علی اصغر ساکی

استاد

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

علی اصغر ساکی

کشاورزی / علوم دامی

رساله های دکتری

  1. شناسایی گیرنده های استروژن توسط روش ایمنوهیستوشیمیکال و بررسی بیان ژن TRPV6 در رابطه با تولید و کیفیت پوسته تخم مرغ درمرغ تخم گذار تحت روش های مختلف تولک بری
    1400
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سینرژیستیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر قابلیت هضم کلسیم، فسفر، نشاسته و بازده اقتصادی مرغ تخم گذار سویه نیک چیک طراحی گردید. تعداد 144 قطعه مرغ تخم گذار با طرح کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل در سن 86 هفتگی شامل 6 تیمار،4 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار به مدت 8 هفته پرورش داده شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف آنزیم فیتاز (300-0 میلی گرم) و پروبیوتیک (100-50-0 میلی گرم) در کیلو گرم خوراک بود. در پایان هر هفته، از هر تکرار دو عدد تخم مرغ به طور تصادفی انتخاب و خصوصیات خارجی و داخلی تخم مرغ اندازه گیری شد. نشانگر غیر قابل هضم(اکسید تیتانیوم) (05/0)؛ برای اندازه گیری قابلیت هضم مواد مغذی به جیره اضافه شد و قابلیت هضم اسید آمینه لایزین مورد نیاز ونسبت نیاز متیونین به قابلیت هضم لایزین مورد نیاز محاسبه گردید و از طرفی بازده اقتصادی طبق معادلات مربوطه محاسبه شد.اثر سطوح فیتاز بر تولید تخم مرغ ، توده تخم مرغ و بازده اقتصادی کاهش معنی دار داشت (05/0>P) بعلاوه ضریب تبدیل غذایی را افزایش داده و بر مصرف خوراک و وزن تخم مرغ تاثیری نداشتند(05/0P). اثرسطوح مختلف آنزیم فیتاز و پروبیوتیک و همچنین تیمار ها بر هیچ یک از صفات خارجی تخم مرغ اثر معنی دار نداشتند (05/0P). اثر پروبیوتیک برنسبت زرده افزایش معنی دار نشان داد (05/0>P)؛از طرفی اثر تیمار های آزمایشی برشاخص سفیده، واحدهاو و نسبت زرده افزایش معنی داری نشان دادند (05/0>P) به گونه ای که اثر تیمار 6 (100-300) بیشترین مقدار را درصفات ذکرشده داشت. اثرسطوح مختلف فیتاز بر قابلیت هضم پروتئین خام وکلسیم افزایش معنی دار داشت (05/0>P)؛ برعکس بر قابلیت هضم ماده خشک ، نشاسته ، فسفر،نیاز اسید آمینه لایزین و نسبت نیاز متیونین به نیاز قابلیت هضم لایزین اثرات غیر معنی داری نشان داد (05/0P). به طوری که که تیمار6 (100-300) درصفات شرح دا
  2. تاثیر آهن جیره بصورت کلیت با نانوذرات کیتوالیگوساکارید بر عملکرد، فلور میکروبی روده و وقوع نکروز باکتریایی سر استخوان ران در جوجه های گوشتی
    1397
    به منظور ارزیابی اثرات کلیت آهن-نانوذرات کیتوالیگوساکارید (Fe-CNP) بر عملکرد رشد و وقوع نکروز باکتریایی و التهاب سر استخوان ران، 480 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزۀ سویۀ راس در 4 تیمار و 6 تکرار قرار گرفتند. جوجه ها تا 42 روزگی بر روی بستر کفپوش سیمی پرورش یافتند. جیرۀ شاهد بر اساس توصیۀ راهنمای پرورشی سویۀ راس (به جز مکمل آهن) فرموله شد. سایر تیمارها به ترتیب شامل جیرۀ پایه و مقادیر20 میلی گرم بر کیلوگرم آهن بصورت سولفات آهن، 10 میلی گرم بر کیلوگرم آهن بصورت (Fe-CNP) و 20میلی گرم در کیلوگرم آهن بصورت سولفات آهن+CNP بودند. نتایج نشان داد، جیرۀ Fe-CNP و جیره های حاوی FeSO4 به طور معنی دار شاخص بازده تولید، افزایش وزن و ضریب تبدیل را افزایش دادند (05/0P>). نتایج نشان داد، تیمار شاهد سطح آهن سرم و هموگلوبین خون را در مقایسه با سایر تیمارها کاهش داد (05/0P<). ظرفیت تام اتصال آهن ترانسفرین (TIBC) و همچنین ظرفیت اشباع نشدۀ اتصال آهن به ترانسفرین در تیمار شاهد و Fe-CNP در مقایسه با سایر تیمارها افزایش یافت (05/0P<). سطح فاکتور نکروز توموری آلفا (TNF-α) به طور معنی دار در تیمار Fe-CNP کاهش یافت، سطح ایمنوگلوبولین G (IgG)، وزن نسبی بورس فابرسیوس و طحال به طور معنی دار در این تیمار افزایش یافت (05/0P>). درصد فراوانی نمرۀ گام ≥3 در جوجه های گوشتی مبتلا به لنگش در تیمار Fe-CNP به طور معنی دار کاهش یافت (05/0P<). جذب دی-زایلوز در تیمار شاهد و تیمارهای FeSO4 نسبت به Fe-CNP به طور معنی دار کاهش یافت (05/0P<). تیمار Fe-CNP، جذب لاکتولوز و نسبت لاکتولوز:مانیتول را کاهش داد، درحالیکه جذب مانیتول در این گروه افزایش یافت (05/0P<). طول پرز در تیمار شاهد به طور معنی دار کاهش یافت (05/0P<). تیمار Fe-CNP بالاترین ارتفاع پرز و کمترین عمق کریپت را نسبت به سایر تیمارهای آزمایشی نشان داد. تعداد ژن های تکثیر شدۀ S rRNA16 لاکتوباسیلوس ها و بیفیدوباکتری در تیمار شاهد و Fe-CNP در مقایسه با دو تیمار دیگر افزایش یافت. جیره های حاوی FeSO4 فراوانی سلامونلا و اشریشیاکلی را به طور معنی دار افزایش داد (05/0P<). از نظر درصد وقوع نکروز استخوان ران (FHN) و جداشدگی سر استخوان ران (FHS) تفاوت معنی دار بین تیمارها مشاهده نشد (05/0P>). اما درصد فراوانی کل جراحات ران (All F)، درصد کشت میکروبی مثبت خون و درصد تلفات نا
  3. اثر باسیلوس های جدا شده از دستگاه گوارش جوجه های گوشتی در مقایسه با باسیلوس سوبتیلیس 17299 در کاهش اثرات مضر آفلاتوکسین ب1 (AFB1)
    1397
    این تحقیق با هدف جداسازی ایزوله های باسیلوس از جوجه های گوشتی که خاصیت جذب سم آفلاتوکسین B1 و کاهش اثرات آن را داشتند، در سه مرحله انجام شد. در بخش نخست اقدام به جداسازی باکتری های باسیلوس از مجرای گوارش و فضولات طیور گردید. تعداد 150 باکتری باسیلوس جدا شدند. این باکتری ها ابتدا از نظر همولیز مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد 6 باکتری که همولیز گاما داشتند انتخاب شدند. سپس این باکتری ها از نظر توان مهار رشد علیه عوامل بیماری زا مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد دو باکتری که دارای توان مهار رشد علیه باکتری های بیماری زا بودند از نظر سایر خصوصیات پروبیوتیکی از جمله تست حساسیت آنتی بیوتیکی، تحمل اسید، تحمل صفرا، تشکیل بیوفیلم، توان تولید آنزیم، اگریگیشن و گواگریگیشن و خاصیت آب گریزی مورد بررسی قرار گرفتند. ایزوله 82 از نظر دارا بودن خصوصیات پروبیوتیکی بهتر از ایزوله 71 بود. در بخش دوم خاصیت جذب سم آفلاتوکسین به وسیله این دو باکتری و پروبیوتیک تجاری گالیپرو مورد بررسی قرار گرفت. از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا برای تعیین میزان کاهش غلظت آفلاتوکسین استفاده شد. نتایج نشان داد که در شرایط آزمایشگاه ایزوله 82 توانایی جذب سم بیش تری در مقایسه با ایزوله 71 و گالیپرو داشت (20، 45 و 14 درصد در ساعت صفر انکوباسیون تا 67/38، 75 و 34 درصد در ساعت 24 انکوباسیون به ترتیب برای ایزوله های 71، 82 و گالیپرو). در نهایت ایزوله 82 انتخاب و پس از انجام توالی یابی و بررسی ژن 16S rRNA مشخص شد که به احتمال 92 درصد باسیلوس آمیلولیکوفاسیانس باشد. بخش سوم با هدف ارزیابی تاثیر باکتری انتخاب شده و گالیپرو بر عملکرد، خصوصیات بیوشیمایی سرم، فعالیت آنزیم های کبدی، سیستم ایمنی، جمعیت میکروارگانیسم های دستگاه گوارش و ریخت شناسی روده انجام شد. در این آزمایش از 720 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در دو جنس نر و ماده در قالب طرح کاملا تصادفی به-صورت فاکتوریل (3×2×2) با 12 تیمار، 4 تکرار و تعداد 15 قطعه در هر تکرار استفاده شد. فاکتورها شامل 1) جنسیت (خروس و مرغ)؛ 2) آفلاتوکسین B1 در دو سطح (صفر و 500 میکروگرم در کیلوگرم جیره)؛ 3) پروبیوتیک باسیلوس آمیلولیکوفاسیانس و گالیپرو در سه سطح (صفر، 108 واحد تشکیل دهنده کلنی باسیلوس آمیلولیکوفاسیانس در میلی لیتر ، 2/0 گرم گالیپرو در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج نشان د
  4. تاثیر تزریق داخل تخم مرغی و مصرف عصاره شیرین بیان و نانو ذرات نقره بر سیستم ایمنی، عملکرد و جایگزینی با آنتی بیوتیک فلاوومایسین® در دوران جنینی و پرورش جوجه های گوشتی راس
    1397
    آزمایشی شامل800 تخم مرغ نطفه دار تجاری سویه راس 308 در 10 تیمار با 4 تکرار و 20 عددتخم مرغ در هر تکرار بر اساس طرح کاملا تصادفی طراحی شد. گروه های شاهد شامل یک گروه بدون تزریق، و گروه دیگر همراه با تزریق 1/0 سی سی آب مقطر استریل بودند. تیمارهای سوم تا دهم شامل تزریق 1/0 سی سی عصاره شیرین بیان و نانو ذرات کلوئیدی نقره در سه سطح، به ترتیب (0، 100 و 200 پی پی ام) و (0، 30 و 60 پی پی ام)، به شکل تنها و یا در ترکیب با یکدیگر بودند. پس از هچ، بهترین تیمارها از مرحله جنینی انتخاب شدند و به مرحله رشد منتقل شدند که شامل دو گروه کنترل از مرحله اول، دیگر تیمارها شامل عصاره شیرین بیان در سه سطح (0 ، 1 و 2 گرم در کیلوگرم) و نانو ذرات کلوئیدی نقره در دو سطح (0 و 120 پی پی ام) به صورت تنها و یا در ترکیب با یکدیگر، و تیمار آنتی بیوتیک فلاوومایسین با غلظت 450 پی پی ام بودند. تزریق 100پی پی ام عصاره شیرین بیان+60پی پی ام نانو ذرات کلوئیدی نقره بطور معنی داری درصد جوجه درآوری را افزایش داد(01/0>P). وزن و طول بدن جوجه ها پس از هچ در تمام تیمار ها (خصوصاً بالاترین سطوح شیرین بیان و نانو ذرات کلوئیدی نقره) بطور معنی داری افزایش یافت(01/0>P).بالاترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار حاوی 450پی پی ام آنتی بیوتیک فلاوومایسین و کنترل(01/0>P)، و پایین ترین آن در تیمار حاوی 120 پی پی ام نانو ذرات کلوئیدی نقره، و g/kg2 شیرین-بیان+120پی پی ام نانو ذرات کلوئیدی نقره مشاهده شد(01/0>P)، همچنین این تیمارها در مقایسه با گروه دریافت کننده 450پی پی ام فلاوومایسین شاخص تولید بهتری را نشان دادند(05/0P). تیمارهای حاوی 100پی پی ام شیرین بیان+60 پی پی ام نانو ذرات-کلوئیدی نقره، و 2 گرم در کیلوگرم شیرین بیان+120پی پی ام نانو ذرات کلوئیدی نقره پایین ترین مقدار کلسترول را نشان دادند(05/0>P). اثر معنی داری بر شمار گلبول های سفید و لنفوسیت ها مشاهده نشد.پاسخ آنتی بادی علیه بیماری نیوکاسل در گروه تیمار شده با 200پی پی ام شیرین بیان +60پی پی ام نانو نقره در سن 7 روزگی بطور معنی داری بالاتر بود و بالاترین آن متعلق به تیمار حاوی 1 گرم در کیلوگرم شیرین بیان (01/0>P) در سن 42 روزگی بود (05/0>P). افزایش معنی داری برای Ig کل، IgM و IgG در پاسخ به سلول های قرمز
  5. مقایسه شکل فیزیکی جیره های غذایی (آردی، پلت، اکسترود) بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی و بیان ژن مربوط به حساسیت نسبت به سندرم آسیت
    1397
    هدف از این آزمایش ارزیابی شکل فیزیکی جیره های غذایی (آردی، پلت، اکسترود) بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی و بیان ژنHIF-1a mRNA مربوط به حساسیت نسبت به سندرم آسیت در جوجه های گوشتی بود. بدین منظور تعداد 936 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 به طور تصادفی (به تعداد مساوی از هر دو جنس) در دو آزمایش مختلف هر کدام با 3 تیمار آزمایشی آردی، پلت و اکسترود و 6 تکرار به مدت 42 روز تحت شرایط مساوی پرورش یافتند. آزمایش اول:در این آزمایش مصرف خوراک و افزایش وزن به صورت هفتگی و تلفات به صورت روزانه ثبت شد. پارامترهای خونی و سیستم ایمنی در 35 روزگی و ویژگیهای لاشه، مورفولوژی روده ، ویژگیهای بستر و استخوان در سن42 روزگی تعیین شد. نتایج نشان دادند که بیشترین میانگین وزن بدن ، مناسب ترین ضریب تبدیل غذایی، بالاترین بازده انرژی و پروتئین و شاخص بازده اروپایی، وزن نسبی سینه و کمترین وزن نسبی سنگدان و وزن سکوم در تیمار اکسترود مشاهده شد. بیشترین مصرف خوراک متعلق به تیمار پلت بود و بین خوراک اکسترود و خوراک پلت تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میزان عیار پادتن علیه گلبول قرمز گوسفند، ایمونوگلوبینG و ایمونوگلوبینM خون، تعدادی از ویژگیهای لاشه ( وزن لاشه، وزن ران، وزن چربی محوطه بطنی، وزن استخوان درشت نی، پشت ، گردن ، کبد به وزن بدن)، ویژگیهای مورفولوژی ژوژنوم (عمق کریپت، ضخامت ، ارتفاع ویلوس، عرض ویلوس، نسبت ارتفاع ویلوس به عمق کریپت، سطح ویلوس)، شاخص آسیتی (RV/TV) ، وزن قلب و ریه به وزن بدن و بیان ژن حساس به آسیت در قلب HIF-1a mRNA تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بیان ژن حساس به آسیت در ریه HIF-1a mRNA، وزن بطن راست و کل بطن ها ( راست و چپ) در شکل خوراک اکسترود و پلت بالاتر از شکل خوراک آردی بود. در تیمار آردی میزان هموگلبین، هماتوکریت، اسیداوریک، تری گلیسرید، لیپوپروتئینهای خونLDH/HDL،VLDL و فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز کمتر و میزان آمیلاز سرم بیشتری نسبت به دو تیمار دیگر داشتند. با بالا رفتن مقادیر پارامترهای خونی درصد تلفات آسیت و سندرم مرگ ناگهانی در شکل خوراک اکسترود و پلت در 4 تا 6 هفتگی به میزان بیشتری افزایش داشت . در تیمار اکسترود خصوصیات بستر (درصد رطوبت، نیتروژن و ازت فرار بستر) بیشتر و باکتری اسپورزا و کل قارچ بستر کمتر از تیمارهای دیگر بود . اثر ت
  6. اثر اسید لینولئیک مزدوج و هیدروکسی متیل بوتیرات برکاهش سطح پروتئین جیره، عملکرد، کیفیت گوشت و بیان ژن PPAR𝛾 در جوجه های گوشتی
    1397
    هدف از این مطالعه بررسی اثر اسید لینولئیک مزدوج (CLA) و هیدروکسی متیل بوتیرات (HMB) در جیره های با پروتئین پایین بر سوخت و ساز چربی و ماهیچه در جوجه های گوشتی بود. آزمایش اول: تعداد 300 قطعه جوجه یک روزه (راس 308) به صورت تصادفی در پنج تیمار و چهار تکرار با 15 قطعه در هر تکرار به مدت 42 روز پرورش داده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل:1) جیره با سطح رایج پروتئین (NPD) ،2) جیره با سطح پایین پروتئین (RPD)، 3)RPD + HMB، 4) RPD + CLAو 5) RPD+ CLA+ HMB استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت معنی داری توسط HMB بهبود یافت (05/0P<). افزایش بازدهی لاشه و کاهش ذخیره چربی با استفاده از مکمل HMB مشاهده شد (05/0P<). تیتر آنتی بادی نیوکاسل سرم خون در سن 42 روزگی در تیمار مکمل شده با CLA+HMB بهبود یافت (05/0P<). لنفوسیت سرم خون توسط تیمار های حاوی CLA افزایش یافت (05/0P<). بالا ترین میزان بیان ژن mTOR توسط مکمل HMB صورت گرفت (05/0P<). HMB و CLA هر دو به صورت معنی داری بیان ژن PPAR𝛾 را در بافت چربی کاهش دادند (05/0P<). نتایج این تحقیق نشان دادند که HMB به صورت معنی داری مقطع عرضی فیبر های ماهیچه را افزایش داد (05/0P<). همچنین HMB به صورت معنی داری ارتفاع پرز ها و مساحت پرزها را در مقایسه با هر دو گروه NPD و RPD افزایش داد (05/0P<). جیره مکمل شده با HMB به صورت معنی داری اسید اوریک، گلوکز و تری گلیسرید سرم خون را کاهش داد (05/0P<). میزان گلبول قرمز خون (RBC)، هموگلوبین (Hb) و حجم متوسط (MCV) به صورت معنی داری در تیمار های حاوی HMB و HMB+CLA در مقایسه با RPDافزایش یافت (05/0P<). آزمایش دوم: در این آزمایش به منظور بررسی نقش HMB در مقابله با شرایط استرس، از تزریق دگزامتازون به عنوان عامل القائی استرس استفاده شد و اکثر پارامتر های اندازه گیری شده در آزمایش اول مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در یک دوره 25 روزه با چهار تیمار شامل: 1)شاهد (CON)، 2) CON + HMB، 3) CON + DEX و 4) CON + DEX + HMB انجام شد. اضافه کردن HMB در گروه CON+DEX مانع از کاهش بیان ژن mTOR شد و نتایج مشابه تیمار CON ایجاد کرد (05/0P<). تزریق دگزامتازون به صورت معنی داری مقطع عرضی فیبر ماهیچه ای را کاهش داد (05/0P<)، اما با اضافه کردن HMB به این تیمار، بهبود مقطع عرضی فیبر ماهیچه مشاهده شد (05/0P
