Mohammad Ahi

Associate Professor

Update: 2024-05-16

Mohammad Ahi

Faculty of Humanities / Department of Persian Language and Literature

M.Sc. Theses

  1. بررسي تطبيقي گلستان سعدي با نگارستان ابن كمال پاشا از نظرآداب و رسوم اجتماعي
    عليرضا سبزي 2022
    در بررسي تطبيقي گلستان سعدي و نگارستان ابن كمال پاشا به بررسي دو اثر از نظر آداب و رسوم اجتماعي پرداختيم .و دو اثر را از جنبه هاي گوناگون آداب اجتماعي و رسوم جاري در جامعه زمان دو شاعر مورد واكاوي قرار داديم ، از جنبه آداب ديني و شرع حاكمه در اجتماع و چهره ي صاحبان قدرت و رفتار متقابل آنها با مردم تا آداب حكمراني و سياست حاكم بر جامعه دو شاعر كه كمابيش از آن ياد كرده اند، و آداب اقتصادي و كار و پيشه مردم روزگار عصر دو شاعر كه از قناعت تا حرص و بخل سخن رانده اند و ديگر از جنبه آداب خانواده كه در بيرون و اجتماع و در داخل خانواده از طلاق و چند همسري و تربيت فرزندان و دوستي و هم نشين را مورد توجه قرار داده ايم . در باب آداب پزشكي رايج در زمانه و دارو هاي موجود و امراض و آداب طبابت سخن گفتيم و در آخر در مورد آداب و رسوم و اخلاق صوفيان و درويشان حاضر در زمان دو شاعر از دور بودن از اجتماع تا خرق عادات و كرامات ايشان تا درويش نمايان متملق را به نثر در آورديم. در مقايسه اي كه بين دو اثر صورت گرفت به وضوح تمام ميتوان پيشتازي و جسارت سعدي را در گلستان در بيان واقعيات و رسوم واقعي رو زگار خود را در مقايسه با ابن كمال مشاهده كرد ، زيرا ابن كمال بيشتر به گذشتگان و اغلب شاهان كياني تا ساساني ميبالد و آداب آنان را بيان ميكند و اغلب از جامعه خود جز در اندك مواقع سخن نميگويد، حال آنكه سعدي با جسارت از فساد ها و رسوم غلط نيز در جامعه انتقاد ميكند. اين كم رنگ نشان دادن جامعه و آداب آنرا ميتوان به درباري بودن ابن كمال نيز بسط داد زيرا وي خود جيره خوار حكومت زمان خود يعني امپراطوري عثماني است. در باب تاثير دو شاعر از جامعه از نظر آداب و رسوم ميتوان گفت كه اگرچه ابن كمال پاشا مقلد بي چون چراي سعدي است اما بيشترين تاثير را از جامعه زمان خود گرفته است و اغلب بر عقايد زمان خود پافشاري ميكند مگر در اندك موارد مانند تربيت و امور شرعي ، كه جزء لاينفك دين ميباشد و در واقع به مانند سعدي معلم اخلاق نيست و آداب و رسوم را نقد نميكند. سعدي گلستان را بي مانند خلق كرده است. و مقلد گمنامي چون ابن كمال بيشتر در پي اسب دواني در ميدان گلستان بوده است ، اما ميتوان اين نكته را ياد آور شد كه قلمرو نفوذ زبان و ادبيات فارسي و آوازه ي شيخ سعدي پاي از اقليم و مرز هاي سياسي فراتر رفته است و تا چه حد زبان فارسي مور
    Thesis summary

  2. بررسي تطبيقي ساختار تكواژ در كتاب هاي دستور زبان فارسي
    راضيه طلايي 2021
