea
مهتاب كريمي 2016چكيده: قارچBotrytis cinerea عامل بيماري كپك خاكستري از جمله مهم ترين پاتوژن هاي قارچي در سراسر جهان است و كنترل اين قارچ اغلب به وسيله ي تركيبات شيميايي انجام مي شود. در سال هاي اخير دانشمندان با در نظر گرفتن اثرات منفي سموم قارچ كش، سعي كردند روش هاي بي خطر و موثر را جايگزين روش شيميايي كنند. از آنجا كه نور روي ويژگي هاي مختلف قارچ ها اثر دارد؛ لذا بررسي احتمال كنترل قارچB. cinerea توسط اين فاكتور حائز اهميت مي باشد. به همين دليل هدف اين پژوهش بررسي اثر طول موج هاي متفاوت نوري روي رشد و توليد مثل و توليد متابوليت هاي ثانويه قارچB. cinerea مي باشد. به اين منظور جدايه قارچB. cinerea كه بيماري زايي آن به اثبات رسيده بود از آزمايشگاه بيماري شناسي دانشگاه بوعلي سينا تهيه و ميزان رشد، اسپورزايي، توليد آنزيم پكتيناز و سلولاز، توليد متابوليت هاي ثانويه و ميزان بيماري زايي آن در تيمار هاي نوري سبز (570-495 نانومتر)، آبي (475-450 نانومتر)، قرمز ( 750-620 نانومتر)، زرد( 590-570 نانومتر)، بنفش (450-380 نانومتر)، پرتو هاي فرابنفش (280-100 نانومتر )، نزديك فرا بنفش( 400-300 نانومتر)، نور سفيد و شرايط تاريكي اندازه گيري شد. نتايج نشان داد بين ميزان رشد و اسپورزايي و توليد سلولاز قارچ در شرايط نوري مختلف تفاوت معني داري وجود دارد. در بررسي ميزان اسپورزايي تيمار نوري نزديك فرابنفش (Near Ultera Violet) بالاترين اثر را نشان داد و ميانگين 104 ˣ 12 اسپور در ميلي ليتر توليد كرد حداقل اسپورزايي مربوط به تيمار هاي نوري سفيد، زرد، بنفش و آبي بود. نورهاي زرد و سفيد علاوه بر اثر بازدارنده روي اسپورزايي قارچ، ميزان رشد آن را نيز محدود كردند. كمترين اثر بازدارنده مربوط به نور آبي بود؛ در اين تيمار نوري، بيشترين ميزان رشد با ميانگين 75/80 ميلي متر در روز هفتم مشاهده شد. نور ميزان توليد سلولاز راتحت تاثير قرار مي دهد. حداقل مقدار توليد اين آنزيم مربوط به شرايط تاريكي بود. در بررسي توليد آنزيم پكتيناز، تفاوت معني داري بين تيمار هاي نوري مختلف مشاهده نشد. جهت بررسي اثر كيفيت نور روي متابوليت هاي ثانويه، عصاره قارچ cinerea.B كه توسط اتيل استات استخراج شده بود در محدوده ي 800-200 نانومترطيف سنجي شد و نتايج به دست آمده نشان دادكيفيت نور روي پيك جذبي عصاره تاثير مي گذارد. بالاترين ميزان جذب عصاره در م
-
طراحي و ساخت سامانه بلادرنگ ماشين بينايي به منظور تشخيص آفلاتوكسين پسته
فيروز رشنوادي 2016تضمين سلامت محصولات كشاورزي و فرآورده هاي غذايي مورد مصرف جامعه داراي اهميت است زيرا بهداشت و سلامت اجتماعي و اقتصادي در گرو برخورداري از غذاي سالم است. پسته يكي از اقلام صادراتي غير نفتي است كه نقش مهمي در توسعه و ارزش اقتصاد ملي و صنعت غذايي – كشاورزي ايران دارد. پسته آفت هاي متعددي دارد كه مهم ترين آنها آلوده شدن به كپك آسپرژيلوس است كه سم خطرناكي به نام آفلاتوكسين توليد مي كند كه به شدت خطرناك و سرطان زاست. جهت