  7. بررسی اثر پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای بر متابولیسم لیپیدها و پارامترهای مولکولی و مورفولوژیکی دستگاه گوارش در جوجه های گوشتی
    1393
    به منظور بررسی اثر پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای بر عملکرد، سوخت و ساز لیپیدها، هیستومورفولوژی، بیان ژن MUC2 و جمعیت میکروبی روده جوجه های گوشتی، پژوهشی با 3 آزمایش طراحی گردید. آزمایش اول: در این آزمایش اثر پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای بر عملکرد، اسیدیته، ویسکوزیته و خصوصیات هیستومورفولوژیکی دستگاه گوارش، در جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. جوجه های گوشتی جیره-های حاوی 2 و 4 درصد به ترتیب حاوی پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای نامحلول (سلولز) و محلول (کربوکسی متیل سلولز ) دریافت کردند. افزایش وزن بدن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و شاخص تولید و وزن اجزای لاشه ارزیابی شد. همچنین اسیدیته و ویسکوزیته سنگدان و ژژنوم و خصوصیات هیستومورفولوژیکی ایلئوم مورد بررسی قرار گرفت. در مقایسه با تیمارهای دیگر، افزودن کربوکسی متیل سلولز به جیره موجب کاهش معنی داری در افزایش وزن بدن، خوراک مصرفی و شاخص تولید و افزایش ضریب تبدیل خوراک شد. گنجاندن سطح بالای پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای (4 درصد) در جیره موجب افزایش وزن سنگدان شد. در سن 21 روزگی، وزن روده در پرندگان تغذیه شده با پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای در مقایسه به شاهد بیشتر بود. مقایسات گروهی نشان داد که وزن و طول دستگاه گوارش بجز دئودنوم در گروه سلولز و کربوکسی متیل سلولز در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود. پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای موجب کاهش اسیدیته محتویات سنگدان در سنین 10 و 21 روزگی شد. کربوکسی متیل سلولز موجب افزایش ویسکوزیته ژژنوم گردید. هیستومورفولوژی روده توسط سلولز تحت تاثیر قرار نگرفت اما کربوکسی متیل سلولز نسبت به گروه های شاهد و سلولز موجب افزایش عمق کریپت و ضخامت سروزا و کاهش طول و عرض پرز، نسبت طول پرز به عمق کریپت و سطح پرز شد. تیمارها نوع سلول های گابلت را تحت تاثیر قرار نداد. بعلاوه، ایلئوم پرندگان تغذیه شده با کربوکسی متیل سلولز نسبت به تیمارهای دیگر دارای تعداد بیشتری سلول گابلت بود. آزمایش دوم: در این آزمایش اثر پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای نامحلول در جیره جوجه های گوشتی بر عملکرد و بیان ژن MUC2 و همچنین جمعیت میکروبی ایلئوم با استفاده از تکنیک real time PCR مورد بررسی قرار گرفت. جیره جوجه ها با 0، 5/0، 1 و 5/1 درصد پلی ساکاریدهای غیرنشاسته ای نامحلول (آربوسل) از 7 تا 21 روزگی مکمل شد. افزودن پلی ساکاریدهای غیرنشاست
  8. اثر لاکتوفرین و میدان مغناطیسی ثابت بر تراکم و استحکام استخوان در پیک تخمگذاری
    1393
    در این مطالعه رشد و خصوصیات مکانیکی و بافتی استخوان ساق، پارامترهای بیوشیمیایی خون و صفات تولیدی جوجه های یک روزه واریته های- لان W-36نژاد لگهورن، تحت تاثیر میدان مغناطیسی ثابت بررسی شد. تعداد 180 عدد تخم مرغ تازه نطفه دار، بعد از وزن کشی به طور تصادفی به 6 تیمار شامل شاهد و 5 سطح میدان مغناطیسی با شدت 4، 5، 6، 5/7 و 10 میکروتسلا اختصاص داده شدند. جهت اعمال تیمارها، از مگنت هایی به ابعاد 36 36 038/0 سانتیمتر که شدتی معادل 4000 میکرو تسلا (40 گوس) ایجاد می کردند، استفاده گردید. تیمار ها در روزهای 5، 7، 9، 11و 15 جنینی، به مدت 12 دقیقه اعمال شدند. هر تخم مرغ به عنوان یک تکرار، در قالب طرح کاملا تصادفی در نظر گرفته شد. بعد از تفریخ و وزن کشی، از هر تیمار پانزده جوجه در یک روزگی کشتار گردید. استخوانهای ساق پا جهت تعیین خصوصیات مکانیکی جدا گردید. مقاطع بافتی تهیه شد و پهنای صفحه رشد در اپی فیز تحتانی با نرم افزار ماتیک اندازه گیری گردید. در این مطالعه علیرغم وزن یکسان تخم مرغها (05/0p>)، میانگین وزن پرندگان با 10 میکروتسلا به طور معنی داری کمتر (05/0p<) از شاهد و تیمار 6 میکروتسلا بود. درصد تفریخ و تلفات تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار نگرفت (05/0p>)، اما صرف نظر از تیمار 4 میکروتسلا، درصد تفریخ سایر تیمارها به صورت عددی از شاهد بیشتر بود. طول استخوان ساق پا پرندگان 6 میکروتسلا به طور معنی داری افزایش (05/0p<) یافت با این حال تفاوت معنی داری در چگالی و پارامترهای مقاومت مکانیکی استخوان پرندگان دیده نشد (05/0p>). نتایج این مطالعه نشان می دهد که میدان مغناطیسی 6 میکروتسلا باعث بهبود وزن تفریخ جوجه ها، افزایش اندازه صفحه رشد و افزایش طول استخوان ساق خواهد شد. در حال حاضر، توجه فزاینده ای به راحتی مرغهای تخمگذار در قفس وجود داشته و شکستگی استخوان یکی از جنبه های آن محسوب می شود. بنابراین، مطالعه دیگری به منظور بررسی نقش لاکتوفرین به عنوان عامل استخوان ساز دیگری بر وضعیت استخوان ساق پا و عملکرد مرغهای تخمگذار طراحی شد. مجموعا 1080 عدد تخم مرغ مادر تخمگذار به 4 گروه با 3 تکرار، در هر تکرار 270 تخم مرغ اختصاص داده شد؛ بطوری که تخم مرغهای گروه شاهد، تنها با 100 میکرولیتر از محلول سدیم کلراید 9/0 درصد تزریق شدند. گروههای 2، 3 و 4 به ترتیب با 5/22 (کم)، 45 (متوسط) و 5/67 (زیاد)
  9. - اثر نانو ذرات اکسید آهن و متیونین بر توسعه عضلات سینه و بافت روده باریک در دوران جنینی و پس از هچ در جوجه های گوشتی.
    1393
    از 644 تخممرغ بارور سویه راس 308 در قالب 7تیمار و 4تکرار به صورت تیمارهای تزریق: شاهد1 (بدون تزریق)؛ شاهد2 (سرم فیزیولوژی)؛ ppm 25 سولفات آهن؛ppm ‎ 25 نانوذرات آهن؛ppm ‎ 100اَلیمت؛ ppm 150کلیت آهن+َالیمت؛ ppm 100 نانوذرات آهن+اَلیمت استفاده شد. بعد از تفریخ 002/0گرم در کیلوگرم نانوذرات آهن در جیره، به عنوان تیمار 8 به آزمایش افزوده شد. در روز اول انکوباسیون، کیسه زرده تخممرغ ها با روش نوربینی مشخص و 3/0میلی لیتر از هر محلول به تخممرغها تزریق شد. سپس، جوجهها در دو زمان 6 و 18ساعت گرسنگی پس از تفریخ تغذیه شدند (آزمایش پس از تفریخ به صورت فاکتوریل 2×8، با 4 تکرار). نتایج روز تفریخ نشان داد تزریق نانوذرات آهن+اَلیمت سبب افزایش وزن جوجهها و نسبت وزن جوجه به وزن تخممرغ شد (05/0P<). بیشترین درصد تفریخ به ترتیب در شاهد1، شاهد2 و نانوذرات آهن+اَلیمت مشاهده شد (05/0P<). تزریق سرم فیزیولوژی و تاخیر در زمان تغذیه سبب بیشترین میانگین حجم گلبول قرمز در 1روزگی شد (05/0 P<‎ ). اَلیمت با 6ساعت گرسنگی بیشترین درصد گلبول را در بین تیمارها در سن 21روزگی نشان داد (05/0 P<‎ ). تیمارهای نانوذرات آهن، آهن+اَلیمت و نانوذرات آهن+اَلیمت در هر دو زمان تغذیه در سن 42روزگی بیشترین درصد هماتوکریت را نسبت به تیمارهای شاهد2 و اَلیمت در هر دو زمان نشان دادند (05/0 P<‎ ). بهترین ضریب تبدیل غذایی در دوره پایانی در تیمارهای نانوذرات آهن در جیره و آهن+اَلیمت با تسریع در زمان خوراکدهی مشاهده شد (05/0 P<‎ ). در کل دوره ترکیب تیماری نانوذرات آهن+اَلیمت و تیمار نانوذرات آهن در جیره با 6ساعت گرسنگی سبب بهبود معنیداری در ضریب تبدیل غذایی شدند (05/0> P ). تیمار آهن+اَلیمت با 18ساعت گرسنگی بیشترین وزن نسبی روده و شاهد2 و 18ساعت گرسنگی سبب افزایش معنی دار در طول سکوم در 1روزگی شد (05/0>P). تزریق نانوذرات آهن و زمان 6ساعت گرسنگی در 21روزگی بیشترین طول سکوم را بین تیمارها داشت (05/0>P). سولفات آهن و 6ساعت بیشترین طول دئودنوم را بین تیمارها در 42روزگی سبب شد (05/0>P). اَلیمت و زمان 18ساعت گرسنگی در سن 21روزگی سبب کاهش معنی دار در عمق کریپت ژژنوم شد (05/0>P). نانوذرات آهن در جیره و زمان 18ساعت گرسنگی سبب افزایش معنی دار در عرض و مساحت سطح پرز ژژنوم در 21 و 42روزگی شد (05/0>P). pHو رطوبت ماهیچه
  10. اثر ریشه سرخارگل و دانه هلیله سیاه بر پاسخ سیستم ایمنی و عملکرد جوجه گوشتی
    1392
  11. بررسی اثرات فاکتورهای جیره ای و متابولیکی مرتبط با سندروم افزایش فشار خون ریوی (آسیت) در جوجه های گوشتی
    1392

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. اثر پوست سیر و پیاز بر عملکرد، فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی
    1402
    چکیده: این آزمایش به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پوست سیر و پیاز بر عملکرد، خصوصیات دستگاه گوارش، فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی انجام شد. مجموعا 250 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار، 5 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار از سن 1 تا 42 روزگی اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (ذرت و کنجاله سویا)، 2- شاهد +2 درصد پوست سیر، 3- شاهد + 4 درصد پوست سیر، 4- شاهد + 2 درصد پوست پیاز و 5- شاهد + 4 درصد پوست پیاز بود. ابتدا یک جیره پایه بر اساس ذرت - کنجاله سویا فرموله شد، سپس جیره های آزمایشی با استفاده از سطوح 2 و 4 درصد پوست سیر یا پیاز رقیق شدند. خوراک مصرفی و وزن بدن بصورت هفتگی و دوره ای رکوردبرداری شدند و ضریب تبدیل خوراک بر اساس داده های فوق محاسبه شد. خصوصیات دستگاه گوارش و لاشه در سنین 28 و 42 روزگی و فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت در سن 42 روزگی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که صفات عملکرد رشد در دوره آغازین پرورش تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند (05/0P)، ولی ضریب تبدیل خوراک تحت تاثیر تیمار قرار نگرفت (05/0P). پی اچ بخش های مختلف دستگاه گوارش تحت تاثیر تیمار قرار نگرفت بجز پی اچ چینه دان که در تیمار 5 (شاهد + 4 درصد پوست پیاز) کاهش معنی دار یافت (05/>P). سطح کلسترول و تری گلیسرید خون در تیمارهای حاوی سطوح مختلف پوست سیر و پیاز نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی دار یافتند (001/0>P). داده های کیفیت گوشت نشان داد که در زمان صفر پس از کشتار، شاخص قرمزی گوشت ران (a*) در تیمارهای حاوی 2 و 4 درصد پوست سیر نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت (05/0>P)، هر چند که این صفت در زمان 24 ساعت پس از کشتار معنی دار نبود (05/0P). با این وجود، ماده خشک، ظرفیت نگهداری آب و افت حاصل از پخت گوشت تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند (05/0
  2. شناسایی چندشکلی ژن فولیستاتین و ارتباط آن با صفات مختلف درگوسفند
    1401
    پیش بینی می شود جمعیت جهان تا سال 2050 میلادی به بیش از 9 میلیارد نفر برسد. بر این اساس سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO) یک افزایش 73 درصدی برای تقاضای گوشت برآورد می کند. با توجه به چالش های اقلیمی جهانی از قبیل گرمایش زمین و افزایش گازهای گلخانه ای، بحران جهانی آب، کمبود مراتع، هزینه بالای تولید نهاده های دامی و غیره لذا بعید به نظر می رسد تا با افزایش تعداد دام بتوان به تامین نیازهای پروتئین دامی دست یافت. از اینرو بر اساس چشم انداز کشاورزی کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی (OECD-FAO) برای دهه آتی، نیاز به بهبود کارایی تولیدات دام و طیور بایستی مورد اولویت قرار بگیرد.فولیستاتین(FST)پروتئین تک زنجیره ایاعضایخانوادهTGF-βاست.کهبهعنوان یکی ازهورمون های پپتیدی تخمدانی شناخته می شود.علاوه بر بیان پروتئین فولیستاتین در بافت تخمدان، این پروتئین دربافت عضله نیز بیان می شودودارای نقش های زیست شناختی بسیاری می باشد.علاوه بر احتمال نقش تولیدمثلی،پروتئین فولیستاتین به عنوان مهارکننده وعامل ضد(آنتاگونیست )پروتئین میوستاتین درتکثیر سلول های عضلانی نقش دارد.ژن فولیستاتین(FST)برروی کروموزوم شماره16گوسفندقرارگرفته،ودارای6اگزون و6 اینترون می-باشد.این تحقیق با هدف بررسی چندشکلی های موجود درژن فولیستاتین (OAR_v.4.0;Chr16,NC_019473.2)درنژادهای گوسفندان ایرانی با دودسته بندی ازلحاظ جثه از قبیل نژادهای بزرگ جثه(مهربان، لری-بختیاری،شال،افشاری،آمیخته رومانو-افشاری)ونژادکوچک جثه(تالشی) با استفاده ازروش توالی یابی سانگروتکنیک PCR-SSCPانجام شد.درمجموع از تعداد 140 راس گوسفند ازنژادهای بزرگ جثه ازقبیل مهربان،لری-بختیاری،شال،افشاری،آمیخته رومانو-افشاری ونژاد گوسفندکوچک جثه تالشی ازسیاهرگ گردنی نمونه های خون جمع-آوری شدند.استخراج DNAژنومی از خون کامل انجام شد.واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR)با استفاده ازپرایمر های اختصاصی برای تکثیر قطعه پرایمر2به طول428جفت باز(بخشی ازانترون 1-اگزون2-بخشی ازانترون 2)وقطعه پرایمر3به طول581جفت باز(بخشی ازانترون 2-اگزون 3-بخشی ازانترون3) وقطعه پرایمر4به طول458جفت باز(بخشی ازانترون3-اگزون4بخشی ازانترون4)ژن فولیستاتین درتمامی نژادهاانجام شد.تعداد5 تا 10نمونه با جنسیت ماده ازهرنژادبرای توالی یابی ارسال شدند،نتایج توالی یابی حاکی ازشناسایی چندشکلیSNPg.2562802
  3. تخمین انرژی قابل سوخت و ساز ارقام رایج گندم کشت شده در استان همدان با استفاده از مرغ های تخم گذار و معادلات رگرسیون چند متغیره
    1401
    این تحقیق به منظور تعیین معادلات رگرسیونی پیش بینی انرژی قابل سوخت وساز ظاهری تصحیح شده برای ازت (AMEn) در 7 رقم گندم رایج (حیدری، زارع، هما، صدرا، سرداری، هشترود، میهن) کشت شده در استان همدان اجرا شد. انرژی قابل سوخت وساز با اکسید تیتانیوم به عنوان نشانگر اندازه گیری شد. هریک از جیره های آزمایشی نیز حاوی 40 درصد گندم به عنوان جایگزین ذرت و سویا در جیره پایه بودند. همه داده های حاصل از آنالیز شیمیایی و اندازه گیری اکسید تیتانیوم در نمونه های خوراک و فضولات، با نرم-افزار SAS با استفاده از رویه REG گام به گام با حذف روبه عقب تحلیل و بررسی شدند. نتایج رگرسیون چندگانه بیانگر این بود که مولفه های نشاسته (STARCH) و فیبر خام (CF) و فیبر شوینده اسیدی (NDF) برای معادله تخمین انرژی قابل سوخت وساز مناسب هستند. میانگین تفاوت انرژی قابل سوخت وساز اندازه گیری شده به روش بیولوژیک و تخمین با استفاده از معادله پیش بینی، Kcal/Kg 13/0 بود. این آنالیز نشان داد که معادله رگرسیونی پیش بینی انرژی قابل سوخت وساز ظاهری تصحیح شده برای ازت ضریب با تبیین (R2 = %534/0) (0040/0 = P ) به صورت زیر است: AMEn wheat = 2549.783-1.804 NDF + 0.372 Starch - 3.012CF
  4. مقایسه تاثیر روش های تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی یولاف، چاودار، پوسته آفتابگردان و اکسید روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری
    1400