    پژوهش هاي زباني در هر يك از زبان هاي زندۀ دنيا از اهميت ويژه اي برخوردار است. بايد به زبان فارسي علي-الخصوص در حوزۀ دستور نيز چنين رويكردي داشت. چرا كه تدوين قواعد درست خواندن و درست نوشتن از مهم-ترين دلايل دستورنويسان براي پرداختن به اين موضوع است. با توجه به اين كه هر زبان قواعد ويژه ي خود را دارد، اهتمام در نگارش دستورنويسي در زبان فارسي از چند دهه ي اخير توسط دستورنويسان به چشم مي خورد.اين رساله نيز با عنوان «بررسي تطبيق ساختار تكواژ در كتاب هاي دستور زبان فارسي» تدوين شده است. بررسي-هاي صورت گرفته از مبحث تكواژ در آثار دستورنويسان نشان مي دهد كه اين واحد زباني از منظر برخي مؤلفان مورد غفلت واقع شده است، و از ديدگاه برخي نيز تعريف و تقسيم بندي ارائه شده جامع و علمي نيست. با توجه به ابهامات و تشتت موجود در اين آثار، سعي بر آن است تعريفي جامع و دقيق از اين واحد زباني همانند واحدهاي ديگر زبان ارائه شود. بنابراين در تعريف تكواژ بايد گفت: كوچك ترين واحد معنادار زباني است كه از چندين هجا تشكيل شده است و قابل تقسيم به جز معنادار نيست. علاوه بر تعريف، در حوزه تقسيم بندي نيز، دستورنويسان نظريه هاي متفاوتي دارند. با توجه به بررسي وجه اشتراك و افتراق تكواژ در آثار دستورنويسان مي توان اين واحد زباني را به دو دسته ي آزاد و وابسته تقسيم كرد. يافته هاي اين پژوهش تطبيقي نشان مي دهد كه ميان تكواژ آزاد و تكواژ وابسته ملاك هاي آوايي، كاربردي، معنايي و نگارشي وجود دارد.
    Thesis summary

  3. شيوه ي تربيت كودك در قابوس نامه با تكيه بر آموزه هاي قرآني
    فرزانه گلدوزان 2019
    عنصرالمعالي كيكاووس بن وشمگير را بايد از معدود نويسندگاني خواند كه بر اغلب علوم زمان خويش مهارت دارد و مانند آموزگاري دلسوز و ژرف انديش عصاره ي اين علوم را در زمينه ي تربيت و اخلاق به كار گرفته و در اختيار جويندگان علم و آگاهي قرار داده است. بنابراين هدف پژوهش حاضر، بررسي ديدگاه هاي او در زمينه ي تربيت فرزندان (كودكان) است. نگارنده در اين پژوهش با روشي توصيفي-تحليلي ابتدا به بررسي نظريه هاي مختلف تربيتي در جهان غرب و شرق (اسلامي و غير اسلامي) مي پردازد، سپس براساس آيات قرآني به تعاليم تربيتي عنصرالمعالي مي پردازد و به اين نتيجه دست مي يابد كه بسياري از آموزه هاي وي كه در گذشته مرسوم بوده امروزه نيز براي تربيت كودكان اهميت و كاربرد دارد؛ زيرا تعاليم صاحب قابوس نامه نه تنها تك بعدي و يا مربوط به يك دوره ي خاص نيست بلكه اين تعاليم موضوعات گوناگوني را در بر مي گيرد كه تمام دوره هاي زماني را شامل مي شود؛ موضوعاتي كه آن بزرگوار در كتاب خود بدان ها پرداخته است مربوط به حوزه هاي ديني، تربيت در خانواده، اجتماع، سياست، جنگ، حتي سلامت بهداشت و روان، امور قضايي، ورزش ها و تفريحات است كه نگارنده در اين مبحث تلاش كرده در ميان اين تنوع آنچه را كه مربوط به حوزه ي كودكان است و در دنياي امروز نيز كاربرد دارد مانند تربيتي ديني، تربيت اجتماعي، تربيت سلامت جسم و روان و ديگر موارد كه هركدام درجايگاه خويش مورد تحقيق و بررسي قرار خواهند گرفت.
