قاسم رحیمی

دانشیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1402/12/24

قاسم رحیمی

کشاورزی / خاکشناسی

رساله های دکتری

  1. ساخت جاذب کربن کوانتوم داتی با منشا جلبک-سیانوباکتریایی و تاثیر آن بر جذب و رها سازی کادمیوم در خاک آلوده
    طاهره محمدی آرین 1402
    چکیده: در این پژوهش از سیانوباکتری آفانوکاپسا (Aphanocapsa) به عنوان منبع لایه موسیلاژی، به عنوان پیش ماده مناسب برای سنتز ذرات کربن کوانتوم دات استفاده شد. همچنین به منظور بهره گیری از کارایی بالای ظرفیت جذب نانو ذرات و جداسازی کربن کوانتوم دات ها از محیط آب، به علت اندازه بسیار ریز و آب دوستی آن ها، کربن کوانتوم دات ها بر روی ذرات درشت تری در مقیاس میکرومتر (ذرات ریزحامل) تثبیت شدند و سپس به عنوان جاذب به کار برده شد. لذا به همین منظور از ریزجلبک سبز سندسموس (Scenedesmus) به دلیل ماهیت زیست سازگار و کم هزینه بودن آن ها به عنوان مناسب-ترین گزینه برای ساخت ذرات ریزحامل کربنی و یک منبع سبز و به صرفه استفاده شد. یاخته های ریزجلبک های سبز به منظور ساخت لایه ای از ذرات کربن کوانتوم دات پیش از پیرولیز، با عصاره موسیلاژ سیانوباکتری تیمار شد. به منظور تولید یاخته های تیمار شده ی ریزجلبک سبز با عصاره موسیلاژ سیانوباکتری، به صورت منفرد و شناور در محیط مایع به عنوان یک جاذب کربن کوانتوم داتی میکرومقیاس، به روش تیمار نوین گرما روغن پیرولیز شد. میزان توانایی جذب جلبک سبز سندسموس (scenedesmus) بدون تیمار با سیانوباکتری نیز مورد بررسی قرار گرفت. پس از ساخت جاذب کربن کوانتوم دات به روش گرما روغن، نشر فلورسنتی برای ذرات کربن کوانتوم دات بر پایه جلبک-سیانوباکتری (CQDC ) و جلبک سبز سندسموس (Scenedesmus) (CSC )با میکروسکوپ فلورسنت دار، اندازه ذرات آن ها با SEM ، و گروه های عاملی با FTIR مورد بررسی قرار گرفت. ذرات کربن کوانتوم دات در زیر نور مرئی به رنگ قهوه ای و در زیر نور UV با درخشش سبز مایل به آبی نشر فلورسنت را از خود نشان دادند. این جاذب با تجمع ذرات نانومتری و گروه های عاملی متفاوت نشان از جاذب با سطح ویژه و بار سطحی بالا داد. جاذب جلبک سبز سندسموس (Scenedesmus) بدون تیمار هیچ گونه نشر فلورسنتی را به تنهایی نشان نداد که این نشان دهنده ی خاصیت فلورسنتی لایه موسیلاژی، به عنوان پیش ماده مناسب برای سنتز ذرات کربن کوانتوم دات بود. تست های جذب خصوصیات هر دو جاذب سنتز شده برای فلزات سنگین کادمیوم (Cd)، سرب (pb) و نیکل (Ni) از طریق آنالیز های تاثیر پی اچ، سینیتیک جذب، ایزوترم جذب، تاثیر قدرت یونی فلز کادمیوم در حضور عناصر مختلف مزاحم (سدیم (Na)،پتاسیم(K) ، کلسیم(Ca)، منیزیم(Mg)، مس(Cu)،
  2. تاثیر چند نوع بیوچار بر جذب و جزءبندی فلزات سنگین در خاک آلوده
    لیلا غلامی 1400
    چکیده: در سال های اخیر آلودگی خاک و محصولات کشاورزی یکی از نگرانی های اساسی زیست محیطی در سراسر جهان است. فلزات سنگین مهمترین آلاینده های غیر آلی خاک هستندکه از طریق فرایند های طبیعی و همچنین فعالیت های انسانی وارد محیط خاک می شوند و قادرند به تدریج از طریق زنجیره غذایی در بافت بدن انسان، جانوران و گیاهان تجمع یابند و اثرات مهلکی را بر محیط زیست وارد سازند. در سال های اخیر اسـتفاده از بیوچار به عنوان یک جاذب موثر، ارزان و دوست دار محیط زیست جهت اصلاح خاک های آلوده مورد توجه پژوهشگران در بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است. اما مطالعات بسیار اندکی در مورد کاربرد بیوچار های اصلاح شده در خاک های آلوده به فلزات سنگین وجود دارد و بیشتر مطالعات مربوط به محیط های آبی است. در کشور ایران بیوچار به عنوان یک جاذب کارا در جذب سطحی و جزء بندی فلزات سنگین در خاک های آلوده به ویژه خاک های اسیدی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین این مطالعه جهت بررسی خصوصیات چند نوع بیوچار و تاثیر آنها بر هم دما های جذب، سینتیک جذب و جزء بندی فلزات سنگین در خاک اسیدی انجام شد. به منظورتهیه بیوچار از سه نوع زیست توده شامل پوست سیب زمینی، تفاله هویج و کاه گندم استفاده شد. زیست توده های آماده شده درون کوره (در شرایط عدم اکسیژن) در دمای 550 درجه سانتی گراد به مدت 3 ساعت با نرخ افزایش دمای 25 درجه سانتی گراد در دقیقه به بیوچار تبدیل شدند. به منظور افزایش کارایی جذب، بیوچار های تهیه شده با تیواوره و تیواوره دی اکسید اصلاح شدند. نتایج بررسی خصوصیات بیوچار های مورد مطالعه نشان داد که اصلاح بیوچار های پوست سیب زمینی، تفاله هویج و کاه گندم با تیواوره و تیواوره دی اکسید سبب افزایش گروه های عاملی اکسیژن دار، گروه های عاملی نیتروژن دار و گروه های عاملی گوگرد دار نسبت به بیوچار های اصلاح نشده گردید. همچنین فراوانی گروه های عاملی در بیوچارهای اصلاح شده با تیواوره دی اکسید در مقایسه با بیوچار های اصلاح شده با تیواوره بیشتر بود. اصلاح بیوچارهای مورد مطالعه با تیواوره و تیواوره دی اکسید سبب کاهش معنی دار میزان کربن و افزایش معنی دار میزان نیتروژن، هیدروژن، گوگرد و اکسیژن، سطح ویژه، ظرفیت تبادل کاتیونی و pH، نسبت به بیوچار های اصلاح نشده گردید. کمترین میزان کربن و بیشترین میزان نیتروژن، هیدروژن، گوگرد و اکسیژن
