Ahmad Ershadi

Associate Professor

Update: 2024-05-16

Ahmad Ershadi

Faculty of Agriculture / Department of Horticultural sciences

Ph.D. Dissertations

  1. غربال گري برخي ارقام تجاري و ژنوتيپ هاي اميدبخش بادام ايران براي مقاومت به سرمازدگي بر پايه ويژگي هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي
    نبي هداوند 2022
    بادام يكي از محصولات خشكباري ايران است كه از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد. خاصيت انباري بسيار بالا، سهولت حمل و نقل و نگهداري، ضايعات كم، قابليت زياد صادرات و ظرفيت بالاي كشت بادام در كشور سبب شده است كه سياست افزايش سطح زير كشت اين محصول در طول برنامه هاي توسعه جزء اصلي ترين اهداف زير بخش باغباني قرار گيرد، اما زود گلدهي در ژنوتيپ ها و ارقام بومي و تجاري بادام و در نتيجه سرمازدگي و كاهش شديد توليد، از مشكلات عمده توليدكنندگان اين خشكبار در اغلب سال ها است. سرمازدگي دير رس بهاره خسارت قابل توجهي از نظر اقتصادي به باغداران وارد مي كند، زيرا سبب از بين رفتن گل ها، ميوه هاي تازه روئيده و شاخساره ها شده و اين خود بر ذخاير غذايي، رشد، توليد مثل، نمو برگ و نهايتا بقاي درخت در سالهاي بعدي اثرات بسيار منفي دارد. مقاومت به سرما در جوانه هاي گل بدليل عوامل متعددي نظير خصوصيات ساختاري، مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي است. از جمله فاكتورهاي مهم كه بر حساسيت و يا مقاومت گل ها به سرمازدگي بهاره تاثير گذار هستند مي توان به ژنوتيپ، مرحله نمو، تشكيل يخ، ميزان رطوبت و وضعيت تغذيه اي مادگي اشاره كرد. تلاش هاي قابل ملاحظه اي براي كاهش خسارت سرمازدگي بهاره در بادام صورت گرفته است، ليكن تاكنون توصيه عملي و كاملاً سودمند براي آن وجود ندارد. بنابراين، رسيدن به درك صحيحي از ويژگي ها و مكانيسم هاي ايجاد مقاومت جهت دستيابي به ارقام مقاوم به سرما با عملكرد بالا و بازارپسندي خوب كه از اهداف عمده توليد و به نژادي بادام بشمار مي رود، بسيار ضروري مي نمايد. اين پژوهش برآن شد تا با بررسي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي 70 رقم تجاري و ژنوتيپ اميدبخش بادام ايران در رابطه با مقاومت به سرما و غربال گري آن ها، مقاوم-ترين ارقام و ژنوتيپ ها را براي اهداف توسعه باغات و به نژادي اين محصول مهم معرفي نمايد.
  2. بررسي تحمل به خشكي برخي از ارقام انگور به عنوان پايه براي رقم بيدانه سفيد
    سمبه بهرامي 2021
    در اين پژوهش تحمل به خشكي شش رقم انگور ايراني بررسي شده و تأثير آنها به عنوان پايه بر تحمل به خشكي رقم بيدانه سفيد ارزيابي گرديد. در آزمايش اول تحمل به خشكي (80% و 40% آب قابل دسترس خاك) ارقام چفته، رطبي، خليلي، لعل، رشه و بيدانه سفيد ارزيابي شده و رابطه بين برخي پاسخ هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي اين ارقام با تحمل به خشكي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه تنش خشكي 40% آب قابل دسترس منجر به افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول كل، پرولين، پراكسيد هيدروژن، فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني، فنل كل، اسيد آسكوربيك، نشت يوني، مالون دي آلدئيد و كاهش غلظت كلروفيل، پروتئين هاي محلول كل، ويژگي هاي رشدي، جذب عناصر فسفر و نيتروژن در كليه ارقام شد. بالاترين تحمل به خشكي در رقم چفته، مشاهده شد كه به دنبال آن رقم رطبي قرار گرفت و پايين ترين تحمل به خشكي در اين شرايط در رقم بيدانه سفيد ديده شد. رقم چفته داراي بيشترين وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه، حجم ريشه، فعاليت آنزيم هاي كاتالاز، آسكوربات پراكسيداز و غلظت فنل كل و كمترين غلظت مالون دي آلدئيد و پراكسيد هيدروژن بود، كمترين شاخص حساسيت به تنش خشكي و سوبرينه شدن ريشه ناشي از كم آبي در اين رقم مشاهده شد. رقم بيدانه سفيد داراي كمترين وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه، حجم ريشه، فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني، فنل كل، كربوهيدرات هاي محلول كل و پرولين در شرايط تنش بود. اين رقم سطح برگ خود را در شرايط تنش كاهش چنداني نداد و بالاترين درصد نشت يوني، غلظت مالون دي آلدئيد، پراكسيد هيدروژن، كاهش در محتواي نسبي آب برگ و غلظت نيتروژن را داشت. بيدانه سفيد داراي بالاترين شاخص حساسيت به تنش خشكي و سوبرينه شدن ريشه در شرايط تنش بود. در آزمايش دوم اثر پايه هاي چفته، رطبي، لعل، خليلي، رشه و بيدانه سفيد بر تحمل به خشكي رقم بيدانه سفيد مورد بررسي قرار گرفت. پايه ها تأثير معني داري بر رشد رويشي (ازجمله وزن تر و خشك اندام هوايي، تعداد برگ)، غلظت پرولين، كربوهيدرات هاي محلول، صفات فتوسنتزي (تعرق، فتوسنتز، هدايت روزنه اي)، فعاليت آنزيم هاي سوپراكسيد ديسموتاز، كاتالاز و غلظت برخي عناصر برگ رقم بيدانه سفيد در شرايط آبياري نرمال داشتند. نقش پايه در فعاليت آنزيم آنتي اكسيداني، غلظت اسموليت هاي سازگاركننده پرولين و كربوهيدرات هاي محلول، نشت الكتروليت ها، غلظت م
  3. تأثير ملاتونين بر تحمل به خشكي پايه هاي كادامن و GF677
    سميه امرايي تبار 2021
    چكيده در اين پژوهش تحمل پايه هاي هسته دار GF677 و كادامن به تنش خشكي ارزيابي شد. همچنين تأثير ملاتونين و نيتريك اكسيد بر افزايش تحمل به خشكي و تغييرات برخي شاخص هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي مرتبط با تحمل به خشكي در اين پايه ها بررسي شد. در آزمايش اول آستانه تحمل به خشكي و رابطه بين برخي پاسخ هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي دو پايه هسته دار كادامن و GF677 با تحمل تنش بررسي گرديد. نهال هاي ريشه دار شده يك ساله اين دو پايه با افزودن مقادير متفاوتي از پلي اتيلن گليكول-6000 به محلول غذايي هوگلند در معرض تنش خشكي (1/0- (شاهد)، 6/0-، 1/1- و 6/1- مگاپاسكال) قرار گرفت. افزايش معني دار نشت يوني و كاهش محتواي نسبي آب برگ در پايه هاي كادامن و GF677 به ترتيب در تنش خشكي 6/0- و 1/1- مگاپاسكال اتفاق افتاد. غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي و عملكرد كوانتومي فتوسيستم II (FV/FM) حساسيت كمتري به تنش داشته و در پايه هاي كادامن و GF677 به ترتيب در تنش خشكي 1/1- و 6/1- مگاپاسكال دچار كاهش معني دار شد. كاهش در فتوسنتز، تعرق، CO2 زير روزنه اي و هدايت روزنه اي در تنش خشكي شديد در پايه كادامن بسيار چشمگير تر از GF677 بود. در تنش 6/1- مگاپاسكال، پايه GF677 علي رغم كاهش قابل توجه در تعرق، فتوسنتز خود را چندان كاهش نداد درحالي كه در پايه كادامن كاهش نسبي در فتوسنتز در تنش 6/1- مگاپاسكال به مراتب بيشتر از كاهش نسبي تعرق و CO2 زير روزنه اي بود و همين منجر به كاهش كارايي نسبي مصرف آب و هدايت مزوفيلي كادامن در مقايسه با GF677 شد. به نظر مي-رسد كاهش شديد فتوسنتز در پايه كادامن در كنار محدوديت هاي روزنه اي تا حد زيادي ناشي از محدوديت هاي غير روزنه اي مانند آسيب به غشاء سلولي و كاهش كلروفيل، كارتنوئيد ها و فلورسانس كلروفيل در اين پايه است. تنش خشكي باعث افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين، پراكسيد هيدروژن، ملاتونين دروني، آنتي اكسيدان هاي آنزيمي و غير آنزيمي در هر دو پايه شد. پايه كادامن افزايش بيشتري در غلظت پرولين و پراكسيد هيدروژن در شرايط تنش نسبت به GF677 نشان داد. بالاترين همبستگي بين پايداري غشاء هاي سلولي و پاسخ هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي بررسي شده در تيمارهاي خشكي 1/1- و -6/1- مگاپاسكال مشاهده شد كه نشان مي دهد گياهان هنگام قرار گرفتن در معرض تنش خشكي در يك حد بحراني سيستم محافظتي خود را فعال مي
  4. اثر ملاتونين برون زاد بر روي برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي انگور تحت تنش سرما
    سيدصمد مرادي حيدراباد 2020
    چكيده در اين پژوهش تحمل هفت رقم انگور تجاري به دماي پايين طي فصل رشد ارزيابي شد. همچنين تأثير ملاتونين و نيتريك اكسيد بر افزايش تحمل به سرما و تغييرات برخي شاخص هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي مرتبط با تحمل به سرما در نهال هاي يك ساله انگور بررسي شد. در آزمايش اول تحمل به سرماي ارقام انگور خليلي، بي دانه قرمز، فخري، ريش بابا، تامسون سيدلس، ياقوتي و روبي سيدلس طي فصل رشد ارزيابي شد و رابطه بين برخي پاسخ هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي اين ارقام با تحمل به سرما بررسي شد. به همين منظور نهال هاي يك ساله گلداني اين ارقام در معرض تيمارهاي دمايي 25، چهار، صفر و منفي چهار درجه سلسيوس قرار گرفتند. بالاترين تحمل به سرما در منفي چهار درجه سلسيوس مربوط به رقم خليلي و به دنبال آن فخري و بيدانه قرمز بود و كمترين تحمل در روبي سيدلس و تامسون سيدلس مشاهده شد. بين تحمل به سرماي زمستانه قبلاً گزارش شده براي اين ارقام با تحمل به سرماي منفي چهار درجه طي فصل رشد رابطه قوي ولي با تحمل به سرماي چهار درجه سلسيوس رابطه نسبتاً ضعيف تري وجود داشت. كاهش دما باعث افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين، پروتئين محلول، پراكسيد هيدروژن، آنتي اكسيدان هاي آنزيمي و غير آنزيمي و ملاتونين دروني و كاهش كلروفيل، تبادلات گازي، شاخص Fv/Fm و محتواي نسبي آب برگ در همه ارقام شد. ارقام متحمل به سرما شامل خليلي، فخري و بي دانه قرمز بالاترين محتواي نسبي آب، كربوهيدرات هاي محلول، پروتئين محلول، كلروفيل كل، شاخص Fv/Fm و فعاليت آنتي اكسيدان هاي آنزيمي و غير آنزيمي و كمترين درصد نشت يوني، غلظت مالون دي آلدييد، پراكسيد هيدروژن و پرولين را داشتند. بيشترين غلظت مالون دي آلدييد، پرولين و پراكسيد هيدروژن در ارقام حساس روبي سيدلس، تامسون سيدلس و ياقوتي ديده شد. بالاترين همبستگي بين پايداري غشاء هاي سلولي و پاسخ هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي بررسي شده در تيمارهاي سرمايي منفي چهار و صفر درجه سلسيوس مشاهده شد كه نشان مي دهد گياهان پس از كاهش دما تا يك حد بحراني سيستم محافظتي خود را فعال مي كنند. در آزمايش دوم، با استفاده از نتايج آزمايش اول دو رقم مقاوم و حساس به سرماي خليلي و روبي سيدلس انتخاب شده و تأثير ملاتونين بر غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي، شاخص فلورسانس كلروفيل، تبادلات گازي و خصوصيات بيوشيميايي آن ها تحت تنش سرما بررسي گرديد.
  5. اثر منگنز، سيليسيم و براسينواستروئيد بر تحمل تنش آبي دو رقم انگور در شرايط گلداني و درون شيشه اي
    پرستو قرباني 2019
    در نواحي خشك و نيمه خشك كمبود آب يكي از محدوديت هاي جدي براي كشاورزي است. در اين پژوهش مكانيسم هاي مورفوفيزيكوشيميايي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني دو رقم انگور رطبي و تامسون سيدلس تحت تنش كم آبي و تيمار سولفات منگنز ، سيليكات پتاسيم و هورمون براسينواستروييد در شرايط گلداني (محلول پاشي برگي) و درون شيشه اي ارزيابي شد. اين پژوهش در قالب سه آزمايش مجزا انجام شد. در هر سه آزمايش از تيمار تنش كم آبي ظرفيت زراعي (بدون تنش كم آبي)، تنش كم آبي متوسط Mpa) 1-)، تنش كم آبي شديد ( Mpa5/1-) و تنش كم آبي خيلي شديد (Mpa 2-) در روش گلداني و محيط موراشينگ و اسكوگ (MS) همراه مقادير 0، 3، 9 و 12 درصد وزني به حجمي پلي اتيلن گلايكول 6000 (PEG) در روش درون شيشه اي استفاده شد. در آزمايش اول از تيمار سولفات منگنز 0، 2 و 4 گرم در ليتر در شرايط گلداني و از محيط موراشيگ و اسكوگ (MS) با سه تيمار بدون منگنز (0 ميلي گرم در ليتر)، 9/16 ميلي گرم در ليتر (غلظت استاندارد محيط) و 8/33 ميلي گرم در ليتر (دو برابر غلظت استاندارد)، در آزمايش دوم از تيمار سيليكات پتاسيم 0، 10 و 15 ميلي مولار در شرايط گلداني و 5/0 و 1 ميلي گرم در ليتر سيليكات پتاسيم در محيط موراشينگ اسكوگ و در آزمايش سوم از تيمار هورمون براسينواستروئيد 4/0 و 6/0 ميلي گرم در ليتر در شرايط گلداني و 2/0 و 4/0 ميلي گرم در ليتر در محيط موراشينگ اسكوگ براي آزمايش درون شيشه اي استفاده شد. فراسنجه هاي رشدي شامل ارتفاع گياه، وزن تر و خشك ساقه، ضخامت برگ، وزن تر و خشك ريشه و محتواي نسبي آب برگ تحت تاثير تنش كم آبي كاهش يافت اما طول ريشه افزايش نشان داد. فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني، غلظت پروتئين محلول و كاروتنوئيد برگ تحت تاثير تنش كم آبي افزايش نشان داد. تيمار سولفات منگنز باعث افزايش قابل توجهي در فراسنجه هاي رشدي، محتواي آب برگ، فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني، غلظت پروتئين محلول و كاروتنوئيد برگ شد. بيشترين فعاليت آنزيم سوپراكسيدديسموتاز برگ در شرايط درون شيشه اي در تيمار 8/33 ميلي گرم در ليتر سولفات منگنز در سطح تنش 12 درصد پلي اتيلن گلايكول در رقم رطبي (U min-1 g-1 FW 4/65) و در شرايط گلداني در تيمار 4 گرم بر ليتر سولفات منگنز در رقم رطبي در سطح تنش خيلي شديد (U min-1 g-1 FW 1/84) ديده شد. نتايج اين پژوهش پيشنهاد مي كند كه سولفات منگنز مي
  6. اثر محلول پاشي كلريد كلسيم، سولفات پتاسيم و نفتالين استيك اسيد بر تحمل به سرماي انگور رقم بيدانه سفيد
    حديثه حقي 2019
    خسارت ناشي از دماي پائين به عنوان يكي از مهم ترين محدودكننده هاي رشد، توليد انگور را در اكثرمناطق به خطر مي اندازد. اين پژوهش در قالب دو آزمايش جداگانه طراحي شد؛ در آزمايش اول انگورهاي رقم بيدانه سفيد با كلريدكلسيم (0، 1 و 2 درصد) و نفتالين استيك اسيد (0، 100، 300 و 500 پي پي ام) و تركيب آن ها و در آزمايش دوم با كلريد كلسيم (0، 1 و 2 درصد) و سولفات پتاسيم (0، 1، 2 و 3 درصد) محلول پاشي شدند. تيمارهاي محلول پاشي روي بوته هاي 10 ساله انگور رقم بيدانه سفيد با فاصله هر 10 روز يك بار از 28 شهريور تا 7 مهر سال 1394 در يك باغ تجاري انجام شد و در سال 1395 تكرار گرديد. جوانه ها در دي، بهمن و اسفند ماه در هر دو سال آزمايش نمونه گيري شدند و سپس به مدت 3 ساعت در معرض تيمارهاي انجماد: 12- ، 16- ، 20- ، 24- و 28- درجه سانتي گراد قرار گرفتند. اثر محلول پاشي تيمارهاي آزمايش بر زمان ريزش برگ ها قبل از خواب زمستانه و زمان باز شدن جوانه ها در بهار سال بعد بررسي شد. تحمل به يخ زدگي (LT50) و تغييرات در فعاليت آنتي اكسيدان ها، مقدار كربوهيدرات محلول، پرولين، پروتئين هاي كل و كلسيم محلول جوانه ها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دادند كه صرف نظر از تيمارهاي محلول پاشي، تحمل به سرماي جوانه ها از دي ماه تا بهمن ماه افزايش يافته و در اسفندماه كاهش نشان داد. در آزمايش اول، تيمار تركيبي نفتالين استيك اسيد 300 پي پي ام به همراه كلريدكلسيم 1 درصد سبب بيشترين تاخير در ريزش برگ ها (20 روز تاخير نسبت به شاهد) و همچنين 4 درجه سانتي گراد افزايش تحمل به يخ زدگي در جوانه ها (LT50 حاصل از نشت يوني) در سردترين ماه سال (بهمن ماه) در مقايسه با شاهد شدند. غلظت اسموليت هاي سازگار كننده (كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي كل) و فعاليت آنتي اكسيداني جوانه ها در تيمار تركيبي كلريدكلسيم 1 درصد و نفتالين استيك اسيد افزايش چشم گيري نسبت به تيمار شاهد نشان دادند. تيمار جداگانه نفتالين استيك اسيد و در تركيب با كلريدكلسيم 1 درصد فعاليت آنزيم هاي سوپر اكسيد ديسموتاز و آسكوربات پراكسيداز جوانه ها را افزايش داد. در آزمايش دوم تيمار 1 درصد كلريدكلسيم (33/21- درجه سانتي گراد) و 3 درصد سولفات پتاسيم (88/21- درجه سانتي گراد) باعث افزايش تحمل يخ زدگي جوانه ها نسبت به شاهد (68/17 درجه سانتي گراد) شد. فعاليت سوپراكسيد د
  7. ارزيابي تحمل به خشكي در نهالهاي پيوندي و غير پيوندي بادام با استفاده از نشانگرهاي مرفولوژيكي، فيزيولوژيكي و بيوشيميايي
    حسين مرادي 2019
    اثرات تنش خشكي بر پنج پايه ي پيوندشده و غير پيوندي بادام به صورت يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار مورد مطالعه قرار گرفت. پايه هاي رويشي GF677، گارنم و يك هيبريد بادام هلوي محلي به علاوه پايه-هاي بذري بادام ( رقم فرانيس) و هلو (ژنوتيپ محلي) در حالت پيوند شده و بدون پيوند تحت تنش خشكي قرار داده شدند. رقم پيوندك فرانيس و تيمارهاي تنش شامل نگهداري پتانسيل ماتريكس آب خاك در حد 3/- مگا پاسكال (شاهد)، 9/- مگا پاسكال (تنش متوسط) و 5/1- مگا پاسكال (تنش شديد) بودند. سطح تنش به مدت چهار هفته در گياهان حفظ شد سپس صفات مورد نظر ثبت گرديد. تنش خشكي باعث افزايش نسبت وزن تر و خشك ريشه به ساقه، وزن ويژه برگ، محتواي قندهاي محلول، غلظت پرولين آزاد برگ و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان شامل سوپراكسيد ديسموتاز، پراكسيداز، كاتالاز، آسكوربات پراكسيداز، فلورسانس اوليه كلروفيل، غلظت اسيد ابسيزيك و پتاسيم در برگ شد. همچنين تنش خشكي منجر به كاهش پتانسيل آب برگ، محتواي نسبي آب برگ، رشد شاخه و رشد قطري پايه و پيوندك، وزن تر و خشك اندام ها، سطح برگ محتواي كلروفيل و شاخص Fv/Fm، غلظت آهن كل و ازت برگ گرديد. همه پايه هاي مورد مطالعه پاسخ هاي مشابهي به تنش خشكي نشان دادند، اما شدت اين پاسخ ها در پايه ها متفاوت بود همچنين نتايج نشان داد تاثير پذيري پايه هاي پيوندي از تنش خشكي كمتر از پايه هاي غير پيوندي است علاوه بر اين در پاسخ به تنش خشكي، ميزان تغييرات و دامنه نوسان صفات ارزيابي شده در بين پايه هاي غير پيوندي در مقايسه با پايه هاي پيوند شده بسيار بيشتر بود. به طور كلي تاثير تنش خشكي روي پايه هاي بادام بذري، GF677 و هيبريد محلي نسبتا مشابه بود و پايه هاي مذكور به طور معني داري كمتر از گارنم تحت تاثير خشكي قرار گرفتند. پايه ي هلوي بذري تحت تنش بيشترين افت در ويژگي هاي اندازه گيري شده را نشان داد. براساس نتايج فلورسانس كلوفيل به عنوان شاخصي ساده براي ارزيابي ميزان تحمل به خشكي پايه هاي بادام در شرايط تنش شديد خشكي پيشنهاد مي شود.