    Thesis summary

  4. بررسي عهد الست در مثنوي مولوي
    محسن واحدي 2018
    پژوهش حاضر به بررسي موضوع مهم عهد و پيمان خداوند از بندگان كه در آيه ي 172 سوره ي اعراف بيان شده است؛ مي پردازد. موضوع فوق كه در آيه ي مزبور، به صورت كلي مطرح شده است و عدم بيان جزئيات در اين آيه، باعث نگرش هاي متفاوتي ميان متكلمان، مفسران و عارفان شده است. هر كدام از پژوهشگران عرصه هاي فوق، از دريچه ي خود و با استدلال هاي عقلي و نقلي به اين موضوع پرداخته اند. آيه ي الست را مي توان در حوزه ي كلام هم مطرح كرد؛ اين پژوهش، نخست به بررسي اجمالي نظريات مختلف از متكلمان، مفسران و عارفان درباره ي پيمان الست يا عالم ذر مي پردازد و سپس در فصلي مشبع، بلكه ديدگاه هاي متفاوت مولانا درباره ي اين موضوع، بيان مي شود. در اهميت و ضرورت اين تحقيق بايد اذعان كرد كه اثري مستقل و مدوّن در زمينه ي عهد الست در مثنوي مولوي به نگارش درنيامده است و ديگر اين كه دانستن عهد الست جهت معرفت به خدا و شناخت بهتر مثنوي معنوي، بسيار ضروري است و در جامعه ي امروزي هم كاربرد دارد؛ بدين صورت كه فهميدن عهد الست و يادآوري آن، از رواج فساد و بي عدالتي و جنايات و خيانات بشري مي كاهد؛ در طول پژوهش به مفاهيمي چون كاربرد سماع و الست، سعادت و شقاوت انسان ها و ارتباط آن با عالم ذر، عالم روحاني و پيوند آن با ميثاق الست و ... پرداخته شده است. همچنين در بخشي مستقل به سماع و ميزان كاربرد آن در مثنوي پرداخته و سعي شده است كه ارتباط آن با عهد الست مورد بررسي قرار گيرد.
    Thesis summary

  5. نقد و تحليل طالع بيني در ديوان انوري
    جعفر اسكندري 2018
    در متون ادب فارسي از نجوم و اصطلاحات طالع بيني به ويژه در آثار شاعران بزرگي چون خاقاني. نظامي و انوري. فراوان استفاده شده است. بررسي اين آثار نشان مي دهد كه قدما علاوه بر ابنكه اطلاعات گسترده اي در مورد امور و اجرام فلكي و احكام نجومي داشته اند. تغيير و تحولات فلكي را در سرنوشت انسان ها و با حتي در تمام حوادث زمين موّثر مي دانسته اند. همچنين براي تصميمات و يا كارهاي مهمي كه قصد انجام آن را داشتند. به سعد و نحس بودن موقعيت اجرام فلكي توجه داشته اند. باور به نيروي جادويي نهفته در اجزاء هستي. امري است كه تنها به بشر بدوي در دوران كهن متعلق نبوده است و انسان ها در طول تاريخ تا به امروز همواره به جان دار پنداري و طلسم معتقد بوده اند. از زمانهاي بسيار دور. انسان مي پنداشته است كه بعضي از اجسام. حيوانات و اجرام سماوي قدرتي نهفته دارند؛ زيرا با دانش ناقص اش. امكان شناخت قوانين علمي حاكم بر جهان را نداشت. لذا به ناچار براي توجيه يا يافتن علت و درماني براي ناگواري هاي زندگي. يا مانع شدن از آن هاء باور به دخل و تصرف قدرت هاي ناشناخته جادويي بر زندگي روزمره را در ذهن خويشتن بارور ساخت و خود را به تطبيق امور ريز و درشت زندگي با چنان باورهايي ملزم كرد؛ در ايران باستان و در پي آن در اديان ايران پيش از اسلام. مانند ساير اديان. بسياري از باورهاي خرافي زير سايه دين. رنگ مشروعيت به خود گرفته بودند و باور به تأثيرات ستاره ها و سيارات برتصاوير زيبايي كه از صور فلكي در اشعار خلق شده است. نشان دهنده تسلط علمي و اعتقاد به اين احكام نجومي است. در اين پژوهش سعي شده است با ارائه اطلاعاتي درباره تصويرهاي فلكي. بروج و برخي از احكام نجومي مورد نظر قدما و با تبيين تصور ايشان. از احكام و حالات صور و بروج فلكي و پيشگويي ها و طالع بيني ها تا حدودي به فهم مفاهيم مدنظر. در اشعار و ديوان شاعر بزرگ ايران زمين. انوري ابيوردي كمك كند.
