Yadollah Honari latif poor

Assistant Professor

Update: 2024-05-07

Yadollah Honari latif poor

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Political Science

Ph.D. Dissertations

  1. خشونت سياسي در ادبيات داستاني مصر از 1967 تا 2011 بر اساس ديدگاه "تد رابرت گر "
    محبوبه رهبرتجارت 2021
    داستان، با آميزه اي از خيال و عاطفه در پي ترسيم هنري واقعيتهاي جامعه است؛ داستان يك سند اجتماعي صرف نيست، اما ميتوان براساس آن،عميقا مسائل اجتماع را درك كرد؛ از اينرو خوانش سياسي آن، كمك شاياني به دركِ صحيحِ رفتار سياسي يك جامعه مي كند. از جمله مقوله هايي است كه "تدرابرت گر"، نظريه پرداز سياسي، محروميهت نسه ي » حكومتي « و » جمعي « مهم انديشه سياسي معاصر، بررسي پديده خشونت سياسي افراد را عامل اصلي خشونت سياسي جمعي ميداند كه در كنار سوائق ايدئولوژيك موجب رفتار پرخاشگرانه ميداند. از اين رو، پژوهش حاضر بهر آن نجمه « اثر نجيب محفوظ و ،» الكرنك « ، از علاأسواني ،» عمارت يعقوبيان « است تا با ديدگاه "تد رابرتگر" به بررسي خشونت سياسي در داستانهاي از صنع الله ابراهيم، نويسندگان معاصر مصري بپردازد تها مهمتهرين عهواملي كهه سه ب خشهونت در جههان داسهتاني از سهال 1967 تها » اغسطس 2011 شده است، مورد كنكاش قرار گيرد. محروميت و فساد سياسي)تقلب در انتخابات، حمايت از آمريكا در جنگ خليج » عمارت يعقوبيان « رهيافت اين پژوهش، نشان ميدهد كه در داستان فارس و....(، محروميت اجتماعي)رفتار ناشايست بازنان، انحرافات اخلاقي، رد صلاحيت طه الشاذلي در امتحان افسهري بهه خهاطر شه ل پهدر، و...( و محروميتهاي اقتصادي)فقر، تضاد ط قاتي، رشوهگيري نمايندگان مجلس و( عرصه را بر شخصيتهاي داستاني مانند طه الشاذلي تنگ نموده و باعث شد كه وي با گروه راديكال اخوان المسلمين آشنا شود، در درون اين سازمان، رأي به عدم مشروعيت حكومت داده شد. حكم عدم مشروعيت در كنار محروميتها، زمينه و بستر لازم را براي بروز خشونت به شكل برنامه سازمان دهي ترور فراهم نمود. نيز تا مدتها بعد از انقلاب، اوضاع به سامان بوده است، اما سيطره و هيمنه ي جاسوسي، زندان و شكنجه هاي بي دليل، محروميت » الكرنك « در جامعه و رشوه گيري و اختلاس، فقر و تضاد ط قاتي س ب شد تا ايمان شخصيتها به انقلاب از بين رود و به فعاليت حزبي بر ضد حكومت بپردازند، همزمان با خشم گسترده مردم، اسرائيل به مصر حمله كرد، در اين هنگام نقشه ي جاسوسي برملا شد و خشونت، جاي خويش را به بيعت داد.
    Thesis summary

  2. نسبت دين و سياست در انديشه روشنفكران ديني ايران در دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامي(1342ـ 1394)
    افراسياب جمالي 2019
    يكي از مباحث بسيار مهم در تاريخ انديشه سياسي معاصر ايران موضوع نسبت بين دين و سياست است.

M.Sc. Theses

  1. شهروندي در انديشه سياسي معاصر ايران(مطالعه موردي: مذاكرات مجلس تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مصوب 1358)
    جعفر جعفري پور 2023
    مفهوم شهروند و شهروندي از مفاهيم مهم در تاريخ انديشه سياسي به شمار مي رود. به علاوه شهروندي نوع غالب هويت سياسي- اجتماعي و به عنوان يك پديده مدرن از مؤلفه هاي محوري نظام هاي سياسي دموكراتيك و شاخصي براي نشان دادن تحقق دموكراسي در يك جامعه مدرن است. دو مفهوم از شهروندي مبناي شكل گيري بسياري از نظريه ها مي باشد: مفهوم فردگرايي- ليبرال و مفهوم جمهوري خواهي- مدني. ظهور قوانين اساسي كه دست آورد مهم تحديد قدرت سياسي و كم رنگ شدن يا برچيده شدن نظام هاي سياسي خودكامه است، نقطه عطفي در نهادينه كردن و به رسميت شناختن حقوق و امتيازات شهروندي است. با وقوع انقلاب اسلامي و آغاز روند نهادسازي، تلاش و اقدام براي تدوين قانون اساسي از جمله نخستين برنامه هاي نظام جديد به شمار مي رود. در جريان تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران حقوق و امتيازات اتباع به شكل مبسوطي مورد توجه و بحث قرار گرفت. در پژوهش حاضر ضمن مرور و مطالعه سير تطور حقوق شهروندي در ايران معاصر با تكيه بر نظريه هاي مهم شهروندي( به ويژه توجه به رويكرد جمهوري خواهي به عنوان چارچوب نظري مختار پژوهش)، چگونگي فهم و تلقي نمايندگان مجلس بررسي و تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران از مفهوم شهروندي مورد بررسي قرار گرفته است. نتيجه مطالعه نشان مي دهد كه اگرچه واژه و مفهوم شهروندي در مشروح مذاكرات تدوين قانون اساسي چندان ظهور و بروزي ندارد، با اين حال بحث از حقوق ملت مورد توجه جدي خبرگان تدوين كننده قانون اساسي بوده است كه نماد آن تدوين فصل مشبعي تحت عنوان حقوق ملت در قانون اساسي مصوب سال 1358 است. پژوهش حاضر نشان مي دهد كه بنيادهاي معرفتي نمايندگان تدوين قانون اساسي به ويژه هستي شناسي و انسان شناسي آنان و نيز فضاي فكري غالب و مسلط ناشي از پيروزي انقلاب اسلامي تأثير تعيين كننده اي بر فهم و تلقي ايشان از مفهوم شهروندي، حقوق ملت و مفاهيم بنياديني نظير آزادي، تساوي، شكنجه، تفتيش عقايد در پي داشته است. با وجود برداشت هاي مختلف درون مشروح مذاكرات كه شرح آن ها آمده است، ما حصل نگرش خبرگان در اصول تصويبي ـ با توجه به ورود ديدگاه هاي انقلابي، سياسي و فقهي كه اقتضاي عصر انقلاب بوده است ـ اغلب برداشت حقوقي و مدون، با عنايت به ديدگاه انقلابي بوده است.
    Thesis summary