  8. انتقال ژنهاي B 1,3 Gluconase, Chitinase و PR1 به انگور جهت افزايش تحمل به سفيدك سطحي
    راضيه رستمي 2019
    بيماريهاي قارچي بهويژه سفيدك سطحي باعث خسارت زيادي به عملكرد و كيفيت ميوه انگور ميشوند. بهمنظور تسهيل انتقال ژن، يك سيستم كارآمد القاي كالوس جنينزا، توليد جنين سوماتيكي و باززايي براي شش رقم انگور مهم ايراني شامل بيدانه سفيد، بيدانه قرمز، فخري، شاهاني، عسكري و ياقوتي و دو رقم خارجي تامسون سيدلس و فليم سيدلس ارائه شد. براي القاي كالوس جنينزا، بساكها در محيط MS حاوي نه تركيب مختلف D-4,2( 5/2 ،5 و 01 ميكروموالر( و BAP( 0 ،2 و 4 ميكروموالر( كشت شدند. ارقام واكنشهاي متفاوتي به تركيب-هاي مختلف از تنظيمكنندههاي رشد نشان دادند و باالترين درصد كالوس جنينزا در ارقام عسكري )22/33 درصد( و بيدانه سفيد )35/32 درصد( مشاهده شد. سه محيط 0 -حاوي 2 ميكرموالر BAP + 0 ميكروموالر D-4,2 ،2 -حاوي 2 ميكروموالر BAP و 3 -فاقد تنظيم- كنندههاي رشد براي بلوغ جنينهاي سوماتيكي استفاده شد. باالترين تعداد جنين سوماتيكي در ارقام فخري و عسكري در محيط حاوي 2 ميكرموالر BAP + 0 ميكروموالر D-4,2 ،براي ياقوتي در محيط حاوي 2 ميكروموالر BAP و در ارقام بيدانه سفيد، بيدانه قرمز و تامسون سيدلس در محيط فاقد تنظيمكنندههاي رشد مشاهده شد. سپس جنينهاي سوماتيكي به محيط جوانهزني با دو تركيب تنظيمكنندههاي اسمزي 0 -5/1 ميكروموالر BAP و 2 -5/2 ميكروموالر BA + 0/1 ميكروموالر NAA انتقال داده شدند. جنينهاي با ريشه طويل و سرشاخه غيرنرمال طي جوانهزني در محيط MS حاوي 5/2 ميكروموالر BA + 0/1 ميكروموالر مشاهده شدند. درصد باززايي در محيط WPM( 72/27 درصد( بيشتر از محيط MS( 22/55 درصد( بود. بهطوركلي بيشترين جنينزايي سوماتيكي و باززايي در ارقام عسكري، بيدانه سفيد، تامسون سيدلس و بيدانه قرمز مشاهده شد. ژنهاي PR1 ،كيتيناز و بتا -0 و 3 -گلوكاناز به صورت توأم و از طريق آگروباكتريوم سويه LBA4404 به رقم تجاري بيدانه سفيد منتقل شدند. يك پروتوكل بهينه انتقال به واسطه آگروباكتريوم در انگور بيدانه سفيد از طريق بررسي مدت تلقيح )5 ،01 ،05 و 21 دقيقه(، دوره همكشتي )24 ،47 و 22 ساعت(، نوع بافت جنينزا )كالوس جنينزا و جنين سوماتيكي( و پالسميد )پالسميد 0 و 2 )توسعه داده شد. بهترين نتايج از مدت تلقيح 01 دقيقه، دوره همكشتي به ميزان 47 ساعت، استفاده از كالوس جنينزا و پالسميد نوع 0 به دست آمد. بيشترين كارآمدي انتقال ژن )7/2 درصد( در كالوسهاي تلقيح شده ب
  9. غربال تعدادي از پايه هاي هيبريد سيب نسبت به تنش خشكي
    داريوش آتشكار 2018
    به منظور ارزيابي تحمل به خشكي برخي پايه هاي هيبريد سيب، آزمايشي گلداني به صورت فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با 11 ژنوتيپ حاصل از برنامه اصلاح پايه هاي سيب شامل AR1 تا AR11 به همراه پايه  به عنوان شاهد متحمل در دو تيمار آبياري 40 و 80 درصد ظرفيت زراعي اجرا شد. در اين پژوهش فاكتورهاي فيزيولوژيكي، شامل: هدايت روزنه اي، تعرق،C زير روزنه، هدايت مزوفيلي، فتوسنتز، كارايي مصرف آب، محتوي نسبي آب برگ، دماي سطح برگ، دماي بخش دروني تاج، فلورسانس كلروفيل (FFmFvFvFm)، شاخص سبزينگي، پايداري غشاء سلولي، ويژگي هاي بيوشيميايي شامل: فعاليت آنزيم هاي سوپر اكسيد ديسموتاز، آسكوربات پراكسيداز، پراكسيداز گاياكول، كاتالاز، غلظت مالون دي آلدئيد، راديكال آزاد پراكسيد هيدروژن، پرولين برگ، قندهاي محلول كل، پروتئين كل، ميزان كلروفيل aو ، كلروفيل كل، كاروتنوئيدها، در مراحل مختلف پس از اعمال تنش (3 و 9 هفته پس از شروع آزمايش) ارزيابي گرديد. همين طور صفات رشدي شامل: ارتفاع نسبي گياه، قطر نسبي تنه،، نسبت برگدهي، سطح برگ و در انتهاي آزمايش وزن تر و خشك شاخه، ريشه و برگ، بيوماس كل و سيستم ريشه اي گياهان به لحاظ عمق وگسترش ريشه، تعداد ريشه هاي نازك (با قطر كمتر از 2 ميلي متر) و ريشه هاي ضخيم (با قطر بيشتر از 2 ميلي متر)، نسبت وزن خشك ريشه به شاخه و ساقه اندازه گيري شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم فزار آماري SAS و مقايسه ميانگين ها به روش آزمون چند دامنه اي دانكن انجام شد. نتايج به دست آمده نشان داد ژنوتيپ پايه هاي موردمطالعه به لحاظ خصوصيات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و رشدي تفاوت معني داري در سطح 1% از خود نشان دادند. تيمار تنش خشكي پارامترهاي فوق را تحت تاثير قرارداد و باعث كاهش آنها گرديد اما تاثير آن در ژنوتيپ پايه هاي مختلف متفاوت بود. تحت تنش خشكي، بيشترين مقادير صفات فيزيولوژيكي و بيوشيميايي در ژنوتيپ پايه هاي ARAR و كمترين آن در ژنوتيپ پايه هاي AR3,AR6,AR7,AR9 ثبت گرديد. به لحاظ صفات رشدي ژنوتيپ پايه هاي سيب به سه دسته:1-ژنوتيپ پايه هاي كم رشد ,AR8,AR11،2- متوسط رشد ,AR2,AR5,AR10 و 3- پر رشد،AR3,AR6,AR7,AR9 تقسيم شدند. ژنوتيپ پايه هاي پر رشد داراي بيشترين بيوماس خارج از خاك و كمترين نسبت وزن خشك ريشه به شاخه و ساقه، ژنوتيپ پايه هاي كم
  10. شناسائي تنوع زيستي فندق هاي بومي ايران با استفاده ازصفات مورفولوژيكي، نشانگرهاي ريزماهواره و برخي تركيبات شيميائي
    جواد فرخي تولير 2017
    زيستگاه هاي طبيعي فندق عمدتاً در مناطق شمال و شمال غرب ايران در استان هاي گيلان و اردبيل قرار دارند. جنگل فندقلو بزرگ ترين خزانه ژني فندق در شمال غرب ايران است. محدود شدن توسط كوه هاي بلند، دارا بودن هواي نيمه سرد و غناي تنوع گياهي اين زيستگاه را نسبت به ساير خزانه هاي ژني شمال غرب ايران متمايز كرده است. مطالعه حاضر باهدف بررسي تنوع ژنتيكي برخي ژنوتيپ هاي فندق در فندقلو با استفاده از ويژگي هاي مورفولوژيكي، بيوشيميايي و مولكولي و ارزيابي روابط خويشاوندي بين برخي جمعيت هاي فندق در استان هاي اردبيل و گيلان انجام شد. در پژوهش اول تنوع مورفولوژيكي 70 ژنوتيپ فندق زيستگاه فندقلو بر اساس 12 صفت كمّي و 21 صفت كيفي بررسي شد. بر اساس آماره هاي توصيفي بيشترين تنوع در صفات مربوط به مغز، پوشينه و شكل ميوه مشاهده شد. فندق هاي جنگل فندقلو به طور ميانگين اندازه مغز و ميوه كوچك تر و وزن كمتر ولي درصد مغز بالايي نسبت به فندق هاي نواحي ديگر كشور داشتند. بيشترين همبستگي در صفات كمّي بين طول مغز و ضخامت مغز(878/0r =)، طول ميوه و ضخامت ميوه (875/0r =)، طول برگ و پهناي برگ (774/0r =)، درصد مغز و شاخص كلروفيل (617/0r =) و در صفات كيفي بين تراكم شاخه و پاجوش دهي (487/0r =) و صفات انحناي رد پايه ميوه و اندازه رد مادگي (352/0r =) مشاهده شد. تجزيه به مؤلفه هاي اصلي در مورد صفات كمّي نشان داد كه 4 مؤلفه اصلي اول مسئول 5/74 درصد و در مورد صفات كيفي 9 مؤلفه اصلي اول مسئول 3/64 درصد كل تغييرات بود. داده هاي به دست آمده توسط روش تجزيه به مؤلفه اصلي و تجزيه كلاستر به روش UPGMA بر اساس صفات كمّي ژنوتيپ هاي بررسي شده را در هفت گروه و بر اساس صفات كيفي در هشت گروه خوشه بندي نمود. تنوع ژنتيكي ژنوتيپ ها از موقعيت جغرافيايي آن ها تبعيت نمي كرد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه درختان فندق جنگل فندقلو داراي تنوع مورفولوژيكي بالايي بوده و مي توان از اين تنوع ژنتيكي در برنامه هاي آتي اصلاح نژاد استفاده نمود. در پژوهش دوم بيست ژنوتيپ برتر فندق ازنظر صفات مورفولوژيكي و فنولوژيكي از بين70 ژنوتيپ قبلاً بررسي شده انتخاب و علامت گذاري شدند. ده صفت مربوط به ابعاد ميوه و مغز و تركيبات فيتوشيميايي (درصد روغن، پروتئين و كربوهيدرات در مغز و غلظت تاكسول در برگ هاي مسن) در اين ژنوتيپ ها اندازه گيري شد. به منظور بررسي اثرات احت
  11. غربال گري برخي ارقام توت فرنگي در پاسخ به دماهاي پايين بر اساس ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي
    فرهاد كرمي 2017
    غربال ارقام توت فرنگي در پاسخ به دماهاي پايين بر اساس شاخص هاي آسيب سرما، برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و خصوصيات رشد رويشي و زايشي 21 رقم توت فرنگي در سه آزمايش مورد بررسي قرار گرفت. در آزمايش اول تحمل به سرماي ارقام توت فرنگي تحت تأثير يخبندان هاي طبيعي در ايستگاه تحقيقات كشاورزي قاملو ( دهگلان، استان كردستان) مورد ارزيابي قرار گرفت. اين آزمايش از سال 1392 به مدت دو سال در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار اجرا گرديد. بر اساس نتايج اين آزمايش، درصد بقاي ارقام همبستگي مثبت و معني داري با محتوي آب نسبي طوقه، غلظت كلروفيل برگ، تعداد برگ، طول دوره گلدهي، تعداد گل آذين، تعداد گل، طول دوره ميوه دهي، تعداد ميوه، وزن ميوه و عملكرد بوته داشت. همچنين همبستگي منفي و معني داري بين درصد بقاء با اندازه سطح برگ، غلظت نيتروژن برگ، نشت يوني برگ و طوقه، آسيب يخزدگي برگ و طوقه، شدت قهوه اي شدن بافت طوقه ودماي LT50 برگ و طوقه مشاهده شد. بر اساس شاخص هاي ارزيابي آسيب يخزدگي، ارقام كراسني برگ، كويين اليزا، داچنيتسا، آروماس، كردستان، آليسو و يالوا به عنوان ارقام متحمل به سرما و ارقام سلوا، تنسي بيوتي، پاجارو، چندلر، بليك مور، گاويوتا و مك دونانس به عنوان ارقام حساس به سرما شناسايي شدند. در آزمايش دوم هفت رقم توت فرنگي كه بر اساس نتايج آزمايش اول داراي درجات مختلفي از تحمل به سرماي زمستان بودند شامل ارقام كراسني برگ، كويين اليزا، كردستان، يالوا، چندلر، بليك مور و تنسي بيوتي انتخاب و در شرايط سرمادهي كنترل شده با استفاده از اتاقك سرماساز ترموگراديان، تحت تأثير دماهاي پايين (4+، 5-، 10-، 15-، 20- و 25- درجه سانتي گراد) بصورت آزمايش اسپليت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج اين آزمايش نشان داد با كاهش دما، محتوي آب نسبي برگ، غلظت كلروفيل برگ، مؤلفه هاي فلورسنس كلروفيل و فعاليت آنزيم هاي سوپراكسيد ديسموتاز(SOD)و پراكسيداز(POD) كاهش يافت در حاليكه ميزان نشت يوني، شاخص آسيب يخزدگي، غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين، پروتئين هاي محلول، آسكوربيك اسيد(AsA) و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء (MDA) در برگ و طوقه افزايش يافت. در ارقام متحمل به سرما ( كراسني برگ، كويين اليزا و كردستان) ميزان نشت يوني، آسيب يخزدگي، غلظت پرولين، محتوي پروتئين محلول و غلظت M
  12. تاثير تيمارهاي آب گرم و برخي تركيبات شيميايي بر القاء مقاومت به سرمازدگي ميوه خرمالو (Dyospyrus kaki)
    مريم باقري 2014
    هدف از اين پژوهش، بررسي اثرات تيمارهاي پس از برداشت آب گرم و برخي تركيبات شيميايي شامل متيل جاسمونات، اسيد ساليسيليك، 1-متيل سيكلو پروپن، پوترسين، كلريد كلسيم و دي فنيل آمين در القاء مقاومت به سرمازدگي و اندازه گيري پارامترهاي ظاهري و كيفي ميوه خرمالو رقم كرج طي نگهداري در انبار سرد بوده است. ميوه ها در مرحله بلوغ تجاري برداشت شده و جهت اعما تيمار بلافاصله به آزمايشگاه منقل شدند. تيمار آب گرم بهترين تيمار در اين پژوهش معرفي شد. تيمار با دي فنيل آمين طي نگهداري خرمالو در انبار با دماي پايين از توسعه علائم سرمازدگي در ميوه جلوگيري كرد. كاربرد برونزاد پوترسين به ويژه با غلظت 5 ميلي مولار تا حدودي وانست از خسارت سرمازدگي بكاهد. در اين مطالعه براي اولين بار تاثير اسيد ساليسيليك بر افزايش مقاومت به سرمازدگي انباري مطالعه و گزارش شد. تيمار تركيبي ساليسيليك اسيد و آب گرم نتوانست به صورت همگرا باعث توسعه عمر انباري خرمالو شود. غلظت هاي 2% و 4% كلريد كلسيم باعث حفظ سفتي ميوه و فعاليت آنزيم كاتالاز و كاهش پراكسيداسيون ليپيد و نشت يوني شدند. به طور كلي متيل جاسمونات توانست باعث كاهش خسارت سرمازدگي تحت دماي پايين انبار شود. ميزان فعاليت آنزيم هاي گالاكتوروناز، آ سي سي سنتاز و آ سي سي اكسيداز در ميوه هاي تيمار شده با آب گرم و 1-MCP كاهش يافت كه البته آب گرم در اين زمينه موفق تر عمل نمود.
  13. ارزيابي اثر تغذيه و اسيد ابسيزيك روي مقاومت به سرماي انگور (Vitis vinifera L.)