  3. حذف فلزات سنگین توسط کرم های خاکی از خاک آلوده، با سطوح مختلف شوری و تحت تاثیر تیمارهای مختلف لجن فاضلاب و بایوچار
    فاطره کریمی 1397
    فعالیت های انسانی از جمله استفاده از لجن فاضلاب بعنوان کود باعث تجمع بیش از حد فلزات سنگین در خاک می شود. تبدیل لجن فاضلاب به بایوچار یک روش بالقوه برای دفع آن و یک تکنولوژی مقرون به صرفه برای اصلاح خاک های آلوده بدلیل کاهش دسترسی زیستی فلزات سنگین شناخته شده است. همچنین بهره گیری از روش های زیستی مانند استفاده از موجودات خاک زی از جمله کرم های خاکی، روشی نو و امید بخش برای به سازی خاک های آلوده می باشد. نقش کرم های خاکی در بهبود شرایط خاک به عوامل محیطی متعدد از جمله درجه شوری بستگی دارد. در محیط های شور عموما جمعیت و فعالیت کرم های خاکی کاهش می باید و از این طریق کارایی کرم های خاکی را در حذف و جزءبندی فلزات سنگین تحت تاثیر قرار می-دهد. مطالعات مختلفی در مورد اثرات شوری، بایوچار و کرم خاکی بر جزءبندی فلزات سنگین انجام شده است ولی تاکنون در مورد برهمکنش کرم خاکی و بایوچار بخصوص بایوچار لجن اصلاح شده با اسیدسیتریک تحت تاثیر سطوح مختلف شوری بر جزءبندی فلزات سنگین گزارشی ارایه نشده است. بنابراین پژوهش حاضر با اهداف بررسی برهمکنش بایوچار حاصل از لجن فاضلاب و شوری بر جزءبندی فلزات سنگین و جذب این فلزات توسط کرم خاکی در یک خاک آهکی آلوده طبیعی اطراف معدن سرب و روی آهنگران انجام شد. بنابراین برای تحقق این اهداف با در نظر گرفتن اثرات تغییر دمای پیرولیز و اصلاح شیمیایی بایوچار، پنج آزمایش بطور جداگانه طراحی شد. آزمایشات به صورت فاکتوریل در قالب طرح کـاملاً تـصادفی با سه تکرار در شـرایط آزمایشگاه گروه علـوم خـاک دانشگاه بوعلی سینا همدان انجام شدند. تیمار کرم خاکی گونه ی ایزینیا فتیدا (Eisenia fetida) در 2 سطح (با و بدون کرم خاکی)، تیمار شوری آب آبیاری در 5 سطح (آب مقطر، دو، چهار، شش و هشت dSm-1) وتیمارهای لجن فاضلاب، بایوچارهای تولید شده از لجن فاضلاب در دو دمای 300 ، 600 درجه سلسیوس و بایوچار اصلاح شده با اسید سیتریک قبل و بعد از پیرولیز با توجه به هر آزمایش در 4 سطح (صفر، دو، چهار و هشت درصد وزنی) به خاک آهکی آلوده اضافه گردید. در ظرف های مربوط به تیمار کرم خاکی 12 عدد کرم خاکی به هر ظرف وارد شد و ظرف ها در یک محفظه اقلیمی با 16 ساعت نور و هشت ساعت تاریکی در دمای 25 درجه سلسیوس به مدت 42 روز نگه داری شدند. برای بررسی جزءبندی فلزات سنگین خاک از روش عصاره گیری پی در پی اسپوز

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. سینتیک رهاسازی برخی عناصر از پنج لجن فاضلاب و خاک اصلاح شده با لجن فاضلاب
    ملیکا شادمانی 1400
    با افزایش جمعیت تولید لجن فاضلاب در سراسر جهان افزایش یافته است. یکی از راه های استفاده از لجن فاضلاب کاربرد آن در خاک می باشد که مدت ها مورد توجه قرار گرفته است. لجن فاضلاب حاوی عناصر غذایی ضروری مثل فسفر، پتاسیم و نیتروژن می باشد و نسبت به کود های شیمیایی قابل دسترس تر و ارزان تر می باشد. با این وجود لجن فاضلاب حاوی مواد مضر از جمله فلزات سنگین می باشد. از آنجایی که آگاهی از رهاسازی عناصر غذایی و فلزات سنگین، برای توصیف رفتار و تحرک این عناصر در لجن فاضلاب ضروری است، در این مطالعه سینتیک رهاسازی عناصر فسفر، پتاسیم، کادمیوم، مس، آهن، سرب و روی در پنج لجن فاضلاب مختلف در زمان ها مختلف (12، 24، 48، 72، 96، 120، 168، 240، 360، 528، 768، 1536، 3070 و 6144 ساعت) به طور متوالی با استفاده از کلسیم کلرید 01/0 مولار بررسی گردید. معادله تابع نمایی بر داده های تجمعی عناصر برازش شد. در بخش دیگر از این مطالعه رهاسازی عناصر فسفر، پتاسیم، کادمیوم، مس، آهن، سرب و روی از خاک اصلاح شده و نشده با 7 درصد از لجن های فاضلاب مورد مطالعه در زمان های مختلف (24، 168، 336، 730، 1460، 2190 و2920 ساعت) بررسی گردید. نتایج نشان داد سینتیک رهاسازی از همه ی عناصر درلجن فاضلاب شامل دو مرحله می باشد که مرحله اول با سرعت بیشتر و مرحله دوم با سرعت کمتری همراه است در لجن فاضلاب سنندج به طور متوسط میزان رهاسازی عناصر نسبت به سایر لجن های فاضلاب بیشتر است و به طور میانگین در بین عناصر آهن بیشترین سرعت را دارد. پس از افزودن لجن فاضلاب به خاک درصد ناچیزی از عناصر موجود در لجن فاضلاب رها گردید. همچنین به نظر می رسد رهاسازی فسفر و پتاسیم از لجن های فاضلاب مورد مطالعه در خاک اهمیت دارد و رهاسازی عناصر کم مصرف ناچیز می باشد و لذا مصرف لجن های فاضلاب مورد مطالعه خطری از لحاظ آلوده شدن خاک به عناصر سنگین در کوتاه ایجاد نمی کنند.