  2. زمينه هاي پذيرش انديشه هاي سلفي در مناطق جنوب شرق ايران
    ميثم خدامرادي 2023
    اين پژوهش برآن است كه زمينه هاي پذيرش انديشه هاي سلفي در مناطق جنوب شرق ايران را مورد بررسي قرار دهد. از جنبه هاي اهميت اين پژوهش مي توان به همجواري استان هاي جنوب شرق كشور و نزديك بودن فرهنگ و آداب و سنن مردمان اين خطه با كشورهاي همسايه(افغانستان و پاكستان)، همچنين واگرايي جمهوري اسلامي ايران با كشور عربستان و آمريكا در منطقه خليج فارس كه مروجان و حاميان مالي بسيار قوي اين انديشه ها هستند و طي سال هاي اخير با حمايت هاي مالي گسترده و فراگيرخود سعي در ترويج اين انديشه در داخل ايران و ناآرامي مناطق مرزي جنوب شرق كشور را داشته اند اشاره كرد. 1- اين پژوهش با رويكرد توصيفي و تحليلي و با شيوه جمع آوري اطلاعات به صورت اسنادي كتابخانه اي واينترنتي ارائه گرديده است. براي بررسي علل گرايش جنوب شرق كشور به انديشه هاي سلفي از نظريه گفتمان لاكلائو استفاده شده است. به زعم لاكلائو رواج و تسلط يافتن يك گفتمان ناشي از دو عامل است: اول قابليت دسترسي يعني در دسترس بودن گفتمان در زمينه و موقعيّتي كه گفتمان ديگري خود را به صورت جايگزين نشان نداده باشد. دوم قابليّت اعتبار، يعني اينكه اصول پيشنهادي گفتمان بايد با اصول بنيادين جامعه سازگار بوده و شأن خود را در هماهنگي با آنها بدست آورد. براساس فرضيه پژوهش ما دسترس پذيري انديشه هاي سلفي(همجواري با مناطق اهل سنت در كشورهاي مجاور، تحصيل علوم ديني در كشورهاي مزبور و عربستان، تبادلات مرزي مجاز و غيرمجاز و..) و زمينه فرهنگي(مذهب تسنن در منطقه) و قومي(قرابت قومي-مذهبي با كشورهاي همجوار) موجب اقبال به سلفي گري در منطقه شده است. دستاورد پژوهش ما شناسايي عوامل گرايش مرزنشينان جنوب شرقي ايران به انديشه هاي سلفي و ارائه راهكارهايي براي مقابله با تكثير انديشه سلفي گري در اين مناطق است.
    Thesis summary

  3. مفاهيم اعتباري از ديدگاه علامه طباطبايي و تبعات آن براي انديشه سياسي
    حميد سرمدي 2023
    اختلافات علماي ديني در مواجهه با مسائل سياسي همواره متفاوت بوده است و اين اختلاف ريشه در مباني علمي و ديني آن ها دارد؛ يكي از اين انديشمنداني كه نظريات سياسي او با ديگر علماي وقت متفاوت است طباطبايي است. از منظر او مفاهيم به دو دسته حقيقي و اعتباري تقسيم مي گردد.مفاهيم حقيقي در مقابل مفاهيم اعتباري بوده و حكايت از نفس الامر مي كند و مفاهيم اعتباري مفاهيمي است كه انسان آن ها رابا توجه به نيازهاي زندگي اعتبار مي نمايد مانند مفاهيمي چون رياست، مرئوسيت، حكومت و.. بنابراين در نگاه ايشان مفاهيم سياسي به مثابه مفاهيم اعتباري هستند كه منشأ آن خواست و وفاق عمومي است كما اينكه در بسياري از ساختارها و قوانين سياسي نوعي اعتبار ديده خواهد شد. سوال اين پژوهش اين است كه اعتباري بودن مفاهيم اجتماعي و سياسي چه تبعاتي را براي تفكر سياسي در پي خواهد داشت و با توجه به اعتباري بودن آيا مي شود نوع ديگري از سياست را اعتبار نمود كه حاصل گفتگو در جامعه بود و بين الاذهاني باشد يا خير؟فرضيه اين است كه با توجه به اعتباري بودن مفاهيم سياسي مي توان به سمت مدل و قوانين سياسي رفت كه بين الاذهاني و گفتگويي بوده و تابع اكثريت جامعه باشد و با رعايت انصاف به سمت وضع قوانين عادلانه حركت كرد. نتيجه آنكه با توجه به مباني طباطبايي و اعتباري شمردن سياست و همه حكومت ها، منطقي ترين نوع حكومت، حكومتي است كه مبتني بر اجماع و قبول همگان يا اكثريت جامعه است و اين نوع مدل حكومت منصفانه ترين و عادلانه ترين نوع حكومت مي باشد.
    Thesis summary

