Afshin Afzali

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Afshin Afzali

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Psychology

Ph.D. Dissertations

  1. بررسي نقش رهبري همنوا و مديريت الكترونيك منابع انساني در كيفيت آموزش مجازي به واسطه رفتار نوآورانه كاري و اخلاق حرفه اي تدريسِ دبيران دوره متوسطه دوّم استان همدان در سال تحصيلي 1401-
    احمد عزيزي 2023
    هدف از اين پژوهش بررسي نقش رهبري همنوا و مديريت الكترونيك منابع انساني در كيفيت آموزش مجازي مدارس با ميانجي گري رفتار نوآورانه كاري و اخلاق حرفه اي تدريس دبيران بود. جامعه پژوهش كليه دبيران دوره متوسطه دوّم استان همدان در سال تحصيلي 1401-1400 به تعداد 1797 نفر (895 نفر زن و 902 نفر مرد) بودند، با توجه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نيمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحيه(19) و جنسيت(مرد و زن) با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 316 دبير انتخاب شد. روش پژوهش كمي از نوع مطالعات همبستگي و رويكرد مدل سازي معادله ساختاري كوواريانس محور است. جهت گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي رهبري همنوا واگنر(2010)؛ مديريت الكترونيك منابع انساني رحمتي(1393)؛ رفتار نوآورانه كاري جانسن(2000)؛ اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان سبحاني نژاد(1395) و پرسشنامه محقق ساخته كيفيت آموزش مجازي مدارس استفاده شد. پايايي و روايي پرسشنامه ها با تكنيك هاي آلفاي كرونباخ، نسبت روايي محتوايي، تحليل عاملي اكتشافي و تحليل عاملي تأييدي بررسي شدند، جهت تحليل داده ها از مدل يابي معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار Lisrel10.30 استفاده شد. نتايج نشان داد رهبري همنوا مديران و مديريت الكترونيك منابع انساني رابطه مثبت با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ رهبري همنوا مديران مدارس به واسطه اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان رابطه مثبت غير مستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ رهبري همنوا مديران مدارس به واسطه رفتار نوآورانه كاري معلّمان رابطه مثبت غير مستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ مديريت الكترونيك منابع انساني به واسطه اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان رابطه مثبت و غيرمستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد؛ مديريت الكترونيك منابع انساني به واسطه رفتار نوآورانه كاري معلّمان رابطه مثبت غير مستقيم با كيفيت آموزش مجازي مدارس در سطح 05/0 دارد و مدل ساختاري پژوهش قادر به تبين 30 درصد واريانس كيفيت آموزش مجازي مدارس بود. نتايج كلي پژوهش نشان داد كه رهبري همنوا و مديريت الكترونيك منابع انساني به همراه نقش ميانجي رفتار نوآورانه كاري و اخلاق حرفه اي تدريس معلّمان نقش مؤثري در كيفيت آموزش مجازي مدارس دارد. بنابراين رهبري همنوا
    Thesis summary

  2. بررسي رابطه ي رهبري سطح پنج و رهبري توزيعي با تعالي سازماني مدارس بواسطه توانمندسازي ساختاري و روانشناختي در بين معلّمان مدارس ابتدايي استان فارس در سال تحصيلي 1400-1399
    حسين معجوني 2022
    هدف پژوهش شناسايي رابطه ي رهبري سطح پنج و رهبري توزيعي با تعالي سازماني مدارس بواسطه توانمندسازي ساختاري و روانشناختي در بين معلّمان مدارس ابتدايي استان فارس در سال تحصيلي 1400-1399 بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي با تأكيد بر معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش شامل معلّمان مدارس دولتي مقطع ابتدايي استان فارس در سال تحصيلي 1400-1399 به تعداد 16264 نفر (8457 نفر زن و 7807 نفر مرد) بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نيمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحيه(35) و جنسيّت(مرد و زن) به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي و بر مبناي فرمول كوكران نمونه اي به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوري داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبري سطح پنج چم آسماني (1386)، رهبري توزيعي المور (2000)، توانمندسازي روانشناختي اسپريتزر (1995)، توانمندسازي ساختاري كردنائيج، بخشي زاده و فتح الهي (1394) و تعالي سازماني عمارلو (1396) صورت گرفت. پايايي پرسشنامه ها با روش آلفاي كرانباخ به ترتيب: 961/0 ، 976/0 ، 936/0 ، 917/0 و 918/0 به دست آمد و روايي محتوايي و سازه پرسشنامه ها نيز با تكنيك هاي نسبت روايي محتوا و تحليل عاملي تأييدي مرتبه دوم بررسي شدند. ضريب آلفاي كرانباخ پرسشنامه ها به ترتيب: به دست آمد. جهت تحليل داده ها و آزمون فرضيه هاي پژوهش از تكنيك هاي تحليل توصيفي (جداول توزيع فراواني، نمودارها، ميانگين، انحراف استاندارد، كجي و كشيدگي)، تحليل استنباطي (ماتريس همبستگي و تحليل مسير تأييدي) با استفاده از دو نرم افزار SPSS. 25 و LISREL. 8.8 استفاده شد. يافته ها نشان داد كه رهبري سطح پنج رابطه مستقيم، مثبت و معنادار با توانمندسازي روانشناختي و تعالي سازماني مدارس دارد؛ رهبري سطح پنج بواسطه توانمندسازي روانشناختي رابطه غيرمستقيم، مثبت و معنادار با تعالي سازماني مدارس دارد؛ رهبري توزيعي رابطه مستقيم، مثبت و معنادار با توانمندسازي ساختاري و تعالي سازماني مدارس دارد؛ رهبري توزيعي بواسطه توانمندسازي ساختاري رابطه غيرمستقيم، مثبت و معنادار با تعالي سازماني مدارس دارد. از يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه رهبران سطح پنج و رهبران توزيعي به همراه نقش ميانجي توانمندسازي روانشناختي و توانمندسازي ساختاري معلّمان داراي نقش مؤثّري در سرآمدي و تعالي سازماني مدارس مي باشند. بنابراين چن
    Thesis summary

