Hossein Torabzadeh

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Hossein Torabzadeh

Faculty of Engineering / مهندسی عمران

P.H.D dissertations

  1. برآورد پوشش برفي در حوضههاي كوهستاني مبتني بر تصاوير ماهوارهاي اصلاح شده و كاربرد مدل هاي هيدرولوژيكي براساس سناريوهاي تغيير اقليم گزارش پنجم IPCC
    راضيه ابراهيمي
    چكيده: با توجه به دشواري تهيه داده هاي برف سنجي بصورت ميداني، سنجش از دور به عنوان يك راه حل سريع و مقرون به صرفه در تهيه اين داده ها و ارائه آنها به مدل هاي اقليمي شناخته شده است. هدف از اين مطالعه برآورد و شبيه سازي سطوح برفي بر اساس شرايط تغيير يافته اقليمي و اطلاعات ماهواره اي اصلاح شده، به منظور افزايش دقت مدل هاي هيدرولوژيكي در برآورد سطوح مربوطه و ارزيابي مدل هاي مذكور مي باشد. در اين خصوص از مدل هاي SRM و CA براساس الگوهاي سناريوهاي اقليمي IPCC مبتني بر داده هاي ميداني و تصاوير ماهواره اي استفاده گرديد. يكي از مشكلات استفاده از داده هاي ماهواره اي در برف سنجي، وجود پديده ابرناكي در تصاوير آنها است كه موجب گسستگي زماني- مكاني داده ها، و در نتيجه كاهش كارايي آنها مي شود. در اين تحقيق، به منظور ارائه چارچوب مناسبي براي حذف اثر ابرناكي در تصاوير ماهواره اي، با استفاده از داده هاي زميني مربوط به عمق برف، متوسط دما و بارش روزانه در ايستگاه هاي برف سنجي در حوضه آبريز درياچه اروميه و بخش غربي حوضه آبريز درياچه مازندران، تصاوير روزانه MOD10A1 سنجنده موديس، در دو مرحله بصورت زماني- مكاني مورد پردازش قرار گرفتند. نتايج مدل رگرسيون خطي چندمتغيره نشان داد كه مقادير شاخص تفاضلي نرمال شده برف (NDSI) با داده هاي زميني ايستگاه هاي برف سنجي موجود، همبستگي بالا (047/0=RMSE (بي بعد) و 85/0=r) دارد. بر همين اساس مناطق پوشيده شده با ابرناكي در تصاوير موديس با مقادير حاصل از مدل جايگزين شدند. در مرحله دوم، با كمك روش هاي زمين آماري و با لحاظ كردن موقعيت مكاني هر پيكسل، مقادير جديد NDSI محاسبه شد. با بررسي رابطه بين NDSI و ميزان بارش تجمعي برف در بازه زماني دي تا اسفند ماه سال 1397 مشخص شد كه جايگزيني تصاوير ماهواره اي اوليه با تصاوير تصحيح شده موجب افزايش ضريب تبيين (R2) از 63/0 به 81/0 شده است. اين امر نشان دهنده بهبود دقت در برف سنجي ماهواره اي با استفاده از روش حاضر است. سپس در مدل ريزمقياس نمايي LARS-WG توسط مدل HadGEM2-ES به پيش بيني دما و بارش روزانه توسط سناريوهاي RCP8.5 و RCP2.6 پرداخته شد. نتايج نشان داد با توجه به افزايش دما و كاهش بارش، هوا در دوره هاي آينده گرم تر شده و شاهد كاهش مقدار امواج سرمايي خواهيم بود كه اين افزايش دما و كاهش بارش براي سناريو RCP8.5 بيشتر بوده
    Thesis summary