تشخيص سم آفلاتوكسين نوع B1 موجود در پسته، روش هاي شيميايي زيادي وجود دارد اما در مقابل اين روش ها، سيستم هاي ماشين بينايي، غير مخرب، كارآمد و مقرون به صرفه بوده و نتايج پايدارتري ارائه مي كنند. هدف اين پژوهش يافتن روشي مناسب جهت تشخيص پسته ي آلوده و سالم است كه در عين سادگي تجهيزات بكار گرفته شده، داراي دقت و سرعت مناسبي باشد. در اين روش ابتدا از پسته هاي سالم و آلوده در حالت بلادرنگ، با استفاده از يك دوربين ديجيتال تصويربرداري شد. سپس با استفاده از الگوريتم طراحي شده در نرم افزار MATLAB رنگ هاي اصلي قرمز، سبز و آبي را از هر تصوير جدا، هيستوگرام آنها ترسيم و بيشينه شدت روشنايي هر رنگ، در جدولي ثبت گرديد. اين عمل براي 96 عدد پسته، شامل 53 عدد پسته ي سالم و 43 عدد پسته ي آلوده انجام شد. با توجه به جدول، حدودي براي شدت روشنايي رنگ ها در پسته هاي سالم و آلوده به صورت جداگانه مشخص گرديد. با در نظر گرفتن حدود تعيين شده و نتايج حاصل از روش آزمايشگاهي ، 3 عدد از پسته هاي سالم در محدوده ي پسته هاي آلوده و 6 عدد از پسته هاي آلوده در محدوده ي پسته هاي سالم قرار گرفتند. در اين پژوهش دقت فرآيند تشخيص، 63/90 درصد بدست آمد. زمان لازم براي تشخيص در سامانه ي ماشين بينايي نيز 03/1 ثانيه محاسبه شد.
Thesis summary
-
طراحي، ساخت و بهينه سازي خشك كن انجمادي براي برگ اسطوخودوس و مقايسه آن با خشك كنهاي خلائي-مادون قرمز، پيوسته نيمه صنعتي چندمرحله اي و خورشيدي
حامد همايونفر 2016هدف از انجام اين پژوهش بهينه سازي فرايند خشك كردن برگ اسطوخودوس با خشك كن خلائي مادون قرمز، پيوسته نيمه صنعتي چندمرحله اي، انجمادي و خشك كردن در شرايط طبيعي بود. بهينه سازي با روش سطح پاسخ و با كمك نرم افزار ديزاين اكسپرت انجام شد. براي هر آزمايش پارامترهاي فنل كل بافت، ظرفيت آنتي اكسيدان، ضريب نفوذ موثر رطوبت و شاخص هاي رنگي L، a و b اندازه گيري و ارزيابي شد. ارزش وزني پارامترهاي كيفي به منظور بهينه سازي به روش سطح پاسخ از زياد به كم به ترتيب: فنول كل بافت و ظرفيت آنتي اكسيدان با پنج ستاره، ضريب نفوذ موثر با سه ستاره و تغييرات شاخص هاي رنگي با يك ستاره تعيين شد. براي خشك كردن برگ اسطوخودوس با با خشك كن خلائي مادون قرمز از سه سطح دمايي 40، 50 و 60 و سه سطح خلا 20، 40 60 استفاده شد. اثر تغيير دما بر ضريب نفوذ موثر رطوبت و اثر تغيير خلا بر رفيت اني اكسيدان در سطح 0/01 معني دار شدند. هممچنين اثر تغيير خلا بر شاخص رنگي a در سطح 0/05 معني دار شد و رنگ آن به زردي متمايل شد. تغييرات فنل كل بافت براي خشك كردن برگ اسطوخودوس با خشك كن خلائي مادون قرمز معني دار نشد و د نهات خلا 20 و دماي 60 با فنول كل بافت 1/648، ظرفيت آنتي اكسيدان 0/754، ضريب نفوذ موثر رطوبت 1/58 و شاخص هاي رنگي 1/315، 1/803 و 4/131 به عنوان نقطه بهينه با شاخص مطلوبيت 0/767 پيشنهاد شد. به منظور خشك كردن چند مرحله اي برگ اسطوخودوس با خش كن پيوسته نيمه صنعتي چند مرحله اي از يك