  4. تجدد آمرانه و بحران بي خانماني ذهني روشنفكران در عصر پهلوي
    علي دهقاني شه خواه 2022
    هدف اين پژوهش بررسي تاثيرات نوسازي و شكل گيري نهادهاي مدرن بر روند آگاهي روشنفكران در ايران عصر پهلوي است. توجه به روشنفكران و فضاي معرفتي شان، همواره يكي از موضوعات مهم تاريخ انديشه سياسي است. روشنفكران در جهان سوم درگير بحران هايي هستند كه ارمغان عصر جديد است؛ ورود مدرنيته به جوامع سنتي، سازوكارهاي معرفتي موجود در اين جوامع را مورد تهديد قرار مي دهد. چهارچوب نظري استفاده شده در اين طرح بر جامعه شناسي شناخت و دستگاه مفاهيم برگرفته از ايده ذهن بي خانمان پيتر برگر مبتني است. پرسش اصلي در اين پژوهش اين است كه، تجدد آمرانه در عصر پهلوي و نهادهاي برآمده از آن چگونه منجر به تكوين «بي خانماني ذهن» به عنوان شكلي از آگاهي در روشنفكران ايران معاصر شده است؟ در ايران، مدرنيته در تمام ابعاد و به صورت فراگير در عصر پهلوي در جريان بود كه جامعه سنتي ايران و پيرو آن، فضاي روشنفكري را در نورديد. شتاب در روند نوسازي و علاوه بر آن آمرانه بودن اين تحولات در عصر پهلوي منجر به ايجاد سرگشتگي در فكر ايراني شد. در عصر پهلوي به دليل نوسازي هاي آمرانه كه بيشتر شامل نهادها و حوزه هاي سياست، اقتصاد،آموزش و فرهنگ بود، به سبب نبود مهارت ها و ابزارهاي شناختي مناسب، تعارضات بسياري در اذهان افراد و به طور خاص روشنفكران را ايجاد كرد؛ و علاوه بر اينكه آگاهي سنتي افراد دچار اختلال شد آگاهي مدرن نيز شكل نگرفت. به باور اين پژوهش نوسازي و شكل گيري نهاد هاي مدرن در ايران روند آگاهي را تحت تاثير قرار داد و علاوه بر اينكه آگاهي سنتي در مواجهه با مناسبات جديد فاقد كارايي بود، آگاهي مدرن نيز در راستاي اين نهاد ها جايگزين نشد. نتيجه اينكه ساخت جديدي از آگاهي در اذهان ايراني مستقر شد كه نه سنتي بود و نه مدرن و در همان حال دوپاره و كژديسه بود؛ بنابراين روشنفكران در ايران عصر پهلوي در مواجه با اين وضعيت ناشناخته، دچار اضطراب شناختي شدند.. طرح پيش رو با مفاهيم اين چارچوب به دنبال آزمونِ اين فرضيه است كه تجدد آمرانه منجر به تاسيس نهادهاي مدرن در ايران شد و با ايجاد اضطراب شناختي و آلودگي شناختي به تكوين شكلي از آگاهي در روشنفكران ايراني منتهي شد كه مي توان از آن با عنوان «بي خانماني ذهن» ياد كرد. روش انجام پژوهش، توصيفي- تحليلي و مبتني بر اسناد كتابخانه اي در دسترس است.
  5. بررسي انتقادي ديدگاه هاي موجود در باب شكست پروژه هاي تجدد خواهي در ايران
    محمدرضا رنجبران 2022
    تحليل و ارزيابي علل نافرجام ماندن پديده تجدد و تجدد خواهي در ايران معاصر از مباحث جدي مورد مناقشه در بين محققان و صاحب نظران است. با ورود اين پديده به ايران، كليه شئون اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي مردم تحت تأثير قرار گرفت. انقلاب مشروطيت بارزترين پي آمد اين پديده مهم و سرنوشت ساز بود كه شكل گيري آن تابع بسياري از وقايع و اتفاقات پيش از انقلاب بود. در واقع كوشش هاي افرادي مانند عباس ميرزا، قائم مقام، اميركبير و بسياري از روشنفكران و علما در جهت نيل به تجدد و ترقي، به انقلاب مشروطه ختم شد، هر چند در نهايت انقلاب مشروطه هم مانند تمامي پروژه هاي تجدد خواهي به شكست انجاميد. در اين پژوهش تلاش گرديده است تا دلايل شكست پروژه تجدد خواهي در ايران مورد بررسي و تحليل قرار گرفته و به اين پرسش پاسخ داده شود كه: از منظر انديشه سياسي چه نقدي به ديدگاه هاي موجود در باب شكست پروژه تجدد خواهي در ايران وارد است؟ در زمينه شكست تجدد در ايران ديدگاه هاي متفاوتي مطرح شده است. عمده اين نظريات مشتمل بر ديدگاه اقتصادي، ديدگاه استبداي، ديدگاه استعماري، ديدگاه فرهنگ سياسي و ديدگاه عامل انديشه مي باشد. در اين پژوهش به بررسي ديدگاه هاي مورد نظر پرداخته شده و از منظر انديشه سياسي به نقد آن ها پرداخته مي شود و نيز كفايت عامل انديشه در پاسخ گويي به دلايل شكست پروژه هاي تجدد خواهي در ايران معاصر مورد بررسي قرار مي گيرد.
    Thesis summary

  6. نسبت اخلاق و سياست در انديشه مصطفي ملكيان
    مهدي عيوضي 2022
    نسبت اخلاق و سياست از شمار مهم ترين مباحث در تاريخ انديشه سياسي است. انديشمندان بسياري از ابتداي تاريخ به نظريه پردازي در اين زمينه همت گماشته اند. اهميت اين بحث از آن روست كه همواره دولت ها و شهروندان را در مقام عمل در ميانه ي دو نيروي متضاد از يك سو «اخلاق» و تمام فضيلت هاي مربوط به آن و از سوي ديگر «قدرت» و همه مسائل وابسته به آن در جدال و تكاپو قرار داده است. يكي از فيلسوفان برجسته عصر ما نيز كه سال هاي متمادي در اين مباحث قرار غور كرده، مصطفي ملكيان مي باشد. پژوهش حاضر با طرح اين سوال كه تصور و تلقي ملكيان از امر اخلاقي چيست و اين تصور چه تأثيري بر فهم و برداشت وي از نسبت اخلاق و سياست نهاده است و با استفاده از روش تحليل متن و روش اسنادي و كتابخانه اي، در پي يافتن پاسخ به اين سئوال مهم، در انديشه و آثار ايشان مي باشد. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد؛ فهم و درك حداكثري حقيقت، تقليل رنج و مرارت و زندگي نيكو و اخلاقي، ركن ركين انديشه ملكيان به شمار مي آيد و براي تحقق اين اهداف از هرچه سودمند است، مي توان بهره مند گرديد. يافته اصلي پژوهش اين است كه ملكيان در احوالات دروني خود فضيلت گرا بوده ولي در عالم سياست به دليل موضوعات خاصي كه در آن مطرح مي شود، نتيجه گرايي را مي پذيرد، مشروط به اينكه حق هيچ فردي، پايمال نگردد. چالش اصلي انديشه ملكيان حل تعارض بين پايبندي به فضيلت در عالَم اخلاق و پذيرش نتيجه گرايي در عالَم سياست است.
    Thesis summary