    روح الله كريمي 2014
    اين پژوهش در قالب پنج آزمايش مجزا انجام شد. در آزمايش اول، مقاومت به سرماي 15 رقم انگور (بيدانه سفيد، بيدانه قرمز، پرلت، تامسون سيدلس، تبرزه، خليلي، ريش بابا، روبي، شاهاني، صاحبي، عسگري، فخري، گزنه اي، لعل و ياقوتي) بعد از اعمال تيمارهاي سرمايي (محدوده دمايي 4- تا ºC28-) با استفاده از چهار روش (نشت يوني، آزمون تترازوليوم، قهوه اي شدن اكسايشي و سبز شدن جوانه ها پس از انجماد) طي چهار مرحله آبان، دي، اسفند و فروردين ارزيابي و ارتباط بين مقاومت به سرما و غلظت كربوهيدرات و پروتئين هاي محلول، پرولين، محتواي آب، فنول كل و مالون د ي آلدهيد در اين ارقام طي اين مدت بررسي شد. در آزمايش دوم، تغييرات فصلي در مقادير LT50، قندهاي محلول (ساكاروز، گلوكز، فروكتوز و رافينوز)، نشاسته و اسيد ابسيزيك جوانه در سه رقم انگور خليلي، عسگري و پرلت طي شش مرحله در فصل خواب ارزيابي شد. در سومين آزمايش، اثر كاربرد آخر فصل سه سطح اوره (0، 1 و 2 درصد) و سه سطح سولفات پتاسيم (0، 5/1 و 3 درصد) بر تحمل يخ زدگي، ذخاير كربوهيدراتي و نيتروژني جوانه هاي انگور رقم بيدانه سفيد طي مرحله شروع سازگاري به سرما، سازگاري كامل و خروج از سازگاري مشخص شد. در چهارمين آزمايش، اثر كاربرد برگي غلظت هاي مختلف (0، 50، 100 و 200 ميكرومولار) اسيد ابسيزيك روي تحمل به سرما و برخي صفات فيزيولوژيك انگور رقم بيدانه سفيد بررسي شد و در آزمايش پنجم، تغييرات فعاليت آنزيم هاي آنتي اُكسيدان (سوپراكسيد ديسموتاز، كاتالاز، پراكسيداز و آسكوربات پراكسيداز) و تبادلات گازي در پاسخ به كاربرد برگي غلظت هاي ذكر شده اسيد ابسيزيك روي انگور رقم بيدانه سفيد تحت تنش سرما مورد ارزيابي قرار گرفت. در آزمايش اول بين مقاومت به سرماي برآورد شده با تمامي روش ها همبستگي بالايي مشاهده شد. بيشترين مقاومت به سرما در مرحله سازگاري كامل به سرما در دي ماه مشاهده شد.در روش نشت يوني مقاومت به سرماي ارقام در دي ماه از 13/19- (رقم ياقوتي) تا ºC82/23- (رقم خليلي) متفاوت بود. بر اساس مقادير LT50محاسبه شده با روش نشت يوني و آزمون تترازوليوم ارقام مورد بررسي در آزمايش اول به سه دسته مقاوم به سرما (خليلي، فخري، شاهاني، تبرزه، بيدانه قرمز، بيدانه سفيد و گزنه اي)، نيمه مقاوم (عسگري، صاحبي، ريش بابا، تامسون سيدلس و لعل،) و حساس به سرما (روبي سيدلس، پرلت و ياقوتي) گروه بندي شد
  14. بررسي تحمل به خشكي پنج گونه از بادام هاي ايران بر اساس نشانگرهاي مهم مرفولوژيكي و فيزيولوژيكي
    محمد رضا زكايي خسرو شاهي 2013
  15. تراريزش درخت انار با استفاده از ژن Cry1Ac و انتخاب گياهان تراريخت
    بابك ولي زاده كاجي 2013

M.Sc. Theses

  1. بررسي اثر ايندول بوتيريك اسيد و نور تكميلي روي ريشه دهي قلمه گل رز شاخه بريده
    زهرا نوروزي 2023
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر ايندول بوتريك اسيد و استفاده از نور تكميلي روي برخي از شاخص هاي مورفولوژي گياه رز شاخه بريده Rosa hybrida رقم سامورايي انجام گرفت. اين آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي در سه تكرار انجام گرفت فاكتور اول ايندول بوتريك اسيد در دو سطح (2000 ميلي گرم در ليتر صفر ميلي گرم در ليتر) و فاكتور دوم استفاده از نور تكميلي به وسيله لامپ هاي LED با شدت نور 2000 لوكس و چهار سطح تيمار نوري كه شامل (عدم نوردهي_قرمز 100%_قرمز 50% و %آبي 50% _ آبي 100%) بود. استفاده از نور تكميلي به مدت 8 ساعت در روز انجام گرفت. بر اساس نتايج بدست آمده از اين پژوهش وزن تر و خشك ريشه، تعداد ريشه و حجم ريشه تحت تيمار نوردهي تكميلي و هورمون ايندول بوتريك اسيد افزايش يافت. بيشترين ميزان وزن تر و خشك ريشه و حجم ريشه مربوط به تيمار نور قرمز 50% و آبي 50% با ميانگين به ترتيب(86/2گرم_421/0گرم_ 31/3 سي سي)و نور قرمز100% درتعداد ريشه با ميانگين(06/6) و در تيمار ايندول بوتريك اسيد وزن تر و خشك و حجم و تعداد ريشه با ميانگين به ترتيب(77/2گرم_351/0گرم_82/2سي سي_15/20) بود. همچنين در اثر متقابل نوردهي تكميلي و هورمون IBA بيشترين وزن تر ريشه(44/3 گرم ) وزن خشك(443/0گرم) در تيمار قرمز 50 %و آبي 50 % با كاربرد ايندول بوتريك اسيد و تعداد ريشه در تيمار نور قرمز 100% به همراه هورمون IBA با غلظت 2000 ميلي گرم در ليتر مشاهده گرديد. همچنين تيمار نوردهي باعث افزايش ميزان تعداد ريشه فرعي، طول بلندترين ريشه و قطر بلندترين ريشه با ميانگين به ترتيب(60/16_93/10سانتي متر و 2/0سانتي متر) در تيمار قرمز 50% و آبي 50% و همچنين تيمار ايندول بوتريك اسيد باعث افزايش هر سه صفت در اين گياه شد. در اثر متقابل تاثير هر دو تيمار نور تكميلي و ايندول بوتريك اسيد در تيمار نور قرمز 50 % و آبي 50 % با حضور ايندول بوتريك اسيد با ميانگين به ترتيب(بردموس و هانسن، 1995/17 تعداد ريشه فرعي_86/18 سانتي متر طول و بردموس و هانسن، 1995/0 سانتي متر قطر ريشه) مشاهده شد. بيشترين ميزان، تعداد برگ، طول ميانگره و تعداد گره در اين گياه مربوط به نور آبي 100% با ميانگين به ترتيب(90/12 و 67/2 سانتي متر و 35/12) بود. بيشترين تاثير هورمون IBA بر روي تعداد گره و تعداد برگ با ميانگين (72/11 و 24/12) بود. اثر ساده هورمون ايندول ب
    Thesis summary

  2. اثر محلول پاشي سولفات پتاسيم بر تحمل به خشكي هلو رقم آلبرتا
    منيژه كياني 2022
    در پژوهش حاضر تأثير كاربرد محلول پاشي پتاسيم در شرايط تنش خشكي روي برخي ويژگي هاي كمي و كيفي هلو رقم آلبرتا در قالب آزمايش فاكتوريل با طرح پايه كاملاً تصادفي موردبررسي قرار گرفت. فاكتورهاي آزمايشي شامل: 1- آبياري در سه سطح، تأمين رطوبت خاك 100، 85، 70 درصد آب قابل دسترس خاك و فاكتور دوم: 2- تغذيه برگي سولفات پتاسيم با غلظت هاي، صفر ، 10 در هزار و 20 در هزار بود. اين طرح شامل 9 تيمار و سه تكرار بود و هر واحد آزمايشي شامل 2 درخت هلو بود كه درمجموع 54 درخت هلو موردبررسي قرار گرفت. تيمار خشكي از اواخر ارديبهشت ماه آغاز شد و به مدت سه ماه اعمال شد. محلول پاشي تيمارهاي مختلف سولفات پتاسيم از اواخر خردادماه شروع شده و بافاصله هرماه يك بار و مجموعاً سه بار محلول پاشي صورت گرفت. كاربرد تنش خشكي و محلول پاشي پتاسيم اثر معني داري بر ويژگي هاي كيفي ميوه و برخي ويژگي هاي بيوشيميايي ميوه داشت و 3 باعث افزايش قند و كاهش اسيديته قابل تيتراسيون در تيمارهاي تنش رطوبتي 30 درصد و 15 درصد با كاربرد پتاسيم 1 درصد و 2 درصد بود. محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد و تنش خشكي در سطح 30 درصد باعث افزايش معني دار شاخص طعم نسبت به شاهد شد. محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد بدون اختلاف معني داري با پتاسيم با غلظت 1 درصد ميزان اسيديته هلو را كاهش داد همچنين تنش خشكي در دو سطح 15 درصد و 30 درصد باعث كاهش معني داري اسيديته هلو نسبت به شرايط عدم تنش شد. هر دو غلظت پتاسيم در تنش خشكي 30 درصد باعث افزايش فنل كل ميوه شدند. محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد ميزان فلاونوئيد ميوه را نسبت به شاهد افزايش داد اما محلول پاشي پتاسيم تحت تنش خشكي بر صفاتي نظير طول، قطر، نسبت طول به قطر، وزن تر ميوه، وزن گوشت ميوه، ظرفيت آنتي اكسيداني و سفتي بافت ميوه تأثيري نداشت. محلول پاشي پتاسيم در هر دو غلظت تحت خشكي 15 درصد و 30 درصد ميزان كربوهيدرات ، كاروتنوئيد و پرولين را در برگ نسبت تيمار شاهد افزايش دادند. بيشترين ميزان پروتئين هاي محلول در تنش خشكي 30 درصد و محلول پاشي پتاسيم با غلظت 2 درصد مشاهده شد درمجموع تنش خشكي و پتاسيم تا حدودي ميزان پروتئين هاي محلول در برگ را افزايش داد و توانست با بهبود سيستم آنتي اكسيداني و افزايش برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني نظير كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز خسارات وارده به گياه را كاهش دهد ب
    Thesis summary

  3. تعيين نياز سرمايي و گرمايي برخي ارقام تجاري انجير
    علي محمد قاسمي سلوكلو 2022
    در اين تحقيق نياز سرمايي و گرمايي شش رقم انجير تجاري شامل متي، سن پدرو، پيوس كازرون، سبز، شاه انجير و سياه در قالب طرح كاملاً تصادفي با 7 تيمار سرمادهي (0، 50، 100، 200، 300، 400 و 500 ساعت) و در سه تكرار بررسي شد. بدين منظور از هر رقم 30 شاخه يكساله در اواخر مهرماه 1398، همزمان با شروع خزان و قبل از تجمع سرماي موثر جمع آوري و تحت تيمارهاي سرمايي مختلف قرار گرفتند. پس از پايان هر تيمار سرمايي، قلمه ها در شرايط نور مداوم و محدوده دمايي بين 23 تا 26 درجه سلسيوس قرار داده شدند. معيار شكفتن جوانه ها رسيدن به حالت نوك سبز بود كه سه بار درهفته بررسي شد. نتايج نشان داد كه تمام ارقام به جز رقم متي در تيمار عدم سرمادهي (شاهد) به مرحله شكوفايي اولين جوانه رسيدند، در اين رقم اولين شكوفايي جوانه ها در تيمار 50 ساعت سرمادهي ديده شد. افزايش دوره سرمادهي به ويژه تا 300 ساعت منجر به كاهش تعداد روز تا آغاز شكوفايي، شكوفايي 20، 50 و 80 درصد جوانه هاي انجير شد. با افزايش دوره سرمادهي، يكنواختي شكوفايي جوانه ها افزايش يافت، بيشترين يكنواختي جوانه زني در ارقام سياه و شاه انجير با 500 ساعت سرمادهي و در پيوس پس از 400 ساعت سرمادهي مشاهده شد. با افزايش ساعات سرمادهي، نياز گرمايي كاهش پيدا كرد. كه در اين مورد ارقام عكس العمل مشابه با هم نداشتند. با توجه به نتايج حاصل از اين تحقيق، ارقام پيوس، سياه، شاه انجير، انجير سبز، سان پدرو و متي به ترتيب نياز سرمايي كم تري داشتند. ارقام پيوس و انجير سياه كه داراي نياز سرمايي كم تري هستند به عنوان مناسب ترين ارقام براي كشت در مناطق با زمستان ملايم توصيه مي شوند و رقم متي مناسب مناطق با زمستان هاي طولاني تر است. انجير سبز و شاه انجير به عنوان دو رقم مهم انجير در ايران، جز ارقام با نياز سرمايي حدواسط مي باشند.
  4. اثر محلولپاشي سولفات پتاسيم بر برخي ويژگي هاي كمي و كيفي گردوي رقم چندلر
    انسيه درويشي 2022
    تحقيق حاضر با هدف بررسي اثر محلولپاشي سولفات پتاسيم بر بعضي ويژگي هاي كمي و كيفي گردوي رقم چندلر انجام شد. پژوهش در قالب يك طرح كاملاً تصادفي با 4 تيمار و3 تكرار انجام شد. تيمار هاي اعمال شده شامل شاهد (محلولپاشي با آب)، محلولپاشي با غلظت هاي 5/0، 1 و 2 درصد از سولفات پتاسيم طي 3 مرحله در ماه هاي تير، مرداد و شهريور بود. محلولپاشي پتاسيم توانست وزن تر و خشك برگ، سطح برگ و ميزان پتاسيم برگ ها را در سطح احتمال 1% افزايش دهد. افزايش معنادار در وزن ويژه برگ تنها در تيمار محلولپاشي با غلظت 2% سولفات پتاسيم مشاهده شد و افزايش اين پارامتر در سطح 5% معني دار شد. محلولپاشي، محتواي كلروفيل كل، كلروفيل a و b را در سطح احتمال 1% افزايش داد. افزايش غلظت محلولپاشي در افزايش اين پارامترها مؤثر بود. محلولپاشي ميزان كاروتنوئيدهاي برگ را در سطح احتمال 1% افزايش داد. افزايش وزن ميوه، وزن پوست سبز و وزن مغز گردو در سطح احتمال 1% معني دار شد. محلولپاشي وزن دانه (Nut) را در سطح احتمال 5% افزايش داد. اثر محلولپاشي در افزايش وزن پوسته چوبي غيرمعني دار شد. اين بدان معناست كه افزايش وزن دانه در اثر محلولپاشي مربوط به افزايش وزن مغز مي باشد. محلولپاشي باعث كاهش وزن تيغه مياني (در سطح احتمال 5%) و كاهش ضخامت پوست چوبي( در سطح احتمال 1%) شد.كمترين ضخامت پوست چوبي در تيمار 2% مشاهده شد. احتمالا عدم تغيير در وزن پوست چوبي و همزمان افزايش ابعاد دانه دليل اصلي كاهش ضخامت پوست چوبي در اثر محلولپاشي است. اثر محلولپاشي بر افزايش شاخص هاي درصد مغز و پري مغز در سطح 1% معني دار شد. محلولپاشي توانست ميزان چروكيدگي مغز را نسبت به شاهد كاهش دهد. قطر و ضخامت دانه با محلولپاشي در سطح احتمال 5% و طول دانه در سطح احتمال 1% افزايش نشان داد. درصد روغن و ظرفيت آنتي اكسيداني مغز گردو با محلولپاشي پتاسيم در سطح احتمال 1% افزايش يافت. تيمار 1% بالاترين ظرفيت آنتي اكسيداني را در مغز گردو ايجاد كرد. بالاترين درصد روغن نيز در تيمار 2% بدون اختلاف معني دار با 1% مشاهده شد. اثر محلولپاشي برافزايش درصد پروتئين و فنل كل مغز گردو در سطح احتمال 5% معنادار شد. محلولپاشي پتاسيم شاخص رنگي L و شاخص رنگي b را در افزايش، و مقدار شاخص a را كاهش داد. بالاترين ميزان شاخص L مربوط به تيمار 2% و بالاترين ميزان شاخص b در تيمار 1% مشاهده ش
  5. اثر ريبو فلاوين و اسيد فوليك بر عملكرد، رشد و كيفيت ميوه توت فرنگي رقم پاروس
    ميلاد صفايي فر 2022
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر ريبوفلاوين و اسيد فوليك بر عملكرد، رشد و كيفيت ميوه ي توت فرنگي رقم پاروس در قالب طرح كاملاً تصادفي با هفت تيمار شامل شاهد (آب مقطر)، ريبوفلاوين با غلظت هاي 50، 100 و 200 ميلي گرم در ليتر و اسيد فوليك با غلظت هاي 50، 100 و 200 ميلي گرم در ليتر و در سه تكرار انجام شد. نتايج نشان داد كه محلول پاشي غلظت هاي مختلف اسيد فوليك و ريبوفلاوين به ويژه با غلظت هاي 100 و 200 ميلي گرم در ليتر باعث بهبود ويژگي هاي رشدي توت فرنگي ازجمله سطح برگ، قطر طوقه، طول دمبرگ، طول ريشه، وزن تر و خشك اندام هوايي، ريشه و كل بوته نسبت به شاهد شدند. تيمارهاي ويتامين بدون اختلاف معني دار باهم باعث افزايش كلروفيلa، كلروفيلb، كلروفيل كل و كاروتنوئيد در مقايسه با محلولپاشي آب مقطر شدند. كاربرد ويتامين ها موجب افزايش غلظت فنل كل، فلاونوئيد كل، پروتئين هاي محلول و ظرفيت آنتي اكسيداني در برگ بوته هاي توت فرنگي شد. تيمارهاي ويتامين تاثير مثبتي بر اندازه، وزن و شكل ميوه نداشت ولي بدون اختلاف معني داري با هم باعث افزايش سفتي ميوه شدند. محلول پاشي غلظت هاي مختلف ويتامين بر شاخص هاي كيفي ميوه شامل مواد جامد محلول، اسيد قابل تيتراسيون، شاخص طعم، ويتامين ث و ماده خشك تاثير معني دار داشتند، ريبوفلاوين 200 ميلي گرم در ليتر بيشترين تاثير را در افزايش مواد جامد محلول و شاخص طعم و كاهش اسيديته داشت. اسيد فوليك 200 ميلي گرم در ليتر و غلظت هاي مختلف ريبوفلاوين باعث افزايش ويتامين ث ميوه نسبت به تيمار شاهد شدند. غلظت هاي 100 و 200 ميلي گرم در ليتر اسيد فوليك تاثير بيشتري بر افزايش محتواي فنل كل و فلاونوئيد ميوه داشتند در حاليكه همه غلظت هاي اسيد فوليك و ريبوفلاوين باعث كاهش غلظت تانن و افزايش ظرفيت آنتي اكسيداني و پروتئين هاي محلول در ميوه هاي توت فرنگي شدند. اسيد فوليك با غلظت 100 ميلي گرم در ليتر و سطوح مختلف ريبوفلاوين تاثير مثبتي بر افزايش آنتوسيانين ميوه داشتند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه كاربرد برگي اسيدفوليك و ريبوفلاوين به ويژه با غلظت هاي 100 و 200 ميلي گرم در ليتر روي بوته هاي توت فرنگي مي تواند رشد بوته و كيفيت ميوه توت فرنگي رقم پاروس را بهبود بخشد.
  6. تأثير محلول پاشي برگي سولفات پتاسيم روي برخي خصوصيات كمي و كيفي انگور رقم رشه در شرايط ديم
    اميد پوران تيوش 2021
    اين تحقيق به منظور بررسي اثر محلول پاشي سولفات پتاسيم بر رشد و برخي خصوصيات كمي و كيفي انگور رقم رشه (Vitis vinifera cv. Rasha) تحت شرايط ديم صورت گرفت. آزمايش در قالب طرح كاملاً تصادفي با پنج تيمار و سه تكرار انجام شد. تيمارها شامل محلول پاشي بوته ها با 5/2، 5، 10 و 20 در هزار سولفات پتاسيم در كنار محلول پاشي با آب مقطر (شاهد) بود. تغذيه سولفات پتاسيم منجر به افزايش غلظت پتاسيم در برگ و ميوه انگور رشه شد، بالاترين غلظت پتاسيم به دنبال محلول پاشي 20 در هزار سولفات پتاسيم مشاهده شد. محلول پاشي سولفات پتاسيم به ويژه در غلظت هاي 10 و 5 در هزار از طريق افزايش طول و قطر شاخه، طول ميانگره، فاصله ميانگره، تعداد گره، وزن تر و خشك برگ و سطح برگ سبب افزايش رشد گرديد، 20 در هزار سولفات پتاسيم تاثير كمتري بر افزايش رشد بوته داشته و در اكثر شاخص ها تفاوتي با شاهد نداشت. تغذيه برگي پتاسيم به افزايش معني دار در صفات كيفي ميوه شامل اندازه حبه، تعداد حبه، وزن حبه، وزن خوشه، طول خوشه و طول چوب خوشه منجر شد. بيشترين تاثير بر تعدادحبه، وزن حبه و وزن خوشه به غلظت هاي 10 و 5 در هزار بدون اختلاف معني دار از هم تعلق داشت، تاثير 20 در هزار سولفات پتاسيم بر اندازه و وزن خوشه و حبه بيش از غلظت 5/2 در هزار بود. تغذيه سولفات پتاسيم به ويژه در غلظت 10 در هزار سبب افزايش معني دار pH و مواد جامد محلول، و كاهش اسيديته ميوه نسبت به تيمار شاهد گرديد اما تاثير معني دار بر ويتامين ث نداشت. سولفات پتاسيم با غلظت 10 در هزار سبب بيشترين افزايش در فنل كل، فلاونوئيد، آنتوسيانين، و ظرفيت آنتي اكسيداني ميوه گرديد، ساير غلظت-هاي سولفات پتاسيم نيز منجر به سطوح بالاتري از تركيبات فنلي و ظرفيت آنتي اكسيداني نسبت به عدم تغذيه شدند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه تغذيه برگي سولفات پتاسيم در باغات ديم انگور رقم رشه به ويژه با غلظت 10 در هزار تاثير قابل توجهي بر افزايش رشد بوته ها، عملكرد و كيفيت ميوه داشت.