يك سيكل دمايي سه مرحله اي 40، 5 و 60 درجه استفاده شد. خشك كردن چند مرحله اي اثر معني داري روي فنول كل و آنت اكسيدان نداشت. اما اثر پديده بازپخت روي ضريب نفوذ موثر رطوبت مشاهده شد. ضريب نفوذ موثر رطوبت براي تغيير دماي طبقه اول در سطح 0/05 معني دار شد. همچنين تغييرات دو شاخص رنگي معني دار شد. دماي طبقه اول، دوم و سوم به ترتيب 54/47، 41/90 و 56/86 با فنول كل بافت 2/925، ظرفيت آنتي اكسيدان 0/355، ضريب نفوذ موثر رطوبت 1.433 و شاخص هاي رنگي 0.87، 1.41 و 5.389 به عنوان نقطه بهينه با شاخص مطلوبيت 05 پيشنهاد شد.
Thesis summary
-
اثر كيفيت نور بر رشد و توليد برخي متابوليت هاي ثانويه در مرزه خوزستاني در شرايط درون شيشه اي
شهيده رباطي 2016امروزه بسياري از مردم دنيا براي مراقبت از سلامتي خود به داروهاي سنتي روي آورده اند. با توجه به موانع موجود در جمع آوري گياهان دارويي، كشت بافت و سلول اين گياهان به منظور توليد متابوليت هاي ثانويه ارزشمند امري مهم و اقتصادي مي باشد. از عوامل موثر بر كشت بافت منبع مناسب نور است. امروزه كاربرد ديودهاي ساطع كننده نور در اتاقك هاي رشد به دليل بازده بالا، عمر طولاني و توليد حرارت كمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسي اثر كيفيت نور بر ويژگي هاي رشدي و مورفولوژيكي و فيتوشيميايي گياهچه و كالوس مرزه خوزستاني پرداخته است. اين پژوهش با چهار تيمار نوري شامل نورهاي ال اي دي آبي، قرمز، تركيبي آبي و قرمز و نور فلورسنت سفيد (شاهد) در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار انجام شد.گياهچه ها و كالوس ها به مدت يك ماه تحت تيمارهاي نوري قرار گرفتند وپس از آن ويژگي هاي رشدي و مورفولوژيكي (وزن تر، وزن خشك، درصد ماده خشك، طول شاخه و تعداد شاخه) و ويژگي هاي فيتوشيميايي (فنل كل، فلاونوئيد كل، ظرفيت آنتي اكسيداني و كيفيت تركيبات فنلي) مورد اندازه گيري قرار گرفت. نتايج تيمار كيفي نور بر گياهچه ها نشان داد كه بيشترين ميزان فنل كل (01/8)و فلاونوئيد كل (40/267) در گياهچه هاي تيمار شده با نور سفيد مشاهده گرديد. بيشترين ميزان كلروفيل كل، a و bبه ترتيب 51/9، 23/7 و 29/2 در تيمار تركيبي آبي و قرمز مشاهده گرديد. تركيب فنلي شاخص در اين گياه رزمارينيك اسيد و سپس كافئيك اسيد بود كه تيمار نوري باعث افزايش مقادير آن ها گرديد. بيشترين ميزان كافئيك اسيد در تيمار نور آبي و نور قرمز (76/11) و (96/11) مشاهده گرديد. بيشترين مقدار درصد ماده خشك در تيمار نور سفيد (39/16) وجود داشت. نتايج اثر كيفيت نور بر كالوس مرزه خوزستاني نشان داد كه نور آبي بيشترين مقدار فنل كل (10/10) و ظرفيت آنتي اكسيداني (43/87) را در بين ساير تيمارها دارا بود. همچنين بيشترين ميزان وزن تر، وزن خشك و شاخص رشد با مقادير به ترتيب 30/5 ، 28/0 و 30/4 مربوط به كالوس هاي تيمار شده با نور آبي بود. به طور كلي مي توان نتيجه گرفت كه كيفيت نور بر ويژگي هاي رشدي و فيتوشميايي كالوس و گياهچه مرزه خوزستاني موثر بود.