  3. طراحي الگوي رهبري تنوع دانشجويان در دانشگاه هاي دولتي غرب كشور
    فريبرز عرفاني زاده 2021
    زمينه رهبري آموزش عالي، پويا، پيچيده و چند بعدي است. به دليل پيچيدگي سازماني، اهداف متعدد و ارزش هاي سنتي دانشگاه ها، ماهيت رهبري در آموزش عالي نيز مبهم و بحث برانگيز است و اين دلايل محققان را به سمت توصيف و تحليل اساس رهبري در آموزش عالي از منظرهاي مختلف سوق داده است. با افزايش تنوع جمعيت دانشجويان در دانشگاه ها، نظام آموزش عالي با چالش هاي زيادي به منظور ايجاد ظرفيت بيشتر براي آنها مواجه مي شود و اين موقعيت ها هر روزه تبديل به بخشي از چشم انداز آموزشي دانشگاه ها در آموزش عالي خواهد شد. درك نقش ها و مهارت هاي لازم براي هدايت تنوع دانشجويان مي تواند به دانشگاه ها در اين زمينه كمك كند. اين پژوهش با هدف طراحي الگوي رهبري تنوع دانشجويان در دانشگاه هاي جامع دولتي غرب كشور انجام شده است. براي اجراي پژوهش از رويكرد آميخته (اكتشافي متوالي از نوع طبقه بندي) استفاده شد. داده ها در دو مرحله كيفي و كمي جمع آوري شد. در بخش كيفي پژوهشگر با استفاده از روش داده بنياد به مطالعه مسئله پژوهش (رهبري تنوع دانشجويان)، شناسايي شاخص ها و ارائه الگوي مفهومي پرداخته است و در بخش كمي به روش توصيفي پيمايشي اعتبار الگوي مفهومي به دست آمده از مرحله كيفي را مورد آزمون قرار داده است. مشاركت كنندگان در بخش كيفي شامل تمامي متخصصان حوزه مديريت، علوم تربيتي، علوم اجتماعي و روانشناسي در دانشگاه هاي كشور بود كه با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند و بر مبناي اشباع نظري يافته ها، با تعداد 18 نفر از آنها مصاحبه به عمل آمد. جامعه آماري پژوهش در بخش كمي شامل تمامي دانشجويان دانشگاه هاي جامع دولتي غرب كشور( دانشگاه بوعلي سينا همدان، دانشگاه كردستان، دانشگاه رازي كرمانشاه، دانشگاه ايلام و دانشگاه لرستان) بود. كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي تك مرحله اي در مرحله اول دانشگاه ايلام انتخاب و در محله دوم 392 نفر از دانشجويان دانشگاه ايلام به روش نمونه گيري تصادفي ساده جهت مطالعه انتخاب شدند. براي برآورد حجم نمونه آماري از فرمول كوكران بهره گرفته شد. ابزار گردآوري داده ها در بخش كيفي، مصاحبه نيمه ساختار يافته بود. داده ها از طريق فرايند كدگذاري مبتني بر طرح نظام دار نظريه داده بنياد تحليل شدند. داده هاي پژوهش از طريق بازخورد مشاركت كننده و ناظران بيروني اعتباريابي شدند. ابزار گردآوري داده ها در بخش ك
  4. ارزشيابي طرح تعالي مديريت مدارس دوره دوم متوسطه استان هاي غرب كشور (همدان، كردستان و كرمانشاه) بر اساس مدل سيپ
    شوبو عبدالملكي 2018
    هدف اين پژوهش ارزشيابي طرح تعالي مديريت مدارس دوره دوم متوسطه استان هاي غرب كشور بر اساس مدل سيپ بوده است. رويكرد اين پژوهش آميخته اكتشافي متوالي از نوع تدوين ابزار بود. ابتدا بر اساس روش تحقيق كيفي و تحليل مضمون حاصل از منابع مرتبط با موضوع و مصاحبه نيمه ساختاريافته با اساتيد صاحبنظر، مقياس اندازه گيري تدوين شد و در مرحله كمي از رويكرد ارزشيابي استفاده شد. جامعه آماري بخش كيفي اساتيد علوم تربيتي و مطلعين طرح تعالي مديريت مدرسه بودند كه 20 نفر از آنان با استفاده از رويكرد هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماري بخش كمي را كارشناسان، مديران و معلمان مدارس دوره دوم متوسطه مجري طرح تعالي مديريت مدرسه استان هاي همدان، كردستان و كرمانشاه تشكيل دادند كه بر اساس فرمول كوكران، 656 نفر(178 نفر همدان، 267 نفر كردستان و 211 نفر كرمانشاه) به شيوه نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي تصادفي انتخاب شدند. اطلاعات بخش كمي با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوري گرديد. روايي پرسشنامه از لحاظ صوري، محتوايي و سازه مورد تأييد اساتيد علوم تربيتي قرار گرفت و پايايي آن نيز بر اساس آلفاي كرونباخ 83/0 محاسبه شد. جهت تحليل داده ها از آزمون دوجمله اي، تحليل عاملي تأييدي، نمره z، تحليل واريانس مكرر و تحليل واريانس مانوا با نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد. نتايج نهايي پژوهش مؤيد مطلوبيت شاخص هاي نكويي برازش و اعتبار مقياس ارزشيابي طرح تعالي مديريت مدرسه بر اساس مدل سيپ در قالب مضامين فراگير 1- زمينه (نيازسنجي، تدوين هدف، عوامل فرهنگي، قوانين و مقررات) ؛ 2- درون داد ( محتوا، منابع انساني، كالبدي، مالي و اطلاعاتي)؛ 3-فرايند( ياددهي يادگيري، نظارت، فعاليت هاي مكمل، انگيزش و خلاقيت) و 4- برون داد (نوآوري سازماني، عملكرد تحصيلي، ارتقاء حرفه اي، توسعه مشاركت و سلامت روان) و در مجموع شامل 19 مضمون سازمان دهنده و 85 مضمون پايه بود. نتايج نمراتZ ، كيفيت طرح تعالي مديريت مدارس دوره دوم متوسطه استان هاي غرب كشور را با مقدار صفر از ميانگين ( صفر ) در سطح متوسط ، زمينه ها با مقدار 24/0- پايين تر از ميانگين در سطح ضعيف ، درون دادها با مقدار 71/0- پايين تر از ميانگين در وضعيت ضعيف ، فرايندها با مقدار 75/0- پايين تر از ميانگين از كيفيت ضعيف و برون دادهاي طرح با مقدار 70/1 بالاتر از ميانگين را مطلوب ارزشيابي كرد. همچنين

M.Sc. Theses

  1. تاثير استفاده از محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر انگيزش و نگرش به يادگيري علوم تجربي دانش آموزان پسر پايه نهم شهرستان سنقر
    مسعود اكبري 2023
    واقعيت مجازي يك فناوري جديد در آموزش است. هدف اصلي پژوهش حاضر تعيين تاثير استفاده از محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر انگيزش و نگرش به يادگيري علوم تجربي در دانش آموزان پسر پايه نهم بود. طرح پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماري دانش آموزان پسر پايه نهم شهر سنقر بود كه 44 نفر از آنها به شيوه نمونه گيري در دسترس انتخاب و در دو گروه 22 نفره قرار گرفتند. جهت گردآوري اطلاعات از پرسشنامه انگيزش يادگيري علم توان و همكاران (2005) پرسشنامه نگرش به يادگيري علوم اكپينر و همكاران (2009) در قبل و پس از آموزش فناوري واقعيت مجازي استفاده گرديد. محتواي آموزشي در آموزش با فناوري واقعيت مجازي، شامل ويديو هاي 360 درجه با موضوع نجوم و كيهان شناسي بود كه دانش آموزان گروه آزمايش، در 8 جلسه و هر هفته دو جلسه ، اين محتوا را آموزش ديدند. داده هاي حاصل از پرسشنامه ، با آزمون كوواريانس تحليل شد. با توجه به نتايج تحليل كواريانس، در مورد انگيزش يادگيري علم (01/0 p<، 01/24 = F) نشان مي-دهد اثر محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر افزايش انگيزش يادگيري علوم تجربي دانش آموزان پايه نهم دركلاس علوم معنادار است. با توجه به مجذور اتا ميزان اين تاثير 37 درصد است. با توجه به نتايج تحليل كواريانس ، در مورد نگرش به يادگيري علوم (01/0 p<، 03/12 = F) نشان مي دهد اثر محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر افزايش نگرش به يادگيري علوم معنادار است و با توجه به مجذور اتا ميزان اين تاثير 29 درصد است. بنابراين نتايج نشان داد كه آموزش واقعيت مجازي بر انگيزش و نگرش به يادگيري علوم در دانش آموزان پسر پايه نهم شهرستان سنقر، اثر معناداري دارد.
    Thesis summary