    Thesis summary

  6. بررسي اعجاز قرآن با تكيه بر نظريه ميني ماليسم ادبي(داستانك)
    زهره سوري 2017
    مسئله "اعجاز" در هر عصري و متناسب با هر معجزه اي متفاوت است. اثبات اعجاز قرآن كريم؛ آخرين معجزه جاويد الهي، به روش هاي مختلفي صورت گرفته است. از اين روي به راحتي نمي توان وجوه مختلف آن را از يكديگر جدا كرد؛ زيرا از هر زاويه اي كه به اين كتاب مقدس پرداخته شود، معجزه است. اما يكي از اين وجوه، بهره گيري از اسلوب هاي متفاوت بياني است. از شگفتي هاي زبان قرآن اين است كه براي بيان مفاهيم مورد نظر خود از اسلوب هاي بسياري بهره گرفته است و مانند كتب بشري به يك روش و يك بيان خاص محدود نيست. يكي از اين اسلوب هاي بياني، روش "داستان" است. با توجه به اينكه گاهي ايراد سخن به صورت غير مستقيم و در قالب هاي هنري از جمله داستان مي تواند أثر بيشتر و بهتري بر مخاطب داشته باشد، قرآن كريم اين روش را به كار گرفته است. يكي از انواع داستان، داستان ميني مال است كه در عصر حاضر ظهور كرده است؛ اين گونه داستان ها داراي ويژگي هاي خاصي هستند كه قرآن كريم داراي نمونه-هايي از آن است. در اين پژوهش به تحليل ويژگي هاي ميني ماليستي برخي از داستان هاي قرآن پرداخته ايم تا اعجاز قرآن كريم از اين وجه نمايان شود.
  7. بررسي قياس اصولي در دفتر اول مثنوي
    زهرا ظهيري برازنده 2015
    قياس واژه اي تازي ودر لغت به معني اندازه گيري و سنجش و برابري دو شيئ مي باشد. قياس در علم منطق يكي از وجوه و انواع سه گانه ي حجت(استدلال)است.و مهمترين و قاطعترين اقسام حجت و اساسي ترين بحث منطق صوري است وعبارت است از مجموع چند قضيه(حداقل دو قضيه) كه هر گاه مسلم و صحيح فرض شوند، قضيه اي ديگر ضرورتاً از آن ها حاصل مي آيد و ناچار بايد اين قضيه را كه نتيجه آن ها است، قبول كنيم؛ زيرا در غير اين صورت، گرفتار تناقض خواهيم شد . استدلال منطقي برسه گونه است: 1.قياس؛2.استقرا؛3.تمثيل ؛ قياس در اصطلاح علم اصول، عبارت است از اينكه در دو موضوع مشابه كه حكم يكي معلوم و حكم ديگري مجهول باشد ، با مقايسه كردن آنها حكم شرعي مجهول مشخص گردد. اركان قياس جهار قسم است : اصل يا مَقيس عليه؛ 2. فرع يا مَقيس؛ 3. علت يا جامع (جهت مشتركي كه بين اصل و فرع است)؛ 4. حكم ،چيزي كه براي اصل ثابت است و مي خواهيم براي فرع هم اثبات كنيم. منظور از قياس اصولي همان تمثيل منطقي است . قياس اصولي با قياس منطقي متفاوت است؛ زيرا قياس در باب منطق به معناي برهان و قياس اصولي به معناي تشبيه وتمثيل است ؛ بنابراين قياس فقهي برابر با تمثيل و تشبيه منطقي است.قياس كردن از عوامل خطاي شناختي انسانهاست و مولانا در تمام موارد با آن مخالفت مي ورزد . مولانا در مثنوي ، مباحثي در مورد قياس دارد كه گاه آن را تاييد مي كند و گاه رد مي كند. محور اصلي اكثر داستانها ي دفتر اول مثنوي همين مسئله ي قياس اصولي است ، كه مخاطب با شيوه ي كاربرد آن به وسيله ي مولانا و مخلفت وي با ان موضوع مواجه مي شود . در پژوهش حاضر پس از اشاره به معناي لغوي و اصطلاحي قياس و انواع و اركان آن به تشريح قياس اصولي و شيوه ي كاربرد آن در ابيات و داستانهاي دفتر اول پرداخته ايم . لازم به ذكر است كه مولانا به دليل روحيه ي تسامح و تساهل خويش از ديدگاه يك عارف وارسته مسئله ي قياس اصولي مي نگردو با تبحر و استادي خاص خود آن را به زيبايي و به شيوه ي تعليمي و تمثيلي در داستانها به تصوير كشيده است كه نشان دهنده ي وسعت اطلاعات و مهارت شگرف او در مسائل فقهي و اصولي ،مذهبي ، حقوقي ، اجتماعي و...است . نكته ي مهم اين است كه مولانا خود به مخاطبين هشدار مي دهد كه قياس ورزي نكنند ، ولي در عمل خود تن به قياس مي دهد . در فصل چهارم اين پژوهش ابتدا شواهدي از ابيات و داستانهايي را كه