-
اثر تغذيه با برخي منابع آهن بر ويژگيهاي رشدي سه رقم انگور
مصطفي يارمحمدي 2016آهن يكي از عوامل محدود كننده براي توليد در گياهان مي باشد. كمبود آهن نه تنها باعث كاهش كميت و كيفيت محصولات كشاورزي مي شود بلكه به يكي از شايع ترين مشكلات تغذيه اي بشر امروز، نيز ختم خواهد شد. اين پژوهش به منظور بررسي اثر تغذيه با برخي منابع آهن بر ويژگي هاي رشد سه رقم انگور در آزمايشي به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي و با چهار تكرار انجام شد. فاكتورهاي آزمايش شامل سه رقم انگور ياقوتي، بيدانه سفيد و كندري و تيمار غذايي در پنج سطح شامل 1- محلول غذايي يك دوم هوگلند بدون آهن (به عنوان تيمار شاهد)، 2- محلول غذايي يك دوم هوگلند حاوي كلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار، 3- محلول غذايي يك چهارم هوگلند حاوي كلات آهن با غلظت 5/12 ميكرو مولار، 4- محلول غذايي يك دوم هوگلند حاوي نانوكلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار و 5- محلول غذايي يك چهارم هوگلند حاوي نانوكلات آهن با غلظت 5/12 ميكرو مولار بودند. محلول غذايي حاوي كلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار سطوح آهن كل و فعال را در هر سه رقم افزايش داد. بيشترين افزايش در شاخص هاي رشد مانند وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه و سطح برگ تحت تاثير كاربرد محلول هاي غذايي حاوي منابع آهن در رقم ياقوتي مشاهده شد. بيشترين سطح برگ و كلروفيل b به ترتيب در رقم ياقوتي و هر سه رقم از كاربرد تيمار نانوكلات و يا كلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار بدست آمد. بيشترين محتوي كلروفيل كل با غلظت 25 ميكرو مولار نانو كلات آهن در ارقام ياقوتي و بيدانه سفيد و كمترين آن در شاهد هر سه رقم بود. فعاليت آنزيم كاتالاز تحت تاثير كاربرد غلظت 25 ميكرو مولار كلات و نانو كلات آهن در هر سه رقم افزايش يافت و رقم كندري كمتر تحت تاثير كاربرد منابع آهن قرار گرفت. اثر تيمارهاي غذايي بر غلظت عناصر غذايي مورد بررسي به جز كلسيم معني دار شد. بالاترين غلظت پتاسيم و مس به ترتيب در تيمار غذايي كلات يا نانو كلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار و نانو كلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار مشاهده شد. ارقام الگوهاي متفاوتي از نظر غلظت برگي عناصر مس، كلسيم و روي نشان دادند. به طور كلي بالاترين غلظت كلسيم در رقم ياقوتي و روي در ياقوتي و كندري بود. بالاترين غلظت عنصر مس در سطح 25 ميكرو مولار نانو كلات در ارقام ياقوتي و بيدانه سفيد مشاهده شد.