  7. اثر محلول پاشي نيترات پتاسيم بر تحمل به تنش خشكي انگور رقم بيدانه سفيد
    پروانه محبي 2021
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر محلول پاشي نيترات پتاسيم بر رشد و برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و بيوشيميايي انگور رقم بيدانه سفيد تحت تنش خشكي با استفاده از يك طرح كاملا" تصادفي با پنج تيمار و سه تكرار انجام شد. تيمارها شامل تنش (80 درصد آب قابل دسترس خاك) و تنش خشكي (40 درصد آب قابل دسترس خاك) به اضافه محلول پاشي با آب مقطر و يا سطوح 5/0، 1 و 2 درصد نيترات پتاسيم بود. تنش خشكي موجب كاهش محتواي نسبي آب، غلظت پروتئين هاي محلول، غلظت كلروفيل a، b، كلرفيل كل، رشد اندام هوايي و ريشه نهال هاي انگور گرديد. و باعث افزايش غلظت مالون دي آلدئيد ،درصد نشت يوني، پراكسيد هيدروژن، غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين، فنل كل، فلاونوئيد، ظرفيت آنتي اكسيداني و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني در برگ هاي انگور گرديد. تحت تنش خشكي كاربرد نيترات پتاسيم به ويژه غلظت 1 درصد باعث كاهش غلظت مالون دي آلدئيد، نشت يوني و پراكسيد هيدروژن شد. هم چنين اين تيمار در گياهان تحت تنش بيشترين تأثير را در حفظ محتوي نسبي آب، غلظت كلروفيل a، b، كلرفيل كل، رشد نهال ها و افزايش غلظت آنزيم هاي آنتي اكسيداني داشت. محلول پاشي نيترات پتاسيم سبب افزايش كربوهيدرات هاي محلول، فنل كل، فلاونوئيد و كاهش محتواي پرولين گرديد. كه تيمار 2 درصد سهم بيشتري در افزايش كربوهيدارت محلول، فنل كل، فلاونوئيد و كاهش پرولين داشت. افزايش در غلظت پروتئين هاي محلول و كارتنوئيد در اثر محلول پاشي با نيترات پتاسيم به ويژه در غلظت 5/0 درصد مشاهده شد نتايج اين پژوهش نشان داد كه تغذيه برگي پتاسيم به ويژه با غلظت 1 درصد، ضمن افزايش ميزان تنظيم كننده هاي اسمزي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان باعث استحكام بيشتر ديواره سلولي، كاهش پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و نشت يوني بافت ها در شرايط كم آبي شده و به افزايش محتواي آب و رشد گياهان تحت تنش كمك كرد.
  8. تأثير ملاتونين و سديم نيتروپروسايد بر تحمل انگور رقم بيدانه سفيد تحت تنش خشكي
    محدثه السادات حسيني 2021
    چكيده: اين تحقيق به منظور بررسي اثر محلول پاشي ملاتونين و سديم نيتروپروسايد بر رشد و تعدادي از خصوصيات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و هم چنين فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني انگور رقم بي دانه سفيد تحت تنش خشكي صورت گرفت. آزمايش در قالب طرح "كاملا ً تصادفي" با هفت تيمار و سه تكرار انجام شد. تيمار ها شامل عدم تنش (80 درصد آب قابل دسترس خاك) و تنش خشكي (40 درصد آب قابل دسترس خاك) به اضافه محلول پاشي با آب مقطر و يا سطوح 100 و 200 ميكرو مولار ملاتونين يا سطوح 250 و 500 ميكرو مولار سديم نيتروپروسايد و يا تركيب 250 ميكرو مولار سديم نيتروپروسايد و ملاتونين 100 ميكرو مولار بود. تنش خشكي محتواي نسبي آب، غلظت پروتئين محلول، غلظت كلروفيل a، b و كلروفيل كل، رشد اندام هوايي و ريشه نهال هاي انگور را كاهش داد. در حاليكه غلظت كربوهيدرات هاي هاي محلول، پرولين، كارتنوئيد، فلاونوئيد، فنل كل، درصد نشت يوني، مالون دي آلدئيد، غلظت پراكسيد هيدروژن، فعاليت آنتي اكسيداني، فعاليت آنزيم كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز را افزايش داد. محلول پاشي ملاتونين، سديم نيتروپروسايد و تركيب ملاتونين و سديم نيتروپروسايد در گيا هان تحت تنش خشكي باعث حفظ محتواي نسبي آب، غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي و رشد نهال ها شد. هم چنين محلول پاشي اين دو تركيب و تيمار تركيبي باعث افزايش پروتئين، كربوهيدرات هاي هاي محلول فنل كل و فلاونوئيد در شرايط تنش شد. محلول پاشي ملاتونين در هر دو سطح و سديم نيتروپروسايد در غلظت 250 ميكرومولار تاثير بيشتري در افزايش محتواي نسبي آب، رنگيزه هاي فتوسنتزي، كربوهيدرات هاي هاي محلول، پرولين، فلاونوئيد، فنل كل و ظرفيت آنتي اكسيداني داشت. هم چنين اين تيمار ها سبب كاهش بيشتر در درصد نشت يوني و ميزان مالون دي آلدئيد شدند. محلول پاشي تيمار تركيبي سبب كاهش غير معني دار كلروفيل a و كارتنوئيد گرديد. محلول پاشي تيمار تركيبي، سديم نيتروپروسايد 250 ميكرومولار و ملاتونين 100 و 200 ميكرومولار بدون اختلاف معني دار از هم سبب بيشترين كاهش در ميزان پراكسيد هيدروژن و بيشترين افزايش در فعاليت آنزيم كاتالاز شدند. تيمار 250 ميكرو مولار سديم نيتروپروسايد و 200 ميكرومولار ملاتونين سبب بيشترين افزايش درفعاليت آنزيم آسكوربات پراكسيداز گرديدند. ميزان فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني در غلظت 500 ميكرومولار سديم نيتروپروسايد ن
  9. تاثير كيفيت و طول دوره تابش نور در پايان دوره رشد بر ميزان تجمع نيترات در اسفناج
    بهار بزن بيرانوند 2021
    اسفناج يكي از سبزي هاي مهم برگي در جيره غذايي انسان مي باشد كه مصرف روزانه داشته و استعداد ژنتيكي زيادي در تجمع نيترات دارد و از اين طريق مقداري نيترات وارد بدن انسان ميشود. غلظت نيترات در اسفناج به فعاليت زيستي، ميزان و نوع كودهاي نيتروژني مصرفي، دما، زمان برداشت اسفناج و مخصوصاً به كيفيت و شدت نور بستگي دارد؛ بطوريكه با تغيير كيفيت و شدت نور فرآيند هاي بيوشيميايي گياه تغيير يافته و غلظت نيترات ممكن است تغيير يابد. به منظور ارزيابي اثر دو فاكتور نور و طول دوره ي تابش نور ال اي دي بر ويژگي هاي رشدي و بيوشيميايي اسفناج رقم ويروفلاي، تحقيقي در محل گلخانه دانشگاه بوعلي سينا همدان به صورت يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار انجام شد. فاكتور اول كيفيت نور در پنج سطح شامل: بدون نورتكميلي (شاهد)، نور قرمز، تركيب 50% نور قرمز 50% نور آبي، تركيب 67% نور قرمز 33% نور آبي و تركيب 83% نور قرمز و 17% نور آبي با شدت حدود 150 ميكرو مول بر متر مربع در ثانيه و فاكتور دوم طول دوره تابش نور در چهار سطح شامل: يك، دو، سه و چهار روز بود كه در مرحله ي 5 برگي، قبل از برداشت اسفناج تيمارهاي نور تكميلي بهصورت مداوم در طي روز اعمال شد. تيمارهاي نور مختلف ال اي دي روي برخي ويژگي هاي رشدي و اكثر صفات بيوشيميايي گياه اسفناج تأثير گذاشت. بيشترين غلظت نيترات برگ، دم برگ، ساقه در تيمار شاهد و كمترين ميزان نيترات در تيمارهاي 83% قرمز 17% آبي و 67% قرمز 33% آبي مشاهده شد كه نشان دهنده ي تاثير نور تركيبي با نسبت قرمز بالاتر در كاهش تجمع نيترات در اندام هاي اسفناج شد. تركيب نور قرمز و آبي 50% و 67% قرمز 33% آبي بيش ترين تأثير را در افزايش ميزان كلروفيل a، b، كلروفيل كل، كاروتنوييد كل، فلاونوييد كل، ويتامين ث و غلظت پروتئين هاي محلول داشتند. بيش ترين ميزان نيتروژن كل در تيمار نوري 50% قرمز و آبي مشاهده شد، تيمار 67% قرمز 33% آبي باعث افزايش ميزان فنل كل و فعاليت آنتي اكسيداني شد. غلظت كربوهيدرات هاي محلول و فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز در تيمارهاي نوري 67% قرمز 33% آبي و 83% قرمز 17% آبي بيش ترين ميزان بود. به نظر مي رسد كيفيت نور با تركيب 83% قرمز 17% آبي و 67% قرمز 33% آبي تاثير مثبت بر خيلي از صفات داشت. افزايش تعداد روزهاي نوردهي تكميلي باعث كاهش بيش از 50 درصدي نيترات برگ شد به
  10. اثر اسيد آسكوربيك و تيامين روي رشد، عملكرد و كيقيت ميوه توت فرنگي رقم" پاروس"
    افسانه فرحمندي 2021
    در پژوهش حاضر تأثير اسيد آسكوربيك و تيامين روي رشد، عملكرد و كيفيت ميوه ي توت فرنگي رقم پاروس در قالب يك طرح كاملاً تصادفي در گلخانه و به صورت گلداني مورد بررسي قرار گرفت. تيمارها شامل اسيد آسكوربيك در سه غلظت 100، 200، 400 ميلي گرم در ليتر و تيامين در سه غلظت 50، 100، 200 ميلي گرم در ليتر همراه با تيمار شاهد (آب مقطر) بود. محلولپاشي بوته ها از شروع گلدهي يعني از تاريخ 23 بهمن تا 17 ارديبهشت آغاز شد و هر 15 روز به مدت 3 ماه در 7 مرحله تكرار شد. كاربرد قبل از برداشت اسيد آسكوربيك و تيامين اثر مثبتي بر صفات رويشي مانند سطح برگ، وزن تر كل بوته، وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه داشت، تأثير تيامين بر افزايش رشد بيش از اسيد آسكوربيك بود. اسيد آسكوربيك 400 ميلي گرم در ليتر و تيامين 200 ميلي گرم بيش ترين تأثير مثبت را بر غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي داشت،كمترين غلظت كلروفيلa، كلروفيل b، كلروفيل كل و مربوط به تيمار شاهد بود. كاربرد ويتامين ها به ويژه اسيد آسكوربيك با غلظت 400 ميلي گرم در ليتر و تيامين 200 ميلي گرم در ليتر باعث افزايش غلظت فنل كل، فلاونوئيد، كربوهيدرات هاي محلول، پروتئين هاي محلول و ظرفيت آنتي اكسيداني در برگ توت فرنگي شد، اين تغييرات بيوشيميايي مي تواند به افزايش تحمل گياه در برابر تنش هاي محيطي احتمالي منجر شود. اندازه و وزن ميوه تحت تأثير اسيد آسكوربيك 400 ميلي گرم در ليتر و تيامين 200 ميلي گرم درليتر افزايش يافت. ميوه هاي تيمارشده به ويژه با اسيد آسكوربيك 400 ميلي گرم در ليتر و تيامين 200 ميلي گرم در ليتر بالاترين درصد ماده خشك، مواد جامد محلول و شاخص طعم را داشتند. محلولپاشي ويتامين ها بدون تفاوت معني داري با هم باعث كاهش اسيديته ي قابل تيتراسيون نسبت به تيمار شاهد شدند، به نظر مي رسد كه كاربرد قبل برداشت ويتامين ها باعث تسريع در رسيدن ميوه مي شود. كاربرد ويتامين ها باعث افزايش فنل كل، فلاونوئيد، ويتامين ث، آنتوسيانين، ظرفيت آنتي اكسيداني و كاهش تانن ميوه گرديد، اسيد آسكوربيك با غلظت 400 ميلي گرم در ليتر بيش ترين تأثير را بر فنل كل و فلاونوئيد ميوه داشت. از طرفي تيمارهاي 200 ميلي گرم در ليتر اسيد آسكوربيك و تيامين باعث بيش ترين افزايش آنتوسيانين ميوه شدند، كمترين مقاديرمربوط به تيمار شاهد بود. محلولپاشي ويتامين ها بدون اختلاف معني داري با هم ظرفيت آنتي اكسيدا
  11. اثر محلول پاشي كلريد كلسيم بر كيفيت ميوه ي شليل رقم شمس طي دوره ي انبارداري
    فاطمه مستوفي 2020
    در اين پژوهش اثر محلول پاشي كلريد كلسيم بر كيفيت ميوه ي شليل رقم شمس طي دوره انبارماني با استفاده از يك آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار بررسي شد. فاكتور اول محلول پاشي كلريد كلسيم در چهار غلظت صفر (آب مقطر)، 25، 50 و 100 ميلي مولار قبل از برداشت و فاكتور دوم زمان انبارماني صفر، پانزده و سي روز پس از برداشت بود. كاربرد كلريد كلسيم 25 و 50 ميلي مولار منجر به بالاترين وزن ميوه و كمترين لهيدگي و ترك خوردگي ميوه در زمان برداشت شد درحالي كه كمترين وزن ميوه و بالاترين درصد ترك خوردگي و لهيدگي در تيمار شاهد و 100 ميلي مولار كلريد كلسيم مشاهده شد. كمترين و بيشترين تلفات آب ميوه پس از 15 روز انبارداري در تيمارهاي 25 و 100 ميلي مولار كلريد كلسيم ديده شد. ميوه درختان محلولپاشي شده با كلريد كلسيم 25 و 50 ميلي مولار داراي بالاترين سفتي در زمان برداشت بودند. سفتي بافت ميوه درختان شاهد در روز 15 انبارداري كاهش نسبتاً شديد يافته ولي در روز 30 انبارداري به دليل افزايش تلفات آب ميوه مجدداً افزايش يافت. مواد جامد محلول و درصد ماده خشك ميوه طي انبارداري افزايش يافت كه اين پديده احتمالاً ناشي از تلفات آب ميوه طي انبارداري است. كمترين مواد جامد محلول در زمان برداشت مربوط به تيمار 25 ميلي مولار كلريد كلسيم بود و بين غلظت هاي 50 و 100 ميلي مولار كلريد كلسيم با تيمار شاهد تفاوت معني داري وجود نداشت. اسيديته قابل تيتراسيون ميوه در روز 30 انبارداري افزايش يافت، بالاترين اسيديته ميوه در تيمارهاي كلريد كلسيم 100 ميلي مولار و شاهد مشاهده شد. ميزان فنل كل، تانن و ظرفيت آنتي اكسيداني ميوه طي انبارداري غليظ شد. بالاترين غلظت فنل كل و فلاونوئيد در ميوه درختان تيمار شده با 50 و 100 ميلي مولار كلريد كلسيم مشاهده شد. غلظت هاي مختلف كلريد كلسيم بدون اختلاف معني دار باهم، باعث افزايش ظرفيت آنتي اكسيداني ميوه در مقايسه با درختان شاهد شدند. بالاترين غلظت كلسيم برگ در درختان محلول پاشي شده با كلريد كلسيم 50 و 100 ميلي-مولار مشاهده شد، بين تيمار شاهد با 25 ميلي مولار كلريد كلسيم تفاوت معني دار مشاهده نشد. تغذيه با كلريد كلسيم 25 و 50 ميلي مولار باعث افزايش معني دار پتاسيم برگ نسبت به گياهان شاهد شد، كلريد كلسيم 100 ميلي مولار منجر به كاهش نسبي پتاسيم برگ شد. غلظت هاي مختلف كلريد ك
  12. اثر نوردهي تكميلي و تنش شوري بر رشد و كيفيت ميوه توت فرنگي رقم پاروس
    نوشين بهرامي خورشيد 2020
    اين پژوهش باهدف بررسي اثر نوردهي تكميلي پايان روز بر تحمل به شوري توت فرنگي رقم پاروس در شرايط گلخانه اي انجام شد. تيمارهاي نوردهي شامل 1- شاهد (عدم نوردهي تكميلي)، 2 - نور تكميلي قرمز 100%، 3- نور تكميلي با نسبت قرمز 83% + آبي 17% و 4- نور تكميلي با نسبت قرمز 66% + آبي 34% و سطوح شوري شامل صفر (شاهد) و 40 ميلي مولار كلريد سديم بود. نوردهي تكميلي با استفاده از منبع نور ال اي دي به مدت 90 روز و هر روز چهار ساعت اعمال شد. تنش شوري ضمن افزايش توليد پراكسيد هيدروژن و مالون دي آلدهيد باعث افزايش نشت يوني و كاهش محتوي نسبي آب بافت ها شد. نوردهي تكميلي به ويژه تيمارهاي نوري 66% نور قرمز+ 34% نور آبي و 83% نور قرمز+ 17% نور آبي در شرايط تنش موجب افزايش غلظت تنظيم كننده هاي اسمزي پرولين و كربوهيدرات هاي محلول شد. نوردهي تكميلي همچنين غلظت آنتي اكسيدان هاي غير آنزيمي مانند فنل كل، فلاونوئيدها و ظرفيت آنتي اكسيداني را افزايش داد. توليد پروتئين هاي محلول و فعاليت آنزيم هاي سوپر اكسيد ديسموتاز، گاياكول پراكسيداز، آسكوربات پراكسيداز و كاتالاز از طريق نوردهي تكميلي به ويژه با تيمار 66% نور قرمز+ 34% نور آبي افزايش يافت. در شرايط تنش شوري، نوردهي تكميلي به ويژه قرمز 100% موجب كاهش سديم در ريشه و اندام هوايي و كاهش غلظت كلر در اندام هوايي شد كه اين مي تواند به تعادل عناصر غذايي در گياه و حفظ يكپارچگي سلولي و متابوليسم طبيعي گياه كمك كند. نوردهي تكميلي باعث افزايش وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه شد. در شرايط عدم تنش، نور قرمز 100% باعث بيشترين رشد رويشي در گياهان شد ولي طي تنش شوري كاربرد نور آبي در تركيب با نور قرمز مانع از كاهش شديد رشد شده و بين سه تيمار نور تكميلي از نظر رشد اندام هوايي در شرايط تنش تفاوتي مشاهده نشد. نوردهي تكميلي اثرات منفي تنش شوري را بر كاهش وزن تك ميوه تقليل داد. كاربرد نوردهي تكميلي در شرايط تنش شوري سبب افزايش شاخص طعم در ميوه هاي توت فرنگي از طريق افزايش مواد جامد محلول و كاهش اسيديته قابل تيتراسيون آب ميوه شد. نوردهي تكميلي باعث افزايش فنل كل، فلاونوئيد، آنتوسيانين، ويتامين ث و ظرفيت آنتي اكسيداني در ميوه ها شد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه نوردهي تكميلي باعث بهبود شاخص هاي مرتبط با تحمل به تنش شوري مانند غلظت تنظيم كننده هاي اسمزي و آنتي اكسيدان هاي آنزي
  13. اثر محلول پاشي كلريد پتاسيم وكلريد كلسيم بر كيفيت و كميت انگور بي دانه سفيد
    عباس جهانگيري فر 2020
    در اين پژوهش اثر محلول پاشي كلريد كلسيم و كلريد پتاسيم روي رشد و برخي صفات كمي و كيفي ميوه و كشمش انگور رقم بيدانه سفيد در غالب طرح بلوك هاي تصادفي با پنج تيمار و سه تكرار بررسي شد. تيمارها شامل محلول پاشي با آب مقطر(شاهد)، كلريد پتاسيم 50 ميلي مولار، كلريد پتاسيم 100 ميلي مولار، كلريد كلسيم 50 ميلي مولار، و كلريد كلسيم 100 ميلي مولار روي بوته ها در طول فصل رشد بود. شيوه تربيت بوته ها به صورت خزنده و سيستم آبياري به صورت قطره اي انجام شد. تاثير محلول پاشي بر صفات رويشي، عملكرد، اجزا عملكرد ميوه و بازده كشمش توليدي اثر معني داري داشت. افزايش غلظت مواد غذايي باعث افزايش رشد رويشي بوته ها از جمله طول و قطر شاخه سال جاري، فاصله ميانگره، تعداد شاخه فرعي، وزن وطول چوب خوشه شد كه به ترتيب در تيمارهاي كلريد پتاسيم 100 و 50 ميلي مولار بيشترين صفات رويشي، عملكرد و سپس محلول پاشي با كلريد كلسيم 100 و 50 ميلي مولار مشاهده گرديد ولي بين تيمارهاي كلريد كلسيم 50 ميلي مولار و كلريد كلسيم 100 ميلي مولار اختلاف نسبتاٌ كمي از نظر رشد و عملكرد وجود داشت. كاهش در غلظت مواد غذايي به ويژه پتاسيم باعث كاهش رشد رويشي و عملكرد شد كه مي تواند به كاهش عملكرد در سال بعد منجر شود. در تيمارهاي محلول پاشي وزن خوشه ها از طريق افزايش در تعداد حبه ها و وزن حبه ها افزايش داشت. قطر حبه ها بيش از طول حبه ها تحت تاثير مواد غذايي قرار گرفت. افزايش در غلظت مواد غذايي در محلول پاشي باعث كاهش اسيد قابل تيتراسيون، افزايش مواد جامد محلول، افزايش شاخص طعم در ميوه و كشمش شد. غلظت ويتامين ث ميوه با افزايش غلظت كلريد پتاسيم در محلول پاشي افزايش يافت ولي در محلول پاشي با كلريد كلسيم تاثير چنداني بر غلظت ويتامين ث نداشت. بوته هايي كه با كلريد كلسيم و كلريد پتاسيم محلول پاشي شده بودند غلظت بالاتري از تركيبات فنلي، فلاونوئيدي، تانن و ظرفيت آنتي اكسيداني داشتند كه كلريد پتاسيم بر اين تركيبات تاثير بيشتري داشت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه كاربرد مواد غذايي به صورت محلول پاشي تاثير معني داري بر رشد رويشي، عملكرد، اجزا عملكرد، كيفيت و ويژگي هاي بيوشيمايي ميوه و كشمش داشت.