  8. بررسي و تحليل قواعد تركيب در دستور زبان فارسي
    محمد رجبي 2015
    تحقيق و بررسي در خصوص قواعد تركيب در دستور زبان فارسي در داخل و خارج از ايران سابقه ي نسبتاً طولاني دارد و اين موضوع از طرف دستورنويسان و زبان شناسان ايراني و غيرايراني فراواني مورد توجه قرار گرفته و توسّع آن با روشهاي متفاوت و با ديدگاه هاي گوناگوني صورت پذيرفته است. قواعد تركيب در دستورهاي اوليه از نظر شكلي و محتوايي بيشتر تحت تأثير قواعد صرف و نحو عربي بوده است ولي با نفوذ علم زبان شناسي به داخل مرزهاي ايران و همه گير شدن نظريه هاي زبان شناختي، تحوّل عظيمي در شيوه ي تدوين و نگارش قواعد دستور زبان فارسي به وجود آمد و مباحث نو و جديدي پا به عرصه ي دستور و دستورنويسي ايران گذاشت. آنچه در اين تحقيق مورد توجّه بوده و به تبيين آن پرداخته شده است، بررسي قواعد تركيب در دستور زبان فارسي بر پايه ي نظريه هاي زبان شناسي است كه از كوچكترين واحد آوايي زبان يعني واج تا بزرگترين واحد آن يعني جمله ي مستقل را دربرمي گيرد و طي انجام كار تلاش شده است تا با رعايت يك روند منطقي و منسجم ابتدا هريك از واحدهاي زبان در جايگاه خود به صورت يك واحد و يك حلقه ي مستقل بررسي شود سپس به تبيين چگونگي ارتباط آن واحد با واحدهاي ديگر در زنجيره ي گفتار پرداخته شود و هم زمان به اين نكته نيز توجه داده شود كه براي توليد هريك از واحدهاي زبان، قواعد دقيق و منظّمي وجود دارد كه هيچ فرد يا گروه خاصّي آنها را ابداع نكرده بلكه به مرور زمان و به خواست يك جامعه ي زباني و به تدريج به وجود آمده است. تا جايي كه ساخت هر جمله اي در زبان براساس رعايت قواعد پنج گانه اي صورت مي گيرد كه دو دسته از آنها مربوط به ساخت سازه هاي زبان هستند كه عبارتند از : قواعد واجي و قواعد هم نشيني و سه دسته ديگر در ساخت جمله به كار مي روند كه شامل: قواعد نحوي ، قواعد معنايي و قواعد كاربردي زبان مي باشند.
  9. تحليل و بررسي واحدهاي زباني در دستورهاي جديد و سنتي
    سميه جمور 2015
    زبان مهم ترين وسيله جهت برقراري ارتباط ميان انسان هاو قالبي براي بيان انديشه هاست، نكته ي مهم اين است كه بررسي و شناخت دستور زبان ، به دليل ماهيت تحول پذيريي كه دارد هيچ گاه از حركت باز نمي ايستد و از طرف ديگر با توجه به اين كه دستور نويسي در زبان فارسي مدت زيادي نيست كه به صورت علمي پا به عرصه ي وجود گذاشته است ، ضرورت پژوهش در اين عرصه مشخص مي گردد. زبان فارسي از نظر ساختار آوايي، دستوري و معنايي تحولات سه گانه ايي را در طي سه دوره زماني (باستاني، مياني و جديد) پذيرا شده است. براي بررسي زبان دو شاخة مهم دستور زبان و زبان شناسي به وجود آمد. دستور زبان فارسي قواعدي است كه بدان درست گفتن و درست نوشتن را بياموزند. آنچه بدان مقاصد خود را بيان كنند "كلام" خوا نند و كلام