  7. مفهوم آزادي در عصر پيشامشروطه و تحول در انديشه سياسي ايراني (با تاكيد برآراي آخوندزاده و طالبوف)
    حسن اميني 2022
    اين پژوهش بر آن است كه تحول معنايي مفهوم آزادي را در عصر پيشامشروطه و نقش آن را در تحول انديشه سياسي ايراني را با اتكا به چهارچوب نظري تاريخ مفاهيم كوزلك مورد بررسي قرار دهد. به باور كوزلك تحول مفاهيم نقشي دوران ساز دارند و آزادي اساسي ترين مفهوم در عصر جديد است و در انديشه سياسي جديد همه ي مفاهيم ديگر در پيوند با مفهوم آزادي طرح و معنا شده اند. آزادي در معناي جديد آن مفهوم نوظهوري در انديشه سياسي عصر جديد محسوب مي شود كه سابقه ورود و آشنايي ايرانيان با آن به عصر قاجار بر مي گردد و در اين ميان آخوندزاده و طالبوف دو متفكري بودند كه در مسير آشنايي ملت با مفهوم آزادي و قانون تلاشهاي زيادي كردند. پرسش محوري اين پژوهش اين است كه طرح مفهوم آزادي در معناي جديد آن در انديشه آخوندزاده و طالبوف چه تحولي در انديشه سياسي ايران ايجاد كرد؟ فرضيه اي كه در پاسخ مطرح شد اين است كه طرح مفهوم آزادي در معناي جديد و تاكيد بر آن در انديشه منورالفكران ايراني در عصر پيشا مشروطه منجر به تكوين انديشه مشروطه خواهي ايراني و شكل گيري امواج تجدد خواهي در ايران شد.
    Thesis summary

  8. نسبت نفس و مدينه در آراي فارابي
    محمد جواهرنشان 2021
    ابونصر محمد فارابي فيلسوف اسلام در آثار خود تمام موجودات را در يك سلسله مراتب خاصي قرار مي دهد كه در رأس اين سلسله مراتب خداوند قرار دارد. از اصلي ترين مباحث فارابي نفس و مدينه مي باشد او بدون اشاره مستقيم به نسبت اين دو مفهوم يك ارتباط معنا داري را بين آنها بر قرار مي سازد. قبل از فارابي، افلاطون به اين موضوع اشاره داشته به شكلي كه او عدالت نفس را در گرو به درستي رفتار نمودن نيروهاي مختلف نفس ( عقل، غيرت، شهوت) دانسته، همچنين عدالت در يك پوليس (شهر) را نيز در گرو به درستي رفتار نمودن و هماهنگي اجزاء مختلف پوليس (حكمت، شجاعت، خويشتن داري) مي داند كه به مانند يك نفس سالم بايد وظيفه خود را به درستي انجام دهند. افلاطون دليل اين تناظر را به خاطر صفت هاي نفوس آن شهر مي داند كه به كليت پوليس سرايت كرده است فارابي نيز اين نسبت و ارتباط بين نفس و مدينه را چنين نشان مي دهد كه يك نفس سالم و يك مدينه سالم (مدينه فاضله) مجموعه اي كامل و منظمي هستند كه در سايه رئيس مجموعه خود كه (بالاترين توانائي را بين اعضاي مجموعه دارا مي باشد.) در يك هماهنگي كامل به دنبال هدف متعالي (سعادت) حركت مي كنند. فارابي معتقد است همانگونه كه نفوس از بدترين آن تا عالي ترين آن كه فيلسوف يا نبي مي باشد در يك سلسله مراتب قرار مي گيرد واين نفوس قبل از حركت به سوي سعادت بايد در يك وضعيت سالم قرار داشته باسند. همچنين مدينه هايي كه فارابي از آنها بحث مي كند نيز از بدترين تا عالي ترين آن كه مدينه فاضله مي باشد در يك سلسله مراتب قرار مي گيرند كه مدينه نيز مانند نفس قبل از حركت به سوي سعادت بايد در يك وضعيت سالم قرار گيرد. كه فارابي چنين مدينه اي را مدينه فاضله مي نامد.
    Thesis summary

  9. زمينه اجتماعي زايش انديشه پسامشروطه در ايران
    مهدي شهباز 2021
    در عصر قاجار گسترش مراوده ايرانيان با غرب و مشاهده پيشرفت هاي غرب جديد، انديشمندان ايراني را به پرسش از علل و اسباب عقب ماندگي كشور از كاروان شتابان تجدد واداشت. نتيجه اين رويارويي و گسترش روحيه ترقي خواهي در اذهان ايرانيان در جنبش مشروطه به بار نشست. اما از آنجا كه طي سده هاي متمادي، سنت، حرف نخست را در همه عرصه هاي زيست مردم ايران مي زد و نيروهاي اجتماعي سنت گرا و حافظان وضع موجود از نعمت هاي اين خوان گسترده بهره مند مي شدند اين انديشه نوگرايي به موانع سرسخت فراواني برخورد كرد. در كنار اين عوامل داخلي، فشار دولت هاي بيگانه و پيشامدهاي بين المللي نيز سنگي ديگر بر پاي انديشه مشروطه خواهي در ايران شدند آنچانكه متفكران صدر مشروطه با مشاهده نتايج غيرقابل باور آن، در راه پيموده شده دچار ترديد شدند و با كنار گذاشتن آرمان هاي انقلاب مشروطيت و در راستاي نجات كشور از گرداب بحران هاي متعدد به حكومتي مقتدر گرايش پيدا كردند. اهميت بررسي زمينه هاي اجتماعي زايش انديشه پسامشروطه در ايران بر پايه روزنامه كاوه ؛ به عنوان پرسش اصلي پژوهش روبرو ، در اين است كه تلاش مي شود با بررسي زمينه ها به تبيين علل اين چرخش بزرگ فكري كه بر همه جوانب زندگي ايرانيان حتي تا كنون تاثيرگذار بوده پرداخته شود. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد شرايط اجتماعي ايران پس از انقلاب مشروطه و گسترش ناامني و بي ثباتي سراسري، خشكسالي و قحطي، متفكران معاصر آن انقلاب ره به رويگرداني از اهداف انقلاب و پس از آن، حركت بسوي ايده هاي اقتدارگرايانه سوق داد.
    Thesis summary