  14. اثر همزيستي قارچ ميكوريزا بر ميزان رشد و جذب برخي عناصر غذايي در توت فرنگي رقم پاروس
    منيژه عقيقي شريف 2020
    در اين پژوهش اثر همزيستي دو سويه قارچ ميكوريزا بر ميزان رشد، جذب برخي عناصر غذايي و كيفيت ميوه توت فرنگي رقم پاروس بررسي شد. اين مطالعه با استفاده از يك طرح بلوك هاي كامل تصادفي و در 3 تكرار در گلخانه تحقيقاتي علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا در سال 1397 اجرا شد. تيمارها شامل تلقيح نشاءهاي توت فرنگي رقم پاروس با قارچ ميكوريزا 1-Glomus mosseae 2- G. intraradices 3- تركيب G. mosseae +G. intraradices و 4- عدم تلقيح (شاهد) بود. در هر واحد آزمايشي هفت گلدان، هر يك حاوي يك بوته توت فرنگي و در مجموع 84 بوته توت فرنگي گلداني براي اين پژوهش استفاده شد. ميوه ها پس از رسيدن تجاري به تدريج برداشت شده و صفات كيفي ميوه ارزيابي شد. بيشترين درصد همزيستي مربوط به گونه G. intraradices (85/38 درصد) بود و به دنبال آن تيمار تركيب G. mosseae+G. intraradices و تيمار G. mosseae قرار داشتند و كمترين در صد همزيستي (99/4 درصد) مربوط به تيمار عدم مايه زني بود. تلقيح با سويه هاي مختلف قارچ به تنهايي و يا در تركيب با هم، بدون اختلاف معني داري، باعث افزايش غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي شدند. مايه زني با قارچ هاي ميكوريزا موجب بهبود رشد بوته ها از جمله طول و عرض ريشه، وزن تر ريشه و اندام هوايي، درصد ماده خشك ريشه و اندام هوايي، قطر طوقه و اندازه برگ شدند، بيشترين افزايش رشد پس از تلقيح با G. intraradices و تيمار تركيبي G. mosseae +G. intraradices مشاهده شد. تلقيح با قارچ هاي همزيست باعث افزايش معني داري در برخي صفات ميوه ازجمله، تعداد و اندازه ميوه، وزن تر و خشك ميوه و سفتي بافت ميوه شد كه بين تيمارهاي مختلف مايه زني اختلاف چنداني مشاهده نشد. هر سه تيمار قارج ميكوريز بدون اختلاف معني دار با هم باعث افزايش غلظت ويتامين ث و ظرفيت آنتي اكسيداني ميوه شدند. بالاترين مقادير فنل كل و آنتوسيانين ميوه پس از ﺗﻴﻤـﺎﺭ با G.mosseae مشاهده شد درحاليكه ميوه هاي تيمار شاهد بالاترين غلظت تانن را داشتند. تلقيح با گونه هاي مختلف قارچ بدون اختلاف معني دار با هم، باعث افزايش غلظت پتاسيم، آهن، مس و روي برگ نسبت به گياهان شاهد شدند ولي بالاترين مقادير فسفر و نيتروژن در برگ بوته هاي تلقيح شده با G. intraradices مشاهده شد. تلقيح با قارچ هاي ميكوريز تاثيري بر غلظت سديم برگ نداشت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه تلقيح بوته هاي توت فرن
  15. تاثير روي و پتاسيم بر برخي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و مورفولوژيكي توت فرنگي رقم پاروس تحت تنش شوري
    سعيده محمدي 2020
    در پژوهش حاضر تأثير تغذيه سولفات روي و نيترات پتاسيم و بر همكنش آنها بر رشد، عملكرد و برخي ويژگي هاي بيوشيميايي توت فرنگي رقم پاروس تحت تنش شوري مورد بررسي قرار گرفت. تيمارها شامل 1- عدم تنش شوري و تغذيه تكميلي 2- تنش شوري 40 ميلي مولار بدون تغذيه تكميلي 3- تنش شوري 40 ميلي مولار به اضافه تغذيه تكميلي سولفات روي با غلظت 5/1 ميكرومولار 4- تنش شوري 40 ميلي مولار به اضافه تغذيه تكميلي نيترات پتاسيم با غلظت 5 ميلي مولار 5- تنش شوري 40 ميلي مولار به اضافه تغذيه تكميلي نيترات پتاسيم با غلظت 5 ميلي مولار و سولفات روي با غلظت 5/1 ميكرومولار بود. تنش شوري منجر به كاهش تعداد و سطح برگ، وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه ، طول و عرض ريشه گرديد. توزيع ماده خشك تحت تاثير شوري قرار گرفت و در تنش شوري رشد ريشه بيشتر از اندام هوايي بود. تيمارهاي تغذيه اي سولفات روي و نيترات پتاسيم و تركيب اين دو تحت تنش شوري باعث افزايش تعداد برگ، سطح برگ، عرض ريشه و وزن تر ريشه شدند. تغذيه تكميلي سولفات روي و نيترات پتاسيم به صورت منفرد وزن تر و خشك شاخساره و وزن خشك ريشه را در تنش شوري افزايش دادند. تغذيه تكميلي سولفات روي و نيترات پتاسيم و تركيب سولفات روي با نيترات پتاسيم تحت تنش شوري توانست غلظت كلروفيل a و كارتنوئيد ها را افزايش دهد. نشت يوني، غلظت مالون دي آلدهيد، پراكسيد هيدروژن، پرولين، كربوهيدرات هاي محلول، فنل كل ، فلاونوئيد و ظرفيت آنتي اكسيداني برگ تحت تنش شوري افزايش داشت و تغذيه تكميلي سولفات روي و نيترات پتاسيم مقادير اين پارامتر ها را كاهش داد. محتواي نسبي آب برگ و پروتئين هاي محلول كل طي تنش شوري كاهش يافت و تيمارهاي تغذيه اي نيترات پتاسيم و سولفات روي باعث افزايش اين صفات شدند. فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز طي تنش شوري افزايش و فعاليت آنزيم سوپراكسيد ديسموتاز كاهش داشت. تغذيه سولفات روي در شرايط تنش شوري فعاليت آنزيم كاتالاز و سوپراكسيد ديسموتاز را افزايش داد. تغذيه نيترات پتاسيم فعاليت آنزيم آسكوربات پراكسيداز را بالا برد. تغذيه سولفات روي باعث كاهش سديم و كلر در برگ شد. همگي تيمارهاي تغذيه اي نسبت پتاسيم به سديم برگ و ريشه را تحت تنش شوري افزايش دادند. تيمارهاي تغذيه اي نيترات پتاسيم و سولفات روي به صورت منفرد توانستند طي تنش شوري عملكرد بوته را عمدتا
  16. تأثير آبياري بر كميت و كيفيت ميوه و كشمش انگور رقم بيدانه سفيد
    عليرضا براتي جورابي 2019
    در اين پژوهش اثر رژيم هاي مختلف آبياري روي رشد و برخي صفات كمي و كيفي ميوه، كشمش و شيره انگور رقم بيدانه سفيد در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با چهار تيمار و سه تكرار بررسي شد. تيمارهاي آبياري شامل 700، 1400، 2800 و 4200 متر مكعب در هكتار بود. شيوه تربيت بوته ها به صورت خزنده و آبياري با روش قطره اي انجام شد. رژيم آبياري بر صفات رويشي، عملكرد و اجزاء عملكرد ميوه و بازده كشمش توليدي، اثر معني داري داشت. كاهش در ميزان آبياري باعث كاهش رشد رويشي بوته ها از جمله طول و قطر شاخه سال جاري، فاصله ميان گره و تعداد شاخه فرعي شد كه بين تيمارهاي 2800 و 4200مترمكعب آبياري اختلاف نسبتاً كمي از نظر رويشي وجود داشت ولي كاهش در حجم آبياري به ويژه تا 700 متر مكعب باعث كاهش شديد رشد رويشي شد كه مي تواند به كاهش عملكرد در سال بعد منجر شود. تعداد خوشه تحت تأثير رژيم آبي در همان سال قرار نگرفت ولي وزن خوشه ها كاملاً تحت تأثير رژيم آبي قرار داشت ودر تيمارهاي كم آبياري وزن خوشه ها هم از طريق كاهش در تعداد حبه ها و وزن حبه ها كم شد. قطر حبه ها بيش از طول حبه ها تحت تأثير رژيم آبي قرار گرفت. افزايش در حجم آبياري باعث افزايش اسيد قابل تيتراسيون، كاهش مواد جامد محلول و كاهش شاخص طعم در ميوه، كشمش و شيره شد كه تاثير منفي افزايش حجم آبياري بر كيفيت كشمش بيش از شيره بود. غلظت ويتامين ث ميوه با افزايش در ميزان آبياري افزايش يافت. بوته هايي كه آب كمتري دريافت كرده بودند غلظت هاي بالاتري از تركيبات فنلي، فلاونوئيد، تانن و ظرفيت آنتي اكسيداني داشتند. نتايج اين پژوهش نشان داد كاهش كنترل شده آبياري در تيمار 2800 متر مكعب در هكتار اثر منفي چنداني بر رشد نداشته و اين تيمار اگرچه عملكرد را تا حدي كاهش داد ولي به افزايش كيفيت ميوه،كشمش وشيره در مقايسه با حجم بيشتر آبياري منجر شد.
  17. بهينه سازي فرآيند خشك كردن قرص فشرده توليدشده از پودر گوجه فرنگي تحت شرايط مادون قرمز، مايكروويو- هواي گرم و خلائي
    منوچهر رشيدي 2019
    گوجه فرنگي يكي از باارزش ترين منابع تأمين مواد معدني و ويتامين ها در رژيم غذايي انسان است.مدت ماندگاريكم گوجه-فرنگي و عمر كوتاه آن با امكانات فرآوري نامناسب منجر به خسارت سنگين مالي مي شود. بنابراين حفظ و فرآوري گوجه-فرنگي از اهميت تجاري برخوردار است.خشك كردن يكي از روش هاي مطلوب نگهداري گوجه فرنگي است.فرآورده هاي گوجه فرنگي خشك شدهشاملگوجه فرنگي نصف شده، ورقه هاي گوجه فرنگي و پودرگوجه فرنگي در مقايسه با ساير محصولات گوجه فرنگي با توجه به خواص مناسب غذايي، داراي مصرف زيادي هستند.در ميانفرآورده هاي گوجه فرنگي خشك شده، پودر گوجه فرنگي بازار خاص را در اختيار دارد. توليد پودر يك روش جايگزين براي گسترش عمر مفيد مواد غذايي است. معمولا پودر ميوه خيلي خشك، رطوبت دوست و حجم زيادي دارد. بنابراين در طول ذخيره سازي، حمل و نقل و اداره آن نيازمند مراقبت ويژه و بسته بندي سنگين است؛ كه هزينه را افزايش مي دهد. براي غلبه بر اين مشكلات، تراكم پودر ميوه به شكل قرص يك روش منحصر به فرد است. قرص سازيپودر ميوه به علت راحتي در استفاده، ذخيره سازي، حمل ونقل و فرموله سازي محصول، محبوبيت زيادي به دست آورده است.پس از فرآيند قرص سازي، قرص هاي تشكيل شده داراي محتواي رطوبتي بالايي هستند. به نحوي كه براي حمل ونقل و ذخيره سازي مناسب نيستند. بنابراين به منظور جلوگيري از فساد قرص ها و حفظ كيفيت آنها، خشك كردن قرص ها يكي از مراحل مهم پس از فرآيند قرص سازيمي باشد. فرآيند خشك كردنيكي از عمليات مهمي است كه بر كيفيت و قيمت نهايي محصول اثرگذار است. روش هاي مختلف خشك كردن نقش مهمي در حفاظت از موادغذايي دارد. با اين حال، تاثير روش هاي مختلف خشك كردن بر كيفيت برخي از مواد غذاييروشن نيست. هدف از انجام اين پژوهش، بهينه سازي فرآيند خشك كردنقرصفشردهتوليدشده از پودر گوجه فرنگي تحت شرايط مادون قرمز، مايكروويو- هواي گرم و خلائي است. آزمايش ها در خشك كن خلائي- مادون قرمز در پنج سطح دماي هواي محفظه(40، 50، 60، 70 و°C80) و پنج سطح فشار خلأ (20، 30، 40، 50 وkPa 60)، در خشك كن هواي داغ مادون قرمز در پنج سطح دماي هواي ورودي(40، 50، 60، 70 و°C80)،پنج سطح سرعت هواي ورودي(5/0، 1، 5/1، 2 وm/s 5/2) ودر پنج سطح توان مادون قرمز (0، 500، 1000، 1500 وW 2000) و در خشك كن مايكروويو- هواي گرم در پنج سطح دماي هواي ورودي(40، 50، 60، 70
    Thesis summary

  18. تاثير پوترسين خارجي روي رشد و برخي ويزگي هاي فيزيولوژيكي پياز در خاك آلوده به كادميوم
    زينب مقدم شهرتي 2019
    تاثير پوترسين خارجي روي رشد و برخي ويزگي هاي فيزيولوژيكي پياز در خاك آلوده به كادميوم
  19. اثر نور تكميلي بر رشد، عملكرد و برخي ويژگي هاي بيوشيميايي توت فرنگي رقم كاماروسا
    پرنيا پاكان 2019
    اين پژوهش باهدف بررسي تأثير كيفيت نور تكميلي بر رشد، عملكرد و كيفيت توت فرنگي رقم كاماروسا در شرايط گلخانه اي انجام شد. تيمارهاي نوردهي تكميلي شامل 1- شاهد (عدم نوردهي تكميلي) 2- نور تكميلي قرمز 100% 3- نور تكميلي با نسبت قرمز 83% + آبي 17% و 4-نور تكميلي با نسبت قرمز 66% + آبي 34% بود كه به صورت يك طرح كاملاً تصادفي با چهار تيمار و سه تكرار انجام شد. نوردهي تكميلي با استفاده از منبع نور ال اي دي در زمستان سال 95 و بهار 96 از ساعت 10-6 شب انجام شد. نتايج نشان داد كه بالاترين تعداد برگ، طول دم برگ، قطر طوقه و سطح برگ در بوته هاي با نوردهي تكميلي قرمز 100% و قرمز 83% + آبي 17% مشاهده شد درحالي كه كمترين شاخص هاي رشد مربوط به گياهان شاهد و نوردهي با قرمز 66% + آبي 34% بود. گياهان تيمار شده با نور ال اي دي قرمز66 % + آبي 34% داراي بيش ترين قطر برگ و بيش ترين ضخامت اپيدرم رويي بود و بعد از آن به ترتيب تيمارهاي قرمز 83% + آبي 17% و قرمز100% قرار داشت. تيمار قرمز 66 % + آبي 34 % باعث كاهش تراكم روزنه ها و بسته شدن دهانه روزنه ها شد. بالاترين عملكرد و تعداد ميوه با نوردهي تكميلي قرمز 83% + آبي 17% و كمترين عملكرد با نوردهي تكميلي قرمز 66% + آبي 34% و قرمز 100 % مشاهده شد. بيش ترين ميزان مواد جامد محلول در تيمار نوردهي تكميلي قرمز 100 % مشاهده شد. ولي ميوه ها در اين تيمار داراي كمترين ميزان سفتي بودند. گياهان تيمار شده با نور قرمز 66 % + آبي 34 % داراي بيش ترين ميزان فنل كل و فلاونوئيد، آنتوسيانين، تانن و ويتامين C بودند و كمترين مقدار آن ها در شاهد مشاهده گرديد. همچنين اين گياهان داراي بالاترين ميزان پروتئين هاي محلول و فعاليت آنزيم ها در برگ بودند. غلظت كربوهيدرات محلول در برگ در تيمار قرمز 100 % بيشتر از ساير تيمارها بود. بيشترين ميزان كلروفيل كل، كلروفيل a و كارتنوئيد در نوردهي قرمز 66 % + آبي 34 % مشاهده شد. در حالي كه كمترين غلظت كلروفيل در شاهد و نور قرمز 100% مشاهده گرديد. محتواي نسبي آب برگ در تيمار قرمز 100 % و قرمز 83% + آبي 17% بالاتر از ساير تيمارها بود. اين تيمارها داراي كمترين ميزان ماده خشك بودند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه نوردهي تكميلي با استفاده از لامپ هاي ال اي دي با نسبت نور قرمز 83% + آبي 17% به عنوان تيمار توصيه شده، ضمن بهبود نسبي رشد گياهان، باعث ا
  20. اثر كاربرد قبل از برداشت متيل جاسمونات روي برخي ويژگي هاي كمي و كيفي ميوه توت فرنگي رقم كاماروسا
    معصومه رضايي 2018
    در پژوهش حاضر تأثير كاربرد قبل از برداشت متيل جاسمونات روي برخي ويژگي هاي كمي و كيفي ميوه توت فرنگي رقم كاماروسا در قالب يك طرح كاملاً تصادفي موردبررسي قرار گرفت. محلول پاشي در چهار غلظت صفر (شاهد)، 50، 100 و 200 ميكرو مولار از مرحله شروع تشكيل رنگ صورتي در ميوه ها آغازشده و هر سه روز يك بار تا زمان برداشت تكرار شد. كاربرد قبل از برداشت متيل جاسمونات اثر معني داري بر اندازه ميوه، كيفيت ميوه (به جز pH آب ميوه) و ويژگي هاي بيوشيميايي ميوه داشت. هم چنين غلظت كلروفيل برگ، تركيبات فنلي و تنظيم كننده ي اسمزي در برگ تحت تأثير تيمار متيل جاسمونات قرار گرفت. بيش ترين طول و قطر ميوه و هم چنين وزن تر و خشك در ميوه هاي تيمارشده با متيل جاسمونات 100 ميكرو مولار ديده شد كه احتمالاً از طريق افزايش تقسيم سلولي در مرحله ي بزرگ شدن ميوه اتفاق افتاده است، هم چنين ميوه هاي تيمارشده با متيل جاسمونات 100 ميكرو مولار مواد جامد محلول و كربوهيدرات محلول بيشتر و اسيديته ي قابل تيتراسيون كمتري نسبت به ساير تيمارها داشتند. كمترين غلظت مواد جامد محلول، كربوهيدرات محلول و شاخص طعم مربوط به تيمارهاي شاهد و 200 ميكرو مولار متيل جاسمونات بود. بيش ترين غلظت ويتامين ث مربوط به تيمار 100 ميكرو مولار متيل جاسمونات و كمترين آن مربوط به شاهد بود. بيش ترين سفتي بافت ميوه مربوط به تيمارهاي 50 و 100 ميكرو مولار متيل جاسمونات و كمترين آن مربوط به تيمارهاي شاهد و 200 ميكرو مولار بود. هم چنين غلظت تركيبات فنلي، فلاونوئيد، تانن و آنتوسيانين در ميوه هاي تيمارشده با غلظت 100 ميكرو مولار متيل جاسمونات در مقايسه با ميوه هاي شاهد بالاتر بود. تيمار 200 ميكرو مولار متيل جاسمونات در مورد برخي صفات شبيه تيمار شاهد عمل كرده بود و احتمالاً غلظت بالاي اين ماده اثر تخريبي روي بعضي صفات داشته است. فعاليت آنزيم پلي فنل اكسيداز ضمن تيمار با متيل جاسمونات كاهش پيدا كرد كه اين موضوع مي تواند به افزايش عمر پس از برداشت محصول كمك كند. غلظت كلروفيل a، b و كلروفيل كل در برگ هاي تيمارشده با متيل جاسمونات كاهش پيدا كرد. بيشترين غلظت پروتئين هاي محلول در برگ مربوط به تيمار 200 ميكرو مولار متيل جاسمونات، بالا ترين غلظت فنل برگ در تيمار هاي 50 و 100 ميكرو مولار و بيش ترين غلظت فلاونوئيد برگ در تيمار 100 ميكرو مولار ديده شده و كمترين غلظت
  21. اثر محلو پاشي كلسيم و پتاسيم بر تحمل به سرماي انگور رقم بي دانه سفيد
    زهرا زارعي 2018
    اين پژوهش با هدف بررسي اثر تغذيه كلريد پتاسيم و كلريد كلسيم روي مقاومت به سرماي انگور رقم بيدانه سفيد با استفاده از يك طرح كاملاً تصادفي و در سه تكرار انجام شد. تيمارها شامل محلول پاشي كلريد كلسيم (50 و 100 ميلي مولار)، كلريد پتاسيم (50 و 100 ميلي مولار) و آب مقطر(شاهد) بودند. محلول پاشي در تابستان سال 1395 و در سه مرحله (تير، مرداد و شهريور) روي بوته هاي يكساله انگور رقم بيدانه سفيد تا مرحله آب چك انجام شد. ارزيابي مقاومت به سرما و خواص بيوشيميايي جوانه هاي انگور طي سه مرحله در آبان، بهمن و ارديهشت انجام گرفت. محلول پاشي كلريد پتاسيم اثر بيشتري بر افزايش غلظت تنظيم كننده هاي اسمزي جوانه مانند كربوهيدرات هاي محلول، محتواي پرولين و غلظت پروتئين هاي محلول در مقايسه با كلريد كلسيم داشت و بهترين غلظت 100 ميلي مولار كلريد پتاسيم بود. بالاترين ميزان فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان پس از محلول پاشي با كلريد پتاسيم 100 ميلي مولار و به دنبال آن كلريد كلسيم 100 ميلي مولار مشاهده شد. تغذيه بوته ها منجر به كاهش محتوي آب جوانه در ارديبهشت شد ولي در آبان و بهمن اثر نداشت. بالاترين مقاومت به سرما با تغذيه كلريد پتاسيم 100 ميلي مولار ايجاد شد و كلريد پتاسيم 50 ميلي مولار و كلريد كلسيم 100 ميلي مولار بدون اختلاف معني دار با هم در مرتبه بعدي قرار داشتند. به نظر مي رسد كه تغذيه بوته هاي انگور با كلريد پتاسيم و كلريد كلسيم از طريق افزايش غلظت تنظيم كننده هاي اسمزي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان باعث حفظ پايداري غشاء سلولي و كاهش در نشت يوني جوانه ها و افزايش مقاومت به سرما آنها شده است.