Thesis summary
-
تاثير تغذيه با منابع آهن و اسيديته محلول غذايي بر برخي ويگيهاي رشدي توت فرنگي رقم پاروس
لقمان كريمي 2016در بسياري از مناطق كشور به دليل وجود خاكهاي آهكي و داراي اسيديته بالا قابليت استفاده گياه از عناصر محلول آهنف مس و روي محدود است. با اينكه در خاك هاي مذكور اين عناصر به قدر كافي وجود دارند. اين پژوهش به منظور بررسي تاثير كود آهن با بنيان هاي نانو و ميكرو در پي اچ هاي مختلف روي برخي ويزگي هاي رشدي توت فرنگي رقم پاروس صورت گرفت. تيمارهاي غذايي مورد استفاده شامل نوع كود آهن در سه سطح شاهد، آهن به فرم ميكرو كلات آن با غلظت 25 ميكرومولار و نانوكلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار و پي اچ محلول غذايي با سه سطح 6، 7 و 8 بود. كمبود آهن و حضور يون هاي بي كربنات موجب كاهش وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه ، طول ميانگرهريا، سطح برگ، ميزان كلروفيل، فعاليت آنزيم كاتالاز و غلطت آهن فعال در تيمارهاي مورد بررسي نسبت به تيمار شاهد شد. كه اين واكنش در پي اچ هاي مختلف متفاوت بود. با لاترين غلظت آهن كل و فعال برگ در كليه تيمارها مربوط به كود آهن به صورت ميكرو بود. اثر تيمار غذايي بر غلظت عناصر مورد بررسي به جز پتاسيم و مس معني دار شد. همچنين اثر اسيديته محلول غذايي بر غلظت عناصر مورد بررسي نيز معني دار شد.
-
بررسي تغذيه با برخي منابع آهن بر بعضي ويژگي هاي رشدي توت فرنگي رقم پاروس
مريم زايري بهروز 2015در بين عناصر ريز مغذي آهن يكي از مهمترين عناصري است كه روش كاربرد و منبع كودي آن نقش تعيين كننده اي در افزايش عملكرد كمي و كيفي محصولات دارد. پژوهش حاضر به منظور مقايسه عملكرد نانو كود آهن با منبع كود سكسترون با دو روش متفاوت كودهي خاكي و محلولپاشي برگي انجام گرفت. بوته هاي توت فرنگي رقم پاروس در گلدان هاي حاوي نسبت يك به يك پرليت و كوكو پيت كشت شدند همه بوته ها به صورت يكسان با محلول غذايي هوگلند با نصف غلظت عناصر و فاقد آهن تغذيه شدند. تيمار هاي آهن شامل شاهد (بدون آهن)، كلات آهن سكسترون به غلظت 25 ميكرو مولار به صورت خاكي و محلول پاشي، آهن به فرم نانو كود آهن با غلظت هاي 5/12 و 25 ميكرو مولار به صورت خاكي و محلول پاشي برگي اعمال شد. پس از چهار ماه و نيم از كشت ويژگي هاي اگرومورفولوژيكي بوته ها شامل وزن تر و خشك قسمت هوايي و ريشه، تعداد برگ، طول بوته، طول ريشه و ميزان رنگيزه هاي فتوسنتزي، آنزيم هاي كاتالاز و پراكسيداز و ميزان عناصر مورد اندازه گيري قرار گرفت. بر اساس نتايج به دست آمده از تجزيه داده ها واكنش گياهان به هر دو منبع كودي نانو كود آهن و كلات آهن تحت تاثير غلظت و روش كود دهي قرار گرفت.كاربرد خاكي منبع كودي كلات آهن با غلظت 25 ميكرومولار توانست باسخگوي نياز تغذيه اي گياه به عنصر آهن باشد در صورتي كه با محلولپاشي اين منبع كودي علائم كمبود عنصر آهن در قسمت هوايي و ريشه گياهان مشاهده شد . منبع كودي نانو آهن در غلظت 5/12 ميكرومولار در روش محلولپاشي برگي توانست مشابه كاربرد خاكي منبع سكسترون با غلظت 25 ميكرومولار نياز گياه را از نظر تامين اين عنصر برطرف سازد اما با تغيير روش كودهي به صورت خاكي در اين غلظت علائم كمبود آهن در گياهان مشاهده شد. با افزايش غلظت نانو كود آهن به 25 ميكرو مولار در مصرف خاكي علائم كمبود عنصر آهن در گياهان كاهش يافت و رشد گياهان افزايش يافت اما با محلولپاشي اين غلظت كلروز برگي و كاهش رشد شديدي در گياهان مشاهده شد. تفاوت رشد گياهان در اثر مصرف دو منبع متفاوت كودي آهن در رشد رويشي ريشه كاملاً مشخص بود نانو كود آهن به طور معني داري توانست رشد طولي ريشه ها را افزايش دهد كه در مصرف خاكي اين منبع كودي پراكنش ريشه بيشتر مشاهده شد.