    این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر روش های تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی یولاف، چاودار، پوسته آفتابگردان و اکسید روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری انجام شد. تعداد 96 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک در سن 135 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه در هر تکرار استفاده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- گروه شاهد (50 گرم جیره تخمگذاری در روز)، 2- جیره شاهد + دانه یولاف به نسبت 1 به 1، 3- جیره شاهد + دانه چاودار به نسبت 1 به 1، 4- جیره شاهد + پوسته آفتابگردان به نسبت 1 به 1، 5- جیره حاوی 10000 میلی گرم در کیلوگرم روی بصورت اکسید روی و 6- جیره حاوی 20000 میلی گرم در کیلوگرم روی بصورت اکسید روی بودند. جیره های آزمایشی به مدت 10 روز در اختیار پرندگان قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان دادند که تولک بری با استفاده از پوسته آفتابگردان و روی (20000 میلی گرم در کیلوگرم جیره)، وزن بدن مرغ ها را در مقایسه با محدودیت خوراک به طور معنی داری کاهش داد (05/0>p) اما تیمارهای آزمایشی بر تغییرات وزن بدن در کل دوره استراحت، اثر معنی داری نداشتند (05/0p) اما در دوره استراحت جیره های مختلف اثر معنی داری بر مصرف خوراک نداشتند (05/0p). جیره های مختلف در کل دوره تولید پس از تولک بری اثر معنی داری بر مصرف خوراک نداشتند (05/0p). جیره های مختلف بر وزن تخم مرغ در کل دوره اثر معنی داری نداشتند (05/0p). در دوره تولید، جیره حاوی یولاف بیشترین ضریب تبدیل را نشان داد (05/0>p). در کل دوره تولید، جیره حاوی چاودار کمترین درصد زرده را داشت و شاخص محتوای تخم با مصرف جیره حاوی یولاف به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p). شاخص نسبت پوسته توسط جیره دارای چاودار
  5. مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی ضایعات بوجاری گندم، سبوس گندم و استات روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری
    1400
    این مطالعه به منظور مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی ضایعات بوجاری گندم، سبوس گندم و استات روی بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری انجام شد. برای این منظور، از تعداد 64 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک-استفاده گردید. مرغ ها در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار از سن 135 تا 146 هفتگی به مدت 11 هفته مورد استفاده قرار گرفتند. دوره تولک بری شامل 10 روز و دوره استراحت شامل 21 روز بود. جیره های آزمایشی با استفاده از نرم افزار UFFDA بر طبق راهنمای پرورش مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک تنظیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- گروه شاهد (50 گرم جیره مرغ تخم گذار در روز)، 2- گروه تغذیه شده با جیره شاهد و ضایعات بوجاری گندم به نسبت 1 به 1، 3- گروه تغذیه شده با جیره شاهد و سبوس گندم به نسبت 1 به 1 و 4- گروه تغذیه شده با جیره شاهد حاوی 10 گرم در کیلوگرم روی به صورت استات روی بودند. صفات مورد مطالعه در این آزمایش شامل عملکرد تولیدی مرغان تخم گذار، شاخص های کیفی تخم مرغ پس از دوره تولک بری (شاخص شکل تخم مرغ، کیفیت سفیده، شاخص زرده، شاخص رنگ زرده، ضخامت پوسته، درصد وزن سفیده، زرده و پوسته) و شاخص های بیوشیمیایی خون (غلظت کلسترول، تری گلیسیرید، پروتئین کل، فسفر و کلسیم) بودند. به منظور بررسی صفات کیفی تخم مرغ، هر دو هفته یکبار، دو عدد تخم مرغ از هر تکرار به صورت تصادفی انتخاب، شماره گذاری و به آزمایشگاه شدند. نتایج نشان دادند که پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد به همراه استات روی (337/0 %)، کاهش وزن بیشتری به دنبال کاهش شدید خوراک مصرفی داشتند و همچنین این پرندگان در مدت زمان کمتری نسبت به بقیه تیمارها، تخم گذاری را متوقف کردند (05/0>P). از طرف دیگر، تیمارهای حاوی بوجاری گندم و سبوس گندم در مدت زمان کمتری نسبت به بقیه تیمارها شروع به تولید کردند (05/0>P). نتایج تحقیق حاضر عدم اثر تیمارهای آزمایشی را بر عملکرد تولیدی مرغ های تخم گذار در دوره پس از تولک بری نشان داد (05/0P). اثر تجیره های آزمایشی تنها بر میزان تری گلیسرید خون مرغ های تخم گذار در دوره تولک بری معنی دار بود (05/0>P)، بدین
  6. مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی پودر یونجه، جو، یدیدپتاسیم و بوراکس بر عملکرد وخصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری
    1400
    مطالعه حاضر به منظور مقایسه تاثیر روش های مختلف تولک بری اجباری با استفاده از جیره های حاوی پودر یونجه، جو، یدیدپتاسیم و بوراکس بر عملکرد وخصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار پس از دوره تولک بری طراحی و انجام شد. مجموما 180 قطعه مرغ تخمگذار سویه ی نیک چیک درسن 135 هفتگی، با 5 تیمار ، 4 تکرار و 4 مرغ در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- تیمار محدودیت خوراک (50گرم جیره در روز) 2- جیره شاهد+ 50 درصدیونجه 3- جیره شاهد+ 50 درصد جو 4- جیره شاهد + 0/66 درصد یدید پتاسیم 5- جیره شاهد+ 1/07 درصد بوراکس. ذرت و کنجاله سویا بدون افزودنی به عنوان جیره شاهد استفاده شد. جیره های آزمایشی برای هریک از تیمار ها به مدت 10 روز اعمال شد و بعد از آن تا روز 31 از جیره پایه (ذرت، کنجاله سویا دارای سطح پایین کلسیم) به عنوان جیره استراحت استفاده شد. در کل دوره تولک بری مصرف خوراک با یونجه کاهش و با جو افزایش معنی داری داشت( 05/0 p<). تیمار یونجه بیشترین کاهش وزن را در کل دوره تولک بری نشان داد( 05/0 p<). تولید در تیمار یدیدپتاسیم زودتر از سایر تیمارها متوقف شد و تیمار بوراکس زودتر از سایر تیمار ها به تولید باز گشت( 05/0 p<). عملکرد تولیدی، خصوصیات داخلی و خارجی تخم مرغ در دوره پس از تولک بری تفاوت معنی داری نشان نداند (05/0 p>). روش های مختلف تولک بری در کل دوره رکورد گیری بر خصوصیات داخلی و خارجی تخم مرغ اثر معنی داری نداشت (05/0 p>). درصد تلفات در دوره تولک بری و کل دوره رکوردگیری تفاوت معنی داری نداشت (05/0 p>). استفاده از تیمارهای آزمایشی باعث کاهش معنی دار تخم مرغ های شکسته شد( 05/0 p<). روشهای مختلف تولک بری بر فراسنجه های خونی اثر معنی داری نداشتند(05/0 p>). نتایج کلی این آزمایش نشان داد که در شش هفته چرخه دوم تولید بیشترین مصرف خوراک را تیمار محدودیت خوراک داشت وبیشترین درصد تولید را به ترتیب تیمار بوراکس وتیمار محدودیت خوراک داشتند ولی مناسب ترین ضریب تبدیل را تیمار یونجه داشت. تیمارهای مختلف در طول دوره رکورد گیری عملکردهای مختلف را نشان دادند. اما از نظر صفات کیفی مثل رنگ زرده وشاخص زرده بهترین عملکرد را تیمار یونجه داشت که احتمالا می توان از یونجه به عنوان روش جایگزین تولک بری استفاده کرد، همچنین می تواند به دلیل سادگی در اجرا، ، قیمت ارزان، در
  7. تاثیر اسیدهای چرب امگا-3 خوراک بر تولید تخم مرغ حاوی امگا-3، کلسترول زرده تخم مرغ، صفات تخم مرغ و عملکرد مرغ های تخم گذار سویه نیک چیک
    1400
    این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف اسیدچرب امگا-3 بر تولید تخم مرغ حاوی امگا-3،کلسترول زرده تخم مرغ، صفات تخم مرغ و عملکرد مرغ های تخم گذار سویه نیک چیک طراحی گردید. مجموعاً تعداد 96 قطعه مرغ تخم گذار 87 هفته شامل 4تیمار،4تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 8 هفته انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل:1-تیمار شاهد (ذرت وکنجاله سویا) و تیمارهای 2، 3 و 4 به ترتیب حاوی سطح 2، 4 و 6 درصد اسیدچرب امگا-3 بودند. نتایج حاکی از آن است که استفاده از تمامی سطوح اسیدچرب امگا-3 بر صفات عملکردی (ضریب تبدیل، توده تخم مرغ، وزن تخم مرغ، درصد تولید و خوراک مصرفی و همچنین تغییرات وزن بدن( تاثیری نداشت. از طرفی اسیدهای چرب غیراشباع و کلسترول زرده تخم مرغ تحت تاثیر سطوح مختلف تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. ولی موجب کاهش معنی داری کلسترول سرم خون نسبت به تیمار شاهد شدند. اثر استفاده از سطح 2 درصد روغن حاوی اسیدچرب امگا-3 در جیره بر شاخص شکل کاهش معنی داری را نسبت به سایر تیمارها از خود نشان داد، درصد و شاخص زرده تخم مرغ افزایش معنی داری را نسبت به سایر تیمارها داشتند. شاخص زرده تخم مرغ تحت تاثیر 4درصد اسیدچرب امگا-3 نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی داری از خود نشان داد. و همچنین مقدار اسیدچرب امگا-3 سبب کاهش معنی دار نسبت پوسته در مقایسه با سایر تیمارها گردید. از جهتی تست مقاومت تخم مرغ (تست بافت) و صفت گرانروی افزایش معنی داری در اثر استفاده از سطح 6 درصد اسیدچرب امگا-3 نسبت به سایر تیمارها نشان داد. بعلاوه سبب بهبود رنگ زرده تخم مرغ در هفته های چهارم وششم آزمایش شدند بدین صورت که تیمار 3 و 4 افزایش معنی داری نسبت به تیمار شاهد و دو داشتند. به-طور کلی نتایج این مطالعه نشان می دهد که استفاده از اسیدچرب امگا-3 سبب بهبود رنگ زرده تخم مرغ می شود ولی در واحد هاو و سایر صفات کیفی تاثیری ندارد. از طرفی استفاده از اسیدچرب امگا-3 سبب کاهش کلسترول خون و شاخص زرده تخم مرغ می گردد.
  8. اثر سینرژستیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر قابلیت هضم اسیدهای آمینه ، نشاسته و تغذیه اقتصادی مرغ های تخمگذار سویه نیک چیک
    1400
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سینرژستیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر قابلیت هضم اسیدهای آمینه، نشاسته و تغذیه اقتصادی مرغ تخم گذار سویه نیک چیک طراحی گردید. تعداد 144 قطعه مرغ تخم گذار در با طرح کاملا تصادفی در قالب فاکتوریل در سن 86 هفتگی شامل 6 تیمار،4 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار به مدت 8 هفته پرورش داده شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف آنزیم فیتاز (300-0 میلی گرم) و سطوح مختلف پروبیوتیک (100-50-0 میلی گرم) بودند. لازم به ذکر است که پروبیوتیک به صورت سرک به جیره اضافه شد. میزان مصرف خوراک به صورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته و لمبه و تلفات احتمالی به صورت روزانه ثبت گردید. در پایان هر هفته، از هر تکرار دو عدد تخم مرغ به طور تصادفی انتخاب و خصوصیات خارجی، داخلی تخم مرغ اندازه گیری شد و با استفاده از مارکر (اکسید تیتانیوم) (05/0)؛ قابلیت هضم ماده خشک،پروتئین خام، نشاسته، کلسیم، فسفر اندازه گیری شد و قابلیت هضم اسید آمینه لایزین ونسبت نیاز متیونین به قابلیت هضم نشاسته محاسبه گردید و بازده اقتصادی طبق معادلات مربوطه محاسبه گردید. اثر سطوح فیتاز بر تولید تخم مرغ و توده تخم مرغ کاهش معنی دار (05/0>P) و بر مصرف خوراک، وزن تخم مرغ،ضریب تبدیل غذایی اثرات غیر معنی داری نشان داد (05/0P) ولی بر همه ی صفات عملکردی معنی دار نبود (05/0P) برعکس بر قابلیت هضم ماده خشک ، نشاسته، کلسیم ، فسفر، اسید آمینه لایزین و نسبت نیاز متیونین به قابلیت هضم لایزین اثرات غیر معنی داری نشان داد (05/0P) ؛در حالی که
  9. استفاده از پوسته تخم مرغ به عنوان منبع کلسیم در جیره مرغ های تخم گذار بر عملکرد و قابلیت هضم کلسیم
    1400
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر استفاده از پوسته تخم مرغ به عنوان منبع کلسیم در جیره بر عملکرد تولیدی، صفات کیفی تخم مرغ و قابلیت هضم کلسیم، ماده خشک و ماده آلی در مرغ های تخم گذار انجام شد. در این آزمایش از 125 قطعه مرغ تخم گذار سویه نیک چیک از سن 71 تا 77 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی شامل 5 تیمار و 5 تکرار (5 پرنده در هر تکرار) استفاده شد. تیمار های آزمایشی شامل: تیمار 1: جیره شاهد (بر پایه ذرت و کنجاله سویا) و تیمارهای 2، 3، 4 و 5 به ترتیب شامل: 25، 50، 75 و 100 درصد جایگزینی کربنات کلسیم با پوسته تخم مرغ بودند. وزن و تعداد تخم مرغ های تولیدی به صورت روزانه و مصرف خوراک، به صورت هفتگی اندازه گیری شدند. از داده های فوق، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شدند. صفات کمی و کیفی تخم مرغ به صورت هر دو هفته یکبار اندازه گیری شدند. قابلیت هضم کلسیم، ماده خشک و ماده آلی در هفته پایانی آزمایش (سن 77 هفتگی) با استفاده از مارکر دی اکسید تیتانیوم اندازه گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که عملکرد تولیدی مرغ های تخم گذار در کل دوره تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0P>). اثر هفته و بر هم کنش تیمار× هفته بر مصرف خوراک و وزن تخم مرغ معنی دار بود (05/0P<). اثر تیمار بر وزن بدن، در تجزیه واریانس معنی دار بود (05/0P<)، اما در مقایسه میانگین های کم ترین مربعات، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. شاخص شکل، شاخص زرده، رنگ زرده، واحد هاو، وزن پوسته و نسبت پوسته تحت تاثیر سطوح جایگزینی پوسته تخم مرغ قرار نگرفتند (05/0P>)، اما ضخامت و استحکام پوسته تخم مرغ در تیمارهای دریافت کننده سطوح 25 و 50 درصد پوسته تخم مرغ در مقایسه با سایر تیمارها به طور معنی داری کاهش یافتند (05/0P<). قابلیت هضم کلسیم در تیمارهای دریافت کننده سطوح 50 و 100 درصد پوسته تخم مرغ، به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری در مقایسه با سایر تیمارها نشان داد (05/0P<). همچنین قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی در تیمار دریافت کننده سطح 25 درصد پوسته تخم مرغ در مقایسه با تیمارشاهد به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P<). به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از سطوح 75 و 100 درصد پوسته تخم مرغ به عنوان منبع جایگزین کربنات کلسیم در جیره مرغ های تخم گذار، اثر نامطلوبی بر عملکرد تولیدی، صفات کمی و کیفی تخم مرغ و قابلیت ه
  10. اثر مکمل کیلات مس متیونین و پودر یونجه بر عملکرد، کلسترول زرده وکیفیت پوسته تخم مرغ،در مرغ های تخم گذار سویه نیک چیک
    1400
    این پژوهش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف مکمل مس- متیونین و پودر یونجه درجیره مرغ های تخم گذار برعملکرد، کلسترول زرده تخم مرغ و خصوصیات کیفی تخم مرغ طراحی گردید. دراین آزمایش از تعداد 100 قطعه مرغ تخم گذار سویه نیک چیک در سن 109 تا 117 هفتگی باوزن بدن و میزان تخمگذاری مشابه دریک آزمایش با طرح کاملاً تصادفی درقالب فاکتوریل 2×2+1 مشتمل بر 5 تیمار در 5 تکرار، و4 قطعه مرغ در هرتکرار به مدت 8 هفته استفاده شد. تیمار های آزمایشی شامل: تیمار 1 شاهد حاوی( ذرت وکنجاله سویا)، تیمارهای 2 ،3 و 4، 5 به ترتیب حاوی 3 و6 درصد پودریونجه و هرکدام همراه 50 و 100 میلی گرم کیلات مس –متیونین درکیلوگرم خوراک تنظیم گردید. نتایج به دست آمده دراین آزمایش نشان داد که درکل دوره آزمایش، سطوح مختلف پودریونجه وکیلات مس- متیونین در جیره بجز ضریب تبدیل خوراک و تخم مرغ های لمبه، برسایرصفات عملکردی تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>) . در این آزمایش، ضریب تبدیل خوراک و تخم مرغ های لمبه افزایش معنی دار بود و تحت تاثیرسطح 3 درصد پودر یونجه قرارگرفت(05/0P<). همچنین، سطوح مختلف پودریونجه برویژگی های داخلی و خارجی تخم مرغ به استثنای شاخص رنگ زرده و شاخص سفیده درکل دوره آزمایش، تاثیرمعنی داری نداشتند (05/0 P>). به گونه ای که با افزایش سطح پودریونجه درجیره مرغ های تخم گذار، شاخص رنگ زرده تخم مرغ بطور معنی دار افزایش یافت (001/0P<). بالاترین شاخص رنگ زرده درتیمار5 (حاوی6 درصد پودر یونجه+ 100 میلی گرم درکیلوگرم جیره کیلات-مس متیونین) مشاهده شد. علاوه بر این، سطح 100 میلی گرم مکمل مس به شکل کیلات مس-متیونین درکیلوگرم جیره برشاخص وزن زرده، وزن پوسته و سطح تخم مرغ درهفته های اول، دوم، چهارم، و هفتم آزمایش تاثیرافزایش معنی داری داشتند(05/0 P<). ازطرفی دیگر، تیماری که حاوی (6 درصد پودر یونجه+ 100 میلی گرم درکیلوگرم جیره کیلات-مس متیونین) دریافت کرده بودند غلظت کلسترول زرده تخم مرغ نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری کاهش یافت (001/0 P<) ولی سطوح پودریونجه برکاهش تری گلیسیرید زرده تخم مرغ تاثیرنداشت. بنابراین، افزودن پودر یونجه وکیلات مس-متیونین درجیره مرغ های تخم گذارکلسترول زرده تخم مرغ را کاهش و رنگ زرده را افزایش داد.