مركب است از كلمات و "كلمه" مركب از حروف است. حقيقت آن است كه درباره كلمه ميان دستورنويسان اتفاق نظر وجود ندارد. در برخي دستورهاي پيشين معمولاً 10 قسم كلمه مورد بحث قرار مي گرفت؛ اسم، صفت، ضمير، فعل، عدد، قيد، مبهمات، ادوات استفهام، حروف و اصوات. مي توان گفت تقسيم بندي واحدي براي كلمه نداشته اند امروز نيز در دستورهاي جديد به هر حال همين انواع بررسي مي شود، اما عنوان ها و گاهي نام ها تغيير يافته است. مثلاً اسم، ضمير، صفت، فعل و حروف عيناً با همين عنوان وجود دارد اما در محدودة پاره اي از اين ها مانند ضمير و صفت تغييراتي راه يافته است. دستور زبان خيام پور كلمه را شش قسم مي داند. همچنين در دستور انوري و گيوي كلمه هفت نوع دانسته شده است .در دستور سنتي به تأثير زبان عربي، حرف را كلمه محسوب مي كنند. اما در اين تقسيم بندي سخني از تكواژ نمي باشد. در دستور جديد نيز كلمه را به بخش هاي متفاوتي تقسيم كرده اند از جمله در دستور جديد تكواژ را نيز جزء واحدهاي زبان در نظر گرفته اند. واژه ها را مي توان به بخش هاي با معناي كوچكتر تجزيه كرد و از اين راه ويژگي هاي ساخت واژي آن ها را مشخص نمود، به كوچكترين واحدهاي با معنايي كه از تجزية واژه مشخص مي گردد، "تكواژ" گفته مي شود. بر پايه ي ويژگي هاي معنايي، ساختواژي و دستوري، تكواژها در 4 دسته قرار مي گيرند. الف- تكواژ واژگاني يا قاموسي. ب- واژه هاي دستوري يا نقشي. پ- تكواژهاي اشتقاقي. ت- تكواژهاي تصريفي واحدهاي زبان از كوچكترين تا بزرگترين داراي سلسله مراتب زير است: واج، تكواژ، واژ
  10. بررسي تطبيقي معرفت شناسي از ديدگاه مولانا جلال الدين رومي و رنه دكارت
    سوده حسابي 2015
    معرفت شناسي ،شاخه اي از فلسفه ي معاصر است كه به بررسي ماهيت معرفت و مباني آن مي پردازد و قابليت اعتماد به ادعاهاي معرفتي را مي سنجد. معرفت شناسي ،پايه ي هر نظام فلسفي يا معرفتي است و به قدري مهم است كه از يك سو فلسفه ي مادي و حسي را پايه گذاري نموده و از سوي ديگر فلسفه ي متافيزيك و ماوراي ماده را . در اين نوشتار تلاش شده است تا عقايد و آراي مولوي و دكارت با تكيه بر حس ، عقل و شهود مورد بررسي قرار گيرد . به اين منظور در فصل دوم زندگي نامه ي هر يك شرح داده شده ،در فصل سوم حس از منظر مولوي و دكارت بيان گرديده در فصل چهارم عقل و انواع آن با ذكر شاهد مثالهايي از اشعار مولوي مورد بررسي قرار گرفته سپس به بررسي عقلانيت در نظام معرفت شناسي دكارت پرداخته شده و توضيحاتي در ارتباط با برخي مكاتب فلسفي غرب كه نتيجه اصالت دادن او به عقل بوده ارائه گرديده است . در فصل پنجم معاني شهود در عرفان اسلامي و فلسفه ي غرب بيان شده و گزارشي از آراي مولوي و دكارت در ارتباط با شهود به صورت تحليلي ارائه گرديده است . در فصل ششم حس ، عقل و شهود از ديدگاه مولوي و دكارت مقايسه گرديده و تفاوت ديدگا ه هاي آنان بيان شده است در فصل هفتم اشاره اي به پلوراليسم در آثار دكارت و مولوي شده است . معرفت حسي مطلوب مولانا نيست . او طالب معرفت شهودي است و آن را معرفت حقيقي مي داند. از ديدگاه مولوي استدلال و قياس نيز نه تنها قادر به كشف حقيقت نيستند بلكه آن را ضايع و تباه مي سازند. او بر اين باور است كه حقيقت ،واحد اما راه هاي دست يابي به آن متعدد است . رنه دكارت مؤسس فلسفه ي جديد در غرب و از فيلسوفان وابسته به مكتب اصالت عقل و اصالت ماهيت است. دكارت در نظام معرفت شناسي خود به مفاهيم عقلي ، حقايق ازلي و مفاهيم فطري قايل است. از نظر دكارت، علم فقط از دو راه شهود و قياس به دست مي آيد . هر مفهوم غير شهودي و غير قياسي، فاقد شأن معرفت علمي است.