  2. غیرمتحرک کردن آلوده کننده های خاک (فلزات سنگین) بوسیله ی بایوچار کلوئیدی استخوان
    شکوفه بیاتی 1399
    استفاده از بایوچار غالباً یک رویکرد کاربردی و بدیع در اصلاح آلودگی به حساب می آید. بایوچارها نقش عمده ای در بهبود کیفیت خاک، اصلاح خاک های آلوده و افزایش عملکرد محصول دارند. بایوچار همچنین به دلیل سطح ویژه زیاد، بار منفی سطح و چگالی بار، قدرت جذب فلزات سنگین را نیز دارد. به طور کلی، بی حرکتی فلزات سنگین توسط این ترکیبات نه تنها بر روی سطوح آن ها صورت می گیرد، بلکه با مواد محلول در بایوچار نیز واکنش نشان می دهد. به طور معمول، بیشتر این اجزای فعال حل شده در بایوچار را می توان به عنوان کلوئیدهای بایوچار مشاهده کرد،که اهمیت بیشتری در ارتباط با فلزات سنگین دارند. بنابراین، اهداف این مطالعه، بررسی تاثیر بایوچار کلوئیدی و بایوچار باقیمانده (ته نشین شده) بر جزء بندی فلزات سنگین در خاک بود. بایوچار اولیه استخوان از پیرولیز استخوان گاو در دمای 550 درجه سانتی گراد به دست آمد. سپس بایوچار کلوئیدی و ته نشین شده از بایوچار اولیه تهیه شد. در ابتدا خاک با 0، 5/1 ، 5/2 و 5 درصد از بایوچارهای تولید شده تیمار شدند. نمونه ها به مدت 30 روز در دمای 25 درجه سانتی گراد و رطوبت ثابت انکوباسیون شدند. پس از دوره انکوباسیون، جزءبندی کادمیوم (Cd)، سرب (Pb)، نیکل (Ni) و مس (Cu) در خاک های شاهد و تیمار شده با روش عصاره گیری متوالی انجام شد. توزیع بخش های مختلف فلزات سنگین مورد مطالعه در همه خاک های تیمار شده نشان داد که بیشترین مقدار فلزات سنگین در جزء باقیمانده (RES) یافت شد. علاوه بر این، افزودن هر سه نوع بایوچار به خاک، غلظت فلزات سنگین در جزء باقیمانده را افزایش و جزء قابل دسترس (EXC) فلزات سرب، کادمیوم و نیکل را کاهش داد. افزودن بایوچارها به خاک هیچ تاثیر قابل توجهی در کاهش فراهمی زیستی مس نداشت و گاهی اوقات مقدار آن را افزایش داد. به علت وجود تعداد زیاد گروه های فعال اکسیژن و مواد معدنی موجود در بایوچار کلوئیدی، ظرفیت حذف کادمیوم، سرب و نیکل توسط بایوچار کلوئیدی بیشتر از بایوچار ته نشین شده بود. بنابراین، در مقایسه با بایوچار اولیه استخوان و بایوچار ته نشین شده، افزودن بایوچار کلوئیدی باعث کاهش بیشتر در جزء تبادلی فلزات شد. استفاده از هر سه نوع بایوچاردر خاک، شاخص تحرک فلزات سنگین (به جز مس) را کاهش داد. شاخص تحرک در تیمارهای بایوچار کلوئیدی (به دلیل ظرفیت بالای بایوچار کلوئیدی برای جذب فلز
  3. بکارگیری جاذب کربنی آلی با منشا طبیعی و سازگار با کشاورزی پایدار برای حذف آلودگی های زیست محیطی
    رضا خاوری فرید 1398
    چکیده: جاذب کربن کوانتوم داتی از یاخته های سیانوباکتری کروکوکوس و به کمک روش گرماروغن ساخته شد. بهره-گیری از پیش ماده سیانوباکتریایی و روش گرماروغن سبب شد که ذرات کربن کوانتوم دات و ذرات حامل هم گام با هم ساخته شده و همزمان عمل تثبیت ذرات کربن کوانتوم دات بر روی ذرات حامل انجام شود. جاذب کربن کوانتوم داتیِ پدید آمده، به کمک میکروسکوپ نوری، میکروسکوپ فلئورسنت، میکروسکوپ الکترونی و طیف سنج فروسرخ مشخصه نمایی شد. ذرات جاذب دارای شکلی تقریبا کروی با سطحی ناهموار بودند و نشر فلئورسنتی سبز-آبی از خود منتشر کردند. ذرات کربن کوانتوم دات به ریخت انباشت هایی مخمل مانند سراسر سطح یاخته پیرولیز شده را پوشانده بودند. برای ارزیابی کارایی جاذب در جذب فلزات سنگین، از یک سری آزمون هایی بر پایه فلز کادمیوم بهره گیری شد و زمان تماس در تمام آزمون ها برابر با 2 دقیقه در نظر گرفته شد. کارایی جذب وابسته به پی اچ در محدوده پی اچی 10-4 برابر با 100 درصد بود. برای ارزیابی سینتیک جذب کادمیوم بر روی جاذب، روند سینتیک جذب با مدل های مرتبه دوم و الوویچ برازش داده شد. هم دمای جذب کادمیوم بر روی جاذب، هم در محلول کادمیوم و هم در گلِ اشباع مورد بررسی قرار گرفت. هم دمای جذب در محلول کادمیوم، با مدل لانگمویر و هم دمای جذب در گل اشباع، با مدل های لانگمویر و فرونلیخ برازش داده شد. در آزمون های شستشو از اسید نیتریک به عنوان شوینده بهره گیری شد و کارایی شستشو، هم بر پایه غلظت و هم برپایه حجم شوینده مورد آزمون قرار گرفت. کارایی شستشو در غلظت 5/0 مولار و حجم 160 میکرولیتر اسید نیتریک بیشترین و برابر با 7/90 درصد بود. ظرفیت تبادل کاتیونی جاذب به کمک روش استات سدیم اندازه گیری شد که برابر با 39/211 سانتی مول شارژ بر کیلوگرم بدست آمد. برای اندازه گیری غلظت های پی پی ام (ppm) کادمیوم از دستگاه جذب اتمی و برای اندازه گیری غلظت های پی پی بی(ppb) کادمیوم از دستگاه آی سی پی مَس(ICP-Mass) بهره گیری شد.
  4. بررسی تجمع فلزات سنگین ناشی از کاربرد کودهای شیمیایی در سیستمهای کشت ارگانیک و سنتی گلخانه های کوجه فرنگی
    پریسا احمدی 1397
    چکیده: یونگ و همکاران در یک تحقیق مقایسه ای نشان دادند که میزان فلزات سنگین از جمله کادمیوم،آرسنیک، مس، جیوه، سرب و روی در خاک مورد کشت و محصول تولیدی کشت سنتی بیشتر از کشت ارگانیک بوده و از طرفی میزان ماده آلی در کشت سنتی روندی کاهشی داشته است که این فرآیند در نهایت موجب آلودگی خاک و کاهش حاصلخیزی خاک گردیده است. دادسون و همکاران (2002) ، در تحقیقی با عنوان تولید ارگانیک گوجه فرنگی گلخانه ای ، استفاده از واریته های مقاوم، تناوب زراعی، تغذیه مناسب گیاهی ، مدیریت آفات و استفاده از کودهای آلی(کودحیوانی، کودسبز، کمپوست) را مهم ارزیابی کرده اند. در تحقیق رادکس و همکاران (2000)، به بررسی اثرات هشت نوع مالچ برای کنترل علف های هرز در گلخانه های گوجه فرنگی پرداخته شده است. نتایج نشان داد مالچ های کاه و کلش، مالچ کاغذی و مالچ پلاستیکی بهترین نتایج را در کنترل علف های هرز گوجه فرنگی داشته است و نیز اختلاف معنی داری بین تیمار علف کش و مالچ مشاهده شد که نتیجه می گیرند روش های کنترل علف هرز بدون علف کش هم دارای توجیه اقتصادی می باشد و هم باعث حفظ محیط زیست می شود . زهیر و همکاران (2008) ، تاثیر سولاریزاسیون به `عنوان یک روش غیرشیمیایی بر روی کنترل علف هرزگل جالیز در خیار گلخانه ای را مورد بررسی قرار دادند نتایج نشان داد که 0عملکرد میوه در قسمت های تیمار شده از 133 تا 258 درصد افزایش یافت این در حالی است که د `ر نمونه شاهد که بدونسولاریزاسیون بود تراکم گل جالیز در حد بالایی بود و باعث کاهش رشد گیاه و محصول میوه گردید. شوانگ و همکاران(2015) نشان دادند که تولیدارگانیک به-عنوان روشی سازگار با محیط زیست بوده که بامصرف پایین تر نهاده ها، شاهد کاهش گازهای گلخانه ای بودند و علاوه براین محصولات ارگانیک به عنوان یک محصول سالم غذایی معرفی شد.