  11. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل مس- متیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    1400
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل مس- متیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار انجام شد. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویه نیک چیک در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با طرح پایه کاملا تصادفی شامل 9 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. عوامل مورد بررسی عبارت از سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (2750، 2800 و 2850 کیلوکالری در کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف مکمل مس- متیونین (صفر، 05/0 و 10/0 درصد) بودند. میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته و لمبه و تلفات احتمالی بصورت روزانه ثبت شدند. در پایان هر هفته، از هر تکرار دو عدد تخم مرغ بطور تصادفی انتخاب و خصوصیات خارجی تخم مرغ شامل شاخص شکل، سطح تخم مرغ، نسبت واحد وزن به سطح پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ و نیز صفات داخلی تخم مرغ شامل شاخص سفیده، واحد هاو، نسبت سفیده، شاخص زرده، نسبت زرده و شاخص رنگ زرده، اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که در کل دوره آزمایش، اثر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر میانگین خوراک مصرفی روزانه، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات عملکرد، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. سطوح مختلف مکمل مس- متیونین بر هیچ یک از صفات عملکرد، تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>). اثر تیمارهای آزمایشی بر توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات عملکرد، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر سطح تخم مرغ و نسبت واحد وزن به سطح پوسته، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات خارجی تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. اثر سطوح مختلف مکمل مس- متیونین بر ضخامت پوسته تخم مرغ، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات خارجی تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. تیمارهای آزمایشی بر هیچ یک از صفات خارجی تخم مرغ، تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>). تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر شاخص زرده و شاخص رنگ زرده، معنی دار (05/0P<)، بر شاخص سفیده و واحد هاو، متمایل به معنی دار (10/0P<) و بر سایر صفات داخلی تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) بود. سطوح مختلف مکمل مس- متیونین بر هیچ یک از ویژگی های داخلی تخم مرغ
  12. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل سلنومتیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    1399
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل سلنومتیونین در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخم گذار انجام شد. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار سویه نیک چیک در سن 32 هفتگی در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با طرح پایه کاملا تصادفی به 9 تیمار، 4 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار اختصاص داده شدند. آزمایش از سن 34 تا 42 هفتگی به مدت 8 هفته به طول انجامید. تنظیم جیره های غذایی بر اساس راهنمای مدیریت پرورش مرغ تخمگذار سویه تجاری نیک چیک (2016) انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (2800، 2900 و 3000 کیلوکالری در کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین (صفر، 01/0 و 02/0 درصد جیره) بودند. میزان مصرف خوراک به صورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته، لمبه و کثیف و تلفات احتمالی به صورت روزانه ثبت شدند. صفات کیفی تخم مرغ در دو روز پایانی هر هفته اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که در کل دوره آزمایش، سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر هیچ یک از صفات عملکرد تاثیر معنی داری نداشتند (05/0P>). اثر سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین در جیره بر میانگین خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید و وزن تخم مرغ، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر توده تخم مرغ، متمایل به معنی دار (10/0P<) بود. تاثیر تیمارهای آزمایشی بر میانگین خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی و درصد تولید، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر وزن و توده تخم مرغ، متمایل به معنی دار (10/0P<) بود. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر شاخص شکل، شاخص سطح تخم مرغ، وزن پوسته، نسبت وزن به سطح پوسته و ضخامت پوسته، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر درصد پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ، معنی دار بود بطوری که با افزایش سطح انرژی قابل سوخت و ساز جیره، درصد پوسته و وزن مخصوص تخم مرغ، کاهش یافت (05/0P<). اثر سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین در جیره و تیمارهای آزمایشی بر هیچ یک از صفات کیفی خارجی تخم مرغ، معنی دار نبود (05/0P>). تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر محتوای تخم مرغ، درصد سفیده، شاخص سفیده، واحد هاو، درصد زرده و شاخص زرده، غیرمعنی دار (05/0P>) و بر شاخص رنگ زرده، متمایل به معنی دار (10/0P<) بود. اثر سطوح مختلف مکمل سلنومتیونین در جیره بر هیچ یک از
  13. اثر اندازه ذرات کلسیم بر قابلیت هضم کلسیم و فسفر،عملکرد و کیفیت پوسته تخم مرغ در مرغان تخم گذار سویه نیک چیک
    1399
    اثر اندازه ذرات کلسیم بر قابلیت هضم کلسیم و فسفر،عملکرد و کیفیت پوسته تخم مرغ در مرغان تخم گذار سویه نیک چیک
  14. اثر کاهش سطح پروتئین جیره و افزودن یک افزودنی گیاهی (O.X.Plant) بر عملکرد رشد و نسبت بازده پروتئین در جوجه بلدرچین های ژاپنی
    1399
    این تحقیق با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین با یا بدون افزودنی گیاهی تجاری (O.X.Plant) بر عملکرد رشد، صفات لاشه و میکروفلورای ایلئوم بلدرچین ژاپنی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با آرایش فاکتوریل 4×2 با 640 قطعه جوجه بلدرچین، شامل 8 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه در هر تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح پروتئین جیره (21، 22، 23 و 24 درصد) و 2 سطح افزودنی گیاهی ( 0 و 100 میلی گرم O.X.Plant در کیلوگرم جیره) بودند. صفات عملکردی در دوره های زمانی (19، 26، 33 و 40 روزگی) و نیز کل دوره (19 تا 40 روزگی) و صفات لاشه و میکروفلورای روده در پایان دوره اندازه گیری شد. نتایج نشان داد اثرات اصلی و متقابل سطوح مختلف پروتئین و افزودنی گیاهی بر مصرف خوراک معنی دار نبود (05/0P>). اثر اصلی پروتئین بر وزن بدن، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک معنی دار بود(05/0P<). در سن 19 و 26 روزگی، جیره حاوی 22 درصد بدون افزودنی گیاهی و در سن 33 روزگی، جیره حاوی 22 % پروتئین و بدون افزودنی و جیره 24 % پروتئین و حاوی100 میلی گرم افزودنی گیاهی در مقایسه با سایر تیمارها به طور معنی داری بیشترین وزن بدن و افزایش وزن روزانه را نشان داد (05/0P<). در سن 40 روزگی و نیز کل دوره (19 تا 40 روزگی)، وزن بدن و افزایش وزن روزانه، بین تیمارهای مختلف، اختلاف معنی داری از لحاظ آماری مشاهده نشد(05/0P>). اثر اصلی سطوح مختلف پروتئین خام بر صفات لاشه معنی دار نبود (05/0P>). استفاده از افزودنی گیاهی، به غیر از وزن سنگدان، اثرات معنی داری بر دیگر اجزای لاشه نداشت (05/0P>). وزن کل لاشه و وزن سینه در جنس نر در مقایسه با جنس ماده، به ترتیب بیشتر و کمتر بود (05/0P<). استفاده از 100 میلی گرم افزودنی گیاهی در هر کیلوگرم خوراک سبب افزایش معنی دار شمار لاکتوباسیلوس و کاهش شمار اشرشیاکلی در ایلئوم شد (05/0P<). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، استفاده از 22% پروتئین خام در جیره غذایی بلدرچین ژاپنی برای عملکرد بهینه رشد توصیه می شود. همچنین استفاده از افزودنی گیاهی در جیره های بلدرچین که سطح پروتئین بالایی دارد سبب بهبود سلامت روده و عملکرد رشد می شود.
  15. اثر منبع چربی و سطوح مختلف لسیتین بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ های تخم گذار
    1399
    چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر استفاده از منابع چربی به همراه سطوح مختلف لسیتین سویا در جیره بر عملکرد تولید، صفات کیفی تخم مرغ، قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه های خونی و آنزیم های کبدی مرغ های تخمگذار بود. این پژوهش با 144 قطعه مرغ تخم گذار سویه نیک چیک در سن 37 هفتگی به مدت 7 هفته به صورت آزمایش فاکتوریل 3×2 در چارچوب طرح کاملا تصادفی در 6 تیمار، 6 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت است از: تیمار 1- جیره حاوی 3 درصد روغن سویا به عنوان منبع چربی غیراشباع، 2- جیره حاوی 3 درصد روغن سویا + 1/0 درصد لسیتین، 3- جیره حاوی 3 درصد پیه به عنوان منبع چربی اشباع، 4- جیره حاوی 3 درصد پیه + 1/0 درصد لسیتین، 5- جیره فرموله شده با مخلوط روغن سویا و پیه به مقدار مساوی، 6- جیره فرموله شده با مخلوط روغن سویا و پیه به مقدار مساوی + 1/0 درصد لسیتین بود. خوراک مصرفی به صورت هفتگی، تعداد و وزن تخم مرغ به صورت روزانه اندازه گیری و توده تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. در پایان هر دو هفته، دو تخم مرغ از هر تکرار جمع آوری و به صفات کمی و کیفی تخم مرغ ها پرداخته شد. در هفته آخر آزمایش نیز قابلیت هضم مواد مغذی و فراسنجه های بیوشیمیایی خون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از ترکیب روغن سویا و پیه موجب افزایش معنی دار درصد تولید، خوراک مصرفی و توده تخم مرغ در کل دوره آزمایش شد (05/0>P). همچنین افزودن 1/0 درصد لسیتین، خوراک مصرفی را به طور معنی داری افزایش داد (05/0>P). استفاده از ترکیب روغن سویا و پیه موجب بهبود شاخص رنگ زرده و کاهش شاخص شکل تخم مرغ و ضخامت پوسته شد. افزودن سطح 1/0 درصد لسیتین نیز سبب افزایش رنگ زرده و کاهش واحد هاو گردید (05/0>P). نتایج مربوط به قابلیت هضم مواد مغذی نشان داد که قابلیت هضم ماده آلی در جیره حاوی ترکیب روغن سویا و پیه کاهش یافت (05/0>P) و افزودن 1/0 درصد لسیتین به جیره، تاثیری بر قابلیت هضم مواد مغذی نداشت. افزودن مکمل لسیتین به جیره سبب کاهش معنی داری در غلظت آنزیم های آسپارتات آمینوتراسفراز (AST) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) شد (05/0>P). مقدار کلسترول خون در جیره حاوی روغن سویا و پیه بیشترین و در جیره حاوی روغن سویا کمترین میزان را داشت. همچنین با افزودن لسیتین در جیره، غلظت تری گلیسرید، کلسترول و LDL به
  16. اثر سینرژیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر راندمان انرژی و پروتئین ،قابلیت هضم کلسیم،فسفر و صفات کیفی تخم مرغ در مرغ های تخم گذار
    1399
    اثر سینرژیک آنزیم فیتاز و پروبیوتیک بر راندمان انرژی و پروتئین ،قابلیت هضم کلسیم،فسفر و صفات کیفی تخم مرغ در مرغ های تخم گذار
  17. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل مس- متیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی
    1398
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و مکمل سلنومتیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 576 قطعه جوجه خروس گوشتی یک روزه سویه تجاری راس 308 در قالب آزمایش فاکتوریل 4×3 با طرح پایه کاملاً تصادفی به 12 تیمار، چهار تکرار و 12 قطعه پرنده در هر تکرار اختصاص داده شدند. عوامل مورد بررسی شامل سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس، 100 کیلوکالری کمتر از توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 100 کیلوکالری بیشتر از توصیه راهنمای پرورش سویه راس) و سطوح مختلف مکمل مس - متیونین در جیره غذایی (صفر، 50، 100 و 150 میلی گرم در کیلوگرم) بودند. تیمارهای آزمایشی شامل 1- جیره شاهد (جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس بدون مکمل مس - متیونین 2- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 50 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 3- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 100 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 4- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز در حد توصیه راهنمای پرورش سویه راس و 150 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 5- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس بدون مکمل مس - متیونین 6- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس و 50 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 7- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس و 100 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 8- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری کمتر از راهنمای پرورش سویه راس و 150 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 9- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس بدون مکمل مس - متیونین 10- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس و 50 قسمت در میلیون مکمل مس - متیونین 11- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس و 100 قسمت در میلیون مکمل مس – متیونین و 12- جیره حاوی انرژی قابل سوخت و ساز 100 کیلوکالری بیشتر از راهنمای پرورش سویه راس و 150 قسمت در میلیون مکمل
  18. اثر سطوح مختلف کیلات سلنومتیونین بر عملکرد، رشد و نمو، تراکم و معدنی شدن استخوان در پولت های تخمگذار سویه نیک چیک
    1398
    این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کیلات سلنیومتیونین بر عملکرد، رشد و نمو، تراکم و معدنی شدن استخوان در پولت های تخم گذار انجام شد. مجموعاً تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار 15 هفته سویه نیک چیک شامل 4 تیمار، 5 تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی به مدت 10 هفته انجام گردید. تیمار های آزمایشی شامل: 1- تیمارشاهد (ذرت و کنجاله سویا) و تیمار های 2، 3 و 4 به ترتیب حاوی 20، 40 و 60 میلی گرم در کیلوگرم از کیلات سلنومتیونین به صورت سرک به جیره پایه اضافه شدند. خوراک مصرفی به صورت هفتگی و تغییرات وزن بدن به صورت دو هفته یک بار اندازه-گیری و با استفاده از این داده ها ضریب تبدیل غذایی و درصد تولید محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که اثر استفاده ازسطح 20 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مصرف خوراک (دوره پولتی و تخم گذار)، ضریب تبدیل غذایی مرغ های تخم گذار، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تیبیا، درصد کلسیم فمور و درصد دستگاه تناسلی کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد داشته است. به کارگیری سطح 40 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مصرف خوراک (دوره پولتی و تخم گذار)، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تیبیا، درصد کلسیم فمور و درصد لاشه کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. همچنین استفاده ازسطح 60 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مقاومت کرنشی (تیبیا و فمور) و طول ایلئوم افزایش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد داشته است. استفاده ازسطح 60 میلی گرم در کیلوگرم کیلات سلنومتیونین در جیره بر مصرف خوراک (دوره پولتی و تخم گذار)، ضریب تبدیل غذایی مرغ های تخم گذار، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، قطر تیبیا، درصد لاشه و درصد دستگاه تناسلی کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. . به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد افزودن شصت میلی گرم در کیلوگرم از کیلات سلنومتیونین بر خصوصیات مقاومت کرنشی فمور و تیبیا و طول ایلئوم حاوی اثرات افزایش معنی داری نسبت به تیمار شاهد است. سایرصفات مانند خوراک مصرفی در دوره پولتی و تخم گذار، ضریب تبدیل غذایی، رنگ زرده، واحد هاو، ضخامت پوسته، درصد لاشه، قطراستخوان تیبیا، درصد کلسیم فمور و درصد دستگاه تناسلی اثرات کاهش معنی داری نسبت به تیمار شاهد از خود نشان دادند.