Master Theses

  1. برآورد ميزان تاج پوشش درختان در جنگلهاي باز با استفاده از دادههاي ماهواره 2-Sentinel
    مسعود آقايي
    جنگل ها ي ايران جزء اكوسيستم هاي ارزشمندي هستند كه نقش مهمي در زيست ساكنان آن در طول تاريخ داشته اند. امروزه براي مديريت جنگل ها، استفاده از نقشه‎هاي بروز و دقيق امري ضروري محسوب مي شود و روش هاي سنتي و زميني جهت تهيه نقشه از اطلاعات جنگل ها داراي محدوديت هستند. در مقابل، تكنيك هاي سنجش از دور جايگزين مناسبي براي روش هاي سنتي و زميني مي باشند. در اين پژوهش، عملكرد مدل INFORM در جنگل هاي باز شهرستان سروآباد واقع در استان كردستان ارزيابي شده است. با توجه به ويژگي هاي جنگل هاي باز، اطلاعات زميني در 70 قطعه نمونه به صورت تصادفي در سه دسته (متراكم، متوسط و تُنك) از منطقه مطالعاتي جمع آوري شد. مدل انتقال تابش PROSPECT-INFORM در نرم افزار ARTMO براي هر دسته پياده سازي شده و بازتاب ثبت شده توسط ماهواره Sentinel-2 براي هر قطعه نمونه با استفاده از دو فاكتور R² و RMSE مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج سه پارامتر ساختاري جنگل، تعداد درخت در واحد سطح، تاج پوشش و ارتفاع درختان براي هر سه دسته به ترتيب (75/0، 53/0 و 34/0)= R²و (14، 30 و 63)= RMSE(43/0، 37/0 و 39/0)= R²و (22/0، 24/0 و 51/0)= RMSEو (046/0، 026/0 و 003/0)= R²و (86/1، 51/2 و 86/2)= RMSEبه دست آمد. با توجه به نتايج به دست آمده مي توان بيان كرد مدل INFORM براي برخي مشخصه هاي ساختاري جنگل مانند تعداد درخت در واحد سطح و تاج پوشش موثر بوده و براي مشخصه ارتفاع مناسب نمي باشد. در نهايت ميزان تاج پوشش جنگل كه از طريق مدل INFORM محاسبه شده است، با استفاده از مقادير زميني، تصاوير پهپاد و تصاوير ماهواره اي اعتبارسنجي شد. دقت به دست آمده (R2= …) براي جنگل هاي باز، كه پراكنش تاج پوشش در آنها بسيار ناهمگن است، قابل قبول مي باشد.
    Thesis summary

  2. بررسي ارتباط تغييرات اقليمي با تغييرات پارامترهاي فنولوژيك جنگل با استفاده از سنجش از دور در بازه زماني (1387-1397)
    فاطمه مهدوي پور
    تغيير اقليم به تغييرات عوامل آب و هوايي يك منطقه در يك دوره زماني بلند مدت اطلاق مي شود و تأثير مهمي بر فرآيندهاي اكولوژيكي آن منطقه دارد. مطالعه پويايي فنولوژيكي پوشش گياهي در درك واكنش رفتار اكوسيستم هاي زمين در مواجهه با تغييرات اقليمي از اهميت بالايي برخوردار است. هدف از اين تحقيق بررسي ارتباط تغييرات اقليمي با تغييرات پارامترهاي فنولوژيك جنگل هاي زاگرس در منطقه مريوان با استفاده از سنجش از دور مي باشد. به منظور استخراج پارامترهاي فنولوژيكي نياز به بررسي شاخص هاي پوشش گياهي مي باشد. براي اين منظور، داده هاي سري زماني شاخص پوشش گياهي تفاضلي نرمال شده (NDVI) و شاخص پوشش گياهي بهبود يافته (EVI) مستخرج از تصاوير سنجنده ماديس در سري زماني ده ساله (2019-2009) استفاده گرديد. جهت استخراج پارامترهاي فنولوژي از جمله شروع (SOS)، پايان (EOS) و طول فصل رويش (LOS)، داده هاي سري زماني ده ساله با استفاده از روش هاي NDVIratio و EVIratio، محاسبه و توسط دو تابع Savitzky-Golay و Moving Average هموارسازي شدند. اعتبارسنجي پارامترهاي فنولوژي توسط محصول MCD12Q2 سنجنده ماديس انجام شد. نتايج نشان مي دهد كه پارامتر شروع فصل حاصل از شاخص پوشش گياهي EVIratio برآورد دقيق تري (R2 = 0.91) نسبت به نتيجه حاصل از شاخص NDVIratio ارائه داده است. در اينجا، دامنه شروع و پايان فصل در مدت 10 سال و همچنين نرخ ساليانه افزايش و كاهش SOS و EOS را بنويسيد. جهت بررسي تغييرات اقليمي، از داده هاي دما، دماي بيشينه، كمينه و متوسط ماهانه (Tmax, Tmin, Tmean) و بارش استفاده شد. نتايج تحليل رگرسيون خطي تك متغيره بين سري زماني پارامترهاي فنولوژيكي و متغيرهاي دما نشان داد كه دماي ماه هاي ژانويه و فوريه در نيمه زمستان بيشترين نقش را در تعيين زمان شروع فصل رويش در منطقه ايفا مي كنند. همچنين دماي ماه اكتبر بيشترين ميزان تاثير را بر زمان پايان فصل رويش پوشش گياهي دارد. هرچند رابطه معني داري بين پارامترهاي فنولوژيكي با ميزان بارش مشاهده نشد.
    Thesis summary