  2. مقايسه اثر بخشي خرد درماني عمومي و شخصي بر اهمال كاري تحصيلي دانش آموزان
    ليلا زارعي 2023
    هدف از پژوهش حاضر بررسي اثر خرد درماني ( عمومي و شخصي) بر اهمال كاري تحصيلي دانش آموزان بود. به اين منظور جامعه ي آماري از ميان دانش آموزان دوره دوم ابتدايي دبستان پرديس2 (دوره دوم شامل پايه هاي : چهارم، پنجم و ششم) به تعداد 230 نفر با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند و با اجراي يك آزمون ، نمونه اي به اندازه 51 نفر انتخاب شده و سپس به صورت گمارش تصادفي در دو گروه آزمايش الف: (17) / ب: (17) و يك گروه كنترل (17) جايگزين شدند. آزمون شامل يك تكليف غير درسي براي دانش آموزان بود كه طي سه مرحله و در سه تاريخ جداگانه از قبل تعيين شده، تحويل دادند. از اولين روز بعد از واگذاري تكليف، پژوهشگر اسامي دانش آموزان و تاريخي كه تكليف را تحويل مي دادند، يادداشت مي كرد. بعد از اتمام فرصت، تعداد روزهايي كه هر دانش آموز در هر يك از مراحل سه گانه تاخير داشت، محاسبه گرديد. دانش آموزاني كه جزء 25 درصد بالا در تاخير در تحويل تكليف، از كل دانش آموزان مدرسه بودند به عنوان اهمال كار شناخته شدند. با استفاده تكنيك هاي خرددرماني، دانش آموزان در هر گروه آزمايش شش جلسه آموزش ديدند. در نهايت با استفاده از تكليف مذكور مجدداً اهمال كاري تحصيلي دانش آموزان مورد بررسي قرار گرفت. براي تحليل اطلاعات بدست آمده از آزمون، از نرم افزار آماري SPSS استفاده شد. نتايج تحليل كوواريانس چند متغيره نشان داد كه خرددرماني در كاهش ميزان اهمال كاري تحصيلي دانش آموزان تأثير معناداري دارد و اثربخشي روش خرددرماني شخصي بر كاهش اهمال كاري تحصيلي دانش آموزان از روش خرددرماني عمومي بيشتر است. بنابراين پيشنهاد مي شود كه از تكنيك هاي خرددرماني در آموزش استفاده شود و بخشي از آموزش دانش آموزان باشد.
    Thesis summary

  3. تدوين مدلي براي انگيزش تحصيلي بر اساس حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي با نقش واسطه اي نيازهاي بنيادين روان شناختي
    معصومه عزيزي 2023
    مقدمه: انگيزش تحصيلي يكي از متغيرهاي مرتبط با حوزه تحصيلي و محيط يادگيري دانش آموزان است. هدف: پژوهش حاضر طراحي مدل انگيزش تحصيلي بر اساس حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي با ميانجي گري نيازهاي بنيادين روان شناختي در دانش آموزان بود. روش: پژوهش همبستگي و از نوع مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان دختر در سال تحصيلي 1402-1401 دوره متوسطه اول شهر همدان بود. نمونه آماري بر اساس جدول كرجسي -مورگان تعداد 388 نفر با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شد. ابزار استفاده در اين پژوهش شامل مقياس هاي انگيزش تحصيلي والرند و همكاران (1992)، حمايت اجتماعي ادراك شده زيمت و همكاران (1988)، ذهن آگاهي بائر و همكاران (2006) و نيازهاي بنيادين روان شناختي لاگوارديا و همكاران (2000) بود. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از روش هاي آماري توصيفي و همچنين معادلات ساختاري استفاده شد. يافته ها: مدل مفهومي تدوين شده با داده ها برازش مناسبي داشت. روابط ساختاري مدل نشان داد كه حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي بر انگيزش تحصيلي و نيازهاي بنيادين اثر مستقيم و مثبتي دارد. نيازهاي بنيادين روان شناختي نيز بر انگيزش تحصيلي اثر مستقيم و معناداري دارد. همچنين نيازهاي بنيادين روان شناختي نقش ميانجي معناداري در رابطه بين حمايت اجتماعي ادراك شده، ذهن آگاهي و انگيزش تحصيلي دارد. (01/0>P). نتيجه گيري: با توجه به اين كه حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي منابع اجتماعي و رواني قابل توجهي ايجاد مي كنند لذا مي توانند بر مولفه هاي نيازهاي بنيادين روان شناختي تاثيرگذار باشند و ارضاي نيازها بنيادين روان شناختي نيز در مرحله بعدي بر افزايش انگيزش تحصيلي دانش آموزان موثر باشد. در حالت كلي يافته ها نشان دادند كه مدل ارائه شده در مطالعه حاضر با نتايج آزمون مدل برازش مناسبي دارد و مي تواند در تحقيقات مورد استفاده قرار گيرد.
    Thesis summary

  4. تاثير بازي با آب بر عملكرد خواندن و نوشتن دانش آموزان پسر نارساخوان و نارسانويس دورة اول ابتدايي
    زهرا فنايي نعمت سرا 2023
    هدف : اين پژوهش با هدف تاثير بازي با آب بر عملكرد خواندن و نوشتن دانش آموزان پسر نارساخوان و نارسانويس دورة اول ابتدايي انجام شد. روش : پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل انجام شد. جامعه آماري مورد مطالعه را كلية دانش آموزان نارساخوان و نارسانويس دورة اول ابتدايي مراجعه كننده به مراكز اختلال يادگيري باران و ساحل استان همدان در سال تحصيلي 1402-1401 تشكيل دادند . كه از ميان آن ها با روش نمونه گيري هدفمند دو گروه نارساخواني و نارسانويسي با حجم كل 60 نفر انتخاب شدند. گروه نارساخواني با 30نفر (15 نفرگروه آزمايش و 15 نفر گروه كنترل) و گروه نارسانويسي با 30 نفر(15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه كنترل) مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون وكسلر 4 كودكان WISC -IV(2003)، آزمون نما كرمي نوري و مرادي (1381) و آزمون تشخيص نارسانويسي يعقوبي، پلنگي و افضلي (1397-1396) بود. سپس دانش آموزان نارساخوان گروه آزمايش طي 15 جلسه 60 دقيقه اي و دانش آموزان نارسانويس گروه آزمايش نيز طي 15 جلسه 60 دقيقه اي بازي با آب را دريافت كردند. براي جمع آوري داده ها از خرده آزمون هاي ده گانه آزمون نارسا خواني (نما) كرمي نوري و مرادي(1381) و سنجش مولفه هاي شش گانه ازآزمون تشخيص نارسانويسي يعقوبي و همكاران (1396-1397) استفاده گرديد. تجزيه و تحليل داده هاي حاصل از اين پژوهش توسط نرم افزار27 SPSS در دو بخش توصيفي و استنباطي با استفاده از روش هاي آمار توصيفي ( ميانگين و انحراف معيار) و تحليل كواريانس انجام شد. يافته ها: يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه اثر بازي با آب بر بر عملكرد خواندن در دانش آموزان پسر نارساخوان دورة اول ابتدايي تاثير معناداري دارد و با توجه به مجذور اتا ميزان اين تأثير 62 درصد است و همچنين برمولفه هاي خواندن كلمات، قافيه، ناميدن تصاوير، درك متن، درك كلمات، در دانش آموزان پسر نارساخوان معنادار است(p<0/01) و بر مولفه هاي زنجيره كلمات، حذف آواها، ناكلمات، نشانه حرف و نشانه مقوله معنادار نبود (05/0