  19. اثر کیلات منگنز – گلایسین و لیزین بر عملکرد، خصوصیات فیزیولوژی و تراکم استخوان پولتهای تخمگذار
    1398
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر کیلات منگنز – اسید آمینه گلایسین و اسید آمینه لیزین بر عملکرد، خصوصیات فیزیولوژی و تراکم استخوان پولت های تخم گذار انجام شد. مجموعاً تعداد 160 قطعه مرغ تخم گذار 15 هفته سویه نیک چیک در قالب طرح فاکتوریل 2 × 2 شامل 4 تیمار، 5 تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار به مدت 10 هفته پرورش داده شد. تیمار های آزمایشی شامل: 1- تیمارشاهد (ذرت - کنجاله سویا بدون افزودنی به عنوان جیره پایه) 2- جیره پایه + 150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز - گلایسین 3- جیره پایه + 84/0 درصد لیزین 4- جیره پایه در ترکیب با لیزین و کیلات منگنز -گلایسین به شرح فوق (150 میلی گرم در هر کیلو گرم خوراک کیلات منگنز – گلایسین و84/0 درصد لیزین) که به صورت سرک به جیره پایه اضافه شدند. خوراک مصرفی به صورت هفتگی و تغییرات وزن بدن به صورت دو هفته یک بار اندازه گیری و با استفاده از این داده ها ضریب تبدیل غذایی و درصد تولید محاسبه شد. خوراک مصرفی در مرغ های دریافت کننده کیلات منگنز - گلایسین و اسیدآمینه لیزین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). ضریب تبدیل غذایی در تیمار دریافت کننده 84/0 درصد اسید آمینه لیزین در مقایسه با شاهد کاهش معنی داری داشت (05/0>P). وزن تخم مرغ در مرغ های دریافت کننده کیلات منگنز - گلایسین و اسیدآمینه لیزین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). واحد هاو در مرغ های دریافت کننده کیلات منگنز - گلایسین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). رنگ زرده در تیمار 3 (84/0 درصد لیزین) در مقایسه با تیمار شاهد کاهش معنی داری داشت (05/0>P). درصد زرده در تیمارهای 2 (150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز – گلایسین)، 3 (84/0 درصد لیزین) و 4 (150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز – گلایسین + 84/0 درصد اسید آمینه لیزین) در مقایسه با تیمار شاهد افزایش معنی داری داشت (05/0>P). شاخص زرده در تیمار حاوی 150 میلی گرم در کیلو گرم کیلات منگنز – گلایسین کاهش معنی داری را در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد (05/0>P). اثر تیمارهای مختلف بر ضخامت پوسته، سطح تخم مرغ، نسبت پوسته، وزن مخصوص و نسبت وزن به سطح پوسته معنی دار نبود (05/0
  20. بررسی کارایی فنی واحدهای پرورش مرغ گوشتی در استان همدان
    1398
    اندازه گیری کارایی فنی از اهداف کلی این تحقیق محسوب می گردد. برای این منظور با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم 222 واحد پرورش مرغ گوشتی با کمک فرمول کوکران در سطح استان همدان انتخاب گردید. از طریق تکمیل پرسشنامه،آمار و اطلاعات لازم برای یک دوره پرورش فصول پاییز یا زمستان جمع آوری شد وجهت نیل به اهداف تحقیق با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها به کمک نرم افزار DEA کارایی فنی واحدهای پرورش مرغ گوشتی برآورد شد. سپس با استفاده از نرم افزار spss نسخه 17 ارتباط کارایی فنی واحدهای پرورش مرغ گوشتی و پارامترهای ویژگی فردی مدیر (سن و تجربه ، جنسیت ، میزان تحصیلات ، رشته تحصیلی ، گذراندن دوره آموزشی، نام دوره آموزشی)، وضعیت مالکیت مرغداری، وضعیت و نوع فعالیت مدیر، نوع سیستم پرورش، ظرفیت واقعی، مساحت سالن ها و تراکم جوجه ریزی ، نوع سیستم گرمایشی، کیفیت جوجه یک روزه خریداری شده، محل تامین جوجه یک روزه، سویه جوجه یک روزه خریداری شده، چگونگی تهیه خوراک، محل تامین اقلام خوراک، نحوه تهیه فرمول خوراک، میانگین ضریب تبدیل، درصد تلفات، میانگین طول دوره پرورش و وزن زنده هنگام فروش بررسی شده است. نتایج نشان دادند که میانگین کارایی فنی واحد های پرورش مرغ گوشتی برابر 2/54 درصد بود. به طور متوسط واحدهای پرورش مرغ گوشتی با 8/45 درصد عدم کارایی فنی مواجه هستند. نتایج نشان داده شد واحدهایی که خوراک مورد نیاز خود را در داخل مرغداری تهیه کردند، دارای سیستم بسته بودند، سیستم گرمایشی فن جت استفاده کردند، به صورت شرکت رسمی اداره شدند، طول دوره پرورش زیر 51 روز داشتند ، ضریب تبدیل زیر 9/1 به 1 داشتند، دارای درصد تلفات زیر 4 درصد بودند، جوجه ریزی با تراکم 9 تا 12 قطعه در مترمربع استفاده کردند، جوجه یک روزه خود را از دفاتر تهیه جوجه یک روزه خریداری و همینطور از سویه کاب جهت پرورش استفاده کردند نسبت به واحدهای دیگر از کارایی فنی بالاتری برخوردار بودند. همچنین تفاوت معنی داری ازنظر میزان کارایی فنی در مدیران مرغداری از سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و دوره های آموزشی آنها مشاهده نگردید. نتایج نشان داد که 91 درصد (202 واحد) واحدهای پرورش مرغ گوشتی دارای بازده فزاینده نسبت به مقیاس هستند.
  21. شبیه سازی اجزاء محدود فرآیندهای تولید خوراک دام پلت شده از مواد گرانوله و بهینه سازی آن به روش سطح پاسخ(RSM)
    1398
    فرآوریضایعاتکشاورزیوپسماندهایغذاییواستفادهازآنهابه عنوانغذایانسانیاحیوانیکراه حلمناسببرایتبدیلاینموادبهمحصولیباارزشافزودهبالااست. بهدلیلهزینه-هایبالایکارگری،حمل ونقلوذخیره سازیوارزشغذاییکماینمواددرواحدحجموهمچنینچگالیکمآنها،استفادهازضایعات و پسمانده های کشاورزی و غذاییبهشکلفرآورینشدهمناسبنیست. فشرده سازیاینضایعاتوپسماندهابهشکلپلت یاقرص یکروشمناسببرایحلاینمشکلاتاست. اینرسالهدردوبخش: (الف) تولیدخوراکدامپلتشده (کاربردحیوانی) ازهشتنوعضایعاتغذاییوکشاورزیو (ب) شبیه سازی اجرامحدود رفتار مکانیکی پلتانجامگرفت. دراینرسالهاثرمتغییرهایفرآیندپلت-سازی (ازدونوعترکیبموادخام) شاملفشار جک هیدرولیکی،مدت زمان بخاردهی و اندازهذراتبرخواصفیزیکیپلت هایاستوانه ای (چگالیواحد ودرصد فشردگی) و خواصمکانیکی (نیرو نفوذ) آنهاموردبررسیقرارگرفتندوشرایطبهینهفرآیندهایپلتسازیبااستفادهازروشسطحپاسختعیینشدند. نتایجنشاندادکهمتغیرمستقلفشار جک هیدرولیکی برچگالیواحداثرمثبتداشت. درصد فشردگی پلت هاباافزایشفشار جک-هیدرولیکی، مدت زمان بخاردهی و توزیع اندازهذراتافزایشیافت. همچنیننیروی نفوذ باافزایش فشار جک هیدرولیکی وتوزیع اندازهذراتموادخاماولیهکاهش یافت. خواصمکانیکیپلت هاباافزایشاندازهذراتبهبودپیداکرد.با توجه به محدودیت های اقتصادی فعلی همراه با محدودیت امکانات تست، بندرت موسسات دانشگاهی و پژوهشی می توانند تمامی شرایط لازم برای آزمایش-هایتجربی را در اختیار محققین قرار دهند.استفاده از حل های تقریبی قابل قبول که در زمان محدود به دست می آید اجتناب-ناپذیر است، روش اجزای محدود یکی از این انتخاب ها است. تحلیل مکانیکی یک ماده را می توان عبارت از بررسی رفتار فیزیکی مصالح آن ماده در مقابل شرایط تحمیل شده برآن تعریف کرد که از آن جمله می توان به تغییر شکل ها، تنش ها و کرنش های به وجود آمده در یک سازه مکانیکی در اثر شرایط محیطی مانند بار های مکانیکی و تغییر درجه حرارت اشاره کرد. نوع و شدت رفتار مواد در مقابل شرایط اعمال شده، بستگی به موارد گوناگونی خواهد داشت که از آن قبیل می توان از هندسه ماده، مصالح ماده، نوع، شدت و محل اثر شرایط محیطی (مانند بار های مختلف ) برماده، وضعیت شرایط مرزی و تکیه گاهی نام برد. روش اجزای محدود یک روش عددی برای رسیدن به حل تقریبی در بسیاری از مسایل فیزیکی و مهندسی است که رفتار حاکم بر آنها توسط یک (و
  22. تاثیر سطوح مختلف دانه ی گلرنگ وپوسته آفتابگردان برعملکرد، نسبت اسیدهای چرب غیراشباع به اشباع وکلسترول زرده تخم مرغ و پلاسمای خون در مرغ تخم گذار
    1398
    این آزمایش جهت بررسی تاثیر سطوح مختلف دانه ی گلرنگ وپوسته آفتابگردان برعملکرد، نسبت اسید های چرب غیراشباع به اشباع وکلسترول زرده تخم مرغ و پلاسمای خون در مرغ تخم گذار از سن 111تا 118 هفتگی انجام شد. در این آزمایش از 80 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین36 W- شامل 4 تیمار با 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار استفاده شد. تیمار1: تیمار شاهد بدون دانه گلرنگ وپوسته آفتاب گردان، تیمار 2:جیره شاهد به علاوه 10 درصداز دانه گلرنگ ، تیمار3: جیره شاهد به علاوه 4 درصد از پوسته ی آفتاب گردان، تیمار4:جیره شاهد به علاوه 10درصد دانه گلرنگ و 4درصد پوسته ی آفتابگردان مورد تغذیه قرار گرفتند و آزمایش به مدت 8 هفته انجام شد . برای محاسبه درصد تولید و وزن تخم مرغ هر تکرار، هر روز در ساعتی مشخص تعداد و وزن تخم مرغ ها رکوردگیری و درصد تولید و نیز وزن تخم مرغ بر حسب روز مرغ و به صورت هفتگی محاسبه شد. در پایان هر دوهفته یکبار، دو عدد تخم مرغ به صورت تصادفی از هر تکرار جمع آوری و صفات مربوط به محتویات تخم مرغ شامل، شاخص زرده، رنگ زرده، سطح کلسترول، مقدارتری گلیسیریدو نسبت اسید های چرب غیراشباع به اشباع زرده تخم مرغ مورد بررسی قرار گرفت. در انتهای دوره آزمایش از هر تکرار یک قطعه مرغ به صورت تصادفی انتخاب و از رگ زیر بال آنها برای اندازه گیری پارامترهای خونی شامل لیپوپروتئین های بادانسیته خیلی پایین، لیپوپروتئین های بادانسیته کم، لیپوپروتئین های بادانسیته خیلی بالا، تری گلیسیریدها وسطح کلسترول موجود درخون، خون گیری به عمل آمد. همچنین ازهرتیمار پنج قطعه مرغ به صورت تصادفی کشتار وازعضله سینه وکبدآنها برای اندازه گیری مقدار و نسبت اسیدهای چرب غیراشباع به اشباع مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که اثر سطوح پوسته آفتابگردان استفاده شده باعث کاهش میانگین وزن تخم مرغ،کاهش چربی محوطه بطنی و افزایش شاخص زرده (05/0>P) شد، در حالی که بر LDL و تری گلیسرید معنی دار نبود(05/0P). به طور کلی نتایج این آزمایش نشان دادکه اسفاده از سطح 10 درصد گلرنگ و 4 درصد پوسته آفتابگردان درجیره باعث کاهش چربی محوطه بطنی، بهبود ترکیب اسید های چرب تخم مر
  23. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و سازبر مکمل سلنیوم مخمری در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغان تخمگذار
    1398
    کمبود غذا به ویژه کمبود پروتئین حیوانی، یکی از مهمترین مسائل و مشکلات غذایی در جهان امروز می باشد (راتکلیف ، 2006). طیور نه تنها به عنوان یکی از منابع اصلی گوشت جهان و یک منبع کلیدی پروتئین حیوانی برای تغذیه جمعیت انسانی در حال رشد می باشند بلکه یک مدل ارزشمند برای مطالعه عوامل ایمونولوژی نیز به شمار می روند.