  3. برآورد ميزان خسارت ناشي از سرمازدگي در درختان گردو با استفاده از سنجش از دور در بازه زماني )1392 تا 1400)
    الهام گوهري
    يكي از مسائل مهم در باغها، از دست رفتن محصول بهدليل سرمازدگي ناگهاني و اثرات منفي در ميزان بازدهي محصولات است. خسارت سرمازدگي بهاره، ازجمله مواردي است، كه مشمول پرداخت غرامت از سوي صندوق بيمه كشاورزي ميباشند. بهدليل ارزش اقتصادي نسبتاً بالاي محصولات باغي، بايد از روشهاي دقيقتري در برآورد ميزان خسارت استفاده كرد. برخلاف محصولات زراعي، كه در سطح وسيع و بهصورت يكنواخت كشت ميشوند، تعميم روشهاي نمونهبرداري به كل منطقه بسيار دشوار بوده و موجب كاهش دقت مدلهاي برآورد خسارت ميگردد. هدف اين تحقيق، ارائه يك شاخص كمّي براي تخمين ميزان خسارت وارده به درختان گردو بر مبناي مشاهدات ماهوارههاي LANDSAT و 2-SENTINEL ميباشد. لذا با كمك سري زماني شاخصهاي پوشش گياهي EVI ،NDVI و GI، شاخص خسارت سرمازدگي بهاره )SFDI( براي باغات گردوي شهرستان تويسركان محاسبه و در يك دوره زماني نهساله (2013 تا 2021) مورد ارزيابي قرار گرفت. همچنين از فيلتر هموارسازي )Savitzky-Golay (SG براي شاخصهاي پوشش گياهي استفاده ميشود، تا اثرات مزاحم، مانند ابر،گرد و غبار و نويز كاهش يابد. جهت توليد شاخص SFDI، نياز به تعيين سال بدون سرمازدگي است، كه بر مبناي گزارشات صندوق بيمه كشاورزي و وضعيت آبوهوايي، سال 2013 بهعنوان مرجع انتخاب شد. با مقايسه سريزماني هر سال با سال مرجع و محاسبه سطح بين دو منحني، شاخص SFDI بهدست ميآيد، كه به خسارتهاي وارده به درختان گردو مرتبط است. ارزيابي عملكرد شاخص SFDI، نسبت به برآوردهاي صندوق بيمه كشاورزي، نشان ميدهد كه شاخص SFDINDVI با دقت )0.71 =R2( قادر به تخمين خسارت ميباشد. در نهايت، بر طبق شاخص پيشنهادي، نقشه توزيع مكاني خسارت سرمازدگي بهاره در بازه زماني مورد مطالعه توليد شد، كه ميتواند بهعنوان مبناي ارزيابي قرار گيرد.
    Thesis summary