  5. کاربرد بایوچار استخوان گاو بر جذب و جزءبندی فلزات سنگین در خاک آلوده
    سبحان محمدی 1397
    آلودگی خاک به فلزات سنگین در مکان های آلوده به ویژه در معادن استخراج فلزات یک مشکل عمده در سال های اخیر بوده است. معدن سرب سرمک ملایر یکی از مکان های آلوده به فلزات سنگین می باشد که مقدار فلزات سرب،کادمیوم، روی و نیکل در خاک این منطقه بیش از حد مجاز می باشد. بایوچار به عنوان یک اصلاح کننده برای تثبیت فلزات سنگین در مکان های آلوده اخیراً پیشنهاد شده است و بیشترین استفاده را دارد. بایوچار سطح ویژه ی بالایی دارد و گروه هایی عاملی فعال در بایوچار می تواند به صورت کمپلکس و جذب سطحی، فلزات سنگین را در خاک های آلوده غیر متحرک کند. پودر استخوان نیز به دلیل گروه های عاملی فعال، مقدار کربن بالا و قدرت تبادل یونی، می تواند جاذب خوبی در جذب فلزات سنگین باشد. بر این اساس به طور تصادفی از چند نقطه و از عمق 0 تا 30 سانتی متری خاک این معدن نمونه برداری شد و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی و مقدار کل فلزات سنگین آن تعیین شد. بخشی از استخوان ها به وسیله دستگاه آسیاب برای تیمار استخوان به پودر تبدیل شد؛ بخش دیگر به بایوچار تبدیل شد. ویژگی های بایوچار از قبیل گروه های عاملی، سطح ویژه، ریخت شناسی و.. تعیین شد. نمونه های خاک تیمار شده با بایوچار در سه سطح 3، 5 و 7 درصد و خاک شاهد در سه تکرار، انکوباسیون شدند. در مدت انکوباسیون در زمان های 1، 3، 7، 30، 90 و 180 روز از خاک ها، به منظور جزءبندی نمونه برداشته شد. پس از جزءبندی فلزات سنگین فاکتور تحرک هم محاسبه شد. برای هم دماهای جذب نیز نمونه های خاک تیمار شده با بایوچار، بایوچار فعال و پودر استخوان(هرکدام در سطح 5/2 درصد) و خاک شاهد انکوباسیون شدند. هم دمای جذب هر چهار فلز کادمیوم، سرب، مس ونیکل در دو حالت منفرد و رقابتی با روش بسته تعیین شد.. اضافه کردن بایوچار به خاک در کم کردن زیست فراهمی فلزات روی، آهن، مس و منگنز، تاثیر معنی داری نداشت و گاها سبب افزایش آن ها نیز شد. اما خاک های تیمار شده با بایوچار به ویژه در سطح 5و 7 درصد سبب کاهش زیست فراهمی فلزات سرب، کادمیوم و نیکل شدند، به طوریکه پس از پایان دوره انکوباسیون مقدار سرب جزء محلول و تبادلی در خاک شاهد 33/16 میلی گرم در کیلوگرم و مقدار آن در خاک تیمار شده بایوچار در سطح 7 درصد 22/10 میلی گرم در کیلوگرم بود؛ کادمیوم محلول و تبادلی نیز در خاک شاهد 25/3 میلی گرم در کیلوگرم و در خاک تیمار شده
  6. کاربرد بایوچار ضایعات بقولات بر مکانیسم های جذب کادمیوم و سرب در خاک
    ستاره نظری 1396
    چکیده: فلزات سنگین از اجزاء سازنده ی طبیعی محیط زیست هستند ولی با پیشرفت علم واستفاده ی بی وقفه برای اهداف انسانی، باعث تغییر چرخه های ژئوشیمی و تعادل زیست شیمی می شوند. این موضوع باعث آزادسازی فلزات سنگینی نظیر کادمیوم، سرب، نیکل و سایر عناصر به منابع طبیعی نظیرمحیط های خاکی و آبی می شود. در معرض قرار گرفتن طولانی مدت و تجمع چنین فلزات سنگینی می تواند تاثیرات زیان آور بر سلامتی و زندگی انسان ها و زندگی گیاهان و جانوران آبی داشته باشد. از این رو شناسایی این آلودگی ها و رفع آن ها بسیار مهم است، در این پژوهش بیوچار تهیه شده ازضایعات (کاه و کلش نخود) و بیوچار فعال شده آن با اسیدسیتریک (1/0، 1) و اوره(1/0، 1) نرمال، در جذب کادمیوم و سرب در خاک اسیدی مورد بررسی و مطالعه قرارگرفت. برای شناسایی ویژگی جاذب ها از طیف سنجی مادون قرمز(FT-IR) و میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) استفاده گردید. نتایج نشان داد بیوچار ها نسبت به یکدیگر از لحاظ سطح گروه های عاملی در طیف های FTIRبا یکدیگر تفاوت داشته که این تفاوت درگروه های عاملی کربوکسیل و هیدروکسیل بیشتر بودند. از لحاظ مورفولوژی سطح بیوچار ها دارای ساختار سوزنی و لایه ای بودند. جذب به طور عمده به وسیله تبادل لیگاندی بین گروه های عاملی هیدروکسیل موجود در جاذب به منظور تشکیل کمپلکس با فلزات صورت گرفته است. فرایند جذب به خوبی با استفاده از معادله شبه مرتبه دوم با99/0 R2<> 98/0 برازش شده است. فرآیند جذب سطحی فلزات با معادله الوویچ نسبت به معادله مرتبه شبه اول و دوم سریع تر بود، اما با توجه به خطای استاندارد((SE بدست آمده از معادلات سینتیک، خطای استاندارد معادله شبه مرتبه دوم نسبت به معادله های دیگر کمتر بودند که نشان دهنده ی برازش بهتر با این معادله می باشد.در میان تیمارها، خاک تیمارشده با بیوچار فعال شده با اسیدسیتریک 1 نرمال با میانگین جذب 47/2 و 12 میلی گرم بر گرم به ترتیب بیشترین مقدار از کادمیوم و سرب را جذب کرد. معادله ایزوترم لانگمویر با توجه به مقدارضریب تعیین بالا وخطای استاندارد پایین نسبت به معادله فروندلیچ جذب کادمیوم و سرب را بهتر برازش داد. انکوباسیون 60 روز موجب کاهش کادمیوم وسرب در خاک های آلوده شده با غلظت های 20 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم از کادمیوم و سرب در جزء محلول و تبادلی گردید.