-
بررسي ريزازديادي پايه P-HL C گيلاس
اميرعلي شايان 2015ن
-
بررسي اثرات كلريد كلسيم و پوتريسين روي عمر انباري انگور رقم صاحبي
زينب چقازردي 2015بررسي اثرات كلريد كلسيم ....
-
تاثير بستر هاي حاوي ورمي كمپوست بر جذب عناصر غذايي، شاخص هاي رشد و عملكرد توت فرنگي رقم سلوا
زهرا رحيمي 2014تاثير بستر هاي حاوي ورمي كمپوست بر جذب عناصر غذايي، شاخص هاي رشد و عملكرد توت فرنگي رقم سلوا
-
ارزيابي واكنش دو رقم انگور (.Vitis vinifera L) به تنش خشكي در شرايط درون شيشه اي
فاطمه شيرازي 2014ارزيابي واكنش دو رقم انگور (.Vitis vinifera L) به تنش خشكي در شرايط درون شيشه اي .....
-
تاثير نوردهي پايان روز روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و گلدهي توت فرنگي رقم كويين اليزا
مريم نوروزي 2014اثير نوردهي پايان روز روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و گلدهي توت فرنگي رقم كويين اليزا
-
تاثير نور UV-Aبر توليد برخي تركيبات فنلي وضد اكسايشي گياه رزماري
مرضيه رحيمي ريزي 2014در فرآيندهاي مربوط به سازگار شدن گياهان به انواع تغييرات محيطي، كيفيّت و كميّت متابوليت هاي ثانويه توليد شده در گياه، دستخوش دگرگوني مي گردد. برخي از اين فرآورده هاي ثانويه گياهي (مواد موثره) داراي ويژگي هاي دارويي بوده كه مي توانند براي سلامتي انسان سودمند باشند. مطالعات گذشته نشان داده است كه تابش نور فرابنفش (UV) باعث تحريك توليد برخي از متابوليت هاي ثانويه در گياهان مي شود. در پژوهش حاضر، اثرات نور فرابنفش از نوع UV-A با طول موج 360 نانومتر بر محتواي تركيبات فنلي، ويژگي آنتي اكسيداني (پاد اكسايشي) و برخي از صفات اگرومورفولوژيكي گياه دارويي و معطر رزماري (Rosmarinus officinalis L.) مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور، در يك آزمايش گلخانه اي، گياهان به مدت 40 روز، هر روز به مدت 1، 2 و 4 ساعت توسط نوردهي اشعه فرابنفش تيمار شدند. بر اساس نتايج بدست آمده از اين پژوهش، درصد وزن خشك گياهان در اثر تابش فرابنفش كاهش يافت و در واقع بيشترين درصد وزن خشك توليد شده در گياه شاهد مشاهده شد. بر اساس سنجش داده هاي مربوط به توليد رنگدانه اصلي گياه، بيشترين ميزان كلروفيل a (05/1 ميلي گرم در گرم وزن تر) و كلروفيل كل (62/1 ميلي گرم در گرم وزن تر) در گياهان شاهدثبت گرديد و گياهان نوردهي شده به مدت 4 ساعت، با توليدكمترين ميزان كلروفيل a (67/0ميلي گرم در گرم وزن تر )، كمترين ميزان كلروفيل b (23/0ميلي گرم در گرم وزن تر) و كمترين ميزان كلروفيل كل (9/0 ميلي گرم در گرم وزن تر) به نوردهي فرابنفش واكنش نشان دادند. البته تفاوت معني داري در محتواي كلروفيل گياهان شاهد و نوردهي شده به مدت 1 ساعت مشاهده