  4. بررسي سقف هاي سازه اي مرسوم در ايران از نظر زمان و هزينه به كمك سيستم يكپارچهBIM
    سياوش قادري بي بي كند
    صنعت معماري، مهندسي و ساختمان (AEC) يكي از بخشهاي اصلي در اقتصاد ايران است. اين صنعت داراي مشكلاتي مانند: "كمبود كيفيت و همكاري، ازدياد هزينهها و تأخير در تحويل بهموقع پروژهها" است. تخمين هزينهها و زمان ساخت، دو كميت اساسي در مديريت ساخت به شمار ميروند. تخمين و برآورد دستي، زمانبر و داراي خطاي انساني است. مدلسازي اطلاعات ساختمان (BIM) ميتواند در مدتزماني كوتاه باعث خودكارسازي اين فرآيند شود. BIM يك فنّاوري مرتبط با معماري، مهندسي و ساختمان است كه در آن مدل سهبعدي دقيقي براي بيان جزئيات هندسي ساختمان و اجزاء آن توليد ميشود. با ادغام عناصر زمان و هزينه، مدلهاي چهاربعدي و پنج بعدي BIM به وجود ميآيد. هدف از اين مطالعه، تحليل و طراحي سقفهاي مرسوم در انواع اسكلتهاي سازهاي براي دو نوع نگاره با زيربنا و تعداد طبقات متفاوت و رسيدن به دركي واضح دربارهي بعد چهارم BIM، پنجم BIM (به كمك ابزارهاي دقيق متره BIM) و مقايسهي بار مردهي انواع سقفهاي موجود در صنعت ساختمان ايران است. در اين تحقيق ابتدا به كمك پرسشنامه، اطلاعاتي در خصوص تأثير عناصر مختلف سازهاي بر مقادير هزينه و زمان جمعآوريشده است. اطلاعات حاصله مبنايي براي تحليل و طراحي 20 نوع سازه با اسكلت، سقف، اندازه دهانه، تعداد طبقات و ... متفاوت قرارگرفته است. درنهايت اطلاعات حاصله به كمك فرآيند BIM دستهبنديشده است. در اين تحقيق از دونوع سازه مختلف استفاده شده است. سازه اول در شهر تهران و با حداكثر اندازه دهانه 4/45 متر، تعداد چهار طبقه و مساحت كلي برابر با 374 متر مربع است (سازه كوچك). سازه دوم نيز در شهر تهران و با حداكثر اندازه دهانه هشت متر، تعداد 10 طبقه و مساحت كلي برابر با 11000 متر مربع است (سازه بزرگ). نتايج نشان ميدهند كه در ميان سقفهاي مرسوم، براي سازه كوچك، ارزانترين، سبكترين و سريعترين نوع سقف به ترتيب سقف تيرچه با بلوك بتني (با 10/67 ميليون ريال بر مترمربع) ، سقف عرشهفولادي (با 390 كيلوگرم بر مترمربع) و مجدداً سقف عرشهفولادي (با شاخص زماني 80 نفر روز) هستند. براي سازه بزرگ، ارزانترين، سبكترين و سريعترين نوع سقف به ترتيب سقف وافل در اسكلت بتني (با 9/78 ميليون ريال بر مترمربع)، سقف وافل در اسكلت فولادي (با 540 كيلوگرم بر مترمربع) و سقف عرشهفولادي (با شاخص زماني 800 نفر روز) هستند. صنعت ساختمان ايران از تواناييهاي مرتبط
    Thesis summary

  5. تاثير موقيت و ارتفاع سد بر ارتباط ميان آب هاي سطحي و آب خوان
    عباس منتظري شاد
    به دنبال افزايش جمعيت و نياز روز افزون به منابع آب؛ شناخت و پيش بيني رفتار سفره هاي آب زيرزميني به عنوان يكي از مهمترين منابع آب، شناختي سودمند و راهگشا خواهد بود. اين گونه مطالعات مي تواند تعامل بهتر ميان مصرف كنندگان و منابع را بر قرار كند و در صورتي كه استفاده و تغييرات توسط مصرف كننده در جهت تخريب و تضعيف منابع باشد او را آگاه و مانع از اعمال تغييرات توسط وي شود. سد كلان ملاير، بزرگترين سد در غرب كشور ايران است كه در شهرستان ملاير و در مجاورت آب خوان دشت ملاير قرار دارد، مطالعات اوليه اجرايي و فني اين سد در سال 1380 و عمليات اجرايي ساخت در خرداد ماه سال 1382 شروع شد. بهره برداري از سد كلان با ظرفيت 45 ميليون متر مكعب؛ در سال 1390 شروع شده است. در اين پژوهش با استفاده از مدل MODFLOW مدل سازي دشت، در دو گام پايدار و ناپايدار انجام گرفت و سعي شد با اجراي چند سناريو شامل جابجايي مكان سد و تغيير حجم آب ورودي كه پارامتر دخيل در ميزان ذخيره و به دنبال آن ارتفاع سد مي باشد؛ تاثير موقعيت و ارتفاع سد را بر ارتباط ميان آب خوان و آب سطحي نشان داد.
    Thesis summary