  24. اثر منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد و خصوصیات دستگاه گوارش مرغ مادر گوشتی
    1398
    هدف از این آزمایش بررسی اثر منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، خصوصیات دستگاه گوارش و جوجه درآوری در مرغ های مادر گوشتی بود. مجموعا 240 قطعه مرغ مادر گوشتی و 20 قطعه خروس، سویه راس 308 در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار و 5 تکرار اختصاص یافتند. هرتکرار شامل 12 قطعه مرغ مادر و یک قطعه خروس از سن 55 تا 64 هفتگی بود. تیمارهای آزمایشی شامل 1-گروه شاهد (جیره پایه بر اساس ذرت و کنجاله سویا)، تیمار 2- جیره پایه بعلاوه 8 درصد سبوس گندم، تیمار3 - جیره پایه بعلاوه 1 درصد آربوسل و تیمار 4- جیره پایه بعلاوه 5 درصد کاه گندم فرآوری شده بود. صفات عملکردی شامل مصرف خوراک، وزن تخم مرغ، تولید تخم مرغ و ضریب تبدیل خوراک بود. صفات تخم مرغ (شامل کیفیت پوسته، درصد تخم مرغ دو زرده و وزن زرده تخم مرغ) و نیز درصد تخم مرغ قابل جوجه کشی تولیدی بود. همچنین در پایان هر هفته صفت وزن بدن همه تیمارها طبق کاتالوگ آویاژن با گروه شاهد و استانداردهای سویه مقایسه شد. در انتهای آزمایش، وزن اندام های داخلی دستگاه گوارش ، pH محتویات روده و خصوصیات تولیدمثلی بررسی شدند، تخم مرغ های تولیدی قابل جوجه کشی جهت جوجه درآوری، تعیین درجه بندی جوجه های تولیدی یکروزه و علت یابی تخم مرغ های تفریخ نشده به کارخانه جوجه کشی ارسال شد. نتایج این آزمایش نشان داد درصد تولید تخم مرغ در تیمار سبوس بالاترین و در تیمار آربوسل کاهش معنی داری نشان داد(0460/0-P). وزن تخم مرغ هم تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار گرفته که بالاترین وزن نسبت به تیمار شاهد مربوط به تیمار کاه فراوری شده و کمترین وزن مربوط به تیمار سبوس گندم بود (0001/>P). اثراستفاده از فیبر نامحلول همچنین باعث کاهش صفات نامطلوب تخم مرغ قابل جوجه کشی شد ،که بیشترین درصد تولید تخم مرغ دوزرده برای تیمار شاهد وکمترین درصد تخم مرغ دوزرده مربوط به تیمارآربوسل می باشد مقدار (0141/0=P)، همچنین اثر فیبر نامحلول در تیمارگندم بالاترین جوجه درآوری داشت وکمترین درصد جوجه درآوری مربوط به تیمار آربوسل بود (0206/0=P). اثر فیبر نامحلول تاثیر معنی داری بر وزن اندام های گوارشی نداشت (05/0
  25. تاثیر سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    1398
    این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار انجام شد. تعداد 80 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سفید سویه های- لاین 36W- از سن 96 تا 108 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار، 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین، جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند و جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بودند. دو هفته اول به عنوان دوره سازگاری با جیره های آزمایشی در نظر گرفته شد. صفات عملکرد شامل میانگین خوراک مصرفی، درصد تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی و صفات کیفی تخم مرغ شامل شاخص شکل، سطح، وزن مخصوص، نسبت وزن به سطح پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، ماده خشک پوسته، خاکستر پوسته، نسبت سفیده، شاخص سفیده، واحد هاو، نسبت زرده، شاخص زرده و شاخص رنگ زرده مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که در هفته ها ی هفتم و دهم دوره آزمایش، جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند باعث افزایش معنی دار (05/0P<) مصرف خوراک نسبت به گروه شا هد شد. در هفته های سوم و پنجم دوره آزمایش، مصرف جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند باعث افزایش متمایل به معنی دار (10/0P<) درصد تولید تخم مرغ نسبت به جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین شد. تاثیر استفاده از پودر دانه اسپند بر میانگین وزن و توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی مرغ های تخمگذار در هیچ یک از هفته های دوره آزمایش، معنی دار نبود (05/0P>). در هفته دهم دوره آزمایش، شاخص شکل تخم مرغ در مرغ های تغذیه شده با جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0P<) بیشتر از گروه شاهد بود. در هفته سوم دوره آزمایش، سطح تخم مرغ در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند بطور متمایل به معنی داری (10/0P<) بیشتر از تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین و تیمار تغذیه شده با جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بود. در هفته هفتم دوره آزمایش، ضخامت پوسته تخم مرغ در تیمار حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0P<) بیشتر از تیمار تغذیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک ر
  26. تعیین نیازمندی ترئونین و اثر آن بر عملکرد، سیستم ایمنی و مورفولوژی روده باریک جوجه های گوشتی
    1398
    این مطالعه به منظور تعیین نیازمندی سطوح مختلف ترئونین جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، سیستم ایمنی، پاسخ های ایمنی هومورال و ریخت شناسی سلول های پوششی ژژنوم و ایلئوم در جوجه های گوشتی انجام گرفت. برای این منظور، از تعداد 272 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 استفاده گردید. جوجه ها به صورت تصادفی به 4 تیمار و 4 تکرار (17 جوجه در هر تکرار ) در قالب یک طرح کاملا تصادفی اختصاص داده شد. تیمار های آزمایشی شامل: 4 سطح ترئونین در دوره آغازین (96/0، 91/0، 86/0، 81/0)، دوره رشد (87/0، 82/0، 77/0، 72/0) و دوره پایانی (78/0، 73/0، 68/0، 63/0) بودند. جیره های آزمایشی در طی سه دوره مختلف آغازین (10-1 روزگی)، رشد (24-11 روزگی) و پایانی (25-42 روزگی) در اختیار پرندگان قرار گرفت. میانگین افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل به صورت هفتگی اندازه گیری شد. در روز 35 دوره پرورش، به یک پرنده از هر تکرار میزان 5/0 میلی لیتر سوسپانسون 7 درصد گلبول قرمز گوسفندی برای پاسخ های ایمنی اولیه به عضله ران تزریق گردید. در سنین 21 و 42 روزگی، دو پرنده از هر تکرار (با وزن نزدیک به میانگین) برای بررسی تاثیر تیمار های آزمایشی بر خصوصیات لاشه و بافت شناسی روده کشتار و نمونه های از ناحیه ی ژژنوم و ایلئوم جهت بررسی ارتفاع ویلی، عمق کریپت، نسبت ارتفاع به عمق ویلی و تعداد سلول های گابلت جمع آوری گردید. همچنین قبل از کشتار برای شمارش CBC از پرندگان خون گیری انجام و در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد خون (EDTA) ریخته شد. همچنین در پایان آزمایش لاشه، سینه، ران، پشت، سنگدان، پیش معده، پانکراس، کبد، قلب، چربی محوطه ی بطنی و اندام های لنفاوی شامل طحال، تیموس و بورس فابریسیوس وزن شد و بر اساس درصدی از وزن زنده بیان گردید. اطلاعات حاصل از این آزمایش با استفاده از رویه GLM توسط نرم افزار (2016)SAS آنالیز شد. نتایج نشان دادر که افزایش سطح ترئونین باعث افزایش وزن پیش معده در سن 21 روزگی شد (05/0>P). همچنین باعث افزایش وزن زنده و وزن کبد در سن 42 روزگی شد(05/0>P). نتایج تحقیق اخیر عدم تاثیر مکمل سازی ترئونین بر وزن و طول نسبی قسمت های مختلف دستگاه گوارش، در طول دوره پرورش در جوجه های گوشتی را نشان می دهد (05/0P)، اما با
  27. بررسی عملکرد و خصوصیات دستگاه گوارش جوجه گوشتی راس و کاب در پاسخ به جیره پلت حاوی فیبر نامحلول
    1397
    -----
  28. بررسی اثر فیبر نامحلول، منبع چربی و رنگدانه های طبیعی یا سنتتیک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ های تخمگذار
    1397
    این آزمایش جهت بررسی اثر فیبر نامحلول،منبع چربی و رنگدانه های طبیعی یا سنتتیک بر عملکرد،صفات کیفی تخم مرغ، ترکیب اسیدهای چرب زرده تخم مرغ و قابلیت هضم موادمغذی در مرغ های تخم گذار از سن 41 تا 49 هفتگی انجام شد. مجموعا864 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین 36 Wدر قالب طرح کاملا تصادفی به صورت آزمایش فاکتوریل2×2×3 به12تیمار، 6تکرار و12قطعه مرغ در هر تکرار اختصاص یافتند.عوامل مورد بررسی شامل 2 منبع چربی( روغن سویاو پیه)، دو سطح پوسته آفتابگردان( صفر و سه درصد) و سه منبع رنگدانه(جیره پایه بدون افزودن رنگدانه، فلفل قرمز به عنوان رنگدانه طبیعی و رنگدانه سنتتیک لوهمن) بودند. درصد تولید و وزن تخم مرغ به صورت روزانه و خوراک مصرفی به صورت هفتگی رکوردگیری شدند. سپس از داده های فوق، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شدند. صفات کمی و کیفی تخم مرغ به صورت دو هفته یکبار اندازه گیری شدند. قابلیت هضم مواد مغذی و انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری تصحیح شده بر اساس ازت جیره های آزمایشی در سن 49 هفتگی اندازه گیری شد. خصوصیات دستگاه گوارش، الگوی اسیدهای چرب زرده تخم مرغ و فعالیت آنزیم لیپاز روده ای در سن 49هفتگی بررسی شدند. در کل دوره آزمایش، تیمار حاوی روغن سویا، درصد تولید و توده تخم مرغ را به طور معنی دار افزایش و ضریب تبدیل را نسبت به تیمار حاوی پیه بهبود داد(01/0>P). تیمار حاوی پوسته آفتابگردان، خوراک مصرفی، وزن تخم مرغو ضریب تبدیل را نسبت به تیمار بدون پوسته آفتابگردان افزایش معنی دار داد(01/0>P). صفات تولیدی تحت تاثیر منبع رنگدانه قرار نگرفتند (05/0P) شد. استفاده از پوسته آفتابگردان باعث کاهش شاخص زرده و کاهش شاخص a* و افزایش شاخص L* در رنگ زرده شد (05/0>P). استفاده از رنگدانه سنتتیک باعث افزایش شدت رنگ به روش فن رش کالر وکاهش شاخص L* وافزایش شاخص a* در روش رنگ سنجی در رنگ زرده شد(01/0>P). روغن سویا، وزن نسبی طحال (01/0>P) و شاخص L* (05/0>P )رنگ کبد را افزایش داد. استفاده از پوسته آفتابگردان باعث افزایش وزن نسبی سنگدان(05/0>P ) و طول روده کور(01/0> P )وکاهش قابلیت هضم پروتئین (01/0> P ) شد. روغن سویا و فلفل قرمز باعث افزایش معنی دار فعالیت آنزیم لیپاز در روده شدند(001/0> P).روغن سویا همچن
  29. اثر افزودن کروم و سلنیوم آلی به جیره بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در مرغ های تخم-گذار سویه هایلاین
    1397
    این آزمایش به منظور بررسی اثر سلنیوم و کروم آلی بر عملکرد، فعالیت آنتی اکسیدانی و فراسنجه های خونی درمرغ های تخم گذار انجام شد. مجموعا 96 قطعه مرغ تخم گذار سویه36W در سن89 هفتگی انتخاب و به 4 تیمار، 4 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار تقسیم شد. تیماهای آزمایشی شامل: 1-شاهد: فقط جیره پایه (بر پایه ذرت و سویا)، 2-سلنیوم: جیره پایه بعلاوه 3/0پی پی ام سلنیوم به شکل مخمر سلنیوم، 3-کروم: جیره پایه بعلاوه 200 پی پی بی کروم به شکل کروم-متیونین، 4-سلنیوم-کروم: جیره پایه بعلاوه مقادیر ذکر شده در تیمار 2 و 3 بود. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و بصورت آزمایش فاکتوریل 2×2 بود. صفات عملکردی (درصد تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی، مصرف خوراک و ضریب تبدیل)، صفات کیفی تخم مرغ ( واحدهاو، شاخص تخم مرغ، شاخص زرده تخم مرغ، شاخص رنگ زرده تخم مرغ و ضخامت پوسته تخم مرغ) و فراسنجه های خونی (گلوکز، تری گلیسرید، کلسترول، آلبومین، پروتئین کل، کلسیم، فسفر، تعداد گلبولهای قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین، حجم متوسط گلبول قرمز، مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول قرمز، غلظت هموگلوبین در گلبول قرمز، شمارش افتراقی انواع گلبول های سفید، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل) اندازه گیری شد. همچنین تست تحمل گلوکز در هفته پایانی آزمایش از طریق خوراندن گلوکز صورت گرفت سپس کینتیک گلوکز محاسبه شد. تیمار سلنیوم تاثیری بر صفات عملکردی نداشت (05/0P>)، اما ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را بهبود بخشید و غلظت مالون دی آلدئید پلاسما را کاهش داد (05/0P<). تیمار کروم موجب بهبود توده تخم مرغ، درصد تولید و ضریب تبدیل غذایی گردید (05/0P<). همچنین این تیمار ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را بهبود بخشید و مقدار مالون دی آلدئید را کاهش داد (05/0P<). غلظت پلاسمایی گلوکز 120 دقیقه پی از خوراندن گلوکز در تیمار کروم نسبت به سایر تیمارها کمتر بود (05/0P<). صفات کیفی تخم مرغ و فراسنجه های خونی تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند (05/0P>). بطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد افزودن 200 پی پی بی کروم به شکل کروم-متیونین به جیره مرغ های تخمگذار سویه هایلاین باعث بهبود توده تخم مرغ، درصد تولید، ضریب تبدیل غذایی و متابولیسم گلوکز می گردد. همچنین افزودن کروم و سلنیوم یا ترکیب هردو باعث بهبود توان آنتی اکسیدانی کل و کاهش پراکسیداسیون لیپیدهای پلاسم
  30. اثر عصاره رازیانه و منگنز- اسیدآمینه بر استحکام استخوان درجوجه های گوشتی
    1396
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوحی از منگنز_اسیدآمینه و عصاره هیدروالکلی خشک رازیانه بر صفات عملکردی ، پارامترهای خونی، بررسی استحکام استخوان در288 قطعه جوجه گوشتی سویه آربوراکرز از سن یک روزگی تا 42روزگی طراحی و انجام شد. تیماربندی درقالب طرح کاملا تصادفی فاکتوریل 2×3 در6 تیمار، 3تکرار و16 پرنده در هر تکرار صورت گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 1- تیمار شاهد (دارای دانه ذرت و کنجاله سویا-بدون افزودنی) و تیمار های 2 و3 و4 و 5 و6 به ترتیب شامل جیره شاهد حاوی100 و 200 میلی گرم درکیلوگرم عصاره رازیانه و هر کدام در ترکیب با 0 و 5/1 میلی گرم از منگنز کیلاته در هر کیلو گرم خوراک تنظیم شد پرندگان از 1 تا 42 روزگی به ﺟﻴﺮه ﻫﺎی آزﻣﺎﻳﺸﻲ دسترسی آزاد داشتند . خوراک مصرفی و وزن بدن به صورت هفتگی اندازه گیری و ثبت ومورد آنالیز آماری قرار گرفت که با استفاده از این داده ها ضریب تبدیل غذایی وشاخص تولید محاسبه شد. در سن 21 و 42 روزﮔﻲ، دو ﭘﺮﻧـﺪ ه از ﻫﺮ ﺗﻜﺮار ﻛﺸﺘﺎر و اﺳﺘﺨﻮان درﺷﺖ ﻧﻲ آنها جدا گردید و درفریزر 20- برای انجام آزمایشات مربوط به استخوان از جمله مقاومت مکانیکی و خاکستر و میزان مواد معدنی نگهداری شد. در دوره آغازین و کل دوره سطوح مختلف عصاره هیدروالکلی رازیانه و منگنز کیلاته تاثیری بر خوراک مصرفی، افزایش وزن و شاخص تولید نداشت و تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p>0.05) ولی در دوره آغازین در ترکیب تیماری اعمال شده خوراک مصرفی تیمار 2 ( جیره شاهد+5/1 میلی گرم منگنز کیلاته در کیلو گرم جیره) در مقایسه با شاهد بالاتر بود. و در کل دوره تیمار4(جیره شاهد + 5/1 میلی گرم منگنز کیلاته و 100 میلی گرم عصاره هیدروالکلی رازیانه در کیلو گرم جیره) در مقایسه با شاهد خوراک مصرفی کم تری داشت.در دوره رشد در ترکیب تیماری اعمال شده تیمارهای مختلف در مقایسه با شاهد افزایش وزن کمتری داشت.درصد وزن نسبی اجزای لاشه در سنین 21 و 42 روزگی در این آزمایش تحت تاثیر قرار نگرفت.سطوح مختلف رازیانه و منگنز و ترکیب تیماری استفاده شده در سن 21 و 42 روزگی بر وزن، طول و قطر کوچک و بزرگ استخوان تاثیر معنی داری نداشت. رازیانه و منگنز بر کرنش خمشی و تنش خمشی استخوان در سن 21 و 42 روزگی استخوان تاثیر معنی داری نداشت. (p>0.05) .اما در سن 21 روزگی، تیمارهای2 ( جیره شاهد+5/1 میلی گرم منگنز کیلاته در کیلو گرم جیره) و 5 (جیره شاهد+2
  31. بررسی اثر منابع مختلف فیبر در جیره بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در ایلئوم و سکوم جوجه های گوشتی
    1396
    این آزمایش برای بررسی اثرات استفاده از منابع مختلف فیبر نامحلول بر صفات عملکردی، ویژگی های دستگاه گوارش، قابلیت هضم مواد مغذی، ریخت شناسی روده، جمعیت میکروبی انتهای دستگاه گوارش، pH و ویسکوزیته محتویات روده به همراه رطوبت بستر و همچنین مقایسه برخی صفات در ایلئوم و سکوم در جوجه های گوشتی از سن 1 تا 42 روزگی اجرا شد. تعداد 380 قطعه جوجه گوشتی یکروزه (سویه راس 308) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 19 قطعه در هر تکرار اختصاص داده شدند. تیمار های آزمایشی شامل: تیمار شاهد (ذرت- کنجاله سویا) و رقیق کردن جیره پایه با 3 درصد پوسته ی آفتابگردان، پوسته ی سویا و کاه گندم فرآوری شده و 1 درصد آربوسل بود. نتایج آزمایش نشان داد که 3 درصد پوسته ی آفتابگردان، پوسته سویا و کاه فرآوری شده در جیره دوره ی آغازین (1 تا 10 روزگی) به بیشترین مقدار خوراک مصرفی نسبت به تیمار شاهد منتهی شد (05/0P<). میانگین خوراک مصرفی در دوره های رشد (11 تا 24 روزگی)، پایانی (25 تا 42 روزگی) و کل دوره (1 تا 42 روزگی) و همچنین ضریب تبدیل غذایی در هیچ یک از دوره های آزمایشی تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفت. بیشترین افزایش وزن بدن در دوره آغازین و دوره رشد مربوط به تیمار حاوی پوسته آفتابگردان بود (05/0P<). درصد وزن لاشه، ران و سینه در سن 28 روزگی و 42 روزگی تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفت. در سن 28 و 42 روزگی، وزن اندام های گوارشی و طول بخش های مختلف روده تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفت. در سن 42 روزگی وزن دئودنوم در تیمارهای شاهد، 1 درصد آربوسل و 3 درصد پوسته ی آفتابگردان در جیره نسبت به دیگر تیمارها افزایش معنی دار نشان داد (05/0P<). همچنین تیمار شاهد و پوسته ی آفتابگردان در جیره سبب افزایش معنی دار وزن ژژنوم شد (05/0P<). تفاوت آماری معنی داری در میزان pH چینه دان، سنگدان و بخش های مختلف روده کوچک وجود نداشت. اما تیمار حاوی 3 درصد کاه فرآوری شده و پوسته سویا سبب کاهش معنی دار pH پیش معده نسبت به سایر تیمار ها شدند (05/0P<). در سن 42 روزگی، میزان ویسکوزیته ی ایلئوم و سکوم جوجه های گوشتی تغذیه شده با 1 درصد آربوسل افزایش معنی داری در مقایسه با تیمار های دیگر داشت (05/0P<). به طور کلی استفاده از 1 درصد آربوسل در جیره به کاهش جمعیت ای کولای درسکوم منتهی شد (05/0P<). از سویی جمع
  32. تاثیر ترکیب روغن های اسانسی، پروبیوتیک و آنتی بیوتیک بر عملکرد رشد، خصوصیات دستگاه گوارش، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، ایمنی در جوجه های گوشتی بود.