نشد. تابش نور فرابنفش به مدت 2 و 4 ساعت نيز اثرات مشابهي را در ميزان كلروفيل a، b و كل ايجاد نمود. عدم تابش نور فرابنفش و تابش به مدت 4 ساعت به ترتيب كمترين و بيشترين ميزان فنل كل (48/112 و 45/216 ميلي گرم در گرم وزن عصاره )، كمترين و بيشترين ميزان فلاونوئيدكل (57/52 و 75/110 ميلي گرم در گرم وزن عصاره) و همچنين كمترين و بيشترين فعاليت ضد اكسايشي (12/83 و 59/97 درصد) را سبب گشتند. در ميان اسيد هاي فنليك موجود در گياه، كارنوزيك اسيد تركيب غالب در همگي تيمارها بود و در ميان فلاونوئيدهاي شناخته شده براي اين گياه، نارينجنين فلاونوئيد غالب تعيين شد. بيشترين غلظت كارنوزيك اسيد و رزمارينيك اسيد (به ترتيب 01/
-
تاثير ايندول بوتيريك اسيد، پوترسين و پراكسيد هيدروژن بر ريشه زايي دو رگ هلو بادام پايه GF677
سينا كردزاده 2014ن
-
بررسي القا پلوئيدي و اثرات آن بر خصوصيات مورفولوژيكي گياه دارويي شنبليله
نوشين فلاحي 2014 -
بررسي تاثير مغناطيسي روي برخي ويژگي هاي فيزيكي، مكانيكي و شيميايي و خشك شدن حبه انار در شرايط خلاء
بهنام علايي 2014 -
بررسي تاثير ميدان مغناطيسي روي برخي ويژگي هاي فيزيكي، مكانيكي و شيميايي و خشك شدن حبه انار در شرايط خلاء
بهنام علايي 2014 -
بررسي القا پلي پلوئيدي و اثرات آن بر خصوصيات مورفولوژيكي گياه دارويي شنبليله
نوشين فلاحي 2014 -
بررسي برخي ويژگي هاي مكانيكي و شيميايي آلو ارقام سانتاروزا و قطره طلا طي مراحل رسيدن
فرزانه شكاري شيشوان 2014 -
بررسي برخي ويژگي هاي مكانيكي و شيميايي آلو ارقام سانتاروزا و قطره طلا طي مراحل رسيدن
فرزانه شكاري شيشوان 2014 -
اثر كشت توام بساك با تخمدان، غلظت عناصر ماكرو و سفتي محيط كشت روي كالوس زايي و رويان زايي گامتي در كشت بساك خيار (Cucumis sativus L.)
سامره نجفي 2014 -
اثر رشد توام بساك با تخمدان، غلظت عناصر ماكرو و سفتي محيط كست روي كالوس زايي و رويان زايي گامتي در كشت بساك خيار (Cucumis savtivus L.)
سامره نجفي 2014 -
بررسي تاثير كيفيت نور و تنظيم كننده هاي رشد بر ريز ازديادي پايه گلابي OHF333
سيده مريم موسوي فتاح 2014 -
بررسي تاثير پوشش سلولزي روي برخي خواص فيزيكي، مكانيكي و شيميايي توت فرنگي
زهرا نديم 2014 -
بررسي تاثير پوشش سلولزي روي برخي خواص فيزيكي، مكانيكي و شيميايي توت فرنگي
زهرا نديم 2014 -
تاثير برخي تنظيم كننده هاي رشد بر سفتي دانه و ويژگي هاي كيفي انار رقم يوسف خاني
سميه جعفري 2014 -
تاثير برخي تنظيم كننده هاي رشد بر سفتي دانه و وِيژگي هاي كيفي انار رقم يوسف خاني
سميه جعفري 2014 -
تحمل چهارپايه هسته دار به كمبود آهن و كلروز ناشي از بي كربنات
راضيه رستمي 2013 -
ريز ازديادي پايه GN15 (دو رگ هلو × بادام)
مهديه كريمي 2013