  22. تاثير گلايسين بتائين و ملاتونين بر مقاومت به خشكي توت فرنگي رقم پاروس
    زينب حيدريان 2018
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر محلول پاشي گلايسين بتائين و ملاتونين بر برخي از ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي و همچنين فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني در بوته توت فرنگي رقم پاروس تحت تنش خشكي صورت گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل با دو فاكتور در قالب طرح كاملا تصادفي انجام شد. فاكتور تيمار مواد شيميايي در سه سطح شامل شاهد (آب مقطر)، گلايسين بتائين با غلظت 2 ميلي مولار و ملاتونين با غلظت 20 ميكرومولار و فاكتور خشكي در چهار سطح شامل 80 درصد آب قابل دسترس، 60 درصد آب قابل دسترس، 40 درصد آب قابل دسترس و 20 درصد آب قابل دسترس بود. نتايج نشان داد كه تنش خشكي سبب كاهش در ويژگي هاي رشدي، محتواي نسبي آب و كربوهيدرات هاي محلول و سبب افزايش نشت يوني، ميزان كلروفيل كل، a،b ، كارتنوئيد، پروتئين ، پرولين، عناصر پتاسيم و فسفر و فعاليت هاي آنزيم هاي آنتي اكسيداني شد. محلول پاشي گلايسين بتائين و ملاتونين سبب افزايش غلظت كلروفيل هاي a، b، كلروفيل كل، كارتنوئيد و كربوهيدرات محلول و كاهش پروتئين كل و پرولين و عنصر پتاسيم شدند اما تاثير معني داري بر محتواي نسبي آب و نشت يوني در شرايط تنش خشكي نداشتند. بيشترين غلظت كربوهيدرات كل، كلروفيل كل و كلروفيل a در تيمار 20 درصد آب قابل دسترس همراه با كاربرد ملاتونين به ترتيب با ميانگين81/25، 83/1 و 45/1 ميلي گرم بر گرم وزن تر بدست آمد. كاربرد ملاتونين سبب افزايش بيشتر غلظت كلروفيل، كارتنوئيد و كربوهيدرات محلول در مقايسه با گلايسين بتائين شد. همچنين اثر معني داري برافزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني توسط محلولپاشي اين دو ماده مشاهده شد به طوريكه با محلول پاشي گلايسين بتائين يا ملاتونين ميزان فعاليت آنزيم كاتالاز دو برابر افزايش يافت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه محلولپاشي برگي گلايسين بتائين و ملاتونين ضمن افزايش ميزان تنظيم كننده هاي اسمزي و افزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني سبب افزايش تحمل گياه توت فرنگي در برابر خسارت هاي ناشي از تنش خشكي شد.
  23. تنوع ژنتيكي و ساختار جمعيت برخي از جمعيت هاي ايراني سماق (Rhus coriaria L.) با استفاده از نشانگرهاي مولكولي ISSR
    نور اله قهرمانزاده 2017
    سماق (Rhus coriaria L.) يكي از گياهان دارويي از خانواده پسته مي باشد كه در ايران مي رويد و ميوه ي آن خاصيت درماني دارد. در مطالعه ي حاضر شش جمعيت بومي سماق (در مجموع 60 نمونه) از پنج استان مورد مطالعه قرار گرفت. از نشانگر هاي مولكولي ISSR به منظور بررسي تنوع ژنتيكي و ساختار جمعيت سماق استفاده شد. از 21 آغازگر به كار برده شده در اين مطالعه، 190 باند با وضوح بالا به دست آمد كه 132 باند (4/69 درصد) چندشكل بودند. تجزيه ي خوشه-اي بر اساس ماتريس تشابه ژنتيكي جاكارد و با روش UPGMA، نمونه هاي سماق را به 5 گروه تقسيم نمود. روش تجزيه به مختصات اصلي (PCOA)، نتايج تجزيه ي خوشه اي را تا حد زيادي تأييد نمود. تنوع درون جمعيت ها با استفاده از ميانگين شاخص تنوع ژني ني (h) و شاخص اطلاعاتي شانون(I) با نرم افزار POPGENE آناليز و مورد بررسي قرار گرفت. بيش ترين و كم ترين تنوع ژنتيكي درون جمعيت به ترتيب در جمعيت اسدآباد (085/0h= و 13/0I=) و شازند (06/0h= و 09/0I=) مشاهده شد. ميانگين آلل هاي مؤثر (Ne) به آلل هاي مشاهده شده (Na) برابر 93/0 بود. بررسي ها بر اساس اين ميانگين در هر جمعيت نشان داد كه جمعيت ها داراي توزيع ژني متعادل بودند. هم چنين براي بررسي تنوع ژنتيكي بين جمعيت ها و واريانس مولكولي (AMOVA) از دو نرم افزار POPGENE و GENE ALEX استفاده شد. ميانگين شاخص هاي Gst و Nm كه ميزان تفرق ژني و جريان ژني بين جمعيت ها را نشان مي دهد به ترتيب 614/0 و 315/0 به دست آمد كه بيانگر يك تبادل ژني كم بين شش جمعيت مورد مطالعه ي سماق مي باشد. تجزيه ي واريانس مولكولي جمعيت ها نشان داد كه 62 درصد تنوع ژنتيكي شناسايي شده مربوط به بين جمعيت ها و 38 درصد درون جمعيت ها مي-باشد. با توجه به داده هاي حاصل از تشابه ژنتيكي ني در دامنه اي از 89/0-81/0، يافته ها نشان دادند كه جمعيت اسدآباد با تويسركان داراي بيش ترين تشابه ژنتيكي هستند و جمعيت ايلام با تويسركان بيش ترين فاصله ي ژنتيكي را دارند. در بررسي ساختار ژنتيكي جمعيت ها با استفاده از نرم افزار STRUCTURE جمعيت ها به 5 خوشه ي زير جمعيتي تقسيم شدند. با وجود برداشت اين گياه از عرصه هاي طبيعي، نتايج مطالعه ي حاضر، حاكي از وجود تنوع ژنتيكي بالا در ميان جمعيت هاي مورد بررسي بود. نتايج نشان داد كه استفاده از نشانگر ISSR يك روش كارآمد و قدرتمند مولكولي در بررسي تنوع ژ
  24. اثر محلول پاشي نيترات پتاسيم و نيترات كلسيم بر تحمل به خشكي انار رقم ملس ساوه
    حامد كيان فرد 2017
    اين تحقيق به منظور بررسي اثر محلول پاشي نيترات پتاسيم و نيترات كلسيم بر رشد و خصوصيات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيدان در نهال هاي دوساله انار (Punica granatum L.) رقم ملس ساوه تحت تنش خشكي صورت گرفت. آزمايش در قالب طرح كاملاً تصادفي با هشت تيمار و سه تكرار انجام شد. تيمارها شامل عدم تنش (80 درصد آب قابل دسترس خاك) و تنش خشكي (40درصد آب قابل دسترس خاك) به اضافه محلول پاشي با آب مقطر و ياسطوح نيم، يك و دو درصد نيترات پتاسيم يا نيترات كلسيم بود. تنش خشكي محتوي نسبي آب، كارايي فتوشيميايي فتوسيستم II، غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي و رشد اندام هوايي و ريشه نهال هاي انار را كاهش داد در حالي كه غلظت كربوهيدات هاي محلول، پرولين، پروتئين محلول، فنل كل و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان را افزايش داد. محلول پاشي نيترات پتاسيم و نيترات كلسيم به ويژه با غلظت يك درصد در گياهان تحت تنش خشكي باعث حفظ محتوي نسبي آب، غلظت رنگيزه هاي فتوسنتزي، عملكرد فتوشيميايي فتوسيستم II و رشد نهال ها شد. همچنين محلولپاشي اين دو تركيب باعث افزايش پروتئين و كربوهيدرات هاي محلول و كاهش پرولين برگ در شرايط تنش شد. غلظت فنل كل در برگ گياهان تحت تنش با تغذيه با نيترات كلسيم افزايش و با نيترات پتاسيم كاهش يافت. محلولپاشي نيترات پتاسيم تاثير بيشتري بر افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پروتئين هاي محلول كل و فعاليت آنزيم هاي كاتالاز، گاياكول پراكسيداز و آسكوربات پروكسيداز در مقايسه با نيترات كلسيم داشت وتغذيه نيترات كلسيم تاثير بيشتري بر افزايش پرولين و فنل كل برگ داشت. محلولپاشي با نيترات كلسيم و نيترات پتاسيم با غلظت يك درصد بدون اختلاف معني دار با هم، باعث بيشترين كاهش در پراكسيداسيون چربي ها و نشت يوني غشاء سلولي شد. تغذيه با نيترات كلسيم عمدتاً با افزايش ارتفاع نهال و رشد اندام هوايي و تغذيه نيترات پتاسيم با تاثير بيشتر بر وزن ريشه به رشد بهتر نهال ها در شرايط تنش خشكي كمك كردند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه تغذيه برگي پتاسيم و كلسيم به ويژه با غلظت يك درصد، ضمن افزايش ميزان تنظيم كننده هاي اسمزي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان باعث استحكام بيشتر ديواره سلولي، كاهش پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و نشت يوني بافت ها در شرايط كم آبي شده و به افزايش محتواي آب و رشد گياهان تحت تنش كمك كرد.
  25. نقش سلنيوم بر تحمل به خشكي پايه پسته بادامي
    احسان كشاورزيان 2017
    اين تحقيق به منظور بررسي اثر محلول پاشي سلنات سديم بر رشد و خصوصيات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيدان پسته (pistacia vera L.) پايه بادامي انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي در هشت تيمار و چهار تكرار انجام شد. فاكتور اول تنش خشكي در دو سطح: 80% و 40% آب قابل دسترس خاك، و فاكتور دوم تيمار سلنيوم در چهار سطح: صفر (آب مقطر)، 50، 100 و 200 پي پي ام بود. كاربرد سلنات سديم موجب افزايش غلظت سلنيوم در برگ دانهال هاي پسته شد و تنش خشكي بر محتواي سلنيوم برگ تأثير نداشت. تنش خشكي موجب كاهش محتواي نسبي آب و كلروفيل a، b و كلروفيل كل شد ولي غلظت كارتنوئيد را افزايش داد، تحت اين شرايط كاربرد 50 پي پي ام سلنات سديم موجب بالا رفتن كلروفيل a نسبت به گياهان شاهد شد. غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين تحت شرايط تنش خشكي افزايش معني داري داشت و كاربرد سلنات سديم غلظت اين تركيبات را تحت شرايط تنش ارتقاء داد اما در شرايط عدم تنش تاثيري بر غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين نداشت. تنش خشكي تأثيري بر غلظت فنل نداشت اما باعث كاهش حدود 141 درصد پروتئين هاي محلول شد، كاربرد سلنات سديم تحت اين شرايط به ويژه غلظت 50 پي پي ام موجب بالا رفتن غلظت پروتئين هاي محلول نسبت به گياهان شاهد شد. تنش خشكي غلظت پراكسيدهيدروژن و فعاليت آسكوربات پراكسيداز، كاتالاز و گاياكول پراكسيداز را به ترتيب 29، 80، 33 و 79 درصد افزايش داد، در شرايط عدم تنش كاربرد سلنات سديم تأثيري بر غلظت پراكسيدهيدروژن نداشت اما تحت تنش خشكي غلظت هاي 50 و 100 پي پي ام موجب كاهش پراكسيدهيدروژن شد. محلول پاشي سلنات سديم با غلظت هاي 50 و 100 پي پي ام باعث افزايش فعاليت آنزيم ها هم در شرايط عدم تنش و هم تحت تنش خشكي در مقايسه با گياهان شاهد شد. كاربرد سلنيوم در شرايط عدم تنش روي غلظت مالون دي آلدئيد و درصد نشت يوني مؤثر نبود ولي تحت تنش خشكي پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و درصد نشت يوني را در برگ هاي پسته پايين آورد. تنش خشكي و كاربرد سلنات سديم تأثيري بر فلورسانس كلروفيل و صفات رويشي نداشت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه كاربرد سلنات سديم به ويژه غلظت 50 و 100 پي پي ام، از طريق افزايش تجمع كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي محلول به عنوان تنظيم كننده هاي اسمزي و افزايش فعاليت آنزيم هاي
  26. اثر متيل جاسمونات بر تحمل به خشكي انگور رقم بيدانه سفيد
    سپهر خنجري كاكاوندي 2016
    در اين پژوهش اثر متيل جاسمونات بر رشد و ويژگي هاي فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي-اكسيدانانگور رقم بيدانه سفيد تحت تنش خشكي به صورت آزمايش فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي بررسي شد. فاكتور اول تنش خشكي در دو سطح 80% و 40% آب فراهم خاك و فاكتور دوم محلول پاشي متيل جاسمونات در چهار سطح صفر (آب مقطر)، 50، 100 و 200 ميكرومولار بود. تنش خشكي موجب كاهش محتوي نسبي آب، كلروفيل، شاخص كارآيي حداكثر فتوشيميايي فتوسيستمIIو افزايش غلظت مالون دي آلدهيد و درصد نشت يوني در برگ هاي انگور گرديد. تحت تنش خشكي كاربرد متيل جاسمونات به ويژه با غلظت 100 ميكرومولار باعث كاهش غلظت مالون دي آلدهيد و نشت يوني و افزايش محتوي نسبي آب برگ، كلروفيل و شاخص كارايي حداكثر فتوشيميايي فتوسيستمII شد. غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين در برگ هاي انگور تحت تنش خشكي افزايش و غلظت پروتئين هاي محلول كاهش يافت كه اين كاهشدر مورد گياهان محلول پاشي شده با 100 و 200 ميكرومولار متيل جاسمونات غير معني دار بود. كاربرد متيل جاسمونات در شرايط عدم تنش تأثيري معني داري بر غلظت پراكسيد هيدروژن و فنول كل برگ انگور نداشت ولي كاربرد 100 ميكرومولار متيل جاسمونات باعث افزايش غلظت پراكسيد هيدروژن و فنول كل تحت تنش خشكي شد. تنش خشكي و كاربرد متيل جاسمونات توأماًموجب افزايش فعاليت آنزيم هاي كاتالاز، گاياكول پراكسيداز و آسكوربات پراكسيداز شدند. تنش خشكي باعث كاهش رشد گياه شامل ارتفاعنهال و قطر تنه، سطح ويژه برگ،وزن تر و خشك ريشه و اندام هواييو حجم ريشه نهال هاي انگور شد. كاربرد متيل جاسمونات در هر دو شرايط تنش و عدم تنش خشكي موجب افزايش شاخص هاي رشد بوته هاي انگور شد و غلظت 100 ميكرومولار متيل جاسمونات نسبت به 50 و 200 ميكرومولار تأثير بيشتري بر افزايش رشد داشت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه كاربرد متيل جاسمونات به ويژهدر غلظت 100 ميكرومولار توانست با افزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان و تجمع تنظيم كننده هاي اسمزي پرولين و كربوهيدرات هاي محلول و حفظ پروتئين هاي محلول باعث كاهش پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و نشت يوني شود. هم چنين متيل جاسمونات با افزايش محتوي نسبي آب، حفظ كلروفيل و شاخص كارايي حداكثر فتوشيميايي فتوسيستم II موجب بهبود شاخص هاي رشد نهال هاي انگور در شرايط تنش خشكي شد.