  10. تحليل اپيستمه اي آستانه تجدد در ايران
    سحر زماني 2021
    هدف از اين پژوهش بررسي ديرينه شناسانۀ نظام دانايي آستانۀ تجدد در ايران است. اين پژوهش با رهيافت فوكويي به بررسي نخستين رساله ها و سفرنامه هاي عصر پيشامشروطيت مي پردازد. به طور مشخص پرسش ما اين است كه پس از رويارويي ايران با تجدد غربي، تمدن ايراني از جنبة نظام هاي معرفتي در چه وضعيتي روزگار مي گذراند و منطق حاكم بر نظام دانايي در اين دوران با كدام يك از اپيستمه ها ي مورد نظر فوكو تطابق دارد؟ بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر، شكست ايران در جنگ هاي ايران و روس نخستين بحران ژرف در وجدان ايراني و تكوين آگاهي از آن را ايجاد كرد و زمينه ساز پيدايش فكر تغيير و ضرورت ايجاد اصلاحات در ايران شد؛ اما اين تحول منجر به گسستي بنيادين در نظام هاي معرفتي ايران نشد. در غرب، با تجدد، انقلابي كپرنيكي در فضاي معرفتي رخ داد، در مقابل اگرچه در عصر قاجاريه انديشۀ تجددخواهي در ميان نخبگان رواج پيدا كرد، اما آنها تصور روشني از الزامات معرفتي تجدد پيدا نكردند و در بنيان هاي انديشۀ سنتي رخنه اي ايجاد نشد. با كندوكاش در رساله ها و سفرنامه هاي اين دوران مي توان دريافت كه اپيستمۀ اين دوران به لحاظ الگوي معرفتي بيشتر با اپيستمۀ ماقبل كلاسيك معرفي شده از جانب فوكو تطابق دارد. اگرچه اين اپيستمه در مواجهه با تجدد غربي ترك برداشت و انديشه دچار بي قراري شد، اما تداوم حيات اين اپيستمه ناممكن نشد. بدين سان، تحولي اساسي در مباني نظري و نظام دانايي صورت نگرفت و تجربۀ ناگهاني و ناخواستۀ تجدد ايراني به مقاصد خود نائل نشد.
    Thesis summary

  11. صورت بندي انديشه سياسي در نهج البلاغه: مطالعه موردي، عهدنامه مالك اشتر
    سيدحميد اشرف 2020
    يكي از مسائل بسيار مهم در حوزه ي انديشه ي سياسي اسلام، تحليل و بررسي و فهم دقيق و عميق ميراث انديشه ايِ اسلام و امكان ها و ظرفيت هاي سياسي آن است. اين پژوهش در پي بررسي و پاسخ به اين پرسش است كه نهج البلاغه و خاصه متن عهدنامه مالك اشتر به عنوان يك متن شاخص در ميراث فكري اسلام و ايران در ذيل كدام يك از گونه ها و صورت بندي هاي انديشه سياسي قرار مي گيرد. بر طبق چارچوب نظري اروين روزنتال، انديشه سياسي اسلام به سه گروه فلسفه سياسي، شريعتنامه و سياستنامه تقسيم بندي مي شود. ويژگي مهم فلسفه سياسي تاملات عقلي، شريعتنامه تكيه بر قرآن و سنت و سياستنامه توجه به حفظ قدرت است. هر چند اكثريت علما و فقهاي مسلمان و شيعه، نهج البلاغه را در ذيل شريعت نامه ها آورده اند و كمتر آن را به مثابه يك متن اساسي سياسي در حوزه ي انديشه سياسي مورد توجه قرار داده اند و از آن تنها به عنوان منبعي فقهي و يا كتابي حديثي و روايي استفاده كرده اند اما پژوهش حاضر به دليل وجود مفهوم مهم سياسي رعايت مصلحت عمومي، عهدنامه را يك سياستنامه به حساب مي آورد كه خطابي است به حاكم به جهت حفظ قدرت و آيين نامه اي براي آموزش هنر حكومت كردن است. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ زﻣﺎﻧﻪ و زﻣﯿﻨﻪي ﺻﺪور عهدنامه ﻣﺎﻟﮏ اﺷﺘﺮ و دﻗﺖ در ﮐﻼم و ﻣﻀﺎﻣﯿﻦ آن ﻓﺮﻣـﺎن و ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻋﺪاﻟﺖﻣﺤﻮر و ﻇﻠﻢ ﺳﺘﯿﺰاﻧﻪي ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ اﻧﺪﯾﺸﻪ و ﺳﯿﺮه ي امام علي(ع) ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ سياست ﻣﻄﻠﻮبِ اﯾﻦ ﻓﺮﻣﺎن ﻫﻤﺎﻧﺎ سياست ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻋﻤـﻮﻣﯽ اﺳـﺖ. سياستيﮐﻪ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ را ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﻗﺎﻋﺪه ي آﻣﺮه اي ﺑﭙﻨﺪارد ﮐـﻪ ﺗﺤـﺖ ﻫـﯿﭻ ﺷـﺮاﯾﻄﯽ ﻧﻤـﯽﺑﺎﯾﺴـﺖ ﻧﻘﺾ ﺷﺪه و ﺑﺮ ﺧﻼف آن ﻋﻤﻞ ﺷﻮد. ﻋﺪاﻟﺖ، ﻗﺎﻧﻮنﮔﺮاﯾـﯽ ﯾـﺎ ﻫﻤـﺎن ﺷـﺮﯾﻌﺖمداري، ﺷـﻮرا، ﻣﺪارا و ...، ﺟﻤﻠﮕﯽ اﺑﺰارﻫﺎ و ﻓﻨﻮﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ همگي شان ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪون ﻫﯿﭻ ﺗﻤﺎﯾﺰي ﺑـﻪ ﻣﺼـﻠﺤﺖ ﺗﻤﺎم ﻣﺮدﻣﺎن ﺑﯿﻨﺠﺎﻣﺪ كه اين مهم در جاي جاي توصيه ها و فرازهاي عهدنامه قابل استنباط است.
    Thesis summary