    1396
    هدف از انجام این آزمایش مقایسه تاثیر ترکیب روغن های اسانسی، پروبیوتیک و آنتی بیوتیک بر عملکرد رشد، خصوصیات دستگاه گوارش، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، ایمنی همورال و کیفیت گوشت در جوجه های گوشتی بود. مجموعاً 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی به 4 تیمار، 4 تکرار و 18 قطعه جوجه در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد (جیره پایه حاوی ذرت و کنجاله سویا)، 2) جیره شاهد + 150 میلی گرم در کیلوگرم ترکیب روغن های اسانسی، 3) جیره شاهد + 200 میلی گرم در کیلوگرم پروبیوتیک گالیپرو® 4) جیره شاهد + 150 میلی گرم در کیلوگرم آنتی بیوتیک فلاوومایسین بود. جیره های آزمایشی در دوره آغازین (1 تا 10 روزگی)، رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) استفاده شدند. خوراک مصرفی، وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی و همچنین در دوره های آغازین، رشد و پایانی اندازه گیری شد. در سن 42 روزگی، خصوصیات دستگاه گوارش، لاشه، وزن اندام های ایمنی، فراسنجه های خونی و کیفیت گوشت اندازه گیری شد. خوراک مصرفی در دوره آغازین در بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت (05/0P>). اما در دوره رشد و کل دوره خوراک مصرفی تیمار آنتی بیوتیک بالاتر از سایر تیمارها بود (01/0>P). در دوره پایانی، تیمارهای حاوی ترکیب روغن های اسانسی و آنتی بیوتیک به طور معنی داری خوراک مصرفی بیشتری نسبت به شاهد داشتند (01/0>P). در دوره آغازین افزایش وزن تیمار حاوی ترکیب روغن های اسانسی و پروبیوتیک مشابه و نسبت به تیمار شاهد بطور معنی داری بالاتر بود. در دوره رشد، تیمار آنتی بیوتیک به طور معنی داری موجب بهبود افزایش وزن بدن نسبت به تیمار شاهد شد (01/0>P). در دوره پایانی، تیمار شاهد به طور معنی داری افزایش وزن بدن کمتری نسبت به سایر تیمار داشت (01/0>P). شاخص تولید در تیمار حاوی آنتی بیوتیک به طور معنی داری نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (01/0>P). ضریب تبدیل خوراک در دوره آغازین در تیمار حاوی ترکیب روغن های اسانسی نسبت به تیمار حاوی پروبیوتیک میل به کاهش داشت (06/0=P). ضریب تبدیل خوراک در دوره رشد و پایانی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0P>). همچنین در کل دوره، ضریب تبدیل غذایی در تیمار شاهد به صورت معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). تیمارهای حاوی پروبیوتیک و آنتی بیوتی
  33. اثر تزریق درون تخم مرغی لتروزل، عصاره های ریشه گزنه و سیر بر تمایز جنسیت و عملکرد رشد جوجه های گوشتی
    1396
    اثر تزریق درون تخم مرغی لتروزل، عصاره های ریشه گزنه و سیر بر تمایز جنسیت و عملکرد رشد جوجه های گوشتی
  34. اثر جایگزینی ذرت با بوجاری گندم و تریتیکاله مکمل شده با انزیم زایلاناز بر عملکرد، صفات فیزیولوژیکی و کلسترول پلاسما و تخم مرغ در پولت های تخم گذار
    1396
    --
  35. تعیین نیازمندی های آرژنین قابل هضم با استفاده از معادلات تابعیت و اثر آن بر عملکرد و سیستم ایمنی مرغ های تخم گذار سویه های لاین
    1396
    این آزمایش جهت تعیین نیازمندی های آرژنین قابل هضم با استفاده از معادلات تابعیت و اثر آن بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغو سیستم ایمنی مرغ های تخم گذار سویه های لاینW36از سن 38 تا 46 هفتگی انجام شد. مجموعاّ تعداد 150 قطعه مرغ تخم گذار شامل 5 تیمار، 5 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. این آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل 5 سطح 81/0، 86/0، 91/0، 96/0 و 101/0 درصدآرژنین بودند. درصد تولید و وزن تخم مرغ به صورت روزانه اندازه گیری شد، خوراک مصرفی به صورت هفتگی محاسبه شد. سپس از داده های فوق توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شدند. صفات کمی و کیفی تخم مرغ به صورت دو هفته یکبار اندازه گیری شدند. در انتهای دوره آزمایش (سن 46 هفتگی)، غلظت کلسترول، اسید اوریک، گلوبولین و فاکتور رشد شبه انسولین (IGF1) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف اسید آمینه آرژنین بر صفات عملکردی مرغ های تخم گذار در کل دوره آزمایش معنی دار نبود (05/0P). نتایج استفاده از معادلات تابعیت درجه دو نشان داد که بهترین سطوح آرژنین قابل هضم برای صفات درصد تولید، توده تخم مرغ، ضریب تبدیل غذایی و سطح هورمون شبه انسولین به ترتیب برابر 917/0، 917/0، 908/0 و 970/0 درصد می باشد. به طور کلینتایج نهایی آزمایش بیان گر این است که افزایش سطح اسید آمینه آرژنین می تواند بر ترشحهورمون شبه انسولین، بهبود عملکرد سیستم ایمنی وافزایش و بهبود تولید در مرغ های تخم گذار موثر باشد.
  36. تاثیر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخمگذار
    1396
    هدف از این مطالعه تعیین بهترین سطح استفاده از انرژی قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جیره غذایی مرغ های تخم گذار و بررسی تاثیر استفاده از سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پودر زردچوبه در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم مرغ در مرغ های تخم گذار بود. این آزمایش با استفاده از 144 قطعه مرغ تخم گذار سویه های لاین 36- W در قالب آزمایش فاکتوریل 3×3 با طرح پایه کاملا تصادفی شامل 9 تیمار، 4 تکرار و هر تکرار شامل 4 قطعه پرنده انجام شد. تنظیم جیره های غذایی بر اساس راهنمای مدیریت پرورش سویه های لاین 36- W (2015) انجام شد. آزمایش از سن 50 تا 60 هفتگی به مدت 10 هفته به طول انجامید. عوامل مورد بررسی عبارت اند از سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز (شامل 2875، 2950 و 3025 کیلوکالری در کیلوگرم جیره) و سطوح مختلف پودر زردچوبه (شامل صفر، 5/0 و 1 درصد جیره) بودند. در زمان شروع آزمایش مدت دو هفته دوره پیش آزمایش (آداپتاسیون) در نظر گرفته شد. میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی و تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، تعداد تخم مرغ های شکسته و لمبه و تلفات بصورت روزانه ثبت شدند. برای محاسبه وزن و درصد تولید تخم مرغ هر واحد آزمایشی، هر روز در یک ساعت معین، تعداد و وزن تخم مرغ ها رکوردبرداری و درصد تولید و ضریب تبدیل غذایی بر حسب روز مرغ بصورت هفتگی محاسبه شد. به منظور بررسی ویژگی های تخم مرغ، در پایان هر هفته از تخم مرغ های تولید شده در دو روز پایانی هر هفته، 2 عدد تخم مرغ از هر تکرار به صورت تصادفی انتخاب، شماره گذاری و به آزمایشگاه منتقل گردید. صفات کیفی تخم مرغ در هر واحد آزمایشی شامل شاخص شکل، سطح تخم مرغ، ضخامت پوسته، وزن پوسته، نسبت پوسته، وزن مخصوص تخم مرغ، نسبت واحد وزن به سطح پوسته، محتوای تخم مرغ، شاخص سفیده، نسبت سفیده، واحد هاو، شاخص زرده، نسبت زرده و شاخص رنگ زرده به طور هفتگی اندازه گیری شدند. داده های حاصل از آزمایش با استفاده از نرم افزار آماری SAS نسخه 1/9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. نتایج نشان داد که در کل دوره آزمایش شود اثر سطوح مختلف انرژی قابل سوخت وساز بر میانگین خوراک مصرفی روزانه بسیار معنی دار (01/0P<) بود به گونه ای که افزایش سطح انرژی باعث کاهش بسیار معنی دار (01/0P<) میانگین خوراک مصرفی شد. همچنین با افزایش سطح
  37. اثر عصاره گیاه شیرین بیان،پری بیوتیک اکتیوموس ® وآنتی بیوتیک فلاوومایسین بر صفات عملکردی و فیزیولوژیکی در پولت های تخم گذار
    1396
    این مطالعه به منظور بررسی اثر عصاره گیاه شیرین بیان،پری بیوتیک اکتیوموس® وآنتی بیوتیک فلاوومایسین در قالب طرح کاملا تصادفی بر صفات عملکردی و فیزیولوژیکی در پولت های تخم گذار های لاین 36w- انجام شد. تعداد 180 قطعه مرغ لگهورن سویه ی های لاین 36w-به 6 تیمار، 5 تکرار به ازای هر تیمار و در هر تکرار6 مرغ از سن 15 تا26 هفته اختصاص داده شدند تیمار های آزمایشی شامل: شامل دو سطح عصاره گیاه شیرین بیان (5 و 10 گرم در کیلوگرم)، دو سطح آنتی بیوتیک (400 و 650 میلی گرم در کیلوگرم) و دو سطح پری بیوتیک (0 و 1 کیلوگرم در تن) بودند. وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی ثبت شدند. صفات فیزیولوژیکی شامل شاخص توده بدن و طول استخوان پا در ابتدا و انتهای آزمایش اندازه گیری شدند.منحنی رشد، یکنواختی رشد و صفات کیفی تخم مرغ (در انتهای دوره آزمایش) ، کلسترول تخم مرغ و کلسترول و تری گلیسرید خون نیز اندازه گیری شدند. در کل دوره ی آزمایش اثر عصاره گیاه شیرین بیان، پری بیوتیک اکتیوموس و آنتی بیوتیک فلاوومایسین بر صفات عملکردی شامل میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی درصد تولید تخم مرغ ، توده ی تخم مرغ، درصد ضریب پراکندگی، افزایش وزن ، تغییرات وزن بدن معنی دار نبود (05/0p>). ولی در مورد میانگین وزن تخم مرغ ها تیمار 6 (پری بیوتیک اکتیوموس 1 کیلوگرم در تن خوراک) دارای افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود (05/0p<) . طول استخوا ن پا و شاخص توده بدن نیز تفاوت معنی داری نداشتند (05/0p>) .هم چنین اثر عصاره گیاه شیرین بیان، پری بیوتیک اکتیوموس® و آنتی بیوتیک فلاوومایسین بر صفات کیفی داخلی (به جز نسبت زرده) و خارجی تخم مرغ، کلسترول تخم مرغ و تری گلیسرید خون معنی دار نبود (05/0p>). در مورد نسبت زرده تیمار 4 (آنتی بیوتیک فلاوومایسین 400 میلی گرم در کیلوگرم) دارای افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود. و در مورد کلسترول خون تیمار 1 (شاهد) دارای افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها بود (05/0p<). با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد عصاره گیاه شیرین بیان و پری بیوتیک اکتیوموس می توانند جایگزین خوبی برای آنتی بیوتیک فلاوومایسین باشند.
  38. اثر جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله کلزا مکمل شده با انزیم پروتئاز بر عملکرد و قابلیت هضم مواد مغذی در مرغ های تخم گذار
    1396
    -----
  39. اثر استرانتیوم بر استئوپروزیس، تراکم استخوان کیفیت پوسته تخم مرغ و تحریک ترشح IGF-1 در مرغ های تخم گذار سویه های لاین
    1396
    ----
  40. اثر منابع مختلف روی بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی در مرغ های تخم گذار
    1396
    --
  41. اثر آنزیم پروتئاز بر راندمان مصرف پروتئین وجایگزینی کنجاله تخم پنبه با کنجاله سویا و جنبه های اقتصادی آن در جیره جوجه های گوشتی
    1395
    چکیده: این تحقیق به منظور بررسی اثرات جایگزین نمودن کنجاله سویا با کنجاله پنبه دانه با و بدون استفاده از آنزیم پروتئاز، بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی به روش برون تنی، خصوصیات لاشه ، مورفولوژی دستگاه گوارش و پارامترهای خونی در جوجه های گوشتی از سن 1 تا 42 روزگی انجام شد. مجموعا 270 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 با وزن بدن اولیه 7/2 ±86/38 گرم بصورت آزمایش فاکتوریل 3×2 و در قالب طرح کاملا تصادفی و مشتمل بر 6 تیمار، 4 تکرار و 15 قطعه جوجه در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارها شامل: 1- تیمار شاهد (دانه ذرت و کنجاله سویا) و تیمارهای 2، 3، 4، 5 و 6 به ترتیب حاوی 20 و 30 درصد جایگزینی کنجاله پنبه دانه با کنجاله سویا مکمل شده با آنزیم و بدون آنزیم پروتئاز طراحی گردیدند (آنزیم پروتئاز به مقدار صفر و 200 گرم در تن برای همه تیمارها اعمال گردید). به منظور غیر فعال سازی گوسیپول کنجاله پنبه دانه از سولفات آهن در جیره استفاده گردید. جیره های آزمایشی بصورت دوره آغازین (1 تا 10 روزگی)، رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی(25 تا 42 روزگی) در نظر گرفته شد. خوراک مصرفی،تغییرات وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی و دوره ای اندازه گیری شدند. خصوصیات دستگاه گوارش و قابلیت هضم مواد مغذی در سن 27 روزگی اندازه گیری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک در دوره های مختلف و در کل دوره تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0 P> ). وزن اندام های گوارشی و لاشه در سنین 27 روزگی تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفتند. به جز سنگدان و پانکراس که سطح 30 درصد جایگزینی کنجاله پنبه دانه با کنجاله سویا در سن 27 روزگی باعث افزایش وزن متمایل به معنی دار (076/0 P=) آن ها نسبت به شاهد شد و همچنین آنزیم پروتئاز باعث کاهش معنی دار وزن سنگدان و پانکراس شد (05/0 P< ). در ضمن استفاده از جیره شاهد بدون آنزیم سبب افزایش وزن متمایل به معنی دار (075/0 P= ) پانکراس نسبت به جیره 30 درصد جایگزینی با و بدون آنزیم گردید. در بررسی اندام های گوارشی در سن 42 روزگی، سطح 30 درصد جایگزینی افزایش وزن معنی داری را در سنگدان نشان داد و سطح 20 درصد جایگزینی وزن سینه را بطور متمایل به معنی داری افزایش داد و عدم استفاده از آنزیم پروتئاز باعث افزایش متمایل به معنی دار(0588/0P=) طول دئودنوم
  42. اثر دانه کامل یا اسیاب شده گندم و تریتیکاله در جیره بر پایه ذرت و کنجاله سویا مکمل شده با انزیم زایلاناز بر عملکرد، خصوصیات دستگاه گوارش و قابلیت هضم مواد مغذی در بلدرچین ژاپنی
    1395
    هدف از انجام این آزمایش، بررسی اثر دانه کامل یا آسیاب شده گندم و تریتیکاله مکمل شده با آنزیم زایلاناز بر عملکرد تولیدی، صفات کیفی تخم بلدرچین، خصوصیات دستگاه گوارش، قابلیت هضم مواد مغذی و ویسکوزیته محتویات روده باریک در بلدرچین های تخم گذار بود. مجموعا 210 قطعه بلدرچین ژاپنی تخم گذار در قالب طرح کاملا تصادفی بصورت آزمایش فاکتوریل 2+2×2×2 مشتمل بر 10 تیمار،3 تکرار و 7 قطعه بلدرچین در هر تکرار از سن 19 تا 24 هفتگی اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی بشرح ذیل در نظر گرفته شد: 1) تیمار شاهد شامل ذرت-کنجاله سویا بدون آنزیم، 2) تیمار شاهد شامل ذرت- کنجاله سویا با آنزیم، 3) تیمار گندم آسیاب شده بدون آنزیم، 4) تیمار گندم آسیاب شده با آنزیم، 5) تیمار گندم دانه کامل بدون آنزیم، 6) تیمار گندم دانه کامل با آنزیم، 7) تیمارتریتیکاله آسیاب شده بدون آنزیم، 8) تیمار تریتیکاله آسیاب شده با آنزیم، 9) تیمار تریتیکاله دانه کامل بدون آنزیم و 10) تیمار تریتیکاله دانه کامل با آنزیم. کلیه تیمارها حاویصفر و 150 گرم آنزیم زایلاناز در تن بودند.میزان تخم گذاری و وزن تخم بلدرچین بطور روزانه و خوراک مصرفی بصورت هفتگی رکوردبرداریشد. نتایج نشان داد که در کل دوره آزمایش، صفات تولیدی تحت تاثیر نوع غله (گندم یا تریتیکاله) قرار نگرفتند (05/0P>). افزودن دانه کامل به جیره، خوراک مصرفی (0584/0=P) و میزان تخم گذاری را بطور معنی داری (05/0>P) نسبت به دانه آسیاب شده افزایش داد ولی وزن تخم بلدرچین، توده تخم و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند (05/0P>). افزودن آنزیم زایلاناز به جیره، اثر مثبتی را بر صفات فوق نشان نداد (05/0P>). شاخص زرده و رنگ زرده در جیره گندم نسبت به تریتیکاله افزایش معنی دارییافتند (05/0>P). استفاده از دانه کامل در جیره، واحد هاو رابطور معنی داری افزایش داد (05/0>P). وزن نسبی اندام های گوارشی تحت تاثیر نوع غله، شکل خوراک و آنزیم قرار نگرفتند (05/0P>). pHژژنوم در تیمار دانه کامل نسبت به دانه آسیاب شده بالاتر بود (05/0>P). مکمل نمودن جیره با آنزیم زایلاناز، موجب کاهش متمایل به معنی دار pH سنگدان (0822/0 P=) و کاهش معنی دار pH روده کور گردید (05/0>P). افزودن دانه کامل به خوراک، انرژی قابل متابولیسم ظاهری و قابلیت هضم ماده خشک جیره را افزایش داد (05/0>P). ویسکوزیته محتویات روده باریک
  43. تاثیر سطوح مختلف دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم بلدرچین های ژاپنی تخمگذار
    1395
    این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر دانه اسپند در جیره بر عملکرد و خصوصیات تخم بلدرچین های ژاپنی تخمگذار انجام شد. تعداد 160 قطعه بلدرچین ژاپنی تخمگذار در سن 28 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و هر تیمار شامل 4 تکرار و هر تکرار دارای 10 قطعه بلدرچین مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین، جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند و جیره حاوی 50/0 درصد پودر دانه اسپند بودند. قبل از شروع آزمایش، مدت 2 هفته به عنوان آداپتاسیون (دوره عادت پذیری) در نظر گرفته شد. در طول مدت آزمایش، مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی و وزن تخم، درصد تولید تخم، توده تخم و درصد تخم های شکسته به صورت روزانه اندازه گیری شدند. همچنین در پایان هر هفته از هر تکرار دو عدد تخم به صورت تصادفی انتخاب و صفات تخم شامل شاخص شکل، وزن مخصوص، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، استحکام پوسته، واحد هاو، شاخص زرده و شاخص رنگ زرده تخم اندازه گیری شدند. نتایج این مطالعه نشان دادند که تیمارهای آزمایشی بر مصرف خوراک روزانه، وزن تخم، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید تخم و توده تخم تاثیر معنی داری نداشتند (05/0 P>). درصد تخم های شکسته در بلدرچین های تغذیه شده با جیره های حاوی پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0 P<) کمتر از بلدرچین های تغذیه شده با جیره شاهد بود ولی با درصد تخم های شکسته در بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 02/0 درصد ویرجینیامایسین اختلاف معنی داری نداشت (05/0 P>). اثر تیمارهای آزمایشی بر وزن مخصوص تخم، نسبت پوسته به وزن تخم، استحکام پوسته، واحد هاو و شاخص زرده معنی دار نبود (05/0 P>). شاخص شکل تخم بلدرچین های تغذیه شده با جیره حاوی 25/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0 P<) کمتر و ضخامت پوسته آنها بطور معنی داری (05/0 P<) بیشتر از بلدرچین های تغذیه شده با جیره شاهد بود. شاخص رنگ زرده تخم بلدرچین های تغذیه شده با جیره های حاوی 25/0 و 50/0 درصد پودر دانه اسپند بطور معنی داری (05/0 P<) بیشتر از بلدرچین های تغذیه شده با جیره شاهد و جیره حاوی 02/0 درصد ویرجینیامایسین بود. با توجه به نتایج این آزمایش به نظر می رسد که استفاده از پودر دانه اسپند به میزان 50/0 درصد در جیره غذایی بر عملکرد بلدرچین های ژاپنی تخمگ
  44. اثر جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله آفتابگردان مکمل شده با آنزیم پروتئاز برقابلیت هضم پروتئین و فعالیت برخی آنزیم های روده ای در مرغهای تخمگذار
    1395
    ژوهش حاضر با استفاده از 120 قطعه مرغ تخم گذار سویهی بونز به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله آفتابگردان )صفر، 45 و 90 درصد جایگزینی با کنجاله سویا( مکمل آنزیمی پروتئاز )( بر قابلیت هضم مواد مغذی و کلسترول موجود در زرده تخم مرغ در 6 تیمار، 5 تکرار و 4 قطعه مرغ در هر تکرار در آزمایشی به صورت فاکتوریل 2 × 3 در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی گردید. نتایج نشان داد جایگزینن کردن کنجاله آفتابگردان با و بدون آنزیم، قابلیت هضم پروتئین را نسبت به تیمار شاهد به طور معنیدار تحت تاثیر قرار نداد ( 05 / 0 < P (. همچنین اثر سطوح متفاوت کنجاله آفتابگردان بر قابلیت هضم ماده خشک کنجاله آفتابگردان معنی دار نبود ) 05 / 0 < P (. اثر سطوح 45 و 90 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان کاهش معنیدار کلسترول زرده را نسبت به تیمار شاهد نشان داد ) 05 / 0 > P (. مکمل نمودن جیره با آنزیم پروتئاز نیز، موجب کاهش معنی دار کلسترول زرده تخم مرغ نسبت به تیمار شاهد گردید ) 05 / 0 > P (. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان میدهند که در مرغهای تخمگذار جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله آفتابگردان در سطوح 45 و 90 درصد، با و بدون آنزیم، میتواند بدون تاثیر گذاشتن بر قابیت هضم پروتئین و ماده خشک، سبب کاهش معنی دار کلسترول زرده تخم مرغ شود.