    خلاصه پایان نامه

  7. تاثیر آبیاری با پساب خروجی تصفیه خانه شهرک صنعتی بهاران و خاک اصلاح شده با ورمی کمپوست و گچ بر خصوصیات خاک، رشد، عملکرد، غلظت فلزات سنگین در گیاه دارویی (سیاه دانه(
    بهاره پیران 1395
    امکان آبیاری زمین های کشاورزی با استفاده از پساب تصفیه شده در بسیاری از کشورهای خشک و نیمه خشک که مشکلات کمبود آب دارند وجود دارد. کاربرد فاضلاب صنعتی و شهری به عنوان یک منبع ارزشمند برای کشاورزی به دلیل قابل دسترس بودن آن ها و نیز حل مشکل دفع پساب امکان پذیر می باشد همچنین به واسطه استفاده از اصلاح کننده ها به خاک شاید بتوان مشکلات بار آلودگی پساب مورد استفاده را کاهش داد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح کننده گچ بر خصوصیات خاک، اجزاء عملکرد و محتوای عنصری گیاه سیاه دانه در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی بود. از آن رو آزمایشی به منظور تاثیر استفاده از سطوح مختلف گچ و پساب تصفیه شده شهرک صنعتی بهاران بر خصوصیات شیمیایی خاک لومی و عملکرد و محتوای عنصری گیاه سیاه دانه به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در گلخانه باغ گیاهان دارویی بوعلی سینا انجام شد. نتایج نشان داد، کاربرد سطوح مختلف گچ (0، 48/3، 34/4، 21/5 گرم در یک کیلو گرم) تحت تاثیر غلظت های متفاوت پساب تصفیه شده (0، 25، 50، 75، 100 درصد) ، سبب تغییرات معنی دار پی اچ، قابلیت هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، نسبت جذب سدیم محلول، کربنات کلسیم معادل و فسفر فراهم خاک شد. همچنین نتایج تجزیه خاک نشان داد، غلظت کل فلزات سنگین در خاک های تیمار شده با سطوح مختلف گچ در تمامی موارد بیشتر از غلظت این عناصر در خاک شاهد بود. بالاترین غلظت کل فلزات سنگین مشاهده شده در خاک مربوط به آهن و کمترین آن مربوط به مس بود، ولی مقادیر آن ها از حدود زمینه ای عناصر سنگین در خاک کمتر بود و از این لحاظ هیچ گونه تاثیر سویی بر خاک نداشتند. نتایج این پژوهش مشخص کرد، عملکرد گیاه سیاه دانه (ارتفاع، وزن خشک ریشه و ساقه، وزن هزار دانه) به طور معنی داری تحت تاثیر کاربردسطوح مختلف اصلاح کننده گچ و پساب تصفیه شده قرار گرفت. به طوری که حداکثر اجزاء عملکرد (وزن خشک ریشه و ساقه، ارتفاع، وزن هزار دانه) مربوط به تیمار T3WW75 و حداقل اجزاء عملکرد در تیمار شاهد مشاهده شد. کاربرد سطوح مختلف اصلاح کننده در خاک تحت آبیاری با پساب تصفیه شده روی غلظت برخی از فلزات سنگین در گیاه سیاه دانه (ریشه، ساقه و بذر) موثر بودند. با مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین در بذر سیاه دانه با حدود استاندارد فلزات سنگین در گیاه مشخص شد، غلظت کلیه فلزات سنگین در ما
  8. بررسی فاکتور انتقال عناصر سنگین در اندام های مختلف گیاه توت فرنگی ( Fragaria gaviota) و بادرنجبویه
    سجاد بیات 1395
    آلودگی محیط زیست توسط عناصر سنگین به صورت طبیعی یا در اثر فعالیت های بشری اتفاق می افتد. تجمع عناصر سنگین در خاک در نهایت منجر به انتقال و تجمع آن در گیاهان می شود که در نهایت وارد زنجیره غذایی انسان می شود و منجر به بروز خطرات سلامتی می گردد. در این آزمایش گیاه توت فرنگی در قالب طرح کاملا" تصادفی با دو تیمار تحت تغذیه محلول غذایی هوگلند قرار گرفت، همچنین گیاه بادرنجبویه در قالب طرح کاملا" تصادفی با پنج تیمار تحت اعمال تیمارهای پساب صنعتی قرار گرفت تا میزان تغییرات عناصر سنگین در اندام های مختلف آن بررسی شود. در پایان دوره اعمال محلول غذایی و پساب، نمونه های خاک، ریشه، ساقه، برگ، میوه (توت فرنگی) و بذر (بادرنجبویه) با روش تر با استفاده از اسید نیتریک غلیظ و آب اکسیژنه هضم شدند. عصاره های تهیه شده از نمونه ها با دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی واریان 220 قرائت شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار (4/9)SAS و Excel انجام شد. غلظت عناصر آهن، روی، مس، منگنز، نیکل، سرب و کادمیوم در تیمار تحت کاربرد محلول غذایی هوگلند نسبت به تیمار شاهد در خاک و اندام های توت فرنگی تفاوت معنی دار (05/0> p) ایجاد کرد. غلظت عناصر آهن، روی، مس، منگنز، نیکل، سرب و کادمیوم برای تیمارها در خاک نسبت به ریشه و اندام های هوایی توت فرنگی بیشتر بود. متوسط مصرف روزانه عناصر سنگین به طور میانگین در میوه توت فرنگی به ترتیب آهن> روی> سرب> منگنز> مس> نیکل> کادمیوم بود. توزیع عناصر سنگین در گیاه بادرنجبویه تابع فاصله نسبی از محل ورود پساب (خاک) بود که غلظت همه عناصر به صورت خاک >> ریشه > ساقه > برگ > بذر حاصل شدند. نتایج نشان داد که کشت گیاهان در بستر خاکی با منابع مختلف آلاینده منجر به تجمع بیشتر عناصر سنگین در خاک نسبت اندام های گیاهان می شود.
    خلاصه پایان نامه

  9. بررسی میزان جذب فلزات سنگین در کشت گلخانه ای توت فرنگی (هیدروپونیک) و میزان تجمع فلزات سنگین در اندام های مختلف موشهای تحت تغذیه توت فرنگی
    سپیده یگانه شالی 1394
    در سال های اخیر، تمرکز فعالیت‎های صنعتی، کشاورزی و شهرنشینی باعث آلودگی و تجمع فلزات سنگین در خاک و گیاهان شده است که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر زندگی انسان ها و حیوانات اثر می گذارد. در حال حاضر در اکثر محصولات کشاورزی تجمع آلاینده ها به دلیل استمرار مصرف نامتعادل کودها که از دید مصرف کنندگان به دور مانده، بسیار بیشتر از حد مجاز است. در این پژوهش تجمع و توزیع فلزات سنگین در اندام های مختلف موش صحرایی که تحت شرایط مختلف غذایی قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی با تیمارهای توت فرنگی گلخانه-ای (هیدروپونیک) در مقایسه با کنترل منفی و کنترل مثبت و در سه تکرار اجرا شد. در این مطالعه گروه های مختلف موش (رت) با توت فرنگی آلوده به فلزات سنگین به صورت گاواژ دهانی در طی یک دوره 3 ماهه، هر روز تغذیه شدند. در قسمت دوم آزمایش، فلزات سنگین تجمع یافته در اندام های مختلف موش اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که غلظت فلزات مورد بررسی (مس، سرب، نیکل و کادمیوم) در توت فرنگیهای تولیدی بالاتر از حد استاندارد ایران بودند. فلزات سنگین سرعت افزایش وزن موشها را کاهش داد. تجمع این فلزات در کلیه، کبد و پانکراس بالاتر از سایر اندام ها بود. مغز کمترین تجمع را در بین اندام های مورد برررسی نشان داد. بالاترین جذب عناصر سرب، کادمیوم و نیکل توسط کلیه و نیکل در کبد بود. از طرفی بیشترین سرعت تجمع این فلزات در اندام ها مربوط به ماه اول بود، در ماه دوم و سوم این روند تجمعی از سرعت کمتری برخوردار بود.