  12. دلالت هاي سياسي انديشه عين القضات همداني
    آرش امجديان 2020
    يكي از دوره هاي مهم در سنت و ميراث انديشه اي اسلام، دوران ميانه است. در اين دوره سنت عرفاني و فلسفي از غنا و نفوذ گسترده اي برخوردار مي باشد. يكي از شخصيت هاي استثنايي و برجسته در ميراث و تاريخ تفكر ايراني ـ اسلامي در اين دوره، ابوالمعالي عبدالله بن محمد ملقّب به عين القضات است كه به دليل غلبه رويكرد ادبي و عرفاني، عموم پژوهش هاي صورت گرفته در خصوص شناخت و فهم انديشه وي وجه ادبي، تاريخي و زيبا شناختي داشته است. از اين رو پژوهش حاضر در چارچوب نگرش پارادايمي در پي خوانش متفاوتي از متن عين القضات همداني مي باشد. قاضي به عنوان شخصي كه نسبت به اوضاع و بحران هاي موجود در عصر سلجوقي، حساسيت به خرج داده است، آثاري را پديد آورده كه از ظرفيت هاي انتقادي و هنجاري قابل توجهي برخوردار هستند . از آن جا كه انتقادي بودن آراي يك نويسنده مي تواند بر سياسي بودن انديشه وي اشاره داشته باشد؛ در اين پژوهش تلاش بر اين است كه با استناد به شواهد و داده هاي موجود در متن انديشه عين القضات همداني دلالت ها و تضمنات سياسي انديشه او ، مورد استنباط و استخراج قرار بگيرد.
    Thesis summary

  13. قدرت و ساز و كارهاي كنترل و تحديد آن از منظر امام علي(ع) در نهج البلاغه
    ميثم اقاخاني 2019
    چكيده: نهج البلاغه ميراثي ماندگار در انديشه ي سياسي شيعه به شمار مي آيد، كه در برگيرنده ي آراء و انديشه هاي امام علي(ع) مي باشد. در اين كتاب مي توان نقطه نظرات و راهكارهايي را كه امام در خصوص سياست و حكمراني اِعمال نموده اند را مشاهده نمود. اين ساز و كارها ريشه در نوع نگاه حضرت به انسان و جهان هستي دارد. از منظر امام انسان موجودي مختار و آزاد خلق شده، كه به وسيله ي سياست در مسير كمال و سعادت قرار مي گيرد. با توجه به اين نگرش، انسان هنگامي كه در جايگاه قدرت قرار مي گيرد، بيشتر در معرض فساد و لغزش واقع مي شود. از اين رو امام علي(ع) با ارائه ي سازو كارهايي قدرت سياسي را تحديد و مورد كنترل و نظارت قرار مي دهند. حضرت از دو روش به اين امر مبادرت مي نمايند: 1- ساز و كارهاي دروني كنترل قدرت كه شامل: تقوا، عدالت، فقاهت و امانت دانستن قدرت مي باشد.2- ساز و كارهاي بيروني كنترل قدرت كه عبارتند از: تقسيم قدرت و ايجاد صنوف متخصص، ايجاد رويه هاي نظارتي توسط عموم مردم و استفاده از تقسمات جغرافيايي. با نگاهي به جريان تحولات رخ داده در انديشه ي سياسي، مي توان شكوفايي تدريجي انديشه را مشاهده نمود. راهكارهاي ارائه شده در هر برهه از تاريخ نيز مؤيد اين نكته مي باشد. با توجه به اتفاقات به وجود آمده بعد از رنسانس، تاريخ و محل ارائه ي نظريات كنترل و تحديد قدرت سياسي به صورت مدون به دوران مدرن غرب بر مي گردد. در اين دوران با تغييرات به وجود آمده در نوع نگرش به انسان و جهان هستي، ساز و كارهاي ارائه شده توسط انديشمندان علوم سياسي نيز دچار دگرگونگي شده و با تغييرات بنيادين مواجه شد. اين تغيير روند باعث شد نحوه ي نگرش به ميراث نيز تحولاتي را تجربه نمايد. بدين منظور ميراث مورد بازخواني قرار گرفته و نكته هاي مفيد آن مورد استفاده قرار گرفت. از نكات ضروري قابل بيان ارائه ي ساز و كارهاي مؤثر و بر گرفته از فرهنگ و رسوم مردم در سرزمينها مي باشد. با توجه به خاستگاه ساز و كارهاي ارائه شده در غرب عدم مطابقت اين راهكارها با دستورالعملهاي سياسي شيعه مشخص مي باشد. بدين جهت لازم است اين راهكارها ابتدا از ميراث اقباس شده و آنهايي را كه از قابليت انطباق با روشهاي نوين سياسي برخوردار مي باشند مجدد مورد بررسي قرار داد. در اين پژوهش سعي شده است با نگاهي به آراء امام علي(ع) دركتاب نهج البلاغه ساز و كارهاي مد نظر حض
    Thesis summary

  14. بررسي تأثير انديشه هاي فرانتس فانون برانديشه هاي سياسي- اجتماعي علي شريعتي
    بهرام روحاني نژاد 2019
    علي شريعتي از شخصيت هاي تاثير گذار در تاريخ معاصر ايران به شمار مي رود.نقش وي در شكل دهي به اذهان وافكار نو انديشان ديني،بسيج نسل جوان دهه 50 وزمينه سازي انقلاب اسلامي ايران درسال 1357 غيرقابل انكار ب مي باشد. ايشان يكي از مهمترين نظريه پردازان اسلام سياسي چپ در ايران واز چهره هاي مشهور اسلام سياسي درجهان اسلام به شمار مي رود. شريعتي ضمن آشنايي با آثار فرانتس فانون متفكرومبارزبرجسته قرن بيستم بعضي از آن ها را به فارسي ترجمه كرد.ازاين منظر ضمن الگوپذيري از انقلاب الجزاير،تحت تاثير افكار و انديشه هاي فانون قرارگرفت.به گونه اي كه در تفكر اين دو انديشمند مفاهيم مشابهي چون "انقلاب وانقلابيگري، مبارزه، استعمار، پسااستعمار، تبعيض نژادي،بازگشت به خويشتن،ازخودبيگانگي وغرب زدگي، دين ومذهب، ملي گرائي، ماركسيسم و..." ديده مي شود. موضوع پژوهش بررسي تاثير انديشه هاي فرانتس فانون برانديشه سياسي-اجتماعي علي شريعتي است. به همين دليل با استفاده از چارچوب نظري بينامتنيت و روش ژرارژانت نقاط اشتراك انديشه هاي فانون وشريعتي موردبررسي قرارگرفت و درنهايت مشخص گرديدكه با وجود تاثير پذيري شريعتي از انديشه هاي فرانتس فانون، بستر وزمينه هاي فرهنگي موجود موجب شده است تا تفاوت هايي در انديشه اين دو انديشمند به وجود آيد و آن تفاوت در بعد اسلامي و گرايشات مذهبي و شيعي و نگاه توحيدي درانديشه هاي علي شريعتي مي باشد.
    Thesis summary