  6. مطالعه آزمايشگاهي خزش در بتن هاي حجيم خود تراكم
    بنت الهدي رسول شريفي
    چكيده: امروزه در كشور ايران تكنولوژي ساخت سازه هاي بلند رو به گسترش است . در اين نوع سازه ها به دليل ميلگردگذاري متراكم و نياز به تراكم مناسب و تسهيل حركت بتن، استفاده از بتن خودتراكم متداول گرديده است. همچنين به دليل زياد بودن حجم سيمان مصرفي و بزرگ بودن ابعاد اعضا، حرارت قابل توجهي در بدنه آن ها توليد مي گردد. اگرچه شماي توليد حرارت ناشي از هيدراسيون سيمان تا حدودي شناخته شده است، ليكن مقادير كمّي رژيم حرارتي از جمله ميزان دماي حداكثر و زمان وقوع آن و همچنين نرخ گرمايش و سرمايش آن از جمله پارامترهايي هستند كه خصوصيات بتن را در سنين اوليه و بلندمدت تحت تأثير قرار مي دهند. از طرفي جمع شدگي و خزش بتن از جمله تغييرات حجمي بتن در طول زمان هستند كه مي توانند تنش ها، ترك خوردگي ها، تغييرشكل هاي بيش از اندازه در سازه و در نهايت كاهش عملكرد سازه را به دنبال داشته باشند. علي رغم اهميت بسيار زياد اندازه گيري جمع شدگي و خزش در سازه هاي بلند به دليل مشكلات اندازه گيري و لزوم دقت زياد، معمولاً مجريان از ارزيابي ميزان جمع شدگي و خزش بتن هاي به كار رفته در سازه ها صرف نظر مي نمايند . در اين پايان نامه با انتخاب عيار سيمان در محدوه 450 تا 550 كيلوگرم بر مترمكعب و نسبت آب به سيمان 35/0 سعي شده است بتن خودتراكم حجيم پرمقاومت از حيث حرارتي، مقاومتي، جمع شدگي و خزش مورد ارزيابي قرار گيرد . از سرباره به ميزان 45 درصد وزني سيمان در همه ي طرح ها و از دوده سيليسي به ميزان 8 درصد وزني سيمان در يكي از طرح ها به عنوان جايگزين سيمان استفاده شده است. شرايط هسته ي مركزي و لايه ي سطحي بتن حجيم از طريق دو عمل آوري حرارتي و خشك، شبيه سازي گرديده اند. در عمل آوري حرارتي، نمونه هاي بتني به مدت 120 ساعت داخل محفظه اي قرار گرفته اند كه رژيم حرارتي بتن به طور همزمان اندازه گيري و به آن اعمال مي شود. كرنش هاي ناشي از جمع شدگي و خزش بتن به كمك كرنش سنج الكتريكي اندازه گيري شده و نتايج آن به كمك پردازش تصاوير، صحت سنجي شده اند. نتايج نشان مي دهند كه صرف نظر از نوع عمل آوري، با افزايش عيار سيمان، حداكثر دماي هيدراسيون، شيب گرمايش و سرمايش، مقاومت كششي و مدول الاستيسيته بتن ها افزايش يافته است. از سوي ديگر زمان وقوع دماي حداكثر و نرخ رشد مقاومت فشاري ها در طول زمان كاهش يافته است . در عيار سيمان 550 كيلوگرم
    Thesis summary