    Thesis summary

  5. تبيين چالشهاي فلسفي برنامه درسي كودكان كم توان ذهني دوره اول ابتدايي در ايران
    آزاد فاطمي 2023
    پژوهش حاضر با هدف تبيين چالش هاي فلسفي برنامه درسي كودكان كم توان ذهني دوره اول ابتدايي در ايران انجام گرديد. جامعه ي اين پژوهش در قسمت اول (تحليل محتواي كتاب هاي درسي دوره ابتدايي در حيطه انسان شناسي و معرفت شناسي)، كتاب هاي درسي پايه اول تا سوم دوره ابتدايي كم توان ذهني مي باشد كه جمعاً شامل 23 جلد كتاب است و كل جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده است. سپس قسمت دوم تحقيق (شناسايي چالش هاي موجود) به صورت مصاحبه (از معلمين و متخصصين) انجام شد. نمونه آماري هدفمند بود و نمونه گيري تا رسيدن به اشباع نظري ادامه يافت. جهت جمع آوري اطلاعات در وهله اول با استفاده از تلفيق دو روش تحليل محتواي كيفي استقرايي و كمي، تمامي مطالب كتاب ها شامل: جملات، تصاوير و ساختار كتاب به صورت دقيق و جزءبه جزء و صفحه اي بررسي گرديد و مفاهيم و مضمون هاي مربوطه يادداشت گرديد؛ و مقوله اصلي، مقوله هاي مياني و خرده مقوله ها طرح و تمامي مطالب طبقه بندي شدند و در وهله دوم جهت شناسايي چالش هاي برنامه درسي كودكان كم توان، ابزار جمع آوري اطلاعات مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته كه چارچوب سؤالات آن بر مبناي چالش هاي انسان شناسي و معرفت شناسي برنامه درسي كودكان كم توان ذهني با تأكيد بر مقوله هاي بدست آمده در سؤال اول و دوم طرح شده بود. يافته ها نشان داد نوع نگاه به انسان در برنامه درسي اين كودكان موجودي است كه داراي ابعاد جسماني، اجتماعي، عاطفي، معنوي، فردي، اخلاقي و شناختي است؛ و به اين نتيجه رسيديم كه اين ديدگاه بيشتر به ديدگاه اسلامي نزديك تر مي باشد. در اكثر كتاب ها به بعد شناختي انسان توجه بيشتري شده به صورتي كه ساير ابعاد را در بيشتر كتاب ها در تنگنا قرار داده است و حتي مي توان گفت ناديده گرفته شده اند. با توجه به اينكه اين كودكان داراي نيازهاي ويژه اي هستند در تأليف كتاب هاي درسي شان هم بايد به اين نكته توجه مي شود و به صورت ويژه به ابعاد جسماني و فردي و معنوي بيشتر توجه مي شد. در تحليل كتابهاي موردنظر به لحاظ معرفت شناختي، مطالب كتاب ها در سه بعد حسي، شناختي و خلاقانه طرح گرديده و به اين نتيجه رسيديم، با توجه به اينكه هم ادراك حسي، شناختي و هم قدرت خلق و ساختن مد نظر بوده، رويكرد اين كتاب ها به لحاظ معرفت شناسي مبتني بر ديدگاه سازنده گرايي است. همچنين كاملا مشهود است در اكثر كتاب ها به يادگيري شناختي و حسي
    Thesis summary

  6. فراتحليل عوامل مرتبط با ذهنيت فلسفي دانش آموزان
    محمد رضائي 2023
    در دنياي پيچيده امروز، تغييرات زيادي در زندگي بشر در حال وقوع است و ما شاهد رقابت بسيار شديد جوامع براي فناوري برتر هستيم. به نظر مي رسد فرد و جامعه بايد وضعيت خود را به گونه اي تغيير دهند كه از كاروان علم، فناوري و پيشرفت عقب نماند. موضوع آموزش نيز از اين قاعده مستثني نيست. زيرا يك دانش آموز قرن 21 نمي تواند عنصري غير ارادي باشد كه حتي نحوه يادگيري نيز خارج از كنترل او است. برنامه هاي از پيش تعيين شده و بي چون و چرا به سوالات وي پاسخ نمي دهد. به منظور تربيت نسلي پويا و كوشا در ارتقاء ثبات و دوام جامعه، بايد به دانش آموزان شيوه هاي قضاوت در مورد جامعه و انديشيدن در مورد زندگي خود را آموزش داد. هركس داراي ذهن باز و فلسفي است نسبت به ادراكات جديد حساس است، قدرت تمركز دارد و مي تواند برداشت هاي مختلف را به هم مرتبط كند. از سوي ديگر، ما در عصري زندگي مي كنيم كه با سرعت وصف ناپذيري به سمت پيشرفت و فناوري حركت مي كند و در هر حركت چند بعدي، هم پيچيدگي و هم به وسعت علم حركت افزوده مي شود، در اين صورت نياز به تحقيق و محقق نيز بيشتر از هميشه احساس مي شود. در حقيقت، تحقيق يكي از محورهاي مهمي است كه پيشرفت و توسعه پايدار را در هر كشوري تضمين مي كند. اگر تحقيقي صورت نگيرد، دانش بشر افزايش نمي يابد و دچار ركود مي شود. فراگيري آموزش از پويايي و نشاط لازم برخوردار نخواهد بود. هر چيزي كه به عنوان پيشرفت علم در دوره هاي مختلف تاريخ شناخته مي شود، نتيجه تلاش افرادي است كه رويكردي تحقيقاتي در كار خود داشته اند. يكي از اهداف اصلي هر سيستم آموزشي، تربيت افراد آگاه است كه بر اساس استدلال و منطق صحيح تفكر خود را بنا نهاده اند، در برخورد با جهان پيرامون خود با انديشه اي جامع و عميق، جنبه هاي مختلف امور و انعطاف پذيري را مورد بررسي قرار دهند.
    Thesis summary