  45. اثر باقی مانده رستورانی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، پارامترهای خونی، مورفولوژی روده و صفات تخم بلدرچین ژاپنی
    1395
    چکیده: مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف باقی مانده رستورانی بر عملکرد، قابلیت هضم مواد مغذی، پارامترهای خونی، مورفولوژی روده و صفات تخم بلدرچین ژاپنی با تعداد 300 قطعه بلدرچین تخم گذار انجام شد. این مطالعه شامل 5 تیمار، 4 تکرار و 15 قطعه بلدرچین در هر تکرار بود که از سن 10 تا 18 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی تنظیم گردید. تیمار های آزمایشی شامل: 1)جیره پایه شامل ذرت و کنجاله سویا (بدون باقی مانده رستورانی) و تیمارهای 2، 3 ، 4 و 5 به ترتیب شامل جیره پایه حاوی 5، 10، 15 و 20 درصد باقی مانده رستورانی بودند. نتایج این آزمایش نشان داد که بین تیمارها از نظر وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، درصد تولید و توده تخم بلدرچین، اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0P>). با این حال خوراک مصرفی با 5 درصد باقی مانده رستورانی بطور معنی داری نسبت به تیمار 20 درصد بیشتر بود. همچنین وزن تخم بلدرچین در تیمار دریافت کننده 20 درصد باقی مانده رستورانی افزایش معنی داری را نسبت به تیمار 10 درصد داشت (05/0P<). صفات کیفی تخم بلدرچین در پایان هر دو هفته اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که وزن زرده تیمار حاوی 10 و20 درصد باقی مانده رستورانی به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود و در وزن سفیده تیمارهای 5 و 20 درصد باقی مانده رستورانی افزایش معنی داری نسبت به تیمار 10 درصد وجود داشت (05/0P<). در صفات وزن تخم بلدرچین، واحد وزن به سطح پوسته و سطح تخم بلدرچین تیمار حاوی 20 درصد باقی مانده رستورانی به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد و 10 درصد نشان داد (05/0P<). در انتهای دوره آزمایش (18 هفتگی)، دو قطعه بلدرچین از هر تکرار به طورتصادفی انتخاب و خون گیری شدند. تفاوت معنی داری بین تیمارها از نظر غلظت گلوکز و لیپوپروتئین با چگالی بالا وجود نداشت (05/0P>). اما تفاوت غلظت های تری گلیسرید و لیپوپروتئین با چگالی پایین معنی دار شد بطوریکه بیشترین مقدار در تیمار شاهد و کمترین آن در تیمار 20 درصد باقی مانده رستورانی بود. از طرفی غلظت کلسترول خون تیمار شاهد افزایش معنی داری را نسبت به تیمار 15 درصد نشان داد (05/0>P).از جهتی غلظت کلسترول زرده تخم بلدرچین در تیمارهای 15 و 20 درصد باقی-مانده رستورانی افزایش معنی داری را نسبت به تیمار شاهد، 5 و 10 درصد نشان دادند (05/0P<). در انتهای دوره آزمایش، میزان ویسکوزیته مح
  46. اثرات جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله افتابگردان مکمل شده با انزیم پروتئاز بر صفات عملکردی و مورفولوژی روده باریک در مرغ های تخمگذار
    1394
    این آزمایش به منظور بررسی اثرات جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله آفتابگردان مکمل شده با آنزیم پروتئاز بر صفات عملکردی، کیفی تخم مرغ، خصوصیات دستگاه گوارش، جمعیت میکروبی سکوم و مورفولوژی روده باریک در مرغ های تخم گذار از سن 78 تا 85 هفتگیانجام شد. مجموعا" 120 قطعه مرغ تخم گذار سویه بونز در 6 تیمار، 5 تکرار و 4قطعه مرغ در هر تکرار بصورت آزمایشفاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملا" تصادفیاستفاده شد. تیمار های آزمایشی شامل 3 سطح (صفر، 45 و 90 درصد جایگزینی کنجاله سویا با آفتابگردان؛ به ترتیب صفر، 78/6 و 56/13 درصد) و 2 سطح آنزیم پروتئاز (صفر و 200 گرم در تن) می باشد.مصرف خوراک، وزن تخم مرغ و میزان تخم گذاری اندازه گیری و از داده های فوق توده تخم مرغ و سپس ضریب تبدیل غذایی محاسبه شدند. خصوصیات دستگاه گوارش، جمعیت میکروبی سکوم و مورفولوژی روده باریک در سن 85 هفتگی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که 45 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان، میزان تخم گذاری را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد (05/0P≤). آنزیم، موجب افزایش معنی دار خوراک مصرفی گردید (05/0P<). همچنین، خوراک مصرفی در تیمار 90 درصد کنجاله آفتابگردان با آنزیم، نسبت به سطوح صفر و 90 درصد کنجاله آفتابگردان بدون آنزیم و 45 درصد با آنزیم افزایش یافت (05/0P<). سطح 45 درصد جایگزینی، موجب کاهش معنی دار شاخص زرده گردید (05/0P<). آنزیم پروتئاز، صفات کیفی تخم مرغ از جمله شاخص شکل، شاخص زرده، واحد هاو و وزن پوسته را بهبود داد (05/0P<). افزایش سطح کنجاله آفتابگردان به 90 درصد در جیره،وزن نسبی سنگدان را نسبت به تیمار شاهد بطور معنی داری افزایش داد (05/0p<). جمعیت میکروبیسکوم شامل باکتری های تولید کننده اسید لاکتیک و اشریشیاکلی تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفتند (05/0P>). ارتفاع پرز دئودنوم تحت تاثیر آنزیم کاهش معنی دارییافت (05/0P<).ضخامت پرز های دئودنوم در تیمار 90 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان بدون آنزیم، کاهش یافت (05/0P>). ارتفاع پرز دئودنوم تحت تاثیر آنزیم کاهش یافت (05/0P<). نتایج نهایی آزمایش نشان داد می توان کنجاله آفتابگردان را تا سطح 90 درصد همراه با آنزیم در جیره مرغ-های تخم گذار با کنجاله سویا جایگزین نمود بدون اینکه هیچگونه اثر منفی بر صفات عملکردی داشته باشد. ولی تیمار 90 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان بدون آ
  47. تولید تخم مرغ آهن دار با تغذیه تفاله انار در مرغ های تجاری تخم گذار بونز سفید
    1394
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف تفاله انار در تولید تخم مرغ غنی از آهن در مرغ های تخمگذار سویه تجاری بونز با تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار انجام شد. این مطالعه شامل 4 تیمار، 4 تکرار و 9 قطعه مرغ در هر تکرار بود که از سن 44 تا 56 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی تنظیم گردید. تیمار های آزمایشی شامل: 1)جیره پایه شامل ذرت و کنجاله سویا( بدون تفاله انار) و تیمارهای 2، 3 و 4 به ترتیب شامل جیره پایه حاوی 4، 8 و 12 درصد تفاله انار بود. صفات کیفی تخم مرغ در پایان هر دو هفته اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد تنها در فاکتورهای وزن تخم مرغ و رنگ زرده در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0P<). در انتهای دوره آزمایش (56 هفتگی)، دو مرغ از هر تکرار به طورتصادفی انتخاب و خون گیری شدند. نمونه های خون در لوله های آزمایش به منظور تعیین کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا وپائین آنتی اکسیدان تام جمع آوری شدند که در میان این صفات آنتی اکسیدان تام و تری گلیسرید معنی دار نبود (05/0P>)، اما میزان کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی بالا و پائین و مالون د ی آلدئید با هم تفاوت معنی داری داشتند(05/0>P). در انتهای دوره سه نمونه تخم مرغ از هر تکرار به منظور تعیین میزان آهن و کلسترول جمع آوری گردیدکه میزان کلسترول در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتایج نهایی این مطالعه نشان داد که میزان آهن تیمارهای 4، 8 و 12 درصد تفاله انار نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری بیشتر بوده و در بین این تیمارها، تیمار 4 درصد تفاله انار بیشترین میزان آهن زرده تخم مرغ را به خود اختصاص داد؛ بنابراین میتوان مقدار 4% تفاله انار را در جیره مرغ تخمگذار بونز سفید توصیه نمود.
  48. اثر منابع مختلف فیبر نامحلول بر توسعه سنگدان، قابلیت هضم مواد مغذی، فعالیت برخی انزیمهای روده ای و عملکرد جوجه های گوشتی
    1394
    در این آزمایش، اثرات استفاده از منابع مختلف فیبر نامحلول بر صفات عملکردی، ویژگی های دستگاه گوارش، قابلیت هضم مواد مغذی، فعالیت آنزیم های روده ای، جمعیت میکروبی روده کور و رطوبت بستر در جوجه های گوشتی از سن 1 تا 42 روزگی مورد بررسی قرار گرفت. مجموعاً 320 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 با وزن بدن اولیه 7/2±82/38 گرم در قالب طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار، 4 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار اختصاص یافتند. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (ذرت- کنجاله سویا) که با استفاده از کاه گندم غنی شده، پوسته آفتابگردان و پوسته سویا هر کدام به مقدار 3 درصد رقیق شدند. جیره های آزمایشی بصورت دوره آغازین (1 تا 10 روزگی)، رشد (11 تا 24 روزگی) و پایانی (25 تا 42 روزگی) در نظر گرفته شد. خوراک مصرفی، وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی بصورت هفتگی و دوره ای اندازه گیری شدند. خصوصیات دستگاه گوارش بویژه ویژگی های سنگدان و قابلیت هضم مواد مغذی در سن 27 روزگی و وزن اندام های دستگاه گوارش و لاشه، pH قسمت های مختلف دستگاه گوارش، فعالیت آنزیم های روده ای، جمعیت میکروبی روده کور و رطوبت بستر در 42 روزگی اندازه گیری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که 3 درصد کاه گندم غنی شده موجب افزایش متمایل به معنی دار خوراک مصرفی نسبت به تیمار شاهد در دوره آغازین شد (1/0P<) برعکس تفاوت معنی داری را نسبت به پوسته آفتابگردان و پوسته سویا نشان نداد. کاه غنی شده موجب افزایش معنی-دار وزن بدن جوجه ها نسبت به سایر تیمارها در دوره آغازین گردید (05/0P<). هم چنین افزایش وزن بدن (1/0P<) و بهبود ضریب تبدیل غذایی در جوجه های گوشتی تغذیه شده با کاه غنی شده در دوره رشد مشاهده شد (05/0>P) ولی عملکرد جوجه های گوشتی در دوره پایانی و نیز کل دوره آزمایش تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفت (05/0P>). وزن اندام های گوارشی و لاشه در 27 و 42 روزگی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند بجز طول روده باریک که منابع مختلف فیبر نامحلول در 27 روزگی بطور معنی دار (05/0>P) و تیمار کاه غنی شده آن را در 42 روزگی بطور متمایل به معنی داری آن را افزایش داد (1/0>P). خصوصیات سنگدان از جمله وزن مطلق، نسبی، ماده خشک و pH تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0P>).pH محتویات دستگاه گوارش تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی در 42 روزگی قرار نگرفت (05/0
  49. اثر سطوح مختلف تفاله انار بر عملکرد،pH دستگاه گوارش و جمعیت میکروبی روده در مرغ های تخمگذار تجاری بونز سفید
    1394
    مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مختلف تفاله انار بر عملکرد، فلور میکروبی روده و وضعیت دستگاه گوارش مرغان تخمگذار انجام پذیرفت. تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار سویۀ بونز سفید از سن 44 تا 56 هفتگی به مدت 12 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی، به 4 تیمار (سطوح 0، 4، 8 و 12 درصد تفاله دانه انار) و 4 تکرار و 9 مرغ در هر تکرار اختصاص داد شدند. نتایج آزمایش نشان داد از نظر تودۀ تخم مرغ، درصد تولید، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک، تفاوت معنی داری بین تیمار دریافت کنندۀ 4 درصد تفاله انار با سایر تیمارها مشاهده شد (05/0P<). بطوریکه بالاترین درصد تولید و تودۀ تخم مرغ و کمترین میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی مربوط به تیمار 4 درصد تفاله انار بود. تیمار 8 و12 درصد تفاله انار باعث کاهش معنی دار وزن بدن نسبت به تیمار شاهد شدند (05/0P<) ولی تیمار 4 درصد تفاله انار اختلاف معنی داری با تیمار شاهد نداشت(05/0P>). از نظر جمعیت میکروبی ایلئوم و روده کور، افزایش معنی داری در تعداد پرگنه های لاکتوباسیلوس در تمامی تیمارهای دریافت کنندۀ تفاله انار نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد(05/0P<) و با افزایش سطح تفاله انار در جیره تعداد پرگنه ها نیز افزایش نشان داد. سطح 12 درصد تفاله انار باعث کاهش معنی داری در pH سنگدان در مقایسه با سایر تیمارها شد (05/0p<). همچنین کاهش معنی داری در pH دوازدهه نیز در تیمار دریافت کنندۀ 8 درصد تفاله انار در مقایسه با تیمار شاهد مشاهده شد (05/0P<). اما مقایسه تیمارهای دریافت کنندۀ تفاله انار و تیمار شاهد تفاوت معنی داری از نظر pH چینه دان، ژوژنوم و ایلئوم نشان نداد .از نظر فعالیت آنزیم های دستگاه گوارش، سطوح 4 و 12 درصد تفاله انار در جیره باعث کاهش معنی دار سطح لیپاز سرم خون شدند (05/0P<)، ولی فعالیت آنزیم آمیلاز تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفت. بطورکلی نتایج این بررسی نشان داد، سطح 4 درصد تفاله انار در جیره مرغان تخمگذار با عث بهبود عملکرد و فلور میکروبی روده شد. با توجه به نتایج این مطالعه سطح 4 درصد تفاله انار به طور کلی بر عملکرد، فلور میکروبی، pH دستگاه گوارش و انزیم های خون اثر مطلوبی را نشان داد و به نظر می رسد این سطح در تغذیه مرغ های تخمگذار قابل توصیه می باشد.
  50. بررسی پارامترهای عملکردی، بیوشیمیایی و مقاومت پوسته تخم بلدرچین ژاپنی در پاسخ به جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا در جیره
    1392
  51. اثرات جایگزینی کنجاله سویا کنجاله کلزا براساس اسید آمینه کل و قابل هضم بر عملکرد مرغ های تخم گذار هالاین W-36
    1392
  52. بررسی اثر پری بیوتیک بایوماس بر جمعیت میکروفلورهای روده باریک و عملکرد مرغ های تخم گذار، های لاین 36-W
    1392
  53. تاثیر سطوح مختلف روغن های اکسیده شده بر عملکرد و کبد چرب مرغ های تخمگذار
    1392
  54. برآورد روندهای ژنتیکی، فنوتیپی و محیطی برخی از صفات تولید مثلی در گوسفند مهربان
    1392
  55. بررسی اثر افزایش مقدار اسیدفولیک جیره غذایی بر مقدار زرده تخم مرغ و عملکرد تولیدی مرغان تخمگذار
    1392