  7. بررسي خزش، جمع شدگي و مقاومت فشاري بتن بازيافتي
    ناديا سبزي پرور
    بتن بخش وسيعي از زباله هاي ساخت و ساز را تشكيل مي دهد. در دهه هاي اخير، مهندسين در جست و جوي روشي پايدار براي دفن زباله هاي بتني حاصل از ساخت و ساز بوده اند. خرد كردن زباله بتني به دانه بندي قابل استفاده براي مخلوط بتني جديد يك راه حل مناسب است. اين راه حل نه تنها ميزان زباله هاي ورودي به محل هاي دفن زباله را كاهش مي دهد، بلكه باعث كاهش استفاده از منابع سنگدانه هاي طبيعي خواهد شد. از لحاظ تجربي ثابت شده است كه بتن بازيافتي به طور ذاتي ضعيف نيست و ضعف هاي گزارش شده اغلب ناشي از استفاده از روش طرح مخلوط نامناسب است. هدف از اين پژوهش، بررسي اثر جايگزيني درشت دانه و ريزدانه طبيعي با درشت دانه و ريزدانه بازيافتي و همچنين سيمان با پودر بتن بازيافتي بر خصوصيات مكانيكي، جمع شدگي و خزش بتن هايي است كه با طرح مخلوط هاي مختلف ساخته شده اند. به علاوه، روش طرح مخلوط جديد براي بتن حاوي ريزدانه بازيافتي پيشنهاد شده است. در واقع از روش طرح مخلوط حجم ملات برابر، براي بتن حاوي درشت دانه بازيافتي و روش طرح مخلوط پيشنهادشده براي بتن حاوي ريزدانه بازيافتي به منظور بهبود عملكرد بلند مدت بتن بازيافتي استفاده شده است. در اين تحقيق، از كرنش سنج و پردازش تصوير جهت بررسي تغييرشكل هاي بلندمدت بتن استفاده شده است. نتايج حاكي از آن است كه استفاده از طرح مخلوط حجم ملات برابر و پيشنهاد شده مي تواند موجب افزايش مقاومت فشاري، كاهش خزش ويژه و كاهش جمع شدگي بتن هاي حاوي درشت دانه و ريزدانه بازيافتي در مقايسه با بتن شاهد شود. به علاوه، استفاده از طرح مخلوط رايج باعث كاهش مقاومت فشاري و افزايش جمع شدگي نمونه هاي بتن حاوي پودر بتن بازيافتي و ريزدانه بازيافتي در مقايسه با بتن شاهد شده است. پردازش تصوير روند نتايج اندازه گيري هاي كرنش سنج را تاييد كرده است. به نظر مي رسد كه پردازش تصوير مي تواند به عنوان يك روش ساده كرنش هاي ناشي از خزش و جمع شدگي بتن را نشان دهد.
    Thesis summary

  8. تأثير سبك دانه ها بر روي خزش، جمع شدگي و مقاومت فشاري بتن سبك توانمند
    نيكتا لقماني
    خسارت هاي مالي و جاني ناشي از زلزله در كشور ايران رو به افزايش است و بيشتر اين خسارت ها ناشي از اين واقعيت است كه وزن زياد بتن در اين سازه ها باعث اعمال نيروهاي بزرگي به سازه مي گردد. اين نيروها به دلايلي ممكن است باعث تخريب اجزا بتن گردد و منجر به بروز خسارت شود. در حال حاضر تحقيقات در زمينه خصوصيات بتن سبك سازه اي در حال افزايش است و ضروري است اطلاعات جامعي از عملكرد بتن هاي سبك ساخته شده با سنگدانه هاي سبك در ايران جمع آوري گردد. هدف از تحقيق حاضر، بررسي تأثير سبك دانه هاي رايج در ايران شامل اسكوريا، ليكا و پوميس بر خصوصيات مكانيكي, جمع شدگي و خزش بتن سبك ضمن استفاده از يك طرح مخلوط ثابت است. در واقع با استفاده از اين طرح مخلوط و استفاده از سبك دانه پيش اشباع سعي بر اين است كه با افزايش مقاومت بتن و عمل آوري داخلي عملكرد طولاني مدت بتن سبك بهبود بخشيده شود. در اين پژوهش از كرنش سنج و پردازش تصويري جهت بررسي تغييرشكل هاي بلند مدت بتن استفاده شده است. نتايج حاكي از آن است كه به ترتيب بتن هاي حاوي پوميس، ليكا و اسكوريا بيشترين كاهش وزن را داشته اند. در بتن هاي سبك حاوي سبك دانه هاي پيش اشباع اسكوريا و ليكا با دستيابي به مقاومت فشاري بيشتر از 40 مگاپاسكال خزش و جمع شدگي نسبت به بتن شاهد كاهش يافته است، اما در بتن سبك حاوي سبك دانه پيش اشباع پوميس با مقاومت فشاري 27 مگاپاسكال خزش و جمع شدگي نسبت به بتن شاهد افزايش يافته است. عملكرد بتن هاي حاوي اسكوريا و ليكا در ساير خصوصيات بتن شامل مقاومت كششي و مدول الاستيسيته مناسب تر از بتن حاوي پوميس بوده است. پردازش تصويري روند نتايج اندازه گيري هاي كرنش سنج را تأييد كرده است. به نظر مي رسد كه پردازش تصويري مي تواند به عنوان يك روش ساده كرنش هاي ناشي از خزش و جمع شدگي بتن را نشان دهد.
    Thesis summary