  7. رابطه بين رهبري تحول گرا با رفتارهاي نو آورانه و توسعه حرفه اي معلمان مقطع ابتدايي شهرستان خرم آباد در سال تحصيلي 7447-7
    فرشته چنگايي 2023
    دف از اين تحقيق بررسي رابطه بين رهبري تحول گرا با رفتارهاي نو آورانه و توسعه حرفه اي معلمان مقطع ابتدايي شهرستان خرم آباد در سال تحصيلي 1400-1401 بود. روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي و كاربردي بود . جامعه آماري تحقيق كليه معلمان ابتدايي شهرستان خرم آباد در سال1400- 1401 است كه تعداد آن ها 1500 نفر بود. از اين تعداد 700 نفر مرد و 800 نفر زن بودند. كه 306 نفر با استفاده از جدول كرجسي و مورگان و به روش نمونه گيري طبقه اي نسبي تصادفي به عنوان نمونه برگزيده شدند. براي گردآوري داده ها از پرسشنامه مديريت تحول گرا باس وآوليو (1997) و پرسشنامه رفتار هاي نوآورانه كانتر (1998) و پرسش نامه توسعه حرفه اي نوا (2008)،استفاده شد. جهت تحليل نتايج از روش هاي آمار توصيفي (فرواني ، فراواني تجمعي، نمودار هاي ستوني ) و آمار استنباطي ( آزمون T تك نمونه اي ، همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه گام به گام) استفاده شده است.نتايج تحقيق نشان داد وضعيت رهبري تحول گرا ،رفتارهاي نوآورانه و توسعه حرفه اي در معلمان مقطع ابتدايي شهرستان خرم آباد به صورت معناداري از متوسط بالاتر است، همچنين بين رهبري تحول گرا و و رفتارهاي نوآورانه معلمان و همچنين رهبري تحول گرا و توسعه اي حرفه اي معلمان مقطع ابتدايي شهر خرم آباد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتايج رگرسيون گام به گام دو مولفه ملاحظات فردي و نفوذ آرماني از ميان مولفه هاي رهبري تحول گرا پيش بيني كننده مناسبي براي رفتارهاي نوآورانه و دو مولفه انگيزش الهام بخش و ترغيب ذهني از ميان مولفه هاي رهبري تحول گرا پيش بيني كننده مناسبي براي توسعه حرفه اي معلمان هستند.
    Thesis summary

  8. پيش بيني خودانزجاري بر اساس احساس كنترل، احساس تنهايي و حمايت اجتماعي ادراك شده در زلزله زدگان سرپل ذهاب
    فاطمه ميرزايي 2023
    هدف از انجام اين پژوهش، پيش بيني خودانزجاري بر اساس احساس كنترل، احساس تنهايي و حمايت اجتماعي ادراك شده در زلزله زدگان سرپل ذهاب بود. اين پژوهش بر اساس هدف، از نوع تحقيقات كاربردي و از نظر نحوه گردآوري داده ها، توصيفي از نوع همبستگي با هدف پيش بيني بود. در اين پژوهش، احساس كنترل، احساس تنهايي و حمايت اجتماعي ادراك شده به عنوان متغيرهاي پيش بين و خودانزجاري به عنوان متغير ملاك در نظر گرفته شده بود. جامعه آماري پژوهش مذكور متشكل از جمعيت شهرستان سرپل ذهاب كرمانشاه، كه زلزله را تجربه كردند، بود كه بر اساس سرشماري سال 1395 تعداد 85342 نفر بودند كه از اين تعداد با استفاده از فرمول كوكران و با ضريب خطاي 5 درصد، 382 نفر انتخاب شدند كه با شيوه نمونه گيري تصادفي طبقه اي، 191 زن و 191 مرد بودند. ابزارهاي پژوهش عبارت از مقياس چندبعدي انزجار از خود كريرايز (2014)، پرسشنامه احساس كنترل شاپيرو (1994)، مقياس احساس تنهايي راسل (1996) و مقياس حمايت اجتماعي ادارك شده زيمت (1988) است. داده ها با استفاده از SPSS26 و از طريق رگرسيون گام به گام و همبستگي مورد آزمون قرار گرفت. نتايج تحليل رگرسيون در سطح معناداري 0 نشان داد احساس تنهايي 65 درصد، احساس تنهايي و حمايت اجتماعي ادراك شده به طور معكوس 66 درصد و احساس تنهايي، حمايت اجتماعي ادراك شده به طور معكوس و احساس كنترل به طور معكوس 67 درصد از واريانس خودانزجاري را پيش بيني مي كنند.
    Thesis summary

  9. بررسي رابطه صلاحيتهاي حرفه اي و هوش هيجاني با موفقيت شغلي معلمان مدارس متوسطه دوم شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1400
    محسن فرخي حريني 2023
    پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه صلاحيتهاي حرفه اي و هوش هيجاني با موفقيت شغلي معلمان مدارس متوسطه دوم شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1400 انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ شيوه گردآوري داده ها توصيفي- همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس متوسطه دوم شهر كرمانشاه مي باشد. حجم نمونه بر اساس جدول كرجسي و مورگان و روش تصادفي طبقه اي 380 نفر تعيين گرديد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسش نامه هاي استاندارد صلاحيتهاي حرفه اي معلمان لورنس و همكاران (2004)، هوش هيجاني شرينگ (1995) و موفقيت شغلي ﻧﺒﯽ (2001) است.روايي براي تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش، از دو سطح آمار توصيفي (ميانگين، انحراف استاندارد، جدول و نمودار) و آمار استنباطي (تي تك نمونه اي، ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چندگانه و نرم افزار spss استفاده شد. نتايج وضعيت سنجي نشان داد ميانگين صلاحيت هاي حرفه اي، هوش هيجاني، موفقيت شغلي از ميانگين آماري (3) بزرگ تر است. نتايج همبستگي نيز نشان داد بين صلاحيت هاي حرفه اي با موفقيت شغلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بين هوش هيجاني با موفقيت شغلي رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. ضرايب پيش بيني نشان داد بعد نگرشي-رفتاري و مديريتي صلاحيت حرفه اي مي توانند به طور مثبت و معني داري موفقيت شغلي را پيش بيني كنند و بعد مهارت هاي اجتماعي مي تواند به طور مثبت و معني داري موفقيت شغلي را پيش بيني كند. بنابراين، ارتقا شرايط و عوامل سازماني آموزش و پرورش در حوزه داشتن اهداف روشن، بالا رفتن سطح آموزش مستمر و مداوم نيروي كار با ايجاد انگيزش مناسب معلمان از طريق آموزشها ي ضمن خدمت جهت ارتقاي هوش هيجاني و كسب صلاحيت هاي حرفه اي استاندارد مي توانند در ميزان موفقيت شغلي، معلمان مدارس متوسطه شهر كرمانشاه موثر واقع شود.
    Thesis summary