  27. تأثير پوترسين روي برخي ويژگي هاي مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي پياز (Allium cepa L.) تحت تنش خشكي
    فرياد بهمني 2016
    خشكي يكي از فاكتورهاي محيطي است كه اثر منفي روي عملكرد گياه دارد و پلي آمين ها نقش مهمي در پاسخ به شرايط محيطي نامساعد مانند تنش خشكي ايفا مي كنند. اين پژوهش جهت بررسي اثر پوترسين روي ويژگي هاي فيزيولوژيكي و مورفولوژيكي و جذب عناصر در پياز (Allium cepa L.) انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار صورت گرفت. فاكتور اول شامل تنش خشكي در دو سطح (ظرفيت زراعي و 50% درصد ظرفيت زراعي) و فاكتور دوم تيمار پوترسين (0، 5/0، 1 و 2 ميلي مولار) به صورت محلول پاشي برگي بود. پوترسين اثرات منفي تنش خشكي روي پارامترهاي رويشي پياز از قبيل ارتفاع گياه، سرعت رشد، تعداد برگ، سطح برگ، سرعت توليد برگ، وزن تر ريشه و برگ، وزن تك بوته گياه، اندازه، وزن و عملكرد سوخ را كاهش داد. پوترسين 2 ميلي مولار در 50% ظرفيت زراعي توانست ميزان ارتفاع، وزن تك بوته و وزن تر سوخ را به ترتيب نسبت به تيمار شاهد 9/2 سانتي متر، 79/19 و 27/6 گرم افزايش داده و اثرات تنش خشكي را كاملاً خنثي كند. تنش خشكي منجر به كاهش محتواي نسبي آب برگ و كلروفيل، و افزايش درصد نشت يوني و پراكسيداسيون ليپيدهاي غشايي سلول در برگ پياز شد. تحت تنش خشكي، پوترسين محتواي نسبي آب برگ و ميزان كلروفيل را افزايش داد و درصد نشت يوني و پراكسيداسيون ليپيدهاي غشايي سلول را در برگ هاي پياز كاهش داد. ميزان كلروفيل كل و پراكسيداسيون ليپيدهاي غشايي در 50% ظرفيت زراعي و محلول پاشي 2 ميلي مولار پوترسين نسبت به تيمار شاهد (عدم محلول پاشي پوترسين و ظرفيت زراعي) به ترتيب به ميزان 61/11% افزايش و 72/27% كاهش نشان دادند. ميزان كربوهيدارات هاي محلول برگ، پرولين و آنزيم كاتالاز تحت تنش خشكي افزايش يافت و كاربرد پوترسين باعث افزايش بيش تر اين تركيبات در برگ پياز شد. پوترسين 2 ميلي مولار غلظت آنزيم كاتالاز را در 50% ظرفيت زراعي به ميزان 95/70% نسبت به تيمار شاهد افزايش داد. تحت شرايط تنش خشكي، غلظت يون هاي مس، روي، آهن و فسفر كاهش يافت و جذب يون هاي سديم و پتاسيم در برگ هاي پياز بالا رفت. خشكي اثري روي غلظت يون منگنز نداشت، درحاليكه محلول پاشي پوترسين، جذب همه اين عناصر را بالا برد، به طوري كه پوترسين 2 ميلي مولار تأثير بيش تري نسبت به ساير غلظت ها بر صفات اندازه گيري شده داشت. در شرايط عدم تنش خشكي و كاربرد 2 ميلي مولار پوترسين غل
  28. اثر رژيم هاي گوناگون تغذيه و آبياري بر نياز سرمايي و مقاومت به سرماي انگور بيدانه سفيد
    مژگان غلامي 2016
    اين پژوهش به منظور تعيين اثر تغذيه و آبياري بر نياز سرمايي و گرمايي و مقاومت به سرماي انگور رقم بي دانه سفيد، به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي انجام شد. فاكتور اول آبياري در دو سطح، دو دوره آبياري (معادل 1550 متر مكعب) و شش دوره آبياري (معادل 4650 متر مكعب) طي فصل رشد بود و فاكتور دوم تغذيه در سه سطح 1- عدم كود دهي، 2- تغذيه با كود حيواني به ميزان 5 كيلوگرم به ازاء هر بوته و 3- تغذيه با كود حيواني به ميزان 5 كيلوگرم همراه با تغذيه تكميلي با كود-هاي حاوي نيتروژن 100 گرم، پتاس 150 گرم و فسفر 70 گرم به ازاء هر بوته بود كه به ترتيب با استفاده از كودهاي اوره، سولفات پتاسيم و سوپرفسفات تريپل تأمين گرديد. تغذيه باعث افزايش درصد شكوفايي نهايي جوانه ها شد و حداكثر جوانه-زني در هر دو رژيم آبي پس از تغذيه با كود حيواني+ شيميايي مشاهده شد. افزايش دوره آبياري به افزايش نياز سرمايي جوانه ها منجر شد و در تاك هايي سرما نديده و يا با 100 و 200 ساعت سرمادهي، با افزايش دوره آبياري از دو به شش مرحله درصد شكوفايي كل جوانه ها كاهش چشمگيري پيدا كرد. تاك هايي كه فقط دو مرحله آبياري شده بودند، بدون توجه به تيمارهاي تغذيه اي نياز گرمايي كمتري داشتند و سريع تر و يكنواخت تر از تاك هايي كه شش دوره آبياري شده بودند شكوفا شده و به مرحله باز شدن 50% جوانه ها رسيدند. به طوركلي اثر آبياري بر درصد و سرعت شكوفايي جوانه ها و نياز گرمايي آن ها بيش از تأثير تغذيه بود. تغذيه باعث كاهش نياز گرمايي و زمان لازم براي شكوفايي 50% جوانه ها در تاك هايي با شش مرحله آبياري و افزايش اين شاخص ها در تاك هايي با دو دوره آبياري شد. در تاك هايي كه تغذيه نشده بودند، افزايش دوره هاي آبياري از دو به شش مرحله باعث كاهش شديد مقاومت به سرماي جوانه ها در آبان و بهمن شد. تغذيه اثر مثبتي برافزايش مقاومت به سرماي جوانه ها به ويژه در تاك هاي با شش دوره آبياري داشت. محتوي آب جوانه در بوته هاي با شش مرحله آبياري بيش از تاك هاي با دو دوره آبياري بود. اثر تغذيه بر كاهش محتوي آب جوانه ها در تاك هاي با شش دوره آبياري طي بهمن و ارديبهشت بيش از تاك هاي با دو دوره آبياري بود. تغذيه باعث افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پروتئين هاي محلول و پرولين جوانه شد كه اين اثرات مثبت در بوته هاي با شش دوره آبياري به مراتب بيش تر بود. يك همب
  29. نقش پلي آمين هاي درونزاد بر مقاومت به خشكي ارقام انگور رشه و ياقوتي
    ناصر ستاري 2016
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر تنش خشكي روي برخي خصوصيات فيزيولوژيك، بيوشيميايي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان انگور (Vitis vinifera L.) رقم رشه و ياقوتي به صورت فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي و در سه تكرار انجام شد. تنش خشكي شديد (40% آب فراهم خاك) سبب افزايش بيشتر (140%) غلظت اسيد آبسيزيك در برگ هاي رشه نسبت به ياقوتي (46%) در مقايسه با شرايط عدم تنش شد. پروتئين هاي محلول و پرولين در برگ هاي هر دو رقم تحت تنش خشكي افزايش يافت و بين آنها از اين نظر تفاوت معني داري نبود. در رقم رشه تنش خشكي متوسط (60% آب فراهم خاك) باعث افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول كل، گلوكز و فروكتوز و تنش شديد باعث كاهش اين تركيبات شد. تنش خشكي شديد به افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول كل، گلوكز و فروكتوز در رقم ياقوتي منجر شد. غلظت ساكارز در هر دو رقم تحت تاثير تنش خشكي شديد كاهش يافت. پراكسيد هيدروژن برگ در رقم ياقوتي پس از تنش شديد افزايش بيشتري (34%) نسبت به رشه (13%) يافت. غلظت فنل كل در رقم رشه بالاتر بوده و در اثر كم آبي تغيير چنداني پيدا نكرد. رقم ياقوتي سطوح فنل كمتري در برگ هاي خود داشت كه البته بر اثر تنش خشكي افزايش يافت. فعاليت آنزيم آسكوربات پراكسيداز و كاتالاز در رقم رشه تحت تاثير تنش شديد به ترتيب 140% و 200% نسبت به گياهان شاهد بالا رفت كه اين افزايش براي رقم ياقوتي به ترتيب 80% و 113% بود. تنش خشكي منجر به افزايش پلي آمين ها در هر دو رقم گرديد. افزايش در غلظت پوترسين، اسپرميدين، اسپرمين و پلي آمين كل در اثر تنش شديد در رقم رشه به ترتيب 149%، 63%، 70% و 82% و در رقم ياقوتي 42%، 36%، 34% و 43% بود. تنش خشكي منجر به كاهش محتواي نسبي آب و كلروفيل كل، و افزايش غلظت مالون دي آلدئيد و درصد نشت يوني در برگ هاي هر دو رقم شد كه در شرايط تنش شديد رقم رشه خسارت كمتري در مقايسه با ياقوتي نشان داد. نتايج اين پژوهش نشان داد رشه در مقايسه با ياقوتي تحمل بهتري به تنش خشكي دارد. به نظر مي رسد كه افزايش در غلظت اسيد آبسيزيك، پلي آمين ها و فعاليت آنزيمي نقش بيشتري در افزايش تحمل به خشكي رقم رشه در مقايسه با تغييرات غلظت تنظيم كننده هاي اسمزي مانند كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي محلول داشته است.
  30. مقايسه ميزان بيان ژن هاي كليدي مسير دوره نوري در ژنوتيپ هاي مقاوم وحساس به بولتينگ در چغندرقند
    مسلم حامي ده سروي 2016
    چكيده: در زراعت چغندرقند بولتينگ و به گل رفتن در سال اول يك ويژگي منفي بوده، زيرا باعث مصرف ريشه و كاهش كيفيت آن مي شود. چندين مسير ژنتيكي و محيطي به گل رفتن چغندرقند را تحت كنترل دارند. يكي از مسير هاي مهم در گلدهي مسير نوري مي باشد، در اين مسير ژن هاي كليديFT و CO نقش دارند. در اين تحقيق 4 ژنوتيپ شامل دو ژنوتيپ مقاوم به بولتينگ پسودا و ويكو، و دو ژنوتيپ حساس به بولتينگ جلگه و 7112 انتخاب شدند. بعد از كشت گياهان و رسيدن به مرحله 4 برگي،گياهان به اتاق سرما با شرايط كنترل شده دماي 4 درجه و 8 ساعت نور و 16 ساعت تاريكي انتقال يافتند، پيش از قرارگيري در سرما و 40 روز بعد از سرما نمونه هاي برگي تهيه شد. بيان ژن FT1 و CO در زمان 40 روز بعد از سرما با قبل از تيمار سرما با استفاده از Real-time PCR طي سه تكرار به همراه ژن مرجع GAPDHمقايسه شدند. نتايج نشان داد كه بيان ژن FT1 طي سرما فعال شده و بيان آن روند افزايشي دارد و تغيير بيان در تيمار 40 روز بعد از قرارگيري در سرما، نسبت به قبل از سرما قابل توجه بود، همچنين تغيير بيان در ژنوتيپ هاي مقاوم نسبت به حساس در سطح بالاتري قرار داشت. عامل مؤثر بر بيان ژن CO، طول روز مي باشد. در اين تحقيق مقايسه بيان در شرايط روز كوتاه انجام شد و در روز هاي كوتاه به دليل سركوب پروتئين CO در شب و فعاليت كم فيتوكروم A، ميزان بيان اين ژن در ارقام مقاوم و حساس تغيير چنداني نداشت. بررسي بيان ژن FT1 طي سرما مي تواند شاخصي براي شناسايي ژنوتيپ هاي مقاوم و حساس به بولتينگ در برنامه هاي اصلاحي باشد.
    Thesis summary

  31. اثر پوترسين و اسپرميدين بر تحمل به خشكي نهال هاي آلبالو رقم بوترمو
    فرهاد مرادي 2016
    اين پژوهش به منظور بررسي اثر اسپرميدين و پوترسين بر خصوصيات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي و فعاليت برخي آنزيم هاي آنتي اكسيداني آلبالوPrunus cerasus L رقم بوترمو تحت تنش خشكي انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي و در سه تكرار انجام شد. فاكتور اول تنش خشكي در دو سطح (80% و 50% آب فراهم خاك) و فاكتور دوم تيمار (محلول پاشي برگي) پلي آمين ها در پنج سطح (پوترسين يك ميلي مولار، پوترسين 1/0 ميلي مولار، اسپرميدين يك ميلي مولار، اسپرميدين 1/0 ميلي مولار و شاهد: آب مقطر) بود. تنش خشكي موجب كاهش محتواي نسبي آب و كلروفيل و افزايش غلظت مالون دآلدئيد و نشت يوني در برگ هاي آلبالو گرديد. تحت تنش خشكي كاربرد پلي آمين ها باعث كاهش غلظت مالون دآلدئيد و نشت يوني و افزايش محتواي نسبي آب برگ و ميزان كلروفيل در مقايسه با تيمار شاهد شد. كاربرد اسپرميدين نسبت به پوترسين در اين شرايط موثرتر بود. كاربرد اسپرميدين يك ميلي مولار در شرايط تنش خشكي باعث كاهش نشت يوني برگ نهال هاي آلبالو به ميزان 34 درصد نسبت به گياهان شاهد شد. غلظت كربوهيدرات هاي محلول و پرولين طي تنش خشكي در برگ هاي آلبالو افزايش يافت و غلظت پروتئين محلول كاهش داشت. كاربرد پلي آمين ها به ويژه اسپرميدين با غلظت يك ميلي مولار باعث افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي محلول در برگ هاي آلبالو گرديد. تحت تنش خشكي غلظت فنل كل و پراكسيد هيدروژن در برگ هاي آلبالو افزايش يافت. اثر پلي آمين ها روي غلظت فنل كل معني دار نبود ولي كاربرد پلي آمين ها به ويژه يك ميلي مولار اسپرميدين باعث كاهش غلظت پراكسيد هيدروژن شد. تنش خشكي موجب افزايش فعاليت آنزيم هاي كاتالاز، گاياگول پراكسيداز و آسكوربات پراكسيداز در برگ هاي آلبالو شد. كاربرد پلي آمين ها باعث افزايش فعاليت اين آنزيم ها گرديد. به طور كلي تيمار اسپرميدين به ويژه با غلظت يك ميلي مولار نسبت به پوترسين در اين زمينه موثرتر بود. نتايج نشان داد كه كاربرد پلي آمين ها با افزايش محتواي نسبي آب برگ، اسموليت هاي سازگاري و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني موجب بهبود مقاومت گياه آلبالو در شرايط كم آبي شد.
  32. اثر سيليسيوم روي مقاومت به سرما در گياهچه هاي خربزه
    مريم ستايش جلالي 2016
    به منظور بررسي اثر غلظت هاي مختلف سيليسيم روي ميزان تحمل به سرما در گياهچه هاي خربزه، اين تحقيق بصورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با 3 تكرار در سال 1394 در دانشگاه بو علي سينا انجام شد. فاكتور اول، دما در سه سطح 0 ، 2 و 21 درجه سانتي گراد و فاكتور دوم، شامل كاربرد سيليسيم در محلول غذايي در چهار سطح 0 ، 1/0 ، 1 و 2 ميلي مولار از منبع سيليكات پتاسيم بود. نتايج نشان داد با كاهش دما ارتفاع بوته، وزن تر و خشك شاخساره و ريشه، تعداد و سطح برگ، كاهش يافت. درگياهان تيمار شده با غلظت 1 و 2 ميلي مولار سيليسيم سطح برگ افزايش پيدا كرد، در صورتي كه تأثير سيليسيم بر ارتفاع، وزن تر و خشك گياهان، معني دار نبود. با افزايش سطح تنش، نشت يوني برگ و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء، افزايش و محتواي نسبي آب برگ كاهش پيدا كرد. استفاده از تيمار 1 و 2 ميلي مولار سيليسيم، تحت تنش سرما باعث كاهش نشت يوني و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و حفظ محتواي نسبي آب برگ شد، در دماي صفر درجه سانتي گراد، كمترين ميزان نشت يوني (16/40 درصد) و پراكسيداسيون چربي هاي غشاء (23/0 ميكرو مول مالون دي آلدهيد در گرم وزن تر) در تيمار 1 ميلي مولار سيليسيم به دست آمد، كه تفاوت معني داري با تيمار 2 ميلي مولار سيليسيم نداشت. كاربرد غلظت 1 ميلي مولار سيليسيم باعث افزايش معني دار در ميزان پرولين برگ (14/0 ميكرو مول در گرم وزن تازه) نسبت به تيمار شاهد (08/0 ميكرو مول در گرم وزن تازه) شد. بيشترين ميزان كربوهيدرات و پروتئين محلول در تيمار 1 و 2 ميلي-مولار سيليسيم بدست آمد. كاربرد سيليسيم با غلظت 1 ميلي مولار باعث افزايش فعاليت آنزيم كاتالاز (52/85 واحد در گرم وزن تازه برگ) نسبت به شاهد (20/55 واحد در گرم وزن تازه برگ) شد. بيشترين ميزان فعاليت آنزيم پراكسيداز (03/0 واحد در گرم وزن تازه برگ) در تيمار 1 ميلي مولار سيليسيم بدست آمد. به نظر مي رسد سيليسيم توانست با كاهش پراكسيداسيون چربي هاي غشاء و نشت يوني و نيز حفظ محتواي نسبي آب برگ تحمل گياه خربزه به سرما را فراهم آورد.