او ذات انسان و وجود او را منبع همه ي حقايق مي داند ومعتقد است حقانيت امور مشروط به فهم ماست.دكارت با اصالت دادن به ماهيت ، كثرت گرايي و نوعي پلوراليسم اعتقادي را بنيان مي نهد كه منجر به فرد گرايي در غرب شده است. او در كنار تعدد راه هاي شناخت،حقيقت را نيز متكثر معرفي مي كند
  11. بررسي وتحليل ساختاري فابل هاي قرآن درمنطق الطير
    علي ديداري ثمر 2015
    داستان هاي تمثيلي همواره از جايگاه مهمتري در ادبيات فارسي برخوردار شده اند. از ميان شاعران، عرفا، ونويسندگان كمتر كسي هست كه به اين مهم نپرداخته باشد. عطار نيشابوري از جمله شاعراني است كه معاني بلند عرفاني را در قالب تمثيل گنجانده است. چهار اثر بزرگ عطار (الهي نامه، مصيبت نامه، اسرار نامه ومنطق الطير) همگي براي پرداختن مسايل اندرزي، عرفاني،... ازتمثيل سود جسته اند. قرآن كريم نيز علاوه برپرداختن به مسئله هاي گوناگون بشري، از نقل داستان وتمثيل باهدف پند و اندرز، عبرت گيري وطرح نكات مهم تربيتي نيز استفاده كرده است. ما در ابتدا ي اين پژوهش سوالاتي را مطرح كرده ايم كه در فرايند پايان نامه به آن جواب داده ايم سپس بر اساس سوالات پژوهشي به گرداوري مطلب و تجزيه و تحليل آنها پرداخته ايم روش تحقيق در تدوين پايان نامه توصيفي_تحليلي است. بعد به بررسي ويژگي داستان ها و تمثيلات قرآ ني به صورت كلي پرداخته و سپس به تجزيه و تحليل چند داستان از آثار مختلف عطار پرداخته ايم، جنبه هاي كاربردي حيوانات را از قرآن و منطق الطير استخراج و آنها را تو ضيح داده ايم و پرندگان تمثيلي عطار را نماد گشايي كرده ايم ودر نهايت ويژگي داستان هاي قرآني را با منطق الطير مقايسه كرده و در نهايت به اين نتيجه رسيده ايم كه عطار مهمترين عناصر شخصيت هاي فابلي خود را از قرآن كريم اقتباس كرده است با اين تفاوت كه شخصيت هاي فابلي عطار زاييده ي ذهن وتخييل خودش است اما شخصيت هاي فابلي قرآن از واقعيتي محض سر چشمه مي گيرد.
  12. بررسي تطبيقي قيد در دستور زبان فارسي و عربي
    عاطفه راهواريان 2014
  13. بررسي تطبيقي شبه جمله در دستور زبان فارسي و عربي
    صغري ولدخاني 2014
  14. تبيين آسيب هاي اجتماعي (كج روي هاي اخلاقي) در دو كتاب گلستان و بوستان سعدي
    بهروز نجفيان پژمان 2014
  15. مقايسه مقام فنا از منظر بايزيد بسطامي و مولانا
    مهدي گروسي 2013
  16. بررسي ديدگاه هاي شيعي در شعر حافظ (با تاكيد بر بعد ولايت)
    شيرين اميني 2013
  17. بررسي تطبيقي حكايات گلستان با حكايت كنتربري از لحاظ ساختار و محتوا
    مصطفي مرتضايي كمري 2013
  18. تحليل عاطفي ادبيات داستاني كودك و نوجوان دوره دفاع مقدس
    معصومه ابراهيمي هژير 2012
  19. بررسي جلوه هاي نوستالژي در ادبيات معاصر با تكيه بر آثار داستاني (جمال ميرصادقي، اسماعيل فصيح، هوشنگ گلشيري)
    نرگس بيات 2012
  20. بررسي ساختارفعل در گويش درو
    رويا سيفي 2011
  21. آسيب شناسي دستور زبان دوره دبيرستان
    بهمن بياني 2011