  10. نقش هوش ديجيتالي در يادگيري درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه بوعلي ‏سينا
    عاصفه محققي 2020
    اين پژوهش با هدف بررسي نقش هوش ديجيتالي در يادگيري درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه بوعلي‏سينا انجام شد. روش اين پژوهش از نوع تركيبي است. جامعه ي پژوهش در مرحله ي اول شامل كليه ي متخصصين كامپيوتر دانشگاه بوعلي سينا و در مرحله ي دوم دانشجويان درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت كه اين درس را در ترم اول سال تحصيلي 98-99 اخذ نموده بودند، بود. نمونه گير ي پژوهش در بخش طراحي ابزار در مرحله ي اول به صورت گلوله برفي از بين متخصصان كامپيوتر انجام شد كه شامل 13 استاد و دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد بود. در مرحله ي دوم از بخش طراحي ابزار نمونه گيري به صورت هدفمند انجام شد كه شامل 9 نفر از اساتيد رشته ي كامپيوتر، روان شناسي و تكنولوژي آموزشي بودند. نمونه ي بخش كمي نيز به صورت تمام شماري شامل 30 نفر از دانشجويان درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت بود. ابزار گردآوري داده ها شامل دو بخش مصاحبه هاي نيمه ساختارمند با متخصصان و پرسشنامه ي محقق ساخته ي هوش ديجيتال بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده گرديد. در بخش آمار توصيفي از ميانگين و انحراف استاندارد استفاده شد و در بخش آمار استنباطي از محاسبه ي CVR، آزمون پيرسون و رگرسيون خطي و هم چنين ضريب آلفاي كرونباخ در SPSS استفاده شد. نتايج حاصل از اين پژوهش پس از تجزيه و تحليل داده ها در مرحله ي اول منجر به تعيين 6 مولفه براي هوش ديجيتالي شد كه شامل: خلاقيت، توانايي تحليل گري، انديشه منطقي و تفكر انتزاعي، توانايي حل مسئله، تمركز و دقت و هوش رياضي است. هم چنين در مرحله دوم، اين پژوه منجر به توليد پرسشنامه ي هوش ديجيتالي شد كه شامل 36 سنجه مي باشد. در مرحله ي بعدي همبستگي بين نمره ي هوش ديجيتالي و نمره درسي دانشجويان با آزمون پيرسون محاسبه شد و با نتيجه ي 534/0 مشخص گرديد كه اين دو همبستگي مثبت دارند. درنهايت نيز ميزان پيش بيني يادگيري دانشجويان و نمره ي هوش ديجيتالي با محاسبه ي رگرسيون تعيين گرديد و از آن جا كه معناداري 02/0 محاسبه شد مي توان نتيجه گرفت كه هوش ديجيتالي مي تواند يادگيري دانشجويان را در درس كاربرد كامپيوتر در تعليم و تربيت پيش بيني كند. يكي ديگر از نتايج مهم اين پژوهش دست يابي به ابزاري جهت اندازه گيري هوش ديجيتالي بود كه اين امر ميسر شد. پرسشنامه ي هوش د
    Thesis summary

  11. تاثيرآموزش كاركردهاي اجرايي( فراشناخت و حافظه فعال) بر اصلاح عملكرد نوشتن دانش آموزان نارسانويس مقطع ابتدايي شهر همدان
    مرضيه شمس 2020
    پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير آموزش كاركردهاي اجرايي (فراشناخت و حافظه فعال) بر اصلاح عملكرد نوشتن دانش آموزان نارسانويس انجام گرفت. روش پژوهش به صورت آزمايشي بود. در اين راستا، 30 نفر از دانش آموزان ابتدائي شهرستان همدان به روش نمونه گيري تصادفي در دو گروه آزمايش ويك گروه كنترل قرار گرفتند. ابزارهاي مورد استفاده شامل آزمون تشخيص نارسانويسي يعقوبي,افضل وپلنگي (1397)، مقياس هوش وكسلر نسخه چهارم و آزمون ديكته بودند. آموزش حافظه فعال مطابق با برنامه آموزشي دن (2008) در 8 جلسه آموزشي يك ساعته اجرا شد. همچنين آموزش فراشناخت بر پايه برنامه گيري (2010) در 8 جلسه يك ساعته آموزشي اجرا شد و گروه كنترل در ليست انتظار باقي ماند. نتايج تحليل كواريانس تك متغيره نشان داد كه گروه حافظه فعال درمقايسه با گروه كنترل عملكرد نوشتن را به طور معناداري افزايش داد (01/0>p). همچنين نتايج نشان داد كه گروه فراشناخت نيزدرمقايسه با گروه كنترل باعث بهبود عملكرد نوشتن شده است (0/01>p). در مجموع يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه آموزش فراشناخت و حافظه فعال بر عملكرد نوشتن دانش آموزان نارسانويس موثر بود(0/01>p) اما بين تاثيردو روش آموزشي بر عملكرد نوشتن كودكان نارسانويس تفاوت معناداري وجود نداشت (0/05 Thesis summary

  12. بررسي دانش حرفه اي تدريس رياضي دانشجو معلّمان ابتدايي دانشگاه فرهنگيان بر اساس چهارچوب TEDS-M
    زينب شهبازي 2019
    پژوهش حاضر باهدف بررسي دانش حرفه اي تدريس رياضي دانشجو معلّمان ابتدايي دانشگاه فرهنگيان بر اساس چهارچوب TEDS-M انجام شده است. به اين منظور، از يك سو دانش حرفه اي تدريس رياضي دانشجو معلّمان ابتدايي دانشگاه فرهنگيان با ميانگين بين المللي مقايسه شده است و از طرف ديگر با دانشجويان دو رشته علوم تربيتي و رياضي مورد ارزيابي قرار گرفته است. اين پژوهش از نوع پژوهش توصيفي- تحليلي مي باشد. جامعه پژوهش شامل دانشجو معلّمان دانشگاه فرهنگيان و نيز دانشجويان علوم تربيتي و رياضي دانشگاه بوعلي سينا به عنوان كساني كه برنامه درسي تربيت معلّم ابتدايي را نگذرانده اند، بود. اين افراد شامل 98 نفر دانشجو معلّم سال سوم و چهارم دانشگاه فرهنگيان همدان، 78 نفر دانشجويان سال سوم و چهارم رشته رياضي و 141 نفر دانشجويان سال سوم و چهارم رشته علوم تربيتي دانشگاه بوعلي سينا همدان كه مجموعاً 317 نفر بودند. از اين تعداد 48 نفر از دانشجويان دانشگاه فرهنگيان، 43 نفر از دانشجويان رشته رياضي و 77 نفر از دانشجويان رشته علوم تربيتي دانشگاه بوعلي سينا بر اساس جدول كرجسي و مورگان به روش نمونه گيري تركيبي تصادفي ساده و طبقه اي به عنوان نمونه تعيين شد. ابزار اين ارزيابي، نمونه سؤالات استاندارد آزمون تدز- ام است كه در سال 2008 توسط انجمن ارزيابي پيشرفت تحصيلي در هفده كشور دنيا اجراشده است. روايي آزمون توسط متخصصين برنامه درسي رياضي و معلم رياضي تاييد گرديد و همچنين پايايي آزمون با استفاده از شاخص آلفاي كرونباخ مورد تاييد مي باشند.جهت تحليل داده هاي پژوهش از روش هاي آمار توصيفي (فراواني، درصد، ميانگين، واريانس چولگي، كشيدگي، انحراف استاندارد، روش t تك نمونه اي، آماره لوين، آزمون آنووا و آزمون هاول) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شده است. نتايج حاصل از تجزيه وتحليل آزمون ها حاكي از آن بود كه دانش حرفه اي تدريس رياضي دانشجو معلّمان دوره ابتدايي دانشگاه فرهنگيان نسبت به استاندارد متوسط جهاني پايين تر است. به طوركلي وضعيت دانش محتوايي رياضي دانشجو معلّمان دوره ابتدايي دانشگاه فرهنگيان پايين تر و دانش آموزشي محتوايي رياضي دانشجو معلّمان دوره ابتدايي دانشگاه فرهنگيان بالاتر از استاندارد متوسط جهاني است. همچنين وضعيت دانش محتوايي رياضي دانشجو معلّمان نسبت به دو گروه ديگر به ترتيب عبارت اند از: دانشجويان رشته
    Thesis summary