  15. بررسي مباني گفتمان نوسلفي گري و نسبت آن با پديده داعش
    شهرام خداويسي 2019
    داعش با الهام و استفاده از انديشه هاي نظريه پردازاني همانند سيدقطب و عبدالسلام فرج با اقدامات خشونت بار و گسترده خويش و استفاده از وضعيت سياسي و اجتماعي بحراني كشورهاي عراق و سوريه، باعث ناامني در منطقه و تهديدي براي ساير نقاط جهان شده است. اين گروه با اعمال وحشيانه خود مرتكب جنايات فجيع بسياري شده است(مساله). اين پژوهش درصدد پاسخ به اين پرسش است: گفتمان نوسلفي چه نقشي در شكل گيري پديده داعش داشته است؟(سوال) به نظر مي رسد هژمونيك شدن گفتمان نوسلفي در جريان هاي افراطي با دال هاي برجسته اي همچون جهاد، تكفير، خلافت، نفي عقل گرايي و نص گرايي عرصه را براي ظهور داعش فراهم ساخته است(فرضيه)؛ از اين رو، تحليل رابطه مستقيم گفتمان نوسلفي گري و داعش، مقصدي در خور توجه است(هدف). پژوهش حاضر درصدد است با اتكا به تحليلي گفتماني لاكلا و موف(روش) توضيح دهد كه چگونه داعش با مفصل بندي دال هايي همچون جهاد، تكفير، نفي عقل گرايي و نص گرايي با دال مركزي احياي خلافت اسلامي در پي اسطوره سازي و هژمونيك كردن قدرت خويش در منطقه است. داعش خود را پاسخي به بحران هاي جوامع اسلامي مي داند و درصدد احياي دوران عظمت و شكوفايي اسلامي است. داعش در نشريه سازماني خود دابق، پنج مرحله اصلي را براي برپايي اسلام معرفي مي كند: هجرت، جماعت، سرنگوني طاغوت، تمكين و خلافت. همه گفتمان ها هويت خود را از غيريت سازي به دست مي آورند، گفتمان داعش نيز هويت خويش را از ضديت و غيريت با شيعه به دست مي آورد. موضع داعش در ضديت با شيعيان به آموزه هاي ابومصعب الزرقاوي، رهبر القاعده عراق و پدر معنوي داعش باز مي گردد. اين نوع گفتمان، منجر به اين مي شود كه داعش به بهانه ي تكفير افراد بسياري از مسلمانان و غير مسلمانان را به طرز وحشيانه اي به قتل برساند. در نتيجه، گفتمان داعش با ترسيم دنياي آرماني خويش و استفاده از دال هاي برجسته اي همچون جهاد، تكفير، خلافت، نفي عقل گرايي و نص گرايي خود را مصداق يك دولت و حكومت ايده آل مي پندارد كه در صدد بازسازي نظام و جامعه به سبك سلف صالح(صحابه، تابعين، تابعين تابعين)مي باشد (يافته).
    Thesis summary

  16. مباني انديشۀ ايرانشهري و تداوم آن در انديشه هاي خواجه نظام الملك
    غلامرضا رنجبريان 2018
    اين پژوهش بر آن است كه با واكاوي جنبه ها و مؤلفه هاي انديشه ايران شهري، تداوم اين جنبه از ميراث انديشه ايراني در انديشه سياسي دوران اسلامي را مورد پژوهش قرار دهد. به طور مشخص پرسش اصلي ما در اين پژوهش اين است كه مؤلفه هاي انديشه ايرانشهري چيست و اين انديشه در عصر اسلامي چه سرنوشتي پيدا كرد؟ فرضيه پژوهش اين است كه مؤلفه هايي از انديشه سياسي ايران باستان در انديشه سياسي عصر اسلامي قابل بازيابي است و بر اين اساس مي توان از تداوم انديشه سياسي ايرانشهري در انديشه سياسي عصر اسلامي سخن گفت. قلمرو اين پژوهش به طور مشخص «سياست نامه» خواجه نظام است كه به باور اين پژوهش مؤلفه هاي انديشه ايران شهري در آن به نحو بارزتري نمود يافته است. به طور كلي انديشه ايرانشهري يك مجموعه كم و بيش منسجمي از مؤلفه هاي فكري است كه بنيان نظري و قوام بخش نهادهاي سياسي در ايران را فراهم مي كرد و مي توان آن را در موارد نظام اعتقادي شامل فرمانروايي الهي، نظام اخلاقي ارزشي ـ شامل نظم كيهاني يا اشه،نظام سياسي ـ اجتماعي كه برخاسته از اصل وحدت وسياست و نظريه فر مانروايي الهي دسته بندي كرد. اين انديشه مبتني بر خدا شناسي و هستي شناسي ويژه اي مانند نبرد كيهاني خير و شرّ ميان اهورا مزدا و اهريمن و نظم كيهاني عالم هستي به نام اشه و شهرياري نيك اهورا مزدا مي باشد. انديشۀ سياسي ايرانشهري بر مبناي اين نظم كيهاني به شاه آرماني مي انديشدكه وظيفه دارد به نبرد با شرّ در زمين بپردازد و نظم و امنيت را برقرار و شهرياري نيك را با توجه به فرّۀ ايزدي كه در او وجود دارد و بر اساس خرد، عدل و شجاعت و نژاد پاك و وحدت دين و سياست به پا دارد. به نظر مي رسد كه خواجه نظام الملك در كتاب «سياست نامه» به برخي از مباني انديشۀ ايرانشهري مانند توأمان بودن دين و سياست و فرمانروايي الهي پادشاه، دادگري، آباداني اشاره كرده است.
    Thesis summary