    خلاصه پایان نامه

  10. تاثیر اصلاح کننده های آلی و معدنی بر حذف فلزات سنگین در خاک آلوده به لجن فاضلاب
    مریم فرهانیان 1394
    کاربرد لجن فاضلاب در زمین های کشاورزی ممکن است خطر آلوده شدن خاک به فلزات سنگین را در پی داشته باشد و توزیع فلزات سنگین را در خاک تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از اصلاح کننده ها جهت کاهش اثرات زیان بار لجن فاضلاب اضافه شده به خاک امری ضروری می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر اصلاح کننده های آلی و معدنی در خاک آلوده به لجن فاضلاب می باشد. ابتدا لجن فاضلاب در مقادیر 0، 10، 20، 30،40 و 50 تن بر هکتار به خاک اضافه شد. کاربرد لجن فاضلاب در خاک سبب افزایش غلظت کل فلزات سنگین شد. جهت بررسی تاثیر اصلاح کننده آلی، کرم خاکی گونه Eisenia fetida به خاک های آلوده اضافه شد. بعد از دوره 42 روزه غلظت کل و جزء بندی فلزات سنگین در خاک، تغییر وزن و مرگ و میر کرم های خاکی بررسی شد. فعالیت کرم خاکی سبب کاهش مقدار کل فلزات سنگین مس، روی، نیکل و کادمیم شد، اما افزایش مقدار سرب کل را به همراه داشت. کرم های خاکی سبب کاهش همه فلزات به جز کادمیم در بخش تبادلی شدند. بخش آلی و معدنی همه فلزات در نتیجه حضور کرم خاکی کاهش یافت. بخش باقیمانده دو فلز روی و مس افزایش و برای سه عنصر دیگر کاهش مشاهده شد. کرم های خاکی در نتیجه فعالیت خود در خاک آلوده به لجن فاضلاب، ضمن استفاده از لجن فاضلاب به عنوان ماده غذایی، فلزات سنگین موجود در خاک را در بافت های بدن خود ذخیره کردند. بیشترین مقدار جذب فلزات سنگین توسط کرم های خاکی، مربوط به تیمار 20 تن برهکتار لجن فاضلاب بود. فاکتور تجمع زیستی فقط برای دو فلز روی و کادمیم بزرگ تر از یک بود که نشان می دهد این گونه کرم خاکی(Eisenia fetida) توانایی تجمع این دو فلز را در خاک آلوده به فلزات سنگین دارد. در طول دوره آزمایش، کاهش وزن در همه تیمارها دیده شد. با وجود کاهش وزن کرم های خاکی در همه تیمارها، بیشترین تعداد مرگ و میر در تیمار شاهد دیده شد که عاری از لجن فاضلاب بود. کرم های خاکی گونه Eisenia fetida توانستند آلودگی فلزات سنگین را در خاک تحمل کنند و از لجن فاضلاب به عنوان ماده غذایی استفاده کنند. جهت بررسی اصلاح کننده معدنی، نانوذرات اکسیدآلومینیوم به خاک اضافه شد.غلظت کل فلزات سنگین در نتیجه حضور نانوذرات اکسید آلومینیوم کاهش یافت. نانوذرات اکسید آلومینیوم سبب کاهش فلزات به جز سرب و کادمیم در بخش تبادلی شدند. در بخش آلی کاهش در مقدار همه فلزات دیده شد. بخش معدنی
    خلاصه پایان نامه

  11. تاثیر فعالیت های بیولوژیکی در روند تغییرات فلزات سنگین در خاک آلوده
    فیروز نوروزی گلدره 1394
    برای انجام این طرح نمونه برداری از اطراف کارخانه سرب آهنگران انجام گرفت. در این مطالعه 6 نمونه مرکب خاک از عمق 0 - 15 سانتیمتری توسط بیلچه در فواصل متفاوت اطراف معدن نمونه برداری شد، برای مقایسه میزان و شدت آلودگی، یک نمونه خاک (نمونه شاهد) از مناطق غیر آلوده (اطراف دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا) نیز جمع آوری شد. این آزمایش در قالب فاکتوریل، طرح بلوک کاملاً تصادفی با 8 تیمار در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل: کود دامی تلقیح شده و بدون تلقیح با کرم خاکی، ورمی کمپوست تلقیح شده و بدون تلقیح با کرم خاکی، کود گیاهی (پوره ی هویج) تلقیح شده و بدون تلقیح با کرم خاکی و نمونه ی شاهد شامل خاک بدون ماده ی آلی و کرم خاکی و یک نمونه بدون ماده ی آلی اما تلقیح شده با کرم خاکی بودند. ماده ی آلی مورد استفاده با نسبت پنجاه درصد، به خاک اضافه شدند. سیصدگرم از نمونه های مرکب خاک مربوط به هر نقطه نمونه برداری را در3 ظروف پلاستیکی ریخته شد که به هریک از ظروف ،12کرم خاکی همراه با تیمار-های مورد نظر اضافه شد. 3،7،14،21،28،42 روز بعد از اضافه کردن کرم خاکی به تیمارها ، پارامترهای: تعداد کوکون، وزن بدن، درصد زنده ماندن مورد بررسی قرار گرفت. پایان روز 42 کرم های خاکی باقی مانده برای آنالیز عناصر سنگین خارج و مورد بررسی قرارگرفتند. سپس غلظت عناصر سنگین در تمام تیمارها با استفاده از دستگاه اسپکترو فتومتر جذب اتمی قرائت شد. در این پژوهش فاکتور تجمع زیستی (BAF) به منظور برآورد فراهمی زیستی عناصر سنگین درکرم های خاکی بررسی شد. نتایج نشان دادکه ارتباط معنی داری بین کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، PH و پارامترهای چرخه زندگی کرم خاکی وجود داشت. بهترین رابطه ی رگرسیونی بین تعداد کوکون و تولیدمثل کرم خاکی با کربن آلی خاک و PH بدست آمد. بیشترین تعداد کوکون و تولیدمثل کرم های خاکی در معرض خاک تیمار شده با کود دامی (به ترتیب 38/19 و 67/24 واحد؟) دیده شد، که می توان به میزان کربن آلی بالا (54/9)، pH مناسب (32/7) این نوع تیمارها و اثرات مواد آلی بر روی ساختمان خاک نسبت داد. بیشترین غلظت فلزات در کرم های خاکی در خاک های آلوده تیمار شده ای یافت شد که بیشترین غلظت فلز را دارا بودند. مقدار فاکتور تجمع زیستی برای تمام فلزات به جز کادمیوم در تمام تیمارها و در بیشتر نقاط نمونه برداری کمتر از یک بدست آمد. نتایج
    خلاصه پایان نامه

  12. تاثیر اصلاح کننده های مختلف بر خصوصیات خاک، عملکرد و محتوای عنصری ذرت کشت شده در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی
    1393
    ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جهان واقع شده است به همین دلیل محدودیت منابع آب یکی از مهم ترین معضلات موجود در بخش کشاورزی است. استفاده از پساب فاضلاب تصفیه شده شهری و صنعتی با در نظر گرفتن مسائل جانبی و کاهش بار آلودگی آن از طریق افزودن اصلاح کننده ها به خاک، شاید بتواند نیاز آبی و غذایی گیاه را تامین نماید. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح کننده های مختلف بر خصوصیات خاک، عملکرد و محتوای عنصری ذرت کشت شده در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی بود. آزمایش گلخانه ای به منظور بررسی تاثیر اصلاح کننده هایی نظیر: گچ، سیتریک اسید، کود دامی و کمپوست و ترکیبی از آن ها بر برخی خصوصیات شیمایی خاک لومی آبیاری شده با پساب شهرک صنعتی بوعلی و همچنین اثرات آن ها بر عملکرد و محتوای عنصری گیاه ذرت در قالب طرح کاملاً تصادفی و با 4 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد اصلاح-کننده های مختلف در خاک تحت آبیاری با پساب، سبب تغییرات معنی دار پ هاش، قابلیت هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل، کاتیون های محلول، فسفر کل و فسفر فراهم خاک شد. همچنین نتایج تجزیه خاک نشان داد که غلظت کل و فراهم عناصر سنگین در خاک های تیمار شده با اصلاح کننده ها در اکثر موارد بیشتر از غلظت این عناصر در خاک شاهد بود، ولی مقادیر آن ها از حدود زمینه ای عناصر سنگین در خاک کمتر بود و از این لحاظ هیچ گونه تاثیر سویی بر خاک نداشتند. نتایج به دست آمده از این آزمایش مشخص کرد که عملکرد ذرت (وزن تر و خشک) به طور معنی داری تحت تاثیر اصلاح کننده ها قرار گرفتند، به طوریکه حداکثر عملکرد در تیمار کود دامی و حداقل عملکرد در تیمار شاهد مشاهد شد. کاربرد اصلاح کننده ها در خاک تحت آبیاری با پساب روی غلظت برخی از عناصر سنگین گیاه ذرت (ریشه و اندام هوایی) موثر بودند.با مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین اندام هوایی ذرت با حدود معمول و بحرانی عناصر سنگین در گیاه مشخص شد که غلظت کلیه فلزات سنگین در ماده خشک اندام هوایی ذرت در حد مجاز بوده است. اما در ریشه ذرت غلظت همه فلزات بجز روی و کادمیوم بیشتر از حد مجاز این عناصر در گیاهان بود. به طور کلی بیشترین غلظت مشاهده شده در گیاه ذرت (اندام هوایی + ریشه) مربوط به آهن و کمترین غلظت مشاهده شده مربوط به کادمیوم بود.