  13. مطالعه استدلال اخلاقي دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 98-97
    امين توسلي 2019
    اين پژوهش با هدف بررسي چگونگي استدلال اخلاقي در دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدايي شهر همدان انجام شد. براي نيل به اين هدف، از روش تحقيق آميخته تبييني استفاده شد. بدين صورت كه ابتدا داده هاي كمي گرداوري شد و سپس داده هاي كيفي. جامعه آماري تمامي دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدايي شهر همدان در سال تحصيلي 98-97 مي باشد. در مرحله اول شش مدرسه از هر دو ناحيه 1و2 همدان (دو مدرسه دولتي و يك مدرسه غيرانتفاعي از هرناحيه) و از هر مدرسه يك كلاس در پايه چهارم، پنجم و ششم به صورت تصادفي انتخاب شد. پرسشنامه استاندارد قضاوت اخلاقي دورگاندا و ميراوارما بين 395 دانش آموز مورد مطالعه توزيع شد و نتايج آن مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. داده هاي اين قسمت با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري خي دو و همبستگي اسپيرمن استفاده شد. يافته هاي حاصل از تجزيه و تحليل كمي نشان داد كه اولاً دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدايي شهر همدان در مجموع از قدرت استدلال اخلاقي بالايي برخوردارند. همچنين يافته ها حاكي از آن بود كه بين سن و استدلال اخلاقي دانش آموزان رابطه معناداري وجود دارد، به طوري كه با افزايش سن قدرت استدلال اخلاقي دانش آموزان نيز بالا مي رود. اما بين پايگاه اجتماعي و قدرت استدلال اخلاقي رابطه معناداري مشاهده نشد. در مرحله دوم با توجه به نتايج مرحله قبل از هر پايه تحصيلي چهار نفر انتخاب شد. بدين صورت كه دونفر از نمرات بالا و دو نفر از نمرات پائين آزمون كمي در هر پايه تحصيلي قرار داشتند و هر كدام از اين پايه ها به عنوان يك گروه انتخاب شد. يعني در مجموع دوازده نفر در مرحله دوم مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس از طريق مصاحبه نيمه ساختاريافته كه براساس معماهاي اخلاقي شكل گرفته بود ، داده ها جمع آوري شد و به روش كد گذاري و مقوله بندي تحليل شدند. يافته هاي حاصل از بخش كيفي نيز حاكي از آن بود كه نحوه استدلال دانش آموزان بسيار شبيه به نظريه شناخت گراياني چون پياژه و كلبرگ است. در مجموع، نحوه استدلال دانش آموزان بسيار شبيه به مراحل دوم و سوم كلبرگ بود. يعني اينكه دانش آموزان توانايي توجه به عواقب كار را داشتند و بر اساس ويژگي هاي اين مراحل كه كلبرگ ذكر كرده است، استدلال مي كنند.
    Thesis summary

  14. ساخت و اعتباريابي پرسشنامه تربيت فرهنگي بر اساس ديدگاه امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري
    مريم رضوانيان 2019
    هدف از اين پژوهش ساخت و اعتبار يابي پرسشنامه تربيت فرهنگي از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) است. جامعه آماري در بخش كيفي شامل كليه منابع و اسناد موجود (دست اول و دست دوم) هستند كه به موضوع تربيت فرهنگي به ويژه از منظرحضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري (مدظله العالي) پرداخته اند. هم چنين تعداد 11 نفر از متخصصان هستند. جامعه آماري در بخش كمي شامل كليه دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه بوعلي هستند كه تعداد كل آنها 7478 نفر به تفكيك 4711 نفرزن و 2767 نفر مرد مي باشند. روش نمونه گيري در بخش كمي به روش تلفيقي (خوشه اي چندمرحله اي- طبقه اي نسبتي) انجام شد. حجم نمونه بر اساس حداكثر حجم در جدول كرجسي- مورگان و الزام استفاده از نمونه هاي بزرگ در مطالعات هنجاريابي 576 نفر از دانشجويان مقطع كارشناسي بودند كه به تفكيك362 نفر زن و214 نفرمرد بودند. روش نمونه گيري در بخش كيفي روش ملاك مدار بود براي گرد آوري داده ها در بخش كيفي از چك ليست بحث ديدگاه متخصصان استفاده شد. ابزار اندازه گيري در بخش كمي پرسشنامه محقق ساخته تربيت فرهنگي از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري(مدظله العالي) مي باشد و براساس مقياس 5 درجه اي ليكرت تنظيم شده است كه از نمره 1 (خيلي كم)، تا نمره 5 (خيلي زياد) ارزش گذاري شده است. و براي تجزيه و تحليل داده ها در بخش كيفي از كدگذاري عالي-محوري و باز استفاده شد و در بخش كمي براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمارتوصيفي شامل(فراواني،درصد،ميانگين،انحراف معيار، آزمون نرمال بودن، توزيع داده ها(كالموگروف- اسميرنوف)، tتك گروهي، t درگروه هاي مستقل و تحليل عامل اكتشافي و تأييدي و آزمون فريدمن استفاده شده است. پرسشنامه تربيت فرهنگي داراي پنج مؤلفه علم طلبي، استقلال فكري، خودباوري ملي، عدالت فرهنگي و تفكر انتقادي و82 گويه است.اين پرسشنامه از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري(مدظله العالي)از اعتبار لازم بر خوردار است. و دانشجويان از لحاظ مؤلفه هاي تربيت فرهنگي بالاتر از سطح متوسط هستند و بين دانشجويان از لحاظ مؤلفه هاي تربيت فرهنگي تفاوت معني دار وجود ندارد.
    Thesis summary