  17. تجربه تجدد ايراني از نگاه شايگان؛ سنجش وضعيت معرفتي تمدن ايراني ـ اسلامي در عصر جديد
    جليل اسدي تيموري 2018
    اين پژوهش بر آن است كه وضعيت معرفتي استقرار يافته در تمدن ايراني در طي تجربه ي خاص اين تمدن در مواجهه با غرب متجدد را مورد بررسي قرار دهد. در عصر جديد كه تجدد حوالت تاريخي تمام تمدن هاي كره خاكي شده است و تمدن هاي باستاني نظير ايران نيز ناخواسته و نابهنگام در مغناطيس مناسبات تجدد قرار گرفته اند، اين تمدن ها وضعيت مجهولي در نسبت با سنت تاريخي خود و نيز تجدد غربي يافته اند كه با وجود اهميت تعيين كننده آن كمتر مورد توجه و بررسي قرار گرفته است. به سخن ديگر تمدن ايراني ـ اسلامي به عنوان تمدني باستاني و غير غربي با وجود آنكه صاحب گذشته تاريخي تمدني سترگ است، از آنجا كه بيرون از مدار اوليه تجدد قرار داشته و بعدها با جهان گير شدن تجدد در مناسبات عصر جديد ادغام شده است گرفتار چنين وضعيت پيچيده اي شده است كه به باور ما بايد مورد تامل و پژوهش قرار بگيرد. اين وضعيت ميانه اي كه حاصل تركيب سنت و مدرنيته است شكل يافته از دو دسته عناصر است ؛ عناصري كه از يك سو از سنت تاريخي خود به ارث رسيده و در سوي ديگر عناصري كه از ناشي از الزامات جهان متجدد كنوني در طي فرايند نوسازي به آن تحميل شده است. به طور مشخص پرسش ما اين است كه چنين تمدني از جنبه نظام هاي معرفتي در عصر جديد در چه وضيعتي روزگار مي گذراند و كيفيت كنوني تفكر در اين كشور نسبت به كشاكش موجود ميان سنت تاريخي خود و جهان جديد به چه نحو است؟ ما اين پرسش را در اين پژوهش با اتكا به آثار داريوش شايگان مورد كنكاش قرار مي دهيم.
    Thesis summary

  18. بررسي تحول و تطور انديشه سياسي شهيد سيد محمد باقر صدر
    سهيلا دشته 2018
  19. بررسي رابطه حكومت اسلامي و تمدن اسلامي در انديشه سياسي امام خميني ( ره)
    آذر غلامي 2017
  20. نسبت تبادل فرهنگي با معرفت شناسي فارابي
    مهري سياوشي 2016
    اهتمام فارابي در نظام معرفتي خويش، انسجامي يكپارچه، بين مسائل بوده است. در اين نظام، موجودات در سير نزولي شان داراي تسلسل هرمي استوار و رابطه علي قاطعي هستند. بر اين اساس،ويژگي هاي اصلي نظام معرفتي وي، قانون مندي، غايت گرايي،كل گرايي، سلسله مراتبي و كثرت گرايي مي باشد. در اين نظام، زبان عنصري برجسته، كه زمينه ساز تحول و رشد جوامع و عاملي مهم در تبادل فرهنگي است، مطرح مي شود. به واقع، توجه وي به عنصر تبادل فرهنگي، نتيجه يك سري مشكلات فكري و زباني آن دوران بوده است. لازم به ذكر است وي از دو واژه «فرهنگ و جامعه » استفاده نكرده و معادل اين كلمات بر اساس شواهد قرآني و زبان عربي و آثار فلسفي بر جا مانده از وي، « ملت و امت » مي باشد. از نظر وي، امت يا جامعه عبارت است از هر جامعه بشري كه بر طبق فطرت و قرايح ذاتي خويش براي نظام زندگي و همزيستي خود، رسوم و آداب و قوانين و آيين هاي ويژه، متناسب خلقت و سرشت و رشد انديشه خويش ساخته و پرداخته باشد. در نگاه معلم ثاني، ملت يا فرهنگ نيز عبارت است از مجموعه قوانين و قواعد نظري و عملي با زيربناهاي فلسفي براي تعليم و تاديب عمومي و سوق دادن آنان به سوييك زندگي سعادت بخش در پرتو تعليم آنها به عموم افراد يك ملت(فارابي،87:2006). با توجه به مطالب مطرح شده، سوال اصلي اين پژوهش آن است كه، چه نسبتي ميان تبادل فرهنگي با معرفت شناسي فارابي وجود دارد؟ ديدگاه وي، نخست به مقوله تبادل فرهنگي به صورت سلسله مراتبي است يعني ابتدا وي درباره شكل گيري جوامع و سپس به مقوله زبان ( فكر و الفاظ ) به عنوان علل رشد و تحول آنها، سپس به شكل گيري فرهنگ و در نهايت به تبادلات فرهنگي ميان آنها پرداخته است. دوم وي ( معلم ثاني ) براي اين امر فقط از يك روش شناختي استفاده نكرده است. سوم اينكه، ديدگاه معرفتي فارابي غايت گراست و هدف و غايت تبادلات فرهنگي، در شكل درست آن رسيدن به سعادت است. چهارم در باب مقوله تبادل فرهنگي، ديدگاه معلم ثاني كل گرا بوده و كمتر وارد جزئيات و تفاوت فرهنگيشده است و در اين زمينه وي بيشتر به دنبال اشتراكات و نقاط مثبت فرهنگ ها در تبادلات ميان آنها بوده است. پنجم در نظام معرفتي فارابي، حقيقت را واحد مي داند در نتيجه، جوامع با هر زبان و گونه اي كه باشند و راه هاي شناخت آنها هر چقدر هم متفاوت باشد ولي از آنجايي كه حقيقت يكي است در نتيجه امكان تبادل ف
    Thesis summary

  21. رهيافت اخلاق و سياست در فلسفه سياسي معاصر:با تاكيد بر آراء وانديشه هاي رضاداوري اردكاني والسيدر مك اينتاير
    سيدحسين جعفري 2015
  22. رهيافت اخلاق و سياست در فلسفه سياسي مدرن با تاكيد بر انديشه ها و آراء سياسي رضا داوري اردكاني و السدير مك اينتاير
    سيدحسين جعفري 2015
  23. بررسي اصل تكليف گرايي در انديشه سياسي امام خميني ره
    سكينه سلطاني بيرامي 2014