  13. تاثیر اصلاح کننده های مختلف بر خصوصیات خاک، عملکرد و محتوای عنصری ذرت کشت شده در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی
    سمیه لاغری 1393
    ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جهان واقع شده است به همین دلیل محدودیت منابع آب یکی از مهم ترین معضلات موجود در بخش کشاورزی است. استفاده از پساب فاضلاب تصفیه شده شهری و صنعتی با در نظر گرفتن مسائل جانبی و کاهش بار آلودگی آن از طریق افزودن اصلاح کننده ها به خاک، شاید بتواند نیاز آبی و غذایی گیاه را تامین نماید. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح کننده های مختلف بر خصوصیات خاک، عملکرد و محتوای عنصری ذرت کشت شده در خاک آبیاری شده با پساب صنعتی می باشد. آزمایش گلخانه ای به منظور بررسی تاثیر اصلاح کننده-هایی نظیر: گچ، سیتریک اسید، کود دامی و کمپوست و ترکیبی از آن ها بر برخی خصوصیات شیمایی خاک لومی آبیاری شده با پساب شهرک صنعتی بوعلی و همچنین اثرات آن ها بر عملکرد و محتوای عنصری گیاه ذرت در قالب طرح کاملاً تصادفی و با 4 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که کاربرد اصلاح-کننده های مختلف در خاک تحت آبیاری با پساب، سبب تغییرات معنی دار پ هاش، قابلیت هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل، کاتیون های محلول، فسفر کل و فسفر فراهم خاک شد. همچنین نتایج تجزیه خاک نشان داد که غلظت کل و فراهم عناصر سنگین در خاک های تیمار شده با اصلاح کننده ها در اکثر موارد بیشتر از غلظت این عناصر در خاک شاهد بود، ولی مقادیر آن ها از حدود زمینه ای عناصر سنگین در خاک کمتر بود و از این لحاظ هیچ گونه تاثیر سویی بر خاک نداشتند. نتایج به دست آمده از این آزمایش مشخص کرد که عملکرد ذرت (وزن تر و خشک) به طور معنی داری تحت تاثیر اصلاح کننده ها قرار گرفتند، به طوری که حداکثر عملکرد در تیمار کود دامی و حداقل عملکرد در تیمار شاهد مشاهد شد. کاربرد اصلاح کننده ها در خاک تحت آبیاری با پساب روی غلظت برخی از عناصر سنگین گیاه ذرت (ریشه و اندام هوایی) موثر بودند. با مقایسه میانگین غلظت فلزات سنگین اندام هوایی ذرت با حدود معمول و بحرانی عناصر سنگین در گیاه مشخص شد که غلظت کلیه فلزات سنگین در ماده خشک اندام هوایی ذرت در حد مجاز بوده است. اما در ریشه ذرت غلظت همه فلزات بجز روی و کادمیوم بیشتر از حد مجاز این عناصر در گیاهان بود. به طور کلی بیشترین غلظت مشاهده شده در گیاه ذرت (اندام هوایی + ریشه) مربوط به آهن و کمترین غلظت مشاهده شده مربوط به کادمیوم بود.
    خلاصه پایان نامه

  14. بررسی توزیع مکانی فلزات سنگین حاصل از ریز ذرات گرد و غبار در استان همدان
    1393
    در چند دهه اخیر به دلیل تاثیر زیاد فلزات سنگین بر سلامت انسان ها و اکوسیستم توجه زیادی به آلودگی فلزات سنگین در گرد و غبار شده است. در این راستا 60 نمونه گرد و غبار از موقعیت های مختلف شهر همدان با 5 کاربری متفاوت (ترافیک بالا، ترافیک کم، پارک و فضای سبز، مسکونی و صنعتی) در خرداد ماه سال 1393 جمع آوری شد و بوسیله دستگاه جذب اتمی و ICP MS غلظت فلزات سنگین کادمیوم، روی، مس، سرب، منگنز، آهن، نیکل، کروم و کبالت اندازه گیری شد. مقدار متوسط فلزات سنگین کادمیوم، روی، مس، سرب، منگنز، آهن، نیکل، کروم و کبالت در نمونه های گرد و غبار به ترتیب 36/10، 9/189، 63، 63، 5/378، 7/239471، 7/98، 33 و 8/19 میلی گرم بر کیلوگرم بود. نتایج نشان دادند که نمونه های گرد و غبار در مقایسه با نمونه زمینه مقادیر قابل توجهی مس داشتند. شاخص زمین انباشت (Igeo) نشان داد که ریز ذرات گرد و غبار در شهر همدان برای روی، سرب، منگنز، آهن، نیکل، کروم و کبالت غیرآلوده، در حالیکه برای کادمیوم غیرآلوده تا آلودگی متوسط و برای مس با آلودگی متوسط بود. مقدار متوسط شاخص Igeo به این ترتیب بود: Cu>Cd>Zn،PbMn>Cr,Co. شاخص آلودگی (PI) و متوسط شاخص آلودگی (IPI) نشان دادند که ریز ذرات گرد و غبار در شهر همدان برای منگنز، کروم و کبالت غیرآلوده، برای کادمیوم، روی، سرب، آهن و نیکل با آلودگی متوسط و برای مس آلوده بود. مقدار متوسط شاخص PI و IPI به ترتیب: Cu>Cd>Zn،PbMn>Cr,Co بودند. فاکتور غنی سازی (EF) برای تمام فلزات سنگین با در نظر گرفتن منگنز بعنوان عنصر زمینه محاسبه شد. به استثنای مس فاکتور غنی سازی برای تمام فلزات سنگین کمتر از 2 بودند. بنابراین فاکتور غنی سازی نشان داد که ریز ذرات گرد و غبار در شهر همدان برای کادمیوم، روی، سرب، آهن، نیکل، کروم و کبالت غیرآلوده و برای مس با آلودگی متوسط بود. مقدار متوسط فاکتور غنی سازی به این ترتیب بود: Cu>Cd>FeCr,Co. توزیع مکانی الگوهای پراکنش برای مس، سرب و روی مشابه بودند. نقاط داغ این سه فلز در شمال غربی و قسمت های مرکزی شهر همدان واقع شده اند که از فرضیه کاهش آلودگی فلزات سنگین ناشی از ریز ذرات گرد و غبار از غرب به شرق تبعیت می کنند. دلیل بالا بودن غلظت این فلزات در مرکز شهر نیز عوامل آنتروپوژنیک بود. الگوهای پراکنش مکانی مشابه منگنز، آهن، نیکل، کروم و کبالت حکای
  15. بررسی ریخت های گوناگون کربن آلی خاک در زمین های کشاورزی و چراگاهی در دشت قروه، کردستان، ایران
    ارسلان شریفی 1393