  15. ارائه مدل مفهومي زيست بوم يادگيري الكترونيكي براي كودكان 3 تا 10 سال
    زهرا بهرامي 2018
    پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومي زيست بوم يادگيري الكترونيكي براي كودكان 3 تا 10 سال انجام گرفت. روش انجام پژوهش از نوع آميخته به صورت متوالي و با طرح اكتشافي بود. جامعه ي هدف در بخش كيفي اين پژوهش شامل كليه اسناد مربوط به زيستبومهاي يادگيري و همچنين اسناد مربوط به خصيصه هاي كودكان 3 تا 10 سال؛ نمونه كارهاي عملياتي از زيستبومهاي يادگيري؛ و كودكان 3 تا 10 ساله بود و جامعه ي آماري در بخش كمّي شامل تمامي متخصصان رشته تكنولوژي آموزش از جمله اعضاي هيئت علمي، دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري بود. حجم نمونه در بخش كيفي شامل: فصل دوم كتاب جستجوي زيست بوم هاي يادگيري نورمن جكسون (2016)، مقالات، كتاب ها، پايان نامه ها، سايت ها، مصاحبه با استاد راهنما، مصاحبه با يك كودك و مشاهده رفتارهاي آن كودك و بررسي و مهندسي معكوس نمونه هاي عملياتي زيست بوم هاي يادگيري الكترونيكي بودند كه با روش نمونه گيري هدفمند و مبتني بر ملاك انتخاب شدند و همچنين در بخش كمي شامل 55 نفر از اعضاي هيئت علمي، دانشجويان ارشد و دكتري تكنولوژي آموزش دانشگاه بوعلي سينا و دانشگاه علامه طباطبائي بود كه به صورت تصادفي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها در بخش كيفي شامل مطالعه اسناد و مصاحبه و در بخش كمي از پرسشنامه محقق ساخته زيست بوم يادگيري الكترونيكي براي كودكان 3 تا 10 سال استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها در بخش كيفي از تحليل مضمون، ماتريس مضامين و شبكه ي مضامين استفاده شد و در بخش كمي از روش هاي آمار توصيفي، تحليلي و معادلات ساختاري روش تحليل مسير استفاده شد. يافته هاي حاصل در بخش كيفي، منجر به ارائه مدل مفهومي از زيست بوم يادگيري الكترونيكي براي كودكان 3 تا 10 سال شد و در بخش كمي براي برازش مدل مورد نظر از تحليل عاملي تاييدي استفاده شد و برازش مدل در سطح بالايي قرار داشت. يافته ها ارتباط بين مؤلفه هاي مدل را تاييد كردند.
    Thesis summary

  16. بررسي رابطه بين ميزان استفاده از فضاي مجازي با توانايي هاي شناختي و تفكر انتقادي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    جواد هدايتي منظور 2017
    چكيده :هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بين ميزان استفاده از فضاي مجازي با توانايي هاي شناختي وتفكر انتقادي دانشجويان است.جامعه آماري اين پژوهش كليه دانشجويان كارشناسي دانشگاه بوعلي سينا همدان هستند كه تعداد آنها 7494نفر مي باشد.كه از طريق نمونه گيري طبقه اي وبر اساس جدول كرجسي ومورگان 500نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش اين پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است و براي جمع آوري داده هاي مورد نياز از دوپرسشنامه محقق ساخته،آزمون ميزان استفاده از اينترنت وآزمون توانايي هاي شناختي ويك پرسشنامه استاندارد،آزمون تفكر انتقادي ريكتس استفاده شده است.روايي محتوايي اين دوآزمون محقق ساخته از طريق اعمال نظرات هفت نفر از متخصصان برنامه ريزي درسي وپايايي آنها با محاسبه آلفاي كرانباخ به ترتيب 82/0،77/0و 85/0 مي باشد. دادههاي جمع آوري شده با استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي همچون ميانگين،نمودار،جدول،فراواني،درصدوانحراف معياروروش هاي آمار استنباطي همچون tتك گروهي،آزمون همبستگي پيرسون ورگرسيون گام به گام استفاده شده است. ودرمحيط نرم افزارspss تجزيه و تحليل شد. يافته ها نشان داد كه ميانگين ميزان استفاده از فضاي مجازي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا 2/84 بدست آمده است كه ازميانگين آماري (3) كوچكتر است كه در سطح پاييني قراردارد .ميانگين توانايي هاي شناختي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا 3/46 بدست آمده است كه از ميانگين آماري(3)بزرگتر است وبالاتر از ميانگين آماري قراردارد .ميانگين تفكر انتقادي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا 3/57بدست آمده است كه از ميانگين آماري (3)بزرگتر است و بالاتر از ميانگين آماري قرار دارد . بين ميزان استفاده از فضاي مجازي با توانايي هاي شناختي رابطه همبستگي مثبت ومعنادار در سطح(a=0/05)، وبين ميزان استفاده از فضاي مجازي با تفكر انتقادي رابطه همبستگي مثبت ومعناداري در سطح(a=0/01) وجود دارد.به عبارتي با افزايش ميزان استفاده از فضاي مجازي توانايي هاي شناختي وتفكر انتقادي دانشجويان افزايش يافته است.بر اساس يافته هاي پژوهش پيشنهاد مي شود كه با توجه به رشد سريع فضاي مجازي در بين اقشار مختلف جامعه به خصوص دانشجويان لزوم توجه به اين فناوري وگنجاندن واحدهاي درسي به مديران و مجريان دانشگاه ها توصيه مي شود.
    Thesis summary

  17. تاثيرآموزش با مدل تغيير مفهومي بر ميزان درك فلسفي مفهوم معاد در دانش آموزان پسرپايه دوم دوره دوم متوسطه شهر هرسين
    محمدحسن دولتياري 2017
    پژوهش حاضر با هدف تاثيرآموزش با مدل تغيير مفهومي بر ميزان درك فلسفي مفهوم معاد در دانش آموزان پسرپايه دوم دوره دوم متوسطه شهر هرسين صورت گرفت.روش اين پژوهش، روش شبه آزمايشي و از نوع پيش آزمون – پس آزمون با گروه كنترل بود . جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان پسرمتوسطه دوره دوم شهر هرسين ميباشد. به منظور انجام نمونه تعداد 120 نفر دانش آموز به روش تصادفي ساده در چهار گروه 30 نفري(دو گروه آزمايشي و دو گروه گواه) جايگزاري مي شوند.جهت جمع آوري داده ها از پرسشنامه محقق ساخته معاد استفاده شد. روايي اين پرسشنامه براساس روايي محتوايي، براساس نظر متخصصين مورد تاييد قرار گرفت و پايايي آن براساس آلفاي كرونباخ 85/0 صدم محاسبه گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي شاخص هاي فراواني، درصد، انحراف معيار، ميانگين و از امار استنباطي تحليل كواريانس و به منظور استفاده از آزمون هاي پارامتريك از آزمون لون استفاده شد.نتايج نشان داد كه اثر پيش آزمون معني دار است و با حذف اثر پيش آزمون مشاهده مي شود بين گروه كنترل و آزمايش از نظر معاد تفاوت معني‫داري وجود دارد. بنابراين گفت آموزش به روش مدل تغيير مفهومي به صورت معناداري بر درك مفهومي معاد دانش آموزان تاثير معني داري داشته است.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
    Thesis summary