  33. اثر متيل جاسمونات بر تحمل به سرما ي گل هاي سيب رقم گلدن دليشز
    خديجه طاهرپور 2016
    اين پژوهش به منظور بررسي تأثير متيل جاسمونات بر افزايش تحمل به سرماي گل هاي سيب رقم گلدن دليشز در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با چهار تكرار انجام شد. متيل جاسمونات در چهار غلظت صفر (شاهد)، 50، 100 و 200 ميكرومولار تهيه شده و محلول پاشي شاخه هاي با شرايط رشد و گلدهي مشابه در مرحله نوك صورتي و در يك نوبت صبح انجام شد. نمونه برداري گل ها طي دو مرحله ) سه روز بعد از محلول پاشي و يك هفته بعد از محلول پاشي( انجام گرفت. در هر مرحله از هر واحد آزمايشي تعداد 100 عدد گل جدا و غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پروتئين هاي محلول، پرولين، پراكسيداسيون ليپيد هاي غشاء، پراكسيد هيدروژن و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني (كاتالاز، گاياكول پراكسيداز و آسكوربات پراكسيداز) و محتواي نسبي آب آن ها سنجيده شد. نمونه هايي از گلبرگ، كاسبرگ، پرچم، مادگي و دمگل گل هاي تيمار شده به مدت دو ساعت تحت تنش سرما صفر، 2- و 4- درجه سانتي گراد قرار گرفتند و سپس درصد نشت يوني نمونه ها اندازه گيري شد. همچنين نمونه هايي از گل هاي تيمار شده، براي سنجش درصد خسارت ظاهري به مدت دو ساعت تحت تيمار هاي دمايي صفر، 2- و 4- درجه سانتي گراد قرار گرفتند. متيل جاسمونات به ويژه با غلظت 100 ميكرومولار باعث افزايش غلظت پرولين، پراكسيد هيدروژن و افزايش فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيداني: كاتالاز، گاياكول پراكسيداز و آسكوربات پراكسيداز و كاهش شدت پراكسيداسيون ليپيد هاي غشاء و محتواي نسبي آب در مرحله اول اندازه گيري شد. در مرحله دوم اندازه گيري كاربرد متيل جاسمونات تأثير معني داري بر غلظت پرولين، پروتئين هاي محلول و محتواي نسبي آب نداشت ولي فعاليت آنزيم ها در اين مرحله نيز تحت تأثير اين تركيب افزايش يافته و پراكسيداسيون ليپيد هاي غشاء، درصد نشت يوني و خسارت ظاهري بافت ها كمتر از گياهان شاهد بود. بر اساس نتايج به دست آمده غلظت 100 ميكرومولار متيل جاسمونات در مرحله اول اندازه-گيري و غلظت هاي 100 و 200 ميكرومولار متيل جاسمونات در مرحله دوم اندازه گيري بيشترين تأثير مثبت را بر تحمل به سرماي گل هاي سيب داشتند. به نظر مي رسد كه متيل جاسمونات از طريق افزايش غلظت تنظيم كننده هاي اسمزي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان باعث كاهش گونه هاي واكنشگر اكسيژن و به تبع آن پراكسيداسيون ليپيد ها شده و به سلامت غشاء-هاي سلولي كمك كرده است
  34. تاثير تغذيه با منابع آهن و اسيديته محلول غذايي بر برخي وي‍گيهاي رشدي توت فرنگي رقم پاروس
    لقمان كريمي 2016
    در بسياري از مناطق كشور به دليل وجود خاكهاي آهكي و داراي اسيديته بالا قابليت استفاده گياه از عناصر محلول آهنف مس و روي محدود است. با اينكه در خاك هاي مذكور اين عناصر به قدر كافي وجود دارند. اين پژوهش به منظور بررسي تاثير كود آهن با بنيان هاي نانو و ميكرو در پي اچ هاي مختلف روي برخي ويزگي هاي رشدي توت فرنگي رقم پاروس صورت گرفت. تيمارهاي غذايي مورد استفاده شامل نوع كود آهن در سه سطح شاهد، آهن به فرم ميكرو كلات آن با غلظت 25 ميكرومولار و نانوكلات آهن با غلظت 25 ميكرو مولار و پي اچ محلول غذايي با سه سطح 6، 7 و 8 بود. كمبود آهن و حضور يون هاي بي كربنات موجب كاهش وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه ، طول ميانگرهريا، سطح برگ، ميزان كلروفيل، فعاليت آنزيم كاتالاز و غلطت آهن فعال در تيمارهاي مورد بررسي نسبت به تيمار شاهد شد. كه اين واكنش در پي اچ هاي مختلف متفاوت بود. با لاترين غلظت آهن كل و فعال برگ در كليه تيمارها مربوط به كود آهن به صورت ميكرو بود. اثر تيمار غذايي بر غلظت عناصر مورد بررسي به جز پتاسيم و مس معني دار شد. همچنين اثر اسيديته محلول غذايي بر غلظت عناصر مورد بررسي نيز معني دار شد.
  35. اثر محلول پاشي كلسيم و ايندول بوتريك اسيد بر برخي صفات ميوه و عارضه لكه پوست استخواني در پسته(Pistacia vera L.) رقم كله قوچي
    اميرحسين پروين فام 2015
    اين پژوهش با هدف بررسي اثر محلول پاشي كلسيم و اكسين بر برخي صفات كمي و كيفي ميوه و ميزان عارضه لكه پوست استخواني در پسته رقم كله قوچي انجام شد. اين پژوهش به صورت آزمايش فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي با 9 تيمار و 3 تكرار انجام شد. فاكتور اول شامل سطوح مختلف كلريد كلسيم(صفر، 5/2 و 5 در هزار) و فاكتور دوم اسيد ايندول بوتريك(صفر، 25 و 50 پي پي ام) بود. كاربرد تركيب كلريد كلسيم 5 در هزار با اسيد ايندول بوتريك 50 پي پي ام، تركيب كلريد كلسيم 5/2 در هزار و اسيد ايندول بوتريك 25 پي پي ام و كاربرد منفرد كلريد كلسيم 5 در هزار به ترتيب باعث افزايش %36 ، %30 و %30 غلظت كلسيم اندوكارپ ميوه پسته نسبت به شاهد شدند. تيمار كلريد كلسيم 5 در هزار باعث كاهش 3/8 درصدي غلظت منيزيم اندوكارپ نسبت به شاهد شد. كاربرد منفرد كلريد كلسيم و يا اسيد ايندول بوتريك اثرات معني داري بر غلظت سديم اندوكارپ نداشت و تركيب سطوح مختلف اين دو فاكتور اثرات ظاهراً متناقضي بر غلظت سديم اندوكارپ ايجاد نمود. به طور كلي تركيب كلريد كلسيم و اسيد ايندول بوتريك باعث كاهش معني دار غلظت پتاسيم اندوكارپ ميوه شد. محلول پاشي كلريد كلسيم 5 در هزار به تنهايي و تركيب تيماري كلريد كلسيم 5/2 در هزار و اسيد ايندول بوتريك 25 پي پي ام به ترتيب باعث افزايش %5/36 و %35 درصدي نسبت كلسيم به منيزيم شدند. حداقل عارضه لكه پوست استخواني دركاربرد منفرد 25 پي پي ام اسيد ايندول بوتريك و تركيب آن با كلريد كلسيم 5/2 و 5 در هزار مشاهده شد كه به ترتيب باعث كاهش%7/54، %9/65 و %4/69 عارضه نسبت به تيمار شاهد شدند. كاربرد تيمار منفرد كلريد كلسيم 5 در هزار و تركيب اسيد ايندول بوتريك 25 پي پي ام با هر دو سطح كلريد كلسيم به ترتيب باعث افزايش %24 و %42 درصد تشكيل ميوه نسبت به شاهد شد. كاربرد كلريد كلسيم و اسيد ايندول بوتريك و تركيب اين دو عامل اثر معني داري بر درصد پوكي ميوه، درشتي ميوه، عيار، درصد ماده خشك پوست سبز و درصد ماده خشك دانه نداشت. تيمار كلريد كلسيم 5 در هزار باعث افزايش%5/22 ميزان ناخنداني ميوه پسته نسبت به گياهان شاهد شد. در حالي كه تيمار منفرد غلظت هاي 25 و 50 پي پي ام اسيد ايندول بوتريك به ترتيب باعث كاهش %6/42 و %4/28 ميزان ناخنداني ميوه پسته شدند. تركيب تيماري هر دو غلظت متوسط كلريد كلسيم و اسيد ايندول بوتريك اسيد باعث كاهش %8/29
  36. اثر باكتري هاي حل كننده فسفات و تثبيت كننده ازت بر رشد و جذب برخي عناصر غذايي در پايه هيبريد هلو و بادام GF677
    مرتضي خلج 2015
    به منظور بررسي اثر تلقيح باكتري هاي تثبيت كننده نيتروژن و حل كننده فسفات بر شاخص هاي رشد و جذب عناصر غذايي پايه هيبريد هلو × بادام (GF677) آزمايشي به صورت طرح كاملاً تصادفي با 9 تيمار و 4 تكرار انجام شد. سطوح آزمايش شامل تلقيح پايه با سويه هايي از باكتري هاي تثبيت كننده نيتروژن، ازتوباكتر كروكوكوم (1b )، آزوسپريلوم ليپوفروم (2b) و باكتري هاي حل كننده فسفات سودوموناس پوتيدا (3b)1 و باسيلوس پانتيا (4b) و تركيبب باكتري هاي 3b+1b، 4b+1b، 3b+2b، 4b+2b و عدم تلقيح با باكتري بود. نتايج نشان داد تلقيح منفرد و يا تركيبي باكتري هاي حل كننده فسفات و تثبيت كننده نيتروژن بر بهبود صفات رويشي و غلظت عناصر غذايي اثر مثبتي داشتند. تلقيح با تيمارهاي 1b (8/2 درصد) و3b+1b (8/2 درصد) باعث افزايش معني دار غلظت نيتروژن برگ نسبت به تيمار 4b (31/2 درصد) و شاهد (33/2 درصد) شدند. تيمارهاي 3b و 3b+1b به حداكثر غلظت فسفر و پتاسيم برگ در مقايسه با درختان شاهد منجر شدند. برگ نهال هاي تيمار شده با 3b+2b و 3b+1b به ترتيب بيش ترين غلظت منيزيم (77/0 و74/0پي پي ام)، آهن (254 و 246 پي پي ام)، منگنز (28/45 و 51/43 پي پي ام) و روي (52/22 و 16/23 پي پي ام) را، نسبت به تيمار عدم تلقيح داشتند. همچنين اين تيمار ها روي صفات طول و قطر ساقه، سطح برگ، وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه، غلظت كلروفيل a و كل نسبت به شاهد اثر مثبت و معني داري داشتند. تلقيح باسيلوس اثر جزيي و عمدتاً غير معني داري بر غلظت عناصر و صفات رويشي نسبت به شاهد داشت ولي در تركيب با تثبيت كننده هاي نيتروژن اثرات مثبت بيشتر و بعضاً معني داري بر غلظت عناصر برگ در مقايسه با عدم تلقيح با باكتري داشت. در مجموع نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه تلقيح با باكتري هاي تثبيت كننده نيتروژن
  37. اثر همزيستي قارچ ميكوريز بر ميزان رشد و جذب برخي عناصر در قلمه هاي ريشه دار سه رقم انگور (Vitis vinifera L.)
    سعيد دارابي 2015
    در اين پژوهش اثر همزيستي سه گونه قارچ ميكوريز بر ميزان رشد و جذب برخي عناصر غذايي در قلمه هاي ريشه دار شده ي سه رقم انگور (Vitis vinifera L.) بررسي شد. مطالعه به صورت يك آزمايش فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي با دو فاكتور در سه تكرار در گلخانه تحقيقاتي گروه علوم باغباني دانشگاه بوعلي سينا در سال 1393-1392 اجرا گرديد. فاكتور اول شامل رقم انگور در سه سطح (پرلت تامپسون سيدلس و لعل دانه دار) و فاكتور دوم شامل تلقيح قلمه هاي ريشه دار انگور با قارچ هاي مايكوريزا در پنج سطح (G.intraradices+G. G.mosseae+G. hoi, G.intraradices+ G. mosseae, G. intraradices+ G.hoi, G.mossseae+ G. hoi) و بدون تلقيح (شاهد) بود. نتايج نشان داد كه اكثر صفات مورد بررسي تحت تاثير تيمارهاي آزمايشي قرار گرفتند. بيشترين درصد همزيستي در هر سه رقم به تيمار G.intraradices+ G. mosseae+ G. hoi و تيمارهاي حاوي G. hoi در رقم لعل و كمترين درصد همزيستي در شاهد (بدون تلقيح) مشاهده گرديد. طبق نتايج، قارچ هاي همزيست موجب افزايش معني دار در برخي صفات رشد از قبيل طول و قطر ساقه اصلي، تعداد شاخه فري و سطح برگ در هر سه رقم شدند. همچنين مايه زني موجب افزايش وزن تر و خشك اندام هاي هوايي و ريشه نسبت به گياهان شاهد شد. تلقيح با قارچ هاي همزيست موجب افزايش محتوي كلروفيل كل به ويژه در تيمارهاي مايه زني G. intraradies+ G. hoi و G. intraradices+ G. mosseae+ G. hoi نسبت به شاهد گرديد. مايه زني غلظت فسفر، آهن، مس و منگنز برگ را افزايش داد و به طور كلي رقم لعل با مايه زني G. intraradices+G. mosseae+ G.hoi داراي سطوح بالاتري از عناصر غذايي مورد بررسي بود.
  38. اثر باكتري هاي حل كننده فسفات و تثبيت كننده ازت بر رشد و جذب عناصر غذايي در گردو
    مرتضي خلج 2015
    هدف از اين مطالعه ارزيابي اثر تلقيح ريشه هاي دانهال هاي گردو با باكتري هاي حل كننده فسفات و تثبيت كننده نيتروژن روي افزايش رشد و جذب برخي عناصر غذايي بود. دو گونه از باكتري هاي تثبيت كننده هاي ازتAzotobacterchroococcum(T1)وAzospirilliumlipoferum(T2)و دو گونه از باكتري هاي حل كننده فسفاتPseudomonasputida(T3) وBacilluspantea(T4) مورد آزمايش قرار گرفتند. آزمايش به صورت طرح كاملاً تصادفي در سه تكرار و نه تيمار شامل (T1، T2، T3، T4، T1+T3، T1+T4، T2+T3، T2+T4و عدم تلقيح) انجام شد. نتايج نشان داد تلقيح ريشه دانهال هاي گردو با باكتري هاي تثبيت كننده نيتروژن و حل كننده فسفات در افزايش غلظت عناصر برگ(به غير از عنصر روي) و همچنين بهبود رشد رويشي اثر مثبت داشت اگرچه برخي تيمارها تفاوت معني داري با گياهان شاهد(عدم تلقيح) نشان ندادند. به طوري كهبيشترين مقدار نيتروژن 88/2 درصد، فسفر24/0 درصد، پتاسيم 85/0 درصد، آهن 522، منگنز 147، مس 8/4 پي پي ام به ترتيب در تيمارهايT1، T1+T4، T2+T4، T2+T4، T1+T4، T3مشاهده شد. كاربرد منفرد و يا تركيبي اين باكتري ها اثرات مثبت و تقريبأ مشابهي بر برخي ويژگي هاي رويشي مانند تغيير ارتفاع و سطح برگ داشت، در حالي كه تركيب اين باكتري ها در اكثر تيمارها اثرات مثبت بيشتري بر ويژگي هاي رويشي مانند تغيير قطر، وزن تر و خشك اندام هوايي و ريشه در مقايسه با استفاده تكي آنها داشت. بيشترين مقدار تغييرات ارتفاع 7/7 سانتي متر، سطح برگ 36/63 سانتي متر مربع به ترتيب در تيمارهايT4و T2+T4مشاهده شد.نتايج اين پژوهش نشان مي دهد باكتري هاي تثبيت كننده ازت و حل كننده فسفات مي توانند به عنوان كودهاي بيولوژيك به منظور افزايش مواد غذايي در خاك و توسعه رشد دانهال هاي گردو مورد استفاده قرار بگيرند.
  39. اثر پوترسين و اسپرمين بر مقاومت به خشكي نهال هاي بذري هلو (Prunus persica) و بادام (Prunus dulcis)
    2014
    د اين پژوهش به منظور بررسي اثر پوترسين و اسپرمين بر خصوصيات فيزيولوژيك، بيوشيميايي و فعاليت آنزيم هاي آنتي اكسيدان بادام (Prunusamygdalus) رقم ربيع و دانهال هاي هلو (Prunuspersica) رقم آلبرتا انجام شد. آزمايش به صورت فاكتوريل بر پايه طرح كاملاً تصادفي در سه تكرار انجام شد. فاكتور اول تنش خشكي در دو سطح (80% و 50% آب فراهم خاك) و فاكتو دوم كاربرد پلي آمين ها در پنج سطح (پوترسين 1/0، پوترسين 1، اسپرمين 1/0، اسپرمين 1 ميلي مولار و شاهد) بود. تنش خشكي باعث كاهش محتواي آب نسبي وكلروفيل و افزايش نشت يوني در برگ هاي هر دو پايه بادام و هلو شد. در اين شرايط پايه بادام تحمل بيشتري نسبت به هلو نشان داد. تحت تنش كم آبي كاربرد پلي آمين ها منجر به افزايش محتواي آب نسبي و غلظت كلروفيل و كاهش درصد نشت يوني هر دو پايه شد. تيمار اسپرمين نسبت به پوترسين در اين شرايط مؤثرتر بود. غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي محلول در برگ هاي بادام و هلو تحت تنش خشكي افزايش يافت و پايه بادام افزايش بيشتري در غلظت تركيبات مذكور در مقايسه با هلو نشان داد. كاربرد پلي آمين ها باعث افزايش غلظت كربوهيدرات هاي محلول، پرولين و پروتئين هاي محلول در برگهاي هر دو پايه شد. تحت تنش خشكي ميزان فعاليت آنزيم هاي كاتالاز، گاياكول پراكسيداز و آسكوربات پراكسيداز هر دو پايه افزايش يافت. در هر دو رژيم رطوبتي 50% و 80%، ميزان فعاليت آنزيم گاياكول پركسيداز پايه بادام نسبت به هلو بيشتر بود. در رژيم رطوبتي 80%، پايه هلو ميزان فعاليت آنزيم كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز بيشتري نسبت به بادام داشت اما تحت تنش خشكي پايه بادام افزايش شديدتري در فعاليت آنزيم هاي كاتالاز و آسكوربات پراكسيداز در مقايسه با هلو نشان داد. كاربرد پلي آمين ها منجر به افزايش فعاليت هر سه آنزيم در پايه هاي بادام و هلو شد و تيمار اسپرمين نسبت به پوترسين در اين زمينه مؤثرتر بود. تحت تنش خشكي، بادام افزايش چشمگيري در غلظت اسپرمين، اسپرميدين و نسبت اسپرمين+ اسپرميدين به پوترسين در مقايسه با هلو نشان داد اما در اين شرايط هلو غلظت پوترسين بيشتري نسبت به بادام نشان داد. نتايج نشان داد كه احتمالاً يكي از راهبرد هاي پايه بادام براي افزايش مقاومت به خشكي در مقايسه با هلو متابوليسم بهتر پوترسين و افزايش قابل توجه غلظت اسپرمين و اسپرميدين تحت تنش خشكي است
  40. بررسي رابطه بين تجمع فيتوالكسين ها و مقاومت به قارچ Botrytis cinerea در سه رقم انگور ايراني
    عاطفه اميني 2014
    پو سيدگي خاكستري ايجاد شده توسط Botrytis cinera يك تهديد جدي براي پرورش انگور به ويژه در مناطق با آب و هواي مرطوب و باراني است. يكي از مكانيزم هاي مقاومت، توليد فيتوآلكسين ها در بافت هاي مختلف انگور است كه از جوانه زني و رشد ميسليوم جلوگيري كرده و يك راه موثر مقابله با بيماري است. در اين پژوهش بوته هاي انگور سه رقم بيدانه سفيد، فخري و عسگري با سوسپانسيون قارچ با غلظت 10 6 x10 (تيمار) و آب مقطر (شاهد) محلولپاشي شدند و پس از سه روز غلظت رسوراترول و دلتاوينيفرين در برگ و گل هاي سه رقم بررسي شد. بيشترين مقدار رسوراترول گل و برگ بوته هاي شاهد و تيمار شده در رقم بيدانه سفيد مشاهده شد. غلظت رسوراترول در نمونه هاي گل و برگ رقم فخري در عكس العمل به آلودگي با قارچ افزايش چشمگيري داشت. بالاترين غلظت دلتاوينيفرين در نمونه هاي گل و برگ به ترتيب در ار قام بيدانه سفيد و فخري مشاهده شد. مقادير كمتري از فيتوآلكسين ها در رقم عسگري در مقايسه با دو رقم ديگر شناسايي شد.
    Thesis summary

  41. تاثير ايندول بوتيريك اسيد، پوترسين و پراكسيد هيدروژن بر ريشه زايي دو رگ هلو بادام پايه GF677
    سينا كردزاده 2014
    ن
  42. ارزيابي مقاومت به خشكي چهار رقم تجاري انار
    حميد خسروي نظراباد 2013
  43. ارزيابي مقاومت به خشكي چهار رقم تجاري انار
    حميد خسروي نظراباد 2013
  44. اثر قارچهاي ميكوريز آربوسكولار و باكتري هاي تثبيت كننده ازت بر جذب عناصر غذايي و رشد انار (Punica granatum L.) رقم ملس ساوه در شرايط تنش خشكي
    اقدس افشاري 2013
  45. اثر قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار و باكتري هاي تثبيت كننده ازت بر جذب عناصر غذايي و رشد انار (Punica granatum L.) رقم ملس ساوه در شرايط تنش خشكي
    اقدس افشاري 2013
  46. تحمل چهارپايه هسته دار به كمبود آهن و كلروز ناشي از بي كربنات
    راضيه رستمي 2013