    در میان اجزای گوناگون کره زمین و چرخه های بیوژئوشیمیایی خاک، چرخه کربن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کاربری های گوناگون، کار های کشاورزی و مانند آن بر ویژگی های خاک ها و پویایی کربن در خاک پیامد دارد. هدف این پژوهش بررسی پیامد کاربری زمین و شیوه بهره مندی از خاک بر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی، زیستی و اندوخته های کربن آلی خاک در دشت قروه کردستان است. برای این کار نمونه برداری از لایه 20 سانتی متری رویین خاک در دو فصل پاییز و بهار از کاربری های زمین کشاورزی آبی و دیم، چراگاه قرق و چراگاه آزاد در سه تکرار انجام شد. در این بررسی میدانی از یک طرح کاملا تصادفی در چارچوب فاکتوریل با فاکتورهای زمان نمونه برداری (در دوسطح) و جایگاه نمونه برداری (در چهار سطح) در سه تکرار بهره گیری شد. بررسی ویژگی های زیستی خاک نشان داد که بیشترین اندازه تنفس پایه، تنفس برانگیخته، شمار اسپورهای گلومرال ها و همچنین شمار و گوناگونی بندپایان درشت و کرم های خاکی در کاربری چراگاه قرق در فصل بهار و کمترین آن در کشت دیم در فصل پاییز به دست آمد . در بررسی ویژگی های فیزیکی بیشترین جرم ویژه ظاهری در کاربری کشت آبی در فصل بهار و کمترین اندازه آن در کاربری چرای آزاد فصل بهار به دست آمد. بالاترین اندازه میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در چراگاه قرق در فصل بهار بدست آمد که ناهمانندی چشم گیری با فصل پاییز همین کاربری و فصل بهار چرای آزاد نداشت. کمترین اندازه آن در کاربری دیم در فصل بهار بدست آمد. دگرگونی کاربری زمین از چراگاه به زمین کشاورزی مایه کاهش پایداری خاکدانه ها و همچنین کربن درون خاکدانه ای در همه اندازه ها شد. بیشترین اندازه کربن درون خاکدانه ای در خاکدانه های بزرگتر از 2، 1-25/0 و25/0-053/0 میلی متر درکاربری قرق در فصل بهار و کمترین آن در خاکدانه های 2-1، 1-25/0 و25/0-053/0 میلی متر در کاربری دیم در فصل بهار بدست آمد. در بررسی ویژگی های شیمیایی خاک بالاترین اندازه پتاسیم فراهم در کاربری قرق در فصل پاییز وکمترین اندازه پتاسیم تبادلی در کاربری کشت دیم در فصل بهار به دست آمد. بیشترین اندازه فسفر فراهم نیز در کاربری کشت آبی در فصل بهار و کمترین اندازه آن در کاربری دیم در فصل پاییز بود. در بررسی اندوخته کربن آلی خاک بیشترین اندازه کربن آلی بخش سنگین در کاربری قرق در فصل پاییز و کمترین اندازه آن در کاربری د
    خلاصه پایان نامه

  16. پیامد کاربرد کاه گندم بر زیست فراهمی کادمیوم در خاک پس از آلودگی به نمک نیتراتی آن
    میلاد جعفری منصف 1393
    رسیدن فلزهایی مانند کادمیم به زنجیره ی غذایی یک خطر جدی بشمار می آید . فلز های سنگین پس از افزوده شدن به خاک، بیشترین زیست فراهمی را دارند که با گذشت زمان به ریخت های با حلالیت پایین تر دگرگون می شوند . در این پژوهش توان برخی از ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک ها بر کاهش زیست فراهمی کادمیم پس از آلودگی خاک به این فلز و همچنین پیامد کاربرد کادمیم بر کارکرد بیولوژیک و فروزینگی مواد آلی خاک پس از آلودگی خاک به این فلز بررسی شد. در این پژوهش مواد آلی در دو سطح (بدون آن و 5%کاه گندم)، آلودگی کادمیوم در دو سطح (بدون آن و با 10 میلی گرم بر کیلوگرم خاک )، و سترون کردن در دو سطح (سترون شده و نشده) و همه آن ها در سه تکرار برای دو خاک از همدان و شمال کشور با ویژگی های ناهمگون انجام گرفت. بخش های گوناگون کادمیوم به روش عصاره گیری پی در پی در آغاز و پایان آزمایش اندازه گیری شدند. کادمیوم فراهم خاک ها در عصاره DTPA پس از تیمار خاک در زمان های 1، 10 و 30 دقیقه، 1، 2، 5، 24، 48، 120، 240، 720، 2160 و 3600 ساعت، در خاک های سترون و ناسترون و به کمک دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. پارامترهای بیولوژیک خاک پس از 24، 720 و 2160 ساعت اندازه گیری شدند. ریخت های گوناگون مواد آلی خاک، به روش های فیزیکی ( بخشبندی اندازه ای و بخشبندی دانسیته ای ) پس از 1 روز، 1 ماه، 3 ماه و 5 جدا شده و کربن آلی آن ها به روش اکسیداسیون تر اندازه گیری شد. پس از آلودگی خاک شمال، بیشتر کادمیوم در بخش محلول و تبادلی جای گرفته و پس از 5 ماه کاهش اندکی در اندازه آن رخ داد. پس از آلودگی خاک همدان به کادمیوم، این فلز به تندی به بخش های پیوسته به کربنات ها و بخش باقیمانده رفت و اندازه کمی از آن در بخش محلول و تبادلی ماند. همواره نمونه های دارای کاه کادمیوم بیشتری در بخش پیوسته به ماده آلی داشتند. پیامد کاربرد کاه و گذشت زمان بر کادمیوم بخش محلول و تبادلی در هردو خاک در پایه آماری 1% چشم گیر بود. کادمیوم افزوده شده به خاک همدان در همه نمونه ها با گذشت زمان در بخش پیوسته به کربنات ها انباشته شد. گذشت زمان و به کارگیری کاه گندم به عنوان ماده آلی تازه، هر دو بر فراهمی کادمیوم پیامد چشم گیری در پایه آماری 1% داشتند. داده های جذب کادمیوم و کاهش زیست فراهمی آن در خاک لاهیجان و نمونه های ناسترون خاک همدان با معادله های
    خلاصه پایان نامه

  17. بررسی میزان روی و سرب در خاک های تحت کشت گندم و ارتباط آن با کاربرد کودهای فسفاته در استان همدان
    نسرین رضایی برین 1392
  18. پیامد کاربرد کمپوست زباله های شهری بر ویژگی های شیمیایی خاک و پاسخ گیاه ذرت
    محسن یاری 1392
  19. بررسی میزان کادمیم و توزیع شکل های آن در سری خاک های غالب تحت کشت گندم در استان همدان
    میثم رحیمی 1392
  20. بررسی تاثیر کاربرد کودهای شیمیایی و آلی روی جذب سرب به وسیله گلایول در خاک های آلوده
    هفترانی دودانگه 1391